فوران آتشفشان در دروازه جهنم اتیوپی

برترین ها: این لحظه فوق العاده نادر نتیجه شکاف صفحات تکنوتیکی در منطقه و لحظه فوق العاده ای برای گروه تور کشف آتشفشان بود. گروه تور توسط یک زمین شناس باتجربه در ژانویه ۲۰۱۷ در آتشفشان رهبری می شدند و همه آن ها ماسک ضد گاز و چکمه های مقاوم در برابر حرارت پوشیده بودند. باوجود اقدامات احتیاطی، نزدیک شدن به آتشفشان فعال هرگز کاملا ایمن نیست و باید همیشه مطمئن بود که یک راه فرار وجود دارد. برخی فیلم ها از فاصله چند متری گرفته شدند که بسیار خطرناک بود، زیرا گروه مجبور بودند روی پوسته های نازک و شکننده و لبه های تیز حرکت کنند درحالیکه جریان گدازه تنها چند روز پیش از آن آغاز شده بود.

این نقطه یکی از داغ ترین مکان های روی زمین است. داناکیل داغترین منطقه مسکونی جهان است و حتی زمستان ها بالای آتشفشان در ارتفاع ۶۰۰ متری، دمای متوسط ۳۵ درجه سانتیگراد است. فیلمبرداری از این رویداد در آتشفشان دروازه جهنم، در نوع خود یک شاهکار بود. برخی فیلم ها آنقدر از نزدیک گرفته شده اند که قرار دادن سه پایه و فیلمبرداری بیش از ۲۰ تا ۳۰ ثانیه غیرممکن است.

فوران آتشفشان در دروازه جهنم اتیوپی 


منبع: برترینها

مضرات فقر ویتامین دی در بدن

با کمک ویتامین دی می توانید با دردهای عضلانی در بدنتان مقابله کنید مکمل های حاوی ویتامین دی می توانند تاثیرات مثبت زیادی بر سلامتی بدنتان بگذارند علائم فقر این ویتامین شامل افسردگی ،؛شکستگی استخوان ،دردهای مزمن و ضعف عضلانی ،ریزش مو ،خواب آلودگی و فشار خون بالا به شمار می روند .

در طول ماه های سرد سال، اکثریت ما به اندازه کافی ویتامین دی دریافت نمی کنیم چرا که بهترین منبع این ویتامین همان نور آفتاب است.

نشریه طب داخلی ایالات متحده اعلام کرده کهب یش از سه چهارم مردم در این کشور از فقر ویتامین دی رنج می برند.

در اینجا شگفت انگیزترین علائم فقر این ویتامین را می توانید در خود شناسایی کنید:

افسردگی: بسیاری از مطالعات رابطه فقر ویتامین دی و ابتلا به افسردگی را به اثبات رسانده اند. به گفته محققان کلینیک مایو، فقر ویتامین دی بخصوص در کسانی که سابقه ابتلا به افسردگی را دارند، بیشتر است. فقر ویتامین دی می تواند روی دو انتقال دهنده مهم عصبی به نام های دوپامین و نوراپی نفرین تاثیر بگذارد.

شکستگی استخوان: یکی از مهمترین نقش های ویتامین دی در بدن، کمک به روده برای جذب بیشتر کلسیم است. بدون ویتامین دی کافی، بدن برای جلوگیری از شکستن استخوان ها، کلسیم کافی به دست نخواهد آورد. در واقع فقر این ویتامین با ابتلا به پوکی استخوان و کاهش تراکم استخوانی ارتباط مستقیم دارد. دریافت مکمل های ویتامین دی برای پیشگیری از پوکی استخوان بعد از ۳۰ سالگی ضروری است.

دردهای مزمن و ضعف عضلانی: کمبود ویتامین دی می تواند منجر به درد عضلات و مفاصل شود. در بیماران مبتلا به دردهای استخوانی , کاهش سطوح ویتامین دی نسبت به دیگران کاملا مشهود است. خبر خوب این است که با دریافت مکمل های ویتامین دی، ضعف و درد عضلانی کاهش می یابد و فرد بهبود قدرت عضلانی را بعد از یک تا دو ماه از مصرف این مکمل ها حس می کند.

ریزش مو: کمبود ویتامین دی علاوه بر این که سلامت استخوان ها را به خطر می اندازد، عاملی است برای جلوگیری از رشد فولیکول های مو و در نهایت ریزش مو.

خواب آلودگی: ارتباط معناداری بین خواب آلودگی روزانه و سطوح پایین ویتامین دی وجود دارد.

فشار خون بالا: مطالعات نشان می دهد از بسیاری از بیماری های قلبی عروقی وابسته به فشار خون بالا، با مصرف مکمل های ویتامین دی و یا مواد غذایی غنی شده با این ویتامین می توان پیشگیری کرد.

تعریق بیش از حد: محققان مرکز پزشکی دانشگاه بوستون اعلام کرده اند که تعریق بیش از حد یکی از اولین نشانه های کمبود ویتامین دی است. تعریق معمولا زمانی اتفاق می افتد که درجه حرارت بدن بالاتر از ۹۸٫۶ باشد. این نوع تعریق مفید بوده و منجر به آزاد شدن سموم از بدن می شود ولی تعریق ناشی از کمبود ویتامین دی نیاز به بررسی ها و درمان های پزشکی دارد.

کاهش قدرت سیستم ایمنی بدن: ویتامین دی نقش مهمی در افزایش قدرت سیستم ایمنی بدن دارد. قبل از کشف آنتی بیوتیک ها، ویتامین دی برای درمان عفونت هایی مانند سل مورد استفاده قرار می گرفته است. این در حالی است که فقر این ویتامین با افزایش خطر ابتلا به برخی عفونت ها مانند عفونت دستگاه تنفسی و ابتلا به آنفلوآنزا ارتباط مستقیم دارد. کمبود ویتامین دی با پیشرفت اچ آی وی/ایدز نیز رابطه مستقیم دارد.
منبع:everydayhealth


منبع: دکتر سلام

مقابله با افزایش وزن پس از زایمان

اگر می خواهید مانع بروز اضافه وزن پس از بارداری شوید پیشنهاد می کنیم با توصیه های متخصصین تغذیه در این زمینه آشنا شوید افزایش وزن بین خانم هادر دوران پس از زایمان امری عادی و شایع است می توانید با سبک تغذیه ای سالم این امر را کنترل کنید و با افزایش وزن خود در دوران شیردهی مقابله کنید .

 پس از زایمان، زمان فرا رسیدن تغییرات است و اضافه شدن وزن نیز یکی از برجسته ترین این تغییرات به حساب می آید. بعد از خارج شدن بچه، وزنی که از شما آویزان می شود ممکن است ناامید کننده باشد و باید گفت رها شدن از آن هم انگیزه بسیار بالایی می خواهد.

اما با این حال اگر فکر می کنید تمام وزنی که طی سه تا چهار سال پس از زایمان اضافه می کنید، به خاطر بارداری است باید بگویم در اشتباهید. تحقیقات جدید نشان داده دلایل این افزایش وزن، چیزی به جز بارداری است.

در این تحقیق که روی ۳۲٫۱۸۷ خانم که طی هشت سال گذشته دو فرزند داشتند انجام شد، محققان افزایش وزن بین مادران را با افزایش وزن عادی بین خانم ها مقایسه کردند.

بعد از پایان پنج سال، پیش بینی شد اضافه شدن وزن بر اثر بالا رفتن سن حدود یک کیلو باشد و وزن اضافه شده بین مادران حدود یک کیلو و نیم بود.

تحقیقات به این نتیجه رسید که افزایش وزن دوران بارداری ربطی به افزایش وزن بر اثر بالا رفتن سن ندارد، بلکه این تغییر سبک زندگی دوران مادری است که ممکن است باعث این افزایش وزن شود.

این تغییرات سبک زندگی چه مواردی می توانند باشند؟ با اینکه ممکن است دلایل فراوانی باعث این روند شوند اما مهمترین این تغییرات عبارتند از:

۱- کم خوابی: مادر شدن بسیار استرس آور است چون از ترس اینکه اتفاق بدی برای کودک بیفتد نمی خواهید از او جدا شوید. همین استرس می تواند باعث عدم تعادل هورمونی شود که نتیجه اش افزایش وزن است. استرس همچنین باعث پرخوری نیز می شود.

۲- افسردگی: ناراحتی پس از زایمان ممکن است مادران را دچار افسردگی کند. تغییرات ایجاد شده در بدنتان ممکن است غیر قابل تحمل باشد و منجر به افسردگی شود. ممکن است در طول افسردگی دچار پرخوری شوید که از عوامل اصلی اضافه شدن وزن است.

۳- برای دو نفر غذا خوردن: معمولا اطرافیان به خانم ها در دوران بارداری و حتی پس از آن توصیه می کنند که بیشتر از همیشه غذا بخورند، چون باید کودک را نیز در نظر بگیرند. متاسفانه مادرها در این مقدار زیاده روی فراوانی می کنند که منجر به افزایش وزنشان می شود.

۴- زندگی بی تحرک: یکجا نشینی طولانی مدت برای شیر دادن به کودک و یا مطالعه و تماشا فیلم به همراه کودک و کاهش ورزش و مراقبت از خود نهایتا منجر به افزایش وزن می شوند.

۵- خوردن باقی مانده غذاها: بیشتر مادرها باقی مانده غذای بشقاب کودکان خود را می خورند آن هم فقط به خاطر اسراف نکردن. این توجیه به نظر کافی است اما نه برای بدنتان.

۶- تیروئید: بعد از به دنیا آمدن بچه احتمال اینکه دچار مشکلات تیروئیدی بشوید وجود دارد. در برخی مادران کم کاری تیروئید می تواند باعث افزایش وزن شود. بنابراین با پزشک خود صحبت کنید، سطح تیروئید خود را چک کنید و داروهایی که برایتان تجویز می شود را استفاده کنید.

تا به اینجای کار متوجه شدیم که چه مواردی باعث افزایش وزن پس از بارداری می شود و حالا می خواهیم چیزهایی را مورد بررسی قرار دهیم که به کاهش وزن در این دوران کمک می کنند.

۱- به اندازه کافی بخوابید: به اندازه کافی بخوابید، ( می بیشتر از شش ساعت ) سالم متناسب و سرحال بمانید.

۲- شیردهی: شیردهی کمکتان می کند روزانه بیش از ۵۰۰ کالری بسوزانید، بنابراین کالری که دریافت می کنید را با کالری که می سوزانید متعادل نمایید. شیردهی برای مادران مفید است و به آنها کمک می کند بتوانند به وزن ایده آل بازگردند.

۳- ورزش: می توانید کارتان را با مقدار کمی ورزش شروع کنید، تا زمانی که حس کنید بدنتان برای ورزش بیشتر آماده است. سعی کنید حداقل روزانه نیم ساعت پیاده روی عادی داشته باشید. می توانید در این پیاده روی فرزند خود را هم در کالسکه با خود همراه کنید.

۴- برنامه غذایی سالم: یک برنامه غذایی متعادل را با مقدار کافی پروتئین، کربوهیدرات و چربی رعایت کنید. به صورت روزانه وعده های میوه و سبزیجات میل کنید. غذاهای سرشار از فیبر را وارد برنامه غذایی تان کنید. وسوسه غذاهای آسان مانند چیپس، برگر و پیتزا نشوید.

۵- آب: مقدار زیادی آب بنوشید چون کمک می کند سیستم بدنتان تمیز شود و سموم از بدن خارج شود.

آن را ساده و آسان بگیرید چون شما در رقابت برای بدست آوردن بهترین اندام نیستید. واقع گرا باشید و اهدافی برای خود تعیین کنید که می توان آنها را به دست آورد سپس به مرور بهتر و بهتر شوید.

تممام مادرانی که اضافه وزن خود را گردن بارداری و زایمان می اندازند دیگر وقت آن رسیده که تغییر ایجاد کنند و کمی کاهش وزن داشته باشند. در قسمت کامنت ها به ما بگویید چطور این مقدار وزن را کاهش می دهید.


منبع: دکتر سلام

کلیه زنی در دبی دزدیده شد!

سیری رابیتا ۲۵ ساله، تقریبا دو سال قبل از طریق یک آژانس کاریابی در دبی کار پیدا کرد، قرار بود او برای یک خانواده عرب کار کند.

کلیه زنی در دبی دزدیده شد!پول‌نیوز – یک زن اندونزیایی که برای کار به خارج از کشور رفته بود، بدون اینکه خودش متوجه شود، مورد عمل جراحی قرار می‌گیرد و یک کلیه‌اش از بدنش خارج می‌شود.

سیری رابیتا ۲۵ ساله، تقریبا دو سال قبل از طریق یک آژانس کاریابی در دبی کار پیدا کرد، قرار بود او برای یک خانواده عرب کار کند. وقتی به دبی می‌رود، به او می گویند باید چند آزمایش پزشکی را بگذراند تا مطمئن شوند بیماری ندارد، سیری قبول می‌کند و برای انجام آزمایش‌های مختلف به بیمارستان می‌رود. دکتر به او می‌گوید که ضعف دارد و باید به او دارویی تزریق کند تا انرژی داشته باشد و آرامش پیدا کند.

 آن‌ها برایش آمپولی را تزریق می‌کنندکه بعد از این اتفاق دیگر چیزی یادش نمی‌آید. اما وقتی به هوش می‌آید، درد شدیدی را سمت راست کمر خود احساس و وقتی نگاه می‌کند، جای خراشی تازه بخیه شده را می بیند.

او از بیمارستان مرخص می‌شود و سرکار برمی‌گردد، اما در مدت زمان کوتاهی کارفرما از او به دلیل ناکارآمد بودن شکایت و شرکت هم او را اخراج می‌کند و سیری هم مجبور می‌شود به اندونزی برگردد.

دردی که در کمر سیری بعد از اتفاقات دبی ایجاد شده بود، خوب نمی‌شد، او به دکتر مراجعه کرد و در اِم‌آرآی متوجه شدند یکی از کلیه‌های او از بدنش خارج شده و البته لوله‌ای به جای آن قرار گرفته، لوله‌ای که خودش هم نمی‌داند چرا آن‌جاست.سیری به تازگی تحت عمل جراحی برای خارج کردن این لوله قرار گرفته، اما گفته باید کسانی که این بلا را سر او آورده‌اند، مجازات شوند و به دنبال راهی برای شکایت کردن از آن‌هاست.


منبع: پول نیوز

روزی که هیتلر یاغی شد!

فرادید| هفتم مارس در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۲۲ سال قبل از میلاد: درگذشت
“ارسطو”

ارسطو، یکی از پرنفوذترین فیلسوف‌های تاریخ و
معلم اسکندر کبیر، در چنین روزی در یونان و در سن ۶۲ سالگی درگذشت.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۸۷۶- ثبت اختراع تلفن

“الکساندر گراهام بل” اختراع انقلابی
خود را در چنین روزی ثبت کرد.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۳۶- هیتلر معاهده ورسای را زیر پا گذاشت

آدولف هیتلر به نیروهایش دستور داد به
“راینلاند” وارد شوند و درنتیجه معاهده ورسای و پیمان لوکارنو را زیر پا
گذاشت.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۳۸- تولد “جانت گوتری”

“جانت گوتری” اولین زنی که در مسابقات
“ایندی ۵۰۰” شرکت کرد، امروز در آیووا سیتی به دنیا آمد.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۵۵- پخش “پیتر پن” در شبکه ان‌بی‌سی

اولین نسخه تلویزیونی موزیکال “پیتر
پن” با بازی “مری مارتین” از شبکه ان‌بی‌سی پخش شد.

امروز در تاریخ

۶٫ ۲۰۱۰٫ “بیگلو”، اولین زن برنده اسکار
کارگردانی

“کاترین بیگلو” اولین زنی است که برای
فیلم “قفسه درد” (The
Hurt lock) موفق به دریافت جایزه اسکار
کارگردانی شد.

امروز در تاریخ

۷٫ ۲۰۱۶- شاراپووا و تست دوپینگِ مثبت

“ماریا شاراپووا” قهرمان پنج دوره از
مسابقات گرند اسلم تنیس جهان، به دلیل مثبت اعلام شدن تست دوپینگ به مدت دو سال از
حضور در مسابقات تنیس محروم شد.

امروز در تاریخ

ترجمه: وبسایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

دیدار مشترک فرماندهان ارتش روسیه، ترکیه و آمریکا

قبل از این بن علی یلیدریم نخست وزیر ترکیه گفته بود که کشورش بدون هماهنگی با روسیه و آمریکا نمی تواند عملیات علیه شهر منبج سوریه را آغاز کند

فرماندهان ارتش  ۳ کشور در ترکیه باهم دیدار کردند. موضوع دیدار  وضعیت عراق و سوریه است.

به گزارش عصرایران، فرماندهان ارتش ترکیه، روسیه و آمریکا امروز سه شنبه در شهر آنتالیای ترکیه باهم دیدار و گفتگو کردند. این دیدار بدون اعلام و اطلاع رسانی قبلی صورت گرفت.

ژنرال خلوصی آکار، جوزف دنفورد و والری غیراسیموف در آنتالیا در جنوب ترکیه ملاقات مشترک داشتند.

ارتش ترکیه درباره جزئیات این دیدار اشاره ای نکرد اما پیش بینی می شود سه کشور روسیه، ترکیه و آمریکا تلاش می کنند به هماهنگی برای جلوگیری از برخورد میان نظامیان سه کشور در سوریه دست یابند.

قبل از این بن علی یلیدریم نخست وزیر ترکیه گفته بود که کشورش بدون هماهنگی با روسیه و  آمریکا نمی تواند عملیات علیه شهر منبج سوریه را آغاز کند.

هم اکنون بخش هایی از ارتش های روسیه، ترکیه و آمریکا در سوریه مستقر هستند.

ارتش های هر سه کشور در حال انجام حملاتی علیه داعش در سوریه هستند. همچنین نظامیان آمریکا و ترکیه از مخالفان مسلح بشار اسد رئیس جمهوری سوریه حمایت می کنند و در مقابل، ارتش روسیه در سوریه از ارتش این کشور پشتیبانی می کند.

دیدار مشترک فرماندهان ارتش روسیه، ترکیه و آمریکا درباره عراق و سوریه


منبع: عصرایران

کی‌روش: نمی‌توانم از تیم ایران جدا شوم/ شاید در آینده نزدیک به آفریقای جنوبی رفتم

کارلوس کی‌روش گفت: من تحت قرارداد با فدراسیون فوتبال ایران هستم و فسخ قرارداد با ایران غیرممکن است.

به گزارش ایسنا، در حالی که در روزهای گذشته اخبار زیادی در رسانه‌های آفریقای جنوبی مبنی بر احتمال انتخاب کارلوس کی‌روش به عنوان سرمربی تیم ملی این کشور وجود داشت، او در اظهاراتی تاکید کرد که نمی‌تواند به خاطر قراردادی که با ایران دارد، هدایت این کشور را در دست بگیرد.

با این حال سرمربی سابق رئال مادرید احتمال بازگشت به آفریقای جنوبی در آینده را رد نکرد. البته به شرط اینکه مسئولان فوتبال این کشور باز هم به جذب او علاقه‌مند باشد.

سرمربی پرتغالی مبلغی بالایی برای فسخ قرارداد خود با فدراسیون ایران دارد که مسئولان فدراسیون فوتبال آفریقای جنوبی در حین مذاکره با او نتوانستند او را برای پرداخت این مبلغ راضی کنند. کی‌روش به سایت EWN گفته است که برای او فسخ قرارداد با فدراسیون فوتبال ایران غیرممکن است.

کی‌روش در این رابطه گفت: نمی‌توانم در رابطه با این احتمال یک تصمیم کوتاه مدت بگیرم. من در حال حاضر تحت قرارداد هستم و بدون یک توافق مشترک نمی‌توانم قراردادم را با ایران فسخ کنم. شاید در آینده نزدیک و اگر مسئولان آفریقای جنوبی  همچنان به من اعتقاد داشته باشند، بتوانیم این همکاری را انجام دهیم.


منبع: عصرایران

ملوان فرصت صدرنشینی را از دست داد(+جدول)

ملوان در این دیدار خارج از خانه شکست خورد تا هم خود در آستانه سقوط به رتبه چهارم قرار بگیرد و هم در فاصله هفت هفته به پایان لیگ آزادگان به نساجی هم شانس حضور درمیان تیم های بالانشین پیدا کند.

تیم ملوان با شکست در هفته بیست و هفتم را به پایان
برد. سفیدپوشان انزلی در دیدار مقابل تیم نساجی ۲-۰ شکست خوردند و فرصت صدرنشینی
را از دست دادند.

به گزارش عصرایران ، دریکی از آخرین بازی های
هفته بیست و هفتم لیگ آزادگان تیم های نساجی و ملوان در قائم شهر به دیدار یکدیگر
رفتند. دیداری که برای ملوان حکم یک فینال مهم را داشت . تیم های صدرجدول امتیاز
از دست داده بودند و ملوان با یک پیروزی می توانست صدرنشین شود.

با این همه ملوان در این دیدار خارج از خانه
شکست خورد تا هم خود در آستانه سقوط به رتبه چهارم قرار بگیرد و هم در فاصله هفت
هفته به پایان لیگ آزادگان به نساجی هم شانس حضور درمیان تیم های بالانشین پیدا
کند.

حالا سپیدرود شانس اول صعود است همچنان و
پارسجنوبی با پیروزی در دیدار عقب مانده اش می تواند جای ملوان را بگیرد.


دسته یک
لیگ آزادگان ۹۶-۹۵


تیم

بازیها

برد

مساوی

باخت

گل زده

گل خورده

تفاضل گل

امتیاز


۱

سپیدرود رشت

۲۷

۱۳

۹

۵

۲۵

۱۶

۹

۴۸


۲

گل گهرسیرجان

۲۷

۱۲

۱۱

۴

۳۹

۲۴

۱۵

۴۷


۳

ملوان

۲۷

۱۲

۱۰

۵

۲۶

۲۰

۶

۴۶


۴

مس کرمان

۲۷

۱۰

۱۵

۲

۳۱

۱۶

۱۵

۴۵


۵

پارس جنوبی جم

۲۶

۱۱

۱۲

۳

۲۰

۱۱

۹

۴۵


۶

نساجی مازندران

۲۷

۱۱

۹

۷

۳۶

۲۸

۸

۴۲


۷

بادران تهران

۲۷

۱۰

۱۱

۶

۲۵

۱۶

۹

۴۱


۸

اکسین البرز

۲۷

۱۱

۷

۹

۳۲

۲۳

۹

۴۰


۹

آلومینیوم اراک

۲۷

۱۰

۱۰

۷

۲۹

۲۳

۶

۴۰


۱۰

خونه به خونه

۲۶

۱۰

۸

۸

۲۸

۲۵

۳

۳۸


۱۱

مس رفسنجان

۲۷

۹

۸

۱۰

۳۲

۲۳

۹

۳۵


۱۲

راه‌آهن

۲۷

۷

۱۰

۱۰

۲۹

۳۹

-۱۰

۳۱


۱۳

ایران جوان بوشهر

۲۷

۷

۹

۱۱

۳۴

۳۳

۱

۳۰


۱۴

خیبر خرم‌آباد

۲۷

۷

۸

۱۲

۱۹

۳۳

-۱۴

۲۹


۱۵

نفت‌ م.سلیمان

۲۵

۴

۱۲

۹

۲۱

۲۴

۲۴


۱۶

فجر سپاسی

۲۷

۴

۹

۱۴

۱۹

۳۳

-۱۴

۲۱


۱۷

فولاد یزد

۲۷

۳

۱۱

۱۳

۱۵

۳۶

-۲۱

۲۰


۱۸

استقلال اهواز

۲۷

۰

۱۱

۱۶

۱۶

۵۳

-۳۷

۱۱



منبع: عصرایران

فیلم جدید کامبوزیا پرتوی کلید خورد/ "کامیون" با سعید آقاخانی

“کامیون” تازه ترین فیلم پرتوی در مقام کارگردان بعد از “کافه ترانزیت” است که دوازده سال پیش ساخته شد.

پرتوی در سال های اخیر با نگارش فیلمنامه هایی مانند “فراری” و “محمد رسول
الله” در سینمای ایران فعالیت داشته است. امسال او سیمرغ بلورین بهترین
فیلمنامه را در سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر برای نگارش “فراری” کسب
کرد.

تاکنون از داستان فیلم خبری منتشر نشده اما فهرست عوامل اصلی “کامیون” به شرح زیر است:

بازیگران: سعید آقاخانی ، نیکی کریمی ، تروسکا جولا ، نسرین مرادی و رامین راستاد، دستیار اول و برنامه ریز : رامین راستاد، مدیر فیلمبرداری : تورج اصلانی، صدابردار : پرویز آبنار، طراح صحنه : بابک صبحی، طراح گریم : بابک اسکندری ، مجری طرح : هومن احمدی توفیقی، تهیه کننده : کامبوزیا پرتوی، محصول موسسه سینمایی خط سوم


منبع: عصرایران

برای پیشگیری از افتادگی پوست ضد آفتاب بزنید

هیچ‌وقت استفاده از کرم ضدآفتاب را فراموش نکنید، ‌حتی در زمستان. توجه داشته باشید که علی‌رغم پایین بودن میزان UVB در زمستان، سطح UVA هنوز زیاد است و می‌تواند به پوست آسیب برساند.

افرادی که با مساله افتادگی پوست مواجه می‌شوند، سوال‌های زیادی در ذهن خودشان دارند. مثلا این‌که بهترین محصولات مراقبت از پوست برای مقابله با این مشکل کدام‌اند؟ یا این‌که در صورت به‌وجود آمدن افتادگی پوست باید از چه کارهایی خودداری کنیم؟

به گزارش سلامتیسم، دکتر جاستین هکستال (متخصص پوست) درباره این سوال‌ها می‌گوید: «همیشه از کرم‌های حاوی ترکیبات فعال استفاده کنید، چون از پوست در برابر آسیب‌های بیرونی محافظت می‌کنند.

به‌علاوه، هیچ‌وقت استفاده از کرم ضدآفتاب را فراموش نکنید، ‌حتی در زمستان. توجه داشته باشید که علی‌رغم پایین بودن میزان UVB در زمستان، سطح UVA هنوز زیاد است و می‌تواند به پوست آسیب برساند.

 UVB دارای طول موج بالایی است و حتی می‌تواند از شیشه عینک نیز عبور کند. تماس UVB با پوست در درازمدت، کلاژن و الاستین پوست را از بین می‌برد و باعث شلی و افتادگی پوست می‌شود. بنابراین، بسیار مهم است که کرم ضدآفتاب مورد نظر شما هم از پوست در مقابل UVB محافظت کند و هم در مقابل UVA.

 امروزه بحث‌های زیادی درباره اثرات مخرب اشعه مادون قرمز یا HEVL وجود دارد که از صفحات نمایش الکترونیکی منتشر می‌شوند. خوش‌بختانه، کرم‌های تازه‌ای برای مقابله با این نورها طراحی شده‌اند.

کرم‌های ضدآفتاب حاوی آنتی‌اکسیدان نیز بسیار اهمیت دارند، چون صدمات ناشی از فعالیت رادیکال‌های آزاد را کاهش می‌دهند».


منبع: عصرایران

وزیر: ماموریت وزارت اطلاعات خفه کردن گلوله هاست نه قلم ها / امنیتی کردن فضای رسانه جز ضرر، چیزی ندارد

وزیر اطلاعات با تاکید بر این که امنیتی کردن فضای رسانه جز ضرر، چیزی ندارد گفت: رسالت وزارت اطلاعات خفه کردن گلوله ها است نه قلم ها.

به گزارش عصرایران به نقل از ایرنا، سیدمحمود علوی وزیر اطلاعات روز سه شنبه در کنگره مسولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به نقش فرهنگ و امنیت در کشور افزود: در جمع شما اهل فرهنگ، سخن گفتن از فرهنگ، زیره به کرمان بردن است. امنیت و فرهنگ را در کنار هم به کار بردن کار دشواری است.

وی با اشاره به آیه ای از قرآن گفت: فرهنگ ایمان و تقوا که بر جامعه حکمفرما شود باعث باز شدن درهای برکت از آسمان می شود. اگر فرهنگ پایمال شدن ارزش ها در جامعه حکمفرما شود به جای تقوا ، بی تقوایی و به جای راستگویی، دروغ به جای اخلاق و بداخلاقی حاکم می شود.

وزیر اطلاعات افزود: انقلاب اسلامی انقلاب فرهنگی است و انسان بنده خداست نه بنده قدرت، نه بنده شهوت. هدف خلقت بندگی انسان در مقابل خداست و عبادتی است که سود آن به خود انسان برمی گردد. متاسفانه تاریخ نشانگر مسیر عبور انسان از عبودیت است.

علوی گفت: کار دستگاه فرهنگی ترویج فرهنگ عبودیت و فرهنگ ارزشی است، کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فرهنگسازی بر اساس این منابع است چون حیات این جامعه در حاکم شدن این ارزش هاست، ارزش هایی که خدا و پیامبر، انسان ها را به آن می خواند. این مایه حیات انسان است که حیاتی فناناپذیر در پرتو حاکم شدن این ارزش ها و رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری است.

وی افزود: بنابراین باید بر اساس همین ارزش های اسلام و اخلاق و فرهنگ، جامعه را تثبیت کنیم. پیش نیاز حاکمیت فرهنگ معنوی، اقتصاد شکوفا و امنیت پایدار است.

علوی با تاکید بر اینکه فرهنگ ارزشی در جامعه، بر امنیت جامعه اثر می گذارد، گفت: به طور طبیعی، وقتی مردمی ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند بستر خلافت آنها بر جامعه حاکم می شود و زمینه حاکم شدن ارزش های اخلاقی در جامعه می شوند و ترس از جامعه رخت برمی بندد و امنیت برقرار می شود.

وی افزود: امنیت و فرهنگ با هم مرتبط هستند و تاثیر دوسویه ای بر هم دارند؛ بنابراین لازم نیست با چسب خاصی آنها را به هم بچسبانند. فرهنگ زمانی در جامعه می ماند که امنیت باشد و جرقه های فکری و فرهنگی در اندیشه های آرام، خود را نشان می دهد و موجب نوپردازی می شود.

وزیر اطلاعات با تاکید بر امنیت همراه با سرور و شادابی در جامعه گفت: خیر هر سرزمینی در امنیت همراه با سرور و شادابی نهفته است. امنیت با فضای بسته موجب شکوفایی نمی شود و باعث خلاقیت و نوآوری نمی شود.

علوی یادآور شد: وزارت اطلاعات رسالت خود در دولت تدبیر و امید را امنیت همراه با نشاط و سرور می داند و آن را در دستور کار خود قرار داده است.

وی در ادامه خطاب به مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: مجموعه ما و شما رسالت خود را در این می بیند که از یک سو فرهنگ را بالنده کنیم و از سوی دیگر امنیت فرهنگی را لحاظ کنیم.

وزیر اطلاعات افزود: امنیت برای فرهنگ نه بر فرهنگ است. امروز مردم از نام وزارت اطلاعات احساس آرامش می کنند، احساس می کنند پنجه فولادین آن بر گردن تروریست ها است اما با مردم مهربان است.

علوی ادامه داد: یکی از رسالت های وزارت اطلاعات این است که برای جامعه آرامش ایجاد کند و نامش برای مردم امنیت آفرین باشد. ما در ایجاد امنیت خود را نیازمند رشد فرهنگی جامعه می دانیم چرا که جامعه هر چقدر رشد داشته باشد امنیت درون زا دارد.

وی گفت: وقتی در جامعه حرمت و کرامت انسان ها در بالاترین سطح باشد امنیت درون زا را ایجاد می کند و این کار هزینه های ما را پایین می آورد.
وزیر اطلاعات یادآور شد: انحطاط فرهنگی بستر را برای امنیت سخت می کند، ریشه بسیاری از ناهنجاری ها عقده حقارت است. جامعه وقتی فرهنگ معنوی داشته باشد خود به خود مصونیت پیدا می کند.

علوی اضافه کرد: انسان های با ایمان در تور سرویس های ضد امنیتی نمی افتند. آن ها خودشان خودشان را صیانت می کنند. باید با فرهنگ ارزشی به بهداشت فرهنگی دست یافت.
وزیر اطلاعات تاکید کرد: هر چقدر ما فرهنگ ارزشی و معنوی جامعه را پررنگ کنیم امنیت پررنگ تر می شود و هر چقدر امنیت پررنگ تر شود زمینه بالندگی جامعه فراهم می شود. حرکت فرهنگی حیات بخش و زندگی بخش در پرتو حرکت فرهنگی بر پایه ارزش های ایمانی است.

وی گفت: حرکت فرهنگی غیر علوی حرکت توامان با نفسانیت انسان را از ریل خارج می کند. چهارچوب های ارزشی قرآنی ظرافت های خاصی دارد و به ما چارچوب هایی می دهد اما اعمال اینها شرایطی می خواهد. فرهنگ متغیر است و با ذوق ها و سلایق عوض می شود. نحوه اعمال ارزش های قرآنی باید به گونه ای باشد که نه سر از نوستیزی دربیاورد و نه از انفعال.

علوی با اشاره به پذیرفتن قالب های به روز در مقوله هایی مثل تئاتر و موسیقی از کشورهای دیگر و حفظ محتوای بومی گفت: کشور ما تئاتر دارد. تئاتر حماسی ما در گذشته بر پایه شعرهای فردوسی، تئاتر عرفانی و تئاتر تراژیک در کشور ما بوده است؛ منتهی قالب ارایه فرق می کرده ؛ اگر بتوانیم ابزارهایی مثل گریم، دکوراسیون و صحنه پردازی را از دیگران بپذیریم خیلی خوب است اما اگر نمایشنامه هایمان را از آنها بگیریم درست نیست.

وزیر اطلاعات افزود: ما در ادبیات نمایشی غنی هستیم چرا باید از محتوای آنها استفاده کنیم. در سناریونویسی و فیلمنامه نویسی هم قوی هستیم مثل فیلم حضرت مریم و حضرت یوسف. اینکه قالب و تکنیک را از آنها و محتوا را هم از آنها بگیریم کار اشتباهی است. در موسیقی نیز وضعیت به همین گونه است؛ باید ابزارهایمان را به روز کنیم و ابزارهای جدید و سبک های جدید را بپذیریم.

اسلام ما را از پذیرفتن جدیدها منع نمی کند؛ بنابراین با تعامل فرهنگی سازنده و صیانت فرهنگی ارزش های خودمان، سلامت فرهنگی مان را داشته باشیم و در کنار آن امنیت فرهنگی مان را حفظ کنیم.

وی با تاکید بر آزادی رسانه ها در قانون اساسی و تاکید بر حفظ آن گفت: در عرصه رسانه، انقلاب ما برای آزادی بوده است از جمله آزادی های مصرح در قانون اساسی، آزادی رسانه است جز اینکه توطئه باشد. وزارت اطلاعات ماموریت خود را در خفه کردن گلوله ها می داند نه قلم ها.

علوی در ادامه خاطرنشان کرد: اگر کانالی، سایتی یا رسانه ای به حق کسی تجاوز کند حق الناس است اما اگر در مسایل سیاسی نظری داد، امنیتی کردن فضای رسانه جز ضرر چیزی ندارد و از اساس، لطمه می زند. باید از رسانه ها صیانت کنیم. باید فضایی بیافرینیم که انسان ها خودشان خلاف نکنند.


منبع: عصرایران

مطهری در پاسخ به سخنگوی شورای نگهبان: آقای کدخدایی عذر بدتر از گناه آورده است

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی تاکید کرد که ارجاع ایرادات مجمع تشخیص به مصوبات برنامه ششم توسعه از سوی شورای نگهبان بدون بررسی این ایرادات در شورا، بدعت و خلاف قانون اساسی است و پاسخ سخنگوی شورای نگهبان به این امر نیز عذر بدتر از گناه است.

علی مطهری در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به اظهارات اخیر سخنگوی شورای نگهبان مبنی بر اینکه ارجاع ایرادات مدنظر مجمع تشخیص مصلحت به مصوبات برنامه ششم بدون بررسی و اظهارنظر شورای نگهبان به مجلس در برنامه پنجم هم رخ داده است و بدعت نیست گفت: این که در گذشته و در برنامه پنجم توسعه هم این اتفاق افتاده و بنابراین بدعت نیست، عذر بدتر از گناه است. ظاهراً ایشان بدعت را فقط چیزی می‌دانند که برای اولین بار اتفاق افتاده است، در حالی که ما می‌گوییم نسبت به قانون اساسی بدعت است، خواه قبلاً  اتفاق افتاده باشد و خواه نه. به هرحال آنچه درباره برنامه ششم رخ داد نیز بدعت و خلاف قانون اساسی است.

وی افزود: درک این مطلب کار مشکلی نیست که آنچه شورای نگهبان به مصوبه مجلس ایراد می‌گیرد باید نظر خود شورای نگهبان باشد نه نظر مرجع دیگری از جمله مجمع تشخیص مصلحت نظام.

نائب رئیس مجلس تاکید کرد: آیین نامه مجمع نیز نمی‌تواند تکلیفی و به بیان بهتر بدعتی برای شورای نگهبان ایجاد کند، بگوید به جای آنکه نظر خودت را درباره مغایرت یا عدم مغایرت مصوبه مجلس با سیاستهای کلی را به مجلس اعلام کنی، نظر مرا اعلام کن. این کار قطعاً خلاف قانون اساسی و مستلزم وجود دو شورای نگهبان است. این که رویه شورا همین بوده است نیز قانع‌کننده نیست زیرا رویه غلط باید تغییر کند.

مطهری در پایان گفت: به هرحال امیدوارم شورای نگهبان از این پس نظر خودش را درباره مغایرت مصوبات مجلس با سیاستهای کلی نظام به مجلس اعلام کند نه نظر مجمع تشخیص را.


منبع: عصرایران

پورموسوی: پول نیاید به تهران نمی‌رویم

خبرگزاری فارس: سیدسیروس پورموسوی در مورد اینکه آیا بازیکنان این تیم امروز راضی به تمرین نشدند، گفت: بله، با توجه به مشکلات مالی، بازیکنان امروز تمرین نکردند و گفته‌اند تا پولشان پرداخت نشود به تهران سفر نمی‌کنند.

وی در مورد اینکه علی پورکیانی اعلام کرده سر تمرین حضور داشته و بازیکنان در حال تمرین بودند، اظهار داشت: پورکیانی برای بازی تیم امیدها سر زمین آمد و پس از آنکه تمرین ما شروع می‌شد و دید بازیکنان حاضر به کار کردن نیستند، پایش را روی گاز گذاشت و با سرعت ۱۶۰ کیلومتر محل را ترک کرد. پورکیانی به تمرین بازگردد و ببینید که آیا بازیکنان تمرین می‌کنند یا نه.

سرمربی استقلال خوزستان در مورد اینکه آیا تصمیم‌شان به تمرین نکردن قطعی است، تصریح کرد: قول می‌دهم اگر پول بازیکنان پرداخت نشود آنها به تهران بیا نیستند. ساعت ۱۰ و ۴۵ دقیقه پرواز ما به تهران است. ساعت ۱۲ با هتل آکادمی تماس بگیرید و اگر دیدی ما آنجا نیستیم بدانید پولمان پرداخت نشده و به تهران نیامدیم.

وی تأکید کرد: تحمل‌مان تمام شده است. ۱۰ قدم ما برداشتیم یک قدم مسئولان بردارند. قبل از سفر به عمان قول شرف دادند که پولمان را بعد از بازی پرداخت می‌کنند. ما به امارات رفتیم و یک بازی هم در ایران انجام دادیم اما هنوز هیچ خبری نیست. غیرت و تعصب که فقط نباید از طرف بازیکنان باشد. با این شرایط امروز به هیچ وجه تمرین برگزار نمی‌شود.

پورموسوی در مورد اینکه آیا امیدی به حل مشکلات دارد، عنوان کرد: به دکتر شریعتی استاندار خوزستان پیامک دادم و گفتم امروز تمرین نمی‌کنیم و اگر مشکلات حل نشود فردا برای دیدار مقابل پرسپولیس که در دید مطبوعات و رسانه‌ها بسیار مهم است به تهران سفر نخواهیم کرد. شریعتی در جواب اعلام کرد که این مسئله را پیگیری می‌کند. خیلی وقت پیش به ما قول پرداخت یک میلیارد از طرف یک شرکت را دادند که چند روز است مسئول اداره کل و جوانان برای گرفتن پول به آنجا مراجعه می‌کنند ولی خبری نیست.

وی در مورد اینکه آیا این همان شرکتی است که اسپانسر باشگاه است، اظهار داشت: استاندار با یک شرکت برای دادن این پول به توافق رسید اما اکنون ۴ ماه است که به آنجا می‌روند و خبری نمی‌شود. ۱۰، ۱۵ روز قبل این مسئله قطعی شد ولی در این چند روز هم پول نرسیده است.


منبع: برترینها

لحاف‌ دوزها عید ندارند!

دیگر کسی از تهران با «ط» دسته دار خبرندارد. شهر ما خودش را لا به لای آسمان خراش‌ها و برج های بلند گم کرده، تهران حالا انقدر درندشت و بزرگ شده که بین همهمه‌ها دیگر کسی صدای کسی را نمی‌شنود چه برسد به صدای کم رمق «لحاف دوزی» گفتن‌های پیرمرد!

 غربت لحاف‌دوزهای طهرانی در تهران

پیرمرد لحاف دوز و دوچرخه بی‌رمقش این روزها وصله ناجور شلوغی­های شهر اند؛ برای همین هم موقع رکاب زدن در کوچه پس کوچه های شهر غریبی می‌کنند. باید حرف‌هایش را بشنوید تا بفهمید او با دوچرخه خسته‌اش روزی چه قدر برای جهیزیه دخترهای دم بخت شهر پنبه زده و چقدر برای خواب‌های خوش آدم‌های شهر لحاف دوخته. پیرمرد ۱۲سالش که بود لحاف دوز شد.

حالا ۶۲ سال از آن روز گذشته و آدم های زیادی شاید خوابیدن روی تشک‌های دست دوز پیرمرد یادشان رفته ولی با همه این‌ها او هنوز که هنوز است لحاف دوز مانده آن هم در روزهایی که انگار زور رکاب زدن های پیرمرد به زور دنیا نمی‌رسد؛ ولی دلش می‌خواهد امیدوار باشد. امیدوار به رزق حلالی که شاید اندازه آن به پول داروهای زن مریض و خرج تحصیل نوه یتمیش نرسد.

 غربت لحاف‌دوزهای طهرانی در تهران
 
قدیم ­ها هم غم بود؛ اما کم بود

اگر جزو آن دسته از آدم هایی باشید که می توانید با تهران ۲۰ سال پیش خاطره بازی کنید حتما می‌دانید که کنار همه آپشن‌های خانه تکانی باید سر و سامان دادن به تشک های و اسباب خواب در بهار را هم فراهم می‌کردید؛ روزهایی که  چشم و گوش کوچه پس کوچه‌های شهر به صدای آهنگ  لحاف دوز ها و رقص پنبه های سفید عادت داشت. «آن موقع هم لحاف دوزی مزدی نداشت. لحاف کرسی می دوختیم ۳۰ تا تک تومان، کم بود ولی باز با این حال کار بود. من قدیم ها با همین دوچرخه از شریعتی می‌رفتم دروازه دولت بعد از سینه کش تجریش بالا می رفتم و از آنجا می آمدم سمت باغ وحش و بعد هم  می‌رفتم ونک آنجا هم تا کار پیدا نمی‌کردم برنمی‌گشتم.»

لحاف دوزی نکنم، چه کنم؟

حالا چند سال است که پتوهای جدید و رنگ به رنگ جای خودشان را به لحاف های دست دوز آقای بصیری داده‌اند تا کسب و کار روی خوشش را به او نشان ندهد و امرار معاش را پیش تر از پیش برای او سخت کند. «الان پنج شش سالی است که دیگر هیچ لحافی ندوخته‌ام و هیچ کس به ما لحاف دوزها کاری ندارد. در طول روز تک و توک شاید بعضی‌ها برای خرده کارهایی مثل تعمیر بالشت به سراغ ما بیایند وگرنه غیر از این خبری نیست. خیلی از مردم که من را توی خیابان می بینند می‌گویند چرا الکی توی کوچه ها پرسه می‌زنی؟ تو پیر شده‌ای و باید خانه‌نشین باشی. دیگر کسی لحاف استفاده نمی ‌کند! اما من ۶۲ سال است که از دار دنیا همین یک کار را بلدم تا با آن خرج زندگی و خانواده‌ام را در بیاورم این کار را نکنم چه کنم؟»

 غربت لحاف‌دوزهای طهرانی در تهران
فقط دلم یک حقوق از کار افتادگی می‌خواهد

پیرمردهای لحاف دوز فیش حقوقی ندارند. آنها حتی سختی کار با بیمه و بازنشستگی هم ندارند که دل خشکنکی باشد برای روزهای از کار افتادگی و پیری‌شان. ردی پای نان حلال را می‌شود روی شانه‌های تکیده، بین دست‌های پینه بسته و لا به لای صورت شکسته آقای بصیری پیدا کرد. او جوانی‌اش را پای نان حلال گذاشته. برای همین هم  این روزها با وجود همه بی‌کاری‌ها و کسادی‌ها باز به امید کار و پیدا کردن همین رزق حلال با دوچرخه‌ای که یار همیشگی این روزهایش بوده دل به کوچه های شهر می‌زند تا شاید کسی لا به لای همه خاطرات و گذشته‌هایش چیزی داشته باشد برای دوختن و پنبه زدن، «این دوچرخه تنها دوچرخه‌ای است که در همه این ۶۲ سال با آن کار کرده‌ام. از دار دنیا هم هیچ چیز نمی‌خواهم جز اینکه اتفاقی بیفتد که حقوق برای از کارافتادگی‌ام دست و پا کنم که دیگر این روزهای آخر عمر از شدت شرمندگی پیش زن و بچه‌مان توی این کوچه‌ها نمیرم.»

پسرم با نان دوره گردی وکیل شد؛ اما تصادف کرد

صورت خسته آقای بصیری انگار سال هاست که رنگ لبخند به خودش ندیده برای همین هم ته همه نگاه هایش می‌شود یک غم بزرگ پیدا کرد. غمی که خودش می‌گوید حالا چند سالی است توی دلش جا کرده و همسرش را بیمار، انقدر که دغدغه فراهم کردن داروهای او جمله ثابتی است که بین همه حرف‌هایش می‌شود آن را پیدا کرد. برای همین دستش را از توی کتش در می‌آورد و عکسی را نشانمان می‌دهد که غصه چندین و چند ساله روزهایش شده «این عکس پسرم است، پسری که با پول همین دوره گردی‌ها بزرگش کردم و شد آقای وکیل؛ اما عمرش به دنیا نبود و تصادف کرد. یک پسر دیگر هم دارم که او هم فلج است و خانه نشین!»

 غربت لحاف‌دوزهای طهرانی در تهران
دعا کنید شرمنده آرزوهای نوه ام نباشم

با همه این ها هم و غم پیرمرد لحاف دوز ما به همین ختم نمی‌شود او در کنار همه درد و دل‌هایش از نوه دختری برایمان می گوید که یادگار پسر از دست رفته‌اش است؛ نوه عزیز کرده‌ای که مدام کارنامه و نمره‌هایش را نشانمان می‌دهد و برایمان از آرزوهایش تعریف می‌کند. «بعد از مرگ پسرم حالا من مسئول بزرگ کردن نوه‌ام شده‌ام. نوه‌ام مدرسه تیزهوشان درس خوانده و همه نمره‌هایش بالاست. امسال هم کنکور تجربی دارد به من می‌گوید بابا که نیست تو هستی. پدرم وکیل شد من هم می‌خواهم جراح شوم و جان آدم ها را نجات دهم! من هم با این حرفش دلم آتش می‌گیرد و می‌گویم اگر این بچه دانشگاه قبول شود و من نتوانم خرج تحصیلش را بدهم آن وقت چه کار کنم؟ دعا کنید شرمنده‌اش نباشم!»


منبع: برترینها

چرا چارلز تیلور بی‌نظیر است؟

– ترجمه از میلاد اعظمی مرام: چارلز تیلور چندی پیش برندۀ جایزۀ یک‌میلیون‌دلاری برگرین در فلسفه شد. این جایزه‌ را نوبل فلسفه می‌دانند و البته باید گفت کمتر کسی به‌اندازۀ تیلور استحقاق آن را داشت. تیلور در کنار یورگن هابرماس بر قلۀ فلسفه در جهان امروز نشسته است. کتاب‌های خیره‌کنندۀ او فهمِ فلسفی را به زندگیِ روزمرۀ ما پیوند زده است، بی‌آنکه از قوت و غنای فلسفه کاسته باشد. چرا تیلور این‌قدر مهم است؟ چگونه می‌توان پروژۀ فکری او را جمع‌بندی کرد؟

چرا چارلز تیلور بی‌نظیر است؟

هجهاگ ریویو — سقراط لحظاتی پیش از نوشیدن جام شوکران از مدعیان خود خواست: «همین‌قدر از آنان می‌‌خواهم: وقتی پسرانم بزرگ شدند اگر پنداشتید، بیش از اینکه دغدغه‌دار فضیلت باشند، دغدغۀ پول یا هرچیز دیگری را دارند یا اینکه خود را کسی می‌‌پندارند و حال‌آنکه کسی نیستند، همان‌طور که رنجتان دادم رنجشان دهید تا انتقام خود را از آن‌ها بگیرید.» سقراط هشدار داد که نمی‌‌توان حکمت و ثروت را توأمان خواست. خوش‌بختانه بیشترِ فیلسوفان نباید نگران این وسوسه باشند. باور کنید هیچ‌کس با بررسی قیاس‌‌ها و تحلیل اندیشه‌‌های هگل ثروتمند نمی‌‌‌شود، مگر اینکه چارلز تیلور باشد.

این فیلسوف کانادایی در همین هفته به‌خاطر کتاب اندیشه‌‌هایی که جهان را شکل می‌‌دهند۱ جایزۀ یک‌میلیون‌دلاریِ برگْرین را از آن خود کرد، جایزه‌ای که آن را نوبل فلسفه می‌‌دانند. درواقع، این دومین جایزۀ یک‌میلیون‌دلاری تیلور است؛ او در سال ۲۰۰۷ نیز جایزۀ تمپلتون در دین‌‌پژوهی را برد.

این جایزه برازندۀ او بود. تیلور تقریباً بی‌‌نظیر است، گرچه می‌‌توانم تصور کنم یورگن هابرماس نیز این جایزه را می‌‌برد. اثر تیلور یقیناً نمونۀ آن چیزی است که این جایزه به‌دنبال تقدیر از آن است: اندیشه‌‌هایی که به‌‌حقیقت جهان را شکل می‌‌دهند. اما ویژگی اثر تیلور چیست که این‌گونه توجه‌ها را به خود جلب کرده است؟ به‌نظرم، مساهمتِ پیوستۀ او در فلسفه، چند ویژگی برجسته دارد.

فیلسوف به‌مثابۀ تبارشناس

تواریخ خانوادگی راهی است برای تشریح اینکه چرا فلان کارها را انجام می‌‌دهیم. ما وارث بینش‌‌ها، احساسات و آدابی هستیم که «طبیعی» به نظر می‌‌رسند، مگر اینکه زمانی را با دیگر خانواده‌‌ها یا در دیگر خانوارها بگذرانیم. آنجاست که می‌‌فهمیم: «عجب! ما کمی عجیب هستیم.» اگر اندکی کاوش کنیم، مثلاً به مادرِ مادربزرگمان می‌رسیم که تأثیر مادرسالارانه و تقلاهای او برای بقا موجب شد عادات و باورهایی برجای بماند که به طایفۀ پس از او به ارث رسیده ‌‌است. ما نه‌تنها در سایۀ گستردۀ او بلکه در جهانی زندگی می‌‌کنیم که او ساخت. پژوهش تبار‌‌شناسانه به ما کمک می‌‌کند تا خود را بهتر بشناسیم.

می‌‌توان تیلور را تبارشناسِ فکریِ دوران کنونی دانست. او بدین موضوع علاقه‌‌مند است که چگونه به اینجا رسیدیم، خواه آن را صرفاً «مدرنیته»۲ وصف کنیم یا «عصر اصالت»۳ یا «عصر سکولار»۴ علی‌‌رغم تفاخرِ کرونولوژیکمان، و باوجودِ این افسانۀ خوشایند که سازندگان جدید و آگاهِ خودمان هستیم، اثر تیلور مدام نیاکان فکری ما و سایۀ عظیمی را یادآور می‌‌شود که هنوز بر ما می‌‌افکنند. بنابراین، او تقریباً همیشه می‌‌کوشد تا رد سرچشمه‌‌های خودِ «مدرن» را بگیرد. او به ما کمک می‌‌کند بفهمیم از کجا می‌‌آییم و چرا فلان کار را انجام می‌‌‌دهیم.

از این حیث، تیلور تا حد زیادی وارث هگل است. اندیشۀ هگلْ محور یکی از نخستین آثار موفق تیلور نیز هست. ازیک‌سو، اندیشه‌‌های او بازگشتی است به بلندپروازی هگلی. در عصری که فلسفه ظاهراً از طریق معماهای هرچه کوچک‌‌تر «پیشرفت» می‌‌کند -معماهایی که در مقالات داوری‌شدۀ ژورنال‌هایی حل می‌‌گردند که مخاطبانش متخصصان‌اند- تیلور عملاً پدیدارشناسی روح را بازنویسی می‌‌کند. درحالی‌‌که فیلسوفان حرفه‌‌ای با تحلیل قیاسات منطقی به منصب استادی می‌‌رسند، او سمبل فیلسوفی رمانتیک، اومانیست و دانش‌‌نامه‌‌ای است که می‌‌خواهد معنایی از کل را دوباره افاده کند.

او در التفات به احتمالات و نوسانات تاریخ نیز پیرو هگل است و با کلان‌‌روایت‌‌هایی فلسفه‌‌پردازی می‌‌کند که آن را «تاریخ با ضرباهنگ فلسفی» می‌‌نامد.۵ تیلور معتقد است که پاسخ به عمیق‌‌ترین پرسش‌‌های فلسفیِ ما باید داستانی بهتر از نحوۀ رسیدنمان به اینجا باشد، باید مقصد ما باشد. چه کسی می‌‌دانست که پیشرفت‌‌های سدۀ چهاردهم می‌‌تواند به توضیح این نکته کمک کند که چرا ما در عصر «تظاهر متقابل» زندگی می‌کنیم؟

چرا چارلز تیلور بی‌نظیر است؟ 

فیلسوف به‌مثابۀ قوم‌‌نگار

البته، در آثار تیلور شِمای فیلسوف به‌مثابۀ قوم‌‌نگار را نیز می‌‌بینیم. گرچه تیلور اندیشه‌‌ها را جدی می‌‌گیرد، منتقد جدی چیزی است که «خردپیشگی» می‌‌نامد۶: تصوری گیرا از اینکه انسان‌‌ها صرفاً پردازشگران اطلاعاتِ شناختی هستند، گویی ما با تأمل و استنتاجِ مستمر راه خود را در جهان می‌‌یابیم. او به‌تبعِ ویتگنشتاین، هایدگر، مرلوپونتی و پیر بوردیو و نیز شبیه به همکار گاه‌به‌گاهش، هربرت دریفوس۷، تأکید دارد که «خرد» ما اساساً نوعی مهارت است، حسی به جهان که بیشتر به چنگ می‌آید تا اینکه آموخته شود.

ما بیش از آنچه می‌‌اندیشیم می‌‌دانیم. مثلاً، زبان۸ چیزی است که از آن استفاده می‌‌کنیم: زبانْ بیشتر ابزاری است برای انجام امور تا صفحه‌‌ای برای بازنمایی جهان. خرد ما نوعی مهارت جمعی است که جوامع و سنت‌‌ها به ما رسانده‌‌اند. ازاین‌‌رو انسانیت یعنی اینکه بسیار مرهون کسانی باشیم که کارآموزشان بوده‌ایم.

بنابراین، تحلیل فرهنگیِ تیلور صرفاً متوجه اندیشه‌‌ها نیست؛ او، نظیر یک انسان‌‌شناس، کنش‌‌های یک جامعه را مطالعه می‌‌کند. او تأکید دارد که آنچه تجربۀ ما را از مدرنیته می‌‌سازد «نظریه» نیست، بلکه به‌تعبیر خودش «تخیل اجتماعی» است. وی می‌‌گوید: تخیل اجتماعی، که «وسیع‌‌تر و عمیق‌‌تر از طرح‌‌هایی فکری است که ممکن است مردم به‌‌هنگام اندیشیدن دربارۀ جهان بپرورانند»، «طریقی است که مردمان عادی با آن پیرامونِ اجتماعی‌شان را ’تخیل‘ می‌‌کنند».

تیلور می‌‌گوید که گویی، پیش از تفکر دربارۀ جهان، آن را تخیل می‌‌کنیم و آن تخیل را در قالب تشبیه‌‌ها، افسانه‌‌ها، داستان‌‌ها و آداب‌ورسوم جامعه درونی‌سازی می‌کنیم. برای همین است که اگر بخواهید عصارۀ تخیل اجتماعیِ منحصربه‌فردِ «مدرن» را به دست آوریم، باید قوم‌نگارِ تشبیه‌ها، افسانه‌ها، داستان‌ها و آداب مدرن باشیم.

همین توجه قوم‌‌نگارانه به «واقعیت زیسته» است که تیلور را چنین متوجه تجربۀ تفاوت، تنوع و کثرت‌‌گرایی در جامعۀ مدرن متأخر کرده است، ازجمله توجه به نقش بادوام جماعت‌‌های دینی در جوامع غربی. اثر او تعهد وثیقی به پروژۀ لیبرال‌دموکراسی دارد. این اثرْ دغدغه‌ای دائمی نسبت‌به طرح‌‌ریزی یک زندگی مشترک را، بدون چشم‌پوشی از تفاوت‌‌های موجود یا اجازه به‌نوعی هژمونی اِجماعی در به‌حاشیه‌راندن اقلیت‌‌ها، نشان می‌‌دهد. تیلور این مسئله را جدی می‌‌گیرد که تفاوت‌‌ها تا چه حد می‌‌توانند عمیق باشند، اما از یافتن راهی برای هم‌‌زیستی ناامید نمی‌‌شود.

درواقع، تجربۀ او از تفاوت و تنوع در زمان دانشجویی در دانشگاه آکسفورد مسیر زندگی حرفه‌ای او را رقم زد. همان‌گونه که چند سال پیش در مصاحبه‌‌ای با من گفت، بذر کتاب عصر سکولار در این تجربه‌اش کاشته شد که او دانشجویان دیگر را نفهمید و خود او نیز فهمیده نشد… تاحدی بدین خاطر که او فهمی عمیقاً دینی از جهان داشت. آثار دوران حیات او تلاشی است برای پاسخ به پرسشی که ابتدا در دهۀ ۱۹۶۰ مطرح ساخت: «چرا من نقطۀ شروعِ بدیهیِ قضایا را تقریباًبه‌طور کامل متفاوت از اطرافیانم می‌‌فهمم؟» آثار فلسفی‌ای که در پاسخ بدین پرسش سر برآورد هدیه‌‌ای است به عصر قطبی‌شدنِ فزاینده.

فیلسوف به‌مثابۀ خدمت‌گزار اجتماعی

سرانجام، تیلور فیلسوفی است که فراخوانِ ماجراجویی در فراسوی صندلی‌های راحتِ دانشگاهی را لبیک گفت و بی‌‌تردید این عاملی در تصمیم‌‌گیری داوران جایزۀ برگرین بود. او، از آغاز، درگیر سیاست استان محل سکونت خود بود و یکی از برجسته‌‌ترین خدمات فلسفی و مدنیِ او همکاری در سرپرستی «کمیسیون مشورتی استان کِبِک درباب فعالیت‌‌های انطباقی مرتبط با تفاوت‌‌های فرهنگی»۹ بود. نخستین وظیفۀ این کمیسیونِ متشکل از کارشناسان سطح‌بالا تشریح این نکته بود که چگونه جامعه‌ای «سکولار»، نظیر کبک، می‌‌تواند به‌هرحال تجلیات دینی را، نظیر روسری و نشان صلیب، در عرصۀ عمومی بپذیرد.

در واکنش به تفسیر محدود فرانسوی از لاییسیته، که کوشید زندگی عمومی را از اظهار دینی جدا سازد، گزارش این کمیسیونْ حامی چیزی بود که آن را «سکولاریسم گشوده» نامید۱۰: طریقی برای راه‌دادن به باورها و تفاوت‌‌های ریشه‌دار بدون به‌خطرانداختن حیات عمومی در جامعه‌ای کثرت‌‌گرا. گرچه این گزارشْ نتایج مثبت و منفی گوناگونی داشت، باز گواهی است بر گرایش تیلور به استفاده از استعدادهای فلسفی خود برای اصلاح امور عمومی.

چرا چارلز تیلور بی‌نظیر است؟ 

احتمالاً تحسین‌‌برانگیزترین نکته دربارۀ چارلز تیلور، و اینکه چرا حتی فیلسوفان فقیر از اعطای جایزۀ یک‌میلیون‌دلاریِ دیگری به او حسرت نمی‌‌خورند، این است که او «فیلسوف فیلسوفان» است. تیلور به‌‌نحوی خستگی‌‌ناپذیر کنجکاو است و مداماً در حالِ مطالعه است و مشتاق همیشگی اندیشه‌‌ها. اندیشه‌‌های او اقبالی وسیع یافته‌‌اند، اما نه صرفاً بدین خاطر که او فلسفه را «عمومی» ساخته یا آن را به حکمت هفت‌‌نکته‌‌ایِ قابل‌‌فهمی تبدیل کرده‌ ‌است که در برنامۀ گفت‌وگوی تلویزیونی جایی برای او باز می‌‌کند.

(«قابل‌‌فهم» آخرین واژه‌‌ای است که می‌‌توان برای توصیف سرچشمه‌‌های خود یا عصر سکولار به کار برد!) بلکه اندیشه‌‌های او به گفت‌وگوی عمومی شکل می‌‌دهند، زیرا او عمیقاً همت خود را صرفِ تلاش دیوانه‌‌واری در زندگی جمعی کرده ‌‌است که آن را «جامعه» می‌‌نامیم. اهمیتی که او به این موضوع می‌‌دهد برای تکرار کلیشه‌‌ها نیست، بلکه برای پیشنهاد بهترین هدیۀ اوست، یعنی فلسفه‌اش.

پی‌نوشت‌‌‌ها:

* این مطلب با عنوان A Philosopher Who Matters در وب‌سایت هجهاگ ریویو منتشر شده است و وب‌سایت ترجمان در تاریخ ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ این مطلب را با عنوان چرا چارلز تیلور بی‌نظیر است؟ ترجمه و منتشر کرده است.

* جیمز اسمیت (James K.A. Smith) استاد فلسفه در کالون کالج، ویراستار کامنت مگزین و مؤلف کتاب چگونه سکولار (نه) باشیم؛ بررسی اندیشه‌های چارلز تیلور (How (Not) To Be Secular: Reading Charles Taylor) می‌باشد.

[۱] ideas that shape the world

[۲] تعبیری که تیلور در بی‌­قراری مدرنیته (The Malaise of Modernity) به کار می­‌برد.

[۳] تعبیری که در اخلاق اصالت (The Ethics of Authenticity) به کار می­‌برد.

[۴] تعبیری که در عصر سکولار (A Secular Age) به کار می‌­برد.

[۵] ر.ک: مصاحبۀ من با تیلور با عنوان «چرا من جهان را چنین متفاوت می­‌بینم؟» (?why do I see the world so differently)

[۶] ر.ک: بوردیو؛ چشم‌­اندازهای انتقادی (Bourdieu: Critical Perspectives) نوشتۀ Craig Calhoun, Edward LiPuma, Moishe Postone.

[۷] ر.ک: اثر آن دو تحت عنوان بازیافتن واقع­‌گرایی (Retrieving Realism)

[۸] ر.ک: کتاب تیلور با نام حیوان زبانمند (The Language Animal)

 

[۹] Quebec Consultation Commission on Accommodation Practices Related to Cultural Differences

[۱۰] ر.ک: به مصاحبۀ من با چارلز تیلور تحت عنوان «تصور یک سکولاریسم باز» (imagining an open secularism)


منبع: برترینها

بری جنکینز: «مهتاب» را در ۱۰ روز نوشتم!

بری جنکینز به‌غیر از «مهتاب» در کارنامه‌اش تنها یک فیلم بلند سینمایی دیگر دارد، اثری با نام «دارویی برای مالیخولیا» محصول سال ۲۰۰۸. اثری متوسط که حتی برای سال‌ها جنکینز را از جریان سینمای اصلی دور کرد. جنکینز با نگارش و ساختن فیلم‌های کوتاه، هشت سال میان این دو فیلم را پشت سر گذاشت و در نهایت با ارائه فیلمنامه‌ای اقتباسی نه‌تنها خود را برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه در این رشته کرد بلکه موفق شد «مهتاب» را به بهترین فیلم سال تبدیل کند. درحقیقت بری جنکینز با ارائه فیلم «مهتاب» از یک تازه‌کار به نامی معتبر در سینما تبدیل شد.

«مهتاب» را در 10 روز نوشتم! 

او نمایشنامه تارل مک‌کارنی را با همکاری خودش مبدل به یکی از بهترین اقتباس‌های سینمایی از روی یک نمایشنامه کرد. وجوه تصویری که جنکینز در برابر سطرهای دشوار نمایشنامه ارائه می‌دهد حتی گاهی از منبع اصلی اثر پیشی گرفته و ذهن را سوی خود می‌کشاند. درحقیقت سینمای سیاه‌پوستان آمریکا تا به امروز چنین تصویر دقیقی از جامعه رنگین‌پوستی ندیده است. فیلم با دقت مشکلات سیاه‌پوستانی را که با فقر دست‌وپنجه نرم می‌کنند بررسی و پیامدهای آن را بازگو می‌کند.

فیلم «مهتاب» در مورد سه مقطع مختلف زندگی سیاهپوستی خلافکار است. شخصی که در آینده‌ای نه‌چندان دور به فروش مواد مخدر رو می‌آورد و برای خود تشکیلاتی گرد می‌آورد اما دوران کودکی و نوجوانی بسیار سختی را باتوجه به زورگویی‌های مادر و سایر افراد جامعه پشت سر گذاشته است. زندگی این فرد با سه اسمی که روی تصویر نوشته می‌شود از هم متمایز شده و به قسمت‌های کوچک (الکس هیبرت)، شرون (اشتون سندرز) و درنهایت بلک (تروانت رودز) تقسیم می‌شود.

فیلم مانند اکثر آثار برجسته امسال حال‌وهوایی غمگین دارد و در همان ابتدای کار از دهان یکی از شخصیت‌های محوری داستان با نام جوان (با نقش‌آفرینی ماهرشالا علی که برای این نقش برنده جایزه اسکار بهترین نقش مکمل شد) پیام خود را این‌گونه بیان می‌کند؛ پسرهای سیاه زیر نور مهتاب آبی‌رنگ هستند. آبی که نشانه اندوه در رنگ‌شناسی است به این سادگی در همان ابتدای کار به یکی از مهم‌ترین رکن‌های فیلم تبدیل می‌شود. با این پیش‌زمینه با اشرافی کامل‌تر می‌توان به استقبال مصاحبه فیلم میکر مگزین با بری جنکینز خالق «مهتاب» رفت.

«مهتاب» را در 10 روز نوشتم!

در همین ابتدای کار باید بگویم که من فیلم‌های زیادی برگرفته از یک نمایشنامه دیدم، هیچ‌کدام از آن‌ها قدرت «مهتاب» را در به‌دست آوردن استقلال تصویری و سینمایی نداشت. چگونه موفق شدید به چنین درک سینمایی از این نمایشنامه برسید؟ آیا در مورد آن نگران نبودید؟

نه نگران نبودم، آن هم به‌خاطر نگاهی است که به فیلم‌ها دارم. اولین‌بار که نمایشنامه را خواندم فکر کردم که چقدر جلوه‌های بصری خارق‌العاده‌ای درون خود دارد! بار دوم وضعیت متفاوت بود، روایت نمایشنامه غیرخطی بود و تارل مک‌کارنی از نشانه‌های زیادی که خود من به‌‌عنوان پسربچه‌ای سیاه‌پوست با آن بزرگ شده بودم، استفاده کرده بود.

به ناگهان همه چیز در ذهنم طبقه‌بندی شد و فضای مناسبی برای به تصویرکشیدن نمایشنامه یافتم. این تصاویر به اندازه‌ای برایم وضوح داشت که من پیش‌نویس اولیه فیلمنامه را تنها طی ۱۰ روز نوشتم. با این‌که فیلمنامه اقتباسی است ولی ۱۰ روز باز هم مدت زمان بسیار کمی برای آن محسوب می‌شود. به‌قول چارلی کافمن، در ذهنم ساختن فیلم شروع شده بود و تصاویر متحرکی را می‌دیدم.

چگونه تارل مک‌کارنی را درگیر پیش‌نویس خود کردید؟

پیش‌نویس را نشانه‌گذاری کرده بودم و در ابتدا از تارل خواستم برای اقتباس مقصودهایم به من کمک کند. از طرفی دوست داشتم صدای او در فیلمنامه‌ام حفظ شود و به نقطه‌ای رسیدم که به‌تنهایی قادر به نوشتن فیلمنامه نبودم. تارل یک نابغه است، او سکان هدایت فیلمنامه را در دست گرفت و آن را به مقصد رساند. پس از مدتی به میامی رفتم تا برای اولین‌بار او را ببینم، پس مدتی هم به من گفت که به من اعتماد دارد و خدا یارم باشد. همین مکالمه کوتاه باعث شد که متوجه شوم تارل حرف‌های زیادی برای اضافه کردن به فیلمنامه دارد و مشغول به‌کار شدیم.

هشت سال فاصله میان فیلم اول شما و «مهتاب» وجود دارد، آیا در این مدت سعی کرده بودید اثر دیگری را بسازید!؟

بله رفیق؛ سعی کرده بودم. بله.

چه تفاوت‌هایی بین این اثر و پروژه‌های دیگرتان وجود داشت که ادل رومانسکی و کمی بعدتر کمپانی‌ای ۲۴ حاضر شد روی آن سرمایه‌گذاری کند؟

جالبه که به اسم ادل اشاره کردید، چون در حقیقت او بود که باعث شکلگیری این پروژه شد، او هر چند وقت یکبار با من تماس می‌گرفت و من را به‌خاطر کار نکردنم شماتت می‌کرد. هر دو هفته در میان او پیامی در جی‌چت برای من می‌فرستاد و یادآوری می‌کرد که علاقه دارد با اشخاصی که سلایق مشترک با خودش دارند کار کند. در جلسه‌ای او را دیدم و تاکید داشت که برایش دلایل و بهانه‌های من اهمیتی ندارد و کار نکردن من درحقیقت تقصیر خودم است.

«مهتاب» را در 10 روز نوشتم! 
درنهایت من تمام ایده‌هایی که داشتم برای او فرستادم که یکی از آن‌ها فیلمنامه «مهتاب» بود. من تا آن زمان با کمپانی‌ها و تهیه‌کننده‌های زیادی کار کرده بودم اما هیچکدام از آن پروژه‌ها به سرانجام نرسیده بود. ادل وقتی متوجه جدی بودن من و تارل درباره «مهتاب» شد با سرعت تمام کارها را پیش برد و شروع به جذب سرمایه‌گذار کرد. زمانی خبر رسید که کمپانی پلن بی‌و‌ای ۲۴ قصد سرمایه‌گذاری روی این پروژه را دارد ما متوجه شدیم این کار دیگر به سرانجام خواهد رسید و تبدیل به اثری سینمایی خواهد شد.

فیلم این حس را به آدم می‌دهد که اشخاصی مدت زمان زیادی را صرف فکر کردن به تمام پلان‌ها و حتی نماهای فیلم کرده‌اند و هیچ لحظه‌ای در فیلم وجود ندارد که اضافه باشد. شما نیز نسبت به این حس که به مخاطبان انتقال داده می‌شود همین حس را دارید؟

باید جواب مثبت بدهم زیرا وقتی زمان زیادی را در حال ساختن یک پروژه هستید حس می‌کنید تمام زوایای آن را می‌دانید، بیشتر خلاقیتی که دیگران در مورد آن حرف می‌زنند از حس‌های طبیعی من و دوستانم بیرون آمده است. چیزی که از سطرهای این داستان حس کردیم و به تصویر کشیدیم. فکر نمی‌کنم در آینده هم فیلمی بسازم که این حس را نسبت به آن داشته باشم، «مهتاب» جزوی از هویت من است و از صرف کردن این مدت زمان طولانی برای ساخت آن لذت برده‌ام.

فیلم برای من و بسیاری از دوستان سیاه‌پوستم که در ساخته‌شدن آن دست داشتند به مسئله‌ای بسیار شخصی تبدیل شده بود. حتی می‌توانم به این موضوع اشاره کنم که نقش مادر قصه که توسط نائومی هریس ایفا شد قسمتی از خصوصیات شخصی مادر خودم را دارد، این درحالی بود که تارل نیز می‌گفت این کاراکتر شبیه به مادر او نیز هست. این‌گونه می‌شود که حافظه شفاهی بسیاری از سیاه‌پوستان آمریکا که از فقر رنج می‌برند در نقطه‌ای به‌هم می‌رسد.

فکر می‌کنم فیلم اول شما با مبلغی نزدیک به ۲۵هزار دلار ساخته شد، درست است؟

بله؛ تقریبا درست است.

فکر می‌کنم «مهتاب» با رقمی بسیار بیشتر ساخته شده است.

بله همین‌طور است، رقمی بسیار متفاوت اما نه با اختلافی فاحش، با اختلافی معمولی (می‌خندد).

«مهتاب» را در 10 روز نوشتم!

با این اوصاف زمانی روز اول سر صحنه فیلمبرداری رفتید وحشت‌زده نشدید؟ تعداد عوامل یک پروژه بزرگ با پروژه‌های کوچک بسیار متفاوت است و این می‌تواند برای شما که به ساختن فیلم کوتاه عادت داشتید وحشت‌آور باشد.

نه این‌گونه نبود، زیرا من اول سال گذشته آگهی‌های تبلیغاتی ساخته بودم که تعداد عوامل حاضر در پشت صحنه بسیار بیشتر از «مهتاب» بودند. البته من بسیار با تعداد عوامل کم و گروه کوچک‌تر راحت‌تر هستم. برای مثال فیلم کوتاه آخرم با نام «دارو» را تنها با پنج نفر ساختم. طی روزهای فیلمبرداری «مهتاب» هم سعی کردم این شرایط را حفظ کنم، میانگین تعداد اشخاصی که در پشت صحنه «مهتاب» مشغول به‌کار بودند نزدیک به ۲۵ تا سی نفر بیشتر نبود. از طرفی می‌خواستم به بازیگران برای حس‌های بهتر و دقیق‌تر فضای آزاد بیشتری بدهم و به‌هیچ عنوان اجازه ندادم تعداد اعضای گروه از این تعداد بیشتر شود.

البته چنین رویکردی باعث شد فرآیند فیلمبرداری ما بیشتر شود و همین امر بودجه کار را بالاتر برد. همین خلوت بودن صحنه فیلمبرداری بود که شرایط را برای بازی‌های عالی بازیگران آماده کرد و معمولا ما دو تا سه برداشت مفید داشتیم که می‌توانستیم از میان آن‌ها به‌راحتی بهترین را انتخاب کنیم.

در پایان می‌توانید لحظه‌ای از مراحل فیلمبرداری «مهتاب» را نام ببرید که از کنترل شما خارج شده باشد؟ با نگارش و ساختن «مهتاب» چه تجربیاتی کسب کردید؟

چند صحنه بود که ما آن‌را با شیوه‌های معمول فیلمبرداری نکردیم و حتی در مرحله تدوین هم نسبت به آن شک داشتم. اما درنهایت همه چیز درست پیش رفت و توانستم نمای مورد پسند خودم را پیدا کنم. در کل بهترین لحظاتی که هنگام ساخت «مهتاب» تجربه کردم مربوط می‌شد به استفاده صحیح از سکوت‌ها و تعلیق‌ها. شیوه ساختن فیلم بر همین اساس پایه‌ریزی شده بود و من با الگوبرداری از زندگی واقعی موفق به انجام این کار شدم.

نکته جالب این‌جاست که این ویژگی در میان تمام اعضای گروه (مخصوصا بازیگران) به وضوح دیده می‌شد، حتی یکبار در طول ساختن فیلم پیش نیامد که حفظ‌کردن سکوت یا مدت زمان آن را به آن‌ها یادآوری کنم و همه چیز از چشمه درون تمام تیم نشات می‌گرفت.


منبع: برترینها

«شهید همت» چگونه به شهادت رسید؟

: سردار شهید محمد ابراهیم همت در ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ در شهرضا به دنیا آمد.حاج همّت در خرداد ۱۳۵۹ برای مقابله با ضد انقلاب به کردستان اعزام شد، محمد ابراهیم مدتی به عنوان مسئول روابط عمومی سپاه پاوه مشغول بود و پس از مدتی به عنوان فرمانده سپاه پاوه به جنگ پرداخت.شهید همت به همراه حاج احمد متوسلیان به دستور فرمانده کل سپاه مأمور تشکیل تیپ محمد رسول الله(ص) شدند، حاج احمد به عنوان فرمانده تیپ و شهید حاج همت به عنوان مسئول ستاد تیپ فعالیت می‌کردند.

روایتی خواندنی از نحوه شهادت سردار شهید «محمد ابراهیم همت»

او در مدّت فرماندهی تیپ محمد رسول الله(ص) که بعد به لشکر ۲۷ تبدیل شد در چندین عملیات به صورت خط شکن وارد شد.شهید همت سرانجام در عملیات خیبر در۱۷ اسفند ۱۳۶۲ به فیض شهادت نائل و در گلزار شهدای شهرستان شهرضا به خاک سپرده شد. همچنین مزار یادبود این شهید والامقام در قطعه ۲۴ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) زیارتگاه عاشقان شهدا است.

روایتی خواندنی از نحوه شهادت سردار شهید «محمد ابراهیم همت»

سردار جعفر جهروتی‌زاده از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس است در کتاب خاطرات خود با عنوان «نبرد درالوک» چگونگی شهادت حاج ابراهیم همت را در۱۷ اسفند سال ۶۲ در عملیات خیبر را اینگونه توصیف می‌کند:

«… قبل از عملیات خیبر به اتفاق حاج همت و چند نفر دیگر از بچه‌ها وارد منطقه عملیاتی شدیم. نیروهای اطلاعات عملیات مشغول شناسایی بودند و کار برایشان به سبب هور و نیزاری بودن منطقه دشوار بود. از طرف دیگر، افراد بومی نیز در منطقه، وسط هور ساکن بودند و به ماهی گیری و کارهای دیگری می‌پرداختند.

همین موضوع باعث می‌شد که نیروهای شناسایی تهدید شوند به ویژه از سوی بومیان که قطعا عراقی‌ها کسانی را در میان آن‌ها داشتند که هرگونه تحرکی را گزارش کنند. در این زمان لشکر ۲۷ در چند جا عقبه داشت. پادگان دوکوهه به عنوان عقبه اصلی و پادگان ابوذر که بعد از والفجر ۴ نیروهای لشکر در آنجا باقیمانده بودند…

روایتی خواندنی از نحوه شهادت سردار شهید «محمد ابراهیم همت»

شناسایی‌های عملیات خیبر ادامه پیدا کرد و دست آخر قرار شد که تعداد محدودی از نیروهای بعضی از یگان‌ها برای راه اندازی مقر‌ها و بنه‌های تدارکاتی وارد منطقه شوند. تعدادی از نیروهای واحد ادوات هم آمدند تا منطقه را برای عملیات آماده کنند.

شکستن خط طلائیه با عبور از معبر ۲۰ سانتی

 بالاخره شب عملیات فرا رسید. محور لشکر ۲۷ منطقه طلائیه بود. البته بعضی از یگانهای لشکر هم قرار بود در داخل جزیره مجنون عمل کنند. لشک عاشورا و لشکر کربلا نیز محل مأموریتشان داخل جزیره بود. باید در طلائیه خط را می‌شکستیم و جلو می‌رفتیم و می‌رسیدیم به جاده‌ای که می‌خورد به شهر«نشوه» عراق و منطقه بصره. مأموریت لشکر ۲۷ در حقیقت این بود که از این قسمت راه را باز کند. در مقابلمان هم کانالی به عمق ۵۰ متر وجود داشت.

شب اول عملیات باید از روی دژی می‌رفتیم که تا یک نقطه‌ای ادامه داشت و پس از آن نقطه کاملا بسته می‌شد و پشتش میدان مین بود و بعد سنگرهای کمین و سنگرهای نیروهای عراقی. تا این نقطه که دژ ادامه داشت در دید عراقی‌ها نبودیم. راهی هم که کنار دژ برای عبور نیرو‌ها وجود داشت ۲۰ سانتی‌متر بیشتر عرض نداشت. یک طرف این راه دیواره دژ بود- در سمت چپ- و طرف دیگرش هم آب. نیرو‌ها باید از این راه ۲۰ سانتیمتری عبور می‌کردند تا به میدان مین می‌رسیدند و پس از خنثی کردن می‌ن‌ها و باز شدن معبر به خط دشمن می‌زدند.

روایتی خواندنی از نحوه شهادت سردار شهید «محمد ابراهیم همت»

 
دشمن تمام امکانات و تسلیحاتش را بسیج کرده بود روی این معبر ۲۰ سانتی متری تا از عبور نیرو‌ها جلوگیری کند. دو تا دوشکا کار گذاشته بوددند و چهار تا کاتیوشای چهل تایی. فکرش را بکنید در چند لحظه ۱۲۰ گلوله کاتیوشا رو این معبری که ۲۰ سانتی‌متر عرض داشت و ۷۰۰ یا ۸۰۰ متر طول، می‌ریخت.

با تعدادی از بچه‌های تخریب خودمان را رساندیم به میدان مین و معبر باز کردیم. چند نفری از بچه‌های تخریب به شهادت رسیدند ولی نیرو‌ها از معبر کنار دژ نتوانستند عبور کنند. آتش عراقی‌ها چنان سنگین بود که بیشتر بچه‌ها به شهادت رسیدند و راه بسته شد. من که می‌خواستم برگردم عقب دیدم راه نیست مگر اینکه پا بگذارم رو جنازه بچه‌ها. بعضی جا‌ها دژ می‌پیچید و در تیررس مستقیم نبود اما کاتیوشا بیداد می‌کرد. لحظه‌ای نبود که گلوله‌ای بر زمین نخورد. آن شب عراق به ندرت از خمپاره استفاده کرد و بیشتر آتش کاتیوشا سر بچه‌ها ریخت. ناچار پا رو جنازه بچه‌ها گذاشتم و آمدم…

فقط ما سه نفر مانده‌ایم، اگر می‌گویید سه نفری حمله کنیم!

آن شب عملیات متوقف ماند و همه چیز کشید به روز دیگر. شب بعد یک گردان عملیات را آغاز کرد و رفت جلو و تعداد زیادی شهید و مجروح داد. آن شب هم عملیات موفق نبود و نتوانستیم خط دشمن را بشکنیم. عراق چنان این دژ را زیر آتش می‌گرفت که پرنده نمی‌توانست پر بزند. از قرارگاه تأکید داشتند که هر طور شده خط شکسته شود. بیشتر نیرو‌ها به شهادت رسیده بودند و دیگر امیدی نبود که آن شب کاری انجام شود.

روایتی خواندنی از نحوه شهادت سردار شهید «محمد ابراهیم همت»

 
من و حاج عباس کریمی و رضا دستواره رفتیم جلو. از روی شهدا رد شدیم و رفتیم دیدیم که به غیر از تعدادی نیرو بیشتر بچه‌هایی که جلو رفته‌اند همه به شهادت رسیده‌اند. تأکید برای شکستن خط به خاطر این بود که با متوقف شدن عملیات در این قسمت عملیات در جزیره هم به مشکل برخورده بود.

 
آن شب حاج همت پشت بیسیم دائم می‌گفت: «آقا از قرارگاه می‌گویند باید امشب خط شکسته شود»… نیمه‌های شب پس از دیدن شرایط و اوضاع به این نتیجه رسیدیم که واقعا هیچ راهی وجود ندارد. رحیم صفوی آمده بود روی خط بیسیم و ما مستقیم صدای او را می‌شنیدیم که می‌گفت: هرطور هست باید خط شکسته شود. من پشت بیسیم یک طوری مطلب را رساندم که: آقاجان فقط ما سه نفر مانده‌ایم اگر می‌گویید سه نفری حمله کنیم! وقتی فهمیدند که وضعیت مناسب نیست گفتند؛ برگردید عقب.

روایتی خواندنی از نحوه شهادت سردار شهید «محمد ابراهیم همت»

شبهای بعد حمله از کنار دژ منتفی شد و بنا شد برای عبور از کانال محورهای دیگر را انتخاب کنیم. برای عبور از کانال هر شب یکی از گردان‌ها مأمور انداختن پل روی کانال و عبور از آن می‌شد. دست آخر قرار شد چند نفری از بچه‌های تخریب شناکنان از کانال عبور کنند و آن سو سنگرهای دشمن را خفه کنند و پس از باز کردن معبر در میدان می‌ن، نیروهای دیگر، این سوی کانال پل بزنند و رد بشوند. بچه‌های تخریب پریدند تو آب که بروند آن طرف اما زیر آتش سنگین دشمن موفق به این کار نشدند.
 
آخرین شب عبور از کانال را به عهده من گذاشتند. یک مقدار محور را تغییر دادم و رفتم سمت دیگر. دوباره از بچه‌های تخریب تعدادی شناگر انتخاب کردیم و رفتیم پشت خط. شب خیلی عجیبی بود. بین رضا دستواره و حاج عباس کریمی از یک طرف و حاج همت هم از طرف دیگر درگیری لفظی پیش آمد. آن دو می‌گفتند: امشب نباید این کار انجام شود و حاج همت هم می‌گفت: دستور از بالاست و امشب باید از کانال رد بشویم. بعد از درگیری لفظی شدیدی که پیش آمد بنابر این شد که کار انجام شود. حاج همت هم به من گفت: برو جلو و این کار را انجام بده.

روایتی خواندنی از نحوه شهادت سردار شهید «محمد ابراهیم همت»

 آتش عراقی‌ها امان از همه بریده بود. بعد از اینکه از آن محور ناامید شدیم قرار شد لشکر داخل جزیره برود. با حاج همت و چند نفر دیگر از بچه‌ها رفتیم داخل جزیره برای شناسایی تا پشت سرمان هم نیرو‌ها بیایند. در جزیره نیرو‌ها برای تردد باید از پلهایی که به پل خیبری معروف شدند استفاده می‌کردند یا از هاورکرافت. بعد از شناسایی برگشتیم و به همراه تعدادی از بچه‌های تخریب به داخل جزیره رفتیم. البته زمانی که ما در طلائیه عمل می‌کردیم گردان مالک به فرماندهی» کارور «در جزیره عمل می‌کرد و کارور نیز‌‌ همان جا به شهادت رسید.

جزیره تقسیم شده بود به دو محور: محور شمالی و محور جنوبی. هواپیماهای دشمن به شدت جزیره را بمباران می‌کردند. شاید در یکروز نود هواپیما هم زمان جزیره را بمباران می‌کردند. در جزیره نیرو‌ها فقط رو دژ‌ها جا گرفته بودند و بقیه منطقه آب و نیزار بود. یکهو می‌دیدی ده فروند هواپیما به ستون یک دژ را بمباران می‌کنند و می‌روند. حاج همت می‌گفت:» بی‌پدر و مادر‌ها انگار برای مرغ و خروس دانه می‌پاشند.

روایتی خواندنی از نحوه شهادت سردار شهید «محمد ابراهیم همت» 

نزدیک خط یک آلونک گلی بود که ظاهرا از قبل بومی‌ها آن را ساخته بودند. حاج همت بیسیم و تشکیلات مخابراتی را در آنجا مستقر کرده بود و با فرماندهان در ارتباط بود. بعد از اینکه نیرو‌ها در جزیره مستقر شدندف من و حاج همت سوار موتور شدیم تا برویم عقب ببینیم وضعیت چه طور است.

  «مثل اینکه خدا ما را طلبیده»

در آن چند ساعتی که ارتباط با خط مقدم قطع شده بود حاج همت به من گفت: حالا هی نیرو از این طرف می‌فرستیم که برود و خبر بیاورد ولی هرکس رفته برنگشته. یک سه راهی به نام سه راهی مرگ بود که هرکس می‌رفت محال بود بتواند از آن عبور کند. حاج همت به مرتضی قربانی- فرمانده لشکر۲۵ کربلا- گفت: یکی دو نفر را بفرستند خبر بیاورند تا ببینم اوضاع چه شکلی است. قربانی گفت: من هیچکس را ندارم، هرکس را فرستادم رفت و برنگشت. حاجی سری تکان داد و راه افتاد سمت جزیره. قبل از راه افتادن جمله‌ای گفت که هیچوقت یادم نمی‌رود: «مثل اینکه خدا ما را طلبیده».

روایتی خواندنی از نحوه شهادت سردار شهید «محمد ابراهیم همت»

 
بعد از رفتن حاجی من با یکنفر دیگر راه افتادم سمت جزیره و آمدیم داخل خط. عراقی‌ها هنوز به شدت بمباران می‌کردند. رفتیم جایی که نیرو‌ها پدافند کرده بودند. وضعیت خیلی ناجور بود. مجروحان زیادی روی زمین افتاده بودند و یا زهرا می‌گفتند و صدای ناله‌شان بلند بود. سعی کردیم تعدادی از مجروحان را به هر شکلی که بود بفرستیم عقب.
 
جنازه عراقی‌ها و شهدای ما افتاده بودند داخل آب و خمپاره و توپ هم آنقدر خورده بود که آب گل آلود شده بود. بچه‌ها از شدت تشنگی و فقر امکانات، قمقمه‌ها را از همین آب گل آولد پی می‌کردند و می‌خوردند. حاج همت با دیدن این صحنه حیلی ناراحت شد. قمقمه بچه‌ها را جمع کرد و با پل شناور کمی رفت جلو و در جایی که آب زلال و شفاف بود آن‌ها را پر کرد و آمد. تو خط درگیری به شدت ادامه داشت. عراق دائم بمباران می‌کرد. ما نمی‌توانستیم از این خط جلو‌تر برویم. حاج همت به من گفت: شما بمان و از وضع خط مطلع باش. بیسیم هم به من داد تا با عقبه در ارتباط باشم و خودش برگشت عقب.

 دیدار محبوب در جزیره مجنون؛ سه راهی شهادت

وقتی حاجی در حال بازگشت به طرف قرارگاه بوده تا در آنجا فکری به حال خط مقدم بکند در‌‌ همان سه راهی مرگ به شهادت می‌رسد. پس از رفتن حاج همت به سمت عقب یکی دو ساعتی طول نکشید که خط ساکت شد.‌‌ همان خطی که حدود یک ماه لحظه‌ای درگیری در آن قطع نشده بود و این سبب تعجب همه شد. ما منتظر ماندیم. گفتیم شاید باز هم درگیری آغاز شود.

روایتی خواندنی از نحوه شهادت سردار شهید «محمد ابراهیم همت»
صبح فردا هوا روشن شد اما باز هم از حمله دشمن خبری نشد. اطلاع نداشتیم که چه اتفاقی افتاده است. بی‌خبر از آن بودیم که در جزیره سری از بدن جدا شده و حاج همت بی‌سر به دیدار محبوب رفته و دستی قطع شده‌‌ همان دستی که برای بسیجیان در خط آب آورد. جزیره با شهادت حاجی از تب و تاب افتاد. بالاخره زمانی که اطمینان حاصل شد از حمله عراقی‌ها خبری نیست، تصمیم گرفتم به عقب برگردم.

پیکر شهیدی که سر در بدن نداشت و یک دست او نیز قطع شده بود

در حالی که به عقب برمی گشتم در سه راهی چشمم به پیکر شهیدی افتاد که سر در بدن نداشت و یک دست او نیز از بدن قطع شده بود. از روی لباسهای او متوجه شدم که پیکر مطهر حاج همت است اما از آنجا که شهادت ایشان برایم خیلی دردناک بود‌‌ همان طور که به عقب می‌آمدم خود را دلداری می‌دادم که نه این جنازه حاج همت نبود. وقتی به قرارگاه رسیدم و متوجه شدم که همه دنبال حاجی می‌گردند به ناچار و اگر چه خیلی سخت بود اما پذیرفتم که او شهید شده است.

روایتی خواندنی از نحوه شهادت سردار شهید «محمد ابراهیم همت»

 
شب‌‌ همان روز بدن پاک حاجی به عقب برگشت و من به قرارگاه فرماندهی که در کنار جاده فتح بود رفتم. گمان می‌کردم همه مطلع هستند اما وقتی به داخل قرارگاه رسیدم متوجه شدم که هنوز خبر شهادت حاجی پخش نشده است. روز بعد متوجه شدم که جنازه حاجی در اهواز به علت نداشتن هیچ نشانه‌ای مفقود شده است. من به همراه شهید حاج عبادیان و حاج آقا شیبانی به اهواز رفتیم. علت مفقود شدن جنازه حاج همت نداشتن سر در بدن او بود.
 
چند روز قبل از شهادت حاج عبادیان مسئول تدارکات لشکر یک دست لباس به حاجی داده بود و ما از روی‌‌ همان لباس توانستیم حاجی را شناسایی کنیم و پیکر مطر ایشان را به تهران بفرستیم. پس از فروکش کردن درگیری‌ها به دو کوهه و از آنجا هم برای تشییع جنازه شهید همت به تهران رفتیم. پس از تشییع در تهران جنازه شهید همت را بردند به زادگاهس «شهرضا» و در آنجا به خاک سپردند. البته در بهشت زهرا نیز قبری به یادبود او بنا کردند.»


منبع: برترینها

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (۴۲۴)

برترین ها – امیررضا شاهین نیا: سلامی دوباره خدمت همه شما عزیزان و همراهان مجله اینترنتی برترین ها. مثل
همیشه با گزیده ای از فعالیت چهره ها در شبکه های اجتماعی در روز گذشته در
خدمتتان هستیم. ممنون از این که امروز هم ما را انتخاب کرده اید.

شروع
میکنیم با این عکس قدیمی که از یازده کیلومتری هم قابل تشخیص است که کودکی
های کدام عزیز است، بهاره کیان افشار، بازیگر خوب و کاربلد سینما و تئاتر.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

محسن مسلمان و مدل موی قشنگِ امروز. این مدل هم خیلی برایمان آشناست.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

پیداش کردیم!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424)

شرمنده دوستان، تا اینجای مطلب بیشتر شاهد فضای حاکم بر محوطه جنوبی پارک ارم بوده ایم تا عکس های چهره ها، قول میدهم آخری باشد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

 سلفی مهندس بهرام رادان در پشت صحنه یک کار. ار بس
بهرام در فیلم های مختلف در نقش مهندس ساختمان ظاهر شده مطمئن نیستیم که
این کار جدید است یا قدیمی.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

«سر دلبران» نام سریال جدید محمدحسین لطفی است که
قرار است ماه رمضان پخش شود. سریالی که در آن برزو ارجمند در تجربه ای
متفاوت در نقش یک روحانی ظاهر شده و متین ستوده هم احتمالاً همسر وی است.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

گویا علی شادمان هنوز در نقش خود در “کیمیا” گیر
کرده است و فکر میکند مهراوه شریفی نیا خواهر اوست، مگر اینکه اینگونه
نباشد و منظورش این داداشی/آبجی های اخیراً شایع شده در بین نوجوانان است،
یکی از چندش ترین روابطی که در بین یک نسل از مردم ایران رایج شده و متاسفانه
روز به روز در حال گسترش است. خواهر و برادر عناوین مقدسی هستند و نباید
به راحتی دوستی های سطحی و عادی را با این عناوین خواند، مگر اینکه یک چیز
غیر عادی این وسط باشد که نخواهید با آن کنار بیایید و دنبال لباسی برای
توجیه آن هستید و به همین دلیل آبجی/ داداشی اش می کنید!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

 


عجب حلوای قندی تو… امیر بی گزندی تو… عجب بَینَ یَدَیهی تو…

پ.ن: پِی نوشتِ مهراب (به علاوه تمامی قنادی های ایران).

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424)

فیلم جدید عبدالرضا کاهانی با
بازی حمید فرخ نژاد و رضا عطاران در تایلند کلید خورده است. خدا به خیر
بگذارند! مخصوصاً اینکه رضا کاهانی سر فیلم قبلی اش با عزیزان لج افتاده و
مملو از بغض است و حالا در “مهد فرصت های انتقام جویانه” دارد فیلم جدیدش
را میسازد! امیدواریم خودش و ستاره های سینما را وارد چالشِ تایلندی نکند
:))

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

ستاره حسینی، ستاره جدید فضای مجازی با کلی طرفدار.
البته چهره ی خوب ستاره به روند محبوب شدنش شیبِ خوبی داده است. فیلم “وارونگی”
و سریال در حال ساختِ “گسل” کار های هنری وِی هستند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

کوه، دریا، دشت، چمن و احشام، اصلا مهم نیست. هر چه که میخواهد باشد، فقط کلاژ و ترکیبی باشد و سحر هم در کنارشان.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 


دیروز تولد آندو تیموریان بود، سامورایی فوتبال ایران و یکی از حرفه ای
ترین و خوش اخلاق ترین فوتبالیست های ایران. تبریک به کاپیتان آندرانیک.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

لیلا ایرانی خیلی دوست دارد از این عکس های هنریِ کانال های تلگرامی بگیرد، ولی خب تلاشش متناسب با علاقه اش نیست!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

وقتی در مسافرت و پس از بیرون آمدن از فرودگاهِ مقصد، ناگهان شک میکنی که شارژر گوشی را برداشته ای یا نه.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

ماشاالله! آقا محراب ما هم به نوبه ی خود تولدتان
تبریک میگوییم! تبریک و عرض خسته نباشید خدمت پدر و مادر عزیزتان بابت
پرورش این حجم از عضله در منزلشان. خداوند به هر دو عزیز عمر با عزت بدهد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

نرگس و سارا محمدی به همراه مادر عزیزشان در یک
آتلیه. عکسی که شک نکنید در صفحات داخلی یکی از مجلات کیوسک در عید نوروز
نقش خواهد بست. 

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

آخرین تلاش های پیام صادقیان برای دیده شدن توسط مسئولین پرسپولیس.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

داد از غم پرواز پدر… فرهاد اصلانی نازنین، ما را
در غم خود شریک بدان و تسلیت صمیمانه مان را پذیرا باش. خیلی دوستت داریم و
جز آرزوی صبر کاری از دستمان بر نمی آید. روحشان شاد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

 امروز تولد نیما طباطبایی، کارگردان تازه سفر کرده سینما و تئاتر نیز هست. امیدواریم روح پاک نیمای عزیز قرین آرامش و شادی باشد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

ایتالیا گردی پانی پناهی ها همچنان ادامه دارد. مطمئناً آنقدر که ما در این سال ها در مطالبمان عکس از ایتالیا دیده ایم، فرانچسکو توتی ندیده است، البته حمید معصومی نژاد را مطمئن نیستم! 

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

دعوای احسان علیخانی و محسن چاوشی یکی از دعواهایی که بود به هیچ وجه واردش نشدم، چون هر دو را دوست دارم و برایم عزیز هستند و با شناختی که از احسان دارم مطمئن بودم منظورش محسن نیست ولی خب آرش ظلی پور شیرین زبانیِ نابجایی کرد و فحشش را هم خورد. با این حال حمایت ها و جانبداری ها از طرفین دعوا (بیشتر محسن چاوشی) در اینستاگرام دیده میشد که این پست مصطفی زمانی یکی از آن هاست.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

مصطفی کیایی هم درگذشت پدر فرهاد اصلانی را تسلیت گفت. تسلیت دوباره به فرهاد عزیز و خانواده محترمش علی الخصوص مادر جان.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

این کامران هم آخرش بر سر عکس آتلیه ای ریه اش را به فنا میدهد. ببینید کِی گفتم!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

اشکان دژاگه هم تولد آندو را تبریک گفت و با “کاپیتان” خواندن وی نشان داد که در صورت بازگشت آندو به تیم ملی (که بعید بنظر میرسد) بازوبند را تقدیم وی خواهد کرد و مثل گذشته شاهد دعوا بر سر بازوبند نخواهیم بود.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

سلفی برادران غزالی، یکی از پست های خوب امروز.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

با سفیر مبارزه با سرطان، وزن خود را مدیریت کرده و لاوغر شوید. چاوقی و اضاوفه وزن سرطان زاو هستند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 
 


فریبا کوثری، یکی از معدود بازیگران میانسالی که با واقعیت کنار آمده است و سعی نمیکند با روتوش و فوتوشاپ و بتونه کاری از این موضوع فرار کند. البته بزنم به تخته نیازی هم به این کار ها ندارد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

خاطره بازی روشنک عجمیان با این عکس قدیمی که قبلا هم یک بار آن را گذاشته بود و چند وقت پیش به دلایلی نامعلوم مجبور به حذف آن شد و دیروز دوباره آن را گذاشت. (نویسنده به جمله ی نوشته شده نگاه انداخته و احساس پوچی میکند.)

آرزوی سلامتی داریم برای بانو شهلا ریاحی عزیز.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

 بیست سال دیگر که نتوانستی خودت را نگه داری و دچار “همه وقت ادراری” (تعمیم به کل از شب ادراری) شدی میفهمی که اینستاگرام ارزش این ژانگولر بازی ها را ندارد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

ممنون از بنده خدای عزیز که اینگونه به همه ما ابراز لطف کرد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

عبدالرضا اکبری و علی دهکردی در حاشیه یک مراسم. کاملاً مشخص است که جناب اکبری قصد گرفتن دستی از علی دهکردی دارد، وگرنه گذاشتن چنین پستی دلیل دیگری نمیتواند داشته باشد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

لامپ دوست داری آرش جان؟!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

مریم جان “مهربون ترین همکار دنیا” مگر نیوشا ضیغمی نبود؟ چرا یهویی تغییر کرد؟!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

رامبد جوان در کنار عروسک های جدید برنامه اش که به جای جناب خان آمده اند. عروسک هایی که محمدرضا علیمردانی، هومن حاجی عبداللهی، هادی کاظمی و مجید آقاکریمی صداپیشه آن ها هستند. باید به رامبد فرصت دهیم، زمان میبرد پی ببرد که هیچ عروسکی نمیتواند جای جناب خان را پر کند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

سیمین معتمد آریا، شبنم مقدمی و مهرداد صدیقیان در حال گشت و گذار در بوشهرِ زیبا.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

 طنازی و بی طنز تو میل به مطلبم نیست.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

خاطره اسدی و یکتا ناصر در یک جایی همدیگر را دیدند و طبق قانون نانوشته دنیای چهره ها یعنی “گرفتن عکس یادگاری هنگام مواجهه دو یا چند چهره شناخته شده با یکدیگر الزامی است”، این عکس را گرفتند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

محمود خان بصیری طی بیانیه ای اعلام کردند که در چند روز اخیر هیچ درختی نکاشته و هیچ بیانیه ای صادر نکرده است و سو استفاده انجام شده از محبوبیتِ ایشان، در جهت فریب مردم بوده است.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

سحر قریشی مدل شده است، مدل یک کالای متفاوت! بله، ایشان مدل لنز رنگی چشم شده اند و اگر دقت کرده باشید رنگ چشمانش هر روز عوض میشود. در اینجا هم دارند این محصول را تبلیغ میکنند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

هدایت هاشمی و همسر عزیزش در یک جایی. آرزوی سلامتی و خوشبختی داریم برای این زوج عزیز.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

پژو ۴۰۵ نوک مدادی که جلوی پل گذاشتی برو بردار ماشینو عزیزم، راه رو بستی.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

شراره دولت آبادی بازیگر با سابقه سینما و تلویزیون (در گوگل سرچ میکند تا قیافه اش را به خاطر بیاورد) این بیانیه را در حمایت از مسعود فراستی و نمونه  لس آنجلسی اش صادر کرده و تا میتوانسته محسن چاوشی و مخالفان مسعود فراستی را کوبیده است. این هم نوعی تلاش برای دیده شدن است، یا شاید هم دچار افتِ فحش خون شده است.

پ.ن: پست دوم هم در ادامه همین اشئار بود که دیدیم ارزش شات گرفتن ندارد.

به پایان مطلب رسیدیم، ممنون از همراهی تان. تا فردا مراقب خودتان باشید.
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (424) 

 مثل همیشه منتظر نکات پیشنهادی و انتقاداتتان هستیم. چه از طریق گذاشتن نظرات زیر همین مطلب چه از طریق ایمیل info@bartarinha.ir. برای ارتباط با نویسنده مطالب هم می‌توانید با حساب کاربری amirrezashahinnia در اینستاگرام ارتباط برقرار کنید.

با سپاس از همراهی تان.


منبع: برترینها

آنتالیا و جاذبه هایی که از وجود آنها بی خبرید

کشور زیبای ترکیه با جاذبه های فراوان گردشگری خود، در سالهای اخیر تبدیل به یکی از اصلی ترین مقاصد گردشگران سراسر جهان و همچنین ایرانیان شده که هر ساله مسافران بسیاری را جذب خود می کند.

استان آنتالیا، مرکز صنعت گردشگری ترکیه است و ۳۰ درصد از کل گردشگران خارجی ترکیه به این استان وارد می‌شوند. این استان دارای ۶۵۷ کیلومتر ساحل است که پلاژها، بندرها و شهرهای باستانی زیادی در کنار آن قرار دارد از جمله محل باستانی زانتوس که در فهرست میراث جهانی قرار دارد.

آنتالیا کجاست؟ ‏

استان آنتالیا یکی از ۸۱ استان ترکیه است. مرکز آن شهر آنتالیا است. این شهر در منطقه دریای مدیترانه واقع شده، در شرق آنتالیا شهرهای مرسین و کارامان، در شمالش قونیه، اسپارتا و بوردور، در غربش موغلا و در جنوبش دریای مدیترانه می باشد.

جاذبه های توریستی آنتالیا: ‏

۱٫ موزه ی باستانی آنتالیا

آنتالیا و جاذبه هایی که از وجود آنها بی خبرید

این موزه ی زیبا دارای ۱۳ سالن نمایش از دوران باستانی می باشد. این موزه ی زیبا محل نگه داری گنجینه و تاریخ کشور ترکیه می باشد. این موزه در سال ۱۹۲۲ توسط معلمی به نام سلیمان فیکری ارتن افتتاح شده است. این موزه در زمینی به مساحت ۳۰۰۰۰ متر مربع بنا گردیده است و همه ساله توریست های زیادی از آن دیدن می کنند. همچنین این موزه دارای قسمتی مخصوص برای کودکان می باشد که شامل گالری و نقاشی های زیبا، و آشنایی با تاریخ می باشد.


۲٫ Termessos

آنتالیا و جاذبه هایی که از وجود آنها بی خبرید

این جاذبه ی تاریخی در فاصله ی ۳۴ کیلومتری از شمال غربی آنتالیا قرار دارد. این جاذبه ی تاریخی که جزئی از پارک ملی Gulluk Dagi می باشد، شهری تاریخی است که بر روی کوه بنا شده است. از این جاذبه به عنوان یکی از بهترین جاذبه های تاریخی که به خوبی در گذر زمان حفظ شده است نام برده می شود. برای بازدید از این مکان به مدت زمان حداقل دو ساعتی زمان دارید.


۳٫ اولد تاون

آنتالیا و جاذبه هایی که از وجود آنها بی خبرید

شهر قدیمی آنتالیا یکی دیگر از نقاطی است که نباید دیدن آن را از دست دهید. این منطقه که به داشتن خانه های با سقف های قرمز رنگ مشهور است، یکی از زیباترین نقاط این منطقه حساب می شود. این منطقه دارای هتل های بوتیک، مغازه های فروش سوغاتی، و انواع گالری های هنر و رستوران هاست. میدان اصلی ( Kale Kapisi)، دارای دروازه بزرگ و برج ساعت می باشد. همچنین مسجد Tekeli Mehmet Pasa نیز قطعا ارزش بازدید را دارد و نباید آن را از دست داد. موقعیت این شهر قدیمی در جاده ی آتاتورک آنتالیا می باشد.


۴٫ آکواریوم آنتالیا

آنتالیا و جاذبه هایی که از وجود آنها بی خبرید

این آکواریوم فوق العاده ادعای بزرگترین آکواریوم تونلی دنیا را دارد و همین امر این آکواریوم را به جاذبه ایی بی نظیر در شهر آنتالیا بدل می کند. ساعات کار این آکواریم از روز های یکشنبه تا پنجشنبه از ۱۰ صبح تا ساعت بیست، و روزهای جمعه و شنبه تا ساعت بیست و یک می باشد.

این آکواریوم محلی برای آشنایی با حیوانات آبزی و دنیای زیرآب، تفریح و سرگرمی، و آموزش درباره ی جانداران دریایی می باشد. به گونه ایی که بعد از اینکه از ۴۰ آکواریم تم دار دیدن کردید، نوبت به بزرگترین آکواریوم تونلی می رسد. تونلی که طول آن ۱۳۱ متر و عرض آن ۳ متر می باشد. لازم به ذکر است که این جاذبه ی فوق العاده در سال های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ عنوان منتخب گردشگران تریپ ادوایزر را کسب کرده است.


۵٫ سرزمین شن

آنتالیا و جاذبه هایی که از وجود آنها بی خبرید

سرزمین شن یا Sandland آنتالیا محلی است پر از مجسمه های شنی زیبا و نمایشگاهی عظیم از شن های طرح دار زیبا که شخصیت ها و نماد های مختلفی توسط آن ساخته شده است. نام دیگر این مکان، موزه ی شن و مجسمه آنتالیا می باشد و همه ساله توریست های زیادی را جذب خود می کند. این مجموعه در زمینی به مساحت ۷۰۰۰ متر مربع ساخته شده است.


۶٫ پارک Karaalioglu

آنتالیا و جاذبه هایی که از وجود آنها بی خبرید

این پارک شهری یکی دیگر از جاذبه های شهر آنتالیای ترکیه محسوب می شود و پر است از انواع گل ها و درختان مختلف و محیطی ایده آل برای عکاسان طبیعت به شمار می رود.


۷٫ سواحل آنتالیا

آنتالیا و جاذبه هایی که از وجود آنها بی خبرید

شهر آنتالیا به واسطه ی قرار گرفتن در کنار دریای مدیترانه، و داشتن سواحل زیبا معروف است. سواحل Mermerli، بلک، کمر و لارا از این سواحلی هستند که زیبایی خاصی را دارا می باشند.


۸٫ Sealanya

آنتالیا و جاذبه هایی که از وجود آنها بی خبرید

این پارک دلفین زیبا دارای قسمت های مختلفی مانند نمایش دلفین ها، شنا کردن با دلفین ها، نمایش فوک ها، و شنا با شیرهای دریایی و … را داراست. مسافران این شهر ساحلی نباید رفتن به این دلفیناریوم را از دست بدهند.


۹٫ باغ وحش آنتالیا

آنتالیا و جاذبه هایی که از وجود آنها بی خبرید

شاید بسیاری از دوستداران سفر به آنتالیا اطلاع نداشته باشند که این شهر دارای یک باغ وحش زیباست. با توجه به اینکه اکثر مسافران ایرانی، اوقات خود را در هتل سپری می کنند، بد نیست بدانند که باغ وحش این شهر نیز مسافران و توریست های اروپایی زیادی را به خود جذب می کند.


۱۰٫ بازدید از Perge، Aspendos، و آبشار Manavgat

آنتالیا و جاذبه هایی که از وجود آنها بی خبرید

Perge را می توان یکی از قسمت های تاریخی آنتالیا نامید و بسیاری نام شهر را نیز بر آن گذاشته اند. این قسمت دارای مجسمه های تاریخی و آثار باستانی می باشد و ستون های تاریخی بسیاری را در آن می بینید. در ادامه می توانید از Aspendos نیز دیدن کنید، جایی که یکی از بهترین آمفی تئاتر های قدیمی رومی را در خود حای داده است. و در نهایت آبشار Manavgat می تواند خستگی شما را از تن به در برد.

منبع: برترینها

نوروز فقط ۴ روز تعطیل است، نه دو هفته

معاون گردشگری کشور از انعطاف وزارت آموزش و پرورش نسبت به تعطیلات زمستانی خبر داد و تثبیت و یکسان‌سازی ۴ روز تعطیلی در نوروز مطابق تقویم رسمی کشور را پیشنهاد کرد. 

به گزارش ایسنا، مرتضی رحمانی‌موحد تاکید کرد: این پیشنهاد سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری که به دولت ارائه شده، به منزله کاهش تعطیلات نوروزی نیست، بلکه تاکیدی بر رعایت اصول و یکسان‌سازی تعطیلات نوروزی برای همه است. 
 
او در توضیحات بیشتر گفت: طبق تقویم، نوروز رسما و فقط چهار روز تعطیل است، لازم نیست ما آن را کم کنیم، فقط باید آن را رعایت کنیم و همه تابع آن چند روز تعطیلی باشیم. چرا آن را اینطور بین بخش آموزشی و غیره تقسیم کرده‌ایم؟ 
 
وی تاکید کرد: برای اجرای این قاعده باید شجاع بود و درباره آن تصمیم گرفت. 
 
تعطیلات زمستانی به خان آخر رسید 

معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری همچنین درباره سرنوشت طرح تعطیلات زمستانی که چندی پیش یکی از مقامات سازمان محیط‌زیست خبر تصویب آن را داده بود، گفت: در دولت قبل، طرح تعطیلات زمستانی به مجلس پیشنهاد شده بود. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز در همان راستا پیشنهاد جامع‌تری را که شامل ساماندهی تعطیلات مناسبتی، زمستانی و نوروز می‌شد به دولت ارائه کرده بود. روی این طرح‌ها بررسی‌ها و مذاکرات زیادی شده است. اکنون این طرح در کمیسیون اجتماعی دولت مصوب شده که پس از آن به کمیسیون امور اجتماعی الکترونیک دولت ارجاع شد و سپس به شورای اجتماعی وزارت کشور رفت. 
 
وی گفت: در گذشته نگاه سنتی و غیراصولی نسبت به تعطیلات، موجب تولد پدیده‌های جدیدی همچون اسکان در مدارس شد که آسیب‌های زیادی را در پی داشت. این اتفاق در نتیجه تعطیلی سه هفته مدارس رخ داد، درحالیکه با ساماندهی تعطیلات نوروز، زمستان و تابستان می‌توان از فضای مخربی که بر مراکز آموزش و پروش وارد شده، کاست و فضای آموزشگاه‌ها را حفظ کرد، چالشی که اکنون با آن مواجه شده‌ایم. 
 
رحمانی موحد اظهار کرد: نباید تعطیلات متمرکز بر تابستان شود. کشور ما طولانی‌ترین تعطیلی تابستانی را دارد، درحالیکه زمستان اصلا از این نظامِ تاثیرگذار بهره‌مند نیست، زمستانی که با آلودگی هوای دائمی روبرو شده است. 
 
وی درباره انعطاف وزارت آموزش و پرورش با تعطیلات زمستانی با توجه به مقاومت‌هایی که پیشتر نشان می‌داد، گفت: با شرایطی که زمستان پیدا کرده، آموزش و پرورش نمی‌تواند انعطافی نشان ندهد. 
 
او تاکید کرد: باید شهامتِ گرفتن این تصمیم را داشته باشیم، چون یکی از شاخص‌هایی که به توسعه کسب و کار، برقراری امنیت، توزیع ثروت در کشور و استفاده بهینه از فصول و زمان‌های مختلف کمک می‌کند، ساماندهی تعطیلات است. این موضوع در دنیا بسیار مهم است، چون تاثیر زیادی در اقتصاد و در اشتغال دارد. 
 
معاون گردشگری درباره تعداد روزهایی که برای تعطیلات زمستانی در نظر گرفته شده، اظهار کرد: اطلاع دقیقی ندارم، اما معمولا یک هفته در نظر گرفته می‌شود. 
 
وی سپس به پیشنهاد دیگری که در قالب سامان دهی تعطیلات ارائه شده، اشاره کرد و افزود: باید به اقلیم‌های متفاوت اجازه داد برای شروع و پایان تعطیلات تحصیلی‌شان متناسب با شرایط اقلیمی تصمیم بگیرند و برنامه‌ریزی کنند. راه‌حل این کار فقط داشتن انعطاف است، می‌توان سقفی را برای ساعت آموزشی تعیین کرد تا هر اقلیم با توجه به آن و متناسب با شرایط خود، برای آموزش و تعطیلات تحصیلی برنامه‌ریزی داشته باشند. 
 
تغییر تعطیلات پایان هفته هنوز به هیات دولت نرفته 

معاون گردشگری درباره آخرین دیدگاه‌ها نسبت به تغییرات پایان هفته و پیشنهادی که برای جمعه و شنبه ارائه شده، گفت: نظر و تاکید ما بر این است که آخر هفته باید دو روز تعطیل شود که حالا می‌تواند جمعه و شنبه باشد. باید به دستگاه‌هایی که امکان اجرای این طرح را دارند این اجازه داده شود. 
 
او درباره واکنش دولت به تغییر و افزایش تعطیلات پایان هفته، بیان کرد: فکر می‌کنم دولت موافق باشد. مشکلی نداریم، هرچند این طرح هنوز به دولت ارائه نشده است. پیشنهاد نخست از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بوده، یک پیشنهاد هم در مجلس مطرح است که یکدیگر را پوشش می‌دهد، اما فعلا تاکید و تمرکز بر تعطیلات زمستانی است. 
 
رحمانی موحد گفت: حرف ما این است اگر می خواهیم توسعه و رشد در کشور متوازن شود باید تعطیلات ساماندهی شود، چرا که اقتصاد، توسعه گردشگری، ساماندهی ترددها، سلامت و آرامش خانواده‌ها، حفط امنیت، اشتغال و رفع چالش‌های اجتماعی به جهت‌گیری تعطیلات ارتباط زیادی دارد. برای همین این طرح خیلی مهم است.


منبع: الف