کاهش یا افزایش اشتها علامت افسردگی

‌حامد اسکندری در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا‌ با اشاره بر اینکه کودکان نیز دچار افسردگی می‌شوند،‌ اظهار کرد: علامت اصلی افسردگی،‌ احساس غمگینی مداوم و عدم علاقه به انجام اموری است که فرد بیش از این به راحتی انجام می‌داده است. در صورتی که این علائم بیش از دو هفته طول بکشد و در عملکرد روزانه فرد اختلال ایجاد کند به آن بیماری افسردگی اساسی گفته می‌شود.وی افزود: کاهش سطح انرژی،‌ کاهش یا افزایش اشتها،‌ کاهش یا افزایش میزان خواب، ‌احساس اضطراب، ‌بیقراری، ‌تحریک‌پذیری و زود از کوره در رفتن، ‌کاهش توان تمرکز،‌ کاهش قدرت تصمیم‌گیری، ‌احساس بی‌ارزشی و پوچی، ‌احساس ناامیدی، ‌احساس گناه، ‌افکار خودکشی و آسیب به خود از دیگر علائمی است که در مبتلایان به افسردگی دیده می‌شود.

اسکندری با بیان اینکه گوشه‌گیری و جدایی از دوستان،‌ گریه‌های شدید و فقدان تمرکز در درس و مدرسه علائم و نشانه‌های دیگری است که در کودکان مبتلا به افسردگی دیده می‌شود، خاطرنشان کرد:‌ کودکان مبتلا به افسردگی ممکن است حتی علاقه به بازی کردن با همسالان خود را نیز از دست بدهند اما برخی دیگر از آنها ممکن است، دست به کارهای خطرناکی بزنند که به طور معمول توسط همسالان آنها انجام نمی‌شود.وی با اشاره بر اینکه روند رشد و تکامل کودکان سرشار از چالش‌ها و فرصت‌ها است،گفت:درس و امتحانات،‌ مسائل مرتبط با گروه همسالان و دوستان، ‌تغییرات دوران بلوغ و…بعضی از کودکان می‌توانند با این تغییرات به خوبی کنار بیایند و بعضی دیگر نمی‌توانند. ناتوانی در کنار آمدن با این قبیل تغییرات می‌تواند زمینه‌ساز استرس و حتی بروز افسردگی در آنها شود.

کارشناس بهداشت روان در پایان با تاکید بر اینکه افسردگی هم قابل پیشگیری و هم قابل درمان است، تصریح کرد:‌ در صورت بروز افسردگی در فرزندان باید کودک را برای خوابیدن، غذا خوردن،‌ ورزش کردن و…به اندازه کافی تشویق کنیم. با او درباره مسائلی که در خانه، مدسه یا جاهای دیگر برای او اتفاق افتاده یا می‌افتد، حرف بزنید و زمانی را به وقت گذرانی و گفت و شنود با او اختصاص دهید.


منبع: بهارنیوز

سن مغز می‌تواند مرگ را پیش‌بینی کند

به گزارش ایسنا به نقل از نیواطلس، دو سال قبل محققان موفق شدند با انجام آزمایش‌هایی بر روی ۱۵۰ ژن فعال در خون سن بیولوژیک را اندازه بگیرند و در همان مقطع انجام این کار با انجام آزمایش بر روی نمونه ادرار امکان‌پذیر شد.حال محققان دانشگاه انگلیسی موفق شدند با استفاده از اسکن‌های ام.آر.آی و الگوریتم‌های یادگیرنده سن بیولوژیک را محاسبه کنند. روشی که در صورت تایید می‌تواند کار را بسیار ساده‌تر و سریع‌تر کند.این روش در اصل از سال ۲۰۱۰ آغاز شده و در طی این سال‌ها تکمیل و به روز شده است. الگوریتم‌ مورد استفاده در این تحقیق، با استفاده از بررسی غشای مغز می‌تواند میزان کلی از دست رفتن ماده سفید و خاکستری مغز را که با بالارفتن سن افزایش می‌یابد، پیش‌بینی کند.
با توجه به گزارش منتشر شده از تیم تحقیقاتی چالش موجود در این تحقیق، ایجاد یک استاندارد برای اندازه‌گیری کاهش حجم غشای مغز در ام.آر.آی بوده است.برای این کار مغز بیش از دو هزار فرد سالم اسکن شده تا محققان بتوانند با انجام مقایسه بین این تصاویر و داده‌های موجود، نرخ تحلیل رفتن مغز را محاسبه کنند.برای تایید نتایج این تحقیق، دانشمندان  از تصاویر مغز افرادی که در ۷۳ سالگی از مغز آنها اسکن گرفته شده‌ بود استفاده کردند.محققان به این موضوع پی بردند که مغز بیمارانی که میزان تحلیل رفتن ماده سفید و خاکستری آنها بیشتر باشد پیرتر از سن بیولوژیک خواهد بود و به همین دلیل آنها در ظاهر مسن‌تر بوده و توانایی‌های کمتری نسبت به دیگر همسالان خود دارند.‌ به علاوه در صورتی که سن مغز از سن تقویمی افراد بیشتر باشد، فرد به احتمال زیاد تا پیش از رسیدن به ۸۰ سالگی جان خود را از دست خواهد داد.
در حال حاضر این روش در مواردی در محاسبه سن بیولوژیک حدود پنج سال خطا دارد و محققان در حال بهبود دادن این روش هستند که در صورتی که دقت آن افزایش یابد می‌تواند به عنوان روشی بسیار دقیق‌تر برای بررسی وضعیت سلامتی نسبت به روش محاسبه شاخص توده بدن (BMI) باشد.جیمز کول، مسؤول این تحقیق گفت: این روش می‌تواند تغییرات بزرگی در علم پزشکی ایجاد کند.وی افزود: با استفاده از این روش پزشک می‌تواند با بررسی اسکن مغزی بیمار متوجه شود وضعیت سلامت وی چگونه است و به وی دستوراتی در رابطه با رژیم غذایی، تغییر سبک زندگی و قرار گرفتن تحت درمان تجویز کند.


منبع: بهارنیوز

قفل خودکفایی بنزین با «تدبیر» گشوده شد

به گزارش ایرنا، خودکفایی در تولید بنزین همواره در برنامه های درازمدت کشور پیش بینی شده و از مطالبات دیرینه و جدی مردم بود که در سال های گذشته به دلایل بی برنامگی و سوء مدیریت ، تحقق نیافت. میانگین مصرف بنزین در سال ۱۳۹۵ روزانه نزدیک به ۷۴ میلیون و ۶۰۰ هزار لیتر بود که ۱۲ میلیون لیتر آن از محل واردات تامین می شد.از این رو، تاخیر در ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس در دولت های نهم و دهم سبب شد سالیانه مبلغ هنگفتی بابت واردات بنزین به اقتصاد ایران تحمیل شود.دولت یازدهم با تمرکز بر توسعه پالایشگاه ستاره خلیج فارس که در سال های گذشته دچار سوءمدیریت و کمبود نقدینگی شده بود و از ناتوانی در تامین تجهیزات به دلیل مانع تحریم رنج می برد، یکی پس از دیگری موانع توسعه بزرگترین پالایشگاه تولید کننده بنزین کشور را برطرف کرد.
البته واحدهای دیگر این پالایشگاه مانند تولید گازوییل از پارسال کار خود را آغاز کرده و حتی تولید آزمایشی بنزین نیز توسط این پالایشگاه انجام شده است اما برای پرهیز از افتتاح طرح های نمایشی، بهره برداری رسمی از واحد بنزین سازی پالایشگاه ستاره خلیج فارس تا تثبیت تولید، اندکی به تاخیر افتاد.ظرفیت نهایی تولید بنزین این پالایشگاه روزانه ۳۶ میلیون لیتر بنزین یورو۴ است که در مرحله نخست ۱۲ میلیون لیتر تولید شده و به تدریج افزایش می یابد.

**برگزاری جشن ملی خودکفایی در تامین بنزین به لطف برجام
مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین (تاپیکو- وابسته به سازمان تامین اجتماعی) که سهامدار اصلی پالایشگاه ستاره خلیج فارس است، در این باره گفت: با بهره برداری از مرحله نخست پالایشگاه ستاره خلیج فارس در آینده نزدیک روزانه ١٢ میلیون لیتر بنزین یورو ۴ به ظرفیت تولید بنزین کشور افزوده می شود.محمدحسن پیوندی در گفت و گو با تارنمای وزارت نفت افزود: تولید بنزین در فاز نخست پالایشگاه ستاره خلیج فارس از یک ماه پیش آغاز شده است و در ١٠ روز گذشته «کاتالیست» مربوط به تبدیل بنزین معمولی به یورو ۴ نصب شد که با موفقیت همراه بود.
به گفته مدیرعامل تاپیکو، اکنون در پالایشگاه ستاره خلیج فارس بنزین با بالاترین استانداردهای روزآمد اروپا در حال تولید است که این یک توفیق زیست محیطی برای کشور به شمار می رود.
پیوندی، این موفقیت را یک پیروزی ملی در سایه برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) دانست که پس از سال‌ها تحریم، با ورود تجهیزات اصلی از مهرماه پارسال با جدیت و پیگیری وزیر نفت و همه سهامداران به نتیجه رسیده است.به گفته مدیرعامل شرکت تاپیکو، طرح پالایشگاه ستاره خلیج فارس، از این رو طرح ملی به شمار می‌آید که میعانات گازی به عنوان یک ماده خام را به بنزین تبدیل می‎کند که این سیاست، همسو با اقتصاد مقاومتی است و نه فقط کشور از واردات بنزین بی نیاز می‌شود بلکه ایران به باشگاه صادرکنندگان این فرآورده راهبردی (بنزین) می پیوندد. پیوندی یادآوری کرد: پالایشگاه ستاره خلیج فارس با مجموع ظرفیت پالایش روزانه ۳۶۰ هزار بشکه میعانات گازی ساخته شده است که میعانات گازی معادل ٩ فاز پارس جنوبی را مصرف می کند.وی اعلام کرد: با بهره برداری از فاز نخست پالایشگاه ستاره خلیج فارس باید شاهد جشن ملی خودکفایی در تامین بنزین مورد نیاز داخل باشیم و مردم آگاه شوند که این موفقیت خیره کننده در سایه برجام به دست آمده است.

** جزییات راه اندازی بزرگ ترین پالایشگاه میعانات گازی خاورمیانه
پالایشگاه ۳۶۰ هزار بشکه ای ستاره خلیج فارس به عنوان بزرگ ترین پالایشگاه در دست ساخت میعانات گازی منطقه خاورمیانه، از ظرفیت تولید روزانه ۳۶ میلیون لیتر بنزین و ۱۴ میلیون لیتر گازوییل با استاندارد یورو چهار اتحادیه اروپا برخوردار است.البته در گام نخست، فاز اول این پالایشگاه به ظرفیت تولید روزانه ۱۲ میلیون لیتر بنزین به طور رسمی افتتاح می شود.در کنار این ۲ فرآورده راهبردی نفتی، محصولات دیگری مانند ۲ هزار تن در روز گازمایع، سه میلیون لیتر سوخت هواپیما و ۱۳۰ تن گوگرد تولید و عرضه می شود.این پالایشگاه متعلق به شرکت نفت ستاره خلیج فارس، نخستین پالایشگاه در حال ساخت کشور است که از خوراک میعانات گازی استفاده می کند.پالایشگاه ستاره خلیج فارس در ضلع غربی پالایشگاه موجود (۲۵ کیلومتری بندرعباس) و در زمینی به مساحت ۷۰۰ هکتار در دست تکمیل است.سهامداران اصلی این پالایشگاه شامل شرکت سرمایه گذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین (۴۹ درصد)، شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران (۱۸درصد) و شرکت سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی صنعت نفت ( ۳۳درصد) می شود.قرارداد ساخت این پالایشگاه در سال ۱۳۸۶ آغاز شد اما به دلیل تحریم و سوءمدیریت طبق برنامه پیش نرفت و بارها با تاخیر افتاد.

**توجه ویژه دولت یازدهم به اجرای زودتر طرح های ملی
معاون اول رئیس جمهوری چندی پیش درباره ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس گفت: پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس با توجه به ایجاد زمینه برای ورود ایران به باشگاه صادرکنندگان بنزین، قطع واردات بنزین، ایجاد ارزش افزوده و افزایش کیفیت بنزین داخل به عنوان یک طرح ملی و نقطه قوت کشور محسوب می شود.اسحاق جهانگیری از حمایت دولت برای اجرای هر چه زودتر این طرح طبق برنامه زمان بندی اعلام شده خبر داده و گفته بود: برای اجرای طرح های ملی از این دست باید مصوبه ای در دولت تهیه شود که مسئولان بدون دغدغه به انجام کار بپردازند و درگیر روند اداری نشوند.

** خروج از خام فروشی
از اهداف ساخت این پالایشگاه، جلوگیری از خام فروشی است.
پالایش ۳۶۰ هزار بشکه در روز میعانات گازی پارس جنوبی، تولید محصولات مطابق استانداردهای کیفی اروپا، ایجاد ارزش افزوده بیشتر بر میعانات گازی تولیدی در پالایشگاه های گازی پارس جنوبی، پرهیز از صادرات مواد خام، تبدیل مواد خام به فرآورده های با ارزش تر و اشتغالزایی بیشتر در کشور از دیگر اهداف ساخت این پالایشگاه به شمار می رود.سه سیاست کلیدی صنعت پالایش نفت ایران در دوران پسابرجام افزایش ظرفیت پالایش نفت همزمان با ارتقای کیفی تولید فرآورده های نفتی مطابق با استانداردهای یورو ۴ و ۵ اتحادیه اروپا به ویژه در تولید بنزین و گازوییل و کاهش سهم تولید نفت کوره در سبد پالایشی و قطع واردات فرآورده های نفتی بوده است.در شرایط کنونی، ظرفیت پالایش نفت ایران به نزدیک یک میلیون و ۸۵۰ هزار بشکه در روز رسیده است و با بهره برداری از طرح های جدید پالایشگاهی همچون مجتمع پالایشی سیراف، پالایشگاه ستاره خلیج فارس، پالایشگاه آناهیتا، بهمن گنو (جاسک) و پارس شیراز این ظرفیت به سه میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز افزایش می یابد.
یکی از مهمترین ویژگی های طرح های پالایشگاهی استفاده از خوراک میعانات گازی است؛ به طوری که با بهره برداری از طرح های پالایشگاهی سیراف، پارس شیراز و ستاره خلیج فارس در مجموع روزانه ۸۶۰ هزار بشکه تقاضا برای مصرف میعانات گازی در سطح پالایشگاه های کشور افزایش می یابد.
از این رو با بهره برداری از فازهای جدید پارس جنوبی و تامین خوراک پالایشگاه های جدید و نوظهور ایران هدف هایی مانند توقف صادرات میعانات گازی و خام فروشی این محصول هیدروکربوری تحقق می یابد و ظرفیت تولید و حتی صادرات انواع فرآورده های نفتی بالا می رود.اکنون ایران از بین پنج فرآورده اصلی نفت، صادرکننده چهار مورد شامل گازوئیل، نفت سفید، نفت کوره و گاز مایع است و بخشی از بنزین مورد نیاز کشور از محل واردات تامین و توزیع می شود.

**توقف واردات بنزین
آمارهای رسمی نشان می دهد میانگین مصرف بنزین در سال ۱۳۹۵ روزانه نزدیک به ۷۴ میلیون و ۶۰۰ هزار لیتر بود که ۱۲ میلیون لیتر آن از محل واردات تامین می شد.در شرایط کنونی ظرفیت تولید بنزین پایه در پالایشگاه های نفت کشور بیش از ۶۰ میلیون لیتر در روز است که با راه اندازی طرح های جدید افزایش می یابد.با بهره برداری از مرحله نخست پالایشگاه ستاره خلیج فارس، ظرفیت تولید بنزین کشور با استاندارد یورو۴ نزدیک به ۱۲ میلیون لیتر در روز بالا می رود و بدین ترتیب، ایران از واردات بنزین بی نیاز می شود.همزمان با پیشرفت ساخت فاز نخست پالایشگاه ستاره خلیج فارس، آخرین مراحل راه اندازی طرح جدید توسعه و بهینه سازی پالایشگاه نفت بندرعباس و طرح جامع بهبود فرآیند و بهینه سازی ظرفیت در پالایشگاه نفت لاوان نیز در دست اجراست که با بهره برداری از این دو طرح، روزانه نزدیک به چهار میلیون لیتر به تولید بنزین کشور اضافه می شود.در کنار طرح پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس، با راه اندازی طرح های جدید بنزین سازی به جای تولید بنزین معمولی، بنزین یورو۴ در کشور عرضه و توزیع می شود که اجرای این طرح ها دستاوردهای متعدد زیست محیطی بویژه در کلانشهرهای کشور به همراه دارد.اکنون ساخت خط لوله بندرعباس- انبار نفت رفسنجان، اسکله و مخزن های ذخیره سازی پالایشگاه با ظرفیت ۱۱ میلیون بشکه نیز در دستور کار قرار گرفته است تا زیرساخت های لازم برای انتقال بنزین تولیدی این پالایشگاه به کلانشهرهای کشور همچون شیراز، اصفهان و تهران فراهم شود.

**انتشار اوراق سلف ۳ هزار میلیارد ریالی ستاره خیلج فارس در بازار سرمایه
از مشکلات اجرای طرح پالایشگاه ستاره خلیج فارس، تامین منابع مالی مورد نیاز آن بود که دولت با اختصاص بودجه های لازم از طریق منابع مختلف، قفل چندین ساله این پالایشگاه را گشود.
شهریور پارسال برای تامین مالی ساخت این پالایشگاه، سه هزار میلیارد ریال اوراق سلف برای بخش تولید بنزین اکتان ۹۰ پالایشگاه ستاره خلیج فارس منتشر شد؛ نکته جالب، فروش همه اوراق سه هزار میلیارد ریالی در مدت چند ثانیه بود.اوراق سلف نوعی از ابزارهای تامین مالی اسلامی به شمار می روند که براساس آن، پس از انتشار اوراق سلف، خریداران این اوراق می توانند در سر رسید یا محصول را دریافت کنند یا معادل ارزش آن را.پس از عرضه اوراق سلف بنزین اکتان ۹۰ پالایشگاه ستاره خلیج فارس، یک میلیون و ۴۰۰ هزار و ۵۹۲ سهم با قیمت پایه ۲ میلیون و ۱۴۱ هزار و ۹۵۰ ریال به فروش رفت.


منبع: بهارنیوز

تورم در ونزوئلا همچنان کشته می‌دهد

به گزارش ایسنا، دفتر دادستان کل ونزوئلا اعلام کرد: یک معترض به نام اورلاندو مدینا ۲۳ ساله در جریان اعتراضات در خیابانی در ایالت لارا در غرب این کشور علیه دولت نیکولاس مادورو کشته شد.همچنین طارق صعب، یک مقام قضائی ونزوئلا گفت: لوییز مارکوئز، یک مرد ۵۲ ساله نیز اوایل صبح سه شنبه در ایالت مریدا بعد از آنکه در تظاهراتی در حمایت از مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا طی روز دوشنبه هدف گلوله قرار گرفت،‌ جان خود را از دست داد.طبق اعلام دفتر دادستان کل ونزوئلا در طی بیش از سه هفته آشوب و اعتراضات سیاسی در این کشور ۱۵ تن در خشونت‌های مربوط به تظاهرات و ۱۱ تن دیگر در جریان دزدی‌ها و غارتگری‌های شبانه کشته شدند.

رسانه‌های ونزوئلا و فعالان سیاسی این کشور مرگ‌های بیشتری را گزارش دادند اما آمار آنها تایید نشده است.با تداوم تظاهرات تقریبا روزانه از سوی مخالفان و حامیان نیکولاس مادورو در ونزوئلا دو طرف متحمل تلفاتی شدند و یک مامور گارد ملی ونزوئلا نیز کشته شده است.لوییزا اورتگا،‌ دادستان کل ونزوئلا در یک سخنرانی گفت: هر مورد کشته شدنی چه نزد دولت و چه نزد مخالفان بوده باشد دردآور است.۴ تن از کشته شدگان نوجوان بودند و ۴۳۷ تن نیز زخمی شدند.یک گروه حقوق بشری به نام “مجمع کیفری” مدعی شد که حدود ۱۵۰۰ تن نیز در جریان این اعتراضات بازداشت شدند و ۸۰۱ تن از آنها همچنان تا روز سه شنبه در بازداشت بودند.

در عین حال ائتلاف “اپوزیسیون وحدت دموکراتیک” اعلام کرده که به منظور حفظ فشارهایش بر مادورو امروز (چهارشنبه) نیز تظاهراتی را در شهر کاراکاس برگزار می‌کند و راهپیمایی خود را به سمت منطقه مرکز کاراکاس اجرا می‌کند.این در حالی است که در هفته‌های گذشته نیروهای امنیتی ونزوئلا به تظاهر کنندگان اجازه دسترسی به این منطقه شهر کاراکاس را نداده‌اند.روز سه شنبه نیز هزاران حامی مادورو ملبس به لباس قرمز در ایالت “فالکن” تظاهرات کرده و در حمایت از دولت شعار دادند و مخالفان دولت را به سبب خشونت‌ها محکوم کردند.


منبع: بهارنیوز

رشد اقتصاد و صنعت در دولت کنونی

رویا خسروی- روزنامه بهار:
این روزها که در آستانه برگزاری انتخابات ریاست‌ جمهوری قرار داریم، برخی از منتقدان و طرفداران رقبای دولت کنونی از مشکلات عدیده اقتصادی که کشور سال‌هاست با آنها دست و پنجه نرم می‌کند به عنوان پاشنه آشیل دولت نام می‌برند. این در حالی است که قریب به اتفاق کارشناسان اقتصادی عملکرد دولت را در این حوزه مثبت ارزیابی کرده و آنچه را که رقبا به آن اشاره نمی‌کنند دلیل اصلی کاستی‌های اقتصادی می‌دانند.به اعتقاد عضو هیات رئیسه کمیسیون صنعت و معدن مجلس، دولت کنونی در حوزه تولید و رشداقتصادی موفق عمل کرده است. سعید باستانی در گفت و‌گو با «بهار» با بیان اینکه دولت کنونی، کشور را در شرایط تحریم تحویل گرفته است، افزود: اینکه کدام یک از کاندیداهای ریاست جمهوری می‌توانند شرایط تولید و اشتغال را در مسیر درست و موفقی پیش ببرند، تا اعلام برنامه هایشان چیزی مشخص نیست اما آنچه که اکنون مشخص است برون‌رفت کشور از شرایط حساس تحریم و رشداقتصادی مناسب در دولت فعلی است.
نماینده مردم‌تربت حیدریه در مجلس باتاکید در دولت کنونی به تازگی از رکود اقتصادی خارج شده و از رشدمنفی به مثبت و رشد اقتصادی از حدود ۵- به۳. ۵- درصد رسیده است، تصریح کرد: اکنون زمان پیاده کردن برنامه‌های دولت است. به گفته وی، اکنون باید منتظر بود تا دولت فعلی برنامه‌های خود را به اجرا درآورد چراکه با اجرای برخی از برنامه‌ها شاهد تغییرات مثبتی در حوزه تولید کشور بوده و‌هستیم. باستانی در خصوص کمیته ویژه رفع موانع تولید با هماهنگی دستگاه‌های اجرایی نیز گفت: این اقدام پسندیده‌ای است که در این دولت انجام شده است تا بتوان در مواقع ضروری و با حمایت دولت به کمک واحدهای بزرگ تولیدی که دچار مشکل می‌شوند، رفت.  این کمیته با بازدیدهای میدانی و نشست‌ها و جلسه‌هایی با واحدهای تولیدی درصدد شناخت مسائل و مشکلات آنان خواهد بود تا با کمک دستگاه‌های اجرایی به برطرف کردن آن کمک کنند.

 اقتصاد ایران نیاز به تعامل با جهان دارد
دیگر کارشناس اقتصادی نیز در گفت‌وگو با «بهار» با تاکید بر اینکه، تولید و اقتصاد ایران اکنون روند روبه رشدی را سپری می‌کند، افزود: اقتصاد ایران نیاز به تعامل با جهان دارد. مهدی پازوکی معتقد است:  دولت کنونی با دنیا متین سخن می‌گوید و در صورت ادامه این پروسه، به طورقطع اقتصاد ایران روند روبه رشدی را شاهد خواهد بود. این کارشناس و اقتصاددان با تاکید بر لزوم اجرای اقتصادمقاومتی در کشور تصریح کرد: قطع ارتباط با جهان، رشد منفی را به همراه خواهد داشت. وی با بیان اینکه نرخ تورم منطقی در اقتصاد باید بین ۲ تا ۴ درصد باشد، تاکید کرد: تورم در دولت کنونی تک رقمی شده است، اما هنوز با جایگاه مطلوب فاصله دارد، بنابراین دولت بعد هم باید ادامه دهنده این سیاست باشد تا به تورم مطلوب اقتصادی که منجر به توسعه کشور می‌شود، برسیم و این برای ادامه حیات تولید و صنعت لازم است.

به اعتقاد وی، اقتصاد و صنعت ایران در حال حرکت است و به سمت بهتر شدن گام بر می‌دارد و رکودی که هم اکنون در کشور فراگیر شده است با حضور سرمایه گذار برطرف می‌شود و نباید با عدم کنترل تورم جلوی رکود را گرفت. این اقتصاددان ضمن بیان این موضوع که دولت یازدهم آشنایی خوبی با فضای بین الملل دارد و به همین دلیل می‌تواند زمینه ساز تعامل با کشورهای پیشرفته شود، تاکید کرد: در داخل برخی تندروها هستند که به دلیل برخورداری از ثروت‌های بادآورده رانتی مانع از تعامل با کشورهای پیشرفته می‌شوند و همین مساله باعث شده که دستاوردهای دولت را موردانتقاد قرار دهند. به گفته این کارشناس اقتصادی، با تداوم اقدامات دولت کنونی، فضای اقتصادی و صنعتی کشور پویا شده و دستاوردهای دولت شکوفا می‌شود. پازوکی با تاکید براینکه تولید نفت و ارزآوری این بخش از صنعت در کشور در دولت کنونی رشد چشمگیری داشته است، افزود: می‌توان شرایط را به نحوی اداره کرد که دولت زمینه ساز حضور سرمایه گذاران داخلی و خارجی باشد تا صنعت کشور نیز رشد مطلوبی را شاهد باشد.

به گفته وی، در دنیا به طور بالقوه ۴۰۰ تا ۸۰۰ میلیارددلار سرمایه آزاد وجود دارد که ظرفیت جذب در کشورهای مختلف را دارد و اگر فقط ده درصد این رقم در داخل جذب شود، اقتصاد ایران رونق چشمگیری خواهد یافت. وی در خصوص وضعیت صنعت و تولید کشور در دولت کنونی معتقد است: وضعیت کنونی تولید و صنعت در کشور مثبت است و لزوم ادامه این روند احساس می‌شود. بر اساس گفته پازوکی، بانک مرکزی، مرکز آمار ایران و سازمان‌های بین المللی روند تولید ملی ایران را در دولت کنونی مثبت و روبه رشد اعلام کرده‌اند.


منبع: بهارنیوز

این هم روش فقرزدایی در ایام انتخابات!

گروه سیاسی: در حاشیه شعارهای برخی نامزدهای ریاست جمهوری برای ریشه کن کردن فقر، طراوت نیکی این اثر را در ویژه نامه نیشخط منتشر کرد.


منبع: بهارنیوز

یاران بابک زنجانی فعالِ انتخاباتی شده‌اند!

 سیاسی_رسانه‌ها: روزنامه شرق نوشت:دو اتفاق در این مدت جریان نفتی‌ها و سیاست را دوباره به هم پیوند زده است. یکی فعال‌شدن آقای رستم قاسمی پس از سه‌سال‌ونیم سکوت و یکی هم همراهی میرکاظمی با آقای رئیسی در روز ثبت‌نام. البته ایشان برای چند ساعت هم رئیس ستاد ایشان شدند که تغییر کردند. هر دوی این آقایان که وزیر نفت دولت قبل بودند، در قالب جبهه اصولگرایی فعالیت خود را شدت بخشیدند و با توجه به اینکه هیچ‌کدام خودشان ثبت‌نام نکردند، فعالیت‌های انتخاباتی‌شان در جهت پیروزی شخص دیگری است. آقای میرکاظمی که بدون پرده‌پوشی کنار آقای رئیسی در روز ثبت‌نام حضور پیدا کرد. فعالیت آقای قاسمی هم در جهت کاندیدای برتر جمناست که به نظر می‌رسد آقای رئیسی باشد. از این جهت می‌توان از کاندیدای شاخص جمنا و اصولگرایان راجع به فعالیت‌های این دو آقایان سؤال کرد که آیا رویه گذشته این دو وزیر سابق قرار است در دولت احتمالی آقای رئیسی هم تکرار شود؟
در این خصوص سؤالات زیر به ذهن متبادر می‌شود:
١- آقای میرکاظمی مبدع اجرای طرح‌های ٣۵ ماه پارس جنوبی است. این طرح در خرداد ٨٩ با عنوان پرطمطراق «انقلاب نفتی» از سوی ایشان و رئیس دولت وقت، با سروصدای بسیار و حمایت‌های تبلیغاتی صداوسیما برپا شد. پیرو همین انقلاب نفتی بود که پروژه‌های میلیارد دلاری را به شرکت‌های ۱۰۰ هزار تومانی دادند که یک هفته قبل ثبت شده بودند.
در این انقلاب، قرار بود ٣۵ ماه بعد که مصادف با پایان دولت قبل در بهار ٩٢ بود، فاز‌های در دست اجرای پارس جنوبی به پایان برسد. همان موقع بسیاری از کارشناسان و خبرگان نفتی و حتی اصولگرایان نفتی ابراز کردند که این موضوع بعید است ولی آقای میرکاظمی نه‌تنها گوش نداد که منتقدان را به بدخواهی و سیاه‌نمایی متهم و حتی آنها را از پست‌های مدیریتی عزل کرد (نمونه مسعود سلطانپور) اما سرانجام این ادعا هم مانند بسیاری از حرف‌های دیگر دولت قبل روشن شد؛ پروژه‌ها نه در ٣۵ ماه که حتی در مدت دو برابر آن هم به ثمر نرسید، ولی آقای میرکاظمی ضمن اینکه خودش واقعیت اجرای پروژه‌ها را غیرواقعی نشان داد، رئیس دولت را هم به این وادی کشانده بود و عنوان انقلاب نفتی را در دهان احمدی‌نژاد هم گذاشت. حالا از آقای رئیسی سؤال داریم که توصیفات و تحلیل‌های آقای میرکاظمی از شرایط سیاسی و اقتصادی کشور تا چه حد در راسخ شدن شما برای به‌صحنه‌آمدن مؤثر بوده است؟ دوستانه توصیه می‌کنیم که در این خصوص دقت بیشتری کنید و به سرنوشت «انقلاب نفتی» که نسیم نفتی هم نبود، بیشتر دقت کنید.
٢- آقای رئیسی از توقف سوآپ در سال ٨٩ خبر دارید؟ آقای میرکاظمی به شما گزارشی داده است که چه کرد و چه موقعیت خاصی را از ایران گرفت که صادرات مجدد و ترانزیت روزانه ١٢٠ هزار بشکه نفت همسایگان از کشور دریغ شد که صدمات مالی زیادی به بار آورد. دقیق مشخص نشد ایشان بر چه پایه‌ای این اقدام را کرد. جایی که بدنه و بین‌الملل شرکت نفت به‌شدت با این موضوع مخالف بودند ولی میرکاظمی یک‌تنه آن را اجرا کرد. در واقع به دست خودمان، خودمان را در منطقه تحریم کردیم. این خودتحریمی چه معنایی دارد؟ با توجه به نزدیکی ایشان به آقای رئیسی بیم این نمی‌رود که دولت ایشان نیز، دولت خودتحریم است و موقعیت‌های خاص اقتصادی و تجاری را که برای کشور فراهم است با دست خود ویران می‌کند؟ کار و کرامت که شعار دولت ایشان است، با این مدل خودتحریمی‌ها چه نسبتی دارد؟
٣- خروج متخصصان نفتی یکی از مهم‌ترین تأثیرات حضور آقای میرکاظمی در نفت بود. چوب این خروج و تغییرات حتی اصولگرایان نفتی مانند مسعود سلطانپور و سیف‌الله جشن‌ساز را دربر گرفت. جابه‌جایی حدود ٢٠٠ مدیر نفتی از خدمات ایشان به نفت است. ایشان گویی برای انقلاب‌کردن در صنعت نفت نه در اجرای پروژه که برای زیروروکردن و جایگزینی افراد از فروشگاه رفاه به پست‌های مهم نفتی آمده بود. خرج متخصصان در دوره ایشان داستانی است پراشک‌ و آه، از آقای رئیسی باید پرسید واقعا دولت شما با متخصصان قرار است همان برخوردی را بکند که میرکاظمی با نفتی‌ها کرد؟ ایشان قدم‌به‌قدم شما برای ثبت‌نام یار شاطر بود. این چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ به تأثیرات این همراهی اگر آگاه هستید که حتما باید پاسخ دهید که در دولت شما قرار است این اتفاق‌ها در سطح کلان کشور هم صورت گیرد یا نه؟ اگر هم وقوف ندارید که…؟ به نظر مناسب نیست کسی که داعیه ریاست‌جمهوری دارد، نداند اطرافیانش چه سوابقی از خود به جا گذاشتند.
۴- آقای رستم قاسمی بعد از سه‌سال‌ونیم سکوت و در پرده‌نشینی به‌تازگی‌ به میان آمده است. هم درخصوص مدت زمان اجرای پروژه‌های پارس‌جنوبی اظهارنظر می‌کند و هم اینکه بیان می‌کند تمام افتتاح‌های اخیر پارس جنوبی همت وزارت نفت ایشان و دولت سابق بوده است. این سخنان در حالی است که ایشان در زمستان ٩١ گفته بود هم‌اکنون ٢۵٠ میلیارد دلار کار در صنعت نفت وجود دارد. مشخص نیست ایشان و آقای رئیسی به ابعاد یک صنعت ٢۵٠ میلیارد دلاری آگاه هستند یا نه؟ چون آقای قاسمی نشان داده است که بعدا راجع به اظهارات سابق خود طوری دیگر سخن می‌گوید (نقل به مضمون) که شواف کردیم که دشمن سوءاستفاده بیشتر نکند. مانند آنچه درخصوص تحریم‌شدن ایران و رسیدن قیمت نفت به ٢۵٠ دلار گفته بود. این پروژه‌های اخیر که افتتاح شد چیزی بالغ بر ٢٠ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در آن رفته بود. ٢۵٠ میلیارد دلار یعنی ما یک ١٢ ست از این پروژه‌ها را در دست داشته باشیم و معطل افتتاح. بررسی‌اش کار ساده‌ای است. این پنج فاز تقریبا فازهای نهایی پارس جنوبی هستند و غیر از فاز ١٣ و ١١ و یکی، دو پروژه دیگر، مگاپروژه‌ای در جریان نیست. (غیر از غرب کارون) ١٢ ست پروژه دیگر مانند اینها، یعنی ۶٠ فاز پارس جنوبی. پروژه‌های اخیر پنج فاز بودند. خب مشخص است که این حرف آقای قاسمی در آن شرایط هم چیزی مانند قیمت ٢۵٠ دلاری نفت بوده و خواستند به دشمنان و تحریم‌کنندگان نشان دهند تحریم هیچ تأثیری بر کشور نگذاشته است ولی میزان اغراق این‌قدر گسترده و دور از واقع است که همان بهتر درجا باور کنیم این حرف کاملا درست است و کند و کاوی در آن نکنیم که هر ذره دقت، ناامیدی بیشتری از دل‌خوش‌کردن به سخنان این تیپ مسئولان به همراه می‌آورد. حال سؤال اینجاست که آقای رئیسی با مشاوره این افراد به کارزار انتخابات آمده است؟ و قرار است با این تیم که یک بار ثمرات خود را به جا گذاشته است دوباره کشور را اداره کند؟
۵- از دیگر ثمرات دوران آقای قاسمی در نفت، فروش نفت به بابک زنجانی بود که هم‌اکنون کشور را درگیر خود کرده است و پس از گذشت چند سال هنوز پول‌هایی که بابت فروش میعانات نفتی و نفت ایشان به نفت بدهکار است، به خزانه کشور بازنگردانده است. آقای رئیسی به دلیل معاونت ریاست قوه قضائیه در این خصوص بهتر از هر کس می‌داند که چندوچون این ماجرا چه بوده است. آقای قاسمی سه‌سال‌ونیم در این مورد هیچ نگفت. چند نفر از مدیران ایشان به محکمه رفتند و مدتی گرفتار بودند اما ایشان در این خصوص مسئولیت‌پذیری از خود نشان نداد، در صورتی که ایشان به عنوان وزیر نفت مسئول اتفاقات رخ‌داده در وزارت تحت امر خویش بود. فروش نفت هم مسأله‌ای ساده نبود که ایشان درجریان آن قرار نداشته باشد. این هم از آثار دوران سخت تحریم است و راهکار فاقد پشتوانه‌ای بود که مدیران سابق در این خصوص اندیشیدند، اما چرا بعد از آن مسئولیت رفتار خویش را به گردن نمی‌گیرند.
جالب است که آقای قاسمی می‌گوید مسأله بابک زنجانی ریسک بود. یعنی ایشان بار ریسک این موضوع را برداشته است این در حالی است که قوه قضائیه که آقای رئیسی معاونت آن را تا یک سال پیش عهده‌دار بود نظر دیگری دارد و زنجانی را محکوم به اعدام کرده است. شکاف بین این دو نظر در جمنا و اصولگرایان از چه روست؟ آقای رئیسی به عنوان شاخص و کاندیدای مطرح این جریان به تبعات این دوگانگی اشراف دارد؟ در واقع ایشان به تبعات به‌کارگیری تیم نفتی احمدی‌نژاد آگاه است؟ مدیرانی که در وقت تنگی شعار‌های شیرین می‌دهند و به وقت نتیجه همان سختی‌ها را بهانه می‌کنند و اتفاقا دستاورد‌های دولت بعدی را از آن خود می‌دانند. افکار عمومی مسأله‌اش با این دوگانگی‌ها روشن است. چنانچه آقای میرکاظمی در انتخابات مجلس اقبالی نیافت، آقای قاسمی هم خود را در معرض رأی مردم قرار دهد موضوع روشن‌تر می‌شود، اما آقای رئیسی به تبعات این نوع چینش و مدیریت آگاهی دارد؟ فعال‌شدن این دو چهره نفتی دولت سابق و نزدیکی به آقای رئیسی این سؤالات و ابهامات را برای ایشان رقم می‌زند.


منبع: بهارنیوز

کنایه پزشکیان به حدادعادل و احمدی‌نژاد

به گزارش ایرنا، مسعود پزشکیان، شامگاه سه شنبه در جمع هوادارن حسن روحانی، نامزد ریاست جمهوری در ایلام تاکید کرد: در سال های گذشته نیز برخی افراد مدعی شده بودند که در طول چهار و هشت سال مشکلات اقتصادی بویژه اشتغال را در ایران حل خواهند کرد ولی در پایان کار آنها هیچ دستاوردی نداشتند. در آستانه انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری برخی ادعا می کنند که توان اداره کردن کشور را به بهترین شکل ممکن دارند در حالی که باید از آنان پرسید شما چه کارنامه و عملکرد قابل قبولی در گذشته از خود ارائه کرده‌اید؟

وی افزود: انسان های ناتوان در طول تاریخ تلاش کرده اند تا از بیان حقایق از سوی افراد توانمند و دارای خرد و منطق جلوگیری کنند چرا که در صورت حضور این افراد مجالی برای این افراد کوته فکر که اغلب انسان هایی زورگو و خودکامه هستند، باقی نمی ماند.نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی یادآور شد: ملت ایران همواره طالب عزت و آزادگی بوده و در مقابل کسانی که به آنها حرمت نگذارند، سر تسلیم فرود نخواهد آورد.

به گفته وی، امروز در جامعه ایران برخی بداخلاقی ها و عدم صداقت مشاهده می شود که عموم مردم را از این نوع رویکردها آزرده خاطر کرده است.نایب رئیس مجلس شورای اسلامی افزود: رئیس مجلس قبل در زمان دولت گذشته از تخلف حدود ۶۰ درصدی دولت در اجرای قوانین سخن می گفت و رئیس جمهوری وقت نیز بر پایبندی به قانون اساسی تاکید می کرد ولی در این میان یک نفر دروغ می گفت. پزشکیان اظهار کرد: کسانی که آمارهای غلط و دروغ به مردم می دهند، صلاحیت به عهده گرفتن مسئولیت ها را ندارند چون وضعیت کنونی کشور نتیجه عدم صداقت برخی از مدیران با آحاد جامعه است.


وی با انتقاد از عملکرد رسانه ملی افزود: امروز صدا و سیمای جمهوری اسلامی در ارائه واقعیات، اخبار، اطلاعات و رفتار بر اساس معیارهای عدالت و صداقت نمره قابل قبولی نمی گیرد. نائب رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: این رویه با آموزه های دینی و سیره ائمه معصومین (ع) که همواره مسئولان را به رفتار بر اساس صداقت در گفتار و عمل سفارش می کنند، در تضاد آشکار است.پزشکیان یادآور شد: دولت کنونی نیز از اشتباه و کوتاهی مبرا نیست ولی تلاش می کند کشور را دوباره در مسیر مناسب قرار دهد، ولی برخی اشخاص امروز در تبلیغات خود برخی شعارهای بزرگ و بدون پشتوانه ارائه می دهند که نشان از عدم آگاهی آنان از مسائل کشورداری است.وی همچنین بر لزوم بهره مندی تمامی اقوام و طوایف کشور از ترک، کرد، عرب و سایر طوایف در اداره امور کشور بطور مساوی و با رعایت اصل شایسته سالاری تاکید کرد.


منبع: بهارنیوز

علت اصلی لغو مراسم رئیسی در تهران

گروه سیاسی_رسانه‌ها: روزنامه آرمان نوشت: شامگاه دوشنبه استقبال خوبی از مراسمی صورت گرفت که به مناسبت عید مبعث از سوی اصلاح‌طلبان برگزار شد و سالن محل برگزاری مملو از جمعیت بود.در این مراسم که شخصیت‌های سیاسی همچون حجت‌الاسلام موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات، جواد امام، غلامرضا انصاری، محسن مهرعلیزاده و جمعی از فعالان سیاسی جنوب تهران برگزار شد، مسعود پزشکیان نایب رئیس مجلس هم با تاکید بر اینکه تمایلی به سخنرانی نشسته ندارد، ایستاد و از انصاف و لزوم اخلاق‌مداری در جامعه سخن گفت. موسوی لاری هم گفت: بی‌تفاوت بودن به انتخاب عاقلانه نیست و هر جا مردم با نشاط حضور پیدا کردند برنامه‌ها را تغییر دادند، چنان‌که در انتخابات قبلی هم دیدیم که اراده مردم شایعه تاثیرگذاری اراده عده‌ای تندرو بر نظر مردم را شکست داد. وزیر کشور دولت اصلاحات گفت: به دورانی که عرصه را بر مردم تنگ‌تر و مشکلات بین‌المللی را درست کرده و زمینه یغمای سه هزار میلیاردی را فراهم می‌کند، نباید برگردیم.

عدم استقبال از سخنرانی رئیسی در همان محله!
کمی آن طرف‌تر هم قرار بود برنامه انتخاباتی اصولگرایان در مسجد ۱۴ معصوم خانی‌آباد نو تهران برگزار شود و حجت‌الاسلام رئیسی یکی از کاندیداهای اصولگرایان سخنرانی کند. برای این مراسم که آن هم به مناسبت عید مبعث برگزار می‌شد، تبلیغات زیادی در سایت‌های اصولگرا صورت گرفته بود، چنان‌که خبرگزاری فارس آدرس دقیق این مسجد را درج کرد تا اصولگرایان برای پرشور شدن سخنرانی این کاندیدای ریاست جمهوری به آنجا مراجعه کنند اما نتیجه خلاف آنچه بود که اصولگرایان انتظار داشتند و آن‌طور که برخی سایت‌ها خبر دادند استقبالی از سخنرانی کاندیدای اصولگرایان نشد و سخنرانی به بهانه قطع برق لغو شد!فارس نوشت: «سخنرانی حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که قرار بود در مسجد محله خانی‌آباد تهران صورت بگیرد، به علت قطع برق بخشی از منطقه خانی‌آباد به دلیل وزش طوفان لغو شد.»باید در نظر داشت فاصله برگزاری مراسم سخنرانی رئیسی با مراسم اصلاح‌طلبان بسیار کوتاه بود و به راحتی قابل پذیرش نیست برق منطقه‌ای تنها در محل برگزاری مراسم اصولگرایان قطع شده باشد! این شرایط و عدم استقبال از رئیسی موید آن است که اصولگرایان پایگاه مردمی خود را که در جنوب پایتخت می‌دانستند، از دست داده‌اند و بی‌تردید در شمال تهران هم پایگاهی نداشته و نخواهد داشت.


منبع: بهارنیوز

دست انداختن وعده‌های انتخاباتی!

گروه سیاسی: پیرو افزایش شعارها و وعده های اقتصادی برخی کاندیداهای ریاست جمهوری، این موضوع به جز اینکه توسط بسیاری از فعالان اقتصادی و سیاسی به چالش کشیده شده در فضای مجازی به طنز و لطیفه تبدیل شده است. برای مثال در یک کانال شبه طنز امده است که: «قالیباف وعده داده ۵ میلیون شغل در۴ سال ایجاد می‌کند، حالا رئیسی دربیرجند گفته ۶ میلیون شغل ایجاد خواهد کرد. اینها انتخابات را به مزایده گذاشتند.
ببینم چهارشنبه چیکار می‌کنید! می‌خوام ٧میلیون شغل رو تا ١٠ شب رد کنید!!»


منبع: بهارنیوز

اصول‌گرایان با انصاف از روحانی حمایت می‌کنند

فائزه طاهری- روزنامه بهار:
اگرچه اصلاح‌طلبان حمایت تمام‌قد خود را از حسن روحانی برای یازدهمین دوره ریاست جمهوری اعلام کردند و منتظرند تا دومین دوره از ریاست این مرد اعتدل‌گرا بر قوه مجریه نیز محقق شود، رقیبان جدی روحانی که از اصولگرایان هستند حتی اگر داعیه دیگری داشته باشند، آن‌طور که باید از حمایت این جبهه برخوردار نیستند و هم‌اکنون ستادهای انتخاباتی خود را از‌ترکیب اصولگرایان و احمدی‌نژادی‌ها پر می‌کنند. درباره  روی گرداندن  چهره‌های شاخص اصولگرایان از احمدی‌نژادی‌ها و روی آوردن کاندیداهای منتسب به  اصولگرایی به پایداری‌چی‌ها و وزرای دولت‌های احمد‌ی‌نژاد، با شهربانو امانی – فعال سیاسی اصلاح‌طلب- به گفت‌وگو نشستیم. او با بیان اینکه انتظار نداریم رقبای دور گذشته روحانی از اصولگرایی ناگهان به سمت اعتدال و اصلاح‌طلبی روی بیاورند، معتقد است حضور وزرای احمدی‌نژاد در اطراف رئیسی نشان از علاقه این افراد به این جریان و در جهت کمک به افزایش سبد رای اوست. همان‌طور که خود رئیسی برای جلب آرای احمدی‌نژاد به وزرا و معاونانش اقبال نشان داده است. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

ابراهیم رئیسی از طرفی از جمنا برخاسته و او را کاندیدای جبهه اصولگرا می‌دانند و از طرف دیگر خود او ادعای استقلال کرده و به عرصه آمده است و از حالا هم از احمدی‌نژادی‌ها در ستاد خود استفاده می‌کند و گفت‌وگوهایی با نزدیکان او‌ترتیب داده است. محمدباقر قالیباف نیز دیگر کاندیدای اصولگراست که از جمنا برای انتخابات برگزیده شد و خلاف دیگر کاندیداها که صلاحیتشان تایید نشد، توانست نظر مثبت شورای نگهبان را جلب کند. در نهایت کاندیدای نهایی اصولگرایان چه کسی خواهد بود؟
متاسفانه جمنا نتوانست به یک جمع‌بندی برسد. به دلیل سردرگمی که در جبهه اصولگرایان وجود داشت، آنها نتوانستند بر این تشتت آرا فایق بیایند و یک کاندیدای مرضی الطرفین اصولگرایی به افکار عمومی معرفی کنند. بنابراین آنها با فقدان کاندیدا در قامت ریاست جمهوری مواجه شدند لذا قالیبافی که پیش از این اظهار کرده بود به عرصه نمی‌آید نهایتا با توصیه‌هایی که به او شده بود کاندید شد. طبیعتا بخش مهمی از اصولگرایان و آرای آنها به سمت روحانی میل خواهد کرد. همچنین همان‌طور که اعلام کردند به نظر می‌رسد کاندیداهای اصولگرایان و حامیان آنها تا دقیقه آخر خواهند ماند به این امید که انتخابات ریاست جمهوری را به دور دوم بکشانند.

رئیسی همچنین سعی می‌کند از وزرای احمدی‌نژاد برای ستاد انتخاباتی خود استفاده کرده و گفت‌و‌گوهایی هم با پایداری‌چی‌ها و افرادی مانند سعید جلیلی داشته است. روی آوردن از سمت اصولگراها به پایداری‌چی‌ها چه معنی می‌تواند داشته باشد؟
وقتی بحث کاندیداتوری احمدی‌نژاد با همان روش‌ها و شعارهای غیرقابل اجرا در منظر و افکار عمومی مطرح شد، بخشی از آرا در زمره سبد رای احمدی‌نژاد قرار داشت. در حال حاضر به نظر می‌رسد برای اینکه رئیسی بتواند این آرا را به سمت خود جلب کند از وزرا و معاونان احمدی‌نژاد در ستادش انتخاب می‌کند.
خیلی از افراد انتظار داشتند سعید جلیلی هم کاندید شود. خود جمنا هم او را بین افراد منتخب خود قرار داده بود اما در نهایت او کاندید نشد و الان می‌شنویم که اعلام کرده می‌خواهد از رئیسی حمایت کند.از نظر قانونی و رفتار سیاسی هر کسی  می‌تواند در هر ستادی که مد نظرش بود حضور داشته باشد و کمک کند. خصوصا با توجه به اینکه تشتت آرای اصولگرایان مدیریت نشد و جمنا خودش یکی از مسببین تشدید تشتت آرا در بین اصولگرایان شد و دیدیم چه کسانی رای آوردند که صلاحیت آنها هم احراز نشد، زیرا بحث توانمندی‌ها مطرح است و با آن تفسیری که شورای نگهبان از رجل سیاسی دارد، کاندیداهای جمنا نتوانستند از آن مسیر عبور کنند و این خودش نشانگر سردرگمی و اختلاف نظر آنها در جمنا است.

از طرف دیگر آقایان احمدی‌نژاد و بقایی هم اعلام کردند از کسی حمایت نمی‌کنند. حالا رئیسی با توجه به اینکه از وزرای دولت‌های نهم و دهم استفاده می‌کند قصد در جلب نظر احمدی‌نژاد برای گرفتن آرایی که خود او ممکن بود در صورت تایید صلاحیت داشته باشد، نخواهد داشت؟
طبیعتا هر کسی حق دارد ستاد انتخاباتی خود را تشکیل دهد و این‌اندازه آزادی در کشور هست که هر فردی در هر ستادی که می‌خواهد فعالیت کند. ما انتظار نداریم رقبای دور گذشته آقای روحانی از اصولگرایی ناگهان به سمت اعتدال و اصلاح‌طلبی روی بیاورند، کما اینکه این چهار سال هم سعی کردند تا جایی که می‌توانند چوب لای چرخ دولت بگذارند. این بخش از وزرا و نزدیکان احمدی‌نژاد در ستاد رئیسی جمع شدند و نشان می‌دهند که به او و تفکراتش علاقه‌مند هستند. از جمله آقای جلیلی که خودش سال ۹۲ کاندیدا بود و علاقه‌مند است که سبد رایی که در سال ۹۲ داشت، به رئیسی کمک کند و کفه رای را به سمت او بیاورد.

به نظر می‌رسد با توجه به اینکه با احراز صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری، محمود احمدی‌نژاد رد صلاحیت شد، جریان اصولگرا که در دوران ریاست جمهوری ایشان حامی رفتارها و عملکردهای ایشان بودند در حال حاضر سعی می‌کنند با کناره‌گیری از او، از عملکرد ناصحیح احمدی‌نژاد و عدم اقبالی که به او شده فاصله بگیرند. این موضوع چه تاثیری را در افکاری عموم خواهد داشت؟
وقتی در حوزه سیاسی به هر دلیلی حمایت نمی‌کنند و نمی‌گذارند احزاب توانمند و سراسری و شفافیت سیاسی در کشور نهادینه شود، در نتیجه در انتخابات اشخاص به جای احزاب و شعارها به جای برنامه‌ها جایگزین می‌شود که آشفته‌بازاری در عرض تبلیغات ایجاد شده، متاسفانه هزینه بسیار سنگینی نیز بر کشور تحمیل می‌شود و سرمایه‌های کشور هدر می‌رود. به اضافه اینکه مهم‌ترین سرمایه، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی است که خدشه‌دار می‌شود.

چطور می‌توان این جریان حامی احمدی‌نژاد را نسبت به اتفاقات هشت ساله دولت‌های نهم و دهم مسئول اعلام کرد؟
زمانی که جلوی ۸۰ میلیون جمعیت ایران ایستادند، سرشان را بالا بردند و دروغ را نهادینه کردند و نهادهای نظارتی را به محاق بردند، ۷۰۰ میلیارد دلار مملکت معلوم نشد چه به سرش آمد، این آقایان نبودند؟ احمدی‌نژاد بود که تا دیروز قطعنامه را نعمت می‌دانست و جریان اصولگرا هم تایید می‌کردند که او توانست همین روش را پیشه کند. با همان روشها این بلاها را به سر کشور آوردند. امیدوارم این آقایان درس بسیار مهمی را از رای مردم در سال ۹۲ گرفته باشند. اینکه مردم به تغییر رای دادند، تغییری که شامل شخص احمدی‌نژاد نباشد بلکه تغییر تفکر و اندیشه‌ای که با ریاست جمهوری او، دولت و ارکان دولت‌های نهم و دهم کشور را به این مرحله رسانده بود، همه گزینه‌ها روی میز بود و حتی تاریخ حمله به ایران را هم به تعبیر خود آقایان اصولگرا تعیین کرده بودند. طبیعتا اگر امروز هم بخواهند اعلام برائت کرده و از احمدی‌نژاد کناره گیری بکنند، مردم آنها را آدم‌های ناسپاس و ابن‌الوقت نام‌گذاری خواهند کرد. امروزه مردم ایران چنین رویگردانی را ناجوانمردی می‌دانند، حالا افراد این جریان در در هر ستادی که می‌خواهند باشند.

پیش از احراز صلاحیت‌ها، احمدی‌نژاد برای اینکه از عملکرد دولت خود دفاع کند هجمه‌هایی را هم به دولت فعلی داشت. در حال حاضر که هم او و هم کاندیدای مورد حمایتش حمید بقایی رد صلاحیت شدند و از طرفی رقبای روحانی، از جبهه اصولگرایان هستند آیا او در این فرصت یک ماهه به این حمله‌ها ادامه می‌دهد؟
همه معمولا دولت مستقر و وضعیت موجود را نقد می‌کنند، تنها دولت احمدی‌نژاد بود که در تاریخ سیاسی کشور بازخوانی نشد. درواقع و عملکرد دولت او و ابعاد مهم مشکلاتی که در طول هشت سال بر کشور تحمیل کرده بود در کارزار انتخابات ۹۲ بازخوانی نشد. او سعی کرد جریان سومی را راه بیندازد و اتفاقی افتاد که همه می‌دانیم. آن بخش از اصولگرایان سنتی مانند آقای ناطق‌نوری که آقای روحانی را می‌شناسند در سال ۹۲ از او حمایت کردند.
در حال حاضر هم برای انتخابات ریاست‌جمهور پیش رو، تعداد قابل توجهی از این نحله سیاسی و منصفان و اصولگرایانی که مدیریت و کشورداری را تلمذ کردند و می‌دانند چیست، از روحانی حمایت خواهند کرد. اما آن بخشی از کاندیداهای رقیب آقای روحانی که حتی در انتخاب رئیس ستاد خودشان هم‌تردید دارند و امروز این را انتخاب می‌کنند و فردا کس دیگری را، سردرگمی فکری خود را نشان می‌دهند. درواقع شاید امید دارند به بعضی از بخش‌های حاکمیتی و نهادهای عمومی که از آنها پشتیبانی کنند.


منبع: بهارنیوز

«تعطیل‌نمایی» برای تخریب روحانی

گروه سیاسی_رسانه‌ها: روزنامه اعتماد نو«فصل انتخابات زودگذر است اما آن چه می‌ماند، تولید است؛ تولیدی که باید چرخ‌های یک اقتصاد را بچرخاند. تولیدی که امید می‌آورد، شغل می‌سازد و معیشت و رفاه را بهبود می‌بخشد. در سایه ناامید کردن اما، همه این هدف‌ها رنگ می‌بازد.»  «داستان از ارج شروع شد و به تدریج به کارخانه‌های قدیمی صاحب‌نام کشیده شد. شاید روزی که خبر تعطیلی ارج در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شد، کسی گمان نمی‌کرد که این خبر آغاز‌گر یک جنگ رسانه‌ای در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری تبدیل می‌شود. خرداد ماه سال ٩۵ ناگهان ارج به خبر یک رسانه‌های کشور تبدیل شد. رسانه‌های منتقد دولت با آب و تاب تعطیلی این کارخانه ٨٠ ساله را در راس اخبار خود قرار دادند.  نوستالژی پشت نوستالژی. جوک ساختند و وزیر صنعت معدن و تجارت را سوژه و مقصر این اتفاق معرفی کردند.
 
ارج، کارخانه‌ای ٨٠ ساله به دلیل مشکلات مالی به حالت نیمه‌تعطیل درآمده بود. واقعیت این بود که این واحد تولیدی که در تمام سال‌های گذشته زیر بار فشارهای مالی تاب آورده بود، دیگر تاب ادامه دادن نداشت. آن روزها که غنایم حاصل از فروش نفت ١٢٠ دلاری بین رانت‌بازان تقسیم می‌شد که بروند و خط تولید کارکرده اروپای شرقی را با ارز دولتی وارد کشور کنند، کسی به فکر احیای این واحد تولیدی که به حالت احتضار درآمده بود، نیفتاد. کارخانه ٨٠ساله نیاز به ترمیم و نوسازی داشت. نیاز به تسهیلات مالی برای نو شدن، اما آن تسهیلات با ضد و بند به رانت‌خوارانی داده شد که نه حاصل تسهیلات‌شان تولید شد و نه برندی برای اقتصاد کشور ساختند.
 
دولت یازدهم وارث بسیاری از این «ارج»ها شد. پول‌هایی که از بانک‌ها رفته و بازنگشته بود. آنهایی هم که واقعا به نام تولید تسهیلات ارزی دریافت کرده بودند، تولیدی نداشتند. نیازی به مسجل شدن این واقعیت نیست؛ نمونه‌اش را در شهرک‌های صنعتی همه شهرها می‌توان به وضوح دید.  گروهی رفتند و خط تولید آوردند. نصب کردند که به بانک‌ها بگویند، می‌خواهیم تولید کنیم اما ٨ سال گذشت و محصولی از این خطوط تولید به بازار عرضه نشد. فقط دکوری بود برای بانک‌ها که بگویند، تسهیلات را گرفتیم و نصب کردیم تا وام‌ها را استمهال کنند. دولت یازدهم وقتی سر کار آمد، با واقعیتی مواجه شد که هم پول بانک‌ها رفته بود و هم آمار تعطیلی‌ها روز به روز به آمارهای کشور اضافه می‌شد. در حالی که اگر همان تسهیلات برای نوسازی واحدهای فعال هزینه می‌شد، خبرهای غم‌انگیز تعطیلی واحدهای صنعتی این روزها راس اخبار قرار نمی‌گرفت. همان‌ها که با سیاست‌های غلط‌شان شرایط امروز را دامن زدند، حالا جای خود را عوض کرده و می‌گویند، همین دولت کارخانه‌ها را تعطیل کرد. موج تعطیل‌سازی اگر با ارج شروع شد، به ارج ختم نشد. ظاهرا این توپخانه حالا حالاها می‌خواهد شلیک کند. مشخص است که خط تبلیغاتی کار خود را خوب بلد است. به طور مکرر اعلام می‌شود که دولت یازدهم در حال زدن چوب حراج زدن به برندهای نامی قدیمی ایران است. این اخبار اگر چه با واکنش وزارت صنعت معدن و تجارت و شخص وزیر همراه و موجب شد تا محمدرضا نعمت‌زاده در نشست خبری اخیرش گزارش مبسوطی از روالی که بر این کارخانه‌ها می‌رود بدهد، اما انگار کسی آمارها را نمی‌بیند. انتخابات است و هزار حربه غیر اخلاقی. نعمت‌زاده به روشنی توضیح داده که «تعطیلی این کارخانه‌ها ربطی به وزیر و دولت ندارد و این کارخانه‌ها، جزو کارخانه‌هایی هستند که اولا خصوصی هستند و دوما پیش از شروع دولت یازدهم هم در شرایط تعطیلی به سر می‌بردند.»
 
از داروگر تا ورامین 
پروژه بعدی «تعطیل‌نمایی» داروگر است. کارخانه‌ای ٩٠ ساله که همین امروز اگر به نزدیک‌ترین فروشگاه محل سکونت خود مراجعه کنید، نمونه محصولاتش را می‌توانید در فروشگاه‌ها تهیه کنید. اما اعلام شده که این واحد تولیدی تعطیل شده هلدینگی که ٨ کارخانه زیر مجموعه خود دارد. مدیران داروگر شوکه از این خبر اعلام کردند که این کارخانه تنها چند روز سرگرم نوسازی و بهسازی تجهیزات تولیدی خود بوده و خبر تعطیلی آن قدر ناباورانه بود که مسوولان داروگر که سرگرم استخدام ۱۰۰نیروی کار جدید برای خود بودند را هم شوکه کرده است. همین الان اگر وارد وب‌سایت این شرکت بشوید، غیر واقعی بودن این خبر را با این پیام می‌توانید ببینید: «مسوولان و خدمتگزاران نظام مقدس جمهوری اسلامی و ملت فهیم و شریف ایران پیرو شایعات اخیر منتشره در خصوص تعطیلی مجموعه هلدینگ داروگر ضمن تکذیب اخبار منتشره (با محفوظ داشتن پیگیری‌های حقوقی) کلیه جوابیه‌های ارسالی در ذیل درج می‌گردد.» و در پی این اطلاعیه لیستی از ٩ جوابیه‌ای که به رسانه‌ها درباره بی‌اساس بودن این خبر ردیف شده است.
 
ماجرا به داروگر ختم نمی‌شود. فردای آن روز خبر تعطیلی روغن جهان در راس اخبار قرار می‌گیرد. مسوول حقوقی شرکت داروگر ضمن تکذیب خبر تعطیلی این شرکت در مورد تعطیلی شرکت روغن جهان اعلام می‌کند که چنین مساله‌ای به هیچ‌وجه صحت ندارد و به زودی جذب ۱۰۰ نیروی جدید برای این شرکت در دستور کار است. سلمان غلامیان با تاکید بر این که از شایعات پخش شده در برخی رسانه‌ها در شبکه‌های مجازی تعجب می‌کنیم، می‌گوید: «با نشان دادن چهار فردی که در مقابل کارخانه تجمع کرده‌اند، نمی‌توان خبر تعطیلی کارخانه را پخش کرد. پیش از نوروز سال جاری بود که هفت نفر از کارگران شرکت به دلیل تخلفات انضباطی با احضاریه و طبق قانون از کار اخراج شدند. آیا کنار گذاشتن هفت نفر از حدود ۴ هزار نیروی کار این شرکت به معنای تعطیلی است؟»  خبر بعدی تعطیلی کارخانه قند ورامین است. خبر به سرعت در فضای مجازی و برخی سایت‌ها دست به دست می‌شود؛ در حالی که حتی خود کارگران این کارخانه هم می‌دانند و بارها اعلام کرده‌اند که تعطیلی این کارخانه در سال ۹۰ کلید خورده و هیچ ارتباطی به دولت یازدهم ندارد.
 
همه‌چیز برای توسعه 
در ادبیات تولید، کارخانه‌ها هم موجوداتی زنده محسوب می‌شوند که نیاز به نوسازی دارند. نیاز به نوآوری و به روز شدن. همه برندهایی که امروز جهانی هستند، یک قرن با خط تولید قدیمی کار نکرده‌اند. حتما خط تولیدشان به روز شده، واحدهای تحقیق و توسعه ایجاد کرده‌اند. نیاز بازار و مشتری را در هر برهه از زمان شناسایی و برای برند شدن تلاش کرده‌اند. واقعیت این است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از کارخانه‌هایی که امروز نام تعطیلی را یدک می‌کشند، به روز نشده‌اند. میزان بهره‌وری در آنها به‌ شدت پایین است و خود را با نیازهای زمانه تطبیق نداده‌اند.  کارشناسان می‌گویند، یکی از دلایل پایین بودن بهره‌وری در چنین کارخانه‌هایی مدیریت دولتی است. مدیرانی که حقوق‌شان را سر وقت گرفته و دغدغه‌ای برای توسعه نداشته‌اند. بعدها که خصوصی‌سازی باب شده دست به دست شدن این کارخانه‌ها هم مزید بر علت شد. در چنین فضایی دولت هر چقدر هم بخواهد کمک کند، وقتی کارخانه‌ای نیاز به نوسازی دارد، راه به جایی نمی‌برد. حتی اگر آن دولت، دولت یازدهم باشد که با هدف حمایت از تولید سر کار آمده باشد. تردیدی نیست که حل بحران‌های این چنینی نه فقط مربوط به اقتصاد ایران بلکه در اروپای بعد از فرو ریختن دیوار برلین اتفاق افتاد. کارخانه‌هایی که تاب رقابت در فضای آزاد نداشتند و حتی با داشتن سابقه‌های طولانی در تولید حذف شدند. آنها که کنار رفتند، نهال‌های جدید سر برآورد. اقتصاد ایران هم در چنین شرایطی قرار دارد. در فضایی که همه برنامه‌ها برای توسعه صنعتی تمرکز دارد، آنها که نمی‌توانند رقابت کنند، باید کنار بروند. این واقعیت اقتصاد است. هر چند که می‌توان برند‌ها را احیا کرد، به شرط آن که منابع مالی که برای این احیا اختصاص می‌یابد، تبدیل به حساب ارزی در بانک‌های خارجی نشود و به واقع برای تولید همین مرز و بوم هزینه شود.
 
رقابت‌هایی که ناامیدی می‌آورد 
این روزها در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری و در شرایطی که یکی از کاندیداهای این دور از انتخابات رییس‌جمهور فعلی است، اخبار منفی تعطیلی‌ها بیشتر تیتر می‌شود. تعطیلی واحدهایی چون هپکوی اراک، قند اصفهان و فولاد سهند و البته ١۵٠٠ کارخانه‌ای که در لیست سیاه کارنامه دولت یازدهم قرار گرفته است. غافل از آن که خبر تعطیلی هر واحد تولیدی، علاوه بر موج ناامیدی برای اقتصاد، خانواده کارگران را نگران می‌کند. نگران از وضعیت معیشتی و آینده. در دل هزاران کارگر این واحدهای تولیدی ترس رخنه کرده؛ ترسی که اگر چه مبنای آن واقعی نیست اما می‌تواند آینده یک واحد تولیدی را تحت‌الشعاع قرار دهد، فقط برای ریزش آرای یک کاندیدا و افزودن به سبد کاندیدای دیگر.  فصل انتخابات زودگذر است اما آن چه می‌ماند، تولید است؛ تولیدی که باید چرخ‌های یک اقتصاد را بچرخاند. تولیدی که امید می‌آورد، شغل می‌سازد و معیشت و رفاه را بهبود می‌بخشد. در سایه ناامید کردن اما، همه این هدف‌ها رنگ می‌بازد.»شت:


منبع: بهارنیوز

چرا اصولگرایان آشفته‌اند؟

گروه سیاسی: محمدآزاد جلالی زاده در سرمقاله امروز روزنامه بهار نوشت:

الف: هر آدمی لِمِ خاصی دارد و به تبع آن بدان باورم که هر جامعه‌ای هم به اصطلاح عامه لِمِ خاصی دارد و اگر تخصصی به واکاوی موضوع رویم بایست گفت: هر جامعه‌ای از آنجا که روانشناسی خاص اجتماعی بر آن حاکم است، بایست با توجه ویژه به این نوع روانشناسی به کنشگری سیاسی و اجتماعی روی آورد و به قولی چون سر و کارت با جامعه‌ای خاصی فتاد، پس زبان آن جامعه باید گشاد.
ب: یکی از اصولی که برای هر فرد و گروه فعالی به مثابه یکی از واجبات فعالیت ضروری به نظر می‌رسد آن است که «زبان» و «بازی‌های زبانی» جامعه‌ای که در آن مشغول فعالیتند را بشناسند و بتوانند با آن زبان، در عرصه عمل کار کنند، شناختن زبان عمومی خود زیرمجموعه شناخت ذهنیات حاکم بر هر گروه و جمعی است.
ج: جامعه ایران هم همچون هر جامعه انسانی در این کره خاکی، ذهنیات و به تبع زبان ویژه خود را داراست، شناخت ذهن و زبان ایرانیان برای کنشگری در این سرزمین اُس و اساس سیاست‌ورزی است و تا این مهم صورت نگیرد فعالیت‌ها منجر به نتیجه مورد نظر و مطلوب نخواهد شد.
د: جامعه ایران، جامعه به شدت جوانی است و تیپولوژی جوانان همیشه معطوف به امرهای نو، جدید و ناآزموده است و در این میان نوعی هیجان حرکت به سوی ناشناخته‌ها در بطن ذهنیت و زبان جوانان جاری و ساری است و چنین است که تین ایجرها هم افکار نویی در سر می‌پرورانند و هم اصطلاحات خاص خود را در جمع‌هاشان به‌کار می‌برند و جهان خودشان را می‌پرورند.
ه: اگر «اصلاح طلبان و اعتدالیون» و «اصولگرایان» را دو طیف اصلی بازیگر رسمی در سپهر سیاسی امروز ایران بدانیم، فارغ از قضاوت‌های ارزش داورانه بایستی اذعان کرد که تلاش کارکردگرایانه اصلاح طلبان و اعتدالیون برای نزدیک شدن به ذهنیت و زبان جامعه  «جوان محور» و «تحول خواه» ثمر بیشتری داشته و افکار عمومی فزون‌تری را همراه خود کرده‌اند.
و: اصولگرایان، «آشفته اند» و این آشفتگی از نحوه ورود به رقابت تا گرد هم آمدن در جمنا و تا برگزیدن نامزد نهایی و بحث‌ها و فحص‌هایشان مشخص است، و این «آشفتگی» نه از باب آن است که  «یار این آشفتگی را می‌پسندد» بلکه دودش از عدم شناخت ذهنیت و زبان حاکم بر جامعه برمی‌خیزد.
ز: رقابت سیاسی در ایران در نگاه کلان، در اصل رقابت بین دو پارادایم «تکلیف محوری» مبتنی بر نگاه سنتی و نگاه از بالا به پایین و پارادایم «حق شهروندی محوری» مبتنی بر نگاه نو بر انسان ایرانی فارغ از رنگ و نژاد و قبیله و نگاه برابر به همه به عنوان «شهروند» است، گفتمان اصلاح طلبی و اعتدال خواهی تلاش برای این گذار سخت پارادایمی را سالیانی‌ست که آغاز کرده اند، امّا اصولگرایان هنوز این نیاز را به درستی درک و درونی نکرده‌اند.
ح: رمزِ گذار از این آشفتگی نه وعده‌های «فول پوپولیستی» همچون توزیع پول و شغل و یا شعارهای کلی گرایانه‌ای چون «کرامت» که پذیرش این مطلب ساده‌ است که جامعه ایران و افکار عمومی آن اساساً تغییر کرده است و بایستی همراه با این تغییرات در نوع افکار و گفتار و کردار تغییراتی بنیادین صورت گیرد.   


منبع: بهارنیوز

سحرخیز به‌یکسال حبس‌جدید محکوم‌شد

گروه سیاسی: عیسی سحرخیز فعال سیاسی- مطبوعاتی اصلاح‌طلب که روز گذشته پنجم اردیبهشت ۹۶ به دنبال اتمام دوره محکومیت سه ساله‌اش، از زندان آزاده شده، در پرونده دیگری از سوی دادگاه کارکنان دولت به یک سال حبس محکوم شده است. وکیل مدافع عیسی سحرخیز  گفت که موکلش در شعبه ۱۰۵۸ دادگاه کارکنان دولت به اتهام توهین به رئیس‌جمهور سابق (احمدی‌نژاد) و رئیس قوه‌قضائیه به یک سال حبس محکوم شده است.

 


منبع: بهارنیوز

رئیسی و قالیباف تغییر موضع می‌دهند

گروه سیاسی: خبرآنلاین نوشت: امیر محبیان، چهره سیاسی اصولگرا می‌گوید: نقش جامعه روحانیت در طرح نام رئیسی، نقشی اساسی و موثر نبوده و عملا جامعه روحانیت علی‌رغم انتظاری که از آن می‌رفت؛ موضعی کاملا انفعالی اتخاذ کرد و کارشناسان رویدادهای سیاسی تحلیل های متنوعی از آرایش صحنه رقابت ۲۹ اردیبهشت دارند. برخی نتیجه را از هم اکنون روشن و واضح به نفع روحانی توصیف می کنند اما برخی دیگر به نکاتی اشاره می کنند که گویی اوضاع معادلات خیلی پیچیده و مبهم است.


امیر محبیان از جمله کسانی است که معتقد است: سطح رقابت ها بهم نزدیک و فاصله ها برای عبور از خط پایان کم شده است. او عدم تحلیل دقیق از شرایط پیچیده، برخورد کُند در برابر پدیده ها و حوادث سیاسی را عامل انفعال و حاشیه نشینی چهره های شناخته شده اصولگرا همچون باهنر می داند به طوری که راحت میدان را به نیروهای رده دو و سه وانهادند. چرایی ثبت نام نکردن جلیلی، نقش جامعه روحانیت مبارز در آوردن رئیسی به صحنه انتخابات، وضعیت نامزدهای دو جناح در مناظرات تلویزیونی، نگاه و موضع رئیسی و قالیباف نسبت به یکدیگر و موقعیت هر کدام در صحنه رقابت از دیگر موضوعاتی بود که محبیان درباره آنها صحبت کرد.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.

آقای محبیان! فکر می کنید چه عاملی باعث شد که آقای جلیلی تصمیم گرفت به رغم سفرهای استانی فراوان وارد صحنه انتخابات نشود، این کار را به نفع خود ندید یا آنکه می خواست به سبد رأی رئیسی کمک کند؟
طبیعی است که جلیلی با ارزیابی شرایط و امکان رای آوری ونیز فشردگی رقابت این دوره و نیز احتمال کم گزینه نهایی شدن در جمنا تصمیم گرفت که در انتخابات کاندیدا نشود؛ اما گرایش او به سمت آقای رییسی هم در قیاس با قالیباف خلاف عقل نیست. او همگونی فکری با قالیباف نداشته و نوع نگرشش به پایداری نزدیک تر است؛ از این رو،حمایت پایداری از رییسی انگیزه بیشتری برای حمایت از وی داده است.

چه اتفاقی می‌افتد که یکباره آقای رئیسی، یک چهره ای که سابقه اجرائی ندارد و تا به حال هم در صف‌بندی‌های سیاسی اصولگرایان از او هیچ نامی وجود نداشته است، به یکی از دو گزینه‌ جمنا تبدیل می‌شود؟ نقش جامعه روحانیت در این اتفاق چه بود؟
کاندیداهای بالفعل جریان اصولگرا همه به نحوی یا سابقه کاندیداتوری یا سابقه شکست در کارنامه خود داشتند؛ طرح رییسی که چنین سابقه ای نداشت و ضمنا پیش از این تخریب نشده بود؛ این ذهنیت را به جبهه مردمی داد که او فاقد رای منفی بازدارنده است به عبارتی هر چند شناخته شده نیست اما رای منفی زیادی هم ندارد و با تبلیغات گسترده می توان بر روی او اجماع ایجاد کرد؛ از لحاظ نظری هم تحلیل آن ها چندان غلط نبود ولی عدم محاسبه پیچیدگی های فضای سیاسی ما و ارزیابی بیش از حد توان اجماع آفرینی جمنا کار را دشوار کرد. بازی های احمدی نژاد هم صحنه را برای جمنا غبارآلود کرد اما نقش جامعه روحانیت در این میان نقشی اساسی و موثر نبوده و عملا جامعه روحانیت علیرغم انتظاری که از آن می رفت؛ موضعی کاملا انفعالی اتخاذ کرد.

فارغ از جهت گیری های امروز رئیسی و قالیباف که اعلام کردند تا آخر در صحنه انتخابات می مانند، پیش بینی می کنید بعد از مناظرات تلویزیونی حاضر می شوند یکی به نفع دیگری کنار برود؟
پیشاپیش نمی توان قضاوت کرد زیرا هر دو از لحاظ شخصیتی به گونه ای هستند که زیر فشار تا حدودی تغییر موضع می دهند؛ هر چند پس از ورود به صحنه معمولا عقب نشینی دشوار می شود.

با اینکه خیلی از اصولگرایان آقای رئیسی را نامزد اصلح می خوانند اما چرا حاضر نیستند به او اعتماد کنند و تمام تخم مرغ های خود را در سبد وی بگذارند؟ فکر می‌کنید رئیسی کارت مناسبی برای اصولگرایان در انتخابات است؟ یا در واقع اصولگرایان چاره‌ای نداشتند جز اینکه بخواهند سراغ ایشان بروند؟ قالیباف کارت بهتری برای بازی اصولگراها نیست؟
جمنا سازوکار و محاسبات ویژه خود را در گزینش رییسی داشته است و من قصد ندارم در مورد قضاوت آن ها قضاوت کنم اما این انتظار که جمنا با یک تهدید اصلاح طلبان مبنی بر آمادگی برای مناظره از صحنه کنار کشیده و کاندیدای خود را کنار گذارد؛ عاقلانه نیست. قالیباف و رییسی هر دو دارای ظرفیت ها و نقاط قوت و ضعف خاص خود هستند که جمنا را فعلا به آن جا رسانده که این دوکاندیدا را دوشادوش همدیگر حمایت کند تا در لحظه مناسب با ارزیابی نهایی صحنه گزینه اصلی را در برابر روحانی قرار دهد.

به نظر شما رئیسی که همواره در قوه قضائیه پرسشگر بوده می تواند هنگام مناظرات پاسخگوی خوبی باشد؟
به هر حال حقوقدان بودن رییسی می تواند در تنظیم دفاعیه های سیاسی به او کمک کند؛ ضمنا رییسی فرد نیست و احتمالا مشاورانش در این زمینه به او یاری خواهند داد.

برای قالیباف چه نقشی در انتخابات قائل هستید؟ دلیل اینکه او ریسک حضور سه‌باره در انتخابات به‌رغم دو شکست گذشته را پذیرفته است، چیست؟ آیا اصولگرایان به دنبال این هستند که در لحظه آخر قالیباف به سود رئیسی کنار بکشد؟

سیاست و بویژه اننتخابات جنگ اراده هاست؛ اتفاقا اگر کسی با دو شکست از باور به برنامه ها و توانایی خود دست بکشد شایسته ریاست جمهوری نیست اما گمان دارم اگر قالیباف بتواند ضعف هایی که پیش از این به او ضربه زده نظیر استفاده از مشاوران غیر سیاسی که پیچیدگی ها را نمی شناسند یا اتکا محض به بعضی از گروههای بازیگر را که فعلا هم او را دور زده اند؛ کنار بگذارد و تلاش کند با محاسبه دقیق فضای سیاسی و نه متاثر شدن از جو عمل کند؛ موقعیت خوبی خواهد داشت.

چرا اصولگرایان سنتی به طور مشخص جبهه پیروان خط امام و رهبری و جامعه روحانیت مبارز سکوت پیشه کردند. چرا آقای باهنر برخلاف ادوار گذشته هیچ کنشگری از خود در عرصه انتخابات نشان نمی دهد؟
عدم تحلیل دقیق از شرایط پیچیده، برخورد کند در برابر پدیده ها و حوادث سیاسی و اتخاذ رویکرد انفعالی، متاسفانه چهره های اصولگرای شناخته شده سیاست ایران را به انفعال و حاشیه کشانده است. آنها به راحتی میدان را به نیروهای رده دو و سه وانهادند. این رفتار اگر براساس برنامه از پیش تعیین شده باشد، خوب و اگر مبتنی بر انفعال باشد، بد است که البته به گمانم بیشتر گزینه اخیر مطرح است.

آینده سیاسی احمدی نژاد بعد از این ردصلاحیت چه طور می شود؟ آرای او چه سرنوشتی پیدا می کند؟
آینده سیاسی احمدی نژاد بستگی به واکنش های او داشته و دارد؛ برخلاف بعضی پیش بینی ها او در واکنش به رد صلاحیت خود رفتار رادیکالی انجام نداد؛ این نشان می دهد او بازی های قدرت را می شناسد.آرای او هم سه دسته خواهند شد؛ بخشی جذب کاندیدای اصولگرا، بخشی سفید و بخشی به سمت روحانی خواهد رفت اما حجم این آرا را در هر مورد نمی دانم باید نظر سنجی صورت گیرد. فعلا که کاندیداها با مسابقه برای دادن یارانه بیشتر تلاش دارند این آرا را ولو به ضرر منافع کشور به سمت خود بکشانند. الان با توجه به تقسیم کارهایی که صورت گرفته، به نظر شما کفه ترازو در مناظره ها به نفع کدام دو قطب سنگینی می کند؟ رئیسی-قالیباف یا روحانی-جهانگیری. قضاوت نهایی را مردم در لحظه آخر متناسب با فضای ایجاد شده و احساس خود می کنند و تشخیص دشوار است و بصورت مکاشفه ای نمی توان حکم داد اما سطح رقابت ها بهم نزدیک و فاصله ها برای عبور از خط پایان کم شده است.

آقای محبیان! فکر می کنید میرسلیم و هاشمی طبا واقعا باور دارند رأی می آورند یا آنکه سعی می کنند به نفع یکی از دو قطب شکل گرفته عمل کنند مثل آقای ولایتی که سال ۹۲ می دانست رأی نمی آورد اما کاری کرد که جلیلی هم پیروز میدان نباشد؟
پیروزی ناگهانی نامزدهای کمتر شناخته شده باعث شده است که همه کاندیداها به نحوی امیدوار باشند اما این که رای آنها در حدی باشد که به کاندیداهای اصلی ضربه وارد کنند شک دارم.


منبع: بهارنیوز

خطر ابتلا به دیابت با افزایش بار اسیدی رژیم غذایی!

رژیم غذایی با پروتئین حیوانی فراوان ممکن است دریافت خالص اسید را افزایش دهد در حالی که اکثر میوه جات و سبزیجات که دارای مواد پیش ساز قلیایی هستند این اسیدیته را خنثی می کنند. در مقابل، بیشتر میوه جات مانند هلو، سیب، گلابی و موز و حتی لیمو و پرتقال در واقع بار اسیدی رژیمی را کاهش می دهند.

رژیم غذایی غربی که غنی از مواد غذایی و محصولات حیوانی و سایر غذاهای اسیدوژن ( تولید کننده اسید در بدن) می باشد می تواند بار اسیدی را در بدن تا حدی افزایش دهد که میوه جات و سبزیجات رژیم غذایی نیز نمی توانند این میزان اسید تولید شده را خنثی کنند؛ این حالت سبب اسیدوز متابولیک مزمن و بروز اختلالات متابولیک می گردد.

مهم تر از همه در خصوص کنترل قند خون، افزایش اسیدوز می تواند توانایی انسولین برای اتصال به گیرنده های مناسب آن را در بدن کاهش دهد و حساسیت بدن به انسولین را کاهش دهد. با در نظر گرفتن این موضوع محققان برآن شدند که اثر افزایش بار اسیدی رژیم غذایی را بر خطر ابتلا به دیابت نوع دو مورد بررسی قرار دهند.

در این مطالعه کوهورت، ۶۶۴۸۵ زن به مدت ۱۴ سال مورد پیگیری قرار گرفتند و نمونه های جدید ابتلا به دیابت در آن ها ثبت گردید. بار اسیدی رژیم غذایی این افراد با استفاده از دو شاخص بار اسیدی کلیوی و میزان تولید خالص اسید در بدن اندازه گیری شد. هر دوی این روشها تکنیک های استاندارد برای ارزیابی میزان مصرف اسید از طریق رژیم غذایی و دریافت مواد مغذی هستند.
نتایج این مطالعه به این صورت بود که درکل جمعیت، در افرادی که در چارک بالایی از نظر شاخص بار اسیدی کلیوی بودند در مقایسه با افراد در چارک پایینی ، ۵۶ درصد خطر ابتلا به دیابت نوع دو بیشتر بود. شاخص میزان تولید خالص اسید در بدن نیز نتایج مشابهی را نشان داد. نتایج این مطالعه بزرگ آینده نگر نشان داد که بار اسیدی رژیمی ارتباط مستقیمی با افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع دو دارد و این مسئله مستقل از سایر فاکتورهای خطر ابتلا به دیابت می باشد.

منبع: Dietary acid load and risk of type 2 diabetes: the E3N-EPIC cohort study. Diabetologia. 2013


#اختلالات متابولیکی#بار اسیدی#پروتئین حیوانی#دیابت نوع ۲#رژیم غذایی#غذاهای قلیایی#میوه ها و غذاهای اسیدی

ارسال شده در ۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ توسط خانم مطلبی با موضوع تغذیه | ۲ بازدید


منبع: دکتر سلام

لندن در دهه ۱۹۳۰ میلادی (عکس)

این تصاویر تاریخی، که از بین صدها نگاتیو آرشیوی انتخاب شده، سیمای شهر لندن در دهه ۱۹۳۰ میلادی و در آستانه آغاز جنگ جهانی دوم را نشان می دهد.

منبع: مهر

برچسب ها: ، ،


منبع: پول نیوز

باید و نباید ها در سفر به دبی (+عکس)

اگر در طول توردبی خود با دوستانتان مشغول صرف غذا هستید لازم است به صورتی کاملا مودبانه غذای خود را به بقیه ی جمع تعارف کنید، همواره با دست راست غذا بخورید.

پول‌نیوز -دبی شهر زنده ای است و به عنوان یکی از شهرهایی که تنوع فرهنگی بالایی دارد شناخته می‌شود. ۹۰ درصد از ساکنین این شهر فوق العاده را مهاجرینی از ۲۰۰ کشور دنیا تشکیل می دهند.

باید و نباید ها در سفر به دبی (+عکس)

 شاید برایتان جالب باشد بدانید امارات به عنوان یکی از مهمانپذیر ترین میزبانان در دنیا به شمار می آید که مردمی با فرهنگ، سنن و دین مختلف را در مجموعه ای کوچک گرد هم آورده و جاذبه های گردشی دبی و دیدنی های دبی کم نیست.

باید و نباید ها در سفر به دبی (+عکس)

 اما همین شهر اسراسر آمیز و لوکس هم باید و نباید هایی دارد که قبل از انتخاب توردبی لازم است به آنها توجه داشته باشید. در این مقاله قصد داریم به قوانینی که در دبی لازم به رعایت آنها هستیم اشاره کنیم.

باید و نباید ها در سفر به دبی (+عکس)

۱) پوشش مناسب برای گردشگران زن
اگر به عنوان یک خانم قصد بازدید از مساجد دبی را دارید می بایست ظاهری آراسته داشته باشید و به طور کل حجابتان را رعایت کنید. منظور از پوشش حجاب اسلامی نیست.

 می توانید از لباس‌های معمولی استفاده کنید. اگر در تور‌دبی خود در مناطقی مثل اجمان، شارجه، فوجیره و یا رآس الخیمه ساکن هستید و یا قرار است از این مناطق بازدید کنید بهتر آن است که لباستان پوشیده و مناسب باشد. این در حالی است که حساسیت مردم نسبت به پوشش خانم ها درابوظبی و دبی بسیار کمتر است.

۲) عکاسی
اگر قرار است به دبی سفر کنید لازم است از قبل بدانید که الگوی استفاده از دوربین در خاور میانه با الگویی که در دیگر نقاط دنیا به کار می گیرید متفاوت است. در توردبی خود هرگز اجازه نخواهید داشت بدون اجازه از خانم‌ها عکاسی کنید از جهت دیگر لازم است که در عکاسی از نقاط مذهبی و سنتی شهر کمی محتاط تر عمل کنید.

۳) آداب برخورد در خاور میانه
اگر در طول توردبی خود با دوستانتان مشغول صرف غذا هستید لازم است به صورتی کاملا مودبانه غذای خود را به بقیه ی جمع تعارف کنید، همواره با دست راست غذا بخورید. اگر در طور تورمسافرتی خود توسط مردم محلی به صرف غذا دعوت شدید لازم است که مقداری از غذای خود را در ظرف باقی بگذارید.

هنگام ورود خانم ها از جایتان بلند شوید.

۴) رمضان
اغلب مسلمانان در طول ماه رمضان در دبی روزه می گیرند. اگر قرار است در ماه رمضان راهی توردبی شوید لازم است برخی قوانین و قواعد بسیار ساده را رعایت کنید. از خوردن و آشامیدن و استفاده از دخانیات در اذهان عمومی خودداری کنید.

اگرچه هتل ها در این ماه سرویس دهی خود به مسافرین و گردشگران تورمسافرتی دبی را طبق روال صورت می دهند و رستوران هایی برای استفاده ی گردشگران خارجی باز است اما در محیط های شهری و عمومی لازم است به این قوانین احترام گذاشته شود.

منبع:همگردی


منبع: پول نیوز

صحرای گل در آفریقای جنوبی (+عکس)

‏ناماکوالند (‏Namaqualand‏ ) زمین خشکیست در نامیب آفریقای جنوبی که در نزدیکی سواحل غربی و به وسعت ۱۰۰۰ ‏کیلومتر کشیده شده است.

پول‌نیوز – ‏ناماکوالند (‏Namaqualand‏ ) زمین خشکیست در نامیب آفریقای جنوبی که در نزدیکی سواحل غربی و به وسعت ۱۰۰۰ ‏کیلومتر کشیده شده است.

صحرای گل در آفریقای جنوبی (+عکس)

اما هر سال ماههای آگوست و سپتامبر ( اواخر تابستان ) این زمین بایر ، تبدیل به فرشی از گل می شود ‏، گیاهان رنگارنگی که هر یک در تلاشند خودشان را زیباتر از بقیه نشان دهند.

صحرای گل در آفریقای جنوبی (+عکس)

برای مدت محدودی این پدیده زیبا را می توان در ‏این منطقه دید اما به دلیل اینکه آب در این منطقه کم است و منطقه آبیاری نمی شود ، این شوی زیبا خیلی طول نمی کشد.‏‏ ‏‏‏‏

صحرای گل در آفریقای جنوبی (+عکس)

صحرای گل در آفریقای جنوبی (+عکس)

صحرای گل در آفریقای جنوبی (+عکس)

منبع:لست سکند


منبع: پول نیوز

القاعده مسئولیت انفجار سن‌پترزبورگ را بر عهده گرفت

القاعده مسئولیت انفجار سن‌پترزبورگ را بر عهده گرفتگروهی تقریبا ناشناس که ادعا می‌کند با القاعده ارتباط دارد اعلام کرده که مسئول بمب‌گذاری مرگبار اوایل ماه جاری میلادی در متروی سن‌پترزبورگ است.

به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری بی بی سی، گروه “گردان امام شامل” گفته است که این حمله در متروی سن‌پترزبورگ روسیه به دستور ایمن الظواهری، رهبر القاعده صورت گرفت.

بیانیه این گروه توسط طرفداران القاعده در تلگرام منتشر شده است.

در حمله سن‌پترزبورگ ۱۶ تن از جمله عامل انتحاری کشته شدند.

مقامات روسیه پس از این بمب‌گذاری اعلام کردند که اکبرجان جلیلف، یک شهروند روس که در قرقیزستان متولد شده این بمب را بین دو ایستگاه مترو در سن‌پترزبورگ منفجر کرد.

در بیانیه گردان امام شامل آمده است: این بمب‌گذاری به تلافی اقدامات نظامی روسیه در کشورهای مسلمان از جمله سوریه و لیبی و همچنین منطقه مسلمان نشین چچن در قفقاز شمالی روسیه صورت گرفته است. حملات بیشتری نیز برنامه ریزی شده‌اند.

صحت این ادعا هنوز قابل تایید نیست.

این بیانیه در کانال‌های خبری که توسط شبه‌نظامیان در آفریقا استفاده می‌شود،‌ منتشر شده و هنوز در کانال‌های رسمی القاعده منتشر نشده است.

مقامات روسیه نیز هنوز در رابطه با این بیانیه اظهارنظری نکرده‌اند.

تحلیلگران می‌گویند نام این گروه که مدعی است حمله بمب‌گذاری را انجام داده احتمالا به امام شامل، رهبر جبهه مقاومت ضد روسیه‌ای قرن نوزدهم در قفقاز اشاره دارد.

در رابطه با این بمب‌گذاری ۱۰ تن در روسیه بازداشت شده‌اند.


منبع: عصرایران