محمد باقر قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام کرد
به گزارش ایسنا محمدباقر قالیباف شهردار تهران بعد از ظهر امروز با حضور در ستاد انتخابات کشور جهت شرکت در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری کرد.
منبع: عصرایران
به گزارش ایسنا محمدباقر قالیباف شهردار تهران بعد از ظهر امروز با حضور در ستاد انتخابات کشور جهت شرکت در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری کرد.
منبع: عصرایران
به گزارش ایسنا، محمد باقر قالیباف پس از ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری گفت: درآمد کشور را دو و نیم برابر افزایش میدهم و ۵ میلیون شغل ایجاد میکنم.
منبع: عصرایران
: «آباجان» هفتمین تجربه کارگردانی هاتف علیمردانی بعد از «راز دشت تاران»، «یک فراری از بگبو»، «به خاطر پونه»، «مردن به وقت شهریور»، «کوچه بینام» و «هفت ماهگی» است. او از سال ۹۰ تا امروز هر سال یک فیلم ساخته و ۵ فیلم اخیرش در جشنواره حاضر بودهاند. علیمردانی که بخشی از کودکیاش را در زنجان گذرانده داستان فیلم تازهاش را به این شهر در دهه ۶۰ برده است. این فیلم روایت خانوادهای است که جنگ و فضای آن سالها روی آن تأثیر میگذارد. او نقش فیلم اولش آباجان را به فاطمه معتمدآریا سپرده است؛ زنی که چشم انتظار بازگشت تنها پسرش از جنگ است و همزمان با جنگ بیرونی فضای چالشآمیز محیط خانه را هم مدیریت میکند.
در کنار معتمدآریا، حمیدرضا آذرنگ، شبنم مقدمی و فریبا متخصص دیگر بازیگرانی هستند که اندوختهها و داشتههای بازیگریشان در صحنه تئاتر را به «آباجان» آوردهاند تا همانطور که خود علیمردانی اذعان دارد بازیها برگ برنده این فیلم باشد. با او که فیلمش در روزهای پایانی سال در سبد اکران نوروزی سینما قرار گرفت درباره شرایط نمایش این فیلم و کم و کیف «آباجان» صحبت کردهایم که در ادامه میخوانید.
فروش اکران نوروزی امسال در شرایطی متفاوت از اکران طلایی نوروز سال گذشته رقم خورد. در نبود شبکههای ماهوارهای عملکرد صداوسیما را در پر کردن جای خالی این فضای تبلیغاتی چقدر موفق ارزیابی میکنید؟
صدا وسیما در دوره آقای سرافراز با سینماگران زاویه پیدا کرد ومیتوان از این دوره بهعنوان بدترین دوره عملکرد دوران صدا و سیما یاد کرد؛ دورهای که سینما و تلویزیون کاملاً از هم فاصله گرفت. آقای علیعسگری با رویکردی وارد این حوزه مدیریتی شدند که به نظرم نگاه درستی دارند. حداقل نسبت به فیلم من چنین تغییرنگرشی اعمال شد. شخصاً به تماشای فیلم نشستند و مجوز پخش تیزر فیلم را دادند. همانطور که مطلع هستید تصویر خانم معتمدآریا سالها از تلویزیون پخش نمیشد و من هم زیر بار این تصمیم نرفتم و حتی به تعدیل تصویر ایشان رضایت ندادم چرا که «آباجان» را به خاطر خانم معتمدآریا ساختم و نمیپذیرفتم که تصویرش کم باشد یا اصلاً نباشد. ترجیح دادم تیزر پخش نشود و اینگونه بین من و صداوسیما اختلاف ایجاد شد تا اینکه در نهایت با پادرمیانی آقای علی عسگری مسأله حل شد.
صدا و سیمای ملی ایران باید از تمام بزرگان سینمای ایران استفاده کند و این تغییر رویکرد میتواند حرکتی به سمت آشتی سینما و تلویزیون باشد. سینماگران با عملکرد سنجیده مدیریت صدا و سیما به همکاری با صداوسیما ترغیب میشوند. اگر خواهان این اتفاق هستیم باید رفتارهای خود را تصحیح کنیم اما متأسفانه یک مشکل اساسی در ایران وجود دارد و آن هم این است که مسائل سیاسی دامنگیر تمام فعالیتهای فرهنگی شده است. من بهعنوان فیلمسازی که اهل هیچ جناحی نیستم و به صورت مستقل عمل کردم، تصورم بر این است که تلویزیون ایران یک قدم به سمت ما سینماییها برداشته است.
این موضوع را که تلویزیون در اکران نوروزی امسال مدارای بیشتری با سینماگران داشت نمیتوان کتمان کرد البته به نظر میرسد این یک موضوع تکلیفی باشد؛ چرا که در نبود شبکههای ماهوارهای و سلب این فضای تبلیغاتی مقرر شد که صداوسیما از سینماگران حمایت کند.
تلویزیون جمهوری اسلامی ایران باید تلویزیون تمام مردم باشد و فقط معطوف به جناح و سلیقهای خاصی نباشد. در این خصوص ایرادهای بیشماری بر صدا و سیما وارد است و من هم از جمله منتقدان این جریان هستم که چرا جای آدمهای درجه یک در صداو سیما خالی است. چرا تلویزیون ایران با ۳۸هزار کارمند در مقابل چند شبکه ماهوارهای اینگونه عرصه را باخته است وچرا تبلیغات ما وقتی از شبکه ماهواره ای پخش میشود چنان تأثیری را دارد که نتیجهاش رکوردشکنیهای اکران نوروزی سال ۹۵ میشود و پخش آن از تلویزیون خودمان کم تأثیر است. با وجود وارد بودن تمامی این نقدها این تغییر رویه قابل تقدیر است.
اگر همه را با یک چوب برانیم، مثل زمانی میشود که دو دوره گذشته یک رئیس جمهوری خوب را از دست دادیم و هشت سال بر سر خودمان زدیم که چرا رأی ندادیم؟! باید متوجه خوب و بد باشیم و بدانیم که فرق آقای علی عسگری با آقای سرافراز چیست، فرق آقای روحانی با آقای احمدینژاد چیست؛ اینها با هم فرق دارند. نمیتوانیم بگوییم همه یکسان هستند. من وقتی درایت و عقلانیتی را میبینم که جایگزین آن خشکی و عدم تدبیر شده باید تشکر کنم و امیدوار باشم که نواقص دیگر هم حل شود.
به تأثیرگذاری تبلیغات در شبکههای ماهوارهای اشاره کردید و تفاوت آن با رسانه ملی. فارغ از سنجش میزان مخاطب هر کدام از این دو رسانه، مؤلفه تعیینکننده در میزان این تأثیرگذاری، نوع ارائه تبلیغات است. به نظر میرسد این محدودیتها در نوع ارائه تبلیغات همچنان پابرجاست.
بله متأسفانه تیزری که الان از تلویزیون پخش میشود با مطلوب ما فاصله دارد. این هم یکی دیگر از مشکلاتی است که همچنان پابرجاست. واقعاً جای تعجب است اثر سینمایی که طبق قوانین کشورمان پروانه ساخت و نمایش دارد چرا باید برای پخش تیزر از تلویزیون مجوز بگیرد. وقتی تیزر بُرَنده نباشد، کارکرد ندارد. اینقدر که از اینجا و آنجای تیزر کم کردند و گفتند خانم معتمدآریا داخل خانه نباید باشد و این طور نباشد و… که دیگر تأثیرگذاری ندارد. به هر حال ۶۳۵ تیزر را پخش کردند و من هم رایت اثرم را هدیه دادم اما متأسفانه باید بگویم که تأثیرگذاری مطلوب را ندارد. تأثیر شبکه های ماهواره ای در فروش فیلمها به دلیل نوع ارائه تیزر فیلم است، تیزر ۲۵ ثانیه نمیتواند هیچ جذابیت بصری ایجاد کند. یک محصول فرهنگی یخچال و اجاق گاز نیست که با نام بردن اسم، آن رامعرفی کنیم. مردم باید صحنهها را بپذیرند و باور کنند تا بروند فیلم را ببینند.
با این تیزر جرح و تعدیل شده تلویزیونی متأسفانه این اتفاق نمیافتد و این هم از آن دست ایرادهایی است که بر صدا و سیما وارد است. مسأله حجاب و پارادوکسی که بین سینما و سیما وجود دارد را چه کسی باید حل کند؟ ما یک جا یک ممیزی درباره حجاب داریم و جای دیگر یک ممیزی دیگری وجود دارد. ما این فیلم را برای سینما ساختیم، باید تیزری متناسب با قوانین صدا و سیما بسازیم و در فلان روزنامه هم تصویر فیلم با فتوشاپ کار شود! باید عملکرد خودمان را بازنگری کنیم و ببینیم که چرا پارسال با وجود یک شبکه ماهواره ای یک همچین اتفاقی در فروش سینما افتاد و امسال نیست.
من این هشدار را میدهم که سال آینده تعداد فیلمهای اجتماعی مستقل بشدت پایین خواهد آمد. من از معدود فیلمسازانی هستم که در این سالها فیلمهایم به بازگشت سرمایه و سوددهی رسیده است که بتوانم فیلم بعدیام را بسازم. امروز از عدم حمایت مأیوس میشوم. خانوادهها باید فیلمهای ارزشی را ببینند. سربازان شهید در تمام جوامع مقدس هستند و این مختص ایران نیست که البته متأسفانه با مصادره بخش بزرگی از فرهنگ جنگ که دفاع مقدس تعریف میشود توسط گروهی خاص، ارتباط آن را با نسل جدید قطع کردهایم.
بجز فیلمهای حاتمیکیا و ملاقلیپور بقیه فیلمهای این حوزه کم فروش هستند چرا که نتوانستیم قهرمانان و واقعیتهای جنگ را منتقل کنیم. جوانان ما باکری و همت را در حد یک اتوبان میشناسند و ما باید این واقعیتها را بدانیم. در بیان تمام واقعیتهای تاریخی انقلاب الکن هستیم. اگر داریم یک داستان مستند را برای مردم به تصویر میکشیم باید از زوایای مختلف به این داستان بپردازیم؛ از جمله این کم کاریها، موضوع گروه موسوم به مجاهدین است. این افراد در کنار مردم با شاه جنگیدند. حالا اینکه چه اتفاقی میافتد در یک کشور، عدهای علیه کشور خودشان میجنگند، این موضوع را باید بررسی کرد. زمانی جامعه ملتهب است و خطر وجود دارد، ولی وقتی هیچ خطری وجود ندارد و از یک واقعه تاریخی گذر کردهایم و دیگر چیزی به اسم مجاهدین و کمونیسم وجود ندارد که خطرش ما را تهدید کند. بنابراین باید واقعیتر درباره این مسائل و مخصوصاً دهه ۶۰ که بزنگاه تاریخی کشور ماست، صحبت کنیم.
خود شما با چه نگاهی سراغ این دهه رفتید؟ برشی از سرگذشت یک خانواده که به موازات جنگ خارجی، خودشان دچار چالش شدهاند و چینش شخصیتهایی مثل کاظم که نماد یک فرد تندرو است که به نوعی از هر فرصتی به نفع خودش استفاده میکند یا محسن که جوانی چپگراست یا عشقهایی که خیلی سرراست نمیشود درباره آنها صحبت کرد و… در میزانسنی که میچیدید به دنبال چه بودید؟
این دهه بزنگاهی است که جامعه ما دچار تحول عجیب و غریب شد. آدمها هم تغییر کردند و آدمی که تا دیروز مشروب میخورد ناگهان یک شخصیت مذهبی شد و این حس ناسیونالیستی و مذهبی یک همدلی ایجاد کرد. اتفاقاً جنگ به نظر من بزرگترین کمک را به انقلاب کرد چرا که همدلی در مردم ایجاد کرد و باعث شد که درگیریها و گروهکها کارکردشان را از دست بدهند و انگار تمام توجه جامعه به مسأله بزرگتری معطوف شد و خیلی از نگاههای متفاوت، یکی شد.
مسیر تغییر و تحول را در همه آدمها میبینیم به طوری که مثلاً یک فرد که عکس شیر و خورشید را خالکوبی کرده حاضر است دستش را بسوزاند تا برایش دردسر نشود. این برهه پر از این آدمها بود که در آن بزنگاه یا مجبور بودند تغییر کنند یا دلشان میخواست تغییر کنند. فضای ملتهب این دوره بهترین سوژه برای ساختن فیلم سینمایی بود. ضمن اینکه خود من خاطرات زیادی از آن روزها و سالها داشتم. هر چند بچه دبستانی بودم اما جنگ کنار ما نفس میکشید و ترس کشته شدن، اضطراب بمباران و بسیاری خاطرات را از نزدیک حس کردم و به هیچ طریقی آثارش از ذهن ما پاک نخواهد شد.
همانطور که اشاره کردید و در صحبتهایتان بر آن تأکید داشتید «آباجان» بر اساس دلبستگیهای نوستالژیکی به آن دوران ساخته شده است اما به نظر میرسد تلفیق این نگاه توصیفی-انتقادی به این برهه باعث شده چیزی از این حس در فیلم دیده نشود.
من خیلی دوست داشتم به برخی مسائل بیشتر بپردازم ولی متأسفانه برای دریافت پروانه ساخت در نوشتار مجبور به تغییر و خودسانسوری شدم. وقتی نتوانی حرفت را بزنی حجم قصه کم میشود و وقتی دچار سانسور در نوشتار میشوید، اهمیت آن اتفاق و شخصیتها کم میشود. در حالی که این شخصیتها بالاخره نفس میکشیدند و وجود داشتند. بهعنوان مثال محسن یک شخصیت مقوایی است که شما نمیتوانید آن را بدرستی بشناسید چون اجازه تعریف بیشتر از این شخصیت را نداشتیم.
بهتر نبود از این شخصیتها فاکتور بگیرید و به جای این خرده روایتها، تمرکزتان را بر درام و داستانی پیوسته و پرقدرت بگذارید که برای مخاطب کشش و جذابیت بیشتری داشته باشد.
درباره داستان که به نظرم کم لطفی میکنید و داستان «آباجان» داستان کاملی است و به لحاظ قصه یک روایت بسیار کامل و دقیق از مادری است که میشود عنوان مادران جنگ را برایشان انتخاب کرد. مادرانی که جنگ را مهندسی کردند و برای حفظ کشورشان از بچههای خود گذشتند. روایت مادری است که باور دارد بچهاش برمی گردد، یوسفی که باز خواهد گشت و نشان دهنده عشق و امید مادر به فرزندش است. درام در قالب فیلمنامهای کلاسیک قصهاش را تعریف میکند و در خصوص ارتباطش با مخاطب هم باید بگویم در ایام جشنواره، مردم فیلم را دوست داشتند و الان هم هنگام تماشای فیلم با مخاطب، بیشترین ارتباط و تأثیر را در میان کارهایم میبینم.
با اینکه فیلمهای پرمخاطب تری مثل «کوچه بینام» و «هفت ماهگی» داشتم اما در تمام این سالها چنین ارتباطی از مردم ندیده بودم. با وجود اینکه «آباجان» در کنار سه فیلم پرفروش اکران شد اما بازهم باید بگویم که این استقبال مردم بسیار دلگرمکننده و مهمترین تبلیغ سینه به سینه است. آمار فروش «آباجان» از «کوچه بینام» که پرمخاطبترین فیلم سال ۹۴ بود و «هفت ماهگی» بالاتر است، منتهی آن فیلمها ۶۰ الی ۷۰ سالن سینما را داشتند، در حالی که این فیلم فقط ۲۴ سالن نمایش دارد.
با این همه شخصیت و قصههای پراکنده که در فیلم وجود دارد چرا به چنین پایانبندی رسیدید؟
در فضای ناتورالیستی زندگی جریان دارد و پرانتز از جایی باز میشود که کارگردان یا فیلمنامه نویس تشخیص میدهد آن را باز کند. هر کدام از این آدمها بار دراماتیکی با خودشان دارند که وارد پیرنگ قصه میشود و این داستانکها به پیرنگ اصلی حجم میدهد. هیچ کدام از قصههای من حتی داستانکها در پایان قصه الکن نمیماند؛ قصه دختر و پسر معلوم میشود، قصه آباجان پایان دارد و همه این قصهها کنار این قصه تعریف میشوند و به پایان میرسند.
اگر چه در فیلم میبینیم که «آباجان» حس خاصی نسبت به نوه خودش دارد و آن را شبیه و جایگزین پسری میبیند که این سالها نداشته است، با این وجود و با وجود پرداختن به این همه شخصیت، از این که قصه به اینجا ختم شود که مادربزرگ پس از بمباران جلوی مدرسه نوهاش حاضر میشود به چه چیزی میخواستید برسید.
یک کاتارسیسی در سکانسهای پایانی همه فیلمهای من وجود دارد. قصه «کوچه بینام» در خانه تمام میشود اما در فضایی که ترسیم کردهام ادامه پیدا میکند، در «هفت ماهگی» در بیمارستان تمام میشود ولی در باغی که معلوم نیست کجاست ادامه پیدا میکند. در «آباجان» هم به همین شکل است با اتفاقی که برای «آباجان» میافتد و با مهمانی بعدش، قصه تمام شده است اما دوباره یک فضای دیگر داریم. به تعبیر دیگر یک سبک و سیاق است؛ هر فیلمسازی ادبیات خاص خودش را دارد و یک سر و شکلی برای فیلم هایش تعریف میکند. در تمام فیلمهای من این تغییر فضا و این پسوندی که به فیلم اضافه میشود وجود دارد و به این معناست که زندگی ادامه دارد و…
به نظر میرسد یک تعمدی در بیان تناسب شخصیتهای فیلم داشتهاید. در تمام زمان فیلم مخاطب باید تلاش کند تا تناسب بین آدمها را پیدا کند. شاید اگر سرراستتر تناسب آدمها را تعریف میکردید مخاطب زودتر با شخصیتها ارتباط میگرفت.
در قصههای این شکلی این انتقاد زمانی وارد است که تا پایان فیلم آدمها را نشناسی؛ اما ما یکجور چیدمان معماگونه در فیلم داریم و تعمداً مخاطب را به کشف این روابط وامیداریم به این دلیل که وقتی دنبال این آدمها میگردد بیشترغرق فضا میشود. با یک دیالوگ و فضاسازی در ابتدای فیلم میتوان این تناسبها را تعریف کرد که خیلی هم راحت است اما من علاقهمند بودم که مخاطب در طول فیلم آدمها را کشف کند. روی تمام شخصیتهای قصه و تناسب آنها فکر شده است البته به غیر از شخصیت محسن که هنوز هم معتقدم کاش میشد بیشتر روی این شخصیت کار کرد.
یکی دیگر از ابهامات مخاطب درباره لهجه درآمیخته فارسی و ترکی شخصیتیهای قصه است. در نشست خبری فیلم در باره چرایی این اتفاق توضیح دادید اما برای برطرف کردن ابهام مخاطب عام درباره دلیل این گویش بگویید.
زنجانیها به صورت فارسی_ترکی حرف میزنند و زنجان به لحاظ موقعیت جغرافیایی در مرز بین استانهای فارسنشین و ترکنشین قرار دارد. بسیار جالب است که مثلاً پدر مادرهای ما با ما فارسی صحبت میکردند و با خودشان ترکی حرف میزدند. من خودم زنجانی هستم و تسلط کامل دارم بنابراین این که شخصیتها در موقع مثلاً عصبانیت ترکی صحبت میکنند امری طبیعی است.
معمولا در فیلمهای شما بازیها کیفیت مطلوبی دارند؛ از فرهاد اصلانی و هانیه توسلی در «به خاطر پونه» تا باران کوثری در «کوچه بینام» که سیمرغ جشنواره و جایزه خانه سینما را دریافت کرد. با وجود این پیشینه و با توجه به شاه نقش فاطمه معتمدآریا در «گیلانه» توقعات و انتظارات ما از بازی او در «آباجان» فراتر از آن چیزی است که در این فیلم میبینیم.
بر خلاف نظر شما بازی خانم معتمد آریا شاهکار است بخصوص در سکانس تلویزیون و یا صحنهای که محسن میخواهد خانه را ترک کند. فارغ از مباحث مرتبط با کارگردانی، به اعتقاد من بازیهای «آباجان» یک سرو گردن از تمام بازیهای فیلمهای من بالاتر است، بخصوص فاطمه معتمدآریا که بازی بینظیر دارد و شایسته دریافت جایزه بود که البته خیلیها میدانند چرا این جایزه از او دریغ شد. تمام بازیها درست است و آن چیزی که من میخواستم اجرا شد. هارمونی که در بازیهای «آباجان» وجود دارد در هیچ کدام از فیلمهای من نیست. تمام فیلم من بر بازی استوار است و همه عوامل پشت صحنه به سمت دیده نشدن پیش رفتند تا بازیها دیده شود.
حدود ۶ ماه روی ترکیب جلوههای ویژه کامپیوتری و صحنه کار کردیم و پلان به پلان به صحنه اضافه یا پاک کردیم. خود خانم معتمدآریا درباره برخی صحنهها میگفت اینها کجا بود که من ندیدم، حتی باور نمیکرد که ساختگی است و تصور میکرد در صحنه وجود داشته و او آنها را فراموش کرده است. همین جلوههای ویژه کاندید میشود اما جایزه نمیگیرد در حالی که اختلافش با کارهای دیگر زمین تا آسمان است. درباره جایزه بهترین بازیگر نقش زن و نادیده گرفتن بازی معتمدآریا هم با تمام احترامی که به منتخبان دارم معتقدم پای مسائل دیگری در میان است که الان نمیشود در باره آن صحبت کرد.
پس با توجه به تغییرات شهرنشینی در سالهای اخیر پیدا کردن چنین لوکیشنی متعلق به دهه ۶۰ در زنجان هم کار سختی است.
ما آنقدر به سمت فضای رئالیستی رفتیم که همه فکر میکنند همه چیز به همین شکل موجود بوده است. درحالی که یک خانه نیمه خرابه را از اول براساس خواستههایمان برای زندگی خانوادهای با این حجم ساختیم. به تمام آکسسواری که در فیلم وجود دارد دقت کنید همه اینها با تمام ظرافت لحاظ شد. دو ماه و نیم طول کشید تا تصویر یک پراید که خیلی محو در شیشه مشخص بود را پاک کنیم. محمود خرسند برای صداگذاری این فیلم پنج ماه و نیم کار کرد. همه این وسواسها برای باورپذیری و احترام به مخاطب بود.
منبع: برترینها
– شیما بهرهمند: «پیرمرد بازنشستهای که هیچ کاری نکرده است.» باورکردنی نیست که سارتر در دهه ششم از زندگی خود، یا بهتعبیری در دوران پختگیاش، چنین تصویری از خود داشته باشد. فیلسوفِ مطرح قرن بیستم که شیوههای تازه تفکر را به نسل تازه آموخته بود، او که با پیشکشیدن پرسشهای نابهنگام همچون «ادبیات چیست» نظم روزگاری را برهم ریخت، متفکری که امکانِ تأمل نو بر هوسرل و هایدگر، مکالمهای تازه با مارکسیسم و اشتیاق برای رمان نو را فراهم کرد و سرآخر از اگزیستانسیالیسم سخن گفته بود که تنها مکتبِ معتبر و جدلساز دورانش بود.
«سوءتفاهم در مسکو» نوشته سیمون دوبووار روایتِ تغییر و تحولاتِ فکری و روحی سارتر است، دستکم از سالهای ١٩۶٢ به اینطرف. اگر بخواهیم دو خط روایی داستان «سوءتفاهم در مسکو» را پیگیری کنیم، خطی که روتر است پیچیدگی روابط انسانها و دشواری درک متقابل و ارتباط مستمر را پیش میگیرد که بهاعتبار نویسندهاش، سیمون دوبووار بیشتر به چشمِ منتقدان و مخاطبان آمده است. سطر نخست داستان این تلقی را تقویت میکند: «نیکول چشمهایش را از کتاب برداشت. چه ملالآور است اینهمه تکرار مکررات درباره نبود تفاهم! اگر انسان واقعا علاقهای به برقراری رابطه داشته باشد، هرجور شده در این کار موفق میشود. نه با همهکس، قبول، اما با دو سه نفر. آندره، بر صندلی پهلویی نیکول نشسته، سرگرم خواندن یک رمان پلیسی بود.
نیکول خشمها، دریغها و دلواپسیهای کوچک خود را از او پنهان میکرد. بیشک او هم خردهرازهایی برای خود داشت…»١ مخاطبی که ذهنش از نبود تفاهم و خشمها و دریغهای کوچکِ نیکول در گذرد و روی جزئیاتی متوقف بماند که شاید در پیشبرد داستان چندان اهمیتی هم نداشته باشد، خواهناخواه خطِ دوم داستان نزد او پررنگتر خواهد شد؛ آندره سرگرم خواندن یک رمان پلیسی. نیکول و آندره، دو همراهِ سالیان و روشنفکرانی بازنشسته در ایام تعطیلات خود به مسکو سفر میکنند. داستانِ بووار روایت این سفر است که با نامِ «سوءتفاهم» در سال ١٩۶۶ یعنی شش سال پس از مرگِ سیمون دو بووار منتشر میشود و مانند غالبِ آثار او تا حد بسیاری وامدار خاطرات و تجربیات زیسته خودش است.
بووار چندینبار همراه سارتر به مسکو رفته بود و این اثر حکایت یکی از این سفرهاست. اما گذشته از تأملات تلخِ دوبووار در باب ازدسترفتن جوانی و بیدادگری پیری و سالخوردگی، نویسنده از خلال بحثهای روزمره بین شخصیتهای داستان در بازدید از گوشهوکنار شوروی، حال و اوضاعِ حاکم بر این کشور را نیز ترسیم میکند و این، خطِ دومی است که در آن سارتر – آندره- نقش پررنگتری دارد.
برگردیم به تصویرِ سارتر از خودش که شاید به دورانِ بعد از جنگ الجزایر برگردد. «از جنگ الجزایر بهبعد مبارزه نکردهام. سعی من در این است که خدمتی بکنم، این فرق میکند. تازه تقریبا همیشه هم بیحاصل است.» در نظرِ راوی، آندره از سال ۶٢ به اینطرف، چندان دستاویزی برای مبارزه نداشت و شاید هم به همین سبب اینهمه در تکاپو بود، برای اینکه دیگر هیچ عملی از او سر نمیزد. «گاهی از ناتوانی خود -که ناتوانی همه جریانهای چپ فرانسه بود- غمگین میشد. بهخصوص موقع بیدارشدن از خواب. آنوقت بهجای برخاستن، با کشیدن ملافه بر روی سر خود، در زیر رواندازها پنهان میشد تا اینکه بهیاد وعده دیداری میافتاد و ناگهان از رختخواب بیرون میپرید.» بااینهمه رویدادهای معاصر را همچنان پیگیر و پرشور دنبال میکرد و درباره آنها عقایدِ جالب و منحصربهفردی داشت.
منتها نگران زمان حال بود. نمیخواست پیش از درک کامل جهان امروز به گذشته برگردد و این آگاهی چه وقتی میبُرد! در عینِ این ناامیدی، آندره فکر کرده بود روزی خواهد آمد که این کاوش تمام شود، آنوقت طرحها و برنامههایش را پیگیری خواهد کرد. اما در شوروی به این نتیجه رسیده بود که آن روز نیامده و نخواهد آمد. «ابهام، دشواری و تناقض هرچه بیشتر پیرامونش را فرامیگرفت.» سه سال از آخرین سفرشان به مسکو گذشته بود. این کشور بیش از هر کشور دیگری به آندره مربوط میشد. پایش که به مسکو رسید فکر کرد حقیقتِ وجودی او و حقیقت خود او، به او تعلق ندارد. این حقیقت بهنحوی مبهم در سراسر زمین پراکنده بود و برای شناخت آن گویا باید قرنها و مکانها را جستوجو کرد و شاید برای همین بود که شیفته سفر و تاریخ بود.
با این تفاوت که میتوانست روزها و ماهها را در آرامش به جستوجوی گذشتهای بگذراند که در کتابها تکهتکه شده بود، اما پرسهزدن در کشوری ناشناخته و مواجهه از نزدیک با روزگار آنها، او را به سرگیجه میانداخت. سارتر پرورشیافته مکتب لنین بود و ازاینرو شاید، مسکو را بیش از هرجای دیگر به خود مرتبط میدانست. «مادرش در هشتادسالگی هنوز در صفوف حزب کمونیست مبارزه میکرد. آندره عضو حزب نبود اما از خلال تلاطمهای امید و نومیدی همیشه پنداشته بود که کلید آینده در دست شوروی است و بالطبع کلید این عصر و سرنوشت خود او.» بااینهمه زمانی که در سال ١٩۶۶ بار دیگر به مسکو آمده بود نتوانست بهقدرِ انتظار با این شهر و مردمانش ارتباط بگیرد. هرگز حتا در سالیان سیاه استالین، تا این حد از فهمِ این کشور و اوضاع آن احساس ناتوانی نکرده بود. آندره و نیکول با ماشا، دخترخوانده آندره که روستبار بود، به بازدید شوروی میرفتند.
ماشا در شمار کسانی بود که آنها را آزادیخواه میخواندند. گروهی ضدِ سنتگراییهای تنگنظرانه و جمود فکری بازمانده از دوران استالین. آندره از سیاست خارجی شوروی سَر در نمیآورد و آن را متناقض با سیاستها و ایده سوسیالیسم میدانست و مدعیان سوسیالیستِ شوروی را به ملیگرایی حادی متهم میکرد که در روسها به این سادگیها ریشهکن نمیشود و در نهایت به این باور رسیده بود که شوروی دیگر یک کشور انقلابی نیست و بدتر آنکه مردمان آن نیز به این وضع خو کرده و راضیاند.
ماشا اما خود را انقلابی میدانست و از مردمی سخن میگفت که انقلاب کردهاند و در آن تردیدی ندارند اما جنگ را نیز از سر گذرانده و از این نظر با فرانسویها تفاوت بسیار دارند. آندره کوتاه نمیآید و از خطر اقدامات نظامی آمریکا میگوید که اگر دستش را باز بگذارند روزبهروز شدت میگیرد. آخرین امید آندره –سارتر- چینیها بودند. شاید چینیها کاری کنند که سوسیالیسم پیروز شود. اما… در نظر سارتر سوسیالیسم آنها هیچ ربطی به سوسیالیسمی که پدران سارتر، رفقای او و خودش خواب آن را دیده بودند نداشت. «چه امیدهای بربادرفتهای!» در فرانسه جبهه خلق، نهضت مقاومت و آزادسازی جهان سوم نتوانسته بود حتا یک قدم سرمایهداری را وادار به عقبنشینی کند و از طرفی، انقلابِ چین به اختلاف چین و شوروی منتهی شده بود.
«نه، هیچگاه آینده را تا این اندازه نومیدکننده ندیده بود.» اما همانطور که آخرِ سوءتفاهم یا اختلاف بین نیکول و آندره به خوبی و خوشی تمام میشود، نومیدی آندره نیز با اعتقاد او به سوسیالیسم و امکانِ تحقق آن راه را بر سرخوردگی سد میکند. آندره با مشاهده آنچه در شوروی میگذرد سرخورده میشود، زیرا در مسکو و لنینگراد چیزی را که به آن امید بسته بود نمییافت. اینکه دقیقا به چه چیز امید بسته بود، روشن نبود، مهم این بود که در هر حال آن را نیافته بود. اما میدانست که انسانها درست در چنین وضعیتهایی است که بیش از همیشه به دنبال معنایی برای زندگی خود میگردند. این درست که سوسیالیسم و ایدههای سارتر دوران انحطاط خود را سپری میکند اما «سرانجام سوسیالیسم مبدل به واقعیت خواهد شد.» خواندن رمان پلیسی، جدا از ذهن جستوجوگر و پُر از پرسش سارتر، شاید یادآورِ رابطه میان این ژانر ادبی با سرزمین چین است و سرنوشت سوسیالیسم که ناگزیر با این کشور و تحولات آن پیوند خورده است.
سارتر سالیان پیش خواندن را امکانی برای معنادادن به زندگی خواند و چنین نوشت: «در زندگی روزمره کسی که میخواند کمبودی هست و همین است که او در کتاب میجوید. این کمبود عبارت از معنا است، زیرا همین معنا را، همین معنای کامل و یکپارچه را به کتابی که میخواند میدهد. معنایی که او کم دارد، مسلما معنای زندگی است، همین زندگی که برای همهکس مواجهه با کاستی و ناسازی و بیگانگی و فریب است، ولی در عین حال همهکس میداند که این زندگی ممکن بود و ممکن هست که چیز دیگری بشود.»٢ در نظر سارتر انسانها هنوز معنای زندگی خود را نیافتهاند و ناگزیر به دنبال معنایی میگردند، و از این فراتر «آزادی» آنها در همین است که همیشه و همهجا معنایی به واقعیت میدهند، اما معنایی ناتمام و ناکامل که با هم نمیخواند.
پس دعوت کتاب، دعوتِ به این است که وحدت و جامعیت را آزادانه در خواندن عملی کنند. «وظیفه کتاب این است که معنایی به زندگی بدهد. معنای بودنِ انسان در جهان را» و این رابطه متقابل انسان با جهان که مدام از چنگ ما میگریزد باید وحدت و جامعیت ترکیبی خود را برای لحظهای آزادانه در کتابی بیابد. چنانکه تری ایگلتون در «معنای زندگی» اشاره میکند، بیدلیل نیست که سارتر کتابِ مهم «هستی و نیستی» خود را در کوران جنگ جهانی دوم منتشر کرد.
زیرا «هنگامی که نقشها، باورها و میثاقهای بدیهی در بحران فرو میروند، جستوجو برای معنای زندگی در مقیاس کلان آن، بارها و بارها رخ مینماید.»٣ ایگلتون همچنین معتقد است، اگزیستانسیالیسم که جوهرِ آن عبثبودن زندگی انسان است، در دهههای پس از جنگ دوم شکوفا شد. شاید همه انسانها درباره معنای زندگی به تأمل میپردازند، اما بنابه دلایل روشن تاریخی بعضی از آنها تأمل در این باره را امری مبرمتر بهشمار میآورند. «تقریبا قطعی است که وقتی کشتیها به گِل مینشینند، جستوجو برای معنای وجود در مقیاس کلان الزامآور میشود.» دورانی که سارتر به شوروی بازگشته بود تا روندِ ایدههای خود و هممسلکانش را از نزدیک درک کند، چنین روزگاری بود و بهگفته ایگلتون شواهد شومی در دست است که نشان میدهد دوران ما نیز از جهاتی در راه بازگشت به چنین وضعیتی است.
١. سوءتفاهم در مسکو، سیمون دوبووار، برگردان مهستی بحرینی، نشر نیلوفر
٢. وظیفه ادبیات، مقاله «خواندن برای دادن معنی به زندگی»، ژانپل سارتر، تدوین و ترجمه ابوالحسن نجفی، نشر نیلوفر
٣. معنای زندگی، تری ایگلتون، ترجمه عباس مخبر، نشر بان
درباره «سوءتفاهم در مسکو» نوشته سیمون دوبووار
سوءتفاهم یا اختلاف
رمان کوتاه «سوءتفاهم در مسکو» در سالهای ١٩۶۶ و ١٩۶٧ نوشته شده است. یک سال پس از آنکه احساسات ضدآمریکایی سارتر پس از بمباران مناطق شمالی ویتنام جانی تازه گرفت و او چشم امیدش به اتحاد جماهیر شوروی معطوف شد. پس سارتر مقدمات سفر را آماده کرد و یک سال بعد به همراه دوبووار به مسکو رفتند تا از نزدیک با برخی چهرههای سیاسی و فرهنگی دیدار کنند. «سوءتفاهم در مسکو»، شرحی داستانی از همین سفر است. اما از آنجا که سیمون دوبووار، یک نویسنده مکتبی و چهرهای سیاسی محسوب میشد، تا سال ١٩٨۶ یعنی زمانی که دیگر نه او و نه ژان پل سارتر در قید حیات نبودند کسی به این متن دسترسی نداشت.
هربار هم که از او درباره ارتباط این کتاب با «زن شکسته» (یا «زن رهاشده») و سایر آثار او میپرسیدند که درباره جنبش برابری زنان و عقاید فمنیستیاش بود، صراحتا جواب منفی میداد. شاید به این دلیل که ناگزیر بود بهعنوان کسی که پارادایم فمنیسم را در موج دوم خیزش تغییر داده در مورد شکست برخی ایدههایش حتی در زندگی شخصی سکوت کند. «سوءتفاهم در مسکو» داستان سفر یک زوج در آستانه سالخوردگی است. آنها به مسکو میروند تا دخترخواندهشان را ببینند.
لازم به گفتن نیست که شخصیتهای داستان، مابهازای خود نویسنده و سارتر و دخترخواندهشان هستند. زوج رمان، آشکارا در ادامه دادن ایده «عشق آزاد» فرسوده شدهاند. نیکول، شخصیت زن داستان، از اینکه آندره و ماشا به یکدیگر نزدیک هستند خسته شده و سخت به این ارتباط حسادت میکند. علاوهبراین، تغییر دیدگاههای سیاسی، مثلا درباره کمونیسم و فمنیسم از دیگر موارد اختلاف میان این زوج است. ترس از پیری دیگر مضمون کتاب است که در کنار سردمزاجی این دو نسبت به یکدیگر بیش از پیش ایده «دوستی عمیق برتر از عشق است» را زیر سوال میبرد. نیکول، بدون عشق نمیتواند ادامه بدهد و تنها دلیل او برای همراهی با آندره عشق است و ایده عشق آزاد اینجاست که امروز به یکی از خط قرمزهای فمنیسم پهلو میزند. درواقع، دوبووار در این کتاب بر اتوپیکبودن مفهوم عشق آزاد انگشت گذاشته است اما این راز را تا پایان عمر پیش خود نگه میدارد. هرچند که پایان رمان، یک پایان خوش است اما شواهد نشان میدهد که در عالم واقعیت، رابطهی دوبووار و سارتر پس از این سفر چندان طبیعی نشد. پس از مسکو هم سارتر و دوبووار به توکیو سفر کردند.
آنجا بود که در بدو ورود، خبرنگاران و عکاسان دورهشان کردند و فلاش دوربینها بر سرورویشان فروریخت. اما لبخند محبتآمیز یک دختر روزنامهنگار به سارتر «برای باری دیگر قلبم را انداخت توی چکمههایم». دوبووار برای نزدیکانش تعریف کرده است که فقط این هم نبود… برزیل، مصر، کوبا… . شوشا گاپی، نویسنده ایرانیتبار دراینباره نوشته است: «سارتر و همراهانش همچنان به دنبال سرزمین موعود از جایی به جای دیگر سفر میکنند. کوبا، مصر، چین… . پس از دلسردی از استالین و خروشچف، او به دنبال آن است تا یک مراد جدید و جوان بیابد. عبدالناصر یا کاسترو؟ گویی که کامو همان سالهایسال پیش، حرف درستی دربارهاش زده: چیزی در درون سارتر هست که همیشه او را مجبور به بندگی میکند.» اما دلیل این سرگشتگی و بیقراری چه بود؟ در سیویکم آگوست ١٩۶٧، لیا اهرنبورگ، معشوقه سارتر در مسکو از دنیا رفت. او مرتب به سارتر نامه میداد و از او میخواست به روسیه برود. اما سارتر امتناع میکرده. در آخرین نامه، لیا به سارتر مینویسد: «نگذار از دست بروم». پس از این اتفاق، سارتر افسردگی شدید را تجربه میکند.
در بیستویکم آگوست ١٩۶٨، خبر اقدامات اتحاد جماهیر شوروی در پراگ تیتر یک روزنامهها میشود. در این روزها، سارتر و دوبووار در رم هستند. سارتر این اقدامات را جنایت جنگی میخواند و دوبووار در دفتر خاطراتش در یادداشتی که تاریخ همان روز بر پای آن است اینگونه مینویسد: «برایم روشن است که دیگر هرگز مسکو را نمیبینم». بدون کوچکترین نشانهی همدردی یادداشت با این جمله تمام شده. تمام اینها نشان میدهد که سارتر و دوبووار هم مانند هر زوج معمول دیگری حسادت، وابستگی، دلزدگی و مانند این قبیل عواطف را در طول رابطهشان تجربه کردهاند. که درست برخلاف تصویر عمومیای است که از آن دو برجای مانده. حقیقت رابطه اما زیر نقابی از یک عشق از سر ضرورت پنهان بود.
منبع: برترینها
به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه حریت، در این همهپرسی نزدیک به ۵۵ میلیون شهروند ترکیه واجد شرایط رای دادن هستند. در حالی که اعضای حزب مردم جمهوریخواه و حزب دموکراتیک خلق طرفدار کردها مخالفت خود را با این اصلاحات در قانون اساسی اعلام کردهاند، در اواخر ماه ژانویه سال جاری پارلمان ترکیه این تغییرات را با رای ۳۳۹ نفر از اعضای حزب عدالت و توسعه و حزب جنبش ملی گرا تصویب کرد.اگر این اصلاحات قانون اساسی در رفراندوم فردا تصویب شود در این صورت رئیسجمهور قادر خواهد بود که روابط خود را با حزب سیاسیاش حفظ کند. براساس این تغییرات پست نخست وزیری حذف میشود و رئیسجمهور با در دست داشتن اختیارات اجرایی بیشتر میتواند احکامی را صادر کند.
همچنین این تغییرات این اختیار را به رئیسجمهور میدهد که دستوراتی را درباره وضعیت فوقالعاده و انتصاب مسئولان کشور صادر کند. در واقع رئیسجمهور این اختیار را خواهد داشت که وضعیت فوقالعاده را بدون نیاز به تصویب کابینه صادر کند و پیشنویس بودجه را که تاکنون یکی از وظایف پارلمان بود، ارائه کند. هم چنین بسته اصلاحات قانون اساسی ترکیه شامل قوانینی میشود که ساختار دو بدنه قضائی مهم در این کشور یعنی دادگاه قانون اساسی و شورای عالی قضات و دادستانها را مورد هدف قرار خواهد داد.
بر اساس این تغییرات، اعضای شورای عالی قضات و دادستانها از ۲۰ نفر به ۱۳ نفر کاهش خواهند یافت که ۴ نفر از آنها به صورت مستقیم از سوی رئیسجمهور انتخاب شده و تنها ۷ نفر از آنها را پارلمان انتخاب خواهد کرد. همچنین باید به این نکته اشاره کرد که وزیر دادگستری و معاونش نیز به طور طبیعی عضو این شورا خواهند بود.از سوی دیگر در پی این تغییرات احتمالی، دادگاه قانون اساسی که شامل ۱۵ قاضی است، ۱۲ نفر آنها توسط رئیسجمهور انتخاب شده و تنها ۳ نفر از اعضای آن توسط پارلمان برگزیده خواهند شد. این در حالی است که یکی از وظایف دادگاه قانون اساسی این است که در صورتی که پارلمان با کسب دو سوم آراء به استیضاح رئیسجمهور رای دهد، دادگاه قانون اساسی این مساله را مورد بررسی قرار میدهد.به طور کلی انتظار میرود در همه پرسی فردا شاهد حضور گستردهای از مردم ترکیه باشیم. در این رای گیری ۱.۲ میلیون نفر از جوانان ترکیه برای اولین بار برای رای دهی واجد شرایط خواهند بود.
شورای عالی انتخابات اعلام کرده است که ۱۶۷ هزار و ۱۴۰ صندوق رای برای رای دهندگان تهیه شده و همچنین ۴۶۱ صندوق دیگر نیز برای زندانهای این کشور فراهم شده است. روند رای دهی در مناطق شرق و جنوب شرقی ترکیه یک ساعت زودتر از زمان رسمی آغاز شده و همچنین یک ساعت دیرتر به پایان خواهد رسید. دلیل این امر درگیریهای موجود میان نیروهای امنیتی ترکیه و نیروهای حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) است. نتایج رفراندوم هم به تدریج از همان شب منتشر میشود.دولت اهمیت ویژهای به امنیت رفراندوم میدهد. در همین راستا نزدیک به ۲۵۱ هزار و ۷۸۸ مامور پلیس و ۱۲۸ هزار و ۴۵۵ مامور ژاندارمری برای تضمین امنیت رای گیریها حضور خواهند یافت.
همچنین نزدیک به ۱۷ هزار پلیس و نیروهای ارتش نیز از نواحی مهم در کشور حفاظت خواهند کرد. علاوه بر نیروهای امنیتی و پلیس، ۵۱ هزار و ۱۴۸ نفر از نیروهای گارد امنیتی و ۱۸ هزار و ۶۷۵ نفر از نیروهای داوطلب در ۲۶ شهر ترکیه نیز به هنگام برگزاری رفراندوم حضور خواهند داشت.از سوی دیگر برای حفظ امنیت صندوقهای رای دوربینهایی در محلهای رای گیری نصب شده است که این دوربینها توسط یک مرکز به خصوص از طریق ویدئو کنفرانس مورد نظارت قرار خواهد گرفت.
منبع: بهارنیوز
پرواز تهران به رفسنجان به دلیل وضعیت اورژانسی مسافر در یزد فرود اضطراری داشت.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، مدیرکل فرودگاه های استان کرمان گفت: پرواز شماره ۴۵۷۰ هواپیمایی ماهان از فرودگاه مهرآباد تهران به مقصد رفسنجان به دلیل وضعیت اورژانسی یک مسافر در فرودگاه یزد فرود اضطراری کرد.
علی قاسم زاده افزود: بنابر اعلام هواپیمایی ماهان، این پرواز با ۷۶ مسافر مقرر بود ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه امروز در فرودگاه رفسنجان به زمین بنشنید اما ساعت ۱۰ و ۲۰ دقیقه به علت تشنج یکی از مسافران و به تشخیص خلبان، هواپیما در فرودگاه بین المللی یزد به زمین نشست.
وی تصریح کرد: بیمار با یک همراه به مراکز درمانی یزد منتقل شد و خانواده بیمار در رفسنجان با اطلاع رسانی فرودگاه از حال وی آگاه شدند.
مدیرکل فرودگاه های استان کرمان گفت: براساس استانداردها و مقررات بین المللی در صورت داشتن بیمار اورژانسی خلبان موظف است به نزدیکترین فرودگاه برای درمان مسافر مراجعه کند.
پرواز شماره ۴۵۷۰ هواپیمایی ماهان با ۹۰ دقیقه تاخیر ساعت ۱۲ وارد فرودگاه رفسنجان شد و ساعت ۱۲ و ۵۵ دقیقه فرودگاه رفسنجان را به مقصد فرودگاه مهرآباد تهران ترک کرد.
منبع: الف
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار آذربایجان شرقی گفت: با تلاش نیروهای امدادی و نظامی تا کنون جسد ۲۸ نفر از سیل زده های شهرستان های عجب شیر و آذرشهر در استان پیدا شده است.
سعید شبستری در گفت و گو با ایرنا افزود: بدنبال وقوع سیل در شهرستان های استان عملیات امداد و نجات از نخستین دقایق آغاز شده است.
وی ادامه داد: در شهرستان آذرشهر بیشتر خودروهایی که در کنار رودخانه ها توقف و به ظاهر در حال تماشای سیلاب بودند به دلیل شدت گرفتن سیلاب به همراه سرنشینان خود به مجرای سیلاب کشیده شده اند.
شبستری اظهارکرد: نیروهای امدادی جمعیت هلال احمر، اورژانس، آتش نشانی و تمامی پرسنل مدیریت بحران شهرستان به همراه نیروهای سپاه، ارتش، بسیج و نیروی انتظامی برای پیدا کردن مفقودان تلاش می کنند و برخی ماشین آلات از قرارگاه خاتم الانبیا جهت جستجو تامین شده است.
وی با بیان اینکه تا کنون جسد ۱۰ نفر از سیل زدگان شهرستان آذرشهر یافت شده است، اضافه کرد: تعدادی از خودروها تا کنون در این منطقه کشف شده که در برخی از این خودروها اجساد سرنشنینان یافت شده و برخی نیز فاقد جسد بودند.
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار آذربایجان شرقی گفت: در شهرستان عجب شیر نیز سیل موجب ایجاد خسارت به اهالی روستای چنار شده به طوری که بر اثر شدت سیلاب تعدادی از خانه های این روستا به همراه سکنه، سیل با خود برده است.
وی افزود: تاکنون جسد ۱۸ نفر از سیل زدگان در شهرستان عجب شیر کشف شده و عملیات امداد و نجات در هر دو شهرستان ادامه دارد.
شبستری ادامه داد: خانواده هایی که دچار خسارت شده اند از طریق جمعیت هلال احمر امدادرسانی و برای برخی نیز اسکان اضطراری ارائه شده است.
وی با اشاره به اینکه شدت سیلاب ممکن است از فردا افزایش یابد، اظهار کرد: با تمام توان برای کشف اجساد و مفقودان حادثه دیروز تلاش می کنیم.
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار آذربایجان شرقی با اشاره به حضور مدیریت بحران وزارت کشور و نائب رئیس مجلس شورای اسلامی در منطقه، گفت: استاندار آذربایجان شرقی نیز به همراه وزیر نیرو در مناطق سیل زده حضور دارند.
بارش های شدید در روز گذشته باعث جاری شدن سیل در مناطقی از استان آذربایجان شرقی شد.
مناطق مختلف آذربایجان شرقی روز گذشته شاهد بارش شدید باران و جاری شدن سیل و آبگرفتگی بود.
شهرستان های آذرشهر و عجب شیر در جنوب تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی واقع شده اند.
منبع: الف
سازمان پزشکی قانونی از شناسایی و تعیین هویت ۲۵ جانباخته سیل آذربایجان شرقی و پنج جانباخته سیل کردستان خبر داد.
به گزارش ایرنا از سازمان پزشکی قانونی از صبح امروز(شنبه) تاکنون ۱۸ جسد از قربانیان سیل عجبشیر و هفت قربانی سیل در آذرشهر برای شناسایی به پزشکی قانونی منتقل شدند و کار تعیین هویت روی آنان انجام شد.
این گزارش افزود: ۹ جسد دیگر در عجبشیر و ۲ جسد در آذرشهر طی عملیات جستجو پیدا شدند که در حال انتقال به پزشکی قانونی هستند.
در استان کردستان نیز به دنبال وقوع سیل چهار جسد در شهرستان سقز و یک جسد در بانه به پزشکی قانونی ارجاع شد که نسبت به شناسایی این اجساد اقدامات لازم صورت گرفته است.
سیلابی طی ۲۴ ساعت گذشته( از روز ۲۵ فروردین) چهار استان کشور را از جمله استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، کردستان و زنجان را فرا گرفت که این حادثه موجب بروز خسارات جانی و مالی به این استان ها و شهرستان های متاثر از قبیل مراغه، چارو ایماق، هریف، استان آباد، ورزقان، شبستر، تبریز،عجب شیر، آذرشهر، ولکان، سراب، ارومیه، اشنویه، نقعبه، پبرانشهر، سقز و زنجان شده است.
منبع: الف
به دلیل حادثه طغیان رودخانهها و جاری شدن سیل که سبب جانباختن تعدادی از هموطنان آذری زبانمان شد، فردا در آذربایجان شرقی عزای عمومی اعلام شد.
به گزارش ایلنا، به دلیل حادثه طغیان رودخانهها و جاری شدن سیل که سبب جانباختن تعدادی از هموطنان آذری زبانمان در جریان این حادثه نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی فردا مورخ ۲۷ فروردین ۹۶ عزای عمومی اعلام شد.
منبع: الف
بارندگیهای نیمه نخست فروردین ماه امسال شاید بهترین عیدی بود که آسمان میتوانست با آن خوشحالمان کند. کمتر منطقهای در کشور از چنین بذل سخاوتمندانهای محروم ماند. برف و باران اگرچه مسافران نوروزی را غافلگیر کرد ولی چشمههای خشکیده دوباره جوشیدند و رودها سر به طغیان برداشتند و سدها پرآب شدند.
هر چقدر که آسمان پاییز سال ۹۵ کم لطف بود ولی آسمان زمستان و در پی آن فروردین، سخاوتمندانه بارید و زمینهای خشک را سیراب کرد. بر اساس آمارهای مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور در بازه زمانی ابتدای مهرماه ۹۵ تا روز ۱۹ فروردین ۹۶ مجموع بارشها ۱۸۵ میلیمتر است که نسبت به مدت مشابه فقط ۲ میلیمتر و نسبت به درازمدت کمتر از ۵ میلیمتر کاهش دارد.در این میان هرمزگان، قم، کرمان، فارس و مرکزی بیشترین میزان بارندگی را نسبت به مدت مشابه درازمدت به خود اختصاص دادهاند و در این جدول استانهای خوزستان، یزد، کهگیلویه و بویراحمد، البرز و اصفهان با کمترین دریافت بارندگی در انتهای لیست قرار گرفتهاند اما نکتهای که موضوع اصلی این گزارش است، افزایش بارندگی عجیب در استانهای فارس، سیستان و بلوچستان، قم، خراسان رضوی، کرمان، هرمزگان و چند استان دیگر است که آمارهای بارندگیشان در طول چند سال گذشته نشان میدهد یا دچار خشکسالی شدید شدهاند یا از کم بارشی رنج میبرند تا جایی که منجر به مهاجرت برخی از روستانشینان شده است! این در حالی است که استانهای ایلام، کرمانشاه، خوزستان، مازندران و استانهایی که در نوار شمالی و غربی کشور قرار گرفتهاند و در فصول پاییز و زمستان و بهار بیشترین دشت را از بارندگیها میگیرند، اتفاقاً در این دوره کمترین دریافت را داشتهاند تا جایی که نگرانی بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران را در پی داشته است.پهنهبندی خشکسالی هواشناسی در سطح کشور از سال ۶۵ تا پایان سال ۹۴ گویای این نکته است که بیشتر مناطق کشور، دچار خشکسالی شدید و متوسط و خفیف درازمدت هستند و خشکسالیهای کوتاهمدت هر از گاهی این وضعیت را تشدید میکند.
اظهار نظر صاحبنظران داخلی و خارجی ۲ فرضیه را مطرح میکند؛ دستهای از دانشمندان و کارشناسان عنوان میکنند.بارندگیهای مطلوب ۲ سال گذشته حاکی از برگشت ایران به وضعیت نرمال ۴۸ سال گذشته است و آمارها نیز نشان میدهد که به طور آهسته در حال خروج از وضعیت خشکسالی هستیم. اما در طرف مقابل، کارشناسانی هستند که با قاطعیت ابراز ناامیدی میکنند و اینکه باتوجه به تغییر رفتار اقلیم، شاهد بدتر شدن وضعیت بیآبی در کشور خواهیم شد. نمونهاش هم پیشبینی سازمان فضانوردی ایالات متحده (ناسا) که میگوید تا ۳۰ سال آینده ایران در رده چهارمین کشور دچار خشکسالی شدید قرار خواهد گرفت.در این باره مهندس شاهرخ فاتح، رئیس مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور در گفتوگو با «ایران» میگوید: «پیش از ورود به این مبحث باید بگویم خشکسالی تا حد زیادی در کشور ما وابسته به بارندگی است.
اما خشکسالی؛ خشکسالی ۴ مرحله دارد، خشکسالی هواشناسی، خشکسالی کشاورزی، خشکسالی منابع آب یا هیدرولوژی و در نهایت خشکسالی اقتصادی و اجتماعی.در مرحله پایانی یا بحرانی، مردم به دلیل نبود منابع آبی روستاها را تخلیه میکنند و مجبور به مهاجرت میشوند و همین است که میبینیم خیلی از این آدمها به حاشیه شهرها کوچ میکنند.خشکسالی هواشناسی و کمبارشی هم ۲ مرحله دارد؛ خشکسالی کوتاه مدت و بلندمدت. در خشکسالی کوتاه مدت، کشورمان تا همین چند ماه پیش، درگیر بود و مهرماه شرایط بارش در وضعیت بسیار وخیمی قرار داشت و مجموع بارشها نسبت به مدت مشابه ۴۵ درصد کاهش یافته بود. حتی برخی از استانها تا ۹۰ درصد کاهش بارندگی داشتند که با بارشهای بهمن و اسفند و نیمه اول فروردینماه وضعیت به حالت نرمال بازگشت.اما خشکسالیهای بلندمدت که ۳۰ سال است کشورمان با آن درگیر است و آثارش در پهنه بسیاری در مناطق مشهود است و از آن رنج میبرند. استانهایی مثل خراسان جنوبی، یزد، کرمان، بخشی از خراسان رضوی، خوزستان، شمال بوشهر، چهارمحال و بختیاری و…
بارشهای مداوم یکساله نمیتواند دردی از خشکسالی درازمدت که صدمات جبرانناپذیری به محیط زیست و طبیعت وارد کرده، دوا کند. برای حل این مشکل و محو شدن خشکسالی باید بارندگیها برای چندین سال مناسب و مداوم باشد تا بتواند کمبارشیهای گذشته را جبران کند و بتوانیم به وضعیت گذشته برگردیم. از سویی باید الگوی مصرف و کشتمان را تغییر دهیم چراکه بیشترین مصرف آب در بخش کشاورزی است.»سؤالی که ذهن بسیاری از مردم را درگیر خود میکند، این است که زمستان سال گذشته کلی برف و باران آمد و فروردین هم که از خجالت زمستان درآمد و مناطق خشکی که سالها باران نمیبارید بینصیب نماند و همه سدها پر از آب شده، پس چرا مدام میگویند بیآبی و خشکسالی را جدی بگیریم؟مهندس فاتح در پاسخ به این پرسش میگوید: «رفتار جو و اقلیم قابل پیشبینی نیست و اقلیم رفتارهای مختلفی از خود نشان میدهد و تئوریها را به هم میزند. به طور مثال پاییز ۹۵ بارشها بسیار کاهش داشت و پیشبینی این طور بود که زمستان هم شاید به همین منوال باشد ولی دیدید که زمستان بارشهای زیادی را شاهد بودیم. اما نکتهای که به آن توجه نمیشود، این است که یکی دو ماه بارش نمیتواند جوابگوی ۸۴ ماه کمبارش و بیبارش باشد.
نمیشود ۳-۲ ماه بارندگی خوب را به وضعیت درازمدت تعمیم دهیم.از ابتدای مهرماه تا ۱۹ فروردین ماه ۱۸۵ میلیمتر مجموع بارشهای کل کشور است. ما نسبت به سال گذشته حتی ۲ میلیمتر کاهش داریم. وضعیت بارشی بد نیست و شرایط خشکسالی با همین شکل جلو میرود ولی باید حواسمان باشد و مصرف را بالا نبریم. جغرافیای کشورمان خشک است. حتی زمانی که سیل میآید، نباید تصور کنیم وضعیت خوب است.»اما مسألهای که مطرح است و بسیار نگرانکننده بهنظر میرسد، مسأله تغییر اقلیم است و تصور سرزمینی که تبدیل به شورهزار و بیابانی لمیزرع شده است، ترس به جان آدم میاندازد. وقتی پاییز باران نمیبارد یا اینکه تابستان باران رگباری چند روستا را با خود میبرد، باید هم ترسید نکند وضعیت از چیزی که هست بدتر شود! مگر نه اینکه استانهای غربی که وضعیت خوبی داشتند حالا بر اساس آمارها نسبت به استانهای مرکزی و شرقی در این چند ماهه دچار کاهش بارندگی شدهاند.رئیس مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور با رد ادعای تغییر اقلیم به شکلی که گفته میشود، عنوان میکند: «بررسی تغییر اقلیم، نیاز به تحقیقات چند ساله دارد. اقلیم مجموعه پیچیدهای دارد که باید از همه جوانب بررسی شود و مجموعه تغییرات را با رفتارهای اقلیم در درازمدت آن منطقه سنجید. شواهد گویای این است که سیر بارشها در کشورمان در سالهای آینده نزولی خواهد بود ولی اینچنین نیست که تغییر اقلیم خواهیم داشت. البته ما در بحث الگوی بارشها دچار تغییراتی شدهایم که گاهی نگرانکننده میشود. معمولاً الگوی بارشها ۳ شکل دارد:
«الگوی زمانی» که سال گذشته تغییر خود را نشان داد و بارشها به جای اینکه از ابتدای پاییز آغاز شود، از پایان پاییز شروع شد و همین به تعویق افتادن بارندگیها منجر به تأخیر در کاشت پاییزه شد.
در «الگوی مکانی» بارش در منطقهای که باید مناسب باشد، ضعیف میشود و در مناطق خشک دیگری با قدرت میبارد که در نهایت تبدیل به سیل میشود. به طور مثال بوشهر که در پاییز کمبود شدید بارشی داشت، هماکنون آمار نشاندهنده رشد ۴۰ درصدی آن است. درست است که این بارندگیها آمارها را بالا میبرد ولی عملاً بیفایده است چراکه بارشها به داخل دریا میریزد و نمیشود استفادهای از آن برد. بارشی خوب است که مداوم باشد. در حال حاضر بارشها بیحوصله هستند.
طبیعت الاکلنگی شده؛ یا بارشی نداریم یا اگر بارش داریم یکریز و پرحجم است. همین بارشهاست که باعث سیل میشود.در بارش «الگوی شکلی» میتوان گفت قبلاً در همین تهران برف میآمد و به این راحتی آب نمیشد و کوهستانها تا مدتها برف را در خود نگه میداشت ولی الان شکل بارشها از جامد به مایع درآمده و قابل ذخیره نیست. باید گفت این تغییرات جهانی است که عوامل بسیاری دارد و باید گفت رفتار جو و اقلیم به هیچ وجه قابل ردیابی و تشخیص نیست.» شاید اگر بگوییم دچار ورشکستگی آب شدهایم، خیلی بیراه نباشد. اگر نگاهی به نقشه خشکسالی هواشناسی بیندازیم، کاملاً به این نکته خواهیم رسید که دیگر از وضعیت توصیه و اخطار گذشتهایم. شاید سدها فعلاً پر باشد ولی زیر پایمان خالی است. دیگر چیزی از سفرههای زیرزمینی هزاران ساله باقی نمانده است. آیا در حال ورشکستگی آبی هستیم؟
منبع: روزنامه ایران
منبع: الف
طبق یافته اخیر محققان، دو ساعت دویدن در هفته با هر سرعت و در هر مسافتی می تواند طول عمر را تا ۳ سال افزایش دهد.
به گزارش مهر، محققان دانشگاه ایالتی آیووا با بررسی مجدد داده های چندین مطالعه مشاهده کردند بین ورزش و طول عمر ارتباط وجود دارد.
دکتر «دوک چول لی» سرپرست تیم تحقیق، در مطالعات قبلی هم متوجه شده بود که دویدن هفتگی حتی ۵ تا ۱۰ دقیقه در روز و با سرعت پایین (کمتر از ۱.۵ کیلومتر در ساعت) ریسک مرگ را تا ۳۰ درصد کاهش می دهد.
حال محققان با بررسی مجدد یافته های قبلی تاکید می کنند که دویدن با هر میزان سرعتی ریسک مرگ زودهنگام فرد را تا حدود ۴۰ درصد کاهش می دهد.
چول لی نیز عنوان می کند: «فواید افزایش طول عمر برای افراد دونده بدون در نظر گرفتن سرعت، در حدود ۳ سال است.»
به گفته محققان، پیاده روی، دوچرخه سواری و سایر فعالیت های ورزشی هم موجب افزایش طول عمر می شود اما نه به اندازه دویدن. این فعالیت ها ریسک مرگ زودهنگام را تا حدود ۱۲ درصد کاهش می دهد.
منبع: الف
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور از افزایش شمار قربانیان سیل شمال غرب کشور به ۳۵ نفر خبر داد و گفت: همچنان هشت نفر مفقودند.
به گزارش ایسنا اسماعیل نجار که به مناطق سیلزده شمال غرب کشور سفر کرده، درباره آخرین وضعیت مناطق سیل زده اظهار کرد: در استان آذربایجان شرقی در مجموع ۳۷ نفر درگیر سیل بودند که ۱۷ نفرشان در آذرشهر و ۲۰ نفرشان نیز در روستای چنار عجبشیر دچار حادثه شدند.
وی با بیان اینکه از ۱۷ مورد مفقودی در آذرشهر تا کنون جسد ۱۱ تن کشف شده است، گفت: همچنین از ۲۰ نفری که در عجبشیر مفقود شده بودند نیز جسد ۱۸ نفر کشف شده است که با این حساب در حال حاضر شش نفر در آذرشهر و دو نفر در عجب شیر مفقود هستند که جستجو برای یافتنشان ادامه دارد.
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور با بیان اینکه یک نوجوان نیز در شهرستان اشنویه آذربایجان غربی جان خود را از دست داد گفت: یک تن نیز در یکی از روستاهای تابع بانه به دلیل جاری شدن سیل جان خود را از دست داده و چهار نفر نیز در پی رانش زمین در پارک کوثر سقز جان خود را از دست دادند که در مجموع شمار جان باختگان به ۳۵ نفر میرسد.
وی با اشاره به جان باختگان روستای عجبشیر اظهار کرد: هفت نفر از جان باختگان این حادثه اعضای یک خانواده شامل پدر، مادر، چهار فرزند و یک عروس خانواده بودند که به دلیل قرار گرفتن منزلشان در مجاورت رودخانه جان خود را از دست دادند و از این خانواده تنها یک نوجوان باقی مانده است.
نجار افزود: اینکه مدام تاکید میکنیم باید از تصرف بستر رودخانه پرهیز کرده و این اماکن را در هنگام بارش نزولات آسمانی ترک کرد، به همین دلیل است. این یک نمونه از بیتوجهی به هشدارهایی است که بارها و بارها تکرار شده است.
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور با بیان اینکه عملیات جستجو در این حادثه ادامه دارد، درباره خسارات جانی سیل در استان زنجان نیز گفت: جاری شدن سیلاب در زنجان خسارات جانی نداشته است.
اسامی مصدومان
همچنین سرپرست اورژانس کشور آخرین جزییات از تعداد مصدومان و فوتیهای سیلاب در آذربایجان شرقی را اعلام کرد.
دکتر پیرحسین کولیوند درباره آخرین آمار مصدومان سیل در استان آذربایجان شرقی، گفت: در پی بروز سیلاب در آذربایجان شرقی تاکنون ۲۰ فوتی و ۱۲ مصدوم ثبت شده است.
وی افزود: اسامی ۱۰ تن از مصدومین سیل آذربایجان شرقی عبارت است از:
۱- پری معصومی
۲- علیرضا پناهی
۳- محمد محمدپور
۴- رقیه دهقانی
۵- مبین معصومی
۶- جعفر فرخی
۷- عبدالهزاده
۸- زکیه پاشایی
۹- ژیلا جلیلی
۱۰- مهناز زمانی
وی گفت: در اورژانس بیمارستان سینا و بیمارستان امام رضا (ع) تبریز به منظور ایجاد ظرفیت جهت پذیرش بیماران و مصدومین احتمالی مناطق سیلزده تعیین تکلیف شده و آمادگی کامل وجود دارد.
کولیوند تاکید کرد: شش تیم بهداشت محیط و سه تیم از کارشناسان تغذیه به مناطق سیل زده آذربایجان شرقی اعزام شدهاند.
منبع: الف
سخنگوی سازمان اورژانس کشور گفت: به دلیل طغیان احتمالی رودخانهها و جاری شدن سیل، نیروهای اورژانس در ۷ استان در حال آمادهباش هستند.
به گزارش ایلنا مجتبی خالدی، سخنگوی سازمان اورژانس کشور با اشاره به آمادهباش نیروهای اورژانس در هفت استان کشور به دلیل افزایش بارشها از امشب گفت: با توجه به تشدید بارشها از امشب جهت آمادگی برای مقابله با طغیان رودخانهها و جاری شدن سیل به تمامی نیروهای اورژانس در هفت استان شمال و غرب کشور آمادهباش دادهایم.
وی گفت: با توجه به گزارشات به دست آمده و شرایط جوی کشور نیروهای ما در استانهای لرستان، همدان، شرق گیلان، غرب مازندران، کردستان، اراک، شمال شهر تهران و ایلام برای خدمات رسانی احتمالی در آمادهباش هستند.
منبع: الف
فراکسیون امید در پیامی با ابراز تأثر از جان باختن جمعی از هموطنانمان در سیل اخیر در استانهای شمال غرب کشور تصریح کرد: مردم ایران بویژه مسئولان همچون گذشته نهایت مساعی خود را در کمک به هموطنان آسیبدیده مبذول داشته و مددرسان آنها خواهند بود.
به گزارش فارس، محمدرضا عارف نماینده مردم تهران و رئیس فراکسیون امید در پیامی با ابراز تأثر از جان باختن جمعی از هموطنانمان در سیل اخیر در استانهای شمال غرب کشور تصریح کرد: مردم خوب و نوع دوست ایران بهویژه مسئولان همچون گذشته نهایت مساعی خود را در کمک به هموطنان آسیبدیده مبذول داشته و یار و مددرسان آنها خواهند بود.
متن این پیام به شرح زیر است:
جاری شدن سیل در استانهای شمال غرب کشور بویژه در شهرستانهای آذرشهر و عجب شیر و برخی مناطق دیگر که سبب جان باختن جمعی از هم میهنان عزیز و وارد آمدن خسارات به اموال آنان شد موجب تأثر و تالم شد.
اینجانب ضمن اظهار همدردی با مردم شریف این مناطق ، برای مصدومان و مجروحان آرزوی بهبودی و شفای عاجل و برای جانباختگان رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و اجر از درگاه خداوند متعال مسألت میکنم.
مطمئنا مردم خوب و نوع دوست ایران بویژه مسئولان همچون گذشته نهایت مساعی خود را در کمک به هموطنان آسیبدیده مبذول داشته و یار و مددرسان آنها خواهند بود.
امیدوارم با توجه به احتمال وقوع بلایای طبیعی در آینده، با تجهیز امکانات، توسعه زیرساختها، مقاومسازی ساختمانها و توجه به هشدارهای سازمانهای مسئول شاهد کاهش خسارات و تلفات جانی باشیم.
محمدرضا عارف
منبع: الف
به گزارش خبرآنلاین، بر اساس گزارش موسسه سنسورتاور/ Sensor Tower درآمد مذکور بر اساس میزان فروش گیم از طریق گوگل پلی و اپ استور کسبشده است و بر این اساس درآمد گوگل پلی ۸۳ درصد و درآمد فروشگاه اپل ۳۵ درصد رشد را در مقایسه با مدت مشابه سال قبل نشان میدهد.
اپ استور درآمد ۴٫۹ میلیارد دلاری فصل اول سال ۲۰۱۶ خود را به ۶٫۶ میلیارد دلار در فصل اول ۲۰۱۷ رساند درحالیکه درآمد گوگل پلی از ۲٫۹ به ۵٫۳ میلیارد دلار رسید.
این در حالی است که در این مدت شاهد نصب ۸٫۸ میلیارد اپلیکیشن روی هر دو پلتفرم اندروید و آی او اس بودیم که سال قبل از آن، ۷٫۶ میلیارد بود.
بر این اساس گیم Subway Surfers پردانلودترین گیم موبایلی جهان شد، درحالیکه گیم Monster Strike شماره یک دانلود و پرفروشترین گیم را به خود اختصاص داد.
گیم King of Glory هم در بحث دانلود و هم در بحث فروش هرچند در فصل چهارم ۲۰۱۶ از لیست خارجشده بود، مجدداً در فصل اول جزو ده تای اول شد.
بازی واقعیت مجازی پوکمون گو و «سوپر ماریو ران» هر دو در فصل اول ۲۰۱۷ دچار کاهش دانلود و فروش شدند.
جدول پردرآمدترین گیمها روی موبایل
منبع: الف
به گزارش ایسنا، امروز – شنبه – در اطلاعاتی که برخی مشتریان اعلام کردند عنوان شده بود که ظاهرا در چند ساعت گذشته حسابهای بانک ملت هک شده و حتی برداشتهای میلیونی از آنها انجام شده است. این در حالی است که پیگیری موضوع از این بانک از تکذیب چنین ادعایی حکایت داشت و با این توضیح همراه بود که اختلال در سرویس حواله اینترنتی بانک ملت اتفاق افتاده و به زودی حل میشود.
همچنین اعلام شد که صبح امروز اختلالات رخ داده در سرویس حواله اینترنتی بانک ملت شناسایی و اقدامات لازم توسط کارشناسان فنی این بانک انجام شده است. در عین حال که سامانههای دیگر این بانک از جمله همراه بانک و حوالههای داخل شعب فعال است.
منبع: الف
تا به حال تصور می شد استفاده از ویژگی های اثر انگشت افراد برای قفل گذاری گوشی ها و جلوگیری از نفوذ هکرها به آنها روشی کم و بیش ایمن است؛ اما حالا مشخص شده که این روش هم فاقد امنیت کافی است.
محققان دانشگاه های نیویورک و میشیگان با همکاری هم موفق به طراحی پرینت های دیجیتال پیشرفته ای از طرح اثر انگشت افراد شده اند که با استفاده از آنها می توان گوشی های هوشمند را فریب داد. این طرح های پرینت شده از ویژگی های اثر انگشت واقعی انسان برخوردار بوده و لذا برای باز کردن قفل گوشی ها قابل استفاده هستند.
پژوهشگران از این پرینت ها برای فریب دادن حسگرهای اثر انگشت گوشی های هوشمند مختلف استفاده کرده اند. این پرینت ها به گونه ای طراحی شده اند که حاوی ویژگی های بیومتریک اختصاصی اثر انگشت هر کاربر باشند.
اگر چه استفاده از این روش مستلزم تهیه نسخه چاپی دقیقی از اثر انگشت افراد بوده و تنها هکرهای حرفه ای می توانند روش مذکور را به کار بگیرند، اما چنین تحولی نشان دهنده ضعف های تمهدیات امنیتی به کار گرفته شده در تلفن های همراه است.
محققان می گویند ابعاد کوچک حسگرهای اثر انگشت باعث می شود آنها به جای بررسی کل ویژگی های انگشت هر فرد به بررسی بخش های محدودی از این ویژگی ها قناعت کنند و در نتیجه فریب این اسکنرها ممکن است. اسکنرهای اثر انگشت گوشی در زمان ثبت اثرانگشت مالک گوشی آن را به بخش های کوچک تری تقسیم می کنند تا صرف نظر از شیوه قرارگیری انگشت بر روی نمایشگر شناسایی آن به سادگی ممکن شود. حالا همین مساله به نقطه ضعف این اسکنرها مبدل شده است.
دقت این روش هک فعلا از ۲۵ تا ۶۵ درصد در نوسان است و می توان با استفاده از یک پایگاه داده بزرگ از اثر انگشت افراد مختلف و ترکیب بخش های مختلف آنها با هم برای نفوذ به گوشی های هوشمند اقدام کرد.
منبع: مهر
منبع: الف
تلگرام صوتی برای کاربران ایرانی از امروز دو طرفه شد و کاربران ایرانی از روز شنبه توانستند به آسانی با سایر کاربران این شبکه در سراسر دنیا تماس صوتی رایگان برقرار کنند.
به گزارش ایرنا، تلگرام از ۱۰ فروردین سرویس صوتی رایگان خود را راه اندازی کرد ،این سرویس روز جمعه ۲۵ فروردین به ایران رسید ولی کاربران ایرانی دیروز اغلب دریافت کننده تماس بودند و نمی توانستند به کاربران دیگر زنگ بزنند ولی از امروز این تماس ها دو طرفه شده است.
بروز رسانی تلگرام نخستین گام برای برای فعال سازی تماس صوتی
پس از دانلود آخرین نسخه ی برنامه تنها کاری که لازم است انجام دهید این است که از یکی از افرادی که قابلیت تماس صوتی برای وی فعال شده است بخواهید تا با شما تماس بگیرد و بعد از آن شما میتوانید از قابلیت تماس صوتی بر روی تلگرام خود استفاده کنید.لازم به ذکر است این موضوع به دلیل تازه فعال شدن این ویژگی است و تا چند ساعت آینده بدون نیاز به این موضوع، آیکون تماس برای تمام کاربرها اضافه شود. اگر دوست یا اقوام شما در کشور دیگری زندگی میکنند و یا اگر شخصی را می شناسید که این قابلیت برایشان فعال شده، از وی بخواهید تا با خط شما یک تماس صوتی برقرار کند تا این امکان برایتان فعال شود.
پیام صوتی تا چه میزان از داده های اینترنتی مصرف می کند؟
به گفته کارشناسان ،کیفیت تماس صوتی و حجم اینترنتی که مصرف می کنید به مدت زمان اتصال بستگی دارد، بطور مثال در یک تماس صوتی یک دقیقه ای حدود ۳۶۰ کیلوبایت حجم مصرف میشود که نسبتا مقرون به صرفه می باشد. اما تلگرام برای کاربرانی که نسبت به حجم و اینترنت خود حساس هستند نیز راهی اندیشیده، به طوریکه میتوان با وارد شدن به قسمت تنظیمات تلگرام و Data and Storage Settings، گزینهی Use Less Data را فعال نمود تا با فشرده سازی و کاهش کیفیت صدا، میزان مصرف داده نیز کاهش یابد.
منبع: الف
به گزارش ایسنا، محمود واعظی ظهر امروز (۲۶ فروردین) در نشست خبری در جمع خبرنگاران خراسانجنوبی گفت: نگاه دولت به شبکههای اجتماعی تا جایی که مردم استفاده صحیح میکنند، مشکلی ندارد.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اظهار کرد: مردم در سراسر کشور اطلاعاتشان را از فضای مجازی دریافت میکنند.
واعظی ادامه داد: اگر شرکتهای دانشبنیان ایرانی خودشان شبکههای اجتماعی به وجود بیاورند که مورد استفاده مردم قرار بگیرد، کار مناسبی است چراکه با این عمل اطلاعات مردم به در خارج از کشور مورد استفاده قرار نمیگیرد.
وی افزود: برای دستگاههای امنیتی و نظارتی بین شبکههای اجتماعی داخلی و خارجی تفاوتی وجود ندارد و روی همه این شبکهها نظارت میشود.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت: شبکههای اجتماعی داخلی اطلاعات مردم در داخل کشور نگهداری میشود و تلاش دولت نیز بر حفظ حریم مردم است.
واعظی افزود: استفاده از شبکههای اجتماعی خارجی نسبت به شبکههای اجتماعی داخلی دو برابر مصرف اینترنت دارد.
وی در خصوص اینکه صداوسیمای ملی تعرفه تبلیغات را برای استانهایی مانند خراسانجنوبی کاهش دهد، گفت: برای استانهای تازه تاسیس هرچه بیشتر معرفی شوند اشتغال و کسبوکار بیشتری در این استانها رونق میگیرد.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات افزود: امیدواریم که صداوسیما تعرفه خود را برای استانهای تازه تاسیس کاهش دهد اما فضای مجازی فرصت خوبی میتواند برای اشتغالزایی و معرفی استان باشد.
واعظی با اشاره به اجرای طرح تکاپو تصریح کرد: این طرح با شرکتهای تهران و استانها، دانشگاهها و بخش خصوصی دنبال میکنیم تا هرچه زودتر اسناد آن فراهم شود.
وی افزود: گردشگری یکی از کارهایی است که طرح تکاپو باید انجام شود و در خراسانجنوبی نیز گردشگری بسیار مهم است که میتواند اقتصاد استان را نجات دهد.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اظهارکرد: خراسانجنوبی توانایی اینکه کسب و کارهای الکترونیکی را انجام دهد دارد.
واعظی با اشاره به راهاندازی مرکز توانمندسازی، تصریح کرد: در این مرکز فارقالتحصیلان دانشگاهی میتوانند مهارتهای لازم را فراگیرند.
منبع: الف
باشگاه خبرنگاران جوان؛ اینستاگرام نرم افزاری محبوب و بی نظیر برای گوشی های با سیستم عامل هوشمند است که می توانید با آن عکسهایی با جلوههایی زیبا ایجاد کنید و آنها را با دیگر کاربران شبکه اینستاگرام به اشتراک بگذارید. همچنین قادر خواهید بود هر روز عکسهای ارسالی دیگر کاربران را تماشا کنید و لذت ببرید.
با نرم افزار اینستاگرام می توانید جلوه قدیمی یا Sepia و عجیب و غریب مانند Earlybird ،Hudson یا Sutro را روی عکس هایتان اعمال و با یک دکمه عکستان را شبیه به عکسهای دهه ۵۰ کنید. یکی از جالب ترین جلوه های اینستاگرام ایجاد محوری در اطراف کادر عکس می باشد که میتواند فوکوس بیشتری را روی سوژه میان تصویر ایجاد کرده و عکس را زیباتر کند.
برخی از ویژگی های اپلیکیشن Instagram:
امکان اشتراک گذاری تصاویر خود و یا دوستان
لایک کردن عکس های شما توسط دیگران
اعمال جلوه های عالی و شگفت انگیز بر روی عکسها
قابلیت ویرایش تصاویر و فیلم ها با استفاده از فیلترهای سفارشی
قابلیت بهبود تصاویر با استفاده از تنظیم نور، کنتراست، سایه و …
جستجو و یافتن افراد و اکانت آنها در سایت ایسنتاگرام
قابلیت به اشتراک گذاری سریع فیلم و تصویر در فیس بوک، توئیتر و دیگر شبکه های اجتماعی
برقراری ارتباط با کاربران اینستاگرام در سراسر جهان
قابلیت ارسال فیلم و عکس به صورت امن در حالت مستقیم برای دوستان
ساخت گروه های خصوصی با دوستان
قابلیت سوئیچ کردن بین اکانت های مختلف
ارسال عکس و فیلم یکبار مصرف برای دوستان
ارسال تصاویر زنده
ویرایش تصاویر و ویدئوها با فیلترهای رایگان
ده ابزار مختلف نظیر روشنایی و … برای بهبود تصاویر
امکان به اشتراک گذاری سریع در شبکه های اجتماعی دیگر
اتصال به اینستاگرام جهانی برای ذخیره تصاویر و ویدئوها
امکان ارسال تصاویر و ویدئوهای خصوصی برای دوستان
تغییرات نسخه ی ۱۰٫۱۷ :
ارسال عکس و فیلم های ناپدید شونده در کنار پیام های متنی و پست ها
به سمت چپ بروید و داخل دایرکت شده و سپس روی نماد دوربین تپ کنید و عکس و فیلم ناپدید شونده بگذارید.
پیام ناپدید شونده ی جدید در صندوق پستی شما به رنگ آبی مشخص شده، برای مشاهده آنها ضربه بزنید.
برای دریافت اندروید اینجا را کلیک کنید
برای دریافت آی او اس اینجا را کلیک کنید
منبع: الف