مطهری: کار ترامپ را تقبیح می‌کنیم، بعد خودمان همان کار را انجام می‌دهیم!

گروه سیاسی: به دنبال  حکم اخیر دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا در جلوگیری از ورود اتباع هفت کشور از جمله ایران به خاک آمریکا، وزارت امور خارجه ایران نیز با حضور تیم‌ ‌ملی کشتی آمریکا در جام جهانی کشتی آزاد که قرار است ۲۸ و ۲۹ بهمن‌ماه جاری در کرمانشاه برگزار شود مخالفت کرد! علی مطهری نائب رییس مجلس به این تصمیم وزارت خارجه واکنش نشان داد و در توئیتر خود نوشت: «ما کار آقای ترامپ در منع ورود اتباع ۷ کشور مسلمان به آمریکا را تقبیح می کنیم، بعد خودمان همین کار را درباره کشتی گیران آمریکایی انجام می دهیم.»درخواست دوباره خادم برای روادید آمریکایی هارسول خادم در پی مسائل پیش آمده در مورد عدم صدور روادید برای حضور تیم ملی آمریکا در جام جهانی ۲۰۱۷ کشتی آزاد، در نامه ای خطاب به وزیر ورزش و جوانان، خواستار بررسی دوباره این موضوع توسط مراجع ذیصلاح شد.  در  نامه رئیس فدراسیون کشتی به دکتر سلطانی فر به آمده است:در چند روز گذشته، به طور مکرر شاهد بودیم مسئولان فدراسیون کشتی آمریکا و نیز قهرمانان المپیک تیم ملی کشتی آزاد آمریکا، در قالب مصاحبه های متعدد از دولت ایران تقاضا نمودند که بدون توجه به سیاست های غیرانسانی و غیراخلاقی دولت جدید آمریکا، امکان حضور تیم ملی کشتی آزاد آمریکا را در ایران فراهم نمایند. دبیر اجرایی فدراسیون کشتی آمریکا در بیانیه خود اعلام نمود که ما همواره بعد از انقلاب فارغ از مسائل سیاسی در مسابقات کشتی در میان مردم ایران حضور مطلوب و به یادماندنی داشته ایم و تقاضا داریم دولت ایران به دلیل اهمیت رقابتهای جام جهانی کشتی آزاد به عنوان یکی از مهم ترین مسابقات دنیای کشتی، اجازه بدهند تیم ملی کشتی آزاد آمریکا در جام جهانی در کرمانشاه حضور داشته باشند.نکته حائز اهمیت در موضع گیری های مذکور این بود که عملا فدراسیون کشتی آمریکا و قهرمانان المپیکی آن با اعلام تقاضا از دولت ایران برای حضور در مسابقات، سیاست های دولت جدید آمریکا را رد کردند و در کنار سایر معترضان جهانی و داخلی کشور امریکا قرار گرفتند. بنابراین، با عنایت به ابراز علاقه قهرمانان و مدیران کشتی آمریکا مبنی بر حضور در رقابت های جام جهانی ۲۰۱۷ ایران، توجه آنها به جایگاه ویژه مردم ایران در همراهی با کشتی، و ناراحتی آنان از سیاست های غیرمنطقی رئیس جمهور خود و هم چنین فرصت دیپلماسی گسترده ناشی از این رویکرد جدید، لطفا ترتیبی اتخاذ گردد تا در اسرع وقت ممکن موضوع صدور روادید تیم ملی کشتی آزاد امریکا، مجددا از سوی مراجع ذیصلاح مورد بازنگری قرار گیرد. روسیه جایگزین ایران برای میزبانی کشتی می‌شود؟پس از اتفاقات دیپلماسی به وجود آمده بین ایران و آمریکا و تصمیم اینکه کشتی گیران آمریکایی به ایران نیایند، کشور روسیه برای میزبانی جام جهانی کشتی آزاد اعلام آمادگی کرد. پس از این که ویزای حضور در ایران برای تیم‌ ‌ملی کشتی آزاد آمریکا صادر نشد، اتحادیه جهانی کشتی اعلام کرد که به دنبال راه حلی سریع برای این موضوع است. پس از این اتفاقات روسیه برای میزبانی جام جهانی اعلام آمادگی کرده و با توجه به این که یکی از شرایط میزبانی رقابت‌های جام جهانی صدور ویزا برای تمام تیم‌های شرکت کننده است، این احتمال وجود دارد که میزبانی از ایران گرفته شود.حمید بنی تمیم، نایب رییس فدراسیون کشتی در این رابطه گفت‌: «روسیه پیش از این نیز خواستار برگزاری جام جهانی کشتی آزاد بود که پس از انصراف آن‌ها، میزبانی جام جهانی به ایران داده شد، اما حالا این کشور اعلام کرده که اگر مشکلی در برگزاری این رقابت‌ها وجود دارد حاضر هستند میزبانی جام جهانی ۲۰۱۷ را بر عهده بگیرند.» حال باید دید با این شرایط آیا ایران از میزبانی جام جهانی کشتی آزاد محروم می‌شود یا این که اتحادیه جهانی تصمیم دیگری می‌گیرد. قرار است جام جهانی کشتی آزاد اواخر بهمن‌ماه بین هشت تیم برتر جهان در کرمانشاه برگزار شود.


منبع: baharnews.ir

کولبری در سرزمین سماع و بلوط‌ها

روزنامه اعتماد در گزارشی به قلم بنفشه سام‌گیس نوشت: «برادرم با قاطر بار می‌برد عراق. بار قاچاق می‌برد. لاستیک چرخ ماشین سنگین می‌برد. ساعت چهار صبح رفت روی مین. جنازه‌اش پاره شده بود. سر و صورتش گم شد و نتونستیم پیدا کنیم…»در ادامه این گزارش می خوانیم: جاده، بی‌انتها نبود. اصلا جاده نبود. یک راه مالرو. به موازات مسیر رود. پایانش آغاز کوه بود. رد آج ٣ اف‌ها با برف تازه باریده نرم پر شده بود. برفی که از ١٢ ساعت قبل کولاک می‌ساخت. سمت راست راه مالرو سفید بود از برف. سمت چپ، هیاهوی رود بود. روبرو، سپیدی ارتفاعات مرزی نگاه را پر می‌کرد. پشت سر، خانه‌هایی بودند که ساکنانش، تمام ثانیه‌های ١٢ ساعت قبل را از بر بودند. روی تن راه مالرو جای پایی نبود. همه با ٣ اف رفتند. همه با ٣ اف برگشتند. دیشب، هیچ کولبری روی مین نرفت. دیشب، هیچ کولبری تیر نخورد. دیشب، هیچ کولبری خوراک گرگ نشد. دیشب، هیچ کولبری یخ نزد. دیشب، ١٠ کولبر ٧٠٠ کیلو بار قاچاق رساندند به روستایی که انبار بار بود. دیشب چراغ‌های ٣٠ خانه روستا روشن ماند تا صبح….

آخرین وجب‌های خاک ایران بالای کوه تمام می‌شود. در قله، شبح محو یک اتاقک می‌بینی. برجک دیده بانی مرزی همان جاست. کولبرها چند متر دورتر در سرتاسر نوار مرزی، رد قدم‌های پرتردیدشان را روی زمین آلوده به تله‌های انفجاری جا می‌گذارند. از کوه بالا می‌روند و از کوه پایین می‌آیند تا به کانال مرزی برسند. درارتفاع سه متری کانال، جای پا می‌سازند و پایین می‌روند و در ارتفاع سه متری کانال، جای پا می‌سازند و بالا می‌آیند تا از مرز رد شوند و به معبر و بار برسند. ماشین‌های عراقی ابتدای معبر ایستاده‌اند. بار ابتدای معبر است. پیچیده در گونی‌های بزرگ، هر کدام به قد یک آدم. هر کدام یک برابر و دو برابر و سه برابر وزن یک آدم. طناب‌های راه راه سفید و قرمز دورِ دست‌ها تابیده می‌شود. سه دور. دورِ سینه تابیده می‌شود. سه دور. دورِ گونی تابیده می‌شود. سه دور. زانو می‌لرزد. قد می‌شکند. گونی بار پا در می‌آورد. گونی بار از کانال مرزی رد می‌شود. گونی بار سه کیلومتر بالا می‌رود و پایین می‌آید. گونی بار به ٣ اف می‌رسد. گونی بار پا ندارد. زانوی لرزان، راست می‌شود. قد شکسته، راست می‌شود. دست‌ها اسکناس‌های ١٠ هزار تومانی را در کف مچاله می‌کند. یک شب دیگر هم تمام می‌شود….

«با قاطر می‌رفتم کولبری. موقعی که بچه بودم. وقتی بزرگ شدم خودم کول می‌کشیدم. اما هیچ‌وقت نتونستم بیشتر از ١۴٠ کیلو بلند کنم. یخچال دو در(ساید بای ساید) ١۴٠ کیلو بود. بعد از هشت سال شدم راننده کولبرها. ترسیدم. خیلی… خیلی ترسیدم. کولبری هیچ فایده‌ای نداشت. همه‌اش ترس بود و مرگ. دوستام، برادرم، پسر عموم… ١٢ نفر رو می‌شناسم که پای کولبری رفتند روی مین… .»

خالد نمی‌دانست وزن آن گونی چقدر است. صاحب بار گفت یخچال است. یخچال دو در. خالد نپرسید یخچال دو در یعنی چند کیلو. صاحب بار گفت ٨٠ هزار تومان برای یخچال دو در می‌دهد. صاحب بار گفت ۵٠ هزار تومان برای گونی لباس می‌دهد. صاحب بار گفت ٧٠ هزار تومان برای ماشین لباسشویی می‌دهد. خالد به ٨٠ هزار تومان فکر کرد. خالد رفت کنار گونی. صاحب بار گفت خالد روی زمین بنشیند. روی زمین نشست. فائق و عثمان سر گونی را گرفتند. خالد سر خم کرد. شانه خم کرد. گونی آمد روی شانه‌ها. آمد روی ستون مهره‌ها. آمد روی انحنای کمر. وزن همه دنیا آمد روی شانه‌های خالد. آمد روی ستون مهره‌های خالد. آمد روی انحنای کمر خالد. خالد به آن ٨٠ هزار تومان فکر کرد. خالد طناب را دور دستش پیچید. فائق و عثمان زیر بغل خالد را گرفتند.

خالد زمین را زیر پاهایش هل داد. رگ‌های گردنش بیرون زد. چشم هایش بسته شد. خیز نفسش هوا را شکست. ضربان قلبش از سرعت گلوله تک تیرانداز جلو افتاد. فائق و عثمان، خالد را کشیدند بالا. خالد دولا ایستاد. خالد فقط به آن ٨٠ هزار تومان فکر کرد. گونی از قد خالد بلندتر بود. نصف گونی جلوتر از دامنه نگاه خالد بود. خالد طناب را دور دستش پیچید و به آن ٨٠ هزار تومان فکر کرد. خالد دو کیلومتر راه رفت. سربالایی را بالا رفت. سرازیری را پایین آمد. پاهایش می‌افتاد در گودی جای پای هیوا. هیوا جلوتر می‌رفت. هیوا سه کارتن سیگار به کول داشت. هر کارتن ٢۵ کیلو. صاحب بار به هیوا ۵٠ هزار تومان می‌داد. ستاره‌ها نبودند. ماه نبود. نور نبود. صدا نبود. هیوا حرف نمی‌زد. خالد فقط جای پای هیوا را می‌دید. خالد فقط صدای غلتیدن سنگریزه زیر قدم‌های هیوا را می‌شنید. خالد به آن ٨٠ هزار تومان فکر کرد….

«توی مرزها بزرگ شدم. هشت سالم بود که با قاطر بار قاچاق می‌بردم. از ٢٢ سالگی دیگه گذاشتم روی کولم. هشت سال کولبری قاچاق کردم. هفته‌ای سه بار می‌رفتم. هر بار ١۵٠ کیلو کول می‌بردم. دو ساله دیگه نمیرم. حالا میرم چاه کنی. اگه مثل شفیق و حسین و لقمان می‌رفتم روی مین چی؟باید پنج میلیون تومن پول مین رو هم به دولت می‌دادم. چون مرز رو شکونده بودم. چون به دولت خسارت زده بودم. سودش هم که مال من نبود. به من ٣٠ هزار تومن می‌رسید. صاحب بار میلیاردی گیرش می‌اومد. اینجا همه جوونا میرن کولبری. درآمدی غیر کولبری نیست. حتی یک کارخونه نیست که ما بریم برای کار. میرن کولبری برای ٢٠ هزار تومن. کول می‌ذاره روی پشتش اندازه این اتاق. مجبوری. وقتی بچه‌ات توی خونه نون نداره و کفش نداره و لباس نداره باید از جونت بذاری. اگه از جونت نذاری خونه‌ات سرد می‌مونه… .»

بانه شهر بازارهاست. مقصد مسافرهای دل آشوب از قیمت‌های ارزان. مقصد نگاه‌های غریبه حریص از طمع مصرف. شهری که به مردمی غیر از ساکنان اصلی‌اش تعلق دارد. در خیابان‌ها، چشم چیزی نمی‌بیند جز ویترین مغازه‌ها و چشم چیزی نمی‌بیند جز تبلیغ لوازم خانگی ساخت آلمان و ایتالیا و فرانسه و چشم چیزی نمی‌بیند جز پوشاک و مواد غذایی و لوازم خانگی و موبایل و لوازم آرایش. شهر، بازار، خیابان‌ها، ویترین‌ها پر است از جنس قاچاق. صبح تا ظهر، وانت‌ها جلوی بازارها و مغازه‌ها می‌ایستند و کولبرها گونی‌های ۵٠ کیلویی و ٨٠ کیلویی و ١٢٠ کیلویی و ٢٠٠ کیلویی را با طناب به کول می‌بندند و دولا و با نگاه‌های زیر افتاده، از پله‌های بازارها و مغازه‌ها بالا می‌روند. به مغازه که می‌رسند، زانوها را خم‌تر می‌کنند، به بدن قوس منفی می‌دهند تا حدی که گونی بار از پشت به زمین برسد. شانه گونی که با سینه زمین مماس می‌شود، تنه را می‌چرخانند تا وزن گونی به زمین بیفتد. طناب را از دور دست باز می‌کنند. طناب را از دور گونی باز می‌کنند. با نگاه زیر افتاده، با زانوهای لرزان از سنگینی وزنی که به کول کشیده‌اند، با انگشت‌های متورم و کبود از خونمردگی، از مغازه بیرون می‌روند. با نگاه‌های زیر افتاده سوار وانت‌ها می‌شوند. وانت‌ها دور می‌شوند…

**کی روی مین رفتی حبیب؟
٢٨ آبان ٩٢. نزدیک ٢ بعد از ظهر بود که رفتم مرز سیرانبند بانه. تا رسیدم به مرز حدود شش و ربع عصر بود. یک دفعه صدای انفجار اومد. نمی‌دونستم چی بود. افتاده بودم زمین. بلند شدم، دوباره افتادم. نمی‌تونستم خودم رو نگه دارم. دوباره افتادم و دیدم پام نیست. اونجا دیدم خودم رو. پامو دیدم که از دست دادم. دادو بیداد کردم. کسی نیومد. چشمامو باز کردم دیدم توی بیمارستانم. سلیمانیه‌ام. اونجا چند نفر اومدن و سوال کردن. من هم ماجرا رو تعریف کردم. اونا گفتن دو نفر عراقی توی پنجوین، صدای انفجار مین رو شنیدن و اومدن سمت مرز و من رو دیدن و با ماشین‌هایی که بار می‌بردن برای عراق، من رو رسوندن بیمارستان.

**چقدر با مرزبانی فاصله داشتی؟
کمتر از یک کیلومتر.

**اون مسیری که رفتی علامت هشدار درباره مین نبود؟
۵٠٠ متر نرسیده به مرز یک تابلو بود که هشدار می‌داد محدوده مرزبانی و ورود، غیر قانونیه.

**اون تابلو رو دیدی ولی رفتی؟
به خاطر خانواده‌ام رفته بودم. مستاجر بودم. باید اجاره خونه می‌دادم. زن و بچه نون می‌خواستن. نون هم زحمت داره.

**می‌دونستی قراره چه کاری انجام بدی؟
اونجا بارخونه بود. ما هفته‌ای دوبار یا سه بار می‌رفتیم توی بارخونه، بار می‌زدیم برای ماشینای سنگین. باید بار دو تا یا سه تا ماشین رو خالی می‌کردیم و ماشینای دیگه رو با اون بار پر می‌کردیم. برای پر و خالی کردن هر ماشین ١٠ هزار تومن می‌دادن. بیشتر از ۴٠ یا ۵٠ هزار تومن نمی‌تونستم کار کنم. دیسک کمر داشتم. خسته می‌شدم.

**وزن بسته‌هایی که باید جابه‌جا می‌کردی چقدر بود؟
٣٠ کیلو به بالا. ۵٠ کیلو، ٨٠ کیلو، ١٠٠ کیلو.

**برای جابه‌جایی همه اون بسته‌ها ١٠ هزار تومن می‌دادن؟
ما کارت کولبری نداشتیم. اونایی که کارت داشتن مال بانه بودن. بومی بودن. اونا برای هر کول ۵٠ هزار تومن می‌گرفتن. ولی به ما که قاچاق کار می‌کردیم بیشتر از ١٠ هزار تومن نمی‌دادن.

**بیمه بودی؟
نه.

**بیمه داری؟
نه ندارم.

حبیب ٣٣ ساله است. با دو دختر کوچک و همسرش در یک پارکینگ بازسازی شده ١٢ متری زندگی می‌کند. اجاره خانه‌اش سه ماه است عقب افتاده و حبیب، دیشب قند و چای و روغن را از بقال محل نسیه گرفت. پای راست حبیب از بالای زانو قطع شده. ١۵ لایه پارچه نخی درهم پیچیده شبیه به جوراب، گلوی پای مصنوعی حبیب را پر می‌کند. در سقز و بانه، زنان کولبرها یاد می‌گیرند که چطور از چلوارهای بی‌مصرف، جوراب درست کنند برای آن روزی که این شبه جوراب‌ها، جای خالی پای از دست رفته شوهرشان را پر کند. حبیب وقتی لایه‌های پارچه را از دور باقی مانده پایش باز می‌کند، یک تکه گوشت زائد متعفن بی‌شباهت با عضو بدن انسان بیرون می‌اید. یک تکه گوشت زائد که با خودش بوی ترشیدگی و تعفن می‌آورد. باقی مانده پای حبیب، در طول دو سال گذشته کوچک و لاغر شده و حالا گودی پای مصنوعی، دو برابر قطر باقی مانده پای حبیب است. زائده پا، خیس است. انگار حبیب همین الان از حمام بیرون آمده است.

«کولبری که از کوه بیفته یا تیر بخوره یا روی مین بره، هیچ کس کمکش نمیاد. نمی‌تونن. کسی که افتاد، افتاد. وقتی از کوه بیفته پایین همه نگاش می‌کنن میگن گناه داشت. یک شب گرگ دست یک کولبر رو کند و برد. بقیه کمکی نکردن. نمی‌تونستن. جون خودشونو بیشتر دوست دارن. اگه اونو گرگ خورد لااقل من فرار کنم. وقتی کولبر باشی، قانونی وجود نداره. قانون، طبیعته. تونستی، کول رو بیار. نتونستی، همون جا می‌مونی. می‌میری. باید مسیرها رو بلد باشی پا روی مین نذاری. موقعی هم که مامور میگه ایست، همه فرار می‌کنن. هر کدوم به یه طرف. خدا می‌دونه این میره روی مین، اون میره خونه، اون می‌رسه، اون نمی‌رسه… فردا می‌فهمی کی فرار کرد. کی تیر خورد. کی رفت روی مین. همه هم به خاطر ۵٠ هزار تومن، به خاطر ۴٠ هزار تومن، به خاطر ٣٠ هزار تومن… .»

شاهو می‌گفت عصرها که در مغازه‌اش نشسته به انتظار مشتریان فست فود، ٣ اف‌ها و استیشن‌ها با صندوق و جابار در حال انفجار از بار قاچاق، کاروانی و ٣٠ تا ۴٠ تا رد می‌شوند. رد نمی‌شوند. پا روی پدال گاز، رکورد گریز را ثبت می‌کنند. شاهو می‌گفت وقتی کاروان قاچاق می‌آید، هر که جلوی راهشان باشد می‌زنند و می‌روند. ترمز برای کاروان قاچاق یک کلمه بی مفهوم است…

«توی بازارچه مرزی بار می‌اومد. دو هزار تا کولبر، ١٠ تا ماشین بار. ۴٠ نفر دنبال ماشین بار می‌دویدن. اون می‌گفت بذار من بیشتر ببرم، اون یکی می‌گفت بذار من بیشتر ببرم. می‌گفتی خدا اینهمه جوون کولبرن؟ اینا دنبال نون می‌دون اینجوری؟ارزشش رو داره؟ واسه یه لقمه نون اینطوری بدوی؟ همدیگه رو برای کولشون می‌زنن تا سر حد مرگ. میگه تو ظلم کردی. تو بار منو بردی. برای ۵٠ هزار تومن، ۶٠ هزار تومن همدیگه رو می‌زنن. رقابت اونجاست. واسه زندگی کردن، واسه پول پیدا کردن…. .»

اسماعیل، «اسکورتی» است. اسکورتی یعنی پیشمرگ. پیشمرگ کاروان قاچاق. اسماعیل بعد از آنکه سال ٨٠، از مرز بسطام ٧٠ کیلو سیگار به کول کشید و مسیر ١٠ ساعته را بدون توقف، پیاده رفت و برگشت و انتهای راه، به فرمان «ایست» ایستاد و گرفتار مامور شد به خاطر کول قاچاق، رفت برای اسکورتی. شبی که کولبر بار می‌آورد، اسماعیل می‌رود اول جاده بانه به سقز. تا صبح کنار جاده می‌ماند و می‌خوابد تا از وضعیت ٢۴ ساعت آینده جاده باخبر شود. اگر صاحب بار، جاده بانه تا همدان یا زنجان را نخریده باشد، کاروان یک ساعت قبل از حرکتش به سمت جاده، اسماعیل را خبر می‌کند.

«توی کردستان هر ماشینی رو دیدی که اکسلش بلند بود، توی کار قاچاقه. خالی میره بانه، پر برمی‌گرده. توی کردستان، فروش پژو و سمند و ماشینای باری و استیشن خیلی بالاست.»
در جاده سقز به بانه، کمی مانده به روستای «کشنه»؛ یکی از انبارهای کاروان‌های قاچاق، در هیاهوی کولاکی که وسعت دید را به سپرهای ماشین جلو محدود می‌کند، دو ماشین کنار جاده توقف کرده‌اند. ارتفاع برف روی بدنه و سقف ماشین‌ها حدود ۵٠ سانت است. آنها هم اسکورتی هستند. مثل اسماعیل. راننده‌هایشان منتظر خبرند. مثل اسماعیل. وارد بازی مرگ و زندگی شده‌اند. مثل اسماعیل. اسماعیل اولین ماشین کاروان است. یک پژوی سیاه. وقتی به جاده می‌رسند، کاروان متوقف می‌شود. اسماعیل سرعت می‌گیرد. کنار دستش را پر می‌کند از میخ و سرعتش را می‌رساند به ١۴٠. بی‌سیم را روشن می‌کند و چشمش هیچ چیزی از جاده پر گردنه بانه و سقز و مریوان نمی‌بیند جز کاورهای زرد و فرنچ‌های مامورهای بازرسی و پلیس راه. اسماعیل باید حواس مامور را پرت کند. باید مامور را کلافه کند. باید کتک بزند. باید کتک بخورد. باید میخ بریزد وسط جاده. باید با بی‌سیم به کاروان خبر بدهد که در کدام پست بازرسی، مامور سمج ایستاده. اسماعیل پول می‌گیرد که همین کارها را بکند.

« صاحب بار هر دفعه یک نفره. میگه دو کارتن سیگار ۵٠ کیلویی بیار من ۴٠ هزار تومن میدم. اون یکی میگه این گونی پوشاک ٨٠ کیلویی رو بیار من ۵٠ هزار تومن میدم. تو هم میری اون بار ٨٠ کیلویی رو برای ١٠ هزار تومن بیشتر کول می‌کنی. اگه جنس رو سالم بیاری پولت سر جاشه. اگه گونی پاره بشه و جنس آسیب ببینه یا گیر مامور بیفتی از پول هم خبری نیست. اگه هم پولت رو نده یا کم بده نمی‌تونی به جایی شکایت کنی. کجا بری؟بری پیش قاضی بگی من برای این آقا کول قاچاق آوردم؟همون جا به جرم قاچاق بازداشتی… .»

دیشب پلیس راه اعلام کرد که محور سقز به بانه کولاک برف است. دیشب اداره هواشناسی استان کردستان اعلام کرد که دمای هوا منفی ١٠ درجه است. دیشب راهداری استان کردستان اعلام کرد که محورهای غیرشریانی استان به دلیل کولاک مسدود است. مصطفی دیشب رفت کولبری. راننده ٣ اف، یک کیلومتر مانده به کانال، موتور را خاموش کرد. راننده ٣ اف هیچ چراغی روشن نکرد. وقتی مصطفی به همراه ٩ کولبر از جابار ٣ اف پیاده شد دانه‌های برف توی صورتش می‌کوبید. مصطفی یک فرنچ ارتشی پوشیده بود با چکمه‌های لاستیکی. سفیدی برف تنها روشنایی مسیر بود. مه و کولاک، آنقدر بود که مصطفی فقط شانه‌های کولبر جلویی‌اش را می‌دید.

ارتفاع برف مسیر مالرو تا زیر زانو بود. یک ساعت جلوتر، کنار کانال مرزی، ارتفاع برف رسید تا زیر سینه‌هایشان. با دست تونل درست می‌کردند. فرنچ خیس و سرد شد. برف گلوی چکمه‌ها را پر کرد. انگشت‌های پایشان را حس نمی‌کردند. فقط پا را جابه‌جا می‌کردند. زانو را بلند می‌کردند تا قدم بعدی را بردارند. یک ساعت جلوتر، رسیدند به ماشین‌های بار. بار دیشب پوشاک بود. صاحب بار برای پوشاک، کیلویی ١۵٠٠ تومان می‌داد. مصطفی رفت برای سنگین‌ترین گونی. ٧۵ کیلو. ١١٢ هزار و ۵٠٠ تومان. طناب راه راه سفید و قرمز، دور دست و دور سینه و دور گونی تاب خورد و گونی چسبید به پشت و شانه مصطفی. جدا نشدنی. مثل سرنوشت… . مصطفی امروز که یادش می‌آمد سنگینی ٧۵ کیلو را، گوشه چشم‌هایش را که چروک انداخت برای به یاد آوردن دیشب، فقط یک جمله گفت: «… خیلی سخت بود…» «ل» تشدید گرفت. «خ» غلیظ شد. «د» در نفس یخ زده مصطفی گم شد.«… خیلی سخت بود…»

خاطره یک کولبر، ورم عضله‌هاست. خاطره یک کولبر، دیسک پیشرفته کمر و دیسک پیشرفته گردن در ٢۵ سالگی و ٢٨ سالگی و ٣۵ سالگی است. خاطره یک کولبر، جای خالی پای متلاشی از انفجار مین در ٢٢ سالگی است. خاطره یک کولبر، فلج اندام تحتانی و از دست دادن توان راه رفتن تا پایان عمر است. خاطره یک کولبر، ترس است. ترس از مرزبان، ترس از گلوله، ترس از مین، ترس از برف، ترس از گرگ، ترس از سقوط از کوه، ترس از فردای بی نان، ترس از مرگ در بی امیدی…روستای خوری‌آباد آخرین روستای مرزی ایران است. فاصله بانه و این روستای کوچک نشسته در دل جنگل‌های بلوط، کمتر از نیم ساعت است. اما وقتی کولاک از راه برسد، ترمز ماهرترین راننده‌ها هم به سمت خوری‌آباد کشیده می‌شود. کولاک که فرو نشست، آفتاب که بارید، یخ برف که شل شد، اشعه‌های خورشید که سپیدی ناب برف را بازتاباند در شیشه ماشین‌های شاسی بلند راهی خوری‌آباد، آنوقت می‌شود رفت و کلون خانه اسمر و رفیق را کوبید. «اسمر… . رفیق…»

در شناسنامه رفیق، تاریخ تولد را ١٣۶٠ ثبت کرده‌اند. صورت پرچروک رفیق به ۵٠ ساله‌ها می‌ماند. برای رد شدن از درگاه خانه‌اش باید قد بلندش را تا کند. رفیق، کولبر بود. بود. حالا دیگر نیست. سال ٨٨ سه تا از بز و گوسفندهایش رفتند روی مین و ترکش مین، چشم چپ رفیق را نابینا کرد. رفیق از مرز خارج نشده بود. مرز دولت را هم نشکسته بود. رفیق برای کمک خرج خانواده‌اش، بز و گوسفندهای مردم را به چرا می‌برد. اما قربانی مین شد. در منطقه‌ای که هنوز خاک ایران بود. در منطقه‌ای که هیچ علامت هشدار درباره وجود مین‌های دوران جنگ و تله‌های انفجاری نداشت. تله انفجاری که قرار بود امنیت رفیق و خانواده رفیق را تامین کند، یک چشم رفیق را با خودش برد. دولت هم رفیق را جانباز محسوب نکرد. حالا غیر از ترکش‌هایی که در گردن و صورت رفیق، یادگاری شده، در کمد خانه‌اش، زیر بسته رختخواب‌ها، چند ورق کاغذ یاد رفیق می‌اندازد که صدایش به هیچ جایی نرسید. هیچ‌وقت صدایش به جایی نرسید.

«١٠ سالم بود، همسن بچه‌ام بودم که با قاطر، بار قاچاق می‌آوردم. فقیر بودیم. نرفتم دنبال درس. رفتم برای باربری. چای و سیگار و پوشاک و پارچه می‌آوردم. بعد که بزرگ شدم، خودم کول می‌آوردم. ١٠٠ کیلو، ١۴٠ کیلو، ٩٠ کیلو. دو نفر با طناب می‌بستن به کولم و بلندم می‌کردن. بعضی وقتا، شب می‌رفتیم، روز می‌اومدیم. سخت‌ترین وقت، موقع برف و بارون بود. لباس زیادی هم نمی‌پوشیدم. نداشتم که بپوشم. نداشته باشی بمیری خوبتره… سنگین‌ترین باری که بلند کردم ١۵٠ کیلو بود. سه گونی ۵٠ کیلویی برنج بود که با هم بسته بودنشون به کولم. اول یکی رو بستن، بعد دو تای دیگه رو روی اونا بستن. شد ٣ تا. خیلی سخت راه اومدم. قدم‌هامو نمی‌شمردم. فقط آنقدر این کول فشار داشت که حس می‌کردم هر لحظه قلبم وایمیسه. هم باید سربالایی می‌رفتم هم سرپایینی. باید دولا می‌رفتم. سنگینی بار طوری بود که منو دولا می‌کرد. سنگینی بار روی شونه‌هام فشار می‌آورد. روی چشمم، روی قلبم، روی مغزم فشار می‌آورد… . خیلی از کولبرا قلبشون زیر سنگینی اون بار از کار وایساد، مثل علی شیرین. وقتی مرد، بقیه رفتن آوردنش. ولی یه موقع‌ها هم اگه بقیه بارشون سنگین بود نمی‌تونستن برن کمک. کولبر همون جا می‌موند…. . هیچ‌وقت باری برای خونه نیاوردم. فقط پول کول می‌گرفتم. هشت ساعت توی راه بودم واسه ٣٠ هزار تومن. همه چیز با پول خریده میشه. اگه پول نداشته باشی هیچی نداری. همه‌چیز مال صاحب باره. ما چیزی برامون نمی‌مونه. برای هیچ کسی چیزی نمی‌مونه. وقتی ١٠٠ تا ال سی دی آوردم، دلم می‌خواست یکی برای خونه خودم بیارم ولی پولشو نداشتم. پولشو هیچ‌وقت نداشتم. سه میلیون قیمتش بود…»

عثمان ١٢ ساله است. هنوز مدرسه می‌رود. هنوز اجازه دارد مدرسه برود. معلوم نیست پدر کولبرش چه موقع دستش را بگذارد در دست صاحب بار و سبک‌ترین کول را به شانه‌های نحیفش ببندد. سرنوشت تمام پسرهای خوری‌آباد همین است. از روستای خوری‌آباد هیچ پسری دانشگاه نرفت. از روستای خوری‌آباد هیچ پسری دیپلم نگرفت. از روستای خوری‌آباد هیچ پسری به آرزوهایش نرسید. همه پسرها شدند کولبر. همه پسرها می‌شوند کولبر. یکی در ١٨ سالگی… یکی در ١۵ سالگی… . نامغ ١۵ ساله بود که نخستین کول را به شانه کشید. خاطره آن کول، خاطره آن روز، خاطره ٧ سال قبل هیچ‌وقت از یادش نمی‌رود.

**چند سالته نامغ؟
٢١سالمه. از ١۵ سالگی رفتم کولبری.

**اولین باری که رفتی رو یادته؟
خیلی خوب یادمه. اون روز رو. وزن اون کول رو… ٣۵ کیلو برداشتم. دو کیلومتر بردمش…

**سنگین‌ترین باری که برداشتی چند کیلو بود؟
بالای ٨٠ کیلو. پوشاک بود.

**می‌تونستی راه بری؟
مجبوری. کار دیگه‌ای نیست. باید راه بری. با زور.

**قبل کولبری دلت می‌خواست چکاره بشی؟
یه کاری کنم که یه کاره‌ای باشم.

**الان کاره‌ای شدی؟
نه… اصلا… هیچ کاره…
قاچاق یک اتفاق بی زمان است. همسایه از زمان رسیدن بار بی خبر است. برادر از زمان رسیدن بار بی خبر است. گاهی سه بار در یک هفته، گاهی ٢٠ روز بعد از دفعه قبل. کولبر فقط صاحب بار را می‌شناسد و صاحب بار هم فقط کولبر را می‌شناسد. هر بار، ١٠ نفر یا ١۵ نفر نشان می‌شوند که بروند برای آوردن بار. سر محل قرار می‌فهمند چه کسی خبر شده، چه کسی خبر نشده. راننده کولبرها هم بی‌خبر می‌ماند تا آخرین لحظه. راننده کولبرها هم تا وقتی گوشی تلفنش زنگ بخورد و شماره صاحب بار روی صفحه تلفنش بیفتد، از آمدن بار بی‌خبر است. حامد، راننده کولبرهاست. شغلش بی‌خطر است مگر موقعی که مامور دنبال‌شان بگذارد. آن وقت حامد باید سرعت استیشنش را برساند به ١۴٠ در گردنه‌های مرز تا بانه. حامد برای هر بار بردن کولبرها، ١۵٠ الی ١٧٠ هزار تومان از صاحب بار می‌گیرد. ٢٠ کولبر می‌برد و نیم ساعت مانده به مرز، پیاده شان می‌کند و منتظر می‌ماند. یک ساعت یا ۵ ساعت. حامد ٢٩ ساله است و هر وقت می‌رود برای بردن کولبرها، زیر صندلی استیشنش هم یک مسلسل جاسازی می‌کند… .

«کولبر از سرما دستش رو از دست میده، پاش رو از دست میده، کلیه شو از دست میده. خیلی رفیقام با ماشین کشته شدن، با کول کشته شدن، زخمی شدن، یک کولبر بود که توی بازارچه زیر وزن بار قلبش از کار افتاد. رفیقم شبونه رفته بود کنار بازارچه خوابیده بود که نوبت بگیره برای صبح فردا، نوبت بگیره که کول برداره، که دست خالی نره خونه. کامیون اورال، بی‌چراغ اومد و از روی سرش رد شد…»

ساعت ٩ شب است. شب کولاک زده بانه. خیابان‌ها انگار مرده‌اند. سه ساعت قبل، تمام بازارها و مغازه‌ها کرکره‌ها را پایین کشیدند و یک ساعت بعد، بانه مثل یک شهر متروک بود اگر چراغ روشن خانه‌ها را نادیده می‌گرفتی. رسم این شهر همین است. مغازه دارها می‌گویند ساعت ۶ عصر تعطیل می‌کنند تا مسیر باج‌دهی و باج‌کشی را ببندند. معدود اتومبیلی در خیابان می‌چرخد و یکی از میان همان معدود، قبول می‌کند برود تا بیمارستان صلاح الدین ایوبی؛ تنها بیمارستان شهر. بیمارستانی که در این ساعت، اغلب مراجعانش، آدم‌های سرماخورده هستند. کولبرانی که روی مین بروند یا گلوله بخورند به این بیمارستان منتقل می‌شوند، اگر نخواهند به مراکز درمانی سلیمانیه عراق بروند. کولبران قربانی مین و گلوله می‌گفتند که در بیمارستان‌های سلیمانیه، سوالی درباره علت جراحت‌شان پرسیده نمی‌شود اما در بیمارستان صلاح‌الدین ایوبی، اولین افرادی که قبل از پزشک و جراح عمومی بالای سرشان می‌آیند، عوامل امنیتی هستند. بیمارستان هم موظف به گزارش دهی فوری درباره مصدومان مین و گلوله است. می‌شود فهمید که چرا ترس در نگاه پزشکان بیمارستان خانه کرده. نه فقط پزشکان بیمارستان، پزشکان ساکن بانه هم که خارج از بیمارستان کار می‌کنند حاضر نیستند درباره کولبران و جراحت و دردهایشان چیزی بگویند. یک متخصص مغز و اعصاب که در بانه مطب داشته و امروز، ساکن زنجان است، بی نام و ناشناس حرف می‌زند: «تمام کولبرها دیسکوپاتی شدید گردن و کمر دارن (اختلال عصبی و عامل ناتوانایی‌های موقت، معمول‌ترین بیماری ناحیه ستون فقرات، نخاع و عصب‌های نخاع که به دلیل فشارهای فیزیکی مکرر ایجاد می‌شود) و باید جراحی بشن. همه هم جوون هستن. واقعا انتظار دارین کسی که یخچال دوقلو رو روی کولش می‌ذاره سالم بمونه؟»

پزشکان بیمارستان صلاح الدین ایوبی می‌گویند در چند وقت اخیر (چند روز اخیر؟چند هفته اخیر؟چند ماه اخیر ؟) هیچ کولبر مجروح از انفجار مین یا اصابت گلوله به بیمارستان نیاورده‌اند. اما کارگر ساندویچ فروشی روبروی بیمارستان به یاد می‌آورد که دو شب قبل، حدود نیمه شب و موقعی که در حال تعطیل کردن مغازه بوده یک کولبر آورده‌اند که به ساق پایش گلوله خورده بود و او با پرس و جو از خانواده در حال شیونش از موضوع باخبر شده است.

«بازارچه ساعت ٨ صبح باز می‌شد اما باید چهار صبح می‌رفتی اونجا تا نوبت بگیری. بار کم بود و کولبر، خیلی زیاد. اگه بار زیاد بود، کرایه می‌رفت بالا. وقتی بار کم بود صاحب بار هم کرایه کم می‌داد. مرزبان تعیین می‌کرد هر روز نوبت کدوم روستاس. توی خوری‌آباد ١٨٠ دفترچه بود. توی عباس آباد ٢٢٠ دفترچه بود. کل کولبرا ١٢٠٠ نفر بودن. یک وقت مرزبان لج می‌کرد می‌گفت جز صاحب دفترچه هیچ کس نمی‌تونه کول بیاره. کولبر پا نداشت. کولبر ٨٠ سالش بود. چطوری خودش کول می‌آورد؟»

مغازه‌های بانه یخچال دو در را می‌فروشند ۴ میلیون و ٧٠٠ هزار تومان. قیمت ماشین لباسشویی در بانه یک میلیون و ٩٠٠ هزار تومان است. وقتی با کولبرها حرف می‌زنی، دیگر رغبتی برای نگاه کردن به ویترین مغازه‌های بانه نداری. بعد از شنیدن حرف‌های کولبرها، خجالت می‌کشی به ویترین مغازه‌های بانه نگاه کنی. وقتی حرف‌های کولبرها را می‌شنوی، وقتی می‌شنوی که یک آدم، برای تامین خرج زندگی‌اش، ١٠٠ کیلو و ٢٠٠ کیلو یخچال و ماشین لباسشویی و پوشاک و هزار جنس دیگر به کول می‌کشد و آنچه می‌گیرد بابت این کار – کاری که اصلا کار هم نیست، کاری که قاچاق است و هیچ جایی برای دفاع باقی نمی‌گذارد – حتی پول خون هم نیست، از نگاه کردن به ویترین مغازه‌های بانه خجالت می‌کشی چون دایم در حال تکمیل این تصویر نیمه‌کاره‌ای: «این یخچال رو کدوم کولبر به کول کشید؟ این ماشین لباسشویی رو کدوم کولبر به کول کشید؟ این جارو برقی رو کدوم کول بر… این کفش رو کدوم … این پیراهن رو…»

هنوز هوا سرد است برای مسافران بانه. برای آنها که برنامه چیده‌اند بیایند بانه و جنس ارزان بخرند. مردمی که از دور و نزدیک ایران راهی بانه می‌شوند، فقط ارزانی قیمت‌ها را می‌شناسند. برای آنها فرقی نمی‌کند ما به ازای این ارزانی، قیمت جان چند نفر است. آنها فقط می‌آیند که ارزان بخرند. باقی داستان هم همین است. جان تک تک بازیگران قصه کولبری هم خیلی ارزان خرید و فروش می‌شود. می‌گویند اجناس بانه فاقد ضمانت است. می‌گویند اجناس بانه چون قاچاق می‌آید نمی‌شود برایش ضمانتی تعیین کرد. ضمانت کجاست؟مگر آن وقتی که راننده کولبرها، ٢٠ کولبر را در تاریکی شب، با شیوه «جیمی» و آماده برای فرار می‌برد سمت مرز، آن وقتی که صاحب بار می‌گفت بابت هر کول چند هزار تومان می‌دهد، آن وقتی که کولبر ٢٠٠ کیلو را به کول می‌بست، آن وقتی که اسکورتی، مهار جاده را می‌شکست، مگر آن موقع حرفی از ضمانت وسط آمد؟

«هر جنسی که توی ایران مصرف می‌شه اولش با کول میاد. کولبر سختی شو می‌کشه تا راحت به دست ما می‌رسه. تو دیگه سختی رو نمی‌بینی که این جنس چطوری اومده. یک استیشن فقط می‌تونه دو تا یخچال فریزر ببره. توی صندوقش فقط دو تا یخچال دو در جا می‌گیره. کولبر یک یخچال رو به کول می‌کشه. یخچال راحت میاد توی خونه شماها و استفاده می‌کنین. انگار نه انگار. میگین یک خط افتاده گوشه یخچالم. دیگه نمی‌دونین این یخچال از کجا اومده که یک خط افتاده. میگین لبه‌اش پریده. تو می‌دونی این یخچال از کجا اومده؟ چطوری اومده؟ با چه زحمتی اومده؟ کل طایفه‌ات هم بلند بشن نمی‌تونن این یخچالو تنهایی بلند کنن تا سر چهارراه ببرن. ولی اون کولبر این یخچالو یک نفری از کوه آورده پایین. یک خط افتاده یعنی چی؟»


منبع: alef.ir

وزیر بهداشت: ۵۰ درصد بیمارستان های کشور نیاز به نوسازی دارند

وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: بالای ۵۰ درصد بیمارستان های کشور بیش از نصف عمرشان سپری شده و نیاز به نوسازی دارند.

به گزارش ایرنا، سید حسن قاضی زاده هاشمی شنبه شب در آیین بهره برداری از بیمارستان برکت امام خمینی (ره ) میانه اظهار کرد: کمبودها را در زمان کم نمی توان جبران کرد و این امر نیازمند آرامش، همدلی و وحدت در جامعه همچون روزهای اول انقلاب است.
وی با بیان اینکه مطالبه ها باید متناسب با داشته ها باشد ، به وضعیت اقتصادی و درآمدهای دولت اشاره کرد و گفت: بودجه امسال کشور ۲۱۰ هزار میلیارد تومان است که ۱۸۵هزار میلیارد تومان هزینه جاری و ۱۰ هزار میلیارد تومان بدهی دولت به سازمان ها و شرکت هاست که پولی برای تمام توقعات و نیازهای جامعه باقی نمی ماند.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با گرامی داشت دهه فجر، پیروزی انقلاب را معجزه و موهبت الهی دانست و بر مراقبت از دستاوردهای انقلاب و انتقال فرهنگ انقلاب به نسل جدید و آینده تاکید کرد.

وی بر قدرشناسی از موقعیت فعلی و حفظ آن تاکید و اظهارکرد: با این انقلاب کشور از چنگال بیگانگان نجات یافت.
قاضی زاده هاشمی همچنین با تاکید بر تکریم و قدرشناسی مردم از سوی مسئولان، خاطرنشان کرد: مردم ایران در وهله نخست امیدوار به خدا و بعد توکل شان به مسئولان است .
وی مسیر اعتدال را راه درست، رهبری و امام و شهدا دانست و گفت: مسیر اعتدال کشور را می سازد.

وزیر بهداشت ادامه داد: دولت در حد توان سعی در انجام وعده های داده شده دارد، اما موانع و سختی هایی از قبیل برخی قوانین، اختیارات و محدودیت های بودجه ای، دست دولت را در انجام خدمتگزاری بیشتر محدود کرده است.
وی با اشاره به ویژه بودن شهرستان میانه گفت: میانه تا جایی برای من مهم است که با وجود برادر شهید و خانواده شهید بودن، عکس اتاق کارم مزین به یک شهید میانه ای بنام ‘ شهید داداشی’ است که در چزابه شهید شده و خاطراتی با وی دارم.

وزیر بهداشت ادامه داد: شهرستان میانه به اندازه یک استان شهید تقدیم نظام و انقلاب کرده که مایه افتخار است، اما بازسازی بیمارستان ۱۱ سال به طول انجامیده است.
این مسئول همچنین در مورد اعطای مجوز ایجاد مرکز تصویر برداری ام آر آی نیز گفت: مجوز ام آر آی به شهرستان های با ۴۵۰ هزار نفر جمعیت داده می شود، اما با توجه به درخواست ها و پیگیری های شهرستان میانه سعی بر ایجاد مرکز تصویر برداری در این شهرستان داریم.

وزیر بهداشت در مورد ایجاد مجتمع سلامت در شهرستان میانه اظهارکرد: اگر دانشگاه آزاد درصدد ایجاد آن مرکز باشد ما حمایت می کنیم.
وی ادامه داد: سال ۱۳۹۲ که به این شهرستان آمدم تنها چهار پزشک متخصص در این شهرستان فعال بود ولی در زمان حاضر ۳۵ پزشک متخصص فعالیت می کنند.
وزیر بهداشت دانش آموختگان رشته تخصصی را ۶۰ نفر در سال اعلام کرد و گفت: ۲۰ تا ۲۵ نفر از این افراد به ارتش منتقل و مابقی نیز بنابر نیاز در سطح کشور توزیع می شوند.

وزیر بهداشت در حاشیه این مراسم در پاسخ به سوال خبرنگار ایرنا مبنی بر اینکه وزارت خزانه داری امریکا صادرات و صادرات مجدد برخی تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی به ایران را مستلزم مجوز ویژه اعلام کرده و آیا این تصمیم بر سیستم بهداشت و درمان کشور تاثیر خواهد داشت، افزود: نه! ما هیچ نیاری به امریکا و تجهیزات امریکایی نداریم و سالهاست که در تحریم هستیم.
وی اضافه کرد: اینکه فکر کنیم در گذشته در تحریم نبوده ایم واقعیت ندارد و در سایه همین تحریم ها از برخی کشورهای اروپایی و آسیایی که این تجهیزات را دارند خریداری کرده و طی دو دهه گذشته به برخی تجهیزات دست پیدا کرده ایم.

وزیر بهداشت با بیان اینکه ما مشکلی نداشته و نخواهیم داشت، گفت: نیازی هم به امریکا نداریم و این محدودیت ها بیشتر به ضرر خود امریکاست و برای ملت شریف ایران هیچ جای نگرانی و تاسف نیست و جای خوشحالی است زیرا ما شرکای خوبی داریم که تجهیزات شان مرغوب تر از امریکاست.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز نیز در این مراسم گفت: این بیمارستان به دو نام برکت و امام (ره) مزین شده است.

محمدحسین صومی افزود: بیمارستان برکت امام خمینی در زیر بنای ۷ هزار و ۸۰۰ متر مربع و با ۸۰ میلیارد ریال اعتبار از سوی بنیاد برکت وابسته به ستاد اجرایی فرمان امام نوسازی شده است.
وی با بیان اینکه بازسازی بیمارستان از سال ۱۳۸۶ مصوب و در سال ۱۳۹۱ قرارداد بسته شد، گفت: این طرح پیشرفت چندانی نداشت که با همکاری بنیاد برکت سرعت گرفت.
صومی افزود: این بیمارستان با طراحی جدید و مطابق با استانداردهای روز دنیا شامل اتاق عمل، بستری زنان و مردان، آی سی یو، دیالیز، رادیولوژی، سی تی اسکن و سونوگرافی بازسازی شده است.

رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز همچنین در مورد احداث مجتمع سلامت شهرستان گفت: این شهرستان ضمن تحویل زمین باید احداث فضا را هم متقبل شود تا ما در خدمت شهرستان برای راه اندازی مجتمع باشیم.
شهرستان میانه با ۲۰۰ هزار نفر جمعیت دارای دو بیمارستان و ۲۱ مرکز بهداشت شهری و ۱۲۱ خانه بهداشت روستایی در ۱۶۵ کیلومتری جنوب تبریز واقع است.


منبع: alef.ir

دستگیری سارق مسلح بانک در فردیس چند ساعت پس از سرقت

ایوب احمدی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در کرج اظهار داشت: روز گذشته و حدود ظهر از طریق پلیس ۱۱۰ از وقوع یک حادثه سرقت بانک مطلع شدیم.

وی افزود: سرقت از بانک و به ویژه سرقت‌های مسلحانه جزء خطوط قرمز پلیس و دستگاه قضایی به شمار آمده و در این شرایط از حداکثر توان تخصصی، اطلاعاتی و ظرفیت‌های پلیس برای برخورد قاطع، سریع و قانونمند با اینگونه جرائم استفاده می‌شود.

رئیس پلیس شهرستان فردیس تصریح کرد: به همین دلیل از همان لحظات ابتدای وقوع جرم، چندین تیم تخصصی مقابله و مبارزه با سرقت‌های مسلحانه و جرائم خشن، فعالیت خود را آغاز و یک کمیته نیز برای تسریع در بررسی پرونده تشکیل گردید.

احمدی گفت: پس از حضور پلیس در بانک، مرحله نخست اقدامات که مربوط به ایمن‌سازی محل بانک و ایجاد امنیت روانی برای کارکنان و همچنین ارباب رجوع انجام گردید.

وی بیان داشت: مرحله دوم تلاش برای شناسایی سارق و یا سارقان مسلح بود که مشخص گردید در حین ارتکاب این جرم، یک نفر در داخل بانک وجود داشته و احتمال دادیم وی یا همدستی نداشته و یا همدستانش در خارج بانک حضور داشتند.

رئیس پلیس شهرستان فردیس افزود: متاسفانه سارق مسلح رئیس و کارکنان بانک و همچنین دو ارباب رجوع را با استفاده از سلاح به مرگ تهدید کرده بود تا در برابر جرم وی، واکنشی نشان ندهند.

احمدی ادامه داد: شگرد سارق فوق نیز تهدید به مرگ و ایجاد رعب و وحشت در میان کارکنان و مشتریان بانک بوده و پس از اینکه به خواسته خود می‌رسد، رئیس بانک را تهدید می‌کند که تمام پول‌های بانک را در داخل کیفی که پیش از این تهیه کرده بود، قرار دهد.

وی گفت: دو مشتری حاضر در بانک نیز در مجموع حدود ۱۷ میلیون تومان پول نقد داشتند که سارق فوق این مبالغ را نیز به سرقت می‌ّبرد.

رئیس پلیس شهرستان فردیس اظهار داشت: این سرقت در حداکثر زمان چهار یا پنج دقیقه انجام می‌شود و پس از آن سارق مسلح بدون گذاشتن ردپایی از خود، از محل متواری می‌گردد.

احمدی گفت: پس از اطلاع از این سرقت، برای اینکه سارق و یا سارقان از محل متواری نگردیده و شهرستان فردیس و استان البرز را ترک نکنند، گشت‌هایی در مسیر راه‌هایی که احتمال می‌دادیم وی از آنها عبور کند، مستقر شدند.

وی تصریح کرد: ساعاتی بعد این سارق که ۲۷ سال سن دارد، با ماموران روبه‌رو شده و حتی برای فرار اقدام به تیراندازی به سمت پلیس نیز می‌کند و متاسفانه یک گلوله نیز به مامور پلیس برخورد و وی را مجروح می‌کند.

رئیس پلیس شهرستان فردیس گفت: پلیس دست از تعقیب این متهم خطرناک که سلاح به همراه داشته، بر نمی‌دارد و پس از تعقیب و گریز در نهایت به چنگ قانون می‌افتد.

احمدی بیان داشت: از متهم در حین دستگیری مبلغی بیش از ۲۶۰ میلیون ریال که داخل کیف قرار داشت، کشف و برای بازگردادن به صاحبان اصلی در اختیار مراجع صلاحیت‌دار قرار گرفت.

وی در پایان تاکید کرد: سرعت عمل و هوشیاری ماموران پلیس عامل اصلی دستگیری سارق مسلح بانک در فردیس در کمتر از چند ساعت است.


منبع: alef.ir

شاغلانی که با ۸۱۲ هزار تومان هم فقیر هستند

امروزه زندگی در تهران و کلان شهرها و حتی شهرهای کوچک با ۸۱۲ هزار تومان سخت تر از آن است که برخی تصور کنند، ظهور پدیده “شاغلان فقیر” هم از همین حقوق های ناچیز آب می خورد.

به گزارش تسنیم، چند سالی است که شاهد ظهور پدیده ” شاغلان فقیر ” در جامعه هستیم. در گذشته معمولاً افرادی دچار فقر می شدند که مدتی بیکار و ناچار به خرج کرد از پس انداز خود بودند، اما چند سالی است که این فقر به شاغلان هم سرایت کرده است.

 با فاصله گرفتن هزینه ها از درآمدها شاهد هستیم که قدرت خرید کارگران هر روز در حال آب رفتن است. نمایندگان کارگری این روزها خبر از سبد هزینه ۳میلیونی کارگران می دهند در حالی که حداقل حقوق کارگران تنها ۸۱۲ هزار تومان است و می توان فاصله بین درآمد و هزینه های زندگی کارگری را حدود ۲میلیون تومان برآورد کرد.

درحالی قانون کار تصریح دارد که مزد کارگران باید هزینه زندگی یک خانواده را تامین کند،‌ ۸۱۲هزار تومانی که حداقل حقوق کارگران است، طبق گزارش “هزینه خانوار” تنها کفاف۱۰روز را می دهد.

در ماده ۴۱ قانون ار آمده است: شورای عالی کار همه ساله موظف است، میزان حداقل مزد کارگران را برای نقاط مختلف کشور و یا صنایع مختلف با توجه به معیارهای‌ذیل تعیین نماید:

۱ – حداقل مزد کارگران با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام می‌شود.

۲ – حداقل مزد بدون آن که مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگی‌های کار محول شده را مورد توجه قرار دهد باید به اندازه‌ای باشد تا‌ زندگی یک خانواده، که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام می‌شود را تأمین نماید.”

اگر بخواهیم مشکلات کارگران را دسته‌بندی کرده و نام ببریم، چند گره کور مشترک وجود دارد که تمامی نمایندگان کارگری یا اقتصاددانانی که به مسائل کارگری می‌پردازند، به آنها اشاره می‌کنند. نداشتن امنیت‌ شغلی کارگران و نبود دستمزد مناسب از مهم‌ترین این مسائل است که همواره دغدغه این قشر به شمار می‌رود. حداقل دستمزدها که کفاف معیشت خانوار کارگری را نمی‌کند از مهمترین مشکلات مورد توافق فعالان کارگری به حساب می‌آید.

با توجه به اینکه دستمزد کارگران هیچ گاه همسو با بند ماده ۴۱ نبوده است،باعث شده تا کارگران قدرت پس انداز نداشته و از روزمرگی زندگی عقب بیفتد .گزارش میدانی تسنیم نشان از حال و روز این روزهای شاغلان جامعه است.

محمد یکی از شهروندان شهر است که درباره زندگی با ۸۱۲ هزار تومان می گوید:با مدرک آنچنانی عملگی میکنیم. خوش به حال آن دسته از افرادی که مسکن مهر دارند متأسفانه من آن را هم ندارم و ماهیانه ۶۵۰ هزار تومان اجاره بها می دهم . من همیشه شرمنده خانواده ام هستم، مسئولان اقدامی کنند.

علی اصغر شهروند دیگری است که چندبار تأکید می کند که شاغلان وضعیت خوبی ندارند و معتقد است که فقر شاغلان با حقوق ۸۱۲ هزار تومانی قابل لمس است. با این حقوق نه تنها قدرت پس انداز نداریم در خرید های روزمره هم دچار مشکل هستیم،گاهی پیش می آید که نمی دانم با این حقوق کم چگونه زندگی بگذرانم. در طول یک ماه پیش نیامده که کامل تمام موارد زندگی ام تأمین شود.

کیوان جوانی است که با ناراحتی از بیکاری میگوید: مدرک تحصیلی ام فوق لیسانس است اما کار پیدانمی کنم.انصافاً ۸۱۲ هزار تومان هم حقوق است؟ این دولتی ها از این میزان حقوق خجالت نمی کشند؟انصافا یک مسئول می تواند با ۸۰۰ هزار تومان زندگی کند؟فلسفه گذاشتن ۱۲ هزار تومان درحقوق چیست؟ کرایه خانه، پوشاک،خوراک، حمل و نقل،بهداشت، درمان و تحصیل… اگر با کمترین ها محاسبه شود باز هم از ۸۱۲ هزار تومان بیشتر می شود.

فرهاد نیز درباره وضعیت اقتصادی جامعه بیان می کند: دولت برنامه ای برای بیکاری، اشتغال و رونق تولید ندارد. قطعاً تورم تک رقمی دروغ است. اگر تورم تک رقمی است، پس چگونه نرخ سود بانک ها این میزان بالاست؟ وضعیت اجاره خانه ها و املاک داغون و نا به سامان است. این صاحبخانه ها ارث پدر خود را از مستأجر می گیرند.پس کجاست اینکه می گویند مسکن از رکود خارج شده است؟ منظور از رونق مسکن گران شدن اجاره بها است. چرا هیچ نهادی نظارت دقیق ندارد.

جواد از دیگر جوانان بیکار است. نگاهی به سبد تغذیه نشان می دهد اگر مطابق استاندارد جهانی مصرف شیر می بایست ۲ تا۳ لیوان باشد، در خانه ما هیچ شیری مصرف نمی شود. اگر قرار است ماهی را ماهی ۸بار مصرف کنیم در سفره ما ماهی یکبار هم دیده نمی شود. اگر مقرر است گوشت قرمز هفته ای ۲۵۰ گرم استفاده شود و ماهی هفته ای سه بار. در سفره ماهیچ کدام از این موارد نیست. پس کلید تدبیر دولت کجاست؟

ابراهیم جوان دیگری است که تأکید می کند، اکنون در جامعه ای هستیم که به راحتی می توان گفت شاغلان فقیر هستند. حقوق ۸۱۲ هزار تومانی دست کمی از بیکاری ندارد. روزی ۹ ساعت کار می کنم اما اعتقاد دارم هنوز هم فقیر هستم.


منبع: alef.ir

افزایش قیمت برنج هندی به دلیل تقاضای ایران است

به گزارش تسنیم، سوراب کومار درباره گران‌فروشی برنج هندی به ایران در فصل آزاد بودن واردات این محصول در ایران  اظهار کرد:  این موضوع به عرضه تقاضا بر می‌گردد، هرچند باید در نظر داشت که هندی‌ها نیز دوست ندارند بازار خود را در ایران از دست بدهند.وی افزود: باید توجه داشت تا زمانی که کشش وجود دارد قیمت‌ها نیز متفاوت است.

کومار در پاسخ به این سؤال که پس دلایل افزایش قیمت برنج هندی در بازار، افزایش تقاضای برنج از طرف ایران است گفت: من بازاریاب برنج نیستم و نمی‌توانم به این سؤال به‌درستی جواب دهم اما باید در نظر داشت که عرضه و تقاضا یک کشش دو جانبه است وقتی برای این محصول تقاضا بالا می‌رود قیمت‌ها نیز افزایش می‌یابد و نوسان منطقی دراین‌باره وجود خواهد داشت.

سفیر هند در ایران در پایان گفت: تأکید می‌کنم که هند نمی‌خواهد بازار برنج خود در ایران را از دست بدهد.


منبع: alef.ir

پایان تظاهرات در رومانی پس از اعلام خبر تعلیق مصوبه کاهش جرائم مفسدین اقتصادی

پس از اعلام خبر تعلیق مصوبه دولت بخارست برای کاهش جرائم یا تبرئه مفسدان اقتصادی، بحران و تظاهرات چند روز اخیر در سراسر رومانی پایان یافت.

به گزارش ایرنا، «سورین گریندونو» نخست وزیر رومانی شنبه شب تایید کرد که دولت رسما مصوبه خود برای تصویب لایحه کاهش جرائم و یا عفو مفسدین اقتصادی را به تعلیق در می آورد.
بنا به این گزارش، دولت رومانی مصوبه تصویب شده خود برای کاهش جرائم مفاسدین اقتصادی را در نشست روز یکشنبه ( ۱۷ بهمن) رسما به حالت تعلیق در می آورد و به این ترتیب مذاکره بین احزاب سیاسی برای یافتن راه حلی مناسب در مورد این قانون شروع خواهد شد.
تظاهرات کنندگان که امشب ( شنبه شب) نیز در اعتراض به مصوبه تصویب شده دولت برای کاهش جرائم و یا تبرئه مفسدین اقتصادی در جلوی ساختمان دولت جمع شده بودند، پس از اعلام این خبر جشن گرفتند.

«کالین تاریچانو» رهبر حزب ALDE حزب کوچک از ائتلاف حاکم سوسیال دمکرات رومانی در جمع خبرنگاران در بخارست گفت که لایحه دولت به تعلیق درخواهد آمد و این امر بخاطر این است که دولت هیچ اقدامی را از مردم پنهان نمی کند.
دولت رومانی روز سه شنبه ۱۲ بهمن مصوبه ای را برای کاهش جرائم و یا تبرئه مفسدین اقتصادی تصویب کرده بود.

حکم روز سه‌شنبه دولت رومانی در کنار پیش‌نویس لایحه‌ای است که در آن به مصونیت قضایی سیاستمداران از جرائم اشاره شده است، با انتقاد شدید احزاب سیاسی و مردم مواجه گردید و به این دلیل در چهار روز گذشته تظاهرات گسترده ای در سراسر رومانی در اعتراض به این مصوبه برگزار شده بود.

دولت سوسیال دموکرات رومانی دو طرح را بدون ارسال به پارلمان تصویب کرده است که علاوه بر عفو محکومیت زندان برای سیاستمداران این کشور که به اتهام فساد مالی و اختلاس به زندان محکوم شده‌اند، امکان نجات از این محکومیت را فراهم می‌ سازد.
اتحادیه اروپا پس از تظاهرات ضد دولتی در سراسر رومانی در مخالفت با تصمیم دولت مبنی بر کاهش مجازات و یا تبرئه مفسدان اقتصادی در این کشور هشدار داده بود که دولت رومانی نباید از مبارزه با فساد مالی سرپیچی کند.

‘ژان کولد یونکر’ رئیس کمیسیون اروپا و ‘فرانس تیمرمانس’ معاون وی در این رابطه گفته بودند که مبارزه با فساد مالی باید ادامه یابد و نه اینکه متوقف شود.

فساد مالی و اصلاحات در قوه قضائیه از جمله مسایل مهمی است که کمیسیون اروپا نسبت به کشورهایی که در سال ۲۰۰۷ به عضویت اتحادیه اروپا در آمده اند و یا اکنون در مراحل عضویت در این اتحادیه هستند،حساسیت خاصی دارد و چند فصل های از مذاکرات در مراحل ائتلاف اروپایی اقدامات مبارزه با فساد مالی و اصلاحات اجتماعی و قوه قضائیه است.

رومانی که در سال ۲۰۰۷ به عضویت در اتحادیه اروپا در آمده است با مشکلات فساد مالی و بیکاری بالایی رو برو است و از کشورهای فقیر اتحادیه اروپا محسوب می شود.


منبع: alef.ir

نماینده مجلس:کاندیداهایی با تبلیغات میلیاردی لیاقت رأی دادن ندارند

نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی گفت: مردم باید در انتخابات شرکت کنند و هنگامی‌که حقوق نماینده مشخص بوده ولی در انتخابات هزینه میلیاردی خرج می‌کند نباید به آن رأی دهند.

به گزارش تسنیم، احمد امیرآبادی فراهانی امشب در مراسم بزرگداشت روز بسیج مهندسین صنعت که در سالن اتاق بازرگانی برگزار شد، با اشاره به دستاوردهای انقلاب اسلامی، اظهار داشت: در رابطه با مسائل داخلی علی‌رغم مشکلاتی که دشمنان به وجود آوردند و وضعیتی که قبل از انقلاب در طول سی‌وچند سال به وجود آمد می‌خواهند نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را ریشه‌کن کنند.

وی افزود: دستاوردهایی که قبل از انقلاب و بعد از انقلاب داشته‌ایم هیچ‌وقت قابل‌مقایسه نخواهد بود، در زمان انقلاب حدود ۱۶۵ هزار دانشجو در سطح کشور داشتیم که این رقم الآن به ۵ میلیون رسیده است.

نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: کشور ایران در عرصه بهداشت و درمان پیشرفت چشم‌گیری داشته است که در سال ۵۷ از هر ۱۰۰۰ کودکی که به دنیا می‌آمد ۱۱۱ نفر از دست می‌رفتند که امروز این آمار از ۱۱۱ کودک به ۱۴ کودک رسیده است.

وی بابیان اینکه همه دنیا جمع شده‌اند که مانع پیشرفت انقلاب شوند، عنوان کرد: کشور ما دارای مشکلاتی است که این مشکلات به وضعیت خودمان از همین اختلاسات برمی‌گردد، که مردم باید در انتخابات شرکت کنند و هنگامی‌که حقوق نماینده مشخص بوده ولی در انتخابات هزینه میلیاردی خرج می‌کند نباید به آن رأی دهند.

امیرآبادی خاطرنشان کرد: اگر همان روحیه انقلابی را که بخشی از آن در میان جوانان است حفظ کنیم و به رهنمودهای مقام معظم رهبری توجه کنیم دیگر به مشکل بر نخواهیم خورد.

وی با اشاره به اینکه نظام مقدس جمهوری اسلامی دارای عظمت است، بیان کرد: اینکه ابرقدرت‌ها بدون اجازه ایران نمی‌توانند در منطقه کاری انجام دهند بیانگر عزت و اقتدار کشور ایران است.

عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: دشمنان انقلاب، داعش و تکفیری‌ها را به وجود آوردند تا نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را نابود کنند این اتفاقی است که دشمنان به دنبال آن هستند که متأسفانه بعضی‌ها در داخل هم به‌صورت خواسته یا ناخواسته می‌خواهند در زمین دشمن بازی کنند.

وی بیان کرد: جمهوری اسلامی ایران با کمترین هزینه در سوریه و کشورهای اسلامی بیشترین دستاورد را به خلاف دشمنان داشته است.


منبع: alef.ir

دستگاه دیپلماسی و وزارت امنیت داخلی آمریکا فرمان ترامپ را اجرا نمی‌کنند

در پی صدور دستور توقف اجرای فرمان ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور به آمریکا توسط یک قاضی فدرال، وزارت امور خارجه و وزارت امنیت داخلی این کشور اعلام کردند که مطابق با دستور اخیر دادگاه اقدام خواهند کرد.

به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری سی‌.ان‌.ان، وزارت امنیت داخلی آمریکا اعلام کرد، تمامی اقدام‌ها در راستای اجرای فرمان ترامپ مبنی بر ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور به ایالات متحده را متوقف کرده و فرایند بازرسی مسافران را همانند دوره قبل از امضای این فرمان اجرایی انجام خواهد داد.

در همین حال، نیویورک پست گزارش داد که وزارت امور خارجه آمریکا نیز اعلام کرد، فرایند لغو روادید اتباع هفت کشوری که ترامپ در فرمان اجرایی خود به آن‌ها اشاره کرده بود، مطابق با دستور قاضی فدرال ملغی شده است.

یک مقام وزارت امور خارجه آمریکا به شبکه سی ان‌ان گفت، روادیدهایی که پیش از این تحت تأثیر دستور رئیس‌جمهور لغو شده بودند، تا زمانی که این روادیدها مهر لغو نخورده  باشند، دارای اعتبار هستند.

پیش‌ از این، قاضی جیمز روبارت از منطقه سیاتل با صدور حکمی دستور جنجالی ترامپ را به چالش کشیده و ممنوعیت مهاجرتی ترامپ برای هفت کشور عمدتا مسلمان را به صورت سراسری لغو کرد.

این حکم برای رسیدگی به شکایت باب فرگوسن، دادستان ایالت واشنگتن صادر شده و تا زمان رسیدگی به این شکایت، در سراسر آمریکا معتبر خواهد بود. این دادستان با تنظیم شکایتی خواستار لغو برخی از قسمت‌های دستور مهاجرتی ترامپ شده و تاکید دارد که این ممنوعیت، حقوق مهاجران و خانواده‌های آنان را نقض می‌کند.

در پی صدور این حکم، کاخ سفید گفته است که علیه آن حکم درخواست تجدیدنظر می‌دهد. کاخ سفید همچنین در بیانیه‌ای فرمان اجرایی دونالد ترامپ را “قانونمند و مناسب” خوانده است. در بیانیه کاخ سفید آمده است: دستور اجرایی رئیس جمهور با هدف محافظت از کشور (آمریکا) صورت گرفته و او صلاحیت و مسئولیت قانونی برای حفاظت از مردم آمریکا را دارد.

همچنین، پس از آن که قاضی فدرال آمریکا دستور توقف سراسری اجرای ممنوعیت مسافرتی دونالد ترامپ را صادر کرد، رئیس‌جمهوری آمریکا اعلام کرد که این دستور ملغی خواهد شد.

به نقل از شبکه اسکای نیوز عربی، ترامپ در پیامی در توییتر اعلام کرد: نظر کسی که قاضی نامیده می‌شود و کشور ما را از اجرای قانون سلب می‌کند، نظری سخیف است.


منبع: alef.ir

انفجار در منامه، پایتخت بحرین

به گزارش فارس، وزارت کشور بحرین از وقوع انفجار در یکی از خیابان های منامه پایتخت این کشور خبر داد. 

وزارت کشور بحرین این حمله را «تروریستی» خوانده اما گفته که تنها خسارت‌های مادر داشته و تلفات جانی نداشته است. 

وزارت کشور بحرین گفته مقام‌های این کشور در حال تحقیق درباره این حادثه هستند.


منبع: alef.ir

جنجال آفرینی تصویر جلد هفته نامه «اشپیگل» در داخل و خارج آلمان

به گزارش مهر به نقل از رویترز، هفته نامه آلمانی «اشپیگل» روز شنبه با درج تصویر کارتونی «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا بر روی جلد مجله خود هم در داخل آلمان و هم در خارج از این کشور جنجال فراوانی آفرید.این تصویر کارتونی، «دونالد ترامپ» را در حالی که در دست چپِ او «چاقویی خون آلود» و در دست راستش «سر مجسمه آزادی» – در حالیکه از آن خون می چکد- قرار دارد،‌ نشان می دهد. در عنوان این تصویر آمده است: «اول آمریکا».

«اِدِل رودریگز» هنرمندی که این تصویر را بر روی جلد مجله اشپیگل طراحی کرد،‌ یک کوبایی تبار است که در سال ۱۹۸۰ به عنوان یک پناهجوی سیاسی به آمریکا آمده است. وی به روزنامه «واشنگتن پست» گفت که «این تصویر [نشاندهنده] گردن زدنِ دموکراسی است، گردن زدنِ یک نماد مقدس».

جلد مجله اشپیگل بحث و مجادله ای را در توئیتر و همچنین رسانه های آلمانی و بین المللی به راه انداخت. افزون بر این، «الکساندر گراف لامبسدورف» یکی از اعضای حزب «دموکراتهای آزاد آلمان» و معاون رئیس پارلمان اروپایی این تصویر کارتونی را «بی مزه» خواند.

از سوی دیگر، درج این تصویر کارتونی در روی جلد مجله اشپیگل با حملاتی از سوی ترامپ و دستیاران وی علیه سیاستهای برلین همراه بود که نشاندهنده وخامت سریع روابط آلمان با آمریکا است.

این در حالی است که در ماه گذشته،‌ ترامپ سیاست مهاجرتی درهای باز «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان را «یک اشتباه فاجعه آمیز» خواند و در هفته جاری مشاور تجاری ترامپ گفت که آلمان از واحد پولی یورو در جهت کسب سود از آمریکا و شرکای اروپایی خود بهره می برد.

گفتنی است که تاکنون هیچ یک از مقامات سفارت آمریکا در برلین، در مورد تصویر چاپ شده بر روی جلد هفته نامه اشپیگل اظهارنظری نکرده است.


منبع: alef.ir

اردن از بمباران مواضع داعش در جنوب سوریه خبر داد

به گزارش مهر به نقل از خبرگزاری رسمی اردن (پترا)، فرماندهی کل نیروهای مسلح اردن از اقدام هواپیماهای نظامی نیروی هوایی این کشور در هدف قرار دادن اهداف مختلف متعلق به داعش در جنوب سوریه خبر داد.در بیانیه ارتش اردن آمده است که این حملات هوایی شامگاه جمعه سوم فوریه (۱۵ بهمن) انجام شده است.

این بیانیه می افزاید که جنگنده های اردن انبار مهمات و بمب گذاری خودروها و مواضع عناصر داعش را با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین و بمب های هوشمند هدایت شونده منهدم نمودند.

طبق این بیانیه، در این عملیات شماری از عناصر گروه داعش کشته و زخمی شدند و تعدادی از تجهیزات آنها منهدم شده است.لازم به ذکر است که اردن در ائتلاف بین المللی به اصطلاح ضد داعش که سرکردگی آن برعهده آمریکاست، شرکت دارد.


منبع: alef.ir

ثبت رکورد جدید در مصرف گاز

به گزارش ایران خبر، سخنگوی شرکت ملی گاز ایران از ثبت مصرف ۵٢٨ میلیون و ۵٠٠ هزار متر مکعب گاز در کشور در روز جمعه خبر داد و گفت: از بحران عبور کردیم. 
 
مجید بوجار زاده که هم اکنون به همراه حمیدرضا عراقی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران در استان مازندران به سر می برد با بیان این که گاز رسانی به شهرهای استان‌های شمالی کشور در بهترین شرایط ممکن قرار دارد، تاکید کرد: فشار گاز در استان مازندران هم اکنون ۶٠٠ پی‎سی‎آی (پوند بر اینچ مربع) است که بسیار مطلوب است. 
 
وی با تاکید بر این که گاز رسانی به مشترکان گاز هم اکنون به‎طور پایدار انجام می شود، درباره جلسه صبح امروز (شنبه، ١۶ بهمن ماه) با نمایندگان استان مازندران اظهار کرد: در این نشست آخرین روند گاز رسانی به بخش‌های مختلف این استان بررسی شد. 
 
بوجار زاده تصریح کرد: محدودیت گاز رسانی به برخی از بخش‌های از استان مازندران نیز تا ٢ روز آینده برطرف می شود. 
 
سخنگوی شرکت ملی گاز ایران، مقدار مصرف گاز در استان‌های مازندران و گلستان را در ٢ روز گذشته به ترتیب ٢٨ و ١٢ میلیون مترمکعب در روز عنوان کرد. 
 
بوجار زاده همچنین از بازدید معاون وزیر نفت از خط انتقال دامغان، کیاسر و نکا در بعدازظهر امروز خبر داد. 
 
حمیدرضا عراقی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران همزمان با سرد شدن هوا به استان‌های شمالی کشور سفر کرد تا از نزدیک در جریان گاز رسانی پایدار به مردم این استان‌ها قرار گیرد، وی روز گذشته در استان گلستان اظهار کرده بود: متاسفانه مصرف مناسب و متعادلی نداریم و در همه‌جا اعم از نیروگاه‌ها، صنایع و بخش‌های خانگی اسراف به شکل محسوسی وجود دارد. 
 
شرکت ترکمن گاز که بخشی از گاز استان‌های شمالی کشور را تامین می کرد، ١٢ دی‎ماه امسال در اقدامی سوال برانگیز شیرهای گازش را به روی ایران بست تا بتواند از حربه افزایش قیمت در فصل سرما استفاده کرد که افزایش تولید گاز در سالهای اخیر، نقشه آن‌ها را خنثی کرد.  
 


منبع: irankhabar.ir

نه ۷۰ درصدی به آیفون یا گلکسی ساخت آمریکا

از کاربران فون ارنا پرسیده شد آیا حاضرند ۱۰۰ تا ۲۰۰ دلار بیشتر برای داشتن آیفون یا گلکسی ساخت آمریکا / Made in America بپردازند؟

به گزارش خبرآنلاین، ۳۰۵۸ کاربر در نظرسنجی آنلاین درباره سیاست جدید ترامپ برای ساخت گوشی هوشمند آیفون یا گلکسی سامسونگ در آمریکا شرکت کردند. جالب اینجاست که بیش از ۷۰٫۵ درصد از آنها اعلام کردند به‌هیچ‌وجه حاضر به پرداخت ۱۰۰ الی ۲۰۰ دلار اضافی برای دریافت گوشی ساخت آمریکا نیستند.

۱۸ درصد نیز اعلام کردند اگر ۳۰ الی ۱۰۰ دلار افزایش قیمت پیدا کند به‌سوی آن خواهند رفت و تنها ۲٫۲ درصد گفتند اگر ۲۰۰ دلار گران‌تر شود خریداری خواهند کرد.

درنهایت ۸٫۵ درصد نیز گفتند هر رقم بالایی را برای دریافت آیفون یا گلکسی ساخت آمریکا پرداخت خواهند کرد.

ترامپ چند روز پیش از تصمیم سامسونگ برای احداث کارخانه ساخت گلکسی در آمریکا تشکر کرد. از سوی دیگر از قبل از انتخابات نیز به«تیم کوک» برای آوردن کارخانه ساخت آیفون به داخل امریکا فشار آورده است.


منبع: alef.ir

داعش ۱۷ زن عراقی را دزدید

به گزارش ایران خبر، “حسن الصوفی” از فرماندهان نیروهای الحشد الشعبی در شهرستان الحویجه استان کرکوک امروز(شنبه) اعلام کرد که داعش ۱۷ زن عراقی ساکن الحویجه را به دلیل فرار از مناطق تحت اشغال جنوب غربی ربود. 
 
وی به شبکه خبری السومریه نیوز گفت: عناصر داعش برای ربودن ۱۷ زن از اهالی منطقه الزاب شهرستان الحویجه در ۵۵ کیلومتری جنوب غربی کرکوک اقدام کردند. 
 
الصوفی افزود: عملیات ربودن این تعداد از زنان عراقی هنگام فرار آنها به سمت شهرستان الشرقاط صورت گرفت. 


منبع: irankhabar.ir

زیباترین و معروف ترین آتشنشان زن جهان+عکس

نه تنها در ایران، بلکه در اقصی نقاط جهان، فعالیت زنان در عرصه عملیات پر خطر و نفس گیر آتشنشانی خیلی مرسوم نیست و این کار، فعالیتی مردانه به شمار می رود. اما هستند بانوانی که عاشق خطر و روبرو شدن با موقعیت های سخت و دشوار به منظور کمک به دیگران بوده و کارهای آسان و راحتی که اکثریت زنان علاقه زیادی به انجام آن دارند را به عشق این کار، رها می کنند.
به گزارش آلامتو به نقل از روزیاتو؛ آتشنشانی، جدال با دود و آتش و موقعیت های سخت و بی نهایت پیش بینی نشده است و به همین خاطر، کسانی که در راه آتشنشانی گام بر می دارند، نه تنها افرادی شجاع، صبور و با مهارت هستند، بلکه به عشق کمک به هم نوع و نجات دادن انسان ها از موقعیت های دشوار، لباس رزم را بر تن می کنند.
آتشنشانی همچون جوشکاری زیر آب یا خلبانی، از جمله خطرناک ترین و دشوارترین کارهایی است که در رده بندی مشاغل سخت و زیان آور به شمار آمده و بالطبع کسانی که در این حوزه ها مشغول به کار می شوند، آزمون های سخت و دوره های عملی و نظری فراوانی را طی می کنند تا برای مواقع دشوار، در آمادگی کامل باشند.
آتشنشانی علاوه بر عشق و علاقه و مهارت و تخصص، به بدنی ورزیده هم نیاز دارد. چرا که یک آتشنشان در موقعیت های خیلی سخت که شاید راه رفتن افراد عادی در آن مکان ها امکان پذیر نباشد، می بایست کپسول های اکسیژن را حمل کرده و با وسایل مختلفی، به دل آتش و دود یا موقعیت های باور نکردنی رفته و برای نجات افراد زیر آوار یا اسیر در محفظه و کانال و امثالهم، از هیچ تلاشی فروگذار نکند.
بنابراین، شغل آتشنشانی، شغلی لوکس و جذاب برای اکثریت علاقمندان به کسب و کاری آرام و بی دردسر نیست و قطعا افرادی که در این زمینه مشغول به فعالیت هستند، از ظرفیت های بالایی برخوردارند.
اخیراً، فعالیت های اینستاگرامی یک دختر آتشنشان نروژی، بازتاب های گسترده ای در رسانه های جهان داشته است و از نیویورک پست آمریکا تا دیلی میل انگلیس، به تحلیل و بررسی فعالیت های روزانه این دختر در این عرصه پر خطر پرداخته اند.

در گزارش امروز، نگاهی داریم به سبک زندگی دیجیتالی خانم گون نارتن، آتشنشان جذاب اسکاندیناوی که این روزها، عنوان جذاب ترین و معروف ترین آتشنشان اسکاندیناوی و اروپا را نیز یدک می کشد.
با ما همراه باشید.
گون نارتن: دختر نروژی معروف اینستاگرام
خانم گون نارتن (Gunn Narten)، دختر ۳۰ ساله متولد شهر استاوانگر نروژ است که از سن ۱۹ سالگی علاقمند شد تا آموزش های عمومی و تخصصی آتشنشانی را در این شهر سپری کرده و به طور رسمی وارد سازمان آتشنشانی نروژ شود.

او در شهر Oltedal نروژ متولد شد، دهکده کوچکی بیرون شهر استاوانگر که مقصد تحصیلی علاقمندان به عرصه نفت و گاز در این کشور است. او به عنوان آتشنشان تمام وقت فعالیت دارد و اکنون بیش از ۹ سال است که در این حوزه فعالیت می کند. جلوگیری از خودکشی نروژی ها نیز، بخشی از فعالیت های وی عنوان شده است. وی از Lars Monsen به عنوان شخصیت مورد علاقه اش نام می برد.
نروژ، کشوری در شمال اروپا و یکی از کشورهای منطقه سرد اسکاندیناوی به شمار می رود. پادشاهی نفت خیز و ثروتمند نروژ سبب شده تا سطح رفاه عمومی در این کشور بالا باشد، اما همچنان یکی از گران ترین کشورهای دنیا برای زندگی عنوان شده و البته تنها کشور اروپایی بوده که تحصیل شهروندان خارج از اتحادیه اروپا در آن کاملاً رایگان است.

کشور صلح طلب و آرام نروژ که مدتهاست، جایزه صلح نوبل توسط آکادمی نوبل در پایتخت این کشور داده می شود، یکی از پایین ترین نرخ های خطرات حین کار و مرگ و میر ناشی از خطرات غیر طبیعی را دارد و به همین خاطر، فعالیت آتشنشانی در این کشور غیر کوهستانی و دریاچه ای، کار دشواری تلقی نمی شود.

شاید به همین خاطر، خانم نارتن، بر خلاف اکثر دختران نروژی که فعالیت در امور اداری، ورزشی، حقوقی و فروشندگی را به فعالیت های سخت و دشوار در مناطق نفت خیز این کشور ترجیح می دهند، علاقمند شد تا لباس آتشنشانی بر تن کرده و وارد این وادی پر خطر شود.

او زمانی که به مادرش درباره اشتیاقش به حضور در سازمان آتشنشانی نروژ (۱۸۸۸) گفت، وی ایشان را از این کار منع کرد، اما وقتی علاقه دخترش را برای کارهای گروهی و هیجانی دید، موافقت کرد تا یکی از اعضای خانواده نارتن وارد این عرصه جذاب اما نفس گیر شود.

خانم گون، مدتهاست که به صورت حرفه ای و تخصصی، در فعالیت های بدنسازی و پرورش اندام کار می کند و در این زمینه گواهی صلاحیت حرفه ای هم دارد. به همین خاطر، بخشی از فعالیت های روزانه وی علاوه بر کار آتشنشانی به مربی گری بدنسازی نیز اختصاص داشته و او به همین دلیل، تصاویر و ویدئوهایی از فعالیت های ورزشی خود را در اینترنت به اشتراک می گذارد که با استقبال گسترده ای همراه شده است.

فعالیت های ورزشی یک آتشنشان زن که هم در ماموریت های خطیر آتشنشانی فعالیت دارد و هم مربی پرورش اندام است، سوژه جذابی به خصوص برای معتادان اینستاگرام است که زندگی روزانه چنین افراد فعال و انرژی مثبت را دنبال کنند.

با توجه به این که فعالیت این دختر آتشنشان جذاب، در چند روز اخیر با انعکاس خبری گسترده ای همراه شده است، گشتی زده ایم در اینستاگرام ایشان تا با سبک زندگی دیحیتالی بانوی معروف این روزهای نروژ بیشتر آشنا شویم.
اینستاگردی با بانوی آتشنشان
خانم گون، علاوه بر این که آتشنشان است، راننده آمبولانس و فعال مد و لباس نیز به شمار می رود و در سال های اخیر، برای برندهای زیبایی همچون : Twentyforsupport، Devold و NJIE به عنوان سفیر تبلیغاتی فعالیت دارد. قد ۱۸۲ سانتیمتری و بدنی ورزیده و سبک زندگی ورزشی که با خطر و هیجان درآمیخته، سبب شده تا خانم گون، نه تنها در میان همکاران، بلکه در میان ده ها هزار کاربر اینترنت، شخصیت معروفی باشد.

او چند سالی است که فعالیت های روزانه خود را از کار آتشنشانی گرفته تا طبیعت گردی و ورزش و بدنسازی و حتی مسافرت به نقاط مختلف اروپا، در صفحه شخصی خود در اینستاگرام منتشر می کند که با استقبال کاربران همراه شده است.
خانم گون تا کنون بیش از ۱۹۵۰ پست در اینستاگرام منتشر کرده و توانسته بیش از ۵۷ هزار فالوور کسب کند. او در اینستاگرام بسیار فعال بوده و بیش از ۶۷۰ صفحه هم فالو کرده که نشانگر اهمیت زندگی دیجیتالی وی در این شبکه محبوب اجتماعی این روزهای جهان است.

انتشار قریب به دو هزار پست از فعالیت های تخصصی و روزانه و ورزشی وی در اینستاگرام مبین این حقیقت است که گون، از این ابزار رسانه ای برای توسعه فعالیت های بازاریابی و تبلیغاتی اش به عنوان یک چهره اجتماعی محبوب هم در میان نروژی ها هم در میان کاربران اینستاگرام بهره می گیرد.

همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید، خانم گون به واسطه انعکاس جهانی فعالیت هایش در شبکه های خبری جهان، متعجب شده و از این که عملکردش به عنوان یک بانوی جوان نروژی در شهری کوچک، انعکاس بین المللی پیدا کرده از دوستان و همکارانش برای کامنت های مختلف قدردانی کرد.

گون عاشق دنیای هشتگ ها در اینستاگرام نیز هست و معمولاً هر اینستانوشته وی با چندین هشتگ که معمولاً شاد و تقدیر آمیز نیز تلقی می شود، همراه می شود.

او در پست هایی که منتشر می کند، مقولات اجتماعی اخلاقی، حرفه ای، ورزشی و حتی آموزش های بدنسازی را نیز به زبان انگلیسی و نروژی در اختیار علاقمندانش قرار می دهد که همین امر باعث شده تا کاربران بتوانند با علایق گوناگون، از اینستانوشته های جذاب و شادش استفاده کنند.

او با اینکه بیش از ۵۷ هزار فالور دارد و برخی از پست هایش با صدها کامنت همراه می شود، بعضاً به سوالات مخاطبان بین المللی اش نیز پاسخ می دهد. اتفاقاً در یکی از اینستانوشته هایش، به این سوال در قالب یک ویدئو توضیح می دهد که چگونه از سیستم تنفسی و اکسیژن استفاده می کند.

بررسی اینستا نوشته های خانم گون نشان می دهد که او زندگی شاد و انرژی مثبتی دارد و از تصاویر و نوشته هایش که تم های روانشناسی و جامعه شناسی دارد می توان دریافت که او همچون یک عاشق، فعالیت های آتشنشانی و تمرینات هفتگی آن را که برای خیلی از دختران، غیر قابل تصور تشخیص داده می شود، دنبال می کند.

همانطور که در اینستانوشته فوق مشاهده می کنید، این خانم جوان با انتشار تصاویر هیجانی خود، مطالب هیجان انگیزی هم به مخاطبانش که از آن ها به عنوان خانواده دوم یاد کرده، منعکس می کند.

درس هایی از یک دختر آتشنشان
بررسی سبک زندگی دیجیتالی و شغلی این دختر آتشنشان معروف این روزهای اینستاگرام، ۷ درس خیلی ساده را برای ما به ارمغان می آورد:
۱- فکر سالم در بدن سالم است. ورزش و استمرار در فعالیت های ورزشی، بخشی از زندگی دیجیتالی امروز ما باید باشد.
۲- تصور مثبت و تفکر مثبت، راز شفاف اندیشی است که زندگی سالم را به ارمغان می آورد.
۳- همانطور که در گفتار خواندیم، این دختر آتشنشان هیچ گاه تصور نمی کرد که بازتاب فعالیت های اینستاگرامی اش در کسوت آتشنشان، بازتاب جهانی پبدا کند. این راز بزرگ است که برای فعالان کسب و کارهای سنتی و دیجیتالی می توان ارائه کرد.
۴- دنیای هشتگ ها، ابزار جادویی برای معرفی پست ها در شبکه های اجتماعی به خصوص در اینستاگرام است. این ابزار را جدی گرفته و برای شناسایی هشتگ های پر مخاطب و پر طرفدار در زمینه های گوناگون که مرتبط با پست شما باشد، بررسی کنید.
۵- مخاطبان اینستاگرام، دنبال اینستانوشته های غم انگیز و دردناک روزانه از کسی نیستند. این راز مهم را برای کسب مخاطب بیشتر در نظر بگیرید. درست و مثبت بنویسیم.
۶- این خانم جوان، تصاویر خود را با محتوایی که موضوعات روانشناسی و جامعه شناسی دارد در اختیار جامعه طرفدارانش قرار می دهد. از این ایده استفاده کنید.
۷- مخاطبان صفحاتی که تصاویر با کیفیت، جذاب و جالب از زندگی روزمره افراد است، نه تنها مخاطب بیشتر کسب می کند، بلکه انعکاس خبری بیشتری هم در صورت خاص بودن، پیدا خواهد کرد.
امیدواریم سبک زندگی دیجیتالی جامعه اطلاعاتی کشور در شبکه های اجتماعی، تقویت کننده مثبت اندیشی، انرژی مثبت و شاد زیستن باشد.
The post زیباترین و معروف ترین آتشنشان زن جهان+عکس appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com

اقدام کثیف جوان دانشجو از مرد بی سواد در آبادان

به گزارش ایران خبر، چندی پیش مردی با مراجعه به پلیس فتای آبادان از ماجرای برداشت میلیونی غیرمجاز از حساب بانکی اش خبر داد. 
 
ماموران پلیس فتای آبادان در گام نخست تحقیقات پی بردند که فردی با فعال کردن رمز دوم کارت بانکی سالم ۶۴ ساله که بازنشسته پالایشگاه آبادان است در مدت یک هفته اقدام به برداشت ۱۰ میلیون تومان از حساب وی کرده است. 
 
ماموران در کاوش های پلیسی متوجه شدند که عامل این برداشت ها با مراجعه به فروشگاه ها و با در دست داشتن شماره کارت و رمز دوم آن اقدام خرید کرده است. 
 
در این مرحله ماموران به بررسی دوربین های مداربسته فروشگاه ها پرداختند توانست تصویر عامل این برداشت ها را که پسر جوانی است به دست بیاورند. 
 
در حالیکه پسر جوان از سوی سالم شناسایی نشده بود تجسس های فنی آغاز شد و خیلی زود این پسر جوان که کیوان ۲۴ ساله از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد است ردزنی شد. 
 
همین کافی بود تا کیوان در عملیات پلیسی دستگیر شود و متهم ابتدا خود را بی گناه می دانست اما وقتی در برابر تصاویر دوربین مداربسته قرار گرفت لب به اعتراف گشود. 
 
این دانشجوی جوان گفت: چند روز قبل پدرم خودرویی برای من خرید و در خیابان امیری در حال تردد بودم که در برابر مرد میانسالی قرار گرفتم که از من خواست تا برای انتقال پول به حساب دیگری کمکش کنم. 
 
وی افزود: ابتدا قصد کمک داشتم اما وقتی مانده حساب مرد میانسال را گرفتم با حساب پر پولی روبرو شدم که وسوسه انگیز بود. به همین خاطر رمز دوم کارتش را فعال کردم و با برداشتن شماره کارتش در مدت یک هفته اقدام به برداشت ۱۰ میلیون تومان از حساب “سالم” کردم. 
 
پدر کیوان زمانیکه متوجه اقدام شرم آور پسرش شد با حضور در اداره پلیس عنوان کرد که برای گرفتن رضایت همه پول برداشتی را به حساب مرد بازنشسته واریز می کند. 
 
بنا به این گزارش، با توجه به بازگردانده شدن پول سرقتی به صاحبش، کیوان به دلیل جنبه عمومی جرم با قرار وثیقه روانه زندان شد. 


منبع: irankhabar.ir

تحلیل تازه اندیشکده آمریکایی امریکن اینتر پرایز درباره قابلیت‌های جدید نظامی ایران

اندیشکده آمریکایی نوشت: تغییر شیوه رزمی نیروهای مسلح ایران به طور اساسی محاسبات راهبردی و توازن قوا در منطقه را تغییر می‌دهد و این امر پدیده‌ای گذرا نیست.

به گزارش فارس، اندیشکده «امریکن اینتر پرایز» در تحلیلی پیرامون آخرین تحولات سوریه و مواضع ایران نوشت: دامنه عملیات رزمی ایران در سوریه نشان می‌دهد که این کشور بازیگر مسلط  منطقه باقی خواهد ماند و این صرف نظر از هرگونه تغییر رسمی در مواضع روسیه نسبت به حضور ایران در فعل و انفعال‌های سوریه است.

به نوشته این اندیشکده، روسیه اجرای عملیات زمینی در سوریه را به ایران واگذار کرده و خواهان جایگزین شدن نیروهای خود  با نیروهای ایرانی نیست.

بر این اساس، نقطه بسیار مهم این مسئله این است که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی سران این کشور تصمیم گرفته‌اند به توسعه نیروهای متعارف خود که می‌تواند چالشی علیه دیگر ارتش های کلاسیک منطقه باشد،تمرکز نمایند. این توازن قوا در منطقه ممکن است برای همیشه با این تصمیم تغییر یابد.

این اندیشکده می‌نویسد: ایران در حال تغییر نیروی نظامی خود به نیرویی که قادر باشد عملیات به ظاهر متعارفی را صدها مایل دور از مرزهای خود انجام دهد، است.

بر اساس این گزارش، این قابلیت که تنها تعداد انگشت شماری از کشورهای جهان آن‌را دارند، به طور اساسی محاسبات راهبردی و توازن قوا در منطقه را تغییر می‌دهد و  پدیده‌ای گذرا نیست.

رهبران نظامی ایران نیروهای خود را از بین سپاه پاسداران، ارتش و  بسیج با هم جایگزین کرده و به سوریه اعزام می‌کنند تا هرکدام سهمی را در این نوع عملیات و رزم داشته باشند. ایران توسعه یک نیروی مسلح متعارف با قابلیت اعمال قدرت موثر بازدارندگی را در نظر دارد.

در ادامه این مطلب آمده است: برنامه ریزان نظامی ایران هزاران نیروی خود از واحدهای مختلف نظامی را در یک عملیات ۱۵ ماهه برای برای تحقق باز پس‌گیری شهر حلب در دسامبر ۲۰۱۶ و با حمایت نیروهای طرفدار «بشار اسد» رییس جمهور سوریه در این این کشور مستقر کردند. آن‌ها برای اولین بار بعد از خاتمه جنگ ایران_عراق نیروهایی که به طور سنتی متمرکز بر امور دفاعی بودند را به یک نیروی برون مرزی قادر به اجرای عملیات پایدار نظامی در خارج از کشور همسو کردند.

این اندیشکده نوشت: تداوم نبرد ترکیبی ایران در سوریه ظرفیت این کشور در اعمال قدرت در منطقه را تقویت می‌کند. روش‌ها و تاکتیک‌هایی که نیروهای مسلح ایران در سوریه توسعه داده‌اند تلاش‌های این کشور برای استقرار نیرویی مشابه با نیروهای نبرد نیابتی را در عرصه‌های دیگر تسهیل می‌نماید. تقویت نفوذ ایران در سوریه این کشور را قادر می‌سازد قابلیت‌های نبرد نیابتی خود را توسعه و گسترش داده و از آن‌ها علیه منافع آمریکا و متحدانش استفاده کند.

در انتهای این مطلب آمده است: این تحولات پیامی دال بر تغییر راهبردی بزرگ در رهبری نظامی ایران به سوی ایجاد نیرویی با مواضع هجومی‌تر در منطقه است. ایران متوجه شده که اتکا بر رزم نامتقارن برای پس زدن آمریکا یا اسرائیل کافی نیست. ارتش ایران در حال غلبه بر موانع سازمانی موجود برای رفع پاسخگویی به این نیازهای جدید است.


منبع: alef.ir

واکنش روسیه به تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران

واحد مرکزی خبر نوشت: یک مقام روس می گوید: تهدیدهای دولت آمریکا علیه ایران نگران کننده است.

خبرگزاری ایتارتاس از مسکو گزارش داد: کنستانتین کاساچوف رئیس کمیته امور بین الملل شورای فدراسیون روسیه روز شنبه در اظهارنظری در خصوص تحریم های جدید آمریکا علیه ایران، به خبرنگاران گفت تهدیدهای دولت جدید آمریکا علیه ایران موجب نگرانی فزاینده است زیرا این تهدیدها از موافقتنامه های چند جانبه در خصوص برنامه هسته ای ایران فراتر می رود.

کاساچوف گفت: «تهدیدهای دولت جدید آمریکا نگران کننده است».

وی افزود: «فارغ از ماهیت این ادعاها، هر گونه نگرانی باید به آن چارچوب چند جانبه آورده شود که در گذشته به موافقتنامه های مشترک در خصوص برنامه هسته ای ایران منجر شده بود».

این نماینده ارشد خاطر نشان کرد: «نقض کردن این موافقتنامه ها، غیر سازنده، خطرناک و بنابراین غیر قابل پذیرش است».

آمریکا روز جمعه فهرست تحریم های خود را علیه ایران گسترش داد و ۱۳ فرد و ۱۲ شرکت و موسسه دیگر را در آن فهرست قرار داد.


منبع: alef.ir