چنگ و دندان ترامپ به کیم جونگ اون / اعزام ناوگان جنگی آمریکا به سواحل کره شمالی

کره شمالی در هفته ها و ماه های گذشته با پرتاب آزمایشی دهها موشک بالستیک دوربرد و میان برد به سمت دریای ژاپن ، متحدان آمریکا را در منطقه نگران کرده است.

یک گروه از رزمناوهای آمریکایی موسوم به ناوگان سوم دریایی با لغو برنامه حضور خود به سمت سواحل استرالیا با دستور جدید مقر فرماندهی نیروهای آمریکا در منطقه آسیا – اقیانوسیه، به سمت سواحل کره شمالی رهسپار شدند.

به گزارش عصر ایران به نقل از تارنمای خبری نیروی دریایی آمریکا، ناوگان سوم دریایی آمریکا که از سنگاپور عازم سواحل استرالیا بود با دستور جدید فرماندهی، به سمت سواحل کره شمالی حرکت کرده است.

در این ناوگان ، ناو هواپیمابر “یو اس اس کارل وینسون ” و چند رزمناو دیگر مجهز به موشک های کروز حضور دارند.

حرکت این ناوگان به سمت سواحل کره در شرایطی که کمتر از ۳ روز پیش ناوگان آمریکا در دریای مدیترانه به دستور ترامپ با شلیک ۵۹ موشک کروز “تاماهاوک” به سمت یک پایگاه نظامی در سوریه، جهان را غافلگیر کرده است، به نگرانی ها از احتمال افزایش تنش در شبه جزیره کره و یک برخورد نظامی احتمالی در این منطقه دامن زده است.

چنگ و دندان ترامپ به کیم جونگ اون؛ اعزام ناوگان جنگی آمریکا به سواحل کره شمالی

مقامات دولت ایالات متحده آمریکا در روزها و هفته های گذشته در واکنش به انجام آزمایش های موشکی کره شمالی، از پایان یافتن صبر استراتژیک آمریکا در قبال این کشور و نیز وجود داشتن همه گزینه ها روی میز سخن گفته اند.

همچنین دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا هفته گذشته در اظهار نظری در آستانه دیدار با همتای چینی خود گفته بود اگر دولت پکن برای حل و فصل بحران شبه جزیره کره با  آمریکا همکاری نکند، واشنگتن قادر است این بحران را به تنهایی حل کند.

دو مقام نظامی آمریکا در گفت و گو با وب سایت ” ناوی تایمز” گفته اند اعزام ناوگان سوم آمریکا به سمت سواحل کره ، پیامی مستقیم به دولت کره شمالی و متحدان واشنگتن در شبه جزیره کره محسوب می شود.

به نوشته ناوی تایمز حضور ناوگان جدید آمریکا در سواحل کره به قابلیت های نظامی آمریکا در این منطقه خواهد افزود؛ قابلیت هایی چون نبرد هوایی، جنگ الکترونیک و نیز افزوده شدن بیش از ۳۰۰ موشک کروز هدایت شونده که می توانند در مواقع لازم از متحدان آمریکا در برابر اقدامات تحریک آمیز کره شمالی دفاع کنند. همچنین ناوگان جنگی آمریکا حامل بیشترین میزان هواپیماهای جنگی بر روی عرشه ناو هواپیمابر کارل وینسون است.

کره شمالی در هفته ها و ماه های گذشته با پرتاب آزمایشی دهها موشک بالستیک دوربرد و میان برد به سمت دریای ژاپن ، متحدان آمریکا را در منطقه نگران کرده است. دولت پیونگ یانگ هشدار داده اقدامات نظامی آمریکا و متحدانش در منطقه، می تواند به آغاز یک جنگ ویرانگر حتی در ابعاد اتمی بینجامد.

مقامات کره شمالی بارها ایالات متحده آمریکا و متحدانش از جمله کره جنوبی و ژاپن را به نابودی در اثر شروع یک “جنگ مقدس” علیه امپریالیسم آمریکا در منطقه تهدید کرده اند.


منبع: عصرایران

جزئیات پرداخت وام به زلزله‌زدگان خراسان رضوی

معاون بنیاد مسکن گفت: ۲۰ میلیون تومان وام با کارمزد ۵ درصد و هم‌چنین با توجه به میزان خسارت وارده تا ۷ میلیون تومان کمک بلاعوض برای بازسازی خانه‌های زلزله‌زدگان خراسان رضوی پرداخت می‌شود.

عزیزالله مهدیان در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: ساکنان خانه‌هایی که در زلزله خراسان رضوی کاملا تخریب شده‌اند هم‌اکنون در چادر زندگی می‌کنند. تلاش این است که ابتدا نوسازی این خانه‌ها را شروع کنیم و انشاءالله تا پایان مهرماه سال جاری این خانه‌ها را کاملا نوسازی خواهیم کرد.

وام در نظر گرفته شده برای این واحدها ۲۰ میلیون تومان با کارمزد ۵ درصد است. هم‌چنین برای خانواده‌هایی که خانه‌هایشان تخریب شده ولی به طور کامل نریخته ۵ میلیون تومان کمک بلاعوض پرداخت می‌کنیم. کسانی هم که لوازم منزلشان زیر آوار رفته ۲ میلیون تومان اضافه دریافت می‌کنند.

وی افزود: به صاحبان خانه‌هایی که آسیب جزئی دیده‌اند توصیه می‌کنیم آنها هم برای نوسازی به تدریج از این موقعیت استفاده کنند ولی اولویت اول نیستند. می‌توانند در پروسه زمانی طولانی‌تر طی دو سال با استفاده از تسهیلات، خانه‌های خود را بازسازی کنند. برای واحدهای تعمیری فعلا تسهیلاتی نداریم؛ زیرا دولت باید آن را مصوب کند  که در آن صورت برای این واحدها هم تسهیلات تعمیری تا سقف ۱۰ میلیون تومان به اضافه ۲ میلیون تومان کمک بلاعوض پرداخت می‌کنیم.

معاون بازسازی و مسکن روستایی بنیاد مسکن گفت: حدود ۱۰۰۰ خانه دچار تخریب صد در صد شده ولی منازلی هم که تخریب‌های جزئی دیده‌اند قابل مرمت نیستند؛ زیرا اغلب خانه‌ها خشت و گلی هستند که به خودی خود خطرناک هستند و در شرایط فعلی قابل بازسازی نیستند. به همین دلیل همه خانه‌ها که دچار خسارت از ۱۰ تا ۱۰۰ درصد شده‌أاند باید تخریب و نوسازی شوند.

مهدیان، اولویت پرداخت تسهیلات ۲۰ میلیون تومان و کمک بلاعوض ۵ و ۷ میلیون تومان را برای حدود ۱۰۰۰ خانه‌ای دانست که دچار تخریب صد در صد شده‌اند.

به گفته وی زلزله خراسان رضوی در منطقه‌ای تقریبا محروم و روستاهایی که به خاطر مشکلات اقتصادی از تسهیلات مسکن روستایی کمتر استفاده کرده‌اند اتفاق افتاد. خوشبختانه تلفات چندانی نداشت ولی خسارت در بخش مسکن بوده است.

معاون بازسازی و مسکن روستایی بنیاد مسکن تصریح کرد: در این زلزله خانه‌های فرسوده‌ای وجود داشته که ممکن است تخریب نشده باشند ولی به دلیل فرسودگی قابل مرمت نیستند و باید حتما تخریب و نوسازی شوند؛ زیرا خانه‌ها آن‌قدر فرسوده هستند که با یک تکان کوچک دیگر ممکن است به کلی فرو بریزند.


منبع: عصرایران

مصباحی مقدم: وعده چند برابر کردن یارانه، احمقانه است

عصر ایران؛ یوسف ناصری- قانون هدفمند شدن یارانه ها از آذر سال ۱۳۸۹ و در دولت دوم محمود احمدی نژاد، به اجرا درآمد. در قانون مقرر شده بود قیمت اقلام یارانه ای از قبیل بنزین، گازوئیل، برق و گاز، به تدریج حذف شود و قیمت این اقلام به قیمت واقعی برسد و در واقع به قیمت های جهانی نزدیک شود.

اما یارانه سرانه ۴۵ هزار تومانی و یارانه نقدی دادن به همه خانوارها، موجب کسری بودجه دولت شد. اگر چه حتی احمدی نژاد در زمانی که رئیس جمهور بود وعده چند برابر کردن یارانه نقدی را مطرح کرد.

در سال ۱۳۹۲ و مدتی بعد از این که دولت روحانی تشکیل شده بود، محمود احمدی نژاد با تغییر رویکرد در جلسات مجمع تشخیص مصلحت به ریاست هاشمی رفسنجانی شرکت کرد و در یکی از همان جلسات اولیه بحث هدفمند شدن یارانه ها و اقتصاد مقاومتی و با حضور طیب نیا(وزیر اقتصاد) مطرح شده بود و آنچنان که سایت «مشرق» در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۹۲ خبر آن را منتشر کرد، احمدی نژاد از رئیس مجمع وقت گرفت و برای جبران کسری بودجه یارانه نقدی گفت: «با ما به التفاوت ارز آزاد و دولتی ۴۰۰ هزار بشکه نفت که سالانه حدود
۶۰ هزار میلیارد تومان می شود می توان تمامی مبلغ یارانه  را تامین  و
مازاد آن را در بخش های تولیدی مصرف کرد».

غلامرضا مصباحی مقدم: دولت احمدی نژاد تیر خلاص به هدفمند شدن یارانه ها شلیک کرد/وعده چند برابر کردن یارانه، احمقانه است

بعد از این که احمدی نژاد در یک گفت و گوی تلویزیونی موضوع ۵ برابر کردن یارانه نقدی را مطرح کرد، حجت الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم(رئیس کمیسیون برنامه و بودجه) در دی ماه ۱۳۹۱ و در برنامه تلویزیونی «نگاه یک» گفت:

«دولت در حالی وعده ۲۵۰ هزار تومان شدن یارانه ها برای هر فرد را می دهد که منبع تامین این مبلغ را آزاد سازی قیمت ها بر اساس نرخ جدید ارز عنوان کرده است».

به هر رو، مطابق اطلاعاتی که جسته و گریخته منتشر می شود سالیانه چندین هزار میلیارد تومان از یارانه نقدی پرداختی به خانوارها با روشی غیر قانونی از منبعی به غیر از افزایش قیمت ها و آزاد سازی قیمت ها تامین می شود. اما باز در روزهای پایانی اسفند ۱۳۹۵ برخی افراد که برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی کرده اند موضوع افزایش دادن چند برابری یارانه نقدی را مطرح می کنند.

عصر ایران در گفت و گو با مصباحی مقدم استاد دانشگاه، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده سابق مجلس که در حوزه اقتصاد، تحصیلات دانشگاهی هم دارد موضوعات مرتبط با یارانه نقدی و وعده انتخاباتی چند برابر کردن  یارانه نقدی را کند و کاو کرد. این گفت و گو را می خوانید.

***

*در دوره های هفتم، هشتم و نهم شما نماینده مجلس بودید. در زمانی که لایحه ای که دولت به مجلس در مورد هدفمندی یارانه ها تقدیم شد دقیقا هدف چه هدف چه بود و آیا قرار بود که در مدت پنج سال ها قیمت ها آزاد شود و بعد از آن یارانه نقدی داده نشود؟

-بله. یعنی به این شکل که ظرف پنج سال قیمت حامل های انرژی حداقل به ۹۵ درصد قیمت فوب(عمده فروشی) خلیج فارس برسد و قیمت گاز به ۶۵ درصد قیمت گاز صادراتی برسد. تصویب شد درآمدی که به دست می آید صرف سه بازتوزیع شود.

قرار بود حداکثر ۵۰ درصد بین خانوارهای نیازمند بازتوزیع شود که البته بعدا تغییر کرد و کلمه نیازمند برداشته شد ولی به تناسب درآمدها. یعنی به عبارت دیگر خانواده ای که درآمد بیشتر دارد، از یارانه کمتر برخوردار شود و خانواده ای که درآمد کمتر دارد سهم بیشتری از یارانه ها به او اختصاص پیدا کند.

دوم این که ۳۰ درصد از درآمد حاصل به بخش تولید داده شود و با هدف اصلاح ساختار تولید. یعنی استفاده از فناوری های پیشرفته که اتکا به انرژی کمتری دارد.

همچنین تصویب شد ۲۰ درصد هم به دولت اختصاص پیدا کند برای جبران کاستی هایی که از این طریق برای منابع مالی بودجه دولت پدید می آید. قرار بود این هدفمند شدن یارانه ها پنج ساله اجرا شود و در پایان این دوره پنج ساله با برقراری نظام جامع تامین اجتماعی، کلا یارانه ها قطع شود.

*دولت در سال ۱۳۸۹ رقمی ۵ هزار میلیارد تومانی از بانک مرکزی قرض گرفت و استقراض کرد تا پیشاپیش یارانه نقدی را در حساب خانوارها برود و بعد آزادسازی قیمت انجام شود که در مردم اطمینان در یارانه دادن به وجود بیاید و با این طرح همراه شوند. چرا در آن چند سالی هم که در مجلس حضور داشتید این استقراض دولت به بانک مرکزی برگردانده نشد؟

-این استقراض در سال ۱۳۸۹ رخ نداد بلکه قرار شد یک تنخواه برای انجام این کار از خزانه به دولت داده شود و آن تنخواه را مورد استفاده قرار بدهد.

پس استقراض بابت تامین منابع اولیه و پیش پرداخت نبود بلکه در قانون گنجانده شده بود که تنخواهی از خزانه بابت این مساله داده شود بدون استقراض از بانک مرکزی. اما دولت رقمی را که به خانواده ها پرداخت کرد، بسیار بیشتر از آن مبلغی بود که از طریق افزایش قیمت ها در طی سال به دست می آمد.

آنچه در طی سال با افزایش قیمت به دست می آمد ۲۸ هزار میلیارد تومان بود ولی یارانه پرداختی ۴۲ هزار میلیارد تومان. در ابتدا دولت ۵ هزار میلیارد تومان استقراض کرد که تا پایان سال ۱۳۸۹ این مبلغ تسویه شود. البته تسویه نشد و دو تا ۲ هزار میلیارد تومان دیگر هم بعدا استقراض کرد از بانک مرکزی.

بخشی از این ۹ هزار میلیارد تومان تا پایان سال از درآمدها، تسویه شد ولی بخش مهمتری از آن، باقی ماند. این ربطی به مصوبه مجلس نداشت بلکه حاصل انحراف در عملکرد دولت برای پرداخت یارانه ها به خانوارها بود. البته از این یارانه ها، چیزی به بخش تولید داده نشد.

نتیجه هم این شد که بخش تولید، دچار رکود شد. ضریب فزایندگی پول پر قدرت در آن زمان نرخش ۵ بود. آن ۹ هزار میلیارد تومان استقراض ضربدر ۵ که ضریب فزایندگی پول پر قدرت بود ۴۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی را رشد داد و تورم را به وجود آورد.

*مشخص هست این ۴۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی ناشی از استقراض چقدر تورم ایجاد کرده است؟

-این نیازمند یک محاسبه ریاضی دارد. حتما کسانی این کار را انجام داده اند ولی من اطلاع خاص از این مساله ندارم. اما تصور می شد که این مقدار نقدینگی که رشد پید کرده است باید مثلا ۸ درصد یا ۱۰ درصد، نرخ تورم  را برده باشد ولی مقدار دقیق و درست آن نیازمند محاسبات ریاضی مربوط به ضرایب فزایندگی پول است.

*چگونه می شد یا می شود سازوکاری را تعبیه کرد که فقط ۵ سال یارانه داده شود و بعد از آن یارانه نقدی داده نشود؟

-فقط شناسایی خانواده های نیازمند تحت پوشش قرار گرفتن و برقراری نظام جامع تامین اجتماعی. مقصود از نظام جامع تامین اجتماعی این است که همه خانوارهای نیازمند به کمک، شناسایی شوند، تحت پوشش حمایت قرار بگیرند و توانمند سازی آنها در دستور کار قرار بگیرد. کمیته امداد الان این روش را دنبال می کند.

همچنین بیماران خاص و صعب العلاج تحت پوشش کمک های خاص از ناحیه دولت قرار بگیرند و مقاوم سازی مسکن روستایی در دستور کار قرار بگیرد. در نهایت این که هر آنچه که مفهوم نظام جامع تامین اجتماعی اقتضا می کند محقق شود. در این صورت می تواند یارانه نقدی به کلی قطع شود. یعنی همه یارانه ها در قالب همین نظام جامع تامین اجتماعی برود.

*وقتی خانواده ها و مخصوصا خانواده هایی که جزو اقشار کم درآمد و دهک های پایین تر درآمدی هستند توانمند شوند نیاز دارند برای پرداخت مثلا قیمت بالاتر بنزین یا برق، دست نیاز به سمت دولت دراز کنند. چرا دولت برنامه منسجمی برای این موضوع نداشت که توانمند سازی در همان سال های اول اجرای قانون هدفمند شدن یارانه ها یعنی از سال ۱۳۸۹ به بعد اجرا شود و خانوارها عزت نفس و شخصیت خودشان را بتوانند حفظ کنند؟

-اصولا روشی که به کار گرفته شد بستر را برای یک رفتار و اقدام عقلایی، از بین برد. دیگر این امکان برای دولت نبود که بخواهد هم یک یارانه حدود ۲ برابری به نسبت به درآمد ناشی از اصلاح قیمت ها بپردازد و هم بخواهد به توانمند سازی خانواده ها اقدام کند.

به عبارت دیگر، همان تیر اولی که زده شد تیر خلاص برای اهداف این پروژه بود. ظاهرا اراده دولت آقای احمدی نژاد هم این نبود و دولت آقای روحانی هم خیلی روشن نیست. اراده دولت آقای احمدی نژاد این نبود که مساله را به صورت اساسی و بنیادی حل کند بلکه اراده اش این بود که همچنان پول نقد به خانواده ها بدهد و البته به خانوارهای ایرانی یارانه  بدهد و نه فقط خانواده های نیازمند. مبلغ یارانه هم به جای ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان سرانه ماهیانه، به ۲۵۰ هزار تومان سرانه ماهانه تبدیل کند.

پس می شود گفت دولت آقای احمدی نژاد، در پی جذب و جلب نظر مردم برای حمایت از ماندگاری خودش بود با روش هایی که دنبال می کرد و نه یک اقدام معقول و یک اقدام اساسی و اقدامی که ریشه مشکل را بخشکاند و این مشکل را حل کند.

*آقای مصباحی مقدم شما عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هستید. بعد از خاتمه دولت آقای احمدی نژاد در سال ۱۳۹۲، در یکی از جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام بحث کمبود بودجه یارانه نقدی شده بود. آقای احمدی نژاد گفته بود دلار با قیمت آزاد فروخته شود و ۶۰ هزار میلیارد تومان درآمد حاصل می شود و هم کسری یارانه خانوارها تامین شود و هم به بخش تولید یارانه داده شود. یعنی به نوعی این نگاه وجود داشته است که از راه های دیگری به غیر از افزایشقیمت حامل های انرژیف پول یارانه تامین شود. چرا این نوع نگاه وجود داشته است؟

-چنین سخنی در مجمع تشخیص مصلحت نظام اصلا مطرح نبوده است.

*من یادم هست که خبر آن منتشر شد و روش پیشنهادی آقای احمدی نژاد برای کسری بودجه یارانه نقدی این بوده است.

-من یادم هست که چنین چیزی مطرح نشده است. چون بنا نبود از غیر از منبع اصلاح قیمت ها، این یارانه تامین شود.

*بعد از دولت آقای احمدی نژاد، در یک جلسه مجمع که ایشان در آن شرکت کرده بود این پیشنهاد را مطرح کرده بود و گفته او را در رسانه ها نقل کردند.

-تا جایی که من بودم چنین سخنی را نشنیدم. من در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام، تقریبا به طور منظم شرکت کرده ام.

*ولی شما خودتان هم گفته بودید دولت دنبال این است که از طریق افزایش قیمت ارز مبالغی را تامین کند.

-بنده چنین چیزی نگفته ام.

*الان که پنج سال از اجرای قانون هدفمند شدن یارانه ها گذشته است در نهایت تاکید بر این که میزان یارانه نقدی افزایش پیدا کند اقدام مثبتی است؟

-این یک سخن احمقانه است.

*راهی می شود پیدا کرد که جامعه شیفته این نوع وعده ها نشود؟

-راهش این است که کسانی برای مردم توضیح بدهند و بگویند چنین پولی وجود ندارد و چنین مبلغی وجود ندارد که بخواهند به مردم یارانه اضافی بدهند. اگر کسی چنین کاری را انجام بدهد وعده ای فریبنده و در عین حال بدون پایه و اساس است و منابعی برای این کار وجود  ندارد.

همچنین این کار به زیان اقتصاد ملی است. آثار روانی بدی دارد. آثار واقعی بدی دارد. آثار اجتماعی بدی دارد. من تعبیرم این است که این کار، احمقانه است.


منبع: عصرایران

بازداشت کسی که می گفت خداست/ انتقال به تیمارستان

چندی قبل دادستان پاکدشت از دستگیری فردی خبرداد که ادعای خدایی در روی زمین می‌کرد و مدعی شده است که در شمایل حضرت موسی (ع) آمده است.

به گزارش میزان، طبق گزارش‌های واصله به دادستانی پاکدشت اعلام شد که این فرد با برگزاری کلاس‌های آموزشی که با اعتقاد انحرافی همراه است، در سطح این شهرستان اقدام می‌کند. این موضوع بلافاصله در دستور کار مسئولان قضایی این شهرستان قرار گرفت و نهایتا با رصدهای امنیتی و انتظامی، این فرد که مدعی شده بود در شکل و شمایل حضرت موسی (ع) آمده است، دستگیر شد.

تحقیقات اولیه خیلی زود از ادعاهای این فرد کذاب پرده برداشت و حاکی از آن بود که این فرد وقیحانه مدعی شده خداوند متعال است و در شکل و شمایل حضرت موسی (ع) به زمین آمده.

این فرد ادعا کرد که عذاب سختی در انتظار همه کسانی است که از امر و دستورات من سرپیچی می‌کنند و همه باید از من اطاعت کنند، چنانچه از دستوراتم اطاعت نکنند دچار عذاب سختی خواهند شد.

دادستان پاکدشت  ضمن تشریح آخرین وضعیت این پرونده اظهارکرد: طبق نظریه پزشکی قانونی این فرد دارای یک نوع اختلال روانی نادر است، به طوری که خود را در یک مرحله بالاتر از تقدس می‌داند. این فرد به دلیل وجود مشکل روانی تحویل مرکز روان درمانی امین آباد شد.


منبع: عصرایران

ارزیابی سیاست خارجی روحانی

مدیریت سیاسی منطقه ای روحانی با همه دسیسه چینی های بازیگران و متحدان آن ها قابل تحسین است. نه تنها جایگاه خود را از دست ندادیم بلکه در مذاکرات بین المللی موقعیت بهتری را تثبیت کردیم.

 حسین احمدی – دکترای روابط بین الملل

۱ – پرونده هسته ای که مدت زمان زیادی در شورای امنیت سازمان ملل در جریان بوده پرونده ای سیاسی فنی بود. قدرت های بزرگ به رهبری ایالات متحده، این پرونده را امنیتی مطرح کردند. قطعاً با امنیتی کردن پرونده ای در شورای امنیت عملاً دیگر کشورها نمی توانستند روابط مستحکمی با ایران داشته باشند.

بنابر این برجام یک توافق بین المللی معمولی نبود بلکه تغییر یک استراتژی بود. از ایران هراسی به سمت گسترش روابط خارجی. رقبای منطقه ای ما برجام را سد بزرگی در برابر سیاست انزوای ایران می دانند. بازیگران منطقه ای از برجام آسیب زیادی دیدند چه بسا اسرائیل و عربستان سعودی در فضای امنیتی منطقه ای علیه ایران چشم امیدشان به ترامپ باشد. اما بهانه ای وجود ندارد. پرونده ای در شورای امنیت نیست.
 
۲- مدیریت سیاست خارجی منطقه ای بیشتر آن جا نمود پیدا می کندکه در منطقه ای بحرانی بازیگر محاسبه گر منطقی و عقلانی باشد. کم نبود تحولات ژئوپولتیک در منطقه و همسایگان ایران از کودتای سیاسی در ترکیه تا جنگ های داخلی کشورهای همسایه و اتحاد بازیگران منطقه ای با فرا منطقه ای علیه ایران. پیچیدگی منطقه زمانی بیشتر شد که روسیه عملاً بعد از چند دهه وارد منطقه شد.

مدیریت سیاسی منطقه ای روحانی با همه دسیسه چینی های بازیگران و متحدان آن ها قابل تحسین است. نه تنها جایگاه خود را از دست ندادیم بلکه در مذاکرات بین المللی موقعیت بهتری را تثبیت کردیم.

۳- بعنوان یک مشکل ساختاری در سیاست خارجی با عدم وحدت روبرو هستیم. حوزه سیاست خارجی عرصه تخصصی است هر کسی نمی تواند اظهار نظر کند. تدوین استراتژی کار ویژه وزارت خارجه است و موضع گیری دیگر نهادها کار وزارت خارجه را سخت می کند که باید تعدیل گر چالش ها باشد. این نقطه ضعف است.

۴- بسیار از کشورهای در حال توسعه نظم جهانی کنونی را قبول ندارند برزیل – چین – هند و … بالطبع ما بیشتر از کشورهای مذکور نظم کنونی را مناسب نمی بینیم. ولی تفاوت راهبردی مهمی بین ما و دیگر کشورهای نا راضی است و آن اینکه این کشورها هزینه ای برای مخالفت پرداخت نمی کنند. دولت روحانی در عین حال که نظم جهانی جاری را قبول ندارد، تلاش می کند هزینه کمتری را متحمل شود.

۵- با شروع دولت روحانی در سال ۱۳۹۲ جمهوری اسلامی ایران تحریم سیاسی، اقتصادی بود. حجم مبادلات تجاری با اروپا کاهش یافته بود. کشورهای وارد کننده نفت ایران خاص شرق آسیا در پرداخت پول نفت با سد تحریم روبرو بودند. دولت روحانی تمایل زیادی به گسترش روابط با شرق آسیا دارد و اولویت اول تجاری ایران، هند، چین، کره جنوبی و ژاپن است. اگر روحانی آغاز روابط خارجی را با غرب شروع کرد بستر سازی است که بتواند بدون مانع تراشی غرب با دیگر نقاط جهان روابط داشته باشد.

۶- تخصص گرایی در حوزه سیاست خارجی در موفقیت اهداف تعریف شده حائز اهمیت است. ظریف نظریه پرداز سیاست خارجی نیست ولی در عرصه روابط بین الملل فردی مطرح است.

 اعترافات زلمی خلیل زاد سفیر قبلی آمریکا در عراق و افغانستان در سازمان ملل : در سال ۲۰۰۳ مجموعه ای گفت و گوها با دیپلمات های ایرانی داشتیم تا در مورد آینده عراق با آن ها بحث کنم. ظریف که آن زمان سفیر ایران در سازمان ملل متحد رئیس طرف ایرانی بود. الان با خودم می گویم کاش هشدارهای ظریف را در مورد بی ثباتی ای که عراق را در دوران پس از جنگ غرق خواهد کرد جدی می گرفتم.


منبع: عصرایران

۶ مشکل رایج پوستی در مردان و چگونگی درمان

مشابه با بیماری پای ورزشکار، خارش ژوک روی قسمت های گرم، تاریک و مرطوب بدن مانند کشاله ران ها شکل می گیرد.

پوست بزرگترین اندام بدن
انسان محسوب می شود و به عنوان نخستین سد دفاعی در برابر عوامل خارجی از ما محافظت
می کند. پوست در معرض مواد شیمیایی، عفونت ها، بریدگی ها، خراش ها و نور خورشید
قرار می گیرد که می توانند محرک شکل گیری مشکلات پوستی رایج در مردان باشند.
همانند زنان، مردان نیز با موضوعاتی مانند افزایش سن، تجمع رنگدانه ها در بافت،
حساسیت و آکنه حتی در بزرگسالی سر و کار دارند.

6 مشکل رایج پوستی در مردان و چگونگی درمان

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از “مدیکال دیلی”،
سلامت پوست به واسطه ترکیبی از ژنتیک و انتخاب های سبک زندگی شکل گرفته است و از
این رو، پوست هر مردی نسبت به دیگری متفاوت است. پوست مردان ضخیم‌تر و سخت‌تر از
پوست زنان است و از کلاژن و سبوم (چربی طبیعی پوست) بیشتر به واسطه سطوح بالاتر
هورمون تستوسترون بهره می برند. این تفاوت ها در پوست، مردان را نسبت به مشکلات
پوستی خاص که از سوختگی تیغ تا خارش ژوک را شامل می شود، آسیب پذیر می کند.

مشکل: سوختگی تیغ

بیشتر مردانی که اصلاح صورت
انجام می دهند، سوختگی تیغ را تجربه خواهند کرد که در دنیای پزشکی به نام سودوفولیکولیت
(Pseudofolliculitis) شناخته می شود و می تواند به شکل گیری راش تحریک کننده همراه با
تاول و جوش های عفونی منجر شود. این شرایط پوستی می تواند پس از اصلاح موهای پا،
زیر بغل، یا دیگر مناطق بدن نیز شکل بگیرد.

راه حل: پاکسازی پیش از
اصلاح

روش های مختلفی برای به
حداقل رساندن مواجهه با سوختگی تیغ وجود دارند که از آن جمله می توان به پاکسازی
صورت پیش از اصلاح اشاره کرد. این کار موهایی که در برابر سطح پوست به دام افتاده
اند را از بین می برد و از این رو، حالتی صاف‌تر پیدا می کنند.

مشکل: آفتاب سوختگی

آفتاب سوختگی در مردان نسبت
به زنان شایع‌تر است زیرا آنها احتمال کمتری دارد به طور منظم از محصولات ضد آفتاب
استفاده کنند. مطالعه ای که در سال ۲۰۱۴ در نشریه American
Academy of Dermatology منتشر شد، نشان داد که بیشتر آمریکایی ها به طور مرتب از محصولات
ضد آفتاب برای محافظت از خود در برابر پرتوهای فرابنفش استفاده نمی کنند. حدود ۴۴
درصد از مردان تایید کردند که هرگز از محصولات ضد آفتاب روی صورت خود استفاده نمی
کنند و ۴۲ درصد به این نکته اشاره داشتند که از این محصولات روی دیگر قسمت های در
معرض نور خورشید پوست هرگز استفاده نکرده اند.

این شرایط موجب می شود تا
مردان نسبت به زنان دو برابر احتمال بیشتری داشته باشد به سرطان پوست غیر ملانوم
با توجه به عادات ضعیف مراقبت از پوست مبتلا شوند.

راه حل: استفاده از محصولات
ضد آفتاب

مردان باید در هر روزی که
خارج از خانه سپری می کنند از محصولات ضد آفتاب استفاده کنند. خورشید می تواند در
هر زمانی از سال پرتوهای مضر فرابنفش را منتشر سازد. به عنوان مثال، ۸۰ درصد از
پرتوهای مضر فرابنفش خورشید می توانند حتی در روزهای ابری نیز به پوست انسان نفوذ
کنند.

مشکل: آکنه

تولید هورمون تستوسترون در
مردان به افزایش ترشح چربی در سراسر بدن منجر می شود. سبوم به عنوان یک مرطوب
کننده طبیعی برای پوست عمل می کند، اما شرایط خوب برای رشد باکتری ها را نیز فراهم
می کند. همچنین، پوست مردان در مقایسه با زنان از لایه اپیدرمی ضخیم‌تر برخوردار
است و دارای منافذ بزرگتر است که راحت‌تر با آلودگی پر می شوند و در نتیجه، ظهور
آکنه می تواند یکی از پیامدهای این شرایط باشد.

راه حل: استفاده از پاک
کننده های ملایم

برای به حداقل رساندن آکنه،
استفاده از پاک کننده های ملایم روی پوست صورت و بدن توصیه می شود. این کار موجب از
بین رفتن بقایای اضافی می شود، در شرایطی که پوست را نیز مرطوب نگه می دارد.

مشکل: روزاسه

روزاسه مشکلی رایج در میان
مردان است که می تواند روی چانه، گونه ها، و پیشانی پدیدار شود. با این وجود،
پژوهش های پیشین نشان داده اند که مردان دو برابر احتمال بیشتری دارد بینی بزرگ
شده در شرایطی که به نام رینوفیما (Rhinophyma) یا روزاسه زیرگونه ۳ (Phymatous) شناخته می شود را
تجربه کنند.

یکی از محرک های اولیه
روزاسه قرار گرفتن در معرض خورشید است، زیرا مردان احتمال کمتری دارد از محصولات
محافظت در برابر خورشید استفاده کنند.

راه حل: روتین مراقبت از
پوست

مردان می توانند روزاسه را
از طریق یک روتین مراقبت از پوست مناسب زیر کنترل داشته باشند. این روتین شامل
مرطوب کردن، و استفاده از محصولات ضد آفتاب برای محافظت در برابر خورشید می شود.
افزون بر این، توجه به عادات سبک زندگی می تواند به تشخیص دلایل بروز مشکل کمک
کند. ممکن است برای دور نگه داشتن روزاسه به استفاده از دارو نیز نیاز باشد.

مشکل: پای ورزشکار

در آب و هوای گرم پوشیدن
صندل یا راه رفتن با پاهای برهنه موجب می شود تا پاها هر چه بیشتر با زمین و عوامل
آلوده کننده موجود روی آن در تماس باشند. همچنین به پا داشتن کفش در طولانی مدت می
تواند موجب تعریق شود. پاها به طور ویژه مستعد ابتلا به عفونت های قارچی هستند که
می تواند موجب شکل گیری بیماری پای ورزشکار شود. محیط های گرم، تاریک و مرطوب
مانند داخل کفش مکانی مناسب برای رشد قارچ روی پوست فراهم می کنند.

راه حل: استفاده از ضد قارچ
های بی نیاز از نسخه

مردانی که با بیماری پای
ورزشکار مواجه شده اند می توانند از ضد قارچ هایی که بی نیاز از نسخه پزشک به فروش
می رسند و در قالب کرم، لوسیون، محلول، ژل، اسپری، پماد، یا پودر در دسترس هستند
برای مقابله با این مشکل پوستی استفاده کنند. درمان می تواند یک تا شش هفته طول
بکشد. پیش از پوشیدن دوباره کفش بهتر است ۲۴ ساعت صبر کنید.

مشکل: خارش ژوک

مشابه با بیماری پای
ورزشکار، خارش ژوک روی قسمت های گرم، تاریک و مرطوب بدن مانند کشاله ران ها شکل می
گیرد. قارچ ممکن است عفونت ایجاد کند یا نکند، اما می تواند از فردی به فرد دیگر
سرایت کند. خارش ژوک به طور معمول از پایین پاها به کشاله ران گسترش می یابد.

راه حل: ضد قارچ ها

ضد قارچ ها می توانند به
بهبود خارش ژوک کمک کنند. افزون بر این، مردان می توانند با استفاده از پودرهایی
که رطوبت را از پوست دور نگه می دارند، تعریق را به حداقل برسانند. پیشگیری از
خارش ژوک می تواند به سادگی تمیز و خشک نگه داشتن کشاله ران، قسمت داخلی ران ها و
باسن باشد.


منبع: عصرایران

چرا بی دلیل وزن کم می کنم؟

کاهش وزن یکی از نشانه های شایع پرکاری تیروئید است. اگر پزشک به پرکاری تیروئید مشکوک شود، نشانه های دیگر مانند افزایش گرسنگی یا تپش قلب را نیز مد نظر قرار می دهد.

نوسان وزن در طول سال مساله
ای غیر طبیعی محسوب نمی شود. در همین راستا، کاهش یا افزایش دو یا سه کیلوگرم
موضوعی نگران کننده نیست.

چرا بی دلیل وزن کم می کنم؟

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “رودال ولنس”، اما اگر پنج درصد از وزن بدن خود را در کمتر از
شش ماه از دست داده اید و دلیل مشخصی نیز برای توضیح این کاهش وزن ندارید باید به
پزشک مراجعه کنید تا شرایط دقیق‌تر بررسی شود. کاهش وزن چشمگیر بدون دلیلی روشن
شرایطی عادی نیست. اگر روند کاهش وزن بدون تغییر در رژیم غذایی یا فعالیت های خود
را تجربه می کنید باید توجه ویژه ای به آن داشته باشید.

در شرایطی که نوسان اندک یا
موقتی وزن غیر طبیعی نیست – افزایش وزن در زمان تعطیلات یا کاهش وزن پس از بیماری
– تغییرات چشمگیر در وزن که بدون دلیل مشخص شکل می گیرند می توانند نشانه اولیه از
یک بیماری جدی باشند. در ادامه با برخی از مشکلات سلامت جدی که می توانند در پس
کاهش وزن غیر قابل توضیح قرار داشته باشند بیشتر آشنا می شویم.

مشکلات تیروئید

چرا بی دلیل وزن کم می کنم؟

کاهش وزن یکی از نشانه های
شایع پرکاری تیروئید است. اگر پزشک به پرکاری تیروئید مشکوک شود، نشانه های دیگر
مانند افزایش گرسنگی یا تپش قلب را نیز مد نظر قرار می دهد. مشکلات خواب یا احساس
گرمای بیش از اندازه همیشگی دو نشانه دیگر پرکاری تیروئید هستند.

بیماری های دستگاه گوارش

چرا بی دلیل وزن کم می کنم؟

بیماری سلیاک – یک اختلال
خودایمنی وابسته به گلوتن – می تواند موجب کاهش وزن شود و به طور معمول با نشانه
های دیگر مانند اسهال همراهی می شود. همچنین، مشکلات لوزالمعده که آنزیم هایی برای
کمک به گوارش غذا ترشح می کند، می تواند به کاهش وزن ناگهانی منجر شود. به نشانه
های دیگر مانند معده درد، تغییر رنگ مدفوع، یا تهوع پس از مصرف غذاهای چرب مانند
همبرگر نیز توجه داشته باشید.

دیابت

چرا بی دلیل وزن کم می کنم؟

ابتلا به بیماری دیابت می
تواند یکی از دلایل کاهش وزن سریع باشد. از نشانه های دیگر ابتلا به این بیماری می
توان به تکرر ادرار و احساس تشنگی شدید اشاره کرد. بدن از طریق دفع ادرار گلوکز را
خارج می سازد زیرا توانایی جذب آن را ندارید و این شرایط افزایش تشنگی را به همراه
دارد. ابتلا به دیابت موجب می شود تا بدن از منابع داخلی مانند ماهیچه ها تغذیه
کند که در کاهش وزن ناگهانی موثر است.

افسردگی

چرا بی دلیل وزن کم می کنم؟

کاهش اشتها یکی از عوارض
جانبی شایع افسردگی بالینی است و این یکی از مواردی است که می تواند کاهش وزن
چشمگیر را موجب شود. در بسیاری از موارد فرد حتی متوجه کاهش وزن خود نمی شود زیرا با
افسردگی احاطه شده است. تحریک پذیری، افزایش مصرف الکل، تردید، و مشکلات خواب از
دیگر نشانه های ابتلا به افسردگی محسوب می شوند.

آرتریت روماتوئید

چرا بی دلیل وزن کم می کنم؟

بیماری های التهابی مانند
آرتریت روماتوئید یا برخی انواع عفونت می توانند بر اشتهای فرد تاثیر منفی داشته
باشند و از این رو به کاهش وزن منجر شوند. این بیماری ها می توانند التهاب در روده
را به همراه داشته باشند، که در جذب مواد مغذی اختلال ایجاد کرده و بر همین اساس،
کاهش وزن بیشتر را موجب می شوند.

رژیم غذایی ضعیف

چرا بی دلیل وزن کم می کنم؟

کاهش وزن با خطر بیشتر مرگ
مرتبط است. با افزایش سن انسان، معده آهسته‌تر تخلیه می شود و بر همین اساس، برای
مدتی طولانی‌تر احساس سیری می کنید. همچنین، برخی سیگنال های مغزی که اشتها و سیری
را کنترل می کنند، تضعیف می شوند. تمامی این موارد می توانند به کمتر غذا خوردن
افراد مسن، کاهش وزن، و ناتوانی در جذب مواد مغذی کافی برای پشتیبانی از نیازهای
بدن منجر شوند. بسیاری از داروها نیز می توانند بر اشتهای فرد تاثیرگذار باشند و
از این رو، باید توجه ویژه ای به میزان غذای مصرفی و این که چه مواقعی غذا می
خورید، داشته باشید.

سرطان

چرا بی دلیل وزن کم می کنم؟

برخی از انواع سرطان و
همچنین یک تومور یا زخم در معده یا روده می تواند موجب التهاب یا مشکلات سوء جذب
شود که ممکن است کاهش وزن را به همراه داشته باشد. پزشکان در مواجهه با فردی که از
کاهش وزن غیر قابل توضیح خود شکایت دارد، به طور معمول بررسی شرایط معده و روده ها
را برای آگاهی از وجود تومورها یا التهاب مد نظر قرار می دهند. همچنین، امکان وجود
تومور در مری – لوله ای که گلو را به معده متصل می کند – بررسی می شود که می تواند
عمل بلع را دشوار سازد.


منبع: عصرایران

چرا آراء قالیباف در لیست نهایی جمنا پایین‌تر از زاکانی بود؟

نامه نیوز نوشت: عضو جبهه نیروهای مردمی تاکید دارد: بعضی از جریان ها نقدهایی به آقای قالباف و رویکردهای سیاسی وی دارند والا از لحاظ کارآمدی توانمندی و فکر اقتصادی همه به قالیباف اعتقاد دارند.

محمدعلی پورمختار، عضو جبهه نیروهای مردمی انقلاب اسلامی با اشاره به لیست نهایی تشکل متبوعش و چرایی قرار گرفتن زاکانی در رتبه ای بالاتر از قالیباف، علی رغم رای بالای شهردار تهران در نظرسنجی ها، گفت: هر کدام از این آقایانی که می خواستند کاندیدا شوند خودشان رایزنی هایشان را داشته اند و البته صحبت های که اقایان در جمنا داشته اند نیز در این زمینه که آراء بالا و پایین شود نیز تاثیرگذار بوده است.

وی اظهار داشت: نگاه آقایانی که پنج شنبه یا روزهای قبل تصمیم گیری کرده اند نسبت به افراد متفاوت است و رویکرد سیاسی شان بر دیگر رویکردها و از جمله فعالیت های کارآمد و اثر گذار آنها غلبه دارد.

پورمختار بیان کرد: بعضی از جریان ها نقدهایی به آقای قالباف و رویکردهای سیاسی وی دارند والا از لحاظ کارآمدی توانمندی و فکر اقتصادی همه به قالیباف اعتقاد دارند، دراین زمینه قالیباف حتی بالاتر از آقای رئیسی قرار می گیرد ولی چون اینجا انتخاب هایمان تحت تاثیر نگاه سیاسی است لذا آراء جابجا می شود البته این بیانگرآراء عمومی کشور نیست و این مردم هستند که باید در اقص نقاط کشور تصمیم بگیرند.

وی با بیان اینکه جمنا در نهایت یک کاندیدا معرفی می کند گفت:ما در کنار آقای رئیسی کاندیداهای دیگری نیز خواهیم داشت ولی در نهایت تصمیم گیری مان به اقای رئیسی محدود می شود .

وی ادامه داد:پنج نفری که در حال حاضر انتخاب شده اند ثبت نام خواهند کرد و البته شاید در روزهای اینده و طبق نظرسنجی ها به فرد دیگری اقبال شود و ان فرد انتخاب شود ،مبنای ما از این به بعد رای آوری است و حتی ممکن است رای آقای رئیسی نیز عوض شودو فرد دیگری به جای وی معرفی شود و در واقع همه چیز به نظرسنجی ها در روزهای آینده بستگی دارد.

پورمختار در مورد کاندیداتوری دیگر اصولگرایان و نگرانی اصولگرایان از شکسته شدن رای رئیسی نیز بیان کرد: حضور این افراد در کم شدن سبد رای آقای رئیسی بی تاثیر نیست، قطعا رای توزیع خواهد شد ،همانطور که در جریان رقیب نیز افرادی در کنار آقای روحانی مطرح هستند و این جای نگرانی ندارد.


منبع: عصرایران

روزنامه جمهوری اسلامی: به مجری معروف مغضوب تلویزیون، امتیاز دادند تا به دولت حمله کند

روزنامه جمهوری اسلامی از مجری و طنز پرداز تلویزیون “انتقاد کرد.

این روزنامه نوشت:یک مجری طنزپرداز تلویزیونی که مغضوب واقع شده بود، مدتی است چند برنامه تلویزیونی به او سپرده شده و مورد حمایت شدید رسانه ملی قرار گرفته است. وی در قبال این امتیازات که دریافت کرده، حمله به دولت یازدهم در آستانه انتخابات را در دستور کار برنامه‌های تلویزیونی خود قرار داده و به همین دلیل این روزها مورد ستایش رسانه‌های افراطی قرار گرفته است.


منبع: عصرایران

نژادگراییِ ترامپ از کجا آب می خورد؟

سالنامه شرق – آرون کودنانی، ترجمه محسن ملکی: طبقه روشنفکران آمریکا نتوانسته نژادپرستی نهفته در قلب پروژه سیاسی ترامپ را درک کند. بحث ها همه بر دو پرسش معطوف بوده: آیا کسانی که به ترامپ رأی دادند کارگرانی شریف اند که به ناامنی اقتصادی شان اعتراض می کنند یا آرکی بانکرهایی متخاصم و پرخاشجو؟ آیا افرادی که او در دوران انتقال قدرت انتصاب کرده، متعصبانی نفرت انگیزند یا محافظه کاران جریان غالب؟

آنچه این دو پرسش را تحت الشعاع قرار می دهد این است که برتر دانستن سفیدها یک نظام سیاسی و اجتماعی است، نه صرفا چیزی از مقوله نگرش های فردی. این نظام نه به وسیله متعصبانی که در میخانه ها وقت می گذرانند که به وسیله میلیون ها عمل روزانه و همدستی افراد معمولی حفظ می شود – به همان اندازه در نیویورک و سانفرانسیسکو که در آلاباما، به همان اندازه در میان نخبگان مرفه که در میان فقرای روستایی. به قول فرانتس فانون: «یک جامعه یا نژادپرست است یا نژادپرست نیست». کسانی این پرسش را که آیا یک منطقه یا طبقه از دیگری نژادپرست تر است، طرح می کنند که «توانایی فکر کردن به شیوه ای صریح و صادقانه را ندارند».

نژادگراییِ ترامپ از کجا آب می خورد؟

فکر کردن به نژادپرستی فقط و فقط در چارچوب افرادی جاهل و نفرت انگیز به درد لیبرال های مرفه می خورد چرا که به آنها اجازه می دهد موضوع را به افرادی فقیرتر یا با سواد و فرهیختگی کمتر از خودشان نسبت دهند. این نگرش، قوت قلب هم می بخشد زیرا از این طریق احساس می کنیم می دانیم که نژادپرستی چیست: هر چه باشد، مگر نه اینکه ما نژادپرستی را در برنامه های خبری تلویزیون جنوب عمیق۲ در دهه ۱۹۵۰ مشاهده کرده ایم؟

اما با تمرکز کردن روی نفرات افراد، تصویر گسترده تر و ساختاری را از دست می دهیم. شیوه ای که به وسیله آن، نظام مبتنی بر نژادپرستی آرام به راه خود ادامه می دهد و میلیون ها سیاه پوست و رنگین پوست را به زندگی های حقیرانه ای سرشار از گرسنگی در میان این همه فراوانی محکوم می کند و نیز خشونت رسمی که در بیانیه های آزادی روایت می شود. ما از درک این معنی عاجزیم که چطور وقتی جنبش هایی در مقابل نژادپرستی قد علم می کنند، نژادپرستی در طول زمان پوست می اندازد و تغییر شکل می دهد. و در واکنش به این جنبش ها، پروژه هایی سیاسی ظهور می کنند تا به نژادپرستی چهره ای تازه ببخشند و باعث حفظ و تداوم بهتر آن شوند.

انتخاب ترامپ را باید به قدرت رسیدن چنین پروژه ای سیاسی تلقی کرد. با فهرست کردن این که کدام یک از اعضای کابینه او از سیاه ها بدشان می آید و کدام از مکزیکی ها، نمی توان معنای پروژه سیاسی او را فهمید. با این کار طوری رفتار می کنیم که انگار نژادپرستی پروژه او را می توان به مُهر تغییرناپذیر تعصبات فردی تاویل و تقلیل داد. اگر هم ترامپ افرادی را منتصب کند که رنگین پوست باشند، صورت مسئله تغییری نمی کند و به جای این حرف ها، باید ایده ها و طرح های نژادپرستانه اش را مورد مداقه قرار دهیم و ببینیم چطور می شود آنها را به زمینه سیاسی و اجتماعی گسترده تر ربط داد.

هنوز خیلی زود است و قطعا نمی توانیم با قطعیت حدود و ثغور دقیق این پروژه را درک کنیم. هنوز نمی توانیم به این پرسش پاسخ دهیم که آیا می توان از جبهه جمهوری خواهان و نخبگان شرکت ها انتظار حمایت داشت؟ با این همه می توان به شکلی منطقی از مرکز ثقل این ایدئولوژی و جهت حرکت آن حرف زد. در قلب این پروژه قسمی سیاست هویتی متمایز نهفته که مبتنی بر نژادپرستی است. بر طبق این سیاست، آمریکا در حال حاضر با تن دادن به سیاست های مصلحت اندیشانه از جمله جهانی شدن و تکثر فرهنگی، دارد تیشه به ریشه خود می زند و خود را چنان تضعیف کرده که نمی تواند از خود در برابر تهدیدهای تمدنی از جمله اسلام و ظهور چین دفاع کند. این پروژه سیاسی بر تاریخچه سیاست های جمهوری خواهانه مبتنی بر برتری نژاد سفید تکیه کرده اما از سیاست های مذکور فراتر می رود و به شیوه های معناداری آن را جرح و تعدیل می کند.

پیشینیان اروپایی ترامپ

برای درک کامل پروژه ترامپ نباید به سراغ ریگان و نیکسون برویم بلکه بیشتر باید به تاریخ متاخر احزاب افراطی جناح راست در اروپا به خصوص ابداع مجدد فاشیم فرانسوی در دهه ۱۹۸۰ بپردازیم. در آن دوره اعضای این احزاب افراطی دست راستی به تدریج سعی کردند گرایش پیشین خودشان به نازیسم را بی اهمیت جلوه دهند و در عوض بر این نکته پافشاری کنند که باید هویت فرهنگی را حفظ کرد. هویتی که به عنوان قسمی «شیوه زندگی» قومی تعریف می شد. در این روایت هویت محورانه سفید بودن بدل به قومیتی شد که مورد تهدید نخبگان حاکم بود، نخبگانی که بیش از حد به مهاجرت، تکثر فرهنگی و جهانی شدن بها می دادند.

تشبث به تهدید خیالی «اسلامی شدن» شیوه قدرتمندی بود برای تبدیل کردن این فرمول مبتنی بر قربانی بودن سفیدها به سلاحی موثر. این تمهید باعث قدرتمند شدن حزب جبهه ملی فرانسه (FN) تحت رهبری ژان ماری لوپن و موفقیت چشمگیر آنها در انتخابات سال ۱۹۸۴ شد. آنها ۱۰ کرسی را در پارلمان اروپا از آن خود کردند. احتمالا همین فرمول باعث شود دخترش مارین لوپن به دور نهایی انتخابات ریاست جمهوری سال بعد راه بیابد. پس از رویدادهای ۲۰۱۶، نباید نسنجیده عمل کرد و احتمال پیروزی قاطع او را به کل کنار گذاشت.

نژادگراییِ ترامپ از کجا آب می خورد؟

از دهه ۱۹۹۰ به بعد و خاصه تحت الشعاع جنگ علیه ترور، جنبش های افراطی دست راستی از جبهه ملی فرانسه درس های زیادی آموخته اند. آنها خوب فهمیده اند که چطور زبان ظاهرا غیرنژادپرستانه ای که از فرهنگ و قومیت حرف می زند، می تواند سلاحی باشد برای به خدمت گرفتن قدرت اسطوره ای باور به قربانی بودن سفیدها. آنها خوب فهمیده اند که استفاده از واژگان و شیوه های تازه برای حرف زدن در مورد یهودی ها، به آنها اجازه می دهد در برابر هر نوع اتهام نونازی بودن از خود دفاع کنند.

از زمان پایان جنگ جهانی دوم در اروپا نژادپرستی با نازیسم یکی انگاشته می شده و نازیسم هم با یهودستیزی. احزاب افراطی دست راستی آشکارا اسلام هراسی را به جای نظریه های توطئه یهودستیزانه می نشانند و اسرائیل را – که در گذشته مورد نفرت جنبش های فاشیستی پس از جنگ بود – رژیمی تلقی می کنند که در جبهه مقدم جنگ غرب با اسلام قرار دارد.

این احزاب با این کار می توانند هر چه بیشتر موافقت و همدلی جریان غالب را به دست بیاورند. حزب ولامز بلانگ [به هلندی یعنی «منافع فلاندری ها»] در بلژیک و حزب آزادی (PVV) در هلند هر دو همین راه را در پی گرفته اند و باعث ظهور پارادوکسی ظاهری شده اند، پاردوکس صهیونیست های دست راستی که همدلی با نازیسم را در کارنامه گذشته خود دارند – و البته قسمی یهودستیزی که چندان هم پنهان نمی شود.

در ایالات متحده، این نوع سیاست پیوند تنگاتنگی با وب سایت های خبری به غایت محبوب برایتبارت نیوز دارد. بنا به گزارش موتور جستجوی گوگل، لوپن ها در ۱۷ هزار و ۵۰۰ صفحه از وب سایت برایتبارت نیوز مورد اشاره قرار گرفته اند. نام رهبر حزب آزادی هلند خیرت ویلدرس، تقریبا در چهار هزار صفحه این سایت ذکر شده است. از این نظر برایتبارت، لوپن ها و ویلدرس، همتایان اروپایی ترامپ، قهرمانانی اند که از اروپا در برابر تکثر فرهنگی و جهانی شدن افراطی و اشغال شدن قریب الوقوع توسط مسلمانان دفاع می کنند.

یکی از نویسندگان دائمی سایت دیوید هرویتس است، چهره ای شاخص در شبکه هایی که به تبلیغات اسلام هراسانه دامن می زنند. سازمان او مرکز آزادی، از مبارزات سیاسی ویلدرس در هلند حمایت می کند.

رییس سابق برایتبارت نیوز، استیو بانون، در سال ۲۰۱۳ اعلام کرد که این سایت قاطعانه باور دارد که پیشگام «قیامی جهانی» و دست راستی است، قیامی که شامل جبهه ملی فرانسه، ویلدرس در هلند، حکومت نارندرا مودی در هند و حزب استقلال بریتانیای کبیر (UKIP) به رهبری نایجل فاراژ (حزبی که امسال به هدف خود برای رأی آوردن برای خروج از اتحادیه اروپا رسید) می شود. نقطه اشتراک همه این احزاب چیزی نیست جز جدایی طلبی قومی و نژادپرستی اسلام ستیزانه. اموری که آنها در قالب شعور متعارف متمردانه و نهادستیزانه مردم عادی عرضه می کنند.

انتصاب بانون به عنوان استراتژیست اصلی تاثیری را برجسته می کند که این سیاست دست راستی افراطی و هویت محور در کاخ سفید ترامپ خواهد داشت. جالب آنکه وقتی اخیرا بانون را به یهودستیزی متهم کردند، حامیان او به راحتی با اشاره به حمایت برایتبارت نیوز از اسرائیل، این اتهامات را نادیده گرفتند.

در این میان نمایش نونازی ها در تظاهرات ریچارد اسپنسر در حمایت از ترامپ در واشنگتن دی سی به موقع بود و حواس مردم را پرت کرد و این باور اطمینان بخش را ایجاد کرد که هنوز می توان فاشیست ها را با همان دال های قدیمی شناسایی کرد. یک هفته با ابراز انزجار و خشم روبرو بودیم و بعد رسانه های خبری، مسئله را فراموش کردند و به راه خود رفتند و در این میان فاشیسم خاص بانوی که کمتر به چشم می آمد قسر در رفت.

بازی با روایت های مبتنی بر قربانی بودن سفیدها

قدرت این سیاست هویتی نژادی در روایت ضمنی نژادگرایانه ای نهفته که در مورد قربانی بودن سفیدها ارائه می کند. ترامپ با کمک این روایت می تواند قصه ای سر هم کند که دلیل وخیم بودن اوضاع را توضیح می دهد. دلیل این که نخبگان شرکت ها حتی به خاطر شکست های خود خجالت زده نیستند، این است که این نخبگان با پذیرش قسمی جهانی گرایی (globalism) دیگر هیچ تعلق خاطری به توده آمریکایی های «معمولی» ندارند؛ و دلیل این که سیاستگذاری های واشنگتن خودخواهانه و عقب مانده و بی خبر از امور است این است که تحت سلطه این جهانی گرایان بی ریشه قرار دارد.

ترامپ همان قدر مشغول ساختمان سازی بوده که دلمشغول نژادسازی. او در سال ۲۰۱۱ بود که قدم در راه کاخ سفید گذاشت، آن هم با عمومی کردن این نظریه توطئه نژادپرستانه که اوباما در کنیا متولد شده. معنای نهفته این نظریه این بود که ایالات متحد رییس جمهوری دارد که پنهانی دل در گرو اسلام دارد و در خدمت «دشمن» است.

 نژادگراییِ ترامپ از کجا آب می خورد؟
منظورشان واضح بود. آن شکل از تکثر فرهنگی که اوباما نماینده اش بود، در واقع چیزی نبود جز خرابکاری و براندازی. دو سوم طرفداران ترامپ در اواسط ۲۰۱۵ در نظرسنجی ها گفتند اوباما مسلمان است. ترامپ با دمخور شدن با کسانی چون نوت گینگریچ، فرنک گفنی و استیو بانون خود را تحت محاصره کسانی قرار داده که به این نظریه باور دارند که اخوان المسلمین پنهانی در کار اشغال حکومت ایالات متحده است و در پی آن است که قانون شرع را اجرایی کند.۳

به طور کلی تر می توان گفت تصویر کلیشه ای بانکدار جهان وطنی توصیف شده در یهودستیزی اوایل قرن بیستم بدل شده است به آنچه بانون«حزب داووس» می نامد|، حزبی که حال «جهان مسیحی – یهودی غرب» را با نوعی جهانی شدن تهدید می کند. جهانی شدنی که مبتنی است بر تکثر فرهنگی و تلویحا ضد سفیدها. از این رو، ایدئولوژی ترامپ راهی فراهم می کند برای ایجاد پیوند میان خشم مشروع مردم از ناکامی های سرمایه داری و دفاع از سفیدهایی که علی الظاهر نقش قربانی را دارند.

یکی از موفقیت های مبارزاتی ترامپ این بوده است که طبقه روشنفکر را واداشته به جای آن که طبقه کارگر را از نژادهای مختلف تلقی کند، هر چه بیشتر درباره «طبقه کارگر سفید» به عنوان قربانیان اصلی شرکت ها حرف بزنند. این شکل جدید بسیج کردن هویت نژادی، در حال حاضر میلیون ها آدم را به همدستی مداوم با برتری نژاد سفید می کشاند بی آن که این افراد مجبور شوند به طور کامل در تعصب جنبش های سیاسی شبیه به جنبش کلان۴ سهیم شوند.

علاوه بر این، این ایدئولوژی، لیبرالیسم نخبه گرای اوباما و کلینتون ها را نیز دور زده است. رهبران حزب دموکرات در پی این بوده اند که سرمایه داری نژادپرستانه آمریکا را اصلاح کنند تا مردمان رنگین پوست نیز بتوانند به صف نخبگان قدرتمند و ثروتمند بپیوندند. البته بدون دست زدن به ساختارهای بنیادین سرکوب و استثمار.

آنها چشم به سقف شیشه ای دوخته اند که باید برای عده محدودی شکسته شود ولی نمی خواهند نظری نیز به کف های سیمانی شلوغ این عمارت بیفکنند. این قسم تکثر فرهنگی شرکت محور بدین معناست که ایالات متحده علنا سرکوبی را که هنوز بر آن استوار است انکار می کند. ایالات متحده داستانی در باب فضیلت بی همتای خویش تعریف می کند حال آن که نابرابری های ویرانگری را حفظ کرده و با خشونت تمام از آنها حمایت می کند. آمریکا به بانگ بلند خود را رهبر جهانی آزاد اعلام می کند و در عین حال در همه جا از نخبگانی دفاع می کند که از عدم آزادی و اسارت میلیون ها نفر پول در می آورند و سود می برند.

ترامپ از ریاکاری های لیبرالیسم آمریکا بهره برداری کرد

ترامپ دقیقا از شکاف میان ارزش های لیبرالی مصلحت اندیشانه و سرشار از نزاکت یعنی ارزش های مورد حمایت مدیران عالی رتبه اجرایی و وزرای خارجه و استثمار و خشونتی که این افراد در درون آمریکا و در سرتاسر جهان مسئولش هستند، بهره برداری کرد. فاشیسم او نیازی ندارد که از صفر شروع کند. قدغن اعلام کردن ورود مسلمانان به ایالات متحده چیزی را روشن و صریح می کند که از پیش در سیاست های جنگ علیه ترور در دوران بوش و اوباما تلویحا وجود داشت.

به همین سیاق تلاش او برای ساختن دیواری در مرز مکزیک چیزی را به نمایش می گذارد که از دهه ۱۹۹۰ سیاست رسمی هر دو حزب بوده است. این چنین است که سیاست ترامپ در ایالات متحده قرن بیست و یکم در میان این همه ریکاری و حرف های کلیشه ای در باب تکثر فرهنگی به رشد و توسعه خود ادامه می دهد.

مسئله این نیست که انبوه سیاست های هویتی نخبه گرایانه لیبرال ها به پیروزی ترامپ کمک کرد بلکه بحث این است که سیاست های هویتی نخبه گرایانه لیبرال ها به حد کافی پیش نرفت. جنگ آنها علیه نژادپرستی در اتاق های هیئت مدیره شرکت ها آغاز شده و به انجام رسید. [فقط و فقط به دنبال منافع شرکت ها بود] و از این رو محدودیت های سیاسی و اقتصادی ریشه داری را که اکثریت سیاه پوست ها و رنگین پوست ها با آنها مواجه بودند، دست نخورده باقی گذاشت.

پیام ترامپ این است که تنها او توانایی این را دارد که سرپوش جامعه مدنی را کنار بزند تا بازی سیاسی در هیئت جنگ قدرت آشکار شود. او تلویحا می گوید وقتی قواعد مصلحت اندیشی و نزاکت سیاسی از جمله تکثر فرهنگی کنار گذاشته شود، تنها چیزی که می ماند این است: «آنها» و «ما». تقلای نژاد و ملت برای رسیدن به برتری.

 نژادگراییِ ترامپ از کجا آب می خورد؟
در دوران ترامپ، دشمنان ناشناخته نمی مانند بلکه نامیده می شوند و زهد لیبرالی نیز به دور افکنده می شود. بدین معنا، ابتذال و هرزگی او – همان خصلتی که خرد متعارف آن را عنصری می داند که باید صلاحیت او را زیر سوال ببرد – پیام ایدئولوژیک او را بسیار بهتر و قدرتمندانه تر از بحث عقلانی روشن می کند. حتی لاف زدن ترامپ درباره اندازه … در یکی از مناظره های انتخاباتی چیزی بیش از یک وقاحت و هرزگی تصادفی بود. معنای پنهانش این بود که قدرت بسیار عریان و بدون شرم زدگی اعمال خواهد شد.

اوباما از قدرت نرم بهره می برد. ترامپ سخت و خشن خواهد بود. در برابر این پیام مردسالارانه، کلینتون را یارای رقابت نبود.

مواضع ترامپ در مورد تجارت آزاد جهانی را – که علی الظاهر گسستی است از باورهای راست کیشانه این چند دهه – نیز نمی توان از سیاست هویتی نژادپرستانه اش جدا کرد. جهانی شدن مورد حمایت ریگان و بیل کلینتون مبتنی بر این فرض بود که اگر جهان نظام تجارت و قواعد سرمایه گذاری لیبرال را اتخاذ کند، سرمایه داری آمریکایی اوضاع بهتری خواهد داشت.

وقتی بیل کلینتون در سال ۱۹۹۴ معاهده پیمان تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) را تصویب کرد، جهانی شدن چون آمریکایی شدن به نظر می رسید و شرکت های آمریکایی نیز انتظار داشتند کار و بارشان از قِبل این معاهده سکه شود. مدیران اجرایی بانک سرمایه گذاری سالومون برادرز در آن زمان گفتند که عدم موفقیت در تصویب نفتا برابر خواهد بود با «سیلی در صورت همه رهبران نیمکره غربی، رهبرانی که راه سرمایه داری را به اقتصادهای دولتی ترجیح می دهند».

امروزه اوضاع متفاوت به نظر می رسد. احتمالش بسیار کم است که حکومتی سوسیالیستی در مکزیک به قدرت برسد. به همین دلیل بخشی از دلیل وجودی معاهده نفتا به باد رفته است. علاوه بر این به نظر می رسد جهانی شدن بیشتر ناظر بر مرکز زدودن از غارب است تا ابزاری برای حصول اطمینان از هژمونی آمریکا؛ این مسئله نیز به نفع آن شکل از باور به قربانی بودن سفیدها است. ترامپ درباره «آواز ناساز و کاذب جهانی گرایی» حرف می زند. آوازی که متضمن برابری منزلت است و ایالات متحده را در زندان قواعد فراملی اسیر کرده است.

او می گوید این «وحدت های بین المللی» چیزی نیستند جز تسلیم و واگذاری های ملی «که دست و پای ما را می بندد و باعث سقوط آمریکا می شوند». تعهد او به بررسی مجدد یا کنار کشیدن از معاهده نفتا، پیمان تجاری اقیانوس آرام و نیز به چالش کشیدن تجارت و سیاست های پولی چین جملگی از این مسئله آب می خورند. این سیاست های ترامپ تضادفاحشی با سیاست های دوران ریاست جمهوری جمهوری خواهان پیشین دارد. محض نمونه، جورج بوش سعی کرد معاهده تجارت آزاد میان کشورهای قاره آمریکا (FTAA) را مطرح کند، این معاهده قلمرو معاهده نفتا را از طرف جنوب گسترش می داد.

سیاست هویتی نظامی گرانه مبتنی بر برتری نژاد سفید

مسئله اساسی تر این است که دیگر احساس نمی شود که دنیا رفته رفته دارد به زیر سلطه آمریکا در می آید. از نظر بانون، پروژه جهانی گرای تسلط بر جهان از خلال اشاعه بازارهای آزاد و دموکراسی های غربی فقط باعث پر شدن جیب کشورهای شرق آسیا و از بین رفتن ثبات خاورمیانه شده. به نظر او، چنین پروژه ای در عین حال باعث تولید فرهنگی کاملا کالایی، فاسد و بی روح در آمریکا شده و تیشه به ریشه میراث غرب زده است. نتیجه منطقی این است که نقش آمریکا در جهان باید تجدید قوای سنت های فرهنگی غرب باشد، نه حمایت و نظارت بر نظام بازار آزاد جهانی.

جنگ علیه «اسلام افراطی» در جبهه های مختلف فقط بخشی از این نقش خواهد بود. بانون، شبیه بیشتر افرادی که ترامپ برای امنیت ملی منصوب کرده، جهان غرب و اسلام را درگیر نبردی هزاره باورانه می داند که مستلزم «موضعی بسیار بسیار بسیار تهاجمی و ستیزه جویانه» است. مثل روز روشن است که ایران یکی از اهداف است. در سرتاسر خاورمیانه، شرق آفریقا، شمال آفریقا، تاکتیک های «جنگ کثیف» متعلق به دوران اولیه جنگ علیه ترور با تمام قوا احیا خواهد شد. ترامپ می گوید «شکنجه از طریق القای حس غرق شدن کمترین کمترین کمترین شکنجه خواهد بود». او راه را برای بدتر از این حرف ها باز خواهد کرد اما برخلاف دوران جورج بوش، جنگ تازه علیه ترور دیگر مزین به تظاهر نومحافظه کارها به ملت سازی نخواهد بود.

هنوز خیلی زود است و نمی توان معلوم کرد آیا از تجارت آزاد جهانی فاصله خواهیم گرفت یا نه و این نظام چه شکلی به خود خواهد گرفت. در حال حاضر، مثل روز روشن است که نهادهای شرکتی باور دارند که سیاست های ترامپ از سیاست های راست کیشانه مقررات زدایی پیروی خواهد کرد. انتخاب او باعث شد قیمت سهام بالا رود، حال آن که لوید بلنکفین، مدیر اجرایی گلدمن ساکس می گوید به باور او سیاست های ترامپ باعث «حمایت از بازار» خواهد شد.

با این حال احتمالا تنش میان سیاست نژادپرستانه جدید او و بازارهای جهانی یکی از ویژگی های دوران ترامپ خواهد بود. البته نمی توان به سرمایه دارها چشم امید داشت تا ما را از فاشیسم نجات دهند. بیشتر احتمال آن می رود که طبقه متشکل از صاحبان شرکت ها، شورش نخبه گرایانه ساختگی ترامپ را فرصتی بدانند برای نجات دادن خود از بحرانی که خودشان خلق کرده اند.

نژادگراییِ ترامپ از کجا آب می خورد؟

هر چه باشد از قرار معلوم فرمول های سیاسی احزاب چپ میانه رو و راست میانه رو و اهل اعتدال که از پایان جنگ سرد بر غرب سلطه داشته، توانایی حل کردن بحرانی را ندارد که از سقوط بازار سهام در سال ۲۰۰۸ آغاز شد. دوران ریاست جمهوری اوباما فقط می توانست این تسویه حساب گریزناپذیر را موقتا به تعویق بیندازد. ژرارد آراد، سفیر فرانسه در ایالات متحده در شب پیروزی ترامپ گفت که سیاست های جا افتاده غرب «در برابر چشمان مان فرو می ریزد». در حال حاضر، به نظر می رسد احزاب افراطی دست راستی این بحران را بهتر درک کرده اند و بهتر فهمیده اند که چطور باید ائتلاف هایی شکل داد تا بتوان از آب گل آلود این وضعیت ماهی گرفت. موفقیت ترامپ در انتخابات یکی از نتایج این وضعیت است و برگزیت نتیجه ای دیگر.

اگر ویلدرس یا لوپن قدرت سیاسی را در اروپا به چنگ می آورند، با ظهور مجدد باور به برتری نژاد سفید و برنامه تصفیه قومی روبرو می شدیم. همین سیاست نتیجه یکسانی در ایالات متحده به باور خواهد آورد: آموزه های مروج جایگاه استثنایی آمریکایی ها. می توان از پیش مکانیسم هایی را تشخیص داد که از طریق شان این سیاست اجرایی خواهد شد.

برنامه های اجباری ثبت نام مسلمانان، جمع کردن توده های مسلمان، اخراج خارجی های سیاه پوست و رنگین پوست، ایست بازرسی های فدرال و بازرسی های بدنی، وضع «نظم و قانون» جدید که نوک پیکان حمله اش به سمت جوامع سیاهپوستان خواهد بود، اعمال محدودیت برای رأی دادن و غیرقانونی اعلام کردن جنبش «جان سیاهان مهم است»، دفاع از حقوق مدنی مسلمانان و همبستگی با فلسطین، پس مانده های دموکراسی نیز بر باد خواهد رفت.

چنین خواهد بود عناصر اصلی پارادایم تازه و افراطی جناح راست برای حکومت. حال که ترامپ سکان دار بزرگ ترین سیستم حفاظتی – مراقبتی شده که تا به حال خلق شده و این امکان را در اختیار دارد که هر وقت دلش خواست با حملات هوایی دست به کشتار غیرقانونی بزند، شالوده قسمی فاشیم قرن بیست و یکمی ریخته شده است.

واکنش ما نباید معطوف به این باشد که وضعیت آمریکا را به همان وضعیت موجود سرشار از میانه روی و اعتدال برگردانیم که حال بی آبرو و رسوا شده است. باید در رادیکالیسم همپای سخنان خود ترامپ باشیم. اما این رادیکالیسم را در برنامه ای حقیقی بنیان نهیم. برنامه ای برای فرا رفتن از ناکامی های این سرمایه داری هار و افسارگسیخته. اما اولویت عاجل ما این است که ما نیز دیوار خودمان را بسازیم: دیوار همبستگی برای دفاع از خودمان در برابر حمله های پیش رو. «چرا که اگر سپیده دم به سراغ تو آیند، شباهنگام نیز نوبت به ما خواهد رسید». [از جیمز بالدوین].

منبع: truth-oujt

1. اشاره به شخصیتی در یکی از سریال های آمریکایی. او سرباز پیشین و محافظه کاری مرتجع و نژادپرست است که از گروه های مختلف اجتماع از جمله سیاه ها، کمونیست ها، هم جنس خواهان، یهودیان و زنان نفرت دارد.

۲٫ منظور از جنوب عمیق یا سفلی، منطقه ای فرهنگی و جغرافیایی در ایالات متحده است. به لحاظ تاریخی وجه تمایزش از جنوب علیا این است که این بخش از آمریکا بیشتر وابسته به کشاورزی است و در دوران پیش از جنگ داخلی جزء جوامع برده داری به حساب می آمده است.

۳٫ این پروتکل سندی جعلی و یهودستیزانه است.

۴٫ جنبشی ارتجاعی در ایالات متحده که طرفدار برتری نژاد سفید، یهودستیزی و … است.

درباره نویسنده

آرون کوندنانی مدرس حوزه های رسانه، فرهنگ و ارتباطات در دانشگاه نیویورک و سردبیر مجله «نژاد و طبقه» است. تمرکز پژوهشی او عمدتا بر تروریسم، نژادپرستی و اسلام هراسی در بریتانیا و آمریکاست. از آثار او در این زمینه می توان به «پایان تساهل: نژادپرستی در بریتانیای قرن بیست و یکم» (۲۰۰۷) و «مسلمانان در راه اند: اسلام هراسی، افراطی گری، و جنگ داخلی علیه ترور» (۲۰۱۳) اشاره کرد.


منبع: برترینها

همسریابی با روبات تلگرام!

خیلی هایشان از طریق مؤسسات مشاوره جذب مؤسسه شده‌اند و تعدادی هم از طریق روبات تلگرامی مؤسسه پایشان به آنجا باز شده است. جایی که در آن افراد کیس‌های مختلف را به همراه عکس‌ها و خصوصیات اخلاقی خود ارزیابی می‌کنند و به واسطه روبات تلگرامی مؤسسه با هم گفت‌و‌گو می‌کنند

ازدواج با شماره ها

«۵۵ ساله، متأهل به همراه یک فرزند، شاغل در بنگاه، دارای ۱۰ دستگاه آپارتمان و به همراه یک ماشین شاسی بلند.» این‌ها خصوصیات آقای شماره ۷۱۸ است که برای پیدا کردن همسر دوم به سمینار ازدواج حضوری آمده است. در یک ردیف برای یافتن جفت گمشده خود روی صندلی‌هایی که از آن به نام «صندلی سفید» نام می‌برند، نشسته‌اند. سالن مرکز مؤسسه پر است از مردان و زنانی که خود را حتی به همراه بچه‌های قد و نیم قدشان  به محل رسانده‌اند. البته خیلی‌ها زودتر از ساعت مقرر روی صندلی‌ها حاضر شدند تا موظف به پرداخت دو برابر مبلغ تعیین شده نشوند. هر کس برای حضور در این همایش باید ۱۵ هزار تومان می‌پرداخت. در اینجا خبری از رد و بدل کردن اسم و فامیلی‌های مختلف نیست. به هر فردی که برای ثبت‌نام پا پیش می‌گذارد یک شماره می‌دهند. همه یکدیگر را به واسطه شماره‌هایشان می‌شناسند.

آقای شماره ۷۱۸ که به دنبال همسر دوم می‌گردد، رو به حاضران تأکید می‌کند همسرش را دوست ندارد و تنها به خاطر بی‌پدر نشدن بچه‌اش او را نگه داشته است. او توان مالی تأمین همسر دوم خود را از هر لحاظی دارد و تنها از او توقع دارد یک پسر کاکل‌زری برایش به دنیا بیاورد. تعدادی از حاضران صداقتش را تحسین می‌کنند و تعدادی با شماتت به او زل می‌زنند. مدیر مرکز که آقای دکتر می‌نامندش تأکید می‌کند شماره ۷۱۸ از همسرش وکالت قانونی دارد و از لحاظ قانونی کارش مشکلی ندارد، هرچند که کار آقای ۷۱۸ مورد تأیید او و مؤسسه نیست.

مراسم معارفه

با اشاره مسئولان مرکز شرکت‌کنندگان بر اساس شماره‌هایشان خود را معرفی می‌کنند. به آنها تأکید می‌شود در طول جلسه حواس‌شان به شماره‌های یکدیگر باشد. چراکه در آخر ماجرا باید شماره سه نفر از افراد مورد علاقه‌شان را ثبت کنند تا آقای دکتر برای آشنا شدن با همدیگر برایشان پادرمیانی کند. شماره ۷۱۵ مردی ۶۳ ساله است که در سن ۶۲ سالگی از همسرش جدا شده. او دو فرزند بزرگ دارد که با مادرشان زندگی می‌کنند. آقای دکتر به طعنه به او می‌گوید فکر نمی‌کنی خیلی دیر به فکر طلاق همسرت افتاده‌ای و پوزخند می‌زند. البته حرفش تأثیری در پایین آمدن اعتماد به نفس آقای ۷۱۵ ندارد. با افتخار ادامه می‌دهد که او بازنشسته است و حاضر است با فرد مورد علاقه‌اش به هر شهری که بخواهند بروند. نوبت به شماره ۷۱۷ می‌رسد. او به همراه کودک ۴ ساله‌اش پا به داخل سالن گذاشته‌اند.

دستپاچه نام و فامیل خود را هم به همراه شماره‌اش تکرار می‌کند. اکرم می‌گوید در ازدواج قبلی‌اش شکست خورده و حالا برای پیدا کردن نیمه گم شده‌اش از «کرج» به اینجا آمده تا تکیه گاهی برای خود و فرزندش دست و پا کند. او مهربانی و شاداب بودن را از مهم‌ترین معیار‌های مرد ایده آل خود می‌داند. آقای دکتر هم برای بازار گرمی طرفداران اکرم می‌گوید او خیلی شاداب و جوان‌تر از سن شناسنامه‌ای‌اش به نظر می‌رسد.پس از حرف‌های آقای دکتر، به تعداد طرفداران اکرم افزوده می‌شود و چندین نفر شماره او را در برگه‌هایشان یادداشت می‌کنند.

تکیه‌گاهی برای سفر به کانادا

شماره ۷۱۸ خانمی ۵۵ ساله است که همه فرزندانش در کانادا زندگی می‌کنند.او در زندگی به دنبال مردی است که نقاب به چهره نداشته باشد و اوضاع مالی‌اش مناسب باشد تا بتوانند هر چند ماه یک بار به دیدن بچه‌هایش در کانادا بروند. پس از اینکه ۱۰۰ سوژه خود را به همدیگر توسط شماره‌های خود معرفی می‌کنند، نوبت به رأی دهی به یکدیگر می‌رسد. هر فرد حاضر می‌تواند به سه نفر رأی مثبت دهد. صدای جمعیت برای رأی‌گیری بالا می‌رود. از گوشه‌ای به گوشه‌ای از سالن باهم گفت‌و‌گو می‌کنند تا از شماره‌های یکدیگر مطلع شوند.

بعد از پایان رأی‌گیری آقای دکتر نتایج را با صدای بلند می‌خواند تا برای آشنا شدن آنها پا پیش بگذارد. شرکت‌کنندگان با اعلام شماره یک می‌گویند می‌خواهند با خواستگار مورد نظر گفت‌و‌گو کنند. شماره دو به معنای خریدن وقت برای فکر بیشتر است و شماره سه یعنی کیس مورد نظر باب میلشان نیست.

شماره ۸۱۸ مردی ۵۵ ساله و دارای ۲ فرزند است. او به خانم ۸۱۲ که ۳۴ ساله است و تا به حال ازدواج نکرده رأی می‌دهد اما در پاسخ فقط جواب «نه نمی‌خواهم» نصیبش می‌شود. آقای دکتر دوباره تأکید می‌کند که خانم‌ها و آقایان فقط شماره‌ها را اعلام کنند و از گفتن جملات اضافی پرهیز کنند. دومین برگه متعلق به خانم شماره ۸۸۸ است که شماره ۷۰۰ را انتخاب کرده اما هنوز آقای ۸۸۸ از جایش بلند نشده پاسخ می‌دهد بله و می‌خواهد با او وارد مذاکره شود. نوبت به سومین برگه می‌رسد. شماره ۸۸۳ به شماره ۷۱۲ رأی داده است. دو نفرشان وقتی از سر جای خود بلند می‌شوند صدای خنده جمعیت به هوا می‌رود. تازه معنای خنده جمع مشخص می‌شود، آقای شماره ۸۸۳ به اشتباه شماره یک آقا را در برگه ثبت کرده. او به خاطر اشتباهش از جمعیت عذر خواهی می‌کند.

 ازدواج با شماره ها

روبات تلگرامی همسر‌یابی

خیلی هایشان از طریق مؤسسات مشاوره جذب مؤسسه شده‌اند و تعدادی هم از طریق روبات تلگرامی مؤسسه پایشان به آنجا باز شده است.

ماجرای روبات تلگرامی هم بسیار جالب است. جایی که در آن افراد کیس‌های مختلف را به همراه عکس‌ها و خصوصیات اخلاقی خود ارزیابی می‌کنند و به واسطه روبات تلگرامی مؤسسه با هم گفت‌و‌گو می‌کنند.

آقای دکتر هم آدرس کانال تلگرامی مؤسسه را که روی دیوار قاب شده به حاضران نشان می‌دهد و از آنها می‌خواهد همه عضو آن شوند تا با گزینه های دلخواه شان در تلگرام هم صحبت شوند.

تاکید هم می‌کند که در این روبات  کلمه‌های خاصی فیلتر شده‌اند تا اعضا نتوانند حرفهایی خارج از عرف به زبان بیاورند.

قسمت « وی آی پی »

تعدادی از افرادی که برای شرکت در مراسم آمده بودند عضو VIP مؤسسه بودند.

البته برای این کار باید دو تا شش میلیون تومان پرداخت کرد تا مسئولان مرکز در طول سال ۲۰۰ سوژه مناسب فرد را به آنها معرفی کنند.

وقتی یکی از شرکت‌کنندگان به مسئولان گله می‌کند که هیچ فرد مناسبی را پیدا نکرده آقای دکتر به او توصیه می‌کند جزو اعضای ویژه شود تا شانس ازدواجش بالا برود. در این میان یکی از زنان چادری ای که ۳۷ ساله است و جواب منفی به چندین خواستگارش در مراسم داده از آقای مشاور سؤالی می‌پرسد که با پرخاش او مواجه می‌شود.آقای دکتر می‌گوید وقتی به حرف من گوش نمی‌دهی و همه افرادی که از تو خواستگاری کرده‌اند را رد می‌کنی دیگر از من مشورت نخواه.


منبع: برترینها

هنر هفتم علیه ایران؛ ۱۱ فیلم ضدایرانی

فیلم‌هایی که توسط فیلمسازان ایرانی مقیم خارج ایران ساخته شده‌اند سعی دارند که به بررسی نقاط تاریک و خط قرمزی‌های سیاسی و فرهنگی کشور بپردازند.

این‌گونه فیلم‌ها که هم توسط فیلمسازان ایرانی مقیم خارج ایران و هم فیلمسازان غیر ایرانی ساخته شده‌اند سعی دارند که به بررسی نقاط تاریک و خط قرمزی‌های سیاسی و فرهنگی کشور بپردازند. به جهت این‌که عمده این فیلم‌ها توسط فیلمسازان فیلم‌اولی و یا افرادی ساخته شده‌اند که چندان در زمینه سینما و فیلمسازی اطلاعات و تجربه ندارند؛ به‌همین دلیل اغلب این آثار فیلم‌های مهم و قابل اعتنایی به حساب نمی‌آیند. مضمون آن‌ها اغلب داستان‌های سرهم‌بندی شده‌ای هستند و شخصیت‌ها اصلا قابل باور نیستند و قابلیت ایجاد حس همذات‌پنداری در مخاطب را ندارند.

بازیگرانشان نیز که عموما بازیگران ناشناس و کم‌تجربه‌ای هستند بیشتر شمایل نقش‌هایی چون روحانیان، افراد تندروی حکومتی و زن‌های محروم و مظلوم را به نمایش در می‌آورند و نمی‌توان در این بین، نقش‌ها و بازی‌های ماندگاری را به سبب آنچه گفته شد و همچنین فیلمنامه‌های ضعیف و عجولانه نویسندگانش انتظار داشت. با این توضیح به سراغ شاخص‌ترین آثار سال‌های اخیر در ارتباط با ایران و فرهنگ و مردم ایران می‌رویم:

فرستاده/ ۱۹۸۳

کارگردان: پرویز صیاد

بازیگران: پرویز صیاد، هوشنگ توزیع، مری آپیک و کامران نوزاد

تلاش ضعیف برای استضعاف مردم و فرهنگ ایران

اغلب فیلم‌هایی را که محتوای ضد ایرانی و ساختاری نه‌چندان محکم دارند هموطنان مهاجرت‌کرده خودمان ساخته‌اند. که در اکثرشان نگاه جالب و مثبتی نسبت به کشور و هموطنانشان نداشته‌اند. پرویز صیاد که قبل از انقلاب تهیه‌کننده و کارگردان و بازیگر مهمی در سینمای ایران بود این‌بار در مقام کارگردان فیلم فرستاده را جلوی دوربین برده است.

صیاد در «فرستاده»، قصه یک ایرانی مذهبی را روایت می‎کند که به‎وسیله سران جمهوری اسلامی ایران به آمریکا فرستاده می‎شود تا علی اکبر طباطبایی، یکی از ساواکی‎‎هایی را ترور کند که در واشینگتن زندگی می‎کند. اما این شخص پیش از اقدام، به‎وسیله فرد دیگری ترور می‎شود و اتفاقات دیگری پیش می‎آید. فیلم به‎دلیل داشتن همان نگاه ضد ایرانی و ضد انقلابی‎اش، خیلی زود در آمریکا و غرب مورد توجه قرار می‎گیرد و حتی جشنواره‎‎های سینمایی معتبری چون لوکارنو و برلین هم حسابی تحویلش می‎گیرند.


بدون دخترم هرگز/ ۱۹۹۱

کارگردان: برایان گیلبرت

بازیگران: سالی فیلد و آلفرد مولینا

تلاش ضعیف برای استضعاف مردم و فرهنگ ایران

این فیلم یکی از اولین فیلم‎ها و البته مشهورترین فیلم‎های ضد ایرانی آمریکاست که سروصدای زیادی به پا کرد. تهیه و توزیع فیلم را کمپانی معتبر مترو گلدوین مایر به عهده داشت، آهنگساز آن جری گلداسمیت معروف بود و بازیگران سرشناسی چون سالی فیلد و آلفرد مولینا در آن بازی کرده‌اند.

فیلم براساس کتابی به‌همین نام، «بدون دخترم هرگز» نوشته بتی محمودی، ساخته شد و قصه پزشکی ایرانی به‌نام بزرگ محمودی را روایت می‎کند که تصمیم می‎گیرد پس از انقلاب همراه همسر آمریکایی‎اش بتی و دخترش مهتاب به ایران سفر کند، اما بتی به‎دلیل جنگ ایران و عراق و ماجرای تسخیر لانه جاسوسی به‎وسیله نیرو‎های مومن و انقلابی که از طرف آمریکایی‎ها با عنوان گروگان‌گیری و تصرف سفارت آمریکا یاد می‎شود، به این سفر خوشبین نیست. باقی فیلم مربوط به سفر این خانواده به ایران و رفتار‎های خشونت‎آمیز ایرانی‌هاست.


خانه جهنمی/ ۲۰۰۲

کارگردان: سوسن تسلیمی

بازیگران: حسن بیرجندی و بیبی عزیزی

تلاش ضعیف برای استضعاف مردم و فرهنگ ایران

فیلم «HUSIHELVETE» که در فارسی به‌نام «خانه جهنمی» ترجمه شده است، ساخته سوسن تسلیمی؛ بازیگر و فیلمساز ایرانی مقیم سوئد است که پس از سال‌ها اقامت در ایران و بازی در فیلم‌های شاخص کارگردان‌های بزرگ ایرانی از جمله بهرام بیضایی عازم سوئد شد و چند تئاتر و یک فیلم بلند به‌نام «خانه جهنمی» ساخت که در این فیلم آشکارا چهره‌ای نامناسب و ضد اخلاق و انسانیت از هموطنان ایرانی‌اش به‌دنیا ارائه داد.

فیلم خیلی جدی گرفته نشد و خیلی از ایرانی‌ها هم فیلم را ندیدند و تا این‌جا که از صفحه شخصی فیلم استخراج‌شده، در جشنواره مهمی نیز شرکت نکرد فقط می‌ماند ادای دینی که خانم بازیگر به مردم سرزمین‌اش کرد و در تاریخ به‌یادگار ماند!


پرسپولیس/ ۲۰۰۷

کارگردان: مرجان ساتراپی و ونسان پارونو

صدا پیشگان:کیارا ماسترویانی و کاترین دونوو

تلاش ضعیف برای استضعاف مردم و فرهنگ ایران

انیمیشن «پرسپولیس» براساس داستان مصوری به‌همین نام، نوشته مرجان ساتراپی، ساخته شد. درواقع فیلم در نشان‌دادن فضای پس از انقلاب اسلامی ایران، به‌نوعی به الگو‎هایی چون «بدون دخترم هرگز» هم ادای دینی می‎کند. «پرسپولیس»، فضای پیش و پس از انقلاب را با هم مقایسه می‎کند و با قراردادن نشانه‎‎هایی خصمانه و عنادورزانه به این نتیجه می‎رسد یا به‎عبارت دیگر می‎خواهد به مخاطب تلقین و دیکته کند که مردم ایران بعد از این واقعه، همه افسرده و دلشکسته شده‎اند.

ضدیت فیلم با موضوع حجاب بسیار آشکار است و به‎دنبال صدور این بیانیه است که بگوید نظام جمهوری اسلامی، جنبش و فعالیت زنان را سرکوب می‎کند. مضمون فیلم به‎گونه‎ای بود که حتی در برخی کشور‎های عربی هم باعث اعتراض مسلمانان شد. «پرسپولیس»، در ساختار و کیفیت خلاقیت‎ها و نوآوری‎‎هایی داشت که همین مسئله و البته محتوای ضد ایرانی و ضداسلامی‎اش هم مزید بر علت شد تا فیلم، موفقیت‎هایی در برخی جشنواره‎ها از جمله کن به‌دست آورد. جالب این‌جاست ساتراپی، جایزه جشنواره کن خود را به مردم ایران تقدیم کرد و فیلمش را اثری کاملا بی‌طرفانه خواند!


سنگسار ثریا/ ۲۰۰۸

کارگردان: سیروس نورسته

بازیگران: شهره آغداشلو، پرویز صیاد، علی پورتابش، جیمی کاویزل و موژان مارنو

تلاش ضعیف برای استضعاف مردم و فرهنگ ایران

این فیلم یکی از ضعیف‎ترین فیلم‎های تاریخ سینما در ساختار، شیوه روایت و کیفیت است که تلاش مذبوحانه‎ای برای بدجلوه دادن اسلام و ایران در جهان دارد و طبیعی است که راه به‎جایی هم نمی‎برد. فیلم براساس کتابی به‌همین نام نوشته فریدون صاحب‌جمع، ساخته شده است. در این فیلم سعی شده به چالش یکی از خاص‌ترین احکام اسلامی؛ یعنی سنگسار پرداخته شود و با این تمهید به این نتیجه برسد که ایرانی‌ها؛ احکام اسلامی، رفتارهایی بدوی و غیرقابل تحمل دارند. پیداکردن یک بازی خوب در فیلم، کاری بس دشوار است.

ضمن این‌که بازی کاویزل در نقش روزنامه‎نگاری فرانسوی هم امتیازی برای فیلم محسوب نمی‎شود. او همان بازیگر نقش مسیح در فیلم «مصائب مسیح»، ساخته مل گیبسن است.


زنان بدون مردان/ ۲۰۰۹

کارگردان: شیرین نشاط

بازیگران: آریتا شهرزاد، آنا پیروز، شبنم طلوعی، پگاه فریدونی، زهرا امیرابراهیمی و نوید اخوان

تلاش ضعیف برای استضعاف مردم و فرهنگ ایران

این فیلم براساس کتابی با قلم شهرنوش پارسی‌پور ساخته شده و زندگی مصیبت‌بار زنان ایرانی را ظاهرا در مقطع کودتای ۲۸ مرداد‌ماه سال ۳۲ در زمان نخست وزیری دکتر مصدق روایت می‎کند اما واضح است که فیلم می‎خواهد این اوضاع نابه‌سامان مظلومیت زنان را به دوران معاصر و سال‎های اخیر در ایران بچسباند. این فیلم هم به‎دلیل ارائه تصویری متفاوت و البته منفی از ایران، با نظر مثبت برخی منتقدان و جشنواره‎‎های خارجی روبه‎رو شد؛ از جمله جشنواره ونیز که شیر نقره‎ای بهترین کارگردان را به نشاط داد.


شرایط/ ۲۰۱۱

کارگردان: مریم کشاورز

بازیگران: نیکول بوشهری، سارا کاظمی، رضا سیسکو صفایی و سهیل پارسا

تلاش ضعیف برای استضعاف مردم و فرهنگ ایران

«شرایط» به کارگردانی مریم کشاورز روز جمعه ۲۶ اوت ۲۰۱۱ در شهرهای لس‌آنجلس و نیویورک نمایش یافت. این فیلم که در جشنواره سینمای ساندنس در ماه ژانویه جایزه بهترین فیلم موردپسند تماشاگران را دریافت کرد، داستانی براساس دلدادگی دو دختر نوجوان به یکدیگر در یک رابطه عاشقانه است و مشکلاتی را که چنین رابطه‌ای در فضای فعلی ایران با آن مواجه است به تصویر می‌کشد. «شرایط» فیلمی سردستی، شعاری و با صحنه‎ها و بازی‎‎های بد است که نه ربطی به سینما دارد و نه می‎تواند حرف و منظورش را به‎درستی و در قالبی هنرمندانه بیان کند.


آرگو/ ۲۰۱۲

کارگردان: بن افلک

بازیگران:بن افلک، برایان کرانستون، آلن آرکین و جان گودمن

تلاش ضعیف برای استضعاف مردم و فرهنگ ایران

بن افلک، پس از ساخت فیلم «شهر» که تریلری بسیار جذاب و تماشایی بود، در دومین گام فیلمسازی‎اش، سراغ موضوع قدیمی ولی گزنده‌ای به‌نام تسخیر لانه جاسوسی رفت و با این‌که فیلم از جنبه‌های مختلف با همتایان فیلمسازش برابری نمی‌کرد و فیلم ضعیف‌تری بود موفق به دریافت جایزه اسکار شد و کارگردان آن، به‌دست همسر باراک اوباما، جایزه را دریافت کرد.

این‌جا اگرچه به‎لحاظ کیفیت و ساختار با اثر بهتری، نسبت به فیلم‌های قبلی، مواجه هستیم، با این حال هنوز تحریف‎ها، دروغ‌پردازی‎ها و یکجانبه‌نگری‌ها وجود دارد.


گلاب/ ۲۰۱۴

کارگردان: جان استوارت

بازیگران: گائل گارسیا برنال، شهره آغداشلو، گلشیفته فراهانی، کامبیز حسینی و ‌هالوک بیلجینر

تلاش ضعیف برای استضعاف مردم و فرهنگ ایران

این فیلم ضد ایرانی، ماجرای درگیری‎‎های سال ۸۸ را دستمایه خود قرار می‎دهد و این کار را هم به بدترین، غیرهنرمندانه‎ترین و شعاری‎ترین شکل ممکن می‎کند. فیلمنامه، شیوه روایت، ساختار و بازی‎‎های بد، «گلاب» را به نمونه‎ای ابتر از سینمای فرمایشی غرب و آمریکا تبدیل می‎کند. فیلم براساس نوشته و اظهارات مازیار بهاری، خبرنگار بی‎بی سی ساخته شده است.


سپتامبر‎های شیراز/ ۲۰۱۵

کارگردان: وین بلر

بازیگران: آدرین برادی، سلما‌ هایک، شهره آغداشلو و آنتونی عزیزی

تلاش ضعیف برای استضعاف مردم و فرهنگ ایران

مهم‌ترین رویکرد فیلم‌هایی از قبیل «سپتامبرهای شیراز» که تعدادشان نیز روبه افزایش است محتوایی ضد ایرانی، ضد انقلابی و حتی ضد اسلامی دارد که سال‌هاست نقطه آغازش در سینمای آمریکا بوده است. فیلم‌هایی که آشکارا توسط فیلمسازان درجه چندم ‌هالیوود برای بدنام کردن و انگ‌زدن به ایران و انقلاب و اسلام ساخته می‌شود و نکته مهم در این میان ضعف فیلم‌ها در همه اجزا از جمله فیلمنامه ، کارگردانی و بازیگری است.

فیلم‌هایی مانند «۳۰۰» و «آرگو» که با گرفتن اسکار، مهر تایید رسمی سیستم سیاسی آمریکا هم بر آن‌ها زده شد. این فیلم‌ها با ضعیف‌ترین ابزارها و منطق‌ها قصد حمله و بهتر بگوییم فحش و ناسزادادن به سیستم داخلی کشور ایران، مردم و مذهبشان را دارند و مخاطبشان هم اصلا افراد سینمارو و مخاطبان سینما نیست بلکه بیشتر در برخی از کشورهای آمریکایی و آسیایی مورد توجه قرار می‌گیرد.

«سپتامبر‎های شیراز» که براساس کتابی به‌همین نام نوشته دالیا سافر ساخته شده است، قصه یک خانواده یهودی را روایت می‎کند که پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷، شرایط زندگی را برای خود دشوار می‎بینند و برای همین دست به مهاجرت می‎زنند.

فیلم با بهره‎گیری از دو ستاره مشهور سینما، برادی و‌هایک و قصه مثلا پرفراز و نشیب و مهیجش، می‎خواهد تماشاگر را با خود همراه کند و هر طور که هست به بیننده بقبولاند که با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، چه به روز اقلیت‎ها آمده است. شهره آغداشلو هم با حضور در این فیلم، نام خود را به‎عنوان رکورددار بازی در فیلم‎های ضد ایرانی جاودانه کرد.

فیلم زیر سایه

کارگردان: بابک انوری

بازیگران: نرگس رشیدی , آوین منشادی

تلاش ضعیف برای استضعاف مردم و فرهنگ ایران

زیر سایه (UNDER THE SHADOW) نخستین فیلم بلند بابک انوری، فیلمساز ایرانی ساکن بریتانیا است که در ژانر وحشت ساخته شده است. این اثر از فیلم‌های قابل توجه جشنواره سینمایی ساندنس بود و توسط شبکه نت فلیکس خریداری شد. این فیلم از مارس ۲۰۱۶، درسینماهای آمریکا به نمایش گذاشته شد. فیلم فارسی‌زبان «زیر سایه» محصول مشترک قطر، اردن و بریتانیا است و به عنوان نماینده بریتانیا در فیلم‌های غیرانگیسی زبان هشتاد و نهمین دوره جایزه اسکار شرکت کرده است.

بابک انوری در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی گفته: «فیلم با اینکه به زبان فارسی است اما به نظر خودم تم جهانی دارد و علیه زورگویی و تفکر دگماتیک حرف می‌زند. در کشورهای مختلف از مصر و سوریه گرفته تا آمریکا هم هر کسی برداشت خودش را از این فیلم داشته است.»

اما آنچه در انتهای فیلم و با توجه به جملات ابتدایی فیلم عمیقا دستگیر تماشاگر میشد چیزی مخالف ادعاهای آقای فیلمساز است. انوری غیر مستقیم جنگ انقلاب را مایه وحشت و ترس معرفی میکند و دوپارگی داستان و وارد شدن به ژانر وحشت در عین پرداختن به مسائل جنگ و انقلاب شاهد این مدعاست.


منبع: برترینها

جدیدترین فیلم های سینمایی دنیا اینجاست (۴۷)

برترین ها – ترجمه از سولماز محمودی:
کیث کیمبل، از وبسایت متاکریتیک هر هفته آخرین اخبار، آپدیت ها، تریلرها و
مطالب مربوط به فیلم های سینمایی که قرار است در طول ماه های آینده روی
پرده سینماهای دنیا بروند را گردآوری و منتشر می کند. متاکریتیک وبسایتی
تجاری است که نقدهای منتقدین در خصوص فیلم های سینمایی، بازی ها، آلبوم های
موسیقی، سریال ها، دی وی دی ها و اخیراً کتاب ها را جمع آوری می نماید.
بنابراین می توانید موثق ترین اخبار در مورد فیلم های مورد علاقه خود و
ستاره هایی که قرار است در این فیلم ها بازی کنند را در اینجا بخوانید.

جدیدترین فیلم های سینمایی دنیا اینجاست (3)

فیلم سینمایی “مومیایی” (The Mummy) به کارگردانی الکس کرتزمن و با نقش آفرینی تام کروز، سوفیا بوتلا، آنابل والیس، جیک جانسون، کورتنی بی. ونس و راسل کرو، اولین فیلم در این سری فیلم های کمپانی یونیورسال است که قرار است ۹ ژوئن ۲۰۱۷ به نمایش عمومی در آید. تام کروز در نقش مهاجم مقبره ظاهر شده که نیروی قدرتمند و شروری را به شکل شاهزاده ای باستانی با بازی بوتلا، آزاد می کند.

 جدیدترین فیلم های سینمایی دنیا اینجاست (47)

گای ریچی پس از پرداختن به داستان شرلوک هولمز، این بار سراغ داستان شاه آرتور و شمشیر اکس کالیبورش رفته و فیلم سینمایی “شاه آرتور: افسانه شمشیر” (King Arthur: Legend of the Sword) را ساخته است. آخرین تریلر این فیلم که قرار است ۱۲ مه ۲۰۱۷ اکران شود، موزیکی از لد زپلین دارد و ماجرای آرتور (با بازی چارلی هانم) و سفر او برای مبارزه با وورتیگرن (با هنرنمایی جود لا) را دنبال می کند. در این فیلم بازیگران دیگری همچون استرید برجس-فریزبی، جیمون هونسو، آنابل والیس، اریک بانا و ایدن گیلن هنرنمایی کرده اند.

جدیدترین فیلم های سینمایی دنیا اینجاست (47) 


در جشنواره فیلم ساندنس امسال، مت اسپایسر (نویسنده/کارگردان) با کمک دیوید برانسون اسمیت، جایزه بهترین فیلمنامه والدو سالت را دریافت کرد که این فیلم درباره زنی با ناراحتی روانی به نام اینگرید (اوبری پلازا) است که شیفته یک ستاره شبکه های اجتماعی (با بازی الیزابت اُلسن) می شود. فیلم “اینگرید به غرب می رود” (Ingrid Goes West) نقدهای اولیه مطلوبی دریافت کرده و قرار است در ۴ آگوست ۲۰۱۷ در سینماهای منتخب به نمایش درآید.

جدیدترین فیلم های سینمایی دنیا اینجاست (47) 


فیلم “چاک” (Chuck) فیلمی زندگی نامه ای درباره چاک وپنر است که الهام بخش کاراکتر راکی با بازی سیلوستر استالونه بود. فیلیپ فالاردو آن را کارگردانی کرده و لیو شرایبر در نقش وپنر و الیزابت ماس و نائومی واتس در نقش همسران دوم و سوم وپنر نقش آفرینی نموده اند. “چاک” که در جشنواره فیلم ونیز سال گذشته نقدهای خوبی دریافت کرد، قرار است روز ۵ مه ۲۰۱۷ اکران شود.

جدیدترین فیلم های سینمایی دنیا اینجاست (47) 


دیوید اف. سندبرگ، کارگردانی فیلم “آنابل: خلقت” (Annabelle: Creation) را انجام داده که داستان آن درباره عروسکی ترسناک از فیلم های “احضار روح” و “آنابل” است. این فیلم که نوبت اکران ۱۱ آگوست دارد، ماجرای عروسک ساز (آنتونی لاپالیا) و همسرش (میراندا اتو) را به تصویر می کشد که عروسک های ساخت دست آنها، برای بچه های یتیمی دام پهن می کنند که آنها این یتیم ها را به خانه دعوت کرده اند.

جدیدترین فیلم های سینمایی دنیا اینجاست (47) 


کاترین هایگل در فیلم “فراموش نشدنی” (Unforgettable) با نوبت اکران ۲۱ آوریل ۲۰۱۷، نقش زن مطلقه ای را بازی می کند که نمی تواند زندگی سابقش را رها کند، به خصوص وقتی شوهر سابقش (جئوف استالتس) با زنی (رزاریو داوسون) دوست می شود و قصد ازدواج با او را دارد. ایجاد مزاحمت اینترنتی، تعقیب کردن، به خطر انداختن کودک، چاقوکشی، و قتل مواردی هستند که در ادامه ماجرای این زوج در این فیلم به کارگردانی دنیس دی نووی با فیلمنامه ای کریستینا هادسون، شاهدش هستیم.

جدیدترین فیلم های سینمایی دنیا اینجاست (47) 


زندگی مود لوئیس، نقاش کانادایی سبک فولکلور، با فیلم “مودی” (Maudie) به تصویر کشیده شده که فیلمی زندگی نامه ای است و در جشنواره های فیلم سال گذشته، نقدهای متوسطی دریافت کرد. سالی هاکینز که بازی اش مورد تحسین قرار گرفت، نقش مودی را بازی می کند، زنی که از روماتیسم مفصلی دوران جوانی رنج می برد و بر بیماری اش چیره می شود تا در دنیای هنر موفق شود. ایتان هاک با آنکه در این فیلم بسیار خوب ظاهر شده، ولی نتوانست نظر منتقدین را جلب کند. وی در این فیلم نقش همسر مود یعنی اورت لوئیس را بازی می کند که مرد پیچیده ای است و در اصل او را به عنوان خدمتکار خانه استخدام کرده بود ولی کم کم عاشقش شد. ایزلینگ والش این فیلم را از روی فیلمنامه ای از شری وایت کارگردانی کرده که قرار است ۱۶ ژوئن در سینماهای منتخب اکران شود.

جدیدترین فیلم های سینمایی دنیا اینجاست (47) 


رامی مالک در فیلم سینمایی “باستر مل هارت” (Buster’s Mal Heart) به کارگردانی و نویسندگی سارا ادینا اسمیت، نقش مرد خانواده داری را بازی می کند که در فرار از مسئولین، به کوهستان پناه می برد. دیگر بازیگران این فیلم که نقدهای اولیه متفاوتی دریافت کرده، عبارتند از: کیت لین شیل در نقش همسر باستر و دی جی کوالز و فیلم قرار است ۲۸ آوریل روی پرده سینماها برود.

جدیدترین فیلم های سینمایی دنیا اینجاست (47) 


“همه نگاه ها به من” (All Eyez on Me) فیلمی به کارگردانی بنی بوم است که ماجرای توپاک شکور را از ابتدا تا به شهرت رسیدن و پایان خشونت بارش به تصویر می کشد. این فیلم که قرار است ۱۶ ژوئن روی پرده سینماها برود، دیمیتریوس شیپ جی آر را در نقش شکور، دانای گوریرا در نقش مادرش، دامینیک ال. سانتانا در نقش سوج نایت و جمال وولارد در نقش بیگی اسمالز دارد.

جدیدترین فیلم های سینمایی دنیا اینجاست (47) 

اخبار و یادداشت های کوتاه درباره فیلم هایی که قرار است ساخته شوند:

•    مایکل کیتون در حال مذاکره برای بازی در نقش شرور فیلم اکشن-زنده “دامبو” (Dumbo) ساخته تیم برتون است (منبع: Variety)

•    جفری رایت قرار است نقش یک مأمور اف بی آی را مقابل جیسون بیتمن، ریچل مک‌آدامز، کایل چندلر و جسی پلمونس در کمدی “شب بازی” (Game Night) بازی کند. (منبع: THR)

•    کالین فارل در حال مذاکره برای پیوستن به وایولا دیویس، لیام نیسون، الیزابت دبیکی، سینتیا اریوو، میشل رودریگز، دنیل کالویا و آندره هالند در فیلم مهیج “بیوه ها” (Widows) ساخته استیو مک‌کوئین است. (منبع: Variety)

•    کوین اسپیسی، میشل ویلیامز و مارک والبرگ در مرحله مذاکرات اولیه برای بازی در فیلم درام “همه پول های دنیا” (All the Money in the World) ساخته ریدلی اسکات درباره آدم ربایی جی. پل گتی سوم هستند. (منبع: Deadline)

•    لیام نیسون قرار است در فیلمی به نویسندگی ویلیام موناهان بر اساس رمان “بلوند چشم سیاه ” (The Black-Eyed Blonde) اثر بنجامین بلک، نقش ریموند چندلر افسانه ای را بازی کند. (منبع: Variety)

•    آدام مک کی می خواهد کریستین بیل را در نقش دیک چنی، استیو کارل در نقش دونالد رامسفلد و ایمی آدامز را در نقش لین چنی، در فیلمی زندگی نامه ای درباره رئیس جمهور سابق، به بازی بگیرد. (منبع: Deadline)

•    الیویه آسایا قرار است نویسندگی و کارگردانی فیلم “شبکه زنبورها” (Wasp Network) را انجام دهد که اقتباسی از کتاب فرناندو موریس تحت عنوان “آخرین سربازان جنگ سرد” درباره جاسوس های کوبایی است. (منبع: THR)

•    جفری دین مورگان به دواین جانسون، نائومی هریس، مالین اکرمن، جو مانگانیلو و جیک لیسی پیوست تا در فیلم “رمپیج” (Rampage) بازی کند. (منبع: Deadline)

•    اریک راث قرار است فیلمنامه فیلم اقتباسی “تپه” (Dune) به کارگردانی دنیس ویلنوو را بنویسد. (منبع: Variety)

•    جی دی دیلارد فیلم مهیج “عزیز دل” (Sweetheart) با بازی اموری کوهن و کیرسی کلمونس را کارگردانی خواهد کرد. (منبع: Variety)

•    آرمی همر مجدداً با بن ویتلی همکاری کرده و با آلیسیا ویکاندر در فیلم Freakshift همبازی خواهد شد. (منبع: Deadline)

•    ست روگن و اوان گلدبرگ قرار است فیلمی اقتباسی از کتاب کمیک رابرت کرکمن به نام “شکست ناپذیر” (Invincible) را نوشته، کارگردانی کرده و تهیه کنند. (منبع: Heat Vision)

•    پابلو لارین قرار است فیلم “آمریکایی واقعی” (The True American) با بازی تام هاردی را کارگردانی خواهد کرد که داستانی واقعی درباره ریس بوییان است، مهاجر مسلمانی که سعی کرد مارک استرومن را از مجازات اعدام نجات دهد. (منبع: Deadline)  

•    سامون پگ قرار است نقش یک تهیه کننده موسیقی شیزوفرن را در فیلم Lost Transmissions که اولیه تجربه کارگردانی کاترین اوبرایان است، بازی کند. (منبع: Variety)

•    دمیان بیشیر در فیلم “راهبه” (The Nun) اسپین آفی از “احضار روح ۲” بازی خواهد کرد. (منبع: Heat Vision)


منبع: برترینها

استارت‌آپ‌ ها در خدمت بهبود اقتصاد

استارت‌آپ‌ها از زمان پیدایش‌شان تاکنون، توانسته‌اند خدمات بسیاری را در حوزه‌های گوناگون ارائه کنند. با توجه به حوزه‌های گسترده خدمات و نوآوری‌های روزافزون استارت‌آپ‌ها، می‌توان نقش قابل توجهی را در ارائه بهتر خدمات در سطح جامعه برای آنها متصور بود. آنها می‌توانند در حوزه‌های گوناگون به اداره بهتر جامعه کمک کنند و بسیاری از نظام‌های ناکارآمد سنتی را بهبود بخشند.

پرسش اساسی آن است که استارت‌آپ‌ها چگونه می‌توانند با خدماتشان به بهبود و اصلاح نظام‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور کمک کنند؟

در این یادداشت تلاش می‌کنیم تا به برخی از مهم‌ترین کارکردها و خدماتی بپردازیم که استارت‌آپ‌ها در راستای بهبود برخی ‌امور جامعه می‌توانند ارائه کنند. در ادامه به اهم موارد به تفکیک حوزه فعالیت اشاره خواهد شد.

خرده‌نظام توزیع کالا

یکی از مهم‌ترین کارکردهایی که هم‌اکنون نیز به واسطه خدمات کسب‌و‌کارهای نوپا تا حدودی محقق شده، کمک به ساماندهی نظام توزیع کالاست. استارت‌آپ‌های فعال در این حوزه، با عرضه کالاها و خدمات در زمینه‌ای امن و شفاف، می‌توانند کمک شایانی به بهبود نظام توزیع کالا بکنند. شفاف‌سازی و تسهیل فرایند خرید، امکان بازگشت آنی محصول در صورت عدم تطابق با خواست مشتری، مقایسه قیمت و کیفیت کالاها، شفاف‌تر بودن وضعیت مالی فروشگاه در مقایسه با فروشگاه‌های فیزیکی و ایجاد ظرفیتی جدید برای مبارزه با قاچاق کالا، از جمله قابلیت‌هایی است که استارت‌آپ‌ها از آن برخوردارند. در صورت بهره‌گیری از قابلیت‌های استارت‌آپ‌ها، اقدام مؤثری در بهبود نظام توزیع کالا انجام می‌شود.

فروشگاه‌های اینترنتی علاوه بر فروش کالا، امکان بررسی، نقد و ارزشیابی کالاها را نیز برای مشتریان خود فراهم می‌کنند؛ علاوه بر این، دسترسی به نظرات و انتقادات کاربردی مصرف‌کنندگانی که پیش‌تر یک کالا را خریداری و مصرف کرده‌اند، به خریداران جدید این امکان را می‌دهد تا به واسطه بهره‌مندی از حجم وسیعی از اطلاعات کاربردی مرتبط با محصول مورد نظر خود، به انتخاب سنجیده و آگاهانه‌تری دست بزنند. همچنین کمک به تثبیت تدریجی قیمت کالا در بازار، خدمت دیگری است که می‌تواند به مرور زمان توسط چنین وب‌سایت‌هایی ارائه شود. یعنی، هنگامی که قیمت یک کالا در فروشگاه‌های اینترنتی در سطح معینی باشد، توزیع‌کنندگان خرد در بازار فیزیکی برای حفظ مشتریان خود، باید قیمت‌ها را در آن سطح یا حتی پایین‌تر حفظ کنند.

بر این اساس، نوسانات بازار و گرانفروشی تا حدودی کاهش می‌یابد. البته هنوز تا رسیدن به این نقطه فاصله داریم، زیرا هنوز سطح قیمت‌ها در بازار دیجیتال ایران، عموما‌ بالاست و فعلا‌ از ظرفیت جهت‌دهی درست به قیمت‌ها در بازار استفاده نشده است. در همین راستا، این بازار نیز به دلیل فقدان سیستم نظارت متناسب با این حوزه، مشکلات و نوسانات بخش عمده‌فروشی کشور و نیز فضای کلان اقتصادی، دستخوش نوسانات است.

استارت‌آپ‌ها در خدمت بهبود اقتصاد 
صنعت گردشگری

صنعت گردشگری عرصه دیگری است که متأثر از ظهور استارت‌آپ‌ها، شرایط روبه‌رشدی یافته است. کسب‌وکارهای نوپای شکل‌گرفته در این حوزه می‌توانند با اقداماتی از قبیل حذف واسطه‌ها و تسهیل فرایند بهره‌مندی از خدمات در این بخش، گام مؤثری در جهت کاهش هزینه‌های سفر بردارند. در شرایط کنونی، هتلداری (خدمات رزرو هتل و اقامتگاه)، خدمات مسافرتی (رزرو برخط بلیت)، گردشگری (فعالیت تورها، معرفی مکان‌ها و پیشنهاد سفر) و بازاریابی گردشگری (اطلاع‌رسانی و تبلیغات) از جمله زمینه‌هایی هستند که تحت تأثیر حضور استارت‌آپ‌ها بهبود و ترقی یافته‌اند.

در این راستا، پایگاه‌های اطلاع‌رسانی و کسب‌وکارهای گوناگون راه‌اندازی شده‌اند که با ارائه خدماتی از قبیل رزرو آنلاین بلیت قطار و هواپیما و رزرو هتل و اقامتگاه با قیمتی به‌مراتب پایین‌تر از نرخ آژانس‌های مسافرتی اقدام می‌کنند. امکان رزرو و خرید آنلاین بلیت هواپیما و قطار در زمان و هزینه‌ای کمتر، استرداد آنلاین بلیت خریداری شده، رزرو آنلاین محل اسکان، کاهش اتلاف وقت و هزینه‌های اضافی از جمله خدماتی است که از سوی اینگونه کسب‌و‌کارها ارائه می‌شود که همگی می‌توانند در رونق بخش گردشگری نقش مهمی ایفا کنند.

حمل‌و‌نقل شهری و بین‌شهری

یکی دیگر از قابلیت‌های کسب‌وکارهای نوپا، کمک به سامان‌یابی سیستم حمل‌و‌نقل شهری و بین‌شهری است. هم‌اکنون استارت‌آپ‌های گوناگون با ارائه خدمات حمل‌و‌نقل مسافران و کالاها، با کیفیتی به‌مراتب بالاتر از خدمات آژانس‌های تلفنی، فعالیت می‌کنند. از جمله مزایای استارت‌آپ‌های این حوزه نسبت به کسب‌وکارهای سنّتی آن (آژانس‌ها و پیک‌های تلفنی)، می‌توان به مقرون‌به‌صرفه‌بودن نسبت به آژانس‌ها و پیک‌ها، امکان ارزشیابی کیفیت خدمات ارائه‌شده توسط مشتریان و نمره‌دهی به رانندگان، امکان تخمین زمان رسیدن تاکسی به مبدأ و مقصد توسط مسافر، امکان پرداخت برخط هزینه حمل‌و‌نقل و ارائه نقشه برخط ترافیک به منظور آگاهی رانندگان از مسیرهای شلوغ و پرترافیک اشاره کرد. این مزایا می‌توانند خلأ ناکارآمدی‌های سیستم‌های سنتی را برطرف ساخته، سطح کیفی خدمات این حوزه را ارتقا بخشد.

هم‌اکنون نیز، با اینکه کسب‌وکارهای این حوزه نوپا بوده و در گام‌های ابتدایی مسیرند، بخش قابل توجهی از مردم را به سمت استفاده از سیستم کاراتر و نیز خدمات بیشتر و نوین‌تر این استارت‌آپ‌ها سوق داده‌اند؛ تا جایی‌که آمارهای غیررسمی در برخی موارد، از کاهش یک‌سومی مسافران بخشی از آژانس‌های تلفنی خبر می‌دهند. ساماندهی و استفاده از این استارت‌آپ‌ها در کشور، با توجه به مزیت‌های گفته شده، می‌تواند در بهبود وضعیت ترافیک و همچنین کاهش طول زمان سفر نیز مؤثر باشد.

خدمات غذایی

کارکرد دیگری که امروزه در پرتو خدمات استارت‌آپ‌ها ظهور و بروز یافته، امکان تهیه و توزیع غذا از طریق اینترنت است؛ اتفاقی که می‌تواند باعث ایجاد بهبود در نظام توزیع غذا، چه از نظر کیفیت و چه از نظر صرفه‌جویی در زمان و هزینه شود.

در این حوزه، استارت‌آپ‌هایی شکل گرفته‌اند که به ارائه خدمات اینترنتی مشاهده، انتخاب، سفارش، ارزشیابی و تحویل غذای آماده می‌پردازند. این استارت‌آپ‌ها، واسطه بین عرضه‌کنندگان (رستوران‌ها، فست‌فودها و مراکز تهیه غذا) و مشتریان‌اند. بر این اساس، مشتری از طریق اینترنت عرضه‌کننده مورد نظر خود را انتخاب کرده و غذای خود را سفارش می‌دهد. خدماتی از قبیل در اختیار قرار دادن منوی مراکز، تجمیع مراکز گوناگون در یک سامانه، حذف نیاز مشتری به در اختیار داشتن شماره مراکز گوناگون، معرفی مراکز جدید، ارائه نقشه رستوران‌ها و مراکز نزدیک به محل مشتری، امکان به اشتراک‌گذاری تجربیات و ارزیابی‌های مشتریان در سامانه و ایجاد فضای رقابتی بین مراکز و متعاقب آن افزایش کیفیت و بهینه‌شدن قیمت‌ها، از سوی این استارت‌آپ‌ها به مشتریان ارائه می‌شوند. این نوع کسب‌وکارهای اینترنتی در تلاشند تا خدمات موجود در یک مجتمع ‌غذایی (فودکورت) با رستوران‌های متفاوت را، در قالبی مجازی، به مشتریان خود ارائه دهند و با سنجش تدریجی ذائقه مشتریان، به ارائه پیشنهادهایی متناسب با سلیقه و ذائقه آنان بپردازند.

خدمات پزشکی و سلامت

استارت‌آپ‌ها در حوزه‌های پزشکی و سلامت نیز فعال شده‌اند. مشاوره پزشکی برخط، امکان رزرو و نوبت‌گیری برخط از سوی بیماران در هر زمان و مکان، تسهیل فرایند پزشک‌یابی و دسترسی به پزشک مورد نظر، جلوگیری از اتلاف وقت، صرفه‌جویی در هزینه‌ها، مکان‌یاب سلامت برای پیدا‌کردن نزدیک‌ترین اماکن مرتبط با خدمات سلامت و پزشکی، انجام آزمون‌های پزشکی و روانشناسی و تبلیغ برخط برای پزشکان از جمله خدماتی است که از طریق استارت‌آپ‌های این حوزه می‌تواند ارائه شود.

باید خاطرنشان ساخت که اگرچه برخی استارت‌آپ‌ها در این حوزه در کشور راه‌اندازی شده‌اند، ولی طبق ارزیابی کارشناسان این حوزه، هنوز نمونه‌ای کاملا موفق در حوزه‌های پزشکی و سلامت شکل نگرفته و همچنان ظرفیت‌های بالقوه و مغفول پرشماری برای حضور و فعالیت استارت‌آپ‌ها وجود دارد.

خدمات مرتبط با معاملات ملکی

یکی دیگر از زمینه‌هایی که امروزه تحت تأثیر ظهور کسب‌وکارهای نوپا قرار گرفته، معاملات مسکن و املاک است. استارت‌آپ‌هایی راه‌اندازی شده‌اند که به ارائه خدمات در زمینه خرید، فروش، رهن و اجاره املاک می‌پردازند و در سریع‌ترین زمان ممکن، تقاضاهای جویندگان املاک را به دست یابندگان املاک می‌رسانند. رفع نیاز مشتریان به مراجعه حضوری به بنگاه‌های املاک، یافتن ملک مطلوب مشتری در زمانی کوتاه، ارائه اطلاعاتی جامع درباره موقعیت ملک مورد نظر و معابر و سرویس‌های حمل‌و‌نقل عمومی موجود در محدوده ملک و همچنین جاذبه‌های دیدنی در حوالی ملک مورد نظر و نیز امکان فروش ملک در وسعت بین‌المللی از جمله خدماتی است که توسط این‌ استارت‌آپ‌ها فراهم می‌شود.

این‌ استارت‌آپ‌ها، علی‌رغم جوان‌بودن، به میزانی اثرگذار بوده‌اند که چندی پیش رئیس اتحادیه مشاوران املاک با لحنی تند و عتاب‌آمیز، به تهدید آنها پرداخت و اذعان کرد که یکی از این استارت‌آپ‌ها، کسب‌وکار مشاوران املاک را کساد کرده است! این موضوع، بسیار مهم و قابل بحث است. عرصه فعالیت مشاوران املاک و معاملات ملکی، سال‌هاست که محل نارضایی و ناخرسندی مردم بوده و از سویی، روش‌های به‌کار گرفته شده گاه آثار منفی بر بازار مسکن کشور نیز داشته‌اند. بر این اساس، با توجه به ظرفیت‌هایی که استارت‌آپ‌ها می‌توانند در بخش معاملات ملکی ایجاد کنند، دور از انتظار نیست که رشد این نوع کسب‌وکارها و ارائه خدمات باکیفیت‌تر بتواند روند معاملات ملکی را، هر چند به مقدار کم، سامان بخشد.

البته مطمئنا این کار مستلزم ایجاد سازوکارهای مناسب و چارچوب‌های روزآمد نظارتی توسط نهادهای متولی است. در غیر این صورت و با غفلت از ایجاد این سازوکارها، این نوع خدمات نیز به سمت همان سیستم سنتی منحرف خواهند شد. با این حال، در وضع کنونی، بدون‌شک رونق فضای استارت‌آپی در این حوزه، تاکنون تأثیراتی مثبت داشته و کم‌کم اثرگذاری آن بیشتر نیز خواهد شد.

بازار صنایع دستی

خدمت ملموس دیگری که امروزه از سوی استارت‌آپ‌ها می‌تواند به جامعه ارائه شود، کمک به رونق بازار صنایع دستی است. در همین راستا، شاهد ظهور پایگاه‌های اطلاعاتی هستیم که به معرفی و عرضه صنایع دستی بومی اقوام ایرانی و سوغاتی‌های محبوب در شهرهای ایران می‌پردازند. اینگونه استارت‌آپ‌ها با معرفی محصولات و صنایع فرهنگی از جای جای ایران، به بازاریابی برای رونق فروش آثار و صنایع دستی مهجور مانده در دل روستاها و مناطق دور‌افتاده می‌پردازند و از این طریق، مانع از محصور‌ماندن صنایع دستی تولید شده توسط اقوام ایرانی می‌شوند. البته این نوع از کسب‌و‌کار هنوز در ابتدای راه است و نمی‌توان انتظار زیادی از آن داشت؛ ولی با رونق گرفتن آن و به‌کارگیری سیستم‌های نوین عرضه و ارتباط با مشتری در این حوزه، می‌تواند به شکوفایی این بخش بینجامد.

می‌توان گفت خدمت اصلی ارائه شده توسط این استارت‌آپ‌ها آن است که خرید صنایع دستی مستلزم حضور فیزیکی گردشگر در بوم و در زمانی خاص نیست. بر این اساس، این کسب‌وکارها زمینه‌ساز آنند که هر کسی از هر نقطه از کشور (و حتی جهان) در هر زمانی بتواند به بازدید و خرید این محصولات بپردازد. در همین راستا، قلمرو مشتریان بالقوه از محدوده مسافران موسمی یک منطقه به کل افراد جامعه و در طول سال افزایش می‌یابد. این قابلیت برای احیا و رونق بخشیدن به بازار صنایع دستی کشور بسیار کارآمد خواهد بود

بر اساس آنچه بیان شد و گستره خدماتی که این نوع از کسب‌وکار‌ها می‌توانند به جامعه ارائه دهند، در شرایطی که کشور در آستانه حرکت در مسیر رشد اقتصادی شتابان مبتنی بر سیاست‌های ابلاغی برنامه ششم توسعه قرار دارد، به نظر می‌رسد استارت‌آپ‌های بومی بتوانند ایفاگر نقشی مهم در این راستا باشند و در پرتو سیاستگذاری صحیح و کارشناسانه، از جمله بازیگران کلیدی و مؤثر در بهبود روند رشد شتابان مورد انتظار در برنامه ششم توسعه به شمار آیند.

محمد خاجی، پژوهشگر پژوهشکده سیاست‌پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت 


منبع: برترینها

روان شناسی رقابت

ماهنامه سپیده دانایی: فاکس، روانشناس، کارآفرین و بازیکن سابق تنیس است که در «جام دیویس» نیز شرکت کرده و تا یک چهارم نهایی «ویمبلدون» رفته، تحلیل مفید و تامل برانگیزی از طبیعت روحیه رقابتی ارائه می کند. کتاب او، «ذهن برنده»، بسیار فراتر از ژانر معمول «استعاره های ورزشی» است و با ترکیبی از نظریات و توصیه های عملی، به همراه داستان هایی از قلمروهای ورزش، سرگرمی، تاریخ و دنیای تجارت به موضوع می پردازد. ترجمه گزارشی از این کتاب را که سایت تحلیلی – روانشناختی psycology today ارائه کرده است در ادامه می خوانیم.

در نیمه اول کتاب «ذهن برنده»، آلن فاکس به سراغ ریشه های زیست شناختی انگیزه پیروزی و موفقیت و نیز جدال درونی بین جاه طلبی و ترس از شکستی که ما را تضعیف می کند و استراتژی های بی تاثیر می رود.

آن طور که «فاکس» در این کتاب توضیح می دهد: «ترس ناخودآگاه از شکست، احساسات و مشاهدات را تحریف می کند و باعث می شود فرد برای رقابت دچار تردید شود، تعلل کند، به خودش دروغ بگوید، سایرین را مقصر قلمداد کند، در به پایان رساندن وظایف ناموفق باشد و در آستانه پیروزی دچار وحشت و اضطراب شود و از این راه ها، اراده ما برای پیروزی را تقلیل می دهد.»

روان شناسی رقابت

او شواهدی دارد که نشان می دهد افرادی که شخصیت های «نوع A» دارند (تهاجمی، اضطرابی، ستیزه جو، غالب، هدف گرا و دستاوردگرا)، آنهایی که تحت عنوان «مزومورف» دسته بندی می شوند (بدن های قوی و عضلانی همراه با خوی ستیزه گر) یعنی همان هایی که ۲۰ هزار سال پیش، احتمالا کسانی بودند که با موفقیت قبیله خود را رهبری می کردند، برایش شکار و کسب منابع می کردند، از آن و اموال شان دفاع می کردند و ژن های قدرتمند را به نسل های بعد منتقل می کردند، مزیتی طبیعی در ورزش و تجارت دارند.

آن انگیزش برای جلو زدن از دیگران و تصاحب قلمروهای بیشتر هنوز وجود دارد. فقط حالا، به جای جنگیدن برای غذا و پناهگاه، ما برای جای پارک، ریاست و دفتر مناسب گوشه ساختمان می جنگیم.

اما اگر شما مزومورف های نوع A نباشید، چه؟ اگر شما یک نوعت b سهل گیرید که اساسا از مبارزه لذت نمی برید، چه؟ آیا شما مجبورید به مترو و میز کوچک کارتان اکتفا کنید؟ پاسخ «فاکس» به این سوال این است: «البته که نه. صرفا باید ببینید برنده هایی که رقابت در طبیعت شان است، چگونه رفتار می کنند و کاری را انجام دهید که آنها می کنند.»

«فاکس» می نویسد: «این طور که به نظر می رسد، ویژگی های روانی درگیر در موفقیت و دستیابی به اهداف، از ورزشی به ورزش دیگر و همین طور به تجارت، انتقال پذیر هستند.» و این نکته ای است که در نیمه دوم کتاب «ذهن برنده» به آن پرداخته می شود. این قسمت توضیح می دهد که چه چیز از آدم ها قهرمان می سازد، آنها به چه فکر می کنند، استراتژی های شان چیست و درباره آنچه انجام می دهند، چه طور فکر می کنند، تا بقیه ما بتوانیم به اندازه کافی قلق های شان را یاد بگیریم که بیشتر به چیزی که می خواهیم، برسیم. خلاصه ای از این چند مثال را ببینید:

شدیدا نسبت به رفتارهایی که به نتیجه می رسند یا شکست می خورند، حساس باشید. برنده ها به این که چه چیز جواب می دهد و چه چیز نه، توجهی خارق العاده دارند. آنها آگاهانه و تعمدی روی کار پیش رو تمرکز می کنند، از موفقیت ها و اشتباهات شان به سرعت درس می گیرند و رفتارشان را بر آن اساس تنظیم می کنند. برای مثال افرادی که در تنیس موفقند، در می یابند که کدام ضربه، بیشترین نتیجه را با کمترین ریسک دارد و نهایتا می توانند بارها و بارها، در هر موقعیت، بهترین ضربه را انتخاب کنند. به نظر منطقی می رسد، نه؟ پس چرا این همه بازیکن همچنان ریسک هایی مخرب با درصد موفقیت پایین می کنند و ضربات زیادی محکم، زیادی نزدیک به تور یا زیادی نزدیک به خط می زنند و می بازند؟

«فاکس» پاسخ می دهد: «بهبود مدام تکنیک، در کنار تلاش فیزیکی، تلاشی روانی می طلبد و فکر کردن، کاری سخت است. آدم ها در مقابل این کار مقاومت می کنند، چون راحت تر است که فقط بدوی و توپ را بزنی.

علاوه بر این، در تنیس، یک عامل مخفی وجود دارد: این که فقط به توپ بکوبی و نتیجه را به بخت و اقبال بسپاری، کمتر استرس زا و ترسناک است، تا این که به شکلی کنترل شده و ارادی، کلنجار بروی که در روشت ثابت قدم باشی و توپ را در زمین نگه داری. در شیوه اول، اگر روز خوبی داشته باشی، می بری؛ اگر روز بدی داشته باشی، می بازی؛ هیچ درگیری احساسی شدیدی نیز در کار نیست. در مقابل، در شیوه دوم، بازی کردن با یک روش ثابت، به بازی طولانی و پر استرس برای کسب امتیاز می انجامد، نبردی بین اراده ها که لازمه اش انضباط احساسی و تمرکزی ممتد است. هیچ کدام از اینها مطبوع نیست؛ به همین علت، افرادی عادی از این وضعیت می گریزند و می بازند.

پس باید حواس مان همیشه جمع باشد که چه چیز جواب می دهد و چه چیز نه. سر به زیر انداختن و فشار صرف، ناکارآمد است. باید تلاشی آگاهانه داشته باشید که با سرِ بالا کار کنید: هوشیار باشید تا ذره ذره همه اطلاعاتِ در دسترس را دریافت و جذب کنید. همزمان باید حواس تان به میل طبیعی نادیده گرفتن حقایقی که در تضاد با تصورات قبلی تان هستند، باشد که باعث تغییر برنامه های تان می شوند یا شما را مجبور می کنند کاری کنید که نمی پسندید.

گوش به زنگِ مشکلات نیز باشید. فرض را بر این بگذارید که راه حلی هست. افراد موفق، در حمله به مشکلات، هوشیار و کوشا هستند. آنها ضعف های خود را می فهمند. آنها می خواهند بدانند؛ چون می خواهند که رفع شان کنند. بازنده ها اما متزلزل اند و واقعا باور ندارند که می توانند مشکلات را حل کنند؛ به همین خاطر، رویکرد «سر زیر برف» را اتخاذ می کنند. آنان با نشنیدن و ندیدن مشکلات، از مواجهه با آنها اجتناب می کنند.

«فاکس» این نکته را با تعریف داستان «لو» نمایش می دهد؛ «لو» یکی از آشنایان «فاکس»، در طول بیست و هفت سال، خود را به سطوح بالای مدیران میانی یک شرکت رو به رشد در خدمات نفتی رسانده بود. او از شغل راحتش راضی بود و تصمیم داشت تا همین طور بگذراند تا دوران بازنشستگی اش برسد. «اگر لو یک بازیکن بسکتبال بود، کار تیمی را کُند می کرد تا وقت بکشد.»

«فاکس» ادامه می دهد: «او از مشکلات متنفر بود. اگر یکی از زیردستانش با مشکلی نزد او می آمد، او تلاشی سرسری می کرد تا آن را برطرف کند؛ اما اگر نمی شد که اغلب نیز نمی شد و آن زیردست، دوباره با همان مشکل حل نشده به سراغش می آمد، او آزرده و خشمگین می شد. برای پرهیز از گرفتاری در این خلق و خویش، افراد یاد گرفته بودند که از او دور بمانند و با مشکلات شان سر کنند.

در سال ۱۹۹۶، وقتی قیمت نفت کاهشی بی توقف را شروع کرد، شرکت های مربوط به صنایع نفت شروع به جستجوی راه هایی برای حذف هزینه های سربار کردند. کارکنان نامولد که حقوق بالا می گرفتند، سوژه هایی وسوسه انگیز برای این کار بودند. نیازی به گفتن نیست که او در موقعیت آسوده خود دوام نیاورد.»

چطور می توانید به موقعیت خود ارزش بدهید و از بدترین وضعیت ممکنِ تبدیل شدن به یک «لو» اجتناب کنید؟ خیلی ساده، مشکلات را جستجو و شناسایی کنید و به جای بار اضافی به آنها به عنوان چالش های مثبت نگاه کنید؛ اما مهم تر از هر چیز، این فرض اساسی را در نظر داشته باشید که برای هر مشکلی، راه حلی هست.

این نگرش، کلیدی است؛ اگر راه حل اول تان جواب ندهد که اغلب نیز نمی دهد، باعث می شود ادامه دهید؛ به طرز برخوردی مثبت و خوشبینانه منجر می شود که فکرتان را آزاد می کند و ذهن تان را به ایده های بدیع باز می کند. خواهید یافت که باور به این فرض، آن را به واقعیت تبدیل می کند. اگر هنوز نگرانید که «جنس درست» را ندارید و شاید اصلا برنده به دنیا نیامده اید، نگران نباشید.

«فاکس» اشاره مین کند آنهایی که مجبور می شوند راهبردهای موفقیت را یاد بگیرند، اغلب به نتایج بهتری می رسند تا برنده های ژنتیکی که در وهله اول غبطه شان را می خوریم. «غیر معمول نیست کسانی که ما به عنوان قهرمان رشته خودشان می شناسیم شان، کورکورانه و افراطی کار خود را دنبال کنند و به این ترتیب در روابط شخصی شان غفلت کنند و در نهایت به احساس تهی بودن و ناراحتی برسند.»

«تعادل، داشتن چشم انداز و رویکردی با فکر به همه سختی های زندگی راه احتمالی اقناع نهایی را فراهم می کنند.»

او می افزاید: «اما چند پیروزی بیشتر و اندکی موفقیت اضافی نیز به این روال ضربه ای نمی زند.»

آلن فاکس – روانشناس 


منبع: برترینها

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

– مریم اسدی: برای کابینت ها از رنگ آبی روشن یا قرمز استفاده کنید و فضای زیادی را به رنگ های خاکستری و سبز اختصاص دهید. البته می توانید رنگ های زیادی را در آشپزخانه به کار ببرید و در کنار آن ها چندین رنگ مناسب با آن ها ترکیب کنید تا آشپزخانه ای منحصر به فرد در خانه داشته باشید. در اینجا نکات الهام بخشی درباره رنگ ها آورده ام که می تواند برای تان مفید باشد.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

نسیم دریایی خنکی در این فضای نیلگونی طراحی شده جریان دارد که اصول ترکیب این رنگ را در همه جای آشپزخانه از کابینت ها گرفته تا صندلی های پیشخوان رعایت کرده است.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

خاکستری مایل به آبی: این رنگ اقیانوسی مناسب کسانی است که عاشق اقیانوس هستند.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

کمی هم از رنگ های سیر استفاده کنیم. ترکیب مشکی و آبی یک رنگ خاکستری غنی ایجاد می کند.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

خاکستری هنری: ترکیب ظرافت و زیبایی این رنگ دریایی را منحصر به آشپزخانه کرده است. این رنگ یکی از پر درخواست ترین رنگ ها برای آشپزخانه است. هم لوکس است و هم کاربردی. این رنگ به نظر سرد و کناره گیر است اما وقتی غرق در آن می شوی به شناخت بیشتری از آن می رسی.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

با خاکستری یک ترکیب طبیعی در آشپزخانه بسازید. همانطور که می بینید کابینت ها نیز به نوعی مطیع این رنگ ها هستند.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

سفید کاغذی: این رنگ را می توان به عنوان رنگ تاکیدی و اصلی آشپزخانه در نظر گرفت. رنگی بسیار آرام و خاموش که در روزهای آفتابی به آبی روشن می زند.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

ظاهر دریایی این آشپزخانه به دلیل کف پوش آبی شیشه ای آن بسیار تازه و روشن شده است.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

اعماق اقیانوس: این رنگ معمولا برای آشپزخانه های چوبی بسیار مناسب است چون آشپزخانه را روشن تر می کند و می توان آن را با قرمز و سفید نیز ترکیب کرد.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

این طیف سبز را که در تصویر بالا می بینید شاید به نظر کمی قدیمی برسد اما ظاهری زیبا و تازه به آشپزخانه داده است.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

سبز: این رنگ می تواند برای هر چیزی یک رنگ مکمل باشد. برای آشپزخانه باید یک رنگ بولد در نظر بگیرید و بقیه رنگ ها را  از رنگ های ساده استفاده کنید.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

وقتی در کنار کابینت های اسپرسو از رنگ سفید استفاده کنید رنگ کابینت ها زیاد به چشم نمی زند و باعث می شود آشپزخانه بزرگ تر نشان داده شود.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

شب تابستان: برای این که کابینت ها و دیوار آشپزخانه کمی عقب تر دیده شود از این رنگ شکلاتی تیره استفاده کنید. سپس از رنگ سفید برای روی کابینت ها و داخل کابینت ها استفاده کنید تا ظروف جلوه زیبایی بگیرد.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

این آشپزخانه آبی و خاکستری بیشتر به سبک اسکاندیناوی هاست.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

آبی فریبنده: این رنگ فضایی آرام و دوستانه در خانه ایجاد می کند و ترکیب آن با رنگ خاکستری کمی از عادی بودن این رنگ می گیرد و آن را زیباتر و ملایم تر می کند. در کنار این رنگ می توان از زرد کم رنگ نیز استفاده کرد و البته سفید هم مناسب است.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

کفپوش های زیبای جیوه ای ظاهری خاکستری و زیبا به این آشپزخانه داده است.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

جیوه ای: شاید در ذهن تان جیوه ای همان نقره ای باشد اما اینگونه نیست. جیوه ای همان خاکستری کم رنگ است که هم کلاسیک و سنتی است و هم مدرن. این رنگ در ترکیب با رنگ های فلزی، نیکل و مرمری بسیار عالی و بی نظیر می شود.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

همانطور که در تصویر می بینید این رنگ از پشت شیشه های کابینت رنگ سفید را از حالت کسل کننده در می آورد.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

ساحل جنوب: این رنگ فیروزه ای رنگی تازه و خنک است که شما را به یاد سواحل دریا می اندازد. شاید این رنگ برای تمام کابینت ها مناسب نباشد اما همانطور که در تصویر قبل دیدید به عنوان رنگ حاشیه ای بسیار زیبا و بی نظیر است.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

این رنگ خاکستری برای آشپزخانه های بزرگ بسیار مناسب است.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

خاکستری مایل به آبی: این رنگ همان خاکستری است اما ذرات آبی نیز در آن دیده می شود. بهتر است از این رنگ در قسمت پایین کابینت ها استفاده کنید و بالای کابینت ها را سفید استفاده کنید. اما در آشپزخانه های بزرگ می توانید از این رنگ در تمام قسمت های کابینت استفاده کنید. درست است که این رنگ یک رنگ خنک است اما درون آن گرما نیز وجود دارد.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

کمی نقره ای در زمینه طرح دار، پس زمینه ای متالیک به فضای اتاق می دهد.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

آبی آکوا: این رنگ که همان رنگ آب ها در زیر نور خورشید است شما را با خود به ساحل دریا می برد. این رنگ را روی یکی از دیوارها، روی سقف و یا روی درب اتاق به کار برد.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

طیف ملایم سبز برای آشپزخانه.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

سبز ساکسون: این طیف سبز معمولا در خانه های انگلستانی زیاد به چشم می خورد. مزیت این رنگ این است که با همه رنگ ها جور در می آید. درست مثل رنگ گلهای باغچه.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

این یک آشپزخانه کاملا کلاسیک با رنگ های خاص و پر جلا می باشد.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

سبزآبی: این رنگ آبی یک رنگ آبی معمولی نیست بلکه ترکیبی از رنگ های سبز و خاکستری نیز در آن دیده می شود. این رنگ بسیار چشمگیر و رضایت بخش است.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

فضایی دراماتیک با رنگ مشکی.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

مشکی: در خانه هایی که بلافاصله با وارد شدن چشم به آشپزخانه می خورد نیاز به فضایی دراماتیک هست. بنابراین با کابینت های مشکی و آیزه های شیشه ای می توان این فضای دراماتیک را در آشپزخانه ایجاد کرد. مشکی رنگی است جذاب، استوار و قوی.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

در این آشپزخانه سنگ های مرمری روی کابینت با کابینت های کبالتی ست شده اند.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

آبی تیره: من یکی از طرفداران ترکیب آبی و سفید هستم چون این ترکیب حد و مرز ندارد و همیشه می توان از آن استفاده کرد. بنابراین برای کابینت های این رنگ می توان از سنگ های مرمری روی آن استفاده کرد.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

اگر دوست ندارید دیوارها و سقف خانه را رنگ کنید می توانید از این رنگ برای کابینت ها استفاده کنید. همانطور که می بینید این رنگ هم رنگی ملایم و آرامبخش است و هم چشمگیر و خیره کننده.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

صورتی رزی: روش دیگری هم برای استفاده از این رنگ در آشپزخانه وجود دارد. می توانید سقف آشپزخانه را صورتی پر رنگ کنید و داخل کابینت ها صورتی روشن. این ترکیب انرژی خاصی به فضای آشپزخانه می دهد.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

آشپزخانه ای با طیف رنگ های استوارو ثابت.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

آُسمان مه آلود: این طیف خاکستری نه زیاد تیره است و نه زیاد سرد و به ساده ترین کابینت ها جذابیت می دهد. میتوانید از رنگ های زرد لیمویی، آبی و سفید در ترکیب با این رنگ استفاده کنید.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

آشپزخانه ای مدرن که کابینت های سبز و اوپن سنگ آهک به آن ظاهری گرم و مهمان نوازانه داده است.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

سبز کوهستانی: برای خانم هایی که عاشق آشپزی و گلخانه هستند این رنگ را پیشنهاد می کنم. این رنگ به آشپزخانه های بزگ حسی آرامبخش می دهد.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

این کابینت ها به آشپزخانه ظاهری رویایی داده است. ترکیب نارنجی و مشکی نه آشپزخانه را زیاد شلوغ نشان می دهد و نه خیلی ساده.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

نارنجی: این رنگ را می توانید برای داخل کابینت ها نیز استفاده کنید. وقتی رنگ نارنجی از پشت شیشه نمایان می شود به عنوان پس زمینه برای تمام ظروف عمل می کند.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

این آشپزخانه با رنگ های کابینت جانی تازه گرفته است.

رویایی ترین رنگ ها برای آشپزخانه

خاکستری مایل به قهوه ای: این رنگ ما بین خاکستری و قهوه ای است.
منبع: برترینها

۳۲ سال زندگی «گوهر خیراندیش» در‌کنار مردی شریف

گوهر خیراندیش، بازیگر نقش‌پذیر و منعطفی است که حضور پررنگش در چند دهه در نقش‌هایی چون جمیله‌گدا در سریال «سفر سبز»، قدسی در سریال «میوه ممنوعه»، مهندس گوهری در «مکس»،‌ هاجر جنگ‌زده در «بانو»، مادر بزرگ اشراف‌زاده در «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰»، همسر عامی و مهربان در «دایره زنگی»، زن جنوبی در «ارتفاع پست» و… بخشی از خاطرات جمعی همه ما را تشکیل می‌دهد.

 

او بر خلاف خیلی از بازیگران زن، بارها با پذیرفتن گریم‌های عجیب و سنگین روی صورتش نشان داده عاشق هنر بازیگری است.

این هنرمند البته همسر مرحوم جمشید اسماعیل‌خانی هم هست که سال‌ها با هم نه‌تنها در کار بلکه در زندگی شخصی‌شان هم به یک الگوی شایسته و به یادماندنی تبدیل شده بودند. جمعه‌ای که گذشت، پانزدهمین سالمرگ اسماعیل‌خانی، بازیگر بااخلاق و دوست‌داشتنی سینما، تلویزیون و تئاتر بود که گرچه خودش نیست، اما یادش همواره در بین مردم و سینمادوستان باقی است. به این بهانه با گوهر خیراندیش گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید…

 32 سال زندگی در‌کنار مردی شریف
سالی که آغاز کردید تا اینجا چطور بوده؟ بخصوص این‌که در یکی دو سال گذشته پر کار هم بودید؟

من دو سالی برای مداوای جراحت‌هایی که بر اثر تصادف سر فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» برایم پیش آمد خارج از ایران بودم، اما در این دو سال فیلم‌هایی که قبلا بازی کرده بودم روی پرده رفتند و مورد استقبال مردم و منتقدان هم قرار گرفتند. این اواخر هم وقتی آقای سامان مقدم تماس گرفتند و پیشنهاد بازی در سریال «دیوار به دیوار» را به من دادند از آنجا که تجربه خیلی خوبی را در فیلم «مکس» با ایشان داشتم و اعضای گروه این سریال افرادی شاخص و صاحب‌نام بودند، پیشنهادشان را پذیرفتم، ولی بالاخره با وجود گروه خیلی خوب، همدل و صبوری که دور هم جمع شده‌اند، متن به لحاظ کیفی چندان رضایت‌بخش نیست و همین مساله در روند کار تاثیر گذاشته است! نمی‌دانم چرا متن‌ها روزانه نوشته می‌شود و دقیقا همین روزانه‌نویسی است که سطح کار را پایین می‌آورد.

به گذشته برمی‌گردیم. چه زمانی با همسرتان آقای جمشید اسماعیل‌خانی آشنا شدید و چطور شد که با هم از شیراز به تهران آمدید؟

سال ۱۳۴۹ من در زادگاهم، شیراز در کلاس نهم مشغول تحصیل بودم که جمشید عزیز به دبیرستان ما آمد و به عنوان کارگردان مرا برای اجرای نمایشنامه «عروس» نوشته خانم فریده فرجام انتخاب کرد و از همانجا آشنایی ما شروع شد.

بعد از آن مادرم درخواست کرد که اگر شما همدیگر را دوست دارید با هم عقد کنید، اما چون دبیرستان می‌رفتم و به لحاظ قوانین مدرسه برایم مشکل پیش می‌آمد وقتی عقد کردیم در شناسنامه‌ام قید نشد تا وقتی‌که دیپلم گرفتم و همزمان با دنیا آوردن پسرم، هم اسم اسماعیل‌خانی در شناسنامه‌ام ثبت شد و هم اسم پسرم. بعد از انقلاب هم در دانشگاه تهران قبول شدم و با همسر و فرزندانم به تهران آمدم و از آن موقع در تهران زندگی می‌کنیم. پس از آمدن به تهران، هنگام درس خواندن همراه با همسرم به کار در تئاتر و سینما و تلویزیون ادامه دادیم.

با همسرتان در آثار مختلفی همراه بودید از تئاتر گرفته تا سینما و تلویزیون. فارغ از رابطه زن و شوهری این همکاری را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بله! کارهای زیادی را با هم انجام دادیم. اوایل ازدواجمان اسماعیل‌خانی علاوه بر بازیگری، کارگردانی تئاتر هم انجام می‌داد و آنجا اغلب در کنار هم بودیم و پس از آن در سینما و تلویزیون هم به عنوان همبازی با هم کار می‌کردیم. ایشان همیشه سمت استادی برای من داشتند و همیشه برای انتخاب کارهایم از ایشان مشاوره می‌گرفتم و ایده‌ها و نظریاتشان را در کارهایم پیاده می‌کردم. آخرین کاری که با او همبازی بودم «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» ساخته ابوالحسن داوودی بود.

من در آن فیلم نقش مادربزرگ خانم بهاره رهنما و مادر خانم آفرین عبیسی را بازی می‌کردم. در حالی‌که خانم عبیسی از من بزرگ‌تر بودند، اما با گریم خوب آقای رادمنش این باورپذیری برای مخاطب رقم خورد. در آن کار خیلی سکانس‌های مشترک با آقای اسماعیل‌خانی نداشتم، اما در همان سکانس‌های محدود هم دیالوگ‌هایی که با هم داشتیم بعضا خارج از متن بود و باعث جذابیت کار می‌شد. ایشان البته در پشت صحنه آن کار، حضوری دائم و پرنشاط داشت و تمام اعضای گروه از انرژی تمام نشدنی خود استفاده می‌کردند.

کلا بیشتر نقش‌های شما متفاوت و نامتعارف بوده؛ از همسر عامی و مهربان «دایره زنگی» گرفته تا جمیله گدای عجیب و غریب سریال «سفر سبز» و… که بخشی از دلیل این تفاوت هم به گریم‌های سنگینی برمی‌گردد که برخلاف بعضی از بازیگرها با رضایت به آن تن می‌دهید. به نظر می‌رسد با این انتخاب‌ها و البته گریم‌ها به نوعی قصد دارید سنت بازی در یک ژانر و شکل ثابت را برای بازیگری بشکنید؟

شما به بنده لطف دارید، ممنون از توجه و دقت شما. استادم جناب عبدالله اسکندری (چهره‌پرداز مطرح ایرانی) همیشه به من می‌گفتند تو از‌ این‌که گریم را روی صورتت می‌پذیری ما را به شوق می‌آوری. این چالش بین من و گریمور، من و بازی، من و کارگردان، من و نقش و… را همیشه دوست داشتم.

پیش آمده بود که آقای اسماعیل‌خانی با ایفای نقشی از جانب شما مخالفت کنند، اما شما اصرار به بازی آن نقش داشته باشید؟

من تقریبا در تمام کارهایم با ایشان مشاوره می‌کردم و هر کاری که او می‌گفت نه، آن را کنار می‌گذاشتم جز یک کار. من قرار بود در سریال «کت جادویی» با جمشید همبازی باشم و صحبت‌هایی تقریبا قراردادی هم با تهیه‌کننده انجام داده بودیم، اما در آن بین آقای حاتمی‌کیا به من پیشنهاد بازی در فیلم «ارتفاع پست» را داد و من ترجیح دادم در این فیلم بازی کنم. اسماعیل‌خانی آنجا با من مخالفت کرد، نه به این دلیل که نمی‌خواست در کار حاتمی‌کیا بازی کنم بلکه به این دلیل که می‌گفت تو برای بازی در این سریال صحبت کردی، اما به هر حال من نقشم را در «ارتفاع پست» خیلی دوست داشتم و برخلاف خواسته اسماعیل‌خانی این کار را انجام دادم. آن‌موقع کمی از هم دلگیر شدیم، اما خاطرم هست بازی در آن فیلم باعث شد دوستی خوبی بین اسماعیل‌خانی و حاتمی‌کیا به‌وجود آید.

حتی بعد از آن‌که برای «ارتفاع پست» دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن را به من دادند و اسماعیل‌خانی از این‌که سیمرغ را به من نداده بودند عصبانی بود، حاتمی‌کیا با او تماس گرفت و ضمن تعریف‌هایی از من گفت که او (یعنی من) سیمرغ‌اش را از مردم می‌گیرد. سال بعد اما، وقتی من برای فیلم «رسم عاشق‌کشی» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را از جشنواره فجر دریافت کردم جمشید دیگر نبود و من سیمرغ‌ام را تقدیم به روحش کردم.

 32 سال زندگی در‌کنار مردی شریف
در این ۱۵ سالی که از نبود ایشان می‌گذرد شما چطور نقش یک مادر را در بیرون و داخل خانه ایفا کردید تا فرزندان‌تان به قول معروف به ثمر بنشینند؟

با رفتن اسماعیل‌خانی انگار تمام انرژی فیزیکی او وارد کارهای من شد و هر سال یا نامزد جایزه بودم یا آن را می‌گرفتم. من و بچه‌هایم هیچ‌وقت حس نکردیم او نیست و همیشه احساس می‌کنیم او در کنارمان حضور دارد و مواظب‌مان است. او برای ما زنده است.

حتی چند سال پیش هم تصادف خیلی سنگینی که سر فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» داشتم، می‌توانست من را کاملا از بین ببرد، اما من بعد از ۲۵ روز سر فیلمبرداری حاضر شدم که آن را نتیجه دعای خیر مادر و مردم و انرژی و مواظبتی می‌دانم که اسماعیل‌خانی همچنان از من دارد. هیچ چیز در این کائنات بی‌حکمت نیست و من ایمان دارم جمشید می‌دانسته من هنوز باید بالای سر فرزندانمان باشم و آنها را حمایت کنم.

بعد از این همه سال که از نبود آقای اسماعیل‌خانی می‌گذرد چه حسی به او دارید؟

۱۵ سال از مرگ جمشید می‌گذرد، اما با هر بهار حضور او را بیشتر و قوی‌تر از قبل حس می‌کنم. چرا که او در بهار به‌دنیا آمد، در بهار ازدواج کردیم و در بهار هم از دنیا رفت. یاد و خاطره‌اش نه‌تنها از دل و جان و خانه ما نمی‌رود بلکه در بازخوردهایی که از مردم دارم هنوز با همان قوت حضور دارد و از او به نیکی یاد می‌کنند. من ۳۲ سال سعادت این را داشتم که در کنار مردی زندگی کنم که نه‌تنها برای من همسر خوبی بود بلکه پدر شریفی برای فرزندانش و فردی ارزشمند برای جامعه‌اش بود.

اسماعیل‌خانی اشعاری را سروده که من بارها تصمیم به چاپ‌شان گرفته‌ام، اما چون ترسیدم از این که ویراستاری‌اش آنچه او می‌خواسته نشود از آن سرباز زدم. او همیشه به مناسبت‌های مختلف خانه‌مان را پر از گل و مزین به اشعار خودش می‌کرد و زمانی که از دنیا رفت خانه‌مان پر از گل‌هایش بود و خودش دیگر نبود.


منبع: برترینها

حکم دیوان عدالت اداری درباره تامین هزینه خدمات فوق برنامه مدارس

هیئت تخصصی دیوان عدالت اداری با رد شکایت شاکی خصوصی، دریافت وجه از اولیاء دانش‌ آ‌موزان در موارد فوق برنامه مدارس را قانونی اعلام کرد.

به گزارش تسنیم، در شکایت شاکی خصوصی مبنی بر ابطال ماده ۶ و بند ۴ از ماده ۱۰ آیین نامه توسعه مشارکت‌های مردمی مصوب جلسه ۷۸۸ مورخ یکم اردیبهشت ۱۳۸۸ شورای عالی آموزش و پرورش آمده است: شورای عالی آموزش و پرورش طی ماده ۶ و بند ۴ ماده ۱۰ از آیین نامه توسعه مشارکت‌های مردمی به مدیران مدارس اختیار تام در تدوین برنامه و برآورد هزینه آن را تفویض و اولیاء دانش آموزان را به عنوان منبع تأمین هزینه های مربوطه قرار داده و به نوعی از جهت مالی از خود سلب مسئولیت کرده که موضوع اجباری اخذ وجه از اولیاء از بند ۴ ماده ۱۰ کاملاً به وضوح قابل استنباط است.
شاکی مقرره مورد شکایت را مغایر اصل سی ام قانون اساسی که دولت را موظف به تامین وسایل آموزش و پرورش رایگان تا پایان دوره متوسط کرده است می داند. ضمناً شاکی به دادنامه شماره ۴۳۹ صادره از هیئت عمومی دیوان عدالت اداری مورخ ۱۵ تیر ۱۳۹۴ استناد کرده که در دادنامه مذکور بند سه مصوبات جلسه ۱۸۰ مورخ ۱۸ مرداد ۱۳۹۱ شورای آموزش و پرورش اراک ابطال شده. همچنین شاکی اعمال ماده ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری را خواستار شده است .

** متن مقرره مورد شکایت

ماده ۶ – مدیر مدرسه موظف است در تابستان هر سال برنامه سال تحصیلی آینده ( شامل رئوس برنامه و دلایل توجیهی برآورد اعتبارات، محل تامین اعتبارات ) را تهیه و جهت تصویب به هیات امنای مدرسه ارائه دهد و پس از تامین منابع مورد نیاز آن را اجرا کند و ضمن همکاری و هماهنگی مستمر با هیات امنا در پایان سال تحصیلی گزارش عملکرد مدرسه را به تایید هیات امنا برساند.

بند ۴ ماده ۱۰ – وجوهی که از ارائه خدمات آموزشی و پرورشی فوق برنامه ( اضافه بر برنامه های رسمی آموزش و پرورش ) دریافت می‌شود.

** دفاعیات طرف شکایت

مطابق قانون تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش، این شورا مرجع سیاستگذاری در حوزه آموزش عمومی و متوسطه کشور در چارچوب سیاست‌های کلی نظام و قوانین و مقررات است. آیین‌نامه توسعه مشارکت‌های مردمی به شیوه مدیریت هیئت امنائی در مدارس، با رعایت قوانین موضوعه از جمله ماده ۱۳ قانون مدیریت خدمات کشوری، ماده ۱۴۴ قانون برنامه چهارم توسعه اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی کشور و همچنین قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش در استان‌ها، شهرستان‌ها و مناطق کشور و به منظور ارتقای کیفیت برنامه های آموزشی و تربیتی، جلب و توسعه مشارکت‌های مردمی و تقویت نظام مدیریتی مدارس به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسیده است و بر اساس این آیین نامه مدارس دولتی واجد شرایط به درخواست شورای مدرسه و تایید شورای آموزش و پرورش شهرستان یا منطقه به صورت هیات امنایی اداره می‌شوند. بدیهی است برای ارائه خدمات فوق برنامه آموزشی و پرورشی اضافه بر برنامه‌های رسمی، تامین هزینه‌ها به عهده اولیاء و دانش آموزان خواهد بود که دریافت آن از اولیاء دانش آموزان مطابق قوانین و مقررات بوده و با اصل ۳۰ قانون اساسی مغایرتی ندارد و وزارت آموزش و پرورش به هیچ وجه از تامین هزینه‌های آموزش و پرورش رسمی سلب مسئولیت نکرده بلکه برابر ماده ۳۰ قانون اساسی موظف به تأمین هزینه‌های آموزش و پرورش عمومی بوده و هست و فوق برنامه‌های رسمی کاملاً خارج از برنامه رسمی مدرسه بوده و تأمین هزینه آن توسط اولیاء ربطی به رایگان بودن آموزش و پرورش وفق اصل ۳۰ قانون اساسی ندارد .

**رأی هیات تخصصی پژوهشی و فرهنگی

در خصوص شکایت شاکی مبنی بر درخواست ابطال ماده ۶ و بند ۴ از ماده ۱۰ آیین نامه توسعه مشارکتهای مردمی مصوب جلسه ۷۸۸ مورخ یکم اردیبهشت ۱۳۸۸ شورای عالی آموزش و پرورش مبنی بر تجویز دریافت اجباری وجه از اولیاء دانش آموزان و تعیین اولیاء دانش آموزان به عنوان منبع تعیین هزینه‌های مربوطه به جهت مغایرت با اصل ۳۰ قانون اساسی و رأی شماره ۴۳۹ مورخ ۱۴ تیر ۱۳۹۴ هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، با توجه به اوراق و محتویات پرونده نظر به اینکه اولاً: ماده ۶ مورد شکایت دلالتی بر تجویز دریافت وجه از اولیاء دانش آموزان ندارد. ثانیاً: ماده ۱۰ نیز ناظر به تجویز دریافت وجه از محل ارائه خدمات آموزشی فوق برنامه است و مفید مطالبه وجوه بابت ارائه آموزش و پرورش رایگان و برنامه‌های اصلی وزارت خانه در حوزه آموزش و پرورش که در اصل سی ام قانون اساسی به رایگان بودن آن اشاره شده نیست، لذا در مجموع شکایت مطروحه موجه نیست و با استناد به بند ب ماده ۸۴ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۹۲ رأی به رد آن صادر می‌شود.

با صدور این رأی دستور موقت موضوع دادنامه شماره ۱۲۰۲ مورخ ۱۲ تیر ۹۵ صادره از شعبه سوم دیوان عدالت اداری منتفی است. این رأی ظرف مهلت ۲۰ روز پس از صدور از سوی رئیس دیوان عدالت اداری یا ۱۰ تن از قضات قابل اعتراض است.


منبع: الف

دو جوان که بعد از ارتباط با یک دختر، او را کشته بودند از قصاص نجات یافتند

ایران نوشت: عصر روز نهم تیر سال ۸۸، پدر و مادر دختر جوانی به‌نام «نسرین» به کلانتری پاکدشت خبر دادند که دختر ۲۳ ساله‌شان صبح زود از خانه خارج شده و دیگر خبری از او ندارند.

 در پی ناپدید شدن این دختر جوان کارآگاهان تحقیق در این‌باره را شروع کردند تا اینکه برادر دختر گمشده در بازجویی‌ها گفت که خواهرش با دو پسر به‌نام‌های محسن و مجید در ارتباط بوده است.

کارآگاهان نیز آنها را دستگیر کردند تا اینکه مجید در بازجویی گفت: چند ماهی بود که با نسرین آشنا شده بودم.البته ارتباط ما بیشتر تلفنی بود. چند بار از نسرین تقاضای دوستی و ازدواج کردم اما او گفت که یک دوست پسر به‌نام محسن دارد و می‌خواهد با محسن ازدواج کند.چند روز بعد محسن با من تماس گرفت و گفت می‌خواهد این دختر را از سرش باز کند و از من خواست با اجرای نقشه‌ای شیطانی کاری کنیم که دیگر این دختر با او تماس نگیرد.صبح روز بعد در تماس تلفنی از نسرین خواستیم که با هم بیرون برویم. او را سوار ماشین کردیم و به حوالی پاکدشت رفتیم. بعد هم من از ماشین پیاده شدم و در اطراف تپه‌های کنار جاده نگهبانی دادم تا محسن با نسرین صحبت کند. پس از چند دقیقه متوجه شدم که آن دو با هم درگیر شده‌اند. وقتی از تپه‌ها پایین آمدم دیدم که محسن با مشت چند ضربه به نسرین زد و بعد با سنگی که در دست داشت به سرش کوبید. بعد هم جسدش را برای اینکه کسی پیدا نکند سوزاندیم اما قبل از سوزاندن جسد نسرین گوشواره‌هایش را برداشتم و به نامزدم هدیه دادم.

با اعتراف هولناک مجید، محسن نیز تحت بازجویی قرار گرفت و او هم به شرح ماجرا پرداخت، بعد هم کارآگاهان را به محل جنایت بردند و آنها با استخوان‌های جسد دختر جوان روبرو شدند.

سرانجام هر دو متهم تحت محاکمه قرار گرفتند و به اتهام قتل عمد و جنایت بر میت به قصاص محکوم شدند و این حکم نیز توسط قضات دیوانعالی کشور تأیید شد. اما با گذشت حدود ۸ سال از این جنایت، چندی پیش هر دو محکوم به مرگ با جلب رضایت اولیای دم (پدر و مادر مقتول) و پرداخت ۲۱۰ میلیون تومان دیه از اعدام گریختند و سپس روز گذشته هر دو جوان از جنبه عمومی جرم محاکمه شدند.

قرار است به زودی قاضی زالی رئیس دادگاه و دکتر اسلامی – مستشار شعبه دوم – پس از مشورت حکم دادگاه را اعلام کنند.


منبع: الف

واحدهای آلاینده هوا ۳ تا ۵ برابر جریمه می‌شوند

نمایندگان مجلس شورای اسلامی در ادامه رسیدگی به لایحه هوای پاک، واحدهای صنعتی، تولیدی، معدنی، خدماتی، عمومی و کارگاهی که آلودگی آنها بیش از حد مجاز باشد را سه تا پنج برابر ضرر و زیانی که به محیط زیست می‌زنند جریمه می‌کند.

به گزارش ایسنا، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی امروز (دوشنبه) مجلس شورای اسلامی با تصویب ماده ۱۲ لایحه هوای پاک، مصوب کردند سازمان استاندارد مکلف است تمامی مراکز  و واحدهای صنعتی، تولیدی، عملیات معدنی، ‌خدماتی، ‌عمومی و کارگاهی که آلودگی آنها بیش از حدمجاز مصوب باشد را مشخص نموده و مراتب را با تعیین نوع، میزان‌آلودگی، وسعت منطقه تحت تاثیر و حساسیت منطقه به مالکان یا مسؤولان یا  مدیران عامل و یا بالاترین مقام تصمیم‌گیر واحد ابلاغ نماید تا در مهلت معینی‌ که توسط سازمان تعیین می‌شود (براساس نوع آلودگی و ماهیت فرآیند کنترلی نسبت به رفع آلودگی یا تغییر تولید یا تغییرفرآیند تولید یا تعطیلی کار و فعالیت خود) اقدام نمایند. درطی مدت تعیین تکلیف این واحدها، طبق مفاد  این قانون، به واحدهای مذکور، جریمه ایجاد و انتشار آلودگی تعلق می‌گیرد.

تبصره۱- تصمیم‌گیری درخصوص تعطیلی کامل کار و فعالیت کارخانجات، معادن بزرگ و واحدهای آلاینده بزرگ که تأثیرات ملی و منطقه‌ای دارند برعهده ستادی متشکل از وزیر صنعت، معدن و تجارت، رئیس سازمان، استاندار استان و بالاترین مقام دستگاه ذی‌ربط می‌باشد.

تبصره۲- درصورت عدم اجرای مفاد این ماده، در پایان مهلت مقرر، سازمان از ادامه فعالیت آنها جلوگیری به عمل آورده و متخلف را جهت پیگرد قضایی، طبق مفاد این قانون به مرجع صالح قضائی معرفی می‌نماید. واحد تولیدی علاوه بر جبران خسارات وارده به پرداخت جریمه نقدی معادل سه تا پنج برابر خسارات وارده به محیط‌زیست محکوم می‌شود.

مجازات مقرر در این تبصره درخصوص مالکان، مسؤولان و مدیران کارخانجات، واحدها و کارگاه‌های تولیدی، صنایع نفتی و گازی، نیروگاهها و سایر واحدهای تولیدی، خدماتی و معدنی آلوده‌کننده نیز که پس از تعطیلی، رأساً و بدون کسب اجازه از سازمان مبادرت به بازگشایی و ادامه فعالیت آنها بنمایند، اعمال می‌شود.

تبصره۳- حدود مجاز انتشار آلاینده‌های هوا  توسط سازمان تعیین می‌شود و به تصویب هیأت وزیران می‌رسد.

از ۲۱۹ نماینده حاضر در جلسه ۱۴۸ نماینده با این مصوبه موافقت کردند.


منبع: الف