وقتی معده غر می‌زند!

آن چه می خورید روی دستگاه گوارش شما تاثیرگذار است. مصرف مقدار بسیار زیادی از غذاهای تولیدکننده گاز یکی از مواردی است که شکل گیری سر و صدای معده را به همراه دارد.

بدن انسان یک سیستم جذاب و
شگفت انگیز است که به سختی کار می کند تا امکان بقا و زندگی خوب را برای ما فراهم
کند.

وقتی معده غر می‌زند!

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از “نیو هلث
ادوایزر”، سر و صدای معده یکی از نشانه هایی است که به شما یادآوری می کند بدن
چه اندازه سخت کار می کند تا هر چیزی عملکرد درست خود را حفظ کند. اگرچه غرغر کردن
معده ممکن است موجب نگرانی شما اما در بیشتر موارد دلیلی نگران کننده در پس آن
قرار ندارد.

چرا معده سر و صدا می کند؟

برای درک این که چرا معده
چنین سر و صداهایی ایجاد می کند، ابتدا باید درک بهتری از چگونگی عملکردهای دستگاه
گوارش داشته باشید.

دستگاه گوارش از دهان آغاز
می شود و به مقعد ختم می شود. این دستگاه از اندام های مختلفی تشکیل شده و به
گوارش هر آن چه می خورید و استخراج مواد مغذی از غذا کمک می کند. درک مکانیسم
چگونگی حرکت غذا در دستگاه گوارش اهمیت دارد. امواج انقباض عضلانی به طور مداوم
غذا را به سمت پایین حرکت می دهند و این فرآیند به نام حرکات حلقوی شناخته می شود.
این انقباضات برای معده نیز مهم هستند زیرا به ترکیب مایع، غذا، و شیره های گوارشی
با یکدیگر کمک می کند تا ترکیبی به نام کیموس (Chyme) شکل بگیرد.

سر و صدای معده به واسطه کل
این فرآیند شکل می گیرد. همچنین، به همراه مایع و مواد تشکیل دهنده کیموس، گازها و
هوا نیز وجود دارند. هنگامی که این مواد تشکیل دهنده توسط عضلات معده فشار داده می
شوند تا به ذرات کوچکتر و تکه های قابل گوارش تبدیل شوند، گازها و هوا نیز تحت
فشار قرار می گیرند. این شرایط سر و صدایی را ایجاد می کند که احساس می کنید از
معده ناشی می شوند. سر و صدای معده می تواند در هر زمانی فرد را تحت تاثیر قرار
دهد، اما هنگامی که مقداری غذا در معده یا روده کوچک وجود دارد، احتمال شنیدن آن
کمتر است.

چرا هنگامی که معده خالی است
سر و صدا می کند؟

حدود دو ساعت پس از این که
معده غذا را گوارش کرده و خالی می شود، هورمون هایی ترشح می شوند که پیامی را به
مغز ارسال می کنند. مغز نیز دستور از سرگیری فرآیند حرکات حلقوی را به عضلات
گوارشی می دهد. بر همین اساس، گوارش هر گونه غذای باقیمانده در معده توسط دستگاه
گوارش آغاز می شود. از سرگیری حرکات حلقوی موجب لرزش هایی می شود که احساس گرسنگی
را در فرد ایجاد می کند.

چگونه از شکل گیری سر و صدای
معده جلوگیری کنیم؟

اکنون که می دانید چرا معده
سر و صدا می کند زمان آن است تا با روش هایی برای جلوگیری از غرغر کردن آن آشنا
شوید. در ادامه با چند نمونه بیشتر آشنا می شویم.

از مصرف بیش از اندازه
غذاهای گازدار پرهیز کنید

آن چه می خورید روی دستگاه
گوارش شما تاثیرگذار است. مصرف مقدار بسیار زیادی از غذاهای تولیدکننده گاز یکی از
مواردی است که شکل گیری سر و صدای معده را به همراه دارد. در همین راستا، مصرف
مواد غذایی مانند کلم بروکلی، کلم و لوبیا را می توانید کاهش دهید زیرا می توانند
به تولید گاز زیاد کمک کنند. همچنین، اگر محصولات لبنی مشکل آفرین هستند ممکن است
نیازمند کاهش مصرف آنها باشید. وعده های غذایی سبک به طور معمول مشکل را برطرف می
کنند.

آب فراوان بنوشید

اگر قصد دارید به همراه
دوستان خود در یک مهمانی شرکت کنید یا قرار است در جلسه کاری مهمی حضور داشته
باشید، برای پیشگیری از سر و صدای معده اندک اندک آب بنوشید. حتی هنگام حضور در
مهمانی یا جلسه نیز ممکن است نیازمند ادامه این کار باشید. به خاطر داشته باشید
جرعه جرعه نوشیدن آب ممکن است به پیشگیری از سر و صدای معده کمک کند، اما به واسطه
نوشیدن مقدار زیاد آب ممکن است مجبور به استفاده از توالت باشید.

اضطراب را مدیریت کنید

در بسیاری از مواقع، دلیلی
که در پس سر و صدای معده وجود دارد، چیزی جز ناآرامی و اضطراب نیست. هنگامی که مضطرب
هستید، به طور معمول به فرو بردن هوای بیشتر از راه دهان تمایل دارید که می تواند
شکل گیری سر و صدای معده را در پی داشته باشد. اگر با اضطراب مزمن دست به گریبان
هستید و قادر به آرام کردن اعصاب خود نیستید به پزشک مراجعه کنید. ممکن است
داروهایی مشخص برای کاهش اضطراب و ارتقا سلامت کلی تجویز شوند.

مصرف الکل را ترک کنید

سکسکه، گاز، و آروغ زدن از
مسائل رایج مرتبط با مصرف الکل هستند. تمامی این موارد می توانند موجب تولید مقدار
زیاد گاز در دستگاه گوارش شوند که می تواند به سر و صدای معده منجر شود. ترک الکل
بهترین راهکار برای برطرف کردن این شرایط است.

داروهای کاهنده گاز مصرف
کنید

هنگامی که گاز اضافی در
دستگاه گوارش وجود دارد، احتمال مواجهه با سر و صدای معده نیز افزایش می یابد.
محدود کردن مصرف مواد غذایی که موجب تولید گاز می شوند به طور قطع کمک خواهد کرد،
اما ممکن است به مصرف برخی داروهای کاهنده گاز که بی نیاز از نسخه پزشک در دسترس
هستند نیز نیاز داشته باشید تا اثر بهتری شکل بگیرد.

چه زمانی به پزشک مراجعه
کنید؟

غرغر کردن معده همواره نشانه ای از بروز مشکلی جدی نیست. اما اگر در کنار سر و
صدای معده با نشانه های دیگری مانند تهوع، استفراغ، یبوست، اسهال مکرر، کاهش وزن
بی دلیل، وجود خون در مدفوع، احساس پری، و سوزش سر دل مواجه هستید که حتی پس از
مصرف داروهای بی نیاز از نسخه پزشک همچنان پایدار است، باید به پزشک مراجعه کنید
تا علت دقیق این شرایط مشخص شود.


منبع: عصرایران

توئیت حمید ابوطالبی درباره انتخابات فرانسه

معاون سیاسی دفتر رییس‌جمهور در توییتر خود به تحلیل نتایج انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و مقایسه آن با انتخابات ایران در سال ۹۲ پرداخت.

به گزازش ایسنا، حمید ابوطالبی نوشت: «انتخابات فرانسه نشان داد تندروی و افراط گرایی مبتنی بر عوام گرایی، پوپولیسم و فریب همه جا محکوم به شکست است. ‏انتخابات ١٣٩٢ هم همین را نشان داد‌.

برای آینده کشور دوباره مردم را نفریبیم و ملت را گول نزنیم؛ ایران به زودی می‌گوید اینجا هم ماه زیر ابر نمی‌ماند.»

توئیت حمید ابوطالبی درباره انتخابات فرانسه


منبع: عصرایران

امام جمعه موقت تهران: ملاک انتخاب اصلح قرآن باشد/ افراد بی غیرت را انتخاب نکنید

امام جمعه موقت تهران گفت: در انتخابات آتی باید ببینیم قرآن چه می گوید و از چه افرادی نباید اطاعت کنیم و از چه افرادی باید اطاعت شود و بر اساس همان تصمیم بگیریم.

به گزارش ایرنا، حجت الاسلام کاظم صدیقی یکشنبه شب به مناسبت شهادت امام موسی کاظم(ع) در حسینیه تهرانیهای مشهد افزود: در انتخابات نباید به دنبال شاد کردن دشمنان و منافقان باشیم بلکه باید از خدا بخواهیم کسی که هیئتی و امام رضا پسند و دلسوز و مبارزه گر با فساد باشد انتخاب شود.

وی ادامه داد: باید خط را بشناسیم و ببینیم چه کسی غیرت دارد و همان را انتخاب کنیم.

امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه غیرت حضرت حمزه باعث شد مسلمان شود و همین غیرت او را سیدالشهدا کرد افزود: برخی غیرت ندارند برای بیکاری جوانان تلاشی نمی کنند و منتظرند بیگانه دست ما را بگیرد.

حجت الاسلام صدیقی ادامه داد: افرادی که با بیگانه می سازند و توجهی به بی حجابی و بدحجابی ندارند غیرت ندارند و همین باعث می شود که برخی افراد به خاطر نداشتن امکانات فاسد و گناهکار شوند.

وی گفت: گناه باعث قطع سیم ارتباطی با خدا می شود و انسان سر از قعر جهنم در می آورد و فردی که به گناه عادت کند از فرد معتاد بدتر است.

وی افزود: انسان وقتی گناه می کند خدا را از دست می دهد و وقتی توبه کند دوباره خدای متعال را با صفت رحیمیت پیدا می کند و ماه رجب ماه ویزه ای برای توبه است و خدا سفره رحمت خود را باز کرده و می فرماید من دعانی اجبت و من سالنی اعطیت.

امام جمعه موقت تهران اظهار کرد: وقتی انسان متوجه گناه و اشتباه خود بشود ناشی از عنایت خد است و هر ظرفی بشکند از قیمت آن کاسته می شود غیر از دل که اگر بشکند ارزش پیدا می کند و در اینجا خدا است که بنده اش را بار دیگر بسوی خود فرا می خواند. 


منبع: عصرایران

سعودی ها و تحریک گسل های مذهبی در ایران

ماهنامه همشهری دیپلماتیک – هادی معصومی زارع*: پیشرفت های گسترده در فناوری اطلاعات و حمل و نقل، چنان دنیای ما را در هم تنیده که وابستگی متقابل میان بازیگران سیاسی بیش از پیش جلوه گر شده و امکان تفکیک سرنوشت میان ایشان را بسیار سخت کرده و امکان کشیدن خطوط فرضی و خود مصون پنداری از تحولات مثبت یا منفی منطقه ای و جهانی عملا بسیار تنزل یافته است.

به طور خاص، عبور مرزهای جغرافیایی از دل مرزهای هویتی و ادراکی منطقه خاورمیانه موجب پراکنش قومیت ها، مذاهب، نژادها و طوایف گوناگون در «دولت – ملت» های مختلف و در نتیجه پیدایش بازیگران سیاسی شده که تکثر چند بعدی در حوزه فرهنگی، مذهبی و قومیتی بارزترین شاخصه دموگرافیک و ژئوکالچر آن است.

به عنوان مثال در خاورمیانه بر اساس شاخصه زبانی، فارسی زبانان در سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان، ترک زبان ها در سه کشور ترکیه، ایران و آذربایجان، کرد زبان ها در چهار کشور ترکیه، سوریه، عراق و ایران و در نهایت عرب زبان ها در مصر، فلسطین، لبنان، اردن، سوریه، عراق و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به اضافه ایران پراکنده اند. همچنین در بعد مذهبی هم هواداران دو مذهب شیعه و سنی (با نسبت های متفاوت) میان تمامی بازیگران منطقه حضور دارند و تقریبا هیچ بازیگری از حیث مذهبی و دینی یکدست و یکپارچه نیست.

سعودی ها و تحریک گسل های مذهبی در ایران

در منطقه ما عموما حضور خرده هویت های متجانس با یک بازیگر در قلمروی بازیگر دیگر، نه به مثابه یک فرصت آشتی جویانه که عامل بهره گیری برای نفوذ مخرب و سوداگرانه جهت تامین منافع بازیگر کنشگر و علیه مصالح و منافع بازیگر کنش پذیر تعریف شده است. به عنوان نمونه نفوذ ترکیه بر ترکمن های عراق و سوریه به جای آن که در خدمت منافع متقابل ترکیه و دو همسایه اش به کار بسته شود، در مقابل در راستای ضربه زدن به دولت های مرکزی این دو کشور و تامین منافع ملی ترکیه استخدام شده و جالب آن که گاه حتی به زیان اقلیت های ترکمن در دو کشور هم منتهی شده است.

یک رابطه نامتوازن

روابط عربستان سعودی و ایران در فردای پیروزی انقلاب اسلامی هم از این مقوله مستثنا نبوده است. روشن است که هر دو کشور از حوزه نفوذ طبیعی در قلمروی یکدیگر برخوردار هستند. شیعیان عربستان سعودی در مناطق شرقی و شمال شرقی این کشور بهترین بستر برای تسهیل نفوذ ایران در حجاز به حساب می آیند و در مقابل عربستان سعودی به طور طبیعی برای نفوذ در حوزه سرزمینی ایران می تواند بر دو عنصر بالقوه مذهبی (اهل سنت موجود در سرحدات و اخیرا مناطق مرکزی ایران) و زبانی (عرب زبان های شیعه موجود در جنوب غربی ایران) تکیه داشته باشد.

با این حال تفاوت مدیریت نفوذ و بهره گیری از ابزار نفوذ از سوی دو کشور، رفته رفته بر هم خوردن توازن نفوذ میان این دو (آن هم به زیان ایران) را نشان می دهد. در حالی که ایران پرچمدار مفهوم «صدور انقلاب» طی کمتر از چهار دهه از حیات خود بوده و بسیاری از تلاش ایران برای آشوب آفرینی در منطقه از طریق اقلیت های شیعی سخن به میان می آوردند اما تحلیل واقعیت های میدانی نشانگر آن است که در مقایسه با طرف مقابل، رفتار ایران بسیار محاسبه گرایانه و مبتنی بر پرهیز از اصل بهره کشی از شیعیان سعودی برای ضربه زدن به منافع این کشور بوده است.

به عنوان نمونه پرهیز از تشویق شیعیان به اقدامات مسلحانه، عدم مسلح سازی ایشان، عدم ترویج تفکرات تکفیرگرایانه علیه اهل سنت سعودی و … نشان دهنده میزان پایبندی ایران به اصل حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات با سعودی بوده است.

این در حالی است که عمده مشکلات ضد امنیتی موجود در داخل خاک سعودی نه بر آمده از کنشگری خصومت آمیز شیعیان که ناشی از اقدامات مسلحانه ای است که از آبشخور جریان های جوان سنی مذهب معترض به حاکمیت «طاغوت سعودی» مشروب شده است.

اساسا محبوبیت بالای القاعده و داعش و دیگر جنبش های جهادگرای سنی و پیوستن بسیاری از جوانان سعودی به این جنبش ها در کشورهای بحران خیزی همچون افغانستان، عراق، سوریه و یمن مؤید این مدعاست و بر حسب اتفاق سهم جامعه شیعی این کشور از بحران آفرینی ضد امنیتی تقریبا نزدیک به صفر است. در مقابل اما قراین و ادله نشان می دهد که نحوه مدیریت نفوذ سعودی در ایران بسیار مخرب و غیرسازنده و در جهت ضربه زدن به منافع استراتژیک جمهوری اسلامی ایران و حتی منافع حقیقی خرده هویت های مورد سوءاستفاده سعودی در ایران بوده است.

دستاویزهایی برای نفوذ

اهل سنت ایران به عنوان نخستین جامعه هدف برای نفوذ سعودی در چهار کانون مختلف حضور گسترده دارند. نخست حوزه جنوبی و جنوب شرق ایران، دوم حوزه شمال شرقی در استان گلستان و شمال خراسان رضوی، سوم در غرب کشور و شامل استان های آذربایجان غربی و کردستان و در نهایت استان تهران و البرز. با این حال حضور حداکثری اهل سنت عموما در سرحدات و مناطق مرزی کشور است. مسئله ای که نفوذپذیری ایشان از ورای مرزها و از سوی بازیگران خراجی را تسهیل کرده است.

در چندین دهه اخیر سعودی به ویژه با بهره گیری از موقعیت خاص جغرافیایی و سوءاستفاده از فقر و محرومیت این مناطق و با هدف تغییر رویکرد مسالمت جوی اهل سنت ایران به ویژه در مناطق جنوبی و جنوب شرقی ایران، سرمایه گذاری های گسترده ای سامان داده و کوشیده نگرش و جهان بینی وهابیت و خوی تکفیرگرایی را در این مناطق جایگزین کند.

 سعودی ها و تحریک گسل های مذهبی در ایران
از همین رو حمایت مالی، رسانه ای و سیاسی – امنیتی از چهره های تکفیرگرا، اعطای بورسیه های علمی و کمک هزینه های مالی به طلاب علوم دینی این مناطق برای ادامه تحصیل در مدارس و دانشگاه های دینی سعودی همچون دانشگاه ام القرا، تامین هزینه هزاران مدرسه دینی مروج تفکر وهابیت در پاکستان و بلوچستان و راه اندازی شبکه های فارسی زبان مبلغ وهابیت تنها بخشی از اقدامات فکری و فرهنگی سعودی در راستای «انقلاب فکری» اهل سنت ایران ارزیابی می شود؛ مسئله ای که البته با توفیق نسبی همراه بوده و آثار و تبعات آن طی چند ساله اخیر و پیدایش نسلی از جوانان و علمای جوان متاثر از تفکرات ابن تیمیه و محمد ابن عبدالوهاب در این مناطق کاملا مشهود است. ترورها، بمب گذاری ها و حملات انتحاری یک دهه اخیر در استان سیستان و بلوچستان بیش از هر چیز متاثر از بازی مخرب سعودی و برخی از هم پیمانان منطقه ای آن است.

اوضاع در مناطق کردنشین ایران اگرچه به دلیل معجون و ترکیبی از عامل کردی و عامل مذهب شافعی، همانند بلوچستان باب میل سعودی نبوده، با این حال این کشور کوشیده با همراهی برخی از گروه های تروریستی جدایی طلب، زمینه خصومت با جمهوری اسلامی را از عامل قومیتی و سیاسی به عامل مذهبی و دینی تغییر داده و گرایشات تکفیرگرایانه را در این منطقه هم گسترش دهد. درگیری های چند ماه گذشته در کرمانشاه با عوامل وابسته به داعش باید به عنوان نخستین خروجی های این سرمایه گذاری مشترک سعودی و جدایی طلبان کرد مورد توجه قرار گیرد.

اظهارات اخیر یکی از امامان جمعه اهل تسنن کشورمان علیه عزیمت برخی از علما و توده های اهل تسنن منطقه برای زیارت اربعین سیدالشهدا (ع) هم به خوبی نشانگر تاثیرپذیری بخشی از علمای اهل تسنن مناطق ترکمن نشین ایران از تفکرات ابن تیمیه و ابن عبدالوهاب است. گفتنی است مولوی یاد شده خود از فارغ التحصیلان مدرسه جامعه فاروقیه کراچی است که مورد حمایت مالی سعودی و یکی از رادیکال ترین مدارس دینی پاکستان است. در مسئله تهران و مناطق مرکزی کشور هم دستگیری تروریست های تکفیری طی چند ماه اخیر در تهران و سمنان با صدها تن مواد منفجره و برنامه ایشان برای انفجار در اماکن عمومی می تواند به مثابه زنگ خطر و هشدارباشی برای مسئولان کشور باشد.

انفعال در برابر گستاخی؟!

به نظر می آید در صورت استمرار انفعال تهران در برابر گام های جسورانه و گستاخانه سعودی برای فعال کردن گسل های فرقه ای و مذهبی، امکان بر هم خوردن موازنه به نفع سعودی ها می تواند فراهم شود. نیاز برخی از جریان های سیاسی برای کسب آرای اهل سنت – که به طور خاص نیازمند لابی گری با سطحی از نخبگان این جامعه است – در کنار رویکرد برخی از نهادها که تحت عنوان اتحاد شیعه و سنی و مسئله تقریب، حتی کمترین انتقاد در خصوص گسترش فعالیت های وهابیت تکفیرگرا – و نه اهل سنت حقیقی – را بر نمی تابند و آن را موجب تفرقه میان دو مذهب، دو پاشنه آشیل نظام جمهوری اسلامی ایران در بررسی واقعگرایانه و مقابله زودهنگام با این آفت مهلک است. این انفعال کار را بدانجا رسانده که در سالیان اخیر شاهد پیدایش هسته های تکفیرگرا در مناطقی همچون اهواز (با تمرکز بر عنصر عربیت)، سمنان و اردبیل هستیم که پیش از این حتی سابقه حضور اهل سنت در آن مناطق هم ثبت نشده است.

فرجام سخن

در هر صورت سیاست سازان ایرانی باید برای این مشکل چاره ای بیندیشند، فرداها شاید اندکی دیر باشد. سعودی در کالبست ابزار نفوذ خود در راستای تنش آفرینی و مواجهه نیابتی با ایران لحظه ای درنگ نکرده و در مقابل ایران را می توان نظاره گر منفعلی عنوان کرد که از یکسو به دلیل ضوابط شرعی نمی تواند سیاست سعودی را در میان شیعیان حجاز شبیه سازی کند و از دیگر سو در از میان برداشتن زمینه های گرایش به وهابیت در میان جوانان اهل تسنن ایران ناموفق عمل کرده است.

سعودی ها و تحریک گسل های مذهبی در ایران

ایران باید به صراحت و بدون هیچ تعارفی خط قرمز بودن گسترش وهابیت را به طرف های داخلی و خارجی گوشزد کرده و در عین حال با تعامل سازنده با جریان های اصیل و حقیقی اهل تسنن، سرچشمه های پیدایش و گسترش این غده سرطانی را در داخل و منطقه بخشکاند. روشن است که گسترش وهابیت در ایران به معنای افزایش حضور سعودی در معادلات امنیتی داخلی کشور خواهد بود که مخاطرات خاص خود را همچون نفوذناپذیری مرزی، تهدیدات امنیتی در عمق سرزمینی، تشدید تنش های دینی و مذهبی و تغییر دموگرافیک مناطق جغرافیایی در پی خواهد داشت.

تحلیلی بر فعالیت های شبکه های سعودی علیه ایران

مشروعیت زایی برای مداخله

یاسر قزوینی حائری** : «در حالی که ایران در امور داخلی کشورهای ما دخالت و گروه هایی را علیه ما حمایت می کند چرا ما دست به مقابله نزده و گروه های ناراضی را در ایران حمایت نکنیم؟» این جمله ای است که فراوان می توان از زبان کارشناسان مختلف سیاسی در کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس در رسانه های مرتبط با این کشورها شنید.

این گزاره ای است که تلاش می شود از طریق رسانه ها در یک گفتمان تقابلی و دیگری ساز بر مبنای قانون «مقابله به مثل» جدا از این که اساسا چه میزان حمایت واقعی و عینی از گروه های ناراضی در ایران از سوی کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس به ویژه عربستان وجود دارد، ترویج شده و مخاطب را نسبت به چنین امری اقناع و برای چنین امری مشروعیت سازی می کند. ترویج چنین گزاره ای، بیش از این که عرصه عینی را مورد هدف قرار دهد، مقاومت اذهان را در برابر آنچه مطرح می سازد، هدف قرار داده است.

لیبرو – سلفی ها

شاید یکی از جنجالی ترین تحرکات در یکی دو سال اخیر سعودی ها علیه ایران حضور ترکی الفیصل در همایش سالانه طرفداران رجوی بود؛ حضوری که حواشی مهم تر از متن شدند. مانند «مرحوم» خواندن مسعود رجوی توسط ترکی الفیصل. در هر صورت این تحرک آشکار در حمایت از چنین گروهی از سوی یکی از مهم ترین نقش آفرینان سال های نه چندان دور سیاست امنیتی و خارجی عربستان سعودی به نوبه خود باید مورد توجه قرار گیرد.

این بین نباید تحرکات رسانه ای به زبان فارسی در چند سال اخیر را نادیده گرفت. از شبکه العربیه که چند سال پیش صفحه فارسی خود را فعال کرد تا مجله المجله و روزنامه الشرق الاوسط و این روزها هم خبرگزاری واس که خبرگزاری رسمی عربستان سعودی است و صفحه فارسی خود را راه اندازی کرده است.

این که «جیش العدل» به عنوان یک گروه که علیه نظام جمهوری اسلامی ایران سلاح به دست گرفته بیانیه های خود را از طریق شبکه العربیه منتشر می سازد و سرانش با این شبکه مصاحبه می کنند و این که این گروه عملیات عاصفه الحزم عربستان سعودی علیه یمن را مبارک می خواند، نکاتی تأمل برانگیز هستند.

ارتباطی این چنین بین گروهی مثل جیش العدل با شبکه العربیه وقتی مهم می شود که بدانیم پیش از این، خبر و بیانیه های صوتی و تصویری گروه های سلفی جهادی مثل القاعده توسط شبکه قطری الجزیره منتشر می شد و شبکه العربیه شبکه ای ضد جهادی تلقی می شده و می شود. در واقع کسی که با فضای رسانه ای و ارتباط گروه های سلفی جهادی با رسانه ها آشنا باشد، چنین ارتباطی بین شبکه سکولار و ضد جهادی العربیه با یک گروه مدعی جهاد سلفی را نامأنوس و پرسش برانگیز خواهد یافت.

می توان گفت قسمتی از خواست تاثیرگذاری سعودی ها بر ایران توسط جریانی سامان می یابد که لیبرو – سلفی خوانده می شود. جریانی سکولار که برخی از مهم ترین رسانه های سعودی که نام برده شد یعنی مجله المجله و روزنامه الشرق الاوسط و شبکه العربیه را شامل می شود.

 سعودی ها و تحریک گسل های مذهبی در ایران
در این رسانه ها هیچ تاکیدی بر بعد دینی و مذهبی حمایت نیست، بلکه تاکید بر حمایت از اقلیت هاست و بیشتر اقلیت های قومی و همچنین حمایت از مطالبات و خواسته ها. باید گفت دست کم در عربستان با دو جریان حامی تاثیرگذار در ایران مواجه هستیم؛ یکی همین جریان موسوم به لیبرو – سلفی بود و دیگری جریان مذهبی که این جریان هم به نوبه خود با حمایت شبکه هایی چون «وصال فارسی»، «وصال حق» و چه بسا «کلمه» در پی تاثیرگذاری در ایران است.

این جریان الزاما با جریان پیش گفته یعنی لیبرو – سلفی همخوانی ندارد بلکه می توان آشکارا نشانه هایی از اختلاف و شکاف بین این دو جریان را مشاهده کرد. به ع۸نوان مثال تلاش عبدالعزیر الخوجه وزیر تبلیغات عربستان سعودی در سال های قبل برای تعطیلی دفتر شبکه وصال در عربستان پس از عملیات تروریستی علیه شیعیان در منطقه شرقی عربستان، نشانه ای است از این اختلاف. جالب اینجاست که الخوجه بلافاصله پس از اعلام تعطیلی دفتر شبکه وصال خود هم پس از سال ها از وزارت کنار گذاشته شد. لازم به ذکر است که شبکه العربیه به عنوان یکی از بازوهای رسانه ای جریان سکولار عربستان به شدت اخبار ضد شبکه هایی چون وصال را دنبال می کند که خود نشانه ای است از اختلاف عمیق بین این دو جریان.

دست بالای مسائل قومی – اقلیتی

با توجه به نشانه های مختلف می توان گفت که انسجام تبلیغات معطوف به تاثیرگذاری جریان سکولار منتسب به عربستان در ایران بیشتر است؛ جریانی که نه بر مسائل مذهبی، بلکه بر مسائلی از جنس حقوق بشری تاکید می کند. اما درباره شبکه های مذهبی باید گفت که به واقع نمی توان گفت چه گروه یا اشخاصی به طور ویژه از این شبکه ها حمایت می کنند.

کسی که با فضای عربستان سعودی آشنا باشد، می داند که سعودی ها (در اینجا مشخصا آل سعود و برخی از نزدیکان ایشان مد نظر است) مجموعه ای از شاهزادگان و امیرانی هستند که دسترسی خوبی به منابع مالی دارند؛ امیرانی که می توانند با یکدیگر اختلاف نظر گاه جدی داشته باشند و تحت تاثیر افراد یا داعیان مذهبی مختلف، مبلغی را برای کاری کنار گذاشته یا پروژه ای را از نظر مالی حمایت کنند. هر چند نهادهایی همچون «رابطه العالم الاسلامی» به عنوان یک نهاد قدرتمند و تاثیرگذار را می توان از چنین قاعده ای مستثنا دانست.

نشانه ها حاکی از این هستند که در فضای ملتهب بعد از سال ۲۰۰۳ و حمله آمریکا به عراق، مسائل شیعه و سنی دوباره جان گرفتند. در چنین فضایی البته با کمی تاخیر شبکه های فارسی زبان پیش گفته تاسیس شده و البته نمی توان تاسیس این شبکه ها را دقیقا پروژه ای برنامه ریزی شده و از پیش تعیین شده توسط سعودی تلقی کرد.

داستان وصال فارسی و شکل گیری شبکه کلمه و وصال حق و اتهام زنی هایی که به ویژه از سوی عبدالرحیم ملازاده معروف به ابومنتصر البلوشی به همقطارانی چون عبدالفتاح خدمتی و عقیل هاشمی که گویا پس از دوره ای دوستی به شبکه رقیب یعنی کلمه پیوسته بودند و دزد خواندن صاحبان وصال معربی یعنی توفیق المصیری و عبدالرحمان النصار د اعیان نه چندان مطرح عربستانی و حامیان شبکه هایی از این دست، نشانه ای خوب است از این که شکل گیری چنین شبکه هایی را در راستای یک طرح یا پروژه ای که همه جوانبش بررسی شده تلقی نکنیم.

جالب است که ملازاده که خود گویا روزگاری در جامعه اسلامی مدینه، با رویکردهای افراطی، تحصیل کرده، سخت به صاحبان اصلی شبکه وصال عربی می تازد و ایشان را دزد و چپاولگر حساب می کند اما از امیر عبدالعزیز بن فهمد به عنوان یکی از حامیان شبکه اش نام می برد. امیر عبدالعزیز بن فهد که در روزگار پادشاهی پدرش فهد وزیر دولت و عضو مجلس وزرا بود، پس از مرگ پدر مناصب خود را از دست داده و گفته می شود بیشتر وقتش را هم بیرون از عربستان سعودی سپری می کند.

در هر صورت ملازاده در یکی از برنامه هایش ذکر می کند که قرار بود عبدالعزیز بن فهد از شبکه اش حمایت کند اما صاحبان اصلی شبکه رأی او را زدند. جالب است که امیر عبدالعزیز بعد از عملیات هایی که در شرق عربستان علیه شیعیان صورت گرفت، برائت خود را از شبکه وصال اعلام کرد و گفت که پیش از این و در آغاز کار شبکه از آن حمایت می کردم اما با گذر زمان اشخاص نامعلومی کمک به این شبکه را آغاز کردند و این شبکه از اهداف اصلی خود دور شد. از همین رو برائت خود را از این شبکه اعلام می کنم. جالب تر از این واکنش مدیر اجرایی شبکه وصال عربی بود که اظهار داشت شبکه ما ارتباط مستقیمی با امیر نداشته و احتمالا منظور امیر حمایت از شبکه وصال فارسی است نه شبکه عربی.

در هر صورت این داستان نشانگر هر چیز نباشد، نشان می دهد که دست کم در این زمینه نمی توان از حمایتی برنامه ریزی شده از سوی جریان مذهبی سعودی از شبکه های فارسی زبان مروج اسلام به قرائت محمد بن عبدالوهاب سخن گفت و از سوی دیگر می توان گفت انسجام در جبهه سکولارهای عربستان در اراده معطوف به تاثیرگذاری در ایران بسی بیش از جریان مذهبی است.

سعودی ها و تحریک گسل های مذهبی در ایران

در این بین می توان گفت که نهاد «رابطه العالم الاسلامی» که طرح های حمایت از مسلمانان را با سیاست هایی نزدیک به سیاست های عربستان سعودی دنبال می کند، یکی از جدی ترین و موفق ترین نهادهای ترویج اسلام به قرائت محمد بن عبدالوهاب در چند دهه اخیر بوده است. این نهاد هیچ گاه آنچنان که مثلا در آسیای مرکزی یا قفقاز یا مثلا بوسنی و حتی کشورهای اروپایی فعالیت نسبتا رسمی فرهنگی می کند، نمی تواند در ایران فعالیت معتنابهی داشته باشد. این نهاد در این سال ها ایران را از عضویت در خود کنار گذاشته و همواره در مسائل مختلف علیه سیاست های ایران بیانیه صادر کرده است.

فرجام سخن

در پایان می توان گفت حاشیه پروپاگاندای فارسی سعودی ها در این چند سال چه بسا به دلیل کم تجربگی در این عرصه جدید خیلی موفق عمل نکرده، هر چند جریان سکولار عربستان در این زمینه موفق تر از جریان مذهبی عمل کرده است اما به هر حال اراده معطوف به تاثیرگذاری سعودی در ایران همچنان باقی است و چه بسا بتوان برخی شعارهایی که چندی است روی سکوهای تماشاچیان فوتبال مجال بروز یافته اند، تا اندازه ای مرتبط با این اراده معطوف به تاثیرگذاری تلقی کرد.

در هر صورت از این فضای به وجود آمده و همچنین مثلا از سخن صریح از مشروعیت دخالت در امور ایران از طریق مخالفان بر مبنای گونه ای دیگری سازی چنان که سخن از آن رفت، نمی توان به سادگی گذشت. این بین روی آوردن به علم و افزایش قدرت شناخت و تحلیل جدی در این عرصه ها بدون فرو رفتن در فضاهای متوهمانه و کلی گویانه نیازی است که هیچ چیز نمی تواند جای آن را پر کند.
 
* دانش آموخته دکترای خاورمیانه
** هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران


منبع: برترینها

مل بروکس؛ این کمدین از ترامپ نمی ترسد!

در شب یک‌شنبه‌ای به دیدار این کارگردان افسانه‌ای، تهیه‌کننده، نویسنده، فکاهی نویس، استند‌آپ کمدین، آهنگسار، امپرسیونیست و درامر که مفتخر به دریافت جایزه بفتا به پاس تلاش‌های کمدی‌اش نیز گشته است، آماده ام تا با او گپ‌و‌گفتی داشته باشم. از او که حالا در سن نود سالگی است می‌پرسم جایزه برایش چه معنایی دارد؟

دونالد ترامپ مرا نمی‌ترساند

«جایزه برای من چیز ویژه‌ای است یک چیز خیلی مخصوص.»

بروکس متعلق به آن نسلی نیست که از مهد کودک یکراست به مدرسه برود بعدش هم از وردستان نیوررکر بشود و از آن‌جا هم با دستیاری در استودیو‌ها کسب تجربه کند و ارتقا یابد. او اگرچه از مدرسه با نمرات عالی از تحصیل فارغ شد اما مانند اغلب یهودی‌های فقیر شغل پاره وقتی در منطقه بازار پوشاک عهده دار شد. و بعد از یک سال در کالجی در موسسه نظامی ویرجینیا در دیکسی آموزش دید. و از آن‌جا توسط وی ام بی‌عزام شد تا برای ارتش آمریکا به‌عنوان خنثی‌کننده بمب‌های کار نیفتاده مشغول به کار شود.

او می‌گوید«بمب‌ها به قدری قوی بودند که می‌توانستند یک تانک را بترکانند حالا تصور کنید که با آدمیزاد چه می‌توانستند بکنند» وی بعد از جنگ راهش را به سوی تلویزیون کشاند و هنوز در مراحل جنینی خود به‌سر می‌برد ولی موفق شد که در آن‌جا روال بسیار موفقی را در توسعه و شکل‌گیری آینده خود در پیش گیرد و همکاری بسیار خوبی را با کارل رینر از سر گرفت.

در همین زمان‌ها بود که او توانست برخلاف انتظارش در چند فیلم بازی کند. در یک فیلم کوچک هنری و سپس در فیلم بزرگ نه‌چندان هنری ایفا نقش کرد. مسیر شغلی او به‌سمت تجارت و کار در پوشاک مسیری بود که همه بچه‌های فقیر در ویلیامزبرگ و بروکسلین جایی که او بزرگ شده بود در پیش می‌گرفتند. اما مسیر اصلی زندگی بروکس وقتی عوض شد که عمو جو‌اش بلیت شویی در برادووی را گیر آورد و او را نیز با خود به اولین نمایش موزیکال زندگی‌اش برد.

«من مجذوب و افسون نمایش شده بودم وقتی که نمایش تمام شد به عمویم گفتم کار من کسب و کار در پوشاک نیست. تئاتر جایی است که من در آن زندگی می‌کنم و می‌میرم.» خوشبختانه راه‌های میان بر زیادی برای محقق شدن رویا او در سر راهش به‌وجود آمد. «رفتن به سینما وقتی که بچه بودم همیشه عالی بود ولی هرگز به هیجان و ملموسی و تکان‌دهندگی تئاتر موزیکال برادوی نبود. برای من اگر بخواهم امتیار بدهم سینما در رتبه ۲۰ و برادوی در رتبه ۸۰ بود.»

دونالد ترامپ مرا نمی‌ترساند

برادوی امروز یا دیروز؟

«پنجاه‌پنجاه آن‌ها را دوست دارم.»

بروکس خنده‌دار، طعنه زن، حساس و با احساسات نوستالژیک است. او عاشق حرف زدن و خرید است. او بیلی وایدر، مارتین اسکورسیزی و جیمز ویل را تحسین می‌کند و می‌گوید در جاهایی به آلفرد هیچکاک حسادت می‌ورزد.«او زنان و مردان خیره‌کننده‌ای را در فیلم هایش خلق کرده است» بروکس معتقد است «به‌نظرم هیچکاک بزرگ‌ترین کارگردان همه دوران است و هرگز هم تقدیری که شایسته آن است را دریافت نکرده است.

او در داستان‌پردازی، فیلمبرداری و همه‌چیز عالی است.» بروکس می‌گوید که در فرانسه هیچکاک را می‌پرستند ولی یک‌بار به من گفت که در انگلستان و آمریکا به چشم یک فرد سرگرم‌گننده او را نگاه می‌کنند. بروکس را به‌عنوان فیلمساز در دهه۶۰ و ۷۰ شناخته شد. آن زمان‌ها وقتی که رسوایی نیکسون آشکار شد زمانه‌ای بود که خنده به‌سختی به لب مردم می‌آمد و به‌صورت کلی فقط وودی آلن و بروکس بودند که در این‌باره تلاش می‌کردند.

و حالا با روی کار آمدن ترامپ او به یاد آن سال‌ها می‌افتد بروکس می‌گوید «همه‌چیز احمقانه است. ترامپ هیچ‌وقت یک سیاست‌مدار نبوده است. هیچ‌وقت یک سناتور نبوده. فکر نمی‌کنم که او حتی رئیس یک دبیرستان بوده باشد و یک‌دفعه خودش را نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری کرد. اصلا هم توقع برد را نداشت و واقعا هم نمی‌توانست این را جدی بگیرد. سیصد‌میلیون آمریکایی هم نمی‌توانستند این را جدی بگیرد.

ولی الان دیگر جدی گرفتند.» بروکس اقدام منع مسافرت ضدمسلمانانه ترامپ را یک نقشه ضعیف با اجرا و عملکردی ضعیف‌تر می‌داند؛ او می‌گوید که پدر و مادرش وقتی که بچه بوده است به آمریکا مهاجرت کرده‌اند و خودش مهاجر آمریکایی است. او می‌گوید «ترامپ مرا نمی‌ترساند ولی افرادی را که انتخاب کرده است مرا عصبی و نگران می‌کنند. ما این‌جا راجع به دموکراسی آتنی صحبت نمی‌کنیم.»

دونالد ترامپ مرا نمی‌ترساند

بروکس با بودجه کوچکی که داشت هزینه‌های گیج‌کننده‌ای برای فیلم‌هایش می‌کرد. می‌گوید که گرفتن پول برای فیلم‌هایش اصلا کار آسانی نبوده است چون در مورد فیلم‌های کمدی اغلب توقع خنده‌دار کردن بیش از حد را داشتند و مجبور بود که برای فیلم‌هایش سر و کله فراوانی بزند. اما بروکس آینده‌ای بسیار درخشانی را با استعداد کمدی که داشت برای خود رقم زد. افرادی چون ژنی وایلدر، مادلین کاهن و زرو ماستل و هاروی کارمن بعد از او آمدند اما نتوانستد مانند او دوام بیاورند.

در مورد همسرش آنی بنکرافت که در سال ۲۰۰۵ فوت کرد سوال می‌کنم او می‌گوید «می‌پرسی او هم بامزه بود؟ بله خوب او خیلی بامزه بود. بهترین چیزی که راجع به خودم از زبان او شنیدم در یکی از مصاحبه‌هایش بود بهترین چیزی او گفته بود. زندگی من وقتی شروع می‌شود که صدای کلید انداختن او(بروکس) را از در می‌شنوم»

بروکس در زمانه‌ای انتقاد‌های بسیار سفت و سختی در مورد فیلم‌هایش می‌شنید. منتقداش او را به عامی بودن و لوده‌گی بیش از حد محکوم می‌کردند. اما حالا دیگر دوره همه آن نقد‌ها گذشته است. با نگاهی امروزی فیلم‌های او بسیار هوشمندانه وحتی با احترام به زنان ساخته شده است.

مل بروکس که جایزه بفتا را در سال اخیر دریافت کرده است. به‌خاطر سهم برجسته و استتثنایی‌اش در فیلمسازی و یک عمر فعالیت هنری به چنین جایزه‌ای نایل آمده است. بروکس می‌گوید «من با گرفتن جایزه هیچ‌وقت خودم را نباختم ولی واقعا با گرفتن این جایزه به خودم غرقه شدم.»

موضوع گفت‌وگویمان ناگهان به نیویورک کشیده شد او می‌گوید «نیویورک هیجان‌انگیزترین شهر در جهان است. و به‌خصوص برادوی از بالا تا پایین‌اش حیرت‌انگیزترین شاهراهی است که آدمیزاد می‌تواند بشناسد» بروکس شهری را که در آن رشد کرده است دوست داشته و همچنان هم دوست دارد. این شهری است که به‌سختی می‌توان دوستش نداشت اگر چه«شما حالا دیگر باید کلی راه به سمت کاتز در خیابان هادسون بروید تا بتوانید یک ساندویچ بیف درست و درمان بخورید چون ساندویچی‌های قدیم دیگر بسته شده‌اند.»

دونالد ترامپ مرا نمی‌ترساند

برای بروکس که خانه‌اش به‌مدت بسیار‌بسیار طولانی در سانتا مونیکا بوده است وقتی برای اولین‌بار به کالیفرنیا می‌رود (دهه‌های پیش) مانند بسیاری دیگر از آمریکایی‌ها آرمانشهر به‌نظر می‌رسیده است. می‌گوید حتی با وجود آمریکای دونالد ترامپ هم هنوز همین حس را دارد «این‌طور بهتر است که بگوییم فرض کن تو یک کبوتری باشی روی پشت‌بامی در نیویورک فرود آمدی وخودت را کنار کبوتران مهاجر دیگر می‌یابی و پارکی باروری را هم در زیر پایت می‌یابی و ساعات فوق‌العاده‌ای که برایت رقم می‌خورد.»

از او می‌پرسم بهترین جوکی که تا به‌حال نوشته است کدام است او می‌گوید«چیزی که خودم خیلی طرفدارش هستم خطی است که بیشتر احساسی است. در صحنه‌ای پایان فیلم «زین‌های شعله‌ور»است. وقتی جین وایلدر از کلیوین لیتل می‌پرسد مقصد بعدی کجاست و کلیوین می‌گوید «هیچ جای مخصوصی» و جین می‌گوید «هیچ جای مخصوصی. این همون جاییه که همیشه می‌خواستم اونجا باشم.»

فیلم «زین‌های شعله‌ور» داستان کارگر سیاه‌پوست راه آهنی است که به‌دلیل حمله به یک سفید‌پوست محکوم به اعدام می‌شود. «هدلی لامار» (کورمن)، وکیل دعاوی که درمی‌یابد خط‌آهن باید از وسط شهر «راک بریج» عبور کند، برای تخلیه شهر و تصاحب زمین‌های آن با فرماندار (بروکس) تبانی می‌کند تا برای تضعیف روحیه مردم شهر، «بارت» را به‌عنوان کلانتر به آن‌جا بفرستد. این فیلم نامزد سه جایزه اسکار شده است و بعد از گذشت سال‌ها از آن هنوز هم دیدنی و شیرین است.


منبع: برترینها

«از نفس افتاده»؛ موسیقی پاپ فارسی پس از پنج دهه

ماهنامه ایران فردا – مهدی ملک*: از آنجایی که رابطه میان جامعه و موسیقی عامه پسند در پنجاه سال گذشته فرار و فرودهای بسیاری را از سر گذرانده است، بنابراین لازم است که در گام نخست نوعی صورت بندی تاریخ و سبکی از این نوع موسیقی ارائه کرد تا در ادامه بتوان به تحلیل این ارتباط پرداخت. در این صورت بندی موسیقی عامه پسند را می توان به دو گروه مجزا تقسیم کرد: موسیقی به اصطلاح کوچه بازاری و موسیقی پاپ.

موسیقی کوچه بازاری

در اواسط دهه ۱۳۳۰ تا پایان دهه ۱۳۴۰ به تدریج نوعی از موسیقی به شکل صفحه های گرامافون یا گرام در میان مردم گسترش یافت که به موسیقی کوچه بازاری یا مردمی مشهور شد. این فرم از موسیقی که با ترانه های «قاسم جبلی»، «بهرام سیره»، «منوچهر شفیعی» و … شروع شد در ادامه و در دهه ۱۳۴۰ در قالب ترانه های «سوسن» و «آغاسی» به اوجی غیرقابل توصیف دست یافت. جدا از فروش فوق العاده صفحه های ترانه ها، متن آنها نیز به وسیله فروشندگان دوره گرد که «تصنیفی» نامیده می شدند از فروش بسیار خوبی برخوردار بود.

«از نفس افتاده»؛ موسیقی پاپ فارسی پس از پنج دهه

اگر فرم های موسیقایی این ترانه ها را با نوع موسیقی دستگاهی – اصیل که – سبک غالب موسیقی پیش از آن بود – قیاس کنیم مشخص می شود که فرم های موسیقی کوچه بازاری تا حد ممکن به فرم هایی ساده، تکرار شونده و قابل پیش بینی تنزل یافته اند. مسئله ای که به زعم نگارنده می توان ارتباط میان این سبک و سال های پساکودتای ۲۸ مرداد یافت.

«تئودور آدورنو» در مقاله مهم «نقد اجتماعی موسیقی رادیو» از ارتباطی عمیق میان سادگی فرم های موسیقی توده ای و دلهره های اجتماعی پرده بر می دارد. تجربه شنیداری موسیقی کوچه بازاری شکلی از تجربه است که در آن فرد خودخواسته ذهن خود را تسلیم نوعی از فرم های موسیقی می کند که قابل پیش بینی و کنترل است.

به عبارت دیگر در این فرم ها شنونده لازم نیست تا قوه تخیل و کوشش ذهنی خود را به کار اندازد تا به پیچیدگی های فرمال قطعه شنیداری دست یابد چرا که در غیاب هر نوع پیچیدگی مسیر حرکت نت ها و آواها از پیش معلوم است. در این صورت آشکار می شود که چگونه این سبک از موسیقی بیشتر در میان طبقات پایین شهری و کارگر و … پایگاه یافت.

موضوع مهم دیگر جدا از فرم موسیقیایی، زبان و کلام به کار رفته در این ترانه ها است. در کلام این ترانه ها معمولا کل محتوا به سوز و گدازی عاشقانه، قصه بی وفایی معشوق و … به ساده ترین و پایین ترین شکل ادبی و زبان شناسانه آن خلاصه می شود. از این رو در ترانه های کوچه بازاری معمولا از استعاره و سمبولیسم نشانه ای نیست.

مسئله مهم دیگر در این نوع موسیقی به نوع اجرا و «پرفورمنس» آن باز می گردد. آنجا که موسیقی و کلام ساده و تکرار شونده و قابل پیش بینی است اجرا و حرکات «بدن» نیز ناگزیر شکلی آشنا و مألوف می یابند. از این رو پایکوبی و دستمال تکان دادن مردم در اجراهای «آغاسی» را می توان توافقی «همگانی» برای فکر نکردن به شمار آورد. همگانی بودن اجرای این آئین را نیز می توان با دلهره های اجتماعی که پیش از این از آن سخن رفت مرتبط دانست. شنوندگان اجراهای زنده خوانندگان کوچه بازاری از خلال هویت جمعی کاذب و شورمندانه نوعی امنیت حاصل از انجام آئینی گروهی را تجربه می کردند که مرهمی بود بر زخم های اجتماعی ناسور طبقاتی شان.

یادآوری این موضوع ضروری است که در انتهای دهه ۴۰ بسیاری از اجراهای نعمت الله آغاسی، در استادیوم امجدیه (شیرودی) انجام می شد. پس به یک معنا می توان گفت که در سطح پایین ترین نوع موسیقی عامه پسند تجربه موسیقیایی بیشتر نوعی بهانه برای ایجاد یک فضای کاذب «نزدیکی اجتماعی» است. از این رو تمرکز بر این نکته تاریخی اهمیت دارد که این سبک از موسیقی پس از سال ۳۲ شکل گرفته و پس از سال ۴۲ به همه گیرترین جریان موسیقی روز بدل می شود.

«از نفس افتاده»؛ موسیقی پاپ فارسی پس از پنج دهه

این شکل از موسیقی چندان باب طبع حاکمیت – که می خواهد با تزریق پول نفت ره مدرنیزاسیون اجتماعی را در دهه چهل یک شبه طی کند – نیست. همان طور که سینمای موسوم به فیلمفارسی نیز از سوی «فرح پهلوی» و دوستانش گهگاه سینمای «لات بازی» خوانده می شود.

بنا بر این تاکید بر عبارت «خوانندگان مردمی» که از سوی دست اندرکاران این نوع موسیقی به خوانندگان این سبک اطلاق می شد دارای بار کنایی بسیاری است. نوعی تاکید بر توده گرایی در این سبک وجود دارد که در خلال پرفورمنسش گهگاه کنایه ای نیز به طبقه نوکیسه در حال شکل گیری در شهرهای بزرگ می زند. نمونه مشهور آن را در آواز کوچه باغی «ایرج» در ابتدای فیلم «چرخ و فلک» می توان یافت که در حالی که دست هایش را به سمت ساختمان های بلند شمال شهر گرفته است می خواند: «یکی را داده ای صد گونه نعمت… یکی را قرص نان آلوده در خون».

موسیقی پاپ: از اواخر دهه ۱۳۴۰ تا انقلاب

تا سال های اواخر دهه ۱۳۴۰ این صاحبان کاباره هیا لاله زار و پایین شهر هستند که خوراک شنیداری مردم را تامین می کنند. با این حال جریان دیگری از موسیقی نیز در حال شکل گیری است که مخاطبانی بسیار خاص دارد. موسیقی راک و پاپ غربی. این موسیقی که اغلب در کاباره های بالای شهر (کوچینی، باکارا، میامی و …) اجرا می شود عمدتا تقلید خام و دم دستی است از سبک جدیدی از موسیقی که در دنیای غرب، به راه افتاده است.

موسیقی موسوم به راک که با شکستن هنجارهای رایج در موسیقی/ کلام و اجرای پیش از خود هم راستا با شیوع آنارشیسم اجتماعی هیپیسم و جنبش های رادیکال اجتماعی میانه دهه ۱۹۶۰ سروصدای زیادی به پا کرده است. محبوبیتی که آرام آرام موسیقی سبک راک اند رول را به سبک الویس پریستلی) را از سکه انداخته است. نخستین بادهای غربی که بوی این تجربه را به ایران آوردند در ادامه به تندبادهایی بدل شدند که در کوتاه مدت بنیادهای موسیقی کوچه بازاری را بر باد دادند.

در اواخر این دهه «استودیو طنین» به محلی برای جمع شدن آهنگ سازان و ترانه سرایان جوانی بدل می شود که رویاهای بسیاری در سر دارند. جوانانی مانند «اسفندیار منفردزاده»، «شهیار قنبری»، «بابک افشار»، «پرویز اتابکی»، «ایرج جنتی عطائی»، «واروژان» و … آماده اند تا انقلابی را در ترانه فارسی به وجود آورند.

نخستین ترانه ای که در این فضا بسیار گل می کند، ترانه ای است که به صورت سرنمونی تمایزات آشکار خود را با سبک رایج موسیقی بروز می دهد: «مرد تنها»، ترانه ای ساخته منفردزاده و کلام «شهیار قنبری» که وقتی با صدای خش دار و زخمی «فرهاد» در انتهای فیلم «رضا موتوری» خوانده می شود بیشتر به ناله های گرگی زخمی در زمستان می ماند. به نظر می رسد صدا «عامدانه» صاف و بی خش نیست و کلام ترانه نیز عامدانه بدون قافیه و الزام تساوی بندها نوشته شده است.

از ۱۳۴۹ به بعد به تدریج فضای موسیقی چنان تحت تاثیر موسیقی پاپ قرار می گیرد که بسیاری از سوپراستارهای موسیقی کوچه بازاری که یک دهه پیش از آن ترکتازی می کردند به حاشیه می روند. در این سال ها جامعه نیز در حال پوست اندازی است.

«از نفس افتاده»؛ موسیقی پاپ فارسی پس از پنج دهه

تزریق «اووردز» پول نفت به اقتصاد کشور شرایطی را به وجود آورده است که در آن با کوچ روستاییان به شهرهای بزرگ عملا طبقه جدیدی در اطراف شهرها به وجود آمده است. همچنین شروع فعالیت های چریکی چپ گرایانه در شهرها، بالا رفتن ناگهانی قیمت نفت در اوایل دهه ۵۰ هم زمان با فشار و سانسور شدید ساواک عملا فضایی را به وجود می آورد که ترانه های پاپ گهگاه به فرصت هایی برای اعتراض به وضع موجود بدل می شوند. چیزی که تا پیش از آن در فرهنگ شنیداری موسیقی ایران بی سابقه است.

ترانه های معترض و سیاهی که توسط خوانندگانی مانند «فرهاد»، «فریدون فروغی» و «د. اقبالی» خوانده می شوند به بازتاب سرخوردگی ها و ناکامی های طبقه متوسط و طبقه متوسط پایین بدل می شوند. ساواک خیلی دیر به کنایه تصاویر سکه های وارونه شاهنشاهی و پرچم آمریکای چسبانده شده روی عکس دستگاه «جک پات» در کاور صفحه «شبانه» (منفردزاده، شاملو و فرهاد) پی می برد و استعاره های به کار رفته در ترانه «جنگل» (بابک بیات، جنتی عطائی، اقبالی) که حکایت از ماجرای «سیاهکل» دارند را هیچ گاه در نمی یابد.

کار به جایی می رسد که اداره نگارش ساواک استفاده از واژه هایی مانند خنجر، جنگل، رفیق، شب و … را به علت کارکرد استعاری آنها محدود می کند. اگرچه ترانه های معترض همه ترانه دهه پنجاه را تشکیل نمی داد با این حال ترانه های غیراجتماعی – سیاسی نیز به شکلی دیگر خوش باشی سال های این دهه را به چالش می کشیدند و آن درونمایه های اندوه و یأس در این ترانه ها بود.

به لحاظ اجتماعی می توان گفت جامعه خود را در برابر از دست رفتن ارزش هایی می دید که یکباره زیر بار مدرنیزاسیون شهری در حال دود شدن و به آسمان رفتن بودند. پوچ شدن ارزش هایی که به تعبیر «نیچه» و «کامو» عصیان و نهیلیسم را در پی داشتند. در زیر این پوست انداختن های ظاهری به نظر می رسید هسته مقاومت کننده ای وجود دارد که به شکل سمجی به این تجدد تن در نمی دهد. اگر تجربه بصری این سبک از موسیقی را با موسیقی کوچه بازاری قیاس کنیم، تفاوت آشکاری خودنمایی می کند.

تجربه شنیداری این موسیقی نه دریافت حسی از هویت جمعی همگانی که برعکس نوعی انزوا و تنهایی و تخدیر است. مسئله ای که می توان معادل سینمایی آن را در فیلم های «فرزان دلجو» در نظر گرفت. جوانان بیکار و بی آلایشی که زیر پای غول بی شاخ و دمی به نام «تهران» له می شوند و تنها فلسفه وجودی آنها در آغوش گرفتن تمام و کمال مرگ رستگاری بخش است.

در اینجا عناوین فیلم ها خود گویا است: «علف های هرز»، «ماهی ها در خاک می میرند» و … تکرار درونمایه های پر از اندوه و یأس مقاومت ناخودآگاه جمعی جامعه ای است در برابر ارابه ای که پرشتاب به سوی دروازه های تمدن به پیش می تازد. جالب اینجاست که خود شاه نیز گهگاه از فضای موسیقی پاپ روز گلایه می کند با این حال کار به جایی می رسد که اهالی موسیقی کوچه بازاری نیز مجبور می شوند تا برای جدا نماندن از غافله به جای رقص جمعی با دستمال بخوانند: «دنیا از تو سیرم… بگذار که بمیرم!». انقلاب ۱۳۵۷ انفجار این میل مبهم اندوه، ترس، عصیان و نیهیلیسم است.

«از نفس افتاده»؛ موسیقی پاپ فارسی پس از پنج دهه

موسیقی پاپ در سال های پس از انقلاب دو چهره کاملا متفاوت دارد. چهره اول آن در اولین سال های فعالیت رسمی موسیقی پاپ در دوران پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ است و چهره متاخر و فعلی آن از میانه دهه ۱۳۸۰ شروع شده تا به امروز ادامه دارد. در سال های اصلاحات، موسیقی پاپ بازتابی از گیجی، سردرگمی، امیدها و آرزوهای آن نسل است. از یک سو موزیسین ها هنوز به شدت تحت تاثیر موسیقی دهه پنجاه هستند و از سوی دیگر سعی می کنند تا با فاصله گرفتن در فرم ها و اجراها برای خود هویت مستقلی دست و پا کنند.

در این سال ها یکی از تاثیرگذارترین فیگورها «بابک بیات» است. «بابک بیات» که در زمره مشهورترین آهنگسازان دهه پنجاه است به تصویری شمایلی در این سال ها بدل شده و نسل جدیدی از خوانندگان را پرورش می دهد: «مانی رهنما»، «حمید حامی»، «نیما مسیحا» و … جوانانی هستند که با آموزه های بیات نوع خاصی از ترانه خوانی اجتماعی را به پیش می برند. هنگامی که «رهنما» در تیتراژ پایانی «مرسدس» ساخته «مسعود کیمیایی» از مشکوک بودن به گل و هوا می خواند، این تصویر با وقایع اجتماعی میانه دهه ۱۳۷۰ بسیار همخوان است.

سال های میانه دهه ۱۳۸۰ سال های پوست انداختن و انفجار در ترانه است. آنارشیسمی که در این سال ها با موسیقی موسوم به موسیقی «زیرزمینی» آغاز می شود، اگرچه هویتی متمایز با موسیقی دهه پنجاه و تکرار آن در دهه هفتاد دارد با این حال خیلی زود به ابتذال می گراید. بخشی از این ماجرا را می توان به جریان جهانی آنچه اصطلاحا «اصالت سبک زندگی» در زمانه پسامدرن نامیده می شود مرتبط دانست.

گویا دیگر آنقدرها اهمیت ندارد که موسیقی یا هر کالای هنری دیگر دارای چه کیفیتی باشد بلکه آنچه بیشتر اهمیت دارد این است که در سیلان تصاویر و صداها سریع تر بتوان آن کالا را صاحب شد و مصرف کرد. نکته ای که فیلسوف مارکسیست متأخر آمریکایی، فردریک جیسمون، آن را منطق سرمایه داری متأخر می نامد.

در این دوران تغییر شرایط ضبط و پخش موسیقی به واسطه همه گیر شدن اینترنت و ماهواره ها و … موجب می شود تا دیگر معیار چندانی برای محک زدن کیفیت قطعه موسیقیایی وجود نداشته باشد. در این سال ها ترانه های عامه پسند نیز با تکیه بیماروارانه به سرگرم کنندگی چنان فضای اشباع شنیداری را به وجود آورده اند که دیگر فضای امنی برای ناشنیدن آنها وجود ندارد.

* پژوهشگر هنر


منبع: برترینها

دریاچه ای که گورستان کشتی ها شد!

گورستان کشتی های «میناق» که در دریاچه آرال در کشور ازبکستان واقع شده است را می توان به شهر ارواح در وسط بیابان بی آب و علف تشبیه کرد. این منطقه، زمانی یکی از شلوغ ترین بندرگاه های ماهی گیری به شمار می رفته و یکی از ۴ دریاچه بزرگ جهان نیز بوده.

گورستان کشتی های «میناق» که در دریاچه آرال در کشور ازبکستان واقع شده است را می توان به شهر ارواح در وسط بیابان بی آب و علف تشبیه کرد. این منطقه، زمانی یکی از شلوغ ترین بندرگاه های ماهی گیری به شمار می رفته و یکی از ۴ دریاچه بزرگ جهان نیز بوده.

دریاچه آرال یا دریاچه خوارزم، در نتیجه پروژه انحراف مسیر رودخانه ها توسط دولت شوروی، آب شده و به زمینی خشک تبدیل شد.

با اینکه خشک شدن این دریاچه بسیار ناراحت کننده است اما بدنه کشتی های بر جای مانده در کف این دریاچه که در حال حاضر به یک بیابان خشک تبدیل شده اند، چشم اندازهای جالب توجهی ایجاد کرده که دیدنشان خالی از لطف نیست.

احتمالا می دانید که ازبکستان در آسیای مرکزی واقع شده و با کشورهای افغانستان، تاجیکستان و ترکمنستان، مرز مشترک دارد. سرزمین ازبک ها، شامل شهرهای باستانی و تاریخی زیادی است و سمرقند، بخارا، خیوه و خوارزم از مهم‌ ترین و قدیمی‌ ترین شهرها و مناطق این سرزمین هستند.

گورستان کشتی های «میناق» که روی دریاچه آرال (یکی از بزرگ ترین دریاچه های جهان) واقع شده است، زمانی به عنوان شلوغ ترین بندر ماهی گیری در منطقه محسوب می شد. با اینکه اکنون مشتی خاک و خاشاک از آن باقی مانده، اما همچنان مناظر جالب توجهی در آن مشاهده می شود که از شما دعوت می کنیم در ادامه با ما به تماشای آن ها بنشینید.

یکی از ۴ دریاچه بزرگ جهان که بیش از ۶۸ هزار کیلومتر مربع مساحت دارد، یعنی دریاچه آرال پس از پروژه انحراف رودخانه ها توسط دولت شوروی خشک شد.

 نگاهی به تصاویر ناراحت کننده از گورستان کشتی های «میناق» در وسط بیابان ازبکستان


آرال سی به مفهوم «دریایی از جزایر» است و دلیل انتخاب این نام نیز بیش از
۱۱۰۰ جزیره ای بوده که زمانی روی این دریاچه وجود داشته اند. حالا، بدنه
کشتی های به گل نشسته زیر تیغ آفتاب می سوزند و از بین می روند.

 نگاهی به تصاویر ناراحت کننده از گورستان کشتی های «میناق» در وسط بیابان ازبکستان


در حال حاضر، نزدیک ترین ساحل به این گورستان حدود ۱۶۰۰ کیلومتر با آن فاصله دارد.

 نگاهی به تصاویر ناراحت کننده از گورستان کشتی های «میناق» در وسط بیابان ازبکستان

روند خشک شدن دریاچه آرال در دهه ۱۹۶۰ میلادی آغاز شد.

نگاهی به تصاویر ناراحت کننده از گورستان کشتی های «میناق» در وسط بیابان ازبکستان

خشک شدن این دریاچه به عنوان یکی از بزرگ ترین فاجعه های زیست محیطی در طول تاریخ به شمار می رود.

نگاهی به تصاویر ناراحت کننده از گورستان کشتی های «میناق» در وسط بیابان ازبکستان

بسیاری از ماهی گیران مویناک که در این دریاچه به صید ماهی مشغول بودند با خشک شدن این دریاچه، بیکار شده و به تدریج این صنعت نیز در این منطقه از بین رفت.

نگاهی به تصاویر ناراحت کننده از گورستان کشتی های «میناق» در وسط بیابان ازبکستان

بسیاری از ماهی گیران مویناک که در این دریاچه به صید ماهی مشغول بودند با خشک شدن این دریاچه، بیکار شده و به تدریج این صنعت نیز در این منطقه از بین رفت.

 نگاهی به تصاویر ناراحت کننده از گورستان کشتی های «میناق» در وسط بیابان ازبکستان

این منطقه که اکنون به شهر ارواح تبدیل شده، در زمان اوج خود برای بیش از ۴۰ هزار نفر در صنعت ماهی گیری ایجاد اشتغال کرده بود.

نگاهی به تصاویر ناراحت کننده از گورستان کشتی های «میناق» در وسط بیابان ازبکستان

نگاهی به تصاویر ناراحت کننده از گورستان کشتی های «میناق» در وسط بیابان ازبکستان


منبع: برترینها

چرا پیاده روی به شما کمک نمی کند وزن کم کنید؟

در برخی از مقالات تناسب اندام از پیاده روی بیشتر از دویدن در زمینه کاهش وزن دفاع میشود اما گاهی اوقات پیاده روی هیچ گونه فایده ای ندارد و دلیل آن را میتوانید در این مقاله پیدا کنید.
به گزارش آلامتو و به نقل از مجله تناسب اندام؛ به حرف های آدم های منفی باف که می گویند شما نمی توانید با پیاده روی وزن کم کنید، محل نگذارید. اگرچه برخی مطالعات نشان می دهند که دویدن، سریع تر می تواند شما را لاغر کند اما تحقیقات زیادی وجود دارند که مزایای کاهش وزن پیاده روی را تایید می کنند.
فقط مطمئن شوید حداکثر بهره را از زمان پیاده روی تان می برید و تسلیم برخی اشتباهات رایج که توانایی کاهش وزن پیاده روی را به حداقل می رسانند، نمی شوید. مراقب ۷ اشتباه زیر باشید:
۱. تکرار
مشکل: انجام پیاده روی یکسان در هر روز، چرا دشمن کاهش وزن است؟
دیز گیبسون، یک مربی تناسب اندام و مربی AcaciaTV درهوستون می گوید شما خواه روی تردمیل راه بروید یا در فضای باز، عدم ایجاد تنوع در تمرین تان باعث یکنواختی و ملالت می شود. اما فراتر از آن، بدنتان به سرعت به آنچه انجام می دهید، معمولا در عرض ۲ تا ۳ ماه عادت می کند، بسته به سطح تناسب اندام شما این بدان معناست که شما با انجام همان پیاده روی نسبت به قبل، کالری کمتری خواهید سوزاند.
چگونه مشکل را برطرف کنید: گیبسون می گوید به پیاده روی تان، تنوع ببخشید. این کار می تواند به سادگی انتخاب کردن یک مسیر یا زمین جدید یا استفاده از یک جلیقه سنگین یا چوب دستی های پیاده روی باشد. بعد از ۳ ماه یک چالش جدید دیگر را به بدنتان معرفی کنید.
۲. سرعت
مشکل: پیاده روی تنها در یک سرعت، چرا یک دشمن کاهش وزن است؟
مایکل مورلی، بنیانگذار Morellifit و ابداع کننده HIIT Max می گوید راه رفتن با یک سرعت یکسان در هر بار باعث چربی سوزی می شود اما بدن شما در نهایت، خودش را وفق خواهد داد و روند کاهش چربی شما به تدریج متوقف خواهد شد. (به همین دلیل، تمرین اینتروال با شدت بالا، اینقدر مهم است).
چگونه مشکل را برطرف کنید: با استفاده از قاعده ۳ در هنگام تنظیم سرعت تان، از آن فلات کاهش وزن خارج شوید: یک قدم زدن آهسته، پیاده روی با سرعت متوسط (که در آن، تندی بیشتری در قدم هایتان احساس می کنید) و پیاده روی سریع (که در آن به شدت عرق می کنید).
مورلی می گوید: که سعی کنید در یک هفته هر کدام از آنها را (مخصوصا پیاده روی شدید) حداقل یکبار انجام دهید. حتی بهتر این است که هر سه را در یک پیاده روی ترکیب کنید: به مدت ۲ دقیقه با سرعت آرام راه بروید، ۱ دقیقه با سرعت متوسط قدم بزنید و سپس ۳۰ ثانیه پیاده روی شدید انجام دهید. این الگو را برای ۲۰ تا ۳۰ دقیقه تکرار کنید.
۳. مرکز بدن
مشکل: داشتن یک مرکز بدن ضعیف، چرا یک دشمن کاهش وزن است؟
عضلات شکم قوی فقط مایه فقر و غرور نیستند. یک میان تنه ضعیف و شل می تواند پیاده روی سریع تر را دشوار سازد. کریستین مک گی، کارشناس پیلاتس و یوگا و مربی AcaciaTV می گوید: عضلات شکم ضعیف می توانند باعث پوسچر نادرست شوند که شانه ها را گرد کرده و ریه ها را فشرده و منقبض می کند. این امر می تواند تنفس عمیق را دشوار سازد و حتی ممکن است عضلات مهم مرتبط با پیاده روی مانند فلکسورهای ران و همسترینگ را دچار کشیدگی کند. شما نه تنها سریع تر خسته خواهید شد، بلکه در معرض خطر آسیب دیدگی نیز قرار می گیرید.
چگونه مشکل را برطرف کنید: اگرچه شما می توانید با انجام تمرینات خاص روی تقویت مرکز بدنتان کار کنید اما می توانید در حین راه رفتن، یک کتاب روی سرتان بگذارید و سعی کنید تعادل آن را حفظ نمایید تا بدین طریق، مرکز بدنتان نیز درگیر شود
۴. پیگیری تغذیه
مشکل: پیگیری نکردن تغذیه تان، چرا یک دشمن کاهش وزن است؟
مردم اغلب بیش از مقدار کالری هایی که با پیاده روی می سوزانند، غذا می خورند و اگر آگاه نباشید که دارید این کار را انجام می دهید، وزن کم نخواهید کرد. جسیکا اسمیت، یک مربی رسمی در میامی و ابداع کننده the Walk STRONG: 6 Week Total Transformation System می گوید: شما نمی توانید یک رژیم غذایی نادرست را با پیاده روی جبران کنید.
چگونه مشکل را برطرف کنید: سعی کنید برای چند روز، تمام چیزهایی که می خورید یا می نوشید را یادداشت کنید یا از یک اپلیکیشن مانند MyFitnessPal استفاده نمایید. اسمیت می افزاید که اگر لازم است غذای مصرفی تان را کاهش دهید، رژیم غذایی تان را سرشار از میوه ها و سبزیجات پرفیبر نمایید.
۵. طول گام
مشکل: برداشتن گام هایی که بیش از حد بلند هستند، چرا یک دشمن کاهش وزن است؟
مک گی می گوید: قدم های بلند، جلوی سرعت شما را می گیرند و بدون سرعت، شما کالری چندانی نخواهید سوزاند.
چگونه مشکل را برطرف کنید: با بلند کردن یک پا و کمی خم شدن به سمت جلو، به طوری که ببینید آن پا به طور طبیعی کجا پایین می آید بررسی کنید که از طول گام مناسب استفاده می کنید یا نه، این کار را با پای دیگر امتحان کنید و به تکرار این مراحل ادامه دهید تا زمانی که طول گامتان طبیعی به نظر برسد.
۶. کفش ها
مشکل: پوشیدن کفش های کهنه یا نامناسب، چرا یک دشمن کاهش وزن است؟
اگر احساس درد کنید، قادر نخواهید بود که مسافت زیادی را طی کنید یا سریع راه بروید. جنی اسکاتزل، مربی تناسب اندام در سانتا باربارا و سازنده برنامه Schatzle می گوید: شما می توانید به راحتی دچار شین اسپلینت، پلانتار فاسیا، سفتی عضلات ران یا درد کمر شوید که می تواند شما را به طور کامل از میدان خارج کند.
چگونه مشکل را برطرف کنید؟ یک فروشگاه مخصوص لوازم پیاده روی پیدا کنید که در آن بتوانید یک مشاوره تخصصی در مورد مناسب ترین کفش برای پاهایتان دریافت کنید. اسکات دنبرگ، مدیر تناسب اندام در مرکز Pritikin Longevity Center در میامی، چند توصیه دارد: کفشی پیدا کنید که در آن، بین بلند ترین انگشت پا و لبه داخلی جلوی کفش، به اندازه عرض انگشت شصتتان فاصله باشد و یک محافظ پاشنه سفت، زیرسازی ته کفش با ضخامت حداقل یک چهارم تا ۲٫۵ سانتی متر، سپس مطمئن شوید آن را هر ۳ تا ۵ ماه عوض می کنید.
مقاله مرتبط: راهنمای خرید و نگهداری از کفش ورزشی
۷. ثبت کردن نتایج
مشکل: ثبت نکردن پیشرفت تناسب اندام تان، چرا یک دشمن کاهش وزن است؟
مورلی می گوید: که اگر بر نحوه پیشرفت تناسب اندامتان نظارت نداشته باشید تشخیص آنکه چه زمانی باید چیزها را تغییر دهید، سخت تر می شود.
چگونه مشکل را برطرف کنید؟ یک دفترچه برای پیاده روی تان در نظر بگیرید و زمان، سرعت و مسافت پیاده روی تان را در آن یادداشت کنید. هر هفته سعی کنید یکی از متغیرها را بهبود ببخشید. به عنوان مثال: به پیاده روی هایتان چند دقیقه اضافه کنید یا سعی کنید از زمان پیاده روی هفته آخرتان فراتر بروید.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح
۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

منبع: آلامتو

گروگانگیرها فردی را که برای وصول طلب شان گرفته بودند، اشتباهی بود

ایران نوشت: چندی قبل مرد جوانی به نام شایان با مراجعه به پلیس از ربوده شدن خود توسط چند مرد ناشناس خبر داد.

او به پلیس گفت: «سوار بر خودرو پرشیا به خانه‌ام در شمال شهر رسیده و در حال پارک خودروام بودم که ناگهان چهار مرد ناشناس سوار ماشین شده و با تهدید از من خواستند حرکت کنم. در بین راه هم ازمن خواستند بدهی میلیاردی‌شان را بپردازم. من که از شنیدن موضوع حسابی گیج شده بودم و نمی‌دانستم ماجرای بدهی میلیاردی چیست به آنها گفتم مرا اشتباه گرفته‌اند. تا اینکه ۲۰ دقیقه بعد یکی از گروگانگیران که روی صندلی عقب نشسته بود، نگاهی به من انداخت و آن زمان بود که متوجه شد مرا اشتباهی ربوده‌اند که آزادم کردند.»

به دنبال ثبت این شکایت، پرونده‌ای در شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد و بازپرس مرشدلو دستور تحقیقات تخصصی در این باره را صادر کرد. درحالی که تجسس برای شناسایی متهمان پرونده ادامه داشت، چند روز بعد، پسر جوان که برای انجام کاری به کلانتری ۱۰۱ تجریش رفته بود ناگهان با گروگانگیران روبه‌رو شد که برای پیگیری شکایت‌شان درباره طلب میلیاردی درآنجا بودند.

بدین ترتیب با شکایت پسرربوده شده چهار مرد جوان دستگیرو برای تحقیقات به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند. یکی از آنها در تحقیقات به بازپرس جنایی گفت: مدتی قبل درجریان تجارت با پدر شایان از او یک چک میلیاردی گرفتیم. اما زمانی که چک را به بانک بردیم برگشت خورد. پدر شایان حاضر به پرداخت بدهی‌اش نبود و ما هم حکم جلب سیار‌ش را گرفته بودیم. چون او را پیدا نمی‌کردیم؛ روز حادثه در مقابل خانه‌اش کمین کردیم و منتظر ماندیم تا بیاید. همین که خودروپژو پرشیا مقابل خانه توقف کرد سوار ماشین شدیم. می‌خواستیم او را به کلانتری ببریم؛ اما در طول راه متوجه شدیم که پسر را به جای پدرگرفته‌ایم. به همین دلیل از خودرواش پیاده شدیم.»

باتوجه به اظهارات متهمان پرونده، بازپرس جنایی دستور تحقیقات تخصصی دراین باره را صادر کرد.


منبع: الف

محاکمه مرد بدگمان: چون به همسرم شک داشتم خفه اش کردم

ایران نوشت: دی سال ۹۳ در پی کشف جسد زن ۲۰ ساله به‌نام نرگس، بازپرس کشیک قتل شهرستان پاکدشت ورامین، در محل حادثه حضور یافت و همراه کارآگاهان جنایی تحقیقاتی برای شناسایی خانواده این زن آغاز شد.

یک روز بعد از این ماجرا، شوهر مقتول به اداره آگاهی رفت و از ناپدید شدن همسرش خبر داد. ولی کارآگاهان به خود او ظنین شدند.

بنابراین فریبرز ۲۲ ساله تحت بازجویی‌های فنی مأموران اداره آگاهی قرار گرفت و سرانجام پرده از راز جنایتش برداشت و گفت: «شب حادثه «نرگس» می‌خواست برای پیدا کردن مادر گم‌ شده‌اش از خانه بیرون برد که من مانع شدم چون دیروقت بود. بخاطر همین موضوع با هم درگیر شدیم و درحالی که بشدت عصبانی بودم موهایش را گرفتم، او را به سمت میز کامپیوتر کشاندم و کابل کامپیوتر را دور گردنش پیچیدم.بعد جسدش را به داخل حمام کشاندم و رهایش کردم. ولی بعد از چند دقیقه صدای ناله‌اش را شنیدم و سراغش رفتم و این بار با تیغ شاهرگ دست و پایش را زدم، شیر آب را باز کردم و از خانه بیرون رفتم. ساعتی بعد که برگشتم جسد نرگس را داخل کیسه گونی گذاشتم و آن را مخفیانه در سطل زباله سر خیابان انداختم.» پس از اعتراف‌های هولناک شوهر جنایتکار، صبح دیروز او را از زندان به شعبه دهم دادگاه کیفری انتقال دادند. او در جلسه دادگاه به ریاست قاضی قربانزاده و با حضور ملکی و غفاری – مستشاران دادگاه – محاکمه شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان متن کیفرخواست علیه متهم را بیان کرد و برای فریبرز به اتهام قتل عمد و جنایت بر میت خواستار اشد مجازات شد.

سپس پدرزنش خواستار قصاص دامادش شد و گفت: ناجوانمردانه دخترم را کشته است و باید قصاص شود.

آنگاه فریبرز با چهره‌ای رنگ پریده به قضات گفت: «چند وقتی بود که به نرگس مشکوک شده بودم و احساس می‌کردم او با مرد غریبه‌ای رابطه دارد. شب حادثه وقتی دیدم که با آرایش تند و لباس‌های پر زرق و برق، به بهانه پیدا کردن مادرش می‌خواهد از منزل بیرون برود بیشتر شک کردم. درحالی که بسیار عصبانی شده بودم و خونم به جوش آمده بود به طرفش حمله کردم.

قاضی قربانزاده: همسرت با چه کسی رابطه داشت؟
متهم: چند ماهی بود که به رابطه او با دوستم ظنین شده بودم.در همین هنگام به دستور رئیس دادگاه دوست متهم به نام «ناصر» وارد جلسه شد و به قضات گفت: «من قبل از ازدواج نرگس، با او دوست بودم ولی این دوستی مدت زیادی ادامه نداشت. وقتی دیدم که او ازدواج کرده برای همیشه رهایش کردم. دوستی من با نرگس در حد چند بار مکالمه تلفنی بود و همین!»سپس متهم در آخرین دفاع با پذیرفتن اتهاماتش گفت: این خشم ناگهانی‌ام بود که باعث مرگ نرگس شد. اما نمی‌خواستم او را بکشم. کینه‌هایی که در دلم جمع شده بود باعث شد مرتکب این جنایت شوم اما به شدت پشیمانم!

پس از پایان اظهارات متهم، قضات وارد شور شدند تا حکم شان را درباره عامل جنایت صادر کنند.


منبع: الف

خفه کردن زن جوان در یافت‌آباد با روسری

اعتماد نوشت: حدود ساعت ١۴ روز شنبه خبر قتل زن جوانی در خیابان یافت‌آباد جنوبی به بازپرس ویژه قتل پایتخت اعلام شد

 دقایقی بعد سجاد منافی‌آذر؛ بازپرس امور جنایی تهران و اکیپ‌ بررسی صحنه جرم در محل وقوع قتل حاضر شدند.

با حضور بازپرس در محل وقوع جرم و بررسی اولیه مشخص شد زن ٣٠ ساله‌ای در منزلش با روسری خفه شده و به قتل رسیده همچنین مشخص شد که مقتول صاحب سه فرزند (یک دوقلو و یک فرزند هفت ساله) بوده است. او  با همسرش اختلاف داشته و  هنگام قتل فرزندان‌ و شوهر مقتول در خانه نبودند.

سرانجام جسد مقتول با دستور بازپرس برای بررسی بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات درباره دستگیری متهم‌ پرونده ادامه دارد.


منبع: الف

گرد و غبار در نقاط مختلف ایلام / وضعیت هشدار در مهران

گرد و غبار از بامداد امروز نقاط مختلف استان ایلام را فرا گرفته است.

به گزارش مهر، توده های گرد و خاک از سمت کشور عراق وارد استان ایلام شده و هم اکنون وضعیت کیفیت هوای شهرستان مهران را در حد هشدار و شهرستان دهلران را در وضعیت ناسالم قرار داده است.

دید افقی در شهرستان دهلران به دو هزار متر و شهرستان مهران یک هزار و ۵۰۰ کاهش یافته است.

به علت ورود سامانه گردوغبار  به شهرستان مهران تمامی مدارس شیفت صبح تعطیل و فعالیت ادارات، به جز ادارات خدمات رسان و امدادی با دو ساعت تا خیر شروع خواهد شد.


منبع: الف

ازدواج زنان و مردان ایرانی با اتباع خارجی چه آثار حقوقی دارد؟

بر اساس آماری که چندی پیش ارائه شد ازدواج زنان ایرانی با اتباع بیگانه روند روبه رشد داشته است.

به گزارش تسنیم، زنان ایرانی که قصد ازدواج با مردان خارجی را دارند، طبق ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی، باید حتما مجوز دولت را کسب کنند. قانونگذار مدنی در این ماده تصریح می‌کند که ازدواج زن ایرانی با تبعه خارجه در مواردی هم که مانع قانونی ندارد، موکول به اجازه مخصوص از طرف دولت است.

نخستین شرط ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی، اخذ مجوز از وزارت کشور است گاهی ممکن است پدری به فرزند دخترش، وکالت‌نامه داده یا اقرارنامه‌ بنویسد تا او بتواند با فردی که تبعه خارجی است، ازدواج کند.

البته به صرف داشتن این وکالت‌نامه یا اقرارنامه، دختر نمی‌تواند چنین اقدامی را انجام دهد و به این منظور باید مجوز وزارت کشور را اخذ کند اما در صورت وقوع چنین ازدواجی، به طور قطع در آینده با مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد.

هنگامی که زن ایرانی به عقد ازدواج مردی از اتباع بیگانه در می‌آید، در صورتی که قانون کشور متبوع شوهر، تابعیت را تحمیل کند، زن نیز به تابعیت آن کشور درخواهد آمد و در غیر این صورت، تابعیت او تغییری نخواهد کرد. البته لازم به ذکر است که در بیشتر کشورها و از جمله کشور ما، در صورت وقوع ازدواج، تابعیت مرد، به زن تحمیل می‌شود.

زنی که تابعیت شوهر خود را کسب کرده است، در صورت جدایی از وی یا فوت همسر، می‌تواند به تابعیت اولیه خود رجوع کند. قانون نیز این موضوع را پیش‌‌بینی کرده است که زن می‌تواند برای بازگشت به تابعیت سابق خود، درخواستی را مطرح کند.

در صورت درخواست زن برای بازگشت به تابعیت سابق، با وی همانند فردی که برای نخستین بار است که می‌تواند تابعیت کشور دیگری را کسب کند، رفتار نخواهد شد.

براساس ماده ۹۸۶ قانون مدنی زن غیرایرانی که در نتیجه ازدواج ایرانی می‌شود، می‌تواند بعد از طلاق یا فوت شوهر ایرانی به تابعیت اول رجوع کند، مشروط بر اینکه وزارت امور خارجه را کتبا مطلع کند. اما هر زن شوهر مرده که از شوهر سابق خود اولاد دارد، نمی‌تواند مادام که اولاد او به سن هجده سال تمام نرسیده، از این حق استفاده کند و در هر حال زنی که مطابق این ماده تبعه خارجه می‌شد، حق داشتن اموال غیرمنقول نخواهد داشت مگر در حدودی که این حق به اتباع خارجه داده شده باشد و هرگاه دارای اموال غیرمنقولی بیش از آنچه که برای اتباع خارجه، داشتن آن جایز است، بوده یا بعدا به ارث، اموال غیرمنقولی بیش از آن حد به او برسد، باید در ظرف یک سال از تاریخ خروج از تابعیت ایران یا دارا شدن ملک در مورد ارث مقدار مازاد را به نحوی از انحا به اتباع ایران منتقل کند. در غیر این صورت اموال مزبور با نظارت مدعی‌العموم محل به فروش رسیده و پس از وضع مخارج فروش، قیمت به آنها داده خواهد شد.

همچنین بر اساس ماده ۹۸۷ قانون مدنی، زن ایرانی که با تبعه خارجه مزاوجت می‌کند، به تابعیت ایرانی خود باقی خواهد ماند، مگر اینکه مطابق قانون مملکت زوج، تابعیت شوهر به واسطه وقوع عقد ازدواج به زوجه تحمیل شود اما در هر صورت بعد از وفات شوهر یا تفریق به صرف تقدیم درخواست به وزارت امور خارجه به انضمام ورقه تصدیق فوت شوهر یا سند تفریق، تابعیت اصلی زن با جمیع حقوق و امتیازات راجعه به آن مجددا به او تعلق خواهد گرفت .

ممکن است زن ایرانی که در اثر ازدواج با فرد تبعه خارجی، تابعیت وی را کسب کرده است، همراه با یکدیگر، برای کسب تابعیت ایرانی درخواست بدهند. در این صورت نیز باید مراحل مورد نظر شامل درخواست از وزارت کشور و موافقت با درخواست آنها، طی شود تا بتوانند تبعه ایران شوند.

در صورت کسب تابعیت ایرانی، فرزند یا فرزندان صغیر این زوج نیز همانند والدین خود به تابعیت ایران درمی‌آیند، اولاد صغـیر شـخصی که به تابعیت ایرانی پذیرفته شده است، ایرانی مـحسوب می‌شوند اما آنها حق دارند، ظرف یک سال از زمان رسیدن به ۱۸ سال تمام، اظهاریه کتبی به وزارت امور خارجه داده و تابعیت مملکت سابق پدر را قبول کنند. این در حالی است که به این اظهاریه، باید تصدیق دولت متبوع پدر، دائر بر اینکه آنها را تبعه خود خواهد شناخت، ضمیمه شود.

اصل وحدت تابعیت نسبت به اولاد صغیر شخص پذیرفته‌شده نیز لحاظ شده است. این تحصیل تابعیت ایرانی پدر، به هیچ وجه درباره اولادی که در تاریخ تقاضانامه به سن ۱۸ سال تمام رسیده‌اند، مؤثر نخواهد بود.

در خصوص مشکلات زنان ایرانی که بدون کسب مجوز قانونی از وزارت کشور با اتباع بیگانه ازدواج کرده‌اند، باید گفت بیشتر این افراد به دلیل فقر و البته نداشتن آگاهی‌های حقوقی، به چنین ازدواجی مبادرت کرده‌اند.

این موضوع در حالی است که این زنان قبل از ازدواج باید مجوز مورد نیاز را دریافت می‌کردند تا ازدواجشان، قانونی شود. در غیر این صورت، فرزندان حاصل چنین ازدواج‌هایی، فاقد شناسنامه بوده و از حق تحصیل در مدارس ایرانی و تسهیلاتی همانند دریافت یارانه محروم هستند.


منبع: الف

ساعی: اصلاح طلبان امضایم را دزدیدند

هادی ساعی گفت: بنده امضای خود را در خصوص مرخصی شهردار تهران از نامه‌ای که به وزیر کشور نوشته شده بود پس گرفته بودم ولی متأسفانه اعضای اصلاح‌طلب شورا بداخلاقی سیاسی کردند و این کار آنها یک نوع دزدی محسوب می‌شود.

هادی ساعی در گفت‌وگو با فارس،‌درباره امضای نامه‌ای خطاب با وزیر کشور در خصوص مرخصی شهردار تهران گفت: نامه‌ای که به بنده دادند فکر کردم طبق روال گذشته که در دوره قبل هم شهردار تهران کاندیدای ریاست جمهوری شده بود خطاب به رئیس شورا است و امضاء کردم ولی هنگامی که تیتر نامه را خواندم خطاب به وزیر کشور زده شده بود و این اشتباه است.

وی افزود: مسئول مرخصی شهردار رئیس شورا است و نیازی نیست به وزیر کشور نامه بنویسند و این نامه باید نهایتاً به رئیس شورا ارسال شود. در دوره‌های قبل نیز همین بوده است.

ساعی بیان داشت: بنده به همکاران گفتم که تیتر نامه را خطاب به رئیس شورای شهر بزنند و دوباره امضاء جمع کنند و آنها هم قبول کردند ولی متأسفانه  همین نامه را خطاب به وزیر کشور بود و نباید منتشر می‌شد انتشار دادند.

عضو شورای اسلامی شهر تهران تأکید کرد: بررسی مرخص شهردار تهران به شورا مربوط می‌شود و رونوشتی نیز به شهردار و وزیر کشور ارسال خواهد شد.

وی گفت: اعضای اصلاح‌طلب شورای شهر تهران بداخلاقی سیاسی کردند و با توجه به اینکه بنده امضای خود را از این نامه پس گرفته بودم ولی اهمیت ندادند و این نامه را در فضای مجازی منتشر کردند.

ساعی افزود: این کار دوستان یک نوع دزدی محسوب می‌شود چرا که وقتی بنده امضای خود را پس گرفته‌ام و دوستان نیز قبول کردند چه ضرورت دارد که این نامه در فضای مجازی پخش شود.

عضو شورای اسلامی شهر تهران گفت:‌روز گذشته قالیباف درخواست مرخصی خود را به شورا ارائه داده بود و نیاز به این نامه‌نگاری‌ها نبود.


منبع: الف

آغاز توزیع اینترنتی کارت کنکور کارشناسی‌ ارشد از ساعت ۱۳ امروز

جزئیات تاریخ‌، محل‌ رفع نقص کارت آزمون کارشناسی‌ ارشد ناپیوسته‌ سال‌ ۱۳۹۶ اعلام شد و داوطلبان از ساعت ۱۳ امروز ۴ اردیبهشت می توانند کارت خود را به صورت اینترنتی دریافت کنند.

به گزارش مهر، آزمون‌ ورودی‌ دوره‌های‌ کارشناسی‌ ارشد ناپیوسته‌ سال ۱۳۹۶ برای ‌۱۳۲ کد رشته‌ امتحانی‌ در نوبت صبح و بعدازظهر روزهای پنجشنبه و جمعه مورخ ۷ و ۸ اردیبهشت ‌ماه سال ۱۳۹۶ و براساس اطلاعات مندرج بر روی کارت شرکت در آزمون رشته امتحانی مربوط برگزار خواهد شد.

تعداد ۸۷۸ هزار و ۳۸۸ داوطلب در این آزمون ثبت نام کرده اند و تعداد ۷۱ هزار و ۷۷۴ داوطلب علاوه بر انتخاب کدرشته امتحانی اول، علاقمندی خود را نیز به کد رشته امتحانی دوم اعلام کرده اند. در مجموع برای داوطلبان ثبت نام کننده و علاقمندان به کدرشته امتحانی دوم ۹۵۰ هزار و ۱۶۲ کارت صادر شده است.

آزمون‌ ورودی‌ دوره‌های‌ کارشناسی‌ ارشد ناپیوسته‌ سال ۱۳۹۶

داوطلبان‌ متقاضی‌ هر یک‌ از کدرشته‌های امتحانی‌ لازم‌ است‌ به نشانی مندرج بر روی کارت شرکت در آزمون مراجعه کنند. شهرستان محل برگزاری آزمون داوطلبان با توجه به استان محل اقامت آنان به شرح جداول اعلام شده است.

کارت شرکت در آزمون حاوی اطلاعات ثبت‌نامی، تاریخ و محل برگزاری آزمون داوطلبان از امروز دوشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۹۶ برای مشاهده و پرینت بر روی سایت سازمان به آدرس www.sanjesh.org قرار خواهد گرفت.

داوطلبان لازم است براساس مشخصات شناسنامه‌ای (نام‌، نام‌خانوادگی، شماره شناسنامه، سال تولد) و مشخصات ثبت‌نامی (شماره پرونده و کد رهگیری) نسبت به پرینت کارت شرکت در آزمون اقدام کنند.

برای شرکت در جلسه آزمون همراه داشتن پرینت کارت شرکت در آزمون و همچنین اصل کارت ملی و یا اصل شناسنامه عکسدار و ارائه آن الزامی است. تمامی داوطلبان باید شخصاً برای پرینت کارت شرکت در آزمون اقدام کنند.

تبصره- آن دسته از داوطلبانی که علاوه بر کدرشته امتحانی اصلی متقاضی شرکت در یکی از ۶۲ کدرشته امتحانی به عنوان رشته امتحانی دوم نیز بوده‌اند، باید کارت شرکت در آزمون رشته امتحانی دوم خود را نیز از سایت این سازمان پرینت و به آدرس حوزه امتحانی مندرج بر روی کارت مراجعه کنند.

آزمون‌ کدرشته‌های امتحانی ۱۱۲۹ (زبان و ادبیات اردو)، ۱۲۸۷ (مهندسی طراحی محیط زیست)، ۱۳۵۶ (نمایش عروسکی) و ‌۱۳۶۰ (مجموعه موسیقی‌) منحصراً در شهرستان تهران‌ برگزار خواهد شد؛ لذا داوطلبان‌ هریک از کدرشته‌های امتحانی مذکور ضرورت‌ دارد براساس‌ آدرس و تاریخ مندرج بر روی کارت شرکت در آزمون به حوزه امتحانی مربوط در شهرستان تهران مراجعه کنند.

محل برگزاری آزمون برای ۶ کدرشته امتحانی شامل کدرشته‌های امتحانی ۱۱۴۷، ۱۱۴۹‌،‌۱۱۵۰‌، ۱۱۵۱ ، ۱۱۵۸ و ۱۱۵۹ که ثبت‌نام آنها توسط دستگاههای اجرایی ذیربط و با هماهنگی این سازمان صورت گرفته در شهرستان تهران خواهد بود و از طریق اطلاعیه‌ای که هریک از ارگانهای ذیربط صادر می کنند آزمون این کدرشته‌ها در تاریخ های پیش‌بینی شده برگزار خواهد شد.

برای این دسته از داوطلبان کارت شرکت ‌در ‌آزمون از طریق سایت سازمان صادر نشده است.

بیست و دومین دوره المپیاد علمی دانشجویی کشور

اولین مرحله آزمون بیست و دومین دوره المپیاد علمی دانشجویی کشور همزمان با برگزاری آزمون ورودی دوره‌های کارشناسی ارشد ناپیوسته سال ۱۳۹۶، در ۲۲ رشته برگزار می شود.

آن دسته از داوطلبانی که منحصراً متقاضی شرکت در آزمون المپیاد علمی دانشجویی کشور شده‌اند، لازم است براساس برنامه زمانی اعلام شده برای هریک از رشته‌های مذکور، در آزمون رشته امتحانی دوره کارشناسی ارشد مربوط شرکت کنند.

این داوطلبان باید همزمان با سایر داوطلبان کدرشته های مربوط از تاریخ ۴ اردیبهشت ۹۶ به سایت اینترنتی سازمان مراجعه و نسبت به پرینت کارت شرکت در آزمون اقدام و براساس تاریخ و آدرس تعیین شده بر روی کارت شرکت در آزمون، به حوزه امتحانی مربوط مراجعه کنند.

کنترل مندرجات کارت شرکت در آزمون

داوطلبان درخصوص مندرجات کارت شرکت در آزمون چنانچه مغایرتی مشاهده کردند لازم است اقدامات لازم را انجام دهند.

چنانچه‌ زبان‌ خارجی‌ مندرج‌ در کارت‌ شرکت در آزمون با زبان‌ خارجی‌ وی‌ در ثبت‌نام‌ اینترنتی انجام شده (البته با توجه به مفاد مواد امتحانی)، مغایرت‌ دارد، یا در رابطه با معلولیت (نابینا، ناشنوا و معلول) اختلافی مشاهده می‌شود، داوطلب باید از روز سه شنبه ۵ اردیبهشت ۹۶ از ساعت ۸:۳۰ تا ۱۲:۰۰ و ۱۴:۰۰ تا ۱۸:۰۰ به نماینده سازمان سنجش مستقر در باجه رفع نقص حوزه مربوطه مراجعه کنند. (آدرس حوزه‌های رفع نقص در سایت سازمان سنجش درج شده است)

در صورتی که‌ در رابطه‌ با سایر مندرجات‌ کارت شرکت در آزمون از جمله نام رشته تحصیلی، نام محل تحصیل و معدل دوره کارشناسی (معدل براساس مفاد بند «ه‍« مندرج در این اطلاعیه) و با توجه‌ به‌ ثبت‌نام اینترنتی انجام شده، اشکالی‌ مشاهده‌ می‌شود، لازم است داوطلب جهت اصلاح مورد یا موارد مذکور از طریق لینک مربوط حداکثر تا تاریخ ۸ اردیبهشت ماه ۹۶ منحصراً به سایت اینترنتی سازمان قسمت ویرایش اطلاعات کارت مراجعه و از آن طریق اقدام شود.

داوطلبان شرکت‌کننده چنانچه متقاضی اعمال بند مربوط به گزینش در رشته‌های دانشگاه پیام‌نور و موسسات غیرانتفاعی هستند لازم است در زمان تکمیل فرم انتخاب رشته اینترنتی در این خصوص طبق اعلام این سازمان اقدام کنند.

داوطلبانی که موفق به مشاهده و پرینت کارت شرکت در آزمون خود نشوند، ضرورت دارد برای پیگیری موضوع در زمانهای اعلام شده به نماینده سازمان سنجش مستقر در باجه رفع نقص (مطابق جدول شماره ۲) مراجعه کنند.

لزوم توجه داوطلبان به معدل

معدل مندرج در کارت شرکت در آزمون داوطلبان، براساس ثبت‌نام اینترنتی که توسط خود داوطلبان انجام شده، درج شده است، لذا داوطلبان لازم است معدل مندرج در کارت شرکت در آزمون خود را با توجه به تبصره‌های ذیل بررسی و در صورت مشاهده مغایرت، به سایت سازمان سنجش آموزش کشور مراجعه و نسبت به ویرایش معدل خود اقدام کنند.

شروع فرآیند برگزاری آزمون صبحها از ساعت ۷:۳۰ و بعدازظهرها از ساعت ۱۴:۳۰ (دو و نیم بعدازظهر) است. درب حوزه‌های امتحانی صبح ها راس ساعت ۷:۰۰ و بعد از ظهرها راس ساعت ۱۴:۰۰ (دو بعدازظهر) بسته خواهد شد. لذا پس از بسته شدن در سالنهای امتحانی از ورود داوطلبان به حوزه امتحانی، ممانعت بعمل خواهد آمد.

اعلام موارد ممنوعه آزمون کارشناسی ارشد سال ۹۶

داوطلبان لازم است با توجه به رشته امتحانی و موادی که امتحان خواهند داد لوازم مورد نیاز از قبیل مداد سیاه نرم پررنگ، مداد پاکن، مداد تراش و سنجاق را بهمراه داشته باشند و از آوردن‌ وسایل‌ اضافی‌ مانند ساک‌ دستی‌، کیف‌ دستی‌، پیجر، تلفن‌ همراه، ساعت هوشمند، دستبند هوشمند،‌ جزوه،‌ کتاب، ماشین حساب و نظایر آن و هم‌چنین وسایل‌ شخصی‌ به‌ جلسه‌ آزمون‌ اکیداً خودداری‌ شود.

به‌ همراه‌داشتن‌ هر کدام‌ از وسایل‌ مندرج‌ در این‌ بند به‌ عنوان‌ تقلب‌ و تخلف‌ تلقی‌ و با داوطلبان‌ ذیربط برابر آیین‌ نامه‌ تقلب‌ و تخلف‌ رفتار خواهد شد.

انتشار کارنامه آزمون کارشناسی ارشد در نیمه دوم خرداد

پس‌ از برگزاری‌ آزمون‌ و تصحیح‌ اوراق‌، کارنامه کلیه‌ داوطلبان‌ شرکت‌ کننده‌ در آزمون‌ هر یک‌ از کدرشته‌های‌ امتحانی‌، به نحو مقتضی و در نیمه دوم خرداد ماه سال ۱۳۹۶ از طریق سایت سازمان سنجش آموزش کشور در اختیار داوطلبان قرار داده‌ خواهد شد.

داوطلبانیکه مجاز به انتخاب رشته می‌شوند، ضرورت دارد بر اساس دستورالعمل‌هائی که متعاقباً اعلام می شود نسبت به انتخاب کد رشته محلهای تحصیلی مورد علاقه خود از کد رشته امتحانی یا کد رشته‌های امتحانی مجاز اقدام و از طریق اینترنت نسبت به تکمیل فرم انتخاب رشته مربوط اقدام کنند.

اطلاعیه این سازمان در مورد نتایج اولیه آزمون، مشاهده کارنامه و نحوه انتخاب رشته برای داوطلبانی که مجاز می شوند، در نشریه پیک سنجش (هفته نامه خبری و اطلاع رسانی سازمان سنجش آموزش کشور) منتشر و همچنین در سایت سازمان نیز قرارداده خواهد شد.

واحد اطلاعات و پاسخگویی به سوالات از این تاریخ همه روزه لغایت ۹۶/۲/۷ همه روزه به غیر از ایام تعطیل و در وقت اداری آماده پاسخگویی به سوالات است و داوطلبان می‌توانند به منظور پاسخگویی به سوالات خود با شماره تلفن ۴۲۱۶۳ – ۰۲۱ تماس بگیرند.


منبع: الف

با این صفحه کلیدها مچ درد نمی گیرید

اگر جزء افرادی هستید که به علت استفاده مداوم از صفحه کلید رایانه و تایپ کردن دچار مچ درد و دست درد شده اید باید حتما از صفحه کلیدهای بهتری استفاده کنید.

به گزارش مهر به نقل از دیجیتال ترندز، امروزه با عرضه صفحه کلیدهای ارگونومیک و سازگار با بدن انسان می توان از مشکلات ناشی از استفاده مداوم از رایانه ها کاست و جلوی آسیب رسیدن به بدن و به خصوص مچ های دست را گرفت.

یکی از صفحه کلیدهایی که به این منظور روانه بازار شده، Sculpt Ergo مایکروسافت است که اگر چه ظاهر عجیب و غریبی دارد، اما مزیت مهم آن سازگاری با وضعیت قرارگیری بازوی انسان است. زاویه دار بودن این صفحه کلید باعث می شود که محصول مذکور کاملا با زاویه طبیعی دست انسان سازگاری داشته باشد و خمیدگی های دکمه های آن نیز به این سازگاری کمک می کند.

یک صفحه کلید مناسب دیگر موجود در بازار Logitech K۳۵۰ است که از مزیت طراحی خمیده شیوه چینش دکمه ها بهره می برد. این طراحی خمیده و اریب و فراز و فرود دکمه ها با شرایط دستان انسان سازگاری دارد. یکی دیگر از مزایای این صفحه کلید بی سیم بودن آن است که جابجایی آن را در ادارات تسهیل می کند. استحکام این صفحه کلید هم از جمله مزایای آن محسوب می شود.

پیشنهاد دیگر در این زمینه Kinesis Freestyle۲  است. این صفحه کلید دوتکه ای سازگار با مک و ویندوز دستها را برای تایپ کردن کاملا آزاد می گذارد و بی سیم بودن از جمله دیگر مزایای آن محسوب می شود.


منبع: الف

۶ بازیکن استقلال در آستانه محرومیت

بازیکن تیم فوتبال استقلال با دریافت کارت زرد مقابل الاهلى در آستانه محرومیت قرار دارند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان تیم فوتبال  استقلال در شرایطی در گروه اول لیگ قهرمانان آسیا به تیم مصاف الاهلی می رود که ۶ بازیکن این تیم در صورت دریافت اخطار آخرین دیدار استقلال در مرحله گروهی را از دست خواهند داد.

بهنام برزای، میلاد زکی‌پور، رابسون جان‌واریو، خسرو حیدری، جابر انصاری و علی قربانی بازیکنانی هستند که در صورت دریافت اخطار مقابل الاهلی در دیدار آخر استقلال در مرحله گروهی مقابل التعاون نمی توانند تیمشان را همراهی کنند. 

وضعیتی که می تواند کار استقلال را در آخرین دیدارش سخت کند 

دیدار دو تیم فوتبال استقلال و الاهلى امارات روز سه شنبه هفته جارى برگزار مى شود.


منبع: الف

چهره رونالدو بعد از گل دوم مسی+ عکس

گل مسی در دقایق پایانی دیدار برابر رئال مادرید باعث خشم کریستیانو رونالدو شد.

به‌ گزارش ‌ایسنا ‌و ‌به نقل از مارکا، کریستیانو رونالدو نتوانست در دیدار برابر بارسلونا عملکرد خوبی از خود نشان دهد و دروازه‌ی آبی‌ اناری‌ها را باز کند.

در این دیدار مسی ستاره نخست بازی بود و توانست با دو گلی که به ثمر رساند زمینه را برای پیروزی تیمش در برنابئو فراهم آورد.

گل دقایق پایانی مسی باعث خشم کریستیانو رونالدو شد. روزنامه مارکا نوشت که بازیکن پرتغالی رئال مادرید از این که خط دفاعی تیمش نتوانست در دقایق پایانی تساوی ارزشمند را حفظ  کند بسیار خشمگین است.


منبع: الف