دانش‌آشتیانی: پولی‌شدن آموزش و پرورش مغایر قانون‌اساسی است/ دانش‌آموزان سواد زندگی اجتماعی ندارند

روزنامه شرق در گفتگوی مفصلی با فخرالدین احمدی‌دانش‌آشتیانی، دومین وزیر آموزش و پرورش دولت یازدهم، مسائل مختلفی را مطرح کرده است که بخش‌هایی از آن را می‌خوانید؛

‌ آقای آشتیانی، پیش از انتخاب شما به‌عنوان وزیر آموزش‌وپرورش، بارها درباره شأن و جایگاه معلمان صحبت کرده‌اید. سؤال اول این است که به‌طورکلی تعریف شما از شأن معلم چیست و برای حفظ آن از ابتدای وزارت تاکنون چه برنامه‌هایی داشته‌اید؟

سؤال شما دو بُعد دارد؛ یک بُعد آن که به نظرم اهمیت بیشتری هم دارد، بُعد روحی، معنوی و شغلی معلم است؛ از این منظر که ما باید به معلمان به‌عنوان نخبگان و متفکرانی که بار اصلی تعلیم‌و‌تربیت را بر عهده دارند، نگاه کنیم. خود این نگاه به صورت عملیاتی باید به سمتی برود که اجازه دهیم معلمان خودشان فکر کنند؛ در واقع در تصمیم‌سازی‌ها و فرایندهای یادگیری داخل مدرسه مشارکت داشته باشند. متأسفانه از این نظر آن‌طور‌که باید و شاید عمل نکرده‌ایم؛ یعنی اختیارات خود معلم داخل مدرسه زیاد نیست. به‌عنوان مثال، در بعضی از مدارس معلمان عنوان می‌کنند شأن و شئونات ما فقط مسائل مالی نیست، بلکه احساس می‌کنیم دیگران دارند برای ما تصمیم می‌گیرند. آنها می‌گویند اجازه بدهید ما خودمان در روندها و وظایف شغلی‌مان تصمیم بگیریم. ما در همین مدت کوتاه سعی کردیم روی این خواسته برنامه‌ریزی کنیم و بر اساس شعار مدرسه‌محوری بتوانیم اختیارات مدرسه را از خود وزارتخانه به مدرسه واگذار کنیم. در واقع می‌خواهیم خود آموزش‌وپرورش، مناطق و استان‌ها به‌جای ما فکر کنند. در اولین جلساتی که با مسئولان می‌گذاریم‌ این مسئله را مطرح می‌کنیم که اجازه دهید ما به‌جای معلم و به‌جای مدیر مدرسه فکر نکنیم. لازمه این عملکرد این است که دستورالعمل‌ها و بخش‌نامه‌های زیادی را که به مدارس می‌فرستادیم، کم کرده و حتی به صفر برسانیم. در واقع ما در مقام سیاست‌گذار مسائل آموزش‌وپرورش باشیم. به نظر من این نوع نگاه می‌تواند در آن شأن و جایگاه واقعی معلم تأثیرگذار باشد. مسئله دومی که وجود دارد، بحث ارتقای شغلی معلمان است. ما باید بسترها و زمینه‌هایی را فراهم کنیم تا توانمندی معلمان افزایش پیدا کند؛ به این صورت که اگر معلم داخل مدرسه کار می‌کند، بستری را فراهم کنیم که در یک سال، فقط این معلم نباشد که داده‌ها و دانش خود را به دانش‌آموز منتقل می‌کند، بلکه خودش هم در این یک سال ارتقا پیدا کند؛ دانش‌ او زیاد شود، ‌کار پژوهشی کند و در واقع بتوانیم یک معلم پژوهشگر داشته باشیم. به نظر من این جنبه بسیار بااهمیتی است تا معلم به جایگاه واقعی خودش به‌عنوان یک پژوهشگر صاحب تفکر دست پیدا کرده و در تصمیم‌سازی برنامه‌های مجموعه مدرسه و فعالیت‌های تربیتی مدرسه نقش داشته باشد.

‌ در ارتباط با مسئله جایگاه معلم، مسائل مادی چه نقشی دارند؟

ما باید پیگیر باشیم تا زندگی متعادلی را برای معلم به وجود بیاوریم. این مسئله را هم باید مدنظر قرار داد که این قشر فرهیخته انتظارات بالایی ندارند. این هم جزء برنامه‌های ماست که بتوانیم با قوانینی که تدوین می‌کنیم، زندگی متعادلی را تضمین کنیم تا معلم بدون دغدغه وارد کلاس درسش بشود. یک قسمتی‌ از مسئله معیشت، بحث حقوق است و بخش دیگرش، امکاناتی است که در کنار حقوق باید برای فرهنگیان در نظر گرفت؛ مسائلی از قبیل سلامت، درمان، مسکن‌، امکانات رفاهی که باید داشته باشد و… . به همین خاطر ما کارگروهی را برای این بخش از زمانی که من آمدم، تعیین کرده‌ایم. موارد خوبی از این کارگروه بیرون آمده است که باید ان‌شاءالله به مرور آنها را اجرا کنیم.

‌ تدوین نظام حقوقی معلمان مرتبط به همین مسئله است؟

بله، واقعیت این‌ است که در نظام اداری ما و کل دولت، معلم مانند کارمند دیده شده است؛ در‌صورتی‌که ما اعتقاد داریم معلمان به‌عنوان قشر فرهیخته‌ای که کار تعلیم و تربیت را بر ‌عهده دارند، باید نظام حقوقی‌شان متفاوت باشد. از این نظر حکمی که در برنامه ششم داده شده، این است که ما باید بتوانیم پس از اینکه برنامه ششم تصویب و ابلاغ شد، نظام حقوقی معلمان را با درنظرگرفتن سنجش صلاحیت‌ها و بحث رتبه‌بندی در آن، تعیین کنیم. مثل اعضای هیئت علمی دانشگاه که نظام حقوقی مستقلی دارند، برای معلمان هم یک نظام حقوقی مستقلی تدوین کنیم و به صورت لایحه به دولت و مجلس بدهیم.

‌ شما بارها در صحبت‌هایتان، سیستم آموزشی را نقد کرده و پذیرفته‌اید که سیستم آموزشی ما فرسوده و نیازمند تغییراتی اساسی است. شاید تغییر نظام‌های آموزشی و تغییر پی‌در‌پی کتب درسی هم به خاطر همین باشد. نگاهتان به این ماجرا چیست و چه برنامه‌هایی دارید؟

به نظر من، نگاه ما به بحث‌های تعلیم و تربیت، مأموریت‌های مدرسه و… نگاهی قدیمی بوده است. نگاه قدیمی یعنی ما مدرسه می‌رویم برای اینکه صرفا دانشی را یاد بگیریم و همین نگاه باعث شده که مؤلفان ما به این سمت بروند ‌که هرچقدر می‌توانند مطالب کتب درسی را افزایش دهند تا آن دانش مدنظرشان شکل بگیرد. یعنی فکر کردیم که از این طریق می‌توانیم آن کیفیت آموزشی و بحث‌های تربیتی را پی بگیریم و همین عامل هم باعث شده که بیشتر در این تفکر و این بینش، اصلاحات را به وجود بیاوریم. اما من معتقدم در نظام تعلیم و تربیت، بحث تربیت دانش‌آموزان مقدم است. اتفاقا در نظام کنونی، بحث آموزش خیلی پررنگ نیست و بحث تربیت و بحث مهارت‌های زندگی اصل قرار گرفته و اگر شما الان به اهداف نظام‌های آموزشی در دنیا نگاه کنید، هیچ جایی وجود ندارد که بگوید ما می‌خواهیم سطح آموزش را به این نقطه برسانیم. بیشتر می‌گوید ما می‌خواهیم فردی سالم و کارآمد برای زندگی اجتماعی تربیت کنیم. یکی از ابزارهای این نگاه می‌تواند بحث آموزش باشد، نه اینکه تمام فرایندها به بحث آموزش ختم شود. به نظر من این اشکال در سیستم آموزشی ما وجود داشته که البته اخیرا با توجه به تدوین سند تحول، این نگرش خوشبختانه تغییر کرده. اما چون این بینش و تفکر در مبادی ذی‌ربط جاری نشده، هنوز ما سایه و سلطه آموزش را بر نظام تعلیم و تربیتمان می‌بینیم. در حال برنامه‌ریزی برای این قضیه هستیم تا این نگاه را تغییر دهیم و سعی می‌کنیم فرایندهای تعلیم و تربیت را به سمتی ببریم که بیشتر به بحث‌های مهارت‌های زندگی توجه شود. من معتقد هستم خودِ این مهارت‌های زندگی در ارتقای سطح دانشِ دانش‌آموزان هم بسیار تأثیرگذار است.

‌ چگونه باید به این نگاه رسید؟

ما معتقدیم معلم باید این نگرش را پیدا کند که در کلاس درسش به مقوله مهارت‌های زندگی بپردازد و از موضوعات درسی به‌عنوان ابزاری برای آموزش مهارت‌های زندگی استفاده کند و مسئله دوم، کتاب‌های درسی است که باید محتوایشان با این رویکرد تدوین شود. البته خوشبختانه اخیرا تغییراتی داشته، اما کافی نیست و مسئله سوم، برای اینکه آن سلطه آموزش پررنگ نباشد، من معتقدم هنوز هم حجم کتاب‌های درسی بسیار زیاد است و این باعث می‌شود که دانش‌آموز فرصت یادگیری موارد دیگری را نداشته باشد. من الان مثلا می‌روم در کلاس و از دانش‌آموزان می‌پرسم که شما چه اندازه کتاب می‌خوانید؟ می‌‌گویند ما اصلا فرصت نمی‌کنیم که کتاب بخوانیم و این خیلی بد است، برای اینکه آن فرهنگ مطالعه اگر در دانش‌آموز شکل بگیرد، خود به خود کتاب درسی‌اش را هم می‌خواند. در بحث مهارت‌ها ما رویکرد اشتباهی هم داریم که فکر می‌کنیم برای اینکه این مهارت‌ها آموزش داده شود، باید بیاییم یک درس جدا و کلاس جدا برگزار کنیم. ما در نظر داریم حجم کتب درسی کاهش پیدا کند و همه معلمان ما مأموریت و وظیفه داشته باشند که مهارت‌های زندگی را در کلاس درسشان آموزش دهند، نه اینکه ما در هفته بگوییم یک ساعت دانش‌آموز کلاس مهارت‌های زندگی داشته باشد.

‌ به اعتقاد شما دانش‌آموزانی که الان تربیت و وارد جامعه می‌شوند، چقدر برای زندگی آماده هستند؛ برای زندگی‌کردن؟ شما چه نمره‌ای می‌دهید به کارنامه آموزشی کشور از این منظر و از ابتدا تا امروز؟

ارزیابی دقیق این عملکرد نیازمند تحقیق و پژوهش است، اما واقعیت این است که بچه‌های ما ضعف‌های زیادی برای زندگی اجتماعی دارند و البته این هم تقصیر خودشان نیست. شما ببینید که جامعه جوان ما اکثرا نگرشی مثبت ندارند، یعنی با هر کدامشان که صحبت می‌کنی، نسبت به آینده زندگی خودشان خیلی امیدوارانه صحبت نمی‌کنند. در خیلی از موارد می‌بینیم که اعتمادبه‌نفس بالایی ندارند. من این را خودم امتحان کردم؛ دانشجوی ما نمی‌تواند یک‌ربع درباره خودش صحبت و خودش را در یک مصاحبه شغلی معرفی کند. اینها مهارت‌هایی است که متأسفانه در سیستم آموزشی کسب نشده، در صورتی که در کشورهای دیگر، می‌بینید که طرف هیچ فعالیتی و خصوصیات بارزی هم نداشته، اما نیم‌ساعت راجع به خودش بحث و صحبت می‌کند و همین عامل، باعث می‌شود یک شغل خوب به دست آورد. جوانان در مواجهه با مشکلات سریع دچار یأس و ناامیدی می‌شوند، در واقع آنها مهارت غلبه بر مشکلات را ندارند. در صورتی که در فرایند تعلیم و تربیت باید به بحث تفکر، به بحث‌های استدلالی و به گفت‌وگوهایی که با دانش‌آموزان می‌شود تا قدرت تجزیه و تحلیل‌کردن مسائلشان افزایش پیدا کند، توجه کرد.

خود شما از دوران تصدی در حوزه‌های آموزشی تا امروز که وزیر آموزش‌وپرورش هستید، چه پارامترهایی را در نظر داشتید؟ یعنی وقتی درگیر این کار شدید، با توجه به مشکلات عدیده‌ای که متأسفانه آموزش‌وپرورش ما دارد، توانسته‌اید به آن پارامترها توجه کنید؟

من چون خودم مدت‌های زیادی مدرسه‌داری کرده‌ام، با تمام پارامترها و مشکلات در نظام آموزشی، در بحث مدرسه‌داری از نظر مدیریت مدرسه، کلاس‌داری، محتوای درس، قوانین و مقررات، نحوه تعامل با دانش‌آموزان و… مواجه بوده‌ام و برای همین هم تجربه زیادی را کسب کردم و راه‌حل‌های مختلفی را رفته‌ام. یکی از مواردی که پیش از وزارت به آن توجه داشته‌ام، درباره بخش‌نامه‌ها و دستورالعمل‌هاست؛ چون دیدم اینها هم وقت سیستم آموزش‌وپرورش را می‌گیرد و هم اصلا تأثیرگذار در فرایندهای تعلیم و تربیت داخل مدرسه نیست. اعتقاد ما بر این است که تعلیم و تربیت دستوری نیست. حتی از نظر روال‌های آموزشی ما نباید راهبری‌کردن را با مدیریت‌کردن اشتباه بگیریم. ما در واقع باید راهبری این سیستم را بر عهده داشته باشیم. مسئله دومی که مورد توجه خودِ من قرار گرفته، همین مقوله مهم بحث تربیت و نقش معلم در تربیت است. این ساختارهایی که ما به وجود آورده‌ایم، می‌گوید باید پرورش را از آموزش جدا کنیم. این تفکیک ایرادات و اشکالات زیادی را در بحث تعلیم و تربیت به وجود آورده است. من این را خودم داخل مدرسه لمس کردم و حالا دنبال این هستم که اینها را با هم تلفیق کنیم؛ تلفیق نه به معنای اینکه قسمت‌های پرورشی را حذف کنیم؛ بلکه به این معنا که معلمان در پرورش دانش‌آموز نقش داشته باشند. این فکر اشتباه است که ما بگوییم یک نفر به‌عنوان معاون پرورشی می‌تواند بحث تعلیم و تربیت و روال‌های تربیتی را برای همه دانش‌آموزان اجرا کند. در واقع معلم پرورشی نباید جدا از معلم اصلی باشد. من در جایی هم اعلام کردم که لازم است ما در داخل مدرسه مدیریت تربیت را حاکم کنیم تا اینکه یک فرد را بگذاریم برای بحث‌های تربیتی.

‌ ما در چند سال گذشته اتفاقات تلخی را در مدارس تجربه کردیم. هم درباره تنبیه‌شدن دانش‌آموزها به دست معلمان، هم از نظر خودکشی دانش‌آموزان. درباره مشکلات فساد و اعتیاد دانش‌آموزان خبرهای چندان خوبی به گوش نمی‌رسد؛ درباره هتک حرمت جنسی دانش‌آموزان هم اتفاق‌های بدی افتاد. همین هفته پیش تصویر دانش‌آموزی که معلم مداد را در سرش فرو کرده بود، منتشر شد. نگاهتان به این مسئله و مسائل آسیبی در مدارس، از خودکشی که نمونه‌اش را حتی در مدارس سمپاد هم داشته‌ایم، چگونه است؟

اولا باید به یک نکته توجه داشته باشیم که به‌هر‌حال این ناهنجاری‌هایی که وجود دارد و بعضی از معلمان خود مجموعه‌های ما هم در آن تأثیرگذار هستند، نباید باعث شود که آن خدمات واقعا ارزشمند کثیری از معلمان نادیده گرفته شود؛ یعنی اول من انتقادم به این است که متأسفانه اعمال ناهنجار معلمان که تعدادشان هم محدود است، خیلی مرکز توجه قرار می‌گیرد؛ اما واقعا آن فعالیت ارزشمند معلمان ما کمتر بیان می‌شود. شما در هر صنفی که نگاه کنید، از این مسائل وجود دارد؛ مثلا در صنف پزشکان هم این مسائل هست؛ اما به خاطر گستردگی و فراگیربودن بحث آموزش‌وپرورش، متأسفانه این مسائل در آموزش‌وپرورش خیلی برجسته می‌شود. لازم است ما به این مسئله توجه داشته باشیم که قشر عظیمی از معلمان از این مسائل مبرا هستند. به نظر من باید دو قسمت کنیم؛ یعنی اولا همه بار این ناهنجاری‌ها را به آموزش‌وپرورش و مدارس نباید تحمیل کنیم. به نظر من بحث خود جامعه و اتفاقاتی که داخل جامعه افتاده، در بروز این آسیب‌ها نقش مهمی دارد. خیلی از این موارد خودکشی که ارزیابی می‌شود، مشخص می‌شود که سیستم آموزش‌وپرورش دخالتی در آن نداشته است. این فرد‌ هزار مشکل دیگر در جامعه‌اش داشته است؛ مثلا آن‌طور که باید و شاید پدر و مادر تعامل مثبتی را با فرزندشان نداشته‌اند و دانش‌آموز تحت فشارهای روحی قرار گرفته‌ و مسائلی از این دست… . اما به‌هرحال نقش تعلیم و تربیت هم در این مسئله انکار‌شدنی نیست. اگر ما بخواهیم این ناهنجاری‌ها را کم کنیم، باید به بحث مدیریت مدرسه که در عرایضم بارها اشاره کردم، بیشتر بپردازیم. اولین کار این است که باید روابط بین معلم و شاگرد از این چارچوب خارج شود؛ یعنی صمیمیت بیشتری در محیط مدرسه به وجود بیاید و لازمه‌اش این است که ما مدیران توانمندی را داشته باشیم که حرفه‌ای باشند و بتوانند تعامل مثبتی را با دانش‌آموزان داشته باشند. در واقع باید به جای روابط مکانیکی، روابط ارگانیکی در مدرسه حاکم باشد. خیلی از موارد اعتیاد و آسیب‌هایی که میان دانش‌آموزان بوده، دلیلش این است که او از ابتدا برای رهایی از مشکلاتی به اعتیاد روی آورده است؛ بنابراین اگر ما بتوانیم یک محیط صمیمی را داخل خود مدرسه به وجود بیاوریم، باعث می‌شود که این مشکلات را تا حدودی برطرف کند. نکته دیگری که به نظر من آن هم تأثیرگذار است، استرسی است که به خاطر بحث‌های درس‌خواندن، کنکور و فشار اولیا به فرزندانشان ایجاد می‌شود. خانواده می‌گوید تو باید به فلان رشته و دانشگاه بروی و حجم زیاد کتب درسی، یک استرس بیش از اندازه را در بچه‌ها و دانش‌آموزان ما به وجود می‌آورد که خود این مسئله هم آسیب‌ساز است؛ مثلا ما در مدارسمان از شیوه رقابت‌کردن با یکدیگر استفاده می‌کنیم که شیوه بسیار غلطی است. خود این رقابت باعث می‌شود که بچه‌ها را به جان یکدیگر بیندازیم و استرس خیلی زیادی در آنها ایجاد شود. پدر و مادرها هم به این مسئله دامن می‌زنند؛ بنابراین این پارامترها، پارامترهایی است که اگر کاهش پیدا کند، ما مطمئنا در آینده می‌توانیم شاهد این باشیم که این آسیب‌ها در جوانان ما کمتر شود.

‌ شما خودتان بارها در صحبت‌هایتان گفته‌اید به نمره‌محور‌بودن مدارس نگاه مثبتی ندارید. الان در مقطع ابتدایی این نگاه اجرا می‌شود. اولا دلیل‌تان برای این مسئله چیست و اینکه فکر می‌کنید ما می‌توانیم درجات بالاتر آموزش را از نمره‌محوری خارج کنیم؟

واقعیتش این است که در نظام‌های آموزشی، نظام‌های تعلیم و تربیت، روش‌های ارزیابی متفاوت است. خود شما هم می‌دانید که با یک نمره نمی‌شود یک دانش‌آموز را ارزیابی کرد. خیلی از موارد وجود دارد که شما هم دیده‌اید که در قدیم، در دبستان همه کارنامه‌ها ٢٠ بود؛ اما اگر از اولیای مدرسه سؤال می‌کردیم که مثلا این بچه شما زمینه‌های علاقه‌ای‌اش چیست؟ نمی‌دانستند. خب این نشان می‌دهد که آن نظام ارزشیابی ما نتوانسته به هدفش برسد. بر‌اساس‌این معمولا الان در دنیا روی نظام‌های ارزشیابی توصیفی تکیه دارند؛ مثلا در یک امتحان خردادماه در دو ساعت دانش‌آموز باید بیاید تمام طول سال تحصیلی‌اش امتحان دهد، شما می‌توانید فعالیتش را ارزیابی کنید؟ قطعا نمی‌شود. ما در ارزشیابی توصیفی می‌گوییم که معلم باید این قابلیت را داشته باشد که تشخیص دهد دانش‌آموزش اصلا علاقه‌مند به چه موضوعی است؟ آیا سخت‌کوشی دارد یا ندارد و بعد قدرت تفکرش و استدلالش راجع به موضوعات چقدر است؟ این پارامترها، پارامترهایی است که هیچ موقع شما در یک امتحان نمی‌توانی بسنجی. همین مسئله را در مقطع دوره اول متوسطه داریم؛ در‌صورتی‌که ارزشیابی توصیفی اگر یک پرونده کاملی داشته باشد، علایق دانش‌آموز را در فرایند یادگیری‌اش نشان می‌دهد.

‌ صحبت‌هایی درباره پولی‌شدن آموزش می‌شنویم. نگاه‌ شما به این ماجرا چیست و فکر می‌کنید اگر این اتفاق بیفتد، با وعده‌های ابتدای انقلاب اسلامی چقدر همخوانی دارد؟

من خودم به‌شدت با اینکه بگوییم آموزش‌وپرورش را بخواهیم به سمت پولی‌شدن ببریم، مخالفم. در قانون اساسی ما هم این امر خلاف است؛ اما در بحث‌های توسعه‌ای که در کشورها وجود دارد، بحث خصوصی‌سازی مطرح می‌شود؛ اما در آموزش اعتقاد بر این است که آموزش یک امر حاکمیتی است و نباید آن را خصوصی کرد؛ چون کشور باید به نیروی انسانی‌اش بها بدهد و تقویتش کند. ما بحثمان این است که هر ایرانی و دانش‌آموزی که هست، باید بتواند امکان آموزش باکیفیت داشته باشد؛ اما اینجا یک روال دومی هم داریم. با توجه به امکانات خود کشور و میزان منابع مالی، دولت به‌تنهایی از عهده فراهم‌کردن این امکانات برنمی‌آید؛ بنابراین باید بتوانیم مشارکت خود مردم را هم در نظام تعلیم و تربیت داشته باشیم. این مشارکت مردم باز به معنای پولی‌کردن سیستم نیست؛ مثلا الان ما یک جمعیت بزرگ خیّرین مدرسه‌ساز داریم. خب این مشارکت است، مشارکت مردم است و مردم دارند پول می‌دهند؛ اما آنها پول می‌دهند و می‌روند برای مناطق محروم فضای آموزشی می‌سازند. ما اکنون به خیّرین می‌گوییم که شما بیایید روی توانمندسازی معلمان هم سرمایه‌گذاری کنید و آرام‌آرام روی تجهیزات خود مدرسه هم سرمایه‌گذاری کنید؛ چون اگر بخواهیم آن عمل تحقق کافی پیدا کند، فقط ساختمان نقش ندارد؛ بلکه خود معلم باکیفیت هم نقش دارد. در کنار این بعضی افراد هستند که علاقه‌مند هستند و آمادگی این مسئله را دارند که هزینه‌های تحصیل فرزندشان را پرداخت کنند؛ بنابراین طبق قانون غیردولتی و… این امکان هم فراهم شده و خود دولت ضوابط آن را تعیین کرده است و اتفاقا این حرکت هم کمک مؤثری است برای ارتقای سیستم دولتی ما. با توجه به آن محدودیت منابع، اگر قسمتی از بار این آموزش‌وپرورش را خود مردم که توانمندی مالی بالایی دارند، تقبل کنند، باعث می‌شود که بودجه برای سرانه دانش‌آموزان دولتی افزایش پیدا کند؛ بنابراین باید تا حدی که در توان مردم است، ما بتوانیم این مدارس را داشته باشیم که سرانه بخش دولتی ما با بودجه محدودی که خود دولت دارد، افزایش پیدا کند.


منبع: الف

محمود نویدی: حوادث افتتاح فرودگاه امام در سال ۸۳ مایه آبروریزی بود

مدیرعامل شرکت شهر فرودگاهی امام خمینی گفت: موضوعی که در افتتاح فرودگاه امام در سال ۸۳ رخ داد یک ناهماهنگی بسیار ناشیانه بین نهادها بود که این اتفاق در شان آبروی نظام و کشورمان نبود و مایه آبروریزی شد.

به گزارش ایلنا، طرح ساخت فرودگاه امام خمینی به دهه ۴۰ برمی گردد که پیشنهاد ساخت این فرودگاه در سال ۱۳۴۶ از سوی سازمان ایکائو مطرح شد تا از ظرفیت تراتزیتی ایران در بخش مسافر و بار بین کشورهای اروپا و آسیا استفاده شود که در نهایت در همان سال ها ساخت این فرودگاه با عنوان «فرودگاه آریامهر» به تصویب دولت وقت رسید.    

مراحل ساخت فرودگاه از سال ۵۶ با حضور شرکت های ایرانی و آمریکایی شروع شد و قرار بود که این فرودگاه تا سال ۶۲ با بودجه یک میلیارد دلاری به افتتاح برسد اما با وقوع جنگ مراحل ساخت متوقف ماند .

در دهه ۷۰ و به ویژه در دولت اصلاحات پروژه ساخت فرودگاه دوباره از سر گرفته شد اما این بار ادامه ساخت و سازها با موانع بلندتری برخورد کرد.

ماجرا از این قرار بود که در مناقصه ای که از سوی وزارت راه و شهرسازی برای تعیین پیمانکار پروژه ساخت فرودگاه امام برگزار شد، شرکت ترکیه‌ای – اتریشی «تاو» مسئول بخش‌های کترینگ و هندلینگ فرودگاه  انتخاب شد و اردیبهشت ۱۳۸۳ فاز اول از فرودگاه با حضور وزیر راه و ترابری وقت و مقامات داخلی و خارجی به افتتاح رسید. اما این مراسم با حواشی ای همراه بود که در سطح بین المللی بازتاب داشت. در این مراسم نیروهای نظامی وارد فرودگاه شدند و مانع از گشایش و فرود اولین هواپیما بر باند آن شدند و اولین هواپیمایی که قصد فرود در این فرودگاه را داشت به سمت فرودگاه مهراباد هدایت کردند. این موضوع در نهایت منجر به لغو قرارداد با شرکت تاو و استیضاح و در نهایت برکناری«احمد خرم» وزیر راه و تربری وقت شد.  در این خصوص با «محمود نویدی» مدیر عامل شرکت شهر فرودگاهی امام خمینی گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می آید:

چرا شرکت خارجی تاو از این پروژه کنار گذاشته شد و ما شاهد برخی اتفاقات در افتتاح فاز اول این فرودگاه در سال ۸۳ بودیم؟     

معتقد هستم که نگاه به سرمایه‌گذاری در فرودگاه‌ها موضوع بسیار مهمی است به خصوص فرودگاه حضرت امام به این دلیل که این فرودگاه یکی از اصلی‌ترین فرودگاه‌های کشور است و حدود ۷۰ درصد پروازهای کشورمان از این فرودگاه انجام می‌شود.

در تمام دنیا فرودگاه همواره یک نقطه استراتژیک برای حکومت‌ها محسوب می‌شود و  بالاترین مقام کشور مسئولیت توسعه را می‌پذیرد.

از سوی دیگر همواره فرودگاه‌های کشور این پتانسیل را دارند که نقش اساسی در اقتصاد و مسائل سیاسی را ایفا کنند . نگاه به فرودگاه حضرت امام هم در سال های گذشته این گونه بوده که این فرودگاه مکانی برای ارائه خدمات به مردم است اما در واقع فرودگاه‌ها یک مرکز اقتصادی و تجاری برای کشورها محسوب می‌شوند که حاکمیت باید کلیت آن را کنترل کند.

اگر این نگاه در کشورمان اصلاح شود که فرودگاه‌ها یک مرکز اقتصادی هستند بنابراین هر بخشی از این مجموعه به انجام وظایف خود متعهد می‌شود.

البته همین تعداد گروه‌ها و نهادهایی که در فرودگاه حضرت امام مشغول به کار هستند در  فرودگاه‌های سایر کشورها هم کار می‌کنند یعنی سایر فرودگاه‌های دنیا هم گمرک، پلیس، حراست و … دارد.

نحوه تامین امنیت پرواز در سایر فرودگاه‌های دنیا به چه شکلی است؟

بخش حراست در تمام فرودگاه‌های دنیا از سایر بخش‌های آن تفکیک شده و شاید تنها تفاوت فرودگاه‌های ایران با سایر فرودگاه‌ها این است که بخشی از پلیس با عنوان سپاه در فرودگاه‌های ما فعالیت دارند.

البته نباید فراموش کنیم که نیروهای نظامی تنها مسئول امنیت پرواز هستند و با سایر بخش‌های فرودگاه هم ارتباطی ندارد اما اشکالی که در این جریان به وجود می آید این است که همه ما به آن چیزی که جزو وظایف مان محسوب می‌شود عمل نمی‌کنیم و یا به آنچه که حق‌مان است قانع نیستیم.

به طور قطع در یک فروگاه بخش گذرنامه باید فعالیت‌های مربوط به خود را انجام دهد و ما هم به عنوان مسئول توسعه فرودگاه امام باید زیرساخت‌های مورد نیاز بخش گمرک را ایجاد کنیم. حال اینکه برای مثال اگر بخش گذرنامه به وظایف خود عمل نمی‌کند مسئول این ناهماهنگی‌ها وزارت راه و شهرسازی نیست و همین موضوع هم درباره بخش نظامی در فرودگاه صدق می‌کند .

موضوعی که در افتتاح فرودگاه امام در سال ۸۳ رخ داد یک ناهماهنگی بسیار ناشیانه بین نهادها بود که این اتفاق در شان آبروی نظام و کشورمان نبود و مایه آبروریزی شد.

این ناهماهنگی ناشیانه از طرف کدام دستگاه بود؟

معتقدم تمام دستگاه‌های مرتبط در بروز این اتفاق دخیل هستند این موضوع را می‌توانستیم با یک تدبیر حل کنیم اما متاسفانه در این امر بی‌تدبیری شد و شاهد اتفاقات ناخوشایندی بودیم. البته من نمی‌خواهم از نهادی دفاع یا از کسی انتقاد کنم اما به طور قطع امروز فرودگاه جای تعامل تمام دستگاه‌ها با یکدیگر است.

البته در اینجا صراحتا اعلام می‌کنم که بیشترین هماهنگی بین ارگان‌های سپاه ،‌پلیس ، گذرنامه و وزارت راه و شهرسازی در فرودگاه حضرت امام وجود دارد.

در فروگاه دبی هم ۱۸ گروه از نهادهای مختلف مشغول به کار هستند و با همکاری یکدیگر موضوعات مربوط به فرودگاه را انجام می‌دهند و در فروگاه اینچئون هم همین روند در حال انجام است. اما هر بخش نیز موظف به انجام مسئولیت خود است.

به نظر می‌رسد نهادهای شبه دولتی بیشترین تقاضا را برای ورود به بخش اقتصادی فرودگاه حضرت امام دارند چنانکه دیدیم بنیاد مستضعفان با ترک تشریفات و بدون برگزاری مناقصه وارد پروژه ساخت ترمینال سلام شد دلیل این مساله چیست؟

 برای ساخت و تکمیل ترمینال سلام در فرودگاه حضرت امام همزمان که وارد مذاکره با بنیاد مستضعفان شدیم با دو بخش خصوصی هم در حال مذاکره بودیم اما شرایط بنیاد مستعضفعان برای سرمایه‌گذاری در ترمنیال بهتر از بخش خصوصی بود و در نهایت هم بنیاد انتخاب شد.

صراحتا اعلام می کنم که نهادهای نظامی وارد هیچ یک از بخش های تجاری فرودگاه حضرت امام نشده‌اند پیش آمده که برخی از نهادهای فعال در فرودگاه امام تقاضای ورود به بخش های تجاری به فردوگاه امام راداشته باشد اما نیروهای نظامی بابت فعالیت هایی که فرودگاه دارد تاکنون انتظاری برای ورود به بخش اقتصادی نداشته است .

چه زمانی قرار است دولت حمایت خود از بخش خصوصی واقعی در پروژه‌های اقتصادی داشته باشد؟

من به عنوان یک مدیر و مسئول باید نگاه اقتصادی داشته باشم و در شرایط یکسان شرکتی را انتخاب می‌کنم که وضعیت بهتری نسبت به سایر متقاضیان داشته باشند.زمانی می‌توانم حمایت خود را به بخش خصوصی نشان دهم که بین یک متقاضی دولتی و بخش خصوصی شرایط یکسانی باشد و هر دو برای سرمایه‌گذار ی در یک پروژه یک وضعیت را داشته باشند در این شرایط به طور قطع بخش خصوصی را انتخاب می‌کنیم.

 حتی حاضر هستیم تضامینی رابه بخش خصوصی برای برگشت سرمایه ارایه دهیم.

معتقد هستم که هنوز بخش خصوصی برای حضور در پروژه‌های کلان توان و آمادگی لازم را ندارد و با ایده آل‌ها بسیار فاصله دارد . به نظر من در این شرایط تفکیک بخش خصوصی و دولتی درست نیست و ما باید یک تیم اقتصادی باشیم و هر یک از شرکت های دولتی و خصوصی که در حوزه توان بیشتری داشت از ظرفیت‌های آن بهره ببریم. به طور قطع اگر شرایط شرکت‌های متعلق به بخش خصوصی برای ورود به پروژه‌های کلان مشابه به بخش دولتی بود با آنها وارد قراردادها می‌شدیم.

اساسا نهادهای نظامی حاضر در فرودگاه هزینه های  خود را از چه محلی تامین می کنند؟ 

این نهادها برای فعالیت های خود در فرودگاه امام خمینی بودجه دولتی دارند و بنابر بودجه ای که از دولت دریافت می کنند فعالیت‌هایشان  در فرودگاه جزو وظایف آنها محسوب می‌شود. خوشبختانه امروز هماهنگی‌های خوبی با نهادهای مختلف حاضر در فرودگاه امام خمینی به وجود آمده است البته هریک از این بخش ها مشکلاتی دارند که باید خودشان در این باره صحبت کنند.

معتقد هستم اگر هر بخشی به درستی به وظایف خود عمل کند هماهنگی‌ها هم افزایش پیدا می‌کند که ایجاد این هماهنگی‌ها هیچ ارتباطی به ورود به بخش‌های اقتصادی فرودگاه ندارد . پلیس هم بخش اقتصادی دارد و بنیاد تعاون ناجا بخش اقتصادی پلیس است اما ما هیچ ارتباطی با بنیاد تعاون نداریم و آنها هم خواسته‌ای مبنی بر ورود به پروژه های اقتصادی به فرودگاه امام خمینی نداشتند.

موازی کاری زیر مجموعه های شرکت فرودگاه ها و یا نهادهای دیگر در وزارت راه و شهرسازی آیا مشکلاتی را برای توسعه فرودگاه امام ایجاد کرده است؟

زمانی که کار را برای ساخت فرودگاه امام خمینی شروع کردیم اینجا یک بیابان بود. واقعیت این است که در بخش نیروهای انسانی نقاط ضعف قابل توجهی داریم و باید نیروی انسانی در این بخش آموزش جدی ببینند. تا زمانی که دغدغه کارکنان تامین معیشت باشد کارها به درستی انجام نمی‌شود و این نگرانی کارکنان باید رفع شود تا به ایده آل ها نزدیک شویم.

از سوی دیگر اصولا نظارت اجرای کار را کند می کند و زمانی که توسعه با گروهی از نهادها بخواهد انجام شود روند آن طولانی‌تر می‌شود . اگر نگاهی هم به پروژه‌های کلان که به ثمر رسیده‌اند داشته باشیم می‌بینیم که این پروژه توسط یک نهاد ساخته شده است باید قبول کنیم که سرعت ما در ساخت و ساز پروژه‌ها بسیار کند است.

این کندی در ساخت و ساز پروژه های عمرانی را با چه سالی مقایسه می کنید؟

من از سال ۵۹ وارد ساخت و ساز و پروژه های عمرانی در کشور شده ام و از سال ۷۰ وارد کارهای توسعه ای شدیم و پروژه‌های چالشی متعددی را به ثمر رساندیم. حال اگر می‌خواستیم به روش امروز پروژه‌ها را پیش ببریم هیچ یک از پروژه‌ها مانند کارون ۴ ، سد کرخه، کندوان انجام نمی‌شدند . به طور قطع امروز نمی‌توان با آن روش دهه هفتاد به ساخت پروژه‌های عمرانی پرداخت.

آیا مانع ساخت و ساز ها با شیوه دهه ۷۰ قوانین است یا ساختار بخش های دولتی؟

قوانین همان قوانین دهه ۷۰ است و تغییری نکرده است اما تعابیر از قانون بسیار متفاوت شده و مدیران محتاط‌تر تصمیم می‌گیرند و ریسک پذیری افراد کاهش پیدا کرده است و دلیل تمام این اتفاقات این است که مدیران نگران هستند که نکند بحث‌های نظارتی گریبانشان را بگیرد و یا پرونده سازی برای آنها انجام شود.


منبع: الف

کلاهبرداری سایبری با تبلیغات دارو و دمنوش‌های لاغری

سرپرست اداره پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا ناجا گفت: کلاهبرداران با استفاده از عناوینی همچون کاهش وزن و داشتن وزنی دلخواه و مناسب، سعی می‌کنند کاربران فضای مجازی و به خصوص بانوان را وادار به خرید محصولات خود کنند.

به گزارش فارس به نقل از روابط عمومی پلیس فتا ناجا  (www.cyberpolice.ir)، سرگرد مهدی شکیب سرپرست اداره پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا ناجا از شبکه های اجتماعی به عنوان بستری برای پیشبرد اهداف مجرمانه این افراد نام برد و گفت: شبکه های اجتماعی به علت استقبال عمومی و ارائه ابزارها و امکانات رایگان و جدید زمینه را برای سوءاستفاده این افراد فراهم آورده است.

سرگرد  شکیب افزود: امروز شاهد برپایی صفحات، کانال‌ها و گروه‌های مختلف و با عناوینی جذاب در فضای مجازی هستیم که ادعای ارائه خدمات به کاربران فضای مجازی را دارند.

وی با اشاره به اینکه در یکی از جدیدترین شگردهای سودجویانه، این افراد به دنبال ترغیب کاربران به بازدید از کانال یا گروه خود می باشند، ادامه داد: کلاهبرداران با استفاده از عناوینی همچون کاهش وزن و داشتن وزنی دلخواه و مناسب، سعی می‌کنند کاربران فضای مجازی و بخصوص بانوان را وادار به انجام خواسته‌های خود نمایند.

سرگرد شکیب تصریح کرد: در این روش کاربران بدون اطلاع خانواده و برای داشتن وزنی ایده‌آل فریب این افراد را خورده و از این افراد مشاوره و راهنمایی و حتی نسخه های پزشکی دریافت می کنند، نسخه هایی که شاید مورد تایید پزشکان متخصص در این حوزه نباشد.

وی ادامه داد: این نسخه‌ها ممکن است حتی سلامتی افراد را نیز به خطر بیندازد. بنابراین بهتر است کاربران به‌جای استفاده از این نسخه‌ها، به پزشکان متخصص در این حوزه مراجعه نمایند.

سرگرد شکیب در تشریح این شگرد مجرمانه گفت: در این شگرد، مجرمان سایبری با ایجاد صفحاتی جذاب و انجام تبلیغات گسترده با عناوینی همچون کاهش وزن در یک ماه. تناسب اندام بدون رژیم غذایی و…، سعی دارند تعداد بازدید کننده های خود را افزایش داده تا بتوانند از قربانیان خود سوءاستفاده کنند.

سرپرست اداره پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا در ادامه بیان داشت: مجرمان سایبری بعد از اینکه توانستند اعتماد کاربران فضای مجازی را جلب کنند از آنها درخواست ارسال تصاویری از اندام خودشان میکنند، این افراد در توجیه این درخواست عنوان می کنند جهت تاثیر بیشتر داروها و دمنوش‌های لاغری باید بدانند چه عضوی از بدن دارای اضافه وزن می باشد چون هر کدام از این نسخه ها و دمنوش ها برای کاری مخصوص ساخته شده‌اند.

سرگرد شکیب ادامه داد: متاسفانه برخی از کاربران فضای مجازی بدون اطلاع والدین خود با این افراد ارتباط برقرار کرده و خواسته های آنان را انجام می دهند یعنی تصاویری از خود را برای مجرمان سایبری ارسال کرده و منتظر دریافت نسخه پزشکی هستند.

وی افزود: به محض دریافت تصاویر از سوی مجرم پیام‌هایی تهدید آمیز مبنی بر انتشار تصاویر خصوصی قربانی در فضای مجازی برای قربانی ارسال می‌شود و از وی درخواست واریز مبالغی هنگفت را دارند.

این مقام مسئول حسن اعتماد بیش از حد هموطنان را عامل اصلی بروز برخی از جرائم سایبری برشمرد و گفت: گاه رعایت برخی از نکات کوچک و جزئی از جانب کاربران فضای مجازی می تواند از وقوع جرائمی بسیار بزرگ جلوگیری نماید، لذا هموطنان عزیز باید نسبت به افراد آنلاین در فضای مجازی حساسیت بیشتری داشته باشند.

سرگرد شکیب در توصیه به کاربران فضای مجازی اظهار داشت: کاربران عزیز باید دقت داشته باشند نباید به افراد آنلاین غریبه و ناشناس اعتماد کرد.

وی تاکید کرد: مطلع بودن والدین در کاهش وقوع جرائم سایبری بسیار موثر بوده و می تواند از وقوع چنین جرائمی جلوگیری کند. اگر والدین نسبت به فعالیت های آنلاین فرزندان خود نظارت بیشتری داشته باشند و در فعالیت های اینترنتی آنها را همراهی نمایند قطعاً شاهد وقوع چنین جرائمی نخواهیم بود.

سرپرست اداره پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا در پایان خاطر نشان کرد: پلیس فتا از تمام کاربران می خواهد در صورت مواجهه با موارد مشکوک آن را از طریق سایت پلیس فتا به آدرسCyberpolice.ir  بخش مرکز فوریت های سایبری، لینک ثبت گزارشات مردمی به پلیس فتا اعلام کنند.


منبع: الف

۱۰۱ ساختمان بلندمرتبه پایتخت در معرض خطر مستقیم گسل‌ها

همایش طرح‌های توسعه شهری از ایده به همت کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر در راستای آسیب شناسی اسناد بالادستی توسعه شهر تهران اجرایی شد.

به گزارش ایسنا، پیروز حناچی معاون شهرسازی و معماری وزارت راه و مسکن در همایش “طرح‌های توسعه شهری از ایده تا عمل” ضمن تشریح تاریخچه طرح جامع تهران، گفت: اولین طرح جامع مربوط به اواخر دهه ۴۰ است که خروجی آن طراحی شبکه معابر فعلی، طراحی ۲۲ منطقه و مشخص کردن حریم تهران تا سال ۴۷ است که چیز زیادی از آن طرح باقی نمانده است.

وی با بیان اینکه بعد از آن در دهه ۷۰ طرح ساماندهی تهران با هدف طراحی طرح جامع جدید در دستور کار قرار گرفت، اما به دلیل اختلاف نظر و عمل به رغم تصویب طرح، اجرایی نشد، گفت: نهایتا در سال ۸۵ طرح جامع فعلی با کمک نهادهای تاثیرگذار تصویب و مدیریت وقت تهران نیز آن را اجرایی کرد که این طرح ماهیت و جنس متفاوتی داشت و با نگاه راهبردی تنظیم شده بود و تعداد زیادی برنامه‌های موضوعی و موضعی داشت که در راستای ارتقای سطح تهران طراحی شده بود.  اگرچه این چشم‌انداز آرمانی به نظر می‌رسید، اما قابل دسترسی بود.

معاون شهرسازی و معماری وزارت راه و مسکن با طرح این سوال که آیا برنامه ها و طرح‌های تفصیلی به سرانجام رسیده است یا نه، گفت: قرار بود هر اقدامی در شهر تهران را با سند بالادستی مطابقت دهیم و متاسفانه پایش دقیقی صورت نگرفته و با اینکه شهر تهران از جمله کلانشهرهایی است که سرمایه‌گذاری خوبی در حوزه زیرساخت‌های اطلاعاتی صورت گرفته اما اگر این اطلاعات در دسترس نباشد، قدرت تصمیم‌گیری نخواهیم داشت.

حناچی مصداق برخی اقدامات کمیسیون  ماده ۵ را “خروج از ریل” خواند و گفت: کمیسیون ماده ۵ وظیفه منعطف کردن طرح‌ها و رفع موانع اجرایی را برعهده دارد و در دوره‌هایی از ریل خارج شده است. به عنوان مثال در مساله بلندمرتبه سازی، تعداد زیادی ساختمان بلندمرتبه بیش از ۱۲ طبقه داریم که تعداد زیادی از این ساختمان‌ها حد فاصل معابر ۶ تا ۲۱ متر ساخته شده‌اند که این مساله تهدید است ضمن آنکه عمده این ساختمان‌ها نیز در سه منطقه شهری ساخته شده است.

وی با بیان اینکه تقریبا در پایین خیابان انقلاب ساختمان بلندمرتبه نداریم، گفت: ۱۰۱ ساختمان بلندمرتبه در معرض خطر مستقیم گسل‌های شناخته شده تهران هستند که این مساله نه فقط در تهران بلکه در شهرهای اطراف تهران همچون مشاء و… اتفاق افتاده و گویا در یک برهه سوئیچ مانیتورینگ کشور را خاموش کرده‌اند.

معاون شهرسازی و معماری وزارت راه و مسکن با بیان اینکه تهران براساس طرح جامع باید به شهری سبز و روان تبدیل می‌شده است، گفت: اما متاسفانه به اسناد بالادستی تهران پایبند نبودند باید بازبینی در این مسائل صورت گیرد.

به گزارش ایسنا، در این مراسم مختاباد، دنیامالی و تندگویان به عنوان اعضای شورای شهر تهران حضور داشتند و در آخر از دو کتاب سالاری با عنوان تحلیل وضعیت شهر تهران و سیری بر الگوهای نظام برنامه‌ریزی شهری رونمایی شد.


منبع: الف

دانشگاه‌های بزرگ نگران زنگ خطر "صندلی‌های خالی"

توسعه کمی آموزش عالی و کاهش تعداد داوطلبان در سال‌های اخیر به نگرانی اصلی سیستم آموزش عالی کشور تبدیل شده است، معضلی که در گذشته بدون آینده پژوهی بر اساس نیازهای وقت جامعه توسعه یافته و با در نظر نگرفتن برخی ملاحظات، امروز به بحران بزرگ در سیستم آموزش عالی تبدیل شده که اگر این مسئله زودتر علاج نشود تاثیرات منفی بسیاری را نه تنها در جامعه علمی، بلکه در پیشرفت کشور بر جای می‌گذارند.

 به گزارش ایسنا،‌ جریان کمی گرایی در آموزش عالی کشور و خالی شدن صندلی‌های دانشگاه‌ها اگر چه موضوعی جدید و امروزی نیست و چند سالی است که گریبانگیر سیستم آموزش عالی کشور شده است اما  حساسیت این موضوع زمانی بیشتر از گذشته شد که مسئولان وزارت علوم بصورت آماری نگرانی خود را در این زمینه اعلام کردند و به صراحت از این مسئله به عنوان چالش و بحران سیستم آموزشی عالی کشور نام بردند.

حتی کارشناسان حوزه‌های مختلف از جمله روسای دانشگاه‌های بزرگ از جنبه‌های مختلف به بررسی و ریشه یابی این مسئله پرداختند و “توسعه آموزش عالی بدون توجه به نیازهای معرفتی یا مهارتی کشور و ایجاد مدرک‌گرایی لجام‌گسیخته در جامعه”، “ایجاد نظام‌ها و شاخه‌های فرعی در آموزش عالی و گرفتار شدن این نظام‌ها به مشکلات اقتصادی”، “گسترش کمی نظام آموزشی بدون تامین کیفیت و توجه جدی به مهارت افزایی برای دانشجویان”، ” کم رنگ شدن اخلاق علمی در دانشگاه ها”، “نبود بازار کار برای فارغ التحصیلان دانشگاهی”،‌ “بی اعتمادی به جامعه دانشگاهی”، “عدم ماموریت گرایی دانشگاه‌ها و نداشتن برنامه مشخص” و غیره را از مهم‌ترین دلایل پدید ْآمدن معضل صندلی‌های خالی در دانشگاه‌ها برشمردند.

آینده پژوهی در آموزش عالی انجام ندادیم

دکتر محمود نیلی احمدآبادی رییس دانشگاه تهران در این زمینه به ایسنا گفت: هر فعالیتی تابع عرضه و تقاضا است، یعنی مسئولان دوره‌ای در حوزه آموزش عالی ظرفیت‌های پذیرش را بر اساس نیاز روز جامعه ایجاد کردند اما امروز این تقاضا برحسب رشته‌های مورد پذیرش و تعداد نفراتی که متقاضی ورود به دانشگاه‌ها هستند، تغییرکرده است.

وی در ادامه تصریح کرد: ما باید آینده پژوهی در خصوص میزان تقاضا در عرصه آموزش عالی را انجام می دادیم و پیش بینی می کردیم که روزی این اتفاق یعنی بحران صندلی‌های خالی در دانشگاه‌ها بوجود می آید، در همین راستا تحولاتی را نیز در فعالیت‌های آموزش عالی صورت می دادیم که همچنان بتوانیم تقاضا را حفظ کنیم.

خطر صندلی های خالی در کمین دانشگاه‌های بزرگ

رییس دانشگاه تهران تاکید کرد: با روندی که امروزه در عرصه آموزش عالی پیش می رود به نظر می رسد اگر چه آموزشدانشگاه تهران در حال حاضر تقریبا صندلی خالی ندارد اما این دانشگاه و سایر دانشگاه‌های بزرگ کشور این ترس را دارند که با این خطر مواجه شوند.

معضل صندلی‌های خالی دانشگاه‌ها چاره اندیشی شود

به گفته دکتر نیلی، اگر چه خطر خالی شدن صندلی‌های دانشگاه‌ها مختص کشور ما نیست و سایر دانشگاه‌های معتبر دنیا نیز از این مشکل مبرا نیستند اما این دانشگاه‌ها برنامه‌ها و سیاست‌های مدون و کارآمدی در دست دارند که بتوانند از بروز چنین چالشی پیشگیری کنند و باید در کشور ما نیز بطور جدی در این زمینه چاره اندیشی صورت بگیرد.

مهم‌ترین راهکارهای مبارزه با بحران صندلی‌های خالی

رییس دانشگاه تهران به مهم‌ترین راهکارهای رفع معضل صندلی‌های خالی در دانشگاه‌ها اشاره کرد و گفت:  “پذیرش دانشجو براساس شاخص هیات علمی در دانشگاه ها”، “کاهش پذیرش دانشجو در دانشگاه‌ها یعنی منطقه ای کردن پذیرش دانشجو از طریق نوآوری در برنامه های آموزشی” و “افزایش جذب دانشجویان خارجی” از جمله راهکارهایی است که با بکارگیری آنها می توانیم بحران صندلی‌های خالی در دانشگاه‌ها که تهدیدی برای سیستم آموزشی کشور است را به حداقل برسانیم.

وی ادامه داد:  در آموزش عالی کشور سرمایه گذاری های زیادی صورت گرفته است لذا باید برنامه‌ ریزی‌هایی را داشته باشیم که بر اساس آن بتوانیم این سرمایه گذاری را وارد کسب و کار و فعالیت جهانی کنیم. مطمئنا چالش صندلی خالی دانشگاه‌ها نیز به این شیوه قابل رفع است.

بی توجهی به اقتصاد آموزش عالی

دکتر نیلی با تاکید بر اینکه دانشگاه‌های خصوصی و پولی بیشتر با معضل صندلی‌های خالی مواجه هستند، گفت: مشکل دانشگاه‌های غیردولتی این است که می خواهند با افزایش پذیرش دانشجو مشکلات و مسایل مالی خود را حل کنند، متاسفانه اقتصاد آموزش عالی به دقت مورد توجه قرار نگرفته است با توجه به اینکه آموزش یک جنبه اقتصادی دارد اگر نسبت به این مسئله بی توجه باشیم هزینه ها افزایش می یابد در نتیجه ناچار خواهیم شد برای تامین و جبران هزینه‌های خود ظرفیت پذیرش دانشجو را بدون توجه به کیفیت و ساختارهای آموزشی افزایش دهیم.

رییس دانشگاه تهران در پایان خاطرنشان کرد: بطور کلی اگر دانشگاه‌ها و مراکز علمی بر اساس شاخص‌ها و استاندارهای مشخص اقدام به پذیرش دانشجو کنند بسیاری از مشکلات فعلی آموزش عالی کشور رفع خواهد شد و دانشگاه تهران به شدت دنبال این است که  شاخص‌های مشخصی که برای پذیرش دانشجو وجود دارد را اجرایی و براساس آن نیز عمل نماید.


منبع: الف

تأثیر شگفت «امگا۳» در جبران آلودگی‌های هوا

مصرف «امگا۳» می‌تواند راه حل فوری برای کاهش آسیب‌های آلودگی هوا باشد و احتمال ابتلا به بیماری‌های ناشی از این نوع آلودگی را تا حد قابل توجهی کاهش دهد.

به گزارش فارس، محققان در آخرین مطالعات خود دریافتند مصرف مواد غذایی که سرشار از «امگا۳» هستند می‌توانند آسیب‌های ناشی از آلودگی هوا را تا حد قابل توجهی کاهش دهند. 

این مطالعات که توسط دانشمندان دانشگاه هاروارد صورت گرفته نشان داد، مصرف «امگا۳» می‌تواند راه حل فوری برای کاهش آسیب‌های آلودگی هوا باشد. 

آلودگی هوا که امروزه اکثر کشورهای جهان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، یکی از عوامل مهم ابتلا به بیماری قلبی، سرطان ریه، بیماری‌های تنفسی مزمن و سکته است. 

 نتایج این مطالعات هم‌چنین نشان می‌دهد، ذرات سمی از طریق ریه‌ها به اندام‌های دیگر بدن از جمله مغز نفوذ می‌کنند.

 اولین و مهم‌ترین تأثیری که «امگا ۳» به آن معروف شده، نقش آن در پیشگیری از بیماری‌های قلبی عروقی است.

محققان ثابت کردند PM2.5 که در ذرات آلوده هوا به وفور یافت می‌شوند، از خطرناک‌ترین ذراتی هستند که باعث تحریک سلول‌ها و افزایش التهاب می‌شوند. این ذرات عامل اصلی بوجود آمدن بیماری‌های قلبی، سرطان ریه، بیماری‌های تنفسی مزمن و سکته هستند. مطالعات دانشمندان هاروارد نشان داده، استفاده از «امگا۳» تأثیر این ذرات را به شدت کاهش می‌دهد.

ماهی‌های روغنی سرشار از «امگا۳» هستند. مشهورترین ماهی‌های روغنی عبارتند از: ماهی سالمون، ماهی قزل‌آلا، شاه‌ماهی، ماهی خال‌مخالی، ماهی کولی و ساردین روغنی. در روغن این ماهی‌ها میزان «امگا۳» بسیار زیاد است و باید برای دفع بیماری‌های ذکر شده روزانه بین ۲ تا چهار گرم «امگا۳» مصرف شود. این مقدار معادل ۲ تکه ۸۵ گرمی از ماهی سالمون است.


منبع: الف

تکذیب فوت دهقان فداکار

به دنبال انتشار برخی اخبار درباره درگذشت ریزعلی خواجوی (دهقان فداکار)، شرکت راه‌آهن اعلام کرد که وی در سلامت کامل به سر می‌برد.

به گزارش ایسنا، شرکت راه‌آهن رسما انتشار خبر مربوط به فوت دهقان فداکار را تکذیب کرد.

روابط عمومی این شرکت اعلام کرده طی تماس تلفنی با پسر ریزعلی خواجوی، وی از صحت و سلامت کامل پدر خود خبر داده و هرگونه خبر درباره درگذشت دهقان فداکار را تکذیب کرده است.

راه‌آهن خواسته مردم از دامن‌زدن به شایعات خودداری کنند.

صبح امروز در بعضی از شبکه‌های اجتماعی خبری مبنی بر درگذشت ریزعلی خواجوی (دهقان فداکار) مطرح شده بود.


منبع: الف

تمهیدات نوروزی بهشت زهرا(س) برای پنجشنبه آخر سال

مدیر عامل سازمان بهشت زهرا(س) در تشریح اقدامات این سازمان برای ایام پایانی سال به تمهیدات ویژه ترافیکی این ایام با هماهنگی پلیس راهور به ویژه در قطعات شهدا اشاره کرد و افزود: عطر افشانی و غبارروبی مزار شهیدان گمنام و نصب کارت تبریک و پرچم نو با هدف ترویج و بزرگداشت یاد و نام شهدا تا ۲۸ اسفند ماه سال جاری انجام خواهد شد.

اکبر توکلی در گفت‌وگو با ایسنا، گفت: برای ایام پایانی سال جاری برنامه های ویژه ای از جمله برگزاری همایش تجلیل از هنرمندان خاموش و عطرافشانی و غبار روبی مزار هنرمندان آرمیده در سازمان بهشت زهرا(س) را در نظر گرفته است.

وی افزود: پخش برنامه های مختلف رادیو و تلویزیونی به صورت زنده و تولیدی از شبکه های مختلف داخلی و خارجی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در هفته پایانی سال با هدف ترویج و گرامیداشت یاد و خاطره شهدا انجام خواهد شد. همچنین اهدای گل و گلدان و گلاب به زائران قبور مطهر شهدا در لحظه تحویل سال جدید و تهیه ۵۰ هزار نسخه بروشور راهنمای قطعات حاوی پیام های ترافیکی با هماهنگی پلیس راهور انجام شده است.

وی ادامه داد: ۱۵۰۰ نیروی پلیس راهور در محدوده بهشت زهرا (س) و حرم امام و قطعات عمومی جهت راهنمایی و کمک به ترافیک روان در روزهای پایانی استقرار پیدا خواهند کرد و ورودی ها و خروجی های ضروری در سازمان در هر دو بخش جدید و حرم مطهر پیش بینی شده است.

وی نصب و استقرار راه‌بند و موانع فیزیکی مورد نیاز در طرح ویژه ترافیکی و همکاری با پلیس راهور در اجرای دستور العمل های ترافیکی ویژه ایام پایان سال را از دیگر اقدامات سازمان بهشت زهرا(س) خواند و افزود: تبلیغات محیطی و اطلاع رسانی ویژه ایام پایانی سال آغاز شده است. این اطلاع رسانی ها شامل اطلاع رسانی از تمهیدات ویژه ستاد خواهد بود که از طریق رسانه های ارتباط جمعی نیز اعلام خواهد شد.

شهردار حرم مطهر امام خمینی (ره)افزود: برنامه های ویژه تحویل سال نو در حرم مطهر امام خمینی (ره) و قبور منور شهدا و پذیرایی از مدعوین به همراه برپایی ایستگاه های فرهنگی صلواتی انجام خواهد شد. همچنین مراسم ویژه ای به مناسبت سالگرد ارتحال حاج سید احمد خمینی و همسر مکرمه امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.

وی از ایجاد میدان میوه و تره بار جهت رفاه حال شهروندان در بهشت زهرا(س) در ایام پایانی سال خبر داد افزود: نصب ۱۰۰ تابلوی اطلاع رسانی با هماهنگی پلیس راهور جهت تسهیل ترافیکی در عبور و مرور انجام شده است.

وی افزود: برای رفاه حال شهروندان ۱۰ دستگاه مینی بوس و ون رایگان از محل مترو تا قطعات شهدا تعبیه شده است و هشت ایستگاه صلواتی در قطعات شهدا با هدف پذیرایی رایگان از زائران احداث شده است.

توکلی به نصب المان های حجمی در سازمان بهشت زهرا(س) و حرم مطهر امام و همچنین برگزاری دعای کمیل در حرم امام (ره) به مناسبت ایام فاطمیه اشاره کرد و ادامه داد: برگزاری مراسم های مذهبی همانند محفل انس با قرآن در حرم نیز به مناسبت ایام فاطمیه در دستور کار قرار گرفته است.

وی با اشاره به فعالیت هر ساله شهرداری تهران در برگزاری تورهای تهرانگردی به برگزاری نمایشگاه گردشگری نوروزی عطریاس اشاره کرد و افزود: به اهتراز درآوردن بالون‌های راهنما در قطعات مهم و میادین اصلی و درب های ورودی برای اولین بار با هدف سهولت در دسترسی ها در این ایام انجام خواهد شد.


منبع: الف

دانلود Photoshop Lightroom برای اندروید و Ios ؛ فتوشاپ لایت روم برای گوشی های هوشمند

 باشگاه خبرنگاران جوان؛ نرم افزار Adobe Photoshop Lightroom ابزاری فوق العاده برای ویراش عکس بر روی گوشی های اندروید و آس او اس است. این نرم افزار به شما این امکان را می دهد که تصاویر خود را به آثاری زیبا، با کیفیت و حرفه ای تبدیل کنید. همچنین نرم افزار Photoshop Lightroom از قابلیت اشتراک گذاری تصاویر ویرایش شده در شبکه های اجتماعی مختلف نظیر توییتر، فیسبوک، اینستاگرام و … پشتیبانی می کند.

ویژگی های نرم افزار Adobe Photoshop Lightroom:

    ایجاد تصاویر حرفه ای و خیره کننده با بهترین کیفیت ممکن
    امکان بازگرداندن تصویر ویرایش شده به حالت اولیه
    قابلیت تنظیم رنگ، روشنایی، وضوح و کنتراست تصاویر
    دسترسی به تصاویر گالری از طریق نرم افزار
    مشاهده، سازماندهی و به اشتراک گذاری تصاویر
    امکان حذف اشیاء از تصاویر
    امکان اشتراک گذاری مستقیم تصاویر از طریق نرم افزار
    پشتیبانی کامل از گوشی و تبلت های اندروید و آی او اس

 
برای دریافت اندروید اینجا را کلیک کنید

برای دریافت آی او اس اینجا را کلیک کنید


منبع: الف

چگونه حافظه تلفن همراه را افزایش دهیم؟

باشگاه خبرنگاران جوان؛ کمبود حافظه در گوشی های آیفون همواره از جمله مشکلاتی است که کاربران با آن مواجه هستند.



ما در این خبر سعی داریم ترفندی را به کاربران گوشی های آیفون آموزش دهیم تا از شر کمبود فضا در گوشی های خود خلاص شده و مقدار زیادی از فضای اشغال شده توسط فایل های اضافی را آزاد کنند بدون آنکه بخواهند فیلم و عکسی از گوشی خود پاک کنند.
 

روش کار:
 

در ابتدا اقدام به دانلود فایلی با حجم بالا  کنید، در این هنگام سیستم عامل گوشی شما تشخیص می دهد که فضای کافی برای ذخیره سازی آن فایل وجود ندارد و در نتیجه شروع به پاکسازی فایل ها و موارد اضافی گوشی شما(Junk Files) می کند.

 

 

 
 


نکته قابل توجه اینجاست که اگر شما از Photo Library آی کلود روی آیفون خود استفاده می کنید،درنتیجه گوشی آیفون شروع به آپلود عکس ها به iCloud و حذف آن ها از خود گوشی می کند بعد از این کار شما دانلود را متوقف کنید و در نهایت اگر کلا فایل شما دانلود شده بود ، برنامه دانلود شده را حذف کنید. به این ترتیب حدود ۱ گیگا بایت فضای آزاد برای شما فراهم می شود.


منبع: الف

کامنت‌های نامناسب شناسایی می‌شوند

به گزارش ایسنا، یکی از قوانین اصلی اینترنت، نخواندن و بی‌توجهی به کامنت‌های نامناسب است. بخشی از کامنت‌های موجود در اینترنت غالبا حاوی مضامین نامناسب هستند و به ندرت پیش می‌آید که یک نفر بدون آزرده خاطر شدن، از کنار آنها رد شود.

شرکت Jigsaw، از شرکت‌های تابعه آلفابت، در حال تلاش برای مبارزه با این مشکل از طریق یک پروژه به نام پرسپکتیو (Perspective) است.

یک رابط برنامه‌نویسی کاربردی (API) که با استفاده از هوش مصنوعی به جست‌وجوی کلمات آنلاین می‌پردازد. با وجود این محققان کشف کرده‌اند که بازی دادن این سیستم آسان است.

پروژه پرسپکتیو به نظرات و کامنت‌ها بر اساس تاثیری که ممکن است در یک مکالمه داشته باشند نمره می‌دهد. برای مثال در جمله «این احمقانه و اشتباه است»، پرسپکتیو ممکن است آن را ۸۹ درصد مشکل‌دار تشخیص دهد.

محققان آزمایشگاه امنیت شبکه در دانشگاه واشنگتن دریافتند که می‌توان این برنامه را با غلط املایی نوشتن عبارات، فریب داد. از طرفی اگر این جمله به «این احمقانه و اشتباه نیست» تغییر یابد که جمله مثبتی است، پرسپکتیو باز هم آن را منفی می‌بیند.

با وجود این باید گفت که پرسپکتیو هنوز یک تکنولوژی در مراحل اولیه است و همان‌طور که محققان به درستی اشاره کردند، در حال حاضر تنها قادر به تشخیص الگوهای بسیار شبیه به نمونه‌هاست و به کاربران و محققان این امکان را می‌دهد که به ارائه اصلاحات به منظور بهبود آن بپردازند.


منبع: الف

دانلود Kill Shot Bravo برای اندروید و Ios؛ بازی تک تیرانداز مهیج و پرطرفدار

 باشگاه خبرنگاران جوان؛ بسیاری از کاربران دستگاه های اندرویدی طرفدار بازی های جنگی و اول شخص هستند. در این میان حس جذاب و هیجان آور تک تیرانداز بودن لذتی وصف نشدنی دارد که طرفداران  سبک بازی جنگی به هیچ وجه از آن نمیگذرند. بازی Kill Shot Bravo یکی از بهترین بازی ها در این سبک است.

ویژگی های بازی عبارت است از:

        شامل بیش از ۲۰۰ ماموریت چالش برانگیز و مختلف
        پیش بردن ماموریت ها در مکان های مختلف جنگل، دریای مدیترانه و …
        در اختیار قرار دادن انواع وسایل نقلیه برای پیش بردن مراحل و ماموریت ها
        حرکت در محیط برای پیدا کردن بهترین مکان خفا و از بین بردن هدف!
        انواع دشمنان مختلف با توانایی ها و قدرت های خاص و منحصر به فرد
        بازی در حالت چند نفره PVP و تست مهارت های تیراندازی خود!
        امکان ایجاد اتحاد با دوستان و کاربران جهانی برای افزایش صدبرابری هیجان!
        امکان سفارشی سازی آواتار و شخصیت اصلی بازی توسط بازیکن
        پشتیبانی کامل از GOOGLE PLAY SERVICES LEADERBOARDS AND ACHIEVEMENTS
        گرافیک خیره کننده اچ دی، صداگذاری واقعا مهیج و گیم پلی پرطرفدار


این بازی بیش از ۵۰ میلیون بار از گوگل پلی نصب شده است و نمره ۴٫۴ از ۵ را توسط کاربران  دریافت کرده است.

این بازی برای سیستم عامل های آندروید و آی او اس طراحی شده است که میتوانید در زیر دانلود کنید.

 
برای دریافت اندروید اینجا را کلیک کنید

برای دریافت آی او اس اینجا را کلیک کنید


منبع: الف

سیستم عامل جدید کله مسی؛ شاهکار جدید گوگل برای گجت ها

به گزارش کلیک،با وجود اینکه گوگل به لحاظ تولید و انتشار به روز رسانی های امنیتی برای گوشی های Google Pixel به نسبت فعالیت مشابهی که اپل در مورد گجت های خود انجام می دهد هنوز ضعف های زیادی دارد،پر واضح است که کاربران گجت های Pixel و Pixel XL سریع تر و پیش تر از سایر کاربران گجت های اندرویدی وصله های امنیتی را دریافت می کنند و این مسئله از سوی کاربران سخت پسند و آنهایی که امنیت سایبری از اولویت های اولیه آنها برای خرید یک گجت است به دلیل واضحی برای خرید گجت های Google Pixel بدل گردیده است؛با این حال اگر شما به مزیت های امنیتی موجود در گجت های Google Pixel قانع نیستید باید بگوییم که گوگل به تازگی سیستم عامل جدیدی را برای این گجت ها تولید و منتشر کرده که شاید یکبار برای همیشه بتواند خیال شما را نسبت به قدرت امنیتی یک گجت اندرویدی آسوده کند،البته ناگفته نماند که کاربر باید در قبال این افزایش سطح امنیتی بهای بیشتری را نیز برای خرید گجت هایی که به این سیستم عامل جدید مجهز هستند صرف نماید.

به کار گیری سیستم عامل Copperhead بر روی گجت گوگل پیکسل باعث ایجاد افزایش قیمت تمام شده برای کاربر می شود اما امنیت این نوع گجت ها در مقایسه با گجت هایی که از سیستم عامل معمول اندروید استفاده می کنند به مراتب سطح بالاتری را نشان می دهد.

برای آن دسته از عزیزانی که آشنایی زیادی با سیستم عامل جدید شرکت گوگل و یا کوپرهد ندارند باید بگوییم که این سیستم عامل جدید در واقع نسخه جدیدی از همان سیستم عامل متن باز اندروید است که با رویکرد های امنیتی و با هدف به حداقل رساندن نقاط ضعف در این بعد ساخته شده است.

سیستم عامل Copperhead هم اکنون به صورت مجانی و به منظور نصب در دسترس کاربران برخی از گوشی های سری گوگل نکسوس(و برخی از گوشی های دیگری نیز که از نسخه خام سیستم عامل اندروید استفاده می کنند) قرار داده شده است.

البته به گفته آن دسته از کاربرانی که این سیستم عامل جدید را بر روی گجت خود نصب کرده اند پروسه به روز رسانی به کوپرهد به آسانی هر به روز رسانی دیگری نبوده و اگر قصد نصب آن را دارید باید مراحل پیچیده و خسته کننده ای را طی کنید که شاید در توان بسیاری از کاربران نباشد.

اما اگر ساکن آمریکا و یا کانادا هستید و حوصله طی این مراحل پیچیده و سخت را ندارید و یا هم اکنون قصد خرید یک گجت از سری Google Pixel را کرده اید خبر خوش برای شما این است که هم اکنون می توانید با صرف هزینه جزئی بیشتری نسبت به نسخه های اندرویدی اقدام به خرید گجت هایی کنید که سیستم عامل Copperhead به طور پیش فرض بر روی آنها نصب شده است.

تیم مسئول ساخت سیستم عامل کوپرهد دیروز بر روی وبسایت رسمی شرکت گوگل اطلاعیه ای را منتشر کرد که به این شرح است:”فروش نسخه ۳۲ گیگاباتی گوشی پیکسل(با سیستم عامل Copperhead)هم اکنون در خاک آمریکا و کانادا آغاز شده است واطلاعات مربوط به نسخه های ظرفیت بالاتر و فروش در اروپا نیز به زودی اعلام خواهند گردید.

دو نسخه ۳۲ گیگاباتی و نیز ۱۲۸ گیگابایتی گجت گوگل پیکسل که به طور پیش فرض از سیستم عامل کوپرهد بهره می برند هم اکنون برای خرید در دسترس عموم می باشند اما قیمت این گجت ها در مقایسه با نسخه های مشابهی که سیستم عامل اندروید بر روی آنان نصب گردیده است به طور محسوسی افزایش را نشان می دهند اما اگر از پس این هزینه ها بر می آیید باید بگوییم که در مورد خرید آنها نباید لحظه ای درنگ کرد.

سیستم عامل کوپرهد از یک فایروال داخلی استفاده کرده و در ساخت آن بر روی امن سازی اتصالات شبکه ای کار زیادی صورت گرفته است،علاوه بر این گفته می شود در این سیستم عامل بهینه سازی هایی در مورد حافظه نیز صورت گرفته که از خرابی و از بین رفتن اطلاعات ذخیره شده جلوگیری خواهد کرد.

به طور خلاصه نسخه های کوپرهدی گجت های گوگل پیکسل به طور اختصاصی برای آن دسته از کاربرانی تولید شده اند که نیاز به امنیت بالایی دارند و نیز حاضر هستند تا در قبال این افزایش سطح امنیت سایبری مبلغ بیشتری را نیز هزینه کنند،نسخه ۳۲ گیگابایتی گجت گوگل پیکسل ۵ اینچی مجهز به سیستم عامل کوپرهد قیمتی معادل ۱۰۴۹ دلار داشته و نسخه ۱۲۸ گیگابایتی آن نیز ۱۱۴۹ دلار توسط گوگل قیمت گذاری شده است وگار علاقه مند به خرید نسخه ۵٫۵ اینچی و یا Pixel XL باشید قیمت تمام شده شما بالاتر از این هم خواهد بود.


منبع: الف

تاریخ انتشار بازی Outlast 2 مشخص شد

به گزارش کلیک، همان طور که اطلاع دارید استودیوی بازی سازی رد بارلز (Red Barrels) در حال ساخت ادامه سری ترسناک Outlast 2 می باشد. نسخه اول این عنوان ویدیویی که جز ترسناک ترین عناوین به شمار می رود، به موفق مطلوبی دست یافتو طرفداران نسبتا زیادی را به نیز کسب کرد. به همین علت، سازندگان فورا دست به کار شدند و ساخت دنباله این فرانچایز را آغاز کردند. حال پس از چندین ماه از رونمایی نسخه دوم این بازی، استودیوی رد بارلز به صورت رسمی تاریخ انتشار آن را اعلام و تایید کرد.

گویا استودیوی رد بارلز قصد دارد بازی Outlast 2 را در تاریخ ۲۵ آوریل سال ۲۰۱۷، مصادف با ۵ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۶، برای تمامی پلتفرم ها از جمله ایکس باکس وان، پلی استیشن ۴ و رایانه شخصی مبتنی بر سیستم عامل ویندوز عرضه کند. ضمن تایید این خبر، سازندگان از بسته کالکشن این فرانچایز نیز رونمایی کردند.

از آنجا که داستان بازی Outlast 2 ارتباط مستقیمی با داستان و اتفاقات نسخه پیشین خود دارد، لذا بسیاری از گیمرها و بازیکنان تا به امروز موفق به تجربه نسخه اول بازی اوت لست نشده اند. به همین خاطر، سازندگان با رونمایی از بسته کالکشن Outlast Trinity، تمامی بسته های الحاقی و نسخه های این فرانچایز را به صورت یکجا به فروش خواهند رسانید. به عبارت دیگر، بسته Outlast Trinity شامل عناوین Outlast، Outlast: Whistleblower و Outlast 2 می باشد. اگر شما هم نسخه پیشین این سری را بازی نکرده اید و قصد تجربه نسخه جدید را دارید، پیشنهاد می کنیم که این بسته کالکشن را از دست ندهید.

ناگفته نماند هنوز قیمت نسخه استاندارد بازی اوت لست ۲ و بسته کالکشن Outlast Trinity به صورت رسمی توسط سازندگان اعلام نشده اند. در صورت انتشار جزئیات بیشتر، رسانه کلیک خبر مربوطه را فورا پوشش خواهد داد. همراه ما باشید…

شایان به ذکر است بازی Outlast در ۴ سپتامبر سال ۲۰۱۳ میلادی (۱۳ شهریور ۱۳۹۲) برای تمامی پلتفرم ها عرضه شد. پس از گذشت ماه، سرانجام در ماه می سال ۲۰۱۴ توسعه دهندگان بازی اولین بسته الحاقی این عنوان یعنی Whistleblower را در اختیار بازیکنان قرار دادند. همچنین در تاریخ ۱ نوامبر سال میلادی گذشته (۱۱ آبان)، نسخه بتای عمومی بازی اوت لست ۲ عرضه شد. برای کسب اطلاعات بیشتر، بر روی این نوشته کلیک کنید. در ابتدا، بازی اوت لست ۲ برای عرضه در اواخر سال ۲۰۱۶ برنامه ریزی شده بود که گویا مراحل ساخت بازی مطابق پیش بینی سازندگان پیش نرفت و آن ها را مجبور به تاخیر در انتشار این عنوان ترسناک کرد. به هر حال، تاریخ انتشار نهایی و رسمی بازی روز ۲۵ آوریل (۵ اردیبهشت) می باشد و طرفداران در این روز، می توانند بازی را به صورت دیجیتالی و فیزیکی از فروشگاه های معتبر خریداری و تجربه کنند.

بهتر است بدانید در ماه دسامبر سال میلادی ۲۰۱۶ و ژانویه سال ۲۰۱۷، کمپانی مایکروسافت با همکاری استودیوی رد بارلز نسخه اول بازی Outlast را به صورت رایگان در اختیار کاربران گلد شبکه ایکس باکس لایو قرار داد.


منبع: الف

بدافزار جدید بانکداری

به گزارش ایسنا، بدافزار بات‌نت فلوکی، مبتنی بر کد مبنای مشابهی است که توسط بات‌نت مشهور زئوس (Zeus) مورد استفاده گرفت، کدی که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد. به جای کپی ساده خصوصیاتی که در بات‌نت زئوس وجود داشتند، بات فلوکی قابلیت‌های جدید اضافه کرد که آن را به ابزار جالبی برای مجرمان تبدیل کرد.

به گفته شرکت تلوس (Talos)، اصلاحاتی در مکانیزم ارسال موجود در کد منبع زئوس ایجاد شده است، به طوری که شناسایی بات فلوکی را مشکل‌تر می‌کند.

بات فلوکی توسط توسعه‌دهندگان به قیمت ۱۰۰۰ دلار به فروش می‌رسد و مبتنی بر بات‌نت زئوس است. هرچند محققان اخیراً متوجه شدند که بات فلوکی دارای قابلیت‌های جدیدی از جمله ضد تشخیص است. شرکت تلوس کد نسخه‌ی جدید بدافزار را نیز مورد بررسی قرار داده و متوجه شده که قابلیتِ عملیات بر روی شبکه‌ی Tor نیز در این بدافزار موجود است ولی هنوز عملکرد فعالی از آن مشاهده نشده است.

محققان شرکت فلش‌پوینت (flashpoint) معتقدند نام مورد استفاده توسط این بدافزار یک نام برزیلی است. همچنین محققان مشخص کردند که ارتباطات عوامل این بات در پرتغال است و آدرس‌های IP و دامنه‌های برزیلی را هدف قرار داده‌اند و در حالت کلی به دستگاه‌هایی که زبان پیش‌فرض آن‌ها بر روی پرتغالی تنظیم شده است، علاقه‌مند هستند.  

شرکت فلش‌پوینت عوامل این بات را «اتصال‌دهنده» (رابط) نامید، زیرا در تعداد زیادی از انجمن‌های خارج از برزیل از جمله انجمن‌های زیرزمینی Dark Web در روسیه و انگلستان حضور دارند. محققان معتقدند با حضور در وب‌گاه‌های خارجی، این مهاجمان دانش و ابزارهای مختلفی را وارد انجمن‌های برزیل می‌کنند.

علاوه بر قابلیت‌هایی که این بدافزار از بات‌نت زئوس گرفته است، دارای قابلیت قلاب کردن نیز هست که از این طریق می‌تواند اطلاعات کارت‌های پرداخت را از حافظه به دست آورد. در یک پویش بات‌نت فلوکی که توسط فلش‌پوینت مشاهده شده بود، ۲۲۵ بات، اطلاعات نزدیک به ۱۳۷۵ کارت اعتباری را به سرقت بردند. در حوزه جرائم سایبری مالی، پیشرفت ادامه‌دار بدافزار شناخته‌شده بات فلوکی مشاهده می‌شود که ‌توسط فعالی به نام فلوکی‌بات (flokibot) از سپتامبر ۲۰۱۶ عرضه شده است.

میزان پیشرفت روبات فلوکی‌

سازندگان بدافزار دائما فناوری خود را جهت دور زدن، شناسایی و کنترل‌ها تطبیق می‌دهند. این بدافزارهای جدید قبل از انتشار در اینترنت بدون هشدار قبلی قالبا توسط فعالانی ساخته می‌شود که در اعماق Dark Web فعالیت دارند و شرکت‌ها را مستاصل می‌کنند.

در حالی که مجرمان سایبری برزیلی معمولا به اندازه همتاهای روسی خود ماهر نیستند، غالبا فرم‌های جدید بدافزار (برای در نظر گرفتن باج‌افزار نقطه فروش (PoS) و تروجان‌های بانکداری) را طلب کرده و خدمات خود را پیشنهاد می‌دهند. به نظر می‌رسد حضور در انجمن‌های روسی اعماق Dark Web می‌تواند عامل احتمالی در پیشرفت فلوکی باشد.


منبع: الف

تایر هوشمندی که خود را پنجرگیری می کند!

یک شرکت آمریکایی از تایری گوی مانند رونمایی کرده که به وسیله هوش مصنوعی کار می کند. این تایر با کمک نیروهای مغناطیسی به خودرو متصل می شود.

به گزارش مهر به نقل از نیواطلس، شرکت Goodyear طرح این تایر عجیب به نام Eagle ۳۶۰ Urban را ارائه کرده. همچنین این شرکت ادعا می کند تایر هوشمند قابلیت تشخیص شرایط مختف جاده ای (خیس  یا خشک بودن مسیر) را دارد و خود را با آن هماهنگ می کند.

 این شرکت امیدوار است تا تایر هوشمند خود را در خودروهای خودران به کار گیرد. ژان کلود کین مدیر بخش اروپا، خاورمیانه و آفریقا در «گود یر» می گوید: تایری که تولید می کنیم  در حقیقت دارای یک مغز است. همچنان مجهز به پوسته ای بیونیک  با شبکه ای از حسگرها است. به همین دلیل تایر می تواند اطلاعات محیطی را جمع آوری کند.

تایر Eagle ۳۶۰ Urban علاوه بر جمع آوری اطلاعات محیطی می تواند با خودروهای دیگر، چراغ راهنمایی و سیستم های مدیریت حمل ونقل نیز ارتباط برقرارکند.

سپس در شبکه هایی مجهز به یادگیری عمیق این اطلاعات  به طور لحظه ای پردازش می شوند و Eagle ۳۶۰ Urban  بهترین تصمیم را برای ادامه حرکت در مسیر اتخاذ می کند.یکی از ویژگی های جالب تایر قابلیت حرکت حتی هنگام پنچری است. به عبارت دیگر هرگاه پوسته بیونیک Eagle ۳۶۰ Urban آسیب ببنید، حسگرها  مکان آن را شناسایی می کنند. سپس تایر می چرخد تا فشار کمتری به این نقطه وارد شود و همزمان فرایند «خود پنچرگیری» آغاز می شود!


منبع: الف

جزییات تسلیحات سایبری به‌کاررفته توسط سیا و GCHQ در اسناد وُلت ۷

به گزارش خبرآنلاین، ۸۷۶۱ سند منتشرشده توسط ویکی لیکس (یار روس‌ها) ظاهراً پرده از تکنیک‌هایی بر می‌دارد که توسط واحد سایبری سیا در لانگلی ویرجینیا و GCHQ (ستاد ارتباطات دولت انگلیس) در چلتنهام بین ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ بکار گرفته‌شده تا از کاربران مختلف جاسوسی کنند.

در این اسناد آمده است که هکرهای دولتی گوشی‌های هوشمند و رایانه‌ها را با بدافزارهای ادیت شده موردحمله قرار داده‌اند. درواقع هکرهای دولتی با گرفتن سورس اصلی بدافزار از منابع مختلف و بازسازی آن برای اهداف جدید خود، بدافزارها را آپدیت کرده و به‌سوی گوشی و رایانه قربانی ارسال کرده‌اند.

ویرجینیا به‌عنوان مرکز اصلی و فرانکفورت (کنسول گری آمریکا) به‌عنوان دفتر اصلی برای این کار تعریف‌شده تا اروپا، خاورمیانه و افریقا را تحت پوشش حملات سایبری خود قرار دهد.

برنامه موسوم به Weeping Angel نشان می‌دهد چگونه تلویزیون هوشمند سامسونگ F8000 با کمک جاسوسان انگلیسی در MI5/BTSS (درحالی‌که آی ۵ سرویس جاسوسی داخلی است اما این کار را انجام داده است) آلوده به بدافزار شده و برای مانتیور کردن کاربر از آن سوءاستفاده شده است.

گفته می‌شود ترامپ سازمان سیا را بارها علیه خود متهم کرده ( خود ترامپ متهم به همکاری با روس‌ها است) و گفته است قصد تغییر و تحول در آن را دارد و این داستان لورفتن جدید همگام با سیاست‌های روسیه برای تسویه‌حسابی بزرگ با سیا و GCHQ صورت می‌گیرد.


منبع: الف

اسامی بیشترین گیم‌ها، فیلم‌ها واپلیکیشن‌های دانلود شده از فروشگاه گوگل

به گزارش خبرآنلاین، در حال حاضر با ۴۰ میلیون آهنگ، ۵ میلیون کتاب الکترونیکی و فیلم و میلیون‌ها اپلیکیشن یکی از بزرگترین فروشگاه‌های الکترونیکی نرم‌افزاری جهان است و به همین خاطر در آستانه تولد ۵ سالگی این فروشگاه، مدیران تصمیم گرفتند تا بیشترین گیم ها، اپلیکیشن ها، کتاب‌های دانلود شده در آمریکا را فهرست بندی کنند.

بازی Candy Crush Saga بیشترین دانلود در تاریخ فروشگاه گوگل را به خود اختصاص داده است و سپس گیم های Subway surfers، Temple Run2، Despicable Me و Clash of Clans در رده‌های بعدی قرارگرفته‌اند.

در بخش اپلیکیشن، کاربران فیس بوک را بیشتر از بقیه دانلود کرده و اپلیکیشن هایی مانند فیس بوک مسنجر، پاندورا رادیو، اینستاگرام و اسنپ چت در رده‌های بعدی جای گرفته‌اند.

کتاب A Game of Thrones در رده سوم پردانلودترین های گوگل پلی قرارگرفته و البته سه گانه The Hunger Games در رده دوم و The Fault in Out Stars و کتاب Gone Girl در رده‌های بعدی فهریت بیشترین دانلود کتاب جای گرفته‌اند.

فیلم‌های The Interview، Frozen، Deadpool، Star Wars: The Force Awakens و Guardians of the Galaxy به ترتیب بیشتر از بقیه فیلم‌ها در فروشگاه گوگل توسط کاربران دانلود شده‌اند.


منبع: الف

چگونه دوران صبر "ایوب" به سرآمد

به گزارش ایسنا، حجت‌الله ایوبی که همین چند ماه قبل پس از انتصاب سیدرضا امیری‌صالحی بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد، قرارش با وزیر جدید بر ادامه همکاری است، ۱۷ اسفندماه جای خود را به محمدمهدی حیدریان داد که حدود یک دهه قبل هم معاون امور سینمایی بود.   اوایل شهریورماه ۱۳۹۲ بود که ایوبی با حکم علی جنتی ـ وزیر مستعفی فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ به جای جواد شمقدری به عنوان رییس سازمان سینمایی منصوب شد. او که در دوران پرتنش میان دولتی‌ها و سینمایی‌ها مسئولیت سازمان سینمایی را برعهده گرفته بود، در همان اولین لحظه‌های ورودش به سازمان اعلام کرد که سعی می‌کند تمام حرف‌های نشنیده را بشنود و با اتکاء به خرد جمعی و با کمک گرفتن از نظر بزرگان صنعت سینمای ایران، درباره‌ مسائل تصمیم بگیرد. سراپا گوشم ایوبی سه سال قبل در گفت‌وگویی با ایسنا، درباره اولین فعالیتش در سازمان سینمایی کشور، گفته بود: بنده سراپا گوشم و همه حرف‌های نشنیده را با عشق و علاقه خواهم شنید. خیلی‌ها هستند که حرف‌هایی برای گفتن دارند و سعی می‌کنم این گفتنی‌ها را بشنوم. رییس پیشین سازمان سینمایی در آن زمان با ابراز امیدواری از اینکه در دوره‌ مدیریتش، سینما یکی از نمادهای تدیبر و اعتدال باشد، اضافه کرده بود: «امیدوارم بتوانیم در حوزه سینما و با مشورت بزرگان تصمیمات معقولی بگیریم. شعار اصلی این دولت تدبیر و اعتدال است و بنده هم سعی کرده‌ام همیشه معتدل حرکت کنم. ان شاءالله در این دوره، سینمای ایران یکی از نمادهای تدبیر و اعتدال باشد، چرا که معتقدم امروز سینمای ایران تشنه‌ این تدبیر و اعتدال است.» او با تاکید براینکه می‌داند مسئولیت سختی را پذیرفته است، تاکید داشت: «با این حال اساسا آدم خوش‌بینی هستم و آینده سینمای ایران را خوب می‌بینم و امیدوارم نگرانی‌های فعلی در عرصه‌ی سینما و همچنین حساسیت‌ بیش از اندازه‌ای که درباره سینمای ایران ایجاد شده، کاهش پیدا کرده و به حد و اندازه خودش برسد.» سازمان سینمایی در سایه و خوش‌بینی ایوبی به آینده ایوبی که در زمان معارفه خود و تودیع جواد شمقدری گفته بود تلاش می‌کند، از مشورت‌های رییس پیشین سازمان سینمایی استفاده کند، پس از مدت زمانی نه چندان طولانی اختلافاتش با مدیران قبلی بروز کرد به طوری‌که  در مقطعی از یک “سازمان سینمایی در سایه‌” نام برد که توسط مدیریت پیشین تاسیس شده و برای فعالیت‌های مدیران جدید سازمان سینمایی سنگ‌اندازی می‌کند.  او که سازمان سینمایی را خانه همه سینماگران می‌دانست، تاکید می‌کرد که «با اعتماد متقابل می‌توانیم، شاهد بروز خلاقیت‌ها و اتفاقات بسیار مهم باشیم، چون سینمای ایران آماده است به وظیفه تاریخی‌اش عمل کند. سینما می‌خواهد به دولت تدبیر و امید کمک کند و سهمش را در روابط خارجی ایفا کند، جهان منتظر دیدن و شنیدن صدای ایران است.» این اتفاق احتمالا تا حد زیادی با نمایش چند فیلم ایرانی در خارج از کشور و نیز کسب دومین اسکار سینمای ایران توسط اصغر فرهادی رخ داده است، همانطور که شعف و سخنان پراحساس ایوبی در شب جشن اسکار و تجلیل از فرهادی حاکی از این مسئله بود. رییس پیشین سازمان سینمایی که در زمان بسته بودن خانه سینما به مدیریت سازمان سینمایی رسیده بود، در ابتدای کارش خیلی زود یکی از وعده‌های دولت یازدهم را با بازگشایی این نهاد صنفی عملی کرد. ایوبی در همان مقطع با اشاره به حاشیه‌هایی که سینمای ایران با آن دست به گریبان بود، اظهار کرد:« متاسفانه از متن غافل شده‌ایم. باید گفت‌وگو کنیم و سینما را به جایگاه والایش برسانیم.» پایان یک ماجرای تلخ او در مراسمی به مناسبت بازگشایی خانه سینما عنوان کرد: «از ابتدا اعلام کرده بودیم برای جمهوری اسلامی ایران یک خانه سینما کافی است و همه صنوف می‌توانند عضو آن باشند. الان هم شوقی را که میان سینماگران به وجود آمده حس می‌کنم و البته نمی‌دانم این مسئولیت را می‌توانم تحمل کنم یا خیر، اما پروژه اصلی ما پایان این ماجرای تلخ (تعطیلی خانه سینما)بود که چند سال خوراک خبری برای رسانه‌های بیگانه شده بود و آن‌ها امروز دیگر سوژه‌ای به نام خانه سینما ندارند.» ایوبی در جشن بازگشایی خانه سینما و روز ملی سینما با اشاره به خوشحالی سینماگران از باز شدن خانه‌اشان گفته بود:« ما وارد دوره‌ی جدیدی شده‌ایم و خوب است که در مقابل این اتفاق مقاومت نکنیم.  پیام جشن امشب هم این است که حاشیه‌ها را رها کنیم.» این استاد دانشگاه که در دوره مدیریت خود با حاشیه‌های فراوانی روبرو بود، یکی از همان اولین چالش‌هایش هنگام انتصاب مجدد جمال شورجه در شورای پروانه ساخت روی داد که در پاسخ به انتقادها تاکید کرد، « ما گفته بودیم که نگاه‌مان حذفی نیست. بلکه حضور همه سلیقه‌ها و رعایت عدالت است.» از من توقع افشاگری نداشته باشید در دوره مدیریت ایوبی از سازمان سینمایی یکی از مطالباتی که از سوی سینماگران وجود داشت، شفاف‌سازی قراردادهای گذشته بود که او به همراه مدیر جدیدش در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی با افشاگری درباره یکی دو پروژه از جمله فیلم «لاله» که هنوز فیلمبرداری‌اش ادامه پیدا نکرده است، پرده از مسائل مالی عجیب و غریبی برداشتند. هرچند ایوبی اظهار می‌کرد، «از من توقع افشاگری و رجوع به گذشته را نداشته باشید، اما مواردی که باید پیگیری شود و گذشته‌ای که آثارش در امروز ادامه دارد به طور طبیعی باید بررسی شود و بودجه‌هایی که لازم است هم باید از سوی مراجع نظارتی پیگیری شوند، اما همه این کارها بدون هیاهو و سروصدا و بدون اتهام ناشایست به مدیران قبلی باید انجام شود، باز تأکید می‌کنم از من انتظار هیاهو، جار و جنجال و اتهام به گذشته را نداشته باشید.» این تاکید بر سرشفاف‌سازی‌های مالی البته برای خود ایوبی و عملکردش، در یکی دو ماه اخیر به سوژه‌ای رسانه‌ای تبدیل شده بود و پرسش‌هایی درباره خرج و مخارج سازمان سینمایی و جشنواره‌هایی که برگزار کرده است، مطرح می‌شد. با این حال چالش‌های ایوبی فقط به مواری که در بالا اشاره شد، محدود نبود و طبق آنچه محمدمهدی عسگرپور  ـ مدیر عامل پیشین خانه سینما ـ پیشگویی کرده بود، مشکلات عدیده‌ای بر سر راه رییس جدید سازمان سینمایی وجود داشت.  عسگرپور معتقد بود، «حداقل در سکانس‌های پایانی دولت دهم طرحی وجود داشت که دولت یازدهم حالا حالاها وقتش را صرف حل یک‌سری از این مشکلات باید بکند تا در ذهن مردم در حوزه‌ فرهنگ نتواند نمره‌ قبولی بگیرد، چون مدام باید درگیر مین‌گذاری‌هایی باشد که دولت دهم در حوزه‌ سینما گذاشته و این مین‌گذاری‌ها به خاطر حجم گسترده‌اش قابل توجه است.» محاسبه حضور ثانیه‌ای در سینما با این وجود حجت‌الله ایوبی بخشی از کارهایی را که دوست داشت در این حوزه انجام دهد، پیگیری کرد که از آن جمله به تاسیس مدرسه عالی سینما (که البته حرف و تردید درباره‌ی میزان توفیق آن زیاد است) و راه‌اندازی گروه هنر و تجربه می‌توان اشاره کرد؛ گروه سینمایی‌ای که اگرچه استقبال خوبی از آن شد و بسیاری از فیلم‌هایی که حتی در یک دهه گذشته امکان اکران پیدا نکرده بودند در این فرصت، موقعیت اکران یافتند، اما مشخص نیست با حذف اخیر یکی از سالن‌های آن در سینما فرهنگ و نیز موسسه شدن این گروه، در مدیریت جدید چه سرنوشتی خواهد داشت. البته گروهی انتقاد دارند که با نمایش برخی فیلم‌ها، ادعای فیلم‌ساز بودن را در برخی فیلم‌سازان جوان به‌وجود آورد. ایوبی که در دوران مدیریت خود دیجیتالی کردن سینماها را به طور جدی پیگیری کرد و ارتباط مخاطب با سینما را مهم‌ترین چالش پیش‌رویش می‌دانست، سه ماه پس از حضور خود در سازمان سینمایی به دلیل حجم کارها و فشارهایی که وجود داشت و نیز انتظارات، می‌گفت که باید مدت حضورش در سینما را ثانیه‌ای حساب کرد و نه روزانه! او در آن مقطع به طور صریح اظهار کرد:‌ «به این جمع‌بندی رسیده‌ام که مدیریت پیشین، یک سازمان سینمایی در سایه‌ تاسیس کرده‌ و بخشی از مشکلات فعلی ما به این سازمان سینمایی تازه تاسیس برمی‌گردد؛ سازمانی که امکانات دارد،‌ پول دارد، ساختمان دارد، بنیاد تاسیس می‌کند و رسانه هم دارد. البته ما خوشحال می‌شدیم اگر این سازمان سینمایی در سایه، بنایش برهمکاری بود، چون در فرهنگ وجود رقیب معنی ندارد به دلیل اینکه آنقدر سقف کار بلند و باز است که هیچ کس رقیب دیگری نیست ولی ظاهرا سازمان سینمایی در سایه احساس می‌کند، لازمه بودنش تضعیف سازمان سینمای اصلی است.» تا آخر ایستاده‌ام وی که تاکید داشت، چنین موضوعی را پیش‌بینی نمی‌کرد و حاشیه‌های فراوان، انرژی و وقت زیادی از او و مجموعه می‌گیرد، ادامه می‌داد: «به کسانی که دغدغه سینمای انقلاب‌، دفاع مقدس و ارزشی را دارند، این اطمینان را می‌دهم که همه این دغدغه‌ها را بنده در بالاترین سطح دارم و مطمئن باشند که جایگاه ویژه‌ای در سازمان سینمایی کشور داشته و دارند اما آنهایی که می‌خواهند از این نام‌های بسیار خوب و مقدس برای منافع سیاسی‌، حزبی‌ یا بدترش منافع مالی و شخصی استفاده کنند، بدانند که من به آن‌ها اجازه نخواهم داد، یعنی مطمئن باشند که اجازه نمی‌دهم و تا آخر ایستاده‌ام.» با این حال یکی از انتقاداتی که در دوران مدیریت ایوبی وجود داشت افزایش فیلم‌هایی بود که با وجود مجوز نمایش، اکران نشدند البته فشارهایی که از بیرون سینما وارد می‌شد در این بخش کار را برای او سخت کرد تا جایی که دو فیلم «رستاخیز» و «خانه پدری» در چند سانس محدود اکران شدند، اما فشارها مانع از ادامه اکران آن‌ها شد که تا به امروز هم سرنوشت اکران آنها مشخص نیست. «خانه دختر»، «آشغال‌های دوست داشتنی» و «عصبانی نیستم» هم از جمله فیلم‌هایی بود که موفق به نمایش در این دولت نشدند و ایوبی درباره‌ی آنها مورد پرسش قرار گرفت. البته همان یک سال قبل ایوبی در اظهارنظری گفت‌:‌ «از اهالی سینما هم انتظار درک متقابل دارم. می‌دانم فیلمسازی که فیلمش دچار مشکل می‌شود،‌ برای او هیچ چیز دیگری به جز آن فیلم اهمیت ندارد. همه زندگی و اولویت او فیلم خودش است. انتظار دارد تمام سازمان سینمایی دنبال حل مشکل او باشند. در حالی که مساله او فقط یکی از ده‌ها موضوعی است که در دستور کار سازمان سینمایی است.» با همه این اوصاف در محاق ماندن فیلم‌ها یکی از انتقادها را روانه‌ی ایوبی کرد که او با صبر ایوبی‌اش که به مماشات انجامیده، عملا سینماگران را از تحقق وعده‌های دولت یازدهم ناامید کرده است. ایوبی، سینما، مولانا و  اظهارات شعرگونه یکی از عادت‌های حجت‌الله ایوبی که مدیر پیشین سازمان فرهنگی هنری اکو هم بوده  و اکنون مدیر بنیاد شمس و مولانا هم است، این بود که در سخنرانی‌ها یا در پاسخ به برخی موضوعات و اظهاراتی که از هنرمندان می‌شنید، جوابی شعرگونه می‌داد. این رویه حتی باعث شده بود برخی هنرمندان در مقطعی، از طریق مصاحبه یا در برنامه‌ای رسمی برای او پیغام بفرستند که البته تاثیر چندانی هم بر ایوبی نداشت. او بیش از یک سال قبل در مصاحبه‌ای با ایسنا با تاکید براینکه “بزرگترین سرمایه خود را حمایت هنرمندان می‌داند،گفته بود: «آنچه را که اصلا نمی‌پسندم، سخن گفتن هنرمندان از طریق رسانه‌ها است. این گفتگوهای رسانه‌ای اصلا بر من اثرگذار نیست و حتی گاه نتیجه معکوس داشته است، چرا که ما همواره می‌توانیم با یکدیگر گفت‌وگو کنیم و نیازی نیست دوستان مسائل خود را از طریق رسانه‌ها به ما اعلام کنند. من مدیری هستم که تمام لحظات در تعطیلات و اعیاد رسمی و حتی تا لحظه تحویل سال پیگیر کار سینماگران هستم.» اظهارات ایوبی که همواره تاکید داشت تمام هدفش کمک به سینما است و هر جا لازم به صبر و سکوت بوده، چنین کرده و هرجا هم لازم به سخن گفتن بوده‌، حرف زده است، کمتر از یک سال بعد یعنی پس از پایان جشنواره جهانی فجر، رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. پایان تحمل دوستان؟! او در پاسخ به انتقادات برخی سینماگران از جمله مریلا زارعی که از او خواسته بود فقط با شعر جواب ندهد و پاسخی صریح به اظهاراتشان بدهد، با اشاره به اینکه «این یکی، دو، سه روز نوبت عمر گذشت/ چون آب به جویبار و چون باد به دشت /هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت/ روزی که نیامدست و روزی که گذشت» بیان کرد: «امیدوارم به سینماگران برنخورد، ولی معتقدم آن‌ها بیشتر دیدنی هستند تا شنیدنی! پس من فیلم‌هایشان را می‌بینم و بگذارید حرف‌هایشان را نشنوم، چون فیلم‌هایشان از حرف‌هایشان جذاب‌تر است. من کمک می‌کنم فیلم‌های بعدی‌شان را بسازند. این دوستان و رفقا اگر ما را چند سال به این شکل تحمل کنند چیزی نمی‌شود.»  اندکی صبر، سحر نزدیک است رییس پیشین سازمان سینمایی ابتدای همین امسال در پاسخ به اینکه چه وعده‌ای برای سال ۹۵ به سینماگران می‌دهد، گفت، «از روز اول به سینماگران گفتم که اندکی صبر، سحر نزدیک است. الان هم به آن‌ها می‌گویم اندکی صبر سحر نزدیک است؛ یعنی اتفاقاتی که می‌افتد تازه اول موفقیت سینمای ایران است و مطمئن باشند در ماه‌ها و سال‌های پیش‌رو انقدر اتفاقات خوب می‌افتد که کِیف کنند.» وی همچنین از اهالی سینما صمیمانه تشکر کرد که از فضای صمیمی بوجود آمده مراقبت می‌کنند، «من انتظار ندارم که آن‌ها با هم اختلاف نداشته باشند ولی باید یاد بگیریم با حفظ مناقشات در کنار هم برای پیشبرد اهداف کشور تلاش کنیم و این مسئله‌ای است که جامعه سینمایی خیلی خوب آن را درک کرده است و آن‌ها خیلی از مسائل را به شکلی ظریف رعایت می‌کنند. به طوری که هر جا که احساس کردند، اتفاقی در حال رخ دادن است که ممکن است آرامش سینمایی ایران را به هم بزند خودشان جلویشان را می‌گیرند، مشکلات را تحمل می‌کنند همانطور که ما را هم تحمل می‌کنند.» ایوبی که در پایان دومین سال مدیریت خود در سازمان سینمایی تاکید داشت که هرگز از پذیرش این مسئولیت پشیمان نیست، گفته بود:« اما این به معنای این نیست که سختی نکشیدم چرا که سخت‌ترین دوران زندگیم را در دو سال اول مدیریت در سازمان سینمایی گذرانده‌ام. در آغاز وقتی این مسولیت پیشنهاد شد، دوستانم در سینما که با مشکلات این عرصه آشنا بودند، دلشان برای من می‌سوخت، اما معتقدم در میان تمام مسئولیت‌هایی که می‌توانست به من پیشنهاد شود، کمتر کار و مسولیتی شاید این ارزش را داشته باشد که انسان با تمام وجودش کار کند و تمام عزت و آبرویش را برای آن بگذارد.» آروزی ایوبی برای سینما وی همواه یکی از ‌آرزوهای خود را این می‌دانست که سینمای ایران به یک واقعیت انکارناپذیر در ایران تبدیل شود و تاکید داشت: «به زودی این سینما روی پای خود می‌ایستد تا دیگر نیازی به بنده و امثال من نداشته باشد. امیدوارم روزی برسد که سینما آنقدر قدرتمند باشد که نیازی نباشد اصلا بدانند مدیر سازمان سینمایی کیست.» با رفتن ایوبی از ریاست سازمان سینمایی آن هم در حالی که شنیده می‌شد تلاش زیادی برای اینکه وی استعفا دهد، صورت گرفته است، مهم‌ترین سوالی که پیش روی سینما و سینماگران می‌تواند باشد تکلیف ادامه همکاری و فعالیت برخی مدیران و بخش‌هایی است که متعلق به این دوره بوده‌اند، مثل گروه هنر و تجربه، مدرسه عالی سینما، جشنواره جهانی فیلم فجر. همچنین مشخص نیست حضور برخی مدیرانی که بویژه سابقه غیرسینمایی و تئاتری‌ آن‌ها در سازمان سینمایی مورد انتقاد بود، چقدر دوام می‌آورد.


منبع: بهارنیوز

زندگی در میان ۴هزار کتاب

به گزارش ایسنا، «گاردین» در این گزارش پستی و بلندی‌های این ماموریت وسوسه‌برانگیز را از زبان «هُلدستاک» روایت می‌کند: وقتی «دوریس لسینگ» هشت‌ساله بود، به یک مدرسه زیر نظر صومعه فرستاده شد. در آن‌جا راهبه‌ها به او اجازه نمی‌دادند آثار کلاسیک را مطالعه کند. آن‌ها فکر می‌کردند کتاب‌های «والتر اسکات»، «رابرت لوییس استیونسون» و «رودیارد کیپلینگ» برای دختری به سن و سال او مناسب نیست. اما «لسینگ» دلسرد نشد و به والدینش در این‌باره نامه‌ای نوشت. او از آن‌ها خواست که اجازه خواندن کتاب‌ها را از راهبه‌ها بگیرند. «لسینگ» بعدها در زندگی‌نامه خود نوشت: «دنیای کتاب‌ها مال من بود و جایی بود که من به آن تعلق داشتم. اما باید برای آن می‌جنگیدم.»چهار ماه پس از درگذشت «لسینگ» در نوامبر ۲۰۱۳، از من خواسته شد تا به خانه او در «وست همپستد» لندن بروم، چون کارگزاران املاک او دچار مشکلاتی شده بودند. در خانه «لسینگ» بیش از ۴۰۰۰ جلد کتاب بود که باید مرتب می‌شد. من موافقت کردم تا به آن‌ها کمک کنم. دوست داشتم بدانم «لسینگ» چه جور کتاب‌خوانی بوده، آیا گوشه کتاب‌ها را تا می‌زده، بخش‌هایی را هایلایت می‌کرده و یا در کناره‌های صفحه یا در صفحه‌های خالی یادداشت‌نویسی می‌کرده است. فکر می‌کردم دانستن این‌که او چه می‌خوانده و چگونه، تصویر کارهای خودش را در ذهنم شفاف‌تر می‌کند.در اولین بازدید، «آنا» که تراپیست «لسینگ» بود، راهنمای من شد. تقریبا روی تمام دیوارها یک کتابخانه بود و روی زمین، مملو از تل‌های کتاب. «آنا» قفل یک در را در طبقه سوم باز کرد و گفت: «این‌ها تمام کتاب‌هایی هستند که دوریس نوشته.» هر دو برای مدتی ساکت ماندیم و به قفسه‌های خم‌شده‌ای که روی دو دیوار و نصف دیوار سوم نصب شده بود و به تل کتاب‌هایی که روی میز و سطح زمین قرار داشتند، خیره شدیم. این‌ها انباشت سرازیرشده ۶۰ سال فعالیت او بودند. علاوه بر فهرست کردن کتاب‌ها، باید آن‌هایی را که ممکن بود به درد زندگی‌نامه‌نویسان آتی بخورد، شناسایی می‌کردم. («پاتریک فرنچ» فردی بود که یک سال پس از آن به عنوان نویسنده زندگی‌نامه لسینگ انتخاب شد). باید صفحه‌ها را به دنبال یادداشت‌ها یا علامت‌گذاری‌های «لسینگ» چک می‌کردم. فکر نمی‌کنم او سرک کشیدن من در کتاب‌هایش را برای پیدا کردن مطالب زندگی‌نامه‌ای تأیید می‌کرد. همیشه به زندگی‌نامه‌های نویسندگان به دیده تردید می‌نگریست و می‌گفت: «هر کسی با خواندن یک رمان می‌تواند خیلی چیزها را درباره یک نویسنده بداند، چه برسد به دو یا چندین رمان.» «دوریس لسینگ» متولد سال ۱۹۱۹ از پدر و مادری انگلیسی در کرمانشاه ایران بود. وقتی پنج سال داشت، خانواده‌اش به زیمبابوه کنونی مهاجرت کردند. در ۱۹ سالگی با «فرانک ویزدم» ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نام‌های «جان» و «جین» شد. «لسینگ» در سال ۱۹۴۵ آن‌ها را ترک کرد و با «گاتفرید لسینگ» ازدواج کرد، اما چهار سال بعد از او هم طلاق گرفت. او در همان سال در حالی که دو دست‌نوشته را از اولین رمانش «علف‌ها آواز می‌خوانند» با خود داشت، به همراه «پیتر» تنها فرزند از ازدواج دومش، راهی انگلیس شد. «دفترچه طلایی» که به تقابل‌های نسلی، سیاست جنسیت‌گرا و بیماری‌های روانی پرداخته بود، در سال ۱۹۶۲ منتشر شد و شهرتی بین‌المللی را برایش به ارمغان آورد. «لسینگ» در سال ۲۰۰۷ جایزه نوبل ادبیات را به دست آورد. او تا زمانی که گزارشگران و روزنامه‌نگارها دوره‌اش نکرده بودند، از کسب این جایزه خبردار نشد و اولین واکنشش این بود: «اوه! یا مسیح!» به نظر می‌رسد «لسینگ» اصلا تحت تأثیر جمله «والتر بنیامین» درباره نظم دادن کتاب‌ها قرار نگرفته بود. تعبیر بنیامین از این کار «خستگی ملایم نظم» است. در خانه «لسینگ»، «راهنمای تغذیه پرندگان در باغ» در کنار «اسلام در بریتانیا» و رمان «انجیل برگ گزنه» نوشته «باربارا کینگ‌سالور» قرار داده شده بود. حتی قفسه‌های نزدیک آشپزخانه کمتر شامل کتاب‌های آشپزی می‌شدند. اما تنها نظم نبود که در این خانه پیدا نمی‌شد. در اولین هفته کاوشم، اثر کمی از کتاب‌خوانی «لسینگ» به چشم می‌خورد. گوشه هیچ صفحه‌ای تا نشده بود و هیچ یادداشت و خط‌کشی‌ای در کتاب‌ها دیده نمی‌شد. او حتی اسمش را هم داخل کتاب‌ها ننوشته بود. در پایان هفته دوم از پذیرفتن این کار پشیمان شدم. مفاصل انگشتانم از نوشتن اطلاعات کتاب‌ها ورم کرده بود. در پاسیو بیرون آشپزخانه استراحت می‌کردم. از آن‌جا می‌توانستم به باغچه طویلی که به دو درخت ختم می‌شد، نگاه کنم. ظرف غذای پرندگان از شاخه‌های زیادی آویزان بود و گربه‌ها در محوطه گشت می‌زدند. مکانی آرام بود که به احتمال زیاد، «لسینگ» در آن می‌نشسته و از آواز پرنده‌ها و وزوز زنبورها لذت می‌برده. کاهش انگیزه، تنها وقفه کارم نبود. «جین» دختر «لسینگ» از آفریقای جنوبی آمده بود و دلش می‌خواست زمانی را در خانه تنها باشد. علاوه بر این، کنجکاو هم بود تا فرد کاملا غریبه‌ای را که با کتاب‌های مادرش خلوت کرده، ببیند. ما در نشیمن خانه نشستیم و او با دقت اما نه نامهربانانه، از من درباره کاری که قرار بود انجام دهم، سوالاتی پرسید. به نظر می‌آمد جواب‌های من او را راضی کرده. حرف‌های‌مان به زندگی او در کیپ‌تاون رسید. اما من احساس می‌کردم باید بتوانم تپه کتابی درست کنم که اثری ماندگار از مادرش را دربرداشته باشد. می‌خواستم بتوانم بگویم: «این کتابی است که او عاشقش بود.» دو هفته دیگر هم طول کشید تا آن‌ها را پیدا کردم. روی یک تاقچه بلند در نشیمن ردیفی از کتاب‌های ضخیم جلد سخت بود که در پوشش سبز یا نارنجی کمرنگ قرار داشت. مجموعه‌ای از کتاب‌های «اِوری من» بود. کتاب‌هایی از «سوفوکل»، «هومر»، «افلاطون»، «ایبسن» و «استاندال» بودند که بین‌شان برچسب‌هایی از کتاب‌فروشی‌های شهر سالزبری (هراره کنونی) رودسیا قرار داشت. «لسینگ» گفته بود «بسته‌ها را با قلبی تپنده و با آرزوی سواحل جدیدتر ادبی» باز می‌کرده است. زمانی که برای اولین‌بار به لندن آمد، آن‌ها را با چند چمدان پر با خود آورد… «چون نمی‌توانستم از آن‌ها جدا شوم.» در همان تاقچه‌ها، کتاب‌هایی که دوستان و خانواده به او هدیه داده بودند، قرار داشت. نسخه‌ای از «توماس مان افکار زنده شوپنهاور را ارائه می‌کند» را پسرش «جان» در سال ۱۹۵۲ به او داده و برایش نوشته بود: «انجیل اندوه در جشن عشق». «پیتر» در کتاب «خانه‌ای در محله پو» با مدادی آبی‌رنگ نوشته بود: «مامان ۴۰ ساله شد» اما اکثر پیام‌های درون کتاب‌ها از نویسندگان دیگر بودند؛ تقدیم‌نامه‌هایی از «رودیارد کیپلینگ»، «کورت ونه‌گات»، «برایان آلدیس»، «آلن سیلیلتو»، «آلبرتو مانگوئل»، «کریستوفر لوگ»، «رابرت آنتون ویلسون»، «پنه‌لوپه مورتیمر»، «آلن گینزبرگ»، «بتی فریدن» و «کالین ویلسون». آن‌ها گواهی بودند بر تأثیر ادبی «لسینگ». به تدریج، قفسه به قفسه جلو رفتم. ۱۹ نسخه کپی از سخنرانی مراسم اعطای جایزه نوبل «لسینگ» را در جعبه‌ای زیر حمام پیدا کردم. در این سخنرانی، او درباره قدرت داستان‌سرایی و ضرورت دسترسی جوامع روستایی به کتاب صحبت کرده بود: «نویسندگان بدون کتاب از خانه خارج نمی‌شوند.» در اکثر قفسه‌های مربوط به نویسندگان دیگر، کتاب‌هایی بود که با بقیه جور درنمی‌آمد: تریلر «جان گریشام» چپانده شده بود بین کارهای «پروست» و «دیکنز». یا کتابی درباره کلیساهای نورماندی در طبقه کتاب‌های «میلز و بون» بود. گمراهی‌ها و سردرگمی‌های «لسینگ»، کتاب‌های «کشفیات روانی شوروی»، «گربه‌ای در میان اسرار مذهب و جادو»، «آیا این روز توست؟» و «چطور چرخه زیست به شما کمک می‌کند چرخه‌های زندگی‌تان را تعیین کنید» بودند. کتاب‌هایی هم درباره «آتلانتیس»، یوفوها، حس ششم و قدرت‌های پنهانی آن‌ بر بدن‌ انسان وجود داشت. علاقه او به مسائل غیرعادی و شبه‌علمی نشان می‌داد که «لسینگ» به دنبال راه‌های جایگزین برای تعریف رفتارهای انسانی بود. او در زندگی‌نامه خودنوشت خود اذعان داشته که همیشه درباره انگیزه‌های خود سردرگم بوده، به‌خصوص بین ۲۰ تا ۴۰ سالگی که به کمونیسم روی آورده بود. «جی.ام. کوئتزی» در نقد این مدل کتاب‌ها نوشت: «با بیشترین اراده در جهان نیز، او نمی‌توانست عمیقا علت کاری را که کرده، متوجه شود.» سرانجام در آخرین اتاق و طبقه بالای خانه بود که کتاب‌هایی را یافتم که سوالاتم درباره این مسائل را پاسخ می‌گفت. این فضای زیرشیروانی که تغییر کاربری داده بود، در واقع اتاق خواب و محل کار «لسینگ» بود. او از بالکن می‌توانست سمت جنوب‌شرق ساختمان پارلمان بریتانیا را ببیند. اما این مکان خیلی ساکت بود و او گاهی به یاد کودکی خود در آفریقا می‌افتاد. در میان آشفتگی اتاق، کتابخانه کوچک سفیدرنگی بود که حدود ۱۰۰ کتاب و جزوه مرتبط با آن‌ها را دربرداشت. این کتاب‌ها درباره صوفی‌گری بودند که «لسینگ» اولین‌بار اواخر دهه ۱۹۵۰ با آن آشنا شد. او این تفکرات را با عنوان «مهمترین جریان» زندگی خود توصیف می‌کرد که دغدغه واقعی او و «از هر جریان دیگری عمیق‌تر» بودند. «جنی دیسکی» که در نوجوانی با «لسینگ» ‌زندگی می‌کرد، درباره صوفی‌گری می‌گوید: «به نظر می‌رسید صوفی‌گری تمام علایق پیشین او را به هم چفت می‌کرد؛ تروتمیز، درست مثل یک مکعب روبیک.» بین این‌ها بالاخره یک کتاب پیدا کردم که در آن «لسینگ» جواب متن را داده بود. در کتاب «استادان گورجی‌یف» نوشته «رافائل لفورت»، زیر بخش‌های زیادی با بی‌نظمی فراوان خط کشیده بود. نظرات «لسینگ» حاکی از اشتیاق زیاد او به عنوان خواننده بود. پاسخ او به جمله «شما وقتی ندارید تا برای تحقیقات آکادمیک یا ارزشیابی فکری حقایق نصفه و نیمه صرف کنید»، یک «بله!» از روی توافق بود. در بخش دیگری نوشته بود: «غیر از این چیزی نمی‌دانم». بهتر از همه شکلک‌هایی بود که «لسینگ» در کنار متن‌های متعدد کشیده بود. این شکلک‌ها کلاه بر سر داشتند و حالات مختلفی را نشان می‌دادند. دو چشم که چپ‌چپ و با تردید نگاه می‌کردند، در کنار این جمله کشیده شده بود: «اگر ظرفیت استفاده از علمی را نداشته باشید، آن دانش پنهان نیست، بلکه بی‌فایده است.» پس از کتابخانه سفیدرنگ، آن‌چه ماند، یک ردیف کوچک از کتاب‌ روی میز «لسینگ» بود. بیشتر فضا را دستگاه تایپ کهنه او اشغال کرده بود. یک جعبه خودکار بود که یادداشت‌ روی آن می‌گفت: «عموما خودکارها نمی‌نویسند، اما بعضی‌های‌شان چرا.» این کتاب‌ها اکثرا منبع بودند: دو فرهنگ لغات مترادف، یک انجیل، دیکشنری کوتاه آکسفورد، یک اطلس، تاریخ‌نگار جهان مدرن «پنگوئن» که به دو بخش تقسیم شده بود، فرهنگ لغت «اِوری‌من» افسانه‌های نئوکلاسیک، دیکشنری زندگی‌نامه‌های «چیمبرز» از سال ۱۹۱۱ که دربردارنده زندگی بزرگان تاریخ تمام ملل است، نسخه کهنه‌ای از فرهنگ لغت فارسی – انگلیسی «استینگاس» و نسخه‌ای از «کاربرد انگلیسی مدرن» نوشته «مولر» که از سال ۱۹۳۷ آن را داشت. آخرین چیزی که پیدا کردم، جزوه‌ای به نام «مومیایی‌ها» بود که روی جلد آن تصویری از «آنوبیس» خدای مصری در حال کشیدن چند ترازو بود و موجود موش‌مانندی داشت او را نظاره می‌کرد. «پیتر» روی جلد نوشته بود: «دوریس – لوح ۲ را ببین.» وقتی لوح را پیدا کردم، پرتره‌ای بود که بالای سر یک مومیایی کشیده شده بود. می‌توانستم شباهت کمی با «لسینگ» را در این نقاشی ببینم. اگر این یک جوک تصویری بامزه نبود، چه دلیلی داشت «لسینگ» چند دهه آن را روی میزش گذاشته باشد؟ هر کتابی نقشی در شکل‌گیری ذهن و کارهای «لسینگ» داشت و هر کدام به نوعی مورد علاقه او بود. اما هیچ نوشته و مدرکی از تفکرات او در دست نبود. کتاب‌ها جنبه شخصی داشتند و مهم بودند، اما بخشی از او نبودند. «لسینگ» جایی نوشته است: «هر رمانی یک داستان است، اما زندگی نه. زندگی بیشتر پراکندگی رویدادها است.» درست است که بسیاری از زندگی‌ها از جمله مال «لسینگ»، خیلی بیشتر از داستان‌ها آشفته هستند، با این حال بعضی اتفاقات به اندازه‌ای شسته و رفته هستند که بتوان آن‌ها را نوشت. چندین ماه بعد از این‌که کار طبقه‌بندی کتاب‌ها را انجام دادم، سرنوشت کتابخانه «لسینگ» مشخص و اعلام شد؛ بعضی از کتاب‌ها به مجموعه خاصی در دانشگاه «ایست‌انگلیکا» برده شدند، اما اکثر آن‌ها به کتابخانه عمومی در هراره فرستاده شدند. اگر براساس سخنرانی نوبلش، «لسینگ» را قضاوت کنیم، او هم این کار را تأیید می‌کرد. شاید امیدوار می‌بود کتاب‌هایش برای خوانندگان جدید همان کاری را کنند که روزی آثار کلاسیک برای دخترکی به نام «دوریس» انجام دادند.


منبع: بهارنیوز