زنی مهریه‌اش را به‌اجرا گذاشت، شوهر، خانه پدرزنش را آتش زد

روزنامه ایران در گزارشی از یک دادگاه خانواده نوشت: «مهتاب» ۳۵ ساله، مادر دو دختر خردسال است.اما صورتی شکسته و چشمانی بی‌رمق داشت. دستانش بی‌اختیار تکان می‌خورد و هنگام ایستادن بی‌قرار به نظر می‌رسید. آمده بود تا پرونده مهریه‌اش را پیگیری کند.

  او بعد از هفت سال اختلاف ومشاجره با شوهرش موفق شده بود رأی طلاق را از دادگاه خانواده بگیرد. اما هفت ماه بعد از جدایی، شوهرش حاضر نبود مهریه‌اش را بپردازد.او دختری تحصیلکرده، ازخانواده‌ای مرفه بود که خواستگاران زیادی داشت. اما از میان خواستگارانش «امیر» را انتخاب کرده بود که خانواده‌ای تحصیلکرده و در عین حال شغلی پردرآمد داشت. از همین رو همه اهل فامیل آنها را زوجی خوشبخت می‌دانستند. اما چند سال بعد حقایق پنهان زندگی‌شان آشکار شد و خبر اختلاف‌شان درمیان همه آشنایان پیچید. امیر مردی بود که زمان‌های زیادی را با دوستانش سپری می‌کرد و بیشتر روزهای تعطیل را با دوستان دوران مجردی‌اش می‌گذراند. هر سال به چند سفر خارجی می‌رفت که به طورعمده دوستان و همکارانش در کنارش بودند. این موضوع در سال‌های ابتدایی زندگی مشترک، مهتاب را چندان آزار نمی‌داد، اما بتدریج که رشته زندگی از دستش دررفت، زن وشوهر رو در روی هم قرار گرفتند. مهتاب معتقد بود که کار و تفریح نباید بر زندگی مشترک سایه بیندازد و امیر بر این باور بود که زن باید به امور زندگی برسد و کاری به کار مرد نداشته باشد. دامنه اختلاف آنها با اعتراض زن به دوستان همسرش و عصبانیت مرد نسبت به عیان شدن مسائل خانوادگی پیش دوستانش بیشتر شد تا روزی که حرف جدایی و طلاق پیش آمد.

 درست هفت سال پیش بود که زوج رؤیایی دیروز، به زن و شوهر پرخاشگر آن روز مبدل شدند.سرانجام یک شب پس از بحثی طولانی به این نتیجه رسیدند که باید راهشان را از هم جدا کنند. اما امیر کوچکترین علاقه‌ای برای حضور در کلانتری یا دادگاه نداشت.حتی وکیل گرفتن را هم کاری ناپسند می‌دانست. برای همین به مهتاب وکالت بلاعزل داد که طلاق خودش را از دادگاه بگیرد. اما مهتاب دلش نیامد چنین کاری کند و برای آنکه حسن نیتش را نشان دهد ۱۰۰ سکه از مهریه‌اش را به او بخشید. ضمن اینکه تأکید کرد اگر امیر سرش به زندگی باشد و از دوستانش دست بکشد هر سال ۱۰۰ سکه دیگر از مهریه‌اش را خواهد بخشید. اما امیر هیچ وقت نتوانست دور دوستانش را خط بکشد. بنابراین در روی همان پاشنه چرخید و زندگی مهتاب و امیر با دو دخترک دوست داشتنی‌شان تلخ و تلخ‌تر شد.

شب عید بود که مهتاب به کلی از ادامه زندگی با امیر منصرف شد، به ویژه آنکه امیربتازگی پرخاشگر هم شده بود و مدت‌های زیادی دور از خانه می‌ماند. پس به دادگاه رفت و با وکالتی که از شوهرش داشت مهریه‌اش را اجرا گذاشت، دادخواست طلاق توافقی داد و حضانت بچه‌ها را هم گرفت. اما از روزی که حکم دادگاه به دست امیر رسید، مخالفت هایش شروع شد و به همه گفت از حسن نیتش سوءاستفاده شده، چرا که قرار بوده هر سال ۱۰۰ سکه دیگر از مهریه کم شود. حتی اعلام کرد وکالت طلاق را ساقط کرده، اما ادعایش در دادگاه رد شد و به پرداخت ۹۰۰ سکه طلا محکوم شد. امیر در هفت ماه گذشته نه تنها یک سکه هم نداده بود، بلکه با ایجاد مزاحمت، همسر سابق و بچه هایش را از خانه بیرون کرد. او آنقدر عصبانی بود که در روزهای مقرر برای ملاقات با بچه هایش دعوا راه می‌انداخت و آبرو‌ریزی می‌کرد. همین دو هفته پیش بود که پنهانی وارد خانه مجلل پدرزنش شد و آنجا را به آتش کشید.

مهتاب در نخستین ساعت اداری نخستین روز هفته به شعبه ۲۶۱ دادگاه خانواده مجتمع صدر مراجعه کرده بود تا پرونده مطالبه مهریه‌اش را پیگیری کند. در مقابل قاضی که ایستاد از تهدیدهای شوهرش، مشکلات روانی پیش آمده برای بچه‌ها و مشکلات روحی خودش گفت. با این حال قاضی «محمود سعادت» زن جوان را به آرامش و صبوری دعوت کرد و توضیح داد که طبق مدارک پرونده درخواست اعسار شوهرش رد شده و اموال توقیف شده از او باید به مزایده گذاشته شود تا مبلغ حاصل از فروش آنها بابت مهریه در اختیار مهتاب قرار گیرد.مهتاب از اتاق دادگاه بیرون رفت. دوست داشت هر چه زودتر مهریه‌اش را بگیرد و به دور از چشم امیر آپارتمانی برای خودش و دخترهایش بخرد. با وکیلش هم مشورت کرده بود و مصمم بود عدم صلاحیت او را هم احراز کند.


منبع: alef.ir

تعطیلی مدارس برخی شهرستان‌های خراسان شمالی به علت بارش برف

مسوول روابط عمومی آموزش‌ و پرورش خراسان شمالی از تعطیلی مدارس برخی شهرستان‌های این استان به علت بارش برف و برودت هوا خبر داد.

نقی هجرتی امروز در گفت‌وگو با فارس در بجنورد اظهار کرد: به دلیل برودت هوا و بارش برف ، تمام مدارس مناطق رویین، محمودی، عراقی و کلات شهرستان اسفراین، در دو نوبت صبح و عصر امروز تعطیل است.

مسوول روابط عمومی آموزش‌ و پرورش خراسان شمالی گفت: افزون بر این برخی مدارس منطقه بام وصفی آباد شهرستان اسفراین به علت بارش برف و برودت هوا تعطیل است.

وی اضافه کرد: همچنین به سبب بارش سنگین برف و برودت شدید هوا مدارس مقاطع پیش‌دبستانی و ابتدائی، متوسطه یک و متوسطه دو در روستاهای راوخ، عباس‌آباد، جوزقه، باغشجرد، اسفید، تارخه و عنبرآباد اسفراین امروز تعطیل است.

وی بیان داشت: همچنین به علت بارش برف همه مقاطع در منطقه سرحد، قوشخانه و سیوکانلو شهرستان شیروان تعطیل است.


منبع: alef.ir

خرید ۳٫۷ میلیارد دلاری سیسکو اعلام شد

به گزارش خبرگزاری فارس، صرف چنین هزینه ای توسط سیسکو نشان می دهد این شرکت به دنبال تغییر استراتژی کاری و حرفه ای خود است و قصد دارد از این پس به جای تمرکز صرف بر تولید سخت افزار در حوزه نرم افزار هم فعالیت کند.

از راه رسیدن خدمات کلود می تواند آینده شرکت هایی مانند سیسکو را تهدید کند و لذا این شرکت ها مجبور هستند فعالیت جدی خود در چنین حوزه هایی را نیز آغاز کنند.

پیش از این اچ پی هم از طرف هزینه ۶۵۰ میلیون دلاری برای خرید شرکت نوپای SimpliVity که در حوزه نرم افزار فعال است خبر داده بود.

خرید شرکت های نوپای آمریکایی توسط شرکت های قدیمی تر فناوری این کشور بی ارتباط با تهدیدهای ترامپ نیز نیست. وی از غول های فناوری خواسته تا در داخل امریکا سرمایه گذاری کنند و سرمایه های خود را از خاک ایالات متحده خارج نکنند. این شرکت ها هم به همین منظور برای دسترسی به فناوری های جدید به کمک شرکت های نوپای داخل امریکا چشم دوخته اند.

AppDynamics سازنده نرم افزارهای مدیریت و تحلیل برنامه های کاربردی است و هم اکنون حدود ۲۰۰۰ مشتری دارد که از جمله آنها می توان به NASDAQ Inc،  Nikeو خود سیسکو اشاره کرد.


منبع: alef.ir

ماهینی: بازوبند سیدجلال دست من امانت است

در غیاب سیدجلال، حسین ماهینی کاپیتان پرسپولیس خواهد بود.

به گزارش خبرآنلاین؛ پرسپولیس امروز در حالی باید به مصاف صبای قم برود که سه بازیکن اصلی این تیم به دلیل سه اخطاره بودن محروم هستند. سید جلال حسینی، فرشاد احمدزاده و مهدی طارمی سه بازیکن محروم سرخپوشان در این بازی هستند. در این بازی و در غیاب حسینی کاپیتان اول پرسپولیس، بازوبند بر دستان حسین ماهینی بسته خواهد شد و او کاپیتان سرخپوشان خواهد بود. او به روزنامه خبرورزشی می گوید این بازوبند سید جلال است و در این بازی پیش او امانت خواهد بود.


منبع: alef.ir

توضیحاتی درباره گاوصندوق های بانک تجارت شعبه پلاسکو

با توجه به اعلام مسئولان انتظامی مستقر در محل آواربرداری ساختمان پلاسکو مبنی بر خارج شدن تعداد ۱۳۵ گاوصندوق از میان آوار این ساختمان، اقدامات لازم برای شناسایی صورت خواهد گرفت.

به گزارش وزارت امور اقتصادی و دارایی، به دنبال انتشار اخباری مربوط به کشف گاوصندوق های ساختمان پلاسکو، بانک تجارت توضیحاتی ارائه داده است. در اطلاعیه  منتشره از سوی روابط عمومی این بانک آمده است :

همانگونه که پیشتر به اطلاع هموطنان گرامی رسید شعبه بانک تجارت  در ساختمان پلاسکو مجهز به یازده گاوصندوق شامل چهار صندوق حاوی وجوه نقد و اوراق بهادار، اسناد، وثایق مشتریان و هفت صندوق کوچک باجه های شعبه بوده که اسناد و وجوه این هفت صندوق، در زمان وقوع حادثه به صندوق های اصلی شعبه منتقل گردیده بوده است.

همچنین اطلاعات مربوط به مشخصات این گاوصندوق ها به طور کامل، به مراجع مسئول در آواربرداری ساختمان پلاسکو اعلام شده و نماینده قانونی بانک جهت تحویل گاوصندوق ها نیز به این مراجع معرفی شده است؛ بر این اساس، با توجه به اعلام مسئولان انتظامی مستقر در محل آواربرداری ساختمان پلاسکو مبنی بر خارج شدن تعداد ۱۳۵ گاوصندوق از میان آوار این ساختمان، بانک_تجارت مجددا آمادگی خود را برای همکاری جهت شناسایی و تحویل گاوصندوق های متعلق به این بانک اعلام می دارد.

گفتنی است شعبه ۲۷۰ بانک تجارت، تنها واحد بانکی فعال در مجتمع تجاری پلاسکوی تهران بوده و در پی حادثه آتش سوزی این مجتمع، کلیه خدمات شعبه مذکور از روز شنبه دوم بهمن ماه از طریق شعبه سعدی جنوبی کد ۲۶۲ به نشانی خیابان سعدی جنوبی پایین تر از چهارراه استقلال(مخبرالدوله) روبروی ساختمان سینگر ارائه می شود.


منبع: alef.ir

معاون وزیر راه: پرداخت تسهیلات ۴۰میلیونی مسکن مهر شروع نشده است

معاون وزیر راه و شهرسازی ضمن اشاره به اقدام مثبت بانک مرکزی درافزایش حجم تسهیلات مسکن مهر،گفت: تاخیردر پرداخت این تسهیلات می‌توانداثری منفی در اجرای تعهدات شرکت عمران شهرهای جدیدداشته باشد.

محسن نریمان در گفتگو با مهر، درباره نقش افزایش تسهیلات بانکی در تکمیل مسکن مهر پردیس، گفت: این اقدام کمک ویژه و مستقیمی به متقاضیانی است که در پرداخت آورده خود با مشکل مواجه بودند.

نریمان، اظهار داشت: با توجه به اینکه این مبلغ از محل تسهیلات بانکی پرداخت می‌شود، سریعتر به اعتبارات مورد نیاز برای تکمیل واحدهای مسکن مهر می‌رسیم و تحویل واحدها با سرعت بیشتری انجام می‌شود.

وی ادامه داد: امیدواریم شرکت عمران شهرهای جدید باافزایش حجم تسهیلات از ۳۰ به ۴۰ میلیون تومان، تعهداتش را در کوتاهترین زمان ممکن عملیاتی کند.

به گفته معاون وزیر راه وشهرسازی، هماهنگی‌های لازم برای پرداخت تسهیلات میان شرکت عمران شهرهای جدید و بانک مسکن انجام شده و در این رایزنی ها، طرح های اولویت دار مسکن مهر مشخص شده است و پروژه هایی که پیشرفت فیزیکی بالاتری دارند در اولویت قرار گرفتند.

نریمان بیان کرد: پرداخت تسهیلات بانکی باید از دو هفته پیش آغاز می‌شد و تاخیر در روند پرداخت تسهیلات در اجرای تعهدات شرکت عمران شهرهای جدید اثری منفی دارد و بانک مسکن باید هرچه سریعتر تسهیلات مربوط به طرح های اولویت دار مسکن مهر را پرداخت کند.


منبع: alef.ir

۱۰ میلیارد یورو قرارداد ساخت نیروگاه امضا شد

معاون وزیر نیرو از امضای ۱۰ میلیارد یورو قرارداد جدید احداث نیروگاه برق در ایران خبر داد و گفت: قرارداد با شرکت «یونیت اینترنشنال» تا پایان امسال امضا می‌شود.

علیرضا دائمی در گفتگو با مهر در تشریح مهمترین قراردادهای امضا شده در صنعت برق پس از لغو تحریم ها، گفت: تاکنون نزدیک به ۱۰ میلیارد یورو قرارداد ساخت نیروگاه برق در ایران با شرکت هایی از آلمان، روسیه، چین، ژاپن و کره جنوبی امضا شده است.

معاون برنامه‌ریزی و امور اقتصادی وزیر نیرو با اشاره به نهایی شدن قرارداد تامین توربین و احداث نیروگاه برق با شرکت زیمنس آلمان، تصریح کرد: علاوه بر این تفاهم نامه‌ای هم با شرکت بین‌المللی یونیت برای ساخت نیروگاه برق امضا شده است.

این مقام مسئول با تاکید بر اینکه در کنار زیمنس، یونیت اینترنشنال، قراردادهایی هم با دو شرکت روسی برای احداث نیروگاه جدید و بازتوانی نیروگاه‌های موجود برق امضا شده است، اظهار داشت: در مجموع ارزش قراردادهای امضا شده برای توسعه و افزایش ظرفیت تولید برق کشور به حدود ۱۰ میلیارد یورو می‌رسد.

وی در پاسخ به پرسش مهر مبنی بر موافقت دستگاه‌های نظارتی برای امضای قرارداد نهایی احداث نیروگاه با شرکت یونیت اینترنشنال، بیان کرد: پیش بینی می‌شود با توجه به مذاکرات انجام گرفته قرارداد نهایی با این شرکت بین‌المللی تا پایان امسال در صنعت برق کشور امضا شود.

دائمی با تاکید بر اینکه در تمامی قراردادهای ساخت نیروگاه جدید برق دو شرط استفاده بیش از ۵۰ درصدی از سهم سازندگان و صنعتگران ایرانی و انتقال دانش فنی و فنآوری‌های نوین در صنعت برق دیده شده است، تاکید کرد: قرارداد یونیت هم از این دو اصل کلی مستثنی نبوده و در قرارداد با این شرکت بین‌المللی تمامی الزامات تعیین شده رعایت خواهد شد.

معاون برنامه‌ریزی و امور اقتصادی وزیر نیرو با بیان اینکه تاکنون از بین شرکت‌های خارجی، آلمانی‌ها بیشترین مشارکت را در ساخت و توسعه صنعت برق ایران در دوران پسابرجام داشته اند، تاکید کرد: درباره توافق با شرکت یونیت اینترنشنال هم باید گفت که با این شرکت تاکنون تفاهم نامه امضا شده و هنوز قرارداد رسمی بین ایران و این شرکت بین‌المللی منعقد نشده است.

این مقام مسئول در پایان خاطرنشان کرد: برای امضای قرارداد نهایی با شرکت یونیت اینترنشنال قطعا تمامی مصالح و منافع ملی در صنعت برق کشور رعایت خواهد شد.

دائمی همچنین با تشریح ۳ سناریوی جذب فاینانس در صنایع آب و برق، گفت: برنامه جذب ۱۳.۲ میلیارد یورو منابع مالی خارجی به این روش، در دستور کار است.


منبع: alef.ir

حداکثر زمان رسیدگی به شکایات مصرف‌کنندگان خودرو چند روز است؟

براساس قانون حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان خودرو، تمام عرضه‌کنندگان خودرو موظفند ظرف مدت حداکثر ۲۰ روز به شکایت مصرف‌کنندگان از فرایند فروش و خدمات پس از فروش محصولات خود رسیدگی کنند.

به گزارش ایسنا، مصرف‌کنندگان از عملکرد خودروسازان و واردکنندگان خودرو در حوزه فروش و خدمات پس از فروش این محصولات ناراضی هستند.

نارضایتی مصرف‌کنندگان در حوزه فروش خودروهای داخلی بیشتر معطوف به پایین بودن کیفیت این محصولات و در حوزه فروش خودروهای وارداتی نیز مربوط به گران‌فروشی و تاخیر در تحویل خودروهای فروخته شده است.

همچنین در حوزه خدمات پس از فروش نیز مصرف‌کنندگان از نقایصی چون کمبود قطعات، کیفیت پایین خدمات و تعمیرات و اخذ هزینه‌های بالا، ناراضی هستند.

نارضایتی مصرف‌کنندگان از عملکرد خودروسازان و واردکنندگان خودرو در تدوین اصلاحیه آیین‌نامه اجرایی قانون حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان خودرو مدنظر قرار گرفته به‌گونه‌ای که این شرکت‌ها موظف شده‌اند ظرف حداکثر بیست روز به شکایت مصرف‌کنندگان رسیدگی کنند.

در این زمینه در ماده ۱۱ این قانون آمده است:” عرضه‌کنندگان خودرو موظفند نسبت به ایجاد نظام رسیدگی به شکایات مشتریان و تعیین تکلیف موضوع با رعایت ضوابط قانونی ظرف بیست روز، اقدام کنند”.

اصلاحیه آیین‌نامه اجرایی قانون حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان خودرو اوایل سال جاری از سوی معاون اول رییس‌جمهوری به وزارت صنعت، معدن و تجارت، خودروسازان و واردکنندگان خودرو ابلاغ شد.


منبع: alef.ir

پیش‌بینی تورم ۲رقمی در سال ۹۶ / رشد پایه پولی رکورد زد

مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تورم ۲رقمی در سال ۹۶ را پیش‌بینی و اعلام کرد: متوسط نرخ رشد شش‌ماهه پایه پولی از سال ۱۳۷۰ تا سال ۱۳۹۳ معادل ۴.۷ درصد است، این در حالی است که این متغیر در شش‌ماهه اول سال ۱۳۹۵ معادل ۷.۹ درصد افزایش یافت.

به گزارش تسنیم، از نیمه دوم سال ۱۳۹۲ تا انتهای سال ۱۳۹۴ تورم با شیب نسبتاً تندی در مسیر کاهش قرار گرفت و تا دی ماه سال ۱۳۹۵ نیز در بازه تک‌رقمی حفظ شد. دلایل کاهش تورم در این سال‌ها را می‌توان ترکیبی از تصمیم و اجبار دانست. در واکنش به افزایش تورم بعد از تحریم‌ها، لنگر شدن انتظارات تورمی (با توجه به رویکرد ضدتورمی دولت) تورم را در مسیر کاهشی قرار داد. اما این سیاست‌ها در بستر وضعیت وخیم ترازنامه‌های بانکی رخ داد.

بنابر گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، سه دسته کلی دارایی در ترازنامه بانک‌ها شامل تسهیلات غیرجاری، بدهی‌های نقدناشونده دولت و سرمایه‌گذاری بانک‌ها در بخش ساختمان منجر به افزایش نرخ سود سپرده شده است. از سال ۱۳۹۲ با رکود معاملات مسکن مهمترین مجرای ایجاد جریان نقدی از سوی سرمایه‌گذاری بانک‌‌ها در بخش مسکن نیز بسته شد، لذا بانک‌ها با چالش  جدی سودآوری و به‌ویژه جریان نقدی مواجه شدند و در نتیجه نرخ سود در بازار بین‌‌بانکی و نهایتاً در بازار سپرده خارج از کنترل افزایش یافت.

در چنین شرایطی در سمت دارایی‌ها، دارایی‌های موهومی افزایش می‌یافت، در حالی که در سمت بدهی ناگزیر از پرداخت سود سپرده و پاسخ به تقاضای نقد بود، لذا بانک‌ها ناگزیر بودند تا نرخ سود سپرده را به‌حدی افزایش دهند که مطالبه نقد آنها کاهش یابد. با افزایش نرخ سود سپرده تمایل به پس‌انداز افزایش و در نتیجه تقاضای کالا و خدمات کاهش یافته و در نتیجه تورم کاهش یافت. این شرایط کمابیش تا انتهای تابستان سال ۱۳۹۴ ادامه داشت تا اینکه نرخ سود با برخی مداخلات بانک مرکزی اندکی کاهش یافت.

به‌طور کلی با توجه به وضعیت نرخ تورم تولید کننده و همچنین افزایش نرخ ارز در ماه‌های اخیر پیش‌بینی می‌شود نرخ تورم در ماه‌های آتی سال جاری فزاینده باشد، به‌طور کلی نتایج برآوردهای مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد نرخ تورم سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ به‌ترتیب ۹٫۱ درصد و ۱۰٫۹ درصد خواهد بود، ضمن اینکه صندوق بین‌المللی پول نرخ تورم این دو سال را به‌ترتیب ۹ و ۱۱ درصد پیش‌بینی نموده است.

مهمترین عواملی که در حال حاضر می‌تواند تهدیدی جهت افزایش نرخ تورم سال‌های آتی باشند عبارتنداز: رشد بالای کل‌‌های پولی در سال‌های گذشته و بحران شبکه بانکی.

* کل‌های پولی و تهدید تورمی

رشد پایه پولی در دو سال ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ هم از جهت اندازه و هم از جهت ترکیب، متناسب با تورم تک‌رقمی نبوده است. این وضعیت در سال ۱۳۹۵ بدتر شد و نرخ رشد پایه پولی در سال ۱۳۹۵ از متوسط همین بازه به‌شدت فراتر رفت. متوسط نرخ رشد شش‌ماهه پایه پولی از سال ۱۳۷۰ تا سال ۱۳۹۳ معادل ۴٫۷ درصد است، این در حالی است که این متغیر در شش‌ماهه اول سال ۱۳۹۵ معادل ۷٫۹ درصد افزایش یافت، به‌علاوه ترکیب رشد پایه پولی از سال ۱۳۹۳ تاکنون، به‌ویژه در شش‌ماهه ۱۳۹۵ از ناحیه دارایی‌های داخلی بوده است.

تجربه سال‌های گذشته نشان داده است که افزایش پایه پولی از محل دارایی‌های داخلی (مجموع دولت و بانک‌ها) بوده که هم تورم‌زایی بیشتری دارد و منتهی به افزایش نرخ ارز می‌شود و هم آثار آن بر تولید در کوتاه‌مدت بسیار محدود است.
با وجود این که افزایش حجم پایه پولی بیش از نیاز اقتصاد همواره آثار تورمی دارد، اما در مورد حجم نقدینگی ملاحظاتی وجود دارد که نمی‌توان انتظار داشت همواره به‌اندازه حجم نقدینگی، تورم ایجاد شود. در واقع زمانی که نقدینگی افزایش می‌یابد، این که ترکیب اجزای آن به چه صورت باشد، تعیین کننده میزان تورم‌زایی آن است. نقدینگی در سال ۱۳۹۲، ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ به ترتیب معادل ۳۹، ۲۲ و ۳۰ درصد رشد داشت، که از این میزان به ترتیب ۹۷،۹۹ و ۹۳ درصد آن از ناحیه شبه پول بوده است که هرچه به سمت سپرده‌های بلند مدت حرکت می‌کنیم از درجه سیالیت کاسته می‌شود.
اما مسئله مهم این است که سپرده‌های بلند مدت علی‌رغم سیالیت و تورم‌زایی کم، نقدینگی ایجاد شده هستند و به‌راحتی می‌توانند به بخش‌های سیال‌تر و تورم‌زاتر نقدینگی تبدیل شوند. آنچه ترکیب نقدینگی، در نتیجه تورم‌زایی نقدینگی ایجاد شده را تعیین می‌کند، نرخ سود در بازار پول و در نتیجه در بازار سپرده است.

با کاهش نرخ سود اجزای غیرسیال به اجزای سیال تبدیل می‌شوند و تورم افزایش می‌یابد. آینه این اتفاق در بخش حقیقی این است که با کاهش نرخ سود، تمایل برای مصرف و سرمایه‌گذاری (تقاضا) افزایش می‌یابد، آحاد اقتصادی دارایی خود در بانک را به‌صورت اجزای سیال در می‌آورند تا از آنها در معاملات استفاده کنند، در نتیجه با افزایش تقاضا و سطح معاملات، تورم افزایش می‌یابد.

از منظر تورمی، مهمترین عاملی که می‌تواند کنترل نرخ سود را از دست بانک مرکزی خارج کرده و منجر به آزاد شدن نقدینگی پشت سر شود، فشار دولت بر منابع بانک مرکزی است. فشار دولت بر منابع بانک مرکزی (ناشی از کسری بودجه و یا فروش ارزهای نفتی) هم منجر به افزایش پایه شده و هم کنترل سیاست پولی و در نتیجه نرخ سود را از دست بانک مرکزی خارج کرده و می‌تواند منجر به آزاد شدن نقدینگی پشت سد شود. به‌عبارت دیگر فشار دولت به بانک مرکزی دو پیامد مشخص دارد؛ اولاً سلطه مالی را تقویت می‌کند و استقلال بانک مرکزی را کاهش می‌دهد که نتیجه آن عدم توانایی این بانک در اجرای سیاست‌های مناسب است. ثانیاً با افزایش پایه پولی موجبات افزایش سهم جزء سیال نقدینگی را که از تورم‌زایی بالایی برخوردار است فراهم می‌کند.


منبع: alef.ir

آمار بالای بیکاری فارغ‌التحصیلان رشته IT در ایران

معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت کارمی‌گوید: به دلیل عدم انطباق بین آموزشهای مرتبط با رشته‌ IT و تقاضای موجود در بازار کار، فارغ التحصیلان این رشته عمدتا بیشترین آمار بیکاری در میان رشته‌های تحصیلی را دارند.

عیسی منصوری در گفت‌وگو با ایسنا، با تاکید بر ارتقای سطح مهارت دانشجویان رشته IT اظهار کرد: درحال حاضر بین نظام آموزش عالی و نیاز بازار کار تناسب لازم وجود ندارد و نیروهایی که در دانشگاه‌ها در رشته‌های IT فارغ‌التحصیل می‌شوند، از مهارت کافی برخوردار نیستند، از این رو لازم است تا آموزشهای مرتبط با این رشته به تناسب تخصص‌ مورد نیاز بازار عرضه شود.

وی ادامه داد: در همین راستا طرح مشترکی را با وزارت ارتباطات دنبال می‌کنیم که به موجب آن در حوزه‌های IT و ICT با اولویت فارغ التحصیلان دانشگاهی و جوانان جویای کار اشتغالزایی صورت گیرد که خوشبختانه از محل اجرای طرح در چهار استان کردستان، یزد، مازندران و خوزستان ۱۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد شده و پیش بینی ما برای سال آینده اشتغال ۱۲۰ هزار نفری است.

معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزیر کار ادامه داد: در بحث اشتغالزایی پروژه آنچه در کشور وجود دارد، تمرکز بر توسعه زیرساختهایی نظیر سوئیچینگ و فیبر نوری و شبکه مثل اپراتورهای موبایلی است ولی در این طرح، تولید محتوا اضافه شده که ارزش افزوده بالایی دارد و تولید انیمشین، گیم و برنامه نویسی را شامل می شود.

استقبال از بازی ایرانی “شوفر”

وی در ادامه از ایجاد انستیتوی گیم در کردستان به منظور رونق این طرح خبر داد و گفت: حاصل این کار تولید گیمی به نام “شوفر” بوده که هم اکنون در کشورهای اروپایی و آسیایی فروش بسیار خوبی پیدا کرده است.

معاون اشتغال وزیر کار در عین حال ۸۵ درصد اشتغال کشور را مربوط به صنایع خرد و کوچک دانست و گفت: علیرغم آنکه این سهم به ۴۸ درصد افزایش پیدا کرده است متاسفانه در بحث حمایت مالی شاهدیم که فقط ۱۵ درصد منابع بانکی به این بنگاهها تزریق می‌شود.

 منصوری گفت: وام‌هایی که به منظور اشتغالزایی پرداخت می‌شود چون بهره بالایی دارد کارساز نیست لذا معتقدم اشتغال با دادن وام بانکی به دست نمی‌آید.


منبع: alef.ir

دردسرهای بلیت چارتر برای مسافران/ امکان استرداد مهیا شد

مسافران پروازهای چارتری هرچند بلیت ارزان‌تری خریداری می‌کنند اما باید این ریسک را نیز بپذیرند که پول آنها در صورت انصراف برگشت داده نمی‌شود؛ این شرایط امکان تغییر دارد؟

به گزارش مهر، کلمه پروازهای چارتر همیشه با واژه ارزان در اذهان عموم مردم جا افتاده است. پروازهایی که شرکت‌های خدمات مسافرتی آن را از ایرلاین‌ها می‌خرند و در یک بازه زمانی باید صندلی‌ها را پر کرده و به فروش برسانند.

در این میان فروشنده بلیت‌های چارتر قبل از پرواز، پول بلیت صندلی‌ها را به ایرلاین داده و پس از آن باید به جذب مسافر برای پر شدن صندلی‌ها بپردازد. اگر گاهی این صندلی‌ها تا لحظات آخر پرواز پر نشود، آن‌ها مجبورند بلیت هواپیما را به کمترین نرخ ممکن بفروشند.

در این میان تنها آژانس‌هایی که توانسته‌اند بلیت هواپیما را بیشتر از حد معمول بفروشند، برد کرده و با ارائه نرخ کمتر، ضرر نمی‌کنند. همین موضوع موجب می‌شود تا سیل پیامک‌ها به سمت مسافران و مخاطبان دفاتر مسافرتی آغاز شود و مسافران هر لحظه شاهد پیامک های تبلیغاتی آنها با قیمت های عجیب و غریب برای سفرهای هوایی باشند.

اما اتفاق مهم این است که وقتی مسافری بلیت چارتر را خریداری کند، در صورت کنسل کردن و یا منصرف شدن از سفر دیگر امکان دریافت پولش را ندارد. این بدان معنی است که مسافر اگر بلیت چارتر که اتفاقا ارزان هم هست، خریداری کند، باید این ریسک را بپذیرد که در صورت منصرف شدن پولی به او داده نمی‌شود. برخی با این قانون پروازهای چارتری آشنا نیستند و به همین دلیل است که در هنگام خرید این بلیت‌ها، معمولا دفاتر مسافرتی و یا حتی سایت‌های فروش بلیت این نکته را به مخاطب متذکر می‌شوند که «بلیت چارتر و غیرقابل استرداد» است.

اما اکنون از میان همه این شرکت‌ها یک دفتر خدمات مسافرتی با برخی از شرکت‌های بیمه قرارداد بسته تا اگر مسافر از خرید بلیتش منصرف شد، بتواند بخشی از هزینه‌اش را پس بگیرد. به همین دلیل اگر مسافر از خرید بلیت چارتر منصرف شد بسته به زمان کنسلی پرواز جریمه‌ای بین ۳۰ تا ۵۰ درصد را باید بپردازد. یعنی اگر تا ۱۲ ظهر سه روز قبل از پرواز منصرف شود، ۳۰ درصد تا ۱۲ ظهر یک روز قبل ۴۰ درصد جریمه و سه ساعت قبل از پرواز ۵۰ درصد جریمه را باید پرداخت کند.  

محمد مسعود اکبریان بنیان گذار پروازهای چارتری خارجی در یک نشست خبری در این باره توضیح داد: اکنون کمتر از ۵۰ هزار نفر سفر داخلی و هوایی در کشور انجام می‌شود که از این تعداد بیشتر سفرها چارتری و ارزان هستند. اما اگر مسافر به هر دلیلی پس از خرید بلیت چارتری منصرف شود و یا به پرواز نرسد، کل پول او سوخت می‌شود. فروش بلیت‌های چارتر موجب می‌شود که هم بخش خصوصی از بین برود و هم بازار کاذب ایجاد شود و برای مسافر نیز ذهنیت کاذب از نرخ بلیت‌ها بوجود بیاید. چون مسافر دیگر هیچ وقت بلیت را به قیمت واقعی نمی‌خرد و منتظر چارتر می‌ماند.  

وی افزود: از مدت‌ها پیش این موضوع در جریان بوده که هیچ وقت پول بلیت چارتر را به مسافر نمی‌دادند مگر آنکه پرواز مشکلی داشته باشند و یا کنسل شود و با تاخیر پرواز کند. اما اکنون با ۱۴ ایرلاین قرارداد بسته شده و شرکت‌های بیمه‌ای قبول کرده‌اند که اگر مسافر از خرید بلیت منصرف شد، هزینه‌اش را بیمه بدهد. در این صورت دیگر آژانس ضرر نمی‌کند و مسافر با خیال راحت‌تری بلیت چارتر را می‌خرد.

اکبریان گفت: برخی از شرکت‌های بیمه‌ای قبول کرده‌اند که استرداد پول بلیت پروازهای چارتری تحت عنوان بیمه مسئولیت انجام گیرد آن هم برای تعداد مشخصی از پروازهای چارتری یعنی امکان دارد بعد از یک سال این شرایط تغییر پیدا کند.

داوود ارژنگ کارشناس ارشد مدیریت جهانگردی نیز در این باره به خبرنگار مهر گفت: همیشه مسافر در صورت انصراف دچار ضرر می‌شد و باید ریسک خرید بلیت را می‌پذیرفت ولی اکنون این موضوع برای اولین بار است که اتفاق می‌افتد، منتها در بحث فروش بلیت‌های چارتر داخلی. هنوز این مقررات برای همه چارترکنندگان و پروازهای خارجی وجود ندارد.

اکنون با وجود اینکه شرکت‌های بیمه گذار این امکان را فراهم کرده‌اند که بخشی از هزینه بلیت چارتر به مسافر استرداد شود، شاید بهتر باشد چنین امکانی را برای همه پروازها و دفاتر نیز فراهم کرد تا در آن صورت بیشتر بتوان به حقوق مسافر احترام گذاشت. شاید این موضوع نیاز به افزودن بندی به بندهای ابلاغیه حقوق مسافر در پروازهای چارتری داشته باشد.


منبع: alef.ir

ناکامی یورش مزدوران سعودی به چند منطقه در «تعز» یمن

مزدوران رژیم سعودی قصد داشتند طی عملیاتی به مناطق «الجدید» و «الکدحه» و «الخضراء» در «تعز» نفوذ کنند که تلاش آنها توسط نیروهای یمنی با شکست مواجه شد.

به گزارش مهر به نقل از خبرگزاری سبأ، اقدامات خصمانه مزدوران رژیم سعودی در یمن همچنان ادامه دارد.

بر اساس این گزارش، در ادامه این اقدامات، مزدوران یمنی تلاش کردند تا طی عملیاتی به مناطق  «الجدید» و «الکدحه» و «الخضراء» در «تعز» نفوذ کنند.

طبق اعلام رسانه های یمنی، تلاش مزدوران سعودی با دخالت ارتش و کمیته های مردمی یمن با ناکامی مواجه شد.

از سوی دیگر، جنایت های رژیم سعودی علیه مردم بی دفاع و بی گناه یمن همچنان ادامه دارد.

در همین راستا، جنگنده های سعودی طی چند نوبت منطقه «الوازعیه» واقع در استان تعز را هدف حملات هوایی قرار دادند.

طبق اعلام شاهدان عینی، به دنبال این حملات، شماری از غیرنظامیان یمنی از جمله شش زن و سه کودک به شهادت رسیدند.


منبع: alef.ir

یادداشت کیهان / باید دوباره خواند

گفتمان دولت یازدهم، پس از حدود چهار سال نهایت کارآمدی و توانمندی خود را نشان داده و آثار و علائم آن در دو عرصه کاملا مشهود است.

  نخست عرصه تبلیغی و آمار و ارقام که توسط برخی مراکز خاص یا نشریات وابسته به دولت، دائما به گونه‌ای زیبا، موفق و حتی بی‌نظیر در تاریخ ایران و بعضا جهان به مردم ارائه می‌شود.

و دوم در عرصه زندگی حقیقی و روزمره مردم که بی‌هیچ پرده‌پوشی و مجامله‌ای، جامعه را با حقیقت خروجی گفتمان دولت مواجه می‌کند.

در باب هریک دهها و صدها شاهد و مثال می‌توان آورد که برای پرهیز از طولانی شدن کلام، فقط به یک نمونه از گروه اول بسنده می‌شود.

بانک مرکزی در سالروز اجرای برجام با انتشار بیانیه‌ای مدعی شد  پس از اجرایی شدن برجام دسترسی به ذخایر ارزی تسهیل و بخش اعظم دارایی‌های بلوکه شده به کشور بازگشته است.در آن اطلاعیه اینگونه عنوان شده که «پس از اجرای برجام بالغ‌بر ۹/۹ میلیارد دلار از وجوه مسدود شده بانک مرکزی ناشی از مطالبات نفتی از کشورهای امارات، انگلستان، هند، یونان، ایتالیا و نروژ آزاد و دریافت شد. علاوه بر این ۱۲ میلیارد دلار از وجوه مسدودی بانک مرکزی پس از توافق اولیه برجام به‌صورت اقساط از کشورهای ژاپن، کره و هند دریافت شده است.»

جمع اعداد مندرج در اطلاعیه فوق ۲۱ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار است که با یک محاسبه سرانگشتی براساس قیمت روز  دلار، نزدیک به ۸۸ هزار میلیارد تومان می‌شود.

از دیگر سو رئیس‌جمهور در آخرین نشست خبری خود از افزایش درآمد نفتی به عنوان یکی از دستاوردهای برجام نام برد و اعلام کرد: «با اجرای برجام ما امسال نزدیک ۷۰ هزار میلیارد تومان درآمد نفتی داریم.»

از تجمیع این دو گزاره خبری که از سوی دو شخص حقیقی و حقوقی معتبر بیان شده، اینگونه می‌توان فهمید که دولت در یک سال، به اندازه دو سال درآمد نفتی داشته و از محل فروش نفت و مطالبات معوق و بلوکه حدود ۱۵۸ هزار میلیارد تومان عایدی داشته است.

بقیه قضاوت با خودتان که اثر این پول هنگفت و بی‌سابقه در یک‌سال را در زندگی و معیشت خودتان یا اقتصاد جامعه و هزاران کارخانه و کارگاه تولیدی دیده‌اید یا نه!؟ اما نگاهی به سخنان وزیر اقتصاد که اخیرا در گفتگو با روزنامه شرق، از نیامدنش در دولت احتمالی آتی سخن گفته بود، گویای همه دستاورد‌های گفتمان دولت یازدهم است.

اگر فارغ از نتیجه  و محصول، یگانه دستاورد دولت یازدهم را برجام بدانیم، حرفی بیراه نگفته‌ایم و راه به خطا نرفته‌ایم. حالا چند مرکز تحقیقاتی معتبر و البته غیرایرانی و غیروابسته به جناح‌های مخالف دولت، خبر از ناامیدی بیش از ۷۵ درصد مردم کشورمان از برجام و نتایج آن می‌دهند که آخرین نمونه آن، بررسی دانشگاه مریلند است که چند روز قبل در کیهان منتشر شد.

این میوه همان درختی است که در ابتدای دولت یازدهم کاشته شد. درخت اعتماد به آمریکا و آرزوی همراهی با کدخدای جهان با انبانی از طرح‌ها و تئوری‌های غیرحقیقی و متوهمانه که تماما ناشی از عدم شناخت ماهیت انقلاب اسلامی و همین‌طور خوی استکباری آمریکا بود.

حالا و با این مقدمه می‌توان به انتخابات پیش رو که بزنگاه و نقطه عطف نگاه ملی است نگاهی تازه و دوباره کرد.
آنچه بیان شد و آنچه مردم در زندگی خود مدام با آن درگیرند، تنها یک روی سکه انتخابات است. یعنی قضاوت درباره وضع موجود و جواب آنها با یک گفتمان.

قابل تصور است پدری که چند فرزند بیکار در خانه دارد، پدری که چند ماه است شغلش را از دست داده، جوانی که با داشتن تحصیلات عالی، نمی‌تواند هیچ شغل آبرومندی برای خودش دست و پا کند، جوانی که به خاطر مشکلات معیشتی و اشتغال، نمی‌تواند به ازدواج فکر کند و … نظرشان درباره گفتمان مسبب این وضع چیست. اما این تنها یک روی سکه انتخابات است!

اتفاقا همین قضاوت مردمی، می‌تواند برخی را به توهم بیندازد که حالا و در هنگامه «نه» مردم به یک گروه، لزوما «بله» آنها برای ماست! و این نقطه آغاز انحراف و خطر است.

نباید از نظر دور داشت که رویکرد نفی و سلب، یک روی سکه انتخابات است و بخش مهم‌تر آن، رویکرد ایجابی و گفتمانی ماجراست. این بخش است که مردم را به مشارکت فعال برای تعیین سرنوشتشان ترغیب می‌کند و متاسفانه بخش مغفول سیاست‌ورزی جریانات مطرح سیاسی کشور است.

برای برافراشتن دوباره پرچم مجد و عظمت ایران اسلامی، بیش از قبیله‌گرایی کور سیاسی، بازخوانی مفاهیم اصیل و بلند انقلاب اسلامی -که عامل اصلی وحدت و انسجام ملت ایران در عرصه‌ها و لحظه‌های خطیر بوده- ضروری است.

این ضرورت مهم و اجتناب‌ناپذیر یگانه راه رهایی از شر قبایل سیاسی و کاسبانی است که هر از گاهی با نقش و ترفندی، خود را صدای مردم معرفی می‌کنند و با تقسیم غنایم بین خودشان، مردم را جا می‌گذارند.

نمی‌توان انکار کرد که در هر نحله و جریان سیاسی وفادار به جمهوری اسلامی، انگیزه‌های خیرخواهانه‌ای هم وجود دارد اما نباید از نظر دور داشت که سال‌ها مشی و سعی برای تثبیت برخی جریانات در کشور و زاویه گرفتن‌های پی در پی با نسخه اصیل انقلاب از زمان دولت کارگزاران تاکنون، نسخه‌های دروغین و بی‌اثری را پیش روی مردم گذاشته و نسخه اصیل و نورانی انقلاب را که می‌تواند مشعل‌دار امید و هدایت برای جهان باشد، زیر آوار قبیله‌گرایی سیاسی دفن کرده است. همین اتفاق تکلیف را برای آحاد مردم و برای هر آنکه دغدغه انقلاب و مردم انقلابی را دارد، روشن می‌کند و این مهم را گوشزد می‌کند که نمی‌توان با رویگردانی از نسخه اصلی و دل خوش کردن به نسخه‌های تقلبی، با دل بستن به لبخند دشمن و با امید ترحم و گوشه چشم از سوی اصلی‌ترین منازع انقلاب اسلامی، راه به جایی برد و کیان انقلاب و ایران را حفظ کرد.

بالاخره باید به شفافیت هرچه تمام‌تر روشن شود که مردم آنگونه که تئوریسین‌های جریان اصلاحات می‌گفتند، «لشگر قابلمه به دست هستند» یا به زعم برخی مدعیان دیگر«قشر خاکستری(!) هستند و ماشین رای» یا نه، آنگونه که امام راحل می‌فرمود «ولی نعمتان انقلابند»!؟ هرکدام از این نگاه‌ها در عمل تبعاتی دارد و روی سرنوشت مردم اثر خاص خود را دارد.

«نه » به تنهایی و بدون اینکه مردم بدانند باید به چه چیزی«بله» بگویند راهگشا نیست و کاری از پیش نمی‌برد. این خلاء گفتمانی باعث می‌شود اندک اندک سرو کله کاسبان سیاسی پیدا شود و مثلا همان جماعتی که در ۲۰ دقیقه برجام را تصویب کردند، یک مرتبه نگران سرنوشت مردم شده،احساس تکلیف سیاسی کنند! همان‌ها که به ناکارآمد‌ترین افراد ممکن رای اعتماد دادند و آنها را چهارسال بر هستی مردم مسلط کردند، به ناگاه در پوستین دلسوزی و خیرخواهی ظاهر شده و علمدار مخالفت با وضع موجود شوند بی‌آنکه به روی مبارک خود بیاورند که با دست‌پخت خودشان ستیزه می‌کنند.

بدون هیچ تعارفی عده‌ای می‌کوشند اینگونه به جامعه القا شود که هشتاد میلیون ایرانی، از زایش و پرورش مردان مرد انقلابی عاجز و ناتوانند و ناچار به سبک مردمان عقیم، محدود به انتخاب چند مهره همیشگی عرصه سیاست هستند!
این درست برخلاف نسخه اصیل انقلاب و تاکیدات چندین و چندباره رهبر عزیز انقلاب است که رویش‌های انقلاب را با برکت، موثر و پیشرو‌تر از نسل‌های پیشین می‌داند و کسانی که دانسته یا ندانسته در این راه گام می‌زنند، در صدد ناامیدی جوانانی هستند که زیر پرچم انقلاب، بالیده و رشد کرده‌اند.


منبع: alef.ir

آقای رئیس‌جمهور، لطفاً همکاری کنید!

اقتصاددانان نهادگرا نقش اندیشمندان در توسعه اقتصادی هر کشور را بسیار مهم قلمداد می‌کنند. داگلاس نورث یکی از این اقتصاددانان است. وی معتقد است «تحولات نهادی، اساساً به فرآیند تصمیم‌گیری شهروندان یک کشور و افراد در رأس حکومت بستگی دارد. در شرایط عادی، شهروندان و حاکمان به ایجاد تحولات بنیادین در چارچوب نهادی جامعه گرایشی ندارند. البته تغییر چارچوب‌های نهادی یک جامعه به سهولت انجام نمی‌پذیرد و ریشه در گذشته یک ملت ‌دارد».

بررسی‌های تاریخی در جوامع مختلف نشان می‌دهد گروه‌های حاکم و نخبگان این جوامع به دنبال شیوه‌های قانون‌گذاری و ترویج و به‌کارگیری هنجارهایی هستند که در جهت حفظ منافع این گروه‌ها باشد. این مساله توضیح دهنده‌ چارچوب‌های نهادی پایدار و خودتقویت‌کننده است. بدین معنی که هیچ‌یک از افرادی که قدرت ایجاد تحولات گسترده و بنیادین را دارند، گرایشی به انجام چنین کاری از خود به نمایش نمی‌گذارند. در این مسیر ممکن است دولت‌ها، احزاب و گروه‌های سیاسی مختلفی با سلایق و شعارهای متفاوت قدرت را در دست گیرند اما تا زمانی که چارچوب‌های نهادی در جهت حفظ قدرت طبقه‌ حاکم جدید عمل کند، این قوانین و هنجارها به بقای خود ادامه می‌دهند. بسیار مشاهده شده است جناح‌ها و گروه‌های مخالف، دولت مستقر را به تیغ انتقادات فراوان زخم زده‌اند، لکن با قدرت‌گیری همان گروه‌ها، همان مسیر ادامه پیدا کرده است. این رفتار و مکانیزم یکی از عوامل عدم رشد و توسعه در کشورها قلمداد می‌شود.

شاهد عینی مطالب عنوان شده، شعارها و عملکرد دولت‌های گذشته و هم‌اکنون، شعارهای دیروز و اقدامات امروز دولت یازدهم است؛ مبارزه با فساد، قانونمداری، شفافیت و راستگویی، مبارزه با عوام‌گرایی، تدبیر در سیاست خارجی، بهبود معیشت مردم، رشد اقتصادی، تخصص‌گرایی، شایسته‌سالاری، اشتغال جوانان، آزادی مطبوعات، بهبود وضعیت مسکن، محیط‌زیست و بسیاری از مسائل و موضوعات که همه و همه نقل محافل دولتمردان در بهار ۹۲ بود و با استمساک به آنها جلب آرای ملت می‌کردند.

اکنون کمتر از ۵ ماه تا پایان کار این دولت مانده است و عملکرد دولتمردان تطابق چندانی با شعارها ندارد. جنجال بنزین‌های غیراستاندارد که با تبلیغات، عامل اصلی آلودگی هوا معرفی شد در نهایت سر از رانت‌های واردات بنزین درآورد که منتسب به برخی مسؤولان بود. مسکن‌مهر با سیاست‌ها و اقدامات وزیر بشدت سرکوب شد و در دولت تدبیر و امید، امید جماعتی مستضعف به خانه‌دار شدن، مزخرف خوانده شد. منتقدان، بی‌سواد و افراطی خوانده شده و در نهایت به جهنم حواله شدند. پاسخ انتقاد مطبوعات، احضار «نویسنده، مدیرمسؤول، صاحب امتیاز و سایر شرکا و معاونان در ارتکاب جرم» به دادگاه است. خبر چندانی از بهبود وضعیت معیشت مردم نیست و در بازاری که تقریبا تحرک خاصی مشاهده نمی‌شود حرف از تورم تک‌رقمی زده می‌شود و این در شرایطی است که بانک‌های معتبر کشور یکی پس از دیگری در حال ورشکستگی‌اند . اقتصاد حال و روز خوبی ندارد و وزیر اقتصادی که می‌بیند دولت با دست فرمان اقتصادی او هم جلو نمی‌رود بی‌انگیزه شده است! خورشید تابان برجام کم‌کم رو به افول است و دیگر خبری از آن همه هیاهو نیست.
همه‌ این موارد آن‌چیزی نیست که این روزها مورد توجه ملت قرار گرفته است. دولتی که شعار مبارزه با فسادش در فلک طنین‌انداز بود امروز فساد در کنار گوشش سر برآورده است. سودهای هنگفت بازی با قیمت ارز سر از صرافی‌های خاص درمی‌آورد. انتصاب مدیران‌عامل نجومی‌بگیر بانک‌ها با توصیه برخی افراد خاص انجام می‌شود و امروز ارتباط برادر رئیس‌جمهور با یکی از بزرگ‌ترین بدهکاران بانکی «مشهود» می‌شود. دولت مدعی مبارزه با فساد امروز باید از خود، این مسیر را آغاز کند. رئیس‌جمهور حقوقدان باید به فکر پاسخگویی به افکار عمومی باشد. آنان که دیروز شعار عدالت، راستی و صداقت می‌دادند امروز خود اصلی‌ترین مانع برای تحقق این شعارها هستند. نجومی‌بگیران، وام‌بگیران، ارز‌فروشان و بدهکاران در جای جای دولت مشاهده می‌شوند و در این صورت باید از جناب رئیس‌جمهور خواست برای برخورد با این متخلفان در نهایت شجاعت به کناری بروند تا دستگاه عدالت با آنها برخورد عادلانه داشته باشد.


منبع: alef.ir

انقلاب اسلامی و امریکای ترامپ

نابودسازی انقلاب اسلامی و براندازی جمهوری اسلامی، از آرزوهای تمامی رؤسای جمهوری ایالات متحده امریکا از سال ۱۳۵۷ تاکنون بوده است. با تحلیل گفتمان دونالد ترامپ در دوره تبلیغات انتخاباتی و سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های وی پس از پیروزی مشخص می‌شود که رئیس‌جمهور جدید‌الورود امریکا به کاخ سفید، نیز همین آرزو را در دل کاشته و برای برآوردنش، نقشه‌ها در سر دارد.  آیا آقای ترامپ می‌تواند آرزوی خود و چندین رئیس‌جمهور پیش از خود را برآورده سازد؟ برای پاسخ به این پرسش، بررسی وضعیت و شرایط داخلی و خارجی دو کشور ایران و امریکا در مقطع کنونی و مقایسه آن با وضعیت هر دو کشور در مقطع زمانی پیروزی انقلاب اسلامی و شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی کفایت می‌کند.

۱ ـ امریکا در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از دو ابرقدرت برتر و حاکم بر نیمی از جهان بود. بسیاری از کشورهای جهان اسلام و منطقه راهبردی غرب آسیا و از جمله ایران قبل از انقلاب اسلامی، تحت سلطه امریکا قرار داشتند. در آن مقطع زمانی ایالات متحده با یک روند توسعه قدرت در حوزه‌های گوناگون، به دنبال غلبه بر بلوک شرق با محوریت شوروی سابق و به دست گرفتن رهبری جهان بود.

۲ـ با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، ایران به دلیل آرمان‌ها، اهداف و سیاست‌های انقلابی مورد هجوم ائتلاف شرق و غرب قرار گرفت. تصور امریکایی‌ها این بود که انقلاب اسلامی و نظام سیاسی نوپای ایران، در برابر فشار قدرت‌های جهانی، به سرعت فرو خواهد ریخت. قریب چهار دهه از شروع توطئه‌های گوناگون از سوی قدرت‌های شیطانی علیه جمهوری اسلامی می‌گذرد. در این چهار دهه تحولات بسیاری در جهان و خصوصاً منطقه راهبردی غرب آسیا رخ داده و موقعیت بسیاری از کشورها در این مدت، به شدت تغییر کرده است. ایران و امریکا، از جمله کشورهایی هستند که موقعیت فعلی آنها با مقطع پیروزی انقلاب اسلامی، بسیار تفاوت پیدا کرده است. این تفاوت‌ها از منظر موضوع این نوشتار به اختصار عبارت است از:

الف ـ امریکا: آقای دونالد ترامپ در تبلیغات انتخاباتی خود، روی یک شعار تأکید فراوان داشت و آن اینکه می‌خواهد امریکا را به موقعیت قدرت برتر جهان برگرداند. او اکنون می‌گوید تلاش خواهد کرد که امریکا را به مردم این کشور برگرداند. ترامپ در نطق‌های پرحرارت انتخاباتی خود، از مشکلات داخلی و خارجی امریکا سخن گفت و تصریح نمود که دولت امریکا در سال‌های اخیر ۶تریلیون دلار (۶هزار میلیارد دلار) خرج جنگ‌های غرب آسیا کرده، در حالی که با این پول می‌شد دو بار امریکا را ساخت. رئیس‌جمهور جدید امریکا در مراسم آغاز ریاست جمهوری‌اش با اشاره به اوضاع نامناسب کشورش، منظور از ساختن دوباره امریکا را اینگونه بیان می‌دارد: «مردم ما مدارس مناسب برای فرزندان خود می‌خواهند. زمان زیادی صنایع ما کشورهای دیگر را ثروتمند کرد. ارتش ما به جای دفاع از این سرزمین، به دفاع از کشورهای دیگر پرداخت. سرمایه‌های فراوان در کشورهای دیگر خرج شد، در حالی که ساختارهای اساسی کشور خود ما رو به خرابی گذارده بود. صنایع و کارخانجات ما هر روز از میان می‌رفت.» دقت در این توصیف از شرایط داخلی امریکا، با در نظر گرفتن بدهی ۲۰ تریلیون دلاری دولت این کشور به همراه نمایشگاه بزرگ شکست‌های راهبردی‌اش در گوشه و کنار جهان خصوصاً در منطقه غرب آسیا، موقعیت کنونی ایالات متحده را نمایش می‌دهد. موقعیت کنونی امریکا موقعیت یک امپراتوری فروریخته و یک قدرت در حال افول است؛ قدرتی که سردمدارانش برخلاف دوران ابرقدرتی، جرئت اعزام حتی یک سرباز از نیروی زمینی خود به دیگر کشورهای غیر همسو را ندارند.

ب ـ ‌ایران : ایران کنونی به اعتراف تمامی صاحب‌نظران و اندیشمندان عرصه سیاست و روابط بین‌الملل، با عبور از همه  موانع و غلبه بر تمامی توطئه‌ها و فشارها، به یک قدرت مؤثر و تعیین‌کننده در منطقه راهبردی غرب آسیا تبدیل شده است. پیشرفت‌های شگفت‌انگیز در حوزه‌های گوناگون علوم و فنون نوین از جمله هسته‌ای و هوافضا، ایجاد زیرساخت‌ها برای یک جهش بزرگ صنعتی، دستیابی به نفوذ راهبردی در منطقه، مختصاتی از ایران پس از انقلاب است که موجب شده جمهوری اسلامی در ردیف قدرت‌های نوظهور در عرصه بین‌المللی شناخته شود. جمهوری اسلامی با برخوردار شدن از مؤلفه‌های اصلی قدرت مادی در کنار برخورداری‌اش از قدرت ایمان مردم و عنایات الهی، در حال طی کردن روند توسعه قدرت به صورت روزافزون است. جمهوری اسلامی اکنون در منطقه، به کانونی الهام‌بخش برای ملت‌ها و الگوی مقاومت و بیداری تبدیل شده و دارای قدرت ائتلاف‌سازی برای حل بحران‌های منطقه می‌باشد. نقش محوری ایران در مسائل عراق و سوریه برای پایان‌بخشی به بحران‌های این دو کشور از یک طرف و انزوای امریکا در این دو کشور از طرف دیگر موقعیت ایران را نشان می‌دهد.

حال با توجه به این روندها، سؤال این است که آیا دولت آقای ترامپ می‌تواند تغییرات اساسی در روندها ایجاد کند و هر روندی را معکوس نماید؟

به عبارت دیگر آیا رئیس‌جمهور جدید امریکا می‌تواند جلوی افت قدرت و افول امریکا را گرفته و قدرت ایران را مهار نماید و جمهوری اسلامی را در مسیر انزوا و فروپاشی قرار دهد؟

از منظر صاحب‌نظران، پاسخ این پرسش‌ها روشن است. این دو روند براساس اصل نسبی بودن قدرت، با هم ارزیابی می‌شوند. به عبارت دیگر توسعه قدرت جمهوری اسلامی نتیجه‌ای جز افت قدرت امریکا ندارد. افزایش نفوذ راهبردی ایران در منطقه با تقویت جبهه مقاومت و جریان بیداری اسلامی نتیجه‌ای جز کاهش نفوذ امریکا در پی ندارد. واقعیت آن است که انقلاب اسلامی موفق به بیداری ملت‌های مسلمان در جهان و منطقه شده و یک جبهه مردم‌پایه از مستضعفین در برابر جبهه مستکبرین با محوریت امریکا پدید آورده است. تمامی نشانه‌ها حاکی از تقویت روزافزون جبهه مستضعفین و تضعیف جبهه مستکبرین است. تحولات در تمامی کشورهای منطقه از شرق مدیترانه گرفته تا خلیج عدن، این نشانه‌ها را به وضوح نمایش می‌دهد. این واقعیت را دو روزنامه معروف اروپایی اینچنین تشریح می‌کنند: ۱ـ روزنامه فرانسوی «لوموند» در گزارشی با عنوان «پیشروی بزرگ» می‌نویسد: «ایران که قدرت و نفوذش در عراق و سوریه غیرقابل انکار شده، دیگر بلندپروازی برای تبدیل شدن به بازیگر کلیدی منطقه را پنهان نمی‌کند. هیچ‌کس، نه امریکایی‌ها، نه سعودی‌ها و نه اروپایی‌ها توانایی یا اراده‌ای برای پیشبرد تلاش با هدف بازگرداندن ایران به جایگاه سابق ندارند.»

۲ ـ روزنامه لیبراسیون هم با اشاره به تحولات هفته‌های اخیر در موصل و حلب سوریه و حضور سردار سلیمانی در این مناطق، ایران را به عنوان بازیگری مهم در منطقه معرفی کرده که دیگر نمی‌توان نقشش را در تحولاتی که در خاورمیانه رخ می‌دهد نادیده گرفت.


منبع: alef.ir

جهان ترامپ و خطرناسیونالیسم جدید

هر چه از دوران ترامپ می گذرد، دستپخت او بیشتر ذائقه جامعه بین المللی را شگفت زده  و گاهاً بیمار می کند. ترامپ، دستور ممنوعیت موقت  صدور ویزا  برای اتباع هفت کشور، را صادر کرد. دستوری که قطعاً سرریز بحران پناهجویان در اروپا را تشدید کرده و همچنین، خیلی از آوارگان بین المللی را از ورود به سرزمین به اصطلاح رویایی آرزوهایشان باز می دارد. اکنون مهم است که بدانیم ترامپ با چه نوع نگاهی، تصمیم هایی از این دست را اتخاذ می کند. در مراسم تحلیف، ترامپ دوباره شعار معروفش ( America First) را تکرار کرد و مدعی شد که باید سیاست های آمریکا معطوف به بازگشت قدرت به این کشور باشد. این همان دیدگاهی است که ترامپ را به تصمیم هایی نظیر لغو روادید سوق می دهد. از این رو، مهم است بدانیم این چنین دیدگاه و سیاستی نزد رئیس جمهور آمریکا بر سیاست داخلی و خارجی این کشور چگونه تاثیری خواهد داشت تا تصمیم های آینده ترامپ، یعنی آشی که او برای جامعه جهانی خواهد پخت را درک کنیم . ترامپ نماینده جریان «ناسیونالیست» آمریکایی است. جریانی که معتقد است که اولویت با آمریکا است. یعنی اینکه آمریکا باید به قدرت گذشته خویش بازگردد. این نوع نگاه معتقد است که دوران چند جانبه گرایی و مشارکت های منطقه ای و ائتلاف های بین المللی و از خودگذشتگی برای دیگران خاتمه یافته است. از منظر ترامپ، آمریکا در شرایطی قرار دارد که با خطر کمبود منابع مالی مواجه است و نمی تواند با عنوان یک خیر جهانی عمل کند و هروقت مشکلی به وجود آمد، آمریکا دست کمک به سوی دیگران دراز کند. ترامپ معتقد است که اگر آمریکا به کمک غیر وابسته باشد، این کشور از درون فرسوده خواهد شدو توان رقابتی خود را از دست خواهد داد. این نوع نگاه ناسیونالیستی که سرنوشت انتخابات در آمریکا را رقم زد و پیروزی ترامپ را به دنبال داشت، باعث شده است تا ترامپ این رویکرد ناسیونالیستی را دنبال کند.

بنابراین، قابل انتظار بود که پس از صحبت های ترامپ در مناظره ها، در سخنرانی بسیار مهم خود در افتتاحیه ریاست جمهوری دوباره بر این قسم از دیدگاه های خود تاکید کند. اما اینکه تا چه اندازه این سیاست های ترامپ محقق شود، جای شک و تردید است. برخی از شواهد نشانگر این است که روند جهانی و جهانی شدن به گونه ای طی شده است که امکان بازگشت به گذشته را دشوار می کند. یعنی اینکه با اتفاقاتی که طی دویا سه دهه گذشته رخ داده و با نهادینه شدن جهانی شدن در عرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و…، زمینه برای ظهور و بروز و به ویژه دیدگاه های ناسیونالیستی ملی گرایانه وجود ندارد، مگر اینکه یک بازیگر بخواهد با استفاده از شیوه های غیر دموکراتیک و خشن نظیر بهره گیری از قدرت نظامی، این ملی گرایی خود را به کرسی بنشاند. به همین دلیل است که بسیاری از افراد در آمریکا و عرصه بین المللی نسبت به سیاست های ترامپ اظهار نگرانی کرده اند. همین اواخر بود که پاپ فرانسیس گفت که معجزه گرایی در دوران بحران ها، منجر به ظهور هیتلرهای جدید می شود. البته نمی شود گفت که ترامپ یک هیتلر جدید است، اما در پس ذهن اینکه اول آمریکا باشد، قطعا تنش ها و درگیری ها با دیگر بازیگران و حتی مردم در عرصه بین المللی را ایجاد می کند، به خصوص اینکه این فرآیند ناسیونالیسم در دیگر مناطق دنیا ظهور یابد. به عنوان مثال، ولادیمیر پوتین یک ناسیونالیست روسی است و همچنین، ترزا می و اردوغان نیز چنین ویژگی را در کشورهای خود دارند. به نظر می رسد که بخش عمده ای از جهان به سمت ناسیونالیسم در حال حرکت کردن هستند. در چنین فضایی که هر بازیگری به دنبال این باشد که ساز خود را کوک کند، امکان تنش میان کنشگران عرصه بین المللی بسیار شدت خواهد گرفت. این شاید باعث شود تا جهان به صورت مشابه به دوران پیش از جنگ جهانی دوم بازگردد که قدرت ها در آن دوران نیز هر یک فقط منافع خود را دنبال می کردند. تعارضات حاصل از این دوران حل و فصل نشد مگر پس از وقوع یک جنگ ویرانگر در سال ۱۹۳۹٫

تاثیرترامپیسم ناسیونالیسم بر ایران

پیروزی ترامپ یا پیروزی جریان ملی گرا در آمریکا و حتی هر کجای دیگر عرصه بین الملل، برای جمهوری اسلامی ایران، هم می تواند تهدید باشد و هم می تواند فرصت قلمداد گردد. این یک فرصت است؛ از این جهت که توجه بیشتر به مسائل داخلی و ضعف داخلی آمریکا توسط ترامپ و حضور کمتر در عرصه بین المللی، برای کشورهایی که موجودیت خود را در ضدیت با آمریکا تعریف کرده اند، یک فرصت است. این فرصت در رقابت و خصومت با آمریکا به ایران یک فضا و فرصت تنفس می دهد. به جای اینکه آمریکایی ها به فعالیت های ایران در غرب آسیا بپردازند، ممکن است در این نوع نگاه، بیشتر معطوف به داخل آمریکا باشد. این برای کشورهایی که از یکجانبه گرایی و مداخله گرایی آمریکا در دهه های اخیر ناراضی بودند، فرصت خوبی است. اما این رویکرد آمریکا یک تهدید است؛ زیرا این نوع نگاه به عرصه بین المللی، باعث  نوعی پشت پا زدن به منش ها و رفتارهای بین المللی گرایانه و تن دادن به خواست دیگران و صرف نظر کردن از یک سری منافع مشترک خواهد شد. این یعنی یکجانبه گرایی آمریکایی. اگر چه جمهوری اسلامی ایران، هیچگاه راضی به حضور آمریکا در منطقه نبوده و همیشه سیاست ایران خروج آمریکا از منطقه بوده است، اما در یک دوره انتقالی از زمانی که آمریکا به عنوان قدرت هژمون منطقه بوده است و تازمانی که آمریکا نظم جدیدی در غرب آسیا را شکل دهد، خلاء ناشی از کاهش حضور آمریکا به عنوان قدرت هژمون در منطقه باید توسط بازیگران منطقه ای پر شود که ممکن است این بازیگران وارد رقابت ها و منازعات خونین با یکدیگر شوند. مثلا اگر نظم آمریکایی غرب آسیا در دهه های گذشته تمام مناسبات را در چارچوب حضور آمریکا تعریف می کرد، در زمان این کاهش حضور، ممکن است ایران با عربستان، ترکیه با ایران، ایران با اسرائیل و… در منطقه وارد منازعه با یکدیگر شوند تا این خلاء قدرت را پر کنند و بنابراین یک دوره هرج و مرج ممکن است در این دوران در منطقه رقم بخورد. از این رو به دنبال این کاهش نقش آفرینی آمریکا در منطقه غرب آسیا، سرنوشت منطقه را آن قدرتی رقم خواهد زد که از یک منازعه بزرگ، پیروزمندانه خارج شده است. این خلاء قدرت و کاهش حضور آمریکا در منطقه می تواند یک تهدید و خطر باشد و به این معنا باشد که ضرورتاً کاهش حضور آمریکا در منطقه به معنای افزایش صلح و ثبات در عرصه بین المللی نیست. این کاهش حضور می تواند حتی نا امنی ها را افزایش دهد. این بحث می تواند در سطح کل نظام بین الملل نیز رخ دهد و به هر حال گفته شده که بحران ها همواره در زمان انتقال سیستمی به سیستم دیگر رخ می نمایند. اگر آمریکا در فضای ناسیونالیستی که جهان را در بر گرفته بخواهد حرکت کند، نظم قرن بیستمی تغییر خواهد کرد و نظمی قرن بیست و یکمی مستقر خواهد شد که می تواند تبعات و خطرهای بسیاری را برای همه کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران در بر داشته باشد.

سه ترامپ و  یک تروریسم

آمریکا در آینده برای مبارزه با تروریسم برنامه خاص خود را خواهد داشت. همین طور که اکنون به بهانه مبارزه با تروریسم، صدور روادید را از برخی کشورها، محدود کرده است. البته باید در نظر داشته باشیم که اکنون با سه ترامپ روبه رو هستیم که برای یک پدیده، یعنی تروریسم برنامه می دهد. ترامپ اول، ترامپی است که نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود. او یک ادبیات خاصی را به کار می برد و یک وعده های خاصی را می داد. ترامپ دوم، ترامپ دوره انتقالی بود. این دوره، حدود یک ماه و نیم به طول انجامید. ترامپ سوم نیز، با ریاست جمهوری او آغاز شده است. در ترامپ اول، وی صحبت هایی را مطرح می کرد که مورد پسند ایران و روسیه بود .او در مبارزه با تروریسم، به نوعی حرف دل جبهه مقاومت را می زد. ترامپ اول مطرح می کرد که روسیه و ایران در حال جنگ با داعش هستند و باید از آن ها مبارزه با تروریسم را یادگرفت. این ترامپ، در مبارزه با تروریسم، امیدهایی را ایجاد کرده بود. این امید ایجاد شده بود که سیاست های دوگانه دوران اوباما در مبارزه با تروریسم، پایان یابد. اما در  ترامپ دوم، در مبارزه با تروریسم، تغییر چندانی در سیاست های اعلامی او شاهد نبودیم. اما در ترامپ سوم، در همان ابتدای کار و در آغاز فعالیت های خود، ترامپ از یک عبارت ترسناک استفاده کرد. او در صحبت های آغازین خود در مراسم تحلیفش از عبارت «اسلام رادیکال تروریست» یاد کرد. گرچه ترامپ عزم جدی تری در مبارزه با تروریسم دارد، اما وصل کردن صفت اسلامی به واژه تروریست، برای اولین بار بود که رخ می داد. این نوع نگاه و مطرح شدن این عبارت، این خطر را دامن می زند که همان مسئله تروریسم که در دیدگاه های ترامپ اول، امیدها را زنده کرده بود، در ترامپ سوم ضد اسلام و مسلمانان دنبال شود. همین مفهوم تروریسم، می تواند به مطرح شدن مسائلی نظیر ممنوعیت ورود طیف خاصی به بهانه مبارزه با افراط گرایی شود. امروز، شاید جنگ های تمدنی که هانتینگتون آن را مطرح می کرد، بیش از همیشه متوجه ایرانیان و نظایر آن است. اما در کلان ماجرا، باید این را در نظر گرفت که ترامپ یا ناسیونالیست ها خواهان نوعی تغییر نظر در رویکردها هستند؛ اما هنوز معلوم نیست که در جدال نهایی میان جریان های بین الملل گرا در آمریکا و جریان های ناسیونالیست در این کشور، کدام طیف پیروز خواهد شد. نتیجه انتخابات آمریکا نشان داد که ناسیونالیست ها در فرآیند انتخابات توانستند با اتکا به آرای الکترال پیروز شوند، اما این به این معنی نیست که بین الملل گرایانی که سالیان سال ساختار سیاسی آمریکا را بر پایه مداخله در خارج از مرزهای آمریکا ساخته اند، ناکامی خود را پذیرفته و پا پس بکشند. موفقیت جریان ناسیونالیستی شاید در آمریکا به این بستگی دارد که این جریان بتواند در پاسخ گفتن به مطالبات مردم، موفق عمل کند. شاید ناسیونالیست گرایان مجبور به عقب نشینی شوند و دوباره ابتکار عمل به بین الملل گرایان سپرده شود، که در این صورت شرایط تصمیم گیری ترامپ نیز تغییر خواهد کرد. شاید در آینده، ترامپ ناسیونالیست، به سبب برخی ناکارآمدی ها در سیستم تصمیم سازی هایش در سطح داخلی، رفتار سیاسی خودرا تغییر دهد و عرصه را برای بین الملل گرایان، بیشتر باز بگذارد.


منبع: alef.ir

مصائب ما در دوران پسااوباما

صاحبنظران سیاسی، دوران پسااوباما و آغاز عصر ترامپیسم را یک دوران جدید و غیرقابل پیش بینی می دانند. این دوران، دوران افول افسانه ابرقدرتی آمریکاست. افعال، اقوال و تقریرات ترامپ قبل و بعد از انتخابات نشان می دهد که با یک دولت کاملا متفاوت با دولت های پیشین آمریکا روبه رو هستیم. ترامپ، نماینده جریانی از سرمایه داری جهانی است که رو در روی جریان یا جریان های دیگر سرمایه داری ایستاده است و منافع و مصالح آنها را نمایندگی می‌کند. این اولین دولتی است که صریحا از نمایندگی تمام بخش‌های سرمایه داری جهانی سر باز می زند. خروج از اتحادیه ها و پیمان نامه های جهانی این ادعا را تا حدی ثابت می کند.

ریخت کابینه ترامپ و چینش او در دولت نیز این متفاوت بودن را نشان می دهد. شناسنامه دقیق سه پست کلیدی در دولت ترامپ مهم است. تکلیف ما هم با این سه پست مهم تر می باشد.

۱-  وزیر دفاع ترامپ کیست؟ او را سگ دیوانه می خوانند. چرا که می گوید؛ “من صدای تیر و تفنگ را دوست دارم”. او با افتخار می گوید؛ “جنگیدن بسیار بامزه است، کشتن می تواند لذتبخش باشد”. نام او جیمز ماتیس یک ژنرال بازنشسته از تفنگداران نیروی دریایی آمریکاست.

۲-  رکس تیلرسون، وزیر خارجه ترامپ است. او فردی کاسب است. آخرین پست او مدیر اجرایی غول نفتی اکسون موبیل بود. او تاکنون پست دولتی نداشته و تجربه ای هم در حوزه دیپلماسی ندارد. او ایران را کشوری خطرناک می داند که همواره خطرساز بوده است!

۳-  مایک پمپئو، رئیس سازمان جاسوسی سیاست. او مخالف جدی توافق هسته ای است و آن را فاجعه بار می داند نه از باب تعهدات ایران در برجام بلکه از باب تعهدات ۱ + ۵ و آمریکا در این توافق.

او همواره ایران را متهم به طرفداری از تروریسم کرده است. ما با این سه نفر در آینده کارهای زیادی داریم.آنها در شیپور ایران هراسی و اسلام هراسی خواهند دمید و باکی از آن ندارند.

هر چند ترامپ گفته است به جای لشکرکشی به سایر نقاط جهان اولویت اولش آمریکا خواهد بود اما این باعث نمی شود فلسفه چینش او در وزارتخانه های دفاع و خارجه و سازمان جاسوسی سیا را نادیده بگیریم.

او همچون اسلافش دکور گزینه نظامی را روی میز حفظ خواهد کرد.

آمریکا بدون دشمن نمی تواند سیاست های تجاوزکارانه، جنگ طلبانه و سلطه طلبانه خود را توجیه کند. آمریکای دوران ترامپ خیلی درگیر با روس ها نیست لذا به دشمنی با ایران نیاز دارد و آن را ادامه خواهد داد و چون اسلام تمام قد در برابر ارزشهای منحط غربی به ویژه لیبرال دموکراسی ایستاده است به طور طبیعی مورد هجوم و خصومت آمریکا خواهد بود و در همین راستا رهبران آمریکا به ویژه آنانکه دستی در مسائل نظامی و امنیتی دارند در دشمنی نسبت به اسلام و ایران چیزی کم نخواهند گذاشت.

آمریکا امروز با بحران مشروعیت روبه روست و در عصر بی اعتباری و بی اعتمادی سیر می کند.

آمریکایی ها در گذشته به هر دولتی می‌خواستند حمله کنند او را به دیکتاتوری و نیز فاشیسم متهم می کردند این در حالی است که پاپ رسما از ظهور دیکتاتوری و فاشیسم در آمریکا با آمدن ترامپ اظهار نگرانی کرده است.

خیابانهای۵۰ ایالت آمریکا و پایتختهای کشورهای اروپایی این روزها شاهد تظاهراتی بودند که مردم فریاد می زدند؛ “فاشیست به خانه ات برگرد” و بی پروا ترامپ را به دیکتاتوری و صفت فاشیسم متهم می کردند. این عاقبت دولتی است که در نظام بین الملل باد بی ثباتی می کاشت و اکنون مجبور است توفان ناامنی و عدم مشروعیت درو کند.

ترامپ بارها گفته است با انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس موافق  است و صهیونیستها را در این حرکت کمک می کند.

این رویکرد ترامپ یعنی اعلام جنگ با مسلمانان جهان و شعله ور کردن آتش جنگ در غرب آسیا!

این نگاه ترامپ با اعلام پرداختن به درون تناقض دارد و نشان می دهد او از نگاه به بیرون غافل نیست. او همچون اسلاف خود مامور به دادن تنفس مصنوعی به رژیم رو به اضمحلال صهیونیستی است لذا نقش سگ دیوانه و فلسفه انتصاب او در وزارت دفاع آمریکا اینجا رونمایی می شود.

جبهه مقاومت در منطقه باید آماده باش دائمی خود را حفظ کند و پاسخی برای این اعلام جنگ آشکار داشته باشد. به طور طبیعی ملت ایران که در صف اول مبارزه با صهیونیسم بین الملل در منطقه و جهان ایستاده است وظایف ویژه ای دارد.

آمریکا اکنون روی خط بحران حرکت می کند. با خروج از سازمان ملل و لغو پیمان های بین المللی و بین الدولی اینطور نیست که دور تا دور خود دیوار بکشد و کاری به کار دولتها و ملتها نداشته باشد. آمریکا همپیمانان خود را هم به گرداب بحران های داخلی، منطقه ای و حتی جهانی می کشاند. اینکه همزمان با ۵۰ ایالت آمریکا در کل پایتخت های اروپا تظاهرات علیه ترامپ برگزار شد نشان می دهد که ترامپ پا روی منافع بخشی از جهان سرمایه داری گذاشته است و نمی خواهد از این “آزار” برای حفظ مصالح اردوگاه لیبرالیسم پرهیز کند.

مصیبت های ما و دیگر ملتهای جهان در دوران پسااوباما بیشتر می شود باید آماده بود و خسارتهای آن را به کمترین رساند.


منبع: alef.ir

جنبش «۱۴ فوریه» بحرین خواستار برگزاری تظاهرات گسترده شد

جنبش ۱۴ فوریه بحرین از مردم این کشور خواست تا در دفاع از اسلام و حمایت از آیت الله شیخ «عیسی قاسم»، از امروز تظاهرات گسترده‌ای را تحت عنوان «از مرگ نمی‌هراسیم» برگزار کنند.

به گزارش مهر به نقل از «صوت المنامه»، جنبش «جوانان ۱۴ فوریه» بحرین با صدور بیانیه ای خواستار برگزاری تظاهرات استثنایی مردم بحرین علیه رژیم آل خلیفه شد.

بر اساس این گزارش، این جنبش اعلام کرده است: از مردم می خواهیم که در دفاع از اسلام و حمایت از آیت الله شیخ عیسی قاسم و در اعلام وفاداری به خون شهداء، از امروز شنبه تظاهرات گسترده ای را تحت عنوان «از مرگ نمی‌هراسیم» برگزار کنند.

جنبش ۱۴ فوریه بحرین از مردم این کشور خواسته است تا به ندای علمای بحرینی لبیک گفته و کفن پوشان در تظاهرات شرکت کنند.

گفتنی است، قرار است روز دوشنبه هفته جاری آخرین جلسه دادگاه محاکمه شیخ عیسی قاسم برگزار شود. پیشتر نیز علمای بحرین در بیانیه دفاع از آیت الله عیسی قاسم اعلام کرده بودند: مردم در شب محاکمه آیت الله قاسم (یکشنبه) کفن پوش تظاهرات کنند. «دفاع تا پای جان» از آیت الله عیسی قاسم تکلیف شرعی ملت بحرین است.


منبع: alef.ir

چه درس‌هایی از پلاسکو آموختیم؟

تماس‌هایی که کسبه‌ نگران چندین ساختمان تجاری ناایمن تهران با روزنامه همشهری می‌گیرند، پایان ندارد.آنها از احتمال رخداد یک‌آتش‌سوزی مهیب مشابه پلاسکو و فروریختن ساختمان محل کارشان دلهره دارند. طی چند روز گذشته بسیاری از آنها طی تماس‌هایی اعلام کرده‌اند، جانشان در خطر است و مسئولان مربوطه نیز اقدامات لازم برای افزایش ایمنی محل کارشان را به تعویق می‌اندازند.

جالب اینجاست برخی از کسبه حتی مدارکی را ارائه کرده‌اند که در آنها شکایت خود را ‌به دادسرای محل برده‌اند اما موفق نشده‌اند هنوز نتیجه لازم را بگیرند. نمونه آن، چند کسبه پاساژ آزاد هستند که به غیراز ارائه مدارک شکایت خود، از تأییدیه چند کارشناس سازه و ساختمان مبنی بر وجود اقدامات صورت گرفته خطرساز نیز پرده برمی‌دارند.

به گزارش همشهری، در این بین، سؤال اساسی این است که کدام نهاد یا نهادها اول از همه وظیفه اصلی در برخورد با واحدهای کارگاهی و تجاری غیرایمن و خطرساز را برعهده دارند؟ وظیفه‌ای که اگر جدی گرفته شود می‌تواند جلوی حوادث مشابه پلاسکو را بگیرد. مصطفی خلیلی اردلی، حقوقدانی که در این زمینه تحقیقات بسیاری انجام داده، گفت:

«فصل چهارم قانون کار صراحتا مسئولیت این وظیفه را برعهده ۳شخصیت قرار داده است: وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و کارفرمایان محل کار (مستأجر یا مالک واحد کار)». وی در گفت‌وگو با همشهری یکی از قوانین مهم را ماده ۹۶قانون کار دانست که در تکلیف و الزام قانونی وزارت کار در انجام بازرسی مستمر همراه با تذکر اشکالات، معایب و نواقص و درصورت لزوم تقاضای تعقیب متخلفان در مراجع صالح را مشخص کرده است.

خلیلی همچنین عنوان کرد که در ماده ۱۰۱قانون کار، گزارش بازرسان و کارشناسان بهداشت کار در موارد مربوط به حدود وظایف و اختیارات آنها، در حکم گزارش ضابطین دادگستری قلمداد شده است. ناصر امانی، معاون شهردار تهران هم مانند این حقوقدان، بازرسی و برخورد با کارگاه‌های غیرایمن و حتی پلمب آنها را برعهده وزارتخانه‌های کار و بهداشت دانست.

وی به تبصره ماده ۱۰۵قانون کار در این خصوص اشاره کرد. آنطور که در این تبصره آمده هرگاه حین بازرسی، به تشخیص بازرس کار یا کارشناس بهداشت‌حرفه‌ای احتمال وقوع حادثه یا بروز خطر در کارگاه داده شود، بازرس کار یا کارشناس بهداشت‌حرفه‌ای مکلف هستند مراتب را فورا و کتبا به کارفرما یا نماینده او و نیز به رئیس مستقیم خود اطلاع دهند.

در این رابطه یک‌سؤال شکل می‌گیرد و آن اینکه درصورت عدم‌اجرای موارد لازم پس از بازرسی، چه اقدامی باید صورت بگیرد؟ پاسخ خلیلی در این رابطه بسیار مهم است: « وزارتخانه‌های کار و بهداشت، حسب مورد گزارش بازرسان خود، از دادسرای محل و درصورت عدم‌تشکیل دادسرا باید از دادگاه عمومی محل تقاضا کنند تا با قید فوریت قرار تعطیلی و لاک و مهر تمام یا قسمتی از کارگاه صادر شود.»

وی سپس گفت که با وجود این، بعد از حادثه پلاسکو، عده‌ای وظایف خود را براساس یک‌فصل کامل نادیده گرفته و تنها به یک‌بند یعنی بند ۱۴ماده ۵۵ قانون شهرداری‌ها رجوع می‌کنند.

اقدام شهرداری فقط با رأی ماده ۱۰۰
مورد دیگری که در پلمب ساختمان‌های غیرایمن باید درنظر داشت این است که شهرداری‌ها طبق رأی کمیسیون ماده ۱۰۰می‌توانند نسبت به تخریب یا پلمب یک‌ملک اقدام کنند. در واقع اگر ملکی تغییر کاربری پیدا کرد و از مسکونی به اداری یا تجاری تبدیل شد، پای کمیسیون ماده ۱۰۰به میان می‌آید.

حال چنانچه حکم قضایی قلع و قمع، تخریب یا برگرداندن کاربری صادر شود، شهرداری می‌تواند دست به اجرا ببرد. معاون شهردار تهران در این رابطه گفت: « آنجا که شهرداری می‌تواند برخورد کند، مانع فیزیکی بگذارد و پلمب کند جایی است که شهرداری رأی کمیسیون ماده ۱۰۰را دارد.» به گفته ناصر امانی این در حالی است که در ساختمان پلاسکو اصلا مشکل بنا وجود نداشته و بحث تغییر کاربری هم نبوده است. وی در مورد اخطارهای شهرداری به مالک و هیأت مدیره ساختمان پلاسکو هم توضیح داد که اخطارها رعایت دستورالعمل ایمنی توسط سازمان آتش‌نشانی بوده است.

معاون برنامه‌ریزی، توسعه شهری و امور شورای شهر تهران همچنین در مورد تبصره ۱۴ماده ۵۵قانون شهرداری‌ها توضیح داد که این تبصره درخصوص حفظ ایمنی شهروندان در فضاهای عمومی شهر است و در آنجا نیز رفع خطر از بناها که ایجاد خطر یا مزاحمت برای مردم در فضاهای عمومی شهر را می‌کند مدنظر قانونگذار بوده است.

قانون باید اصلاح شود
چند نفر از اعضای شورای شهر تهران طی روزهای اخیر نسبت به جدی گرفتن ساختمان‌های غیرایمن مشابه پلاسکو هشدار داده و در عین حال بر این مسئله نیز تأکید کرده‌اند که شهرداری اجازه محدود کردن فعالیت‌ها، بستن و پلمب کردن ساختمان‌ها را ندارد. علاوه بر این، برخی نمایندگان مجلس معتقدند چنانچه از شهرداری خواسته شود تا نسبت به این امر اقدام کند، باید اختیارات قانونی نیز به مدیریت شهری واگذار شود.

برخی از اظهارنظرها در این خصوص را به‌طور خلاصه در زیر می‌خوانید:

اردشیر نوریان، رئیس کمیته کلانشهرهای فراکسیون مدیریت شهری مجلس: قوانینی که اختیارات شهرداری‌ها در برخورد با ساختمان‌های ناایمن را محدود می‌کنند، باید هرچه سریع‌تر اصلاح شوند. مجلس نیز باید برای نظارت بیشتر بر این ساختمان‌ها تصمیم‌گیری جدی کند.

مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران: در لایحه برنامه ششم توسعه به دولت پیشنهاد دادیم افرادی در شهرداری به‌عنوان ضابط قوه قضاییه درنظر گرفته شوند تا در مواجهه با این موارد بتوانند اقدامات لازم را انجام دهند، اما این موضوع باید به‌صورت قانونی به تصویب برسد. اگر شهرداری برای پلمب وارد شود باید حکم قضایی داشته باشد و حتی گذاشتن نیوجرسی درمقابل یک ساختمان هم نیاز به حکم قضایی دارد.

پرویز سروری، رئیس کمیسیون نظارت و حقوقی شورای شهر تهران: اگر خلل قانونی داریم باید رفع شود و اگر فرایند کار ناقص است و افراد کوتاهی کرده‌اند باید با آنها برخورد شود. در مصوبه سال ۹۳دولت برای آتش‌نشانی، وظایف دستگاه‌ها به روشنی تعیین شده است.

معصومه آباد، رئیس کمیته ایمنی شورای شهر تهران: حلقه مفقوده در حادثه پلاسکو نداشتن یک نظام یکپارچه ایمنی در شهر است. قانون وزارت کار را موظف کرده که بازرس خود را به محل فرستاده و بعد از بررسی موضوع تصمیم‌گیری لازم را انجام دهد و اگر ساختمان مشکل دارد آن را پلمب کند.

بهمن کشاورز، رئیس اتحادیه سراسری کانون‌های وکلای دادگستری ایران (اسکودا): تعمیرات اساسی و ایمن‌سازی ملک بر عهده مالک و موجر است، وزارت کار نیز طبق ماده ۱۰۵ قانون کار باید نسبت به ایمن‌سازی تک تک دکاکین و تذکر به کارفرما اقدام کند.


منبع: alef.ir

گفتگو با مردشیشه‌ای بدگمان که به جرم‌قتل همسرش اعدام می‌شود

ایران نوشت: محاکمه مرد شیشه‌ای که به‌خاطر سوءظن شدید همسرش را خفه کرده است در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. قضات دادگاه نیز با توجه به درخواست والدین زن جوان داماد جنایتکار را به قصاص محکوم کردند.

جسد قربانی جنایت سحرگاه هفدهم شهریور سال ۹۳ در اتاق خواب خانه‌شان پیدا شد، پزشکی قانونی هم اعلام کرد او براثر خفگی جان سپرده است.

پس از حضور تیم جنایی در محل حادثه و انجام تحقیقات مقدماتی، جسد قربانی به پزشکی قانونی منتقل شد وتحقیق برای کشف راز قتل آغاز شد. تا اینکه شوهر مقتول در بازجویی‌ها به کشتن همسرش اعتراف کرد.

«پرویز» ۴۵ ساله گفت: «چند وقتی بود که همسرم با زنی از اهالی محل همصحبت شده بود و به‌خاطر همین موضوع به او ظنین شدم و فکر کردم ارتباط‌های پنهانی دارد.اما بعد فهمیدم که این فقط یک خیال بود. با این حال نیمه‌شب که «شیشه» مصرف کرده بودم در حال غیر طبیعی او را با دست‌هایم خفه کردم بعد هم پا به فرار گذاشتم. وقتی صبح شد به خانه برگشتم که دستگیر شدم.

محاکمه متهم به قتل در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی بابایی و قاضی تولیت – مستشار- برگزار شد که در آغاز جلسه اولیای دم (پدر و مادر) مقتول خواستار قصاص داماد‌شان شدند.

دو دختر بالغ پدرشان را بخشیدند و از حق قصاص خود گذشتند. در پایان محاکمه قضات دادگاه وارد شور شدند و این مرد جوان را به جرم قتل همسرش به قصاص محکوم کردند.

گفت‌وگو با محکوم

چند سال بود که شیشه مصرف می‌کردی؟

۳ سال

چرا به همسرت سوءظن داشتی؟

به‌خاطر مراوده با یک زن که چندان خوشنام نبود!

شغلت چه بود؟

مغازه داشتم

چند سال قبل ازدواج کرده بودید؟

۲۴ سال

در بازجویی‌ها گفته‌ای که به‌خاطر شیشه همسرت را کشته‌ای؟

بله درست است. من توهم پیدا کرده بودم و تحت تأثیر شیشه مرتکب قتل زنم شدم اما خیلی پشیمانم، ولی افسوس که کار از کار گذشته و زندگیمان را با دستان خودم نابود کردم.


منبع: alef.ir