توریستی‌ترین شهرهای دنیا را بشناسید! (+عکس)

پایتخت بریتانیای کبیر از دیگر رقبای سرسخت دبی است که با سرانه جذب توریست ۱۸٫۸۲ میلیون گردشگر در جایگاه دوم لیست برترین شهرهای دنیا قرار گرفته است.

پول‌نیوز – به طور حتم فاکتورهای قابل توجهی وجود دارند تا شهری بتواند جزوی از لیست نه چندان بلند بالای ۵ شهر پربازدید دنیا قرار بگیرد.این لیست با ظرافت و سخت گیری خاصی انتخاب می شود و می تواند راهنمای خوبی برای گردشگران باشد تا طبق آن تورمسافرتی آینده‌ی خود را برنامه ریزی کنند.

۱- دبی
اگرچه در این لیست می توان به شهرهایی چون لندن یا بانکوک هم اشاره کرد اما شاید جالب باشد بدانید دبی با اختلاف قابل توجهی جایگاه اول را از آن خود کرده و بنابر آماری که توسط یکی از معتبر ترین مراکز گردشگری جهانی منتشر شده تا سال ۲۰۲۰ در صدر باقی خواهد ماند.

 چنانچه این شهر سالانه میزبان بیش از ۱۴٫۲۶ میلیون مسافر است و به خوبی از پس میزبانی گردشگران توردبی بر می آید. این شهر با حجم بالایی از جذابیت‌ها و تفریحات خاص توانسته نظر آژانس های مسافرتی بین المللی را جذب کند تا با حداکثر توان برای ترتیب اثر دادن به انواع توردبی برنامه ریزی کنند.

۲- لندن
پایتخت بریتانیای کبیر از دیگر رقبای سرسخت دبی است که با سرانه جذب توریست ۱۸٫۸۲ میلیون گردشگر در جایگاه دوم لیست برترین شهرهای دنیا قرار گرفته است. اصلا عجیب به نظر نمی رسد که چرا اغلب گردشگران تورمسافرتی برای دیدن این شهر لحظه شماری می کنند. چراکه لندن با لیست بلند بالایی از جذابیت‌های کوچک و بزرگ محیطی فوق العاده را برای انواع تور یک روزه، تور طبیعت گردی و … فراهم آورده است.

نباید فراموش کنید که این شهر جدای از اینکه در لیست محبوب ترین‌های ما قرار گرفته از گران قیمت ترین شهرهای دنیا نیز شناخته می شود. بنابراین اگر تصمیم گرفتید به لندن سفر کنید راهی برای مدیریت هزینه‌ها در طول تورمسافرتی خود ترتیب ببینید.

۳- نیویورک
این شهر معروف آمریکایی بدون شک جزو تاپ لیست امروز ما خواهد بود و با سرانه بازدید ۱۲٫۲۷ میلیون گردشگر جایگاه سوم را به خود اختصاص می‌دهد. یکی از بزرگترین جذابیت‌های گردشگری شهر بدون شک Big Apple معروف و دیدنی است. اگرچه باید اعتراف کرد نیویوک به طور کل مملوء است از جذابیت های دیدنی خاص و باور نکردنی و می تواند مقصدی فوق العاده برای انواع تورمسافرتی به شمار بیاید. از جهت دیگر این شهر بهشتی مسلم است برای علاقه مندان به غذا و رستوران گردی بنابراین وقت را از دست ندهید و برای سفر به نیویورک معروف تورمسافرتی ویژه ای را تدارک ببینید.

۴- پاریس
بدون شک پاریس از رویایی ترین مقاصدی است که می توانید به عنوان مقصد هدف تورمسافرتی خود انتخاب کنید. انواع رستوران های لوکس، بوتیک‌های فشن و مد ، لندمارک های فوق العاده معروف در این شهر انتظار شما را می کشند و برای میزبانی انواع تور مسافرتی آماده هستند.

۵- بانکوک، تایلند
بانکوک با سرانه بازدید فوق العاده‌ی خود توانسته دومین شهر آسیایی در لیست ما باشد. این شهر انواع و اقسام جذابیت‌های توریستی و گردشگری را به مسافرین خود ارائه می دهد. می توانید در طول تورمسافرتی خود انواع تور یک روزه و تورطبیعت گردی را تجربه کنید و از جای جای این شهر فوق العاده خاص ، تاریخی و تفریحی بازدید نمائید و بهترین لحظات را در طول تورمسافرتی آسیایی خود سپری کنید.

منبع: جهان نما


منبع: پول نیوز

داعش دست به حمله‌ شیمیایی در غرب موصل زد

یک منبع امنیتی عراقی اعلام کرد که تروریست‌های داعش احتمالا در حمله خود به محله الآبار در غرب موصل از گاز سمی استفاده کرده‌اند.

به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری اسکای نیوز عربی، یکی از افسران دستگاه مبارزه با تروریسم عراق اعلام کرد که این حمله شب گذشته در محله الآبار رخ داد که به تازگی از داعش پس گرفته شده بود. داعش با خمپاره‌های حامل گاز کلر این محله را مورد هدف قرار داد.

این افسر گفت: هفت سرباز که در این حمله زخمی شدند از مشکلات تنفسی رنج می‌برند و در کلینیک مجاور این محله مورد معالجه قرار گرفته‌اند.

محله الآبار پیشتر از سوی نیروهای مبارزه با تروریسم آزاد شد.

نیروهای عراقی اکنون وارد درگیری با داعش برای پاکسازی بقیه مناطق غرب موصل شده‌اند. به گفته مسئولان عراقی این نیروها بیش از نیمی از غرب موصل را آزاد کرده‌اند.

نیروهای عراقی طی روزهای اخیر وارد جنگ خیابانی با تروریست‌ها شده‌اند. تروریست‌ها خود را در مساجد، منازل و بیمارستان‌ها مخفی می‌کنند.


منبع: عصرایران

رژه بزرگ ارتش کره شمالی به مناسبت ۱۰۵ مین سالگرد تولد پدر بزرگ (+عکس)

کیم جونگ اون در این مراسم بزرگ حضور یافت و از نزدیک نظاره‌گر رژه نظامیان ارتش بود. دهها هزار عضو ارتش و زنانی با پوشش رنگی در این جشن شرکت کردند.

کره شمالی همزمان با افزایش تهدیدهای نظامی آمریکا اقدام به برگزاری جشن ۱۰۵ مین سالروز تولد بنیانگذار این کشور ( کیم جونگ سونگ) کرد. کیم جونگ سونگ رئیس جمهور اسبق و پدربزرگ رهبر فعلی کره شمالی است.

به گزارش عصرایران به نقل از خبرگزاری رویترز، جشن تولد رهبر اسبق کره شمالی با رژه ارتش، نمایش‌های نظامی زنان و نمایش به روزترین موشک‌های این کشور با حضور “کیم جونگ – اون” رهبر جوان این کشور برگزار شد.

کیم جونگ اون در این مراسم بزرگ حضور یافت و از نزدیک نظاره‌گر رژه نظامیان ارتش بود. دهها هزار عضو ارتش و زنانی با پوشش رنگی در این جشن شرکت کردند.

خبرگزاری رویترز به نقل از مقامات کره جنوبی اعلام کرد که تعدادی از موشک‌های کره شمالی که در رژه امروز به نمایش گذاشته شدند، موشک‌های بالستیک قاره پیما هستند.

آمریکا طی هفته گذشته به سوریه حمله موشکی کرد و پس از این حمله ناو هواپیمابر خود را به سمت شبه جزیره کره حرکت داد. این اتفاق در حالی اتفاق افتاد که کره شمالی از آزمایش موشکی جدیدی خبر داده بود. آمریکا می‌گوید که اجازه آزمایش موشکی جدیدی را نخواهد داد.

“کیم ایل سونگ” اولین رهبر کره شمالی متولد ۱۹۱۲
میلادی است. دولت کره شمالی هر سال تولد وی را جشن می‌گیرد. کیم ایل سونگ رئیس جمهور ابدی کره شمالی است و رهبران بعد از او وارثان وی به شمار می‌روند.

رهبر کنونی کره شمالی نوه کیم ایل سونگ است که در سال ۲۰۱۱ در سن ۲۸ سالگی به قدرت رسید.

 


منبع: عصرایران

تولید ۵ سواری در اسفند ۹۵ به صفر رسید

اسفند ماه سال گذشته تولید پنج مدل خودروی سواری در خودروسازان داخلی به صفر رسید.

به گزارش ایسنا، در این مدت تولید خودروی وولیکس C۳۰ شرکت خودروسازی راین با کاهش ۱۰۰ درصدی همراه بوده و از ۱۰۸ دستگاه در اسفند ۱۳۹۴ به صفر کاهش یافت.

تولید خودروی ام‌وی‌ام S۱۱۰ شرکت مدیران خودرو نیز متوقف شده و از ۱۹۰۷ دستگاه در اسفند ۱۳۹۴ به صفر رسید. همچنین تولید ام‌وی‌ام ۵۳۰ دیگر محصول مدیران خودرو نیز ۱۰۰ درصد کاهش یافته و از ۱۲۹ دستگاه در اسفند ۱۳۹۴ به صفر کاهش یافت.

اسفند ماه سال گذشته تولید ام‌وی‌ام ۴CYL ۱۱۰ شرکت مدیران خودرو نیز متوقف شده و از ۱۱۰ دستگاه در اسفند ۱۳۹۴ به صفر رسید. در این مدت تولید لیفان ۸۲۰ شرکت کرمان موتور هم با کاهش ۱۰۰ درصدی همراه بوده و از چهار دستگاه در اسفند ۱۳۹۴ به صفر کاهش یافت.


منبع: عصرایران

هیبرید به روایت تاریخ/ اولین خودروی هیبریدی جهان چه بود؟(+عکس)

از سال ۱۹۱۳ به بعد کمتر کسی به فکر ساخت خودروهای فعال با قدرت بخار یا توان الکتریکی ‌افتاد.

زمانی بین سال‌های ۱۸۳۲ تا ۱۸۳۹ (که هنوز به طور مشخص معلوم
نیست)، ساخت اولن خودروی الکتریکی جهان اتفاق افتاد. ساخت این خودروی الکتریکی را
به روبرت اندرسون اسکاتلندی نسبت می‌دهند. با این وجود نظریاتی نیز وجود دارد که
اصل این ادعاء را زیر سوال و شک خواهد برد.

به گزارش گروه خودروی عصر ایران به نقل از “هلفینگتون
پست”، با این وجود اولین خودروی الکتریکی جهان یک جانور بی‌قواره و بدقواره
محسوب می‌شد. از طرفی بین سال‌های ۱۸۳۴- ۱۸۳۵
فردی به نام توماس دونپورت ادعا کرد که یک مدل خودروی الکتریکی را در آمریکا ساخته
است.

در آن سال‌ها این ادعاها از طرف سه فرد دیگر نیز به صورت
جدی مطرح شد. با این وجود در سال ۱۹۴۲ اندرسن و دونپورت یک خودروی الکتریکی
کاربردی را اختراع کردند که با استفاده از ۲ باتری‌های غیرشارژی کار می‌کردند.

اولین خودروی هیبریدی جهان

هیبرید به روایت تاریخ

اما در سال ۱۹۰۱اتقاق دیگری رقم خورد. آلمان‌ها که صنعت رو
به پیشرفت خود را باور کرده بودند، اولین خودروی هیبریدی جهان را خلق کردند. یک مخترع
آلمانی صنععت خودرو یک پورشه مدل لونر را به صورت هیبریدی درآورد. این خودرو با یک
موتور احتراقی و یک پیشرانه الکتریکی ارائه شد. موتور ثانویه این خودرو در نزدیکی
محفظه چرخ قرار می‌گرفت.

غلبه خودروهای بنزینی

هیبرید به روایت تاریخ

از سال ۱۹۱۳ به بعد کمتر کسی به فکر ساخت خودروهای فعال با
قدرت بخار یا توان الکتریکی ‌افتاد. چرا که به انسان به دوره فراگیر شدن بنزین
نزدیک می‌شود. دوره‌ای که پایه و اساس صنعت اتومبیل امروزی محسوب می‌شود.به همین دلیل
۵۰ سال پس از این تاریخ با سکوت کامل در
خصوص ساخت و خلاقیت هیبریدی‌ها روبه‌رو هستیم.

نمایش اولین خودروی پلاگین

هیبرید به روایت تاریخ

در سال اواخر دهه ۶۰ جنرال موتورز باز هم از چند خودروی هیبریدی
رونمایی کرد. این خودروها اولین نمونه از
مدل‌های جدید با قوه محرکه برقی و بنزینی پس از سال‌ها بود. مدل‌های بازطراحی شده دو
در به یک موتور دو سیلندر و بازطراحی شده مجهز شدند که با وصل شدن به پریزهای
معمولی دیواری شارژ می‌شدند. موتورهای الکتریکی پس از اتمام باک بنزین قابلیت حرکت
۱۶ کیلومتر بر ساعت را از خود نشان دادند.

کرایسلر اولین مینی‌ون هیبریدی جهان

هیبرید به روایت تاریخ

در حالیکه اولین پلاگین هیبریدی جهان به عنوان یک کامپکت دو
صندلی ساخته شد، کرایسلر در سال ۲۰۱۷ یک نسخه لوکس، راحت و ۷ صندلی از پلاگین
هیبریدی‌ها را ارائه داد. این خودرو سازگار با محیط زیست به مجموعه‌ای از فناوری‌های
کمکی مجهز بوده و فضای مناسبی برای بار مسافران دارد. می‌توان این خودرو را سبزترین خودروی خانوادگی جهان نامید.


منبع: عصرایران

مکان و زمان تشییع پیکر عارف لرستانی تغییر کرد

مکان و زمان مراسم تشییع پیکر زنده‌یاد عارف لرستانی تغییر کرد.

به گزارش ایسنا به نقل از معاونت سیما، به‌رغم اعلام قبلی درباره برگزاری مراسم تشییع پیکر بازیگر تلویزیون، تئاتر و سینما مرحوم عارف لرستانی، وداع با پیکر آن هنرمند فقید به ساعت ۱۱ امروز یکشنبه ۲۷ فروردین از مقابل تالار وحدت تغییر کرد.

پیش‌تر قرار بود که مراسم تششیع پیکر این بازیگر پس از اذان ظهر و عصر از مقابل مسجد بلال در صداوسیما برگزار شود.

«عارف لرستانی» (متولد ۱۵ بهمن ۱۳۵۰) در کرمانشاه، بازیگر تئاتر و تلویزیون ایران بود. او با مجموعه «جنگ ۷۷» به کارگردانی مهران مدیری پا به عرصه بازیگری گذاشت و پس از آن در چندین مجموعه دیگر از جمله «قهوه تلخ» با او همکاری کرد.

از جمله آثار تلویزیونی این بازیگر فقید به «در حاشیه»، «کوچه مروارید»، «شوخی کردم»، «ویلای من» و «مرد دوهزار چهره» می‌توان اشاره کرد.

او همچنین در فیلم‌های سینمایی «شام عروسی» (۱۳۸۴)، «انتخاب»، (۱۳۸۳)، «معادله» (۱۳۸۲) و «مانی و ندا» (۱۳۷۹) بازی کرده است.


منبع: عصرایران

۵ مفقودی در حادثه سیل/ افزایش آمار جانباختگان به ۴۱ نفر

رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر از کشته شدن ۴۱ نفر در حادثه سیل اخیر خبر داد.

مرتضی سلیمی، رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلال‌احمر در گفت‌وگو با ایلنا به تشریح آخرین وضعیت سیل‌زدگان حادثه سیل اخیر در ٧استان (آذربایجان شرقی و غربی، کردستان، کرمانشاه، قزوین، زنجان و مازندران) پرداخت و گفت: به ۵٢ شهر و روستا و ۵١٠٠ نفر امدادرسانی شده است.

وی افزود: ۴١٠ نفر نیز اسکان اضطراری داده شده‌اند و ١۶ نفر به مناطق امن و ٨ نفر به مراکز درمانی انتقال داده شده‌اند.

سلیم گفت : طبق آخرین آمار سازمان هلال احمر ۴۱ نفر فوت شده است.

وی افزود: ۵ نفر مفقود شده‌اند که از این تعداد ۴ نفر متعلق به آذرشهر و ۱ نفر عجب شیر بوده است. ٢۶٨واحد از آب تخلیه شده‌اند و ۴۴خودرو از مسیر سیلاب رهاسازی شده‌اند.

٩٧تیم امدادرسانی شامل  ۴۴٢ نفر در حال امدادرسانی به سیل زدگان این مناطق هستند.

سلیمی در پایان گفت: امدادرسانی در ۴ استان آذربایجان شرقی و غربی،قزوین ومازندران  ادامه دارد


منبع: عصرایران

بیکاری، خطر سکته مغزی را افزایش می‌دهد

بر اساس بررسی جدید محققان علوم پزشکی در ژاپن، بیکاری خطر بروز سکته مغزی را در مردان و زنان میانسال افزایش می دهد.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، دکتر اهاب اشاک و همکارانش در دانشگاه اوزاکای ژاپن اعلام کردند بررسی آنان بر روی ۲۱ هزار و ۹۰۲ مرد و ۱۹ هزار و ۸۲۶ زن ژاپنی که سن آنها بین ۴۰ تا ۵۹ سال بود و به مدت ۱۵ سال ادامه داشت نشان می دهد بیکاری خطر سکته مغزی و همچنین مرگ و میر ناشی از آن را افزایش می دهد.

نتایج مطالعه این محققان در شماره اخیر نشریه انجمن قلب آمریکا منتشر شده است.

به گزارش پایگاه خبری یورک الرت در اینترنت، سکته مغزی در کل دنیا دومین علت مرگ بشر است و اولین علت از کارافتادگی، اما در کشورهای پیشرفته در حال حاضر سومین علت مرگ است که با پیر شدن جوامع در آینده نه چندان دور در آن کشورها نیز دومین علت مرگ خواهد شد.

سکته مغزی یعنی بسته شدن یا پاره شدن یک شریان مغزی که به دنبال آن اختلال در گردش خون آن ناحیه از مغز ایجاد شده و موجب بروز علائمی مثل فلج نیمه بدن، اختلال تکلم و اختلال در راه رفتن می شود.

سکته مغزی، زمانی اتفاق می افتد که رگی خونی در مغز مسدود یا منفجر شود. به طور متوسط ۱۰ تا ۱۵ درصد افرادی که به سکته های مغزی مبتلا می شوند در اثر این بیماری جان خود را از دست می دهند و ۶۰ تا ۷۰ درصد بیماران با درمان مناسب می توانند زندگی مستقل داشته باشند.

یکی از علل متداول سکته مغزی ضخیم و سخت شدن دیواره رگ های خونی است.

پلاکت های ساخته شده از چربی، کلسیم، کلسترول و … انعطاف رگ های خونی را از میان می برند. لخته خون ممکن است سبب مسدود شدن رگ خونی غیر قابل انعطاف و بروز سکته مغزی ایسکمیک شود.

عامل اصلی سکته مغزی هموراژیک در اکثر موارد، درمان نشدن فشار خون بالا است که سبب انفجار رگ خونی ضعیف می شود. معمولاً این افراد علایم خبرکننده ای مانند سردرد و تشنج دارند که منجر به پاره شدن رگ های مغزی می شود.

یکی دیگر از دلایل بروز سکته های مغزی حرکت لخته خون از قلب یا عروق گردن است که وارد مغز می شود مبتلایان به رماتیسم قلبی یا بیماران قلبی که ریتم قلبشان دچار مشکل است و کسانی که دچار سکته های قلبی شده اند یا مشکل دریچه ای دارند مستعد ابتلا به سکته های مغزی هستند.


منبع: عصرایران

سرگذشت معتادِ کارتن‌خوابی که میلیاردر شد

سرگذشت معتادِ کارتن‌خوابی که میلیاردر شدمیلیاردر ایرانی‌الاصل که تا ۳۲ سالگی یک کارتن‌خواب معتاد به هروئین بود و ۹ بار تا یک قدمی مرگ رفته بود، امروز یکی از برندهای معروف آبمیوه در ایالات متحده را اداره می‌کند.

به گزارش روزنامه «ایران»، خلیل رفعتی، مردی سقوط کرده از لبه پرتگاه زوال، به یکباره اعتیاد به هروئین را ترک و زندگی متفاوتی را آغاز می‌کند. او حالا با لبخند دوباره به زندگی، به یکی از افراد بسیار موفق و ثروتمند فعال در صنعت نوشیدنی و آبمیوه‌های ارگانیک در آمریکا تبدیل شده است. شرکت زنجیره‌ای او در حال حاضر یکی از معتبرترین برندهای صنایع غذایی آمریکاست.

خلیل رفعتی، نه برای بار نخست که وقتی برای نهمین‌بار در آستانه مرگ قرار گرفت، تصمیم گرفت اعتیاد سنگین خود را به هروئین ترک کند و با نگاهی تازه به دنیا، زندگی کاملاً جدیدی برای خود بسازد. حالا، او یک مرد بسیار موفق است.

خلیل معتادی خیابانی بود که شب‌ها را روی سنگفرش‌های سرد و زمخت خیابان‌های لس‌آنجلس به صبح می‌رساند. آخرین باری که تنها یک نفس با مرگ فاصله داشت، شوک الکتریکی تیم پزشکی بود که او را به زندگی بازگرداند؛ و این بار تصمیم گرفت که برای همیشه تغییر کند.این اتفاق در سال ۲۰۰۳ رخ داد، وقتی که او ۳۳ ساله بود. او به هیچ ماده مخدری نه نمی‌گفت. علاوه بر هروئین به کوکائین هم اعتیاد داشت و اواخر وزنش به ۵۰ کیلو هم نمی‌رسید. پوستی بود بر استخوان، که همین پوست نیز پُر از زخم بود و قیافه‌ای شبیه مرده‌ها داشت.

خلیل به خبرنگار بی‌بی‌سی می‌گوید: «آن قدر برای جرایم مربوط به مواد مخدر دستگیر شدم که تعدادش را به خاطر نمی‌آورم. من کاملاً نابود شده بودم… همیشه آن قدر درد داشتم که نمی‌توانستم بخوابم. زندگی من با درد عجین شده بود.»

او چندین بار تلاش کرده بود تا از اعتیاد نجات پیدا کند، اما هر بار شکست خورده بود. در آخرین اوردوز، چیزی درونش تکان خورده بود که او را به سمت بلند شدن هدایت کرد. نور امید در قلبش روشن شده بود. در نتیجه در مرکز بازپروری بستری شد و چهار ماه تحت درمان بود. از آن روز تا به امروز، خلیل کاملاً پاک است و هرگز به سمت موادمخدر برنگشته است.

حالا خلیل در زندگی سالمی غوطه‌ور است. او به دنبال بازسازی زندگی‌اش رفت و به یکی از افراد موفق در صنایع غذایی و صنعت تولید آبمیوه‌های سالم و ارگانیک آمریکا تبدیل شد. مرد میلیونری که فعل خواستن را عملی کرد. درآمد سالانه شرکت او بیش از ۶ میلیون دلار است. شرکت او در حال گسترش است و قرار است نمایندگی‌هایی را در ۱۶ ایالت آمریکا و حتی کشور ژاپن باز کند.خلیل حالا ۴۶ ساله است و با جت اختصاصی‌اش به نقاط مختلف جهان سفر می‌کند و از سالم زندگی کردن لذت می‌برد. او عاشق سفر است. داستان زندگی خلیل، می‌تواند فیلمنامه خوبی برای ساخت یک فیلم سینمایی تأثیرگذار باشد.

او در اوهایو متولد شده است. خلیل دانش‌آموزی مشکل ساز بود که هیچ گاه نتوانست مدرسه را تمام کند و مدرک دیپلمش را بگیرد. او بارها به جرم ایجاد اختلال، خرابکاری و دزدی از مغازه‌های مختلف دستگیر شد، اما هر بار بدتر و بدتر می‌شد. در سال ۱۹۹۲، او پسری ۲۱ ساله بود که با آرزوی تبدیل شدن به ستاره سینمایی راهی شهر لس آنجلس شد. او نتواست در حرفه بازیگری به موفقیتی دست پیدا کند و همه تلاش‌هایش با شکست رو به رو شد. اما توانست با شستن ماشین‌های آدم‌های مشهوری چون الیزابت تیلور، زندگی خوبی برای خودش دست و پا کند.

با این حال، این پسر خیلی زود به ورطه مواد مخدر افتاد و کنترل زندگی از دستش خارج شد. پس از مدتی، این جوان سرحال به کارتنخوابی تبدیل شد که شب‌ها را کنار آشغال‌ها سپری می‌کرد و برای در آوردن خرج موادش به فروش و حمل و نقل آنها روی آورد. سیاهچاله اعتیاد در حال بلعیدن او بود.اما آن روز که مرگ برای نهمین بار سراغش آمد، خلیل تصمیمی واقعی گرفت تا از اعتیاد رها شود. 

او تصمیم گرفت پوست‌اندازی کند و دوباره متولد شود. او تصمیم گرفت خلیلی بشود که دوست دارد. او تصمیم گرفت این بار که خودش را در آینه دید، لبخند رضایت بر لب‌هایش باشد. پس راهی مرکز بازپروری شد. پس از گذراندن دوره درمان، شروع به انجام کارهای مختلف کرد. از باغبانی و ماشین شستن گرفته تا بردن سگ‌ها به پیاده روی. علاوه بر این، او در دو مرکز بازپروری معتادان کار می‌کرد و به افرادی مثل خودش کمک می‌کرد تا غول اعتیاد را شکست بدهند و دوباره زندگی کنند.

«وقتی تازه اعتیاد را ترک کرده بودم، بدنم نیازش را حس می‌کرد و دلش تنگ شده بود. برای نجات جسم و جان، چندین ماه زمان نیاز است. باید علاوه بر تقویت جسم، روح نیز تقویت شود تا دوباره به دام اعتیاد نیفتد. اما من معتقدم اگر کسی واقعاً بخواهد تغییر کند و مصمم باشد حتماً موفق می‌شود و اصلاً کار سخت و پیچیده‌ای نیست. ما فقط دوست داریم شرایط را پیچیده کنیم و نتیجه این پیچیدگی، چیزی جز شکست نیست. من معتقدم خواستن، توانستن است. پس برای رسیدن به هدف هایتان از اعماق قلب‌تان تغییر را بخواهید تا نتیجه‌اش را ببینید.»او در ادامه به خبرنگار بی‌بی‌سی می‌گوید: «من توانستم کمی از پولم را پس‌انداز کنم. سخت کار می‌کردم. هفته‌ای هفت روز و روزی شانزده ساعت کار می‌کردم.»

پس از ملاقات با یکی از دوستانش، ایده تهیه آبمیوه و آب سبزیجات ارگانیک به ذهن‌اش خطور کرد. ایده‌ای که حسابی بهش فکر کرد تا آن را اجرایی کند.

خلیل به خبرنگار ما گفت: «دوستم اهل ورزش بود و به من درباره ویتامین‌ها، غذاهای ارگانیک و خوراکی‌های سالم گفت. در آن زمان، هر کسی به من راه حلی برای بهتر شدن زندگی می‌داد، با روی باز به استقبالش می‌رفتم.» در سال ۲۰۰۷، خلیل مرکز بازپروری خودش را باز کرد و افراد با هزینه ماهانه ۱۰هزار دلار می‌توانستند در آنجا تحت درمان قرار بگیرند. او در آنجا آبمیوه‌های دست ساز مخصوص خودش را به معتادان تحت درمان می‌داد، آبمیوه‌هایی که با انواع مختلف میوه و ویتامین‌های مختلف آماده می‌شد و بسیار مقوی و مغذی بودند. 

شهرت این آبمیوه‌ها آن قدر زیاد شد که مردم برای خرید به او سفارش می‌دادند. خلیل وقتی مطمئن شد که می‌تواند کسب و کار خصوصی خود را در زمینه آبمیوه راه‌اندازی کند، همراه بهترین دوستش شرکت سانلایف ارگانیک را تأسیس کرد.او این کسب و کار را با پس‌انداز شخصی‌اش راه‌اندازی کرد. اما از چیزی می‌ترسید و آن پول در نیاوردن نبود. «می‌ترسیدم شکست بخورم. می‌ترسیدم این شکست باعث شود دوباره ناامید شوم. می‌ترسیدم دوباره سراغ مواد مخدر بروم.» اما او آن قدر در کارش موفق شد که شرکت در سال اول به یک میلیون دلار درآمد رسید و این واقعاً شگفت‌انگیز بود.

امروز شرکت او بالغ بر دویست کارمند دارد که علاوه بر آبمیوه‌های ارگانیک، لباس و خوراکی‌های مختلف هم می‌فروشد.

راب نازارا، یکی از تحلیلگران بانک دویچه در نیویورک، به خبرنگار بی‌بی‌سی می‌گوید: «مهم نیست که پیشینه شخصی چه باشد. اینکه قبلاً خلافکار بوده یا اصلاً تحصیلاتی ندارد. موفقیت یک کارآفرین بسته به تلاش، هوش، پشتکار و صبر او دارد. داستان خلیل رفعتی، قدرت شخصیتی او را نشان می‌دهد. او واقعاً شگفت‌انگیز است.»

خلیل رفعتی، این کارآفرین موفق، داستان زندگی‌اش را در کتابی با نام «من مُردن را فراموش کردم» در سال ۲۰۱۵ به چاپ رساند تا داستان زندگی‌اش الهام‌بخش آدم‌هایی شود که از زندگی ناامید هستند. «من معتقدم مردم دوست دارند زندگی آدم‌هایی را که شکست خورده‌اند، اما امیدشان را از دست نداده‌اند بشوند. زندگی آدم‌هایی که جز سیاهی چیزی نداشتند، اما نور امید در قلب‌شان زنده بود.

 امروز آدم‌های زیادی در جهان آسیب می‌بینند و زندگی شان نابود می‌شود. هر روز از این داستان‌های غمگین می‌خوانیم، اما داستان بذرهایی که با تلاش از زیر خاک سر بر می‌آورند و رشد می‌کنند هم شنیدنی است.» او گاهی اوقات به سایت‌هایی مثل آمازون که کتابش را می‌فروشند سر می‌زند و نظرات مردم را می‌خواند. «وقتی نظرات مردم و امید دادن‌هایشان و تحت تأثیر قرار گرفتن هایشان را می‌خوانم، اشک در چشم‌هایم حلقه می‌زند و می‌فهمم مسیر درستی را انتخاب کرده‌ام.»


منبع: عصرایران

انتقال جسد عارف لرستانی به کهریزک

مدیر کل پزشکی قانونی استان تهران گفت: جسد عارف لرستانی دیروز به پزشکی قانونی ارسال شده که علت فوت او تحت بررسی است.

به گزارش صدا و سیما، دکتر مسعود قادی پاشا در مصاحبه تلفنی افزود: آزمایش های تخصصی بر روی جسد عارف لرستانی انجام شده و نمونه های آزمایشگاهی تخصصی اخذ شده است و علت فوت پس از آماده شدن نتایج به مقامات قضایی اعلام می شود.

جسد مرحوم لرستانی دیروز شنبه برای بررسی تخصصی و تعیین علت فوت به مرکز تشخیصی و آزمایشگاهی استان تهران واقع در کهریزک ارجاع شد. 

عارف لرستانی ساعت ۲۰ جمعه هفته گذشته به دلیل سکسکه شدید به یکی از بیمارستانهای تهران مراجعه کرد که اقدامات لازم برای رفع مشکل انجام شد و وی پس از مراجعه به بیمارستان با حال عمومی مساعد مرخص شد اما گفته می شود که وی دیروز شنبه به دلیل سکته قلبی در منزل فوت کرده است.

عارف لرستانی بازیگر طنز سینما و تلویزیون بود که در آثار مهران مدیری نقش ایفا می کرد و در ۴۴ سالگی دار فانی را وداع گفت.


منبع: عصرایران

کیست تخمدان؛ نشانه‌های هشدار

اگر متوجه ریزش ناگهانی موی سر خود شده اید، به راحتی از کنار این نشانه عبور نکنید زیرا ممکن است نشان دهنده کیست تخمدان باشد.

توجه به نشانه هایی که در
بدن انسان شکل می گیرند، بسیار مهم است. زیر فشار زندگی پر مشغله امروز ما با
خستگی و تخلیه انرژی، خواب ناکافی و بی کیفیت، و مشکلات گوارشی مواجه هستیم و به
واسطه کمبود رطوبت ممکن است با راش های پوستی مواجه شویم.

نشانه‌های هشدار دهنده کیست تخمدان

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “زپ فید”، همگی موارد ذکر شده علائم رایجی هستند که نشان می
دهند مشکلی در بدن وجود دارد، اما ما در درک و شناسایی آن موفق نیستیم. اما زمانی
که موضوع بخش های حساس بدن انسان مانند اندام های خصوصی مطرح می شود، نباید هیچ
گونه نشانه ای را نادیده بگیرید زیرا هرچه سریع‌تر به مشکل رسیدگی شود، نتایج
حاصله می توانند بهتر باشند. نشانه هایی که در ادامه به آنها اشاره می شود می توانند
بیانگر وجود کیست های تخمدان باشند.

افزایش وزن ناگهانی یا
دشواری در کاهش وزن

افزایش وزن ناگهانی به گونه
ای که احساس می کنید لباس هایتان حالتی تنگ پیدا کرده اند، ممکن است نشانه ای از
وجود کیست در تخمدان باشد. شکل بدن ممکن است تغییر کند و احساس نفخ داشته باشید.
این قبیل نشانه ها را نادیده نگیرید و به پزشک مراجعه کنید.

ریزش موی سر

اگر متوجه ریزش ناگهانی موی
سر خود شده اید، به راحتی از کنار این نشانه عبور نکنید زیرا ممکن است نشان دهنده
کیست تخمدان باشد. در کوتاه‌ترین زمان ممکن به پزشک مراجعه کنید.

چرخه قاعدگی نامنظم

خونریزی غیر طبیعی یا فواصل
زمانی بیش از اندازه بین هر دوره قاعدگی را نادیده نگیرید زیرا ممکن است به واسطه
وجود یک کیست شکل گرفته باشند.

درد غیر قابل تحمل هنگام
رابطه جنسی

اگر هنگام رابطه جنسی درد
شدید و غیر قابل تحمل را تجربه می کنید، در کوتاه‌ترین زمان ممکن به پزشک مراجعه
کنید. اگرچه دلایل مختلفی می توانند به شکل گیری این درد منجر شوند، اما نباید آن
را نادیده بگیرید. در صورت وجود کیست توصیه می شود از چنین فعالیتی پرهیز کنید.

احساس سوزش هنگام دفع ادرار

اگر هنگام دفع ادرار سوزش
بسیار زیاد را تجربه می کنید، خجالت را کنار گذاشته و این موضوع را با پزشک خود در
میان بگذارید.

درد در ناحیه کمر

احساس درد در ناحیه کمر می تواند
نشانه ای از وجود کیست تخمدان باشد. اگر احساس خستگی می کنید، نمی توانید ایستادن
های طولانی را تحمل کنید و در قسمت کمر درد شدیدی را احساس می کنید، زمان را هدر
نداده و به پزشک مراجعه کنید.


منبع: عصرایران

قهرمان مبارزه با قند خون و دیابت!

دارچین از طریق افزایش حساسیت به انسولین، قند خون را کاهش می دهد زیرا انسولین را در انتقال گلوکز به سلول ها کارآمدتر می کند.

دیابت بیماری است که به
واسطه قند خون بالا توصیف می شود. اگر به درستی کنترل نشود، این بیماری می تواند
به عوارضی مانند بیماری قلبی، بیماری کلیوی و آسیب عصبی منجر شود.

نقش دارچین در کاهش قند خون و مبارزه با دیابت

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از “اتوریتی
نیوتریشن”، درمان دیابت اغلب شامل مصرف داروها و تزریق انسولین می شود، اما
بسیاری از مردم مصرف مواد غذایی که به کاهش قند خون کمک می کنند نیز را مد نظر
قرار می دهند. یک نمونه دارچین است که به عنوان ادویه ای محبوب در شیرینی پزی و آشپزی
مورد استفاده قرار می گیرد.

دارچین فواید سلامت مختلفی
را ارائه می کند که از آن جمله می توان به توانایی کاهش قند خون و کمک به مدیریت
دیابت اشاره کرد.

دارچین چیست؟

دارچین ادویه ای معطر است که
از گونه های مختلف از درختان دارچین (Cinnamomum) گرفته می شود. در
شرایطی که ممکن است دارچین را به غذا یا سریال صبحانه خود اضافه کنید، این ادویه
هزاران سال است که در پزشکی سنتی و حفظ مواد غذایی مورد استفاده قرار می گیرد.

برای به دست آوردن دارچین،
پوست درونی درختان دارچین باید کنده شوند. سپس، پوست های تهیه شده خشک می شوند که
موجب لوله ای شکل شدن پوست و شکل گیری چوب های دارچین می شود، که می تواند با
پردازش بیشتر از آنها پودر دارچین تهیه کرد.

انواع مختلفی از دارچین به
فروش می رسند، اما به طور معمول در دو دسته مختلف طبقه بندی می شوند:

سیلان: به نام «دارچین واقعی»
نیز شناخته می شود و گران قیمت‌ترین نوع دارچین است.

کاسیا: نمونه ای ارزان‌تر
است و در اکثر محصولات غذایی حاوی دارچین یافت می شود.

در شرایطی که در قالب دو نوع
به فروش می رسد، اما تفاوت های مهمی بین این دو نوع دارچین وجود دارد که در ادامه
این مقاله به آنها اشاره خواهد شد.

نقش دارچین در کاهش قند خون و مبارزه با دیابت

دارچین حاوی آنتی اکسیدان
هایی است که فواید سلامت بسیاری را ارائه می کنند

نگاهی سریع به ارزش تغذیه ای
دارچین ممکن است به این باور منجر نشود که با یک ابرماده غذایی مواجه هستید. اما
در شرایطی که دارچین از ویتامین ها یا مواد معدنی فراوان بهره نمی برد، حاوی مقدار
زیادی از آنتی اکسیدان ها است که فواید سلامت این ماده غذایی را موجب می شوند.

در حقیقت، گروهی از
دانشمندان محتوای آنتی اکسیدانی ۲۶ گیاه دارویی و ادویه مختلف را مورد مقایسه قرار
داده و دریافتند که دارچین پس از سیر در جایگاه دوم از نظر بیشترین میزان آنتی
اکسیدان ها قرار دارد. آنتی اکسیدان ها از این نظر مهم هستند که به بدن در کاهش
استرس اکسیداتیو، نوعی آسیب به سلول ها، که رادیکال های آزاد موجب آن می شوند، کمک
می کنند.

استرس اکسیداتیو تقریبا در
ابتلا به همه بیماری های مزمن از جمله دیابت نوع ۲ نقش دارد.

دارچین از انسولین تقلید می
کند و حساسیت به انسولین را افزایش می دهد

افرادی که به بیماری دیابت
مبتلا هستند، چه لوزالمعده قادر به تولید انسولین کافی نباشد یا سلول های به درستی
به انسولین واکنش نشان ندهند، با سطوح بالای قند خون مواجه می شوند. دارچین ممکن
است از طریق تقلید آثار انسولین و افزایش انتقال گلوکز به سلول ها به کاهش قند خون
کمک کرده و با دیابت مقابله کند.

همچنین، دارچین از طریق
افزایش حساسیت به انسولین، قند خون را کاهش می دهد زیرا انسولین را در انتقال
گلوکز به سلول ها کارآمدتر می کند.

نتایج یک مطالعه با حضور هفت
شرکت کننده مرد افزایش فوری حساسیت به انسولین پس از مصرف دارچین را نشان داد و
اثر آن برای ۱۲ ساعت دوام آورد. در مطالعه ای دیگر نیز هشت شرکت کننده مرد پس از
دو هفته مصرف دارچین افزایش حساسیت به انسولین را نشان دادند.

دارچین قند خون ناشتا را
کاهش می دهد و ممکن است هموگلوبین A1c را کاهش دهد

چندین مطالعه کنترل شده نشان
داده اند که دارچین در کاهش قند خون ناشتا عملکردی عالی دارد. در شرایطی که نقش
دارچین در این زمینه روشن است، اما مطالعات صورت گرفته درباره اثر آن بر هموگلوبین
A1c نتایج متضادی را نشان داده اند.

برخی مطالعات کاهش چشمگیر در
هموگلوبین A1c را نشان داده اند، در شرایطی که برخی دیگر هیچ اثری را گزارش
نکرده اند.

نقش دارچین در کاهش قند خون و مبارزه با دیابت

دارچین پس از وعده های غذایی
قند خون را کاهش می دهد

با توجه به اندازه وعده
غذایی و میزان کربوهیدارت موجود در آن، سطوح قند خون می تواند به طور قابل توجهی
پس از صرف غذا افزایش یابند. این نوسان قند خون می تواند سطوح استرس اکسیداتیو و
التهاب را افزایش دهد که می تواند به سلول های بدن آسیب وارد کرده و فرد را در
معرض خطر ابتلا به بیماری های مزمن قرار دهد.

دارچین می تواند به کنترل
این افزایش ناگهانی قند خون پس از وعده های غذایی کمک کند. به گفته برخی
پژوهشگران، کند کردن روند تخلیه مواد غذایی از معده در این زمینه نقش دارد. همچنین،
برخی مطالعات نشان داده اند توانایی دارچین در کاهش قند خون پس از وعده های غذایی از
مسدود کردن آنزیم های گوارشی که کربوهیدارت ها را در روده کوچک تجزیه می کنند،
ناشی می شود.

دارچین ممکن است خطر عوارض شایع دیابت را کاهش دهد

مصرف دارچین ممکن
است خطر عوارض شایع دیابت را کاهش دهد. افراد مبتلا به دیابت نسبت به افراد سالم دو
برابر بیشتر با خطر ابتلا به بیماری قلبی مواجه هستند. دارچین با محدود کردن عوامل
خطر آفرین بیماری قلبی مانند سطوح بالای کلسترول بد و یا فشار خون بالا ممکن است
به کاهش این خطر کمک کند.

افزون بر این، نقش دیابت به
طور فزاینده در ابتلا به بیماری آلزایمر و دیگر بیماری های زوال عقل مورد توجه
قرار گرفته و بسیاری از افراد در حال حاضر بیماری آلزایمر را به عنوان «دیابت نوع
۳» ارجاع می دهند.

مطالعات نشان داده اند که
عصاره دارچین ممکن است توانایی دو پروتئین بتا آمیلوئید و تاو را در تشکیل پلاک ها
و توده ها که به طور معمول با ابتلا به بیماری آلزایمر پیوند خورده اند، کاهش دهد.
با این وجود، این پژوهش تنها به صورت آزمایشگاهی و حیوانی انجام شده و انجام مطالعات
بیشتر روی انسان برای تایید این یافته ها نیاز است.

نقش دارچین در کاهش قند خون و مبارزه با دیابت

سیلان در برابر کاسیا: کدام
بهتر است؟

دارچین به طور معمول در دو
نوع مختلف گروه بندی می شود که شامل سیلان و کاسیا می شوند.

دارچین کاسیا می تواند از
چند گونه مختلف درخت دارچین گرفته شود. به طور کلی گزینه ای ارزان است و در بیشتر
محصولات غذایی و ادویه فروشی ها یافت می شود.

دارچین سیلان به طور ویژه از
درخت Cinnamomum Verum تهیه می شود. به طور کلی گزینه ای گران قیمت‌تر و کمتر شایع نسبت
به دارچین کاسیا است و مطالعات نیز نشان داده اند که دارچین سیلان از آنتی اکسیدان
های بیشتری برخوردار است.

از آنجایی که دارچین سیلان
از محتوای آنتی اکسیدانی بالاتر بهره می برد، این امکان وجود دارد که فواید سلامت
بیشتری را ارائه کند.

برخی باید نسبت به مصرف
دارچین محتاط باشند

دارچین کاسیا نسبت به نوع
سیلان نه تنها از آنتی اکسیدان های کمتری برخوردار است، بلکه محتوای یک ماده
بالقوه مضر به نام کومارین، یک ماده ارگانیک که در بسیاری از گیاهان یافت می شود، در
آن بیشتر است.

چندین مطالعه که روی موش ها
صورت گرفت، نشان داد، کومارین می تواند برای کبد سمی باشد و از این رو، نگرانی
هایی درباره این که می تواند به کبد انسان نیز آسیب وارد کند، ابراز شده اند.

اداره ایمنی مواد غذایی
اروپا دوز قابل مصرف روزانه کومارین را ۰٫۱ میلی گرم در هر کیلوگرم در نظر گرفته
است. در صورت استفاده از دارچین کاسیا، این می تواند معادل مصرف نصف یک قاشق
چایخوری (۲٫۵ گرم) در روز برای فردی ۷۵ کیلوگرمی باشد.

نقش دارچین در کاهش قند خون و مبارزه با دیابت

دارچین کاسیا از سطوح
کومارین بالا برخوردار است و از این رو، به راحتی می توانید میزان بیش از حد توصیه
شده از آن را مصرف کنید.

دارچین سیلان از میزان
کومارین بسیار کمتر برخوردار است و در نتیجه، مصرف بیش از اندازه توصیه شده در
صورت استفاده از این نوع دارچین دشوار خواهد بود.

افزون بر این، افراد مبتلا
به دیابت که دارو یا انسولین استفاده می کنند باید نسبت به افزودن دارچین به روال
روزانه خود دقت داشته باشند. افزودن دارچین مقدم بر روند درمان فعلی ممکن است
بیمار را در معرض خطر سطوح پایین قند خون قرار دهد که به نام «هیپوگلیسمی» شناخته
می شود.

هیپوگلیسمی به عنوان وضعیتی
بالقوه کشنده در نظر گرفته می شود و پیش از مصرف دارچین به منظور مدیریت دیابت
توصیه می شود با پزشک خود مشورت کنید.

در نهایت، کودکان، زنان
باردار و افرادی که از سوابق پزشکی گسترده برخوردار هستند باید پیش از مصرف دارچین
با پزشک خود مشورت کنند تا مشخص شود آیا فواید بر خطرات غالب است یا خیر.


منبع: عصرایران

روایت مرعشی از نحوه تصمیم گیری جهانگیری برای کاندیداتوری

یک عضو هیئت رئیسه شورای عالی انتخاباتی اصلاح طلبان نحوه تصمیم گیری برای کاندیداتوری اسحاق جهانگیری را شرح داد.

حسین مرعشی در گفت وگو با ایسنا با اشاره به نام نویسی اسحاق جهانگیری در انتخابات ریاست جمهوری گفت: پس از بحث های فراوان در شورای عالی انتخاباتی اصلاح طلبان آقای دکتر روحانی به اتفاق آراء به عنوان کاندیدای اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری تعیین شد که در همان جلسه اعضای شورای عالی معتقد بودند که باید از ظرفیت انتخابات برای معرفی چهره های اصلاح طلب نیز استفاده شود.

وی ادامه داد: تاکید بر آن بود که در کنار آقای روحانی چهره های اصلاح طلبی نیز حضور داشته باشند تا هم از ظرفیت انتخابات برای معرفی چهره ها و شخصیت های اصلاح طلب استفاده شود و هم صدای اصلاح طلبان انعکاس وسیع تری داشته باشد. از طرفی با هر نوع خطری که بخواهد بن بستی ایجاد کند،  مقابله شود.

این فعال سیاسی اصلاح طلب خاطر نشان کرد: شورای عالی این اختیار را به هیئت رئیسه داد و در جلسات هیئت رئیسه ۵ نفر از شخصیت های اصلاح طلب به عنوان افراد مناسب برای حضور در انتخابات تعیین شدند. این ۵ نفر آقایان جهانگیری، ظریف، زنگنه، بی طرف و ملک زاده بودند.

مرعشی در ادامه تاکید کرد: سایرین خودشان آمادگی نداشتند و آقای روحانی و آقای خاتمی در رفت و برگشت اطلاعات تاکید داشتند که فردی حتما در صحنه باشد تا این مسیر را با اطمینان پشت سر بگذاریم.

وی با بیان اینکه این لیست با بزرگان اصلاح طلب خارج از شورای عالی مانند علمای روحانیون مبارز نیز به مشورت گذاشته شد، افزود: در این رابطه به طور خاص با آقایان خاتمی، موسوی خوئینی ها و نوری صحبت شد و در همه موارد تاکید بر این بود که پس از صلاحدید آقای روحانی رئیس جمهور محترم اقدام شود.

این عضو هیئت رئیسه شورای عالی انتخاباتی اصلاح طلبان خاطر نشان کرد: در جلسه ای نیز جمعی متشکل از من، آقای موسوی لاری و آقای کمالی و بعضی دیگر از اعضای هیئت رئیسه در این رابطه صحبت شد و دیروز هم ما سه نفر طی جلسه ای با آقای روحانی به طور مفصل مباحث را مطرح کردیم و از آن لیست پیشنهادی اصلاح طلبان، آقای روحانی، آقای جهانگیری را مناسب دانستند و ایشان نیز بنا به خواست شورای عالی اصلاح طلبان، شخصیت های بزرگی مانند آقای خاتمی، آقای موسوی خوئینی ها، آقای نوری، آقای عارف و نهایتا با تائید آقای حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردند.

مرعشی همچنین گفت: تمام امکانات ما به صورت متحد برای پیروزی جبهه اصلاحات و اعتدالیون در کشور بسیج است و با وحدت کامل این مسیر مشترک را پیش می بریم.

وی تصریح کرد: این موضوع عصر دیروز نهایی شد و آقای جهانگیری نیز برای ثبت نام به وزارت کشور رفت. در عین حال این موضوع جزو آخرین توصیه های مرحوم آیت الله هاشمی بود که خوشبختانه با وحدت جبهه اصلاحات و با هماهنگی رئیس جمهور محقق شد و باید گفت که آقای هاشمی پیش از فوت خود از آقای جهانگیری به عنوان چنین گزینه ای اسم می بردند.


منبع: عصرایران

قاضی‌پور: لازم بود که در پی سیل اخیر عزای عمومی اعلام می‌شد

نماینده مردم ارومیه در مجلس با اشاره به اتفاق سیل اخیر گفت: گلایه داریم که چرا این موضوع به عنوان عزای عمومی در کل کشور اعلام نشد.

به گزارش ایسنا، نادر قاضی‌پور نماینده مردم ارومیه در تذکری ضمن تشکر از رهبری و رئیس مجلس به دلیل دستور پیگیری و رسیدگی به این حادثه گفت: گلایه داریم از دولت که چرا این موضوع به عنوان عزای عمومی در کشور اعلام نشد.


منبع: عصرایران

احتمال بازگشت دستیاران کی روش

آی اسپورت: روزنامه هفت صبح در شماره امروز خود گزارشی درباره احتمال بازگشت دستیاران ایرانی کارلوس کی روش به تیم ملی داشته. به نوشته این روزنامه، دستیاران ایرانی کی‌روش از جمله جواد نکونام، مارکار آقاجانیان به همراه افشین پیروانی جلساتی را با مهدی تاج برگزار کرده‌اند. آنها به شدت علاقه‌مند به ادامه همکاری‌شان با تیم ملی هستند و نمی‌خواهند رویای جام جهانی را فراموش کنند. حضور در جام جهانی با هر عنوانی افتخاری بزرگ محسوب می‌شود و حالا دستیاران کی‌روش و مدیر تیم ملی به دنبال بازگشت هستند.

پیش از دیدار با قطر تاج از نکونام، آقاجانیان، خانبان و پیروانی خواسته بود که از کی‌روش عذرخواهی کنند و با یک عذرخواهی به تیم ملی برگردند که آنها قبول نکردند چنین کاری انجام بدهند. کاری که آرین قاسمی انجام داد و دوباره کنار کی‌روش کارهای مربوط به ترجمه را انجام داد. او حتی کمی فراتر هم رفت و در غیاب پیروانی کارهای مربوط به سرپرستی تیم در بازی‌ها را هم انجام داد، اما دیگر نفرات کادرفنی از انجام این کار طفره رفتند.

باتوجه به اینکه تیم ملی در آستانه صعود به جام جهانی است و با پیروزی مقابل ازبکستان می‌تواند صعودش به جام جهانی روسیه را قطعی کند، نفراتی که از تیم ملی کنار گذاشته شدند، در اندیشه بازگشت هستند. آنها در انتظار این هستند که فدراسیون قدمی محکم برای آنها بردارد و از سوی دیگر تحولی در رفتار کی‌روش صورت بگیرد. از آنجایی که کی‌روش اکنون کمی آرام‌تر از قبل شده و به آرامشی نسبی رسیده، آنها امیدوارند کی‌روش با یک عذرخواهی ساده مجوز بازگشت‌شان را صادر کند. به همین دلیل باید دید تا بازی با ازبکستان تاج می‌تواند در خصوص بازگشت نفرات کنار گذاشته شده تیم ملی با کی‌روش تعامل کند یا مرغ سرمربی پرتغالی تیم ملی کماکان یک پا خواهد داشت.


منبع: برترینها

مواردی که از نظر علمی، بر جذابیت تان می افزاید

برترین ها: اگر چه زیبایی ژنتیکی است اما از نظر علمی ثابت شده که برخی چیزها بر جذابیت افراد می افزاید. اما به راستی چه چیزی شما را برای دیگران یا جنس مخالف جذاب تر می کند؟ در این مطلب نکاتی را که از نظر علمی بر جذابیت تان می افزایید، به شما معرفی می کنیم تا با رعایت آنها جذاب تر از همیشه بدرخشید.

خنده برای خانم ها 

یکی از چیزهایی که بر جذابیت خانم ها می افزاید، خنده است. ثابت شده که مردم به خانم هایی که خنده بر لبانشان نقش دارد، علاقمندند به این دلیل که خنده چهره آنها را دوستانه و مهربانانه تر نشان می دهد. اگر چه این مورد برای آقایان صدق نمی کند اما توصیه ما به خانم ها این است که بیشتر بخندند.

 مواردی که از نظر علمی، بر جذابیت تان می افزاید

رنگ قرمز

رنگ قرمز سمبل چیست؟ عشق، گل رز، گرما، بوسه…. به همین دلیل تحقیقات ثابت کرده که پوشیدن لباس هایی به رنگ قرمز افراد را جذاب تر نشان می دهد. طبق تحقیقی که در سال ۲۰۱۳ صورت گرفت، این نتایج برای تمام مردم در سراسر جهان، بخصوص برای خانم ها، صادق است.

 مواردی که از نظر علمی، بر جذابیت تان می افزاید

 ابراز احساسات

برخی از افراد تصور می کنند که اگر شخصیتی مرموز داشته باشند جذاب ترند، در حالی که تحقیقات اخیر ثابت کرده افرادی که صادقانه از احساسات درونی خود سخن می گویند، محبوبیت بیشتری دارند، دلیل آن هم فعل و انفعالات مغزی است. اگر شما از راز درون تان سخت نگویید، طرف مقابل تان چگونه به احساسات شما پی ببرد؟ بنابراین با بیان آنچه در فکر و دلتان می گذرد، در واقع این فرصت را به دیگران می دهید تا از انگیزه و هدف شما آگاهی یافته و در نهایت با توجه به آنها عکس العمل نشان دهد. در نهایت، جذابیت وابسته به داده های مغزی و توانایی دریافت آنهاست.

 مواردی که از نظر علمی، بر جذابیت تان می افزاید

بلند حرف زدن برای خانم ها و آرام صحبت کردن برای آقایان

شاید تا به حال خلاف این مد نظرتان بود اما بهتر است که در فکرتان تجدید نظر کنید. محققان انگلیسی به این نتیجه رسیده اند خانم هایی که با تن صدای بالا سخن می گویند و بر عکس آقایانی که با تن صدای آرام سخن می گویند، جذابیت بیشتری در میان دیگران دارند. تا به حال مردم بر این باور بودند که تن صدای پایین و آرام نشان دهنده ضعف و قدرت بدنی پایین است در حالی که تحقیقات اخیر خلاف این را ثابت کرده است. تن صدای بلند برای خانم ها نیز اعتماد به نفس شان را نشان داده و آنها را جذاب تر می سازد.

 مواردی که از نظر علمی، بر جذابیت تان می افزاید

شوخ بودن

حتما شنیده اید که برخی از خانم ها تنها به این دلیل که مرد زندگی شان آنها را مدام می خنداند، انتخاب شان کرده اند. تحقیقات نشان می دهد که شوخ بودن، به خصوص برای آقایان، جذابیت بسیاری دارد. بنابراین آقایانی که بیشتر می خندانند برای خانم ها جذاب تر و خانم هایی که بیشتر به حرف های آنها می خندند برای آقایان محبوبیت بیشتری نسبت به دیگران دارند. 

 مواردی که از نظر علمی، بر جذابیت تان می افزاید

حیوان خانگی

اگر شما هم یک حیوان خانگی دارید، حتما می دانید که ارتباط برقرار کردن با دیگران برایتان راحت تر است. حیوانات خانگی موضوع خوبی برای شروع مکالمات میان افراد است. به عنوان مثال افرادی که حیوانات خانگی خود را برای گشت و گذار به بیرون از خانه می برند، در طول مسیر با افراد بیشتری صحبت خواهند کرد. به علاوه، خیلی ها چگونگی رفتار افراد با حیوانات را معیار شناخت خود قرار می دهند. بنابراین اگر حیوان خانگی دارید، از نگاه خیلی ها جذاب تر خواهید بود.

مهربانی

جذابیت تنها ظاهر نیست، بلکه رفتار افراد است که آنها را جذاب یا به عکس منفور نشان می دهد. تحقیقات اخیر ثابت کرده که مهربانی یکی از مهمترین عواملی است که یک فرد را در میان دیگران جذاب و خواستنی جلوه می دهد. در واقع چیزی که خوب است، زیباست.

 مواردی که از نظر علمی، بر جذابیت تان می افزاید

اهمیت دادن به ظاهر

هیچ شکی وجود ندارد که ظاهر زیبا دیگران را جذب می کند. به بیان دیگر، اگر شما به خود اهمیت دهید، دیگران نیز به شما اهمیت خواهند داد. موهای آراسته، لباسی برازنده، تناسب اندام و… توجه افراد را به سمت شما جلب خواهد کرد. با ارزش قائل شدن برای خود، در واقع به دیگران نشان می دهید که برای آنها نیز ارزش قائلید.

 مواردی که از نظر علمی، بر جذابیت تان می افزاید

نداشتن استرس

استرس چهره شما را از این رو به آن رو می کند. به عنوان مثال زیر چشمان تان را گود می کند،  پوست تان را خشک و چروک می سازد یا حتی حالت چشمان تان را تغییر می دهد. نه تنها ظاهر، که استرس بر سیستم ایمنی بدنی شما نیز تاثیر خواهد گذاشت. تحقیقی نشان داده خانم ها به آقایانی که آرام اند علاقه بیشتری نشان می دهند. بنابراین تا می توانید استرس را از خود دور کنید.

ریش

ریش یکی از عواملی است که آقایان را برای خانم ها جذاب می کند. تحقیقاتی که در استرالیا انجام شد ثابت کرد که خانم ها به سمت آقایانی که ریش های حجیم و پرپشتی دارند بیشتر جذب می شوند. از طرفی ریش خاصیت های دیگری چون سلامتی نیز دارد. به عنوان مثال از برخورد آفتاب به پوست آقایان و در نتیجه ابتلا به سرطان پوست، جلوگیری کرده یا حتی مانع از ورود گرد و غبار به مجرای بینی یا دهان می شود.

 مواردی که از نظر علمی، بر جذابیت تان می افزاید

آرایش کم

آرایش موردی شخصی است اما آیا هر چه آرایش بیشتر باشد، جذابیت نیز بیشتر می شود؟ خیر. برخی از خانم ها فکر می کنند که آرایش زیاد آنها را زیباتر نشان می دهد در صورتی که خلاف این ثابت شده است. صورت های بدون آرایش محبوبیت بیشتری، به خصوص برای آقایان، دارند. اگر چه خانم ها برای بالا بردن اعتماد به نفس شان دست به دامن لوازم آرایش می شوند اما این را هم از یاد نبرند که آرایش زیاد نتیجه ای خلاف آنچه می خواهند را می دهد.


منبع: برترینها

زندگی «دورنمات» در جهان کافکایی

–  نادر شهریوری (صدقی): «تونل» یکی از داستان‌های فریدریش دورنمات است. ماجرای آن به مردی جوان برمی‌گردد که هرروز با قطار به زوریخ می‌رود و سپس به برن بازمی‌گردد. در مسیر همیشگی تونلی وجود دارد که قطار داخل آن می‌شود، مرد جوان تعجب نمی‌کند، چون زمان خارج‌شدن آن را می‌داند. اما این‌بار قطار از تونل خارج نمی‌شود و همچنان باسرعت در تاریکی پیش می‌رود و هردم شتاب می‌گیرد. مرد جوان سراسیمه می‌شود و در واگن به این‌طرف و آن‌طرف می‌رود اما شگفت‌زده می‌بیند همه چنان رفتار می‌کنند که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده و وضع کاملا طبیعی است، فقط رئیس قطار می‌پذیرد که اتفاقی غیرعادی روی داده است.

زندگی دورنمات در جهان کافکایی 

آن دو- رئیس قطار و مرد جوان- خودشان را به اتاق راننده قطار- لکوموتیوران- می‌رسانند اما آنجا هیچکس نیست، بااین‌حال قطار در مسیر خود پیش می‌رود. مرد جوان که رئیس قطار را مردی خوشفکر تلقی می‌کند از او علت را می‌پرسد و رئیس قطار پاسخ می‌دهد از اول می‌دانستم که راننده و دیگر کارکنان همه به فاصله پنج‌دقیقه از ورود به تونل از قطار بیرون پریده‌اند و وقتی مرد جوان از او می‌پرسد پس چرا خود شما بیرون نپریدید؟ می‌گوید «من همیشه بدون امید زندگی کرده‌ام.»١

«تونل» تعبیری تمثیلی اما دقیق است که دورنمات از جهان معاصر ارائه می‌دهد، جهانی بی‌هدف و پرشتاب که در سراشیبی افتاده و کسی دیگر قادر به کنترل و یا تغییر مسیرش نیست. جهانی که روشن‌بین‌ترین شخصیت داستانی‌‌اش- رئیس قطار- با طنزی تلخ و هولناک می‌گوید: «من همیشه بدون امید زندگی کرده‌ام.» جهان بدون امید جهان تراژیکی است. در تراژدی به مفهوم کلاسیک آن به تعبیر ژرژ استاینر «امید» غایب است. با این تعبیر از استاینر آثار دورنمات غالبا تراژیک‌اند. اما در دورنمات با تراژدی به معنای کلاسیک و مرسوم آن مواجه نیستیم بلکه با نوعی تراژدی روزمره روبه‌رو هستیم که هر زندگی آن را تجربه می‌کند. دورنمات نام آن را تراژدی دنیای معاصر گذارده است. در این نوع تراژدی دورنمات قهرمان یگانه و تقسیم‌نشدنی گذشته را به انسانی میانه‌حال، قابل ترحم و تقسیم‌شده و به تعبیری شیزوفرنیک بدل می‌کند.

از نظر او تراژدی در دنیای معاصر حول چنین انسان میانه‌حالی رقم می‌خورد. این تراژدی نه همچون تراژدی‌های یونانی است که «قهرمان» به‌واسطه اراده و مسئولیتش در مرکز آن قرار می‌گیرد زیرا می‌خواهد جهان را تابع اراده خود کند؛ که بالعکس در تراژدی معاصر این جهان و سازوکارهای آن هستند که می‌خواهند انسان، انسان بی‌مسئولیت و رهاشده را تابع اراده خود کنند. جهانی که خود مقصد و مقصودی ندارد و در این صورت به نظر دورنمات انسان شأنی به‌مراتب کمتر از گذشته پیدا می‌کند و در حاشیه قرار می‌گیرد و دیگر او نیست که همچون گذشته خود را با کنشی تراژیک به اثبات می‌رساند که بالعکس این سازوکارهای غیرقابل فهم دنیای معاصر یا به تعبیر دقیق‌تر قصابان بی‌نام‌ونشان‌اند که به تولید انبوه تراژدی مشغول‌اند. «… تراژدی‌هایی در برابر خود می‌یابیم که به وسیله قصابان دنیا کارگردانی می‌شوند و توسط ماشین‌های گوشت‌خردکنی اجرا»,٢

نمایش‌های دورنمات حول حاشیه‌های پرماجرای چنین تولید انبوهی است که شکل می‌گیرد.

زندگی دورنمات در جهان کافکایی 

از یک جهت تولید انبوه تراژدی – شاید به خاطر تولید انبوه- کار را به کمدی می‌کشاند. به نظر دورنمات این هیچ بد نیست چون با کمدی بهتر می‌توان عمق تراژدی را نمایان ساخت. او آثارش را با عنوان تراژدی-کمدی معرفی می‌کند. اما مهم‌تر از آن چه‌بسا فرم کمدی شاید تنها پاسخی باشد که می‌توان به تراژدی تاریخ داد. این فرم کمدی دیگر نه از فرط هیجانات شادی‌بخش و نشاط‌آور که از فرط استیصال است که شکل می‌گیرد و خنده‌ای که بابتش می‌شود، نه خنده‌ای شادکامانه که نیشخند است. از این نوع کمدی می‌توانیم با عنوان کمدی سیاه و یا کمدی شیطانی نام ببریم.

نمونه‌ای از این نوع فرم کمدی، نمایش‌نامه «پنچری» (١٩۵۶) است. تراپس شخصیت اصلی این نمایش است. او که قبلا ویزیتوری خرده‌پا بوده، بر اثر فعالیت و اقدامات خود، در نهایت مدیر موفق شرکتی تجاری می‌شود. ماشین تراپس در یکی از مأموریت‌های کاری در حومه ویلاییِ شهر خراب می‌شود و او به‌ناگزیر شب را در دهکده سپری می‌کند. در آن‌موقع از سال مهمانخانه‌ها مملو از مسافر بودند و معذور از پذیرفتنش می‌شوند و سرانجام تراپس با توصیه یکی از صاحبان مهمانخانه به ویلای فردی به نام ورگه راهنمایی می‌شود و در آنجا مورد استقبال ورگه و دوستانش که چهار قاضی بازنشسته هستند قرار می‌گیرد.

ورگه و دوستانش که گویی از قبل منتظر آمدن تراپس بودند وی را به شام دعوت می‌کنند و بعد از خوردن و نوشیدن و وقت‌گذرانی دلپذیر، به تراپس پیشنهاد بازی دسته‌جمعی می‌دهند. بازی آنها البته از نوع ویژه‌ای است: «آنها برای تجدید خاطرات گذشته تصمیم می‌گیرند به تقلید از شیوه دیرین دادگاهی درست کنند و محاکمه‌ای ترتیب دهند. اعضای دادگاه پیش از آن انتخاب شده‌اند. دادستان، وکیل‌مدافع، قاضی و فردی که او را جلاد می‌نامند و وظیفه‌اش اجرای حکم است. در این میان تنها متهم کم است، تراپس این نقش را می‌پذیرد و بازی آغاز می‌شود»,٣

دادگاه اگرچه در ابتدا صوری و حتی شوخی به نظر می‌آید اما به‌تدریج به محکمه‌ای واقعی بدل‌ می‌شود. تراپس به‌عنوان متهم بدون توجه به عواقب و سرخوش از پذیرایی اعضای دادگاه شروع به یادآوری برخی از خاطرات گذشته و به تعبیری شروع به اعتراف می‌کند. اعترافات تراپس اگرچه کاملا درست و صادقانه است اما در آن مواردی است که مورد بهره‌برداری دادستان قرار می‌گیرد و به‌رغم دفاع وکیل متهم که تراپس را نمونه‌ای از «قربانی تمدن زمان ما» معرفی می‌کند و از دادگاه تقاضای تخفیف حکم می‌کند اما در‌نهایت رئیس دادگاه حکم به اعدام تراپس می‌دهد و دیگر نوبت پیلت (جلاد) می‌شود که حکم را اجرا کند. محکمه نمایشی اگرچه بازی‌ای بیش نیست، اما این بازی «حس گناه» را در تراپس تشدید می‌کند بدان حد که وی بازی را کاملا جدی می‌گیرد و خواهان اجرای حکم اعدام برای خود می‌شود.

«تراپس: اما آخه من قاتلم، آقای پیلت. من باید مجازات بشم، آقای پیلت من باید…من یه قاتل»۴

زندگی دورنمات در جهان کافکایی 

شاید در جهان ادبیات، دورنمات یکی از نویسندگانی باشد که بیش‌ترین قرابت را با کافکا داشته باشد. یکی از مهم‌ترین ایده‌های کافکایی به‌پایان‌رسیدن مفهوم علیت است.

ایده «به‌پایان‌رسیدن مفهوم علیت» با پیشامد به مثابه امری کاملا بی‌سابقه و نابهنگام پیوند می‌خورد. در وقوع پیشامد دیگر علل مکانیکی به مفهوم مکانیکی آن وجود ندارند.

در ادبیات کافکایی «پیشامد» نقشی مهم و مرکزی دارد. به یک تعبیر داستان‌های کافکا همواره با یک پیشامد، دقیقا به مفهوم پیشامد یعنی نابهنگام و بی‌‌سابقه، شروع می‌شود. این «پیشامد» کافکایی هیچ علت مکانیکی ندارد و کافکا هیچ توضیحی درباره‌اش نمی‌دهد. نمونه‌ای از این پیشامد را کافکا در داستان‌های خود می‌آورد: گرگور زامزا در «مسخ» از خوابی آشفته بیدار می‌شود و می‌بیند که در تختخوابش به حشره‌ای عظیم بدل شده است. او علت را درنمی‌یابد، چنان‌که یوزف ک، در رمان «محاکمه» نمی‌تواند بفهمد که به چه جرمی دستگیر شده است و ک. در رمان «قصر» نیز نمی‌تواند وارد قصر شود اما نمی‌داند چرا. سرنوشت جوان بیست‌وچهارساله داستان «تونل» دورنمات نیز چندان پر بی‌شباهت به شخصیت‌های کافکایی نیست، او نیز نمی‌تواند برای پرسش خود پاسخی پیدا کند که چرا قطاری که هربار از تونل بیرون می‌آید این‌بار بدون هیچ کنترلی در سراشیبی بی‌انتها سرازیر شده است و دیگر از تونل بیرون نمی‌آید. در دورنمات نیز همچون کافکا بسیاری چراها اساسا پاسخی پیدا نمی‌کنند.

دورنمات رمان‌های پلیسی* نیز نوشته است. توجه وی به رمان‌های پلیسی و خلق شخصیت‌های پلیسی مانند ماتئی و یا برلاخ نه پیگیری ایده‌های نهفته در رمان‌های کلاسیک پلیسی که از قضا ضد آن است. ایده‌های ضدپلیسی دورنمات نیز به نوعی نشئت گرفته از ایده‌های کافکا است. او نام یکی از رمان‌های پلیسی‌اش – «قول»- را با عنوان فرعی «فاتحه داستان‌ جنایی» نام‌گذاری کرده بود. فاتحه‌ای که او برای داستان‌های جنایی و پلیسی می‌خواند فی‌الواقع فاتحه‌ای است که او برای «عدالت» در جهان کنونی می‌خواند. تا قبل از این، داستان‌های پلیسی همچون نظام‌های اخلاقی «زمانی» را نوید می‌دادند که مجرمان به جزای خود می‌رسند و در نهایت بی‌گناهان رهایی می‌یابند تا به تعبیری هر صدا انعکاسی یابد و هر علت معلولی داشته باشد؛ تا مفهوم علیت به پایان نرسد و عدالت محقق شود. درحالی‌که به نظر دورنمات تحقق عدالت در جهان فعلی از اساس منتفی است و تازه اگر هم نباشد «مشیت عدالت را نمی‌توان درک کرد.»۵** به نظر دورنمات در‌هرحال لازمه نجات و تحقق عدالت معنا و هدف است، درحالی‌که از نظرش مقدر آن است که جهان معنا و مقصودی نداشته باشد جز معنا و مقصودی که آدمیان با تصورات خود به جهان می‌دهند.

دورنمات با نوشتن نمایش‌نامه «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» به شهرتی عالمگیر رسید. او در این نمایش ایده‌های خود را در قالب نمایشی جالب پی می‌گیرد. مضمون اما باز «عدالت» است. دورنمات در این کتاب ما را با دو مصلح دیگر آشنا می‌کند. آن دو مصلح نیز همچون تمامی مصلحان خواستار استقرار عدالت‌اند: «… یکی به نام می‌سی‌سی‌پی و دیگری موسوم به سن کلود… هر یک پیرو پرحرارت و متعصبِ مسلک فلسفی جداگانه‌ای شده است که رقیب دیگری است، چون تصادفا به کتابی غیر از دیگری برخورده است، می‌سی‌سی‌پی تورات را خوانده است و سن کلود کتاب سرمایه مارکس را.»۶ اما چنان که شیوه دورنمات است او نماد را به مضحکه بدل می‌کند. از نظر دورنمات آن دو مصلح البته که در نهایت از بین می‌روند زیرا از درک این مسئله غافلند که اراده آنان که خود را در قالب تصورات و خیالات نشان می‌دهد در برابر جهانی که هر بار به صورت بخت و تصادف ظاهر می‌شود هیچ است، در حالی‌که آن دو می‌خواستند اراده‌شان را بر جهان حاکم کنند.

زندگی دورنمات در جهان کافکایی

دورنمات در «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» بر هرگونه تلاش برای تغییر جهان خط بطلانی می‌کشد. چنان که قبلا کشیده بود، «سعی برای نجات جهان مفهومی ندارد.»٧ این همان طنز کافکایی است که این‌بار از زبان دورنمات بیان می‌شود: «هر کار بکنی باز هم اشتباه است.»٨

دورنمات زمانی گفته بود که به‌رغم وجود آدم‌هایی همچون می‌سی‌سی‌پی و سن‌کلود که در تصورات و خیالات خود را منجی جهان می‌دانند این جهان اصلا ارزش نجات‌دادن ندارد دراین‌باره توضیح نمی‌دهد که چرا ارزش نجات‌دادن ندارد. شاید «ارزش‌»ها از منظرش همان تصور و ذهنیت‌هایی هستند که آدمیان برای جهان قائل می‌شوند. در این صورت ایده دورنمات طنینی کاملا نیچه‌ای دارد: «جهان آن ارزشی را ندارد که گمان می‌کردیم دارد!»***

پی‌نوشت‌ها:

* ازجمله رمان‌های پلیسی دورنمات «قول»، «قاضی و جلادش» و «سو‍ءظن» است که همه به فارسی ترجمه شده‌اند.

** جمله گفته‌شده یادآور اصطلاح الهیاتی کافکا است که مشیت الهی را نمی‌توان درک کرد.

*** از نیچه

١، ۶) دورنمات، ولوارث، ترجمه عزت‌الله فولادوند

٢،٣) برشت، فریش، دورنمات، نوشته تورج رهنما

۴) پنچری، دورنمات، ترجمه حمید سمندریان

۵،٨) کافکا به روایت بنیامین، بنیامین، ترجمه کوروش بیت‌سرکیس

٧) تونل، دورنمات، ترجمه ناصر صفایی


منبع: برترینها

مهرآوه شریفی‌نیا: از کودکی در سینما نفس کشیدم

: مهرآوه شریفی‌نیا بازیگری‌ است که پیش چشمان تماشاگرانش، مرحله به مرحله بزرگ شد. نخستین بار او را با بازی در نقش دختربچه‌ای در فیلم «دزد عروسک‌ها» دیدیم . او کار کرد و کار کرد تا با بازی در سریال‌هایی نظیر«کیمیا» به یک چهره‌ مردمی تبدیل شد و البته در کنار کار سینما و تلویزیون، همچنان رابطه‌اش را با تئاتر حفظ کرد.شریفی‌نیا اسفند سال گذشته با نمایش «ترن» بر صحنه سالن اصلی تئاترشهر ‌درخشید.فارغ از جهان بازی و بازیگری، مهرآوه شریفی‌نیا، صمیمی و مهربان است و دیدارش دلنشین .

نفس به نفس مخاطب

خانم شریفی‌نیا گویا یک ترم کارگردانی سینما خوانده‌اید و بعد انصراف دادید. ابتدا از سینما چه می‌خواستید که جذب کارگردانی شدید و بعد در کارگردانی چه ندیدید که از آن انصراف دادید؟

آن سال، هم برای موسیقی و هم برای کارگردانی سینما کنکور دادم. کنکوردانشگاه سراسری موسیقی، امتحان عملی نوازندگی داشت که درصورت قبولی در کنکور اصلی، مدتی بعد انجام می‌شد و اعلام نهایی اسامی قبول‌شدگان برای ترم بهمن ماه بود. جواب کارگردانی سینما زودتر آمد.بنابراین ترجیح دادم در زمانی که منتظر جواب قبولی کنکور موسیقی هستم، کارگردانی سینما بخوانم تا اگر قبول شدم انصراف بدهم و اگر قبول نشدم همان رشته را ادامه دهم. خب! در رشته‌ نوازندگی پیانو در دانشگاه هنر قبول شدم و در دانشگاه سراسری موسیقی را به‌طور آکادمیک آموختم.

از ۱۱ سالگی از طریق کلاس‌های ارف آقای نظر با موسیقی آشنا شدم و یک سال دوره‌ ارف را گذراندم و بعد از آن نواختن پیانو را شروع کردم. دوران راهنمایی دلم می‌خواست به هنرستان موسیقی بروم که خانواده خیلی موافق نبودند و ترجیح دادند ریاضی فیزیک بخوانم، اما نواختن همیشه بخش مهمی از زندگی من باقی ماند.

چرا برای ادامه تحصیل به‌طرف موسیقی رفتید و ترجیح دادید تحصیلات آکادمیک‌تان در هنرهای نمایشی نباشد، باتوجه به این که فعالیت حرفه‌ای شما در این حوزه است؟

به دلیل این که برای آموختنِ هنرهای نمایشی و سینما شرایطِ یاد گرفتنِ تجربی داشتم. تمام کودکی و نوجوانی‌ام در پشت صحنه فیلم‌ها یا تمرینات تئاتر سپری شد. از کودکی در این حرفه نفس کشیدم. حقیقت این است که فکر می‌کردم سینما جزئی از زندگی انسان‌هاست. وقتی بچه‌تر بودم فکر می‌کردم روند طبیعی زندگی این گونه است که باید صبح‌ها بروم مدرسه و عصرها هم بروم سر فیلمبرداری!

وقتی ۵ ساله بودم با مادرم به دانشکده‌ سینما تئاتر می‌رفتم و در نمایش‌های دانشجویی‌ به‌عنوان کودک بازی می‌کردم. چیزهای محوی از آن روزها هنوز یادم هست. همه‌ اتفاقاتی که در خانواده‌ به دلیل شغل و تحصیلات مادر و پدرم می‌افتاد باعث شد از کودکی با سینما و تئاتر عجین شوم و مورد آموزشِ غیرمستقیم قرار بگیرم. درمورد موسیقی این طور نبود. موسیقی اتفاقی بود که روح من را لمس می‌کرد و مرا برای بهتر شدن ترغیب می‌کرد. موسیقی تنها فضایی بود که می‌توانستم بدون استفاده از توانایی و دانش مادر و پدرم، خودم را اثبات کنم و باعث افتخارشان بشوم.

اولین باری که در مجموعه‌ کوچکِ کلاس‌مان برای پدر و مادرها کنسرت دادیم هنوزبه یاد دارم.احساس می‌کردم بزرگ شده‌ام و توانسته‌ام روی پای خودم بایستم. احساس می‌کردم لبخند پدر و مادرم نتیجه‌ تمرینات مداوم‌ام است. دلم می‌خواست در چیزی غیر از سینما توانا باشم تا مادر و پدرم مرا ببینند و به من افتخار کنند.

کلا همیشه از استقلال لذت می‌بردم. شاید همین تمایل باعث شد به سمت موسیقی بروم. در خانه‌ ما برای هنرو ادبیات ارزش بسیار زیادی قائل بودند. علاقه‌مندی‌های من و خواهرم هم تحت تاثیر فضای خانه به سمت هنرهای مختلف کشیده شد. ملیکا استعداد عجیبی در هنرهای تجسمی دارد. من هم به سمت موسیقی و ادبیات سوق پیدا کردم. الان حدود ٨ سال است که در وبلاگ «لبخندهاى احمقانه‌ یک زن» تمرین نوشتن مى‌کنم. شاید روزى بتوانم جدى‌تر به نوشتن نگاه کنم.

نفس به نفس مخاطب

 آیا در حوزه موسیقی و نوازندگی هم فعالیت حرفه‌ای داشته‌اید؟

بله! حدود هشت سال نوازندگی پیانو تدریس می‌کردم. بعد در گروهی به نام داتیس، فلوت و درامز می‌زدم، البته نه خیلی حرفه‌ای. بعد از اجرای پایان نامه‌ لیسانسم که یک ساعت نوازندگی پیانو از دوره‌های مختلف زمانی بود، مدتی  با  ساز قهر کردم؛ چون برای پایان‌نامه خیلی تحت فشار بودم. همزمانی فیلمبرداری سریال ساعت شنی و تمرینات نوازندگی برای پایان‌نامه واقعا سخت بود و باعث شد مدتی از ساز زده شوم، اما الان حدود دو سال است که به‌طور جدی درحال نواختن هستم و احتمالا به زودی با یک گروه موسیقی حرفه‌ای همکاری جدی‌تری را آغاز خواهم کرد. البته همین تمریناتِ منظم هم فوق‌العاده است؛ چون واقعا روحم را پالایش می‌کند. هرازگاهی نوازندگی قطعه‌ای را در صفحه‌ اینستاگرامم منتشر می‌کنم.همین کار انگیزه‌ام را برای تمرین بیشتر بالا می‌برد.

شما از کودکی در فیلم «دزد عروسک‌ها» بازی کرده‌اید و پدر و مادرتان هم هر دو در این زمینه فعال و موفق بوده‌اند. زندگی در چنین خانواده‌ای چه چشم‌اندازی از بازیگری برای شما ساخت؟

همان طور که گفتم از کودکی فکر می‌کردم زندگی طبیعی، زندگیِ عجین شده با سینماست. فکر می‌کردم همه‌ بچه‌ها شب‌ها تا صبح باید سر کار باشند. وقتی دبستان می‌رفتم یک‌بار سر کاری بابت این که امتحان علوم داشتم و تا ساعت ۶ صبح هنوز کار تعطیل نشده بود، گریه کردم و مجبور شدند من را بفرستند مدرسه. آن زمان برای بچه‌ خردسال، هیچ چیز مهم‌تر از درس و مدرسه‌اش نبود. به خصوص من که آن سال‌ها دختر درس‌خوانی بودم و ۲۰ گرفتن برایم مهم‌ترین اتفاق جهان بود. از همان سال‌ها سعی می‌کردم بتوانم بین درس و کار تعادل ایجاد کنم؛ چون بازیگری برایم خودِ زندگی بود. حتی زمانی که سر کار نبودم در خانه دائم بازی می‌کردم. اغلب نقش معلم یا مجری برنامه‌ کودک و گاهی اوقات هم نقش مادر دوستانم را بازی می‌کردم که مثلا آمده‌اند مدرسه تا به درس‌های دوستم رسیدگی کنند.

آن قدر در این نقش‌ها غرق می‌شدم که متوجه گذر زمان نمی‌شدم. هرگز به بازیگری به‌عنوان یک پدیده جدا از زندگی نگاه نکردم. علاوه بر این شغل پدر و مادرم باعث شد به دلیلِ تنها بودن‌های زیاد، مستقل بار بیایم و یاد بگیرم همه‌ کارهایم را خودم انجام بدهم. از دوم دبستان به خودم دیکته می‌گفتم. درس را حفظ می‌کردم و بعد می‌نوشتم. شاید دلیل این که امروز هم خیلی سریع با چشمانم کتاب می‌خوانم، همین تمرین دیکته گفتن به خودم باشد. شغل پدر و مادرم‌، ارزشی که برای کارشان قائل بودند و تمریناتی که در خانه برای درآوردنِ نقش‌شان انجام می‌دادند، باعث شد یاد بگیرم چقدر این حرفه مهم است و چطور باید برایش ارزش قائل باشم.

پدر و مادرتان چه تاثیری در آموزش شما به عنوان بازیگر داشته‌اند؟

قطعا هر چیزی را که بلد هستم از آنها آموخته‌ام؛ چه به‌عنوان یک بازیگر و چه به‌عنوان یک انسان. عشق به ادبیات ،  هنر و فلسفه را از پدر و مادرم آموختم، اهمیت روانشناسی و جامعه‌شناسی در بازیگری را هم. اگر در شغلم موفقیتی کسب کرده باشم همه موفقیت‌هایم مدیونِ راهنمایی‌ها و آموزش‌های مستقیم و غیرمستقیم پدر و مادرم است.

کار با مادر

 آیا در نمایشی که مادرتان از شاپرک خانم اقتباس کردند، شما هم بازی داشتید؟ اگر امکان دارد از شیوه کارگردانی خانم حاجیان  توضیح بدهید. کارگردان‌ سختگیر و جدی هستند؟

بله! من هم بازی داشتم. البته از بازیگرهای اصلی نبودم یک نقش فرعی را بازی می‌کردم به نام شاپرک سیاه. در گروه همسرایان بودم و دستیار سوم کارگردان. نمایش «آن سوی آینه» به کارگردانی مادرم سال ۷۶ در سالن اصلی تئاترشهر روی صحنه رفت. آن موقع دبیرستانی بودم. تقریبا کل تابستان و پاییز را تمرین کردیم و زمستان برای اجرا رفتیم. مادرم سه تئاتر کارگردانی کرده که در هر سه موسیقی و گروه همسرایان نقش تاثیرگذاری دارند. به همراه آریا عظیمی‌نژاد و امیر توسلی۳۰ دختر و پسر جوان را بعد از تست موسیقی برای گروه همسرایان انتخاب کردند. حدود پنج ماه برای تئاتر تمرین کردیم. تمرین‌ها چیزی شبیه کلاس‌های بازیگری بود که شاملِ تمرین بدن و بیان، صداسازی، اتودهای حسی، تمرینات جابه‌جایی دکور، تمرین حرکات فرم و موسیقی می‌شد.

نفس به نفس مخاطب 

باران کوثری هم که گمانم آن موقع ۱۲ سال داشت به عنوانِ کوچک‌ترین عضو تئاتر همبازی من بود و در یکی از صحنه‌ها یک شعر زیبا را بسیار با احساس دکلمه می‌کرد. تمرینات «آن سوی آینه» یک کلاس درس بزرگ بود، مثل یک دانشگاه. همه‌ ما با تمام وجود در تمرینات حاضر می‌شدیم و واقعا خاک صحنه می‌خوردیم. موظف بودیم به نوبت صحنه را جارو کنیم تا قدر بدانیم و بفهمیم در راه عشق هیچ کاری عار نیست.

 مادرم کارگردانی مهربان و درعین حال بسیار سختگیر است. با تئاتر شوخی ندارد. اصلا کلا با کار شوخی ندارد. از هیچ اشتباهی نمی‌گذرد و اهل کم‌فروشی نیست. ما را هم همین طور تربیت کرد. منظورم از ما، همه‌ بچه‌هایی‌ است که در کارهایش همسرایی کردند. به همه‌ ما یاد داد که  نسبت به کار، به صحنه‌ای که رویش قدم می‌گذاریم و همچنین نسبت به تماشاچی که برای دیدن‌مان می‌آید متعهد باشیم و از جان‌مان مایه بگذاریم و هیچ اشتباهی را بر خود نبخشیم. ارزشمند‌ترین روزهای عمرم روزهایی بود که در تئاترهاى مادرم به آموختن مشغول بودم.

بعد از مدت‌ها به صحنه تئاتر بازگشته‌اید. شما بیشتر بازیگر سریال و سینما هستید. بازی در تئاتر چه ویژگی، لذت‌ها و سختی‌هایی دارد؟

درست است، ولی از تئاتر کار کردن هم بسیار لذت می‌برم. تجربه‌ اجرای نفس به نفسِ مخاطب اتفاق دلچسبی‌ است که هرگز کهنه نمی‌شود. البته اضطرابِ دائمی هم با خودش به همراه دارد که نمی‌دانم شیرین است یا دلهره‌آور. تئاتر بازیگر را پخته می‌کند، بازیگر را می‌کوبد و از نو می‌سازد. تئاتر به نوعی برایم تزکیه نفس است؛ بازیابی وجود است. تقریبا هر دو، سه سال یک تئاتر کار کرده‌ام که چهار مورد آن‌ها در سالن اصلی تئاترشهر اجرا شد. حتی قدم زدن روی این صحنه اتفاق بسیار ارزشمندی‌ است. گه گاهی شانس آن نصیبم می‌شود و شرایط کاری جوری چیده می‌شود که می‌توانم باز بر این صحنه مقدس گام بردارم و خودم را بکوبم و از نو بسازم. سال پیش با نقش لیلای «ترن» توانستم خودم را از نو بسازم.

 در این نمایش نقش زنی را که بازی کردید بسیار خاص بود. همسر یک جانباز که باوجود مشقت پرستاری از  شوهرش، همچنان عاشق است. درباره ویژگی‌های بازی در این نقش بگویید؟

لیلا عاشق است. یک عاشقِ واقعی. از این زن‌های عاشق زیاد دیده‌ام .این زن‌ها اگر ازنظر ما فداکاری می‌کنند، از نظرِ خودشان فقط دارند عشق می‌ورزند. لیلای ترن عاشق مَردَش است و  پا داشتن یا نداشتن‌ او برایش فرقی نمی‌کند. لیلا از فرهاد قلب می‌خواهد و عشق و به او همه‌ زندگی‌اش را هدیه می‌دهد. لیلا را تحسین می‌کنم . هر شب قبل از اجرا دعا می‌کردم بتوانم به زیباترین و عاشقانه‌ترین شکل، قلب لیلا را در درون خودم حس کنم تا عشقش در وجودم جاری شود و وسعتِ روحش بر جانِ تماشاگران بنشیند.

همبازی بودن با امیر جعفری چگونه  است؟ در کار بداخلاق نیست؟!

امیر جعفری عالی‌است. او یک بازیگر تئاتر با تجربه‌های عالی و پر از خلاقیت است. .جعفری  اخلاق حرفه‌ای دارد و بسیار همراه است. از انرِژی خوبش واقعا لذت می‌برم و بابت راهنمایی‌های درستی که به من کرد از او ممنونم. فقط به‌نظرم باید در انتخاب تیم محبوبش در فوتبال تجدیدنظر کند (‌لبخند).

در اجرای قبلی این نمایش، نقش شما را ریما رامین‌فر بازی می کرد. چه شد که این‌بار به شما پیشنهاد داده شد و شما پذیرفتید؟

چهارسال قبل، نمایش «ترن» به کارگردانی نیما دهقان روی صحنه رفت. آن موقع هم بازیگر تئاتر ترن بودم، ولی نقش دیگری را بازی می‌کردم؛ نقش دختری که از زلزله‌ آذربایجان ناگهان وسط قصه‌ نویسنده ظاهر می‌شد، درحالی‌که مرده بود .البته در اجرای جدید آن اپیزودحذف شد. اپیزود لیلا و فرهاد را امیر جعفری و ریما رامین‌فر بازی می‌کردند که خانم رامین‌فر به دلیل فیلمبرداری سریال پایتخت مجبور شد از اواسط اجرا بروند و سحر دولتشاهی نقش ایشان را بازی کرد. این‌بار هم خانم رامین‌فر سر فیلمبرداری بود و گویا نمی‌توانست در کار حضور داشته باشد. قبل‌تر از اجرای اولِ ترن، نمایش «خنکای ختم خاطره» را که آقای آذرنگ نوشته بود و نیما دهقان کارگردانی کرده بود، دیده بودم و شیفته‌ آن نمایش شده بودم.

آرزو کردم کاش شرایطی پیش بیاید و بتوانم با آن‌ها کار کنم. وقتی نیما دهقان برای اولین بار با من تماس گرفت و پیشنهاد متن ترن را داد، بسیار خوشحال شدم. متن را که خواندم سریع به او زنگ زدم و گفتم حتما می‌خواهم در این کار باشم. آن موقع هنوز نمی‌دانستم که چه نقشی را برایم درنظر گرفته ولی آنقدر متن را دوست داشتم و دلم می‌خواست با آن گروه کار کنم که سریع قبول کردم. این‌بار هم وقتی خود حمید آذرنگ تماس گرفت خوشحال شدم و بعد فهمیدم که برای نقش لیلا از من دعوت کرده‌است. تجربه‌ جالبی بود. فرصت زیادی برای تمرین نداشتیم، اما چون نمایش قبل‌تر اجرا شده بود با فضا بیگانه نبودیم و کار راحت‌تر بود. حدود دو هفته تمرین کردیم. حمید آذرنگ هم بخش‌هایی به متن اضافه کرد که باعث زیباتر شدنِ اپیزود شد. در کل کار کردن با کسانی که جان متن را می‌شناسند و از نظر حسی با کاراکترهای‌شان درگیر هستند بسیار لذت‌بخش است.

نفس به نفس مخاطب

 اشاره کردید که به کار ادبی علاقه دارید. کودکی‌های خیلی از ما با داستان‌های پدر شما و مجموعه‌های تلفیقی شعر و عکسی که ایشان کار می‌کردند، گذشت. این کتاب‌ها روی شما چه تاثیری داشت و خود شما به چه شاخه‌ای از ادبیات علاقه دارید؟

چه خوب! از دیدن کودکانِ دیروز که امروز در ذهن‌شان هنوز تصویری از کتاب‌های پدرم هست، خیلی خوشحال می‌شوم. «پسری به رنگ شب»، «قصه‌ ماه و پلنگ» و «ظلم‌آباد» از کتاب‌های مورد علاقه‌‌ام هستند. مجموعه‌ زنگ‌ها و کتاب‌هایی که با آقای داریان و مادرم کار کرده بود، هم عالی هستند. البته الان به سختی ممکن است پیدا شوند. حتی خودم هم آرشیو کاملی از کتاب‌هایش ندارم.تمام علاقه‌ام به مطالعه را مدیون پدرم هستم؛ مدیون خودش و کتابخانه‌ای که تمام دیوارهای خانه‌ ما را پوشانده بود و هیچ جای خالی نداشت. گاهی دیگران فکر می‌کنند داشتن پدری که انتخاب بازیگر فیلم‌ها باشد فوق‌العاده است، اما تا امروز شاید فقط دو یا سه همکاری با پدرم داشته‌ام و هرگز به خودم اجازه نداده‌ام که از او بخواهم مرا برای کاری معرفی کند .

در عوض تا دلتان بخواهد از او در زمینه‌ درک و فهمِ شعر و ادبیات استفاده کرده‌ام.در‌واقع؛ او به‌جای ماهی دادن به من ماهیگیری یاد داد. کتابخانه‌ بزرگ و بسیار غنی‌اش را در اختیارم گذاشت و به تمام سوالات ادبی و هنری‌ام دقیق و موشکافانه پاسخ داد تا  کم‌کم قدرت درک و فهم آنچه را که می‌خواندم پیدا کنم. البته این که چقدر توانسته‌ام در این زمینه‌ها موفق شوم، نمى‌دانم.

مدت ۸ سال است که وبلاگ می‌نویسم و شاید بزرگ‌ترین آرزویم این باشد که روزی بتوانم نوشتن را حرفه‌ای‌تر دنبال کنم. الان علاوه بر معرفی کتاب در صفحه‌ اینستاگرامم یک کانال هم در تلگرام دارم که گاهی قصه‌های خودم و گاهی قصه‌های دیگران را می‌خوانم. با این کار دلم می‌خواهد همان طور که پدرم من را با ادبیات آشنا کرد، بتوانم روی کسانی که مرا دنبال می‌کنند تاثیر بگذارم و به مطالعه ، کتاب و ادبیات علاقه‌مندشان کنم. ادبیات داستانی فرصتی‌ است برای تجربه کردن زندگی دیگران و وسیع‌تر شدن جهان‌بینی. فرصتی‌ است برای کاویدن روح انسان‌ها و جوامع دیگر. غرق شدن در یک داستان با نثر قوی لذت محض است.


منبع: برترینها

زندگی تان را با این ۱۰ روش تغییر دهید

ساعت ۱۰ صبح است، در حال نوشیدن سومین فنجان قهوه هستید، هم از نظر جسمی، هم از نظر ذهنی و هم از نظر احساسی خسته هستید و دیگر نسبت به چیزهایی که زمانی شما را به وجد می آوردند شور و اشتیاقی ندارید. خستگی نشانه موفقیت نیست بلکه روش بدن شما برای این است که بگوید کمی آرام تر.

شاید آن چند فنجان قهوه و کرم پودر روی پوست کمی شما را سرحال تر نشان دهد اما تغییر عمیق و اساسی کمی زمان می برد که برای این کار و برای تغییر زندگی می توانید این ۱۲ روش را به کار ببرید.

 زندگی تان را با این 10 روش تغییر دهید
طوری بخوابید که گویی فردایی وجود ندارد

بدن شما مثل یک ماشین می ماند. یک ماشین زیبا و پیچیده که نیاز به مراقبت و استراحت دارد. همانطور که کامپیوتر را در پایان روز خاموش می کنید جسم  و ذهن تان را هم باید هر شب دوباره شارژ کنید. تحقیقات نشان داده است که یک خواب کافی ذهن را از سمومی که در طول روز ایجاد شده است پاکسازی می کند. به همین دلیل ۷ یا ۸ ساعت خواب برای سلامت ذهن و جسم لازم است.

هنگام خوردن فکر کنید

غذا خوردن متفکرانه کمی تمرین می خواهد به خصوص اگر از آن دسته افرادی باشید که با یک دست غذا می خورد و با دست دیگر به ایمیل ها پاسخ می دهد. اگر متفکرانه غذا بخورید ماهیت چیزهایی که می خورید را در نظر می گیری. این که از کجا آمده اند، چه فوایدی برای بدن دارند و چگونه درست شده اند. با متفکرانه غذا خوردن ارتباط سالمی با غذا برقرار می کنید و آن را فراتر از وسیله ای برای رفع گرسنگی می بینید. در اثر غذا خوردن متفکرانه روحیه بهتری دارید، استرس ندارید و در نتیجه رفتارهای غذایی کاهش وزن سالمی خواهید داشت.

کافئین را رد کنید

کافئین روی سیستم عصبی درونی تاثیر می گذارد. به همین دلیل مصرف قهوه سرعت ضربان قلب را بالا می برد. اگر اضطراب و استرس دارید قهوه دردی را درمان نمی کند در عوض با ورزش و مراقبه به خودتان انرژی بدهید.

فعال باشید

حرکت تقویت کننده روحیه و کاهش دهنده اضطراب است و از مهارت های تفکر و یادگیری حفاظت می کند. هر ورزشی که انجام می دهید از آن به عنوان روشی برای درمان استرس استفاده کنید. ورزش صبحگاهی آرامش طول روز را فراهم می کند و تمرکز را بالا می برد. معمولا انسان های موفق عادت دارند که صبح ها ورزش کنند.

در سکوت آرامش بگیرید

همه ما درباره قدرت درمانی مراقبه می دانیم. خیلی از مشکلات را می توان با تمرین مدیتیشن جلوگیری کرد. مدیتیشن استرس را کاهش می دهد، سیستم ایمنی را تقویت می کند، خواب را تقویت می کند و باعث شادی می شود. با تنها ۵ دقیقه مدیتیشن می توانید روز خوبی برای خودتان بسازید.

از پوست خود مراقبت کنید

پوست شاد نشان دهنده شادی درونی خود شماست. مراقبت از پوست هم مثل خیلی کارهای دیگر زمان بر است. شاید کرم  و کانسیلر یک روش درمان سریع برای پوشاندن چشم ها و پوست خسته باشد اما تغییرات واقعی پوست از درون اتفاق می افتند. محصولات و غذاهایی استفاده کنید که تنها روی رنگ پوست تاثیر نگذارند. برای احساس زیبایی و تازگی مراقبت های پوستی روزانه و شبانه داشته باشید. بعد از مدتی متوجه تغییر پوست تان می شوید و این روحیه را بهتر می کند.

به نفس تان گرسنگی بدهید اما روح تان را تغذیه کنید

این مورد بسیار ساده است. کارهایی انجام دهید که شادتان کند. این باور اشتباه است که تنها چیزهایی که باعث کسب موفقیت می شوند باعث می شوند از زندگی لذت ببرید. به عنوان مثال شاید تا دیر وقت سر کار ماندن امری سازنده باشد اما مطمئنا خستگی نمی تواند به اندازه استراحت سازنده باشد. خودتان را به بستنی دعوت کنید یا آخر هفته ها فیلم های مورد علاقه تان را تماشا کنید… هر کاری که می کنید به خاطر شادی تان باشد نه به خاطر این که جزء کارهای برنامه ریزی شده تان هستند.

به ندای درونی تان گوش دهید

وقتی می خواهید تصمیم های بزرگ بگیرید به احساس درون تان توجه کنید. بدن ما نیازهای مان را قبل از این که بدانیم به ما گوشزد می کنند. اگر خسته هستید استراحت کنید. اگر نیاز به سفر دارید سفر کنید. از خودتان بپرسید چرا اکنون احساس خوبی ندارید؟ البته این کار نیاز به تمرین دارد. برای این کار از تمام چیزهایی که شما را به چالش می اندازند دور شوید. به خودتان کمی فرصت بدهید و درباره احساس تان صادق باشید. با این کارها می دانید که به چه چیزهایی نیاز دارید فقط کافی است کمی آرام پیش بروید تا بتوانید صدای درون تان را بشنوید.

چیزهای جدید یاد بگیرید

یادیگری باعث شادی، عمر طولانی تر و موفقیت های بیشتر در زندگی می شود. اگر می خواهید از کم شروع کنید به عنوان مثال از روی فیلم های یوتیوب بافتنی یاد بگیرید. اما اگر فکر بزرگ تری دارید به عنوان مثال در کلاس های آموزشی ۳ ماهه شرکت کنید. هر چه که یاد بگیرید چه کوچک و چه بزرگ ذهن تان را جوان و باهوش نگه می دارد.

 
دفتر خاطرات داشته باشید

نوشتن خاطرات استرس را کاهش می دهد، قوه درک را تقویت می کند، خلاقیت و اعتماد به نفس را بالا می برد و شما را تشویق به دنبال کردن اهداف تان می کند. فقط خودتان را مجبور نکنید که حتما هر روز باید بنویسید. خود فرآیند نوشتن مهم تر از تعداد دفعات آن است. زمان سنج را تنظیم کنید و با یک سوال شروع کنید. به عنوان مثال: دوست دارم امروزم چگونه باشد؟ و شروع کنید به نوشتن.


منبع: برترینها

با بازخوردهای منفی مدیرمان چه کنیم؟

ماهنامه بازاریاب بازارساز: بازخورد گرفتن از جانب مدیر یا سرپرست مافوق نه تنها اجتناب ناپذیر است بلکه لازمه رشد و پیشرفت نیز می باشد. یک ضرب المثل انگلیسی می گوید: «بازخورد صبحانه قهرمانان است.» با این وجود بازخورد گرفتن کار آسانی نیست زیرا ما به طور طبیعی در مقابل انتقاد واکنش نشان می دهیم حتی اگر مطمئن باشیم فرد انتقاد کننده با نیت خیر به ما بازخورد داده است.

خانم جن هو از نویسندگان مجله دانشگاه هاروارد استعاره جالبی را برای بازخورد به کار برده است. ایشان عنوان می کند که بازخورد هر چقدر هم به شکل اصولی و درستی ارائه شود برای فرد گیرنده شبیه مشتی است که به شکم او زده می شود. وقتی به شکم ما مشتی بخورد به سرعت و به طور طبیعی خود را جمع و حالت دفاعی به خود می گیریم.

با در نظر گرفتن تمام این موارد باید به دنبال راه هایی باشیم که هنگام دریافت بازخورد از مدیران مافوق حالت دفاعی خود را به پایین ترین میزان برسانیم و بیشترین بهره را از بازخورد ببریم. در ادامه به چند اقدام مهم در این زمینه اشاره می کنیم:

با بازخوردهای منفی مدیرمان چه کنیم؟

جلوی هرگونه واکنش سریع را بگیریم

زمانی که بازخورد دریافت می کنیم، بخش آمیگنال در مغزمان هدف قرار می گیرد. آمیگنال بخشی از سیستم لیمبیک است که زمانی که ما با خطری مواجه می شویم، به ما پیغام می دهد که بمانیم یا فرار کنیم. متاسفانه ممکن است مغز، بازخورد را تهدید به حساب آورد و برای محافظت کردن از ما، فرمان عکس العمل سریع صادر کند.

مسئله اینجاست که مشکل در وهله اول، رفتاری بوده که باعث مطرح شدن آن بازخورد شده، ولی مغز از تحلیل این فرآیند ناتوان است. بنابراین باید تمام تلاش خود را به خرج دهیم که در میانه راه، حرف فرد بازخورد دهنده را قطع نکنیم و اجازه دهیم پیام او به پایان برسد. سپس می توانیم به دنبال پاسخ باشیم. حفظ خونسردی در زمان بازخورد گرفتن مهارتی است که اگر آن را یاد بگیریم، کارآیی بالاتری خواهیم داشت.

بگوییم «متشکرم»

زمانی که پیام فرد بازخورد دهنده به پایان رسید، قبل از هر کاری، نفس عمیقی بکشید، به او لبخند بزنید و بگویید متشکرم. در هر صورت این فرد برای شما اهمیت قائل شده و وقت گذاشته و همین کافی است برای این که با یک تشکر زبانی پاسخ او را بدهیم. به علاوه، من به شما قول می دهم که این عمل تاثیر بسیار زیادی روی مکالمه شما با مدیر یا سرپرست تان خواهد داشت.

با یک بازخورد همه چیز زیر سوال نمی رود

زمانی که یک بازخورد منفی به ما داده می شود، تمایل طبیعی و ناخودآگاه این است که آن را یک تخریب شخصیتی کامل به حساب آوریم. برای مثال زمانی که به ما گفته می شود «دیر به سر کار می آیید»، آنچه که ما می شنویم این است که «همیشه دیر به سر کار می آیید» بنابراین به سرعت به دنبال روزهایی می گردیم که نه تنها به موقع بلکه زودتر از ساعت کاری در محل کار حاضر شده ایم. توجه داشته باشید که بازخوردی که به شما داده شده بود، یک بازه زمانی خاص را شامل می شد و نباید آن را به تمام روزها تعمیم می دادید.

پیشنهاد من این است که ابتدا بازخوردی را که به شما داده شده بنویسید. سپس هر چیزی را که در مورد آن بازخورد از نظر شما اشتباه است بنویسید. در انتها آنچه را که از نظرتان مثبت است، یادداشت کنید. با این روش مشاهده خواهید کرد که فرد بازخورد دهنده قصد تخریب شما و شخصیت تان را ندارد.

با بازخوردهای منفی مدیرمان چه کنیم؟

آیا بازخوردهایی که می گیرید روند منظمی دارد؟

توجه نکردن به بازخورد و گذر کردن از کنار آن کار ساده ای است. اما قبل از این که این کار را انجام دهیم بهتر است لحظه ای تأمل کنیم: آیا این بازخورد را قبلا نیز دریافت کرده ایم؟ آیا مورد مشابهی وجود داشته است؟ اگر برای اولین بار است که این بازخورد منفی را دریافت کرده ایم می توانیم نسبت به آن بی اعتنا باشیم (هر چند من معتقدم که حتی همین یک مورد را نیز نباید مورد بی توجهی قرار داد) ولی اگر با بررسی گذشته به الگویی از بازخوردهای مشابه دست یافتیم حتما لازم است عمیق تر و جدی تر به موضوع فکر کنیم.

با اشتیاق گوش دهید و سوال بپرسید

صدای درون مان را لحظه ای ساکت کنیم و از خود بپرسیم چرا این فرد به این شکل در مورد من فکر می کند؟ فراموش نکنیم که بازخورد، پاسخ به مشکلی است که ما شاید تا آن لحظه تشخیص نداده ایم. بنابراین آن را فرصتی برای بهبود و پیشرفت ببینیم. پس از آن که پیام فرد بازخورد دهنده را دریافت کردید از سوالات زیر استفاده کنید: (برای مثال فرض کنید مدیر شما درباره بی توجهی شما در جلسه تیم فروش به شما بازخورد می دهد.)

– من در طول جلسه کاملا گوش می کردم. با این وجود می توانم خواهش کنم بگویید چه زمانی این تصور به ذهن شما آمد؟

– منظور شما از … دقیقا چه چیزی است؟

 
– در کدام جلسات یا شرایط دیگر رفتار مشابهی را از من دیده اید؟

– برای آن که در آینده تغییری در این رفتار ایجاد شود، چه پیشنهاد مشخصی دارید؟

– برای مرحله بعدی چه توصیه ای برای من دارید؟

بازخورد گرفتن را فرصتی برای اصلاح و رشد بدانیم. هر چند خیلی از مدیران ما نحوه درست بازخورد دادن را نمی دانند. آنها نیز باید در این زمینه آموزش ببینند اما مهم این است که بدانیم بازخورد فرصتی برای یادگیری است. بدون آن که برای آن وقت و هزینه ای صرف کرده باشیم.


منبع: برترینها