انتقاد از سیاسی‌کاری در حوزه موسیقی

گروه فرهگی_رسانه‌ها: روزنامه ایران نوشت: شهرام ناظری ضمن بیان نظراتش درباره خوانندگان پیشین و فعلی موسیقی سنتی ایران، از سیاسی‌کاری درباره حوزه موسیقی انتقاد کرد و تاکید کرد که صداوسیما سلیقه فرهنگی و هنری مردم را تنزل داده است.
شهرام ناظری است؛ بواسطه صدای منحصر به فرد و عالم گیرش شوالیه آواز ایران می‌نامندش. اما بیش و پیش از آنکه بتوان نام اسطوره‌های غربی و اروپایی را بر وی نهاد، او را می‌بایست با قهرمانان و شخصیت‌های اساطیری شرقی و ایرانی مقایسه کرد.لحن حماسی و عرفانی صدای او و هیبت اصیل کردی‌اش ما را به یاد اسطوره‌های وطنی می‌اندازد؛‌ چهره استاد، سیمای پهلوانان شاهنامه را که در قالب مینیاتورهای ایرانی به تصویر کشیده شده در اذهان متبادر می‌سازد. همانانی که او همواره در شاهنامه خوانی‌هایش از زبان فردوسی نامدار با شور و حرارت خاصی از آنها روایت کرده و البته کسی نیست که نداند او مولانای آواز ایران است و صدای او تا چه حد در این سال‌ها با سروده‌های عارفانه و حماسه آفرین این شاعر پارسی گوی عجین شده است. در حقیقت صدای اساطیری ناظری از پس قرن‌ها به گوش می‌رسد؛ جایی‌که موسیقی مقامی و قومیت‌های ایران شکل گرفت و نغمه‌های باستانی آن همچنان در گستره این سرزمین طنین‌انداز است. می‌گویند صدای خوانندگان ایرانی در آن ایام حرکت و حس حماسی خاصی داشته و کمتر آمیخته به حزن موسیقی سنتی امروزی ما بوده است. استاد خود را وارث همان صدا می‌داند. با وجود آنکه اعتبار و شهرت موسیقی اصیل ایرانی در طول چند دهه گذشته وامدار تلاش‌های ناظری است اما این‌ها باعث نشده او به دنبال نوآوری و ارائه کارهای جدید نباشد همچنانکه خودش می‌گوید «با اینکه در نخستین آزمون موسیقی سنتی ایران مقام نخست را در رشته آواز به دست آوردم اما هیچ گاه به چارچوب موسیقی سنتی اکتفا نکردم.»
استاد آواز ایران دل پر دردی از برخی مراکز فرهنگی و رسانه‌ای دارد به‌طوری که وقتی از او درباره عملکرد صداوسیما می‌پرسم، در مورد استفاده از واژه رسانه ملی تردید دارد و می‌گوید: در اعتراض به عملکرد و رفتار ناعادلانه صداوسیما ۳۷ سال است به رادیو و تلویزیون نرفته‌ام. سالی که گذشت اتفاقات تلخ و شیرین زیادی را برای ناظری رقم زد از حلاوت استقبال‌های گرم مردمی، از تورکنسرت‌هایش در نقاط دوردست تا تلخی فشار برای لغو کنسرت‌هایش در برخی شهرهای کشور.اما استاد با وجود همه مسائلی که بر او گذشته کماکان قرار را بر رفتن از وطن ترجیح می‌دهد و عاشقانه از میهن و مردم سرزمینش سخن می‌گوید. در واپسین روزهای سال به سراغ او رفتیم و در مورد مسائل مختلف به گفت‌و‌گو نشستیم. ناظری در این گفت‌و‌گوی چند ساعته به مرور خاطرات و اتفاقات چند دهه موسیقی ایران پرداخت و نا گفته‌های بسیاری را به زبان راند.

جناب آقای ناظری؛ برای آغاز بحث وضعیت آواز و صدای خوانندگان امروز را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
وضعیت امروز آواز کشور بسیار نابسامان است و باید آن را از جنبه‌های مختلف بررسی و آسیب شناسی کرد؛ از بین رفتن مراکز مهم آموزش موسیقی همچون مرکز حفظ و اشاعه موسیقی، مکتب صبا، هنرستان‌های موسیقی و بسیاری دیگر از هنرکده‌های آموزش موسیقی و از دست رفتن استادان و بزرگان برجسته رشته آواز نظیر «ادیب خوانساری»، «تاج اصفهانی»، «عبدالله دوامی»، «نورعلی برومند»، «محمود کریمی» و بسیاری دیگر به موسیقی ما آسیب زد. از سویی فقر فرهنگی، نبود خط مشی درست آموزشی در این زمینه از سوی مراکز فرهنگی کشور، عملکرد ناصحیح برخی رسانه‌ها از جمله صداوسیما و نبود برنامه‌ریزی در تعلیم و تربیت و ارتقای سطح تفکر هنرمندان جوان همه و همه منجر به وجود آمدن نسلی در این زمینه شده که از تفکر هنرمندانه بهره کمی برده است.
البته در این میان نمی‌توان تقصیر را متوجه شخص خاصی کرد. در اصل مقصر محیط اجتماعی ماست چراکه طبیعی است در چنین محیط و شرایطی خوانندگان شبیه خوان و مقلد به بار می‌آیند. اوضاع به گونه‌ای است که هیچ کس هدف یا شیوه هنری خاصی را در ذهن خود نمی‌پروراند و خوانندگان ما هر گونه پیشنهاد کاری را می‌پذیرند و از هر دری وارد می‌شوند. موفقیت در زمینه آواز نیاز به ملزوماتی دارد و اینجا سؤالی که مطرح می‌شود  این که آیا یک صدای خوب و رسا برای هنرمند بودن کافی است، آیا به صرف دانستن دستگاه‌ها و تعدادی ردیف آوازی و اقتباس از آثار هنرمندان و گذشتگان می‌توان به موفقیت رسید، هنرمند بعد از انقلاب آیا مطالعه دارد و از جهان بینی لازم برخوردار است. این‌ها معضلات و مشکلات امروز آواز ایران است. به هر حال به اوج رسیدن در زمینه آواز تفکر و دانش می‌خواهد و معرفتی که آن را حمایت و هدایت سازد. اینکه صدای نسل گذشته آواز ایران اکثراً ماندگار شده در وهله اول به این موضوع برمی‌گردد که هر یک برای خود صاحب مکتب و سبک خاص و دارای شیوه و شخصیت مختص به خود بودند.

در میان خوانندگان بعد انقلاب آیا شخصی بوده که صدا و آوازش نظر شما را به خود جلب کند؟
من صدای ایرج بسطامی را می‌پسندیدم. به نظرم امتیاز وی در این بود که در میان خوانندگان همسن و سال خود که اکثراً راه تقلید را پیشه کار خود ساخته بودند وی مقلد نبود و همین امتیاز بسیار بزرگی برای یک خواننده است. در ضمن ایرج بسطامی سعی داشت احساس منطقه، قومیت و جغرافیای دیار خویش را در صدایش نمایان سازد. همچنین در آثار پرویز مشکاتیان و محمد رضا درویشی آن حس صدای ایرج بسطامی کاملاً نمایان است.

بسیاری از مردم دوست دارند بدانند استادناظری اوقات خود را با شنیدن چه موسیقی‌های دیگری می‌گذراند؟
سبک‌های مختلفی از موسیقی آوازی ملل وجود دارد نظیر فلامنکو، جاز، بلوز، قوالی، اپرا، راگاها و آواز‌های پیچیده هند و تبت، موسیقی چین و ژاپن و برخی مناطق دیگر. اگر بخواهم فقط در مورد خوانندگان شرقی صحبت کنم صدای قوالی نصرت فاتح علی خان، ‌ام کلثوم، عالم قاسم اف و دولتمند را دوست دارم و در میان خوانندگان ایرانی هم صدای قمر ملوک وزیری، نکیسا، امیر قاسمی، طاهرزاده، اقبال،  تاج و ادیب را می‌شنوم. البته نمی‌توان از خوانندگان ایرانی نام برد و حس ملکوتی صدای قوامی را از یاد برد یا تسلط فرهاد به حس صدا و آواها را فراموش کرد. به هر ترتیب ما نمی‌توانیم منکر نقش و تأثیر هنرمندان گذشته این سرزمین شویم. این خوانندگان به طور حتم در فکر و ذهن مردم ما تأثیر داشته چراکه مردم ما هنوز بعد از چند دهه صدای آنها را گوش می‌دهند. ناگفته نماند ستارگان و بزرگانی هم در زمینه موسیقی مقامی و نواحی ایران بوده‌اند که    اظهارنظر درباره آنها بحث مفصلی را می‌طلبد که باید در فرصت دیگری به آن پرداخت.

حال که شما نظر خود را درباره کار برخی هنرمندان بیان کردید می‌خواستم نظر شما را در مورد این مورد جویا شوم که اظهار نظر هنرمندان در مورد یکدیگر چه تأثیری در فضای هنری کشور می‌تواند داشته باشد؟
به عقیده من این کار بسیار ارزشمند و برای هر هنرمندی دلپذیر است. نقد درست و اظهارنظر بدون غرض ورزی هنرمندان در مورد کار یکدیگر باعث پیشرفت آنها و اعتلای هنر می‌شود. این موضوع در مورد رشته‌های هنری و هم غیرهنری صادق است.

سالی که گذشت ما تعدادی از هنرمندان کشور را از دست دادیم یکی از آنها مرحوم مؤذن‌زاده اردبیلی بود، نظر شما در مورد صدای او چیست؟
صدای استاد مؤذن‌زاده اردبیلی از یک مشخصات حماسی و اسطوره‌ای برخوردار است. مهم‌ترین امتیاز مؤذن‌زاده آگاهی و اشراف وی به لحن و طرز بیان آواز ایرانی است به گونه‌ای که حتی اجرای اذان وی هم با لحن ایرانی اجرا شده و نه عربی. تفاوت لحن عربی و ایرانی مبحث تخصصی است اما اگر بخواهم اشاره‌ای داشته باشم؛ اغلب مؤذن‌ها هنگام خواندن اذان آن را با مخرج کسره بیان می‌کنند. به عبارتی در لحن عربی طرز تکلم و نوع بیان به سمت کسره می‌رود اما در لحن ایرانی بیان به فتحه متمایل است. البته قبل انقلاب هم مرحوم ذبیحی مناجات‌ها و ربنای خود را تاحدی با لحن و بیان ایرانی اجرا می‌کرد.

ربنای استاد شجریان چطور؟
ربنای استاد شجریان از نظر کیفیت اجرا بی‌نظیر است اما من همیشه دلم می‌خواست ربنای ایشان با لحن و بیان ایرانی اجرا می‌شد. اگر این اتفاق می‌افتاد می‌توانست تأثیر مهمی بر طرز بیان و لحن نسل امروز و آینده آواز ایران در چنین اجراهایی بگذارد.

استاد امسال شما با تور کنسرت ناگفته تقریباً به چهار گوشه کشور سر زدید و به اجرای برنامه پرداختید که با استقبال بسیار خوب مردم مواجه شد، دراین باره توضیح می‌دهید؟
بله این تور کنسرت در نقاط مختلف کشور با استقبال بسیار غیرمنتظره‌ای از سوی مردم مواجه شد. در گذشته شاهد بودیم اجرای برنامه‌های موسیقی مردمی و روزمره‌ای مثل پاپ همواره با استقبال خوب عامه مردم مواجه می‌شد و می‌توانست توده‌های مردم را به خود جذب کند چراکه اصولاً این نوع موسیقی از ساختار و شعر سهل و ساده‌ای برخوردار است. اما برنامه موسیقی ما که از یک سو کلاسیک محسوب شده و از سویی موسیقی ملی است و به عبارتی چند سبک موسیقی اصیل را در خود جای داده طبیعتاً برنامه سنگینی است و معمولاً انتظار نمی‌رود مخاطبین عام و بخش‌های گسترده‌تر مردم از آن استقبال کنند.

پس دلیل این استقبال را چطور ارزیابی می‌کنید؟
اصولاً مراکز فرهنگی و برخی رسانه‌های ما نظیر صداوسیما بر مبنای خط مشی فرهنگی و هنری درستی حرکت نمی‌کنند. این موضوع می‌تواند بر سطح سلیقه مردم تأثیر منفی بگذارد ولی ما در صحنه عمل و در طول برگزاری این کنسرت‌ها با برخورد متفاوتی از سوی مردم مواجه شدیم. مردم ما با‌وجود این مسائل استقبال بی‌نظیری از کنسرت‌ها داشتند و نشان دادند سطح سلیقه فرهنگی و هنری آنها نزول نکرده است؛ در حقیقت ژن اصیل ایرانی بازمانده از تمدن کهن ایران زمین گاهی اوقات در خون مردم ما غلیان می‌کند و اتفاقات نادری را رقم می‌زند. این استقبال و شعفی را که ما از سوی مردم دیدیم صرفاً می‌توان با چنین نگاهی توصیف کرد. ما خودمان هم انتظار چنین استقبالی را نداشتیم و این موضوع بسیار امیدوارکننده بود.
شکل نشستن و توجهی که مردم در طول برگزاری کنسرت‌ها داشتند و تمرکز و سکوت آنها هنگام اجراها واقعاً ستودنی است. البته رعایت این موارد از سوی مردم قبلاً هم وجود داشته اما هیچ گاه به این شکل نبوده است. این مسائل نشان از وجود روح ایرانی در مردم ماست و اینکه آنها حقیقتاً خواستار مسائل و اتفاقات جدی فرهنگی و هنری در کشور هستند.
البته استقبال مردمی را طور دیگری هم می‌توان تعبیر کرد؛ اینکه مردم ما از این طریق می‌خواهند به مسئولان و کسانی که خط مشی فرهنگ و هنر این مملکت را تعیین می‌کنند نشان دهند که چقدر به موسیقی و هنر علاقه‌مندند و در سخت‌ترین شرایط و حتی با نبود امکانات و سالن مناسب و استاندارد هم حضور در چنین برنامه‌هایی را فراموش نمی‌کنند.

یعنی شما معتقدید صداوسیما بر سطح سلیقه مخاطبانش در زمینه موسیقی تأثیر منفی گذاشته است؟
به نظرم صداوسیما کلاً خط مشی درستی برای فرهنگ و همچنین موسیقی نداشته و حتی موجبات تنزل سلیقه مردم در زمینه فرهنگ و هنر و موسیقی را فراهم کرده است. صداوسیما هر موسیقی رایگانی که به دستش می‌رسد پخش می‌کند بدون اینکه مسائل اولیه این کار را بداند و رعایت کند. گویا صرفاً می‌خواهد ساعات برنامه‌هایش پر شود.

شما در صحبت‌های خود گلایه‌هایی را از صداوسیما مطرح کردید که در گذشته به طرق دیگر از سوی برخی اهالی موسیقی هم عنوان شده بود از جمله استاد شجریان که در نامه‌ای خطاب به مدیران صداوسیما نوشته شد و تبعاتی هم داشت، ارزیابی‌تان از این موضوع چیست؟
نامه ایشان خطاب به مدیران صداوسیما در اعتراض به پخش آثارشان بود. به‌طور کلی عملکرد غیر عادلانه صداوسیما و اجحاف این رسانه در مورد هنرمندان بر کسی پوشیده نیست. اهل هنر طی این سال‌ها هر کس به نوعی اعتراض خود را به این موضوع ابراز داشته است. از جمله خود بنده که بارها و بارها از طریق رسانه‌ها انتقاد و اعتراض خود را از پخش ناعادلانه آثارم بیان داشتم و در اعتراض به عملکرد و رفتار صداوسیما ۳۷ سال است که به تلویزیون نرفته‌ام.در این سال‌ها هم هیچگونه حق و حقوقی در قبال پخش آثارم دریافت نکرده‌ام.
در خصوص ایشان هم من فکر می‌کنم آن نامه بهتر بود جنبه صنفی پیدا می‌کرد مثل نامه‌ای که کارگردان‌های سینما خطاب به مسئولان کشور نوشتند و ۶۲ نفر از اهالی سینما آن را امضا کردند. اگر ایشان هم با مشورت و امضای دیگر هنرمندان موسیقی بخصوص هنرمندان کانون هنری چاووش که همگی از دوستان ایشان بودند نامه را می‌نوشتند، بهتر بود چراکه ما همگی در به وجود آمدن کانون موسیقی چاووش سهیم بودیم و تمامی مشقات و سختی‌های آن دوران را به همراه یکدیگر به دوش کشیدیم. آن زمان تمام فعالیت و زندگی ما در موسیقی و چاووش خلاصه می‌شد به‌طور مثال از سال ۱۳۵۷ سه کلاس آواز در کانون چاووش دایر شد که استاد ناصح‌پور، بنده و استاد شجریان در آن کلاس‌ها تدریس آواز می‌کردیم. استادان و هنرمندانی نظیر محمد رضا لطفی، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، کامکار‌ها و دیگر اعضای گروه عارف و شیدا هم در کانون چاووش حضور داشتند و هر یک نقش مهمی در تدریس و فعالیت موسیقی عهده دار بودند.

ما در کنار آن آثار ماندگار چاووش را با همت اعضای هنری کانون در سخت‌ترین دوران ایران به وجود آوردیم و چاووش یک نوار کاستی بود که طرف A آن را به‌نام «برادر بی‌قراره» با صدای استاد شجریان و طرف B آن به‌نام «آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی» با صدای بنده خوانده شد و البته با همکاری گروه شیدا و استاد لطفی در سال ۱۳۵۸ منتشر شد.
به نظر من اگر آن نامه از طرف همه هنرمندان موسیقی نوشته و امضا می‌شد می‌توانست مشکلات کمتری را هم برای خود ایشان و هم برای موسیقی کشور رقم بزند چراکه به نظر من آن اتفاقات در مجموع به نفع موسیقی سنتی تمام نشد زیرا هم صدای ایشان از آن پس از تلویزیون پخش نشد و هم دیگر اهداف و برنامه‌های صداوسیما در مورد موسیقی ملی ایران بتدریج کمرنگ شد. حتی نوعی حالت تلافی جویانه پدید آمد و بیشتر به موسیقی‌های سطحی و عوام پسند بها داده شد تا موسیقی سنتی.

تور کنسرت‌های شما امسال حتی در شهر‌های دور و مناطقی که قبلاً کمتر شاهد برگزاری چنین برنامه‌های موسیقی بودند، برگزار شد، هدف خاصی از این موضوع دنبال می‌کردید؟
به هر حال برنامه موسیقی ما در این تور از احساسات موسیقی کلاسیک و موسیقی ملی برخوردار است و من معتقدم وقتی این کنسرت به شهرستان‌های دور دست برده می‌شود می‌تواند خودبه‌خود روی تفکر و ذهن و حس مردم در زمینه موسیقی تا حدی تأثیر بگذارد. این در حالی است که اجرای یک سری موسیقی‌هایی که پایه و اساس درستی ندارند وپخش آن از صداوسیما می‌تواند تأثیر منفی بر فرهنگ و درک موسیقایی مردم بگذارد.

در مرحله‌ای از اجرای تور شما بحث لغو کنسرت‌ها داغ بود، حالا که بعد از مدتی تب و تاب این موضوع کم شده می‌خواهم ارزیابی شما را درباره آن اتفاقات جویا شوم؟
معمولاً مشکلاتی که بین طیف‌های مختلف دولتمردان و برخی مسئولان وجود دارد تأثیر منفی بر فرهنگ ما گذاشته و به آن آسیب وارد می‌کند. در این بین نخستین حوزه‌ای که در بخش فرهنگی آسیب می‌بیند، موسیقی است چراکه موسیقی هنری است که از گذشته از نظر برخی طیف‌های مذهبی چندان موجه نبوده و به دلیل آشنا نبودن با حقیقت آن حرام دانسته می‌شود. البته این موضوع جدیدی نیست و صرفاً به شرایط کنونی هم مربوط نمی‌شود بلکه همواره در طول تاریخ ما موسیقی از این مسائل لطمه خورده است. اگر به گذشته نگاه کنیم همواره درگیری پیرامون موسیقی بین طیف‌های مختلف مملکتی زیاد بوده است. آنچه در ماه‌های گذشته رخ داد نمونه تازه‌ای از این اتفاقات ناگوار بود.
طبیعتاً یک جریانی که از یک نقطه شروع می‌شود به دیگر نقاط هم سرایت می‌کند مثلاً وقتی در یک شهر گفته می‌شود اینجا برنامه موسیقی نباید اجرا شود این موضوع توسط برخی گروه‌های همسو در نقاط دیگر تأیید شده و آنها هم خواستار چنین اتفاقی می‌شوند. معمولاً هم چنین  استدلال می‌شود که به اصطلاح موسیقی حرام است و برای یک کشور اسلامی مجاز نیست در حالی که اگر این افراد با ماهیت موسیقی آشنا بودند، می‌دانستند که موسیقی یک پدیده آسمانی و یک هنر معنوی است و به قول یکی از بزرگان موسیقی تجلیل از خداوند است. البته بزرگان و عرفای ما و کسانی که روحیه و احساس پاک الهی دارند و با ادب و ادبیات و مقوله‌های دیگر فرهنگی آشنا بوده و انس دارند همگی با موسیقی موافق هستند.

البته در آن زمان موضع گیری‌های مختلفی از سوی مسئولان در پشت تریبون‌های مختلف مطرح شد، ارزیابی‌تان را در این زمینه هم بفرمایید؟
معمولاً طیف‌های مختلف مملکتی مشکلاتی را که با یکدیگر دارند می‌خواهند از طریق موسیقی تلافی و جبران کنند اما به نظر من اصلاً صحیح نیست که موسیقی را وارد این گونه مقولات و سیاسی کاری‌ها کرد و آنها بهتر است برای حل مشکلات و دعواهای سیاسی خود به دنبال راه‌های دیگری باشند. به نظرم اصلاً انصاف نیست که موسیقی دستاویز این نوع اهداف قرار گیرد.

در کنسرت تفت وقتی عده‌ای قصد بر هم زدن آن را داشتند ما شاهد بودیم که شما با سرسختی جلوی این موضوع ایستادگی کردید و کنسرت برگزار شد. در این باره صحبت می‌کنید؟
وقتی انسان به هر دلیلی به موضوعی اعتقاد و ایمان دارد و به‌عنوان یک هنرمند می‌دانی کاری که‌داری انجام می‌دهی کار درستی است و می‌تواند تأثیر مثبت روی جوانان و جامعه بگذارد و به این ترتیب گامی در جهت ارتقای فرهنگ جامعه برداشته می‌شود. همین باور، نیرو و ایمان انسان و هنرمند را قوی می‌سازد که در مقابل جریانات مخالف بایستد. البته در جریان این اتفاقی که رخ داد آنهایی که مخالف بودند وقتی از نزدیک می‌آمدند و با آنها صحبت می‌شد می‌دیدم آدم‌های خوبی هستند ولی نسبت به موسیقی شناخت ندارند و نمی‌دانستند واقعاً موسیقی به چه دردی می‌خورد؛ فکر می‌کردند موسیقی برای عیش و عشرت و لهو و لعب است و جامعه را غیر اخلاقی می‌سازد در حالی که منشأ بسیاری از مسائل غیر اخلاقی فقر و بیسوادی و جهل است. با این حال نمی‌توان انتظار داشت که همه دارای یک درک فرهنگی باشند بخصوص که اینجا تضادها خیلی زیاد است و بخش زیادی از آن هم از عدم آشنایی با فرهنگ و موسیقی نشأت می‌گیرد.

چه چیز در این شرایط توانسته موسیقی اصیل ما را زنده نگاه دارد؟
تحقیقات و تألیفات ارزشمند آموزشی و آثار ماندگار موسیقی کلاسیک ایران در این چهار دهه اخیر توسط استادان موسیقی از جمله فرامرز پایور؛ هوشنگ ظریف، محمد رضا لطفی، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، مجید کیانی، جلال ذوالفنون، محمدرضا شجریان، رامبد صدیف، ناصر فرهنگ فر و سایر اعضای کانون چاووش و گروه عارف و شیدا، کامکار‌ها و دیگر گروه‌ها و هنرمندان موسیقی به رشته تحریر درآمده و تولید شده است و به عبارتی همه و همه تلاش کردند تا کاروان موسیقی به راه بیفتد و تا امروز علی رغم دشواری‌ها و موانع بسیار به حرکت خود ادامه دهد. تحقیقات و انتشار آثار با ارزشی از موسیقی نواحی و قومیت‌های ایران و کتاب دایره المعارف سازهای ایرانی به اهتمام تلاش استاد محمدرضا درویشی خود کار عظیمی بوده که شایسته قدردانی و سپاس بسیار است.
تألیف کتاب ارزشمند ردیف موسیقی سنتی و انتخاب آن به‌عنوان کتاب سال با تلاش استاد داریوش طلایی یکی از اقدامات خوب دراین زمینه است. وی یکی از برجسته‌ترین کارشناسان موسیقی سنتی و ردیفی است. به نظرم وی تنها کسی است که می‌تواند جانشین نورعلی برومند و دکتر داریوش صفوت باشد.
کتاب‌ها و تألیفات بسیاری در زمینه موسیقی توسط بزرگان و دیگر هنرمندان انتشار یافته که خود موجب آشنایی هر چه بیشتر جامعه با ماهیت درونی موسیقی و رمز ماندگاری آن در این شرایط دشوار بوده است.

برگردیم به موضوع اجراهای مشترک شما با حافظ؛ در چهار سالی که از انتشار آلبوم ناگفته می‌گذرد شما اجراهای متعددی در داخل و خارج کشور با یکدیگر برگزار کردید، تا چه حد از این مشارکت هنری بعد از این مدت راضی هستید و آنچه که مد نظرتان در ابتدای همکاری بوده آیا محقق شده است؟
به نسبت راضی بودم. چون بالاخره حافظ درس موسیقی را در امریکا و نیویورک خوانده و قبلش هم در ایران با موسیقی سنتی آشنایی پیدا کرده و از آنجا که خانواده ما انس دیرینه با ادب و ادبیات دارد او از ابتدا از زمینه و بستر خوبی برای این کار برخوردار بود. بر این اساس حافظ وقتی درس خود را به پایان رساند و پایان نامه خود را در مورد شاهنامه فردوسی تدوین کرد، اجرای کنسرت‌ها را با او آغاز کردم. بیشتر این اجراها در خارج کشور و در امریکا و اروپا انجام شد و سپس در ایران ادامه پیدا کرد. اما به هر صورت حافظ متعلق به یک نسل دیگر است و ما با هم تفاوت‌های زیادی داریم. او در شرایطی که در ابتدای راه هنری خود قرار داشت فکر کردم بهتر است مدتی او را همراهی کنم تا بعد از مدتی خودش جداگانه بتواند به این مسیر ادامه دهد و بعد از آن من هم بروم کارهای خودم را انجام بدهم.

یعنی این همکاری مشترک ادامه‌دار نخواهد بود؟
نه به‌طور دائم قشنگ نیست. به هر حال حافظ باید برود با افراد دیگری نیز کار کند و من هم مدتی دنبال کارهای خودم باشم.مجدداً اگر در فصل بعد لازم شد دوباره همکاری کنیم.

 در جایی از زبان شما نقل شد که اجرای مشترک شما با حافظ نقطه تلاقی فرهنگ شرق و غرب است و حتی برای توصیف آن از تعبیر حلقه گمشده استفاده شده بود، در این باره توضیح می‌دهید چراکه بسیاری از سنتی‌ها اصولاً پیوند موسیقی غرب و با موسیقی اصیل را جایز نمی‌دانند؟
عبارت حلقه گمشده از آن حرف‌های تزئینی است که از زبان من در رسانه‌ای منتشر شد ولی به طور کلی من هنرمندی بودم که از ابتدا در یک قالب کلیشه‌ای خودم را قرار ندادم و ذهنیت خلاقی داشتم به‌طوری که هر اثرم رنگ و بوی متفاوتی دارد مثلاً اثر «یادگار دوست»، «در گلستانه»، «زمستان» یا کار‌هایی که با لوریس چکناواریان و ماوی ساکاریان انجام دادم همه با هم تفاوت دارند.
در حقیقت از آنجا که از قومیت کرد هستم و با موسیقی مقامی آشنایی داشتم نگاهم فقط به موسیقی سنتی محدود نشده و افق نگاهم به تمام جغرافیای ایران گسترده بود. از طرفی بنده ترجیح دادم ابتدا با موسیقی و ادبیات آشنا شوم و بعد به خوانندگی بپردازم، در حقیقت فرق من با برخی دیگر از خواننده‌ها همین است که آنها صرفاً خواننده هستند اما بیشترین آثاری که از چهل سال پیش تاکنون از من ماندگار شده آهنگ‌هایی بوده که خودم ساختم نظیر «اندک اندک»، «آتش در نیستان»، «لولیان» یا «درعاشقی پیچیده‌ام»، «شیدا شدم» و غیره.
از ابتدا سعی کردم هر اثرم پیام و حال و هوای مخصوص به خود داشته باشد و این نگاه کسی است که به دنبال تجربه کردن است؛ منتها تجربه کردن و کار نو در یک محدوده اصولی و چارچوب هنری نه اینکه هم‌اکنون شاهد هستیم برخی نام کارهای سبک، بی‌پایه و اساس و سطحی خود را نوآوری می‌گذارند.
در حقیقت کار نو کاری است که بتواند اصالت‌ها را به طریقی نو به نسل بعد منتقل کند نه اینکه صرفاً باعث تفریح و سرگرمی و هرج و مرج شود. من به کار هنر با یک نگاه اصولی و ریشه‌ای معتقد هستم. حال اگر غیر این باشد برای من مردود است چراکه باید در یک قالب و مبنای ریشه‌دار بگنجد. در این قالب سعی می‌کنم تا بی‌نهایت خلاقیت به خرج دهم و حرکت کنم. در نتیجه ادغام موسیقی غرب و شرق برای من چیز جدیدی نیست و می‌بینیم مثلاً اثر یادگار دوست که برای ۳۵ سال پیش است یا اثر زمستان با ترکیبی از ساز‌های غربی و ایرانی ساخته شده است. به عقیده من کار نو و تجربه کردن درست و اصولی نه تنها هیچ ضربه‌ای به موسیقی اصیل و ملی ما وارد نمی‌کند بلکه باعث پیشرفت هم خواهد شد. نهایتاً اگر تجربه‌ای موفق از آب در نیامد می‌توان آن را کنار گذاشت.

حافظ در حال حاضر به شهرتی دست پیدا کرده و همان‌طور که اشاره کردید در زمینه موسیقی کلاسیک و اصیل به سطح خوبی رسیده به این ترتیب چه پیش‌بینی برای ادامه راه او دارید و به این تغییر فضا در موسیقی کشور که او از آن صحبت می‌کند اعتقاد دارید؟
به نظر من اگر حافظ و جوانانی نظیر او واقعاً در راهی که در پیش گرفته‌اند درست قدم بردارند و با عشق به راهی که برگزیده‌اند ادامه دهند موفق خواهند شد. حافظ هم اگر همواره با یک نگاه منصفانه و حس عاشقانه و انسانی به کارش بپردازد و از زحمت و تلاش دست برندارد فکر می‌کنم به جاهای خوبی در موسیقی برسد ولی در غیر این صورت نه ایشان و نه هیچ کس دیگری ره به جایی نخواهد برد. در حقیقت جامعه حرکت هنرمند در مسیر درست را متوجه خواهد شد و تاریخ هم به آن گواهی خواهد داد. در مورد آینده حافظ هم من نمی‌توانم از حالا قضاوت کنم بگویم که آیا به مرحله عالی خواهد رسید. این بسته به طرز فکر، فرهنگ و همت و تلاش او دارد.
در مورد تغییر فضای موسیقی هم او می‌خواهد کارهای خلاقانه‌ای  را که در ذهن دارد به منصه ظهور برساند و آنها را عملی سازد و این هم حق هر هنرمندی است، بخصوص اگر قبلاً در این زمینه تحصیل و تجربه کافی داشته باشد. یک زمان شخصی بدون پایه و اساس و تجربه قبلی می‌خواهد کاری نو انجام دهد که کار او نتیجه‌ای جز اشتباه در برندارد و چیزی جز بدآموزی برای اجتماع و موسیقی دستاورد دیگری نخواهد داشت ولی کسی که پیشینه و تحصیلات لازم را دارد، امکانش برای او مهیاست. اما این نکته را هم خاطرنشان کنم در عین حال درس و تحصیلات شرط کافی برای این منظور نیست و باید خیلی موارد را یک هنرمند در نظر بگیرد تا بتواند مقبول طبع مردم صاحب نظر شده و به ماندگاری در عرصه هنری برسد.

ایرادی که گاه به موسیقی سنتی ما گرفته می‌شود مخصوصاً در جلب توجه مخاطبان در حوزه بین‌المللی، این است که می‌گویند که این موسیقی تا حدی حزن‌انگیز است، موضوعی که در موسیقی شما رعایت شده و کمتر شاهد چنین حزن و اندوهی در آن هستیم دلیل آن چیست و تا چه حد آشنایی شما با موسیقی کردی در این موضوع تأثیرگذار بوده است؟
ابتدا این را بگویم که بسیاری موسیقی سنتی را همان موسیقی اصیل ایران می‌پندارند. در حالی که موسیقی اصیل ما در حقیقت موسیقی ملی ماست که بیشتر موسیقی قومیت‌ها و نواحی ایرانی را در برمی‌گیرد. یعنی هر قوم از اقوام ایرانی یک موسیقی دارد که خودش به وسعت یک دریاست. در مجموع کل موسیقی نواحی و جغرافیای ایران را موسیقی ملی می‌گویند اما موسیقی سنتی یک بخش کوچکی از موسیقی ملی ماست که از اواسط دوره صفویه شکل گرفته و تحت تأثیر فضای مذهبی آن دوران بوده است. این موسیقی توسط استادان این رشته از سیستم مقامی به نظام دستگاهی تنظیم شده است. موسیقی سنتی از ابتدا بیشتر در پایتخت و دربار پادشاهان متمرکز بوده است.
اما از آنجا که من کرد هستم و با موسیقی مقامی و موسیقی قومیت‌های ایران به هر حال آشنایی دارم این موضوع روی کار من تأثیر داشته است و لحن و بیان من حماسه و طراوت بیشتری نسبت به دیگر خوانندگان آواز دارد. در مقابل کسانی‌که صرفاً در قالب موسیقی سنتی حرکت کردند حزن بیشتری در آثارشان است چراکه موسیقی سنتی دستخوش سیاست‌های زیادی قرار گرفته و فضای مذهبی با آن عجین شده و نوحه خوانی و روضه خوانی بر آن تأثیر‌گذار بوده است. تمام این مسائل باعث شده موسیقی سنتی ما نسبت به موسیقی نواحی محدودتر و حزن انگیزتر بوده و از تحرک کمتری برخوردار باشد. از سویی موسیقی سنتی ما قدمت خیلی زیادی ندارد. این نوع موسیقی سنتی و ردیفی از نیمه قرن سیزدهم به وجود آمده است اما موسیقی مقامی و نواحی ایران قدمت چند هزار ساله دارد.

از طرفی دیگر ادبیات در زندگی هنری من نقش پررنگی داشته و بسیار در نگاه موسیقایی‌ام تأثیر داشته است. آشنایی با متون ادب فارسی و آثار شاعرانی نظیر فردوسی، منوچهری، ناصر خسرو، عطار و حافظ بر کار من تأثیر بسیاری داشته و در این میان مولانا جایگاه بسیار ویژه‌ای برای من داشته به‌طوری که می‌توانم بگویم مولانا همه زندگی‌ام بوده است. شعر مولانا شعری نیست که فقط بتوان در قالب غزل و تغزل به آن نگاه کرد چون غزل در یک قالب محدودی قرار می‌گیرد که صرفاً عاشقانه است ولی شعر مولانا فراتر از آن است و حرکت‌هایی در اشعار مولانا چون موج دریا وجود دارد و فکر می‌کنم همین حرکت شعر مولانا روی من هم تأثیر داشته و در لحن حماسی و حرکت صدای من مؤثر بوده است. در ضمن فرهنگ قوم کرد در این حس حماسی تأثیر ژنی و درونی داشته است.

این حرکت و لحن حماسی که به آن اشاره کردید در گذشته در صدای خواننده دیگری هم بوده است؟
موضوع حرکت و لحن حماسی صدای من را اول بار دکتر «داریوش صفوت» بنیانگذار مرکز حفظ و اشاعه موسیقی متوجه شد و به آن اشاره کرد. وی می‌گفت در صدای شما یک حس حماسی و حرکت‌هایی هست که در صدای خوانندگان نسل‌های قبل وجود داشته اما به دلایل مشکلات تاریخی از بین رفته است. همواره توصیه ایشان نگهداری و حفظ آن فضای حماسی در صدایم بود.

استاد، پرداختن شما به موسیقی مقامی که ریشه در عهد باستان دارد و خواندن اشعار حماسی و عرفانی شاعرانی نظیر مولانا و فردوسی که مربوط به سده‌های قبلی است آیا از میل درونیتان به فرهنگ و موسیقی سده‌های دورتر حکایت دارد؟
طبیعتاً این‌ها پایه‌های ادبیات و موسیقی ما هستند و اهمیت آنها بر کسی پوشیده نیست. شما ببینید موسیقی که در مناطق کردنشین ما وجود دارد بخشی از آن موسیقی باستانی است که مربوط به هزاران سال قبل است و به اصطلاح فضای خاصی دارد و برای خودش دنیای دیگری است و با موسیقی سنتی ما تفاوت اساسی دارد. موسیقی سنتی ما ربع پرده پیدا کرده و همین موضوع باعث حزن زیاد آن شده ولی در آن موسیقی ربع پرده وجود ندارد. در نتیجه کسی مثل من که از بچگی با آن موسیقی باستانی و مقامی باستانی کردی آشنایی داشته نگاهش با افراد دیگر که اطلاعاتی در مورد موسیقی اقوام ایرانی ندارند و صرفاً به موسیقی سنتی بسنده کرده‌اند فرق دارد. از طرفی اگر من شعر فردوسی و مولانا را اجرا می‌کنم دلیل آن این است که از دوران کودکی و نوجوانی تحت تعلیم ادبیات و شعر قرار گرفتم و خود این موضوع تأثیر زیادی داشت که خواندن شعر مولانا یا فردوسی جزو دغدغه‌های من باشد چیزی که قبل‌تر در میان خوانندگان چندان به آن علاقه نشان نداده‌اند.

در حقیقت شما سعی کردید برخی ریشه‌های موسیقی ما که شاید به نوعی در دست فراموشی بوده را احیا کنید؟
نه، چنین هدفی از ابتدا نداشتم که چیزی را زنده نگاه دارم بلکه همواره موسیقی باستانی و کردی و موسیقی‌های اقوام در عمق ذهن و ناخودآگاهم وجود داشت. من به این باور رسیدم که موسیقی مقامی یک اقیانوس است و من نباید خودم را فقط به چارچوب موسیقی سنتی محدود کنم با اینکه در نخستین آزمون موسیقی سنتی ایران به نام «باربد» مقام نخست را در رشته آواز به دست آوردم به هر حال در چارچوب موسیقی سنتی اکتفا نکردم و نگاهم را فراتر از آن گستردم. در حقیقت فرم تربیت خانواده‌ام بخصوص مادرم به نوعی بود که من را به این سو کشاند اصلاً مادرم باعث شد که با موسیقی و ادبیات آشنا شوم و بخصوص ایشان تأکید داشت موسیقی منطقه خودم و موسیقی مقامی را حتماً بیاموزم و موسیقی سنتی را هم فرا گیرم.

استاد یک مسأله مبهم در مورد سرود «ایران جوان»(وطنم) وجود دارد. این سرود نخستین بار توسط چه کسی بازسازی و اجرا شد؟
قطعه بدون کلام سرود ایران جوان یا وطنم نخستین‌بار در دوره قاجار توسط موسیو لومر فرانسوی ساخته شده اما چند سال قبل آقای «پیمان سلطانی» یکی از موزیسین‌های ما همت کرد و این آهنگ کوچک و مختصر را به یکی از بزرگان و عزیزان ادبیات و فرهنگ کشور یعنی «بیژن ترقی» داد و وی هم شعر زیبای ایران جوان را روی آن گذاشت.
من و پیمان سلطانی چهار سال قبل از اینکه این کار توسط خواننده دیگری خوانده و پخش شود با هم قرار گذاشتیم که تمامی سرود‌هایی که از دوره قاجار تا امروز در مورد ایران ساخته شده را دومرتبه احیا کنیم و در نتیجه با هم تعهد کردیم و یک قرارداد بسته شد.سرود «ای ایران» و سروده‌های دیگری که قبلاً موسیقیدانان ایران مثل مین باشیان، کلنل وزیری و دیگران ساخته بودند هم جزو این سرودها قرار داشت.
ما قرار بود که تقریباً حدود ۱۴ سرود به جا مانده از دوره قاجار تا به امروز را مجدداً اجرا کنیم. از طرفی قرار شد در نخستین مرحله چند تا سرود که یکی از آنها ایران جوان بود در کنسرتی در حدود یکسال بعد ارائه شود.در این فاصله من به امریکا رفتم منتها نزدیک به کنسرت متأسفانه به دلیل مسأله‌ای که آنجا برایم پیش آمد نتوانستم به کشور مراجعت کنم.
در نتیجه پیمان سلطانی تماس گرفت و گفت تمامی تدارکات و کار‌های مربوط به کنسرت انجام شده و می‌بایست کنسرت سر موعد مقرر برگزار شود من هم گفتم سعی می‌کنم خودم را برسانم اما مقدور نشد. از آنجا که گروه وی در صورت لغو کنسرت دچار ضرر و زیان زیادی می‌شد ایشان به من گفت اگر از نظر شما اشکالی ندارد این یک شب کنسرت توسط خواننده دیگری اجرا شود تا شما برگردی و برنامه اصلی اجرا شود و من پذیرفتم و نهایتاً آقای سالار عقیلی کار را اجرا کرد و همان یک شب کار در کشور پخش شد.
اتفاقاً یکی از شانس‌های زندگی هنری آقای عقیلی همین موضوع بود چون ایشان قبلاً آثار زیادی را اجرا کرده بود ولی هیچ کدام به اصطلاح نگرفته بود اما یکدفعه این اثر، او را مطرح کرد و البته این خواست خدا بود چراکه گاهی وقت‌ها شانس و زندگی برای یک هنرمند با یک اتفاق رقم می‌خورد.

شما از این موضوع ناراضی نیستید؟
خیر من هم ناراضی نبودم و دیدم که ایشان هم به نسبت خوب خوانده است. در این زمینه شانس هم یار او بود و مبارکش باشد. البته بعد از اینکه من به ایران آمدم آقای پیمان سلطانی از من خواست سریعتر آلبوم این اثر را روانه بازار کنم که من در جواب گفتم اجازه دهید آقای عقیلی به طور کامل از این آهنگ استفاده کند آن موقع اجازه می‌دهم آلبوم منتشر شود که این گفته من خیلی برای افراد حاضر در آن جمع عجیب بود چراکه معمولاً در عالم هنر یک رقابت‌هایی هست که معمولاً در این مواقع افراد می‌خواهند از هم پیشی گرفته و هنرمند دیگر را عقب بزنند ولی من حقیقتاً این‌طور رفتار نکردم. البته همه از جمله پیمان سلطانی از تأخیر من در انتشار آلبوم دلخور شدند چراکه سختی‌های زیادی را سر این ماجرا متحمل شد ولی من گفتم بگذارید آقای عقیلی از این اثر به طور کامل بهره‌برداری و سپس بعد از چهار سال اجازه پخش آن را دادم.

به عنوان سؤال پایانی می‌خواستم نظر شما را درباره اطلاق لقب شوالیه آواز ایران به شما جویا شوم، آن زمان دریافت یکی از بالاترین نشان‌های فرهنگی فرانسه توسط شما برای رسانه‌ها موضوع جالبی بود و عنوان شوالیه خیلی زود بر سر زبان‌ها افتاد؟
شاید به این خاطر بود که تا آن سال که حدود ۲۷ سال از ابتدای انقلاب می‌گذشت، چنین خبری در رابطه با دریافت یکی از بالاترین نشان‌های فرهنگی فرانسه در کشور منتشر نشده بود. در چنین فضایی این موضوع به یکباره جلب نظر کرد و برای همه تازه و جالب بود. اما موضوعی که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است نشانی که به من اعطا شد در حقیقت نشان «آفیسیر» (officer of the legion of honor) به معنای صاحب منصب هنر و ادبیات بوده که به مراتب بالاتر از نشان شوالیه است.
نشان شوالیه توسط سفرای فرانسه در کشورهای دیگر در اختیار هنرمندان قرار می‌گیرد اما نشان آفیسیر حتماً باید در کشور فرانسه و آن هم توسط رئیس‌جمهوری یا مشاور فرهنگی او اعطا شود. اینکه این عنوان طوری دیگری منعکس و مطرح شد شاید به این دلیل بود که نام شوالیه برای مردم و رسانه‌ها آشناتر بود.
جدا از این مسأله، برای یک هنرمند لطف مردم و داشتن نام نیک و ماندگار از همه نشان‌ها ارزشمند‌تر است. ۵۰اثر را در این سال‌ها با دست خالی و تنها با عشق تقدیم هموطنانم کردم و محبت‌هایی که آنها نسبت به من و آثارم داشتند از همه نشان‌ها بالاتر است. در حقیقت من بالاترین نشان را از دستان مردم ایران گرفتم.


منبع: بهارنیوز

محمود حسینی‌زاد: پوستم کلفت شده

به گزارش ایسنا، این داستان‌نویس و مترجم درباره‌ی دلیل انتظار ۱۰ ساله این رمان برای انتشار به ایسنا گفت: این رمان بیشتر از ۱۰ سال منتظر مجوز انتشار بود. همان اوایل یادم هست لیستی دادند که حدود ۶۰ – ۷۰ کلمه باید حذف بشود؛ همین، و اصلا جوابی به دستم نیامد.او درباره‌ی داستان این رمان اظهار کرد: تم کلی رمان برگرفته از  «مکبث» شکسپیر است. این‌جا در جنگ بر سر منافع اقتصادی با پس‌زمینه‌ی فساد اقتصادی، زیردستی بالادست را می‌کشد، چون فکر می‌کند حقش پایمال شده، زن او را وسوسه می‌کند، بعد انتقام و انتقام‌گیری به کمک قدرت‌های پشت پرده.

حسینی‌زاد همچنین درباره‌ی این‌که آیا دیر منتشر شدن این رمان تاثیری در روند داستان‌نویسی‌اش داشته است و اگر رمان زودتر منتشر می‌شد امکان این وجود داشت که بعد از آن رمان‌های بیشتری از او منتشر شود، اظهار کرد: من می‌دانم کجا زندگی می‌کنم و در طول سال‌ها پوستم کلفت شده، اما اعتراف می‌کنم این موضوع دل‌زده‌ام کرده بود، بی‌تحرک. و واقعا مدتی است ننوشته‌ام، اگر منطقی در کار بود، دل آدم خوش بود.
 در معرفی این رمان و نویسنده‌اش از سوی ناشر آمده است: محمود حسینی‌زاد داستان‌نویس و مترجمِ شناخته‌شده‌ی روزگارِ ماست. او در مقامِ داستان‌نویس پیش از این کتاب‌های موفقی چون این برف کی آمده؟ و آسمان، کیپِ ابر و سرش را گذاشت روی فلز سرد را نوشته است. روایت‌هایی مملو از شگفتی و اجسام و ارواح و مرگ… اما رمانِ بیست زخمِ کاری اثری‌ است به‏‌کل متفاوت در کارنامه‌ی کاری او. یک رمانِ تریلر. رمانی درباره‌ی کُشتن و هراس. گناهانِ کبیره‌ای که ذهنِ شکسپیردوستِ حسینی‌زاد بازخوانی‌شان می‌کند و به ‏هم پیوند می‌زندشان. رمان داستان مردی است که می‌خواهد سلطه‌گر باشد. در ابتدا پیرمردی ثروتمند و دارا جان می‌دهد، پزشکی قانونی مرگ را عادی اعلام می‌کند اما این تازه آغاز ماجراست…

حسینی‌زاد مبنای روایت خود را بر اموری ممنوعه گذاشته که به‏‌تدریج روحِ قهرمان‌های او را فاسد می‌کند. ولع، حرص، کشتن، کذب و البته میل به بزرگ ‌بودن در جای‌‏جای این رمان خواندنی و جذاب نیروی مُحرکه‏‌ی قهرمان‌های اصلی اوست. اما در تاریکی و سایه‌‏ی دیگران، آن زخم‌خوردگانِ ساکت بی‏کار ننشسته‌اند و منتظر فرصت هستند. نویسنده رمانِ خود را با ریتمی سریع و در دلِ تهران روایت می‌کند و البته مکان‌هایی دیگر. اما محور تهران است و شاید ویلایی در شمال که نفرین اصلی آن‌جا رقم می‌خورد. بیست زخمِ کاری، تجربه‌ی یک رئالیسمِ پُرشتاب، قرار است مخاطب را مجذوب خود کند. رمان «بیست زخم کاری» در ۳۰۱ صفحه با قیمت ۱۱ هزارتومان به تازگی از سوی نشر چشمه منتشر شده است و از روز پنج‌شنبه ۲۶ اسفندماه در کتاب‌فروشی‌های این نشر توزیع می‌شود.


منبع: بهارنیوز

آخرین فیلم «اورسن ولز» اکران می‌شود

به گزارش ایسنا به نقل از گاردین، کمپانی «نتفلیکس» اعلام کرد قصد دارد با سرمایه‌گذاری‌ فیلم «روی دیگر باد» آخرین ساخته «اورسن ولز»، کارگردان افسانه‌ای تاریخ سینما را ۴۰ سال پس از ساخت، ترمیم و اکران کند.این پروژه سینمایی با نظارت «فرانک مارشال» انجام خواهد شد که در فیلم اصلی «روی دیگر باد» نیز حضور داشته است. «مارشال» در این‌باره گفت: نمی‌توانم باور کنم، اما پس از ۴۰ سال تلاش از عشق، علاقه و پشتکار کمپانی «نتفلیکس» تشکر می‌کنم که پس از سال‌ها این امکان را فراهم ساخت تا دوباره در اتاق تدوین بنشینیم و آخرین ساخته «اورسن ولز» را تکمیل کنیم.
«ولز» ساخت این فیلم را در سال ۱۹۷۰ آغاز کرد و مراحل فیلمبرداری آن تا شش سال به دلیل تغییر بازیگران و فیلمنامه و همچنین مسائل مالی به طول انجامید، اما پس از پایان فیلمبرداری، نگاتیوها بایگانی شدند و منازعات حقوقی بر سر این که مالک اصلی فیلم چه کسی است «اورسن ولز» را از ادامه کار و نهایی کردن فیلمش بازداشت و او تنها ۴۰ دقیقه از فیلم را تدوین کرد.در این فیلم «جان هوستون» در نقش کارگردانی کهنه‌کار بازی می‌کند که در تلاش است آخرین فیلم خود را تکمیل کند و در عین حال با دسته‌ای از کارگردانان جوان نیز رقابت زیادی دارد. در این فیلم «دنیس هوپر» و «پیتر بوگدانویچ» نیز بازی کرده‌اند که در پروژه ترمیم و تکمیل این فیلم پس از ۴۰ سال نیز همکاری خواهند کرد.
«بوگدانویچ» پیش از این تلاش کرد در قالب یک کمپین جمع‌آوری سرمایه و با حمایت «کلینت ایستوود» و «جی‌جی آبرام» مقدمات اکران فیلم «روی دیگر باد» را فراهم کند و در نهایت ۴۰۰ هزار دلار نیز جمع‌آوری کرد اما این اقدام ظاهرا با بروز اختلافاتی پیرامون مالکیت نگاتیوها به سرانجام نرسید.ساخت این فیلم در دهه ۱۹۷۰ میلادی نیز با مشکلات مالی فراوانی همراه بود، بویژه این که «اورسن ولز» نیز فرآیند تدوین بلندپروازانه‌ای در سرداشت و قصد داشت همزمان پنج تدوین گوناگون از فیلم ایجاد کند.
«اورسن ولز» تا زمان مرگش در سال ۱۹۸۵ موفق شد ۴۰ دقیقه از فیلم را تدوین کند و ظاهر یادداشت‌های بسیاری را برای ادامه کار به جا گذاشته است .با این وجود این که بتوان درست همان فیلمی را که مد نظر «اورسن ولز» بوده را در نسخه نهایی شاهد باشیم امری غیرممکن است اما کمپانی فیلمسازی «نتفلکیس» در تلاش است تا جای ممکن به دیدگاه «ولز» در این اثر پایبند باشد.
«ولز» در زمان حیات خود همواره بر سر مسائل مالی با هالیوود دچار چالش بود و برای حمایت از فیلم‌هایش خودش در آن‌ها به ایفای نقش می‌پرداخت.از جمله افتخارات «اورسن ولز» که ساخت فیلم‌هایی چون «همشهری کین» و «امبرسون‌های باشکوه» را در کارنامه سینمایی درخشان خود دارد می‌توان به کسب جایزه بزرگ جشنواره کن در سال ۱۹۵۲ برای «اتللو»، جایزه بهترین بازیگر کن در سال ۱۹۵۹ و دریافت جایزه بیستمین سال تاسیس جشنواره کن و جایزه بزرگ دستاورد فنی این جشنواره در سال ۱۹۶۶ اشاره کرد.
او همچنبن در سال ۱۹۷۰ شیر طلای افتخاری ونیز را به خانه برد و در سال ۱۹۷۱ جایزه اسکار افتخاری گرفت.وی در ادامه موفقیت‌هایش در سال ۱۹۸۳ جایزه «لوکینو ویسکونتی» را از جوایز «دیوید دوناتلو» معروف به اسکار سینمای ایتالیا کسب کرد و در سال ۱۹۸۴ جایزه یک عمر دستاورد هنری را از انجمن کارگردانان آمریکا دریافت کرد.اورسن ولز روز دهم اکتبر ۱۹۸۵ در سن ۷۰ سالگی در لس‌آنجلس درگذشت. وی با وجود آن‌که در زمان خود کمتر مورد توجه قرار گرفت، امروزه یکی از کسانی است که از لحاظ جنبه‌های بصری سینما بسیار مورد تحسین است و فیلم «همشهری کین» او “عنوان بهترین فیلم اول” یک کارگردان در تاریخ سینما را در اختیار دارد.


منبع: بهارنیوز

توصیه عباس جدیدی به امیر تتلو

به گزارش خبرآنلاین، جدیدی در بخشی از این گفت و گو ماجرای وساطتش برای امیر تتلو را روایت می کند. تتلو به خاطر بی‌احترامی به سرپرست دادسرای ورزش، قاضی قاسم‌‌زاده که از قهرمانان بنام کشتی ایران بود، به زندان افتاده بود و این عباس جدیدی بود که برایش پادرمیانی کرد.جدیدی می‌گوید تتلو را نمی‌شناخته اما به خاطر خانواده‌‌اش که به دفترش رفته‌اند، وارد ماجرا شده است: «خب من عضو شورای شهر هستم. خیلی از مردم به دیدنم می‌آیند. خانواده این خواننده هم آمدند. من که خیلی با او و آهنگ‌هایش آشنا نبودم. ولی وقتی دیدم خانواده‌‌اش تقاضا دارند و می‌گویند قاضی پرونده یک کشتی‌گیر است، قبول کردم بروم و صحبت کنم. انصافاً هم آقای قاسم‌‌زاده پهلوانی را در حق این جوان تمام کرد و از حقش گذشت و رضایت داد. می‌توانست گذشت نکند اما روی ما را زمین نیانداخت. خب شکر خدا ماجرا حل شد و تتلو هم آمد بیرون.»

او ادامه می‌دهد: «وقتی که او آمد بیرون، به رسم معمول، سری هم به من زد که حالا شاید یک دستت درد نکندی به من بگوید. من هم البته از بین کارهایش، این کارش که روی کشتی درباره خلیج فارس و انرژی هسته‌ای خوانده را شنیده بودم. به او گفتم بابا جان، تو که اینقدر خوب بلدی بخوانی، یک قول بده و یک کار قشنگ، ده بار زیباتر از این برای خانم فاطمه زهرا بخوان و سعی کن کمی در رفتارهایت هم بیشتر رعایت کنی. وقتی این را گفتم، نام حضرت زهرا که آمد، بغضی در چشمش دیدم.»این عضو شورای شهر، درباره رفتنش به کنسرت همای هم می‌گوید: «رفتم کنسرت، نمی‌دانی چقدر سوت و کف و تشویق و درخواست سلفی بود. یک جوری، کلاً کنسرت این بنده خدا هم ریخت به هم و مجبور شدم از این هنرمند خوب‌مان عذرخواهی کنم!»


منبع: بهارنیوز

«رگ ‌خواب» همایون شجریان به بازار آمد

به گزارش ایرنا، آلبوم موسیقی فیلم «رگ خواب» افزون بر موسیقی متنِ فیلم، دارای چهار قطعه با کلام ازجمله «آهای خبردار»، «رگ خواب»، «ابر می‌بارد» و «گریه می‌آید مرا» با شعرهایی از امیر خسرو دهلوی، حسین منزوی و مولانا است.این اثر را ارکستر موسیقی فیلم SIF بلغارستان اجرا کرده و طهمورث پورناظری، هوشیار خیام و شِین کاراسکو تکنوازان آن هستند.

همچنین حمید نعمت الله، کارگردان فیلم «رگ خواب» که در جشنواره‌ فیلم سال جاری به نمایش درآمد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، گویندگی متنِ این اثر را به عهده داشته است.دیوید گارنر (آهنگساز برجسته‌ آمریکایی)، بردیا کیارس (آهنگساز و رهبر ارکستر) و آرین کشیشی (آهنگساز و نوازنده‌ بیس) هم تنظیم کنندگان این اثر بوده اند.

قطعه های باکلام این اثر که از طریق سامانه ریتمو به صورت انحصاری در فضای مجازی در دسترس است، متأثر از فضاهایِ متفاوتی ست که این دو هنرمند پیش از این در آثارشان تجربه کرده بوده اند.قطعه‌ «رگ خواب» را می‌توان در ادامه‌ تجربه‌ تیتراژ پایانی فیلم «آرایشِ‌غلیظ» دانست.بخش‌ هایی از موسیقی بی‌کلامِ این اثر نیز متأثر از فیلم‌های دوران کلاسیک اروپا است و در قسمت‌هایی از آن نیز از ارکستراسیون غربی بهره گرفته شده است.

ناگفته نماند این فیلم که به زودی اکران عمومی آن آغاز خواهد شد با بازی لیلا حاتمی و کوروش تهامی در سی‌وپنجمین جشنواره‌ی فیلم فجر نمایش داده شد و لیلا حاتمی توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را از آنِ خود کند. همایون شجریان و سهراب پورناظری به تازگی آلبوم تصویری «خداوندان اسرار» را نیز منتشر کرده‌اند.آلبوم موسیقی «رگ خواب» به صورت نسخه اصلی از طریق فروشگاه های معتبر عرضه کالاهای فرهنگی و هنری سراسر کشور و نیز سایت ریتمو به آدرس اینترنتی «ritmo.ir» در دسترس علاقه مندان است.


منبع: بهارنیوز

ترانه سرای مشهور ایران درگذشت

امید صباغ نو از شعرای جوان کشورمان، صحت این خبر را تایید کرد. وی شب گذشته در مسیر بازگشت به تهران در هشتگرد دچار سانحه شده است. در این حادثه افشین یداللهی و برادر همسرش فوت کرده اند و همسر وی بر اثر جراحت در بیمارستان بستری شده است. 


 


 


افشین یداللهی (زاده دی ۱۳۴۷ در اصفهان)، پزشک متخصص اعصاب و روان و از ترانه سرا که فعالیت‌های حرفه‌ای ترانه‌سرایی خود را در سال ۱۳۷۶ در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد.  یداللهی برای تیتراژ بسیاری از سریال‌های خوش‌نام تلویزیونی، ترانه‌هایی سرود. بیشترین شهرت وی در این زمینه به‌واسطه سرودن ترانه سریال غریبانه، شب دهم، میوهٔ ممنوعه و مدار صفر درجه و معماى شاه است.


منبع: بهارنیوز

همه چیز به بهترین شکل ممکن است و برای پیروزی مقابل قطر وارد میدان می‌شویم

به گزارش فارس، تیم فوتبال پرسپولیس تهران روز گذشته در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا میهمان الریان قطر بود که با نتیجه ۳ بر یک شکست خورد.

کارلوس کی‌روش، سرمربی تیم‌ملی کشورمان به خاطر زیرنظر داشتن ملی پوشان پرسپولیس و ملی پوشان الریان خود را به دوحه رسانده بود و بازی را از نزدیک تماشا کرد.

کی‌روش در مصاحبه با روزنامه الشرق قطر گقت: دیدار ایران با قطر در مرحله نهایی انتخابی جام جهانی سخت خواهد بود. رقابت سختی را در این بازی میان دو تیم شاهد خواهیم بود و مخصوصا اینکه قطر برای جبران شکست در بازی رفت به میدان می‌آید.

وی افزود: این نوع بازی‌ها برای راه یابی جام جهانی اهمیت بسیار بالایی دارد.

کی‌روش در جواب سوال اینکه چه زمانی با بازیکنان اردو آمادگی را آغاز می‌کند در پاسخ گفت که یکشنبه آینده با بازیکنان دیدار خواهیم کرد.

سرمربی تیم‌ملی در پاسخ به سوال شیطنت آمیز درباره اینکه چه بازیکنانی احتمال غیبت از لیست تیم ملی را دارند را زیرکانه پاسخ داد و گفت: همه چیز به بهترین شکل ممکن است و برای پیروزی مقابل قطر وارد میدان می‌شویم.


منبع: الف

افشاگری علیپور در مورد درگیری‌اش با رامین رضائیان

علی علیپور در مورد درگیری‌هایی که بین او و رامین رضائیان در اردوی پرسپولیس رخ داد شفاف‌سازی کرد.

به گزارش ایلنا، علی علیپور در مورد درگیری‌هایی که بین او و رامین رضائیان در اردوی پرسپولیس رخ داد شفاف‌سازی کرد.

وی در این مورد اظهار کرد: در مورد درگیری رخ داده در امارات باید بگویم من تابع نظرات آقای برانکو هستم. حتی اگر ایشان بگوید سه بازی هم باید بیرون بشینی حرفی ندارم، چون بخش عمده‌ای از فوتبالم را مدیون آقای طاهری و برانکو هستم و وقتی که آقای برانکو گفت به تهران برگردم هیچ مشکلی نداشتم. الان هم بیشتر از این نمی‌خواهم به این مسئله ورود کنم.

روزی که به تهران بر می‌گشتم تنها دغدغه‌ام موفقیت پرسپولیس بود. قطعا برانکو ایوانکوویچ در آن مقطع بهترین تصمیم را در مورد من گرفت و تنها نگرانی‌ام این بود که بابت آن اتفاق پرسپولیس از مسیر موفقیت دور نشود، باز هم تاکید می‌کنم من با سکونشینی هم مشکلی ندارم؛ اگر این اتفاق بیفتد سعی و تلاشم را چند برابر خواهم کرد تا به تیم بازگردم.

افرادی هستند که در فضای مجازی به من فحاشی کردند؛ قطعا این افراد هواداران واقعی پرسپولیس نیستند؛ خانواده من چه گناهی کردند که رکیک‌ترین فحاشی‌ها نثار آنها شود؟ هواداران فهیم و واقعی پرسپولیس کسانی هستند که از ابتدای فصل تیم را حمایت کردند. عده‌ای هستند که با ایجاد تفرقه بین بازیکنان قصد کم رنگ کردن موفقیت‌های پرسپولیس را دارند.


منبع: الف

اهدا مدال حسن یزدانی و قاسمی به آستان قدس رضوی

حسن یزدانی قهرمان المپیک ۲۰۱۶ برزیل و کمیل قاسمی دارنده مدال‌‌های نقره و برنز المپیک، مدال‌های خود را به موزه آستان قدس رضوی اهدا کردند.

به گزارش روابط عمومی فدراسیون کشتی، طی مراسمی با حضور حجت السلام و والمسلمین رئیسی تولیت آستان مقدس امام رضا(ع) در مشهد مقدس، حسن یزدانی و کمیل قاسمی مدال های خود را به آستان قدس رضوی اهدا کردند. 
همچنین جابر صادق زاده پهلوان کشور، نیز بازوبند پهلوانی خود را به موزه مقدس آستان قدس رضوی اهدا نمود.
این موضوع را به صورت رسمی در مراسم افتتاحیه ورزشگاه مدرن و پیشرفته امام رضا (ع) که با حضور دکتر سلطانی فر وزیر ورزش و جوانان در مشهد برگزار شد، انجام گردید. رضا لایق دبیر فدراسیون کشتی نیز در این مراسم حضور داشت.


منبع: الف

اسامی ۱۰ دروازه بان برتر حال حاضر جهان از نظر مارکا

وب سایت مارکا، طی نظر کارشناسان خود و کاربرانی که رأی داده اند، لیست ۱۰ دروازه بان برتر حال حاضر جهان را منتشر کرده است.

به گزارش سایت نود، در این لیست، ۳ دروازه بان شاغل در لالیگا، ۳ دروازه بان شاغل در لیگ انگلستان، ۲ دروازه بان شاغل در سری آ به همراه دروازه بان هایی از بوندس لیگا و لیگ پرتغال حضور دارند که به ترتیب زیر دسته بندی شده اند:

۱- مانوئل نویر (آلمان / بایرن مونیخ)

۲- تیبو کورتوا (بلژیک / چلسی)

۳- داوید دخیا (اسپانیا / منچستر یونایتد)

۴- جیانلوئیجی بوفون (ایتالیا / یوونتوس)

۵- یان اوبلاک (اسلوونی / اتلتیکو مادرید)

۶- ایکر کاسیاس (اسپانیا / پورتو)

۷- مارک آندره تراشتگن (آلمان / بارسلونا)

۸- جیانلوئیجی دوناروما (ایتالیا / میلان)

۹- کیلور ناواس (کاستاریکا / رئال مادرید)۱۰- هوگو لوریس (فرانسه / تاتنهام)


منبع: الف

تیم فوتبال جوانان ایران با پرتغال، کاستاریکا و زامبیا همگروه شد

به گزارش مهر، مراسم قرعه کشی مسابقات جام جهانی جوانان جهان امروز سه شنبه در کره جنوبی برگزار شد که در نهایت تیم ایران در گروه سوم در کنار پرتغال، زامبیا و کاستاریکا قرار گرفت.

در این مراسم نمایندگان ۲۴ کشور دنیا حضور داشتند و تیم های حاضر در ۶ گروه چهار تیمی با هم رقابت خواهند کرد.

این در حالی است که ایران در سید چهارم در کنار کشورهای غنا، اکوادور، آفریقای جنوبی، وانواتو و ویتنام قرار داشت.

گروهبندی مسابقات جام جهانی جوانان به شرح زیر است:

گروه A
کره جنوبی، آرژانتین، انگلیس، غنا 

گروه B
مکزیک، ‌آلمان،ونزوئلا، وانااتو

گروه C
پرتغال، کاستاریکا، زامبیا، ایران 

گروه D
اروگوئه ، ژاپن، آفریقای جنوبی، ایتالیا

گروه E
فرانسه، هندوراس،ویتنام، نیوزلند

گروه F
عربستان، آمریکا،اکوادور، سنگال


منبع: الف

سود ۱٫۱ میلیون لیری شرکت ترکیه‌ای از پتروشیمی ایران

شرکت گوبرتاش اعلام کرد از شریک ایرانی خود؛ «پتروشیمی رازی» یک میلیون و ۱۰۰ هزار ۸۴۴ لیره سود سهام دریافت خواهد کرد.

به گزارش فارس به نقل از آناتولی ترکیه، شرکت تولید کننده کود شیمیایی ترکیه «گوبرتاش» که از سهامداران بزرگ شرکت پتروشیمیی رازی ایران است در وبسایت خود اعلام کرد: در نشست ۱۱ مارس سال ۲۰۱۶ در تهران سود قابل توزیع حاصله ما ۱۹ میلیارد و ۶۰۰ میلیون ریال اعلام شده است.

میزان سود سهام شریک ترک نیز ۹ میلیارد و ۵۸۰ میلیون و ۸۸۷ هزار و ۱۸۳ ریال معادل (یک میلیون و ۱۰۰ هزارو ۸۴۴ لیره) است. شرکت پتروشیمی رازی زمان پرداخت این سود را اعلام خواهد کرد.


منبع: الف

جزئیات عیدی و حق اولاد کارگران در سال ۹۶

ایسنا نوشت:با تصویب حداقل مزد سال ۱۳۹۶ کارگران توسط شورای عالی کار مبلغ عیدی و پاداش پایان سال و رقم حق اولاد کارگران نیز مشخص شد.
 

به دنبال تصویب افزایش ۱۴.۵ درصدی حداقل مزد کارگران در جلسه نهایی شورای عالی کار و افزایش حداقل حقوق روزانه به میزان ۳۰ هزار و ۹۹۷ تومان، رقم حق اولاد کارگران شاغل متاهل دارای یک و دو فرزند مشخص شد.

جدول پنج ساله تغییرات حق اولاد کارگران (ارقام به تومان)

در پی تصویب رقم پایه حقوق کارگران در سال ۱۳۹۶، مبلغ عیدی و پاداش پایان سال مشمولان قانون کار نیز مشخص شد.

به موجب ماده واحده قانون تعیین عیدی و پاداش سالانه کارگران شاغل در کارگاههای مشمول قانون کار مصوب سال ۷۰ مجلس شورای اسلامی، حداقل عیدی کارگران دو برابر حداقل حقوق پایه و حداکثر عیدی به شرطی که از مصوبه قانون کار بیشتر نشود، سه برابر پایه حقوق خواهد بود که با تعیین مبلغ ۹۳۰ هزار تومان به عنوان حداقل دستمزد، کمترین میزان عیدی کارگران در سال ۹۶،   یک میلیون و ۸۶۰ هزار تومان و سقف عیدی، دو میلیون و ۷۹۰ هزار تومان خواهد بود.

جدول ۵ ساله عیدی کارگران و مشمولان قانون کار


منبع: الف

تحولات بازار مرغ در آستانه نوروز

مهر نوشت: رئیس اتحادیه پرنده و ماهی گفت: قیمت مرغ با ۵۰ تومان افزایش، به ۷۵۰۰ تومان در آستانه شب عید رسیده است.

مهدی یوسف‌خانی  قیمت مرغ زنده را امروز چهارشنبه ۴۸۰۰ تومان عنوان کرد و اظهار داشت: نرخ مرغ آماده طبخ نیز درب کشتارگاه(به صورت نقدی) ۶۷۰۰ تومان، تحویل درب واحدهای صنفی (به صورت نقدی) ۶۸۵۰ تومان و فروش درب واحدهای صنفی ۷۵۰۰ تومان است.

وی اضافه کرد: همچنین قیمت هر کیلوگرم ران مرغ با کمر ۶۲۰۰ تومان، ران مرغ بدون کمر برابر با قیمت مرغ ۷۵۰۰ تومان، هر کیلوگرم سینه بدون کتف ۱۳۰۰۰ تومان و سینه با کتف نیز ۱۲۰۰۰ تومان است.


منبع: الف

برندهای بزرگ چگونه قاچاقچی می‌شوند؟

روزنامه صبح نو نوشت: میزان فرار مالیاتی از محل تجارت خارجی را ۱۴ هزار میلیارد تومان تخمین می‌زند.

تا چند وقت پیش اگر می‌خواستید قاچاق کنید و ردی از شما باقی نماند، فقط کافی بود که به نام یک روستایی در یکی از روستاهای دورافتاده یک کارت بازرگانی بگیرید و مبلغی را از ۵ میلیون تومان تا ۵۰ میلیون تومان به او بدهید و باکارت مذکور هر کاری خواستید بکنید. چراکه با توجه به ماده ۲ قانون مقررات صادرات و واردات، «مبادرت به امر صادرات و واردات کالا به‌طور تجاری مستلزم داشتن کارت بازرگانی است که بر اساس ضوابط قانونی توسط وزارت بازرگانی [صنعت، معدن و تجارت] صادر می‌گردد.»

گفتنی است که رقم ناچیز گفته‌شده در مقابل ارزش کالاهای وارداتی با این کارت‌ها می‌تواند برای آن مرد یا زن روستایی به معنای یک زندگی کاملاً متفاوت باشد و نهایتاً بعد از یک سال در صورت تشخیص و ثبت بدهی مالیاتی و گمرکی، آن‌که گرفتار می‌شود، صاحب از همه‌جا بی‌خبر کارت بازرگانی است و شما به‌راحتی از معرکه می‌توانستید بگریزید. کارت‌های بازرگانی که به روش مذکور استفاده می‌شوند، کارت‌های اجاره‌ای لقب می‌گیرند.

یا همانی که شاید به نام کارت‌های بازرگانی یک‌بارمصرف شنیده باشید! تناقض مضحکی که مسوولان امر درزمینه کارت‌های اجاره‌ای به آن برخورد می‌کنند، ابر بدهکاران مالیاتی هستند که صدها میلیارد ریال واردات کرده‌اند و در روستاها زندگی می‌کنند!

روش کارت‌های اجاره‌ای حتی مورداستفاده شرکت‌ها و برندهای معروف قرار می‌گیرد ازجمله دو برند معروف کره‌ای که اخیراً از سوی گمرک جریمه شدند.

آیا راهی برای مقابله با این معضل وجود دارد؟

اتاق بازرگانی به‌عنوان معرفی کننده بازرگانان و وزارت صنعت، معدن و تجارت به‌عنوان صادرکننده کارت‌ها بااینکه وجود چنین کارت‌هایی را رد نمی‌کنند ولی هر بار با اعتراض گمرک در این زمینه مواجه می‌شدند، توپ را به زمین گمرک می‌انداختند و کوتاهی گمرک را در انجام‌وظیفه خود، دلیل وجود چنین مواردی می‌دانستند.

حتی آقای مجیدرضا حریری عضو اتاق بازرگانی صنایع و معادن ایران،  عنوان کرد: «بهترین راهکار برای پایان دادن به این وضعیت این است که در گمرکات سیستم مکانیزه شود تا مشخص شود چه کالایی از چه کشوری وارد می‌شود تا به این صورت جلوی قاچاق گرفته شود و راه‌حل دیگر نیز این است که شرایط کسب‌وکار به‌صورت قانونی فراهم شود تا تعداد تخلفات کاهش یابد. این موضوع باعث می‌شود تا به‌نام حمایت از تولید داخلی قوانینی وضع شود که واردات بسیار سخت و گران‌قیمت شود.»

حال گمرک اعتراض را کنار گذاشته و در پی توسعه پنجره واحد تجارت فرامرزی به راه‌حل‌هایی که می‌تواند کارت‌های بازرگانی را شناسایی کند و از تضییع حقوق دولت جلوگیری کند رو آورده است. جریمه‌های دو برند معروف کره‌ای را می‌توان شروع فرآیند شناسایی کارت‌های بازرگانی اجاره‌ای با استفاده از روش‌های جدید تعیین ریسک هوشمند در سامانه گمرک و اتصال آن به سازمان مالیاتی دانست.

آقای سید کامل تقوی‌نژاد، رئیس سازمان امور مالیاتی در مصاحبه خود در پایان شهریور سال جاری ۸ هزار میلیارد تومان از معوقات مالیاتی را از ابتدای سال تا تیرماه، مربوط به کارت بازرگانی یک‌بارمصرف می‌دانست. این در حالی است که تقوی نژاد در برنامه تلویزیونی اقتصاد ایران در بهمن‌ماه سال جاری، فرار مالیاتی را بین ۱۳ تا ۳۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرد.

گفتنی است گمرک نیز در محافل غیررسمی، میزان فرار مالیاتی از محل تجارت خارجی را ۱۴ هزار میلیارد تومان تخمین می‌زند. در میان انواع مختلف کالاهای وارداتی، فصل کالای ۸۵ که مربوط به لوازم الکترونیکی خانگی است، بیشترین سهم استفاده ازکارت‌های بازرگانی یک‌بارمصرف را ازنظر ارزش داراست. این در حالی است که ۷۵ درصد بازار لوازم‌خانگی در اختیار برندهای خارجی است.

کشف تخلفات این‌چنینی برای گمرک موفقیت بزرگی به‌حساب می‌آید و توقف پنجره واحد تجارت فرامرزی در این مرحله به معنی ادامه معضل کارت‌های اجاره‌ای و دیگر معضلات عدم یکپارچگی داده‌هاست. به‌یقین باید گفت درصورتی‌که باقی سازمان‌های دولتی از اقدامات اخیر گمرک حمایت کرده و خود را در بهبود آن شریک کنند، می‌توان آینده خوبی برای شفافیت تجارت خارجی ایران متصور بود.


منبع: الف

دیدار هیات ایرانی با گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل

هیات حقوق بشری ایران با عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران، دیدار و گفت‌وگو کرد.

به گزارش ایسنا به نقل از ستاد حقوق بشر، هیات حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران که برای شرکت در سی و چهارمن اجلاس حقوق بشر سازمان ملل به ژنو سفر کرده است، در چارچوب برنامه های روتین تعامل با مکانیسم های حقوق بشری و رویه های ویژه، در حاشیه نشست شورا با خانم عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران دیدار و گفت و گو کرد.

در این دیدار، هیات ایرانی به ریاست کاظم غریب آبادی معاون دبیر ستاد حقوق بشر کشورمان مواضع ایران در خصوص موضوعات مختلف حقوق بشری و گزارش اخیر وی را را مطرح کرد.

گفتنی است سی و چهارمین نشست حقوق بشر سازمان ملل روز گذشته در مقر اروپایی این سازمان در ژنو برگزار شد و در آن بیانیه ایران در واکنش به گزارش گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل قرائت شد. 

اجلاس سالانه شورای حقوق بشر به مدت چهار هفته برگزار می‌شود و در طی آن گزارش‌های کشورهای مختلف مورد بررسی قرار خواهد گرفت.


منبع: الف

اطلاعیه هیات مرکزی نظارت بر انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس

هیات مرکزی نظارت بر انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس شورای اسلامی در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: داوطلبان نمایندگی مجلس که توسط هیات اجرایی حوزه انتخابیه خود، رد صلاحیت شدند، می‌توانند شکایت خود را تحویل دهند.

به گزارش ایسنا، در این اطلاعیه آمده است:

به اطلاع آن عده از داوطلبان نمایندگی اولین میان‌دوره‌ای دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه‌های انتخابیه اصفهان ـ اهر و هریس ـ بندر لنگه، بستک و پارسیان ـ مراغه و عجب‌شیر که توسط هیات اجرایی حوزه انتخابیه رد صلاحیت گردیدند، می‌رساند « بر اساس تبصره ماده ۵۱ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی» می‌توانند از تاریخ ابلاغ فرمانداران و بخشداران مراکز حوزه‌های انتخابیه حداکثر ظرف مدت چهار روز از تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۶ الی تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۹ در وقت اداری به دفتر نظات و بازرسی انتخابات استان مربوطه مراجعه و پس از دریافت فرم، شکایت خود را تنظیم و رسید دریافت نمایند.

هیات مرکزی نظات بر انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس شورای اسلامی


منبع: الف

انتقاد روسیه از گزارش کمیته سازمان ملل درباره حلب

روسیه از نتایج گزارش کمیته تحقیقات سازمان ملل درباره حوادث شهر حلب انتقاد کرد.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری ایتارتاس، هیئت روسیه در جلسه‌ شورای حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرد: هدف از این گزارش خدشه‌دار کردن واقعیت‌هاست. روسیه همواره دستورکار فعالیت‌های هیات مذکور و ماهیت غیرمتوازن گزارش‌های آن را رصد می‌کند.

این هیئت اعلام کرد: هدف از این گزارش آن است که عملیات آزادی شرق حلب به عنوان عملیاتی ضد تروریستی در نظر گرفته نشود.

دیپلمات‌های روس به تاریخ صدور این گزارش در اول مارس جاری، زمان برگزاری دور جدید مذاکرات در ژنو اشاره و تأکید کردند که در این زمان باید فضای مثبتی برای مذاکرات ایجاد می‌شد اما تهیه‌کنندگان گزارش روش دیگری را برگزیدند.

هیئت روسیه تأکید کرد: در این گزارش آمده که تنها ۲۰۰ تروریست در شرق حلب بودند اما واقعیت این است که براساس بیانیه‌های سازمان ملل دستکم ۹۰۰ تروریست جبهه النصره در این منطقه حضور داشتند.


منبع: الف

توطئه چینی محمد بن سلمان علیه ایران در دیدار با ترامپ

دیروز محمد بن سلمان وزیر دفاع و جانشین ولیعهد عربستان در واشنگتن با دونالد ترامپ رئیس جمهوری این کشور دیدار و گفتگو کرد. محمد بن سلمان عالی‌رتبه‌ترین عضو خاندان سلطنتی آل سعود خواهد است که پس از پیروزی ترامپ، با وی در واشنگتن دیدار می‌کند.در این دیدار مایک پنس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا، جراد کوشنر، داماد ترامپ، راینس پریبس، رئیس دفتر ترامپ و چند تن دیگر از مشاوران و نزدیکان ترامپ حضور داشتند.

به گزارش خبرگزاری ها، عربستان در تلاش است با وجود برخی اختلاف‌نظرها با کاخ سفید، با نزدیک کردن خود به دولت ترامپ و بهبود روابط دوجانبه، همچنان از حمایت واشنگتن برخوردار باشد.

مشاور ارشد محمد بن سلمان، جانشین ولی‌عهد و وزیر دفاع عربستان سعودی و فرزند ملک سلمان با صدور بیانیه‌ای به محتوای دیدار او با رئیس‌جمهور آمریکا پرداخت.

خبرگزاری رویترز به نام مشاور بن سلمان اشاره نکرد و به نقل از بیانیه او افزود: دیدار روز سه شنبه «محمد بن سلمان» با رئیس‌جمهور آمریکا بسیار سازنده و موفق بود و یک نقطه تاریخی در روابط بین دو کشور محسوب می‌شود؛ به گونه‌ای که پس از یک مدت اختلاف دیدگاه‌ها، این دیدار موجب شد تا مسائل در مسیر صحیح خود قرار گیرد.

مشاور محمد بن سلمان افزود: این دیدار همچنین روابط دو کشور در عرصه سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی را بسیار افزایش خواهد داد و دلیل آن به درک بالای رئیس‌جمهور ترامپ از اهمیت روابط بین دو کشور و نوع دیدگاه وی درباره مشکلات منطقه باز می‌گردد.

مشاور بن سلمان به شش کشور ایران، عراق، سوریه، سومالی، سودان و یمن اشاره کرد که اتباعشان از سفر به آمریکا منع شده‌اند و گفت: محمد بن سلمان در این دیدار همچنین تأکید کرد که موضوع منع ورود اتباع شش کشور به آمریکا، اسلام‌ستیزی نیست اما تصمیم داخلی برای منع ورود تروریست‌ها به آمریکا محسوب می‌شود. او در ادامه تأکید کرد که عربستان سعودی اطلاعاتی دارد که در برخی از این شش کشور طرح‌هایی برای انجام حملات تروریستی در آمریکا در حال تدوین است.

طبق این این بیانیه، «محمد بن سلمان» در دیدار با ترامپ و در رابطه با «برجام» تأکید کرد: توافق هسته‌ای با ایران برای منطقه بسیار خطرناک و اشتباه است و صرفا موجب می‌شود تا نظام تندروی ایران در دست‌یابی به سلاح اتمی با تأخیر مواجه شود.

به گفته مشاور «محمد بن سلمان» در دیدار ترامپ و فرزند پادشاه سعودی، همچنین دو طرف بر لزوم مقابله با ایران در منطقه تأکید و تهران را به حمایت از داعش و القاعده متهم کرده‌اند.

بر اساس گزارش خبرگزاری رویترز، گفته می‌شود تحولات یمن نیز یکی از اصلی‌ترین محورهای رایزنی ولیعهد عربستان و رئیس‌جمهوری آمریکا بوده است. به نظر می رسد ترامپ به دنبال روابط نزدیک‌تر با عربستان سعودی در جنگ یمن است. از این رو گفته می شود امریکا قصد دارد حضور نظامی خود را در یمن به بهانه مبارزه با القاعده گسترش دهد.

بسیاری از تحلیلگران می‌گویند که ملک سلمان پادشاه عربستان به ترامپ قول داده است که در صورت حمایت واشنگتن از عربستان در یمن، ریاض بخشی از هزینه های مالی حضور نظامی ارتش آمریکا در نقاط مختلف خاورمیانه را برعهده خواهد گرفت.

گفتنی است خانوادۀ سلطنتی عربستان در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر امریکا از هیلاری کلینتون، نامزد دموکرات‌ها و رقیب جدی ترامپ حمایت کرد، اما برخلاف انتظار آن‌ها، ترامپ پیروز انتخابات شد.

ترامپ نخستین نامزد ریاست جمهوری آمریکاست که عربستان را آشکارا مورد انتقاد قرار می دهد و با کم اهمیت جلوه دادن جایگاه عربستان در سیاست خارجی آمریکا گفت: آل سعود برای ما همچون گاوی شیرده اند که هروقت دیگر نتواند به ما دلار و طلا بدهد آنگاه دستور ذبح آن را صادر می کنیم و یا از دیگران می خواهیم اینکار را بکنند.


منبع: الف

طرح اتحادیه اروپا برای کمک به بازسازی‌ سوریه

اتحادیه اروپا با ارائه طرحی برای حمایت از بازسازی‌ سوریه هدف از این طرح را تشویق طرف‌های درگیر سوری برای دستیابی به توافق صلح دانست.

به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه الیوم السابع، فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا پیش از کنفرانس حمایت از سوریه که قرار است پنجم آوریل در بروکسل برگزار شود، پیشنهادات مختلفی برای مرحله پس از جنگ در سوریه از جمله خنثی سازی مین‌ها و فراهم کردن مقدمات برای برگزاری انتخابات را ارائه کرد.

موگرینی در جمع خبرنگاران در پارلمان اروپا در استراسبورگ گفت: در گذشته جامعه جهانی برای مرحله پس از درگیری آماده نبود اما این بار می‌خواهیم آماده باشیم.

مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا افزود: اتحادیه اروپا مرحله پس از درگیری‌ها و شرایط فعلی را مدنظر دارد و بر این باور است که می‌تواند طرف‌های سوری را به امتیازدهی‌های ضروری تشویق کرد.

موگرینی درصدد آن است که اتحادیه اروپا نقش محوری در مرحله پس از درگیری‌ها در سوریه ایفا کند تا از بروز اشتباهاتی که در لیبی و عراق رخ داد جلوگیری شود. در این کشورها جامعه جهانی پس از سرنگون شدن دولت‌ها مردم این کشور را رها کرد تا امور خود را به دست بگیرند اما نتایج فاجعه باری داشت.

وی در ادامه بر آمادگی اتحادیه اروپا برای نقش آفرینی در سوریه بلافاصله پس از آغاز انتقال سیاسی واقعی تاکید کرد و گفت: کنفرانس پنجم آوریل برای طرف‌های سوری فرصت لازم برای آغاز هماهنگی اقدامات را فراهم خواهد کرد.

موگرینی بر اهمیت مشارکت طرف‌های منطقه‌ای در سوریه به ویژه عربستان که مخالف دمشق است و ایران که حامی دمشق بوده و با برکناری بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه مخالف است،‌ تاکید کرد.

در طرح پیشنهادی موگرینی یکی از اقداماتی که باید برای حمایت از بازسازی‌ها در سوریه انجام شود، جمع آوری کمک‌های مالی جهت کمک به برقراری امنیت، خنثی سازی مین‌ها و نظارت بر آتش‌بس است.

موگرینی از جمع‌آوری مبلغی حدود ۹.۴ میلیارد یورو برای کمک‌های بشردوستانه در سوریه خبر داد.

طبق طرح پیشنهادی موگرینی اتحادیه اروپا امکان دارد بتواند در حوزه ارائه دوباره خدمات اساسی چون آب، بهداشت و آموزش به مردم سوریه کمک کند.

همچنین می‌تواند از تدوین قانون اساسی جدید حمایت کرده و در مدیریت انتخابات و تشکیل هیات انتخاباتی وابسته به اتحادیه اروپا کمک کند.


منبع: الف