شکایت خاص دادستانی از میراث‌فرهنگی

به گزارش ایسنا، ۲۹ تیر ماه سال ۹۴ حفاظ‌های “تپه میل” شهرری به دنبال وقوع طوفان تخریب شد و پس از آن در ۱۵ خرداد ۹۵ باردیگر طوفان پوشش داربستی «آتشکده ری» (تپه میل) را از جا کند و بخش‌هایی از این محوطه‌ی تاریخی آسیب دیدند.با بروز این اتفاق و به دلیل برطرف نکردن مشکلات در «تپه میل» بعد از نخستین طوفان، دومین طوفان آسیب‌های بیشتر به این محوطه‌ تاریخی وارد کرد، بنابراین دادستانی شهرری به عنوان مدعی‌العموم از میراث فرهنگی استان تهران نسبت به بی‌توجهی به این محوطه‌ی تاریخی شکایت کرد. اما رجبعلی خسروآبادی، مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران در باره‌ی این شکایت به ایسنا اظهار می‌کند: بخش حقوقی میراث فرهنگی دفاعیه خود از این اتفاق را تهیه کرده و به دادگاه فرستاده است.او می‌گوید: در گزارشی که ارسال کردیم درباره‌ی این اتفاق توضیح دادیم. حوادث قهریه قابلیت پیش‌بینی ندارند، که بتوانیم از آن‌ها پیشگیری کنیم. بعضا طوفان می‌آید یا اتفاقاتی رخ می‌دهد. کسی قصد تخریب عمدی در این محوطه‌ی تاریخی را نداشته است. خسروآبادی در پاسخ به این پرسش که میراث‌فرهنگی پس از وقوع نخستین طوفان و آسیب‌هایی که به تپه میل وارد شد، چرا اقدامی برای برطرف کردن سُستی حفاظ‌ها و مشکلات موجود در محوطه نکرد تا اتفاق دوم رخ ندهد، بیان می‌کند: امسال در حوزه‌ی اعتبارات مشکلاتی داشتیم، که حتی بسیاری از اقداماتی که قصد انجام‌شان را داشتیم، نتوانستیم به سرانجام برسانیم. چون با کمبود منابع اعتباری مواجه بودیم.وی با بیان این‌که این مشکل منحصرا به فضای میراث فرهنگی مربوط نیست، ادامه می‌دهد: بسیاری از دستگاه‌ها مانند میراث فرهنگی با مضیقه مالی مواجه هستند، برای میراث فرهنگی نیز هیچ چیز جز مضیقه مالی مانع انجام اقدامات بیشتر نبود.


منبع: بهارنیوز

تقدیر مردم و هنرمندان از اصغر فرهادی

جمعی زیادی از مردم و هنرمندان به همت خانه سینما بعدازظهر بارانی ۱۳ اسفند ماه در موزه سینما گردهم آمدند تا از اصغر فرهادی و گروه فیلم‌ «فروشنده» برای دریافت دومین اسکار سینمای ایران تقدیر کنند. به گزارش ایسنا، اصغر فرهادی در مراسم تقدیرش گفت: من اصلا قرار نبود، فیلم «فروشنده» را بسازم و می‌خواستم فیلمی در جایی دیگر کار کنم. اما به طور اتفاقی و احساسی خواستم این فیلم را بسازم و خوشحالم که آن تصمیم احساسی را با همه گرفتاری‌هایی که برای فیلم بعدی‌ام به وجود آورد، گرفتم. کارگردان فیلم «فروشنده» اظهار کرد: فردا شب برای مدتی طولانی به سفر می‌روم و امشب خاطره خوبی بود که برای من ساختید. او با قدردانی از مردم و همکارانش از عباس کیارستمی یاد کرد و گفت: اگر او امشب اینجا بود، ردیف اول می‌نشست و احتمالا صحبت هم می‌کرد! جایش خیلی خالی است و حیف است کسی که در سینمای ایران و جهان حق دارد را به سادگی از دست دادیم. وی همچنین با گرامی داشتن یاد یدالله نجفی از همکارانش در فیلم «فروشنده» و خانه سینما که برنامه تجلیل از او را تدارک دیده بودند قدردانی کرد و افزود: از این رویه برگزاری نکوداشت‌ها تشکر می‌کنم. آن هم نه به خاطر اینکه برای خودم برگزار شده بلکه از این جهت که در فضایی که احساس دلسردی وجود دارد، چنین اتفاقاتی خوشایند است. همچنین این جایزه و موفقیت‌ها را به شخص خودم متعلق نمی‌دانم و آرزو می‌کنم از این مهری که به من دارید و مردم به من دارند، دچار کبر و غرور نشوم و قدردان باشم. اصغر فرهادی با این جملات سخنان خود را پایان داد، اما هنگامی که می‌خواست در جای خود بنشیند، یکی از حاضران با صدایی بلند خطاب به او گفت که من پیش از این در جایی شماره‌ام را به شما دادم و قرار بود از من برای بازی دعوت کنید اما این کار را نکردید و به من بدهکار هستید. فرهادی پس از این صحبت‌ها اظهار کرد: دعا کنید! خدا توانی به من بدهد که با همه حاشیه‌ها فقط روبروی‌ خود را نگاه کنم و دلگرم باشم که باز هم اینجا کار کنم. او با اشاره به اینکه این صحبت بهانه‌ای شد که حرفهای ابتدایی‌ام را بیشتر باز کنم، یادآور شد: نوروز دو سال قبل وسایل‌ام را جمع کرده بودم و حتی چمدان‌ام را بسته بودم و می‌خواستم بروم اما چون نوروز بود و تهران خلوت، میل ماندن در این شهر و کار کردن در من وجود داشت و خوشحالم که آن نوروز در این جا ماندم و یادم است که در خیابان بودم که به دستیارم در اسپانیا زنگ زدم و گفتم حال من، حالی نیست که به آنجا بیایم. این کارگردان اظهار کرد: دعا کنید خدا توانی به من بدهد که با این حاشیه‌ها باز بر گردم و این جا فیلم بسازم، چون فیلم ساختن در این جا برای من فیلم سازی با دلم است اما در آنجا با عقلم. پیش از سخنرانی اصغر فرهادی،سینماگران و برخی هنرمندان حاضر در برنامه صحبت کردند. همایون اسعدیان کارگردان سینمای ایران که اجرای برنامه را برعهده داشت، در همان ابتدای مراسم با اشاره به اینکه در شرایطی که هر روز در گوشه‌ای از جهان صدای جنگ شنیده می‌شود، در ادامه اینگونه سخنانش را ادامه داد: ما افتخار می‌کنیم که سینمای ایران، مروج صلح، دوستی فارغ از هر نژاد، رنگ و مذهبی است. شاهسواری: ما با سینمای خود با دنیا حرف می‌زنیم منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما هم در سخنانی ضمن عذرخواهی از تمام مهمانانی که در بیرون از سالن مانده بودند،گفت: کم کم باید برای افتخارآفرینی سینمای ایران فکر دیگری کنیم و شاید سال آینده در همین موقع باید در استادیوم آزادی جمع شویم. وی با اشاره به درگذشت کاظم فریبرزی و مهین کسمایی در روزهای گذشته یاد یدالله نجفی صدابردار فقید فیلم «فروشنده» را که در میانه فیلمبرداری درگذشت، گرامی داشت. شاهسواری بیان کرد: در جهان فعلی آوای تاریخ و تمدن ما و شور و هیجان سینمای ایران پراکنده می‌شود و این جهان بدون این آوا حتما چیزی کم دارد. ما با سینمای خود با دنیا حرف می‌زنیم و ایجاد همدلی می‌کنیم و مردم را به سمت خود و به قصد مفاهمه جلب می‌کنیم. مدیرعامل خانه سینما خطاب به اصغر فرهادی گفت: تو ثابت کردی که سینمای ایران محصول یک نفر یا دو نفر نیست. ما به سهم خود از تو سپاسگزاریم و متاسفیم که جمع بزرگتری را نمی‌توانیم اینجا میزبانی کنیم، اما هر پیروزی تو برگ زرین دیگری در سینمای ایران است. بزرگ‌نیا: یک فیلم بدون نقد و چالش فیلمی مرده است در بخش بعدی این مراسم محمد بزرگ‌نیا  رئیس کانون کارگردانان سینمای ایران گفت: باید قبول کنیم اتفاق مهمی در سینمای ایران رخ داده و کسب دو جایزه اسکار توسط فرهادی ارزش و اعتبار سینمای ایران را نه در داخل بلکه در خارج از کشور هم فوق العاده بالا برده است و این مسئله را حتی مخالفان هم نمی‌توانند نادیده بگیرند. او با تبریک به اصغر فرهادی برای دومین جایزه اسکار و رفتار هوشمندانه‌اش پیش از دریافت جایزه اظهار کرد: باید تبریک گفت؛ برای آنکه اصغر فرهادی با «فروشنده» گسترده‌ترین فضای نقد و اظهارنظر را در جامعه ایران به وجود آورد. یک فیلم بدون نقد و چالش فیلمی مرده است بنابراین نقد منفی هم می‌تواند دارای ارزش باشد، به شرط آنکه در پوشش نقد، شادکامی را تلخ نکنیم. بزرگ نیا اضافه کرد: تبریک آخر را هم برای این می‌گویم که فیلمی ساختید که با ارزش ترین جوایز را از آن خود کرد و در داخل و خارج از کشور از آن استقبال شد، هر چند امروز جای عباس کیارستمی خالی است و اگر بود حتما از این جایزه خوشحال می‌شد. ایوبی خطاب به فرهادی چه گفت؟ در ادامه این مراسم رئیس سازمان سینمایی هم که در سالن موزه سینما حاضر بود خطاب به اصغر فرهادی گفت: می خواستم به عشق شما مطلبی بنویسم ولی نتوانستم. به همین دلیل می‌خواهم حرف بزنم اما نمیدانم چه بگویم! چون فکر می‌کنم این جا باید با زبان دل صحبت کرد، آنهم وقتی که اهل دل و معرفت در این جا هستند. حجت الله ایوبی با یادآوری خاطره خود از اولین باری که فیلم «فروشنده» را در دفتر این فیلمساز دیده است،گفت: آن زمان آقای فرهادی گفت که فکر می‌کند؛ فیلم «فروشنده» را مردم ایران دوست خواهند داشت و من هم گفتم که اصغر فرهادی در درجه اول برای مردمش فیلم می‌سازد و فیلمساز مردم ایران است. او از جایی آمده و ریشه در خاک دارد. عاشق وطن‌اش است و همه جهان او را دوست دارند. او با بیان اینکه عباس کیارستمی هم چنین ویژگی‌هایی داشت، یادآور شد: یک روز از او (کیارستمی) پرسیدم چطور شد با این عشق در این جا ماندی؟ و او گفت: من این امامزاده «چیذر» را با جهان عوض نمی‌کنم. پس این سینماگران ما هستند و من تاسف می‌خورم که گاهی متن‌هایی را می خوانیم یا حرف‌هایی را علیه این سینماگران می‌شنویم. ایوبی با اشاره به اینکه موفقیت اسکار و جایزه کن برای سینمای ایران افتخار است از روزی یاد کرد که در جشنواره کن قرار بود فیلم «فروشنده» به نمایش گذاشته شود و رئیس جشنواره کن از اثر فرهادی به عنوان سینماگری از “ایران کشور سینما” یاد کرده بود. رئیس سازمان سینمایی ادامه داد: عربستان سعودی حاضر است، تمام چاه‌های نفت اش را بدهد اما بگویند عربستان سعودی کشور هنر است،  ولی نخواهند گفت. کشور سینما یعنی کشوری که نمی‌توان آن را تروریست خواند. این ارزش سینمای ایران است و کار بزرگی است که اهالی سینمای ایران انجام می‌دهند. ایوبی با بیان اینکه زمانی فردوسی، خیام، مولانا، حافظ و سعدی با زبان شعر و ادب سخن می گفتند، گفت: امروز ما با زبان سینما همان حرفها را می‌زنیم و بر بام جهان ایستاده‌ایم. وی خطاب به اصغر فرهادی سخنانش را اینگونه ادامه داد: امروز می‌خواستم به نحوی از شما تجلیل کنم و دیشب به ذهنم رسید که جلسه شما نباید فقط سینمایی باشد، به همین دلیل به استاد محمدعلی موحد که تجلی شمس در جهان امروز است زنگ زدم و برخلاف انتظارم و در میان ناباوری ایشان را در این جا می‌بینم. رییس سازمان سینمایی با اشاره به اینکه اساتید هنرمند دیگری همچون امیرخانی، صادق زاده و افجه ای هم دعوت شده اند گفت: از همه هنرمندان رشته های مختلف دعوت کرده‌ام و خواستم آن ها در این جا باشند که این هدیه بنده به شماست. محمدعلی موحد : هر شب که شب قدر نمی‌شود در ادامه محمدعلی موحد عرفان پژوه و تاریخ‌دان که به همراه یک هدیه به مراسم آمده بود، خطاب به اصغر فرهادی گفت: آقای فرهادی امشب شب مبارکی است. سن و سال من اقتضای حضور در این مراسم را ندارد اما یک مجلس استثنایی است. چون هر شب که شب قدر نمی شود. او افزود: آمدم شما را از نزدیک ببینم و بگویم که چقدر تحسین می‌کنم و ارج می نهم آن متانت همراه با هوشیاری بی‌مانند و درک درست و واکنش نجیبانه و سنجیده شما را در برابر موقعیتی نامنتظر و همچنین آن پیام موجز و درخشان که جهان را شگفت‌زده کرد. وی با آرزوی شادکامی و اینکه فرهادی راه خود را در امان حق ادامه دهد، گفت: دلم می خواست هدیه‌ای با خود بیاورم اما دستم کوتاه بود و چیزی که لیاقت شما را داشته باشد به عقلم نرسید. به همین دلیل اولین کتابی را که شصت سال قبل از من چاپ شده و یادگار دوران جوانی‌ام است به یادگار آوردهام. فاطمه معتمدآریا: صدقه بدهیم برای فرهادی، سینمای ایران و این همه مهر و مهربانی فاطمه معتمدآریا دیگر هنرمندی که در این مراسم حاضر بود با اشاره به اینکه از حضور استادی همچون محمدعلی موحد که حضورش از هر جایزه ای مهم‌تر است ذوق زده شده است، گفت: با زندگی این روزهای که سراسر ستم و نابخردی است نتوانستم در هفته گذشته لبخند بر لب نداشته باشم و صدقه ندهم برای اصغر فرهادی، سینمای ایران، این همه مهر و مهربانی و شعوری که از فرهنگ ایران و سواد و نشاط، نشات گرفته است. وی با اشاره به فرهنگی که عباس کیارستمی هم در آن بوده است، گفت: ما سیاوشانی داریم که تا به آخر این فرهنگ را حفظ می‌کنند و شعفی را تجربه می‌کنیم که این سیاوش زمانه ما سرافراز از حلقه آتش بیرون آمده است. معتمدآریا در پایان سخنان خود افزود: افتخار اصغر فرهادی فقط برای خودش و خانواده‌اش نیست. بلکه تاجی بر سر ماست و بزرگترین تاجی بود که در سال نو می شد بر سر ما گذاشته شود. در ادامه این مراسم هایده صفی‌یاری (تدوین‌گر) یک پیام صوتی را از بهرام بیضایی برای حاضران پخش کرد و آن را هدیه‌ای به اصغر فرهادی عنوان کرد. بهرام بیضایی در این پیام با اشاره به اینکه این جشن را بهانه می‌کند و به هر ایرانی در هر کجای جهان که جایزه‌ای در فیلم سازی گرفته و یا خواهد گرفت تبریک می‌گوید، گفت: همچنین به هر کسی در دنیا که فیلم خوبی را ساخته و جایزه نگرفته است تبریک می‌گویم چون بسیارند نام‌های بزرگ و سپاس نادیده و احترام من به هر فیلم خوبی است که با تدبیر اولیای امور، تماشاگران احتمالی‌اش از دیدن آن دور مانده اند. بیضایی همچنین با تبریک به اصغر فرهادی در پیام خود ادامه داده بود: به اصغر فرهادی برای تمام جایزه‌هایی که با گفتمان فرهنگی‌اش در آثارش گرفته و نیز برای خودداری‌اش از سفر و نامه‌ای که نوشت تبریک می‌گویم و این را بگویم که جایزه‌ها به اثر بزرگ شوند نه اثر به جایزه. برای من «فروشنده» مثل هر اثر دیگر فرهادی برای پالایش درونی‌ آن سزاوار ستایش بوده حتی اگر جایزه نمی‌گرفت. سیدمحمد بهشتی : با هنر فرهادی عدل آشکار شد سید محمد بهشتی مدیرسابق سینمایی و فعال فرهنگی دیگر سخنران این مراسم بود که اظهار کرد: با اتفاقی که در سینمای ایران افتاد، یکی از چیزهایی که برایم روشن شد، عدل بود. سینمای ایران به همت تلاش اهل سینما در طول دهه‌های گذشته به مقامی رسیده بود که می‌بایست در بازی‌های خیلی بزرگتری شرکت میکرد یعنی یک کارگردان ایرانی اسکار را کارگردانی کند و همه را به بازی بگیرد تا حرفی را بزند و امکانی را فراهم کند که چهره واقعی هموطنانش نشان داده شود. او گفت: این بازی بزرگ با هنر فرهادی به بهترین کیفیت اتفاق افتاد و به نظرم اینجا عدل آشکار شده است. در پایان این مراسم حجت الله ایوبی، رضا میرکریمی، محمد بزرگ نیا، محمد علی سجادی، محمد حسین حقیقی،صادق‌زاده، امیرخانی و مصطفی کیایی هدایایی را به اصغر فرهادی اهدا کردند که ۲ تابلوی ۲ هنرمند مطرح “صادق زاده و امیرخانی” بود. ضمن اینکه کلاه مرحوم یدالله نجفی هم به اصغر فرهادی اهدا شد. حاشیه‌نگاری بر متن برنامه‌ی اسکار در این مراسم جمع زیادی از مردم و سینماگران حضور داشتند که به دلیل ازدحام جمعیت نتواستند به سالن راه پیدا کنند و مجبور شدند در محوطه‌ی حیاط موزه سینما از طریق ال سی دی برنامه را پیگیری کنند. علیرضا داودنژاد،فرشته طائرپور، حبیب رضایی،مازیار میری، رضا میرکریمی، محمد حسین حقیقی،وحید موساییان، کامران ملکی و… از دیگر هنرمندان حاضر بودند. شهرام ناظری و حافظ ناظری هم از هنرمندان حاضر بودند که به دلیل ازدحام جمعیت نتوانستند به سالن راه پیدا کنند و سرانجام در پایان مراسم با همراهی اصغر فرهادی به دفتر مدیریت موزه سینما هدایت شدند. پریسا بخت‌آور و سارینا فرهادی همسر و فرزند فرهادی نیز در این مراسم او را همراهی کردند،شیرین آقاکاشی بازیگر و برخی عوامل دیگر فیلم حاضر بودند و فرهادی پیش از سخنانش از عوامل فیلمش که در سالن حاضر بودند،خواست تا بایستند.  شهاب حسینی و ترانه علیدوستی از بازیگران اصلی «فروشنده» از غایبان این برنامه بودند. محمد علی موحد مولوی شناس مطرح که او نیز با وجود سن و سال بالا در مراسم شرکت کرده و اولین کتاب خود را که ۶۰ سال قبل منتشر شده به عنوان یادگاری به فرهادی داد. پیش از ورود اصغر فرهادی به سالن سینماتوگراف موزه سینما،تصاویری از فیلم‌هایش پخش شد؛ کلیپی که مروری بر آثار این کارگردان سرشناس سینمای ایران بود. این برنامه راس ساعت ۱۹ بعدازظهر با پخش سرود جمهوری اسلامی آغاز رسمی شد و تا دقایقی پس از ساعت ۲۰ ادامه داشت. همایون اسعدیان کارگردان سینمای ایران که اجرای این برنامه را برعهده داشت،در ابتدا از سوی اصناف سینمای ایران و کانون کارگردانان دریافت اسکار را به اصغر فرهادی تبریک گفت. هایده صفی یاری تدوین‌گر آثار فرهادی نیز پیام صوتی بهرام بیضایی کارگردان سینما و تئاتر ایران را که چند سالی است در خارج از کشور زندگی می‌کند،در این برنامه توسط گوشی همراه‌اش پخش کرد. در این مراسم کلیپی از دیدار اصغر فرهادی با محمدرضا شجریان در منزل این خواننده، هنگام برگزاری یکی از مسابقات ملی فوتبال ایران به سرمربی‌گری «کی‌روش» پخش شد. همچنین در بخش دیگری از مراسم تقدیر از اصغر فرهادی، کلیپی از فیلم‌های این کارگردان پخش شد که تدوین آن را امیر کاستاریکا دیگر کارگردان مطرح جهانی انجام داده بود. صحبت‌های کوتاه فرهادی در جمع خبرنگاران اصغر فرهادی که با ازدحام جمعیت پس از مراسم مواجه شده بود،نتوانست پاسخگوی خبرنگاران باشد و تنها خطاب به آنها گفت که همه حرف‌هایش را در بیانیه‌ای که در مراسم اسکار، خوانده شد،گفته است. او درباره انتخاب انوشه انصاری (فضانورد) و فیروز نادری (پروفسور ایرانی ناسا) برای دریافت جایزه‌اش هم فقط توضیح داد: آنها  دو ایرانی موفق هستند که به‌دلیل اینکه زمین را از بالا می‌بینند، مرزها را نمی‌بینند. این کارگردان همچنین معتقد است: جایگاه سینمای ایران پیش از این هم بالا بود و فیلمسازان با مشکلاتی که داشتند فیلم‌های خوبی ساختند. اصغر فرهادی به خاطر اعتراض به قانون اخیر ترامپ مبنی بر ممانعت از حضور هفت کشور مسلمان از جمله ایران به مراسم اسکار نرفت اما جایزه بهترین فیلم خارجی اسکار را برای دومین‌بار بعد از «جدایی نادر از سیمین» برای فیلم «فروشنده» کسب کرد. این خبر از ساعت ۱۹ تا ۲۱ بروز رسانی شد. انتهای پیام      لینک کوتاه برچسب‌ها : اسکاراصغر فرهادیدومین اسکار سینمای ایران برای اصغر فرهادیفیلم فروشنده اخبار مرتبط روزنامه‌ها تحت تاثیر «اسکار» فرهادی ویدئو / مراسم تقدیر از اصغر فرهادی در موزه سینما پیام‌های تبریکی که همچنان برای اسکار مخابره می‌شوند پیام‌هایی که همچنان برای افتخار “اسکار” مخابره می‌شوند تبریک وزارت خارجه آمریکا به فرهادی و عوامل ” فروشنده” بازتاب دومین اسکار «فرهادی» در رسانه‌های جهان تبریک «ظریف» به عوامل فیلم فروشنده متن کامل بیانیه فرهادی در اسکار تبریک به فرهادی به سبک رامبد جوان واکنش فردوسی‌پور به موفقیت فرهادی در اسکار در جشن تقدیر سینمایی‌ها از فرهادی چه گذشت؟ تبریک نمایندگان مجلس به عوامل فیلم فروشنده مطهری: جایزه اسکار امتیازی برای سینمای ایران است/”فروشنده”چهره خوبی از ایران نشان نمی‌دهد ایسنا گزارش کرد دیدار اصغر فرهادی و اسکاری‌ها در موزه سینمای ایران فرهادی، شجریان را به فرش قرمز آورد نظرات  


منبع: بهارنیوز

گلشیفته همبازى نیکول کیدمن شد

ارسینما نوشت: گلشیفته فراهانى که تابستان امسال با قسمت پنجم «دزدان دریایى کارائیب» به پرده سینماها خواهد آمد، روز گذشته به جمع بازیگران Untouchable اضافه شد.در این فیلم کمدى-درام به کارگردانى نیل برگر، نیکول کیدمن و برایان کرانستن (بازیگر سریال برکینگ بد) نیز ایفاى نقش مى کنند. مجموعه Divergent و Limitless از دیگر ساخته هاى این کارگردان هستند. 


منبع: بهارنیوز

هتل عباسی زیباترین هتل خاورمیانه

در این گزارش آمده است ایران پس از توافق هسته‌ای سال گذشته در تلاش است صنعت گردشگری خود را تقویت و مدرن کند و این مستلزم تقویت زیرساخت‌های گردشگری ازجمله رسیدگی به هتل‌ها است. سی‌اِن‌اِن می‌افزاید تعداد گردشگرانی که به ایران سفر کرده‌اند در سال ۲۰۱۶ به ۵٫۲ میلیون نفر افزایش یافته و انتظار می‌روند در سال ۲۰۱۷ این روند افزایشی همچنان ادامه یابد. سی‌اِن‌اِن هتل عباسی اصفهان را، هتلی مجلل در شهری باستانی توصیف کرده که در جهان نظیری ندارد.هتل تاریخی عباسی اصفهان، یکی از کهن‌ترین هتل‌های جهان با معماری منحصربه‌فرد است. قدمت آن به حدود ۳۰۰ سال می‌رسد و به دستور شاه سلطان حسین صفوی ساخته شد. این هتل در ابتدا کاروانسرایی بوده که تجار جادۀ ابریشم از آن استفاده می‌کردند. بازرگانان برجسته و دیپلمات‌ها علاقۀ خاصی به هتل عباسی دارند. البته اقامت در هتلی با این ‌همه زیبایی و جذابیت خیلی هم کم‌هزینه نیست. قیمت برخی سوئیت‌های این هتل برای یک شب اقامت تا حدود یک میلیون و هفتصد هزار تومان هم می‌رسد. تصاویر اختصاصی سی‌اِن‌اِن از هتل عباسی را در زیر ببینید:  


منبع: بهارنیوز

همکاری گروه دستان و شهرام ناظری

به گزارش موسیقی ما، بخشی از قطعاتِ این کنسرت از ساخته‌های «سعید فرج‌پوری» است و علاوه بر آن، دستنان بخش‌هایی را نیز به صورت سازی برگزار می‌کند و تعدادی از قطعاتِ خاطره‌انگیزِ این خواننده که پیش از این همراه با گروه دستان اجرا شده بود نیز روی صحنه خواهد رفت. دستان پیش از این همکاری‌های متعددی با شوالیه‌ی آواز ایران داشته است که شروعِ آن با «ساز و آواز نو» بوده است. در «ساز نو آواز نو» تعدادی از قطعات «حمید متبسم» به همراه یک قطعه از ساخته‌های ناظری اجرا شد و «ناظری» در آن، لحن آوازی متفاوتی را ارایه داد؛ نوع فرم و حرکت تحریرها به گونه‌ای است که در آثار گذشته کمتر سابقه داشته‌است. در این اثر «ناظری» تصنیف «کشتی شکستگان» را نیز از ساخته‌های خود اجرا کرد که بر اساسِ شعری از حافظ در گوشهٔ راک هندی اجرا شد. «سفر به دیگر سو» نیز همکاری دیگری از این گروهِ شناخته شده‌ی موسیقی ایران به همراه «ناظری» است. این اثر «ضبط اجرای زندهٔ واشنگتن» یادوارهٔ «شمس تبریزی» در سال ۱۹۹۸ است که بر روی اشعاری از مولانا اجرا و توسط «انتشارات سروش» منتشر شده‌ است. ترکیب کلی این اثر بر اساس نگرش و جهان‌بینی عارف بزرگ قرن هفتم، شمس تبریزی پی‌ریزی شده‌است. لحن آوازخوانی  ناظری در این اثر به دور از تکرار و تقلیدهای متداول است. «شهرام ناظری و گروه دستان» نیز نام آلبوم موسیقی حاصل اجرای زنده در فرانسه در سال ۲۰۰۱ است که توسط انتشارات «Long Distance/France» منتشر شده‌است. این اثر شامل اشعار «مولانا» و اشعار محلی کُردی است. شهرام ناظری در این آلبوم به نوازندگی دف نیز پرداخته‌است. از دیگر این آثار می‌توان به «لولیان» اشاره کرد که با ترکیبی از تحریرهای ریتمیک کلام مولانا بوجود آمده‌است.آخرین اجرای گروه موسیقی دستان در ایران «میخانه خاموش» با صدای «سالار عقیلی» بود که در تهران و همچنین تعدادی از شهرستان‌ها چون شیراز به اجرا درآمد.  در این میان البته اعضای گروه خود به شکل جداگانه برنامه‌هایی در ایران داشتند.حمید متبسم نوازنده تار و سه‌تار، حسین بهروزی‌نیا نوازنده بربط، سعید فرج‌پوری نوازنده کمانچه، پژمان حدادی نوازنده تنبک و سازهای کوبه‌ای و بهنام سامانی نوازنده سازهای کوبه‌ای اعضای گروه دستان هستند. از اعضای پیشین این گروه می‌توان به محمد علی کیانی‌نژاد، مرتضی اعیان، کیهان کلهر، بیژن کامکار، پشنگ کامکار و اردشیر کامکار اشاره کرد. گروه دستان از موفق‌ترین گروه‌های موسیقی ایرانی است که علاوه بر همکاری با خوانندگان به موسیقی سازی نیز توجه ویژه‌ای دارد.  این گروه کنسرت‌های متعددی در ایران و کشورهای مختلف برگزار کرده است و نقش مؤثری در معرفی موسیقی ایرانی به کشورهای دیگر داشته است.


منبع: بهارنیوز

ارزیابی ادبیات ایران در سال ۹۵

این داستان‌نویس در گفت‌وگو با ایسنا درباره وضعیت ادبیات در سال جاری اظهار کرد: رویکرد به داستان و داستان‌نویسی در بین جوانان بیشتر شده که به نظرم اتفاق خوبی‌ است، همچنین جشنواره‌های متعدد در طول سال برگزار شده است. این شعله‌های خُرد که این سو و آن سو برافروخته می‌شود، نشان می‌دهد هنوز دل‌هایی برای نوشتن، داستان‌نویسی و نگارش می‌تپد. البته علاقه‌مندان می‌توانند پشتیبان کتاب و کتاب‌خوانی باشند. او در ادامه بیان کرد: از سوی دیگر عامه مردم، حتی شاید نخبگان هزینه زیادی صرف خرید کتاب نمی‌کنند. البته این مسئله با توجه به شرایط اقتصادی کشور امری بدیهی است. کسانی که هزینه‌ زندگی‌شان را در نظر دارند بر اساس شرایط اقتصادی‌شان الویت‌بندی می‌کنند و کمتر به سمت و سوی خریدن کتاب می‌روند. تجار همچنین خاطرنشان کرد: علی‌رغم شور و شوق علاقه‌مندان به داستان و داستان‌نویسی به دلیل شرایط اقتصادی می‌بینیم کتاب آن‌طور که باید، رونق اقتصادی ندارد. کتاب ‌منتشر می‌شود اما هم نویسندگان و هم ناشران راضی‌ نیستند، که همه این‌ها مایه یأس است. او با بیان این‌که دولت‌مردان فرهنگی باید توجه بیشتری به کتاب داشته باشند بیان کرد: باید در این زمینه سوبسید بیشتری داده شود و دولت‌مردان فرهنگی بودجه بیشتری به این بخش اختصاص دهند. کسانی که بودجه را به بخش فرهنگی تخصیص می‌دهند باید بیشتر فکر کنند. اقتصاد این بخش هنوز بیمار است؛ به راحتی کتاب منتشر نمی‌شود، به راحتی حق تألیف داده نمی‌شود و مسائل دیگر. تجار افزود: اکثر ناشران از نظر اقتصادی ناراحت و نگرانند و می‌گویند مردم کتاب نمی‌خرند. باید کتاب‌ها تبلیغ و به مردم شناسانده ‌شوند؛ اما این موضوع جز برای چند کتاب اتفاق نمی‌افتد. باید از کسانی که وارد عرصه داستان‌نویسی شده‌اند و کار می‌کنند حمایت شود تا کتاب‌های‌شان دیده شود. درواقع نیرویی جدا از نیرویی که خود آن‌ها می‌گذارند باید کمک‌شان کند و اسپانسرشان شود. ما از نظر اقتصاد نشر ضعف داریم. او با تأکید بر این‌که وضع‌ اقتصادی دلیل اصلی  مشکلات ناشران است، گفت: شاید سال آتی اوضاع از نظر اقتصادی بهینه‌تر و زیرساخت‌ها بهتر شود. نباید شاهد این مسئله باشیم که انتشاراتی‌ها تعطیل شوند و ناشران این شغل را کنار بگذارند. زمانی که به کتاب‌فروشی‌ها می‌رویم می‌بینیم لوازم تحریر، کاسه و بشقاب‌های لعابی و مجسمه‌های زیبا فروش بیشتری دارد و بخشی که در آن کتاب وجود دارد خاموش و در سایه است. باید گفت چرا؟ البته این چرایی بارها مطرح شده است. این مدرس داستان‌نویسی درباره بهترین و بدترین خبری که در حوزه ادبیات و کتاب در سال جاری شنیده است اظهار کرد: خبر خوب این است که گاهی در کلاس‌های داستان‌نویسی می‌بینم هنرجویانی که کتاب جدید می‌خوانند، به دیگران نیز اطلاع می‌دهند که فلان کتاب منتشر شده و خواندن آن را به‌ دیگری توصیه می‌کنند. این اتفاق خوبی است. این‌طور نبوده که فقط سکوت باشد و سکوت. خبر بد تعطیلی برخی از انتشاراتی‌ها بود و این‌که ناشران همه از فروش پایین کتاب‌های‌شان ناراحتند، و این‌که سطح مطالعه پایین آمده است. گاهی که با مترو جایی می‌روم، می‌بینم سرها در گوشی است و در شبکه‌های اجتماعی مشغول هستند. امیدوارم روزی برسد که به جای گوشی موبایل، در دست همه کتاب باشد. راضیه تجار با بیان این‌که نام بردن از یک کتاب نمی‌تواند در مخاطب ایجاد انگیزه کند اظهار کرد: یک کتاب خاص را نام نمی‌برم زیرا کتاب خوب زیاد بوده است و اگر کتاب مشخصی را نام ببرم به کتاب‌های دیگر اجحاف می‌شود. پیشنهاد من به کسانی که علاقه‌مندند وارد این وادی شوند این است که از کتاب‌های کلاسیک شروع کنند. کتاب‌های روز هم در سایت‌ها معرفی می‌شود. او در ادامه گفت: پیشنهاد می‌کنم افراد به کتاب‌فروشی‌ها سر بزنند. معمولا فروشندگان بهترین‌ها را برحسب سلیقه افرد عرضه می‌کنند. برخی دوست دارند خاطره بخوانند، برخی زندگی‌نامه‌هایی که جنبه واقعی دارند، برخی داستان‌های برجسته که جایگاه والایی دارند، برخی تازه می‌خواهند خوانش را شروع کنند. کتاب‌خوانی علاه بر لذت باید آموزش هم بدهد، یعنی در کنار لذت، تجربه فرد را نیز افزون کند و سطح آگاهی‌اش را ارتقا دهد. این نویسنده در پایان گفت: آرزو می‌کنم سال آینده، سالی نیکو و خوب برای ملت ایران و جماعت کتاب‌خوان باشد.


منبع: بهارنیوز

باید به عرصه‌های بین‌المللی پا بگذاریم

بهنام کامرانی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: هنر تجسمی ما در کنار همه فقدان‌هایش، بسیار بالنده است و باید کمک کرد تا نمایشگاه‌گردان‌های بین‌المللی با هنر ما بیشتر آشنا شوند و هنرمان به عرصه‌های بین‌المللی پا بگذارد. هنر ما در کنار ارزآوری می‌تواند از نظر فرهنگی هم بسیار تاثیرگذار باشد و بخشی از بار معرفی فرهنگ و هنرمان به دنیا را بر دوش بگیرد. او ادامه داد: فضای هنری به تبادل نیاز دارد، هر جامعه‌ای باید بتواند هم هنرمند در خود بپذیرد و هم صادر کند. همه کشورهایی که ژن فرهنگی و هنری متنوع و پرباری دارند، این کار را انجام می‌دهند. اگر این داد و ستد اتفاق بیفتد، هنر تجسمی ایران می‌تواند حقانیت و تاثیرگذاری خود را بیشتر نشان دهد، چون پتانسیل آن را دارد؛ اما متاسفانه به‌خاطر شرایط اقتصادی و کمبود گالری‌هایی با قدرت فروش بالا، بویژه در شهرستان‌ها، بسیاری از هنرمندان جوان که از مظلوم‌ترین و با دانش‌ترین افراد در این عرصه هستند، در حوزه کوچک و گاه در کارگاه خود، کار خواهند کرد. کامرانی همچنین به وضعیت هنرهای تجسمی در سال ۹۵ اشاره کرد و گفت: سال ۹۵ سال پرباری برای هنر تجسمی کشور بود، بخصوص در رشته نقاشی که مسابقه‌ها، جشنواره‌ها و حراجی‌های متعددی برگزار شد که از آن‌ها می‌توان به دوسالانه دامون‌فر، حراج تهران، جشنواره نسل نو، جایزه هنری ویستا و جشنواره تجسمی جوانان اشاره کرد. جشنواره‌های غیردولتی به مراتب تاثیرگذارتر بودند، اگرچه تنوع آثار نسبت به سال‌های گذشته کمتر بود، اما اجرا و قدرتمندی آثار هنرمندان بارزتر شده بود. او ادامه داد: در سال ۹۵، گالری‌های زیادی افتتاح شدند و نمایشگاه‌های تاثیرگذاری هم برگزار کردند. خوشبختانه امسال بخش خصوصی فعال بود و امیدوارم این فعالیت ادامه داشته باشد و نوید سال خوبی را به ما بدهد، هرچند در نیمه دوم سال به‌خاطر شرایط اقتصادی، فروش آثار کمتر شده بود. کامرانی همچنین بیان کرد: برای این‌که بتوانیم در عرصه تجسمی پیشرفت و توسعه داشته باشیم، باید همه سازوکارهای مربوط به این رشته درست کار کند. به‌عنوان مثال، بحث آموزش باید از پیش‌دبستان، دوره دبستان و در هنرستان‌ها و دانشگاه‌ها مورد توجه قرار گیرد و بخش خصوصی و دولتی از این عرصه حمایت کند. همچنین سازمان‌های دولتی می‌توانند با خریدن آثار هنری یا اسپانسرینگ، به این بخش کمک کنند. او اضافه کرد: در عرصه رسانه‌های عمومی نیز روزنامه‌ها، مجلات هنری، انتشار کتاب و همچنین نقدهای هنری می‌تواند تاثیر بسزایی داشته باشند. ما در بخش دولتی هنوز فقدان مدیریت منسجم داریم و کمبود آرشیو و تقسیم‌بندی و شناخت لازم برای حمایت از رشته‌های تجسمی احساس می‌شود. هنر پیش‌رو، هنر خودآموخته، هنر مردمی و سطح‌های بالاتر آن باید مورد توجه قرار بگیرند تا فضای پویایی را در همه عرصه‌های هنر تجسمی شاهد باشیم.


منبع: بهارنیوز

این دود به چشم چه کسی می‌رود؟

روزنامه بهار: خبر خاکسپاری دو تن از شهدای گمنام دفاع هشت ساله در حریم پاسارگاد در چند روز اخیر سر وصدای بسیاری را به پا کرده است و گویا پس از تایید و تکذیب‌های فراوان در نهایت آن چه که موجبات دلواپسی دوستداران میراث فرهنگی را ایجاد کرده بود رخ داد. پیش از این نیز ماجرای مشابهی در یزد رخ داده بود و عده‌ای بدون توجه به دلواپسی‌های بخشی از جامعه کار خود را کردند. آنچه در پی می‌آید به‌بهانه این موضوع است و قصدی برای ورود تخصصی به این موضوع خاص نداریم زیرا به قدر کافی علل مخالفت‌ها با این اقدام از سوی متخصصان این حوزه شرح داده شده است. آن چه را که  قرار است در انتهای این نوشته به آن برسیم  در همین ابتدا مطرح می‌کنیم؛ دود چنین اقداماتی به چشم چه کسی می‌رود؟ رودر رو نشان دادن فرهنگ ایثار و شهادت با فرهنگ ایرانی چه سودی دارد؟ممکن است در پاسخ چنین گفته شود که قصد ونیت آنان که این اقدام را انجام داده‌اند به هیچ وجه مقابله با فرهنگ ایرانی یا تجاوز به حریم تاریخی پاسارگاد که از نظر میراث فرهنگی حفاظت از این حریم موضوع مهمی است نبوده و به قصد خیر چنین عملی را انجام داده اند. سلّمنا، نیت خیرتان قبول حق، اما در عمل چه شد؟ واقعیت آن است که در عمل عده‌ای به بهانه ایران دوستی این اقدام را تلاش نظام سیاسی  برای محو کردن تدریجی نمادهای ایرانی دانستند  و از طراحی‌های پیچیده پشت این اقدام سخن به میان آوردند و در سوی دیگر نیز افراطیونی پشت نقابی از ارزشها سعی در بی اهمیت جلوه دادن این بخش از فرهنگ ایرانی داشتند. آیا در نهایت این دوگانه جعلی برنده‌ای هم دارد؟ آن چه در واقعیات صحنه می‌بینیم این چنین است که هر دو سوی ماجرا دارند ضرر می‌کنند. در  یک سو از آن جهت که دلبسته‌های فرهنگ ایران و بومی اش با چنین اقداماتی در حال نابود شدن  و فراموشی است و در سوی مقابل هم افرادی بر خلاف آن چه در دفاع هشت ساله شاهدش بوده‌ایم که همه با هم در مقابل خصم ایستاده بودیم دارند بخشی از جامعه را مقابل این ارزش‌ها و در تضاد با آن  تعریف می‌کنند. به نظر می‌آید برای تصمیم گیری در چنین موضوعاتی باید تدابیر خردمندانه‌تری را شاهد باشیم. برای اتخاذ چنین تصمیماتی می‌بایست به همه وجوه یک موضوع نگریست و این امکان وجود ندارد که بتوان با احساسات گرایی‌های یکجانبه‌نگر به تصمیماتی عاقلانه که به سود همه باشد رسید.


منبع: بهارنیوز

جدیدترین اظهارات تهیه‌کننده فیلم کیمیایی

به گزارش ایسنا، در پی ادامه‌دار شدن اختلاف میان مسعود کیمیایی و منصور لشگری قوچانی (کارگردان و تهیه‌کننده فیلم «قاتل اهلی») و نیز اعلام کانون کارگردانان خانه سینما مبنی بر اینکه تدوین و اضافه و کم کردن پلان‌های فیلم حق کارگردان است و تهیه‌کننده نمی‌تواند در این مورد مداخله کند، لشگری قوچانی در یادداشت کوتاهی که در اختیار ایسنا گذاشت، به نامه کانون کارگردانان پاسخ داد. تهیه‌کننده فیلم «قاتل اهلی» خطاب به اعضاء کانون کارگردانان سینمای ایران در متنی که در اختیار ایسنا گذاشت،نوشت:«احتراما، به استحضار می‌رساند که قضاوت کاری سخت و از هابیل و قابیل تا امروز، دغدغه انسان اجرای عدالت بوده است. مطابق قوانین و ضوابط در خانواده سینما، رفع اختلافات و حکمیت توسط هیأت داوری خانه سینما انجام می‌پذیرد و تاکنون دو بار قضیه به گونه‌ای مطرح شده که گویا حکمیتی در خانه سینما یا  یا کانون کارگردانان اتفاق افتاده است و به نفع ایشان رأی صادر شده است. همچنین اختلاف اینجانب با آقای کیمیایی، اختلاف حقوقی براساس قرارداد منعقده است و بعد از چهار ماه نامه‌نگاری و انتظار، آقای کیمیایی حکمیت خانه سینما را نپذیرفتند و خسارت معنوی بزرگی به فیلم «قاتل اهلی» در جشنواره فجر وارد ساختند. بیش از ۲۱ ساعت راش برای فیلم «قاتل اهلی» تصویربرداری شده است و خیلی موارد دیگر که با یک فیلم سینمایی معمولی متفاوت است. لذا به نظر این حقیر، وقتی تهیه‌کننده و کارگردان براساس فیلمنامه مصوب قراردادی را منعقد می‌کنند کارگردان اجازه تغییر ماهیت و محتوای فیلمنامه را بدون اجازه تهیه‌کننده ندارد.  اگر کانون کارگردان‌ها می‌خواهد به جای هیأت داوری خانه سینما حکمیت انجام دهد، از نظر اینجانب بلامانع است و با گشاده‌رویی می‌پذیرم.»  طبق پیگیری ایسنا،  سخنگوی کانون کارگردانان خانه سینما اعلام کرد که نامه اشاره شده‌ در این خبر طبق درخواست مسعود کیمیایی برای اعلام نظر کارشناسی درباره اینکه مشخص شود حق اجازه تدوین فیلم و مسئولیت آن برعهده چه کسی باید باشد نوشته شده، اما انتشار آن در فضای مجازی از سوی کانون کارگردانان نبوده است.


منبع: بهارنیوز

هیأت مدیره جدیدخانه‌سینما انتخاب شدند

به گزارش فارس، مجمع عمومی عادی خانه سینما با دستور کار گزارش عملکرد هیئت مدیره و بازرس عصر روز یکشنبه ۱۵ اسفند ماه در تالار سیف اله داد خانه سینما برگزار شد و پس از اجرای بندهای دستور جلسه نامزدهای عضویت در هیئت مدیره معرفی و سپس به صورت کتبی توسط مجمع رای گیری به عمل آمد و پس از اخذ شمارش آراء به ترتیب۱- فاطمه معتمد آریا۲- کامران ملکی۳- مرتضی رزاق کریمی۴- ابراهیم حقیقی۵- سید علی قائم مقامی۶- همایون اسعدیان۷-روانبخش صادقیبه عنوان اعضای اصلی و سعید عقیقی، ایمان کرمیان به عنوان اعضای علی البدل هیئت مدیره دوره چهاردهم خانه سینما انتخاب شدند. همچنین شاپور پور امین به عنوان بازرس اصلی و سهیل رحیمی به عنوان بازرس علی البدل هیئت مدیره از سوی اصناف برگزیده شدند. هیئت مدیره جدید در اولین نشست رسمی خود رئیس، نایب رئیس، سخنگو و دبیر را معرفی خواهد کرد.


منبع: بهارنیوز

تو مسلما گابریل گارسیا مارکز هستی

به گزارش ایسنا، «ایندیپندنت» در سال‌های پایانی عمر «گابریل گارسیا مارکز»، متنی را به قلم «مانو ژوزف» نویسنده و روزنامه‌نگار هندی، درباره رمان «صد سال تنهایی» منتشر کرده که به مناسبت نودمین سال‌روز تولد این نویسنده فقید برنده نوبل ادبیات، آن را در ادامه می‌خوانید: «صد سال تنهایی» اثری قابل توجه و متکی به خود و نثر آن دقیق است، ‌و دلیل ساده آن این است که جملاتش آن‌قدر عالی هستند که نمی‌توان آن‌ها را ضروری نشمرد. این اثر رمانی است که همچون بزرگترین آثار نثر میانه‌رو،‌ مورد تحسین قرار می‌گیرد، با این حال نبوغ آن در روایت اُپراگونه‌اش مشهود است.مسأله رئالیسم جادویی هم مهم است. «گارسیا مارکز» اغلب با این ژانر شناخته می‌شود و این بی‌انصافی است. اگر انسانی بتواند پرواز کند یا یک میمون بتواند حرف بزند، چه حرف دیگری برای داستان باقی می‌ماند؟ چه چیزی مهم‌تر از پرواز کردن یک انسان و سخن گفتن یک میمون است؟ «مارکز» هرگز انکار نکرده که المان‌های مافوق طبیعی در رمان این‌طور بوده‌اند، اما راه دیگری هم برای خواندن آن‌ها وجود دارد. «آرتور کلارک» نویسنده گفته است: «فن‌آوریِ به اندازه کافی پیشرفته را نمی‌توان با جادو از هم تشخیص داد.» درست مثل این‌که بگوییم یک روایت تاریخی از زبان روستایی‌های کهن، از جادو قابل تشخیص نیست. «گارسیا مارکز» حتی در کودکی هم به پیرها نزدیک بود و با دقت به خاطرات آن‌ها گوش می‌داد. وقتی یک نویسنده بدون حجم زیادی از تفاسیر، خاطراتش را به یاد می‌آورد، نوشتار او از جادو غیرقابل تشخیص می‌شود.وقتی طاعون مرگبار فراموشی به «ماکوندو» روستای خیالی در قلب رمان «مارکز» می‌رسد، باعث می‌شود همه ساکنان خاطراتشان را از دست بدهند. در سال ۱۹۷۵، چند سال پس از انتشار این رمان، عصب‌شناسان نوعی از زوال عقل را بسیار شبیه به اختلالی که در این داستان واقع‌گرایی جادویی توصیف شده بود، تشخیص دادند. «گارسیا مارکز» خود هم از زوال عقل در اثر پیری رنج می‌برد (این مطلب پیش از درگذشت «مارکز» نوشته شده است). بعد از این‌که این بیماری در «ماکوندو» پخش شد، ساکنان روستا برای جلوگیری از فراموشی، علامت‌هایی روی اشیا نصب کردند. آیا این راهی است که با آن بتوانیم وارد ذهن زیبای او شویم و علامتی نصب کنیم و از سر سپاسگزاری بگوییم: «تو مسلما گابریل گارسیا مارکز هستی.» ***** «گابریل گارسیا مارکز» نویسنده بزرگ کلمبیایی که اگر زنده بود، امروز ۹۰ سالگی‌اش را جشن می‌گرفت، سه سال پیش در یکی از روزهای نیمه ماه آوریل با زندگی وداع گفت. او ۱۲ سال پایانی عمرش را با سرطان غدد لنفاوی جنگید و در سال‌های آخر درگیر زوال عقل و آلزایمر شده بود. وضعیت بد سلامتی او طی سال‌های آخر، جامعه ادبیات و روزنامه‌نگاری جهان را متأثر و مرگ او کتاب‌دوستان بی‌شماری را در سرتاسر دنیا اندوهگین کرد. «مارکز» که از مشهورترین نویسندگان آمریکای لاتین به حساب می‌آمد، ششم مارس ۱۹۲۷ در آرکاتاکای کلمبیا متولد شد. مدت کوتاهی پس از تولد او، پدر و مادرش به بارانکیلا نقل مکان کردند و «گابو»ی کوچک را به پدربزرگ و مادربزرگش سپردند. عقاید سیاسی و ایدئولوژیک «مارکز» بیشتر تحت تأثیر پدربزرگش که یک کلنل بازنشسته بود، شکل گرفت. پدربزرگ او در جنگ ۱۰۰۰ روزه شرکت کرده بود و داستان‌هایی را از سختی‌های جنگ و شجاعت خود برای نوه‌اش تعریف می‌کرد. «مارکز» از این قصه‌ها به عنوان بن‌مایه آثار ادبی‌اش استفاده کرد. او خود در مصاحبه‌ای گفته که از بدو تولد و از زمانی که توانسته حرف بزند، این داستان‌ها را به خاطر می‌سپرده و بازگو می‌کرده است. رفتارهای سختگیرانه مادربزرگ هم تأثیر زیادی بر رمان «صد سال تنهایی» مارکز گذاشت. «گابو» زمانی که در دانشگاه ملی کلمبیا رشته حقوق می‌خواند، به طور جدی وارد کار روزنامه‌نگاری شد. این نویسنده اولین اثر داستانی خود را در سال ۱۹۴۷ در روزنامه «ال اسپکتادور» چاپ کرد، اما دبیر ادبی همین نشریه درباره داستان او نوشت: نسل جدید کلمبیایی‌ها دیگر در حوزه ادبیات خوب حرف جدیدی برای گفتن ندارد. از آن پس «گابریل گارسیا مارکز» هفت سال برای نگارش اولین رمان کوتاه خود تحت تأثیر نویسندگانی چون «ویلیام فاکنر» و «ویرجینیا وولف» وقت صرف کرد. «طوفان برگ» سرانجام در سال ۱۹۵۵ به چاپ رسید و سپس شاهکار او «صد سال تنهایی» در سال ۱۹۶۷ روانه بازار کتاب شد. «مارکز» در طول عمرش به نوشتن ادامه داد و آثاری را چون «پاییز پدرسالار» (۱۹۷۵) و «عشق سال‌های وبا» (۱۹۸۵) که از معروف‌ترین رمان‌هایش هستند، خلق کرد. این نویسنده کلمبیایی شانس این را داشت که در زمان حیاتش به موفقیت مالی برسد و مورد تحسین منتقدان ادبی قرار گیرد؛ اتفاقی که برای خیلی از همتایان او رخ نمی‌دهد. «گابو» را پس از «میگوئل سروانتس» نویسنده قرن هفدهمی «دن کیشوت»، محبوب‌ترین نویسنده اسپانیولی‌زبان می‌دانند. علاوه بر محبوبیت ادبی، «مارکز» برای خلق سبک ادبی «رئالیسم جادویی» هم اعتبار بسیاری برای خود خرید. «رئالیسم جادویی» دربردارنده المان‌های فانتزی و جادویی در بستر زندگی روزمره است. با این حال این‌ها تنها افتخارات ادبی «مارکز» نیستند. او در هشتم دسامبر ۱۹۸۲ مهمترین جایزه ادبی جهان، یعنی نوبل را به دست آورد. آکادمی سوئدی نوبل ادبیات برای «رمان‌ها و داستان‌های کوتاهی که المان‌های واقعی و فانتزی آن‌ها در دنیایی از تخیلات با هم آمیخته‌اند و زندگی و بحران‌های یک قاره را منعکس می‌کنند»، او را شایسته دریافت این جایزه شناخت. «مارکز» اولین کلمبیایی و چهارمین نویسنده اهل آمریکای لاتین بود که به این افتخار رسید. داستان بیماری روانی این نویسنده هم از پرحاشیه‌ترین بخش‌های زندگی او بود. برادر او «خایمه» طی سخنرانی‌ای که برای دانشجویان کارتاخنای کلمبیا داشت، اعلام کرد «گابو» از بیماری اختلال مشاعر رنج می‌برد و از سال ۱۹۹۹ به سرطان غدد لنفاوی مبتلا شده است. او گفت که اختلال مشاعر در خانواده آن‌ها موروثی است. «خایمه» در توضیح بیماری برادر ۸۵ساله‌اش از واژه‌ «Dementia» (در فرهنگ لغت: جنون، زوال عقل، از دست دادن مشاعر) استفاده کرد و گفت: «گاهی برای او گریه می‌کنم؛ چون احساس می‌کنم دارم او را از دست می‌دهم.» او همچنین گفت که خالق «صد سال تنهایی» دیگر قلم به دست نمی‌گیرد و پس از چاپ آخرین کتابش در سال ۲۰۰۴ دیگر اثری را به نگارش درنیاورده است. پیش‌تر نیز «پلینی مندوزا آپولیوس» دوست نزدیک «مارکز» در مصاحبه‌ای با یک روزنامه‌ شیلیایی اعلام کرده بود پس از پنج سال موفق به مکالمه با «مارکز» شده؛ چرا که او قادر به تشخیص صدای دوستانش از پشت تلفن نیست. پس از همه این جنجال‌ها، خبر رسید «گابو» به علت ابتلا به عفونت ریه و مجاری ادراری در یکی از بیمارستان‌های مکزیکوسیتی بستری شده است. او پس از ۹ روز سرانجام از بیمارستان مرخص شد اما پزشکان معتقد بودند به سبب سن بالا هنوز از لحاط بدنی ضعیف است. اما هفدهم آوریل (برابر ۲۸ فروردین‌ماه) با تایید خبر درگذشت «گارسیا مارکز» از سوی «کریستوبل پرا» ویراستار او در انتشارات «رندم هاوس»، بر شایعه‌ها و حواشی زندگی ۸۷ ساله‌ «گابو» نقطه‌ پایان گذاشته شد و جهان ادبیات یکی از نابغه‌هایش را از دست داد


منبع: بهارنیوز

شهرستان‌ها محروم از سینما

به گزارش ایسنا، با وجود هجمه اطلاعات و شبکه‌های ماهواره‌ای و مجازی و پیدا کردن راه تأثیر بر مخاطب، کار سینما سخت‌تر شده و می‌طلبد فیلم‌ها متناسب با نیاز جامعه تهیه و اکران شوند اما افسوس آنجاست که بسیاری از شهرستان‌ها از داشتن سینما محروم هستند و نمی‌توانند آثار را روی پرده‌ها مشاهده کنند.یکی از فیلمسازان جوان همدان به ایسنا گفت: با پیشروی فیلمنامه‌های به نگارش درآمده توسط فیلمنامه‌نویسان ایران، ورود نسل جوان به این عرصه در چند سال اخیر، نزدیک شدن داستان‌های فیلم‌ها به زندگی عامه مردم و لمس بسیاری از این دست اتفاقات و رویدادها در فیلم‌های سینمایی برای مخاطب، استقبال مردم در تمام سنین را از سینما بالا برد. «مجتبی کرم‌پور» با بیان این‌که بیشترین تلاش نویسندگان و کارگردانان سینما، جذب مخاطب و همراهی او برای آثار بعدی است، ادامه داد: ساخت بسیاری از فیلم‌های سینمایی در سال، مراد بر رشد این هنر و حرفه و شکوفا شدن استعدادهاست حال آن که این آثار قبل و بعد از ساخت از گذرگاه‌هایی عبور می‌کنند که شاید عوامل و آن همه هزینه و وقت صرف شده از بای بسم‌الله تا تای تمُت، در صندوقی بماند و هیچ‌گاه اکران نشود. وی خاطرنشان کرد: با وجود هجمه اطلاعات، اخبار، شبکه‌های ماهواره‌ای و مجازی و پیدا کردن راه تأثیر بر مخاطب، کار سینما سخت‌تر می‌شود چون بسیاری از این اطلاعات و افکار و اندیشه‌ها به قصد تغییر دیدگاه‌ها، باورها و دور کردن از داشته‌هاست.کرم‌پور با بیان این‌که در شهرهای بزرگ و مراکز استان‌ها با وجود سالن‌های سینما و اکران آثار هنرمندان هم چرخ سینما می‌چرخد و هم نیاز روحی مخاطب تأمین می‌شود، تصریح کرد: افسوس آنجاست که بسیاری از شهرستان‌ها از داشتن سینما محروم هستند و نمی‌توانند آثار را روی پرده‌ها مشاهده کنند، شاید مدتی بعد بالاخره از هر طریقی آثار به دست مخاطبان برسد اما آیا دیدن فیلم در خانه، رایانه و موبایل حس سینما را به افراد منتقل می‌کند؟ این فیلمساز جوان اضافه کرد: وجود چندین سالن در هر شهرستان و خاک خوردن آن‌ها و اجرا نشدن طرح‌های هنری از اکران فیلم گرفته تا اجرای تئاتر و موسیقی باعث دور شدن مخاطب و وابستگی او به دنیای دیگر می‌شود.وی ساخت سالن‌های استاندارد برای اکران آثار سینمایی و اجرای تئاتر را یک سرمایه‌گذاری دانست و افزود: به طور حتم استقبال از سینما در شهرستان‌های حتی کوچک آنقدر زیاد است که کم از شهرهای بزرگ ندارد و همین امر موجب درآمدزایی برای شهرها و ارگان‌ها و بدنه سینما می‌شود. کرم‌پور با اشاره به این‌که تأثیر هنر بر مخاطب برای همه قابل درک است، یادآور شد: بروز خلاقیت‌ها در دور افتاده‌ترین نقاط کشور می‌تواند باعث پیدا شدن مسیر زندگی و آینده کودکان و نوجوانان شود اما زمانی‌که امکانات نبوده و هیچ مسیری مشخص نباشد، جاده‌ای مه‌آلود است که تنها تلاش هرکس برای نجات خود و رهایی از این راه دشوار است و دیگر افراد به علاقه‌ها و استعدادهایشان توجهی نمی‌کنند. وضعیت سینماهای همدان مطلوب است معاون فرهنگی اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان نیز در رابطه با اکران فیلم‌های به روز در سینماهای استان همدان گفت: انتخاب فیلم در کل کشور توسط شورای صنفی اکران در تهران انجام می‌شود که به صورت متناوب هر چند هفته فیلم‌های قابل اکران را معرفی می‌کنند که خوشبختانه ما با توجه به در اختیار داشتن ۵ سالن نمایش در استان مشکل خاصی در انتخاب نداشته و اکثر فیلم‌های معرفی شده را اکران کرده‌ایم.«مجید فروتن» تصریح کرد: سینماهای موجود در همدان به‌ترتیب عبارتند از سینما قدس و فلسطین در همدان،‌ سینما بهمن در ملایر و سینما آزادی در تویسرکان هستند هم‌چنین هم‌اکنون برخی مجتمع‌های فرهنگی و هنری در اکثر شهرستان‌ها از جمله شهرستان‌های کبودرآهنگ و نهاوند مجهز به تجهیزات سینمایی هستند و مجوز پخش فیلم برای مجتمع‌ها صادر شده است. وی با تأکید بر این‌که مجتمع اکثر شهرستان‌ها به تجهیزات صوتی و بصری مجهز هستند، خاطرنشان کرد: در برخی شهرستان‌ها نیز به‌صورت پاره وقت فیلم‌های روز اکران می‌شود.وی با اشاره به اکران فیلم‌های جشنواره فیلم در سینما قدس همدان اظهار کرد: سینماها از لحاظ تجهیزات عمرانی مانند سینما فلسطین مجددا بازسازی و مرمت شدند.فروتن وضعیت سینماهای استان همدان را مطلوب اعلام و عنوان کرد: سالن سینمایی مجتمع آوینی مجهزترین سالن در کشور برای پخش فیلم‌ها از لحاظ سیستم فنی و بصری است. مدیر امور سینمایی حوزه هنری همدان نیز درباره تعداد فیلم‌های اکران شده طی ۱۰ ماهه امسال در سینماهای حوزه هنری در استان همدان گفت: سینماهای حوزه هنری در استان همدان با نمایش ۴۶ حلقه فیلم به‌روز و متنوع در سه سینما و پنج سالن افتخار این را داشته که پذیرای بیش از ۲۵ هزار نفر از خانواده‌ها و شهروندان در روزها و سانس‌های مختلف باشد. «سعید شرفی» به رشد ۸۸ درصدی استقبال از فیلم‌ها اشاره و تصریح کرد: باعث خرسندی است که این تعداد مخاطب در مقایسه با مدت مشابه سال ۹۴ رشد ۸۸ درصدی داشته و می‌توان یکی از علل این موضوع را اضافه شدن سینما فلسطین با دو سالن مجهز و ۳۸۰ صندلی به دیگر سینماهای استان دانست.وی با بیان این‌که در کل ۱۲۰۰ صندلی در ۳ سینمای حوزه هنری در استان پذیرای هم‌استانی‌هاست، تصریح کرد: فیلم‌هایی که به رشد فرهنگی و اجتماعی جوانان کمک می‌کنند و آنها را با چالش‌های زندگی آشنا می‌کند باید بیشتر اکران شود. شرفی با بیان این‌که طی این دوره پنج فیلم بسیار مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت، افزود: پنج فیلم پرفروش طی این دوره به‌ترتیب ۵۰ کیلو آلبالو، من سالوادور نیستم، سلام بمبئی، فروشنده و بادیگارد است که حدود ۵۰ درصد از کل فروش را دربرمی‌گیرد.وی خاطرنشان کرد: در راستای پذیرایی هر چه بیشتر همشهری‌ها برای تماشای فیلم‌ها روزهای سه‌شنبه بلیت سینماها به صورت نیم بها عرضه می‌شود.وی درباره آوردن هنر و تجربه به همدان تصریح کرد: با نمایش فیلم‌های سینمای هنر و تجربه موافق هستم و خوشبختانه رایزنی‌هایی نیز انجام شده که به احتمال قوی در سال آینده یکی از برنامه‌های اجرایی است.


منبع: بهارنیوز

لباس زنان سیاستمدار در مجامع بین‌المللی

به گزارش ایسنا، به‌ جز هنرمندان و ورزشکاران که با پوشش خود در عرصه‌های بین‌الملل می‌توانند بخشی از فرهنگ کشور را معرفی کنند، سیاستمداران نیز می‌توانند با لباس خود، نقشی اساسی در معرفی هنر و توانایی‌های کشور داشته باشند. رزی گرین‌لیز – رئیس منطقه اروپا در شورای جهانی صنایع دستی – در سخنرانی خود در هجدهمین مجمع جهانی صنایع دستی که در اصفهان برگزار شد، بعد از توضیحاتی درباره لباس عروسی کیت میدلتون، گفت: ما سعی می‌کنیم دوزنده‌ها و کسانی را که این کار را انجام می‌دهند، به جلوی صحنه بیاوریم. هنرمندان، ورزشکاران، سیاستمداران و سفیران ایران نیز می‌توانند از فرصت حضورشان در کشورهای دیگر با استفاده از لباس‌هایی که المان‌های سنتی روی آن‌ها کار شده است، بهترین مبلغ برای معرفی هنر و هنرمندان کشور باشند؛ اما زنان سیاستمدار ایرانی تا چه اندازه در پوشش خود برای حضور در مجامع بین‌المللی از المان‌ و هنرهای سنتی ایرانی استفاده می‌کنند؟ الهام امین‌زاده – دستیار رئیس‌جمهور در امور حقوق شهروندی – در این‌باره گفت: من چهار سال نماینده مجلس بودم و به‌واسطه آن‌که تنها نماینده زن عضو کمیسیون ملی و سیاست خارجه و مسلط به زبان انگلیسی بودم، برای مذاکرات به کشورهای متعددی سفر کردم و همیشه هم چادر به سر داشتم. او ادامه داد: یک روز، یکی از نماینده‌های مجلس حقوق ادیان کره جنوبی که استاد بودایی حقوق بود، در یک مراسم که ۴۰ کشور در آن حضور داشتند، خطاب به من گفت «حجاب شما موجب شد من تنها فکر تو را ببینم، اگر با نوع دیگری و با وضعیت بدی وارد می‌شدی، فکر می‌کنم توجه‌ام باید به چیزهای دیگر جلب می‌شد». تا آن زمان من به این صراحت به ارزش حجاب خودم پی نبرده بودم و هیچ‌گاه از این‌که با چادر در مجامع بین‌المللی حاضر شدم، پشیمان نبودم. امین‌زاده بیان کرد: دوست دارم از پارچه‌های سوزن‌دوزی استفاده کنم، اما متاسفانه بازار کارآفرینی برای زنان سیستان و بلوچستان که سوزن‌دوزی را انجام می‌دهند، فراهم نیست. ترجیح می‌دهم به جای جنس خارجی، از هنرهای بومی استفاده کنم، البته اگر بتوانم آن را پیدا کنم. شهیندخت مولاوردی – معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده – نیز در این‌باره به ایسنا، گفت: نمی‌توانم بگوییم هربار که به کشور دیگری سفر کرده‌ام، این اتفاق افتاده است؛ اما خودم بسیار به استفاده از المان‌های سنتی در لباس علاقه‌مندم و در برخی موارد از آن‌ها استفاده کرده‌ام و اصرار دارم حتی روی آستین‌های لباسم المانی از هنرهای سنتی باشد.     او اظهار کرد: ما کارگروهی با عنوان فرهنگ و هنر راه‌اندازی و زنان موثر در این حوزه را شناسایی کرده‌ایم. در حال بررسی هستیم تا ببینیم معاونت رئیس‌جمهور در مدیریت ظرفیت‌ها و هماهنگی بین دستگاه‌هایی که در این زمینه فعالیت می‌کنند، چه کاری می‌تواند انجام دهد. حمیرا ریگی – فرماندار سیستان و بلوچستان – نیز که با لباس محلی در همه‌جا حاضر می‌شود، درباره دو دلیل این کارش توضیح داد: دلیل اول من این است که بگویم برخاسته از خودِ مردم هستم و این خودباوری را در دختران و زنان منطقه ایجاد کنم تا خودشان را باور کنند که همجنس خودشان می‌تواند به‌عنوان کارگزار مردم خدمت‌رسانی کند. دلیل دوم هم این است، آن‌هایی که از بیرون به ما نگاه می‌کنند، متوجه می‌شوند که امکان نقش‌آفرینی برای همه وجود دارد، در برخی مواقع خود افراد باید تلاش کنند. او که پیش از این، نخستین فرماندار زن سیستان و بلوچستان بود، در پاسخ به این‌که فکر می‌کنید زنان سیاستمدار ایرانی چطور می‌توانند پوشش سنتی کشور را به مردم خودشان یا مردم کشورهای دیگر معرفی کنند؟ گفت: ما باید سعی کنیم به مهمانانی که از خارج یا شهرهای دیگر به ایران سفر می‌کنند، هنر اصیل‌مان را هدیه دهیم. ما به بسیاری از مهمانانی که به سیستان و بلوچستان سفر می‌کنند، لباس منطقه را هدیه می‌دهیم، زیرا این امر موجب معرفی بهتر یک منطقه از ایران می‌شود. نمونه‌ای که در دنیا درباره‌اش خبرهای مختلفی منتشر شد، لباس عروسی کیت میدلتون – همسر شاهزاده ویلیام، دوک کمبریج – بود که تصاویر آن را رسانه‌های مختلف منتشر کردند. این لباس ساخته الکساندر کویین و به‌نوعی صنایع دستی کشور انگلیس بود و توربافی خاصی داشت. سازنده این لباس در دانشگاه انگلیس تدریس و با طراحان مختلفی کار می‌کند.


منبع: بهارنیوز

عملکرد «مردان ایکس» در گیشه جهانی

به گزارش ایسنا، فیلم ابرقهرمانی «لوگن» که دنباله دو فیلم «خاستگاه مردان ایکس: ولورین» (۲۰۰۹) و «ولورین» (۲۰۱۳) و دهمین قسمت از مجموعه فیلم‌های «مردان ایکس» محسوب می‌شود، در اولین هفته نمایش در گیشه بین‌الملل به فروش چشمگیر ۱۵۲٫۵ میلیون دلاری دست یافت و با احتساب فروش ۸۵٫۳ کیلیون دلاری در آمریکا، جمع فروش جهانی خود را به رقمی بالغ بر ۲۳۷ میلیون دلار رساند. این فیلم که محصول کمپانی فاکس قرن بیستم است با هزینه تولید ۹۰ میلیون دلاری ساخته شده و «جک هیومن» را در نقش اصلی دارد و همانند فیلم «ولورین» در سال ۲۰۱۳ کارگردانی فیلم بار دیگر بر عهده «جیمز منگولد» است. «جک هیومن» در ۹ قسمت قبلی از مجموعه فیلم‌های «مردان ایکس» نیز  بازی کرده است، فیلم‌هایی که در دو دهه اخیر به مرور در سینمای جهان اکران شده‌اند.فیلم «لوگن» که در آن بازیگران دیگری چون «پاتریک استوارت» و «دافنه کین» ایفای نقش می‌کنند درباره یک «ولورین» سالخورده است که قدرت‌هایش رو به تحلیل است. این فیلم پیش از اکران عمومی، اولین نمایش جهانی خود را در بخش غیررقابتی شصت‌وهفتمین جشنواره فیلم برلین تجربه کرد. این فیلم ابرقهرمانی در اولین هفته نمایش خود در ۸۱ کشور خارجی به روی پرده رفت و در ۸۰ کشور صدرنشین گیشه فروش شد و بهترین عملکرد خارجی خود را در سینماهای چین با فروش ۴۶٫۳ میلیون دلاری رقم زد و پس از آن بریتانیا (۱۱٫۴ میلیون دلار)، کره جنوبی و برزیل (۸٫۲ میلیون دلار) و روسیه با ۷٫۱ میلیون دلار در جایگاه‌های بعدی قرار گرفتند.


منبع: بهارنیوز

حاشیه‌ای که برای «پاسارگاد» ایجاد شد

به گزارش ایسنا، «انجام هر نوع احداثات و دخالت در عرصه‌ محوطه‌ها و نقاطی که یک اثر ثبت جهانی یا حتی ملی وجود دارد، خلاف قانون است. به عنوان یک مقام رسمی اعلام می‌کنم تا امروز هیچ مجوزی از سوی ما به عنوان دفن در عرصه انجام نشده است.»با خاکسپاری دو شهید گمنام درحریم درجه دو محوطه جهانی پاسارگاد در روز شهادت حضرت زهرا (س)، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث‌فرهنگی و گردشگری در ۱۴ اسفند اعلام کرد: «خاکسپاری شهدا در حریم درجه ۲ پاسارگاد محدودیت قانونی ندارد و براساس ضوابط در این شرایط خطر برای (خارج شدن از) ثبت جهانی این محوطه وجود ندارد.»حتی اعلام شد اگر از این به بعد مکان‌یابی دفن شهدا به درستی و در نقاط مناسبی انجام شود، امکان ثبت معنوی این مکان‌ها در فهرست آثار ملی وجود دارد و از سوی دیگر ساخت هرگونه یادمان و اِلمان برای آرامگاه شهدایی که در حریم مجموعه‌های تاریخی و جهانی قرار گرفته‌اند، نیازمند هماهنگی با سازمان میراث فرهنگی است. طالبیان به عنوان یکی از تدوین‌کننده‌های پرونده‌های ثبت جهانی ایران،درباره‌ی احتمال تکرار این اقدام در آینده با توجه به اعلام نبود منع برای دفن شهدا در حریم درجه دو پاسارگاد توضیحات بیشتری داد.هر نوع دخالت در عرصه‌ محوطه‌های جهانی و ملی غیرقانونی استمعاون میراث فرهنگی انجام هر نوع احداثات و دخالتی در عرصه‌ی محوطه‌ها و نقاطی که یک اثر ثبت جهانی یا حتی ملی وجود دارد، را خلاف قانون دانست و تاکید کرد: ممکن است حریمِ محوطه‌های تاریخی براساس ضوابط متفاوت باشد، اما در عرصه به هیچ عنوان اجازه‌ی ساخت و ساز داده نمی‌شود. او ادامه داد: در حریم نیز با توجه به این‌که آن اثر کجا قرار دارد، ضابطه‌ها متفاوت هستند؛ به عنوان مثال ضابطه‌ ساخت و ساز در یک روستا براساس ارتفاع و معماری مشخص است و همیشه تاکید می‌شود این نوع ارتفاع و معماری و بعد از آن کوریدورهای دید و غیره چگونه باید رعایت شوند. این‌ نوع موارد معمولا در طرح‌های هادی و تفصیلی مشخص می‌شوند، بنابراین این ضوابط با ضابطه عرصه کاملا متفاوت است.وی با تاکید بر این‌که رابطه‌ی حریم درجه یک و عرصه با یکدیگر متفاوت است، بیان کرد: ضوابط حریم درجه دو کاملا متفاوت با عرصه است. هر کاری می‌کنیم باید براساس ضوابط باشد. ضابطه حریم درجه یک و دو کاملا روشن است. در این ضوابط هیچ جا بیان نمی‌شود که ساخت‌وساز یا دخالت نکن، می‌گوید اگر برای انجام هر کاری باید تائیدیه سازمان میراث فرهنگی را بگیرید.اگر خاکسپاری در عرصه رخ می‌داد، پاسارگاد به خطر می‌افتاداو از تلاش مسئولان کشوری و محلی برای تغییر مکان انتخاب موقعیتِ خاک‌سپاری شهدا در عرصه و حریم درجه یک به حریم درجه ۲ حمایت کرد و توضیح داد: اگر این خاک سپاری در عرصه یا حریم درجه یک انجام می‌شد، در خطر افتادن پاسارگاد برای خروج از ثبت این محوطه‌ی جهانی حتمی بود، اما در حریم درجه دو دیگر این خطر وجود ندارد. از سوی دیگر معماری مقبره شهدا در حریم درجه ۲ آثار تاریخی حتما باید تائیدیه از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور بگیرد.معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، نداشتن برنامه‌ی روشن برای به خاک سپردن شهدا را خوب ندانست و اظهار کرد: شهدا برای ما اهمیت دارند، ما به اصل مطلب که دفن شهدا با برنامه‌ریزی درست انجام نمی‌شود اعتراض داریم، حتی اگر این اقدام با برنامه‌ریزی و سازماندهی و مناسب انجام شود، این مکان‌ها را در فهرست‌ آثار ملی به ثبت می‌رسانیم، مانند گذشته که تا کنون تعدادی از مزارهای شهدا را به ثبت رسانده‌ایم.او ادامه داد:‌ مهم است که برای حرمت گذاشتن به شهدا برنامه‌ریزی داشته باشیم و اتفاقا لازم است که یک طرح کلی برای کشور باشد، ما از این اقدام که با طرح و برنامه‌ریزی و همکاری همراه باشد استقبال می‌کنیم، کاری که روح شهدا نیز شاد شود. وی تاکید کرد: اگر درست برنامه‌ریزی نشده باشد و شهدا را در یک اثر ثبت ملی به خاک بسپارند، ما وارد این قصه نمی‌شویم، این برای کشور پسندیده نیست. برای کشوری که همیشه از دوره‌ی باستان تا امروز نظم داشته است.تا گرفتن جواب از نیروهای مسلح پیگیر هستیمطالبیان درباره‌ی نامه‌نگاری‌های این معاونت ریاست جمهوری برای احتمال به خاکسپاری شهدا در عرصه‌ها و محوطه‌های تاریخی در آینده ادامه داد: در حال مکاتبه با ستاد کل نیروهای مسلح هستیم که نخست باید برای این اتفاق برنامه‌ریزی داشته باشند و از سوی دیگر اگر طرحی نیز در آینده دارند، حتما سازمان میراث فرهنگی باید در آن دخالت داشته باشد و کنترل کند، اما هنوز جوابی نگرفته‌ایم، با این وجود حتما برای گرفتن جواب پیگیری می‌کنیم. وی تاکید کرد: اما درباره‌ی پاسارگاد آن‌چه که حقیقت دارد، ضابطه برای خروج از ثبت جهانی پاسارگاد است. اصلا بحث دفن دو شهید در حریم اثر جهانی نیست. ما حالا باید تلاش کرده و معماری را کنترل کنیم.معاونت میراث فرهنگی هیچ مجوزی برای دفن شهدا در پاسارگاد صادر نکردهوی همچنین درباره‌ی صحبت‌های مطرح شده مبنی بر صدور مجوز از سوی میراث فرهنگی برای به خاک‌سپاری شهدا در این محوطه‌ی جهانی گفت: به عنوان یک مقام رسمی در حوزه‌ی معاونت میراث فرهنگی اعلام می‌کنم تا امروز هیچ مجوزی از سوی ما به عنوان دفن در عرصه انجام نشده است.او تاکید کرد: هیچ مجوزی برای دفن در عرصه آثار ملی و جهانی از سوی میراث نه تنها صادر نشده، بلکه در آینده نیز نخواهد شد. معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با تاکید بر این‌که مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تمام قد از مسئولان میراث فرهنگی استان گلستان برای محوطه‌ی تاریخی «سرخنکلاته»حمایت می‌کنند، نیز گفت: این حمایت به پشتوانه قانون است، بر اساس قانون در عرصه‌ی اثر تاریخی هر گونه دخالت ممنوع است، فقط بحث موضوع به خاک سپاری شهدا نیست.طالبیان ادامه داد: چطور برای همه مسایل کشور طرح و برنامه کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت می‌ریزیم، این پروژه نیز باید برنامه‌ریزی داشته باشد. این یکی از مسائل ماست، پاسارگاد از ثبت جهانی خارج نمی‌شود، اما اصل مطلب این است که برنامه‌ریزی باشد.


منبع: بهارنیوز

گوگوش به ۱۶ سال زندان محکوم شد!

همچنین همین شعبه، برای «سعید کریمیان» مدیر تلویزیون GEM به اتهام اقدام علیه امنیت ملی ۶ سال حکم حبس غیابی و برای «نیک آهنگ‌کوثر» کارتونیست ایرانی به اتهام توهین به امام و رهبری و تشویش اذهان عمومی حکم ۴ سال حبس غیابی صادر کرده است. آگهی این احکام غیابی که ظاهرا در نشریات کشور منتشر شده، توسط یکی از سایت‌های خارج از کشور باز نشر داده شده است. با توجه شماره کلاسه موجود در این احکام، به نظر می‌رسد تاریخ تشکیل پرونده‌های مذکور سال ۱۳۹۴ می‌باشد.


منبع: بهارنیوز

جای خالی تفکر در کتب درسی

روزنامه بهارفریاد ناصریاگر بپذیریم ما با کلمات است که می‌اندیشیم آنگاه باید این نتایج را هم بپذیریم که آنکه درست سخن می‌گوید می‌تواند، شکل درستی از اندیشه را داشته باشد چرا که اندیشه شکلی از سخن گفتن در درون است و آنکه مغشوش سخن می‌گوید پس آشفته و مغشوش هم می‌اندیشد. پس به تبع این مقدمات فارسی زبانی ا‌ست که ملتی  قرن‌هاست که با آن می‌اندیشد. براساس همین جمله آموزش زبان فارسی اهمیتی چنان پیدا می‌کند که اندیشیدن به آن در جهان امروز با وضعیت‌های بحرانی پیش آمده از هر کاری واجب‌تر است. مهم‌ترین برنامه‌ آموزشی زبان فارسی در مدارس اجرا می‌شود آن هم براساس کتاب‌های آموزشی‌ای که برای این‌کار تدوین شده‌اند اما آیا واقعاً این کتاب‌ها کاری از پیش می‌برند؟ گمان نگارنده این است که این کتاب‌ها موفقیت نداشته و ندارند چرا که هدف پشت آن‌ها این است که گروهی نمی‌دانند و گروهی دانای این کار باید بسته‌ای از اطلاعات را به آن‌ها از طریق آموزگاران انتقال دهند. این شیوه و روش آموزش براساس تفکری محافظه‌کارانه ارائه شده است و کماکان بر همان روش هم ایستاده است اما دیگر بر همگان مسجل شده است که به‌جز تفکر منطقی و محافظه‌کار، تفکر انتقادی و خلاقه هم داریم. باور نگارنده این است که درست‌ترین شکل تدوین کتاب‌های آموزشی علی‌الخصوص در درس‌های خلاقه‌ای چون ادبیات باید مبتنی بر روش خلاقه باشد؛  نه این‌که بسته‌ای از داده‌ها و اطلاعات آماده شود و بر دانش‌آموزان ارائه شود. جالب این‌که بسیاری از اساتید مدام در حال تغییر شیوه  تدریس هستند اما یک لحظه نمی‌اندیشند که بحث بر سر محتوایی‌ است که آموزش داده می‌شود. اثبات ضعف این محتوا با یک آزمون و تحقیق میدانی محقق می‌شود. می‌شود گروهی از دبیران؛  نه تحصیل‌کردگان بلکه دبیران رشته‌های مختلف را انتخاب کرد و بر اساس کتاب‌های ادبیاتی که برای‌شان تدریس شده است، آزمونی از آنها گرفت. نتیجه ناامید کننده خواهد بود چرا که آنچه به آن‌ها آموخته‌ایم چیزی نبوده است که آن‌ها هر روز با آن درگیرند و حتی نتوانسته‌ایم اهمیت این متون تاریخی را به آن‌ها نشان دهیم تا بعدها خودشان با آن‌ها درگیر شوند. آن‌ها این درس‌ها را خوانده‌اند و بعد فراموش کرده‌اند چرا که با زیست‌شان هیچ سنخیت و درگیری نزدیکی نداشته است. ما در چیزی متبحر و ماهر می‌شویم که با آن هر روز کار می‌کنیم. نه این آرایه‌ها و نه این حکایات و نه هیچ کدام از مسائل زبانی و دستوری، درگیری روزانه‌  مردم امروز نیست، پس باید هم فراموش شود.  اما اگر بخواهیم بر اساس همین مقدمات و نتایج روشی را پیشنهاد بدهیم آن روش چیست؟ دانستیم که درست سخن گفتن است که می‌تواند یکی از پایه‌های درست‌اندیشی باشد. برای یادگرفتن درست سخن گفتن نیازمند این هستیم که دانش ادبی خوبی داشته باشیم اما این دانش ادبی در گام اول از طریق تکه‌های متون کهن و بعضی مسائل دستوری و زبانی حاصل نمی‌شود بلکه باید در تفکری خلاقه دانش‌آموزانی را که در سن یافتن و کشف هستند با متونی مناسب روز و احوالات‌شان مواجه کنیم که  این امر سبب علاقه‌مندی آنها به این رشته خواهد شد چرا که مزه شیرین و کاربردی‌اش را چشیده‌اند. نه اینکه بر عکس با تحمیل متونی که برای آنها هیچ جذابیت و کاربردی ندارد آنها را از ادبیات دلزده کنیم. بعد از این‌که آن‌ها با متونی مناسب سن و احوالات‌شان مواجه شدند ما موفق شده‌ایم که آنها را وارد جهان ادبی کنیم. آن‌وقت در دل همین متونی که بر‌اساس تفکر خلاقه برای دانش‌آموزانی در سن و حال و هوای جستن و یافتن تدوین شده است، می‌شود با راه‌ها و روش‌هایی متناسب، نکات دستوری و زبانی را هم آموخت.  این نقد البته نه حرف امروز است که سابقه زیادی در بحث آموزشی ما دارد. می‌خواهم نقل قول‌هایی از نیما یوشیج -شاعر و اندیشمندی- بیاورم که به بدترین شکلی در کتاب‌های ادبیات معرفی می‌شود. نیما یوشیج در نامه‌ای به خواهرش برای کمک به او در‌تربیت فرزندانش کتاب «امیل» ژان‌ژاک روسو را معرفی می‌کند و می‌نویسد: «به آنها حرکت، غذای مناسب، هوای صاف، بازی و تفریح را عجالتاً یاد بدهید. این در رأس همه‌ ‌تربیت‌هاست. بگذارید به عبور از جاهای تاریک و هولناک عادت کنند. آنها را نترسانید. از سؤالات آنها خسته نشوید. . . مخصوصاً وسائلی فراهم بیاورید که دقیق و کنجکاو و پرطاقت بار بیایند.» (نیما، ۱۳۷۶: ۴۳۱) نیما معتقد است که به جز شاعری موفق به اصلاحاتی در مسائل آموزشی شده است و از این‌که او را شاعر شعر افسانه بدانند دلخور است (همان: ۳۸۹) و در این سخن هم محق است. نیما با درک روز و روزگار و شرایط موجود مدام از شرایط آموزشی، کتاب‌ها و کلاس‌ها و شیوه‌های آموزشی انتقاد می‌کند، انتقادهای او به‌تقریب همه هنوز قابل طرحند و هیچ‌کدام اصلاح و برطرف نشده‌اند. نیما یوشیج به‌واسطه  مدیریت همسرش در مدارس دخترانه و تدریس گاه‌به گاه خود، با اوضاع مدارس و آموزش آشناست برای همین از تدوین بی‌دقت دروس انتقاد می‌کند حتی از شکل مرسوم مدارس و کلاس‌ها (همان: ۲۶۱) می‌شود حتی  انتقاد را کمی بالاتر برد. ما اگر پیگیر تولید اندیشه‌ایم چگونه می‌توانیم در ساختارها و فرم‌های غربی مثل خودمان بیندیشیم؟ آیا کلاس‌های مدارس و دانشگاه‌های ما بازتولید همان فرم و ساخت کلیسایی نیست، در حالی که آموختن در تاریخ ما شکل گردهم نشستن داشته است. گردآمدن و دانش را در میان نهادن و گردآوردن. خوشه چیدن و خرمن ساختن. برای درازنشدن سخن می‌خواهم دامن سخن را برچینم و بگویم باید شیوه تدوین کتاب‌ها متناسب با سن دانش‌آموزان و براساس تفکر خلاقه باشد و نه براساس تفکر منطقی و محافظه‌کارانه. تنها بعد از این گام است که می‌شود امیدوار بود این امانت با ارزش را به دست کسانی سپرده‌ایم که به ارزشش واقف شده‌اند و به آن عشق می‌ورزند و از آن نگهداری می‌کنند وگرنه هر روز باید معلمان در مدارس به این سؤال تکراری دانش‌آموزان پاسخ دهند که این‌ها به چه درد ما می‌خورند؟  شیوه تدوین مورد نظر نگارنده کتابی ا‌ست با شعر و داستان‌هایی معاصر و نو و متناسب با سن و افکار دانش‌آموزان که معلمان با تکیه بر این دروس و چرایی زیبایی و جذابیتشان برای دانش‌آموزان بتوانند نکات دستوری و زیبایی‌شناسانه چون آرایه‌ها را به آنان بیاموزند و از آنها بخواهند تلاش کنند، خودشان نیز چنین متون زیبا و جذابی خلق کنند.


منبع: بهارنیوز

حماسه در نمایشی عاشقانه

 روزنامه بهار – حمید باباییدر ابتدا کمی در مورد فضای ذهنی تان برای مخاطب‌های ما بگویید و این که این چندمین کار تئاتر شماست؟  من کارم را سال‌ها پیش از روی صحنه تئاتر آغاز کردم؛ اولین تجربه‌ام در هفت‌سالگی بود  و بازی در نمایش «تصنیف‌های روز» به نویسندگی و کارگردانی محمد رحمانیان. تمام این سال‌ها با کسب تجربه‌های ناب دیگر، قدردان استاد محمد رحمانیان بوده‌ام. در کنار ایشان بود که در چهارده سالگی سعادتی دیگر نصیبم شد و آن دیدار با مرشد ولی‌الله‌ ترابی بود. نخستین بار که کنارشان آموختم،  نقل سهراب کشی را دیدم. آن روزها مشغول ضبط جُنگ ادبی دوستانه به نویسندگی و کارگردانی محمد رحمانیان برای شبکه دو سیما بودیم و من در آن مجموعه‌‌ بیست و شش قسمتی در کنار مرشد‌ترابی می‌آموختم و نقل‌هایشان را به جان حفظ می‌کردم.  این آموخته‌ها با من ماند و  تا امروز فرصت این را داشته‌ام که بارها نمایش‌ها و نقالی‌هایی را با اجرای خودم یا شاگردانم در شهرهای مختلف ایران و چند کشور به روی صحنه ببرم.  چرا به سراغ داستان بیژن و منیژه رفتید؟  داستان‌های کهن فارسی در هر شکلی برای من جذاب هستند. آنچه مرا وا داشت که سراغ منیژه بروم این است که در نگاه نخست منیژه را زنی عاشق می‌بینیم که دست آخر هم به عشقش می‌رسد. اما نگاه متفاوتی که در این اثر به  شخصیت مـنیــژه داشتـــه‌ام رنج‌هایی ا‌ست که منیژه در روزهای فراق با آنها زندگی را  گذرانده است. امید وصال تمام روزهایش را پر می‌کند و نکته آنجاست که بعد از رهایی بیژن از چاه هم وصال سهم منیژه نمی‌شود. داستان بیژن و منیژه فراز و فرودهای زیادی دارد. عناصری همچون عشق، فریب، جنگ، نفرت، بخشش، تدبیر و. . . باعث شده است این داستان روایتی متفاوت‌تر از دیگر داستان‌های شاهنامه داشته باشد.  به نظر شما چقدر شاهنامه می‌تواند در فضای امروزی ما برای نسل جدید جذابیت داشته باشد؟  خوشبختانه در یکی،  دو سال گذشته توجه بیشتر و بهتری به داستان‌های حماسی فارسی شده است. این را بیش از هر چیز در میزان علاقه‌  والدین به برگزاری دوره‌های آموزش شاهنامه و نقالی به فرزندانشان می‌بینم. من در طول سه سال گذشته شاگردان زیادی داشته‌ام که با علاقه و اشتیاقی که شوق مرا هم افزوده‌اند مشغول یادگیری شاهنامه و اساطیر و حماسه‌های ایران هستند. اما در همین راستا باید بپذیریم که اگرچه داستان‌های جذاب بسیاری داریم، اما از آن محصول جذابی تولید نکرده‌ایم که بتواند در رقابت با محتوای جذاب تصویری که در جهان تولید می‌شود مخاطب فارسی زبان و به ویژه کودکان و نوجوانان را راضی نگه دارد.  فیلم‌ها و نمایش هایی ساخته شده بر اساس پیشینه‌  غنی ادبیات و فرهنگ ایران در بازار بین المللی امروز می‌تواند محصول فرهنگی ناب و صادراتی‌مان باشد. چرا که در اجراهای بین‌المللی علاقه و اشتیاق زیادی در میان فرهنگ دوستان دیگر سرزمین‌ها دیده‌ام. به همین خاطر معتقدم داستان‌های ناب ایرانی می‌توانند بیش از این در جوامع بین‌المللی امروز جایگاه داشته باشند.  در شاهنامه زنان بسیاری هستند که سرنوشت‌های غم انگیزی دارند آیا آنها نمی‌توانستند دست مایه نمایش قرار بگیرند؟  شاهنامه پر است از شخصیت هایی که هر‌کدام جذابیت خودشان را دارند. با تلخی‌ها و شادمانی‌هایی که سهم هر کدام است. زنان شاهنامه زنانی هستند که خوب یا بد سرنوشت داستان‌های زیادی را در دست دارند. شاید اگر بخواهیم سراغ زنانی با سرنوشت غم انگیز در شاهنامه برویم تهمینه نخستین توجه را به خود جلب کند. داستان جریره و مرگ فرود و سیاوش هم همین طور است. در داستان زال و سیمرغ، رنج مادر زال را در فقدان و فِراق فرزند نوزادش می‌بینیم. موضوع این است که هر کدام از این قصه‌ها در چهارچوب خود قصه‌ای جذاب هستند و البته که گروه چامه در اجراهای بعدی خود به طرح پرسش‌ها و بیان نگاه تازه‌ای در زندگی و شخصیت دیگر زنان شاهنامه خواهد پرداخت.  تئاتر امروز ایران چقدر از بن‌ مایه‌های  ایرانی در اجـرا بهـــره می‌برد؟ و شما چــــقدر کوشــیده‌اید این بن‌مایـه‌هــــای نمــایش ایرانی  را  در کارهایتان داشته  باشید؟  من کارشناس تئاتر نیستم، اما دانش آموخته‌ای این رشته و البته تماشاگر تئاتر هستم. این بن مایه‌ها در نوشته‌ها و اجراهای اساتید زیادی دیده می‌شود. من این فضا و علاقه‌ام به نمایش ایرانی را مرهون آموخته هایم از آثار آقایان بهرام بیضایی، محمد رحمانیان و حمید امجد می‌دانم. آنچه تلاش می‌کنم به آن دست یابم هم در همین فضا می‌گنجد. زبان فاخر استاد بیضایی وقتی اساطیر و حماسه‌ها را باز می‌نویسند بهترین کلاس درس است. بازآفرینی داستان‌هایی در فضای نمایش‌های ایرانی، از سیاه بازی و روحوضی تا نقالی و تعزیه چیزی است که بسیار در آثار اجرایی آقایان امجد و رحمانیان دیده‌ام و سعی کرده‌ام در این نخستین تجربه هایم شاگرد خوبی برای این آموخته‌ها باشم.    در نمایش خود کدام بخش‌های این داستان را برای کار صحنه انتخاب کردید؟  آنچه در طول یکی دو سال گذشته در مورد داستان بیژن و منیژه دریافته‌ام این است که بیشتر افراد کلیتی از این داستان شنیده اند؛ دختر و پسری به هم دل می‌بازند، مورد خشم پدر دختر قرار می‌گیرند و پسر به چاه می‌افتد، دست آخر هم نجات می‌یابند. از آنجا که می‌خواستم به واسطه‌ این قصه و جزییاتش چالشی و پرسشی مطرح کنم باید که مخاطب نمایش تمام داستان را بشنود. از آنجا که نقالی را برای این کار انتخاب کرده ام، باید شیوه مکملی برای روایت داستان انتخاب می‌شد تا مخاطب کم حوصله‌‌ امروز هم داستان را بشنود و هم شنونده چالش‌ها و پرسش‌ها باشد. این شد که در گروه چامه با همکاری نازلی بخشایش (سرپرست گروه موسیقی مهرنوا) و ایده ابوطالبی (طراح حرکت و بازیگر) این تصمیم را گرفته‌ایم که این اثر تلفیقی از نمایش و حرکت و موسیقی باشد. بنابراین مخاطب نمایش «منیژه» نه تنها تمام داستان را از زبان نقال می‌شنود، بلکه نظاره گر و شنونده‌‌ سه وجه منیژه بر روی صحنه است. روی صحنه‌ این نمایش در قالب یک تک گویی تفکر منیژه را می‌شنویم، در قالب حرکت جسمش را می‌بینیم و در قالب موسیقی گوش به آوایش می‌سپاریم.  چه کسانی در این پروژه با شما همکاری می‌کنند؟  هسته‌  اولیه‌  گروه چامه متشکل از اینجانب، خانم‌ها نازلی بخشایش و ایده ابوطالبی ست. شکل نمایشی مورد نظرمان یک نقال نیاز داشت. ویانا پرویزیان دختر ده ساله‌ای است که از سال ۱۳۹۳ با او همکاری می‌کنم و از شاگردان با استعداد من در زمینه‌‌ آموزش نقالی ا ست. ایده ابوطالبی در این اثر علاوه بر طراحی حرکت یکی از بازیگران روی صحنه است. نازلی بخشایش هم که سرپرستی گروه موسیقی مهرنوا را بر عهده دارد، در این کار نوازنده‌ی چنگ و پیانوست. به صلاحدید و انتخاب ایشان سه نوازنده‌ی دیگر در گروه با ما همکاری می‌کنند. حسنا پارسا نوازنده‌‌ کمانچه و آهنگساز دو قطعه‌  موسیقی مورد استفاده در نمایش،‌ترگل خلیقی نوازنده‌‌ تار و رباب و سحر صفاری نوازنده‌‌ سازهای کوبه ای. نیکا افکاری، دختر با استعداد دیگری  است که با همخوانی شهرزاد یوسفی آوای منیژه را به گوشمان می‌رساند. همچنین علیرضا افکاری آهنگساز قطعه‌‌ پایانی این نمایش است که با شعری از محمدسعید میرزایی و تنظیم حمید اردوخانی به روی صحنه می‌رود. یکی دیگر از قطعات این نمایش، قطعه‌‌ «فروغ زندگی» است که شعر آن سروده‌ی بامداد جویباری است و با آهنگسازی سامان احتشامی در این نمایش مورد استفاده قرار گرفته است.  دیگر عزیزانی که ما را در به ثمر رساندن نمایش منیژه همراهی کردند، عبارتند از: مهدی خسروی: مسئول روابط عمومی و امور رسانه، زهرا احمدلو و ستاره صمدی: گروه کارگردانی، رامبد رستگار، تینا جهان پرست و محسن حسینی: عکاس، هاله قربانی تهرانی: طراح گرافیک، فرزین نیک پور تهرانی: طراح نشان چامه، اسماعیل جعفری: سرپرست گروه فیلمبرداری و ساخت تیزر.


منبع: بهارنیوز

احمد عزیزی (شاعر) از دنیا رفت

برادر این شاعر که از ۱۵ اسفندماه سال ۱۳۸۶ و در پی کاهش سطح هوشیاری در حالت اغما و در بیمارستان امام رضا (ع) کرمانشاه بستری بود، در گفت‌وگو با ایسنا، خبر درگذشت او را اعلام کرد. احمد عزیزی متولد ۴ دی‌ماه ۱۳۳۷ در سرپل ذهاب کرمانشاه بود. با آغاز جنگ به همراه خانواده به تهران نقل مکان کرد و برای مدتی ساکن شهرستان نور شد. سپس در تهران اقامت گزید و به همکاری با روزنامه «جمهوری اسلامی» پرداخت. او سرودن شعر را از سال‌های جوانی با مجله «جوانان» آغاز کرد. عزیزی آثار شعر و نثر ادبی متعددی دارد و سبک شعر گفتن او به‌صورت مثنوی در «کفش‌های مکاشفه» نمود دارد. عرفان اسلامی و مدح اهل بیت (ع) از جمله مضامین آثار اوست.


منبع: بهارنیوز

کاغذی که برانکو در واکنش به وضعیت رضاییان در پرسپولیس پاره کرد

به‌ گزارش ‌ایسنا، برانکو ایوانکوویچ درباره پیروزی مقابل نفت تهران، اظهار کرد: از نتیجه‌ خیلی راضی هستم. بازیکنانم موفق شدند دوباره مردم و هواداران را شاد کنند و با سزاواری به این پیروزی دست یابند.  چیزی که به آنها قبل از دیدار با نفت گفته بودم این بود که من اهمیت زیادی به بازی مقابل شاگردان علی دایی می‌دهنم زیرا نفت تیم خوبی است و از طرفی فینالیست جام حذفی است.

وی ادامه‌ داد: این تیم دو بازیکن جدید به لیست خود ‌اضافه کرده، سجاد شهباززاده از ترکیه برگشته بود و همچنین کاپیتان تیم‌ ‌ملی که به این تیم پیوست و طبیعی است که نفت تیم با تجربه ای بود. دلیل سوم احترامم به نفت این است که معمولا اولین دیدار پس از دیدارهای لیگ قهرمانان آسیا سخت خواهد بود. شما دیدید که ذوب آهن و استقلال نتوانستند از سد حریفانشان بگذرند و استقلال خوزستان نیز به سختی حریفش را شکست داد.

سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس درباره عملکرد بازیکنانش و همچنین کسب عنوان قهرمانی در لیگ شانزدهم، بیان‌ کرد: چهار، پنج بازیکن‌مان را در اختیار نداشتیم، اما با این حال بازیکنانی که بازی کردند بهترین بازی خود را ارائه دادند. از روش بازی آنها لذت بردم و به آنها تبریک می‌گویم. نمی‌توانیم به خودمان دروغ بگوییم. با پیروزی برابر نفت گام بزرگی برای قهرمانی برداشتیم.

برانکو در ادامه‌ با بیان این که هدف اصلی‌مان حرکت به سمت قهرمانی در لیگ است، درباره بازی بازیکنان جدید پرسپولیس در دیدار دیروز (یکشنبه) مقابل نفت گفت‌: من در مورد تک تک بازیکنان صحبت نمی‌کنم، نه برای شهاب کرمی و نه برای سامان نریمان جهان ساده نبود که در این بازی کار خود را شروع کنند ولی من از آنها راضی بودم و آنها نشان دادند که کارایی خوبی دارند و از لحاظ تاکتیکی خوب هستند.

سرمربی پرسپولیس درباره دیدار بعدی این تیم در چارچوب رقابت‌های لیگ برتر مقابل استقلال خوزستان، بیان‌ کرد: این بازی‌ها خیلی خیلی مهم است. استقلال خوزستان در شروع لیگ قهرمانان آسیا عملکرد خوبی داشت و توانست دو برد مهم را کسب کند. خصوصا بردشان مقابل الجزیره. همه اینها نشان از کیفیت و قدرت آنها دارد. آنها بعد از مدتی که خوب نتیجه‌ نمی گرفتند به شرایط آرمانی برگشتند. بهترین بازیکن آنها رحیم زهیوی بود که از این تیم رفته و جای آن را آلویس نانگ گرفته است.

او در ادامه‌ درباره شرایط رامین رضاییان و اظهار نظر رییس هیات مدیره باشگاه که گفته بود رامین رضاییان به تمرینات تیم بر می‌گردد، خاطرنشان کرد: من نمی دانم تصمیمات باشگاه چه بوده است، چون هنوز فرصت نکرده‌ام که به باشگاه بروم، اما فکر کنم که هنوز تصمیم قطعی در مورد رضاییان گرفته نشده است. این مساله به باشگاه بر می‌گردد چون بازیکنان سرمایه باشگاه هستند.

سرمربی پرسپولیس در واکنش به سوال خبرنگاری که گفته بود نظر شما به بحث‌های پیش آمده پیرامون رامین رضاییان چیست؟ کاغذی را نشان داد، آن را پاره کرد و سپس گفت‌: این کاغذ همان طور که دیدید پاره شد و دیگر شبیه کاغذی اولی نمی‌شود. همه آنهایی که در پرسپولیس هستند باید بدانند که باید دقت کنند شیشه شکسته‌ای از خود باقی نگذارند زیرا دیگر آن شیشه اولیه نخواهد بود.

او درباره اهدافش برای قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا، اظهار کرد: من اهدافم را یک سال و نیم پیش مشخص کردم. ما چنین هوادارانی داریم و نمی توانیم آنها را دست کم بگیریم. ما باید به دنبال برد باشیم، اما این کافی نیست و باید بازی زیبا نیز ارائه دهیم. هواداران ما این را تشخیص می‌دهند پس ما سعی می کنیم بهتر از قبل باشیم و روز به روز بهتر شویم.

سرمربی پرسپولیس درباره قراردادش با این تیم بیان‌ کرد: من یک سال دیگر با سرخپوشان قرارداد دارم. کسی نمی داند که در آینده چه خواهد شد، اما ما اهدافمان را مشخص کرده‌ایم. هدف بعدی ما راه یافتن به دور بعدی لیگ قهرمانان آسیا و پس از آن نیز راهیابی به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا است. اهداف ما مشخص است و آنها را پنهان نمی‌کنیم.

برانکو ایوانکوویچ با بیان این که هواداران در پیروزی‌های این تیم سهیم هستند، گفت‌: خوشحالم که هواداران به تصمیم‌های من اعتماد دارند، اما مهم‌ترین کار را بازیکنان انجام می‌دهند. آنها هستند که در زمین تلاش می‌کنند و در پست‌های مختلف قرار می‌گیرند. به بازیکنان تبریک می‌گویم. در حال‌ حاضر آنها در سالن وزنه هستند و کار می‌کنند، انگار نه انگار که روز گذشته بازی کرده‌اند. خیلی خوب است که هواداران به بازیکنان جوان اعتماد دارند. صادق محرمی روز گذشته بازی کرده اما باز هم با اشتیاق و خستگی ناپذیر در تمرینات شرکت می‌کند. او ۲۰ سال دارد. علیپور هم در ۲۱ سالگی است و از بازیکنان ثابت ما هستند. فرشاد احمدزاده، انصاری، کمال کامیابی نیا، سروش رفیعی، محسن مسلمان و مهدی طارمی بازیکنانی هستند که روند خوبی را برای پیشرفت طی می‌کنند و بازیکنانی مانند امیری، حسینی و ربیع خواه به پختگی رسیده‌اند.

او درباره این که آیا بازیکنان این تیم هم احتمال دارد مانند بازیکنان استقلال به دلیل مسائل مالی از حضور در تمرینات امتناع کنند و این که آیا پرسپولیس مشکل مالی دارد؟ اظهار کرد: این موضوع مربوط به باشگاه است. طبیعی است که انتظار داریم در ایام منتهی به عید نوروز بازیکنان دریافتی داشته باشند. بازیکنان تا به حال خیلی صبور بودند و تحمل کردند. با این حال طاهری، ترکاشوند و هیات مدیره تلاش زیادی را برای تامین منابع مالی به خرج داده‌اند. بحث‌های مالی هم در نتایج تیم تاثیر دارد. تا به حال باشگاه حداکثر تلاش خود را انجام داده و تلاش آنها ادامه‌ خواهد داشت.

سرمربی پرسپولیس در پاسخ به این سوال که آیا بازیکنی مانند صادق محرمی که روز به روز بهتر می‌شود و به دور از حواشی کارش را به خوبی انجام می‌دهد با سایر بازیکنان در یک ترازو قرار می‌گیرد؟ تاکید کرد: هیچ کس صادق محرمی را عوض نمی‌کند. او بازیکن ثابت ما است و برای ما بازی می‌کند. در لیگ قهرمانان آسیا هم مربی، حریف بازیکن مستقیم صادق محرمی را عوض کرد. ما بازی‌های لیگ را دنبال می‌کنیم. او در هر بازی اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کند. محرمی بسیار جوان است، اما نباید این را فراموش کنیم که برای تمامی بازیکنان احتمال افت وجود دارد. مهم‌ترین مساله این است که او را حفظ کنیم. قبل از هر چیزی به محرمی اعتماد داریم، اما زمانی خواهد بود که با افت مواجه می‌شود. باید در بازی‌های پیش‌رو مسیر درست و صحیح را به او نشان دهیم.

سرمربی پرسپولیس درباره اختلاف امتیاز بالای تیمش با سایر مدعیان، تصریح کرد: امتیاز بالایی داریم و بازی به بازی پیش می رویم. طبیعی است که اگر بتوانیم به پیروزی متوالی خود ادامه‌ دهیم، می‌توانیم زودتر از موعد قهرمان شویم، اما مهم‌ترین نکته برای ما خوب بازی کردن است و این که بتوانیم اعتماد به نفس خود را حفظ کنیم و بتوانیم روند خوبمان را ادامه‌ بدهیم.

برانکو افزود: در فشرده‌ترین بخش کار قرار داریم و این مهم‌ترین قسمت کار ماست که باید بتوانیم از آن سر بلند بیرون بیاییم.  نکته دیگری که باید در این جا اشاره کنم این است که ما تنها تیمی هستیم که به جز پست دروازه‌بان در سایر پست‌ها بازیکن خارجی نداریم و رادوشوویچ، دروازه‌بان دوم ما تنها بازیکن خارجی ما است.

سرمربی سابق تیم‌ ‌ملی درباره قانون جدید مبنی بر این که پرسپولیس تا زمان پرداخت بدهی‌ها نمی‌تواند بازیکن خارجی جذب کند، اظهار کرد: این قانون را نشنیده‌ام، اما این را می دانم که وقتی قانونی وضع می‌شود هدفش تنظیم امور است. بنابراین به آن احترام می گذارم و از آن پیروی می‌کنم.

برانکو درباره صحبت‌هایی مبنی بر تبانی علی دایی مقابل پرسپولیس و بیرون کشیدن ایمان مبعلی در دقایق ابتدایی بازی تصریح کرد: اشخاصی که چنین صحبت‌هایی را در محافل عمومی بیان‌ می‌کنند باید خجالت بکشند. آنها به شخصی تهمت می‌زنند که بیش از سایر ایرانی‌ها توانسته در زمین مسابقه برنده باشد. علی دایی شخصیتی پیروزی خواه دارد و حتی دوست ندارد مقابل برادر تنی خود نیز بازنده باشد. ما هم مطمئن بودیم که او و تیمش برای برد به زمین می آیند و این کار ما را سخت می‌کرد.

وی افزود: من کاری به استقلال ندارم و مساوی آنها مقابل سیاه‌جامگان با یک پنالتی‌ مشکل دار مشکل من نیست، اما برای آنهایی که چنین صحبت‌هایی را می‌کنند و می‌خواهند به علی دایی توهین و او را تحقیر کنند و همچنین برد ما را بی ارزش کنند متاسفم. کارت قرمزی که دروازه‌بان نفت گرفت حاصل بی تجربگی وی بود، اما اگر او توپ را با دست نمی زد ما در همان دقایق ابتدایی توسط علیپور به گل می رسیدیم.

سرمربی پرسپولیس ‌اضافه کرد: من همیشه از سه دروازه‌بان استفاده می‌کنم، زیرا اگر زمانی دروازه‌بان اول اخراج شد و گلر دوم تیمم مصدوم شد بتوانم از یک دروازه‌بان تخصصی استفاده کنم. همه می دانند علی دایی یکی از بزرگترین اشخاص فوتبال ایران است و به چه عناوینی در طول عمر ورزشی خود رسیده است.

سرمربی کروات سرخپوشان درباره صحبت‌های کاشانی مبنی بر برگرداندن رامین رضاییان به پرسپولیس، اظهار کرد: تصمیم گیری بر عهده مدیرعامل باشگاه است و من در این باره صحبت دیگری نمی‌کنم.

برانکو ایوانکوویچ در پایان درباره مصدومان پرسپولیس، گفت‌: محسن ربیع خواه و مسلمان مصدوم هستند. البته مسلمان تمریناتش را پیگیری می‌کند و به دیدار بعدی ما خواهد رسید.


منبع: الف