مراغه کجاست؟ (+عکس)

مراغه را علاوه بر صابون و رصد خانه، با ۵ بقعه می شناسند. «گنبد سرخ» که قدیمی ترین بقعه شهر است و «گنبد قرمز» هم نامیده می شود، بیش از ۱ هزار سال قدمت دارد.

پول‌نیوز -مراغه، شهری در استان سرسبز آذربایجان شرقی، سوغاتی معروف دارد که بر خلاف سوغات اکثر شهرهای ایران، نه خوردنی بوده و نه پوشیدنی.اگر به نان سنگکی های سنتی مراجعه کرده باشید، حتما یک صابون را کنار تخته چوبی آنها مشاهده کرده اید.

مراغه کجاست؟ (+عکس)

این صابون، یکی از موارد استفاده آن در سنگک ‌پزی‌های کشور است. چرا که خمیرنان سنگک بسیار شل و غیرقابل انعطاف است و به همین علت هنگامی که در تنور قرار می‌گیرد تا پخته شود مقدار زیادی سنگ به آن می‌چسبد.

مراغه کجاست؟ (+عکس)

به همین علت نانوایان سنگکی در تمام کشور صابون مراغه را با تخته چوبی در تنور، روی سنگ‌ها می‌کشند و این کار باعث می‌شود تا سنگها لغزنده شوند و خمیر به راحتی به آنها نچسبد و در نتیجه هنگامی که نان از تنور بیرون می‌آید مقدار کمتری سنگ با خود دارد.

مراغه کجاست؟ (+عکس)

این مطلب شما را با یکی از معروف ترین شوینده های کشور به نام صابون مراغه آشنا می کند.
مراغه کجاست؟

مراغه کجاست؟ (+عکس)

سرزمین چهار فصل پهناور ایران، یکی از بکر ترین مقصدهای گردشگری آسیا به شمار می رود و یکی از نقاط دیدنی آن، استان آذربایجان شرقی است.

مراغه، یکی از شهرهای این استان حاصلخیز و سرسبز کشور بوده که در کنار رودخانه معروف صوفی چای و در دامنه جنوبی کوه سهند، گسترده شده است.

مراغه، کم تر از ۲۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و پس از تبریز، پر جمعیت ترین شهر این استان به نظر می رسد. مراغه را بعد از ارومیه، دومین شهر باستانی منطقه آذربایجان می دانند.

مراغه از ۱۲۰۰ سال پیش در نوشته های مورخان و اسناد تاریخی مشاهده می شود و به گفته تاریخ نویسان، این شهر با نام هایی همچون افراه رود، افرازه روح و افرا هروذ، افرازه روز، افراز هارود، امداد هارود شناخته شده.

«ویلسون»، سیاح انگلیسی در نوشته های خود، ار مراغه به عنوان «مراغا» یاد کرده است. وی، این نام را برداشتی از نام یک اسقف مشهور نسطوری به نام ماراغا می پندارد.

برخی محققان نیز، نام مراغه را با نام «مارکیانا» که در کتاب تعلیمات جغرافیایی بطلمیوس، به دریاچه ارومیه اطلاق شده، مرتبط می داند.

مقصدهای SPA گردی در شهر صابون ایران

در دوره قاجار، مراغه در زمره ۱۰ شهر بزرگ و پر جمعیت ایران بوده که شهرهای: بناب، عجب شیر، ملکان، هشترودی، میاندوآل، مهاباد، آذر شهر، شاهین دژ و قره آغاج، از آن جمله است.
استان آذربایجان، همانطور که قبلا در گزارشی اشاره کردیم، استان اولین ها به شمار می رود و مصداق آن نیز، شهر تبریز است.

مراغه، هم نخستین کارخانه اسلحه سازی ایران را در تاریخ خود جای داد و هم نخستین کارخانه صابون سازی کشور. مراغه از نظر طبیعی و باستانی و تاریخی، یکی از مقصدهای بی نظیر گردشگری شمال غرب کشور محسوب می شود.

بیش از ۳۰۰ اثر ثبت شده ملی در مراغه، این شهر را در فهرست یکی از برترین شهرهای کشور از نظر آثار ملی ایران قرار داده است. معبد مهر، که آن را در ردیف یکی از نخستین سکونت گاه ها و معابد بشر پیش از تاریخ می دانند، در این منطقه قرار دارد و افتخار مراغه به شمار می رود.

مراغه را علاوه بر صابون و رصد خانه، با ۵ بقعه می شناسند. «گنبد سرخ» که قدیمی ترین بقعه شهر است و «گنبد قرمز» هم نامیده می شود، بیش از ۱ هزار سال قدمت دارد.

برج مدور ، گنبد کبود، گنبد غفاریه و گوی برج، از جمله آثار باستانی به جا مانده در این شهر است که قدمت شهر را به رخ گردشگران داخلی و بین المللی می کشاند.

مراغه،جاهای دیدنی مراغه

مراغه را با نام رصد خانه می شناسند و هر وقت صبحت از رصد و رصد خانه در ایران می شود، نا خودآگاه به یاد خواجه نصیر الدین طوسی و ابوریحان بیرونی می افتیم.

خواجه نصیر الدین طوسی، دانشمند ایرانی، کسی بود که موجبات ایجاد رصد خانه ای بر تپه ای در شمال غرب شهر را فراهم کرد. زیج ایلخانیان در رصد خانه مراغه خواجه نصیر الدین طوسی تدوین شد و یک مرکز علمی به نام در عصر خود گردید.

منبع:بیتوته


منبع: پول نیوز

انفجار در بغداد ۳ کشته برجای گذاشت

در انفجار شب گذشته –سه‌شنبه- در بغداد پایتخت عراق دست‌کم سه نفر جان باختند.

به گزارش ایلنا به نقل از السومریه‌نیوز، در انفجار تروریستی شب گذشته –سه‌شنبه- بغداد پایتخت عراق سه نفر کشته و چهار نفر دیگر نیز زخمی شدند.

این بمب در جمع عده‌ای از کارگران در غرب بغداد منفجر شد.

منابع امنیتی اعلام کردند این بمب در کنار جاده در منطقه «وشاش» واقع در غرب بغداد کار گذاشته شده بود.

مجروحان این بمب‌گذاری تروریستی به بیمارستان‌های پایتخت عراق منتقل شدند.

همچنین در دو انفجار دیگر شب گذشته در بغداد یک نفر کشته و هفت نفر دیگر نیز زخمی شدند.


منبع: عصرایران

کشف بسته‌ای مشکوک در متروی مسکو

کشف بسته‌ای مشکوک در متروی مسکووجود بسته‌ای مشکوک در ایستگاه متروی کورسک در مرکز شهر مسکو بار دیگر باعث ایجاد رعب و وحشت در میان مسافران مترو شد.

به گزارش ایسنا از وستی، بر این اساس نیروهای امنیتی و گروه‌های خنثی سازی بمب جهت بررسی این حادثه به محل اعزام شده‌اند.

انفجار دو روز گذشته در متروی سن پترزبورگ روسیه که باعث کشته شدن ۱۴ نفر و مجروح شدن بیش از ۵۰ نفر شد، نگرانی و اضطراب شدیدی را در میان مردم روسیه به وجود آورده است.


منبع: عصرایران

بانک مرکزی: دادگاه لوکزامبورگ درباره اموال توقیف شده ایران حکمی صادر نکرده

رئیس کل بانک مرکزی گفت: دادگاه لوکزامبورگ در خصوص پرونده توقیف دارایی‌های ایران در این کشور هنوز حکمی صادر نکرده است.

به گزارش ایسنا، ولی الله سیف ظهر امروز در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران درباره آخرین وضعیت توقیف اموال ایران در لوکزامبورگ اظهار کرد: دفتر حقوقی ریاست جمهوری، وکلا و همکاران ما در حال پیگیری این مساله هستند. دادگاه لوکزامبورگ هم پذیرفته است که ادعای آمریکایی ها را بررسی کند و هنوز چیزی نهایی نشده است.

وی در ادامه افزود: جای نگرانی نیست زیرا استدلال‌های حقوقی زیادی در این زمینه داریم و دادگاه هم هنوز حکم نهایی را صادر نکرده است. قرار است اموال در توقیف بماند تا حکم نهایی صادر شود.

سیف در ادامه در پاسخ به این انتقاد که چرا مردم رشد اقتصادی که دولت بیان می کند را مردم احساس نمی‌کنند، تصریح کرد: پیش بینی ما رشد بالای ۱۱ درصدی در کل سال است، اما مساله اینگونه مطرح می‌شود که چرا مردم این رشد را احساس نمی کنند. این احساس رشد بستگی به نوع کالایی دارد که خریداری می شود زیرا واقعیت این است که تورم معدلی است از همه قیمت کالاها.

رئیس بانک مرکزی همچنین درباره آخرین وضعیت موسسه کاسپین نیز گفت: قرار است ۸ تعاونی در کاسپین ادغام شوند و سپرده های آنها به آنجا منتقل شود، اما انتقال انجام شود براساس تصمیم غلط در یکی از استان ها، مقام قضائی دستور صادر کرد که تابلوها به کاسپین تبدیل شود، اما با سرعت عملی که به کار گرفتیم در پایان سال ۹۵ مساله ۷ تعاونی حل شد و موسسه جدید التاسیس کاسپین پاسخگوی سپرده گذاران آن تعاونی هاست. مورد تعاونی هشتم نیز در یکی دو ماه آینده قابل حل است و مقام قضائی همکاری خوبی با ما دارد.

وی در پایان درباره ساماندهی موسسات غیر مجاز نیز گفت: این موسسات در گذشته به وجود آمده اند اما بانک مرکزی تلاش کرده تا این موسسات را سازماندهی کند. قرار است موسسات بدون مجوز در بانک‌ها یا موسسات مجاز دیگر ادغام شوند. این موسسات فعلا وضعیت نگران کننده‌ای ندارند و ما هم در بانک مرکزی فعالیت آنها را زیر نظر داریم.


منبع: عصرایران

جلوگیری از واردات و حمایت از بخش خصوصی؛ معیار رونق تولید و اشتغال

چگونگی رسیدن به تولید و اشتغالپول نیوز – مهرداد بائوج لاهوتی نماینده لنگرود و عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس در گفتگو با پول نیوز گفت:
پیش نیازهای بسیاری برای رسیدن به تولید و اشتغال برای تحقق شعار مقام
معظم رهبری در سال جاری وجود دارد اما موضوعات اصلی وجود دارند که به عنوان
معیار رونق می توان از آنها یاد کرد.

وی ادامه داد: در این مسیر
ابتدا باید نگاه به واردات تغییر کرده و واردات کاهش یابد؛ چرا که در حال
حاضر بیش از  ۵۰درصد واردات صورت گرفته به کشور ضروری نبوده و می توان به
راحتی جلوی آن را گرفت.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس
تصریح کرد: در حال حاضر سالانه ۵۰ میلیارد دلار واردات به کشور انجام می
شود که اگر بتوان جلوی ورود ۳۰ میلیارد از آن را گرفت می توان امیدوار بود
در تولید و اشتغال موفقیت حاصل شود.

به گفته نماینده لنگرود؛ امکان
تولید انواع البسه و لوازم صنعتی و نیمه صنعتی در داخل کشور وجود دارد اما
آنچه که باعث می شود با وجود امکانات موجود در کشور حجم واردات همچنان بالا
باشد درصد بالای رانت صاحبان قدرت و ثروت است تا منافع برخی افراد حفظ
شود.

وی گریزی به حجم بالای قاچاق در کشور زده و تصریح کرد: قاچاق
کالا هم در حجم وسیعی وارد کشور می شود که بیش از ۲۵ میلیارد دلار در سال
را شامل می شود، این حجم عظیم هم خود بلای جان تولید و اقتصاد کشور است.

بائوج
لاهوتی تصریح کرد: این حجم از قاچاق نه تنها به اقتصاد کشور لطمه می زند
بلکه سلامت مردم را هم درگیر می کند چرا که بسیاری از واردات قاچاق به کشور
از استانداردهای لازم برخوردار نبوده و در برخی موارد تاریخ انقضای آنها
به اتمام رسیده است و این مساله می تواند آسیب جدی برای کشور محسوب شود.

به
گفته عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس چنانچه واردات و قاچاق
کنترل شوند می توان امیدوار بود کارخانجاتی که با هزینه های هنگفت تاسیس
شده اند اما با ۲۰ درصد ظرفیت خود کار می کنند شروع به فعالیت کرده و عامل
رفع بیکاری شده و معیشت خانواده ها از این طریق تامین شود.

نماینده
لنگرود خاطرنشان کرد: در این میان نگاه به صادرات غیر نفتی نیز باید تقویت
شود، در این راستا باید از ظرفیت های کشورهای همسایه بهره برد به عنوان
مثال روسیه که از شرکای تجاری ما محسوب می شود و روابط خوبی با دولت دارد
نیاز اساسی به محصولات کشاورزی دارد. در این میان ایران می تواند تامین
کننده بازار این کشور بزرگ باشد و برای شروع هم می تواند تهاتر انجام داده و
در مقابل واردات فلزات و … صادرات محصولات کشاورزی و باغی را در دستور
کار قرار دهد.

بائوج لاهوتی دیگر عامل خروج تولید از رکود و ایجاد
اشتغال را در بهره برداری از ظرفیت های گردشگری کشور می داند به اعتقاد وی
هر گردشگر ظرفیت ایجاد اشتغال برای ۱۰ نفر را داراست.

وی در ادامه گفتگوی خود با خبرنگار پول نیوز
افزود: سومین عامل تاثیر گذار در اقتصاد کشورها گردشگری است که در برخی از
کشور ها حرف اول اقتصاد را می زند و عامل درآمد دولتهاست در حالی که درآمد
ایران تنها یک میلیارد دلار است و سخنانی که در مورد درآمد ۷ میلیارد
دلاری کشور از درآمدهای گردشگری به میان می آید نادرست است.

عضو
کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس گفت: برای تحقق شعار امسال که رهبری
عنوان کردند خروج تولید از رکود و ایجاد اشتغال باید از تولید حمایت شود،
حمایتی که در دل خلاء های قانون گذاری نهفته و می توان با حمایت از بخش
خصوصی و تغییر برخی از قوانین دست و پا گیر آن را محقق کرد. در این میان
نباید از تاثیر منفی اقتصاد دولتی غافل شد. حجم دولت باید کوچک شده و
اقتصاد توسط مردم اداره شود.

وی تصریح کرد: حمایت از سرمایه گذاری
سبب خواهد شد تا نقدینگی به سوی تولید سوق داده شود و دلالی و فعالیت های
واسطه ای که در حال حاضر در کشور رونق دارد به حاشیه رانده شود.

وی
در پاسخ به این سوال که آیا می توان در یک سال به تولید و اشتغال دست یافت و
یا زمان زیادی برای حل این مشکلات نیاز است؟ گفت: حل این مشکلات سخت است
اما می توان تا حدی آثار اقتصادی آن را بر معیشت مردم دید. چنانچه جلوی
ورود کالای قاچاق به داخل گرفته شود و واردات کالاهای غیر ضرور کاهش یابد
حتما در داخل کشور تولید برخی کالا ها افزایش یافته و بر قیمت نهایی تاثیر
می گذارد همچنین عامل ایجاد اشتغال شده و مردم تا حدی می توانند آثار آن را
در زندگی خود ببینند.

پول نیوز


منبع: عصرایران

یک فوتی و ۴ مصدوم زلزله خراسان رضوی تا این لحظه

معاون عملیات سازمان امداد و نجات هلال احمر، جدیدترین وضعیت و برآوردهای انجام شده از مناطق تحت تاثیر زلزله در خراسان رضوی را اعلام کرد.

شاهین فتحی در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به زلزله ۶ ریشتری در خراسان رضوی گفت: تا کنون  ١٠ پس لرزه ثبت شده که  بزرگترین آن ۴.٧ ریشتر بوده است.

وی افزود: به دنبال بررسی‌های انجام شده، متاسفانه تا این لحظه  ۴ مصدوم و یک فوتی گزارش شده است.


منبع: عصرایران

زلزله ۶ ریشتری در خراسان (عکس)

زلزله ای نسبتا شدید ساعت ۱۰ و ۴۰ دقیقه پیش از ظهر چهارشنبه مشهد را لرزاند.

زلزله ای محسوس ساعت ۱۰ و ۴۰ دقیقه پیش از ظهر چهارشنبه مشهد را لرزاند.

به گزارش عصر ایران به نقل از خبرگزاری ها، بنابر اعلام مرکز لرزه‌نگاری دانشگاه تهران، قدرت زمین‌لرزه‌ای که دقایقی پیش مشهد را لرزاند، ۶ ریشتر و در عمق ۱۰ کیلومتری زمین اعلام شده است.

ترک برداشتن دیوار بازار رضا در مشهد

ترک برداشتن دیوار بازار رضا در مشهد

مردم در خیابانهای مشهد پس از وقوع زلزله

مردم در خیابانهای مشهد پس از وقوع زلزله

برخی ساختمانهای مشهد و اطراف بر اثر زلزله ۶ ریشتری ترک خورده اند

برخی ساختمانهای مشهد و اطراف بر اثر زلزله ۶ ریشتری ترک خورده اند

خسارت زلزله در روستای موسی آباد از توابع تربت جام

خسارت زلزله در روستای موسی آباد از توابع تربت جام

سقف یکی از خانه‌ها در خیابان بابک مشهد بعد از زلزله

سقف یکی از خانه‌ها در خيابان بابک مشهد بعد از زلزله

برخی خیابان ها و کوچه بر اثر زلزله ترک خورده اند

برخی خیابان ها و کوچه بر اثر زلزله ترک خورده اند

زلزله 6 ریشتری در خراسان (عکس)

تاکنون بیش از ۱۸ پس‌لرزه در مشهد رخ داده است:

زلزله 6 ریشتری در خراسان (عکس)

مردم در خیابانهای مشهد پس از وقوع زلزله

زلزله 6 ریشتری در خراسان (عکس)

در پی وقوع زلزله در خراسان رضوی نماز آیات در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد  برگزار شد:

زلزله 6 ریشتری در خراسان (عکس)


منبع: عصرایران

کوله پشتی وزنه بردار ایران در فرودگاه تایلند گم شد

پس از حضور کاروان تیم ملی وزنه‌برداری نوجوانان ایران در فرودگاه تایلند، کوله‌پشتی یکی از ملی‌پوشان مفقود شد.

به گزارش روابط عمومی فدراسیون وزنه برداری، ملی پوشان نوجوان وزنه‌برداری ایران، برای حضور در مسابقات قهرمانی جهان در حالی امروز(چهارشنبه ۱۶ فروردین) ساعت ۶:۵۵ دقیقه صبح، به تایلند رسیدند که کوله پشتی محمد مویدی وزنه‌بردار دسته ۷۷۷ کیلوگرم، در فرودگاه گم شد.

کفش و لباس وزنه‌برداری او در داخل کوله‌پشتی‌اش بوده است. مویدی ناچار است برای تمرین در تایلند، البسه وزنه‌برداری را از فروشگاه‌های بانکوک خریداری کند.

مسوولان فرودگاه قول داده‌اند تا هر چه سریع‌تر مشکل به وجود آمده را بر طرف کنند.


منبع: عصرایران

فیلمی که تنها یک بلیت در سینما فروخت

فیلم «سقوط مرد» با بازی «شیا لابوف» در اولین هفته اکران خود در سینماهای بریتانیا تنها یک بلیت معادل هفت پوند فروخت.

به گزارش ایسنا به نقل از ورایتی، این فیلم جنگی با بازی «شیا لابوف»، «گری اولدمن» و «کیت مارا» و به کارگردانی «دیتو مونتیل» اولین نمایش جهانی خود را در بخش افق‌های هفتادودومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز تجربه کرد اما در اولین هفته نمایش در بریتانیا در یک سالن سینمایی به روی پرده رفت و در عین ناباوری تنها یک بلیت فروخت و حالا می‌تواند رکورد گینس کم‌فروش‌ترین فیلم تاریخ سینما در هفته اول اکران را به نام خود ثبت کند.

«شیا لابوف» بازیگر اصلی این فیلم پس از بازی در فیلم‌های معروف و پرهزینه‌ای چون «ترانسفورمرها» و «ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه بلورین» حالا بیشتر در فیلم‌های مستقل و کم‌هزینه بازی می‌کند و سال گذشته فیلم «عزیز آمریکایی» از او با تحسین منتقدین روبه‌رو شده بود.

فیلم «سقوط مرد» در جشنواره فیلم ونیز و و تورنتو نیز با بازخوردهای منفی مواجه شد اما در نهایت در آمریکا به فروش ۴۵۴ هزار دلاری دست یافت.

این اولین باری نیست که حضور ستاره‌های هالیوودی در فیلم‌های مستقل با فروش بسیار ناچیز همراه می‌شود. سال گذشته فیلم «کولونی» با بازی «اما واتسون» نیز با موجی از نقدهای منفی همراه شد و در نهایت فروش آغازین ۴۷ پوندی را در بریتانیا رقم زد و فیلم «نیکوکار» با بازی «ریچارد گر» نیر در اوایل سال ۲۰۱۶ آغازی بسیار ناامیدکننده داشت و ۲۵ پوند در بریتانیا فروخت.


منبع: عصرایران

چرا پخش سرود "خمینی ای امام" را صداوسیما 2 سال ممنوع کرد؟/ آهنگساز: دليلش اين بود که با کلمه «مجاهد» شروع مي‌شد!

حمید شاهنگیان از موسیقیدانهای کشور که از ابتدای پیروزی انقلاب تا سال ۶۰ در صداوسیما کار می کرده در مصاحبه با روزنامه وقایع اتفاقیه در باره تاریخچه موسیقی آن دوران مطالبی را مطرح کرده است.

وی در بخشی از مصاحبه اش گفته است:سرود «خمینی ای امام» برای دو سال غیرقابل پخش بود! یعنی مگر از «خمینی ای امام» سرودی انقلابی‌تر سراغ دارید؟ دلیلش این بود که با کلمه «مجاهد» شروع می‌شد! این دستور را یک آدم نفهمی که هنوز هم زنده است و آن زمان در صداوسیما بود، صادر کرد. او اختیار داشت بنویسد با توجه به اینکه با کلمه‌ مجاهد شروع می‌شود، غیرقابل پخش است. بر همین اساس، صداوسیما دو سال آن را پخش نکرد. من به‌دلیل اینکه خودم این سرود را ساخته‌ام، روی این موضوع حساسیت دارم. 

خب، همین تفکر است که در جایی دیگر می‌نویسد نشان‌دادن ساز ممنوع است. با شبکه «افق» مصاحبه‌ای داشتم(که نمی دانم پخش شد یا نه). اولین حرفی که زدم این بود که من نمی‌فهمم،‌ سازی که ساختش حلال است، حملش مجاز است، دیدن، آموزش و نواختنش اشکالی ندارد و تمام کارهای انقلابی و غیرانقلابی که می‌شنویم محصول آن است؛ چگونه دیدنش از قاب تلویزیون اشکال دارد؟ آخر این‌ چه منطقی پشتش دارد؟ این منطق ندارد یا اگر هم دارد، منطقش اعلام نشده و ما نمی‌دانیم، جامعه نمی‌داند. باید منطقش اعلام شود و بگویند به این دلیل دیدن ساز از تلویزیون حرام است. بعد از اینکه ضبط تمام شد، همه عواملی که آن پشت بودند دست زدند. گفتند خدا پدرت را بیامرزد، بالاخره یک نفر پیدا شد که این حرف را بزند. 


منبع: عصرایران

مرگ کارگر جوان مشهدی در دستگاه میکسر (+عکس)

صبح امروز، کارگر جوان یک کارخانه تولید کفپوش و عایق خودرو در هنگام کار با دستگاه میکسر به ناگهان به داخل دستگاه کشیده شد و جان خود را از دست داد.

مرگ کارگر جوان مشهدی در دستگاه میکسر (+عکس)

به گزارش ایلنا، صبح امروز یک حادثه به مرگ دلخراش یک کارگر جوان در مشهد انجامید.

این کارگر جوان ۳۱ ساله  شاغل در یک کارخانه تولید کفپوش و عایق خودرو، به داخل دستگاه میکسر کشیده شد و جان خود را از دست داد.

از قرار معلوم، این فرد به دلیل شدت جراحات در دم جان خود را از دست داد؛ ماموران آتش نشانی تا کنون دو پای وی را از دستگاه رها سازی کرده اند و برای جدا سازی قسمت های دیگر بدن وی پس از حضور بازپرس ویژه قتل اقدام خواهند کرد .

این حادثه در شهرک صنعتی توس رخ داده‌است.


منبع: عصرایران

چگونه متوجه لخته خون در بدن شویم؟

لخته شدن خون در بدن همراه با علائمی است که گاهی بسیار خطرناک هستند.

به گزارش ایسنا و به نقل از زی‌نیوز، یک لخته خون گرچه مضر نیست، اما اگر به سمت قلب و ریه رها شود، گاهی خطرناک شده و منجر به بروز مشکلات جبران‌ناپذیری می‌شود.

بر اساس Healthline، لخته خون از حالت مایع به حالت ژل مانند یا نیمه جامد تغییر کرده و اغلب در ساق پا دیده می‌‎شود.

لخته شدن یک فرآیند ضروری است که برای از دست ندادن بیش از حد خون ایجاد می‌شود، اما زمانی که یک لخته در داخل یک رگ باشد، بسیار مضر است.

در ذیل برخی از نشانه‌هایی که وجود لخته خون در بدن را مشخص می‌کند، آمده است:

تغییر رنگ پوست

تغییر رنگ در پوست مانند کبودی شدید، احتمالا ناشی از لخته خون است. علاوه بر این ممکن است منجر به قرمزی و احساس گرما در دست و پا  نیز شود.

درد بازو یا درد پا

درد هم می‌تواند از نشانه‌های لخته خون در بدن باشد.

ورم

از دیگر نشانه‌های معمول لخته شدن خون، تورم در پاها یا بازوهاست.

مشکل در تنفس

وجود لخته خون در ریه، اکسیژن‌رسانی را مشکل می‌کند و منجر به تنگی نفس می‌شود. اگر در تنفس عمیق با مشکل مواجه هستید، احتمالا نشانه وجود لخته خون در بدن‌تان است.


منبع: عصرایران

پزشکیان: افرادی که رای ندهند، اسامی‌شان را اعلام می‌کنیم

نائب رئیس مجلس با انتقاد از اینکه برخی از نمایندگان هنگام رای گیری، اعلام رای نمی‌کنند، گفت: از این به بعد هر کسی که رای ندهد اسمش را اعلام می‌کنیم.

به گزارش ایسنا، مسعود پزشکیان که ریاست جلسه علنی را بر عهده داشت با توجه به اینکه طی روند بررسی و رای گیری مواد لایحه هوای پاک برخی از نمایندگان رای نداده‌اند، گفت: در رای گیری از یک ماده، ۶۰ نفر رای نداده و در ماده دیگری نیز ۵۰ نفر رای نداده‌اند که از نظر شرعی و قانونی درست نیست.

نائب رئیس مجلس تاکید کرد: از این به بعد هر کسی که رای ندهد اسمش را اعلام می‌کنیم.


منبع: عصرایران

روحانی، اقتصاد گُل و بلبل تحویل گرفت؟!

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- این روزها از زبان اصول گرایانی که تمام همت یا آرزوی خود را صرف یک دوره ای کردن ریاست جمهوری حسن روحانی ساخته اند، بیش از هر موضوعی درباره اقتصاد و اشتغال و معیشت می شنویم و این که قصد آنان از رقابت با رییس جمهوری مستقر تغییر شرایط  و «بهبود وضع مردم» است.

به بهانه این همه اصراربر موضوعات اقتصادی و معیشتی و از بیکاری گفتن و نوشتن و تیتر کردن و محور رقابت های انتخاباتی قرار دادن می توان به نکته ای اشاره کرد یا بر نقاطی انگشت گذاشت.

واقعیت این است که از ۴ حالت خارج نیست:

در حالت اول، روحانی در سال ۹۲ یک اقتصادِ گُل و بُلبل و شاداب و پُرپول و پُررونق را تحویل گرفته ولی در این ۴ سال آن اقتصادِ گُل و بلبل را به گِل نشانده است.

در حالت دوم، روحانی یک اقتصاد ورشکسته با بدهی های سنگین و خزانه و انبارهای خالی و تورم ۴۰ درصدی و روند کاهنده تولید و صادرات نفت خام را تحویل گرفته و در این ۴ سال و خصوصا پس از اجرایی شدن برجام سر و سامانی به اوضاع داده و قصد دارد در صورت انتخاب مجدد در دولت دوم این روند را شتاب بخشد.

در حالت سوم هرچند اقتصاد را ویران تحویل گرفته اما در این ۴ سال ویران تر کرده و به مثابه پزشک و جراحی است که از عهده درمان برنیامده و هر چند خون ریزی بیمار متوقف شده اما درمان نشده و از این رو به جراح دیگری نیاز است و اصول گرایان می خواهند این طبیب حاذق با دستان معجزه گر را به جامعه معرفی کنند و البته کمتر از دو مانده مانده به انتخابات هنوز چنین کسی را نیافته اند یا بر سر او به توافق نرسیده اند.

در حالت چهارم در سال ۹۲ که اقتصاد را تحویل گرفته اوضاع رو به راه نبوده ولی در این ۴ سال خراب تر هم نکرده و حالا آنها می خواهند رو به راه کنند.

اگر حالت اول درست است و گل و بلبل تحویل گرفته چرا تردید دارند و از کاندیدای مورد حمایت کسی که اقتصاد را گل و بلبل کرد حمایت نمی کنند؟ چرا او را دیگر از خود نمی دانند؟ ضمن این که چه تضمینی دارد که کاندیدای مورد نظر آنان در صورت موفقیت بعد تر مانند احمدی نژاد از آنان اعلام برائت نکند؟

اگر حالت دوم درست است و تحریم، بدهی ، انزوا و تورم را تحویل گرفته و سر و سامان داده چرا همه شان برای کنار زدن او خیز برداشته اند؟ اگر واقعا قبول دارند کشوری منزوی را به جامعه جهانی بازگردانده، صنعت خودرو و نفت را دوباره راه انداخته و خطر جنگ را دور ساخته این همه عطش قدرت و دمیدن به تنور توقعات و انتظارات را چگونه می توان با داعیه هایی که از بام تا شام مطرح می کنند سازگار دانست؟

درحالت سوم اگر ویران تحویل گرفته و ویران تر کرده به این پرسش پاسخ دهند که وقتی با ۷۰۰ میلیارد دلار پول نفت از کل درآمد نفتی تاریخ ایران نتوانستند و به گفته خودشان ۲۰ میلیون نفر فقیر داریم که نیاز به توزیع آرد و کمک مستقیم و دریافت کمک دارند حالا که دیگر از آن منابع خبری نیست و قیمت نفت به یک سوم کاهش یافته و بانک ها و صندوق ها با بحران ورشکستگی رو به رویند چه کاری می توانند انجام بدهند؟ با ۷۰۰ میلیارد دلار نتوانستند با این پول ها می توانند؟

در حالت چهارم اذعان می کنند اگر چه اوضاع خراب تر نشده اما بهتر هم نشده است. پس این همه هجوم و پرخاش دیگر برای چیست؟ انصاف تان کجاست؟

روحانی، اقتصاد گُل و بلبل تحویل گرفت؟!

اصول گرایی ایرانی به گونه ای رفتار می کند که انگار اصل اصیل، قدرت است و لاغیر و به همین خاطر این همه از اقتصاد و معیشت می گویند و در هر انتخابات یک تابلوی جدید در دست می گیرند.

در حالی که موضوع پیچیده نیست. اگر از ۸ سال ۸۴ تا ۹۲ و دوران احمدی نژاد دفاع می کنند چرا از او فاصله گرفته و در پی دیگری هستند؟ آب که در کوزه شان هست و یار هم در خانه شان و خود او هم اگر نتواند بیاید همفکران او هستند که اتفاقا در تهییج توده توانایی های بیشتری هم دارند.

 اگر هم ۸ سال ۸۴ تا ۹۲ را قابل دفاع نمی دانند و تبرّی می جویند چرا همه همت خود را صرف این کرده اند که آبِ رفته را به جو بازگردانند؟!


منبع: عصرایران

ساخت خانه ۵۰ متری متحرک با دیوارهای شفاف (+عکس)

این خانه سه طبقه Breathe نام گرفته و با همکاری شرکت معماری SO-IL ارائه شده است. می توان این خانه را به راحتی در یکی از مرکز شلوغ شهری ساخت و در صورت نیاز آن را به نقطه ای دیگر منتقل کرد.

یک خودروساز انگلیسی که به تولید خودروهای کوچک و ارزان مشهور است این بار خانه ای کوچک و به مساحت ۵۰ متر مربع در ایتالیا به نمایش گذاشته است.

به گزارش  مهر به نقل از نیواطلس، شرکت  Mini به ساخت خودروهای کوچک، کم مصرف و ارزان شهرت دارد. اما این شرکت در سال های اخیر فعالیت های خود را گسترش داده و علاوه بر ارائه طرح های اولیه از خودرو، درحوزه مسکن و کمپینگ نیز طرح هایی عرضه کرده است. این طرح ها  در حقیقت راه حل هایی هوشمندانه برای ساکنان  شهری است که با مشکل کمبود فضا دست و پنجه نرم می کنند.

آخرین  طرح Mini Living هفته جاری در میلان پرده برداری شد که یک خانه سه طبقه حافظ محیط زیست با مساحت ۵۰ متر مربع است.

این خانه سه طبقه Breathe نام گرفته و با همکاری شرکت معماری SO-IL ارائه شده است. می توان این خانه را به راحتی در یکی از مرکز شلوغ شهری ساخت و در صورت نیاز آن را به نقطه ای دیگر منتقل کرد.

 قالب خانه فلزی و انعطاف پذیر است. همچنین روکشی شفاف دارد. این خانه شش اتاق جداگانه و یک باغچه مسقف دارد.

در طبقه اول آشپزخانه و اتاق نشیمن قرار دارد. از آنجا که قالب خانه را می توان تغییر داد، هر طبقه از خانه را می توان با توجه به تعداد ساکنان آن تقسیم بندی کرد. 

جالب آنکه دیوارهای داخلی این خانه چندان ضخیم نیستند. در حقیقت آنها از جنس پارچه ای مخصوص ساخته می شوند تا نور خورشید وارد خانه شود. بنابراین حرکات و فضای داخلی خانه برای تمام ساکنان آن قابل مشاهده است.

البته علاوه بر دیوارهای داخلی خانه، کل روکش ساختمان نیز تاحدودی شفاف است.

از سوی دیگر اگر فضایی که خانه در آن برپا شده دیگر آزاد نباشد یا ساکنان بخواهند مکان زندگی خود را تغییر دهند می توان به راحتی خانه سه طبقه را جمع آوری کرده و در نقطه ای دیگر ساخت!

این طرح هم اکنون در نمایشگاه Salone del Mobile  میلان به نمایش درآمده است.


منبع: عصرایران

افتتاح پنجمین برج بلند جهان در کره جنوبی (+عکس)

این آسمان خراش ۱۴ متر از برج مرکز تجارت جهانی وان در نیویورک مرتفع‌تر است.

پنجمین برج بلند جهان در کره جنوبی هتل هفت ستاره‌ است که ۱۲۳ طبقه دارد.

به گزارش  فارس، پنجمین برج بلند جهان که به تازگی افتتاح شده است در کره جنوبی قرار دارد و با طراحی منحصربه‌فرد خود بی‌نظیرترین آسمان خراش دنیا به حساب می‌آید.

این برج بلند که ۱۸۱۹ فوت ارتفاع دارد در سئول قرار گرفته و در واقع هتل ۷ ستاره‌ای است که ۱۲۳ طبقه را شامل می‌شود.

شکل مخروطی پنجمین برج بلند جهان با الهام از سرامیک‌های سنتی کره جنوبی و هنر خوش‌نویسی این کشور طراحی شده است.

در بالاترین نقطه از این برج شیشه‌ای، سکوی رصدی ایجاد شده‌ است و به منظور کاهش آلودگی‌های زیست‌محیطی، در بنای این برج از صفحات خورشیدی، توربین‌های بادی و سیستم بازیافت آب استفاده شده‌ است.

این آسمان خراش ۱۴ متر از برج مرکز تجارت جهانی وان در نیویورک مرتفع‌تر است.

بلندترین آسمان خراش جهان، برج خلیفه در دوبی است که در سال ۲۰۱۰ ساخته شده و ۲۷۱۷ فوت ارتفاع دارد.


منبع: عصرایران

خرمگاه: بازیکنان ما مغرور نیستند

خبرگزاری مهر: محمد خرمگاه در خصوص شرایط تیم فوتبال استقلال تهران پیش از بازی با گسترش فولاد، گفت: پس از پیروزی خوبی که برابر فولاد خوزستان به دست آوردیم و توانستیم به رده دوم جدول برسیم، تمرینات منظمی انجام دادیم و امروز راهی تبریز خواهیم شد. امیدواریم مقابل گسترش فولاد با ارائه یک بازی خوب بتوانیم نتیجه مناسبی را به دست بیاوریم.

وی در خصوص تیم گسترش فولاد نیز گفت: این تیم در طول فصل بازی های قابل قبولی از خود ارائه داده و مطمئن هستم برای بازی مقابل ما، از انگیزه های بالایی برخوردار است. گسترشی ها نمی خواهند در تبریز بازنده باشند. با این تفاسیر فردا شاهد یک بازی خوب از دو تیم خواهیم بود.

مربی استقلال تهران در پاسخ به این پرسش که آیا پیروزی های اخیر، بازیکنان استقلال را دچار غرور نکرده است؟ گفت: خوشبختانه باتجربه های تیم به جوانان کمک موثری کرده اند و اجازه نمی دهند بازیکنان جوان دچار غرور شوند. بازیکنان باتجربه پس از هر بازی با آنها صحبت می کنند تا از لحاظ روحی و روانی آماده باشند و فکر نکنند که اگر یک بازی را بردند، کار تمام شده و دیگر حریفان را می توانند به راحتی شکست دهند.

خرمگاه در خصوص اینکه آیا استقلال می تواند در پایان فصل به قهرمانی لیگ برسد؟ افزود: در این خصوص صحبت نمی کنم. تنها می توانم بگویم که ما بازی به بازی پیش می رویم و اصلاً به پایان فصل فکر نمی کنیم. ما فقط کار خودمان را انجام می دهیم. در پایان فصل مشخص خواهد شد که چه تیمی به قهرمانی می رسد.

مربی استقلال در خصوص دیدار تیمش برابر لوکوموتیو ازبکستان که هفته آینده در تاشکند برگزار خواهد شد، اظهار داشت: در حال حاضر با گسترش فولاد بازی داریم و کار سختی هم مقابل این تیم داریم. بنابراین به بازی برابر لوکوموتیو فکر نمی کنیم، اما مطمئنم نفرات ما از آن بازی هم پیروزی می خواهند تا بتوانیم همچنان صدرنشین گروه خود باشیم.

خرمگاه در مورد اتفاقاتی که در دیدار برابر فولاد خوزستان توسط امید نورافکن بازیکن جوان این تیم رقم خورد، گفت: حرف خاصی در این مورد نمی زنم، اما بازیکنان جوان باید چیزهای زیادی یاد بگیرند تا بتوانند، یک بازیکن باتجربه شوند.

وی در پایان و در پاسخ به این پرسش که آیا برای دیدار، بازیکن مصدوم دارید یا خیر؟ گفت: خوشبختانه بازیکن مصدوم نداریم و همه برای این دیدار برابر گسترش فولاد آماده هستند.


منبع: برترینها

کریم هستم؛ مسلمون و گلزن!

هفته نامه همشهری جوان – حمید ابراهیمی: کریم انصاری فرد بودن هرگز کار ساده ای نبوده؛ چه از آن روز اول که نامش با گلزنی در تیم جوانان با هدایت نناد نیکولیچ مطرح شد و چه حالا که سبک بال و با روحیه در لیگ اروپا برای تیم بزرگش المپیاکوس گل می زند. این مسیر طولانی از تیم جوانان سایپا، پرسپولیس، تراکتورسازی، اوساسونا، پانیونیوس و حالا المپیاکوس پر از فراز و نشیب و نا امیدی و امید بوده است.

انصاری فرد به عنوان آقای گل فوتبال ایران در دهه ۸۰، سال های زیادی از ناباوری عمومی رنج برده اما حالا با مرارت و زحمت کار را به جایی رسانده که همه او را بابت سختی های دو سال گذشته تحسین می کنند. او که با استعداد ذاتی و سرعت فوق العاده نقطه ضعف مدافعان کند ایران را نشانه می رفت و به سهولت دروازه ها را باز می کرد، اولین بار در دوره افشین قطبی پیراهن تیم ملی را بر تن کرد و از بازیکنان محبوب او محسوب می شد اما بعد از تورنمنت جام ملت های آسیا (۲۰۱۲) انتظار می رفت او به تیمی بزرگ برود هر چند این مسیر رو به رشد چند سالی به تعویق افتاد.

کریم هستم؛ مسلمون و گلزن!

کریم انصاری فرد از وضعیت فوتبال و زندگی اش در اروپا می گوید

اهل باندبازی نبودیم

انصاری فرد در شرایطی که اخبار روز سایت ها و تلویزیون های یونانی خبر از بحران شدید اقتصادی در این کشور می داد به این کشور رفت و یک سال و نیم بعد از درخشش در یک تیم کوچک، اکنون صاحب پیراهن یکی از صاحبنام ترین تیم های این کشور کوچک در اروپاست. اگرچه وقتی حالا او را با پیراهن سرخ و سفید المپیاکوس می بینیم تعجب نمی کنیم اما باید همه اوقاتی که این ستاره ایرانی با حداقل دستمزد و قرارداد سر می کرد، آنهم در شرایطی که باشگاه های ایرانی برای استخدام دو یا سه برای چیزی که از پانیونیوس دریافت می کرد به راحتی به او پیشنهاد می دادند.

به خاطر داشته باشیم ستاره ای که هرگز موفقیت امروز را به سادگی به کف نیاورده است. با او در خصوص تمام اتفاقاتی که منجر به رسیدن به این هدف شده، صحبت کردیم که در ادامه خواهید خواند.

چون قرار است مصاحبه با چیزهای خوب تمام شود، پس سوال اول را در این روزهای شیرین از خاطرات تلخ شروع می کنیم! اوساسونا تو را یاد چه چیزی می اندازد؟

– زیاد تلخ نیست و بالاخره هر کسی باید از جایی شروع کند و اوساسونا با وجود تمام اتفاقات سختی که برایم رقم زد، مسیر و هدف بزرگی برایم بود. سال ها با توجه به بازی در لیگ ایران تجربه حضور روی نیمکت را نداشتم و در آنجا به خاطر تلاش زیاد برای حضور در ترکیب به نتیجه نمی رسیدم و عادلانه نبود.

نمی توانم بگویم از انتخابم پشیمان هستم اما اگر شرایط برایم فراهم بود، مطمئنا عملکرد بهتری داشتم و این که می گویم فضا ناعادلانه بود کاملا حقیقت دارد و آن را باور دارم. شرایط فنی بدتری از رقبایم در اوساسونا نداشتم اما با وجود ناکامی آنها، همچنان باید نیمکت نشینی را تحمل می کردم. با این حال اوساسونا برایم تجربه خوبی بود اما انتظار آن شرایط را نداشتم. سال اول حضورم در اروپا بود و به نظرم تجربه تلخ اما مفیدی کسب کردم.

و یکدفعه حضور در فوتبال یونان، در شرایطی که این کشور در رکود اقتصادی به سر می برد و از نظر مالی حضور در تیمی مثل پانیونیوس برایت منفعت مالی به همراه نداشت و تیم هایی از ایران هم خواهان بازگشت ات بودند.

– من نمی توانستم و هیچ وقت نمی توانم از هدفی که روبروی خودم قرار داده ام، عقب نشینی کنم. حضور در فوتبال اروپا در مقطعی که فوتبال ما از نظر صادر کردن بازیکن با رکود همراه بود، بربایم اتفاق مثبتی تلقی می شد. درست است که شرایط سختی را در فصل اول حضور با اوساسونا تجربه کردم اما در دومین انتخابم باید همه شرایط را می سنجیدم. تیم های دیگری هم مطرح بودند و به کمک خانواده و مدیر برنامه هایم همه شرایط را دنبال کردم تا انتخاب درستی انجام دهم.

برایم مسائل مالی به هیچ عنوان مطرح نبود که اگر این طور بود همان طور که گفتید به ایران باز می گشتم اما من هدف بزرگی داشتم که برای آن جنگیده بودم و الان وقت تسلیم شدن نبود. پیشنهاد پانیونیوس جدی بود و آنها در اسپانیا ملاقاتی با من داشتند و چند وقت بعد بلیت حضور در این کشور را برایم ارسال کردند و در اولین جلسه با مربی در خصوص شرایط بازی صحبت کردم و مهم ترین اتفاق برایم بازی کردن بود. آنجا به این باور رسیدم که می توانم برابر زحمات و تمریناتم به نتیجه برسم.

شروع خوبی در لیگ داشتیم و بعد از سال ها در کورس قرار گرفتیم. هر چند نسبت به قدرت های برتر این لیگ از پتانسیل کمتری برخوردار بودیم اما با این شرایط هم توانستیم خیلی خوب عمل کنیم و روزهای خوبی را رقم بزنیم تا حضورم در این تیم خاطره انگیز شود.

کریم هستم؛ مسلمون و گلزن!

اما نقش تو در این موفقیت غیرقابل چشم پوشی بود و موفقیت های پانیونیوس بیشتر با حرکات و گل های فوق العاده ات که معمولا جزء گل های برتر سوپرلیگ یونان انتخاب می شد همراه بود.

– موفقیت در فوتبال هیچ گاه فردی به دست نمی آید و مطمئنا عوامل زیادی در آن نقش دارند. ما دقیقا مثل برادر در این تیم بودیم و صمیمیت و تلاش برای موفقیت مسئله ای بود که عامل این اتفاق می شد. به هر حال بازی و نتیجه گرفتن در تیمی مثل پانیونیوس که برای حفظ سهمیه می جنگد و تنها به فکر اقتصادی و صدور بازیکن است. سخت بود. این تیم بیشتر به دنبال این است که با پرورش بازیکن و فروش آن در نقش اقتصادی عملکرد مناسبی داشته باشد اما توانستیم طی دو سال اخیر هم در بعد نتیجه و هم مسئله اقتصادی عملکرد خوبی به جا بگذاریم و این تیم بار دیگر در کورس رقابت حضور داشته باشد که البته همه ما از آن نفع بردیم.

اکنون بازیکنان ایرانی زیادی مدعی حضور در لیگ های اروپایی و خصوصا لیگ یونان هستند و به نوعی حضور در این لیگ را آسوده می دانند، این طور است؟

– من نمی دانم چه کسی این نظر را دارد اما مسلما کسانی که پیشنهاد داشته باشند باید آن را قبول کرده باشند. در لیگ یونان مسائل مالی تنها در سه تیم بزرگ شاید به صرفه تر از ایران باشد اما در باقی باشگاه ها باید تلاش کنی تا خودت را اثبات کنی. اینجا مثل دیگر لیگ های اروپایی شرایط خیلی سخت است و جذب بازیکن خصوصا غیر اروپایی سختگیرانه تر است. از تمرین تا بازی همه چیز متفاوت است و برای جذب بازیکن اگر اروپایی باشی با توجه به این که سهمیه حساب نمی شوی راحت تر است. البته این اولین مشکل است و همان طور که تجربه داشتم، مشکلات زیادی برای هماهنگی و شرایط دیگر داریم که باید آنها را هم پشت سر بگذاریم.

با حضور مسعود شجاعی به دوقلوهای ایرانی در یونان معروف شدید و البته مسعود هم کاملا هوایت را داشت و در زمانی که توی پانیونیوس همبازی بودید، در دادن پاس گل برایت کم نمی گذاشت.

– مسعود واقعا بازیکن فوق العاده ای است و نشان داده چرا هنوز در تیم ملی هم بازیکن تاثیرگذار و قابل اعتمادی محسوب می شود. حضور مسعود باعث شد تا شرایط تهاجمی تیم سرعت و زیبایی بیشتری داشته باشد و البته از پاس هایش نگویم که مثل هلو بود و نمی شد از آنها گذشت و خوشحالم که بیشتر جشن هایم در نیم فصل اول با پاس های او همراه می شد. به هر حال با توجه به سابقه بازی و تمرین در ایران شناخت خوبی از یکدیگر داشتیم و باور کنید باندبازی نبود! (می خندد)

دلت برای پرسپولیس و هواداران آن تنگ نشده؟ فکر می کنی آنها امسال بتوانند حسرت چند ساله را خاتمه دهند و قهرمان شوند؟

– هواداران فوتبال در ایران و خصوصا پرسپولیسی ها همیشه به من لطف داشته اند و خودم را جزیی از آنها می دانم. دلم برای پرسپولیس تنگ شده باشد؟ نمی دانم چطور باید در خصوص این سوال پاسخ بدهم. من اکنون عضو تیم المپیاکوس هستم و روزهای خوبی در کنار پرسپولیس و هوادارانش داشتم. خوشحالم که آنها اکنون بیش از هر زمان دیگری شانس رسیدن به قهرمانی را دارند و این خصوصیت تیم های بزرگ است که باید همیشه به دنبال اتفاقات بزرگ تر باشند و من برای آنها چیزی بزرگ تر از قهرمانی در لیگ ایران آرزو می کنم و آنها مسلما این توانایی را هم دارند.

تو خودت جزء بازیکنانی هستی که در تمام تیم های پایه بازی کرده ای؛ الان که در فوتبال اروپا هستی، چه تفاوتی بین رده های پایه آنها و چیزی که شما در آنها رشد کردید وجود دارد؟

– خوشبختانه من از هشت سالگی توانستم در اردوی تیم های ملی در رده پایه قرار بگیرم و مسلما این اتفاق باعث شد تا مسیر پیشرفت راحت تری داشته باشم. با این حال همیشه در فوتبال ایران بی توجهی به تیم های پایه یکی از عواملی بوده که ما نتوانیم ستاره های خودمان را در تیم های مطرح داشته باشیم. یونان هر چند در زمینه ستاره سازی شرایط مناسبی نداشته، اما همواره توانسته عملکرد مناسبی از خود به جا بگذارد و اوج آن را در قهرمانی در اروپا دید.

برای باشگاه های این کشور درآمدزایی رکن اصلی محسوب می شود و بر این اساس توجه زیادی روی تیم های پایه و حمایت از استعدادها برای پیشرفت وجود دارد و انواع بورسیه در این زمینه در نظر گرفته می شود. زمین های تمرینی هم که همیشه برای ما موجب حسرت بوده و حتی تیم ملی بزرگسالان ما هم در این زمینه دچار مشکل است اما در یونان این امکانات فوق العاده است و تیم های پایه در زمینی اختصاصی و در کنار تیم ملی به تمرین می پردازند تا هم از نظر انگیزه و هم فنی، شرایط پیشرفت برای آنها مهیا شود.

کریم هستم؛ مسلمون و گلزن!

ارتباطت با هواداران المپیاکوس چطور است؟ توانسته ای به بازیکن محبوب آنها تبدیل شوی؟

– المپیاکوس به هرحال همیشه بازیکنان بزرگی در اختیار داشته و باید بگویم که اینجا هم مثل پرسپولیس و استقلال تنها در صورتی می توانی بازیکن محبوب آنها شوی که همیشه موفق باشی و خاطره خوبی رقم بزنی. روز اولی که در تمرین حاضر شدم، استقبال خوبی از من شد و اکنون هم با توجه به موفقیتم در دو بازی اخیر مورد توجه آنها قرار گرفته ام و امیدوارم بتوانم با بازی های بهتر نقشی در موفقیت این تیم داشته باشم.

انگلیسی حرف زدنت هم جالب توجه است و چه در زمانی که در اسپانیا بودی و چه این روزها در یونان راحت می توانی حرف بزنی. به نظر می رسد به خاطر برنامه ات برای حضور در لیگ های اروپایی از دوران جوانی بوده است؟

– خواهرم زبان انگلیسی تدریس می کرد و این باعث شد شرایط خوبی در این زمینه داشته باشم و خانواده ام هم در خصوص تحصیل بیش از ورزش سختگیری داشتند. الان از این نظر مشکلی ندارم و به خوبی می توانم ارتباط برقرار کنم و شاید همان طور که می گویید کار مناسبی کردم که زبان یاد گرفتم و زندگی در کشور خارجی مشکلات خاص خودش را دارد و مسلما اگر زبان بلد نباشی اوضاع پیچیده تر و سخت تر هم می شود.

زبان یونانی هم یاد گرفته ای؟ به هر حال بعد از نزدیک به دو سال باید چیزهایی برای ارتباط مستقیم با هواداران یونانی ات داشته باشی؟

– مسلما به اندازه زبان مادری و ترکی آن را بلد نیستم اما معمولا برخی واژه ها و کلمات را سعی می کنم خیلی زود یاد بگیرم و تا حدودی هم موفق بوده ام و هر جا هم کم می آورم انگلیسی صحبت می کنم.

المپیاکوس مهم ترین باشگاه یونان است و الان به نوعی تو هم مهم ترین لژیونر ایران هستی. قوانین و شیوه تمرینات و برنامه ها در المپیاکوس چقدر با جاهای دیگری که بازی کرده ای، فرق می کند؟

– بله درست است و من البته از زمانی که در پانیونیوس حاضر شدم ترجیح دادم شیوه تمریناتم را تغییر دهم. البته اینجا این قدر سخت و حرفه ای برخورد می کنند که نیاز نیست خودت بخواهی آن را انجام بدهی و مجبور به این کار خواهی شد. این جا دقیقا مانند کارمند هستی و باید تمرین، بازی و اصول حرفه ای کاملا رعایت شود و بر اساس آن حقوقت مشخص می شود و مسلما هر چه بهتر باشی، درآمد بهتری هم خواهی داشت. من از زمان حضورم در پانیونیوس به کمک یکی از هم تیمی هایم که در تیم ملی حضور داشت، با مربی بدنساز تیم ملی آشنا شدم و تمرینات اختصاصی ام را زیر نظر او انجام می دادم.

هر چند شاید با توجه به مبلغی که دریافت می کردم این اتفاق چندان به صرفه نبود اما آن را انجام می دادم. بعضی اوقات این قدر تمرین می کردم که از خستگی در محل تمرین و آسایشگاه باشگاه می خوابیدم و فرصت بازگشت به خانه را نداشتم اما از همه آنها سود کرده ام و موفقیتم را مدیون تلاش روزهای گذشته می دانم.

سرمربی فعلی المپیاکوس، پائولو بنتوی پرتغالی است، رابطه ات با او چطور است؟

– به هر حال فضای جدید شرایط جدید و متفاوتی در پی دارد و هر مربی برای رسیدن به نتایج از تمام پتانسیل تیمش سود می برد و این بستگی به خودت دارد که بتوانی این توانایی را در راستای خواسته های مربی به پایان برسانی.

خوشحالم که اکنون در شرایطی قرار دارم که او هم به اعتقاد و اعتماد لازم درباره ام رسیده و این البته به این معنا نیست که کارم تمام شده باشد. همان طور که گفتم در باشگاه بزرگ همیشه باید ۸۰ درصد آماده باشی و این در خصوص بازیکن خارجی باید به ۹۰ درصد برسد، اگر کمی از این فرم خارج باشی، مطمئنا خیلی زود جایگاهت را از دست می دهی و در تلاش هستم همیشه بتوانم در فرم مد نظر قرار داشته باشم.

کریم هستم؛ مسلمون و گلزن!

در تیم ملی هم هیچ وقت به حقت نرسیدی؛ همیشه مهاجمانی بودند که جلوتر از تو ایستاده اند. با این موقعیت امیدی به بازی در جام جهانی داری؟

– من سال های زیادی است که در تیم ملی حضور دارم و یک مهاجم هیچ وقت از رقیب نمی ترسد. بزرگترین رقیب ما مدافعان هستند و وقتی موفق شوی از آنها عبور کنی رسیدن به هدف در دسترس خواهد بود. در تیم ملی شرایط متفاوت است و همه به دنبال موفقیت تیمی و سرافرازی ایران هستیم.

چه من، چه رضا و چه سردار و هر رقیب دیگری تنها به دنبال پیروزی و موفقیت هستیم و فرقی ندارد چه کسی بازی کند. البته این به آن معنا نیست که از رسیدن به ترکیب ناامید شوم یا برای آن نجنگم. در تیم ملی همه باید آماده باشند چون هیچ وقت دیدار دومی برای جبران وجود ندارد و هر موقعیت تنها یک بار به وجود می آید.

جام جهانی روسیه آخرین جام جهانی ات خواهد بود؟

– این سوال عجیبی است. من الان در بیست و هفت سالگی هستم و مسلما تلاش خواهم کرد تا در جام جهانی بعدی هم حضور داشته باشم. در جام جهانی بعدی تازه به سی و دو سالگی رسیده ام و البته هیچ چیز قابل پیش بینی نیست اما بعید می دانم آن زمان انرژی و روحیه ام را برای رقابت از دست داده باشم و مطمئنا تلاش خواهم کرد سهمی در سومین تجربه جام جهانی ام داشته باشم.

کجا زندگی می کنی؛ شهر پیره که المپیاکوس از آن می آید چطور شهری است؟

– از زمان حضورم در یونان توی آتن زندگی می کنم و این آپارتمان از زمانی که با پانیونیوس آمدم به من معرفی شد و از آن راضی هستم اما پیره یک شهر فوق العاده و تاریخی محسوب می شود که مردم آن جا انگار با خواب بیگانه هستند و از آن شهرهایی است که مردمش شب زنده دار هستند و تا صبح شهر زنده است و معمولا میزبان انواع جشنواره هاست. اکنون همزمان با فوریه هم در اینجا جشنواره فیلم های اکشن است. اگر اشتباه نکنم، همین مسئله شهر را شلوغ تر از همیشه کرده است. اینجا به نوعی مرکز فرهنگی و هنری یونان محسوب می شود که سالن های تئاتر و سینمای زیادی در خود جای داده است و البته مثل دیگر شهرها موزه های خاص خودش را دارد.

این شوخی کریم تو مسلمون نیستی را درباره ات شنیده ای؟ حتی در برنامه ۹۰ هم در مورد صحبت کردند.

– (می خندد) اولین بار اصلا متوجه نمی شدم و کامنت های زیادی در صفحه ام دیدم که این طور نوشته اند و متوجه اش نمی شدم و اصل داستان را نمی دانستم. این در شرایطی بود که همه از شرایط اعتقادی ام باخبر بودند و برایم عجیب بود که خیلی ها کامنت گذاشتند که کریم تو مسلمون نیستی! بعد یکی از دوستان این مسئله را برایم گفت و دیدم و کلی خندیدم. هم مسلمون هستم، هم گلزن.

 کریم هستم؛ مسلمون و گلزن!

لژیونر آماده فوتبال ایران از گل های زیبایش در اروپا می گوید

گل من و گرت بیل میکس شد

از گلی که گرت بیل به بارسلونا زد تا گل هایی شبیه مولر، دلیل این که گل هایی شبیه مهاجمان بزرگ دنیا می زنی، چیست؟

– به علاقه ام از دوران جوانی به تماشای عملکرد بازیکنان بزرگ باز می گردد و از همان زمان جوانی، کلیپ گل های مهاجمان بزرگ را می گرفتم و بارها نگاه می کردم. قبل از هر بازی این عادت من است و دوست دارم ببینم بازیکنان بزرگ در لحظات ثبت گل چطور عمل می کنند. تمرین و تمرین و تلاش باعث می شود بعضی اوقات این گونه شود و البته برخی اوقات هم تصادفی این اتفاق رخ می دهد، مثل گلی که شبیه گرت بیل زدم و بعد از بازی یکی از سایت های یونانی با میکس آن نشان داد که شباهت های زیادی به هم داشته اند و باعث شد ۱۰۰ بار آن را نگاه کنم.

و یک بار هم جایزه گل زیبای لیگ یونان را از آن خود کردی و در تلویزیون این کشور حضور یافتی.

– واقعا گل زیبایی بود. خودم هم لذت بردم اما همانجا هم گفتم برای من گلی که تقدیم مرحوم هادی نوروزی کردم، جزء زیباترین و خاطره انگیزترین گل ها بود. اصلا نمی توانید تصور کنید چه حالی داشتم. وقتی این خبر را شنیدم، کلی مسیج و پیام داشتم در این خصوص و اصلا در یک کشور غریب نمی توانستم این مسئله را باور کنم که هادی فوت شده باشد. دو روز بعداز آناتفاق با پاناتولیکوس بازی داشتیم.

می خواستم زیر پیراهنم نام هادی را بنویسم و اگر گل زدم آن را تقدیم او کنم اما در کل آتن هیچ جایی برای نوشتن فونت فارسی نبود و در آخر انگلیسی نوشتم و خدا را شکر که گل زدم و آن را تقدیم بازیکنی کردم که هیچ وقت نمی توانم نبودنش را باور کنم و همیشه فکر کردن به این اتفاق مرا شوکه می کند.

قبلا با حضور در پانیونیوس هم خودت را مدعی آقای گلی لیگ یونان می دانستی و تا حدود زیادی با وجود بازی دفاعی تیمت در گلزنی موفق بودی. اکنون با المپیاکوس این رویا به نظر می رسد برایت در دسترس باشد.

– هر مهاجمی در هر جای دنیا و در هر تیمی که باشد به گل زدن و گل زدن فکر می کند و هیچ تفاوتی ندارد. این مسئله برای من هم وجود دارد و مسلما هیچ چیز جز موفقیت نمی تواند مرا راضی نگه دارد و برای رسیدن به آن تلاش می کنم. هیچ کاری سخت نیست و هیچ کاری سخت نیست و هیچ اتفاق مثبتی بدون تلاش به دست نمی آید. درست است و اکنون با توجه به این که المپیاکوس قدرت اول یونان محسوب می شود و فوتبالی هجومی تر ارائه می دهد، شانس رسیدن به گل های بیشتر برایم فراهم تر است و من هم تلاش می کنم به نتیجه ای که مد نظرم است برسم.

کریم هستم؛ مسلمون و گلزن!

جو وحشتناک استادیوم های یونان از نگاه کریم فوتبال ایران

فراتر از افراطی چه می شود؟!

هواداران پانیونیوس افراطی هستند یا هواداران المپیاکوس؟ و البته شباهت آنها به هواداران پرسپولیس؟

– هواداران پانیونیوس خیلی وفادار بودند. به هر حال عشق به تیمی که از کسب عنوان دور است سخت است اما همیشه حمایت فوق العاده آنها را در تمرین و بازی ها داشتیم و آنها قدمت بیش از صد ساله ای خود را به رخ می کشیدند. خاطرات خوبی از گذشته داشتند و همیشه از تلاش بازیکنان برای رسیدن به موفقیت در شرایط فعلی تشکر می کردند. هواداران المپیاکوس؟ فراتر از افراطی چه می شود؟

آنها واقعا عاشق تیم خود هستند و چیزی جز پیروزی و قهرمانی برای شان راضی کننده نیست. همیشه شاهد آتش بازی روی سکوها و البته حضور چند نفر از آنها روی فنس ها هستیم و ۹۰ دقیقه بدون وقفه تیم را به جلو و نابودی یا همان شکست حریف مقابل شان فرا می خوانند. دربی یونان با برگزاری دیدار تیم های المپیاکوس با پائوک و آاک انجام می شود. دیدارهایی که پیش از این آنها را در تلویزیون تماشا کردم و به نظر می رسید جو ترسناکی داشته باشد، اما این روزها خودم را مهیای تجربه این اتفاق شیرین و جذاب می کنم.

استادیوم المپیاکوس یکی از رعب آورترین ورزشگاه های دنیاست. هواداران المپیاکوس این قدر دو آتشه اند؟ از مدل هواداری شان بگو؟

– چطور بگویم؛ این که می گویم، واقعا همین طور است و آنها بارها در این استادیوم یقه تیم های بزرگی مثل آرسنال را گرفته اند.تمام لحظات بازی منورهایی روی سکوها روشن می کنند. واقعا از توی زمین و چشم بازیکنان این طور به نظر می رسد که در دلت به این فکر می کنی الان استادیوم آتش خواهد گرفت و واقعا همین طور است. آنها دقیقا استادیوم را تبدیل به جهنم می کنند و این مسئله با شعار آنها در طول ۹۰ دقیقه برای شکست حریف باعث می شود تا انرژی فوق العاده ای داشته باشیم.

تمام دقایق بازی با شعار، سوت، دست زدن و صدا کردن نام بازیکنان همراه است و هیچ ثانیه ای نمی توانند ساکت باشند و هیاهوی روی سکوها در تمام ۹۰ دقیقه به گوش می رسد. این دقیقا همان مدل هواداری است که باعث می شود آنها متفاوت باشند و معمولا در در بی ها به بالاترین حد خود می رسد و این را من تا الان فقط از دور دیده ام و همین انگیزه ام را برای حضور در دبی بیشتر می کند.

کریم هستم؛ مسلمون و گلزن!

زندگی خصوصی ستاره ایرانی در یونان چطور می گذرد؟

گواهینامه حرفه ای گرفته ام

زندگی در یونان نباید سخت باشد. هر دو کشور آدابی شبیه هم دارند و کلی قدمت تاریخی دارند و البته مردمانی که از نظر ظاهری و خصوصیات اخلاقی شبیه هستند؟

– البته تفاوت هایی هم وجود دارد و همان طور که گفتید شباهت کم نیست اما هیچ جا ایران نمی شود و همه جا هم بهتر از اوساسونا و پامپلوناست! (خنده) با این حال یونان کشوری دوست داشتنی است و احساس خوبی به من می دهد و رابطه نزدیکی با آن برقرار کرده ام. این جا همانند ایران البته پر از مناظر و مناطق دیدنی است که شانس زیادی برای تماشای همه آنها نداشته ام و بیشتر وقتم را با تمرین و استراحت پشت سر می گذارم و در تعطیلات هم که ایران هستم و فرصت حضور در تمام مناطق دیدنی یونان نصیبم نشده است.

البته دوستانم در باشگاه پانیونیوس بیشتر اوقات مناطق دیدنی این کشور را نشانم می دادند و برای تماشا و حضور در آن راهنمایی ام می کردند. من عاشق تاریخ هستم و از این که در کشوری تاریخی و باستانی حضور دارم مطمئنا حس خوبی به من می دهد و هر زمان فرصتی باشد به جایی خواهم رفت که دوستانم معرفی کرده اند. جزیره کورفو، آکروپلیس، کلیساهای تاریخی، صومعه متورا و … از نقاط دیدنی این شهر محسوب می شوند.

بهترین جایی که در یونان رفته ای، کجا بوده است؟

– جزیره کورفو و جزیره میکونوس. هر دو جاذبه های زیبایی دارند که اصلی ترین آنها ساحل است. جزیره میکونوس البته به ونیز کوچک مشهور شده و ساختمان های معلق روی دریا حس جذاب و خاصی دارد. امکان قایق سواری و تماشای جزیره و فانوس دریایی و … اتفاقاتی است که می تواند آرامش را به وجود بیاورد و جالب توجه است.

رانندگی در یونان مشکلی برایت به وجود نیاورده و با آن راحت هستی یا راننده داری؟

– نه، من شخصا رانندگی می کنم و گواهینامه حرفه ای گرفته ام. به همین خاطر مشکلی برای رفت و آمد و تفریح و گشت و گذار ندارم. خوبی اینجا این است که ترافیک و ویراژهای عجیب و غریب کمتر دیده می شود و از قوانین جریمه ای شدیدی هم برخوردار هستند که باعث می شود نهایت احتیاط را در رانندگی داشته باشید.

خودت آشپزی می کنی یا غذایت را آماده از بیرون می گیری؟

– اکنون شرایط حرفه ای ام کاملا متفاوت شده است. کمتر غذا می خورم و باور کنید مدت هاست رنگ برنج را هم ندیده ام. البته این تنها به این خاطر نیست که آشپزی ام اصلا تعریف نداشته باشد. تلاش می کنم اصول حرفه ای ورزشکاری را در اروپا رعایت کنم تا مشکلی در تمرینات و بازی نداشته باشم.

ورزشکاران اینجا تفاوتی که در رژیم غذایی با ورزشکاران ایرانی دارند این است که سرخ کردنی و برنج اصلا نمی خورند و این خیلی کمک می کند تا موفق باشی. دیگر خبری از کوفته تبریزی هم نیست اما برخی غذاهای آنها شباهت جالب توجهی به غذاهای خودمان دارد که می توانم از «دلماداکیا» و «یِمیستا» سام ببرم که یک جورهایی شبیه همان دلمه و کوفته خودمان است.


منبع: برترینها

سید جمال و معمای عضویت در فراماسونری

از جمله مسائلی که در باب شخصیت سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی مطرح می‌شود شبهه یا شائبه، عضویت وی درتشکیلات فراماسونری است. نخستین‌ باراین موضوع را سید حسن تقی‌ زاده در «مجله کاوه‌» مطرح کرد و ضمن مقاله‌ای نوشت: «…در مصر شنیده‌ شد که‌ وی‌ در آنجا در محفل‌ فراماسون‌ها داخل‌ بوده‌ و در آنجا بر ضد انگلیس‌ حرف‌ زده‌ بود…. در بعضی‌ جراید غربی‌ به ‌نظر می‌ رسد که‌ او خود بانی‌ و مؤسس‌ محفل‌ فراماسونی‌ بود که‌ ۳۰۰ نفر عضو داشت‌.» ‌

بار دیگر درسال‌های اخیرموضوع فراماسونربودن سید جمال اسد آبادی درمجموعه «اسناد و مدارک‌ چاپ‌ نشده‌ درباره سید جمال‌الدین‌ مشهور به‌ افغانی»‌از جانب‌ دکتر اصغر مهدوی‌ به‌ عنوان امری حتمی مطرح شد. درباره نسبت سیدجمال با فراماسونری تاکنون مقالات متعددی به نگارش درآمده است‌ لکن به نظر می‌رسد آن‌طور که باید حقیقت ماجرا شکافته نشده وهنوز گره‌های نگشوده زیادی پیرامون این موضوع باقی مانده است.این کم گویی برای دشمنان سید فرصتی فراهم آورده تا سخن به گزاف برانند و به این بهانه به شخصیت و مبارزات سید حمله کنند.

یکی ازکسانی که پیرامون فراماسونر بودن سید سخن به دور از انصاف گفته اسماعیل رائین است که در کتاب «فراموشخانه و فراماسونری در ایران» از سید چهره و شخصیتی زشت ترسیم کرده و وی را خائن، جاسوس انگلیس، مقام خواه، قدرت طلب ودر نهایت فراماسونر معرفی کرده است. این کتاب که بسان جزوه‌های گروه‌های سیاسی در روزهای انقلاب برسر چهارراه‌ها و در بساط دستفروشی‌ها توزیع می‌شد به دلیل نقص‌های بسیارهیچ گاه از سوی محافل علمی و آکادمیک مورد اعتنا قرار نگرفته است.

اسماعیل رائین درکتاب خود به دورازرسالت تاریخ نگاری با القاب زشت و زننده‌ای از سید یاد می‌کند و بدون اینکه سند و مدرکی ارائه دهد وی را به باد ناسزا می گیرد. این نکته در کنارسایر نقایص برغیر پژوهشی بودن مطالب کتاب صحه گذاشته و ادعاهای مؤلف را با چالشی جدی مواجه می‌سازد.

 سید جمال و معمای عضویت در فراماسونری

مؤلف کتاب «فراموشخانه و فراماسونری در ایران» بدون در نظر آوردن چهره مبارزاتی سید جمال علیه استبداد و استعماردر چندین جای کتاب خود وی را به خاطر مکتوم کردن ملیت وانتخاب نام‌های مستعار محکوم به بی‌وطنی و دیگر القاب موهن می‌کند.دراین ارتباط درکتاب اسماعیل رائین آمده است: «آنچه باعث تعجب فراوان و سوء ظن نسبت به اعمال و رفتار سید شده عوض کردن نام و نام خانوادگی حتی ملیت اوست وبه نقل از کتاب «سیاستگران قاجار» علت تغییر نام و ملیت سید تلون مزاج شدید وی است.» یا درجای دیگری می‌گوید: «سید در تغییر مذهب نیز تلون مزاج داشته گاهی خود را از خانواده شیعی ایرانی معرفی کرده و عنوان سید را به اول نام خویش اضافه می‌کرد و زمانی نیز خود را حنفی مذهب نشان می‌داد.»

آقای رائین بدون اینکه به خود زحمت یافتن علت این کار سید را بدهد حکم صادر کرده است که بله، مشخص نبودن ملیت سید سببش تلون مزاج وی است! در صورتی که محققان و مورخان علت این کارسید جمال را مصون ماندن خانواده‌اش از گزند حاکمان وقت و رساندن پیام خود از ورای تعصبات قومی و مذهبی گفته‌اند که کاملاً منطقی و منطبق با اقتضائات آن روزگار بوده و نشانه هوشمندی وی است.هرگاه دشمنان به ملیت سید پی می‌بردند براحتی می‌توانستند با حربه اختلافات مذهبی کارهایش را بلااثر کنند.

اگر دشمنان می‌دانستند او سید، شیعه و ایرانی است، احساسات جمعیت‌های متعصب را علیه او تحریک کرده ودرهیاهوی اختلافات شیعه و سنی به فعالیت‌های وی خاتمه می‌دادند. اسماعیل رائین که ازدرک این ظرایف عاجز بوده به جای اعتراف به هوش و ذکاوت سید وی را متهم به بی‌دینی و تلون مزاجی می‌کند و می‌نویسد:«سید معتقد به دین و آیین خاصی نبود، بلکه ضد دین هم بوده است… او حتی خود را در انجمن‌های مخفی مصر مخالف خدا و در هند دشمن طبیعیون و دهریون معرفی می‌ کرد. سید در تغییر مذهب نیز تلون مزاج داشت و نه تنها نماز نمی‌خواند بلکه اساساً اعتقاد صحیحی هم به مبانی مذهب نداشت و آنچه را به زبان و قلم می‌آورد… موضوع مقصد بهره‌برداری‌های سیاسی خارجی بوده است. برای سید جمال‌الدین دین و ملیت و همه چیز دیگر بی‌معنا بود. او به هر جا که پول و توطئه و دسیسه برای کسب مقام و شهرت وجود داشت راه می‌یافت و خود را در اختیار سرمایه داران یهودی پاریس و قاهره می‌گذاشت.» برای این سخنان سست که از قلم وی تراوش کرده چه قضاوتی می‌توان داشت الا آنکه اگر با سید دشمنی نکرده در بی‌خبری محض بوده است.

هر وجدان بیدار و حقیقت طلبی با مطالعه زندگی سراسر رنج ومبارزه سید جمال‌الدین اسد آبادی درمی یابد که این گونه اظهار نظرهای غیر منصفانه با حقیقت شخصیت وی ناسازگاراست.مؤلف کتاب «فراموشخانه و فراماسونری در ایران» اتهامات دیگری نیز به سید نسبت داده که طرح همه آنها از حوصله این مختصر بیرون است.اما جای طرح این سؤال باقی می‌ماند که فردی با این درجه از بدبینی نسبت به سید جمال گفته‌هایش چگونه می‌تواندعاری ازتحریف و دروغ و ناروا باشد و در ردیف کاری پژوهشی قرار گیرد! با برگشت به اصل مطلب تلاش خواهیم کرد تا ماسون بودن سید را مورد بررسی قرار داده وچند وچون آن را واکاویم.

فراماسونری چیست؟

سازمان فراماسونری به علت افشا نشدن همه اسرار آن هنوز به طور کامل شناخته شده نیست. اما آنچه مسلم است آنکه فراماسونری با هر هدفی تأسیس شده باشد بعدها درخدمت اهداف قدرت‌های سلطه گرجهانی درآمده وعلیه منافع ملت‌ها به کار گرفته می‌شود و ابزاری درخدمت توسعه نفوذ قدرت‌های بزرگ وسلطه‌جو قرار می‌گیرد. این تشکیلات با شعار تمدن، آبادی و احترام به حقوق انسان‌ها توانست توجه برخی از خوش باوران را به خود جلب کند. حتی تحت لوای خیراندیشی، برابری و برادری موفق به جذب نخبگان سرشناسی همچون؛ ویل دورانت، فلمینگ، هگل، روسو، ولتر، فرانس بیکن و اینیشتن شود. این افراد سر شناس و نامداریقیناً با قصد خیانت به مردم و خدمت به نظام سلطه جذب این تشکیلات نشده‌اند بلکه به احتمال قریب به یقین با انگیزه‌های انسانی و کمک به بشریت عضویت ابتدایی آن را پذیرفته‌اند. اما پس از مدتی با پی بردن به مغایرت اهداف سازمان فراماسونی با انگیزه‌های شورانگیزوآرمانی خود از این تشکیلات فاصله گرفتند.

تاریخچه مختصری از فراماسونری

در قرون وسطی بناها را به طورمجانی به کار گرفته و از مهارت آنان بدون پرداخت ما به ازایی درساخت بنای کلیساها، معابد و قصرهای با شکوه استفاده می‌کردند، تا آنکه اعضای این صنف از این رفتار قدرتمندان به تنگ آمده و برای مقابله دست به ایجاد اتحادیه‌هایی زدند. این اتحادیه‌ها درنخستین اقدام خود همه بناهای اروپا را دعوت به اعتصابی سراسری کرد که در اثر آن تمامی کارهای ساختمانی اعم از ساخت وسازقصرهای با شکوه، کلیساها و … تعطیل ونیمه تمام ماند. صاحبان زر و زور که از این اتحاد و اتفاق سخت به وحشت افتاده بودند تسلیم خواسته بنایان شده و در مقابل دستمزد آنها را به کار گرفتند.ازآن پس بنایان که پی به قدرت مدنی خود برده بودند برای حفظ و تداوم تشکیلات شان جلساتی را به طور سری برگزار کرده و اسرار آن را به بیرون نمی‌بردند تا به ترکیب تشکیلات لطمه‌ای وارد نشود و قدرتمندان نتوانند درسازمان آنها نفوذ کنند. حتی فوت و فن معماری وبنایی را در انحصار خود گرفته و به افراد مشکوک آموزش نمی‌دادند، مگر فرزندان خود یا کسانی که مورد اعتمادشان بودند.

برای این کارافراد مبتدی را در محل‌های سری (لژ) سوگند می‌دادند که اسرار این جمع را بیرون نبرند و برای اطمینان، آزمایش‌های متعددی را روی افراد انجام می‌دادند و در صورت موفق شدن در آزمایش‌ها، آنان را به عضویت در می‌آوردند. این اتحادیه‌ها بسرعت در تمام اروپا رواج یافت و تبدیل به الگویی برای سازمان‌های مشابه شد. سازمان فراماسونی ازابتدا به صورت خطی و با تبعیت محض ازرأس هرم تشکیلاتی شکل گرفت وبه‌عنوان پدیده‌ای نو در کشورهای مختلف با تأسیس لژهای گوناگون رواج یافت. از جمله مهم‌ ترین این لژها در شهرهای؛ «استراسبورگ»، «کلن»،«وین»، «زوریخ» و… بود. ابتدا هیچ کس خارج از مذهب مسیحیت و آشنا با فن بنایی حق عضویت در این تشکیلات را نداشت وهرتازه واردی الزاماً باید مسیحی می‌بود.

از این روسازمان فراماسونی درآغازکاربه دلیل مسیحی بودن اعضای تشکیلات در کشورهای مسیحی قابلیت نفوذ و توسعه داشت و در سایر کشورها از جای پای محکمی برخوردارنبود.اما بتدریج وبه دلیل ظرفیت ‌های سری وامتیازات تشکیلاتی مورد توجه قدرت‌های بزرگ قرار گرفت و با نفوذ در آن، سازمان فراماسونری با تغییرماهیت اولیه در جهت منافع آنان درآمد. بدین ترتیب قدرت‌های بزرگ با حمایت‌های خود زمینه توسعه تشکیلات فراماسونری را در سایر ممالک گسترش دادند تا آنجا که امروز اعضای آن را اکثراً رجال سیاسی اجتماعی ودولتمردان کشورهای مختلف شکل می‌دهند و در جهت حفظ منافع امپریالسیم می‌کوشند.

اهداف فراماسونری و بخشی از عملکردهای آن در کشورهای مختلف

همان طور که اشاره رفت هدف جمعیت فراماسونری پس از تغییرماهیت توسط قدرت‌های بزرگ، قبضه کردن موقعیت‌های برتردر کشورها ی جهان سوم برای اعمال نفوذ وحفظ حکومت‌های دست نشانده و وابسته به خود یا براندازی دولت‌های مردمی ازطرق مختلف است. ماهیت عملکرد فراماسونری به دلیل اختفا وپیچیدگی بخوبی مشخص نشده است، اما بنا به شواهد تاریخی، فراماسونرها در جریان‌های سیاسی – اجتماعی بسیاری دست داشته‌اند. برخی ازمورخان شواهد ی را دردخالت تشکیلات فراماسونری در انقلاب امریکا (۱۷۷۶) آشوب ایتالیا و فتنه اسپانیا (قرن ۱۶) و حتی انقلاب کبیر فرانسه (۱۷۸۹) و تغییر رژیم انگلستان ارائه می‌کنند و معتقدند که سازمان فراماسونری درپیدایش این حوادث نقشی مرموز و نامرئی داشته است.صرفنظر از صحت  داشتن یا نداشتن این ادعاها برای دست داشتن فراماسونری دربرخی اتفاقات یکی دوقرن اخیرهمچون تصرف ممالک جهان سوم و گماردن افراد تحت نفوذ و دخالت در سرنوشت این کشورها اسناد محکمی وجود دارد که نشانگردسیسه‌های تشکیلات فراماسونری است. این تشکیلات با شعارمساوات، برابری و برادری توانسته افراد با نفوذی را فریب داده وازطریق آنان به اهداف خود دست یابد.

واقعیت فراماسونر بودن سیدجمال‌الدین اسدآبادی

فراماسونر بودن سید ازجمله مسائلی است که همچنان در پرده‌ای از ابهام فرومانده و هنوزحقیقت آن معلوم نیست.اما برای مخالفان و منتقدان سید فرصتی فراهم آورده تا از این موضوع علیه وی استفاده و پیرامون آن هوچی گری کنند. یکی از کسانی که در این زمینه دست به قلم برده و موضوع را به طور غیر واقعی جلوه داده آقای اسماعیل رائین در کتاب «فراموشخانه وفراماسونری در ایران» است. مستندات ایشان در مورد فراماسونربودن سید بر دو بخش استوار است. یک بخش ادعای صرف که تنها براظهارات نگارنده کتاب متکی بوده و هیچ سند و مدرکی از پی آن ارائه نمی‌شود، در بخش دیگرنیزمدارک ارائه شده ضعیف ومخدوش بوده وبا واقعیت‌های تاریخی همخوانی ندارند.در ابتدا به دلایل مؤلف کتاب دررابطه با فراماسونر بودن سید می‌پردازیم، آن گاه با طرح چند سؤال بحث را پی می‌گیریم.

 در بخش اول چون سندی بر ادعاهای مطروحه از سوی مؤلف ارائه نمی‌شود ولحن ادعاها ناسزاگونه است، تنها به یادآوری دشمنی‌های مؤلف با سید که در ابتدای این مقاله به مواردی از آنها اشاره رفت، بسنده می‌کنیم. دربخش دوم مؤلف برای اثبات فراماسونر بودن سید براسناد و مدارکی تکیه می‌کند که به گفته وی آنها را در کتابخانه سفارت انگلستان یافته وهرکسی را بدان‌ها دسترسی نیست ونسخه ثانی هم از آنها وجود ندارد. با وجود این مهم‌ترین سند مورد استناد مؤلف در اثبات ادعای خود عکسی از سید در لباس فراماسونری است که در صفحه ۳۶۱ جلد اول کتاب «فراموشخانه و فراماسونری در ایران» نیز گراور آن را آورده است که با دقت دراین عکس معلوم می‌شود عکس نبوده بلکه نقاشی است.

هرگاه با وجود خدشه‌های جدی در اسناد ارائه شده، ورود سید جمال‌الدین اسد آبادی به تشکیلات فراماسونری را حتمی ویقینی بدانیم، باز هم نمی‌توان این اقدام سید را دلیلی برهمسویی وی با اهداف استعماری سازمان فراماسونری دانست وهمنوا با دشمنانش انگیزه پیوستن سید به فراماسونری را «جاه‌طلبی»، «مقام خواهی» و «شهرت طلبی» پنداشت یا گفته اسماعیل رائین آنجا که می‌گوید: «سید برای دست یافتن به مقام به هر کاری دست می‌زده…و از عوالم سیاست بی‌اطلاع بوده و آلت دست فراماسونری قرار گرفته و انگیزه‌اش از ورود به تشکیلات فراماسونری ثروت و قدرت بوده است!» را پذیرفت. مستندات تاریخی حکایت از آن دارند که سید اگر رغبتی به ثروت و مقام دنیایی داشت می‌توانست با راهیابی به دربار سلاطین وقت به آمال و آرزوهایش دست یابد و لازم نبود عمر را در تبعید وآوارگی به سرآورد و مورد کینه و دشمنی سران کشورهای ایران، مصر، افغانستان و هند قرار داشته باشد. برای یافتن پاسخ دلیل پیوستن احتمالی سید به فراماسونری به این کلید واژه‌ها می‌توان اشاره کرد.

سید جمال و معمای عضویت در فراماسونری 

 هر انسان منصفی با مطالعه شرح حال سید جمال‌الدین اسدآبادی، به فراست درمی یابد که نه تنها ساحت سید به دور از آلودگی‌های دنیا طلبی است بلکه وی را در سر افکار بلندی بوده که همانا به اتحاد ملل اسلام و بنیانگذاری حکومتی واحد، تحت لوای کلمه توحید راه می‌برده است. اگر وی به مقامات دنیایی مایل بود بارها برایش موقعیت‌های سیاسی مهمی پیش آمد که به جای قبول آن موقعیت‌های مهم مادی با انتقاد از سران دولت‌ها راحت خود را نیزاز دست داده ونفی بلد شد. بنابراین این فرض آقای رائین و دیگران که سید را متهم به عضویت در سازمان فراماسونری به‌دلیل دنیا طلبی دانسته‌اند، غیر واقعی و به دور از منطق حاکم بر سیره وطرز فکر سیدجمال در طول زندگانی‌اش است.

 سید به دلیل حضور در کوران مبارزه با ظلم وجهل و قرارداشتن در جایگاه یکی ازرهبران این مبارزه در میان ملت‌های شرق، نمی‌توانست از مسائل سیاسی جهان بی‌اطلاع باشد، بنابراین این احتمال وجود دارد که سید صرفاً به دلیل آشنایی با نحوه عملکردسازمان فراماسونری و پی‌بردن به دامنه نفوذ این تشکیلات در میان سران کشورهای شرق، وارد فراماسونری شده باشد تا ازرازهای این سازمان مخوف وتودرتو اطلاع یابد.آگاهی‌های تاریخی براین نکته صراحت دارند که سید کسی نبود که مرعوب و مجذوب تشکیلاتی شود وشاهد آن نیز گفته مخالفان و منتقدان سید است که نقل کرده اند: «سید در زمان حضور در لژ مصرعلیه انگلستان و سیاست‌های این کشور سخنرانی تحریک‌ کننده‌ای ایراد کرد که همین موضوع سبب اخراج وی از تشکیلات فراماسونری شد.»

 سید جمال کسی نبود که برای کسب پول و ثروت دست به کاری منافی با شرافت انسانی بزند. شاهد ما زندگی و سلوک وی به نقل از منابع متعدد است.سید در آخرین روزهای عمرش برای فردی نقل می‌کند:«من از مال دنیا یک صندوق کتاب و دو دست لباس دارم و از داشتن دو دست لباس ناراضی هستم و آن را اسراف می‌دانم»

 برخی ازمخالفان سید برای فروکاستن کارهای بزرگ وی، او را متهم می‌کنند به اینکه همه اقدام‌هایش از جمله عضویت در تشکیلات فراماسونری برای انتقام کشی از سران کشورهای شرق بوده است.این ادعا به قدری سست است که حتی با تورق کتب تاریخی و مرور سرفصل‌های زندگی سید جمال رنگ می‌بازد. در این مورد می‌توان به نامه‌های سید به میرزای شیرازی و سایر علمای نجف و ایران مراجعه کرد تا مشخص شود انگیزه سید از مبارزه چه بوده است. در این نامه‌ها بخوبی نشان داده می‌شود که وی خواهان مجد وشوکت دولت‌های اسلامی در پرتواتحاد، قوام دولت‌ها با اجرای عدالت اجتماعی وعزت مسلمانان در سایه استقلال اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشورهای جهان اسلام بوده است.

سید جمال ابتدا درمصر با تشکیلات فراماسونری آشنا می‌شود و به گفته قائلان به فرض عضویت دراین تشکیلات آنجا وارد این تشکیلات شده و پس از چندی به دلیل سخنرانی علیه سیاست‌های استعماری انگلیس از آن لژ اخراج می‌شود. اسماعیل رائین در ادامه مدعی می‌شود، سید به دنبال اخراج از این لژ به لژهای دیگر رفته و از ۹ لژدیگر نام می‌برد. در اینجا این سؤال پیش می‌آید که آیا تشکیلات فراماسونری که سازمانی منسجم و دارای یک خط فکری واحد بوده چگونه اجازه داده است کسی را که از یک لژ اخراج شده در سایرلژها به عضویت درآید!؟

آیا سازمان فراماسونری در هر کشوری مستقل بوده وبا شیوه و سیاستی مستقل ازمرکزیت اداره می‌شده است؟ در این صورت این سازمان چگونه می‌توانسته اهداف خود را محقق کند؟ چرا که استقلال هر شعبه مغایر با انسجام سازمانی بوده وتشکیلات را تضعیف و از موقعیت ونفوذ آن می‌کاهد. حال آنکه  همه مدارکی که تاکنون از این سازمان افشا شده بیانگر آن است که تشکیلات فراماسونری دارای انسجام سازمانی و لژهای آن تحت رهبری و هدایت واحد است. حال آنکه نویسنده کتاب «فراموشخانه وفراماسونری در ایران» در یک اشتباه تاریخی، حزب وطنی مصر را یکی از لژهای فراماسونری مصر دانسته است. این حزب با مشی میانه روانه برای مبارزه با استعمار و استبداد شکل گرفت ودر برخی منابع با لژ فراماسونری در مصر اشتباه گرفته شده است. برای آگاهی بیشتر در این مورد خوانندگان را به مطالعه تاریخ مبارزات مصرارجاع می‌دهیم. حال با توجه به این نکات ببینیم با فرض ورود سید در جمعیت فراماسونری دلایل آن چه بوده است. برای پاسخ به این پرسش به این مورد می‌توان اشاره کرد:

– سید به دلیل مبارزه با استعمار انگلیس که آن زمان درهمه کشورهای اسلامی سلطه و نفوذ داشته است، نیازمند شناخت ماهیت سیاست‌های استعماری انگلستان بوده تا بتواند با آگاهی کامل وارد عرصه مبارزه با آن شود.از این‌ رو به‌ طور موقت وبا حفظ مواضع وارد تشکیلات فراماسونری شده و پس از مدت کوتاهی بیرون آمده است.

– شبکه مخفی فراماسونری الگویی برای کار تشکیلاتی بوده است که برای مبارزه با استعمار و استبداد به کار می‌آمده است. سید وارد این تشکیلات شده تا خم وچم کار تشکیلاتی را بیاموزد و در راه مبارزه با استعمارگران و مستبدان به کار گیرد.

درهرحال طرزتفکر و زندگی سید جمال‌الدین اسدآبادی نشان می‌دهد که وی فردی نبوده است که تحت تأثیرفرد یا تشکیلاتی قرار گیرد. او از ابتدای جوانی دارای تفکری مستقل بود که محرک اقدام های بعدی وتکاپوی بسیار به همراه طرح ایده‌های فراملی ایشان بوده است. اینکه وی ناآگاهانه وارد تشکیلاتی همچون فراماسونی شود و در جهت منافع استعمارگران قدم بردارد بسیار دور از واقعیت است. چراکه تمام عمر سید صرف مبارزه با سیاست‌های استعمارگرانه انگلیس و انتقاد از استبداد حاکمان وقت شده است.


منبع: برترینها

آیا شرکت در سمینار و کنفرانس ها برای شبکه سازی مفید است؟

آیا این فرصت شبکه‌سازی ارزشمند است یا تلف کننده وقت؟


Networking Opportunity

همیشه فرصت شرکت در سمینارها وجود خواهد داشت اما اینکه سمینار مورد نظر برای شما مفید است یا نه میتوان مهم باشد! چگونه باید این موضوع را بفهمیم؟

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ رفتن یا نرفتن؟ این پرسشی است که باید در زمان تصمیم‌گیری برای حضور در یک رویداد شبکه‌سازی از خودتان بپرسید؟ آیا شرکت کردن در این رویداد درواقع یک فرصت است یا تنها به هدر دادن وقت و انرژی است؟ در ادامه ۴ پرسش اساسی را برای شما مطرح کرده‌ام که با پاسخ دادن به آن‌ها می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا یک رویداد شبکه‌سازی برای شما فرصتی مناسب برای رشد و ترقی است یا خیر؟

۱٫ آیا افرادی که در قرار است در آنجا ببینید دوست دارید؟

چه کسی در این رویداد شرکت می‌کند؟ به‌صورت آنلاین به لیست افراد شاخص شرکت‌کننده دسترسی پیدا کنید و آن‌ها را چک کنید. اگر این اطلاعات به‌صورت آنلاین در دسترس شما قرار ندارند، با یک تماس تلفنی از ترتیب‌دهنده این رویداد اطلاعات درخواست شده را دریافت کنید. آیا در این لیست افراد یا شرکت‌های شاخصی را می‌بینید؟ شبکه‌سازی اصولا فرصتی برای ملاقات کردن افراد جدید است. اگر در این رویدادها با افرادی که به آن‌ها علاقه‌مند هستید روبرو نمی‌شوید، شاید بهتر باشد این فرصت را نادیده بگیرید.

۲٫ آیا زمانی مشخص در این رویداد (کنفرانس، سمینار و …) برای شبکه‌سازی اختصاص داده‌شده است؟

همواره سعی کنید نسبت به رویدادهایی که در آن‌ها اشاره‌ای به‌صرف غذا شده یا تعداد نفراتی که در آن‌ها شرکت می‌کنند زیاد است، توجه خاصی داشته باشید. شبکه‌سازی همیشه باید به صورتی باشد که افراد به‌صورت تک‌به‌تک فرصت دیدار با یکدیگر را داشته باشند. شما درجایی که همه باید به سخنان یک سخنران اصلی یا مجموعه‌ای از سخنرانان گوش دهند، فرصت آن‌چنانی برای شبکه‌سازی به دست نمی‌آورید. همواره در این جلسات باید فرصتی مشخص و معین برای تبادل اطلاعات و آشنایی با دیگر افراد حاضر در جلسه از قبل تعیین‌شده باشد.

اگر در برنامه این رویداد چنین فرصتی پیش‌بینی‌نشده است و شما همچنان علاقه‌مند به شرکت در آن هستید، باید خودتان زمانی را به آن اختصاص دهید. زودتر از زمان تعیین‌شده به جلسه وارد شوید، پیش از شروع شدن جلسه به‌صورت رسمی فرصتی است تا بهتر بتوانید در هنگام صرف صبحانه یا در زمان ثبت‌نام برای ورود به فضای اصلی افراد بی‌شماری را ملاقات کنید. همچنین بعد از پایان برنامه هم فرصتی برای دیدار با افراد مختلف می‌توانید پیدا کنید. از فرد موردنظر مثلا درخواست کنید که آیا فرصتی برای یک نوشیدنی کوتاه در اختیار دارد تا بیشتر با یکدیگر صحبت کنید.

۳٫ آیا حالت عصبی یا ناراحت دارید؟

اگر احساس خوبی از شرکت کردن در رویدادی این‌چنینی دارید، پس احتمال زیادی وجود دارد که در این نوبت هم با افرادی آشنا شوید که پیش‌ازاین و در فرصت‌های دیگر مشغول شبکه‌سازی با آن‌ها بوده اید. برای توسعه فرصت‌های این‌چنینی برای خودتان، رویدادهایی را در نظر داشته باشید که در آن‌ها امکان ملاقات با افرادی دارای سابقه و تجربه متفاوتی از شما وجود داشته باشد. این روش به شما این فرصت را می‌دهد تا در جمع متفاوتی از افراد واردشده و درواقع به چشم بیایید. متفاوت بودن موجب می‌شود تا دیگران بهتر و آسان‌تر شمارا به یاد بیاورند و ارزشی ویژه برای شما قائل باشند.

به‌عنوان مثال، فرض کنید که شما به‌عنوان یک وکیل در یک اتاق مملو مشاوران مدیریت و استراتژیست قرار دارید. آموزش‌هایی که شما در رابطه با پیش‌بینی موقعیت و مقابله با استدلال حریف دریافت کرده اید، مهارتی است که می‌تواند به استراتژیست ها کمک کند تا همواره یک‌قدم جلوتر از رقیب خود قرار داشته باشند. یا فرض کنید شما یک فرد جوان با یک تخصص قابل‌توجه هستید که در یک رویداد متمرکز بر توسعه مهارت‌های رهبری افراد حرفه‌ای و البته باتجربه شرکت کرده اید. باید چه‌کار کنید؟ باید از این فرصت برای ملاقات با افرادی باقدرت و تاثیر بیشتر استفاده کنید، از محدود امن خود خارج شوید و خود را در برابر فرصت‌های جدید قرار دهید.

۴٫ آیا آمادگی بیان خواسته خود به دیگران رادارید؟

می‌دانید از شغل حرفه‌ای خودتان چه انتظاری دارید؟ آیا با قدم بعدی که در این راه وجود دارد، آشنایی دارید؟ برای هدر نرفتن وقت شما در جلسات و رویدادهای این‌چنینی در وهله اول باید از آمادگی لازم برای بیان خواسته خود برخوردار باشید.

این مورد را با درخواست یک شغل و یا درخواست استخدام اشتباه نگیرید. این فرصتی است تا با استفاده از آن اهداف خودتان را دیگران به اشتراک بگذارید، اینکه بعدازاین می‌خواهید چه‌کار کنید و اینکه در یک سازمان مثلا به دنبال دریافت چه ارزش‌هایی هستید. اگر ندانید در شغل و حرفه خود می‌خواهید به چه چیزی دست پیدا کنید، مطمئنا قادر به انتقال آن‌هم به دیگران نیستید و طبیعتا اگر قادر به بیان خواسته خود نباشید، آن‌ها هم هیچ کمکی نمی‌توانند به شما بکنند. اشتراک‌گذاری خواسته‌های خودتان با دیگران، همانند یک گلوله جادویی برای تامین و محفوظ داشتن فرصت‌های بعدی شما نیست، اما می‌تواند سرعت رسیدن شما به خواسته خودتان را بیشتر کند. وقتی دیگران به خوبی بدانند که شما چه می‌خواهید، زمانی که با یک فرصت مناسب روبرو می‌شوند، مطمئنا شمارا به یاد می‌آورند.

پس دفعه بعدی که با یک فرصت مناسب برای شبکه‌سازی روبرو شدید، حتما و حتما این پرسش‌ها را از خودتان بپرسید. همه فرصت‌ها و رویدادهای شبکه‌سازی سازنده و کمک‌کننده نیستند. باید پیش از شرکت کردن در آن‌ها ببینید آیا اصلا ارزش زمان شمارا دارند یا خیر. حتما اطلاعات لازم برای ارزیابی این رویداد را کسب کنید، از فرصت پیش‌آمده برای خارج شدن از محیط امن خود استفاده کنید و فرصت‌های خود را گسترش دهید.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:

تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف

اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا

‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›

برچسب ها : آی بازاریابی

سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا

سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا

راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی


به آسانی لاغر شوید
رژیم لاغری سریع

تور آنتالیا نوروز ۹۶
تور آنتالیا


هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو

سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما

کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی

نیازمندی های آنلاین
درج آگهی رایگان

الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی

خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما

خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا

ارسال نظر


منبع: آلامتو