جمع‌آوری امضا برای تشکیل «فراکسیون مقابله با آسیب‌های اجتماعی»

رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در حال جمع‌آوری امضا برای تشکیل فراکسیون مقابله با آسیب‌های اجتماعی است.

به گزارش مهر، سید هادی مقدسی رئیس کمیسیون اجتماعی در حال جمع‌آوری امضا برای تشکیل فراکسیون مقابله با آسیب‌های اجتماعی است.

با توجه به فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم مقابله با آسیب‌های اجتماعی، مجلس شورای اسلامی در صدد است با تشکیل کمیسیونی به بررسی تخصصی این امر بپردازد.

تعداد زیادی از نمایندگان مجلس در حال امضای طرح تشکیل این فراکسیون هستند.


منبع: alef.ir

رهبر اپوزیسیون قرقیزستان پیش از آغاز رقابت‌های انتخاباتی بازداشت شد

سرویس امنیت کشور قرقیزستان اعلام کرد، رهبر اپوزیسیون این کشور امروز (یکشنبه) به اتهام فساد و تقلب بازداشت شده است؛ اقدامی که می‌تواند وی را بعنوان یک رقیب برای انتخابات قریب الوقوع ریاست جمهوری حذف کند.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویترز، “اموربک تکه‌بایف” ۵۸ ساله و رهبر حزب “سرزمین پدری” و یکی از منتقدان سرشناس آلمازبک آتامبایف،‌ رئیس جمهوری قرقیزستان است. آتمبایف در پایان سال جاری میلادی مدت زمان ریاست جمهوری‌اش پایان می یابد.

در این کشور آسیای مرکزی قرار است در تاریخ ۹ نوامبر ۲۰۱۷ انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود.

سرویس امنیت کشور قرقیزستان در بیانیه‌ای اعلام کرد، این فرد در فرودگاه و همزمان با ورودش به خاک قرقیزستان از ترکیه بازداشت شده است.

در بیانیه ای جداگانه نیز دفتر دادستان کل قرقیزستان اعلام کرد که مظنون است تکه‌بایف از یک سرمایه گذار روس در سال ۲۰۱۰ مبلغ یک میلیون دلار رشوه دریافت کرده باشد.

بازرسان گفتند، رهبر اپوزیسیون قرقیزستان که یکی از اعضای ارشد و سابق دولت موقت بود، به این سرمایه گذار روس قول داده بود که می تواند ریاست یک کمپانی محلی ارتباطات را برعهده بگیرد.

کانیبک ایمانعایف، یکی از اعضای پارلمان که به گروه پارلمانی حزب سرزمین پدری تعلق دارد، هرگونه اقدام نادرست را رد کرد و گفت: من بازداشت رهبر اپوزیسیون را غیرقانونی و تداوم یک سرکوب سیاسی می دانم. ما قصد داشتیم ظرف یک ماه کنگره حزب را تشکیل دهیم و نامزدی تکه‌بایف را برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کنیم.

براساس قانون اساسی قرقیزستان، آلمازبک آتامبایف نمی تواند برای انتخابات نامزد شود اما متحدانش در پارلمان به صورت موفقیت آمیزی و از طریق رفراندوم متمم‌هایی را تصویب کرده‌اند که اختیارات نخست وزیر را افزایش می‌دهد.

این مساله گمانه زنی هایی را قوت بخشیده مبنی براینکه آلمازبک آتمبایف ممکن است خود رئیس کابینه‌ای قدرتمند شود.


منبع: alef.ir

برج‌ساز هفت‌تیرکش از قصاص گریخت

گروه حوادث_رسانه ها: روزنامه ایران نوشت: برج‌سازی که ۱۳ سال پیش در جریان معامله یک زمین با فروشنده درگیر شده و او را با شلیک گلوله به قتل رسانده بود، پس از تأیید حکم اعدامش در دیوان عالی کشور با پرداخت یک میلیارد تومان به اولیای دم (پدر و مادر مقتول) و جلب رضایت آنها از قصاص رهایی یافت.این متهم صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران حضور یافت تا از جنبه عمومی جرم نیز محاکمه شود. در این حادثه که پنجم اردیبهشت سال ۸۲ در حاشیه شهر گرمسار اتفاق افتاد مرد برج ساز با شلیک گلوله جوانی ۳۲ ساله به نام شاهرخ را کشت و متواری شد. این برج‌ساز قاتل که پس از جنایت مدت‌ها زندگی پنهانی داشت، چندماه بعد پس از فرار توسط مأموران دستگیر شد. پرونده این جنایت سال گذشته در شعبه دهم دادگاه کیفری مورد بررسی قرارگرفت و متهم به قصاص محکوم شد. این حکم از سوی قضات شعبه هفدهم دادگاه کیفری نیز به تأیید رسید. پس از تأیید حکم، متهم با تلاش وکیلش برای گرفتن رضایت از اولیای دم تلاش زیادی کرد و سرانجام با پرداخت یک میلیارد تومان به خانواده مقتول از قصاص نجات یافت.این متهم که صبح دیروز برای محاکمه از جنبه عمومی جرم از زندان به شعبه دهم انتقال یافته بود، وقتی پای میز محاکمه ایستاد، گفت: «من جرمم را قبول دارم و در این ۱۳ سال سعی کردم رفتارم را تغییر دهم. در کلاس‌های دارالقرآن زندان شرکت کردم و تلاشم این بود که متنبه شوم. در این مدت روزی هزار بار کابوس مرگ داشتم.» پس از پایان اظهارات متهم قضات شعبه دهم دادگاه کیفری به ریاست قاضی قربانزاده و مستشارانش قاضی ملکی و غفاری وارد شور شدند تا حکمشان را در این پرونده صادر کنند.


منبع: baharnews.ir

زن و مرد قاتل در زندان ازدواج کردند

این مرد هندی به جرم قتل همسر خود مجبور است ۱۴ سال را در زندان سپری کند اما همسردوم وی از این موضوع آگاه بوده و با این وجود با وی ازدواج کرده است زیرا خود نی زدر گذشته شوهرش را به قتل رسانده است. مراسم ازدواج این دو توسط یک کشیش محلی صبح روز پنجشنبه در زندان برگزار شد و شاهدان عقد کارکنان زندان و زندان بانان بوده اند. بنا بر قوانین موجود این مرد نمی تواند با همسرش در زندان زندگی کند و همسر جدید وی مجبور است ۱۴ سال در انتظار وی بماند تا از زندان آزاد شود.وکیل ” راج دانام ” در این باره گفت: “این ازدواج با تمامی ازدواج های معمول تفاوت دارد هر دو آنها همسران سابق خود را کشته اند و می دانند امکان اینکه دوباره بتوانند با شخص دیگری ازدواج کنند وجود ندارد. تازه داماد نیز گفت: “هر دو ما مجرم هستیم به همین دلیل به چشم مجرم به هم نگاه نمی کنیم.”


منبع: baharnews.ir

تیشه "کمی‌گرایی" به ریشه آموزش عالی

به گزارش ایسنا، بحران “صندلی‌های خالی” در دانشگاه‌ها چندسالی است گریبان نظام آموزش عالی کشور را گرفته، اتفاقی که نشان از کاهش جمعیت دانشجویی کشور دارد. موضوعی که دکتر محمد فرهادی وزیر علوم در سومین جشنواره معرفی و تجلیل از استادان و دانشجویان برتر دانشگاه امام صادق (ع) با صراحت بر آن اذعان کرد و  با تاکید توقف گسترش کمی دانشگاه‌ها، حرکت به سمت کیفی‌گرایی آموزش را ضروری دانست و گفت: “امروز به نقطه ای رسیده‌ایم که دیگر نیاز به تاسیس دانشگاه جدید نیست زیرا ۲۸۰۰ موسسه آموزش عالی در کشور داریم و باید اولویت و تقدم را بر توسعه کیفی آموزش عالی قرار دهیم، چراکه متقاضی تحصیل در آموزش عالی به ‌ویژه در رشته‌های فنی و مهندسی و علوم انسانی کاهش یافته است و فقط در تعدادی از رشته‌های علوم تجربی متقاضی زیاد وجود دارد.” رشد منفی پذیرش دانشجو در دانشگاه‌ها در همین راستا دکتر مجتبی شریعتی نیاسر، معاون آموزشی وزارت علوم در اظهار نظری موضوع خالی شدن صندلی دانشگاه‌ها را تائید و از رشد منفی پذیرش دانشجو در همه مقاطع تحصیلی نسبت به ‌سال گذشته خبر داد و افزود: “سهم دوره‌های کاردانی و کارشناسی از این کاهش ۷ درصد رشد منفی، ‌کارشناسی ارشد ۲ درصد رشد منفی و دکتری ۸٫۷ درصد رشد منفی است.” این اظهار نظر به طور شفاف و مستند به خالی ماندن صندلی دانشگاه‌های کشور اشاره دارد. ۸۰ درصد ظرفیت دانشگاه‌های غیرانتفاعی خالی است نکته قابل توجه اینکه بحران “صندلی‌های خالی”  دانشگاه‌ها بیش از اینکه دانشگاه‌های دولتی و درجه یک را تهدید کند دانشگاه‌های خصوصی و پولی را با بحران مواجه می کند، علی آهون‌منش رئیس اتحادیه دانشگاه‌ها و موسسات غیرانتفاعی با اشاره به این نکته و با بیان اینکه ۷۵ تا ۸۰ درصد ظرفیت این دانشگاه‌ها خالی از دانشجو است به ایسنا گفت: در برنامه پنجم توسعه ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاه‌ها و موسسات غیرانتفاعی حدود ۸۰۰ هزار نفر بود اما در حال حاضر تعداد ۴۲۰ هزار دانشجو در این موسسات مشغول به تحصیل هستند و میزان ورود دانشجو در دانشگاه‌های غیرانتفاعی هر سال کاهش می‌یابد بطوریکه پذیرش دانشجو در این موسسات برای سال ۹۵ در مقایسه با سال ۹۴ حدود ۲۵ درصد کاهش یافته است. این موضوع از دید مسئولان سازمان سنجش آموزش کشور به عنوان متولی برگزاری آزمون‌های کشور نیز دور نمانده و به گفته دکتر حسین توکلی، مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور، “تعداد داوطلبان آزمون سراسری سال ۹۵ نسبت به آزمون سراسری سال ۹۴ ، ۱۷ هزار و ۹۶۱ نفر نسبت به سال ۹۳، ۱۷۱ هزار و ۲۷۲ نفر ، نسبت به سال ۹۲ ، ۲۲۳ هزار و ۵۲۱ نفر، نسبت به سال ۹۱، ۲۰۶ هزار و ۲۲۴ نفر، نسبت به سال ۹۰، ۲۷۲ هزار و ۹۳۰ نفر و نسبت به سال ۸۹، ۴۲۶ هزار و ۷۶۳ نفر کمتر شده است.” سونامی” صندلی خالی” در کمین دانشگاه‌های کارآفرین هر چند در حال حاضر صندلی‌های خالی عمدتا متعلق به دانشگاه‌های کوچک، برخی موسسات غیرانتفاعی و یا دانشگاه‌های غیر دولتی هستند اما چنانچه همین روند ادامه داشته باشد، گریبان دانشگاه‌های مادر و حتی دانشگاه‌هایی که هدف و کارکردی متفاوت از سایر دانشگاه‌ها دارند را نیز می‌گیرد. در این زمینه دانشگاه‌های فنی و حرفه‌ای و علمی کاربردی نیز با وجود رویکرد متفاوت به آموزش عالی داشتن رویکرد مهارت‌افزایی و کارآفرینی از سونامی صندلی‌های خالی در امان نیستند، به‌طوری که چندی پیش سرپرست دانشگاه جامع علمی کاربردی به وجود صندلی‌های خالی در این دانشگاه اشاره کرده و گفته بود “در حال حاضر در دانشگاه‌های غیر انتفاعی، پیام نور، آزاد و حتی دانشگاه‌های دولتی روزانه صندلی خالی وجود دارد. بنابراین این طبیعی است که همه ظرفیت دانشگاه جامع علمی کاربردی پُر نشود.” دانشگاه فنی و حرفه‌ای نیز با مشکل صندلی خالی مواجه است و آمار ارائه شده از سوی مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور مبنی بر اینکه برای شرکت در آزمون دوره‌های کاردانی نظام جدید دانشگاه فنی و حرفه‌ای و موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی و غیردولتی برای رشته‌های با آزمون ۱۷۱ هزار و ۶۹۲ داوطلب ثبت‌نام کردند در حالی که ظرفیت پذیرش این دوره‌ها ۱۸۷ هزار و ۲۵۰ نفر است، گواه این موضوع است. در این راستا، کارشناسان پیشنهادات مختلفی را برای سامان‌دهی، کاهش کمی و افزایش کیفی آموزش عالی به وزارت علوم در دولت یازدهم ارائه کردند که توقف گسترش دانشگاه‌ها، اولویت دادن به کیفیت آموزش، راه‌اندازی رشته‌ها بر اساس نیازسنجی از جامعه، حذف رشته‌های قدیمی و ناکارآمد از طریق بازنگری رشته‌های آموزشی، نسل سوم و کارآفرین کردن دانشگاه‌ها و….از جمله آنها است. دکتر حسین سلیمی رییس دانشگاه علامه طباطبایی در گفت و گو با ایسنا وجود انواع چالش‌های نظام آموزش عالی را در ایجاد بحرانی با عنوان ” صندلی‌های خالی” مرتبط دانست و  افزود: “اولین چالش این است که توسعه آموزش عالی در کشور براساس نیازهای معرفتی یا مهارتی جامعه نبوده و نوعی مدرک‌گرایی لجام‌گسیخته در جامعه ایجاد شده است؛ چرا که ارائه و کسب مدرک به هر قیمتی و بدون اینکه بدانیم در جامعه ما از لحاظ معرفتی و مهارتی چه نیازهایی وجود دارد، انجام می‌شود.” وی در ادامه تصریح کرد: “متاسفانه ما توانستیم نظام‌ها و شاخه‌های فرعی در آموزش عالی ایجاد کنیم که بعضاً این نظام‌ها در حال حاضر از لحاظ اقتصادی و اداری دچار مشکل شدند به طوری که دانشگاه‌های بزرگ با صدها هزار دانشجو که مشخص نیست چه مهارتی را می‌آموزند مواجه شده، به طوری که این مدرک‌گرایی تورمی را در حوزه آموزش عالی ایجاد کرده است.” رئیس دانشگاه علامه طباطبایی همچنین با بیان اینکه نظام آموزشی ایران مبتنی بر حفظیات و تقلید از نظریات بیگانه است، تاکید کرد: “در رشته‌های علوم انسانی، علوم پایه و حتی برخی حوزه‌های علوم فنی با ارائه نظریاتی مواجه هستیم که کاربردی در جامعه ایران ندارند و دانشجویان این نظریات را فرا می‌گیرند اما در نهایت نمی‌دانند چه کاربردی در زندگی آنها دارد. بنابراین نظام آموزشی ما بصورت “کمی” و بدون اینکه در تامین کیفیت و در نظر گرفتن معرفت و مهارت لازم برای دانشجویان تأمل جدی کرده باشیم، گسترش یافته است.” دکتر سلیمی تاکید کرد: “دانشگاه‌های ما با خلاء جدی از لحاظ معرفتی و ظرفیت مواجه شدند اما باید به این نکته توجه کرد که بحران صندلی‌های خالی در دانشگاه‌های برتر و بزرگ کشور وجود ندارد و اگر این دانشگاه‌ها محور توسعه فعالیت‌های دانشگاهی بودند با مشکل صندلی‌های خالی مواجه نبودیم چراکه در دوره‌های تحصیلات تکمیلی (مقطع کارشناسی ارشد و دکتری) هیچ‌کدام از دانشگاه‌های سطح یک با بحران صندلی خالی مواجه نیستند و حتی از لحاظ معرفتی و مهارتی هم این مشکل را ندارند.” به گفته وی، “در حال حاضر دانشگاه‌های برتر هفت درصد بار آموزش عالی کشور را بر عهده دارند و ۶۰ درصد تولید علم توسط این دانشگاه انجام می‌شود حتی فارغ‌التحصیلان این دانشگاه‌ها نیز جایگاه مناسبی در جامعه دارند.بنابراین اگر سرمایه‌گذاری اصلی را بر روی دانشگاه‌های برتر بگذاریم نتیجه را سریع‌تر در بقیه زیرشاخه‌های آموزش عالی خواهیم دید.” نگاه اساتید نمونه کشوری به صندلی خالی دانشگاه‌ها پدیده  “بحران صندلی‌های خالی”  به عنوان اصلی‌ترین چالش فعلی نظام آموزش عالی کشور،  از چشم اساتید و کارشناسان این عرصه دور نمانده و نگرانی‌هایی را در بین آنها ایجاد کرده است بطوریکه دکتر محمدرضا اختصاصی استاد نمونه کشوری در گفت‌وگو با ایسنا با تاکید بر اینکه خالی شدن صندلی دانشگاه‌ها به عوامل مختلف فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و غیره بستگی دارد، گفت: امروزه نام وزارت علوم با علم، فناوری و پژوهش قرین شده است در حالی که کلمه فرهنگ که در گذشته جزء نام  این وزارتخانه بود حذف شده و باید با توجه بیشتر به بعد فرهنگ در دانشگاه‌ها این کلمه را احیا کنیم و اجازه ندهیم فرهنگ تحت‌الشعاع علم قرار بگیرد. متاسفانه مباحث فرهنگی دانشگاه‌ها تحت الشعاع علم زدگی قرار گفته است. وی در ادامه اخلاق را از دیگر عوامل انگیزشی ورود به دانشگاه‌ها در جامعه می‌داند و می‌افزاید: باید به مباحث اخلاق در رشته‌های مختلف بخصوص رشته‌های علوم انسانی در دانشگاه‌ها بسیار جدی‌تر و بااهمیت‌تر توجه کنیم و این موضوع در همه مباحث علمی، آموزشی و تحقیقاتی رعایت شود چراکه وضعیت فعلی اخلاق علمی در دانشگاه‌ها مطلوب یک کشور اسلامی نیست چرا که این عامل در شکل‌گیری نگرش مثبت افراد برای ورود به دانشگاه‌ها می‌تواند، تاثیرگذار باشد. لزوم توجه به کیفی نگری از دوران مدرسه به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه یزد، آموزش کیفی باید از همان دوران مدرسه یعنی دبستان مورد توجه قرار بگیرد و در دوران دانشگاه نیز ادامه داشته باشد، چراکه علمی برای جامعه مفید است که کاربردی باشد، یعنی  نظام آموزشی به‌گونه‌ای باشد که در جهت کسب علم برای کاربرد حرکت کنیم نه علم برای علم که در آن فقط به فکر تولید مقاله و ارتقاء خود باشیم. این استاد نمونه کشوری در ریشه‌یابی علت خالی بودن صندلی دانشگاه‌ها نیز گفت: یکی دیگر از دلایل خالی بودن صندلی دانشگاه‌ها این است که جامعه ما متوجه این موضوع شده‌اند که ما به نوعی دچار علم‌زدگی شده‌ایم و به این درک رسیده‌اند که دانشگاه‌ها نه‌فقط برای گرفتن مدرک بلکه برای پر کردن خلاءهای زندگی آنها کفایت نمی‌کند و مدرک دانشگاهی نمی‌تواند آینده آنها را تامین کند. دکتر اختصاصی اضافه کرد: کیفیت آموزش در بخش‌های مختلف حتی دانشگاه‌های باکیفیت و دولتی هم نمی‌تواند زمینه‌ها و نیازهای اشتغال فارغ‌التحصیلان را تامین کند. دانشجویان بعد از فارغ‌التحصیلی توانمندی لازم را برای کارآفرینی و اشتغال را ندارند و تقریباً جامعه به سیستم آموزشی بی‌اعتماد شده‌اند. بنابراین لازم است دانشگاه‌ها بیشتر به سمت علوم تحقیقات و علمی کاربردی حرکت کند. به گفته این استاد نمونه کشوری، یکی از راهکارهای آموزش کیفی در دانشگاه‌ها این است که دانشگاه‌های خصوصی که کیفیت آموزشی لازم را ندارند مورد بازنگری اساسی قرار بگیرند و رشته‌هایی در دانشگاه‌ها راه‌اندازی شوند که براساس نیاز جامعه تعریف شده است. اگر این موضوع جدی گرفته نشود معضل صندلی خالی دانشگاه‌ها گریبان‌گیر دانشگاه‌های دولتی درجه یک خواهند شد. ضرورت توسعه رشته‌های آموزشی براساس نیازهای جامعه در ادامه دکتر کاظم قاسمی استاد برگزیده کشوری در سال ۹۵، به چالش‌های آموزشی نظام آموزش عالی کشور اشاره کرد و گفت: یکی از اصلی‌ترین معضلات نظام آموزش عالی جامعه این است که این نظام متولی زیادی دارد و بسیاری از دانشگاه‌های خصوصی بدون توجه به نیاز کشور توسعه یافته است. در حالی که توسعه دانشگاه‌ها و گسترش رشته‌های آموزشی باید بر مبنای نیازسنجی از جامعه باشد. وی در ادامه تصریح کرد: آموزش عالی کشور پاسخگوی تامین خواسته‌ها و نیازهای جامعه نیست و فقط دانشجویانی را تربیت می‌کند که حتی در دوره دکتری نیز نمی‌توانند بعد از فارغ‌التحصیلی برای خود شغل پیدا کنند. بنابراین آموزش عالی باید یک متولی مشخص داشته باشد تا بتوانند برنامه‌ریزی‌های آموزشی و صدور مجوز توسعه رشته‌ها و ایجاد دانشگاه‌های جدید را ساماندهی کنند. بی‌اعتمادی جامعه به آموزش عالی این عضو هیات علمی دانشگاه تبریز با تاکید بر افزایش روز افزون بی‌اعتمادی جامعه نسبت به آموزش عالی، تاکید کرد: متاسفانه بسیاری از دانشگاه‌ها نظیر پیام نور، علمی کاربردی و حتی دانشگاه‌های کوچک در شهرستان‌های دورافتاده نیز مجوز راه‌اندازی رشته‌ها در مقاطع بالاتر از کارشناسی را دارند. این در حالی است که این توسعه بدون توجه به نیازهای جامعه اتفاق می‌افتد ضمن اینکه لطمه جبران‌ناپذیری به کیفیت آموزش در کشور وارد می‌کنند. به گفته دکتر قاسمی، اگرچه وزارت علوم طی سال‌های اخیر ارتقاء کیفیت آموزش را به عنوان یکی از برنامه‌های جدی دنبال می‌کند اما هنوز موفقیت چندانی در این زمینه کسب نکرده است و لازم است در این زمینه مجوز توسعه دانشگاه‌های غیردولتی را کاهش بدهیم و پذیرش دانشجو در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در دانشگاه‌های دولتی و درجه یک صورت بگیرد،‌ چراکه این دانشگاه‌ها از لحاظ زیرساخت‌های آموزشی نظیر استاد، تجهیزات و سایر امکانات در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارند. این استاد نمونه کشوری خاطرنشان کرد: باید انگیزه‌های لازم برای ورود دانشجویان در دانشگاه‌ها افزایش پیدا کند و دانشجو این احساس را داشته باشد که دانشگاه محلی برای تحول علمی، نوآوری و یادگیری است که بعد از گذراندن دوره تحصیل می‌تواند نقش بسیار موثری در زندگی آینده او داشته باشد و ایجاد چنین انگیزه‌ای نیز فقط با ارتقاء کیفیت آموزش و برنامه‌ریزی‌های آموزشی براساس نیازهای جامعه امکان‌پذیر است. پیشنهاد تبدیل دانشگاه‌های کم دانشجو به مدرسه دکتر قاسمی همچنین تاکید کرد: در حال حاضر ظرفیت بسیاری از دانشگاه‌های غیردولتی و حتی دولتی در کشور بخصوص در شهرستان‌ها خالی از دانشجو است. پیشنهاد من این است که مراکز غیردولتی در این شهرها طی تفاهم‌نامه‌ای با وزارت آموزش و پرورش امکانات آموزشی خود را در اختیار این وزارتخانه قرار بدهند چراکه این شهرستان‌ها با مشکل کمبود مدرسه مواجه هستند. همچنین توصیه می‌شود آموزش در نظام آموزش عالی همراه با پژوهش باشد تا آن کیفیت لازم و انگیزه ورود به دانشگاه‌ها در جامعه افزایش یابد. ماموریت‌گرایی در دانشگاه‌ها اجرایی شود در ادامه دکتر ایرج مهدوی یکی دیگر از اساتید نمونه کشوری در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: نظام آموزش عالی در کشور با توجه به در اختیار داشتن سرمایه انسانی بالا و قوی می‌تواند پتانسیل علمی بسیار بالایی داشته باشد و اگر برنامه‌ریزی منسجمی صورت بگیرد با کمک این زیرساخت‌ها می‌شود به جایگاه بسیار بهتری دست یابیم. وی در ادامه تصریح کرد: باید تمرکز خود را به این نکته که چگونه بتوانیم از سرمایه انسانی در آموزش عالی استفاده کنیم، متمرکز شود و ارتقاء کیفیت آموزش عالی به این نکته بستگی دارد که اولاً آموزش بر مبنای نیاز جامعه و براساس مدلی تعریف شود که تناسب استاد و دانشجو در آن رعایت شود. این استاد نمونه کشوری تاکید کرد: ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که کیفیت آموزش در دانشگاه‌ها ارتقاء پیدا کند اما نوع نگاه و برنامه‌ریزی‌های ما در راستای کمی‌گرایی و باید صدور مجوزها در حوزه آموزش بر مبنای نیازهای فعلی صورت بگیرد. به گفته دکتر مهدوی، متاسفانه ظرفیت دانشگاه‌های کشور براساس مدلی مشخص تدوین نمی‌شود. یعنی اگر ما بتوانیم در نظام آموزش عالی دانشگاه‌ها را بر مبنای ماموریت‌گرایی تعریف کنیم و به نسبت آن نیز نسبت دانشجو و استاد مشخص شود و در نهایت نظام ارزیابی و کنترل قوی نیز وجود داشته باشد، یقیناً مشکلات فعلی آموزش کشور بخصوص در حوزه خالی بودن صندلی دانشگاه‌ها رفع خواهد شد و می‌توانیم از طریق آموزش به توسعه پایدار برسیم. وی در پایان تاکید کرد: رشد افزایش پذیرش دانشگاه‌ها صرفاً شاخص مثبتی برای آموزش عالی به شمار نمی‌رود. آنچه که مهم است نوع نگاه به آموزش عالی و ماموریتی است که برای دانشگاه‌ها طراحی می‌شود، چراکه یکی از شاخص‌های ماموریت اصلی تولید علم و ثروت است و اگر این دو مقوله جدی گرفته شود بسیاری از مشکلات فعلی رفع خواهد شد.  اگرچه پدیده یا به نوعی بحران صندلی‌های خالی در دانشگاه‌ها به دلایلی از جمله تغییر هرم جمعیتی و توسعه بی‌رویه و بدون ضابطه رشته‌ها و مراکز آموزشی عالی به خصوص در دولت گذشته اتفاق افتاد، اما اگر اوضاع نابسامان آموزش عالی و هشدارهای کارشناسان این عرصه جدی گرفته نشود در آینده نزدیک این وضعیت دامنگیر دانشگاه‌های درجه یک نیز خواهد شد. حال باید دید با توجه به اذعان ضمنی مسئولان وزارت علوم نسبت به وجود “بحران صندلی‌های خالی در دانشگاه‌ها” آیا برنامه‌های فعلی وزارت علوم در عرصه سامان دهی آموزش عالی نظیر طرح آمایش سرزمین، ماموریت گرایی دانشگاه‌ها، بازنگری رشته‌های تحصیلی و جایگزینی رشته های جدید با رشته های کم کاربرد و غیره می‌تواند در ساماندهی اوضاع نابسامان دانشگاه‌ها موثر باشد یا باید راهکارهای دیگری در این زمینه به کار گرفت؟


منبع: baharnews.ir

تصویر حیرت‌انگیز رودخانه اوکراین از فضا

به گزارش ایسنا به نقل از اسپیس، عکسی که توماس پسکت در صفحه شخصی خود قرار داده از رودخانه دنیپر در شمال کی‌یف در اوکراین گرفته شده است. این فضانورد فرانسوی در صفحه شخصی خود نوشت: مناظر زمستانی همیشه از فضا جذاب و دل‌انگیز هستند و این تصویر من را به یاد نقاشی‌های هوکوسائی(نقاش ژاپنی) می‌اندازد.این تصویر در تاریخ ۹ فوریه در زمان عبور از محدوده روسیه گرفته شده است.


منبع: baharnews.ir

ثبات در بازار خودروهای داخلی

به گزارش ایسنا، قیمت برخی خودروهای داخلی (مدل ۹۵) به شرح زیر است: خودرو قیمت کارخانه‌ای قیمت بازار تیبا ۲۴ میلیون و ۸۵۰ هزار تومان ۲۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان پراید SE۱۱۱ ۲۰ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان ۲۰ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان پراید ۱۳۱ ۲۰ میلیون و ۶۷۰ هزار تومان ۲۰ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان پژو ۴۰۵ ۳۰ میلیون و ۸۶۰ هزار تومان ۳۰ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان سمند EF۷ ۳۰ میلیون و ۱۲۰ هزار تومان ۳۰ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان پژو پارس سال ۳۵ میلیون و ۳۲۷ هزار تومان ۳۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان پژو ۲۰۶ تیپ ۵ ۳۶ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان ۳۷ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان پژو ۲۰۶ تیپ ۲ ۳۲ میلیون و ۶۶۰ هزار تومان ۳۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان پژو ۲۰۶ V۸ ۳۷ میلیون و ۳۸۰ هزار تومان ۳۷ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رانا ۳۳ میلیون و ۶۸۰ هزار تومان ۳۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان دنا ۴۲ میلیون و ۵۴۰ هزار تومان ۴۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان ام وی ام S۱۱۰ ۳۱ میلیون تومان ۳۱ میلیون تومان ام‌وی‌ام ۵۵۰ ۵۵ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان ۵۵ میلیون تومان جک j۵ ۵۳ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان ۵۵ میلیون تومان جک j۵ اتومات ۶۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان ۶۴ میلیون تومان پارس تندر ۳۹ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان ۴۱ میلیون تومان تندر ۹۰ اتومات ۴۷ میلیون و ۳۴۵ هزار تومان ۴۸ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان تندر ۹۰ E۲ ۳۷ میلیون و ۴۴۰ هزار تومان ۳۹ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان


منبع: baharnews.ir

آخرین وضعیت کسبه آسیب‌دیده پلاسکو

گروه اقتصادی_رسانه‌ها: روزنامه قانون نوشت: طی روزهای پس از آتش‌سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو، بنیاد مستضعفان، چند ساختمان پاساژ قدس که متعلق به این بنیاد بود را برای اسکان کسبه آسیب‌دیده پلاسکو پیشنهاد داد اما کسبه ساختمان پلاسکو این ساختمان‌ها را تایید نکردند، زیرا به عقیده آن‌ها مناطق پاساژهای پیشنهادی که در خیابان‌های مولوی، ولیعصر و میدان خراسان قرار داشتند، برای تولید و عمده‌فروشی بازارهای مناسبی نبودند.  کسبه آسیب‌دیده پلاسکو، مجتمع تجاری نور متعلق به بانک پارسیان واقع در تقاطع خیابان‌های ولیعصر و طالقانی راپیشنهاد دادند تا بتوانند در این پاساژ که حدود ۷۰۰ واحد خالی دارد و تاکنون نتوانسته رونق قابل توجهی پیدا کند، مستقر شوند و بنیاد مستضعفان نیز که در ابتدا می‌خواست برای آماده‌سازی واحدهای تجاری پاساژهای قدس، حدود ۱۰ میلیارد تومان در نظر بگیرد، این مبلغ را به عنوان پیش پرداخت به بانک پارسیان بدهد تا کسبه آسیب دیده پلاسکو بتوانند در این مکان مستقر شوند. سرانجام پس از رایزنی‌های مختلف اسکان کسبه پلاسکو در مجتمع تجاری نور قطعی شد. قرار بر این بود که این افراد با توجه به از دست ندادن بازار شب عید هر چه سریع‌تر در این مجتمع مستقر شوند و بنیاد مستضعفان هم طی مدت زمان دو سال ساختمان پلاسکو را بازسازی کند. بیش از ۱۰ روز است که کسبه آسیب دیده پلاسکو در مجتمع تجاری نور مستقر شده‌اند اما شنیده‌ها حاکی از آن است که برخی از این کسبه به دلیل بلاتکلیفی درخصوص انعقاد قراردادها و نامشخص بودن وضعیت جانمایی اقدام به آماده‌سازی واحدهای تجاری برای شب عید نکرده‌اند. به منظور بررسی شرایط کسب‌وکار این کسبه آسیب دیده، سری به مجتمع تجاری نور زدیم. حکم تخلیه یک هفته‌ای ساعت حوالی ۱۲ ظهر بود که برخلاف بیشتر پاساژها، پرنده هم در مجتمع تجاری نور پر نمی‌زد به‌طوری که اثری از کسبه تازه منتقل شده ساختمان پلاسکو در طبقه همکف این مجتمع دیده نمی‌شد و تنها از یک واحد تجاری آن هم در طبقه فوقانی سر و صدای دریل و مته برای نصب دکوراسیون به گوش می‌رسید. صاحب این واحد تجاری که خود یکی از کسبه آسیب دیده پلاسکو بود، پس از تلاش‌های بسیار برای متعاقد شدن از اینکه انجام مصاحبه مشکلی در راستای پلمب مغازه از سوی اتاق اصناف برای او ایجاد نمی‌کند، سر درد دلش بازمی‌شود و در تشریح دلایل خلوتی مجتمع تجاری نور به «قانون» می‌گوید: «بیش از ۱۰ روز است که به مجتمع تجاری نور انتقال پیدا کرده‌ایم و با توجه به اینکه مجری طرح انتقال پلاسکویی‌هابه مجتمع تجاری نور، بانک پارسیان است، هنوز وضعیت انعقاد قرارداد بین کسبه آسیب دیده پلاسکو با بانک پارسیان مشخص نشده است . این موضوع باعث شده که برخی از کسبه اقدام به آماده‌سازی واحدهای تجاری نکنند. هنوز متن قراردادها مشخص نیست و ممکن است که متن قراردادها الزام‌آور باشد. چنانچه متن قراردادها الزام‌آور باشد، کسبه پلاسکو تحت هیچ شرایطی در مجتمع تجاری نور اقدام به فعالیت نخواهند کرد. درحالی تنها کلید واحدهای تجاری مجتمع نور داده شد که حکم تخلیه یک هفته‌ای از ما گرفته شده است. ماجرا از این قرار است که قبل از اینکه کلید واحدهای تجاری را به ما تحویل دهند، حکم تخلیه یک هفته‌ای مجتمع تجاری نور را در ازای چک تخلیه امضا کردیم و در زمان امضا و اثر انگشت قرارداد تخلیه یک هفته‌ای مجتمع تجاری نور، به ما قول داده شد که قرارداد واحدهای تجاری بین کسبه و بانک پارسیان منعقد شود. یک هفته از زمان امضای حکم تخلیه یک هفته‌ای می‌گذرداما هنوز قراردادی منعقد نشده و مشخص هم نیست که برای چه منظور امضا و اثر انگشت قرارداد تخلیه یک هفته‌ای نور از ما گرفته شده است. در این بحران چاره‌ای جز زیر بار رفتن و پذیرفتن این موضوع نداشتیم و شرایط فعلی به ما تحمیل شده است.» معضل جانمایی وی ادامه می‌دهد: «همچنین یکی از مشکلات کسبه پلاسکو این است که هنوز قراردادی منعقد نشده بود که کسبه حادثه دیده پلاسکو را جانمایی کردند. درحالی‌ که ابتدا باید قرارداد منعقد می‌شد و سپس واحدهای تجاری را به کسبه تحویل می‌دادند، هرچند که جانمایی‌ها درست انجام نشده است؛ یعنی کسی که در پلاسکو در طبقات بالایی بوده به طبقه پایینی نزدیک شده است و برخی دیگر به طبقه بالای این مجتمع منتقل شده‌اند. متاسفانه علاوه بر اینکه هنوز قرارداد مشخصی بین ما و بانک پارسیان منعقد نشده است، بانک پارسیان هر زمان که بخواهد می‌تواند حکم تخلیه واحدهای تجاری را به ما بدهد. اما و اگرهایی هم درخصوص پرداخت اجاره این واحدهای تجاری وجود دارد به‌طوری که بنیاد مستضعفان تنها پرداخت اجاره چهارماه از واحدهای تجاری مجتمع نور را متقبل شده است، درحالی که باید اجاره واحدهای تجاری مجتمع نور تا زمان ساخت ساختمان پلاسکو از سوی بنیاد مستضعفان پرداخت شود.» انتظار کسبه‌ سازه شمالی پلاسکو ساختمان پلاسکو از دو سازه مجزا ساخته شده بود، یکی سازه جنوبی که متاسفانه کاملا تخریب شد و دیگری سازه شمالی که واحدهای تجاری این سازه پس از آوار برداری سالم هستند. این کسبه آسیب دیده، با بیان اینکه ۳۰۰ پلاک در سازه شمالی ساختمان پلاسکو سالم است، تصریح می‌کند: «بیش از ۳۸ سال است که سرقفلی مغازه ۳۷ متری در سازه شمالی ساختمان پلاسکو را دارم. اکنون این واحد تجاری پس از آواربرداری سالم است اما شهرداری اجازه بهره‌برداری واحدهای تجاری سازه شمالی را نمی‌دهد و تکلیف واحدهای تجاری سالم در سازه شمالی را مشخص نمی‌کند. چندی پیش درب شمالی پاساژ پلاسکو برای تخلیه واحدها باز گذاشته شد و به کسبه تا پایان هفته فرصت داده شد تا واحدهای خود را تخلیه کنند که در این راستا بین کسبه سرو صدایی به پا شد و در نهایت مشخص شد که این حکم را دادستانی نداده است . در حال حاضر هم ما اقدام به تخلیه واحدهای تجاری سازه شمالی نکرده ایم. البته این امکان وجود دارد که واحدهای تجاری سازه شمالی پلاسکو به هیات امنا تحویل داده شود. هم‌اکنون کسبه سازه شمالی هم مانند کسبه سازه جنوبی به عنوان یک بلاتکلیف به مجتمع تجاری نور منتقل شده‌اند و در حال حاضر هم باید هزینه دکوراسیون این واحدهای تجاری ۱۸متری را بپردازم. شرایط روحی کسبه پلاسکو به هیچ عنوان مناسب نیست و تنها خواسته‌ و انتظارمان این است که شهرداری اجازه بهره‌برداری از سازه شمالی را بدهد و به منظور رعایت نکات ایمنی سازه شمالی را نسبت به سازه جنوبی با دیوارکشی جدا کند تا کسبه سازه شمالی بتوانند به واحدهای تجاری خود بازگردند.» نقش بنیاد مستضعفان وی با بیان اینکه در گذشته چندین بار حادثه آتش سوزی در طبقات بالایی ساختمان پلاسکو اتقاق افتاده بود، تاکید می‌کند: «کسبه ساختمان پلاسکو با توجه به هشدارهای سازمان آتش‌نشانی و رعایت نکات ایمنی، واحدهای تجاری خود را نسبت به اطفای حریق ایمن‌سازی کرده بودند اما ساختمان به سیستم‌های هشدار دهنده حریق مجهز نبود که حدود چهار ماه پیش سازمان آتش‌نشانی در این‌باره اخطار داد و کسبه هم خواهان مجهز کردن ساختمان به این نوع سیستم‌ها بودند. سازه ساختمان نسبت به اطفای حریق ایمنی نشده بود که ایمن‌سازی سازه باید توسط مالک اصلی یعنی بنیاد مستضعفان صورت می‌گرفت. شهرداری نیز درخصوص ایمن‌سازی سازه پلاسکو اخطار کتبی ارسال کرده بود که متاسفانه اهمیتی به هشدارهای شهرداری و سازمان آتش‌نشانی داده نشد.» وام بانکی گران است وی درخصوص وام ۳۰۰ میلیون تومانی با سود ۱۸ درصد، ادامه می‌دهد: «کسبه آسیب دیده پلاسکو توان باز پرداخت وام ۳۰۰ میلیون تومانی با سود ۱۸ درصد را ندارند، لذا دولت به منظور حمایت از این کاسبان باید سود تسهیلات را به ۱۰ درصد کاهش بدهد. همچنین بیشتر واحدهای تجاری ساختمان پلاسکو بیمه بوده‌اند و پس از وقوع حادثه تنها ۲۰ درصد از مبلغ بیمه به کسبه پرداخت . به عنوان مثال حدود ۲۷۰ میلیون تومان بیمه داشتم که ۲۰ درصد آن از سوی شرکت بیمه پرداخت شد که این میزان پول در مقایسه با خسارت وارد شده بسیار رقم ناچیزی است.» لزوم بازنگری در قوانین واگذاری سرقفلی در زمان خرید و فروش سرقفلی، این اجازه به مالک داده شده است که حق مالکانه را نفروشد. در این باره یکی از کسبه پلاسکو، با تاکید بر اینکه ضوابط سرقفلی باید مورد بازنگری جدی قرار گیرد تا حقوق حقه کسبه حفظ شود، می‌گوید: «براساس قانون، سرقفلی یک واحد تجاری زمانی می‌تواند تغییر کاربری بدهد که حق مالکانه پرداخت شود و مالک اجازه تغییر شغل را بدهد، بنابراین مقررات سرقفلی باید مورد بازنگری جدی قرار گیرد. چند سال پیش بنیاد مستضعفان پیشنهاد خرید ملک را به صاحبان سرقفلی ساختمان پلاسکو داده بود اما متاسفانه برخی از کسبه به دلایل نامشخص باخرید زمین مخالفت کردند.» موانع ساخت پلاسکوی «جدید» در زمان وقوع حادثه پلاسکو رییس بنیاد مستضعفان اعلام کرده بود که ظرف مدت دو سال ساختمانی را در محل پلاسکوی سابق با کیفیت بسیار خوب خواهیم ساخت، اما به گفته محمدمهدی تندگویان، نایب رییس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر، محل ساختمان پلاسکو در حریم درجه دو بنای تاریخی مدرسه و کلیسای ژاندارک و خانه مشیرالدوله قرار دارد. براساس ضوابط حریم درجه دو، ارتفاع مجاز جهت احداث بنا تنها ۱۲ متر از سطح معبر مجاور اعلام شده است و هرگونه بهسازی، نوسازی و احداث بنا در این محدوده، تنها پس از طرح‌های همسان با بافت تاریخی و تصویب آن از سوی سازمان میراث فرهنگی قابل اجراست. به طورکلی در این محدوده هرگونه ساخت و سازی که به عرصه اثر و بافت تاریخی با ارزش آن لطمه وارد کند، ممنوع است، بنابراین باید هرگونه ساخت و ساز در محل ساختمان پلاسکوی سابق، با رعایت ضوابط حریم ابنیه تاریخی باشد. از آنجایی که رعایت حقوق کسبه در ساختمان پلاسکو مورد تاکید مسئولان قرار دارد و باید حقوق کسبه حفظ شود، مالک می‌تواند پرونده ساختمان جدید در زمین فعلی پلاسکوی سابق را به کمیسیون ماده پنج برده تا در آنجا بررسی‌های لازم صورت گیرد. همچنین ملک پلاسکوی سابق در یکی از پرترددترین خیابان‌های تهران قرار دارد، لذا باید اقدامات لازم در راستای تامین پارکینگ صورت گیرد. در راستای تامین پارکینگ و بهسازی منطقه، خرید زمین‌های‌ غربی تا تقاطع جمهوری – فردوسی و تجمیع آن ضروری است، در غیراین‌صورت تامین پارکینگ و احداث ساختمان جدید با دشواری مواجه است زیرا پارکینگ خط قرمز مدیریت شهری است. چنانچه مالک مشکل خود را با سازمان میراث فرهنگی حل کرده و بتواند برای ساخت یک مجتمع تجاری بلندمرتبه مجوزهای لازم را بگیرد، باید مشکل پارکینگ را حل کندزیرا در غیراین‌صورت مدیریت شهری مانع از فعالیت وی خواهد شد. راهکار برون‌رفت از فاجعه پلاسکو در این راستا یکی دیگر از کسبه پلاسکو، با اشاره به متن نامه‌ کسبه به مسئولان، درخصوص راهکار برون‌رفت از فاجعه پلاسکو به «قانون» می‌گوید: «درحادثه پلاسکو همه مقصر بودند و هم اکنون قوه قضاییه در جست و جوی مقصر اصلی این حادثه تلخ است اما به عقیده کسبه بهتر است که با انجام راهکارهایی، پرونده پلاسکو برای همیشه بسته شود. بنیاد مستضعفان به عنوان مالک اصلی ساختمان پلاسکو موظف به ایمن‌سازی سازه بود که درخصوص اجرای این امر کوتاهی کرد. بنابراین بهترین راهکار برای ادای حقوق حقه زیان‌دیدگان ساختمان پلاسکو این است که بنیاد مستضعفان زمین پلاسکو را به صاحبان سرقفلی واگذار کند. همچنین شهرداری به عنوان یکی از مقصران اصلی این حادثه که در اجرای قانون شهرداری کوتاهی کرده است، باید مجوز ساخت ۱۰ طبقه همراه با پارکینگ را بدون گرفتن حتی یک ریال به کسبه پلاسکو بدهد. به منظور تامین هزینه‌های ساخت هم مقرر شود که یک طبقه از ۱۰ طبقه ساختمان پلاسکو به مجری ساخت داده شود و همچنین تسهیلات ۳۰۰ میلیون تومانی هم با سود ۱۰ درصد به کسبه پلاسکو تخصیص داده شود. بدون شک با انجام این راهکار مشکل پلاسکو حل خواهد شد و این موضوع درس عبرتی برای شهرداری و دیگر مالکان می‌شود که هر‌چه سریع‌تر اقدام به ایمن‌سازی ساختمان‌ها کنند».


منبع: baharnews.ir

برنامه‌های خودروسازان محقق می‌شود؟

به گزارش ایسنا، در حال حاضر صادرات خودرو و قطعات داخلی بسیار ناچیز بوده و پایین‌ بودن کیفیت خودرو و قطعات تولیدی، عمده‌ترین دلیل پایین بودن صادرات است.این وضعیت در حالی است که در سند “اهداف و سیاست‌های توسعه صنعت خودرو در افق ۱۴۰۴” وزارت صنعت، معدن و تجارت مکلف به اقداماتی برای افزایش صادرات خودرو و قطعات داخلی شده است.در این زمینه وزارت صنعت، معدن و تجارت مکلف به اقداماتی چون تسهیل و تقویت زیرساخت‌های مورد نیاز و بسترهای قانونی صادرات و افزایش مشوق‌های صادراتی و اعطاء آن متناسب با ارزش افزوده محصولات صادراتی و نسبت صادرات به تولید داخل، شده است. ارتقاء نقش صنعت خودرو در پیمان‌های منطقه‌ای و جهانی جهت توسعه صادرات، مساعدت در تامین خطوط اعتباری مناسب با بازارهای هدف صادراتی، ایجاد و توسعه مراکز بازاریابی بین‌المللی و پیش‌بینی صادرات محصول در قراردادهای همکاری با طرف‌های خارجی، از دیگر وظایف تعیین شده برای وزارت صنعت، معدن و تجارت برای توسعه صادرات خودرو و قطعات تولید داخل است. پیش‌بینی این اقدامات برای افزایش صادرات خودرو و قطعات تولید داخل در حالی است که هم‌اکنون به دلیل کیفیت نامناسب خودرو و قطعات تولید داخل، خودروسازان و قطعه‌سازان داخلی موفقیتی در خارج از کشور ندارند.


منبع: baharnews.ir

افزایش اثرگذاری توافق نفتی اوپک

به گزارش ایسنا، در شرایطی که کشورهایی همچون الجزایر و مکزیک از کاهش تولید خود در ماه های گذشته خبر داده‌اند، پیش‌بینی می‌شود با پایبندی بیشتر کشورهایی همچون عراق و امارات، کارآمدی توافق کاهش تولید نفت بهبود یابد.شرکت دولتی پیمکس مکزیک، از جمله تولیدکنندگان نفت غیر عضو اوپک، اعلام کرد که در ماه ژانویه امسال، تولید نفت این شرکت با ١٠,۶ درصد کاهش به دو میلیون و ٢٠ هزار بشکه در روز رسیده است. افزون بر این، یکی از مسئولان شرکت سوناتراک الجزایر نیز اعلام کرد در اجرای توافق کاهش تولید اعضای اوپک، تولید نفت در بزرگترین میدان این کشور در سطح ۴٣٠ هزار بشکه در روز تثبیت شده است. الجزایر پیش این، روزانه یک میلیون و ١٠٠ هزار بشکه نفت تولید می کرده، اما در اجرای توافق اوپک، ۵٠ هزار بشکه از تولید خود را کاهش داده است. از سوی دیگر، عراق و امارات که نسبت به دیگر اعضای اوپک پایبندی کمتری به توافق کاهش تولید داشته اند، اعلام کرده اند که برای بهبود عمل به تعهد خود آمادگی دارند. احمد الکعبی، نماینده امارات در هیئت عامل اوپک، در بیانیه ای گفت: امارات به طور کامل به کاهش تولید اوپک متعهد است و اقدامات لازم برای تضمین پایبندی کامل در دوره ۶ ماهه توافق اوپک را انجام می دهد.از سوی دیگر، برخی منابع اعلام کردند که اعضای اوپک رایزنی با مسئولان عراق را برای ترغیب این کشور به افزایش پایبندی به توافق اوپک، آغاز کرده اند.برخی آمارهای مربوط به صادرات نفت عراق در ماه فوریه امسال نیز نشان می دهد که این کشور در این دوره صادرات خود را افزایش نخواهد داد.


منبع: baharnews.ir

تاکسی‌های اینترنتی؛ تهدید یا فرصت؟

گروه اقتصادی_رسانه‌ها: روزنامه شهروند نوشت: به نظر می‌رسد اعتراض به تاکسی‌های اینترنتی که ابتدا از سوی صاحبان شرکت‌های خصوصی محله‌ای آغاز شده بود، اکنون به رانندگان تاکسی‌های زردرنگ نیز رسیده است و با حضور جلوی مجلس اعتراض خود را به فعالیت تاکسی‌های اینترنتی اعلام کرده‌اند. واقعیت این است که این اعتراض حق آنان است؛ همچنان که اگر صاحبان دیگر مشاغل نیز دچار مشکل مشابهی شوند، شاید اقدام به چنین واکنشی کنند. درواقع این یک اعتراض صنفی است؛ ولی دوستانه و از روی خیرخواهی باید به این شهروندان محترم گفت که این راه درنهایت مثمر ثمر نیست. شاید یکی از بهترین مطالبی که در تأیید این ادعا منتشر شده است، تصویر کارتونی است که در صفحه آخر روزنامه شهروند منتشر شد. در این تصویر تاکسی‌ زرد به صورت فردی که به راهپیمایی اعتراضی علیه اسنپ و تپ‌سی رفته است، با تلفن همسرش مواجه می‌شود که درخواست دارد او را به جایی ببرد. آقای راننده هم می‌گوید فعلاً رفته‌ام راهپیمایی نمی‌توانم بیایم، بهتر است یک اسنپ بگیری و خودت بروی! درواقع هنگامی که منافع شخصی خودشان نیز پیش می‌آید، از وجود چنین پدیده‌ای استقبال می‌کنند، ولی از آنجا که این پدیده را در کلیت مخالف منافع خویش می‌بینند، نسبت به آن اعتراض دارند. درخصوص این اعتراض چند نکته را باید یادآوری کرد.١ـ هر چند این حق رانندگان تاکسی است که نسبت به پدیده‌ای که گمان می‌کنند منافع آنان را در خطر قرار می‌دهد، اعتراض کنند، ولی اینکه در راهپیمایی و اعتراض خود از ابزارها و شیوه‌هایی استفاده کنند که ربط چندانی به مسأله ندارد، پسندیده نیست. اینکه گفته شود نرم‌افزار نفوذی نابود باید گردد؛ یا اسنپ آمریکایی نابود باید گردد یا پلاکاردی را با عنوان ایثارگران انقلاب اسلامی در دست بگیرند و یا از طرف خانواده‌های شهدا، جانبازان و ایثارگران خود را معرفی‌کردن در موضوعی که به قول خودشان صنفی است، پسندیده نیست و این ذهنیت را ایجاد می‌کند که گویی در اصل ماجرا اظهارنظر جدیدی که قابل دفاع باشد، ندارند و به این نوع ابزارها متوسل شده‌اند.٢ـ مخالفت با این شیوه‌های جدید و نوآورانه در حمل‌ونقل حتی اگر در کوتاه‌مدت موثر باشد، در میان‌مدت با شکست مواجه خواهد شد؛ علت نیز روشن است، یکی از کارهای تکنولوژی کم‌کردن هزینه‌هاست. در دنیای مدرن بخش مهمی از افزایش تولید به دلیل سرمایه‌گذاری‌های جدید نیست، بلکه به دلیل بالا رفتن بهره‌وری است؛ اعم از افزایش بهره‌وری نیروی انسانی یا فناوری. بنابراین تاکسیرانان ایرانی چاره‌ای ندارند جز اینکه خود را با شرایط جدید فناوری تطبیق دهند. بهتر است مثال از روزنامه‌نگاران زده شود. ما به‌عنوان روزنامه‌نگار از زمانی که اینترنت آمده است، تا حد زیادی کسب‌وکارمان در روزنامه‌ها دچار رکود شده است. ما چند راه پیش روی خود داشتیم و داریم یا اینکه به این وضع رکود تن دهیم که به نفع ما نیست یا اینکه درخواست برخورد با اینترنت و بستن آن را بکنیم که ممکن و مفید هم نیست یا اینکه خود را با شرایط جدید هماهنگ کنیم و استفاده‌های لازم را از آن ببریم؛ طبیعی است که راه سوم موثرتر و بهتر است و دو راه دیگر با شکست مواجه خواهد شد. رانندگان تاکسی نیز نمی‌توانند جلوی این فناوری مهم قد عَلَم کنند به این خیال که بر آن فایق خواهند آمد. آنان باید خیلی پیش از این خود را برای هماهنگ‌کردن با اقتضائات این فناوری آماده می‌کردند تا بهترین بهره را از آن ببرند؛ نه آنکه منفعلانه منتظر بمانند تا هر گاه کسی کاری انجام داد با آن مخالفت کنند.٣ـ اگر این شرکت‌های جدید به نفع جامعه و مردم است، مخالفت با آن نیز به ضرر تاکسیرانان خواهد شد؛ زیرا آنان خود را در برابر مردم قرار می‌دهند و این به تنش موجود میان مسافر و راننده اضافه خواهد کرد. نگاه به اینترنت نباید به گونه‌ای باشد که آن را تهدید بدانند، بلکه این فرصتی است که باید بیشترین بهره‌برداری از آن انجام شود. فراموش نکنیم که یکی از پدیده‌های زشت در ایران نظام حمل‌ونقل تاکسی به‌ویژه در شهرهای بزرگ است؛ بسیاری از جرایم و جنایات از طریق این سیستم حمل‌ونقل رخ می‌دهد، رابطه میان مسافر و راننده در موارد گوناگونی به دعوا و جدل کشیده می‌شود، وضعیت داخل خودروها به‌طور معمول تأسف‌آور است و کنترل چندانی بر روی رانندگان وجود ندارد. به‌طور قطع تاکسی‌های اینترنتی می‌توانند قدری از این مشکلات را حل کنند؛ همچنان که تاکنون کرده‌اند. بنابراین مخالفت با آنها نه‌تنها نتیجه‌ای ندارد، بلکه قدرت انطباق‌پذیری رانندگان تاکسی‌های موجود را کاهش می‌دهد و ممکن است روزی برسد که تمام بازار خود را در برابر این پدیده جدید از دست بدهند. به همین دلیل بهترین کار نه اعتراض است و نه انفعال، بلکه بالا‌زدن دست‌ها و تبدیل‌شدن به یک شرکت پویا و مهم و وارد رقابت‌شدن با این شرکت‌هاست و بالاخره اعتقاد به اینکه فناوری فرصت است و نه تهدید.


منبع: baharnews.ir

همه آنچه عباس آخوندی را نگه داشت

به گزارش ایسنا، در شرایطی که گفته می‌شود پیمانکاران بخش خصوصی ۱۰ هزار میلیارد تومان بابت انجام پروژه‌ها از وزارت راه و شهرسازی طلب دارند، قاطبه فعالان بخش خصوصی در جریان استیضاح عباس آخوندی از او حمایت کردند. طی سه سال اخیر پیمانکاران مرتبط با وزارت راه و شهرسازی همواره از عدم پرداخت مطالبات خود گلایه داشتند. با این حال در شرایط فقر مالی و بی‌پولی وزارتخانه بخشی از ۱۳ هزار میلیارد تومان جذب سرمایه‌گذاری به این وزارتخانه را بر عهده گرفتند و البته بنا به گفته عباس آخوندی برای تکمیل پروژه‌های موجود ۱۷۰ هزار میلیارد تومان اعتبار مورد نیاز است که قرار است از طریق برنامه ششم توسعه ۱۹۰ میلیارد تومان تامین شود. با این وجود برای رسیدن به اهداف ۱۴۰۴ باید ۵۷۰ هزار میلیارد تومان برای توسعه زیرساخت‌ها اختصاص یابد. اما در چنین شرایطی حمایت فعالان عرصه ساختمان، راه و شهرسازی از وزیر ساختمان دادمان در نوع خود جالب توجه است که می‌تواند ناشی از سیاست‌های جراحی‌گونه آخوندی در این حوزه باشد. با اینکه همواره انتقاداتی به عباس آخوندی مبنی بر اینکه طرح قابل توجهی برای مسکن ارائه نکرده، بنا به گفته خودش در شرایطی که با مازاد ۱.۶۵ میلیون واحد مسکونی و ۱۰۰ میلیارد دلار عدم بهره‌وری اقتصادی ناشی از وجود خانه‌های خالی مواجهیم، نمی‌خواهم با ساخت یک میلیون مسکن خالی دیگر افتخار رشد سوداگرانه را نصیب خود کنم. او که به مسکن مهر اعتقادی ندارد و آن را شلخته، اقتصادبرانداز و مزخرف می‌داند، این طرح دیابتی و پوپولیستی دولت قبل را  کنار گذاشت تا بعد از اتمام دردسرهای مسکن مهر، مسکن اجتماعی را جایگزین آن کند. بر همین اساس عباس آخوندی طرح نسبتا ناکارآمد مسکن مهر که تبعات تورمی در اقتصاد ایجاد و کمک چندانی به خانه‌دار شدن اقشار فرودست جامعه نکرد را ادامه نداد و تنها به تکمیل تعهدات دولت قبل اکتفا کرد تا مدل مسکن اجتماعی را با ساخت سالیانه ۱۵۰ هزار واحد مسکونی در قالب مسکن حمایتی و نیز کمک به اجاره مسکن را جایگزین آن کند که روز سه‌شنبه (۳ اسفندماه) طرح مسکن اجتماعی از سوی دولت ابلاغ شد. همچنین تامین زیرساخت‌های حمل و نقل و ترانزیت، اتمام عملیات اجرایی راه‌آهن گرگان – اینچه‌برون، افزایش ۹۳ درصدی پروازهای ترانزیتی از فراز کشور، افزایش ۶۲ درصدی جابجایی مسافر حومه‌ای ریلی، زیرسازی بیش از ۵۰۰۰ کیلومتر جاده، آزادراه و بزرگراه و ساخت ۵۸۰۰ کیلومتر راه روستایی، کارنامه‌ای است که عباس آخوندی را در نگاه فعالان پروژه‌های عمرانی متمایز کرده است. از سوی دیگر طی سه سال گذشته ظرفیت ناوگان دریایی نفتی، رشد ۹ درصدی را تجربه کرد و به ۱۵ میلیون تن رسید. رشد ۱۰ درصدی ظرفیت تخلیه و بارگیری بنادر تجاری و رسیدن به ۲۰۹ میلیون تن ظرفیت، بهره‌برداری از ۳۹ پروژه توسعه و تجهیز بنادر به ارزش تقریبی ۳۲۷۲ میلیارد ریال، بهره‌برداری از ۱۴ موج‌شکن بنادر کوچک چند منظوره در سواحل جنوب از جمله دیگر دستاوردهای دولت تدبیر و امید در زمان تصدی عباس آخوندی در وزارت راه و شهرسازی بوده است.


منبع: baharnews.ir

روزهایی که «اکبر سیاست ایران» نگران بود

به گزارش ایسنا، فرزند ارشد خانواده هاشمی و خواهر محسن، فائزه، مهدی و یاسر همچنین از روزهای آخر حیات آیت الله می‌گوید ، روزهایی که «اکبر سیاست ایران» نگران بود و در عین حال این نوید را می‌داد که می‌توان بهترین‌ها را برای مردم فراهم کرد، شاید در مسیری که امروز فرزندان آیت الله می‌خواهند ادامه دهنده آن باشند. ضعیت مخالفان و منتقدان آیت الله هاشمی رفسنجانی، علت عدم پذیرش امامت نماز جمعه و واکنش آیت الله راجع به توهین‌ها و تخریب‌ها از جمله محورهای گفت‌وگوی ایسنا با فاطمه هاشمی رفسنجانی است. متن کامل این گفت‌وگو را در زیر می‌خوانید: آخرین بار چه زمانی با آیت الله هاشمی رفسنجانی صحبت کردید و چگونه از رحلت ایشان مطلع شدید؟ روز یک شنبه ۱۹ دی من سه مرتبه با پدرم تلفنی صحبت کردم؛ دو بار ایشان با من تماس گرفتند و یک مرتبه نیز من بابت گرفتن وقت برای ریاست دانشگاه آزاد در عمان تماس گرفتم. آخرین مرتبه که با پدر صحبت کردم حدود چهار ساعت قبل از فوتشان بود. ایشان با من تماس گرفتند و گفتند که مادرم را به فیزیوتراپی ببرم. همچنین از من خواستند که شب نزد ایشان بروم. حدود ساعت ۶ و نیم بعدازظهر من در دندانپزشکی بودم که محسن برادرم تماس گرفت و گفت که کار خیلی فوری دارد، اما به دلیل آنکه امکان صحبت کردن در آن لحظه نداشتم، نتوانستم با او صحبت کنم. در همان حالات بود که دلهره‌ای مرا فرا گرفت و نذر و نیاز کردم که برای کسی اتفاقی نیفتاده باشد. هیچ گاه فکر اینکه برای پدر و مادرم اتفاقی افتاده باشد به ذهنم نرسید؛ چرا که هر دوی آن‌ها از نظر جسمی سالم بودند و هیچ مشکلی نداشتند. حدود ساعت ۷ که از دندانپزشکی خارج شدم از راننده پرسیدم که محسن با من چه کار داشت، اما او گفت که اطلاعی ندارد. زمانی که قصد داشتم با محسن تماس بگیرم دیدم که تعداد زیادی تماس از دست رفته دارم؛ همچنین مکرراً تلفن من زنگ می‌خورد. در آن لحظات احساس کردم که برای بابا اتفاقی افتاده است. هنگامی که با محسن صحبت می‌کردم از او پرسیدم که برای بابا اتفاقی افتاده که او گریه کرد. پرسیدم که ‌آیا ایشان فوت کرده‌اند، جواب داد نه؛ در بیمارستان هستند و حالشان بد است. به بیمارستان که رسیدم اولین نفری را که دیدم آقای دکتر زالی رئیس نظام پزشکی بود؛ از او پرسیدم «حال پدرم چطور است؟» که ایشان گفتند «تمام کرده اند»؛ زمانی که من به بیمارستان رسیدم همه چیز تمام شده بود. وضعیت جسمانی آیت الله هاشمی در روزهای آخر حیات‌شان چگونه بود؟ آیا ایشان مبتلا به بیماری خاصی بودند؟ ایشان هیچ مشکلی از نظر سلامت نداشتند. پنجشنبه هفته قبل از فوت، پزشکی ایرانی که مقیم آمریکا هستند با یک دستگاه سونوگرافی مجهز و با اصرار من ایشان را معاینه کردند و به من گفتند پدر شما به قدری سالم است که به راحتی تا ۱۰ سال بدون هیچ مشکلی می‌توانند زندگی کنند؛ تمام بدن ایشان را بررسی کردند، حتی آزمایش دادند که جواب آن‌ها بعد از فوت ایشان آماده شد و همه چیز طبیعی بود؛ ایشان هیچ مشکلی نداشتند. آقای هاشمی وزیر بهداشت، دکتر طباطبایی و دکتر ناظری در مصاحبه‌های خود مطالبی را مطرح کردند که در مواردی دقیق نبوده است. قند ایشان کنترل شده بود و میزان آن روی ۸۵ الی صد بود و هیچ مشکل و ناراحتی قلبی در پدرم وجود نداشت. درباره اینکه برخی می‌گویند عمل آنژیو روی پدرم انجام شده است باید بگویم حقیقیت آن است که این کار به اجبار پزشک ها و من انجام شد. جواب آنژیو نیز حاکی از این بود که هیچ گونه مشکلی در قلب ایشان وجود ندارد؛ چرا که آیت الله هاشمی کوه نوردی می‌کردند و پله‌های مجمع را با دو طی می‌کردند و هر روز دور حیاط خانه نیز می‌دویدند، ایشان از نظر جسمی خیلی از فرزندانشان قوی‌تر بودند، با اینکه در خانه ایشان آسانسور وجود دارد، اما ایشان به هیچ وجه از آن استفاده نمی‌کرد و از پله بالا و پایین می‌رفتند. برخی اظهار نظرهای پزشکان و حتی نزدیکان ما دقیق و منطبق با برخی واقعیات نیست. هیچ کس نمی داند که علت فوت “آیت الله” چه بود.   «فاطمه» فرزند ارشد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی متولد سال ۱۳۳۹ است بعد از فوت آیت الله هاشمی مباحثی راجع به همراهی نکردن تیم پزشکی و تمایل شخصی آیت الله به این موضوع مطرح شد، علت اصلی این موضوع چیست؟ ایشان هیچ‌گاه تیم پزشکی نداشتند و حتی زمانی که ایشان رئیس جمهور بودند فردی به نام دکتر میلانی فقط در مسافرت ها همراه ایشان بودند. بعدتر نیز زمانی که ایشان به مجمع آمدند، فردی به نام دکتر غنچه در سفرها ایشان را همراهی می کردند،‌ اما در مجموع هیچ‌گاه تیم پزشکی همراه ایشان نبوده است. برخی می‌گویند که علت همراه نبودن تیم پزشکی،‌ خواست شخصی ایشان بوده است. بعد از فوت آیت الله هاشمی نقل قول‌های زیادی از ایشان مطرح می شود، اما من در جریان این نقل قول‌ها قرار نداشته ام. یکی از این نقل قول ها راجع به محل خاکسپاری ایشان است؛ پیش از برگزاری مراسم خاکسپاری مطالبی درباره وصیت ایشان نسبت به دفن در مشهد مقدس و شهر قم مطرح شد. اصل این موضوع چیست؟ آیا در وصیت‌نامه ایشان توصیه‌ای راجع به محل دفن وجود دارد؟ هیچ توصیه‌ای از پدرم درباره محل دفن مطرح نشده بود. ایشان همیشه وصیت نامه خود را تمدید می‌کردند و سه وصیت‌نامه در زمان‌های مختلف نوشته بودند؛ یکی هنگام حضور در زندان، دیگری بعد از آزادی و حضور در جبهه و سومی در سال ۷۹٫ در وصیت نامه سال ۷۹ نیز نوشته‌اند که من مجددا وصیت‌نامه دیگری خواهم نوشت ولی در این وصیت نامه قید نکرده بودند که کجا دفن شوند. ما وصیت نامه دیگری از ایشان پیدا نکردیم. آیا امکان پیدا شدن وصیت‌نامه جدید از ایشان که مربوط به بعد از سال ۷۹ باشد وجود دارد؟ خیر؛ همه وسایل، کتاب ها و کتابخانه های ایشان را بررسی کردیم اما هیچ وصیت نامه ای پیدا نکرده ایم. آیا در وصیت‌نامه موجود از آیت الله هاشمی که مربوط به سال۷۹ است، مطالبی درباره مسائل سیاسی نیز وجود دارد؟ خیر؛ در این وصیت‌نامه فقط به مسائل خانوادگی پرداخته شده است. ایشان وصیت‌نامه سیاسی داشته اند؛ چرا که من بارها دیدم که ایشان مطالبی را می نوشتند. دستنوشته‌های ایشان بصورت پراکنده شبیه به وصیتنامه است.   فاطمه هاشمی رفسنجانی از اعضای موسس حزب اعتدال و توسعه است آیت الله هاشمی رفسنجانی همواره در زمان حیات خود نگرانی‌هایی درباره انقلاب اسلامی داشتند، ایشان در یکی از آخرین سخنرانی‌های خود نیز مطالبی راجع به لزوم بازنگری در قانون اساسی بیان کردند. به عنوان فرزند آیت الله هاشمی بگویید که آیا ایشان در اواخر حیات خود دل نگرانی خاصی داشتند؟ ایشان معتقد بودند به راحتی می‌توان مشکلات را حل کرد، ولی بخاطر فضای مسمومی که در جامعه از ناحیه برخی از مخالفین به وجود آمده، حتی بعضی از مدیران کشور هم شجاعت لازم برای جلو بردن کارها با جدیت را ندارند. این نگرانی برای ایشان وجود داشت که در کشوری مانند ایران با منابع طبیعی زیاد و موقعیت ژئواستراتژیکی، ژئواکونومی و ژئوپلتیک خوب در منطقه، می‌توان بهترین‌ها را برای مردم در کشور فراهم کرد. آیت الله گاهی دولت خود را با دولت‌های دیگر مقایسه می‌کردند و می‌گفتند «دولت من در شرایطی سر کار آمد که کشور در حال جنگ و همه زیر بنای کشور از بین رفته بود و مشکلات فراوانی وجود داشت، ولی توانستم در ۸ سال سازندگی کشور را به ثبات اقتصادی و سیاسی با همراهی و همدلی همه مسئولین برسانم. اما امروز متاسفانه همه درگیر مسائل سیاسی بر ضد همدیگر هستند». ایشان همواره از اینکه به مردم و کشور توجه نمی‌شود رنج می بردند. تحلیل‌تان راجع به مطالبی که در مخالفت با آیت الله هاشمی درباره زندگی و فرزندان ایشان مطرح می‌شد چیست؟ چون پدرم نظرات خود را به طور صریح بیان می‌کردند همواره برخی افراد به دنبال انتقام جویی از ایشان بودند. مخالفت با آقای هاشمی از زمان مجاهدین خلق شروع شد؛ زمانی که آقای هاشمی ارتباط و حمایت خود را به دلیل کودتا در این سازمان، با آن‌ها قطع کرده بودند، این مخالفت‌ها آغاز شد. در آخرین جلسه سران این سازمان که درسال ۵۴ برگزار شد، زمانی که از ایشان راجع به عدم حمایت آیت الله پرسیده شد، ایشان گفتند «برای چه من باید به شما کمک کنم؟»، آن‌ها گفتند «برای اینکه هر دو در حال مبارزه علیه شاه هستیم» اما ایشان پاسخ دادند «ما می‌خواهیم اگر اتفاقی افتاد و پیروز شدیم حضرت علی (ع) را جای شاه بگذاریم ولی شما می‌خواهید که لنین را جای شاه بگذارید. بنابراین من دیگر نمی‌توانم به شما کمک کنم.» از همان زمان حرکات ایذایی و طرح مسائلی راجع به سرمایه دار بودن آقای هاشمی آغاز شد و این اتفاق در ۱۰ سال اول انقلاب از ناحیه ضد انقلاب ادامه داشت. در دهه دوم انقلاب اصلاح طلبان آمدند علیه آقای هاشم حرف‌های دروغی را مطرح کردند – این روزها برای من خیلی عجیب و غریب و جالب است که این افراد یکی یکی می‌آیند و حرف‌هایی ضد حرف‌های گذشته خود بیان می‌کنند- در دهه بعد نیز اصولگرایان اقدام به طرح این مسائل کردند. فارغ از همه این مسائل آن چه که مهم است اینست که ما نباید فراموش کنیم آیت الله هاشمی رفسنجانی جزء نفرات اول تصمیم گیری در کشور و بعد از رهبری، نفر دوم نظام بودند و حتی بسیاری از مسائل ابتدای انقلاب را ایشان به امام خمینی(ره) پیشنهاد می‌دادند و نظرات خود را خیلی شفاف و صریح برای امام می‌گفتند. ایشان فرد قدرتمندی در جامعه بودند، به همین دلیل نیز گروه‌های سیاسی به دنبال بهره برداری از شخصیت ایشان در سفره خود بودند، اما ایشان به دنبال آن بودند تا آنچه که به نفع انقلاب است را انجام دهند. بر این اساس شاهد بودم زمانی که پدرم رئیس جمهور شد، افراد منتسب به جناح راست به من می‌گفتند «به پدرتان بگویید که چرا از ما در کابینه استفاده نکرده‌اند»، چپی‌ها هم گلایه داشتند که چرا هاشمی از ما در کابینه استفاده نکرده است. آیت الله هاشمی نیز در پاسخ می‌گفتند «به این افراد بگویید از منتهی الیه چپ تا منتهی الیه راست در کابینه‌ام حضور دارند و من افرادی را انتخاب می کنم که اهل کار باشند و بتوانیم چرخ کشور را که در جنگ دچار مشکل شده بود، به حرکت در آوریم». موضوع پرونده حقوقی برادرتان «مهدی» در زمان پیش و حین رسیدگی با حواشی بسیاری مطرح بود. موضع آیت الله هاشمی نسبت به وضعیت مهدی چگونه بود؟ آیا ایشان از فرزند خود خواستند که به کشور بازگردند؟ مهدی خودش خواست برگردد. مقامات کشوری تاکید داشتند که مهدی بازنگردد و به پدرم می‌گفتند که نظر ما بر این است که مهدی برنگردد و در لندن بماند، اما مهدی خودش از اول اصرار داشت که بازگردد. او می‌گفت «من حاضرم زندان بروم ولی حقانیت من روشن شود». مهدی با پای خودش به کشور آمد و تنها موضوعی که از روز اول به آن تاکید می‌کرد این بود که جلسات دادگاه علنی برگزار شود که این اتفاق نیفتاد. در نهایت مهدی به زندان رفت و قرار شد که درخواست اعاده دادرسی بدهد، و آخرین گفته‌ها این بود که نظر دیوان عالی مبنی بر نقض حکم بود. خیلی‌ها معتقدند که مهدی بی گناه است. فرزند آیت الله هاشمی بودن را چطور توصیف می‌کنید؟ همیشه برایم افتخار بود که چنین پدری دارم. زمانی که بچه بودم و نمی‌توانستم میان زندانی سیاسی و زندانی سایر جرائم تفاوت قائل شوم، هرگاه که در مدرسه از من می‌پرسیدند شغل پدرت چیست، می گفتم «زندانی»؛ زندان رفتن ایشان برای من باعث افتخار بود؛ چون داشتند با ظلم مبارزه می‌کردند. بعد از فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی شاهد چه رفتاری از سمت فرزندان ایشان خواهیم بود؟ ما(فرزندان آیت الله هاشمی) نظر و هدف پدرمان را در جهت حفظ انقلاب می دانیم و در همان مسیر به راه خود ادامه می‌دهیم. اگر قرار بود مسیرمان را تغییر دهیم، باید در اتفاقاتی که بعد از فوت ایشان رخ داد، مشخص می‌شد. در دوران حیات آیت الله هاشمی آیا فرزندان درباره مسائل شخصی خود با ایشان مشورت می‌کردند؟ فرزندان آقای هاشمی در طول حیات پدر خود در تصمیم گیری و اعمال خود آزاد بودند و هر تصمیمی از سوی آن‌ها اتخاذ می‌شد، ایشان دخالتی در آن اعمال نمی‌کردند. زمانی پدرمان راجع به اقدامات فرزندان خود اظهار نظر می‌کرد که ما از او مشورت می‌گرفتیم. بخش عظیمی از صحبت‌هایی که ما مطرح می‌کردیم مورد قبول ایشان قرار می‌گرفت، اما در صورتی که نظر ایشان مخالف نظر فرزندان بود، ایشان تصمیم گیری نهایی را بر عهده فرزندان قرار می‌دادند.   فرزند ارشد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌گوید که که فرزندان آیت الله در مسیر پدر به راه خود ادامه خواهند داد شما مطرح کردید که در خانواده آیت الله هاشمی میان فرزندان و پدر رابطه مشورتی وجود داشت، آیا آیت الله هم در امورات خود از جمله کاندیداتوری در انتخابات سال ۹۲ با اعضای خانواده مشورت کردند؟ خیر؛ آیت الله هیچ‌گاه با فرزندان خود مشورت نمی‌کردند، بلکه ما نظرات خود را به ایشان می‌دادیم. در انتخابات ۹۲ ما واقعا هیچ کدام نمی‌خواستیم ایشان کاندیدا شوند؛ چرا که از قبل از کاندیداتوری ایشان، همواره علیه خانواده ما صحبت می‌شد و ما سال ۸۸ را فراموش نکرده‌ایم که افراد دیگری کاندیدا بودند ولی آقای احمدی نژاد علیه آیت الله هاشمی و خانواده ایشان صحبت کردند. واقعا هیچ کدام از فرزندان دوست نداشتیم که ایشان کاندیدا شوند، ایشان نیز علاقه‌ای به کاندیداتوری نداشتند. خاطرم هست که برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ محسن حدود ۳ ساعت در حیاط منزل با پدر صحبت کرد و ایشان در پایان صحبت‌های خود گفتند که بنا ندارند در انتخابات شرکت کنند، اما از ساعت ۷ شب قبل از پایان مهلت ثبت نام، درخواست‌های زیادی برای کاندیداتوری ایشان از ناحیه افراد مختلف، شخصیت‌های مذهبی و علما و خانواده‌های شهدا به صورت تلفنی مطرح می‌شد. همان شب من از پدر پرسیدم که بالاخره ثبت نام می‌کنید یا نه؟ که ایشان پاسخ دادند «تا به حال نمی‌خواستم ثبت نام کنم، ولی با حرف‌هایی که زده شد، در من تردیدی ایجاد شده است»؛ من از ایشان خواهش کردم که از ثبت نام منصرف شوند، اما ایشان گفتند «بالاخره من باید کاری را بکنم که به نفع کشور است؛ این خودخواهی است که بگویم امروز که کار سخت است، نمی‌خواهم بیایم؛ نمی‌دانم توان لازم را دارم یا نه اما نمی‌توانم که به خاطر خودخواهی خودم نیایم، باید مردم را در نظر بگیرم ولی چون به آقای خامنه‌ای گفته بودم که در انتخابات شرکت نمی‌کنم، فردا باید با ایشان صحبت کنم و نظر ایشان را جویا شوم، تا با ایشان صحبت نکنم و به ایشان خبر ندهم نمی‌دانم تصمیم چه خواهد بود». فردای آن روز من از ساعت ۱۰ صبح به مجمع رفتم؛ در آن روز شاهد بودم که هر چه به ساعات پایانی ثبت نام نزدیک می‌شدیم، شدت تماس‌های درخواست از پدر برای کاندیداتوری زیادتر می‌شد. پدر هر چه تلاش کردند نتوانستند با آیت الله خامنه‌ای صحبت کنند. در نهایت پدرم آقای حجازی( از اعضای دفتر مقام معظم رهبری) را پیدا کردند؛ پدر به آقای حجازی گفت که پیغام من را برسانید و بگویید «به دو دلیل می‌خواهم ثبت نام کنم؛ یکی اینکه به دنبال خلق حماسه سیاسی که ایشان مطرح کرده‌اند، هستم؛ دیگری اینکه تماس‌های بسیاری برای درخواست از من شده است».. در نهایت ساعت ۵ و نیم آقای حجازی تماس گرفتند و گفتند «من پیغام شما را رساندم، ولی این صحبت‌ها را نمی‌شود پای تلفن مطرح کرد». در آن زمان من در مجمع کنار پدر نشسته بودم، بعد از پایان تلفن،‌با توجه به اینکه فرصت مذاکره حضوری عملا وجود نداشت،‌ من از ایشان پرسیدم که حالا چه کار می‌کنید؟ گفتند «می‌رویم»، سپس بلند شدند و «بسم الله الرحمن الرحیم» گفتند و در آخرین لحظه به سمت وزارت کشور رفتیم. ظهر فردای پس از ثبت نام من به مجمع نزد پدرم رفتم و متوجه شدم که ایشان نگران هستند، علت را جویا شدم. ایشان گفتند که کار بزرگی است؛ نمی‌دانم که با مشکلاتی که در کشور است و مخالفت‌های موجود، آیا از توان این کار بر می‌آیم یا نه. ایشان گفتند «من هیچ وقت در طول زندگی قرص خواب نخورده بودم ولی دیشب، از بس که این بار روی دوش من سنگینی می‌کند، با قرص خواب به خواب رفتم». واکنش ایشان نسبت به رد صلاحیت‌شان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ چه بود؟ پدرم از شنیدن خبر رد صلاحیت خود خیلی خوشحال شد. برایش پیغام آورده بودند و می‌دانستند که در شورای نگهبان چه می‌گذرد؛ پیغام آورده بودند که ابتدا صلاحیت‌شان تائید شده و پس از آن حضور برخی افراد از نهادهای اجرایی دیگر در جلسه شورای نگهبان افزایش یافت. در نهایت آقای روحانی و آقای علی لاریجانی یکی شب و دیگری صبح برای بابا پیغام آوردند که گفته‌اند شما انصراف بدهید؛ اگر نه، رد صلاحیت می‌شوید. که ایشان در پاسخ گفتند «من انصراف نمی‌دهم؛ چرا که به مردم قول داده‌ام و نمی‌توانم به آن‌ها دروغ بگویم؛ من بر نظر خود باقی می‌مانم، من را رد صلاحیت کنند.» شبی که ایشان رد صلاحیت شد، گفتند «که یک بار بزرگی از دوشم برداشته شده است؛ من تعهدم به نظام انقلاب اسلامی و مردم انجام را دادم اما دیگر خواست بر این بود که من در صحنه نباشم». ایشان همان زمان هم به طرفداران خود اعلام کردند که از آقای روحانی حمایت کنند. در طول حیات آیت الله هاشمی برخی جریان‌ها سیاسی تلاش می‌کردند که ایشان را به عنوان جریانی مقابل رهبری مطرح کنند. شما به عنوان فرزند ارشد آیت الله هاشمی رابطه ایشان با رهبری را چگونه تفسیر می‌کنید؟ ایشان چندی پیش صریحا در مصاحبه‌ای درباره رابطه خود با  رهبری گفتند که من در برخی موارد با رهبری اختلاف داشتم و دارم اما با ایشان صحبت و بحث می‌کنم؛ اگر به عنوان حکم حکومتی ایشان حرفی بزنند، من دستور ایشان را اجرا می‌کنم ولی اگر نظر خاصی به عنوان حکم حکومتی نداشته باشند، من نظر خود را پس می‌گیرم. پدرم در بسیاری از موضوعات با رهبری صحبت می‌کردند. در دوران امام (ره) نیز اینگونه بود؛ ایشان در زمان پایان جنگ نظر خود را به امام (ره) گفتند؛ آیت‌الله هاشمی به امام (ره) گفتند «بر اساس نظری که ما از کارشناسان گرفته‌ایم، نمی‌توانیم جنگ را ادامه دهیم؛ شما اگر نمی‌خواهید این موضوع را قبول کنید، من را حتی محکوم و اعدام کنید، ولی پایان جنگ را اعلام کنید». ایشان در مورد آیت‌الله منتظری نیز نظر صریح خود را به امام (ره) دادند. در دوران بنی صدر نیز ایشان نامه خیلی صریح و شفافی برای امام نوشته بودند که اسناد آن در کتاب خاطرات ایشان نیز وجود دارد؛ ایشان می‌گفتند که اگر من به موضوعی برسم و به آن اعتقاد داشته باشم، به زبان می‌آورم و اگر آن را نگویم مرتکب خلاف شده‌ام. به عنوان فرزند ارشد آیت الله هاشمی که همواره همراه با ایشان بودید، آیا صحیح است که “آیت الله” برنامه‌ای برای انتخابات ۹۶ داشتند؟ اتفاقا من یک بار از ایشان پرسیدم که برای انتخابات آینده برنامه‌ای دارید که ایشان گفتند «بله برنامه‌هایی داریم و برخی پیشنهاداتم را مطرح کرده‌ام و برخی از آن‌ها باقی مانده که بعدا مطرح می‌کنم». آیا بیت آیت الله هاشمی برنامه‌ای برای انتشار خاطرات ایشان دارد؟ برادر بزرگم محسن مسئولیت این کار را بر عهده دارد. خیلی از این خاطرات در حال حاضر آماده است و از سوی ایشان در زمان حیات نیز اصلاح شده است؛ ولی احتمالا بر اساس روال قبل خاطرات پدرم سال به سال منتشر خواهد شد. برنامه خودشان بر این بود که سال به سال یک جلد از کتاب خاطرات منتشر شود.   فاطمه، خواهر محسن، فائزه، مهدی و یاسر هاشمی رفسنجانی است آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در طول حیات خود موافقان و مخالفانی داشتند؛ چه توصیه‌ای به این افراد دارید؟ آیت الله هاشمی معتقد بودند که باید جهانی عاری از خشونت و همراه با امنیت و آرامش وجود داشته باشد و جریاناتی که همراه ایشان بودند، می‌دانستند پدرم چه هدفی را برای ایران و حتی برای مسلمانان و مردم و امنیت دنیا داشتند. این افراد می‌توانند راه آیت الله را ادامه دهند و آن سیاست‌ها را جلو ببرند. در مورد مخالفین نیز می‌توان این افراد را به دو طیف مختلف تقسیم کرد؛ دسته اول افرادی هستند که کینه دارند و افراد ضعیفی که چون کاری نمی‌توانستند انجام دهند، سعی می‌کردند خود را در مخالفت با ایشان مطرح کنند. با این افراد حرفی نداریم. اما دسته دوم مخالفان آیت الله هاشمی کسانی هستند که تحت تاثیر القائات و دروغ‌ها تصمیم گیری و صحبت می‌کردند؛ به این افراد می‌گویم که هیچ چیز را در زندگی خود تا زمانی که به آن علم پیدا نکرده‌اند، تکرار نکنند. تکرار موضوعی که راجع به آن علم وجود ندارد، فتنه و آسیب اجتماعی است. در اسلام نیز درباره کسی حرف زدن، غیبت و بیان دروغ نیز تهمت محسوب می‌شود. در شب‌های اول رحلت پدر درب منزل ما باز بود و افراد زیادی برای تسلیت گفتن وارد خانه می‌شدند؛ در آن روزها خیلی از کسانی که می‌آمدند و عمدتا نیز از اقشار معمولی و متوسط جامعه بودند، از دیدن منزل آیت‌الله تعجب می‌کردند و می‌گفتند که این نوع زندگی، خیلی ساده‌تر از زندگی آن‌ها است. برای پدرم آبروی مردم خیلی مهم بود. ایشان ۳۸ سال در نظام جمهوری اسلامی بودند و از قبل از انقلاب هم عده‌ای را می‌شناختند و گاهی می‌گفتند «چیزهایی می‌دانم که اگر بگوییم برخی نمی‌توانند حتی یک روز در کشور زندگی کنند». من علت نگفتن این موضوع را جویا شدم، اما ایشان می‌گفتند «آبروریزی کار خوبی نیست و هر انسانی مرتکب خطا می‌شود، قرار نیست خطاهای آن‌ها را به رخ‌شان بکشانم». زمانی که توهین کنندگان به آیت‌الله، نزد ایشان می‌آمدند، حتی یک‌بار هم به روی آن‌ها نمی‌آوردند که آن فرد هجمه و دروغی علیه ایشان مطرح کرده است و به گونه‌ای رفتار می‌کردند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. واکنش آیت الله راجع به توهین‌ها و تخریب‌هایی که علیه ایشان بیان می‌شد، چه بود؟ ایشان حرف‌هایی که از سوی مخالفین و علیه ایشان مطرح می شد را مانند کف روی آب تلقی می‌کردند و می‌گفتند «هر چه راجع به ما صحبت کنند و دروغ بگویند، گناهان ما کمتر می‌شود». ایشان به ما توصیه می‌کردند که به خاطر این حرف‌ها غضه نخوریم. روزهای جمعه که همگی کنار یکدیگر جمع می‌شدیم، این حرف‌ها را مانند جوک برای همدیگر بیان می‌کردیم و می‌خندیدیم. آیا پس از آخرین حضور ایشان در نماز جمعه تهران در سال ۸۸، از ایشان برای امامت نماز جمعه در خواستی مطرح شد؟‌ بله؛ بعد از سال ۸۸ نیز از ایشان خواستند که در نماز جمعه حضور پیدا کنند، اما ایشان معتقد بودند که حرف‌های خود را در نمازجمعه زده‌اند و چنانچه در نماز جمعه مجددا حضور یابند و حرف بزنند، ولی اتفاقی نیفتد، حضور در آن نماز جمعه چه فایده‌ای دارد. رفتار صدا و سیما در مقابل آیت‌الله را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ سال‌ها صدا و سیما در مقابل آیت‌الله رفتار ایذایی داشت و نه تنها اخبار مربوط به آیت‌الله را پوشش نمی‌داد، بلکه اقدام به پخش تصاویر و اخبار تخریبی و سانسور شده از ایشان می‌کردند. با این وجود این مساله واقعا برای آیت‌الله موضوعی بی اهمیت محسوب می‌شد. شیرین‌ترین و تلخ‌ترین لحظات زندگی آیت‌الله هاشمی که در محافل خانوادگی خود آن‌ها را بیان می‌کردند چیست؟ یکی از شیرین‌ترین لحظاتی که هر زمان پدرم به خاطر می‌آوردند، اشک در چشمان‌شان جمع می‌شد، روز آزادی اسرا بود؛ ایشان می‌گفتند «روز بازگشت اسرا به خانه، شیرین‌ترین لحظه زندگی من است». یکی از تلخ‌ترین لحظه‌های زندگی ایشان نیز روز فوت امام خمینی (ره) بود. البته هیچ‌گاه از زبان ایشان درباره تلخ‌ترین لحظات زندگی نشنیده بودم و شاید در کتاب خاطرات، ایشان به این موضوع اشاره کرده باشند، اما شرایطی که برای فوت امام (ره) داشتند، تلخ‌ترین شرایطی است که من از پدرم به خاطر دارم. آیت‌الله هاشمی زمانی که ناراحت می‌شدند بلافاصله صورت‌شان بر افروخته می‌شد و سکوت می‌کردند؛ شب فوت امام خمینی (ره) نیز این اتفاق افتاد. شب شهادت دکتر بهشتی نیز یکی دیگر از بدترین شب‌های زندگی پدرم بود. شب شهادت باهنر و رجایی از دیگر شب‌های تلخی بود که از پدرم به خاطر دارم. آخرین خاطره‌ای که از آیت الله هاشمی به خاطر دارید را بیان کنید. روز جمعه عقد دختر یاسر بود و مادرم از چند روز قبل ناراحت مهدی بود و دلتنگی او را می‌کرد. چند ماه بود که مهدی به مرخصی نیامده بود و محسن هم موفق به گرفتن مرخصی برای او نشده بود. من به یکی از مسئولین مراجعه کردم و از ایشان خواستم از ارتباطات خود با قوه قضاییه استفاده کند و برای مهدی دو ساعت مرخصی بگیرد. ما اطلاعی از حضور مهدی نداشتیم، ساعت حدود ۳ از زندان تماس گرفتند و خبر دادند که مهدی می‌آید. موضوع را به پدرم اطلاع دادیم و ایشان نیز تا زمان آمدن مهدی خطبه‌های عقد را نخواندند. با آمدن مهدی پدرم به قدری خوشحال شده بود که تا پایان شب با اقوامی که در مراسم حضور داشتند، به گرمی صحبت و شوخی می‌کردند. آیت الله هاشمی از صبح که بیدار می‌شدند بعد از نماز و دعا، پای کامپیوتر می‌نشستند و اخبار را مرور می‌کردند. ایشان اگر قرار بود در جایی سخنرانی کند، همیشه مطالعه جدید داشتند و هیچ‌گاه به مطالعات قبلی خود اکتفا نمی‌کردند. ایشان معمولا صبح‌ها میز صبحانه را آماده و سماور را روشن می کردند و مادرم را صدا می‌زدند تا صبحانه بخوریم. به دلیل اینکه مادرم عمل کمر انجام داده بودند، هیچ‌گاه مادرم را تنها نمی‌گذاشتند و خانمی همواره در کنار مادرم حضور داشت. به همین دلیل پدرم عصر به منزل می‌آمد تا آن خانم به زندگی خود برسد. اگر هم شب قرار بود دیر به منزل بیایند از یکی از فرزندان درخواست می‌کرد تا نزد مادرم برویم و ایشان را تنها نگذاریم. هرگاه که پدرم به خانه باز می‌گشت، روز خود را برای مادرم توصیف می کرد، سپس اخبار BBC و صدای آمریکا و یورو نیوز را دنبال می‌کرد و بعد به مطالعه می پرداخت و ساعت ۹ شام می خورد و ساعت ۱۱ نیز به خواب می رفت.


منبع: baharnews.ir

میراث مهم هاشمی رفسنجانی

گروه سیاسی_رسانه‌ها: روزنامه شرق نوشت: کم نیستند کسانی که در احصای میراث مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به سروقت سازندگی، پایان‌بخشیدن به جنگ تحمیلی، تلاش برای از قوه به فعل درآوردن امیال و آرزوهای میرزاتقی‌خان امیرکبیر و شاید بالاتر از همه، به سروقت انقلاب و نقش او در تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران می‌روند. اینها قطعا جزو میراث ماندگار وی هستند. صادق زیبا کلام در ادامه می نویسد در‌عین‌حال او تلاش‌های بزرگ و مهم دیگری هم داشت که چندان به بار ننشستند. یکی از بزرگ‌ترین ناکامی‌های وی تلاشش در اصلاح بنیادی اقتصاد ایران بود. او به‌درستی تشخیص داده بود که کلید رشد و توسعه، پیشرفت و سازندگی کشور در گرو کنارگذاشتن اقتصاد ناکارآمد دولتی ایران است و از همان ابتدای ریاست‌جمهوری خود مصمم بود الگوی اقتصاد آزاد «آدام اسمیت» را جایگزین اقتصاد دولتی رانتی- نفتی کشور کند. تصورش آن بود که با پایان‌یافتن جنگ با عراق، ثبات و آرامش سیاسی و اجتماعی جایگزین تنش‌ها، درگیری‌ها و منازعات سال‌های نخست انقلاب شده بود و این یعنی راه برای اصلاحات بزرگ اقتصادی در ایران هموار شده است. این احساس وی را که همه چیز برای رفتن به سمت سازندگی و اصلاح ساختار اقتصاد دولتی کشور و تبدیل آن به اقتصاد آزاد آماده است، می‌توان در بیان آن گزاره معروفش هنگام معرفی کابینه خود در تیرماه سال ۶۸ سراغ گرفت که گفت: «بعضی از آقایان در بحث‌هایشان خواهند گفت این کابینه به اندازه کافی سیاسی نیست. شما هرچه می‌خواهید من خودم سیاسی هستم.» با وجود آرزو و عزم جدی‌ای که مرحوم هاشمی‌رفسنجانی برای رفرم بزرگ اقتصادی ایران در سر داشت، اقتصاد ما همچنان دولتی و وابسته به نفت باقی ماند. با این تفاوت که امروزه بعد از گذشت قریب به دو دهه بعد از پایان ریاست‌جمهوری وی، فساد را هم باید به ناکارآمدی اقتصاد دولتی ایران بیفزاییم. او قریب به سه دهه پیش با تمام وجود باور داشت که مسیر پیشرفت در ایران در گرو رفتن به سمت اقتصاد باز و آزاد است. درستی دیدگاه وی را امروزه موفقیت یک، دوجین از کشورهای دیگر که مانند ایران به دنبال جهش اقتصادی بودند، به نمایش گذاشته‌اند. اقتصاد‌های موفق هند، مالزی، اندونزی، مکزیک، برزیل، آرژانتین، ترکیه، چین (مناطق ویژه) و بسیاری از کشورهای دیگر، درستی مسیری را که آقای هاشمی‌رفسنجانی در پایان جنگ و آغاز دوران سازندگی به دنبال آن بود، به نمایش گذاشته‌اند. میراث ارزشمند هاشمی‌رفسنجانی نه در اقتصاد و سازندگی که اتفاقا در حوزه سیاسی و اجتماعی است. او تندروی را تهدیدی به مراتب جدی‌تر از خشک‌سالی، کم‌آبی، آلودگی محیط زیست، فرسایش خاک، دشمنان خارجی و سایر خطرات این‌چنینی برای بقای نظام می‌پنداشت. خودش معتقد بود که او همواره از این شیوه فاصله داشته و به میانه‌روی نزدیک‌تر بوده است. رگه‌هایی از این ادعا را البته می‌توان در مقاطع مختلف زندگی سیاسی وی مشاهده کرد. در جریان مبارزات قبل از انقلاب، او مواضعی معتدل داشت. کم اتفاق نیفتاده بود که چه درون زندان و چه بیرون از آن موضع‌گیری‌های ایشان با انتقاد و اعتراض مبارزان تندرو مواجه شده بود. در جریان بحران عمیقی که نیروهای اسلام‌گرا بعد از اعلام مواضع رهبری سازمان مجاهدین مبنی‌بر مارکسیست‌شدن‌شان در تابستان ۱۳۵۴ با آن مواجه می‌شوند، نقش مرحوم هاشمی‌رفسنجانی درون زندان و در کنار مرحوم آیت‌الله طالقانی و منتظری در کاهش لطمات آن بحران سرنوشت‌ساز، حیاتی بود. برقراری ارتباط با آمریکایی‌ها در دوران جنگ که به «جریان مک فارلین» معروف شد، نشان دیگری از میانه‌روی او بود. تلاش در مجاب‌کردن امام خمینی(ره) که پیروزی در جنگ با عراق را برای ایران متصور نیست و در نتیجه پذیرش قطع‌نامه ۵٩٨ از سوی ایران و پایان‌دادن به جنگ، حجت دیگری بر میانه‌روی ایشان است. کم نبودند کسانی که همچنان خواهان ادامه جنگ بودند و تا امروز هم ایشان را به‌واسطه پایان‌بخشیدن به جنگ «نبخشیده‌اند». سیاست خارجی حوزه دیگری بود که میانه‌روی وی را نشان می‌دهد. او بعد از جنگ تلاش کرد سیاست تنش‌زدایی را دنبال کند؛ اما در آنجا هم ناکام ماند؛ اما درباره بهبود روابط با همسایگان‌ در خلیج ‌فارس به‌ویژه عربستان سعودی ایشان توانست گام‌های بلندی بردارد. ترکیب کابینه‌اش می‌تواند حجت دیگری بر تمایل وی به اعتدال باشد. خاتمی وزیر ارشادش بود و ولایتی وزیر خارجه‌اش. هم عبدالله نوری در دولتش بود، هم مصطفی میرسلیم؛ هم مصطفی معین و هم سیدمحمد غرضی؛ هم حسین کمالی چپ و هم علی‌محمد بشارتی راست. او بیش از خط و مرام وزرایش، به کارآمدی‌شان نظر داشت. بسیاری از منتقدان مرحوم آقای هاشمی‌رفسنجانی، با اشاره به شماری از سیاست‌ها، تصمیمات و موضع‌گیری‌های ایشان بعد از انقلاب، ادعای «اعتدال و میانه‌روی» را درباره ایشان درست نمی‌دانند. بدون‌تردید بخشی از این انتقادات به مرحوم آقای هاشمی‌رفسنجانی وارد است. از آن ملاحظه کلی که بگذریم، میانه‌روی آقای هاشمی هرقدر که جلوتر ‌آمدیم، بارزتر شد. اختلافات آن مرحوم با جریان نیرومندی که ما امروزه آنها را به نام اصولگرایان می‌شناسیم، آشکارا از همان نخستین دوره ریاست‌جمهوری‌شان رو به ظاهرشدن بود. دوم خرداد ٧۶ را باید جدایی رسمی وی با جناح راست که در برهه‌ای به نام محافظه‌کاران و امروزه هم به نام اصولگرایان شناخته می‌شوند، دانست. روی‌کارآمدن اصلاح‌طلبان، اختلافات میان آقای هاشمی‌رفسنجانی با اصولگرایان را عمیق‌تر کرد. شکافی که میان وی با محافظه‌کاران در دوران ریاست‌جمهوری‌اش پیدا شده بود، در دوران اصلاحات بدل به جدایی کامل شد. در پایان دوره هشت‌ساله اصلاح‌طلبان همه پل‌های میان آقای هاشمی و محافظه‌کاران یا فروریخته یا درحال ریزش بودند. انتخابات تیر ٨۴ عملا مرحوم هاشمی‌رفسنجانی را از هیبت یک هم‌پیمان سابق برای اصولگرایان به یک مخالف جدید بدل کرد. رأی سنگینی که در انتخابات خبرگان در اسفند ۹۴ به دست آورد و نفر اول تهران شد، حکایت از آن داشت که سرانجام موفق به جلب اعتماد عمومی شده است. موفقیت در صندوق رأی و تشییع جنازه باشکوه او و حضور صدها هزار متولدان بعد از انقلاب، گواه آشکاری بود بر اینکه در پیکار نابرابری که بر سر اعتدال و میانه‌روی با رادیکالیسم در دهه‌های پایانی حیات سیاسی‌ وی به راه افتاد، هاشمی‌رفسنجانی موفق شد با دست خالی طرف مقابل خود را شکست دهد. او موفق شد اعتدال و میانه‌روی را سرانجام در قالب یک گفتمان نیرومند و پایدار در ایران اسلامی به ‌پا دارد. اگرچه رنج و زجر بسیاری در سال‌های پایانی حیاتش کشید، اما حضور خیل عظیم جوانان دهه‌شصتی و هفتادی در تشییع‌جنازه‌اش نشان داد که آن زجرها خیلی هم بی‌حاصل نبوده‌اند و او موفق شد تا سرانجام اعتدال و میانه‌روی را در ایران اسلامی نهادینه کند.


منبع: baharnews.ir

سقوط مرگبار دزد بدشانس

به گزارش ایران خبر، ساعت ۱۱ شب پنجشنبه ۵ اسفند، خبرسقوط مرگبار مرد جوانی به بازپرس کشیک قتل و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد. با حضور تیم تحقیق در محل حادثه مشخص شد مرد جوان دقایقی قبل به همراه یکی از دوستانش برای سرقت راهی خانه‌ای شده بودند که ناگهان صاحبخانه وارد خانه شده بود. دو سارق جوان با دیدن صاحبخانه پا به فرار گذاشته و خود را به پشت بام رساندند اما هنگام فرار یکی از آنها تعادلش را از دست داد و از پشت بام به پایین سقوط کرد.ولی همدست دیگرش با خودروی پراید از محل گریخت.
بدین ترتیب بازپرس جنایی دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی و شناسایی هویت او را صادر کرد. از سوی دیگر دستور شناسایی و بازداشت متهم فراری پرونده نیز صادر شد.


منبع: irankhabar.ir

۶ کشته ومصدوم در سانحه جاده ای ساوه

به گزارش ایران خبر،درکیلومتر ۹ اتوبان ساوه – تهران به علت خستگی وخواب آلودگی راننده تانکر گازوئیل در برخورد بادو کشته و ۴ زخمی در محورهای مواصلاتی ساوه تریلی آتش گرفت و راننده آن دردم جان داد.این حادثه منجربه بسته شدن سه ساعته اتوبان ساوه – تهران شد و غیبت عوامل شرکت نفت، برای تخلیه تانکر گازوئیل مشهود بود.در تصادف دوم  در اتوبان ساوه – تهران در محدوده شهرپرندک کامیون هیوندا از پشت با کامیون بنز برخورد کرد و راننده آن مصدوم شد.در محور قدیم تهران -ساوه زیر پل راه آهن شهرپرندک هم  تویوتا کمری با  سمند سواری تصادف کرد و دو نفر از سرنشینان دو خودرو مصدوم شدند.در تصادف دوم در محور قدیم تهران -ساوه محدوده روستای حکیم آباد هم واژگونی سواری پیکان  مصدوم شدن راننده  را در پی داشت.درمحور رازقان به مامونیه هم برخورد وانت پیکان با گارد ریل منجر به مرگ راننده  شد.


منبع: irankhabar.ir

٧ هزار خیریه غیرشفاف!

رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس: درشرایطی که حدود ١۵ هزار موسسه خیریه در کشورمان وجود دارد، حدود نیمی از آنها غیرشفاف هستند و صورت های مالی شان را منتشر نمی کنند.  به گزارش ایران خبر، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در همایش  استانداردهای بین‌المللی گزارشگری مالی (IFRS) اعلام کرد: در اقتصاد ایران ٧‌هزار خیریه وجود دارد که هیچ‌کدام از آنها صورت‌های مالی خود را منتشر نمی‌کنند. بنابراین درشرایطی که حدود ١۵‌هزار موسسه خیریه درکشورمان وجود دارد، حدود نیمی از آنها غیرشفاف هستند. هرچند که به گفته پورابراهیمی، مجلس این الزام را به وجود آورده تا در اصلاح سیاست‌های اصل ۴۴ قانونی را برای این موضوع درنظر بگیرند و هر بنگاه اقتصادی مکلف باشد اطلاعات مالی خود را افشا کند و درغیر این صورت هیچ‌کدام از خدمات بانکی به آنها ارایه نخواهد شد. پیش از این پرویز فتاح، رئیس کمیته امداد هم از کلاهبرداری تعدادی از خیریه‌ها و موسسه‌های عام‌المنفعه خبر داده بود و از فقدان نظارت برموسسه‌های خیریه ابراز نگرانی کرده بود، اما سوال این است که چرا اقتصاد ایران محیط مناسبی برای رشد خیریه‌های غیرشفاف است؟ به نظر می‌رسد در اقتصادی که نبود، شفافیت درتمام لایه‌های آن ریشه دوانده و طبق اعلام سازمان بین‌المللی شفافیت، ایران رتبه ١٣٠ را درشفافیت اقتصادی دارد، رشد قارچ‌گونه خیریه‌هایی که از اعلام گردش و صورت‌های مالی خود امتناع می‌کنند، موضوع قابل انتظاری باشد. درهمین رابطه غلامحسین دوانی، عضو شورای عالی انجمن حسابداران خبره ایران می‌گوید: درشرایطی که گزارش‌های دقیق و شفافی از فعالیت موسسه‌های خیریه وجود ندارد، این موسسات تبدیل به بنگاه‌ها و ابزارهایی برای سوءاستفاده عده‌ای شده‌اند. به گفته دوانی، درشرایطی که گفته می‌شود شاخص بی‌اعتمادی افراد به یکدیگر حدود ٨٠‌درصد و شاخص تقلب ٧٠‌درصد است، رشد بی‌رویه این‌گونه خیریه‌ها جای تأمل دارد. او در ادامه عنوان می‌کند: آن‌طور که بررسی‌ها نشان می‌دهد ٨٠‌درصد مردم به یکدیگر اعتماد ندارند، پس چگونه ممکن است پول و اموال خود را دراختیار موسسات خیریه قرار دهند. دوانی با اشاره به این‌که درهمه جای دنیا، خیریه‌ها می‌توانند موجب فساد شوند و بنابراین نظارت بالایی بر کار و عملکرد آنها وجود دارد، می‌گوید: متأسفانه درکشور ما خیریه‌های غیرشفاف به مراکز فساد اقتصادی تبدیل شده‌اند و مراکزی برای پولشویی و سایر اقدامات غیرقانونی هستند. خیریه‌ها در واردات و ساختمان‌سازی هم هستند به گفته دوانی، موسسات خیریه غیرشفاف حتی در کارهایی مانند واردات و ساختمان‌سازی ورود کرده‌اند. همان‌طور که در دوران جنگ تحمیلی یکی از موسسه‌های خیریه ٣٠‌میلیون دلار واردات انجام داده بود. دوانی تأکید می‌کند که خیریه‌های غیرشفاف لزومی به انتشار صورت‌های مالی خود نمی‌بینند، زیرا الزامی برای این کار بالای سرشان نیست و اگر هم صورت مالی خود را منتشر کنند، زوایای پنهان فعالیت‌هایشان مشخص می‌شود و این درحالی است که اینگونه موسسات با پنهان‌کاری رشد می‌کنند و با شفافیت بیگانه هستند؛ حتی ممکن است اگر شفافیتی صورت بگیرد، مشخص شود که بنیانگذار چندین خیریه یک نفر است که حتی سیکل هم ندارد و همین که سوء‌سابقه نداشته، به او مجوز فعالیت داده شده است.  این کارشناس با بیان این‌که انتشار صورت‌های مالی این خیریه‌ها می‌تواند پرده از فعالیت‌های آنها بردارد، اظهار می‌دارد: براساس اساسنامه موسسات خیریه نباید تقسیم سود داشته باشند، اما به انحای مختلف مانند پرداخت حقوق این کار را انجام می‌دهند. نبود شفافیت از دلایل بیماری اقتصاد است حمیدرضا برادران شرکا، کارشناس اقتصادی هم با اشاره به این‌که در دنیا کنترل‌ها و نظارت‌های شدیدی بر خیریه‌ها وجود دارد، به «شهروند» می‌گوید: در دنیا امکان سوءاستفاده از موسسات خیریه وجود ندارد، زیرا حساسیت زیادی برعملکرد و فعالیت‌های این موسسات وجود دارد. برادران شرکا نبود نظارت و شفافیت را به اقتصاد کلان کشور مربوط می‌داند و عنوان می‌کند: برای این‌که فعالیت‌ها و صورت‌های مالی این خیریه‌ها شفاف شود، باید حسابرسی انجام شود و گزارش‌های مالی سالیانه از آنها خواسته شود. به گفته او، یکی از دلایل بیماری اقتصاد ایران، نبود شفافیت در مسائل مالی و اقتصادی است و اگر بخواهیم جزو کشورهای توسعه‌یافته بشویم، باید بحث نبود شفافیت را حل کنیم. این کارشناس اقتصادی با بیان این‌که دربسیاری از کشورها تلاش‌هایی برای به انجام‌رساندن «حکمرانی خوب» می‌شود، اظهار می‌دارد: دونکته مهم دراین حکمرانی خوب، شفافیت و حسابرسی است. برادران شرکا این‌گونه استدلال می‌کند که راهکار ایجاد شفافیت برای خیریه‌ها این است که چنانچه قوانین موجود اشکالاتی دارد، به‌گونه‌ای اصلاح شود که نظارت و ارزیابی و چگونگی حسابرسی مشخص باشد و نهادهای ناظر و حسابرس و موارد تخلف معلوم شود. تشکیلات کلاهبرداری پشت نقاب خیریه بهمن کشاورز، وکیل و حقوقدان هم با بیان این‌که نبودن نظارت کافی بر موسسات خیریه باعث ایجاد معضلاتی در جامعه می‌شود، می‌گوید: آنچه مسلم است بعضی از حرکات در صورتی که به‌موقع تحت نظارت قرار نگیرد و اگر اشکالی وجود دارد، فوری کنترل نشود بعدها به معضل تبدیل خواهد شد، مثل صندوق‌های قرض‌الحسنه که گویا تعدادی از آنها که مجوز دارند نسبت به کل صندوق‌های موجود عدد بسیار ناچیزی را تشکیل می‌دهند یا موسسات حقوقی که بدون حضور وکلا و مشاوران تشکیل می‌شود و تعداد آنها نیز حذف مسموع به هزاران رسیده و مطمئنا اشکالات بسیار از وجود آنها ایجاد خواهد شد. او در ادامه اظهار می‌دارد: ویژگی سازمان‌های خیریه ثبت‌نشده و بدون مجوز این است که اگر مشخص شود در پس ظاهر آنها مثلا یک تشکیلات کلاهبرداری قرار دارد، صرف‌نظر از این‌که پول‌های مردم در این میان حیف و میل می‌شود، به اصطلاح «در خیر هم بسته می‌شود» و دیگر کسی به افراد یا موسسات خیریه واقعی نیز اعتماد نمی‌کند. به گفته کشاورز، اگر نظارت دقیقی بر این موسسات وجود داشته باشد و هر ساله نام موسسات معتبر از طریق مراجع ذیربط برای عموم جامعه اعلام شود، مردم می‌توانند به راحتی نذورات خیرخواهانه خود را صرف امور خیریه در این موسسات کنند و اعتماد آنها دوباره به سمت خیریه‌ها جلب می‌شود. علاوه بر نظارت دقیق، وجود مرجعی واحد نیز می‌تواند هم به صدور مجوز با دقت بیشتری کمک و هم از صدور مجوز به موسسات با عنوان کاری مشابه جلوگیری کند.  گزیده سخنرانی اقتصادی‌ها در همایش IFRS همایش استانداردهای بین‌المللی گزارشگری مالی (IFRS) و نقش آن در شفافیت‌های مالی، روز گذشته برگزار شد. در این همایش که با حضور وزیر امور اقتصادی و دارایی، رئیس‌کل بانک مرکزی، رئیس‌کل بیمه مرکزی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار و رئیس سازمان حسابرسی برگزار شد، بانک‌ها با تکلیف بانک مرکزی مکلف شدند تا صورت‌های مالی خود را با استانداردهای بین‌المللی گزارشگری مالی (IFRS) تدوین کنند که این اقدام اتفاقا منجر به شفاف شدن سود و زیان واقعی بانک‌ها شده است. همچنین در مرحله بعد صورت‌های مالی شرکت‌های بیمه‌ای باید براساس همین استانداردها تدوین شود. در خلال این همایش، موضوع وجود ٧‌هزار خیریه‌ بدون مجوز مطرح شد و پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: در سال ٢٠١۶ از میان ١٧۵ کشور، رتبه شفافیت ما ١٣٢ بود که با این رتبه دارای جایگاه مناسبی نیستیم. علی طیب‌نیا وزیر اقتصاد: به زبان حسابداری بین‌المللی نیاز داریم تا به شفافیت اقتصادی برسیم. در کشوری که تلاطم‌های ارزی وجود داشته باشد، امکان حضور سرمایه‌گذاران خارجی به حداقل می‌رسد. ثبات و آرامش باید در اولویت اقتصاد کشور باشد. در مورد پرداخت حقوق بازنشستگان لشکری به‌زودی اطلاع‌رسانی خواهیم کرد. ولی‌الله سیف، رئیس‌کل بانک مرکزی: از این پس گزارش‌های مبهم بانکی را نمی‌پذیریم.    بانک مرکزی نماینده سپرده‌گذاران در تصمیم‌گیری بانک‌هاست.    بانک مرکزی در مسیر شفافیت به هیچ‌وجه اهل مماشات نبوده و درصدد است هرچه بیشتر رعایت مقررات افزایش یابد تا شفافیت بالا برود.    دولت عزم جدی برای کاهش بدهی به بانک مرکزی دارد و با اوراق و مکانیسم‌هایی در بودجه، سعی شده است که این بدهی‌ها کاهش یابد.    تسویه یکباره بدهی‌ها، با توجه به محدودیت‌های بودجه، عملیاتی نیست اما امیدواریم که در آینده اجرا شود. محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس:    در اقتصاد ایران ٧‌هزار خیریه وجود دارد که هیچ‌کدام از آنها صورت‌های مالی خود را منتشر نکرده‌اند و از بسیاری از مجموعه‌های وابسته به نهادهای غیردولتی اطلاعات شفافی وجود ندارند.    در سال ٢٠١۶ از میان ١٧۵ کشور رتبه شفافیت ما ١٣٢ بود که با این رتبه دارای جایگاه مناسبی نیستیم.    استنباط ما این است که برخی در سازمان حسابرسی حقوق‌های نجومی می‌گیرند و اگر این سازمان در ارایه اطلاعات همکاری نکند، مجلس تحقیق و تفحص خواهد کرد.    بانک‌ها مکلفند هیچ‌گونه خدماتی به بنگاه‌هایی که صورت مالی افشا نمی‌کنند، ندهند و شخص مدیر نیز متخلف است. اکبر سهیلی‌پور، رئیس سازمان حسابرسی:    حسابرسان در شرکت‌های دولتی تهدید می‌شوند.    براساس بررسی نهادهای رسمی، خبری از حقوق‌ نجومی در سازمان حسابرسی نیست.    اکنون ٣٢ استاندارد ملی حسابرسی مطابق با استانداردهای بین‌المللی است و در عین حال عدم انطباق سایر استانداردها نیز از سوی سازمان حسابرسی نوشته شده است. این درحالی است که هم‌اکنون ١٠ استاندارد حسابرسی عمومی نیز وجود دارد.    باید از رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس پرسید که چرا افشای حقوق مدیران عامل در استانداردهای حسابداری حذف شد. حقوق مدیران عامل که سازمان حسابرسی عنوان کرد به دلیل ضعف فعالیت امکان پرداخت‌های سنگین نداشت، به چه دلیل حذف شد؟


منبع: irankhabar.ir

روش عجیب ترور با دستمال!

پلیس مالزی سرانجام پس از تحقیقات فشرده و گسترده خود درباره عامل اصلی قتل برادر ناتنی رهبر کره شمالی اعلام کرد که بنا بر تحقیقات پلیس ماده مورد استفاده برای قتل «کیم جونگ نام»، ماده شیمیایی «وی ایکس» (عامل اعصاب) بوده که یک ماده شیمیایی بسیار سمی است که در تولید سلاح های شیمیایی کشتار جمعی استفاده می شود. به گزارش ایران خبر، «کیم جونگ نام» ۴۵ ساله برادر ناتنی رهبر کره شمالی که از سال ۲۰۰۱ به علت اختلافاتی با پدر فقید خود «کیم جونگ ایل» در تبعیدی غیررسمی در جزیره ماکوئو چین زندگی می‌کرد بنابه گزارش رسانه‌های خبری روز ۱۳ فوریه در فرودگاه کوالالامپور هنگامی که قصد سفر به ماکائو را داشت که دو زن همزمان و با اسپری ماده‌ای را به صورت وی پاشیده و به سرعت از محل می‌گریزند؛ «کیم جونگ نام» اندک زمانی پس ازحمله در راه بیمارستان جان سپرد. پلیس مالزی سرانجام پس از تحقیقات فراوان با اشاره به اینکه در رابطه با قتل کیم جونگ نام نزدیک به ۱۰ تن مظنون بازداشت شده اعلام کرد که کالبدشکافی‌های جسد نشان می‌دهد که برادر ناتنی «کیم جونگ اون» با یک نوع ماده سمی خطرناکی به قتل رسیده است؛ بقایای گاز سمی «وی‌ایکس» بر روی صورت و چشم مقتول نشان می‌دهد که وی با این ماده شیمیایی خطرناک به قتل رسیده‌است که در سلاح های کشتار جمعی به کار می‌رود.پلیس مالزی همچنین ضمن اشاره به اینکه تحقیقات گسترده درباره جزئیات این قتل آغاز شده تأکید کرد که در شرایط حاضر مهمترین و جدی‌ترین سؤال این است که این زنان چگونه به این سلاح کُشنده دسترسی پیدا کرده‌اند و اینکه از چه طریقی این گاز سمی وارد کشور مالزی شده‌است.گاز «وی‌ایکس» VX یکی از خطرناکترین ترکیبات شیمیایی است که تاکنون انسان ساخته و بیشتر استفاده آن در ساخت سلاح های شیمیایی است، از نظر ظاهری این گاز همانند روغنی کم رنگ می‌نماید، بدون رنگ و بدون بو بوده و در رده سمی‌ترین گازهای عصبی قرار دارد، و از طریق استشمام، غذا، پوست و چشم وارد بدن می‌شود، استشمام این گاز عضلات تنفسی را فلج کرده و در عرض چند دقیقه باعث مرگ می‌شود.گاز وی اکس (VX) نخستین بار در آزمایشگاه تحقیقاتی در شهر ویلت شر انگلیس در سال ۱۹۵۲ ساخته شد و همزمان اثرات وحشتناک و مخرب آن مورد مطالعه قرار گرفت، دولت انگلیس فن‌آوری تولید این سلاح شیمیایی (VX) را در اختیار ایالات متحده قرار داد و در مقابل آن فن‌آوری سلاحهای هسته‌ای حرارتی را دریافت نمود.خاصیت چسبندگی این ماده استفاده راهبردی آن برای از کار انداختن پایگاه‌ها و یا فرودگاه‌های دشمن میسر می‌سازد؛ این چسبندگی بسیار قوی موجب مرگ نیروهایی می‌شود که قصد استفاده از پایگاههای هوایی و یا پادگان‌های آلوده به وی‌.اکس را داشته باشند و حرف «V» که پیشوند اسم آن می‌باشد به معنای ماندگاری درازمدت این ماده است که آن را بسیار خطرناک‌تر از گازهای اعصاب دیگر (سریG) مانند تابون (GA) و یا سارین (GB) می‌کند.تابون (GA) و یا سارین (GB به سرعت تجزیه می‌شوند، اما مایع وی‌ایکس از طریق پوست و چشم قربانی به سرعت جذب شده و پس از یک تا ۲ ساعت باعث مرگ وی می‌گردد و زمانی که از آن به صورت اسپری استفاده ‌گردد تقریباً به صورت آنی باعث مرگ می‌گردد و چنانچه این ترکیب استنشاق گردد مرگ را به همراه خواهد داشت منتهی در دراز مدت .خوشبختانه آگاهی انسان از خواص کشنده و مخرب گاز وی اکس موجب شده که موارد استفاده از این گاز حتی در میدان های جنگ نیز محدود باشد چرا که چنانچه جهت وزش باد تغییر کند وی‌ایکس به طرف نیروها و یا استحکامات خودی رانده شده و باعث مرگ آنها خواهد گشت.و از سویی دیگر چنانچه وی اکس جهت نابودی دشمن مورد استفاده قرار گیرد می‌تواند آغازگر یک سری حملات متقابل هسته‌ای شود، چون گاز سمی وی‌ایکس جز سلاح های کشتار جمعی طبقه‌بندی شده است که از منطقه اصابت پخش و منجر به مرگ هر جانداری در مسیر خود می‌گردد.در حال حاضر تنها کشورهای آمریکا، فرانسه و روسیه دارای ماده سمی خطرناک VX هستند، و انگلیس پس از دریافت فن‌آوری سلاح های حرارتی هسته‌ای پروژه‌های خود را در ارتباط با وی‌ایکس متوقف کرد.بنا به گزارش های رسمی تاکنونی هیچ مدرکی دال بر استفاده از VX به دست نیامده اما مستندات موجود نشان‌دهنده این است که صدام دیکتاتو سابق عراق به احتمال زیاد طی سال های ۱۹۸۸-۱۹۸۰، یعنی در دوران دفاع مقدس و جنگ ایران از این گاز سمی استفاده کرده است؛ در کنار آن نیز می‌توان از استفاده احتمالی VX در حمله ارتش صدام به کردهای عراق در شهر حلبچه نیز نام برد که منجر به کشته شدن حداقل ۵۰۰۰ نفر و مشکلات زیست محیطی و بهداشتی زیادی شد.


منبع: irankhabar.ir

ترامپ مراسم شام کاخ سفید را تحریم کرد

رئیس‌‌جمهوری آمریکا که طی هفته‌های گذشته از عملکرد شماری از نشریات و رسانه‌های این کشور انتقاد کرده، می‌گوید در مراسم سالیانه شام با خبرنگاران کاخ سفید، شرکت نمی‌کند.به گزارش ایران خبر، «دونالد ترامپ» رئیس‌‌جمهوری آمریکا، روز شنبه در پستی در حساب کاربری‌اش در توئیتر نوشت: «من در مراسم شام خبرنگاران کاخ سفید شرکت نخواهم کرد. لطفا برای همه آرزوی سلامتی کنید و عصر خوبی داشته باشید.»رئیس‌جمهوری آمریکا چندین بار به انتقاد از شماری از رسانه‌های جمعی و پرمخاطب آمریکا پرداخته و آن‌ها را به نشر «اخبار جعلی» متهم کرده‌است. در یک نمونه نیز، در جریان یک سخنرانی از آن‌ها با عنوان «دشمنان مردم آمریکا» نام برده‌است.از طرف دیگر طی این زمان، شماری از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران نیز گفته بودند احتمالا از شرکت در این مراسم صرف نظر می‌کنند.مراسم سالیانه، ۲۹ آوریل، دو ماه دیگر برپا می‌شود. این مراسم به طور سنتی با اجرای برنامه‌های کمیک، و در موارد مختلف نیز انتقاد از رئیس‌جمهوری ایالات متحده، همراه است.رئیس‌جمهوری که با «بانوی نخست» و مقام‌های ارشد کاخ سفید در مراسم شرکت می‌کند، نیز معمولا خود در سخنرانی‌اش به لطیفه‌گویی می‌پردازد. بسیاری از خبرنگاران و صاحبان و مدیران رسانه‌های ایالات متحده در این مراسم شرکت دارند.تازه‌ترین تحولات پس از آن است که هفته گذشته به شماری از رسانه‌های منتقد دولت ترامپ، اجازه حضور در نشست مطبوعاتی غیررسمی کاخ سفید داده نشد؛ شبکه خبری «سی‌ان‌ان»، «پولیتیکو»، «بازفید» و روزنامه «نیویورک‌تایمز»، از جمله این رسانه‌ها بودند. این موضوع با انتقاد شماری از خبرنگاران و رسانه‌ها روبه‌رو شده‌است.


منبع: irankhabar.ir