نوبخت: نرخ بیکاری کشور تک رقمی خواهد شد

رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: هزار میلیارد تومان برای توسعه اشتغال در سال آینده اختصاص می‌یابد و ۹۵۰ هزار شغل جدید در کشور ایجاد خواهد شد.

به گزارش مهر، محمد باقر نوبخت صبح پنجشنبه در بدو ورود به بوشهر در جمع خبرنگاران اظهار داشت: استان بوشهر دارای ظرفیت های بسیار مهمی در بخش های مختلف است و استانی دینی و فرهنگی و توسعه‌ای محسوب می‌شود.

وی با اشاره به اینکه به عنوان معین استان بوشهر در برنامه های توسعه فعالیت دارم، گفت: استان بوشهر دارای جایگاه ویژه‌ای در برنامه‌های توسعه است.

رئیس سازمان برنامه و بودجه از بررسی طرح‌ها و پروژه‌های مختلف استان بوشهر در این سفر خبر داد و اضافه کرد: راه‌های توسعه استان در شورای اقتصاد مقاومتی بررسی می‌شود و راه‌کارهای مناسب ارائه خواهد شد.

وی از اختصاص هزار میلیارد تومان برای ایجاد اشتغال در سطح کشور خبر داد و بیان کرد: در سال‌های برنامه ششم توسعه ۹۵۰ هزار فرصت شغلی باید ایجاد شود.

رئیس سازمان برنامه و بودجه تصریح کرد: با برنامه‌ریزی صورت گرفته و با اجرای طرح‌های مختلف در برنامه ششم توسعه، نرخ بیکاری کشور تک رقمی خواهد شد.

نوبخت افزود: توسعه سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در دستور کار است و میزان اشتغال در سطح کشور بر این اساس بهبود می‌یابد.

به گزارش مهر، محمدباقر نوبخت صبح پنجشنبه در آئینی با حضور مسئولان استان بوشهر، برای انجام برنامه‌های سفری یک روزه وارد بوشهر شد.

رئیس سازمان برنامه و بودجه از تاسیسات اداره کل بنادر و دریانوردی و شرکت صنعتی دریایی صدرای بوشهر بازدید می‌کند.

محمدباقر نوبخت در این سفر یک روزه خود به استان بوشهر با حضور در منطقه آب‌پخش دشتستان مشکلات طرح اصلاح آبیاری نوین در نخلستان‌های بررسی می‌کند.

وی در سفر به استان بوشهر پس از بررسی روند اجرایی ورزشگاه ۱۵ هزار نفری بوشهر اجرای طرح مجتمع تجاری دلوار را مورد بررسی قرار می‌دهد.

رئیس سازمان برنامه و بودجه با شرکت در نشست شورای برنامه‌ریزی و توسعه استان بوشهر با حضور مدیران دستگاه‌های اجرایی برخی مشکلات این استان را مورد بررسی قرار می‌دهد.

بازدید از دهکده گردشگری ساحلی بوشهر از دیگر برنامه‌های سفر محمدباقر نوبخت به استان بوشهر است.


منبع: alef.ir

آتاتورک آسوده بخواب که اردوغان بیدار است!

ترکیه در حالی سال ۲۰۱۶ را به پایان رساند که بحران و ناامنی، تنها دستاورد سیاست‌های جاه‌طلبانه اردوغان بود.
 

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، ترکیه در حالی سال جدید میلادی را آغاز می کند که در سالی که گذشت سیاست های نابخردانه اردوغان، این کشور را تا مرز فروپاشی هم پیش برد، از کودتای نا فرجامی که از گسستی عمیق در داخل و میان سیاسیون ترکیه حکایت داشت تا ترور و نا امنی و در آخر هم گرفتن تائید طرح پر سروصدای نظام ریاست جمهوری.

 

دولت ترکیه که با حمایت از تروریست‌های تکفیری در سوریه به دنبال براندازی دولت قانونی بشار اسد بود، با دخالت نظامی در عراق به نام مبارزه با تروریسم، سودای کشورگشایی و تحقق امپراطوری نو عثمانی را در سر می پروراند. 

 

مداخله نظامی و حمایت از تروریست‌ها در عراق

سیاست های مداخله جویانه ای که بارها با واکنش تند مقامات سوری و عراقی رو برو شده بود؛ در همین راستا به گزارش  “المیادین” “حیدر عبادی” نخست وزیر عراق  در انتقاد به تلاش ترکیه برای دخالت نظامی در عراق  گفت: ترکیه برای دخالت نظامی در شمال عراق توجیهی ندارد و این کشور به دنبال تشدید تنش با عراق است.



 

اما مقامات ترکیه به بهانه های مختلف مداخله نظامی خود را در عرق توجیه می کردند؛ در گزارشی که “العالم” منتشر می کند “فکری ایشیک” وزیر دفاع ترکیه در سخنانی مطبوعاتی، علت حضور  نظامی در عراق را آموزش نیروهای محلی برای مبارزه با داعش و جلوگیری از عملیات تروریست ها از این منطقه علیه خاک ترکیه اعلام می کند.

 

حمایت ترکیه از نیروهای داعش دیگر برای رسانه های غربی نیز محرز می‌شود بطوری که روزنامه آمریکایی ” نیویورک تایمز” طی گزارشی مدعی شد دستگاه های اطلاعاتی کشورهای غربی، ورود محموله های نفتی غیر قانونی به ترکیه از مناطق تحت اشغال داعش در شمال عراق را تایید کرده‌اند؛ اما دولت ترکیه در واکنش به این گزارش، ادعای خرید نفت از داعش را تکذیب کرد.

 

ترکیه با پافشاری در مداخله نظامی در عراق، این بار در عملیات آزاد سازی موصل وارد صحنه می شود، ورودی که با انتقاد مقامات عراقی همراه شد، به گزارش خبرگزاری ” العالم” در همان روزها وزیر امور خارجه عراق در دیدار با “اشتون کارتر” وزیر دفاع آمریکا، با اشاره به این مسئله که آزادسازی موصل از دست داعش موضوعی عراقی است و ارتباطی به ترکیه ندارد، حضور و نقل و انتقال نیروهای ترکیه در عراق را مصداق نقض حاکمیت عراق اعلام می کند.

 

اما نخست وزیر ترکیه “بن علی ییلدیریم”  در گزارشی که خبرگزاری “دوغان ” آن را منتشر می کند در واکنش به اعتراض مقامات عراقی از دخالت ترکها در عملیات آزاد سازی موصل، تاکید می کند که  کشورش از  این عملیات نظامی قابل حذف نیست.

 

به عقیده بسیاری از تحلیلگران ترکیه با مداخله نظامی و حمایت از داعش در عراق به دنبال تجزیه این کشور و روی کار آمدن دولت سنی تابع خود است تا بر آن تکیه و نفوذ خود را تقویت کند.

 

سرکوب به بهانه کودتا

در روزهای پانزدهم و شانزدهم جولای  ۲۰۱۶ بود که با برنامه ای از پیش تعیین شده، جت های جنگی ارتش ترکیه در آسمان استانبول و آنکارا به پرواز در می آیند و ارتش پل‌های بسفر و سلطان محمد فاتح در استانبول را بوسیله تانک و سربازها مسدود می کند.

 



 

این کودتا در حالی انجام شد که روزنامه محافظه کار آلمانی “دی ولت” در یاد داشتی تنها برنده این کودتا که به شکل ناشیانه‌ای به وقوع پیوست را شخص اردوغان اعلام می‌کند و می‌گوید: اردوغان بلافاصله پس از کودتا  با عجله گفت: «این کودتا هدیه خدا است.» 

 

 در عین حال برخی منابع داخلی ترکیه ادعا کردند این کودتا توسط نیروهای وابسته به” فتح‌الله گولن” انجام گرفته است در حالی که وی در پیامی، کودتا را محکوم کرد و گفت که کودتا کار اردوغان است. 

 

کودتایی که بهانه ای می شود برای تصفیه حساب اردوغان با تمام مخالفان داخلی‌اش بطوری که در گزارش منتشر شده از شبکه “اسکای نیوز” عربی، در روزهای پس از کودتای ترکیه در مجموع مسئولان این کشور بیش از ۴۷ هزار نظامی و کارمند غیرنظامی در بخش‌های مختلف را بازداشت یا از کار برکنار می کنند.

 



 

روزنامه آلمانی “بیلد تسایتونگ”، در مقاله‌ای درباره بازتاب یک تاک شوی معروف در تلویزیون کانال یک آلمان (ARD) تأکید بر غیرواقعی بودن کودتای ترکیه دارد و کنایه‌وار در تیتر مقاله می‌پرسد: “آیا کودتای ترکی جعلی بود؟”

 

سبقت اردوغان از آتاتورک!

چند ماه پس از کودتای نافرجام ترکیه، در اخرین روز سال ۲۰۱۶، پارلمان این کشور با نظام ریاست جمهوری مورد نظر اردوغان موافقت می کند که بسیاری از کارشناسان از این اتفاق به عنوان وداع ترکیه با دموکراسی یاد می کنند! 

 

اردوغان پیش از کوتای اخیر به بهانه های مختلف به دنبال تغییر قانون اساسی بود که دو سال پس از کودتای ۱۹۸۰ در ترکیه تدوین شده بود و سرانجام کودتای نافرجام جولای، حجت را بر وی تمام کرد و او را به تصویب قانون موسوم به قانون اساسی ریاستی، مصمم تر ساخت تا آنکه در آخرین ساعات سال ۲۰۱۶ موفق به این کار شد.

 

قانونی که به اردوغان اختیاراتی می دهد که آتاتورک هم از داشتن آنها محروم بود، به موجب این قانون رییس جمهور به تنهایی مامور تشکیل کابینه می‌شود و جالب است که طبق قانون جدید وی نیازی به ارائه برنامه‌های دولتش به مجلس ندارد. عجیب‌تر اینکه، وزرای انتخابی رئیس جمهور دیگر بدون نیاز به رأی اعتماد از مجلس این کشور مستقیما روی کار آمده و تنها در مقابل رئیس جمهور پاسخگو خواهند بود. بدین ترتیب دیگر چیزی به نام رأی اعتماد وجود نخواهد داشت.

 

بحران، بهای سنگین سهم خواهی از ناتو!

 



 

“مصیب نعیمی” کارشناس امور خاورمیانه با اشاره به اینکه بخش اعظم اتفاقات رخ داده در ترکیه قابل پیش‌بینی بود گفت: ترکیه با امید به آنکه می تواند یکی از سهم بگیران بزرگ ناتو باشد، به شکل حساب نشده ای وارد یک سری بحران هایی شد که فراتر از قدرت و توانایی های او بود؛ آنها با عبور دادن گروه های تروریستی و تسلیحات از مرزهای خود و دامن زدن به بحران در سوریه و موضع گیری علیه یک دولت همسایه در جریانی قرار گرفتند که تبعات چنین بحران بزرگی که دامنه اش از اعتلاف آمریکایی و غربی بود تا برخی کشور های عربی، هزینه بسیاری برای آنها به همراه داشت.

 

وی افزود: همه مجموعه هایی که به عنوان عوامل اجرا کننده بحران سوریه و عراق نقش آفرینی می کردند، تمام گروه های مسلح و تروریستی که از طریق ترکیه به سوریه و عراق راه پیدا کردند بعدا از دولت ترکیه طلبکار شدند و انتظار داشتند سهم خود را بگیرند یا نوعی حمایت شوند و در برابر بحران ها بیمه شوند.

 

نعیمی در ادامه افزود: جناح های مخالف دولت ترکیه اعم از آنهایی که دولت آنهارا از صحنه کنار زد و آنهایی که از ابتدا سیاست های اردوغان را نمی پذیرفتند از ابتدا به مبارزه و مخالفت با سیاستهای او ادامه دادند؛ نکته قابل توجه و خطرناکی که در این میان رخ داد این بود که باتوجه به اختلافات پیش آمده یاران اردوغان مثل “عبدالله گل” و “داوود اغلو” که روزی طراح و تئورسین ترکیه بود و باور بازگشت به گذشته و احیای امپراطوری عثمانی را مطرح کرد هم کنار گذاشته شدند.

 

این کارشناس سیاست خارجی با تاکید براینکه تنها بودن اردوغان در صحنه وی را وادار به بازنگری در گذشته کرد افزود:  اما چون رئیس جمهور ترکیه بیش از نصف مسیر را رفته بود خود این بازنگری و بازگشت هم دارای  تبعات و هزینه هایی مثل کودتای نظامی یا اتفاقات و انفجارات و درگیری های شدت یافته با کردها بود.

 

خداحافظی ترکیه با اتحادیه اروپا

نعیمی ضمن اشاره به اینکه ترکها به بهانه بحران های داخلی و خارجی که در گیرشان شده بود، از پیوستن به اتحادیه اروپا خود داری کردند، گفت: باوجود آنکه ترکیه در حاشیه شرق و کنار اروپا قرار می گرفت اما این برای پیوستنش به اتحادیه اروپا کافی نبود، چرا که از ابتداهم پذیرش کشوری مثل ترکیه در اتحادیه اروپا ، باتوجه به شاکله و خصوصیات شرقی و جمعیتی با اکثریت قاطع مسلمان، امری بعید بنظر می رسید؛ اما بحران های اخیر بهانه بیشتری دست آنها داد تا ترکها را کاملا مایوس کند.

 

وی افزود: از سویی طراحی قبلی ورود ترکیه به بحران سوریه با این حجم سنگین هم به این دلیل بود که اگر در آنجا هم سهمی بدست آوردند، بتوانند آن را مطرح سازند و اتحادیه اروپا را وادر به استقبال از آن کنند، ولی هیچ یک از آنها طبق برنامه پیش‌بینی شده ترکها اتفاق نیفتاد.

 

تروریستها به دنبال سو استفاده از ترکیه!

نعیمی در ادامه خاطر نشان کرد: شواهد حاکی از آن است که مدیریت بحران های داخلی و خارجی از دست ترکیه خارج شده باشد وکار دشواری است که  با حرکتی سیاسی، تمام عناصر میدانی به یک نقطه مشترک دست‌یابند و حل اختلاف میان گروه های مسلح ، جداکردن گروه های مسلح از گروه های تروریستی و تفکیک گروه های تندرو از میانه رو، کار دشواری برای آنها باشد، در صورتی که برخی از آنها قصد سو استفاده از موقعیت و ضعف ترکیه را دارند و به دنبال آن هستند که آتش‌بس رخ ندهد و حتی درگیری ها به داخل ترکیه نیز کشیده شود.

 

وی در پایان  تصریح کرد: بنظر می رسد ترکیه از سیاست های گذشته خود پشیمان باشد و سعی دارد با یک چرخش سیاسی کم هزینه، به ترمیم اشتباهات گذشته اش به پردازد؛ اما میزان موفقیت آنها به شرایط مکانی زمانی و همراهی پشتیبانانش بستگی دارد.

 



 

در چند سال اخیر پس از دست کشیدن ناتو و آمریکا از اردوغان، اولویت‌های ترکیه تغییر کرده است، امنیت ملی این کشور ایجاب می‌کند در شمال سوریه، دولت مستقل یا فدرال کردی بوجود نیاید که در غیر این صورت، قطعاً این موضوع روی وضعیت ترکیه اثرگذار خواهد بود. 

 

به همین منظور اردوغان تلاش می کند روابط خود با روسیه، ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس را تقویت و از این راه، نفوذ خود را بیشتر کند؛ از همین رو، آنها در یک چرخش نرم سیاسی در مواضع گذشته خود، در مقابل گرفتن تضمین هایی در مورد دولت کردی با ایران و روسیه، تعهداتی در ارتباط با گروه‌های تکفیری و تشویق گروه‌های دیگر به گفت‌وگو با دولت داده اند تا شاید اینگونه کمی از باتلاق بحران های خود ساخته، خلاصی یابند.


منبع: alef.ir

هشدار عملی آلمان به روسیه

دست کم پنج «ناوچه کلاس براونشوایگ» ظرف چندین سال آینده به ناوگان دریایی آلمان خواهد پیوست؛ اقدامی که به منزله اخطاری به روسیه خواهد بود.

به گزارش اسپوتنیک، روزنامه آلمانی «زوددویچه تسایتونگ» گزارش داد که دست کم پنج ناوچه کلاس براونشوایگ ظرف سالهای آینده به ناوگان نیروی دریایی آلمان خواهد پیوست؛‌ اقدامی که به منزله اخطاری به روسیه خواهد بود.این روزنامه آلمانی به نقل از منابع پارلمانی اعلام کرد که پارلمان آلمان خرید پنج ناوچه کلاس براونشوایگ با ارزشی بالغ بر ۱.۵ میلیارد یورو را به تصویب رساند. گفتنی است که در حال حاضر نمایندگانی از «حزب راستگرای اتحادیه دموکرات مسیحی»، «حزب محافظه کار اتحادیه سوسیال مسیحی» و «حزب سوسیال دموکرات» ائتلاف حاکم بر آلمان را تشکیل می دهند.

روزنامه زوددویچه تسایتونگ به نقل از منابع موثق می نویسد: «برای مقابله با چالشهای جدید امنیتی در حوزه بالتیک، مدیترانه و کل جهان، ائتلافی متشکل از احزاب اتحادیه دموکرات مسیحی، اتحادیه سوسیال مسیحی و سوسیال دموکرات برای خرید پنج ناوچه جدید جهت پیوستن به ناوگان دریایی آلمان با ارزشی بالغ بر ۱.۵ میلیارد یورو برنامه ریزی می کنند».

پیش بینی می شود که دو ناوچه در سال ۲۰۱۹ به نیروی دریایی آلمان بپیوندند، در حالیکه سه ناوچه دیگر تا سال ۲۰۲۳ بخشی از ناوگان دریایی آلمان خواهند بود. شایان ذکر است در حال حاضر کشور آلمان دارای پنج ناوچه کلاس براونشوایگ «کی ۱۳۰» می باشد.

بنا بر گزارش این روزنامه آلمانی، این ناوچه ها عمدتاً در آبهای ساحلی از جمله در دریای بالتیک مورد بهره برداری قرار خواهند گرفت.

در همین ارتباط، روزنامه زوددویچه تسایتونگ به این نکته نیز اشاره می کند که نوین سازی ناوگان دریایی آلمان- از جمله خرید پنج ناوچه کلاس براونشوایگ- به مثابه اخطاری است که برلین به مسکو مخابره می کند.

این در حالی است که اوایل هفته جاری، «نیکولای پانکوف» معاون وزیر دفاع روسیه گفت که مسکو یک پایگاه دریایی دائمی در شهر بندری «طرطوس» در کشور سوریه تأسیس خواهد کرد؛ بندری که از سال ۱۹۷۷ محل تعمیر، نگهداری و پشتیبانی از ناوگان دریایی روسیه است.

پانکوف همچنین گفت که وزارت دفاع روسیه در حال بررسی استقرار مجدد پایگاههای روسیه در کشورهای کوبا و ویتنام است. افزون بر این، رسانه ها از طرحهای روسیه برای بازگشت به یک پایگاه نیروی هوایی شوروی سابق در شهر «سیدی برانی» مصر خبر می دهند.
منبع: مهر
 


منبع: alef.ir

تکرار تراژدی «آیلان» در میانمار با بدرقه سکوت

یک سال و نیم پس از مرگ دلخراش «آیلان کردی» کودک سوری که هنگام مهاجرت به همراه خانواده‌اش در آبهای مدیترانه غرق شد و تصویر پیکر بی‌جانش بر سواحل ترکیه، تبدیل به یکی از پر بازدید‌کننده‌ترین تصاویر سال ۲۰۱۵ شد و جهانیان را متوجه شرایط ناگوار مهاجران ساخت، دیروز انتشار تصویری از یک کودک ۱۶ماهه مسلمان روهینگیایی، احساسات مردم جهان را نسبت به آنچه بر سر مسلمانان میانمار می‌رود برانگیخت.

به گزارش پرس‌تی‌وی به نقل از شبکه خبری سی‎ان‌ان، محمد یکی از هزاران آواره قوم مسلمان روهینگیا در ایالت راخین بود که به همراه خانواده‎اش در حال فرار از خشونت پلیس و نیروهای امنیتی میانمار به سمت بنگلادش بود. اما سرنوشت محمد، برادر سه‌ساله، مادر و دایی‎اش غرق شدن در رودی پر آب در مرز دو کشور میانمار و بنگلادش بود.

به گزارش ایران، پدر این کودک ۱۶ ماهه در گفت‎وگو با سی‎ان‎ان گفت: «هنگامی‌ که این تصویر را می‌بینم، احساس می‎کنم بهتر بود می‌مُردم. زندگی من در این دنیا دیگر معنایی ندارد.» پدر محمد افزود: «در روستای ما، بالگردهای ارتش به‌ سوی ما شلیک کردند و سربازان میانماری ما را هدف گلوله قرار دادند. ما نمی‎توانستیم در خانه خود بمانیم بنابراین فرار کردیم و در جنگل پناه گرفتیم. پدربزرگ و مادربزرگ من هر دو زنده در آتش سوختند. ارتش تمام روستای ما را سوزاند، هیچ‌چیز باقی نماند. ما برای گریز از خشونت از روستایی به روستای دیگر می‌رفتیم.»

تنها رودخانه می‌داند
پدر محمد در طول این سفر از خانواده‎اش جدا شد و خود را به رودخانه ناف در مرز کشورهای بنگلادش و میانمار رساند. وی به آب زد و در نهایت به کمک یک ماهیگیر بنگلادشی از مرز میانمار خارج و در کمپ پناهجویان «لِدا» در منطقه تِکناف در جنوب بنگلادش و در ۳ کیلومتری مرز میانمار ساکن شد. به گفته او، زندگی در بنگلادش نیز برای مسلمانان روهینگیایی رنج‎آور است. هیچ خانه‎ و غذایی برای آنها وجود ندارد و در اردوگاه‎هایی فاقد امکانات به سر می‎برند اما خطر مرگ وجود ندارد. از این‌رو تلاش کردم خانواده‎ام را نیز به بنگلادش منتقل کنم.

او افزود: «من یک قایقران پیدا کردم و از وی خواستم به همسر و پسرانم کمک کند تا از رودخانه عبور کنند. در تاریخ ۱۴ آذر با آنها تماس گرفتم. آنها بسیار ناامید شده بودند. این آخرین تماس من با خانواده‎ام بود. هنگامی‌که با همسرم صحبت می‎کردم صدای پسر کوچکم (محمد) را می‎‏شنیدم که مرا صدا می‌کرد.»

تنها چند ساعت پس‌ از این تماس تلفنی عملیات فرار خانواده این مرد آغاز شد.  پدر محمد دراین‌باره گفت: «وقتی پلیس میانمار متوجه شد عده‌‏ای قصد عبور از رودخانه را دارند، روی آنها آتش گشود. مرد قایقران برای فرار از گلوله‎‏ها باعجله مردم را سوار کرد. قایق بیش‌از حد پر و سپس غرق شد. یک روز بعد، کسی به من زنگ زد و گفت جسد پسرم پیدا شده است. او با تلفن همراهش عکسی از پیکر پسرم گرفت و برای من فرستاد. زبانم بند آمده بود. تنها رودخانه می‎داند پیکر چند روهینگیایی در آب شناور شده است.»

 سخنگوی دولت میانمار در واکنش به گزارش تکان دهنده مرگ محمد، در گفت‌وگو با سی‌ان‌ان ادعا کرد، این گزارش داستان‎پردازی و دروغ است. وی درعین‌حال تأیید کرد بالگردهای نظامی میانمار یک روستا را در تاریخ ۲۲ آبان هدف گلوله قرار دادند اما مدعی شد، این عملیات ارتش برای مقابله با «اراذل‌واوباش مسلح» و نجات جان سربازان بوده است.

دولت میانمار بارها اتهامات سازمان‏‌های بین‎المللی در مورد نقض گسترده حقوق‎ مسلمانان روهینگیا را رد کرده و مدعی شده است ارتش این کشور تنها در حال اجرای یک عملیات پاکسازی برای مقابله با مظنونان حمله به مرزبانان میانماری است.

در ماه اکتبر ۹ مرزبان میانماری در حملاتی نزدیک مرز بنگلادش کشته شدند و ارتش بلافاصله روهینگیایی‌ها را عامل این حملات معرفی کرد و از آن پس، حمله به اقلیت روهینگیا در شهرها و روستاهای راخین شدت گرفت به طوری که بر اساس گزارش سازمان بین‌المللی مهاجرت، بین ۹ اکتبر تا دوم دسامبر ۲۰۱۶، حدود ۲۱ هزار روهینگیایی از میانمار به بنگلادش گریخته‌اند. دیده‌بان حقوق بشر نیز گزارش داده است تا اوایل دسامبر ۲۰۱۶ دست کم ۱۵۰۰ خانه متعلق به روهینگیایی‌ها تخریب شده است. به گزارش فایننشال تایمز، کشته شدن ۹ مرزبان میانماری همچنین بحث‌ها درباره اینکه آیا شورش‌های سازمان یافته با حمایت یا بدون حمایت کشورهای خارجی در راخین علیه ارتش و دولت میانمار در حال شکل‌گیری است، را داغ کرده است.

بر اساس تازه‌ترین گزارش سازمان بین‌المللی «گروه بحران جهان»، ادعاهایی مبنی بر اینکه پاکستان و عربستان سعودی از حمله به مرزبانان میانماری حمایت کرده‌اند، وجود دارد.

  روهینگیاییها کیستند؟
* روهینگیاییها اقلیت مسلمان بیسرزمینی هستند که در ایالت راخین میانمار زندگی میکنند و جمعیتشان حدود یک میلیون نفر است.
 * میانمار روهینگیاییها را نه تنها بهعنوان شهروند به رسمیت نمیشناسد بلکه جزو ۱۳۵ اقلیت قومی موجود در این کشور نیز نمیداند.
* اگرچه بسیاری از روهینگیاییها در میانمار متولد شدهاند اما در این کشور اکثراً به روهینگیاییها به چشم مزاحم خارجی نگاه میکنند.
* طبق گزارش دیدهبان حقوق بشر، قوانین میانمار در قبال روهینگیاییها تبعیضآمیز و محدودکننده آزادی فعالیت، اشتغال و تحصیل آنهاست.
* روهینگیاییها حق مالکیت زمین یا دارایی را ندارند و امکان اخراج شدن آنها از زمینی که در آن زندگی میکنند هر لحظه وجود دارد.

هیچ‌چیز تغییر نکرده است
در شهریورماه سال‌جاری، آنگ‌سان سوچی، وزیر امور خارجه میانمار و رهبر جنبش دموکراسی، کوفی عنان، دبیر کل سابق سازمان ملل متحد را به‌عنوان رئیس کمیسیون بررسی نقض حقوق‎ بشر در ایالت راخین برگزید. هفته جاری نیز پس از انتشار ویدئویی که افسران پلیس میانمار را در حال ضرب و شتم روستائیان روهینگیا نشان می‎‏داد، دولت میانمار در اقدامی نادر اعلام کرد، موضوع خشونت پلیس را بررسی خواهد کرد اما مسلمانان روهینگیا می‎‌گویند تغییری در وضعیت آنها ایجاد نشده است. سازمان عفو بین‎الملل اخیراً گزارشی مفصل منتشر و اعلام کرد خشونت سیستماتیک علیه مردم روهینگیا احتمالاً جنایت علیه بشریت است. «رفندی دجامین»، نماینده سازمان عفو بین‌الملل در جنوب شرق آسیا و پاسفیک نیز می‌گوید، در حالی که ارتش مستقیماً مسئول این خشونت‌ها در راخین است، آنگ سان سوچی به مسئولیت سیاسی و اخلاقی خود برای متوقف و محکوم کردن حوادث راخین، عمل نمی‌کند.

هفته گذشته نیز ۲۳ نفر از برندگان جایزه صلح نوبل با انتشار نامه‎ای سرگشاده به شورای امنیت سازمان ملل، ضمن انتقاد از سوچی، دارنده نوبل صلح، از این شورا خواستند، به بحران انسانی درباره اقلیت مسلمان روهینگیا در میانمار خاتمه دهد. در این نامه سرگشاده آمده است: «تراژدی انسانی راخین در حال تبدیل شدن به پاکسازی نژادی است. مانند آنچه در رواندا و بوسنی رخ داد.»

پدر محمد درباره سوچی می‏‌گوید: «هنگامی‌که در میانمار انتخابات برگزار شد، من تصور کردم که با پیروزی آنگ سان سوچی، وضعیت ما بهتر می‎‏شود. اما رؤیا با واقعیت بسیار متفاوت است. از زمانی که وی به قدرت رسید، هیچ‏‎چیز تغییر نکرده است و آزار و اذیت ما ادامه دارد. آنگ سان سوچی و ارتش می‎‏خواهند مسلمانان روهینگیایی را از راخین بیرون کنند. او در حال انکار جنایات ارتش میانمار است.» اما حامیان سوچی می‌گویند، او کنترلی بر ارتش ندارد و ارتش همچنان قدرت‌های رسمی و غیررسمی زیادی در سیستم سیاسی میانمار دارد. دفاع حامیان سوچی از او در حالی است که دولت میانمار اخیراً یک ژنرال سابق را به‌عنوان رئیس کمیته تحقیق درباره حوادث اخیر راخین گمارده و به همین خاطر نیز مورد انتقادهای جدی قرار گرفته است.

سوچی اخیراً جلسه‏‌ای با وزیران خارجه اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا برای بررسی وضعیت ایالت راخین برگزار کرد و در این جلسه گفت: دولت میانمار به حل‌‎وفصل مسائل ایالت راخین متعهد است اما برای حل این موضوع به زمان بیشتری نیاز دارد. اما پدر محمد می‌گوید: «می‎خواهم تمام جهان بدانند که نباید به دولت میانمار زمان بیشتری داد. اگر تعلل کنید، آنها همه مسلمانان روهینگیا را خواهند کشت.»

علاوه بر ارتش میانمار، بودائیان که اکثریت جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند، همواره اقلیت مسلمان روهینگیا را که تنها ۴ درصد از جمعیت میانمار هستند، آزار داده‎اند. این خشونت‌ها تاکنون صدها کشته و هزاران آواره بر جای گذاشته‌ است.


منبع: alef.ir

بازی خطرناک ترکیه با روسیه

آنکارا در حال حاضر نقش پسر خوب ولادیمیر پوتین را بازی می‌کند و این در حالی است که تهران با اعتماد به نفس بیشتری حرکت می‌کند و در حال تقویت قدرت و نفوذ خود با حفظ فاصله است

تا دیروز برقراری آتش‌بس در سوریه با طول عمر بیش از چندساعت یک آرزو بود، امروز آتش‌بس ششمین روز خود را هم سپری کرده است اما هیاهوهای بازیگران منطقه‌ای در حال شکل و شمایل بخشیدن دیگری به آن است. اگر تا دیروز دایره بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در سوریه از شمار انگشتان دو دست هم فراتر می‌رفت، پایه‌های آتش‌بس اخیر در این کشور را ایران، روسیه و ترکیه در نشست ۲۰ دسامبر در مسکو گذاشتند. اقدامی که تعداد بازیگران تاثیرگذار را به سه کشور کاهش داد اما به نظر می‌رسد که ترکیه بار دیگر با اقدام‌های خود در حال تهدید حیات آن مثلث است.

به گزارش اعتماد، میوه نشست مسکو بیانیه‌ای بود که به امضای وزرای امور خارجه ایران، روسیه و ترکیه رسیده بود اما هنگامی که نوبت به روی میز قرار دادن این بیانیه و تطبیق آن با واقعیت‌های میدانی و پیرامونی سوریه شد، روسیه و ترکیه کار را در قالب مذاکرات دو جانبه در آنکارا پیش بردند. نگارش جزییات با سرعت بسیار زیاد انجام گرفت و زمانی که اعلام شد آتش‌بس از روز جمعه برقرار می‌شود تمام بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با تردید و تعجب به آن نگریستند. روسیه بلافاصله قطعنامه حمایت از این آتش‌بس را به شورای امنیت برد و برای نخستین‌بار در برابر درخواست‌ها و پیشنهادها برای اصلاح آن هم مقاومت نکرد.

متن اصلاح شده با رای جامع در شورای امنیت به تصویب رسید و اعضای دایم شورای امنیت و نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه اعلام کردند که از این توافق برای آتش‌بس حمایت می‌کنند. درست در همان بازه زمانی، ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه با حسن روحانی، رییس‌جمهور کشورمان تماس تلفنی داشت که در آن رایزنی، روحانی لزوم هماهنگی‌های بیشتر میان تهران و مسکو برای تا نشست آستانه را به وی یادآوری کرد. ولید معلم، وزیر امور خارجه سوریه نیزدر سفری از پیش تعیین نشده به تهران آمد و در گفت‌وگو با مقام‌های متعدد ایرانی از تلاش‌های ایران در سوریه قدردانی کرد. سفری که رنگ و بوی تجدید بیعت ایران و سوریه را با توجه به تغییرات در صحنه بازیگران درگیر در مذاکرات صلح برای این کشور داشت.

در حالی که روسیه و ترکیه بر حجم هماهنگی‌های دوجانبه می‌افزایند و قرار است تا پیش از نشست آستانه نیز رایزنی‌هایی در سطح کارشناسی میان دو کشور به شکل مستمر ادامه پیدا کند، خبرهای تایید شده حاکی از این است که محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران و سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه آخرین بار روز پنجشنبه ۹ دی ماه گفت‌وگوی تلفنی با هم داشته‌اند و از آن زمان تاکنون تماس تلفنی در سطح دو وزیر میان دو پایتخت برقرار نشده است.

آتش‌بس در سوریه برقرار شده است اما بخش اعظمی از جزییات مورد توافق آنکارا و مسکو در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. آنچه بحران سوریه را شش سال تمام از یک مرحله به سمت مرحله وخیم‌تر سوق داده است پیچیدگی‌های تحولات در صحنه میدانی، تعدد بازیگران و تنوع و تعارض منافع آنها، نامشخص بودن مرز میان اپوزیسیون سیاسی با معارضه مسلح، غیرقابل تشخیص بودن تفاوت میان معارضه مسلح با جریان‌های تروریستی بوده است. در چنین شطرنج پیچیده‌ای، متن نهایی برای آتش‌بس به سرعت نگاشته می‌شود و اجرا نیز از ساعاتی بعد کلید می‌خورد. آنکارا وعده می‌دهد جریان معارضه را کنترل کند و مسکو نیز متعهد می‌شود تا دولت بشار اسد، آتش‌بس را نقض نکند.

آنکارا در حالی برای چنین ضمانتی امضا می‌دهد که هنوز با وجود گذشت نزدیک به یک هفته از برقراری این آتش‌بس مشخص نیست که کدام جریان‌های معارضه به گعده آتش‌بس پیوسته‌اند و کدام یک فاصله خود را حفظ کرده‌اند و دست از تبادل آتش هم برنداشته‌اند. در این میان روسیه نیز با تعجیل تلاش می‌کند آتش‌بس را با وجود نقض‌های نه چندان اندک برجا مانده به تصویر بکشد و مسیر مذاکرات سیاسی سوری – سوری در آستانه را هر چه سریع‌تر هموار کند.

باز هم ساز مخالف چاووش اغلو
در چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران در چارچوب حمایت از هرگونه تلاشی برای برقراری آرامش در سوریه و انتقال کمک‌های بشردوستانه از آتش‌بس در سوریه استقبال کرد و اعلام کرد که حاضر است برای تسهیل روند مذاکرات سوری – سوری در آستانه نیز نقش مثبت خود را ایفا کند. وزیر امور خارجه ترکیه اما در نخستین گام خلاف تامین امنیت آتش‌بس در سوریه، باز سخنان ضدایرانی خود را تکرار کرد. روز گذشته مولود چاووش اغلو، در مصاحبه‌ای تلویزیونی انگشت اتهام برای نقض‌های پراکنده آتش‌بس در سوریه را به شکل غیرمستقیم به سمت ایران دراز کرد و در ادبیاتی نامتعارف با حال و احوال این روزهای رابطه دو جانبه به خصوص پس از نشست سه جانبه مسکو از ایران خواست که از نفوذ خود بر آنچه که آنکارا شبه‌نظامیان شیعه در سوریه می‌خواند، استفاده کند.

ترکیه همصدا با جریان‌های نظامی مخالف بشار اسد در سوریه ادعا می‌کند که این دولت سوریه است که مسوولیت نقض آتش‌بس را بر عهده دارد لذا از ایران خواست از نفوذ خود بر بشار اسد برای توقف تبادل آتش بهره بگیرد. چاووش اغلو پا را از این اظهارات هم فراتر گذاشت و اعلام کرد که آنکارا و مسکو در حال کار روی تحریم‌هایی هستند که علیه طرف‌هایی که ناقض آتش‌بس باشند، اعمال خواهد شد. وزیر امور خارجه ترکیه در ادامه سخنانش هشدار داد که اگر نقض آتش‌بس در سوریه ادامه پیدا کند، سلامت نشست آستانه که به گفته وی ۲۳ ژانویه برابر با ۴ بهمن برگزار خواهد شد، زیر سوال خواهد رفت.

وزیر امور خارجه ترکیه در حالی با اظهارات روز گذشته خود از ایران می‌خواهد که مانع از نقض آتش‌بس توسط دولت سوریه شود که در توافق آتش‌بسی که صورت گرفته این روسیه است که باید ضامن رفتارهای دولت مرکزی در سوریه باشد اما در جمله‌بندی چاووش اغلو، درخواستی از روسیه صورت نگرفته است. چاووش اغلو در اظهارات خود مستقیما از حزب‌الله لبنان و دولت بشار اسد به عنوان ناقضان آتش‌بس نام برده و تلاش کرده تقصیر هرگونه تاخیر یا کنسل شدن نشست آستانه را بر گردن آنها بیندازد؛ این در حالی است که روز سه شنبه بسیاری از گروه‌های مخالف که به آتش‌بس پیوسته بودند به بهانه نقض آتش‌بس از سوی دولت اعلام کردند که شرکت در این نشست را معلق می‌کنند.

توان محدود ضمانت‌کننده‌های آتش‌بس
در حالی که روز سه شنبه برخی گروه‌های مخالف بشار اسد از بایکوت کردن مذاکرات آستانه سخن گفتند سی‌ان‌ان در پاسخ به این سوال که آیا غیبت معارضه در آستانه مهم است یا خیر ؟ نوشت: از منظر سیاسی مهم است. پس از آنکه روسیه و ترکیه بر سر حضور گروه‌های مختلف در پروسه سه گانه توافق (آتش‌بس، نظارت بر آتش‌بس و مذاکرات صلح) به توافق رسیدند هرگونه عقب‌نشینی از حضور در آستانه از سوی این گروه‌ها می‌تواند از منظر سیاسی برای مسکو و آنکارا چندان برازنده نباشد. اما این نخستین‌بار نخواهد بود که مذاکرات درباره سوریه یا بایکوت می‌شود یا به تاخیر می‌افتد. اما غیبت آنها از منظر نظامی چندان تاثیرگذار نخواهد بود. گروه‌های شبه نظامی در گعده داخلی خود نیز نمی‌دانند که چه موضع‌گیری واحدی باید در برابر طرح آتش‌بس روسی – ترکی داشته باشند.

دست مخالفان اسد پس از واگذاری حلب خالی‌تر شده است و اگر این گروه تا نشست آستانه چند نقطه کلیدی دیگر را هم واگذار کنند، وضعیت آنها بدتر از امروز نیز خواهد شد. جبهه النصره و داعش مشمول آتش‌بس قرار نگرفته‌اند و به نظر می‌رسد که همین غیبت می‌تواند حیات آتش‌بس را تا حد بسیار زیادی تهدید کند.

از سوی دیگر موقعیت کردها در نشست آستانه نیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و در حالی که این گروه منسجم‌ترین گروه مبارزه‌کننده با داعش در زمین سوریه است اما ترکیه با حضور آنها در مذاکرات آستانه زاویه دارد. کردها در چندسال اخیر در مناقشه داخلی سوریه مورد حمایت روسیه بوده‌اند و در جریان مبارزه با داعش، امریکا نیز از آنها حمایت می‌کند. در حالی که ترکیه و روسیه تعهد دو طرف درگیری به آتش‌بس را تضمین کرده‌اند، اما اصلی‌ترین سوال این است که هرکدام از این دو بازیگر دقیقا از چه توان سیاسی و میدانی برای کنترل طرف مورد تعهد خود برخوردار هستند؟ سی‌ان‌ان در پاسخ به سوال می‌نویسد: تسلط آنها بر دو طرف برای حفظ آتش‌بس کافی نیست. اصلی‌ترین مشکل این است که هر جبهه در سوریه گروه‌های متفاوتی را شامل می‌شود.

بسیاری از این گروه‌ها به نوعی با جبهه فتح‌الشام در ارتباط هستند. از سوی دیگر تعیین اینکه نقض را دقیقا کدام طرف انجام داده هم آسان نیست و حتی پس از تعیین مقصر، تنبیه آن نیز نمی‌تواند معنای ملموسی داشته باشد. ترکیه به عنوان مثال بر تمام گروه‌های درگیر تسلط ندارد و از سوی دیگر درگیری‌های نظامی این کشور با داعش در الباب سوریه از یک سو و ناامنی‌های داخلی ترکیه از سوی دیگر از توان آنکارا برای تاثیرگذاری جدی کاسته است.

حس بیهوده رقابت ترکیه با ایران
زمانی که در ۲۰ دسامبر ایران، روسیه و ترکیه بیانیه ۸‌ بندی را در مسکو امضا کردند، آنچه که محل تعجب بازیگران منطقه‌ای بود نه نزدیکی روسیه و ترکیه که امضای مشترک وزرای امور خارجه ایران و ترکیه بر پای ۸ بند یک بیانیه بود. ۶ سال تمام ایران در یک سوی پرونده سوریه ایستاده بود و ترکیه در سوی دیگر. المانیتور در این باره می‌نویسد: ترکیه با امضای بیانیه مسکو در حقیقت به سیاستی که از سال ۲۰۱۱ در سوریه دنبال می‌کرد دال بر برکناری فوری و بی‌قید و شرط بشار اسد پایان داد. یک حقوقدان ترک در این باره می‌گوید: بیانیه مسکو در حقیقت اعلامیه ورشکستگی سیاست‌های رجب طیب اردوغان رییس‌جمهور ترکیه در سوریه بود. ترکیه با امضایی که پای این بیانیه قرار داد در حقیقت به تقویت موضع ایران و روسیه در منطقه کمک کرد.

آنچه که در این بیانیه به آن اشاره‌ای نشده و البته چندان هم مورد توجه قرار نگرفته است، رقابت‌های منطقه‌ای است که ترکیه و ایران با هم دارند. این دو کشور تا همین یک ماه پیش هم در پرونده سوریه و هم در پرونده عراق با فاصله‌های بسیار زیاد از هم ایستاده بودند. دامنه رقابت‌های آنها نیز تنها به خاورمیانه محدود نمی‌شود بلکه وسعت آن تا قفقاز و آسیای میانه هم کشیده شده است. در حال حاضر نیز به نظر می‌رسد حس رقابت‌جویی که ترکیه با ایران در منطقه دارد می‌تواند حیات آتش‌بس در سوریه را تهدید کند.

در حالی که ترکیه حتی با وجود بیانیه مشترک با ایران و روسیه در مساله سوریه تلاش می‌کند وجهه رقابتی رابطه خود با ایران در منطقه را حفظ کند، المانیتور می‌نویسد که این کشور در حال حاضر در جایگاه رقابت با ایران در منطقه نیست. بزرگ‌ترین اشتباه آنکارا در مرحله نخست این بود که برکناری بشار اسد را به محور اصلی سیاست‌های خاورمیانه‌ای خود بدل کرد.

پس از آن هم ترکیه یک اشتباه فاحش دیگر مرتکب شد و آن هم این بود که همزمان هم می‌خواست با کرد‌ها بجنگد هم با داعش مبارزه کند و هم از موضع لزوم رفتن بشار اسد کوتاه نیاید. در چنین شرایطی و با این اشتباه‌ها، ترکیه باید بپذیرد که در مقایسه با ایران در جایگاه بسیار ضعیف‌تری قرار دارد. ترکیه در حال حاضر نقش پسر خوب ولادیمیر پوتین را بازی می‌کند و این در حالی است که ایران با اعتماد به نفس بیشتری حرکت می‌کند و در حال تقویت قدرت و نفوذ خود است.

عقب‌نشینی در عراق پس از کوتاه آمدن در سوریه
المانیتور در ادامه می‌نویسد که روسیه به دنبال متوازن کردن نقش منطقه‌ای ایران با کشیدن ترکیه به سمت خود است. ترکیه در بیانیه مسکو به نوعی با ایران و روسیه متحد شده اما حقیقت این است که در حال عقب‌نشینی از مواضع خود در سوریه و عراق و به طور کلی در خاورمیانه است. همزمان که بر نقش مثبت و فعال ایران چه از بعد اقتصادی و چه از منظر سیاسی در قفقاز و آسیای میانه افزوده می‌شود از نقش ترکیه در این دو منطقه کاسته می‌شود.

در مساله موصل نیز اردوغان اصرار بی‌موردی به حضور کرد و این در حالی بود که حسن روحانی رییس‌جمهور ایران در سخنانی در ماه اکتبر هشدار داد که دخالت کشورهای دیگر در امور هم بدون مجوز کشور میزبان بسیار خطرناک است. اردوغان در برابر این اظهارات سکوت اختیار کرد.

در همان مقطع حیدرالعبادی، نخست‌وزیر عراق تلاش می‌کرد فضای رابطه آنکارا – بغداد را متشنج‌تر نکند و در سخنانی اعلام کرد که عراق به دنبال جنگ با ترکیه نیست اما اگر تقابلی رخ دهد، بغداد آماده دفاع از خود خواهد بود. پاسخ اردوغان به العبادی تند و به دور از آداب دیپلماتیک بود. رییس‌جمهور ترکیه به نخست‌وزیر عراق گفت: حد خودش را بداند چرا که وی در قد و قواره اردوغان نیست. همان اردوغان روز ۳۰ دسامبر تلفن را برمی‌دارد و با حیدرالعبادی صحبت می‌کند.

اینکه رییس‌جمهور ترکیه به نخست‌وزیر عراق زنگ می‌زند و این مسوولیت را به نخست‌وزیر کابینه خود محول نمی‌کند، نشان می‌دهد که وی از مواضع پیشین خود در قبال عراق هم عقب‌نشینی کرده است. درست همان‌طور که در سوریه عقب‌نشینی کرد.

به نظر می‌رسد که ترکیه تلاش می‌کند تا پیش از نشست آستانه، به نوعی در برابر ایران متحد‌سازی کند یا حداقل از تعداد مخالفان خود بکاهد. اردوغان روز ۲۸ دسامبر نیز در سخنانی تاکید کرد که قطر و عربستان سعودی هم باید به مذاکرات درباره سوریه بپیوندند.

المانیتور در ادامه این مطالب می‌نویسد: حضور قطر و عربستان سعودی در این مذاکرات به معنای پایان توافق‌های انجام گرفته خواهد بود. بخش اعظمی از پرونده سوریه به ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در امریکا گره خورده است. دولت سوریه از بیانیه مسکو استقبال کرده است اما با صراحت به روس‌ها گفته که به ترکیه اطمینان ندارد. ایران و حزب‌الله لبنان در سوریه حضور پررنگی دارند و ترکیه نیز نتوانست با وجود تمام تلاش‌ها حزب‌الله را در سوریه در لیست تروریستی مدنظر خود قرار دهد. از سوی دیگر جبهه النصره که به شکل غیرعلنی از حمایت‌های آنکارا برخوردار بوده در لیست گروه‌های تروریستی قرار گرفته است.

المانیتور در پایان می‌نویسد: پوتین شطرنجباز ماهری است و اردوغان را کاملا در اختیار خود گرفته است. او هم بر اردوغان سیطره پیدا کرده و هم به او می‌گوید که چه کارهایی بکند. درست است که به نظر می‌رسد سرنوشت صلح در سوریه امروز به آنچه در آستانه و مسکو می‌گذرد مرتبط شده است اما روسیه باید مراقب رابطه مملو از بی‌اعتمادی آنکارا و تهران و تاثیرپذیری پرونده سوریه از آن هم باشد.

در این میان نقش روسیه به بندبازی می‌ماند. اندکی جانبداری بیش از اندازه از ترکیه می‌تواند منجر به بی‌اعتمادی بشار اسد به نیت روس‌ها شود و همزمان بر فاصله ایران بیفزاید. ایران، بازیگر یک یا دو روزه در سوریه نیست و بدون حضور ایران هیچ صلحی در سوریه میسر نخواهد بود.


منبع: alef.ir

روزهای سخت خانم معلم درخانه شوهر رمال

خانم معلم هنوز لذت بازنشستگی را نچشیده بود که پایش به دادگاه خانواده باز شد. ۲۱ سال سختی‌های زندگی با یک مرد تنبل را تحمل کرده بود اما رمال شدن همسرش دیگر بهانه‌ای برای ادامه زندگی با او باقی نمی‌گذاشت.

«فیروزه» آن روز صبح زود بیدار شده و اول وقت اداری خودش را به شعبه ۲۶۱ دادگاه خانواده رسانده بود.همسرش «شهاب» نیزچند دقیقه قبل از شروع جلسه به مجتمع قضایی ونک رسید، آن هم با موهای ژولیده و لباس‌های چروکیده. حاصل زندگی مشترک آنها دختری ۱۷ ساله و پسری ۱۵ ساله بود که هنگام حضوروالدین‌شان دردادگاه، پشت نیمکت مدرسه به سر می‌بردند.

به گزارش روزنامه ایران، با دعوت منشی، زن و شوهر از روی نیمکت راهرو بلند شده و وارد اتاق دادگاه شدند. روی پرونده آنها نوشته شده بود؛ «دادخواست مهریه و اجرت المثل».

قاضی «سعادت» به پرونده نگاهی انداخت و رو به مرد گفت:«همسرتان مهریه و اجرت المثل زندگی مشترک‌تان را از شما مطالبه کرده، در این باره چه توضیحی دارید؟»

 مرد گفت:«من در طول زندگی مشترک خرج زندگی زن و بچه هایم را داده ام. اما در مورد مهریه نمی‌دانم چرا این درخواست را داده؟ با این حال من ثروت و درآمد زیادی ندارم که بتوانم این جور هزینه‌ها را بپردازم…»زن که تا آن لحظه سکوت کرده بود حرف همسرش را برید و گفت:«آقای قاضی، بیشتر از ۲۰ سال است که با این مرد زندگی می‌کنم، اما از روز اول برای زندگی‌مان هزینه نکرده و همیشه بار زندگی روی دوش من بوده. سال‌ها در مدرسه گچ تخته خورده‌ام و در خانه هم کار کرده ام. این آدم عادت کرده روی درآمد من حساب کند. هیچ وقت کار دائمی و درآمد ثابتی نداشته و در تمام این سال‌ها از این شاخه به آن شاخه پریده. حالا هم رفته دنبال رمالی و فالگیری. آخر این هم شد کار؟ دیگر خسته شده‌ام و طاقت این زندگی را ندارم…»

قاضی سعادت به حرف‌های زن گوش می‌داد. زن لحظه‌ای حرف خود را قطع کرد و به فکر رفت. داشت به سختی‌هایی که در زندگی با همسرش تحمل کرده بود فکر می‌کرد و نمی‌دانست از کجا شروع کند به گفتن.
ازدواج فیروزه و شهاب به سال ۱۳۷۴ باز می‌گشت. معرفی آنها به واسطه یک آشنای خانوادگی صورت گرفته بود. شهاب در آن روزها مرد لاغر و ورزیده‌ای بود که از درآمدش در شغل‌های آزاد حرف می‌زد و حتی درآمد معلمی را ناچیز می‌دانست، اما چند سال بعد به همین درآمد و مزایای معلمی چشم دوخت. او مدتی دلالی می‌کرد، چند سالی به کار خرید و فروش خودرو مشغول بود و مدتی هم به عمده فروشی کالاهای مختلف پرداخت. اما بالا و پایین شدن نرخ دلار و افزایش تورم او را خانه نشین کرد.

در سال دهم ازدواج‌شان بود که شهاب اعضای خانواده را راضی کرد به یکی از شهرستان‌های کوچک استان کرمان بروند تا روی زمین‌های اجدادی ­اش کار کنند. چند سال هم به این منوال گذشت و فیروزه جدا از کار در مدرسه‌ای دورافتاده، ناچار شده بود روی زمین کشاورزی نیز همپای همسرش کار کند و حتی در دامداری کمک حال همسرش شود، اما نداشتن تجربه و البته بلندپروازی شهاب باعث شد در آن کار هم شکست بخورند.

فیروزه خوب یادش می‌آمد که حتی زمین سهمیه تعاونی فرهنگیان خودش را هم فروخت تا شاید پول آن گشایشی در کار همسرش به وجود بیاورد، اما باز هم نتیجه‌ای دربرنداشت و در نهایت به تهران بازگشتند. در سال‌های اخیر بچه‌ها بزرگتر شده بودند و از آنجا که درآمد معلمی کفاف زندگی ۴ نفره را نمی‌داد، خانه‌شان را به دو قسمت تقسیم کردند تا از اجاره دریافتی گذران زندگی کنند. با این حال فیروزه سختی را تحمل می‌کرد و تنها به فکر آینده بچه‌ها بود تا اینکه همسرش با دوستانی معاشرت کرد که دغدغه‌ای جز رمالی، فالگیری، اسطرلاب و… نداشتند.

شهاب که از اضافه وزن رنج می‌برد و راه رفتن برایش مشکلاتی ایجاد می‌کرد، با این حال روی صندلی دادگاه جابه جا شد و گفت:«این خانم چند روزی است که بچه‌هایش را به حال خود گذاشته و خانه را ترک کرده است…»

زن باز هم حرف شوهرش را قطع کرد و ادامه داد: «معلوم است که ترک می‌کنم. هر روز تا لنگ ظهر خواب هستی. در دو ماه گذشته زندگی من و بچه هایت را زهرمار کرده ای…» بعد رو به قاضی کرد و گفت: «مدتی بود که افسردگی داشت و دارو مصرف می‌کرد، اما این اواخر هر شب یکی از دوستانش را به خانه می‌آورد و از شب تا صبح ورد می‌خوانند. شمع و عود روشن می‌کنند. لنگه ظهر که بیدار می‌شود توهم می‌زند و می‌گوید به من الهام شده که فلان چیز را بخرم ،تا یک هفته می‌توانم دو برابر بفروشم… بنابراین تصمیم گرفتم پول مهریه و اجرت زندگی مشترکم را بگیرم و بروم یک خانه دیگر تهیه کنم. این‌طوری برای بچه‌ها هم بهتر است. باور کنید من زندگی‌ام را دوست دارم و حتی دلم نمی‌خواهد طلاق بگیرم…»

مرد خواست جواب زن را بدهد که قاضی اجازه نداد. سپس توضیح داد که مهریه در هر صورت حق قانونی زوجه نسبت به زوج است و از سوی دیگر زوج باید شرایط زندگی مناسب را برای خانواده فراهم کند. با این حال از زن خواست اموال و دارایی‌های شوهرش را به دادگاه معرفی کند تا درخصوص میزان پرداخت مهریه تصمیم بگیرد.

با پایان دادرسی، فیروزه جلوتر از شوهرش از دادگاه خارج شد. بسرعت پله‌ها را طی کرد تا هر چه زودتر به خروجی برسد و گوشی موبایلش را تحویل بگیرد. ساعتی دیگر مدرسه‌ها تعطیل می‌شدند و می‌توانست با دختر و پسرش حرف بزند. دلش برای بچه‌هایش تنگ شده بود.


منبع: alef.ir

چرا مسأله زنجانی دیگر برای تیم عملیات روانی دولت کار نمی‌کند؟

محمد زعیم‌زاده طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت:
 
۱- این هفته دیالوگی بین ‌رئیس‌جمهور و رئیس قوه‌قضائیه درباره شفافیت و فساد با محوریت برخورد با بابک زنجانی در گرفت.
 
به گفته عالی‌ترین مقام قضایی در مساله بابک زنجانی و بازگرداندن اموال بیت‌المال از سوی دولت و وزارتخانه‌های مربوط این حوزه اهمال‌هایی صورت گرفته است که به یک معنا رونمایی از مساله بابک زنجانی از زاویه‌ای دیگر بود، ماجرایی که تیم تبلیغاتی دولت سعی کرد به جای پاسخ به آن، افکار عمومی را به سمتی دیگر ببرد؛ راهبردی که سخنگوی قوه‌قضائیه آن را اینگونه تشریح می‌کند:  «من تحلیلم این است یک فشار مضاعفی را بر قوه‌قضائیه و برخی نهادها وارد می‌کنند و تا زمان انتخابات ادامه می‌دهند. علت این است که قوه دارد با دانه‌درشت‌ها، آقازاده‌های متخلف و صاحبان قدرت برخورد می‌کند. شما نگاه کنید طی هفته‌های گذشته چه کسانی بازداشت شدند، بسیاری از تخلفات از سیستم بانکی است؛ به جای اینکه آن را درست کنند این حرف‌ها را می‌زنند.

برخی از همین آقایان که اخیرا بازداشت شدند ۶٠٠ تا هزار میلیارد بدهی دارند. یک نفر که الان پرونده‌اش باز است در چند ماه بیش از ۶٠٠ چک برگشتی داشته است. چرا نباید اسامی اینها اعلام شود؟ حیف که قانون اجازه نمی‌دهد اسم ببرم. خب! چرا بدهی بانک‌ها به دولت و دولت به بانک مرکزی را شفاف نمی‌کنید؟ اینها منابع ما را از بین می‌برد یا یک سرقت ضبط ماشین؟ سرقت ضبط ماشین بد و آن فرد مجرم است و باید با او برخود شود، آنگاه اینها بد نیست؟»
 
۲- بی‌شک یکی از مولفه‌های گفتمان جذاب عدالت که در جامعه قدرت شورانندگی و بسیج آرا و افکار عمومی را هم دارد مولفه شفافیت است. درباره انتخابات ۹۲ و پیروزی حسن روحانی هم قطعا یکی از اتفاقات مهم که سبب رای‌آوری حسن روحانی شد تصویری بود که تیم تبلیغاتی روحانی از عدم شفافیت در برخی مناسبات مالی در دولت قبل ارائه کرد، مساله‌ای که پس از حضور روحانی در پاستور از سوی تیم تبلیغاتی وی با محوریت مساله  بابک زنجانی به شکل جدی‌تر دنبال شد و تا حدودی هم در پیشبرد اهداف دولت بویژه در مواردی که نیاز بود برخی مسائل در رسانه‌ها خفیف و فرعی شود کارگشا بود اما مساله این بود که روایت گفتمان‌ها و مولفه‌های آن از آغاز تا پیروزی یک روایت است و از پیروزی‌ به بعد روایتی دیگر. به طور طبیعی از آغاز تا پیروزی یک گفتمان یا خرده‌گفتمان یا حتی یک مولفه از گفتمان، آن المان گفتمانی در شکل پادگفتمان موجود ظهور می‌کند اما از  فردای پیروزی، به گفتمان مسلط در حوزه اجرا تبدیل می‌شود و اقتضای طبیعت آن فرق می‌کند و نسبت پیش‌برندگان آن مولفه با عملکرد خودشان سنجیده می‌شود.
 
۳- ماجرا از این قرار است که پس از ۳ سال و نیم از روی کار آمدن دولت روحانی حس افکار عمومی از رخنه کردن فساد بیشتر از قبل است به این معنا که سر جمع می‌توان گفت شاخص شفافیت به عنوان آنتی‌تز فساد حداقل در افکار عمومی در وضعیت مناسبی قرار ندارد، در واقع نسبت دولت روحانی با مساله شفافیت اقتصادی و سیاسی در چند گام آسیب‌دیده است. وقتی در مساله تصویب برجام و پروسه مذاکرات آن نمایندگان مجلس وقت اخبار دست اول مذاکرات را نه از تیم مذاکره‌کننده بلکه از ایندیپندنت و سی‌ان‌ان می‌شنیدند، وقتی برجام با ابهام کامل و در ۲۰ دقیقه تصویب شد، وقتی در مساله توافق به طور جدی سخن از برخی ضمائم شفاهی در میان است که ستون فقرات آن بر قول شفاهی جان کری، وزیر خارجه رفتنی آمریکا استوار است و شفافیت درباره آن کفر ابلیس خوانده می‌شود و سوال‌کنندگان درباره آن در حد ارتداد محکوم شدند، وقتی قراردادهای نفتی و قرارداد خرید هواپیما و قرارداد با کارخانه‌های خودروسازی فرانسوی و….  به نحوی منعقد می‌شود که حتی برای نمایندگان مجلس و برخی  نهادهای نظارتی هم  ابعاد آن روشن نیست، وقتی پرداخت نزدیک به ۴ هزار میلیارد حقوق نجومی به مدیران دولتی به ۲۰ میلیارد تومان تخفیف داده می‌شود، مساله کانونی شفافیت در دولت یازدهم به شکل جدی آسیب می‌بیند.
 
اما بی‌هیچ تردیدی تیر آخر به شفافیت را خود جناب رئیس‌جمهور شلیک کرد که در توجیه فساد عظیم در صندوق ذخیره فرهنگیان گفت، مساله مهمی نیست، هر چیزی را اختلاس نگوییم، عده‌ای وام گرفته‌اند و آن را پس نداده‌اند! پس از آن بود که در بخشی از افکار عمومی این سوال شکل گرفت: مگر جرم بابک زنجانی که حالا حکم اعدامش هم صادر شده یا  پدیدآورندگان پرونده ۳ هزار میلیاردی غیر از این بوده است؟
 
در واقع در سال پایانی دولت یازدهم نحوه مواجهه دولت با شفافیت و آنتی‌تز آن یعنی فساد به گونه‌ای بوده است که فهم عمومی جامعه از نسبت دولت با مقوله شفافیت آسیب جدی دیده است و کانتکسی که دولت در آن سخن از مقابله با فساد می‌زد آسیب جدی دیده است که دیگر تکس‌هایی مانند بابک زنجانی در آن کار نمی‌کند و حتی کارکرد آن با احوالاتی که قوه‌قضائیه از نسبت زنجانی با انتخابات نقل می‌کند به  ضد کارکرد انتظاری حضرات تبدیل شده است.


منبع: alef.ir

داعش اعضای یک خانواده را در موصل اعدام کرد

همگی اعضای یک خانواده عراقی که قصد فرار از موصل را داشتند، به دست گروه تروریستی داعش اعدام شدند.

به گزارش تسنیم به نقل از اسپوتنیک، گروه تروریستی داعش کل اعضای یک خانواده ۵ نفره را هنگام فرار از موصل، اعدام کرد.

گروه تروریستی داعش مانع فرار غیرنظامیان از موصل می‌شود و آنها را به قتل می‌رساند.

گروه تروریستی داعش سحرگاه روز بیستم خرداد (۱۰ ژوئن) سال ۱۳۹۳ به موصل مرکز استان نینوا و دومین شهر بزرگ عراق واقع در ۴۰۰ کیلومتری بغداد پایتخت این کشور حمله کرد و این شهر را به تصرف خود درآورد.

این گروه تروریستی از زمان اشغال موصل تاکنون دست به جنایات بی‌شماری زده است که در طول تاریخ کم‌سابقه بوده است.

عملیات آزادسازی نینوا از ۲۶ مهر ماه به دستور حیدرالعبادی نخست‌وزیر عراق آغاز شده است و از آن زمان تاکنون نیروهای عراقی اعم از نیروهای ارتش، پلیس فدرال و داوطلب مردمی و پیشمرگه صدها کیلومترمربع و ده‌ها محله در استان نینوا را از چنگ تروریست‌های داعشی آزاد کرده‌اند.


منبع: alef.ir

غیبت رئیس جمهور کره جنوبی در جلسه دادگاه

رئیس جمهور کره جنوبی در دومین دادگاه رسیدگی به اتهاماتش شرکت نکرد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از یونهاپ؛ “پارک گون- هه”، رئیس جمهور کره جنوبی، برای دومین بار در یک هفته اخیر امروز (پنجشنبه) نیز در جلسه دادگاه رسیدگی به اتهاماتش حاضر نشد. وی  با حضور نیافتن در جلسه دادگاه قانون اساسی این کشور از شهادت دادن در رابطه با اتهامات وارده سر باز زد.

 اولین جلسه دادگاه قانون اساسی کره جنوبی روز سه شنبه (۱۴ دی) برگزار و حضور نیافتن “پارک” در این جلسه موجب شد تا قاضی دادگاه قانون اساسی نشست بعدی را به امروز (پنجشنبه) موکول کند. دادگاه قانون اساسی کره جنوبی در حال رسیدگی به پرونده‌ای در مورد استیضاح رئیس جمهوری در پارلمان است.

یونهاپ امروز در گزارشی ضمن اشاره به حضور نیافتن دوباره رئیس جمهور در جلسه دادگاه اعلام کرد به زودی قضات دادگاه قانون اساسی نظرات خود را در خصوص این موضوع اعلام خواهند کرد.

 رئیس دادگاه قانون اساسی که قرار بود چند نفر دیگر از متهمان این پرونده در این دادگاه حاضر شوند، در سخنانی گفت که دادگاه بی طرفانه کار رسیدگی و دادرسی خود را انجام می دهد و موضع ای عادلانه و منصفانه در این باره اتخاذ خواهد کرد.

طبق قوانین کره جنوبی چنانچه رئیس جمهور برای بار دوم در دادگاه حاضر نشود جلسه دادرسی بدون حضور او می تواند ادامه یابد.

 اگر دادگاه قانون اساسی کره جنوبی به برکناری “پارک” رای دهد، پس از ۶۰ روز انتخابات زودهنگام برای برگزیدن رئیس جمهور جدید برگزار خواهد شد.


منبع: alef.ir

موفقیتِ بزرگِ کمتر گفته شده و مسیر پیش رو

داریوش احمدیاناز جمله موارد آزاردهنده در اقتصاد ایران معضل قاچاق است، مسئله‌ای که به جرات می‌توان گفت ریشه اقتصاد ملی هر کشوری را می‌خشکاند. با بررسی میزان قاچاق در ابتدای آغاز به کار دولت بنا به آمار مراجع رسمی به عدد ۲۵ میلیارد دلار رسیده بر می‌خوریم و امروز با گذشت سه سال، میزان قاچاق به ۱۵ میلیارد دلار کاهش یافته است. این میزان قاچاق قطعا عدد بسیار بزرگی است اما با مقایسه با آن چه در ابتدای شروع به کار دولت یازدهم وجود داشته است می‌توان به این نتیجه رسید که تلاش بسیاری برای مبارزه با قاچاق کالا و ارز صورت گرفته است.حال پرسش این است که برای کاهش سریع‌تر و بیشتر معضل قاچاق باید چه کرد؟ به نظر می‌رسد اولین قدم در این راه پذیرش این واقعیت تلخ است که شور بختانه ریشه‌های بخشی از قاچاق به شکل پیچیده‌ای به درون سیستم حاکمیتی کشور نفوذ کرده است و برای مبارزه با آنان احتیاج به همکاری تمام نهادهای قدرت است. این که بخشی از حاکمیت به دلیل اختلافات سیاسی با دولت یا نهادهای دیگرِ مبارزه کننده با قاچاق بخواهد در این راه خللی ایجاد کند باعث ادامه دار شدن همین معضل و تباه شدن اقتصاد ملی خواهد شد. اگر به واقع خواهان تحقق اقتصاد مقاومتی هستیم می‌بایست همه با هم فارغ از سوگیری‌های سیاسیِ معطوف به کسب قدرت با قاچاق مبارزه کنیم و ریشه‌های اصلی این پدیده شوم را شناسایی کرده و از بین ببریم. چنین اقدامی قطعا از آن که بخشی از کالاهای قاچاق را آتش بزنیم مفید‌تر خواهد بود. نکته دیگر در راه مبارزه با قاچاق عدم ایجاد ناامیدی در بین مردم است. هنگامی که تنها به نیمه خالی لیوان اشاره کنیم و با به فراموشی سپردن موفقیت دولت در کاهش ۱۰ میلیارد دلاری قاچاق در سه سال اخیر یاس و نومیدی را در جامعه تزریق کنیم نمی‌توان از مردم انتظار یاری رساندن به مسئولان در این امر و دوری گزیدن از خرید کالاهای قاچاق را داشت. هنگامی که مردم حاضر در متن جامعه به این باور برسند که تصمیم گیران به دنبال مبارزه جدی با مفاسد از جمله قاچاق هستند آنگاه خود نیز به صحنه می‌آیند و عزمی ملی برای ریشه کن کردن این پدیده که سمی مهلک برای اقتصاد ملی است ایجاد خواهد شد.


منبع: baharnews.ir

کم‌آبی و آبی که به راحتی هدر می‌رود

داریوش کشاورزچرا در هر هکتار زمین، در نقطه‌ای مشابه و نزدیک به هم از یک محصول، ۵ تن برداشت می‌شود و در نقطه‌ای دیگر ۱۵ تن؟ عوامل گوناگونی از جمله (آب و هوا، خاک، نور، دما، بذر، تجهیزات و ماشین آلات و…) که در بهره وری یک محصول تاثیر می‌گذارد، بگذریم… در شرایط مساوی برای کشاورزان، یک عامل بر بهره وری محصولات کشاورزی و افزایش محصول تاثیر به سزایی دارد و آن عامل ” نیروی انسانی” است. به عنوان مثال دو کشاورز با شرایط یکسان و مساوی از عوامل ذکر شده در بالا (آب، خاک، بذر و. . .) در همسایگی یکدیگر به کشت محصول می‌پردازند؛ اما در زمان برداشت، یکی در هر هکتار ۵ تن و دیگری۱۰ تن از آن محصول برداشت می‌کند که این فرایند نشان دهنده آنست که یک جای کار نقص دارد و آن تجربه، دانش، تخصص، پشتکار، توجه و عملکرد نیروی انسانی است که سبب ساز چنین مساله‌ای می‌شود. این موضوع به ما گوشزد می‌کند که در این دوران بحران کم آبی، کشاورزان می‌بایست تجربه هایشان را حاتم گونه در اختیار یکدیگر بکذارند و نهادها و سازمانهای ذیربط نیز در امر آموزش نیروی انسانی (کشاورزان) کوشش بیشتری نمایند تا منابع غذایی کشور به خطر نیفتد و همچنین منابع آبی به هدر نرود. لذا در حوزه آموزش کشاورزان و استفاده از توان کشاورزان با تجربه، متخصصان و مهندسان کشاورزی و همدل و همراه کردن آنها با کشاورزان امری ضروری و لازم الاجراست.


منبع: baharnews.ir

دولت نمی‌تواند حساب‌های قوه‌قضاییه را حساب‌‌رسی کند

دادستان کل کشور گفت: حساب‌های قوه‌قضاییه وجوه دولتی نیست که دولت بتواند حساب‌کشی کند اما قوه‌قضاییه قطعا می‌تواند به افکار عمومی، رهبر معظم انقلاب و هرجایی که لازم باشد پاسخ دهد. قوه‌قضاییه از پاسخگویی هیچ ابایی ندارد. حجت‌الاسلام منتظری در حاشیه مراسم تحلیف کارآموزان قضاوت، در پاسخ به این سوال که به‌رغم تأیید حساب‌های قوه‌قضاییه از سوی نمایندگان مجلس، رئیس‌جمهوری اعلام کرده دولت حاضر است دخل و خرج خود را شفاف کند اما انتظار می‌رود قوه‌قضاییه نیز حساب‌هایش را شفاف کند اظهار کرد: به نظر می‌رسد این موضوع گرو و گروکشی است؛ اصل بحث شفاف‌سازی حساب‌ها خوب است و شکی در این مسئله وجود ندارد. وی ادامه داد: قوه‌قضاییه بودجه مصوب دارد که تمام مقررات قانونی در آن رعایت می‌شود و دیوان محاسبات و ذی‌حسابان از ریال اول تا آخر منابع مالی قوه‌قضاییه را بررسی کرده و می‌کنند. دادستان کل کشور افزود: بخش دوم حساب‌های قوه‌قضاییه یک وجوهی است که با اجازه ولی‌فقیه و اذن رهبر معظم انقلاب اختصاص می‌یابد و این وجوه در راستای یکسری هزینه‌های دستگاه قضایی مصرف می‌شود. حساب‌های این وجوه مشخص است و از زمان ریاست ایت‌الله‌یزدی تا امروز وجود داشته است. تا جایی که اطلاع دارم این حساب‌ها بسیار روشن است و براساس اسناد و مدارک موجود است و وجوه دولتی نیست که دولت بتواند حساب‌کشی کند ولی قوه‌قضاییه قطعا می‌تواند به افکار عمومی، رهبر معظم انقلاب و هرجایی که لازم باشد پاسخ دهد. قوه‌قضاییه از پاسخگویی هیچ ابایی ندارد. منتظری در پاسخ به این سوال که آیا مطرح‌شدن چنین بحثی از سوی شخص اول اجرایی کشور آن هم بعداز فضاسازی متعدد ضدانقلاب جای تعجب ندارد گفت: وقتی انسان در مقام سخنرانی قرار می‌گیرد گاهی حرف‌هایی را مطرح می‌کند که شاید توجه به آثار و تبعات آن هم ندارد و ما امیدواریم این حرف‌ها در این سطح و کیفیت تمام شود و بگذاریم جامعه در آسایش و آرامش به سر ببرد. این مسائل، موضوعاتی است که اگر هم هرکدام از مقامات عالی‌رتبه کشور نظری درباره آن داشته باشند می‌توانند در جلسات خصوص خود مطرح کنند.


منبع: baharnews.ir

بحران سوریه؛ مسکو در مقابل تهران

این استاد روابط بین الملل دانشگاه آزاد در گفتگو با سایت انتخاب خبر اظهار داشت: با توجه به آنکه گذر از نظم کهن بین المللی و حصول به نظم نوین حاکم بر آن نیازمند عبور از خاورمیانه به ویژه هارکلند نو بوده است جغرافیای سوریه به چند دلیل حامل این فشردگی شد. وی در ادامه گفت: نخست سوریه در محور مقاومت، ستون فقرات تعریف عملیاتی از مقاومت را تشکیل می‌داد لذا شکل دهی به نظام آینده بین الملل در گرو فروپاشی نظم منطقه‌ای تحت فشار جبهه مقاومت قرار داد و لذا باید سوریه به عنوان جغرافیای مناسب انتخاب می‌شد. این کارشناس روابط بین الملل در ادامه خاطر نشان کرد: با توجه به اینکه متحد اصلی غرب در منطقه اسرائیل بود، این کشور باید از غشای امنیتی بعد از جنگ‌های ۳۰ روزه و ۲۲ روزه برخوردار می‌شد. درس امنیتی نشان داده بود که برای ایجاد غشای امنیتی برای اسرائیل لازم است جهاد میان نگرش‌های مقاومت اسلامی با اسرائیل را به ریل رو در رویی فرقه‌ای و قدرت طلبی پایتخت‌های اسلامی بکشانند و لذا سوریه جغرافیای مناسبی برای ایجاد شکاف بین اهل تسنن و شیعیان در ارتباط با دمشق و شخص بشار اسد بود. مطهرنیا در ادامه افزود: باید پذیرفت که شخص بشار اسد از یک سو به شیعیان نزدیک بود و از طرفی بر یک جامعه سنی حاکم بود که با حزب بعث عراق که ناشی از فروپاشی صدام مضمحل شده بود در یک ارتباط ایدئولوژیک ولی در یک اصطحکاک فرسایشی در طول تاریخ قرار داشت. وی در ادامه تصریح کرد: با ورود به جغرافیای پیچیده سوریه زمینه‌های اتلاف انرژی حاصل از درآمد رؤیایی فروش نفت بشکه‌ای ۱۵۰ دلار می‌توانست زمینه ساز ایجاد اتلاف این انرژی باشد، لذا جنگ نیابتی در سوریه شکل گرفت چراکه درآمدهای باد آورده از دلارهای نفتی برای تهران، عربستان و روسیه باید در منطقه‌ای هزینه می‌شد که آنها را از منطق توسعه ملی دور کند و لذا از این منظر هم جغرافیای سوریه برای این کار بسیار مناسب بود. این استاد دانشگاه در ادامه اضافه کرد: شاهد بودیم که با وجود اینکه منطق سیاسی حاکم بر تهران و روسیه، عربستان و‌ترکیه بر آن بود که بشار اسد کنار رود ایالات متحد با گرفتن یک پیروزی استراتژیک با خلع سلاح شیمیایی کردن رژیم بشار اسد در سال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ بر این نکته متمرکز شد که چندان تمایلی به رفتن بشار اسد ندارد. وی همچنین گفت: تهران و مسکو هم اکنون مدعی هستند که بشار اسد را در دمشق حفظ کردند و توانسته‌اند در برخی موارد داعش را شکست داده و حلب و موصل را نجات دادند اما آنچه پشت سر آنان باقی مانده زمین سوخته‌ای بیش نیست.این استاد دانشگاه و آینده پژوه در این راستا گفت: در وضعیت کنونی اهداف حاصل از منازعه در سوریه در حال رسیدن به گلوگاه انتهایی است و این گلوگاه چندی است که آغاز شده است و زمانی که ائتلاف جهانی ضد داعش شکل گرفت این معنا از منظر اراده معطوف به حل این موضوع نمود پیدا کرد. وی در ادامه افزود: بعد از امضای تفاهمنامه ژنو بین ایران و ۵+۱ زمینه‌های این ائتلاف عملیاتی‌تر شد و اکنون با پیروزی در حلب و موصل بستر کافی برای محدود کردن داعش فراهم آمده است، این تحرک برای رسیدن به صلح می‌تواند در چنین بستری نسبت به گذشته معنادار‌تر باشد. مطهرنیا در ادامه تصریح کرد: کاتالیزور و شدت بخش این حرکت نیز به واقع با روی کار آمدن‌ترامپ و تشکیل یک تیم معنا دار از عناصر نزدیک به کرملین و ضد تهران در هیئت دولت ایالت متحده آمریکا است که در عین حال که نزدیک کرملین و ضد تهران هستند همبستگی‌های معناداری با تل آویو دارند. مطهرنیا در پایان پیش بینی کرد: تحولات منطقه حاکی از آن است که در آینده تلاش می‌شود محور واشنگتن، مسکو و تلاویو در جهت پایان بخشیدن ماجرای سوریه شکل گیرد و تحت فشار آمریکا پایتخت کشورهای‌ترکیه و عربستان و تحت فشار روسیه پایتخت ایران تحت فشار قرار گیرد تا کمترین امتیازها به بازیگران منطقه‌ای و بیشترین امتیاز‌ها هم به بازیگران فرا منطقه‌ای اختصاص یابد.


منبع: baharnews.ir

۷ ماده غذایی که برای جلوگیری از چاقی مفید هستند

به گزارش ایران خبر، کربوهیدرات ها همیشه دشمن سلامتی بدن نیستند، در واقع، غلات کامل مانند جو برای شما مفید نیز بوده و دارای منابع مهم مواد مغذی مانند پروتئین، فیبر، آهن و ویتامین های گروه B است. متخصصان تغذیه هفت غذای کم کربوهیدرات که طعم و مزه ای خوبی دارند را برای جلوگیری از چاقی و اضافه وزن توصیه می کنند. 
 

باقلا

باقلا گیاه مفیدی است که می توان از آن آردی با مواد مغذی تهیه کرد.

در هر یک چهارم فنجان آرد باقلا در مقایسه با آردهای معمولی که یک گرم فیبر دارند، این آرد ۸ گرم فیبر داشته و در عوض چهار گرم کربوهیدرات کمتر دارد و میزان پروتئین، مواد معدنی و آنتی اکسیدان آن ها یکسان است. 

 

شلغم 

به جای ماده غذایی مانند سیب زمینی از یک جایگزین عالی مانند شلغم که دو سوم آن کالری دارد استفاده کنید.

 

این سبزی کم کالری حاوی منابع زیادی از فیبر، آنتی اکسیدان و ویتامین های K، C و A است، یک فنجان شلغم پوره شده تنها ۳۵ کالری داشته و ۸ گرم فیبر دارد که می توانید شلغم را بخار پز و پوره آن را در غذاها و سبزی ها استفاده کنید. 

 

کدو سبز و هویج در غذاها

نودل کدو سبز یکی از محبوب ترین غذاهای کم کربوهیدرات بوده و دارای عطر و طعم خوبی است. از طرفی استفاده از هویج در ماکارونی و پاستا به کاهش کربوهیدرات و افزایش فیبر در غذا کمک زیادی می کند.

 

گل کلم

گل کلم مانند شلغم در زمره سلامت ترین موادغذایی شناخته شده و با طعم منحصر به فرد خود می تواند به جای پوره سیب زمینی از آن استفاده کرد.

 

گل کلم، فیبر بیشتری از سیب زمینی داشته و برای افراد دارای قند خون بالا بسیار مفید بوده که کافیست این سبزی را به صورت پوره در آورده و برای بهبود تاثیر و طعم آن کرفس و جعفری به این پوره اضافه کنید.

 

برنج کلم بروکلی

از کلم بروکلی به عنوان یک جایگزین برنج استفاده می شود، این سبزی را می توانید به صورت پوره، بخار پز شده یا سرخ شده در روغن زیتون به عنوان جایگزین برنج استفاده کنید.

 

کلم بروکلی حاوی فیبر، ویتامین K و ویتامین B6 بوده و خطر به دیابت و بیماری های قلبی را کاهش می دهد.

 

کدو 

با جایگزین کردن ماکارونی یا پاستا با کدو رشتی کالری دریافتی را کاهش دهید و فولات، پتاسیم و فیبر بیشتری دریافت کنید.

 

یک فنجان از پوره این کدو، تقریبا ۲۰۰ کالری و ۳۰ گرم کربوهیدرات دارد. به علاوه، این کدو یک ماده غذایی برای بهبود و تقویت سیستم ایمنی بدن و حاوی مقادیر زیادی ویتامین A است. این کدو را می توانید با مارچوبه، رزماری، میوه کاج و سبزیجات تازه ترکیب و مصرف کنید.

 

ساندویج سیب

کره بادام زمینی و پنیر را لایه برش های سیب ساندویچ مالیده و آن را با به عنوان یک میان وعده با فیبر بالا مصرف کنید.

 


منبع: irankhabar.ir

گوساله دو سری که ۱۰۸ روز عمر کرد + تصاویر

به گزارش ایران خبر، لاکی نام گوساله‌ای دو صورته است که در مزرعه‌ای در کنتاکی در ۶ سپتامبر سال گذشته به دنیا آمده بود اما این گوساله در روز دوشنبه جان خود را از دست داد.

صاحبان مزرعه‌ای که لاکی در آن به دنیا آمده بود با آن مانند یک حیوان خانگی رفتار می‌کردند و چون نمی‌توانست مانند یک گوساله معمولی غذا بخورد روزی سه بار با شیشه به لاکی شیر می‌دادند تا زمانی که گوساله دو صورت را به دامپزشکی بردند تا متخصصان آن را معاینه کنند.

دانپزشکان با سی تی اسکن‌هایی که روی این گوساله انجام دادند روزی آن را به اتاق عمل بردند و با جراحی روی دهان آن توانستند کاری کنند که بتواند غذا بخورد و همین مسئله باعث شد تا این گوساله ۱۰۸ روز عمر کند.

گفتنی است؛ گوساله دو صورت قبلی فقط ۴۰ روز زنده مانده بود.


منبع: irankhabar.ir

با افزایش قیمت طلا قیمت نفت پایین آمد

به گزارش ایران خبر، افزایش تردیدها در خصوص عملی شدن وعده اعضای اوپک و کشورهای غیرعضو در خصوص کاهش تولیدات، بهای جهانی نفت را در بورس‌های آسیا کاهش داد.

بهای هر بشکه نفت خام برنت دریای شمال با ۱۸ سنت کاهش به ۵۶ دلار و ۲۸ سنت رسید. هر بشکه نفت وست تگزاس اینترمیدیت (پایه آمریکا) نیز با ۱۰ سنت کاهش، ۵۳ دلار و ۱۶ سنت معامله شد.

معامله‌گران در بازار نفت می‌گویند نزول ساعات اخیر بهای جهانی طلای سیاه از نگرانی‌ها در خصوص اجرای دقیق توافق نفتی اوپک و کشورهای غیرعضو برای کاهش سطح تولیدات ناشی می‌شود. بر اساس این توافق که اجرای آن از ابتدای سال ۲۰۱۷ آغاز شده است، روزانه ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه نفت از تولیدات اعضای اوپک و برخی از مهمترین کشورهای غیر عضو – نظیر روسیه – کاسته می‌شود. به باور برخی تحلیلگران،، اوپک در چند دهه اخیر به تعهدات خود در خصوص کاهش تولید پایبند نبوده است.

این در حالی است که کاهش ارزش دلار در برابر سایر ارزهای معتبر، بهای جهانی طلا را به بالاترین سطح در ۴ هفته اخیر رساند. بهای هر انس طلا با ۰٫۴ درصد افزایش به ۱۱۶۷ دلار و ۹۸ سنت رسید. ارزش دلار در برابر سایر ارزهای معتبر در چند روز گذشته به بالاترین سطح در ۱۴ سال اخیر رسیده بود.


منبع: irankhabar.ir

عامل حمله مسلحانه استامبول در رقه دیده شده است

به گزارش ایران خبر، به گفته رای الیوم، تعدادی از اهالی شهر الرقه در سوریه، که در اشغال گروه تروریستی داعش قرار دارد، اعلام کردند که مجری حمله مسلحانه به کلوب شبانه «رینا» در استانبول، اخیرا وارد الرقه شده است.

مسئولان روزنامه «الرقه تذبح بصمت»، که اخبار الرقه و اقدامات داعش در این شهر را پوشش می دهد، اعلام کردند که عناصر داعش در مراسم جشنی، که در پی رسیدن این قاتل به شهر الرقه در شرق سوریه گرفته‌اند، اقدام به تیراندازی هوایی کرده‌اند.

بامداد یکشنبه فرد مسلحی، در حالی‌که لباس بابانوئل بر تن داشت، وارد کلوب «رینا» در بخش اروپایی استانبول شد و پس از تیراندازی به سوی کسانی که برای برگزاری مراسم جشن سال نو در آنجا بودند، از محل فرار کرد. در این حمله ۳۹ نفر از جمله ۲۶ خارجی کشته و ۶۵ نفر مجروح شدند.گروه تررویستی داعش مسئولیت این عملیات را بر عهده گرفته است.


منبع: irankhabar.ir

قانون تاسیس و اداره مدارس غیردولتی ابلاغ شد

قانون تاسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی و تایید شورای نگهبان توسط رییس جمهور برای اجرا به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، حسن روحانی در اجرای اصل یکصد و بیست و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران « قانون تاسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیر دولتی» که در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ چهاردهم آذرماه ۱۳۹۵ مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ هفدهم آذرماه ۱۳۹۵ به تایید شورای نگهبان رسیده بود،  روز چهارشنبه مورخ پانزدهم دی ماه ۱۳۹۵ جهت اجرا به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ کرد.

این قانون که مشتمل بر ۳۹ ماده و ۴۴ تبصره می باشد که بر اساس یکی از مواد این قانون، از زمان لازم‌الاجراءشدن آن، قانون اجازه أخذ هزینه‌های مربوط به صدور اجازه تأسیس و تجدید امتیاز آموزشگاه های علمی آزاد مصوب ۱/۹/۱۳۶۷،  قانون تأسیس مدارس غیرانتفاعی مصوب ۱۹/۷/۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام و قانون اصلاح قانون تأسیس مدارس غیرانتفاعی  مصوب ۶/۵/۱۳۸۷نسخ می‌شوند.

در ماده ۱ این قانون نیز تاکید شده است: در راستای ارتقای جایگاه نظام تعلیم و تربیت کشور ضمن تاکید بر ارتقای کمی و کیفی مدارس دولتی به منظور بهره گیری از مشارکت همگانی مردمی در امر آموزش و پرورش و تاسیس مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی و بهره گیری از ظرفیت قوانین بالادستی و مستند به سیاست های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری و راهبردهای کلان و راهکارهای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، همچنین سند نقشه جامع علمی کشور با حفظ کارکردهای سیاستگذاری و نظارتی نظام، “سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکت های مردمی” وابسته به وزارت آموزش و پرورش تاسیس می­گردد. رئیس این سازمان، معاون وزیر است.

همچنین  به منظور سیاستگذاری، برنامه‌ریزی، ساماندهی و نظارت بر اجرای این قانون، شورای سیاستگذاری، برنامه‌ریزی و نظارت مرکزی و شورای نظارت استانی، شهرستانی و منطقه‌ای جهت نظارت بر مدارس و مراکز آموزشی یا پرورشی غیردولتی تشکیل می‌شود  که در شورای مرکزی شخصیت های حقوقی مهمی همچون وزیر آموزش و پرورش، چند تن از معاونان و مدیران کل این وزارتخانه، نماینده شورای عالی انقلاب فرهنگی و نمانیده کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی عضویت خواهند داشت.
بر اساس ماده ۱۱ این قانون دولت موظف است همه‌ساله، یارانه مربوط به تسهیلات بانکی برای خرید زمین، ساختمان، احداث بنا، تجهیزات و تعمیرات مدارس غیردولتی را در لایحه بودجه سالانه کل کشور پیش‌بینی کند.

در ماده ۱۲ نیز به وزارت آموزش و پرورش اجازه داده می‌شود مطابق قوانین و مقررات، زمین و ساختمان‌های مازاد بر نیاز خود را به صورت اجاره یا فروش به مؤسسان مدارس غیردولتی واگذار کند. آیین‌نامه نحوه تعیین قیمت فروش و اجاره و شرایط واگذاری ساختمان‌ها و اراضی مذکور ظرف مدت سه‌ماه پس از لازم‌الاجراء‌شدن این قانون توسط وزارت آموزش و پرورش با همکاری وزارت امور اقتصادی و دارایی تهیه و به تصویب هیأت وزیران می‌رسد. واگذاری‌ها در هر محل مشروط برآن است که دسترسی مردم به مدارس دولتی در آن محل دچار خلل نشود.

در ماده ۱۳ نیز آمده است: به منظور حمایت از مؤسسان مدارس غیردولتی با اولویت مناطق محروم، وزارت آموزش و پرورش موظف است با مشارکت مؤسسان و بخش غیردولتی، «صندوق حمایت از توسعه مدارس غیردولتی» را به صورت مؤسسه عمومی غیردولتی ایجاد کند. دولت موظف است هرساله و تا سقف پنجاه‌درصد (۵۰%) از قیمت تمام ‌شده سرانه سالانه دانش‌آموزی در بخش دولتی را به ازای کل دانش‌آموزان شاغل به تحصیل در مدارس غیردولتی در قالب کمک در لایحه بودجه سالانه کل کشور پیش‌بینی نماید.
آیین‌نامه استقرار مدارس و مراکز غیردولتی در مناطق، نواحی و محلات مختلف، ظرف مدت سه‌ماه پس از لازم‌الاجراء شدن این قانون با پیشنهاد وزارت آموزش و پرورش به تصویب هیأت وزیران می‌رسد.


منبع: alef.ir

آزادی مادری که دخترش را کشت

مادر سارا که دخترش را قربانی خواسته‌های خودش کرد و تنها به خاطر این‌که خواستگارهایش را از دست ندهد، او را به قتل رساند، با حکم قضات جنایی از زندان آزاد می‌شود.

به گزارش شهروند، این زن دختر چهارساله‌اش را در خواب با قرص متادون کشته بود اما با رضایت پدر سارا توانست از مجازات رها شود. پیش از خواب به دخترش متادون خوراند و نظاره‌گر مرگ دخترش شد. این زن تصور می‌کرد با مرگ سارا  می‌تواند به خوشبختی برسد، برای همین سعادتمندی را تنها در مرگ دختر چهارساله‌اش می‌دید.

او صبح دیروز پس از برگزاری جلسه محاکمه به ۵ ماه حبس با احتساب ایام بازداشت محکوم شد.

مرگ مشکوک
ساعت ٣٠:  ٠۶  صبح دومین روز از عید امسال بود که ماموران کلانتری ١٠۶ خزانه با تماس عوامل اورژانس در جریان مرگ مشکوک دختربچه چهارساله‌ای به نام سارا در خانه‌اش قرار گرفتند. ماموران کلانتری رهسپار محل حادثه شدند و تحقیقات جنایی خود را در این‌باره آغاز کردند. با حضور ماموران آنها با جسد دختربچه‌ای روبه‌رو شدند که به گفته همسایه‌ها با مادرش به‌تنهایی زندگی می‌کرد.

اظهارات دروغین
مادر این دختر درحالی‌که خودش را به‌شدت ناراحت نشان می‌داد، به ماموران گفت: «صبح زود وقتی از خواب بیدار شدم، متوجه شدم که حال دخترم بد است. سارا به‌ سختی نفس می‌کشید. برای همین بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم. ولی وقتی عوامل اورژانس به محل رسیدند، مرگ دخترم را تأیید کردند.»

او درباره جزییات مرگ دخترش گفت: «چندی پیش پدر سارا به خاطر اعتیاد و سرقت به زندان افتاد و من نیز به‌صورت غیابی از همسرم جدا شدم و با دخترم زندگی می‌کردم. شب قبل از حادثه، سارا سرگرم بازی بود و بعد از شام کنار من خوابید، اما صبح وقتی بیدار شدم، دیدم سارا نفس نمی‌کشد که با جیغ و فریاد از برادرهایم کمک خواستم. آنها هم با اورژانس تماس گرفتند و وقتی پزشکان برای کمک آمدند از مرگ دخترکوچولویم خبر دادند.»

مرگ با متادون
پس از اظهارات مادر ٣٠ ساله، جسد دختر کوچولو در اختیار تیم پزشکی قانونی قرار گرفت. کارشناسان پزشکی قانونی نیز درحالی‌که هیچ آثار ضرب‌وشتمی روی بدن سارا نبود، در آزمایش‌های سم‌شناسی علت مرگ سارا را خوردن قرص متادون اعلام کردند.

اعترافات تلخ
پنج‌ماه از این حادثه گذشته بود ‌که با مشخص شدن علت مرگ دختربچه، ماموران با اطمینان از این‌که جنایت رخ داده است، به مادر دختربچه مشکوک شدند و او را بار دیگر تحت بازجویی قرار دادند. زن جوان که همچنان سعی می‌کرد خودش را بیگناه نشان دهد، وقتی در برابر نظریه پزشکی قانونی قرار گرفت، درنهایت راز هولناک قتل دخترش را فاش کرد.

او در بازجویی‌ها به کارآگاهان گفت: «بیکار بودم و هیچ درآمدی برای تأمین زندگی‌ام نداشتم. پس از جدایی در کنار خانواده‌ام زندگی می‌کردم. این درحالی بود که مادرشوهرم هم برای کمک به زندگی نوه‌اش با اصرارهای من ماهیانه ۵٠هزار تومان پرداخت می‌کرد. زندگی‌ام خیلی سخت شده بود. می‌خواستم تغییری در زندگی‌ام بدهم. دوست داشتم ازدواج کنم. از طرفی خواستگارهایم به‌خاطر دخترم راضی به زندگی با من نمی‌شدند و می‌گفتند چون دختر داری، نمی‌توانیم با هم زندگی کنیم. تا این‌که آخرین خواستگارم هم این موضوع را مطرح کرد و به‌خاطر فرزندم رفت و همه چیز را به هم زد. خسته شده بودم. تصمیم گرفتم دخترم را که مانع ازدواج من و پیشرفتم شده از زندگی‌ام حذف کنم. شب حادثه چند قرص متادون به دخترم دادم و با هم خوابیدیم. نیمه‌های شب متوجه بد بودن حالش شدم، اما روی سرش پتو کشیدم تا چیزی نبینم و صبح وقتی مطمئن شدم سارا فوت کرده با سر وصدا از برادرانم کمک خواستم.»

با اعترافات این زن و بازسازی صحنه جنایت، پرونده او برای رسیدگی به شعبه ١١ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این درحالی بود که پدر سارا در همان تحقیقات نخست به دادسرا رفت و رضایت خود را اعلام کرد. به همین دلیل صبح دیروز جلسه محاکمه این زن از جنبه عمومی جرم، در شعبه ١١ دادگاه کیفری برگزار شد. در ابتدای این جلسه که به ریاست قاضی متین راسخ برگزار شد، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و برای متهم از جنبه عمومی جرم خواستار مجازات قانونی شد.

در ادامه، زن جوان در مقابل هیأت قضائی ایستاد. او درحالی‌که اشک می‌ریخت، گفت: «اتهامم را قبول دارم. دخترم را با دستان خودم کشتم. زندگی آن‌قدر به من فشار آورد که مجبور به انجام این‌کار شدم. وقتی از شوهر اولم طلاق گرفتم، زندگی‌ام خیلی سخت شد. تنها و بی‌پناه شده بودم و پولی برای تأمین زندگی‌مان نداشتم. هر خواستگاری هم پیدا می‌شد به‌خاطر  سارا رهایم می‌کرد تا این‌که با شوهر دومم آشنا شدم. او نمی‌دانست که من دختر دارم. ما با هم ازدواج کردیم و در آن مدت هم دخترم پیش خواهرم زندگی می‌کرد تا این‌که قرار شد سارا را خودم نگهداری کنم. وقتی موضوع را با شوهرم درمیان گذاشتم، او گفت حاضر نیست سرپرستی دخترم را برعهده بگیرد و اگر او را می‌خواهم باید دخترم را رها کنم. من هم قبول نکردم و از او جدا شدم، ولی شرایطم سخت‌تر شد تا جایی‌که تصمیم گرفتم سارا را به قتل برسانم. برای همین قرص خریدم و به او خوراندم. وقتی متوجه شدم که سارا دیگر جانی در بدن ندارد، با شوهر دومم تماس گرفتم و گفتم که از دست دخترم خلاص شدم، اما او گفت حاضر نیست دوباره  با من ازدواج کند و تنها می‌تواند به‌صورت صیغه‌ای در کنارم بماند. همان‌جا دنیا روی سرم خراب شد. من دخترم را کشتم و حالا هم پشیمانم.»

در ادامه قاضی در مورد پدر سارا سوال کرد که متهم گفت: «حدود سه‌سال پیش بود که من و شوهر اولم از هم جدا شدیم. اعتیاد داشت. به خاطر اعتیادش زندگی ما را نابود کرده بود. هر روز باید اخلاق بد او را تحمل می‌کردیم. چندبار او را به همراه مادرشوهرم به کمپ بردیم، ولی فایده‌ای نداشت. وقتی هم مواد گیرش نمی‌آمد، مرا کتک می‌زد و زندگی‌مان را به جهنم تبدیل می‌کرد. برای همین وقتی به زندان افتاد از او جدا شدم. درست ۴٠ روز بعد از مرگ دخترم، از زندان آزاد شد. بعد از آزادی از زندان یک‌بار آمد و تسلیت گفت و یک‌بار هم قرار گذاشت که همدیگر را در بهشت زهرا ببینیم. می‌گفت عکس‌های بچه را می‌خواهد، ولی هرگز به سر قرارمان نیامد.»

در پایان نیز پس از صحبت‌های این زن، هیأت قضائی وارد شور شد و متهم را به ۵ ماه زندان با احتساب ایام بازداشت محکوم کرد. به این ترتیب، زن جوان به‌زودی آزاد خواهد شد.

مجازات هیچ تناسبی با جرم ندارد
حسین احمدی نیاز، حقوقدان درباره این موضوع می‌گوید: «طبق قانون حکمی که برای قتل نفس در نظر گرفته شده قصاص است که اجرای این حکم نیز به نظر اولیای دم بستگی دارد. اگر آنها رضایت خود را اعلام کنند، حکم قصاص لغو شده و در این‌جا متهم باید طبق قانون از جنبه عمومی جرم محکوم شود. این حکم نیز باید بازدارنده باشد. درباره این پرونده، چنین حکمی در جامعه ما که با خشونت و قانون‌گریزی در آن مواجه هستیم، بازدارنده و ارعابی نیست.

به اعتقاد من، این حکم متناسب با جرم انجام‌شده نیست و لازم است که در این میان دادستان به مسأله ورود کند و از دادگاه صادر‌کننده حکم، خواستار تشدید مجازات شود، زیرا طبق ماده ٧٠ قانون مجازات اسلامی، دادستان می‌تواند هنگام اجرای حکم صادرشده، از دادگاه تقاضای تشدید مجازات یا مجازات جایگزین کند؛ مثلا دادگاه می‌تواند متهم را به محکومیت‌های اجتماعی یا تبعید و سایر مجازات‌های جایگزین محکوم کند. در این پرونده درست است که ولی دم رضایت خود را اعلام کرده است، ولی یک کودک بیگناه در این میان جان باخته و با توجه به این‌که همواره به حقوق کودکان در جامعه تأکید شده، جرم بزرگی رخ داده است. به همین دلیل نباید تنها براساس رضایت ولی دم حکم صادر کرد و باید به‌تناسب جرم مجازات را تعیین کرد تا جنبه بازدارنده و از طرف دیگر، آثار مناسبی بر جامعه داشته باشد.

براساس قانون، جرمی که افکار عمومی را جریحه‌دار کند باید مجازات بازدارنده و ارعابی داشته باشد. به همین دلیل به اعتقاد من دادستان باید به این پرونده ورود پیدا کند و خواستار تشدید مجازات شود، زیرا مجازات صادرشده هیچ تناسبی با جرم ندارد.


منبع: alef.ir

کوچ پرحاشیه بیمه‌های درمانی

روز گذشته پیشنهاد کمیسیون بهداشت مجلس مبنی بر کوچ «سازمان بیمه سلامت» به «وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» به تصویب نمایندگان مجلس رسید. مصوبه‌ای که واکنش‌های متفاوتی داشت.

موافقان این مصوبه معتقدند با انتقال بیمه سلامت به وزارت بهداشت علاوه بر افزایش امکان تجمیع بیمه‌ها، بهینه‌تر شدن تخصیص اعتبارات درمانی را به همراه خواهد داشت. اما در سوی دیگر منتقدان این طرح عنوان می‌کنند: مصوبه به منزله یکی از اصول اولیه حمایت از بیماران در برنامه‌های حمایت اجتماعی یعنی تفکیک خریدار خدمات درمانی از فروشنده است.

همچنین مخالفان این طرح به این نکته اشاره می‌کنند که علت اصلی هدررفت هزینه‌ها در حوزه درمان، عدم استفاده بسیاری از بیمارستان‌های دولتی کشور از بستر اطلاعاتی مناسب برای جلوگیری از هدررفت هزینه‌ها است. بررسی‌ها نشان می‌دهد طی دهه‌های گذشته متولی بیمه درمان در کشور ۷ بار تغییر کرده است. «دنیای اقتصاد» در این گزارش ضمن بررسی تاریخچه جابه‌جایی بیمه درمان بین وزارتخانه‌های مختلف، ابعاد مختلف کوچ بیمه سلامت به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را بررسی کرده است.

 انتقال بیمه سلامت به وزارت بهداشت
نمایندگان مجلس شورای اسلامی با تصویب پیشنهاد کمیسیون بهداشت، سازمان بیمه سلامت را از چارت سازمانی سازمان تامین اجتماعی خارج کرده و به وزارت بهداشت انتقال دادند. بر این اساس، از زمان ابلاغ این قانون، سازمان بیمه سلامت از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی جدا شده و با حفظ شخصیت حقوقی و استقلال مالی، بر اساس اساسنامه‌ای که به تصویب کابینه می‌رسد، تحت نظر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اداره می‌شود. اساسنامه این سازمان نیز به پیشنهاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به تصویب هیات وزیران می‌رسد. نمایندگان مجلس با ۱۳۰ رای موافق در مقابل ۸۴ رای مخالف این پیشنهاد را به قانون تبدیل کردند.

به نظر می‌رسد اختلاف نظر عمده موافقان و مخالفان این طرح، مساله تفکیک یا تجمیع قدرت بوده است. موافقان این طرح معتقدند قرار گرفتن سازمان بیمه سلامت در ذیل نهاد ارائه دهنده خدمات حوزه سلامت در راستای یکی از اصول تاکید شده برنامه پنجم توسعه یعنی تجمیع بیمه‌ها است، این در حالی است که به اعتقاد مخالفان این جابه‌جایی، قرار گرفتن سازمان بیمه سلامت زیر چترسازمانی وزارت بهداشت به معنی قرار گرفتن طرف عرضه خدمات درمانی و متقاضی خدمات درمانی در یک بخش خواهد شد.

امری که از پشتوانه منطقی چندانی برخوردار نیست. یکی دیگر از موارد اختلاف بین نمایندگان موافق و مخالف این طرح، بحث کارآمدی هزینه‌های حوزه درمان است. بنابر عقیده موافقان کوچ بیمه سلامت، بیمه‌ها توان مدیریت هزینه‌های حوزه سلامت را ندارند و انتقال این وظیفه به وزارت بهداشت سبب بهینه‌تر شدن مسیر تخصیص اعتبارات حوزه درمان خواهد شد. اما در سوی دیگر مخالفان تغییر ارتباط تشکیلاتی بیمه سلامت معتقدند علت اصلی هدررفت هزینه‌ها در حوزه درمان، عدم استفاده بسیاری از بیمارستان‌های دولتی کشور از بستر اطلاعاتی مناسب برای رصد فرآیند درمانی و نحوه تخصیص هزینه‌ها است.

کوچ‌نشینی بیمه درمان بین وزارتخانه‌ها
سابقه بیمه تامین اجتماعی به سال ۱۳۰۹ باز می‌گردد. یعنی زمانی که «وزارت راه» نهاد متولی بیمه درمان در کشور بود اما برای نخستین بار در سال ۱۳۲۵ بود که با تصویب قانون کار بحث بیمه درمان به شکل جدی‌تر مورد توجه قرار گرفت. وزارت تازه تاسیس شده «کار و تبلیغات» که بعدها به وزارت کار تغییر نام داد، نخستین متولی اجرای قانون بیمه تامین اجتماعی در کشور بود. چند ماه پیش از کودتا علیه محمد مصدق «لایحه قانونی بیمه‌های اجتماعی کارگران» تصویب و مطابق با متن این قانون «سازمان بیمه‌های اجتماعی کارگران» متولی تخصیص کمک‌ها و مزایای مقرر در قانون به کارمندان و کارگران شد. در سال ۱۳۴۳ و به‌دنبال تغییر نام وزارت کار به «وزارت کار و امور اجتماعی»، سازمان بیمه‌های اجتماعی کارگران به سازمان «بیمه‌های اجتماعی» تغییر نام داد و زیر چتر وزارت کار و امور اقتصادی وظایف مربوط به کار، امور اجتماعی و تامین اجتماعی را بر عهده گرفت. چندی بعد و با تشکیل وزارت رفاه اجتماعی در سال ۱۳۵۳، این وزارتخانه متولی اجرای قوانین مربوط به «بیمه درمان» و رفاه اجتماعی شد.

تصویب قانون تامین اجتماعی در سال ۱۳۵۴ و تشکیل «سازمان تامین اجتماعی» را می‌توان یکی از نقاط تحول در نظام تامین اجتماعی کشور دانست. این ساختار اما دوام چندانی نداشت، در سال ۱۳۵۵ و به دنبال تاسیس وزارت «بهداری و بهزیستی» کلیه وظایف و اختیارات وزارت رفاه اجتماعی و وزارت بهداری به وزارت بهداری و بهزیستی منتقل شد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با تصویب لایحه‌ای در سال ۱۳۵۸ سازمان تامین اجتماعی در ساختار سازمانی وزارت بهداری و بهزیستی دوباره احیا شد. این وزار‌تخانه در سال ۱۳۶۴ تابلوی سردر خود را به «وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» تغییر داد و تا سال‌های پایانی دهه ۱۳۶۰ اعتبارات بیمه درمان تامین اجتماعی در اختیار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی قرار گرفت. انحراف در برخی از موارد تخصیص اعتبارات بیمه درمان در وزارت بهداشت وقت، باعث اعتراض برخی از نمایندگان در سال ۱۳۶۳ شد. در پی این امر طی سال‌های ۱۳۶۳ ،۱۳۶۷و ۱۳۶۸ نمایندگان خانه ملت با اضافه کردن ۳ تبصره به متن قانون بودجه کشور، چارچوب تخصیص اعتبارات بیمه درمان در وزارت بهداشت را تصویب کردند. با این وجود وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی در عمل نتوانست رضایت نمایندگان مجلس را در زمینه نحوه تخصیص اعتبارات درمانی جذب کند و با تصویب «قانون الزام» در سال ۱۳۶۹ امر درمان بیمه‌شدگان تامین اجتماعی به سازمان تامین اجتماعی واگذار شد، اما این آخرین تغییر در ساختار نهادی بیمه تامین اجتماعی نبود.

در سال ۱۳۸۳ استدلال کارشناسان و نمایندگان مجلس مبنی بر ضرورت تفکیک نظارت و ارزشیابی، تولید خدمات و خرید خدمات و همین استقلال و انسجام در نظام تامین اجتماعی کشور، وزارت رفاه و تامین اجتماعی به‌عنوان متولی بیمه‌های تامین اجتماعی در کشور تشکیل شد. در سال ۱۳۸۵ طرح دو فوریتی ادغام وزارتخانه‌های بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دستور کار مجلس قرار گرفت اما این طرح به دلیل مخالفت ساکنان وقت بهارستان به تصویب نرسید. مهم‌ترین نقاط تاکید نمایندگان مخالف این طرح دو فوریتی «لزوم جداسازی خریدار و فروشنده خدمات»، «مغایرت با سیاست‌های کلی اصل ۴۴» و «زمان‌بر بودن تغییر ساختار وزارت بهداشت با توجه به حجم مسوولیت‌ها» بود.

این وضعیت همچنان ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۹۰ و به دنبال ادغام وزارت کار و تعاون تولیت بیمه‌های اجتماعی کشور در اختیار «وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی» قرار گرفت.

 اصلاح یا هزینه؟
تجربه جهانی نشان می‌دهد در ساختارهای حمایت اجتماعی موفق، جایگاه تشکیلاتی بیمه درمان با توجه به ساختار سازمانی و ارتباطی نهادهای مختلف مشخص می‌شود. در مواردی که این تشکیلات در ذیل ساختار سازمان متولی ارائه خدمات درمانی قرار می‌گیرد، نقش سازمان ارائه‌دهنده خدمات درمان تنها به نظارت محدود خواهد شد و وظیفه تصدیگری امور درمانی به نهاد دیگر یا به بخش خصوصی واگذار شده ‌است. این حالت را می‌توان به رابطه بین سیستم بانکی کشور و بانک مرکزی تشبیه کرد که در آن بانک‌ها بازیگران بازار پول و بانک مرکزی نهاد ناظر بر فعالیت شبکه بانکی است. این درحالی است که در ایران وزارت بهداشت به‌عنوان متصدی در امور مربوط به درمان حضور فعالی دارد؛ بنابراین با واگذاری منابع بیمه سلامت به وزارت بهداشت، نقش ناظر و بازیگر در تمامی خدمات درمانی در بیمارستان‌های دولتی یکی خواهد بود.

 امری که چه از لحاظ منطقی و چه از لحاظ حقوقی در بردارنده نوعی پارادوکس است. ادغام بیمه سلامت در وزارت بهداشت و سپردن نظارت و قیمت‌گذاری خدمات به این وزارتخانه که مسوول عرضه خدمات درمان است به منزله سپردن قضاوت، وکالت و دادستانی به یک نفر خواهد بود.

تجربه‌های جهانی موفق در حمایت اجتماعی، برای برقراری تعادل منطقی بین هزینه‌های مصروف نظام سلامت و منابع موجود کشور از نقش حیاتی بیمه‌ها برای نظارت درست بر ارائه خدمات و جلوگیری از ایجاد تقاضا‌های القایی استفاده می‌کنند و یکی از دلایل اصلی آن، تفکیک تامین مالی نظام سلامت از ارائه خدمت و وظایف تولیتی وزارت بهداشت است.

در کشور ما سال‌ها است مدیریت نظام سلامت در اختیار ارائه‌دهندگان خدمت است و در بعضی موارد به‌خصوص مراکز بیمارستانی شاهد اتلاف منابع و تقاضاهای القایی بسیار زیاد مانند تجویز دارو، تجهیزات پزشکی، خدمات پاراکلینیکی و ثبت غیرواقعی به خصوص بعد از اجرای طرح تحول نظام سلامت هستیم. حال اگر تامین مالی نظام سلامت نیز به وزارت بهداشت که در راس آموزش ذی‌نفعان و ارائه‌دهندگان خدمت هستند واگذار شود، قطعا شاهد افزایش چند برابری اتلاف منابع نسبت به وضعیت موجود خواهیم بود. سیاست‌های کلی سلامت نیز برای بهینه‌سازی در هزینه‌کرد منابع، بر تفکیک وظایف تولیت، تامین مالی و ارائه خدمت اشاره کرده و نقشه راه را برای مدیریت درست سلامت مشخص کرده است.

بررسی‌های کارشناسانه نشان می‌دهد که مردم زمانی از بیمه بازنشستگی استقبال می‌کنند که با بیمه درمان همراه باشد.

در واقع از نگاه مردم بیمه بازنشستگی و بیمه درمان به منزله دو کالای مکمل یکدیگرند و جداسازی این دو بیمه از یکدیگر اقبال برای بیمه بازنشستگی را کاهش خواهد داد. از سوی دیگر به عقیده کارشناسان با توجه به گام‌های برداشته شده در سال‌های اخیر، وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی تجربه و زیرساخت‌های بیشتری برای شناسایی اقشار آسیب‌پذیر دارد. تجربه جهانی نشان می‌دهد که کشورهای دارای سیستم توسعه یافته حمایت اجتماعی، با قرار دادن برنامه‌های حمایتی زیر نظر یک سازمان، به‌صورت متمرکز اقدام به پیشبرد برنامه‌های اصلاحی خود کرده‌اند.

وجود بیمه سلامت در ساختار سازمانی وزارت تعاون، امکان تجمیع اطلاعات اقشار تحت پوشش بیمه‌های مختلف را تسهیل می‌کرد، در هفته گذشته به‌عنوان یکی از نخستین گام‌های مسیر این تجمیع آماری، بعد از سه سال مذاکره و تلاش سرانجام اطلاعات نزدیک به ۳ میلیون نفر از افراد دارای دو دفترچه گردآوری شد، روند امیدوارکننده‌ای که به نظر می‌رسد با انتقال سازمان بیمه سلامت به وزارت بهداشت لااقل برای مدتی متوقف شود. عدم توفیق وزارت بهداشت و وزارت تعاون در تجمیع اطلاعات بیمارستان‌های دولتی می‌تواند شاهدی برای این ادعا باشد.

در اینکه نظام سلامت کشور نیاز به اصلاح دارد تردیدی نیست، اما آیا جابه‌جایی نظام سلامت بین وزارتخانه‌های کار، تعاون و امور اجتماعی به وزارت بهداشت به منزله ارائه راه‌حل برای اصلاح اساسی و پایدار است؟

تجربه تغییر تشکیلاتی نشان می‌دهد که با هر کوچ این‌چنینی چند سال زمان مورد نیاز است تا ساختار جدید به حالت ترسیم شده برسد، علاوه بر این تجربیات این تغییرات نشان می‌دهد که انتقال غیرکارشناسانه نتیجه‌ای جز تحمیل هزینه و چاره‌ای جز بازگشت نخواهد داشت. ادغام سازمان امور اداری و استخدامی در سازمان مدیریت و تفکیک مجدد این دو سازمان از یک‌دیگر تنها نمونه‌ای از این تغییرات است.


منبع: alef.ir