عربستان بیش از سه میلیارد دلار با اردن قرارداد تجاری بست

اردن و عربستان ۱۵ یادداشت تفاهم به ارزش سه میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار در زمینه هایی چون سرمایه گذاری، انرژی، معدن، محیط زیست، آب، فرهنگ و اطلاع رسانی به امضا رساندند.

به گزارش شامگاه سه شنبه پایگاه خبری عربی ۲۱، این قراداردها شب گذشته « دوشنبه شب » با حضور عبدالله دوم شاه اردن و سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان به امضا رسیده است.

از مهم ترین این قراردادها می توان به یادداشت تفاهم طرح شهر درمانی و توانمندسازی پزشکی در « ریاض » عربستان به ارزش تقریبی ۳۲۰ میلیون دلار و نیز ایجاد شرکت عربستانی – اردنی در زمینه توسعه خدمات پزشکی به ارزش ۵۴ میلیون دلار می توان اشاره کرد.

از دیگر قرادادهای صورت گرفته، یادداشت تفاهم بازسازی مسیر کویری است که شهر أمان پایتخت اردن را به بندر ساحلی عقبه در ۳۲۰ کیلومتری جنوب این کشور و به ارزش ۱۰۵ میلیون دلار متصل می کند.

سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان در دیداری رسمی و برای شرکت در بیست و هشتمین کنفرانس سران اتحادیه عرب که قرار است روز چهارشنبه در منطقه بحر المیت برگزار شود، عازم اردن شد.


منبع: الف

در انتخابات شوراها به چه کسانی رای ندهیم!

تعارف را کنار بگذاریم؛ کارنامه چهار دوره حضور نمایندگان مردم در شوراهای‌شهر و روستا در اغلب موارد، کارنامه ای غیرقابل قبول و حتی فاجعه بار بوده و نه تنها نتوانسته بر ژینایی سکونتگاه های شهری و روستایی بیافزاید، بل توان تاب‌آوری و کیفیت زیستن را آشکارا کاهش داده است.

به گزارش خبرآنلاین، بی شک بخشی از این ناکارآمدی تاسف بار برمی گردد به انتخاب های غلط ما جماعت هشتاد میلیون نفری که نتوانستیم از بین نزدیک به سیصدهزار کاندیدا – که در این دوره، ۱۴ درصد هم رشد داشته اند – افرادی را به پارلمان های شهری و روستایی بفرستیم که فهم سکونتگاهی آنها و سواد بوم شناختی شان، بیشتر از قدرت بدنی، هنری، عرفانی، قومیتی، ادبی، جنگ افزاری، سیاسی و … باشد!

اینک اما دوره آزمون و خطا را باید پایان دهیم، بهترین و کاراترین دستگاه گزینش، نه وزارت کشور، نه مجلس و نه شورای نگهبان که ما مردم ایران هستیم و باید نشان دهیم سزاوار برخورداری از نمایندگانی فرهیخته، وارسته و متخصص در حوزه شهر و روستا بوده که رنگِ سیاسی، عبادی، قومیتی، نظامی، ورزشی و هنری آنها نباید و نمی تواند در انتخاب شان برتر از تخصص و تعهدشان به حوزه شورای شهر و روستا باشد.

با نگاهی به روند فاجعه بار اُفت کیفیت زیستن در اغلب کلانشهرهای ایرانی، درمی یابیم که حتی در سکونتگاه هایی که امکان انتخاب متخصصانی کاربلد بیشتر هم بوده، عملاً کار را به نابلدان سپرده ایم. فاجعه تهران، به عنوان مرکز و قطب مورد توجه جمهوری اسلامی ایران که گاه در دست این یا آن جناح بوده و گاه اشتراکی آن را اداره کرده اند، نشان می دهد که باید ردپای جریانهای سیاسی را در انتخابات شوراها به کمینه رسانده و اجازه دهیم افرادی وارد ساختمان بهشت شوند که عملاً به آموزه غلبه انسان‌محوری بر خودرومحوری در چیدمان مبلمان شهری باور داشته و خود اهل‌رکاب باشند و نه خودروسوار. نمی شود صرفاً به آدمهایی دلخوش کرد که شعارهایی قشنگ سرمی دهند، اما خود در پستو آن کارِ دیگر می کنند!

تهران و دیگر کلانشهرهای ایرانی برای مهار آلودگی هوا، آلودگی صوتی و ترافیک نیاز به ساخت پل و تونل و آزادراه و پارکینگ طبقاتی و تقاطع غیرهمسطح بیشتر ندارد. آنهایی که اجازه دادند تا چنین فاجعه ای توسط شهرداری ها رقم بخورد، بی شک شریک این جرم و جنایت هستند. بیاییم با طرد سیاست‌بازها، ورزشکارها، هنرمندها، نظامی‌ها و دیگر مشاغلی که آشکار است به الزامات ژینایی شهری و روستایی اشراف ندارند، راه را باز کنیم برای ورود داوطلبینی که تخصص های مرتبط در حوزه شهرسازی، محیط زیست، حقوق شهروندی، اقتصاد، مدیریت و ارتقای کیفیت روانی زیستن در سکونتگاه های انسانی را برعهده دارند تا بتوانیم مشکل زباله، آلودگی هوا، آبخیزداری شهری، تراکم فروشی، پاکتراشی فضای سبز، اصوات و نور ناهنجار و ترافیک را به عنوان هشت بحران جدی امروز در سکونتگاه های ایرانی را حل کنیم.

یادمان باشد!

وقتی آمار مرگِ زودرس در لندن در سال ۲۰۱۶، ۹۵۰۰ نفر اعلام می شود، یعنی شمارِ آنهایی که در تهران قربانی آلودگی هوا می شوند، دستکم چندبرابر این رقم است که هرگز اعلام نمی شود! چرا؟ وقتی در کل بریتانیا در سال گذشته، بیش از ۴۰ هزار نفر قربانی آلودگی هوا شده اند، همه نمایندگان منتخب شوراهای شهر که سبب مرگ زودرسِ سالانه بیش از یکصدهزار ایرانی را فراهم می کنند، در این جنایت شریک هستند.

پس ای داوطلبین محترم!

اگر تخصص لازم را برای حل چنین بحرانهایی ندارید، لطفاً اجازه دهید تا کاربلدان این کرسی های مقدس را اشغال کنند.


منبع: الف

ناامنی جهانی، حاصل امنیت خیالیِ هسته ای

نماینده دائم ایران در سازمان ملل با انتقاد از کشورهای دارنده سلاح های هسته ای گفت که خواست مشروع و جدی جهان مبنی بر محو سلاح های هسته ای، از سوی گروه اندکی از کشورها نادیده گرفته شده است.

به گزارش مهر، نماینده دائم ایران در سازمان ملل با انتقاد از کشورهای دارنده سلاح های هسته ای گفت که خواست مشروع و جدی جهان مبنی بر محو سلاح های هسته ای، از سوی گروه اندکی از کشورها نادیده گرفته شده است.

 غلامعلی خوشرو سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل روز سه شنبه با ایراد سخنانی در اجلاس مذاکره سند حقوقی ممنوعیت سلاح های هسته ای مواضع و انتظارات کشورمان را در رابطه با خلع سلاح هسته ای تشریح کرد.

خوشرو گفت: تاریخ سلاح های هسته ای یادآور زشت‌ترین واقعه تاریخ و بزرگ ‌ترین نسل‌کشی و سوء استفاده از دست آورد علمی انسان است.

وی اضافه کرد که انفجار سلاح های هسته‌ای توسط آمریکا در هیروشیما و ناکازاکی فاجعه‌ای انسانی با ابعاد بی‌سابقه به وجود آورد که امنیت بشری را با تهدیدی عظیم مواجه ساخته است.

نماینده ایران با انتقاد از کشورهای دارنده سلاح هسته ای یاد آورشد:خواست مشروع و مطالبه جدی جامعه‌ جهانی برای امحاء کامل سلاح های هسته ای توسط گروه انگشت‌شماری از دولت‌ها، که امنیت خیالی خود را بر ناامنی همگانی بنا کرده‌اند، نادیده گرفته شده است.

خوشرو خاطر نشان شد: متاسفانه تلاش های بین المللی و معاهداتی نظیر معاهده منع گسترش «ان پی تی» در از میان برداشتن تهدید بزرگ سلاح های هسته ای توفیق نداشته اند و عمده ترین عامل این عدم توفیق این است که کشورهای دارنده سلاح های هسته ای تاکنون اقدامی جدی در اجرای تعهدات خلع سلاح هسته ای انجام نداده اند و به گمان ما در آینده نیز چنین اقداماتی را صورت نخواهند داد.

نماینده دائم ایران در ادامه گفت که همین کشور ها با بی اعتنایی به مطالبه جهانی به ساخت و مدرن سازی زرادخانه ها و کلاهک های هسته ای با قدرت تخریبی بیشتر مشغولند.

خوشرو به تحریم این کنفرانس توسط کشورهای دارنده سلاح هسته ای به رغم تعهد آن ها در ماده شش معاهده منع گسترش مبنی بر اقدامات موثر برای خلع سلاح هسته ای اشاره کرد و گفت که عدم شرکت این کشور ها در این کنفرانس که به منظور مذاکره پیرامون سند حقوقی منع سلاح هسته ای برگزار شده، حکایت از عدم پایبندی آن ها به تعهدات خود طبق ماده ۶ ان پی تی می کند.

سفیر و نماینده کشورمان در خصوص دلایل شرکت جمهوری اسلامی ایران در این کنفرانس تصریح کرد: ایران به عنوان قربانی سلاح های شیمیایی ازخطرات ناشی از سلاح های کشتار جمعی بخوبی آگاهی دارد و مصمم است فعالانه در تلاش های دیپلماتیک برای نجات بشریت از این خطر مشارکت کند.

وی ضمن تاکید بر حمایت ایران از اهداف این کنفرانس، در بیان انتظارات کشورمان از این مذاکرات گفت: مذاکرات باید به انعقاد یک سند بین المللی که تملک، ساخت و تولید، آزمایش، انتقال، استقرار، مدرن سازی و استفاده از سلاح های هسته ای تحت هر شرایطی را به طور جامع ممنوع سازد منتهی شود.

نماینده دائم ایران در نهایت تاکید کرد که این ممنوعیت ها باید با امحاء سلاح های هسته ای همراه باشد زیرا چنین توافقی بدون نابودی سلاح های هسته ای هیچ تضمینی قطعی علیه استفاده از چنین سلاح هایی ایجاد نخواهد کرد.
 


منبع: الف

امضای نامه رسمی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا

نخست‌وزیر انگلیس نامه‌ای که رسماً روند خروج کشورش از اتحادیه اروپا را آغاز می‌کند را امضا کرد.

به گزارش مهر، ترزا می، نخست‌وزیر انگلیس نامه‌ای که رسماً خروج کشورش از اتحادیه اروپا را آغاز می‌کند را امضا کرد.
 
این نامه که رسماً تصمیم انگلیس برای خروج از اتحادیه اروپا به موجب بند ۵۰ پیمان لیسبون را اعلام می کند و قرار است امروز تحویل رئیس شورای اروپا شود.
 
مردم انگلیس ژوئن سال گذشته در یک همه‌پرسی به خروج این کشور از اتحادیه اروپا رأی مثبت دادند.


منبع: الف

وقوع ۲ انفجار در ازمیر ترکیه

شبکه خبری سی ان ان ترک از وقوع ۲ انفجار در شهر ازمیر ترکیه خبر داد.

به گزارش ایسنا،‌ به نقل از سایت سی ان ان ترک این حادثه ناشی از انفجار یک خودروی بمب گذاری شده در منطقه بوجا واقع در شهر ازمیر ترکیه بوده و به دنبال آن یک تن کشته و یک تن دیگر مجروح شد.

این در حالیست که انفجار دیگری در سطل زباله واقع در ۳۰۰ متری خودروی بمب گذاری شده به وقوع پیوست و نیروهای امدادی و پلیس برای بررسی اوضاع به منطقه اعزام شدند.


منبع: الف

روحانی به تهران بازگشت

رئیس جمهور کشورمان در پایان سفر رسمی به فدراسیون روسیه، در نخستین ساعات بامداد چهارشنبه به تهران بازگشت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست‌جمهوری، حجت الاسلام حسن روحانی در پایان سفر رسمی به فدراسیون روسیه، در نخستین ساعات بامداد چهارشنبه به تهران بازگشت.

وی در جریان دیدار از مسکو، با رییس جمهور و نخست وزیر روسیه دیدار و درباره مهمترین مسایل دوجانبه، منطقه ای و بین المللی گفت و گو و تبادل نظر کرد.

رئیس جمهور همچنین ضمن دریافت دکترای افتخاری دانشگاه دولتی مسکو، در جمع اساتید و دانشجویان این دانشگاه سخنرانی کرد و دیدار و گفتگویی نیز با ایرانیان مقیم روسیه داشت.


منبع: الف

ناگفته‌های‌ترور آیت‌الله‌هاشمی‌ و تلاش‌مسعود رجوی برای‌ملاقات

محمد هاشمی رفسنجانی در ۱۹ اسفند سال گذشته سیاهپوش شد. او اولین فرد از خانواده هاشمی بود که به بیمارستان شهدای تجریش رسید و خودش می‌گوید حضورش روزهای ترور آیت الله را برایش تداعی کرد و برای همین در دقایق اولیه خوش‌بین بود.



به گزارش خبرآنلاین،  رئیس اسبق سازمان صداوسیما بوده و یکی از چهره‌های سیاسی معروف کشور. اما حضورش معمولا در سایه برادرش، اکبر هاشمی رفسنجانی تعریف می‌شود و حالا در فقدان برادرش، او روایت گری برخی روزهای زندگی آیت الله شده است.

بررسی بخش‌هایی از زندگی آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در سوالات ما از محمد هاشمی رفسنجانی قرار داشت. از ترور آیت‌الله در سال ۵۸ شروع کردیم و ماجرا را به درگذشت آیت الله، ۳۸ سال پس از آن ترور نافرجام، ادامه دادیم. درباره رابطه هاشمی با مجاهدین خلق و مسعود رجوی سخن گفتیم و برادر، کسانی را که آیت الله هاشمی را ترور شخصیتی می‌کنند تبارشناسی کرد. به گمان او، ریشه فکری آنها با کسانی که هاشمی را ترور فیزیکی کردند مشترک است. او می‌گوید که بسیاری هاشمی را خاکریز اول می‌دانستند تا امام را تخریب کنند.

 در کنار سخن از آیت الله، محمد هاشمی از ۱۱۷ روزی که امام خمینی در نوفل لوشاتو به سر می‌برد و ۱۱۴ روز را آنجا بوده برایمان گفت. از بازگشت به وطن با هواپیمای حامل امام. 

مشروح گفت‌وگو با محمد هاشمی رفسنجانی را در ادامه می‌خوانید:

آقای هاشمی! از ترور آیت‌الله در سال ۵۸ شروع کنیم. شرح ماوقع به نقل از خانم عفت مرعشی در منابع خبری موجود است و ایشان توضیح داده‌اند که در آن شب چه اتفاقاتی رخ داد، اما شرح ترور را از زبان شما جایی نخواندم. آن زمان شما کجا بودید و چطور در جریان قرار گرفتید؟

آن زمان منزل خودمان بودم.

منزل‌تان چقدر با خانه برادرتان فاصله داشت؟

فاصله خیلی نبود. ما خیابان زعفرانیه زندگی می‌کردیم. ایشان آن طرف میدان تجریش اول قیطریه زندگی می‌کردند. من منزل بودم که خبر شدم.

یعنی فاطمه خانم هاشمی که به بقیه خبر دادند، به شما هم خبر دادند؟

نمی‌دانم خانم فاطمه به من خبر داد یا فرد دیگری، ولی به محض اینکه خبر شدم، به بیمارستان شهدای تجریش که بخش ویژه‌ای داشت، رفتم. دیدم فضای بیمارستان شلوغ است، پزشکان هم هستند و مشغول درمان ایشان در اتاق عمل هستند. یکی از پزشکان که الان نامش را به خاطر نمی‌آورم، جلو آمد و من پرسیدم که وضع‌شان چگونه است؟ گفتند که الحمدالله خوب است و داریم تلاش می‌کنیم ضایعه‌ای که هست را برطرف کنیم. فکر می‌کنم یکی، دو ساعتی طول کشید تا به بخش ریکاوری منتقل شدند و کمی حالشان بهتر شد و از بیهوشی درآمدند. بعد از اتاق عمل،‌ من دائم کنارشان بودم. تقریبا تمام مدتی که بیمارستان بودند من کنار تخت‌شان بودم. ایشان ملاقات‌های زیادی داشتند و افراد مختلفی به عیادت ایشان می‌آمدند. بعضا هم گفتگویی با رسانه‌ها مثل روزنامه اطلاعات داشتم. آن زمان مثل حالا تعداد روزنامه‌ها زیاد نبود و تعداد کمتری روزنامه بود که گفتگوها را منتشر می‌کردند.

وقتی حدود دوماه پیش به شما خبر دادند حال برادرتان بد شده، شما اولین کسی بودید که به بیمارستان رفتید، یعنی بعد از ۳۸سال دوباره شما و آیت الله در بیمارستان تجریش بودید، آنجا و آن لحظات چقدر برایتان تداعی آن روزهای سال ۵۸ شد؟ این امیدواری را داشتید که این بار هم اتفاقی نمی‌افتد؟

در ابتدا که وارد شدم، روی مانیتور که به بدنشان وصل بود، آثار نبض و حرکاتی وجود داشت و من تصورم این بود که این طبیعی است و مال خودشان است. ولی وقتی از پزشکان سوال کردم که آیا این وضعیت خودشان است، گفتند که نه، این بخاطر همین شوکها و فشارهایی است که برای احیای قلب وارد می‌کنیم. آثار حیات از خود قلب هنوز برنگشته است. طبعا بیشتر امیدوار بودیم که قلب ایشان برگردد و همان شرایط قلب را که اشاره کردید، تداعی می‌کرد.

عکسی هست که امام در پاریس لبخند می‌زنند و ماجرای جالبی دارد. گروهی از خبرنگاران با امام دیدار داشتند. من در اتاق امام کنار ایشان ایستاده بودم و اینها می‌آمدند و می‌نشستند. آنجا بودم و کمک می‌کردم. یک پسر خبرنگار آمریکایی آمد که ریش نداشت و موهای بلندی داشت که روی شانه‌ها و پشتش ریخته بود و درواقع فرقی با یک دختر یا زن جوان نمی‌کرد. وقتی از در وارد شد، امام باتعجب نگاه کرد از اینکه او آمده! من گفتم آقا پسر است. امام تبسمی کردند و عکاسان عکس گرفتند و گفتند که خمینی لبخند زد. علتش این بود.

بیشتر امیدوار بودم که برگردد. حدود یک ربع طول کشید که در این فاصله با خانواده و همسر و بچه‌ها صحبت می‌کردم. آنها شنیده بودند و با من تماس می‌گرفتند درحالی که در بخش اورژانس موبایل آنتن‌دهی نداشت و ناچار بودم که فاصله بگیرم و در همین اثنی خبرنگارها زنگ می‌زدند. عدد روی مانیتور از ۷۰ به ۹۰ رسید و خوشحال شدم. وقتی جویا شدم گفتند که کمی وضع‌شان بهتر شده و همینطور که با تلفن حرف می‌زدم، گفتم. ایسنا هم همین مطلب را منتشر کرد. منتها بعد از آن گفتند که این هم در اثر همان شوک و فشاری که وارد می‌کردیم، بوده است. حدود ۲۰ دقیقه از حضور من در بیمارستان گذشته بود که آقای دکتر هاشمی رسیدند و بعد از اینکه وضعیت ایشان را دیدند، سوال کردم و گفتند که دیگر امیدی ندارند.

خانم عفت مرعشی در خاطراتشان شرح ماوقع ترور سال ۵۸  را تعریف کرده و گفته‌اند که اصلا نمی‌دانستند که گلوله به کجا خورده؟، در بیمارستان هم کسی به ایشان نمی‌گفته. ظاهرا اولین کسی که به ایشان خبر داده آقای مسعود رجوی بوده که گفته اگر امشب تا صبح را آقای هاشمی دوام بیاورد دیگر خطر رفع شده است. خانم مرعشی پرسیدند که مگر چه شده؟ و  رجوی گفته که گلوله به کبد خورده. آقای هاشمی پیش از انقلاب هم کمکهایی به مجاهدین می‌کردند. اوایل انقلاب هم حداقل تا چهارم خرداد۵۸ فاصله مجاهدین آنقدر با انقلابیون زیاد نشده بود. رابطه بین آقای هاشمی و مجاهدین و شخص مسعود رجوی پیش از انقلاب و پس از انقلاب به چه صورت بود، اوج و فرودهایش چه بود و این رابطه در کجا تمام شد؟

نه، از سال ۵۲ آنها دیگر کاملا علیه آقای هاشمی شدند و بیانیه‌های زیادی علیه ایشان دادند و طرح ترور ایشان را داشتند. البته اول چریک‌های فدایی خلق در سال ۴۸ اعلام حضور کردند که جریان چریکی مارکسیستی بودند، آنها یکی، دو تا ترور انجام دادند. بعد از آنها، سازمان مجاهدین خلق که به عنوان سازمان اسلامی در آن زمان بود، با ترور یکی از آمریکایی‌ها اعلام موجودیت کرد. در آن زمان در ابتدای کار که هم چریکها و هم مجاهدین اعلام حضور کرده بودند، در جامعه بین جوان‌ها و دانشگاه و جریان‌های مبارزاتی، یک مقبولیتی داشتند.

مجاهدین؟

هر دوتا یعنی هم مجاهدین و هم چریکها. معمولا این نوع گروه‌ها در جامعه بین جوانان و مبارزین موردپذیرش بود. به هر حال آنقدر دستگاه سلطنت و شاه جنایت می‌کردند و ساواک شکنجه می‌داد و بدرفتاری می‌کرد که این نوع مسائل در جامعه آن زمان مقبولیت داشت و مردم وقتی که می‌شنیدند یک نفر از اینها ترور یا مصدوم شده یا مرده،‌خوشحال می‌شدند. مثلا اینکه یک آمریکایی را زده‌اند آن زمان در جامعه مقبولیت داشت. مجاهدین حدود سال۵۲ تغییر ایدئولوژی داده و به طور کلی در جامعه اسلامی مقبولیت خودشان را از دست دادند، بخصوص که چند نفر از خود مجاهدین مثل شریف واقفی مفقودالاثر شدند و طی اخباری مشخص شد که سوخته و به طرز فجیعی اینها را شکنجه داده و کشته شده‌اند. لذا دیگر با جنایتکار فرقی نداشته و منفور جامعه شده بودند. تا آنجا که من یادم است از سال ۵۲ یا اواخر ۵۱ رابطه اینها با آقای هاشمی دیگر بد بود. چون من در خارج از کشور در آمریکا بودم، می‌دیدم اطلاعیه‌هایی علیه آقای هاشمی می‌دادند یا مطالبی که در بعضی از نشریاتشان علیه ایشان می‌نوشتند، بسیار زیاد بود. ایشان را با القاب سرمایه‌دار یاد می‌کردند. عکسهای خیلی بدی از ایشان می‌کشیدند. در خارج از کشور که فضا برای این نوع کارها باز بود و تبلیغات راحت انجام می‌شد، این مطالب را در آنجا زیاد دیدیم. بنابراین ترور آقای هاشمی سال ۵۸ بود و از ۵۲ تا ۵۸ شش سال گذشته بود در این سالها مخالف آقای هاشمی بودند.

و آن کمک‌های مالی که گفته می‌شود آقای هاشمی از علما می‌گرفتند و به مجاهدین می‌دادند تا همان زمانی بود که اینها مسلمان بودند.

من اصولا نسبت به جزئیات اطلاع ندارم که کمک مالی می‌گرفتند، می‌دادند یا نمی‌دادند و چه مسئله‌ای بوده؟ ولی در یک مقطعی که اعلام حضور کردند، بین جریانهای مبارز و حتی مردم عادی مقبولیت داشتند اما فقط دریک مقطع خاصی.

پس ارتباط مسعود رجوی در زمان ترور به چه صورت بود که جزو اولین آدمهایی بود که بیمارستان آمد.

نه، نمی‌دانم روز چندم بستری شدن آقای هاشمی بود که من در بیمارستان بودم و مسعود رجوی برای عیادت به بیمارستان آمد اما آقای هاشمی اجازه ندادند که بیاید. من به مسعود رجوی گفتم که آقای هاشمی درحال استراحت است، او هم یادداشت کوچکی با خط خودش نوشت و آرزوی بهبودی آقای هاشمی را کرد که من بعد از بیدارشدن آقای هاشمی به ایشان دادم. چند سال پیش که در کتابهایم می‌گشتم، آن یادداشت را دیدم. قضیه‌ای که اتفاق افتاد، اینگونه بود و من از اینکه بعد از ترور، رجوی زنگ زده یا آمده، بی‌اطلاع هستم منتها آنچه خودم شاهد بودم، این بود.

یعنی شب اول او را در بیمارستان ندیدید؟

نه، شب اول نبود. دو، سه روزی گذشته و وضع آقای هاشمی بهتر شده بود که آمد. یکی، دو روز اول حال آقای هاشمی آنطور نبود که ملاقاتی بپذیرند. چند روزی آقای هاشمی در بیمارستان بودند و بعد از ترخیص از بیمارستان ایشان را به روستایی در شمال منتقل کردیم تا در آنجا کمی استراحت کنند و هوا مناسب باشد. اما در آن فاصله ایشان یک روز به آنجا آمد و همانطور که گفتم می‌خواست آقای هاشمی را ملاقات کند که اجازه ندادند.

مثلا آقای مهندس بازرگان و پسر آقای مهندس شریعتمدار که خارج از کشور بود، پیشنهادی بر مبنای اینکه بختیار و فرح باشند و امام بپذیرند و سه وزیر را از نهضت آزادی اختصاص دهند، داشتند. اما امام آن شب در صحبت‌هایشان گریه کردند و به شدت رد کردند و گفتند که اگر خمینی هم قبول کند، مردم قبول نمی‌کنند. مردم سازش نمی‌کنند و بعد که بازرگان به لندن رفت و برگشت و می‌خواست با امام ملاقات کند، امام فرمودند که چنانچه حرف جدیدی دارید، ملاقات کنیم.

چه کسانی همراه ایشان به شمال رفتند؟

آقای لاهوتی که دو تا پسرهایشان، دامادهای آقای هاشمی هستند در جواهرده که روستایی بالای رامسر است و جاده خیلی بدی هم دارد، یک خانه قدیمی داشت. اما از هوای خیلی خوبی برخوردار بود. این روستا از رامسر حدود ۳۰ کیلومتر فاصله دارد و درواقع در دامنه کوه واقع شده.

شما هم همراهشان بودید؟

من رفتم و مدتی آنجا بودم و برگشتم و در تهران بودم و گاهی که نیاز می‌شد مشورتی یا نامه‌ای ببرم، به آنجا می‌بردم و برمی‌گشتم،‌ ولی بچه‌ها بودند. سفر به آنجا با آن وضع جاده بیشتر از یک روز طول می‌کشید.

چه مدتی آنجا بودند؟

حدود دو هفته‌ای جواهرده بودند. شاید هم بیشتر از دو هفته. منزل مرحوم آقای لاهوتی در کنار بچه‌ها بودند.

از آن روزها برایمان بگویید، واکنش مردم روستا چطور بود؟ به دیدار ایشان می‌آمدند؟ یا فضا امنیتی شده بود؟

نه، آن موقع‌ها خیلی به این صورت امنیتی نبود. اگر امنیتی بود که حاج آقا را ترور نمی‌کردند.

اما بعد از ترور فضا یک مقدار امنیتی‌تر می‌شود.

نه، خیلی اینطوری نبود.

شما گفته بودید بعد از ترور، امام(ره) فرموده بودند آقای هاشمی محافظ شخصی داشته باشند. آیا در جواهرده هم محافظ شخصی داشتند؟

بالاخره محافظ داشتند ولی فضای امنیتی که کسی را راه ندهند، به آن شکل نبود. کمی رعایت می‌شد اما نه به آن صورت.

سرنوشت کسانی که ایشان را ترور کردند، چه شد؟

شنیدم یک نفرشان که در دو، سه تا ترور مثل آقای قرنی و مطهری دست داشته دستگیر و اعدام شده.

دادگاه خاصی نبود که آقای هاشمی شرکت داشته باشند؟

من از دادگاهشان اطلاع ندارم. ولی در این مسائل، اینگونه به نظر می‌آمد که یا در تعقیب و مراقبت خیابانی دستگیر شده یا اینکه با اعدام نابود شده.

دو نفر بودند؟

بله، ولی یک نفرشان گمنام بود.

و هنوز هم مشخص نیست.

از اعضای گروه فرقان بودند.

تلاش برای حذف آقای هاشمی،‌ از ترور فیزیکی شروع شد و تا زمانی که فوت کردند، به صورت ترور شخصیتی ادامه پیدا کرد. چندی پیش، آقای علی مطهری در مورد اتفاقات سال ۶۷ نامه‌ای به آقای پورمحمدی نوشتند که خیلی‌ها در مجلس اعتراض کردند، اما آقای مطهری به آنها ‌گفتند که شما دایه مهربان‌تر از مادرید! پدر خودِ مرا فرقان کشته و مجاهدین با فرقان نزدیکی فکری دارد. به نوعی پس‌زمینه حرف آقای مطهری این بود؛ شما که دارید مرا تخریب می‌کنید ادامه فکری همان کسانی هستید که پدر مرا شهید کردند. ترور شخصیتی آقای هاشمی هم چنین روندی را داشت. یعنی همان کسانی که تا این لحظه آخر علیه ایشان می‌نوشتند، به نوعی در زمره همان کسانی بودند که -به لحاظ فکری – سال ۵۸ ایشان را ترور کرده بودند؟

نه، ما نمی‌توانیم آنها که علیه آقای هاشمی می‌نوشتند شبیه همان‌ها بودند که سال۵۸ ایشان را ترور کردند! در سال۵۸ یا قبل از انقلاب گروه‌های چریکی حضور داشتند و به نوعی مقبولیت و طرفدارانی داشتند، مثلا برخی جریان‌های فکری که در جامعه وجود داشت از کارهای تروریستی حمایت می‌کردند. منتها در سال‌های اخیر کسانی که علیه آقای هاشمی می‌نوشتند، تعدادی از همین بچه‌های به‌اصطلاح اصولگرای افراطی داخلی بود. مثلا در مجلس می‌دیدید آقای کریمی قدوسی چه توهین‌هایی به آقای هاشمی می‌کرد، یا رسایی که روحانی هم هست! یا کسی مثل سیدحمید روحانی مشهور به زیارتی که به عنوان مورخ مطرح است. من با اینها ارتباطی نداشتم و نمی‌دانم ممکن بود که آن موقع از این گروه‌های تندرو حمایت می‌کردند یا نمی‌کردند. ولی این تیپ‌ها علیه آقای هاشمی می‌نوشتند.

یک مسئله‌ای که در مورد آقای هاشمی وجود داشت و دارد این است که چون آقای هاشمی نقش و تاثیر زیادی هم در نهضت اسلامی و هم بعد از پیروزی در جمهوری اسلامی داشتند و رابطه‌شان با امام بسیار رابطه قوی بود و امام خیلی به ایشان اعتماد داشتند، بنابراین کسانی که می‌خواستند با امام مخالفت کنند و امام را بزنند،‌ آقای هاشمی را تخریب می‌کردند. آنها به هر دلیل چه قبل از پیروزی انقلاب و چه بعد از آن، اصطلاحی را علیه آقای هاشمی تحت عنوان «هاشمی خاکریز اول است»، به کار می‌بردند. اگر می‌خواهید امام را بزنید اول باید هاشمی را بزنید و بعد به سراغ امام بروید. حتی در زمان رهبری همین الان هم این اصطلاح هنوز وجود داشت و دارد که می‌گفتند هاشمی خاکریز اول است. یعنی از سال ۶۸ که رهبری انتخاب شدند به عنوان رهبری نظام این اصطلاح خیلی رایج بود که هاشمی را خاکریز اول می‌دانستند.

ایشان را مدافع نهضت، سنگری برای انقلاب می‌دانستند و می‌گفتند اگر می‌خواهید بالاتر را بزنید اول باید ایشان را زد. بنابراین ضمن اینکه برخی از مخالفین ایشان از همان افکار قبلی و حامیان برخوردار بودند اما لزوما همه شان از آنها نبودند که ما بگوییم هرکس بوده از آنها بوده.

مثلا همان آقای زیارتی (سیدحمید روحانی) که نام بردم هنگامی که امام در نجف بودند، در نجف بوده و صحبتهایی کرده بود که در صحیفه امام هست. امام به شدت علیه ایشان صحبت کرده بودند. درواقع صحبتهای خیلی تندی در بحثشان داشتند چون آقای زیارتی روشی مبتنی بر تفرقه بین علما داشت. امام خیلی تند برخورد کردند. مرحوم سیدصادق طباطبایی هم در خاطرات خود این داستان را به خوبی توضیح داده که اصلا از ابتدا چه بوده و چه حرف‌هایی زده‌اند. یک آدمهایی اینطوری بودند که آن روز حتی داد امام را هم درآوردند و الان در اینجا به عنوان مورخ انقلاب علیه آقای هاشمی صحبت می‌کند! اگر بخواهید اینها را به هم وصل کنید، متوجه می‌شوید که آن روز در نجف آن کار را می‌کرده و امروز در تهران این کار را می‌کند. نمی توان این را متهم کرد و بگوییم که طرفدار منافقین یا مجاهدین بوده یا الان هست! یعنی یک آدمهایی اینطوری در طیفی که به  آقای هاشمی حمله می‌کردند و علیه شان می‌نوشتند و تبلیغ می‌کردند، وجود داشتند.

دلواپسان چطور؟ افرادی که زمانی هاشمی را تخریب می کردند و خاکریز اول می دانستند تفکراتی شبیه دلواپسان امروزی داشتند،به لحاظ تفکری می توان مقایسه کرد؟


از لحاظ بحث تفکری نمی‌توانم بگویم ولی اگر در فرهنگ سیاسی تبارشناسی کنید،‌ می‌توانید ریشه‌های جریانی را پیدا کنید. ما مخالفین آقای هاشمی را کسانی می‌دیدیم که یا سلطنت‌طلب بودند و علیه امام. در همین سریال «معمای شاه» می‌دیدید شاه چقدر نسبت به امام حساسیت دارد و چقدر با امام بد است. درواقع در همه جا از دست امام کلافه بود. کسانی که افکار شاهنشاهی یا منافعی داشتند بالطبع مخالف با مخالفین شاه بودند که یکی از مخالفین سرسختش امام بودند و آقای هاشمی هم که همراه امام بود.

طیف دیگر آدمهای تیپ تمامیت‌خواه بودند که همه چیز را برای خودشان می‌خواستند و با نظام جمهوری اسلامی منافات داشتند. آنها با یک نظام عدالت‌پرور متعادل قرابتی ندارند. یک عده هم معاندین هستند که همه جا وجود دارند و با هرکسی عناد دارند. در جلسه‌ای که می‌خواستم صحبت کنم طرف دست بلند کرد و گفت من مخالفم! گفتم با چه مخالفی؟ گفت با هرچه شما بگویید، من مخالفم! این تیپ آدمها هم در جامعه هستند که معاند هستند. بنابراین وقتی که فرصتی پیدا کنند، جولان می‌دهند.

مخالفین و تخریب‌کنندگان آقای هاشمی این طیفها بودند. حالا در ابتدای پیروزی انقلاب در زمان حیات امام بسیاری از این تبلیغات ریشه در خارج داشت و خارج نشینان و فراری‌ها بودند که این کارها را می‌کردند. ولی در سالهای اخیر داخل هم اضافه شد حتی در درون مجلس شورای اسلامی و رادیو و تلویزیون. می‌بینیم که رسانه ملی در تخریب آقای هاشمی یا خانواده ایشان کم نگذاشتند. یا بعضی از روزنامه‌های خاص که می‌دانید کدام‌ها را می‌گویم، می‌بینید که چه مقالاتی را چه کسانی نوشتند. به عنوان اینکه خودشان را انقلابی معرفی کنند، علیه آقای هاشمی چه حرفها و مطالبی می‌نوشتند و چه تخریبهایی می‌کردند. یعنی این جریان که در خارج بود، حالا نفوذ و رسوخ به داخل کشور کرده است.

نمی‌دانم روز چندم بستری شدن آقای هاشمی بود که من در بیمارستان بودم و مسعود رجوی برای عیادت به بیمارستان آمد اما آقای هاشمی اجازه ندادند که بیاید. من به مسعود رجوی گفتم که آقای هاشمی درحال استراحت است، او هم یادداشت کوچکی با خط خودش نوشت و آرزوی بهبودی آقای هاشمی را کرد که من بعد از بیدارشدن آقای هاشمی به ایشان دادم.

وقتی تبارشناسی می‌کنید که ریشه اینها را درآورید، می‌بینید به خاطر توانایی‌ها و تاثیرگذاری آقای هاشمی بود و اینکه او، انقلاب امام و نام امام را حفظ کرده بود. وقتی ریشه برخی را بررسی می‌کنید به جریانی به اسرائیل یا جایی دیگر می‌رسید. بنابراین من نمی‌گویم همان منافقی که آن روز اسلحه بر روی آقای هاشمی کشید امروز هم همان قلم به دست گرفته اما بالاخره شکل، نحوه و علت تخریب مشابه است. یعنی می‌خواهم بگویم که آن روز هم کسانی که می‌دیدند آقای هاشمی یک شخصیت موثر در نهضت و در انقلاب است با او مخالف بودند. اینکه می‌گویند بدترین و بیشترین شکنجه‌ها را ساواک به آقای هاشمی و لاهوتی داد، خیلی معروف است. از همین می‌توانید عمق کینه ساواکی‌ها و دستگاه حکومت پهلوی نسبت به آقای هاشمی را متوجه شوید که چقدر بوده که بیشترین و بدترین شکنجه‌ها را به ایشان دادند. اما دلیل این چه بوده؟ مثلا گزارش می‌دادند که یک طلبه جوان در راستای حرکت خمینی است یا حتی خمینی را اداره می‌کند و او باید برداشته شود.

الان هم وقتی بررسی می‌کنیم این طلبه جوان و آقای هاشمی کسی است که حافظ انقلاب و نظام است. یعنی ایستاده و زندگی خودش را گذاشته تا این نظام به نتیجه برسد و انقلاب پیروز شود تا خواسته‌ها و آرمان های امام تحقق پیدا کند. بنابراین می‌بینیم علت یکی است اما معلول متفاوت است. درواقع گناه بزرگش این است که یک جریان و نهضت اسلامی را کمک کرده و می‌خواسته که براساس مکتب اهل بیت یک نظام حکومتی در ایران پا بگیرد. و معتقد هم هست که در عصر جدید یعنی در حال حاضر این بهترین نوع حکومت است. حالا اشکالاتی هم دارد که باید برطرف شود ولی می‌تواند به یک نظام الگو برای جهان مطرح باشد و وقتی با نوع حکومتهای موجود مقایسه می‌کنیم، این بهترین است. این حرف و گفته آقای هاشمی است و از روز اول تا روز آخر هم همین حرف را می‌زد. ضمن اینکه این نظام ما، اشکالاتی هم دارد و ایشان هم می‌پذیرفت که باید اشکالات را برطرف کنیم ولی وقتی با نظامهای حکومتی فعلی مقایسه می‌کنیم، این یک نظام الگو و بهترین نظام است.

آقای هاشمی کمی از بحث قبلی فاصله بگیریم، درباره رابطه شما با امام صحبت کنیم. شما ۱۱۴ روز از ۱۱۷ روزی که امام در نوفل لوشاتو بودند، با ایشان همراه بودید. یعنی بعد از اینکه از نجف خارج می‌شوند از اولین کسانی بودید که از آمریکا خودتان را می‌رسانید تا زمانی که با امام وارد ایران می‌شوید. از آن روزها بگویید و اتفاقاتی که آنجا می‌افتاد و ناگفته‌هایی که مانده است.

من سال ۱۳۳۶ به قم آمدم و پیش حاج‌آقا بودم. اواخر سال ۳۷ یا اوایل ۳۸ بود که با امام آشنا شدم به این صورت که امام برای ناهار به منزل آقای هاشمی تشریف آوردند و سر یک سفره نشستیم و مرا معرفی کردند که برادرشان هستم. امام همان موقع دعا کردند. بنابراین آشنایی ما با امام به واسطه بود. هرازگاهی به مناسبت‌های مختلف من خدمت ایشان می‌رسیدم. بعضا ممکن بود حامل پیامی هم باشم یا اینکه بخواهم کسب دستوری کنم. یعنی به عنوان یک رابط عمل می‌کردم و خدمت امام بودم. یک وقت‌هایی به خاطر انجمن اسلامی یا به خاطر اخوی خدمت امام می‌رفتم. سال ۱۳۴۸ برای ادامه تحصیل و کارهای مبارزاتی به آمریکا رفتم. اولین نامه‌ای که  به امام نوشتم، شرایط زندگی در یک کشوری مثل آمریکا به عنوان یک کشور غیراسلامی را توضیح دادم. زندگی در آنجا برای من به‌عنوان یک جوان مسلمان با مشکلاتی همراه شده بود. با یکسری مسائل از جمله مسائل شرعی روبه‌رو شده بودم. اولین کاری که در آمریکا کردم نامه‌ای خدمت به امام نوشتم و چون مقلد ایشان بودم، چند مسئله شرعی را سوال کردم و یکی، دو تا مسئله عمومی سیاسی. امام هم خیلی سریع جواب دادند.

دو نامه نوشتم یکی به امام و دیگری به مرحوم بهشتی که آن موقع در یک مرکز اسلامی در هامبورگ آلمان بودند. مرحوم بهشتی هم جواب دادند و راهنمایی کردند و پنج، شش نفر را در آمریکا معرفی کردند و در اروپا هم آدرس اتحادیه را دادند و کتاب فرستادند. آنوقت این رابطه شروع شد. من تازه از ایران رفته بودم و آقای چمران قبلا در آمریکا بود. چون شاهد عینی حادثه ۱۵ خرداد بودم، مطالبی که دیده بودم را بیان می‌کردم و آقای چمران هم اینها را می‌نوشت و بعد تنظیم کرد که تبدیل به نشریه‌ای تحت عنوان «روحانیت و ۱۵خرداد» شد.

دلیل این کار هم این بود که در خارج از کشور دیدیم عمده بار مثبت وزن سیاسی ۱۵ خرداد را به برخی احزاب و گروه‌های سیاسی داده‌اند درحالی که محور آن، روحانیت و امام بودند. البته بعضی از گروه‌های اسلامی مثل موتلفه هم مجری بودند اما اصل قضیه ۱۵خرداد به نقش و رهبری امام و روحانیت برمی‌گشت و از جمله طلابی که دستگیر کردند آقای هاشمی بودند که ایشان را به سربازی بردند. درواقع مسائل گوناگونی که به عنوان حرکت منشاء جریان ۱۵خرداد اتفاق افتاد، تحریف شده بود. من در آن جزوه مطالبی که در ذهن داشتم، می‌گفتم و مرحوم آقای چمران هم خیلی خوش قلم بود و آنها را می‌نوشت و بعد هم ادیت کرد و تبدیل به نشریه ای با عنوان «روحانیت و ۱۵ خرداد» شد. این را خدمت امام فرستادیم و امام مطالعه کردند و ۳، ۴ ایراد به این نشریه گرفتند، به نظرشان خیلی خوب بود، تائید کردند و منتشر کردیم.در واقع در خارج از کشور در آن فضا این اولین کاری بود که تا حدودی از انحرافاتی که در این مسئله بوجود آمده بود، جلوگیری می‌کرد.

در ایران منتشر شد؟

نه، در آمریکا و اروپا. ما نشریه را برای امام فرستادیم و از ایشان نظر خواستیم و بعد از تائید ایشان و رفع ایرادات در آنجا منتشر کردیم. البته فکر می‌کنم برای ایران هم آمد. چون آن موقع بین ایران و خارج از کشور یکسری نشریات و کتاب‌ها به طریقی مبادله می‌شد. البته نه خیلی وسیع ولی به هر حال تعدادی به یک جایی می‌رسید. بنابراین آشنایی من با امام بعد از اینکه به آمریکا هم رفتم، ادامه داشت و رابطه برقرار کردیم و مسائلی که داشتیم از خدمت ایشان سوال می‌کردیم و ایشان هم جواب می‌دادند.

مثلا همان آقای زیارتی (سیدحمید روحانی) که نام بردم هنگامی که امام در نجف بودند، در نجف بوده و صحبتهایی کرده بود که در صحیفه امام هست. امام به شدت علیه ایشان صحبت کرده بودند. درواقع صحبتهای خیلی تندی در بحثشان داشتند چون آقای زیارتی روشی مبتنی بر تفرقه بین علما داشت. امام خیلی تند برخورد کردند. مرحوم سیدصادق طباطبایی هم در خاطرات خود این داستان را به خوبی توضیح داده که اصلا از ابتدا چه بوده و چه حرف‌هایی زده‌اند. یک آدمهایی اینطوری بودند که آن روز حتی داد امام را هم درآوردند و الان در اینجا به عنوان مورخ انقلاب علیه آقای هاشمی صحبت می‌کند!

در زمان خروج از عراق، امام می‌خواستند به مرز کویت بروند اما مانع شدند و شب به بصره برگشتند و در هتلی اقامت کردند. امام از آنجا به حسین آقا، پسر آقا مصطفی (نوه شان) گفته بودند که به من تلفن بزند. ایشان تماس گرفت و داستان را تعریف کرد و گفت که امام فرمودند ما به شما اطلاع دهیم و هرجا که رفتیم شما را در جریان می‌گذاریم. یعنی رابطه ما با امام اینگونه بود که خواسته بودند من در جریان باشم چون ما مرتب در ارتباط بودیم. دو روز بعد مطلع شدیم که امام به پاریس رفتند و من هم بلافاصله در روز سوم به ایشان ملحق شدم. بعد از یک هفته که ماندیم بچه‌های انجمن اسلامی آمده بودند و می‌خواستند از امام پیام بگیرند. ما خدمت امام رفتیم که برای انجمن یک پیام بگیرم و صحبت کنم. امام به من فرمودند که شما نمی‌توانید بروید! شما باید بمانید و مژده آزادی اخوی‌تان را بدهید، آن موقع حاج آقا زندان بودند. من گفتم که من خدمت شما هستم و قصد رفتن ندارم. هرجا که شما بروید من خدمتتان هستم.

من آنجا ماندم و در جریان اقامت ۱۱۷ روزه امام در نوفل لوشاتو، حوادث خیلی مهمی اتفاق ‌افتاد. بعضی روزها بود که صد خبرنگار می‌آمدند، در آخرهای هفته خیلی بیشتر می‌شدند، از همه کشورها، رسانه‌ها می‌آمدند و امام با ایشان مصاحبه می‌کردند. امام روی دو تا مسئله خیلی جدی بوده و توجه و تمرکز داشتند. یک مسئله روی جنایات شاه و نامشروع بودن حکومت پهلوی و شاهنشاهی و مسئله دوم، نهضتی که در کشور به پا شده و اسلامی است و خواست مردم نهضت اسلامی و حکومت اسلامی است.

این دو کار را در پاریس به خوبی به‌طور وسیع انجام دادند. مثلا وقتی که آقای سنجابی از جبهه ملی برای ملاقات با امام آمدند، امام شرط گذاشتند و گفتند اول باید اعلام کنید که نهضت اسلامی است و خواست مردم اسلام است. بعد من شما را می‌پذیرم. آنها هم متنی نوشتند و امضاء کردند و برای امام ارسال کردند. امام حتی دوتا ازکلمات را اصلاح کردند و تائید کردند و بعد اجازه ملاقات به سنجانی دادند. یا مثلا آقای مهندس بازرگان و پسر آقای مهندس شریعتمدار که خارج از کشور بود، پیشنهادی بر مبنای اینکه بختیار و فرح باشند و امام بپذیرند و سه وزیر را از نهضت آزادی اختصاص دهند، داشتند. اما امام آن شب در صحبت‌هایشان گریه کردند و به شدت رد کردند و گفتند که اگر خمینی هم قبول کند، مردم قبول نمی‌کنند. مردم سازش نمی‌کنند و بعد که بازرگان به لندن رفت و برگشت و می‌خواست با امام ملاقات کند، امام فرمودند که چنانچه حرف جدیدی دارید، ملاقات کنیم.

رابطه امام با آقای بازرگان که خوب بود.

خوب بود. اول هم مفصل بازرگان را پذیرفتند منتها بعد که ایشان به لندن رفت و برگشت امام گفتند که اگر حرف جدیدی دارید، بیاید. درواقع به خاطر پیشنهاد قبلی بود که امام نپذیرفته بودند. در شبی که امام سخنرانی کردند، فرمودند برخی از سیاسیون آمده‌اند و به من پیشنهاد می‌کنند که سازش کنم و بپذیرم. بعد از آن گفتند با وجود خانواده ای که دیروز چهار فرزندش سر سفره‌اش بودند و امروز نیستند و شهید شده‌اند چطور می‌توانم سازش کنم و اگر خمینی هم سازش کند، ملت نمی‌پذیرد که این مطلب را بر سر پیشنهاد آقای بازرگان و پسر شریعتمدار عنوان کردند.

شما گفتید که تعداد زیادی خبرنگار می‌آمدند. آیا خانم‌ها هم جزو خبرنگاران بودند؟  جایی خواندم وقتی که اوریانا فالاچی بعد از انقلاب با امام مصاحبه می‌گیرد از او خواسته‌اند که لاک خود را پاک کند و چادر سر کند. درواقع یکسری توصیه‌هایی که از جانب اطرافیان امام می‌شد.

به خانم‌هایی که می‌آمدند، روسری می‌دادیم تا نزد امام بروند. روسری را سر می‌کردند و می‌رفتند و وقتی هم که بیرون می‌آمدند، روسری را پس می‌دادند و می‌رفتند. حرفهای اینگونه نبود. زمستان و سرما بود و لباسشان هم عریان نبود و معمولا پالتو یا کاپشن به تن داشتند. لباسشان مشکلی نداشت و فقط روسری را ما می‌دادیم. عکسی هست که امام در پاریس لبخند می‌زنند و ماجرای جالبی دارد. گروهی از خبرنگاران با امام دیدار داشتند. من در اتاق امام کنار ایشان ایستاده بودم و اینها می‌آمدند و می‌نشستند. آنجا بودم و کمک می‌کردم. یک پسر خبرنگار آمریکایی آمد که ریش نداشت و موهای بلندی داشت که روی شانه‌ها و پشتش ریخته بود و درواقع فرقی با یک دختر یا زن جوان نمی‌کرد. وقتی از در وارد شد، امام باتعجب نگاه کرد از اینکه او آمده! من گفتم آقا پسر است. امام تبسمی کردند و عکاسان عکس گرفتند و گفتند که خمینی لبخند زد. علتش این بود.

یعنی پوشش روسری تاکید خود شخص امام بود.

بالاخره ما به هر خانمی که می‌آمد و روسری نداشت، روسری می‌دادیم. برخی هم خودشان تهیه می‌کردند و داشتند. یعنی بعضی‌ها با روسری می‌آمدند.

کسانی که می‌خواستند با امام مخالفت کنند و امام را بزنند،‌ آقای هاشمی را تخریب می‌کردند. آنها به هر دلیل چه قبل از پیروزی انقلاب و چه بعد از آن، اصطلاحی را علیه آقای هاشمی تحت عنوان «هاشمی خاکریز اول است»، به کار می‌بردند. اگر می‌خواهید امام را بزنید اول باید هاشمی را بزنید و بعد به سراغ امام بروید. حتی در زمان رهبری همین الان هم این اصطلاح هنوز وجود داشت و دارد که می‌گفتند هاشمی خاکریز اول است. یعنی از سال ۶۸ که رهبری انتخاب شدند به عنوان رهبری نظام این اصطلاح خیلی رایج بود که هاشمی را خاکریز اول می‌دانستند.

زمانی که با امام به ایران برمی‌گشتید و تعداد از ۴۵۰ نفر به ۱۵۰ نفر می‌رسد، شما نزد امام می‌روید که بتوانید به شکلی تعداد را کم کنید. امام اسم چهار نفر را به شما می‌دهند که اینها باشند و بقیه را خودتان انتخاب کنید. آن چهار نفر چه کسانی بودند؟

من بودم، حاج مهدی عراقی، احمدآقا و دیگری را به یاد ندارم. چهار تا اسم دادند و گفتند اینها باشند و بقیه را خودتان تصمیم بگیرید. آن هم کار سختی بود چون به تعدادی داوطلبانه گفتیم که نیایند و تعدادی هم ناچار بودیم. البته درحقیقت ما اول که ثبت نام کرده بودیم، ۱۵۰ نفر خبرنگار و ۳۰۰ نفر هم همراه بودند. گفتند که خانم‌ها در این هواپیما نباشند و اصلا نبودند. چون احتمال خطر خیلی زیاد بود. بعد که قرار شد فقط ۱۵۰ نفر باشیم، خبرنگارها را نصف کردیم و ۷۵ نفر خبرنگار و ۷۵ نفر هم بقیه.

و هواپیمای دوم را گرفتید.

بله، یکی همان شب و یکی هم روز بعد آمد.

در هواپیمای دوم و سوم که دیگر خانمها بودند.

بله وقتی که هواپیمای امام نشست، روی بقیه حساسیت نداشتند و پرواز می‌آمد.


منبع: الف

بررسی همکاری‌های نظامی تهران – مسکو

 جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه در سال ۹۵ تعاملات بسیاری در زمینه نظامی با یکدیگر به انجام رساندند که در مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به تحویل کامل‌ سامانه پدافند هوایی اس ۳۰۰ و همکاری‌ در زمینه مبارزه با تروریسم عراق و سوریه اشاره کرد.


به گزارش ایسنا،  برای نخستین بار در رژه ۲۹ فروردین ۹۵ به مناسبت روز ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که بخش‌هایی از سامانه پدافند هوایی اس ۳۰۰ بطور رسمی در کشور رونمایی شد؛ در سال ۲۰۰۷ قراردادی نظامی بین ایران و روسیه برای دریافت سامانه پدافندی اس ۳۰۰ امضا شد، اما روس‌ها در سال ۲۰۱۰ به بهانه تحریم‌های سازمان ملل حاضر نشدند این سامانه دفاعی را تحویل ایران دهد. در همان مقطع ایران اعلام کرد که در دادگاهی در ژنو علیه روسیه شکایتی قانونی را مطرح کرده است. اما پس از توافق هسته‌ای ایران و غرب و رفع تهدیدهای نظامی علیه کشورمان، روس‌ها آماده تحویل سامانه S300 شده‌اند در همین راستا نیز پوتین رییس جمهور روسیه در فروردین ماه سال ۹۴ و درماه‌های پایانی مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵، با امضای حکمی، ممنوعیت فروش سامانه اس۳۰۰ به تهران را لغو کرد.

تحویل بخش‌های مختلف این سامانه دفاعی از همان هنگام آغاز شد و در نهایت پس از کش و قوس های فراوان در اواخر مهر ۹۵ بطور کامل در اختیار قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیا(ص) ارتش قرار گرفت. این سامانه پدافند هوایی هفته های گذشته در رزمایشی با عنوان دماوند که با حضور جمعی از مسئولان لشکری و کشوری در میدان تیر یکی از یگان‌های پدافندی کشوربرگزار شد، مورد آزمایش قرار گرفت و با شلیک موشک اهداف مورد نظر را مورد اصابت داد و منهدم کرد.

همکاری‌های نظامی دو کشور ایران و روسیه  در سال ۹۵ فقط محدود به قرارداد خرید سامانه اس ۳۰۰ نشد؛ بلکه این همکاری‌ها در بخش‌های دیگر نیز بسیار ملموس بود؛ بویژه در موضوع سوریه؛ موضوعی که همکاری‌های نظامی تهران-موسکو را به نقطه‌ای رساند که ایران یک پایگاه نظامی خود را در اختیار جنگنده های روس قرار داد.

ماجرای استفاده روسیه از پایگاه هوایی نوژه همدان از این قرار بود که در راستای همکاری های چهارجانبه تهران-موسکو-بغداد- دمشق که طی یک‌سال اخیر با هدف مبارزه با پدیده شوم تروریسم و گروهک تروریستی در حال پیگیری است، روسیه از حریم هوایی ایران برای مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق استفاده کرد. روس‌ها از پایگاه هوایی نوژه برای عبور و سوخت‌گیری هواپیماهای نظامی و جنگنده های خود استفاده کنند.

بر اساس اظهارات رسمی مقامات کشورمان استفاده روسیه از حریم آسمان ایران مدتی بود که انجام می‌شد، اما در اواخر مرداد ماه و در پی جنجال آفرینی‌های مختلف خارجی، این موضوع علنی شد.

اواخر آبان ماه نیز رسانه های مختلف روس از گفت‌وگوی ایران و روسیه درباره قرارداد تسلیحاتی ۱۰ میلیارد دلاری خبر دادند. بر همین اساس خبرگزاری ریانووستی روسیه به نقل از یک مقام ارشد روس خبر داد که روسیه و ایران مشغول مذاکره در مورد امضای قرارداد نظامی ۱۰ میلیارد دلاری هستند. این مقام آگاه گفت که بنابر این قرارداد مسکو تانک‌های T-90، سیستم‌های توپخانه‌ای، هواپیما و هلیکوپترهای جنگی را به تهران تحویل خواهد داد.

همواره طی سال ۹۵، مقامات مختلف دو کشور در مقاطع مختلف بر لزوم همکاری‌های نظامی دو ایران- روسیه تاکید داشتند. در همین زمینه و در آخرین اظهارات مطرح شده، مهدی سنایی سفیر ایران در روسیه ماه گذشته از علاقه مندی ایران به توسعه همکاری‌های نظامی با روسیه خبر داد. مقامات نظامی روس نیز بارها نسبت به توسعه همکاری‌های میان دو کشور بویژه در موضوع مبارزه با تروریسم تاکید و ابراز تمایل داشته اند.

وزرای دفاع دو کشور نیز در راستای تداوم روابط دفاعی تهران- موسکو در جریان سال گذشته سه بار با یکدیگر دیدار و گفت‌وگو داشتند. سردار حسین دهقان و ارتشبد سرگئی شایگو وزرای دفاع ایران و روسیه دو مرتبه در موسکو و یک مرتبه در تهران با یکدیگر دیدار کردند و درباره همکاری‌های فی‌مابین به گفت و گو نشستند.

با توجه به افزایش روز افزون خطر تروریست بین‌الملل در منطقه و لزوم تلاش کشورهای منطقه برای تامین امنیت پایدار توسط کشور های منطقه و همچنین ایجاد فضای جدید تعاملات بین‌المللی در دوران پسابرجام، این انتظار می‌رود که در سال ۱۳۹۶ همکاری های دفاعی دو کشور روز به روز در ابعاد مختلف نظامی بویژه خرید تسلیحات و همچنین همکاری‌هایی در زمینه مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق، تهران و مسکو گام‌های جدی تری نسبت به سال ۹۵ در زمینه همکاری‌های دفاعی با یکدیگربردارند.
 


منبع: الف

روحانی به گیلان می رود

استاندار گیلان از سفر یک روزه ریاست جمهوری به این استان برای بهره برداری از چندین پروژه عمرانی و صنعتی خبر داد.


به گزارش مهر، محمدعلی نجفی گفت: رئیس جمهور به همراه تعدادی از وزرا و معاونان پنجشنبه ۱۰ فروردین ماه به استان گیلان سفر می کند.

او با اشاره به اینکه در سفر یک روزه رئیس جمهور و هیئت همراه چندین طرح عمرانی و اشتغالزایی در مناطق مختلف استان به بهره برداری می رسد، گفت : برای اجرای این طرح ها در مجموع دو هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان اعتبار هزینه شده است.

استاندار گیلان با بیان اینکه از این میزان یک هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان مربوط به سرمایه گذاری بخش خصوصی است، گفت: دو پست اسکله بندر کاسپین در منطقه آزاد تجاری – صنعتی انزلی، سه کارخانه بزرگ تولید چوب و ورق آلات ام دی اف و اچ دی اف ، سه طرح کشاورزی و چند طرح بهداشت و درمانی از جمله طرح هایی است که در سفر ریاست جمهوری به گیلان به بهره برداری می رسد.

او همچنین گفت: با افتتاح این طرح ها برای بیش از سه هزار و ۳۰۰ نفر شغل ایجاد می شود.

همچنین استاندار پیش از این در بازدید از بیمارستان‌های حشمت، شفا و رازی این شهر با عیادت از بیماران گفت: در سفر رئیس جمهور به گیلان امکانات ویژه‌ای از طریق بخش خصوصی و دولتی برای بخش‌های بیمارستانی استان فراهم شده و به بهره‌برداری می‌رسد.

او بر تسریع در احداث اورژانس بیمارستان‌های رازی و حشمت در شهر رشت تأکید کرد و گفت: امسال امیدواریم با تقویت اعتبارات شاهد بهره‌برداری ار بخش‌های اورژانس بیمارستان‌های مذکور با وضعیت قابل قبولی باشیم.
 


منبع: الف

کیهان: هدف آیپک از تهدید ایران گدایی رأی است

مدیر مسئول روزنامه کیهان گفت: اجلاس اخیر «آیپک» میتینگ انتخاباتی اصحاب فتنه و مدعیان اصلاحات بوده و رجزخوانی سخنرانان این اجلاس و تهدیدهای آنان علیه ایران با هدف گدایی رأی در انتخابات پیش روی صورت گرفته است.

به گزارش فارس، حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان درباره مواضع خصمانه مشترک «نتانیاهو»، «مایکل پنس» معاون ترامپ و «تونی‌بلر» نخست‌وزیر پیشین انگلیس علیه کشورمان که در اجلاس اخیر آیپک صورت گرفته است، اظهار داشت: لابی صهیونیست‌ها در آمریکا (آیپک) همواره مواضع خصمانه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران داشته است، ولی آنچه در اجلاس اخیر مطرح شده رنگ و بو و سمت و سوی متفاوتی دارد که باید آن را در حلقه اتصال دو عرصه منطقه‌ای و داخلی به تفسیر نشسته و ترجمه کرد.

وی با اشاره به آنچه امروز در منطقه می‌گذرد، تصریح کرد: آمریکا و متحدان عبری، غربی و عربی آن هیچ‌گاه مانند امروز در ضعف و ناکامی نبوده‌اند، امروزه غرب آسیا به ویترین ناکامی‌ها و شکست‌های پی در پی آمریکا تبدیل شده است، در سوریه برای برکناری «بشار اسد» در عراق برای روی کار آوردن یک دولت سکولار، در یمن برای محو انصارالله، در لبنان برای از میان برداشتن حزب‌الله در فلسطین اشغالی برای خاموش کردن انتفاضه و ده‌ها نمونه دیگر با شکست قطعی روبرو شده‌اند و داعش نیز که به اعتراف خانم کلینتون ساخته و پرداخته آمریکا بود به همت فرزندان ایرانی و فرا منطقه‌ای امام راحل و خلف حاضر او قلع و قمع شده است، اسرائیل که به استناد دو خط آبی روی پرچم خود، داعیه از نیل تا فرات را داشت، امروزه به دور خود دیوار حایل می‌کشد.

شریعتمداری با بیان اینکه در تمامی این تحولات ایران اسلامی الگو و یا میدان‌دار بوده است، گفت: آمریکا و متحدانش حق دارند که از اقتدار ایران در هراس باشند و از آنجا که همه گزینه‌ها را آزموده و بی‌اثر دیده‌اند، تنها راه پیش روی را دست کشیدن ایران اسلامی از باورهای انقلابی می‌دانند، یعنی همان که از آن با عنوان “میانه‌روی” یاد می‌کنند!

مدیر مسئول کیهان در ادامه تأکید کرد: اگر به اظهارات نتانیاهو، «مایکل پنس» و «تونی‌بلر» که سخنرانان اصلی اجلاس اخیر آیپک بوده‌اند، توجه کنید به وضوح می‌بینید که آنها ضمن آنکه علیه ایران اسلامی رجز می‌خوانند، ولی به زعم خود «راه حل»!! هم نشان می‌دهند و روی کار آمدن میانه‌روها در ایران را توصیه می‌کنند! مثلاً «تونی‌بلر» می‌گوید «اگر در ایران یک رژیم ملایم بر سر کار بود همه مشکلات منطقه به آسانی حل می‌شد!»

شریعتمداری اضافه کرد: طی چند ماه اخیر بارها اینگونه اظهارنظرها در حمایت از یک جریان موسوم به میانه‌رو در ایران از سوی مقامات رسمی آمریکایی و اروپایی مطرح شده است و آنان به صراحت بر حمایت خود از جریان میانه‌رو در انتخابات ٩۶ تأکید ورزیده‌اند که صریح‌ترین نمونه آن اظهارات «جان برنان» رئیس سازمان سیا بوده است.

وی در پایان خاطرنشان کرد: با توجه به روند یاد شده می‌توان نتیجه گرفت که اجلاس اخیر آیپک میتینگ انتخاباتی اصحاب فتنه و مدعیان اصلاحات بوده است و رجزخوانی سخنرانان این اجلاس و تهدیدهای آنان علیه ایران با هدف گدایی رأی در انتخابات پیش روی صورت گرفته است.
 


منبع: الف

حد میانه پوتین در قبال ایران و اسرائیل

رئیس‌جمهور روسیه تاکنون تلاش کرده از یک طرف امنیت اسرائیل حفظ شود و از طرف دیگر به همکاری‌های خود با ایران ادامه دهد.


به گزارش خبرآنلاین، نتانیاهو هر چند وقتی یکبار به روسیه سفر می‌کند و تبادل نظر و مذاکراتی با مقامات این کشور انجام می‌دهد. منتها سفر اخیر نتانیاهو به مسکو پس از دیدار با ترامپ انجام گرفت. او مجددا گفت و گویی با پوتین داشت و این نشان می‌دهد در یارگیری‌های خود روسیه را نیز مد نظر می‌دهد.

با توجه به اینکه مذاکرات اخیر سوریه به نتایجی منجر شد و طرفین حاضر در خاک این کشور توانستند در چهار محور به تفاهم دست یابند، می‌توان گفت مذاکرات وارد مرحله تازه‌ای شده است. در چنین شرایطی نتانیاهو تلاش می‌کند ضمن انجام لابی و پیشنهاد معامله با روسیه، بر روند مذاکرات اثرگذار باشد.

این رایزنی‌ها به هدف هدایت مذاکرات انجام می‌شود و نتانیاهو قصد دارد به مطلوب اسرائیل دست یابد و امنیت تل‌آویو را تامین نماید. البته باتوجه به نزدیکی روسیه و اسرائیل، نتانیاهو هیچگاه دست خالی از مسکو بازنگشته است. مسکو و تل‌آویو هم اشتراک منافع دارند و هم رویکردهای مشترکی را در منطقه پیگیری می‌کنند.

هرچند روسیه طرفدار تئوری‌های نتانیاهو در قبال ایران نیست، اما اینکه مسکو قول مساعدی مبنی حفظ امنیت اسرائیل به تل‌آویو بدهند هم دور از ذهن نیست. لذا بعید نیست که نتانیاهو موفق شده باشد در قبال امنیت اسرائیل از مسکو چراغ سبزی گرفته باشد.

البته نوع برخورد روسیه تنها بر پایه گفت و گوی پوتین و نتانیاهو است شرایط سوریه به گونه‌ای است که پای آمریکا و کشورهای عربی نیز به خاک این کشور باز شده. اما مجموعه این‌ها می‌توانند با روسیه معامله کنند.

شما فرض کنید آمریکا، اسرائیل و کشورهای عربی با روسیه مذاکره کنند و معامله‌ای سودآور و اقناع کننده برای طرفین پیشنهاد دهند. در چنین حالتی روسیه قطعا حاضر به معامله خواهد بود.

حتی در زمانی که هیچ توافقی در میان نیست، مشاهده می‌کنیم پوتین در قبال بحث ایران و اسرائیل حد میانه را رعایت می‌کند. از یک طرف قول‌هایی مبنی بر حفظ امنیت اسرائیل به نتانیاهو می‌دهد و با او کنار می‌آید و از طرف دیگر به همکاری‌های خود با ایران بر پایه منافع ملی کشورش ادامه می‌دهد.

پوتین فعلا به صورت میانه با طرفین ادامه می‌دهد تا بتواند به وضعیتی مطلوب دست یابد. البته مناقشات دیگری نیز وجود دارد که روسیه یک پای آن است. بحث گرجستان و مناقشات اوکراین از دیگر مواردی است که می‌تواند بر کلیات مناقشات روسیه و آمریکا اثرگذار باشد.

ایران باید خود را برای وقوع چنین توافقی آماده کند. ما نباید تمام تخم مرغ‌های خود را در سبد روسیه بچینیم و با بازیگران بیشتری وارد همکاری و مذاکره شویم. لذا اگر در این فاصله هیچ اقدامی نکنیم، دست ما خالی می‌ماند و کاری از پیش نمی‌بریم. وقوع چنین توافقی بسیاری محتمل است.

سرنوشت بشار اسد مشخص نیست و در چنین شرایطی ایران باید در انتظار معادلات سوریه باقی بماند. کارت‌هایی که در دست ایران است در سوریه، عراق و لبنان صادق است و اگر همین‌ها را هم از دست بدهد با مشکلات فراوانی مواجه خواهد شد.
 


منبع: الف

مراقبت از گوش در برابر سکته

از سکته گوش چه میزان اطلاع دارید این عارضه ناشی از چه مشکلاتی در ناحیه شنوایی پدید می آید آزمایش شنوایی به شما در این زمینه کمک زیادی میکند سکته گوش در خردسالان را جدی بگیرید و به درمان به موقع آن بپردازید ناشنوایی ناگهانی و سکته گوش قابل درمان و کوتاه مدت است .

تشخیص سکته گوش از طریق انجام آزمایش شنوایی نزد متخصص شنوایی‌شناس امکان‌پذیر است. در واقع اگر آستانه شنوایی در سه فرکانس متوالی بیش از ۳۰ دسی‌بل افت نشان دهد، کم‌شنوایی ناگهانی رخ داده است. جالب آن که این اختلال بیشتر در دهه چهارم و پنجم زندگی افراد رخ می‌دهد.

 یک صدای تق بلند را در گوش خود احساس می‌کنید و پس از آن جز سکوت مطلق هیچ صدای دیگری نمی‌شنوید. شاید برای بسیاری این اتفاق عجیب باشد، اما برای آنها که دچار سکته یا کم‌شنوایی ناگهانی گوش شده‌اند، بسیار آشناست.

به گزارش بهداشت نیوز، سکته گوش به ناشنوایی ناگهانی حسی ـ عصبی گفته می‌شود که دلیل شناخته‌شده‌ای ندارد و معمولا در یک گوش به شکل سریع و ناگهانی یا در مدت زمان چند روز اتفاق می‌افتد. البته این نوع از کم‌شنوایی معمولا با احساس گیجی و زنگ گوش همراه است. همچنین در بیش از ۹۰ درصد موارد، کم‌شنوایی ایجاد شده یکطرفه است.

به گفته دکتر سعید ملایری، متخصص شنوایی‌شناسی، سکته گوش را باید به عنوان یک اورژانس پزشکی در نظر گرفت و فرد مبتلا به آن باید فورا به پزشک متخصص مراجعه کند. متاسفانه برخی اوقات فرد مبتلا با ذهنیت این که مشکل او ناشی از جرم گوش، آلرژی یا عفونت سینوسی است از مراجعه به پزشک اجتناب می‌کند که این مسأله می‌تواند بر نتیجه درمان تاثیر منفی بگذارد.

نایب‌رئیس انجمن علمی شنوایی‌شناسی ایران به شایع‌ترین علل کم‌شنوایی ناگهانی اشاره می‌کند و می‌گوید: از شایع‌ترین علل سکته گوش می‌توان به عفونت‌ها، ضربه به سر، بیماری‌های خودایمنی نظیر سندرم کوگان (یک سندرم التهابی که با اختلالات شنوایی و بینایی همراه است)، استفاده از داروهای مسمومیت‌زای گوش، مشکلات مرتبط با گردش خون، وجود تومور در عصب شنوایی، بیماری‌های نورولوژیک نظیر ام‌اس و اختلالات گوش داخلی اشاره کرد. البته عامل کم‌شنوایی ناگهانی در ۱۰ تا ۱۵ درصد از مبتلایان ناشناخته است.

ناشنوایی ناگهانی، ولی موقتی

تشخیص سکته گوش از طریق انجام آزمایش شنوایی نزد متخصص شنوایی‌شناس امکان‌پذیر است. در واقع اگر آستانه شنوایی در سه فرکانس متوالی بیش از ۳۰ دسی‌بل افت نشان دهد، کم‌شنوایی ناگهانی رخ داده است. جالب آن که این اختلال بیشتر در دهه چهارم و پنجم زندگی افراد رخ می‌دهد.

به گفته این متخصص، بسیاری از افرادی که به کم‌شنوایی ناگهانی مبتلا می‌شوند، معمولا هنگام صبح و در زمان برخاستن از خواب متوجه آن می‌شوند. البته تقریبا نیمی از افراد مبتلا به کم‌شنوایی ناگهانی به طور خود به خود، طی دوره زمانی یک تا دو هفته بهبود می‌یابند.

از سوی دیگر، نتایج مطالعات نشان می‌دهد ۸۵ درصد از افراد مبتلا که نزد پزشک متخصص می‌روند، بهبود پیدا می‌کنند و دوباره شنوایی خود را بازمی‌یابند.

درمان کم‌شنوایی ناگهانی با داروهای کورتونی

رایج‌ترین درمان کم‌شنوایی ناگهانی بویژه کم‌شنوایی با دلایل ناشناخته، استفاده از داروهای کورتونی است.

دکتر ملایری با اشاره به این مساله توضیح می‌دهد: این داروها باعث کاهش التهاب می‌شود و به بدن کمک می‌کند تا بتواند با بیماری مبازره کند. کورتون‌ها معمولا به شکل قرص هستند. البته در سال‌های اخیر، روش تزریق داروهای استروئیدی به داخل گوش میانی و از مسیر پشت لاله گوش مورد استفاده قرار گرفته است، این روش ممکن است برای همه بیماران راحت نباشد و بیشتر برای افرادی به کار برده می‌شود که امکان استفاده از داروهای خوراکی ندارند.

وی می‌افزاید: اگر علت ایجاد کم‌شنوایی ناگهانی مشخص باشد پزشک سعی می‌کند با کنترل آن به درمان کم‌شنوایی بپردازد. درمان عفونت، قطع دارویی که ممکن است مسمومیت‌زایی گوش را به همراه داشته باشد و استفاده از داروهای کنترل‌کننده سیستم ایمنی بدن، از دیگر روش‌های درمانی این اختلال محسوب می‌شود.

استرس، گوشتان را کر می‌کند

نتایج مطالعات نشان داده استرس‌های ناشی از سبک زندگی در کشورهای صنعتی می‌تواند باعث ایجاد بیماری‌های مختلف و ازجمله ناشنوایی ناگهانی بشود.

این شنوایی‌شناس با تاکید بر این‌که یکی از تاثیرات منفی استرس، تغییر سطح گردش خون در مویرگ‌ها و ایجاد تنگی در آنها، غلیظ شدن خون و در نهایت انسداد رگ‌هاست، می‌گوید: بر همین اساس کاهش یا انسداد گردش خون در سرخرگ شنیداری گوش داخلی می‌تواند به کم‌شنوایی ناگهانی منجر شود. بی‌شک میزان این آسیب به میزان انسداد رگ و موقتی بودن یا دائمی بودن آن بستگی دارد.

منبع: انتخاب


منبع: دکتر سلام

بررسی اختلالات شناختی در مراحل اولیه

اگر می خواهید به بررسی اختلالات شناختی در کودکتان بپردازید پیشنهاد می کنیم با علائم رفتاری بارز در این زمینه آشنا شوید اختلالات بیش فعالی و نقص توجه در سنین پایین را جدی بگیرید و در صورت مشاهده به متخصصین در این زمینه مراجعه کنید برخی راهکارها در تشخیص این بیماری ها در مراحل اولیه به شما کمک خواهند کرد.

دبیر کارگروه توانبخشی شناختی ستاد توسعه علوم و فناوری‌های شناختی با بیان اینکه اختلالات شناختی در سنین مختلف و در شرایط متفاوت بروز می کند، بهترین زمان تشخیص این نوع اختلالات را اوایل دوران کودکی دانست.

پیمان حسنی ابهریان افزود: با توجه به اهمیت دوران کودکی در رشد، تکامل و زندگی آینده انسان ها، این دوران در اولویت اول نیاز به خدمات شناختی قرار دارد.
به گزارش ستاد فناوری های علوم شناختی،وی در خصوص ضرورت توجه به بحث توانبخشی شناختی اضافه کرد: توجه به وضعیت شناختی افراد در هر سن، جنس و نژاد یک ضرورت فردی و اجتماعی محسوب می شود؛ البته در کودکان مبتلا به اختلالات بیش فعالی و نقص توجه، اختلالات یاد گیری، اوتیسم، آسپرگر و فلج مغزی اهمیت این موضوع بیشتر است.
ابهریان با اشاره به اینکه دوره جوانی جایگاه دوم را از نظر نیاز به خدمات توانبخشی شناختی به خود اختصاص داده است، گفت: یکی از مهمترین معضلات اجتماعی به ویژه در دوران جوانی، اعتیاد است و مهمترین مساله این افراد که به عنوان علت این بیماری و معلول آن مطرح می شود، اختلالات شناختی است.
دبیر کارگروه توانبخشی شناختی ستاد توسعه علوم و فناوری‌های شناختی تاکید کرد: ارزیابی و توانبخشی شناختی اعتیاد از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
ابهریان همچنین کهولت سن و مشکلات ناشی از آن را پس از معضل اعتیاد، مهمترین مشکل بنیادی در سراسر دنیا دانست و اضافه کرد: در این راستا اختلالات شناختی به عنوان مهمترین عامل در از کارافتادگی سالمندان مطرح است.
وی گفت: امروزه، علاوه بر ضرورت معالجه اختلالات گوناگون عصبی شناختی، توانمندسازی شناختی که خود زیرمجموعه ای از خدمات توانبخشی شناختی است، به عنوان یک ضرورت در سلامت روانی و اجتماعی افراد در هر سن و موقعیتی مطرح شده است.
ابهریان با اشاره به اینکه، جوانان و بزرگسالان گسترده ترین طیف سنی را در تولید و ارائه خدمات برعهده دارند، ناکارآمدی آنها راکه عمدتا ناشی از اختلالات شناختی است، آسیب بزرگی دانست که به جامعه وارد می شود.
به اعتقاد وی، توانمندسازی شناختی در سالمندان سالم، از بروز بسیاری از مشکلات سالمندی به ویژه مشکلات مربوط به حافظه و عملکرد طبیعی و روزمره زندگی به طور قابل ملاحظه ای پیشگیری می کند.
ابهریان گفت: علوم شناختی تنها با رویکرد درمان به مطالعه مغز نمی پردازد، بلکه این علم و فناوری های نوین به ما کمک می کند تا نسبت به مغز آگاهانه تر عمل کنیم، به طوری که این علوم به ما کمک می کنند که علاوه بر مطالعه فرد دچار مشکل، مغز فرد سالم را نیز بررسی کنیم.
دبیر کارگروه توانبخشی شناختی ستاد توسعه علوم و فناوری‌های شناختی ادامه داد: هدف از مطالعه مغز افراد سالم در علوم شناختی توانمندسازی، ارتقای عملکرد و بهره وری بیشتر از مغز است.

ایرنا


#اختلالات بیش فعالی و نقص توجه#اختلالات شناختی#از کارافتادگی سالمندان#شکلات مربوط به حافظه

امتیاز بدین ! 1 امتیاز2 امتیاز3 امتیاز4 امتیاز5 امتیاز
Loading…

بدون نظر |

ارسال شده در ۹ فروردین ۱۳۹۶ توسط خانم فردوس فرد با موضوع روانشناسی


منبع: دکتر سلام

سقوط ارزش پوند با جدی شدن بحث استقلال اسکاتلند

پوند انگلیس در بازار مبادلات ارزی لندن، با کاهش ۰٫۶ درصدی ارزش آن در برابر دلار آمریکا، در مقابل۱٫۲۴۸۷ دلار معامله شد.

پول‌نیوز – ارزش پوند در بازار مبادلات ارزی لندن عصر روز سه شنبه به دنبال حمایت پارلمان اسکاتلند از برگزاری همه پرسی مجدد استقلال از بریتانیا، در برابر دلار آمریکا و یورو به یکباره کاهش یافت.

پوند انگلیس در بازار مبادلات ارزی لندن، با کاهش ۰٫۶ درصدی ارزش آن در برابر دلار آمریکا، در مقابل۱٫۲۴۸۷ دلار معامله شد.

پوند همچنین در حال حاضر در مقابل ۱٫۱۵۲۳ یورو معامله می‌شود که نسبت به روز گذشته، ۰٫۳ درصد کاهش نشان می دهد .

نمایندگان پارلمان محلی اسکاتلند که اکثریت کرسی های آن در اختیار اسکات های ملی گرا است، روز سه شنبه و در آستانه فعال شدن ماده ۵۰ پیمان لیسبون توسط دولت ‘ترزا می’، به برگزاری مجدد همه‌پرسی جدایی از بریتانیا رای دادند.

رأی گیری در پارلمان محلی اسکاتلند، یک روز پیش از فعال شدن ماده ۵۰ پیمان لیسبون توسط ‘ترزا می’ نخست وزیر انگلیس، که به منزله شروع روند جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا و آغاز دو سال مذاکرات دشوار و پیچیده با بروکسل است، انجام شد.

«ترزا می» نخست وزیر انگلیس طی نامه ای رسمی خطاب به شورای اروپا اعلام کرده است که ماده ۵۰ پیمان لیسبون را که آغازگر رسمی مذاکرات خروج این کشور از اتحادیه اروپا است، در روز ۲۹ مارس ( نهم فروردین ماه) فعال خواهد کرد.

به گفته تحلیل گران اقتصادی انتظار می رود که روند کاهشی ارزش پوند در برابر دلار و یورو روز چهارشنبه ادامه یابد.

در همه‌پرسی ۲۳ ژوئن ( سوم تیرماه ) ۵۱٫۹ درصد مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا و ۴۸٫۱درصد آنها به ماندن در این اتحادیه رأی دادند.


منبع: پول نیوز

اردن و عربستان ۱۵ توافقنامه و سند همکاری امضا کردند

دو طرف به منظور بازسازی و ایجاد و نوسازی جاده کویری(عمان – العقبه) برای پرداخت وامی به مبلغ ۱۰۵ میلیون دلار نیز توافق کردند.

پول‌نیوز – اردن و عربستان ۱۵ توافقنامه و سند همکاری در زمینه های تقویت روابط دوجانبه به مبلغ ۳٫۵ میلیارد دلار امضا کردند.

پایگاه خبری الیوم السابع روزسه شنبه گزارش داد:دربیانیه مطبوعاتی که در این خصوص منتشر شده آمده است، دو کشور در زمینه استخراج اورانیوم و ساخت راکتورهای هسته ای کوچک برای تولید برق و شیرین کردن آب در اردن به توافق رسیدند.

دو طرف به منظور بازسازی و ایجاد و نوسازی جاده کویری(عمان – العقبه) برای پرداخت وامی به مبلغ ۱۰۵ میلیون دلار نیز توافق کردند.

توافق نامه ها و سند های همکاری همچنین در زمینه حمایت از محیط زیست و حفاظت از آنها و مسایل اجتماعی ، فرهنگی ، خدمات پستی ، بهداشت و مسکن ، حمایت از سرمایه گذاری بود.

عبدالله دوم پادشاه اردن و ملک سلمان پادشاه عربستان قبل از حضور در امضای توافق نامه ها روز گذشته در امان با یکدیگر دیدار و گفت و گو کردند.

ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی روز گذشته برای شرکت در اجلاس رهبران کشورهای عضو اتحادیه عرب که از فردا (چهارشنبه) در بحرالمیت برگزار می شود، راهی اردن شد.


منبع: پول نیوز

روحانی: سال‌ها زمان می‌برد تا زوایای برجام برای مردم تشریح شود

 رییس جمهور شامگاه سه شنبه در جمع ایرانیان مقیم روسیه در مسکو، تاکید کرد که در سال جدید همه باید دست به دست هم دهیم و تلاش خود را برای ایجاد جهش در تولید و اشتغال بکار گیریم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی تصریح کرد: با توجه به امنیت حاکم بر کشور و وجود جوانان کوشا و فهیم، ایجاد جهش در تولید و افزایش نرخ ایجاد اشتغال در کشور، دست یافتنی است.

رییس جمهوری با تبریک عید نوروز به ایرانیان گفت: تمام هدف خلقت، فلاح و شکوفایی است و پیام نوروز نیز برای ما شکوفایی است. ما باید کشورمان را نو کنیم و انتخابات یکی از آن نوروزها است.

روحانی با بیان اینکه کشور در مسیر درست گام بر می دارد، گفت: در سایه رهنمودهای مقام معظم رهبری و حمایت و تلاش مردم، دستاوردهای خوبی در سال ۹۵ داشتیم. تورم یک رقمی، رشد اقتصادی ۱۱٫۶ درصدی و ایجاد اشتغال، نشان دهنده مسیر درست حرکت کشور است.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام ) و دستاوردهای آن برای کشور و قدردانی از همه آنانی که در حال خدمت به مردم ایران اسلامی هستند، اظهارداشت: سالها زمان می برد تا زوایای برجام برای مردم تشریح شود. ما به جز در بخشی از مسایل بانکی که باقیمانده، به همه اهداف مدنظر دست یافته ایم.

رییس جمهوری تقویت بیش از پیش روابط ایران و روسیه را به نفع مردم دو کشور و منطقه برشمرد و با اشاره به روند رو به رشد روابط دو کشور طی سه سال گذشته، گفت: دو کشور مصمم هستند حجم مبادلات تجاری سالانه خود را به ۱۰ میلیارد دلار ارتقا دهند و در این سفر با توجه به سطح بالای روابط دو کشور، روی پروژه های چندین میلیارد دلاری توافق شده است.


منبع: الف

رهبران آمریکا و چین ۱۷ فروردین دیدار می‌کنند

رؤسای جمهور آمریکا و چین برای نخستین بار به صورت رو در رو در بازه زمانی ۱۷ تا ۱۸ فروردین ماه در ایالت «فلوریدا» آمریکا دیدار می کنند.

به گزارش مهر به نقل از رویترز، یک منبع آگاه زمان دیدار «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا و «شی جین پینگ» همتای چینی وی را ۶ و ۷ ماه میلادی آوریل (۱۷ و ۱۸ فروردین) و مکان آن را ایالت فلوریدا آمریکا اعلام کرد.

این نخستین دیدار رو در روی رؤسای جمهور آمریکا و چین است.

 پیشتر نیز تاریخ مشابهی برای دیدار ترامپ و شی پیش بینی می شد به گونه ای که ناتو مجبور شد برای آنکه «رکس تیلرسون» وزیر امور خارجه آمریکا بتواند در نشست اعضای پیمان آتلانتیک شمالی حضور داشته باشد، تاریخ نشست خود را از ۵ و ۶ آوریل به ۳۱ مارس (۱۱ فروردین) تغییر دهد.


منبع: الف

راه حل سناتور آمریکایی برای قطع کمک ایران به مقاومت

واحد مرکزی خبر نوشت: سناتور میچ مک‌کانل رهبر اکثریت‌ جمهوری‌خواه مجلس سنا از توافق هسته ای ایران در اجلاس لابی صهیونیستی ایپک انتقاد کرد.

به گزارش واشنگتن تایمز نمایندگان هر دو حزب آمریکا برای نشان دادن حمایت خود از اسرائیل از توافق هسته ای ایران انتقاد و از تصویب تحریم های جدید علیه این کشور حمایت خواهند کرد.

رهبر اکثریت جمهوری خواهان در مجلس سنا، از این مساله در اجلاس ایپک پرده برداشت. او گفت ایالات متحده آمریکا پشت سر اسرائیل ایستاده است. او توافق هسته ای را به مثابه نسیمی بهاری برای ایران دانست که باعث شد آمریکا نتواند اقدامات شدیدتری علیه آن کشور اعمال کند.

مک کانل گفت امروز آمریکا می‌تواند رویکرد تازه و متفاوتی داشته باشد و در این راه می‌تواند با توانایی ایران برای تامین مالی، تسلیحاتی و آموزشی تروریست‌هایی مانند حزب الله، حماس و نیروهای نیابتی اش در سوریه مقابله کند.

کنفرانس سه روزه «کمیته امور آمریکا و اسرائیل» موسوم به لابی صهیونیستی آیپک از روز یکشنبه در واشنگتن آغاز شده است.


منبع: الف

۷ افسانه و حقیقت در مورد دریافت واکسن

واکسیناسیون واکسن زونا واکسن پنوموکوک واکسن آنفولانزا دریافت واکسن در میانسالی

وقتی که شما برای  به دست آوردن اطلاعات در مورد واکسن جدید جستجو می کنید، اینترنت به شما مقدار زیادی اطلاعات می دهد. اما شما می خواهید بدانید که چه چیزی واقعی و مفید است و چه چیز نادرست است.

باور غلط: من در کودکی واکسن زده ام بنابراین تزریق را انجام داده ام:

این طور نیست. مصونیت از واکسینه به مرور زمان ممکن است کمتر شود. شما همچنین ممکن است به دوزهای مختلفی از واکسن در کودکی و پیری نیاز داشته باشید. اگر شما آخرین واکسیناسیون خود را نمی توانید به یاد داشته باشید با پزشک خود راجع به دریافت جدید مشورت کنید.

باور غلط: واکسن سطوح مضری از سموم است:

واکسن شامل مواد مضر و ویروس است. به عنوان مثال، مقادیر بسیار ناچیزی از فرمالدئید است که برای تهیه واکسن مورد استفاده قرار می گیرد. آلومینیوم همچنین گاهی اوقات برای کمک به کارکرد بهتر  واکسن در نظر گرفته می شود.

باور غلط: من لازم نیست در برابر بیماری که در کشور من ریشه کن شده واکسینه شوم:

واکسن به محافظت شما در برابر بیماری های مسری و گردش خون بهتر کمک می کند. برخی از بیماری ها هنوز هم در اطراف و در دیگر نقاط جهان هستند و شیوع دارند. شما با تزریق واکسن خود را در برابر خطرات محافظت می کنید.

باور غلط: آمپول آنفلونزا از ویروس آنفولانزای زنده ساخته شده، پس می تواند شما را به آنفولانزا مبتلا کند:

اکثر انواع آنفولانزا با یک نوع ویروس ضعیف آنفولانزا ساخته شده ا ند. بنابراین آنقدر قوی نیست که شما را مبتلا کند.

باور غلط: من آبله مرغان در  کودکی گرفته ام، بنابراین من به واکسن زونا نیاز ندارم:

سازمان بهداشت این واکسن را برای همه مردم ۶۰ سال و بالاتر توصیه می کند. بیش از ۹۹ درصد از تمام بزرگسالان بیش از ۴۰ بیماری داشته اند. از آنجا که ویروس می تواند بیدار و باعث زونا شود شما باید واکسینه شوید.

باور غلط: من می توانم واکسن آنفولانزا نزنم چون من به تخم مرغ آلرژی دارم:

این یک باور غلط است که از گذشته وجود داشته است. اگر شما پس از مصرف تخم مرغ دچار کهیر یا تنگی نفس شدید می شوید با پزشک خود برای دریافت واکسن آنفولانزا مشورت کنید.

باور غلط: افراد مسن و بزرگسالان به واکسن نیاز ندارند:

شما هرگز نیازتان به واکسن آنفلوآنزا با  بزرگ تر شدنتان کمتر نمی شود. به علاوه  واکسن های دیگری ازجمله موارد زیر نیاز دارید: واکسن زونا، که برای بزرگسالان ۶۰ سال و بالاتر توصیه می شود. این دو واکسن پنوموکوک، که برای افراد ۶۵ سال و بالاتر توصیه می شود. (افراد با شرایط خاص پزشکی باید قبل از آن تست دهند.)

شما همچنین باید برای محافظت در برابر کزاز، دیفتری، و سیاه سرفه واکسینه شوید.

دکتر سلام


#دریافت واکسن در میانسالی#واکسن آنفولانزا#واکسن پنوموکوک#واکسن زونا#واکسیناسیون

ارسال شده در ۹ فروردین ۱۳۹۶ توسط خانم پاشایی با موضوع بهداشت و ارتقاء سلامت , مطالب ویژه


منبع: دکتر سلام

استرس شب چهارشنبه سوری و مقابله با آن

 صداهای ناگهانی و بلند شب چهارشنبه سوری حوادث چهارشنبه آخر سال چهارشنبه آخر سال استرس صدا

برای مقابله با حوادث احتمالی چهارشنبه سوری بهتر است بیماران قلبی از منزل بیرون نروند و از استنشاق دود ناشی از ترقه ها و وسایل آتش بازی خودداری کنند استرس ناشی از صدای ترقه ها برای این بیماران بسیار مضر و خطرساز خواهد بود .

یک گروه از بیمارانی که معمولا در شب چهارشنبه سوری با مشکل و مخاطرات فراوانی مواجه می‌شوند، بیماران قلبی هستند. به طور کلی، استرس یا هیجان‌های ناگهانی که در شب چهارشنبه سوری برای بیشتر ما ایجاد می‌شود، نمی‌تواند افراد سالم با قلب‌های سالم را تحت تاثیر قرار دهد و هیچ فرد سالمی با قرار گرفتن در معرض صدا یا هیجان‌های ناگهانی شب چهارشنبه سوری، دچار مشکل قلبی نمی‌شود. مشکلات قلبی ناشی از استرس و هیجان در این شب، تنها کسانی را با مشکل مواجه می‌کند که بیماری زمینه‌ای قلبی مانند سابقه سکته قلبی، نارسایی قلبی یا آریتمی داشته باشند. ممکن است چنین افرادی در اثر هیجان ناشی از شنیدن صداهای نامعقول در شب چهارشنبه سوری، دچار تشدید علائم بیماری، ایسکمی یا حمله قلبی شوند. از طرف دیگر، داشتن فعالیت‌های فیزیکی سنگین بدون آمادگی بدنی قبلی در این شب هم می‌تواند بیماران قلبی را با چالش‌های سلامتی مواجه کند. این فعالیت‌ها می‌توانند شامل بلند یا جابه‌جا کردن وسایلی برای تولید آتش یا حتی پریدن با شدت از روی آتش باشد. چنین فشاری که به صورت ناگهانی به بدن وارد می‌شود، می‌تواند بیمار مبتلا به بیماری زمینه‌ای قلبی را با مشکلات فراوانی مواجه کند. نکته دیگر، درباره خطر دود ناشی از آتش‌افروزی برای بیماران قلبی و عروقی است. بد نیست بدانید که حجمی از اورژانس بیمارستان‌ها در شب چهارشنبه سوری هر سال، به بستری بیماران قلبی و تنفسی که دچار تنگی نفس یا مشکلات تنفسی شده‌اند، اختصاص پیدا می‌کند. بهتر است این را هم بدانید که در بسیاری از کلان‌شهرها در کشورهای صنعتی و پیشرفته، اجازه روشن کردن هیزم و حتی باربیکیو در محیط شهری داده نمی‌شود. معمولا کلان‌شهرهایی مانند تهران، تبریز، اصفهان یا اراک، خودشان به اندازه کافی دارای آلودگی هوا هستند و روشن کردن آتش در این شهرها، تنها باعث ایجاد دود و آلودگی بیشتر می‌شود. همین دود و آلودگی‌های ناگهانی در شب چهارشنبه سوری هستند که باعث ایجاد مشکلات تنفسی برای بسیاری از بیماران قلبی و تنفسی در آخرین روزهای سال می‌شوند. از این رو، علاوه بر توصیه به پرهیز از روشن کردن آتش‌های بزرگ و بسیار دودزا در محیط‌های شهری، به بیماران قلبی و تنفسی هم توصیه می‌شود که سعی کنند در شب چهارشنبه سوری از ترددهای غیرضروری درسطح شهر، پرهیز کنند و با حضور در خانه و بستن در و پنجره‌ها، سلامت خود را به خطر نیندازند.

سلامتیسم


#استرس صدا#چهارشنبه آخر سال#حوادث چهارشنبه آخر سال#شب چهارشنبه سوری#صداهای ناگهانی و بلند

امتیاز بدین ! 1 امتیاز2 امتیاز3 امتیاز4 امتیاز5 امتیاز
Loading…

بدون نظر |

ارسال شده در ۹ فروردین ۱۳۹۶ توسط خانم فردوس فرد با موضوع اخبار پزشکی


منبع: دکتر سلام