روایتی تکان‌دهنده از تولد متفاوتِ یک نوزاد

گروه حوادث_رسانه ها: روزنامه شهروند نوشت: آنچه در زیر می‌خوانید، گزارشی است از تولد اولین نوزاد پاک در اولین مرکز اقامتی مدل طبی زنان و مادران باردار معتاد. همه خوابیده‌اند، جز «فرشته»؛ بچه مومشکی، چشم‌مشکی و گندمگونِ خانه که یک سمت صورتش به سقف است و آن یکی روی نازبالش آبی. «فرشته»، نخستین نوزادِ پاکِ خانه است؛ بی‌اعتیاد، بی‌خماری، بی‌نشئگی. نوزاد دو ماهه‌ای که حالا هوای اتاق آبی را نفس می‌کشد؛ آبی، همرنگ دیوار، همرنگ موکت و روبالشی‌های خانه. خانه، مرکز اقامتی زنان و مادران معتاد است. فقط صدای نفس‌هایشان است که می‌آید از زیر پتوهای رنگی، در اتاق بچه؛ اتاقی کوچک و جمع و جور که گوشه سالن بزرگ است، کمی آن طرف‌تر از تخت‌های فلزی دوطبقه، تخت‌هایی با ملافه‌های آبی و روبالشی‌های لیمویی، چند متر دورتر از تردمیل و کتابخانه. مادر که تکان می‌خورد، لرزشی تمام تنش را می‌گیرد، تن نحیف و ترد و نازک «فرشته»؛ چشم‌ها را می‌دوزد به سقف، به چراغی که روشن می‌شود و به مادری که حالا بیدار شده و نگاهش می‌کند: «از وقتی به دنیا آمده نه پدرش به او سر زده و نه پدر و مادرم. هیچ‌کس نمی‌خواهدش.» تو را چی؟ من را هم نمی‌خواهند. اشک، چشم‌های قهوه‌ای‌اش را برق می‌اندازد. صورتش، چشم‌هایش، لب‌هایش، صدایش، غم دارد، می‌لرزد: «خدا بزرگه.» چهارماه پیش که خاطره را با آن شکم بالا آمده و صورت کبود و دست و پاهای پف کرده و اعتیاد شدیدش به هروئین، به ساختمان آجر سه‌سانتی سفید و سه‌طبقه آوردند، فکرش را هم نمی‌کردند که دو ماه بعدش، صدای گریه‌های نوزادی، طبقه دوم ساختمان را پُر کند. فرشته به دنیا آمد، فرشته که حالا به قول مادرش «بیشتر شبیه پدرش است.» بچه «خاطره» تا هفت‌ماهگی تکان نخورده بود. اگر هم خورده بود، مادرش نفهمیده بود، بس که نشئه بود، بس که مرفین زده بود. «خاطره» باردار که شد، پدرش در را باز کرد و از خانه انداختش بیرون: «پدرم گفت بچه را بنداز. می‌خواهی، مصرفت را ادامه بده اما بچه را بنداز.» خاطره فقط ٢٧ سالش بود که یک روز فهمید حالت تهوع دارد، فهمید جنینی دارد، آن موقع به قول خودش دوا می‌کشید، برده بودندش کمپ برای ترک اعتیاد. از همان جا هم فهمید باردار است و به خانواده‌اش گفت: «نمی‌دانستم باردارم، مرفین عادت ماهانه را عقب می‌اندازد، چند ماه گذشته بود که فهمیدم باردارم، بچه را می‌خواستم. قبول نکردم بچه را بندازم. پدرم هم من را انداخت بیرون.» این‌جا دیگر صدایش شروع می‌کند به لرزیدن، استخوان روی گلویش بالا و پایین می‌رود، این بغضش بود که فرو می‌داد. خاطرۀ باردار، هفت‌ماه در خیابان زندگی کرد. از همان ماه اول بارداری مصرفش را شروع کرد: «چون توی خیابان بودم نمی‌توانستم مصرف نکنم، هفت‌ماه مرفین می‌زدم تا بتوانم بخوابم و اذیت نشوم، توی یکی از پارک‌های شوش و دروازه غار می‌خوابیدم با دوست مردی که پدر بچه‌ام است.» پدر «فرشته» خودش هم معتاد بود. حالا کجاست؟ «خانه‌اش. دنبال زنی دیگر.» صدایش درنمی‌آید. «خاطره» درد زایمان نداشت. ٩ ماهش که تمام شد، بدون علایم زایمان، او را بردند بیمارستان رسول اکرم سزارین کرد و «فرشته» شد نخستین نوزاد مرکز که پاک به دنیا می‌آید. حالا دو ماه است که بین بچه‌ها، دست به دست می‌شود، سر از اتاق خواب زنان با تخت‌های دوطبقه فلزی درمی‌آورد، از آشپزخانه، از کاناپه کرم‌قهوه‌ای جلوی تلویزیون و سالن پذیرایی که جلویش پر از سی‌دی فیلم‌های ایرانی است؛ راننده تاکسی، فروشنده، من، مرگ ماهی، سوپراستار. «فرشته» ناله ضعیفی می‌کند، چشم‌هایش از دیدن آدم‌های جدید، از صدای شاتر دوربین عکاسی، می‌چرخد و هراس دارد: «نمی‌دانم اگر این بچه نبود، چه بلایی سر خودم می‌آمد، حالا به خاطر این بچه، مجبورم پاک زندگی کنم، پاک بمانم.» خاطره اینها را دنبال حرف‌های قبلی‌اش می‌اندازد. «خاطره» می‌خواهد به اسم خودش برای فرشته شناسنامه بگیرد: «نمی‌دانم تا کی اینجام.» صدای مددیار می‌آید: «تا هر وقت که جای بهتری برایش پیدا شود، این‌جا می‌ماند.» آزاده اسمی‌زاده اینها را می‌گوید. مدیر واحد زنان جمعیت تولد دوباره، جمعیتی که این مرکز را راه‌اندازی کرده است. «خاطره» از ماه هفتم بارداری‌اش که به این مرکز منتقل شد، مصرفش را متوقف کرد و از آن موقع، فقط متادون می‌خورد. «شکوفه » هنوز خواب است، صدای ما هم بیدارش نکرد. سرش را تکان می‌دهد و می‌رود روی سمت دیگر صورتش می‌خوابد: «بیرون می‌روی چراغ را هم خاموش کن.» خاطره این را می‌گوید و می‌خزد زیر پتو، دخترش را هم می‌برد. کلید برق را می‌زنم. طبقه اول، بخش درمان سمت چپ در ورودی، دومین تخت با ملافه آبی و بالش صورتی، جای «هنگامه» است که ساعت دو، یک ربع کم سرش شلوغ است. تندتند جوراب‌های مشکی را پا می‌کند، شلوار را می‌کشد بالا و به شکمش که می‌رسد، به زور دکمه را می‌بندد. او هشت‌ماهه باردار است: «شوهرم آمده دنبالم.» سایه سیاه همسر و پسرش را از پشت پنجره نشان می‌دهد: «می‌روم برای ویزیت دکتر.» و جواب زن تخت کناریش را می‌دهد: «دو سه روز دیگر برمی‌گردم.» خرت و پرت‌هایش روی تخت ولو شده، یکی‌یکی می‌اندازدشان داخل کیف، مثل شیشه دودی‌رنگ: «این متادونه، ۴ سی‌سی برای مصرف دو روزه‌ام. این هم مثل قرص آهن و ویتامین برایم واجب است، مثل خاطره که زایمان کرده، باید فعلا مصرف داشته باشم، دکتر گفته تا یک‌سال بعد از زایمان باید بخورم. اگر نخورم، حالم بد می‌شود، برای بچه‌ام هم ضرر دارد.» سهمش از متادون روزی دو سی‌سی است، قرار است دو روز دیگر برگردد، به همان اندازه به او سهمیه می‌دهند: «اگر بیشتر بماند، برایش متادون می‌فرستیم. با تاکسی.» این را پرستار بخش درمان مرکز  اقامتی مدل طبی زنان و مادران معتاد می‌گوید. بخشی که در طبقه اول ساختمان سفید است، با پنج تخت فلزی که یکی از آنها در اتاق مخصوص است؛ اتاقی که به گفته خانم اسمی‌زاده، برای آنهایی است که در دوره درمان اعتیاد، نیاز به آرامش و استراحت بیشتری دارند. هنگامه ٣۵‌سال بیشتر ندارد. سه ماه پیش، وقتی سومین بچه‌اش را ۵ ماهه باردار بود، به این مرکز آمد، خودش آمد: «به من گفتند دختر است، من بچه نمی‌خواستم، دو تا پسر ١٧ و ١۵ ساله دارم، ماه پنجم تازه فهمیدم که باردارم، شیشه مصرف می‌کردم، مصرفم بالا بود، یک روز رفتم دکتر که به من گفت قیافه‌ات به حامله‌ها می‌خورد، برایم آزمایش نوشت، دیدم ‌ای بابا، ۵ ماه است که باردارم. نمی‌خواستم. همان روز بود که بچه اولین تکان را خورد و همان روز هم به مرکز آمدم.» در آن پنج ماه حالت باردارها را نداشتی؟ سرگیجه، حالت تهوع؟ چرا داشتم، ولی فکر می‌کردم مال مواد است. همه‌اش فحش می‌دادم به موادفروش‌ها که جنس خراب می‌اندازند به ما، نگو حامله بودم. شبیه ٣۵ ساله‌ها نیست، شیشه کار خودش را کرده: «شیشه عادت ماهانه را به هم می‌ریزد. همین هم شد تا نفهمم که حامله‌ام، تا آن موقع هم سخت مصرف می‌کردم، شیشه و هرویین. روزی یک گرم دوا و یک گرم شیشه. ١٣، ١٢ سالی می‌شود.» می‌پرسم همسرت هم می‌کشید؟ « نه او ۶‌سال است گذاشته کنار، متادون می‌خورد.» این را می‌گوید و می‌رود سمت پنجره تا به پسر و همسرش بگوید کمی دیر می‌کند، منتظرش بمانند: «سه روز است وارد ٩ ماهم شده‌ام، خوب است که دختر است.» همه میان حرف‌هایش می‌پرند، مهدیه و آزاده و شراره؛ شراره با آن موهای فرفری روشن که سیگاری دستش است. پرستار به او تذکر می‌دهد: «این‌جا نه.» می‌داند که آن موقع، آن ساعت، وقت سیگار نیست. باید منتظر بماند. هنگامه مرکز را دوست دارد: «به‌خدا می‌روم خانه دلم برای این‌جا تنگ می‌شود، اوایل که برای درمان آمده بودم، آن‌قدر بی‌اعصاب و بداخلاق بودم که هر کس دیگری بود مرا می‌انداخت بیرون اما با من خوب تا کردند.» هنگامه، دیگر وسایلش را جمع کرده، سریع جواب می‌دهد: «نمی‌دانم چه اسمی رویش بذارم، فرشته که داریم، قبلا باران هم داشتیم، نمی‌دانم، شاید نگین.» این را می‌گوید، چادرش را سرش می‌کند و می‌رود سمت در. قرار است بیمارستان اکبرآبادی مولوی زایمان کند، جایی که مرکز به او معرفی کرده، هزینه‌ها را هم خودشان می‌دهند. از دور برایم دست تکان می‌دهد: «تو رو خدا برایم دعا کن.» ستاره داد می‌زند: «پاک برگردی‌ها!» و با آن قد بلندش گوشه اتاق یک لنگه پا می‌ایستد. او کلیددار مرکز است، هر کس در می‌زند، اوست که می‌رود پشت در، قفلش را باز می‌کند و میهمان را، تازه‌واردهای مرکز را می‌برد داخل: «دخترم یک‌سال و هشت‌ماهه است، بردنش شیرخوارگاه. بهزیستی می‌گوید صلاحیت نگهداشتنش را ندارم.» ستاره ٢۵ ساله است، با این سن کم، دندان در دهانش نیست،  ۶ماهی می‌شود که پاک شده، از طریق همین مرکز هم برای تنها دخترش شناسنامه گرفته. زمین طبقه اول، سفید است، مثل دیوار، مثل روپوش پرستار بخش و مثل صورت «کبری». زن ۴١ ساله‌ای که نای بلند شدن از تختش را ندارد، پتوی بنفش را دورش پیچیده، سرش باز است و تی‌شرت آستین‌کوتاه تیره‌ای تنش است، همرنگ موهایش: «تریاک و حشیش و این آخرها هم کراک می‌کشیدم، ٢٠، ١٩ سالی می‌شود، دو ‌سال است که لغزش می‌کنم، آمدم اینجا برای ترک.» کبری دو پسر از همسر اولش دارد، یکی ١٩ ساله، آن یکی ٢٣ ساله: «بچه‌هام پیش شوهر دومم هستند.» یک ماه بیشتر است که اینجاست، بیشتر از «پگاه»؛ پگاه چشمانش دانه زیتون است، لب‌هایش حبه قند؛ اهل یکی از محله‌های شمال شهر است و با مادر معماری که دارد، خودش را یک سر و گردن بالاتر از بقیه می‌داند: «١۴، ١٣ روزی می‌شود که اینجام، از ١١‌سال پیش شیشه‌کشیدن را شروع کردم، با دوست پسرم، با هم شروع کردیم، حالا هم با هم در حال ترکیم.» پگاه سابقه ۵ ماه بستری در بیمارستان روزبه را هم دارد، می‌گوید روزی ٣۵، ٣٠ تا قرص اعصاب می‌خورده. او را کمپ چیتگر به اینجا، به مرکز، معرفی کرده‌اند، چهار زانو روی تختش نشسته و منتظر است دوره درمانش تمام شود تا برود در خانه‌ای که مادرش وعده داده در نزدیکی مرکز برایش کرایه کند: «دیپلم گرافیک دارم، آرایشگری می‌کردم، خودم خواستم معتاد بشم، حالا هم خودم آمدم.» موهایش را مدل آفریقایی بافته: «دوستم ١١ روز است که پاکه.» دوستش آن روز آمده بود پشت پنجره تا ببیندش، برایش دست تکان داده بود و از آن دور، چند کلمه‌ای حرف زده بودند. دستی به موهایش می‌کشد و نگاهی به «نازنین» می‌اندازد، به نازنینی که لب‌هایش قرمز تند است و بی‌حال، خیلی بی‌حال حرف می‌زند: « امروز دومین روزی است که اینجام، دیشب خیلی بهم سخت گذشته، پا درد شدیدی داشتم، قلبم درد گرفت.» نازنین ١٩ ساله است، فقط دو ماه اعتیاد داشته اما همان دو ماه را هم سنگین کشیده: «من دوا می‌کشیدم روی کفی ضخیم با فندک اتمی. خانه که بودم دو سه تا فرش سوزاندم.» صدای کبری بلند می‌شود: «یکهو بگو ادیسون بودم.» صدای خنده‌شان بلند می‌شود. دوست نازنین، همان که با او دوا می‌کشید حالا، به‌خاطر ۶٠ سانت شیشه زندان است؛ دو‌ سال زندان دارد با ١٨٠ ضربه شلاق. اینجا برایت خوب است؟ خیلی، از خانه خودمان بهتر. مثل هتل است. دلتنگ خانه می‌شوم اما همین که یک دکتر بالای سرمان است، خوب است. این‌جا همدردمان زیاد است، پایم که درد می‌کند، آن یکی هم پایش درد می‌کند. این جواب «عاطفه» هم هست، کسی که با چشم اشاره‌ای به زن کنار پنجره می‌کند: «او را می‌بینی، او همه کاره‌مان است، همدردمان، بهیارمان.» شبنم نگاهی می‌کند با مهر. خودش هم اعتیاد داشت، حالا مددکار شده، دو سه روز اینجاست، دو سه روز خانه خودش: «۵‌ سال است پاکم. در همین موسسه تولد دوباره پاک شدم.» او مراقبشان است و از پایین رفتن سن زنان معتاد حرف می‌زند:  «الان مواردی مراجعه می‌کنند که ١۵ و ١٨ ساله هستند.» سارا اسمی‌زاده، مدیر واحد زنان جمعیت تولد دوباره همه‌جا همراهمان است: «این‌جا بخش درمان است، روند درمان هم در تعامل میان فرد معتاد و پزشک طی می‌شود، اگر بخواهند سم‌زدایی می‌شوند اگر نه، درمان نگهدارنده به آنها می‌دهند. این‌جا برای زنان مصرف‌کننده است. هدف این است که زنان معتاد، در شرایط کم‌خطر به وضع پایدار برسند، بچه‌ها چند هفته روی نگهدارنده می‌مانند، بعد آنها را برای دریافت متادون به کلینیک‌ها معرفی می‌کنیم. این‌جا فقط مخصوص زنان معتاد به مواد مخدر نیست، معتادان به الکل هم می‌توانند بیایند اما مراجعه‌کنندگان ما مصرف همزمان مواد و الکل دارند.» طبقه دوم خانه است از ١۵، ١٠ پله بالاتر، صداهای بلندتر می‌آید، چند زن جوان مشغول معاشرتند، هر کس به یک طرف می‌رود، یکی سی‌دی‌های جلوی تلویزیون را مرتب می‌کند، آن یکی چای می‌آورد، دو سه نفر روی کاناپه‌های کرم‌قهوه‌ای ولو شده‌اند: «کمپ‌های دیگر دخمه‌اند، این‌جا با همه‌شان فرق می‌کند، نگاه کن.» پنجره را باز می‌کند، شاخه‌های درخت میهمان ناخوانده می‌شوند:  «این‌جا پنجره را که باز می‌کنی درخت است، خیابان است، مغازه و ماشین و آدم. پشت این پنجره‌ها زندگی است. اما در و دیوار خیلی از کمپ‌ها کاه‌گلی است، شب‌ها از کمپ صدای سگ و شغال می‌آید، این‌جا درخت سخنگو ندارد.» اشاره‌اش به درختی است که در بعضی از کمپ‌ها، معتادان را به آن می‌بندند تا آرام شوند: «به ما می‌گفتند هر وقت این درخت حرف زد، طناب دورت را باز می‌کنیم.» اینها حرف‌های شیرین شراره است، همان شراره مو آتشی: «می‌دانی چیه؟ ما این‌جا آدم عقده‌ای نداریم، از همان اول که آمدم این‌جا گفتم از در بسته می‌ترسم، باید هر چند روز یک بار برم دور بزنم، بعد که خودم یادم رفته بود به من گفتند برو بیرون دورت را بزن و برگرد.» شراره زیباست، چشم‌هایش عسلی است، لب‌هایش همرنگ لب‌های نازنین است، شالی دور سرش بسته و لباس‌های خانه تنش است، از همان گلدار راحتی‌ها: «مدیر این‌جا تخصص دارد، روانشناسش با ما مثل دخترانش رفتار می‌کند.» ١۶ روز از پاکی شراره ٢٩ ساله می‌گذرد. آنها صبحشان را با صبحانه‌ای که عاطفه برای‌شان درست می‌کند، شروع می‌کنند، ظرف‌ها را می‌شویند، جارو می‌زنند، بچه خاطره را می‌گیرند، ظهرشان با کلاس‌های هفتگی پر می‌شود، با کلاس‌های ماتریک و مهارت‌های زندگی، عصرشان با فیلم‌های ایرانی:  «دیشب تسویه‌حسابو دیدیم.» مریم از آن طرف به میان حرفش می‌آید: «امشب فروشنده را می‌بینیم.» مریم دختر قشنگی است؛ این موقع از ‌سال که می‌شود، به قول خودشان لغزش می‌کند، زمستان، هوس مواد را در سرش زنده می‌کند:  «تا حالا چندبار ترک کردم اما زمستان که می‌شود، دوباره می‌روم سمتش. بیشترین زمانی که مصرف نداشتم، هفت ماه بود، امسال می‌خواهم رکورد بزنم.» چرا زمستان‌ها؟ دقیقا نمی‌دانم، اما شنیدم که پاییز و زمستان ویتامین دی بدن کم می‌شود، خورشید کم است، افسردگی می‌آورد، برای آدم‌هایی مثل ما هوس‌ کشیدن مواد مخدر می‌آورد. «نیره» از آن طرف ادامه می‌دهد: «هر کس با یک چیزی برای مصرف مواد برانگیخته می‌شود، یکی مثل مریم با زمستان و شهرش، یکی مثل شراره با پدرش، یکی مثل خودم با هوای بارانی.» «مریم» همسر و دختر ۵ ساله‌اش را اصفهان گذاشته و آمده تهران، آمده مرکز اقامتی مدل درمانی تا روی پاکی‌اش بماند؛ حساب روزهای پاکی‌اش را دقیق دارد: «هفت ماه و هفت روز.» او قدیمی‌ترین زن این مرکز است. مرکز اقامتی حالا با تولد «فرشته»، صدای سومین کودک را  می‌شنود؛ «علی» و «حامد» قبل از «فرشته»، این‌جا بوده‌اند، صدای کودکی‌شان را «مریم» خوب  به یاد دارد.


منبع: baharnews.ir

حل مشکل جوانان نیازمند عزم حاکمیت

رضا حجتی در گفت و گو با ایسنا افزود: در سال‌های گذشته یک سازمان هماهنگ کننده در سطح عالی برای جوانان را منحل و آن را به زائده‌ای بر ورزش تبدیل کرده‌ایم. این جایگاه قدرت هماهنگی و مدیریتی چندانی در حوزه جوانان ندارد و دستگاه‌ها به آن گوش نمی‌دهند. در این شرایط مسائل جوانان حل نمی‌شود.وی تاکید کرد: حل مشکلات جوانان نه در حیطه اختیارات وزارت ورزش و جوانان است و نه این وزارتخانه چنین توانی دارد. در حال حاضر دست کم ۲۵ دستگاه متولی امور جوانان هستند ضمن آن‌که جامعه نیز باید برای حل مشکلات جوانان تلاش کند. مدیرکل مشارکت‌های اجتماعی جوانان وزارت ورزش و جوانان در ادامه گفت: دستگاه‌های متولی اگر قصد تصدی‌گری داشته باشند، کار اشتباهی انجام داده‌اند. این دستگاه‌ها باید زمینه‌سازی و سیاست‌گذاری‌های لازم را در حوزه جوانان انجام دهند علاوه بر پشتیبانی‌ به‌درستی به امور نظارت کنند اما اکنون عزم جدی برای پرداختن به مسائل جوانان وجود ندارد.حجتی در ادامه گفت: برای حل مشکلات جوانان باید به بیکاری، مسکن و ازدواج بپردازیم. این موضوعات، مشکلات پایه‌ای جوانان هستند و عمومیت دارند. بعد از آن مواردی مطرح می‌شود که فوریت ندارد اما از اهمیت زیادی برخوردار هستند. از جمله آن‌ها می‌توان به موضوع مشارکت اشاره کرد. وی افزود: اگر یک جوان روحیه مشارکت‌جویی نداشته باشد و به مشارکت طلبیده نشود، جامعه‌گریز می‌شود یا دست‌کم جامعه‌پذیری او ضعیف خواهد بود و نمی‌تواند در خدمت انسجام اجتماعی قرار گیرد. در نتیجه سرمایه اجتماعی کاهش می‌یابد. کاهش یک درصد از سرمایه اجتماعی ضرر بسیار زیادی بر بخش‌های دیگر جامعه وارد می‌کند. حجتی در پایان با اشاره به ضرورت تلاش مستمر برای تشکیل سرمایه اجتماعی تاکید کرد: این سرمایه به طورمداوم باید شکل بگیرد و تقویت شود؛ این در حالیست که اکنون حساسیت لازم در این زمینه دیده نمی‌شود. هیچ برنامه منسجمی در زمینه مشارکت اجتماعی جوانان مشاهده نمی‌شود و در دولت عزم جدی در این خصوص وجود ندارد


منبع: baharnews.ir

توقیف لکسوس با ۴۱میلیون تومان خلافی

به گزارش مهر، سرهنگ حامد محمودی گفت: ماموران پلیس راه تهران – قم در راستای طرح برخورد با خودروهای شیشه دودی یک دستگاه خودرو تویوتا لکسوس را متوقف کردند.وی افزود: ماموران پس از استعلام از سامانه اجرائیات متوجه شدند خودرو مذکور دارای ۴۱ میلیون تومان خلافی پرداخت نشده است که خودرو توقیف و به پارکینگ انتقال یافت. رئیس پلیس راه فرماندهی انتظامی غرب استان تهران، با تاکید بر رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی، هشدار داد: رانندگانی که مبالغ تخلف منظور شده برای وسیله نقلیه آنان بیش از ۱۰ میلیون ریال است هر چه سریع تر نسبت به پرداخت آن اقدام کنند، در غیر این صورت نسبت به توقیف وسیله نقلیه آنان و سیر مراحل اداری در اسرع وقت اقدام خواهد شد.


منبع: baharnews.ir

بارش برف و باران همچنان ادامه دارد

محمد اصغری با اشاره به اینکه امروز اوج بارش های زمستانه را در کشور شاهد خواهیم بود، اظهار داشت: برای استان های خراسان شمالی،رضوی، جنوبی، فارس، هرمزگان،بوشهر،  خوزستان، چهارمحال و بختیاری،کهگیلویه،لرستان، کردستان، بخش هایی از کرمانشاه،آذربایجان غربی، شرقی، اردبیل، گیلان مازندران، گلستان، قزوین،البرز، تهران،قم، مرکزی،اصفهان، سمنان،بخش هایی از کرمان و همدان بارش برف و باران ادامه دارد.  وی ادامه داد: برای فردا شدت بارش ها در تمام کشور ادامه داشته و تنها در دو استان قم و مرکزی با پدید آمدن حفره در لایه های ابرها از شدت بارش ها کاسته می شود. کارشناس هواشناسی با هشدار به مردم کشور به ویژه برخی استان ها در خصوص بارش باران های سیل آسا، از آنها خواست در حد امکان برخی مناطق را تخلیه یا از خانه های خود خارج نشوند. اصغری تاکید کرد: امروز در استان های هرمزگان، بوشهر، فارس،خوزستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و لرستان شاهد شدید ترین بارش سال های این مناطق خواهیم بود که در این رابطه هشدار های لازم صادر و ادارات و مدارس تعطیل شده است. به گفته وی فردا در استان سیستان وبلوچستان شاهد بارش باران خواهیم بود.


منبع: baharnews.ir

دختر خردسال شاهد قتل پدر بود

گروه حوادث_رسانه‌ها: روزنامه ایران نوشت: وقتی صدای بوق ماشین پدرم آمد مثل همیشه از خانه بیرون دویدم تا در پارکینگ را باز کنم اما دوست پدرم را دیدم که از ماشین –زانتیا- پیاده شده و به طرف پدرم شلیک کرد و او را کشت. هنگام غروب، دختربچه‌ای با شنیدن صدای بوق خودروی پدرش با خوشحالی از اتاق بیرون دوید تا در پارکینگ را برایش باز کند غافل از اینکه مرد کینه‌جویی کمی دورتر و با یک سلاح کمری در آن‌سوی خیابان کمین کرده تا به محض پیاده شدن پدر از خودرو، او را به گلوله ببندد. لحظاتی بعد به محض اینکه دختربچه در پارکینگ را باز کرد پدرش آماج گلوله‌های مرد انتقامجو قرار گرفت. براساس اوراق پرونده غروب روز ۲۵ مهر ۹۴ مأموران کلانتری فردیس کرج در جریان تیراندازی مرگباری در یکی از خیابان‌های منطقه قرار گرفتند و اطلاع یافتند در این جنایت مرد ۴۸ ساله‌ای به نام «سعید» به قتل رسیده و دختر ۷ ساله‌اش زخمی شده است. مأموران پس از حضور در محل حادثه، برای یافتن سرنخ از عاملان جنایت به تحقیق از تنها شاهد حادثه پرداختند. «المیرا» دختر مجروح که بشدت وحشت‌زده و هراسان بود به مأموران گفت: وقتی صدای بوق ماشین پدرم آمد مثل همیشه از خانه بیرون دویدم تا در پارکینگ را باز کنم اما دوست پدرم را دیدم که از ماشین –زانتیا- پیاده شده و به طرف پدرم شلیک کرد و او را کشت. بعد هم تیری به دست من زد و با پسر ناشناسی که همراهش بود فرار کردند. همسر مقتول نیز گفت: «میلاد» با شوهرم دوست بود و در اصفهان زندگی می‌کرد. او درگیر مشکلات مالی بود که به همراه زن و فرزندش مدتی به کرج آمدند و شوهرم برایشان خانه‌ای اجاره کرد اما وقتی فهمید میلاد تحت تعقیب پلیس است با هم درگیر شدند و برای هم خط و نشان کشیدند تا اینکه در مقابل خانه‌مان کمین کرد و همسرم را کشت و فرار کرد. پس از کسب این اطلاعات، بازپرس شعبه اول دادسرای فردیس دستور ردیابی تلفن همراه مرد فراری را داد تا مخفیگاه او و همدستش شناسایی شود.سرانجام با گذشت ۲ ماه، پلیس ردی از میلاد در اصفهان یافت و کارآگاهان برای دستگیر‌ی‌اش وارد عمل شدند.متهم ۳۲ ساله وقتی خود را در محاصره پلیس دید، تسلیم شد و در بازجویی‌ها با اعتراف به قتل دوستش گفت: به همراه پسری جوان از اصفهان به کرج آمدم. به او گفته بودم با سعید اختلاف حساب دارم و همراهم شد. روز حادثه از دیوار خانه سعید بالا رفتم و چون ماشینش در حیاط نبود مطمئن شدم بزودی از راه می‌رسید. هوا داشت تاریک می‌شد که از راه رسید. اول یک تیرهوایی شلیک کردم تا بترسد و همین که از خودرو پیاده شد او را هدف قرار دادم که بر زمین افتاد اما متوجه دخترش نشدم و از مصدوم شدن او بی‌خبرم. در حالی که میلاد از بیان انگیزه جنایت و علت اختلاف با دوستش طفره می‌رفت و حاضر نبود حرفی بزند، همدستش به بیان جزئیات ماجرا پرداخت. «حمید» -۲۲ساله- در بازجویی گفت: من شاگرد مکانیک هستم و میلاد که برای تعمیر خودرواش به مغازه‌ صاحبکارم آمده بود با من طرح دوستی ریخت. او ادعا کرد از شخصی در کرج ۶۵ میلیون تومان طلب دارد و از من خواست به عنوان راننده کمکی همراهش باشم اما در راه برایم تعریف کرد که مدت‌ها قبل مقدار ۶۰ کیلوگرم تریاک خریده و مقداری از آن را شبانه به خانه‌اش برده اما به خاطر خستگی باقی مواد را در خودرو جا گذاشته و نیمه‌های شب آن را دزدیده‌اند. او به سعید شک داشت و با تهیه اسلحه می‌خواست از او انتقام بگیرد. من ترسیده بودم و هیچ نقشی در این حادثه نداشتم. بعد از قتل آن مرد با هم مشاجره کردیم و او گفت که نگران نباشم و مرا بی‌دردسر به ترکیه می‌فرستد. حمید ادامه داد: به میلاد گفتم که اعتیاد دارم و او ۱۲ روز مرا در کمپ بستری کرد. بعد با هم به ارومیه رفتیم تا از کشور خارج شویم. ۴ روز منتظر ماندیم و میلاد مبلغ زیادی پول به قاچاقچیان انسان داد تا ما را به روستایی نزدیک مرز بردند اما دعوایشان شد و قاچاقچیان چند تیر به پای میلاد زدند بعد هم به مردم گفتند که ما از طرف داعش آمده‌ایم، مردم هم به ما حمله کردند و بعد به پایگاه بسیج تحویل‌مان دادند. در دادگاه عمومی خوی ۲۰ میلیون تومان وثیقه برای‌ آزادی‌مان صادر کردند تا زمان محاکمه‌مان برسد اما در مسیر انتقال ما میلاد از غفلت مأموران استفاده کرد و پا به فرار گذاشت. من هم ۷ روز بازداشت بودم که قاضی دادگاه آزادم کرد و به اصفهان برگشتم اما صاحبکارم مرا اخراج کرد و بیکار شدم. این همه دردسر فقط به خاطر همراهی با میلاد بود و من هیچ نقشی در این ماجرا نداشتم. بازپرس دادسرای فردیس، میلاد و همراهش حمید را در رابطه با قتل عمدی سعید و تیراندازی به دخترش مجرم دانست و با صدور کیفرخواست پرونده را برای محاکمه آنها به دادگاه فرستاد.قرار است قاضی هدایت رنجبر و ۲ قاضی مستشار شعبه اول دادگاه کیفری کرج بزودی رسیدگی به این پرونده را آغاز نمایند.


منبع: baharnews.ir

آتش‌سوزی مرگبار در کارگاه متروی چین

به گزارش ایسنا، بنابر اعلام مقامات استان فوجیان شب گذشته (یکشنبه) آتش‌سوزی در کارگاه عملیات ساخت مترو در شهر شیامن اتفاق افتاد که موجب شد سه تن کشته شوند. مقامات محلی چین با بیان اینکه آتش‌سوزی در مخزن رفع فشار علت وقوع این حادثه بوده اظهار داشتند: سه قربانی این حادثه به دلیل شدت جراحت بعد از انتقال به بیمارستان فوت کردند. به گزارش شینهوا، بررسی‌ها در مورد جزییات دقیق این حادثه در حال انجام است.


منبع: baharnews.ir

برق برخی مناطق لرستان قطع شد

رضا آریایی صبح امروز در جمع خبرنگاران در خرم آباد اظهار داشت: به علت بارش شدید برف هم اکنون برق تعدادی از روستاهای شهرستان دلفان، الشتر و روستاهای آن در برخی نقاط شهر بروجرد اشترینان، بیران شهر و تعدادی از مناطق رباط خرم آباد قطع است. وی افزود: شرکت توزیع برق لرستان در حال تلاش برای وصل برق این مناطق است.


منبع: baharnews.ir

اعلام منشاء اصلی گرد و خاک خوزستان

ضیاءالدین شعاعی در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به اینکه به هنگام وزش بادهای جنوبی یک نوع گرد و غبار تولید می‌شود که نوع آن با بادهای معمولی که از سمت عراق می آید متفاوت است، گفت: عمده گرد و خاک در استان خوزستان، در ۹ ماه سال از سمت شمال غرب به جنوب شرق و از داخل عراق است که طبیعتا این حرکت باد موجب بروز گرد و خاک با منشاء خارجی می شود؛ اما در فصل زمستان به ویژه ماه های بهمن و اسفند، احتمال وقوع بادهای جنوبی افزایش یافته و بادها از سمت عربستان شکل می‌گیرند.مدیر ستاد مقابله با  پدیده گرد و غبار افزود: این بادها به دلیل اینکه سرعت بالایی در حدود ۷۰ کیلومتر در ساعت دارند در شرایطی که وضعیت بارش منطقه، مثل امسال مساعد نباشد منجر به بروز گرد و خاک با منشاء داخلی می شود که شاهد این مدعا، وقوع گرد و غبار خوزستان در بهمن ماه سال ۹۳ و همچنین در سال ۹۵ بوده است.وضعیت هورالعظیم و شادگانشعاعی در ادامه در مورد وضعیت تالاب های هورالعظیم و شادگان، اظهار کرد: وضعیت آب در هورالعظیم به ۶۰ درصد اشغال رسیده و تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که این تالاب آباد و پوشیده از نیزارها است و منشاء گرد و غبار نیست. تالاب شادگان هم کمابیش آب دارد بازدید اخیر ما نیز حاکی از آنست که شادگان بواسطه بارش‌های سال ۹۴، وضعیت مساعدی دارد و حتی مردم مشغول ماهیگیری در این تالاب هستند.وی با تاکید بر  اینکه در حال حاضر تالاب های هورالعظیم و شادگان در بروز گرد و خاک خوزستان تاثیرگذار نیست، در مورد منشاء داخلی گرد و خاک خوزستان گفت: بیشتر منشاء گرد و غبار امسال در استان خوزستان، منطقه جنوب شرق اهواز منطقه هندیجان بوده است، به دلیل خشکسالی حاکم بر جنوب خوزستان، این منطقه در صورت افزایش سرعت باد، به عنوان منشاء گرد و غبار عمل می کند. از اوایل بهمن ماه امسال خوزستان در برخی روزها، درگیر گرد و خاک های ناشی از بادهای جنوبی بوده است که علاوه بر تعطیلی مدارس و  ادارات منجر به قطع آب و برق نیز شده است.مدیر ستاد ملی مقابله با پدیده گرد و غبار پیش از این با بیان اینکه برنامه‌های ما برای کنترل کانون‌های گرد و غبار اهواز تنظیم و آماده شده است اما محدودیت‌های اعتباری مانع این شده که بتوانیم این برنامه‌ها را عملیاتی کنیم، گفته بود: چشم به راه اعتبارات دولت هستیم، در استان خوزستان حداقل باید روی ۳۰۰ هزار هکتار از اراضی کار کنیم اما اعتبارات کافی نیست، بنابراین به دولت پیشنهاد دادیم علی رغم کمبودهای مالی، اولویت‌هایی به این بحث قائل شوند.


منبع: baharnews.ir

دام دختران ماساژور برای مردجواهرفروش

گروه حوادث_رسانه ها: روزنامه جام جم نوشت:دو دختر ماساژور که با تهیه فیلم سیاه از جواهرفروش سرشناس، قصد داشتند از او صد سکه طلا اخاذی کنند، در دام پلیس گرفتار شدند. چندی پیش مرد جواهرفروشی با حضور در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران از افرادی به اتهام سرقت اموالش و تهدید به اخاذی سیاه شکایت کرد.مرد میانسال به قاضی علی وسیله ایرد موسی گفت: من جواهر و ساعت‌فروشم. چندی پیش به طور اتفاقی با دختر جوانی آشنا شدم. او خود را ماساژور معرفی کرد و قرار شد همراه یکی از همکارانش برای ماساژ به خانه من بیاید. چند روز قبل آنها به خانه آمدند. چند دقیقه بعد هم دو پسر مسلح وارد خانه شدند. آنها با تهدید اسلحه از من فیلم سیاه تهیه کردند. بعد هم دست و پایم را بسته و با سرقت فرش و لوازم خانه به ارزش ۳۰میلیون تومان فرار کردند.وی ادامه داد: متهمان بعد از این سرقت مدعی شدند اگر صد سکه طلا به آنها ندهم، فیلم را در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنند. همزمان با تشکیل پرونده قضایی، دستگیری چهار متهم فراری دردستور کار ماموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.جست‌وجوها دراین باره ادامه داشت تا این‌که یکی از دختران سارق روز چهارشنبه هفته گذشته در مخفیگاهش در یکی از محله‌های تهران شناسایی و بازداشت شد.دختر ۲۲ ساله با انتقال به پلیس آگاهی به افسر تحقیق گفت: چند ماه قبل، از شهرستان برای یافتن کار به تهران آمدم، اما کار درستی پیدا نکردم. پس از مدتی با دختری آشنا شدم. او هم مثل من مدتی بود برای کار کردن به تهران آمده بود و دوست پسری هم داشت که می‌خواستند با هم ازدواج کنند.وی افزود: در این مدت من هم با پسری که در رشته مهندسی درس می‌خواند و ترم آخر دانشگاهش بود، دوست شدم. یک روز به طور اتفاقی با شاکی آشنا شدم، حتی یک بار هم به خانه‌اش رفتم که متوجه شدم وضع مالی خوبی دارد. همانجا فکر یکشبه پولدار شدن به ذهنم خطور کرد. موضوع را با پسر مورد علاقه‌ام در میان گذاشتم که او مخالفت کرد. او را تحقیر کردم که تو ترسو هستی و نمی‌توانی دست به سرقت بزنی. او برای این‌که به من نشان دهد جرات دارد، با من همراه شد، اما ما دو نفری نمی‌توانستیم نقشه این سرقت را اجرایی کنیم. سراغ دوستم و پسر مورد علاقه او رفتم و از آنها خواستم با ما همراه شوند تا پول خوبی نصیبشان شده و مقدمات ازدواجشان فراهم شود. آنها نیز با این وعده با ما همراه شدند. طبق نقشه من و دوستم به بهانه ماساژ به خانه مرد جواهرفروش رفتیم. ساعاتی از حضورمان نگذشته بود که از غفلت شاکی استفاده کردم و در خانه را باز گذاشتم تا همدستانم وارد شوند. وی ادامه داد: دو پسر جوان درحالی که چهره‌شان را پوشانده و سلاح به دست داشتند، وارد آپارتمان شدند و بعد نقشه را اجرا کردیم. از طلافروش فیلم سیاه گرفته و تهدید کردیم برای منتشر نشدن فیلم باید صد سکه طلا پرداخت کنی. فرش و برخی لوازم باارزش را هم از خانه سرقت کردیم.با اعتراف دختر سارق، سه همدستش نیز تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند و دو روز پیش هرکدام از آنها در عملیات جداگانه پلیسی بازداشت شدند. متهمان با انتقال به اداره یکم پلیس آگاهی تهران بازجویی شده و به جرم خود اعتراف کردند.متهمان روانه بازداشتگاه پلیس شدند. با توجه به این‌که احتمال می‌رود این افراد مرتکب جرایم مشابه دیگری شده باشند، تحقیقات از آنها ادامه دارد.


منبع: baharnews.ir

قتل بخاطر حسادت به دوست مقیم آمریکا

گروه حوادث_رسانه‌ها: روزنامه شرق نوشت: دو پسر جوان که دوست خود را به خاطر ثروت زیادش به قتل رسانده و اموال او را به سرقت برده‌اند، یک‌ بار دیگر پای میز محاکمه رفتند.  مقتول که مقیم آمریکا بوده و برای دیدار با خانواده و دوستانش به ایران آمده ‌بود، بعد از اینکه با دوستانش قرار ملاقات گذاشت، به دست آنها به قتل رسید. براساس مدارک موجود در پرونده، ٢٢ مردادماه‌ سال ٩٣ بود که مردی با مراجعه به کلانتری ١٢٢ دربند به مأموران اعلام کرد: برادرش به نام وحید ٣١ساله ١۵ مرداد سال جاری برای دیدن دوستانش از خانه‌شان در زعفرانیه خارج شد و دیگر بازنگشت.  با اعلام این موضوع کارآگاهان در نخستین گام مشخصات خودرو پژو ٢٠٧ وحید را در سیستم پلیس ثبت کردند که در کمتر از ٢۴ ساعت خودرو بدون صاحب در شهرستان ساوه کشف شد. این در حالی بود که لاستیک‌های خودرو به وسیله سارقان سرقت شده بود؛ درحالی‌‌که تحقیقات در‌این‌باره ادامه داشت، مشخص شد جسد پسر جوانی روز ١۶ مرداد در شهرستان آبسرد دماوند در یک ساختمان نیمه‌‌کاره کشف شده است.مأموران در بررسی‌ها دریافتند که این جسد متعلق به وحید است. به‌این‌ترتیب تجسس‌ها برای شناسایی قاتل این پسر آغاز شد. کارآگاهان در بررسی‌های خود متوجه شدند روز حادثه مقتول برای ملاقات با دو نفر از دوستانش به نام‌های سجاد ٢۶ساله و نوید ٢٢ساله از خانه خارج شده است؛ به‌همین‌دلیل، بلافاصله سجاد و نوید دستگیر و برای تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شدند. دو پسر جوان در ابتدا خود را بی‌گناه معرفی می‌کردند؛ اما در ادامه لب به اعتراف گشوده و انگیزه خود از قتل وحید را حسادت به وضع مالی مقتول و خانواده‌اش عنوان کردند. متهمان در اعترافات خود به کارآگاهان گفتند: «وحید از دوستان صمیمی ما بود؛ اما به دلیل اینکه وضع مالی خوبی داشت و همیشه سوار خودرو‌های لوکس می‌شد، ما به او حسادت می‌کردیم. این حسادت آن‌قدر زیاد شد که تصمیم به انتقام‌جویی و سرقت پژو ٢٠٧ وی گرفتیم». نوید درباره شب جنایت به مأموران گفت: «عصر ١۵ مرداد با وحید در یک پیتزافروشی در ولنجک قرار ملاقات گذاشتیم. تا ساعت ١٠ شب در خیابان‌های تهران پرسه ‌زدیم تا اینکه براساس نقشه به باغ یکی از بستگانم که از قبل کلید آنجا را به امانت گرفته بودم، رفتیم. در مقابل درِ ورودی باغ و درحالی‌‌که من در صندلی شاگرد نشسته بودم، بدون هیچ بهانه‌ای با وحید درگیر شدم و با کلت کمری که از قبل خریداری کرده بودم، سه تیر به سر وحید شلیک کردم؛ بعد هم با چاقو چند ضربه به او وارد کرده و جسدش را از خودرو به بیرون پرت کردم. در زمان درگیری سجاد سر کوچه نگهبانی می‌‌داد و زمانی که وحید را از خودرو به بیرون پرتاب کردم، با تهدید از سجاد خواستم چند ضربه چاقو به وحید بزند. پس از قتل خودرو را به شهرستان نوبران در حوالی ساوه برده و آنجا رها کردیم».با اعترافات متهمان، آنها صحنه جنایت را هم بازسازی کردند و پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.  در جلسه اول رسیدگی به این پرونده که چندی پیش در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و برای متهمان درخواست مجازات کرد. در ادامه مادر قربانی که وضع روحی مناسبی نداشت، برای متهمان درخواست مجازات قصاص کرد؛ سپس نوید، متهم ردیف‌ اول پرونده، در جایگاه ایستاد و در دفاع از خود حرف‌های جدیدی را مطرح کرد.او به قضات گفت: «من و وحید با هم رفیق بودیم. یک روز وحید در فیس‌بوک برایم پیغامی فرستاد و گفت که آخر هفته به ویلای یکی از دوستانش برویم. من که به‌تازگی با دختر جوانی آشنا شده و قصد ازدواج با او را داشتم، سعی کردم این قرار را منتفی کنم؛ ولی وحید مرتب اصرار می‌کرد. روز حادثه هم وقتی سجاد در خانه ما بود، وحید باز تماس گرفت و گفت که با او به سفر یک‌روزه بروم. من هم با سجاد راهی شدم؛ ولی به خاطر اینکه نتوانسته بودم به دیدن دختر مورد علاقه‌ام بروم، خیلی عصبانی بودم. برای همین وقتی به سر قرار در خیابان ولنجک رسیدم، اخم کرده بودم و حرفی نمی‌زدم. ما سوار خودروی وحید شدیم و به سمت فیروزکوه به راه افتادیم. در راه من و سجاد مشروب خوردیم؛ ولی وحید چون رانندگی می‌کرد، نخورد. بعد از آن من و سجاد با هم کوکائین کشیدیم. وقتی وحید پرسید که چرا ناراحتم، سجاد گفت که قرار است من با دختر مورد علاقه‌ام ازدواج کنم و با او قرار داشته‌ام؛ همان لحظه وحید شروع کرد به بدگویی از دختر مورد علاقه‌ام.  او حرف‌های نامربوط زد و من را عصبانی کرد. برای همین با او درگیر شدم. سجاد به هواخواهی من وارد بحث شد و به او ناسزا گفت. همان موقع سجاد تفنگ ساچمه‌ای را که در کوله‌پشتی داشتیم، به دستم داد و با حرف‌هایش من را تحریک کرد تا به سمت وحید شلیک کنم. من چشم‌هایم را بستم و با تفنگ ساچمه‌ای سه تیر به وحید زدم. همان لحظه خود سجاد با چاقو ضربه‌ای به گردن وحید زد؛ حتی من خواستم چاقو را از او بگیرم که دو انگشتم در این حادثه قطع شد. چاقو روی زمین افتاده بود که سجاد خم شد و آن را برداشت و به گلوی وحید زد. سجاد جسد وحید را در جوی آبیاری انداخت و با چند قطعه سنگ هم به سروصورتش زد». متهم در ادامه صحبت‌هایش گفت: «تمام اعترافات قبلی من هم دروغ بوده؛ چون می‌خواستم پای سجاد به این ماجرا کشیده نشود؛ اما حالا تصمیم گرفته‌ام حقیقت را بگویم. این جنایت کار سجاد بود». در ادامه این جلسه متهم ردیف دوم نیز در دفاع از خود گفت: «روز حادثه من در صندلی عقب خودرو نشسته بودم و ماری‌جوانا می‌کشیدم. اصلا حواسم به نوید و وحید نبود. فقط در یک لحظه متوجه شدم که نوید و وحید سر دختر مورد علاقه نوید با هم درگیر شده‌اند. بعد از آن نوید از داخل کوله‌پشتی تفنگ ساچمه‌ای را بیرون آورد و به سر وحید شلیک کرد. من که دستم شکسته و در گچ بود، از خودرو پیاده شدم تا درخواست کمک کنم؛ اما وقتی برگشتم، متوجه شدم نوید با چاقو گلوی وحید را بریده است». روز گذشته دومین جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. در ابتدای جلسه، یک‌بار دیگر نماینده دادستان درخواست مجازات برای متهمان را مطرح کرد و سپس شکایت جدیدی علیه متهمان مطرح شد. وکیل شاکی جدید پرونده گفت: موکل من یکی از دوستان متهم ردیف دوم بوده‌ است. او مدتی قبل از حادثه، برای ادامه تحصیل قصد سفر به خارج از کشور را داشته‌ است که در فرودگاه امام‌خمینی(ره) دلارهای او را به سرقت بردند. بعد از اینکه شکایتی از سوی موکلم به دادسرا ارائه و دوربین‌های مداربسته چک شد، مأموران متوجه شدند سجاد و دوستش هنگامی که موکل من به دستشویی رفته، دلارهای او را که ١٠‌ هزار دلار بوده، از کیف برداشته‌اند. آنها برای بدرقه موکلم به فرودگاه رفته‌ بودند. البته چهارهزارو ۵٠٠ دلار نزد متهمان بوده که پیدا شده؛ اما مابقی پول‌ها خرج شده ‌است.بعد از گفته‌های این وکیل و همچنین گفته‌های اولیای‌ دم که متذکر شدند بر خواسته خود پابرجا هستند، متهم ردیف دوم به جایگاه دعوت شد. او گفت: من اتهام معاونت در قتل را که در جلسه قبل؛ پذیرفتم؛ این‌بار قبول ندارم. من نمی‌دانستم معاونت در قتل یعنی چه. من درباره دزدی دلارها حرفی ندارم و آن را قبول دارم و دوستم من را تحریک کرد که این‌کار را بکنم؛ اما من قتل را قبول ندارم و همان‌طور که گفتم، دستم شکسته بود و نمی‌توانستم کاری بکنم.با پایان جلسه رسیدگی، هیئت قضات برای تصمیم‌گیری درباره این پرونده وارد شور شدند.


منبع: baharnews.ir

تخصیص بودجه به شرط تخریب آثار تاریخی

روزنامه بهارهمواره وضع به همین منوال است. میلی بنیادین برای نادیده گرفتن میراث فرهنگی در نهادهای خدماتی و صنعتی وجود دارد و تلاش‌های سازمان میراث فرهنگی و سازمان‌های مردم‌نهاد برای مقابله با قانون‌گریزی این نهادها اغلب دیرهنگام، زمان‌بر و گاه ناکام است. از سوی دیگر وضعیت مدیریت میراث ‌فرهنگی هم از جمله مواردی است که همواره از سوی کارشناسان و فعالان مدنی مورد انتقاد قرار گرفته است. مروری بر خبرهای چند روز اخیر در حوزه میراث فرهنگی نشان‌گر این است که بهمن ماه هم، ماهی چون ماه‌های دیگر بوده است. پر از خبرهای نگران‌کننده در حوزه میراث فرهنگی. پر از خوف و رجا. *** دریافت بودجه به شرط تخریب آثار تاریخی در ۱۸ بهمن‌ماه خبر رسید که استانداری کرمان برای تخریب یک اثر معماری ارزشمند به شهرداری کرمان اعلام کرده است اگر شهرداری طی ۲۰ روز آینده این بنا را تخریب نکند، بخشی از اعتباراتی که قرار بود ازسوی استانداری به پروژه‌های عمرانی اختصاص پیدا کند، برگشت خواهد خورد. بنایی که تخریب آن از سوی استانداری خواسته شده، ساختمانی است موسوم به «خانه – شهر کرمان» که در سال ۱۳۴۸ برای انجمن شهر کرمان ساخته شد و هزینه آن را همه مردم کرمان از طریق پرداخت ماهانه ۱۵ ریال اضافی به ازای هر کنتور آب پرداختند. گفته می‌شود که کرمانی‌ها از خانه –‌شهر کرمان خاطرات زیادی دارندوعلاوه بر محمدرضا پورابراهیمی، نماینده مردم کرمان در مجلس، اعضای شورای شهر نیز با تخریب این بنا مخالف هستند. دلیل استانداری برای تخریب بنای مذکور، ایجاد ورودی برای ساختمان جدید استانداری اعلام شده است. انتشار خبر تخریب قریب‌الوقوع خانه – شهر کرمان بلافاصله با مخالفت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری روبرو شد و طبق آخرین اخبار، مسئولان استانداری قول داده‌اند که تا پایان بررسی‌های لازم از سوی این سازمان، هرگونه اقدام برای تخریب را متوقف کنند. افشای پشت صحنه ایکوم آخرین روز از دومین دهه بهمن ماه ۹۵ شاهد افشاگری بزرگ از پشت صحنه کمیته ملی موزه‌های ایران (ایکوم) بود؛ نهادی که در ماه‌های اخیر به تدریج در روشنای نقد و نظر قرار گرفته و خبرساز شده است. ماجرا از آنجا شروع شد که اوایل بهمن‌ماه جاری، احمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم ایران گفت: «تشکیل ایکوم را از ابتدا به صورت غیردولتی پیش‌بینی کردند و این اقدام، نشان از صحت فکر و دوراندیشی طراحان آن بود.» این سخن ظاهرا ساده و بدیهی اما، با انتشار یادداشتی از سوی دیده‌بان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در ۲۰ بهمن‌ماه روبه‌رو شد که دعاوی محیط طباطبایی مبنی بر غیر دولتی بودن ایکوم ایران را به چالش می‌کشید. این یادداشت که با تیتر «کمیته ملی موزه‌های ایران؛ نهاد مدنی یا حیاط خلوت سازمان میراث فرهنگی؟» منتشر شد، حاوی آمارها و اطلاعات جالب توجهی از ایکوم ایران بود. نویسنده یا نویسندگان ابتدا شرح حال کوتاهی از هفت عضو هیأت اجرایی ایکوم ایران را برشمرده و مشخص کرده بودند که همگی آنان مدیر دولتی یا کارمند دولت در سطوح مختلف هستند. براساس این شرح حال، علاوه بر سیدمحمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری و محمدحسن طالبیان، معاون سازمان میراث فرهنگی، دو عضو دیگر هیأت اجرایی ایکوم، یعنی احمد محیط طباطبایی و علیرضا قلی‌نژاد مجموعا حدود ۱۵ منصب یا مأموریت دولتی را تحت عنوان مشاور یا عضو شوراهای فنی و تخصصی در اختیار دارند و درعین حال، هر چهار نفر فاقد تحصیلات در رشته موزه‌داری و سابقه فعالیت مستقیم در موزه‌ها هستند. هم‌چنین گفته شده بود که ریاست کمیته ملی موزه‌ها به مدت ۱۹ سال بین محمد بهشتی و احمد محیط طباطبایی دست به دست شده و این اقدام – به زعم نویسنده یا نویسندگان – خلاف اساسنامه ایکوم جهانی است. انتقاد دیگر یادداشت منتشره ازسوی دیده‌بان میراث فرهنگی، متوجه انتخابات هیأت اجرایی ایکوم بود و گفته شده بود که «از کم و کیف مجوز ایکوم ایران از وزارت کشور آگاهی چندانی در دست نیست. انتخابات این نهاد به‌طور معمول بدون حضور نماینده وزارت کشور یا ناظران مستقل برگزار می‌شود و برگزارکنندگان، همگی نامزد انتخابات هستند.» این یادداشت سپس به عملکرد ایکوم تحت ریاست بهشتی و محیط طباطبایی می‌پرداخت و مدعی می‌شد که «عمده فعالیت این نهاد در سالیان گذشته چیزی نبوده مگر شراکت در فعالیت‌ موزه‌ها و نهادهای مرتبط از طریق اعطای مجوز یا اصرار به استفاده از نام و آرم این نهاد که در حوزه اقتصاد با عنوان برند فروشی از آن یاد می‌شود.» بخش پایانی یادداشت نیز با این نکته همراه بود که «حادترین موضوع، عدم استقلال کمیته ملی ایکوم ایران در برابر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و بی‌عملی آن در دفاع از کیان موزه‌ها و موزه‌داران کشور است.» حرف رئیس سازمان زمین خورد؟ چندی پیش خبری منتشر شد که نشان می‌داد اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران،  معاونت صنایع دستی این اداره را به ساختمانی در ولنجک منتقل کرده یا در آستانه چنین اقدامی است. از آنجا که دفتر این معاونت در خیابان ویلا به عنوان مهمترین بازار صنایع دستی تهران قرار داشت، انتقال آن با مخالفت هنرمندان و فروشندگان صنایع دستی و نیز دبیر شورای عالی تشکل‌های صنایع دستی کشور روبه‌رو شد و زهرا احمدی‌پور، رئیس سازمان میراث فرهنگی را بر آن داشت تا دستور توقف این اقدام را تا انجام بررسی‌های لازم صادر کند. او در دستور خود تأکید کرده بود که «اگر هم این معاونت به ساختمان دیگری منتقل شده، باید به جای قبلی برگردد.» با این حال، در روز ۱۲ بهمن ماه، خبرگزاری ایسنا گزارش داد که ۲۴ روز پس از اسباب کشی اجباری معاونت صنایع دستی استان تهران هنوز هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است. هنگامی که خبرنگار این خبرگزاری علت عدم اجرای دستور رئیس سازمان را از رجبعلی خسروآبادی، مدیرکل میراث فرهنگی استان تهران جویا شد، او مخالفت تلویحی خود با دستور مقام مافوق خود را بدین شکل بروز داد که «درباره یک موضوع چند بار که دستور نمی‌دهند.» کنایه وزیر راه به میراث‌فرهنگی روز ۱۲ بهمن‌ماه، خبرگزاری ایسنا گفتگویی را با عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی منتشر کرد که خالی از کنایه‌ای ظریف به سازمان میراث فرهنگی نبود. او با اشاره به پروژه بازآفرینی شهری که وزارتخانه متبوعش در دست اجرا دارد، گفت: «با توجه به این پروژه و اهداف آن، میزان حساسیت‌هایی که ما نسبت به بافت‌های تاریخی و بناهای میراثی داریم، اگر از خود سازمان میراث فرهنگی بیشتر نباشد، حتما کمتر نیست.» وزیر راه و شهرسازی بر خلاف دعاوی سازمان میراث فرهنگی که نهادهای دیگر را به نادیده گرفتن ضوابط میراث فرهنگی متهم می‌کند – و البته بدون اشاره مستقیم به این دعاوی –  افزود: «معتقدم این دوره، دوره طلایی سازمان میراث فرهنگی است؛ چون حامیان بسیار قوی در دستگاههای مختلف شهری مانند شورای شهر و دیگر دستگاه‌های دولتی دارد که توجه‌ها و مجوزهایشان همگی بر اساس قوانین و ضوابط میراث فرهنگی است.» آثار جهانی؛ وعده به جای بودجه تقریبا روزی نیست که رئیس و معاون سازمان میراث فرهنگی از ثبت جهانی آثار ایرانی سخن نگویند. در تازه‌ترین نمونه، زهرا احمدی‌پور، رئیس سازمان که روز ۱۵ بهمن برای رونمایی از لوح ثبت جهانی قنات قصبه به شهر گناباد سفر کرده بود، اعلام کرد: «با ثبت جهانی این اثر، آینده روشنی فراروی گناباد قرار دارد، چراکه ثبت جهانی این قنات فرصت مغتنمی را برای توسعه گردشگری در این شهرستان رقم می‌زند. به موازات این سخنان، محمدحسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی سازمان نیز وعده داد که از ردیف بودجه سازمان جهانی یونسکو، ۳۰۰ میلیارد ریال بودجه برای مرمت و ساخت زیرساخت‌های ۱۱ قنات ثبت شده ایران درنظر گرفته شده است. این اظهارات درحالی بیان شد که تنها ۳ روز قبل‌تر در ۱۲ بهمن‌ماه، جاوید ایمانیان، مدیر پایگاه جهانی برج قابوس در گفت و گو با خبرگزاری مهر با اشاره به نیاز ۴ میلیارد تومانی برای انجام پاره‌ای اقدامات در محوطه پیرامونی برج گفته بود: «در حال حاضر برج جهانی قابوس یک ریال اعتبار ملی ندارد و اعتبار اجرایی این مجموعه هم از ردیف اعتباری استانی ماده ۱۸۰ (اعتبار شهرستانی) دیده شده بود که تاکنون از این ردیف یک ریال هم تخصیص نیافته است.»  سؤالت را نمی‌خواهند پاسخ گفت! خبر آخر نیز مربوط به آثار جهانی است؛ این بار خبری از محوطه باستانی شهر شوش که سال گذشته در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفت. پس از آنکه سخنگوی شورای شهر شوش خبر داد که ۳ هکتار به سرانه فضای سبز این شهر افزوده می‌شود و شایع شد که این فضا در محدوده ثبتی و حریم اثر جهانی شوش قرار دارد، سؤالاتی ازسوی فعالان و خبرنگاران میراث فرهنگی در شبکه‌های اجتماعی مطرح شد. ازجمله این‌که «مگر این قسمت جزو عرصه میراث جهانی نیست، پس چگونه قرار است به سرانه فضای سبز افزوده شود؟ آیا میراث فرهنگی مالک زمین بوده و آن را به شورای شهر و شهرداری می‌بخشد؟ حتی اگر این بخش متعلق به میراث فرهنگی نباشد، جزو عرصه جهانی شوش است، در این بین وظیفه قانونی میراث فرهنگی چیست؟ چطور به یک‌باره با نزدیکی به انتخابات شوراها از تبدیل این محدوده به فضای سبز سخن به میان می‌آید؟ آیا میراث فرهنگی به آبیاری درست درختان  نظارت می‌کند تا آثار، بیشتر از این رطوبت نکشند؟ !»این سؤالات و سؤالات فراوان دیگر اگرچه بازتاب وسیعی در شبکه‌های اجتماعی و محافل میراث فرهنگی داشتند، اما با سکوت کامل مخاطب خود، یعنی معاونت میراث فرهنگی سازمان روبه‌رو شدند. مشکلات مداوم با نزدیک شدن به پایان سال فصل ارائه گزارش از سوی مسئولان هم فرا رسیده است و اخبار میراث فرهنگی در ماه اسفند به‌طور عمده به این سمت حرکت خواهد کرد. حال باید دید موج ارائه گزارش باعث فراموشی اخبار ناگوار بهمن ‌ماه و تداوم تخریب میراث فرهنگی بر اثر غفلت مسئولان خواهد شد یا خیر؟


منبع: baharnews.ir

اسکنر چشم برای باز کردن قفل آیفون

به گزارش ایسنا به نقل از اپل‌نیوز، شایعات نشان می‌دهد که آیفون ۸ که انتظار می‌رود در سال ۲۰۱۸ راه‌اندازی شود، یک اسکنر عنبیه چشم برای تکمیل  IDشناسایی اثر انگشت خواهد داشت.در حالی که چند از راه‌اندازی رسمی آیفون ۷ می‌گذرد، شایعات حول محور مدل ۲۰۱۸ آیفون می‌چرخد و البته گزارش‌ها حاکی از آن است که مدل‌های آیفون اپل در آینده ویژگی‌های بیومتریک بیشتری برای تکمیل شناسایی اثر انگشت دارد که شامل فناوری جدید تشخیص عنبیه چشم است و به کاربران این امکان را می‌دهد تا برای باز کردن قفل دستگاه از چشم خود استفاده کنند. اسکنر تشخیص عنبیه چشم برای نخستین بار در موبایل‌های هوشمند لومیای مایکروسافت و همچنین پس از آن در پرچمدار گلکسی نوت ۷ که البته به علت آتش‌سوزی جمع‌آوری شدی، مورد استفاده قرار گرفت. در حالی که اپل به احتمال زیاد دستگاه‌های آیفون جدید خود در سال ۲۰۱۸ را به این فناوری مجهز خواهد کرد. همچنین شایعات دیگری در مورد آیفون ۸ وجود دارد مبنی بر اینکه این گوشی هوشمند از صفحه نمایش لبه‌دار و بدون دکمه خانه بهره خواهد برد.


منبع: baharnews.ir

معرفی برگزیدگان جشنواره خوارزمی

به گزارش ایسنا، سی‌امین جشنواره بین‌المللی خوارزمی به همت سازمان پژوهش‌های علمی و صنعتی ایران صبح امروز کار خود را آغاز کرد.این جشنواره با نگاه ملی برای شناسایی و معرفی بهترین و موثرترین پژوهش‌های بنیادی، کاربردی و طرح‌های توسعه‌ای، اختراع و نوآوری هر ساله صدها طرح داخلی را به میدان رقابت می‌کشاند و علاوه بر آن به دلیل جایگاه و اعتبار علمی در گستره بین‌المللی سبب شده تا ۲۰۰ دانشمند صاحب‌نام خارجی و ایرانی مقیم خارج برای حضور در این مراسم به ایران سفر کنند و از این طریق زمینه‌های متعددی برای همکاری، تبادل‌نظر و تعاملات علمی پژوهشگران، دانش‌پژوهان و فناوران کشور فراهم کند. در این مراسم قرار است از پژوهشگران ایرانی و محققان خارجی تقدیر به عمل آید. اسامی برگزیدگان به شرح ذیل است: رتبه‌ اول بخش پژوهش‌های بنیادی به طرح توسعه دانش ترکیب‌های اورگانوسیلیکون در ایران به دکتر محمد بلورچیان تبریزی اعطا شد. رتبه دوم پژوهش‌های کاربردی به طراحی و ساخت شبیه‌ساز فضا از سوی دانشگاه شهید بهشتی و با همکاری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، سازمان فضایی ایران و پژوهشگاه فضایی اعطا شد. در این طرح سه سامانه محفظه شبیه‌ساز آزمون حرارتی خلا طراحی و ساخته شده است. حجم یکی از سامانه‌ها حدود ۱۴ مترمکعب و دو محفظه دیگر دارای حجم ۱٫۵ مترمکعب هستند. رتبه دوم پژوهش‌های کاربردی به طرح تولید خوراک دام از سرشاخه نیشکر فرآوری شده از سوی دکتر مرتضی رضایی اعطا شد. در این طرح که در موسسه تحقیقات علوم دامی انجام شد، از سرشاخه نیشکر که دارای ارزش غذایی مناسبی است، اقدام به تولید خوراک دام شده است. رتبه سوم پژوهش‌های کاربردی به طرح طراحی و بومی‌سازی آزماینده و شبیه‌ساز سامانه پدافندی ارائه شده از سوی دکتر سعید قاضی‌مغربی اختصاص داده شد. این طرح در جهاد دانشگاهی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی اجرایی شده است. دستگاه ساخته شده شامل دو رک مخابراتی و تغذیه است و دارای ویژگی‌هایی چون استفاده از مواد جاذب مواد مغناطیسی و رسیدن به سامانه مقاوم در مقابل تشعشعات بیرونی، طراحی سینتی‌ سایزر دو کانال باند ۳۰ با فرکانس ۶٫۵ گیگاهرتز است. رتبه دوم طرح توسعه‌ای به طرح تولید نهادهای زیستی نیکو ریزی مناسب برای استفاده در بخش تولیدات گیاهی کشور از سوی دکتر فرهاد رجالی اختصاص یافت. این طرح در موسسه تحقیقات خاک و آب اجرایی شد. در این طرح برای اولین‌بار در کشور موفق به تولید ریشه‌های القایی از پنج نوع بافت گیاهی مختلف شدند که برخی از آنها دارای پایداری ژنتیکی قابل قبولی هستند و قابلیت کاربرد در سایر فرآیندهای تولیدی غیر از تهیه مایع تلقیح قارچ‌های میکوریسی را دارند. رتبه دوم طرح‌های توسعه‌ای به تولید چشمه‌های براکی تراپی ید ۱۲۵ مورد استفاده در درمان تومورهای مغزی و ملانومای چشمی اعطا شد. این طرح از سوی دکتر شهاب شیبانی با همکاری پژوهشگاه علوم و فنون هسته‌ای اجرایی شده است. در این طرح روش‌های مختلف تولید هسته چشمه‌ها بررسی و دانش فنی مربوط حاصل شده است. رتبه دوم طرح‌های توسعه‌ای به طرح بسته ارتقای توان توربین گاز MGT-70 شد. این طرح از سوی مهندس اسحاق عباسی در شرکت ساخت توربین مپنا پیاده‌سازی شده است. این توربین به عنوان یکی از پرتعدادترین توربین‌های گازی در حال سرویس در ایران و جهان به عنوان گزینه‌ای با ارزش برای سرمایه‌گذاری در ارتقاء، بهینه‌سازی توان و بهره‌وری محسوب می‌شود. از این‌رو برنامه‌های توسعه‌ای و ارائه‌ بسته‌های تجاری نوآوری بر روی این توربین جزو فعالیت‌های مهم گروه مپنا قرار گرفته است. رتبه سوم طرح‌های توسعه‌ای به کتر مجید ایزدی برای اجرای طرح ساخت ماشین‌آلات خط تولید مخازن گاز طبیعی ویژه خودرو اعطاء شد. در این طرح طراحی و ساخت یکی از پیشرفته‌ترین ماشین‌های شکل‌دهی به نام چرخش گرم با موفقیت انجام شد. رتبه دوم نوآوری به دکتر محمد عبدالاحد برای طرح نانوبیوحسگرهای الکتریکی برای تمایز سلولی اعطاء شد. سلول‌های سرطانی از نظر بازتولید، چسبندگی، نرخ تقسیم، بلوغ و عملکرد با سلول‌های سالم تفاوت دارند که باعث تاثیر در سیگنال‌های الکتریکی و شیمیایی ثبت شده در این سلول‌ها می‌شود. در این طرح حسگرهای انتدانس الکتریکی برپایه نانوساختارهای فیلی‌سیومی و کربنی ساخته شده است. رتبه دوم نوآوری به مهندس لیلا عراقیان برای طراحی پل طبیعت اختصاص یافت. رتبه دوم نوآوری به حمید امیرسیدی برای طراحی گلخانه ایرانی فراز اعطاء شد. عملکرد این سامانه و دریچه‌های این گلخانه برگرفته از زندگی مردمان ایران و ارتقای آن تا حذف کامل سوخت‌های فسیلی برای گرمایش گلخانه‌ها در هوای سرد و کاهش مصرف آب و برق به میزان ۷۵ درصد، گلخانه‌های جدید جهان برای خنک کردن آنها و تولید بهتر محصولات کشاورزی در هوای گرم است. رتبه دوم نوآوری به دکتر خشایار کریمیان برای طرح سنتز مواد موثر دارویی ضد سرطان اختصاص یافت. در این طرح علاوه بر تولید مواد موثره دارویی پرخطر در مقیاس صنعتی اقدام به طراحی ماشین‌آلات نظام بسته‌بندی شده است. مهندس حسین توحیدی برای اجرای طرح تجاری‌سازی سامانه سرعت‌سنجش خودرویی بر اساس پردازش تصویر، برگزیده موفق در تولید ملی شد. سامانه سرعت‌سنجش و پلاک‌خوان خودرو، خدمات ویژه سرعت‌سنجشی، پلاک‌خوانی و ثبت تخلفات رانندگی را به صورت خودکار و دستی ارائه می‌کند. این سامانه که بر روی خودروهای پلیس نصب می شود، با استفاده از فناوری پردازش تصویر عملیات سرعت‌سنجی را در خودروی پلیس در حال حرکت یا متوقف فراهم می‌کند. ***طرح‌های برگزیده خارجی رتبه اول پژوهش‌های بنیادی به دکتر گیدو کرومر از کشور اسپانیا برای طرح مرگ سلول‌ها در پاتوبیولوژی اعطا شد. این طرح در دانشگاه دکارت پاریس فرانسه اجرایی شده است. رتبه اول پژوهش‌های بنیادی به دکتر آندرس لوزانو به طرح شبیه‌ساز مغز برای شرایط عصبی اختصاص یافت. این طرح در دانشگاه تورنتوی آمریکا اجرایی شده است. رتبه دوم پژوهش‌های بنیادی به دکتر آندریاسی فراری برای طرح تست‌سنجی راندمان به عنوان یک ابزار همه‌کاره برای مطالعه خواص گرافن و مواد مرتبط اختصاص یافت. این طرح در دانشگاه کمبریج انگلستان و با همکاری محققان ایتالیایی اجرایی شده است. رتبه دوم پژوهش‌های بنیادی به دکتر سیسیلیا لینگ گلن برای طرح کالبد شکافی پاتوژنز مولکولی چاقی و توزیع چربی اعطاء شد. این طرح در دانشگاه آکسفورد انجام شده است. رتبه سوم پژوهش‌های بنیادی به طرح مواد ترکیبی برای جذب دی‌اکسید کربن؛ طراحی، عملکرد و ثبات از سوی دکتر عبدالحمید سیاری اختصاص یافت. این طرح از دانشگاه اتاوای کانادا به این دوره از جشنواره ارسال شده است. رتبه دوم پژوهش‌های کاربردی به دکتر یاروسلاو سرگیس برای طرح بهینه‌سازی سراسری لیپ‌شیتز و محاسبات بی‌نهایت از دانشگاه کالابریای ایتالیا اعطاء شد. به گزارش ایسنا، این دوره از جشنواره از سوی وزارت علوم، بنیاد ملی نخبگان، صندوق حمایت از پژوهشگران، صندوق حمایت از تحقیقات و توسعه صنایع الکترونیک و همچنین مرکز انتقال فناوری در آسیا و اقیانوسیه، سازمان همکاری‌های اقتصادی و یونسکو حمایت شده است.


منبع: baharnews.ir

پیشکسوت کشتی ایران درگذشت

به‌ گزارش ‌ایسنا، ناصر حسین پور، پیشکسوت جویباری کشتی ایران و دارنده مدال‌های طلای ارتش های جهان و نوجوانان جهان بامداد روز دوشنبه در منزل خود درگذشت.امین حسین پور، فرزند آن مرحوم در گفت‌وگو با ایسنا، با اعلام این خبر، اظهار کرد: پدرم  ساعت ۲:۳۰ بامداد دوشنبه پس از تحمل دردها و رنج‌های بیماری سرطان و خونریزی مغزی غریبانه به دیدار باقی شتافت. وی درباره زمان خاکسپاری آن مرحوم، گفت‌: قرار است امروز ساعت ۱۰ صبح مراسم تشییع در جویبار برگزار شود و آن مرحوم به خاک سپرده شود. ناصر حسین پور در حالی طی سه سال گذشته در بستر بیماری بود که فرزند او روز یک‌شنبه – یک روز پیش از فوت – در گفت‌وگو با ایسنا، از بی توجهی مسئولان طی این مدت شدیدا گلایه داشت.


منبع: baharnews.ir

آخرین آمار اعزام نیروی کار به خارج از ایران

محمد اکبرنیا در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: پس از اجرای برجام پیش‌بینی کرده بودیم که تا پایان دولت یازدهم ۱۰ هزار نیروی کار با شرایط جدید به خارج اعزام شوند ولی روزنه و افق جدیدی که بتواند در سطح گسترده این هدف را محقق کند گشوده نشد.وی افزود: انتظار داشتیم در بحث دستاوردهای برجام در اعزام نیروی کار چشم انداز جدیدی ایجاد شود ولی هنوز جنبه علمیاتی پیدا نکرده و باید منتظر ماند. اکبرنیا درباره پیش‌بینی موضوع اعزام نیروی کار در برنامه ششم توسعه گفت: در برنامه ششم بحث اعزام نیروی کار پیش‌بینی نشده است و این مساله به سیاست خارجی ما وابستگی تام دارد. مدیرکل دفتر هدایت نیروی کار و کاریابی‌های وزارت کار از فعالیت ۸۰ دفتر کاریابی خارجی در کشور خبر داد و گفت: کاریابی‌ها مدام در حال رصد کشورهای هدف و برقراری ارتباط با کشورهای پذیرنده نیروی کار ایرانی هستند ولی شرایط سیاسی اجازه نمی‌دهد این کار به صورت گسترده انجام شود. وی از اعزام ۱۰۰۰ نیروی کار ایرانی در سال ۹۵ خبر داد و گفت: امسال توانستیم در حد محدودی اعزام به خارج داشته باشیم که عمده آن به کشورهای ترکیه، آلمان و استرالیا بوده است. به گفته اکبرنیا رایزنی با آلمان و استرالیا همچنان در حال انجام است و اعزام نیروی کار به ایرلند نیز در دستور کار قرار دارد.وی افزود: سند همکاری اعزام نیرو به ایرلند امضا شده ولی هنوز علمیاتی نشده و انجمن کاریابی‌های بین المللی در حال پیگیری است.مدیرکل دفتر هدایت نیروی کار و کاریابی‌های وزارت کار درباره اعزام نیروی کار به کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز گفت: علیرغم آنکه در گفت‌وگو اعلام آمادگی می‌کنند ولی همچنان مشکلاتی در این خصوص وجود دارد، به نحوی که با وجود داشتن تفاهم‌نامه با قطر و کویت این تفاهم تا این لحظه جنبه عملیاتی پیدا نکرده است.


منبع: baharnews.ir

پست این بسته‌ها ممنوع است!

به گزارش ایسنا، بر اساس مقررات پستی مرسولاتی که حائز شرایط مندرج در کنوانسیون و آیین‌نامه‌های پستی نباشند، در باجه‌ها و دفاتر پست قابل قبول نیستند، در این میان مرسولات که به قصد فریبکاری یا با نیت پرهیز از پرداخت کامل هزینه‌های مربوطه به پست سپرده می‌شوند هم قابل قبول نخواهند بود. ممنوعات در تمام انواع مرسولات طبق اعلام رسمی شرکت پست قراردادن اقلام زیر در همه انواع مرسولات ممنوع است: -مواد مخدر و روان‌گردان بنا به تعریف هیأت بین‌المللی کنترل مواد مخدر، یا سایر داروهای غیرمجاز که در کشور مقصد ممنوع هستند -اقلام غیراخلاقی یا منافی عفت -اقلام جعلی و سرقتی – سایر اقلامی که واردات یا داد و ستد آنها در کشور مقصد ممنوع است – اقلامی که به لحاظ ماهیت یا بسته‌بندی، می‌توانند مأموران یا عامه مردم را در معرض خطر قرار دهند یا موجب آلوده شدن یا خرابی سایر مرسولات، تجهیزات پستی یا دارایی اشخاص ثالث شوند؛ – اسناد دارای جنبه مکاتبه شخصی و جاری که بین اشخاصی به جز فرستنده و گیرنده مرسوله یا افرادی که با آنها زندگی می‌کنند، مبادله شود مواد منفجره، قابل اشتعال یا رادیواکتیو و کالای خطرناک قراردادن مواد منفجره، قابل اشتعال یا سایر کالای خطرناک و نیز مواد رادیواکتیو از دیگر مواردی است که در تمام انواع مرسولات ممنوع است.همچنین قرار دادن وسایل انفجاری و مهمات نظامی اصل‌نما و مشقی شامل نارنجک اصل‌نما و مشقی، گلوله مشقی و امثالهم در تمام گروه‌های مرسولات ممنوع به شمار می‌رود.البته در این زمینه استثناهایی نیز وجود دارد. حیوانات زنده قراردادن حیوانات زنده از دیگر مواردی است که در تمام انواع مرسولات ممنوع محسوب می‌شود البته به طور استثنا موارد زیر در پست‌نامه‌ها، به جز مرسولات بیمه، قابل قبول هستند: زنبور، زالو و کرم ابریشم؛ انگل‌ها و اقلام دافع حشرات موذی به منظور کنترل این حشرات که بین موسسات رسمی معتبر مبادله می‌شوند.مگس‌های خانواده “دراسوفیلید” به منظور تحقیقات زیستی پزشکی که بین موسسات رسمی معتبر مبادله می‌شوند.همچنین حیوانات زنده‌ای که حمل آنها توسط پست طبق مقررات پستی کشورهای ذیربط مجاز باشد استثنائاً در امانات قابل قبول هستند. قراردادن مکاتبات در امانات ارسال پستی مکاتبات به استثنای اسناد بایگانی، که میان اشخاصی به جز فرستنده و گیرنده مرسوله یا افرادی که با آنها زندگی می‌کنند، مبادله شود از دیگر ممنوعات پستی به شمار می‌رود. سکه، اسکناس و سایر اقلام با ارزش قراردادن سکه، اسکناس، هر نوع حواله بانکی یا اوراق بهادار بی‌نام، چک مسافرتی و پلاتین، طلا یا نقره(ساخته شده یا ساخته نشده) سنگ‌های قیمتی، جواهرات یا سایر اقلام با ارزش در موارد زیر ممنوع است: در مرسولات پست‌نامه غیر بیمه · تبصره” در صورتی که قوانین ملی کشورهای مبداء و مقصد اجازه دهد، اشیاء مذکور را می‌توان در یک پاکت سربسته به عنوان مرسولات ثبتی ارسال کرد.در امانات غیر بیمه، به جز مواردی که در قوانین ملی کشورهای مبداء و مقصد مجاز شناخته شده است در امانات غیر بیمه مبادله شده بین دو کشوری که امانات بیمه را می پذیرند · تبصره” هر کشور عضو یا مجری منتخب می‌تواند گذاردن شمش طلا در امانات بیمه یا غیربیمه، از مبداء یا به مقصد قلمرو خود یا به صورت ترانزیت مکشوفه از قلمرو خود را ممنوع سازد و همچنین می‌تواند سقف ارزشی برای این مرسولات تعیین کند. اوراق چاپی (مطبوعات) و مرسولات برای نابینایان از دیگر ممنوعات پستی به شمار می‌روند. بدین ترتیب اوراق چاپی (مطبوعات) و مرسولات برای نابینایان نبایدحاوی هیچ یادداشت یا هر نوع مکاتبه‌ای باشد.همچنین حاوی هیچ تمبر پستی یا هرگونه پیش پرداخت، باطل شده یا باطل نشده، یا هیچ ورقه بهادار معرف ارزش پولی باشند، به استثنای مواردی که مرسوله حاوی کارت، پاکت یا لفافی دارای نشانی خوانای فرستنده یا نماینده وی در کشور مبداء یا مقصد مرسوله اصلی باشد که هزینه برگشت آن از پیش پرداخت شده است. رفتار با مرسولات اشتباهاً قبول شده اما در هر صورت اگر چنین مرسولاتی به اشتباه نیز پذیرفته شوند نحوه رفتار با مرسولاتی که اشتباهاً قبول شده‌اند در آیین‌نامه‌ها مشخص شده است. در چنین شرایطی مواد مخدر و روان‌گردان، اقلام غیراخلاقی یا منافی عفت، مواد منفجره، قابل اشتعال یا سایر کالای خطرناک یا وسایل انفجاری و مهمات نظامی اصل‌نما و مشقی در هیچ شرایطی نه به مقصد رهسپار، نه به گیرندگان تحویل و نه به مبدأ برگشت داده می‌شوند.همچنین اگر اقلام مذکور در حالت ترانزیت کشف شوند، با چنین مرسولاتی طبق قوانین ملی کشور ترانزیت‌کننده رفتار خواهد شد.


منبع: baharnews.ir

ارزان‌ترین‌ املاک در بازار مسکن پایتخت

گروه اقتصادی_رسانه‌ها: روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: مشاوران املاک در مناطق مختلف شهر تهران عنوان می‌کنند در حال حاضر به دلیل نزدیک شدن به ماه‌های پایانی سال برخی فروشندگان حاضر در بازار با هدف تبدیل به احسن کردن ملک خود حاضر به ارائه تخفیف به خریداران هستند از این رو خریدارانی که با بودجه اندک تمایل به خرید ملک دارند می‌توانند از این فرصت استفاده کنند. بررسی میدانی فایل‌های ارائه شده در بازار برای فروش نشان می‌دهد تعدادی از املاک با قیمت پایین‌تر از میانگین قیمت منطقه از سوی فروشندگان قیمت‌گذاری شده‌اند. مطابق با آمار رسمی بانک مرکزی از تحولات بازار مسکن در دی ماه، از میان مناطق ۲۲ گانه شهر تهران، بیشترین متوسط قیمت هر مترمربع زیربنای مسکونی معامله شده معادل ۱۰ میلیون و ۱۳۰ هزار به منطقه یک و کمترین آن معادل ۲ میلیون و ۱۹۰ هزار به منطقه ۱۸ تعلق داشته است. گزارش بانک مرکزی از تحولات بازار مسکن طی یک ماه دی همچنین نشان می‌دهد: پس از منطقه یک، مناطق ۳،۲،۶،۵ و ۴ به ترتیب بیشترین رشد قیمت را تجربه کرده‌اند. براساس بررسی‌های بانک مرکزی بیشترین رشد متوسط قیمت در اولین ماه از فصل زمستان سال جاری نسبت به مدت زمان مشابه سال گذشته مربوط به منطقه ۹ شهر تهران بوده است که معادل ۲/ ۱۶ درصد رشد قیمتی را تجربه کرده است. در عین حال، منطقه ۲۲ با رشد متوسط قیمت معادل ۸/ ۰ درصد کمترین افزایش را تجربه کرده ‌است.


منبع: baharnews.ir

تولید ۶ خودروی سنگین متوقف شد

به گزارش ایسنا، در این مدت تولید کمپرسی D۳۷۵ (۶*۴)(۳۲T) شرکت سایپا دیزل با کاهش ۱۰۰ درصدی همراه بوده و از ۱۲ دستگاه در دی ماه سال گذشته به صفر رسید.همچنین تولید کامیونت فوتون (۶T)-AUMARK دیگر محصول شرکت سایپا دیزل نیز متوقف شده و از ۱۰۰ دستگاه در دی ماه ۱۳۹۴ به صفر کاهش یافت.تولید کامیونت شیلر ۶ شرکت بهمن دیزل نیز ۱۰۰ درصد کاهش یافته و از چهار دستگاه در دی ماه ۱۳۹۴ به صفر کاهش یافت.دی ماه امسال تولید کشنده اسکانیا G۴۰۰ شرکت ماموت دیزل نیز متوقف شده و از ۳۶ دستگاه در دی ماه سال گذشته به صفر رسید.تولید کشنده اسکانیا G۳۶۰ دیگر محصول شرکت ماموت دیزل نیز ۱۰۰ درصد کاهش یافته و از دو دستگاه در دی ماه ۱۳۹۴ به صفر کاهش یافت.همچنین تولید کشنده اسکانیا R۴۰۰ دیگر محصول شرکت ماموت دیزل نیز با کاهش ۱۰۰ درصدی همراه بوده و از ۱۱ دستگاه در دی ماه سال گذشته به صفر رسید.


منبع: baharnews.ir

حقوق‌های اسفند زودتر پرداخت می‌شود

محمدباقر نوبخت در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما درباره اقدامات دولت در جهت سیاست های اقتصاد مقاومتی گفت: با تشکیل ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، ۲۴ سیاست در ۱۲۲ برنامه تلخیص و مسئولان آن برای پاسخگویی مشخص شدند؛ به نحوی که از ۲۴ سیاست، ۱۲ برنامه، ۵۶ طرح و ۲۰۰ پروژه تعریف شد؛ اما  به دلیل محدودیت منابع در اختصاص پول به این پروژه ها، اولویت رعایت شده است.وی افزود: در طرح پرداخت ۱۶ هزار میلیارد تومان تسهیلات برای فعال کردن ۷۵۰۰ واحد صنعتی، تا کنون ۱۴ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان به حدود ۲۰ هزار واحد صنعتی تعطیل یا نیمه تعطیل به عنوان سرمایه در گردش یا تکمیل شدن واحدهای نیمه کاره، پرداخت شده است.معاون رئیس جمهور افزود: البته کل واحدهای صنعتی، ۹۰ هزار واحد است؛ اما منابع به واحدهایی که امکان فعال شدن دارند پرداخت شده است؛ این در حالی است که نیازهای واحدهای صنعتی، چند برابر مبلغ اختصاص یافته به این طرح است و دولت به اندازه وسع خود، به این واحدها تسهیلات می دهیم.نوبخت گفت: برای مردمی کردن اقتصاد نیز، امسال دو هزار و ۵۲۹ پروژه به ارزش ۱۹ هزار میلیارد تومان به بخش خصوصی با عنوان مشارکت واگذار شده است؛ البته قصد دولت فروش همه این پروژه ها نیست؛ بلکه واگذاری، تحرک بخشی، تکمیل یا بهره برداری از طرح های تکمیل شده است.وی افزود: برای برون گرایی اقتصاد نیز در جهت سیاست های اقتصاد مقاومتی، تسهیلات لازم از صندوق توسعه ملی به صورت ارزی و ریالی به صادرکنندگان برای بهبود وضع صادرات پرداخت شده که نتیجه این اقدام، مثبت شدن تراز تجاری کشور در ۱۰ ماهه نخست امسال است.معاون رئیس جمهور گفت: صادرات فقط مربوط به بخش صنعت نیست؛ بلکه در بخش های کشاورزی و نفت نیز موفق شدیم تولید را افزایش دهیم، البته افزایش تولید در جهت اقتصاد مقاومتی است و در شش ماهه نخست امسال رشد اقتصادی کشور با نفت شش و نیم درصد و بدون نفت چهار و نیم درصد افزایش یافته است.وی گفت: به جای متمرکز کردن دولت در تولید و صادرات، مردم را به مشارکت آورده ایم؛ چراکه اگر بخواهیم اقتصاد بهبود  یابد، باید افزون بر مردمی بودن، عدالت محور باشد که در این زمینه ضریب جینی را بهبود داده ایم و این ضریب اکنون حدود ۱۲ است در حالی که در سال ۸۹ پانزده بود.سخنگوی دولت گفت: برون گرایی، درون گرایی، مردمی بودن و عدالت محوری اقتصاد باید از راه دانش بنیانی انجام شود تا آثار آن را در اقتصاد ببینیم؛ به این معنا که رشد اقتصاد باید دانش بنیان باشد و بر این اساس، سه هزار شرکت دانش بنیان تأسیس کرده ایم. نوبخت گفت: به جای ثبت شرکت های معمولی به شرکت های دانش بنیان اولویت داده ایم؛ البته نگاه اقتصاد مقاومتی در بدنه دولت وجود دارد و فرهنگ اقتصاد مقاومتی به تدریج گسترش می یابد.رئیس سازمان برنامه و بودجه با بیان اینکه تلاش می کنیم ۳۷ هزار میلیارد تومان تا پایان سال برای طرح های عمرانی اختصاص دهیم گفت: تا پایان دولت یازدهم دستکم چهار مرکز استان با خطوط ریلی به شبکه سراسری وصل می شوند.وی درباره میزان انطباق برنامه ششم توسعه با سیاست های اقتصاد مقاومتی، افزود: در بررسی لایحه برنامه ششم در کمیسیون تلفیق، نمایندگان مجلس شورای اسلامی هر چه مطلوب مردم بود در برنامه گذاشتند اما منابع ما محدود است.معاون رئیس جمهور گفت: بر این اساس مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان، ایرادهایی را به مصوبه مجلس گرفتند؛ امیدواریم مجلس شورای اسلامی طوری برنامه توسعه ششم را اصلاح کند که این برنامه قابلیت اجرا داشته باشد. وی گفت: شرط لازم انطباق برنامه ششم توسعه با سیاست های اقتصادی، بازنگری آن بر اساس واقعیات کشور است.نوبخت افزود: ۲۶ بهمن یارانه ها پرداخت می شود و نیز تا پیش از اتمام این ماه پرداخت خواهد شد؛ با خزانه توافق کرده ایم حقوق کارمندان حداکثر تا ۲۰ اسفند و یارانه اسفند چند روز زودتر پرداخت شود.رئیس سازمان برنامه و بودجه افزود: ۲۷۰۰ میلیارد تومان برای پاداش و حق التدریس معلمان تا ابتدای سال ۹۵ به حساب آموزش و پرورش واریز و مبلغی نیز برای بازنشستگان سال ۹۵ به این وزارتخانه پرداخت شد اما پاداش معلمانی که امسال بازنشسته شده اند باقی مانده است.نوبخت گفت: در سال آینده هزار میلیارد تومان برای افزایش حقوق بازنشستگان اختصاص دادیم که مجلس شورای اسلامی حدود ۲۵۰۰ میلیارد تومان به آن افزود؛  البته نمایندگان مجلس محدودیت استفاده از این منابع را برای کسانی که بیش از دو  میلیون تومان حقوق می گیرند ایجاد کرده اند اما دولت می خواهد این محدودیت برداشته شود و بقیه بازنشستگان نیز مشمول این افزایش حقوق شوند.


منبع: baharnews.ir