کاربرد دکمه قرمز روی میز رئیس‌جمهوری آمریکا (+عکس)

وجود یک دکمه قرمز، روی میز رئیس‌جمهوری آمریکا می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد.

به گزارش عصرخبر
برخی بر این باورند این دلایل از دستور حمله اتمی به روسیه یا کره شمالی
گرفته تا دستور تخلیه کاخ سفید متفاوت باشند. حتی با این دکمه قرمز می‌توان
همه وزیران و فرماندهان ارتش آمریکا را برای یک جلسه فوری فرا خواند ولی
واقعیت این است که این دکمه قرمز کاربرد دیگری دارد که تنها کاربرد این
دکمه مرموز، درخواست نوشیدنی مورد علاقه رئیس‌جمهوری آمریکاست.

تصاویری
که کاخ سفید از این دکمه قرمز منتشر کرده، نشان می‌دهد هنگامی که
رئیس‌جمهوری آمریکا این دکمه را فشار می‌دهد، سرمهماندار کاخ سفید و یکی از
افراد زیر دست او، نوشیدنی مخصوص و مورد علاقه رئیس‌جمهور را برای او
می‌آورند.

کاربرد دکمه قرمز روی میز رئیس‌جمهوری آمریکا (+عکس)

دونالد
ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا در گفتگو با آسوشیتدپرس و همچنین
فایننشال‌تایمز گفت: «فشردن یک دکمه، ارائه یک درخواست را از گفتن مستقیم
آن آسان‌تر می‌کند.»

ترامپ زمانی که خبرنگاران آسوشیتدپرس را برای
مصاحبه به حضور پذیرفت، این دکمه قرمز را که در یک جعبه چوبی مستطیل، روی
میز رئیس‌جمهور در اتاق بیضی‌شکل قرار دارد، به آنها نشان داد. او سپس در
حضور آنها این دکمه قرمز را فشرد تا کارکرد آن را به آسوشیتدپرس نشان دهد.
لحظاتی بعد یکی از خدمه کاخ سفید، در حالی که نوشیدنی مخصوص دونالد ترامپ
را حمل می‌کرد وارد اتاق بیضی‌شکل شد.

کاربرد دکمه قرمز روی میز رئیس‌جمهوری آمریکا (+عکس)

تصاویری
از وجود این دکمه قرمز رنگ در زمان حضور اوباما نیز وجود دارد، با اینحال
معلوم نیست که آن زمان اوباما با این دکمه خوراکی درخواست می‌کرد یا
نوشیدنی. با این حال کاربرد طبیعی این دکمه احضار یکی از خدمه بوده است.

کاربرد دکمه قرمز روی میز رئیس‌جمهوری آمریکا (+عکس)


منبع: عصرایران

آپارتمان ۳ خوابه در تهران چند؟

برای خرید آپارتمان‌های سه خوابه در تهران باید از ۶۳۰ میلیون تومان تا یک میلیارد و ۷۶۰ میلیون تومان هزینه کرد.

به گزارش میزان، در حالی که قیمت مسکن در فروردین ماه سال جاری با اندکی افزایش روبرو بوده، که قیمت واحدهای ۳ خوابه در مناطق مختلف تهران بسته به موقعیت مکانی و آب و هوا از ۶۳۵ میلیون تومان و  تا یک میلیارد و ۷۶۰ میلیون تومان ادامه دارد.
 
هر میزان عمر این بناها افزایش یابد قیمت متراژ واحدها نیز به نسبت کاهش خواهد یافت.
 
قیمت برخی از آپارتمان‌های ۳ خوابه تهران به شرح جدول زیر است:

آپارتمان 3 خوابه در تهران چند؟


منبع: عصرایران

ترکیه: کاهش ۱۷ درصدی درآمد گردشگری

تنش‌ها و حوادثی که در سال ۲۰۱۶ در ترکیه اتفاق افتاد باعث شد تا درآمد ترکیه ىر بخش گردشگری به ۲۲ میلیارد و ۱۱۰ میلیون دلار کاهش یابد.

پژوهشکده آمار ترکیه اعلام کرد که درآمد گردشگری در ترکیه به میزان ۱۷٫۱ درصد کاهش یافت.

به گزارش عصرایران به نقل از خبرگزاری رویترز، درآمد ترکیه از بخش گردشگری در ۳ ماه اول سال ۲۰۱۷ در مقایسه با دوره مشابه سال گذشته ۱۷٫۱ درصد کاهش داشته است.

کل درآمد ترکیه از گردشگری در ۳ ماه اول سال ۲۰۱۷ میلادی ۳ میلیارد و ۳۷۰ میلیون دلار بوده است.

تنش‌ها و حوادثی که در سال ۲۰۱۶ در ترکیه اتفاق
افتاد باعث شد تا درآمد ترکیه ىر بخش گردشگری به ۲۲ میلیارد و ۱۱۰ میلیون دلار
کاهش یابد.


این در حالی است که درآمد ترکیه از بخش گردشگری در سال ۲۰۱۵ حدود ۳۱ میلیارد و ۴۶۰ میلیون دلار بوده است.

ترکیه طی بیش از یک سال گذشته شاهد رویدادهای مختلفی از جمله درگیری با حزب پ.ک.ک. کُردها، کودتای نافرجام و انفجار و حملات مسلحانه توسط افراد وابسته به داعش بوده است. این رویدادها بر کاهش ورود گردشگران به ترکیه تاثیر گذاشته است.

تصویر یک بازار در ترکیه

ترکیه: کاهش 17 درصدی درآمد گردشگری


منبع: عصرایران

بارش باران در ۱۲ استان کشور

در استان های غربی از ابتدای اردیبهشت تا تیرماه باید منتظر ورود گردو غبار از کشورهای همسایه باشیم.

کارشناس سازمان هواشناسی گفت: امروز در ۱۲ استان کشور شاهد بارش باران خواهیم بود.

به گزارش میزان، فریبا گودرزی اظهار داشت: امروز برای استان های آذربایجان شرقی، غربی،اردبیل،مرکزی،لرستان،تهران، قزوین، البرز،سمنان،گیلان،اصفهان و کرمان بارش باران پیش بینی می شود.

وی ادامه داد: برای استان های شرق کشور طی امروز و فردا وزش باد به همراه خیزش گردو غبار پیش بینی می شود. این شرایط در شهرهای زابل و نهبندان بیشتر از سایر نقاط است. در استان خراسان رضوی با کاهش دما روبرو هستیم.

کارشناس سازمان هواشناسی تاکید کرد: گردو غبار غرب کشور که از عراق وارد شده است،همچنان در بوشهر،خوزستان و ایلام ادامه دارد. با آغاز بارش ها از امروز امیدواریم از میزان غلظت گرد و غبار در این استان ها کاسته شود.

گودرزی افزود: در استان های غربی از ابتدای اردیبهشت تا تیرماه باید منتظر ورود گردو غبار از کشورهای همسایه باشیم.

وی با بیان اینکه فردا از شدت بارش ها در کشور کاسته می شود،تاکید کرد: موج جدید بارشی روز سه شنبه از غرب کشور وارد شده و استان های آذربایجان و کردستان را در بر می گیرد.


منبع: عصرایران

جزئیات جدید از تعقیب تروریست‌های میرجاوه/ شناسایی محل اختفای تروریست‌ها

استاندار سیستان وبلوچستان با بیان اینکه شناسایی محل اختفای تروریست‌های حادثه میرجاوه به سرانجام رسیده است، گفت: برای نجات سرباز ربوده‌شده توسط تروریست‌ها در میرجاوه از ظرفیت‌های بومی و محلی استان و سران طوائف پاکستان استفاده می‌کنیم.

علی اوسط هاشمی در گفت‌وگو با «خراسان» با بیان اینکه مواضع بزرگان و معتمدان طوایف علیه جریانات سوء و گروهک‌های معاند بر کسی پوشیده نیست، تاکید کرد: دوام  ناامنی و نابه‌سامانی در مرزها در این شرایط برای جمهوری اسلامی ایران قابل تحمل نخواهد بود بنابراین تمرکزمقامات پاکستانی به مرزهای مشترک باید مورد توجه دولتمردان و مقامات پاکستان قرار بگیرد.

هاشمی در ادامه تاکید کرد: از طرف دیگر قطعا عوامل نفوذی جمهوری اسلامی ایران در آن سوی مرزها  توانایی نفوذ به درون گروهک‌ها را دارند که برای آنها تهدید جدی خواهد بود. آنها می‌دانند بعضا چهره‌هایی از جنس خودشان وجود دارند که می‌توانند آتش در درون آنها بیندازند.

این مقام مسئول افزود: تلاش عوامل امنیتی، عملیاتی و اطلاعاتی با کمک راه‌بلدهای بومی در راستای شناسایی و ردیابی محل اختفا در دست اقدام بوده و بخشی نیز به سرانجام رسیده و در حال پیگیری است.

استاندارسیستان و بلوچستان  تاکید کرد: نکته مهم استفاده از ظرفیت اقوام برای ارتباط با سران طوایف آن سوی مرز و کمک‌گرفتن از آنها برای نجات سرباز ربوده‌شده است که این موضوع در حال پیگیری است.

وی در عین حال  تصریح کرد: خود گروهک‌ها می‌دانند که اقتدار جمهوری اسلامی آن‌گونه است که بتواند مستقلا از عهده سرکوبشان  برآید.

علی اوسط هاشمی درباره ورود به پاکستان برای تعقیب و سرکوب گروهک‌های تروریستی گفت: ورود به خاک پاکستان برای دستگیری و سرکوب گروهک‌های تروریستی اگر لازم باشد قطعا با هماهنگی با دولت پاکستان انجام خواهد شد. البته جمهوری اسلامی ایران ارتباط خود را با کشور پاکستان تحت‌الشعاع تحرک اشرار قرار نخواهد داد اما انتظار جدی از دولتمردان پاکستان است که اگر مواضعشان بر حسن همجواری و حفظ امنیت مرزهاست، باید از مرزهای جمهوری اسلامی ایران در مقابل تحرکات تروریست‌ها صیانت کنند.


منبع: عصرایران

سلامت قلب با ورزش و ویتامین D

تحقیقات در دانشگاه جان هاپکینز نشان داده است که انجام ورزش و مصرف ویتامین D همراه با هم باعث افزایش سلامت قلب افراد می‌شود و احتمال سکته قلبی را کاهش می‌دهد.

به گزارش ایسنا و به نقل از Science daily، انجام ورزش و مصرف ویتامین D هر دو می‌تواند به افزایش سلامت قلب کمک کند. محققان دانشگاه جان هاپکینز نشان دادند که مصرف ویتامین D و انجام ورزش هر دو با هم می‌تواند به سلامت قلب افراد کمک کند.

معمولا افراد فعالیت فیزیکی کمی دارند و ویتامین D بدن افراد زیادی نیز کم است. محققان معتقدند که مردم باید به انجام ورزش و دریافت ویتامین D تشویق شوند. افرادی که بیماری‌های مربوط به استخوان دارند و احساس افسردگی فصلی می‌کنند یا چاقی مفرط دارند باید میزان ویتامین D بدن خود را اندازه‌گیری کنند.

در صورتی که میزان ویتامین D بدن از طریق تغذیه و آفتاب تامین شود نیازی به دریافت مکمل های ویتامین D نیست.

میزان ورزش مورد نیاز برای هر فرد ۱۵۰ ‌دقیقه در هفته‌ است که باید این مساله رعایت شود تا سلامت قلبی به وجود بیاید.


منبع: عصرایران

مقاله‌ای که می تواند زندگی شما را نجات دهد!

شایع‌ترین شاخص یک سکته مغزی آغاز ناگهانی ضعف یا بی حسی در یک سمت بدن، از جمله صورت و دست ها است.

هنگامی که فردی دچار سکته
مغزی می شود، هر ثانیه ارزشمند خواهد بود. دریافت سریع مراقبت های خوب عاملی کلیدی
در پرهیز از آسیب بلند مدت است. برای یک سکته مغزی ایسکمیک (شایع‌ترین نوع سکته
مغزی است و زمانی رخ می دهد که یک لخته خون مانع جریان خون به مغز می شود) استاندارد
طلایی درمان تزریق داروی تجزیه کننده لخته خون tPA طی چهار ساعت و نیم
است.

مقاله‌ای که می تواند زندگی شما را نجات دهد!

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “وُمنز دی”، دریافت tPA احتمال اجتناب از یک
عمر ناتوانی را افزایش می دهد. کارشناسان به این نکته اشاره دارند که به طور کلی،
زنان تمایل به دریافت مراقبت های کمتر تهاجمی نسبت به مران برای درمان حمله قلبی و
سکته مغزی دارند. در شرایطی که سطح آگاهی رو به افزایش است، این مساله که برای خود
ارزش قائل شده و خانواده و دوستان را از آن چه رخ داده آگاه کنید، اهمیت دارد.

آشنایی با نشانه ها

شایع‌ترین شاخص یک سکته مغزی
آغاز ناگهانی ضعف یا بی حسی در یک سمت بدن، از جمله صورت و دست ها است. با توجه به
شرایطی که دارید، شما می توانید برای بلند کردن دو دست خود تلاش کنید یا در برابر
آینه لبخند بزنید؛ اگر یک دست به سمت پایین سقوط می کند یا لبخند نامتقارن است احتمالا
به کمک فوری نیاز دارید. از دیگر نشانه های سکته مغزی می توان به ناتوانی در تکلم،
ضعف در یک دست، اختلال در بینایی و سرگیجه اشاره کرد.

با اورژانس تماس بگیرید

اگر سکته مغزی را تجربه کرده
اید، رانندگی تا بیمارستان، چه خود شما راننده باشید و چه یک دوست این کار را
انجام دهد، ایده خوب محسوب نمی شود. ماموران آمبولانس می توانند به محض حضور در
محل روند درمان نجات بخش را آغاز کنند.

صحبت کنید

اگر توانایی صحبت کردن دارید
بگویید که «فکر می کنم سکته کرده ام» یا فقط از «سکته مغزی» استفاده کنید. استفاده
از کلمه واقعی افزون بر تشریح احساسی که دارید احتمال بیشتری دارد به توجه فوری
منجر شود. اگر وارد بخش اورژانس بیمارستان شوید و بگویید که دید من عجیب شده است و
سرم درد می کند، کارکنان اورژانس ممکن است در ابتدا تصور کنند دچار میگرن شده اید.

چگونه کمک کنیم

اگر به نظر می رسد فردی دچار
سکته مغزی شده است به این نکته اشاره کنید که نشانه ها از چه زمانی آغاز شده اند
زیرا از این طریق پزشک می تواند درباره استفاده از داروی tPA یا انتخاب روش درمانی
دیگر تصمیم گیری کند. در بیمارستان حضور داشته باشید و این که چه کارهایی برای
تشخیص شرایط انجام شده اند را جویا شوید.


منبع: عصرایران

آیا استفاده از فویل آلومینیومی در پخت و پز امن است؟

بیشترین میزان آلومینیوم مصرفی انسان از غذا سرچشمه می گیرد. با این وجود، مطالعات نشان داده اند که فویل، ظروف پخت و پز و ظروف نگهدارنده آلومینیومی می توانند موجب افزایش محتوای آلومینیوم غذا شوند.

فویل آلومینیومی یکی از رایج‌ترین
محصولات خانگی است که اغلب در پخت و پز مورد استفاده قرار می گیرد.

آیا استفاده از فویل آلومینیومی در پخت و پز امن است؟

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “اتوریتی نیوتریشن”، برخی ادعا می کنند که استفاده از فویل
آلومینیومی در پخت و پز می تواند موجب نفوذ آلومینیوم به داخل غذا شود و سلامت
انسان را در معرض تهدید قرار دهد. با این وجود، برخی دیگر معتقدند استفاده از آن
کاملا امن است.

فویل آلومینیومی چیست؟

فویل آلومینیومی یا فویل،
ورقه نازکی از فلز آلومینیوم است. این محصول از نورد ورقه های بزرگ آلومینیوم تا
زمانی که ضخامت آنها به کمتر از ۰٫۲ میلیمتر برسد، تهیه می شود. در صنعت، فویل
آلومینیومی برای اهداف مختلفی استفاده می شود که از آن جمله می توان به بسته بندی،
عایق کاری و حمل و نقل اشاره کرد. همچنین، فویل آلومینیومی برای استفاده خانگی نیز
در دسترس است.

در خانه، مردم از فویل
آلومینیومی برای ذخیره غذا، به عنوان پوشش سطح غذایی که قرار است در فر پخته شود و
پیچیدن مواد غذایی مانند گوشت قرمز استفاده می کنند تا مواد غذایی هنگام پخت رطوبت
خود را از دست ندهند. همچنین، از فویل آلومینیومی برای بسته بندی و محافظت از مواد
غذایی حساس‌تر مانند سبزیجات هنگام گریل شدن استفاده می شود.

در نهایت، از فویل
آلومینیومی می توان روی سینی گریل استفاده کرد تا همه چیز مرتب سر جای خود قرار
بگیرد و همچنین برای شستشوی تابه ها یا توری های گریل و پاک کردن لکه ها و
باقیمانده غذاها استفاده می شود.

مقادیر کمی آلومینیوم در غذا
وجود دارد

آلومینیوم یکی از فراوان‌ترین
فلزات در کره زمین است. در حالت طبیعی خود، آلومینیوم با عناصر دیگر مانند فسفات و
سولفات در خاک، سنگ و خاک رس پیوند تشکیل می دهد. با این وجود، این فلز در مقادیر
کم در هوا، آب و غذای شما نیز یافت می شود.

در حقیقت، آلومینیوم به طور
طبیعی در مواد غذایی از جمله میوه ها، سبزیجات، گوشت، ماهی، غلات و محصولات لبنی وجود
دارد. برخی مواد غذایی مانند برگ های چای، قارچ ها، اسفناج، و تربچه نسبت به مواد
غذایی دیگر احتمال بیشتری دارد آلومینیوم را جذب و در خود جمع کنند.

افزون بر این، مقداری از
آلومینیومی که مصرف می کنید از افزودنی های غذایی مانند مواد نگهدارنده، رنگ ها و
قوام دهنده ها ناشی می شود. غذاهایی که به صورت تجاری تولید می شوند و حاوی
افزودنی های غذایی هستند ممکن است از محتوای آلومینیوم بیشتر نسبت به غذاهای خانگی
برخوردار باشند.

میزان واقعی آلومینیوم موجود
در غذایی که مصرف می کنید تا حد زیادی به عوامل زیر بستگی دارد:

جذب: یک ماده غذایی تا چه
اندازه توانایی جذب و نگهداری آلومینیوم را دارد.

خاک: محتوای آلومینیوم خاکی
که ماده غذایی در آن پرورش داده شده است.

بسته بندی: اگر غذا در بسته
بندی آلومینیومی قرار گرفته و نگهداری شده باشد.

افزودنی ها: این که به غذا
طی فرآیند پردازش مواد افزودنی خاصی اضافه شده است.

همچنین، آلومینیوم به واسطه
مصرف داروهایی که از محتوای بالای این فلز برخوردار هستند، مانند ضد اسیدها، نیز
می تواند وارد بدن شود.

با این وجود، محتوای
آلومینیوم غذا و دارو به عنوان یک مشکل در نظر گرفته نمی شود زیرا مقدار جزئی از
آلومینیوم مصرف شده جذب می شود. باقیمانده از طریق مدفوع دفع می شود. افزون بر
این، در افراد سالم آلومینیوم جذب شده بعدا از طریق ادرار دفع می شود.

به طور کلی، مقدار کم
آلومینیومی که روزانه مصرف می شود، امن در نظر گرفته می شود.

آیا استفاده از فویل آلومینیومی در پخت و پز امن است؟

پخت و پز با فویل آلومینیومی
ممکن است محتوای آلومینیوم غذا را افزایش دهد

بیشترین میزان آلومینیوم
مصرفی انسان از غذا سرچشمه می گیرد. با این وجود، مطالعات نشان داده اند که فویل،
ظروف پخت و پز و ظروف نگهدارنده آلومینیومی می توانند موجب افزایش محتوای
آلومینیوم غذا شوند. این به معنای آن است که پخت و پز با فویل آلومینیومی ممکن است
محتوای آلومینیوم رژیم غذایی شما را افزایش دهد.

مقدار آلومینیوم وارد شده به
غذا هنگام استفاده از فویل آلومینیومی تحت تاثیر چند عامل قرار می گیرد که از آن
جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

دما: پخت و پز در دماهای
بالاتر.

مواد غذایی: پخت و پز با
مواد غذایی اسیدی مانند گوجه فرنگی، کلم و ریواس.

مواد تشکیل دهنده خاص:
استفاده از نمک و ادویه ها در پخت و پز.

با این وجود، مقدار نفوذ به
مواد غذایی هنگام پخت می تواند متغیر باشد. به عنوان مثال، نتایج یک مطالعه نشان
داد که پخت گوشت قرمز در فویل آلومینیومی می تواند محتوای آلومینیوم را بین ۸۹
درصد تا ۳۷۸ درصد افزایش دهد.

چنین مطالعاتی به این نگرانی
اشاره دارند که استفاده منظم از فویل آلومینیومی در پخت و پز می تواند برای سلامت
انسان مضر باشد. با این وجود، مطالعات بسیاری نیز نتیجه گیری کرده اند که سهم
حداقلی دریافت آلومینیوم از فویل آلومینیومی امن است.

آیا استفاده از فویل آلومینیومی در پخت و پز امن است؟

خطرات سلامت بالقوه
آلومینیوم بیش از اندازه

همان گونه که پیش‌تر اشاره
شد، قرار گرفتن در معرض آلومینیوم از طریق غذا و پخت و پز امن در نظر گرفته می
شود. این به دلیل آن است که افراد سالم می توانند به طور موثر مقدار کم آلومینیوم
جذب شده توسط بدن را دفع کنند.

با این وجود، آلومینیوم
غذایی به عنوان یک عامل بالقوه در ابتلا به بیماری آلزایمر پیشنهاد شده است. بیماری
آلزایمر یک وضعیت عصبی ناشی از نابودی سلول های مغزی است. افراد مبتلا به این
بیماری از دست دادن حافظه و کاهش عملکرد مغز را تجربه می کنند.

دلیل شکل گیری بیماری
آلزایمر نامشخص است، اما گمان می شود به واسطه ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی که
می تواند در طول زمان به مغز آسیب برساند، رخ می دهد. سطوح بالای آلومینیوم در مغز
افرادی که به آلزایمر مبتلا بوده اند، یافت شده است.

این امکان وجود دارد که قرار
گرفتن در معرض سطوح بسیار بالای آلومینیوم غذایی ابتلا به بیماری های مغزی مانند
آلزایمر را موجب شود. اما نقش دقیق آلومینیوم در ابتلا و پیشرفت بیماری آلزایمر،
اگر این گونه باشد، هنوز مشخص نشده است.

افزون بر این نقش بالقوه در
بیماری مغزی، چندین مطالعه نشان داده اند که آلومینیوم غذایی می تواند یک عامل خطر
آفرین محیطی برای بیماری التهابی روده باشد. البته نتایج این مطالعات بر اساس
آزمایش های حیوانی و آزمایشگاهی و نه آزمایش های انسانی شکل گرفته اند.

چگونگی کاهش مواجهه با
آلومینیوم هنگام پخت و پز

حذف کامل آلومینیوم از رژیم
غذایی غیر ممکن است، اما می توانید اقدام هایی را در راستای به حداقل رساندن
مواجهه با آن مد نظر قرار دهید.

بنابر اعلام سازمان بهداشت
جهانی و سازمان غذا و داروی آمریکا سطوح کمتر از ۲ میلی گرم در هر یک کیلوگرم از
وزن انسان در هفته بعید است که موجب مشکلات سلامت در انسان شود.

اداره ایمنی مواد غذایی
اروپا شرایطی محافظه کارانه‌تر دارد و میزان ۱ میلی گرم در هر یک کیلوگرم وزن بدن
در هفته را امن می داند.

با این وجود، فرض شده است که
میزان مصرف آلومینیوم بیشتر مردم جهان بسیار کمتر از این است.

آیا استفاده از فویل آلومینیومی در پخت و پز امن است؟

برای به حداقل رساندن مواجهه
با آلومینیوم می توانید گزینه های زیر را مد نظر قرار دهید:

اجتناب از پخت و پز با حرارت
بالا: در صورت امکان غذاهای خود را در دماهای پایین‌تر بپزید.

استفاده کمتر از فویل
آلومینیومی: استفاده از فویل آلومینیومی را برای پخت و پز، به ویژه اگر از مواد
غذایی اسیدی مانند گوجه فرنگی یا لیمو استفاده می کنید، کاهش دهید.

استفاده از ظروف غیر
آلومینیومی: برای پخت و پز از ظروف غیر آلومینیومی مانند ظروف شیشه ای یا چینی
استفاده کنید.

از آنجایی که غذاهای بسته
بندی شده در آلومینیوم یا غذاهای حاوی مواد افزودنی می توانند از محتوای آلومینیوم
بالاتری نسبت به غذاهای خانگی برخودار باشند، افزایش مصرف غذاهای خانگی و کاهش
مصرف غذاهای فرآوری شده تجاری می تواند به کاهش مصرف آلومینیوم کمک کند.

آیا استفاده از فویل
آلومینیومی را باید متوقف کنید؟

فویل آلومینیومی به عنوان
محصولی خطرناک در نظر گرفته نمی شود، اما می تواند محتوای آلومینیوم رژیم غذایی را
به مقدار کم افزایش دهد.

اگر درباره مقدار آلومینیوم
رژیم غذایی خود نگران هستید، شاید قصد داشته باشید پخت و پز با استفاده از فویل
آلومینیومی را متوقف کنید. با این وجود، مقدار آلومینیومی که فویل وارد رژیم غذایی
شما می کند، احتمالا ناچیز است.

از آنجایی که احتمالا میزان
آلومینیوم مصرفی شما حتی بسیار کمتر از سطحی است که امن در نظر گرفته می شود، حذف
فویل آلومینیومی از پخت و پز ضروری به نظر نمی رسد.


منبع: عصرایران

واکنش روزنامه جمهوری اسلامی به حرفهای قالیباف:۹۶درصدمردم درحاشیه اند و هنوز ما دم از انقلاب می زنیم؟

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:طی روزهای اخیر یکی از نامزدها ادعا کرده که یکی دیگر از نامزدها ۹۶ درصد افراد جامعه را کنار زده و به حاشیه رانده و تمامی امکانات کشور و فرصت‌ها و رانت‌ها فقط در اختیار ۴ درصد افراد جامعه است!

در این زمینه نکات مهمی وجود دارد که نباید از کنار آنها به سادگی گذشت.

اولاً به شرط صحت و دقت آمار باید پرسید که چنین آمار و ارقامی را چه مرجعی و چگونه به دست آورده است؟

ثانیاً اگر چنین آماری صحیح باشد، به وضوح به منزله وهن و تخریب نظام است که ۹۶ درصد جامعه به حاشیه رانده شده‌اند ولی ما هنوز مدعی تداوم انقلاب هستیم و از برکات آن سخن می‌گوئیم. 

ثالثاً نهادهای نظارتی پرتعدادی که مدعی رعایت اصول و معیارها هستند و با اسامی پرطمطراقی همچون کمیسیون نظارت… و…. همه چیز را به آینده حواله می‌دهند، چرا در این مقولات جدی و اثرگذار ساکتند؟ درک دروغ پردازی و فریبکاری و رفتارهای عوام فریبانه و پوپولیستی، حداقل پس از عبور از آن دوره تاریک و پرتشویش ۸ ساله چندان پیچیده و غیرممکن نیست. نباید به هیچ نامزدی فرصت داد که از تریبون رسانه ملی برای به زیر سئوال بردن عملکرد و حیثیت نظام، سوءاستفاده کند.

متاسفانه بعضی‌ها برای تخریب چهره رقیب خود، چهره نظام را مخدوش می‌کنند و کارنامه نظام را زیر سوال می‌برند. سیاه نمائی با نقد سازنده تفاوت ماهوی دارد و زمانی که کسی درصدد سوءاستفاده از فرصت‌ها و ناکام جلوه دادن مردم و نظام است، کاملاً قابل تشخیص است که وی تیشه را به ریشه‌های نظام وارد می‌کند تا بلکه به قدرت برسد. اتفاقاً تجربه نشان داده که این جماعت با این رفتارهای غیرقابل دفاع به زیان خود عمل می‌کنند و باقیمانده آبروی خود را هم حراج کرده‌اند ولی حتی به همین اندازه هم نباید ساکت بمانیم و به تخریب گران چهره مقدس نظام فرصت بدهیم که سمپاشی و جوسازی کنند. 

برخی بر این اساس که روش‌های پوپولیستی حتی در سپهر سیاسی آمریکا و اروپا هم جواب داده، امید دارند کابوس آن ۸ سال پرتلاطم و تخریب را تکرار کنند تا بلکه خود به قدرت برسند ولی جامعه و نهادهای نظارتی نباید فرصت بدهند که چنان فاجعه‌ای دوباره تکرار شود. بعلاوه به کسانی که در معرض تهمت و افترا قرار گرفته‌اند و رقبا سعی دارند با توسل به دروغ و فریب، همه چیز را به زیر سوال ببرند، باید فرصت پاسخگوئی و رفع ابهام داده شود تا مفتریان بدانند که دقیقاً به زیان خودشان عمل می‌کنند و رفتارشان به وضوح «نقض غرض» است و نتیجه معکوس می‌دهد.


منبع: عصرایران

تیپ شخصیتی فرد مورد نظرتان را بشناسید

ماهنامه خانه بخت:

شما با شناخت تیپ شخصیتی خواستگارتان می توانید بفهمید که ازدواج تان چه سرانجامی دارد.

دکتر محمودی مظفر

«در تمام دنیا اولین رکن تشخیص تناسب افراد برای ازدواج با هم، هماهنگی تیپ های شخصیتی آنهاست.» پس برای اینکه بفهمیم مخاطب خاص مان جهت ازدواج با ما مناسب است یا نیست، لازم است اول تیپ شخصیتی خودمان و بعد تیپ شخصیتی او را به طور دقیق بشناسیم؛ چون با شناخت درستی که از تیپ شخصیتی افراد داریم، می توانیم راه نفوذ و تعامل درست با آنها را بدون هیچ سوءتفاهمی پیدا کنیم. پس اولین قدم برای تصیمی درباره ازدواج دقت در رفتار و واکنش های فرد مورد نظر برای تشخیص تیپ شخصیتی او است.

ابتدا خوب است بدانیم سیستم عصبی هر فرد با توجه به تیپ شخصیتی که دارد تنها به یک سری از محرک ها پاسخ می دهد، برای مثال اگر خواستگار شما فردی «دیداری» باشد، با توجه به اینکه سیستم عصبی اش تصاویر را به خوبی دریافت کرده و ظواهر هر موضوعی برایش مهم است، در اولین نگاه فقط به نوع پوشش، آرایش و زیبایی تان توجه می کند اما اگر تیپ شخصیتی خواستگار شما «شنیداری» باشد، بیشتر از آنکه به صورت شما و زیبایی تان توجه کند، تحت تاثیر نوع برخورد کلامی و لحن گفتار شما است.

تیپ شخصیتی فرد مورد نظرتان را چگونه می توانید بشناسید؟!

منطق او در نگاه اوست

نامزدتان خوش لباس و مرتب است، موقع حرف زدن با دلیل و بی دلیل از دست هایش استفاده می کند، بدون اینکه نفس بگیرد می تواند تندتند جملات را بگوید و همیشه خدا هم هیجان و حتی عجله دارد، به محض اینکه موهای تان را کوتاه کنید یا دستی به صورت تان ببرید متوجه تغییرتان می شود، سینما و تلویزیون را دوست دارد، اگر از او درباره چیزی که نمی داند سوال کنید، فورا برای فکر کردن نگاهش به سمت بالا می رود و حافظه تصویری خوبی هم دارد.

راستش در دل تان خوشحالید چون مردم به طور معمول به این تیپ آدم ها «باحال» می گویند، در حالی که از نظر علم روانشناسی تیپ نامزد شما دیداری است نه باحال! دیداری ها افرادی با روحیه پرشور هستند که گیرنده های عصبی شان به تصاویر حساس است، موقع تفریح از رنگ آفتاب بگیرید تا جزییات هر منظره ای که می بینند، برایشان مهم است و وقتی از خاطرات شان با شما حرف می زنند تمام جزییات تصاویری را که دیده اند، توصیف می کنند.

اول ظاهر شماست

یک فرد دیداری در جلسه خواستگاری فورا توجهش به قیافه و نوع پوشش شما جلب می شود و بعد هم اینکه آیا فرد به روزی هستید یا نه؟ زیر ناخن ها تمیز است یا نیست؟ بنابراین برای خواستگاری از یک فرد دیداری باید سر و ظاهر مرتب و تمیزی داشته و در خرید دسته گل یا هر مورد دیگری هم نهایت دقت و سلیقه را به کار ببرید.

اما برای نمونه اگر به خواستگاری کسی با تیپ شخصیتی شنیداری بروید، هیچ  کدام از اینها که گفته شد به اندازه این که لحن شما و خانواده تان در سالم و احوال پرسی چطور است، مهم نیست. باید بدانید این روند، تنها به روز خواستگاری مربوط نیست بلکه به طور مثال، اگر خانمی باشید که با یک فرد دیداری ازدواج کرده، برای همسرتان آراستگی خودتان و مرتب بودن منزل تان هنگام ورودش و حالت چهره تان به دلیل رضایت و احترامی که در چهره تان نسبت به او دارید، بسیار مهم است.

از طرف دیگر، دیداری ها از هدیه گرفتن خوشحال می شوند. برای همین اگر با یک شخص دیداری ازدواج می کنید، باید هدیه دادن برای تان به صورت عادت دربیاید. جالب است بدانید برای دیداری ها هیچ وقت ظاهر همسرشان عادی نمی شود، هزار سال هم که بگذرد ظاهر نامرتب، دل شان را می زند.

 تیپ شخصیتی فرد مورد نظرتان را چگونه می توانید بشناسید؟!

خلاصه بگوییم برای دیداری ها ظاهر همسرشان، یک اصل و فاکتور مهم است. بهترین شخصیت را هم که داشته باشید وقتی ظاهرتان ایراد داشته باشد از نظر فرد دیداری، عیب بزرگی دارید.

اولین رکن تشخیص تناسب افراد برای ازدواج با هم، هماهنگی تیپ های شخصیتی آنهاست.

خوشبخت شدن از راه گوش

شاید شما هم دیده باشد مادر یک جوان با حیرت و ناراحتی می گوید: «دختره هیچی نداره، نمی دونم پسرم عاشق چیش شده؟» اما این سوال جواب ساده ای دارد؛ اگر پسر شما شنیداری باشد، می تواند عاشق دختری شود که اصلا زیبا نیست اما صدا و لحن قشنگی دارد. سیستم عصبی شنیداری ها با لحن و آهنگ صدا تحریک می شود. بنابراین کسی که لحن و صدای خوبی داشته اما قیافه اش متوسط است، به نظرشان مشکلی ندارد.

شنیداری ها همان کسانی هستند که پشت تلفن به دیگری وابسته یمش وند و تابع و تحت تاثیر کلام هستند. آنها بیشتر تکه کلام های شما را به خاطر دارند. یک راه شناسایی شنیداری ها این است که اگر از او سوالی بپرسید برای فکر کردن بیشتر نگاهش به چپ و پایین متمایل است و موقع صحبت کردن نسبت به دیداری ها آرام تر صحبت می کند.

این گروه بیشتر به کلمات و آواها توجه دارند مثلا اگر با یکی صحبت می کنند برای شان نحوه گویش، تلفظ و ادبیاتی که مخاطب شان به کار می برد از قیافه و تیپ ظاهری او مهم تر است، این دسته افراد از موسیقی و دکلمه لذت می برند و خودشان هم سخنرانان خوبی هستند. وقتی نامزد شنیداری تان می خواهد برای تان از بهترین خاطراتش بگوید حتما در توصیف آنچه تجربه کرده از صدای محیط و حرف هایی که بین خودش و دیگران رد و بدل شده است، خواهدگفت.

گفتار مهم تر از رفتار

وقتی با فردی که دارای تیپ شخصیتی شنیداری است در ارتباط هستید، باید بدانید این افراد ذائقه شان هم شنیداری است؛ بنابراین در صحبت با آنها بهتر است زا کلمات بیشتر و لحن زیباتری استفاده کنید. به علاوه شنیداری ها دوست دارند حس های شما را بشنوند و از توصیف حس های خودشان هم لذت می برند. این دسته افراد از تشکر کلامی و گفتار تحسین آمیز لذت می برند، یک آفرین ساده برای شان معجزه می کند؛ همچنین لحن موبانه روی شان تاثیر بسیار خوبی دارد.

خب برعکسش را هم در نظر بگیرید و اگر می خواهید از چشمش بیفتید، سر نازمد شنیداری تان داد بکشید. خانم یا آقایی که شنیداری است دوست دارد جمله «دوستت دارم» را به صورت شفاهی، بارها بشنود و اگر همسرش هزار شاخه گل هم برایش بخرد به اندازه گفتن جملات عاطفی و عاشقانه رویش تاثیر خوب ندارد.

 تیپ شخصیتی فرد مورد نظرتان را چگونه می توانید بشناسید؟!

در آخر هم گله می کند که همسرش برایش گل می خرد اما یک بار نمی گوید دوستت دارم. اغلب در این مواقع واکنش طرف مقابل این است که می گوید: «یعنی کارهایی که می کنم نشانه دوستت دارم نیست؟» در صورتی که این شخص باید بداند که محبت کردن به شنیداری ها قلق خودش را دارد.

مثلا اگر برای شنیداری های پیامک یا موسیقی و فایل صوتی شعری را که خودتان خوانده اید بفرستید، برای شان بسیار خوشایندتر از وقتی است که برای شان گل یا هدیه های کوچک می خرید.

رمانتیک های بی حرکت

دسته سوم از تیپ های شخصیتی متعلق به گروه لمسی هاست. افراد لمسی از طریق لمس کردن، دنیا را درک می کنند. حرکات شان کند است و با لحن آرام، شمرده و متین صحبت می کنند. لمسی ها دارای عضلات افتاده و شکل هستند، وقتی روی مبل می نشینند بعد از مدتی حتما لم داده و حتی اگر رودربایستی نداشته باشند در مبل پخش می شوند. این شل بودن در لحن، کلام و حرکات شان هم  دیده می شود؛ پس از آنها توقع هیجان نداشته باشید.

مکث های شان بین جملاتی که می گویند زیاد است و ناگفته پیداست حوصله دیداری ها را بدجوری سر می برند. این افراد، بیشتر احساسی بوده و به شعر و ادبیات عمیقا علاقه مند هستند. فرد لمسی همان خواستگاری است که وقتی روی مبل، رو به روی تان می نشیند کاملا در آن فرو می رود و اگر سوالی که جوابش را نمی داند از او بپرسند، چشم هایش به پایین و راست متمایل می شود.

افراد لمسی درونگرا و عمیق هستند، اگر دقیق باشید متوجه می شوید شانه های شان به سمت پایین مایل است، گاهی هم با داستان شان خودشان را لمس می کنند یا موقع گفت و گو با صورت خودشان ور می روند. لمسی ها در فضای طبیعت درخت، گل و پرندگان را هم لمس می کنند و انگار مسیر درک شان از انگشتان شان می گذرد.

بیایید برای تان فال بگیریم

حتما تا به حال خانم های جان زیادی رادیده اید که با اشتیاق به انواع و اقسام فال ها از قهوه، شمع و تاروت گرفته تا حافظ و چینی متوسل می شوند که ببینند عاقبت شان چه خواهدشد. با شناخت تیپ شخصیتی فرد مورد نظرتان نیازی به فالگیرها نخواهید داشت چون به سادگی می توانید بهفمید آیا با توجه به انتخاب تان خوشبختی در پیش هست یا نیست؟

 تیپ شخصیتی فرد مورد نظرتان را چگونه می توانید بشناسید؟!

هر چند در ابتدا هیجان طلبی و تند و تیز بودن فرد دیداری از نظر فرد شنیداری جالب است و ممکن است در همان برخورد اول به دلیل تفاوت های شان برای هم جذاب باشند اما همین افراد وقتی در جریان سال ها زندگی مشترک در کنار هم قرار می گیرند، نمی توانند یکدیگر را تحمل کنند. به طور نمونه آدم دیداری، برون گراتر است و دوست دارد دائم با افراد دیگر اجتماع در تماس و تعامل باشد در صورتی که فرد شنیداری نسبت به دیداری ها درونگرا بوده و شلوغی روابط و فضاها را دوست ندارد؛ پس بهتر است در این مواقع تنها با اتکار به جذابیتی که هر دو گروه برای هم دارند تصور خوشبخت شدن با هم نداشته باشند.

برای شنیداری ها زندگی مشترک با یک فرد شنیداری احتمال موفقیت بیشتری دارد تا با یک فرد دیداری. از آن طرف فکرش را هم نکنید که یک فرد دیداری بتواند با فرد لمسی زندگی مشترک خوب و خوشی داشته باشد. این دو تیپ اصلا با هم تناسبی ندارند و هر کدام باعث آزار دیگری می شوند. خوشبختی دیداری و لمسی ممکن نیست ؛ حتی اگر تمام فالگیرها به خوشبختی آنها قسم بخورند.

شوخی ممنوع

افراد لمسی بیشتر از ظاهر و گفتار افراد، از لمس آنها تاثیر می پذیرند؛ یعنی اگر در گوش نامزد لمسی تان زمزمه های عاشقانه داشته باشید یا به سر و ظاهرتان برسید، روی احساسات او اثر ندانی ندارد اما آرام و با محبت به پشتش زدن می تواند اثر بسیار خوبی بر احساسش داشته باشد. افراد لمسی شوخی های بدنی را دوست ندارند و هرچند تاخیرها و سستی شان گاهی کلافه کننده است اما نباید هیچ وقت برای وادار کردن شان به عجله، آنها را هل دهید. برخلاف دیداری ها، برای افراد لمسی خوشمزه بودن غذا از مرتب بودن خانه، مهم تر است.


منبع: برترینها

آیت‌الله هاشمی و ویرانه ای که از نو بنا کرد

او مشاور معاون اول رییس‌جمهوری در امور آب، کشاورزی و محیط‌زیست است و دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه. وزیر کشاورزی هر دو دولت‌ آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بوده و به همین واسطه با اندیشه‌های اقتصادی ایشان از نزدیک آشناست. کلانتری همان زمان به دلیل ادغام دو وزارتخانه کشاورزی و جهاد سازندگی کار وزارت را رها کرد و از سال ۱۳۸۱ با تشکیل خانه کشاورز به‌عنوان یک تشکل صنفی بخش کشاورزی، دبیر کل آن شده و تاکنون در این سمت فعالیت می‌کند.

 هاشمی و ویرانه ای که از نو بنا کرد
او می‌گوید: «آیت‌الله هاشمی وارث ویرانه‌های جنگ بود و توسعه‌نیافتگی ایران، ارثیه‌ای که در جنگ همه زیربناهایش را از دست داده بود. او توانست با وام‌های خارجی، درآمدهای نفتی و درایت این ویرانه‌ها را از نو بنا کند. دولت آقای خاتمی مشکلات دولت آقای هاشمی را نداشت. در حقیقت میوه دولت سازندگی را چیدند و خودشان هم با درایت و عقلانیت دولت را اداره کردند.‌»

از نقش پررنگ آقای هاشمی رفسنجانی در سیاست ایران که گذر کنیم، یکی از پررنگ‌ترین دلایل ویژه بودن دوران سازندگی، شجاعتی است که آیت‌الله در برقراری سیاست‌های متفاوت اقتصادی اتخاذ کرد. شما یکی از وزرای اقتصادی کابینه او بودید؛ به نظرتان چه چیز این جسارت را به او می‌داد؟

شاید مهم‌ترین عامل وجود توانایی جسارت در آقای هاشمی این بود که ایشان پیش از ریاست‌جمهوری همه کشورهای غرب را دیده بودند. نگاه او به مسائل توسعه‌ای کشور و مسائل مربوط به پیشرفت بسیار مترقی و جدید بود. او نگرش متفاوتی نسبت به پیشرفت اقتصادی داشت؛ از همین‌رو منافع ملی برایش بسیار مهم بود. با توجه به‌ اینکه ایشان اعتقاد داشت ایران اسلامی باید الگوی اقتصادی کشورهای دیگر شود و یک کشور عقب‌مانده هرچقدر هم نگرش انقلابی قوی داشته باشد، نمی‌تواند الگوی دیگران شود، سعی کردند در آن راستا گام بردارند. نگاه او به اقتصاد، نگاهی توسعه‌گرایانه بود، پس اعتقاد داشت کشور به‌حتم باید به سوی سیاست‌هایی برود که کشور را ثروتمندتر و توسعه‌یافته‌تر کند.

آقای هاشمی دریافته بود که سیاست‌هایی که به شکلی اجتناب‌ناپذیر در دوره جنگ تحمیلی برای اقتصاد اتخاذ شده بود، نمی‌توانست در دوره پس از جنگ ادامه پیدا کند. به‌هر روی آن سیاست‌ها برای زمانی در نظر گرفته شده بود که جنگ منابع کشور را می‌بلعید. به‌همین دلیل آقای هاشمی تصمیم گرفت تجدیدنظری جدی در سیاست‌های اقتصادی کند.

او باور داشت که باید به دنبال سیاست‌های خاصی برود و به باورهای خودش ایمان داشت. برای نمونه او دیگر سیاست‌های کوپنی را به صلاح نمی‌دید یا سیاست‌های تثبیت نرخ ارز را به نفع منافع ملی کشور نمی‌دانست. او همچنین درون‌گرایی را دیگر به صلاح نمی‌دید؛ چراکه معتقد بود ما در یک جامعه جهانی زندگی می‌کنیم، نمی‌توان دور کشور را خط‌کشی کرد و اگر می‌خواهیم به توسعه دست پیدا کنیم، باید یک تعامل بین‌المللی وجود داشته باشد. او این مسائل را باور داشت و تا آن زمان کمتر فردی از مدیران کشور در این راستا فکر می‌کرد. خط مشی او به‌راستی متفاوت بود. این‌چنین بود که ناچار شد شجاعت بسیاری برای اهدافش به خرج دهد.

‌منظور از شجاعت، چیست؟ نوع سیاست‌هایی که برگزید؟ یا مبارزه با مخالفان؟

در واقع می‌خواهم بگویم او با واقعیت‌های اقتصادی زمان خودش مواجه و متوجه شد ایران منابع لازم را برای بازسازی و البته توسعه کشور ندارد و باید آنها را از خارج تامین کند؛ به همین دلیل هم از وزیر وقت اقتصاد- مرحوم نوربخش- خواست برای قدم‌گذاشتن در مسیر توسعه دنبال تامین منابع از خارج ایران برود. نه برای هزینه‌های جاری، بلکه برای هزینه‌های زیربنایی، سرمایه‌گذاری و صنعتی. مرحوم نوربخش هم در آن مدت کوتاه بیش از ٣٠ میلیارد دلار منابع خارجی تامین و وارد کشور کرد. با آن منابع همه تاسیسات زیربنایی کشور از بخش انرژی گرفته تا صنعت و کشاورزی و حمل‌ونقل ساخته و بازسازی شد. از سوی دیگر آقای هاشمی اعتقاد نداشت که با تثبیت نرخ دلار بر یک عدد مشخص می‌تواند نیاز کشور را برآورده کند؛ به همین دلیل سیاست‌های آزادسازی نرخ ارز را دنبال کرد. با شناور بودن نرخ ارز و تمرکز بر تعیین قیمت از سوی عرضه و تقاضا سیاست‌هایش را دنبال کرد.

شما به پیوند سیاست‌های آقای هاشمی و درک و دریافت ایشان از انقلاب اشاره کردید، اما بین شعارهای اوایل انقلاب و سیاست‌های دولت سازندگی تفاوت‌ها بسیار است؟ در واقع شعارهایی که رنگ و بوی چپ و حمایت از توده مردم داشت و سیاست‌های راست و لیبرال دولت آقای هاشمی، این تناقض را چطور توضیح می‌دهید؟

ببینید واقعیت این است که دوره جنگ و انقلاب بسیار به‌هم نزدیک شد. از همین‌رو سیاست‌هایی که زمان جنگ به‌شکلی اجتناب‌ناپذیر بر کشور تحمیل شد، به‌نوعی آرمان‌های انقلاب هم در نظر گرفته می‌شود. آن زمان باید کشور اداره می‌شد، اولویت کشور هم جنگ تحمیلی بود؛ یعنی دولت وقت باید هم جنگ را اداره می‌کرد و هم نیازهای مردم را برطرف. هزینه‌های جنگ هم آن‌قدر بالا بود که نمی‌شد با سیاست‌های لیبرالیستی کشور را اداره کرد، به‌ویژه آنکه آمریکا و جامعه بین‌المللی هم ایران را تحریم کرده بودند. بخش بزرگی از منابع ایران در غرب کشور از بین رفته بود، یعنی تولید و ثروت کشور آن‌قدر بالا نبود که بشود با اتخاذ سیاست‌های لیبرالیستی کشور را اداره کرد. اشاره من به‌شکل دقیق‌تر محدودیت منابع در دوران جنگ است.

پس با این محدودیت‌ها و توسعه‌یافته ‌نبودن کشور نمی‌شد هم نیازهای جنگ را تامین کرد و هم نیازهایی که سیاست‌های لیبرالی دارد. آن دوران سیاست‌های خاص خودش را می‌طلبید. تنها منابع ارزی ایران هم از فروش نفت یا نهایت صادرات فرش و پسته بود. جمع صادرات غیرنفتی ما هم در سال به بیش از دو تا سه میلیارد دلار نمی‌رسید. کشوری که قرار است با شش تا هفت میلیارد دلار در سال اداره شود که۵٠ درصد همین رقم هم در سال خرج جنگ می‌شود، چاره‌ای جز در پیش‌گرفتن سیاست‌های کوپنی ندارد. پس از جنگ آقای هاشمی با دیدی متفاوت به میدان آمد؛ سیاست‌های جدید را جایگزین سیاست‌های قبلی کرد. ‌در واقع سیاست‌های تعدیل ساختاری اصولا در کشورهایی که تازه از جنگ رها شده‌اند، دیده می‌شود.

به نظر شما سیاست‌هایی که پس از جنگ و در دوران آقای هاشمی اتخاذ شده بود، خود به‌تنهایی یک برنامه توسعه‌ای به حساب می‌آمد یا نه؟ اشاره مشخص‌ام به سیاست‌های تعدیل ساختاری است؟

در واقع بخشی از برنامه بود، برای نمونه به قیمت ارز اشاره می‌کنم. قرار نبود قیمت دلار در برنامه اول تثبیت شود. در برنامه توسعه‌ای ایران به‌ویژه برنامه دوم در نظر گرفته شده بود که نرخ ارز قیمت واقعی خودش را پیدا کند اما ناگهان با محدودیت منابع ارزی کشور قیمت ارز تا حدود ٧٠٠ تومان بالا رفت و مسائل خاصی هم به‌وجود آورد. آقای هاشمی اعتقاد داشت که ارز هم یک کالا است و عرضه و تقاضا باید نرخ ارز را تعیین تکلیف کند. بر این اساس ما نباید زندگی خودمان را با نرخ دلار تطبیق دهیم. نرخ ارز باید هرچه هست، سر جای خودش باشد و ایران سیاست‌هایی را که در برنامه توسعه طراحی کرده، پیش ببرد. نرخ ارز یک‌ روز ارزان است و روز دیگر گران و بانک مرکزی باید همه تلاشش را بکند تا اوضاع کنترل شود. آن برنامه کمی با دیدگاه مقام معظم رهبری تفاوت داشت.

اکنون مدت‌هاست که از آن روزها فاصله گرفته‌ایم. شما کماکان معتقدید فضای جامعه آن روزهای ایران آمادگی پذیرش آن سیاست‌ها را داشت یا نه؟

به گمان من اگر آن سیاست‌ها به‌درستی انجام می‌شد، به ثمر می‌رسید، ولی سازمان برنامه کوتاهی کرد.

یعنی آن همه مشکلی که رخ داد به‌دلیل کوتاهی‌های سازمان برنامه بود؟

آنها قول‌هایی دادند که قرار بود همزمان با برنامه رخ دهد که سازمان برنامه و بودجه وقت از آنها طفره رفت و به تعهداتش درباره سیاست‌های یکسان‌سازی نرخ ارز وفا نکرد. احتمال می‌دهم آنها بخش بیشتری از منابع بودجه‌ها را صرف توسعه کشور کردند؛ درحالی‌که نسبت به مسائل اجتماعی کشور بی‌تفاوت بودند. آنجا نقطه ضعفی در برنامه دوم توسعه دیده می‌شود که منجر به عقب‌نشینی دولت از مواضع خودش می‌شود. کار به جایی رسید که اختلاف نظر بین مقام معظم رهبری و آقای هاشمی درباره نرخ ارز ایجاد شد، این هم به این دلیل بود که فشار اجتماعی بر مردم افزایش یافت؛ قیمت کالاها افزایش چشمگیر داشت؛ نرخ تورم به بالای ۴۵ درصد رسید و…؛ البته بعدتر با تغییراتی که در دولت اعمال شد، این وضع سامان گرفت.

 هاشمی و ویرانه ای که از نو بنا کرد

اما به‌هرحال آن سیاست‌ها در عمل ناکام ماند و دولت ناگزیر عقب نشست…

همان‌طور که گفتم سازمان برنامه در اجرای آن سیاست‌ها کوتاهی کرد. در واقع می‌خواهم بگویم سیاست‌ها مشکلی نداشت؛ بلکه مشکل در اجرای آن سیاست‌ها بود. برای اینکه بنا بود به موازات تعدیل نرخ ارز، بسته‌های حمایتی هم اجرایی شود که هرگز این اتفاق رخ نداد. برای نمونه کوپن مرغ حذف شد و قیمت آن به‌شدت بالا رفت. درحالی‌که قرار بود در موضوع گوشت و مرغ، اقشار نیازمند تحت فشار قرار نگیرند اما این اتفاق رخ نداد. آن مقطع سازمان برنامه حاضر نبود با سیاست‌های برنامه دوم توسعه همسو شود. در نتیجه دولت ناچار شد از سیاست‌های خودش عقب‌گرد کند. اینها در اجرا با مشکل مواجه شد.

آن زمان تا چه حد بین نگرش مردان اقتصادی کابینه هم‌راستایی وجود داشت؟ برخی‌ از چند صدایی و مشکلات حاد می‌گویند.

خب؛ زمانی که بین سازمان برنامه و دولت اختلاف نظر پیدا شد، یعنی نگرش همه یکسان نبود. بین سازمان برنامه و دولت و وزارت اقتصاد و بانک مرکزی اختلاف دیدگاه وجود داشت. بعدها اینها با حضور آقای محمدخان به‌عنوان وزیر اقتصاد و دارایی، بازگشت آقای نوربخش و انتصاب رییس جدید سازمان برنامه اصلاح شد. ناهماهنگی‌هایی درون ستاد اقتصادی دولت وجود داشت که سال ١٣٧۴ اصلاح شد.

خب؛ اگر بپذیریم که دولت آقای هاشمی متفاوت از دیگر دولت‌ها عمل کرد، به نظر شما کدام دولت، پس از دولت سازندگی بیشترین تاثیر را از سیاست‌های آقای هاشمی گرفت؟

به گمان من یکی از موفق‌ترین دولت‌ها در بخش اقتصادی، دولت آقای خاتمی بود. آنها تقریبا همان سیاست‌های دوره سازندگی را با درایت و انسجام بیشتری ادامه دادند. من دولت آقای خاتمی را موفق‌ترین دولت سال‌های پس از انقلاب می‌بینم.

در واقع کدام دولت بیشترین تاثیر اقتصادی را گرفت؟ از این منظر این پرسش را مطرح می‌کنم که برخی از کارشناسان معتقدند که دولت آقای احمدی‌نژاد بیشترین نزدیکی را به آقای هاشمی از منظر اقتصادی داشت؟

به هیچ روی دولت آقای احمدی‌نژاد هیچ نزدیکی با دولت آقای هاشمی نداشت. دولت آقای خاتمی زمانی سر کار آمد که زیربناها ساخته شده بود. آقای هاشمی وارث ویرانه‌های جنگ بود و توسعه‌نیافتگی ایران. ارثیه‌ای که در جنگ همه زیربناهایش را از دست داده بود. او توانست با وام‌های خارجی، درآمدهای نفتی و درایت این ویرانه‌ها را از نو بنا کند. دولت آقای خاتمی مشکلات دولت آقای هاشمی را نداشت. در حقیقت میوه دولت سازندگی را چیدند و خودشان هم با درایت و عقلانیت دولت را اداره کردند. آقای احمدی‌نژاد اما اقتصاد کشور را به‌هم ریخت. سازمان برنامه را منحل کرد؛ خزانه را مانند کیسه‌ای کرد که می‌تواند هرلحظه از آن برداشت کند؛ در نهایت معلوم نشد با آن همه درآمد نفتی چه کرد و… . آقای احمدی‌نژاد اقتصاد کشور را به سوی ویرانی برد؛ اما آقای خاتمی در راستای سیاست‌های آقای هاشمی حرکت کرد، با این تفاوت که زیربناها ویرانه نبود. دولت اصلاحات استفاده درستی از منابع کشور کرد.


منبع: برترینها

اصغر فرهادی، امپراتور تاریکی‌ها!

ماهنامه تجربه – مژده رضایی راد: مثل هر اثر هنری، فیلم های اصغر فرهادی همان اندازه که هوادار دارد، مخالف جدی هم دارد. اگر چه این مخالفان در دو دسته کاملا مشخص طبقه بندی می شوند: عده ای با فیلم های او مسئله دارند و معتقدند که فیلمنامه های فرهادی معمولا ضعف های ساختاری دارد: مثلا به عمد بخشی از داستان را مخفی می کند، در ظاهر به نسبی گرایی اهمیت می دهد ولی در اعماق وجودش دارد از یک نظریه مشخص دفاع می کند و جواب سوال فیلم را در ایدئولوژی اش مطرح می کند، ساختار آنها دچار مشکلاتی است و کیفیت والایی ندارد و… هم زمان با اکران «فروشنده» هم این گروه مشکلات عمده ای را در فیلم دیدند؛ از اینکه قصه بعد از نقطه عطف اول متوقف می شود و از معمایی که طرح می کند جلوتر نمی آید، شروع کردند و بعد ایرادهایی به خود داستان گرفتند: سن مرد متجاوز، شیوه پیداکردن او، غیرقابل توجیه بودن رفتار رعنا (ترانه علیدوستی) و… .

امپراتوری تاریکی (اسلاید شو) 

در برابر این گروه از منتقدان، اما عده ای هم هستند که بیش از فیلم با خود فرهادی کار دارند: معتقدند که او تاریک اندیش است، به عمد از بدی ها می گوید، به عمد سیاه نمایی می کند و روزنه امیدی نمی گذارد، خودخواهانه و برای جلب نظرغربی ها همه ایرانی ها را بد نشان می دهد و جوایزش نه نتیجه تلاش برای ساخت یک فیلم خوب که حاصل لابی های قدرت برای بزرگ نمایی یک نیروی اپوزیسیون داخل ایران است.

این گروه معتقد است که هر میزان پولی که از خارج برای ساخت فیلم هزینه می شود، دلیلی سیاسی دارد؛ پس در پشت این سرمایه گذاری ها، جوایز و نظرات، به دنبال سرنخی هستند تا تصورشان را درباره جایگاه فرهادی موجه کنند. به زبان ساده تر اصغر فرهادی، فیلمساز جریان اپوزیسیون است که در اثر غفلت مدیران فرهنگی در ایران کار می کند و با زیرکی خاص خودش فیلم هایی علیه کشور می سازد.

بدیهی است که این مخالفت با نگاه منتقدانه نوع اول تفاوت دارد. ما با نگاه دوم کاری نداریم چون این جریان، تنها به ایدئولوژی اهمیت می دهد و هر نظری جز خودش را منکوب می کند ولی نظر منتقدانه درباره سینمای فرهادی شامل حرف هایی است که می شود به آنها اعتنا کرد و دست کم دنبال جوابی برای آنها گشت و به بحث درباره سینمای فرهادی دامن زد.

آدم های فیلم های اصغر فرهادی همدیگر را دوست ندارند

محبت اصولا قراردادی نیست که برای زمان مشخصی بین دو نفر منعقد شود. ولی واقعا طرف های درگیر دارد و هر  کدام که به نوعی از زیر بار آن شانه خالی کنند، مشکلی در روابط عاطفی ایجاد می شود. فیلم های فرهادی در دوره های مختلف به این موضوع نگاه متفاوتی داشته اند: به «گذشته» نگاه کنید؛ احمد (علی مصفا) بعد ۴ سال دوری به خانه اش در پاریس بر می گردد، جایی که ماری (برنیس بژو) «مجبور» شده برای ادامه زندگی به کسی مثل سمیر (طاهر رحیم) پناه ببرد. همه به هم احساس دارند ولی هیچ کدام به هم ابراز نمی کنند.

امپراتوری تاریکی (اسلاید شو) 

در «جدای نادر از سیمین»، به نظر می رسد که سیمین نسبت به دخترش بی توجه است یا حس دلتنگی ندارد، ترمه هم سعی می کند خودش را کنترل کند، نادر هیچ وقت علاقه اش را نسبت به سیمین نشان نمی دهد و… تنها نقطه محبت آمیز فیلم، همان لحظه ای است که نادر، پدرش را می شوید و همان جا، کنار وانِ حمام زیر گریه می زند. صحنه ای که بیشتر نشان از درماندگی دارد تا محبت.

امپراتوری تاریکی (اسلاید شو) 

در «درباره الی…»، اگرچه قرار است عشق شکل بگیرد اما هیچ کدام از آدم های فیلم به هم ابراز علاقه نمی کنند و انگار هر حادثه ای اختلاف آنها را بیشتر بیرون می ریزد، نه الی نامزدش را دوست دارد و نه همراهان سپیده محبتی به آدم های دیگر نشان می دهند. خب، صادقانه بگوییم که یک جاهایی محبت هم می شود دید. ولی آن قدر قوی نیست که بگوییم این آدم ها همدیگر را دوست دارند.

در «چهارشنبه سوری» علاقه بین مژده و مرتضی از بین رفته و محبت میان مرتضی و سیمین هم بیشتر پرکردن خلایی است که از بی عشقی دامن هر دو را گرفته. تنها عاشق جمع، «روحی» است که بی واسطه محبت می کند، اما او هم در آخر نسبت به عشق بدبین می شود.

 در «فروشنده» هیچ لحظه عاشقانه و عاطفی بین آد ها نمی بینیم، هر چه هست روند عادی زندگی است و معمولی شدن روابط؛ انگار همه مسخ شده اند. اما در برخی فیلم های او، به خصوص دو اثر ابتدایی اش، «شهر زیبا» و «رقص در غبار»، موضوع جور دیگری است.

در «شهر زیبا» داستان مبنایی جز عشق ندارد؛ عشقی که قهرمان نوجوان فیلم را سر دوراهی می گذارد و تماشاگر می داند تاوان این عشق، بسیار سنگین است. در «رقص در غبار» محبت و تعهد به عشق، نوجوان یک لاقبای فیلم را نقاص و عشق را به عماملی برای خسران تبدیل می کند.

 
نگاه فرهادی به عشق و محبت و علاقه، با همه معانی متفاوتی که دارند و در ذهن مخاطب و به جا می گذارند، یک نتیجه را پیش روی تماشاگر می گذارد: یا عشق و محبت نیست یا اگر هست، مصیبت بار است و نابودکننده. هرچه به فیلم های آخر فرهادی نزدیک تر می شویم، آنها را عاری از محبت می بینیم و به تبع آن فضای فیلم هم در نظرمان تیره تر جلوه می کند.

امپراتوری تاریکی (اسلاید شو) 

کمرنگ شدن عاطفه در فیلم ها نشان از جهان بینی اصغر فرهادی دارد؛ فیلم به فیلم شخصیت های فیلم هایش، احساس شان را مخفی تر کرده اند و با همین پنهان کاری، با نزدیک ترین اطرافیان شان برخورد کرده اند. اتفاقات همین مخفی کاری است که باعث شده آنها تنها به نظر برسند. اگر نادر به سیمین ابراز علاقه می کرد یا الی به نامزدش یا احمد روی خوش نشان می داد، اگر مرتضی به جای کتک کاری به مژده عشق می ورزید این همه تنهایی، فریبکاری و دروغ وجود نداشت و در نبود اینها، درام فرهادی هم شکل نمی  گرفت.

آدم های فیلم های او نمی توانند بی واسطه به هم ابراز محبت کنند و برای جبران این ناتوانی، از دروغ و کلک مایه می گذارند. آنها آدم های تنهایی اند که فکر می کنند راه نجات شان همین مخفی کاری است. توجه کنید که این آدم ها هر چه سن شان بیشتر می شود، مخفی کارتر و به ظاهر بی محبت تر می شوند. در دو فیلم اول او، نوجوان ها عاشقانه به تندباد عشق تن می دهند و تاوانش را هم می پردازند. اما هرچه قهرمان ها از آن سن و سال دور می شوند، این تن دادن به عشق را هم کنار می گذارند و رابطه ای منطقی را جایگزین آن می کنند.

اگر بخواهیم از الگو ها حرف بزنیم، می توانیم بگوییم که سینمای فرهادی، منعکس کننده جهان بینی ای است که در آن بزرگ ترها نمی توانند الگوی کوچک ترها باشند، جایی که آدم ها با هم همدلی نمی کنند و مردمانش در مناسبات روزمره، دنبال راه نجات می گردند و اتفاقا آن را در دور هم بودن و پناه بردن به یکدیگر نمی یابند.

فیلم های فرهادی زن ستیزند

یکی از مهم ترین اتهام هایی است که به سینمای فرهادی وارد می کنند. به نظر آنها همه مصیبت های فیلم های فرهادی از جایی شروع می شود که زن ها وارد بازی می شوند. در «جدایی…» وقتی سیمین خانه را ترک می کند و پای زنی دیگر به آن جا باز می شود، فاجعه رخ می دهد، در «درباره الی..»، این سپیده است که الی را با خود می آورد و تا آخر ماجرا هم مرتب رازهایی را درباره اش برملا می کند،در «چهارشنبه سوری»، سیمین، زندگی زوج را نابود می کند و خودش هم تک و تنها و بی پناه می ماند، در «رقص در غبار»، زن (مادر) بدنام است و دلیل جدایی هم همین بدنامی است. تنها در «شهر زیبا»ست که زن، مثبت است و حضورش مصیبت بار نیست. اگرچه آنجا هم دخترک معلول فیلم، وجه المصالحه ای است برای اینکه عشقی زمین گیر شود.

زن ها مقصران اصلی درام های فرهادی اند و مردان، ناظران حوادث، مردها اصول گرایند، زن ها دم دمی مزاج، مردها دنبال راه حل می گردند و می خواهند فاجعه را تمام کنند و زن ها دنبال رفع و رجوع و فرار.

امپراتوری تاریکی (اسلاید شو) 

سپیده «درباره الی…» دختری را با خود به سفر می آورد و بعد از گم شدنش مدام گوشه هایی از زندگی عاطفی اش را بازگو می کند. و این جوری است که الی چون صادق نبوده، مقصر می شود و سپیده هم از دید تماشاگر و مردهای فیلم، دلیل بحران است.

در «جدایی…» راضیه حتی نمی تواند از حق اش دفاع کند؛ فیلم با لغزیدن به سمت نادر، راضیه را متهم می کند و با اینکه تماشاگر می داند بچه او در این ماجرا از بین رفته، اما از فخر نادر لذت می برد.

در «فروشنده» این اشتباه رعناست که منجر به حادثه می شود و کم کم مرد را به جایی می رساند که مسخ شود و تغییر کند. اما آیا اینها تصویرهای یک بُعدی از زنان فیلم های فرهادی نیستند؟ در «درباره الی…» این فردیت است که از بین می رود و قربانی این فروپاشی، زنانی اند که نمی خواهند با قواعدِ جمع بازی کنند.

 امپراتوری تاریکی (اسلاید شو)

سپیده تا آخر نگران است که نامزد الی «چی دربارش فکر می کنه» و می خواهد راستش را بگوید تا الی تبرئه شود. اما «جمع» مانع اوست و بیشتر از همه شوهرش؛ که بی محابا او را می زند، جلوی جمع تحقیر می کند و در زمان های مختلف وادارش می کند که جور دیگری رفتار کند. سپیده با پذیرفتن نظر جمع قربانی می شود. همان طور که الی هم با نظر جمع به دروغ گویی، مخفی کاری و خیانت متهم می شود درحالی که کسی از جنس رابطه او با نامزدش خبر ندارد. آیا اینها تصورات جمع درباره فرد نیستند و آیا این فیلم، در نقد همین نگاه نیست؟

در «جدایی…»، راضیه، مثل نادر آن قدر اصول گرا هست که تا پایان روی حرفش بماند و دروغ نگوید. در «چهارشنبه سوری»، همه لغزش مرتضی به پای زنی نوشته می شود که در قیاس با مژده، گرم تر، مهربان تر و صمیمی تر است. چرا او مقصر می شود؟ آیا این نگاه مردسالارانه به یک ملودرام ساده نیست؟ در «رقص در غبار» ماجرا اصلا همین نگاه به زن است؛ پسرک فیلم «مجبور» می شود زنش را طلاق دهد چون همه محل از مادرزنش بدگویی می کنند و دخترک معصوم فیلم را بی گناه، با نام مادرش می رانند.

امپراتوری تاریکی (اسلاید شو) 
در «گذشته» زن، قاطع و استوار معتقد است که باید از این ماجرا گذشت و فکر کرد که چطور باید به زندگی ادامه داد ولی مرد تحت تاثیر فشار جامعه تغییر می کند. اصولا زن ها در فیلم های فرهادی موجوداتی احساسی اند که به آینده و خود زندگی می اندیشند اما مردها مدام در حال جست و جوی گذشته اند. زن ها در فیلم های فرهادی موتور محرک درام اند؛ اما همیشه قربانیان اصلی داستان هستند. در «جدایی…» این ترمه است که در آخر باید انتخاب کند و او در همان لحظه انتخاب دارد برای زندگی خودش اشک می ریزد، انتخابی دردناک که پیش پای یک زن قرار گرفته است.

فیلم های فرهادی مردم را مقصر جلوه می دهد

این ایرادی است که به چند فیلم مشهورتر فرهادی می گیرند؛ می گویند فرهادی با زیرکی تلاش می کند مردم را برابر خودشان قرار دهد؛ می گویند «جدایی…» اصلا درباره محکوم کردن آدم هاست و همه را ظالم نشان می دهد و با تلخی تمام سر مردم می کوبد که «ملت، شما آدم های خوبی نیستید.» می گویند فرهادی از این طریق از خودش سلب مسئولیت می کند و همه چیز را گردن مردم می اندازد. در «فروشنده» پیرمرد معمولی را متجاوز نشان می دهد، زن بیوه را فاحشه و مرد تحصیل کرده را مسخ شده و به زبان بی زبانی گاو! این برداشت فرهادی از جامعه است و اینکه محصول چنین جمعی آرامش نیست، بحران مداوم است.

مشکل چنین برداشت هایی از جایی شروع می شود که منتقد، خودش را در جایگاه مدعی العموم قرار می دهد و فکر می کند این فیلم ها مانیفست هایی درباره همه جامعه ایران اند و تصویری دقیق از مردم ارائه می دهند. خب، بله؛ در این شکی نیست که فیلم ها، هر کدام، بخشی از ایدئولوژی زمانه را در خود بازتاب می دهند؛ همان قدر که «اخراجی ها ۳» فیلمی است درباره مردم، همان اندازه که پایان نامه، ابد و یک روز، من سالوادور نیستم و… بخشی از ایدئولوژی ایرانی ها را ارائه می دهند، «جدایی…» و «فروشنده» و «درباره الی…» هم منعکس کننده این ایدئولوژی هستند.

امپراتوری تاریکی (اسلاید شو)

 

نقطه تفاوت این فیلم ها، در میزان صداقتی است که مخاطب از روح زندگی در فیلم ها احساس می کند؛ از میان چیزهایی که می بیند و چیزهایی که نمی بیند، از میان حفره هایی که به عمد ایجاد شده اند و ضمیمه هایی که به تبع نرخ روز وارد فیلم شده اند. اما هر فیلمی دنیای خودش را می سازد و در این دنیا می تواند هر کاری را انجام دهد. که اگر این جور نبود دنیای کافکا، سیاه نمایی محض بود، دنیای اسکورسیزی سراسر گناه بود و جهان بونوئل، ریاکارانه و قلابی و مزخرف به نظر می رسید!

در دو فیلم آخر فرهادی، ماجرا درباره آدم هایی است که بی گناه اند اما «قانون عرف» از ما می خواهد گناهکارشان بدانیم، مظلوم اند اما کلیشه ها از ما می خواهند بین شان قضاوت کنیم و یکی را ظالم و دیگری را مظلوم به حساب آوریم.

فیلم های فرهادی در مرز این مفاهیم حرکت می کنند و تماشاگر را با جلوه ای زا بحران تنها می گذارند؛ همان طور که شخصیت های فیلم تنها می مانند. این، نه خوب است و نه بد؛ ویژگی سینمای فرهادی، نمایش خلایی است که به این راحتی پُر نمی شود. خلایی که جبرگرایی هم به آن دامن می زند؛ شخصیت های فرهادی «چاره» ای ندارند و برای بقا، تن به جبر می دهند. سپیده، نادر، راضیه و حتی ترمه، مجبورند که با همین پنهان کاری زندگی کنند و گاهی دروغ بگویند. اینها مختصات جهانی است که فرهادی می سازد؛ همراه با نشانه هایی از واقعیت. و کیست که بگوید همه حقیقت نزد اوست؟

فرهادی سیاه نمایی می کند

به هر حال، همه فیلم های اصغر فرهادی درباره بحران است؛ بحرانی که از خانواده شروع می شود و آرام آرام به سطحی دیگر کشیده می شود. در «شهر زیبا» پدر مذهبی شرطی می گذارد که می دانیم دو عاشق را از هم جدا می کند، در «چهارشنبه سوری»، خانواده، دیگر پناهگاه نیست، در «درباره الی…»، طبقه متوسط و اخلاقیاتش مقصر است و در «جدایی…»، جنگ طبقاتی هنوز وجود دارد.

«فروشنده» داستان پیرمردهای متجاوز است و مردمی که برابر متجاوز باید کوتاه بیایند (مدافعان چنین نظری می گویند: «ناسلامتی ما زمانی قیصر داشتیم؛ حالا این قدر پخمه شده ایم؟»)

امپراتوری تاریکی (اسلاید شو) 

برای آنهایی که این نوع تصاویر را خلاف واقع می دانند، فرهادی نمایش گر جهان اگزوتیک و بدلی است. از نظر آنها نشانه های طبقه متوسط در فیلم نیست؛ آنها جمعل شده اند تا خواسته های کارگردان را اجرا کنند و دنیا تیره نشات گرفته از ذهنش را به جای واقعیت جامعه نشان دهد.

راستش نمی شود معیاری برای سنجش سیاه نمایی تعیین کرد؛ هر فیلمی که با بحران سر و کار داشته باشد، هر فیلمی که درباره «انسان» باشد، هر اثری که به «زندگی» بپردازد و رنج آن، سیاه است؛ وگرنه ایده آل گرایی وجود نداشت، کسی از اخلاق و جامعه اخلاقی حرف نمی زند و همه چیز آن قدر خوب بود که نیازی به «مبارزه» نبود. اما فیلم های فرهادی تلاش نمی کنند سیاه باشند؛ او حتی منقتد طبقه متوسط هم نیست.

فرهادی فیلمسازی است که درباره مردمی که می شناسد فیلمی می سازد؛ زمانی طبقه فرودست را خوب می شناخت و آنها را دستمایه فیلمش می کرد و حالا شناخت اش از طبقه متوسط بالارفته و درباره آنها فیلم می سازد. برخورد سطح است؟ بدون عمق است؟ باشد! او جامعه شناس که نیست؛ آدم هایی ار انتخاب کرده که درامش را به راه بیندازد و تلاش کرده آنها را از تیپ خارج  کند و شخصیت شان کند.

همین، برای یک درام کافی است. رئالیسم موجود در فیلم های فرهادی، الزاما، هم خوان با دنیای واقعی نیست؛ اگرچه تا حد زیادی وام دار واقعیت است. با این همه، محدودیت دارم و خواست قصه است که مختصات فیلم را می سازد. بنابراین سیاهی دنیای دنیای فیلم های فرهادی، اختصاصی است؛ همان قدر که شیرینی دنیای برادران مارکس، شلوغی جهان فلینی، دلهره و اضطراب دنیای هیچکاک اختصاصی است.


منبع: برترینها

انیمیشن ایرانی که خط قرمزها را رد کرد!

روزنامه هفت صبح – مرجان فاطمی: اقدام ساختارشکنانه شبکه کودک در مجموعه انیمیشنی «بچه های ساختمان گل ها» و نمایش مادر بی حجاب در منزل، به مسئله ای جنجالی تبدیل شده، ضمن گفتگو با مدیر شبکه کودک و کارگردان این مجموعه، مسئله را بررسی کردیم.

اواخر اسفند مجموعه ای انیمیشنی به اسم «بچه های ساختمان گل ها» از شبکه کودک پخش شد. پیش از این هم بارها مجموعه های مختلفی از این شبکه پخش شده بود اما هیچ وقت نتوانسته بود تا این حد جنجال ساز شود. مهم ترین ویژگی این مجموعه که آن را از سایر تولیدات متمایز می کرد، این بود که مادر خانواده مثل تمام مادرهای واقعی، در منزل بدون حجاب ظاهر می شد و زمانی که در مواجهه با نامحرم قرار می گرفت یا از خانه بیرون می رفت، چادر سر می کرد.

بلافاصله بعد از شروع پخش این مجموعه، تصاویر آن در شبکه های اجتماعی منتشر شد. همه به عنوان یک اتفاق عجیب در تلویزیون از آن اسم می بردند؛ اتفاقی که هیچ وقت پیش از این نمونه اش را در تلویزیون سراغ نداشتیم.

گمان می کردیم با موجی که ایجاد شده، تلویزیون خیلی زود جلوی پخش آن را بگیرد و آن را از آنتن بیرون بکشد اما چنین اتفاقی نیفتاد و پخش مداوم بچه های ساختمان گل ها نشان داد که این ساختارشکنی کاملا مورد تایید تلویزیون است و طبیعتا از سوی مراجع تقلید هم با مشکلی روبرو نشده. نکته مهم تر اینکه، بچه های ساختمان گل ها، محصول سازمان اوج کودک و نوجوان است؛ رسانه ای مورد قبول نظام که در ساخت فیلم هایی مثل «ایستاده در غبار»، «بادیگارد» و … مشارکت داشته.

انیمیشن ایرانی که خط قرمزها را رد کرد!

این اقدام شبکه کودک در کنار تعاریف و تمجیدهای بسیاری از سوی برخی مخاطبان، معترضان زیادی را هم به واکنش واداشته. در این پرونده ضمن گفتگو با محمد سرشار، مدیر شبکه کودک، روایت کارگردان این مجموعه را هم درباره ساخت آن منتشر کرده ایم.

رازهای یک انیمیشن خط شکن

محمد سرشار مدیر شبکه کودک و نوجوان تلویزیون از مشکلات و سختی های این ساختارشکنی و واکنش های مسئولان و مراجع تقلید و مخاطبان می گوید.

ساختارشکنی کار سختی است. قطعا در مقابل هر ساختارشکنی عده ای موافقند، حمایت می کنند و پشت این تغییر می ایستند و عده ای هم هستند که اعتراض می کنند و مسئله را به تهدید و محاکمه می کشانند، مخصوصا ساختارشکنی در فضای رسانه ملی که جای خودش را دارد. نمایش مادر بی حجاب در خانه که در مجموعه انیمیشنی «بچه های ساختمان گل ها» اتفاق افتاد، به لحاظ ساختارشکنی در رسانه ملی، درجه بسیار بالایی دارد. خیلی ها نسبت به استفتای موجود در این رابطه اطلاعی نداشته اند و به دلیل این عدم آگاهی، موضع گیری کرده اند و خواهان حذف این مجموعه شده اند و خیلی ها هم به شبکه کودک برای این اقدام، تبریک گفته اند.

این مسئله حساس، اولین بار در شبکه کودک و در دوره مدیریت محمد سرشار اتفاق افتاده و طبیعتا این مدیر با واکنش ها، اعتراض ها و نظرات مختلفی روبرو است. درباره این اقدام مهم در تلویزیون با این مدیر گفتگوی مفصلی انجام داده ایم. قطعا با خواندن این مصاحبه به خیلی از سوالات و ابهامات ذهنی مخاطبان در این زمینه پاسخ داده می شود.

این اولین باری است که بعد از انقلاب،مجموعه ای ایرانی از تلویزیون ملی پخش می شود که مادر خانواده در آن بی حجاب ظاهر می شود. این پیشنهاد از طرف تلویزیون مطرح شده یا مرکز اوج کودک و نوجوان نسبت به آن اصرار داشت؟

– بی حجابی مادر در خانه، تنها نوآوری شبکه کودک نیست ولی از بقیه مشهورتر شده. ما در حوزه هنری کودک و نوجوان سه سال فرصت داشتیم تا خوب ببینیم، بخوانیم و طراحی کنیم. از سال های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۴، جمعی از جوانان در آنجا جمع شده بودند و درباره مسائل عرصه هنر و رسانه فکر می کردند و ایده می پرداختند. ما در شبکه کودک، اجازه تولید انیمیشن را نداشتیم بنابراین این ایده را در مرکز اوج کودک و نوجوان جلو بردیم و مجموعه پویانمایی «بچه های ساختمان گل ها» را ساختیم.

تا چند سال پیش هیچ کس فکرش را هم نمی کرد که تلویزیون چنین مجوزی برای پخش یک انیمیشن صادر کند. فکر می کنید به دلیل فراگیری شبکه های ماهواره ای یا حضور بچه ها در شبکه های اجتماعی، مدیران سازمان صدا و سیما چنین مجوزی صادر کرده اند؟

– هر مدیری، فرزند زمانه خودش است. اما هر نسلی باید بر دوش موفقیت های نسل قبلی خود بایستد نه این که خطاهای آنها را تکرار کند. ما از نظر فقهی مسئله را بررسی کردیم و فتاوای رهبر معظم انقلاب را به دقت خواندیم و بحث کردیم. به این نتیجه رسیدیم که بر اساس نظرات فقهی ایشان، نمایش زن مسلمان غیرمشهور در پویانمایی مانند آثار رئال نیست و دست بازتری برای آفرینشگران هنری وجود دارد.

البته این حلال شرعی، یک چارچوب های کلی هم دارد. مثلا مانند هر کار دیگری، نباید همراه با اهانت به دیگران باشد یا این که نباید عموم مردم را از نظر جنسی تحریک کند و … بنابراین این مسئله نه ربطی به وجود شبکه های ماهواره ای دارد و نه حضور کودکان در شبکه های اجتماعی. من اسمش را «احیای یک فرصت فقهی برای آموزش عملی حجاب به کودکان» می نامم. در خصوص تصمیم گیری برای نمایش هم بنده رئیس سازمان و معاون سیما را در جریان گذاشتم اما تصمیم پخش بر اساس اختیارات و تشخیص مدیر شبکه کودک بود.

اگر مرکز اوج کودک و نوجوان از این مسئله حمایت نمی کرد، تلویزیون به همین راحتی می پذیرفت؟

– حتما باید مجموعه ای متولی تولید انیمیشن بر اساس این ایده می شد و البته این کار خطر بزرگی داشت چون ممکن بود چند صد میلیون تومان سرمایه تولید،از پخش تلویزیونی باز بماند و در صندوق تهیه کننده خاک بخورد. اینکه مدیر ارشد تولید مجموعه بچه های ساختمان گل ها و مدیر ارشد پخش آن از تلویزیون، یک نفر بودند، قطعا تضمین قابل قبولی برای موفقیت این تجربه جدید بود.

پیش از این از سوی مجموعه دیگری در سازمان صدا و سیما چنین پیشنهادی ارائه شده بود؟

– متاسفانه شبکه کودک – چه در کانال پویا و چه در کانال نهال – اجازه تولید برنامه های سطح الف (مانند آثار داستانی رئال، پویانمایی و …) را ندارد. به طور خاص در زمینه انیمیشن، مرکز پویانمایی صبا مسئول اصلی تولید انیمیشن در سازمان صدا و سیماست که سیاست های آنها در خصوص پوشش بانوان در نبود نامحرم، همان چیزی است که تاکنون دیده اید. یعنی به تقلید از آثار رئال، زن ها در همه حالات – چه نامحرم باشد و چه نباشد – محجبه هستند.

شما به عنوان مدیر شبکه کودک، چرا به دنبال نمایش واقع گرایانه پوشش مادر خانواده بودید؟

– خردسالان و کودکان مخاطب تلویزیون باید از ترکیب هنرمندان سرگرمی و آموزش (Edutainment) تربیت شوند. نباید همه بار آموزش بر عهده منابع صرف آموزشی مانند کتاب های احکام شرعی باشد. بنابراین بهترین شیوه آموزش حجاب به خردسالان، نمایش واقع گرایانه آن است تا به مرور مخاطب یاد بگیرد محرم و نامحرم چه کسانی هستند و چگونگی پوشش در مقابل نامحرم چیست.

برخی نظرسنجی ها نشان می دهد به رغم این حجم آموزش های رسمی در خصوص حجاب، درصد قابل توجهی از مردم مصادیق محرم و نامحرم را به درستی نمی شناسند. ما تلاش کردیم در مرکز اوج کودک و نوجوان، با ساخت چند مجموعه پویانمایی جذاب، سبک زندگی بومی را به خردسالان آموزش دهیم و نتیجه آن ابتدا مجموعه «اتل متل یه جنگل» و سپس «بچه های ساختمان گل ها» شده است.

انیمیشن ایرانی که خط قرمزها را رد کرد!

فکر می کردید اینقدر سریع با واکنش مثبت و منفی مخاطبان روبرو شود و این حجم بازتاب داشته باشد؟

– راستش را بخواهید، بله! شبکه کودک بسیار پربیننده است و ما در یک سال اخیر تلاش کرده ایم حساسیت خانواده ها به غذای روح فرزندان شان را بالا ببریم. بنابراین کوچک ترین موفقیت یا خطای شبکه کودک، با واکنش های گسترده مواجه می شود. در تابستان و پاییز ۱۳۹۵، مجموعه پویانمایی «اتل متل یه جنگل» محبوب ترین انیمیشن تلویزیون از نظر خردسالان و کودکان زیر ۱۲ سال شد؛ بنابراین می دانستیم که بر اساس تمهیدات شبکه کودک «بچه های ساختمان گل ها» محبوبیتی بالاتر از آن به دست خواهد آورد.

نگران نبودید این ساختارشکنی با مخالفت و اعتراض بخشی از جامعه روبرو شود؟ چون همین الان هم نظرات مخالف زیادی درباره آن وجود دارد.

– هر بهبودی، تغییر محسوب می شود و همه تغییرات، مخالف دارند. شما هر چقدر از نردبان موفقیت بالاتر بروید، واکنش های بیشتری از موافقان و مخالفان خود می بینید. بنابراین باید یاد بگیرید با مخالفت ها زندگی کنید. ما تلاش کردیم گوش شنوایی داشته باشیم و با حساسیت زیاد، مخالفت ها را بشنویم، گاهی برخی مخالفت ها، به دلیل ندیدن همه ابعاد مسئله از سوی ما بوده. بنابراین گاهی مخالفت ها هدیه ای به ماست تا خطاهای مان را اصلاح کنیم و بهتر شویم.

بازخورد مدیران سازمان یا مراجع تقلید در این باره چه بود؟

– در بین مدیران سازمان صدا و سیما، واکنش منفی ندیدیم و به دلیل اطمینانی که به نظریه تربیتی پشتیبان شبکه کودک دارند، شاهد همدلی و همراهی آنان بوده ایم. از سوی مراجع معظم تقلید هم واکنشی گزارش نشده است. البته این را باید عرض کنم که سازمان صدا و سیما تابع نظرات فقهی ولی فقیه است و در خصوص موارد اختلافی بین مراجع معظم تقلید، فتوای رهبر معظم انقلاب ملاک عمل است.

این سریال به خاطر نمایش واقعیت های یک خانواده، مخاطبان زیادی هم پیدا کرده. در نظرات منتشر شده در خود شبکه پویا، بسیاری از مادران معتقدند که به این شیوه، خیلی راحت تر می توانند مسئله محرم و نامحرم را به بچه ها آموزش دهند. این مسئله را قبول دارید؟

– قطعا همین طور است. ما معتقدیم شبکه کودک باید مهم ترین دستیار رسانه ای خانواده در تربیت فرزندان باشد. بنابراین تلاش می کنیم کمترین تعارض را با چهارچوب خانواده تراز داشته باشیم و با همدلی کامل با پدران و مادران، پیش برویم.

رویکرد بعدی شبکه پویا در این زمینه چیست؟ از این به بعد قرار است این ساختار در سایر مجموعه های انیمیشنی این شبکه تکرار شود یا به خاطر اعتراض ها ممکن است قید این روش را بزند؟

– این مسیر قبل از بچه های ساختمان گل ها شروع شده بود اما در ابتدای سال ۹۵ با تولید و پخش یک نماهنگ با موضوع سلام، نمایش بی حجاب زن در کنار خانواده را آزموده بودیم و آماده برداشتن گام بزرگ تر بودیم.

درباره چهره مادر و این که چه فیزیک و ظاهر و پوششی در منزل داشته باشد هم نظری داشتید یا صرفا کار را به مرکز اوج کودک و نوجوان واگذار کردید؟

– بنده چون مدیریت ارشد پروژه را در مرکز اوج بر عهده داشتم، وظیفه تایید طراحی های تیم هنری را بر عهده داشتم. بنابراین طراحی شخصیت ها هم به تایید بنده رسیده بود.

سرپرست نویسندگان مجموعه پدر شما، محمدرضا سرشار است. ایشان هم در این زمینه نظری داشتند؟ یعنی سعی می کردند در متن فیلمنامه ها داستان را به سمتی ببرند که بحث آموزش حجاب به خوبی انجام شود؟

– سرپرستی استاد محمدرضا سرشار در نویسندگی این مجموعه به چند دلیل مهم بود. ما به این نتیجه رسیده بودیم که باید یک هجرت تاریخی از عرصه داستان به عرصه فیلمنامه صورت بگیرد تا قدرت ادبیات کودک و نوجوان، به عرصه انیمیشن تزریق فیلمنامه صورت بگیرد تا قدرت ادبیات کودک و نوجوان، به عرصه انیمیشن تزریق و مشکل فیلمنامه در این حوزه برطرف شود. بنابراین به سراغ مهم ترین نویسنده ادبیات کودک و نوجوان رفتیم که دارای شاگردانی بودند و می توانستند به شکل تیمی، چنین پروژه بزرگی را پیش ببرند (البته از قضای روزگار بنده پسر ایشان هم بودم!) ما با نویسندگان بسیاری در این زمینه کار می کنیم و شما اکنون، نخستین مجموعه را روی آنتن دیده اید.

گروه فیلمنامه نویسی استاد سرشار، با حضور نزدیک به بیست نویسنده کار را آغاز کردند و بر اساس منظومه تربیتی پشتیبان شبکه و تلفیق آ« با هنر و تخصص داستان نویسی برای خردسالان، کار را آغاز کردند و تاکنون ۹۱ قسمت از فیلمنامه بچه های ساختمان گل ها را نوشته اند. در این مجموعه، سبک زندگی اسلامی – ایرانی مد نظر بوده و آداب پوشش، یکی از اجزای این سبک زندگی است. آداب معاشرت، آداب تغذیه، آداب سفر، آداب بازی و … از اجزای این منظومه تربیتی هستند.

غیر از «بچه های ساختمان گل ها» که به دلیل این مسئله خاص بسیار پربیننده شده، فکر می کنید سایر تولیدات ایرانی که از این شبکه پخش می شود هم مورد توجه کودکان قرار گرفته؟

– بله. هر مجموعه ای که بالای ۵۰۰ دقیقه تولید شد، استانداردهای هنری را رعایت کرده و فیلمنامه خوبی داشته، بسیار پربیننده شده و هم قد مجموعه های خارجی ایستاده.

انیمیشن ایرانی که خط قرمزها را رد کرد!

شنیده می شود که پشتیبانی مالی و همچنین تامین برنامه های شبکه های امید و نهال و پویا توسط سازمان اوج انجام می شود. این مسئله صحت دارد؟ به طور کلی مرکز اوج کودک و نوجوان چقدر روی شبکه کودک احاطه دارد و اثرگذار است؟

– این خبر صحت ندارد. سازمان صدا و سیما تامین مالی، انسانی، سخت افزاری، برنامه ای و … شبکه کودک را بر عهده دارد و این شبکه، یکی از شبکه های معاونت سیماست. اما مجموعه های مختلفی به شبکه کودک در قالب مشارکت فرهنگی، کمک می کنند. مرکز اوج کودک و نوجوان، خانه انیمیشن انقلاب اسلامی، خانه مستند انقلاب اسلامی و مرکز هنرهای قومی بسیج از مجموعه هایی بودند که همه تولیدات مناسب خود را در اختیار شبکه کودک قرار داده اند تا پخش کند.

رایزنی ها با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شهرداری تهران، مرکز رسیدگی به امور مساجد، راهنمایی و رانندگی و … در جریان است تا تولیدات مشترک با این مجموعه ها نیز روی آنتن بیاید. البته این را باید اعتراف کرد که به دلیل سرمایه گذاری وسیع و دقیق مرکز اوج کودک و نوجوان در این زمینه، تولیدات این موسسه با مخاطبان بسیاری مواجه شده و قسمت مهمی از سفره برنامه ای شبکه کودک را تشکیل می دهد.

شما در حال حاضر به عنوان مدیر شبکه امید هم فعالیت می کنید یا در تیم تصمیم گیری آن هم هستید؟ چرا این شبکه افتتاح نمی شود؟ آیا قرار است بعد از افتتاح وضعیت پخش سریال ها با برنامه های تکراری سایر شبکه ها از این شبکه ادامه پیدا کند یا برنامه های خاصی برای بعد از افتتاح آن دارید؟

– بنده از ابتدای بهمن ۱۳۹۵ مسئولیتی در شبکه امید ندارم. با ارتقای کانال به شبکه، برادر مهدی سالم مدیریت آن را به شکل مستقل بر عهده گرفته اند و کلیه امور آن را پیش می برند. طبیعتا تاسیس یک شبکه تلویزیونی جدید، کار دشواری است و باید به ایشان و تیم شان فرصت داد تا بتوانند این مراحل سخت را طی کنند.

خوش بین نبودم

روایت حسین صفارزادگان از کارگردانی «بچه های ساختمان گل ها» و مسیری که طی شد تا ایده مادر بدون روسری در جمع محارم عملی شود.

«حدود ۱۴ سال است به شکل حرفه ای انیمیشن کار می کنم. در دوره هنرستان تیزر می ساختم و هشت سال است کارگردان هستم. من اولین پروژه دفتر صبیان یعنی «اتل متل جنگله» را کارگردانی کرده بودم و «بچه های ساختمان گل ها» دومین انیمیشنی است که افتخار همکاری با آنها را داشتم.» این توضیح یک خطی حسین صفارزادگان است که کارگردانی «بچه های ساختمان گل ها» را بر عهده دارد. صفارزادگان ابتدا چندان خوش بین نبوده که می توان مادر را در خانه و پیش محارم بدون حجاب نشان داد.

در آغاز از او می پرسیم به فرجام ایده امید داشته: «راستش نه زیاد. این ایده از سال ها پیش در ذهن آقای محمد امین همدانی، مدیر خانه پویانمایی انقلاب اسلامی سازمان اوج بود و در یکی از کارهاش به شکل خیلی محدود به آن پرداخته بود ولی در «بچه های ساختمان گل ها» به خاطر بالا بودن تعداد قسمت ها، معلوم بود که دیده می شود و شرایط حساس تر به نظر می رسید. برای خودم جذابیت کار این بود که اولین بار است رخ می دهد.»

از او سوال می کنیم به عنوان یک مخاطب و نه کارگردان، نظرتان درباره حجاب انیمیشن چیست؟ صفارزادگان این طور جواب می دهد: «مادری که این سریال نشان می دهد، در خانه حجاب ندارد ولی در بیرون از منزل به شدت از حجابش مواضبت می کند. این واقعیتی است که کودک در زندگی خودش می بیند و مهم است که کودک دچار دوگانگی نمی شود. امیدوارم در آینده بتوانیم به شکل بهتر باز هم از این تمهید استفاده کنیم.»

بازخوردها درباره حجاب انیمیشن چطور بوده؟ کارگردان «بچه های ساختمان گل ها» می گوید: «در نوروز که سریال پخش شد، در فضای مجازی مورد بحث بود و به طور مشخص در یکی دو گروه تلگرامی درباره اش مرتب حرف زده می شد. نکته منفی وجود نداشت ولی خب بعضی ها هم نگران بودند. این کار مورد توجه آقای سرشار، مدیر شبکه پویا قرار گرفته. می دانم ضعف و کاستی هایی دارد اما نکته مهم این است که تابوشکنی کرده است.»

پرسش آخرمان از صفارزادگان درباره تکنیک کارگردانی «بچه های ساختمان گل ها» است: «ببینید وقتی قرار است یک کار تولید شود، مراحلی دارد که باید به عنوان توسعه پروژه هم از نظر فنی و هم گرافیکی انجام بگیرد. در این مرحله ما کارهای حوزه های مشابه و تعدادی از کارهای داخلی و خارجی را بررسی کردیم و روی بعضی از آنها اتود زدیم. بعد که این مرحله تمام شد، به عنوان پیشنهاد به کارفرما ارائه کردیم و به گرافیک مورد نظر دست پیدا کردیم. «بچه های ساختمان گل ها» جزو انیمیشن های صنعتی دسته بندی می شود و شیوه کارگردانی آن متفاوت از کارهای کوتاه است. کارگردان بیشتر درگیر هماهنگی و راهبری است.»

سدشکنی و ایجاد انحراف؟ هرگز

توضیحات امید مرندی، تهیه کننده «بچه های ساختمان گل ها» درباره روند ساخت این انیمیشن، چگونگی رسیدن به ایده برداشتن روسری مادر جلوی محارم، انتقادهایی که به سریال وارد است و …

احمد رنجبر: کارتون «بچه های ساختمان گل ها» در استودیوی صبیان تولید شده؛ به تهیه کنندگی امید مرندی. او و تیم جوانش برای به بار نشستن این انیمیشن ۱۷ ماه تلاش می کنند که نتیجه از اواخر سال پیش روی آنتن شبکه پویا است. محور اصلی گپ و گفت مان درباره حجاب مادر است که پیش محارم روسری ندارد و وقتی در جمع نامحرم قرار می گیرد، حجابش کامل است. با مرندی درباره چند مسئله دیگر هم حرف زده ایم. صاحب ایده برداشتن روسری مادر در میان محارم، کیفیت «بچه های ساختمان گل ها» و آینده ای که در انتظار این کارتون است.

انیمیشن ایرانی که خط قرمزها را رد کرد!

جناب مرندی، چه کسی ایده حجاب نداشتن مادر در منزل و پیش محارم را مطرح کرد؟

– محمد امین همدانی، مدیر خانه پویانمایی انقلاب اسلامی سازمان اوج. ایشان از دو سال پیش چنین دغدغه ای را به ما منتقل کرده بودند و دیدیم در «بچه های ساختمان گل ها» امکان اجرایی کردن آن وجود دارد و انجامش دادیم. ایشان ناظر کیفی تولید انیمیشن هم است و حضورشان باعث شد این اتفاق رخ بدهد.

یعنی اگر سازمان اوج پشت کار نمی بود، عملیاتی کردن ایده حجاب نداشتن مادر به بار نمی نشست؟

– سفارش دهنده این کار سازمان رسانه ای اوج است و ناظر هنری آن خانه پویانمایی سازمان اوج که مدیریتش بر عهده محمد امین همدانی است. ایشان دغدغه نمایش حجاب به شکل اصولی را داشتند و ما اعلام آمادگی کردیم و از ما حمایت کردند.

مادر در کارتون «بچه های ساختمان گل ها» امروزی است، در عین این که به شدت معتقد است و از حجابش مراقبت می کند، در خانه و پیش محارم روسری اش را بر می دارد. برای رسیدن به این هدف تاییدیه مراجع قانونی و شرعی را گرفته اید؟

– تیم تولید از دو سال پیش به این نتیجه رسید که مادر می تواند جلوی محارم بدون روسری باشد. شش ماه پیگیر بودیم که مجموعه ای به این شکل تولید کنیم. دو سال پیش کلیپی کوتاه را که موضوع آن مادر بود، ساختیم و مادر روسری نداشت. با عالی ترین مقامات که نظرشان در این زمینه مهم است، مشورت کردیم و تایید گرفتیم. از مراجع قانونی و شرعی پیگیر شدیم و خوشبختانه نظر مثبت آنها را جلب کردیم.

«بچه های ساختمان گل ها» درست در روزهایی ساخته می شد که کیانوش عیاری قصد داشت زن های فیلمش یعنی «کاناپه» در منزل و پیش محارم بدون روسری باشند. ایده اش را با تمهید استفاده از کلاه گیس عملی کرد اما بعد از آماده شدن فیلم، وزارت ارشاد به آن مجوز نداد و اعلام کرد باید مراجعی خارج از این وزارتخانه درباره فیلم تصمیم بگیرند. به نظر شما با اتفاقی که برای کارتون «بچه های ساختمان گل ها» افتاده، می توان این نسخه را برای «کاناپه» تجویز کرد؟

– درباره این که این مدل مناسب انیمیشن های دیگر است یا نه، مطلقا اظهار نظر نمی کنیم چون فقط درباره این مورد خاص استعلام کردیم و پاسخ مثبت گرفتیم. به هر حال بعد از آن کلیپ یکی دو سریال انیمیشنی تولید کردیم و به «بچه های ساختمان گل ها» رسیدیم که شخصیت مادر دارد و مدل مد نظرمان درباره حجاب در آن قابل پیاده سازی بود.

برای نشان دادن حجاب اصولی چه تمهیدهایی داشته اید؟

– چند قسمت در نوروز پخش شد ولی در قسمت های بعد اتفاقات جالب تری می افتد. ما کاملا به تفکیک سعی کرده ایم به خردسال آموزش بدهیم که مادر در خانه پیش محارم بدون حجاب است، اگر نامحرم وارد خانه شود حجاب او چگونه می شود، اگر مادر بخواهد از خانه بیرون برود چه حجابی دارد، در محیط آپارتمان یک پوشش دارد، در خیابان پوششی دیگر و در مسجد با شمایلی دیگر حاضر می شود. همه اینها را با روسری رنگی، چادر مشکی و … نشان داده ایم. این تصویرسازی انجام شده که خردسال متوجه تفاوت ها بشود و بداند انواع حجاب چیست.

واکنش ها به حجاب چطور بوده؟

– در طول تولید همکارانی که در استودیو کاراکترها را می دیدند، تعجب می کردند و می گفتند مطمئن هستید پخش می شوند؟ جواب مان مثبت بود اما بعضی ها باورشان نمی شد. آمادگی این را داشتیم که پخش انیمیشن خبرساز شود و این اتفاق هم افتاد و حتی باعث شد که دیده شود. بازتاب ها متفاوت است؛ آمار داخل سازمان می گوید رضایت بیننده ها تامین شده، در فضای مجازی هم غالب نظرها بر این بوده که چنین اتفاقی خوش یمن است.

ولی حجم نظرات منفی بالا است.

– عده ای که شاید اطلاع دقیقی از اندیشه های تربیتی و مجوزی که انیمیشن کسب کرده نداشتند، از سر دلسوزی زود قضاوت کردند. فکر می کردند ما می خواهیم سدشکنی کنیم و انحراف ایجاد کنیم. نگران بودند که این کار باعث ترویج بی حجابی برای خردسالان شود. برخی نگران بودند که این اتفاق باعث شود سریال های تلویزیون هم به سمت این الگو بروند در حالی که ما ضمن آموزش حجاب، حواس مان هست توی چه کاری این مدل مورد استفاده قرار بگیرد. خط قرمز ما حدود شرعی بوده است.

به مخالفان می گویید نباید نگران بود؟

– بله؛ واقعا نباید نگران نوع حجاب مادر بود و باید به سازندگان اعتماد کرد. استودیوی صبیان از دو سال پیش که کارش را شروع کرده، همواره دغدغه سبک زندگی اسلامی داشته، تا الان «اتل متل یه جنگل» را ساخته ایم که به دلیل استقبال از آن در حال تولید فصل دومش هستیم. پیش تولید دو سریال دیگر را هم شروع کرده ایم. استودیو صبیان طراح فرآیند تولید صنعتی انیمیشن است، به این معنا که ما هر شش ماه یک انیمیشن ۵۰۰ دقیقه ای را می توانیم تولید کنیم و تحویل بدهیم.

شخصیت بچه ها شیرین و جذاب طراحی شده اما آدم بزرگ ها سمپات نیستند، چرا؟

– شاید به این دلیل خردسالان جذاب تر شده اند که شخصیت های اصلی هستند و برای بیننده این سن و سال باید جذاب و همراهی برانگیز باشد. از طرفی کاراکترها را با این رویکرد طراحی کردیم که بعدا بتوانیم از آنها استفاده جانبی هم بکنیم؛ مثل نوشت افزار، اسباب بازی ها و عروسک. برای همین در طراحی کاراکترهای خردسال دقت نظر ویژه ای داشتیم ولی برای بزرگ ترها این هدف را دنبال نمی کردیم.

انیمیشن ایرانی که خط قرمزها را رد کرد!

ساخت سریال چقدر طول کشید؟

– تیم جوانی هستیم و میانگین سنی گروه تولید کمتر از ۳۰ سال است. خودم هم ۳۰ ساله ام. در طول هفت ماه ۱۷ نفر زحمت کشیدند کار به سرانجام برسد. فیلمنامه «بچه های ساختمان گل ها» تیر ماه سال ۹۵ به طور کامل نوشته شد، اول مرداد پیش تولید را شروع کردیم و شهریور ماه از کاراکترها رونمایی شد. پروسه پیش تولید و تولید و تحویل به شبکه هفت ماه طول کشید و همه قسمت ها در اختیار شبکه است. فصل دوم برای انیمیشن نوشته شده و اگر بازخورد فصل اول مثبت باشد، بعدی اش را می سازیم.

صف آرایی معترضان و موافقان

در مواجهه با ساختارشکنی شبکه کودک در مجموعه «بچه های ساختمان گل ها»، دیدگاه های متفاوتی دیده می شود

مثل همیشه که در مواجهه با هر اتفاقی، مردم شور و هیاهوی خودشان را دنبال می کنند و پشت سر هر اتفاق صف کشی می کنند، درباره نمایش مادر بی حجاب در این کارتون هم مردم نظرات مثبت و منفی زیادی دارند. در سایت شبکه پویا درست در پایین بخشی که اطلاعات کارتون «بچه های ساختمان گل ها» نوشته شده، نظرات مختلفی به ثبت رسیده که بیشتر آنها از سه چهار خط بیشتر هستند. جالب اینجاست که این نظرات صرفا توسط مادرها و بزرگ ترها به ثبت رسیده و بچه ها هیچ نظری راجع به این مجموعه نداده اند.

نمی شود درباره تعداد نظرهای مثبت و منفی تحلیل درستی ارائه داد اما به طور میانگین تعداد موافقان و مخالفان نصف به نصف است. خیلی جاها بحث به مجادله لفظی هم بین معترضان و موافقان کشیده شده و سعی کرده اند تا جایی که می شود ماجرا را با تحلیل برای طرف مقابل باز کنند و اشتباهات دیدگاه مخالف شان را به رخ اش بکشند.

نکته قابل توجه اینجاست که نیم بیشتری از موافقان این ساختارشکنی در تلویزیون تاکید کرده اند که خودشان از چادر استفاده مین کنند و با این حال از شبکه کودک برای این مجموعه اثرگذار تشکر می کنند. در اینجا تمام نظرات را در پنج بخش اصلی تقسیم بندی کرده ایم.

معترضان

تعداد معترضان نسبت به پخش تصویر بی حجاب از مادر در داخل خانه، کم نیست. گرچه نسبت به موافقان این طرح، تعدادشان کمتر است اما خیلی شدید نسبت به این ماجرا اعتراض کرده اند. آنها از صدا و سیما خواسته اند که سریع برای حذف این مجموعه از شبکه کودک اقدام کند. علت اعتراض این افراد متفاوت است. یکسری نوشته اند که بی حجاب نشان دادن مادر خانواده، هیچ تاثیری در با حجاب کردن دختران ندارد و حتی باعث می شود که نسبت به این مقوله سست تر شوند.

برخی نوشته اند که این مسئله باعث می شود که بچه های کم سن و سال، اهمیت حجاب را به درستی درک نکنند. بعضی دیگر معتقدند که این کارتون برای بچه های ایرانی ساخته نشده چون فرهنگی که منتقل می کند شباهتی به فرهنگ و مذهب ایرانیان ندارد و نباید الگوی بچه های ایرانی باشد. یکسری دیگر نسبت به این مسئله ابراز تاسف کرده و نوشته اند که حتما از این به بعد این مسئله به سریال های تلویزیونی هم تسری پیدا می کند و این اتفاق اصلا درست نیست.

به تعبیر خیلی ها هنجارشکنی در این مورد اصلا قابل قبول نیست و بسیار نگران کننده به نظر می رسد. خیلی های شان نوشته اند که یا تلویزیون از پخش این مجموعه خبر ندارد یا این که اشتباه می کند که جلوی پخش آن را نمی گیرد. برای همین از تلویزیون خواسته اند که زود پخش این مجموعه را متوقف کند.

موافقان

بخش مهمی از مخاطبان، نمایش بی حجاب مادر خانواده را در منزل ستوده اند و از شبکه کودک برای این که چنین اقدام موثری انجام داده، تشکر کرده اند. بخشی از مادران نوشته اند که این کارتون، سبک واقعی زندگی زنان مومن را در جامعه نشان می دهد و بار آموزشی زیادی دارد.

مثلا بخشی از مخاطبان نوشته اند: «هیچ کدوم از ما در منزل هامون کنار محارم مون حجاب روی سرمون نداریم پس این کارشون داره حقیقت جامعه مون رو نشون میده.» یا «آفرین… ما باید به بچه ها یاد بدیم که جلوی کی میتونن روسری داشته و جلوی کی نداشته باشند… کار خوبی کردین.» نفر بعد این نظر را داده: «این عالیه که فرق حجاب تو خونه و بیرون خونه رو نمایش دادید. خدا خیرتون بده، چون بچه های بی حجاب فامیل ما با دیدن کارتون ها فکر می کردن محجبه ها همیشه روسری سرشونه حتی موقع خواب ولی با این جور کارتون ها متوجه می شن که محجبه ها، در جای خودش حجاب دارن و در جای خودش هم بدون روسری هستن.» یا یک نفر نوشته: «واقعا از مرکز اوج تشکر می کنم.

یه انیمیشن به دردبخور بالاخره ما دیدیم. بچه ها یه کارتون شبیه واقعیت زندگی خودشون می بینن. هر چی تشکر کنم کمه. البته متاسفام این همه سال از انقلاب گذشته بعد ما تازه به این سطح رسیدیم که برای بچه ها چه جور برنامه هایی باید ساخت.»

تقلید از ترکیه

علاوه بر معترضان پروپاقرص این مجموعه، یکسری هم نوشته اند که این اقدام با تقلید از روی سریال های ترکیه ای ساخته شده. به گفته آنها در برخی از سریال های ترکیه ای نشان داده می شود زنان زمانی که به خانه می رسند حجاب از سرشان بر می دارند و مجددا موقع رفتن به بیرون روسری سر می کنند. حالا این اتفاق در این کارتون هم تکرار شده. این در حالی است که قطعا در سریال های ترکیه ای، بازیگران هستند که حجاب را در منزل بر می دارند اما در ایران ما داریم فقط راجع به یک کارتون صحبت می کنیم.

به هر حال از این نظرات هم وجود دارد. مثلا یک نفر نوشته: «این کارتون اصلا مناسب نیست. دیروز یه بخشی رو نشان داد که مادر خانواده در منزل بدون حجاب و روسری بود و زمانی که از منزل بیرون رفت روسری سرش کرد. این کاری که صدا و سیمای ترکیه و خیلی از کشورها انجام میدن نباید این کار در کارتون های ما تکرار بشه.» یا یکی دیگر این نظر را داده: «درسته این واقعیته که هر زن مسلمان در منزل محجبه نیست ولی در بیرون حجاب میگیره اما آیا درسته که در کارتون و فیلم های ما همچون فیلم های ترکیه ای چنین تعریف و تصویری از حجاب ارائه بشه؟ واقعا درستش اینه که در هر تصویری از هر فیلم و کارتون ایرانی خانم ها حجاب کامل داشته باشن.»

انیمیشن ایرانی که خط قرمزها را رد کرد!

ایرادهای اشتباه

از آنجایی که تاکید مجموعه روی آموزش حجاب از طریق مادر خانواده است، شرایطی پدید آورده که مادر خانواده میان محرم و نامحرم قرار بگیرد و نشان دهد که زنان کجاها باید حجاب داشته باشند و کجاها می توانند بی حجاب باشند. حالا در این شرایط یک روز در یکی از قسمت ها جشن تولدی نشان داده شده که در آن پدر و پدربزرگ حسنا (دختر بچه اصلی مجموعه) هم حضور دارند. طبیعتا از آنجایی که زن به همسر، پدر همسر و پدر خودش محرم است، بی حجاب به تصویر کشیده شده اما سایر مهمان ها همگی چادر به سر دارند.

حالا یکسری از مخاطبان اعتراض کرده اند که چرا بقیه با حجاب هستند و مادر حسنا حتی روسری هم سرش نیست. جالب اینجاست که یکسری از مخاطبان پاسخ این معترضان را داده اند. مثلا یک نفر در پاسخ نوشته: «در پاسخ به عزیزانی که به بی حجابی مادر خانواده در جشن تولد ایراد گرفتند باید بگم که تا جایی که اطلاع دارم پدر و پدرشوهر و همسر جزو محارم آدم به شمار می آیند. بقیه مهمان ها همه نامحرم بودند.»

یکسری هم نسبت به اینکه مادر خانواده بی حجاب است و مادربزرگ همیشه روسری به سر دارد اعتراض کرده اند و باز یکسری دیگر به آنها پاسخ داده اند. یک نفر در پاسخ نوشته که روسری سر کردن مادربزرگ ها در نزد محارم شان امری مرسوم است و اصلا عجیب نیست.

باورپذیری بچه ها

یکسری از موافقان این مجموعه معتقدند که مجموعه بچه های ساختمان گل ها از این جهت اهمیت دارد که برای بچه ها کاملا باورپذیر به نظر می رسد. در واقع شرایطی را پدید آورده که بچه ها کاملا احساس کنند اتفاق ها در خانه ای شبیه به خانه خودشان در جریان است. یکی از مخاطبان نوشته: «اینکه روسری سر مادر حسنا نیست خیلی حرفه ای و عقلانی است.

انیمیشن باید برای کودک باورپذیر باشد تا بنشیند و آن را تماشا کند.» یکی دیگر از مخاطبان هم در این باره نظر جالبی نوشته: «این شما بزرگ ترا هستید که اینقدر این موضوع براتون جلوه کرده نه کودکانتون. یکم بیشتر رو رفتار کودکتون دقیق شین، هیچ کدومشون به این موضوع حساسیت نشون ندادند. کودکان شما در خونواده هایی کاملا ایرانی و پاک پرورش پیدا می کنند و طرز رفتارشون هیچ ربطی به حجاب یک مادر کارتنی توی خونش نداره.»

مخاطب دیگری هم نظر داده: «والدین عزیز اینقدر که روی این مسئله حساس شدین ای کاش کمی حساس به دوبله های بعضی از کارتن ها میشدین که کودکانمون هر روز چه حرفای رکیک تازه ای یاد میگیرن.» یکسری دیگر هم نظر گذاشته اند و گفته اند که بچه ها وقتی از کارتون ها نکات آموزنده یاد می گیرند که روش زندگی آنها به نظرشان عجیب نباشد. این مجموعه بستر مناسبی ایجاد کرده که بچه ها را با نکات آموزشی خوبی آشنا کند.


منبع: برترینها

کارهایی که هر فرد برای ثروتمند شدن باید انجام دهد

امروزه یکی از مهمترین مسایل پیش روی افراد ثروتمند و حتی افرادی که ثروت چندانی ندارند، این است که بتوانند برای خود یک سرمایه بلند مدت و قابل اطمینان ایجاد کنند.

معمولا بهترین استراتژی‌های اقتصادی برای هر انسانی، عادت‌های ساده‌ای هستند که وقتی به درستی پیاده‌سازی و اجرا می‌شوند، در انتهای کار سود بسیار خوبی برای فرد به همراه خواهند داشت. مدیریت اقتصادی و مالی کار ساده‌ای نیست. مخصوصا هنگامی که درآمد شما افزایش پیدا می‌کند ولی احساس می‌کنید که نمی‌توانید این پول را ذخیره و پس‌انداز کنید. این‌جا است که باید به فکر ساختن سرمایه و ثروت خود باشید. در واقع با این کار همواره رو به جلو گام خواهید برداشت.

اگر علاقه‌مند به ساختن سرمایه و ثروت صحیح هستید، پیشنهاد می‌کنیم موارد زیر را به عنوان عادت‌های اصولی اقتصادی و مالی خود در نظر داشته باشید تا هر چه سریع‌تر و البته مطمین‌تر به اهداف خود نزدیک شوید.

 کارهایی که هر فرد برای ثروتمند شدن باید انجام دهد

۱٫ برای خودتان مالیات در نظر بگیرید

۲٫ اگر دولت قانون جدیدی تصویب کند و به موجب آن شما مجبور به پرداخت مالیات بیشتری باشید، چه خواهید کرد؟ پاسخ ساده است. باید راهی برای پرداخت مالیات پیدا کنید. هنگامی که صحبت از پس‌انداز کردن می‌شود، هر کدام از ما دلیلی برای عدم انجام این کار می‌آوریم. درواقع سعی داریم با این دلایل، عدم توانایی خود در ذخیره و پس‌انداز کردن مقداری از پول خود را توجیه کنیم.

۳٫ عادت کنید به محض اینکه حقوق خود را دریافت کردید، بخشی از آن را در حساب پس‌انداز خود ذخیره کنید. نکته مهم‌تر این است که باید پیش خود فکر کنید که اصلا چنین حسابی وجود ندارد (تا هوس نکنید که از آن برداشت کنید). مطمین باشید پس از گذشت چند سال، وقتی موجودی این حساب را ببینید، خودتان را تحسین می‌کنید.

۴٫یک منبع در‌آمد جانبی برای خود ایجاد کنید

۵٫ موفق‌ترین کار‌آفرینان دنیا نیز به یک شغل بسنده نمی‌کنند و منابع در‌آمد مختلفی دارند. البته در راه‌اندازی تجارت‌های مختلف و چند‌گانه خود باید بسیار حساس باشید و با دقت عمل کنید. یکی از مهمترین مسایلی که باید مد نظر داشته باشید این است که کالایی که می‌سازید یا خدمتی که ارایه می‌کنید، ارزش سرمایه‌گذاری داشته باشد و برای شما سود‌دهی در پی داشته باشد.

۶٫ همیشه با توجه به موجودی کارت اعتباری خود خرج کنید

۷٫ اگر شغل شما به نحوی است که میزان در‌آمد ماهیانه ثابت و مشخصی ندارید، سعی کنید هیچ گاه بیش از موجودی کارت اعتباری و حساب خود خرج نکنید.

۸٫ بهتر است همواره تصمیمات مالی خود را بر اساس آنچه که در حال حاضر دارید، اتخاذ نمایید، نه به امید آنچه که فکر می‌کنید قرار است به دست بیاورید. صبر کنید تا پول خود را بگیرید، سپس به فکر خرج کردن آن بیفتید.

۹٫ در ابتدای هر فصل و هر سال، اهداف مالی آن فصل و سال را برای خود تعیین کنید

۱۰٫هنگامی که هدف داشته باشید، احساس مسیولیت بیشتری در قبال پول و سرمایه خود خواهید کرد. اگر هدف خاصی نداشته باشید، برای خرج کردن پول و شاید خرید‌های غیرضروری، خیلی ساده‌تر خودتان را قانع می‌کنید.

۱۱٫ در ابتدای سال یک هدف بزرگ برای خود تعریف کنید. سپس آن هدف را به اهداف کوچکتر سه ماهه تقسیم کنید. بدین صورت می‌توانید روند پیشرفت خود تا رسیدن به هدف اصلی را به سادگی بررسی و مدیریت کنید.

۱۲٫ از قانون ۵۰-۳۰-۲۰ پیروی کنید

۱۳٫اکثر کارشناس‌های اقتصادی قانون ۵۰-۳۰-۲۰ را پیشنهاد می‌کنند. حال این قانون چیست؟ بر اساس قانون ۵۰-۳۰-۲۰، ۵۰ درصد از در‌آمد شما می‌بایست خرج نیاز‌های‌تان شود (مانند خرج خانه، ماشین، غذا و مواردی از این قبیل). ۳۰ درصد از در‌آمد نیز باید صرف چیز‌هایی شود که شما می‌خواهید و از آن لذت می‌برید، مانند خرید لباس، شام خوردن در رستوران و غیره. ۲۰ درصد باقیمانده اما باید پس‌انداز شود.

۱۴٫ در مورد افراد جوان‌تر این اعداد و ارقام کمی تغییر می‌کند. در واقع جوان‌ها در‌آمد خود را معمولا بصورت ۷۰-۲۰-۱۰ خرج می‌کنند. ولی اگر بتوانند از ابتدا قانون ۵۰-۳۰-۲۰ را اجرا کنند، آینده بسیار بهتری خواهند داشت.

۱۵٫ با افرادی که از نظر مالی مسیولیت‌پذیر هستند ارتباط داشته باشید

۱۶٫ برقراری ارتباط با افرادی که پیش از این به موفقیت‌های مالی دست یافته‌اند، پیشرفت‌ها و موفقیت‌های اقتصادی بسیاری برای شما به ارمغان خواهد آورد. یک روش بسیار خوب برای فرا گرفتن هنر اقتصاد، یافتن یک دوست

خانوادگی است که بتواند در این مسیر نقش مربی را برای شما ایفا کند، شخصی که خودش قبلا به یک موفقیت مالی دست یافته است. اگر علاقه جدی به یادگیری داشته باشید و بخواهید شما هم یک تجارت موفق برای خود راه بیندازید، مطمین باشید شانس هم با شما یار خواهد بود.

۱۷٫ در پایان سال خودتان را قضاوت کنید، نه در پایان ماه

۱۸٫ هرچند بررسی عملکرد ماهیانه بسیار مهم است و می‌تواند در پیش‌برد اهدافتان کمک شایانی به شما بنماید، ولی نکته مهم‌تر این است که قضاوت در مورد موفقیت خود را به انتهای سال موکول کنید.


منبع: برترینها

طنز؛ حسن روحانی: به اون مو قشنگ بگین سربه‌سرم نذاره!

دست‌های حسن روحانی به ‌طرز بندری‌واری می‌لرزید. اسحاق جهانگیری گفت: «حسن! چه وضعشه؟! نکنه پارکینسون گرفتی؟!» حسن روحانی گفت: «آخه دروغ گفتنشم گازانبریه!» اسحاق جهانگیری گفت: «خون خودتو کثیف نکن! من آچمزش کردم دیگه!» حسن روحانی گفت: «چی صدات کنم تو رو؟/ تو که از گُل بهتری…» اسحاق جهانگیری گفت: «من نباشم کی میاد ناز نگاتو می‌خره/ کی میاد دنبال تو، تو رو تا خورشید ببره/ کی میگه حق‌ها همیشه با توئه/ واسه خاطر تو جون می‌ده پشت پنجره/ من اگه نباشم…/ من اگه نباشم…» حسن روحانی گفت: «تو را از بین صدها گل جدا کردم/ تو سینه جشن عشقت رو به‌پا کردم/ برای نقطه پایان تنهایی/ تو تنها اسمی بودی که صدا کردم/ عشق من…/ عشق من…/ عشق من…/ عشق من…» و بعد درهمین لحظه سیدمصطفی ‌هاشمی‌طبا که بشدت تحت‌تاثیر دیالوگ‌های عاشقانه حسن و اسحاق قرار گرفته بود، هدفونش را از گوشش درآورد و آهنگ لاواستوری را پخش کرد تا دسته‌جمعی فیض ببرند.

محمدباقر قالیباف که حسابی عصبانی شده بود، گفت: «وقت استراحته! تو وقت استراحت لااقل قربون‌صدقه همدیگه نرین. البته من به‌ خاطر مردم گفتم استراحت کنیم، وگرنه کم نیوورده بودم که…!» اسحاق جهانگیری گفت: «گازانبری! فازا ماذا؟! رنگ موهات چی می‌گه؟!» حسن روحانی گفت: «به اون مو قشنگ بگین/ سربه‌سرم نذاره/ برای هرکی رو داره/ جلوی من کم میاره/ همه ایران می‌دونن/ که من کلیدِ خونه‌م/ هرچی گازانبریه/ به چالش می‌کشونم!/ به چالش می‌کشونم!» محمدباقر قالیباف گفت: «من دهنم خشک شده بود. واسه این گفتم، به آقای حیدری زنگ تفریح بذاره که برم آب بخورم، وگرنه کلی نمودار کشیده بودم که جواب‌تون رو بدم.» اسحاق جهانگیری گفت: «یه چیزی که درباره تو واسم جالبه، اینه که مخلوطی از شکست‌خورده‌ترین سیاستمداران ایران هستی.

مثلا مثل احمدی‌نژاد نمودار می‌کشی و خالی می‌بندی و پدیده هستی که جلوی دوربین دو دوتا رو می‌گی هشت‌تا یا این‌که مثل محسن رضایی هر دوره شرکت می‌کنی و رأی نمی‌آری یا این‌که…» حسن روحانی گفت: «اما خداوکیلی گازانبری فقط صفت خودشه!» و بعد با اسحاق جهانگیری بلندبلند خندیدند. ابراهیم رئیسی گفت: «نخندید! نخندید! مگر نمی‌دانید من چقدر سختی کشیدم؟! من پول نداشتم تو مشهد یه فلافل لبنانی ساده بخورم. تازه مثل ژان والژان هم بی‌دین و ایمون نبودم، برم نون بدزدم. دزدی گناهه. اما گشنگی گناه نیست. فقر گناه نیست. پس به ‌جای خندیدن، گریه کنین. یالا. گریه کنین.» اسحاق جهانگیری که آن‌قدر خندیده بود، اشک از چشمانش بیرون زده بود، گفت:

«آقای رئیسی من واقعا موندم به‌ حال شما گریه کنم یا آقای میرسلیم!» سیدمصطفی میرسلیم گفت: «ای بابا! با من پیرمرد چی کار دارین؟! نشستم یه گوشه ساکت دارم بازی‌تون رو نیگا می‌کنم. اصلا برین دم خونه خودتون بازی کنین. مراعات من پیرمرد و که نمی‌کنین. سنی ازم گذشته‌ها…» سیدمصطفی ‌هاشمی‌طبا گفت: «علی دایی خیلی چاق شده!» محمدباقر قالیباف گفت: «الان مشکل ما شکم علی داییه آخه؟!» حسن روحانی گفت: «حالا لااقل این بنده‌خدا دغدغه ورزشی داره، تو چی می‌گی که تنها دغدغه‌ت گازانبره!» اسحاق جهانگیری گفت: «تو فقط یه شهردار ساده‌ای که برای یه کوچه بن‌بست، مجوز برج‌های دوقلو می‌دی!» ابراهیم رئیسی گفت: «شماها گشنه نموندین که بفهمین گشنگی یعنی چی! می‌دونین بزرگترین آرزوی من چیه؟!

این‌که برای یه‌بار هم که شده، تو مشهد یه پرس چلوکباب پدیده شاندیز بخورم، این یعنی دغدغه نه این سیاسی‌کاری‌های شما!» اسحاق جهانگیری با نیشخند گفت: «خب! جناب رئیسی! کافیه به این همشهرتون قالیباف بگی، یکی از املاک نجومی شهرداری رو می‌ده که تو کوچه خودتون یه شعبه پدیده شاندیز بزنی!» محمدباقر قالیباف که حسابی خسته به ‌نظر می‌رسید و عرق می‌ریخت، گفت: «بسه دیگه! زنگ تفریحه! به‌ خاطر مردم بذارین استراحت کنیم!» حسن روحانی گفت: «راستی باقر! خبر داری پاساژ مهستان هم آتیش گرفته؟!» و بعد بوی سوختگی‌های مختلف اعضا و جوارح درفضای انجمن پخش شد.


منبع: برترنها

دکوراسیون منزل رمانتیکِ زوج تهرانی

: در این خانه پیش از هر چیز پس‌زمینه روشن و سفیدرنگ دکوراسیون منزل توجهم را به خودش جلب می‌کند. البته از تنالیته آرام آبی و صورتی‌رنگ آن نیز غافل نیستم. ناخودآگاه انگار از دیدن روشنایی و لطافت خانه آرامشی در وجودم شکل می‌گیرد. صاحبان خانه، بنفشه نعیما و همسرش سامان شاه‌محمد هر دو طراح گرافیک و تصویرساز هستند؛ پس به‌خوبی مشخص است که دانش هنری آنها همراه با علایق‌شان چنین ترکیب رنگی را در طراحی دکوراسیون به نمایش گذاشته است. آنها زندگی مشترک خود را تقریبا ۷ ماه است که در این خانه آغاز کرده‌اند. درست است که با آغاز فصل پاییز وارد اینجا شده‌اند اما انگار همراه خود عطر و بوی گل‌های بهاری را به ارمغان آورده‌اند.

تور خانه‌گردی در یک نگاه

  •     تعداد افراد ساکن: ۲ نفر
  •     شغل صاحبان خانه: طراح گرافیک و تصویرساز
  •     موقعیت: تهران
  •     متراژ فضا: ۸۸ متر
  •     سال ساخت: نوساز (۱۳۹۵)
  •     نوع مالکیت: اجاره‌ای
  •     تعداد اتاق‌خواب: ۲ خوابه
  •     تعداد سرویس: یک
  •     سبک دکوراسیون: رمانتیک
  •     رنگ‌های غالب: سفید، آبی و صورتی
  •     ویژگی برجسته طراحی: توجه ویژه به ترکیب رنگ‌ها
  •     طراح: هر دو نفر با مشورت
  •     مدت‌زمان: ۵ ماه
  •     نوسازی یا بازسازی: تغییرات در فضا محدود به رنگ‌آمیزی دیوار و تغییرات کوچک در اکسسوری‌ها
دکوراسیون منزل رمانتیک زوج تهرانی، خانه‌ای با تن‌پوش گل‌های بهاری

دکوراسیون رمانتیک در نشیمن

فضای کلی خانه یادآور دقت نظر در انتخاب مبلمان، وسایل و ظرافت نگاه هنرمندانه در چیدمان و همنشینی رنگ‌هاست. خانم نعیما می‌گوید به دلیل پس‌زمینه‌ای که از خانه رویایی‌اش در ذهن داشته با گشت‌وگذارهای بسیار و به‌سختی همه آنچه را که حالا ما در این خانه می‌بینیم گرد هم آورده است.

دکوراسیون منزل رمانتیک زوج تهرانی، خانه‌ای با تن‌پوش گل‌های بهاری 
او که به‌تازگی با همسرش زندگی مشترکش را شروع کرده، با مشورت و همراهی همدیگر جهیزیه‌اش را تهیه کرده‌اند. بنفشه با تأکید یادآوری می‌کند که با بزرگواری و محبت‌های پدر و مادرش است که حالا صاحب خانه‌ای رویایی شده است و از آنها بسیار تشکر می‌کند.

در هر جای دکوراسیون رمانتیک این خانه، سر که می‌چرخانی به شکل‌های مختلف پرنده‌های زیبایی را می‌بینی که در گوشه و کنار خانه جاخوش کرده‌اند؛ از آن پرنده‌های کوچک تزیینی روی طاقچه‌ها گرفته تا الف روی دیوار و کوسن دست‌ساز خانم نعیما که به شکل پرنده در کنار کوسن‌های آبی و صورتی روی کاناپه آبی‌رنگ با پایه‌های سفید جاخوش کرده است.

دکوراسیون منزل رمانتیک زوج تهرانی، خانه‌ای با تن‌پوش گل‌های بهاری 
او می‌گوید این کاناپه را خیلی دوست دارد. دیگر مبلمان و میزهای خانه نیز به سفارش بنفشه و سامان به دست یک سازنده مبل ساخته شده است؛ البته پارچه، نوار دور مبل و دیگر اجزا را خودشان به صورت مجزا تهیه کرده‌ و به سازنده تحویل داده‌اند. در کنار آنها فرش پذیرایی از خیابان سهروردى تهیه شده و با انتخاب بجا طرح و نقش توانسته جلوه‌ای ویژه به فضای دکوراسیون نشیمن ببخشد. این زوج جوان برای خرید لوستر سراغ فروشگاه‌های خیابان شریعتی تهران رفته‌اند.

تزیینات و توجه به جزییات

پرنده‌های موردعلاقه صاحبخانه حتی به‌عنوان آویز هنگام جمع کردن پرده‌ها به بیرون پنجره سرک می‌کشند. (این تعبیر زیبایی است که خانم نعیما آن را برای ما توصیف می‌کند.) پرده‌ها از زرتشت خریداری شده‌اند. این علاقه شامل حال پروانه‌ها هم می‌شود و تا به‌جایی پیش رفته که ما آثار آن را روی شکلات‌هایی که برای پذیرایی روی میز هستند نیز می‌بینیم.

دکوراسیون منزل رمانتیک زوج تهرانی، خانه‌ای با تن‌پوش گل‌های بهاری 
شیرینی‌خوری و شکلات‌خوری‌ها از محصولات برندهای karaca    و english home هستند. همه تزیینات کوچک این خانه طراحی شده توسط بنفشه و سامان هستند. تصویرسازی‌هایی که به عنوان تابلو بر روی دیوارها نصب شده‌اند هم از هنرنمایی‌های خانم خانه است. او تلاش کرده که این تصویرسازی‌ها با سبک و رنگ دکوراسیون منزلش همخوانی داشته باشند.

شاخه گل‌های رنگارنگ

گل‌ها همیشه مظهر عشق و محبت بوده و هستند. با توجه به آنچه در تصاویر نیز می‌بینید، حضور گیاهان در خانه بنفشه و سامان بیش از هر چیزی معطوف به شاخه گل‌های رنگارنگ و زیبایی می‌شود که در گلدان‌ها قرار گرفته و طراوت و تازگی را به حال و هوای این خانه تزریق کرده‌اند.

دکوراسیون منزل رمانتیک زوج تهرانی، خانه‌ای با تن‌پوش گل‌های بهاری

سامان و بنفشه سعی دارند که حداقل هفته‌ای یک‌بار سراغ گلفروشی بروند و شاخه‌های تازه و خوش‌رنگ و لعاب را مهمان محفل عاشقانه زیبای‌شان کنند.

غذاخوری؛ فضایی برای صرف شام‌های عاشقانه

در قسمت غذاخوری خانه روی میز شمعدان‌های زیبایی خودنمایی می‌کنند که به‌صورت سفارشی ساخته شده‌اند و به‌خوبی نقش مکمل دکوراسیون رمانتیک خانه را ایفا می‌کنند.

دکوراسیون منزل رمانتیک زوج تهرانی، خانه‌ای با تن‌پوش گل‌های بهاری 
در این سبک از دکوراسیون روی پارچه مبلمان نقشی از گل‌های صورتی و زیبا روی زمینه‌ای روشن و سفید به چشم می‌آید؛ اتفاقی که نه‌تنها در بخش غذاخوری خانه بنفشه و سامان بلکه در همه جای آن به‌خوبی قابل دیدن است. با خودم فکر می‌کنم که با روشن کردن شمع‌ها چه لحظات شیرینی را می‌توان هنگام خوردن شام‌های دونفره در این گوشه از خانه تجربه کرد.

ظرافت و دقت در اعمال تغییرات دکوراسیون

در راهرو، آینه و کنسول سفیدرنگی که از فروشگاه رویاى سفید تهیه کرده‌اند، روی دیوار نصب شده است. رنگ‌آمیزی دیوار به رنگ آبی، توسط پدر بنفشه انجام شده و از محدود تغییراتی محسوب می‌شود که در کلیت طراحی داخلی خانه به وجود آمده است.

دکوراسیون منزل رمانتیک زوج تهرانی، خانه‌ای با تن‌پوش گل‌های بهاری 
اما در این میان می‌توان به پوشاندن همه شیرهای لوله‌کشی گاز، تغییر کلید و پریزها با دست‌سازهای خانم نعیما به شکل خانه‌های کوچک و تغییر همه دستگیره‌های کابینت‌ها و چاپ نقوش طراحی‌شده توسط همین زوج جوان اشاره کرد. این ریزبینی در همه قسمت‌های منزل به‌خوبی قابل مشاهده است؛ مثل فرورفتگی دیوار نشیمن که حالا شبیه به لانه زیبای چندین و چند پرنده کوچک به کمک قفسه و طاقچه‌ها آراسته شده است.

تغییرات کوچک در دکوراسیون آشپزخانه

بخش‌هایی از کابینت و سنگ‌های دیوارپوش آشپزخانه قهوه‌ای هستند؛رنگی که مورد علاقه ساکنان خانه نیست؛ بنابراین برای اینکه این رنگ باعث ایجاد شکست در ترکیب رنگی خانه نشود باز هم بنفشه دست‌به‌کار شده و یکی از تابلوهای تصویرسازی خود را روی دیوار بالای اجاق گاز نصب کرده است.

دکوراسیون منزل رمانتیک زوج تهرانی، خانه‌ای با تن‌پوش گل‌های بهاری

تزیینات کوچکی مثل ساخت خانه‌ها روی کلید و پریزها هم با همین عنوان وارد این فضا شده‌اند.

پرنده‌ای کوچک روی شیر آب ظرفشویی لانه کرده و طرح و نقش پرنده‌ها روی پارچه کوسن صندلی‌های اوپن نیز دیده می‌شوند. بنفشه این صندلی‌ها را به کمک پدرش رنگ‌آمیزی کرده و پارچه کوسن‌ها را به همراه قالیچه آشپزخانه از ترکیه تهیه ‌کرده است. (برند قالیچه‌ها english home)

دکوراسیون منزل رمانتیک زوج تهرانی، خانه‌ای با تن‌پوش گل‌های بهاری

در یکی از کابینت‌های آشپزخانه برداشته است. آنها ظرف‌هایی ساده با ترکیب رنگ زیبا و متناسب با دکوراسیون منزل را به دقت در آن چیده‌ و به نمایش گذاشته‌اند. بنفشه می‌گوید از نظر خودش این بخش از خانه یکی از دوست‌داشتنی‌ترین قسمت‌های آن است و همیشه به داشتن چنین فضایی در منزل علاقه دارد. اغلب وسایل و ظروف رنگی آشپزخانه را از فروشگاه سام گالری (sungallery) در شهرک غرب تهیه‌کرده‌اند. ظرف‌های مرغ و خروسى که داخل دکوراسیون آشپزخانه هستند را از فروشگاه اکسیر خریده‌اند. بخشی از وسایل خانه هم از فروشگاه fantezy.home  و  rozhano_storeخریداری ‌شده‌اند.

دکوراسیون منزل رمانتیک زوج تهرانی، خانه‌ای با تن‌پوش گل‌های بهاری

آرامش در اتاق‌خواب

هماهنگی در طرح و رنگ سرویس خواب با دکوراسیون فضای نشیمن به‌وضوح قابل ‌مشاهده است. تختخواب، قاب آینه، میز آرایش و باکس اطراف تلویزیون متصل شده به دیوار همگی سفید هستند.

 
دکوراسیون منزل رمانتیک زوج تهرانی، خانه‌ای با تن‌پوش گل‌های بهاری 
تم رنگی پارچه‌ها در دکوراسیون اتاق‌خواب نیز آبی و صورتی‌اند و طرح روتختی ترکیبی از نقش پرنده‌ها و گل‌هاست که آن را همراه با قالیچه کوچک این اتاق از ترکیه سفارش داده‌اند. آباژور را بانوی خانه ساخته و لوستر اتاق را خودش رنگ‌آمیزی کرده است. پرده اتاق‌خواب را از زرتشت خریده‌اند و آینه، میز آرایش و سرویس خواب از یافت‌آباد به این خانه آمده‌اند.

توجه به علاقه شخصی در خرید جهیزیه

در آخر صحبت‌هایم با خانم نعیما از او خواستم که از نتیجه تجربه شخصی خود در خرید و چیدمان دکوراسیون منزلش با ما بگوید و اگر پیشنهادی دارد آن را با خوانندگان مجله منزل در میان بگذارد. در پاسخ به سوالم خانم نعیما گفت: «فکر می‌کنم هرکسی در چنین موقعیتی قبل از تصمیم‌گیری باید به علاقه و خواسته‌های شخصی خودش توجه کند. باید چیزی را بخرد و در خانه‌اش جای دهد که واقعا آن را دوست دارد.

 دکوراسیون منزل رمانتیک زوج تهرانی، خانه‌ای با تن‌پوش گل‌های بهاری

هر کسی سلیقه‌ای مختص به خودش را دارد و نیازی نیست به خاطر اختلاف‌نظر با دیگران یا توجه به سلیقه عموم مردم کاری را انجام دهد که مطابق با سلیقه خودش نیست؛ چون خود اوست که باید در آن خانه زندگی کند. پس بهتر است از فضای زندگی خودش لذت ببرد. هر تازه‌عروسی بهتر است خریدن جهیزیه را یک کار شیرین بداند و از انجام دادنش خسته نشود.»


منبع: برترینها

انتقام عروس از خواهرشوهر با اسیدپاشی

ایران نوشت: نخستین جلسه تحقیق از دختر جوان که مدتی قبل توسط عروس خانواده، هدف اسیدپاشی قرار گرفته بود، در دادسرای امور جنایی تهران برگزار شد.

 فاطمه که دانشجوی ترم آخررشته صنایع بود روی صندلی چرخدار نشسته و پوشینه‌ای مشکی روی صورتش زده بود تا هیچ‌کس صورت متلاشی شده‌اش را نبیند. اوکه قربانی اسیدپاشی است می‌گوید که هنوز نمی‌داند به چه جرمی قربانی شده است.

فاطمه  درباره روزحادثه گفت: «شب قبل، عروس‌مان الهه با من تماس گرفت وازمن خواست به خانه‌شان بروم. او می‌خواست دختر ۳ ساله‌اش را به درمانگاه ببرد به همین خاطر از من خواست از دختر یک ساله‌اش نگهداری کنم. شب به خانه‌شان رفتم اما رفتارهایش عجیب و غریب بود آن شب پس ازخوردن شام از او خواستم اجازه دهد ظرف‌ها را بشویم اما او اجازه نداد. درحالی که هروقت به آنجا می‌رفتم ظرف‌ها را می‌شستم تا کمکی کرده باشم.

آن شب در خانه برادرم خوابیدم و فردای آن روز برادرم به محل کارش رفت. نیم ساعتی گذشته بود که الهه، دختر کوچکش را کنار من گذاشت و خودش از اتاق خارج شد. حدود ساعت ۹ صبح ۲۴ آبان سال گذشته بود، در خواب و بیداری بودم که حس کردم یک نفر دارد خفه‌ام می‌کند. به او گفتم چه کار‌داری می‌کنی که ناگهان ظرف اسیدی که روی میز بود را روی من ریخت. از شدت سوختن، خودم را به راه پله‌ها رساندم. مطمئن هستم که الهه بود که اسید پاشید. او حتی لباس‌های کار برادرم را پوشیده بود. با سر و صدای من، همسایه‌ها خودشان را به آنجا رساندند. آن موقع الهه در حمام بود و داشت لباس‌های کار برادرم را در می‌آورد تا نشان دهد که شخص دیگری این کار را انجام داده است. او حتی برای اثبات این ماجرا روی پای خودش هم اسید پاشیده بود.بعد هم هردونفرمان را به بیمارستان منتقل کردند.البته الهه خیلی زود مرخص شد اما من تا الان ۶۲ بار عمل کرده‌ام و حدود ۲۳۰ میلیون تومان خرج درمان داده ام. گوش هایم، بینی، دهانم و یک چشمم را از دست داده ام. اسید روی بدنم هم ریخته شده و یکی از دنده هایم هم از بین رفته است. نمی‌توانم خوب راه بروم و درست صحبت کنم. من نامزد داشتم و ترم آخر رشته صنایع بودم که همسربرادرم زندگی‌ام را نابود کرد. همه جا گفته شده که ما باهم اختلاف داشتیم اما این‌طور نبود. هیچ مشکلی بین ما وجود نداشت. حالا که زندگی من نابود شده الهه هر روز از زندان تماس می‌گیرد و می‌گوید کار او نیست و می‌خواهد که بچه‌هایش را ببیند. اما نمی‌توانیم اجازه دهیم.چراکه بچه‌ها امنیت جانی ندارند، او روی دختر یک ساله خودش هم چند قطره اسید ریخته بود.پس چطور می‌توانیم اجازه دهیم که آنها را ببیند. برادرم درخواست طلاق داده اما تا به حال خانواده الهه اصلاً به سراغ ما نیامده‌اند. فقط مادرش به یکی از آشنایان پیام داده که اگر رضایت ندهیم هر چه دیدیم از چشم خودمان دیدیم. زندگی من و برادرم نابود شده اما هنوزنمی دانیم زن برادرم برای چه و به چه دلیل این جنایت را در حق ماانجام داد.


منبع: الف

مادر و پسر قتل را به گردن هم انداختند

ایران نوشت: پسر جنایتکار که متهم است باهمدستی مادرش، پدرخود را با ضربه میله‌ای آهنی به قتل رسانده، به علت تناقض گویی در جلسات دادگاه، برای بررسی وضعیت سلامت روانی تحت معاینات کارشناس‌های پزشکی قانونی قرارخواهد گرفت. این درحالی است که درجلسه دیروزدادگاه، مادر و پسر ضمن انکار اعتراف‌های قبلی شان، قتل را به گردن یکدیگرانداختند.

 سال ۹۲، جسد مرد میانسالی که با اصابت ضربه‌های مرگبار به سرش کشته شده بود، در «پیشوا»ی ورامین پیدا شد. پس از حضور بازپرس کشیک قتل و مأموران پلیس آگاهی این شهرستان، تحقیقات جنایی دراین باره آغازشد تا اینکه همسر و پسر مقتول به‌عنوان مظنونان اصلی پرونده به اداره آگاهی انتقال یافتند. مادر و پسر که ابتدا منکر جنایت بودند وقتی تحت بازجویی‌های تخصصی قرار گرفتند لب به اعتراف گشوده و به قتل اعتراف کردند.«امیر» پسر جوان مقتول به کارآگاهان گفت: «پدرم همیشه مرا اذیت می‌کرد و باعث شده بود همیشه در خانه بمانم. خیلی ناراحت بودم تا اینکه یک شب او با مادرم درگیر شد. رفتارش همیشه تحقیرآمیز بود به همین خاطرآن شب خونم به جوش آمد ودیگر نتوانستم تحملش کنم و با میله‌ای او را کشتم.»با اعترافات پسر جوان به ارتکاب قتل با همدستی مادرش، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهمان صبح دیروز به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران انتقال یافتند. در ابتدای جلسه خانواده مقتول از دادگاه، خواستار اشد مجازات برای متهمان شدند. سپس مادر و پسر جوانش در جایگاه حاضر شدند اما هر یک با رد ادعاهای قبلی دچار تناقض گویی شدند.

امیر به قضات دادگاه گفت: «من قتل را با تحریک مادرم انجام دادم و گرنه هرگز پدرم را نمی‌کشتم.»

مادرش نیز وقتی در جایگاه ایستاد با انکار اعترافات قبلی‌اش گفت: «من هرگز از امیر چنین خواسته‌ای نداشتم و آن شب اگر پسرم عصبانی نمی‌شد چنین اتفاقی رخ نمی‌داد. رابطه من با شوهرم خیلی خوب بود اما او همیشه پسرم را در خانه حبس می‌کرد و همین به اختلافات بین آنها دامن می‌زد.»

با این اظهارات وکیل امیر از محضر دادگاه خواست تا موکلش برای تأیید صحت روانی به کمیسیون پزشکی قانونی فرستاده شود. چراکه صحبت‌های متهم در مراحل متفاوت تحقیق و بازجویی همخوانی نداشت و به نظر می‌رسد او به بیماری چند شخصیتی مبتلا باشد.

به این ترتیب قاضی قربانزاده و مستشاران دادگاه- ملکی و غفاری –از پزشکی قانونی خواستند عامل اصلی جنایت را تحت بررسی‌های دقیق روانکاوانه قراردهند تا پس از اعلام نظرآنها دراین باره تصمیم‌گیری شود.


منبع: الف

بارش باران در ۱۲ استان کشور/ ورود موج جدید بارشی از سه شنبه

کارشناس سازمان هواشناسی گفت: امروز در ۱۲ استان کشور شاهد بارش باران خواهیم بود.

فریبا گودرزی در گفت و گو با میزان، اظهار داشت: امروز برای استان های آذربایجان شرقی، غربی، اردبیل، مرکزی، لرستان، تهران، قزوین، البرز، سمنان،گیلان، اصفهان و کرمان بارش باران پیش بینی می شود. 

وی ادامه داد: برای استان های شرق کشور طی امروز و فردا وزش باد به همراه خیزش گردو غبار پیش بینی می شود. این شرایط در شهرهای زابل و نهبندان بیشتر از سایر نقاط است. در استان خراسان رضوی با کاهش دما روبرو هستیم. 

کارشناس سازمان هواشناسی تاکید کرد: گردو غبار غرب کشور که از عراق وارد شده است، همچنان در بوشهر، خوزستان و ایلام ادامه دارد. با آغاز بارش ها از امروز امیدواریم از میزان غلظت گرد و غبار در این استان ها کاسته شود. 

گودرزی افزود: در استان های غربی از ابتدای اردیبهشت تا تیرماه باید منتظر ورود گردو غبار از کشورهای همسایه باشیم. 

وی با بیان اینکه فردا از شدت بارش ها در کشور کاسته می شود،تاکید کرد: موج جدید بارشی روز سه شنبه از غرب کشور وارد شده و استان های آذربایجان و کردستان را در بر می گیرد.


منبع: الف

جزئیات جدید از تعقیب تروریست های میرجاوه انوار

استاندار سیستان وبلوچستان با بیان اینکه شناسایی محل اختفای تروریست های حادثه میرجاوه به سرانجام رسیده است گفت: برای نجات سرباز ربوده شده توسط تروریست ها در میرجاوه از ظرفیت های بومی و محلی استان و سران طوائف پاکستان استفاده می کنیم.

علی اوسط هاشمی که شب گذشته با خراسان گفت و گو می کرد، با بیان اینکه مواضع بزرگان و معتمدان طوایف علیه جریانات سوء و گروهک های معاند بر کسی پوشیده نیست، تاکید کرد: دوام  ناامنی و نابه سامانی در مرزها در این شرایط برای جمهوری اسلامی ایران قابل تحمل نخواهد بود بنابراین تمرکزمقامات پاکستانی به مرزهای مشترک باید مورد توجه دولتمردان و مقامات پاکستان قرار بگیرد . هاشمی درادامه تاکید کرد :از طرف دیگر قطعا عوامل نفوذی جمهوری اسلامی ایران در آن سوی مرزها  توانایی نفوذ به درون گروهک ها را  دارند که برای آن ها تهدید جدی خواهد بود. آنها می دانند بعضا چهره هایی از جنس خودشان وجود دارند که می توانند آتش در درون آن ها بیندازند.

این مقام مسئول افزود: تلاش عوامل امنیتی، عملیاتی واطلاعاتی با کمک راه بلدهای بومی در راستای شناسایی و ردیابی محل اختفا در دست اقدام بوده و بخشی نیز به سرانجام رسیده و درحال پیگیری است.  استاندارسیستان وبلوچستان  تاکید کرد: نکته مهم استفاده از ظرفیت اقوام برای ارتباط با سران طوایف آن سوی مرز و کمک گرفتن از آنها برای نجات سرباز ربوده شده  است که این موضوع در حال پیگیری است. وی در عین حال  تصریح کرد: خود گروهک ها می دانند که اقتدار جمهوری اسلامی آن گونه است که بتواند مستقلا از عهده سرکوب شان  برآید. علی اوسط هاشمی درباره ورود به  پاکستان برای تعقیب و سرکوب گروهک های تروریستی گفت: ورود به خاک پاکستان برای  دستگیری و سرکوب گروهک های تروریستی اگر لازم باشد قطعا با هماهنگی با دولت پاکستان انجام خواهد شد.

جمهوری اسلامی ایران ارتباط خود را با کشور پاکستان تحت الشعاع تحرک اشرار قرار نخواهد داد. اما انتظارجدی ازدولتمردان پاکستان است که اگر مواضع شان  بر حسن همجواری وحفظ امنیت مرزها است ،باید از مرزهای جمهوری اسلامی ایران در مقابل تحرکات تروریست ها صیانت کنند.  


منبع: الف