افزایش ۷ درصدی رشد اقتصادی چین

افزایش 7 درصدی رشد اقتصادی چینپول‌نیوز – آمار منتشر شده از رشد بیش از انتظار اقتصاد چین در سه ماه نخست سال جاری میلادی و رسیدن آن به رقم ۶.۹ درصد حکایت دارد.
رشد اقتصادی چین در سه ماه نخست سال جاری میلادی بیشتر از پیش بینی های انجام گرفته به کار خود ادامه داد و تمرکز دولت بر روی زیرساخت ها و همچنین شکوفایی بازار مسکن موجب شد تا بیشترین میزان تولیدات صنعتی این کشور در بیش از دو سال اخیر رقم زده شود.

در همین حال رشد اقتصادی این کشور با سریع ترین روند در یک سال و نیم اخیر به ۶.۹ درصد رسید؛ پیش از این به دلیل پیش بینی درباره کاهش سرمایه گذاری، روند نزولی صادرات و خرده فروشی انتظار رشد اقتصادی کمتر از این برای چین در بهار متصور می شد.

همچنین روند فعلی اقتصاد چین از داغ شدن بیش از حد  بازار مسکن و صنعت فولاد این کشور حکایت دارد و به گفته برخی از کارشناسان اقتصادی ممکن است که این روند رو به رشد در سال جاری میلادی تداوم داشته باشد.

دولت چین تمایل دارد تا بر روی توسعه زیرساخت ها به منظور رشد پایدار در بلند مدت تمرکز داشته باشد.

آمار منتشر شده نشان می دهد که مجموع سرمایه گذاری های داخلی، اعتبار بخشی و نقدینگی در اقتصاد چین در سه ماه نخست سال جاری میلادی به رکورد یک تریلیون دلار رسیده که تقریبا معادل اقتصاد مکزیک است.

این در حالی است که میزان هزینه های دولت چین در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۲۱ درصد افزایش نشان می دهد و حاکی از رشد اقتصادی مطلوب چین در سال ۲۰۱۷ میلادی است.


منبع: پول نیوز

۱۱ سفر تاثیرگذار در دهه ۳۰ زندگی

بلیز مقصد محبوب اکثر گردشگران است حتی برای چندین شب، به ویژه برای زوج‌های جوان.

پول‌نیوز -در دهه ۳۰ زندگی به سبب اینکه همچنان شور جوانی وجود دارد و از طرفی شاید درآمدتان هم بالا باشد، فرصت خوبی برای گردشگری است. برای آشنایی با ۱۱ سفر جذاب برای دهه‌ی ۳۰ها با کجارو همراه شوید.

11 سفر تاثیرگذار در دهه 30 زندگی

دهه‌ی ۳۰ زندگی یک دوره جادویی است. در این دهه شما یک فرد کاملا بالغ هستید با تمام مسئولیت‌هایی که وجود دارد. آندره مالیس (Andrea Malis) راهنمای گردشگری در آریزونا آمریکا درباره‌ی مشتری‌های نسل هزاره این‌گونه می‌گوید: «اکثر ۳۰ ساله‌ها به دنبال پس‌انداز پولشان نیستند بلکه مایل‌اند آن را به نحوی خرج کنند. از آنجایی که اکثر آن‌ها به لحاظ زمانی در مضیقه هستند، بسیار معمول است که این گردشگران برای سفری کوتاه بار زیادی را بردارند. در چهار روز آن‌ها کارهایی را انجام می‌دهند که یک بازنشسته قرار دارد آن را در چهار هفته انجام دهد.»

آرژانتین
آرژانتین به لحاظ جغرافیایی بسیار متنوع است و می توان کوه‌های مملو از برف را همزمان با ساحل‌های رویایی تجربه کرد. از فرهنگ کافه نشینی بوینس آیرس (Buenos Aires) تا جنگل‌های موسمی پاتاگونیا (Patagonia) و پاریلای (Parillas) خوشمزه در مندوزا (Mendoza)، آرژانتین به همه مسافران چیزی برای عرضه دارد به ویژه جوانانی که علاقه‌ی زیادی به غذا دارند و با طبیعت انس گرفته‌اند.

بلیز
بلیز مقصد محبوب اکثر گردشگران است حتی برای چندین شب، به ویژه برای زوج‌های جوان. او توصیه می‌کند که بخشی از زمان خود را در ساحل به غواصی بگذرانید و بخشی از آن را در جنگل‌های موسمی به شب گذرانی بپردازید. ساحل استراحتگاه ترتل (Turtle) از مجموعه استراحتگاه‌های کوپولا (Coppola) به لطف تفریحات آبی زیادی که دارد از جمله زیپ لاین روی آب، مورد توجه گردشگران است.

ایسلند
شما این فرصت را دارید که در زمستان و تابستان رعدوبرق‌های شمالی را مشاهده کنید و یک روز بی‌پایان را تجربه کنید. می‌توانید در بندر ریکیاویک (Reykjavik) و هتل رنگه (Rangá) که جاذبه‌ی گردشگری محسوب می‌شود اقامت کنید.

ایتالیا
کسانی که علاقه‌مند به غذا و گردش با پای پیاده هستند، ساحل زیبای آمالفی (Amalfi) و رود ترنیتو آلتو آدیگ (Trentino-Alto Adige) در شمال ایتالیا را توصیه می‌‌شود. آمالفی در زمستان که خلوت است، عالی است، ولی اگر اصرار دارید که در تابستان سفر کنید، می‌توانید به پیاده‌روی و گردش در معابد و ویلاهای خرابه یونانی کنار کوه وسوویوس (Vesuvius) بروید.

 از اواخر بهار تا اوایل پاییز، بهترین زمان ترنیتو آلتو آدیگ است زیرا که با اتریش و سویس هم‌مرز بوده و مجموعه‌ای از فرهنگ‌های جذاب را در بر می‌گیرد. در ژرمن آلتو آدیگ (German Alto Adige) شاهد جوامع کوچک لاتین خواهید بود که در سرتاسر پراکنده شده‌اند.

ژاپن
این روزها ژاپن مورد علاقه خیلی‌هاست به ویژه در بین آن‌هایی که دهه ۳۰ هستند. اگرچه هزینه زیادی دارد ولی برای آن‌هایی که درآمد بالایی دارند، از جهات مختلف میتواند جذاب باشد از جمله غذا، طراحی ، پوشاک و معماری.

ژاپن علاوه بر سوشی (Sushi) و تپانیاکی (Teppanyaki) مجموعه غذاهای بی‌نظیری دارد که بایستی مزه آن‌ها را بچشید. می‌توانید گردش در بازار ماهی‌فروش‌ها یا نوشیدنی ساکی (Sake) را تجربه کنید.

نیوزیلند
برای ماجراجویی و خرید، نیوزیلند بازار بزرگی برای ۳۰ ساله‌ها دارد. غذای محلی آن تقریبا قابل‌تحمل است، ترکیبی از گوشت تازه ماهی آزاد، ماهیچه، پنیر و میوه‌های هسته‌دار. ولینگتون (Wellington) یک شهر دانشگاهی سرگرم‌کننده و فرصت خوبی است برای بازدید از مکان فیلم‌برداری فیلم ارباب حلقه‌ها است. با دو ساعت قایق‌سواری می‌توان از اوکلند (Auckland) به وایکه (Waiheke) که بیشتر شبیه کالیفرنیا است، رفت. شب‌های وایکه را می‌توانید در یکی از چندین هتل جذاب آنجا بگذرانید.

پرو
پرو از قابل‌دسترس‌ترین مقصدها می‌تواند باشد زیرا که قیمت پروازهای هواپیمایی آن مناسب است. فهرستی طولانی از جاهای دیدنی را می‌توانید انتخاب کنید. از آنجایی که نسل هزاره مایل‌اند که برای پرکاری‌های خود پاداشی در نظر بگیرند، می‌توان بعد از پیاده‌روی به مجموعه هتل رستوران ریلی اند شاتو (Relais & Chateaux) رفت. به علاوه، کاخ تاریخی پلازا دو آرماس (Plaza de Armas) در کوزکو (Cusco)، سنگ‌های ساکسای‌هوامان (Sacsayhuamán) که به استون هنج آند معروف است یا ماچو پیچو (Machu Picchu)، یادگاری از دوره‌ی اینکاها، جاهای بسیار دیدنی هستند.

پرتغال
سفر به پرتغال بسیار باارزش است به ویژه اینکه هزینه‌ی سفر به آن نسبتا ارزان است. فرهنگ پرتغال بسیار با فرهنگ نسل هزاره سازگار است. اگر همه‌ی پولتان را در لیسبون خرج نکنید می‌توانید به روستای دورو (Duoro) در شمال پرتغال بروید. بخشی از پولتان را می‌توانید به هتل سیکس سنسز (Six Senses) اختصاص دهید که هتلی لوکس به سبک قرن نوزدهم است و مشرف به تپه‌های پر از درختان انگور است.

آفریقای جنوبی
با توجه به همان ایده‌ای که در ابتدا مطرح شد اینکه در مدت زمان کوتاه تفریحات زیادی انجام شود، آفریقای جنوبی می‌تواند مکان مناسبی باشد. در اقیانوس می‌توان غواصی را تجربه کرد یا چند شب در کیپ واین لند (Cape Wineland) خوش‌گذرانی کرد یا به کوه‌های زیبا در روستای ناپا (Napa) رفت. برای کسانی که به آثار تاریخی علاقه دارند، می‌توانند به یک تور پیاده‌روی در ژوهانسبورگ (Johannesburg) بروند و این شهر تاریخی را واکاویکرده و نلسون ماندلا را بیشتر حس کنند. در هتل فور سیزنز (Four Seasons) شهر وستکلیف (Westcliff) که هتلی لوکس است به آب درمانی بپردازید.

تاهیتی
برای آن‌هایی که به دنبال آب‌وهوای استوایی به دور از بیماریهایی چون زیکا هستند، بزرگ‌ترین جزیره در فرنچ پولینزیا (French Polynesia) واقع در اقیانوس آرام جنوبی گزینه مناسبی است. به دلیل هزینه‌های پرواز، رفتن به آنجا بستگی به بودجه شما دارد. در صورتی که مایل به رفتن باشید استراحتگاه براندو (Brando) پیشنهاد می‌شود که در فاصله ۴۵ دقیقه‌ای در جزیره شخصی تتیاروا (Tetiaroa) قرار دارد. این جزیره متعلق به مارلون براندو بود که به صورت اقامتگاه درآمده است.

اوروگوئه
از سرزنده‌ترین کشورهای آمریکای جنوبی است. به بوینس آیرس بسیار نزدیک است و می‌توانید در مدت ۴ ساعت سوار بر قایق و اتوبوس به مونته ویدئو (Montevideo) برسید و در سواحل پوشیده از شن سفید استراحت کنید. از سیوداد ویا (Ciudad Vija) که همسایه این شهر است دیدن کنید؛ یا به کافه‌ها و کلوپ‌های شبانه بروید. بهترین زمان مونته ویدئو ماه اکتبر است که دمای هوا و بارندگی متعادل است. بهترین جنبه سفر این خواهد بود که نیاز به راهنمای تور نخواهید داشت.

منبع:کجارو


منبع: پول نیوز

سارقان جواهرات ۵ میلیاردی را ۸۰ میلیون فروختند!

۴ تبهکار که به‌علت دست‌داشتن در چندین فقره سرقت بازداشت شده‌اند، با اتهام «سرقت حدی» مواجه شدند و دادستان برای آن‌ها درخواست قطع دست کرد.

۴ تبهکار که به‌علت دست‌داشتن در چندین فقره سرقت بازداشت شده‌اند، با اتهام «سرقت حدی» مواجه شدند و دادستان برای آن‌ها درخواست قطع دست کرد.

سارقان جواهرات ۲. ۵ میلیاردی را ۸۰ میلیون تومان فروختند

به گزارش همشهری، ۴ تبهکار که به‌علت دست‌داشتن در چندین فقره سرقت بازداشت شده‌اند، با اتهام «سرقت حدی» مواجه شدند و دادستان برای آن‌ها درخواست قطع دست کرد. 

آن‌ها در جریان یکی از سرقت‌های‌شان از خانه پسر یکی از بازرگانان مشهور جواهراتی به ارزش ۲. ۵ میلیارد تومان دزدیدند و به یک مالخر ۸۰ میلیون تومان فروختند. تحقیقات پلیس برای دستگیری اعضای این باند از اواخر سال ۹۴ در تهران آغاز شد. 

ماجرا از این قرار بود که سارقانی ناشناس به یک سوپرمارکت در شرق تهران دستبرد زده و مقدار زیادی سیگار، شارژ تلفن همراه و پول نقد دزدیده بودند. آن‌ها توانسته بودند با تخریب در کرکره‌ای وارد این مغازه شوند و بدون اینکه ردی از خود به‌جا بگذارند، گریخته بودند. 

این تنها سرقتی نبود که با این شیوه اتفاق افتاده بود، چرا که چند روز بعد مغازه مجاور سوپرمارکت که یک خرمافروشی بود نیز هدف دستبرد سارقان قرار گرفت و در جریان آن سارقان با تخریب گاوصندوق مغازه حدود ۱۰ میلیون تومان سرقت کردند. 

سارقان در ادامه به یک عطاری نیز دستبرد زدند و از آنجا مقدار زیادی زعفران و پول نقد دزدیدند. شگرد استفاده شده در این سرقت‌ها حاکی از آن بود که اعضای یک باند همه این سرقت‌ها را مرتکب شده‌اند. بنابراین، تجسس‌ها برای به دام انداختن آن‌ها آغاز شد. 

سرقت جواهرات میلیاردی 

 چند‌ماه از سرقت‌ها می‌گذشت و سارقان همچنان متواری بودند تا اینکه این‌بار سرقت از خانه‌ای اعیانی در شمال شهر که متعلق به پسر یکی از بازرگانان مشهور بود، به پلیس گزارش شد. در جریان این دستبرد سارقان با تخریب در، وارد خانه شده و جواهراتی با ارزش ۲. ۵ میلیارد تومان دزدیده بودند. در جریان تحقیقات مأموران با استفاده از تصاویر ضبط شده دوربین‌های مداربسته خانه‌های مجاور توانستند چهره یکی از سارقان را شناسایی کنند. 

صاحبخانه با دیدن تصویر این متهم گفت که او شبیه سرایدار خانه‌اش است که از ۶ ماه قبل دیگر در آنجا کار نمی‌کند. او گفت: به سرایدارش مظنون است. به این ترتیب سرایدار جوان بازداشت شد و در همان تحقیقات مقدماتی گفت که در سرقت حضور نداشته، اما به دوستانش برای دستبرد‌زدن به آنجا اطلاعات داده است. در این شرایط مأموران توانستند ۴ سارق را همراه با مالخر جواهرات دستگیر کنند. 

دستگیر‌شدگان که ۴ جوان اهل یکی از شهرستان‌ها هستند، به‌دست داشتن در این دستبرد میلیاردی اعتراف کردند و گفتند علاوه بر آن از چند مغازه در سطح شهر نیز سرقت کرده‌اند. به این ترتیب پرونده اتهامی آن‌ها به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. 

 در دادگاه

در جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح دیروز در شعبه هشتم، به ریاست قاضی حسین اصغرزاده و با حضور قاضی حشمت‌الله توکلی برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان به دفاع از کیفرخواست پرداخت و گفت: سرقت‌هایی که اعضای این باند مرتکب شده‌اند از مصادیق سرقت حدی است؛ بنابراین خواستار صدور حکم قطع دست برای آن‌ها هستم. در ادامه شاکیان یک به یک شکایت‌شان را مطرح کردند و همگی گفتند خواستار بازپس‌گیری اموال‌شان هستند. 

در ادامه نوبت به متهم ردیف اول رسید. او که جوانی ۲۵ ساله است، گفت: ما در جریان سرقت از خانه ویلایی نمی‌دانستیم که جواهرات چند میلیارد ارزش دارد به همین دلیل آن‌ها را در برابر ۸۰ میلیون تومان به یک مالخر فروختیم و نفری ۲۰ میلیون تومان گیرمان آمد. 

وی که چندین سابقه سرقت دارد، ادامه داد: یکی از دوستانم تا ۶ ماه قبل از سرقت، سرایدار خانه ویلایی بود. او به ما پیشنهاد این سرقت را داد و من هم با همدستی دوستانم سرقت را انجام دادم. ۳ متهم دیگر نیز حرف‌های این جوان را تکرار و به اتهام‌شان اعتراف کردند. 

در ادامه نوبت به مالخر رسید. او در دفاع از خودش گفت: من در شهرستان طلافروشی داشتم و سارقان را یکی از دوستانم معرفی کرد. من هم اعتماد کردم و طلاهای‌شان را خریدم، اما نمی‌دانستم که طلا‌ها سرقتی است. وی در برابر سؤال رئیس دادگاه که پرسید چطور جواهراتی را که چند میلیارد ارزش دارد ۸۰ میلیون تومان خریدی، پاسخ داد: من همه را به قیمت روز خریدم و آن‌ها را آب کردم. 

در پایان این جلسه اعضای باند سرقت برای آخرین بار به دفاع از خود پرداختند. یکی از آن‌ها گفت: ما توبه کرده‌ایم و قول می‌دهیم دست به سرقت نزنیم. در پایان این جلسه قضات دادگاه برای صدور رأی وارد شور شدند.


منبع: فرادید

تجاوز دوقلو‌های شیطان صفت به دختر جوان!

دو برادر دوقلو که با استفاده از خودرو پدرشان اقدامات مجرمانه انجام می‌دادند، دستگیر شدند و شاکیان احتمالی می‌توانند برای شناسایی به پلیس آگاهی مراجعه کنند.

دو برادر دوقلو که با استفاده از خودرو پدرشان اقدامات مجرمانه انجام می‌دادند، دستگیر شدند و شاکیان احتمالی می‌توانند برای شناسایی به پلیس آگاهی مراجعه کنند.

دوقلو‌های شیطان صفت دستگیر شدند

به گزارش شرق، دو برادر دوقلو که با استفاده از خودرو پدرشان اقدامات مجرمانه انجام می‌دادند، دستگیر شدند و شاکیان احتمالی می‌توانند برای شناسایی به پلیس آگاهی مراجعه کنند.  ١۵ ‌فروردین امسال دختری جوانی ساکن شرق تهران (منطقه نارمک) به همراه پدرش به کلانتری ١۴۴ تهرانپارس رفت و گفت به وسیله سرنشینان یک دستگاه خودرو سواری ال ٩٠ مورد آزار و اذیت و سرقت قرار گرفته است.

پس از تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «سرقت همراه با آزار و اذیت» پرونده برای رسیدگی اولیه و جهت‌دهی به مسیر تحقیقات در اختیار رئیس شعبه سوم دادگاه کیفری تهران قرار گرفت و با توجه به دستور قاضی برای تحقیقات دقیق‌تر و تخصصی‌تر پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.  

دختر جوان پس از حضور در اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «ساعت ٢١ روز قبل از مراجعه به کلانتری از میدان نبوت (هفت‌حوض) به‌عنوان مسافر و به مقصد فلکه اول تهرانپارس سوار یک دستگاه خودرو ال ٩٠ سفیدرنگ شدم؛ در خودرو علاوه بر راننده یک سرنشین هم سوار بود که حدودا ٣٠ساله بودند. بعد از طی مسافت کوتاهی، تغییر مسیر دادند؛ قبل از اینکه من بتوانم به رفتار راننده اعتراض کنم، ناگهان سرنشین که جلو و کنار راننده نشسته بود،  به عقب خودرو آمد و با تهدید چاقو مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. در ادامه راننده ال ٩٠ نیز مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و پس از سرقت گوشی همراه، یک زنجیر و گوشواره طلا، مرا از خودرو بیرون انداختند و فرار کردند. بعد از چند دقیقه فهمیدم در خیابان اتحاد هستم و به خانه رفتم؛ روز بعد هم برای شکایت به کلانتری رفتم». 

با توجه به حساسیت موضوع، تیم ویژه‌ای از کارآگاهان اداره شانزدهم تحقیقات پلیسی را برای دستگیری دو متهم آغاز کردند.  در اولین مرحله از اقدامات پلیسی، با بهره‌گیری از اطلاعات به‌دست‌آمده از شاکی، کارآگاهان موفق به شناسایی خودرو ال ٩٠ متهمان شدند. 

با شناسایی مالک خودرو، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که خودرو متعلق به فردی حدوداً ۶٠ساله است که به هیچ عنوان با مشخصات ظاهری هیچ‌یک از متهمان پرونده همخوانی نداشت. اما در ادامه و با اقدامات پلیسی، کارآگاهان پی بردند که مالک خودرو دو پسر دوقلو به‌نام‌های حامد و حمید دارد که حدودا ٣٠ساله هستند. 

به‌ این ‌ترتیب این ال ٩٠ نیز در اختیار آنها قرار داشته و مورد ظن پلیس قرار گرفتند.  همچنین با شناسایی کامل تصاویر حامد و حمید از سوی شاکی پرونده، دستگیری این دو نفر در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت. این در حالی بود که با ادامه تحقیقات و بررسی سوابق حامد و حمید، مشخص شد که آنها از مجرمان سابقه‌دار در زمینه زورگیری و سرقت به‌ویژه سرقت منزل هستند که به تازگی در زمینه خریدوفروش و نگهداری مواد مخدر نیز فعال شده‌اند.  

با جمع‌بندی همه این موضوعات جای تردیدی نمانده بود که دو برادر باید دستگیر شوند و این در شرایطی بود که برادران دوقلو به‌واسطه ارتکاب جرائم مختلف در محل سکونتشان در خیابان دماوند حضور نداشتند. 

بنابراین شناسایی دیگر محل‌های تردد آنها در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و هم‌زمان با آن دستور توقیف خودرو ال ٩٠ و دستگیری سرنشینان آن نیز در سیستم جامع پلیس ثبت شد.  در ادامه اقدامات پلیسی، کارآگاهان اداره شانزدهم اطلاع پیدا کردند که یکی از برادران به‌نام «حمید» در محدوده محل سکونتشان مشاهده شده است. از این رو محل تحت کنترل نامحسوس قرار گرفت و سرانجام چهار روز پس از شکایت و زمانی که حمید قصد خروج از خانه را داشت، دستگیر و به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.

حمید پس از انتقال به اداره شانزدهم پلیس آگاهی صراحتا به اقدام شیطانی و سیاه خود و برادرش اعتراف کرد و گفت: «در شب حادثه به همراه برادرم حامد با خودرو ال ٩٠ پدرمان بیرون رفتیم؛ در میدان هفت‌حوض، خانم جوانی را به‌عنوان مسافر سوار ماشین کردیم؛ حامد راننده بود و من در صندلی جلو خودرو نشسته بودم که ناگهان حین حرکت، من از صندلی جلو به عقب رفتم و با تهدید چاقو و ضمن ضرب‌وجرح اموال وی شامل کیف، انگشتر و گردنبند طلا و گوشی همراه این خانم را سرقت کردم و در ادامه با تهدید و زور در انتهای اتوبان قدیم اسبدوانی لحظه‌ای توقف کردیم و جایم را با برادرم عوض کردم. من پشت فرمان نشسته بودم و برادرم حامد نیز با تهدید و زور و… نهایتا آن خانم جوان را در مکانی خلوت و تاریک در خیابان اتحاد از ماشین پیاده کرد‌ه و رفتیم». 

با اعترافات صریح حمید، مخفیگاه مجردی دو برادر در محدوده شرق تهران شناسایی شد و درحالی‌که حامد از دستگیری برادرش اطلاعی نداشت، او نیز در داخل مخفیگاهشان دستگیر شد و به اداره شانزدهم پلیس آگاهی انتقال یافت و اعترافات برادرش را تأیید کرد.  

سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با صدور قرار قانونی از سوی مقام محترم قضائی، هر دو متهم روانه زندان شدند. هم‌زمان نیز تحقیقات برای شناسایی دیگر شکات احتمالی پرونده در دستور کار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است. بنابراین از شکات احتمالی دعوت می‌شود برای شناسایی تصاویر متهمان به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.


منبع: فرادید

پرواز اولین زن بر فراز کانال "مانش"

فرادید| شانزده آوریل در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۹۱۲- پرواز اولین زن بر فراز کانال
“مانش”

“هریت کوئیمبی” اولین زن خلبانی بود
که بر فراز کانال مانش پرواز کرد.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۹۱۷- بازگشت “ولادیمیر لنین” از
تبعید

رهبر حزب انقلابی “بلشویک”پس از یک
دهه تبعید به “پتروگراد” بازگشت.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۴۵- جنگ جهانی دوم- آغاز نبرد برلین

ارتش سرخ آخرین حمله خود به سربازان آلمانی در
اطراف برلین را آغاز کرد.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۴۷- اولین استفاده از اصطلاح “جنگ
سرد”

مولتی میلیارد و سرمایه‌گذار معروف “برنارد
باروک” در طی سخنرانی در مجلس نمایندگان کارولینای شمالی، برای توصیف روابط
میان ایالات‌متحده و شوروی برای اولین بار از اصطلاح “جنگ سرد” استفاده
کرد. این اصطلاح ماندگار شد و بیش از ۴۰ سال است که از آن استفاده می‌شود.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۸۶- شایعات مرگ “معمر قذافی”

رهبر لیبی برای پایان دادن به شایعات مرگش، در
تلویزیون حاضر شد و حمله‌های نیروهای آمریکا به کشورش را محکوم کرد.

امروز در تاریخ

۶٫ ۲۰۰۷- کشتار دانشگاه ویرجینیا تک

“چو سونگ هوی” دانشجوی ۲۳ ساله اهل
کره جنوبی که در سال آخر مقطع کارشناسی تحصیل می‌کرد، قبل از خودکشی ۳۲ نفر را به‌وسیله
تفنگ به قتل رساند.

امروز در تاریخ

۷٫ ۲۰۱۴- غرق شدن کشتی تفریحی در کره جنوبی

بیش از ۳۰۰ نفر که اکثر آن‌ها دانشجو بودند، بر
اثر واژگون شدن کشتی تفریحی در سئول جان خود را از دست دادند. ۱۷۲ نفر نیز نجات
یافتند.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

انتخابات فرانسه در یک نگاه

تنها شش روز تا انتخابات ریاست جمهوری فرانسه زمان باقی مانده و نتایج نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد رقابت تنگاتنگی پیش روست و احتمالا الیزه یا به دست راست‌ها می‌افتد یا میانه‌روها.

انتخابات فرانسه در یک نگاه

به گزارش ایسنا، نامزدهای انتخاباتی باید رای‌دهندگان را متقاعد کنند بهترین گزینه برای حل مسائل اقتصادی و امنیتی فرانسه هستند. مردم فرانسه احتمالا باید برای انتخاب رئیس‌جمهوری آتی خودشان دو بار به پای صندوق‌های رای بروند؛ ۲۳ آوریل و هفتم مه.

رقابت‌های انتخاباتی بسیار نزدیک شده است و رئیس‌جمهوری آتی، کشوری را به ارث خواهد برد که خواستار تغییر است. مردم فرانسه به شدت از دست سیاستمدارانی که قادر نیستند وعده‌هایشان را عملی کنند،‌ خسته شده‌اند.

همچون نیکولا سارکوزی، ریاست جمهوری فرانسوا اولاند هم تنها یک دوره طول کشید. رئیس‌جمهوری کنونی فرانسه که به شدت با افول محبوبیت مردمی روبروست،‌ تمایلی به شرکت در انتخابات از خود نشان نداد. هر رئیس‌جمهور می‌تواند برای دو دوره پنج ساله نامزد شود.

۱۱ نامزد در دور اول انتخابات در سوم اردیبهشت رقابت خواهند کرد. انتظار می‌رود هیچکدام از نامزدها نتوانند اکثریت ۵۰ درصد را به دست آوردند و این بدین معناست که قطعا باید دور دوم انتخابات برگزار شود. دو نامزد با بیشترین آراء، ۱۷ اردیبهشت مجددا با هم رقابت می‌کنند.  

کمپین‌های انتخاباتی رسما از ۱۰ آوریل (۲۱ فروردین) آغاز شد و شامگاه جمعه ۲۱ آوریل (اول اردیبهشت) به پایان می‌رسد. نتایج نهایی انتخابات ریاست جمهوری فرانسه ۲۳ آوریل (سوم اردیبهشت) ساعت هشت شب به وقت محلی اعلام می‌شود.

نتایج نظرسنجی‌ها در فرانسه نشان می‌دهد تنها حدود ۶۵ درصد از واجدین شرایط قصد دارند در دور اول انتخابات شرکت کنند و حدود ۵۰ درصد از ۴۷ میلیون رای‌دهنده هنوز نمی‌دانند به چه کسی رای می‌دهند. ۳۰ درصد از کسانی که تصمیم دارند رای‌ ندهند، میزان مشارکت مردمی را به پایین‌ترین حد می‌رسانند.

انتخابات استثنایی

پیش‌بینی نتیجه انتخابات فرانسه چندان ساده نیست. رقابت شانه به شانه است و نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد پنج تن از مجموع ۱۱ نامزد، بیش از ۱۰ درصد رای به دست می‌آورند.

براساس تازه‌ترین نظرسنجی‌ها، هیچکدام از نامزدهای احزاب راست‌میانه و چپ‌میانه که از دهه ۱۹۵۰ قدرت را در دست داشتند، به دور دوم انتخابات راه پیدا نمی‌کنند.

انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در پی رای مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا (بریگزیت) و پیروزی دونالد ترامپ پوپولیست در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر گذشته آمریکا صورت می‌گیرد.

در فرانسه هم با رشد قاطع محبوبیت مارین لوپن، رهبر راست‌افراطی جبهه ملی فرانسه نمی‌توان نتیجه انتخابات را حدس زد.  

چه کسی پیروز می‌شود؟

براساس نظرسنجی‌ها، انتظار می‌رود لوپن ۴۸ ساله که از مخالفان اتحادیه اروپاست، به دور دوم انتخابات راه پیدا کند اما نهایتا مقابل امانوئل ماکرون ۳۹ ساله، کاندیدای میانه‌رو مستقل شکست می‌خورد.

اما اگر لوپن پیروز شود، زلزله‌ای ادامه‌دار از تحولات بریتانیا و ایالات متحده آمریکا خواهد بود و بدین معناست که اتحادیه اروپا به شکل کنونی آن به پایان کار خود می‌رسد. پیروزی او همچنین روابط متزلزل فرانسه با جامعه مسلمانان را به بوته آزمایش داخلی می‌گذارد.  

ماکرون به عنوان اصلی‌ترین رقیب لوپن و گزینه احتمالی برای پیروزی،‌ خودش را حامی اتحادیه اروپا، حامی شرایط کنونی، حامی چشم‌انداز میانه و امیدوار به کسب حمایت کسانی نشان داده که از تغییراتی که ممکن است لوپن با خود بیاورد، می‌ترسند. اما لوپن تنها فردی نیست که وعده تغییرات بزرگ را می‌دهد.

همچون فرانسوا فیون ۶۳ ساله محافظه‌کار، ژان لوک ملانشون ۶۵ ساله چپگرا هم حامی ایجاد روابط حسنه با دولت روسیه است که ‌در تقابل با نظم غربی قرار دارد. ملانشون هم مانند لوپن که وعده داده رفراندومی درباره ادامه عضویت کشورش در اتحادیه اروپا برگزار می‌کند، به یورو با دیده تردید می‌نگرد.   

در همین حال “بنوا آمون” گزینه ۴۹ ساله حزب سوسیالیست‌ها که حامی اتحادیه اروپاست، چندان رادیکال نیست. او وعده داده تا سرانجام پایه‌ای برای درآمد تمام شهروندان فرانسه ارائه کند.

شش نامزد دیگر شامل یک معلم چپگرا در حوزه اقتصاد است که از ناسیونال‌های ضد آمریکا محسوب می‌شود و باور دارد که اتحادیه اروپا یک توطئه مورد حمایت سیا است. این تئوریسین توطئه پیشتر خواستار ایجاد “راهروی گرماهسته‌ای” میان زمین و مریخ شده بود.

انتظار نمی‌رود هیچکدام از آنها بیش از پنج درصد رای به دست آورند.

 مسائلی که باید حل شوند

هر فردی که پیروز انتخابات ریاست جمهوری شود، وظیفه حل و فصل شماری از مسائل را بر عهده خواهد داشت که بزرگترین آن احیای اقتصاد راکد فرانسه است.

مشکل بیکاری جوانان، تنش‌ها با مسلمانان فرانسه و جمعیت اقلیت قومی و تهدید داعش نیز در صدر دستور کار رهبر آتی فرانسه قرار خواهد داشت.


منبع: عصرایران

وزارت کشور عراق: ابوبکر بغدادی هنوز زنده و در سوریه است

گروه اطلاعاتی الصقور عراق اعلام کرد که ابوبکر بغدادی، سرکرده داعش هنوز زنده و در سوریه است.

به گزارش ایسنا، رئیس گروه اطلاعاتی “الصقور” عراق اعلام کرد که ابوبکر بغدادی، سرکرده داعش همچنان در سوریه و زنده است و بین نوار مرزی با عراق در رفت و آمد است.

رئیس گروه الصقور و رئیس بخش اطلاعات و مبارزه با تروریسم در وزارت کشور عراق به روزنامه رسمی الصباح عراق نسبت به هدف قرار دادن عراق از سوی داعش تحت عنوان “تروریسم سیاسی” برای مرحله بعد از آزادسازی موصل هشدار داد و افزود، گروه داعش در تلاش است استراتژی خود را با برخی شخصیت‌های سیاسی گسترش دهد که از حمله تروریست‌ها به استان‌های شمالی سود می‌برند.

وی افزود: آن در حالی است که اخیرا برخی شخصیت‌های سیاسی در کار نیروهای امنیتی مداخله و سعی کردند مانع از بازداشت گروه‌های تروریستی شوند. این در چارچوب مانع تراشی در مسیر تلاش‌های نظامی برای تحقق دستاوردهای نیروهای مسلح و حشد شعبی در زمان‌های خاص طی عملیات آزادسازی موصل است.

همواره اخباری مربوط به حضور ابوبکر بغدادی در موصل یا رقه یا در مناطق مرزی بین سوریه و عراق منتشر می‌شود.


منبع: عصرایران

شرط و شروطی برای تعدیل قیمت خودرو

شرط و شروطی برای تعدیل قیمت خودروپول نیوز –
افزایش قیمت خودرو، داستان قدیمی است که همواره به روز می شود. با اینکه
در سالهای اخیر افزایش قیمت خودرو جهشی نبوده و سیر آرامی را طی کرده است
اما زمزمه های افزایش قیمت خودرو شنیده می شود.

برخی کارشناسان دلیل
این افزایش قیمت را در افزایش تولید در سال گذشته می دانند و برخی دیگر
نیز مازاد نیروی انسانی کارخانجات تولید خودرو و افزایش حقوق و دستمزد
کارگران را عامل اصلی افزایش قیمت خودرو عنوان می کنند.

احمد
بزرگیان کارشناس صنعت خودرو اما نظر دیگری دارد؛ به اعتقاد وی اگر خودرو
سازان حاشیه سود منطقی در نظر بگیرد و از سوی دیگر فضا برای رقابت آزاد و
سالم در این صنعت باز شود می توان تعدیل قیمت هم داشت.

احمد بزرگیان
کارشناس صنعت خودرو و نماینده اسبق مجلس در گفتگو با خبرنگار پول نیوز
گفت:  در سالهای اخیر قیمت خودرو تعدیل نداشته و بدون افزایش کیفیت افزایش
قیمت را نیز تجربه کرده است.

وی ادامه داد: این در حالی است که برای
افزایش قیمت خودرو باید دلایل منطقی و قانع کننده ای ارائه شود، اما
افزایش قیمت در ایران بدون پیروی از فرمولهای تعیین کننده قیمت صورت گرفته 
و قیمت تمام شده بدون در نظر گرفتن شرایط کلی اقتصاد کشور افزایش می یابد.

بزرگیان
خاطر نشان کرد: دلیل اینکه قیمت خودرو در کشور بالاست این است که
خودروسازان به دنبال حاشیه سود منطقی نیستند و سود بالا می خواهند که برای
این افزایش سود تقاضا را ملاک قرار می دهند.

به گفته این کارشناس
اقتصادی؛ تحریک تقاضا در کشور به وسیله کنترل عرضه توسط خودروسازان و به
صورت خودخواسته صورت می گیرد و همین مساله سبب افزایش قیمت خودرو شده و
مولفه های منطقی برای این افزایش قیمت وجود ندارد.

بزرگیان به فرمول
های قیمت گذاری خودرو در دنیا اشاره کرده و گفت: در همه جای دنیا اصل بر
این است که بالا رفتن تیراژ سبب کاهش قیمت می شود اما خودرو سازان ایرانی
تابع این اصل کلی نیستند چرا که خودروسازی در ایران انحصاری است.

وی
افزود: دست قدرتمند دولت همواره بالای سر خودروسازان بوده و از خودروسازی
بهره برداری کرده است؛ در شرایطی که رقابت سالم در بسیاری از حوزه های
اقتصادی وجود دارد اما در عرصه خودروسازی رقابت سازنده ایجاد نشده چرا که
تنها دو خودرو ساز بزرگ در کشور داریم.

به گفته عضو اسبق کمیسیون
صنایع و معادن مجلس وضعیت قطع سازی ها هم به همین منوال است، هیات مدیره
قطعه سازان را هم مدیران خودرویی تشکیل می دهند. به همین جهت در مورد قیمت
تمام شده به راحتی مانور می دهند.

به اعتقاد این کارشناس صنایع
خودرویی؛ در بخش خودرو دچار بی عدالتی جدی هستیم که اگر زمینه رقابت آزاد و
سالم فراهم شود قاعدتا وضعیت خودرو اینگونه نخواهد ماند.

بزرگیان
گفت: در حال حاضر بخشی از صنعت خودرو به مونتاژ مشغول است و بخشی به واردات
قطعات چینی. توزیع هم که در انحصار خودروسازان است به همین جهت هر گونه
افزایش قیمت دور از ذهن نیست.

وی در پاسخ به این سوال که هزینه
مازاد نیرو بعلاوه نبود زمینه اخراج نیروها تا چه میزان بر قیمت تمام شده
خودرو اثر گذار است؟ گفت: خودرو سازها باید آنالیز قیمت بدهند که در قیمت
تمام شده خودرو تاثیر مواد اولیه، واردات، نرخ ارز، انبار داری، خواب
سرمایه، نیروی انسانی و پارامترهای تاثیر گذار دیگر چقدر است.

وی
افزود: بعید به نظر می رسد بحث نیروی انسانی و افزایش حقوق که همچنان زیر
یک میلیون تومان است عامل افزایش قیمت باشد. واقعیت امر سود خواهی
خودروسازان است، به همین جهت اگر خودروسازان حاشیه سود را به علاوه حقوق
مدیران ارشد را کاهش داده و ضایعات را به حداقل برسانند و در مصرف انرژی
صرفه جویی کنند و به خصوصی سازی درست روی بیاورند حتما می توان قیمت خودرو
را تعدیل کرد.

بزرگیان با انتقاد از نحوه خصوصی سازی در شرکتهای
خودروسازی نیز گفت: تعاونی ها و بخش های واگذار شده در صنعت خودرو تحت نظر
مدیران کارخانجات خودروسازی اصلی هستند و تمایل به خصوصی سازی واقعی در این
صنعت دیده نمی شود.

پول نیوز


منبع: عصرایران

خطرناک‌ترین و امن‌ترین کشورهای دنیا برای رانندگی کجاست؟ / در این کشورها رانندگی نکنید! (+عکس)

این شاخص تعداد کل افراد کشته شده در تصادفات جاده‌ای را در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در کشورهای جهان نشان می‌دهد.

براساس آخرین آمار
سازمان بهداشت جهانی “اریتره” یکی از خطرناک‌ترین کشورهای جهان برای رانندگی
است. این کشور با نرخ ۴۸٫۴ مرگ و میر در تصادفات جاده‌ای در ازای هر ۱۰۰ هزار شهروند در سال در جایگاه
اولین کشورها در کشتار و تصادفات رانندگی و جاده‌ای قرار می‌گیرد.

کشورهایی با رنگ روشن کشورهای امن برای رانندگی و کشورهایی که با رنگ تیره
به نمایش درآمده‌اند، کشورهای ناامن برای رانندگی محسوب می‌شوند.

در این کشورها رانندگی نکنید!

به گزارش گروه خودروی عصر ایران به نقل از
“تلگراف”، پس از اریتره لیبی و عراق نیز به ترتیب با نرخ مرگ و میر جاده‌ای
۴۰٫۵ و ۳۱٫۵ به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر در لیست خطرناک‌ترین کشورهای جهان قرار
دارند. اگر چه لیبی می‌تواند برای مردم
جهان عاری از ویژگی‌های توریستی باشد، اما تایلند با نرخ مرگ و میر جاده‌ای ۳۸٫۱ و آفریقای جنوبی با مرگ و میر ۳۱٫۹ به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر در شمار محبوب‌ترین
مقاصد گردشگری جهان محسوب می‌شوند.

آمار جالب دیگری که در این گزارش می‌توان به آن استناد کرد در خصوص آمریکای شمالی است. رانندگی در آمریکا دو برابر خطرناک‌تر از رانندگی در کاناداست  پرتغال نیز کمتر از بقیه اروپای غربی برای رانندگی امن محسوب می‌شود.

اکوادور، ویتنام، برزیل، پاراگوئه، کنیا و لائوس نیز در شمار
پرخطرترین کشورهای جهان برای رانندگی محسوب می‌شوند. (آمار مرگ و میر جاده‌ای این کشورها در زیر مطرح شده است)

در این کشورها رانندگی نکنید!
تایلند، یکی از کشورهای خطرناک سال ۲۰۱۷ برای رانندگان

تعریف شاخص: این شاخص تعداد کل افراد کشته شده در تصادفات جاده‌ای را در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در کشورهای جهان نشان می‌دهد.

اما شاید باورش سخت باشد که در کشور کوچکی مانند مالدیو با
امنیت زیادی رانندگی خواهید کرد. در این کشور نرخ مرگ و میر جاده‌ای ۱٫۹ مرگ به
ازای هر ۱۰۰ هزار نفر خواهد بود. هرچند روبه‌راه نبودن شرایط جاده‌ها و زیرساخت‌های
اولیه به افزایش این رقم کمک کرده است.

نروژ (۲٫۹)، دانمارک (۳)، سوئد (۳)، سوئیس (۳٫۴)
و بریتانیا با نرخ (۳٫۵) مرگ و میر جاده‌ای به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر در
شمار امن‌ترین کشورهای جان محسوب می‌شوند.

خطر رانندگی در آمریکا ۲ برابر کاناداست

در این کشورها رانندگی نکنید!

کشورهای امن جهان
برای رانندگی:

سن مارینو: با نرخ مرگ و میر  صفر  در تصادف جاده‌ای به ازای ۱۰۰ هزار نفر

سن مارینو کشوری است در جنوب اروپا در نزدیکی ایتالیا و در بخش شرقی
کوه‌های آپنین واقع شده است.

میکرونِزی: ۱٫۸

یکی از سه مجمع‌الجزایر
بزرگ اقیانوس آرام و از مناطق قارهٔ اقیانوسیه است. میکرونزی از سوی غرب به فیلیپین،
از جنوب غرب به اندونزی و پاپوآ گینه‌نو و از سمت شرق و جنوب شرق به پلی‌نزی
محدود می‌شود.

مالدیو: ۱٫۹

نروژ: ۲٫۹

سوئد: ۳

دانمارک: ۳

سوئیس: ۳٫۴

انگلستان: ۳٫۵

خطرناک‌ترین کشورهای جهان برای رانندگی

اریتره: ۴۸٫۴ مرگ به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر

جمهوری دومنیکن: ۴۱٫۷

لیبی: ۴۰٫۵

تایلند: ۳۸٫۱

ونزوئلا: ۳۷٫۲

نیجریه: ۳۳٫۷

آفریقای جنوبی: ۳۱٫۹

عراق: ۳۱٫۵

گینه بیسائو: ۳۱٫۲

عمان: ۳۰٫۴


منبع: عصرایران

کودکان و نوجوانان ایرانی غرق در بحران هستند؛ آموزش و پرورش اولویت چندم دولت شما خواهد بود؟

نامه ۹ جامعه شناس، اقتصاددان و صاحب نظر تربیتی و رسانه ای به کاندیداهای ریاست جمهوری

بر اساس نتایج ارزیابی موسسات معتبر جهانی، رتبه کیفیت آموزشِ ابتدایی ایران در دنیا در جایگاه هفتادم، رتبه کیفیتِ مدیریت مدارس ایران در دنیا یکصدوهشتم و از نظر کیفیتِ کل سیستم آموزش، صدوسومین کشور جهان هستیم.

عصر ایران – نظام آموزشی ایران، بیش از آن که به پرورش انسان های توانمند برای آینده کشور بینجامد، در حال بازتولید وضع موجود است و این، معنایی جز عقب رفت مستمر در رقابت با جهان ندارد.
با این حال و به هزاران هزار تأسف و دردمندی باید گفت که هیچ همتی برای اصلاح نظام آموزشی دیده نمی شود و کودکان و نوجوانان ایرانی، روز به روز در این نظام آموزشی ناکارآمد، فرسوده می شوند و تا آخر عمر، زخم های باقی مانده از مدرسه را با خود حمل می کنند.

در این میان، آنچه یک وظیفه عمومی است، مطالبه گری درباره آموزش و پرورش است تا هم مردم و هم مسؤولان متوجه این زیرساختی ترین مسأله کشور شوند چرا که آینده کشور، هرگز آباد و توسعه یافته نخواهد شد مگر با اصلاحات بنیادین و علمی در آموزش و پرورش.

از همین روست ۹ تن از فعالان علمی، تربیتی و رسانه ای کشور نامه ای به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نوشته و از آنها خواسته اند برنامه های خود درباره آموزش و پرورش را اعلام نمایند.

متن نامه به شرج زیر است:

هوالعلیم
نامزدهای محترم انتخابات ریاست جمهوری

با سلام
نظر به اهمیت انتخابات پیش رو، از شما نامزدهای ارجمند طی پنج پرسش کلیدی خواهانیم رویکرد و برنامه خود را در خصوص نهاد ملی، زیربنایی و استراتژیکِ آموزش و پرورش ارائه نموده تا امکان مقایسه و انتخاب آگاهانه تری برای افکار عمومی به ویژه جامعه فرهنگیان، خانواده های دانش آموزان و میلیون ها مخاطب مستقیم و غیر مستقیم نظام تعلیم و تربیت فراهم آید:

۱. بنا به مطالعات جهانی و تجربه کشورهای پیشرفته (اعم از جوامع اسلامی و غربی)، نمی توان کشور و دولتی را یافت که بدون توجه و تمرکز ویژه بر تعلیم و تربیت به جایگاه قابل قبولی در توسعه یافتگی رسیده باشد. باید به استحضار برسانیم بر اساس نتایج ارزیابی موسسات معتبر جهانی، رتبه کیفیت آموزشِ ابتدایی ایران در دنیا در جایگاه هفتادم، رتبه کیفیتِ مدیریت مدارس ایران در دنیا یکصدوهشتم و از نظر کیفیتِ کل سیستم آموزش، صدوسومین کشور جهان هستیم.

لطفا به طور مشخص بیان بفرمایید آموزش و پرورش اولویت چندم دولت شما خواهد بود و برای تغییر بنیادیِ این نظام تربیتیِ فرسوده، کم تاثیر و نامتناسب با برنامه های توسعه کشور، چه تمهیدی اندیشیده اید؟

۲. سالهاست بهره برداری های ابزاری و سیاسی بلای جان این نهاد زیربنایی شده و هنوز مشخص نیست در عالم واقعیت، نظام آموزشی کشور چه هدفی را دنبال می‌کند. مدارس به جای تربیت شهروند با اخلاقِ مسولِ آگاهِ منتقدِ مشارکت جو به دستگاهی برای تربیت افرادی منفعل و پذیرنده تبدیل شده است. این وضعیت قطعاً تشکیل سرمایه انسانی آینده کشور را با چالش مواجه می سازد.
دولت شما برای رویکردهای ضدتوسعه و خلاقیت ستیز حاکم بر مدارس کشور، چه تمهید و برنامه ای در نظر دارد؟

۳. آموزش و پرورش، گسترده ترین دستگاه اجرایی کشور از حیث تملّک زمین و زیربنای مفید، و بزرگ ترین دستگاه اجرایی از نظر نیروی انسانی شاغل(معلمان شریف) و مستعدترین نهاد اجتماعی از لحاظ مدیریت طلایی ترین دوران عمر استعدادهای انسانی ایران است، با این وجود اما این در اداره و تامین منابع ضروری خود همواره با کسری ها، عقب افتادگی و نارسایی های مزمن مواجه است.

 برنامه دولت جنابعالی برای شکوفایی اقتصاد آموزش و رفع مضیقه های مالی و نیز تحول در شیوه تربیت و گزینش معلم چیست؟

۴. نظام آموزش رسمی کشور به شدت تمرکزگراست و این تمرکزگرایی که هم در محتوای آموزشی و هم در ساختار مدیریتی اعمال می شود، مدرسه را از جامعه و مشارکت مردم دور ساخته و تعلیم و تربیت را از پیشرفت فرهنگی بازداشته به گونه ای که مهارت های ضروری و واقعیت های زندگی، بازتابی در برنامه درسی ندارد.

این سیاستگذاری یکدست، متمرکز و بی انعطاف، نتیجه ای جز اتلاف دوره کودکی ندارد. از سویی وقتی سیستم آموزشی با زبانِ زمانه هماهنگ نیست، بهانه جولان موسساتی فراهم می شود که به بهانه جبران کاستی های نظام آموزش رسمی، شادابیِ کودکان و نوجوانان کشور را به تشویش و اضطراب می کشانند.

جنابعالی چه سازوکاری برای افزایش کیفیت و تغییر سبک برنامه ریزی و مدیریت از رویکرد تجویزیِ محض به سوی افزایش آزادیِ عمل، مشارکت و انتخابِ یادگیرندگان و احترام به تفاوت های فردی آنان، و چه برنامه قاطعی برای پایان دادن به بساط قاتلان کودکی و مافیای تست و کنکور در نظر دارید؟

۵. جنابعالی قطعاً به نقش زیربنایی و حائز اهمیت دوره پیش از دبستان و سهم بزرگ این دوره در شکل گیری شخصیت انسان واقفید. در شرایطی که نه تنها نظام های آموزشی کشورهای پیشرفته بلکه کشورهای منطقه نیز به سرمایه گذاری گسترده ای در دوره پیش از دبستان روی آورده اند، نظام آموزشی کشور، کمترین نسبتی با این دوره نداشته و شش سال نخست زندگی فرزندان ایران دچار بی برنامگی است.

فرزندان ما رای نمی دهند اما از انتخاب ما سود و زیان خواهند دید. شما چه تمهیدی برای دوره حساس کودکی و پیش از دبستان که شالوده نظام شخصیتی و رفتاری آینده کشور را تشکیل می دهد، در نظر دارید؟
در پایان، امیدواریم در دولت شما “آموزش و پرورش” موضوعی فراتر از یک وزارتخانه باشد.

با احترام
سید سهیل رضایی(پژوهشگر روان شناسی، مدیر بنیاد فرهنگ زندگی)
نعمت الله فاضلی(صاحب نظر انسان شناسی و فرهنگ، استاد دانشگاه)
مقصود فراستخواه (صاحب نظر مسائل اجتماعی ایران، استاد دانشگاه)
اقبال قاسمی پویا(پژوهشگر و مشاور تربیتی)‌
محمد امین قانعی راد(جامعه شناس و استاد دانشگاه)
فرهاد کریمی(صاحب نظر علوم تربیتی، استاد دانشگاه)
جعفر محمدی(مدیر سایت عصر ایران)
وحید محمودی(اقتصاددان و صاحب نظر توسعه)
مرتضی نظری(مدیر اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران)


منبع: عصرایران

از ابتدای اردیبهشت تنها آرم‌های ترافیک ۹۶ معتبر است

مدیر واحد صدور آرم سازمان ترافیک با اشاره به ارائه مدارک به دفاتر خدمات الکترونیک شهر تا پایان فروردین برای وانت بارها اعم از پلاک عمومی و پلاک سفید و خبرنگاران، گفت: آن دسته از خبرنگارانی که به تازگی مورد تایید قرار می‌گیرند به مدت ۱۰ روز کاری پس از تایید درخواست‌شان مهلت دارند، مدارک خود را به دفاتر خدمات الکترونیک تعیین شده از سوی سازمان حمل ونقل و ترافیک ارایه کنند.

به گزارش ایسنا، مصطفی قنبرنژاد با اشاره به اینکه مجوزهای طرح ترافیک ۹۵ تا پایان فروردین ماه اعتبار دارد، گفت: قطع به یقین از تاریخ اول اردیبهشت ماه امسال فقط مجوزهای ۹۶ مجاز به ورود به محدوده طرح ترافیک و طرح زوج و فرد هستند.

وی با بیان اینکه ارائه مدارک به دفاتر خدمات الکترونیک شهر تا پایان فروردین برای وانت بارها نیز اعم از پلاک عمومی و پلاک سفید و خبرنگاران تمدید شده است، تصریح کرد: با توجه به اینکه فرایند تایید درخواست سهمیه خبرنگاران و خودروهای وانت بار همچنان ادامه دارد ، پس از اتمام مهلت ارایه مدارک به دفاتر خدمات الکترونیک ( پایان فروردین ماه ) ، ۱۰ دفتر خدمات الکترونیک به منظور ارایه مدارک معرفی می شوند.

وی با تاکید بر اینکه ان دسته از خبرنگاران و مالکان خودروهای وانت بار که در پایان فروردین ماه مورد تایید قرار می گیرند طی ۱۰ روز کاری مهلت دارند مدارک خود را به ۱۰ مرکز مشخص شده که ادرس آنها بر روی سایت شهرداری تهران قرار گرفته است، تحویل دهند.

به گفته وی، واجدین شرایط در نظر داشته باشند تنها ۱۰ روز کاری پس از تایید درخواست و دریافت پیامک تاییدیه این سازمان مهلت دارند نسبت به ارایه مدارک خود اقدام کنند.

وی با بیان اینکه مهلت ارایه مدارک برای مشمولان دریافت آرم طرح ترافیک که تاکنون موفق به ارایه مدارکشان به دفاتر خدمات الکترونیک شهر نشده اند به اتمام رسیده است، گفت: عدم ارایه مدارک در زمان تعیین شده به منزله انصراف از سهمیه تخصیص داده شده است.

بنابر اعلام شهرنوشت، مدیر واحد صدور آرم سازمان ترافیک تصریح کرد: تاکنون بالغ بر۸۰ درصد ای دی کارت های سال ۹۶ توزیع و آن دسته از متقاضیان اعم سهمیه بگیرها و افرادحقیقی وحقوقی که ای دی کارت سال ۹۶ را دریافت نکرده‌اند به علت عدم ارائه مدارک در زمان مقتضی بوده است.

وی در ادامه با تاکید بر اینکه ازچند سال گذشته محدوده طرح ترافیک و  اخیرا محدوده زوج وفرد نیز مجهز به دوربین‌های پلا ک خوان شده و ثبت تخلفات ورود به محدوده های مذکور از طریق دوربین ثبت می شود، اظهار کرد: ای دی کارت‌ها تنها جنبه استفاده در شبکه حمل ونقل ریلی و در موارد خاص مانند تشدید محدودیت‌های ترافیکی به دلیل آلودگی هوا جهت ارائه به مامورین محترم راهور است.


منبع: عصرایران

وزارت ورزش به دنبال حضور خانواده‌ها در ورزشگاه‌هاست

فریبا محمدیان، معاونت ورزش بانوان وزارت ورزش و جوانان از برنامه‌های آینده در ورزش بانوان گفت‌ و بیان‌ کرد: به دنبال تدوین و اجرای آیین‌نامه‌ مناسب‌سازی ورزشگاه‌های کشور برای حضور خانواده‌ها به عنوان تماشاگر در رویدادهای ورزشی هستیم.

معاون امور ورزش بانوان وزیر ورزش صبح امروز (دوشنبه) در نشست تخصصی تبیین راهبردهای ورزش بانوان، بیان کرد: به دنبال حضور خانواده‌ها به عنوان تماشاگر در رویدادهای ورزشی هستیم.

به‌ گزارش ‌ایسنا، صبح امروز (دوشنبه) نشست تخصصی تبیین راهبردهای ورزش بانوان در برنامه ششم توسعه کشور، با رویکرد “تولید و اشتغال” در هتل المپیک تهران آغاز شد و فریبا محمدیان، معاونت ورزش بانوان وزارت ورزش و جوانان در شروع مراسم از برنامه‌های آینده در ورزش بانوان گفت‌ و بیان‌ کرد: به دنبال تدوین و اجرای آیین‌نامه‌ مناسب‌سازی ورزشگاه‌های کشور برای حضور خانواده‌ها به عنوان تماشاگر در رویدادهای ورزشی هستیم.

او هم‌چنین در ادامه‌ به سایر برنامه‌های آینده در ورزش زنان اشاره و بیان‌ کرد: از دیگر برنامه‌های ما ارتقای محیط حقوقی ورزش بانوان، ساماندهی روند کسب کرسی‌های بین‌المللی ورزش برای بانوان واجد شرایط، ایجاد ساز و کارهای مناسب با فدراسیون‌های جهانی برای حضور بانوان محجبه ایرانی، اجرای طرح‌های ملی “فراغت بانوان با ورزش با هدف افزایش سهم ورزشی در فراغت بانوان، اجرای جشنواره فرهنگی – ورزشی بانوان شاغل با ورزش، اجرای طرح ملی قامت و حرکت، تدوین و اجرای طرح ملی ۲۰۳۰ تا نشاط و تندرستی، اجرای طرح الو ورزش با هدف افزایش ثبات حرکتی بانوان و تدوین و اجرای طرح توسعه کسب و کارهای ورزش ویژه‌ بانوان” از دیگر برنامه‌های آینده در ورزش بانوان است.

محمدیان هم‌چنین گزارشی از دستاوردهای ورزش بانوان ارائه داد که اهم این دستاوردها از سال ۹۲ تا سال ۹۵ در دولت “تدبیر و امید” به شرح زیر است:

۱. افزایش یک و نیم برابری جمعیت بانوان ورزشکار و سازمان یافته در ورزش قهرمانی.

۲. افزایش یک و نیم برابری تعداد بانوان شرکت کننده در ورزش همگانی .

۳. افزایش ۶۳ درصدی فعالیت باشگاه‌های ورزشی در حوزه بانوان.

۴. افزایش بیش از یک برابری مدال‌های کسب شده توسط بانوان.

۵. افزایش دو برابری استفاده از مربیان خارجی در هدایت تیم‌ ‌ملی. (بعد از برجام بانوان متخصص در سایر کشورها تمایل به همکاری در فدراسیون‌های ورزشی و هم‌چنین حضور در باشگاه‌های ورزشی ایران بسیار بیش‌تر شده است.)

۶. افزایش بیش از دو برابری عضویت بانوان در مجامع بین‌المللی.

۷. افزایش تصدی‌گری مدیریت زنان در ورزش.

۸. افزایش یک و نیم برابری کسب سهمیه در المپیک و کسب نخستین مدال  المپیک و افزایش بیش از سه برابری در کیفیت مدال‌ و کسب سهمیه در پارالمپیک.

۹. افزایش بیش از چهار برابری کیفیت مدال در بازی‌های پارا آسیایی و افزایش دو برابری کیفیت مدال در بازی‌های آسیایی.

محمدیان هم‌چنین مقایسه کسب سهمیه المپیک بانوان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت و بیان‌ کرد: از سال ۱۹۹۶، ۹ برابر افزایش کسب سهمیه در المپیک و بیش از پنج برابر افزایش کسب سهمیه پارالمپیک داشته‌ایم.


منبع: عصرایران

سکسکه چگونه باعث مرگ "عارف" شد؟

سکسکه‌های بلندمدت باعث از کار افتادگی، ایجاد افسردگی، پنومونی کاهش وزن و اختلال خواب در بیمار می‌شود.

سکسکه کوتاه‌مدت معمولاً ناشناخته است اما در صورتی که سکسکه طولانی‌مدت باشد یا به شکل مکرر رخ دهد، می‌تواند خطرناک بوده و منجر به سکته قلبی شود.

به گزارش عصر ایران  جام جم، دکتر ایرج خسرونیا، رئیس جامعه متخصصان داخلی ایران بیان کرد: سکته قلبی جزء بیماری‌هایی است که در برخی به صورت ناگهانی و بدون هیچ نشانه‌ای بروز می‌کند. تنگی عروق قلب علت اصلی سکته قلبی شناخته شده است. به عبارتی خون به عضله قلب نرسیده و قلب دچار کم‌خونی شده و سکته قلبی رخ می‌دهد.

وی افزود: چربی بالا، قند خون بالا، فشار خون بالا و… فاکتورهای اصلی و خطر این عارضه شناخته شده‌اند. همچنین افرادی که دخانیات مصرف می‌کنند و دارای افزایش وزن و قند خون بالا هستند، بیشتر از سایرین به سکته قلبی مبتلا می‌شوند.

خسرونیا هشدار داد: سکته قلبی می‌تواند با یک درد در ناحیه قفسه سینه یا ناحیه‌ای در شکم آشکار شود. علاوه بر آن تنگی نفس به همراه سکسکه شدید می‌تواند یکی دیگر از عاملان بروز سکته قلبی باشد. همان طور که می‌دانیم «مرحوم لرستانی» به علت سکسکه شدید به بیمارستان مراجعه می‌کند که خود یکی از نشانه‌های پنهان سکته قلبی است اما علت دقیق‌تر مرگ وی فقط با کالبدشکافی مشخص می‌شود.

رئیس جامعه متخصصان داخلی ایران در رابطه با سکسکه‌های ناگهانی گفت: سکسکه طولانی‌مدت که به طور ناگهانی آغاز می‌شود یکی از نشانه‌های حمله قلبی است؛ حتی اگر با علائم دیگری مانند عرق کردن، ضعف، درد قفسه سینه و … همراه نباشد. سکسکه ناشی از تحریک اعضا و اندام‌هایی است که در قسمت قفسه سینه قرار گرفته‌اند و مهم‌ترین آنها پرده دیافراگم، معده، مری و قلب است.

به گفته خسرونیا، سکسکه‌های بلندمدت باعث از کار افتادگی، ایجاد افسردگی، پنومونی کاهش وزن و اختلال خواب در بیمار می‌شود.

این متخصص در رابطه با علائم هشدار دهنده به جام جم آنلاین گفت: درد در قفسه سینه، گوش، گردن و شانه جزء شایع‌ترین علامت سکته قلبی است علاوه بر آن خستگی مفرط، کمبود نفس و سرگیجه، خواب‌آلودگی، بی‌خوابی و اضطراب، ضربان تند و نامنظم قلب از دیگر علائم هشدار دهنده محسوب می‌شوند.

وی در پایان اشاره کرد: بدون شک افراد همیشه مشکلاتی مانند آروغ زدن، معده درد یا سکسکه را به مشکلات گوارشی نسبت می‌دهند. درست است که در بیشتر موارد این مسائل نشان‌دهنده مشکلات گوارشی است اما همین مشکلات به ظاهر ساده نیز می‌تواند نشان‌دهنده احتمال بروز سکته قلبی در افراد باشد.


منبع: عصرایران

نوشته فرخ‌نژاد در سالروز ۴۸ سالگی‌اش

حمید فرخ‌نژاد در روز تولدش نوشت: حافظه‌مون داره پُر میشه از اسم‌های عزیزانی که از دست‌شون دادیم.

این بازیگر که این روزها دو فیلم پرفروش «گشت ۲» و «خوب، بد، جلف» را روی پرده دارد، در سالروز چهل‌وهشت سالگی‌اش برای ایسنا نوشت:

«حافظه‌مون داره پُر میشه از اسم‌های عزیزانی که از دست‌شون دادیم و حالا در شروع سال جدید، برمی‌گردیم و به گذشته خیره می‌شیم و به ماراتن سخت سال آینده فکر می‌کنیم، و این بازی همینطور ادامه داره، نمی‌خوام به تلخی‌هاش فکر کنم که هستن و تعارف هم باهامون ندارن، فقط ذکرشون لحظات خوب زندگی‌مون رو بی‌طعم می‌کنه، پس با همه وجود و با همه توان به چیزهای خوبِ خوبِ خوب فکر می‌کنم و آرزو می‌کنم سال پیشِ رو، بهترین باشه برای همه و برای خودم، چهل و هشت سالگی‌ام از راه رسیده و دیگه بقیه باور نمیکنن بچه‌ام، خودمو که نمی‌تونم گول بزنم، بذار هرچی می‌خوان فکر کنن، عشق است…»

حمید فرخ نژاد این روزها در تایلند مقابل دوربین فیلم جدید عبدالرضا کاهانی است.


منبع: عصرایران

مرگ ۲ کارگر کارخانه مقواسازی در خراسان بر اثر گازگرفتگی

روز گذشته دو کارگر کارخانه مقواسازی پارت سلولز در فریمان بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست دادند

به گزارش ایلنا، صبح روز گذشته (بیست و هفتم فروردین) گازگرفتگی ناشی از مواد کاغذی در شرکت پارت سلولز شهرک صنعتی کاویان فریمان جان دو کارگر را گرفت و دو نفر دیگر را نیز مسموم و روانه بیمارستان ‌کرد.

از قرار معلوم، در پی اطلاع از وقوع حادثه در ساعت ۹ و ۳۵ دقیقه صبح روز گذشته در یکی از شرکت‌های تولید کارتن، پرسنل آتش‌نشانی به سرعت به محل اعزام شدند.

کارگران این شرکت در اتاق تبدیل کاغذ و خمیر در حال نظافت و تخلیه خمیر کاغذ بودند که دچار گازگرفتگی حاصل از مواد موجود شدند و متاسفانه  دوکارگر این شرکت به نام‌های جواد ۴۰ ساله و قاسم ۳۶ساله در همان لحظه اولیه جان خود را از دست دادند و دو کارگر دیگر که ۲۷ و۳۰ سال سن دارند با حضور به موقع اورژانس احیا شدند.

شایان ذکر است، درکارخانه پارت سلولزواقع درکیلومتر ۴۵ جاده فریمان، شهرک صنعتی کاویان، کارتن و مواد ضایعاتی کاغذی به خمیر تبدیل و انواع کارتن و محصولات مرتبط به آن تولید می شود.


منبع: عصرایران

جزئیات قتل معلم نیکشهری/ پای اختلاف قومی در میان است نه اقدام تروریستی

رئیس روابط عمومی آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان گفت: قتل معلم نیکشهری بدلیل اختلافات قومی بوده و اقدام تروریستی در این قتل مطرح نیست.

علی مرادی در گفت و گو با ایلنا، ضمن بیان این مطلب اظهار داشت: دو روز پیش در روستای جلالی کلگ در بخش مرکزی شهرستان نیکشهر بدلیل اختلاف قومی، تعدادی اهالی این روستا آموزگار جوان مدرسه ۱۵ خرداد را با شلیک اسلحه به قتل رساندند.

مرادی افزود: قاتل و مقتول هر دو در یک روستا زندگی می‌کردند و فامیل بودند و تنها یکسری اختلافات قومی باعث این حادثه خون‌بار شده است.

وی درباره جزئیات وقوع این حادثه گفت: ساعت ۲۰:۴۵ دقیقه روز ۲۶ فروردین ماه بعد از نماز مغرب و عشاء قاتل هنگام خروج معلم نیکشهری از مسجد به سمت او شلیک می کند و او را به قتل می رساند.

مرادی در ادامه گفت: بر اثر اصابت گلوله به قلب، مقتول در دم جان می سپارد و با تیراندازی متعدد قاتل ۳ نفر دیگر از حاضرین در محل شامل یک دانش آموز و ۲ مرد میانسال نیز مجروح می شوند.

مرادی تصریح کرد: دانش آموز مجروح که از ناحیه دست و پا مورد اصابت گلوله قرار گرفته به بیمارستان ایرانشهر انتقال یافته و بستری است.

 رئیس روابط عمومی آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان در پایان تاکید کرد:به هیچ عنوان قتل معلم نیکشهری به دست عوامل تروریستی رخ نداده و ربطی به مسائل شغلی مقتول نداشته تنها بر سر اختلاف قومی بوده است.


منبع: عصرایران

چمران: شورای شهر به قالیباف برای تبلیغات انتخاباتی مرخصی می‌دهد

مهر نوشت: رئیس شورای شهر تهران گفت: شهردار تهران برای حضور در تبلیغات ریاست جمهوری، از شورا مرخصی خواهد گرفت.

مهدی چمران با اشاره به ثبت‌نام محمدباقر قالیباف شهردار تهران در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اظهار کرد: حضور وی به عنوان یکی از کاندیداها منعی از نظر قانونی ندارد.

وی ادامه داد: قالیباف همچنان می‌تواند به عنوان یکی از کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری و همچنین شهردار تهران باشد.

رئیس شورای شهر تهران در پاسخ به این پرسش که وضعیت شهردار تهران در زمان تبلیغات ریاست جمهوری چه خواهد شد؟ گفت: در این زمینه نیز قانون مشخص کرده است و وی می‌تواند برای حضور در استان‌ها و شهرستان‌ها، از مرخصی استفاده کند.

چمران تصریح کرد: قطعاً شهردار تهران به قوانین و قانون مسلط است و قبل از هر گونه کار تبلیغاتی، در حوزه ریاست جمهوری مرخصی اشاره شده را از شورا درخواست خواهند کرد.


منبع: عصرایران

تایید صلاحیت ۹۲۸۸ کاندیدای شوراهای استان تهران در هیات اجرایی/ ۷۶۳ نفر رد صلاحیت شدند

علیرضا رحیمی نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس

رئیس هیات عالی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی استان تهران از تایید صلاحیت ۹۲۸۸ کاندیدای انتخابات شوراها در استان تهران در هیات‌های اجرایی خبر داد و گفت که از این تعداد ۷۶۳ نفر در هیات‌های اجرایی رد صلاحیت شدند.

علیرضا رحیمی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: مدت زمان بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات شوراها در هیات‌های اجرایی در ۲۴ فروردین به اتمام رسید، هیات های اجرایی نتیجه بررسی ها را به هیات نظارت ارسال کردند که از مجموع کل داوطلبان ثبت نامی، ۹۲۸۸ کاندیدا در هیات های اجرایی تایید صلاحیت شدند.

وی با بیان اینکه ۱۰ هزار و ۵۴ نفر در استان تهران برای انتخابات شوراها ثبت نام کرده اند، گفت: از این میزان ۶ هزار و ۷ نفر در ۱۶ شهرستان تهران،‌ شامل شهر تهران ثبت نام کرده اند که از این تعداد ۵ هزار و ۵۵۰ نفر در هیات های اجرایی تایید صلاحیت شدند، ۴۶۰ نفر رد صلاحیت شدند و ۷۰ نفر انصراف دادند.

رئیس هیات عالی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی استان تهران با بیان اینکه تعداد ثبت نامی در ۳۲ بخش استان تهران ۴ هزار و ۴۷ نفر است، گفت: از این تعداد ۳ هزار و ۷۳۸ نفر در بخش های استان تهران توسط هیات های اجرایی تایید صلاحیت شدند، ۳۰۳ نفر رد صلاحیت شده و ۷۰ نفر انصراف دادند.

رحیمی با اشاره به آمار ثبت نامی های شهرستان تهران، گفت: در شهر تهران ۲ هزار و ۹۸۲ نفر ثبت نام کردند که از این تعداد ۲ هزار و ۷۶۴ نفر در هیات های اجرایی تایید صلاحیت شدند، ‌۲۳۶ نفر رد صلاحیت شده و ۱۸ نفر انصراف دادند.

وی تاکید کرد: با توجه به این اکنون در مرحله بررسی صلاحیت ها در هیات های نظارت هستیم، نمی توان این آمار را نهایی دانست،‌ آمار نهایی مرحله اول ۲ اردیبهشت به صورت رسمی از سوی فرمانداری ها به داوطلبان اعلام می شود تا اگر آنها شکایتی داشتند ظرف ۴ روز هیات نظارت استان اعلام کند.

رحیمی توضیح داد: کسانی که صلاحیت آنها در هیات های اجرایی رد شده است و آنهایی که از سوی هیات نظارت نیز رد صلاحیت می شوند،‌ با در دست داشتن مدارک رسمی از سوم تا ششم اردیبهشت می توانند به هیات های نظارت استان شکایت کرده تا ظرف ۱۰ روز به شکایت آنها رسیدگی شود. ۱۶ اردیبهشت زمان اعلام نهایی مرحله دوم بررسی صلاحیت کاندیداها در انتخابات شوراها است.

وی در عین حال گفت: آن دسته از داوطلبانی که به صورت رسمی در دوم اردیبهشت تایید صلاحیت آنها اعلام می شود،‌ صلاحیت حضور در انتخابات را دارند و ۱۶ اردیبهشت زمانی است که نتیجه بررسی شکایت رد صلاحیت شده ها در هیات های اجرایی و نظارت اعلام می شود.

رئیس هیات عالی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی استان تهران در توضیح روند بررسی صلاحیت در هیات‌های اجرایی گفت: هیات های اجرایی طبق مواد ۲۶ و ۲۹ قانون انتخابات ناظر به شرایط ایجابی و سلبی به بررسی صلاحیت ها کاندیداها می پردازند، البته در نهایت طبق قانون ملاک تشخیص هیات های اجرایی است.

رحیمی ادامه داد: در هیات های نظارت نیز براساس نظر مراجع چهارگانه یعنی سازمان ثبت احوال، وزارت اطلاعات،‌ وزارت دادگستری و نیروی انتظامی صلاحیت ها بررسی می شود،‌ البته اگر این مراجع مستندات لازمی را نداشته و یا ارائه نکرده باشد، ملاک تشخیص هیات نظارت است.

وی در پایان تاکید کرد: هیات نظارت استان تهران با تاکید بر رعایت مر قانون از حقوق مردم و حق الناس دفاع می کند و ملاک در بررسی ها را قانون می داند، چون وظیفه ما صیانت از حقوق مردم است.


منبع: عصرایران

رفراندوم در ترکیه؛ تُرک ها به دنیا چه خواهند گفت؟

کشوری که نزدیک‌ترین و مهم‌ترین الگوی مشروطه‌خواهان ایرانی در قرن نوزدهم برای نزدیک شدن به تجدد محسوب می‌شد حالا در فضای پساکودتا و در روزی تاریخی بار دیگر نفس ما ایرانی‌ها را در سینه حبس کرده است. تجددخواهی آنها بار دیگر وارد مسیر خطیری شده است.

 سامان صفرزائی؛ “راه تجدد از مرزهای ترکیه عبور می کند. ترکیه برای ما آزمایشگاه است. آزمایشگاه خوبی ها و بدی ها.” آلن تورن

 پیروزی اردوغان یعنی شکست نیروهای متجدد
درست ۹ ماه از کودتای تابستان گذشته در ترکیه می گذرد و حالا جامعه زخم خورده ترکیه در رفراندوم تازه رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور قدرتمند این کشور شرکت کرده است. رفراندوم  ۱۶ آوریل (۲۷ فروردین) قانون افزایش اختیارات رئیس جمهور را به رای “آری” یا “نه” گذاشت، قانونی که پست نخست وزیری را حذف می کند، دست پارلمان را از انتخاب وزرا و قضات قانون اساسی کوتاه می کند و همه چیز را در اختیار رئیس جمهور قرار می دهد. ماجرا این است که اردوغان پس از کودتا، پس از سرکوب نیروهای مخالف خود که به طور خیره کننده ای همراه با نوعی فرصت طلبی برای سرکوب نیروهای مدنی مستقل نیز بود، همچنان سراسیمه برای تثبیت قدرت، افزایش سلطه و تضعیف مخالفان – البته ظاهرا به شیوه قانونی – در تکاپو است. پرسش هیجان انگیز شاید این باشد که جامعه ترکیه امروز در رفراندوم چه پاسخی به جاه طلبی های اردوغان می دهد، اما  پیش از طرح آن شاید پرسش اصلی این باشد که اساسا چه شد که کار به اینجا کشید؟

تاریخچه ای از خشونت

به صورت تاریخی عادت مالوف بر این است که هر گروه یا نهاد کودتاگری عمل نظامی سخت یا نرم خود برای از میان برداشتن نخبگان حاکم را به انگیزه های خیر از جمله میهن پرستی، مقابله با استبداد، بازگرداندن حاکمیت قانون و در نهایت وعده کشورداری ارزنده تر ربط می دهد. در اقلیمی چون ترکیه هم که اساسا کودتا سنتی دیرین در کشاکش های سیاسی نخبگان برای غلبه بر بن بست و برتری جویی به شمار می آید. سریال کودتا در آناتولی گرچه از دهه ۱۹۶۰ به بعد اوج گرفته است با این حال لحظه های آغازین آن در تاریخ مدرن به اواخر قرن نوزدهم در زمان زمامداری سلطان عبدالعزیز و امپراتوری عثمانی بازمی گردد و به طور متناقضی اصلاح طلبان و مشروطه خواهان برای فائق آمدن بر استبداد و اعلام قانون اساسی کلید کودتا را روشن کردند. گرچه هر نیروی پیشروی کودتاگری در نهایت برای پیاده کردن نقشه خود چاره ای ندارد جز اتحاد با نیروهای سیاسی که احتمالا اختلاف نظرهای جدی با آنها دارد.

به ویژه در ترکیه تشکیل این زنجیره های هم ارز نیز از موضوعات جذاب کتاب های تاریخ دانش آموزان است. در سال ۱۸۷۶ میدان «بایزید» و «فاتح» استانبول محل اجتماع و تظاهرات دانشجویان علوم مذهبی شد که در اعتراض به صدارت ندیم پاشا و حسن فهمی افندی شهر را به حال تشویش و ناآرامی درآورده بودند.

سلطان عبدالعزیز خیلی زود دست به عقب نشینی زد و چینش دولت را به دلخواه معترضین با تغییرات اساسی تنظیم کرد. محمود ندیم پاشا از مقام صدارت عزل و مترجم رشدی پاشا جای او را گرفت، مدحت پاشا که چهار سال پیش برای مدت کوتاه ۳ ماهه صدارت را عهده دار بود و پس از آن به یک نیروی اپوزیسیون مشروطه خواه بدل شده بود ریاست شورای دولت را بر عهده گرفت و حسین عونی پاشا نیز ریاست ارتش را عهده دار شد. ۳ مردی که تفاوت های سیاسی شگرفی داشتند: مدحت پاشا از دیدگاه غربی برای تجدد و مشروطه کردن قانون و خلاصی از شر استبداد مطلقه آمده بود، حسین عونی پاشا به قدرقدرتی ارتش و سیستم نظامی گرا گرایش داشت و مترجم پاشا نیز سیاستمداری نخبه گرا بود که جامعه را صغیرالفکر و کم خرد می پنداشت و ارزش چندانی برای قدرت گیری سیاسی جامعه قائل نبود، با این حال همین ترکیب بسیار ناهمگون بلافاصله به بروز کوچک ترین عقب نشینی از سوی سلطان فرهمند کودتای آرامی علیه او ترتیب داده و هم زمان گواهی فوت مرموز او را نیز امضا کرد.

 پیروزی اردوغان یعنی شکست نیروهای متجدد
۳۰ می ۱۸۷۶ مدحت پاشا و متحدانش موفق شدند حکم خلع سلطان را از مفتی اعظم کسب کنند، ۵ روز بعد (۴ ژوئن) جسد سلطان مخلوع در قصر چراغان پیدا شد، مچ های دست وی با جسمی تیز پاره شده بود و بر اثر خونریزی شدید شاه کشته شده بود.

مدحت پاشا از سوی بسیاری از تاریخ نگاران ترک و غربی به عنوان پدر مشروطه خواهی ترکیه مدرن خوانده می شود و کسی که بیش از هر کس در نیمه دوم قرن نوزدهم کوشش کرد تا بر سازگاری اسلام و دموکراسی تاکید کند و در واقع به نوعی از بنیان گذاران نخستین روشنفکری دینی و تجدیدنظرطلبی مذهبی برای هم خوان کردن حکمرانی دینی و حکمرانی مشروطه (جمهوریت مدرن) به شمار می آید. در عین حال چنان که شرح آن رفت وی را می توان از جمله نخستین کودتاگران تاریخ سیاست مدرن آناتولی معرفی کرد.

۱۴۰ سال پس از آن کودتا، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور قدرتمند ترکیه که حزب متبوعش آک پارتی (عدالت و توسعه) در امور سیاسی و حکمرانی بیش از هر کس در تاریخ ترکیه یادآور آرمان های مدحت پاشای کبیر بوده اند در معرض کودتایی گرچه نافرجام اما با جوهره ای بسیار خشن و بی پروا قرار گرفت.

با این حال به طرز پارادوکسیکالی به نظر می آید اردوغان نیز به همان دلایلی تحت هجوم کودتاگران قرار گرفت که در قرن نوزدهم مدحت پاشا تصمیم به برانداختن بساط حکمرانی عبدالعزیز گرفت. در این صورت باید به درستی جریان فکری «خدمت» به رهبری فتح الله گولن را رهبر ارکستر کودتای اخیر معرفی کرد و نیروهای هم ارز با آن را در این برهه تاریخی که دارای هدف مشترک با گولن بودند، جست و جو کرد .

گولن در جامه مدحت

عمده تلاش مشروطه خواهان دینی ترکیه قرن نوزدهم همراه کردن نهاد دربار و شخص سلطان با قانون گرایی و ارائه آنتی تزهای حکمرانی مطلقه و مبارزه برای مسئول کردن حاکمان در مقابل (جامعه) بوده است. مدحت پاشا یک سال پس از کودتا نامه ای به سلطان عبدالحمید دوم نوشت که گرچه ۵ روز پس از نگارش آن از صدارت عزل و به تبعید رفت اما بازگوکننده تهور و ایمان راسخ مشروطه خواهان اسلام گرا در مبارزه برای شکستن چارچوب های استبداد است «مراد از اعلان مشروطه نفی استبداد و آگاهی دادن به ذات شاهانه در خصوص وظایفشان و تعیین وظایف مشخص به وکلای دولت و برقراری مساوات در بین مردم و حقیقتا توسعه بخشیدن به دولت بود… آنچه چهارصد سال باعث پس روی جامعه و دولت عثمانی شده است چاپلوسی و تملق است، بنده ذات ملوکانه را بسیار رعایت می کنم؛ اما در اجرای اموری که خلاف شرع شریف و مصالح و منافع ملت است نمی توانم از شما اطاعت کنم… آیا به نظام اداره جامعه بر اساس نظام مشروطه واقف هستید؟ آیا با این رویه ای که اتخاذ کرده اید دنبال زوال و انحطاط هستید؟»۲

اردوغان در زمره جوانانی قرار می گیرد که در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اواسط ۱۹۸۰ جذب جنبش های نوگرای اسلامی شدند که کوشش می کردند همچون نهضت مدحت پاشا تعادل درخشانی میان انگاره های مذهبی و انگاره های لیبرال دموکراسی برقرار کنند. نبوغ اردوغان باعث جنبش چشمگیر سیاسی وی شد و توانست در زمان دولت رفاه نجم الدین اربکان در دهه ۱۹۹۰ و پیش از کودتای ۱۹۹۷ به پست کلیدی شهردار استانبول دست یابد. اصلی ترین ایدئولوگ آن جریان فتح الله گولن بود که خطابه های بسیار موفقی پیرامون اسلام رحمانی و اسلام همخوان با مردم سالاری ارائه داد که نزد طبقات متوسط اجتماعی و سرمایه داران برخوردار از روحیات دینی بسیار محبوب بود و توانست در طی دو دهه اعضای جنبش «جماعت» یا «خدمت» را به طور فزاینده ای افزایش دهد، این جریان مهم ترین متحد سیاسی و اجتماعی برای تحقق پیروزی چشمگیر حزب عدالت و توسعه در دهه نخست هزاره سوم در انتخابات پارلمانی و شوراهای شهر محسوب می شود.

با این حال همین جریان از سال ۲۰۱۰ به این سو احساس کرد توسط اردوغان از پشت خنجر خورده است و پیکره این جنبش به دو جهت جریحه دار شد: نخست آن که اردوغان متاثر از حس تشویش سیاسی خزنده ای که بخشی از آن به دلیل تاریخ پردسیسه و بی ثباتی همیشگی نهاد دولت پس از جنگ جهانی دوم بود و بخش چشمگیری از آن به دلیل پارانویای شخصی اردوغان به عنوان سیاستمداری ذاتا تمامیت خواه…، احساس می کرد جنبش گولن ممکن است در پی توطئه علیه وی باشد و از همین رو با بروز تصادم هایی میان جماعت و آک پارتی که با مذاکرات سیاسی قابل حل و فصل بود، شمشیر را از رو بست و سیاست حذف و تصفیه را با چراغ خاموش در پیش گرفت.

از جهتی مهم تر تقریبا از سال ۲۰۰۷ که ترکیه به دلیل قدرت خارق العاده آک پارتی در مدیریت اقتصاد با رشد چشمگیر اقتصادی مواجه شده بود، اردوغان سرخوش از محبوبیت بالای خود نه تنها به بنیان های اساسی دموکراسی همچون آزادی مطبوعات، آزادی زنان، آزادی احزاب و اقلیت های نژادی و سیاسی بی اعتنا شد بلکه تمایلاتی آشکار به بنیان های اقتدارگرایی نشان داد و به طور مداوم بر تلاش خود برای ایجاد تغییرات غیرمتعارف در قانون اساسی و طولانی کردن – اگرنه مادام العمر کردن – حضور خود در بالاترین نقطه حکومت ادامه داد.

از نگاه جریان گولنی که برای سال ها تلاش سترگی کرده بودند تا بیان کنند که نوادگان مدحت پاشا یا به تعبیری نئواسلام گرایان مشروطه تبار به بازی در زمین دموکراسی و رعایت قوانین آن علاقه مند هستند و کوشش می کردند بدبینی موجود نزد نظام لائیک ترکیه و غرب در خصوص تمامیت خواهی بازیگران سیاسی اسلام گرا در امور داخلی و ماجراجو بودن آنها در به چالش کشیدن نظم بین الملل را برطرف کنند، اقدامات اردوغان درست خلاف جهت این انگاره سازی و در حقیقت خیانتی مسلم به جریانی بود که قصد داشت با بازگشت به آرای مدحت پاشا، اسلام سیاسی پایبند به قوانین بنیادین دموکراسی را احیا کند.

 پیروزی اردوغان یعنی شکست نیروهای متجدد
 گرچه با وزیدن نسیم بهار عرب در ابتدای سال ۲۰۱۱ و غرق شدن ۶ کشور خاورمیانه در گردابی از تغییرات پیش بینی نشده سیاسی و اجتماعی و برپا شدن فواره های عظیمی از خون، دو طرف برای بیش از دو سال اختلافات خود را کاملا علنی نکردند. با این حال نیرویی دیگر وارد منازعه شد و اختلاف گولن و اردوغان نیز علنا پیش رونده شد.

آغاز طوفان

بهار ۲۰۱۳ ساخت و سازهای غیرمتعارف شهرداری استانبول تحت سیطره آک پارتی در حوالی پارک گزی به خیزش ناگهانی جنبش گزی متشکل از جوانان و زنان ترک طبقه تحصیل کرده انجامید که به طور کلی می پنداشتند سیاست های اردوغان در تناقض با ماهیت حقیقی دموکراسی و لیبرالیسم قرار دارد. ترکیه ای که پس از بیش از یک قرن مبارزه برای دموکراسی چند سالی بود که طعم گوارای دموکراسی کم دغدغه و محترمانه را می چشید توسط اردوغان مجددا به سمت نوعی پیچیده از استبداد سیاسی برآمده از نظام پارلمانی گرایش پیدا می کند.

نظامی که مجددا می کوشد فردیت و سبک زندگی شهروندان را تحت سلطه خود درآورد. برآمدن این نیروی اجتماعی خودسازمان ده که جنبشی ذاتا اصلاح طلب بود و البته عمیقا توسط پلیس تحت رهبری اردوغان سرکوب می شد دو چیز را علنی کرد: اول اختلافات عمیق جنبش گولن و اردوغان در مواجهه با خیزش جنبش گزی در کلان شهرهای ترکیه، فتح الله گولن نیز که جنبش خدمت را در هم ارزی با خواسته های دموکراتیک گزی می دید و همچنین حزب خطاکار عدالت و توسعه را گوشه رینگ مشاهده می کرد علنا وارد میدان شد؛ حملات سختی علیه شیوه حکمرانی اردوغان وارد کرد و به طور طبیعی رسانه های نزدیک به جنبش گولن نیز در حمایت از وی و جوانان پرشور و دموکراسی خواه گزی اردوغان را به برگزیدن راه دیکتاتوری پارلمانی متهم کرد. در مقابل اردوغان نیز آشکار به تصفیه نهادهای آموزشی، قضائی و امنیتی از اعضای جنبش گولن و بازداشت آنها دست زد و عملا پایان ماه عسل بلندمدت جنبش «خدمت» و «آک پارتی» را اعلام کرد.

دومین موضوع علنی شده پس از سرکوب گزی، بازگشت یا در حقیقت حرکت نظام حکمرانی ترکیه به سمت و سوی نظام غیردموکراتیک بود. اردوغان شمایل سیاستمدارانی را به خود گرفت که از دموکراسی و جمهوریت تنها صندوق رای را می شناسد، اصول دیگر آن را لگدمال می کنند و در عین حال برای مهیا شدن لحظه ای ثانیه شماری می کنند که بتوانند در آن به طور کامل علیه نظام پارلمانی – لیبرالی حرکت کرده و قدرت را قبضه کنند.

در اوایل سال ۲۰۱۴ پس از علنی شدن فساد اقتصادی گسترده در حزب عدالت و توسعه و ماجرای نهان کردن پول ها در جعبه های کفش و اوج گیری مجدد تنش ها در ترکیه مصاحبه های مفصل با جامعه شناسان سیاسی و نظریه پردازان شهیر ترکیه انجام دادم، تقریبا تمامی آنها معتقد بودند که اردوغان همچنان به دلیل توانایی خود در مدیریت اقتصادی و نبود آلترناتیو واقعی در میان نیروهای سیاسیِ رقیب قادر است در انتخابات پیروز شود، در عین حال آنها این عقیده را مطرح می کردند که اردوغان در صورت عدم اصلاح سیاست های خود اعتبار خود به عنوان یک رهبر سیاسی حامی دموکراسی را از دست خواهد داد و تبدیل به یک نیروی سیاسی اقتدارگرا خواهد شد.

به بیان دیگر اردوغان از این قدرت برخوردار بود که ترکیه را از حرکت به سوی دموکراسی باثبات بازداشته و آن را به سمت دموکراسی بی ثبات یا نوعی از دیکتاتوری سوق دهد. در چنین فضایی دو نیروی اجتماعی و سیاسی قدرتمند در ترکیه، یعنی جنبش گولن و جنبش گزی، در چشم اردوغان به عنوان نیروهایی متخاصم تلقی شدند که شیوه مراجعه با آنها نه از راه گفت و گو و مذاکره و اصلاحات بلکه از طریق سرسخت باقی ماندن در برابر مطالبات آنها و سرکوب کنترل و تصفیه آنها تا زمان پیروزی احتمالی در انتخابات بعدی با شیوه های پوپولیستی می گذرد.

این مسیر در واقع نوعی از سرکوب جامعه مدنی تلقی می شود که به شیوه های بی رحمانه تر، گسترده تر و عریان تر در دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در اروپا و در حکومت هایی که در حال تغییر نظام لیبرالی پارلمانی به نظام فاشیستی بودند اجرایی شد، به دیگر بیان حاکمیت فاشیستی همان حاکمیتی تلقی می شود که از طریق انتخابات و پارلمان به قدرت می رسد، دست به سرکوب جامعه مدنی می زند و با حذف آن یا ارعاب کامل آن شرایط را برای ایجاد وضعیت کاملا تمامیت خواهانه مهیا می کند. گرچه اردوغان هرگز در رقابت رهبری با نیات واقعا فاشیستی ظاهر نشد، حزب عدالت و توسعه نیز به دلیل ریشه های دموکراسی خواهانه در برابر بروز چنین گرایش هایی دست به مقاومت زد و اساسا جامعه مدنی ترکیه نیز شجاعانه خود را غیر قابل سرکوب نشان داد، اما لاینحل ماندن ستیز و تخاصم شدید میان جنبش های سیاسی – اجتماعی برای مدتی طولانی به درازای سه سال در کنار بازگشت دوباره بخش هایی از گروه های کُرد به جنگ مسلحانه و وقوع پی در پی عملیات تروریستی مهلک، نخبگان سیاسی و نظامی اردوغان را مجاب کرده که در صورت ادامه حکمرانی اردوغان کشور مجددا گرفتار هرج و مرج و آنارشی اوایل دهه ۱۹۸۰ خواهد کرد.

هم زمان ارتش نیز که حالا ظاهرا فرماندهان ارشد آن نظامیان نزدیک به جنبش گولن یا لائیک بودند متقاعد شده بود که تنها راه عبور از اردوغان، عبور از روی او توسط تانک و بمباران اقامتگاهش توسط جنگنده های هوایی است. گرچه گولن نقش آفرینی در کودتا را تکذیب می کند و گرچه اردوغان همواره در میزان دسیسه چینی جنبش «خدمت» علیه او اغراق کرده است؛ اما وسعت و شدت کودتا به حدی بالا بود که به دشواری می توان تصور کرد رهبران جنبش جماعت از وقوع آن بی خبر بودند. گولن در بازی ترسناکی شرکت کرد که به لحاظ فرم و محتوا و زمان بندی تفاوت های چشمگیری با کودتای مدحت پاشا داشت، در راس آنها اینکه کودتای مدحت پاشا علیه سلطانی مسلوب الاختیار و کاملا مطلق گرا بود که در آن مقطع زمانی نه تنها مشروعیت مردمی خود را به طور کامل از دست داده بود، بلکه به شدت ضربه پذیر به نظر می رسید.

فراتر از این کودتای مدحت پاشا اقدامی بکر و تجربه نشده بود و آزمون و خطای مشروطه خواهی قرن نوزدهم به شدت قابل درک بود، هر چند همان اول ماجرا و با گذشت یک سال مشخص شد خلع سلطان از سوی او پایان کار نخواهد بود؛ اما در سال ۲۰۱۶ کودتا رخدادی به شدت تکرارشده ای بود که حافظه تاریخی مردمان آناتولی به شدت از آن گریزان بود. مایکل جی کاپلو سال گذشته به درستی در «فارین افرز» استدلال کرده بود که «مردم ترکیه یک باور قاطع و ثابت در قبال کودتاها دارند و آن «واپس گرایانه» دانستن این رویداد و داشتن این ایمان اساسی و ریشه ای است که هرگاه کودتایی روی می دهد، کشور به سوی دوره نزولی و عقب گرد دیگر از منظر دموکراسی و اصول حکومتی پای می گذارد و باورهای آزادی و استقلال طلبی اش سست تر می شود.»۳

پیش بینی آتیه سیاسی ترکیه و اردوغان در فضای پساکودتا دشوار است، اردوغان رهبر حزب اسلام گرای عدالت و توسعه برای چند سال به مقابله با جامعه مدنی و رسانه های آزاد پرداخته، موفقیت های اقتصادی سال های نخست حکمرانی اش به بازگشت بی ثباتی اقتصادی بدل شده و کشور ترکیه تحت زمامداری وی به مکانی مستعد برای بمب گذاری تبدیل شده است. هم زمان وی تاکنون در مقام رهبر نجات یافته از کودتا در قامت یک نابودگر تمام عیار و عمیقا انتقام جو ظاهر شده است که اراده اش برای بازداشت و قلع و قمع حدود ۱۱۳ هزار نفر- به روایت رسمی وزیر کشور، سلیمان سویلو، دنیا را به هراس وا داشته است. این حزبی بود که قرار گذاشته بود آرمان های مدحت پاشا را به حقیقت بدل کند و به الگویی تازه برای حکمرانی در کشورهای اسلامی بدل شود. از سوی دیگر جنبش گولن نیز دست کم در کوتاه مدت به عنوان جنبشی معرفی خواهد شد که از قرائت های اسلام رحمانی و منطبق بر دموکراسی فاصله گرفته و نشان داده است در شرایط ویژه به اقدامات شدیدا خشن و غیر دموکراتیک همچون کودتا دست می زند.

 پیروزی اردوغان یعنی شکست نیروهای متجدد
آیا دموکراسی ترکیه مقهور می شود؟

برنده معصوم کودتای نافرجام مردمانی بودند که شبانه شجاعانه به خیابان ها سرازیر شدند، مقابل تانک ها ایستادند و از جمهوریت سیستم حکمرانی خود دفاع کردند. تصور من این است که این «مردمان میدان» جملگی از طرفداران اردوغان نبوده اند بلکه تعداد قابل توجهی از آنها همان قشر متوسط تحصیل کرده و اصلاح طلبی هستند که شاکله جنبش گزی را تشکیل داده بودند و در شب کودتا در اندک زمانی که برای انتخاب دوراهی برآمده از شرایط کودتا داشتند متهورانه دومی را برگزیدند: سقوط اردوغان به قیمت سقوط جمهوری یا حفظ دولت قانونی نامطلوب.  این انتخاب گرچه ممکن بود در میان مدت گزنده باشد و ترکیه را در مسیر دموکراسی قرار ندهد، اما یک چیز را قطعی کرد و آن حذف بلندمدت و شاید الی الابد گزینه کودتا را از میز نخبگانی که در منازعات و تخاصم های سیاسی ترکیه درگیر می شوند حذف کرد.

تبعات منفی وقایع رخ داده افول چشمگیر محبوبیت نیروهای سیاسی اسلام گرا – هم آک پارتی و هم جنبش خدمت – در ترکیه خواهد بود، اردوغان اگر فضای سیاسی ترکیه را کماکان مشوش نگه دارد و دریچه تعامل و اصلاحات را نگشاید مدت زیادی دوام نخواهد آورد. فضای پساکودتا شاید به وی اجازه داد در سطح نهادها دست به تصفیه های گسترده بزند اما آن قدر به وی قدرت مخرب نمی دهد که قادر باشد نهاد انتخابات را زایل کند یا سیستم حزبی را تعطیل کند، در نتیجه از آن جا که وی نتوانست پروژه نرمال سازی امر سیاسی در ماه ها و سال های پس از کودتای نافرجام را به پیش ببرد در نخستین انتخابات بعدی (رفراندوم امروز) احتمالا شکست خواهد خورد. جنبش اجتماعی گزی با هر اسمی، احتمالا دیر یا زود با آرام تر شدن فضا به خیابان باز خواهد گشت و سهم خود را از پایداری در مقابل پروژه کودتا طلب خواهد کرد.

از دیدگاه هابرمارس قدرت سیاسی در ترکیه حال و روز اسف باری دارد و ستیز خواست های نیروهای اجتماعی و سیاسی وضعیت بحرانی پیدا کرده است: «پدیده بنیادین قدرت به معنای ابزاری کردن خواست دیگری [برای رسیدن به خواسته های خود] نیست، بلکه شکل گیری خواست مشترک در ارتباطاتی است که هدف آن رسیدن به توافق است.» در همین حال با قرائت کلود رفورت از امر سیاسی به طور متناقضی می توانیم با اشاره به مشارکت عمیق جامعه در تحولات سیاسی دو دهه اخیر ترکیه استدلال کنیم جامعه در تکاپوی سیاسی از وضعیت درخشان برخوردار است: «امر سیاسی در آن چیزی که ما فعالیت و کنش سیاسی می نامیم آشکار نمی شود بلکه در فعالیتی آشکار می شود که از طریق نهاد جامعه پدید می آید و از میان می رود.»۵

ترکیه امروز، همین امروز دوباره به مرکز توجهات بدل شده است، جامعه ای که دست کم دو دهه است خواستار همزیستی مسالمت آمیز است، امروز در رفراندومی شرکتی می کند که می پرسد آیا می خواهید اختیارات مردی که با جاه طلبی های اش کشور را به لبه پرتگاه کشاند، اما شما وی را نجات دادید، اما او به جای سر دادن آواز صلح؛ آوای سرکوب سر داد، اختیارات اش را افزایش دهید؟ بگذاریم ببینیم ترکیه در “روز حقیقت” چه چیزی به جهان خواهد گفت.

آیا دوران اردوغان مردم را بی اعتنا به آینده ای زیبا کرده است  یا آنها هنوز می خواهند برای دموکراسی مبارزه کنند؟ یک تحلیل واقع گرایانه این است که اردوغان در این انتخاب شکست خواهد خورد. هیچ دلیلی وجود ندارد که اردوغان با این همه دل شکستگی که برای نیروهای وفادار به خودش، طبقه متوسط، جوانان، زنان، کردها و حتی حامیان فرودست خود که زیر فشار اقتصادی در حال له شدن هستند، پدید آورده بتواند پیروز این مهلکه شود. بسیار محتمل است که جامعه بار دیگر نوای بغض آلود خود برای خواستن سیاستی دموکراتیک را سر دهد و از اردوغان بخواهد به همان مسیری بازگردد که در دهه نخست قرن جدید تجربه کرد. این تنها یک امید نیست، پیش بینی بر اساس واقعیات جامعه ترکیه است که به نظر هنوز از پا ننشسته است.

 پیروزی اردوغان در رفراندوم امروز چه معنایی دارد؟ به لحاظ سیاسی می تواند به معنای  آغاز دورانی کوتاه یا بلند از تاریکی باشد. تاریکی در سیاست چیزی نیست جز دست کشیدن جامعه از اندیشیدین و مشارکت در سرنوشت خود و واگذار کردن شرایط به قضا و قدر. پیروزی اردوغان یعنی بخش های متجدد جامعه مقهور نیروهای تمامیت خواه شده اند و توان تغییر شرایط  با ساز و کارهای غیر خشونت آمیز را از دست داده اند، یک نوع از مقهور شدن می تواند سرخوردگی شدید و عدم مشارکت سیاسی در رفراندوم امروز باشد. رخدادی که احتمال وقوع اش بسیار اندک است.

 کشوری که نزدیک ترین و مهم ترین الگوی مشروطه خواهان ایرانی در قرن نوزدهم برای نزدیک شدن به تجدد محسوب می شد حالا در فضای پساکودتا و در روزی تاریخی بار دیگر نفس ما ایرانی ها را در سینه حبس کرده است. تجددخواهی آنها بار دیگر وارد مسیر خطیری شده است.


منبع: برترینها

سیروس مقدم: کسی کنایه‌های سیاسی «علی البدل» را نفهمید

روزنامه هفت صبح – وحید سعیدی: سیروس مقدم با ساخت «علی البدل» تجربه جدیدی در کارنامه سریال سازی اش به ثبت رساند؛ تجربه ای حساس که مفهوم آن ،چندان در شلوغی های نوروز منتقل نشد. گفت وگوی ما با این کارگردان را بخوانید.

سیروس مقدم بعد از سال ها تجربه ساخت سریال مناسبتی، امسال ریسک بزرگی انجام داد و با ساخت «علی البدل» یک جورهایی امضای جدیدی در کارنامه سریال سازی اش ثبت کرد. «علی البدل» در عین سادگی، سریالی پیچیده بود و حرف های زیادی برای گفتن داشت. آنهایی که سریال را با دقت تماشا کرده اند خوب می دانند منظور مقدم از ساخت آن چه بوده اما از آنجایی که تعطیلات نوروز، زمان مناسبی برای تماشای سریال های پرمحتوا و عمیق نیست، مفهم علی البدل آن طور که باید منتقل نشد. با این حال توانست در نظرسنجی های مختلف، عنوان پرمخاطب ترین سریال نوروزی را به نام خودش بزند. با سیروس مقدم درباره حال و هوای سریال گپ زده ایم.

علی البدل هوا می شد اگر...

حساسیت موضوع علی البدل

«علی البدل» موضوع بسیار حساسی دارد. یک جورهایی نمادین است و از تمام اتفاقات، شخصیت ها و نقل قول های آن برداشت های مختلفی می شود کرد. راستش یک مقدار عجیب است که اصلا چطور شده تلویزیون اجازه ساخت چنین سریالی را با چنین محتوایی به شما داده است. شاید خود مدیران هم متوجه زیر متن های موجود در سریال نشده اند.

«علی البدل» یک موضوع بسیار کلی دارد و هر کسی با توجه به شرایط خودش می تواند برداشت خودش را داشته باشد. اما واقعیت این است که بحث اتکای اقتصاد یک جامعه به یک محصول و بد اداره شدن همان تک محصول، مسئله ای است که بسیار با آ ن رو به رو هستیم. این خط اولیه سریال بود و تلویزیون هم روی آن ایستاد. چون از همان قسمت سوم»، شورای شهر از ما شکایت کرد و خیلی جدی خواستار متوقف شدن سریال شد اما تلویزیون زیر بار نرفت.

قرار بود این سریال را بعد از «پایتخت ۲» بسازید. حساسیت موضوع آن باعث شد که دست نگه دارید و یک مقدار با صبر و حوصله بیشتر سراغش بروید. در واقع یکی از معدود سریال های مناسبتی بود که شما حاضر و آماده به تلویزیون تحویل دادید و درگیر روزپخشی نشدید. فکر می کنید چنین سریالی را می شد در شرایط دشواری مثل «پایتخت» ساخت؟

دو سال و نیم، سه سال پیش، طرح علی البدل را با همین مضمون داشتیم. این سریال را اصلا نمی شد با فشار و سرعت زیاد ساخت. باید کاملا با صبر و حوصله روی آن تمرکز می کردیم. تنها فشاری که به ما آمد این بود که سریال قرار بود سی قسمت باشد اما بعد از تغییر و تحولاتی که در صدا و سیما به وجود آمد مجبور شدیم برای اینکه  کار تعطیل نشود آن را فشرده تر کنیم و به عید برسانیم. الان هم می بینید که در سه چهار قسمت اول یک مقدار همه چیز کند پیش می رود و بعد روی دور تند می افتد.

«علی البدل» محتوایی عمیق دارد و خیلی راحتی و سرسری نمی شود از کنار آن گذشت. طبیعتا پخش چنین سریالی در ایام نوروز که مخاطبان تمرکز لازم برای تماشای یک اثر را ندارند زیاد مناسب نیست. اگر یک قسمت از دست برود مخاطب کل ماجرا را گم می کند. خودتان فکر نمی کنید این سریال مناسب ایام نوروز نبود؟

زمان پخش سریال در نوروز، انتخاب ما نبود. علی البدل اصلا سریال نوروزی  نیست. تنها حسنش این بود که بالاخره پخش شد. شاید اگر زمانی غیر از عید برایش در نظر می گرفتند با مشکلات زیادی رو به رو می شد یا شاید اصلا دیگر پخش نمی شد. در تعطیلات نوروز به دلیل اینکه مطبوعات و اداره ها تعطیل است، هیچ مشکلی پیش نیامد و سریال توانست به سلامت پخش شود. خیلی احتمال داشت که جلوی پخش آن گرفته شود یا مشکلی که سر «تا ثریا» برایش افتاد به نحو خیلی بدتری پیش بیاید. همان طور که الان هم شورای شهر از آن شکایت کرده.

خب با وجود این همه  حساسیتی که وجود دارد، زمانی که طرح اولیه را به تلویزیون دادید یا زمانی که سریال را بعد از تولید برای بازبینی در اخیتارشان گذاشتید، از شما نخواستند بخش هایی از کار را اصلاح کنید؟

مطلقا. اصلا متوجه حساسیت های آن نشده بودند.

علی البدل هوا می شد اگر...

طرح از روی اتفاق واقعی

کلا طرح این سریال از کجا آمد؟ همه چیز کاملا تخیلی ساخته شد یا واقعا با چنین روستایی و چنین شخصیت هایی مواجه شده بودید؟

طرح اولیه از زمان ساخت «پایتخت ۲» شکل گرفت. ما یک ماجرایی داشتیم که شخصیت های داستان در نقل و انتقال گلدسته، یک روز در یک رستورانی گیر می کردند. برای ضبط این بخش، مجبور شدیم دو شب نزدیک رینه در لاریجان بمانیم. تازه فهمیدیم آنجا چشمه های آب گرم دارد و همه خانه ها حوضچه هایی برای استفاده از این آب دارند و در آنجا مدام توریست رفت و آمد می کند و… ما شب ها می رفتیم آب گرم.

آنجا محسن با پدیده ای رو به رو شد که طرح اصلی این سریال را شکل داد. کله گنده های شهر تا گردن توی آب بودند و داشتند توی آن شرایط درباره مسائل مهم روستایشان صحبت می کردند. اتفاقا بحث شان هم راجع به کمبود آب بود. وقتی برگشتیم تهران محسن ایده را داد.

قصه رییس جمهور از کجا آمد؟ از ماجرای سفرهای استانی رییس جمهورس ابق به شهرهای مختلف ایده گرفتید؟

نه حالا به این صورت. اگر یادتان باشد در پایتخت ۲ بخشی داشتیم که قرار بود به رییس جمهور که در حال سفرهای استانی بود نامه ای بنویسند و از مشکلاتشان بگویند. آنجا یک مقدار این بحث را جمع و جور کردیم و زیاد به آن نپرداختیم و اصل اش را آوردیم اینجا.

«علی البدل» با تمام کارهای کمدی که پیش از این ساخته اید فرق می کند. شاید وجه کمدی آن به اندازه «پایتخت» یا «چاردیواری» و «پیامک از دیار باقی» پررنگ نباشد و از این جهت انتظار خیلی از مخاطبان را برآورده نکند. از همان ابتدا می دانستید که فضا متفاوت است و شاید استقبالی که زمان پایتخت با آن رو به رو بودید را اینجا نداشته باشید؟

بله دقیقا. در آخرین صحبتی که قبل از پخش سریال کردم و گفتم که مطمئنم به اندازه پایتخت از آن استقبال نمی شود. چون اولا همه آن را با پایتخت مقایسه می کنند و دوم اینکه همه دنبال آن جنس کمدی هستند که خب علی البدل ندارد. ضمن اینکه ما از بازیگران مشابه استفاده کرده بودیم و این مسئله انتظار مشابه بودن به پایتخت را بالاتر می برد.

استفاده از بازیگران پایتخت

خب چرا از بازیگران مشابه استفاده کردید؟ شما چک برگشتی را درست بعد از پایتخت ساختید اما هیچکدام از بازیگران را غیر از ریما رامین فر با خودتان نبردید چرا اینجا دست روی بازیگران پایتخت گذاشتید؟

درواقع یک ریسک بود. راستش بعد از پایتخت صحبت های زیادی وجود داشت که این گروه یک محفلی پیدا کرده اند که همی مدام آن را تکرار می کنند و خلاقیتی ندارند. با هم قرار گذاشتیم که بعد از پایتخت کاری را بسازیم که نشان دهیم این استعداد و خلاقیت و جنم برای خلق کارهای دیگر را هم داریم. می شود کار را در قالب دیگر هم ارائه داد. برای همین رفتیم سراغ سوژه ای که کاملا با پایتخت متضاد باشد. از بازیگران هم خواستیم نقش هایی را بازی کنند که بسیار متفاوت با نقش هایشان در آن سریال باشد. برای خودشان هم جذاب بود. شاید اگر می آمدند نقشی شبیه پایتخت بازی می کردند تا این حد برایشان جذاب نبود. به همین خاطر فکر می کردیم تماشاچی در برخورد اول حتی آن را پس بزند.

تنابنده و مهرانفر را از اول برای این نقش ها در نظر گرفته بودید؟

نه مدام چرخید. البته احمد از اول قرار بود علی البدل را بازی کند. چون می خواستیم یک آدم ساده و صمیمی داشته باشیم که اگر فرصتی دست بدهد بتواند روی دیگر از خودش را هم نشان دهد. احمد هم برای چنین نقشی گزینه خیلی خوبی بود. ولی محسن اول قرار بود یکی از خان ها را بازی کند اما بعد فکر کردیم چون در «ایران برگر» نقش خان را بازی کرده انگ تقلید و این جور چیزها بهمان می زنند و خودش نقشی را انتخاب کرد که صد و هشتاددرجه با خان ها فرق می کند. یک مشاور دودوزه باز شارلاتان که کاملا در تضاد با نقی معمولی پایتخت بود.

یک زمانی هم انگار قرار بوده که یکی از خان ها زن باشد.

آن اوایل صحبتی بود که یکی از خان ها را مرد بگیریم، یکی را زن که خانم گوهر خیراندیش آن را بازی کند ولی به این نتیجه رسیدیم که این کار را نکنیم خیلی بهتر است چون در آن صورت، دست و بالمان خیلی بسته می شد. محدود می شدیم که خیلی از موارد را حذف کنیم. به هر حال بخش مهمی از جلسه های شورا داخل حوضچه ها برقرار می شد و با یک خانم نمی توانستیم این بخش ها را داشته باشیم. برای همین هم منصرف شدیم.

علی البدل هوا می شد اگر...

بازگشت به تصویربرداری کلاسیک

در سریال «علی البدل» تکنیک های دوربین روی دست و دکوپاژهای مرسوم خودتان را کنار گذاشتید و از فرشاد گل سفیدی خواستید با دوربین ثابت و دکوپاژ کلاسیک کار را پیش ببرد.

درباره این سریال تصمیم گرفتیم کاملا بی طرفانه عمل کنیم. یعنی بگذاریم خود مخاطب طرفدار آن بشود یا نشود. گفتیم به جای اینکه هیجان و التهاب ایجاد کینم، اجازه بدهیم خود قصه خودش را تعریف کنید. به همین دلیل دوربین را ثابت کردیم. نورپردازی ها همه براساس طبیعت لوکیشن فیلمبرداری بود. چون روستایی که ما در سریال می بینیم درواقع پنج روستا است که به هم متصل شده. مثلا حمام ها و استخرها را در روستای شورین پیدا کردیم، خانه خان ها در روستای اشتوران بود و حتی یک ساعت و نیم با روستاهای دیگر فاصله داشت، چون می خواستیم حیاط مشترک داشته باشند.

کوچه پس کوچه ها در روستای ورکانه است و خانه علی البدل را در روستای سیمین پیدا کردیم و بخش های ییلاقی که در قسمت آخر دیید، روستای نظرآباد است که دو ساعت تا همدان فاصله دارد. منتها برای اینکه همه آن ها یکدست شود مجبور شدیم کف را سنگ فرش و دیوارها را سنگ پوش کنیم. در پشت صحنه مشخص است که این روستا یک حالت باتلاق مانند داشت.

چرا مثل همیشه آز آرزو غفوری به عنوان طراح صحنه استفاده نکردید؟

چون کار بسیار سخت و مردانه بود و بیشتر احتیاج به مشاوره هنری و تاریخی داشت. لباس ها و کلاه ها همه از اول طراحی شد. حتی برای اینکه بحثی در آن نباشد، کلاه های بختیاری، قشقایی و… را آوردیم و کلاهی را طراحی کردیم که شبیه هیچ کدام از اینها نباشد تا یک وقت مشکل قومیتی پیدا نکنیم.

حذف لهجه کاراکترها

از ترس همین اعتراض ها بود که تصمیم گرفتید هیچ لهجه ای برای کاراکترها در نظر نگیرید؟

ما یک سکانس با لهجه گرفتیم، اما تصمیم بر این شد که لهجه را حذف کنیم تا حرف هایی که می خواستیم در سریال بزنیم تحت شعاع حاشیه های لهجه و قومیتی نشود. از طرفی لهجه ای که می خواستیم استفاده کنیم، یک لهجه من درآوردی بود. برای همین یکدست نمی شد و هر یک از بازیگرها به نحو خودشان آن را ادا می کردند. برای همین یک جاهایی مضحک می شد. مثلا برای موسیقی سریال هم مثل لباس ها و کلاه ها و… از موسیقی ترکیبی همه نواحی استفاده کردیم و مشخصا مربوط به قوم خاصی نیست. از موسیقی بلوچی گرفته تا سرنا لرستان تا دهل جنوب و… همه چیز در آن هست.

انتخاب بازیگران

از انتخاب بازیگران راضی بودید؟ چون شما همیشه با یک تیم ثابت کار کردید و حالا با دو فرد با تجربه مثل مهدی فخیم زاده که خودش تجربه کارگردانی دارد و مهدی هاشمی که بازیگر بسیار توانمندی است کار را جلو بردید. در این مسیر چالش نداشتید؟

برای بازی خان ها خیلی بحث کردیم. مخصوصا برا نقش نریمان اصرار داشتیم یک آدم عبوس و جدی انتخاب کنیم که با یک فرمانش روستا ساکت شود و از طرف دیگر، جدیت او ایجاد کمدی کند. منتها این نگرانی وجود داشت، چون به ما می گفتند کار با فخیم زاده خیلی سخت است، اما واقعا یکی از حرفه ای ترین افرادی که توی این سال ها با او کار کردم مهدی فخیم زاده بود. او کاملا در اختیار کار قرار داشت و وقتی جلوی دوربین قرار می گرفت فقط بازیگر بود. شاید یک جاهایی برای میزانسن ها و دیالوگ ها پیشنهادهایی می داد اما هیچ وقت طوری برخورد نمی کرد که انگار من کارگردان هستم و از تو بیشتر می دانم. من واقعا از کار با این دو نفر لذت بردم.

علی البدل هوا می شد اگر...

برخلاف بازیگران مرد، در انتخاب بازیگران زن خیلی حساسیت به خرج نداده اید.

اصولا تیم ما با خانم ها میانه ای ندارد، اما در فیلمنامه یک خانمی وجوددارد که با نماینده رییس جمهور اشتباه گرفته می شود و حرف های اساسی را از دهان او می شنویم. مثلا جایی که می گوید قدرت رییس جمهور به رییسش نیست به جمهورش است. اما مثلا دخترهای نوذر را از بین بازیگران تئاتری انتخاب کردیم و بسیار با آنها تمرین کردیم.

رقابت با دیوار به دیوار

معمولا در سال هایی که شما برای نوروز سریال تولید می کردید، سریالتان بهترین سریال نوروزی تلویزیون در آن سال نام می گرفت. امسال وقتی قرار شد «دیوار به دیوار» همزمان با «علی البدل» پخش شود، فکر نکردید که مممکن است از میزان بیننده های همیشگی کارهای شما کاسته شود؟ چون خودتان هم حس می کردید «علی البدل» به دلیل مفهوم پیچیده ای که دارد شاید نتواند خیلی ها را با خودش همراه کند.

به نظرم «علی البدل» حتی شبیه و قابل مقایسه با کارهای خود من هم نیست. هم از نظر ظاهر و هم از نظر محتوا و حرف هایی که در آن زده می شود، هم سختی و زحمت و مرارتی که در تک تک سکانس ها وجود دارد اصلا قابل مقایسه نیست. حتی اگر الان به من بگویند یک کار آپارتمانی مفرح عیدانه بساز، اصلا نمی توانم به درون آپارتمان بروم و یک سری بازیگر محدود، فضای شاد ایجاد کنم. دیگر راضی ام نمی کند. دوست د ارم فضاهای جدید ببینم، این همه حرف های نگفته و جاهای ندیده وجود دارد.

کارگردان باید مخاطب را از آپارتمان بیرون بیاورد تا بلکه بتواند یک نفس راحت بکشد. حالا شاید «علی البدل» در ابتدای امر نتوانسته باشد مخاطبان را همراه کند اما کم کم خودش را نشان داد و در قسمت های میانی، مخاطب خودش را پیدا کرد. در مورد پایتخت هم اوضاع همینطور بود. مدیران آن اوایل تعجب می کردند که مخاطب چطور ممکن است با یک خانواده شهرستانی که بازیگرانش هم زیاد معروف نیستند تا این حد ارتباط برقرار کند اما بالاخره بعد از چند قسمت در دل مردم جا باز کرد. حالا هم درباره علی البدل همین اتفاق وجود دارد.

پایتخت ۵، اوج پسند می شود؟

توضیحات مفصل سیروس مقدم درباره شیوه مشارکت سازمان اوج در فصل پنجم پایتخت

از زمانی که اعلام شده قرار است «پایتخت ۵» با همکاری سازمان اوج ساخته شود، مخاطبان این سریال یک جورهایی اظهار نگرانی کردند. از آنجایی که معمولا اسپانسرهای پایتخت، حضور فعالی در سریال داشتند، این طور به نظر می رسید که اینجا هم با اعمال سلیقه شدید از سازمان اوج رو به رو باشیم. درباره شیوه مشارکت سازمان اوج در سریال پایتخت با سیروس  مقدم گپ زده ایم.

ممکن است این سازمان به عنوان اسپانسر، بخواهد حضور محتوایی در سریال داشته باشد؟

بگذارید صادقانه بگویم. براساس توافقی که ما با آقای سرافراز داشتیم، قرار بود ما سریال «علی البدل» را بسازیم و در ازای آن به ما مجوز ساخت نسخه سینمایی پایتخت را بدهند. ما «علی البدل» را ساختیم و تمام شد و توافق های نسخه سینمایی پایتخت هم انجام شد اما یک مرتبه افتادیم در پروسه جا به جایی مدیریت تلویزیون.

خب طبیعی است که وقتی مدیر جدید می آید، می گوید چرا باید مجوز بدهیم؟ این همه سریال خوب ساخته شده چرا به آنها مجوز سینمایی ندادند؟ و خیلی حرف های دیگر. مدتی طول کشید تا آقای میرباقری متوجه شود که من همان سیروس مقدم هستم که سال ها با خود ایشان سریال های مختلفی کار کردیم و ووقتی توافقی صورت می گیرد باید سر جایش بماند. بنابراین وقتی سوءتفاهم ها برطرف شد. گفتند اشکالی ندارد، منتها قبل از آن، «پایتخت ۵» را بسازید و بعد از آن سراغ نسخه سینمایی بروید.

علی البدل هوا می شد اگر...

چرا محمد سرافراز به جای «علی البدل» نگفت «پایتخت ۵» را بسازید؟

در زمان مدیریت پس از مهندس ضرغامی فضای عجیبی وجود داشت. نسبت به دنبال سازی حساسیت خاصی داشتند. حتی تا شب پخش «پایتخت ۴» به ما فشار می آوردند که اسم این سریال را عوض کنم. نهایتا هم زیر بار آن نرفتیم.

یعنی اگر دوره سرافراز ادامه پیدا می کرد شما الان می رفتید سراغ سینمایی؟

بله داستان داشتیم و الان هم اتفاقا می خواهیم براساس همان داستان پایتخت ۵ را بسازیم.

درباره با همکاری با اوج توضیح ندادید.

داشتم می گفتم. زمانی که قرار شد «پایتخت ۵» ساخته شود، در جلسه ای که با مدیران داشتیم گفتیم که این سریال شرایط به خصوصی دارد. آنها باید به مسافرت بروند و ما باید در قبرس، کیش، قشم و چند جای دیگر فیلمبرداری داشته باشیم. طبیعتا هزینه ساخت بالا می رود. در این صورت با مصوبه دقیقه ای سه میلیون تومان نمی شود این کار را کرد و اگر نمی توانید تامین کنید بگویید که ما هم خودمان را اذیت نکنیم. اما آنها گفتند اگر این را بسازید مجوز سینمایی را بهتان می دهیم. با حساب کتاب هایی که کردیم، دیدیم نمی شود. از طرفی در این میان سازمان رایزنی هایی را با سازمان اوج داشت. این سازمان قبول نکرد و گفت سیروس مقدم قرارداد ساخت «هنگام بیداری» را با ما دارد و باید اول آن را بسازد. بعد از چندین جلسه، صدا و سیما توانست اوج را متقاعد کند که اول باید «پایتخت ۵» ساخته شود و بعد «هنگام بیداری».

یعنی الان سازمان اوج به جز پول دادن هیچ نقش دیگری در سریال ندارد؟

اهداف و حرف هایی که در سریال وجود دارد به شدت اوج پسند است. از این نظر که داستان سریال براساس استحکام خانواده و نگه داشتن ملیت، مذهب و دین نوشته شده بدون اینکه وارد شعارزدگی و اینجور چیزها بشود. چون طرح مربوط به یک سال پیش است که اصلا اوجی وجود نداشته. سازمان اوجه ابتدا زیاد تمایلی به ورود در پروژه پایتخت نداشت.

آنها زمانی ترغیب به همکاری با ما شدند که حضرت آیت الله خامنه ای، در جلسه ای خصوصی با چند کارگردان، جزییات این سریال را تحلیل کردند و حتی نام شخصیت های سریال را به زبان آوردند و سراغشان را گرفتند. این مسئله دل دست اندرکاران اوج را قرص کرد. در جلساتی هم که داشتیم محسن تنابنده با صراحت گفت سفارشی ساز نیستیم و از ما نخواهید که کار خاصی که مد نظر شماست انجام دهیم.

الان فیلمنامه و روند کار شما در «پایتخت ۵» را معاونت سیما تایید می کند یا سازمان اوج؟

صاحب کار، سازمان صدا و سیما است و اوج فقط مشارکت و سرمایه گذاری می کند تا به سرانجام برسد. درواقع دارد روی پروژه ای سرمایه گذاری می کند که می داند بعدا برایش وجهه مردمی دارد.


منبع: برترینها