تحصن خوب، تحصن بد

روزنامه بهار: ماجرا از یک یادآوری شروع شد. وقتی استاندار خراسان جنوبی یادی از استان زادگاهش خراسان شمالی کرد و در جمع اهالی فرهنگ از این گفت که مراسم سنتی که در آن دیار برگزار می‌شود و با موسیقی سنتی همراه است با آموزه‌های اسلامی منافاتی ندارد و از برخی تندروی‌ها گلایه کرد که به نام دین به جنگ اهل فرهنگ آمده اند. پس از این سخنرانی مانند همیشه توپخانه رسانه‌ای جریان مخالف دولت شروع به کار کرد و با حذف برخی جملات استاندار، چنین وانمود کردند که او گفته است «رقص مختلط خلاف ارزش‌های اسلامی نیست» .

 کم کم سر و صداهایی در استان بلند شد و برخی به دنبال فشار آوردن به دولت برای برکناری استاندار بودند. گروهی در فضاهای علنی این خواسته را مطرح می‌کردند و گروهی دیگر که در ساختار قدرت هستند و با مناسبات سیاسی آشناترند این فشارها را در خفا بر وزارت کشور وارد آوردند. کار حتی به نامه نگاری برای رئیس جمهور و نهادهای دیگر نیز کشید. چند روز پیش هم تعداد معدودی از طلاب تحصنی را آغاز کردند. تحصنی که با پوشش رسانه‌ای یک خبرگزاری خاص و شناخته شده و دیگر رسانه‌های تندروها نیز همراه شد.  عدم حضور ائمه جمعه برای اقامه نماز جمعه نیز نقل برخی محافل رسانه‌ای شده بود و عده‌ای این اقدام را در اعتراض به آن چه استاندار گفته بود خواندند. در همین زمان‌ها بود که ویدئویی در فضای مجازی منتشر شد که نشان از هتاکی برخی معترضان به امام جمعه یکی از شهرستان‌های استان بود. این ویدئو که بازتاب گسترده‌ای در فضای مجازی به همراه داشت نشان می‌داد که این معترضان اندک و تندرو که در بین اصولگرایان نیز نام نیکی از خود به جای نگذاشته‌اند برای به کرسی نشاندن حرفشان از هیچ نوع بی حرمتی حتی به شخصیت هایی که در شهرستان‌ها از جایگاه مورد احترامی برخوردارند ابایی ندارند.

یک خبرگزاری  خاص نیز برای آن که بنزینی بر این آتش بریزد از همراهی مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله وحید خراسانی با این تجمعات اعتراضی و تحصن طلاب سخن به میان آورد. این دروغ رسانه‌ای به قدری ناشیانه تنظیم شده بود که به سرعت با واکنش این مرجع عالیقدر همراه شد. دفتر آیت الله وحید طی اطلاعیه شفافی اعلام کرد: «پیرو سؤالات مکرر از این دفتر درباره اتفاقات هفته گذشته در شهر بیرجند و مطالب منتشر شده در برخی سایت‌های خبری و خبرگزاری ها، به اطلاع می‌رساند: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی مدظله العالی در این باره هیچگونه اظهار نظری نفرموده‌اند و مطالب منتسبه از سوی این منابع مورد تأیید دفتر معظم له نمی‌باشد.»  پس از این اطلاعیه، تحصن کنندگان و معترضان کم‌کم عقب نشینی کرده و ظاهرا جوّ ملتهب روزهای اخیر به آرامش بازگشته است. با نگاهی به حمایت‌های رسانه‌ای از این جریانات اخیر پرسش قابل طرح آن است که آیا ما تحصن خوب و تحصن بد داریم؟ به این معنا که اگر در دوره‌ای نمایندگان مردم به واسطه اعتراض به موضوعی تحصن کنند آن تحصن کار غلطی است و موجب اختلال در امور کشور و سوء استفاده بیگانگان می‌شود اما اگر عده‌ای دیگر که از منظر سیاسی نزدیک به یک طیف خاص به حساب می‌آیند برای اعتراض تحصن کنند فاقد اشکال است؟

این رفتار مبتنی بر «استاندارد دوگانه» که ظاهرا مبنای عمل اقلیت تندرو و رسانه‌های پرشمار همراهش قرار گرفته است تنها در بحث تحصن نیست و حتی در نوع واکنش‌شان به تکذیب آیت الله وحید درباره این موضوع نیز قابل مشاهده است. خبری از قول این مرجع تقلید که در حد «شنیده می‌شود» است را برای آن که به التهاب فضا بیفزایند به‌شکل حیرت آوری بزرگنمایی می‌کنند اما تکذیب شفاف و روشن صادر شده در این خصوص به کل نادیده گرفته می‌شود. آن چه از این گونه وقایع به ذهن متبادر می‌شود همان تعبیر چند سال پیش عماد افروغ، فعال سیاسی اصولگرا و استاد دانشگاه‌تربیت مدرس در خصوص «ماکیاولیسم مذهبی» است، او معتقد است: «در سیره امام علی (ع) شما نمی‌بینید ایشان با هر وسیله‌ای قدرت را به دست بگیرند. البته فعل سیاسی و فعل اخلاقی یک فرق هم باهم دارند و آن فرق هم تقدم رتبی و تقدم ارزشی است. تقدم رتبی با قدرت است اما تقدم ارزشی با قدرت نیست. قدرت فعل مشروط است یعنی وسیله‌ای برای تحقق یک هدف است. اما برای افرادی قدرت هدف است. قدرت فی‌نفسه هدف است و همه چیز برای آنها تاریخ مصرف داشته و فرصتی است برای تحقق آن هدف. چه امام زمان (عج) باشد چه مکتب ایرانی. در واقع ما امروز نوعی ماکیاولیسم مذهبی داریم. نباید ارزش‌های متعالی را خرج قدرت کرد بلکه باید قدرت را خرج ارزش‌های متعالی کرد. اگر بیاییم سیاست‌های ماکیاولیستی را مستقر کنیم که اسمش را باید گذاشت ماکیاولیسم مذهبی، این ماکیاولیسم مذهبی به‌مراتب مخرب‌تر از ماکیاولیسم سکولار است»


منبع: بهارنیوز

چرا اصلاح‌طلبان «روحانی» را برگزیدند؟

گروه سیاسی_رسانه‌ها: مرتضی مبلغ – فعال سیاسی اصلاح‌طلب – در روزنامه «اعتماد» نوشته است: نظر به واقعیت‌های ساری و جاری در عرصه سیاست کشور فردی بهتر از آقای روحانی پیدا نمی‌شود که بتواند چهار سال دیگر کشور را به سمت توسعه همه‌جانبه ببرد.
دولت یازدهم توانست کشور را از مخاطرات دور کند و قطار اجرایی کشور را که از ریل کارشناسی خارج شده بود و با سرعت تمام به ناکجاآباد پیش می‌رفت، به ریل اصلی و منطقی بازگرداند. از سویی دولت توانست با تدبیر و رفتار عقلانی و منطقی ارتباط سازنده‌ای با دنیا برقرار و فضای سیاست داخلی را تعدیل و شرایط را برای سیاست ورزی اصلاح‌طلبانه فراهم کند.
همچنین باید توجه داشت که در شرایطی به سر نمی‌بریم که هر نامزد اصلاح‌طلبی بتواند به صحنه انتخابات بیاید. دیدیم که در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی تمام نیروهای شاخص اصلاح‌طلب ردصلاحیت شدند و حتی جایگاهی در پارلمان نتوانستند پیدا کنند. در چنین شرایطی باید توجه کرد که تصمیم‌گیری در یک فضای باز و آزادانه صورت نمی‌گیرد بلکه بر مبنای شرایط و مشکلات موجود است که اصلاح‌طلبان چنین کنشی را ارجح می‌دانند.
اصلاح‌طلبان در بستری سیاست‌ورزی می‌کنند که مرحوم آیت‌الله هاشمی به عنوان یکی از چهره‌های شاخص نظام ردصلاحیت شده است و امروز همان شرایط پابرجا است. اصلاح‌طلبان باید پایه‌های حضور دوباره خود در قدرت را مستحکم کنند. فردی مناسب‌تر و مؤثر‌تر از آقای روحانی نیست که چنین رسالتی را به انجام برساند و بتواند روند چهار سال گذشته را ادامه دهد. برای تحقق این امر جلب آرا برای انتخاب مجدد آقای روحانی لازم و ضروری است.
مهم‌ترین کاری که اصلاح‌طلبان و طرفداران و مدیران دولت آقای روحانی باید انجام دهند این است که جامعه را هرچه بیشتر با واقعیت‌های موجود آشنا کنند. باید پذیرفت که برخی از وعده‌های رئیس‌جمهور امکان تحقق پیدا نکرده است. معیشت و کسب و کار مردم و دیگر مشکلاتی همچنان وجود دارد که هنوز کاملاً حل نشده است. بنابراین برخی نارضایتی‌هایی در کشور وجود دارد. از زمان روی کار آمدن آقای روحانی راهبرد رقبای دولت رقابت بر اساس برنامه نبوده است بلکه این راهبرد تخریب عملکرد مثبت و منفی دولت بوده است.
مشاهده می‌شود که یک جریان تخریب و سیاه‌نمایی سیستماتیک توسط رسانه‌های مخالف آقای روحانی وجود دارد که این دولت را ناتوان و ناکارآمد نشان دهند و تلاش می‌کنند تا فضای یأس و دلمردگی به جامعه القا شود. آنها تلاش می‌کنند تا مردم را نسبت به انتخابات کم‌انگیزه کنند تا انتخابات پرشوری برگزار نشود. به زعم آنها با یک مشارکت حداقلی آقای روحانی نمی‌تواند رای بیاورد. امروز فضای راکد انتخاباتی بر کشور حاکم است؛ در حالی که در هیچ دوره‌ای چنین نبوده است و تعمداً به شور و نشاط انتخاباتی دامن زده نمی‌شود.
در چنین شرایطی باید واقعیت‌ها را برای مردم بیش از گذشته تبیین کرد. اگر کار سازنده‌ای انجام شده باید بیان شود و اگر هم در مواردی دولت نتوانسته کاری انجام دهد باید برای مردم صادقانه بازگو کرده و دلایل آن را نیز تبیین کند. اگر دولت چالش‌ها و مشکلاتش را برای مردم بگوید، مردم متقاعد می‌شوند که باید راه گذشته را با قدرت هرچه تمام‌تر ادامه دهند و با شور و نشاط در صحنه انتخابات حاضر شوند تا سرنوشت خود را به گونه‌ای سازنده رقم بزنند


منبع: بهارنیوز

۵ مهارت مهم بازاریابی دیجیتال برای سال آینده

به منظور موفقیت استراتژیهای بازاریابی دیجیتال کسب و کارها در سال پیش رو، همینطور که تکنولوژی ها، کانال ها و پلتفورم های بازاریابی تکامل پیدا می کنند، مجموعه مهارتهای متخصصان بازاریابی نیز باید به همین ترتیب تکامل یابد.

آیا تیم بازاریابی شما مهم ترین مهارتهایی که برای موفقیت مستمر و تلاش های مثمر ثمر لازم است را دارد؟

برای تشخیص استعدادهایی که جای خالی شان در کسب و کارتان حس می شود، به این پنج مهارت بازاریابی دیجیتال توجه کنید:

  1. تحلیل داده ها

شاید بتوان ادعا کرد که مهم ترین مهارت در بازاریابی دیجیتال در سال آینده و پس از آن، تحلیل داده ها است. به لطف اهمیت و حجم رو به رشد داده ها و اطلاعاتی که از مشتری به دست می آوریم (که با توسعه اینترنت اشیا بیشتر هم خواهد شد)، متخصصان بازاریابی دیجیتال باید کاملا با سنجش و اندازه گیری، معیارها و شاخص ها و تحلیل داده ها آشنایی داشته باشند.

مهارت تحلیل داده ها به بازاریاب کمک می کند تا به این سوال حیاتی پاسخ دهد: «آیا این موثر واقع شده است؟» پاسخ به این سوال، این مزایا را -در کنار مزایای متعدد دیگر- با خود به ارمغان می آورد:

  • کمپین های موثرتر و هدفمندتر
  • افزایش شناخت نسبت به شخصیت خریدار
  • بهبود شخصی سازی ها
  • کاهش نرخ بازگشت (bounce rate)
  • افزایش میزان حفظ مشتری

کوتاه سخن اینکه، اگر کسب و کاری می خواهد که بازاریابی دیجیتال موثری داشته باشد و مشتریان بیشتری را جذب کند، باید از متخصصانی استفاده کند در تحلیل داده ها تبحر دارند.

  1. آگاهی نسبت به HTML/CSS

یکی دیگر از مهارت های مهم بازاریابی دیجیتال برای سال آینده، تجربه و دانش مقدماتی در HTML و CSS است. البته نیازی نیست که تیم بازاریابی شما سایت تان را از پایه کدنویسی کند، اما در اختیار داشتن بازاریاب هایی که مهارت پایه کدنویسی را دارند به ارائه واضح تر پیام های کسب و کار شما از طریق طراحی های بصری کمک خواهد کرد، و این خود یکی از بخش های مهم بازاریابی دیجیتال است.

بازاریاب هایی که در کار با HTML و CSS مهارت دارند می توانند طراحی و ظاهر هر چیز، از صفحات فرود گرفته تا کمپین های بازاریابی ایمیلی شما را به روز کرده یا تغییر دهند؛ و از این طریق، آنها را به کانال های موثرتری برای جذب مشتری تبدیل کنند که در نهایت به فروش بیشتر منجر خواهد شد.

  1. مهارت در استفاده از ابزارهای اتوماسیون (خودکارسازی) بازاریابی

با ظهور راه حل های پیشرفته اتوماسیون بازاریابی، کسب و کارها به متخصصانی نیاز دارند که در کار کردن با این پلتفورم های متنوع مهارت داشته باشند.

کسب و کارها رفته رفته بیشتر به اتوماسیون تکیه می کنند، چرا که به بازاریاب های دیجیتال اجازه می دهد در حین اینکه برای شرکت پولسازی می کنند، کار بهتری را در زمان کمتر ارائه کنند. ایمیل ها، کمپین های رسانه های اجتماعی و بازاریابی محتوایی خودکار، مشتری و فروش بیشتر و بهتری را عاید کسب و کار می کند.

تیم های بازاریابی دیجیتال به منظور استفاده از مزایای این تکنولوژی ها، باید در استفاده از ابزارهای متنوع اتوماسیون بازاریابی – از جمله نمونه های خارجی آنها می توان به HubSpot، Marketo و Pardot اشاره کرد- که مورد استفاده شرکت های مختلف هستند مهارت داشته باشند.

  1. بازاریابی محتوایی

بازاریابی محتوایی طی سالهای اخیر تبدیل به ستون استراتژی های بازاریابی شده است.

به جای ارسال پیام ها و تبلیغاتی که مخاطبان دیرزمانی است آنها را نادیده می گیرند یا اینکه به طرق مختلف آنها را مسدود می کنند، تولید محتوای باکیفیت درباره موضوعاتی که برای مخاطب شما اهمیت دارد و در نتیجه به تعامل با آن خواهد پرداخت به کسب و کار شما کمک خواهد کرد تا نظر مخاطبان و مشتریان را جلب کند.

سرمایه گذاری روی بازاریاب های دیجیتالی که مهارت بازاریابی دیجیتال و نویسندگی فوق العاده ای دارند به افزایش ترافیک و رتبه طبیعی بالاتر وبسایت کسب و کار شما در نتایج جستجو  منجر خواهد شد، که در نتیجه افزایش فروش را برای شما به ارمغان خواهد آورد.

  1. SEO

و سرانجام، فهرست مهم ترین مهارت های بازاریابی دیجیتال گویا آی تی برای سال پیش رو، با مهارت های بهینه سازی برای موتورهای جستجو (SEO؛ در فارسی «سِئو» خوانده و اغلب نوشته می شود) ختم می شود. برای اینکه محتوا، وبسایت، محصولات یا خدمات و اَپ های شما در صفحات نتایج موتورهای جستجو (SERP) رتبه بالاتری کسب کنند، ترافیک سایت افزایش پیدا کند و در نتیجه مشتریان بیشتری به سمت کسب و کار شما هدایت شوند، باید بازاریاب شما در مبحث سئو متبحر باشد.

با توجه به اینکه موتورهای جستجو رفته رفته هوشمندتر می شوند و الگوریتم های آنها پیوسته تغییر یافته و به روز می شود، انتظار می رود که در سال پیش رو اهمیت مهارت های سئو برای متخصصان بازاریابی دیجیتال به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کند.

سخن آخر

مهم ترین اولویت ها برای به خدمت گرفتن استعدادهای بازاریابی دیجیتال در سال آتی، تبحر در موضوعات اتوماسیون بازاریابی، تحلیل داده ها، HTML و CSS، بازاریابی محتوایی و سئو خواهد بود. کسب و کارهایی که بازاریاب های آنها می توانند به داشتن مجموعه این مهارت ها افتخار کنند، موفق ترین و موثرترین بازاریابی دیجیتال را در سال پیشِ رو در اختیار خواهند داشت.

بنابراین، برای تحلیل مهارت های تیم بازاریابی دیجیتال خود وقت صرف کنید تا اطمینان حاصل کنید که رقبا با استفاده از بازاریاب های توانمندتر در حوزه های بالا، شما و کسب و کارتان را پشت سر نمی گذارند.


منبع: گویا آی‌تی

طنز؛ بازیگرای ما و بازیگرای اونا!

چند روز پیش فیلم «ماشینیست» با بازی «کریستین بیل» را می‌دیدیم. شخصیت اصلی فیلم مردی است که از بی‌خوابی شدید رنج می‌برد و به همین خاطر هیکلش فوق‌العااااااده لاغر و استخوانی شده است. می‌گویند کریستین بیل برای بازی در این نقش چیزی حدود ٣٠ کیلوگرم وزن کم کرده است و بیش از سه ماه روزانه فقط یک عدد بادام و کمی کنسرو می‌خورده! واقعا این خارجی‌ها استانداردهای عجیبی دارند. فکر کنم اگر به این آقای بیل پیشنهاد بازی در نقش یک «جسد» را بدهند، خودش را واقعا می‌کشد که نقشش باورپذیر دربیاید! شما این روانی‌ها را با بازیگران خود ما مقایسه کنید خدایی! به‌خصوص اینهایی که توی فیلم‌های سوپرمارکتیِ سینمای خانگی بازی می‌کنند. طرف نقش یک آدم عادی را هم حتی باورناپذیر بازی می‌کند! خدایی کار سختی‌ است! مثال دیگری برایتان بزنم؛ مثلا همین مرحوم «هیث لیجر» را می‌گویند دلیل جوانمرگی‌اش خو گرفتن بیش از حدش با نقش «جوکر» در فیلم بتمن بوده که او را افسرده کرده و باعث شده بود به مواد مخدر پناه ببرد! می‌گویند او برای بازی در این فیلم چند ماه خودش را در اتاقی حبس و جلوی آیینه تمرین می‌کرده! البته بازیگران ما هم ساعات زیادی را جلوی آینه وقت صرف می‌کنند، منتها نه برای تمرین گریه و خنده، وحشتزدگی و … بلکه برای میک‌آپ، مدل دادن به مو، ست کردن لباس، آرایش و عشوه!

ما الان در بین فیلم‌ها و سریال‌های‌مان سکانس‌هایی داریم که مثلا طرف پسر جوان و شوهر مهربانش در آن، جلوی چشم‌هایش با ماشین از تپه پرت می‌شوند پایین و جفت‌شان زنده‌زنده آتش می‌گیرند و بعد هم عینهو کباب ته‌ ماهیتابه‌ای از وسط دو شقه می‌شوند، اما خانم بازیگر حتی یک قطره اشک هم نمی‌ریزد تا مبادا ماتیک و خط چشمش خراب شود! حتی جیغ و داد هم نمی‌کند که مبادا صدایش بگیرد و تارهای صوتی‌اش اذیت شود، توی سر و صورتش هم که اصلا نمی‌زند چون پوستش حساس است، کلا همین‌جور عین ماست چکیده موسیرِ سون ایستاده و زیر لب می‌گوید: «وااای!» حالا همین نقش را اگر بدهید یکی مثل مونیکا بلوچی بازی کند، از سه ماه قبل خودش را توی اتاق حبس می‌کند تا با کاراکتر خو بگیرد. بعد می‌رود یک مدت توی آتش‌نشانی و ستاد حوادث غیرمترقبه کار می‌کند تا این‌جور حوادث را از نزدیک ببیند و بتواند با سکانس ارتباط برقرار کند. موقع فیلمبرداری هم یک‌جوری خودش را می‌زند و جیغ و داد می‌کند و آسفالت‌های کف خیابان را گاز می‌گیرد که دل کارگردان و تهیه‌کننده کباب بشود و بیایند زیر بغلش را بگیرند از کادر خارجش کنند! خودش هم به قدری در نقشش فرومی‌رود که تا یک‌سال لباس سیاه می‌پوشد و تا دوست و رفقایش برایش لباس سفید نبرند، رخت عزا را درنمی‌آورد!

متاسفانه این روزها ما شاهد یک «بازیگرسالاری» عجیب در سینمای‌مان هستیم! به‌طوری که مورد داشته‌ایم که پروژه سینمایی با هزینه ٢٠ میلیاردی را یک ماه عقب انداخته‌اند تا یک عدد جوش زیرپوستی که روی لُپ آقای بازیگر زده بوده، برطرف شود. نگاه به امثال نوید محمدزاده و محسن تنابنده که ذاتا بازیگر هستند نکنید، این روزها اگر شما دماغ توک بالا، چشم رنگی، موی لخت، لب‌شتریِ قرمز، نگاه خمار و قد بالای یک متر و هشتاد و پنج نداشته باشید و بخواهید وارد عرصه بازیگری شوید، کارتان از استخدام شدن با مدرک کاردانی کشاورزی در سازمان ناسا هم سخت‌تر است. یعنی این‌جور بگویم که شما شاید بتوانید با شلوارک توپ‌توپی قرمزوآبی و تی‌شرت آستین‌حلقه‌ای صورتی وارد اجلاس عمومی سازمان ملل متحد بشوید و آن‌جا در صحن علنی سخنرانی کنید، اما بدون ویژگی‌هایی که گفتم بعید است بتوانید وارد سینما بشوید!


منبع: برترینها

مهاجرت به آمریکا از گذشته تا حال

این مهاجران بودند که با مهاجرت از انگلستان، آلمان، ایرلند، فرانسه، روسیه و شرق اروپا، امریکا را به آنچه امروزه هست، تبدیل کرده‌‌‏اند. مرزهای امریکا در ابتدا باز بود. تقریبا هر کسی پس از رسیدن با قایق به جزیره ایلیس و پس از ثبت کردن نامش می‌‌‏توانست به صورت رایگان راه خود را در کشور جدید هموار کند.

 مهاجرت به آمریکا از گذشته تا حال

بازار خیابان مالبری در نیویورک آمریکا در اوایل سال ۱۹۰۰. ایتالیای کوچک
در منهتن نیویورک نمونه خوبی است از آنکه مهاجران یک ملیت به صورت گروهی در
سرزمین جدیدشان مستقر شدند. (Library of Congress) 

امروزه قوانین مهاجرت پیچیده شده است : اگر قوانین در گذشته بهتر بود، آیا نباید به سیستم مرزهای باز قرن ۱۹میلادی دوباره بازگشت؟ متاسفانه، یک بله و یا نه ساده به این سوال، جواب کاملی نمی‌‌‏دهد.

این روز‌‌‏ها که بحث اعمال محدودیت‌‌‏های جدید ویزای آمریکا برای ایرانیان و شهروندان پنج کشور دیگر مطرح شده است خوب است نگاهی به مهاجرت به آمریکا از گذشته تا حال بیاندازیم.

مهاجرت به آمریکا از گذشته تا حال
کارگر مهاجر مکزیکی در حال چیدن جعفری‌‏های ارگانیک در ولینگتون، کولورادو (John Moore/Getty Images)

مدل بازار آزاد

در گذشته، بازار آزاد بود که ایجاد انگیزه می‌‌‏کرد و مهاجرت به این هدف خدمت می‌‌‏کرد، هرچند که بی دردسر هم نبود. اما امروزه، انگیزه مهاجرت توسط دولت دیکته می‌‌‏شود که باعث ایجاد پیامدهای ناخواسته اقتصادی چون ایجاد برنده و بازنده می‌‌‏گردد.

اگر هدف از مهاجرت تقویت یک کشور از لحاظ اقتصادی در نظر گرفته شود، بنابراین باز کردن مرزهای امریکا در گذشته نتیجه خوبی داده است : جذب کارگران، تجار و دانشمندان از سراسر جهان باعث افزایش ارزش جامعه امریکایی شده است. اگرچه این مسئله فقط به دلیل ساختار انگیزشی آن زمان بود که امکان پذیر گردید.

در قرن نوزدهم، هیچ سیستم دولتی برای رفاه عمومی افراد وجود نداشت. مهاجرانی که با قایق به امریکا می‌‌‏رسیدند باید به تنهایی راهی برای گذران زندگیشان پیدا می‌‌‏کردند. اگر موفق به انجام این کار نمی‌‌‏شدند یا می‌‌‏مردند و یا مجبور به ترک کشور می‌‌‏شدند. مجازات کیفری هم خیلی سنگین بود و برای بسیاری از جنایات، حکم اعدام صادر می‌‌‏شد.

بنابراین مهاجران مجبور بودند که با آداب و رسوم، قوانین و فرهنگ کشوری که به آن مهاجرت کردند، خود را منطبق کنند و در صورتی که قادر به انجام این کار نبودند، دیگر به اندازه کافی برای موفقیت و ایجاد ارزش اقتصادی و بازار کاری خود موفق نبودند.

« دن الیور »، مدیر کمیته اتاق فکر تحقیقات مالی و آموزش مستقر در نیویورک در این باره گفت : « این سختی‌‌‏ها همانند فیلتر عمل می‌‌‏کرد، می‌‌‏خواهید بیایید و موفق شوید. مردم فداکاری‌‌‏های بزرگی انجام دادند تا به اینجا برسند، آداب و رسوم محلی را یاد بگیرند و به یکی از سرمایه داران تبدیل شوند. »

مفهوم اولیه واژه سرمایه‌‌‏دار یا کاپیتالیست اشاره به کسی داشت که صاحب سرمایه بوده است؛ چه در قالب پس انداز بانکی یا چه سرمایه گذاری کسب و کار. به گفته الیور افراد بدون هیچ سرمایه‌‌‏ای مهاجرت می‌‌‏کردند و مجبور بودند سرمایه بدست آورند. وقتی به اینجا نقل مکان می‌‌‏کردید، هیچ کس به شما هیچ چیزی نمی‌‌‏داد.

به گفته‌‌‏ « جورج بورهاس »، پروفسور اقتصاد دانشگاه هاروارد، ایجاد تغییری در قوانین، مهاجرت به آمریکا را بعد از سال ۱۹۲۰ دشوار ساخت و تاثیرات موج شدید مهاجرت از ۱۸۰۰ را کاهش داد.

قانون مهاجرت سال ۱۹۲۴، نظامی سهمیه بندی بر اساس ریشه‌‌‏های ملی مردمی که تا قبل از آن مهاجرت کرده و در امریکا زندگی می‌‌‏کردند معرفی کرد. به طور مثال اگر ۱۰ میلیون نفر با ملیت آلمانی در امریکا زندگی می‌‌‏کردند، حداکثر ۲ درصد از این تعداد یا حدود ۲۰۰ هزار آلمانی می‌‌‏توانستند ویزا بگیرند.

بورهاس در این باره گفت : « تغییر سیاست، به منظور سخت‌‌‏تر کردن مهاجرت بود. با تغییر در قوانین و رکود سال‌‌‏های ۱۹۳۰ و همچنین جنگ جهانی دوم، امریکا دوره طولانی را با تعداد کمی از مهاجران گذراند. »

رفاه اجتماعی، انگیزه‌‏ای برای مهاجرت به آمریکا

در آمریکای امروزی، آن ساختار ایجاد انگیزه ساده گذشته کاملا تغییر کرده است.

در حال حاضر مهاجرت قانونی با گرفتن ویزا و طی گذران سیستمی پیچیده انجام می‌‌‏گیرد. مهاجران هزاران دلار را صرف وکیل متخصص مهاجرت می‌‌‏کنند، پولی که می‌‌‏تواند صرف سرمایه گذاری در کسب و کار یا آموزش شود.

هزینه اولیه درخواست برای اقامت دائم تنها بین ۲۰۵ تا ۱۱۰۰ دلار است. هزینه وکلای مهاجرت نیز به راحتی بین ۵ هزار تا ۱۰ هزار دلار می‌‌‏شود که به این هزینه  اضافه می‌‌‏گردد.

مهاجرتی که مطابق با این قوانین پیچیده نباشد، غیر قانونی است و دولت آمریکا پذیرای آن نیست. شهروندان کشورهای کم درآمد با دیدن فرصت‌‌‏های اقتصادی و حمایت دولت امریکا و وجود سیستم‌‌‏های رفاهی به این کشور مهاجرت می‌‌‏کنند.

طبق آمار سال ۲۰۱۴، ۱۱.۱ میلیون مهاجر غیر قانونی در ایالات متحده زندگی می کنند که بیش از نیمی از این افراد از مکزیک وارد این کشور شدند.

دستمزد این کارگران می‌‌‏تواند برای این کشور سودمند باشد. بورهاس تخمین می‌‌‏زند سود خالص هر ساله‌‌‏ مهاجران قانونی و غیر قانونی به دلیل افزایش فعالیت‌‌‏های اقتصادی به اقتصاد امریکا حدود ۵۰ میلیارد دلار است.

از طرف دیگر، با وجود کارگران بومی به شرکت‌‌‏ها سودی در حدود۵۱۶ میلیارد دلار در هر سال به دلیل دستمزد پایین تعلق می‌‌‏گیرد.

به گفته بورهاس، کارفرمای شما می‌‌‏تواند افراد را بسیار ساده‌‌‏تر استخدام کند. هرچه شما وضعیت مالی بدتری دارید، کارفرمای شما وضعیت بهتری دارد. از دست دادن برای شما به معنای بدست آوردن کارفرما است. در واقع اگر کارفرما از سود بهرمند شود، شما آن را ازدست داده‌‌‏اید. با افزایش ۱۰ درصدی تعداد کارگران، دستمزد کارگران تا ۳ درصد کاهش می‌‌‏یابد. درواقع مهاجران و شرکت‌‌‏های محلی سود می‌‌‏برند ولی کارگران محلی ضرر می‌‌‏کنند.

مهاجرت به آمریکا از گذشته تا حال
کارگران مکزیکی در صف دریافت واکسن آنفولانزا. هر چند که بیشتر مهاجران غیر قانونی به انجام کارهای بدنی و کم مهارت محدود شده‌‏اند، اما این وضعیت را به آنچه در کشورشان می‌‏گذرد ترجیح می‌‏دهند. (John Moore/Getty Images)

بیشتر مهاجران غیر قانونی با دستمزد کمی کار می‌‌‏کنند و واجد شرایط سیستم رفاه عمومی نمی‌‌‏شوند. اما برای بیشتر مهاجران، حتی دستمزد‌‌‏های اندک بخش خصوصی بهتر از چیزی است که در کشورشان به دست می‌‌‏آورند.

همچنین وجود سیستم رفاه برای کودکان متولد امریکا نوعی حمایت از مهاجران است و امکان ارسال پول به کشورهای مبدا باعث تشویق میلیون‌‌‏ها مهاجر فقیر و بی تحصیلات برای عبور از مرزها به طور غیرقانونی می‌‌‏گردد.

به گفته بورهاس، مهاجرت غیر قانونی به امریکا به مهارت خاصی نیاز ندارد وسیستم رفاه این کشور به کارگران کم مهارت، کمک‌‌‏هایی ارائه می‌‌‏کند.

از آنجا که کودکان متولد آمریکا از مهاجران غیر قانونی به طور پیش فرض شهروند در نظر گرفته می‌‌‏شوند، حتی اگر مهاجران اصلی (غیرقانونی) هیچ رفاه و مزایایی دریافت نکنند، کودکان واجد شرایط دریافت خدماتی از جمله بن غذا، تحصیل رایگان و خدمات درمانی از دولت هستند.

در سال ۲۰۱۶، ۴۲ درصد از خانواده‌‌‏های غیر‌‌‏شهروند (حدود ۳.۷ میلیون نفر) به نوعی از مزایای سیستم رفاهی استفاده کرده‌‌‏اند.

با توجه به تحقیقات مرکز مطالعات مهاجرت، خانواده مهاجران، هم قانونی و غیر قانونی، به طور متوسط ۶ هزار و ۲۳۴ دلار سالانه از مزایای رفاهی فدرال استفاده می‌‌‏کنند که ۴۱ درصد بالاتر از متوسط مزایایی تعلق گرفته به خانوار افراد بومی با مبلغ ۴ هزار و ۴۳۱ دلار است.

امروزه اگر سرپرست خانوار به دلیل دستمزد کم به تنهایی قادر به اداره زندگی نباشد، دولت کمک می‌‌‏رساند. از این رو از لحاظ اقتصادی برای افرادی که از کشورهای کم درآمد به امریکا مهاجرت می‌‌‏کنند، تربیت یک خانواده در امریکا بسیار امن‌‌‏تر و ارزان‌‌‏تر است.

به همین دلیل یک پرسش پیش می‌‌‏آید که چگونه دولت آمریکا می‌‌‏تواند منابع محدود خود را میان جمعیت بومی و مهاجران و خانواده‌‌‏های آن‌‌‏ها تقسیم کند؟

سیستم رفاه دولتی، مهاجران را قادر می‌‌‏کند که بتوانند زندگی بهتری برای خود و خانواده خود، فراهم کنند و تحت نظام بازار آزاد زندگی کنند. این در حالی است که در قرن ۱۹، حدود ۲۵ درصد از کسانی که به امریکا رسیدند، در نهایت به خانه‌‌‏هایشان بازگشتند.

به گفته بورهاس در گذشته، بسیاری از مسائل متفاوت بود. مهاجران می‌‌‏آمدند، زمانی که قادر نبودند بازار کار خود را داشته باشند دوباره به کشورهایشان بازمی‌‌‏گشتند.

هجوم گسترده مردم و رقابت در مشاغل ارزان، بازار کار را تحت تاثیر قرار داده است و افزایش کارگران در مشاغل منجر به واکنش شدید جمعیت بومی شده است.

ماهیت مهاجرت غیر قانونی باعث ایجاد گروه‌‌‏های مهاجر می‌‌‏گردد. در نتیجه ادغام در جامعه را در مقایسه با زمان‌‌‏های گذشته سخت‌‌‏تر می‌‌‏سازد.

همچنین، مجازات‌‌‏های جنایی در حال حاضر شدت کمتری دارند و به طور خودکار به اخراج افراد منجر نمی‌‌‏شوند که در تضاد کامل با قرن ۱۹میلادی است.

مهاجران تحصیل کرده و با مهارت

مهاجرت از طریق دریافت ویزای مهارت، در حالی که کاری پیچیده و پرهزینه محسوب می‌‌‏شود، دارای این مزیت است که مهاجران می‌‌‏توانند شغلی با درآمد بالا بدست آورند و بلافاصله به ارزش اقتصاد یک کشور بیافزایند.

به طور مثال با توجه به اداره آمار ایالات متحده مهاجران هندی در حال حاضر با درآمد متوسط ۱۰۰ هزار و ۵۴۷ دلار در سال ۲۰۱۳، ثروتمندترین گروه قومی امریکا محسوب می‌‌‏شوند. این در حالی است که درآمد این گروه قومی دو برابر متوسط درآمد همه آمریکایی‌‌‏ها است که معادل ۵۱ هزار و ۹۳۹ دلار است.

به گفته بورهاس مهاجران با ورودشان مهارت و دانش با خود به همراه می‌‌‏آورند. اما آن‌‌‏ها نیز صرف نظر از اینکه مهاجر قانونی باشند یا غیر قانونی بر دستمزد عمومی تاثیر می‌‌‏گذارند. مهاجران، بسیاری بزرگ‌‌‏ترین اکتشافات این کشور را انجام می‌‌‏دهند و برخی از نوآورانه ترین و نمادین ترین شرکت‌‌‏ها را در این کشور ایجاد کرده‌‌‏اند. بورهاس می گوید : « به نظر شما مارک زاکر برگ، مدیر فیس بوک، از روی خوش قلبی برای کارگران خارجی درخواست ویزای کار می‌‌‏کند؟ »

مهاجرت به آمریکا از گذشته تا حال
لوی اشتراوس، متولد آلمان در سال ۱۸۲۹ در سن ۱۸ سالگی به آمریکا مهاجرت کرد. در سال ۱۸۵۳ از نیویورک به سن فرانسیسکو مهاجرت کرد و با افزایش تولید جین، تجارت خانوادگی‏شان را به لوی اشتراوس معروف امروزه که با نام « لیوایز » می‏شناسیم، تبدیل کرد.

پس از آنکه دونالد ترامپ، اولین فرمان منع ورود شهروندان هفت کشور را صادر کرد، بیشتر از ۱۲۰ شرکت از جمله فیس‌‌‏بوک، ای‌‌‏بِی، گوگل، اینتل، نت فلیکس، اوبر و ایر بی‎ان‌‌‏بی اعتراض خود را به این فرمان اعلام کردند.

در بخش تجارت و کسب و کار افرادی چون « لوی اشتراوس »، مخترعان و فیزیکدانانی چون « نیکولا تسلا » و « آلبرت اینشتین » و همچنین اقتصاددانانی مانند « فردریش هایک » و « جوزف شومپیتر »، نوابغ مهاجری هستند که در محیط مناسب امریکا رشد کردند. البته امریکا نیز از این افراد بی نصیب نماند.

« جیمز نولت »، استاد روابط بین الملل در دانشگاه نیویورک در این خصوص گفت : « ایالات متحده هرگز در علم خودکفا نبوده است. همیشه هجوم گسترده‌‌‏ای از دانش علمی از دانشگاه‌‌‏های فنی اروپا وجود دارد. بدون مهاجرت، امریکا هیچ صنعتی با تکنولوژی بالا ندارد. »

بنا بر موسسه آموزش بین المللی، ۷۵ درصد از حدود ۱۲۴ هزار و ۸۶۱ عضو هیات علمی خارجی در سال تحصیلی آکادمیک ۲۰۱۴- ۲۰۱۵ در زمینه‌‌‏های علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی محققان خارجی از کشورهایی چون چین، هند، کره جنوبی و آلمان بودند.

مهاجرت به آمریکا از گذشته تا حال
آلبرت انیشتین در سال ۱۸۷۹، در جنوب آلمان به دنیا آمد و در دانشگاهی در زوریخ تحصیل کرد. در سال ۱۹۳۳ برای فرار از آزار و اذیت به ایالات متحده مهاجرت کرد. بقیه عمر خود را در نیوجرزی به آموزش پرداخت.
با این وجود، این نیز درست است که ویزای H1B، که بسیار پیچیده است بیشتر به نفع شرکت‌‌‏های بزرگ با تکنولوژی بالاست تا اینکه به نفع شرکت‌‌‏های کوچکتر با کارگران محلی ماهر و کم دستمزد باشد.

« رابرت براسکا »، مشاور بخش اقتصادی شرکت‌‌‏ها در این خصوص گفت : « شرکت‌‌‏های با فن آوری و تکنولوژی تلاش می‌‌‏کنند که هزینه‌‌‏های خود را پایین نگه دارند. اگر مایکروسافت مجبور به پرداخت ۶۰ هزار دلار به جای ۴۰ هزار دلار باشد آنگاه سود شرکت خود را پایین آورده است. »

بنابراین قضیه کارگران بیشتر و دستمزد پایین‌‌‏تر در شرکت‌‌‏های با تکنولوژی بالا و مهارت بالا نیز به ویژه در بخش علوم و مهندسی صدق می‌‌‏کند. مهاجران و شرکت‌‌‏های بزرگ هر دو از سود بهره‌‌‏مند می‌‌‏شوند، در حالی که کارگران محلی آن را از دست می‌‌‏دهند.

حتی دو میلیون مهاجر متولد هند ساکن در امریکا از زندگی بسیار بهتر و درخشان‌‌‏تری از مردم ساکن هند برخوردارند.

مهاجرت به آمریکا از گذشته تا حال

در سال ۱۸۵۶، از پدر و مادری اهل صربستان در کروواسی امروزه به دنیا آمد. در دانشگاه فن آوری گراتس در امپراطوری اتریش-مجارستان به تحصیل فیزیک پرداخت؛ اما به دلیل اعتیادش به قمار هرگز فارغ التحصیل نشد. در سال ۱۸۸۴، تسلا به نیویورک مهاجرت کرد و توانست موتور ای‌‏سی را اختراع کند که تحولی عظیم در دنیای برق و مهندسی مکانیک به وجود آورد.

عامل فرهنگ

حتی قبل از مهاجرت رقابت برای مشاغل بهتر با یادگیری مهارت شروع می‌‌‏شود، با این حال اروپایی‌‌‏ها، چینی‌‌‏ها و هندی‌‌‏ها، ایرانی‌‌‏ها و برخی مهاجران دیگر آمریکا در ریاضیات و علوم بسیار بهتر از همتایان آمریکایی خود هستند و مهارتشان را از همان مدرسه ابتدایی شروع می‌‌‏کنند.

نولت در این خصوص گفت : « اصلاحات زیادی به منظور بهبود مدارس در امریکا باید انجام شود. سطح بسیاری از مناطق بسیار پایین است. برخی از مدارس حتی ریاضیات را به دانش اموزان ارائه نمی‌‌‏دهند. سطح پایین تجربه و تخصص در علوم و مهندسی در فرهنگ آمریکایی ریشه دارد. »

به گفته وی مردم مهندسی را به عنوان یک رشته و راه آسان برای کار در جامعه نمی‌‌‏دانند. به طور مثال اگر به برنامه‌‌‏های تلویزیونی و فیلم نگاه کنیم، چه تعدادی وکیل یا پلیس هستند؟ یا چه تعدادی پزشک هستند؟ یا حتی چه تعدادی دانشمند و مهندس در برنامه وجود دارد؟ هنگامی که سیستمی پر از حسابدار، وکیل و بانکدار داشته باشید و  خالی از مهندس باشید، آنگاه باید این افراد را از از خارج وارد کشور کنید.

با توجه به بنیاد ملی علوم، در سال ۲۰۱۰، ۲۷ درصد از کارگران در علوم و مهندسی در خارج از امریکا متولد شده‌‌‏اند.

مطالعه دیگری که توسط این بنیاد انجام شد، نشان می‌‌‏دهد که ثبت نام افراد بومی در بخش علمی و کارشناسی ارشد مهندسی طی سال‌‌‏های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴، ۵ درصد کاهش یافته؛ این در حالی است که ثبت نام افراد خارجی در همان زمان ۳۵ درصد افزایش یافت. در حال حاضر، دانشگاه‌‌‏های آمریکا از استعدادهای خارجی برای پر کردن بخش‌‌‏های علمی خود سود برده‌‌‏اند.

در سال ۲۰۱۵، دانشگاه‌‌‏های دولتی آمریکا ۹ میلیارد دلار از شهریه و هزینه دانشجویان خارجی بدست آورد که این مقدار از ۱۲ درصد از جمعیت دانشجویی گرفته شده که ۲۸ درصد از هزینه‌‌‏های کل شهریه را دربر می‌‌‏گیرد.

از آنجا که برخی از مهاجران واجد شرایط دریافت مزایا و پاداش‌‌‏های خاص نیستند، استخدام در یک شغل با دستمزد پایین‌‌‏تر، برایشان جذاب‌‌‏تر است.

به دلیل نوع ویزای H-1B که به دعوت کننده اصلی گره خورده است، مهاجر بیشتر وابسته به شرکتی است که در آن فعال است و نه تنها نمی‌‌‏تواند مانند یک کارگر محلی تغییر شغل دهد، بلکه شرکت قدرت بیشتری بر روی کارگر دارد.

در پایان، زمانی که اقتصاد مهاجرت از طریق بازار آزاد اداره نمی‌‌‏شود و بدون دخالت رفاه عمومی دولت، هر مقرراتی باعث ایجاد برنده و بازنده می‌‌‏شود.

بورهاس معتقد است که اگر جمعیت بومی یک کشور آماده پرداخت هزینه و خسارت ورود مهاجران به کشورشان هستند، آنگاه باید بدانند که مهاجرت باعث ایجاد برخی مشکلات می‌‌‏شود؛ اما اگر مهاجران برای شما اهمیت داشته باشند، آنگاه در حال کمک به بسیاری از مردم در سراسر جهان هستید. این بزرگ‌‌‏ترین برنامه مبارزه با فقر در جهان است.


منبع: برترینها

انجام زایمان بدون درد با هیپنوتیزم؟!

زایمان طبیعی بدون درد زایمان طبیعی با هیپنوتیزم زایمان طبیعی روش هیپنوتیزم

روش هیپنوتیزم، روشی جدید برای زایمان طبیعی است که در مشهد انجام شد. عملکرد این روش به این صورت است که مادر را از طریق انفکاک ذهنی، دور از حال و هوا اتاق عمل و اضطراب ناشی از آن نگه می دارند و در این حین با انجام یه سری انقباضاتی که نوزاد برای هدایت شدن به مجرای خروجی نیاز دارد، موفق به زایمان طبیعی شدند.

زایمان طبیعی بدون درد به روش هیپنوتیزم برای نخستین بار در دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد.
دکتر فتحی، دبیر انجمن هیپنوتیزم بالینی ایران، در خصوص انجام اولین زایمان طبیعی بدون درد به روش هیپنوتیزم، گفت: این زایمان طبیعی برای اولین بار بر روی زنی ۳۲ ساله در مشهد انجام شد.
وی اضافه کرد: زایمان بدون درد به شیوه هیپنوتیزم در پی درخواست زوج جوانی که خواستار انجام زایمان طبیعی، اما بدون درد و استفاده از دارو و عاری از عوارض بودند به شیوه هیپنوتیزم و بدون کمترین عارضه انجام شد.
دانشیار بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد خاطرنشان کرد: در این زایمان تلاش شد تا مادر از طریق انفکاک ذهنی از فضای اتاق زایمان دور و در عین حال با انجام انقباضات موردنیاز نوزاد را به سمت مجرای خروجی هدایت کند.
دبیر انجمن هیپنوتیزم بالینی ایران گفت: جهت انجام این شیوه زایمان، مادر در ماه هفت و هشت بارداری خود ویزیت و آماده‌سازی اولیه را طی سه جلسه جهت انجام زایمان طبیعی به شکل هیپنوتیزم دریافت کرد، در این جلسات تصاویرذهنی خوشایندسازی زایمان انجام شد.
وی ادامه داد: در حین زایمان نیز دو مامای دانش‌آموخته هیپنوتیزم بر بالین بیمار حاضر و در مواقع لازم القای هیپنوتیزم را انجام می‌دادند یکی از آن‌ها هماهنگی و دیگری شرطی‌سازی هیپنوتیزمی را که از تکنیک‌های هیپنوتیزم است عهده‌دار بودند.
فتحی افزود: در حین زایمان و همزمان با نزدیک شدن فواصل انقباضی از سوی مادر، تلاش شد تا بر اساس شرطی‌سازی‌هایی که بر روی وی در ماه هشت صورت گرفته بود انقباض‌ها وجود داشته، اما به هیچ عنوان دردناک نباشد.
وی تصریح کرد: در این روش حس درد از بیمار گرفته و شرطی‌سازی بر روی ذهن مادر از طریق ماما مدیریت شد و زایمان در نهایت با سلامت و صحت فرزند و مادر به پایان رسید.
دانشیار بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد به انجام شرطی‌سازی برای مادر ۲۴ ساعت پس از زایمان اشاره کرد و افزود: پس از آن که مادر از ساعت چهار صبح روز پنج شنبه الی ۱۱ ظهر فرآیند زایمان طبیعی بدون درد را طی کرد؛ تلاش شد تا شرطی‌سازی ۲۴ ساعته پس از زایمان را نیز دریافت تا دردی را حس نکند.
دبیر انجمن هیپنوتیزم بالینی ایران گفت: فرزند متولد شده پسر و دارای سه کیلو و ۵۰۰ گرم وزن و ۵۱ سانتی متر قد است که در تمام مراحل زایمان از نظر وضعیت قلبی و تنفسی شرایط عادی داشت و جراح از انجام این زایمان بسیار راضی بود.
وی با اشاره به رغبت مادران در داشتن زایمان طبیعی بدون درد، بدون عوارض و ایمن، گفت: این نوع زایمان می‌تواند به خوبی جایگزین سزارین شود با این امتیاز که نه تنها دردهای پس از سزارین، استفاده دارویی و بیهوشی را ندارد بلکه بدون استفاده از دارو و در صحت کامل مادر و فرزند انجام می‌شود.
فتحی هزینه زایمان طبیعی بدون درد به شیوه هیپنوتیزم را رایگان عنوان و اظهار کرد: برای انجام زایمان بدون درد به روش هیپنوتیرم باید تمهیداتی اندیشیده شود تا حتما افراد دارای توانایی مانند متخصص بیهوشی، متخصص زنان یا ماما حضور داشته باشند تا در صورتی که هیپنوتیزم پاسخ ندهد از روش‌های کنترلی جایگزین استفاده کنند.
دانشیار بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد عنوان کرد: در این زایمان همسر بیمار از ابتدا در کنار وی حضور داشت و این خود موجب بیشتر شدن حس آرامش مادر شد.
زایمان بدون درد به شیوه هیپنوتزیم برای اولین بار انجام شد
فتحی انجام زایمان بدون درد به روش هیپنوتیزم در ایران را برای اولین بار دانست و افزود: این اولین باری است که زایمان بدون درد به روش هیپنوتیزم انجام می‌شود، اما در جهان بیش از ۳۰ سال است که این روش کاربرد داشته و بسیار موفق ظاهر شده است.
وی در توضیح فعل و انفعالات ذهنی که به موجب انجام هیپنوتیزم، درد را از بیمار دور می‌کند، گفت: مغز انسان روزانه بیش از ۱۰۰۰ بار در حالت هیپنوتیزم قرار می‌گیرد به نحوی که ذهن شما در حین انجام یک کار مشغول جای دیگری است.
فتحی گفت: هر اندازه جذب موضوعات متفرقه در ذهن در سطح بالاتر و تصویر شکل گرفته به شکل قوی‌تر ایجاد شود، انفکاک ذهنی شما از فضای کنونی نیز قوی‌تر خواهد بود.
دبیر انجمن هیپنوتیزم بالینی ایران ادامه داد: در زایمان مربوطه نیز ذهن مادر از فضای اتاق زایمان به فضای با نشاط باغ منفک شد و این امر موجب شد که همزمان با انجام انقباضات به سمت مجرای خروجی، مادر دردی را حس نکند و حتی لبخند بر لب داشته باشد و همکاری مناسب با جراح را داشته باشد.
بیمارستان‌ها به آموزش این روش بپردازند
دانشیار بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد یادآور شد: با انجام این نوع زایمان مادر از همان لحظه ابتدایی تولد نوزاد می‌تواند فرزند خود را در آغوش گرفته و ارتباطات اولیه پس از تولد را با فرزند شکل دهد.
وی با تاکید بر اینکه این روش می‌تواند نگرانی مادر از انجام زایمان طبیعی دردناک را از میان ببرد و انجام سزارین را کاهش دهد، گفت: باید در بیمارستان‌های دولتی و خصوصی، ماما و متخصصان زنان و زایمان بسته آموزشی تئوری و بالینی انجام زایمان طبیعی بدون درد به روش هیپنوتیزم را گذرانده تا در صورت استقبال مادران بتوانند پاسخگو باشند.
فتحی اضافه کرد: ماما و متخصص زنان با دیدن ۵۰ ساعت دوره آموزشی انجام هیپنوتیزم  و حضور بر بالین بیمار می‌توانند زایمان بدون درد و بدون هیچ عارضه‌ای را در کمال ایمنی به شیوه هیپنوتیزم انجام دهند.

منبع : ایسنا


#روش هیپنوتیزم#زایمان طبیعی#زایمان طبیعی با هیپنوتیزم#زایمان طبیعی بدون درد

ارسال شده در ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ توسط خانم پاشایی با موضوع زنان و زایمان


منبع: دکتر سلام

آیا ویتامین B12 انرژی زا است؟

ویتامین B12 نشانه های کمبود ویتامین B12 منبع ویتامین B12 کم خونی مگالوبلاستیک و ویتامین B12

برخی از افراد ادعا می کنند ویتامین B12، انرژی، تمرکز و حافظه ی آن ها را افزایش می دهد. یکی از پزشکان می گوید: ویتامین B12 می تواند همه ی این موارد را برای افرادی که دچار کمبود ویتامین هستند ایجاد کند. با این حال شواهد بالینی نشان نمی دهد که این ویتامین می تواند در افراد مبتلا، موارد گفته شده را به صورت بیش از حد افزایش دهد.

ویتامین B12 چیست؟

ویتامین B12 یا کوبالامین یک ماده ی غذایی است که برای سلامتی نیاز است. این یکی از ۸ ویتامین B  است که به بدن کمک می کند مواد غذایی شما را به گلوکز قابل جذب تبدیل کند.

ویتامین B12 برای ۸ مورد زیر نیاز است:

تولید عناصر DNA، تولید سلول های قرمز خون، بازسازی مغز استخوان و دیواره ی دستگاه گوارش و دستگاه تنفسی، سلامت سیستم عصبی شامل نخاع، پیشگیری از کم خونی مگالوبلاستیک.

مقدار نیاز مصرف روزانه ویتامین B12 :

۶ ماهگی ۴ درصد میکروگرم، ۱ تا ۷ ماه ۵ درصد میکروگرم، ۱ تا ۳ سال ۹ درصد میکروگرم، ۴ تا ۸ سال یک و دو دهم میکروگرم، ۹ تا ۱۳ سال یک و هشت دهم میکروگرم، ۱۴ تا ۱۸ سال دو و چهار دهم میکروگرم، ۱۹ سال به بالا دو و چهار دهم میکروگرم، نوجوانان و زنان باردار دو و شش میکروگرم، نوجوانان و زنان شیرده دو و هشت دهم میکروگرم.

منبع طبیعی ویتامین B12 :

گوشت، ماهی، تخم مرغ و محصولات لبنی.

کمبود ویتامین B12 چیست؟

برخی افراد در خطر ابتلا به کمبود ویتامین B12 هستند، به خصوص کسانی که مبتلا به بیماری سلیاک، مبتلا به بیماری کرون، مبتلا به HIV، به آنتی اکسیدان ها، داروهای ضد تشنج، داروهای شیمی درمانی، گیاه خواران که گوشت و لبنیات دریافت نمی کنند، یک اختلال عملکرد ایمنی بدنی ، دارای سابقه ی بیماری روده مانند ورم معده یا بیماری کرون دارند.

علائم و نشانه های کمبود ویتامین B12 عبارتند از:

لرزش، ضعف عضلانی، اسپاسم عضلانی، خستگی، بی اختیاری، فشار خون پایین، اختلالات خلقی، جدی ترین وضعیت مرتبط با کمبود ویتامین B12 کم خونی مگالوبلاستیک است.

این یک اختلال مزمن خون است که در آن مغز استخوان بیش از حد سلول های خونی نابالغ تولید می کند در نتیجه بدن به اندازه ی کافی سلول های سالم قرمز خون برای حمل اکسیژن در سراسر بدن تولید نمی کند. با افزایش سن دستگاه گوارش شما به اندازه کافی اسید تولید نمی کند و این توانایی بدن شما را برای جذب ویتامین B12 کاهش می دهد. شواهد نشان می دهد ویتامین B12 دارای مزایای بسیاری براساس سن افراد برای آنها دارد. این می تواند کاهش خطر ابتلا به حمله ی قلبی و سکته ی مغزی، بهره مندی از حافظه خود، بهبود تعادل، حفاظت در برابر بیماری آلزایمر را داشته باشد.

تشخیص کمبود ویتامین B12:

شما باید از ویتامین B12 رژیم غذایی خود آگاه باشید. ویتامین B12 در گوشت، ماهی، تخم مرغ و محصولات لبنی وجود دارد. یک آزمایش خون ساده می تواند سطح B12 بدن شما را تعیین کند. اگر سطح این ویتامین در شما پایین باشد پزشک شما برایتان مکمل تجویز می کند. مکمل به شکل قرص در دسترس است که در زیر زبان حل می شود و در برخی موارد پزشک شما با استفاده از تزریق سطح ویتامین B12 را در شما افزایش می دهد.

دکتر سلام


#کم خونی مگالوبلاستیک و ویتامین B12#منبع ویتامین B12#نشانه های کمبود ویتامین B12#ویتامین B12

ارسال شده در ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ توسط خانم پاشایی با موضوع تغذیه , مطالب ویژه


منبع: دکتر سلام

نخست‌وزیر دانمارک سفر همتای ترک خود را به تعویق انداخت

نخست‌وزیر دانمارک پیشنهاد کرده است، سفر همتای ترک وی به این کشور به زمان دیگری موکول شود.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویترز، لارس لوک راسموسن، نخست‌وزیر دانمارک اعلام کرد که پیشنهاد می‌دهد سفر بنعالی ییلدیریم که قرار بود در ماه جاری انجام شود، به زمان دیگری موکول گردد.

این پیشنهاد در پی آن مطرح می‌شود که روابط میان ترکیه و هلند در پی تحولات روزهای گذشته با چالش جدی مواجه شده است.

راسموسن با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد: با توجه به هجمه‌های اخیر ترکیه به هلند، نمی‌توان سفر آتی را بدون توجه به این رویدادها مد نظر قرار داد.

وی در ادامه تصریح کرد: از همین روی، به همتای ترک خود پیشنهاد دادم که این سفر به زمان دیگری موکول شود.


منبع: عصرایران

مرکل و ترامپ فردا دیدار می‌کنند

رئیس‌جمهوری آمریکا و صدراعظم آلمان فردا -سه‌شنبه- دیدار می‌کنند.

به گزارش ایلنا به نقل از رادیو اروپای آزاد، این نخستین دیدار «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری آمریکا و «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان است.

گفت‌وگو درباره آینده سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو و بحران اوکراین از دستورکارهای این دیدار خواهد بود. کاخ سفید دیدگاه مرکل درباره سیاست‌های «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهوری روسیه را نیز به عنوان یکی دیگر از رئوس مورد علاقه رئیس‌جمهوری آمریکا اعلام کرده است.

دونالد ترامپ در کارزار انتخاباتی خود تاکید کرده بود در صورت پیروزی از کشورهای اروپایی خواهد خواست سهم بیشتری از هزینه‌های ناتو را پرداخت کنند.

آلمان پیش‌تر مخالفت خود را با این موضوع اعلام کرده بود.


منبع: عصرایران

روس ها در ایران شاسی بلند می سازند

قرار است شرکت «یو ای زد» روسیه که یک شرکت صاحب نام در عرصه تولید خودرو در این کشور محسوب می شود به زودی خط تولیدی از اتومبیل های شاسی بلند و وانت‌بار خود را در جمهوری اسلامی ایران راه اندازی می کند.

قرار است شرکت «یو ای زد» روسیه خط تولید خودروی شاسی بلند و وانت‌بار را در ایران راه اندازی کند.

به گزارش مهر به نقل از پایگاه خبری اسپونتیک،  قرار است شرکت «یو ای زد» روسیه که یک شرکت صاحب نام در عرصه تولید خودرو در این کشور محسوب می شود به زودی خط تولیدی از اتومبیل های شاسی بلند و وانت‌بار خود را در جمهوری اسلامی ایران راه اندازی می کند.  

این توافقنامه در نمایشگاه خودرو سال ۲۰۱۷ میلادی که در ماه فوریه در تهران برگزار شده به امضاء طرفین رسیده است.  

روس ها در ایران شاسی بلند می سازند

در همین حال  «آندری دروفیف»، مدیر فروش و صادرات «یو ای زد» گفت: این شرکت در گام اول نیاز به ارزیابی ظرفیت بازار ایران و نیز تخمین درباره میزان تقاضای برای تولیدات این شرکت را قبل از شروع تولید دارد.  

وی در ادامه گفت: صنعت خودرو سازی ایران به خوبی توسعه یافته و دولت این کشور با وضع مالیات سنگین بر روی خودروهای وارداتی از این صنعت حمایت می کند؛ بنابراین برای کسب حجم فروش قابل توجه در ایران نیازمند مونتاژ خودروهای خود در این کشور هستیم.  

مدیر فروش صادرات «یو ای زد» تصریح کرد: بمنظور درک از نیاز مشتریان ایرانی باید اول فروش محصولات کامل و آماده را در ایران آغاز کنیم. ما و نمایندگی های فروش مان آماده اجرای این کار بعداز اخذ مجوز هستیم.  

به نوشته اسپونتیک، ایران با خودروهای  «یو ای زد» تقریبا آشنا است و در دهه ۱۹۹۰ میلادی در حدود ۱۵۰۰ دستگاه از این اتومبیل ها در بازار ایران به فروش رسیده است.


منبع: عصرایران

کمک فوری برای پیوند مغز استخوان سرپرست خانواده

مرکل و ترامپ فردا دیدار می‌کنند نخست‌وزیر دانمارک سفر همتای ترک خود را به تعویق انداخت داعشی‌ها از موصل زنده بیرون نمی‌روند چرا افزایش انعطاف‌پذیری برای سلامت ما حیاتی است؟ در این مواقع از نوشیدن آب پرهیز کنید! خروپف می تواند موجب مرگ شما شود! رسایی از کدو کاری تا انتقاد از روحانی روشنایی به سبک نظامی!(+عکس) روس ها در ایران شاسی بلند می سازند تشدید تنش اروپا و ترکیه؛ تیتر ترکی روزنامه سوییسی: به دیکتاتوری اردوغان رای نه بدهید(+عکس)

دو خبری که “برجام” منتفی کرد: حقوق کارمندان کاهش یافت/ یارانه ها از ماه آینده قطع می شود  (۵۰ نظر)

“وفا” خانه‌ای برای بیش از ۱۰۰۰ سگ بی سرپرست و سالمند (+فیلم)  (۳۵ نظر)

فرود دومین هواپیمای سفارشی ایران به ایرباس در فرودگاه مهرآباد / دومین هواپیمای نو هم آمد (+عکس و فیلم)  (۳۱ نظر)

بیایید بیخیال قولی که به آتش نشان‌ها دادیم بشویم!  (۱۷ نظر)

رودربایستی اصولگرایان با رییسی  (۱۶ نظر)

نفرت اروپایی از اقتدارگرایی اردوغانی  (۱۵ نظر)

احمدی‌نژاد سومین بیانیه اش را منتشر کرد: باید هدف طرح ادعای بدهکار بودن دولت قبل مشخص شود  (۱۲ نظر)

“فدرالیسم اقتصادی” راه نجات ایران  (۱۱ نظر)


منبع: عصرایران

کرار؛ نخستین تانک پیشرفته ایرانی (فیلم)

مرکل و ترامپ فردا دیدار می‌کنند نخست‌وزیر دانمارک سفر همتای ترک خود را به تعویق انداخت داعشی‌ها از موصل زنده بیرون نمی‌روند چرا افزایش انعطاف‌پذیری برای سلامت ما حیاتی است؟ در این مواقع از نوشیدن آب پرهیز کنید! خروپف می تواند موجب مرگ شما شود! رسایی از کدو کاری تا انتقاد از روحانی روشنایی به سبک نظامی!(+عکس) روس ها در ایران شاسی بلند می سازند تشدید تنش اروپا و ترکیه؛ تیتر ترکی روزنامه سوییسی: به دیکتاتوری اردوغان رای نه بدهید(+عکس)

دو خبری که “برجام” منتفی کرد: حقوق کارمندان کاهش یافت/ یارانه ها از ماه آینده قطع می شود  (۵۰ نظر)

“وفا” خانه‌ای برای بیش از ۱۰۰۰ سگ بی سرپرست و سالمند (+فیلم)  (۳۵ نظر)

فرود دومین هواپیمای سفارشی ایران به ایرباس در فرودگاه مهرآباد / دومین هواپیمای نو هم آمد (+عکس و فیلم)  (۳۱ نظر)

بیایید بیخیال قولی که به آتش نشان‌ها دادیم بشویم!  (۱۷ نظر)

رودربایستی اصولگرایان با رییسی  (۱۶ نظر)

نفرت اروپایی از اقتدارگرایی اردوغانی  (۱۵ نظر)

احمدی‌نژاد سومین بیانیه اش را منتشر کرد: باید هدف طرح ادعای بدهکار بودن دولت قبل مشخص شود  (۱۲ نظر)

“فدرالیسم اقتصادی” راه نجات ایران  (۱۱ نظر)


منبع: عصرایران

اجتماع "اف-16"ها (عکس)

مرکل و ترامپ فردا دیدار می‌کنند نخست‌وزیر دانمارک سفر همتای ترک خود را به تعویق انداخت داعشی‌ها از موصل زنده بیرون نمی‌روند چرا افزایش انعطاف‌پذیری برای سلامت ما حیاتی است؟ در این مواقع از نوشیدن آب پرهیز کنید! خروپف می تواند موجب مرگ شما شود! رسایی از کدو کاری تا انتقاد از روحانی روشنایی به سبک نظامی!(+عکس) روس ها در ایران شاسی بلند می سازند تشدید تنش اروپا و ترکیه؛ تیتر ترکی روزنامه سوییسی: به دیکتاتوری اردوغان رای نه بدهید(+عکس)

دو خبری که “برجام” منتفی کرد: حقوق کارمندان کاهش یافت/ یارانه ها از ماه آینده قطع می شود  (۵۰ نظر)

“وفا” خانه‌ای برای بیش از ۱۰۰۰ سگ بی سرپرست و سالمند (+فیلم)  (۳۵ نظر)

فرود دومین هواپیمای سفارشی ایران به ایرباس در فرودگاه مهرآباد / دومین هواپیمای نو هم آمد (+عکس و فیلم)  (۳۱ نظر)

بیایید بیخیال قولی که به آتش نشان‌ها دادیم بشویم!  (۱۷ نظر)

رودربایستی اصولگرایان با رییسی  (۱۶ نظر)

نفرت اروپایی از اقتدارگرایی اردوغانی  (۱۵ نظر)

احمدی‌نژاد سومین بیانیه اش را منتشر کرد: باید هدف طرح ادعای بدهکار بودن دولت قبل مشخص شود  (۱۲ نظر)

“فدرالیسم اقتصادی” راه نجات ایران  (۱۱ نظر)


منبع: عصرایران

در این مواقع از نوشیدن آب پرهیز کنید!

ما الکترولیت هایی مانند پتاسیم و سدیم را به واسطه تعریق از دست می دهیم. اگر میزان تعریق شما زیاد است، نیازمند جایگزینی این مواد مغذی حیاتی هستید که در آب خالی یافت نمی شوند.

آب به عنوان مایع حیات
شناخته می شود. آب بخش قابل توجهی از بدن انسان را نیز تشکیل می دهد و از این رو،
ماده ای کلیدی برای ما محسوب می شود. نوشیدن آب بدن انسان را هیدارته نگه می دارد،
از پرخوری جلوگیری می کند، و می تواند حتی به سوزاندن کالری های اضافی کمک کند.

در این مواقع از نوشیدن آب پرهیز کنید!

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “پریونشن”، اما همانند بسیاری از سالم‌ترین عادات شما، میزان
بیشتر همواره بهتر نیست، حتی زمانی که موضوع آب مطرح می شود. باور کنید یا خیر،
برخی مواقع باید از نوشیدن بیش از اندازه آب پرهیز کنید.

هنگامی که مقدار زیادی آب
نوشیده اید

شرایطی بسیار نادر محسوب می
شود، اما امکان دارد نوشیدن مقدار بسیار زیاد آب سلامت انسان را در معرض خطر قرار
دهد. نوشیدن بیش از اندازه آب تعادل طبیعی نمک در بدن را بر هم می زند و ممکن است
با سطوح بیش از اندازه پایین سدیم مواجه شوید، که این شرایط به نام هیپوناترمی
شناخته می شود. به عنوان مثال، ورزشکاران استقامتی طی یک مسابقه دو ماراتن یا پس
از آن به نوشیدن بیش از اندازه آب تمایل دارند که این شرایط می تواند به شکل گیری
تهوع، استفراغ، تشنج، و حتی مرگ منجر شود.

هیپوناترمی می تواند به دلیل
مشکلاتی در کبد، کلیه، قلب یا غده هیپوفیز و همچنین مصرف داروهای خاص مانند
ادرارآوردها، ضد افسردگی ها، و ضد دردها نیز شکل بگیرد.

هنگامی که ادرار شفاف است

برای این که بدانید نوشیدن
چه میزان آب در طول روز برای شما کافی است می توانید قانون هشت لیوان آب در روز را
فراموش کرده و به رنگ ادرار خود توجه داشته باشید. اگر رنگ ادرار شما لیمونادی
روشن است به وضعیت هیدراتاسیون مطلوب رسیده اید. اگر رنگ ادرار شما شفاف است،
احتمالا بهتر است مصرف آب خود را کاهش دهید. رنگ زرد تیره نیز می تواند نشانه ای
از این باشد که بدن شما به آب بیشتری نیاز دارد.

هنگامی که یک وعده غذایی
سنگین مصرف کرده اید

نوشیدن یک لیوان آب پیش از
یک وعده غذایی و یا هنگامی که هوس های غذایی به سراغ شما می آیند یکی از ساده‌ترین
روش هایی است که می توان برای کاهش کالری مصرفی مد نظر قرار داد، زیرا مایع مقداری
از فضای معده را اشغال می کند و به طور طبیعی غذای کمتری مصرف می کنید. اما نوشیدن
بیش از اندازه آب پیش یا حین خوردن یک وعده غذایی سنگین می تواند به شکل گیری
ناراحتی در بدن منجر شود.

هنگامی که در حال انجام
تمرین ورزشی فوق شدید برای یک دوره زمانی طولانی هستید

ما الکترولیت هایی مانند
پتاسیم و سدیم را به واسطه تعریق از دست می دهیم. اگر میزان تعریق شما زیاد است،
نیازمند جایگزینی این مواد مغذی حیاتی هستید که در آب خالی یافت نمی شوند. به جای
استفاده از نوشیدنی های ورزشی شیرین، شما می توانید از آب نارگیل استفاده کنید که
به طور طبیعی از محتوای پتاسیم، منیزیم، سدیم، و ویتامین C بالا بهره می برد، در
شرایطی که کالری پایینی دارد و از فیبر بیشتری نیز سود می برد.

هنگامی که از آب های طعم‌دار
استفاده می کنید

با وجود آب های بطری شده که
در طعم های مختلف عرضه می شوند، شاید بسیاری از ما تمایلی به مصرف آب خالی نداشته
باشیم. اما آب های طعم‌دار اغلب به شیرین کننده های فاقد کالری برای طعم‌دار کردن
آب خالی متکی هستند. از آنجایی که این شیرین کننده ها با افزایش گرسنگی و حتی
افزایش وزن در برخی مطالعات پیوند خورده اند، آب های طعم‌دار ممکن است بیش از آن
که مفید باشند، موجب ضرر شوند. به جای استفاده از آنها می توانید طعم مورد علاقه
خود را با اضافه کردن لیمو، خیار، هندوانه، توت ها یا حتی گیاهان دارویی مانند
نعناع به آب اضافه کنید.


منبع: عصرایران

چرا افزایش انعطاف‌پذیری برای سلامت ما حیاتی است؟

آسیب عضله و دیسک که ممکن است به سادگی غلت زدن در تختخواب شکل بگیرد، و آسیب شانه ناشی از بلند کردن اجسام سنگین با انعطاف پذیری بیشتر کمتر تجربه خواهند شد و حتی پیاده‌روی و بالا و پایین رفتن از پله ها راحت‌تر صورت می گیرند.

حفظ انعطاف‌پذیری در طول
زندگی از اهمیت فوق العاده ای برای سلامت کلی انسان برخوردار است. انعطاف پذیری
بیشتر را می توان به معنای دامنه حرکت بیشتر دانست.

چرا افزایش انعطاف‌پذیری برای سلامت ما حیاتی است؟

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “لایف هک”، با افزایش سن انسان، برخورداری از انعطاف‌پذیری
عضلانی به تجربه زندگی با کیفیت‌تر کمک خواهد کرد، و این امکان را فراهم می کند تا
فعالیت ها و وظایف روزانه خود را با آزادی عمل بیشتر انجام دهید و تعادل را در
سراسر بدن حفظ کنید.

فواید انعطاف‌پذیری عضلانی
خوب

پیشگیری از آسیب های روزمره:
آسیب عضله و دیسک که ممکن است به سادگی غلت زدن در تختخواب شکل بگیرد، و آسیب شانه
ناشی از بلند کردن اجسام سنگین با انعطاف پذیری بیشتر کمتر تجربه خواهند شد و حتی
پیاده‌روی و بالا و پایین رفتن از پله ها راحت‌تر صورت می گیرند.

افزایش طول عضلات: این شرایط
به شما کمک می کند تا لاغرتر به نظر برسید.

بهبود وضع اندامی: عضلات قوی
و انعطاف پذیر در اطراف کمر و پشت حمایت بیشتری از ستون فقرات انجام می دهند.

ساده‌تر شدن انجام تمرینات
هوازی: دویدن یا پیاده‌روی با انعطاف پذیری بیشتر بدن بسیار سبک‌تر و راحت‌تر
انجام می شوند.

تقویت عملکرد ورزشی: حرکات
انعطاف پذیر در مفاصل و عضلات به شما اجازه خواهند داد بهره‌وری بیشتری در ورزش
های مختلف داشته باشید.

حرکت بهتر در فضاهای محدود:
توانایی نشستن در وضعیت های مختلف در حالی که سفر می کنید، بسیار آسان‌تر خواهد
بود.

تمرینات کششی ساده برای
انعطاف‌پذیری بهتر

پیچش ستون فقرات در حالت
نشسته

چرا افزایش انعطاف‌پذیری برای سلامت ما حیاتی است؟

این تمرین ورزشی برای برای
هدف قرار دادن پشت، عضلات شکم و پهلوها خوب است.

روی زمین بنشینید در شرایطی
که پشت شما صاف و بدون قوز است. عضلات شکم خود را درگیر کرده و هر دو پا را مقابل
خود دراز کنید.

پای راست خود را بالا آورده و
روی پای چپ قرار دهید.

با دست چپ خود پای راست را
نگه داشته، به آرامی قسمت بالایی بدن را به سمت راست گردش دهید، در شرایطی که بینی
خود را در یک خط با استخوان جناغ (Breastbone) نگه می دارید.

تا جایی که می توانید کشش را
ادامه دهید تا احساس کشش ملایم در پشت و پهلو شکل بگیرد.

۳۰ ثانیه وضعیت خود را حفظ
کنید، سپس به مرکز باز گردید. این کار را برای سمت چپ تکرار کنید.

این حرکت را با ۱۰ بار تکرار
انجام دهید.

کبوتر غنوده

چرا افزایش انعطاف‌پذیری برای سلامت ما حیاتی است؟

این تمرین ورزشی برای کشش
قسمت پایینی پشت، کفل ها، عضلات سرینی، و همسترینگ ها خوب است.

به پشت دراز بکشید در شرایطی
که صورت رو به بالا است، زانوها خم شده اند و کف پاها صاف روی زمین است.

پای راست خود را خم کرده و
روی ران پای چپ بیاورید. دست های خود را دور همسترینگ چپ قلاب کنید.

پای چپ خود را از روی زمین
بلند کنید، در شرایطی که پشت و شانه ها را صاف روی زمین نگه می دارید.

به آرامی پای راست را به سمت
خود بکشید تا این که احساس کشش در شما ایجاد شود. این وضعیت را برای یک تا دو
دقیقه حفظ کنید و سپس پاهای خود را روی زمین بگذارید.

این حرکت را برای سمت مخالف
نیز تکرار کنید.

کشش پشت بازو در حالت
ایستاده

چرا افزایش انعطاف‌پذیری برای سلامت ما حیاتی است؟

این تمرین ورزشی برای کشش عضلات
گردن، شانه ها، پشت، شکم، و پشت بازوها خوب است.

صاف در حالت ایستاده قرار
بگیرید، در شرایطی که پاها به اندازه عرض شانه باز هستند و دست ها به سمت بالای سر
افراشته شده اند.

آرنج راست خود را خم کنید تا
زمانی که کف دست روی قسمت بالایی پشت قرار بگیرد.

دست چپ خود را به آرنج راست
خود برسانید و به آرامی آرنج را به سمت عقب و به سوی سر بکشید.

این موقعیت را برای یک دقیقه
حفظ کنید، سپس دست را آزاد کرده و با دست دیگر حرکت را تکرار کنید.

کشش قو

چرا افزایش انعطاف‌پذیری برای سلامت ما حیاتی است؟

این تمرین ورزشی شانه ها،
پشت، سینه، شکم، پهلوها و عضلات تاکننده (فلکسور) کفل را هدف قرار می دهد.

روی شکم دراز بکشید، دست های
خود را مقابل شانه ها قرار دهید در شرایطی که انگشتان دست ها به سمت جلو قرار
گرفته اند و پاها پشت شما صاف و کشیده قرار دارند.

کف دست ها را به آرامی به
سمت پایین فشار داده، شکم خود را به آرامی از روی زمین بلند کنید. شکم را درگیر
نگه دارید، شانه ها در حالت افتاده، و لگن موازی با کف زمین قرار بگیرد.

بالا تنه خود را از کف زمین
دور کنید و سر را اندکی به سمت عقب متمایل کنید. اطمینان حاصل کنید تیغه های شانه
با یکدیگر کشیده می شوند. این وضعیت را برای ۳۰ تا ۴۵ ثانیه حفظ کنید و سپس به
حالت عادی باز گردید. این تمرین را برای افزایش انعطاف پذیری پنج بار تکرار کنید.

کشش عضلات تاکننده/چهار سر

چرا افزایش انعطاف‌پذیری برای سلامت ما حیاتی است؟

این تمرین ورزشی عضلات
تاکننده، چهار سر و همسترینگ ها را هدف قرار می دهد.

روی زمین زانو بزنید در شرایطی
که هر دو زانو خم شده اند. پای راست خود را به سمت جلو ببرید تا زانوی راست روبروی
شما زاویه ۹۰ درجه به خود بگیرد. کف پای راست صاف و مستقیم زیر زانو قرار دارد، در
شرایطی که پای چپ همچنان زیر بدن به صورت خم و در موازات پای راست قرار دارد.

هر دو دست خود را بالای
زانوی راست قرار دهید و به سمت عقب فشار وارد کنید در شرایطی که کفل به سمت جلو
متمایل است و حالت کشش ایجاد می شود.

وضعیت خود را برای ۳۰ ثانیه
حفظ کنید و سپس با پای دیگر حرکت را تکرار کنید.

نکاتی که باید به یاد داشته
باشید

نوشیدن آب هنگام انجام
تمرینات کششی را برای آبرسانی به بدن فراموش نکنید.

این حرکات کششی را هر روز
انجام دهید تا بهترین نتیجه را شاهد باشید.

این حرکات را می توانید صبح
هنگام یا پیش از خواب شبانه انجام دهید.

بیش از اندازه کشش در بدن
ایجاد نکنید. تا حدی که احساس راحتی می کنید، کشش را ادامه دهید. با تکرار تمرینات
از انعطاف پذیری بیشتری برخوردار خواهید شد.

پیش از انجام تمرینات عضلات
خود را گرم کنید زیرا در این شرایط با راحتی بیشتر و ناراحتی کمتر کشش در آنها
ایجاد می شود.

به آرامی و راحت تنفس کنید. هنگام
کشش عضلات بازدم را فراموش نکنید تا به کسب آرامش کمک شود.


منبع: عصرایران

رسایی از کدو کاری تا انتقاد از روحانی

شرق نوشت:

حمید رسایی که بعد از ردصلاحیت در انتخابات مجلس دهم، با انتشار تصویری در اینستاگرامش اعلام کرده بود مشغول کاشت کدوست، حالا دوباره قصد نامزدی مجلس را کرده است. او که یک‌سال گذشته را در سکوت خبری سپری کرده بود، روز گذشته به ایلنا گفته است: «ببینید؛ وقتی من خودم را جای آمریکایی‌ها قرار می‌دهم و فکر می‌کنم در شرایط فعلی به روحانی باج بدهم و دولتش را نگه دارم یا خیر، با خودم می‌گویم از کجا معلوم این دولت ادامه پیدا کند. باج‌دادن به روحانی منجر به تنفس جمهوری اسلامی می‌شود.
من یک تنفس مصنوعی به جمهوری اسلامی بدهم و هنگامی که روحانی رأی نیاورد، مجددا مقابلم بایستند؟! آقای روحانی، آدمی فشارپذیر است. شما فشار بدهید، می‌پذیرد. چون این فشار را منتقل می‌کند، در تلویزیون این فشار را منتقل می‌کند، کنار رهبری می‌نشیند، این فشار را منتقل می‌کند، در شورای‌عالی امنیت ملی این فشار را منتقل می‌کند… .

هرکسی یک استقلال رأی دارد و حرف‌های خود را پیگیری می‌کند ولی روحانی در قبال کدخدا کوتاه می‌آید و فشار را می‌پذیرد».

او چند روز پیش هم در توییترش نوشت: «یک گله گوسفند اگر فرمانده شیری داشت، مثل شیر عمل می‌کند و یک گله شیر اگر فرمانده گوسفندی داشت، مثل گوسفند عمل می‌کند». او بعد هم هشتگ زد: «انتخاب با خودمان است».
رسایی هفته قبل با حضور در فرمانداری اصفهان و نام‌نویسی در انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس، بار دیگر شانس خود را برای ورود به مجلس دهم به آزمون گذاشته تا درصورت موفقیت در کسب رأی اصفهانی‌ها، روی کرسی «مینو خالقی» بنشیند. دلایل ردصلاحیت حمید رسایی در انتخابات مجلس گذشته مشخص نیست؛ اما آنچه تاکنون درباره او رسانه‌ای‌شده، این است که پرونده‌ای مرتبط به دوره مدیریتش بر اداره کل ارشاد قم در سال‌های ۸۵ تا ۸۷ در دادگاه مطرح بوده است. این احتمال وجود دارد که نماینده مجلس نهم بابت این پرونده، در انتخابات مجلس دهم ردصلاحیت شده باشد.
با توجه به اینکه تغییر حوزه نمایندگی تأثیری در تأیید صلاحیت افراد ندارد، سؤال این است چه تحولی در وضعیت یک نفر در این یک سال می‌تواند رخ داده باشد یا چه نشانه و پالسی گرفته که به امید تأیید صلاحیت این بار از اصفهان نامزد شده است؟ عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، روز شنبه دراین‌باره به «شرق» گفته بود: «این سؤال را باید از خود آن افراد پرسید؛ اما شورای نگهبان به هیچ کسی نه پالس می‌دهد و نه نظری را اعلام می‌کند و اظهارنظر رسمی شورا هم پس از ثبت‌نام افراد در زمان انتخابات خواهد بود».


منبع: عصرایران

میلاد محمدی بهترین بازیکن ترک گروژنی شد

خبرگزاری تسنیم: رویارویی تیم‌های روستوف و ترک گروژنی که از سردار آزمون و میلاد محمدی، دو ملی‌پوش ایرانی بهره‌ می‌برند، در هفته نوزدهم لیگ برتر روسیه با تساوی بدون گل خاتمه یافت.

در این میان خبرگزاری ورزشی چمپیونات روسیه در ارزیابی فنی عملکرد بازیکنان دو تیم روستوف و ترک گروژنی با مشارکت کاربرانش به نمایش ۹۰ دقیقه‌ای سردار آزمون در خط حمله روستوف نمره خوب شش را اختصاص داد. میلاد محمدی، ملی‌پوش تیم ترک گروژنی نیز با دریافت نمره ۷٫۵ بهترین بازیکن این بازی شد.

 میلاد محمدی بهترین بازیکن ترک گروژنی شد

در جدول رده‌بندی لیگ برتر روسیه تا پایان هفته نوزدهم تیم اسپارتاک مسکو با ۴۴ امتیاز صدرنشین است و تیم‌های زسکا مسکو و زنیت سن‌پترزبورگ با امتیاز مشترک ۳۶ در رده‌های دوم و سوم جدول قرار دارند. تیم‌های ترک گروژنی و روستوف نیز با امتیاز مشابه ۲۹ رتبه‌های ششم و هفتم جدول رده‌بندی را به خود اختصاص داده‌اند. تیم آنژی نیز که سعید عزت‌اللهی، ملی‌پوش جوان ایرانی را در اختیار دارد، در رده یازدهم جدول با ۲۰ امتیاز جای گرفته است. عزت‌اللهی در بازی هفته نوزدهم لیگ برتر روسیه به دلیل محرومیت حضور نداشت.

 میلاد محمدی بهترین بازیکن ترک گروژنی شد

در دیدارهای هفته بیست‌وششم اردویژه هلند نیز دو لژیونر ایرانی هیرنوین و آلکمار همانند سردار آزمون و میلاد محمدی حضور ۹۰ دقیقه‌ای در ترکیب تیم‌های خود داشتند. تیم هیرنوین با بهره‌مندی از رضا قوچان‌نژاد شکست سنگین ۴ بر یک را برابر اکسلسیور پذیرا شد و آلکمار نیز که علیرضا جهانبخش را در اختیار داشت در بازی با تیم صدرنشین فاینورد با نتیجه ۵ بر ۲ مغلوب شد.

سایت مجله فوتبال اینترنشنال هلند به عملکرد رضا قوچان‌نژاد نمره ضعیف پنج را اختصاص داد و برای نمایش ۹۰ دقیقه‌ای علیرضا جهانبخش در ترکیب آلکمار برابر فاینورد نمره فنی متوسط شش را در نظر گرفت.

 میلاد محمدی بهترین بازیکن ترک گروژنی شد
میلاد محمدی بهترین بازیکن ترک گروژنی شد 

در جدول رده‌بندی اردویژه هلند تیم فاینورد با ۶۶ امتیاز صدرنشین است و آژاکس آمستردام و آیندهوون به ترتیب با امتیازهای ۶۲ و ۵۸ در رده‌های دوم و سوم قرار گرفته‌اند. تیم‌های آلکمار  و هیرنوین نیز با امتیازهای ۳۸ و ۳۷ رتبه‌های ششم و هشتم را در اختیار دارند.

 میلاد محمدی بهترین بازیکن ترک گروژنی شد


منبع: برترینها

دعواهای سینمایی؛ از «تقوایی» تا «کیمیایی»

روزنامه هفت صبح – احمد رنجبر: اختلاف بین کیمیایی و تهیه کننده فیلمش که چند ماه پیش اتفاق افتاد سوژه این مطلب شده که محور آن مرور مهم ترین اختلاف های پیش آمده میان کارگردان ها و تهیه کننده ها است. توضیح این که اولا این مطلب فرجام فیلم و کارگردان را واکاوی می کند و ثانیا موارد تازه ای از اختلافات را شامل می شود. فیلم هایی که در نهایت ساخته شدند و به اکران رسیدند، سرنوشت خوبی نداشته اند. «فرزند صبح» حتی مورد تایید کارگردان نیست و «سن پطرزبورگ» می توانست کیفیتی به مراتب بهتر داشته باشد. کیفیت بعضی ها مثل «عطش» و «کارناوال مرگ» هم که قابل دفاع نیست.

تقوایی پرحاشیه ترین

نکاتی ویژه درباره اختلافات تهیه کننده ها و کارگردانان

پرحاشیه ترین کارگردان: ناصر تقوایی در حین ساخت دو فیلم با تهیه کننده دچار اختلاف شده و از این منظر رکورددار است. به ویژه آن که «کاغذ بی خط» هم می رفت که اسیر حاشیه شود. تقوایی در «زنگی و رومی» با حسن جلایر به مشکل خورد و در «چای تلخ» با سعید حاجی میری، بهروز افخمی هم در «فرزند صبح» با محمدرضا شرف الدین و در «سن پطرزبورگ» با حمید اعتباریان اختلاف پیدا کرد. اولی هنوز بلاتکلیف است اما دومی اکران شد.

پرحاشیه ترین تهیه کننده: حمید اعتباریان قصد داشت با تهیه فیلم «لبه پرتگاه» در سینمای ایران قدرت نمایی کند، اما خیلی زود مسیرش را از بهرام بیضایی جدا کرد. این تهیه کننده موقع ساخت «سن پطرزبورگ» هم با بهروز افخمی بگومگو داشت اما فیلم به سرانجام رسید.

فیلم هایی که به سرانجام نرسیدند: در این فهرست سه فیلم که به خاطر اختلافات هرگز به سرانجام نرسیدند دیده می شود که در صورت ساخت، به احتمال زیاد از آثار قابل ارجاع سینمای ما می شدند: «چای تلخ»، «زنگی و رومی» و «لبه پرتگاه».

فیلم هایی که تهیه کننده آن را به سرانجام رساند: حسین فرحبخش بعد از اختلاف با قاسم جعفری خودش پشت دوربین «عطش» ایستاد و فیلم را تمام کرد. حبیب الله کاسه ساز هم بعد از دو سال تعطیلی، رضا اعظمیان را کنار زد و «کارناوال مرگ» را به سرانجام رساند.

فیلم هایی که لطمه خوردند: از میان فیلم هایی که به سرانجام رسیدند اما از اختلاف بیشتری لطمه را خوردند می توان به «سن پطرزبورگ» اشاره کرد. این فیلم اگر زیر نظر خود بهروز افخمی تدوین می شد سرنوشتی به مراتب بهتر می داشت. چنین فرضیه ای برای «فرزند صبح» هم قابل بیان است که در صورت تدوین احتمالی مشکلش حل خواهدشد. کیفیت فیلم هایی مثل «عطش» یا «کارناوال مرگ» حتی با حضور کارگردان اول تغییر چندانی نمی کرد.

موج مرده

•    کارگردان: ابراهیم حاتمی کیا
•    تهیه کننده: مجید رجبی معمار
•    بازیگران: پرویز پرستویی، آزیتا حاجیان، کامبیز کاشفی، زنده یاد پوپک گلدره
•    سال تولید: ۱۳۷۹

سوختگان اختلاف 

درباره فیلم: حاتمی کیا بعد از روبان قرمز که فضایی متفاوت با دیگر آثار او داشت، فصد داشت تا با «موج مرده» به سینمای «آژانس شیشه ای» برگردد و فیلم تند و تیز با همان حال و هوا بسازد. او این بار نقطه تمرکزش را بر اختلاف ایجادشده بین نسل جنگ و نسل بعد از جنگ و شکاف عمیقی که بین آنها ایجاد شده بود، گذاشت. قهرمان قصه تازه او سرداری بود به نام «راشد» که با پسرش که هوای مهاجرت به خارج به سرش زده بود اختلاف شدیدی داشت. درام فیلم بر پایه همین کشمکش پیش می رفت.

ماجرای اختلاف: فیلم برای بخش مسابقه نوزدهمین جشنواره فیلم فجر انتخاب شد، اما یک روز قبل از اکران فیلم در سینمای رسانه ها، شایعه توقیف فیلم دهان به دهان چرخید تا اینکه صبح روز اکران و در حالی که همه خود را برای حضور در سالن سینما آماده می کردند، اعلام شد که فیلم از طرف تهیه کننده توقیف شده است. در همان ساعت اکران فیلم، حاتمی کیا به سینمای رسانه ها آمد؛ او که نگاتیوهای سانسورشده را به همراه خودش به سینما آورده بود، دلیل قلع و قمع شدن موج مرده را اعمال سلیقه تهیه کننده و تاب نیاوردن حرف های تند و تیز فیلم اعلام کرد.

فرجام فیلم: بنیاد روایت، نسخه کامل فیلم را بعد از جشنواره طی یک نمایش خصوصی در سالن مرکز آفرینش های کانون برای مسئولین و نمایندگان مجلس اکران کرد. بعد از این اکران خصوصی، مجید رجبی معمار، مدیرعامل وقت بنیاد و تهیه کننده فیلم اعلام کرد که این بنیاد برنامه ای برای اکران فیلم ندارد. بعد از این اعلام رسمی، احمدرضا درویش وارد ماجرا شد و اعلام کرد که حاضر است حق و حقوق فیلم را از این بنیاد بخرد. فیلم با شرط اعمال برخی اصلاحات به دفتر فرهنگ تماشا واگذار شد. موج مرده تابستان سال ۸۰ روی پرده رفت.

سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: نسخه کامل فیلم بعد از جشنواره برای نمایندگان مجلس و مسئولین و تعدادی از اصحاب رسانه نمایش داده شد. بعد از آن احمدرضا درویش وارد ماجرا شد و اعلام کرد که حاضر است امتیاز فیلم را از بنیاد روایت بخرد. فیلم از طرف شرکت او خریداری شد و با انجام یکسری اصلاحات روانه پرده سینماها شد. اما توقیفی در اکران به دست نیاورد.


عطش

•    کارگردان: حسین فرحبخش
•    تهیه کننده: عبدالله علیخانی
•    بازیگران: فریبرز عرب نیا، بهرام رادان، شهرام حقیقت دوست، شبنم قلی خانی
•    سال تولید: ۱۳۸۱

سوختگان اختلاف 

درباره فیلم: قاسم جعفری که در آن سال ها به خاطر ساخت سریال های پرمخاطب حسابی روی بورس بود، به سینما آمد تا با ساخت یک تریلر حادثه ای موقعیت خود را در اینجا هم تثبیت کند. فیلمنامه فیلم را که آن زمان خوب برفی نام داشت، پیمان معادی نوشته بود. قصه فیلم، نعل به نعل همان قصه فیلم خداحافظ رفیق «امیر نادری» بود و به نوعی بازسازی همان فیلم محسوب می شد. ترکیب بازیگران فیلم هم بسیار خوب و هوشمندانه انتخاب شده بود و همه چیز مهیا بود تا یک فیلم خوش ساخت بفروش تولید شود.

ماجرای اختلاف: مدتی از آغاز فیلمبرداری نگذشته بود که اعلام شد، قاسم جعفری به دلیل اختلاف با حسین فرحبخش از پروژه کنار کشیده است. هیچگاه دو طرف در گفت و گوهایی که با رسانه ها داشتند به صراحت درباره اختلافشان حرف نزدند. حتی در چند مصاحبه مختلف وقتی از فرحبخش درباره اختلافش با قاسم جعفری سوال شد او با جدیت گفت که چنین کسی را اصلا نمی شناسد. در مجموع گفته می شد دلیل اصلی اختلاف و کناره گیری جعفری، دخالت های زیاد و بی رویه حسین فرحبخش در کار او به هنگام کارگردانی بوده است.

فرجام فیلم: حسین فرحبخش چند سال قبل تر از عطش، وقتی بهروز افخمی از ادامه کارگردانی فیلم اکشن عقرب انصراف داد، خودش پشت دوربین رفت و سکانس های باقی مانده را خودش کارگردانی کرد و فیلم را به سرانجام رساند. اما در آنجا ترجیح داد نامش را به عنوان کارگردان در تیتراژ نیاورد. اما در خصوص «عطش» ماجرا فرق کرد. فرحبخش با کناره گیری جعفری، خودش کارگردانی فیلم را ادامه داد و آن را آماده اکران کرد. برای نمایش عمومی نام فیلم را از خواب برفی به عطش تغییر داد تا این فیلم تبدیل به نخستین تجربه فیلمسازی این تهیه کننده تجاری سازی شود.

سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: فرحبخش که تا قبل از عطش به نوعی از ورود به عرصه کارگردانی امتناع می کرد، با به سرانجام رساندن این پروژه و گرفتن بازتاب ها به نوعی ترسش ریخت و کارگردانی را خیلی جدی پیگیری کرد. البته بین فیلم اول و دوم او هفت، هشت سالی فاصله افتاد، اما از سال ۹۰ تا به اینجا او سه فیلم دیگر ساخته، که آخرینش همین آبنبات چوبی بود که چند وقت پیش روی پرده بود.


لبه پرتگاه

•    کارگردان: بهرام بیضایی
•    تهیه کننده: حمید اعتباریان
•    بازیگران: قرار بود نگار فروزنده و محمدرضا گلزار بازیگران اصلی فیلم باشند.
•    سال تولید: ۱۳۸۶

سوختگان اختلاف 

درباره فیلم: فیلم «لبه پرتگاه» پیش تولید مفصلی داشت؛ بهرام بیضایی بعد از شش سال دوری از سینما قصد داشت. «البته پرتگاه» را به تهیه کنندگی حمید اعتباریان بسازد. در این مدت بعضی بازیگران از جمله حامد بهداد قرارداد بستند اما به دلایل نامعلوم انصراف دادند. درباره درون مایه فیلم «لبه پرتگاه» در آن زمان اطلاعات خاصی به بیرون درز نکرد تا اینکه چندی پیش فیلمنامه «لبه پرتگاه»، در قالب کتار انتشار یافت. این کتاب با معرفی چهار بخش کسان و نقش ها، گروه فیلم پرچین،  دیگر کسان و مه فیلم منتشر شده است.

ماجرای اختلاف: پروژه بیضایی پرهزینه بود و چه کسی بهتر از تهیه کننده متمولی مثل اعتباریان. اعتباریان هم اعتبار می خواست و چه کسی بهتر از بیضایی. پیش تولید خیلی طول کشید و از بازیگران زیادی نام برده شد. بعد از چند بار تغییر عوامل، به یکباره دفتر اعتباریان اعلام کرد این پروژه در زمان دیگر ساخته می شود و همه چیز منتفی است. اینگونه یک فیلم ناتمام دیگر به کارنامه بیضایی افزوده شد. خبر پایان پروژه تولید در حالی رسانه ای شد که چند روز پیش از آن خبر بستن قرارداد با ۲۸ بازیگر سرشناس سینما و تلویزیون تیتر اول شده بود.

فرجام فیلم: «لبه پرتگاه» به بایگانی رفت. حمید اعتباریان آن زمان ترجیح داد سکوت کند اما بعدا به فراخور دلخوری اش را از بیضایی رسانه ای کرد: «بیضایی ابتدا به من سیناپس کار را داد و من آن را تایید کردم و قرارداد هم بستیم. در قرارداد صریحا ذکر کردم که هزینه تولید نباید بیشتر از ۳۰۰ میلیون شود. بعد که فیلم که کامل شد، نشست روخوانی فیلمنامه را با حضور چهره های سرشناس بازیگری برگزار کردیم و تایم گرفتیم و فهمیدیم که فیلمنامه بیشتر از سه ساعت زمان خواهدداشت.

سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: بهرام بیضایی سال ۸۷ فیلم «وقتی همه خوابیم» را ساخت. او با محور قرار دادن کاراکتر حمید اعتباریان (حتی از نظر ظاهری) حسابی از خجالت او درآمد. منتقدان شدیدا به او خرده گرفتند ولی بیضایی از فیلمش و کاری که کرده دفاع کرد. فیلم اکران موفقی نداشت و بعد از بیضایی هم دیگر فیلم نساخت تا آخرین یادگاری از این کارگردان (تا این لحظه) محبوب فیلم ضعیف «وقتی همه خوابیم» باشد.


کارناوال مرگ

•    کارگردان: حبیب الله کاسه ساز
•    تهیه کننده: حبیب الله کاسه ساز
•    بازیگران: فرامرز قریبیان، بهرام رادان، الناز شاکردوست، لیلا زارع
•    سال تولید: ۱۳۷۸

سوختگان اختلاف 

درباره فیلم: «کارناوال مرگ» قرار است هشدار و نقدی باشد بر رفتاری که ما ایرانی ها در جشن عروسی مرتکب می شویم و موقع مشایعت عروس و داماد حواس مان به سرعت ماشین و رعایت مقررات رانندگی نیست. داستان «کارناوال مرگ» درباره زندگی یک آدم مخترع و نخبه است که همسر باردار خود را پشت کاروان های شادی عروسی از دست می دهد. این اتفاق باعث ایجاد حس انتقام جویی در او می شود. فیلم می توانست اثری تاثیرگذار باشد اما داستان ضعیفش پاشنه آشیل اصلی آن می شود.

ماجرای اختلاف: ناجا برای برگزاری دومین جشنواره فیلم پلیس، سفارش تولید چند فیلم سینمایی را به چند تهیه کننده می دهد. یکی از این فیلم ها «کارناوال مرگ» است که تهیه کنندگی اش را حبیب الله کاسه ساز برعهده گرفت. روند کند تولید موجب می شود فیلم به جشنواره فیلم پلیس نرسد و از آن سو ضبط سکانس های کارناوال عروسی با دهه اول محرم همزمان شود. مخالفت ناجا با ضبط این سکانس ها در ایام سوگواری محرم موجب توقف موقتی پروژه می شود اما بالارفتن هزینه های تولید فیلم منجر به این می شود که ناجا از خیر تولید این پروژه بگذرد.

فرجام فیلم: حبیب الله کاسه ساز بعد از گذشت دو سال خودش تصمیم می گیرد با کنار گذاشتن رضا اعظمیان فیلم را به سرانجام برساند، همین اتفاق آتش دعوای این دو نفر را شعله ور می کند. کارگردان چند بار از کاسه ساز انتقاد کرد و او هم پاسخش را دارد. در نهایت کاسه ساز اسم فیلم را از «ارابه مرگ» به «کارناوال مرگ» تغییر داد و اسم اعظمیان را هم از تیتراژ حذف کرد و اسم خودش را به عنوان کارگردان در تتیراژ قرار داد. کیفیت فیلم هم هرگز قابل دفاع نیست؛ فیلم به خاطر تعطیلی و نیز تغییر کارگردان لطمه زیادی خورده است.

 
سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: رضا اعظمیان پنج سال بعد سراغ فیلم دیگری رفت اما مشکلاتی شبیه به «کارناوال مرگ» گریبانش را گرفت. او در ساخت «دلتنگی های عاشقانه» هم کند جلو می رفت و همین صدای اعتراض محمدرضا شرف الدین (تهیه کننده) را بلند کرد. کیفیت فیلم هم قابل دفاع نیست. چه بسا اگر «کارناوال مرگ» به حاشیه کشیده نمی شد سرنوشت اعظمیان در کارگردانی بهتر از شرایط کنونی می بود.


زنگی و رومی

•    کارگردان: ناصر تقوایی
•    تهیه کننده: حسن جلایر
•    بازیگران: فرامرز قریبیان، هدیه تهرانی، شاهد احمدلو، سعید راد
•    سال تولید: ۱۳۸۱

سوختگان اختلاف 

درباره فیلم: ناصر تقوایی بعد از ساخت «کاغذ بی خط» سراغ یکی از فیلمنامه های قدیمی خود رفت، فیلمنامه ای که در دوره ای قصد داشت آن را برای ساخت به زنده یاد رسول ملاقلی پور واگذار کند، اما این اتفاق نیفتاد تا اینکه در سال ۸۱ و در پی موفقیت کاغذ بی خط تصمیم گرفت تا این پروژه سنگین و تاریخی را خودش بسازد. زنگی و رومی اواخر بهار سال ۸۱ به تهیه کنندگی حسن جلایر که پیش از این فیلم «سفیر» را ساخته بود در جزیره قشم جلوی دوربین رفت.

ماجرای اختلاف: حسن جلایر از جمله روحانیون فعال در سینمای دهه شصت بود که در این دهه فیلم موفق «سفیر» را تهیه کرد. او با تولید آثاری از این جنس، سراغ ناصر تقوایی آمد تا فیلمنامه زنگی و رومی او را که در رابطه با مبارزه مردم بوشهر علیه انگلیسی ها بود، تهیه کند. اما طولانی شدن پروسه تولید و کند پیش رفتن آن موجب شد تا جلایر به دیلل بالارفتن بیش از حد هزینه ها روند تولید را متوقف کند.

فرجام فیلم: نزدیک به چهارده سال از متوقف شدن فیلم می گذرد. در این مدت تلاش هایی برای از سرگیری تولید فیلم انجام شد، که البته همگی در حد حرف بود و زیاد جدی گرفته نشد. چند وقت پیش هم پرویز پرستویی در گفت و گویی مدعی شد که در برهه ای در تلاش بود تا روند تولید این فیلم را به جریان بیندازد و سه ماه هم برای این کار دوندگی کرد، اما به دلیل عدم حمایت فارابی و اختصاص ندادن بودجه، این امر میسر نشد.

سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: ناصر تقوایی بعد از متوقف شدن زنگی و رومی یک سالی استراحت کرد، اما بلافاصله سراغ یکی دیگر از فیلمنامه های قدیمی اش رفت و چای تلخ را وارد پروسه تولید کرد. این فیلمنامه به نسبت زنگی و رومی جمع و جورتر بود. فیلم اوایل سال ۸۲ به تهیه کنندگی سعید حاجی میری وارد مرحله تولید شد.


چای تلخ

•    کارگردان: ناصر تقوایی
•    تهیه کننده: سعید حاجی میری
•    بازیگران: حسین یاری، مرضیه وفامهر، حامد بهداد، گلاب آدینه
•    سال تولید: ۱۳۸۲

سوختگان اختلاف 

درباره فیلم: تقوایی بعد از ناکام ماندن در به سرانجام رساندن فیلم «زنگی و رومی»، سراغ «چای تلخ» رفت که قصه اش در حاشیه جنگ ایران و عراق اتفاق می افتاد. داستان فیلم مربوط می شد به روزهای شروع جنگ و پیشروی عراق در خاک ایران. تولید این فیلم در یکی از روستاهای جنوب کشور کلید خورد و لوکیشن های آن که شامل یک نخلستان و خانه های یک روستا بود به شکل کامل ساخته و بازسازی شدند.

ماجرای اختلاف: روند تولید آنقدر کند پیش می رفت که برآورد اولیه افزایش پیدا کرد. همین افزایش هزینه ها موجب شد تا سعید حاجی میری برای جلوگیری از ضرر بیشتر، جلوی تولید فیلم را بگیرد. بعدها تقوایی در گفت و گویی اعلام کرد که حاجی میری زیر بار مخارج ضروری فیلم نمی رفت. به گفته او در این فیلم می بایست نخلستانی به آتش کشیده می شد و روستایی هم نابود می شد، اما تهیه کننده حاضر به انجام این کار و هزینه کردن برای آن نبود.

فرجام فیلم: فیلمبرداری «چای تلخ» اسفند سال ۸۲ متوقف شد و بعد از آن حاجی میری به شکل رسمی اعلام کرد که دیگر حاضر نیست قرانی برای تولید آن هزینه کند. بعد از گذشت چند سال و در جریان برگزاری سیزدهمین جشن خانه سینما، محمدمهدی عسگرپور، مدیرعامل وقت این خانه در مراسم تقدی از ناصر تقوایی اعلام کرد که قرار است روند تولید این فیلم از سر گرفته شود و برای این منظور شهرداری تهران و معاونت امور سینمایی هم همکاری خواهندکرد.

سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: تقوایی بعد از این فیلم فقط یک بار آن هم برای ساخت مستندی درباره تعزیه پشت دوربین رفت و دیگر فرصتی برای ساخت فیلم به دست نیاورد. او طی این ۱۰، ۱۲ سال بیشتر وقت خود را صرف تدریس کرده و به جز این کار و حضور در همایش ها، فعالیت دیگری در سینما ندارد. از همین رو فیلم «کاغذ بی خط» کماکان آخرین اثر سینمایی این کارگردان محسوب می شود.


فرزند صبح

•    کارگردان: بهروز افخمی
•    تهیه کننده: محمدرضا شرف الدین
•    بازیگران: هدیه تهرانی، عبدالرضا اکبری، آتیلا پسیانی، محمدرضا شریفی نیا
•    سال تولید: ۱۳۸۳

سوختگان اختلاف 

درباره فیلم: سال ۸۳ بهروز افخمی فیلم «فرزند صبح» را درباه زندگی امام خمینی (ره) کلید زد. روایت فیلم از دوران کودکی امام در یکی از روستاهای خمین آغاز می شود و در ادامه به مبارزه ایشان با رژیم شاه و دستگیری و تبعید به ترکیه و عراق می رسد. افخمی در مصاحبه ای گفته: «از من انتظار داشتند که سال های رهبری امام خمینی را در فیلم بیاورم که این ممکن نبود. سپس آنها به من اختیار دادند تا فیلم در هر دوره از زندگی امام که می خواهم، بسازم.»

ماجرای اختلاف: «فرزند صبح» با کلی حاشیه در تولید مواجه بود و در نهایت سال ۸۹ در جشنواره فجر اکران شد. افخمی قبل از نمایش فیلم، نامه نوشت و توضیح داد نباید این فیلم وارد جشنواره شود. او از دبیر جشنواره خواسته بود که مانع اکران فیلم با نام او در جشنواره شود. شرف الدین اما در مقام پاسخگویی تاکید کرد که در تدوین به کار وفادار بوده اند و در صداگذاری و دوبله هم مسائل فنی را رعایت کرده اند.

فرجام فیلم: فیلم فرزند صبح همچنان بلاتکلیف است. خبرهایی درباره تدوین مجددش به گوش رسیده اما در عمل اتفاق خاصی رخ نداده. افخمی چندی پیش گفته بود: «آقای شرف الدین نگاتیوها را نگه داشته تا خرده حساب هایش را با موسسه حفظ آثار رفع کند ولی به نظر می آید موسسه تمایل دارد نگاتیوها را در اختیار من بگذارد تا آن را درست کنم.» شرف الدین هم گفته فیلم زیر نظر خودافخمی تدوین خواهدشد.

سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: بهروز افخمی بعد از «فرزند صبح» پرکارتر از قبل شد. برای تلویزیون تله فیلم «یازده دقیقه و سی ثانیه» و سریال «عملیات ۱۲۵» را ساخت و در سینما «سن پطرزبورگ»، «بلک نویز»، «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» و «روباه» را ساخت و از سال پیش مجری- سردبیر برنامه هفت شده است. افخمی به غیر از «سن پطرزبورگ» مابقی فیلم و سریال ها را با سرعت معقول ساخت.


سن پطرزبورگ

•    کارگردان: بهروز افخمی
•    تهیه کننده: حمید اعتباریان
•    بازیگران: پیمان قاسم خانی، محسن تنابنده، شیلا خداداد، بهاره رهنما
•    سال تولید: ۱۳۸۸

سوختگان اختلاف 

درباره فیلم: «سن پطرزبورگ» دورخیز بهروز افخمی برای محک توانایی خود در ساخت فیلمی کمدی است که اتفاق تجربه موفقی در کارنامه اوست. فیلمنامه پیمان قاسم خانی پر است از نکته های ریز و موقعیت های جذاب که فرصت کافی در اختیار افخمی قرار داده تا آن را تصویری کند. قاسم خانی و محسن تنابنده زوج اصلی فیلم هستند و بخش اعظمی از خوشمزگی «سن پطرزبورگ» حاصل تقابل این دو و ملاحت شان است.

ماجرای اختلاف: بهروز افخمی برای ساخت «بلک نویز» به کانادا رفته و از پسرش آیدین خواسته بود بر کار تدوین نظارت داشته باشد. اعتباریان اما فیلم را توسط مستانه مهاجر تدوین و آماده اکران کرد و اعتراض های شدید افخمی از راه دور شروع شد. بهروز افخمی با رسانه ای کردن نامه اش به خانه سینما، خواستار عدم اکران «سن پطرزبورگ» بود. می گفت در فیلم ۱۰ درصد سهم دارد و باید جلوی اکران آن گرفته شود تا خودش سر فرصت فیلم را تدوین کند.

فرجام فیلم: «سن پطرزبورگ» اکران عمومی شد و توانست رده پنجم فروش سال را از آن خود کند. با این حال به وضوح عدم حضور افخمی موقع تدوین فیلم قابل لمس است. فیلم در شبکه نمایش خانگی هم فروش خوبی داشت و باعث شد تهیه کننده برای قسمت دوم آن ترغیب شود. رابطه کارگردان و تهیه کننده به گواه اعتباریان «خیلی خوب» است و قصد دارند «سن پطرزبورگ ۲» را بسازند. او البته چندی پیش از سامان مقدم به عنوان کارگردان احتمالی نام آورد.

سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: بهروز افخمی تا «سن پطرزبورگ» متهم به اهمال کاری بود اما ساخته های او بعد از این فیلم همه به موقع آماده شدند. تله فیلم «یازده دقیقه و سی ثانیه» و سریال «عملیات ۱۲۵» ساخته های او در تلویزیون است. «بلک نویز» را در کانادا آماده کرد و «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» و «روباه» را در تایم معقول ساخت. این همه نظم به «سن پطرزبورگ» ربط دارد؟!


دلم می خواد

•    کارگردان: بهمن فرمان آرا
•    تهیه کننده: علی تقی پور
•    بازیگران: رضا کیانیان، مهناز افشار، محمدرضا گلزار، رویا نونهالی
•    سال تولید: ۱۳۹۴

سوختگان اختلاف 

درباره فیلم: بهمن فرمان آرا حدود ۹ سال فیلم نساخته بود تا این که به «دلم می خواد» رسید. فیلمنامه «دلم می خواد» را امید سهرابی نوشته و چون هنوز اکران نشده مجبوریم برای اطلاع از حال و هوای آن به خلاصه داستانی که در رسانه ها منتشر شده رجوع کنیم: فیلم داستان مردی است که در شهری زندگی می کند که اغلب مردمش افسرده و ناراحت هستند. او بر اثر اتفاقی دچار مشکلی می شود.

ماجرای اختلاف: سال پیش اعلام شد «دلم می خواد» در جنشواره فیلم فجر اکران خواهدشد. اما در هیاهوی این که فیلم را هیات انتخاب کرده یا نکرده، ماجرای اختلاف کارگردان و تهیه کننده رسانه ای شد. درباره جزییاتش حرفی به بیرون درز نکرد اما مدتی بعد گفته می شد تقی پور معتقد است نسخه ای که فرمان آرا آن را تدوین کرده، نسخه مناسبی برای اکران نیست و تقی پور سعی دارد تا نسخه ای که خودش آن را تدوین و آماده کرده را به شورای صدور پروانه نمایش ارائه دهد.

فرجام فیلم: طبق آخرین خبری که فرمان آرا به روزنامه اعتماد داده، فیلم قرار است بعد از جشنواره اکران شود. از ابتدای سال کشمکش کارگردان و تهیه کننده باعث شد فیلم به اکران نرسد. ابتدا خبر آمد تهیه کننده برکنار شده و بانک آینده به عنوان سرمایه گذار مالک فیلم است و فرمان آرا با انجام اصلاحاتی در فیلم «دلم می خواد» آن را به شورای پروانه نمایش ارائه کرده و منتظر پاسخ این شورا است. تقی پور به خبر واکنش نشان داد و نامه ای تمسخرآمیز منتشر کرد.

سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: فرمان آرا که سال ها فیلم نساخته بود، قصد داشت به سرعت سراغ فیلم بعدی اش یعنی «صحبتی با جنون» برود که این اختلاق با تقی پور روندش را مختل کرد. بعد از آن «دل دیوانه» را در دستور کار قرار داد که اخیرا خبر آمد آن را با نصیریان، معتمد آریا، حاتمی، مصفا و پناهی ها کلید زده است.


قاتل اهلی

•    کارگردان: مسعود کیمیایی
•    تهیه کننده: منصور لشکری قوچانی
•    بازیگران: پرویز پرستویی، لعیا زنگنه، امیر جدیدی، پولاد کیمیایی
•    سال تولید: ۱۳۹۵

سوختگان اختلاف 

درباره فیلم: مسعود کیمیایی بعد از سال ها که فیلم هایش را به تهیه کنندگی خودش تولید می کرد، تصمیم گرفت «قاتل اهلی» را به تهیه کنندگی منصور لشکری قوچانی جلوی دوربین ببرد. سال پیش، فیلم بعد از یک دوره پیش تولید تعطیل شد و در حالی که به نظر می رسید کار به طور کلی به محاق رفته، خبر رسید که کیمیایی و قوچانی تولید فیلم را دوباره به جریان انداخته اند. «قاتل اهلی» با مضمون زندگی یک یقه سفید و مراودات وی با اطرافیانش شکل گرفته.

ماجرای اختلاف: در اواخر فیلمبرداری پولاد کیمیایی به جمع بازیگران اضافه شد. در حالیکه تصور می رفت روند پس تولید بدون حاشیه طی شود، خبر رسید که کیمیایی به قوچانی اعلام کرده، باید چند سکانس جدید فیلمبرداری شود، سکانس هایی که در تمامی آنها پولاد حضور دارد و در فیلمنامه اولیه هم نبوده است. همین مسئله اختلاف این دو را عیان کرد. قوچانی با این درخواست کیمیایی مخالفت کرد و در عوض او هم گفته که فیلمش بدون این سکانس ها ناقص است.

فرجام فیلم: منصور لشکری قوچانی دوست دارد «قاتل اهلی» به جشنواره برسد برای همین طبق شنیده ها با فیلمبرداری یک سکانس که پولاد در آن حضور خواهدداشت موافقت کرده. با این حال معلوم نیست واکنش مسعود کیمیایی به پلن جدید تهیه کننده چیست. آیا او به همین مقدار بازی پولاد رضایت می دهد یا نظر دیگری دارد؟ سایت تابناک اما خبر داده که مسعود کیمیایی تمایلی به نمایش نسخه کنونی فیلم در جشنواره ندارد.

سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: هنوز وضعیت «قاتل اهلی» نامشخص است اما اکران و عدم اکرانش تاثیری بر مسیر کارگردان ندارد. نام مسعود کیمیایی همیشه برای مخاطبان سینمای ایران وسوسه انگیز بوده؛ حتی اگر بدانیم فیلمساز پیشکسوت و توانمند ما در سالیان اخر نتوانسته موفقیت های سال های دور را تکرار کند اما «سینمای کیمیایی» چیزی نیست که بتوان از آن عبور کرد.


منبع: برترینها

فیلم‌های شاهکار «تام هنکس» که از یاد نمی روند

مجله همشهری ۲۴: تام هنکس با پل جاسوس‌ها بعد از چند سال به نقطه‌ی اوج برگشت. به جایگاهی که هم مورد توجه منتقدان قرار بگیرد و بازی‌اش تحسین شود و هم مخاطبان عادی را سرگرم کند.برگ برنده‌ی هنکس در این درام تاریخی بازگشت به نقش‌های موفقش بود.

توماس جفری هَنکس  هنرپیشه، کمدین، کارگردان، دوبلور و نویسندهٔ آمریکایی است. هنکس در طول سال‌های فعالیت خود تا به امروز نامزد دریافت و برنده چندین جایزه بزرگ بین‌المللی شده که از این جمله می‌توان به یک گولدن گلوب، اسکار، جایزه انجمن بازیگران فیلم و جایزه انتخاب مردمی بخاطر نقش‌آفرینی‌اش در فیلم فارست گامپ اشاره نمود. در اداه این گزارش به فیلم های مهم این بازیگر سرشناس خواهیم پرداخت.

۱۹۸۸ آدم بزرگ

کدامیک از فیلم‌های تام هنکس آثار مهمی هستند؟!

هشت سال از اولین فیلمی که تام هنکس بازی کرده بود می‌گذشت، اما هنوز بخت آن چنان که یک شبه به در خانه‌ی بازیگران هالیوودی می‌آید، سراغش نیامده بود. تا این که پنی مارشال برای بازی در آدم بزرگ سراغ هنکس رفت. فیلمی فانتزی-کمدی درباره‌ی پسری دوازده ساله که در یک کارناوال از ماشین آرزو می‌خواهد بزرگ شود. صبح روز بعد که پسر از خواب بیدار می‌شود تبدیل به مرد ۳۵ ساله‌ای شده است. بازی هنکس و معصومیتی که به عنوان یک پسر بچه‌ی سی و چند ساله در نقشش داشت نظر خیلی از منتقدان را به خودش جلب کرد، بابتش نامزد بهترین بازیگر مرد اسکار شد. جایزه‌ی گلدن گلوب را به خانه برد و جای پایش در هالیووود محکم‌تر شد.

۱۹۹۳ فیلادلفیا

کدامیک از فیلم‌های تام هنکس آثار مهمی هستند؟!

فیلادلفیا یکی از اولین فیلم‌های هالیوودی بود که موضوعش به طور مستقیم درباره‌ی ایدز بود. ساختار فیلم هیچ کلیشه‌سازی‌ای نمی‌کرد و از شعارهای مرسوم این دست فیلم‌ها هم بسیار فاصله داشت. در آن سال‌ها فیلادلفیا به دلیل موضوعش و تأثیری که روی تماشاگر می‌گذاشت بسیار مورد توجه قرار گرفت. تام هنکس در این فیلم نقش اندرو بکت را داشت و به خاطرش اولین جایزه‌ی اسکارش را گرفت.

۱۹۹۴ فارست گامپ

کدامیک از فیلم‌های تام هنکس آثار مهمی هستند؟!

بدشانسی فرانک درابونت این بود که رهایی از شاوشنک را درست در سالی ساخت که رابرت زمه کیس فارست گامپ را کارگردانی و تام هنکس هم در آن بازی کرد. فارست گامپ اجازه نداد هیچ جایزه‌ی مهمی در آن سال از زیر دستش در برود. تام هنکس در نقش مرد عقب مانده‌ی ذهنی همین طور که روی نیمکت نشسته همزمان با تعریف خاطرات کودکی تا میان سالی‌اش، تاریخ معاصر آمریکا را هم برای تماشاگران مرور می‌کند. فارست گامپ برنده‌ی شش جایزه‌ی اسکار از جمله بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین کارگردانی شد و در مجموع بیش از چهل جایزه‌ی سینمایی از آن تام هنکس و عوامل فیلم کرد.

۱۹۹۸ نجات سرباز رایان

کدامیک از فیلم‌های تام هنکس آثار مهمی هستند؟!

تام هنکس برای بازی در این فیلم برای چهارمین بار نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد، اما در نهایت مجسمه‌ی طلایی اسکار را به رقیبش روبرتو بنینی برای بازی در زندگی زیباست واگذار کرد. اما هشت سال بعد از بازی دراین فیلم یگان ویژه‌ی ارتش آمریکا برای اولین بار، و البته تا به امروز آخرین بار، نشان افتخاری عضویت در یگان رنجر ارتش را به تام هنکس برای بازی در نجات سرباز رایان اعطا کرد. موفقیت تجاری نجات سرباز رایان باعث شد تا ژانر فیلم‌های جنگی بعد از بیشتر از یک دهه بار دیگر احیا شود و تهیه‌کننده‌ها را دوباره به ساختن فیلم‌هایی در این ژانر ترغیب کند.

۲۰۰۰ جدا افتاده

کدامیک از فیلم‌های تام هنکس آثار مهمی هستند؟!

تام هنکس در جدا افتاده ایفاگر نقشی بود که بار دیگر نظر اهالی آکادمی را به خودش جلب کرد و باعث شد تا نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد شود. اما بازی راسل کرو در گلادیاتور این قدر چشم گیر بود که از همه‌ی رقیبانش جلو بزند و به مجسمه‌ی اسکار بهترین بازیگر مرد آن سال را به خانه ببرد. تام هنکس برای بازی در این فیلم علاوه بر کلاس‌های فشرده‌ی ورزشی و بدنسازی با یک رژیم غذایی سخت نزدیک ۲۵ کیلوگرم از وزنش را کم کرد تا چهره‌ی واقعی‌تری از مردی تنها و سرگردان در یک جزیره‌ی دور افتاده نشان دهد.

۲۰۰۲ جاده‌‌ای به پردیشن

کدامیک از فیلم‌های تام هنکس آثار مهمی هستند؟!

از سال ۲۰۰۰ به بعد کمتر نقشی بود که تام هنکس بازی کند و منتقدان سینمایی را به وجد بیاورد. از این سال به بعد بیشتر بازی بازیگرانی که در کنار او در فیلم‌ها بازی می‌کردند مورد توجه قرار می‌گرفت. درست مانند همین فیلم که پل نیومن نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شد و جایزه‌ی گلدن گلوب را از آن خودش کرد. هنکس در جاده‌ای به پردیشن نقش میشل سالیوان، قاتل یک گروه مافیایی آمریکایی را بازی می‌کند قاتلی که در نهایت برای فرار از دست هم گروهی‌هایش آواره‌ی کوچه و خیابان می‌شود.

۲۰۰۴ قاتلین پیرزن

کدامیک از فیلم‌های تام هنکس آثار مهمی هستند؟!

برادران کوئن برای ساخت نسخه‌ی تازه‌ای از قاتلین پیرزن سراغ تام هنکس رفتند تا نقش پروفسور دور را در فیلمشان بازی کند. پروفسوری که هر چند به نام اجاره‌ای اتاق و تمرین گروه موسیقی وارد خانه‌ی پیرزنی می‌شود، اما هدف اصلی او و گروهش حفر تونل و سرقت از کازینوی نزدیک خانه است. قاتلین پیرزن اولین و تنها همکاری برادران کوئن با این چهره‌ی محبوب و محجوب هالیوود بود و البته خلیی‌ها را بابت توانایی تام هنکس در اجرای نقشی که خیانت و طنازی را با هم داشت غافلگیر کرد.

۲۰۰۴ ترمینال

کدامیک از فیلم‌های تام هنکس آثار مهمی هستند؟!

ترمینال ششمین همکاری تام هنکس و استیون اسپیلبرگ بود. در این فیلم هنکس نقش مردی سرخوشی را بازی می‌کند که از کشوری با نام عجیب و غریب کار کوژیا در فرودگاه جان اف.کندی برای انجام یک سری معاملات تجاری در آمریکا پیاده می‌شود. اما نه اجازه‌ی خروج از فرودگاه به او داده می‌شود و نه به دلیل شروع جنگ در کشورش می‌تواند به آنجا برگردد. در بازی و کاراکتر تام هنکس-که در این فیلم وجهی رمانتیک و عاشقانه هم دارد-مانند زمان بازی در فارست گامپ، معصومیتی وجود دارد که تماشاچی را با خود همراه می‌کند.

۲۰۱۵ پل جاسوس‌ها

کدامیک از فیلم‌های تام هنکس آثار مهمی هستند؟!

تام هنکس با پل جاسوس‌ها بعد از چند سال به نقطه‌ی اوج برگشت. به جایگاهی که هم مورد توجه منتقدان قرار بگیرد و بازی‌اش تحسین شود و هم مخاطبان عادی را سرگرم کند. برگ برنده‌ی هنکس در این درام تاریخی بازگشت به نقش‌های موفقش بود. نقش‌هایی که در آنها آدم جذابی به نظر می‌رسید که گرفتار دردسر غیرمنتظره‌ای می‌شد و باید در بدترین شرایط بهترین تصمیم را می‌گرفت. هنکس در دل فضای تیره و تار سال‌های جنگ جهانی دوم حس و حالی طنز آمیز هم به برخی سکانس‌های فیلم بخشیده و نقش آدمی را که اشتباهی در موقعیتی ناآشنا قرار گرفته به نقشی به یادماندی تبدیل کرده است.


منبع: برترینها

امپراتورهای میلیاردیِ دنیای فوتبال

هفته نامه همشهری جوان – محمد امیرپور: شرکت ها و آدم هایی که مالک بیشترین تعداد باشگاه فوتبال در دنیا هستند، می شناسید؟ آیا آن ها یک مافیا برای اداره ورزش دارند؟

در اواخر دهه ۹۰ میلادی، شرکت سرمایه گذاری ملی انگلستان به نام ENIC که توسط میلیاردری به نام « جو لوییس» اداره می شد، شروع به خریدن باشگاه های مطرح اروپایی کرد؛ «تاتنهام» در انگلیس، «وینچنزا» در ایتالیا، «اسلاویا پراگ»، «آاک آتن» یونان و «گلاسکو رنجرز» باشگاه های مطرحی بودند که جو لوییس باهاماسی سهامشان را خرید و مالک آن ها شد. اتفاقی که پیرمردهای یوفا آن را خطرناک توصیف کردند و اجازه ندادند میلیاردر دریای کاراییب پروژه ساختن باشگاه جهانی اش را ادامه دهد.

یوفا قانونی تصویب کرد که اجازه نمی داد دو باشگاه با مالکی مشترک در رقابت های اروپایی رقابت کنند و همین قانون برای صعود مشترک آاک و اسلاویاپراگ به جام قهرمانی اروپا مشکل ساز شد.

 جو لوییس کم کم کلکسیون باشگاه های اروپایی اش را فروخت و بهترین اسباب بازی اش- تاتنهام- را نگه داشت. کم کم از علاقه میلیاردر باهاماسی به فوتبال کاسته شد و ثروت پنج میلیارد یوروی ی اش را در جاهای دیگری سرمایه گذاری کرد. اما ۲۰ سال بعد از آن روزها مالکان دیگری در فوتبال اروپا پدیدار شده اند که داستان مالکیت همزمان چند باشگاه را سر زبان ها انداخته اند.

در این گزارش اختصاصی با مالکانی که می خواهند امپراتوری فوتبالی راه بیندازند، آشنا شوید.

۱- شکارچی بالکان

وینسنت تان (کاردیف/ سارایوو/ کوتیک)

یک می ۲۰۱۵ بود که مردم سارایوود لباس های مارون سفید محلی شان را پوشیدند و به کنار رودخانه اصلی سارایوو آمدند تا بعد از هشت سال اولین قهرمانی تیم شهرشان را در لیگ این کشور جشن بگیرند. آن شب هیچ کس به مردی کوتاه قد با سبیل های عجیب که شلوارش را تا بالای پیراهنش بالا کشیده بود فریاد می کشید «آمیزدا… آمیزدا…» توجهی نکرد. «وینسنت تان» معروف به «عمو» چند ماه بعد از گرفتن مالکیت باشگاه بوسنیایی با چند کار جزیی آن ها را قهرمان لیگ بوسنی کرد. مرد مالزیایی ۱۳ میلیون یورو برای بدهی های باشگاه پرداخت کرد تا سارایوو را از نابودی نجات دهد.

 امپراتورهای میلیاردی دنیای فوتبال

کار بزرگ مالک مالزیایی آن جا به چشم آمد که باشگاه های بوسنیایی هنوز هم به شیوه ای کمونیستی اداره می شوند و به شدت تحت تاثیر جامعه محلی شان قرار دارند. اما سارایوو به عنوان اولین باشگاه خصوصی که قهرمان این کشور شده، مشغول به مهر ریختن قوانین است.

هر قدر وینسنت تان در بوسنی شمایل یک قهرمان را برای خودش ساخته، در انگلیس چهره ای منفور است. سوال اصی درباره وینسنت تان این است؛ چرا یک ثروتمند باید به خرید باشگاه هایی مثل سارایوو و کوتیک کهنه درآمد آنچنانی ای دارند، نه دارایی روبیارود.

جواب این سوال احتمالا جوانان بااستعداد منطقه بالکان هستند. تا پیش از حضور «تان» مالزیایی، تمام استعدادهای فوتبال بوسنی، سر از دیناموزاگراب و ستاره سرخ و پارتیزان بلگراد در می آوردند. اما سارایوو با ساخت آکادمی ای که حدود ۲٫۵ میلیون یورو برای باشگاه هزینه برداشت، کارخانه ای برای کشف و فروختن استعدادهای بوسنیایی ساخته که در همین یکی دو سال گذشته، ۱۰ میلیون یورو برای باشگاه درآمد داشته اند.

باشگاه سارایوو با میانگین سنی ۲۵٫۳ سال شبیه ویترینی است برای به نمایش گذاشتن و فروختن ستاره های منطقه بالکان. کاری که وینسنت تان در بلژیک و انگلیس هم انجام داد. هرچند سیاست های آقای تان در لیگ برتر انگلیس جواب نداد و کاردیف سیتی به چمپیون شیپ سقوط کرد.


۲- حمله به سنت ها…

ردبول (نیویورک/ ردبول اتریش/ ردبول غنا/ ردبول برزیل/ آربی لایپزیگ)

بزرگ ترین امپراتوری فوتبال دنیا متعلق به پرفروش ترین نوشابه انرژی زای دنیاست. مدیران کارخانه ردبول همان نگاهی را به فوتبال و باشگاه داری که در ساختن و اداره بزند «ردبول در نظر گرفته اند؛ «پول درآوردن از هر چیزی که اختیار دارید.» به خاطر همین اولویت های اقتصادی هم هست که تقریبا تمام هواداران فوتبال از دست ردبول و شیوه باشگاه داری شان شاکی هستند.

 امپراتورهای میلیاردی دنیای فوتبال

هوداران ردبول سارلزبورگ به نشانه اعتراض به عملکرد مدیران باشگاه، با بنرهای اعتراضی به ورزشگاه می روند و آربی لایپزینگ در بوندسلیگای آلمان، منفورترین تیم تاریخ آلمان است. باشگاهی که تمام هواداران فوتبال آلمان از آن ها متنفر هستند و مطبوعات آلمانی بهشان لقب باشگاه پلاستیکی داده اند. اما هیچ کس نمی تواند منکر مدیریت حرفه ای و نتیجه گرای نوشابه سازها شود.

ردبول در سال ۲۰۰۵ با خرید باشگاه استریا سارلزبورگخ وارد دنیای باشگاه داری شد. یک سال بعد باشگاه نیویورک مترواستارز را خریدند و سال ۲۰۰۹ باشگاه دسته پنجمی مارگنشتاد را به امپراتوری شان اضافه کردند. بعد از مالکیت سه باشگاه حرفه ای، مدیران، کارخانه ردبول غنا و برزیل را راه انداختند تا در زمینه استعدادیابی جوانان در آفریقا و آمریکای جنوبی هم عقب نمانند. اما با همه اعتراضاتی که علیه آن ها در دنیا راه افتاده، به چیزی که می خواستند، رسیده اند.

میانگین دو هزار تماشاگر ردبول اتریش در هر بازی امروزی به حدود ۳۰ هزار نفر رسیده و اربی لایپزیگ ظرف هفت سال از دسته پنج بوندسلیگا به رتبه دوم بوندسلیگا و جنگ بر سر قهرمانی با بایرن مونیخ رسیده است.

فلسفه مدیران ردبول ثابت است؛ استفاده از بازیکنان جوان و ارزان قیمت و بستن قراردادهای بلندمدت برای ستاره کردن آن ها. هر قدر می خواهید به هویت باشگاه های زنجیره ای ردبول و بدون ریشه بودن آن ها بتازید. ردبولی ها مصداق باشگاه داری نوین در هزاره جدید هستند.


۳- از بندر تا بندر

شیخ منصور (منچسترسیتی/ نیویورک سیتی/ الجزیره/ یوکوهاما/ ملبورن)

شیخ منصور، میلیاردر اماراتی، صدرنشین قهرست ثروتمندترین آدم هاتی روی زمین است. مردی که کمپانی ساخت و ساز دارد، مالک بزرگ ترین کارخانه قطعه سازی هواپیما در دنیاست و ۶۰ درصد سهام شرکت هواپیمایی اتحاد به او تعلق دارد. با این که هیچ کس از دارایی واقعی او باخبر نیست، اما حدس و گمان ها از ثروت ۸۰ میلیارد یورویی اش می گویند.

 امپراتورهای میلیاردی دنیای فوتبال

او یازدهمین فرزند بنیانگذار کشور امارات، شیخ زاید آل نهیان است. ثروتمند اماراتی نفوذ و قدرتش را به دنیای فوتبال هم آورده و ستاره های دنیای فوتبال شبیه عروسک هایش هستند. دیوید ویا، ستاره بارسلونا را به نیویورک می فرستد تا در باشگاهش بازی کند و «میرکووچینیچ» با پول های شیخ منصور از یوونتوس به الجزیره ترانسفر می شود.

امپراتوری شیخ منصور فقط به منچسترسیتی، نیویورک سیتی و الجزیره محدود نمی شود. ۸۰ درصد سهام باشگاه یوکوهاما و مالکیت کامل باشگاه ملبورن استرالیا هم بخشی از دارایی های اوست. به خاطر همین قدرت نفوذ هم بود که سال ۲۰۱۳ گوروه سیتی را پایه ریخت تا باشگاه های فوتبال و شرکت هیه نفتی و هواپیمایی و ساختمانی اش را یک جا جمع کند.

شیخ منصور در همین گروه سیتی قوانین فیرپلی مالی یوفا را دور می زند. قرارداد اسپانسرینگ بین منچسترسیتی و هواپیمایی اتحاد به ارزش ۴۰۰ میلیون یورو بخشی از این فرارهای قانونی است. گروه سیتی به ریاست شیخ منصور ظرف چند سال یک میلیارد یورو در فوتبال هزینه کرده و دارد دهکده فوتبالی اش را می سازد؛ هیچ بعید نیست تا چند سال بعد در آسیا شاهد رقابت بارسلونای پکنت و من سیتی توکیو باشیم!؟


۴- پادشاه گمنام ها

دچاتلت (چارلتون/ استانداردلیژ/ آلکورون/ کارل زیس/ یوچپزت)

امپراتوری فوتبال «رولاند دچاتلت» توسط پسر چهل و پنج ساله اش «رودریک» اداره می شود. پدر خانواده، باشگاه «یوچپزت» مجارستان را به قیمت ۹۰ سنت به پسرش فروخت تا باشگاهی که زیر یک دلار ارزش داشت، سال ۲۰۱۱ قهرمان لیگ این کشور شود. رابطه خوب خانواده دچاتلت با «اوربان» نخست وزیر مجارستان، هم باعث شده هر قانونی در این کشور به نفع آن ها اصلاح یا دچار تغییر شود. برای همین مشکلات قانونی بود که یوفا سال ۲۰۱۳ به خانواده دچاتلت ایرادهای حقوقی وارد کرد و آن ها را به پرداخت غرامت محکوم کرد. جا به جایی های غیرقانونی بازیکن بین باشگاه هایی که رولاند دچاتلت مالک آن هاست، صدای هواداران این باشگاه ها را درآورده است.

سال ۲۰۱۴ بود که گوچی، بازیکن ایرانی «استانداردلیژ» به باشگاه جدید رولاند دچاتلت، چارلتون کوچک کرد. مالک بلژیکی در دو سالی که باشگاه انگلیسی را خریداری کرده، فقط دو بار پایش را به استادیوم والی گذاشته و نمایش تیمش را از نزدیک مشاهده کرده است. مردی که علاقه عجیبی به خرید باشگاه های درجه دوم دارد و نیمکت تمام باشگاه هایی را که مالک آن هاست، به مربیان بلژیکی می سپارد.

رولاند دچاتلت هیچ نقشه راهی برای اداره تیم هایش ندارد و سقوط چارلتون تنها در سه سال از لیگ برتر انگلیس به دسته دوم انگلیس فاجعه دوران مدیریتی اوست. اوضاع و احوال استاندارد لیژ و یوچیزت مجارستان هم تعریفی ندارد. بین تمام امپراتوری رولاند دچاتلت متزلزل ترین آن هاست.


خانواده پوزو از فوتبال کره می گیرند

تجارت فامیلی

خانواده پوزو مافیای فوتبالی ایتالیایی به حساب می آیند. خانواده ای متنفذ و معتبر که سابقه ای پانصد ساله دارند. پوزوها به محض اختراع ورزشی به نام فوتبال، با این پدیده درآمیختند و امروز سه باشگاه فوتبال اودینزه، واتفورد و گرانادا را در اختیار دارند (البته گرانادا در آخر فصل به گروهی جدید فروخته خواهدشد.) پدر خانواده در سال ۱۹۸۶ سراغ خرید باشگاه اودینزه رفت. شروع کار می توانست یک فاجعه باشد؛ اودینزه به خاطر رسوایی شرط بندی مالکان قبلی به سری ب سقوط کرد و همه چیز داشت فرو می پاشید.

 امپراتورهای میلیاردی دنیای فوتبال

همه در فریولی نگران بودند جز خانواده پوزو که به نقشه راهشان اعتقاد داشتند؛ نقشه ای که در مدتی کمتر از ۱۰ سال اودینزه را از سری ب  به لیگ قهرمانان اروپا رساند. از «الیور بیرهوف» تا «الکسیس سانچز» و «آنتونیو دی ناتاله» به عنوان آیکون های باشگاهی معرفی شدند که تحت نفوذ خانواده پوزو مسیری خلاف جهت باشگاه های ایتالیایی را طی کردند؛ هر قدر باشگاه های ایتالیایی در یک دهه گذشته به سمت ورشکستگی و بحران های مالی می رفتند، اودینزه با سودهایی که به خانواده پوزو می رساند، قدرتمندتر می شد. آنقدر که پوزوها به سرشان بزند بروند سراغ مالکیت باشگاه هایی که در لالیگای اسپانیا و لیگ برتر انگلیس.

پولی که به حساب های باشگاه سرازیر می شود، نه از قدرت اسپانسرها می اید و نه مدیون هواداران میلیونی است. باشگاه ایتالیایی بیش از ۵۰ استعدادیاب استخدام کرده، استعدادیاب هایی که از آمریکای مرکزی و جنوبی تا آفریقا را رصد می کنند و بازیکنان ارزان قیمت را به تور اودینزه می اندازند.

تصور کنید الکسیس سانچز فقط با دو میلیون یورو به ایتالیا آمد و دو سال بعد با ۲۶ میلیون یورو به بارسلونا رفت. ۱۵۰ میلیون یورو سود خالصی که اودینزه در۱۰ سال گذشته به این خانواده رسانده، آن ها را به صرافت باشگاه های بیشتر و سود بالاتر انداخت.

خرید گرانادای اسپانیا و فروختن آن با سودی ۶۰ میلیون یورویی در تابستان امسال به گروه چینی هم بخشی از تجارت خانواده پوزو و در راس آن ها  جینو پوزو است. درخشان ترین پروژه پوزوه در حال حاضر تثبیت واتفورد در لیگ برتر است. آن ها واتفورد را در دسته اول انگلستان خریداری کردند و به لیگ برتر رساندند و امسال سومین فصل حضور در لیگ برتر را تجربه می کنند. تیمی که رییس افتخاری اش  «التون جان» آن را تیم ملی دوم ایتالیا می داند. باشگاهی انگلیسی که با چهار بازیکن ایتالیایی و البته هدایت «والتر ماتزاری» ایتالیایی.

خانواده پوزو درایتالیا به این متهم هستند که اولویت های اقتصادی دارند و به افتخارات و جام ها هیچ اهمیتی نمی دهند؛ سند مخالفان این خانواده هم بدون جام ماندن اودینزه در دوران مالکیت این خانواده است. اماط ی بحران اقتصادی اروپا و در شرایطی که حتی باشگاه های پرفتخاری مثل فیورنتیان و لاتزیو عم غرق مشکلات مالی هستند، اودینزه ورزشگاه تازه تاسیس اش را افتتاح کرد تا بعد از یوونتوس، تنها باشگاه ایتالیایی باشد که ورزشگاه اختصاصی دارد. پوزوها بین زنده ماندن با حقیقت یا شکست خوردن با رویای قهرمانی، اولی را انتخاب کرده اند.


منبع: برترینها