تلفن همراه عابر را به کام مرگ کشاند

سرهنگ علی اصغر شیرمحمدی در گفت و گو با  ایرنا افزود: این حادثه تلخ، روز گذشته در خط جنوبی و حدود ۴۷ کیلومتری اتوبان زنجان – قزوین اتفاق افتاد. وی اظهار کرد: متوفی در پارکینگ حاشیه جاده و پشت کامیون پارک شده مشغول مکالمه بود که راننده با دنده عقب حرکت و در یک آن عابر را زیر کرد و در مقابل دیدگان خانواده جانش را گرفت. شیرمحمدی افزود: راننده کامیون به علت بی احتیاطی و سهل انگاری در گرفتن دنده عقب، مقصر این حادثه مرگبار شناخته شد. رئیس پلیس راه فرماندهی انتظامی استان زنجان گفت: در زمان حاضر ترافیک در مسیرهای ارتباطی زنجان عادی و روان است و با توجه به بارش خفیف برف در مناطق مختلف استان زنجان و وجود مه در برخی از مسیرهای ارتباطی از رانندگان انتظار می رود با سرعت مطمئنه حرکت کنند.  از ۲۵ اسفند ۹۵ تا ۱۵ فروردین جاری، هفت نفر بر اثر وقوع سوانح رانندگی در جاده های استان زنجان جان خود را از دست دادند درحالیکه مدت مشابه پارسال تعداد کشته های این حوادث ۹ نفر بود.


منبع: بهارنیوز

زوجی که فرزند نامشروعشان را کشتند

گروه حوادث_رسانه‌ها: روزنامه ایران نوشت: زن گریانی با مراجعه به اداره آگاهی ورامین مدعی شد خودروی سواری‌اش در حالی که فرزندش نیز داخل آن بوده به سرقت رفته است. این زن به کارآگاهان گفت: «ساعتی پیش با پسر ۱۵ ماهه‌ام عرشیا سواربر خودروی شخصی‌ام به خیابان رفتم. در بین راه برای خرید دارو پیاده شدم و چون کار خاصی نداشتم عرشیا را داخل ماشین گذاشتم و پیاده شدم. اما وقتی از داروخانه بیرون آمدم دیدم هیچ خبری از خودرو و پسرم نیست. فکر می‌کنم دایی شوهرم، پسرم را دزدیده باشد.»

با گزارش این آدم ربایی، تیم ویژه‌ای از کارآگاهان وارد عمل شدند و تحقیقات تخصصی ادامه یافت. اما با توجه به اینکه اظهارات زن جوان مشکوک به نظر می‌رسید مأموران او را به‌صورت ویژه تحت بازجویی‌های فنی قرار دادند تا اینکه راز هولناک رابطه شیطانی او با دایی شوهرش فاش شد. درادامه، تلاش برای ردیابی دایی همسر این زن آغاز شد و سرانجام پلیس او را در رامسر دستگیر کرد. مرد ۴۳ ساله ابتدا همه حرف‌های همسر پسر خواهرش را رد کرد اما در ادامه بازجویی‌ها وقتی خود را در برابر شواهد ومستندات پلیس دید پرده از راز شومی برداشت و به قتل نوزاد ۱۵ ماهه با همدستی زن جوان اعتراف کرد.

این مرد به مأموران گفت: «مدتی بود خواهر زاده‌ام به رابطه من و همسرش شک کرده بود. حتی می‌خواست از عرشیا آزمایش دی ان ای بگیرد. اگر این اتفاق می‌افتاد رابطه ما لو می‌رفت به همین دلیل نقشه قتل عرشیا را کشیدیم. روز حادثه طبق برنامه مادر عرشیا او را داخل خودرو گذاشت و به داروخانه رفت. من هم سوارماشین شدم و به بیابان‌های اطراف ورامین رفتم.بعد هم عرشیا را خفه کرده و جسدش را داخل چاهی عمیق انداختم. چون قرار بود همه چیز یک سرقت نشان داده شود یک چرخ خودرو را باز و آن را همانجا رها کردم.»

بدین ترتیب هر دومتهم به اتهام مشارکت در قتل کودک و رابطه نامشروع دستگیر شدند.رسیدگی به این پرونده دردادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور قاضی کیخا-مستشار- انجام شد. در پایان جلسه قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.براساس تصمیم دادگاه، مرد ۴۳ ساله به ۱۰ سال حبس و پرداخت دیه کامل مرد مسلمان محکوم شد و زن جوان نیز به اتهام مشارکت در قتل با حکم پنج سال حبس روانه زندان شد. همچنین قضات دادگاه، هریک از متهمان را به اتهام ارتباط نا مشروع به ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم کردند.


منبع: بهارنیوز

نیش این ماهی اثری مثل هروئین دارد

به گزارش ایسنا این ماهی کوچک که از دندان‌های نیش بزرگی برخوردار است، در زمان گزیدن هیچ دردی ایجاد نمی‌کند و همین موضوع تا به امروز به معمایی بزرگ تبدیل شده‌ بود.اکنون محققان دریافته‌اند که ماهی بلنی نیش‌دار، گونه‌ای رنگارنگ از ماهی‌های مرجانی گرمسیری از زهری برخوردار است که دارای مواد شیمیایی تسکین‌دهنده درد است. به گفته محققان این کشف نمونه‌ای بی‌نظیر از داروهایی است که در دل طبیعت پنهان باقی مانده‌اند.در شرایطی که نیش‌های دردناک و زهرآگین در جهان زیر آب امری رایج و عادی به شمار می‌رود اما نیش این ماهی کوچک هیچ دردی از خود به جا نمی‌گذارد و دانشمندان اکنون دریافته‌اند زهر این ماهی اثری هروئین‌مانند از خود به جا می‌گذارد.
زمانی که ماهی بلنی مورد حمله قرار می‌گیرد، نیش آغشته به مواد شبه مخدری خود را وارد بدن شکارچی کرده و باعث گیجی او می‌شود و به این شکل می‌تواند به راحتی فرار کرده و به زندگی خود ادامه دهد.با توجه به سیر روزافزون تخریب صخره‌های مرجانی در اعماق اقیانوس‌ها به واسطه تغییرات اقلیمی و فعالیت‌های انسانی، محققان معتقدند از بین رفتن این صخره‌ها به معنی از بین رفتن اسرار ناشناخته پزشکی است که تاکنون در اعماق دریا پنهان باقی مانده‌اند.


منبع: بهارنیوز

نقش کمبود ویتامین‌ها و سلنیوم در سرطان

دکتر مهیار منصوری در گفت‌وگو با ایسنا‌، اظهار کرد: یکی از شایع‌ترین سرطان‌ها در کشور ما سرطان معده بوده که خوشبختانه آمار این مهم در برخی از کشورها رو به کاهش است.وی اضافه کرد: علیرغم اینکه آمار این بیماری رو به افزایش است اما شاهد پیشرفت روش‌های تشخیصی و درمانی هستیم.این فوق تخصص خون بالغین تاکید کرد: دلیل شایع سرطان معده مواد غذایی آلوده است و آمارها نشان می‌دهد مادامی که اقشار جامعه از یخچال و غذاهای فریز شده استفاده می‌کنند باید شاهد افزایش سرطان معده باشیم.
منصوری عنوان کرد: هر چه غذاها تازه‌تر مصرف شوند در سلامتی افراد بهتر خواهد بود.این هماتولوژیست و آنکولوژیست با اشاره به اینکه میکروب هلیکوباکتریلوری(Helicobacter Pylori) با ظهور سرطان معده در ارتباط است، افزود: در معده همه افراد انواع و اقسام این میکروب وجود دارد که ممکن است همان میکروب هم وارد اعضای بدن سایر افراد خانواده شده باشد؛ وابستگان درجه یک افرادی که به سرطان معده مبتلا هستند، به پزشک مراجعه کنند.وی با تأکید بر اینکه مصرف مواد تدخینی نظیر سیگار، تریاک و…. در افزایش سرطان معده موثر است، اضافه کرد: حتی کمبود برخی ویتامین‌ها، کمبود سلنیوم منجر به سرطان معده می‌شود.
منصوری با بیان اینکه مصرف برخی از غذاها و مایعات خیلی داغ ممکن است با سرطان معده در ارتباط باشد، یادآور شد: حتی در برخی افرادی که در گذشته بخشی از معده آنان برداشته شده به دلایلی می‌توانند در افزایش آمار سرطان معده قرار بگیرند.این هماتولوژیست و آنکولوژیست مصرف داروهای ضد اسید معده را در بروز سرطان معده موثر دانست و با اشاره به علائم بالینی این عارضه یادآور شد: تومور در داخل معده زخم ایجاد می‌کند، استفراغ خونی و خونریزی دستگاه گوارش تحتانی نیز می‌تواند از علائم این عارضه باشد.
وی گفت: در مواقعی که فرد دچار سرطان معده می‌شود، لاغر و کم‌خون، کم‌اشتها شده و در برخی مواقع دچار سیری زودرس می‌شود.منصوری عنوان کرد: کمبود ویتامین A و B و سلنیوم در برخی افراد می‌تواند باعث بروز سرطان معده شود که این عارضه در سنین ۵۰ تا ۷۰ سالگی بیشتر وجود دارد.وی با تأکید بر اینکه برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری افراد از مصرف سیگار دوری کنند و رژیم غذایی خود را رعایت کنند، یادآور شد: مصرف گوشت قرمز، نمک، غذاهای کنسروی، غذاهای بسته‌بندی و کنسروی با افزایش سرطان معده در ارتباط است.
این هماتولوژیست و آنکولوژیست با بیان اینکه یکی از فاکتورهای ایجاد سرطان معده استعمال دخانیات است و افراد نباید سیگار مصرف کنند، خاطرنشان کرد: توصیه می‌کنم حتی‌الامکان غذای تازه مصرف شود و از غذاها بیش از ۲ و ۳ ماه بیشتر در فریزر نباشد.وی با اشاره به اینکه مصرف غذاهای کنسروی، نمک‌دار و گوشت قرمز به هفته‌ای ۲ بار محدود شود و مصرف نمک و چربی‌ها کاهش یابد، تصریح کرد: ورزش مستمر در افزایش سلامتی و کاهش انواع سرطان موثر است.


منبع: بهارنیوز

۱۳دانشگاه ایران در بین دانشگاه‌های برتر

دکتر حسین سالارآملی در گفت‌وگو با ایسنا با اعلام این مطلب بر گسترش فعالیت‌های بین‌المللی وزارت علوم در سال آینده تاکید کرد و اظهار کرد: در حال حاضر دوره‌های آموزشی مشترک ایران با دو کشور کره جنوبب، هلند و برخی کشورهای اروپایی شروع شده است و دانشجویان بعد از اتمام دوره‌ها مدرک مشترک اخذ خواهند کرد.وی در ادامه به ضرورت سرمایه‌گذاری برای جذب دانشجویان خارجی تاکید کرد و گفت: در حال حاضر ۲۲ هزار و ۷۷۷ دانشجوی خارجی در دانشگاه‌های سراسری و در مجموع در کل کشور ۵۱ هزار و ۴۱۰ دانشجوی خارجی مشغول به تحصیل هستند.
قائم‌مقام امور بین‌الملل وزارت خاطرنشان کرد: برخی مواقع این‌گونه برداشت می‌شود که ما بیشترین دانشجو را به کشورهای مختلف اعزام می‌کنیم در صورتی که این‌گونه نیست. براساس ارزیابی که در سال ۲۰۱۶ به عمل آمده است نشان می‌دهد که در بین ۱۰ کشوری که بیشترین دانشجوی اعزامی را به امریکا دارند، چین رتبه اول را دارد و کشور ایران در بین این کشورها نیست.دکتر سالارآملی در پایان با بیان اینکه ایران پتانسیل‌های خوبی برای جذب دانشجویان خارجی در داخل دارد، ‌گفت: ما در سال ۲۰۱۳ تنها یک دانشگاه برتر در بین دانشگاه‌های جهان داشتیم اما در رتبه‌بندی ۲۰۱۷ موسسه تامسون رویترز، ۱۳ دانشگاه ایرانی در بین دانشگاه‌های برتر جهان قرار گرفتند و این بیانگر پتانسل‌ کشور برای حضور در عرصه بین‌المللی است.


منبع: بهارنیوز

بهبود کیفیت شرط حمایت از تولید داخلی

علی اصلانی در گفت وگو با ایسنا، با اشاره به نامگذاری سال ۱۳۹۶ به سال اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال اظهار کرد: ۱۰ سال قبل تولید مملکت و کارگران تا این حد مشکل نداشتند چون کارخانه‌ها بخشی از سود خود را با عنوان “تولید و بهره‌وری” به کارگران می‌دادند ولی امروز به دلیل رکود و ورشکستگی کارخانه‌ها، از سود خبری نیست و دولت باید رکود را که بزرگترین مشکل کشور در شرایط حاضر است، از بین ببرد.

وی با اشاره به تلاش دولت برای رونق بازار کار و کاهش نرخ بیکاری تصریح کرد: متاسفانه عوامل متعددی نظیر رکود و تحریم‌ خارجی باعث شده تا دولت نتواند نتیجه لازم را از برنامه‌هایی که برای اشتغال پیش‌بینی کرده بگیرد؛ از سوی دیگر عمده طرح‌هایی که در این خصوص نوشته شده یا به مرحله عملیاتی نرسیده یا بهره‌برداری شده ولی دیدن خروجی آن نیازمند گذشت زمان است.

این مقام مسئول کارگری با اشاره به سیاست تزریق منابع به بنگاه‌های اقتصادی خاطرنشان کرد: اگر چه نیت دولت کمک به بخش تولید و حمایت از کارخانه‌هایی است که راکد و نیمه جان مانده‌اند اما تجربه گذشته نشان داده که تزریق وام راهگشا نیست و عمدتا از بخش‌هایی سر درآورده که به دلالی در بازارهای مسکن و ارز منجر شده است مگر آنکه دولت مراقبت کند این وام‌ها به سرنوشت وام‌های زودبازده دچار نشود و نظارت عالیه خود را در تزریق منابع به بنگاه‌ها اعمال کند.

اصلانی درعین حال با تاکید بر ارتقای کیفیت تولید داخلی گفت: رشد اقتصادی زمانی اتفاق می‌افتد که مردم بهبود کیفیت تولید را ببینند و حمایت خود را با خریدن آن نشان بدهند لذا باید به سمت استانداردسازی کیفیت تولید برویم تا اقبال عمومی به خرید کالای خارجی کاهش پیدا کند. عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار در پایان احیای شهرکهای صنعتی را خواستار شد و گفت: در حال حاضر بیشتر شهرک‌های صنعتی با کمترین توان خود مشغول فعالیت هستند، در حالی که برای ظرفیتی بالاتر راه اندازی شده‌اند. دولت نباید این شهرک‌ها را نادیده بگیرد، بلکه با احیای مجدد ‌آنها زمینه تولید بیشتر وگسترش صادرات را فراهم کند.


منبع: بهارنیوز

بهترین کشورهای جهان برای کارآفرینان

به گزارش ایسنا، این شاخص که از سوی دانشگاه وارتون و شرکت تحقیقات بازار Y&R تهیه شده است، به بررسی ۸۰ کشور پرداخته که در ۹۵ درصد تولید ناخالص داخلی جهانی سهیم هستند. در این رتبه بندی عوامل متعددی شامل کارآفرینی، میراث، کیفیت زندگی و باز بودن تجاری برای تهیه شاخص بهترین کشورها در نظر گرفته شده‌اند. پایگاه خبری بیزنس اینسایدر در گزارشی به بررسی زیرشاخص کارآفرینی پرداخته که عواملی شامل اتصال‌پذیری، سطح سواد، مهارت نیروی کار، شفافیت و زیرساخت‌ را تحلیل کرده است. ۹ کشوری که در صدر این فهرست قرار گرفته‌اند، عبارتند از:
۱- آلمان
آلمان به عنوان یک کشور متصل با زیرساخت بسیار پیشرفته و نیروی کار فوق‌العاده ماهر و همچنین سهولت دسترسی به سرمایه برای کارآفرینان، در همه بخشها در رتبه بالایی قرار گرفته است. این کشور در شاخص بهترین کشورها، در رتبه چهارم ایستاده است.
۲- ژاپن
ژاپن یکی از تحصیلکرده‌ترین و از نظر فناوری، پیشرفته‌ترین کشورهای جهان است که آن را برای کارآفرینان بسیار جذاب می‌کند. این کشور ۱۰ امتیاز کامل برای زیرساخت توسعه یافته کسب کرده است.
۳- آمریکا
آمریکا همواره به عنوان یک قطب بزرگ نوآوری و فعالیت کارآفرینی به خصوص برای داشتن سلیکون والی – منطقه معروف در شمال کالیفرنیا و مکان استقرار برندهای معروفی مانند فیس‌بوک و گوگل- شناخته شده است. این کشور در شاخص اتصال‌پذیری و سهولت دسترسی به سرمایه، ۱۰ امتیاز کامل را کسب کرده است.
۴- انگلیس
آمار سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) رشد ۳۱ درصدی فعالیت کارآفرینی انگلیس در فاصله سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۶ را نشان می‌دهد که بر خلاف سیر نزولی جهانی بوده است. این کشور به ویژه در شاخص زیرساخت، اتصال‌پذیری و چهارچوب حقوقی قوی خود امتیاز بالایی را کسب کرده است.
۵- سوئیس
این کشور اروپای مرکزی کوچک یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان است و از مزایای نیروی کار فوق‌العاده ماهر و با تحصیلات عالی برخوردار است. این کشور برای کارآفرینان به دلیل نرخ پایین مالیات شرکت‌ها، سهولت دسترسی به سرمایه و چهارچوب حقوقی پیشرفته بسیار جذاب است.
۶- سوئد
این کشور اسکاندیناوی برای شفافیت در شیوه‌های کسب و کار و همچنین به دلیل داشتن نیروی کار تحصیلکرده، در رتبه بالایی قرار گرفته است. استکهلم، پایتخت سوئد، یک قطب بزرگ برای استارت آپ‌ها به شمار می‌رود.
۷- کانادا
کانادا به عنوان نخستین کشور آمریکای شمالی که به این فهرست وارد شده، به دلیل زیرساخت توسعه یافته، شفافیت در شیوه‌های کسب و کار و نیروی کار ماهر رتبه بالایی کسب کرده است. این کشور در سال ۲۰۱۵ برنامه نوآورانه “استارت آپ ویزا” را به اجرا گذاشت که کارآفرینان مهاجر را با سازمان‌های بخش خصوصی کانادایی مرتبط می‌کند.
۸- سنگاپور
روزنامه اکونومیست سنگاپور را فشرده‌ترین اکوسیستم کارآفرینی جهان نامیده که رتبه جهانی بالایی در فضای استارت آپ دارد. این کشور در شاخص وارتون برای زیرساخت، سهولت دسترسی به سرمایه و اتصال پذیری رتبه بالایی کسب کرده است.
۹- استرالیا
 عرصه استارت‌ آپ‌ استرالیا، یک عرصه نوظهور به شمار می‌رود و با وجود هزینه‌های نسبتا بالای استارت‌ آپ‌ها که به دلیل دستمزدهای بالا در استرالیاست، این کشور در زیرشاخص کارآفرینی برای اتصال‌پذیری، زیرساخت و شفافیت شیوه‌های کسب و کار رتبه بالایی کسب کرده است.


منبع: بهارنیوز

با شعار نمی‌توان اقتصاد را اداره کرد

به گزارش ایسنا، محمد کهن‌دل در برنامه مناظره انتخاباتی که شامگاه چهاردهم فروردین از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، درباره وضعیت اقتصاد کشور اظهار کرد: یکی از موضوعاتی که اکنون بررسی می‌شود این است که دولت چقدر منطبق با سیاست‌های اقتصاد مقاومتی ابلاغ‌شده پیش رفته است. در نظر داشته باشید که بیست و نهم بهمن‌ماه سال ۱۳۹۲ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی ابلاغ شد و در مقدمه آن تعریف اقتصاد مقاومتی مطرح شد. توقع بر این بوده است که براساس آن و موضوع الگوی توسعه اسلامی ایران که بخش‌هایی از آن برای همه روشن است دولت حرکتی را ساماندهی کند تا تولید ملی و اشتغال  بهبود یابد و دولت در برابر مشکلاتی که اقتصاد کشور با آن روبروست پاسخگو باشد. ولی این روند به درستی پیش نرفت و اکنون می‌بینیم که رئیس‌جمهور علی‌رغم اعلام نرخ بیکاری ۱۲ درصدی و اینکه همه ساله حدود یک میلیون تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر به جمعیت متقاضی کار اضافه می‌شود و مشخص نیست که دولت در سال‌های آتی برای اشتغال این جمعیت چه برنامه‌ای دارد می‌گوید من اکنون از این وضعیت شرمنده نیستم.

در ادامه این مناظره، مرتضی عزتی – اقتصاددان – تصریح کرد: نکته‌ای که نباید از آن غافل بمانیم این است که در دنیا اقتصاد کشورها را بر پایه علم اقتصاد بنا می‌کنند و واقعیت این است که سیاست‌های اقتصادی یک ساله و دو ساله جواب نمی‌دهند. ما اکنون این مشکل را داریم که دولت‌های متعددی در ایران رویه‌های متعددی را پیش می‌گیرند. بعضا سیاست‌گذاری‌های اقتصادی را بر پایه علم اقتصاد پیش می‌گیرند و بعضا چنین نمی‌کنند. چنین رویه ای باعث می‌شود که سیاست های اقتصادی نتیجه لازم را در بر نداشته باشد.
او افزود: این نکته را هم باید در نظر داشته باشید که در ایران فقط بخشی از سیاست‌گذاری‌های اقتصادی در اختیار دولت است. برخی در اختیار مجلس شورای اسلامی، برخی در اختیار مجمع تشخیص مصلحت نظام و بخشی هم در اختیار نهادهای غیر دولتی و غیر خصوصی است که همگی در چرخاندن اقتصاد کشور سهم دارند. بنابراین به طور مشخص نمی‌توان گفت که وضعیت اقتصادی کشور نتیجه اقدامات دولت است. ضمن اینکه به هر حال دولت یازدهم از زمانی که بر سر کار آمد رویه هدایت اقتصاد بر مبنای علم را پیش گرفت که نتیجه این سیاست‌گذاری‌ها به این  زودی مشخص نمی‌شود.

کهن‌دل نیز در پاسخ به این اظهارات گفت: درست است که باید بر مبنای علم اقتصاد پیش برویم ولی به نظر من اکنون مشکلات اقتصاد ایران ناشی از آن است که لزوما در سال‌های گذشته بر مبنای علم اقتصاد پیش نرفتیم. مثل زمانی که برنامه ششم توسعه ارائه شد و مشخص شد که دولت اعتقادی به ارائه برنامه توسعه پنجساله ندارد. او افزود: ضمن اینکه درست است که ما مخالف علم اقتصاد نیستیم ولی تاکید می‌کنیم که باید سیاست‌گذاری‌های اقتصادی ما بر مبانی اسلامی استوار باشد. اقتصاددانان نظام سرمایه‌داری ابتدا فیلسوف بودند و مبانی خود را دارند. ما نیز باید مبتنی بر مبانی خود پیش برویم.

عزتی نیز به این اظهارات چنین پاسخ داد: به نظر من علم اقتصاد نمی‌تواند مال ما یا مال آنها باشد. علم اقتصاد هم مانند علم پزشکی علمی ثابت و مشخص است. طبق علم اقتصاد وقتی قیمت کالا افزایش پیدا می‌کند تقاضا برای آن کم می‌شود. این موضوعی روشن است که نمی‌توان آن را از کشوری به کشور دیگر متفاوت دانست. او افزود: علم آن است که همه جا بشود آن را به کار برد و هر کس نمی‌تواند نسخه مخصوص خود را برای اقتصاد کشورهای مختلف بپیچد. ما نمی‌توانیم با شعار و سیاست‌زدگی اقتصاد کشور را اداره کنیم. کما اینکه در چهل سال گذشته نتوانستیم.

او توضیح داد: چین زمانی توانست رشد اقتصادی ۱۰ درصدی را تجربه کند که از راه اشتباه خود برگشت. شوروی نیز همین طور. ولی ما هنوز برنگشتیم و با علم ستیزی فرصت ها را از دست می دهیم.
کهن دل چنین بیان کرد: به تعداد انسان ها راه رشد وجود دارد و علم اقتصاد علم رفتاری است و با علم شیمی متفاوت است. معتقد نیستم که در چهل سال گذشته به جایی نرسیدیم اگر به نقطه آغاز این چهل سال برگردیم می بینیم که زمانی ما حتی یک مجله علمی پژوهشی نداشتیم. ولی اکنون دهها مجله پژوهشی داریم و بسیاری از الگوهای اقتصادی خود را مثل بانکداری اسلامی تدوین کرده ایم.

عزتی در ادامه مسیر این گفتگو را تغییر داده و نگاهی به عملکرد دولتهای مختلف کرد و گفت: اگر به وضعیت شاخصهای کلان اقتصادی نگاه کنیم می بینیم زمانی اقتصاد ایران به مسیر پیشرفت هدایت شده که علم اقتصاد مبنا بوده است. مثل دولت سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ که وقتی بر سر کار بود رشد اقتصادی به بالای ۸ درصد رسید. ولی در دولت بعد آن یعنی دولت سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ که سیاست های اقتصادی آن مبنای علمی نداشت رشد اقتصادی کاهش یافته و در مقطعی با رشد ۸/۶- روبرو شدیم.  ولی پس از آنکه دولت یازدهم بر سر کار آمد و بار دیگر تصمیم گرفت که علم اقتصاد را مبنای سیاستگذاریهای اقتصادی قرار دهد باز شاهد حرکت به سمت رشد اقتصادی قابل ملاحظه ای بوده ایم. همین وضعیت در مورد تورم هم صادق است. تورم از سالهای ۷۶ تا ۸۴ کاهش محسوسی پیدا کرد. همچنان که از ۱۷ درصد به ۱۰ درصد رسید ولی دیدیم که دولت سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ طوری عمل کرد که تورم از ۱۰ درصد به ۳۵ درصد رسید و پس از آن هم که دولت یازدهم بر سر کار آمد توانست تورم ۳۵ درصدی را به ۸ درصد برساند.

او با اشاره به وضعیت اقتصادی نامناسب کشور در دولت احمدی نژاد گفت: در نظر داشته باشید که وقتی رشد اقتصادی به ۶- درصد می رسد همراه با تورم ۳۵ درصد حدود  ۴۰ درصد از قدرت خرید مردم سوخت می شود. کهن دل در ادامه این بحث با بیان اینکه معتقد است دولت فهم بالایی از اقتصاد دارد به ارقام مربوط به بودجه عمومی دولت و اعطای تسهیلات بانکی و دولتی بودن بخش بزرگی از بانکها اشاره کرد و گفت: دولت می تواند اقتصاد را به مسیر درستی هدایت کند و مسلم است که جزو اختیارات دولت است که فرصت هایی را فراهم کند که بخش های مختلف اقتصاد به کار بیافتد.

وی افزود: ما در ایران امکانات و سرمایه زیادی داریم که دولت می توانست در سالهای گذشته متولی حرکت اقتصاد شود و منابع را به سمت درستی هدایت کند ولی چنین نشد. عزتی به این بحث چنین ادامه داد: تاکید می کنم که دولت توان هدایت همه اقتصاد را ندارد. در نظر داشته باشید حتی در مورد سیاست های مالیاتی که یکی از ابزارهای سیاست گذاری اقتصادی در دست دولت است نیز با محدودیت های مهمی مواجه است. مثلا اینکه  ۴۰ درصد اقتصاد ما به هر ترتیب از مالیات معاف هستند. دولت در چنین فضایی چگونه می تواند متولی حرکت در کل اقتصاد باشد؟ به ویژه اینکه ما برخی اسناد بالا دستی داریم که دولت موظف است به آنها عمل کند.

کهن دل چنین پاسخ داد: بله سیاست بالا دستی داریم که ابلاغ شده که دولت به آنها باید عمل کند و نمی توانیم به آنها ایراد بگیریم. دولت مجری است و باید آن سیاست ها را اجرا کند و موضوعی که مطرح است درست اجرا کردن آن سیاست ها است. عزتی بار دیگر بر عملکرد اقتصادی دولت یازدهم تاکید کرد و ضمن بیان این که بحثش دفاع از دولت یازدهم نیست ولی معتقد است باید در زمان اظهارنظر راجع به عملکرد اقتصادی دولت یازدهم انصاف داشته باشیم گفت: نگاهی به وضعیت نقدینگی در دولت دهم و مقایسه آن با دولت یازدهم گویای شرایط اقتصادی ما است. زمانی رشد نقدینگی ۲۵ تا ۳۰ درصد بود ولی رشد اقتصادی ۶-% بود. سوالی که مطرح است این است که آیا این وضعیت بهتر است یا شرایطی که در آن رشد نقدینگی ۳۵درصد درصد و رشد اقتصادی ۶% است. اقتصاد ایران در دولت قبل در حال فلج شدن بود. ولی این دولت توانست آن را نجات دهد.
عزتی همچنین در بخشی از سخنانش اضافه کرد: یکی از بزرگترین مشکلات اقتصاد ما این است که باید برای اقتصاد یک کشور اقتصاد دانان و اقتصاد خوانده ها تصمیم بگیرند. اگر این اتفاق بیفتد علم اقتصاد مبنای سیاست‌گذاری‌های ما قرار خواهد گرفت و به سمت رشد و توسعه حرکت خواهیم کرد.


منبع: بهارنیوز

مردم دیگر فریب شعار یارانه را نمی‌خورند

سعید لیلاز در گفت‌وگو با  ایلنا در خصوص انتخابات ریاست جمهوری و کارنامه روحانی گفت:  مهم‌ترین کار روحانی در این ۴ سال به ثمر رساندن برجام بود. همین اتفاق بود که باعث شد وضعیت اقتصادی کشور بهبود پیدا کند و سیر نزولی آمارهای اقتصادی مثبت شود. عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی در مورد اینکه برخی بیان می کنند که مردم چیزی را حس نکردند و هنوز رکود هست گفت: اتفاقا همین امر نشان دهنده عمق فاجعه است. در واقع وضعیت به قدری خراب بوده که با تمام این اقدامات صورت گرفته در چهار سال گذشته هنوز به سطح صفر هم نرسیدیم وگرنه تمام کارشناسان اذعان دارند که شرایط ما نسبت به ۴ سال قبل تغییر زیادی داشته است. وی در خصوص حضور بقایی در انتخابات و مطرح شدن دوباره بحث افزایش یارانه گفت: پرداخت یارانه به این شکل، بلایی بود که هنوز کشور دچار آن است و نمی دانیم با آن چیکار کنیم ولی آن چیزی که مسلم است این است که دیگر مردم، فریب این تبلیغات و جو سازی را نخواهند خورد. لیلاز در پایان تصریح کرد: این افراد فکر می‌کنند که می‌توانند مانند چند سال قبل مردم را با شعار و  پروپاگاندا فریب دهند اما دیگر دوران این کارها به سر رسیده است.


منبع: بهارنیوز

در نشست خبری دکتر چه بپرسیم؟

گروه سیاسی_رسانه ها: روزنامه شرق نوشت: مردی که عادت دارد سؤال را با سؤال جواب بدهد، حالا بعد از چندین سال «عدم پاسخگویی»، گویا می‌خواهد نشست خبری برگزار کند.«می‌خواهی جاهایمان را عوض کنیم، من سؤال کنم، شما جواب بدهی؟» این پاسخ محمود احمدی‌نژاد در مهرماه ٩٠ در هفتمین سفر به نیویورک به پرسشی بود که «چارلی رز»، مجری «پی‌بی‌اس»، مطرح کرد. مردی که عادت دارد سؤال را با سؤال جواب دهد، برای نخستین‌بار در چهار سال گذشته می‌خواهد با خبرنگاران ایرانی روبه‌رو شود؛ برای همین نمی‌توان همچنان امید و انتظار پاسخ‌گویی از او داشت.

احمدی‌نژاد که بعد از پایان دولتش می‌خواست با احداث دفتر رئیس دولت‌های نهم و دهم در پاستور بماند اما زورش نرسید؛ هنوز هم نامه‌هایش را با همین عنوان امضا می‌کند. سربرگ‌هایش این عنوان را دارد: «رئیس‌جمهور دوره نهم و دهم». نامه‌ای با این سربرگ و با امضای رئیس روابط‌عمومی دولت‌های نهم و دهم، روز گذشته در فضای مجازی منتشر شده که از خبرنگاران رسانه‌ها می‌خواست خود را برای نشستی خبری‌ با احمدی‌نژاد در روزهای آتی آماده کنند.

از حالا مشخص است رئیس سابق دولتی که در این سال‌ها حاضر نشده با هیچ خبرنگاری رودررو شود، نشست خبری‌اش نه به قصد پاسخ‌گویی به عملکرد همه آن هشت سال، بلکه دفاع انتخاباتی از بقایی است و حمله به دولت حسن روحانی. احمدی‌نژاد اگر می‌خواست این نشست خبری را همان چهار سال قبل برگزار کند، باید بابت عملکردش پاسخ می‌داد؛ پس هوشمندانه و عامدانه چهار سال سکوت کرد و به هر درخواستی «نه» گفت تا حالا که به خیال خودش آب‌ها از آسیاب افتاده و دیگر کسی به صرافت پرسش از آن سال‌ها نیست، به‌راحتی نوک پیکان نقد را به سمت دولت مستقر بگیرد. مرور کنش ماه‌های اخیر احمدی‌نژاد – سه بیانیه‌ای که علیه دولت صادر کرد و سخنرانی‌اش در خوزستان – نشان می‌دهد استراتژی او همان است که بود؛ «بهترین دفاع حمله است».

احمدی‌نژاد قطعاً همان‌گونه با خبرنگاران روبه‌رو خواهد شد که پیش از این بوده است. با مروری بر سخنان ماه‌های اخیرش می‌شود از هم‌اکنون حدس زد احمدی‌نژاد چه خواهد گفت؛ حمله به دولت روحانی و احیانا وضعیت اقتصادی موجود، نقد یا حمله به برخی نهادهای دیگر، بدون اشاره مستقیم با چاشنی «بگم بگمی» دیگر. شاید هنوز هم فهرست بدهکاران بانکی در جیبش باشد. محمود احمدی‌نژاد سه ماه قبل اعلام کرده‌ بود از هیچ فرد و جریانی در انتخابات آتی حمایت نکرده و نمی‌کند؛ تاجایی‌که دامادش، مهدی خورشیدی، گفته بود همان زمان که به پدر همسرش اعلام کرده می‌خواهد وارد عرصه انتخابات شورای شهر شود، او هم آن بیانیه حمایت‌نکردن را صادر کرد.

آن‌طور که دامادش گفته است، احمدی‌نژاد به او گفته بود تمایل ندارد هیچ‌یک از منصوبانش وارد عرصه انتخابات شوند و از او انتظار حمایت داشته باشند؛ اما به فاصله کمتر از یک‌ماه در نقش حامی حمید بقایی معاون اجرائی سابق خود شش‌دانگ وارد عرصه عمومی و رسانه‌ای شد. مقام معظم رهبری او را که قصد جدی داشت تا به انتخابات ورود کند، از آمدن نهی کرد؛ اما احمدی‌نژاد بقایی را جلو انداخت. قطعا اگر مشایی یک‌بار رد صلاحیت نشده بود، او را کاندیدا می‌کرد. ابتدا مشایی به نیابت از احمدی‌نژاد در حمایت از بقایی وارد عرصه شد؛ بعد کم‌کم خودش هم وارد شد. ١۵ اسفند، سالروز درگذشت «هوگو چاوز»، توییترش را راه انداخت، فیلم ویدئویی از خودش منتشر کرد و چندین بیانیه داد. به بهانه روز درخت‌کاری، هر سه فیلمی از خود منتشر کردند تا همچنان نشان دهند پیوندشان مستحکم‌تر از گذشته برقرار است.

واکنش محمدعلی رامین که زمانی به او بسیار نزدیک بود از همه جالب‌تر بود. او مشایی، بقایی و احمدی‌نژاد را با تعبیر «سه دلقک بهاری» توصیف کرده است. او در یادداشتی نوشته بود: «کسی که منصبی از مناصب بالای حکومت اسلامی را مدتی اشغال کرده باشد، همان‌طور که تا پایان عمر تحت حفاظت فیزیکی حکومت می‌ماند، باید خودش نیز مراقب رفتار و گفتارش باشد و نباید حیثیت سابق خودش را بازیچه هر نمایش ابلهانه و دلقک‌مآبانه‌ای قرار دهد». برخلاف اظهارنظر رامین، او در تعطیلات نوروزی هرجا که رفت بقایی را هم همراه خود برد تا ثابت کند اینکه مشایی گفته بود بقایی یعنی احمدی‌نژاد، کاملاً درست است.

در مصاحبه‌های خارجی احمدی‌نژاد که تعداد آنها سه رقمی است، ده‌ها و شاید صدها بار ناظران شاهد بوده‌اند احمدی‌نژاد در پاسخ به پرسش‌های خبرنگاران درباره موضوعات مختلف، جواب این سؤالات را با طرح سؤالات متقابل از این خبرنگاران می‌داد و نظر آنها را درباره سؤالات خود جویا می‌شد. بسیاری از خبرنگاران خارجی که با این سؤالات احمدی‌نژاد مواجه شده‌اند، برابر سؤال او پاسخ داده‌اند که نظر آنها اهمیت چندانی ندارد؛ چراکه آنها تنها یک خبرنگار یا گزارشگر و مجری تلویزیونی هستند و این نظر رئیس دولت ایران است که دارای اهمیت و بار حقوقی و سیاسی است و از احمدی‌نژاد خواسته‌اند به‌جای جواب‌دادن به سؤالات آنها با سؤالات متقابل، پاسخ خود را درباره پرسش‌هایشان مطرح کند؛ اما با همه این بحث‌ها، باز هم احمدی‌نژاد در مصاحبه‌های خود به شگرد سؤال در برابر سؤال متوسل می‌شد.

شیوه احمدی‌نژاد درباره مسائل داخلی زمانی که رئیس دولت بود هم تقریباً همان بود؛ البته با چاشنی انکار یا بی‌اطلاعی یا انداختن تقصیر بر گردن نهادهای دیگر. احمدی‌نژاد نه فقط پاسخ خبرنگاران را نمی‌داد بلکه پاسخ مجلس را هم نمی‌داد. عزت‌الله یوسفیان‌ملا، عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس آن زمان، گفته بود: «احمدی‌نژاد معتقد است دولت صد درصد بی‌تقصیر است و همه گرانی‌ها را مجلس باعث شده و در همه گرانی و هر اتفاقی مجلس مقصر است». آن زمان مجلسیان چند بار تلاش کردند احمدی‌نژاد را برای سؤال به مجلس بکشانند. او با اشاره به اقدام برخی نمایندگان برای طرح سؤال از رئیس دولت، گفته بود: «سؤال از رئیس‌جمهور را یک بار تجربه کردیم و نحوه پاسخ‌دادن را دیدیم؛ سؤال از احمدی‌نژاد راه به جایی نمی‌برد و تجربه نشان داد سؤال از رئیس‌جمهور نتیجه مطلوبی نخواهد داشت».

سؤال از احمدی‌نژاد زیاد است؛ از ماجرای اختلاس‌های چند‌هزار‌میلیاردی، ماجرای بابک زنجانی، انحلال سازمان برنامه و بودجه، مسکن مهر، سهام عدالت، نتیجه وام‌های طرح‌های زودبازده، انحلال خانه سینما، پرونده بازش در دادگاه، ١١ شاکی او و …؛ مهم نیست او چه پاسخی خواهد داد، مهم این است که پاسخ‌هایش حتی نزدیکانش را هم قانع نمی‌کند. مهدی خورشیدی، داماد او، در گفت‌وگویی که آخرین روزهای اسفند گذشته با «شرق» داشت گفته بود سرنوشت درآمد چندصد‌میلیاردی نفت در دولت گذشته هم برای او مبهم است. او گفته بود: «ایشان پاسخ‌های خودشان را دارند؛ اما از نگاه من قانع‌کننده نیست…».


منبع: بهارنیوز

اصلاح‌طلبان با یک لیست واحد می‌آیند

فاطمه سعیدی در گفت‌وگو با  ایلنا، با اشاره به لزوم تکرار تجربه نسبتاً موفق «تبعیض مثبت» به‌نفع زنان در«لیست امید» مجلس دهم، در پنجمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا، گفت: پیش از اظهارنظر درباره لیست انتخابات شوراها، باید به این مهم در مورد انتخابات مجلس دهم اشاره کنیم که هنوز تبعیض منفی علیه زنان وجود دارد و هنگامی می‌توانیم ادعا کنیم که تبعیض مثبت در مجلس دهم محقق شده که تعداد زنان نماینده بیش از مردان باشد.
سهمیه ۵۰ درصدی زنان و جوانان در لیست اصلاح‌طلبان برای انتخابات شوراها
او همچنین درباره نحوه تهیه لیست‌های انتخاباتی در انتخابات شوراهای شهر و روستا، خاطرنشان کرد: در این انتخابات سعی داریم با قراردادن سهمیه ۵۰ درصدی برای زنان و جوانان در انتخابات شوراها گامی دیگر به‌سمت استفاده هرچه بهتر از توانایی زنان و جوانان جامعه برداریم.
زنان لیست امید مجلس کارنامه قابل‌دفاعی داشتند
عضو هیات رییسه فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوالی درباره راهکارهای کاهش آسیب‌های اعمال این تبعیض‌ها که باوجود دستاورد مطلوب، در مواردی جزئی با هزینه‌هایی همراه بوده، اعلام کرد: قطعاً باید با دقت بیشتری در راستای تهیه لیست‌های انتخاباتی اقدام شود و نظارت دقیق‌تری به کار برد اما واقعیت این است که زنانی که ازطریق لیست امید به مجلس آمدند، همگی کارنامه خوب و قابل‌دفاعی داشتند.
نماینده اصلاح‌طلب مردم تهران در عین حال تصریح کرد: البته با توجه به این‌که اعمال این تبعیض مثبت صرفاً در لیست‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان صورت گرفت، و این لیست در تهران به‌طور کامل به موفقیت رسید و راهی مجلس شد، منظور از این‌که زنان لیست امید به مرام کلی و تعهدات خود پایبند بودند، بیشتر زنانی است که ازطریق لیست امیدِ تهران وارد مجلس شدند.
شایسته‌سالاری؛ معیار تهیه لیست اصلاح‌طلبان برای انتخابات شوراها
عضو فراکسیون زنان مجلس دهم خاطرنشان کرد: متاسفانه همواره در تهیه این لیست‌های انتخاباتی لابی‌های مختلفی شکل می‌گیرد اما تاکید ویژه‌ای ازسوی اعضای شورای‌عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان بر لزوم اتکا بر معیارهای شایسته‌سالاری وجود دارد.
عضو هیات رییسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در ادامه یادآور شد: به نظر می‌رسد پس از حادثه پلاسکو اهمیت شوراهای شهر بیشتر نمایان شده و بر این اساس سعی داریم، به‌دور از لابی‌گری‌های همیشگی، تمام تلاش‌مان را برای انتخاب افرادی مجرب و شایسته به کار ببندیم.
اصلاح‌طلبان حتماً با یک لیست واحد وارد عرصه انتخابات شوراها می‌شوند
او در واکنش به پرسش دیگری درباره انتشار لیست‌های جعلی در آستانه انتخابات و احتمال انتشار دو لیست ازسوی جریان اصلاحات، تصریح کرد: مطمئن باشید در نهایت تنها با یک لیست وارد رقابت می‌شویم. خوشبختانه پس از تجربه خوب و مثبت شورای‌عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در جریان انتخابات مجلس دهم، قطعاً در انتخابات شوراها نیز صرفاً با یک لیست و به‌صورت متحد و منسجم وارد عرصه رقابت می‌شویم.


منبع: بهارنیوز

مهندسی منافع ملی، ضرورت ایران امروز

محمدآزاد جلالی زاده

طی تاریخ تکاملی بشر، در طول هزاران هزار سال، انسان ها با رنج ها و مرارت های فزونی، «ابزار» ساختند و با پیشرفت های بیشتر آرام آرام وارد فاز  «ساختار سازی» و «نهاد سازی» شدند و جلو آمدند، ابتدا همه چیز اشتراکی بود، سپس جدایی و تفرق و تفرد و تخصص پیش آمد و «انسانِ دورانِ ابهامِ مطلقْ» وارد دیار اسطوره شد و سپس به پارادایم سنت پانهاد و سپس با جهشی بلند خود را در دنیای مدرن دید و کنون نیز چشمهایش رو به افق پسامدرنیته است.

نگارنده را باور آن است که تغییر الگوی اساسی دیگری در راه است و آن این است که قوانینی که بر چهارگانه عین و ذهن و نفس و روح انسانی حاکم است را می توان حاکم بر نهادهای دست ساز بشر نیز دانست و آنجا که از سرزندگی و یا پژمردگی و یا امید و نومیدی و مرزهای وجودی و آستانه ی فروپاشی روانی – عصبی و … دنیایِ انسانی — بما هو انسان — صحبت کرد. می توان همین الگو را بر سیستم ها و نهادها و ساختارهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادیِ نیز تطبیق داد.

از کوته نوشته فوق می توان دریافت همانطور که برای زندگی روانی و جسمیِ بهتر؛ انسان ها مهندسی ذهن و روان و جسم پدید آورده اند؛ برای نهادها و ساختارها و حتی مولفه های فکری می توان و صد البته باید در پی «مهندسی» و ساخت و ساز و تعمیر بود تا به سامان زیست و به سامان جلو رفت و به اهداف کوته یا بلند مدت رسید.

الغرض: مؤلفه «منافع ملی» هر سرزمینی و پاسداشت کامل آن در دوران پیچیدگی های عصر حاضر؛ هم نیاز به «مهندسی روانی افراد» دارد و هم مهندسی ساختارهایی که برای حفظ این مولفه ضرورت دارند؛ و نظم الفبایی اولویتی بین این دو مقوله وجود ندارد یعنی گاه مهندسی افراد بر مهندسی ساختارها اولویت دارد و گاه بالعکس؛ به زبان بهتر!؟ گاه مهندسی سخت افزاری اولویت پیدا می کند و گاه مهندسی نرم افزاری …

با نگاهی به وضعیت کنونی جامعه ی ایران — بدون آنکه بخواهیم پیشرفت ها و دستاوردها را نادیده بگیریم — بُعد نرم افزاری افکار عمومی بنا به دلایل فراوان آسیب دیده است. نسل جوان این ملک و سرزمین افق و آینده چندان روشنی پیش روی خود نمی بیند و استناد به آمار مهاجرتِ نخبگانِ جوان خود؛ گویایِ بودن «نقطه ها ی نَشْتی» در مدیریت کشور است، اما در این میان برای برساختن آنچه من «مهندسی منافع ملی» می خوانم و یکی از مقوّمات زیربنایی هر جامعه رو به سامانی است، در جامعه ایران چه میتوان کرد؟

یکی از اصلی ترین سازه های عملیاتی «مهندسی منافع ملی»، برساختن «امید» و ایجاد «حس بهتر شدن امور است» از نظر روانشناسی، «آدمی به امید زنده ست»، و از نظر اجتماعی بایستی افق های امید بخش پیش رو را نشان داد، تا نسل های تازه وارد به چرخه کار و مدیریت خُرد و کلان کشور، اولاً بدانند که اوضاع رو به بهبود است و ثانیاً در سرزمین خود «در این پروسه بهبود؛ تاثیرگذارند»

اما یکی از مسایلی که در این چرخه مشکل به وجود می آورد، ترجیج اهداف کوتاه مدت بر اهداف بلند مدت از طرف تصمیم گیران است. هدف کوتاه مدت آن است که سرمایه های اجتماعی مان را که با خون به جگر شدن ها ساخته ایم از همه نظر «ممنوع» کنیم تا صدای حزب و گروه و دسته مان بیشتر به گوش رسد.

هدف کوتاه مدت آن است که آن مرد و دار و دسته اش را که درآمدهای میلیاردی ۸ ساله این سرزمین را در ۸ ثانیه دود کردند و به هوا فرستادند، مجال دهیم که هر کجا می خواهند بروند، هر چه می خواهند بگویند و هر دهن لقی که هیچ طعم پاسداشت منافع ملی در آن نیست را بگذاریم لق لقه زبانشان و فضاهای مجازیشان کنند و ندانیم که در بلند مدت با اینگونه کارهای ناصواب و ناثواب، به نسل های بعد پیام های مستقیم و غیرمستقیم می دهیم که هر کس به گونه ای راستین، دل بر این سرزمین بسوزاند، و از عمق جان و کاملاً اخلاق مدارانه و عقلانیّت محورانه برای ساختن و توسعه و پیشرفتش، مایه گذارد، عاقبتش «محدودیت» ها و «ممنوعیت ها»ی گوناگون است و بالعکس، مردم فریبان را هیچ باکی از درآمدن و فریاد زدن نیست.

آیا چنین کارهایی در راستای مهندسی منافع ملی و «امیدبخشی» و به جای گذاردن میراثی روشن برای آینده گان این سرزمین است؟ آیا ایجاد ممنوعیت ها برای آنان که نباید و برداشتن محدودیت ها از آنان که نشاید، مصلحت اندیشی برای این مُلک است؟ حتی با در نظر گرفتن همه احتمالات، جواب این سوال ها به گونه ای قطعی، منفی ست و نشان ناآینده نگری دارد.
 


منبع: بهارنیوز

ارزیابی زیباکلام از فضای انتخاباتی

گروه سیاسی_ رسانه ها: روزنامه اعتماد نوشت: کمتر از یک ماه تا انتخابات ریاست‌جمهوری ٩۶ باقی مانده است و معادلات انتخاباتی کم‌کم تصاویر واضح‌تری از انتخابات آتی را به نمایش می‌گذارند. اصلاح‌طلبان از مدت‌ها پیش حمایت خود را از کاندیداتوری حسن روحانی اعلام کرده‌اند اما جناح راست روزهای سختی را برای رسیدن به کاندیدای مورد حمایت خود پشت سر می‌گذارد.
 

چند وقتی است که برخی طیف‌های اصولگرا از اجماع بر سر کاندیداتوری سید ابراهیم رییسی صحبت می‌کنند. فردی که به اعتقاد صادق زیباکلام، استاد دانشگاه می‌تواند شانسی برای وحدت و اجماع اصولگرایان باشد و حتی اصولگرایانی که با او مخالف هستند نیز لنگان‌لنگان پشت سر او قرار خواهند گرفت. این فعال سیاسی همچنین معتقد است که اگر ابراهیم رییسی کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری نیز باشد، نمی‌تواند پیروز میدان رقابت باشد.

 ارزیابی تان از فضای سیاسی کنونی کشور چیست؟ چرا اصولگرایان و جمنا اصرار بر کاندیداتوری آقای رییسی دارند؟ آیا آقای رییسی می‌تواند ناجی جناح راست باشد؟
اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی یکپارچه حاضر خواهند شد و از آقای روحانی حمایت خواهند کرد. در حالی که اصولگرایان برخلاف رقبای‌شان توان و ظرفیت رسیدن به وحدت و اجماع را ندارند. افراد زیادی از این جناح سیاسی خود را در قد و قامت ریاست‌جمهوری می‌بینند و ایجاد وحدت بین آنها نیز کاری بسیار مشکل خواهد بود. حجت‌الاسلام رییسی تنها نامزد اصولگرا است که می‌تواند مخرج مشترک اصولگرایان باشد. اگر آقای رییسی به عرصه انتخابات بیاید و رسما اعلام کاندیداتوری کند، به استثنای طرفداران آقای احمدی‌نژاد، مابقی اصولگرایان از ایشان حمایت خواهند کرد. حتی کسانی که قلبا حاضر به حمایت از او نیستند، دست کم سکوت می‌کنند. بنابراین این تنها راهی است که می‌تواند اصولگرایان را از این وضعیت آمپاس و بن بستی که به آن گرفتار شده‌اند، بیرون بیاورد. باید در نظر داشت که در حال حاضر حداقل ١۴ نامزد انتخاباتی در صف کاندیداتوری از سوی اصولگرایان قطار شده‌اند. این در شرایطی است که آقای رییسی بپذیرد که نامزد انتخاباتی شود. مشکل اساسی‌تری که باید به آن پاسخ داده شود این است که شانس آقای رییسی در برابر آقای روحانی چقدر است؟من فکر می‌کنم حتی اگر آقای رییسی هم کاندیدای اصولگرایان شود و همه اصولگرایان پشت سر او قرار بگیرند، باز هم او در برابر آقای روحانی شانسی برای پیروزی ندارد و به احتمال خیلی زیاد شکست خواهد خورد. در واقع آمدن آقای رییسی تنها یک مشکل را حل می‌کند و آن هم حل اختلافات و شکاف‌هایی است که درون جریان اصولگرایی وجود دارد. به این معنا که به جز جریان آقای احمدی‌نژاد، مابقی اصولگرایان حتی آنهایی که موافقش هم نیستند، این مساله را ابراز نمی‌کنند و لنگ‌لنگان پشت سر آقای رییسی قرار می‌گیرند. از جهت ایجاد وحدت، آمدن آقای رییسی برای اصولگرایان یک نسخه شفابخش است و او می‌تواند از این منظر ناجی جناح راست باشد. لیکن برای شخص آقای رییسی، اعلام کاندیداتوری خیلی وضعیت جالبی را رقم نخواهد زد. به این دلیل که به احتمال خیلی زیاد آقای رییسی از آقای روحانی شکست خواهد خورد و نمی‌تواند رای بیاورد. اگر قرار باشد آقای رییسی بعدها در مناصب مهم‌تری به عنوان یک گزینه جدی مطرح شود، این مساله سابقه خوبی در پرونده شخص آقای رییسی نخواهد بود. بسیاری خواهند گفت که کسی که در انتخابات ریاست‌جمهوری شکست خورده است و مردم به او رای نداده‌اند، می‌تواند مناصب بالاتری داشته باشد؟اگرچه که قانونا منعی وجود ندارد اما از نظر پرستیژ اجتماعی و افکار عمومی برای آقای رییسی چندان خوب نیست که در این موقعیت قرار بگیرد. لذا او تردیدهایی جدی دارد که وارد مبارزه انتخاباتی شود یا خیر. در عین حال خیلی از اصولگرایان او را به سمت کاندیداتوری در انتخابات هول می‌دهند و به او می‌گویند که معلوم نیست که از آقای روحانی شکست بخورد و ثانیا اگر چنین شود آن برنامه همچنان سرجای خود محفوظ است. ضمن اینکه به او می‌گویند که آمدنش باعث می‌شود اصولگرایان از وضعیت آشفته، بلاتکلیف و اختلافاتی که به آن دچار شده‌اند، خارج شوند.

فکر می‌کنید ایشان به عرصه انتخابات می‌آید یا خیر؟
من فکر می‌کنم همچنان نگران است که اگر بیاید و از آقای روحانی شکست بخورد، از نظر پرستیژ اجتماعی برایش خوب نباشد. به نظر من فشارها روی ایشان ظرف یک هفته آینده افزایش پیدا خواهد کرد تا ایشان در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم ثبت نام کند. فکر می‌کنم ترجیح می‌دهد که وارد رقابت انتخابات ریاست‌جمهوری نشود.

از حیث رقابت انتخاباتی، کاندیداتوری آقای رییسی به نفع روحانی است یا به ضررش؟ این مساله رقابت را برای روحانی سخت می‌کند یا خیر؟
اگر آقای رییسی در انتخابات آتی کاندیدا شود، بعد از آقای احمدی‌نژاد جدی‌ترین رقیب خواهد بود. او می‌تواند از سوی جناح راست آقای روحانی را مورد چالش قرار دهد. هیچ‌یک ١۴ نامزد اصولگرا، یعنی نه آقای قالیباف، نه آقای سعید جلیلی و نه آقای عزت‌الله ضرغامی از شانس حجت‌الاسلام رییسی برای رای‌آوری برخوردار نیستند. بنابراین اگر آقای رییسی نامزد شود، آقای روحانی مجبور است که او را خیلی جدی بگیرد و تلاش خیلی مضاعفی برای تبلیغات انتخاباتی به کار ببندد. از این منظر می‌توان گفت که کاندیداتوری آقای رییسی وضعیت انتخابات را برای آقای روحانی جدی می‌کند.

کاندیداتوری آقای رییسی تاثیری برای مشارکت مردمی در انتخابات آتی هم خواهد داشت؟
حضور آقای رییسی به عنوان کاندیدا در انتخابات، مشارکت مردمی را بیشتر خواهد کرد. برای آنکه انتخابات به سمت دو‌قطبی شدن می‌رود. یک قطب اصولگرایان و یک قطب دیگر طرفداران مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و رییس دولت اصلاحات و طرفداران اصلاحات و میانه‌رو خواهند بود. یک انتخابات کاملا دوقطبی به وجود خواهد آمد و همین دو قطبی شدن انتخابات است که مشارکت مردمی را بالا می‌برد.

برخی تحلیلگران معتقد بودند که بخشی از پایگاه اجتماعی جناح راست در انتخابات ٩۴ مایوس شده و پای صندوق رای حاضر نشده است. آیا آقای رییسی می‌تواند این پایگاه اجتماعی را پای صندوق رای بکشاند یا خیر؟
به جز طرفداران آقای احمدی‌نژاد مابقی پایگاه اجتماعی اصولگرایان پای صندوق رای می‌آیند و به آقای رییسی رای می‌دهند.

هدف احمدی‌نژاد و جریان نزدیک به او از حضور در انتخابات و فعالیت در این زمینه را چه می‌دانید؟
اگر موافقت می‌شد که شخص آقای احمدی‌نژاد در انتخابات شرکت کند، قطعا یک نامزد جدی در مقابل آقای روحانی محسوب می‌شد. آقای احمدی‌نژاد خیلی بیشتر از حجت‌الاسلام رییسی پایگاه اجتماعی دارد. در صورت حضور احمدی‌نژاد یک رقابت خیلی تنگاتنگی شکل می‌گرفت اما با نیامدن او مساله کاندیداتوری آقای بقایی تنها یک مانور سیاسی و یک برنامه تبلیغاتی است. برای اینکه شخص آقای بقایی هم می‌داند که شورای نگهبان با کاندیداتوری‌اش موافقت نخواهد کرد. البته مقصود من به هیچ‌وجه این نیست که آقای بقایی نباید در انتخابات شرکت کند بلکه کاملا مخالف هستم که آقای بقایی ردصلاحیت شود. این مساله جزو حق و ابتدایی‌ترین حقوق شهروندی آقای بقایی و هر یک از شهروندان است که در انتخابات شرکت کنند. بنابراین به هیچ‌وجه با ردصلاحیت او موافق نیستم. با این حال فکر می‌کنم شورای نگهبان آقای بقایی را ردصلاحیت خواهد کرد و خود آقای بقایی هم این مساله را می‌داند. علت این تحرکات انتخاباتی هم انجام می‌دهند فقط و فقط مانور سیاسی برای این است که خود را در فضای سیاسی کشور زنده نگه دارند. می‌دانند که در مقام واقعیت شانس زیادی برای تاییدصلاحیت آقای بقایی وجود ندارد.

کارکرد آقای جلیلی را برای جناح راست چه می‌دانید؟ ضمن اینکه او همکاری با جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی و سازوکار وحدت اصولگرایان را نپذیرفته است.
هیچ شانسی برای آقای دکتر جلیلی نمی‌بینم و فکر می‌کنم او حتی چهار میلیون رای سال ٩٢ را نیز نخواهد آورد. به جز بخشی از اصولگرایان تندرو، فرد دیگری به ایشان رای نخواهد داد.


منبع: بهارنیوز

واشنگتن: اسد یک مجرم جنگی است

نیکی هیلی، در کنفرانس خبری گفت: “اسد یک مجرم جنگی است و برای مدت طولانی مانع اصلی برقراری صلح در سوریه بوده و رفتار وی علیه سوری‌ها چندش‌آور بوده است.” وی در پاسخ به سوالی درباره اظهارات رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا درباره اینکه آینده اسد بستگی به نظر مردم سوریه دارد گفت: این بدان معنی نیست که اسد می‌تواند در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. آمریکا این مساله را قبول نمی‌کند. ما فکر می‌کنیم مردم سوریه دیگر نمی‌خواهند اسد در قدرت بماند!

او اضافه کرد: ما بار دیگر اقدامات اسد را محکوم می‌کنیم. نماینده آمریکا در سازمان ملل با اشاره به مذاکرات ژنو گفت: ما فکر می‌کنیم که دور جدید مذاکرات باید برگزار شود. ما می‌توانیم دست‌کم به تحلیل شرایط بپردازیم و ببینیم که چگونه می‌توانیم مسائل موجود در سوریه را مورد بررسی قرار دهیم. وی بار دیگر با اشاره به بیانیه دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا گفت: توجه واشنگتن بر شکست داعش است.


منبع: بهارنیوز

اگر ۸۰میلیون معلمند پس معلمان چه کاره‌اند؟

 محمدرضا خورشیدی پاجی
آقای حاجی بابایی وزیر اسبق آموزش و پرورش دوران دولت شور عدالت وپاکدستی ونماینده کنونی مجلس اخیرا در یک شوی انتخاباتی همچون گذشته روی پرچینی در مرغزار نشسته وآواز سرداده که هشتاد میلیون معلم اکنون دیکته‌های تو (روحانی) را تصحیح و نمره خواهند داد! البته رئیس اش احمدی نژاد چند روز گذشته در اهواز ازعدد هشتاد میلیون به طریق دیگری در کلامش به مانور بحران آفرینی برخاست که هنوز مایه تعجب و تحیر صاحب نظران و موجب تفسیر گوناگون به افکار جامعه تزریق نمود که نه تنها به اعتماد، اتحاد و همدلی کمک نمی‌کند بلکه غفلتا می‌تواند به تضعیف جایگاه استوانه‌های ملی منجرشود.

حاجی بابایی که هم کار اجرایی و هم قانون نویسی را در سابقه خود دارد هنوز نمی‌داند که دراجرای برنامه هیچگاه دیکته نمی‌نویسند. اگر دولت بخواهد دیکته بنویسد او در جایگاه نماینده مجلس چکاره بوده است که تاکنون عکس العمل نشان نداده است؟ مگر می‌شود دولت دیکته بنویسد و مجلس به اجرای برنامه بپردازد؟ یا شاید او در گوشه‌ای برای مچ گیری از این نقص مدت‌ها نقش کارآگاه را بازی می‌کرده است؟ دولت آنچه که از مجلس که در راس امور است طراحی و قانون تصویب می‌نماید آنرا به اجرا می‌گذارد و این مجلس است که پس از دستور، در اجرای برنامه به دولت کمک و نظارت می‌کند تا انحراف از برنامه صورت نگیرد.

البته اگر خطای استراتژیک کلامی حاجی بابایی را همچون سنوات گذشته که هرچه بدون تفکر و اندیشه در ذهنش می‌آید می‌گوید مد نظر قرار دهیم مشکلی نیست اما سئوال این است که آیا شان و مقام و منزلت معلمان در منظر حاجی بابایی آنقدرعمومی و دم دستی است که گفته است  تمام آحاد ملت، معلمند؟
جناب حاجی بابایی در دوران وزارت هیچگاه از یاد و خاطر نوع برخورد پوپولیستی شما به معلمان فراموش نمی‌شود آنگاه که در قلع و قمع جناحی در آموزش و پرورش بهترین‌ها را سرکوب و در استخدام از هرناکجا آباد بدون توجه به کمترین تخصص به نام معلم وارد گردونه این نهاد، نیرو وارد نموده اید!

اگر هشتاد میلیون معلمندپس به معلمان چه نیازی است؟ آیا در خانه‌ای که پدری چهار فرزند دارد و یکی از آنان معلم است پدر می‌تواند به فرزندانش بگوید همه شما معلمید؟ این چه قیاسی است که شما رفتگر، مهندس، پزشک، پرستار، نگهبان، کارمند، وزیر، وکیل، سرباز، مدیر کل، شاعر، نویسنده، دانش آموز و خدای ناکرده دزد، قاتل، معتاد، دیوانه و. . . همه را معلم می‌دانید؟ از دید شما معلمان دیکته گو هستند؟ نمی‌دانید کار معلم دیکته گفتن نیست که معلمان با ده‌ها آیتم و فعالیت با فراگیران و متربیان سرو کار دارند که فقط یک مورد بسیار ساده آن دیکته گفتن است!

آنچه حاجی بابایی بیان نمودند به این معناست که نگاه سنتی به مدرسه ، معلم، تعلیم و‌تربیت آمال و آرزویشاست که از آموزش و پرورش ایده آل، پیچیده و روزآمد، توسعه گرا ومولد بیگانه می‌باشد. او چگونه وزیر آموزش و پرورش بود که نگاه سطحی ودم دستی و غیر تخصصی به معلمان داشته و دارد؟ در تمام دنیا آثار و اثر جوار مدرسه برای تعلیم و‌تربیت فاکتورهای مهمی هستند اما در مقام و جایگاه معلم، نمی‌توانیم هیچ شغلی را با حرفه معلمان مقایسه و برابر و نزدیک بدانیم.

امیدواریم که حاجی بابایی در شوی انتخاباتی خود در باره معلمان خطای کلامی انجام داده باشد و خدای ناکرده در اندیشه خود چنین نظریه خطرناکی را در سر نپروراند که قرار گرفتن چنین افرادی در مناصب حساس و تاثیر گذار کشور، دستگاه تعلیم و‌تربیت را از مسیر توسعه متوازن و پایداردور خواهد کرد.
* فعال فرهنگی


منبع: بهارنیوز

طنز؛ دُرفشان برترِ سال

بی قانون؛ ضمیمه طنز روزنامه قانون – آیدین سیار سریع: از آنجایی که ما وظیفه خودمان می دانیم که در مقابل برنامه های مخرب شبکه های ماهواره ای بیکار ننشینیم و با کپی برداری از آنها، پوزه شان را به خاک بمالیم، برنامه ای را برای استعدادیابی در داخل کشور تدارک دیدیم به نام «دُرفشان برتر». این مسابقه از چند ماه قبل با شرکت ده ها درفشان و گهربار شروعت شد و در پایان چهار درفشان به مرحله نهایی رسیدند.

شیوه برگزاری مسابقه این گونه است که درفشانان و گهرباران در مسابقه حاضر می شوند و بسته به توانایی شان دُر می فشانند و سخنان بی پایه و اساس تفت می دهند. چهار داور مسابقه بعد از بررسی های کارشناسی به آنها رأی می دهند و از میان آنها یک نفر برنده اسکل بلورین مسابقه می شود (چیه خب؟ اسکل هم مثل سیمرغ پرنده است دیگه). با ما باشید با گزارش فینال مسابقه درفشان برتر:

از بلندگوی استودیو اعلام می شود: خانم ها و آقایان! این شما و این مجری برنامه…دربند بی اعتمادی!

دربند بی اعتمادی با پیشانی به بلندای برج ایفل، شیک و پیک و خندان روی استیج می رود.

– سلام و شب بخیر… به برنامه امشب درفشان برتر خوش آمدید. برنامه امشب رو در حالی شروع می کنیم که تنها چهار شرکت کننده در مسابقه باقی موندن. چهار شرکت کننده ای که امشب براتون گوهرهاشون رو می فشونن… ن (صدای برخورد زبان با سقف دهان)… اما چهار داور داریم، مثل همیشه. (به معرفی داورها می پردازد):

شهرااام خاور… (شهرام با تی شرت آستین کوتاه و کلاه لبه دار وارد می شود.)

بابک لطیفی… (با کت و شلوار طرح دکمه ای و کلاه گل گلی بی حال و رمق در جایگاهش پخش می شود.)

رضا فوقانی… (با لبی خندان و شیشکی غران برای شهرام خاور روی سن می دود و برای تماشاگران دست تکان می دهد.)

جامد نیک پیک (با کتی با طرح گل بوته های وحشی دشت امیدم وقت سحر شد دوان دوان به سمت جایگاه می رود.)

دربند بی اعتمادی: بسیار خب… اولین نفر از گروه شهرام خاور به فشوندن در و گوهر می پردازد. این شما و این عباس قدیمی مدال آور سابق کشورمون و از خوبان مدیریت شهری، عباس بیا…

عباس همراه با یک بز روی استیج می آید و آماده اجرا می شود. دربند بی اعتمادی صحنه را ترک می کند.

عباس (صدایش را صاف می کند): این بازیگر مازیگرا، سوسول موسولا که یه شاخ بز نمی تونن جدا کن میان در مورد مدیریت شهری اظهار نظر می کنن. آخه به تو چه؟ تو یه عکس با شورت ورزشی داری که در مورد مدیریت شهری نظر می دی؟ منی که می بینی رفتم شورا و برای شهرتون تصمیم می گیرم حقوق خوندم و جوونا رو هم خیلی دوست دارم. اینم مدالام! کتاب هم نوشتم در مورد نماز. دیگه چی کار باید می کردم که صلاحیت مدیریت شهری پیدا کنم؟ شما بگید!

حضار و تماشاگران در صحنه عباس قدیمی را تشویق می کنند. دربند بی اعتمادی به روی استیج می آید و سعی می کند دستش را روی شانه دورتر عباس بیاندازد اما هر کاری می کند دستش نمی رسد و بی خیال می شود.

دربند بی اعتمادی: خب… جامد جان!

نیک پیک: عباس جان… ترهات و لاطائلات شما رو شنیدم. تبریک میگم بهتون. کاملا بی ربط و غیرمنطقی بود. من به شخصه لذت بردم. به سرگروه تون تبریک میگم که مهمل مناسبی رو براتون انتخاب کرده بودن. براتون در این راه آرزوی موفقیت می کنم.

عباس خوشحال می شود و لبخند می زند.

دربند بی اعتمادی: بابک

بابک لطیفی: عباس جون… خیلی پرت گفتی. من خیلی دوست داشتم. دیگه بیشتر از این در توانم نیست حرف بزنم. براوو.

دربند بی اعتمادی: رضا فوقانی

فوقانی: ببین آقا عباس… مثل همیشه نبود. در و گوهر رو اون طور که ازت انتظار داشتیم نفشوندی. یه جا کوک نبود. یه جا ایراد منطقی هم داشت. اونجا که گفتی تو یه عکس با شورت ورزشی نداری چرا در مورد مدیریت شهری نظر میدی. الان هادی ساعی هم فقط با شلوار ورزشی عکس داره ولی عضو شوراست…

شهرام خاور: ایراد منطقی از شرکت کننده ها فوله!

فوقانی: شما یه لحظه برو تو گل بپلک، بذار ما نظرمونو بدیم.

خاور از خشم دندان به دندان می تابد.

فوقانی: کارکرد بز رو هم نفهمیدم. انتظار داشتم شما یه کاری با شاخ بز بکنی که متاسفانه این رو از شما ندیدم. شاید مجبور شی برای آهنگ نجات با دستگاه کارتخوان خیریه و بیمار رو به احضار عکس بگیری.

دربند بی اعتمادی: و آقای خاور.

 
خاور: عباس آقا… آفرین. عالی بود. من هیچ نقصی در اجرای شما ندیدم. هر کی میگه نقص داشتی کلاغ قصه بگیره تو دهنش. (نیم نگاهی به فوقانی) کاملا رو مهملی که می گفتی تسلط داشتی. تمرین کرده بودی. بهت تبریک میگم. دمت گرم.

دربند: مرسی از عباس… شرکت کننده بعدی حسام است از گروه جامد نیک پیک. حسام بیا…

ناگهان شخصی اشبه به الویس پریسلی به روی استیج می آید. دربند بی اعتمادی جا می خورد.

دربند: عزیزم فکر کنم اشتباهی اومدی. الان تایم استیج نیست. (به پشت صحنه) این حسام کجا موند باز؟ بگید بیاد آبرو نموند برامون.

اشبه به الویس: حسام منم عزیزم.

دربند: پس چرا تو مسابقه درفشان با تم الویس اومدی مرد حسابی؟

حسام: خدای من… شما هم متوجه این شباهت شدید؟ ای بابا… (نخودی می خندد) این تم از کودکی در ذات من نهادینه شده.

دربند: یقه ات اذیت نمی کنه؟

حسام: نه.

دربند: ولی پدر ما رو درآورده. بگیر اونور چش و چالمون کور شد. بیا این وسط… درت رو بفشان.

حسام میکروفن را در دست می گیرد، تو حس فرو می رود و می گوید:

(توضیح: غلط های نگارشی و تایپی موجود در متن به علت وفاداری گزارش به عین صحبت های ایشان در برنامه است، به گیرندگان خود دست نزنید.)

– وقتی شبکه فارسی ۱ اقدام به سریال های غیراخلاقی کرد، متاسفانه طلاق هایی موسوم به طلاق های فارسی ۱ شکل گرفت و بنیان خانواده خیلی از خانواده های ایران مورد هدف قرار گرفته و از هم پاشیده شد.

بعد از آن در نهایت رذالت، هویت ایرانی مورد تمسخر قرار گرفت. سکوت به منزله خیانت بود. طومار بسیاری از مردم ایران نشان از جریحه دار شدن احساسات و غیرت ایرانی بود. با طرح شکایت توسط اینجانب شبکه منحط و غیراخلاقی فارسی ۱ بسته شد. این نکته را متذکر می شوم شکایت ملت ایران علیه این شبکه بود نه شخص که افتخار وکلات این پرونده به عهده بنده بود و در آخر متذکر می شوم با اتحادی که بین وکلا در اکثر کشورها ایجاد کردم هر شخص و هر شبکه ای که بخواهد تمدن و فرهنگ چند هزار ساله ایران را به سخره بکشد، در هر نقطه ای از دنیا آنها را تعقیب خواهیم کرد.

حسام تعظیم می کند و با تشویق بی امان تماشاگران و حضار مواجه می شود. دربند بی اعتمادی روی استیج می آید و نظر داوران را می پرسد.

فوقانی: حسام عزیز… ما باید بلند شیم شما بشینین اینجا… ههه ههه ههه هههههه (شدیدا می خندد ولی هیچ کس نمی خندد) واقعا هر حرفی بزنیم تکراریه. من لذت بردم از این حجم اباطیلی که شما فرمودید و فکر می کنم سرگروهتون رو سربلند کردی.

بابک: حسام جون… من طبق معمول نمی دونم چی بگم ولی واقعا لذت بردم. این حجم از توهم رو تا حالا جایی ندیده بودم. یه جاهایی از جملاتت فعل نداشت که فکر کردیم فراموش کردی ولی بعدا فهمیدیم عمدا اینجوری گفتی که دری که می فشونی تاثیرگذار باشه. من دیگه از حال رفتم. آفرین.

شهرام خاور: آقای حسام!

حسام: بله؟

شهرام: شما چیزی می زنی؟

حسام: جان؟

شهرام: یعنی چیزی مصرف می کنی؟

حسام: خیر.

شهرام: تو حالت طبیعی اینجوری ای؟

حسام: بله!

شهرام: دمت گرم… آفرین.

نیک پیک: حسام جان اولا تبریک میگم بهتون. شما پیشرفت فوق العاده ای داشتید. کاملا رو ریتمی که با هم کار کرده بودیم در افشاندی. دُر توهم و میزان اعتماد به نفست کاملا اندازه بود. من مطمئنم کار شما به آهنگ نجات کشیده نمیشه.

دربند بی اعتمادی (رو به حسام): آهنگ نجاتت چی بود؟

حسام: امیدوارم کار به اونجا نکشه که به ضرر همه خواهد شد.

دربند: مگه می خواستی چی کار بکنی؟

حسام: قرار بود خیلیا رو زخمی کنم.

دربند: یعنی چی؟

حسام: می خواستم با اتحادی که بین وکلای بین المللی و دادگاه لاهه برقرار کردم شبکه من و تو رو به ورطه تعطیلی بکشونم.

دربند: بسیار خب… از حسام خداحافظی می کنیم. یک میان برنامه می بینیم و بر می گردیم.

تبلیغات املاک صفی پور پخش می شود. صفی پور با کلاه ایمنی ساختمان سیزده دقیقه یک بند حرف می زند اما روی صحبتش آهنگ پخش می شود و هیچ کس نمی فهمد چه می گوید. (واقعا چرا؟)

یک دابسمش هم به غایت خلاقانه از هموطنان عزیز با دوربین وی جی ای و کیفیت فول اچ دی پخش میشود: ویروون بشی ای دل الهی خون بشی ای دل… (دل بسیاری از مخاطبان ویرونشده و مشکل یبوست و بسیاری از هموطنان مرتفع می گردد.)

دربند بی اعتمادی: سلام دوباره خدمت شما بینندگان برنامه «درفشان برتر». دو نفر به روی استیج اومدن و دو نفر دیگه باید دُر و گوهرهاشون رو بفشونن. شرکت کننده سوم ما درفشونیه از گروه بابک لطیفی… این شما و این «بهروز»!

بهروز روی استیج می آید.

دربند بی اعتمادی: بهروز جان یه کم خودتو معرفی کن.

بهروز: آآآم… من بهروزم… اول یه بادی وزید من کارگردان شدم. بعد یه باد دیگه زد ما رو انداخت تو مجلس. بعد باد سرنوشت فرستادم کانادا… بعد که برگشتم یه نسیم دیگه زد که پرتم کرد تو صداوسیما و الان هم همه کارامو گذاشتم کنار، تمام تمرکزم رو گذاشتم روی پاشیدن در و گوهر.

دربند بی اعتمادی: بسیار خب، چی آماده کردی؟

بهروز: کالکشنی از گوهرفشانی هام.

دربند: خب من میرم، تو بفشان.

بهروز میکروفن را می گیرد و پشتش صفحات بزرگی روشن می شود و تصاویر تلخ و دردناکی از اصغر فرهادی در حال خوردن و بلعیدن جوایز خارجی، بریدن سر مخاطبان و حمله و یورش به سمت منتقدان نشان داده می شود.

بهروز: اصغر فرهادی فیلمساز خیلی بدیه که با کمک یک سری پاپاراتزی و جشنواره های فاسد خارجی الکی گنده شده. این اواخر هم که اینقدر خراب کرد که مجبور شد برای پرت کردن حواس ها از فیلم فروشنده، در مورد گورخواب ها به رییس جمهور نامه بنویسه. همه تون بدونید و هشیار باشین که هر کی با ما در افتاد ور افتاد. یکیش پرویز پرستویی که الان تو خیابون با سنگ می زننش ولی وقتی من تو خیابون راه میرم مردم همه تشکر می کنن و میگن بذارین دستتو ببوسیم که یه تنه داری با مافیای مخوف سینما داری مبارزه می کنی. چراغ ها روشن می شود. دربند بی اعتمادی  به روی استیج می آید و دستش را روی شانه بهروز می گذارد.

رضا فوقانی: بهروز جان بی نظیر بود. من واقعا فیوز پروندم. هه هههه ههه هههههه (روی زمین می افتد.) من همیشه پیگیر برنامه هات بودم. می دیدم قبلا یک ضرب لاطائل می گفتی، الان در دو ضرب هم می بینم کاملا آماده ای. سینمای ایران رو از این رو به اون رو کردی و باعث سربلندی سرگروهت شدی. تبریک میگم.

جامد نیک پیک: آقا بهروز… شما احساس منو نسبت به خودتون می دونین. من واقعا ارادت دارم بهتون ولی امروز انتظار داشتم راجع به داوران دو تابعیتی هم چیزی بگید.

بهروز: آخ… اونا رو یادم رفت.

جامد: با این حال خسته نباشید. براتون در ادامه مسیر آرزوی موفقیت می کنم.

شهرام خاور: آقا بهروز این دری که فشوندی مال خودت بود. ادا در نیاوردی. مثل بعضی ها در و گوهرت رو با فتوشاپ و دستگاه درست نکردی بدی دست مردم. البته تجربه شما از بقیه بیشتر بود. هر هفته برنامه داری و تمرین می کنی. ولی دمت گرم.

[بعد از صحبت های جنجالی شهرام خاور، حسین آقا سنددار غیرقابل انکار از خوبای مطبوعات تهران با انتشار یک ویدویوی کوتاه از فشاندن در و گوهر با دوربین موبایل ثابت کرد که گوهرفشانی اش کاملا طبیعی و اورجینال است و دهان مخالفان را بست.]

بابک لطیفی: بهروز جون؟

بهروز: جون؟

بابک لطیفی: من بهت افتخار می کنم. با احترام به همه من فکر می کنم بین شرکت کننده ها تو از همه بیشتر پیشرفت داشتی. این همه عقبگرد برای آدم با مطالعه و با سابقه ای مثل تو واقعا حیرت انگیزه. من واقعا لذت بردم و مطمئن باش همه جوره حمایتت می کنم… فشارم افتاد دیگه. دمت گرم.

دربند بی اعتمادی از بهروز خداحافظی می کند و می گوید:

– تنها یک نفر دیگر از شرکت کننده ها باقی مونده تا فضا رو با اومدنش عطرآگین کنه. شرکت کننده ای که می تونه به تنهایی مرزهای ژاژخایی رو جابجا کنه. دعوت می کنیم از «محمود» از گروه رضا فوقانی.

محمود با کاپشن شیری رنگ و با لبی خندان و دست هایی که برای تماشاگران و علاقه مندان تکان می دهد روی استیج می آید و بلافاصله یک کاغذ از جیبش در می آورد و شروع می کند به خواندن: بار دیگر بهاااار انسان هاااا فرا رسیده است و شکوفه هاااا…

دربند بی اعتمادی: وایسا ببینم چی میگی؟

محمود: دارم مقدمه شو می خونم.

دربند بی اعتمادی: وقت برای مقدمه نداریم. روال برنامه اینجوریه که من شما رو ترک می کنم، شما وایمیستی جلوی چهار پرودوسر و دُرت رو می فشونی.

محمود (با لبخند): شما تعیین می کنید یا من تعیین می کنم؟

دربند بی اعتمادی: دیگه روال برنامه است دکتر، شرمنده.

محمود (با لبخند): مخلص شما هم هستیم. پیروزی ملت نزدیک است. خواهیم دید.

دربند بی اعتمادی بهت زده و با چهره «خدایا این فازش چیه؟» صحنه را ترک می کند.

یکی از پرودوسرها می پرسد: خب آقا محمود چی برامون آماده کردی؟

محمود: یک نامه به دونالد ترامپ نوشته ااااام که چکیدهای از آن راااا… برایتاااان… می خواااانم.

– بفرمایید.

محمود: آقای ترامپ! کشور آمریکا را از خودبرتربینی، جنگ طلبی، نژادپرستی، خشونت، ثروت اندوزی و شب تو توییتر جواب ملت رو دادن نجات بده!

دربند بی اعتمادی دوباره به استیج بر می گردد. هر چهار پرودوسر از حیرت و شگفتی چسبیده اند به پشتی صندلی های شان.

دربند بی اعتمادی (به داوران): در حال حاضر می توانید اظهار نظر کنید؟

بابک لطیفی: چند لحظه فرصت بدین تا خودمونو پیدا کنیم.

دربند رو به دوربین: چند لحظه به داوران فرصت میدیم. محمود از اجرات راضی بودی؟

محمود: ملت باید راضی باشند. من خدمتگزار کوچک این ملت هستم.

دربند: جامد جان!

جامد نیک پیک: محمود جان هیچی نمی تونم بگم جز این که زدی صحنه و استیج و مسابقه و شرکت کننده ها و همه خوبا و سابقه دارای دُر افشانی رو لت و پار کردی. از نظر من شما به پاس سال ها فعالیت در عرصه گوهرباری و گلواژگی و ثبت جملات ماندگار لایق جایزه این سری از مسابقات هستی.

بابک لطیفی: محمود جون… لهم کردی واقعا. ضربه آخرو به من وارد کردی. هیچکی نتونسته بود اینقدر مختصر و مفید با این حال جامع و کامل، رایگان حرف بزنه! واقعا کفم برید. این که آدم از ترامپ بخواد این موارد رو اصلاح کنه مثل اینه که از کیم جونگ اون بخوای دموکراسی رو حاکم کنه. واقعا لذت بردم. از نظر من تو بهترینی. (با دستش شکل قلب می سازد.)

شهرام خاور: آقای محمود!

محمود: بله؟

شهرام خاور: آقا محمود!

محمود: جانم؟

شهرام: شما از گروه رضا فوقانی ای؟

محمود: بله.

شهرام: مطمئنی؟

محمود بله.

شهرام: میشه نباشی؟

محمود: چرا؟

شهرام: می خوام بگم تو فوق العاده ای، می ترسم پررو شه!

محمود: راحت باشید! بنده فوق العاده هستم و این را همه می دانند!

رضا فوقانی: محمود! عزیزم! محمودم! قشنگم! اینقدر که منو سربلند کردی می ترسم سرم بخوره به سقف… ها، ها، هاااااا، هاااااااااا، یااااااه وااای خداااا… خب… بسیار مفتخرم از این که این مدت با هم کار کردیم. من تنظیم می کردم تو دُر می فشوندی. یادم نمیره اون روز رو که برای صندلی ها سخنرانی می کردی و از جزیره کوچک در غرب آفریقا می گفتی و من پیانو می زدم. امروز هم همه چی رو درست اجرا کردی. بهت افتخار می کنم. از نظر من تو بهترین دُرفشان نه تنها این دوره بلکه در تمام اعصار هستی.

دربند بی اعتمادی از پرودوسرها تشکر و با رأی داوران محمود را به عنوان دُرفشان سال اعلام می کند ولی به محض این که می خواهند دست محمود را به عنوان برنده بالا ببرند، خود محمود شخصی به نام حمید را صدا می زند و اول همه فکر می کنند این هم جزئی از تبلیغات است و منتظر ورود قوطی رب گوجه بودند اما شخص کت و شلوار پوش لاغر اندامی به نام حمید روی استیج می آید و محمود دست او را بلند می کند و می گوید: من حمایت خودم را در این دوره از مسابقات از کلیه اشخاص تکذیب می کنم ولی برنده اصلی ایشان است!

داورها، حضار و تماشاگران، دربند بی اعتمادی و حتی حمیدرضا صفی پور از استیج فرار می کنند و سعی می کنند دنبال پناهگاهی برای خود بگردند. ویروون بشی ای دل، الهی خون بشی ای دل!


منبع: برترینها

اُملت سیب زمینی؛ غذای مکزیکی

ماهنامه سفره ایرانی: اگر از طرفداران املت هستید دیگر وقت آن رسیده که یک نوع املت جدید را نیز امتحان کنید.  پس با ما همراه شوید و با طرز تهیه املت مکزیکی آشنا شوید.

بیتا منوچهری

مواد لازم:

  • سیب زمینی: ۲ عدد
  • روغن زیتون: به مقدار لازم
  • پیاز (خرد شده): یک عدد
  • تخم مرغ (کمی زده شده): ۶ عدد
  • پنیر چدار (رنده شده): یک پیمانه
  • برگ جعفری (خرد شده): یک قاشق چای خوری
  • نمک: به مقدار لازم
  • فلفل سیاه (پودر شده): به مقدار لازم

 اُملت سیب زمینی؛ غذای مکزیکی
طرز تهیه:

۱٫ ابتدا سیب زمینی ها را پوست کنده و به ابعاد کوچک برش دهید. مقداری روغن زیتون را در ظرف مناسبی روی حرارت گرم کنید و سیب زمینی ها را (حدود ۲۰ دقیقه) در روغن تفت دهید تا نرم شوند.

۲٫ سپس آنها را از ظرف خارج کرده و پیاز خرد شده را اضافه کنید و تفت دهید تا طلایی رنگ شوند. سیب زمینی و پیاز تفت داده شده، تخم مرغ های کمی زده شده و نمک و فلفل را با هم مخلوط کنید.

۳٫ مقداری روغن را در ظرف مناسبی روی حرارت گرم کنید و مواد را در آن بریزید. پس از این که تخم مرغ کمی خودش را گرفت پنیر چدار رنده شده را اضافه کنید.

۴٫ در ظرف را بگذارید تا املت بپزد. سپس آن را برگردانید تا طرف دیگر نیز کمی برشته و طلایی شود. املت را با برگ جعفری خرد شده تزیین و سرو کنید.


منبع: برترینها

ماست و کلسترول: آنچه باید بدانید

چندین مطالعه به بررسی اثر مصرف ماست بر سطوح کلسترول پرداخته اند. مطالعه ای در سال ۲۰۱۳ مصرف ماست را با سطوح سالم فشار خون و کلسترول پیوند داد.

پول‌نیوز – ماست به میان وعده ای سالم
برای بسیاری از مردم جهان مبدل شده است زیرا حاوی پروبیوتیک های مفید است، منبع
خوبی برای پروتئین و ویتامین ها محسوب می شود، قند کمی دارد و احساس سیری را در
فرد ایجاد می کند. اما آیا این ماده غذایی می تواند به کاهش کلسترول بد خون نیز
کمک کند؟

به گزارش عصر ایران
به نقل از “هلث لاین”، چندین مطالعه به بررسی اثر مصرف ماست بر سطوح
کلسترول پرداخته اند. مطالعه ای در سال ۲۰۱۳ مصرف ماست را با سطوح سالم فشار خون و
کلسترول پیوند داد. در این مطالعه، شرکت کنندگانی که ماست مصرف می کردند از شرایط
سوخت و ساز بهتر نسبت به آنهایی که این کار را انجام نمی دادند، برخوردار بودند. همچنین،
آنها از شاخص توده بدنی (BMI) پایین‌تر، دور کمر کمتر و سطوح پایین‌تر تری گلیسیرید، گلوکز و
انسولین ناشتا، و فشار خون برخوردار بودند. این افراد سطوح بالاتر کلسترول خوب (HDL) را نیز نشان دادند.

مطالعات دیگر توانایی ماست
در کاهش کلسترول را به محتوای پروبیوتیک آن پیوند داده اند که از آن جمله می توان
به مطالعه دانشمندان بریتانیایی اشاره کرد که نشان داد دو دوز روزانه از پروبیوتیک
به کاهش مولکول های کلیدی حامل کلسترول در خون و همچنین سطوح کلسترول بد (LDL) کمک کرده است. اما این
مطالعه مشخص نکرد که آثار مثبت به واسطه خود پروبیوتیک ها، یا خود ماست، و یا
ترکیبی از هر دو شکل گرفته اند.

آشنایی بیشتر با ماست

اگرچه این قبیل یافته های
مرتبط با توانایی ماست در کاهش کلسترول قطعی نیستند، تردیدی در برخی فواید سلامت
مصرف ماست وجود ندارد. ماست منبع خوبی برای پروبیوتیک های سالم، مواد مغذی و
ویتامین های کلیدی و پروتئین عضله ساز است.

با این وجود، در وهله نخست
باید تفاوت بین انواع ماست را درک کرد. برخی انواع ماست سرشار از قند هستند و به
طور قطع برای سلامت شما خوب نیستند. در شرایطی که برخی افراد بر این موضوع اصرار
دارند که ماست پر چرب بهترین گزینه محسوب می شود، انواعی از ماست های بدون چربی و
کم چرب نیز می توانند بر سطوح کلسترول تاثیرگذار باشند.

یک فنجان ماست ساده تهیه شده
از شیر کامل حاوی:

۱۰۴ کالری

۷٫۹ گرم قند

۵٫۵ گرم چربی

نمونه های دارای عطر و طعم
میوه حاوی:

۱۹۴ کالری

۱۹٫۴ گرم قند

۵٫۷ گرم چربی

در مقابل، یک فنجان ماست
یونانی بدون چربی ساده حاوی:

۱۰۰ کالری

۵٫۵ گرم قند

۰٫۷ گرم چربی

ماست و کلسترول: آنچه باید بدانید

باید به این نکته اشاره داشت
که قند موجود در ماست ساده از لاکتوز، قندی طبیعی که در شیر یافت می شود، سرچشمه
می گیرد. در مقام مقایسه، ماست میوه ای حاوی حدود ۱۲ گرم قند افزوده شده، به
استثنای قند شیر است. کدام ماست برای شما مناسب است؟ هر چیزی که بیش از اندازه
شیرین به نظر می رسد احتمالا بیشتر جنبه دسر دارد تا این که یک وعده غذایی یا میان
وعده مغذی باشد.

به گفته کلینیک کلیولند،
ماست ساده بدون چربی چه به صورت معمولی و چه در قالب یونانی سالم‌ترین انتخاب
محسوب می شود. ماست یونانی حاوی پروتئین بیشتری است که می تواند به احساس سیری در
مدت زمانی طولانی‌تر کمک کند، اما هر دو نوع از محتوای پروتئین، پروبیوتیک، و
کلسیم خوبی سود می برند.

از سوی دیگر، ماست های میوه
ای از کالری بیشتری برخوردار هستند و اغلب حاوی بیش از سه برابر قند افزوده شده در
مقایسه با انواع ساده هستند.

ماستی سالم‌تر؟

به جای صرف هزینه برای خرید
ماست های طعم‌دار که ممکن است حاوی قند افزوده شده باشند، بسیاری از مردم از روش
هایی جالب برای طعم‌دار کردن انواع مختلف ماست ساده استفاده می کنند. افزودن میوه
تازه، میوه خشک شده، یا مقدار اندکی از شیرین کننده ای دیگر را می توانید مد نظر
قرار دهید. حتی اگر یک شیرین کننده قندی مانند عسل یا شهد را استفاده می کنید،
احتمالا میزان افزوده شده توسط شما به اندازه نمونه های تولیدی در کارخانه ها
نیست. همچنین، استفاده از نوشیدنی های تهیه شده از ماست مانند دوغ را می توانید مد
نظر قرار دهید اما باید به محتوای قند و نمک آنها نیز توجه داشته باشید.

این که آیا ماست می تواند به
واقع کلسترول را کاهش دهد به طور کامل روشن نیست، اما بدون تردید ماست از فواید
سلامت بسیاری سود می برد و مصرف آن به حفظ سلامت کلی بدن انسان کمک می کند.


منبع: پول نیوز

چرا زنان مدیریت بانک ها را در تایلند در اختیار دارند

تارنمای ‘ای.او.ال’ روز سه شنبه نوشت: میزان مشارکت زنان آمریکایی در نهادهای مالی ۲۰ درصد گزارش شده و ژاپن تنها با ۲ درصد در پایین ترین جایگاه جدول حضور زنان در نهادهای مالی قرار دارد.

پول‌نیوز – زنان در تایلند ۳۱ درصد از اعضای کمیته اجرایی و شورای خدمات مالی را تشکیل می دهند که این رقم تایلند را پس از کشورهای نروژ و سوئد در جایگاه سوم جهان قرار می دهد.

تایلند در حالی از این شرایط برخوردار است که اجبار قانونی مبنی بر بکارگیری زنان در نهادهای مختلف وجود ندارد، اما در کشورهای اروپایی براساس قوانین حضور ۳۰ درصدی زنان در مناصب مدیریتی الزامی است.

تارنمای ‘ای.او.ال’ روز سه شنبه نوشت: میزان مشارکت زنان آمریکایی در نهادهای مالی ۲۰ درصد گزارش شده و ژاپن تنها با ۲ درصد در پایین ترین جایگاه جدول حضور زنان در نهادهای مالی قرار دارد.

در نتایج این گزارش که مطالعات آن توسط شرکت مشاوره ای ‘اولیور ویمان’ انجام شده، احتمال داده شده است مردان برای کارهایی که چالش و هیجان بیشتری دارد و نیازمند جزئیات، صبوری و احتیاط بیشتری هستند، اقدام می کنند.

‘وراوان تاراپوم’ رئیس انجمن شرکت های مدیریت سرمایه گذاری در تایلند بر این باور است که مردان تصور می کنند صنعت مالی کاری کسل کننده است. از این رو شرکت های مالی باید توجه ویژه ای نسبت بکارگیری مردان داشته باشند، در غیر اینصورت زنان تسلط بیشتری در این قبیل خدمات خواهند داشت.

براساس آمار دولتی، زنان تایلندی ۵۷ درصد از نیروی کار بیمه ها و امور مالی را به خود اختصاص می دهند و دو سوم از نقش های مدیریتی و عالی رتبه در اختیار زنان است.

‘جونی سیمپسون’ یک متخصص مطالعات جنسیتی در سازمان بین المللی کارگران در بانکوک براین باور است که حسابداری از رشته های قابل دسترسی برای زنان تایلند است. از این رو آنها قادر هستند در این بخش رشد کنند و به مناصب بالا دست یابند.

به گفته وی، زنان تایلند به طور کلی میانگین حضور کمتر از ۱۰ درصدی در مناصب مدیریتی و اجرایی مشاغل گوناگون دارند. از این رو نیاز است اقدامات بیشتری با هدف حضور زنان در سایر بخش های دیگر از قبیل مراقبت از کودکان و سالمندان انجام شود.


منبع: پول نیوز