کلاه قرمزی تعطیل شد /دلیل: نبود بودجه

ساخت مجموعه کلاه‌قرمزی برای نوروز ۹۶ متوقف شد.

به گزارش ایلنا؛ درحالیکه گروه سازنده مجموعه کلاه قرمزی از ماه‌ها پیش ساخت سری جدید این مجموعه را آغاز کرده بودند؛ اما ساخت این مجموعه از صبح امروز متوقف شد.

تاکنون حدود ۱۰ قسمت از این مجموعه ضبط شده است.

حمید مدرسی (تهیه‌کننده مجموعه) اعلام کرده؛ بیش از ۹۴ نفر در این سریال فعالیت می‌کنند اما بودجه آن هنوز بعد از ۴ ماه پرداخت نشده درحالیکه بدهی‌ها گذشته نیز همچنان پرداخت نشده است.


منبع: عصرایران

«جاسوس» پائولو کوئیلو منتشر شد

رمان «جاسوس» نوشته پائولو کوئیلو با ترجمه پرتو شریعتمداری به چاپ رسید.

رمان «جاسوس» پائولو کوئیلو از زبان ماتا هاری در آخرین نامه‌اش روایت می‌شود.

در مقدمه کتاب آمده است: «ماه اکتبر سال ۲۰۱۷ که فرابرسد، یک سده از مرگ پرسش‌برانگیز ماتا هاری، سپری شده است. سرگذشت پرفراز و نشیب این زن که به اتهام جاسوسی علیه فرانسه در برابر جوخه اعدام ایستاد، چه در چند پاراگراف صفحه‌ای از ویکیپدیا و چه در زندگینامه‌ای چندصد صفحه‌ای، تکان‌دهنده، شگفت‌انگیز، انگیزه‌بخش و فراموش‌نشدنی است.

… پائولو کوئیلو، نویسنده پرآوازه برزیلی هم مانند بسیاری، از افسون نامیرای ماتا هاری در امان نبود و کوشیده است با نوشتن روایتی از مرگ و زندگی او، با تکیه بر شواهد جسته و گریخته، تکه‌های گمشده این پازل تاریخی را کنار هم بنشاند.

تردیدی نیست که در روایت کوئیلو ردّ پای نویسنده‌ای دیده می‌شود که در دهه دوم قرن بیست و یکم همچنان نگران تأثیر ویرانگر جنگ‌های فراگیر، زن‌ستیزی، نژادپرستی، میهن‌شیفتگی، روان‌پریشی، شکاف طبقاتی، مردسالاری، سلاح‌های کشتار جمعی، نقض حقوق بشر و هزار بلای خانمانسوز دیگر است. او در ترسیم قهرمان زن داستانش نه ظرافت فلوبر را دارد و نه آرمان‌گرایی تولستوی را؛ اما می‌داند داستانی با این همه مجهولات را چگونه برای خواننده دیرباور، تنگ‌حوصله ولی کنجکاو امروزی، به زبانی ساده و جذاب در کمتر از ۲۰۰ صفحه بگنجاند و در عین حال او را با فضای فرهنگی رنگارنگ اروپایی دوران گذار از قرن نوزده به قرن بیست آشنا سازد و به سرنوشت قهرمان نه چندان خوشنام، نه چندان قابل اعتماد و نه چندان قابل پیش‌بینی خود علاقه‌مند کند.

دلیل انتخاب این کتاب برای ترجمه، نه کوئیلوی پُرخواننده، بلکه ماتا هاری بود. زنی که در زندگی بحث‌انگیزش، شخصیتی همان قدر غیرقابل دفاع که غیرقابل نکوهش داشت و در مصاف با مرگی خشن، ژاندارک‌گونه ایستاد. کوئیلو کوشیده است نوری بر تاریکی‌های زندگی و شخصیت ماتا هاری بیندازد و نیز نفرتش از جنگ و جنون همه دشمن‌پنداری و بی‌عدالتی را بیان کند. او خواننده‌ای را که می‌خواهد از زندگی ماتا هاری تصویری روشن‌تر از عکس‌های رنگ‌باخته و شایعات ضد و نقیض داشته باشد نومید نخواهد کرد.»

رمان «جاسوس» در ۱۹۰ صفحه با شمارگان ۲۲۰۰ و قیمت ۱۸ هزار تومان به تازگی از سوی انتشارات جهان کتاب به چاپ رسیده است.


منبع: عصرایران

جزئیات انفجار مرگبار مواد محترقه در اردبیل(فیلم)

برادر ناتنی اوباما گواهی تولد کنیایی برادرش را منتشر کرد البغدادی در منطقه‌ای مرزی در سوریه دیده شده است آخرین قیمت خودروهای داخلی و وارداتی ۱۰ روز مانده تا پایان سال (+جدول کامل) حیات وحش زیبای دشت های مغولستان(فیلم) خاطرات ریاست‌جمهوری «ماندلا» در یک کتاب به ماهی‌های قرمز دست نزنید! پناه دهندگان به اسنودن به دنبال پناهندگی در کانادا هستند دادستان کل آمریکا: گوانتانامو جای “بسیار مناسبی” است! مطهری: نقد و انتقاد در کشور یا لجن مال کردن است یا تملق و چاپلوسی برنی سندرز: ترامپ همواره دروغ می‌گوید

بقایی: بدون اجازه احمدی نژاد آب نمی خورم  (۶۹ نظر)

محسن رضایی به حسن روحانی نامه نوشت  (۳۰ نظر)

فرود دومین هواپیمای سفارشی ایران به ایرباس در فرودگاه مهرآباد / دومین هواپیمای نو هم آمد (+عکس و فیلم)  (۲۵ نظر)

در یکهزار و سیصد و نود و ششمین سال شمسی ماجرای کنسرت را حل کنیم  (۲۲ نظر)

چیه این فوتبال اصلاً؟  (۲۱ نظر)

دو خبری که “برجام” منتفی کرد: حقوق کارمندان کاهش یافت/ یارانه ها از ماه آینده قطع می شود  (۱۶ نظر)

نامه احمدی نژاد به ترامپ برگشت خورد  (۱۰ نظر)

پرسپولیس با درآمد ۶٫۵ میلیاردی چرا از مردم کمک می خواهد؟  (۱۰ نظر)


منبع: عصرایران

کشته شدن ۵ نفر در تصادف کامیون با پژو

کشته شدن 5 نفر در سانحه رانندگی اتوبان زنجانفرمانده پلیس‌راه استان زنجان از کشته شدن ۵ نفر در سانحه رانندگی صبح امروز خبر داد.

سرهنگ «علی‌اصغر شیرمحمدی» در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: صبح امروز(شنبه ۲۱ اسفندماه) در سانحه رانندگی که در اتوبان زنجان به تبریز رخ داد، یک دستگاه کامیون با یک دستگاه خودرو سواری ۴۰۵ برخورد کرد که در این سانحه دلخراش ۵ نفر جان خود را از دست دادند.

وی با اشاره به این‌که این سانحه ساعت ۳ و ۱۵ دقیقه صبح امروز در کیلومتر ۷۳ اتوبان زنجان به تبریز رخ داد، افزود: خستگی و خواب‌آلودگی راننده کامیون باعث شد که این سانحه رخ دهد و متأسفانه ۵ نفر جان خود را به‌خاطر این بی‌توجهی راننده کامیون به هشدارها از دست دادند. یک نفر نیز مصدوم و در بیمارستان بستری است.

این مسئول با ابراز نارحتی از این‌که برخی رانندگان علی‌رغم هشدارهای پلیس حین خستگی نسبت به رانندگی اقدام می‌کنند، افزود: حاصل این بی‌توجهی‌ها عزادار شدن یک خانواده است، در حالی که راننده کامیون با استراحت به موقع می‌توانست مانع از بروز این سانحه شود.


منبع: عصرایران

دوربین شناور، وسیله ای جالب برای عکاسی از زوایای مختلف!(فیلم)

برادر ناتنی اوباما گواهی تولد کنیایی برادرش را منتشر کرد البغدادی در منطقه‌ای مرزی در سوریه دیده شده است آخرین قیمت خودروهای داخلی و وارداتی ۱۰ روز مانده تا پایان سال (+جدول کامل) حیات وحش زیبای دشت های مغولستان(فیلم) خاطرات ریاست‌جمهوری «ماندلا» در یک کتاب به ماهی‌های قرمز دست نزنید! پناه دهندگان به اسنودن به دنبال پناهندگی در کانادا هستند دادستان کل آمریکا: گوانتانامو جای “بسیار مناسبی” است! مطهری: نقد و انتقاد در کشور یا لجن مال کردن است یا تملق و چاپلوسی برنی سندرز: ترامپ همواره دروغ می‌گوید

بقایی: بدون اجازه احمدی نژاد آب نمی خورم  (۶۹ نظر)

محسن رضایی به حسن روحانی نامه نوشت  (۳۰ نظر)

فرود دومین هواپیمای سفارشی ایران به ایرباس در فرودگاه مهرآباد / دومین هواپیمای نو هم آمد (+عکس و فیلم)  (۲۵ نظر)

در یکهزار و سیصد و نود و ششمین سال شمسی ماجرای کنسرت را حل کنیم  (۲۲ نظر)

چیه این فوتبال اصلاً؟  (۲۱ نظر)

دو خبری که “برجام” منتفی کرد: حقوق کارمندان کاهش یافت/ یارانه ها از ماه آینده قطع می شود  (۱۶ نظر)

نامه احمدی نژاد به ترامپ برگشت خورد  (۱۰ نظر)

پرسپولیس با درآمد ۶٫۵ میلیاردی چرا از مردم کمک می خواهد؟  (۱۰ نظر)


منبع: عصرایران

آشنایی با ۵ گوشی ضد آب برتر جهان

سازندگان گوشی‌های پرچم‌دار استاندارد ضد آب بودن را جزئی ضروری از محصولات خودکرده‌اند.

 به همین خاطر به‌زودی شاهد توسعه این استاندارد روی انواع گوشی‌های هوشمند خواهیم بود.

گفتنی است سازمان IEC مسئول تعریف استاندارد در این زمینه است که قواعد خود را مبتنی بر Ingress Protection Rating / امتیاز محافظت در برابر نفوذ نوشته است. عدد ثبت‌شده به دو قسمت تقسیم می‌شود: عدد اول از ۰ تا ۶ تعریف‌شده و بر اساس محافظت علیه هرگونه جسم خارجی تعریف می‌شود. عدد دوم از ۰ تا ۸ بر اساس میزان مقاومت در برابر رطوبت تعریف‌شده است. بنابراین IP68 هم ضد آب است و هم ضد غبار.

در اینجا سعی داریم شما را به ۵ گوشی برتر در بخش استاندارد ضد آب و غبار آشنا کنیم:

گلکسی اس ۷ و اس ۷ اج

این دو گوشی سامسونگ به استاندارد IP68 مجهز است که می‌تواند در آب شیرین در مدتی معین زیرآب ببرید. این استاندارد بالاتر از استاندارد به‌کاررفته در آیفون ۷ است اما نکته جالب اینکه در بخش گارانتی، این گوشی پوشش خراب شدن براثر آب خوردگی را ندارد.

آیفون ۷ و ۷ پلاس

این دو گوشی اپل مجهز به استاندارد IP67  است که تا عمق ۱ متر زیر آب شیرین تا ۳۰ دقیقه را جواب می‌دهد.

این دو گوشی نیز طبق قوانین اپل، خسارت ناشی از آب خوردگی را در بر نمی‌گیرد.

ال جی جی ۶

پرچمدار جدید ال جی مبتنی بر استاندارد ۶۸ است که به دلیل غیرقابل تعویض بودن باتری و شارژ بی‌سیم می‌تواند تا ۱٫۵ متر و ۳۰ دقیقه زیر آب از آن استفاده کرد. تست ضد غبار نیز روی آن تعریف‌شده است.

گلکسی اس ۷ اکتیو

گوشی کمی متفاوت از اس ۷ معمولی است که تا ۱٫۵ متر زیر آب شیرین جواب می‌دهد. همچنین ضد غبار و کثیفی نیز هست.

سونی اکسپریا ایکس زد

این گوشی نیز مجهز به استاندارد IP68 است که ضد آب و غبار تعریف‌شده و تا ۱٫۵ متر در استخر آب شیرین جواب می‌دهد.


منبع: عصرایران

۱۰ نشانه دستگاه گوارش ناسالم

دستگاه گوارش ما حاوی مقدار نامتناسبی از میکروب ها است و آنها برای مبارزه با عوامل بیماری‌زا مانند باکتری ها و ویروس ها ضروری هستند. بر همین اساس، حفظ سلامت دستگاه گوارش یکی از بهترین روش ها برای حفظ سلامت ذهن و جسم است.

مری، روده ها، دهان و معده
اجزا تشکیل دهنده دستگاه گوارش هستند. وظایف اصلی دستگاه گوارش پردازش غذا، جذب
مواد مغذی، تنظیم سیستم ایمنی، و ایجاد تعادل در ترکیب باکتری های دستگاه گوارش
است.

10 نشانه دستگاه گوارش ناسالم

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “پاور آو پازیتیویتی”، پژوهش های طولانی مدت مشکلات دستگاه
گوارش مانند سندرم روده نشت پذیر را با تعدادی از مشکلات سلامت، از آلرژی ها تا آرتریت
روماتوئید، پیوند داده اند. امروزه، بیشتر کارشناسان در جامعه پزشکی این موضوع را
تایید می کنند که عملکرد درست دستگاه گوارش تاثیر قابل توجهی بر سلامت کلی و
بهزیستی انسان دارد. این اجماع کلی به درک کامل‌تر از سیستم میکروبی انسان یا
میکروبیوم منجر شده است.

میکروب ها در جوامع تعامل
دارند و به محیط زیست اطراف خود واکنش نشان می دهند. همانند ارگانیسم های ساکن
زیست بوم های کره زمین، جمعیت های میکروبی ما با تغییرات محیط زیست خود تغییر می
کنند و دستکاری این تعاملات ممکن است به پزشکان در درک و مدیریت بیماری ها کمک
کند.

دستگاه گوارش ما حاوی مقدار
نامتناسبی از میکروب ها است و آنها برای مبارزه با عوامل بیماری‌زا مانند باکتری
ها و ویروس ها ضروری هستند. بر همین اساس، حفظ سلامت دستگاه گوارش یکی از بهترین
روش ها برای حفظ سلامت ذهن و جسم است. در ادامه با برخی از نشانه های دستگاه گوارش
ناسالم بیشتر آشنا می شویم.

احساس اضطراب، افسردگی یا غم

شاید در نگاه نخست پیوند بین
دستگاه گوارش و احساسات عجیب به نظر برسد. اما آیا می دانستید که ۷۰ درصد از
سروتونین بدن شما در دستگاه گوارش یافت می شود؟ سطوح پایین سروتونین با خلق و خوی
ناپایدار، افسردگی، و عملکردهای فیزیولوژیکی مانند گوارش، خوردن و خوابیدن پیوند
خورده است.

هوس فراوان برای غذاهای
سرشار از قند

لپتین و گرلین پروتئین هایی
هستند که عملکردی مشابه با هورمون هایی دارند که اشتها را تثبیت می کنند و باکتری
های دستگاه گوارش مقدار قابل توجهی از آنها را ترشح می کنند. این پروتئین ها بر
هوس های غذایی ما تاثیرگذار هستند. بر همین اساس، اگر علاقه عجیبی به مصرف مواد
غذایی حاوی قند فراوان دارید، باکتری ها با این نوع ماده ناسالم سازگار شده اند.
در نتیجه، دستگاه گوارش شما دوز قند روزانه خود را طلب می کند. اصلاح مشکلات
دستگاه گوارش می تواند باکتری هایی که موجب هوس های قندی می شوند را محدود سازد.

پیش دیابت یا دیابت

در مطالعه ای که در نشریه Endocrinology
Connections منتشر
شد، سه دانشمند روس ارتباط بین میکروب های روده بزرگ و ابتلا و پتانسیل ابتلا به
دیابت نوع ۲ را نشان دادند.

برخی باکتری های دستگاه
گوارش یک واکنش ایمنی را تحریک می کنند که موجب التهاب در تمام بدن، از جمله کبد و
سلول های چربی می شود، که می تواند بر سوخت و ساز کلی و حساسیت کبد تاثیرگذار
باشد.

مشکلات پوستی

راش های پوستی و بیماری
پوستی مزمن اگزما ممکن است نشان دهنده مشکلی در دستگاه گوارش، به ویژه عدم تعادل
در باکتری های خوب باشند. سندرم روده نشت پذیر، بیماری که غذاهای اضافی به جای
گوارش در روده از آن خارج می شوند، می تواند موجب شکل گیری التهاب در بدن و سرکوب
سیستم ایمنی شود.

التهاب روی سطح پوست هر چه
بیشتر آشکار می شود.

ناراحتی های گوارشی

مشکلات دستگاه گوارش حاد
مانند نفخ، اسهال، و تولید گاز می توانند نشان دهنده عدم تعادل در باکتری های
دستگاه گوارش باشند. اجابت مزاج نامنظم یا تولید بیش از اندازه گاز ممکن است نشان
دهنده سطوح پایین اسید معده باشند که بر توانایی تجزیه مواد غذایی تاثیرگذار است.

بیماری خودایمنی یا سرکوب
ایمنی

سندرم روده نشت پذیر و عدم
تحمل گلوتن اغلب به عنوان کاتالیزوری برای بیماری های خودایمنی عمل می کنند.
مشکلات دستگاه گوارش می توانند به بیماری های حاد و مزمن منجر شوند.

به گفته دکتر آلسیو فاسانو،
زیست شناس مخاطی، شواهدی در حال رشد وجود دارند که نشان می دهند افزایش نفوذپذیری
روده نقشی بیماری‌زا در بیماری های مختلف خود ایمنی از جمله بیماری سلیاک و دیابت
نوع ۱ دارد.

آلرژی های غذایی یا حساسیت
غذایی افزایش یافته

نمونه های عدم تحمل غذایی
(به عنوان مثال، عدم تحمل لاکتوز) تقریبا همیشه محصول جانبی سندرم روده نشت پذیر هستند.
فرد مبتلا به سندرم روده نشت پذیر توانایی گوارش کامل غذا را ندارد. در همین
راستا، غذا به جای آن که در روده باقی بماند و گوارش شود، وارد جریان خون می شود. هنگامی
که غذا از روده فرار می کند، بدن آن را به عنوان یک عامل تهدیدکننده در نظر می
گیرد و واکنش ایمنی را آغاز می کند. ابتلا یا وخیم‌تر شدن آلرژی های غذایی و حساسیت
ناگهانی به برخی مواد غذایی خاص ممکن است نشان دهنده مشکلی در دستگاه گوارش باشند.

بوی بد دهان

عدم تعادل میکروبی در روده
می تواند به بخش های دیگر بدن از جمله دهان منتقل شود، که در این شرایط بوی بد
دهان یا نفس بدبو شکل می گیرد. عدم تعادل یا نوسانات در جمیعت میکروبی دستگاه
گوارش، بدن را بیش از پیش مستعد ابتلا به بیماری هایی می کند که نفس بدبو را موجب
می شود، که از آن جمله می توان به بیماری کلیوی یا دیابت اشاره کرد.

مشکلات خواب یا بی خوابی

دشواری در به خواب رفتن و بی
خوابی نشان دهنده برخی عدم تعادل های شیمیایی در مغز هستند. همان گونه که پیش‌تر
اشاره شد، دستگاه گوارش ما حفظ و تنظیم سروتونین را انجام می دهد که یک انتقال
دهنده عصبی ضروری برای تحریک و تنظیم الگوهای خواب است. هنگامی که سطوح سروتونین نامتعادل
یا کم است این شرایط می تواند به بی خوابی یا دشواری در به خواب رفتن منجر شود.

نوسانات وزن

برخی باکتری های دستگاه
گوارش کاهش وزن را تحریک می کنند که از نوع خوب نیست. به عنوان مثال، مقادیر بیش
از حد میکروب ها در روده کوچک می تواند در جذب چربی، مواد معدنی و ویتامین ها
اختلال ایجاد کند.

در مقابل، برخی باکتری های
دستگاه گوارش افزایش وزن را از طریق دریافت کالری بیشتر از غذا موجب می شوند.
تجربه تغییرات غیر قابل توضیح وزن برای فردی که مشکل دستگاه گوارش دارد، چندان غیر
معمول نیست.


منبع: عصرایران

سفید یا قهوه‌ای؛ مساله این است!

رنگ متفاوت پوسته تخم مرغ از رنگدانه های تولیدی مرغ ناشی می شود. رنگدانه اصلی در تخم های قهوه ای به نام پروتوپرفیت IX شناخته می شود که از هِم، ترکیبی که رنگ قرمز را به خون می بخشد، شکل گرفته است.

هنگامی که موضوع رنگ تخم مرغ
مطرح می شود، هر فردی ترجیح خود را دارد. برخی افراد بر این باورند که تخم مرغ های
قهوه ای سالم‌تر و طبیعی‌تر هستند، در شرایطی که دیگران معتقدند تخم مرغ های سفید
تمیزتر بوده یا از طعم بهتری سود می برند. اما آیا تفاوتی بین تخم مرغ های قهوه ای
و سفید فراتر از رنگ پوسته آنها وجود دارد؟

سفید یا قهوه‌ای؛ مساله این است!

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “اتوریتی نیوتریشن”، تخم مرغ می تواند رنگ های مختلفی داشته
باشد، اما در فروشگاه ها بیشتر با دو رنگ سفید و قهوه ای مواجه می شوید. با این
وجود، بسیاری از مردم نمی دانند دلایل رنگ های متفاوت پوسته تخم مرغ چیست.

پاسخ ساده است؛ رنگ تخم مرغ
به نژاد مرغ بستگی دارد. به عنوان مثال، مرغ های لگ هورن سفید تخم هایی با پوسته
سفید می گذارند، در شرایطی که مرغ های پلیموث راکس و رود آیلند ردز تخم مرغ هایی
قهوه ای می گذارند. برخی نژادهای مرغ مانند آراکانا، آمراکانا، دونگسیانگ و لوشی
حتی تخم هایی آبی یا سبز آبی نیز می گذارند.

رنگ متفاوت پوسته تخم مرغ از
رنگدانه های تولیدی مرغ ناشی می شود. رنگدانه اصلی در تخم های قهوه ای به نام
پروتوپرفیت IX شناخته می شود که از هِم، ترکیبی که رنگ قرمز را به خون می بخشد، شکل
گرفته است.

رنگدانه اصلی در پوسته تخم
های آبی رنگ به نام بیلیوردین شناخته می شود، که این مورد نیز از هِم ناشی می شود.
این همان رنگدانه ای است که رنگی زرد به صفرا، مایع گوارشی، می بخشد.

اما در شرایطی که ژنتیک
عاملی کلیدی در تعیین رنگ تخم مرغ است، عوامل دیگری نیز می توانند بر آن تاثیرگذار
باشند. به عنوان مثال، با افزایش سن مرغ هایی که تخم قهوه ای می گذارند، آنها به
سمت گذاشتن تخم های بزرگتر و کمرنگ‌تر تمایل دارند. محیط زندگی، رژیم غذایی و سطوح
استرس نیز ممکن است بر رنگ پوسته تخم مرغ تاثیرگذار باشند.

این عوامل می توانند سایه
تیره‌تر یا روشن‌تر به پوسته تخم مرغ ببخشند، اما لزوما خود رنگ را تغییر نمی دهند.
عامل کلیدی در تعیین رنگ پوسته تخم مرغ همچنان نژاد مرغ است.

سفید یا قهوه‌ای؛ مساله این است!

آیا تخم مرغ های قهوه ای
سالم‌تر از همتایان سفید رنگ خود هستند؟

اغلب، مردم تخم مرغ های قهوه
ای را ترجیح می دهند زیرا بر این باورند که آنها طبیعی‌تر و سالم‌تر از تخم مرغ
های سفید هستند.

اما حقیقت این است که تمامی
تخم مرغ ها، بدون در نظر گرفتن اندازه یا رنگ، از نظر مواد مغذی مشابه یکدیگر
هستند. هم تخم مرغ های سفید و هم تخم مرغ های قهوه ای مواد غذایی سالم محسوب می
شوند. یک تخم مرغ معمولی حاوی مقدار زیادی از ویتامین ها، مواد معدنی و پروتئین
کیفیت بالا است، که همگی در مجموعه ای با کمتر از ۸۰ کالری گرد هم آمده اند.

اما دانشمندان تخم مرغ های
قهوه ای را با تخم مرغ های سفید مقایسه کرده اند تا ببینند آیا تفاوتی بین آنها
وجود دارد یا خیر. چندین مطالعه نشان داده اند که رنگ پوسته تخم مرغ هیچ اثر
چشمگیری بر کیفیت و محتوای تخم مرغ ندارد. این به معنای آن است که رنگ پوسته تخم
مرغ تاثیری بر سالم بودن یا نبودن آن ندارد. تنها تفاوت در این زمینه رنگدانه
پوسته است.

با این وجود، عوامل دیگری می
توانند بر ترکیب تغذیه ای یک تخم مرغ تاثیرگذار باشند. محیط زندگی مرغ می تواند
اثری چشمگیر به همراه داشته باشد. به عنوان مثال، تخم های تولیدی از مرغ هایی که
اجازه داشتند زیر نور خورشید پرسه بزنند، سه تا چهار برابر ویتامین D بیشتری نسبت به تخم های
تولیدی از مرغ هایی داشته اند که در محیط های بسته پرورش داده شده بودند.

نوع غذایی که مرغ مصرف می
کند نیز می تواند بر محتوای مواد مغذی تخم آن نیز تاثیرگذار باشد. به عنوان مثال،
مرغ هایی که با یک رژیم غذایی سرشار از اسیدهای چرب امگا-۳ تغذیه می شوند، تخم
هایی با سطوح بالاتر از اسیدهای چرب امگا-۳ نسبت به حالت عادی می گذارند. زمانی که
مرغ ها از رژیم غذایی سرشار از ویتامین D برخوردار بودند نیز اثری
مشابه درباره ویتامین D مشاهده شده است.

سفید یا قهوه‌ای؛ مساله این است!

آیا رنگ تخم مرغ در طعم آن
تاثیرگذار است؟

برخی افراد بر این باورند که
تخم مرغ های قهوه ای طعم بهتری نسبت به تخم مرغ های سفید دارند، در شرایطی که
دیگران طعم تخم مرغ های سفید را بهتر می دانند. اما همانند محتوای تغذیه ای، تفاوت
خاصی بین طعم تخم مرغ های سفید و قهوه ای وجود ندارد. با این وجود، این به معنای
آن نیست که تمامی تخم مرغ ها طعمی مشابه دارند.

اگرچه رنگ پوسته تخم مرغ
تغییری در مزه آن ایجاد نمی کند، عوامل دیگر مانند نوع خوراک، تازگی و چگونگی پخت
تخم مرغ ممکن است بر طعم آن تاثیرگذار باشند. به عنوان مثال، مرغ هایی که با یک
رژیم غذایی سرشار از چربی تغذیه شده اند، تخم هایی خوشمزه‌تر نسبت به مرغ هایی که
با رژیم غذایی کم چربی تغذیه شده بودند، تولید کردند. همچنین، احتمال تولید تخم
هایی با مزه ماهی در میان مرغ هایی که با مقادیر زیاد روغن ماهی، انواع مشخصی از
چربی ها یا حتی ویتامین های A و D تغذیه شده اند، بیشتر است.

رژیم غذایی مرغ هایی که در
خانه پرورش یافته اند با مرغ هایی که به طور مرسوم در مرغداری پرورش می یابند، مشابه
نیست که ممکن است بر عطر و طعم تخم های آنها تاثیرگذار باشد.

سفید یا قهوه‌ای؛ مساله این است!

افزون بر این، هرچه تخم مرغ
مدت زمان بیشتری نگهداری شده باشد، احتمال تغییر مزه آن نیز بیشتر می شود. نگهداری
تخم مرغ در مکانی با دمای ثابت و پایین مانند یخچال می تواند به حفظ عطر و طعم آن
برای مدت زمانی طولانی‌تر کمک کند.

به همین دلایل است که برخی
معتقدند تخم مرغ های خانگی طعم بهتری نسبت به تخم مرغ هایی که به طور مرسوم تهیه
شده اند، دارند. تخم مرغ های خانگی روند پردازش و حمل را تجربه نمی کنند و از این
رو، ممکن است سریع‌تر و تازه‌تر از تخم مرغ هایی که از مغازه خریداری می کنید،
راهی بشقاب غذای شما شوند.

روش پخت تخم مرغ نیز می
تواند بر عطر و طعم آن تاثیرگذار باشد. طی یک مطالعه پژوهشگران به بررسی چگونگی
تاثیر روغن ماهی، که برای افزایش سطوح امگا-۳ به کار گرفته می شود، در تغذیه مرغ
ها و تغییر عطر و طعم تخم مرغ ها پرداختند. در همین راستا، مشخص شد تخم مرغ های
عادی و نمونه های به دست آمده از مرغ هایی که روغن ماهی تغذیه شده بودند، هنگامی
که به صورت نیمروی همزده درست می شوند، عطر و طعم مشابهی دارند. اما در حالت آب پز
تخم مرغ هایی تولید شده توسط مرغ های تغذیه شده با روغن ماهی عطر و طعم گوگردی
بیشتری داشتند.


منبع: عصرایران

جزئیات نامه هاشمی رفسنجانی به مهدوی کنی

«آیت‌الله هاشمی نمی‌خواست به‌واسطه برخی اعمال، رفتارها و اظهارنظرهای نسنجیده صدمه‌ای به انقلاب وارد شود؛ به عنوان مثال در ریاست مجلس خبرگان که مرحوم مهدوی کنی هم حضور داشت، آیت‌الله هاشمی برای جلوگیری از بروز اختلاف به مرحوم مهدوی کنی پیام دادند که در ریاست خبرگان شرکت نمی‌کنم و خودم هم ایشان را پیشنهاد می‌کنم. با اینکه مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی در آن زمان بسیار بیمار بود و ایشان را با ویلچر آوردند اما آیت‌الله هاشمی در یک نطق منطقی و درست به حمایت از ایشان پرداخت.

روزنامه «آرمان» آورده است: «بدخواهان بدانند که هاشمی زنده است، چراکه انقلاب زنده است». آیت‌الله هاشمی از معدود سیاستمداران دوران انقلاب و شاید گزاف نباشد که بگوییم تنها سیاستمدار و مرد سیاستی بود که همه اشخاص، احزاب، گروه‌ها، جریان‌ها و طیف‌ها او را قبول داشتند، ولی با تمام این تفاسیر هم، هیچ‌کدام از آنها نمی‌توانند ادعای مصادره آیت‌الله هاشمی را به نفع خود داشته باشد و این چیزی جز زیرکی وهوشمندی نیست، از سوی دیگر همه از چپ و راست بر او تاختند ولی ایشان شأن خود را بالاتر از آن می‌دید که درگیر چنین بازی‌هایی شود و نهایتا هم بعد از تمام این هجمه‌ها، همه خود را با سخنان وگفتار و رفتار او تنظیم می‌کردند و این خود آفتاب است دلیل آفتاب.

دیگر خصلت او صبوری وگذشت در برابر شرایط سخت ودردناک است و امروز کمتر سیاستمداری می‌تواند ادعای صبوری سیاسی واجتماعی او را داشته باشد. صبوری پای انقلابی که از جانش تا حیثیت خانواده‌اش برای اعتلایش گذاشت و دم برنیاورد، از خیر بسیاری از پست‌ها ومقام‌های مهم کشور گذشت، پست‌هایی که امروز بسیاری برای کمتر از آن هم، چه‌ها که نمی‌کنند، ولی او برای کشوری که خود ساخته بود، فداکاری‌ها کرد و فقط خندید، شاید تلخ خندید، اما خندید تا در عمل نشان دهد صبوری کار هر مدعی نیست، فداکاری به ادعا نیست وگاهی با سکوت ومتانت گره‌ها وقفل‌ها باز می‌شود و دردها التیام می‌یابد، گاهی صبوری راز ماندگاری است، راز زنده ماندن وشاید سخن حسین مرعشی هم از همین رو باشد که گفت: «تا سیاست زنده است‌هاشمی زنده است» و شاید امروز همین خصایص است که به درد جامعه وحل مشکلات می‌خورد.

در گفت‌وگوی «آرمان» با محمد‌ هاشمی هم سعی شده تا به دور از پرداختن به مسائلی که شاید امروز هیچ کاربردی نداشته باشد، به این وجوه مهم آیت‌الله هاشمی با نگاهی دقیق و تحلیلی پرداخته شود تا سرلوحه و مشق سیاست باشد؛ برای کسانی که ادعای سیاست‌ورزی و سودای اداره کشور را دارند.

اگر بعد از ۳۸ سال از دوران انقلاب، به طیف‌ها، جریان‌ها، جناح‌ها و عملکردشان نگاه داشته باشیم در پس این گذار، اکنون شاهد تبلور مولفه‌ای به نام اعتدال هستیم. شاید امروز بسیاری آن را یک شعار سیاسی برای خود بدانند، حتی کسانی که ادعایش را دارند، اما اعتدال نقطه‌ای بوده که آیت‌الله هاشمی از همان ابتدا در این قالب و گفتمان قرار داشت. آیت‌الله هاشمی چگونه توانستند در طول دوران زندگی سیاسی خود، قدرتی را از خود نشان دهند که نقطه و فصل مشترک همه جریان‌ها و احزاب و تبلور این شعار اعتدال شود؟

من از شما و تمام همکارانتان در روزنامه آرمان در این دوران و بخصوص در زمان ارتحال و تشییع آیت‌الله هاشمی و اظهار لطفتان بسیار ممنون هستم. اگر به شخصیت آقای‌هاشمی توجه کنید پاسخ سوال روشن می‌شود. ایشان قبل از اینکه یک سیاستمدار باشد یک روحانی و مجتهد دینی بود و مبنای فکری‌شان از این جهت مکتب اسلام و مکتب اهل بیت و در کل چیزی به نام مکتب تشیع است، پس وقتی زیربنای فکری فردی این مکتب باشد، همین ویژگی‌ها را خواهد داشت. یکی از این ویژگی‌ها به ویژه در خصوص سیاست، بحث پرهیز از افراط و تفریط یا همان اعتدال است. در مکتب اهل بیت افراط و تفریط کاملا مذموم است و در مقابل اعتدالگرایی، واقع‌بینی و عملگرایی بسیار توصیه شده و مورد پسند قرار گرفته است. 

مرحوم آیت‌الله هاشمی از دوران نوجوانی و ۱۳سالگی برای کسب تعلیمات دینی به قم سفرکرد و در محضر استادانی بزرگ چون امام(ره) به آموزش مسائل دینی فقه و اصول و فلسفه پرداختند و با آن خو گرفتند که با این تحصیل دین، شخصیت ایشان به تکامل رسید، البته باید بگویم هیچ شخصیتی به تکامل کامل و واقعی نمی‌رسد، همواره در تلاش برای رسیدن به آن است و توقفی در آن وجود ندارد، اما ایشان به حدی رسید که مجتهد مسلم شد و به اجتهاد اشراف کامل پیدا کرد. از سال ۱۳۲۷ که برای کسب مدارج دینی وارد قم شد تا سال۱۳۳۷ که به عرصه سیاسی ورود پیدا کرد، یعنی طی ۱۰ سال، دوران سازندگی شخصیتی آیت‌الله هاشمی بود. 

ایشان در این زمان از یک شخصیت دینی به دیدگاهی رسید که با ورود به سیاست از تحجر فکری، افراط و تفریط و زیاده روی دور بود، بنابراین در طول زندگی سیاسی، شخصیت معتدل و اعتدالگرای ایشان ناشی از همین تحصیلات دینی بود. پس پاسخ سؤال شما در همین نکته است که گفتم ایشان قبل از ورود به سیاست، مرد دین بود. مرد دین، اعمالش مبتنی بر اعتدال، عدالت و عدالتخواهی است و همواره منتظر ظهور صاحب الزمان (عج) هم هست تا دنیا را پر از عدل و داد کند، به عبارتی فلسفه انتظار ناشی از همین نگرش اعتدال است.

آیت‌الله هاشمی را می‌توان در دو بعد و قالب ارزیابی کرد. یکی بعد اقتصادی و دیگری بعد سیاسی. در طیف اقتصادی فارغ از انتقادات به سیاست‌های تعدیل ساختاری و تورم۴۹درصدی سال ۷۴، با عملکردشان به جایی رسیدند که حتی رئیس دولت اصلاحات که از کابینه ایشان بودند، در دوران زمامداری خود، این باور را داشتندکه اقتصاد و تدابیراقتصادی و عملکرد آیت‌الله هاشمی را در این دوران دنبال کنند، چرا که به واقع آیت‌الله هاشمی یکی از سخت‌ترین دوران ریاست جمهوری ایران را در سال ۶۸ با تحویل گرفتن ایران جنگ زده برعهده داشتند؛ اما سوال اینجاست که چگونه ایشان در این هشت سال توانست آثار خسارات و خرابی‌های این جنگ را از بین ببرد و تز اقتصادی ایشان برای حل مشکلاتی از قبیل شرایط پیچیده کشوری جنگ‌زده با هزارمیلیارد دلار خسارت، خزانه خالی، کسری سنگین بودجه، تحریم‌، ۵ استان ویران، ده‌ها هزار کشته جنگی وتامین مخارج خانواده‌های آنها، صدهاهزار مجروح جنگی که باید به درمان و معیشت خود و خانواده‌ آنها هم همت می‌گماشت، نیازهای بدنه اجتماعی مملکتی پس از جنگ آن هم با درآمد نفتی بشکه‌ای ۷ دلاری که با اندکی کاهش حتی ارزش استخراج نداشت، روابط بین‌المللی حداقلی، تخاصم حداکثری کشورهای مهم جهان ومنطقه، کارشکنی‌های داخلی و خارجی و… چه بود؟ در دوران مسئولیت ریاست جمهوری، ایشان دو رویکرد برای حل مسائل و مشکلات داشتند. نخست در اقتصاد و دیگری درسیاست خارجی.

 آنچه محور رفتاری و اقدامات ایشان در مساله اقتصاد بود را باید عملگرایی و تعامل سازنده با کشورهای دیگر عنوان کرد. کشوری بودیم که یک انقلاب نوپا را از سرگذراندیم و خشت سال بعد هم در جنگ بوده و جنگیده بودیم، بنابراین آنچه در منطق ما می‌گنجید، در آن زمان اصل و منطق انقلاب و انقلاب‌گرایی بود، یعنی این‌طور نبود که در روابط اقتصادی با سایر کشورها براساس تعامل ومنافع مشترک و به رسمیت شناختن منافع طرفین حرکت کنیم.

هر کشوری در حوزه خارجی به منافع خود می‌اندیشد، پس زمانی تعامل صورت می‌گیرد که کشورها براساس منافع خود هم‌زمان به منافع سایر کشورها هم احترام بگذارند که اصل احترام متقابل و منافع مشترک است، پس رویکرد آیت‌الله هاشمی نیز استفاده از رویکردهای افراطی و رادیکال انقلابی نبود که طرف مقابل را بترساند، بلکه احترام متقابل و منافع مشترک را مدنظر داشتند و این رویکرد در جامعه بین‌الملل کاملا منطقی بود و خریدار هم داشت، پس ایشان توانست در سایه همین عملکرد، تغییرات اساسی در اوپک و بازار نفت به وجود آورد و به جای واگرایی در میان کشورهای عضو اوپک به سمت همگرایی آنها قدم بردارد که این مولفه، باز از نشانه‌های اعتدال ذاتی ایشان است. در نتیجه این تغییرات مثبت اوپک، باعث افزایش قیمت نفت شد و بدیهی است که درآمدهای نفتی ایران نیز بالارفت و ایشان توانست با بخشی از این درآمدها بدهی‌های کشور در زمان جنگ تحمیلی را تسویه نماید. 

از سوی دیگر در سایه تعامل سازنده با سایر کشورها توانست از سرمایه خارجی آنها در قالب برنامه‌های اقتصادی از قبیل بیع متقابل، وام‌های کم بهره و سایر تسهیلات کشورهای اروپایی برای سازندگی کشور جنگ زده و بحران زده استفاده کند، اما در آن دوران به دلیل همان منطق انقلابی که اشاره داشتم و به واسطه برخی تندروی‌ها، مخالفت‌های شدیدی با برخی از عملکردهای ایشان صورت می‌گرفت، ولی آیت‌الله هاشمی هیچ‌گاه آن را نمی‌پذیرفت، در نتیجه اندیشه‌های تند انقلابی جای خود را به منافع مشترک و تقابل سازنده داد و ایشان توانست با این تز از امتیازات آن استفاده کند، به نحوی که با استفاده از تسهیلاتی مانند وام ۳۰ میلیارد دلاری با بهره کم ۲ درصد از کشورهایی مانند ژاپن و آلمان و سایر کشورها به آبادانی کشور همت گمارد. 

این رویکرد در سیاست هم براساس اصل منافع مشترک، تعامل سازنده، احترام متقابل و سیاست کاهش تنش در داخل و خارج برای سازندگی از دیدگاه آیت‌الله هاشمی به‌کار گرفته شد، یعنی آن مرحوم در این چهارمحور اساسی به اولویت توجه به زیربناهای اقتصادی کشور جهت سازندگی مبادرت کرد. ایشان در ابتدا شروع به تاسیس زیربناهای اقتصادی کرد که یا وجود نداشت یا در زمان جنگ از بین رفته بود. 

اگر می‌خواهیم کشور از نظراقتصادی خودکفا شود باید زیربناها در خصوص تولید را به جایی رساند که به خود متکی شود، یعنی کشور نمی‌تواند از نظر تولید وابسته به سایرین باشد و بعد ادعای توسعه داخلی و رشد را هم داشته باشد، پس آیت‌الله هاشمی در جهت توجه به زیربناها، به سدسازی، جاده‌سازی، صنایع بزرگ مانند فولاد، پتروشیمی، آهن و این قبیل اقدامات مملکت را به نقطه‌ای برد که تولید در آن بسیار رونق گرفت. پس از این مرحله آیت‌الله هاشمی معتقد بود نباید در کشور خام‌فروشی رواج پیدا کند، یعنی یک تیرآهن را نباید به همان صورت فروخت، بلکه باید آن را به ابزارهای مفید تبدیل کرد تا بتوان به ۲ هدف مهم اقتصادی دست یافت.

اهداف اقتصادی آن دوران چه بود و آیا بر شرایط امروز تاثیرگذار است؟

هدف اول این بود که صنایع و حلقه‌های وابسته و اشتغال ایجاد شود، یعنی مثلا اگر در جامعه شغلی به اسم سیگارفروشی داریم، شاید شغل باشد اما مولد نیست، یعنی تولید نمی‌کند و همچنین شغلی پایدار و مستمر نیست و مضراست. هدف دوم ایجاد ارزش افزوده بیشتر است. صنایع بزرگ تا حدی در ایجاد اشتغال موثر هستند، اما آنچه که مشکلات اشتغال و اقتصاد را به‌صورت ریشه‌ای حل می‌کند، این دیدگاه است، بنابراین این رویکرد تولیدی اقتصاد سازندگی و سیاست سازندگی مبنای کار آیت‌الله هاشمی در اقتصاد بود. 

وقتی ایشان در سال۶۸ کشور را تحویل گرفت، بسیاری از کالاها حتی کالاهای مصرفی و مواد غذایی در داخل تولید نمی‌شد، حتی پنیر از کشورهایی مانند سوئد و دانمارک تهیه می‌شد، ولی ایشان با توجه به تولید داخل و تاسیس شهرک‌های صنعتی در اطراف شهرستان‌ها ومراکز استان‌ها، صنایع کوچک تولیدی را فعال کرد و با ارائه تسهیلاتی به مردم برای تولید، سبب افزایش امنیت شغلی و اقتصادی شد. 

این برنامه سبب شد تا مردم هم سرمایه‌های شخصی خود را وارد بازار کار و تولید کنند که نتیجه آن برای کشور چیزی جز رشد در تولید نبود و حتی به مازاد تولید کالاهایی رسیدیم که در دوران قبل از سازندگی واردکننده و مصرف‌کننده آن بودیم، یعنی علاوه بر رفع نیاز داخلی می‌توانستیم آن تولیدات را صادر کنیم. این رویکرد توسعه‌ای ایشان مبتنی بر تولید، کشور را به تعامل اقتصادی با سایر کشورها رساند، یعنی برای صادرات این محصولات نیاز به بازار داشتیم و آیت‌الله هاشمی در سایه تعامل سازنده و کاهش تنش، مبادرت به صادرات و فرستادن کالاها به کشورهای پیرامون کرد.

در سایه سیاست کاهش تنش، اصولگرایان یا جناح راست در مجلس و بدنه سیاسی کشور به دو دسته تقسیم شدند. راست سنتی و راست مدرن (کارگزاران)، ولی آیت‌الله هاشمی با اینکه نماینده اندیشه‌های راست مدرن دانسته شدند اما همواره سعی در برقراری آشتی بین هر دو طیف داشند. اکنون سوال این است که چگونه توانسته بودند به نقطه‌ای از مسئولیت و فداکاری درونی برسند که برای ایشان، ایران مهم‌تر از همه طیف‌ها، جناح‌ها و افراد و حتی جان خودشان باشد؟

نکته‌ای که در مشی آیت‌الله هاشمی بسیار پررنگ است را باید این‌گونه بیان کرد که ایشان فراجناحی، فراشخصیتی و فراحزبی بودند، البته‌نه تنها این‌گونه بودند، بلکه این‌گونه عمل هم می‌کردند، یعنی چپ و راست برایشان مهم نبود. خود را سرباز و خدمتگزار مردم می‌دانست. از سوی دیگرهم هیچ‌گاه کسی را طرد نمی‌کرد، یعنی سیاست حذفی در ذات ایشان نبود، بنابراین در هر ۲ دولت ایشان، از هردو طیف چپ و راست حضور داشتند. 

آیت‌الله هاشمی همه را دعوت به همکاری می‌کرد و البته در راستای توانایی، استعداد و متناسب با پست و مقام بود که افراد رابه کار می‌گرفت، یعنی ایشان معتقد به آن نبود که با حضور بر کرسی ریاست جمهوری باید تمام نیروهای دولت قبل، حتی آبدارچی وزارتخانه‌ها را تغییر دهد یعنی مشی ایشان متفاوت بود با آنچه امروز بسیار مرسوم است. نگاه آیت‌الله هاشمی ملی بود و به همین دلیل در مقطعی، جناح چپ علیه ایشان بود و در زمان دیگری جناح راست این رفتار را داشت ولی آیت‌الله هاشمی‌تقابلی با هیچ یک از این جناح‌ها نداشت و نقدهای غیرمنصفانه و تخریب‌هایشان را با سکوت و لبخند تحمل می‌کرد و حتی در مواقعی هم اقدام به جذب آنها می‌کرد. 

ایشان اصولا فکر و سعه صدر والایی داشت و با همه همکاری می‌کرد. سال‌های قبل از سال ۹۲ برای ایشان بسیار دردناک بود، اما بعد از ۹۲ به جای انتقام، تمام گروههای سیاسی و جناحی که تقاضای ملاقات و مشورت با ایشان را داشتند حتی آنانی که خصومت خود را نشان داده بودند، می‌پذیرفت. با تمام وجود، ذات اعتدال، تعامل و فراجناحی بودن را در ایشان می‌دیدیم، البته در مواردی هم با افراد، طیف‌ها و احزاب اختلاف نظر داشت که امری بدیهی است اما هیچ‌گاه کینه‌ای نداشت که به فکر انتقام باشد و این رفتار در مشرب آقای‌هاشمی نبود. به همین دلیل آیت‌الله هاشمی در دوران زندگی سیاسی، بسیار موفق بود و روز به روز به تعداد افرادی که به سمت ایشان گرایش پیدا می‌کردند افزوده می‌شد. شاید برخی به دلایلی مانند ترس حاضر به تعامل و نزدیکی با هاشمی نبودند اما همه آنها آیت‌الله را به‌شدت قبول داشتند که همین تشییع پیکر ایشان نشان‌دهنده جایگاه والایشان در میان عموم ملت و سیاستمداران بود.

هم‌زمان با این بعد سیاست جذب و عدم حذف دیگران و تعامل با همه، ایشان دارای یک بعد قاطعیت هم بودند که می‌توان به عدم کفایت و عزل اولین رئیس‌جمهور کشور در جایگاه اولین رئیس مجلس یا ناراحتی ایشان در موضوع عدم تایید صلاحیت آیت‌الله سید حسن خمینی اشاره داشت که رفتارهایی از سر دلسوزی و نه حب و بغض شخصی بود. این بخش از شخصیت و رفتار ایشان را چگونه می‌بینید؟ و این دوبعد کاملا متفاوت، چگونه در ذات ایشان وجود داشت؟

برای مرحوم آیت‌الله هاشمی، مصالح مملکت بسیار با اهمیت بود و همیشه این مصالح را برمنافع شخصی ترجیح می‌داد. در دوران امام (ره) قدرت اجرایی ایشان بسیار زیاد بود چرا که بنیانگذار انقلاب اسلامی به ایشان اعتماد کامل داشت و پیشنهاداتشان را می‌پذیرفت. به عنوان نمونه زمانی که آیت‌الله هاشمی به این باور رسید که جنگ دیگر برای مملکت فایده‌ای ندارد، به امام(ره) فرمودند که من حاضرم با مسئولیت شخصی خودم جنگ را پایان دهم و بعد شما هم مرا محاکمه و اعدام کنید. 

پس می‌بینید که ایشان حاضر است خود را فدا کند تا کشور بیش از این متضرر نشود. وقتی امام با این فداکاری روبه‌رو شد، مسولیت پایان جنگ را پذیرفت. درباره بنی صدرهم باید از همین دیدگاه به مساله نگاه کرد. ایشان در زمان ریاست مجلس قدرت اجرایی بالایی نداشت اما با همت خود و حمایت امام(ره) توانست موجب عزل بنی صدر شود، دلیلش هم آن بود که برای آیت‌الله هاشمی کشور مهم‌تر از هر موضوع دیگری بود. در آن مقطع زمانی افرادی مخالف جنگ و افراد دیگری هم مخالف پایان جنگ بودند، اما آیت‌الله هاشمی‌مدبر بود و مبنای مخالفت و موافقت ایشان با هر مساله، مصلحت کشور بود یعنی باتدبیر و اندیشه‌ورزی ارزیابی می‌کردند که چه مساله‌ای به نفع کشور است و همان کار را می‌کردند. ایشان پایان جنگ را به نفع مردم دید و آن فداکاری را داشت، پس این دو رویکرد ایشان منافاتی با هم نداشت، چراکه سیاست جذب و سیاست قاطعیت ایشان، براساس منافع و مصلحت کشور بود.

در میانه دهه ۵۰، آیت‌الله هاشمی‌از بنیانگذاران جامعه روحانیت مبارز بود اما در سال۶۶ از دل اندیشه‌های چپ، مجمع روحانیون مبارز منشعب شد و بعد هم اختلافات نخست‌وزیر و سایر اختلافات درونی تا زمان رحلت ایشان وجود داشت. عملکرد آیت‌الله هاشمی به گونه‌ای بود که درراستای مدیریت و آشتی هر دو طیف گام برمی‌داشتند و همگان ایشان را قبول داشتند. آیت‌الله هاشمی چگونه در بزنگاه‌ها با تدبیر به این اختلافات پایان می‌داد؟

گروه‌ها و احزاب وقتی دچار اختلاف می‌شوند، در کل و اساس انقلاب و نظام با هم مشکلی ندارند. به جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون اشاره داشتید که اگر به سیاست‌ها و آرمان‌هایشان توجه کنید، به این نتیجه می‌رسید که در بسیاری از مسائل با هم اشتراک نظر دارند و اختلاف نظر آنها در حد مسائل جزئی و گاهی فردی است. 

پس اختلاف در همه مسائل نبود و از همین رو آیت‌الله هاشمی‌فصل مشترک هر دو طیف و نقاط مشترک را مورد توجه قرار می‌داد و نقاط اختلاف را پررنگ ارزیابی نمی‌کرد، یعنی هر طیف خوانش مشترک خود با طیف مقابل را در آیت‌الله هاشمی‌ می‌دید، حال اینکه این فصل مشترک اعتدال، راست مدرن، راست معتدل یا هر موضوع دیگری بود که مهم نیست، چرا که ذات تدبیر و به سرانجام رسیدن اختلافات مهم بود که همه در این موضوع، ایشان را قبول داشتند. به همین دلیل است که معتدلین هر دو طیف او را فصل الخطاب می‌دانستند ولی شاید تندروها حتی تا لحظه مرگ هم به او تاختند. اکنون باید پرسید آنها امروز چه جایگاهی دارند و جایگاه آیت‌الله هاشمی‌ کجاست؟

ایشان یک رفتار و منش والای دیگری را هم علاوه بر اعتدال داشتند که صبرو تحمل بالا بود. در صحبت‌هایتان به سال‌های اخیری اشاره داشتید که برخی با رفتارهایشان باعث ناراحتی ایشان شدند. از سال ۷۸، انتخابات مجلس و استعفای ایشان گرفته تا انتخابات ریاست جمهوری سال۸۴، ۸۸ و همچنین کناره گرفتن ایشان از امامت نماز جمعه و… . مشی و تفکر آیت‌الله چگونه بود که در قبال مشکلات و بی‌تدبیری‌ها همواره صبوری سیاسی پیشه می‌کردند؟

زمانی که «کشور» برای یک شخص از بالاترین درجه اهمیت برخوردار باشد، مصلحت و خیر را در عدم تقابل می‌بیند، پس می‌تواند به جایی هم برسد که مرارت‌ها و سختی‌ها را تحمل کند و این‌گونه بود که آیت‌الله هاشمی توانست سختی‌ها را تحمل کند. بسیاری از افراد جامعه داستان دو زن که ادعای مادری فرزندی را داشتند شنیده اند. وقتی برای حل مساله به نزد حضرت علی(ع) رفتند، ایشان فرمودند من با شمشیر این کودک را بین شما تقسیم می‌کنم اما یکی از آنان گفت این فرزند از آن من نیست که حضرت فرمودند مادر واقعی همین زن است، چراکه حاضراست از حق مادری‌اش بگذرد ولی به فرزندش خدشه‌ای وارد نشود. 

این روحیه دلسوزانه در آیت‌الله هاشمی هم وجود داشت. ایشان زمانی که مشاهده می‌کرد اشخاصی برای پست و مقام به اقداماتی می‌پردازند که زمینه رابرای توطئه‌چینی و تفرقه دشمن آماده می‌کند، حاضر به کناره‌گیری می‌شد و طرف مقابل را هم مورد احترام و تکریم قرار می‌داد تا دشمن نتواند سوءاستفاده کند. آیت‌الله هاشمی انقلاب را با تمام وجود دوست داشت و برای حصول آن، شکنجه‌ها، دردها، زندانی‌ها و ناراحتی‌ها را تحمل کرد.

او نمی‌خواست به‌واسطه برخی اعمال، رفتارها و اظهارنظرهای نسنجیده صدمه‌ای به انقلاب وارد شود؛ به عنوان مثال در ریاست مجلس خبرگان که مرحوم مهدوی کنی هم حضور داشت، آیت‌الله هاشمی برای جلوگیری از بروز اختلاف به مرحوم مهدوی کنی پیام دادند که در ریاست خبرگان شرکت نمی‌کنم و خودم هم ایشان را پیشنهاد می‌کنم. با اینکه مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی در آن زمان بسیار بیمار بود و ایشان را با ویلچر آوردند اما آیت‌الله هاشمی در یک نطق منطقی و درست به حمایت از مرحوم مهدوی کنی پرداخت و در پایان سخنانشان ایشان را برای ریاست پیشنهاد کردند تا دشمنان و هر فردی که در اندیشه تضعیف انقلاب بود ناکام بماند. 

مرحوم آیت‌الله هاشمی و مرحوم آیت‌الله کنی در یک جبهه سالها مجاهدت کرده بودند که برخی درصدد بر آمدند تا با ایجاد تقابل میان این دوشخصیت، به شکاف درون انقلاب برسند. در زمان انتخاب رئیس مجلس خبرگان، مرحوم آیت‌الله هاشمی رای لازم را داشت و می‌توانست بر کرسی ریاست بنشیند اما برای مصلحت کشور قبول نکرد. از سوی دیگر ایشان نمی‌توانست شکست مرحوم آیت‌الله کنی را بپذیرد چرا که شکست آن مرحوم منجر به تفرقه و تشنج در جامعه می‌شد، بنابراین آیت‌الله هاشمی برای اعتلا و حفظ وحدت در جامعه از خیر ریاست مجلس خبرگان گذشت.

آیت‌الله هاشمی چهار دهه در آماج هجمه و اتهامات گوناگون قرار گرفت اما ایشان نه تنها از اذهان جامعه پاک نشد بلکه محبوب‌تر هم شدند چنان‌که درصورت احراز صلاحیتشان در انتخابات ۹۲ رکورد رای در انتخابات ریاست جمهوری ثبت می‌شد. راز ماندگاری و محبوبیت ایشان در پس گذر این همه پستی و بلندی‌های زمان را چه می‌دانید؟

شیوه برخورد آیت‌الله هاشمی، با اشخاص، افراد و احزاب چنان بود که هر یک از آنها به سمت ایشان گرایش پیدا کنند. از سوی دیگر توانایی فکری آیت‌الله به گونه‌ای بود که با تدبیر خود در مسیر حل مشکلات و اختلافات نقش موثری ایفا می‌کردند. این نگاه در هر سیاستمداری یافت نمی‌شود که ادعای سیاست‌ورزی دارد. 

تهمت‌ها و حملات علیه آیت‌الله هاشمی برای اکثر مردم و بدنه حاکمیت هم مسائلی نبود که باعث عدم اطمینان به ایشان شود. افراد زیادی پس از ارتحال آیت‌الله هاشمی می‌گفتند که «بی پناه شدیم» یا «در جامعه امید از دست رفته». بنابراین با همه تفاسیر، جامعه ایشان را پناه خود می‌دانست و آیت‌الله هاشمی هم همواره به فکر مردم بود، چنان‌که ایشان پس از عدم احراز صلاحیت در سال ۹۲ به فکر آن بود که چه شخصی می‌تواند بیشتر به مردم کمک کند. 

آیت‌الله همیشه در اندیشه بهبود شرایط بود و مردم هم شخصیت و آرمان‌های ایشان را درک و از ایشان حمایت کردند. مردم نگاهی که برخی دشمنان و رقبای آیت‌الله هاشمی به ایشان داشتند و تهمتهایی که می‌زدند را قبول نداشتند و با فهم خود به حمایت از‌ هاشمی پرداختند.

آیت‌الله هاشمی بر گفت‌و گوی میان گروه‌های سیاسی برای رفع اختلاف و رسیدن به نقاط مشترک بیشتر برای آرامش اشاره داشتند و تلاش‌هایی هم در این مسیر انجام دادند. اکنون که آیت‌الله دیگر در میان ما نیست چه باید کرد؟

در سطح شهر بنرهایی با جمله «من انقلابیم و انقلابی هم عمل می‌کنم» نصب شده است. اگر به مفاهیم توجه کنید درخواهید یافت انقلاب وقتی به پیروزی رسید که همه گروهها،احزاب، جریانها و همه آحاد مردم در محوریت امام (ره) با هم متحد بودند، یعنی وحدت رمز پیروزی وبقای انقلاب بوده وهست. دعوت از مردم در مواقعی مانند انتخابات و راهپیمایی‌ها، برای افزایش توان کشور و در راستای بازدارندگی دشمنانی مانند ترامپ یا هر شخص دیگری موثر است، بنابراین امروز هم اگر اختلاف وجود دارد باید کنار گذاشته شود و در این برهه حساس همه در کنار هم در مقابل دشمن واقعی بایستیم. 

تقویت وحدت دراین مقطع با توجه به وضعیت بحرانی منطقه و همچنین روی کار آمدن ترامپ تند و افراطی در آمریکا که رفتارش نمایانگر عدم تعادل روانی است، بسیار لازم به نظر می‌رسد. توجه کنید هر فرد، حزب وجناح در کشور به میزان محبوبیتش دارای تعدادی طرفدار است که جمع آنها مهم و زیباست. در بحث وحدت و انسجام ملی نباید نگاهها به‌صورت کمی باشد بلکه باید کیفی به آن نگریست. تدبیر و ذات یک سیاستمدار و مصلح بودن، موضوعی نیست که بتوان آن را به شخص دیگری منتقل کرد بلکه یک هنر ذاتی است.

اکنون که آیت‌الله هاشمی حضور ندارند، آن تدبیر را هم نمی‌توان به فرد دیگری انتقال داد بنابراین طبیعی است که مردم نگران اوضاع داخلی وخارجی کشور باشند چرا که امروز شخصی مانند آیت‌الله هاشمی نیست که تدابیر لازم را برای شرایط حساس کنونی به کار گیرد. 

البته این نگرانی بجاست. شرایط منطقه وجهان متشنج است، در عراق، یمن، سوریه و… جنگ وجود دارد و اگر این مسائل حتی جنگ فیزیکی برای کشور نداشته باشد وحتی از آثار سوءاقتصادی آن هم عبور کنیم اما تاثیرات روانی منفی را نمی‌توان نادیده گرفت؛ چرا که تبلیغات دشمن باعث خواهد شد مردم به یک تکیه گاه نیاز داشته باشند که شاید نبودن آیت‌الله هاشمی باعث شود مردم باز هم با هم متحد شوند. 

مهم، وحدت است که نتیجه نبودن آن، تفرقه است. یادمان نرود وقتی خطر بیاید دیگر چپ و راست نمی‌شناسد و همه را از بین می‌برد. خدا، امام (ره) را رحمت کند. در خصوص چنین اختلافات درونی ایشان مفهوم کشتی را برای کل انقلاب به کار می‌بردند و می‌فرمودند که همه در این کشتی نشسته‌ایم واگر این کشتی سوراخ شود همه با خطر مواجه می‌شوند، بنابراین ما همه اکنون در این کشتی کشور هستیم واگر خدای ناکرده بلایی یا خطری برای کشتی پیش آید،‌ دامن همه را می‌گیرد پس باید سعی در سلامت نگاه داشتن این کشتی داشت، البته برای همه.


منبع: عصرایران

مطهری: نقد و انتقاد در کشور یا لجن مال کردن است یا تملق و چاپلوسی

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: متاسفانه در کشور ما نقد و انتقاد دو حالت دارد، یا لجن مال کردن است یا دچار تملق و چاپلوسی می‌شویم، در حالی که نقد منصفانه بین این دو قرار می‌گیرد. کسی که بخواهد در مجلس نقد کند باید نقدش منصفانه باشد.

به گزارش ایسنا، علی مطهری در دومین نشست هشتمین دوره مجلس دانش آموزی گفت: این مجلس تمرین دموکراسی و مردم سالاری دینی است و با توجه به اینکه حکومت ما جمهوری است باید در همه شئون حکومت جریان داشته باشد. یکی از آثار مجلس دانش آموزی تربیت اجتماعی و سیاسی است.

وی افزود: برخی کتب درسی را مروری کرده‌ام  و به عنوان مثال کتاب درسی جامعه شناسی علوم اجتماعی دوره پیش دانشگاهی را تورق کردم و احساس کردم کسی که این کتاب را نوشته صرفا می‌خواسته نوعی اظهار فضل کند و چندان به اینکه دانش آموز بتواند استفاده خوبی از مطالب داشته باشد توجهی نکرده است. هم موضوعات و هم نقش کتاب مناسب نبود.

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه محتوای این کتاب درسی بالاتر از سطح دبیرستان نگارش شده و فهم آن مشکل است اظهار کرد: دانش آموز مجبور می شود این مطالب را حفظ کند که بدترین روش آموزش است. بهترین روش تعلیم و آموزش تقویت قوه تعقل و تجزیه و تحلیل دانش آموز است نه اینکه ذهن او همانند یک انبار کالا باشد و اقلامی به طور نامنظم در آنجا قرار گیرند و صرفا مطالب را به صورت طوطی وار حفظ کنند.

مطهری ادامه داد: آثار شهید مطهری را مرور کنید در می یابید مسائل پیچیده را چقدر روشن و روان بیان کرده است. باید برای محتوای کتب درسی فکر اساسی کرد و آن را در شورای عالی آموزش و پرورش مورد بررسی قرار داد تا اگر لازم است برخی کتب اصلاح شوند و یا از نو نگارش شوند.

وی توصیه‌ای به مولفان کتب درسی داشت و گفت: در تدوین کتب درسی نباید به فکر اظهار فضل خودمان باشیم. حتی در مقایسه کتب فعلی با کتب قبل از انقلاب می‌توان گفت بسیاری از آن کتب روان‌تر از کتاب‌های فعلی بوده است؛ البته در آن دوره مرحوم شهید بهشتی و شهید باهنر در نگارش کتب تعلیمات دینی نقش داشته‌اند و معمولا آن را به رویت شهید مطهری می رساندند.

نائب ریس مجلس شورای اسلامی به اهمیت مقوله مشورت اشاره کرد و گفت: نقد منصفانه مساله مهمی است و یکی از کارهای همه مجالس نقد است. نقد بسیار مثبت و مفید است، اما باید معنای درست آن را بدانیم. نقد در لغت یعنی تعیین عیار طلا و نقادی یعنی جدا کردن خالصی‌ها از ناخالصی‌ها. بنابراین نقد واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که نقاط قوت و ضعف یک امر را همزمان بررسی کند.

مطهری ادامه داد: اما متاسفانه در کشور ما نقد و انتقاد دو حالت دارد، یا لجن مال کردن است یا دچار تملق و چاپلوسی می شویم، در حالی که نقد منصفانه بین این دو قرار می گیرد. کسی که بخواهد در مجلس نقد کند باید نقدش منصفانه باشد.

وی بر ضرورت قانونمندی تاکید کرد و گفت: اگر ملاک را قانون قرار ندهیم، انضباط مالی کشور از بین می‌رود و همه چیز دچار آسیب خواهد شد، علاوه بر این نمایندگان مجلس دانش آموزی باید بیاموزند نگاه کلان داشته باشند. ممکن است دانش آموزی از منطقه آمده باشد و در هنگام تصویب اسناد تنها به نقد منطقه اش بیندیشد اما باید دید چه چیزی به نفع کل کشور است.

مطهری در پایان درباره پیشنهادات نمایندگان مجلس دانش آموزی مبنی بر اختصاص ردیف بودجه به این مجلس گفت: باید این موضوع ابتدا در دولت و سپس کمیسیون آموزش مجلس مورد بررسی قرار بگیرد. برگزاری نشست مشترک مجلس دانش آموزی با مجلس شورای اسلامی هم باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد.


منبع: عصرایران

دهنوی: از جامعه داوری عذرخواهی می‌کنم

ورزش‌سه: قاسم دهنوی درمورد سومین تساوی صبا مقابل گسترش فولاد گفت: بازی بدی ارائه نکردیم و به دلیل تاکتیک تیمی چشم به ضد حملات داشتیم چون گسترش یکی از تیم‌هایی است که بی‌محابا حمله می‌کند و ما این فرصت را داشتیم با این روش به گل برسیم اما این اتفاق نیافتاد؛ مساوی برابر گسترش در تبریز نتیجه بدی نیست و رضایت داریم.

او با اشاره به حضور صبا در بین تیم‌های پایین جدول اظهار کرد: خدا را شکر تیم ما روند رو به رشدی داشته اما باید توجه کنیم هنوز جزو گزینه‌های سقوط هستیم؛ اصلا نباید این فکر را داشته باشیم که از منطقه خطر دور شدیم چون با یک برد و باخت سرنوشت ما عوض می‌شود؛ امیدوارم در ادامه فصل به برد دست پیدا کنیم و بتوانیم با دو، سه پیروزی از پایین جدول دور شویم.

هافبک صبا در خصوص حرکتی که منجر به اخراج دیروزش برابر گسترش فولاد شد، عنوان کرد: آقای شریفی وقتی خطا را اعلام کرد اصلا به من کارتی نداد و اشتباه خودم برای اعتراض کردن موجب شد اخطار بگیرم؛ بعد از آن متاسفانه وقتی ناخواسته در حال رفتن بودم که دستم به  کارت زرد برخورد کرد و به زمین افتاد؛ وقتی هم کارت روی زمین بود اشتباه بدی کردم که آن را با پا زدم؛ قسم می‌خورم نفهمیدم چطور شد آن حرکت را کردم و آن اتفاق کاملا ناخواسته بود.

دهنوی اضافه کرد: فشار بازی‌ها و اینکه پایین جدول هستیم روی ذهن ما تاثیر گذاشته و مطمئنا در آن لحظه اینگونه مسائل بی‌تاثیر نبود؛ بعد از بازی به رختکن داوران رفتم و از آقای شریفی خواستم من را ببخشد؛ الان هم دوباره از ایشان، تمام جامعه داوری ایران و اعضای کمیته انضباطی عذرخواهی می‌کنم چون مطمئنا نمی‌خواستم آن حرکت رخ بدهد.


منبع: برترینها

نقدی بر سریال «بحران در شش صحنه» اثر «وودی اَلن»

روزنامه شرق: در واپسین اثر وودی اَلن، تصویر فرع بر گفتار است و وودی اَلن، طنازی‌های گفتاری را بر سنگ تصویر بنا نهاده. پس از تولید آثار ناموفقی مثل در رُم با عشق، جادو در مهتاب و کافه سوسایتی، انتظار می‌رفت پیرمرد جوان سینما، در سال‌های پیری در جست‌وجوی عشق جوانی‌اش؛ یعنی نمایش‌های گفتاری باشد.

او در فیلم‌های اخیرش، دیگر به تصویر و مدیوم سینما توجه چندانی نشان نمی‌دهد و فقط در پی بیان شوخی‌ها و گفتارهای طنزی است که روزگاری در استندآپ‌ کمدی‌هایش اجرا می‌کرده و حالا این نوشته‌های خنده‌دار – و گاهی فوق‌العاده- را در سینما به کار گرفته است؛ اما سؤال این است دراین‌میان تکلیف تصویر چیست؟ تکلیف مدیومی که روزگاری خود او با عشق و مرگ، موزها و آنی‌هال به بهترین شکل از آن استفاده کرد، چه خواهد شد؟

میان «هولدن کالفیلد» و «چه‌گوارا» 

«بحران در شش صحنه» در متن، منسجم و پذیرفتنی است. ایده‌هایش جذاب است و بعضی از ایده‌های کلیشه‌ای‌اش به دلیل لحن شیوای وودی اَلن، هنوز هم دلنشین هستند. فیلم‌نامه با یک حرکت دایره‌ای، قصد دارد فردی را با ترس‌ها و حسرت‌های خود روبه‌رو کند؛ مسئله‌ای که در اکثر فیلم‌های وودی اَلن وجود داشته و این‌بار، در قالب یک مینی‌سریال شش‌قسمتی، مفصل‌تر پرداخت شده است.

یک نویسنده معمولی، با نام «اس. جی. مانسینگر» که نامش بی‌شباهت به «جی.دی.سلینجر» هم نیست، همیشه آرزو داشته روزی مانند «سلینجر» به شهرت برسد و کیفیت آثارش در حد «سلینجر» باشد. حتی همیشه از جانب اطرافیان خود با «سلینجر» مقایسه و این امر موجب رنجش او شده است.

همه این حسرت‌ها و سرخوردگی‌ها را در سه صحنه ابتدایی سریال می‌بینیم و در یک حرکت‌دایره‌ای شکل، وقتی که «اس.جی.مانسینگر» به‌عنوان یک ضد قهرمان با ترس‌های خود روبه‌رو شد، در واپسین صحنه سریال از همسرش می‌پرسد: «آیا من می‌توانم کتابی به قدرت ناتور دشت بنویسم»؟ و بلافاصله پس از بیان این سرخوردگی با خواب و خروپف همسرش مواجه می‌شود. درواقع اصل این شش قسمت هم همین است که کنش‌های ناشی از احساس حسرت، سرخوردگی و ترس با واکنش‌هایی کمیک درهم‌آمیخته می‌شود و لحظاتی خنده‌دار اما یک‌بار‌مصرف را به مخاطب ارائه می‌دهد.

میان «هولدن کالفیلد» و «چه‌گوارا» 

پیرنگ اصلی داستان مستقیما از فیلم موزها که وودی اَلن در سال ١٩٧١ آن را بر پرده نشاند، سرچشمه می‌گیرد. شخصیت اصلی‌ سریال، «اس.جی.مانسینگر» گویی همان «فیلدینگ ملیش» موزهاست و همان عقاید را با خود به پیری بُرده است. همان‌قدر که نسبت به انقلاب کمونیستی کوبا بدبین است، آمریکای لیبرال را زیر سؤال می‌برد و نسبت به رویکرد هر دو انتقاد دارد؛ حتی برخی از شوخی‌ها و موقعیت‌های کمیک در سریال بسیار با لحظاتی از موزها شباهت دارد. مثلا شوخی با رویکرد تندخوی مارکسیست‌های آمریکای لاتین یا شوخی با مسئله تبعیض نژاد که در آن دوران رواج داشت.

در موزها رهبر یک گروهک چریکی که «فیلدینگ ملیش» هم در آن حضور داشت، زنی خوش‌رو بود و در این فیلم نیز انگار چشم امید انقلاب کوبا به دست «لنی دیل» است؛ دختری زیبا و تندخو. شاید یکی از دلایل اصلی انتخاب خواننده معروف آمریکا -«مایلی سایرس» – برای ایفای این نقش هم همین باشد؛ زیرا او بی‌پروا‌ترین ترانه‌ها را می‌خواند در حالی که این تندخویی با ظاهر معصومش تناسبی ندارد. این شباهت نیز که موجب استفاده مجدد وودی اَلن از همان شوخی‌ها و موقعیت‌های کمیک در رابطه با میل و تبعیض جنسیتی فیلم موزها می‌شود در سریال بحران در شش صحنه نیز به‌وفور شاهد این موقعیت‌های بعضا خنده‌دار هستیم.

میان «هولدن کالفیلد» و «چه‌گوارا» 

کاراکتر «اس. جی. مانسینگر» همانی است که در اکثر آثار وودی اَلن به‌عنوان شخصیت اصلی سراغ داریم. از «آلوی سینگر» در آنی‌هال و «گیب راث» در همسران و شوهران گرفته تا شخصیت «وَل» در پایان هالیوودی، در این سریال نیز با چنین شخصیتی روبه‌رو هستیم؛ فردی از طبقه متوسط و روشنفکر اما ترسو و سرخورده. او هنوز هم حداقل ماهی یک‌بار به علت ترس از مرگ به پزشک مراجعه می‌کند، هنوز هم از جامعه گریزان است و هنوز شیفته «داستایوفسکی»، «فاکنر» و «سلینجر» است.

باید گفت این موقعیت‌ها پس از تکرار چندین‌باره دیگر فراتر از کلیشه، خسته‌کننده شده است. هرچند وودی اَلن در برخی از صحنه‌های کلیشه‌ای این سریال هم موفق است و می‌تواند مخاطب خود را راضی کند. مثلا صحنه‌ای که پلیس «اس. جی.مانسینگر» را با «سلینجر» اشتباه می‌گیرد و تصور می‌کند خالق شخصیت «هولدن کالفیلد» (در ناتور دشت) اوست، می‌تواند از جذابیتی لحظه‌ای برخوردار باشد اما درمجموع، بیش از یک‌بار نمی‌توان مصرفش کرد و این دلیلی است بر زمان کوتاه هر قسمت از سریال که کمتر از ٣٠ دقیقه است.

میان «هولدن کالفیلد» و «چه‌گوارا» 

ایراد دیگر تکرار خصوصیات نقش‌های وودی اَلن در آثار مختلف این است که مخاطب از طریق آشنایی ذهنی‌اش با این نقش‌ها ارتباط برقرار می‌کند نه از طریق شخصیت‌پردازی. متأسفانه در آثار اخیر وودی اَلن اصلا مسئله شخصیت‌پردازی به چشم نمی‌خورد و شیوایی برخی از صحنه‌ها، معلول آشنایی ما با بازی همیشگی وودی اَلن است. حتی در فیلم‌هایی‌که خود اَلن کارگردانش نیست و به‌عنوان بازیگر به پروژه‌ای ملحق می‌شود هم همان بازی همیشگی را ارائه می‌دهد.

مثلا در فیلم ژیگولوی تحلیل‌رفته (جان تورتورو) همه مؤلفه‌های شخصیتی نقش‌های وودی اَلن از فیلم‌های اولیه‌ تا آثار اخیرش قابل مشاهده است؛ از یهودستیزی تا جامعه‌گریزی، از اندیشه‌های متأثر از فرویدیسم افراطی تا بدبینی نسبت به جهان. در بحران در شش صحنه هم این شباهت‌ها موجب می‌شود تا سؤالی برای مخاطب آشنا با نقش‌های او مطرح نشود. مثلا مخاطب نمی‌پرسد وودی اَلن به چه علت از مرگ می‌ترسد؟

زیرا این مسئله در آنی‌هال و عشق و مرگ تا اسکوپ مطرح شده است. یا ریشه بدبینی او نسبت به لیبرالیسم – و به همان اندازه کمونیسم – چیست؟ یا چرا او در رابطه با جنس مخالف این‌قدر سرخورده است؟ وودی اَلن به همه این سؤال‌ها در فیلم‌های اولیه‌اش پاسخ داده و حالا در دام این ایراد افتاده است که دیگر کاراکترهایش به شخصیت تبدیل نمی‌شوند. گویی او دیگر به آثارش به‌عنوان یک اثر مستقل نگاه نمی‌کند و فرامتن را ضمیمه آثارش کرده است.

میان «هولدن کالفیلد» و «چه‌گوارا» 

جذابیت متن سریال نه به دلیل پیرنگ اصلی، بلکه به خاطر رخدادهای فرعی است؛ رخدادهایی که بسیار به موقعیت‌های کمیک وودی اَلن در دهه‌های ٧٠ و ٨٠ میلادی پهلو می‌زند و گویی او هنوز توان این را دارد که لحظاتی ناب – هرچند در حد رخدادهای فرعی – به وجود آورد. همسر «اس. جی.مانسینگر» یک مشاور ازدواج است و صحنه‌هایی که از این ایده رقم خورده است، بیش از هر چیز می‌تواند بیانگر امضای وودی اَلن بر متن باشد. اما نقش تصاویر در قسمت‌های یک تا پنج بحران در شش صحنه به طور کلی نادیده گرفته شده است.

نه سبک دوربین وودی اَلن میزانسن می‌دهد و نه در تدوین، برش‌های متوالی در جهت بیان فضا و موقعیت است. دوربین در این قسمت‌ها در مرکزی‌ترین مکان قرار دارد و فقط گفتارهای طنز را ضبط می‌کند. البته گاهی هم این سادگی به یک پیچیدگی بی‌دلیل تبدیل می‌شود. مثلا به چه دلیل در صحنه‌ای که «اس. جی.‌مانسینگر» به خاموش‌بودن دزدگیر خانه پی می‌برد، تصویر اُریب و دارای انحراف است؟ این بی‌حواسی در چیدمان اکسسوار، طراحی نور و موسیقی هم به چشم می‌خورد. حتی در صحنه‌ای از قسمت دوم سریال، به علت اینکه نورهای داخلی و خارجی با هم تناسب بصری ندارند، بی‌دلیل موسیقی پخش می‌شود تا به هر قیمتی که شده تداوم در صحنه‌ها ایجاد شود.

میان «هولدن کالفیلد» و «چه‌گوارا» 

اما در واپسین قسمت بحران در شش صحنه این بی‌حواسی کمتر به چشم می‌خورد. انگار وودی اَلن تنها با نقطه اوج فیلم‌نامه‌اش تصویر را تصور کرده است. هسته مرکزی آخرین قسمت سریال، ورود میهمانان خوانده و ناخوانده به خانه «اس. جی.مانسینگر» است. دوربین در مرکز راهروی خانه قرار دارد و بر مرکزیت تقابل میزبان و میهمان تمرکز کرده است. با ازدیاد افراد در صحنه، دوربین کمی بالاتر از زاویه سطح چشم قرار می‌گیرد که این امر با زاویه دید دانای کل فیلم‌نامه هم متناسب است. هرچند که این خوش‌فکری در آخرین قسمت، فقط در کارگردانی اتفاق می‌افتد و بقیه عناصر بصری اعم از نور و طراحی‌ها همچنان ناکام است.

ظاهرا هرچه زمان می‌گذرد و به کمیت آثار وودی اَلن افزوده می‌شود، تغییری در اندیشه او ایجاد می‌شود. این تغییر هم در نوع نگاه وودی اَلن به «روابط» است. از عشق و مرگ تا همسران و شوهران، وودی اَلن اضمحلال و انحطاط روابط را ناشی از زیاده‌خواهی میل و تنوع‌طلبی می‌دانست.

میان «هولدن کالفیلد» و «چه‌گوارا» 

مثال ساده‌اش این است که در این دوره از آثار او، برقراری سریع رابطه واکنشی بود بر ناکامی در رابطه قبلی؛ اما این کارگردان صاحب سبک، گویی دیگر دنیا را این‌گونه نگاه نمی‌کند. اگرچه «روابط» همچنان ناکام‌ترین مؤلفه درون‌متنی در آثار اوست و حتی موتیف شکست در رابطه را در فیلم‌های وودی اَلن، «عشق‌های وودی اَلنی» نامیده‌اند، اما این شکست دیگر تنها به دلیل انحرافات میلی صورت نمی‌گیرد، بلکه نداشتن تفاهم عقیدتی و عدم درک طرفین از یکدیگر باعث ناکامی روابط می‌شود. از همه می‌گویند دوستت دارم تا نیمه شب در پاریس و یاسمین پژمرده و مرد منطقی و واپسین اثر او بحران در شش صحنه، انحطاط روابط ریشه در میل آنها ندارد، بلکه اشکال در تفاوت‌ اندیشه کاراکترهاست.

میان «هولدن کالفیلد» و «چه‌گوارا» 

البته این عقیده دو مثال نقض هم دارد: امتیاز نهایی و ویکی کریستینا بارسلونا که در میان بیش از ٢٠ فیلم، دو مثال نقض قابل چشم‌پوشی است. در مینی‌سریال او نیز دیگر افراد به واسطه تنوع‌طلبی دست به ویرانی رابطه‌شان نمی‌زنند، بلکه «اَلن بروک‌من» به‌عنوان عاشق پرشور داستان، به علت اینکه عرقی خاص نسبت به انقلاب کوبا دارد قصد ترک نامزد لیبرال خود را می‌کند. حتی دیگر اثری از وودی اَلن زیاده‌خواه هم نیست و او سال‌هاست از همسر خود رضایت کامل را دارد و دنبال دردسر نمی‌گردد. ظاهرا پس از گذار از یک دوره برگمانی، وودی اَلن در دوران جدیدی به سر می‌برد؛ دورانی که در آن غرایز جای خود را به اندیشه‌ها داده‌اند.


منبع: برترینها

«محمدجلیل عندلیبی» از بازگشتش به عرصه موسیقی می‌گوید

– علی نامجو: محمدجلیل عندلیبی، یکی از موسیقیدانان قدیمی و اساتید برجسته سنتور است که نامش با خلق آثار ماندگاری برای محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و… گره خورده است. او پس از سال‌ها فعالیت ناگهان در پیله عزلت فرو رفت و صدای ساز خود را به مدت ٧‌سال خاموش کرد. حالا محمدجلیل عندلیبی با «میهن» برگشته و قصد دارد با این آلبوم بار دیگر حضور خود در عرصه موسیقی ایرانی را اعلام کند؛ اثری که سال‌ها پیش با صدای محمدرضا شجریان ضبط شده اما این بار با تنظیمی جدید توسط سالار عقیلی به اجرا درآمده است.

دلم می‌شکند اما هستم 
«میهن» به گمان محمدجلیل عندلیبی جان موسیقی او است و سالار عقیلی نیز به خوبی از پس اجرای این اثر برآمده است. این پژوهشگر و موسیقیدان اهل کردستان به عملکرد برخی از خوانندگان نسل جوان موسیقی ایرانی انتقادهای گزنده‌ای دارد و البته بعضی از اساتید این حوزه را مقصر اصلی می‌داند. ماحصل گفت‌وگوی ما با محمدجلیل عندلیبی، آهنگساز بنام موسیقی ایرانی را در ادامه می‌خوانید:  

 عندلیبی و دوری از عرصه رسمی موسیقی

٧سال سکوت، زمان کمی به‌شمار نمی‌رود. در این سال‌ها به خلق اثر پرداختید یا اصلا آهنگسازی   نکردید؟

اتفاقی که باعث شد من از دنیای موسیقی فاصله بگیرم عدم‌رعایت حق کپی‌رایت در کشور ما بود. دل‌شکسته می‌شوم زمانی که می‌بینم حاصل سال‌ها زحمت و تلاش من بدون پرداخت حق‌و‌حقوق مؤلف پخش می‌شود. این ناملایمات سبب شد گوشه‌نشینی را بر فعالیت ترجیح دهم. البته گوشه‌نشینی من به معنای این نیست که در این ٧سال از سازم نیز دور بوده‌ام، بلکه چندین آلبوم آماده کرده‌ام که حتی مراحل اخذ مجوز را نیز طی کرده است. شاید جالب باشد بدانید تعداد آلبوم‌هایی که در این سال‌ها ساخته‌ام از انگشتان ٢ دست هم تجاوز می‌کند. برخلاف این‌که تصور می‌شود در چند ‌سال گذشته، روزها و شب‌ها‌ را در سکوت و به دور از موسیقی گذرانده‌ام اما بیشتر از همیشه کار کرده‌ام.

درخصوص آثاری که گفتید مراحل انتشار را پشت‌سر می‌گذارند، صحبت کنید…

آلبومی به نام «میهن» داشتم که با سالار عقیلی کار کردم؛ اثری که به شدت مورد علاقه من است. آلبوم «تولد دف» را هم ساخته‌ام که صدای مرحوم رضوی سروستانی را بر خود دارد. آثار دیگری مانند «صبوحی‌زدگان» با صدای رسول شریفی و «تُنگ شکر» با صدای دکتر احمد کامیار از دیگر کارهای من است. «با عاشقان فرد اعظم» را هم با صدای علی اسماعیلی کار کرده‌ام که قطعاتی آیینی را شامل می‌شود. در این اثر بی‌تفاوت به اظهارنظرها و برخی مخالفت‌ها سعی کرده‌ام در موسیقی خود با خدا صحبت کنم. این آلبوم درواقع چهارمین سری از آلبوم‌های «با قدسیان» محسوب می‌شود.

آلبوم‌های دیگری ازجمله «صدای تازه دو» با صدای پسرم یعنی سالار عندلیبی، چند اثر کردی و آلبومی با نام «عشق و جوانی» که توسط جوانی کرمانشاهی به نام محمد گل عنبر اجرا شده، آثاری هستند که مجوز گرفته‌اند. فعلا تمام تمرکز خود را روی «میهن» گذاشته‌ام اما در آینده‌ای نزدیک، دیگر کارهایم را نیز منتشر می‌کنم.

بازگشت با «میهن»

از آلبوم «میهن» برای ما بگویید. در صحبت‌های شما شوروشوق زیادی نسبت به این اثر احساس می‌شود. چه‌چیزی «میهن» را برای شما به اثری ویژه تبدیل کرده است؟

یکی از افتخارات من ساخت قطعه «میهن» است. این اثر را با نگاهی به «گل‌های رنگارنگ» خلق کرده‌ام. در این کار استاد امیرحسین رضا تکنوازی تار را برعهده داشته‌اند. آهنگسازی و تنظیم برعهده خودم بوده و آواز را هم که سالار عقیلی اجرا کرده است. البته همان‌طور که می‌دانید این کار سال‌ها پیش با صدای محمدرضا شجریان پخش شده است. نزدیک به ۴٠‌سال پیش استاد شجریان این قطعه را اجرا کردند. در اجرای جدید سعی کردم تمامی تجربیاتم را جمع و در این اثر سرازیر کنم. این اثر با تنظیم و ارکستری جدید اجرا شده و به نظر خودم کار خوبی از آب درآمده است. البته من و سالار این اثر را به محمدرضا شجریان تقدیم کرده‌ایم تا رسم ادب را به جا بیاوریم.

شما در خانواده‌ای هنرمند دیده به جهان گشودید و رشد کردید. آیا در راه موسیقی الگویی نیز داشتید یا کاملا مستقل عمل کردید؟

جد من عبدالصمد عندلیبی بود که نوازنده مشهور دف محسوب می‌شود و قطعه جاودانه «باز هوای وطنم، وطنم آرزوست» متعلق به او است. حدود ٣٠‌سال پیش زمانی که در تهران دانشجو بودم، بخشی از موسیقی آیینی زادگاهم، کردستان را به همراه دف و سه‌تار اجرا کردم. در ادامه موسیقی عرفانی کردستان را پایه‌ریزی کردم و این موسیقی نوین را در قالب آلبوم «هی گل» ارایه دادم.

این من بودم که ارکستر موسیقی نواحی را با سه‌تار و دف در تالار وحدت به روی صحنه بردم. موسیقی دستگاهی ما مجموعه‌ای از ملودی‌های مذهبی و سنتی است که از درویش‌خان تا صبا در حفظ و نگهداری آن کوشیدند. از سوی دیگر موسیقی زادگاه من یعنی کردستان از ۴ بخش تشکیل شده است؛ موسیقی اصیل کردی، موسیقی عرفانی، موسیقی سنتی و موسیقی فولکلوریک. موسیقی کردستان گستردگی زیادی دارد.

دلم می‌شکند اما هستم

آسیب‌شناسی معضلات موسیقی امروز

فکر می‌کنید چه عاملی باعث شده برخی از خوانندگان موسیقی ایرانی به چنین سمت‌وسویی  متمایل شوند؟

من سرچشمه مشکلات را اینترنت می‌دانم. متاسفانه اینترنت به جوانان ما «شبه‌علم» می‌دهد، یعنی بر جوانان مشتبه می‌کند به دانشی در زمینه موسیقی دست یافته‌اند، درحالی‌که رودخانه کم‌عمقی را به آنها نشان می‌دهد. به‌طور مثال یک جوان چند مطلب کوتاه در مورد موسیقی ایرانی می‌خواند و به این باور می‌رسد که به تمامی زوایای این موسیقی دست یافته است. چطور ممکن است چنین دانشی با اینترنت به دست بیاید؟ موسیقی ایرانی اقیانوسی بی‌کران است که حتی اساتید مو سپید کرده که سال‌ها در این راه خون‌دل خورده‌اند به تمامی گوشه‌های آن پای ننهاده‌اند. همچنین همه ابزار و امکانات برای جوانان مهیاست. هر فردی در این جامعه به‌راحتی می‌تواند با یک کامپیوتر، قطعه‌ای را ضبط و به سرعت در اینترنت پخش کند.

بدین ترتیب کاری ضعیف که هیچ ریشه و اصالتی ندارد، به راحتی در گوش و ذهن مردم نفوذ می‌کند. به همین دلیل این جوان که دانش چندانی هم ندارد دست به تولید کارهایی می‌زند که به جرأت می‌توانم آنها را پرت‌وبلا بنامم. برخی از این خوانندگان با موسیقی‌های ضعیف و سخیفی که تولید می‌کنند، واقعا درحال اهانت به اشعار بزرگانی مانند مولانا، سعدی و حافظ هستند. نمی‌توانیم هر چه دلمان خواست را به اسم موسیقی بر اشعار فاخرمان سوار کنیم و مدعی شویم موسیقی ایرانی ساخته‌ایم. بارها با مردمی برخورد کرده‌ام که روح‌ و روان آنها پس از شنیدن این قطعات بد، مشوش شده است. هر چند اعتقاد دارم تمامی تقصیرها متوجه خوانندگان نسل جوان نیست و این مسأله ریشه در گذشته دارد.

می‌شود کمی واضح‌تر صحبت کنید؟

برخی از اساتید موسیقی ایرانی که بسیار بنام هستند و مریدان فراوانی هم دارند، با وجود کارنامه موفق، لطمات جبران‌ناپذیری را به پیکره موسیقی ایرانی وارد کرده‌اند. البته می‌توان گفت خالی‌شدن عرصه از حضور بزرگان باعث شده این افراد بتوانند به‌راحتی در موسیقی ایرانی جولان دهند. اگر گلپا، ایرج، بنان، قوامی و… می‌توانستند بخوانند و صدای آنها ممنوع نمی‌شد، جایی برای خودنمایی این افراد باقی نمی‌ماند. البته خودم در همین دوره به ساخت اثر پرداخته‌ام و نمی‌خواهم خودم را مبرا کنم و دیگران را در مظان اتهام قرار دهم اما من موسیقی پنج ضربی و هفت ضربی را که پیش از آن در موسیقی ایرانی استفاده نمی‌شد، وارد موسیقی کردم. شاید بعضی‌ها صحبت‌های من را به حساب غرور و نخوت بگذارند اما باید بپذیریم که محمدجلیل عندلیبی یکی از تأثیرگذارترین موسیقیدانان این سرزمین است.

بیش از ٣دهه است که در موسیقی ایرانی فعالیت دارم و رزومه من نشان می‌دهد آثار ماندگاری در موسیقی این سرزمین، نام من را در خود دارد. همچنین خودم فکر می‌کنم روندی که در این سال‌ها در پیش گرفته‌ام صعودی بوده است. به‌طور مثال اجرای «میهن» با صدای سالار عقیلی بسیار پخته‌تر از کاری است که سال‌ها پیش محمدرضا شجریان خوانده است. دلیل این پختگی نیز به تجربه‌اندوزی من برمی‌گردد. همچنین کیفیت کار نوازندگان ارکستری که همراه با سالار عقیلی ساز زده‌اند، با ارکستر سی‌وچند‌سال پیش قابل مقایسه نیست. اساتیدی مانند امیرحسین رضا در این کار حضور دارند. همچنین دختر و پسرم، سارا و سالار همراه ما بوده‌اند و خودم نیز نوازندگی سنتور را برعهده داشته‌ام. دلم برای «میهن» آرام است، چون تمام خود را برایش گذاشته‌ام. هر چه داشتم را ارایه داده‌ام و می‌دانم مردم آنچه از دل بر می‌آید را بر دل خود می‌نشانند. اجرای زیبای سالار عقیلی نیز به‌خوبی حق مطلب را ادا کرده و سبب شده نزد مخاطبان موسیقی ایرانی روسفید شوم. به جرأت می‌توانم از حالا از موفقیت این اثر صحبت کنم.

دلم می‌شکند اما هستم

مسیری که آهنگساز نغمه‌های ماندگار طی کرد

کارنامه کاری شما نام‌های متفاوتی را در خود جای داده و از این بابت عجیب به‌نظر می‌رسد. از خوانندگان زنی چون حمیرا و پریسا گرفته تا محمدرضا شجریان و علیرضا افتخاری. چگونه می‌توان این تفاوت‌ها را توجیه کرد؟

یکی از کارهای مورد علاقه من آلبومی به نام «مرغ اسیر» با صدای خانم پریسا است. این آلبوم حدودا یک ساعته آماده انتشار بود اما مسئولان وقت اجازه ندادند منتشر شود. «مرغ اسیر» تصانیفی را با اجرای ارکستر «مولانا» در خود دارد که اساتیدی مانند منصورخان، بهنام وادانی و استاد داوود گنجه‌ای نوازندگان آن بوده‌اند. این ارکستر نزدیک به ۴٠‌سال سابقه دارد و یکی از قدیمی‌ترین ارکسترهای ایران محسوب می‌شود. به جرأت می‌توانم بگویم در بیست‌وچندسالگی آثار قابل تأمل و آبرومندی را ساخته‌ام. آثار خاطره‌انگیز و ماندگاری مانند «کجایید ‌ای شهیدان خدایی» با نوازندگی خودم، استاد فروهری، استاد گنجه‌ای، استاد کیانی‌نژاد و… اجرا شده و با آهنگسازی و سرپرستی خودم ضبط شده است.

درخصوص تفاوت فرم صدایی و سبک خوانندگانی که با من همکاری داشته‌اند باید بگویم بیش از هرچیز دوستی و همنشینی در انتخاب‌های من تأثیر داشته است. به‌طور مثال شهرام ناظری، محمدرضا شجریان و شاپور رحیمی در آن سال‌ها از دوستان نزدیک من بودند، ما رفت‌وآمدهای خانوادگی داشتیم و ساعات زیادی از روز را با یکدیگر می‌گذراندیم. این همنشینی‌ها به همکاری و خلق آثار مشترک می‌انجامید.

چرا زوج محمد جلیل عندلیبی و محمدرضا شجریان بعد از «میهن» به تولید آثار دیگری دست نزدند؟

اتفاقا من چند کار در دستگاه بیات ترک برای محمدرضا شجریان ساختم که کار به مراحل نهایی هم رسید و حتی در استودیو ضبط شد اما بنابر دلایلی همکاری ما ادامه پیدا نکرد و کارها به مرحله انتشار نرسید. از سویی شجریان بیمار شد و ایران را ترک کرد و از سمت دیگر من هم با مشکلات عدیده خانوادگی دست‌و‌پنجه نرم می‌کردم و همین موضوعات اجازه نداد همکاری ما تداوم پیدا کند. این آلبوم از آن زمان نزد من است و در این سال‌ها هیچگاه منتشرش نکرده‌ام. البته تصمیم گرفته‌ام این آلبوم را با صدای خواننده جدیدی روانه بازار کنم. سالار عقیلی و پسرم، سالار عندلیبی گزینه‌های موردنظرم برای اجرای این قطعات هستند.

همین اتفاق در مورد همکاری شما با دیگر چهره برجسته موسیقی ایرانی رخ داد. چرا همکاری با شهرام ناظری نیز مانند شجریان ادامه نداشت؟

من در مورد آثاری که برای شهرام ناظری ساخته‌ام نیز ادعاهای فراوانی دارم. تنها کافی است به قطعاتی مانند «بی‌قرار» و «مطرب مهتاب‌رو» گوش فرا دهید تا متوجه تفاوت کارها شوید. به‌نظر من صدا، تحریرها و تلفیق‌ها بسیار درست هستند و در صحیح‌ترین جای ممکن قرار گرفته‌اند. کسی نمی‌تواند دلنشین‌تر از این چند اثر پیدا کند.

از محمدرضا شجریان و شهرام ناظری عبور کنیم و به سالار عقیلی برسیم. خوانندگان جوان فراوانی در موسیقی سنتی ایران وجود دارند که هریک از جایگاهی برای خود برخوردارند. چه شد که در این میان سالار عقیلی را برای اجرای «میهن» برگزیدید؟

من کسی هستم که نزدیک به ۴٠‌سال پیش ساز دف را به ارکستر آنسامبل ایرانی اضافه کرده‌ام و از تجربه فراوانی در موسیقی برخوردارم. بنابراین زمانی که صدای یک خواننده را می‌شنوم، می‌فهمم که او چند مرده حلاج است و آیا توانایی اجرای قطعات سخت را دارد یا خیر. به‌نظر من سالار عقیلی به‌حدی خواننده توانایی است که نباید هر کاری را اجرا کند. برخی معتقدند یک هنرمند در هر زمینه‌ای چه خواننده، چه بازیگر، چه کارگردان، چه نقاش و چه… باید مدام با خلق اثری جدید حضور خود را اعلام کند تا از یادها نرود و مردم او را فراموش نکنند. درحالی‌که من اعتقاد دارم برخلاف تصور، مردم علاقه دارند هنرمند محبوب‌شان کمتر در انظار حاضر شود. سالار عقیلی خواننده‌ای بسیار تواناست که باید فاصله خود را حفظ کند و هرکاری را اجرا نکند. حتی بر این باور هستم پس از انتشار آلبوم «میهن» سالار باید مدتی در سکوت هنری به سر ببرد تا مردم «میهن» را با او درک کنند، چون انتشار اثری جدید از سالار ممکن است باعث شود توجه مردم از «میهن» برداشته شده و جان این قطعه را دریافت نکنند.

دلم می‌شکند اما هستم 

درخصوص دیگر خوانندگان نسل جوان در موسیقی ایرانی چه نظری دارید؟ آیا کسانی هستند که شما بتوانید آنها را در حد سالار عقیلی بدانید؟

سالار عقیلی واقعا حیف است. او علاوه بر این‌که حنجره‌ای توانا دارد، از خصوصیات اخلاقی برجسته‌ای نیز برخوردار است که او را به یک انسان کامل تبدیل می‌کند. همان‌طور که در صحبت‌هایم عرض کردم دوستی و همنشینی برای من در درجه نخست اهمیت برای همکاری قرار دارد. سالار به‌حدی باشخصیت و دل‌پاک است که از همکاری با او لذت می‌برم. البته توصیه‌هایی هم به او داشته و دارم. همیشه تأکید کرده‌ام که پول را در اولویت قرار ندهد و از سوی دیگر آلبوم‌های خود را با فاصله زمانی کم منتشر نکند.

حتی به سالار گفته‌ام پس از انتشار «میهن» مدتی کاری نخواند. در مورد دیگر خواننده‌ها باید بگویم گاهی‌اوقات کارهایی را می‌شنوم که واقعا متاثر می‌شوم. به‌طور مثال برخی خوانندگان جوان آمده‌اند موسیقی ایرانی را با سازهای الکترونیک غربی درآمیخته‌اند و کارهای بسیار سخیفی ارایه داده‌اند. این موسیقی‌ها روی روح و روان آدمی اثر منفی می‌گذارد، درحالی‌که موسیقی ایرانی پیام‌آور صلح و آرامش است. موسیقی ایرانی را نباید با دیگر موسیقی‌ها مقایسه کرد، چراکه موسیقی ایرانی فراتر از یک موسیقی است. این موسیقی در خود تاریخ و فرهنگی غنی را جای داده و زبان و بیانی منحصربه‌فرد دارد.

کمی جزیی‌تر در مورد آلبوم «میهن» صحبت کنید. این آلبوم از چه قطعاتی تشکیل شده و چه حال‌وهوایی دارد؟

قطعه نخست در دستگاه اصفهان آغاز می‌شود، با تکنوازی تار ادامه پیدا می‌کند و در دشتی فرود می‌آید. تصنیف دوم قطعه «میهن» است و بار دیگر تکنوازی تار خودنمایی می‌کند و راه به دستگاه شور می‌برد. تصنیفی در دستگاه شور اجرا کرده‌ایم و سپس آوازی از این دستگاه آغاز می‌شود و به اصفهان می‌رود. شعر زیبای «بمیرید بمیرید» مولانا هم تصنیف پایانی آلبوم است. درواقع آلبوم «میهن» شامل مرکب‌خوانی و مرکب‌نوازی است. به همین دلیل تأکید دارم که آلبومی ارزشمند و قابل دفاع است. همچنین ژاله صادقیان، گوینده رادیو و تلویزیون نیز در این اثر با ما همکاری کرده است. البته کاری را برای ما دکلمه نکرده، بلکه در مورد بحث کپی‌رایت صحبت‌هایی داشته است.

همان‌طور که در ابتدای صحبت‌هایم عرض کردم کپی‌های غیرقانونی من را غمگین و دل‌شکسته کرده است. ژاله صادقیان از سال‌ها تلاش و زحمت برای تولید این اثر می‌گوید و از مردم می‌خواهد آلبوم را به‌صورت نسخه اصلی تهیه و از حقوق مؤلف حمایت کنند. از آسیب‌های اینترنت و ضربه‌ای که به موسیقی ایرانی زده، صحبت کردم. معتقدم اینترنت باعث شده حق و حقوق ما تضییع شود. ما به تنهایی نمی‌توانیم حق خود را بگیریم، بلکه شما (رسانه‌ها) باید به ما کمک کنید تا اجازه ندهیم حق‌مان را بخورند.

من زندگی خود را گذاشته‌ام و اثری در خور توجه ارایه داده‌ام و به جرأت می‌گویم بهترین کاری است که سالار عقیلی تاکنون خوانده است. «میهن» عصاره جان موسیقی من است. نگران بازخورد این اثر میان مردم نیز نیستم، چراکه سال‌ها پیش با صدای محمدرضا شجریان پاسخ خود را از این کار گرفته‌ام. شاید باور این سخن برایتان سخت باشد اما معتقدم نه‌تنها «میهن» بلکه حداقل سه اثر دیگر این آلبوم ماندگار خواهند شد. شاید سنی از من گذشته باشد و مویی سپید کرده باشم اما نه در کارم افتی داشته‌ام و نه به فراموشی دچار شده‌ام. به لطف خدای مهربان هنوز هم با قدرت کار می‌کنم. «میهن» یکی از بهترین آثار من است، چون چه از نظر آهنگسازی، چه از نظر تنظیم و چه از نظر آواز و حتی از نظر طراحی روی جلد بی‌نظیر است. در این کار چندان به فکر خودم نیستم، زیرا می‌دانم دشمنان زیادی دارم که نمی‌خواهند موفقیت من را ببینند اما از صمیم قلب آرزو دارم اوج‌گیری سالار عقیلی را ببینم. من سال‌ها موسیقی را با صداقت ساخته و نواخته‌ام و می‌دانم مردم بهترین قاضی هستند.


منبع: برترینها

عوامل استرس زا در محل کار و اثر آن روی جسم و روان

هر روز صبح با چه حسی از خواب بیدار می‌شوید؟ چقدر خوشحالید از اینکه یک روز دیگر از راه رسیده و باید سرکار حاضر شوید؟ دوست دارید زنده‌ترین ساعت‌های روز را همراه افرادی غیر از خانواده بگذرانید؟دربین همکاران‌تان کسی هست که بتوانید او را به‌عنوان دوست صمیمی انتخاب کنید و با او راحت صحبت کنید؟ چند بار در روز برای فرار از محل کار لحظه‌شماری می‌کنید؟ آیا دوست دارید ساعت کار طول بکشد و شما در محیط خوب و دوست‌داشتنی‌اش نفس بکشید؟ بعضی عوامل باعث دوست‌داشتنی شدن محیط کار می‌شوند.

دوست داشتن محیط کار و البته همکاران و در راس آن هم مدیر، باعث بالارفتن راندمان کار و احساس شادی و رضایت شما در محیط کار می‌شود. درست است که در این بازار کساد کار، باید خوشحال باشید که کاری دارید و حقوقی، اما گاهی بهتر است روان‌تان سالم بماند تا کار و حقوق داشته باشید! اینجا قرار است درباره عواملی که باعث شادی در محل کار می‌شود، صحبت کنیم. علاوه براین که با اینفوگرافی‌ها به بررسی عوامل استرس‌زای محل کار و اثر آن روی جسم و روان نیز خواهیم پرداخت.

‌با عشق کارتان را انجام دهید

اولین نکته برای موفقیت در کار این است که شما عاشق کارتان باشید. اگر از کاری که انجام می‌دهید لذت ببرید، احساس آرامش داشته و به صلح درونی با خودتان می‌رسید. این صلح، هماهنگی در جسم و روان را برای‌تان به دنبال داشته و باعث می‌شود به جای خستگی از کار، از آن لذت ببرید. سلامت روانی ناشی از رضایت شغلی، ویژگی مهمی است که نباید نادیده گرفته شود. بنابراین اگر از کارتان لذت نمی‌برید، حتما درصدد تغییر آن باشید.

آنچه کسب می‌کنید، مهم است

منظور، دریافت مالی نیست، هرچند این نکته هم بسیار مهم است. آنچه از انجام کاری در روان شما ته‌نشین می‌شود، بسیار مهم است. برای مثال احساس می‌کنید شغل شما باعث کمک به دیگران می‌شود؟ تاثیری روی میزان علم آنها دارد؟ تغییری در رفتار و گفتار آنها ایجاد می‌کند؟ به سلامت جسم آنها کمک می‌کند؟ به سلامت روان‌شان کمک می‌کند؟ باعث شادی و تفریح‌شان می‌شود؟ بنابراین حسی که از کار دریافت می‌کنید، بسیار مهم است. به این احساس دقت کنید.

 چه کسی چوب لای چرخ می‌گذارد؟

دریافتی‌تان‌ مهم است

بخش مهمی از رضایت شغلی به بحث میزان دریافتی بازمی‌گردد. به این معنی که شما در قبال ساعت‌ها و میزان کاری که انجام می‌دهید باید مبلغ منصفانه‌ای دریافت کنید. این رقم علاوه بر حقوق و مزایایی است که برای شما باید درنظر گرفته شود. درغیر این صورت احساس می‌کنید به شما ظلم شده و از شما بیگاری‌ می‌کشند. اگر دچار این حس هستید، ابتدا جای جدیدی را برای تامین درآمد مالی پیدا کرده و بعد از این شغل‌تان استعفا بدهید.

رفتار کارفرما چطور است؟

این که کاملا مشخص است! فلانی رئیس است و شما مرئوس! اما این که این جایگاه چقدر باعث اعمال قدرت، ظلم، تحکم، توهین یا به عکس کمک و همراهی با کارمند می‌شود، بسیار مهم است. اگر احساس می‌کنید کارفرما به چشم ابزار به شما نگاه می‌کند، حتما برای تغییر شغل‌تان اقدام کنید.

همکارها را ارزیابی کنید

هم اتاقی یا همکارهای دیگر چقدربا شما زاویه دارند؟ چقدر در تلاش زیرآب‌زنی هستید؟ چقدر دوست دارند کار را از شما بدزدند؟ یا به عکس، از مصاحبت با آنها لذت می‌برید؟ آیا با شما همقدم و همراه هستند و مثل یک تیم، تلاش می‌کنند کار بهتر پیش برود؟ این که ارتباط شما با همکارها به چه شکلی است، نکته بسیار مهم دیگری است که باید به آن توجه کنید. قدم اول و مهم، ثبات قدم و به قول معروف حفظ جایگاه‌تان است. قدم بعدی، صحبت کردن با همکار مورد نظر برای تغییر روندی است که در پیش گرفته است. راهکار بعدی، صحبت با مدیر است و راه نهایی، ترک محل کار است. درواقع حضور فرد یا افرادی که به قول معروف چوب لای چرخ‌تان می‌گذارند، چیزی جز خرد شدن اعصاب را به دنبال نداشته و باید هرچه زودتر شرایط را به شکل مناسب تغییر دهید.

احساس ارزشمند بودن مهم است

چقدر احساس ارزشمند بودن می‌کنید؟ حس می‌کنید کاری را انجام می‌دهید، پولی دریافت می‌کنید تا زندگی کنید یا این که اعتقاد دارید شما مهره مهمی اول برای خودتان، بعد در محل کار و درنهایت در کل جامعه هستید؟ اگر حس می‌کنید فرد ارزشمندی نیستید و کاری که انجام می‌دهید، با حضور یا بدون حضور شما انجام می‌شود، حتما بررسی مجددی روی جایگاه شغلی‌تان داشته باشید. اول این که ممکن است تفکر شما اشتباه باشد. دوم این که ممکن است فکرتان درست باشد و نیاز به تغییر شرایط باشد.
 
قابل اعتماد هستید؟

مروری روی رفتارتان داشته باشید. شما چقدر فرد قابل اعتمادی برای کارفرما و همکاران‌تان هستید؟ اگر مساله‌ای در محل کار وجود دارد، همان‌جا باقی می‌ماند یا آن را به دیگران منتقل می‌کنید؟ چقدر برای رفع مشکل یا مشکلات تلاش می‌کنید؟ خودتان جزو چرخ‌دهنده‌های فعال هستید یا باید به حال شما هم فکری کرد و تغییرتان داد؟ اگر به نظر خودتان فرد قابل اعتمادی نیستید یا برای بهبود اوضاع کار تلاشی نکرده و به قول معروف چوب لای چرخ مسیر حرکت می‌گذارید، علاقه‌ای به کارتان ندارید و به دلیلی از کار و محیط آن خسته شده‌اید. بنابراین باید برای تغییر شرایط اقدام کنید.

چقدر پیشرفت داشته‌اید؟

فرض کنید حدود ۱۰ سال است به انجام کاری اشتغال دارید. طی این ۱۰ سال، از نقطه‌ای که آغاز کرده‌اید، به کجا رسیده‌اید؟ آیا تغییری در جایگاه شغلی، میزان دریافتی و… شما اتفاق افتاده است؟ میزان تغییرات شغلی شما متناسب با تلاش و زحمت‌تان برای پیشرفت بوده یا نه؟ اگر این پیشرفت متناسب با تلاش‌تان بوده که جای تبریک دارد و شما حتما از کار‌تان راضی هستید. اگر این طور نیست، مروری به میزان تلاش فردی و نتیجه آن از طرف کارفرما داشته باشید. اگر این آهنگ متناسب نیست، سازتان را جای دیگری کوک کنید!

خودتان را با خودتان مقایسه کنید

برای اینکه بتوانید ارزیابی درستی از وضعیت شغلی‌تان از هر نظر داشته باشید، وضعیت‌تان را با افرادی که از نظر تحصیلات، شغل، ساعت کاری و… شبیه یا نزدیک به شما هستند، بسنجید. سپس برای هر اقدامی تصمیم بگیرید. بنابراین برای ارزیابی، ملاک درستی داشته باشید تا به نتیجه درست برسید.

شغل‌تان، بخشی از شماست

 آنهایی که اسم کوچک یا فامیلی‌شان را تغییر می‌دهند، از داشتن اسم یا فامیل مورد نظر رضایت ندارند. بنابراین در شرایط مناسب، از شر آنچه به هر دلیل آزارشان می‌دهد، خلاص می‌شوند و از فردای همان روز، خودشان را با اسم جدید معرفی می‌کنند. شاید ابتدا لبخندی گوشه لب بعضی‌ها هم ببینند، اما همین که خودشان خوشنود هستند، کافی است. شغل هم درست مانند همان اسم و فامیل است. بخشی از هویت ماست. بنابراین اگر فکر می‌کنید دوست ندارید شما را با داشتن فلان شغل بشناسند، حتما برای تغییر شرایط تلاش کنید. باید بتوانید با افتخار شغلتان را معرفی کنید؛ درست مانند زمانی که اسم و فامیل‌تان را به زبان می‌آورید.

تعادل فراموش نشود

چقدر به کارتان چسبیده‌اید؟ این چسبیدن از ترس کارفرماست یا این که واقعا دوست دارید مثل تفریح، کارتان را انجام دهید؟ به کارتان چسبیده‌اید؛ چون برنامه و تفریح دیگری ندارید؟ به کارتان چسبیده‌اید چون از نظر روانی کار کردن به شما کمک می‌کند به مسایلی فکر نکنید؟ فراموش نکنید، فکر کردن، برنامه‌ریزی کردن و تلاش برای بهبود شرایط کاری، حد و اندازه‌ای دارد. اگر بیش از اندازه به کارتان می‌چسبید، مسلما جایی خسته شده و اصطلاحا می‌برید! بنابراین بین کار و تفریح تعادل برقرار کنید.

اجبار یا علاقه؟

اگر همین حالا قرار باشد به دلیلی دیگر کارمند یا حتی کارفرمای مجموعه‌ای نباشید، کار دیگری برای تامین مخارج‌تان بلد هستید؟ به‌قول معروف می‌توانید گلیم‌تان را از آب بکشید یا این کار، تنها شغل و حرفه‌ای است که آن را بلدید؟ اگر پاسخ شما این است که می‌توانید با هزار و یک راه ممکن دیگر کسب درآمد کنید و فقط به دلیل علاقه‌تان این کار را انجام می‌دهید، یعنی شما شغل‌تان را عاشقانه دوست دارید و برای ماندن در این کار، اجباری ندارید. اگر پاسخ‌تان منفی است؛ همین حالا شروع به آموختن کاری بکنید که بتوانید درصورت نیاز برای مدتی از راه دیگری کسب درآمد داشته باشید. گاهی حتی باوجود علاقه به کاری، مجبورید از آن فاصله بگیرید، چه برسد به اینکه کاری را دوست نداشته باشید و به اجبار نیاز در آن بمانید.

چه کسی مسئول استرس شماست؟

چه کسی چوب لای چرخ می‌گذارد؟

تصمیم بگیرید

 بدون دخالت یا نظر دیگران، حداقل یک روز کامل شرایط کار‌ی‌تان را بررسی کنید. اگر احساس کردید کار آنقدر که باید راضی‌تان نمی‌کند، حتما سر فرصت برای تغییر شغل‌تان تصمیم بگیرید. اینجا همان لحظه نیاز به تغییر شرایط است.

مشکل را حل کنید

 اگر با کارفرما، همکارها و پرسنل خدماتی محل کارتان مشکلی دارید، آن را حل کنید. درغیر این صورت نمی‌توانید به کارتان ادامه دهید. حل کردن مشکل اولین و بهترین قدم برای باقی ماندن در محل کار و ادامه آن با رضایت کامل است.

زندگی‌تان را مرور کنید

گاهی در محل کار مشکلی وجود ندارد، اما استرس بیرون از محل کار، مانند مشکلات خانوادگی، فردی، دوستانه و… خودشان را به شما تحمیل کرده و تحمل شما را کاهش می‌دهند. بنابراین شاید گاهی با حل کردن مشکل بیرونی، مشکل محل کار نیز خودبه‌خود برطرف شود.

سر فرزندتان کلاه بگذارید!

نوزادان معمولا کم مو به دنیا می‌آیند و به همین دلیل سر آنها درمعرض سرما خوردن قرار دارد. درواقع یکی از راه‌هایی که سرما به قول معروف وارد بدن کودک می‌شود، سر اوست. بنابراین کلاه، یکی از واجب‌ترین وسایل جانبی برای کودکان است. برای انتخاب کلاه به این نکته‌ها دقت کنید.

حساسیت ندهد

 پوست سر و صورت نوزاد لطیف است. بنابراین باید از کلاه‌هایی استفاده کنید که اصطلاحا سر و صورت کودک را نخورند. معمولا الیافت پشمی زبر یا انواع پلاستیکی این حالت‌ها را ایجاد می‌کنند. بنابراین کلاه باید از جنس پشم بسیار لطیف و ترجیحا داخل آن پوشش نخی باشد.

گوش‌ها و گردن را بگیرد

 کلاه‌های گوش‌دار و آنهایی که کاملا تا پشت گردن، سر نوزاد را محافظت می‌کنند، مناسب هستند.

درهوای برفی، کلاه مناسب

 جنس کلاه باید مناسب با استفاده آن باشد. اگر قرار است کودک وارد هوای برفی شود، باید ابتدا کلاه مناسبی سر او کرده و روی آن کلاه کاپشن یا سرهمی ضدآب را قرار دهید تا سر او خیس و مرطوب نشود. برای اتاق، کلاه‌های سبک و نخی و برای هوای سرد معمولی، انواع بافتنی مناسب است.

نقاب‌دار خوب است

برای این که پیشانی کودک سرما نخورد، انواعی که لبه بلند یا نقاب‌دار دارند، مناسب است.

چه کسی چوب لای چرخ می‌گذارد؟


منبع: برترینها

۵ نکته که نشان می‌دهد یک شرکت بازاریابی شبکه‌ای خلاف می‌کند

بازاریابی شبکه‌ای یا بازاریابی چند سطحی (MLM) کسب‌و‌کاری جوان در جهان اما کمی قدیمی‌تر نسبت به آنچه در ایران رواج یافته است، به شمار می‌رود. این نوع بازاریابی که از نظر بسیاری تحلیلگران همان راه و روش هرمی است، هنوز در دنیا بحث‌برانگیز است. برخی آن را غیرقانونی می‌خوانند و حتی در بسیاری کشورها همچون چین فعالیت این شرکت‌ها ممنوع است.

اگر گشتی در اینترنت بزنید شمار بسیاری از مطالبی را می‌بینید که نسبت به بازاریابی شبکه‌ای هشدار می‌دهند. در بسیاری از این نوشته‌ها فرقی بین بازاریابی شبکه‌ای و فعالیت هرمی غیرقانونی وجود ندارد و بسیاری از کارشناسان نیز نتیجه گرفته‌اند بازاریابی شبکه‌ای نیز با مشکلات شرکت‌های هرمی مواجه است و در نهایت مشتریان خود را به همان پرتگاهی می‌برد که شرکت‌هایی نظیر گلدکوییست برده‌اند.

در واقع تنها تفاوتی که بین بازاریابی شبکه‌ای و فعالیت‌های هرمی بیان می‌شود این است که در اولی کالای واقعی خریدوفروش می‌شود و بازاریاب‌ها برای این کالاها مشتری پیدا می‌کنند اما در هرمی‌ها تنها زیرشاخه‌سازی اهمیت دارد و عمل اقتصادی واقعی انجام نمی‌گیرد.

اما تحلیلگران هشدار می‌دهند که بسیاری از شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای در پوشش فروش کالا همان کاری را می‌کنند که شرکت‌های هرمی انجام می‌دهند، یعنی فریب مشتریان و در نهایت رها کردن افرادی که در شاخه‌های پایین قرار دارند با ضرر هنگفت به نفع سرشاخه‌هایی می‌شود که پول زیادی به جیب می‌زنند.

 5 نکته که نشان می‌دهد یک شرکت بازاریابی شبکه‌ای خلاف می‌کند(بهنام)

مجله‌اینترنتی بیزینس اینسایدر (business insider) که از نشریه‌های معتبر جهانی به شمار می‌آید و معمولا به تحلیل پدیده‌های جدید اقتصادی می‌پردازد در یک مقاله جالب ۵ نکته را مطرح کرده که از طریق آنها می‌شود به دروغ یا راست بودن یک شرکت بازاریابی شبکه‌ای پی برد.

۱-حق عضویت: اگر شرکتی برای ورود شما به شبکه بازاریابان از شما درخواست پرداخت شهریه کرد به معنای متقلب بودن این شرکت است. چرا که اگر قرار باشد شما کالاهای تولید شده آن شرکت را به فروش برسانید دیگر دلیلی ندارد که مجبور به پرداخت حق عضویت باشید. شما با فروش محصولات نفع زیادی به شرکت خواهید رساند.

۲-درآمد زیاد در ازای کار کم: بدون شک کارهایی در دنیا وجود دارد که برای شما چندان سخت نیستند اما درآمد بالایی نصیب‌تان می‌کنند. اما مطمئنا هیچ کسب‌و‌کاری در جهان وجود ندارد که همه کسانی که وارد آن می‌شوند پول هنگفتی به دست آورند. برای پول زیاد باید کار زیاد هم کرد آن هم در زمینه‌های که پول ساز است نه بازاریابی.

۳-خرید بیشتر مساوی است با سود بیشتر: بسیاری از شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای شما را تشویق به خرید بیشتر می‌کنند و می‌گویند با خرید بیشتر سطح شما در شبکه بالاتر می‌رود و امتیاز بیشتری کسب می‌کنید. این یک دروغ است. خرید بیشتر هیچ سودی نصیب شما نمی‌کند بلکه آن‌چیزی که به شما سود می‌دهد فروش بیشتر است.

۴- چگونه درآمد بالا به دست می‌آورید؟

بسیاری شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای این مژده را به شما می‌دهد که در این کسب‌و‌کار درآمد بسیار بالا به دست می‌آورید اما نمی‌گویند که چگونه ‌این امر به واقعیت تبدیل می‌شود. ما به شما می‌گوییم که آنچه ‌این شرکت‌ها روی کاغذ می‌آورند در عمل ممکن نیست. در طول تاریخ ثابت شده که بازاریابی شبکه‌ای درآمدی در حد یک شغل جانبی برای شما به همراه دارند.

۵-کسب درآمد از طریق جذب افراد جدید: این یک دروغ بزرگ است. اگر شرکتی از شما خواست که به جذب توزیع‌کنندگان جدید به جای جذب مشتریان جدید بپردازید بدانید که کلاهبردار است. در چنین سیستمی به‌زودی تعداد زیادی بازاریاب وجود خواهند داشت که هیچ سودی نمی‌کنند.

مجله بیزینس اینسایدر با این توضیحات تاکید می‌کند که کسب‌و‌کاری که به برخی پول می‌دهد تا برخی دیگر را قانع کنند کسب‌و‌کار درستی نیست. در واقع شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای واژه تطهیرشده شرکت‌های هرمی است تا از این طریق مردم را به قانونی بودن این شرکت‌ها قانع کنند.

ایده بازاریابی شبکه‌ای از کجا آغاز شد؟

در واقع ایده بازاریابی شبکه‌ای از آنجایی مطرح شد که جی. پل گتی، ثروتمندترین مرد آمریکایی در سال ۱۹۵۷ میلادی اعلام کرد که «من ترجیح می‌دهم که از یک‌درصد تلاش صد نفر استفاده کنم تا اینکه از ۱۰۰درصد تلاش خودم». این ایده که اهرم زمان نام دارد، امروزه پایه‌گذار فلسفه بازاریابی شبکه‌ای شده‌است.

نخستین بار، یک شرکت دوچرخه‌سازی در روسیه از این ایده استفاده کرد و برنامه‌ای ترتیب داد که مشتریان با پرداخت ۱۰ روبل به جای ۵۰ روبل صاحب دوچرخه شوند اگر چهار مشتری دیگر نیز معرفی کنند؛ ولی فروش کمپانی به‌سرعت به اشباع رفت. در روسیه به آن شرکت بهمنی و در فرانسه به آن گلوله برفی لقب دادند و صد در صد تقلب و کلاهبرداری تلقی شد. از آن پس، سیاستمداران، اقتصاددانان و جامعه‌شناسان زیادی به‌دنبال پیدا کردن راهی بودند که از این ایده به نفع همه استفاده کنند.

 5 نکته که نشان می‌دهد یک شرکت بازاریابی شبکه‌ای خلاف می‌کند(بهنام)

نخستین کمپانی که به طور رسمی فعالیت بازاریابی چند سطحی را در سال ۱۹۳۰ آغاز کرد، کمپانی ویتامین کالیفرنیا بود که نام خود را در سال ۱۹۳۹ به نوترالایت تغییر داد و امروزه محصولات خود را از طریق کمپانی اموی (Amway’s) به فروش می‌رساند.

تاکنون بحث‌های زیادی در مورد شرکت‌های شبکه‌ای مطرح شده است و بسیاری کشورها تلاش کرده‌اند در این زمینه قانونی مدون کنند. یکی از بهترین قوانین در این زمینه به کمیسیون تجارت فدرال آمریکا برمی‌گردد.
به گفته کمیسیون تجارت فدرال آمریکا (FTC)، شرکت هرمی شرکتی‌ است که به اعضایش حق کمیسیون می‌دهد تا افراد جدید را وارد کنند. شرکت‌های هرمی محصولی را نمی‌فروشند و پول‌های مشتریان را در یکجا جمع می‌کنند و با آن کاری انجام نمی‌دهند. این شرکت‌ها در اکثر کشورهای دنیا از جمله‌ ایران غیرقانونی هستند؛ چون در ازای جذب افراد پول می‌دهند به‌طور اجتناب‌ناپذیر فروخواهند پاشید و وقتی هرم فروپاشی کند، به‌جز عده‌ای که در بالای هرم هستند همه دست خالی می‌مانند یا به عبارتی پول خود را می‌بازند.

FTC می‌گوید داشتن محصول، قانونی بودن شرکت را تعیین نمی‌کند. بعضی از شرکت‌های هرمی برای رد گم کردن، خود را شرکت ام‌ال‌ام یا همان شرکت چندسطحی معرفی کرده و محصولی را در پلان خود قرار می‌دهند ولی چون هدفشان فروش محصول نیست، قیمت آن بسیار بالاتر از بازار آزاد خواهد بود، یا اینکه دریافت محصول در آن شرکت‌ها مشروط به فعالیت در پلان تجاری‌شان است که برای کسانی‌که نمی‌خواهند یا نمی‌توانند مشتری پیدا کنند، پول از دست می‌رود. دو مشخصه بارز کمپانی‌های هرمی:

انبار کردن کالا

کمپانی مشتریان را وادار می‌کند که تعداد هر چه بیشتری کالا (عموما با قیمت بسیار بالایی) بخرند تا درآمد بیشتری داشته باشند، حتی اگر نتوانند آن کالاها را به مصرف برسانند. در این صورت افراد رأس هرم سود هنگفتی می‌کنند در حالی‌که محصول چندانی را به بازار ارائه نکرده‌اند و محصولات در زیرزمین‌ها انبار شده‌اند.

عدم خرده فروشی (فروش جزء به مردم)

به دلیل کیفیت پایین محصولات و هزینه بالای آنها، در اغلب شرکت‌های هرمی محصولات فقط بین اعضای داخل هرم توزیع می‌شود، نه بین مردم عادی بیرون از هرم.

در حال حاضر، قوانین و مقررات فعالیت در شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای در اکثر کشورها معین شده‌اند؛ ولی هیچ ارگان مشخصی وجود ندارد که مشخص کند یک کمپانی خاص هرمی یا شبکه‌ای قانونی است. اما در ایران، قانونی یا غیرقانونی بودن یک شرکت بازاریابی شبکه‌ای را وزارت صنعت، معدن و تجارت مشخص می‌کند.

از نگاه FTC، BBB، AG آن کمپانی که بیشتر به جذب بازاریاب می‌پردازد تا فروش محصول به مردم عادی، هرمی و غیرقانونی است.

5 نکته که نشان می‌دهد یک شرکت بازاریابی شبکه‌ای خلاف می‌کند(بهنام)

گرچه بازاریاب‌های شبکه‌ای مدام از ناکارآمدی روش بازاریابی کلاسیک و سقوط قریب‌الوقوع آن حرف می‌زنند و ادعا می‌کنند روش بازاریابی شبکه‌ای به‌زودی به روش بازاریابی غالب جهان تبدیل خواهد شد اما زورق به گل نشسته بازاریابی شبکه‌ای در سال‌های طولانی راهی به دریای آرامش نیافته است. با گذشت سال‌ها هنوز بزرگ‌ترین شرکت‌های این عرصه از جمله شرکت کذایی Amway’s نتوانسته جایگاهی بزرگ‌تر از صدمین خرده فروش جهان را به دست آورد.


منبع: برترینها

کشف مجسمه ۳۰۰۰ ساله فرعون در قاهره

برترین ها: تیمی از باستان شناسان مصری و آلمانی در روز ۹ مارس کشف عظیمی کردند. آن ها بخش هایی از مجسمه عظیم ۳۰۰۰ ساله ای کشف کردند که به نظر می رسد فرعون رامسس دوم را به تصویر می کشد که در محله ماتاریای قاهره مدفون شده بود. یافته ها داستانی باستانی از پیدایش جهان را بیان کرده و می توانند فصل جدیدی را در مصر آغاز کند.

سر و بالاتنه این مجسمه عتیقه ۸ متر طول دارد و از کوارتز ساخته شده است. بخش بالایی مجسمه کوچکتر، فرعون ستی دوم (نوه رامسس دوم) را به تصویر می کشد و قطعاتی از یک ابلیسک که با خط هیروگلیف روی آن نوشته شده بود، نیز کشف شد. کارشناسان در حال حاضر ترمیم آثار را آغاز کرده اند که بعدا در موزه بزرگ مصر در سال ۲۰۱۸ به نمایش درخواهد آمد.

رامسس دوم اغلب به عنوان بزرگترین فرعونی که تاکنون بر امپراتوری مصر حکومت کرده، شناخته می شود و او معتقد بود که جهان در هلیوپولیس، ماتاریای امروز، ایجاد شده است. این کشف تاریخی که یکی از مهم ترین کشف ها تاکنون است، می تواند جهش بزرگی در صنعت گردشگری مصر ایجاد کند که در شش سال اخیر از ناآرامی ها و حملات ترور رنج می برد.

کشف مجسمه 3000 ساله فرعون در قاهره 


منبع: برترنها

طرز تهیه کاسرول ژامبون و پنیر

آشپزی مدرن؛


Ham and Cheese Breakfast Casserole

یک غذای ساده و سالم برای صبحانه میتواند انرژی مورد نیاز روز شما را تامین کند و شما را با یک احساس عالی به سمت کارهای روزانه هدایت نماید.

به گزارش آلامتو و به نقل از بدونیم؛ تنها با ۴ ماده یک صبحانه عالی درست کنیم. این غذا با لایه های نان، ژامبون، گوجه فرنگی و پنیر درست می شود. کمی هم شیر و تخم مرغ را هم بزنید روی آن بریزید و بقیه را به فر بسپارید. بعد از این که از فر بیرون آوردید می بینید که مواد مایع حسابی جذب نان ها شده و مواد داخل آن هم نرم و خوشمزه. خیلی راحت می تونید این غذا رو از ظرف جدا کنید.

مواد مورد نیاز:

  • کره (برای چرب کردن ظرف)
  • نان تست (یک بسته)
  • پنیر چدار
  • ۸ عدد گوجه فرنگی کوچک یا ۱۶ عدد گوجه گیلاسی
  • ژامبون خرد شده (دو و نیم پیمانه)
  • ۱۰ عدد تخم مرغ
  • ۳ پیمانه شیر
  • نمک و فلفل به اندازه کافی

دستور تهیه:

داخل ظرف ۲۲ در ۳۲ سانتیمتری را چرب کنید و نان ها را کف آن بچینید. نان ها را به شکل مثلثی برش بزنید و کف ظرف را تا جایی که می توانید پر کنید.

Ham and Cheese Breakfast Casserole 2

مقداری پنیر روی نان ها بریزید. سپس نصف گوجه فرنگی ها و بعد نصف ژامبون ها را روی آن بریزید. دوباره یک لایه نان روی آن ها بچینید. دوباره پنیر، گوجه فرنگی و ژامبون بریزید و در آخر روی آن ها یک لایه دیگر نان قرار دهید.

داخل یک ظرف شیر، تخم مرغ و نمک و فلفل را هم بزنید و به آرامی روی نان ها بریزید. با دست نان ها را کمی فشار دهید. در آخر یک لایه دیگر پنیر بریزید.

روی آن را بپوشانید و به مدت ۱۲ ساعت داخل یخچال قرار دهید.

سپس به مدت نیم ساعت در دمای اتاق قرار دهید. فر را روی دمای ۳۷۵ درجه فارنهایت روشن کنید، کاور ظرف را بردارید و داخل فر قرار دهید.

غذا را به مدت ۵۵ الی ۶۰ دقیقه در فر قرار دهید تا زمانی که پف کند و طلایی رنگ شود. برای این که کاسرول بهتر پخته شود رویآن را با فویل بپوشانید و ۵ الی ۱۰ دقیقه دیگر در فر قرار دهید.

سپس کاسرول را از فر بیرون بیاورید، بگذارید به مدت ۵ دقیقه کمی سرد شود و سپس آن را برش زده و میل کنید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آشپزی روز, بدونیم


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی



به آسانی لاغر شوید
رژیم لاغری سریع


تور آنتالیا نوروز ۹۶
تور آنتالیا



هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی


نیازمندی های آنلاین
درج آگهی رایگان


الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا

ارسال نظر


منبع: آلامتو

سود بد چیست و چگونه مانع پیشرفت کسب و کار شما می شود؟

تاثیر سود بد بر تجربه مشتری دارد؟


profit

اگر به دنبال موفقیت پایدار کسب و کار خود هستید باید برخی از سودها را نادیده بگیرید و سراغ آنها نروید.

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ همه شرکت‌ها سودآوری را دوست دارند، اما سود بد چطور؟ ایده سود بد اولین بار توسط فِرِد رِیچ هِلد در کتابی با عنوان پرسش نهایی مطرح شد و اشاره به پولی دارد که از طریق رفتار فریبنده یا گمراه‌کننده از مشتری کسب می‌شود.سود بد می‌تواند به طیف گسترده‌ای از معاملات مشکوک از فروش محصولات با پیام‌های فریبنده، استفاده از استراتژی‌های قیمت‌گذاری گیج‌کننده، تحمیل محصولات گران به مشتریان از همه‌جا بی‌خبر یا گمراه کردن مشتریان به هر طریقی اطلاق شود. درواقع، سود بد به قیمت روابط با مشتریان کسب‌شده و در بلندمدت می‌تواند منجر به ایجاد فاجعه برای اعتبار و کسب‌وکار شما شود.

یافتن مثال‌هایی از سود بد خیلی سخت و دشوار نیست. مثلاً به یکی از یکی از صورتحساب‌های تلفن معمول که دریافت می‌کنید توجه کنید، در آن صورت می‌توانید متوجه برخی اقلام هزینه شوید که به‌صورت خیلی ریز در بخش‌هایی از صورتحساب در ارتباط با خدماتی درج می‌شوند که احیاناً به‌عنوان مصرف‌کننده اصلاً تصور نمی‌کنید که برای آن‌ها هم هزینه‌ای را پرداخت می‌کنید. سودهای بد همچنین می‌تواند در مواردی دیده شوند که خطوط هوایی در ازاء درخواست بسیار کوچک و ناچیز مسافرین از آن‌ها هزینه‌هایی را دریافت می‌کنند، مواردی که شرکت‌های اجاره دهنده خودرو بر خدمات ناچیز با مسافت‌های بسیار کوتاه هزینه‌های غیرمنطقی طلب می‌کنند یا به‌طور ناخواسته مشترک خدمات شرکتی می‌شوید که اصلاً از آن استفاده نکرده، آن را طلب نکرده‌اید و اصلاً خبر ندارید که باید در صورت عدم استفاده آن را لغو کنید. شرکت‌ها در اندازه‌های مختلف بسیار پیش می‌آید که متهم به کسب سودهای بد باشند و این مورد به‌راحتی در صنایع مختلف هم قابل‌مشاهده بوده و تنها محدود به یک یا دو صنعت خاص نمی‌شود.

زمانی که در مسیر کسب چنین سودهایی قرار می‌گیرید و یکی از مشتریان شما هم پی به این رفتار شما می‌برد، کسب مجدد اعتماد آن‌ها به‌شدت سخت و دشوار است. یک مشتری که تجربه بدی را با شما پشت سر گذاشته است از احتمال بیشتری برای ترغیب کردن دوستان و دیگر اعضای خانواده خودش جهت عدم همکاری و تعامل با برند شما برخوردار است، که خود در بلندمدت می‌تواند منجر به از دست رفتن مقدار بیشتری از سهم بازار و سودآوری شما شود. باوجود فروم ها و وب‌سایت‌هایی اختیار و کنترل انتشار نظر مشتریان در آن‌ها در دست شما نیست، درج یک محتوای از طرف یک مشتری ناراضی در برخی از مواقع می‌تواند منجر به فاجعه‌ای بزرگ برای شما شود. سودهای بد به‌راحتی شمارا در برابر رقبا خودتان آسیب‌پذیر می‌کند، خصوصاً امروزه که شفافیت کسب‌وکارها به‌واسطه وجود فنّاوری از هر زمان دیگری آسان‌تر شده است و شفافیت در کارها هم همیشه و همیشه برنده بوده و هست. مشتریان هم همچنین نسبت به گذشته داناتر شده و سریع‌تر به روش‌ها و تکنیک‌های مختلف برای کسب سود بد پی می‌برند.

اجتناب از این روش‌ها به اصول اولیه کسب‌وکار خوب بازمی‌گردد – صادق بودن و رفتار منصفانه داشتن و تعامل با مشتریان به‌صورت مثبت و سازنده. زمانی که با مشتریان همانند مردم عادی و نه همانند اعداد نوشته‌شده بر روی اسکناس‌ها برخورد کنید، آن‌ها هم با بازخورد مثبت و وفاداری نسبت به برند شما، به شما پاسخ می‌دهند. تصور نکنید که برای رسیدن به سود بیشتر نیاز به تقلب و گمراه کردن دیگران دارید – مطمئن باشید که این کار برای شما در آینده هزینه خواهد داشت و هزینه آن را هم باید با برند خودتان پرداخت کنید. سود خوب همیشه بهتر از سود بد بوده و هست، همچنان که یک تجربه خوب از مشتری و برای مشتری همواره بهترین انتخاب است.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آی بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی



به آسانی لاغر شوید
رژیم لاغری سریع


تور آنتالیا نوروز ۹۶
تور آنتالیا



هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی


نیازمندی های آنلاین
درج آگهی رایگان


الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا

ارسال نظر


منبع: آلامتو

برندینگ اجزا

برندینگ اجزا چیست و چطور شکل می گیرد؟


intel

چگونه میتوان از تک تک قسمت های محصول خود بعنوان یک ابزار تبلیغاتی استفاده کرد و فرآیند برندسازی را آسان سازی نمود؟

به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ برندنیگ نه‌تنها نقش مهمی در فرایند بازاریابی محصول تمام‌شده دارد، بلکه در بازاریابی اجزاء و بخش‌های تشکیل‌دهنده آن‌هم نقش مهمی بازی می‌کند. با رشد و گسترش بازارها در صنایع مختلف، شرکت‌های بیشتری پی به این موضوع بردند که استراتژی کشش در بازاریابی تنها راه تثبیت محصول در بازار بوده و اینکه از این طریق می‌توانند حجم معاملات را افزایش داده و به‌صورت خودکار برای محصول خود ایجاد تقاضا کنند.

بااین‌وجود، ایجاد تقاضا برای محصولی که ماهیتی بسیار فنی و تخصصی دارد، ایجاد هیجان نمی‌کند یا ذاتاً به صورتی است که مشتریان خیلی به آن توجه نمی‌کنند، خیلی هم ساده نیست. امروز همه به‌خوبی می‌دانند که اینتل چیست و اینکه مثلاً صدا باکیفیت دالبی یعنی چه یا چرا تفلون در زمان آشپزی و پخت‌وپز از اهمیت زیادی برخوردار است. اما سختی و مشکلاتی را در نظر بگیرید که مثلاً برندی مانند اینتل در زمان شروع کسب‌وکار خودش با آن مواجه بود. این شرکت در آن زمان می‌بایست کالا و محصولی بسیار کسل‌کننده و بدون جذابیت به نام ریزپردازنده را محصولی هیجان‌انگیز جلوه دهد و کاری کند که مصرف‌کننده‌ها همیشه محصولات این برند را نسبت به محصولات (ریزپردازنده‌های) تولیدی شرکت‌های دیگر ترجیح دهند.

کاری که شرکت اینتل در این راستا انجام داده است تحت عنوان برندینگ اجزا (Ingredient branding) شناخته می‌شود. اینتل یک جزء یا بخش تشکیل‌دهنده از یک مجموعه یا محصول بزرگ‌تر به نام کامپیوتر است، یعنی خود به‌طور مجزا کامپیوتر نیست. اینتل کار خودش را با بازاریابی مستقیم محصول به تولیدکنندگان و تولیدکنندگان تجهیزات اصلی و با نشان دادن و اثبات قدرت پردازنده‌های خودش به آن‌ها آغاز کرد. زمانی که این تولیدکنندگان از قدرت این پردازنده‌ها به وجد آمدند، اینتل بازهم سکوت اختیار نکرد. در عوض، شروع به برندینگ اجزا کرد و بازاریابی محصول خودش را به بازارهای انبوه آغاز کرد و این‌گونه تقاضایی برای محصول خودش ایجاد کرد.

پس‌ازآن مشتریان به‌طور خاص شروع به وارد شدن به فروشگاه‌های کامپیوتر و پرس‌وجو برای پردازنده‌های اینتل کردند. این‌گونه بود که اینتل در بازار شناخته شد و همچنان به‌عنوان قدرتی در بازار پردازنده‌ها مطرح است و جالب اینکه همچنان با همان کمپین اولیه تبلیغاتی خودش در بسیار مجامع شناخته می‌شود و بهترین مثال برای مقوله برندینگ اجزا شناخته می‌شود. یعنی شما یک دستگاه کامپیوتر را می‌خرید، فقط و فقط به دلیل اجزاء تشکیل‌دهنده داخلی آن.

با گسترش بازارها مقوله برندینگ اجزا بیشتر و بیشتر شناخته‌شده و اهمیت پیدا کرد. تولیدکنندگان خودرو به این نتیجه رسیدند که آن‌ها در حال از دست دادن فرصت‌های بسیار زیادی در طی مراحل سرویس خودروها بر روی قطعات یدکی هستند. به عبارتی اگر مشتریان آن‌ها در طی این فرایندها از قطعات ضعیف و غیر اصلی استفاده می‌کردند، خودرو و برند آن تحت تأثیر قرارگرفته و به‌شدت ضربه می‌خورد. پس آن‌ها هم به این با استفاده از این مقوله در طی سالیان و از طریق کمپین‌های مختلف به مشتریان خود آموزش دادند قطعات یدکی اصلی چه اهمیتی دارند و اینکه چرا مشتریان نباید از بازارهای سیاه و . . . اقدام به تهیه محصولات خودشان بکنند.

به‌طور مشابه برندهای دیگری هم وجود داشته‌اند که تا حدودی این روش را پیش‌گرفته و سطحی از برندینگ اجزا را پیاده کرده‌اند. مثلاً صدای دالبی زمانی مطرح شد که سینماها و شرکت‌های تولیدکننده فیلم در تبلیغات خود شروع به استفاده از این عبارت و کلمه برای معرفی کیفیت بهتر صدای فیلم‌های خود کردند. پوشش تفلون زمانی به‌طورجدی به این عرصه روی آورد که ظروف آشپزی به آن تجهیز شده و استفاده از آن پوشش را امری لازم و حتمی برای آشپزی سالم و آسان مطرح کردند. به همین ترتیب شرکت هوندا برای موتورهای استفاده‌شده بر روی خودروهای خودش معروف شد. اما نمونه‌ای اخیر از استفاده از این رویکرد استفاده و تبلیغ سیستم‌های عامل در دستگاه‌های لپ‌تاپ و گوشی‌های هوشمند است – خواه این دستگاه‌ها تحت اندروید، اپل، ویندوز یا IOS و . . . باشد – بطوریکه سیستم‌های عامل آن‌ها به‌طور مجزا و جدا از خود دستگاه تبلیغ و معرفی می‌شوند.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : آی بازاریابی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی



به آسانی لاغر شوید
رژیم لاغری سریع


تور آنتالیا نوروز ۹۶
تور آنتالیا



هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی


نیازمندی های آنلاین
درج آگهی رایگان


الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا

ارسال نظر


منبع: آلامتو

مضرات قلیان برای سلامتی

بیماری‌های قلیان

نگاه فوق‌تخصص بیماری‌های عفونی / دکتر مسعود مردانی
مصرف دخانیات چه به صورت سیگار و چه قلیان برای سلامت انسان‌ها مخاطره‌آمیز و نقش آن در بروز سرطان ریه از سال‌ها قبل اثبات شده است. علاوه بر این، استفاده مشترک از قلیان چه در منازل و چه قهوه‌خانه‌ها و رستوران‌های سنتی خود تهدیدی برای سلامت محسوب می‌شود زیرا بیماری‌های ویروسی و میکروبی مختلفی از این طریق قابل انتقال هستند. یکی از آلودگی‌هایی که در سال‌های اخیر به طرز قابل‌توجهی در ایران شیوع پیدا کرده «اپشتن بار ویروس» یا EBV است. این ویروس باعث ایجاد بیماری «مونونوکلئوز حاد عفونی» می‌شود که با گلودردهای شدید، چرک روی سطح لوزه‌ها، بزرگی غدد لنفاوی ناحیه گردن، تب و لرز همراه است.
خیلی از جوانان یکی- دو هفته بعد از استفاده مشترک از قلیان دچار این بیماری می‌شوند، حتی اگر از سر مکش یکبار مصرف استفاده کرده باشند. در واقع، فردی که به این بیماری مبتلاست، می‌تواند با یکبار پک زدن تعداد زیادی ویروس را وارد محفظه آب قلیان کند. با‌توجه به اینکه در این محفظه هوای خنک وجود دارد، ویروس می‌تواند مدت طولانی در آن زنده بماند و باعث آلودگی سایر افراد مصرف‌کننده قلیان شود.
احتمال انتقال سل، حتی فقط با یک پک!
بسیاری از بیماری‌های منتقله توسط ریز قطره‌های تنفسی مثل سل، آنفلوانزا، سرماخوردگی و… می‌توانند با مصرف قلیان مشترک میان افراد منتقل شوند.
البته راه انتقال بیماری‌های ویروسی مثل آنفلوانزا فقط استنشاق نیست بلکه کافی است بیمار به بدنه یا شیلنگ قلیان دست بزند و شما بعد از او با آن ناحیه تماس پیدا کنید. سل نیز یکی از عفونت‌های باکتریایی است که به‌راحتی از طریق قلیان مشترک منتقل می‌شود.
این بیماری در افرادی که نقص یا ضعف سیستم ایمنی دارند مثل افراد مبتلا به ایدز می‌تواند بسیار خطرناک باشد. از علائم اصلی آن نیز می‌توان به درگیری ریه، سرفه، تب، خلط عفونی، عرق شبانه و بی‌اشتهایی اشاره کرد. افراد مبتلا به سل می‌توانند با انجام آزمایش خلط، بیماری‌شان را تشخیص دهند. این بیماران باید برای مدت ۶ ماه داروی ضد سل مصرف کنند تا درمان شوند.
البته به غیر از سل ریوی انواع دیگری از این بیماری نیز وجود دارد؛ از جمله سل استخوان، دستگاه تناسلی، مغز، کبد، چشم و…
از ظاهر افراد نمی‌توان به سلامتشان پی برد
تمامی بیماری‌های ویروسی که با تماس‌های مستقیم منتقل می‌شوند از جمله تبخال دور لب، بیماری‌های عفونی ناحیه دهان و ضایعات شبیه آفت همگی می‌توانند به دنبال استفاده از قلیان مشترک از فرد بیمار به افراد دیگر منتقل شوند. حتی گاهی اوقات ممکن است علائم این بیماری‌ها بعد از یک دوره کمون چند روزه تظاهر پیدا کنند. به همین دلیل احتمال دارد فرد آلوده باشد و علامتی نداشته باشد بنابراین شما متوجه نمی‌شوید بیمار است و از قلیان مشترک با او استفاده می‌کنید و آلوده می‌شوید.
در مورد تبخال نیز ثابت شده افرادی که دچار تبخال راجعه می‌شوند حتی در مواقعی که تبخال ندارند هم ممکن است درجات خفیفی از تراوش ویروس را در دهان و روی لب‌هایشان داشته باشند.
انتقال ایدز و هپاتیت با قلیان بعید است
استفاده از قلیان مشترک راه شایعی برای انتقال ایدز و هپاتیت محسوب نمی‌شود. بیماری ایدز یا از طریق مادر آلوده به جنین منتقل می‌شود یا به دنبال استفاده از سرنگ مشترک یا تماس جنسی بنابراین انتقال HIV و هپاتیت B و C به دنبال استفاده از مواد خوراکی و قلیان بسیار بعید است.
مگر اینکه فرد مبتلا دچار زخمی ‌در ناحیه دور لب باشد و خون حاصل از آن به سر مکش قلیان منتقل شود و در عین حال فرد سالم نیز زخمی در دهان داشته باشد و با خون آلوده به ویروس HIV تماس پیدا کند بنابراین انتقال بیشتر از طریق خون است و لزومی ندارد افراد خیلی نگران این موضوع باشند.
احتمال انتقال هلیکوباکتر پیلورى وجود دارد
«هلیکوباکتر پیلورى» نوعی آلودگی باکتریایی است که می‌تواند از طریق بوسیدن، قلیان مشترک، قاشق مشترک، غذای مشترک و حتی دست دادن میان افراد منتقل شود، اما باید بدانید این باکتری خیلی دردسرساز نیست و بسیاری از ما از ابتدای عمرمان چند بار به آن مبتلا شده‌ایم. این عفونت ممکن است هیچ‌گونه علامتی نداشته باشد اما در بعضی موارد با ورم معده و اثنی‌عشر، درد ناحیه زیر جناق، تهوع، استفراغ و ترش کردن غذا همراه می‌شود. در واقع علائم آن بیشتر شبیه زخم معده است.
استفاده از شیر در قلیان و افزایش خطر رشد باکتری‌ها
یکی از باورهای غلط میان مردم این است که استفاده از شیر به جای آب در مخزن قلیان می‌تواند از انتقال آلودگی‌ها به مصرف‌کننده جلوگیری کند. این باور کاملا اشتباه است و برعکس آن حقیقت دارد زیرا شیر محیط بسیار مناسبی برای رشد و بقای میکروب‌ها و ویروس‌هاست. با توجه به مضرات ذکر شده در بالا توصیه می‌کنم جوانان دخانیات را کنار بگذارند و دنبال ورزش، تفریح، سفر، طبیعت‌گردی و سرگرمی‌های سالم دیگر باشند.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:

تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : هفته نامه سلامت


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


راهنمای سفر و گردش
جاذبه گردشگری انتخاب هتل و تور مسافرتی


به آسانی لاغر شوید
رژیم لاغری سریع


تور آنتالیا نوروز ۹۶
تور آنتالیا


هاشور ابرو ، تاتو ابرو، قیمت هاشور ابرو،نمونه هاشور ابرو
هاشور ابرو


سفرمی؛ خرید آنلاین بلیط هواپیما
بلیط هواپیما


کترینگ کلاسیک
تهیه غذای روزانه شرکتی


نیازمندی های آنلاین
درج آگهی رایگان


الماس نشان، مجری تور ترکیه
تور کوش آداسی


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا

ارسال نظر


منبع: آلامتو