سرنوشت مستر کارت به کجا رسید؟

به گزارش ایسنا، اواخر مرداد ماه سال جاری بود که از سوی شرکت پست اینگونه اعلام شد که در راستای توسعه همکاریهای دو جانبه به ویژه تعاملات مالی، شرکت پست در زمینه خدمات مستر کارت با شرکت ویژن کارت ایرانیان مشارکت می‌کند و متقاضیان پس از دریافت مستر کارت ایرانیان از طریق وب سایت شرکت مذکور می توانند نسبت به شارژ کارت صادره اقدام کنند. در آن دوره اینگونه خبر داده شد که شرکت ویژن کارت ایرانیان مجوزهای لازم از مراجع ذی صلاح داخلی و بین‌المللی را کسب کرده و تنها شرکت داخلی مورد تایید از سوی مستر کارت جهانی است اما مدت چندانی از انتشار این خبر نگذشته بود که این خبر از سوی سخنگوی شرکت آمریکایی مسترکارت تکذیب و  تاکید شد مستر کارت هیچگونه فعالیتی در ایران ندارد. “سِز آیسِن”، سخنگوی این شرکت  با تأکید بر اینکه هیچگونه فعالیتی در ایران نداریم، اینگونه عنوان کرد که تا زمانیکه ایران همچنان در حلقه تحریم آمریکا باشد اجازه فعالیت در این کشور را نداریم. اما در پاسخ به اظهارات او، یکی از اعضای هیات مدیره شرکت پست تاکید کرد: پست از طریق شرکت واسط، این کارتها را در دفاتر پستی به فروش می رساند. غلامرضا نجاری در واکنش‌ها به این موضوع اعلام کرد: از آنجا که شرکت پست به نیابت از سازمانها و شرکتهای دولتی و خصوصی خدمات دیگر دستگاه‌ها را به مشتریان ارائه می‌کند، با هدف تسهیل مبادلات ارزی خرد، با انعقاد قرارداد با شرکت «ویژن کارت ایرانیان» عملیات مربوط به توزیع و تحویل کارتهای پیش پرداخت (prepaid) به متقاضیان را پس از احراز هویت برعهده دارد . وی افزود: پیش از انعقاد قرارداد با این شرکت، کیفیت خدمات کارت های ارائه شده از سوی پست مورد بررسی قرار گرفت که نشان از صحت عملیات مالی توسط این شرکت داشت. حامد ذوالفقاری – مدیرعامل شرکت ویژن کارت – نیز اعلام کرد: مدارک احراز صلاحیت این شرکت مبنی بر اجازه توزیع کارتهای بین المللی موجود بوده و مشخصاً از این شرکت به عنوان نماینده رسمی در زمینه واگذاری کارتهای اعتباری بین المللی یاد شده است . وی درخصوص اخبار منتشر شده در برخی رسانه‌ها مبنی بر اینکه مسئولان مستر کارت فعالیت در ایران را تکذیب کرده اند نیز خاطرنشان کرد: سخنگوی مستر کارت امکان فعالیت این شرکت از طریق شرکتهای واسط را تکذیب نکرده است. اما حسین مهری -مدیرعامل شرکت پست -نیز مهرماه امسال در پاسخ به پیگیری سرنوشت طرح مسترکارت ایرانیان توضیح داد: عرضه این کارت‌ها به شکل محدود صورت می‌گیرد اما در عرضه گسترده آنها به دلیل برخی مشکلات جزئی هنوز وارد نشده ایم که این مشکلات در حال حل شدن است. همچنین به دلیل موضوع تحریم‌ها صلاح بر آن است که فعلا توضیحات بیشتری دراین خصوص مطرح نشود اما در نهایت زیرساخت‌های اجرای طرح در حال آماده سازی است. وی بهمن ماه امسال نیز در این باره گفت: برای ارائه این خدمات اکنون تلاش داریم تاییدیه‌ای از بانک مرکزی دریافت کنیم. مهری در توضیح بیشتر این مطلب گفت: اجرای این طرح با حاشیه‌های متعدد همراه شد و به همین دلیل ما سعی کردیم برای اجرا از بانک مرکزی تاییدیه لازم را دریافت کنیم. چراکه به هیچ عنوان دوست نداریم در آینده اتفاقی رخ دهد که ما شرمنده شهروندان شویم. مدیرعامل شرکت پست در عین حال عنوان کرد: البته اکنون به صورت محدود این پروژه اجرا می‌شود اما منتظریم با دریافت تاییدیه بانک مرکزی و یا ضمانت یک بانک این طرح را به شکل وسیع‌تری اجرا کنیم. اما طی روزهای گذشته از سوی مسئولان بانک مرکزی اجرای این طرح به سال آینده موکول شده است. مدیرکل فناوری اطلاعات بانک مرکزی اعلام کرد که با توجه به این‌که مسترکارت مشمول تحریم‌های اولیه و یک طرفه است فعلا ارتباط مستقیمی با آن نداریم، اما وی از مذاکراتی با شبکه‌های غیرآمریکایی و احتمال به نتیجه رسیدن آن در سال آینده خبر داد. ناصر حکیمی – مدیرکل فناوری اطلاعات بانک مرکزی-در توضیح بیشتر این موضوع گفت: مسترکارت از جمله کارت‌های بین‌المللی آمریکایی بود که در فضای پسابرجام بحث‌های زیادی در رابطه با امکان اتصال به شبکه و استفاده ایرانی‌ها از آن مطرح شد، اما براساس آنچه که مدیرکل فناوری اطلاعات بانک مرکزی به ایسنا اعلام کرده است؛ ظاهرا فعلا هیچ اتصالی به این شبکه فراهم نشده و پیش‌بینی در مورد آن وجود ندارد. حکیمی توضیح داد: مسترکارت مشمول تحریم‌های اولیه و یک طرفه بوده و فعلا ارتباط مستقیمی از آن نداریم و باید موانع موجود در رابطه با آن حل و فصل شود، بنابراین فعلا اتصالی وجود ندارد و سرویسی از سوی آن ارائه نمی‌شود. اما وی این را هم گفت که ایران مذاکراتی با شبکه‌های بین‌المللی غیرآمریکایی داشته و به نظر می‌رسد در سال آینده به نتایجی رسیده و اتصالاتی برقرار شود.


منبع: بهارنیوز

شارژ ضعیف بازار مسکن از طریق اولی‌ها

به گزارش ایسنا، از زمانی که صندوق پس انداز مسکن یکم در اوایل خردادماه سال گذشته راه اندازی شد تا آذرماه سال جاری ۱۲۰ هزار نفر اقدام به گشایش حساب کرده اند. سود این تسهیلات ابتدا ۱۴ درصد بود که به مرور به ۹.۵ درصد کاهش یافت. در پایان سال گذشته عنوان شد که حدود ۲۵ هزار نفر در این صندوق ثبت نام کردند. لذا حدود ۹۵ هزار نفر از کل ثبت نام‌ها مربوط به سال جاری بوده است.در روزهای اخیر رحیمی انارکی عضو هیات مدیره بانک مسکن اعلام کرد: در ۱۰ ماهه ابتدای سال ۱۳۹۵ میزان افتتاح حساب در صندوق پس انداز مسکن یکم ۱۷۴ درصد و ۲۰۲ درصد به ترتیب در کل کشور و شهر تهران بوده است. این میزان ثبت‌نام با توجه به تقاضای سال قبل، چشمگیر است اما احتمالا نمی‌تواند تحول چندانی در بازار مسکن ایجاد کند؛ بخصوص اینکه سقف تسهیلات پرداختی ۸۲ هزار فقره در سال پیش‌بینی شده که این تعداد کمتر از یک دهم تقاضای سالیانه بخش مسکن را شامل می شود.از زمانی که دولت یازدهم همزمان با رکود مسکن بر سر کار آمد اقداماتی برای رونق این بخش به کار برد اما تلاشهای چهار ساله دولت نتوانسته تاثیر چندانی در خروج از رکود این بخش داشته باشد. دولت ابتدا رقم تسهیلات را که حدود ۲۰ میلیون تومان بود به سقف ۱۶۰ میلیون تومان رساند. سپس سود تسهیلات صندوق پس انداز مسکن یکم را ۹.۵ درصد و نیز اوراق گواهی حق تقدم را ۱۷.۵ درصد تعیین کرد اما ظاهرا این اقدامات به دلایلی همچون بالا بودن اقساط ماهیانه و قیمت بالای مسکن نتوانسته فاصله بین قدرت خرید متقاضیان مصرفی با قیمت مسکن را پر کند. از سوی دیگر کارشناسان معتقدند اتکا به یک ابزار نمی تواند بخش مسکن را از رکود خارج کند. بخش مسکن با ۳۰۰ صنعت و ۱۳۰۰ شغل مرتبط است و ۳۵ درصد گردش اقتصاد را به خود اختصاص می‌دهد. لذا هم قابلیت تحرک بخشی به اقتصاد را دارد و هم از تحولات اقتصاد کلان تاثیر می گیرد. به همین دلیل برای اینکه به هدف تولید یک میلیون مسکن در سال دست یابیم باید هردو سوی تولید و مصرف مسکن به یک اندازه تقویت شود. اما حال و روز بخش تولید، به مانند بخش تقاضا چندان خوب نیست.در شرایطی که اقتصاد کشور رشد ۷.۴ درصدی را در شش ماهه ابتدای سال جاری تجربه کرد، رشد بخش مسکن منفی ۱۴ درصد بود و در چنین شرایطی که بازده سرمایه در بخش مسکن پایین است هیچ سازنده ای حاضر به سرمایه گذاری در این بخش نیست. در حال حاضر سازندگان از تصمیم برای افزایش مالیات طی تصویب “اصلاحیه قانون مالیاتهای مستقیم” و نیز اصلاحیه قانون پیش فروش گله مند هستند و معتقدند در شرایط رکودی که بخش مسکن نیاز به حمایت دارد، چنین تصمیماتی منجر به فرار سرمایه ها از این بخش می شود. در این خصوص دبیر کانون انبوه‌سازان با بیان این‌که تولیدکنندگان مسکن در مسیر ورشکستگی قرار دارند گفت: پیش‌فروش به عنوان مهم‌ترین ابزار حوزه تولید مسکن به دلیل اصلاحات غیرکارشناسی، بدون کاربرد شده است.فرشید پورحاجت اظهار کرد: در حوزه مسکن دو اقدام برای خروج از رکود الزامی است؛ اول این‌که نظام بانکداری به اصلاح خود بپردازد و سیستم پرداخت تسهیلات مسکن را مورد بازنگری جدی قرار دهد. دوم این‌که موانع تولید مسکن به صورت فوق‌العاده و فوری در مجلس مورد بررسی قرار گیرد. به گفته پورحاجت، اگر به رکود مسکن بی‌توجهی شود در آینده نزدیک مشکلات این حوزه دوچندان خواهد شد؛ زیرا با شرایط موجود، تولیدکنندگان و انبوه‌سازان در نهایت به مسیر ورشکستگی می‌روند که در آن صورت جایگزین کردن این فعالان در حوزه اقتصاد کشور بسیار سخت و دشوار است.


منبع: بهارنیوز

دلیل اصلی کاهش قدرت خرید

روزنامه بهار: با‌وجود روند صعودی رشد اقتصادی اما از قدرت خرید افراد جامعه کاسته شده است و به گفته کارشناسان کاهش ارزش پول ملی یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار در این مسیر است. واقعیت این است که طی سال‌های اخیر از قدرت خرید مردم کاسته شده است؛ اگر چه آمارهای رسمی از افزایش نرخ رشد اقتصادی می‌گویند ولی یکی از عوامل ضعف دائمی قدرت خرید مردم کاهش ارزش پول ملی است. آسوشیتدپرس پیش از این در گزارشی از وضعیت اقتصاد ایران  نوشت: طی ۱۰ سال گذشته تاکنون ارزش پول ایران از ۹۲۰ تومان در برابر یک دلار به حدود ۴۰۰۰ تومان کاهش یافته که این حدود ۴۵۰ درصد افت ارزش است؛ بر این اساس قدرت خرید مردم نیز در این مدت ۲۰ درصد کاهش یافته است.   گزارش مرکز آمارایران نیز نشان می‌دهد: قدرت خرید هر هزار تومان درسال ۸۴ امروز به ۲۶۶ تومان رسیده که کاهشی ۷۳۴ درصدی است. تورم، رکود بازار، بیکاری، افزایش نرخ ارز و عدم تطابق سطح درآمدها با نرخ تورم ازمهمترین عوامل کاهش قدرت خرید مردم در سال‌های گذشته عنوان شده است. قدرت خرید در دولت قبل نابود شد روز گذشته هم وزیر تعاون، کار و رفاه‌اجتماعی گفت: دولت روحانی دولت ساکتی است و در شرایطی ما را به نگاه قجری به خزانه متهم می‌کنند که قدرت خرید مردم در دولت قبل نابود شد و آن تورم اگر ادامه می‌یافت معلوم نبود شاخص‌های ما کجا بود. علی ربیعی خطاب به منتقدان ادامه داد: قدرت خرید مردم در دولت قبل نابود شد. آن تورم اگر ادامه می‌یافت معلوم نبود شاخص‌های ما کجا بود. بودجه دولت و کمبود منابع مشاور اقتصادی رئیس جمهور با بیان اینکه بسیاری از مشکلات منشاء آن از بودجه دولت و کمبود منابع است، درباره رشد۷. ۵ درصدی اقتصادی معتقد است: با این رشد قدرت خرید مردم به سال ۱۳۸۰ می‌رسد.مسعود نیلی در سمینار چشم‌انداز اقتصاد ایران در سال ۹۶ که با همت دبیرخانه شورای گفت‌وگوی دولت و بخش خصوصی در اتاق بازرگانی ایران برگزار شد، گفت: تولید ناخالص داخلی بدون نفت در ۴۰ سال گذشته در سال‌های ۱۳۵۵، ۱۳۶۷ و ۱۳۸۸ سه نقطه چرخش و در سال‌های ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۴ و ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۱ گرفتار شرایط بحرانی بوده است. وی افزود: درآمد سرانه غیرنفتی کشور در فاصله سال‌های ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۷، شصت درصد کاهش یافته و دلایل این افت مربوط به کاهش ناخالص داخلی و افزایش قابل توجه جمعیت بوده است. نیلی افزود: از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۶ هم تولید ناخالص داخلی یک مسیر رشد نسبتا ناهموار را به‌جز در فاصله‌ سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۶ که درآمد سرانه دو برابر شده است طی کرده است و از سال ۱۳۸۶ تاکنون هم رشد متوقف شده و برآیند درآمد سرانه ما ثابت بوده است. وی با بیان اینکه چهار عامل در سال ۱۳۹۵ به داشتن تولید ناخالص بالا کمک کرد، اظهار داشت: از سال ۹۲ به بعد از آنجا که تورم سیر نزولی مستمری را طی کرد بنابران در مجموع از ثبات در اقتصاد کلان برخوردار بوده‌ایم. نیلی گفت: از طرف دیگر به دلیل اینکه سطح تولید ناخالص داخلی کاهش پیدا کرده بود و ظرفیت‌های خالی در اقتصاد وجود داشت بنابراین فعال شدن ظرفیت‌های خالی به ما کمک کرد تا علیرغم اینکه سرمایه‌گذاری در اقتصاد صورت نگرفت، تولید ناخالص داخلی افزایش یابد. وی ادامه داد: برجام هم به ما کمک کرد تا دسترسی به بازارهای جهانی داشته باشیم و تحولات اقتصاد جهانی هم به صادرات غیرنفتی ما کمک کرد. شاخص‌های منحصر به‌فرد وی با بیان اینکه سال ۹۴ بدترین شرایط در صادرات نفت را سپری کردیم و کل صادرات نفتی کشور ۲۴ میلیارد دلار بود، گفت: در این سال هم میزان صادرات کم شد و هم قیمت نفت به شدت کاهش یافت اما وزارت نفت پس از برجام خودش را برای افزایش صادرات آماده کرد و در راستای افزایش صادرات نفت اقدامات خوبی را انجام داد. وی با اشاره به اینکه اگر اقتصاد سال ۹۵ از نظر شاخص‌های اصلی اقتصاد کلان مورد ارزیابی قرار گیرد، شاخص‌های منحصر بفردی را نشان می‌دهد، گفت: رشد اقتصادی بالای ۷ درصد، تک رقمی شدن حتمی تورم تا پایان سال و میزان اشتغال که یک رکورد را نشان می‌دهد، هر سه تصویری جذاب از اقتصاد را نشان می‌دهد. نیلی با بیان اینکه اما اقتصاد دارای یک چهره نگران‌کننده و زشت هم هست، گفت: متوسط ورود سالانه به بازار کار ما تا پاییز ۱۳۹۳ کمتر از ۶۰ هزار نفر بوده اما از پاییز ۹۳ به این طرف به تفکیک هر فصل نسبت به مدت مشابه سال قبل ورود متقاضی به بازار کار به طور متوسط یک میلیون و ۷۰ هزار نفر بود و در فصل اول و دوم سال ۱۳۹۵ (سالانه فصلی) متقاضی شغل به بازار کار یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بوده است. بنابراین همین موضوع باعث شده علیرغم میزان اشتغال ۷۰۰ هزار نفری که در بازار کار ما در سال ۹۵ ایجاد شده اما ۵۰۰ هزار نفر به تعداد بیکاران اضافه شود. نیلی با بیان اینکه دلایل زیادی وجود دارد که این اتفاق موقت نیست، تصریح کرد: این موضوع ادامه دارد و یکی از دلایل آن توسعه آموزش عالی بدون ارتباط با توسعه کشور است.چالش‌ دستیابی به رشد پایدار وی افزود: مقدار زیادی از رشد اقتصادی سال ۹۵ تحت تأثیر سیاست‌گذاری در سیاست خارجی بوده اما رشد اقتصادی سال ۹۶ تابع کیفیت سیاست‌گذاری است. وی با تأکید بر اینکه در سال ۹۶ با دو عدم قطعیت مواجه هستیم و عدم قطعیت‌ها اثرات مثبتی بر فعالیت‌های اقتصادی ندارد، گفت: تمام شدن کار دولت یازدهم و شروع به کار دولت دوازدهم عدم قطعیت اول و در بعد بین‌المللی هم بهت‌زدگی از تحولات ناشناخته دولت جدید آمریکا عدم قطعیت دوم است. وی با اشاره به چالش‌های اقتصاد ایران در دستیابی به رشد پایدار گفت: بحران منابع آب کشور، مسائل اجتماعی و زیست محیطی و صندوق بازنشستگی، بودجه دولت و نظام بانکی و بیکاری ۶ عامل چالش اقتصاد ایران است. نیلی با بیان اینکه اقتصاد حافظه بلند مدت دارد و اثرات هر اتفاقی بعدها خود را نشان می‌دهد، افزود: علیرغم کاهش ۳۰ درصدی درآمد سرانه نسبت به سال ۵۵ مصرف نسبت به آن سال ۱. ۵ برابر افزایش یافته است. وی گفت: یکی از عواملی که کاهش تولید ناخالص داخلی همزمان با تداوم مصرف شده این است که دارایی‌هایمان یعنی آب، هوا، صندوق بازنشستگی، نظام بانکی و دارایی‌های دولت را مصرف کرده‌ایم. مشاور رئیس‌جمهور در امور اقتصادی افزود: دارایی آب را بدون اعمال کنترل مصرف کردیم و هم‌اکنون به کمبود آب مواجه شده‌ایم، منابع انرژی را به قیمت ارزان در اختیار مردم قرار دادیم و امور هوای قابل تنفس نداریم و زمانی منابع صندوق بازنشستگی توسط دولت استقراض شد و امروز دولت به این صندوق بدهکار است. وی با بیان اینکه مشکلات نظام بانکی، بودجه و منابع آبی در دهه‌های گذشته ایجاد شده است، گفت: همه در به‌وجود آمدن این شرایط نقش داشته‌اند و بنابراین همه باید در حل این مشکل نقش ایفا کنند.  تغییر نسبت به سال گذشته نیلی با تاکید بر اینکه در این شرایط نمی‌توان به حل تمام این چالش‌ها امیدوار بود گفت: خواهش من از سیاسیون، اقتصاددانان و جامعه کارآفرین این است تا با تشکیل گفتمان ملی از سر آگاهی و به‌دور از هیجانات سیاسی این مسائل را حل کنند. حل این مسائل، جای بازی سیاسی ندارد و انسجام ملی می‌طلبد. همه در کشور راجع به مصارف و مخارج صحبت می‌کنند ولی هیچ کس راجع به منابع صحبت نمی‌کند. وی افزود: حقیقتا اقتصاد ما ظرفیت مزایده سیاسی را ندارد و باید با گفتمان ملی که حتی برخی از آنها فعلا قابل حل نیست را حل کرد. وی با بیان اینکه بسیاری از مشکلات منشاء آن از بودجه دولت و کمبود منابع است، گفت: بنابراین، این مشکلات به نهادهای عمومی سرریز و سپس از نهادهای عمومی به بخش خصوصی سرریز می‌شود. نیلی با اشاره به رشد۷. ۵ درصدی اقتصادی اعلام کرد: با این رشد قدرت خرید مردم به سال ۱۳۸۰ می‌رسد و این رشد بیانگر وضعیت مطلوب نیست بلکه بیانگر تغییر نسبت به سال گذشته است. زمینه افزایش سطح درآمد یک  کارشناس اقتصادی در خصوص کاهش قدرت خرید مردم گفت: تورم و قدرت خرید رابطه معکوسی با هم دارند به‌طوری که با کاهش تورم، قدرت خرید مردم افزایش می‌یابد و با افزایش آن از قدرت خرید کاسته می‌شود. حمید رضا بیگ زاده افزود: کاهش تورم در سال‌های اخیر از ۴۰ درصد به ۸/۵ درصد، سرآغازی برای افزایش قدرت خرید و رونق بازار محسوب می‌شود. وی با بیان اینکه برای رونق بازار و مناسب شدن قدرت خرید باید  تعادل را میان سطح درآمد‌ها و کاهش تورم برقرار ساخت، اظهار داشت: پیش بینی‌هایی در برنامه سال آتی دولت صورت گرفته که با حفظ نرخ تورم کنونی، سطح درآمد مردم افزایش یابد تا از این طریق به قدرت خرید کمک شود. بیگ زاده تصریح کرد: با توجه به تورم انباشته شده در دوره‌های قبل با وجود تک رقمی شدن نرخ تورم  در سال‌های اخیر هنوز تاثیر محسوسی بر اقتصاد کشور و افزایش قدرت خرید مردم نداشته است. رشد اقتصادی در قدرت خرید مردم تاثیر بسزایی دارد و درصورت حفظ روند رشد اقتصادی در همه بخش ها، بازارها رونق می‌گیرد و به تبع آن قدرت خرید مردم نیز افزایش خواهد یافت. وی افزایش بهره‌وری در کنار اشتغال‌زایی مناسب و کاهش هزینه‌های تولید محصولات کشاورزی را از معقولاتی دانست که در رشد اقتصادی کشور و بهبود معیشت مردم تاثیرگذار است.  دلیل اصلی کاهش قدرت خرید  در این رابطه، عضو کمیسیون برنامه وبودجه مجلس اظهار داشت: مهمترین عامل کاهش قدرت خرید مردم نوسانات نرخ ارز به‌ویژه افزایش نرخ دلار است. غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی با اشاره به اینکه کاهش قدرت خرید تبعات منفی بسیاری بر اقتصاد کشور دارد تصریح کرد: برای افزایش قدرت خرید مردم باید نسبت به تثبیت نرخ ارز اقدام کنیم. این پدیده موجب رکود بیشتر بازارها و برهم خوردن تعادل عرضه و تقاضا خواهد شد بنابراین باید هر چه سریع‌تر راهکارهای افزایش قدرت خرید مردم ارائه و اجرایی شود. به گفته وی ارزش یک میلیون تومان پول در سال گذشته امروز ۸۰۰ هزار تومان است بنابراین با افزایش درآمدها نیزاین کاهش جبران نشده و باید اقدامی در جهت ثبات ارزش پول ملی انجام داد.


منبع: بهارنیوز

انعقاد دو قرارداد جدید با خودروسازان خارجی

به گزارش ایسنا، محمدرضا نعمت‌زاده امروز در مراسم رونمایی از محصول جدید سایپا کوئیک اظهار کرد: خوشبختانه بعد از برجام شرکت‌های خارجی وارد مذاکره با خودروسازان ایرانی شدند و تاکنون دو قرارداد خارجی بین ایران‌خودرو و سایپا با خودروسازان خارجی منعقد شده است.وی با بیان اینکه قرارداد سوم و چهارم با خودروسازان خارجی نیز تا پایان امسال منعقد خواهد شد، خاطرنشان کرد: یکی از این قراردادها در زمینه تولید خودروهای سنگین با مشارکت شرکت خارجی خواهد بود.وزیر صنعت، معدن و تجارت ادامه داد: خودرو نقش مهمی در توسعه صنعتی کشور دارد. به گونه‌ای که حدود ۱۸ درصد از تولید ناخالص صنعت کشور مربوط به صنعت خودرو است. وی افزود: در سال جاری تولید خودرو بیش از ۴۰ درصد رشد داشته است و این روند ادامه خواهد یافت به گونه‌ای که در سال ۱۴۰۴ تولید خودرو در کشور باید به سه میلیون دستگاه افزایش یابد که حداقل ۵۰ درصد آن با برند داخلی خواهد بود.وزیر صنعت، معدن و تجارت با بیان اینکه با اقدامات صورت گرفته در سایپا در سال گذشته این شرکت برای اولین بار پس از سال ۱۳۸۹ تاکنون سودده شده است، تصریح کرد: در گذشته سایپا مشکلات زیادی داشت و در گزارش تحقیق و تفحص مجلس نیز مشخص شد مشکل اصلی سایپا مشکل مدیریت و مشکل مالی است بنابراین به این جمع‌بندی رسیدیم که مدیری با تخصص مالی را به مدیریت یک شرکت منصوب کنیم. وی خاطرنشان کرد: با این حال متاسفانه عده‌ای که در خرابکاری‌های گذشته سایپا دست داشتند، می‌خواستند مانع شوند با این حال ما مدیریت سایپا را تغییر دادیم و این شرکت توانست مشکلات را پشت سر بگذارد. به گونه‌ای که برای اولین بار از سال ۸۹ به این سو، در سال جاری سایپا سودده شد.


منبع: بهارنیوز

صدور مجوز افتتاح حساب آمریکایی‌ها در ایران

به گزارش ایسنا، با اینکه بخشی از تحریم‌ها در فضای پسابرجام برداشته شده اما برخی دیگر همچنان پابرجا هستند چرا که آنها در سه دسته تحریم‌های سازمان ملل اتحادیه اروپا و البته تحریم‌های آمریکا تقسیم‌بندی می‌شوند.این در حالی است که با اجرایی شدن برجام تحریم‌های ثانویه یعنی آنچه که مربوط به مسائل هسته‌ای و تحریم‌های سازمان ملل و اتحادیه اروپا بوده و به عبارتی غیرآمریکایی بودند، برطرف شد اما در سوی دیگر تحریم‌های اولیه یعنی آنچه که موجب عدم تعاملات و معاملات بین ایران و آمریکا می‌شود، همچنان پابرجا بوده و در مجموع ارتباطی به تحریم‌های هسته‌ای ندارد و از سال‌های قبل به ایران تحمیل شده است. با اینکه تحریم‌های اولیه همچنان پابرجاست اما در برخی موارد موانعی وجود ندارد. این در حالی است که افتتاح حساب برای آمریکایی‌ها در ایران یکی از آنها خواهد بود.آن طور که معاون اداره تامین اعتبارات ارزی بانک مرکزی امروز اعلام کرد، با وجود اینکه شاید همه احتمال دهند امکان افتتاح حساب آمریکایی‌ها در ایران وجود ندارد اما باید گفت که پاسخ به این سوال مثبت است.بنا بر گفته قنبری، وزارت خزانه‌داری آمریکا (اوفک) در روزهای گذشته اعلام کرده که اشخاص آمریکایی می‌توانند در ایران بر اساس ضوابطی از جمله اینکه محل زندگی آنها ایران باشد افتتاح حساب بانکی کنند.وی این را هم گفت که مقررات خزانه‌داری آمریکا در کنار قوانین این کشور و نیز دستورات اجرایی رئیس‌جمهوری آن از پشتوانه لازم برخوردار است.


منبع: بهارنیوز

کانون تقاضا در بازار مسکن ۹۶

گروه اقتصادی_رسانه‌ها: روزنامه دنیای اقتصاد نوشت:یک گروه از تقاضای مصرفی «سازماندهی شده»، از اوایل سال آینده با جهت‌دهی به معاملات خرید آپارتمان در کل شهرهای کشور، بازار مسکن را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. روند ثبت‌نام «خانه‌ اولی»ها در صندوق پس‌انداز مسکن طی ۱۹ ماه منتهی به زمستان ۹۵ نشان می‌دهد جریان اصلی تقاضای قطعی خرید، ناشی از پرداخت تسهیلات «یکم» به متقاضیان واجد شرایط، از اوایل سال ۹۶ به شکل افزایش دست کم ۱۰ درصدی حجم معاملات مسکن، در بازار مشهود می‌شود.  آمار یک سال و نیم اخیر تعداد سپرده‌گذاران در صندوق یکم، مشخص می‌کند در نیمه اول سال جدید، حجم معاملات ملک در تهران می‌تواند ماهانه متوسط ۱۲۰۰ فقره نسبت به امسال افزایش یابد و در نیمه دوم سال، شیب رشد معاملات، با ورود حداقل ۳۰۰۰ خریدار جدید، بیشتر شود. این میزان تقاضا از سمت «خانه ‌اولی»‌ها که با توجه به مدل سپرده‌گذاری صندوق «یکم»، قطعی عنوان می‌شود، در کنار سایر متقاضیان مصرفی، کانون معاملات بازار مسکن ۹۶ را شکل خواهند داد. بر این اساس،‌ پیش‌‌بینی می‌شود در تهران سهم فروش آپارتمان‌های کوچک و میان متراژ (حداکثر ۸۰ متر مربع) از ۵۱ درصد فعلی، فراتر رود. رفتار مالی متقاضیان تسهیلات «یکم» در عین حال از ضرورت «اصلاح مدل سپرده‌گذاری در صندوق» با هدف تسریع در رونق مسکن، حکایت دارد.کانون تقاضای «مصرفی» در بازار معاملات مسکن در سال آینده مشخص شد. به گزارش «دنیای اقتصاد»، تازه‌ترین آمارها از روند افتتاح حساب «خانه‌اولی‌ها»در صندوق پس‌انداز مسکن یکم برای اخذ تسهیلات خرید آپارتمان نشان می‌دهد سال آینده با ورود حجم جدید تقاضای قطعی خرید آپارتمان از محل صندوق یکم، معاملات خرید مسکن هم در تهران و هم در سایر شهرهای کشور، حدود ۱۰ درصد افزایش می‌یابد. افزایش حدود ۱۰ درصدی حجم معاملات خرید مسکن در سال بعد عمدتا مربوط به تقاضای قطعی خرید واحدهای «میان‌متراژ» و «کوچک‌متراژ» از سوی «مصرفی‌ترین متقاضیان» یعنی زوج‌های «خانه اولی» است که طی حدود یک سال و نیم گذشته، برای دریافت تسهیلات در صندوق پس‌انداز مسکن یکم سپرده‌گذاری کرده‌اند.روند ۱۹ ماه اول آغاز به کار صندوق پس‌انداز مسکن یکم حاکی است از نیمه خرداد ماه سال گذشته تا نیمه دی ماه امسال، ۱۴۴ هزار خانه اولی، به‌عنوان متقاضی واجد شرایط، برای دریافت تسهیلات خرید مسکن در این صندوق ثبت نام کرده‌اند که با توجه به مدت زمان اسمی و واقعی سپرده‌گذاری، موج اصلی تقاضای خرید مسکن از این محل از اوایل سال بعد، با ورود تدریجی به بازار خرید آپارتمان‌های مصرفی، حجم معاملات خرید و فروش واحدهای مسکونی میان‌متراژ و کوچک‌متراژ را افزایش می‌دهند. هر چند پیش‌بینی‌های کارشناسی نشان می‌دهد این ورود قطعی برای خرید مصرفی‌ترین آپارتمان‌های موجود در بازار مسکن، نیمه دوم سال بعد در مقایسه با نیمه اول سال ۹۶ شدت خواهد گرفت. بازار مسکن نیمه اول سال ۹۶، عمدتا از ناحیه خانه اولی‌هایی که برای دریافت تسهیلات از محل صندوق پس‌انداز مسکن یکم در سال‌های ۹۴ و ۹۵ سپرده‌گذاری کرده بودند، با حجم قابل توجهی تقاضای قطعی رو‌به‌رو خواهد شد که این حجم قطعی تقاضا منشأ رشد مثبت حجم معاملات خرید مسکن –حداقل ۱۰ درصد- را رقم خواهد زد.هر چند کوتاه‌ترین دوره زمانی برای دریافت تسهیلات خانه اولی‌ها تا سقف ۸۰ میلیون تومان در تهران، ۶۰ و ۴۰ میلیون تومان در شهرهای بزرگ و کوچک-به ازای هر فرد سپرده‌گذار –یک سال تعیین شده است اما از آنجا که عمده سپرده‌گذاران طی ۱۹ ماه اول آغاز به کار صندوق پس‌انداز مسکن یکم موفق به تامین «کف سپرده» تعیین شده برای دریافت سقف تسهیلات بعد از اتمام دوره یکساله سپرده‌گذاری نشده‌اند، عملا دوره سپرده‌گذاری از حالت اسمی یک سال به حالت واقعی یک سال و نیم افزایش یافته است. به این معنا که کسری سپرده متقاضیان خانه اولی موجب شده به‌طور میانگین دوره سپرده‌گذاری برای دریافت وام از یک سال به یک سال و نیم برسد. به این ترتیب، اگر چه انتظار می‌رفت نیمه دوم امسال، معاملات خرید مسکن از ناحیه ورود تقاضای قطعی سپرده‌گذاران صندوق پس‌انداز مسکن یکم به بازار مسکن افزایش یابد اما عملا از اوایل سال ۹۶، آن دسته از خانه‌اولی‌هایی که طی نیمه دوم سال ۹۴ در این صندوق سپرده‌گذاری کرده‌اند با آماده شدن تسهیلات خود، متقاضی قطعی خرید مسکن خواهند بود. به این ترتیب، سپرده‌گذاران سال ۹۵ صندوق پس‌انداز مسکن یکم پس از گذراندن یک سال و نیم طول دوره سپرده‌گذاری، به مرور در نیمه دوم سال بعد متقاضیان قطعی خرید مسکن هستند.افزایش ۱۰ درصدی معاملات مسکن ۹۶روند سپرده‌گذاری ۱۹ ماه اول صندوق پس‌انداز مسکن یکم در حالی از ورود دست کم ۳۵۰۰ متقاضی مصرفی خرید قطعی مسکن در کشور در هر یک از ماه‌های نیمه اول سال بعد حکایت می‌کند که فرمولی که این صندوق بر مبنای آن طراحی شده است، رشد حدود ۱۰‌درصدی حجم معاملات خرید آپارتمان طی ۶ ماه اول را به نوعی تضمین می‌کند. ماهیت صندوق پس‌انداز مسکن یکم-برای پرداخت وام به خانه‌اولی‌ها-به گونه‌ای است که مثلا در تهران سپرده‌گذاران به ازای سپرده‌گذاری ۴۰ میلیون تومانی برای دریافت سقف ۸۰ میلیونی وام خرید مسکن پس از اتمام یک دوره یکساله، هیچ سودی از بانک دریافت نمی‌کنند. در سایر شهرها نیز سپرده‌گذاری معادل نصف تسهیلات، مشمول سود بانکی دوران سپرده‌گذاری نمی‌شود.با توجه به این موضوع و همچنین با توجه به این نکته که سپرده‌گذاران باید برای دریافت این تسهیلات مبلغ قابل توجهی –۴۰ میلیون تومان-را برای یک دوره قابل توجه-یک سال- در بانک سپرده‌گذاری کنند، بنابراین توجیهی وجود ندارد که سپرده‌گذاران حتی یک روز پس از اتمام دوره سپرده‌گذاری و قرار گرفتن در لیست مشمولان دریافت تسهیلات، برای استفاده از این وام برای خرید آپارتمان تاخیر کنند. به این ترتیب، سازو‌کار و فرمولی که صندوق پس‌انداز مسکن یکم براساس آن طراحی شده به گونه‌ای است که تنها متقاضیان مصرفی و واقعی خرید مسکن در این صندوق سپرده‌گذاری می‌کنند. به‌طوری که برآورد کارشناسان آن است که به محض سررسید زمان سپرده‌گذاری و موعد پرداخت تسهیلات، خانه اولی‌های سپرده‌گذار اقدام به خرید آپارتمان با اصل سپرده و مبلغ تسهیلات خرید خواهند کرد. بنابراین از روی زمان، مبلغ و طول دوره سپرده‌گذاری متقاضیان دریافت تسهیلات خانه اولی‌ها طی یک سال و نیم اخیر می‌توان میزان تقاضای قطعی خرید مسکن در سال آینده را محاسبه کرد. سال آینده خانه‌اولی‌ها به بازار معاملات مسکن جهت می‌دهند طوری که می‌توان پیش‌بینی کرد بیش از ۵۰‌درصد معاملات در تهران به خرید واحدهای زیر ۸۰‌مترمربع و با قیمت کمتر از ۴۰۰ میلیون تومان اختصاص یابد.اختلاف دو نیمه سال ۹۶به گزارش «دنیای اقتصاد»، روند سپرده‌گذاری خانه اولی‌ها در صندوق پس‌انداز مسکن یکم طی ۱۹ ماه اول راه‌اندازی این صندوق از بروز یک «اختلاف آشکار» بین «حجم ورود تقاضای قطعی خرید مسکن» ناشی از تزریق وام خانه اولی‌ها به بازار خرید ملک در «نیمه دوم» سال آینده در مقایسه با «نیمه اول» سال ۹۶، حکایت می‌کند.آمارها نشان می‌دهد، حجم تقاضای قطعی خرید مسکن از محل ورود متقاضیان خانه اولی مشمول دریافت تسهیلات صندوق یکم در تهران، نیمه دوم سال بعد حدود ۳ برابر نیمه اول سال ۹۶ خواهد بود؛ این میزان افزایش در همین بازه زمانی در کل کشور نیز، حدود دو برابر خواهد بود. برآوردهای «دنیای اقتصاد» از روند سپرده‌گذاری متقاضیان خانه اولی در صندوق پس‌انداز مسکن یکم نشان می‌دهد، نیمه اول سال بعد، به‌طور متوسط، ماهانه ۳ هزار و ۵۰۰ تقاضای خرید قطعی مسکن از محل دریافت تسهیلات خانه‌اولی‌ها، در کشور ایجاد خواهد شد. این میزان تقاضای قطعی جدید، با توجه به میانگین حجم معاملات خرید مسکن در هر ماه در کشور، طی سال جاری، منجر به رشد حدود ۱۰ درصدی حجم معاملات در سال بعد خواهد شد.این در حالی است که روند سپرده‌گذاری در صندوق پس‌انداز مسکن یکم طی ماه‌های اخیر نشان می‌دهد نیمه دوم سال بعد به احتمال زیاد حجم تقاضای خرید قطعی مسکن، به‌طور متوسط به ۵ هزار نفر افزایش خواهد یافت که این موضوع نیز به معنای افزایش حدود ۱۰‌درصدی حجم معاملات خرید مسکن طی ۶ ماه دوم سال ۹۶ در کشور نسبت به مدت مشابه سال ۹۵ است. هر چند برآورد می‌شود این میزان در نیمه دوم سال بعد از حدود ۱۴ هزار تقاضای قطعی خرید مسکن با استفاده از تسهیلات خانه اولی‌ها نیز عبور کرده و حتی در برخی ماه‌ها به ۲۰ هزار تقاضا نیز برسد. این آمار از روی تعداد سپرده‌گذاران صندوق پس‌انداز مسکن یکم در یک سال و نیم اخیر محاسبه استخراج شده است. امسال روند ماهانه سپرده‌گذاری در صندوق پس‌انداز مسکن یکم نشان داد تعداد ثبت‌نام‌کننده‌ها در نیمه دوم سال تحت تاثیر کاهش نرخ سود تسهیلات مسکن یکم رشد دست کم ۱۰۰ درصدی پیدا کرد؛ این اتفاق اثر خود را در سال آینده و در اوج‌گیری حجم معاملات مسکن نشان خواهد داد.تازه‌ترین آمارهای مربوط به حجم سپرده‌گذاری‌های صورت گرفته در صندوق پس‌انداز مسکن یکم نشان می‌دهد در شهر تهران هم، نیمه اول سال آینده، حجم معاملات مسکن از ناحیه ورود تقاضای قطعی خانه اولی‌ها برای خرید آپارتمان، حدود ۱۰ درصد افزایش خواهد یافت. این آمارها نشان می‌دهد، نیمه اول سال بعد، در شهر تهران، ماهانه به‌طور میانگین ۱۲۰۰ متقاضی قطعی خرید آپارتمان با اتمام دوره سپرده‌گذاری در صندوق پس‌انداز مسکن یکم و دریافت وام ۸۰ میلیون تومانی، وارد بازار مسکن می‌شوند. با توجه به اینکه نیمه اول سال ۹۵ به‌طور متوسط در هر ماه حدود ۱۲ هزار معامله خرید مسکن انجام شد، با ورود ۱۲۰۰ مورد تقاضای قطعی جدید به بازار مسکن، حجم معاملات خرید آپارتمان طی ۶ ماه اول سال ۹۶ رقمی معادل ۱۰ درصد رشد خواهد کرد.همزمان با افزایش حجم سپرده‌گذاری برای دریافت تسهیلات مختص خانه اولی‌ها از این صندوق طی یک سال ۹۵، نیمه دوم سال بعد در شهر تهران نیز شاهد افزایش حدود دو برابری تقاضای خرید قطعی مسکن از محل تسهیلات صندوق پس‌انداز مسکن یکم نسبت به نیمه اول ۹۶ خواهیم بود. برآورد می‌شود نیمه دوم سال بعد، در پایتخت، ماهانه به‌طور متوسط حدود ۳۸۰۰ تقاضای قطعی جدید برای خرید مسکن از ناحیه متقاضیان خانه اولی و مشمول دریافت تسهیلات ۸۰ میلیون تومانی، به میانگین حجم معاملات مسکن در هر ماه اضافه شود. نیمه دوم امسال به‌طور میانگین در هر ماه حدود ۱۴ هزار معامله خرید مسکن انجام شد که با اضافه شدن حدود ۳۸۰۰ تقاضای قطعی ناشی از ورود سپرده‌گذاران صندوق پس‌انداز مسکن یکم به بازار ملک، حجم معاملات خرید مسکن نیمه دوم سال بعد نیز با رشد تقریبی ۱۰‌درصدی همراه خواهد شد.به این ترتیب، نیمه دوم سال بعد به احتمال زیاد شاهد افزایش قابل توجه حجم تقاضای قطعی خرید مسکن ناشی از تزریق وام خانه‌اولی‌ها به بازار ملک، در مقایسه با همین حجم از تقاضا در نیمه اول سال ۹۶ خواهیم بود که ناشی از رشد قابل توجه حجم سپرده‌گذاری خانه اولی‌ها در صندوق پس‌انداز مسکن یکم در طول ماه‌های سپری شده از سال ۹۵ است. آمارهای سپرده‌گذاری صندوق پس‌انداز مسکن یکم نشان می‌دهد طی ۱۰ ماه اول امسال حجم سپرده‌گذاری برای دریافت تسهیلات مسکن خانه اولی‌ها در شهر تهران، ۲۰۲ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل-۱۰‌ماه اول سال ۹۴- افزایش یافته است که این افزایش، خود را به شکل افزایش حجم تقاضای قطعی برای خرید آپارتمان‌های مصرفی کوچک‌متراژ و میان متراژ در نیمه دوم سال بعد نشان می‌دهد. این افزایش در همین بازه زمانی در کل کشور، ۱۷۴ درصد بوده است.اشکال بزرگ صندوق یکمبررسی‌های «دنیای اقتصاد» از متوسط حجم سپرده‌گذاری خانه اولی‌ها در صندوق پس‌انداز مسکن یکم، طی ۱۹ ماه اول راه‌اندازی این صندوق، از یک اشکال بزرگ مدل سپرده‌گذاری این صندوق پرده‌برداری می‌کند. آمارهای مربوط به سپرده‌گذاری برای دریافت تسهیلات خرید مسکن از سوی خانه اولی‌ها نشان می‌دهد: در حالی‌که کف مبلغ سپرده‌گذاری برای دریافت تسهیلات ۸۰ میلیونی در شهر تهران در یک دوره سپرده‌گذاری یکساله، ۴۰ میلیون تومان است، از نیمه خرداد ۹۴ تا نیمه دی ماه ۹۵(معادل ۱۹ ماه اول راه‌اندازی صندوق پس‌انداز مسکن یکم)، سپرده‌گذاران این صندوق در تهران به‌طور متوسط ۳۰ میلیون تومان سپرده‌گذاری کرده‌اند که این موضوع منجر به افزایش طول دوره سپرده‌گذاری از یک سال به یک و نیم سال-۱۸ ماه- شده و باعث تاخیر ۶ ماهه در رونق معاملات مصرفی شده است.به این ترتیب، به‌عنوان مثال در حالی‌که سپرده‌گذاران نیمه اول سال ۹۴ به‌طور طبیعی باید در نیمه اول سال ۹۵ موفق به دریافت تسهیلات خرید مسکن از محل صندوق پس‌انداز مسکن یکم می‌شدند به دلیل ضعف بنیه مالی، با تاخیر ۶ ماهه به بازار خرید مسکن وارد شدند. بررسی میانگین سپرده متقاضیان خانه اولی در صندوق پس‌انداز مسکن یکم در همین بازه زمانی-۱۹ ماه اول راه‌اندازی صندوق- در کشور نیز نشان می‌دهد، در حالی که هر یک از متقاضیان برای دریافت متوسط ۶۰ میلیون تومانی تسهیلات خرید مسکن از محل این صندوق در یک بازه زمانی یکساله در کشور باید کف سپرده‌گذاری ۳۰ میلیونی را رعایت می‌کردند اما میانگین سپرده هر یک از متقاضیان در این بازه زمانی ۲۰ میلیون تومان بوده است.این موضوع، مدت زمان واقعی سپرده‌گذاری برای دریافت وام خرید مسکن از محل صندوق پس‌انداز مسکن یکم در کشور را نیز مانند شهر تهران از یک سال به «یک و نیم» سال افزایش داده است و نشان می‌دهد هم اکنون کف سپرده لازم برای دریافت تسهیلات خانه اولی‌ها در بازه زمانی تعیین شده-یک‌سال-خارج از توان مالی متقاضیان این تسهیلات است. پیامد اصلی این موضوع، «تاخیر ۶ ماهه در ورود بازار مسکن به فاز رونق» از ناحیه مصرفی‌ترین گروه متقاضی خرید یعنی خانه‌اولی‌ها است.دو راهکار اصلاح فرآیند در صندوق یکمکارشناسان برای جبران نارسایی موجود در صندوق پس‌انداز مسکن یکم توصیه می‌کنند: نقص فعلی در این صندوق از بابت طولانی شدن طول مدت سپرده‌گذاری، با استفاده از دو راهکار قابل اصلاح است. اولین راهکار، «کاهش طول دوره سپرده‌گذاری» برای کوتاه‌تر شدن مسیر دسترسی به موثرترین تسهیلات فعلی خرید مسکن –وام خانه اولی‌ها از محل صندوق پس‌انداز مسکن یکم- است. به این معنا که مسوولان صندوق پس‌انداز مسکن یکم بتوانند برای پوشش این نقص، حداکثر دوره سپرده‌گذاری برای دسترسی به سقف تسهیلات خرید مسکن خانه اولی‌ها را به‌عنوان مثال به ۹ ماه کاهش دهند.این موضوع موجب می‌شود، متقاضیان خانه‌اولی که هم اکنون با ضعف بنیه مالی برای تامین سپرده ۴۰‌میلیون تومانی در شهر تهران و ۳۰‌میلیون تومانی در سایر شهرها مواجهند، ظرف حدود یک سال به این تسهیلات دسترسی پیدا کنند. پیشنهاد دوم «کاهش کف مبلغ تعیین شده به‌عنوان سپرده لازم برای دریافت وام خانه‌اولی‌ها» و تطبیق آن با سطح سپرده در استطاعات متقاضیان است. روند ۱۹ ماه اول راه‌اندازی صندوق پس‌انداز مسکن یکم هم اکنون برآورد روشنی از توان مالی متقاضیان برای تامین سپرده لازم صندوق پس‌انداز مسکن یکم را در اختیار مسوولان این صندوق قرار داده است؛ طوری که مسوولان صندوق پس‌انداز مسکن یکم می‌توانند با کاهش کف سپرده مورد نیاز برای دریافت تسهیلات خرید مسکن خانه اولی‌ها از ۴۰ به ۳۰ میلیون در شهر تهران و ۳۰ به ۲۰ میلیون تومان در سایر شهرها، مسیر دسترسی خانه اولی‌ها به تسهیلات خرید ملک را تسهیل کنند.


منبع: بهارنیوز

اکثریت لیست جمنا ورشکسته‌اند

روزنامه بهار: جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی اوایل دی ماه سال جاری تاسیس شد و اعضای شورای مرکزی آن نیز عموما چهر‌ه‌های اصولگرا هستند که در نخستین مجمع این جبهه با حضور ۳۰۰۰ نفر انتخاب شدند. این جبهه که برخی آن را برآمده از جریان اصولگرایی می‌دانند و  برخی دیگر معتقد به مرام فرااصولگرایی آن هستند، ۲۱ نفر از چهر‌ه‌های شناخته‌شده اصولگرا را از همان نشست اول خود، برای انتخابات ریاست جمهوری کاندید کرد و مقرر شد از این لیست نیز ۱۰ نفر را در دومین نشست دوم خود انتخاب کرده و در نهایت هم کاندیدای مورد نظر جبهه برای انتخابات سال ۹۶ اعلام شود. در روزهای گذشته علی‌رغم انتشار لیست‌هایی با عنوان لیست ۱۰ نفره جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در برخی رسانه‌ها، این جبهه فهرست‌های موجود را تکذیب کرده و اعلام کرد اسامی نهایی، رسما و زمانی اعلام خواهد شد که مذاکره با کاندیداها نهایی شده باشد. بنابراین به نظر می‌رسد که هنوز تکلیف ۱۰ نفر مورد نظر اصولگرایان مشخص نشده باشد و خود این موضوع هم شاید حکایت از به اجماع نرسیدن این جریان بر سر کاندیداهای مورد نظرشان دارد. بهار با غلامرضا انصاری – فعال سیاسی اصلاح‌طلب- درباره این جبهه و لیست‌هایی که منتشر کرده و یا قصد اعلام آنها را در آینده دارد به گفت‌وگو نشست. انصاری که معتقد است «اکثر کسانی که در لیست ۲۱ نفره مطرح شدند کسانی هستند که چندین و چند بار در انتخابات شکست خوردند و هیچ محبوبیت و پذیرشی در جامعه نسبت به آنها وجود ندارد و آنها هنوز نتوانستند به یک جمع‌بندی واحد برسند» ، نسبت به برطرف شدن نقایص اصولگرایان و رسیدن آنها به یک وحدت نسبی ابراز امیدواری می‌کند تا در نهایت در یک رقابت سازنده و منصفانه، با تسهیل شرایط انتخاب برای مردم، شاهد یک رقابت اصولی دو جریان در عرصه رقابت‌ها باشیم. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید. *** به نظر می‌رسد بین اصولگرایان یک اتفاق نظر درباره مقبولیت بخشیدن به جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی وجود دارد. به نظر شما دلیل این موضوع چیست و آیا آنها با این جبهه می‌توانند در انتخابات حضور موفقی داشته باشند یا خیر؟ بنده امیدوارم جریان اصولگرا به یک وحدت نسبی دست پیدا کند. متاسفانه سیاست حذفی که در سال‌های اخیر در بخش‌های مختلف صورت پذیرفته و بانی و عناصر اصلی در این سیاست هم جریان اصولگرا بوده، دامن خود آنها را هم گرفته است. این سیاست حذفی یا به تعبیر اصولگرایان پیاده کردن از قطار انقلاب، تنها به نیروهای اصلاح‌طلب ختم نشده و دامن خودشان را هم گرفته است. بنده به عنوان یک دوستدار انقلاب و کسی که عمر خود را در طول ۳۶ سال گذشته با افتخار در بخش‌های مختلف برای تداوم و استمرار انقلاب و سرافرازی و سربلندی آن صرف کردم، برایم جای تاسف است که می‌بینم امروز اصولگرایان به جایی رسیدند که خودشان دچار از هم پاشیدگی و فروپاشی شدند. این از هم پاشیدگی را چطور تفسیر می‌کنید؟ امروز دبیر کل حزب موتلفه اسلامی که تا چندی پیش سکاندار و قافله‌سالار جریان اصولگرا بود، در پایین‌ترین سطح لیست قرار می‌گیرد. همچنین بعد از این همه امکانات مادی و تبلیغاتی که در اختیار جریان اصولگرا قرار می‌گیرد که می‌توانند از یک سازمان دولتی و سازمان عمومی مربوط به شهرداری نهایت استفاده را کنند، باز هم تعداد زیادی از گروه‌های مدعی در این‌ترکیب ائتلاف وجود ندارد. جریان احمدی‌نژاد، جریان منتسب به لاریجانی و بخش قابل توجهی از نیروهای بدنه اصولگرا و خصوصا نیروهای تندروی آنها در این‌ترکیب قرار ندارند. مشاهده می‌کنیم در همین لیست و جریان اصولگرایی که قبلا مدعی بود خالص‌ترین نیروها را درون خودش قرار داده، کسانی که به گروه‌های قبلی خود پشت کردند و خیانت کردند، امروز در‌ترکیب این لیست قرار گرفتند. خود چیدمان لیست را هم که نگاه می‌کنیم می‌بینیم نواقص زیادی به چشم می‌خورد. بنابراین با پیشینه‌ای که اعضای لیست جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی دارد، به نظر نمی‌رسد کاندیداهایی که در آن هستند بتوانند خیلی موفق عمل کنند. این جبهه علی‌رغم بوق و کرنایی که راه انداخته، فراگیر نیست و بخش قابل توجهی از گروه‌هایی که باید باشند و مدعی اصولگرایی هستند در این‌ترکیب حضور ندارند. لیست ۲۱ نفره‌ای از طرف جبهه مردمی نیروهای انقلاب اعلام شد و قرار شد از این لیست، ۱۰ نفر را برای کاندیداتوری ریاست جمهوری انتخاب کنند. نظر شما درباره این لیست چیست؟ جبهه مردمی نیروهای انقلاب بعد از ۴۸ساعت، لیست سه هزار نفره‌ای اعلام کردند و با نزدیک به ۲۰۰ رای باطله، دو هزار و خورده‌ای نفر توانستند شورای مرکزی خود را معرفی کنند. در نشست جبهه، ۲۱ نفر انتخاب شدند که از میان آنها ۱۰ نفر برای کاندیداتوری برگزیده شوند اما می‌بینیم اکثر کسانی که مطرح بودند در این لیست قرار بگیرند، کسانی هستند که چندین و چند بار شکست خورده در انتخابات هستند و هیچ محبوبیت و پذیرشی در جامعه نسبت به آنها وجود ندارد. آنها هنوز نتوانستند به یک جمع‌بندی واحد برسند. همچنین نکته دیگری که درباره جبهه مردمی نیروهای انقلاب وجود دارد این است که این جبهه قرار بود به صورت رسمی ۱۰ نامزد اعلام کند. با وجود این تا الان هم آرای لیست ده نفره شمارش نشده که اعلام شود. بنابراین آیا در نهایت اصولگرایان می‌توانند چهره مناسبی را برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری معرفی کنند؟ امید ما این است که مجموعه نیروهای اصولگرا بتوانند یک چهره ملی و مقبول را برای انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ مطرح کنند. زیرا هرچه فرد قوی‌تر باشد و اهمیت بیشتری داشته باشد، رقابت انتخاباتی جدی‌تر خواهد شد و مشارکت را بالا خواهد برد. از طرف دیگر مسائل جدی در حوزه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی وجود دارد. هر یک از نیروهای سیاسی چه اصلاح‌طلبان و چه اصولگرایان سیاست‌هایی را پیش گرفتند. چه درباره هشت سال دولت‌های نهم و دهم که سه قوه هم دولت، هم مجلس و هم قوه‌قضائیه در اختیار جریان اصولگرا بود و چه زمانی که در دوره دولت اصلاحات بخشی از قوا و مجلس در اختیار اصلاح‌طلبان بود و آنها دولت و مجلس ششم را در اختیار داشتند، مقایسه خوبی می‌تواند صورت بگیرد. کارنامه دو گروه مطرح در عرصه سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا مشخص است و می‌تواند در نگاه مردم برای انتخاب و رسیدن به یک تصمیم با حضور چهره اصلی‌شان بسیار موثر باشد. ما معقد هستیم که مبارزه در عرصه سیاسی باید کاملا شفاف، جوانمردانه و مبتنی بر اصول و اخلاق باشد. اگر هم قرار هست نقدی وارد شود‌ باید منصفانه انجام شود. در حال حاضر کاندیدای اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری مشخص است و آنها قصد حمایت از حسن روحانی را برای انتخابات ۹۶ دارند. با توجه به روندی که جبهه مردمی نیروهای انقلاب در پیش گرفته و لیست‌های ۲۱ و ۱۰نفره‌ای که از افراد منتخب خود مطرح می‌کند، برای معرفی شدن کاندیدای اصولگرایان باید به آینده نگاه کرد؟ من زیاد خوشبین نیستم اما در نهایت امیدوارم اصولگرایان بتوانند نقایص خود را برطرف کنند و با قدرت و شدت و توانمندی بیشتر و فراگیرتر در عرصه حضور پیدا کنند. باید باور کنیم که جریان فکری قابل حذف نیست؛ سیاستی را که در طول دوازده سال گذشته جبهه اصولگرا به دنبال آن بودند که کلیه گروه‌های دنبال نظام و مجموعه اصلاح‌طلبان را حذف کنند. در انتخابات ۹۲ و ۹۴ شاهد و ناظر بودیم که با حداقل امکانات و حتی بدون هیچ امکاناتی صدای رسای اصلاح‌طلبی در عرصه سیاسی کشور به خوبی توسط مردم شناخته شد. هر میزان که تهدیدات بیشتر شود و محدودیت‌ها برای چهر‌ه‌ها و گروه‌های مورد قبول مردم محدودتر شود، تاثیرگذاری آنها در جامعه بیشتر خواهد شد. امیدوارم که دوستان اصولگرا از اتفاقات و فاجعه یکدستی که در دولت‌های نهم و دهم اتفاق افتاد درس بگیرند. زیرا اگرچه این دولت به تعبیر خودشان دولت پاکدستان بود، فسادهای بسیاری در حوزه اخلاقی، فرهنگی و اقتصادی صورت گرفت. با توجه به اتفاقاتی که در انتخابات ۹۲ و ۹۴ به صورت مثبت رخ داد، اصولگرایان باید پند بگیرند و باور کنند که بازی سیاسی را با اسلوب و روش‌های منطقی و قانونی خودش دنبال کنند. باید بتوانیم در یک رقابت سازنده و منصفانه، شرایط انتخاب را برای مردم راحت‌تر کنیم و کسانی که صلاحیت بیشتری هم در عرصه اجرایی و هم در عرصه تقویمی دارند، برای هر دو انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر انتخاب شوند تا بتوانیم نمود و بروز توانمندی‌های ملت و کلیت جامعه را که کم هم نیست در یک رقابت اصولی دو جریان در عرصه رقابت‌ها شاهد و ناظر باشیم.


منبع: بهارنیوز

سخنی با دلواپسان ادب!

محمد توکلیخبری که در روزهای تعطیل آخر هفته سر و صدای بسیاری را به پا کرد حواشی ایجاد شده در سفر وزیر بهداشت به استان ایلام بود. درگیری لفظی بین او و فرماندار بدره از آن دست خبرهایی بود که رسانه‌ها نمی‌توانستند به سادگی از کنارش عبور کنند به خصوص که این بار تنها در حد «شنیده می‌شود» نبود و فیلم این اتفاق هم داشت دست به دست می‌شد. در این باره گفتنی هایی است: ۱- فشارهای شدیدی که بر شخص وزیر بهداشت و وزارت خانه تحت امر او در یکی،  دو سال اخیر وارد آمده است قابل کتمان کردن نیست. تصمیم گیران حاضر در دولت و مجلس بدون توجه به کمبود شدید منابع مالی در حوزه طرح تحول سلامت تنها در حال ژست گرفتن با این اقدام مهم و بزرگ دولت اعتدال هستند. واقعیت آن است که طرح تحول سلامت باعث آن شده که بحران عمیقی که در دولت پیشین در حوزه بهداشت و درمان ایجاد شده بود و میزان پرداختی از جیب مردم به بیشترین حد ممکن خود رسیده بود سامان پیدا کند. واقعیت آن است که برای ادامه این طرح نیاز شدیدی به منابع مالی وجود دارد که بارها فرآیند تامین آن از سوی متخصصان امر به دولت و مجلس گوشزد شده است اما ظاهرا همچنان گوش شنوایی نیست. شاید بتوان پرخاشگری اخیر وزیر بهداشت را که در گذشته نیز مانند آن را با شدت کمتری شاهد بوده‌ایم به دلیل همین فشارها دانست. عملکرد قاضی زاده هاشمی در مجموع مثبت و قابل قبول بوده است و یکی از مهمترین نقاط قوت دولت روحانی همین بخش بهداشت و درمان است، این که به جای قدردانی و یاری رساندن برای حل معضلات پیش رو عده‌ای از درون دولت و برخی چهره‌های شناخته شده مجلس مانع‌تراشی می‌کنند چندان منطقی نیست. ۲- قطعا آقای وزیر به خوبی آگاه هستند که در دنیای امروز رفتار و گفتار چهره‌های مشهور از جمله مسئولان همواره زیر ذره بین رسانه‌ها و حتی مردم کوچه و بازار که خود به شکل بالقوه یک رسانه‌اند هست، در نتیجه می‌بایست هم ایشان و هم سایر افرادی که به هر شکل شهرتی دارند با حواسی جمع رفتار کنند تا بدون آن که خود بخواهند برای خودشان و دیگران دردسرهای متنوع و دامنه داری را ایجاد نکنند. ۳- مسئله قابل تامل‌تر از بیان لفظی ناشایست از سوی وزیر این نکته است که ایشان در چه جایگاهی هستند که یک فرماندار را تهدید به برکناری می‌کنند؟ به نظر می‌آید که مسئولان دولتی (چه در این دولت و چه در دولت‌های پیشین) آن چنان با حد و مرز اختیارات خود آشنا نیستند و در خیالشان اجازه دخالت در امور مختلف را دارند. علت ایجاد چنین تصوری را شاید بتوان در نوع عملکرد وزارت کشور در دوره‌های مختلف جستجو کرد. این طور که از ماجراهای این چنینی برمی‌آید این وزارت خانه «گوش به فرمان» عمل می‌کند و نه بر اساس تخصص و شایستگی ها. ۴- عذرخواهی وزیر بهداشت از فرماندار نشان از آن داشت که گویا خوشبختانه در این دولت دیگر فرهنگ عذرخواهی کاملا جا افتاده است. به‌گونه‌ای که در این قریب به چهار سال مسئولان دولتی در موضوعات مختلفی ده بار عذرخواهی کرده اند. موضوعی که در سه دهه قبل از این دولت به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌توان نشانی از آن یافت.   ۵- مکالمه منتشر شده بین آقای وزیر و فرماندار بدره که به بهانه عذرخواهی قاضی زاده انتشار یافته است یادآور ادبیات «ارباب-رعیتی» است. این مسئله لزوما به این دو شخص باز نمی‌گردد و علت آن را می‌بایست در ساختار دولتی جستجو کرد. هنگامی که ساختار مدیریتی – اقتصادی کشور دولتی تعریف شده است و تصمیم گیر در همه حوزه‌ها دولت (به معنای حاکمیت) است آنگاه هر فردی تمام تلاش خود را خواهد کرد تا خود را به نوعی به این ساختار دولتی متصل کند. در نتیجه همین امر هم هست که به عنوان نمونه در این مکالمه شاهد آن هستیم که آن که با صدایی رساتر از شرمندگی و عذرخواهی سخن می‌گوید فرماندار است در حالی که قاعدتا می‌بایست وزیر بهداشت «عذرخواه‌تر» می‌بود. ۶- در این موضوع نیز عده‌ای «دلواپس» ادب وزیر بهداشت شده‌اند. دلواپسی شان شایسته تقدیر است اما به شرط آنکه اولا: هتاکی‌ها و بی ادبی‌های رایج در بین خودشان را فراموش نکنند. ثانیا: جوانمردی داشته باشند و عذرخواهی وزیر را نیز همان قدر که آن ویدئو را منعکس کردند انعکاس دهند. (که البته همان طور که قابل پیش بینی بود چنین نکردند) ثالثا: خدمات یک فرد را به واسطه یک اشتباه از خاطر نبرند و فضا را با شلوغ کاری‌های مرسوم دنیای سیاست بازی‌های کودکانه غبار آلود نکنند. نکته بامزه درباره دلواپسی «دلواپسان» ادب وزیر بهداشت آن جاست که همان‌ها در شبی که چنین اتفاقی افتاده است (بنا به گزارش رسانه‌های خودشان) در مراسم مذهبی برگزار شده در حسینیه امام خمینی هنگام ورود رییس‌جمهور که مجتهدِ منتخبِ اکثریت است شعارهایی از جنس مرگ خواهی برای او سر می‌دهند. رفتارهایی از این دست به‌اندازه آن چه وزیر گفت بی‌ادبانه نیست و نباید دلواپسش شد؟


منبع: بهارنیوز

نمی‌توان تفکر اصلاحات را با زور و شانتاژ حذف کرد

به گزارش ایلنا، حجت الاسلام رسول منتجب نیا در نشست دانشجویی «هاشمی سیاستمداری برای تمام فصول» که روز گذشته (شنبه) به مناسبت بزرگداشت چهلمین روز درگذشت  آیت الله هاشمی رفسنجانی، به همت انجمن اسلامی دانشجویان نواندیش در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، ضمن اشاره به اینکه بیان نقاط ضعف شخصی که دیگر در میان ما نیست، عملی اسلامی نیست، گفت: در آیات قرآن رویه برخورد با مخالفین و دشمنان به صراحت ذکر شده و آمده است که بدی و خوبی برابر نیستند و در مقابل بدی دیگران به بهترین روش برخورد کنید! می دانیم که هر کسی نمی تواند این کار را به سادگی انجام دهد و چنین امری تنها از عهده افرادی برمی آید که صابر و شکیبا باشند و از مقامات معنوی بهره ای برده باشند. یکی از مفاهیم بسیار ارزشمندی که در فرهنگ اسلام مطرح شده است، مفهوم کرامت و حلم است که نشان دهنده بالا بودن آستانه تحمل است؛ یعنی وقتی به جاهلان و افراد نادان برخورد می کنند، مانند آنها رفتار نمی کنند. جامعه دینی نیز جامعه ای کریم است. خداوند گاهی صفت کریم را برای خود، گاهی برای پیامبران و گاهی نیز برای فرشتگان به کار می برد. پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) نیز خود با کرامت بودند و ما را هم به آن دعوت می کردند. یکی از نوادر روزگار ما که در عین دارا بودن قدرت، رفتار کریمانه ای داشت، مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی بود. ایشان با اینکه مسئول عالی ترین رکن نظام پس از رهبری بودند؛ اما نمی گفتند هرچه من می گویم درست است. قائم مقام حزب اعتماد ملی در ادامه سخنان خود، استقامت در برابر ناملایمات، انتقادپذیری، همت بلند، دورراندیشی، اعتدال گرایی، زمان شناسی، واقع بینی، عملگرایی و مردمداری را از ویژگی های برجسته شخصیت آیت الله هاشمی رفسنجانی برشمرد و افزود: آیت الله هاشمی رفسنجانی ضمن اینکه شخصی با اعتقاد و مؤمنی وارسته بود؛ اما به مسئولین قدسی یا آسمانی اعتقادی نداشت. با افراطی گری از هر جناحی مخالف بود و به مردم اعتقاد داشت. مردم را همه کاره می دانست حتی اگر از نظرش اشتباه می کردند. آقای هاشمی در سال های اخیر به مراتب مردمی تر و تکامل یافته تر شده بود. وی معتقد بود که ملی مذهبی ها هم باید فعالیت کنند. به خاطر دارم که یک بار در مجلس یکی از ملی مذهبی ها پشت تریبون سخن بسیار تندی در مورد انقلابیون گفت که شکایت ما را برانگیخت اما آقای هاشمی به ما گفتند که بنشینید. آن آقا هم نماینده مردم است و حق دارد صحبت کند. آقای هاشمی متاسفانه از همه سو مورد بی مهری قرار گرفتند و قدر ایشان به خوبی دانسته نشد. نباید فراموش شود که اگر خدایی ناکرده اتفاقی برای این کشور بیافتد، شخصیت های ریشه دار هستند که می توانند مردم را بسیج کنند نه چندتا روزنامه و فضای مجازی! مشاور رئیس جمهور در دولت اصلاحات، مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را تکیه گاهی برای جریان اصلاح طلبی و اعتدالگرایی در کشور و همچنین شخص حجت الاسلام روحانی دانست  و تصریح کرد: مرحوم آیت الله هاشمی در سال ۷۶ مردانه ایستاد و اگر چنین نمی کرد شاید اصلاً حماسه دوم خردادی شکل نمی گرفت. با این حال خیلی از دوستان دوم خردادی ما قبول نداشتند که آقای هاشمی یک تکیه گاه برای اصلاحات هستند. ما به برخی از آنها که تندروی می کردند و حتی به آقای هاشمی توهین می کردند، تذکر می دادیم که هاشمی ریشه شماست؛ تیشه به ریشه خود نزنید! سال ۸۴ هم داستان تلخی رخ داد. مردم آماده بودند به اصلاحات رأی بدهند؛ اما آرا بخاطر سهم خواهی های عده ای تقسیم شد و نتیجه مطلوب حاصل نشد. برخی بزرگان نیز اصرار داشتند که این تعدد ایجاد شود و اگرنه آقای معین خودش قصد کاندیداتوری در انتخابات را نداشت. اگر این تعدد رخ نداده بود، آقای هاشمی یا آقای کروبی برنده انتخابات سال ۸۴ می شدند. نماینده امام خمینی (ره) در شهربانی کل کشور با اشاره به اینکه جریان اصلاحات در کشور یک جریان فکری قوی است، یادآور شد: در دولت قبل عده ای می گفتند آخرین میخ تابوت اصلاحات زده شد و دیگر این جریان از بین رفته است. آیا چنین شد؟! فکر را نمی توان با زور و شانتاژ از بین برد؛ بلکه تفکر تنها با تفکر قابل مقابله است. جریان اصلاحات، جریانی قانونی و اسلامی است که به هیچ شخصی وابسته نیست؛ بلکه پشتوانه آن مردم هستند. اینکه عده ای جریان اصلاحات را وابسته به قدرت حاکم می دانند هم درست نیست؛ چراکه اصلاحات، قصد اصلاح اشکالات حکومت را دارد. خود ما در دولت «مهرورزی» از سخنرانی در دانشگاه ها محروم بودیم و به ما که جزو اولین سخنرانان بعد از انقلاب در دانشگاه ها بودیم، اجازه سخنرانی نمی دادند. آیا با این بد رفتاری ها جریان اصلاحات از بین رفت؟! در ادامه، تعدادی از دانشجویان به بیان دیدگاه ها و طرح پرسش های خود پرداختند که منتجب نیا به آنها پاسخ گفت. وی در پاسخ به این پرسش که نسبت افکار آیت الله هاشمی رفسنجانی با اشتباهات فرزندانشان چیست؟ گفت: ما از صحت اشتباهاتی که شما می فرمایید خبر نداریم اما به فرض وجود چنین اشتباهاتی نمی توان آنها را به نام آیت الله هاشمی رفسنجانی نوشت. منتجب نیا در پاسخ به این سوال که آیا تغییری در وضعیت محصوران ایجاد شده است یا نه؟ گفت: هنوز تغییر خاصی رخ نداده است و ما هنوز پالس مثبت شاخصی در مورد رفع حصر دریافت نکرده‌ایم. جناب آقای  مطهری تلاش هایی در این راستا می کنند که امیدواریم این تلاش ها نتیجه دهد؛ اما هنوز اتفاق خاصی نیافتاده است. عضو سابق مجمع روحانیون مبارز همچنین به دانشجویانی که انتقاداتی را به آیت الله هاشمی رفسنجانی وارد می کردند پاسخ داد: ما هم بسیاری از این انتقادات را قبول داریم اما مراسم بزرگداشت یک عزیز از دست رفته، جای انتقاد کردن به او نیست. پس از این نشست نیز حجت الاسلام و المسلمین رسول منتجب نیا با حضور در دفتر آیت الله العظمی صانعی، با حجت الاسلام و المسلمین نوروزی خراسانی، مسئول دفتر این مرجع تقلید دیدار کرده و به گفتگو پرداختند.


منبع: بهارنیوز

لاریجانی:از ترس ردصلاحیت حرف نمی‌زنند

علی لاریجانی در جلسه علنی صبح امروز (یکشنبه) مجلس شورای اسلامی که در جریان بررسی تبصره ۲۰ لایحه بودجه ۹۶ انجام گرفت، در پاسخ به تذکر و اخطار محمدرضا تابش که گفت، اقدام روز گذشته شما درباره اصلاح تعیین سقف حقوق مدیران، منطبق با ماده ۱۹۸ آیین‌نامه داخلی مجلس نبود، گفت: آیین‌نامه در جلسه روز گذشته دقیقاً رعایت شد. وقتی طرحی بین ما و شورای نگهبان است یعنی هنوز در دستور کار قرار دارد. گویا تبصره ماده ۱۸۷ آیین‌نامه را به دقت نخواندید؛ اگر مطالب فوری و فوتی اعم از طرح‌ها و لوایح دوفوریتی و… که منظور از غیره به وجود آمدن مسأله‌ای باشد که به تشخیص مجلس تأخیر آن موجب زیان جبران ناپذیر شود می‌توانید اصلاح کنید.لاریجانی ادامه داد: مسأله‌ای که عده‌ای برای کشور به وجود آوردند که داشت افکار عمومی را تحت تأثیر قرار می‌داد آن هم به خلاف، اصلاح کردیم. رئیس مجلس شورای اسلامی با انتقاد از خلاف‌گویی برخی رسانه‌ها در این خصوص به ویژه صداوسیما، گفت: امروز دیدم برخی رسانه‌ها از جمله صداوسیما موضوع را به گونه دیگری منعکس کردند که گویا مجلس نظرش را عوض کرد، نه‌خیر، مجلس همان نظر قبلی خودش را داشت. شورای نگهبان ایراد گرفت، آقای حاجی بابایی پیشنهاد داد این اصلاح انجام شود. پیشنهاد ایشان این بود که «مدیریت» را به متن اضافه کردند و «۳۰ درصد را به ۶۰ درصد» تغییر دادند.نماینده مردم قم ادامه داد: جنجالی در کشور ایجاد کردند که گویا مجلس می‌خواهد حقوق‌های نجومی را قانونی کند، آن هم به خلاف. قصد و نیت مجلس گرفتن جلوی حقوق‌های نجومی بود. چرا با جنجال مسأله را گردن مجلس انداختند؟ بنده هم مطابق آیین‌نامه می‌توانستم مصوبه را اصلاح کنم. لاریجانی یادآور شد: مصوبه اصلاحی مجلس همان دیروز برای شورای نگهبان ارسال شد. آیا راه دیگری به ذهن مبارکتان برای اصلاح خطور می‌کرد؟ راه‌حلی نداشتیم.وی ادامه داد: الان هم که شما این را تصویب کردید ببینید برخی رسانه‌ها چه می‌گویند، ببینید مجلس حرفش را پس گرفت؟ حرف اصلی و اولیه خودمان را تأیید کردیم. جرأت ندارند به شورای نگهبان چیزی بگویند چون می‌ترسند صلاحیتشان را رد کند. به همین دلیل با مجلس این رفتار را می‌کنند در حالی که مجلس تصمیم عقلایی و منطبق با آیین‌نامه گرفت. محمدرضا تابش با استناد به اصل ۶۷ قانون اساسی و مواد ۱۸، ۲۲، ۱۹۷ و ۱۹۸ آیین‌نامه داخلی مجلس ضمن تشکر از اصلاح تعیین سقف حقوق مدیران، گفت: هجمه‌های طراحی شده ناجوانمردانه‌ای علیه مجلس از زمان تصویب تعیین سقف حقوق مدیران به راه انداختند. اما موضع‌گیری شما و دفاعتان از نمایندگان به موقع بود.وی ادامه داد: البته اقدام روز گذشته شما منطبق با ماده ۱۹۸ آیین‌نامه داخلی مجلس نبود. مصوبات مجلس پس از رأی‌گیری قابل اخطار و تذکر یا اصلاح و ارجاع به کمیسیون نیست. اگر می‌خواهید پاسخم را بدهید نمی‌توانید به تبصره ماده ۱۸۷ آیین‌نامه استناد کنید. نماینده مردم اردکان در مجلس ادامه داد: روز گذشته کار خلاف آیین‌نامه انجام شد. با وجودی که اصل کار خوب بود اما این کار موجب سردرگمی شده است. حالا اگر مصوبه اول مجلس توسط شورای نگهبان تصویب شود تکلیف چیست؟ مصوبه دیروز هم که به صورت متن تبدیل نشده است پس تکلیف آن چه می‌شود؟


منبع: بهارنیوز

ضرورت همخوانی اصلاح‌طلبی با ادبیات اصلاح

رضا صادقیانفعالیت سیاسی هر شخص و جریان سیاسی قبل از آنکه در مرحله سیاست‌گذاری و عملکرد مورد سنجش ناظران قرار گیرد، براساس گفتار، نوشتار و ادبیات آن شناخته خواهد شد. گفتاری که حامل پیامی خاص و از واژه‌هایی وام می‌گیرد که نشان دهنده زاویه نگاه متفاوت کنشگران طیف سیاسی است. کلمات، عبارت‌ها و مفاهیمی که نشان دهنده فکر و مسیری است که در پیش‌رو داریم و خواهان فراهم آوردن آن در عرصه عمل برای عموم مردم هستیم. ادبیاتی که شخصیت‌های سیاسی، اجتماعی و گروه‌های سیاسی را براساس آن ادبیات مورد استفاده شده در‌ترازوی قضاوت قرار می‌دهند. بخش قابل توجهی از نقدهای مکتوب شده بیش از آنکه به مباحث روش‌شناختی، برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری جریان‌های سیاسی ارتباط پیدا کند، به نقد ادبیات طیف‌های سیاسی می‌پردازد. کنار هم قرار گرفتن همین ادبیات منجر به ساختن گفتمان می‌شود، سنجش و شناخت گفتمان‌ها براساس بازخوانی و فهم ادبیات جریان سیاسی شکل می‌گیرد و نه برعکس، شناخت دال مرکزی و مدلول‌ها براساس شناخت و خوانش همین ادبیات و واژه‌ها به دست می‌آید. گفتمانی که نشانه‌های بارز و مشخص اصلاح‌طلبی و یا هر اندیشه سیاسی دیگر را در خود دارد. گفتمان‌ها وامدار ادبیات سیاسی هستند، ادبیاتی که تک تک آجرهای ساختمان آن در نهایت منجر به ساخته و پرداختن یک گفتمان می‌شوند. به عنوان مثال: پذیرش دیگری، فعالیت در چارچوب قانون، پرهیز از خشونت، رعایت اخلاق سیاسی، اصلاح وضع موجود، حفظ ساختار سیاسی در کلیت آن و اصلاح کج‌کارکردهایی که طی دوره‌های زمانی به آن ساختار تحمیل شده و. . . شماری از شاخص‌ها و مولفه‌های گفتمان اصلاح‌طلبی است. آنچه در کلیت فکر اصلاح‌طلبی بسیار مشخص و برجسته است، ورود به فضای سیاسی و کنشگری در شرایط فعلی است و نه برهم زدن قواعد بازی. جزئی‌ترین بخش از اندیشه اصلاح‌طلبی نمی‌تواند از ادبیات و گفتارهای پرتنش، ساختار شکن و برهم‌زننده نظم حمایت کند. به کارگیری این نوع از ادبیات را می‌توان هر عنوانی بر آن گذاشت الی اصلاح و اصلاح‌طلبی. اجزاء و برون‌داد رفتار اصلاح‌گرایان می‌بایست در بخش اقتصاد کشور بخش آن با ادبیات و گفتمان اصلاح‌طلبی همخوان باشد. نمی‌توان همزمان سخن از به چالش کشیدن قانون به زبان راند و خواهان مشارکت سیاسی شد و از مفهوم اصلاح بهره جست. گفتار اول برآمده از اندیشه انقلاب است و مشارکت سیاسی برآمده از فکر اصلاح، فاصله سخن نخست تا کنش سیاسی در ساختار موجود آنقدر زیاد است که با  هیچ توجیه و توضیحی پرشدنی نیست. بروز رویدادهای سیاسی پرتنش و چالش‌ساز در دوره‌های زمانی خاص بعضا منجر به خروج از رفتارهای تعریف شده اصلاح‌طلبی می‌شود. لحظه‌ای که همچنان تابلوی اصلاح‌طلبی در دست داریم ولی ادبیات استفاده شده مولفه‌های اندیشه اصلاح را نشان نمی‌دهد. نیروی اصلاح‌طلب نمی‌تواند خروج از این تجربه سیاسی را انجام و آن رفتارها را مورد بازخوانی و نقد قرار ندهد. هنگامه‌ای که آن گفتارها و عملکرد با کارنامه فکری ارائه شده به حاکمان و شهروندان همخوانی نداشته و به مسیری به غیر از فکر و رفتار اصلاح‌گرایانه ختم شده است، بنابراین دلیلی بر حمایت از آن رفتار در دست نیست و نیازی به دفاع از آن گفتارها، رفتارها و عملکردها نخواهد بود. سیاست اصلاح پیوسته و آرام است. گاه آنقدر خسته کننده که بسیاری از ناظران سیاسی و بخشی از شهروندان را به واکنش وامی‌دارد. یک اصلاح‌طلب به آسانی از سوی دیگر جریان‌های سیاسی و ناظران رویدادهای سیاسی تنبل، خسته، سست عنصر، بی‌کنش و‌ترسو خطاب می‌شود، در صورتی که همه این موارد نباید کنشگران اصلاح‌طلب را به مسیری دیگر بکشاند. شنیدن مطالبات، درخواست‌های شهروندان و برآوردن نیازهای اساسی مردم در همان دایره اصلاح‌ تعریف می‌گردد، نمی‌توان سخن از اصلاح راند و نیم‌نگاهی به کنش‌های معطوف به تنش در سطح جامعه داشت. اصلاح‌طلبی نقد و بازخوانی رفتارهای سیاسی را به هیچ وجه رها نمی‌کند. نپرداختن به نقد و دوری کردن از نقد جریان سیاسی هم‌سو با فکر و رفتار سیاسی اصلاح‌طلبی دور شدن از اصلاح‌طلبی است، نمی‌توان همیشه به نقد حریف نشست و به بهانه فراهم نبودن شرایط سخنی از خویش و طیف سیاسی به میان نیاورد. مهم نیست رقیب از این بازخوانی خوشحال شود و یا در صدد بهره‌برداری سیاسی باشد، مهمتر از سودجویی رقیبان سیاسی، قدم گذاشتن در راه نقد،  پایبند بودن جریان اصلاح‌طلبی به گفتمان اصلاح را نشان می‌دهد. نقدی که مقدمه ورود به شفاف‌تر سخن گفتن و دیدن زوایای مختلف رویدادهای سیاسی در دوره‌های زمانی حساس و گاه حادثه‌ساز است.


منبع: بهارنیوز

تحلیل عبدالله نوری درباره مخاطرات اصلاحات

گروه سیاسی_رسانه ها: روزنامه شرق نوشت: عبدالله نوری با اشاره به موضوع ارتباط اصلاح‌طلبان با مقام معظم رهبری، می گوید: من موافق این موضوع هستم و به نظرم برای تعمیق و گسترش وحدت و همبستگی ملی، بسیار اتفاق خوبی است. ما که طرفدار تعامل و گفت‌وگو با دنیا هستیم، در داخل چه مشکلی وجود دارد که اهل تعامل و گفت‌وگو نباشیم؟ گاهی اوقات حدس زده می‌شود افراد و گروه‌های قلیلی وجود دارند که مطلوبشان این است که نظرات اصلاح‌طلبان به رهبری منتقل نشود یا تحریف‌شده و مجعول منتقل شود؛ این در حالی است که مجموعه جریانات اصلاح‌طلب اعتقادشان به اسلام و ایران و قانون اساسی چنانچه بیش از آنها نباشد، کمتر نیست.  مدتی پیش برای ملاقاتی به دفتر یکی از احزاب اصلاح‌طلب رفته بودم. در زمان انتظار، کتابی که روی میز نزدیک کتابخانه قرار داشت، توجهم را جلب کرد. «شوکران اصلاح» را برداشتم و تورقی کردم… از آن روزها زمان زیادی گذشته است. از روزهایی که خاطراتت دادگاهش (شوکران اصلاح) بارها تجدید چاپ شد. آن هم به واسطه آنچه در «خرداد» منتشر می‌کرد. نوری نامش با رسانه‌ها گره خورده بود؛ چه آن زمانی که نماینده امام در پست‌های کلیدی بود و چه آن زمان که وزارت کشور دولت‌های سازندگی و اصلاحات را تجربه می‌کرد.  نوری به‌وضوح از آن سال‌ها فاصله گرفته است. وقتی روبه‌روی او می‌نشینم تا از لزوم بازنگری اصلاحات سخن بگوییم، می‌گوید شرایط آن روزها اقتضا می‌کرد که حداکثری عمل کنیم. بعد هم ادامه می‌دهد «جریان اصلاحات، با توجه به شرایط کشور و موانع موجود در راه دستیابی به خواسته‌های آرمانی خود و اهدافی که در سر می‌پروراند، بسیار تعدیل شده است». از واژه اعتدال هم در این مصاحبه زیاد بهره برد. نوری در این سال‌ها کمتر با رسانه‌ها سخن می‌گوید، اما در میان این نبودن‌ها، بیشتر در اتاق‌های فکر و برنامه‌ریزی‌ها نقش‌آفرینی می‌کند. او هر دو هفته یک ‌بار در منزلش با چهره‌های شاخص جریان اصلاح‌طلب بر سر راهبردها به بحث می‌نشیند. حاصلش همان شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات است. این نشست‌ها تداوم دارد و نتایج آنها، خود را به‌تدریج در جبهه اصلاحات نشان می‌دهد. ضرورت بازخوانی جریان اصلاحات چیست؟ اگر بخواهیم جریان اصلاح‌طلب را بازخوانی کنیم، شما نقاط ضعف را در کجا می‌بینید و فکر می‌کنید اگر قرار است اصلاحی بر اندیشه اصلاح‌طلبانه صورت بگیرد، باید از کجا شروع کرد؟ بسم ‌الله ‌الرحمن ‌الرحیم. برای هر جریانی، لازم است که به ارزیابی درونی خود بپردازد؛ یعنی نقاط ضعف و قوت خود را شناخته، تا جایی که می‌تواند، در جهت بهبود وضع خویش تلاش کند. جریان اصلاحات هم باید نسبت به خود ارزیابی داشته باشد و من بر این موضوع، در جلسات گوناگون با دوستان اصلاح‌طلب تأکید داشته‌ام؛ تأکید بر اینکه اصلاحات باید از درون، خود را ارزیابی کند تا چنانچه نقاط ضعفی هست، برای رفع آن راهکار پیدا کند. نباید تمام اشکالات را به گردن دیگران انداخت، ممکن است در مواردی نقاط ضعف و نواقصی داشته باشیم که باید اصلاح شود و چه بهتر که اصلاح‌طلبی را از خود آغاز کنیم. به‌عنوان‌نمونه، وقتی بحث اصلاحات سیاسی و تحقق جامعه مدنی در تبلیغات انتخابات دوم خرداد ٧۶ مطرح شد و پس از پیروزی چشمگیر این گفتمان در انتخابات دوم خرداد، جریان اصلاحات احساس می‌کرد که می‌تواند گام‌های بلندی در این زمینه بردارد. خود من در مدت کوتاهی که در دولت اصلاحات مسئول وزارت کشور بودم، این‌گونه عمل کردم. در آن مقطع، براساس مقتضیات زمان، ما فکر می‌کردیم مردم بر اساس رأی به جریان اصلاحات، انتظاراتی از ما دارند که ما برای بر‌آوردن آن انتظارات باید به صورت حداکثری عمل کنیم و همین کار را هم می‌کردیم، اما در سال‌های بعد به‌تدریج مجموعه جریان اصلاحات، عملا به بازنگری خود پرداخته و به نظر می‌رسد که با توجه به شرایط کشور و موانع موجود در راه دستیابی به خواسته‌های آرمانی خود و اهدافی که در سر می‌پروراند، بسیار تعدیل شده است؛ یعنی روحیه‌ای که در سال ۷۶ به وجود آمده بود و براساس آن، حتی طیفی از اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس ششم شخصیتی مثل آقای هاشمی را برنمی‌تافت، در دهه ٩٠ در کنار آقای هاشمی قرار می‌گیرد. البته ممکن است گفته شود در دهه ٩٠ همان‌گونه که اصلاح‌طلبان حرکت آرام‌تری را آغاز کردند، مرحوم آقای هاشمی هم حرکت همدلانه‌تری را نسبت به گذشته با اصلاح‌طلبان داشت. درواقع عملکردی که ما از جریان اصلاحات می‌بینیم، این است که آنها تا حدود زیادی از درون، خود را بازنگری و آسیب‌شناسی کرده و در مسیر تأثیرگذارتری گام برداشته‌اند. ‌جریان اصلاح‌طلب در سال ٩٢ به حسن روحانی رسید؛ گزینه‌ای که اگر اصولگرا نباشد، اصلاح‌طلب هم محسوب نمی‌شود. این تصمیم در یک ائتلاف گرفته شد، شما چنین تصمیمی را در راستای بازنگری صورت‌گرفته در جریان اصلاح‌طلب قلمداد می‌کنید یا آنکه این جریان صرفا برای اینکه بخواهد در ساختار حکومت باقی بماند و به‌عنوان یک بازیگر نقش‌آفرینی کند، چنین تصمیمی را گرفت؟ این تصمیم را می‌توان نتیجه همان بازنگری دانست و براساس آن اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیدند که از نامزدی حمایت کنند که مواضع نزدیک‌تری به آنان دارد و می‌تواند در شرایط دشوار به کشور کمک کند. این به معنای کوشش برای باقی‌ماندن در ساختار حکومت نیست، بلکه تأثیرگذاری بر روند امور، برای جلوگیری از بد‌ترشدن وضعیت است. البته در جبهه اصلاحات چه‌بسا نیروهایی هم هستند که به ماندن در ساختار نیز می‌اندیشند. همچنان‌که افرادی هم وجود دارند که انگیزه‌ای برای این کار ندارند. بنابراین نمی‌توان ادعا کرد که جریان اصلاح‌طلب خط اعتدال را پیش گرفت تا بتواند در حکومت جایی داشته باشد. ‌اما برای اینکه بتوانید منویات خود را عملی کنید، باید در ساختار حکومت باشید و اگر غیر از این باشد، شما در نقش اپوزیسیونی قرار می‌گیرید که شاید توان تغییر شرایط را نداشته باشد، درست است؟ برداشت من این است که ایران از لحاظ شرایط داخلی و خارجی، در شرایط بسیار سختی قرار دارد. براساس چنین برداشت و البته احساس مسئولیت در قبال ایران و اسلام است که فکر می‌کنم همه علاقه‌مندان به این آب و خاک در هر جایگاه و مقامی باید هرچه بیشتر در جهت میانه‌روی، همبستگی، تفاهم و گفت‌وگوی ملی حرکت کنند؛ یعنی اگر تا دیروز اصلاح‌طلبان، اصلاحات حداکثری یا ساختاری را مطالبه می‌کردند که ممکن بود مورد توافق قرار نگیرد و بر سر تحقق آن، چالش ایجاد شود، امروز به این نتیجه رسیده‌اند که به حداقل‌ها قناعت کنند برای اینکه شاید بتوان، برای بهبود اوضاع کشور یک گام به جلو برداشت. بر این اساس، چنانچه دولت معتدلی روی کار آمده باشد و برای وزارتخانه‌ها از ما نظرخواهی کند، به او توصیه خواهیم کرد از انتخاب افرادی که مورد حساسیت هستند بپرهیزد و از نیروهای اصلاح‌طلب یا اصولگرای معتدل که نسبت به آنها حساسیت منفی نباشد استفاده کند تا شاید به دلیل هماهنگی بیشتری که با مراکز قدرت دارند، چالش‌ها به حداقل برسد و بیشتر بتوانند به کشور خدمت کنند. ‌شما در صحبت‌های خود خیلی از کلمه اعتدال استفاده می‌کنید! این در حالی است که به نظر می‌رسد گفتمان اعتدال هنوز پرورده نشده و بنیان آن بیشتر سلبی است تا ایجابی. برخی به‌خصوص طبقه اجتماعی حامی جریان اصلاح‌طلب ممکن است این برداشت را داشته باشد که قدرت عاقله اصلاح‌طلب در حال عدول از منویات خود و مواردی که از سال ۷۶ مطرح کرده، است. آیا اصرار شما بر این واژه، اصرار ویژه‌ای است و قرار است از این به بعد به جای گفتمان اصلاح‌طلبی از گفتمان اعتدالی صحبت کنیم؟ اگر چنین است، چگونه می‌خواهید این طبقه اجتماعی حامی اصلاحات را توجیه کنید؟ آنچه در شرایط کنونی به اعتدال معنا می‌دهد، بیشتر همان جنبه «سلبی» آن است. در کشور یک جریان افراطی وجود دارد که عملکرد آن به منافع ملی آسیب فراوان وارد کرده است و در این مرحله چنانچه بتوان در جهت نفی همین افراط‌گرایی گام برداشت، موفقیت است و این خود حرکتی اصلاح‌طلبانه است. باید تأکید کنم که اصلاح‌طلبی اصولا نسبی بوده و هیچ‌گاه مطلق نیست. مردم هم کاملا متوجه هستند، شرایط را ارزیابی کرده و درک می‌کنند. به‌عنوان نمونه، شرایط فعلی ایران به‌ویژه با روی‌کار‌آمدن دولت جدید آمریکا، چه در داخل و چه در صحنه بین‌المللی می‌تواند نگران‌کننده باشد. در چنین فضایی، برخی جریانات یا افراد، شاید ناخواسته رفتاری می‌کنند که ممکن است خطراتی متوجه ایران شود. حال چنانچه جریانی در نفی این خواسته عمل کند، شما می‌توانید اسم آن را اعتدال بگذارید. در این موضوع، «اعتدال» با «اصلاح‌طلبی» همپوشانی دارد. اساسا اصلاح‌طلبی صفر و صدی نیست و طیف گسترده‌ای را هم شامل می‌شود. نکته دیگر اینکه نباید در ذهن ما نقش ببندد که هر گامی بر‌می‌داریم، باید کامل و جامع باشد. برای مثال چنانچه از نظر شرایط خاص و محدودیت‌های موجود برای جریان اصلاحات، این احتمال باشد که اکثریت مجلس شورای اسلامی را افراطی‌ها تشکیل بدهند، هر گامی که باعث شود این اکثریت، به یک جمع شکننده تبدیل شود، خود، گام مثبتی است. به تعبیر حضرت علی علیه‌السلام: «ما لا یدرک کله لا یترک کله» کاری را که نمی‌توان به شکل کامل انجام داد، نباید از اساس ترک کرد. البته بهتر است نگاهی هم به بازخوردها داشته باشیم. شاید این استدلال برای بدنه حامی جریان اصلاحات خیلی قانع‌کننده نباشد. صرفا این نفی‌کردن بدون اینکه ما‌بازایی داشته باشد و بدون اینکه مخاطب اجتماعی در نظر گرفته شود، نمی‌تواند انتظارات را برآورده کند. منظور من این است که اگر گفتمان اصلاح‌طلبی از نظر شما در بازخوانی به این نتیجه رسیده که در شرایط فعلی نمی‌توان شعارهای خود را زنده نگه دارد و باید به اولویت‌های دیگری که مختص شرایط امروز است، بسنده کند، باید آن را با صراحت با مخاطب در میان گذاشت. به ‌نظر من گفتمان اصلاح‌طلبی تغییری نکرده است. گفتمان اصلاح‌طلبی، تأکید بر اجرای قانون است، تأکید بر کار کارشناسی است، تأکید بر مبارزه با فساد اقتصادی و شفافیت مالی است، تأکید بر تنش‌زدایی و پرهیز از افراط‌گرایی در سیاست خارجی و داخلی است، تأکید بر آزادی‌های اجتماعی و حفظ کرامت انسانی است و از هر فرد و جریانی که سرانجامِ سخن و عملش بهبود شرایط کشور و افزایش رفاه مردم باشد، استقبال می‌کند؛ چراکه در هدف مشترک هستند. باید از موج‌هایی که در فضای مجازی ایجاد می‌شود و از نظرات و دیدگاه‌های عده‌ای از خواص، عبور کرده به متن جامعه برویم تا ببینیم در جامعه چه مسائلی برای مردم مطرح است؟ گاهی اوقات ما در اتاق دربسته می‌نشینیم و فکر می‌کنیم آنچه بین ما جریان دارد، در بیرون از فضای ما و در عمق جامعه هم همان موارد مطرح است؛ درحالی‌که ممکن است این‌گونه نباشد. جریان اصلاحات تلاش کرده که همه اصول قانون اساسی به‌ویژه فصل حقوق ملت مورد توجه قرار گیرد؛ اما این مباحث برای کسی که به نان شب محتاج است، ممکن است خیلی معنا و مفهوم نداشته باشد. مردم مشکلات معیشتی دارند، مشکل بی‌کاری دارند، مشکل اداره منزل و هزینه‌های بالای فرزندان تا دختران و پسران رشیدِ بی‌کار و ازدواج‌نکرده دارند، مشکل زیست‌محیطی دارند، مشکل آب دارند، مشکل ریزگرد و هوای آلوده دارند، مشکل بدهی بانکی و چک برگشتی دارند. در مجموع مردم به لحاظ روحی و روانی شاداب نیستند؛ بنابراین کم‌حوصله و تا حدی پرخاشگر شده‌اند. هر روز هم مشکلی اضافه می‌شود؛ از پلاسکو گرفته تا ورشکستگی، از خشک‌سالی گرفته تا سیل و زلزله، از آب و هوای خوزستان و دریاچه ارومیه تا خشکی زاینده‌رود در اصفهان و مانند آن که وضعیت مردم را آشفته کرده است. با این شرایط، اولویت جریان اصلاحات یا دولت اعتدال‌گرا چه چیزی باید باشد؟ شاید اگر همین دولت از روز نخست، اولین مسأله خود را به جای برجام، رفع حصر قرار داده بود و سایر مشکلات را هم در اولویت‌های بعدی قرار می‌داد، خود محصوران بزرگوار می‌گفتند که یک گام بزرگ برای حل مسائل ایران و مردم نجیب آن بردارید، رفع حصر ما در اولویت نیست. ما باید به واقعیت خارجی نگاه کنیم. شرایط کشور فوق‌العاده پیچیده است. در چنین شرایطی، برای اصلاح‌طلبان تأمین حقوق بنیادی‌تر، مانند حق حیات و بهره‌بردن از شرایط زیستی و معیشتی حداقلی نسبت به برخی حقوق دیگر، مانند آزادی‌های سیاسی از اولویت بیشتری برخوردار است. حمایت جریان اصلاحات از آقای روحانی هم با اینکه چه بسا با ایشان در برخی زمینه‌ها مرزبندی داشته باشد، به همین معناست که با نبود وی چه کسی قرار است سکاندار این کشتی، در این دریای مواج باشد؟ اگر می‌گوییم اعتدال، به این دلیل است که اعتدال را مرحله‌ای از اصلاح‌طلبی می‌دانیم. ‌برداشت من از صحبت شما تقریبا همان چیزی است که در قالب «نواصلاح‌طلبی» مطرح می‌شود؛ یعنی اینکه اصلاح‌طلبان در سال‌های گذشته تا حدودی از طبقات فرودست مردم فاصله گرفتند و این فاصله باید جبران شود. بر‌اساس‌این هم اولویت امروز، معیشت مردم است. از سخن شما این‌گونه می‌فهمم که جریان اصلاح‌طلب به دنبال ایجاد طرحی نو است تا براساس آن با طبقات فرودست و گروه‌های اجتماعی ارتباط برقرار کند و بعدا که شرایط مساعد فراهم شد، اولویت‌های قبلی را که محقق نشده در دستور کار قرار دهد، آیا این برداشت درستی است؟ تکیه‌کلام همیشگی من این بوده که ارتباط اصلاح‌طلبان با اقشار مردم ضعیف است. اگر معنی اصلاح‌طلبی این باشد که فقط دنبال چند مقوله خاص، مانند آزادی بیان و مطبوعات و تجمعات و احزاب باشیم که البته در جای خود بسیار بااهمیت هستند و به مسائل حاد زندگی روزمره آنها دقت لازم و کافی را نداشته باشیم، این خود ظلم به جریان اصلاح‌طلبی است. اصلاح‌طلبی باید جامع باشد… . ‌اما این قرائتی است که خود شما شروع کردید. قبل از آن شما چپ خط امامی بودید. جریان شما از منظر عدالت‌محوری، تندترین انتقادات را به عملکرد دولت سازندگی وارد می‌کرد، اما این، از سال ۷۶ به بعد کم‌رنگ می‌شود و یک‌دفعه پرچم عدالت به دست احمدی‌نژاد می‌افتد! جریان اصلاحات یک طیف گسترده است. من نسبت به دولت سازندگی موضع مخالف نداشتم؛ همان‌گونه که آقای خاتمی حتی در دوران کناررفتن از وزارت ارشاد هم نسبت به آقای هاشمی و دولت ایشان موضع مخالف نداشت. البته در آن زمان برخی از افراد نسبت به عملکرد دولت سازندگی انتقاد‌های تندی داشتند. البته اعتقاد دارم انتقاد عالمانه و مبتنی‌بر مبانی کارشناسی نسبت به عملکرد کسانی که در مسئولیت قرار دارند، لازم و ضروری است. ‌به نظر شما تندروی بوده است؟ بله، خیلی از موارد تندروی بود، در حقیقت به نوعی درک‌نکردن شرایط کشور بود. بعد از دوران جنگ، اولویت کار کشور چه بود؟ به نظر من سازندگی. جنگ که تمام شد، کشور نابسامانی‌های زیادی داشت. اگر آقای هاشمی می‌توانست آنچه را در ذهن داشت، در همان هشت سال پیاده کند، امروز، خیلی جلوتر رفته بودیم. یکی از مواردی که بلافاصله بعد از جنگ در ذهن داشت، تعامل جدی با خارج بود. اما در همین ‌جا دچار دست‌انداز بود؛ یعنی نمی‌توانست آن‌گونه که صلاح کشور و مردم می‌دانست، کار را انجام دهد، چراکه بلافاصله مطرح کردند که هاشمی سازشکار شده و تفکر آمریکایی دارد. نمی‌خواهم بگویم هر تصمیمی که آقای هاشمی گرفت، درست بود یا هر تصمیمی که دیگران گرفتند، درست بوده است. البته در دوره ریاست‌جمهوری ایشان فضای سیاسی، باز نبود. به همین دلیل مهم‌ترین شعار آقای خاتمی شعار جامعه مدنی و توسعه سیاسی بود، ولی معنی آن، این نبود که در زمینه‌های اقتصادی کاری نشود. اتفاقا عملکرد دولت اصلاحات در بخش اقتصادی هم، درخشان بود. بااین‌حال در آن دوره هم نمی‌توان ادعا کرد اشتباه وجود نداشته و شاید اگر برخی اشتباهات نبود، اتفاقات بعدی هم در سال ٨۴ رخ نمی‌داد. در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ١٣٨۴، ما بزرگ‌ترین اشتباه را مرتکب شدیم که با سه، چهار کاندیدا وارد صحنه شدیم. نباید بگوییم قرار بوده فلان شخص رئیس‌جمهور شود و خودمان را از اشتباه مبرا کنیم. جریان اصلاحات هم به‌گونه‌ای عمل کرد که چنین شود. نباید از اشتباهات خودمان بگذریم، ما در آن مقطع می‌توانستیم بهتر از این عمل کنیم. ‌برای اینکه رشته بحث گم نشود، فکر می‌کنید جریان اعتدالی به همراه جریان اصلاح‌طلب برای درک طبقه فرودست و محکم‌کردن ارتباط با بدنه مردم، چه کاری می‌تواند انجام دهد؟ آیا دراین‌باره بحثی صورت گرفته و به راهکاری رسیده‌اید؟ من نمی‌خواهم عملکرد مثبت دولت را نفی کنم که در رأس آن برجام است. برجام آثار بسیار مثبتی برای کشور داشته است. در عین حال فکر می‌کنم آنچه باید بیشتر به آن پرداخت، همان جهات سلبی است نه اثباتی. چراکه فکر می‌کنم در جهات اثباتی می‌توانستیم کارهای مثبت بیشتری انجام دهیم و رابطه بهتری با مردم داشته باشیم. مردم باید توجه داشته باشند که اگر این دولت روی کار نمی‌آمد و همان مسیر و رویکرد دولت قبل ادامه می‌یافت، چه حوادث و اتفاقات سخت و پیچیده‌ای برای ایران محتمل بود و ادامه گفتمان اعتدال که در سال ٩٢ به وسیله مردم انتخاب شد، همچنان برای توسعه و رفع مشکلات ضروری است. آقای روحانی در انتخابات پیش‌رو با چه چالش‌هایی مواجه است؟ به ‌نظر من آقای روحانی با چالش‌های زیادی روبه‌رو است. اولین چالش، شعارهای پوپولیستی است که به احتمال زیاد طرح خواهد شد و از تأثیر آن هم نباید گذشت. ممکن است با کاندیداهایی مواجه شویم که به شدت با مجموعه‌ای از صحبت‌های درست و غلط و با ادبیاتی تخریبی و پوپولیستی علیه وضع موجود حرف بزنند و چنانچه آقای روحانی مدافع وضع موجود باشد، با چالش جدی مواجه خواهد شد. چراکه وضع موجود با توجه به میزان گسترده مصائب و مشکلات به‌جای‌مانده از گذشته، به حد رضایتمندی نرسیده است و نیاز به کار و تلاش بیشتری دارد. یکی دیگر از مشکلات پیش‌روی آقای روحانی، اقشار محروم و نقاط محروم و نقاط حاشیه‌ای است. حاشیه‌نشین‌ها و مناطق محروم کشور ممکن است این احساس را داشته باشند که برای رفع مشکلات گوناگون آنها اقدامات جدی و ملموس نشده است و به نوعی به ذهن آنها تبعیض القا شده باشد. یکی دیگر از مشکلات پیش‌روی آقای روحانی موضوع برجام است. با دستاوردی که سند افتخار دولت آقای روحانی است، به گونه‌ای برخورد شده که گویی نه‌تنها هیچ اتفاقی نیفتاده است، بلکه برخی تلاش می‌کنند آن را تبدیل به لکه ننگ دولت روحانی کنند و چنان وانمود می‌کنند که دولت با وادادگی طرحی را توافق کرده که هیچ پیامد ملموسی برای مردم نداشته است. این فشار، به‌ویژه در صورتی که برجام از ناحیه سردمداران جدید کاخ سفید هم مورد تهدید قرار گیرد، بیشتر خواهد شد یا حتی برعکس؛ مخالفان ممکن است ادعا کنند که چون تصمیم نظام، بر مذاکره برای رفع تحریم‌ها و مشکلات ناشی از آنها بوده است، چنانچه فرد دیگری هم در رأس قوه‌ مجریه بود، همین مسیر را طی می‌کرد و بدون باج‌دادن به سلطه‌گران، امتیازات فراوان، بیشتر و بهتری به دست می‌آورد. مسأله دیگری که باید به آن توجه کرد، عملکرد کاندیدای ریاست‌جمهوری است؛ به عبارت دیگر، می‌توان گفت سرسخت‌ترین رقیب انتخاباتی هر کاندیدایی، عملکرد خود اوست. اینکه رئیس‌جمهور تا چه‌ حدی خودش را با مسائل درگیر کرده و در جریان عینی و ملموس امور بوده است؟ نکته‌ای را که لازم به ذکر می‌دانم، این است: اینکه جناب آقای روحانی کاندیدای جریان اصلاحات باشد، دلیلی بر این نیست که رأی تضمین‌شده وجود دارد. آقای روحانی و حلقه مشورتی و برنامه‌ریزی ایشان، باید پاسخ‌گوی منتقدان باشند و به نظرات آنها توجه جدی داشته باشند. به‌هرحال، برخی از کارشناسان خبره و تیم‌های اقتصادی و اجرائی نسبت به توان و کارایی نیروهای ستادی و حلقه مشورتی رئیس‌جمهور انتقاد دارند و توقع این بوده و هست  که در پاسخ به این انتقادات، سخنان و دلایلی متقن و منطقی بیان شود و نیروهایی که در کارهای ستادی و برنامه‌ریزی ضعیف هستند، از دولت کنار گذاشته شوند. کار دولت و مسئولیت اجرائی و اقتصادی، ایجاب می‌کند برخی از تعارفات و رودربایستی‌ها کنار گذاشته شود. در واقع باید گفت این مسائل برای کسی که می‌خواهد رأی بدهد، خیلی مهم است؛ بنابراین رئیس‌جمهور باید برای سؤالات مقدری که در اذهان مردم از عملکرد او و تیمش هست، پاسخی مناسب داشته باشد. مردمی که با علاقه وارد انتخابات ۹۲ شدند، چنانچه تغییرات ملموسی احساس نکرده باشند یا فعالیت‌های دولت به‌خوبی برای آنها تبیین نشده باشد و از همه مهم‌تر علل ایجاد این حجم از مشکلات و فساد برای مردم بیان نشود، احتمال دارد دچار سرخوردگی شده و چنین شرایطی می‌تواند بر نتیجه انتخابات ٩۶ تأثیرگذار باشد. ‌شما در پاسخ به سؤال قبلی گفتید آنچه که باید بیشتر به آن پرداخت، همان جهات سلبی است نه اثباتی. این وجه سلبی، تا یک جایی جواب می‌دهد و به نظرم اثر خودش را گذاشته است… آقای روحانی باید ملموس‌تر از گذشته به برجام بپردازد. این موضوع به‌خوبی برای مردم تبیین نشده است. باید برای مردم توضیح داد چگونه ایران در حال رفتن به شرایط زیر صفر و مواجه‌شدن با انواع تهدیدات امنیتی و غیرامنیتی بود و همین‌که آقای روحانی شرایط را به صفر و بالاتر برساند و سایه تهدیدات امنیتی را از کشور برطرف کرد، خود نوعی پیشرفت است. تغییرات جهانی و منطقه‌ای هم می‌طلبد که انسانی معتدل و به‌ دور از هرگونه افراط در رأس قوه‌ مجریه قرار گیرد که روش تعامل با جهان و منطقه را به‌خوبی درک کند و بدون تحریک دیگران، درصدد تأمین منافع ملی باشد. ما باید در بدترین حالت فرض را بر این بگذاریم که افراد غیرمتعادلی در دنیا حاکم و با رفتار تحریک‌آمیز خود به‌دنبال ماجراجویی باشند. اگر آدم عاقل در بیابان با یک حیوان درنده مواجه شد، نباید رفتار تحریک‌آمیزی انجام دهد که آن حیوان او را بدرد. مهم این است که بتواند خود را با عقل و تدبیر از دست این حیوان درنده نجات دهد. در شرایطی که ایران عزیز با بحران‌های گوناگون داخلی و تهدید‌های متنوع جهانی و منطقه‌ای مواجه است، باید فردی برای ریاست‌جمهوری انتخاب شود که با عقل و تدبیر اجازه ندهد برای کشور اتفاقی رخ دهد؛ یعنی برای ریاست‌جمهوری آینده، باید ایران و منافع ایران و حل مشکلات داخلی و برون‌رفت از تهدید‌های خارجی مسأله اصلی باشد، به نظر من مهم‌ترین مسأله‌ای که آقای روحانی باید به آن بپردازد، ادامه‌دادن مسیر برجام است. به‌لحاظ مسائل داخلی هم باید خیلی شفاف‌تر، راحت‌تر و ساده‌تر با مردم حرف بزند و صادقانه بگوید مشکل کجاست و چرا کارها آن‌گونه که انتظار مردم است، پیش نمی‌رود؛ یعنی طوری با مردم درد دل کند و سخن بگوید که مردم کاملا درک کنند کشور در چه شرایطی قرار دارد. مردم هم بارها نشان داده‌اند که سخن صادقانه را می‌پذیرند و صداقت و درستکاری از هر چیزی برای‌ آنها مهم‌تر است. ‌هم‌زمان با روی‌کار‌آمدن دولت جدید در آمریکا، راست افراطی هم در اروپا در حال قدرت‌گرفتن است، منطقه هم در آشوب به سر می‌برد؛ به نظر شما با چنین وضعیتی، باید چگونه عمل کرد؟ وضعیت همچنان که اشاره شد، بسیار دشوار است و برای درک بهتر آن به‌ویژه با توجه به مواضع هماهنگ اخیر رهبران ترکیه و عربستان و همچنین سخنان سردمداران رژیم صهیونیستی درباره دوستی با ملت ایران، می‌توان این پرسش را طرح کرد: اینکه نخست‌وزیر رژیم نژادپرست و غیرمشروع اسرائیل به خود اجازه می‌دهد با مردم ایران سخن بگوید! به چه معناست؟ نتانیاهو در شرایطی نیست که کمترین صلاحیتی برای موعظه درباره آزادی و رستگاری دیگر ملت‌ها داشته باشد؛ زیرا کارنامه سیاسی او و اسلافش در اشغال سرزمین‌های فلسطینی و اصرار بر ادامه غصب زمین‌های فلسطینیان که زندگی‌ میلیون‌ها فلسطینی را به جهنم تبدیل کرده است، او را در شمار نیروهای مخرب و ویرانگر سیاسی و عملا تهدیدی برای صلح و ثبات خاورمیانه درآورده و عملکردش نوعی نفرت جهانی را علیه او پدید آورده است. با این وصف چگونه می‌تواند مردم ایران را مخاطب قرار دهد و بگوید من با ملت ایران مشکلی ندارم و هدف من حکومت این کشور است؟! چه اتفاقی رخ داده که او می‌تواند ادعا کند می‌خواهد دست دوستی به مردم ایران بدهد! چرا؟ در ماه‌های اخیر لزوم حل‌وفصل مسأله فلسطین در دستور کار جامعه جهانی قرار گرفت، به‌ویژه پس از قطع‌نامه ٢٣٣۴ شورای امنیت سازمان ملل و نیز کنفرانس پاریس که در جریان آن ٧٠ کشور جهان بر راه‌حل دو کشوری براساس قطع‌نامه ٢٣٣۴ شورای امنیت تأکید کردند، نتانیاهو را سخت بیمناک کرده و آن را مغایر سیاست پیچیده و تدریجی خود برای گسترش آرام و بی‌سر‌وصدای شهرک‌های یهودی‌نشین می‌داند. نتانیاهو مصمم است با بزرگ‌نمایی خطر ایران برای اعراب محافظه‌کار منطقه و دولت‌های غربی، به برنامه خود برای توسعه شهرک‌ها ادامه دهد و از فشار جهانی برای حل سریع منازعه فلسطین شانه خالی کند. نتانیاهو تهدیدی به نام ایران را وسیله بسیار مناسبی برای جلب نظر کشورهای عرب محافظه‌کار در خاورمیانه به‌ویژه عربستان سعودی به سمت اسرائیل می‌بیند و بر این تصور است که سعودی‌ها، خطر ایران را مهم‌تر از مناقشه فلسطین می‌دانند و حاضرند برای خنثی‌کردن این تهدید، روابط خود را به‌تدریج با اسرائیل عادی کنند؛ بدون آنکه پیش‌شرط همیشگی آنها برای حل مسأله فلسطین محقق شود. سیاست‌مداران ترکیه که به لحاظ داخلی مشکلات عدیده دارند و هیچ‌یک از معضلات داخلی این کشور، ارتباطی به مبحث شیعه و سنی ندارد و اتفاقاً عمده بحران‌های داخلی ترکیه در میان حکومت و گروه‌هایی است که با هم به‌ لحاظ مذهبی گرایش مشترک دارند، یکباره مشکل منطقه را همگام با عربستان و اسرائیل، مشکلات طایفه‌ای و مذهبی که از ناحیه ایران تحریک می‌شود، اعلام می‌کنند! عربستان با ملتی مقاوم به نام یمن روبه‌رو شده است که پس از دو سال در مقابل انواع سلاح‌های مدرن و فوق‌مدرن آنها، بنای مقاومت دارد و باید برای شکست خود دلیلی دست‌وپا کند ​و درحالی‌که خود در حال تجاوز و نسل‌کشی در کشور یمن است، ایران را به بازگشت به داخل مرزهای خود توصیه می‌کند. این در شرایطی است که چنانچه مواضع ایران با عربستان همخوانی داشت، نه‌تنها ​با فعالیت ایران در منطقه ​مخالفت نمی‌کرد ​که از ایران برای سرکوب ملت مظلوم یمن دعوت می‌کرد و ​در آن شرایط دیگر لازم نبود ایران به داخل مرزهای خود برگردد! از طرفی تازه‌کاران کاخ سفید آمریکا هم با هماهنگی رژیم صهیونیستی، تندترین مواضع علیه ایران را دارند و چه ‌بسا برای به‌حاشیه‌راندن برخی اتفاقات درون کشور خودشان، خیال‌پردازی‌های جنون‌آمیزی در سر داشته باشند. مجموعه‌ای از کشورها که در قبال سیاست‌های منطقه‌ای یا داخلی خود دچار بحران هستند، برای برون‌رفت از این وضعیت به دنبال د​شمنی می‌گردند که با سیبل‌کردن آن، خود را از بحران‌های متنوع داخلی و برون‌مرزی نجات دهند و چه‌ بسا در یک ساخت‌و‌پاخت برای ایران خطرآفرین شوند. در چنین شرایطی برای شکست برنامه‌های رژیم صهیونیستی رفتار ما باید به گونه‌ای باشد که همچنان جنایات رژیم صهیونیستی مورد توجه جهانیان و در صدر اخبار جهان باشد و کشورمان ​در مرکز​ تهدیدات جهانی و منطقه‌ای قرار نگیرد​. ​ما نباید اجازه دهیم رژیم صهیونیستی با یارگیری کشورهای منطقه جایگاه امنی پیدا کند و در عوض از یک سو منافع ملی ما در معرض خطر قرار گیرد و از سوی دیگر موضوع حقوق ملت مظلوم فلسطین به فراموشی سپرده شود. هنر و موفقیت ما در عرصه سیاست خارجی در این است که از هرگونه اقدامی که به همکاری دولت‌های منطقه با اسرائیل بینجامد، جلوگیری کنیم و با نزدیک‌شدن به کشورهای منطقه خطرات بنیادین رژیم صهیونیستی را به آنها متذکر شویم و ائتلافی از کشور‌های منطقه ضد اسرائیل شکل دهیم و چنانچه درگیری‌های منطقه‌ای، کشورهای اسلامی را در تقابل با ایران و تعامل با رژیم صهیونیستی قرار می‌دهد، در سیاست‌های خود تجدیدنظر کنیم. اینها برخی از موضوعاتی هستند که باید در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران و اینکه چه کسی و چه جریان فکری‌ای قدرت را در قوه ‌مجریه به دست گیرد، مورد توجه مردم باشد. ‌جریان اصلاحات بعد از آقای هاشمی چگونه سیاست‌ورزی خواهد کرد؟ آیا قائل به این هستید که هاشمی نقش موازنه‌گر را در سال‌های گذشته ایفا می‌کرد و حالا با از‌دست‌رفتن او، آیا شرایط تغییر خواهد کرد؟ در اینکه آقای هاشمی نقشی ویژه داشته‌اند، تردیدی وجود ندارد؛ ولی اینکه فضای سیاسی کشور در جهت افراط یا تعدیل می‌رود، برای من مشخص نیست؛ چون هر دو صورت ماجرا قابل تحلیل است. گاهی عملکرد آقای هاشمی به گونه‌ای بود که برداشت جریان مخالف ایشان این بود که باید با او برخورد تندی انجام دهد؛ بنابراین ممکن است وقتی او حضور نداشته باشد، این برخورد تند تا حدودی تعدیل شود. از طرف دیگر، ممکن است برخی به این فکر کنند که حضور آقای هاشمی مانعی برای اتخاذ برخی مواضع رادیکالی بود و حالا که نیست، می‌توان مواضع به نسبت تندتر از قبل هم اتخاذ کرد. من نمی‌توانم بگویم رفتن آقای هاشمی چه تأثیری بر موضع‌گیری آن طرف دارد، آیا به سمت اعتدال بیشتر یا افراط بیشتر می‌روند؟ نمی‌دانم، باید در عمل دید که چگونه می‌شود. ‌به نظر شما آن بزرگداشتی که از طریق جریان اصولگرا صورت گرفت، می‌تواند ملاکی برای تغییر رفتار باشد؟ خیر، ملاک نیست. آقای هاشمی شخصیتی داشت که با اکثر جریانات سیاسی در ارتباط و گفت‌وگو بود. سرمایه بزرگی بود که همه سخنان هر دو جناح را با دقت گوش می‌کرد. هاشمی به تمام معنا دلسوز بود و احساس می‌کرد نسبت به مسئولیتی که دارد، کامل‌ترین کار را انجام دهد. با صراحت می‌گفت نظرم این است که مناسب‌ترین فرد برای رهبری کشور، آیت‌الله خامنه‌ای هستند و اگر نقدی هم داشته باشم، بیان می‌کنم. من نمی‌توانم نظر خود را بیان نکنم. بعد از جریانات و حوادث سال ۸۸ و آن نمازجمعه که ایشان خواند، واقعا هر فردی احساس می‌کرد که هاشمی به هر‌آنچه اعتقاد دارد، آن را از سر دلسوزی بیان می‌کند و تا آخر هم این را ادامه داد. بله، ما فردی را از دست دادیم که بیشترین ارتباط را با همه اقشار و مسئولان داشت و این یک ضایعه است و ضایعه بزرگی هم به شمار می‌رود. ‌این خلأ چه تأثیری بر سیاست‌ورزی جریان اصلاح‌طلب می‌گذارد و چشم‌انداز فعالیت اصلاح‌طلبان را در سال ۹۶ چگونه ارزیابی می‌کنید؟ من قائل به این نیستم که نبود ایشان رابطه اصلاح‌طلبان را با حاکمیت قطع می‌کند. ممکن بود همه یا برخی از اصلاح‌طلبان با ایشان گفت‌وگو‌هایی داشته باشند، ولی ایشان رابط کسی نبود. امکان داشت ایشان یک جمع‌بندی درباره برخی مسائل داشته باشد و بخواهد آنها را با مقام رهبری در میان بگذارد، ولی اینکه بگوییم ایشان رابط بودند که فلان مطلب را از طرف اصلاح‌طلبان بیان کنند، ظاهرا چنین چیزی وجود نداشت. ایشان در اکثر دوره‌ها، یک عنصر معتدل بود. در این روزها در میان بعضی صحبت‌هایی که درباره آقای هاشمی می‌شود، گاهی جفا صورت می‌گیرد. یعنی برخی از افرادی که انتقاد می‌کنند فقط یک سمت قضیه را می‌بینند. البته ما اگر بخواهیم هر شخصیتی از نظام در تاریخ بماند، باید به صورت جدی، تحلیلی و انتقادی آن را بررسی کنیم. هیچ اشکالی هم ندارد که آقای هاشمی باشد، آیت‌الله منتظری باشد یا حتی حضرت امام خمینی. برای مثال در بین طلبه‌ها هر کتابی که بیشتر بر آن حاشیه نوشته شده و مورد نقد قرار گرفته، زنده مانده است. اگر بگوییم چیزی به غیر از مقدسات دینی اشکال‌ناپذیر است، به مرور زمان به فراموشی سپرده می‌شود. پس چرا می‌گویید در نقدهایی که به آقای هاشمی کردند، جفا شد؟ نظر من این نیست که نقد نکنند، انتقاد داشته باشند، ولی آنها یک روی سکه را دیدند. بحث ارتباط اصلاح‌طلبان با مقام معظم رهبری مدتی است که خیلی جدی مطرح و گفته می‌شود که باید به آن پرداخته شود. نظر شما چیست؟ من موافق این موضوع هستم و به نظرم برای تعمیق و گسترش وحدت و همبستگی ملی، بسیار اتفاق خوبی است. ما که طرفدار تعامل و گفت‌وگو با دنیا هستیم، در داخل چه مشکلی وجود دارد که اهل تعامل و گفت‌وگو نباشیم؟ گاهی اوقات حدس زده می‌شود که افراد و گروه‌های قلیلی وجود دارند که مطلوبشان این است که نظرات اصلاح‌طلبان به رهبری منتقل نشود یا تحریف‌شده و مجعول منتقل شود؛ این در حالی است که مجموعه جریانات اصلاح‌طلب اعتقادشان به اسلام و ایران و قانون اساسی چنانچه بیش از آنها نباشد، کمتر نیست. چه اشکال دارد برای تقویت منافع ملی و کاهش اختلافات با سعه‌صدر، از گذشته عبور و اتاق فکری در ابعاد ملی تشکیل شود که در آن افراد مختلف با گرایش‌ها و سلایق گوناگون حضور داشته باشند تا به مدیریت کلان کشور در حوزه‌های مختلف برای عبور از مشکلات احتمالی داخلی و تهدید‌های احتمالی خارجی کمک کنند تا امور کشور با کمترین خطر و هزینه و با بیشترین دقت انجام شود؟ وقتی جریانی کنار گذاشته می‌شود، چه‌بسا آن جریان، حتی به لحاظ کمک فکری، یک فرصت بزرگ برای حکومت در مقابل تهدیدات خارجی یا مسائل داخلی باشد و حکومت خود را از این ظرفیت محروم می‌کند. اینکه گفته شود اصلاح‌طلبان، اصولا مانعی برای ارتباط با رهبری ندارند، یک نقطه مثبت است. اصلاح‌طلبان اهل تعامل هستند، مبارزه‌جو و خشونت‌طلب نیستند و نمی‌خواهند برای منافع ملی چالش ایجاد کنند و قطعا همفکری و گفت‌وگو با آنها در موضوعات مختلف برای تقویت و انسجام ملی مفید است و نظام در جریان آرا و نظرات اصلاح‌طلبان در حوزه‌های گوناگون قرار می‌گیرد و چنانچه نظرات آنان را به‌ صلاح کشور دانست، از آن استفاده خواهد کرد.


منبع: بهارنیوز

برجام به نفع کیست؟

حسین میرنژادهمه می‌دانیم از آغاز تا پایان دوره مذاکرات هسته‌ای دو جریان فکری و سیاسی داخلی (موافق و مخالف) وارد معرکه شدند تا هرکدام متناسب با نوع اندیشه‌ی خود در تایید یا تضعیف طرح برجام روشنگری کنند و خواسته‌ی شان را به کرسی اثبات بنشانند. گروه‌های موافق از مردم مایه گذاشتند و وضعیت اقتصادی و معیشتی و همچنین شغلی قشرهای آسیب پذیر جامعه را دلیل موافقت شان قرار دادند و در این باره نشانه‌های ملموس و غیر قابل انکاری هم ازواقعیت‌های جامعه- که حاصل چند سال تحریم شدید بین المللی بود- در معرض قضاوت افکار عمومی گذاشتند. در مقابل، گروه مخالف دو آتیشه‌ی برجام هم مدعی همین تفکر بودند؛ اما به شکلی متفاوتر. یعنی به گفته آنها امضای توافق برجام را ضربه‌ای مهلک به پیکرعزت و اقتدارنظام می‌دانستند. به معنای دیگر موافقان به حال و آینده می‌نگریستند و مخالفان فقط به آینده. این در حالی بود که گروه مخالف به تبعات و مضرات حال و آینده عدم توافق برجام کاری نداشتند. یا به عبارت خیلی ساده‌تر، برای شان مهم نبود یا راه کارموثر و هوشمندانه‌ای نداشتند که با پشت کردن به توافق، چه بر سر نسل فعلی و آینده خواهد آمد و در این راه مردم چه مشقت‌ها یی را باید متحمل شوند. چند میلیون نفردیگر از شریف‌ترین شهروندان این سرزمین ثروتمند به ته جدول خانواده‌های نیازمند سقوط می‌کنند و خط نمودار اختلاف طبقاتی، تا کهکشان اوج می‌گیرد. یا ظاهرا برای شان در اولویت نبود آمار جرم، جنایت، سرقت، اعتیاد، تن فروشی، فروپاشی خانواده، چک‌های برگشتی و غیره که طبق اظهار نظر متخصصان جامعه شناس و کارشناسان جرم و بزه کاری- بخش عمده‌ی آن ریشه در بیکاری و فقر گسترده در جامعه داشته و دارد مثل موریانه به عمق هم نفوذ می‌کند.  یا این همه اختلاس و سواستفاده از منابع بانکی و ملی چه طور در سیستم اقتصادی ما ریشه دوانده و تا کی باید ضرر نداشتن برنامه‌های بازدارنده‌ی فساد به ویژه در شریان پولی و مالی کشور را بدهیم. با این همه معضل که سر راه مردم و مسوولان بود، آقایان فقط معجزه‌ی کرامات شان آن هم در گفتار شفاهی وعده دادن به فردا بود. فردایی که جز خود و همفکران شان، کسی از عوام و حتا خواص متخصص قادر به دیدن یا حداقل درکش نبودند. اتفافا به همین علت موافقان برجام را متهم می‌کردند نه چشم بینا و دور اندیشی کافی دارند و نه قوه تجسم وعده هایی که آنها منادیان و پیام آورش هستند. این در حالی بود که همزمان در آن سوی اقیانوس‌ها بیش‌تر اعضای با نفوذ احزاب جمهوری خواه و دمکرات امریکا با توافق دولت وقت بر سر امضای برجام به شدت مخالفت می‌کردند و موانع بسیاری برای بر حذر کردن دولت شان بر سر امضای توافق سد راهش کردند. تا جایی که یکی از شعارهای محوری انتخاباتی همین آقای‌ترامپ رییس جمهور فعلی آمریکا «نه گفتن» به این توافق و تهدید به پاره کردن آن بود. وقتی هم کاخ سفید را فتح کرد با غرور جریحه دارشده اش، درمقام رییس جمهور ایالات متحده امریکا تاسف خود را از مفاد توافق برجام پنهان نکرد و به شدت به تضاد آن با منافع و مصالح آمریکا حمله کرد و خیلی شفاف آن را فاجعه بار خواند. در این سوی کره زمین هم طبق معمول نخست وزیر دولت صهیونیستی همراه با دیگر «نخودی های» ریز نقش امریکا در منطقه بیکار ننشستند و یک صدا با هزینه‌های بسیار گزاف و تبلیغات گسترده و همین طور سخنرانی‌های گوناگون در محافل معتبربین المللی سفیر ایجاد رعب و وحشت و هشدارعلیه این توافق نامه به جهان بودند که تا حالا هرچه زدند به در بسته زدند. خوب تا اینجای ماجرا، مخالفت شدید با منافع ایران از طرف امریکا و دار و دسته‌ی خبیث‌تراز او موضوع تازه و غیر منتظره‌ای نبود که موجب تعجب‌ام شود؛ چون می‌گویند: از کوزه همان برون ‌تراود که در اوست. اما در حقیقت همان قدرکه از‌ترفندهای دشمنان این مملکت برای خنثی کردن توافق نامه برجام تعجب نکردم، ده‌ها برابر از مخالفان داخلی برجام- که اتفاقا از دوستان و همراهان انقلاب و مهم‌تر این که از ذوب شدگان در ولایت هستند- حیرت زده و متعجبم. آخرخودشان قضاوت کنند. از یک سو شیطان بزرگ از نیمکره شمالی کره زمین، با فریاد و فغان و سینه‌ای دردمند می‌گوید: «بازنده ام» چون مفاد توافق نامه مخالف منافع‌ام است. همسو با آن، شیطان زاده اش همراه با برخی دیگر از بله قربان گویانش در منطقه هم بر سر می‌کوبند و فریاد می‌زند «ما هم» بازنده ایم؛ چون بازتاب این توافق معامله برسر امنیت و هستی ما است. از این سو، انقلابیون داخلی مخالف برجام هم از پا ننشستند و فریادشان گوش فلک را «کر» کرده که توافق برجام توسط دولت یازدهم موافق صلاح ملت و مملکت نیست. خوب طبیعتا در این شلوغ بازار سیاسی، پرسشی مطرح می‌شود که دقیقا هدف نگارنده در این یادداشت است، چون از گروه مخالف برجام می‌خواهم بپرسم: شما که مخالف هستید، دشمنان قسم خورده خارجی هم اتفاقا، از شما مخالف‌تر، توافق برجام هستند. شما دلایل خود را دارید، آن‌ها هم دلایل خودشان و طیف موافق هم البته همین طور. خوب، ضمن احترام به نظرتان، لطفا بگویید: این توافق نامه به نظر شما اساسا برنده‌ای دارد یا نه؟ اگر ندارد پس دلیلی برای نگرانی نیست. اگربرنده دارد ولی ایران نیست، بر نگارنده منت بگذارید نشانی برنده برجام را بدهید تا من هم مثل شما بدانم.


منبع: بهارنیوز

نامه‌ مطهری به جنتی درباره «حصر خانگی»

به گزارش ایلنا در نامه علی مطهری خطاب به آیت‌الله جنتی رییس مجلس خبرگان رهبری آمده است:آیت الله جنتی دامت برکاتهریاست محترم مجلس خبرگان رهبریبا اهداء سلام و تحیت، نظر به این که در آستانه اجلاس دوم مجلس خبرگان رهبری در سال جاری قرار داریم، با توجه به این که موضوع حصر خانگی خلاف اصول سی و دوم تا سی و هفتم قانون اساسی است و شعارهای مردم در تشییع پیکر مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز پیام روشنی برای مسئولان داشت، مستدعی است ترتیبی اتخاذ فرمایید که این موضوع در دستور کار این اجلاس قرار گیرد و از این طریق زمینه رسیدگی به اتهامات همه طرف‌های موثر در فتنه سال ۸۸ فراهم شود. قبلا از حسن توجه جناب عالی سپاسگزارم.با تقدیم احترامعلی مطهریانتقال حجت‌الاسلام کروبی به بیمارستان فرزند مهدی کروبی از نامنظم شدن ریتم قلب وی خبر داد و گفت: پدرم روز یکشنبه برای معاینه دقیق‌تر به بیمارستان منتقل شد. حسین کروبی در گفت‌وگو با ایلنا، با اشاره به آخرین وضعیت جسمانی حجت‌الاسلام مهدی کروبی عنوان کرد: در آخرین معاینه پدرم پزشک اعلام کرده که ریتم و ضربان قلب وی منظم نیست و از حالت نرمال خارج شده است و باید حتما به بیمارستان منتقل شود.او افزود: در همین راستا پدرم امروز به بیمارستان منتقل شد و دستگاه سنجش ریتم قلب به ایشان متصل شده است تا ضربان و ریتم قلب وی برای ۲۴ ساعت مورد بررسی قرار گیرد. برای همین ایشان در حال حاضر در خانه است و قرار است روز دوشنبه مجدد برای معاینه پزشک به بیمارستان منتقل شود. کروبی یادآور شد: من جمعه به دیدار پدر رفتم و حال جسمی و روحی ایشان مساعد بود امیدوارم که مورد اخیر هم مساله خاصی نباشد.


منبع: بهارنیوز

توییت عجیب احمدی‌نژاد درباره چاوز!

گروه سیاسی: محمود احمدی‌نژاد که روز گذشته حساب توییتری خود را فعال کرد، پس از انتشار فیلمی از خود متن عجیبی را در مورد هوگو چاوز منتشر کرد و نوشت:«چاوز زنده است تا زمانی که انسانیت، آزادی و حقیقت زنده است. او بازمی‌گردد همانطور که آزادی و عدالت باز خواهد گشت.»   


منبع: بهارنیوز

گزارش لاری از دیدار اصلاح‌طلبان با روحانی

به گزارش ایلنا، در ابتدای این جلسه حجت الاسلام موسوی لاری نایب رییس شورا گزارشی از نشست هیات رییسه با آقای دکتر روحانی ارائه کرد. نایب رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان در ارتباط با این دیدار گفت: در این نشست دغدغه‌های خود را با عنوان حامیان اصلی دولت با توجه به کمبودها و نقایص موجود در عملکرد اجزای بدنه دولت و مدیران سایر دستگاه‌ها دیده شود، اعلام داشتیم و ضرورت تعامل کلیه حامیان دولت جهت برگزاری انتخابات سالم و موثراعلام کردیم.او تصریح کرد: در این دیدار همچنین ضرورت رویکرد آقای روحانی به شورای عالی به عنوان مرجع اصلی تصمیم‌گیر اصلاح‌طلبان در روند انتخابات را تشریح کردیم و ایشان نیز ضرورت تعامل همه احزاب و اشخاص حامی دولت با این شورا را در برگزاری انتخابات گوشزد کردند. پس از گزارش دیدار هیات رییسه شورای عالی با دکتر روحانی، کلیه اعضا شورا درباره ضرورت رعایت اصول اصلاح‌طلبی در روند فعالیت های دولت که سبد رای آن از این گفتمان تامین می‌شود نظرات خود را ارائه کردند و مقرر شد پس از بررسی و برقراری تعامل‌های مکرر توجه به ضروریات مورد تاکید اعضا به اطلاع دکتر روحانی رسانده شود و در جلسات بعد شورا درباره کاندیدای ریاست جمهوری تصمیم گیری شود.در ادامه جلسه عصر امروز شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان دبیران کارگروه تدوین برنامه‌ها و سیاست‌ها گزارش برنامه‌های مدون در خصوص شوراها و مدیریت شهری را ارائه کردند با توجه به اینکه کلیات برنامه‌ها برای کلیه اعضا ارسال شده بود کلیات برنامه‌ها مصوب شد.همچنین دبیر کارگروه استان‌ها گزارش شورای اصلاح طلبان استان‌ها را ارائه کرد و مقرر شد نشست مشترک هیات رئیسه شورای عالی اصلاح طلبان استان ها در روزهای پایانی اسفند در تهران برگزار شود. در پایان این جلسه مقرر شد کلیه برنامه ها تدوین شده متناسب با مناطق شهری و استان ها به شورای اصلاح طلبان استان ها ارسال شود و استان ها نیز در صورت تمایل از برنامه ها و شاخص های طراحی شده استفاده کنند.


منبع: بهارنیوز

خناسان شایعه کثیفی درست کردند که خانواده هاشمی در حال فرار از کشور هستند!

یاسر هاشمی رفسنجانی در برنامه‌ی بزرگداشت آیت الله هاشمی رفسنجانی که به همت انجمن اسلامی راه امید دانشگاه اصفهان در این دانشگاه برگزار شد، اظهار کرد: خوشحالم که امروز در این جمع دانشجویی هستم؛ چرا که آیت الله هاشمی رفسنجانی ارتباط دائمی با دانشجویان داشت بنابراین این فرصت خوبی بود که امروز در خدمت قشر فرهیخته جامعه باشم. وی با بیان اینکه آیت الله هاشمی خصلت جوانان را داشت گفت: ایشان همیشه به آینده نگاه می‌کردند و به جوانان اهمیت می داند و به راحتی با آنها ارتباط برقرار می‌کردند. یاسر هاشمی رفسنجانی افزود: از زمانی که آیت الله هاشمی به رحمت خدا رفته اند تا به امروز مراسم های زیادی از سوی مردم به صورت خودجوش درنقاط مختلف کشور برگزار شده است که در این مراسم‌ها شخصیت‌ ایشان بهتر به جامعه معرفی شد، اما همانطور که ما بیانیه‌ دادیم دیگر از امروز باید به آینده نگاه کنیم و عزاداری را کنار بگذاریم. وی تصریح کرد: آیت الله هاشمی در همه زمینه‌های سیاسی فرهنگی و اجتماعی حرف برای گفتن داشتند. وی افزود: آیت الله هاشمی تنها شخصیت سیاسی در جهان بود که تقریبا سی سال خاطرات روز نوشت دارد، زمانیکه ایشان به منزل می آمدند یک صفحه از خاطرات خود را در عرض ۱۵ دقیقه می‌نوشتند، بنده تا به حال ندیده‌ام که کسی اینگونه به نوشتن بپردازد. یاسر هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه خاطرات آیت الله هاشمی تا سال ۷۲ چاپ شده است گفت: بنده مامور شده‌ام تا خاطرات سال ۱۳۶۰ را که ایشان به رشته تحریر در آورده‌اند ویرایش کنم تا در آینده چاپ شود همانطور که می دانید سال ۶۰ سال بسیار پر بحرانی بود. به همین دلیل کتاب نوشته شده در آن سال‌ها را عبور از بحران نامیدیم چرا که در این سال شخصیت‌های بزرگی همانند رجایی باهنر بهشتی و بسیاری از شهدای دیگر انقلاب اسلامی مورد ترور کور قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. رییس دفتر آیت الله هاشمی ادامه داد: آیت‌الله هاشمی زمانی به بنده گفتند که اواخر دولت مهرورزی را آنقدر بد می‌دانم که باید با سال ۱۳۶۰ مقایسه کرد. ایشان اواخر دوران دولت دهم را به همان بدی سال شصت می دانستند. یاسر هاشمی رفسنجانی تصریح کرد: آیت الله هاشمی نزدیک‌ترین فرد به امام راحل بود به طوری که شخصی را نداریم که اینقدر مورد اعتماد امام (ره) باشد. پدرم از دوران کودکی تا پایان عمر امام(ره) در نزد ایشان بود و الفاظی که امام(ره) برای ایشان به کار می بردند بی نظیر بودند. تا جایی که امام فرمودند: من هاشمی را بزرگ کردم. وی خاطر نشان کرد: آیت الله هاشمی در زمان جنگ تحمیلی با حکم امام(ره) در شورای عالی دفاع به فرماندهی جنگ رسیدند و در همان سالهای پایانی جنگ ایشان بحث پایان جنگ را در نزد امام(ره) مطرح کردند و شاید به نحوی امام(ره) را راضی کردند که با این شرایط جنگ باید به پایان برسد. رییس دفتر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی خاطر نشان کرد: اعتماد بین امام(ره) و آیت الله هاشمی بسیار زیاد بود اما آیت‌الله هاشمی حتی اگر نظر مخالفی با امام (ره)داشتند با صراحت و احترام مخالفت خود را بیان می‌کردند واین به معنای مخالفت با امام راحل نبود. وی با بیان اینکه امروز خناسانی هستند که ادعاهای کثیف را علیه خانواده هاشمی رفسنجانی بیان می‌کنند گفت: متاسفانه برخی افراد ناآگاه شایعه درست کردند که خانواده هاشمی رفسنجانی در حال فرار از کشور هستند تا در خارج از کشور هر کاری خواستند انجام دهند، اما این یک دروغ محض است. یاسر هاشمی رفسنجانی افزود: حتی این افراد از رهبری مایه می‌گذارند وطوری مطالب را عنوان می کنند که مردم بیانات آنها را قبول کنند اما پدرم همیشه به ما توصیه می‌کرد که در بدترین شرایط هم کشور را نباید ترک کنیم. وی افزود: حتی این افراد سعی کردند برخی اختلاف نظرهای رهبری و آیت الله هاشمی را طوری جلوه دهند که مردم باور کنند اختلاف بسیار جدی وجود دارد. اما آنها نمی‌دانند که هاشمی فقط نظراتش را با صراحت بیان می‌کرد همانطور که در نزد امام سخنانش را با صراحت اعلام می‌کرد. یاسر هاشمی رفسنجانی گفت: هاشمی رفسنجانی به هیچ وجه مخالف رهبری نبود اما اعتقاد داشت که ولایت مداری با ولایت معاشی فرق دارد. وی خاطر نشان کرد: هاشمی رفسنجانی همیشه از این تهمت‌ها زجر می‌کشید و اعتقاد داشت که فاصله گرفتن از مردم جزء اهداف انقلاب نیست. هدف ایشان همیشه رفاه حال مردم در حوزه‌های فرهنگی و اقتصادی بود و در این مسیر تلاش بسیار کرد و پاداش خود را از خداوند در مراسم باشکوه تشییع پیکرش گرفت. فقدان ایشان سخت است. ایشان فکر جوانی داشتند و به آینده کشور فکر می کردندو همین اواخر دغدغه‌ی آب کشور را داشتند و تاکید می‌کردند که باید مشکل کم آبی هر چه سریع تر رفع شود و از طرفی هم در یک سخنرانی بعد از رییس جمهورشدن حسن روحانی اعلام کردند که از این انتخاب مردم احساس رضایت دارند و به آرامش رسیدند.


منبع: بهارنیوز

تناقض‌گویی‌های انتخاباتی احمدی‌نژاد

گروه سیاسی_رسانه‌ها: روزنامه شرق نوشت: در حالی که احمدی‌نژاد سه هفته قبل با انتشار نامه‌ای اعلام کرده بود در این انتخابات از هیچ فرد و جریانی حمایت نخواهد کرد، دیروز حمید بقایی اولین فیلم تیبلیغاتی خود را منتشر کرد و احمدی‌نژاد نقش اول آن بود. هم‌زمان با ورود احمدی‌نژاد به توئیتر، اولین فیلم تبلیغاتی حمید بقایی هم منتشر شد. فیلمی شش‌دقیقه‌ای با حضور مشایی، احمدی‌نژاد و بقایی. بعد از اعلام حمایت نیابتی از بقایی به‌واسطه مشایی، حالا با انتشار این فیلم صراحتاً از بقایی حمایت کرده است. این در حالی است که سه هفته پیش احمدی‌نژاد نامه نوشته بود که در این انتخابات از هیچ فرد و جریانی حمایت نکرده و نخواهد کرد. دیروز یک فایل تصویری از محمود احمدی‌نژاد، بقایی و مشایی، ایستاده کنار هم در حیاط دانشگاه ایرانیان منتشر شد. در این فیلم کوتاه، احمدی‌نژاد در حال صحبت درباره شاهنامه و فردوسی و فرهنگ ایرانی است، زاویه دوربین به سمت بقایی و مشایی است و در همان ابتدای فیلم مشایی دست بقایی را می‌گیرد و به سمت دوربین می‌کشد و ادامه سخنان احمدی‌نژاد را درباره تمدن ایرانی پی می‌گیرد و می‌گوید وقتی ما به نام نامی ایران می‌رسیم، ایران معادل بخش اصلی جهان است. ایران خودش جهان بوده است. بقایی هم در ادامه می‌گوید از حسنین هیکل پرسیدند چرا ایرانی‌ها زبانشان عرب نشد و زبان شما شد، او (هیکل) می‌گوید برای اینکه ما فردوسی نداشتیم. مشایی در ادامه می‌گوید فردوسی یک لطف الهی نصیبش شد، چون جاودانه ماند. بعد هم اشاره می‌کند که ویژگی حماسی شاهنامه، عدالت، عشق و شجاعت است. بعد هم تأکید می‌کند خیلی از آدم‌ها دو ویژگی اول را داشته‌اند اما شجاعت لازم را نداشته‌اند. مشایی وقتی کلمه شجاعت را بر زبان می‌آورد، می‌خندد و با دست چند بار به حالت تأکید روی سینه و شانه احمدی‌نژاد می‌زند و تکرار می‌کند شجاعت، شجاعت و بلافاصله دستش را روی سینه بقایی می‌زند. بقایی در خاتمه اضافه می‌کند که آخر حماسه بالاخره یک نفر باید فدا شود و مشایی تأکید می‌کند «فدای ملت». مشایی در ادامه به بحث شهادت اشاره می‌کند و می‌گوید درست است که شهید در راه خدا به قتل می‌رسد اما وقتی بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که او به خاطر مردم فدا شده و اینجاست که شهادت در راه خدا معنای واقعی خودش را پیدا می‌کند؛ یعنی اساسا هرجا مردم هستند خدا همان‌جاست. چون وقتی مرکز ثقل انسانی درست می‌شود، بوی خدا منتشر می‌شود. احمدی‌نژاد هم می‌گوید اراده عمومی که شکل می‌گیرد؛ یعنی اراده خدا. اواخر شش دقیقه معلوم می‌شود که آنها قرار بوده بروند درختی بکارند و از درخت به فردوسی رسیده‌اند! مشایی در حالی که پولیور سبزی بر تن دارد، رو به دوربین می‌گوید، من اول عینکم را بردارم، بعد دست‌هایش را باز می‌کند و می‌گوید: کلا من خودم درختم. یکشنبه توییتری احمدی‌نژاد بعد از نامه به ترامپ و انتشار بیانیه‌ای در دفاع از عملکردش و نقد دولت روحانی، دیروز هم به توییتر پیوست. علیرضا پسر محمود احمدی‌نژاد دو روز پیش توییت کرد: «یکشنبه پانزدهم اسفند ١٣٩۵ به‌یادماندنی خواهد شد». معلوم بود که این گزاره بیشتر پروپاگاندای رسانه‌ای است. اگر روش تبلیغات رسانه‌ای حامیان احمدی‌نژاد را در این یکی، دو سال دنبال کنیم، از این مثال‌ها فراوان است. عبدالرضا داوری فعال رسانه‌ای این جریان، به‌ویژه از این شیوه‌ها زیاد استفاده می‌کند. با هیجان خبر از رخدادی در آینده‌ای نزدیک می‌دهد که بعدا مشخص می‌شود یک اتفاق معمولی بوده است. بااین‌حال برخی می‌گفتند قرار است احمدی‌نژاد رئیس مجمع تشخیص مصلحت شود و ١۵ اسفند احتمالا اعلام رسمی آن است. برخی هم می‌گفتند احتمالا ١۵ اسفند احمدی‌نژاد قرار است درخت بکارد! اما معلوم شد که ماجرا ورود احمدی‌نژاد به توییتر است. در یک ساعت سه فایل تصویری از خودش منتشر و پاک کرد، هر بار با یک کپشن. احمدی‌نژاد در فیلمی که از خود منتشر کرده، به انگلیسی خود را معرفی می‌کند. مدل ارائه اطلاعات بخش پروفایل توییترش هم به انگلیسی و کاملا شبیه اطلاعات پروفایل توییتر اوباماست. شکستن سکوت احمدی‌نژاد شنبه در بیانیه‌ای که خطابش ملت ایران بود، به دفاع از عملکرد گذشته خود پرداخت. رئیس‌جمهوری هفته گذشته به‌طور مشخص به دولت قبل اشاره کرده و گفته بود آن زمان می‌گفتند دولت را تضعیف نکنید و حالا هم می‌گویند کاری به گذشته نداشته باشید و اقدامات دولت خود را بگویید. بیانیه احمدی‌نژاد ظاهرا واکنشی است به این گفته روحانی. او گفته نیمه دوم سال ١٣٩٢ در نامه‌ای سرگشاده، خواستار انجام مناظره‌ای تلویزیونی و شفاف شدم تا از رهگذر آن، مسائل به‌طور مستند برای مردم بیان شود اما تکرار اتهامات، تنها پاسخی بود که به افکار عمومی داده شد. او این ادعای دولت فعلی که خزانه دولت را خالی تحویل گرفته، تکذیب کرده و برایش هم آمار و ارقام آورده است. مقارن با انتشار بیانیه احمدی‌نژاد، حامیانش هشتگ «باید روشن شود» در توییتر ساختند و مخالفان رئیس دولت قبل هم پای بابک زنجانی، دکل نفتی، محکومیت معاون اولش و… را پیش کشیده‌ و خواسته‌اند احمدی‌نژاد به آنها هم پاسخ دهد. پرونده جنجالی ‌‌میلیاردر نفتی و ارتباط برخی مدیران ارشد و میانی با متهمان پرونده، اختلاس سه‌هزارمیلیاردی، پرونده‌های سوء‌استفاده‌های کلان مالی افرادی که به‌عنوان کارآفرین در دولت قبل معرفی شده بودند، اخلال در بازار ارز، پرونده موسوم به شش‌هزارو۵٠٠‌‌میلیاردی، اختلاس بیمه ایران و ماجرای مه‌آفرید… همه و همه از اولین‌های زمان ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد هستند. احمدی‌نژاد در حالی هماورد می‌طلبد که نزدیک به چهار سال قبل بابت شکایت رئیس وقت مجلس و ١١ شاکی خصوصی به دادگاه احضار شد اما هیچ‌وقت به دادگاه نرفت. علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی روز شنبه در حاشیه جشنواره نیکوکارآفرین در واکنش به بیانیه احمدی‌نژاد گفت: «وقتی می‌گوییم مقدار زیادی پول رفت و شغلی ایجاد نشد، با توجه به تحقیقات بوده است. اگر کشور هنوز دست شما بود، اکنون وضعیت ما بسیار ناگوار بود. شما در عملکردتان به کشور، قجری نگاه می‌کنید، نه مثل دولت روحانی که همه کارهای آن عقلانی است. همین کسانی که امروز از آنها تقدیر شد، صد‌ ‌هزار شاغل به جامعه افزوده‌اند، همین موضوع نشان می‌دهد در کشور شغل اضافه شده است. وزیر سخنانش را این‌گونه ادامه داد: دوران شما قدرت خرید مردم نابود شد. اگر ما با همان شیب ادامه می‌دادیم، وضعیت بحرانی‌تر می‌شد. چه کسانی بدون عقبه مالی حقوق‌های بازنشستگان را افزایش دادند؟ تا امروز نیازی به صحبت‌های سیاسی ندیدم، ولی اکنون می‌بینم رفته‌رفته با توجه به نزدیک‌شدن به انتخابات حرف‌هایی می‌زنند و تکرار می‌کنند. من تاکنون حرفی نزدم و موضع سیاسی نگرفتم، ولی احساس می‌کنم که نمی‌دانند ما در چه وضعیتی دولت را تحویل گرفتیم. شما حرف نزدید، ولی سایت‌های شما که حرف زدند». فضای انتخابات فرصت خوبی است تا آنها خود را احیا کنند. جریانی که بعد از منع چهره اصلی‌اش از ورود به انتخابات می‌رفت تا در سایر جریان‌های سیاسی حل شود، با انتخاب حمید بقایی که ٢٢۴ روز در بازداشت بود، به دنبال هویت‌سازی دوباره است. بقایی با حمایت شش‌دانگ مشایی و احمدی‌نژاد پا به عرصه انتخابات گذاشته است. آنها یک روز در میان نشست پرسش و پاسخ برگزار می‌کنند و برخلاف این چهار سال که سکوت کرده بودند، یکباره فعال شده‌اند، هم خودشان و هم حامیانشان.


منبع: بهارنیوز

صداوسیما آشکارا عملکرد جناحی دارد

به گزارش ایسنا، متن نامه محمود صادقی به شرح زیر است: «برادر گرامی جناب آقای عبدالعلی علی عسگریرئیس محترم صدا وسیمای جمهوری اسلامیچنانچه استحضار دارید دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین انتخابات شهر و روستا به فضل خدا قرار است همزمان در ۲۹ اردیبهشت سال آینده برگزار شود. جای بسی مباهات است که نظام مردمی ما طی قریب چهار دهه به طور متوسط هر سال یک بار به آرای عمومی مراجعه کرده و به این ترتیب امکان پذیری حاکمیت ملی مبتنی بر اصول و ارزش‌های اسلامی را به عنوان بدیلی قابل رقابت با دیگر الگوها به منصه ظهور رسانده است. بی تردید هر چه نظام انتخابات ما بی نقص تر و سالم تر باشد، مشروعیت و مقبولیت مردمی نظام بیشتر خواهد شد و اعتبار این الگوی نوین نزد ناظران بیرونی بالاتر خواهد رفت. یکی از عواملی که نقشی تعیین کننده در سلامت انتخابات دارد، سلامت تبلیغات و برخورداری برابر نامزدها از امکانات تبلیغاتی است. از این رو «بهره مندی داوطلبان در تبلیغات انتخاباتی با تقسیم برابر متناسب با امکانات در هر انتخابات حسب مورد از صدا وسیما» به عنوان یکی از سیاست‌های هجده گانه کلی انتخابات ابلاغی مقام معظم رهبری مورد تصریح و تاکید قرار گرفت. علاوه بر این مطابق اصل ۱۷۵ قانون اساسی « در صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تامین گردد.» خاطر نشان می سازد منشاء برخی از مناقشات در بعضی از انتخابات گذشته کم توجهی صدا و سیما به این وظیفه بوده است. متاسفانه عملکرد صدا وسیما آشکارا سمت و سوی جناحی دارد و به ویژه پس از اعلام اسامی کاندیداهای احتمالی یک طیف خاص، به این نگرانی دامن زده که گویا به رغم ابلاغ این سیاست ها قرار نیست تحولی در رویه های گذشته سازمان ایجاد شود. به وضوح مشاهده می شود بعضی از نامزدهای احتمالی از هم اکنون که بیش از دو ماه به انتخابات مانده، به بهانه های مختلف روی آنتن قرار می‌گیرند و آشکارا سعی در چهره سازی از آنها می شود. همچنین در پوشش اخبار مجلس، خبرها و مصاحبه ها به صورت مهندسی شده و عمدتا با تخریب رویکرد مجلس و دولت بازتاب داده می شود. اینجانب به عنوان یکی از نمایندگان منتخب مردم ضرورت التزام عملی سازمان صدا وسیما به قوانین موضوعه و سیاست های انتخاباتی ابلاغی مقام معطم رهبری را به جنابعالی تذکر می‌دهم. با توجه به تجارب گذشته و ابلاغ به هنگام سیاست ها انتطار می رود در زمان مدیریت جنابعالی این مهم بیشتر مورد عنایت قرار گیرد.امید است با نصب العین قرار دادن این سیاست ها از سوی آن سازمان، شاهد برگزاری انتخاباتی سالم تر، با شکوه تر و اعتمادآفرین تر باشیم.»


منبع: بهارنیوز