ایران در متن بازارهای تزانزیت منطقه

به گزارش ایسنا، پس از آنکه توافق هسته‌ای ایران با شش کشور قدرتمند جهانی به‌طور رسمی اجرایی شد، یکی از اصلی‌ترین مسائلی که در حوزه زیرساخت‌های کشور مورد پیگیری قرار گرفت، بحث ارتقاء سهم ایران در بازارهای ترانزیتی منطقه بود، موضوعی که در دو محور ریلی و جاده‌ای تعریف می‌شود. وزارت راه و شهرسازی ایران تلاش کرده با برنامه‌ریزی برای رساندن شبکه آزادراهی به مرزهای پرتردد کشور شانس حضور محموله‌های ترانزیتی بین‌المللی را در راه‌های کشور افزایش دهد. در کنار آن ارتقاء شبکه ریلی و اتصال چهارگوشه کشور به خط راه‌آهن نیز اولویت دیگری است که از سوی مقامات کشور با پیگیری جدی به امیدواری‌های زیادی رسیده است. پس از آنکه ایران توافق خود برای اتصال به شبکه ریلی آذربایجان، عراق و افغانستان را نهایی کرد و نسبت به توسعه شبکه ریلی در مرز مشترک با ترکمنستان و ترکیه اقداماتی جدید را انجام داد، حالا نوبت به یکی‌ دیگر از همسایگان کشور رسیده تا شانس خود را در عرصه‌ ترانزیتی ایران امتحان کند. کشور ارمنستان که در طول ماه‌های گذشته مذاکرات مطلوبی را برای اتصال ریلی به ایران انجام داده اما هنوز به قرارداد نهایی در این زمینه نرسیده است، در جریان مذاکره با طرف هندی از ایران به عنوان یکی از اولویت‌های ترانزیتی خود یاد کرده که می‌تواند در سال‌های آینده به عنوان محور رسیدن محموله‌های تجاری از هندوستان به ارمنستان و سپس مسیرهای اروپایی فعالیت کند. پس از آنکه کشور ترکیه به دلیل مسائل سیاسی و امنیتی ماه‌های قبل نقش خود را در بعضی از قراردادهای تجاری از دست داد یا لااقل ادامه‌ همکاری با این کشور در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت، کشورهای همسایه شمالی ایران تلاش خود برای گرفتن بخشی از بازار ترکیه را در دستور کار خود قرار دادند و به نظر می‌رسد این موضوع با جدیت ایران در بهبود زیرساخت‌های خود به مرحله‌ی اجرا نزدیک شده‌اند. پس از آنکه ایران اعلام کرد در چارچوب کریدور بین‌المللی خود آمادگی اتصال هند به اروپای غربی را فراهم می‌کند حالا همسایگان ایران به شکل جدی‌تری به آینده اقتصادی‌شان با این کشور فکر می‌کنند و به نظر می‌رسد در نخستین مرحله ترانزیت بتواند راهگشای پیگیری مذاکرات در دیگر سطوح همکاری‌های اقتصادی باشد.


منبع: baharnews.ir

مسیریابی ارز در سال آینده

گروه اقتصادی_رسانه‌ها: روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: کارشناسان مالی معتقدند بازار ارز در سال آینده متاثر از دو سیکل‌ سیاسی و اقتصادی است. انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران و اروپا و مواجهه عملی دونالد ترامپ با برجام در فصل اول ۹۶، شاکله سیکل سیاسی را می‌سازد. از سوی دیگر روند نرخ تورم و سیاست بازگشت به نظام ارزی یکسان، عوامل اقتصادی موثر بر بازار ارز خواهند بود. در همایش هفته آینده «چشم‌انداز اقتصاد ایران در سال ۹۶»، تحلیلگران با بررسی این عوامل سمت و سوی بازار ارز در سال ۹۶ را ترسیم خواهند کرد. آینده بازار ارز در سال ۹۶ با توجه به تحولات داغ این بازار در سال جاری مورد تردید فعالان است. تحلیلگران مالی معتقدند در سال آینده دو سیکل سیاسی و اقتصادی در شکل‌گیری روند بازار موثرند. سیکل سیاسی متاثر از انتخاباتی است که در ایران و اروپا برگزار خواهد شد و تاثیر بسزایی در نرخ دلار در کشور خواهد داشت. همچنین اقدام عملی ترامپ در مواجهه با برجام در سال آینده محک خواهد خورد. در سال ۹۶ نگاه فعالان بازار ارز به تصمیم رئیس‌جمهور آمریکا در موافقت یا رد تعلیق تحریم‌های هسته‌ایعلیه ایران خواهد بود. در سوی دیگر روند نرخ تورم و سیاست بازگشت به نظام ارزی تک‌نرخی، ساختار سیکل اقتصادی حرکت دلار را شکل خواهد داد. این‌ها از جمله عوامل تعیین‌کننده بازار ارز هستند. اما با این تفاسیر بازار ارز در سال آینده چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد، آیا روند کنونی حفظ خواهد شد، یا دلار تغییر مسیر می‌دهد؟ منظور از تغییر مسیر افزایش نوسان در نظام کنونی چند نرخی یا بازگشت به نظام ارزی یکسان البته در یک نرخ بالاتر است.این سوالات کلیدی در همایش «چشم‌انداز اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۶» پاسخ داده می‌شود. گروه رسانه‌ای «دنیای اقتصاد» برای چهارمین سال پیاپی با گردهمایی خبرگان مالی سعی دارد از طریق تحلیل رفتار بازیگران بازار، تصمیمات فعالان را با ضریب اطمینان بیشتری همراه کند.واکاوی حرکت گذشتهدر اولین گام برای تحلیل بازار ارز و پیش‌بینی حرکت آینده آن باید نگاهی به مسیر گذشته انداخت. به اعتقاد کارشناسان آگاهی از عوامل بحران‌زا می‌تواند واکنش صحیح فعلان در بازار را بیمه کند. بازاری که از ابتدای سال ۱۳۹۵ تا اواخر آبان دوران آرامی را گذراند و برای سفته‌بازان نوسان چندانی نداشت، در ماه آخر پاییز دچار تکانه‌های شدید شد. طوری که سقف‌ تاریخی نرخ دلار در دوران پرتلاطم آذر و دی شکسته شد و نرخ برابری دلار در مقابل ریال رقم ۴۱۳۵ تومان را لمس کرد. در برداشت اولیه می‌توان برای صعود نرخ ارز دو علت متصور شد. علت اول می‌تواند ناشی از افزایش نرخ مصوب در بودجه دولت باشد. در سال ۱۳۹۵ نرخ ارز ۳ هزار تومانی در بودجه به تصویب رسیده بود، اما هیات دولت این نرخ را در بودجه سال آینده با ۱۰ درصد افزایش در رقم ۳۳۰۰ تومان تصویب کرد. عامل دوم می‌تواند منسوب به تحولات ایالات متحده آمریکا باشد. بزرگترین اقتصاد جهان با یک اتفاق غیرمنتظره در دی ماه روبه‌رو شد. انتخاب چهل و پنجمین رئیس‌جمهور ایالات متحده همراه با بروز تردیدهای بسیاری در فعالان اقتصادی در سرتاسر دنیا بود. دونالد ترامپ با موضع‌گیری‌های عجیب و اقدامات نامتعارف این تردیدها را در مورد وضعیت آینده اقتصاد جهان تشدید کرد. فعالان بازار ارز در کشور به‌طور ویژه‌ای تحت تاثیر این اتفاقات قرار داشتند. میزان اثرگذاری تصمیمات ترامپ باید توسط تحلیلگران مورد توجه باشد. برخی تحلیلگران معتقدند تصمیم دونالد ترامپ در تعلیق یا تمدید تحریم‌های هسته‌ای می‌تواند نقطه عطف بازار ارز کشور در سال آینده باشد.مولفه تعیین‌کننده بازار ۹۶پس از صعود دلار به قله تاریخی، انتقادات زیادی به دولت و بانک‌مرکزی وارد شد. با ایجاد این انتقادات بانک مرکزی وارد عمل شد و ظرف بیش از یک ماه توانست نرخ ارز را پایین بیاورد. مساله‌ای که چندان به مذاق تولیدکنندگان و صادرکنندگان خوش نیامد و انتقاداتی از سوی آنها را در پی داشت. اما کارشناسان و تحلیلگران معتقدند مهم‌ترین پارامتر تعیین‌کننده نرخ ارز در سال آتی، تداوم قدرت و خواست دولت برای پایین نگه داشتن نرخ ارز است. از مهم‌ترین عوامل دیگر تعیین‌کننده، مسائل سیاسی حاشیه‌ای نرخ ارز است. این مسائل به یک سری انتخابات‌های دیگر چه در ایران و چه در اروپا گره خورده‌اند. انتخابات رئیس‌جمهوری سال بعد در ایران و به قدرت رسیدن راستگراهای افراطی در اروپا به‌خصوص فرانسه به‌عنوان یکی از اعضای ۱+۵ که می‌تواند به ترامپ بسیار نزدیک شود، می‌تواند تاثیرات جدی بر آینده نرخ ارز در ایران داشته باشد. همچنین در سیکل اقتصادی تصمیم دولت برای یکسان‌سازی نرخ ارز در سال آینده مساله تعیین‌کننده‌ای در روند بازار است. روند نرخ تورم نیز به‌طور ذاتی بر نرخ ارز تاثیرگذار است. نحوه و میزان اثرگذاری این تحولات در همایش «دنیای اقتصاد» بررسی خواهد شد.


منبع: baharnews.ir

راهبرد ترامپ در برابر تهران

گروه سیاسی_رسانه ها: صابر گل‌عنبری کارشناس مسائل بین‌الملل در روزنامه شرق نوشت: در رابطه با جمهوری اسلامی ایران به نظر می‌رسد سیاست جدید دولت آمریکا در قبال این کشور بر دو نظریه شناخته‌شده در علم روابط بین‌الملل استوار است؛ یکی نظریه «مرد دیوانه» و دوم نظریه «بازی با برایند صفر».١ـ نظریه «مرد دیوانه»:این نظریه را نظریه‌پرداز معروف آمریکا «هنری کسینجر»، مشاور امنیت ملی ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور آمریکا اختراع کرد و از آن در مذاکرات با ویتنامی‌ها هنگام جنگ آمریکا علیه ویتنام در دهه ۶٠ قرن گذشته استفاده کرد.کسینجر در نقش یک «میانجی دلسوز» به «له دوک تو»، رئیس هیئت مذاکره‌کننده ویتنامی هشدار می‌داد که اگر مذاکرات شکست بخورد و خبرش به نیکسون برسد، او مرد دیوانه‌ای است که از کوره در خواهد رفت و دستور می‌دهد کل ویتنام با خاک یکسان شود. هدف کسینجر این بود که مذاکره‌کننده ویتنامی را مجبور کند تا برای موفقیت این مذاکرات براساس معیارهای آمریکایی از مواضعش عقب‌نشینی کند.گویا امروز تاریخ تکرار می‌شود، اما این بار کسی که نقش یک «میانجی دلسوز» را بازی کند، وجود ندارد، بلکه دونالد ترامپ خودش نقش ریچارد نیکسون و هنری کسینجر را در آنِ واحد بازی می‌کند؛ او رئیس‌جمهور آمریکاست و طبیعتا در جایگاه نیکسون قرار دارد و از سوی دیگر، تلاش می‌کند نقش کسینجر را به دو شیوه مخصوص خود بازی کند و از این رهگذر پیام روشنی را با این محتوا ارسال می‌کند که او «مرد ترسناکی» است و باید همگان از او بترسند؛ اول به واسطه تصمیمات، سیاست‌ها، رفتارهای عجیب‌وغریب و غیرمنتظره‌اش که دارای دو مشخصه «غافلگیری» و «وحشت» است و دوم به واسطه انتخاب افرادی در تیمش که به مکتب راست‌گرایان تندرو گرایش دارند؛ مثل مشاورش استیو بانون که از استراتژیست‌های ارشد به شمار می‌رود و برخی، او را رئیس‌جمهور واقعی آمریکا می‌دانند و مایک پومپئو، رئیس سیا و دیگر اعضای کابینه‌اش. ماهیت این تیم که گرایش نظامی افراطی دارد، پیام این نظریه را تقویت می‌کند.در حقیقت تصادفی نیست که ترامپ ژنرال «جیمز ماتیس» را در رأس وزارت دفاع قرار می‌دهد که به «سگ هار» (mad dog) شهرت دارد. علت چنین انتخابی هم این است؛ پیامی که ترامپ سعی در ارسال آن دارد، از قدرت و قوت بیشتری برخوردار باشد و «ترسناک‌تر» به طرف‌های هدف برسد.٢ـ نظریه «بازی با برایند صفر»:نظریه دومی که دولت جدید آمریکا در برخورد با ایران در پیش گرفته است، همان «بازی با برایند صفر» است. همان‌طور که مشخص است، منظور از این نظریه در روابط بین‌الملل این است که طرف‌های درگیر، همان بازیگران هستند و بحران بین این طرف‌ها همانند یک بازی است. از این رو سیاستی که کشورها در قبال بحران‌های فی‌مابین براساس این نظریه در پیش می‌گیرند، دو حالت دارد: «بازی با برایند صفر» یا «بازی با برایند غیرصفر».در خصوص جمهوری اسلامی ایران، ترامپ بازیگر، از نظریه «بازی با برایند صفر» استفاده می‌کند؛ به‌گونه‌ای که سعی می‌کند همه آنچه بازیگر ایرانی توانسته به دست آورد یا می‌تواند آنها را به دست آورد، به صفر برساند.در حالی‌که ترامپ سعی می‌کند در شرایط فعلی از «بازی با برایند صفر» در قبال تهران استفاده کند، باراک اوباما، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، روش بازی با «برایند غیرصفر» را در روابط با تهران در پیش گرفته بود؛ به این معنا که دستاوردهایی که او سعی کرد در رابطه با تهران داشته باشد، لزوما در مقابل به‌صفر‌رساندن بازی برای ایران یا زیان بازیگر ایرانی نبود و این مسئله در توافق هسته‌ای به شکل روشنی مشخص است. توافقی که رئیس‌جمهور ایران از آن به‌عنوان توافق «برد – برد» یاد کرد.به‌طورکلی، به نظر می‌رسد دونالد ترامپ در تعامل با مسئله ایران از هر دو نظریه در شرایط فعلی استفاده می‌کند. این احتمال هم وجود دارد که در نهایت بازی براساس این نظریه‌ها به وضعیتی بینجامد که از آن به‌عنوان «فاجعه» در روابط بین‌الملل یاد می‌شود، به این معنا که به جنگی که در آن خسارت کلی برای هر دو بازیگر است، منجر شود.البته این احتمال در شرایط فعلی خیلی ضعیف است و وارد نیست، اما در نهایت امر بعیدی هم نیست. با وجود این، هرگونه حادثه غیرمنتظره ولو در مقیاس کوچکی در منطقه خلیج‌فارس می‌تواند به چالش بزرگی میان تهران و واشنگتن منجر شود.به‌طورکلی، رئیس‌جمهور آمریکا از رهگذر دو نظریه مذکور در تعامل با مسئله ایران، روی چهار پرونده تمرکز و از این طریق تلاش خواهد کرد بر ایران فشار وارد کند:١ـ پرونده برنامه موشکی:به احتمال زیاد دولت جدید آمریکا تلاش خواهد کرد برنامه موشک‌های بالستیک ایران را به «پرونده داغی» در برهه پیش‌رو تبدیل کند که هرازچندگاهی در صورت ادامه آزمایش‌های موشکی دفاعی ایران، آن را مطرح و برای آن بهانه‌جویی کند.با وجود آنکه مواضع مسئولان آمریکایی و غربی درباره آزمایش موشکی اخیر در چارچوب معرفی آن به‌عنوان ناقض قطع‌نامه ٢٢٣١ سازمان ملل مرتبط با برجام بود، اما احتمالا تعامل با پرونده «برنامه موشکی» به صورت مستقل و جدا از پرونده هسته‌ای خواهد بود و بر این اساس، طرف آمریکایی سعی خواهد کرد این مسئله جایگزین پرونده هسته‌ای شود تا در دوره آتی بر آن متمرکز شوند و مسئله پرونده موشکی نیز مسیری همانند پرونده هسته‌ای را طی کند.به‌این‌ترتیب، پیش‌بینی می‌شود دولت ترامپ در آینده به گام‌هایی مانند افزایش تحریم‌ها به دلیل برنامه موشکی که از نظر تهران دفاعی است، متوسل شود؛ همان‌طور که اخیرا به بهانه مقابله با آزمایش موشکی، به اعمال اولین دور از تحریم‌ها علیه این کشور پرداخت.٢ـ پرونده توافق هسته‌ای:این پرونده نیز در دولت جدید آمریکا همچنان مورد نظر خواهد بود و این دولت تلاش خواهد کرد روی آن مانور دهد؛ اما سؤال مهمی که در اینجا مطرح می‌شود، درباره نحوه پرداختن به این پرونده در آینده است و اینکه آیا برجام لغو می‌شود یا خیر. برای پاسخ به این سؤال می‌توان گفت احتمالا ترامپ گزینه حذف را با وجود همه تهدیدهای دوره رقابت‌های انتخاباتی‌اش و هجمه‌هایی که بعد از پیروزی و انتصاب داشت، انتخاب نمی‌کند؛ بلکه تنها به اظهارنظرها و حملات توییتری‌اش ادامه می‌دهد و خواهان تجدید نظر در توافق هسته‌ای می‌شود؛ اما همان‌طور که گفته شد، بعید است که بنا بر سه دلیل زیر به حذف توافق هسته‌ای اقدام کند:الف: آمریکا از حساسیت کشورهای اروپایی نسبت به این توافق مطلع است، از این رو بعید است که ترامپ کاری در جهت لغو برجام انجام دهد؛ به‌ویژه اینکه گسترش اعتراضات مردمی که در اروپا با آن مواجه است، در صورت لغو برجام می‌تواند باعث شود دامنه این اعتراضات به بدنه دولت‌های اروپایی نیز کشیده شود.ب: آمریکا در سایه وجود مسائل و پرونده‌های دیگر، برای تحقق خواسته‌هایش دیگر به این پرونده نیازی ندارد، از این رو اهدافش را از طریق برجسته‌سازی پرونده‌های دیگری مثل پرونده موشک‌های بالستیک دنبال می‌کند؛ پرونده‌ای که اخیرا به شکل بسیار جنجالی بارزتر و برجسته‌تر از پرونده هسته‌ای شده است.ج: همچنین خیلی از آمریکایی‌ها و چه‌بسا اسرائیلی‌ها و غربی‌ها با وجود تبلیغات رسانه‌ای، غالبا بر این باورند که توافق هسته‌ای درحال‌حاضر بهترین راه تعامل با مسئله هسته‌ای تهران است و از این رو انجام هر کاری در جهت پایان‌دادن به این توافق بعید است؛ چراکه ایران را به سوی تجدیدنظر در تصمیم‌گیری‌هایش می‌کشاند و فعالیت‌های هسته‌ای‌اش را از نظارت سازمان ملل خارج خواهد کرد و این چیزی نیست که غرب می‌خواهد.به‌طورکلی، گمان می‌رود گاهی اوقات ترامپ با مطرح‌کردن درخواست بررسی مجدد برجام، با مهره پرونده هسته‌ای ایران و توافق بین‌المللی که در‌این‌باره وجود دارد، بازی کند تا با اعمال فشار بر ایران، بدون استفاده از اقدام مشخصی علیه برجام، به اهدافش برسد؛ او سعی می‌کند با بهانه‌های مختلف در چارچوب برجسته‌سازی پرونده‌های دیگر مانند برنامه موشکی به اعمال تحریم‌های جدید علیه کشور بپردازد تا جلوی فرصت‌هایی را که تهران در توافق هسته‌ای به دست آورده یا به دست خواهد آورد، بگیرد. اعتراض ترامپ در یکی از توییت‌های اخیرش به دستیابی ایران به ١۵٠‌‌ میلیارد دلار از دارایی‌هایش براساس برجام، بیانگر این نکته است که وی از راه‌های مختلف تلاش می‌کند چاشنی این توافق را به‌واسطه به‌صفررساندن امتیازدهی‌های اقتصادی که تهران به موجب توافق هسته‌ای به آن دست یافته یا خواهد یافت، خنثی کند. از این زاویه اعمال تحریم‌های اخیر به بهانه مقابله با برنامه موشکی ایران قابل تفسیر است.٣ـ پرونده نفوذ منطقه‌ای  ایران:در اینجا نشانه‌هایی قوی وجود دارد که حاکی است دولت جدید آمریکا عملا تعامل با این پرونده را براساس سیاستی که در عربی تحت عنوان «چیدن ناخن‌ها» مطرح است، شروع کرده است. در رأس این قرائن، مسئله ایجاد مناطق امن در هر یک از کشورهای سوریه و یمن قرار است از طریق مکلف‌کردن پنتاگون به تهیه طرحی دراین‌باره در ٩٠ روز دنبال ‌شود و هدف غایی آن هم مقابله با نفوذ منطقه‌ای ایران است. همچنان که او این موضوع را در تماس‌های تلفنی جداگانه با پادشاه عربستان و رئیس‌جمهور ترکیه بررسی کرده و اعزام ناوشکن آمریکایی به سمت باب‌المندب نیز در این چارچوب می‌گنجد. ظاهرا مقابله با این نفوذ در سوریه و یمن آغاز می‌شود و کشورهای دیگری مانند عراق، لبنان و فلسطین را نیز دربر می‌گیرد. در همین راستا، مقابله با این نفوذ سهم بزرگی را در بیانیه شدیداللحن مشاور مستعفی امنیت ملی آمریکا درباره آزمایش موشک‌های بالستیک ایران به خود اختصاص داد. در این بیانیه به حمله اخیر انصارالله یمن به یک فروند ناوچه سعودی اشاره و ضمن هشدار به ایران، اعلام شد دولت اوباما در تعامل با رفتارهای «موذیانه» ایران از جمله انتقال سلاح به «تروریسم» و دیگر «اقدامات ناقض قوانین بین‌المللی» حمایت می‌کند، شکست خورد.به‌طورکلی، موفقیت آمریکا در این پرونده، به همکاری روسیه بستگی دارد؛ از این رو شکلی که روابط آمریکا و روسیه در آینده به خود خواهد گرفت، در این خصوص بسیار مهم و تعیین‌کننده است. اگر دو طرف موفق شوند طومار گذشته را در هم بپیچند و صفحه جدیدی از روابط را آن‌طور که ترامپ وعده داده، بگشایند، به احتمال قوی این امر به ضرر نفوذ ایران در منطقه است و آن‌طور که منابع آمریکایی می‌گویند، همکاری با روسیه برای جلوگیری از این نفوذ یکی از شروط دونالد ترامپ برای بهبود روابط با روسیه است.۴ـ پرونده «مبارزه با تروریسم»:آمریکا از زمان پیروزی انقلاب اسلامی همواره از این پرونده علیه ایران استفاده ابزاری می‌کند.در این پرونده، فاکتور اسرائیل کاملا تأثیرگذار و هویداست. بعد از آنکه جورج بوش پسر، ایران را در فهرست کشورهای محور «شرارت» قرار داد، این مسئله در دوره باراک اوباما در سیاست آمریکا در قبال تهران، کم‌رنگ شد؛ اما پس از اوباما، قرائن حاکی از این است که این مسئله چهارمین پرونده مهمی است که در جدول کاری دولت جدید آمریکا به رهبری دونالد ترامپ برای مواجهه با ایران قرار دارد؛ به‌گونه‌ای که بار دیگر رهبران کاخ سفید مجددا از ایران به‌عنوان «کشور حامی تروریسم در جهان» سخن می‌گویند و همین اتهام به بخشی از نوشته‌های توییتری دونالد ترامپ، اظهارنظرهای او و برخی از افراد نزدیک به او در داخل دولت آمریکا تبدیل شده است.  ازاین‌رو، گمان می‌رود دولت جدید آمریکا تحت‌تأثیر لابی اسرائیلی بیشتر از قبل در تعامل با ایران، روی این پرونده متمرکز شود، به‌ویژه در شرایط کنونی که مبارزه با تروریسم در جهان به کالای رایجی تبدیل شده است و کشورها و قدرت‌های زیادی در لوای آن، اهداف خود را دنبال می‌کنند.  تلاش برخی جمهوری‌خواهان تندرو کنگره آمریکا هم برای قراردادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در فهرست سازمان‌های تروریستی در این راستا می‌گنجد. خلاصه سخن اینکه به احتمال زیاد رئیس‌جمهور آمریکا در آینده به نقش خود به‌عنوان «مردی دیوانه» در مقابله با ایران ادامه خواهد داد تا از یک سو، اهداف آمریکا و متحدان منطقه‌ای‌اش را پیش ببرد و از سوی دیگر، دستاوردهای ایران و متحدانش را به صفر برساند. در این میان هم بعید نیست دست به ماجراجویی‌هایی بزند و کار به جایی برسد که سگ هارش «جیمز ماتیس» را رها کند. البته این مسئله فعلا در حد یک گمانه ضعیف است، با وجود این، به‌عنوان یک گزینه است و اگر ترامپ سرانجام به این نتیجه برسد که دشمنش از او مرعوب نشده و کوتاه نمی‌آید، شاید به آن پناه ببرد و از این طریق بخواهد عملا دیوانگی خود را نشان دهد. کمااینکه در صورت بالاگرفتن اعتراضات به ترامپ در داخل آمریکا و غرب بعید نیست وی در اندیشه صدور بحران خود برآید و نگاه‌ها را به سمت دیگری ببرد.


منبع: baharnews.ir

چرا سعید قاسمی ریشش را نتراشید؟

گروه سیاسی_رسانه ها: روزنامه شرق نوشت: سعید قاسمی، همان منتقد تند‌وتیز خانواده‌ اکبر هاشمی‌رفسنجانی که به خاطر حملات لفظی‌اش به آنها شناخته شده است، باز هم خبرساز شده و از چرایی نتراشیدن ریشش پس از اجرای حکم فائزه هاشمی سخن گفته است.او که در محافل دوستانه‌اش به حاج سعید مشهور است، اخیرا در یک گفت‌وگوی تصویری که در شبکه‌های مجازی منتشر شده، پس از پنج سال درباره خلف وعده‌اش توضیحاتی ارائه داده است. او در این گفت‌وگوی ویدئویی می‌گوید: «ما بچه تهرانیم. می‌دانیم وقتی یک زن لاتی و چاله‌میدانی صحبت می‌کند، یعنی چه! مدل لاتی صحبت‌کردن زشت است، اینها زشت است. اینها را بروید اصلاح کنید، مگر می‌شود پسر امیرکبیر یا دختر امیرکبیر چاله‌میدانی صحبت کنند؟ مگر می‌شود نخبگان از زندان اوین دکتری بگیرند! معلوم نیست از زندان اوین مرخصی می‌گیرند، به خانه می‌روند یا از خانه مرخصی می‌گیرند، می‌روند زندان!… .از همین جا هم عرض می‌کنم، چون اتفاقا جایش هم اینجاست، بارها و بارها اعلام شد که چرا سعید قاسمی ریشش را نزد. قسم یاد کرده بودم که اگر دخترک را زندان بیندازند، ریشم را بزنم که معروف است و همه جا هم منتشر شد و همه می‌دانند که من این حرف را زده‌ام، وقتی او را به زندان انداختند، تصمیم گرفتم همین کار را هم بکنم، یک‌دفعه دیدم حکم سیستم قضائی درباره این فتنه‌گر چیست؟ یعنی کسی که به بالاترین شخصیت نظام بی‌احترامی می‌کند، نظام را به چالش کشیده و یکی از لیدرهای کودتاست، حکمش در هر نظامی به نظر شما چیست؟ رفیق ما، دوست رزمنده ما در آن داستانی که در شاه‌عبدالعظیم اتفاق افتاد، به ایشان اسائه ادب کرد، کلمات زشتی به کار برد، بعد هم اعتراف کرد و گفت که تحت تأثیر قرار گرفته بوده. من جایی عرض کرده و گفتم که خودم اگر بودم… در آن صحنه که به آقا بی‌احترامی کرده بود، خودم با پنجه خود او را خفه می‌کردم… بی‌ادبی و فحاشی نمی‌کردم، می‌کشتمش… رسما هم اعلام می‌کنم که می‌کشتمش و عواقبش را هم می‌پذیرفتم…برای دوست ما سیستم قضائی چقدر حکم برید؟ رسانه‌ها به این نمی‌پردازند، انفصال از خدمت،٨٠ ضربه شلاق، ٩ ماه زندان که دو تا سه ماهش انفرادی بود، برای این دختر خانمی که فتنه‌گر بود و فحاش نسبت به رهبری… چون همین حالا هم کلمات زشت نسبت به رهبری به کار می‌برند، صوت‌هایش هم بعضا منتشر می‌شود، قوه قضائیه چقدر برای او حکم برید؟ من هم یک مقدار ریشم را به اندازه شش ماه کوتاه کردم، برای اینکه ادای احترام کرده باشم به آقای آیت‌الله آملی‌لاریجانی».قولی که انجام نشدماجرای شهرت او که بر سر تراشیدن ریشش برای اجرای حکم فائزه هاشمی است، به پاییز ٩٠ برمی‌گردد. او در بحبوحه محاکمه فائزه هاشمی در دادگاه در جمع دانشجویان دانشگاه علوم‌پزشکی مشهد گفته بود: «اگر این خانم [فائزه هاشمی] نصف روز زندان رفت، من ریشم را می‎تراشم!». او با این اظهارات هم به خانواده هاشمی و هم به قوه قضائیه بی‌احترامی کرده بود؛ به‌همین‌دلیل هم پس از دست‌به‌دست‌شدن اظهارات او درباره اجرا‌نشدن حکم فائزه هاشمی آیت‎الله صادق آملی‌لاریجانی در واکنشی به سخنان او در سیزدهمین نشست سالانه اتحادیه انجمن‎‎های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‎‎های سراسر کشور گفت: «شنیده‎ام یکی از دوستان بیان کرده است که اگر نیم‎روز فلانی را به زندان بیندازند، ریشش را خواهد تراشید. من به آن عزیز می‎گویم که مطمئن باشید چند وقت دیگر که محاسنتان بلند‎تر می‎شود، قطعا باید همه آنها را بتراشید!».دی‌ماه ٩٠ بود که حکم فائزه هاشمی به اجرا درآمد و او برای تحمل شش ماه حبس راهی زندان اوین شد، از آن زمان هرچند خبر زیادی از سعید قاسمی در دست نبود؛ اما بازنشر سخنان او درباره نتراشیدن ریشش پس از زندانی‌شدن دختر دوم آیت‌الله هاشمی شهرت او را دو‌چندان کرد. آن‌چنان که حالا او پس از گذشت پنج سال از این سخنان در‌این‌باره توضیحاتی ارائه داده است.انتقادات حاج سعید از خانواده هاشمی بعد از فوت آیت‌الله هاشمی هم ادامه یافت. او پس از فوت هاشمی گفت: «… سیاست اصلاح‌طلبان پدربزرگی داشت که قسمت است دیگر،…. یک‌دفعه آخر کاری در استخر «وی‌آی‌پی» فرح در سعدآباد سکته بزنی که… و بعد بدوبدو نیم‌ساعت هم طول بکشد که لباس تنت کنند، ببرندت بیمارستان شهدای تجریش. معروف است، بیمارستانی که سرما بخوری بروی آن تو شکلات‌پیچ برمی‌گردی. وقتی ببرندت آنجا می‌گویند یک ‌ساعت است دیر آورده‌اید… خدایا برای من یک فرصتی بده یک مدلی که وقتی لا اله الا الله می‌گویند، در مسجد یا هیئت، نمی‌خواهم. نخ تسبیح جریان انحرافی پاره شد. هرچه بخواهند بدوند اینها الان آدم بتراشند، دیگر ما به آن مسیر برنمی‌گردیم».


منبع: baharnews.ir

استفاده از شهریه برای ایجاد احساس گناه در فرزندان

به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ در گذشته مدارس و دانشگاه‌هایی که برای تحصیل در آن باید شهریه پرداخت می‌شد، به‌اندازهٔ امروز فراگیر نبود. بسیاری از والدین امروز، بدون پرداخت مبلغ قابل‌توجهی پول به مدرسه و یا دانشگاه می‌رفتند و فارغ‌التحصیل می‌شدند؛ اما این روزها با گسترش مدارس و دانشگاه‌های غیردولتی، درس‌خواندن بچه‌ها به علت شهریهٔ مدارس و سایر هزینه‌های جانبی و رنگارنگ تحصیل، بار مالی قابل‌توجهی برای والدین دارد. گاهی همین بار مالی والدین را به بدرفتاری‌های اشتباهی با فرزندان می‌کشد. مخصوصاً اگر فرزندان آن‌ها به‌اندازه‌ای که والدین می‌خواهند، به درس خودشان اهمیت ندهند. اگر شما یکی از والدینی هستید که برای تحصیل فرزند خود شهریه می‌پردازید، خواندن این مطلب را به شما توصیه می‌کنم.
یک جعبه مداد رنگی حس نسبت به فرزند
برخلاف تصویر کلیشه‌ای که از والدین داریم و آن‌ها را صرفاً عاشق فرزندان خود می‌دانیم، باید گفت احساسات والدین نسبت به فرزندان پیچیده، چندبعدی و متضاد است. به‌بیان‌دیگر والدین، احساسات مختلفی نسبت به فرزندان خود تجربه می‌کنند که گاهی حتی نسبت به آن آگاه نیستند. موضوعی مثل پرداخت شهریه برای تحصیل فرزند، ممکن است، احساسات مختلفی در والدین ایجاد کند که در ادامه به آن می‌پردازیم.
گاهی والدین بی‌آنکه بدانند، ناخودآگاه از فرزندشان عصبانی هستند! پولی که برای شهریهٔ تحصیل فرزند پرداخته می‌شود، با زحمت و تلاش فراوان و به قیمتِ باهم‌نبودن والدین و گذشتن از یک سری لذت‌ها، به‌دست‌آمده است. این پول می‌توانست صرف برآورده کردن نیازهای خود والدین شود؛ اما صرف شهریهٔ تحصیلی فرزند می‌شود، بی‌آنکه لذتی نصیب والدین شود! بنابراین طبیعی است که والدین ناخودآگاه عصبانی باشند.
حس دیگری که ممکن است والدین به‌صورت ناخودآگاه و یا حتی خودآگاه نسبت به فرزندان خود داشته باشند، حسادت است. گاهی والدین به امکاناتی که برای تحصیل فرزندشان فراهم می‌کنند و فرزند قدر آن‌ها را نمی‌داند، حسادت می‌کنند؛ درحالی‌که چنین شرایطی برای خود آن‌ها فراهم نبوده است. چنین والدینی احساس می‌کنند برای فرزندشان، پدر یا مادر بهتری ازآن‌چه خود داشته‌اند، بوده و هستند. آن‌ها به رفاهی که فرزندشان در آن غوطه‌ور است و خود از آن محروم بوده‌اند و یا به پیشرفت‌ها و تحسین‌هایی که فرزندشان به دست می‌آورد و آن‌ها به دلیل عدم‌برخورداری از امکانات، از آن محروم بوده‌اند، حسادت می‌کنند.
گاهی نیز پای نیازهای برآورده نشدهٔ یکی از والدین وسط است! به‌عنوان‌مثال مادری احساس می‌کند، شوهرش با نادیده‌گرفتن نیازهای وی و فرستادن فرزند به مدرسه‌ای که مستلزم پرداخت شهریه است، در واقع می‌خواهد بگوید به فرزندشان بیشتر از وی اهمیت می‌دهد و فرزند را بیشتر از مادر دوست دارد. رقابت‌هایی که بین والدین و فرزند و یا بین فرزندان باهم وجود دارد، نیز گاهی باعث می‌شود، والدین احساس خوشایندی نسبت به امکاناتی که در اختیار یکی از فرزندان قرار می‌گیرد، نداشته باشند. ضمن این‌که وقتی منابع و امکانات خانواده محدود است و تنها برخی از اعضای خانواده می‌توانند از منابع استفاده کرده و سایر اعضا محروم می‌مانند، والدین به خاطر ادراک احساس تبعیضی که بین بچه‌ها می‌گذارند، احساس گناه می‌کنند. گاهی نیز والدینی که هزینه‌های مالی را پرداخت می‌کنند، فکر می‌کند حالا که آن‌ها پول درمی‌آورند، باید تصمیم‌گیرنده نیز باشد و هر چه می‌گویند باید توسط دیگران، انجام شود!
جمله‌های اشتباه اما رایج
احساسات مختلفی که والدین نسبت به پرداخت شهریهٔ تحصیلی فرزندشان دارند، ممکن است این تصور را در آن‌ها ایجاد کند که فرزندشان باید علاوه بر قدرشناسی، در ازای آن کاری کند. به همین دلیل سعی می‌کنند با ایجاد احساس گناه، فرزند را به انجام آن کار وادار کنند. به عنوان مثال والدین ممکن است یکی از جملات زیر را به فرزندشان بگویند:
ما شهریه می‌دهیم، تو باید درس بخوانی
جملهٔ «ما شهریه می‌دهیم، آن‌وقت تو درس نمی‌خوانی»، یا «تو که درس نمی‌خوانی حداقل پول حروم نکن»، را بسیاری از والدین به فرزندان خود می‌گویند. توجه داشته باشید وقتی به فرزند خود می‌گویید که چون شما شهریه می‌پردازید، او باید درس بخواند، می‌توان انتظار داشت که فرزند شما برای مقابله با احساس گناه و اضطرابی که به او می‌دهید، یا راه و رسم لج‌بازی در پیش گیرد و درس نخواند‌ یا با چاشنی احساس گناه و اضطراب درس بخواند؛ درس خواندنی که در نهایت به خستگی روانی، احساس افسردگی و بیزاری از مدرسه در وی منجر می‌شود. به‌بیان‌دیگر فرزند شما جایی از این مدل درس خواندن دل‌زده می‌شود.
ما شهریه می‌دهیم، تو باید در کارهای خانه کمک کنی
گاهی والدین در ازای پرداخت هزینهٔ تحصیلات فرزندانشان از او توقعاتی دارند؛ به‌عنوان‌مثال می‌گویند: «چون ما شهریه تو را می‌دهیم؛ تو هم باید در کارهای خانه کمک کنی و یا کار دیگری برای من انجام دهی». توجه داشته باشید که فرزند شما باید در اوقات فراغت خود به شما در انجام کارهای خانه کمک کند، حتی اگر شما هزینهٔ تحصیل او را ندهید؛ اما وقتی شما چنین توقعاتی را مطرح می‌کنید، در واقع با فرزند خود وارد معامله می‌شوید.
احساس گناهی که این حرف در فرزند شما ایجاد می‌کند، ممکن است وی را متعهد ‌کند، درس را کنار بگذارد و بیشتر وقت خود را صرف انجام کارهای خانه و یا سایر تقاضاهای شما کند. عقب افتادن از درس و پیشرفت کم‌ترین هزینه‌ای است که فرزند شما برای این معامله می‌پردازد؛ هزینه‌ای که در درازمدت ممکن است، منجر به شکل‌گیری احساس خشم و نفرت فرزندتان نسبت به شما شود.
ما شهریه می‌دهیم تو باید دختر/پسر خوبی برایمان باشی
وقتی از فرزند خود توقع دارید در ازای پرداخت هزینهٔ تحصیلش برای شما فرزند خوبی باشد، در واقع خوب‌بودن فرزند خود را وابسته به اعمال خود می‌کنید و به‌صورت تلویحی این پیام را به او می‌دهید که قرار است تو در ازای لطف من خوب باشی؛ نه همیشه! برخلاف تصور شما، این جمله نیز از فرزند شما، آدم بهتری نمی‌سازد. او نه‌تنها با شنیدن چنین جملاتی، مسئولیت‌پذیرتر نمی‌شود، بلکه به‌مرور از شما خسته و طلبکار هم می‌شود. به خاطر داشته باشید که نفرستادن فرزند به مدرسه، خیلی بهتر از مدرسه‌فرستادن با ایجاد احساس گناه است. برای پیش‌گیری از بروز چنین احساساتی در فرزندانتان باید نکات زیر را موردتوجه قرار دهید:
چه‌کار کنیم؟
حالا که هم شهریه می‌دهیم، هم احساسات منفی داریم، چه‌کار می‌توانیم بکنیم؟
۱. احساسات خود را بشناسید و آن‌ها را بپذیرید
حس‌های شما نسبت به فرزندتان به‌اندازهٔ یک جعبهٔ مدادرنگی متنوع است. در عین حال که فرزند خود را دوست دارید، می‌توانید از او عصبانی باشید. در حالی که می‌خواهید شاهد پیشرفت روزافزون فرزند خود باشید، ممکن است به موفقیت‌هایش حسادت کنید. شناخت این احساسات و پذیرش آن‌ها به شما کمک می‌کند، بر حس‌هایتان کنترل داشته باشید؛ اما وقتی شما این حس‌ها را نشناسید و یا آن‌قدر برایتان ناپذیرفتنی باشد که آن‌ها را به آگاهی خود راه ندهید، می‌توان انتظار داشت این احساسات را به‌گونه‌ای دیگر مثل ایجاد احساس گناه در فرزند، نشان دهید.
۲. یادتان باشد، شما در برابر فرزندانتان مسئولید
نکتهٔ دیگری که نباید از یاد ببرید این است که شما در برابر فرزندانی که علت به دنیاآمدنشان هستید، مسئول هستید و قرار است تا آن‌جا که در توان دارید و نه بیشتر از توانتان، به شکوفایی استعدادها و ظرفیت‌های‌شان، کمک کنید. هرچند قرار است فرزندانتان در برابر شما قدرشناس باشند، قدرشناسی به معنای برآورده‌کردن همهٔ توقعاتی که از آن‌ها دارید، نیست.
۳. فرزندتان فردی مستقل از شماست
فرزند شما فردی مستقل از شماست. ممکن است استعدادها، توانایی‌ها، آرزوها و نیازهای وی با آن‌چه شما برایش می‌خواهید و آرزو دارید یکسان نباشد. توجه داشته باشید که بچه‌ها برای برآورده‌کردن نیازها و آرزوهای والدین به دنیا نمی‌آیند؛ بنابراین آن‌ها را همان‌طور که هستند، بپذیرید و کمک کنید متناسب با توانایی‌ها و استعدادهای‌شان، بهترین انتخاب را داشته باشند.
The post استفاده از شهریه برای ایجاد احساس گناه در فرزندان appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com

نقش پدر در تربیت پسر چقدر مهم است؟

برای اینکه پسری بتواند در آینده زندگی موفقی داشته باشد پدر چه جایگاهی در تربیت او دارد؟
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ فرزندان برای الگوپذیری اجتماعی نیاز به دو تصویر دارند: تصویر پدری و مادری. این دو تصویر با هم تفاوت دارند. آنچه فرزند از مادر انتظار دارد، از پدر ندارد. پس نوجوان به الگوی هر دو نیاز دارد؛ اما پدر و مادر هم باید با یکدیگر هماهنگ باشند. همواره درباره نقش‌های پدر و مادر در خانواده نظرهای گوناگونی مطرح بوده است. عموماً پدران و مادران در خانواده‌های ایرانی جایگاه و مسئولیت‌های خود را درباره تربیت فرزندان نمی‌شناسند؛ اینکه هر یک چه جایگاهی و چه نسبتی در بحث تربیت دارند و چه ارتباطی باید بین آنها با فرزندان برقرار باشد. در اینجا تنها به چند نکته مهم تربیتی اشاره کرده‌ایم.
روان‌شناسان در نتیجه تحقیقات خود اظهار می‌کنند که نوزادان هنگام اضطراب و هیجان، مادر را بر پدر ترجیح می‌دهند؛ اما هنگامی که چنین وضعیتی ندارند و پدر و مادر کنار آن‌ها هستند، هیچ گونه ترجیحی قائل نمی‌شوند. نوزادان ۱۸ماهه نسبت به پدر رفتاری اجتماعی و رسمی و نسبت به مادر رفتاری حاکی از وابستگی نشان می‌دهند.
هرتسگ با تأکید بر نقش خاص پدر می‌گوید: کودکان محروم از پدر «گرسنگی پدر» خواهند داشت. به نظر او، وقتی پدری با بچه دوساله خود بازی می‌کند، نقش سنتی مادر را در پیروی از خواسته‌های کودک تکمیل می‌کند و این به سبب نقش کنترل‌کننده‌ای است که پدر ضمن آن، بازی‌های قاعده‌دار را به بچه می‌آموزد و قاعده‌های خود را در بازی‌ها اعمال می‌کند و بدین ترتیب، در پرخاشگری کنترل شده، الگوی کودک قرار می‌گیرد.
ارتباط مادر و فرزند ارتباطی طبیعی است؛ ولی برای پدر باید تلاشی دوجانبه بین او و فرزندش صورت گیرد که البته کار آسانی نیست. نحوه برخورد مادر با تصویر پدر که به نوجوان انتقال می‌یابد، بسیار اثرگذار است. اگر این تصویر مثبت باشد، فرزند رابطه بهتری با پدر خواهدداشت و برعکس؛ پس مادر واسطه بین فرزند با پدرش است.
اولین برخورد پدر با فرزند از طریق مادر است. هنگام تولد، کودک پدر را نمی‌شناسد و از طریق مادر است که پدر معرفی می‌شود، چون مادر تنها واقعیت بیرونی برای نوزاد است؛ پس هر اندازه پدر پس از تولد فرزندش با مهر و محبت بیشتری با مادر رفتار کند و مادر پدر را تأیید کند، حضور پدر زیباتر و ارتباط کودک با پدر بهتر می‌شود. در کشورهای اروپایی پدر در اتاق زایمان حضور دارد و به مادر امنیت روانی می‌دهد.
نوجوان پسر، قدرت حل مسئله را از پدرش می‌آموزد؛ البته این بدان معنا نیست که مادرها این قدرت را نداشته باشند، بلکه از دید پسرها، پدر نماینده اجتماع است و مادر نماینده آسمان. از همین رو، پدر نماینده عقل و خرد و نیم‌کره چپ فرزندان و مادر نماینده احساس و دل و نیم‌کره راست آن‌هاست؛ پس حتماً پدر راه مقابله با مشکلات و تسلط‌یافتن بر امور زندگی را به پسر درس می‌دهد. اگر فرزند پسری از وجود پدر محروم شود، از مادر می‌آموزد، ولی در عین حال نیاز به الگوهای تکمیلی اجتماعی دارد.
پسرها دوست دارند انضباط و قانون‌مندی را از پدر بیاموزند، زیرا مادرها به دلیل عاطفی‌بودن، خواسته‌های بچه‌ها را زودتر برآورده می‌کنند؛ ولی پدرها در برابر خواسته‌های نوجوانان شرایطی به وجود می‌آورند، خواسته‌های آنان را با اهدافی خاص به تأخیر می‌اندازند و با این کار درس تلاش، قانون‌مندی و انضباط به فرزندان می‌دهند. البته این بدان معنا نیست که مادر ویژگی‌های مزبور را ندارد، بلکه پدر با قاطعیت بیشتری برخورد می‌کند. پسربچه‌هایی که در کارها و رفتارشان بی‌تحرک و منفعل‌اند کسانی‌اند که مسائل انضباطی خانه را پدرانشان وضع نمی‌کنند؛ چون این گونه پدرها معمولاً قاطعیت کافی ندارند.
پسرها تعهد، مسئولیت‌پذیری و پشتکار را از پدران مسئول و فعالشان می‌آموزند. البته این بدان معنا نیست که مادر این خصیصه ها را نداشته باشد، بلکه نوجوان پسر می‌خواهد امید به موفقیت و توانمندی را از پدرش بگیرد، چون تصویر پدر است که به پسر جرئت می‌دهد مسئولیت‌پذیر باشد.
اگر پدری برای ایجاد نظم مدام فرزندش را نصیحت کند، باید بداند که در کارش ایرادی وجود داشته و بهتر است شیوه‌های رفتاری‌اش را بازبینی کند؛ زیرا هیچ وقت برای تغییر رفتار دیر نیست. پسرها برای دفاع از حقوق خود احتیاج به قدرت ریسک و رقابت پدرها دارند؛ وگرنه به جای رقابت‌پذیری اصولی و درست، به آغوش پر مهر مادران پناه می‌برند. از همین رو، پسران برای کسب موفقیت و ابراز وجود نیاز به ارتباطات مؤثر و گسترده‌ای با پدر دارند.
مدیریت را پسران از پدران فعال و مؤثر خود می‌آموزند، زیرا نوع مدیریت مادر در خانواده با مدیریت پدر متفاوت است. مادر مدیریت عاطفی را برعهده دارد و پدر مدیریت اجتماعی را. در نتیجه، پسرها پدر را نماینده اجتماع می‌دانند و در این زمینه هم از رفتار او الگوبرداری می‌کنند. حتماً مناسب‌ترین الگو در مورد احترام به جنسِ مخالف برای پسر پدرش است، چون علاقه و محبت به زن را پسر از برخورد پدر با مادر می‌آموزد.
روان‌شناسان معتقدند مهرورزی به زن یکی از جسارت‌های مردانه است. آدم‌های ترسو فن مهرورزی به زنان را نمی‌دانند و چون احترام به زن را بلد نیستند، به ناهنجاری‌های اخلاقی و در برخی نمونه‌ها، تجاوز به حقوق دیگران، دچار می‌شوند.
فرزندان امید به آینده و مثبت اندیشی را از پدر می‌آموزند، چرا که اگر پدری منفی‌اندیش باشد، فرزندان هم همین الگو را می‌گیرند و به همه افراد جامعه بدبین می‌شوند. این در صورتی است که برخی از پدران تصور می‌کنند که روشن‌فکرند و مدام از دیگران، مسائل پیرامون خود و حتی مسائل اجتماعی انتقاد می‌کنند و در نتیجه، چون پسر پدر را الگوی حقیقی و کامل خود می‌داند، امید به زندگی و جامعه را از دست می‌دهد و انگیزه‌ای برای زندگی خوب نخواهدداشت. پس امید به آینده حاصل، تصویری مثبت از پدر است.
به طور کلی، باید پدران در نقش خود قاطع و نظم‌دهنده و در ضمن، همدل و همراه فرزندان باشند و مادر را تأیید کنند. فقط در این صورت است که نوجوان هیچ فاصله‌ای بین خود و او نمی‌بیند و تصور نمی‌کند که بخواهد در قبال پدر نافرمانی کند. در نتیجه، الگوی درستی از پدر خواهد داشت و در آن واحد او را دوست دارد.
بعضی از محققان پس از فروید، بر نقش پدر در کنار مادر یا از طریق مادر در سال‌های اولیه تأکید کرده‌اند. از نظر آنان، علاوه بر این نقش عمومی، یعنی حمایت مادر، نقش خاص پدر این است که پایه‌های اساسی توجه به واقعیت را در شخصیت کودک فراهم آورد؛ زیرا کودک هر وقت از مادر جدا می‌ماند، احساس اضطراب شدید می‌کند و پدر این اضطراب شدید را کاهش می‌دهد. از این لحاظ، آسیب‌های روانی پدر یا فقدان او ممکن است در شکل‌گیری شخصیت فرزندان تأثیری بسیار جدی داشته باشد.
The post نقش پدر در تربیت پسر چقدر مهم است؟ appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com

راز شیک پوشی در سنین مختلف

میخواهید در هر سنی که هستید شیک پوش باشید؟ با ما همراه شوید با مقاله راهنمای شیک پوشی در تمام سنین.
به گزارش آلامتو و به نقل از چی بپوشم؛ در این مقاله می‌خواهیم بگوییم چطور متناسب با سن خود لباس بپوشید و هر مرحله از زندگی خود را بدون اینکه جلب توجه کنید پشت سر بگذارید. همه ما در میان اطرافیان خود آقایان میانسالی را می‌شناسیم که گاهی شلوار یا پلیور گشاد و نامتناسب برای اندام خود می‌پوشند. ما این موارد را به خاطر سپردیم چون کاملا جلب توجه می‌کردند و این جلب توجه قطعا به دلیل خوب لباس پوشیدن آن‌ها نبوده است! چگونه در هر سنی شیک پوش و جذاب باشید؟
چرا نحوه پوشش مهم است؟
واقعیت این است که این ضرب المثل که می‌گوید سن شما همان احساسی است که نسبت به خودتان دارید در مورد پوشش و لباس صدق نمی‌کند. به این علت که ممکن است شما خود را بیست ساله تصور کنید ولی اطرافیان با نگاه کردن به موهای جوگندمی شما در کسری از ثانیه می‌توانند سن شما را حدس بزنند! سن موضوعی نیست که بخواهید به خاطر بالا رفتنش شرمنده باشید!
هیچکس هنگامی که به عکس‌های جرج کلونی نگاه می‌کند نمی‌گوید “وای! موهای جوگندمی فوق العاده بدی دارد!” اما قطعا اگر افراد مشهور نحوه پوشش درستی نداشته باشند مورد نقد قرار خواهند گرفت. متناسب با سن خود لباس بپوشید، ولی فقط در صورتی که لباس اندازه تن‌تان باشد!
زیر بیست سال
اگر سنی که مادرتان برایتان لباس انتخاب می‌کرد را پشت سر گذاشته‌اید، و تازه دوران دبیرستان را سپری می‌کنید، می‌توانید انتخاب‌های دوران نوجوانی را کنار بگذارید. اگر می‌خواهید سبک نوجوانانه خود را حفظ کنید و با این حال متفاوت‌تر از دوستانتان باشید می‌توانید روی لباس پوشیدن لایه‌ای و سبک کژوال و روزمره تمرکز کنید. تا زمانی که لازم نیست به مصاحبه شغلی یا عروسی و مراسم عزاداری بروید لازم نیست کت و شلوار بپوشید و کراوات بزنید. در عوض ما به شما نکاتی را می‌گوییم که خوش تیپ‌ترین فرد مدرسه باشید.
انتخاب لباس‌هایی از جنس کتان به جین و پارچه‌های مخمل کبریتی در پاییز و زمستان ارجحیت دارد. شلوارهای اندازه بدنتان و نه خیلی تنگ دوست شما هستند و استایل شما را از اکثریت مردم متفاوت می‌کنند. زرشکی آبی و طوسی انتخاب‌های خوبی برای شما خواهند بود.
از پیراهن‌های مردانه استفاده کنید. مخصوصا انواع شطرنجی و راه راه. می‌توانید آخرین دکمه پیراهن را باز بگذارید یا اینکه از زیر پیراهن مردانه تی شرت بپوشید. سعی کنید با انتخاب رنگ نادرست باعث جلب توجه نشوید ولی می‌توانید از رنگ‌ها برای جلوه بخشیدن به پوشش خود استفاده کنید.
از پلیور‌های رنگی برای استایل لایه‌ای خود استفاده کنید. پلیور یقه هفت یا هنلی برای پوشیدن بر روی پیراهن مردانه مناسب خواهند بود. رنگ‌هایی مثل سبز زیتونی، سرمه‌ای و زرشکی انتخاب خوبی برای سن شما خواهند بود.
برای انتخاب کفش سعی کنید از کفش های ورزشی مثل نایک و … فاصله گرفته و به مدل‌های ساده‌تر روی‌ بیاورید. این کفش‌ها در عین حال که راحتی کفش های ورزشی را دارند شیک‌تر از کفش‌های مخصوص پیاده روی و دویدن هستند.
برای انتخاب ساعت می‌توانید به سراغ برندهایی همچون فسیل و نیکسون بروید ولی دقت داشته باشید که صفحه ساعت به طور غیر معمول بزرگ نباشد. ساعت‌هایی با صفحه‌هایی با قطر زیر ۴۲ میلی‌متر مناسب‌تر هستند.
اگر ساعتی جوان پسند‌تر می‌خواهید انتخاب کنید می‌توانید از انواع کرنوگراف‌دار آن‌ها استفاده کنید.
بیست تا بیست و پنج سال
شما باید مشغول به تحصیل در دانشگاه باشید و تا حدودی شغل آینده خود را انتخاب کرده باشید. هیچ عذری برای نداشتن یک دست کت و شلوار رسمی پذیرفته نیست. حتی اگر در محیط کاری غیر رسمی مانند استودیوی طراحی یا ورکشاپ کار کنید به یک بلیزر خوش دوخت نیاز خواهید داشت. سعی کنید استایل بالغ‌تری را برای خود انتخاب کنید. ولی نه به این معنا که مانند پدر خود لباس بپوشید! در اینجا چند نکته را متذکر می‌شویم:
اولین کت و شلوار مردانه خود را هر چه زودتر خریداری کنید. رنگ مشکی را فراموش کنید به جای آن می‌توانید سرمه‌ای یا طوسی را برای رنگ کت و شلوار خود انتخاب کنید. یک دست کت و شلوار ساده و بدون طرح! به این دلیل که اگر فقط یک دست کت و شلوار دارید اطرافیان سریع به دیدن آن عادت نمی‌کنند. طرح‌ها به آسانی به خاطر سپرده می‌شوند! اگر کت و شلوار اولین کت و شلوار مردانه‌ای خواهد بود که دارید، کت تک دکمه را انتخاب کنید و برای کت و شلوار دوم و سوم می‌توانید انواع دو دگمه را انتخاب کنید.
برای استایل کژوال جین را فراموش کنید در عوض سعی کنید انتخاب خود را از بین شلوارهای کتان و پارچه‌ای داشته باشید. انواع زیادی از این شلوار‌ها در بازار هست پس سعی کنید خلاقیت به خرج دهید و روی اندازه بودن و کیفیت آن تمرکز داشته باشید.
حالا وقتش است که یک کیف پول با کیفیت که عمری همراه شما باشد برای خود تهیه کنید. یک ساعت خوب انتخاب کنید لزومی ندارد برند ساعتتان رولکس باشد ولی فسیل و نیکسون را برای دوران مدرسه خود باقی بگذارید. روی انتخاب یک ساعت کلاسیک تمرکز کنید. بند ساعت بهتر است چرمی باشد و به صورت پیش فرض رنگ قهوه‌ای یا مشکی بهترین است.
اگر از تی شرت‌های راحت خود نمی‌توانید دل بکنید، سعی کنید آن‌ها را با جین یا شلوار کتان رنگ متضاد ست کنید. برای تکمیل استایل خود از یک پلیور زیپ‌دار بدون کلاه استفاده کنید.
حالا نوبت به انتخاب کفش رسیده! هر چه سریع‌تر یک جفت کفش رسمی خریداری کنید. برای کفش‌های راحتی دقت بیشتری داشته باشید انتخاب‌های زیادی دارید فقط برندهای کانورس و اسکچر را کنار بگذارید شما دیگر نوجوان دوره دبیرستان نیستید!

بیست و پنج تا چهل سال
خلق و خوی شما کم کم آرام می‎شود و شخصیت ثبات یافته‌ای پیدا کرده‌اید. برای این سن، پیراهن مردانه هنوز هم بهترین انتخاب است. برای مهمانی‌های دوستانه لباس رسمی انتخاب کنید. از پوشیدن رنگ‌های تند اجتناب کنید و سعی کنید تفاوت را با ایجاد تغییر در بافت لباس یا انتخاب یک کراوات مناسب ایجاد کنید. پوشیدن کت تک به سویشرت ارجحیت دارد و کت و شلوار شما بهترین دوست شما برای محل کار خواهد بود.
سعی کنید مجموعه کفش‌های خود را کامل کنید. وقتی سه جفت کفش رسمی خریداری کردید می‌توانید کفش‌های متفاوت‌تری مانند چرم‌های رنگ شده را به این مجموعه اضافه کنید.
پلیورهای قبلی شما هنوز هم کاربرد دارند ولی الان زمان آن است که کت مخمل کبریتی و یا پلیورهای خاکستری رنگ را به کمد لباستان اضافه کنید.
برای استایل کژوال هم از پایپون می‌توانید استفاده کنید و هم کراوات. هر دو مورد با با پلیورهای یقه هفت و بافتنی همخوانی دارد.
برای تابستان می‌توانید پیراهن راه راه و کفش قایقی خود را با هم ست کنید.
چهل سال تا شصت سال
شما هنوز جوان هستید هیچ کس نمیتواند این مسئله را انکار کند. هر روز صبح آماده می‌شوید و به محل کار خود می‌روید شما در یکی از بهترین مراحل زندگی خود هستید، تشکیل خانواده داده‌اید و به بسیاری از اهداف خود رسیده‌اید. نحوه پوشش شما در این محدوده سنی تغییر خیلی زیادی نخواهد کرد.
از رنگ‌های تند مثل صورتی و سبز روشن اجتناب کنید به جای آن از رنگ‌های کلاسیک سرمه‌ای و خاکستری استفاده کنید. به جای بازی با رنگ‌ها از طرح‌های مختلف استفاده کنید تا به استایل خود جذابیت ببخشید.
اگر می‌خواهید کمی متفاوت باشید به جای شلوار طوسی می‌توانید از شلوار آبی تیره یا سرمه‌ای استفاده کنید.
پارچه‌های تویید را به لباس‌های خود اضافه کنید. استفاده از یک کت طرح تویید نشان دهنده بلوغ و آگاهی شما نسبت به سنتان خواهد بود.
تیپ‌های لایه‌ای و استفاده از پلیورها را کنار بگذارید این استایل برای سن‌های پایین‌تر مناسب است.
می‌توانید از رنگ‌های روشن در طرح پوشت یا کراوات خود استفاده کنید فقط دقت داشته باشید در این کار زیاده روی نکنید!
برای استایل راحتی هم سعی در انتخاب رنگ‌های کلاسیک داشته باشید، زرشکی، سرمه‌ای یا حتی سفید خیلی بهتر از پولوشرت‌های طرح‌دار است.
اگر دوست دارید رنگ‌ها را به تیپ خود اضافه کنید سعی کنید طیف رنگ‌های نارنجی تیره، بنفش تیره و سبز زیتونی را استفاده کنید.
برای انتخاب کفش راحتی به سراغ مدل‌های لوفر بروید کفش‌های قایقی را برای تابستان کنار بگذارید و کفش‌های ورزشی را فقط برای باشگاه استفاده کنید.
شصت و پنج سال و بالاتر
شما در این سن یا بازنشسته شده‌اید و یا به زودی بازنشسته خواهید شد و وقت بیشتری برای پرداختن به تیپ و ظاهر خود خواهید داشت.
حالا وقت این است دوباره پلیور‌ها را به همراه کت خود بپوشید. این پلیورها کاملا مناسب سن شما هستند و در سرمای زمستان هم بدن شما را گرم نگه خواهند داشت. یک پلیور یقه هفت سبز تیره در زیر کت تویید فوق العاده خواهد بود!
شلوار‌های رسمی پارچه‌ای راحت‌تر و بهتر از شلوار‌های کتان و مخمل کبریتی خواهند بود.
پیراهن‌های مردانه با راه راه‌های عمودی را برای کشیده‌تر نشان دادن بالا تنه خود استفاده کنید.
اکسسوری‌های خود را از انواع ساده‌تر و تطبیق پذیرتر انتخاب کنید.
The post راز شیک پوشی در سنین مختلف appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com

همه چیز درمورد افزایش قد بعد از ۲۰ سالگی و بلوغ

برای کسانی که به دنبال افزایش قد خود هستند بسیار مهم است که بدانند در چه سنی رشد قدی آنها متوقف خواهد شد.
به گزارش آلامتو و به نقل از مجله تناسب اندام؛ کوتاه قد بودن برای بسیاری از افراد، یک موضوع حساس است زیرا دائما به آنها یادآوری می شود که قدکوتاه هستند. هرچند متاسفانه، کار زیادی وجود ندارد که بتوانید برای کنترل کردن میزان رشد قدتان انجام دهید. مگر اینکه از یک بیماری قابل درمان رنج ببرید، قد شما در بزرگسالی، براساس ژن هایتان تعیین می شود. بیمارستان کودکان فیلادلفیا گزارش می دهد بطور کلی اکثر کودکان در بزرگسالی، به قدی در حدود ۱۰ سانتی متر بیشتر یا کمتر از قد متوسط والدین شان دست خواهند یافت.
چگونه بلندتر می شویم
افزایش قد یک فرد به دلیل رشد در استخوانهای بلند اسکلت رخ می دهد. استخوانهای بلند، شامل اکثر استخوانها در اندام شما هستند. استخوانهای بلند از طریق فرایندی بلندتر می شوند که ایجاب می کند صفحات یا غضروف در انتهای استخوانها، سلولهای جدیدی ترشح کنند که با رشد کردن به بافت استخوان تبدیل می شوند.
چه زمانی رشد اتفاق می افتد
شما در سراسر دوران کودکی و بلوغ، بلندتر می شوید اما هنگامیکه دوران بلوغ به پایان برسد، تقریبا تمام استخوانهای شما از رشد باز می ایستند. برخی استخوانها مانند فک در تمام زندگی تان رشد می کنند اما سرعت رشد آنها آنقدر آرام است که قابل توجه نیست. رشد آشکار در قد معمولا در حدود ۱۸ سالگی در خانمها و ۲۰ سالگی در مردان متوقف می شود. در این نقطه، شما معمولا به قد بزرگسالی تان رسیده اید و دیگر بلندتر نمی شوید.
هورمون ها
چندین هورمون در رشد شما نقش دارند. هنگامیکه شما یک نوزاد یا کودک هستید، هورمون رشد تولید و ترشح شده توسط غده هیپوفیز، رشد قد را کنترل می کند. هنگامیکه وارد سن بلوغ می شوید، هورمون های جنسی از جمله استروژن و تستوسترون جهش رشدی که مردم معمولا در شروع بلوغ تجربه می کنند را تحریک می کنند. همین هورمون ها نیز در پایان نوجوانی، رشد در استخوانهای بلند را متوقف می سازند.
اختلالات رشد
کوتاه قدبودن در واقع یک وضعیت پزشکی تلقی نمی گردد اما برخی از افراد دچار مشکلات پزشکی هستند که در کوتاه قد بودنشان نقش دارد. این افراد دچار کوتولگی یا کوتاهی قد هستند که توسط ژن هایشان یا یک وضعیت پزشکی بوجود می آید. اغلب افراد مبتلا به کوتولگی، قدی بین یک متر و یک متر و ۱۰ سانت دارند. در برخی موارد، این وضعیت می تواند توسط یک نقص ژنتیکی یا جهش های ژنتیکی بوجود بیاید. اختلالات مربوط به هورمون های جنسی و رشد و غضروف های بدن شما نیز می توانند باعث کوتولگی شوند.
The post همه چیز درمورد افزایش قد بعد از ۲۰ سالگی و بلوغ appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com

سردرد تنشی و درمان آن

به گزارش آلامتو و به نقل از بدونیم؛ نیمی از روز گذشته و هنوز مشغول تایپ کردن با کامپیوتر هستید. وقتی کار تمام می شود سردرد تنشی غیر قابل تحملی به سراغتان می آید. هر زمان که احساس کردید این سر درد قرار است شروع شود این روش ساده بدونیم که شاید فقط ۲ دقیقه زمان می برد را انجام دهید.

وسایل مورد نیاز: یک عدد مداد (یا خودکار)
زمانی که احساس کردید سردرد نزدیک است یک عدد مداد را برداشته و بین دندان ها قرار دهید و تنها به مدت ۲ دقیقه آن را بین دندان ها و لب ها نگه دارید. (مداد را گاز نگیرید)
دلیل کارآمد بودن این روش: زمانی که استرس دارید فک ها و دندان ها را به هم گزه می زنید و این باعث گردن درد و سردرد تنشی می شود. قرار دادن مداد بین دندان ها باعث می شود فک ریلکس شود و سر درد از بین برود.
The post سردرد تنشی و درمان آن appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com

چگونه از ستون فقرات خود مراقبت کنیم؟

درد در ستون فقرات آنقدر آزاردهنده است که مطمئن باشید تمام فعالیت های روزانه شما، حتی خوابیدن تان را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد پس قبل از اینکه این درد به سراغ شما بیاید برای مقابله به آن قدمی بردارید.
به گزارش آلامتو و به نقل از فیتامین؛ نکند هنگام خواندن این مقاله نشسته باشید. شاید بهتر باشد موقع خواندن آن بلند شوید و بایستید؛ زیرا طبق آمارها کمردرد یکی از شایع ترین چیزهایی است که افراد سر کار از آن شکایت دارند و بعد از سرماخوردگی، دومین عاملی است که افراد به خاطر آن به پزشک مراجعه می کنند. کمر درد می تواند دلایل متعددی داشته باشد: مشکلات دیسک کمر، کشش عضلات، فرسایش مهره ها و یا حتی آرتروز. اما دلیل کمر درد در افرادی که فعالیت بدنی زیادی دارند به ویژه در افرادی که وزنه برداری می کنند، برآمده شدن دیسک کمر است.
دکتر استوارت مک گیل می گوید: “علت برآمده شدن و بیرون زدن دیسک کمر خم شدن ستون مهره هاست. وقتی که ستون فقرات خم نشده باشد قوی تر است، چرا که در حالت قوس طبیعی قرار گرفته است؛ زمانی که فرد به طور مکرر و به مدت طولانی رو به جلو خم می شود، بافت همبند ستون مهره ها به مرور زمان تخریب می شود و سبب می شود که دیسک کمر رو به عقب بیرون بزند و به این ترتیب بر اعصاب این ناحیه فشار وارد شده و شخص دچار کمر درد می شود.
اگر این خم شدن همراه با بار اضافه نباشد، فشاری که به دیسک وارد می شود نسبتا کم است. به همین علت انجام حرکت گربه ای یوگا می تواند مفید باشد.
اما اگر خم شدن همراه با بار اضافه باشد (مثلا هنگام وزنه برداری) یا اگر بعد از انجام ورزش سنگین فرد سر کار برود و در حالت خمیده بنشیند، احتمال آسیب دیدگی و بیرون زدن دیسک کمر بیشتر می شود.
بنابراین اگرچه ممکن است ورزش روزانه به شما هیکلی ضد گلوله بدهد، در عین حال ممکن است در صورتی که این ورزش ها را درست انجام ندهید خطر بزرگتری را متوجه سلامت شما سازد و شما را دچار آسیب دیدگی سازد.
در اینجا چند دستورالعمل برای محافظت از ستون فقرات در برابر آسیب ها چه در باشگاه و چه در هنگام فعالیت روزانه آورده شده است.
محافظت ۲۴ ساعته
علت بیرون زدن دیسک، خم شدن و برداشتن بار اضافه است، اما نکته در اینجاست که لازم نیست این دو همزمان رخ دهند. حتی اگر فرم بدن شما بی نقص باشد و هنگام وزنه برداری ستون فقرات شما در حالت طبیعی و استوار باشد، باز هم ممکن است دیسک کمر شما تحت تاثیر سایر فعالیت های روزانه تان قرار گیرد و بیرون بزند. بنابراین، افرادی که کار اداری دارند و یا مجبورند هنگام کار دائما بنشینند، باید بیشتر مراقب باشند، به ویژه اگر از افرادی هستند که عادت به باشگاه رفتن هم دارند.
دکتر مک گیل می گوید: “وقتی در تمام طول روز به حالت خمیده هستید، رشته های کلاژن موجود در دیسک کمر نرم می شود و احتمال بیرن زدن دیسک و کمر درد بیشتر می شود.” بنابراین حتی اگر روزی یک ساعت هم به باشگاه بروید، ۲۳ ساعت باقی مانده از روز خیلی خیلی اهمیت دارند. شما باید با رعایت آداب و اصول خاص بنشینید. وقتی در دستشویی، روی صندلی و یا در ماشین نشسته اید باید وضعیت بدنی درستی داشته باشید.
اقدام کنید: در باشگاه، وضعیت درست بدن و حالت صحیح قرار گرفتن ستون فقرات خود را ترک نکنید: وقتی می نشینید، می ایستید، و یا در طول روز دولا و راست می شوید، به همان اندازه مراقب باشید که زمان برداشتن وزنه و دمبل مراقب هستید. ستون فقرات شما باید قوس طبیعی خودش را داشته باشد، پس هنگام بلند کردن وزنه فشار را روی باسن و پاهای خود بیندازید نه روی کمرتان. از ناحیه لگن خم شوید نه ستون فقرات.
پیش از ورزش عضلات شکم و باسن را گرم کنید
در تحقیقی که اخیرا انجام شده است، حرکات ایزومتریک و غیر چرخشی مثل پلانک و پل زدن از پهلو بهتر از حرکات دینامیک مثل دراز و نشست می توانند به سفت شدن عضلات شکم و باسن کمک کنند. اگر این عضلات سفت شوند می توانند جلوی وارد آمدن فشار اضافه به ستون فقرات را بگیرند. اگر عضلات شکم و باسن شما قوی تر باشد می توانید وزنه های سنگین تری هم بلند کنید زیرا ظرفیت ستون فقرات شما برای تحمل بار اضافه افزایش می یابد.
اقدام کنید: بعد از اینکه خود را گرم کردید و پیش از اینکه شروع به ورزش کنید، حرکاتی انجام دهید که عضلات شکم و باسن شما را تقویت کنند (حرکت پلانک، پال آف پرس)؛ به این ترتیب عضلات شکم و باسن و کمر شما برای انجام حرکات دشوارتر مثل اسکوات، بلند کردن وزنه و پرس بالای سر به خوبی آماده می شوند.
برنامه ورزشی که برای شما مناسب است انتخاب کنید
آیا معنی این حرف این است که کلا نباید حرکت دراز و نشست را انجام دهید؟ نه (مگر اینکه در حال حاضر دچار کمر درد باشید، که در این صورت بهتر است دراز و نشست نزنید و حرکت دیگری به جای آن انجام دهید). ببینید چه حرکاتی با اسکلت بدنی شما سازگار است. شاخه های باریک درخت را می توان به راحتی خم و راست کرد و هیچ مشکلی هم پیش نمی آید. اما اگر یک شاخه ضخیم را بردارید و آن را به همان اندازه خم کنید، می شکند.
در مودر حرکات ورزشی هم وضعیت همین طور است، یعنی هر حرکت ورزشی مناسب کمر هر فردی نیست. مثلا کسانی که یوگا کار می کنند، ممکن است هزاران بار ستون فقرات خود را خم کنند اما یکبار هم در زندگی دچار کمر درد نشوند. این افراد به دلیل اسکلت بدنی خاصی که دارند می توانند ستون فقرات خود را به دفعات بیشتری خم کنند و توانایی تحمل آن را دارند.
مقاله مرتبط: چگونه عضلات کمر خود را تقویت کنیم؟
اقدام کنید: تشخیص اینکه ستون فقرات شما شبیه یک شاخه باریک است یا یک شاخه ضخیم، کار دشواری است؛ اما در هر صورت بهتر است مراقب ستون فقرات خود باشید. اگر تصمیم دارید حرکت دراز و نشست بزنید یا یک ساعت یوگا کار کنید، در صورت امکان باقی روز به کمر خود استراحت دهید، صاف بایستید، وضعیت بدنی خوبی در طول روز هنگام نشستن و یا برداشتن چیزها داشته باشید.
زمان مناسب برای ورزش کردن
زمانی که برای ورزش کردن در طول روز انتخاب می کنید نیز می تواند بر سلامت ستون فقرات شما تاثیرگذار باشد. دیسک های کمر در طول شب که می خوابید پر از مایع می شوند به همین علت صبح ها سفت تر هستند و دامنه حرکتی کمتری دارند. اگر در عصر ورزش کنید، ممکن است عضلات شکم و باسن شما بر اثر نشستن زیاد در طول روز تنبل شده باشند.
اقدام کنید: اگر می خواهید صبح ورزش کنید زمان بیشتری را صرف گرم کردن و حرکات کششی کنید تا عضلات و تاندون های کمر شما دچار کشیدگی نشوند. اگر شبها تا دیر وقت بیدارید، پیش از انجام حرکات قدرتی، با حرکات ایزومتریک مثل پلانک عضلات شکم و کمر خود را آماده کنید.
عضلات باسن خود را گرم کنید
اگر در حال حاضر کمر درد دارید، چه بسا الگوی حرکتی نادرستی را در پیش گرفته باشید: وقتی کمر شما درد می کند، مغز شما به عضلات باسن پیامی می فرستد تا سایر عضلات مثل همسترینگ فعال شده و بیشتر حرکات را انجام دهند تا مانع از کمر درد بیشتر شوند.
بعد از آن، زمانی که کمر درد شما بهبود یافت، بدن شما هنوز طبق الگوی قبلی عمل می کند. بنابراین بعد از بهبود کمر درد که دکتر به شما اجازه داد به باشگاه برگردید اولین کاری که می کنید باید این باشد که عضلات کمر را به حالت سابق برگردانید.
The post چگونه از ستون فقرات خود مراقبت کنیم؟ appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com

راه درمان کشیدگی عضله همسترینگ چیست؟

اگر دچار کشیدگی عضله همسترینگ شده اید باید هرچه سریعتر برای درمان آن راهی بیابید چراکه این عضله یکی از عضلات اصلی در فعالیت های روزانه انسان است.
به گزارش مجله آلامتو و به نقل از مجله تناسب اندام؛ همسترینگ، یک نقش محوری در راه رفتن، پریدن، دیدن، دوچرخه سواری یا شنا ایفا می کند. همسترینگ ها، مرکز قوه محرکه پاهای شما هستند. همسترینگ ها به شما امکان می دهند زانوهایتان را خم کنید، پاهایتان را صاف کنید و حرکت از مفصل ران را کنترل کنید. مصدومیت از ناحیه همسترینگ می تواند باعث یک اختلال بزرگ در رژیم تمرینی یا تناسب اندام شما شود و اگر درست درمان نشود، شما را برای هفته ها روی نیمکت بنشاند.
کشیدگی همسترینگ چیست؟
یک کشیدگی همسترینگ، یک کشش بیش از حد یا پارگی فیبرهای عضلانی است.
علائم آن چه هستند؟

درد تیز در پشت پا در طول تمرین
تورم یا کبودی
درد در هنگام کشش یا انقباض عضله

شدت یک کشش همسترینگ
درجه ۱

احساس ناراحتی در هنگام راه رفتن
سفتی در ران خلفی
تورم اندک
درد خفیف در هنگام خم کردن زانو در برابر مقاومت

درجه ۲

دشواری در هنگام راه رفتن یا لنگیدن جزئی
درد در طول فعالیت
تورم یا کبودی قابل توجه
درد در هنگام خم کردن زانو بسیار دشوار
ناتوانی در راست کردن زانو

درجه ۳

درد شدید
تورم یا کبودی عمده
اشکال در هنگام راه رفتن، ممکن است به عصا نیاز باشد
نمی توانید زانو را خم یا راست کنید

توجه: اگر شما کشیدگی عضله درجه ۳ دارید، فورا به پزشک مراجعه کنید.
چگونه یک کشیدگی همسترینگ را درمان کنید
هنگامیکه شما هر یک از علائم بالا را تجربه کردید، باید فورا تمرین تان را متوقف کنید. روی محل آسیب دیدگی یخ بگذارید و با درمان R. I. C. E (استراحت، یخ، فشرده سازی، بالا بردن) ادامه دهید. اگر کبودی (خونریزی داخلی عضله) رخ داد، برای به حداقل رساندن کبودی از یک باند فشرده سازی روی همسترینگ استفاده کنید. در طول چند روز اول، پاهایتان را صاف کنید و روی همسترینگ یخ بگذارید.
این کار به کنترل تورم کمک خواهد کرد و به آرامی، این عضله را می کشد. گرما نباید تا روز سوم یا چهارم، مورد استفاده قرار گیرد، چون ممکن است خونریزی یا تورم عضله را افزایش دهد. بجای آن از یک باند فشرده سازی استفاده کنید. کشش ملایم و مقاومت سبک به بهبود عضله همسترینگ شما کمک خواهد کرد. در اینجا ۲ کشش موثر که می توانید در خانه انجام دهید را بیان می کنیم.
کشش همسترینگ

یک دیوار، ستون یا درگاه پیدا کنید.
رو به بالا روی زمین دراز بکشید.
پای مصدوم را صاف بالا بیاورید وآن را به دیوار تکیه دهید.

پای سالم شما باید خم (اگر از یک دیوار استفاده می کنید) یا صاف (اگر از یک درگاه یا ستون استفاده می کنید) روی زمین باشد. همانطور که قدرت تان افزایش می یابد، می توانید به دیوار، ستون یا درگاه نزدیک تر شوید.
تقویت کننده همسترینگ

روی یک صندلی یا چهار پایه چرخ دار بنشینید.
هر دو پایتان را خم کنید. پای مصدومتان را در مقابلتان صاف کنید، بطوریکه پاشنه آن روی زمین باشد.
به آرامی زانوی پای آسیب دیده را خم کنید، بطوریکه صندلی شروع به حرکت به جلو کند.
سپس این حرکت را تکرار کنید.
سعی کنید صندلی را از یک سمت اتاق به طرف دیگر حرکت دهید.

اگر درد، بیشتر از ۲ هفته طول کشید، باید به پزشک مراجعه کنید.
The post راه درمان کشیدگی عضله همسترینگ چیست؟ appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com

علت اصلی خونریزی لثه چیست؟

در صورتی که زیاد دچار خونریزی لثه میشوید حتماً به دنبال یافتن علت آن و رفع مشکل باشید.
به گزارش آلامتو و به نقل از بدونیم؛ خونریزی لثه هرگز امر نرمالی نیست و در واقع یک نشانه خطر برای بیماری لثه می باشد که از تشکیل باکتری و پلاک بر روی دندان نشات می گیرند. بدون شک هیچ کدام از شما دوست ندارید بیماری لثه داشته باشید چون باعث ویرانی در دهان (ریزش لثه) و بدن (بیماری های قلبی) می شود.
دلیل خونریزی لثه تنها مسواک زدن خشونت آمیز نیست. بلکه خیلی چیزها می توانند باعث ایجاد این مشکل شوند. از جمله دلایل این مشکل موارد زیر می باشد که به طور خلاصه شرح کوتاهی داده ام:
دندان ها را درست مسواک نزده اید
باکتری ها تنها در طول مدت ۲۴ ساعت می توانند در لثه التهاب ایجاد کنند. بنابراین اگر خوب مسواک نزنید و درست از نخ دندان استفاده نکنید ممکن است لثه ها دچار خونریزی شوند. بنابراین این بار کمی آهسته تر و با حوصله تر مسواک بزنید تا تمام قسمت های دندان تمیز شود و خونریزی لثه ها متوقف شود اما اگر باز هم با وجود درست مسواک زدن خونریزی لثه ها متوقف نشد حتما به یک دندانپزشک مراجعه کنید.
هورمون ها ثابت نیستند
وقتی سطح هورمون ها ثابت نباشد (به عنوان مثال در دوره بلوغ، بارداری، عادت ماهانه و یا ئسگی) به پلاک های دندان که باعث خونریزی لثه می شوند حساس تر می شویم. بنابراین باید در طول این دوره ها توجه بیشتری به دندان ها نشان دهید. به عنوان مثال بیشتر از نخ دندان استفاده کنید یا دهان را به خوبی بشوئید.
استرس، کم خوابی و غذای نامناسب
خونریزی لثه معمولا در دانش آموزانی که غذای کافی و ناسب نمی خورند، تا دیروقت بیدار می مانند و به خاطر تکالیف شان استرس دارند بیشتر ایجاد می شود زیرا تمام این مشکلات روی توانایی بدن برای مبارزه با التهاباتی که در اثر ایجاد باکتری ها در دهان بوجود آمده اند ضعیف می کند. پس از دندان های تان با برنامه غذایی مناسب (پروتئین، سبزیجات، ویتامین C و D) و مصرف مولتی ویتامین به خوبی مراقبت کنید.
مصرف برخی داروها
داروهای ضد افسردگی و فشار خون باعث خشکی دهان می شود و کمبود بزاق نیز منجر به تکثیر باکتری در دهان می شود. بنابراین لثه ها قرمز، ملتهب و دچار خونریزی می شوند. اگر احساس کردید علت التهاب و خونریزی لثه ها مصرف این داروهای خاص است به پزشک مراجعه کنید تا محصولاتی که مشکل خشکی دهان را رفع می کنند به شما تجویز کنند.
شاید مشکلی جدی تر از موارد قبلی وجود داشته باشد
بیماری های مزمن مثل دیابت، سرطان خون و ایدز، سیستم ایمنی بدن را ضعیف می کند و منجر به التهاب و خونریزی در لثه ها می شود. اگر بیشتر از چند هفته متوجه خونریزی در لثه ها شدید حتما به پزشک برای چکاپ مراجعه کنید.
The post علت اصلی خونریزی لثه چیست؟ appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com

رفع استرس با روش خنده درمانی

اگر در معرض استرس زیاد هستید در این مقاله با ما همراه شوید تا یاد بگیرید چگونه با خندیدن استرس را رفع کنید.
به گزارش آلامتو و به نقل از بازده؛ صورت فهرست ذهن است. بله! می‌دانم همه این را می‌دانند اما معنی واقعی این جمله چیست؟ آیا هیچ‌گونه شواهدی علمی در تایید آن وجود دارد؟ در واقع وجود دارد. دانشمندان باور دارند صورت ما آن‌چه را در ذهن‌مان است بازتاب می‌دهد و حتی این قدرت را دارد که وضعیت هیجانی ذهن را تغییر دهد. این یعنی اگر شما در یک وضعیت شاد اخم کنید ذهن‌تان فکر می‌کند شما ناراحت هستید.
این درباره‌ی خنده نیز صدق می‌کند. یعنی وقتی در یک وضعیت پراسترس می‌خندید ذهن‌تان اندورفین ترشح می‌کند و با این تصور که شما شاد هستید مانع از استرس می‌شود. تمرینات خنده‌درمانی با بهره‌گیری از این پدیده طراحی شده‌اند تا شما را از استرس رها کنند و سلامت‌تان را بهبود ببخشند. بیایید ببینیم خنده درمانی چگونه انجام می‌شود.
بر خلاف آن‌چه بسیاری از ما تصور می‌کنیم خنده درمانی این نیست که از اول تا آخر فقط بخندیم. بلکه طی ۳ فاز با تمرکز بر لذت و حس خوب انجام می‌شود. این تمرینات معمولا بیرون از خانه، مثلا در پارک انجام می‌شود.
فاز اول
این مرحله با دست زدن به صورت ریتمیک آغاز می‌شود تا نقاط طب سوزنی فعال شود و افراد را برای فازهای بعدی فعال کند.
فاز دوم
توصیه می‌شود در طول این فاز تمرینات تنفس عمیق را انجام دهید. نفس عمیق کمک می‌کند روحیه‌تان بهتر شود و ریه‌هایتان آرام شود. این تمرینات به ما کمک می‌کند تمرکزمان روی فعالیت‌های روزانه‌مان بیش‌تر شود.
فاز سوم
در این فاز ما آماده هستیم! خندیدن مانند یک کودک بازیگوش بدون هیچ دلیلی هدف اصلی این فاز است. برای رسیدن به این هدف روش‌های مختلفی به کار گرفته می‌شود. انواع مختلف خنده در این فاز شامل این موارد است:
خنده از ته دل:
دست‌ها را بالا ببرید، به آسمان اشاره کنید، سرتان را کمی به عقب ببرید یا چانه را بالا بیاورید. از ته دل بخندید. خنده‌تان را طوری هدایت کنیدکه از اعماق دل‌تان باشد. هر وقت لازم بود می‌توانید دست‌ها را پایین بیاورید.
خنده تقلیدی
صدای کسی را تقلید کنید که فکر می‌کنید بامزه است، مثلا یک سلبریتی.
داستان ناراحت‌کننده
یک رخداد ناراحت‌کننده را به یاد بیاورید و آن را بازگو کنید، در پایان یا در حین آن از ناراحتی یا عصبانیت قاه قاه بخندید.
خنده خوانش‌پریشی:
دست‌ها را به آرامی به دو طرف تاب بدهید و بخوانید: هو هو ها ها ها. این کار هر دو نیمکره‌ی مغز را درگیر می‌کند.
خنده بی‌صدا، یا خنده‌ی صامت
خنده از طریق بینی که بی صدا ولی بسیار شعف انگیز است می تواند به سرعت استرس را دفع کند.
خنده شادمانی
هر رخداد کوچکی را که ارزش شادمانی دارد با گروهی از آدم‌ها به اشتراک بگذارید و خنده سرخوشانه را آغاز کنید.
خنده احمقانه:
این نوع خنده به ما کمک می‌کند محدودیت‌های شخصی‌مان و تشویش ناشی از رفتار احمقانه و احمق دیده شدن را بشناسیم و با آن رو به رو شویم. مانند کودکی‌تان رفتار کنید و ببینید آیا برایتان لذتبخش و آرامش‌دهنده است یا نه. چیزهای پوچ، خنده‌دار، و غیرقابل باور را کشف کنید.
خنده نوسانی
این یکی خیلی جالب است. همه‌ی اعضای گروه ۲ قدم به عقب بردارند و یک دایره‌ی بزرگ تشکیل دهند. با علامت فرد مجری افراد با یک صدای طولانی اِ اِ اِاِاِاِ جلو بیایند و هم‌زمان دست‌‌هایشان را بالا ببرند و بزنند زیر خنده. بعد از تمام شدن خنده، به جای خود برگردند. بار دوم با صدای اُ – اُاُاُاُ جلو بیایند و زیر خنده بزنند.
این‌ها تنها تعدادی از تمرینات خنده درمانی است. لازم نیست فقط به این روش‌ها پابیند باشید، بلکه می‌توانید خودتان راه‌هایی برای انفجار خنده پیدا کنید. استرس را با خنده پشت سر بگذارید.
The post رفع استرس با روش خنده درمانی appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com

برندگان اسکاری که لایقش بودند!+عکس

امکان ندارد مراسم اسکاری به پایان نرسد و سینمادوست‌ها شروع به گله و شکایت نکنند که چرا آکادمی اسکار را به فلان فیلم/کارگردان/بازیگر نداد. سابقه نشان داده آکادمی هیچ‌وقت حد وسط را رعایت نمی‌کند و همیشه فیلم‌هایی را انتخاب می‌کند که اکثر ۹۵ درصدی مردم از انتخاب آنها راضی و خوشحال هستند یا فقط فیلم‌هایی را به عنوان برنده‌ی بهترین فیلم انتخاب می‌کند که مردم حتی سال‌ها بعد هم نمی‌توانند دلیل برنده شدنشان را درک کنند. بنابراین همیشه برندگانی که در دسته‌ی دوم قرار می‌گیرد به‌طور قابل‌درکی کفر سینمادوستان را درمی‌آورند. بالاخره وقتی داورانی که «سخنرانی پادشاه»‌ (The King’s Speech) را به «شبکه‌ی اجتماعی» (The Social Network)، «آرگو» (Argo) ‌را به «سی دقیقه‌ی بامداد» (Zero Dark Thirty)، «شکسپیر عاشق» (Shakespeare In Love) را به «نجات سرباز رایان» (Saving Private Ryan) و «شیکاگو» (Chicago) را به «پیانیست» (The Pianist) ترجیح بدهند یعنی یک جای کارشان می‌لنگند و لیاقت این گله و شکایت‌های بی‌پایان را دارند. بعضی‌وقت‌ها انتخاب‌های بد فقط با تفاوت دیدگاه‌های مردم و داوران قابل‌توضیح نیست. بعضی‌وقت‌ها انگار کسانی که خودشان را حرفه‌ای می‌نامند، چیزی درباره‌ی سینما نمی‌فهمند.
اما همزمان انتخاب‌های آکادمی همیشه بد هم نبوده‌اند و به قول معروف نامردی است اگر فقط از آنها گله کنیم. نمی‌توان چنین بی‌احترامی را به سازمانی کرد که موزیکال لذت‌بخش «داستان وست ساید» (West Side Story) را مورد لطف همه رقمه‌شان قرار دادند، کارگردانی نفسگیر «فارغ‌التحصیل» (The Gratuate) را به رسمیت شناخت و یازده اسکار روانه‌ی «تایتانیک» (Titanic)، شاهکار رومانتیک آخرالزمانی جیمز کامرون کرد. حتما می‌گوید اینها متعلق به زمانی است که اسکار در دوران اوجش به سر می‌برد. بنابراین برای اینکه از نگرانی‌تان درباره‌ی مراسم اسکار ۲۰۱۷ بکاهیم و بهتان ثابت کنیم که اسکار در چندین سال اخیر بدون انتخاب‌های درست هم نبوده است، تصمیم گرفتیم فقط به ۱۰ سال گذشته نگاه کنیم و برخی از بهترین انتخاب‌های آنها را فهرست کنیم. این فهرست شامل اسم‌های نویسندگان، بازیگران، کارگردانان و فیلم‌هایی است که لیاقت مجسمه‌ی طلایی را داشتند. اتفاقی نادر اما قابل‌ستایش.

بهترین فیلمنامه‌ی اورجینال سال ۲۰۰۷
دیابلو کودی برای فیلم «جونو» (Juno)
دیابلو کودی، نویسنده‌ی کمدی/رومانتیک «جونو» که درباره‌ی دختر نوجوانِ حامله‌ای است که به دنبال زوج مناسبی برای به فرزندی قبول کردن بچه‌اش می‌گردد، به عنوان کسی که برنده‌ی اسکار شده، زیادی فروتن است. کودی در مصاحبه‌ای گفته بود که در زمان نوشتن فیلمنامه زیادی بهم خوش می‌گذشت، اما الان که فیلم را نگاه می‌کند، دیالوگ‌ها خیلی افراطی و نامنظم احساس می‌شوند. اما می‌داند که این یکی از چیزهایی بود که مردم درباره‌ی فیلم دوست دارند و در نتیجه شکایتی ندارد. راستش را بخواهید حق با کودی است. دیالوگ‌های این فیلم بعضی‌وقت‌ها به‌طرز دیوانه‌واری عجیب و غریب هستند، اما اتفاقا همین نکته است که آنها را به دیالوگ‌های غیرعادی، زیبا و قبلا شنیده‌نشده‌ای تبدیل می‌کنند.
یکی از عناصری که «جونو» را به چنین جایگاهی رسانده به بازیگوشی جنون‌آمیز و مسخره‌ی کودی با کلمات و اصطلاحات مربوط می‌شود
اگرچه ممکن است عده‌ای آن را جدی نگیرند، اما در اینکه با یکی از بهترین درام‌های دوران بلوغِ هوشمندانه و عمیق سینما سروکار داریم شکی نیست. «جونو» به اندازه‌ی «درخت زندگی» (Tree of Life)، «شبکه‌ی اجتماعی» و خیلی فیلم‌های پرسروصدای دیگر یکی از شاهکارهای مدرن سینمای امریکاست. و یکی از عناصری که «جونو» را به چنین جایگاهی رسانده و تماشای آن را به چنین تجربه‌ی لذت‌بخشی تبدیل کرده، به بازیگوشی جنون‌آمیز و مسخره‌ی کودی با کلمات و اصطلاحات مربوط می‌شود. اینکه کاراکترها از کلماتی استفاده می‌کنند که این روزها منقرض شده‌اند فقط برای تظاهر نیست، بلکه نشانه‌ای از این است که ما به جای زندگی واقعی، در حال تماشای فیلمی هستیم که در دنیای موازی‌ای جریان دارد که آدم‌هایش به‌طور اغراق‌شده‌ای حرف می‌زنند. مهارت‌های نویسندگی کودی اما فقط به دیالوگ‌های مبالغه‌آمیزش خلاصه نشده است. «جونو» شاید یک کمدی باشد، اما در آن واحد داستانی درباره‌ی زن جوانی است که در شرایط ملتهبی از زندگی‌اش قرار دارد و باید با وجود بی‌تجربگی‌اش با آنها کنار بیاید و همزمان با شجاعت و بی‌پروایی‌اش بزرگ‌ترهای ترسوی اطرافش را به خجالت کشیدن وا می‌دارد. مادر ناتنی جونو وقتی که او می‌خواهد با والدین احتمالی بچه‌اش دیدار کند به او می‌گوید که این «کار خیلی خیلی سختیه». جونو فقط جواب می‌دهد: «می‌دونم» و شما هم کاملا او را باور می‌کنید.

بهترین بازیگر مرد نقش مکمل سال ۲۰۰۸
هیث لجر برای فیلم «شوالیه تاریکی» (The Dark Knight)
وقتی هیث لجر به عنوان کسی که قرار بود نقش جوکر را در حماسه‌ی جنایی کامیک‌بوکی کریستوفر نولان بازی کند انتخاب شد، شاخک‌های طرفداران را تکان داد. آیا همان کابویی که از «کوهستان بروکبک» (Brokeback Mountain) می‌شناختیم، قرار بود جایگزین قرن بیست و یکم سزار رومرو و جک نیکلسون شود؟ بله، چرا که نه. در پایان جوکرِ لجر به فراتر از انتظارهایمان رفت. کاراکتری که توسط او به تصویر کشیده شد جوکر نسل بعد نبود، بلکه جوکری بود که قرار بود یک نسل را تعریف کند. از همان لحظه‌ای که او را ایستاده در گوشه‌ای از یکی از چهارراه‌های گاتهام سیتی شبیه گرگویلی با تیپ اسپورت دیدیم، لجر مغزمان را لای دندان‌هایش قفل کرد و هیچ‌وقت رها کرد. از آنجا به بعد با هر کلمه، با هر اشاره، با هر نیشخند شرورانه که صدایی همچون شکستن شیشه داشتند، ما بیشتر از قبل به درون جنون او سقوط کردیم. ریزه‌کاری‌های هنرنمایی جریان‌ساز لجر به حدی عجیب و غریب بود که هنوز که هنوزه نمی‌توان نقشه‌ی مشخصی از هزارتویی که خلق کرده کشید.
در یکی از مشهورترین لحظات «شوالیه‌ی تاریکی» جوکر به زبان خودش فاش می‌کند که «من مامور هرج‌و‌مرجم!». همین جمله کاری کرد تا بسیاری از تماشاگران به این نتیجه برسند که انگیزه‌ی پشتِ جنون این موجود گسترش آشوب در دنیاست. اما هیچ‌کس در این لحظه نمی‌داند که دارد گول می‌خورد. جوکر می‌خواهد که مردم و تماشاگران فیلم باور کنند که او به نیرویی فرازمینی متصل است و بازی لجر همان چیزی است که باعث می‌شود ما در دام او بیافتیم. اما در جریان سکانس درگیری بتمن و جوکر در آن ساختمان نیمه‌کاره‌ی پایان فیلم است که با چهره‌ی واقعی مامور قلابی هرج و مرج آشنا می‌شنویم. بعد از اینکه همه‌ی مسافران هر دو کشتی که در آنها بمب کار گذاشته شده، از ترکاندن کشتی دیگر سر باز می‌زنند، بتمن می‌گوید: «چی رو می‌خواستی ثابت کنی؟ اینکه همه به اندازه‌ تو روح کثیفی دارن؟» چهره‌ی جوکر از خشم آتش می‌گیرد. هیچ چیزی درباره‌ی دیوانگی جوکر در این فیلم تصادفی نیست. بازی لجر همراه با تک‌تک نکات زیرمتنی و فلسفی فیلم شکل گرفته و در طول فیلم متحول می‌شود. بازی لجر فقط یکی از بهترین بازی‌های سال ۲۰۰۸ نبود، بلکه یکی از بهترین هنرنمایی یک بازیگر در تاریخ سینماست.

جایزه‌ی بهترین فیلم سال ۲۰۰۹
فیلم «گنجه‌ی درد» (The Hurt Locker)
در سال ۲۰۱۰ آکادمی با انتخاب سختی روبه‌رو شد: آنها می‌توانستند «آواتار» (Avatar)، حماسه‌ی فانتزی جیمز کامرون را به عنوان بهترین فیلم اسکار انتخاب کنند یا «گنجه‌ی درد»، ساخته‌ی کاترین ببگلو، همسر سابق کامرون و فیلم بی‌رحمی از لحاظ فیزیکی و روانی که به جنگ عراق می‌پرداخت. واقعا انتخاب سختی است. از یک طرف در قالب «آواتار» با یکی از آن فیلم‌های رومانتیک و حال‌خوب‌کنی طرفیم که اسکار عاشقشان است و از طرف دیگر «گنجه‌ی درد» یکی از همان فیلم‌های سیاسی و به‌یادماندنی مهمی است که آد‌م‌های بیشتری باید آن را تماشا کنند. هفت سال بعد به نظر می‌رسد پیروزی «گنجه‌ی درد» در دو رشته‌ی بهترین فیلم و بهترین کارگردانی، هنوز برای کامرون غیرقابل‌هضم بوده است. کسی که به تازگی در یکی از مصاحبه‌هاش گفت اینکه آکادمی علیه فیلم‌های پرطرفدار است بر کسی پوشیده نیست. شاید حق با کامرون باشد، اما حقیقت این است که بیگلو (که تبدیل به اولین زنی که اسکار بهترین کارگردانی را برده شد) بهتر از کامرون بود و «گنجه‌ی درد» هم نه فقط به خاطر اینکه کلاس درسی از تعلیق بی‌رحمانه‌ی سینمایی بود، بلکه به خاطر به تصویر کشیدن ماجراجویی‌های نظامی امریکا در خاورمیانه لایق جایزه‌ی بهترین فیلم بود.
برخلاف بسیاری از فیلم‌های جنگی دیگر، «گنجه‌ی درد» نه قصد صحبت کردن درباره‌ی صلح دارد و نه پروپاگاندایی برای ارتش امریکاست. در عوض فیلم کاملا تمرکزش را روی یک معمای خیالی پیچیده قرار داده است؛ گروهبان ویلیام جیمز (جرمی رنر)، متخصص خنثی‌سازی بمب است که حرفه‌ای‌گری‌اش به اندازه‌ی عدم اهمیت دادنش به نبرد و مرگ مجذوب‌کننده است. راستش او در دنیایی پر گرد و غبار و جنگ، در حالی که مشغول خنثی‌سازی یک بمب است، لباس زیتونی‌رنگش که قرار است او را در مقابل مواد منفجره حفاظت کند را در می‌آورد و می‌گوید: «اگه قرار بمیرم، می‌خوام به راحتی بمیرم». جرمی رنر در نقش جیمز نه تنها کاریزمای مورمورکننده‌ای را از خودش ساتع می‌کرد که او را به ستاره‌ای که امروز است تبدیل کرد، بلکه شخصیت او از جاه‌طلبی بیگلو و مارک بول، نویسنده‌ی سناریوی فیلم هم خبر می‌داد. بیگلو و بول فیلمی ساخته‌اند که اگرچه هیچ‌وقت به وحشت خفه‌کننده‌ی جنگ بی‌اعتنایی نمی‌کند، اما همزمان فیلمی درباره‌ی سربازی امریکایی در عراق است که به‌طرز دیوانه‌وار، ترسناک، مسخره و باورپذیری دارد برای خودش زندگی می‌کند و خوش می‌گذراند.

بهترین فیلمبرداری سال ۲۰۱۰
والی فیستر برای فیلم «اینسپشن» (Inception)
شاید عده‌ای از سینمادوستان والی فیستر را به عنوان همان کسی بشناسند که «اونجرز» را «فیلم افتضاحی که متعجبش کرده» خواند. اما اگر یک چیز باشد که فیستر به خاطر آن معروف است، نقش پررنگش در خلق استایل بصری هزارتوگونه‌ی فیلم‌های کریستوفر نولان است. نولان شاید زمانی برای خودش فیلمبردار کاربلدی بوده است (او مدیر فیلمبرداری اولین فیلمش “تعقیب” هم بود)، اما از زمان «ممنتو» تا «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد»، فیتسر همان کسی بود که حال‌و‌هوای صخره‌ای غار بتمن، نماهای آلاسکایی «بی‌خوابی» و از همه مهم‌تر دنیای رویایی و جنون‌آمیز «اینسپشن» را در آورده است. فیتسر اسکارش را بعد از سلسله ‌شکست‌های متوالی‌اش با «بتمن آغاز می‌کند، «پرستیژ» و «شوالیه‌‌ی تاریکی» در برنده شدن به دست آورد. اما کارش با «اینسپشن» آن‌قدر پیچیده و باظرافت بود که بعضی‌وقت‌ها با خودمان فکر می‌کنیم انگار آکادمی از آینده خبر داشته و به درستی صبر کرده تا اسکارش را برای بهترین کارش به او بدهد.
انگار با فیلم شخصی و جمع‌و‌جوری سروکار داریم که چهره درمانده و بهت‌زده‌ی کاراکترهایش را با لانگ‌شات‌های عظیمش عوض نمی‌کند
از نورپردازی‌های برنزی و زیبای فلش‌بک‌ها تا ازدواج شکست‌خورده‌ی کاب (لئوناردو دی‌کاپریو) و مال (ماریتون کوتیار) تا تعقیب و گریزهای نفسگیر در خیابان‌های مومباسا که به گیر کردن کاب در میان دو دیوار در حالی که دوربین به سمت صورتش خیز برمی‌دارد ختم می‌شود. فیستر نشان داد که می‌دانسته دارد چه کار می‌کند و از هویت و تک‌تک معنا و ویژگی‌های پشت سناریو خبر داشته است. تک‌تک انتخاب‌های فیستر نشان می‌دهد که او می‌دانسته که با فیلمی طرف است که در آن واحد باید یک داستان سرقت‌محورِ پرهیجان باشد و هم داستان شخصی مردی که با مرگ همسرش کنار نیامده است. یکی از مهم‌ترین دلایلی که باعث می‌شود فیستر لیاقت این اسکار را داشته باشد به خاطر این است که او و نولان فهمیده بودند که باید خلاف جهت بلاک‌باسترهای روز حرکت کنند. اگرچه در فیلم صحنه‌ای وجود دارد که پاریس با تمام آسمان‌خراش‌هایش همچون کاغذ تا می‌شود، اما آنها فیلم را طوری کارگردانی و تصویربرداری کرده‌اند که انگار با فیلم شخصی و جمع‌و‌جوری سروکار داریم که چهره درمانده و بهت‌زده‌ی کاراکترهایش را با لانگ‌شات‌های عظیمش عوض نمی‌کند. احتمالا به خاطر همین است که اگرچه با یک فیلم ۱۶۰ میلیونی سروکار داریم، اما فیستر و نولان موفق به خلق تصاویری شده‌اند که ما را از همان سکانس آغازین در ساحل دریا تا چرخیدن بی‌پایان فرفره در انتها همراه با رویاهای کاب نگه می‌دارند.

بهترین بازیگر مرد مکمل سال ۲۰۱۰
کریستین بیل برای «مبارز» (The Fighter)
در زندان تعدادی زندانی دور یک تلویزیون فکستنی جمع شده‌اند و در حال تماشای مستندی درباره‌ی اعتیاد به کرک هستند که شامل هم‌سلولی‌شان دیکی اکلاند (کریستین بیل) هم می‌شود که کم‌و‌بیش دارد از شهرت تلویزیونی‌اش لذت می‌برد. با این حال در جریان دادگاهش وقتی چشم دیکی به تصویری از پسرش که به‌طور معصومانه‌ای به او نگاه می‌کند می‌افتد، دیکی تصمیم می‌گیرد که دیگر بس است. او بعد از اینکه تلویزیون را خاموش می‌کند و در حالی که به زور می‌تواند جلوی گریه کردنش را بگیرد می‌گوید: «اون پسرمه. داره گریه می‌کنه و به من نیاز داره و منِ لعنتی ایجا گیر افتادم؟» این فقط یکی از به‌یادماندنی‌ترین سکانس‌های فیلم دیوید اُ.راسل است که نگاهی به زندگی دیکی و برادرش میکی وارد (مارک والبرگ)، بوکسورهای بیچاره‌ی اهل لوول ایالت ماساچوست می‌اندازد. در دنیای واقعی وارد و والبرگ با هم رفیق هستند و ظاهرا والبرگ هم سال‌ها برای این نقش تمرین کرده بوده است. اما در نهایت ستاره‌ی اول و آخرِ «مبارز»، کریستین بیل و آن لحظه‌ای است که او متوجه‌ی جدیت و سنگینی شکست‌هایش به عنوان یک پدر می‌شود. مثل همیشه بیل خیلی کار کرد تا از لحاظ فیزیکی به دیکی نزدیک شود. او آن‌قدر وزن کم کرد و به چنان آدم نحیف و شکسته‌ای تغییر شکل داد که در نگاه اول هیچ شباهتی به قهرمان عضلانی خیابان‌های گاتهام ندارد. اما دستاورد ظاهری او در مقایسه با احساسات خشمگینانه و پرالتهابی که به این نقش آورده در جایگاه دوم قرار می‌گیرد. بیل به بهترین شکل ممکن درون جلد پدر، برادر و پسری قرار می‌گیرد که با خودخواهی‌ها و کاستی‌هایش در یک رینگ قرار می‌گیرد و تا نفس آخر برای شکست دادن آنها مشت می‌زند.

بهترین فیلمنامه‌ی اقتباسی سال ۲۰۱۰
آرون سورکین برای «شبکه‌ی اجتماعی» (The Social Network)
اگر کایکل باکال و ادگار رایت برای «اسکات پیلگریم علیه دنیا» (Scott Pilgrim Vs. The World)، فیلم کامیک‌بوکی دیوانه و رنگارنگشان نامزد می‌شدند، این جایزه لایق آنها یبود، اما از آنجایی که آنها در رقابت حضور نداشتند، تنها برنده‌ی لایقی که می‌ماند سناریوی خنده‌دار و از لحاظ اخلاقی پیچیده و خارق‌العاده‌ی آرون سورکین درباره‌ی خالق فیس‌بوک بود. از قضا «شبکه‌ی اجتماعی» یکی از بهترین فیلم‌های قرن بیست و یکم هم است و بخش زیادی از این موفقیت به خاطر نگاه هنرمندانه‌ی سورکین به زندگی مارک زاکربرگ که به استعاره‌ای درباره‌ی انسان تکنولوژی‌زده مدرن تبدیل می‌شود است. این در حالی است که حجم فوق‌العاده زیاد و پیچیده‌ی دیالوگ‌ها به فیلمی ختم شده که در اوج آینده‌نگرانه بودن، حس‌و‌حالی بدوی هم دارد. دیالوگ‌ها در سناریوهای سورکین مثل همان گلوله‌هایی هستند که کاراکترهای فیلم‌های اکشن به یکدیگر شلیک می‌کنند و «شبکه‌ی اجتماعی» اکشن‌ترین فیلم سورکین است.
او با تک‌تک سخنرانی‌های خودخواهانه‌ی کاراکترها و با هر انفجار خشمشان کاری می‌کند تا فعل و انفعالات شیمیایی داخل مغز و زندگی آنها را حس کنیم. اگرچه «شبکه‌ی اجتماعی» سه تا اسکار برنده شد و ۲۲۴ میلیون دلار در باکس آفیس جهانی فروخت، اما یکی از بزرگ‌ترین انتقاداتی که به آن می‌شود، عدم صحت و پایبند بودن آن به واقعیت است. راستش این دقیقا همان چیزی است که سناریوی سروکین را به سناریوی انقلابی و دقیق‌تری تبدیل می‌کند. سورکین در نوشتن این فیلمنامه به واقعیت پایبند نماند و این نه تنها کاری کرد تا فیلمنامه‌اش به فیلمنامه‌ی منحصربه‌فردی در مقایسه با ۹۹ درصد فیلم‌های زندگینامه‌ای دیگر تبدیل شود، بلکه با این کار فیلمی ساخت که فقط درباره‌ی زندگی زاکربرگ نبود، بلکه درباره‌ی تمام آدم‌هایی بود که اکانت فیس‌بوک دارند. صحنه‌ای در فیلم است که زاکربرگ تنها در اتاق کنفرانس منتظر نشسته و به صفحه‌ی کامپیوترش زل زده تا دوست سابقش اریکا (رونی مارا) درخواست دوستی او را قبول کند. اگرچه این صحنه‌ در واقعیت وجود نداشته، اما دلیل قرار دادن آن توسط سورکین در فیلمنامه مشخص است. فیس‌بوک با تمام قدرتی که در زمینه‌ی افزایش تعاملات انسان‌ها دارد، به همان اندازه ما را از لحاظ ایدئولوژیکی و احساسی دور می‌کند. و می‌توان تصور کرد که خالق واقعی فیس‌بوک هم این موضوع را باور دارد.

بهترین کارگردان سال ۲۰۱۳
آلفونسو کوآرون برای فیلم «جاذبه» (Gravity)
سال‌ها پیش آلفونسو کوآرون به یک مشکل مالی برخورد کرد. اگرچه او شارلوت گینزبورگ و دنیل اوتیل را برای فیلم جاده‌ای‌اش «پسری و کفشش» جذب کرده بود، اما پروژه از لحاظ مالی مورد حمایت قرار نگرفت و به جایی نرسید. این باعث شد تا کوآرون با ماموریت جدیدی به فیلمبردار افسانه‌ای سینما یعنی امانوئل لوبزکی زنگ بزند و بگوید: «بی‌خیال فیلم‌های مستقل! بیا به چیز بزرگ بسازیم! بیار به فیلم استودیویی کار کنیم!».این فیلم استودیویی «جاذبه» از کار درآمد که سه‌تا اسکار برنده شد و رفت تا ۷۲۳ میلیون دلار در دنیا بفروشد. البته اگرچه کوآرون با هدف ساختن یک «فیلم بزرگ» دست به کار شده بود، اما نتیجه‌ی کارش را به راحتی نمی‌توان به چنین واژه‌هایی توصیف کرد.
بله، با فیلمی طرفیم که به‌طور کامل در مدار زمین جریان دارد و درباره‌ی فضانوردهایی به اسم‌های رایان استون (ساندرا بولاک) و مت کوآلسکی (جورج کلونی) است که سعی می‌کنند تا از پیدا شدن ناگهانی سروکله‌ی آت‌و‌آشغا‌ل‌های فضایی جان سالم به در ببرند. و تمام اینها یعنی با یک بلاک‌باستر بزرگ طرفیم. ولی مهارت کوآورن این بود که تلاش برای بقا در فضا را به داستان شخصی مادری غم‌زده که دخترش را از دست داده بود تبدیل کرده بود که به دلیلی برای زندگی کردن نیاز داشت. وقتی «جاذبه» اکران شد، اکثرا آن را به خاطر دستاوردهای خارق‌العاده‌اش در فیلمبرداری و جلوه‌های ویژه ستایش کردند. اما خود کوآورن فیلم را داستانی درباره‌ی «تولد دوباره» توصیف می‌کند. فیلم در اسکار اگرچه جایزه‌های بخش ویژوآل را درو کرد، اما وقتی حتی کوآورن و پسرش جوناس که فیلم را دو نفری نوشته بودند به فهرست نامزدهای بهترین فیلمنامه‌ی اورجینال هم راه پیدا نکرده‌اند، معلوم شد که اسکار هم به جماعت کسانی که معنای اصلی فیلم را اشتباه فهمیده است پیوسته است. در حالی که «جاذبه» انرژی اصلی‌اش را نه از نماهای CGI فک‌اندازش، بلکه از احساس موجود در سفر رایان برای به کنترل گرفتن دوباره‌ی زندگی‌اش می‌گیرد.

بهترین جلوه‌های ویژه سال ۲۰۱۴
فیلم «بین‌ستاره‌ای» (Interstellar)
جادوی تصاویر «بین‌ستاره‌ای» از جایی شروع می‌شود که فهمیدیم متیو مک‌کانهی و آنا هاتاوی وقتی به کهکشان خیره می‌شدند، در واقع در حال نگاه کردن به پرد‌ه‌ای سبز رنگ نبودند، بلکه نولان در هنگام ضبط فیلم از پخش دیجیتالی ستاره‌ها بر روی در و دیوار استفاده کرده بوده تا واکنش بازیگران و چیزی که تماشاگران می‌بینند تا حد ممکن به واقعیت نزدیک باشد. نکته‌ای که اما درباره‌ی جلوه‌های ویژه‌ی «بین‌ستاره‌ای» فراموش می‌شود این است که اگرچه با فیلمی طرفیم نیستیم که در این زمینه انقلاب کرده باشد، اما همزمان با یکی از اغواکننده‌ترین فیلم‌های هزاره‌ی جدید از لحاظ بصری طرفیم. نولان با عدم استفاده از تکنولوژی سه‌بعدی و تصاویر کامپیوتری کاری کرده تا ماجراجویی آخرالزمانی‌اش در فضا به اندازه‌ی «آواتار» در زمینه‌ی نوآوری‌های تصویری مورد ستایش قرار نگیرد، اما در مقابل دنیای آینده‌نگرانه‌ای را خلق کرده که همزمان زیبا و دست‌یافتنی است. دنیایی که در آن همه‌ی چیزهای عجیب و غریبی که می‌بینیم کاملا خیالی نیست و در کانسپتی واقعی یا تئوری علمی قابل‌باوری ریشه دارند.
نولان باور دارد بهترین نحوه‌ی استفاده از CGI خلق کاراکترها و لوکیشن‌های کاملا جدید از صفر نیست
نولان باور دارد بهترین نحوه‌ی استفاده از CGI، نه خلق کاراکترها و لوکیشن‌های کاملا جدید از صفر، که ایجاد تغییرات کوچک و اصلاح نامحسوس چیزهای واقعی است. چنین روشی در جریان «اینسپشن» و سه‌گانه‌ی «شوالیه‌ی تاریکی» به‌طرز فوق‌العاده‌ای به او کمک کرد و او آن را به همان شکل در «بین‌ستاره‌ای» هم به کار گرفت. در این زمینه می‌توان به سکانسی اشاره کرد که فضانوردان‌مان در پرده‌ی سوم فیلم وارد سیاره‌ی بیگانه‌ای می‌شوند. سیاره‌ای که فیلمساز برای خلق آن از تصاویر واقعی مناطق یخ‌زده‌ی ایسلند و دستکاری‌های دیجیتالی بهره برده است و این توهم را ایجاد کرده که انگار ما در حال نگاه کردن به یک سیاره‌ی دست‌نخورده‌ی دورافتاده هستیم. در طول فیلم با ترکیب رویاهای دیجیتالی و واقعیت‌های زمینی طرف می‌شویم. برای مثال می‌توان به نماهای آن سیاه‌چاله‌ی غول‌پیکر اشاره کرد که کیت تورن، پروفسور فیزیک نظری و تهیه‌کننده‌ی اجرایی فیلم آن را از لحاظ علمی تایید کرده است. بالاخره وقتی با علمی‌-تخیلی‌ای طرفیم که بیشتر از هر چیز دیگری درباره‌ی روابط بین والدین و بچه‌هایشان و دردهای گذشت زمان است، پس باید هم جلوه‌های ویژه‌اش هم تا حد ممکن واقعی باشد.

بهترین کارگردان سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶
آلخاندرو جی. ایناریتو برای فیلم‌های «بردمن» (Birdman) «ازگوربرخاسته» (The Revenant)
با اینکه آلخاندرو گونزالس ایناریتو تاکنون چهار اسکار برنده شده، اما بعضی‌وقت‌ها به نظر می‌رسد این اسکارهای معمولی کافی نیست و آکادمی باید با جایزه‌ی ویژه منحصربه‌فردترین فیلمساز هم از او تقدیر کند. مخصوصا بعد از اینکه او با «بابل» چنان فیلم عجیب و غریبی را درباره‌ی تعاملات جهانی بشریت ساخت. اما او بالاخره با «بردمن»، کمدی/درام نیمه‌ابرقهرمانی‌اش و «ازگوربرخاسته»، داستان انتقام‌جویانه‌ی لئوناردو دی‌کاپریو بود که مورد تحسین گسترده‌ی منتقدان و البته آکادمی قرار گرفت. عده‌ای باور دارند که ایناریتو نباید دو سال پشت سر هم این جایزه را برنده می‌شد. اما حقیقت این است که او موفق شد برای دو سال پیاپی ما را با مهارت‌های غیرمنتظره‌ی فیلمسازی‌اش شوکه کند و شاید یکی از بهترین تصمیم‌های تاریخ آکادمی این بود که هر دو بار متوجه این موضوع شد و از او تقدیر کرد. «بردمن» فیلمی است که راستش تاکنون شبیه‌اش را ندیده بودیم. در حالی که اکثر نامزدهای بهترین فیلم اسکار آثاری هستند که نسخه‌ی بهتری از فیلم‌های دیگری هستند یا از ساختارهای یکسانی بهره می‌برند، «بردمن» اما دو ساعت غافلگیری یکسره و بی‌توقف بود. فکرش را کنید: فیلم یکی از موضوعات تخصصی حوزه‌ی فیلمسازی مثل افزایش بلاک‌باسترهای ابرقهرمانی و توجه‌ی بیش از اندازه‌ی مردم به آنها و روی برگرداندن از روی هنر واقعی را برمی‌دارد و براساس آن داستان شخصی مردی را تعریف می‌کند که برای اثبات هنرش به خودش می‌خواهد به هر ترتیبی شده تئاترش را روی سن برادوی ببرد. نتیجه فیلمی است که یک‌لحظه خودمان را در حال قدم زدن در راهروهای تنگ و تاریک برادوی پیدا می‌کنیم، لحظه‌ای بعد با آشفتگی ذهنی کاراکتر مایکل کیتون در اتاق گریم تنها می‌شویم، یک ثانیه بعد او را در حال پرواز بر فراز نیویورک می‌بینیم و لحظه‌ای دیگر او را در حال دویدن با زیر شلواری در میدان تایمز پیدا می‌کنیم. «بردمن» مثل جریان سیال رویایی می‌ماند که دست از تمام شدن برنمی‌دارد.
از سوی دیگر «ازگوربرخاسته» اگرچه از نظر فرم و اجرا خیلی به «بردمن» شبیه است، اما تجربه‌ی کاملا متفاوتی را ارائه می‌دهد. اینجا با این هجوِ خنده‌دار سروکار نداریم و جای آن را گِل و خون و عرق و برف و انتقام گرفته است. فیلمی که با واقع‌گرایی تمام‌عیارش کاری می‌کند که لحظه به لحظه‌ی نبرد مردی تنها با طبیعتی غول‌آسا را احساس کنیم. لئوناردو دی‌کاپریو در نقش هیو گلس بعد از اینکه حسابی توسط یک خرس لعنتی تکه‌و‌پاره شد باید رفیقی که از او نارو خورده بود با بازی بسیار ترسناک تام هاردی را به سزای اعمالش برساند و در این راه او باید جگر داغ و خام گوزن را دندان بزند، درون بدن اسب بخوابد و در سرمای مرگبار زمستان سگ‌لرزه بزند. «ازگوربرخاسته» شاید توسط عده‌ای به خاطر جدی گرفتن افراطی خودش مورد انتقاد قرار گرفته باشد، اما اتفاقا داستان هیو گلس نه فقط به خاطر پیچیدگی روانشناسی شخصیت اصلی‌اش، بلکه به خاطر رعایت تک‌تک نکات منطقی‌اش شگفت‌انگیز است. ایده‌ی انتقام شاید تکراری باشد، اما تصویر مرد نیمه‌مُرده‌ای که پاهایش برای عبور از رودخانه‌ی منجمدکننده‌ای که جلوی رویش سبز شده جان ندارد، یعنی استفاده از جدیت و واقع‌گرایی برای تزریق تنش به پیش‌پاافتاده‌ترین اتفاقات و موانع سر راه شخصیت اصلی.

بهترین تدوین سال ۲۰۱۵
مارگارت سیکسل برای فیلم «مد مکس: جاده‌ی خشم» (Mad Max: Fury Road)
وقتی درباره‌ی تدوین حرف می‌زنیم منظورمان دقیقا چیست؟ معمولا منظورمان کات‌های پرزرق‌و‌برق و قابل‌تشخیص و به‌یادماندنی‌ای مثل تبدیل شدن یک استخوان به فضاپیما در «۲۰۰۱: یک ادیسه‌ی فضایی» است. اما راستش تدوینگرها این قدرت را دارند تا احساس و کیفیت یک فیلم را از این‌رو به آن‌رو کنند. آنها همان کسانی هستند که می‌توانند یک فیلم را شاهکار کنند و در افزایش تاثیر داستان و کارگردانی تاثیرگذار باشند. درست مثل کاری که ورنا فیلدز با مخفی نگه داشتن کوسه‌ی اسپیلبرگ خارج از دید تماشاگران در اکثر زمان «آرواره‌ها» انجام داد. اما حتی این مثال هم نمی‌تواند قدرت بلامنازغی را که تدوینگران روی فیلم دارند منتقل کند. خلق فیلم شاید برعهده‌ی کارگردانان باشد، اما برای اینکه راش‌های بسیار بسیار زیادی که به اتاق تدوین تحویل داده می‌شوند به روایتی منسجم تبدیل شوند، به مهارت یک تدوینگر نیاز داریم. تدوینگر است که توهم تماشای تصاویر و صداها و ایده‌ها و احساساتی سیال را ایجاد می‌کند.
مارگارت سیکسل چنین کاری را به بهترین شکل ممکن برای «مد مکس: جاده‌ی خشم» انجام داد. شاید فیلم در ظاهر یک سری تصاویر «وحشیانه‌ی بی‌توقف» به نظر برسد، اما همین سیکسل بوده که با کارش باعث شده ما الان بتوانیم این فیلم را یک سری تصاویر وحشیانه‌ی بی‌توقف توصیف کنیم. او نه تنها یک روایت مستحکم به وجود آورده، بلکه همه‌چیز را با چنان ظرافت، احساس، دقت و جزییاتی به هم دوخته است که به کیفیت و هیجان محصول نهایی که جورج میلر در ذهن داشته دست پیدا کرده است. سیسکل درست مثل میلر می‌دانسته که فقط جهنم نفسگیری از تعقیب و گریز نمی‌تواند روح‌مان را درگیر این بکش‌بکش کند. بنابراین ما با لحظاتی مثل وقتی که نگاه‌های فیوریوسا و مکس در بحبوحه‌ی نبردشان با فاشیست‌های ایمورتان جو با هم گره می‌خورد روبه‌رو می‌شویم. کاری که سیکسل با «جاده‌ی خشم» کرده آن‌قدر پرجزییات و پر از ریزه‌کاری است که در یکی-دوتا پاراگراف نمی‌توان حق مطلب را به آن ادا کرد.
The post برندگان اسکاری که لایقش بودند!+عکس appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com

پیگیری مشتری در کسب و کارهای کوچک

چگونه پیگیری کردن حتی ۱ مشتری در کسب و کارهای کوچک باعث رونق و پیشرفت آن کسب و کار خواهد شد؟
به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ کسب‌وکار کوچکی هستید؟ کارآفرین هستید؟ شرکت خدماتی هستید یا مثلاً محصولی فیزیکی عرضه می‌کنید؟ آیا کسب‌وکار شما وابسته به درآمدزایی شرکت و کسب‌وکار است؟ آیا به‌طور فعالانه با مشتریان و مراجعین در ارتباط قرار دارید؟ به‌هرحال هر کسب‌وکاری را به هر شکلی که اداره کنید . . . نیاز به پیگیری مشتری و فرصت‌های پیش‌آمده دارید. اما چطور این کار را انجام می‌دهید؟ شاید بهتر باشد که بگویم که چرا اصلاً پیگیری مشتری؟ هدف از پیگیری چیست؟
به یاد داشته باشید که در کنار سرمایه گذاری میلیون‌ها یا شاید میلیاردها تومان در عرصه تبلیغات یک کسب‌وکار، راه ساده‌تر برای رونق آن پیگیری مشتریان و مراجعین به خودتان است، خصوصاً اگر چنین مبلغی برای هدر دادن در تبلیغات ندارید، این موضوع پیگیری از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار می‌شود. با پیگیری مشتریان مزایای زیر را به دست می‌آورید:
۱- شمارا از ابهام در داخل اجتماع مخاطبین، قیف فروش و بازاریابی و مجموع مشتریان فعلی و پیشین شما خارج می‌کند.
۲- شمارا از دیگر رقبا جدا کرده و نسبت به آن‌ها در نظر مشتری متمایز می‌کند.
۳- بدون نزدیک شدن به مرز ورشکستی امکان توسعه را در اختیار شما قرار می‌دهد.
پیش از هر چیز بهتر است نظر شمارا به آمار و اطلاعات زیر جلب کنم:
۴۸% از فروشنده‌ها هرگز مشتری خود پیگیری نمی‌کنند.
۲۵% از فروشنده‌ها دو بار با مشتری تماس می‌گیرند.
۱۲% از فروشنده‌ها سه بار با مشتری تماس می‌گیرند.
و تنها ۱۰% از فروشنده‌ها چهار بار با مشتری تماس می‌گیرند.
۲% از فروش‌ها با اولین تماس به نتیجه می‌رسد.
۳% از فروش‌ها با دومین تماس به نتیجه می‌رسد.
۵% از فروش‌ها با سومین تماس به نتیجه می‌رسد.
۱۰% از فروش‌ها با چهارمین تماس به نتیجه می‌رسد.
اما ۸۰% از فروش‌ها با پنجمین تماس به نتیجه می‌رسد.
با توجه به موارد مطرح‌شده توجه شمارا به راهکارهای زیر جلب می‌کنم:
۱- واقعاً پیگیری کنید
هرچند وقت یک‌بار با مشتریان خود تماس می‌گیرید؟ اصلاً تاکنون این کار را کرده‌اید؟ همین مشتری که دیروز به شما مراجعه کرد و از خدمات یا محصول شما استفاده کرد؟ تاکنون شده با یکی از مشتریان تماس گرفته و از اینکه به شما اعتماد کرده و به نزد شما آمده تشکر کرده باشید؟ همان‌طور که بالاتر اشاره کردم ۴۸% از مشتریان هیچ‌گونه ارتباطی جهت پیگیری با مشتری برقرار نمی‌کنند. چرا شما باید در بین این ۴۸% باشید؟
در طی همین یک ماه در منطقه‌ای که زندگی می‌کنم از خدماتی از قبیل آرایش مو، بیمه اتومبیل، کرایه خودرو، نظافت منزل و … استفاده کردم که حتی برخی از آن‌ها را برای اشاره کردن هم به یاد نمی‌آورم. چرا؟ چون هیچ‌یک با من تماس نگرفتند و نظر من را در موردتعامل تجاری خودم با آن‌ها نپرسیدند! خوب وقتی آن‌ها من را فراموش کرده‌اند، چرا من فراموش نکنم؟
راستی در مورد مراجعینی که از شما خرید نکردند، چطور؟ با آن‌ها تماس می‌گیرد؟ فکر نمی‌کنم، وقتی مشتری اصلی خود را فراموش می‌کنید، مشتری بالقوه که جای خود دارد.
۲- نقشه راه داشته باشید
ازآنجایی‌که هدف از پیگیری مشتری متمایز ساختن خودتان و نهایی کردن فروش و درنهایت توسعه کسب‌وکار خودتان است، داشتن یک نقشه راه برای برقرار تماس‌ها و اینکه در هر تماس درصورتی‌که به‌طور مستقیم با مشتری و یا مخاطب موردنظر خود ارتباط گرفتید، چه پیام و حرفی را باید انتقال دهید، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
بازهم به آمار ارائه‌شده در چند خط بالاتر برگردید!!! ۴۸% از فروشندگان اصلاً تماسی نمی‌گیرند، ۷۵% از فروشندگان تماس دوم را برقرار نمی‌کنند، ۸۸% از فروشندگان اصلاً بیش از ۲ بار تماس نمی‌گیرند و از طرفی تنها ۲% از فروش‌ها در تماس اول انجام می‌شود و ۸۰% از فروش‌ها در تماس‌های پنجم تا دوازدهم نهایی می‌شوند!!! حال تصور کنید که با توجه به اینکه اغلب فروشندگان توجهی به پیگیری مشتری بالقوه ندارند، در صورت برقراری تماس، از چه مزیت رقابتی بالقوه‌ای به نسبت به دیگر فروشندگان برخوردار می‌شوید و درنهایت ممکن است . . .
۳- برنامه‌ریزی زمان‌بندی داشته باشی
حتماً شنیده‌اید که عدم برنامه‌ریزی برای موفقیت، درواقع برنامه‌ریزی برای شکست است. پس اگر تصور می‌کنید زمان و فرصت کافی برای انجام امور پیگیری مشتری ندارید، حتماً و حتماً باید برنامه‌ریزی دقیقی برای انجام امور پیگیری در ابتدای صبح داشته باشید تا بین امور و کارهای خودتان اقدام به انجام پیگیری‌های مشتریان و مراجعین دیروز خود داشته باشید. اگر بازهم زمان کافی برای این کار را ندارید، حتماً سعی کنید این امور را پس از ارائه آموزش‌های لازم به منشی خود واگذار کنید.
به یاد داشته باشید که مردم عمدتاً از کسانی خرید می‌کنند یا دوستان خود را برای خرید به آن‌ها معرفی می‌کنند که آن‌ها بشناسند و به آن‌ها اعتماد داشته باشند. اگر هنوز به اهمیت تماس و پیگیری مشتری و مراجعین خودتان باور ندارید؛ به ابتدای مطلب بازگشته و بازهم آمارهای ارائه‌شده را مطالعه کنید.
۴- مشکلات درواقع فرصت هستند
همیشه به یاد داشته باشید که بسیاری از فرصت‌های رشد از دل مشکلات بیرون می‌آیند! پس چرا نباید به مشتریان با مراجعین خود زنگ بزنید و احیاناً با گرفتن بازخورد از آن‌ها نسبت به تعامل خودشان با کسب‌وکار شما، احیاناً از مشکلاتی که آن‌ها داشته یا احساس کرده مطلع شوید و خرید و مراجعه بعدی آن‌ها به خودتان را تضمین کنید؟
حتماً می‌دانید که از هر ۳۷ مشتری ناراضی تنها یک مورد به شما مراجعه کرده و اعتراض خود را مطرح می‌کنند، پس آن ۲۶ نفر دیگر چکار می‌کنند؟ آیا نظرشان نسبت به شما تغییر می‌کند، آیا این تغییر نظر و ذهنیت موجب می‌شود که به دیگران هم در مورد شما چیزی بگویند یا دیگر شمارا به دیگری معرفی نکنند؟ آیا پیگیری فرصتی برای پی بردن به این نارضایتی‌ها نیست؟
The post پیگیری مشتری در کسب و کارهای کوچک appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com

بازداشت ۴۴ نفر در یک پارتی

به گزارش ایران خبر،قاضی حسن حیدری  سرپرست داسرای عمومی و انقلاب مشهد روز شنبه افزود: سرکرده یکی از گروههای اراذل و اوباش به بهانه تولد خود گروهی از زنان و مردان را در مجلس جمع کرده بود.وی به شرب خمر در این مجلس اشاره و بیان کرد: با ورود پلیس به محل ۲۵ مرد و ۱۹ زن بازداشت شدند. همچنین ۱۹ خودرو در جریان این عملیات توقیف شد.


منبع: irankhabar.ir

(عکس) تصادف زنجیره‎ای در بزرگراه یادگار امام

برخورد شدید شش خودرو سواری، در بزرگراه یادگار امام مصدومیت یکی از رانندگان را به دنبال داشت.  به گزارش ایران خبر، پس از تماس رانندگان خودروهای عبوری با سامانه ۱۲۵ و اطلاع رسانی این حادثه، بلافاصله نیروهای آتش نشانی ایستگاههای ۸ و ۸۵ با هماهنگی ستاد فرماندهی سازمان آتش نشانی تهران، به بزرگراه یادگار امام(ره)، پایین تر از خیابان آزادی رهسپار شدند.  محمد یزدانی رئیس ایستگاه ۸۵ آتش نشانی تهران گفت: چون پس از این تصادف زنجیره ای، ترافیک بسیار شدیدی در محل ایجاد شده بود، نیروهای آتش نشانی به ناچار از مسیر مخالف، خود را به محل حادثه رساندند و در محل مشاهده شد تعداد ۶ دستگاه خودروی سواری به شدت با یکدیگر برخورد کرده که علاوه بر وارد آمدن خسارات مالی منجر به نشت بنزین از خودروها نیز شده بود.  وی با بیان این که یکی از راننده های این خودروها آسیب سطحی دیده بود، افزود: نیروهای آتش نشانی ابتدا راننده مصدوم را تحویل عوامل اورژانس حاضر در محل دادند و همزمان نیز با قرار دادن علائم هشدار دهنده در صحنه حادثه و قطع جریان برق خودروهای تصادفی، محل حادثه را ایمن کردند و همچنین با استفاده از تجهیزات مخصوص از نشت بنزین جلوگیری کردند.  وی افزود: نیروهای آتش نشانی پس از انتقال خودروها به حاشیه امن جاده و عادی شدن عبور و مرور، محل حادثه را برای بررسی علت تحویل کارشناسان پلیس راهور دادند.


منبع: irankhabar.ir

باز هم حواشی روغن پالم

به گزارش ایران خبر،دکتر کامبیز ورمیرا اظهار کرد: روغن پالم از گیاهی به نام “پالم” که عمدتا در آسیای شرقی کشت می‌شود، به دست می‌آید.
وی افزود: نوع اسیدهای چرب این روغن عمدتا اشباع است و به همین علت این روغن به شکل جامد است و در محصولاتی همچون پخت شیرینی که مجبور به استفاده از روغن جامد هستیم، از این روغن استفاده می‌شود.
ورمیرا تصریح کرد: با توجه به اینکه این نوع روغن بصورت طبیعی جامد است، در مواردی ازجمله پخت شیرینی که نیاز به استفاده از روغن جامد است، ترجیحا بهتر است به جای استفاده از روغن گیاهی جامد هیدوژنه از روغن پالم استفاده شود، زیرا اسیدهای چرب روغن هیدروژنه از نوع ترانس است که مضرات بیشتری دارد.
این مسئول با هشدار در خصوص استفاده از روغن پالم در صنایع لبنی، گفت: لبنیات حاوی چربی هستند و نیازی به استفاده از روغن یا چربی در آنها نیست.
وی افزود: متاسفانه برخی افراد سودجود چربی لبنیات را به خامه و کره تبدیل کرده و با قیمت بالایی به فروش می‌رسانند و از طرف دیگر از روغن پالم که ارزانتر است در ماست و سایر مواد لبنی پرچرب استفاده می‌کنند که این کار مضرات فراوانی دارد و قابل قبول نیست که خوشبختانه در حال حاضر در صنایع لبنی جلوی استفاده از روغن پالم گرفته می‌شود.
وی یادآور شد: افراد باید تا حد امکان مصرف هر نوع روغن را کاهش دهند، اما در خصوص مواردی که مجبور به استفاده از روغن جامد باشند روغن پالم ترجیح داده می‌شود.


منبع: irankhabar.ir

پیامدهای جمعیت ۳۶ میلیونی زیر ۲۵ سال براشتغال

به گزارش ایران خبر، پدیده بیکاری هر چند در مقاطع مختلف زمانی از آسیب‌های جدی اقتصاد به شمار می‌رفت، اما این پدیده با اعمال سیاست‌هایی چون توسعه آموزش عالی طی سال‌های اخیر، تشدید گردید و موجب شد تا انتظار برای اشتغال در بین جوانان افزایش یابد.  در عین حال، مهارت آموزی به عنوان یکی از شاخص‌ترین مولفه‌های اشتغال در بین جوانان کمرنگ شد که بخشی از این عدم استقبال از مهارت آموزی را می‌توان به سیاست‌های توسعه آموزش عالی گره زد.  علاوه بر این، بر اساس آمارهای رسمی میزان جمعیت شاغل کشور در سال ۸۴ حدود ۲۰ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر بود که این میزان در سال ۹۲ نیز بدون تغییر ماند. این در حالیست که ضمن نیروی انباشت بیکار طی این سال‌ها، متولدین دهه ۷۰ نیز به جمعیت متقاضی شغل اضافه شدند تا اینکه بحران بیکاری نه فقط در بعد اجتماعی بلکه به یکی از مهمترین مشکلات اقتصادی کشور تبدیل شود.  در همین زمینه حسن طائی عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه و معاون سابق توسعه اشتغال وزارت تعاون با بررسی جمعیت ورودی به بازار کار طی دهه‌های اخیر گفت:  در حال حاضر جمعیت ۱۵ تا ۲۴ سال کشور به عنوان عرضه بالقوه میان‌مدت برای ورود به بازار کار تلقی می‌شوند، گفت: تعداد جمعیت ۱۵ تا ۲۴ ساله کشور در سال ۷۵ حدود ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بود که در سال ۸۵، به بیش از ۱۷ میلیون نفر و در سال ۹۰ نیز به حدود ۱۵ میلیون نفر رسید. این جمعیت به معنای عرضه بالقوه حدود ۱۵ میلیون نفر نیروی کار در دهه ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ است.  از سال ۷۵ کشور با پدیده جمعیت ۳۶ میلیونی زیر ۲۵ سال مواجه شد که به تدریج وارد بازار کار شدند و این ورودی تا ۱۴۰۰ ادامه دارد این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی با تاکید بر اینکه از سوی دیگر باید برای جمعیت صفر تا ۲۴ سال برای جذب به بازار کار راهکارهای میان‌مدت و بلند مدت در نظر گرفت گفت: این جمعیت در سال ۱۳۴۵ حدود ۱۶ میلیون نفر بود و در سال ۱۳۷۵ به اوج خود یعنی به ۳۶ میلیون نفر رسید. بنابراین از سال ۷۵ کشور با پدیده جمعیت ۳۶ میلیونی زیر ۲۵ سال مواجه شد که به تدریج وارد بازار کار شدند و این ورودی تا ۱۴۰۰ ادامه دارد. وقتی در سال ۷۵ بالغ بر ۳۶ میلیون نفر جمعیت بالقوه برای جویای کار داشتیم، حتی با نرخ مشارکت ۵۰ درصد حدود ۱۸ میلیون نفر از این میزان قاعدتا وارد بازار کار می‌شوند.  وی با اشاره به جمعیت ۳ میلیون نفری بیکار در کشور گفت: علاوه بر این برخی افراد فاقد شغل، آموزش و مهارت لازم در جامعه حضور دارند که در زمره جستجوکنندگان شغل در جامعه نیستند که تعداد آنها نیز قابل توجه است. این افراد در برخی مواقع بیش از بیکاران نقطه کانونی تهدیدکننده جامعه هستند که وی‌ژگی های آنها بسیار قابل تامل است.  آثار اقتصادی و اجتماعی اشتغال  طائی با بیان اینکه اشتغال از سه منظر «درآمد»، «تولید» و «هویت» دارای اهمیت است، با اشاره به ابعاد اقتصادی و اجتماعی اشتغال، مشارکت در اجتماع و کسب هویت فردی و جمعی را جنبه اجتماعی اشتغال عنوان کرد و افزود: اگر از جنبه اقتصادی نیز به اشتغال نگاه شود، می‌توان دریافت که افراد در صورت یافتن شغل و ارائه خدمات کاری در عین اینکه در فرایند تولید کالا و خدمات شرکت می‌کنند به کسب درآمد برای خود نیز می‌پردازند.  وی ادامه داد: وقتی فردی وارد بازار کار می‌شود، منشاء ایجاد چهارنوع درآمد «حقوق و دستمزد برای خود»، «حق بیمه‌ به سازمان‌های رفاهی و تامینی»، «مالیات برای دولت» و «سود برای کار فرما» است. در عین حال وقتی فردی وارد بازار کار می‌شود، در بُعد هزینه‌ای، هزینه‌های زندگی خصوصی، هزینه‌های کلان اجتماعی و اقتصادی، هزینه‌های رفاهی و تأمینی حال و آینده خانواده و هزینه‌های سرمایه‌گذاری در دنیای کسب و کار خود را تامین می‌کند.  طائی افزود: در نتیجه هنگامی جوانان در سنین فعالیت هستند و شغلی نمی یابند و در فرایند تولید و ثروت کشور نقشی ندارند، هزینه های مذکور به نوعی بر دوش دیگران قرار گرفته و سطح پس انداز فردی خانوادگی و ملی را تنزل داده و بطور غیر مستقیم سطح سرمایه گذاری و فرایند تشکیل موجودی سرمایه را تحت تاثیر قرار می‌دهند که آن نیز به نوبه خود جریان تولید ناخالص داخلی را با کاهش مواجه می‌کند.  عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه میزان جمعیت بیکار نتیجه سیاست‌های کلان اقتصادی دولت‌ها به‌شمار می‌رود افزود: نرخ بیکاری شاخصی برای عملکرد اقتصادی است و هنگامی‌ که نرخ بیکاری بالا باشد به تبع آن تولید نیز پائین است.  از دست رفتن انگیزه‌ها برای فعالیت، کاهش روابط انسانی، فروپاشی زندگی خانوادگی، شیوع طلاق‌های عاطفی و بالا رفتن سن ازدواج، شیوع گسترده نابرابری‌های منطقه‌ای و تبعیض‌های جنسی- نژادی- قومی و فرهنگی، از دست رفتن ارزش‌های اجتماعی و مسئولیت‌پذیری و محافظه‌کاری کارفرمایان برای تغییرات سازمانی و تحولات تکنولوژیک از دیگر پیامدهای بیکاری است پیامدهای بیکاری!  استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به پیامدهای بیکاری گفت: اگر دوره بیکاری افراد طولانی شود آثار زیان‌بار آن بروز بیشتری پیدا می‌کند ضمن اینکه بیکاری نوعی بی‌مسئولیتی به بار می‌آورد. بیکاران در صورت لزوم یا هیچ کاری نمی‌کنند یا دست به هر کاری می‌زنند که این می‌تواند یک هشدار برای آسیب‌های اجتماعی ناشی از بحران بیکاری باشد. علاوه بر این بیکاری منتج به بی‌حوصلگی افراد می‌شود و افراد را با رویه‌های اخلاقی با واکنش‌های تند و ناخوشی‌های تن و روان و مرگ‌ومیرهای زودرس مواجه می‌کند.  طائی در ادامه اضافه کرد: از دست رفتن انگیزه‌ها برای فعالیت، کاهش روابط انسانی، فروپاشی زندگی خانوادگی، شیوع طلاق‌های عاطفی و بالا رفتن سن ازدواج، شیوع گسترده نابرابری‌های منطقه‌ای و تبعیض‌های جنسی- نژادی- قومی و فرهنگی، از دست رفتن ارزش‌های اجتماعی و مسئولیت‌پذیری و محافظه‌کاری کارفرمایان برای تغییرات سازمانی و تحولات تکنولوژیک از دیگر پیامدهای بیکاری است.  وی، سرمایه گذاری، افزایش تولید، بهبود محیط کسب و کار و فضای سرمایه گذاری را از الزامات اشتغالزایی عنوان کرد و گفت: تعادل در بازار کار برای سال‌های آینده مشروط بر تحقق نرخ رشد اقتصادی بالای ۶ تا ۷ درصد است و برای اینکه این نرخ رشد تحقق یابد باید سناریوهایی تدوین شود؛ هر چند با وضع فعلی، بسیار سخت است.  تحقق رشد ۸ درصدی اقتصادی نیازمند سرمایه گذاری سالانه ۸۵۰ هزار میلیارد تومان  عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه برای تحقق رشد ۸ درصدی اقتصادی، سالانه نیاز به ۸۵۰ هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری وجود دارد گفت: این میزان سرمایه گذاری باید از منابع داخلی مانند منابع عمومی دولتی، صندوق توسعه ملی، بازار سرمایه، تسهیلات بانکی، بخش خصوصی، منابع داخلی شرکت‌ها و منابع خارجی شناسایی و تامین شود؛ با توجه به اینکه به جز سهم دولت مابقی این منابع از محل بخش‌های غیردولتی و خصوصی تامین می‌شود، بنابراین بخش خصوصی باید حضور جدی داشته باشد. یعنی دولت دیگر کارفرمای بزرگ نیست بلکه زمینه ساز و تسهیل‌گر جریانات تحولی اقتصاد است.  طائی تاکید کرد: اگر همه این اتفاق‌ها در کنار تحولات نهادی مورد نیاز در چارچوب سیاست‌های کلان هماهنگ و منسجم پدیدار شود، میزان خالص ایجاد اشتغال در سال‌های برنامه ششم (۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰) در تمامی فعالیت‌های اقتصادی حدود ۹۵۵ هزار نفر خواهد بود. یعنی همان یک میلیون فرصت شغلی مورد نیاز بازار کار که سالانه باید ایجاد شود.  مسئله اشتغال ارتباط چندانی با رکود تورمی ندارد  عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی افزود: نکته دیگر اینکه مسئله عدم تعادل در بازار کار ایران در حال حاضر ارتباط چندانی به رکود تورمی ندارد چراکه به رغم خروج از رکود تورمی، رفع معضل اشتغال نیازمند رشد اقتصادی پایدار است به گونه‌ای که در دوره­ای میان‌مدت اندازه اقتصاد کشور باید حداقل ۵۰ درصد بزرگتر شود.  طائی افزود: اگر چه همه عادت کرده‌ایم که هنگام تحلیل در حوزه اشتغال و بازار کار، صرفا در باب عوامل موثر بر بخش تقاضای بازار کار صحبت کنیم، اما حقیقت امر اینکه برای بهبود سازوکارهای بازار کار به ابعاد دیگر این بازار باید توجه کافی شود. این بازار وجوه و ابعاد گوناگونی دارد که هنگام تحلیل باید به همه آنها توجه کرد.  وی با بیان اینکه در دیدمان مرسوم اقتصادی برای تحلیل بازار کار حداقل ۶  موضوع باید در نظر گرفته شود، گفت: تعامل بازار کار با چرخه اقتصادی و سپهر زیستی، عرضه‌نیروی کار- خانوارها و جمعیت، تقاضاینیرویکار – تولیدکل و بنگاه‌های اقتصادی – بیکاری و پیامدهایآن، حقوق و دستمزد پرداختی بنگاه‌ها به نیروی کار و درآمدهایکاری اعضاء خانوارها و قوانین – مقررات و نهادهای صنفی ‌ناظر بر بازارکار ابعادی هستند که باید مورد امعان نظر قرار گیرد.  عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی تاکید کرد: هر یک از این ابعاد به طور مستقل باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد تا بتوان به مجموعه­ای منسجم از راه حل­ها برای سیاستگذاری و برون رفت از مشکلات موجود دست یافت.


منبع: irankhabar.ir

گسترش شیوع آنفلوانزا در ۲۱ استان

به گزارش ایران خبر، ناصر نبی پور با بیان اینکه براساس اعلام سازمان دامپزشکی کشور تاکنون ۲۱ استان درگیر آنفلوانزای فوق حاد پرندگان شده‌اند، اظهارداشت: شیوع بیماری و معدوم کردن مرغ‌ها باعث شده نرخ تخم مرغ افزایش پیدا کند، به‌طوری که درحال حاضر میانگین قیمت هرکیلوگرم از این محصول در مرغداری ۵۰۰۰ تومان است.  وی اضافه کرد: یکی دیگر از دلایل گرانی تخم مرغ، نزدیک شدن به ایام عید و افزایش تولید شیرینی است.  رئیس هیات مدیره اتحادیه مرغ تخم‌گذار استان تهران در بخش دیگری از سخنان خود درباره صادرات تخم مرغ نیز افزود: در صورت اعلام پاکی ایران از آنفلوانزای فوق حاد پرندگان به سازمان جهانی بهداشت دام، حداقل بین ۲ تا ۳ ماه طول می‌کشد تا صادرات تخم مرغ از کشور مجددا آغاز شود.  نبی پور با بیان اینکه شیوع این بیماری در جمعیت مرغ‌های بومی بسیار زیاد است، گفت: مشکل ما مرغ‌های بومی است که به هر عنوانی در استان‌ها توزیع شدند و این وضعیت را به وجود آوردند.


منبع: irankhabar.ir