دانلود Unit Converter Pro؛ تبدیل واحد ها به یکدیگر

 باشگاه خبرنگاران جوان؛ نرم افزار Unit Converter Pro یک ابزار فوق العاده در زمینه تبدیل واحد های مختلف به یک دیگر است. با استفاده از این نرم افزار می توانید واحد های مختلف از جمله پول، ارتفاع، انرژی، زمان، سرعت و … را در دیگر واحد ها محاسبه کنید. یکی از ویژگی های بارز این نرم افزار، تبدیل بیش از ۱۶۰ ارز جهانی به یکدیگر است. تمامی فعالیت های این نرم افزار آفلاین و بدون نیاز به اینترنت می باشد. این نرم افزار دارای یک ماشین حساب قدرتمند است که توان حل معادلات سخت را داراست. نرم افزار Unit Converter Pro در گوگل پلی نمره عالی ۴٫۴ از ۵٫۰ را کسب کرده است.

ویژگی های نرم افزار Unit Converter :

    تبدیل بیش از ۱۶۰ ارز جهانی به یک دیگر
    پشتیبانی از تبدیل واحد های ارزی به صورت کاملا آفلاین
    دارای بالاتری تعداد دسته های تبدیل واحد در میان برنامه های مشابه
    دارای دو نوع ماشین حساب مالی و ریاضی بسیار پیشرفته
    دارای ابزار تبدیل واحد های روزانه نظیر سوخت، دما، حجم، سرعت، وزن، زاویه، گشتاور و …
    پشتیبانی از هر دو واحد متریک و امپریال
    بیش از ۳۰ دسته بندی مختلف برای انواع حالات تبدیل واحد
    ایجاد تبدیل واحد های سفارشی خود
    اضافه کردن تبدیل های واحد های مورد علاقه به لیست علاقه مندی ها
 
برای دریافت اینجا را کلیک کنید


منبع: alef.ir

با امکانات گوشی نوکیا ۳ آشنا شوید

 باشگاه خبرنگاران جوان؛ پس از عرضه گوشی نوکیا ۶ به بازار، اخباری درباره گوشی نوکیا ۵ منتشر شد. همچنین در برخی از گزارش ها اعلام شد؛ یک شرکت فنلاندی، با افزودن امکاناتی جدید، گوشی نوکیا ۳ را به روز رسانی کرد.

گوشی نوکیا ۳، صفحه نمایشگر ۵٫۲ اینچی با وضوح ۷۲۰ پیکسل، دوربین پشتی ۱۳ مگاپیکسل و دوربین جلویی ۵ مگاپیکسلی و رم داخلی ۱۶ گیگابایتی دارد.
 
همچنین پردازنده آن به دلیل دربرداشتن تراشه های “اسنپ دراگون۴۲۵، از نظر حجم کاهش یافته است.

انتظار می رود کاربران بسیاری از این گوشی استقبال کنند؛ زیرا امکانات قابل توجهی به این گوشی اضافه شده است.

پیش بینی می شود؛ گوشی نوکیا ۳، به قیمت ۱۵۰ یورو به فروش برسد. 


منبع: alef.ir

تنها ۷ شرکت از ۲۴ واردکننده مجاز آیفون فعال شدند/ گارانتی واردکنندگان رسمی برای آیفون‌های قاچاق

غلامحسین کریمی در گفت‌وگو با خبرنگار فناوری اطلاعات خبرگزاری فارس، از وجود گوشی‌های قاچاق آیفون در بازار علی‌رغم صدور مجوز رسمی واردات به ۲۴ شرکت برای مبارزه با قاچاق این کالا خبر داد و گفت: در حالیکه ۲۴ شرکت مجوز رسمی واردات گوشی‌های آیفون را دریافت کرده‌اند، اما متأسفانه بیشتر از ۶ یا ۷ شرکت در زمینه واردات این کالا فعال نشدند.

اتحادیه صنف دستگاه‌های مخابراتی و ارتباطی و لوازم جانبی افزود: علی‌رغم برنامه‌ریزی برای ساماندهی بازار آیفون و مقابله با گوشی‌های قاچاق آیفون، بازار دارای خلأ بسیاری برای ورود قاچاق است.

وی گفت: در حال حاضر حتی برخی شرکت‌های مجاز واردکننده آیفون که ادعای واردات رسمی دارند، اقدام به صدور کارت گارانتی غیرمجاز برای کالاهایی به مراتب بیشتر از تعداد واردات رسمی خود می‌کنند.

کریمی توضیح داد: برای مثال، یکی از شرکت ها ۴ هزار گوشی آیفون وارد کرده بود، اما ۱۰۰ هزار کارت گارانتی برای گوشی‌های قاچاق صادر کرد که این کارت‌ها به نام گارانتی اینتر (گارانتی اینترنشنال، بین‌المللی برای پوشش کالای قاچاق) صادر شده است.

اتحادیه صنف دستگاه‌های مخابراتی و ارتباطی و لوازم جانبی افزود: مشکل فعال نشدن شرکت‌های دارای مجوز واردات آیفون، مشکل سرمایه و توان مالی نیست، بلکه این شرکت‌ها توجیه اقتصادی برای واردات ندارند و اعلام می‌کنند به دلیل وجود کالای قاچاق در بازار و اختلاف قیمت کالای قاچاق و کالای رسمی، پس از واردات رسمی نمی‌توانند آن را با قیمت بفروشند و از این رو حضور کمرنگی دارند.


منبع: alef.ir

ممنون که خیابان‌ها را قشنگ می‌کنید

به گزارش ایسنا، دیدن افراد ساز به دستی که در کوچه و خیابان شهر می‌نوازند، به چشم خیلی‌ها آشناست. این به‌اصطلاح نوازندگان خیابانی، از قشرهای مختلف و با انگیزه‌های متفاوت این کار را می‌کنند؛ از دانشجویان رشته موسیقی و هنرجویان ساز گیتار گرفته تا پیرمرد ۶۰ ساله و ساز سه‌تار، در میان آن‌ها هستند. «هیراد» یکی از جوانانی است که به‌شکل خودآموز، موسیقی را فراگرفته و در خیابان می‌نوازد. او از این‌که مردم به دید متکدی به این کار نگاه می‌کنند، گلایه دارد و امیدوار است روزی مسئولان بتوانند با نوازندگان خیابانی کنار بیایند و آن‌ها را درک کنند. او همچنین می‌گوید بعد از خیابان، دیگر نمی‌تواند روی صحنه بنوازد. در ادامه، گفت‌وگوی انجام‌شده در یک شب زمستانی با این جوان ۲۸ ساله را که گیتار می‌نوازد، می‌توانید بخوانید. چگونه موسیقی را یاد گرفتید؟ از ۱۱ سال پیش آموختن موسیقی را شروع کردم و برای این کار به آموزشگاه نرفتم. علاقه من به موسیقی امری درونی و ذاتی بود، اما متاسفانه به‌خاطر شرایط خانوادگی نمی‌توانستم ساز بزنم تا در ۱۷ سالگی شاغل شدم و ساز خریدم. من چند جلسه به کلاس رفتم و نت‌خوانی و طریقه انگشت‌گذاری را یاد گرفتم. پس از آن، خودم تمرین کردم. رشته تحصیلی شما در دانشگاه چه بود؟ من به اصرار پدرم در رشته صنایع غذایی تحصیل کردم. چرا نوازندگی در خیابان را انتخاب کردید؟ ما خیلی سخت می‌توانیم مسیری را طی کنیم و روی صحنه برویم. خیابان ساده‌ترین راهی است که می‌توان دیده شد و درآمد کسب کرد. اگر این سوال را از دیگر نوازندگان خیابانی بپرسید، خیلی از آن‌ها حاشیه می‌روند و تکرار مکررات می‌کنند که ما برای دیده شدن آمده‌ایم. در حالی که موضوع مالی و عشق به کار نیز در این انتخاب دخیل است. یک آقایی در خیابان انقلاب سه‌تار می‌نوازد و حدود ۶۰ سال سن دارد. او معتقد است، یک نفر بلیت می‌خرد و به کنسرت می‌رود، ما هم برایش کنار خیابان اجرا می‌کنیم و او می‌تواند بهای این را بدهد، می‌تواند ندهد. چند وقت است در خیابان ساز می‌زنید؟ حدود شش تا هشت ماه است که این کار را انجام می‌دهم. پیش از این با یک گروه موسیقی کار می‌کردیم و اجرا هم رفتیم، اما آنقدر سنگ جلوی پای ما انداختند که بچه‌ها پشیمان شدند. به نوازندگی در خیابانی به‌عنوان شغل نگاه می‌کنید؟ بله. چند وقت یک‌بار این کار را انجام می‌دهید؟ ما یک گروه هستیم که تقریبا هر روز در خیابان ساز می‌زنیم؛ اما در مناسبت‌های مذهبی و ایامی مانند فاطمیه، این کار را انجام نمی‌دهیم. برخورد نیروی انتظامی با شما چگونه است؟ خدا را شکر تا الان با ما برخوردی نداشتند؛ اما یک‌بار یکی از ماموران نیروی انتظامی هنگامی که همکار ما ساز می‌زد، بدون هیچ تذکری به صورت او ضربه زد و او به زمین افتاد، بعد ساز او را خرد کرد که در ادامه مردم به ماجرا وارد شدند. گاهی مامورهای شهرداری و نیروی انتظامی تذکر می‌دهند و بعضی وقت‌ها خودشان به رفتار نامناسب برخی همکاران‌شان اعتراف می‌کنند. مردم چه واکنشی نسبت به کار شما نشان می‌دهند؟ متاسفانه بسیاری از مردم ما را به چشم متکدی می‌بینند و فکر نمی‌کنند مثلا من که ۱۱ سال است ساز می‌زنم، جایگاهم چیز دیگری است! البته من جایگاه نوازندگان خیابانی را تخریب نمی‌کنم و اگر دقت کنید در سطح جهانی برای این کار فستیوال برگزار می‌شود. متاسفانه گاهی مورد تمسخر هم قرار می‌گیریم و حرف‌هایی می‌شنویم که اگر نگویم بهتر است. نخستین‌باری که در خیابان ساز زدید چه احساسی داشتید؟ خیلی کار سختی بود؛ ما نهایتا در یک سالن برای ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر اجرا کرده بودیم، اما این‌که هر لحظه مردم را می‌دیدم که رد می‌شوند و نمی‌دانستم نسبت به کار من چه دیدی دارند، سخت بود؛ اما از روز سوم – چهارم آسان شد. من روز اول، از دوستان و غریبه‌ها خیلی حرف‌ها شنیدم، اما تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم. از اطرافیان شما چه کسانی می‌دانند این کار را انجام می‌دهید؟ خانواده‌ام نمی‌دانند، اما برخی دوستانم در جریان هستند. اگر شما را اینجا ببینند چه کار می‌کنند؟ خدا را شکر شهرستان هستند. فکر می‌کنید اگر متوجه شوند چه کار کنند؟ قضیه را در سطح گسترده‌ای رسانه‌ای می‌کنند! (می‌خندد) حرف یا انتظار خاصی دارید که بخواهید آن را به گوش کسی برسانید؟ ما کلا یاد گرفتیم از خودمان هم توقع نداشته باشیم؛ اما امیدوارم یک روزی نه‌تنها موسیقی، بلکه تمام هنرهای خیابانی، در ایران نهادینه‌تر شوند و مردم آن‌ها را به دید بهتری نگاه کنند. همچنین امیدوارم روزی مسئولان بتوانند با این موضوع کنار بیایند و آن را درک کنند. پیش از این، یکی از خوانندگان، موضوع بیمه نوازندگان خیابانی را مطرح کرده است. نظر شما در این‌باره چیست؟ من از طرف خودم می‌گویم، ما بیمه نمی‌خواهیم، اما می‌خواهیم به ما اجازه کار بدهند. مردم ممکن است فکر کنند شخصی که کنار خیابان می‌نوازد، کار خوبی ارائه نمی‌کند، کار شما در چه سطحی از موسیقی است؟ من در وهله نخست، فکر و تلاش می‌کنم بهترین کار را ارائه دهم و صد درصد از جان و دل ساز می‌زنم. جمع ما یک جمع پنج نفره است که از سه نوازنده گیتار، یک نوازنده ویولن و یک نوازنده کاخون تشکیل می‌شود. شاید از درآمد یک روز، ۲۰ هزار تومان هم به هر کدام از ما نرسد، اما سعی می‌کنیم بهترین کار را ارائه دهیم. شما شغل دیگری هم دارید؟ من باریستای کافه بودم؛ اما چندماه است که دیگر آن کار را انجام نمی‌دهم و به نوازندگی در خیابان علاقه‌مند شده‌ام. درآمدتان چگونه است؟ بد نیست. با تغییر محله و خیابان، درآمد گروه شما هم متفاوت می‌شود؟ ما تجریش هم که می‌رویم، درآمدمان توفیر آنچنانی ندارد. آنقدر نوازنده خیابانی زیاد شده و مردم نسبت به این موضوع چشم و دل سیر شده‌اند که جذابیت اولیه را برای آن‌ها ندارد، مگر اینکه چیز جدیدی برای ارائه داشته باشیم. شما به یک اتفاق نو فکر کرده‌اید؟ بله؛ ما هر سری تلاش می‌کنیم کار جدیدی انجام بدهیم. آثاری را که می‌نوازید، بر چه اساسی انتخاب می‌کنید؟ هرقدر کار ریتمیک‌تر باشد، مخاطب آن بیشتر است، مثلا یکی از کارهای گروه متالیکا به نام « nothing else matters» یا آهنگ «شهزاده رویا» طرفداران زیادی دارد. پس در سبک‌های مختلف کار می‌کنید. بله؛ من عاشق راک هستم و پاپ و سنتی هم می‌نوازم. در کل، هر کاری را که در خیابان جواب دهد، انجام می‌دهیم. واکنش یک دانشجوی موسیقی که از کنار شما رد می‌شود چگونه است؟ آن‌ها خیلی به ما کم‌لطفی می‌کنند. در روزهایی که هوا خیلی سرد است، انگشتان‌مان بی‌حس و خشک می‌شود و سیم را گم می‌کنیم و نمی‌توانیم آن را راحت پیدا کنیم. در حالی که برخی افراد، زمانی که انگشتان‌شان در جیب‌شان است، به کار ما نگاه می‌کنند و می‌گویند، چه کار ضعیفی دارند. من انتقادها را وقتی قبول می‌کنم که شرایط برابر باشد. این افراد تعداد کمی نیستند. هر کسی ساز بزند، موزیسین نیست، هر کسی بتواند با دل و جانش اتفاقی نو در موسیقی ایجاد کند، موزیسین است. چند نفر هستند که با وجود خود ساز می‌زنند و نه به‌خاطر موقعیت؟! من شخصی را می‌شناسم که یک نوازنده بسیار عالی سنتور است و با تاکسی‌اش امرار معاش می‌کند، حتی تدریس هم نمی‌کند. او می‌گفت، من نوازنده خوبی برای دل خودم هستم، اما مدرس خوبی نیستم، اگر یک بچه پنج ساله چیزی از من بیشتر بلد باشد، با ۵۲ سال سن می‌روم و شاگردی‌اش را می‌کنم. ما چنین افرادی را در جامعه نداریم و متاسفانه دید برخی جوان‌ها طوری شده که فکر می‌کنند، اگر سازی می‌نوازند دیگر از آن‌ها بالاتر وجود ندارد و هیچ‌وقت به فکر شاگردی کردن نمی‌افتند.  اگر روزی حق انتخاب داشته باشید و بتوانید روی صحنه بنوازید، چه کار می‌کنید؟ دیگر نه؛ خیابان ترجیح اول من است. واقعا دیگر نمی‌توانیم اجرای صحنه‌ای داشته باشیم. آنچه من از خیابان می‌گیرم نمی‌توانم از صحنه بگیرم. موقعیت‌ خانوادگی‌ام فوق‌العاده است، ولی هیچ‌گاه زیر پرچم پدرم نبودم و دستم در جیب او نبوده است. آیا در این شرایط با مردم مستقیم‌تر در ارتباط هستید؟ بله، خیلی احساس عالی‌ای است. می‌خواهم از قشنگی‌های این کار هم بگویم؛ یک‌بار یک خانمی روبه‌روی ما نشسته بود، وقتی کار ما تمام شد، گفت من پول همراه ندارم، اما برای‌تان چند بیت شعر نوشتم، یا دوستی شب یلدا برای من شکلات و کتاب آورد یا خانمی رد شد و به ما گفت «ممنون که خیابان‌های تهران را قشنگ می‌کنید». نمی‌گویم از پول بدمان می‌آید، اما این‌ها از پول برای ما زیباتر هستند.


منبع: baharnews.ir

ترامپ روی بازار کتاب ایران تأثیر گذاشت!

به گزارش ایسنا، از زمان به قدرت رسیدن «دونالد ترامپ» در ایالات متحده آمریکا، فروش کتاب‌هایی با تم ضدآرمانشهری که درباره حکوت‌های خودکامه است که جامعه‌ای را در خفقان فروبرده‌اند، به شدت افزایش یافته است. کتاب‌های «۱۹۸۴» جورج اورول، «قصه ندیمه» مارگارت اتوود، «دنیای قشنگ نو» نوشته آلدوس هاکسلی، «در باغ حیوانات» اریک لارسن و «مردی در قلعه بالا» اثر فیلیپ کی. دیک از کتاب‌هایی هستند که طی این مدت مورد توجه بیش‌تر مخاطبان قرار گرفته‌اند. حتی یک خَیّر ناشناس نسخه‌هایی از این رمان‌های ضدآرمان‌شهری را خریداری کرده و با یادداشت «بخوان! مبارزه کن!» در دسترس عموم قرار داده است. بیش‌تر کتاب‌فروشی‌های خیابان انقلاب که مرکز خرید کتاب محسوب می‌شود می‌گویند «۱۹۸۴» از زمانی که ترجمه شده تا کنون فروش خود را داشته، «دنیای قشنگ نو» نیز فروشش خوب بوده است، «سرگذشت ندیمه» هم فروش بدی نداشته؛ اما ریاست‌جمهوری ترامپ در آمریکا تغییری در فروش آن‌ها در ایران ایجاد نکرده است. یک کتاب‌فروش در این‌باره می‌گوید: «اول از همه این‌که ما اصلا کتاب‌خوان نداریم، کسانی که کتاب می‌خوانند هم چند دسته‌اند؛ یا می‌خواهند بنویسند و بر اساس یک اصول خاص کتاب می‌خرند و می‌خوانند؛ اگر کتابی مثل «۱۹۸۴» در این طیف جا داشته باشد می‌خرند و به پول آن‌ هم توجه ندارند. دسته دوم کسانی هستند که روال اندیشه‌ای ندارند و کتاب می‌خرند و می‌خوانند. دسته سوم کسانی هستند که تحت فرمان فروشنده‌ها و کتاب‌فروشی‌ها کتاب می‌خرند و می‌خوانند، یا این‌که تبلیغات آن را در مجله‌ها و روزنامه‌ها دیده‌اند. دسته دیگر کتاب‌نخوان‌ها هم همگام با جریان فکری جامعه پیش می‌روند و با هزینه کتاب هم کاری ندارند. دسته آخر از روی اجبار کتاب می‌خرند و می‌خوانند مثلا اجبار از طرف دانشگاه یا پدر و مادر… به طور کلی برخورد گسترده‌ای را که مردم جهان با کتاب دارند مردم ایران ندارند. پس انتظار نداشته باشید  فروش این کتاب‌ها در ایران بیش‌تر شده باشد.» کتاب‌فروشی دیگری می‌گوید: «۱۹۸۴» مخاطب خاص و فروش خود را دارد و این‌طور نیست که بگوییم تحت تأثیر جریانی فروشش بیش‌تر شده است. «سرگذشت ندیمه» را اصلا نداشتیم، «دنیای قشنگ نو» هم فروشش خوب بوده و فروش «باغ حیوانات» فرقی نداشته  است. یک کتاب‌فروش دیگر هم در این‌باره اظهار می‌کند: ما کتاب‌خوان نداریم که سراغ کتاب‌ها بیایند. اگر هم بخرند برای دکور است نه خواندن، اما «۱۹۸۴» فروشش برای من خوب بوده و در بقیه هیچ فرقی احساس نکرده‌ام. واکنش یک کتاب‌فروش دیگر هم این‌گونه است: «بی‌کار می‌شوید چه سوال‌هایی به ذهن‌تان می‌آید؟! من که فروش نداشتم.» اگر نگاهی هم  به بساط دست‌فروش‌های کنار خیابان بیندازیم، اکثر آن‌ها در بساط‌شان کتاب «۱۹۸۴» جورج اورول را دارند. درباره فروش این کتاب بعد از ریاست‌جمهوری ترامپ و قبل از آن، هرکس پاسخی می‌دهد. «برای چی می‌خوای؟ فروشش در آمریکا زیاد شده، به ما که تهرانیم چه ربطی داره؟»، «اجازه بدید من حرف نزنم، گزارش شما خبرنگارا برای ما بیش‌تر دردسرساز بوده. شما رو به خیر و ما رو به سلامت»، «ما از این شانسا نداریم  که بیان از ما کتاب بخرن»، «به نظر من اول سال «۱۹۸۴» خیلی بهتر از الان فروش می‌رفت»، «فروش کتاب «۱۹۸۴» برای من بیش‌تر شده، «دنیای قشنگ نو» هم فروشش بد نبوده، اما بقیه نه»، «برای من که فرقی نداشته، یا حداقل این‌طور احساس نکردم که فروشش بیش‌تر شده باشه»، « ۱۹۸۴» مخاطبای خاص خودش رو داره، این‌طور نشده که بعد از به ریاست رسیدن این آقا فروشش تغییر کنه». یکی از آن‌ها فکر می‌کند دنبال به‌هم ریختن کار و کاسبی‌اش هستم و «۱۹۸۴» یکی از کتاب‌های ممنوعه است. می‌گوید: « به‌خدا من اسم اینا رو هم بلد نیستم، برای خرج خونه‌ام اینا رو می‌فروشم»، «اصلا خودت این کتاب رو خوندی؟» و وقتی با پاسخ مثبت روبه‌رو می‌شود می‌گوید: همه‌تون همینو می‌گین! کتاب شده دکور! برای چشم و هم‌چشمی کتاب می‌خرن! اصلا بیان کتاب بخرن نمی‌خونن، برای دکور کتابخونه می‌خرن. از همه سوال کنی همینه، مردم ما کتاب نمی‌خرن که بخونن. حالا این کتاب می‌خواد تو اروپا و آمریکا فروش زیادی داشته باشه، نایاب باشه، مردم ما کتاب نمی‌خونن»، «تو این چند روز به نظرم استقبال خوبی شده و چن‌تایی فروختم که معمولا این تعداد رو تو یه ماه می‌فروشم». جورج ارورل در کتاب «۱۹۸۴» آینده‌ای را برای جامعه به تصویر می‌کشد که در آن خصوصیاتی همچون تنفر نسبت به دشمن و علاقه شدید نسبت به برادر بزرگ (ناظر کبیر، رهبر حزب با شخصیت دیکتاتوری فرهمند) وجود دارد. در جامعه تصویرشده گناه‌کاران به راحتی اعدام می‌شوند و آزادی‌های فردی و حریم خصوصی افراد به‌شدت توسط قوانین حکومتی پایمال می‌شوند، به نحوی که حتی صفحات نمایش در خانه‌ها از شهروندان جاسوسی می‌کنند. در این داستان مسائلی همچون بزه فکری، گفتار نو و دوگانه‌باوری مطرح می‌شود. مسئول فروش انتشارات نیلوفر – نشری که این کتاب را با ترجمه صالح حسینی منتشر کرده است – می‌گوید: این کتاب از زمانی که منتشر شده فروش خوبی داشته و الان که در دنیا پرفروش شده برای ما فرقی نکرده است. «قصه ندیمه» (سرگذشت ندیمه) مارگارت اتوود به حکومتی آمریکایی می‌پردازد که زن‌ها در آن از داشتن هرگونه قدرت، شغل،‌ مال یا ثروت محروم هستند و حتی در تعیین سرنوشت خود نقشی ندارند. در «قصه ندیمه»،‌ زن‌ها برده‌هایی در دست مردان هستند. شخصیت اصلی قصه زنی به نام «آفرد» است که باید برای همسر یک مقام بالای دولتی که نازاست، فرزند بیاورد و بزرگشان کند. این کتاب در ایران با عنوان «سرگذشت ندیمه» توسط سهیل سُمی در انتشارات ققنوس منتشر شده است. مسئول فروش این انتشارات با بیان این‌که معمولا کتاب‌های اتوود فروش خوبی دارند، به افزایش فروش این کتاب بعد از افزایش فروش در سایت آمازون اشاره می‌کند. وقایع رمان «دنیای قشنگ نو» نوشته آلدوس هاکسلی در سال ۲۵۴۰ میلادی در شهر لندن می‌گذرد و آرمانشهری را به تصویر می‌کشد که در آن مهندسی ژنتیک به آفرینش انسان‌ها با ویژگی‌های از پیش تعیین‌شده منجر شده، نظام اخلاقی جامعه با تشکیل حکومت جهانی و از میان بردن جنگ و فقر و نابودی کامل خانواده و تولید مثل به کلی پوست انداخته و دانش روان‌شناسی به طرز حیرت‌انگیزی اعتلا یافته و تنها هدف انسان ایجاد سعادت و از میان بردن رنج‌های غیرضروری است. این کتاب توسط سعید حمیدیان ترجمه و در انتشارات نیلوفر عرضه شده است. مسئول فروش این انتشارات می‌گوید فروش این کتاب فرقی نکرده است. اریک لارسن در کتاب «در باغ حیوانات» ما را به متن یکی از هولناک‌ترین و حساس‌ترین بزنگاه‌های تاریخ قرن بیستم می‌بَرَد، به سال‌هایی که کمتر درباره آن خوانده و شنیده‌ایم، سال‌های قبل از آغاز جنگ جهانی دوم در آلمانِ هیتلری! در کتاب «در باغ حیوانات» از نگاه آقای سفیر و دخترش، مارتا (که زندگی پرماجرایی داشته) با روندی که نازی‌ها برای به دست آوردن قدرت طی کردند بهتر آشنا شده و در روایتی جذاب و مستند، به شناخت دقیق‌تری از هیتلر و همراهانش دست می‌یابیم. این کتاب درایران توسط احمد عزیزی ترجمه و در انتشارات هرمس منتشر شده است. مسئول فروش این انتشارات می‌گوید: فروش این کتاب از زمانی که منتشر شده خوب بوده اما بعد از مطرح شدن به عنوان پرفروش‌ها فروشش بهتر شده‌ است


منبع: baharnews.ir

نامه مسعود کیمیایی به بهمن فرمان‌آرا

گروه فرهنگی_رسانه‌ها: روزنامه شرق نوشت: مسعود کیمیایی کارگردان پیشکسوت سینمای ایران، نامه‌ای سرگشاده به بهمن فرمان‌آرا، دوست و همکار قدیمی خود نوشت. به نظر می‌رسد که این نامه، پاسخ به نامه فرمان‌آرا در پی حواشی پیش‌آمده برای فیلم «قاتل اهلی» ساخته مسعود کیمیایی باشد. «بهمن عزیزم؛ سال‌های رفته ما همه مشترک است. عمری پیوسته که پاسدار زیبایی و تعهد بوده است از اینکه داریوش و سپس تو و می‌دانم ما … با هم دویده‌ایم و از نفس نیفتاده‌ایم همان است که در امتداد دانسته‌های خود هستیم، از جان و روح همیشه تهدیدشده ما می‌آید، سپاسگزارم که در این هوای گره‌خورده و ناپاک، با وجودی تابناک که از سر مهر می‌آید کنار هم می‌مانیم. ما سال‌هاست درد یکدیگر را تحمل می‌کنیم. خوشا که در شهر با آن هوای مسموم و مرگ‌زا یکدیگر را ملاقات می‌کنیم و لبخند می‌زنیم و هراسی نداریم و از عشق می‌گوییم. ما در دل باد با شعله‌ای در توانمان روشنایی داریم. ما هیچ‌گاه لبخندهای متقلب نداشتیم و عشق به این سرزمین وسیع و اجدادی در ما ساکت و خاموش نشد.بهمن عزیز! من با دلهره و ترس و فقر به دنیا آمدم؛ مضطرب زندگی کردم و در مصیبت‌های فراوان و سیاه، دلداده و شادمان راه رفتم. ما با هم بودیم. آنچه نوشتیم و ساختیم سند لیاقت ما شد. سند لیاقت ما مردم‌اند. مردم به یاد می‌آورند که لبخندهای دردناک ما هم ممیزی می‌شد. بار دیگر در این دمادم عمر می‌خواهم … خدا بخواهد یکی، دو فیلم با سینما و خودم تنها باشم. سپاس از تو و یارانم که رفاقت را با تعهد عشق کردید. در این سیل رفتگی عمر صدای دوست به‌ملکوت‌رفته ما می‌آید. عباس کیارستمی را دلتنگیم. ما سال‌هاست درد یکدیگر را تحمل می‌کنیم.»


منبع: baharnews.ir

بانک مرکزی و دغدغه مراجع درباره اسلامی نبودن سیستم بانکی

بحث ربوی بودن نظام بانکی یکی از موضوعات مهمی است که همیشه مردم، مراجع و علما نسبت به آن موضع گیری داشتند و نقدهای جدی نسبت به آن بیان کرده اند. بدون شک این حساسیت نیز نشات گرفته از قرآن، احادیث و روایات اسلامی می باشد. در نگاه اسلام کسب سرمایه و بدست آوردن ثروت زمانی مشروع می باشد که از راه مشروع و درست بدست آمده باشد. با تامل در آیات و روایات می توان گفت ربا دارای پیامدها و مفاسدی هست که اثرات مخربی بر اقتصاد و جامعه رباخوار خواهد داشت و از این رو در اسلام بر حرام بودن آن تاکید شده است.

این در حالی است که با گذشت حدود سی و هشت سال از انقلاب باید گفت جمهوری اسلامی موفق نشده سیستم بانکی مطابق با اصول اسلامی و بدور از ربا بوجود آورد. از این رو در چند سال اخیر حساسیت ها نسبت به این موضوع افزایش یافته است و مراجع و علما به طور جدی و مکرر از دور بودن سیستم بانکی از اصول و قواعد اسلامی سخن گفته اند. در این بین اعطای وام بدون بهره و ربا و دریافت جریمه و دیرکردهای مکرر از جمله مواردی بوده که همیشه مراجع نسبت به آن انتقاد داشته اند و خواستار اصلاح شیوه موجود بانک ها و موسسات مالی در این باره شده اند تا اقتصادی اسلامی مبتنی بر تقویت تولید پایه گذاری شود.  

آیات عظام امام خمینی(ره)، بهجت، سیستانی و وحید خراسانی به صورت صریح دریافت جریمه را حرام اعلام کرده اند. بقیه مراجع نیز آن را منوط به شروط سختی گذاشته اند که در نظام بانکی به سختی اجرایی می شود. با این حال از سال ۱۳۶۱ تا به امروز این جریمه دیرکرد به طرق مختلف دریافت می شده و مساله ای که توسط بسیاری از مراجع حرام اعلام شده مورد بی توجهی قرار گرفته است. مدتی قبل نیز حضرات آیات نوری همدانی، جوادی آملی، هاشمی شاهرودی، سبحانی و مکارم شیرازی نسبت به ربوی بودن فعالیت بانک‌ها انتقاد کردند و دریافت جریمه تاخیر از سوی بانک‌ها را مصداق ربای محض دانستند.

در این راستا آیت‌الله نوری همدانی، چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۵ ، در درس خارج فقه در مسجد اعظم قم با انتقاد از ساز وکار فعلی حاکم بر بانک ها گفت: ربا، گناه کبیره‌ای است و خدای متعال در هفت جای قرآن نیز از آن انتقاد کرده است. وی با بیان این که ما مسلمان بوده و ربا در اسلام حرام است، خاطرنشان کرد: اگر در مقابل یک قرض، پول بیشتری گرفته شود، حرام و ربا است و متأسفانه این کار در بانک‌های ما انجام می‌شود. ایشان در ادامه با انتقاد از  جریمه هایی که بابت دیرکرد گرفته می شود می گویند: جریمه را فقط یک مرتبه می‌توان دریافت کرد؛ نه اینکه برای آن مدل‌های گوناگون ساخته و روی جریمه نیز مجددا جریمه دریافت کنند.

آیت‎الله عبدالله جوادی آملی، سه شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۵ در درس خارج تفسیر خود در مسجد اعظم در تفسیر سوره مبارکه ذاریات گفت: این ربا را دیگران تیزهوشی و زیرکی می‎دانند و قرآن آن را کار مخبطانه عنوان می‎کند، در صورت عمل به قرآن ما نه کارتن‎خواب خواهیم داشت و نه فقیر خواهیم داشت و نه دیگر زندان‎های ما پر خواهد بود.

آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی، نماینده ولی فقیه سه شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۵ در دیدار با مدیر عامل یکی از بانک ها در خراسان رضوی اظهار داشت: سیستم بانکی ما عامل بسیاری از مفاسد اقتصادی و مانع بزرگ بر سر اقتصاد مقاومتی است.

آیت الله ناصر مکارم شیرازی  چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵ در دیدارپور ابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصاد مجلس شورای اسلامی که در دفتر این مرجع تقلید در قم برگزار شد به جایگاه بانکداری اسلامی اشاره کرد و گفت: نکته مهم اجرای بانکداری اسلامی است، بانک‌ها گوش به بانکداری اسلامی نمی‌دهند؛ هر چه می‌گوییم به قانون بانکداری اسلامی عمل کنید گوش نمی‌کنند، این مسئله را بارها تذکر دادیم ولی عملی نشد. وی گفت: مسئولان برخی بانک‌ها می‌خواهند درآمد بیشتر داشته باشند و مقید به بانکداری اسلامی نیستند.

آیت‎الله عبدالله جوادی آملی، پنجشنبه ۶ آبان ۹۵ در درس خارج تفسیر خود در مسجد اعظم در حالی که بغض گلوی وی را گرفته بود و اشک در چشمانش حلقه زده بود، مراتب تاثر و ناراحتی خود را از وجود ربا در سیستم بانکی ابراز کرد. وی گفت: ما دلمان می‎خواهیم اقتصاد مقاومتی درست بکنیم، این فقط با سفارش و توصیه که حل نمی‎شود؛ این(ربا) جنگ با خداوند است، الان این پولی که شما می‎گذارید می‎گویند چه تحریم باشد، چه نباشد، چه تورم باشد و چه تورم نباشد، می‎گویند سود دارد و سود علی‎الحساب دارد.

البته مقامات و مسئولان بانک مرکزی نیز پاسخ هایی برای این انتقادات داشته اند. چنانچه ولی اله سیف، ۱۵ خرداد ۹۳ در دیدار با تعدادی از مراجع در قم عنوان می کنند: بنده این ادعا را ندارم که آثاری از ربا در نظام بانکی وجود ندارد، اما قطعا دستورالعمل ها و آئین نامه های اجرایی کاملا غیر ربوی است و هیچ گونه شبهه ای از ربا ندارند. اشکال گرفته شده در مورد شیوه اجرا در بعضی از شعب نظام بانکی است که شبهاتی از جنبه ربوی پیدا می کنند که ما وظیفه داریم جلوی فعالیت آن ها را در این زمینه بگیریم.  

گفته های رئیس بانک مرکزی حاکی از این است که ایشان نیز وجود ربا در سیستم بانکی را قبول دارند ولی آن را به اجرایی شدن قوانین و دستورالعمل ها توسط شعب مرتبط می داند. حال نکته این است که چه  قانون و آیین نامه ها مشکل داشته باشد، یا در فاز اجرایی و مکانیسم های عملیاتی مشکل باشد می بایست اقدامی عاجل در این ارتباط صورت گیرد. بخصوص این که نظام جمهوری اسلامی داعیه این را دارد که مبتنی بر احکام دین مبین اسلام و اجرای آن ها شکل گرفته است. لذا به نظر می رسد اگر اشکال در هریک از سه حوزه قانون، اجرای قانون یا فهم از قانون وجود دارد می بایست از کارشناسان حوزه های علمیه برای رفع این نقائص استفاده گردد.

در واقع بانک مرکزی و سیستم بانکی کشور موظف است به دغدغه و حساست مراجع در این زمینه توجه کند و پاسخ مناسبی به این در خواست ها که بدون شک از سوی قاطبه مردم نیز این موضوع و مشکل مطرح می باشد داشته باشند وعملا در راستای اصلاح سازو کارهای موجود گام بردارند.
 


منبع: alef.ir

محمد هاشمی: آقای هاشمی جایگزین ندارد/ عملکرد دولت متناسب با توقع مردم نیست

مسئول دفتر رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، معتقد است که اقتصاد و معیشت مردم، می تواند پاشنه آشیل دولت روحانی در انتخابات ۹۶ باشد.

به گزارش مهر، درگذشت آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی، برادرش را بیش از پیش در معرض دید رسانه ها قرار داده است. ۸ سال از آیت الله کوچک تر است و در بیان و وجنات، شبیه برادر سفرکرده اش رفتار می کند.

قدیمی ها وقتی نام محمد هاشمی را می شنوند، به یاد ریاستش بر سازمان صدا و سیما می افتند. هاشمی از سال ۶۳ تا ۷۳، سکاندار رسانه ملی بود. عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم از دیگر مسئولیت های وی بوده است.

محمد هاشمی که از بنیانگذاران حزب کارگزاران سازندگی هم است، دو سال پیش و بعد از ورود اعضای جدید نظیر «سعید لیلاز» و «محمد قوچانی» به این حزب، با دلخوری جمع کارگزارانی ها را ترک کرد. هاشمی البته هیچ گاه جزئیات دقیقی از پشت پرده جدایی اش ذکر نکرد جز همین اظهار نظر که گفت: «مسائلی که درخصوص اضافه شدن افراد جدید مطرح‌ شد، یکی از دلایل کناره‌گیری‌ام از حزب بود اما آنچه من عنوان کردم این بود که حزب، دیگر حزب کارگزاران نبود، رفتار حزبی نداشت و جبهه‌ای عمل می‌کرد، برای همین به نظرم رسید که جدا شوم.»

جدایی هاشمی، به قدری غیرمنتظره و مبهم بود که بعدها محمد عطریانفر از اعضای ارشد کارگزاران با اشاره به تأثیر «جدیدالورودها» بر این جدایی گفت: «خود ما هم نمی دانیم چرا آقای محمد هاشمی با ما قهر کردند. شاید در مناسبات سیاسی و حزبی حوزه ادب ورزی جوانترها در مورد آقای هاشمی رعایت نشد و البته متقابلا این انتظار هم بود که آقای هاشمی با آن سابقه و جایگاه رفیع، مهربانی و رافت بیشتری در قبال حزب داشته باشد و کم طاقتی نکند.»

بعدازظهر یکی از روزهای پایانی بهمن ماه در بلوار سئول به دفتر محمد هاشمی رفسنجانی رفتیم. هنوز سیاهپوش برادر است. در طول مصاحبه سعی می کرد به سبک برادرش، سوالات را با زیرکی پاسخ بدهد و به قول خودش «گاف» ندهد؛ به قسمت های نقد دولت و برجام که می رسید، زبانش محتاط اما در چالش جریان رقیب، بی پروا می شد.

تلفن همراهش گاه و بیگاه روشن می شد و حواسش را برای لحظه ای پَرت می کرد. به دلیل گفتگو با ما، مجبور شد برای دقایقی مهمانانش را بیرون اتاق، منتظر نگاه دارد. پس از پایان گفتگو، سر شوخی را باز کرد و گفت: ما آخر نفهمیدیم شما موافق آقای روحانی بودید یا مخالف. خیلی تلاش کردید از من حرف بکشید، اما من «گاف» ندادم.

در آستانه در اتاق، آهنگ خداحافظی کرده بودیم که با حالتی نه چندان جدی گفت: دیگر آقای هاشمی رفته و آقای روحانی تنها شده، مجبوریم از او حمایت کنیم.

محمد هاشمی رفسنجانی در ابتدای این گفتگو درباره جایگزین آیت الله هاشمی در سپهر سیاسی ایران گفت: من در کشور نظیر آقای هاشمی را نمی‌شناسم. آقای هاشمی جایگزین ندارد.

وی در ادامه درباره لزوم ائتلاف اصلاح طلبان با اعتدالیون هم اظهار داشت: آقای هاشمی بر اساس دانسته ها و دانش، راهکار پیروزی در سال ۹۲ را در ائتلاف می دید. آن دانسته و دانش این بود که جناح های سیاسی در کشور هر کدام ضریب نفوذی دارند. مثلا اصولگرایان حدود ۲۰ درصد و اصلاح طلبان همین مقدار یا اندکی بیشتر. همچنین اعتدال گرایان طبق تجربه، حدود ۳۰ درصد در جامعه ضریب نفوذ دارند.

هاشمی درباره عملکرد دولت حسن روحانی و توقعاتی که از آن می رود، گفت: عملکرد دولت در تمام زمینه ها متناسب با توقع مردم نبوده است و مردم توقعات بیشتری داشتند.

متن کامل گفتگو با محمد هاشمی به شرح زیر است:

درگذشت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، اتفاق غیرمترقبه‌ای بود و بسیاری از کنش گران سیاسی، جواب صریح و روشنی برای چگونگی فضای سیاسی کشور پس از آیت الله هاشمی نداشتند. فکر می کنید درگذشت آیت الله هاشمی در کوتاه مدت و بلند مدت، چه تاثیری بر سپهر سیاسی ایران خواهد گذاشت؟

رحلت ایشان بسیار ناگوار و غیرمترقبه بود اما اینکه در کوتاه مدت و بلندمدت چه تأثیری در فضای سیاسی ایران دارد، باید به دو مطلب اشاره کرد. مطلب اول این است، آقای هاشمی، فرد نبود بلکه یک جریان فکری بود. در حقیقت، صاحب یک اندیشه و مکتب فکری برگرفته‌ از اسلام ناب محمدی بود. اگر قرار باشد اندیشه‌های آقای هاشمی همچنان در نبودش اجرایی شود و در بستر زمان، جاری و ساری باشد، یک نگاه است. فردی که جسمش از میان ما رفته، اگر فکر و اندیشه‌اش در میان ما وجود داشته باشد، خسارت، فقط فقدان جسم می‌شود و نه اندیشه اما اگر کسی رفت و این‌گونه تلقی کنیم که با رفتنش، اندیشه‌اش هم رفته است و تأثیری در جامعه نداشته، آن‌وقت بستگی به این موضوع دارد که جایگزین این تفکر و اندیشه، کدام تفکر خواهد بود.

اگر قرار باشد جریان افراطی، حاکم و ساری و جاری شوند، طبعاً خسارت آن بسیار زیاد است که به لحاظ تجربی در گذشته هم این‌ نوع مسائل را داشته‌ایم؛ حتی در زمان حیات آقای هاشمی وقتی یک اندیشه افراطی در بخشی از کشور حاکم شده، خسارت آن برای کشور و ملت مشخص است. بنابراین این موضوع مهم است که وقتی آقای هاشمی رفته‌ آیا اندیشه خود را هم برده‌ و باید آن را فراموش کرد یا اینکه اندیشه وی، زنده و جاویدان و در کشور فعال است و کنشگران سیاسی، احزاب و کسانی که باید بر اساس یک اندیشه و تفکر حرکت کنند، به آن توسل جسته و حرکت می‌کنند.

بعد از رحلت آیت‌الله هاشمی، اولین چیزی که به ذهن خطور کرد، مساله جانشینی ایشان بود؛ نه به لحاظ منصب حقوقی بلکه با این عنوان که ایشان بالاخره پدر معنوی برخی جریانات سیاسی در کشور بود. با توجه به اینکه آقای هاشمی جایگاه ویژه‌ای در نظام داشتند و مقام معظم رهبری نیز در پیامشان به این موضوع اشاره داشتند، فکر می‌کنید در بین کنشگران امروز جامعه ایران، چه کسی می‌تواند در حد و اندازه آقای هاشمی ظاهر شده و میانه جریانات سیاسی را بگیرد و نقش‌آفرینی کند؟

معمولاً بزرگان یک کشور و نظام، رفتار خود را در زمان‌های خاص بروز می‌دهند و یا به آن عمل می‌کنند. اگر بحران در کشور پیش بیاید، کسی که بتواند بحران را کنترل کند، شیوه خاصی برای خود دارد و در زمانی که برنامه ای باید تدوین شود، حضور و تأثیرگذاری خود را در برنامه می‌گذارد. این مسائل به گونه‌ای نیست که قابل انتقال به دیگری باشد. هر شخص در وجود خود آن را دارد و متناسب با زمان، حرکتی انجام داده و شیوه و راهکاری را برای حل معضل و عبور از بحران انتخاب می‌کند.

یعنی معتقدید که شخصی مانند آقای هاشمی در سیاست ایران حضور ندارد؟

این نوع مسائل قابل واگذاری نیست که مثلاً من بگویم آقای هاشمی به من واگذار کرده است. من نمی‌توانم مثل آقای هاشمی باشم. منِ نوعی نمی‌توانم هاشمی باشم. ایشان یک شخصیت بود و یک بافت فکری داشت. این ها هیچ‌کدام قابل واگذاری به دیگری نیست و باید از درون شخص بجوشد. نیاز به آموزش، دانش و بالاتر از آن استعداد و شیوه دارد. بنابراین این‌گونه نیست که ما بگوییم ایشان که رفته‌اند، مشابه ایشان وجود دارد.

در کشور نظیر آقای هاشمی را نمی‌شناسم. آقای هاشمی جایگزین ندارد

من در کشور نظیر آقای هاشمی را نمی‌شناسم. آقای هاشمی شخصیت تک‌بُعدی نبود و ابعاد متفاوتی داشت. در زمان‌های متفاوت بر حسب ضرورت‌های متفاوت، حس و علم خود را بروز می‌داد. نمی‌توان گفت شخص دیگری همین ویژگی را دارد. آقای هاشمی جایگزین ندارند.

اشاره کردید که مرحوم هاشمی یک جریان فکری را به پیش می‌برد. به هر حال جریانات فکری برای تبلور و ادامه حیات، نیاز به نماینده دارند و باید کسی باشد که در قالب آن جریان فکری بتواند به ضرورت زمان، مباحثی را مطرح کند. با توجه به این مسئله، به نظر شما چه کسی نزدیک‌ترین فرد به اندیشه آقای هاشمی می‌تواند باشد؟

وقتی گفتم آقای هاشمی یک فرد نبود بلکه مکتب و جریانی فکری بود، باید دید که چگونه این‌طور شده است. ایشان قبل از اینکه سیاستمدار باشد،  عالمی دینی بود و تحصیلات حوزوی و امور دینی را مانند تمام مجتهدین، آموخته بود. از بهترین اساتید زمان خود استفاده کرد و به دلیل استعداد بالایی که داشت، مورد توجه قرار گرفت. هاشمی یک مجتهد بود. مکتب های سیاسی و فکری، دارای زیربناهای متفاوتی هستند. دو مکتب شبیه هم نیستند و هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. زیربنای فکری آقای هاشمی، مکتب اسلام و آن چیزی که امام (ره) می‌فرمودند یعنی اسلام ناب محمدی (ص) و مکتب اهل‌بیت (ع)، بود. زیربنای فکری هاشمی این‌گونه بود و آن چیزی که برای خود ساخت، جستجوی ایشان برای راه‌حل درباره مسائل برگرفته از مکتب اهل‌بیت(ع) بود.

آقای هاشمی در مسائل سیاسی به اعتدال اعتقاد داشت و اصولا گروه‌گرا نبود

ما در هزار سال گذشته، رهبر و شخصیتی نظیر امام(ره) در جهان اسلام نداشتیم.  ویژگی‌های امام (ره)  از جهات مختلف بسیار فوق‌العاده‌ بود. اگر کسی بخواهد علم رجال در هزار سال گذشته را بررسی کند و ببیند عملکردشان چه بوده، نظیر امام (ره)، یافت نخواهد شد. امام(ره) آثار زیادی در حوزه‌های عملی، تجربی، فکری و نوشتاری از خود به جا گذاشته‌اند. شیوه‌ آقای هاشمی هم به جهت شاگردی امام(ره)، همین بود. امام(ره) هم خودشان شاگرد مکتب اهل‌بیت (ع) بودند.

فردی می تواند این راه را ادامه دهد که همین ویژگی‌ها را داشته باشد. در این ویژگی‌ها دو، سه فاکتور مهم است؛ اولین فاکتور اعتقاد داشتن است؛ بسیاری هستند که «لااله‌الاالله» را می‌گویند اما در رفتار مُشرک‌تر از هر مُشرکی هستند و برای خدا شریک قائلند. «لااله‌الاالله» یعنی غیر از خدا، خدایی نیست. برخی این را می‌گویند اما در زندگی به آن متکی نیستند و به دنبال واسطه می‌گردند.

دومین فاکتور، داشتن تجربه و رفتار است. باید رفتار عملی آن فرد، بیانگر ارزش‌ها باشد. در اینجا مسائل متفاوتی مطرح است. اندیشه هاشمی می‌تواند توسط جریان‌های مختلف سیاسی و اجتماعی، پیاده و عمل شود. ایشان در مسائل سیاسی به اعتدال اعتقاد داشتند و اصولاً گروه‌گرا نبودند که بگویند متعلق به این جریان یا آن جناح سیاسی بودند. ایشان به این تقسیم‌بندی‌ها وابسته نبودند. رفتار آقای هاشمی فراجناحی بود اما اندیشه‌شان اعتدال‌گرایی بود و به شدت از افراط و تفریط پرهیز می‌کردند. یکی از مسائل عمده در کشور که امام (ره) هم مطرح می‌کردند، بحث تحجرگرایی بود و بعضاً در مباحشان تحجرگرایی را به عنوان یک خطر بزرگ برای انقلاب و نظام می‌دانستند.

بحث خودمان را به سمت جریانات سیاسی ببریم. در سال ۹۲ همانطور که مستحضرید، جریان نزدیک به آیت الله هاشمی با جریان اصلاحات دست به یک ائتلاف زد که ثمره آن حمایت از آقای روحانی و در انتخابات مجلس دهم نیز لیست امید شد. آقای هاشمی نقش بسیار مهم و اساسی در این ائتلاف ایفا کرد. با توجه به اینکه ایشان رحلت کرده اند، تکلیف ائتلاف چه خواهد شد و به کدام سمت خواهد رفت؟

این مصداقی است که می توان با آن اندیشه ای برخورد کرد و پاسخ داد. آقای هاشمی بر اساس دانسته ها و دانش، راهکار پیروزی در سال ۹۲ را در ائتلاف می دید. آن دانسته و دانش این بود که جناح های سیاسی در کشور هر کدام ضریب نفوذی دارند. مثلا اصول گرایان حدود ۲۰ درصد و اصلاح طلبان همین مقدار یا اندکی بیشتر. همچنین اعتدال گرایان طبق تجربه، حدود ۳۰ درصد در جامعه ضریب نفوذ دارند.

البته قبل از سال ۹۲، اعتدال گرایی برای مردم مشخص نبود.

عمدتا از کارگزاران بودند.

یعنی اعتدال گرایی مساوی با کارگزاران بود؟

بله؛ کارگزاران بودند.

منظور شما حزب کارگزاران است؟

بله؛ حزب کارگزاران. حزب کارگزاران به گونه ای منتسب به آقای هاشمی بود که البته غیرواقعی بود. آقای هاشمی نسبت خاصی با این حزب و یا دیگر احزاب نداشتند الا اینکه من به عنوان برادر ایشان در این حزب بودم.

آقای هاشمی گفتند اگر می خواهید پیروز شوید، ائتلاف باید به گونه ای باشد که بالای ۵۰ درصد رای داشته باشد. تبلور این موضوع در سال ۹۲ در جریان اصلاح طلبان و اعتدالیون بود. ایشان تشویق می کردند و حتی بیش از تشویق یعنی تکلیف می کردند که شما باید با هم وحدت کنید. الان زمان اختلافات نگرشی و جزئی نیست و باید آن را کنار بگذارید. اگر به پیروزی فکر می کنید، اعتدال در سال ۹۲، مساوی با حزب کارگزاران بود. آقای هاشمی، پیروزی را در ائتلاف می دید
راه آن مشخص است. فرض کنید اگر در سال ۹۶ می خواهیم با تاسی از آقای هاشمی پیروز شویم، راه مشخص بوده و عوض نشده است. این موضوع روشی عقلانی است و عقل هم آن را ثابت می کند. فرض کنید یک جریان دو کاندیدا عرضه کند و هر کدام یک کاندیدا داشته باشند. اتفاقی که در سال ۸۴ افتاد از همین نوع رفتارها بود که چهار یا پنج کاندیدا در صحنه حاضر شدند و هر کدام، سهمی از آرا را بردند و آرا تقسیم شد و نتیجه به گونه دیگری رقم خورد.

این ائتلاف اگر بخواهد ادامه پیدا کند، محور نمی خواهد؟

از لحاظ اندیشه‌ای و روش مشخص است.

نیاز به یک فرمانده عملیاتی ندارد؟

حتی بعد از پیروزی هم این نیاز وجود دارد که این ها دور هم نگه داشته شوند؛ عده‌ای از جریانات توقع دارند.

فرمانده عملیاتی به نظرتان چه کسی می تواند باشد؟

آن را من نمی توانم تعیین کنم. عرضم این است، وقتی می گویم اگر قرار است که اندیشه آقای هاشمی، ساری و جاری باشد، به عنوان یک مصداق است. آقای هاشمی، پیروزی در انتخابات را نتیجه ائتلاف، گروه و گروه هایی می دانست که طبق آمار بالاتر از ۵۰ درصد ضریب نفوذ داشتند. دیدیم که پیروزی بسیار راحت به دست آمد.

البته پیروزی بسیار خفیفی بود!

با حاشیه هایی که در مرحله اول وجود داشت، پیروزی خوبی بود. در انتخابات مجلس که یک لیست وجود داشت، دیدیم که در تهران ۳۰ نفر معرفی شده با چه آماری به مجلس رفتند. در خبرگان دو لیست آمد؛ در یک لیست، ۱۵ نفر مشترک بودند و لیست دیگری آمد که سر لیست خود را عوض کرد. سر لیست اولیه آقای هاشمی بود اما لیست دوم سر لیست را عوض کرده و شخص دیگری را گذاشت.

در لیست آقای هاشمی و لیست اولیه ۱۶ نفر بودند اما در لیست دوم دو اتفاق افتاد؛ یکی اینکه سرلیست عوض شده بود و دیگر اینکه یک نفر کم شده و جایگزین شده بود. همین حرکت باعث شد نفر آخر که دو نفر بودند (با توجه به دو لیست) رای نیاورند و فرد دیگری رای بیاورد. بنابراین این یک مصداق و نمونه است. اگر اندیشه ها و راهکارهای تجربه شده که موفقیت هم داشته و بر مبنای عقلانیت است ادامه داشته باشد، پیروزی هم وجود دارد ولی اگر این نباشد با حرف و شعار قضیه حل نخواهد شد.

به نظر شما تاریخ انقضای ائتلاف ۹۲ تا چه زمانی است؟

تا هر وقت که طالب پیروزی باشند.

به نظر شما در تمام دوره ها این مدل جواب خواهد داد؟ شرایط اقتصادی در زمان حاضر ممکن است به شکلی باشد که این مدل برای مردم اغناکننده نباشد.

مدل جواب می دهد اما ممکن است مردم از نتیجه مایوس شده باشند. نتیجه ای که داده است، ایجاد توقع کرده و اگر مردم ببینند که مجری این قضیه بر اساس شعارها آمده و تعهداتی وجود داشته، ادامه خواهد یافت اما اگر ببینند که ضعف وجود دارد و این مدل جواب نمی دهد، ممکن است به آن اقبال نشان ندهند.

وضعیت این مدل را چگونه ارزیابی می کنید؟

با توجه به بررسی که انجام دادم، فکر می کنم هنوز جواب می دهد. اگر مسائل کشور را به داخلی و خارجی تقسیم بندی و بررسی کنیم، باید بسنجیم نتیجه این مدل و یا خود آقای روحانی چه کشوری را تحویل گرفت. یعنی آنچه که تحویل روحانی داده اند، چه بوده است؟ آن روزی که آقای روحانی کشور را تحویل گرفت چه شرایطی داشتیم و امروز چه شرایطی داریم. باید مقایسه ای انجام دهیم.

اگر مردم ضعف ببینند، ممکن است به مدل ائتلاف، اقبال نشان ندهند
 
واقعا کارهای مثبت و خوب بسیاری انجام شده است؛ درست است که هنوز مشکلات زیادی وجود دارد اما آن ها زائیده این دولت نیست بلکه وارث آن بوده است که البته توانسته بخشی از آن را حل کند و بخشی نیز هنوز باقی مانده و نیاز به زمان دارد. جمع بندی من این است که شرایط و عملکرد مثبت است و هنوز اقبال وجود دارد.

پاسخ شما به این سوال که آیا مدل سال ۹۲ جواب خواهد داد یا خیر این بود که فکر می کنم هنوز جواب می دهد. در این جواب شما انگار قدری تردید وجود دارد؛ به نظر شما این مدل ناکامی هایی داشته است؟

عوامل دیگری وجود دارد. اگر به تبلیغات نگاه کنید، می بینید که صدا و سیما کاملا در برابر دولت قرار گرفته و مرتب سعی می کند، دولت را تخریب کند.

صرفا عملکرد رسانه ها را تاثیرگذار می دانید؟

نوع تبلیغ موثر است. بخشی از ذهن مردم را تبلیغات می سازد. یک زمانی تبلیغات دوسویه است و باید سنجیده شود اما یک زمان تبلیغات یک جانبه است.

تبلیغات یک عامل است؛ عامل دیگر چیست؟

عامل دیگر، عملکرد است.

یعنی عملکرد ضعیف بوده است؟

عملکرد دولت در تمام زمینه ها متناسب با توقع مردم نبوده است اما مردم توقعات بیشتری داشتند. البته چرایی این عدم موفقیت در عملکرد هم مهم است و باید بسنجیم و ببینیم که نقطه شروع دولت کجا بوده و نقطه پایانش کجاست؟  دولت وقتی کشور را تحویل گرفت، رشد اقتصادی منفی ۵.۵ درصد بود اما رشد اقتصادی، امروز مثبت است.

مگر روی وعده ها ارزیابی نشده بود؟ آیا وعده ها بیشتر از مشکلات بوده است؟

نیازها مطابق با برنامه تنظیم نشده است؛ مثلا برای ایجاد اشتغال در سال ۹۵ نیاز به ۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری داشتیم که باید از  سه طریق انجام می شد؛ بخش خصوصی، سرمایه گذاری خارجی و سرمایه گذاری دولتی. نه سرمایه گذار خارجی بستر لازم برایش فراهم بود و نه سرمایه گذار خصوصی توانی داشته است. دولت هم چنین بودجه ای نداشت. برنامه بوده است اما الزامات آن فراهم نبود و نتیجه این می‌شود.

در بخش سرمایه گذاری خارجی، هیئت های مختلفی پس از برجام به ایران آمدند اما مسائلی که در کشور می گذرد و تهدیداتی که وجود دارد مانع از سرمایه گذاری خارجی است. اینها به جای اینکه سرمایه گذار را جذب کنند آن را دفع می کنند.

الزاماتی که باید فراهم می شد تا یک وعده تحقق پیدا کند، محقق نشده است. این مسئله می تواند به عامل تخریب و یا قوت دولت تبدیل شود. تبلیغات بسیار مهم است و تبلیغات کنونی در جهت تخریب دولت است.

دولت پس از سال ۹۲ سیاستی را پی ریزی کرد مبنی بر اینکه هر چه مشکل در کشور وجود دارد از ناحیه دولت قبل است. شاید اوایل، سیاست خوبی بود و می توانست مردم را تا حدودی اقناع کند اما از یک جایی به بعد دیگر دولت نمی تواند تمام مشکلات را به دولت قبل حواله دهد. به نظر شما، این سیاست تا کجا می تواند برای دولت جواب بدهد؟

به دو شکل می توان به آن نگاه کرد؛ اگر نگاه واقع بینانه باشد، شرایط اقتصادی آن طور نیست که بسیار زود به ثمر بنشیند. تخریب و خراب کردن راحت است اما ساختن روی خرابه ها زمان می برد. حضرت امام(ره) در اوایل انقلاب می فرمودند: ۲۰ سال باید کار کنیم تا خرابی های زمان شاه جبران شود.

فکر می کنید آقای روحانی واقعیات را به مردم می گوید؟

نمی دانم.

تاکنون هر چه که ما از آقای روحانی دیده ایم، بالا بردن توقعات بوده است.

شاید ملاحظاتی داشته باشد و نتواند بگوید.

این ملاحظات به دلیل کاسته شدن از سبد رای نیست؟

ممکن است به آن نیندیشد. ممکن است بخواهد برخی مسائل را مطرح کند که مانع آن بشوند. شرایط را دقیقا نمی دانم.

اینکه می گویید مانع می شوند، منظورتان در داخل دولت است یا خارج دولت؟

بارها در رسانه ها مطرح شده که بیایید واقعیات را به مردم بگویید اما باز دولت ملاحظات داشته و گوشه ای از مسائل را گفته است. مسئله فسادی که از دولت گذشته باقی مانده در تمام طول ایران وجود نداشته است.

الان هم پرونده های فساد وجود دارد؛ مثل صندوق ذخیره فرهنگیان.

وقتی فساد شروع می‌شود تا آن را کنترل کنید، زمان می برد.

مسئله این است که آقای روحانی در برابر چنین مسائلی به طور شفاف موضع‌گیری نمی‌کند.

آقای روحانی بالاخره یک سری سیاست‌ها و ملاحظاتی دارد. آقای روحانی فردی مانند من و شما نیست و وقتی از جایگاهی برخوردار است، برای خودش الزاماتی دارد.

برخی فعالان اصلاح‌طلب پس از ارتحال آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، بحثی را مبنی بر استقلال از ائتلاف با اعتدالیون مطرح کردند. به عنوان نمونه آقای عباس عبدی گفته فصل استقلال اصلاح‌طلبان فرارسیده است. به نظر شما آیا اصلاح‌طلبان امروز به آن حد از شکوفایی سیاسی رسیده‌اند که بخواهند بدون اعتدال‌گرایان در سپهر سیاسی ایران تنفس کنند؟

اظهارنظرها در هر جمعی دوگانه است؛ یکی آن اظهارنظری که توسط سخنگوی جریان مطرح و موضع کل آن جریان محسوب می‌شود اما یکی دیگر، اظهارنظری است که توسط فردی بنابر تشخیص خودش از آن جریان مطرح می‌شود اما این را نمی‌شود به کل جریان تسری داد.

اظهاراتی که مطرح شده، از سوی تئوریسین‌های بنام جریان اصلاحات است!

حالا هر کسی می‌خواهد باشد. وقتی کار جمعی می‌کنیم، آنچه ملاک است، موضع جمع است و من از موضع جمعی اصلاح‌طلبان چنین گفته‌ای را نشنیده‌ام و قبول هم ندارم. آنها همچنان اعلام کرده‌اند که ما با ائتلاف حرکت می‌کنیم.

همگامی اصلاح طلبان با ائتلاف به خاطر این است که هنوز شاخ و برگ پیدا نکرده و خود را نیازمند اعتدال‌گرایان می‌دانند؟

حالا هر دلیلی می‌تواند داشته باشد. اگر در جامعه متکثری مانند جامعه ما هدف، پیروزی باشد، نیازمند الزاماتی است که یکی از این الزامات، همین ائتلاف است. این ائتلاف به لحاظ آماری، بالای ۵۰ درصد آرا را از آن خود دارد اما زمانی هم است که گفته می‌شود من صرفا برای مطرح شدن خودم، می‌خواهم در انتخابات شرکت کنم و کاری هم به پیروزی ندارم. برخی اشخاص در جریان اصلاح‌طلبی هستند که آنچه را که شما گفتید را مطرح می کنند اما موضع کل جریان، هیچ‌گاه این نبوده است.

یعنی معتقد هستید اگر اصلاح‌طلبان به طور مستقل در انتخابات شرکت کنند، ضریب نفوذ چندانی در جامعه نخواهند داشت؟

بله؛ این ضریب نفوذ به تنهایی برای پیروزی کافی نیست. این تجربه‌ای است که خود را در ۳۰ سال گذشته، نشان داده است.

تقریباً تمامی اصلاح طلبان بنا به دلایل مختلف، معتقدند که باید همچنان از آقای روحانی در انتخابات سال آینده حمایت کنند اما از گوشه و کنار صداهایی مبنی بر مطرح کردن گزینه پوششی در کنار آقای روحانی مطرح می‌شود. به چه میزان، حضور گزینه‌های پوششی در کنار آقای روحانی را لازم می‌دانید؟

اصلاح‌طلبان دو دلیل برای این طرح خود آورده‌اند؛ یکی اینکه ممکن است از جریان اصولگرایی چندین نفر مانند گذشته کاندیدا شوند و بیایند و در رسانه‌ها شروع به تخریب کنند؛ قاعدتا یک نفر نمی تواند پاسخگوی این تهمت‌ها و تخریب‌ها باشد. به همین دلیل چند نفر بیایند تا به نوعی کمک‌کار آقای روحانی باشند.

مسئله دوم این است که مدتی موضوع عدم صلاحیت آقای روحانی از سوی شورای نگهبان مطرح بوده است و سخنگوی این شورا هم گفته این‌طور نیست که اگر یک نفر یک مرتبه تائید شد، مرتبه دوم هم به همان شکل باشد. بر اساس همین، احتمالی وجود دارد که جریان ۹۲ بار دیگر تکرار شود. وقتی شورای نگهبان مشاهده کرد آقای هاشمی با آن ویژگی‌هایی که داشت، رأی بالایی دارد، رد صلاحیتش کرد. همان زمان در شورای نگهبان گفتند که اگر رأی‌گیری شود، هاشمی ۳۰ میلیون رأی دارد.

البته این مسئله توسط سخنگوی شورای نگهبان رد شد!

خیر، رد نکردند؛ واقعیتی بود و ما اطلاعاتی در این باره داشتیم. آن ها دو سناریو طراحی کرده بودند؛ یکی مهندسی انتخابات بود که گفتند امکانش نیست و دوم مساله رد صلاحیت؛ با خودشان گفتند، آقای هاشمی کسی نیست که شکایت بکند و اَلَم‌شنگه راه بیاندازد و خب این کم‌مسئله‌ترین سناریو برای آن ها بود.

بنابراین این احتمال برای آقای روحانی هم وجود دارد که جریان رقیب، پیروزی خود را در این ببیند که رقیبی نداشته باشد و رقابت بین خودشان و از یک بافت صورت بگیرد و هر کدامشان اگر رئیس‌جمهور شود، چندان فرقی نکند.

بنابراین خارج از این دو حالت، حضور گزینه پوششی کنار آقای روحانی را رد شده می‌دانید.

بله همین‌طور است. امروز در میان اصلاح‌طلبانی که می‌توانند کاندیدا شوند و حتی در میان اصولگرایان، شخصیتی مانند آقای روحانی با آن تجربه ای که در این چهار سال به دست آورده، سراغ ندارم. بنابراین اگر اصل بر این است که کشور در یک مدار صحیح حرکت کند، آقای روحانی فرد شایسته‌ای خواهد بود.

عبور اصلاح طلبان از آقای روحانی را چقدر جدی می‌دانید؟

من تقریباً این موضوع را بالممکن می‌دانم. در میان اصلاح‌طلبان، عقلایی حضور دارند و حرفشان مورد پذیرش بقیه است. موضعی که من از آن ها شنیده‌ام، حمایت از آقای روحانی بوده است.

بر فرض که آقای روحانی رئیس‌جمهور دو دوره‌ای باشد، شما فکر می‌کنید اصلاح‌طلبان به وی نزدیک‌تر خواهند شد یا مانند دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی که چپ ها در آن زمان از وی دور شدند، از وی فاصله خواهند گرفت؟

پیش‌بینی این نوع مسائل مشکل است. این نوع حوادث از عواملی سرچشمه می‌گیرد که شاید خارج از کنترل آقای روحانی باشد. در زمان آقای هاشمی هم عامل مؤثر، جای دیگری بود و برخی خواسته‌ها مطرح می‌شد و وی هم می‌پذیرفت.

کار روحانی در سیاست خارجی، کارستان بود. کار روحانی در حوزه اقتصاد، تغییر بردارهای اقتصادی بود
من دلیل خاصی نمی‌بینم که این جدایی با شتاب زیادی صورت بگیرد. اگر اصل را بر این بگذاریم که اصلاح‌طلبان در عرصه حضور داشته و پیروز هم شوند، آن راهی که در کشور ما فعلاً جواب داده، همین ائتلاف است چون حزب و جناحی که بتواند در انتخابات به تنهایی پیروز شود، نداریم.

به نظر شما آقای روحانی در چهار سال گذشته، قطعه قابل توجهی که از کیک قدرت را نصیب اصلاح‌طلبان کرده است؟

بالاخره اصلاح‌طلبان در دولت آقای روحانی حضور دارند.

البته اصلاح‌طلبان می‌گویند که آقای روحانی بیشتر مناصب مهم را به کارگزاران داده است.

از کارگزارانی‌ها جز یکی دو نفر در دولت، شخص دیگری را نمی‌شناسید.

به طور کلی آقای روحانی تا چه اندازه توانسته اصلاح‌طلبان را در قدرت خود سهیم کند؟

شما که بهتر از من ترکیب دولت را می‌دانید.

صرفاً موضوع ما دولت نیست؛ در خارج از دولت، آقای روحانی چقدر به اصلاح‌طلبان میدان داده است؟

نمی‌دانم؛ من نه درون اصلاح‌طلبان هستم، نه درون دولت.

اصلاح‌طلبان معتقدند که آقای روحانی در بحث توسعه سیاسی چندان قدم مهمی برنداشته و بیشتر وقت خود را صرف مذاکرات و برجام کرده است.

این حرف شماست، من هیچ‌گاه به چنین مسائلی توجه نکرده‌ام!

اگر ما بخواهیم عملکرد دولت در چهار سال گذشته را در سه حوزه سیاست خارجی، سیاست داخلی و اقتصاد بررسی کنیم، در هر حوزه به دولت چه نمره‌ای می‌دهید؟

در سیاست خارجی کارهایی که آقای روحانی کرد، در نوع خودش کارستان بود و به همین دلیل تندروها از این دولت بسیار عصبانی هستند. حضرت امام (ره) می‌فرمودند ببینید دشمن در تبلیغات خود چه می‌گوید و کاری نکنید که آنها بیایند و از شما تعریف کنند.

بزرگترین دشمن ما در منطقه، اسرائیل و در جهان، آمریکا است و وقتی که هر دو می‌گویند، برجام به نفع ایران بوده و این ها سر اوباما کلاه گذاشته‌اند و همچنین عصبانیت نتانیاهو و عربستان از اوباما، دلیلی است که دولت چه کار بزرگی انجام داده است. شاید اشکالاتی هم به این مسئله باشد اما دولت در مجموع به توفیق بزرگی دست پیدا کرد.

در حوزه اقتصاد هم کاری که آقای روحانی انجام داد، جهت حرکت منفی را به مثبت برگرداند. تورم و بیکاری هر روز در حال افزایش و رشد اقتصادی منفی بود. همه بُردارها به سمت منفی حرکت می‌کردند. دولت‌ نهم، رشد اقتصادی ۸ درصد در دولت اصلاحات را تحویل گرفت و در مقابل، دولت دهم رشد منفی ۸ درصد را تحویل ‌داد. کاری که آقای روحانی کرد، تغییر جهت این بردارها بود و نسبت به گذشته اشتغال زایی بیشتری انجام داد.

این تغییر مسیری که شما از آن صحبت می‌کنید را آیا مردم توانسته‌اند سر سفره خود احساس کنند؟

بحثی که من می‌کنم مبتنی بر واقعیات است. حالا اینکه محسوسات به چه میزان است، بستگی به شرایط دارد که برخی آن را حس کردند و برخی دیگر حس نکردند. در خصوص مسائل سیاسی هم روحانی، تنها تصمیم‌گیر نیست. مثلاً مسئله حصر اساساً به رئیس‌جمهور ارتباطی ندارد.

پس چرا آقای روحانی در سال ۹۲ وعده رفع حصر را داد، مگر نمی‌دانست جزء اختیارات او نیست؟

آقای روحانی بر اساس جایگاهی که دارد، گفت تلاشش را می‌کند.

می‌شود این‌گونه تحلیل کرد که روحانی برای ریخته شدن رأی اصلاح‌طلبان درون سبد خود، آن وعده را داد؟

خیر، من چنین برداشتی ندارم.

یعنی برای رضای خدا، آن وعده را مطرح کرد؟

این مسئله در اختیار آقای روحانی نیست و جای دیگری تصمیم‌گیری می شود. آقای روحانی تلاش‌هایی در این زمینه داشته است.

یعنی مذاکراتی در سطح کلان داشته است؟

بله؛ زمانی که آیت‌الله هاشمی زنده بود، دولت تلاش‌هایی در این زمینه کرد. نشریه‌ها، روزنامه‌ها، فضای مجازی و به طور کلی هر قسمتی که مربوط به دولت بوده، نسبت به گذشته بیشتر شده است حتی ممکن است قسمتی از آن به خصوص در فضای مجازی مضر هم بوده باشد. فضای مجازی و فضای سیاسیِ امروز، قابل مقایسه با گذشته نیست. بنابراین نمی‌شود گفت که آقای روحانی در فضای سیاسی داخل، اقدامی نکرده است.

به نظر شما پاشنه‌آشیل و نقطه ضعف دولت کجاست که قادر است روی سبد آرای آقای روحانی در انتخابات سال ۹۶ تأثیر منفی بگذارد؟

همین بزرگ نمایی رسانه‌های مخالف درباره معیشت مردم را پاشنه‌ آشیل می‌دانم.

البته منظور من عملکرد خود دولت بود. حوزه اقتصاد و معیشت.


منبع: alef.ir

آل‌اسحاق:صنعت و تولید کشور قفل شده / با کسی قهر نبوده‌ایم که به دنبال آشتی برویم

عضو هیأت موسس جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با بیان اینکه صنعت و تولید کشور قفل شده است، گفت: درحال حاضر مهم‌ترین مسئله اقتصادی کشور باتوجه به اینکه منابع و نیروی انسانی زیادی داریم، رکود است.

به گزارش فارس، یحیی آل‌اسحاق از چهره‌های مدافع اقتصاد آزاد به شمار می‌رود که درطول سال‌های گذشته به دلیل اهتمام به عقاید اقتصاد بازار، به یکی از چهره‌های شاخص طرفدار بخش خصوصی مبدل شده است.

یحیی آل اسحاق در سال ۱۳۲۸ در قم متولد شد و دارای لیسانس بازرگانی، فوق لیسانس مدیریت صنعتی و دکترای مدیریت استراتژیک است، وی سابقه‌ای ۳۰ ساله در مدیریت اقتصاد ایران دارد.

درسال ۱۳۶۰ با تصدی مدیریت مرکز تهیه و توزیع منسوجات به دولت پیوست و به عنوان معاون حبیب الله عسگراولادی در وزارت بازرگانی مشغول به فعالیت شد، آل اسحاق پس از آن در وزارت دفاع و وزارت صنایع و معادن نیز به عنوان معاون وزیر به کار مشغول شد. او همچنین دوبار در سال های ۱۳۸۵ و۱۳۸۹ در انتخابات اتاق های بازرگانی شرکت کرد و موفق شد به عنوان نماینده بخش خصوصی وارد اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن تهران شود.

وی از جمله کاندیداهای نهایی در لیست نهایی ائتلاف اصولگرایان برای دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز بود.

یحیی آل اسحاق که در حال حاضر عضو هیات موسس جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی است، با حضور در خبرگزاری فارس، به گفت‌وگوی تفصیلی با خبرنگاران حوزه احزاب خبرگزاری فارس، درباره چرایی تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، چشم‌انداز و اقدامات آینده و اولویت‌های برنامه‌ریزی برای مشکلات جامعه و مهم‌ترین طرح‌های اقتصادی جبهه مردمی پرداخت که مشروح این گفت‌وگو در ادامه می‌آید:

به عنوان اولین سوال و با توجه به اینکه شما از اعضای هیأت مؤسس جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی هستید درباره چرایی شکل‌گیری این جبهه و اینکه بنا به چه ضرورت و احساس نیازی در جامعه این جبهه اعلام موجودیت کرد، توضیح بفرمایید.

مسئله تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، خیلی عمیق‌تر از مسئله انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ است، البته انتخابات ۹۶ جزو موضوعات است اما اصل تشکیل این جبهه به‌منظور انتخابات صورت نگرفته است، واقعیت این است که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بعد از سال‌های متمادی که کشور دستخوش تغییرات شد، انقلاب اسلامی بر اساس نیازهای تاریخی در کشور و با رهبری حضرت امام(ره) و دلسوزان انقلاب و تحمل رنج‌ها و زحمت‌های بسیار به نتیجه رسید.

این انقلاب دارای اهداف و آرمان‌ها و نقشه راهی بود، این انقلاب با یک هدف بلندمدت که آن هم زمینه‌سازی برای حرکت اصلی تاریخ، یعنی ظهور حضرت حجت(عج) شکل گرفت. لذا مبنا بسیار بزرگ و عظیم است، این انقلاب در معرض حوادث مختلف داخلی و خارجی قرار گرفت و حتماً این حرکت معاندینی در داخل و خارج از کشور داشت. این دشمنان در هر مرحله به تناسب مخالفت و تحلیل خود را ابراز کرده‌اند. علی‌رغم این حوادث نظام جمهوری اسلامی موفقیت‌های فراوانی در برخی حوزه‌ها داشته است، استکبار اجازه نداده بود اسلام آن گونه که باید و شاید خود را نشان دهد، انقلاب اسلامی در رقابت با تمدن‌ها ظهور و بروز کرد و امروز این انقلاب با محوریت جمهوری اسلامی با تمدن‌های دیگر رقابت می‌کند و توان خود را نشان می‌دهد، این مسئله قابل کتمان نیست. بنابراین همه استکبار جهانی متحد می‌شوند تا علیه جمهوری اسلامی فعالیت کنند و آخرین مسئله همین موضوع مذاکرات بود. بنابراین ما تهدید داریم و این تهدیدات در عرصه بین‌المللی یک امر جدی است. با توجه به این تهدیدات شما می‌بینید که اقتدار منطقه‌ای جمهوری اسلامی به‌عنوان یکی از نمونه‌ها شاهکار است.

وقتی استکبار تصمیم می‌گیرد طرح جدیدی را در منطقه غرب آسیا ایجاد کند و نمی‌تواند،‌ متوجه می‌شود که عمده این ناتوانی به‌خاطر انقلاب اسلامی ایران است و این موضوع را در سوریه و عراق هم شاهد هستیم.

امنیتی که امروز در جمهوری اسلامی وجود دارد، علی‌رغم اینکه ما نقطه تیز حمله هستیم، مثال‌زدنی‌ است. با اینکه اطراف ما آشوب و ناامنی است و کشورهای منطقه درگیر تهدیدات داعش هستند، اما در ایران چنان فضای امنی وجود دارد که بی‌نظیر است. امنیت در حوزه بیان و تصمیم‌گیری و فعالیت سیاسی احزاب و تشکل‌ها نیز مثال‌زدنی است.

در حوزه‌های دفاعی کشور پیشرفت‌های بسیار چشمگیری داشته است. بنده خود در صنایع دفاعی حضور داشته‌ام، درگذشته ما برای نیازهای اولیه خود نیز باید از خارج وارد می‌کردیم و اجازه ساخت‌وساز در این حوزه را نداشتیم، بنابراین یکی از تهدیدات دشمن علیه ایران این است که می‌گویند نباید پیشرفت‌های دفاعی ما تا این‌حد رشد کند.

همه موضوعات مختلف در جمهوری اسلامی از قضیه منافقان تا فدائیان خلق و جدایی‌طلب‌ها، اتفاق افتاده اما این بدن آن‌چنان قوی بوده که در مقابل همه این هجمه‌ها ایستاده است. در مقابل این واقعیت این است که ما شاهد مسائل بسیار تلخی هم هستیم، به‌ویژه در رویکرد آرمان‌های انقلاب اسلامی، شکاف زیادی بین آنچه که امام(ره) و مقام معظم رهبری بیان کرده‌اند با آنچه که در فضای واقعی سیاسی و فرهنگی وجود دارد، دیده می‌شود.

با توجه به اینکه در حال حاضر مهم‌ترین مشکل جامعه مسائل معیشتی و اقتصادی مردم است، مهم‌ترین اولویت‌ها و برنامه‌های جبهه مردمی برای رسیدگی به این وضعیت و رفع مشکلات فعلی چیست؟

ما در مسائل اقتصادی علی‌رغم داشتن منابع و آورده‌های بسیار عظیم دچار مشکلات بسیاری هستیم، در حالی‌که منابع ما در رقابت با کشورهای همسایه قابل‌قیاس نیست، آورده‌های ما حتی با ترکیه، مالزی و کره، قابل مقایسه نیست. در حوزه‌های مختلف اقتصادی موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیک ایران بسیار خاص است و ما بهترین جایگاه را در منطقه داریم و مرکزیت تمام جهت‌گیری و تصمیم‌گیری‌ها را می‌توانیم برعهده داشته باشیم.

از نظر منابع انسانی بر اساس شاخص‌های بین‌المللی از لحاظ توسعه انسانی اول هستیم، یعنی تعداد دانشگاه‌ها و دانشجویان و فناوری و خروجی‌هایمان در سطح بسیار بالایی قرار دارد. از لحاظ منابع مادی و معدنی ازجمله نفت و گاز؛ ما از لحاظ مخازن گاز در جهان اول هستیم و در مخازن نفتی نیز مقام چهارم را داریم. یعنی مخازنی که رگ حیات دنیاست، ما ذخایر بسیار عظیمی داریم. بنابراین از لحاظ آورده‌های اقتصادی ما نسبت به رقبای خود بالاتر هستیم.

* صنعت و تولید کشور قفل شده است

در همین حوزه اقتصادی نارسایی‌های ساختاری و پایه‌ای وجود دارد که به‌سادگی قابل‌رفع نیست، مگر اینکه اراده‌ای برای حل آنها وجود داشته باشد. در حال حاضر مهم‌ترین مسئله اقتصادی کشور، رکود است. تمام این منابع متأسفانه قفل شده است و علی‌رغم اینکه ما منابع و نیروی انسانی زیادی داریم، اما قفل‌شده است و صنعت و تولید خوابیده است.

در اوایل جنگ و انقلاب ما موجودی نداشتیم، اما امروز انبارها پر است ولی بازار تقاضا ندارد. قرار بود انقلاب اسلامی مردم را به رفاه معقول و با کرامت برساند، نه‌اینکه مردم خصوصاً طبقات متوسط به پایین، مستأصل باشند.

در رابطه با مسائل فساد اگرهم صحبتی گفته می‌شود، به‌هیچ‌عنوان بزرگنمایی نیست. واقعیت این است که فساد در سراسر اقتصاد کشور ریشه دوانده و این کاملاً سیستمی است و متأسفانه اخبار زیادی از مفاسد اقتصادی به گوش می‌رسد. مسئله نظام بانکی، کشور را به ناکجاآباد می‌برد. جدا از مبانی آرمانی و مباحث مربوط به ربا، عملکرد اقتصادی به‌گونه‌ای است که تمام کشور عمله نظام بانکی شده‌اند. یعنی همه مشغول فعالیت هستند تا بتوانند هزینه‌های بانکی را پرداخت کنند و فعالیت‌های بانکی نیز به‌گونه‌ای است که باعث نگرانی همه شده است، رئیس‌جمهور می‌گوید «البانک و ما ادراک البانک»، رئیس بانک مرکزی می‌گوید که نظام بانکی به‌هم‌ریخته است و علما و اقتصاددانان و مردم هم همین نظر را دارند. اگر یک تغییر جدی و ساختاری در نظام بانکی نباشد، دیری نیست که حوزه اقتصاد به‌طور کامل به‌هم بریزد.

من در جریان یک واحد تولید معدنی و فولادی هستم که ۲۶۵ میلیارد تومان وام گرفته است و الان که می‌خواهد این وام را پس دهد، باید ۹۶۰ میلیارد تومان با بهره و اصل وام پس بدهد. یعنی هر روز صبح فقط بهره بانکی و نه قسط آن، یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان است. یعنی آفتاب به آفتاب باید این مبلغ را پرداخت کند. این واحد به نتیجه رسیده، اما هرچه که تولید کند، بازهم برای بازپرداخت کم می‌آورد و فقط می‌تواند پول بهره آن بانک را بدهد. وضعیت صندوق بازنشستگی یک آتش زیرخاکستر است و مجموعه سرمایه‌هایی که آنجا مربوط به چندین میلیون بیمه‌ شده است، طوری است که برای بازپرداخت این باید از بودجه دولتی بگذارند.

* وضع موجود نگران‌کننده است؛ انتخابات ریاست جمهوری برای جبهه مردمی یک امر ثانویه است

در حوزه مسائل اجتماعی که مقام معظم رهبری نگرانی‌های خود را به اشکال مختلف بیان کردند، وضعیت طلاق و فحشا و اعتیاد و موضوعات متعدد بسیار نگران‌کننده است. در مسائل بین‌المللی و منطقه‌ای هرجا که بر ملاک‌های ارزشی و انقلابی خود عمل کرده‌ایم، موفق بوده‌ایم، اما در سایر موارد با وجود تلاش‌های خالصانه‌ای که برای مثال در مذاکرات صورت گرفت، وضعیت برخورد استکبار به‌گونه‌ای است که به دلیل بدعهدی و بدقولی تمام آن زحمات را از بین می‌برند و سرنوشت و عمر یک ملت را زائل می‌کنند. این مسائل نگران‌کننده است، این دورنمایی از وضع موجود است، اما چه باید کرد،‌ تأکید می‌کنم که بحث انتخابات ریاست جمهوری برای ما یک امر ثانویه است و حرکت جبهه مردمی بسیار عمیق‌تر از این مسائل است.

صراحتاً تکرار می‌کنم؛ مسئله انتخابات هدف موقت و ثانویه است، اما چون به لحاظ تقارن زمانی تشکیل جبهه در حال حاضر اتفاق افتاده، این مطرح شده است.

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که نسل اول انقلاب ما به‌گونه‌ای شده است که ما در حال کم‌بهره شدن از این نسل هستیم و آنها به سن بالای ۸۰ سال رسیده‌اند و این استوانه‌هایی که در طول تاریخ استوانه شده‌اند، در حال کم شدن هستند، در حالی‌که این انقلاب بناست تا ظهور حضرت حجت(عج) پایدار باشد. این مسئله تمهیدی می‌خواهد که آرمان‌های انقلاب در یک بدنه مناسب ادامه پیدا کند و این امکان‌پذیر نیست مگر اینکه ما نیروهای انقلابی را ارزیابی کنیم. آیا می‌توان نسبت به این وضعیت بی‌تفاوت بود،‌ یا اینکه باید بازنگری کرد؟

* از حدود دو سال قبل جمعی از دلسوزان نظام به ارزیابی مشکلات کشور پرداختند

این مشکلاتی که شما به صورت مشروح به طرح آن پرداختید و با توجه به دغدغه پیگیری این مسائل، آیا این موضوعات در جبهه مردمی احصا شده است؟

بله، این کار صورت گرفته است، از حدود یک سال و نیم تا دو سال قبل، جمعی از دلسوزان نظام به ارزیابی این مشکلات پرداخته‌اند. در این احصا و برشمردن مشکلات، نقاط مثبتی هم وجود داشت، لذا این بررسی صورت گرفت. مواردی که ما موفق بودیم، به چه دلایلی صورت گرفته است.

قطعاً به دلیل حاکمیت گفتمان انقلاب اسلامی بوده است.

بله، طبق بررسی‌ها اقدامات ناموفق گذشته به این نتیجه رسیده شد که در مواردی که موفق بوده‌ایم، چند مورد مؤثر بوده است، از جمله پیاده‌سازی و توجه به ارزش‌ها و اهداف انقلاب و آرمان‌های امام راحل(ره)، که در این زمینه می‌توان به دوران جنگ اشاره کرد. در مواردی که مردم باورمندانه پیگیر بوده و حضور جدی در موضوعات داشتند مانند جنگ، ما موفق عمل کرده‌ایم؛ در مواردی که ما انقلابی عمل کرده و دچار مماشات و تسامح نشده‌ایم، موفق بوده‌ایم. در مواردی که مسئولان امر نسبت به حوزه کاری خود از لحاظ علمی و بینش تخصص و تسلط داشته‌اند و به آرمان‌ها نه‌تنها علم بلکه باور داشته‌اند، موفق بوده‌ایم.

وقتی باور، علم و عمل در جایی اتفاق بیفتد، ما موفق می‌شویم. لذا مجریانی که از این سه ویژگی برخوردار بوده‌اند، تجربه موفقی داشته‌اند. لذا مدیرانی که واقع‌نگر و آرمانی بوده‌اند، موفق‌تر عمل کرده‌اند. افراد مأیوس، بی‌حال، بی‌رمق و افسرده نمی‌توانند کاری را پیش ببرند.

* هرجا که بر اساس ارزش‌های انقلاب عمل نکرده‌ایم و مردم پای کار نیامده‌اند، شکست خوردیم

ما هرجا که بر اساس ارزش‌های انقلاب عمل نکرده‌ایم و مردم پای کار نیامده‌اند، شکست خورده‌ایم، مانند همین بحث بانکی یا قاچاق و مبارزه با فساد که در این زمینه‌ها از روش‌های قاطع انقلابی استفاده نشده است. با محافظه‌کاری عمل می‌کنیم و نتیجه نمی‌گیریم. افرادی هم که به آرمان‌ها معتقد بوده‌اند اما تخصص لازم را نداشته‌اند، عملکرد مطلوبی نداشتند.

بنابراین می‌توان هدف بلندمدت جبهه مردمی را اصلاح و بازنگری در روند ۳۸ ساله انقلاب اسلامی دانست؟

اصلاح و بازگشتن در آن ارزش‌هاست، چون ما به این نتیجه رسیده‌ایم که هرچه از این شاخص‌های انقلابی فاصله گرفته‌ایم، شکست خورده‌ایم. یعنی سعی می‌کنیم نوعی اصلاح و بازنگری و تصمیم به بازگشت به عوامل موفقیت داشته باشیم. باید دید که آیا می‌توان مردم را مانند اوایل انقلاب و زمان جنگ به صحنه آورد و آیا افرادی که از تخصص و تعهد برخوردار باشند، داریم یا خیر.

در بررسی‌ها به این نتیجه رسیدیم که همه این عوامل و ظرفیت‌ها را در اختیار داریم. هم ممکن است ما به ارزش‌ها برگردیم و هم افراد لازم در سطح فراوان با قابلیت‌های انقلابی‌گری در جامعه حضور دارند و مردم ما مهربان و امیدوار و باکرامت هستند که اگر صداقت ببینند، دوآتشه پای کار می‌آیند، لذا از اینکه مردم پای کار بیایند و از اینکه افراد توانمند و انقلابی به‌اندازه کافی در کشور وجود دارد، جای هیچ نگرانی نیست.

از اینکه بشود بازگشت جای هیچ نگرانی نیست به شرط اینکه سامانه‌ای پیدا شود که این الزامات را در یک ظرف جمع کند. افراد موجود به دلایل مختلف پراکنده شده‌اند، عده‌ای مأیوس شده و برخی به خاطر شرایط سنی کنار رفته‌اند و عده‌ای نیز راه پیدا نمی‌کنند. بنابراین به این فکر رسیدیم که اگر ظرفی تهیه کنیم که این ظرف شناخته‌شده باشد و همه حدود و ثغور آن مشخص و متشکل از نیروهای انقلابی باشد، امکان آنکه یک پتانسیل عظیم برای اصل انقلاب فراهم شود، وجود دارد. یعنی هنر ما در این است و کاری هم که در حال حاضر انجام می‌دهیم، همین است که فضایی تهیه کنیم تا مجموعه نیروهای انقلاب و حضور مردم در یک ظرف جمع شود. بر این اساس تصمیم‌گیری شد که با توجه امکان چنین مسئله‌ای یک آورده بزرگ که در همین مدت به آن رسیدیم احساس نیاز جامعه است.

یک وظیفه بسیار بزرگی در حال حاضر وجود دارد، وقتی که همه در این زمینه احساس نیاز می‌کنند، یک اقبال غیرمنتظره پیش می‌آید و بر این اساس قرار شد که این سامانه اعلام شود، اما در قدم اول با یک ملاحظه اولیه حدود ۴۰۰ نفر از افرادی که قطعاً پای کار هستند، کار آغاز شد، اما برای اینکه از تالی فاسدهای این مسئله جلوگیری شود، قرار شد ۱۰ نفر از کسانی که در ظرف ۴۰ سال از خود نمود داشته‌اند و از خود ادعایی ندارند، به‌عنوان اعضای مؤسس این جریان باشند،‌ اما همه آن ۴۰۰ نفر در پشت صحنه حضور دارند و در حال حاضر نیز اعلام حمایت‌ها ادامه دارد. در همان وهله اول حدود ۵۵۰ نفر از افراد و شخصیت‌های برجسته از این جبهه حمایت کردند. همچنین قرار است اقدامات اساسی در این زمینه نیز انجام شود.

مبنای کار جبهه از پایین به بالاست و قرار است این بار مردم حضور داشته باشند، لذا عنوانی که انتخاب شد جبهه است، نه حزب و شاخص‌های انقلاب اسلامی را دارد، آنچه تنظیم شده فریم اولیه است، اما این ساختار باید از پایین به بالا صورت بگیرد و خود مردم انقلاب اسلامی باید جمع شوند و هیأت مرکزی آن را تعیین کنند که البته به صورت سالانه این ۲۵ نفر انتخاب می‌شوند. بعد از انقلاب در حوزه‌های انقلاب، سازماندهی، گروه‌بندی و احزاب و جناح‌های مختلف داشته‌ایم و در حال حاضر به تعبیری ۲۰۰ حزب داریم. ما به عناوین مختلف نیروهای خود را قبیله قبیله کرده‌ایم. این جبهه می‌خواهد این عناوین مختلف چپ‌، راست و اصلاح‌طلب و اصولگرا را کنار بگذارد و یک شاخصی را که اصل انقلاب اسلامی بوده است محور قرار دهد.

یعنی همان دوگانه انقلابی و غیرانقلابی.

بله، البته پسوند اسلامی در این زمینه ضرورت دارد.

*محور کار انتخاب نامزد واحد جبهه انقلاب بر اساس شاخص‌های انقلابی است

صحبتی از شما مطرح شده بود که گفته بودید احتمالاً فردی اصلاح‌طلب یا آقای روحانی نامزد جبهه باشد که البته تکذیب کردید.

بله، بنده این موضوع را تکذیب کردم، این موضوع یک سوءبرداشت بود. محور کار انتخاب بر اساس شاخص‌های انقلابی است. ما در حوزه نیروهای انقلاب اسلامی بیش از ضرورت آدم داریم و نیازی به چپ و راست و این عناوین نیست. متأسفانه روحیه قبیله‌گرایی آسیب‌های زیادی وارد می‌کند و برخی بقای برخی افراد در همین گروه‌گرایی و جناح‌بندی است و زمانی که می‌بینند ساختارها در حال برهم خوردن است، مقاومت می‌کنند.

* ما با کسی قهر نبوده‌ایم که حالا به دنبال آشتی ملی برویم

نکته دیگری که ضرورت دارد آن را مطرح کنم، این است که باید همه افراد مواضع مربوط به جبهه مردمی را بشنوند و ما هیچ چیز پنهانی نداریم که بخواهیم نگران باشیم و با رسانه‌های اصلاح‌طلب مصاحبه نکنیم. اخیراً یکی از خبرنگاران اصلاح‌طلب از بنده درباره آشتی ملی پرسید که من به او گفتم مگر ما با یکدیگر قهر بوده‌ایم که حالا به دنبال آشتی ملی باشیم. ما می‌گوییم وحدت و این وحدت محور می‌خواهد، محور این وحدت مقام معظم رهبری است.

اصل ۱۱۰ قانون اساسی می‌گوید که کلیه خط‌مشی‌ها و سیاست‌های کلی را باید مقام معظم رهبری بگوید، یعنی جریان کلی حرکت نظام حول مقام معظم رهبری است. بنابراین جبهه مردمی و نیروهای انقلاب اسلامی بسیار صریح و بدون هیچ‌گونه رودربایستی به‌دنبال این است که با محوریت مقام معظم رهبری و با روش‌های مردمی و انقلابی، بازگشت به ارزش‌های انقلاب اسلامی را فراهم کند و این امر را در ظرفی انجام می‌دهد که به‌دور از جناح‌بندی مصطلح است.

با توجه به هدف کوتاه‌مدتی که مربوط به انتخابات ریاست جمهوری است و با توجه به عملکرد ضعیف ۴ ساله آقای روحانی، چقدر فکر می‌کنید این ائتلاف و هم‌گرایی حداکثری در نیروهای انقلاب منتج به پیروزی شود؟

بنده مشکلاتی را برشمردم که همه نسبت به آنها اذعان دارند. به‌ویژه در حوزه اقتصادی، دولت و تیم مذاکره‌کننده سعی کردند به چارچوب‌ها پایبند باشند، اما آنچه مشکل داشت، این بود که دولت حل مشکلات اقتصادی را به مذاکرات گره زد و ۷۰ درصد از برنامه‌های خود را به این موضوع اختصاص داد و این اشتباهی بود که انجام شد، اما آنها نشان دادند که به قول خود عمل نمی‌کنند. سابقه آمریکا نه‌تنها در ارتباط با ما بلکه در ارتباط با جهان قابل‌اعتماد نیست، نباید تا این اندازه به مذاکرات وزن می‌دادیم، هرچند که مسائل بین‌الملل خیلی مهم است، اما باید وزن این مسئله ۳۰ به ۷۰ می‌شد و بر روی منابع درونی تکیه می‌کردیم. ما باید وقت خود را بر روی ۲۴ بند اقتصاد مقاومتی می‌گذاشتیم و خیلی از این مسائل از جمله درون‌زایی و برون‌نگری دیده شده بود، بسیار جلو بودیم. اگر وقت بیشتری می‌گذاشتیم تا این باور را عملیاتی کنیم، قطعاً بسیاری از مشکلات ما به شکل فعلی نبود، لذا یک اختلاف بینشی وجود دارد که مشکل اصلی ما بینش است و ما باید این نکته را اصلاح کنیم.

این جبهه اگر یک یا دو سال قبل اعلام موجودیت می‌کرد، شاید این شبهه وجود نداشت و متأسفانه خیلی‌ها باور نمی‌کنند، زندگی برخی در قبیله‌گرایی است. انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ حتماً یکی از مسائلی است که جبهه باید به آن ورود کند، اما با همین نگاه جبهه‌ای و مردمی، هدف اصلی عمیق‌تر از انتخابات ریاست جمهوری است.

*مردم اگر مطمئن شوند این حرکت صادقانه است و راهی هم جز این وجود ندارد، همراهی خواهند کرد

این هم‌گرایی و ائتلاف گسترده می‌تواند منتج به پیروزی در انتخابات شود؟

آنچه که ما تاکنون گفته‌ایم ازجمله استفاده از ظرفیت مردمی، نگاه فراجناحی و صداقت در رفتار و بیان و حضور میدانی مردم در این زمین بسیار مؤثر است و مردم اگر مطمئن شوند که این حرکت صادقانه است و راهی هم جز این وجود ندارد، همراهی خواهند کرد، اما همان قشر خاکستری که اکثریت جامعه ما را تشکیل می‌دهند، اگر صداقت و برنامه ببینند و بدانند که این جریان مشکلات روز آنها را حل می‌کند و شعار نیست، همراه خواهند شد.

* باید همراه کاندیدای جبهه انقلاب تیم معرفی کنیم

مشکلی که وجود دارد این است که یک مقدار از اعتماد مردم ریخته است؛ چراکه جریان اصولگرایی یک مدت آمد و مردم نتیجه آن را دیدند، همان‌طور نتیجه اقدامات اصلاح‌طلبان و اعتدالیون را هم دیدند. لذا مردم تا حدودی واله هستند، باید همراه آن کاندیدا تیم معرفی کنیم. یعنی بگوییم آقای رئیس‌جمهوری که می‌خواهید بیایید از حالا باید بگویید تیمی که با شما هستند، چه کسانی هستند.

یعنی جبهه مردمی تیم رئیس‌جمهور آینده را هم مشخص می‌کند؟

به دنبال آن هم هستیم. فعلاً در حال برنامه‌ریزی در این زمینه هستیم، ما به‌دنبال بازگرداندن آن اعتماد هستیم، مردم ما هم باهوش هستند و با حرف و شعار اعتماد نمی‌کنند و خسته شده‌اند.

این مسئله بدون توجه به مشکلات مردم موفق نخواهد بود،‌ مردم در حال حاضر مشکل اقتصادی دارند و بیکاری و مشکل معیشت مردم را خسته کرده است. مردم باید باور کنند تیمی که می‌خواهد روی کار بیاید می‌تواند این موضوع را حل کند و فقط حرف نمی‌زند. اینکه فقط بگوییم این فرد تحصیلات دارد و متدین است، کار پیش نمی‌رود. ترکیب آن تیم بسیار مهم است؛ یکی از کارهایی که امیدواریم خداوند توفیق انجام آن را به ما بدهد این است که همراه با رئیس‌جمهوری که معرفی می‌شود، یک تیم جامع از توانایی‌های موجود کشور که در این چارچوب بگنجد، باید همراه شود و از اول با هم منسجم باشند. مثلاً در حوزه مسائل اقتصادی و بین‌المللی در یک حوزه و هماهنگ باشند. اگر چنین چیزی باشد من احتمال موفقیت می‌دهم.

ارزیابی شما از برنامه‌های دولت برای انتخابات چیست به‌ویژه با این عملکردی که در این ۴ سال داشته است؟

در رابطه با مسئله دولت و آتیه اداره حکومت توجه توأمان به مسائل داخلی و خارجی بسیار مهم است، چگونگی استفاده از فرصت‌ها، تعامل با دنیا، چگونگی مقابله با تهدیدات و چگونگی مهندسی و تعامل با جهان در حوزه سیاست خارجی، باید دارای یک برنامه مشخص باشد. خوشبختانه امروز جمهوری اسلامی در مسئله مهندسی جهانی که نقش جدی را در منطقه و جهان دارد، خود آنها به‌عنوان بازیگر اصلی ایران را قبول دارند. همین حالا آقای ترامپ می‌گوید برای مسئله خاورمیانه روسیه و ایران باید همراه باشند. این آقا اعتراف جدی دارد و واقعی هم هست.

آنها گفتند اسد باید برود، اما نشد که برود. اینها می‌فهمند که داستان از چه قرار است، لذا با توجه به اهمیت ایران در مسائل بین‌الملل آنها حتماً در مورد جمهوری اسلامی طرح و برنامه دارند. از جنگ اقتصادی گرفته تا تهدیدات نظامی. پس رئیس‌جمهور آینده باید بداند که این مسائل را هم پیش رو دارد. لذا این دولت بر اساس یک تفکر توجه به مذاکرات و نگاه به بیرون برای حل مشکلات داخلی، فعالیت کرده است. اگر ما به سمتی برویم که همراه برداشت آقایان باشد، شاید این دولت بتواند مسائل را دنبال کند.

این دولت یا باید تغییر ماهیت دهد _نسبت به آمریکا و درباره حوادث جدیدی که در مهندسی جهان اتفاق می‌افتد_ اما اگر با این سیاست‌ها همراه باشد و با همان رویکرد قبلی جلو برود، موفق نخواهد بود. اگر آنها برجام را زیرسوال ببرند و در مسائل منطقه جور دیگری علیه ایران عمل کنند، این تیم قطعاً نمی‌تواند؛ چراکه تیم دولت با افرادی هماهنگ شده است که اهل این رفتار هستند و آنها با رفتار دیگر نمی‌توانند عمل کنند. یا باید این دولت یک سری افراد جدید متناسب با این ادبیات روی کار بیاورد، بنابراین موفقیت یا عدم موفقیت دولت به شرایط جدید بازمی‌گردد و ظرف ۵ ماه آینده چارچوب کار مشخص خواهد شد.

*دولت باید واقعیت‌های داخلی را درک کند

این دولت باید بتواند واقعیت‌های داخلی را درک کند و نخواهد با حرف و آمار مسائل را پیش ببرد، در حالی‌که آنها می‌خواهند بگویند قبول کنید بیکاری را حل کردیم و وضعیت مردم خوب است. با این رویکرد کار پیش نمی‌رود و مردم می‌بینند که فرزندانشان در خانه بیکار هستند. خود آقای روحانی به‌عنوان رئیس‌جمهور اذعان دارد که بزرگ‌ترین مشکل ما بیکاری و معیشت است و در واقع خودشان روی موج آمده‌اند، اما بجای پاسخگویی، سؤال‌کننده هستند. باید ریشه‌ای در این مسئله ورود کرد. اگر مسائل، مردم، مشکلات داخلی و خارجی را درست تشخیص داده و تجزیه و تحلیل کنند و عملاً اقتصاد مقاومتی را اجرا کنند، احتمال موفقیت هم دارند، اما در غیراین‌صورت اگر رأی هم بیاورند، همین آش و همین کاسه خواهد بود.

*۱۲ مورد مشکل ساختاری کشور باید حل‌وفصل شود

باید به وضعیت دنیا و منطقه نگاه کرد و به نابسامانی‌های کشور نگاه کنیم و ببینیم چطور می‌شود با این وضعیت با ۱۲ مورد مشکل ساختاری حل‌وفصل شود. این به‌سادگی امکان‌پذیر نیست، مگر اینکه همه مردم پشت صحنه باشند. این وضعیت بدتر از جنگ ۸ ساله نیست. آن‌زمان همه مردم بودند، الان نیز با کمک مردم این مسائل قابل‌حل‌شدن است. کار از تعارف کردن گذشته است و از آن‌طرف امیدهای فراوانی وجود دارد. نیروهای جوان و تحصیل کرده‌ای که داریم و منابع و آورده‌های ما به‌صورت بالقوه امکان موفقیت می‌دهد. آورده‌ها ما در همه حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مؤید موفقیت ماست. مشکل در نظام تدبیر و مدیریت است، همه نیروهای انقلابی باید با محوریت مقام معظم رهبری و مردم صادقانه فعالیت کنیم و حتماً موفق خواهیم شد. ما این وضعیت پیچیده را در زمان جنگ و در منطقه هم داشتیم، اما موفق شدیم. هر رئیس‌جمهوری که سر کار بیاید اگر تغییر ماهوی در بینش و نگاه خود ایجاد نکند، موفق نخواهد شد.

ساختار جبهه مردمی به این شکل است که ۲ هزار نفر در مجمع ملی شرکت خواهند کرد که حدود ۱۵۰۰ نفر آن از شهرستان‌ها و استان‌ها می‌آیند و ۵۰۰ نفر نیز مربوط به اقشار است، لذا ۲۲ قشر اساتید، اصناف، هنرمندان و… تشکیل شده است که کمیته‌های زیر مجموعه را تشکیل می‌دهند و از میان آنها ۲۰ نفر از هر قشر عضو آن ۲ هزار نفر می‌شود که درنهایت ۲۵ نفر شورای مرکزی را انتخاب می‌کنند، در حال حاضر در مرحله معرفی نمایندگان اقشار هستیم.

* اقتصاد مقاومتی مبنای برنامه اقتصادی «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» است

با توجه به اینکه اولویت جبهه مردمی مسئله اقتصاد و معیشت است، آیا برنامه جبهه برای مسئله اقتصاد اولویت‌بندی شده است؟

در ارتباط با مسئله اقتصادی خوشبختانه قسمت اول که طراحی و شناخت موضوع است، محقق شده است، یعنی شناسایی منابع، مشکلات، امکانات، فرصت‌ها و تهدیدات در این مدت مشخص شده است.

نکته دوم داشتن یک نسخه عملیاتی است که بتواند کار را سامان دهد و در تنظیم یک استراتژی، همه این مراحل لحاظ شده است. در این طراحی آنچه انجام شده و موجود است، استراتژی و اهداف مشخص است و قوت و ضعف هم بررسی شده و یک نسخه کلی که همان اقتصاد مقاومتی است درآمده است، بنابراین اقتصاد مقاومتی مبنای برنامه اقتصادی جبهه مردمی است.

*سیاست‌های کلی انتخابات مبنای کار سیاسی جبهه مردمی

سیاست‌های کلی انتخابات که از سوی رهبر انقلاب ابلاغ شد، چطور؟ آیا آن نیز مبنای کار سیاسی جبهه خواهد بود؟

بله، علی‌القاعده باید این‌گونه باشد، طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی سیاست‌های کلی توسط مقام معظم رهبری تعیین می‌شود و ما خارج از قانون و ضابطه نمی‌توانیم عمل کنیم، لذا هر کس غیر این عمل کند، خلاف کرده است؛ برای ما به‌عنوان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی جهت‌گیری‌های مقام معظم رهبری مشخص است و فصل‌الخطاب محسوب می‌شود.

اگر درباره برنامه و عملکرد جبهه مردمی نکته خاصی دارید به‌عنوان جمع‌بندی بفرمایید.

در رابطه با جبهه مردمی نیروهای انقلاب باید توجه کرد که این جریان یک جریان حزبی نیست و با هیچ حزبی هم درگیر نیست. فقط یک شاخص دارد و وجه مشترک ما هم این است که شاخصه‌های انقلاب اسلامی در هرکس باشد، می‌تواند عضو این جبهه باشد.

از جمله این شاخص‌ها قبول سیستم ولایت‌فقیه و قبول باورمندانه مصداق ولایت‌فقیه است. باید باور کرد کار باید به‌دست مردم باشد، مردم ما ابزار دست هیچ‌کس نیستند. ضریب هوشی مردم ما بسیار بالاست، این جبهه می‌خواهد عملاً با مردم پیش برود. ما باید کار را به‌دست کاردان بدهیم، باید افرادی روی کار بیایند که تخصص لازم را داشته و مسلط باشند و درعین حال زیر خیمه انقلاب اسلامی باشند، خارج از این خیمه کسی در این جبهه جایی ندارد.

استفاده از سرمایه اجتماعی و استفاده از ظرفیت‌ها و جامع‌نگری در این جبهه وجود دارد و اگر غیر از این باشد، وضعیت داخلی و خارجی ما به‌گونه‌ای است که یک گروه خاص نمی‌تواند با آن مقابله کند. در مقابل این تهدیدات جز اینکه همه ظرفیت‌های کشور را بسیج کنیم، نداریم. در شرایطی هستیم که اگر همه باهم نباشیم، تهدیدات با یک گروه خاص قابل رفع‌ و رجوع نیست، البته ضمن اینکه این بحران‌ها و تلاطم‌ها را داریم باید مجموعه انقلاب اسلامی را پیش ببریم؛ انقلاب اسلامی به مردم قول داده است که رفاه، رشد و توسعه مردم را پیش ببرد و ما گفته‌ایم که قرار است انقلاب اسلامی برای همه مسلمانان، انقلابیون و مستضعفان مدل و الگو شود. ما اگر همه توان خود را به صحنه نیاوریم، موفق نخواهیم شد و اگر برنامه‌های خود را با سعه‌صدر پیش ببریم، حتماً موفق خواهیم بود.


منبع: alef.ir

۱۴ استان درگیر برف و باران

به گزارش ایسنا، در اکثر محورهای استان های مرکزی، تهران، قم، گیلان ، همدان، خراسان رضوی، خراسان شمالی، مازندران و البرز ،  محور اشتهارد – ساوه استان قزوین و محورهای بروجرد – اراک و بروجرد – ملایر  استان لرستان بارش برف و در اکثر محورهای استان های هرمزگان و کرمان بارش باران گزار شده است.اکثر محورهای استان خراسان رضوی، محور توره – بروجرد   استان مرکزی آزادراه ساوه – همداناستان همدان و محور اردبیل – آستارا و اردبیل – مغان استان اردبیل درگیر کولاک و یخ زدگی است.تردد در کلیه محورها منوط به همراه داشتن و استفاده از زنجیر چرخ است. فهرست محورهای مسدود عبارت است از: محور کرج – چالوس روزهای شنبه، یک شنبه، دوشنبه و سه شنبه از ساعت ۲۰:۰۰ الی ۰۵:۳۰ روز بعد تا ۲۰ اسفند (به علت ایمن سازی تونل امیرکبیر)     استان های تهران و البرز، محور شمشک – دیزین     استان های گیلان، محور پونل – خلخال، فومن – سراوان، سیاهکل – دیلمان، سیاهکل – سنگر، آزادراه قزوین – رشت، جاده قدیم رشت – قزوین، سنکسر- کوچصفهان     محور اولنگ – شاهرود در استان گلستان و سمنان     استان های کردستان و کرمانشاه، محور سرو آباد – پاوه     جنوب استان سیستان و بلوچستان، محور چاهان – زرآباد     استان کهگیلویه و بویراحمد، سی سخت – پادنا     استان هرمزگان، محور بندر لنگه به بندرعباس ,محورهای  فرعی بستک – مهران به خمیر، حاجی آباد – وکیل آباد، باغات – وکیل آباد و لنگه – بستک     استان کردستان، محورهای سقز – مریوان و محور فرعی دهگلان-حسین آباد     استان بوشهر، محور روستایی درودگاه – پل درودگاه و چاه پیر، طاهری – جم، درودگاه – سعد آباد، بوشهر- خورموج، خورموج – کنگان، بوشهر – برازجان     استان فارس شمال، محور شیراز – جهرم     استان زنجان، محور تهم-چورزق، زنجان – طارم، زنجان – بیجار، زنجان – قزوین، ابهر- خدابنده، زنجان -خدابنده، دندی- تخت سلیمان     استان آذربایجان شرقی، محورهای تبریز- میانه، هشترود – زنجان، آزادراه پیامبر اعظم، مراغه – هشترود     استان چهارمحال و بختیاری، محور کوهرنگ – مسجد سلیمان (گردنه های چری و شاه منصوری)     استان خراسان رضوی،محور تایباد – خوافَ، درگز – چوچان     محور کرج – چالوس     محور هراز    همچنین عبور تریلی در کلیه محورهای استان گیلان به علت لغزندگی جاده تا اطلاع ثانوی ممنوع است.به جز محورهای فوق، سایر محورهای مواصلاتی کشور از جوی آرام و ترافیکی روان برخوردار هستند.


منبع: baharnews.ir

گسل تبریز؛ خفته‌ ناآرام در قلب آذربایجان

بهزاد زمانی در گفت‌وگو با ایسنا، در این رابطه اظهار کرد: آذربایجان‌شرقی در شمال غرب ایران با قرارگیری در میان چهار کوهزاد البرز در شرق، قفقاز کوچک در شمال و زاگرس و آناتولی در جنوب و غرب، یکی از مناطق با لرزه‌خیزی بالا در ایران است.وی ادامه داد: گسل‌های مهمی این استان را احاطه کرده‌اند که تقریبا در مرزهای استان قرار دارند؛ از جمله گسل تبریز در غرب، گسل ارس در شمال و گسل میانه – اردبیل در جنوب شرق از مهم‌ترین آن‌ها هستند.این دانشیار تکتونیک دانشگاه تبریز اضافه کرد: همچنین در داخل استان نیز گسل‌های مهم دیگری وجود دارند که از جمله مهم‌ترین آن‌ها گسل شمال و جنوب میشو، گسل‌های شمال و جنوب بزقوش، گسل ارسباران و نیز گسل جنوب اهر هستند که گسل تبریز به حکایت تاریخ، لرزه‌خیزترین گسل در استان است. زمانی اظهار کرد: بر اساس مطالعاتی که در مدت هفت سال گذشته انجام داده‌ایم، یک طرح پژوهشی و بیش از هفت مقاله علمی در ارتباط با گسل تبریز منتشر کرده‌ام که از جمله آن مقاله‌ای با عنوان «پاره‌بندی گسل تبریز و برآورد توان حرکتی آن» است.وی در خصوص یافته‌های خود در ارتباط با گسل تبریز، گفت: این گسل از جنوب شهر زنجان تا نزدیکی خوی و به عقیده برخی تا کشور ترکیه امتداد دارد و شواهد حاکی از تقسیم گسل تبریز به سه پاره یا “segment” در استان آذربایجان‌شرقی و استان‌های مجاور آن به خصوص آذربایجان‌غربی است. دانشیار تکتونیک دانشگاه تبریز افزود: امتداد پاره‌ جنوبی گسل تبریز از محدوده‌ شرق شهر بستان‌آباد تا سه راهی اهر است و ادامه آن پاره‌ میانی گسل تبریز بوده و از سه‌راهی اهر تا صوفیان ادامه داشته که «گسل شمال تبریز» نام دارد. سپس پاره‌ شمالی گسل تبریز یا پاره‌مرند است که از شهر صوفیان تا خوی و حتی قسمت‌های شمالی‌تر آن امتداد یافته است.وی ادامه داد: گسل شمال تبریز در قسمت شرقی شهر تبریز به طور تقریبی از نواحی شهرک مرزداران تا شهرک باغمیشه امتداد دارد و سپس در امتداد کوه‌های عینالی ادامه یافته و رود آجی چای را قطع می‌کند. زمانی، همچنین با اشاره به اینکه مکانیسم حرکتی گسل تبریز امتداد لغز راست گرد با مؤلفه راندگی است، عنوان کرد: به عقیده برخی از محققان، گسل تبریز در عمق دو شاخه می‌شود که شاخه اصلی آن امتداد لغز و شاخه دوم آن راندگی است. گسل‌های فرعی پنهان گسل تبریز باید شناسایی شوند دانشیار تکتونیک دانشگاه تبریز تصریح کرد: شاخه‌های فرعی گسل شمال تبریز به طور مورب در زیر بستر بخش‌های مختلف شهر گسترده شده است که هر از چند گاهی حرکات محدود این گسل‌های فرعی باعث ایجاد زلزله‌هایی با بزرگای کم‌تر از پنج ریشتر می‌شود.به گفته وی، یکی از این شاخه‌های فرعی پنهان دارای محور شمالی – جنوبی بوده و از به هم پیوستن خطی تقریبی از پل “آجی چای” به استادیوم یادگار امام (ره) به وجود آمده و در واقع این گسل ادامه “کمور چای” است، این شاخه فرعی در طول سال گذشته دو بار حرکت داشته که مسبب رویداد دو زمین لرزه با بزرگای حدود چهار تا چهار و نیم ریشتر در عمق کمتر از ۱۰ کیلومتری زمین بوده است.زمانی تأکید کرد: شناسایی گسل‌های فرعی گسل تبریز از این لحاظ اهمیت دارد که پهنه‌های گسلی مشخص می‌شوند و در نتیجه می‌توان از ساخت و ساز در حریم گسل‌ها جلوگیری کرد. وی همچنین با بیان اینکه این گسل‌های فرعی خود منفرد بوده و در طول زمان امکان فعالیت آن‌ها و نیز ایجاد مخاطره وجود دارد، خاطرنشان کرد: در حین رخداد زمین لرزه‌های احتمالی در گسل تبریز، نه تنها امکان حرکت و گسیختگی آن‌ها وجود دارد، بلکه احتمال تخریب در سازه‌های ایجاد شده بر روی گسل‌ها نیز وجود خواهد داشت. دانشیار تکتونیک دانشگاه تبریز با اشاره به اینکه در طول تاریخ زلزله‌های زیادی مرتبط با پاره‌ میانی گسل، یعنی گسل شمال تبریز و شاخه‌های فرعی آن اتفاق افتاده است، گفت: زمین شناسان در حدود ۱۰ زمین‌لرزه شدید را که در سال‌های ۸۵۸، ۱۰۴۲، ۱۲۷۳، ۱۳۰۴، ۱۴۴۰، ۱۶۴۱، ۱۷۱۷، ۱۷۲۱، ۱۷۸۰ و ۱۷۸۶ میلادی در شهر تبریز رخ داده‌ است، به فعالیت گسل شمال تبریز نسبت داده‌اند که بزرگای آن‌ها بیش از ۶٫۵ تا ۷ ریشتر تخمین زده شده است.وی ادامه داد: بر این اساس، گسل شمال تبریز و شاخه‌های فرعی آن از اهمیت زیادی برخوردار بوده؛ به طوری که در تاریخ شهر تبریز تأثیر گذاشته است. گسل تبریز در حال ذخیره و انباشت انرژی است زمانی اظهار کرد: در تحقیقاتی که با همکاران در سال ۱۳۹۴ انجام داده‌ایم، با استفاده از داده‌های دستگاهی و تاریخی، دوره بازگشت زمین لرزه‌های سه پاره‌ عنوان شده در گسل تبریز و همچنین آهنگ رویداد سالیانه زلزله را مورد ارزیابی قرار دادیم.وی افزود: بر این اساس، احتمال وقوع زمین‌لرزه‌هایی با بزرگای ۶ ریشتر هر ۳۰۰ سال یک بار و زلزله‌های بالای ۷ ریشتر بیش از ۷۰۰ سال برآورد شده است.زمانی خاطرنشان کرد: این بدین معنی نیست که دوره طولانی آرامش خواهد بود، بلکه دلیل آن ذخیره و انباشت انرژی در گسل تبریز و همچنین مهاجرت زلزله‌ها به سمت شمال غربی یعنی کشور ترکیه است. دانشیار تکتونیک دانشگاه تبریز همچنین تصریح کرد: «خالد حسامی» بر اساس مطالعات دیرینه لرزه‌خیزی، دوره بازگشت زلزله‌ها را ۶۵۰ سال تخمین زده و برخی نیز آن را ۲۷۰ سال تخمین زده‌اند که این نتایج با یکدیگر همخوانی ندارند.وی با بیان اینکه چُنین نتایجی از دوره بازگشت زمین لرزه‌ها، پیش‌بینی بلندمدت و میان مدت زلزله برای گسل تبریز محسوب می‌شوند، گفت: به نظر می‌رسد که به احتمال، خطای بسیاری در داده‌های تاریخی زمین‌لرزه‌های شهر تبریز وجود دارد؛ به طوری که برخی از زلزله‌های بزرگ در فاصله دور از تبریز به وقوع پیوسته؛ اما به دلیل ضعف سازه‌های شهر در آن زمان تخریب زیادی را در شهر قدیمی و بزرگ تبریز موجب شده است. وی همچنین با اشاره به اینکه در طول تاریخ زمین‌لرزه‌های مناطق دیگر به گسل تبریز نسبت داده شده‌اند، یادآور شد: شاهد آن زلزله اهر و ورزقان در سال ۱۳۹۱ است که گسل مسبب آن «گسل جنوب اهر» با وجود فاصله ۶۰ کیلومتری از گسل تبریز، موجب تخریب کامل خانه‌های ضعیف و قدیمی روستاهای نزدیک شهر تبریز از جمله روستای “اسپران” نیز شد. زمانی با بیان اینکه شاید منصوب کردن برخی از این زمین لرزه‌ها به گسل تبریز چندان صحیح نباشد، افزود: با این وجود در تاریخ تبریز به چندین زلزله نیز اشاره شده است که موجب شکستگی در کوه سرخاب یا “عینالی” تا “شیبلی” شده است و باید انتظار رویداد زلزله‌های بزرگی را در شهر تبریز داشته باشیم. پرتگاه گسلی جوان در شرق تبریز حاکی از فعالیت‌های اخیر گسل است این دانشیار تکتونیک دانشگاه تبریز  عنوان کرد: مطالعاتی که در سال ۱۳۹۳ در زمینه پتانسیل حرکتی پاره‌های مختلف گسل تبریز انجام دادیم، نشان می‌دهد که توان حرکتی پاره‌ میانی گسل تبریز ۷۰ درصد و پاره‌ جنوبی آن ۶۷ درصد بوده؛ در حالی که توان حرکتی پاره‌ شمالی گسل تبریز حدود ۳۷ درصد است.وی ادامه داد: بر اساس این نتایج، احتمال حرکت و به تبع آن رویداد زلزله در پاره‌ میانی و جنوبی گسل تبریز بیشتر بوده و بخش شرقی شهر تبریز می‌تواند خطرپذیری بیشتری را در برابر زلزله‌های آتی داشته باشد. دانشیار تکتونیک دانشگاه تبریز افزود: از آثار مورفوتکتونیکی گسل تبریز در بخش شرقی شهر تبریز یعنی شرق شهرک باغمیشه، می‌توان به پرتگاه گسلی جوان اشاره کرد که حاکی از فعالیت‌های اخیر این گسل بوده، اما به سمت غرب تبریز، این آثار فرسایش بیشتری دارند که نشان‌دهنده حرکات کمتر گسل تبریز در این مناطق است. استفاده از پیش‌نشانگرهای زلزله در تبریز امری حیاتی است زمانی با تأکید بر اینکه روش‌هایی برای پیش‌بینی کوتاه‌مدت زلزله‌ها وجود دارد که مستلزم سرمایه‌گذاری است، گفت: از جمله این روش‌ها، استفاده از پیش‌نشانگرهای زلزله مانند گاز رادون و روش “VAN” است که در این راستا از سال ۱۳۹۱ تاکنون با تلاش بسیار، ۳ ایستگاه با هزینه شخصی و پشتیبانی دانشگاه تبریز راه‌اندازی کرده‌ام.وی ادامه داد: اما صحت و دقت نتیجه در این روش، نیازمند راه‌اندازی بیش از ۱۳ ایستگاه “VAN” است تا بتوان زمان وقوع زمین‌لرزه را با دقت ۷۰ درصد و در فاصله زمانی یک ساعت تا ۴۰ روز پیش از رویداد زلزله تشخیص داد. وی همچنین اظهار کرد: طرح را با شورای شهر تبریز نیز مطرح کرده‌ام و مورد تصویب قرار گرفته است؛ اما تاکنون شهرداری تبریز پس از گذشت یک سال با دانشگاه تبریز قرارداد نبسته است.زمانی ابراز امیدواری کرد که با همکاری شهرداری تبریز این مهم انجام گیرد؛ چرا که مطالعات دیرینه لرزه‌خیزی زمین‌لرزه‌های شهر تبریز نشان می‌دهد که در گذشته زلزله‌هایی بزرگ این شهر را بیش از ۱۰ بار ویران کرده است.وی در این خصوص تأکید کرد: استفاده از پیش‌نشانگرها حتی اگر از دقت بسیار بالایی هم برخوردار نباشند، در کلانشهری با چنین پیشینه لرزه‌خیزی و دارای بافت فرسوده برای نجات جان شهروندان امری ضروری و حیاتی است. زمانی خاطرنشان کرد: با توجه به بافت فرسوده شهر تبریز، مقاوم‌سازی ساختمان‌ها در بلندمدت گزینه خوبی برای کاهش مخاطرات ناشی از زلزله بوده؛ اما در فاصله رسیدن به شهری مقاوم، بهترین گزینه استفاده از پیش‌نشانگرهای زلزله است. سیستم هشدار سریع برای جلوگیری از مخاطرات وابسته به زلزله بسیار مهم است وی همچنین با تأکید بر اینکه سیستم هشدار سریع متفاوت از پیش‌نشانگرهای زلزله است، گفت: سیستم هشدار سریع با دریافت اولین امواج مخرب زمین‌لرزه پس از رویداد، باعث قطع سیستم‌های مهم در یک شهر می‌شود.زمانی ادامه داد: هر چه فاصله گسل تا این سیستم‌ها بیشتر باشد، زمان کافی برای عملکرد سیستم هشدار سریع و حتی هشدار به مردم وجود خواهد داشت.وی با بیان اینکه امروزه در کشور ژاپن با سیستم هشدار سریع به طور موفق حدود ۱۰ ثانیه پیش از وقوع زلزله هشدار داده می‌شود، یادآور شد: این سیستم اکنون در شهر تهران نیز نصب شده است. دانشیار تکتونیک دانشگاه تبریز اظهار کرد: پیش‌نشانگرهای زلزله قبل از رویداد اطلاع‌رسانی می‌کنند؛ بنابراین کارایی پیش‌نشانگرها نسبت به سیستم هشدار سریع در شهر تبریز بیشتر است.وی با اشاره به اینکه امروزه استفاده از پیش‌نشانگرهای زلزله در کشورهای آمریکا، یونان، چین، مکزیک و ژاپن متداول و مرسوم بوده و در کنار آن از سیستم‌های هشدار سریع نیز بهره می‌برند، تأکید کرد: اگرچه برای شهر تبریز فاصله صفر تا گسل کارایی سیستم‌های هشدار سریع را کاهش می‌دهد؛ اما استفاده از آن در جهت قطع شریان‌های مهم و حیاتی مانند گاز و برق برای جلوگیری از آتش‌سوزی و مخاطرات وابسته به بعد از تخریب زلزله بسیار مهم خواهد بود. مقاوم‌سازی ساختمان‌ها ضروری است زمانی با بیان اینکه باید مخاطرات گسل تبریز را برای شهروندان در دو بخش جداگانه بررسی کرد، گفت: نکته نخست در این خصوص، توجه به مناطقی است که بر روی و اطراف پهنه گسلی تبریز قرار گرفته‌اند.وی با تأکید بر اینکه از نظر استاندارد جهانی مناطق مسکونی باید یک تا سه کیلومتر از پهنه گسلی فاصله داشته باشند، افزود: این فاصله و حریم گسلی برای جلوگیری از مخاطرات ناشی از گسل و گسیختگی مستقیم آن در حین زلزله است؛ اما متأسفانه در شهرسازی تبریز این استاندارد در ۲۰ سال گذشته لحاظ نشده است. اگر چه پس از سال‌ها با تلاش‌های فرماندار و معاون عمرانی فرمانداری شهر تبریز، در سال گذشته حریم یک کیلومتری برای ساخت و سازهای آینده مورد تصویب قرار گرفته است. دانشیار تکتونیک دانشگاه تبریز ادامه داد: مورد دوم که در خصوص بررسی مخاطرات گسل تبریز اهمیت دارد، امواج ناشی از زلزله‌های رخ داده گسل تبریز است که این امواج به دلیل فاصله صفر گسل از مناطق مسکونی، در تمام نقاط شهر تخریب یکسانی را به وجود خواهد آورد.وی تأکید کرد: این نکته مستقل از گسل بوده و میزان تخریب شهر به خصوصیات سازه‌ها بستگی دارد. به بیان دیگر، صرفاً مقاوم‌سازی ساختمان‌ها و پی‌سازی صحیح آن‌ها می‌تواند در کاهش میزان تخریب مناطق مختلف شهر مؤثر باشد. زمانی افزود: در این ارتباط در هر نقطه شهر فقط ساختمان‌هایی که به شکل صحیح طراحی شده و بر روی پی یا فونداسیون‌های مقاوم در برابر زلزله احداث شده باشند، سالم باقی خواهند ماند.دانشیار تکتونیک دانشگاه تبریز  در پایان خاطرنشان کرد: با توجه به فاصله صفر گسل تبریز از بخش‌های مختلف شهر، باید گفت که زلزله پیش رو در مناطق مختلف تقریباً رفتار یکسانی را باعث می‌شود و صدمات ناشی از امواج زلزله در بخش‌های مختلف شهر وابسته به خصوصیات ساختمان‌ها و پی‌سازی صحیح در شهر تبریز است.


منبع: baharnews.ir

روایت مردم اهواز از اوضاع تاسفبارشان

گروه جامعه_رسانه‌ها: روزنامه شهروند نوشت: اعتراض اهالی اهواز به آلودگی هوای شهرشان به چهارمین روز رسید. همه آنهایی که در روزهای اخیر از خیابان «فلسطین» گذشتند و انبوهی از جمعیت را در مقابل میله‌های سیاه استانداری اهواز دیدند، می‌دانند که در سردترین روزهای سال، شهرشان، اهوازشان، در چه تنشی دست و پا می‌زند. حال اهواز ناخوش است و شهروندان و اهالی اهواز، چه آنها که در این شهر چشم باز کرده‌اند و چه آنها که مهاجرند، در روزهای گذشته پلاکاردها را دست گرفتند و فریاد زدند که این تجمع، این اعتراض، «سیاسی نیست» و آنها دنبال ابتدایی‌ترین حقشان، سهمشان از زندگی در یکی از شهرهای جنوبی کشور هستند: «اهواز را نکشید.»آنها بعدازظهر پنجشنبه هم ادامه اعتراض‌هایشان را گرفتند. حالا دیگر تنها شدت‌گرفتن ریزگردها و قطعی آب دلیل اعتراض‌شان نیست، آنها نسبت به انتقال آب کارون هم گلایه دارند. اهواز هفته سختی را پشت سر گذاشت، میزان ریزگردها به اوجش رسید، برق قطع شد و بلافاصله پس از آن لوله‌ها از آب خالی شدند و زندگی مردم را فلج کرد. همین‌ها هم سبب شد تا مردم، اهالی اهواز، در چهار روز پیش ساعت‌هایشان را روی ۴ عصر کوک کنند و در خیابان فلسطین، جایی که جنوبی‌ترین منطقه اهواز را به شمالی‌ترین آن وصل می‌کند، جمع شوند و از مسئولان و از استاندار بخواهند که «فکری کنند». جان اهوازی‌ها به لب رسیده؛ تحمل گردوخاک سخت بود، حالا با قطعی آب‌وبرق سخت‌تر شد. قطعی برق به آلودگی اضافه شد پس از یک هفته سخت، سرانجام از بعدازظهر روز پنجشنبه آسمان اهواز باز شد و رنگ آبی به خود دید و برق هم وصل شد، اهوازی‌ها اما دل‌شان به این هوا خوش نیست: «همین الان به این سلفون دست بزن، ببین چقدر خاک گرفته.» «مزرعاوی»، کنار دکه‌اش در «لشگرآباد» ایستاده و پایینِ سرقلیان را گرفته تا دستش نسوزد: «اینقدر هوای خوب ندیدم که امروز وقتی هوا کمی باز شد، گفتیم هوا دیگر پاریسی شده.» واژه‌ها با کسره از دهانش بیرون می‌آید؛ سیه‌چرده است و ریش‌هایش را تازگی نزده، روپوش سفیدی تنش است و به قول خودش «حلویات» یا همان شیرینی می‌فروشد در خیابانی که حالا انگار چراغانی‌اش کرده‌اند، پرنور. بچه اهواز است: «ما خیلی در این هوا ضرر کردیم، جدای از این اینکه این هوا یکی در میان کارمان را تعطیل می‌کند، زنم بچه‌دار نمی‌شود، هر چه رفتیم پی کارش گفتند نمی‌شود، آخرین بار دکتر گفت که این مال زندگی در این هوای آلوده است، مطبش پر بود از زنانی که حامله نمی‌شوند، می‌گویند در این هوا قلب بچه تشکیل نمی‌شود و سقط می‌شود.» مزرعاوی ۵‌ سال است ازدواج کرده، زمین کشاورزی‌اش را فروخته و تا حالا ١٠ ‌میلیون تومان برای بچه‌دارشدن خرج کرده است: «یک عالم پول دادیم، بچه برایمان درست کردند اما افتاد.» دیگر تحمل هوای اهواز برایش سخت است: «باور نمی‌کنی اگر بگویم در خانه نشستیم، در و پنجره بسته است اما خانه پر از گرد و خاک می‌شود. همین خودمان چند وقت پیش خانوادگی آزمایش دادیم به ما گفتند که در ادرارتان خون است، فکر کردیم فقط خودمان اینطوریم، اما بعد فهمیدیم که خیلی از اهوازی‌ها این مشکل را دارند، دکتر به ما گفت که این خاکی که در هواست، سم دارد، ریه را هم عفونی می‌کند.» مزرعاوی ٣٩ ساله است، اطلاع درستی از منشأ گردوخاک و دلیل قطعی برق ندارد: «می‌گویند صاعقه زده آبجی،‌ ها؟» او از روزهایی می‌گوید که اینجا، در یکی از محلات جنوبی و شلوغ و پرتردد شهر که پاتوق فلافل‌فروشی‌هاست، وقتی هوا آلوده می‌شود، چشم چشم را نمی‌بیند:  «چراغ‌های سفید، به خاطر آلودگی، زرد دیده می‌شود، به فاطمه زهرا، اینقدر خاک روی وسایل‌مان می‌نشیند.» و دو انگشتش را برای نشان دادن «اینقدر» باز می‌کند. مثل خیلی از اهوازی‌ها گلایه دارد:  «ما می‌گوییم چرا وقتی غلظت آلاینده‌ها به ٩٩‌ درصد می‌رسد و دید منفی یک می‌شود، مدارس و اداره‌ها را تعطیل نمی‌کنند، بچه‌ها به دلیل آلودگی هوا مدرسه نمی‌روند اما از نمره‌شان کم می‌کنند، خو چرا؟ چرا مسئولان تا زمانی که اوضاع وخیم نشود، کاری نمی‌کنند؟‌ ای کشوری که کارهای هسته‌ای می‌کند، یعنی نمی‌تواند وضع آلودگی هوای ٢۴ ساعت یا حتی ١٢ ساعت بعدش را پیش‌بینی کند؟ خدا سر شاهده می‌توانند کاری برای اهواز کنند، اما نمی‌کنند. امروز تا ساعت ٣ و ۴ ما برق نداشتیم، دیشب هم آبمان قطع شد، ما خیلی حرف در دلمان هست، اما نمی‌توانیم بگوییم.» حرف‌های او را آقای موسوی هم تأیید می‌کند؛ مغازه‌داری که روی صندلی چرمی، تکیه داده و زغال قلیان می‌فروشد: «روزی که می‌خواهند مدارس را تعطیل کنند، دیگر ساعت ١١ و ١٢ ظهر است، دیگر چه فایده، بچه‌ها مدرسه رفته‌اند.»او یک ماه بیشتر است که در لشگرآباد اهواز مغازه دارد و خودش، چند کوچه پایین‌تر زندگی می‌کند: «هوا که آلوده می‌شود، خاک روی این غذاها می‌نشیند اما مردم غذاها را با همین خاک رویش می‌خورند.» حرفش را «قاسم» نمی‌پذیرد؛ جوان ٣٠، ٣۵ ساله‌ای که دو مغازه آن طرف‌تر، پول ساندویچ فلافل را از مشتری می‌گیرد: «هوا که آلوده می‌شود، ما تعطیل می‌کنیم، مثلا این هفته دو روز صبح هوا آلوده بود، تعطیل کردیم، به جایش عصر باز کردیم و یک روزش عصر هوا آلوده بود که صبح باز کردیم.»جلوی مغازه‌اش شلوغ است: «نه استانداری و نه فرمانداری و نه حتی نمایندگان مجلس، توجهی به اهواز نمی‌کنند، دیگر باران که می‌زند می‌دانیم پشت‌بندش برق قطع می‌شود و بعدش هم آب. اینها در اهواز سابقه نداشته.»همیشه خاک است، این توصیف اهالی اهواز از وضع آسمان و هوای شهرشان است، دیگر دل خوشی از باران هم ندارند: «تا حالا گرد و خاک بود، حالا قطعی برق و آب هم بهش اضافه شده، خیلی داریم اذیت می‌شویم.» قطعی برق کمتر از ١٢ ساعت نیست یک هفته است که وقت و بی‌وقت، برقشان قطع می‌شود، هر بار هم کمتر از ١٢ ساعت نیست:  «کل اهواز برقش قطع شده بود، جز محله انوشه.» دلیلش را تجاری‌بودن آن منطقه می‌داند و به طعنه می‌گوید: «آنجا زشت است برق قطع شود، تجاری است.»«جاسم» اما حرف‌هایش را قبول نمی‌کند؛ جوانی که بر خیابان کیانپارس اهواز، سوپرمارکت دارد:  «وقتی برق می‌رود، همه جا می‌رود، بالا و پایین ندارد اما گاهی یک فاز از اهواز مشکل برق پیدا می‌کند، بعضی وقت‌ها یک فاز دیگر، مثلا چند روز پیش، همه جای اهواز برق داشت اما اینجا نداشت.» موهایش بور است و چشم‌هایش روشن، چند روز است که چشم‌هایش از خراب‌شدن خوراکی‌های یخچال مغازه ترسیده: «یک روز صبح تا ظهر برق نداشتیم، از شانس‌مان یخچال خالی بود و گرنه تمام بستنی‌ها آب می‌شد.» حالا یخچالش پُر بستنی است اما این همه ماجرا نیست: «ما از فروش خیلی ضرر کردیم، روزهایی که برق نیست، دستگاه کارتخوان هم قطع می‌شود و مردم از ما خرید نمی‌کنند، آن روزی که کامل برق رفت، ما یک‌میلیون تومان ضرر کردیم.» زندگی مردم مختل شده؛ این جمله مشترک اهوازی‌هاست: «اهواز خیلی وقت است که وضع بحرانی دارد، همیشه آلوده است.» این را مرد حدودا ۶٠ ساله‌ای که بسته‌ای را روی میز می‌گذارد تا قاسم برایش حساب کند می‌گوید؛ متولد آبادان است و حالا ١۵ سالی می‌شود اهواز زندگی می‌کند:  «این روزها کسی جرأت نمی‌کند از خانه بیرون برود. مردم در خانه‌هایشان از قطعی برق هراس دارند.»از تجمع‌های جلوی استانداری خبر دارد: «البته دو گروه هستند که جلوی استانداری تجمع کرده‌اند، یکی در اعتراض به آلودگی هوا، دیگری گروهی که چندین ماه است از یکی از سازمان‌ها حقوقشان را نگرفته‌اند و معترضند.» می‌گوید: «قبلا هم از این تجمع‌ها در اعتراض به آلودگی هوا بوده اما نه به این وسعت.» او هم بعدازظهرها اهالی اهواز را جلوی استانداری دیده. اهوازی‌ها از اینکه دیده نمی‌شوند، از اینکه حرفشان را هزار باز زده‌اند اما کاری برایشان نشده، از اینکه سال‌ها درگیر جنگ بودند و حالا خاک و قطعی آب و برق سهمشان از زندگی شده، ناراحتند، ناامیدند: «دیروز از ساعت دو ظهر برقمان قطع شد تا صبح امروز.» حساب که می‌کند نزدیک به ١۶ ساعتی می‌شود: «برق که می‌رود، زندگی مردم فلج می‌شود، خدا رحم کرد تابستان نیست وگرنه از گرما می‌مردیم، فاجعه می‌شد.» این را هم مغازه‌دار دیگری در همان خیابان کیانپارس اهواز می‌گوید که محله مرفه‌نشین‌های اهواز است: «چند روز پیش دوستم سرسیلندرش خراب شد، برد تعمیرگاه، برق نداشت. دو روز ماشینش گوشه خیابان افتاده بود، به خاطر نبود برق.» این جمله‌های راننده تاکسی است که در خطی‌های کیانپارس مسافر سوار می‌کند: «وقتی آلودگی زیاد می‌شود، دید کم می‌شود، آن‌قدر که دیگر نمی‌شود ماشین جلویی را دید، همین چند روز پیش، یک سرویس بردم، هوا خیلی بد بود، فرار کردم خانه. تصادف بشود چه کسی جواب می‌دهد.» استانداری درست بین لشگرآباد و کیانپارس است، آن ساعت از شب، همه جا تعطیل است، مردی جلوی نرده‌ها ایستاده: «در چند روز اخیر، خیلی‌ها آمدند و جلوی استانداری تجمع کردند، قرارشان ساعت ۴ است، معمولا نزدیک به ۴ ساعت هم می‌مانند.» مزه خاک، یک مزه آشنا بقیه پول را می‌گیرد و پسر ١٩ ماهه‌اش را روی دوشش جابه‌جا می‌کند، کنار مغازه بستنی‌فروشی ایستاده منتظر سفارشش هست: «هوا آلوده که می‌شود، اصلا بچه را از خانه بیرون نمی‌آورم اما همان وقتی هم که خانه هستیم، کافی است کمی لب را تر کنیم، دهانمان مزه خاک می‌گیرد.»می‌گوید باید شیشه خانه‌ها دوجداره باشد تا جلوی ورود خاک را بگیرد. اصفهانی است اما اهواز زندگی می‌کند: «تا قبل از این فقط آلودگی داشتیم، حالا قطعی آب و برق هم به آن اضافه شده، با این بچه خیلی سخت می‌شود.» آبشان هم گِلی است: «وقتی آب قطع می‌شود، شیر آب را که باز می‌کنیم رنگ آب قهوه‌ای است، گِل گِل است. دو سه دقیقه بیشتر طول می‌کشد تا رنگش عادی شود.» از تنگی نفس اهوازی‌ها هم می‌گوید: «در روزهای اخیر، خیلی از اطرافیانم با مشکلات ریوی مواجه شدند، خیلی‌ها از تنگی نفس گلایه دارند.» رنج خوزستان از خشکسالی بلندمدت آسمان خوزستان اکنون آبی است اما این استان را دیگر با گرد و غبار می‌شناسند. مردم از مسئولان پاسخ می‌خواهند اما آمار، آنچه خوزستان به آن دچار شده را، روشن‌تر بیان می‌کند: این استان نسبت به ‌سال گذشته ۵۵ ‌درصد کاهش بارش داشته‌ و در مقایسه با بارش بلندمدت با کاهشی ۵٢‌درصدی مواجه شده است. این میان اهواز از مهر امسال ۵٨ میلیمتر بارش داشته، در حالی‌که باید ١۵۵ میلیمتر باران دریافت می‌کرد و این یعنی  ۶٣‌درصد کاهش بارش نسبت به پارسال. آمار می‌گوید ١۴‌درصد مساحت استان خوزستان به خشکسالی خفیف، ۶٨‌درصد به خشکسالی متوسط، ١۴‌درصد به خشکسالی شدید و ۴‌درصد به خشکسالی بسیار شدید دچار شده است و اینها همه تصویری از وسعت رنجی است که خوزستان از خشکسالی بلندمدت و انباشته می‌برد؛ اتفاقی که از آغاز بهمن با گرد و غبار شدید به استان پا گذاشت و قطعی پیاپی برق، آب و تلفن اعتراض مردم را رقم زد. «کل استان خوزستان از ابتدای‌ سال آبی (مهر ماه ٩۵)  تا ٢٧ بهمن ماه امسال، ١١۵ میلیمتر بارش دریافت کرده است.» بر اساس آنچه شاهرخ فاتح، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی دیروز اعلام کرد، میانگین بارش بلندمدت این بازه زمانی در استان ٢٣٩ میلیمتر است و بنابراین خوزستان در مقایسه با بارش بلندمدت ۵٢ درصد کاهش بارش داشته است. او در تشریح وضع بارش، دمایی و خشکسالی استان خوزستان به «ایسنا» گفته است: «از آنجا که استان خوزستان در ‌سال گذشته تا تاریخ ٢٧ بهمن ٩۴، ٢۵۶ میلیمتر بارش دریافت کرده بود، ولی بارش امسال تا همین تاریخ ١١۵ میلیمتر بود، نسبت به ‌سال گذشته ۵۵‌درصد کاهش بارش داشته‌ است.» رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی با اشاره به فعال‌شدن کانون‌های مختلف داخلی استان خوزستان در فواصل مختلف سال گفت: «در اواخر زمستان و طی فصل بهار تعدادی از کانون‌ها در شمال غربی خوزستان مثل اندیمشک و شوش فعال می‌شوند که در صورت وزش باد می‌توانند به منشأ گرد و خاک منطقه تبدیل شوند، همچنین در فصل‌های پاییز و زمستان تعدادی کانون گرد و خاک در جنوب خوزستان شامل شادگان، ماهشهر، هندیجان، امیدیه و رامهرمز فعال می‌شوند که در صورت وزش باد جنوبی و خشک‌بودن بستر خاک، کانون‌های ماهشهر، شادگان و هندیجان اهواز را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار می‌دهند.» «مصوبه مقابله با ریزگردها عملا روی زمین مانده است» مصوبه دولت برای مقابله با ریزگردها اسفند ماه ٣٩ تصویب شد و اجرای آن در ‌سال ۴٩ پیش‌بینی شده بود؛ اما این مصوبه به خاطر تأمین نشدن ٠‌٩درصد از اعتبار آن «عملا روی زمین ماند.» پیش از این معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط‌زیست به مقابله با گرد و غبار با دست‌های خالی گلایه کرده بود و حالا که از روزهای اول بهمن، گردوغبار به استان خوزستان یورش برد، مدیرکل حفاظت محیط‌زیست این استان در این مورد صحبت کرد. احمدرضا لاهیجان‌زاده اما در عین حال گفت: «در حال حاضر تغییرات و اصلاحاتی در این مصوبه اعمال شده تا در ‌سال ۶٩ عملیاتی شود.» او که صبح دیروز در جلسه اقتصاد مقاومتی و بررسی راهکارهای مقابله با ریزگردها که در استانداری خوزستان برگزار شد، سخن می‌گفت، ادامه داد: «تقسیم کار بین دستگاه‌ها هم در این مصوبه پیش‌بینی شده و انتظار داریم این موضوع در دستور کار ویژه و اول دولت قرار گیرد و عملیاتی شود.» لاهیجان‌زاده همچنین راه‌اندازی ستادی شبیه آنچه برای احیای دریاچه ارومیه به راه افتاد را پیشنهاد کرد: «درخواست می‌شود که یک ستاد، مشابه ستاد احیای دریاچه ارومیه که توسط دولت تشکیل شد، برای این مصوبه نیز تشکیل شود تا در قالب همین ستاد تمام برنامه‌های این مصوبه، پیگیری و هر سه ماه یک بار گزارش آخرین اقدامات آن به دولت ارائه شود.» مدیرکل حفاظت محیط‌زیست خوزستان با بیان اینکه در بحث کانون‌های گرد و غبار نباید کانون‌های فرسایشی فدای کانون‌های رسی شود، گفت: «کانون‌هایی به طول ٠٢ تا ٠٣ کیلومتر در استان خوزستان وجود دارد که به علت احداث جاده‌های دسترسی و لوله‌های انتقال آب و گاز ایجاد شده‌اند. یک خط لوله موجب شده است کانونی به مساحت ٠‌٣ هزار هکتار در غیزانیه اهواز ایجاد شود. البته این کانون قابل مهار است و به راحتی با یک برنامه مدیریتی در این عرصه می‌توان بسیاری از این‌گونه کانون‌ها را با کمترین هزینه مهار کرد.»


منبع: baharnews.ir

محققان آلمانی و راز چپ دست‌ها

به گزارش ایرنا از پایگاه خبری ساینس دیلی، پیش از این محققان مختلف به این نتیجه رسیده بودند که چپ دست یا راست دست بودن افراد به نامتقارنی دو نیمکره مغز آن‌ها بستگی دارد؛ اما محققان آلمانی دریافتند اولویت استفاده از دست چپ یا راست در هشت هفتگی جنین و در نخاع آن مشخص می‌شود و در هفته سیزدهم بارداری با استفاده از سونوگرافی قابل تشخیص است.  حرکات دست و بازو توسط غشای حرکتی مغز کنترل می‌شود. این غشا سیگنال‌های مربوطه را به نخاع ارسال می‌کند تا در آنجا به دستورالعمل‌های حرکتی تبدیل شوند. با وجود این در مراحل اولیه رشد جنین غشای حرکتی مغز با نخاع ارتباط ندارد و پس از تشکیل پیش‌سازهای دست در رحم برقرار می‌شود. محققان برای اثبات این نظریه، بیان ژن نخاع را بین هفته هشتم تا دوازدهم بارداری تحلیل کردند و در بخش‌هایی از نخاع جنین که حرکات بازو و پا را کنترل می‌کنند، تفاوت‌های مهمی بین جنین‌های چپ دست و راست دست شناسایی کردند. همچنین محققان علت فعالیت‌های ژنتیکی نامتقارن را ردیابی کرده و عوامل اپی‌ژنیکی را شناسایی کردند که منتهی به آنزیم‌هایی می‌شود که گروه‌های متیل (گروهی که از پیوند شیمیایی یک اتم کربن با سه اتم هیدروژن تشکیل شده‌است) را به دی‌ان‌ای متصل می‌کنند و موجب کاهش قابلیت بازخوانی ژن‌ها شده یا بر این قابلیت اثر می‌گذارند. اپی ژنیک به تغییرات خارجی دی‌ان‌ای اشاره دارد که ژن را خاموش یا روشن می کنند. این تغییرات توالی دی‌ان‌ای را تغییر نمی دهند، بلکه بر نحوه بیان ژن تاثیر می گذارند.نتایج این تحقیقات نشان داد این پدیده در قسمت چپ و راست نخاع به اشکال متفاوتی به‌وقوع می‌پیوندد و در نتیجه فعالیت ژن‌ها در دو طرف نخاع با یکدیگر متفاوت است.


منبع: baharnews.ir

سرعت اینترنت لاک‌پشتی ایران چقدرست؟

به گزارش ایسنا، فاز دوم شبکه ملی اطلاعات بهمن‌ماه امسال بیش از یک دهه انتظار عملیاتی شد تا بدین ترتیب دسترسی به محتوای داخلی با سرعت و کیفیتی بهتر برای مشترکان اینترنت مسیر شود. اکنون پس از اجرایی شدن فاز دوم این شبکه، وزارت ارتباطات در قالب آمارهای اخیر خود متوسط سرعت دسترسی به اینترنت در بخش‌های مختلف را اعلام کرده است. طبق این آمارها ضریب نفوذ دسترسی پهن‌باند ثابت خانگی به ۶۰ درصد رسیده و ضریب نفوذ دسترسی پهن‌باند سیار به ۳۵ درصد رسیده است و سرانه ترافیک ۲۷ کیلوبیت بر ثانیه اعلام شده است. همچنین نسبت ترافیک داخلی ۵۰ درصد عنوان شده است. اما این ارقام در شرایطی اعلام شده که پیش از این و در فاز اول شبکه ملی اطلاعات متوسط سرعت دسترسی پهن‌باند ثابت سه مگابیت بر ثانیه و متوسط سرعت دسترسی پهن‌باند سیار دو مگابیت بر ثانیه اعلام شده بود.همچنین ضریب نفوذ دسترسی پهن‌باند ثابت خانگی در فاز اول ۴۰ درصد بوده و ضریب نفوذ دسترسی پهن‌باند سیار ۳۰ درصد بود.سرانه ترافیک در فاز اول شبکه ملی اطلاعات ۱۴ کیلوبیت برثانیه بوده و نسبت ترافیک داخلی در این مرحله ۴۵ درصد عنوان شده است.


منبع: baharnews.ir

دو خودروی چینی در پایین‌ترین سطح کیفی

پیش از این ایسنا گزارش داد که ۱۱ مدل از سواری‌هایی که در ارزیابی آذرماه عنوان بی‌کیفیت‌ترین خودروهای داخلی را از آن خود کرده بودند، دی‌ماه امسال نیز همچنان در گروه بی‌کیفیت‌ترین‌ها قرار داشته و با همان کیفیت نامناسب سابق تولید و عرضه می‌شوند. این خودروها شامل سایپا ۱۱۱، سایپا ۱۳۲، سایپا ۱۳۱، تیبا و تیبا هاچ‌بک (از محصولات سایپا) ام‌وی‌امS ۱۱۰ و ام‌وی‌ام ۵۵۰ (از محصولات مدیران خودرو)، پژو پارس، سمند و پژو ۴۰۵ (از محصولات ایران خودرو) و لیفان  X۶۰(محصول کرمان موتور) هستند که ارتقایی در کیفیت آنها صورت نگرفته و همچنان تنها یک ستاره از پنج ستاره کیفی را کسب کرده‌اند. در تحلیل وضعیت بی‌کیفیت‌ترین خودروهای داخلی عنوان شد که در میان این خودروها ۹ مدل در بازه قیمتی کمتر از حدود ۳۵ میلیون تومان و به اصطلاح در رده کم‌ قیمت‌ترین خودروهای داخلی قرار دارند، ولی دو مدل از آنها در بازه قیمتی بالاتر از ۵۰ و ۶۰ میلیون تومان عرضه می‌شوند. دو خودروی چینی مونتاژ داخل لیفان X۶۰ و ام‌وی‌ام ۵۵۰ در حالی در دو مدل دنده دستی و اتوماتیک در بازه قیمتی بالاتر از ۵۰ و ۶۰ میلیون تومان عرضه می‌شوند که در پایین‌ترین سطح کیفی ممکن قرار دارند.در این زمینه بررسی گزارش ارزیابی کیفی خودروهای تولیدی در دی ماه امسال نشان می‌دهد که این دو خودروی چینی همچنان با همان کیفیت نامناسب سابق و در پایین‌ترین سطح کیفی ممکن (یک ستاره از پنج ستاره) تولید و عرضه می‌شوند. در این میان مشخص نیست دو شرکت مدیران خودرو و کرمان خودرو به عنوان مونتاژکنندگان ام‌وی‌ام ۵۵۰ و لیفانX۶۰  چرا با وجود قیمت بالای این خودروها همچنان به تولید آنها در پایین‌ترین سطح کیفی ممکن ادامه داده و اقدامی در راستای افزایش کیفیت این محصولات انجام نداده‌اند.


منبع: baharnews.ir

مطهری به دادستان: عدالت را اجرا کنید

به گزارش ایسنا، در نامه علی مطهری، نماینده تهران خطاب به دادستان تهران  آمده است: جناب آقای جعفری دولت آبادی دادستان محترم تهران با اهداء سلام، اخیرا فرموده‌اید «حصر یک تصمیم ملی است و بسیاری از دستگاه‌های ذی صلاح در این تصمیم دخالت داشته‌اند لذا برخی افراد نمی‌توانند بگویند که حصر را قبول ندارند و چنین اظهاراتی فاقد مبناست زیرا این مسئله مربوط به مصالح ملی و کلان کشور است». به عرض می‌رساند اولا تصمیم ملی در جایی است که رای مستقیم مردم یا رای نمایندگان ملت در کار باشد؛ در حالی که چنین چیزی در میان نبوده است. ثانیاً تصمیم ملی نباید خلاف قانون اساسی باشد، حال آنکه حصر خانگی بدون حکم قضایی خلاف اصول سی و دوم تا سی و هفتم قانون اساسی است. ثالثا به فرض محال که حصر یک تصمیم ملی باشد؛ چرا برخی افراد نباید بگویند که حصر را قبول ندارند؟ مگر اظهار نظر ممنوع است؟ اگر ممنوع است، با فصل سوم و اصل ۱۷۵ قانون اساسی که بر آزادی بیان تاکید کرده است چه می‌کنید؟ اگر بناست به نام مصالح ملی و کلان کشور افراد را بدون محاکمه و شنیدن دفاعیات آنها مجازات کنیم پس تکلیف عدالت که از آرمانهای اصلی انقلاب اسلامی است چه می شود؟ به جای این توجیهات، عدالت را اجرا کنید و انصاف بورزید. اگر قرار بر توبه و عذرخواهی است همه طرف‌های فتنه ۸۸ باید چنین کنند و اگر قرار بر محاکمه است همه طرف‌ها باید به طور همزمان در دادگاه صالح علنی محاکمه شوند هرچند سنگینی اتهام های آنها یکسان نیست. برای شما آرزوی توفیق الهی دارم.»


منبع: baharnews.ir

«آشتی ملی» خیانت به کشور است!

گروه سیاسی: حمید رسایی موضوع آشتی ملی را خیانت به کشور دانست! برای آگاهی از مواضع فکری افراطیون و گروه پایداری خوبست متن این فرد را عینا بخوانید:شعار آشتی ملی که از سوی خاتمی و اذناب وی مطرح شده است، در حقیقت چند هدف را دنبال می کند. طرح این موضوع در حقیقت خیانت به امنیت ملی است. این ادعا به معنای آن است که جمهوری اسلامی در حالت آسیب پذیری قرار دارد و در میان مردم دو دستگی وجود دارد. ۲۵ بهمن سالروز حصر سران فتنه است. به همین مناسبت در کنار طرح شبهاتی درباره حصر سران فتنه، طرح آشتی ملی نیز از سوی اصلاح طلبان در رسانه ها و در فضای مجازی مطرح شده است. درباره این تصمیم نظام اسلامی، سئوالات و شبهاتی مطرح می شود و این یادداشت در مقام پاسخ اجمالی به این شبهات است:یکم- آیا حصر سران فتنه، با اهداف سیاسی و به منظور حذف رقیب صورت گرفته است؟غلط بودن این ادعا روشن است. چون سران فتنه در ۲۵ بهمن ۸۹ یعنی یک سال و هشت ماه پس از آغاز درگیری های خیابانی، وقتی آنها برای برگزاری راهپیمایی ۲۲ بهمن در روز ۲۵ بهمن سال ۸۹ برنامه ریزی کرده بودند، محصور شدند. در حقیقت دلیل حصر آنها اقدامات براندازانه ایشان در کودتا و فتنه ۸۸ نیست بلکه تلاش آنها برای انشقاق و تفرقه افکنی بین ملت در بهمن ۸۹ است. اگر حصر آنها سیاسی و با هدف حذف رقیب بود، در فاصله این یک سال و هشت ماه، بهانه های موجه تری برای تصمیم گیرندگان این موضوع وجود داشت؟!دوم- آیا حصر سران فتنه و کودتای سال ۸۸ قانونی نیست؟ حصر آنها قانونی و مطابق اصل ۱۷۶ قانون اساسی و از جمله اختیارات شورای عالی امنیت ملی است. این شورا بعد از برنامه ریزی سران فتنه برای برگزاری راهپیمایی در ۲۵ بهمن، به اتفاق آرا تصمیم به حصر آنها گرفت. حکم حصر یک قرار تأمینی و برای حفظ نظم و امنیت است و نه یک قرار جزایی و قضایی. طبعا بعد از پایان دوره حصر، توقع این است که محاکمه قضایی سران فتنه و رسیدگی به جرایم آنها آغاز شود. سران کودتا و فته سال ۸۸ بارها در بیانیه‌های مختلف (۱۶بیانیه) و در مناسبتهای مختلف (۱۳آبان، ۱۶آذر، ۲۵ بهمن) مردم را به تجمع و آشوب در خیابانهای تهران و شهرستانها دعوت کرده اند و عامل تخریب اموال عمومی و دولتی و کشته شدن ۳۶ جوان بیگناه در کشور بوده اند.سوم- سران فتنه بر اساس نظر کدام قاضی حصر شده اند؟ بدیهی است که سران فتنه، وقتی به قانون اساسی کشور تن ندادند، به حکم یک قاضی هم تن نخواهند داد. علاوه بر این، اگر دادگاه قضایی بررسی جرایم سران فتنه برپا شود، طبعا یکی از قضات محترم که با چند واسطه منصوب رئیس قوه قضائیه است باید به این پرونده رسیدگی کند. حالا به جای آن که یک قاضی با چند واسطه با حکمی که از رئیس قوه قضائیه اخذ کرده، بخواهد درباره سران فتنه نظر بدهد، علاوه بر رئیس قوه قضائیه، رهبر انقلاب به عنوان یک ناظر مطلع، عادل و منصف که در جریان تمام جزئیات جرائم عوامل و اطراف موضوع هست با تأیید مصوبه شورای عالی امنیت ملی، حصر سران فتنه را تایید کرده است.چهارم- حصر سران فتنه اقدامی بی سابقه است! حصر خانگی مجرمان توسط ولی و حاکم اسلامی، امری مسبوق به سابقه است. حضرت علی (ع) بعد از جنگ جمل، دستور داد تا ۴۰ خانم اهل بصره لباس مردانه بپوشند و صورت‌های خود را بپوشانند و عایشه را تحت الحفظ به مدینه ببرند و بدون برگزاری دادگاه علنی و بنا بر حفظ مصالح موجود آن روز بلاد اسلامی در مدینه حصر کرد. امام امت (ره) در سال ۶۱ و با افشای طرح کودتای صادق قطب زاده و معاونت سیدکاظم شریعتمداری دراین حرکت، در اقدامی تأمینی و تنبیهی شریعتمداری را در منزلش محصور کرد تا اینکه در فروردین ۶۵ بر اثر بیماری سرطان مثانه در بیمارستان درگذشت. در کنار اینها باید اضافه کرد حصر حسینعلی منتظری در سال ۷۱ را که با حکم شورای عالی امنیت ملی به دبیری حسن روحانی بود.پنجم- چرا نمی گذارند حسن روحانی مشکل حصر را برطرف کند؟ حسن روحانی خودش از جمله افرادی بود که در بهمن سال ۸۹ به عنوان یکی از اعضای شورای عالی امنیت ملی به حصر سران فتنه رای داده است. در حال حاضر نیز وی رئیس شورای عالی امنیت ملی است. اگر فکر می کند دلایلی که به خاطر آنها سران فتنه در سال ۸۹ در حصر خانگی شده اند، برطرف شده، چرا موضوع رفع حصر را در جلسه این شورا مطرح نمی کند و به رأی نمی گذارد تا مسئولیت آن را از خود رفع کند؟ششم- نظر امام خمینی درباره «حصر» سران فتنه، بدون «محاکمه» چیست؟ امام خمینی (ره) معتقد بودند کسانی که جرم مشهود دارند، نیاز به محاکمه ندارند. بر همین اساس از آنجا که جرم سران جنایتکار رژیم پهلوی مشهود بود، برای مجازات آنها اعتقادی به محاکمه نداشتند و می فرمودند: «اصلًا معنا ندارد محاکمه مجرم؛ محاکمه مجرم یک امرى است که مخالف با حقوق بشر است. حقوق بشر اقتضا مى‏کند که ما آنها را همان روز اول کشته باشیم براى اینکه مجرمند، و معلوم است که اینها مجرم هستند. آنکه باید براى او وکیل گرفت، آنکه باید به ادعاى او گوش کرد، او متهم است نه مجرم. اینها متهم نیستند، اینها مجرم هستند.» (صحیفه امام، جلد ۶، صفحه ۴۵۹) با این وصف و با توجه به عملکرد سران کودتای سال ۸۸، قطعا اگر سران فتنه در دوره حیات امام خمینی(ره) آن تحرکات همسو با جریان برانداز را صورت می دادند، امام امت در پاسخ به کسانی که از محاکمه سران فتنه سخن می گویند، همین نکته را یادآور می شدند.هفتم- طرح شعار آشتی ملی در این مقطع زمانی با چه هدفی صورت می گیرد؟ شعار آشتی ملی که از سوی خاتمی و اذناب وی مطرح شده است، در حقیقت چند هدف را دنبال می کند. طرح این موضوع در حقیقت خیانت به امنیت ملی است. این ادعا به معنای آن است که جمهوری اسلامی در حالت آسیب پذیری قرار دارد و در میان مردم دو دستگی وجود دارد. بدیهی است که القای چنین پیامی، بیش از هر کس دشمن بیرونی را برای تهدید بیشتر تحریک می کند. طرح «آشتی ملی» ازسوی اصلاح طلبان، در حقیقت چراغ سبز به ترامپ است که اگر قصد تهدید داری الان وقت آن است. از طرفی جریان اعتدال و اصلاحات، برای بازی انتخاباتی خود به دوگانه سازی «جنگ وصلح» نیاز دارد که تشدید تهدیدات آمریکا نیز مکمل این پروژه خواهد بود.


منبع: baharnews.ir

سرعت اینترنت در ایران چقدر است؟

با اجرایی شدن فاز دوم شبکه ملی اطلاعات گفته می‌شود اکنون متوسط سرعت دسترسی پهن‌باند ثابت چهار مگابیت بر ثانیه و متوسط سرعت دسترسی پهن‌باند همراه به سه مگابیت بر ثانیه رسیده است.به گزارش ایتنا از ایسنا، فاز دوم شبکه ملی اطلاعات بهمن‌ماه امسال بیش از یک دهه انتظار عملیاتی شد تا بدین ترتیب دسترسی به محتوای داخلی با سرعت و کیفیتی بهتر برای مشترکان اینترنت مسیر شود.اکنون پس از اجرایی شدن فاز دوم این شبکه، وزارت ارتباطات در قالب آمارهای اخیر خود متوسط سرعت دسترسی به اینترنت در بخش‌های مختلف را اعلام کرده است.طبق این آمارها ضریب نفوذ دسترسی پهن‌باند ثابت خانگی به ۶۰ درصد رسیده و ضریب نفوذ دسترسی پهن‌باند سیار به ۳۵ درصد رسیده است و سرانه ترافیک ۲۷ کیلوبیت بر ثانیه اعلام شده است. همچنین نسبت ترافیک داخلی ۵۰ درصد عنوان شده است.اما این ارقام در شرایطی اعلام شده که پیش از این و در فاز اول شبکه ملی اطلاعات متوسط سرعت دسترسی پهن‌باند ثابت سه مگابیت بر ثانیه و متوسط سرعت دسترسی پهن‌باند سیار دو مگابیت بر ثانیه اعلام شده بود.همچنین ضریب نفوذ دسترسی پهن‌باند ثابت خانگی در فاز اول ۴۰ درصد بوده و ضریب نفوذ دسترسی پهن‌باند سیار ۳۰ درصد بود.سرانه ترافیک در فاز اول شبکه ملی اطلاعات ۱۴ کیلوبیت برثانیه بوده و نسبت ترافیک داخلی در این مرحله ۴۵ درصد عنوان شده است.


منبع: itna.ir

آمار اتصال به اینترنت نسل ۳ و نسل ۴

به گزارش ایتنا از ایسنا، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در دولت یازدهم با حذف انحصار اینترنت نسلی اپراتور سوم و صدور مجوز به اپراتورهای اول و دوم مهم‌ترین اقدام را در جهت افزایش رقابت بین اپراتورها انجام داد.در حال حاضر مجموعه مشترکین سیار و ثابت اینترنت پرسرعت به حدود ۴۰ میلیون می‌رسد. این در حالی است که در سال ۱۳۹۲ این عدد ۳.۵ میلیون بود و در سال ۱۳۹۴، ۲۸ میلیون نفر مشترک فعال ثابت و سیار اینترنت پرسرعت بودند.نوسازی و ایجاد ایستگاه‌های رادیویی نسل دو، ایجاد ایستگاه‌های رادیویی نسل سه و چهار از جمله پروژه‌های بهره‌برداری شده‌ای است که در دولت یازدهم با سرمایه‌گذاری حدود هفت میلیارد تومانی توسط اپراتور همراه اول انجام شده است.طبق آمار مربوط به تعداد شهرهای تحت پوشش اینترنت پرسرعت تا پایان شهریورماه سال ۱۳۹۵، همراه اول توانسته است ۵۴۷ شهر را به اینترنت نسل سه و ۳۳ شهر را به اینترنت نسل چهار مجهز کند.توسعه شبکه نسل دو، راه‌اندازی و توسعه شبکه نسل سه و چهار و همچنین راه‌اندازی و توسعه شبکه TD-LTE با سرمایه‌گذاری حدودا شش میلیارد تومان از پروژه‌های بهره‌برداری شده اپراتور ایرانسل در دولت تدبیر و امید است. این اپراتور تا پایان شهریورماه سال ۱۳۹۵، ۵۶۸ شهر را به اینترنت نسل سه و ۲۲۸ شهر را به اینترنت نسل چهار مجهز کرده است.همچنین اپراتور رایتل که پیش از همه اپراتورها به صورت انحصاری موفق به دریافت راه‌اندازی اینترنت شبکه نسل ۳ و سامانه وب‌چت شده بود، در دولت یازدهم اقداماتی از جمله نصب ۵۴ کیلومتر فیبر نوری، راه‌اندازی رسمی LTE، راه‌اندازی سرویس وای‌فای عمومی انجام داد. این اپراتور تا شهریورماه سال ۱۳۹۵، ۵۲۰ شهر را به اینترنت نسل سه وصل کرده است.


منبع: itna.ir

آجیل امسال ارزان‌تر از پارسال

ایرانیان براساس سنت‌های دیرینه خود هر ساله در عید نوروز به دیدار اقوام و دوستان می‌روند و بر این اساس، تهیه لوازم پذیرایی از جمله دغدغه‌هایی است که هر ساله خانواده‌های ایرانی با آن مواجه هستند. به گزارش ایران خبر، شب عید است و آجیل. ممکن است افراد خانواده‌ای نتوانند لباس نو تهیه کنند و یا به مسافرت بروند و یا آنچنان میوه مرغوبی تهیه کنند، اما باید آجیل برای عید نوروز داشته باشند، حتی اگر شده نخودچی و کشمش باشد؛ به عبارتی هر خانواده بنا بر تمکن خود و همچنین بسته به جایی که زندگی می‌کند، از آجیل و خشکبار برای پذیرایی از مهمانان خود استفاده می‌کند. هم اکنون قیمت آجیل از حدود هر کیلو ۵۰ هزار تومان تا هر کیلو ۷۰ هزار تومان در سطح شهر تهران متغیر است.آجیل نوروز ۹۶ به قیمت سال گذشتهدر این‌باره مصطفی احمدی، رییس اتحادیه آجیل و خشکبار تهران، به قانون می‌گوید: نمی‌توان رنج قیمتی برای آجیل عید ۹۶ گفته شود، زیرا قیمت‌ها براساس میزان عرضه و تقاضا در بازار تعیین می‌شود.اما براساس محاسباتی که انجام شده است، قیمت آجیل برای بازار شب عید امسال تفاوتی با سال گذشته نخواهد داشت و مردم، آجیل شب عید امسال خود را می‌توانند به قیمت نوروز ۹۵ تهیه کنند. امسال برای تامین ۶۰ محصول از اقلام مصرفی در انواع آجیل و خشکبار مشکلی وجود ندارد و حتی کیفیت هم از سال گذشته بهتر است و قیمت‌ها هم ۷ تا ۸ درصد نسبت به سال ۹۵ ارزان‌تر خواهد بود. کنترل قیمت‌ها به این صورت است که سود عمده فروشی ۳ درصد و سودخرده فروشی ۱۰ درصد است. بازرسان اتحادیه آجیل و خشکبار، فاکتورهای معتبر تاجرانی که اجناس را به عمده فروشان می فروشند را می‌شناسند و خرده‌فروشان موظف هستند که بر روی فاکتورهای معتبر، ۱۰ درصد سود خرده فروشی دریافت کنند.امسال؛ بادام هندی نداریماز آنجا که هرساله در آستانه شب عید بازار آجیل‌فروشی سکه است، همواره این نگرانی وجود دارد که در این ایام برخی آجیل فروشان از قیمت‌های مصوب پیروی نکرده و تولیدات خود را گران‌تر بفروشند. براساس شواهد موجود هم اکنون آرامش خوبی بر بازار آجیل و خشکبار حاکم است و مشکلی برای تامین انواع خشکبار وجود ندارد، اما کشمکش میان وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت جهادکشاورزی درخصوص واردات بادام هندی باعث شده است که امسال میزان بادام هندی در بازار بسیار محدود و کم باشد که بدون شک عدم تعادل بین عرضه و تقاضا می‌تواند منجر به گرانی بیش از حد این محصول در بازار شود که در این‌باره‌ رییس اتحادیه آجیل و خشکبار تهران، تصریح می‌کند: درکشور ما امکان کشت بادام هندی وجود ندارد، به همین دلیل وزارت صنعت، معدن و تجارت و اتاق اصناف، موافق واردات بادام هندی به کشور هستند، اما وزارت جهادکشاورزی به دلیل گیاهی بودن این محصول، فعالان این صنف را مکلف کرده است که تحت نظارت این وزارتخانه برای تامین این محصول اقدام کنند. درحال‌حاضر اجازه واردات این محصول صادر نشده است و با وجود مورد مصرف بودن بادام هندی، درخصوص تامین آن برای نوروز ۹۶ اقدامی نشده است، اما وزارت جهاد‌کشاورزی قول داده است که تا چند روز آینده این مشکل را حل کند و واردات بادام هندی به کشور صورت گیرد. وی ادامه می‌دهد: نمایشگاه بهاره از ۱۰ تا ۲۰ اسفندماه در ۵ نقطه از شهر تهران برگزار خواهد شد. به منظور کنترل بیشتر بازار آجیل شب عید، بیش از ۱۱۵ غرفه عرضه آجیل در شهر تهران فعال خواهد شد که اداره این غرفه‌ها توسط افراد شناخته شده اتحادیه خواهد بود و همچنین به واحدهای صنفی هم سفارش شده است که از بازرگانان معتبر خرید انجام دهند؛ به همین دلیل پیش‌بینی نمی‌شود که در بازار امسال ، مردم برای تامین آجیل و خشکبار با مشکلی مواجه شوند.قیمت انواع آجیل در بازاربه منظور بررسی بیشتر وضعیت بازار آجیل و خشکبار در روزهای باقیمانده تا پایان سال جاری، سری به برخی از مغازه‌های آجیل فروشی در سطح شهر تهران زدیم. یکی از فروشندگان آجیل و خشکبار در میادین مرکزی میوه و تره‌بار شهرداری تهران به« قانون»، می‌گوید: خوشبختانه بازار آجیل و خشکبار از آرامش خوبی برخوردار است. امسال قیمت انواع آجیل و خشکبار در بازار همانند سال گذشته خواهد بود، زیرا افزایش قیمتی از سوی اتحادیه مربوطه و اتاق اصناف به ما ابلاغ نشده است، اما ممکن است که قیمت بادام هندی در بازار با افزایش قابل توجهی مواجه شود زیرا امسال واردات بادام هندی برای تامین نوروز سال ۹۶ صورت نگرفته است.وضع اکنون بازاردرحال حاضر هر کیلوگرم بادام منقا پوست کاغذی درجه یک ۳۹ هزار و ۵۰۰ تومان و درجه دو ۳۵ هزار و ۵۰۰ تومان، بادام با پوست در جه یک ۱۴ هز ار تومان و درجه دو ۱۲ هزار و ۵۰۰ تومان، پسته کله قوچی درجه یک ۴۰ هزار تومان و درجه دو ۳۵ هزار تومان، پسته فندقی درجه یک ۳۴ هزار تومان و درجه دو ۲۹ هزار تومان، پسته اکبری درجه یک ۴۱ هزار تومان و درجه دو ۳۶ هزار تومان، پسته احمدآقایی درجه یک ۳۹ هزار تومان و درجه دو ۳۴ هزار تومان، تخمه جابانی شور درجه یک ۲۲ هزار تومان و درجه دو ۱۷ هزار تومان، تخمه جابانی ممتاز در جه یک ۲۵ هزار تومان و درجه دو ۱۹ هزار تومان، تخمه کدو درشت مرمری شور درجه یک ۱۷ هزار و۲۰۰ تومان و درجه دو ۱۳ هزار و ۲۰۰ تومان، تخمه کدو گوشتی درجه یک ۱۸ هزار و ۸۰۰ تومان و درجه دو ۱۵ هزار و ۸۰۰ تومان قیمت دارد. همچنین قیمت هر کیلوگرم توت خشک سفید ممتاز درجه یک ۳۹ هزار تومان و درجه دو ۳۲ هزار تومان، فندق با پوست خام درجه یک ۲۷ هزار تومان و درجه دو ۲۲ هزار تومان، کشمش سبز معمولی درجه یک ۹ هزارو ۵۰۰ تومان و درجه دو ۸ هزار تومان، مغز بادام زمینی درشت پوست کنده درجه یک ۱۲ هزار تومان و درجه دو ۱۰ هزار تومان، مغز بادام درجه یک ۳۷ هزار تومان و درجه دو ۳۴ هزار تومان، مغــز بــادام زمینی درشت درجه یک ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان و درجه دو ۹هزارو ۵۰۰ تومان، مغز فندق خام درجه یک ۴۸ هزار تومان و درجه دو ۴۳ هزار تومان، مغز گردو درجه یک ۵۲ هزار تومان و درجه دو ۴۵ هزار تومان، نخودچی دو آتیشه شور درجه یک ۱۴ هزار تومان و درجه دو ۱۱ هزار تومان، فندق با پوست شور درجه یک ۲۹ هزار تومان و درجه دو ۲۴ هزار تومان است.


منبع: irankhabar.ir