تقدیر از سینماگران در جشنواره فیلم فجر

به پاس یک عمر فعالیت هنری فرهاد توحیدی فیلمنامه‌نویس و تورج منصوری مدیرفیلمبرداری و کارگردان سینمای ایران، بزرگداشت این دو هنرمند سینمای ایران در سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر برگزار خواهد شد.در افتتاحیه سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر، بزرگداشت چهار هنرمند برگزار می‌شود و به جز توحیدی و منصوری، دو هنرمند دیگر که در این بخش مورد تجلیل جشنواره قرار می‌گیرد، متعاقبا اعلام خواهد شد.فرهاد توحیدی، متولد: ۱۳۳۵، رشت، دانش‌آموخته رشته ادبیات دراماتیک است. او فعالیت هنری را در تئاتر و سینما سال ۱۳۵۵ آغاز و اوایل دهه ۶۰ به طور حرفه‌ای نگارش فیلمنامه را در سینما و تلویزیون ادامه داد. نگارش فیلمنامه‌های سینمایی همچون «مرد عوضی»، «مربای شیرین»، «دنیا»، «گاهی به آسمان نگاه کن»، «پاداش سکوت»، «توکیو بدون توقف»، «شهر موش‌ها ۲»، «۵۰ کیلو آلبالو»، «امکان مینا» را در کارنامه دارد و دو بار برای «گاهی به آسمان نگاه کن» و «امکان مینا» (کمال تبریزی) نامزد سیمرغ بلورین بوده است. از مسئولیت‌های توحیدی طی دهه‌های اخیر می‌‌توان به ریاست هیئت مدیره خانه سینما و دبیری سیزدهمین و چهاردهمین جشن سینمای ایران اشاره کرد.تورج منصوری، متولد: ۱۳۳۵، تهران، دانش‌آموخته سینما از دانشگاه اشلند ایالت اورگان آمریکاست. او فعالیت هنری را از سال ۱۳۵۰ با عکاسی شروع کرد و سپس در چند فیلم کوتاه تلویزیونی به عنوان دستیار کار کرد و چند فیلم کوتاه برای تلویزیون مشهد ساخت. منصوری از سال ۵۹ فیلمبرداری در سینمای کوتاه را آغاز کرد. از آثار شاخص او به عنوان مدیر فیلمبرداری می‌توان به «جاده‌های سرد»، «درمسیرتندباد»، «هامون»، «ابلیس»، «بانو»، «جنگ نفتکش‌ها»، «بلندی‌های صفر»، «چهره»، «نان وعشق و موتور ۱۰۰۰»، «قارچ سمی» و… اشاره کرد.او کارگردانی فیلم‌های سینمایی «هوای تازه»، «بازیچه»، «فرارمرگبار» و «انتخاب» را در کارنامه دارد و از مسئولیت‌هایش در دهه‌های گذشته می‌توان به ریاست هیئت مدیره و مدیرعاملی خانه سینما و ریاست انجمن فیلمبرداران سینمای ایران اشاره کرد. او در زمینه تهیه‌کنندگی و بازیگری نیز فعالیت داشته است. از آخرین کارهای او می‌توان به «ایران برگر»، «فصل نرگس»، «سینمانیمکت» و «ملی و راه‌های نرفته‌اش» اشاره کرد. منصوری برای «جاده‌های سرد» و «هامون» دو بار جایزه فیلمبرداری را از جشنواره فجر دریافت کرده و بارها نامزد این جایزه بوده است.


منبع: baharnews.ir

ذوب‌آهن مقابل سیاه‌جامگان هم پیروز شد/ اصفهانی‌ها کم‌کم به صدر جدول نزدیک می‌شوند

تیم فوتبال ذوب‌آهن اصفهان با نتیجه یک بر صفر سیاه‌جامگان را شکست داد.

به گزارش خبرآنلاین؛ تیم‌های ذوب‌آهن اصفهان و سیاه‌جامگان مشهد در چارچوب هفته شانزدهم لیگ برتر فوتبال در ورزشگاه فولادشهر اصفهان به مصاف هم رفتند که این مسابقه با پیروزی یک بر صفر ذوب‌آهن به پایان رسید. یاسر فیضی در دقیقه ۶۷ تک‌گل این بازی را به ثمر رساند.
با این پیروزی، شاگردان مجتبی حسینی با ۲۸ امتیاز به رده سوم جدول صعود کردند و تیم مشهدی هم با ۱۴ امتیاز موقتاً در جایگاه سیزدهم جدول باقی ماند. اشکان خورشیدی داور این مسابقه به مرتضی رنجبر از سیاه‌جامگان کارت زرد نشان داد.


منبع: alef.ir

کی‌روش: برانکو حسود است/ به او قول نیمکت تیم ملی ایران را داده بودند

به گزارش ایسنا، کارلوس کی‌روش سرمربی تیم ملی ایران چندی پیش بار دیگر استعفای خود را تقدیم رییس فدراسیون ایران کرد تا صدرنشین گروه A انتخابی جام جهانی ۲۰۱۸ که بدون شکست به این مهم دست یافته، با خبری عجیب روبه‌رو شود. سرمربی سابق رئال مادرید و پرتغال، فدراسیون فوتبال ایران را به ناهماهنگی در اجرای برنامه برای جام جهانی متهم کرده است. او معتقد است این فدراسیون شرایط خوب را برای صعود به جام جهانی فراهم نکرده است.

بعد از این اتفاق مهدی تاج رییس فدراسیون فوتبال ایران معتقد است با کی‌روش صحبت کرده و تیم ملی مثل همیشه در اولویت خواهد بود تا بازیکنان با مسئولیت‌پذیری بالا در خدمت تیم او باشند چرا که ایران در برهه حساسی است و باید برای رسیدن به جام جهانی تلاش زیادی کند.

کارلوس کی‌روش در گفت‌وگو با ساکرنت گفت: این‌ها جوابی برای موضوع مهم نیستند. سوال و موضوع درباره استعفای من نیست و من نمی‌خواهم آن را مطرح کنم و قول‌هایی که داده شده مطرح است. همه این قول‌ها با تاخیر و ناهماهنگی روبه‌رو شده است. تمام این قول‌ها اکنون به زمان بعد تبدیل شده و همه می‌گویند بعدا این قول‌ها را اجرا می‌کنیم ولی در فوتبال زمان بعدی وجود ندارد، بازی فرداست.

طبق نظر کی‌روش بعد از آنکه ایران به دور دوم انتخابی جام جهانی روسیه راه یافت، از او سوال شد تا یک برنامه آماده‌سازی برای ۱۰ بازی در دور نهایی انتخابی جام جهانی ارائه کند. برنامه اول به دلیل اینکه قابل اجرا نیست قطع شد اما آنچه برنامه ۲ یا پلن B نامیده شد از طرف فدراسیون مورد قبول قرار گرفت و آن را مربیان، بازیکنان و باشگاه‌ها در کنار فدراسیون قبول کردند اما در ادامه اختلاف نظرهایی با برانکو ایوانکوویچ، سرمربی کروات سابق ایران در جام جهانی  ۲۰۰۶ ایجاد شد. او (در جریان اردوی دوبی) از اینکه بازیکنانش را در تمرین ندارد و در اردوهای تیم ملی هستند، نگران است. آخرین اختلاف نظر این دو، مربوط به اردوی تمرینی بود که در امارات برگزار شد. در همین رابطه کارلوس کی‌روش گفت: ما برنامه داشتیم تا در میانه‌های فصل اردویی داشته باشیم و بازیکنان را در کنار هم داشته باشیم اما حمله شد که چرا این اتفاق صورت گرفته است. برانکو عنوان کرد که اگر تیمش به مشکل بخورد، من مسئول آن هستم. لیگ قهرمانان از ۲۳ فوریه شروع می‌شود. خیلی کشورهایی که تعطیلات زمستانی دارند اردوهای تمرینی برای بازیکنان داخلی خودشان برپا کردند و همه به تیم ملی کمک می‌کنند.

گزارش‌هایی منتشر شده که برانکو ایوانکوویچ قرار است سرمربی بعدی تیم ملی ایران باشد. او در این رابطه گفت: این از روی هماهنگی باشد یا از روی اتفاق، برانکو کسی است که به او قول داده شده وقتی من از تیم ملی رفتم هدایت تیم را بر عهده بگیرد. برانکو حسود است و ناامید شده و به من توهین کرده است. او نمی‌تواند از تیم ملی به عنوان یک بهانه برای اشتباهات خودش استفاده کند. او چرا این موضوعات را مطرح می‌کند؟ او باید احترام بیشتری برای ما قائل باشد. من از رییس فدراسیون فوتبال می‌خواهم که این اجازه را به برانکو ندهد تا برنامه‌ای که قبلا مورد تایید قرار گرفته را زیر سوال ببرد. اگر فدراسیون به اندازه کافی قوی نیست تا از تیم ملی دفاع کند، من اینجا چه کار می‌کنم؟

سرمربی تیم ملی ایران در ادامه درباره بازی پیش رو برابر قطر و چین در ماه مارس و صدرنشینی در راه صعود به جام جهانی گفت: همه چیز بستگی به آمادگی برای صعود به جام جهانی است و این راه به هیچ وجه آسان نیست. همه باید بدانند که تیم ملی فوتبال ایران با مشکلات زیادی از جمله تحریم‌ها روبه‌رو است. این مهم است که به مردم یادآوری کنیم تدارک بازی دوستانه دیدن آسان نیست. ما پول کافی برای برگزاری بازی دوستانه با تیم‌های بزرگ و اردوهای آمادگی خوب نداریم. دیگر در این شرایط نیاز نیست که با هم دشمن باشیم. به اندازه کافی مشکلات خارج از فوتبال برایمان ایجاد شده است.

سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در پایان گفت: ما پیشرفت واقعی در تیم ملی داشتیم. اکنون ۱۱ بازیکن ما در اروپا بازی می‌کنند که قبلا سابقه نداشته است. ما تیم اول آسیا برای ۴ سال اخیر بوده‌ایم و این به این معنا نیست که ما در همه زمینه‌ها و همیشه بهتر هستیم. این زمان سختی برای پیشرفت است. بازیکنان جوان زیادی در ترکیب داریم که در تیم حضور دارند. آن‌ها بیش از این از من چه انتظاری دارند؟

جان دوئردن- نویسنده ESPN در پایان نوشت: “نه تنها کی روش قادر است ایران را به دومین جام جهانی برساند بلکه اگر قرعه خوبی داشته باشد می تواند به دور دوم هم برساند.  در واقع ایران در جام جهانی بعد می تواند می تواند بهترین شانس آسیا باشد. این همان تیمی است که در جام جهانی آرژانتین را شوکه کرد و اکنون تجربه بیشتر هم پیدا کرده است.”


منبع: alef.ir

هشتمین گل طارمی زلاتانی بود

مهدی طارمی در دقایق ابتدایی نیمه دوم موفق شد با یک ضربه غیرمعمول دروازه حامد لک را برای دومین بار باز کند.

به گزارش “ورزش سه”، مهدی طارمی که در نیمه اول دیدار مقابل سایپا چندین موقعیت خوب گلزنی را از دست داده بود، با شروع نیمه دوم موفق شد روی ارسال زیبای محسن مسلمان به شکلی عجیب و تماشایی گل اول پرسپولیس در این دیدار و گل هشتم خود در فصل را به ثمر برساند.

طارمی که در این فصل به شیوه های مختلفی گل زده است در این دیدار نیز روی سانتر محسن مسلمان که به فضای بین دو مدافع سایپا فرود آمد، اضافه شد و با قطع توپ پیش از رسیدن توپ به زمین، موفق شد گل برتری سرخ پوشان را به ثمر برساند.


منبع: alef.ir

روستوف، الهلال را درهم کوبید/ گلزنی سردار به حریف آسیایی پرسپولیس

تیم روستوف در دیداری دوستانه، حریف آسیایی پرسپولیس را با چهار گل درهم کوبید.

به گزارش خبرآنلاین؛سردار آزمون که در آردوی آماده سازی روستوف در امارات به سر می‌برد در دیدار دوستانه مقابل الهلال عربستان موفق به گلزنی شد. نماینده سعودی‌ که برای حضوری قدرتمند در لیگ قهرمانان آسیا خود را آماده می‌کند امروز در دیداری تدارکاتی رودرروی روستوف قرار گرفت که در نهایت با نتیجه ۴ بر صفر شکست سنگینی را تجربه کرد. سردار در این بازی در درقیقه ۶۶ بازی گل چهارم تیمش را به ثمر رساند.
گفتنی است الهلال در لیگ قهرمانان آسیا با پرسپولیس و الریان قطر همگروه است.


منبع: alef.ir

واردات نفت هند از ایران رکورد زد

اطلاعات مؤسسات رهگیری کشتیرانی و همچنین یک مؤسسه وابسته به رویترز نشان می‌دهد واردات نفت هند از ایران در سال ۲۰۱۶ با توجه به از سرگیری خرید نفت برخی پالایشگاه‌ها از ایران رکورد زدند.

به گزارش فارس به نقل از رویترز، واردات سالانه نفت هند از ایران در سال ۲۰۱۶ به بیشترین میزان طی سال‌های گذشته افزایش یافته است. یکی از مهم‌ترین دلایل این مسئله لغو تحریم‌ها علیه ایران و ازسرگیری خرید نفت از سوی برخی پالایشگاه‌های هندی از ایران بوده است. این افزایش به گونه‌ای بوده است که ایران را از هفتمین تامین کننده نفت هند در سال ۲۰۱۵ به چهارمین تامین کننده نفت این کشور در سال ۲۰۱۶ رسانده است. ایران پیش از اعمال تحریم‌ها دومین تامین کننده نفت هند به شمار می‌رفت.

در سال ۲۰۱۶ هند به طور متوسط روزانه ۴۷۳ هزار بشکه نفت از ایران وارد کرده است که نسبت به سال گذشته بیش از دو برابر شده است. هند همچنین در ماه دسامبر سال گذشته واردات نفت خود از ایران نسبت به سال گذشته را سه برابر کرده که ۵۴۶٫۶ هزار بشکه در روز رساند.

در سال ۲۰۱۵ پالایشگاه‌های هند به دلیل اعمال تحریم‌ها از یکسو و محدودیت‌های موجود در پرداخت هزینه نفت وارداتی و همچنین مشکلات بر سر راه بیمه واردات نفت خود از ایران را به نصف کاهش دادند.
طی سال گذشته ۴ پالایشگاه بزرگ نفت هند شامل ریلاینس اینداستریز، هندوستان پترولیوم، بهارات پترولیوم و همچنین اچ پی سی ال انرژی واردات نفت خود از ایران را از سر گرفتند. یکی از مهمترین عواملی که این پالایشگاه‌ها را به از سرگیری واردات نفت از ایران واداشت تخفیف ارائه شده از سوی ایران در قیمت نفت بوده است.

بنا به گفته احسان الحق کارشناس ارشد مؤسسه کی بی سی انرژی اکونومیکس لندن در سال ۲۰۱۶ جنگ فروش بین کشورهای تولید کننده نفت حاشیه خلیج فارس بر سر حفظ سهم خود از بازار جهانی در جریان بود که لغو تحریم‌ها علیه ایران این جنگ را تشدید کرد. 

در دوره ۹ ماهه بین ماه‌های آوریل تا دسامبر سال ۲۰۱۶ واردات نفت هند از ایران به ۵۳۰٫۳ هزار بشکه در روز رسید. بنا به آمارهای ارائه شده از سوی رویترز واردات نفت هند از ایران در سال ۲۰۱۶ به بیشترین میزان در ۶ سال گذشته افزایش یافته است. با توجه به داده‌های دولتی و با در نظر گرفتن آمار صادرات نفت ایران به هند صادرات نفت این کشور به شبه قاره هند از سال مالی ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۲ تاکنون بی‌سابقه بوده است. 
به طور کلی هند در سال ۲۰۱۶ روزانه ۴٫۳ میلیون بشکه در روز نفت وارد کرد که نسبت به سال قبل ۷٫۴ درصد افزایش داشته است.


منبع: alef.ir

توییت جدید حسام الدین آشنا درباره خرید ایرباس

حسام الدین آشنا در حساب توییتری خود نوشت: قراردادهای مالی که از دوران برجام تا تاریخ احتمالی برگشت تحریم ها منعقد شود معتبر است و عطف بما سبق نمی شود.
 
 

به گزارش پایگاه خبری انتخاب، نصف قیمت خریدیم و اسنپ بک هم ندارد.


منبع: alef.ir

همسایگان در بُهت رفتن آیت‌الله هاشمی

اینجا جماران است، کوچه پس کوچه هایی که هنوز هم نامش با انقلاب گره خورده و گویی سکوتش هم پر شده از اسرار بزرگ آن رفتن ها و آمدن ها، آن گعده ها و جلسات محرمانه روزهای اول انقلاب که یک سویش امام انقلاب بود و سوی دیگرش مردان انقلابی چون آیت الله مطهری، آیت الله بهشتی، آیت الله خامنه ای، آیت الله هاشمی، آیت الله موسوی اردبیلی، باهنر، رجایی و …مردانی که حال تعداد کمی از آنها باقی مانده اند. جماران و سنگفرش هایش اما بعد از رحلت امام کم سیاستمدار به خود ندیده است، آن کوچه تنگ و بلند معروف جماران که در میانه خود حسینیه جماران را در آغوش گرفته و بسیاری از سیاسیون را گرد هم جمع کرده است. شاید یکی از سیاسی ترین نقطه های تهران همینجا باشد؛ جماران!کوچه شهید حسنی کیا حال پس از سالها دلتنگی برای امام خوبان، از غروب یکشنبه دل آشوبه رفتن هاشمیِ انقلاب هم شده است. اویی که اگر برای همه آیت‌الله هاشمی بود برای آنها همین آقای هاشمی همسایه شان بود، همسایه ها بغض دارند و با بهت و ناباوری هنوز هم باور نمی کنند که آیت الله هم رفته باشد. بغض و دیگر هیچ…بغض دارند، پنهانش هم نمی کنند، حس و حالشان بعد از شنیدن فوت آیت الله شاید کمی یا حتی بیشتر تفاوت داشته باشد از حس و حال بقیه آنهایی که خبر را شنیدند، شوکه شدند، بغض کردند یا حتی بی تفاوت از کنارش گذشتند.نوجوان است، سنش آنقدر نیست که بتوان امید داشت زیروبم سیاست را خوب متوجه باشد، اما به رسم همسایگی از او درباره آیت الله هاشمی می پرسم از لحظه ای که خبر فوت را شنید، دختر خانم بغضی می کند و با صدایی لرزان می گوید «من و خانواده ام واقعا شوکه شدیم و باور نمی کردیم آقای هاشمی واقعا رفت و همه ما را تنها گذاشت. من چون کم سن و سالم خیلی آقای هاشمی را نمی شناسم ولی پدر و مادرم می گویند او یار امام و آقا بود. این طور بگویم بعد از امام آقای هاشمی روح انقلاب بود. ذکر خیرشان در محل زیاد است آقای هاشمی احتیاج به تعریف من و امثال من ندارد. او بزرگی بود که از میان ما رفت. همه مردم محل آقای هاشمی را دوست داشتند اگر می دانستند آقای هاشمی در محل قرار است به یک مراسمی برود چون علاقه زیادی به او داشتند سعی می کردند در آن مراسم حاضر باشند. ما زندگی او را می دیدیم و اصلا این طور نبود که اشرافی و تجمل گرایانه باشد. مانند زندگی عادی داشت.»سالهای اخیر دوست داشتنی تر شد چون…اهل کسبه هم روزهای شلوغی را تجربه می کنند، چند قدمی از کوچه حسینیه و خانه آقای هاشمی فاصله می گیرم، وارد مغازه ای می شوم و از صاحب مغازه نظرش را درباره آقای هاشمی پرسیدم، خیلی صریح و رُک جوابم را می دهد «هاشمی سال های اخیر دوستداشتنی تر شد، در واقع از وقتی اصلاح طلب شد خوب شد. از این سمت محله کمتر رفت و آمد داشت و بیشتر از طرف خیابان یاسر می رفت. اینکه می گویند تجملگرا و اشرافی بود، بی خود است کسانی که در سطح آقای هاشمی مسئولیت دارند صد برابر او تجملگرا هستند در صورتی که بنده خدا آقای هاشمی نفر دوم مملکت بود، از اول خانه اش پایین حسینیه امام بود تا روزی که فوت شد.»در حال عبور از کنار مغازه خواروبار فروشی هستم که گفتگوی صاحب مغازه پشت تلفن توجهم را جلب می کند، درباره شلوغی محله و مسئولینی که در این چند روز به آن محله رفت و آمد داشتند با فردی آن طرف خط صحبت می کرد، بعد از آنکه صحبتش با تلفن تمام شد درباره تصور ذهنی اش از هاشمی رفسنجانی می پرسم و اینگونه پاسخ می شنوم که «وقتی خبر درگذشت او را شنیدم ناراحت شدم در واقع باور نمی کردم، من سر و کارم با شیر و ماست و خامه و اینکه چه شرکتی ارزانتر جنس لبنی می دهد و اینهاست، زیاد از سیاست سر در نمی آورم ولی این شایعاتی را که در حوزه سیاست پشت سر او می گفتند باور نداشتم».پسر جوانی گوشه ای ایستاده و به عکس آیت الله هاشمی نگاه می کند، خودم را که معرفی می کنم اجازه سوال نمی دهد و گویی در حال دردودل کردن است «آقای هاشمی همسایه و هم محلی ما بود بعد از اعلام خبر فوت، حالت های رفتاری و صحبت های او به خاطرم می آید و از اینکه دیگر نیست ناراحت می شوم. در این مدت همه می گویند خدا بیامرزتش. من برخورد نزدیک با آقای هاشمی نداشتم برخی مواقع می دیدم که با بنزش از محله رد می شد و می رفت. برعکس آنچه درباره زندگی اشرافی او می گویند معتقدم خودش این طور نبود اما رفتار دور و وری‌هایش مقداری باعث و بانی این برداشت ها می شد.» می پرسم نگرانی؟ جواب می دهد«برخی می گویند وقتی شنیدیم نگران آینده شدیم اما من چنین اعتقادی ندارم چون هیچ اتفاقی نمی افتد. به نظرم این حرف ها جوسازی است تا برخی از آب گل آلود ماهی بگیرند.»سراغ کاسب دیگر محل می روم، خیلی اهل گپ و گفت نیست، وقتی از او درباره دیدگاه مشتریانش نسبت به فوت آیت الله سئوال کردم گفت « من سعی می کنم زیاد درباره مسائل سیاسی و کشور با مشتریانم هم صحبت نشوم اما در کل همه آقای هاشمی را دوست داشتتند، یکی از دوستان هم خدمتی من چندی پیش تصادف کرد و به رحمت خدا رفت. در یکی از روستاهای خمین دفنش کردند. من به خاطر علاقه و رفاقت نزدیکی که با او زمان خدمت داشتم وقتی خبر فوتش را شنیدم به آنجا رفتم. حدود ۳ ساعتی داشتم حوالی خمین با ماشین می گشتم تا آن روستا را پیدا کردم و بر سر مزارش رسیدم و فاتحه خواندم. اگر این علاقه نبود از همین تهران برای شادی روحش فاتحه می خواندم اما وقت گذاشتم رفتم و آنقدر گشتم تا بالاخره آرامگاه او را پیدا کردم.الان هم همین است مردم آقای هاشمی را دوست دارند که از شب اعلام خبر درگذشتش وقت گذاشتند در این ترافیک سنگین به دم منزلش آمدند فردای آن روز هم محله شلوغ بود و روز تشییع جنازه هم دیدیم که از سراسر کشور کسانی آمده بودند تا در این مراسم شرکت کنند.»یکی از مشتری ها که در حین این گفتگو وارد مغازه شده هم وارد گفتگو می شود و می گوید «آقای هاشمی سال ها در این محله زندگی می کرد خانواده و اقوامشان با کسبه ارتباط دارند و خرید می کنند ارتباط نزدیکی بین خانواده ایشان و اهل محل و کسبه همیشه بوده است. آقای هاشمی یک کارنامه ای از اوایل انقلاب نزد مردم داشت. طبیعتا سیاسیونی در این سطح موافق و مخالف دارند. آقای هاشمی پاسخ به مطالبات مردم را دنبال می کرد و حتی اگر قدرت انجام این کار را نداشت اما این مطالبه مردمی را به زبان می آورد تا مسئولان به این مسائل توجه کنند در مجموع اهل محل با خانواده آقای هاشمی ارتباط خوبی داشتند و برای ما نیز ایشان هم‌محلی محسوب می شد».همین طور که در خیابان شهید حمید حسنی کیا قدم می زدم و از اهل محل درباره آیت الله هاشمی رفسنجانی سئوال می کردم سه رفتگر افغانی خود را وارد بحث کردند، یکی از آنها اعتماد به نفس بیشتری برای سخن گفتن با یک خبرنگار را داشت«از کودکی وقتی در افغانستان بودم هاشمی رفسنجانی را می شناختم و از خبر فوت او ناراحت شدم» دو نفر دیگر نیز همین نظر را داشتند، وقتی با تعجب سوال میکنم چطور یک غیرایرانی باید ناراحت باشد می گوید« ما سالهاست در ایران زندگی می کنیم، اقای هاشمی شخصیتی مردمی بود» آن دو رفتگر دیگر نیز به نشانه تأیید سر تکان می دهند و مشغول کار خودشان می شوند .اهل محل فکر می کنند یتیم شده اند…گویی اهالی محل علاقه زیادی به حرف زدن درباره همسایه از دنیا رفته خود دارند، آنچنان که یکی دیگر از اهالی خودخواسته پیشم بیاید و بگوید «مگر می شود هاشمی زندگی اشرافی داشته باشد. ضدانقلاب و مخالفان اهداف هاشمی و رهبری نظام چنین حرف هایی را پشت سر او مطرح می کردند، هاشمی زندگی اش را برای پیروزی انقلاب داد. آن زمانی که کسی جرأت نمی کرد واژه انقلاب را به زبان بیاورد از اموال شخصی خودش برای پیروزی انقلاب هزینه کرد. الان مردم محل احساس می کنند با فوت آقای هاشمی یتیم شدند. خیلی جاها آقای هاشمی از شخصیت خودش برای حفظ نظام و انقلاب گذشت کرد. اوج محبوبیت هاشمی رفسنجانی نزد مردم مربوط به سال ۹۲ است وقتی که برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد اما ردصلاحیت شد. او این مسئله را خیلی راحت قبول کرد و پذیرفت و به خاطر مصلحت نظام کنار رفت. درصورتی که همه می دانستند اگر تأییدصلاحیت می شد رأی می آورد.»پیاده روی ایت الله در محله و سلام و علیک با مردممیوه فروش محل هم که به لحاظ سنی جا افتاده نشان می داد می گوید«هاشمی را از اول انقلاب می شناسم. گاهی اوقات به حسینیه امام می آمد یا به ندرت در محله نیز پیاده روی می کرد. برخوردش با مردم خوب بود هر کس را می دیدید سلام و علیک می کرد. کسی که در خانه او کار می کرد می آمد از من وسیله می خرید آقا جلال تا مدت ها این کار را می کرد که فوت شد بعد از او آقا ماشاءالله برای منزل آقای هاشمی از من وسیله می خرید. البته بیشتر حاج آقا از سمت خیابان یاسر رفت آمد داشت.»خانم مسن چادری هم وقتی از حسش در لحظه شنیدن خبر فوت آیت الله هاشمی می پرسم، اشک در چشمانش جمع می شود و با بغض می گوید «وقتی خبر فوت آقای هاشمی را شنیدم از خود بی خود شدم، عصر روز نوزدهم بچه هایم از وسط شهر تهران به من زنگ زدند و خبر فوت آقای هاشمی را دادند. هاشمی مَرد و مردم دار بود و کمک به مردم می کرد، خدا رحمتش کند و روحش شاد. مردم محل نیز درباره اش بد نمی گفتند و همواره از او به خوبی یاد می کردند. دیدم که خیلی از مردم محل به خاطر درگذشتش اشک ریختند.»در مسیر برگشت سر خیابان شهید حمید حسنی کیا تاکسی ایستاده بود و راننده صدا می زد مترو تجریش. سوار شدم گفت «از سمت خانه آقای هاشمی آمدی، آنجا بودی؟» گفتم «خبرنگارم، شما آقای هاشمی را چقدر می شناختی» جواب داد«خوب بود، ما وقتی توی ایستگاه تاکسی بودیم می دیدیم که با بنزش می رفت یا می آمد. اتفاقا چند ماهی بود که بنزش را عوض کرده بود، روز قبل از فوتش سرخط منتظر مسافر بودم ساعت ۸ و نیم صبح بود دیدم آقای هاشمی سوار بر بنزش خلاف جهت مسیر معمول هر روز از جلوی ما عبور کرد و رفت. پیش خودم گفتم چرا امروز آقای هاشمی خلاف جهت هر روز می رود. در کل آدم خوبی بود مردم دوستش داشتند.»خاطره ای نیز درباره کورس گذاشتن با بنز آیت الله برایم تعریف می کند«سال ۸۵ یک پیکان داشتم همیشه دو موتور سوار ماشین آقای هاشمی را اسکورت می کردند. آن روز داشتم سوار بر پیکانم که خوب هم گاز می خورد می رفتم، از پشت سر شنیدم می گویند پیکان برو کنار و راه و باز کن؛ در آینه دیدم ماشین آقای هاشمی پشت سر من است نرفتم کنار گازش را گرفتم. چند بار دیگر اعلام کردند پیکان برو کنار و راه و باز کن، نرفتم تا بالاخره یکی از موتورهای اسکورت جلو آمد و من را به کنار فرستاد و ماشین حامل آقای هاشمی و اسکورتش سریع از کنار پیکان من رد شدند این هم خاطره من بود با اکبرآقا».دم مترو تجریش از تاکسی پیاده می شوم، چند نفری با هم درگیری لفظی و فیزیکی پیدا کردند، وقتی روی پله برقی می ایستم، آقایی کناری با لحنی شکایت گونه می گوید«برخی رعایت نمی کنند که ایام عزاداری است». کمی مکث می کند و رو به من جمله ای محتاطانه می گوید «آقای هاشمی هم فوت شد، این همه پشت سرش حرف بود ولی شاید از خیلی ها بهتر بود.» سپس دو پله را یکی کرد و سریع به طرف پایین رفت.همه دلتنگ او شدند؛ هم آن کوچه، هم این همسایگان، هم همه مردمی که او را نخستین بار در قاب تلویزیون کنار امام و زمان خواندن حکم نخست وزیری مهندس بازرگان دیده بودند…


منبع: baharnews.ir

آیت الله هاشمی مسائل راشخصی نمی کرد

دکتر سید حسن هاشمی ضمن تسلیت به مردم ایران و همه علاقمندان ایشان و بخصوص رزمندگان دوران دفاع مقدس که خاطرات بسیاری از ایشان دارند، گفت: آیت ا.. هاشمی رفسنجانی یکی از روحانیون مخلص، انقلابی، اهل اخلاق و انسانی اهل مدارا و گذشت بود.وزیر بهداشت افزود: آیت ا.. هاشمی رفسنجانی روحانی دانشمندی بود که به لطف و رحمت الهی ایمان داشت و در طول ۶۰ سال گذشته با امیدواری به راهی که انتخاب کرده بود در جهت استقلال، آزادی و برپایی جمهوری اسلامی تلاش بسیاری کرد.دکتر هاشمی گفت: آیت ا.. هاشمی رفسنجانی در واپسین لحظات عمرش هم امیدوار به رحمت الهی و همت مردم شریف ایران بود برای اینکه بتوانند آنچه که دستاوردهای سال های طولانی بوده را حفظ کنند و آن بخشی را که هنوز بر زمین مانده است و آرزوی امام راحل، مقام معظم رهبری و شهدای انقلاب اسلامی است را در سال های آینده مجقق کنند.وزیر بهداشت گفت: آیت ا.. هاشمی رفسنجانی در عمل نشان داد که در شرایط فعلی، آرامش در کشور بسیار مهم است و مردم نیز این را باور داشتند زیرا مردم احساس می کردند که تمام تلاش آیت ا.. این است که نگذارد در منطقه جنگ، نزاع و درگیری جدیدی ایجاد شود.دکتر هاشمی با بیان اینکه ایشان مسائل را شخصی نمی کرد و به مسائل اصلی کشور توجه خاصی داشت، افزود: بخش عمده ایی از این مسائل آرامش منطقه و کشور است که نتیجه آن رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال و رفاه بیشتر برای ایرانیان بود.براساس گزارش وبدا، وزیر بهداشت گفت: انشاء ا.. در ادامه مسیر بتوان آرزوهای آن عزیز را که آرزوهای امام راحل و شهدای انقلاب اسلامی بود را با هدایت های رهبر معظم انقلاب محقق سازیم.


منبع: baharnews.ir

بازیگر کشورمان از حال و اوضاع سینما می گوید

به گزارش ایران خبر، الهام حمیدی بازیگر کشورمان که به تازگی از چهره های فعال در فضای مجازی است، در یکی دو سال اخیر گزیده کارتر از همیشه شده و اگر سری به اینترنت بزنید، می بینید که از بیکارشدن همکاران بازیگرش اظهار نگرانی هم کرده است. در دورانی که الهام حمیدی بازیگر کشورمان بیشتر سرگرم فضای مجازی و کارهای خیر است، در یک شب سرد پاییزی میزبانش شدیم تا ببینیم این روزها را چطور می گذراند و برنامه اش برای آینده چیست.

در همین آغاز می خواستیم بدانیم شما چطور شد که وارد فضای بازیگری شدید؟
من ورودم به عرصه بازیگری صرفا به خاطر علاقه بود. در رشته حسابداری درس خواندم اما به بازیگری بیشتر علاقه داشتم و همین دلیلی شد تا از طریق کلاس های آزاد بازیگری وارد شوم. از کلاس اول دبستان تئاتر کار می کردم و اولین جایزه ام را در هفت سالگی در سطح منطقه گرفتم. من در نوجوانی و جوانی مخاطب جدی فیلم و سینما بودم و فیلم های هندی را می دیدم. تمام بازگیرانش را به اسم می شناختم و سینمای بالیوود را دنبال می کردم. کلاس آزاد بازیگری رفتم که بیشتر استادانش تئاتری بودند و نخستین کاری که انجام دادم، سریال «معجزه ازدواج» به کارگردانی آقای علیرضا خمسه برای نوروز بود.
شما از سینما وارد تلویزیون شدید یا برعکس؟
سه چهار سال بود کار می کردم اما شناخته شده نبودم و همچنان تجربه می کردم.در چند کار سینمایی نقش کوتاه بازی کرده بودم از جمله «تیک» برای آقای اسماعیل فلاح پور که در آن با ابوالفضل پورعرب همبازی بودم. کاری که با آن شناخته شدم، سریال «مسافری از هند» بود و بعد از آن نوبت به «خیلی دور، خیلی نزدیک» رسید.
فیلم آقای میرکریمی یک نقطه شروع خوب بود برای شما که در جشنواره فیلم فجر و جشن خانه سینما دیده و تحسین شد. این تجربه چطور اتفاق افتاد و بعد از آن چه شد؟
یادم هست آقای میرکریمی آگهی کرده بود در روزنامه برای پیداکردن کسی که پرستاری بداند یا دانشجوی پزشکی باشد و مسلط به گویش مشهدی. با اینکه قبلا در سینما و تلویزیون بازی کرده بودم، رفتم و تست دادم. البته نظر ایشان بیشتر این بود که نمی خواستند بازیگر آن نقش چهره باشد و دنبال یک بازیگر بومی می گشتند. فیلم دو شخصیت اصلی و تاثیرگذار داشت؛ دکتر جوان خراسانی و پزشکی که آقای مسعود رایگان نقش آن را بازی کرد. قهرمان داستان با ماجراهایی برخورد می کرد که کم کم به خودشناسی و خداشناسی می رسید و دختر جوان حکم یک فرشته را برای دکتر داشت. خود آقای میرکریمی تحلیلش این بود که خدا فرشته ای سر راهش قرار می دهد تا به یکسری چیزها برسد.
درباره این موضوع با کارگردان بحث می کردید؟
بله. من رفتم وتست دادم و خودم خیلی امید نداشتم. آن موقع «مسافری از هند» پخش شده بود و همه من را به نام «پروانا» می شناختند. هر جا می رفتم، پروانه پروانه از دهان مردم نمی افتاد. روی این حساب با ناامیدی تمام تست دادم و همان جا دیدم آقای میرکریمی گویش برایش خیلی مهم است.
مگر شما به گویش مشهدی مسلط هستید؟
نه. من متولد تهرانم و هدفم این بود که فقط من را هم ببینند. دیدند و گفتند برای نقش دختر «خیلی زود، خیلی نزدیک» خیلی شیک هستم! درواقع ایشان یک دختر خیلی روستایی می خواست و من هم چون نمی دانستم داستان چیست تیپ زده و رفته بودم. در دفتر باز بود و گروه گروه دخترها می آمدند برای تست.
خلاصه گذشت و چند وقت بعد، یکی دو هفته بعد شاید مدیر تولید پروژه زنگ زد و گفت که آقای میرکریمی خواسته من بروم دفتر با هم حرف بزنیم. خیلی خوشحال شدم و خدا را شکر کردم. وقتی رفتم، گفتند باید تست بزنیم روی صورت ببینیم گریم جواب می دهد برای بومی و رسوتایی بودن یا نه.
بعد آقای میرکریمی به من گفت «ببینم می توانی کاری بکنی نقش پروانه از ذهن مردم پاک شود؟» می گفت «فیلم من دو تا نقش بیشتر ندارد و نمی خواهم وقتی مردم می روند سینما، یاد شخصیت پروانه بیفتند. اگر می توانی این قول را به من بدهی، قرارداد ببندیم؟ گویش را هم باید هر روز کار کنی.»

الهام حمیدی بازیگر کشورمان
به هر حال، من با ترس و دلهره خیلی زیاد قرارداد بستم و با خودم می گفتم خدایا!
کمک کن این اتفاق رقم بخورد و واقعا هم همین طور شد.
خیلی از کسانی که فیلم را دیدند در همان اکران جشنواره، فکر کرده بودند من بازیگر بومی ام.
بعد از اینکه قرارداد بستم، خواب و خوراک نداشتم؛
شبانه روز زندگی می کردم با نقش و در خواب با لهجه خراسانی حرف می زدم. از من ته لهجه
خواسته بودند نه لهجه غلیظ. به هر حال، دختر تحصیلکرده بود،
درس خوانده، دکتر شده و برگشته بود روستای خودش و به همین دلیل می بایست گویش او با
پیزن و پیرمرد روستایی فرق می کرد فقط یک ته لهجه می خواست
که بدانیم برای آنجاست. می دانید که لهجه کامل داشته خیلی راحت تر است تا ته لهجه.
پس نخستین تجربه جدی سینمایی شما یک چالش اساسی بود.
برای من یک دانشگاه بود. معمولا کسانی که با اصغر فرهادی همکاری می کنن
د هم همین حرف را می زنند. برای من کلاس درس بود.
ضمن اینکه بعد از «خیلی دور، خیلی نزدیک» رفتم سر پروژه «زیر تیغ» و در آن هفت ماه
در خدمت آقای محمدرضا هنرمند بودم.
فکرش را بکنید که می بایسته جلوی خانم فاطمه معتمد آریا و آقای پرویز پرستویی بازی میکردم.
من اگر ضعیف ظاهر می شدم کاملا دیده می شد و توی ذوق می زد.
برای من یک چالش بود و تلاش می کردم کم نیاورم. نقش من در آن سریال حسی بود
و می خواستم قابل باور بشود و تصنعی نباشد.
با اینکه من تحصیلات دانشگاهی در بازیگر ندارم، احساس کردم همه اینها برایم کلاس
درس است و فقط به من مدرک ندادند! خیلی چیزها در همین دو کار خاص یاد گرفتم.
«مسافری از هند» در تلویزیون و «خیلی دور، خیلی نزدیک» در سنیما بسیار موفق بودند بعدش چه اتفاقی افتاد؟ انبوه نقش های مشابه بود و شما قبول نمی کردید یا چه؟
من در سینما برای نقش نسرین تحسین شدم؛ نامزدی جشنواره فیلم فجر و جشن خانه سینما.
با اینکه خیلی ها معتقد بودند نقش شایسته دریافت جایزه است
اما چون فیلم چند سیمرغ گرفت از جمله در بخش بهترین بازیگر مرد برای آقای رایگان، نقش زن
مکمل را به من ندادند. خیلی ناراحت شده بودم و برایم مهم بود
در نخستین کار جدی کارنامه ام در سینما جایزه بگیرم. البته سال بعد تندیس خانه سینما را گرفتم.
بعد از آن من کمی وسواس پیدا کردم در انتخاب نقش واقعا زحمت کشیدم و بعد از چند سال
جایزه گرفتم. البته الان داریم کسانی که با اولین نقش خودشان در سینما سیمرغ می گیرند!
نمی خواستم زحمت هایم با یک انتخاب اشتباه زیر سوال برود و دوباره برگردم سر خانه اول.
به همین دلیل یک سال کار نکردم و صبر کردم. پیشنهاد بود اما معمولی.
مثل الان نبود که می بینی کسی سیمرغ می گیرد و فردا تمام سینما از آن خانم یا آقا پر می شود.
بعد از جایزه کم کارتر هم شدم. سیمرغی را هم که چند سال پیش گرفتم برای
«گهواره ای برای مادر»، به من وفا نکرد. یادم هست آن موقع «میم مثل مادر»
و جالب اینکه بازیگر اصلی آن فیلم گزینه بازی در «زیر تیغ» بود. در نهایت برعکس شد؛
من رفتم سر سریال آقای هنرمند و ایشان هم فیلم مرحوم رسول ملاقلی پور را بازی کرد.
برای شما تلویزیون و سینما فرق نمی کرد؟
نه خیلی. مقداری این حس را داشتم حالا که جایزه از سینماگرفته ام، صبر کنم برای یک
کار سینمایی دیگر ولی چون مدت کارنکردنم طولانی شد،
ترچیح دادم در تلویزیون کار کنم. فیلمنامه «زیر تیغ» را خواندم، بازیگران را دیدم و البته خود
آقای هنرمند هم بود. احساس کردم این خودش دست کمی از یک فیلم سینمایی خوب ندارد.
به ویژه اینکه استاد پرستویی و بانو معتمدآریا برای من اسطوره های بازیگری بودند
و هر کسی می پرسید بازیگر مورد علاقه ام کیست، این دو نفر را می گفتم.
برایم جذاب بود که بتوانم نقش دخترشان را هفت ماه در یک سریال بازی کنم.
آن هم واقعا خیلی کار خوبی بود. هر قسمتش مثل یک فیلم سینمایی بود.
برای «زیر تیغ» به عنوان بهترین بازیگر درام تلویزیون تندیس حافظ گرفتم.
شاید مشکل برخی با کارنامه شما، وجود تعداد زیاد نقش های مثبت زنان و دختران معصوم و نبودن یک نقش حتی کمی خاکستری باشد، چه برسد به منفی!
نقش خاکستری بازی کرده ام ولی راستش بیننده این نقش ها را پس می زند و از من نمی پذیرد.
پیشنهاد نمی شود یا خودتان رد می کنید؟
پیشنهاد که می شود.در «اخلاقتو خوب کن» آن نقش به نظرم خاکستری بود.
تا یک مرحله ای شما تصور می کردید زن بدکاره است اما کیف زن و دزد بود.
فهمیدیم که بدذات نیست و به خاطر گذران زندگی دست به چنین کارهایی می زند.
بعد از آن کار تقریبا همه خرده می گرفتند که این نقش به من نمی آید و در شان من نیست.
ناخودآگاه مردم جوری هستند که وقتی تو در قالبی جا می افتی، همیشه همان را می خواهند.
کارگردان ها هم همین طور. نقشی بوده که فیلمنامه را داده اند خوانده ام،
بعد گفته ام فلان نقش را می خواهم. پاسخ شنیده ام که شبکه گفته فلانی نباید این نقش
را بازی کند. چون حالا نقش زن شهید و همسر پیامبر بازی کرده ام،
برای آنها مشکل ساز می شود. می دانید! یعنی یکسری مانع ها هم وجود دارد.
حتی کارگردان هم اگر بخواهد، کسانی هستند که اجازه نمی دهند.

الهام حمیدی بازیگر کشورمان
چند وقت پیش، پیشنهادی داشتم؛ یک کار مناسبتی تلویزیون برای رمضان که کمی
خاکستری متمایل به منفی بود، باور می کنید که نگذاشتند من بازی کنم؟
من اگر بخواهم برای همیشه قدیس بمانم، باید آنقدر منتظر باشم تا کارهای فاخر
در همین سطح ساخته شود. ولی کسی هوای من را ندارد.
فقط می گویند فلان نقش ها را نباید بازی کنی. پس چه کنم؟ من شغلی بازیگری است.
با اینکه مدت هاست کم کارم اما وقتی نقش های تکراری
را می خوانم و می بینم همان است، می گویم نه، نمی خواهم. دگر الان خودم هم خسته
شدم از نقش های تکراری و غم آلود. همین امسال یک
سریال کار کردم که هنوز پخش نشده و تمام آن برای من بار منفی داشت از لحاظ روحی و
روانی خیلی اذیتم کرد و با اینکه چند ماه است تمام شده،
آثارش هنوز هست. قصد دارم از این پس تا آنجا که بتوانم صبر کنم.
به گذشته برگردیم. بعد از «زیر تیغ» که از سریال های موفق تلویزیون بود، سراغ چه کاری رفتید؟
بعد از آن چند کار سینمایی کردم و می خواستم ساختارشکنی کنم و از قالب همیشگی ام
بیرون بیایم. براییک نقش طنز رفتم سراغ «دلداده» که بسیار موفق بود
و «سه درجه تب». می خواستم از آن حالت دختر مثبت دربیایم که تا حدودی شد.
روی هم رفته دوباره در تلویزیون کارهایی کردم که «زیر تیغ» را زیر سوال نبرد.
مثل «یوسف پیامبر» که با زنده یاد فرج الله سلحشور همکاری کردید.
بله. نقش زن پیامبر بود. من کلا داستان حضرت یوسف را دوست داشتم.
وقتی گفتند قرار است نقش همسر یوسف را ایفاکنم،
تعجب کردم و پرسیدم مگر ایشان ازدواج کرده بود؟ نمی دانستم واقعا.
خود آقای سلحشور نقش همسر حاکم مصر را هم پیشنهاد کرد؛
نقشی که در نهایت به لیلا بلوکات رسید اما رساتش من خودم زیاد خوشم نیامد.
حس کردم نقش زن یوسف فراز و رود دارد و برای خود من جذاب تر بود و البته برای هر بازیگری که فیلمنامه را می خواند.
فضای کار کاملا متفاوت و جذاب بود. لباس، گریم، داستان عشقی قرآنی که همه ما دوست داشتیم
ببینیم چه می شود.
همیشه فکر می کردم داستان حضرت یوسف فقط عشق یوسف و زلیخا بوده و برای خود من هم تماشای
آن جذاب بود. سریال «شهریار» را هم با کمال تبریزی کار کردم.
نکته اینجاست که شما تقریبا در بسیاری از پروژه های مهم و الف ویژه تلویزیون حضور داشتید.
همین را می خواهم بگویم که حتی در نقش های تلویزیونی هم کار سخیف نکردم.
یعنی تمام کارهای الف ویژه را اگر ببینید، شاید یکی دوتا را من بازی نکردم.
آن موقع «شوق پرواز» الف ویژه بود و نخستین گزینه ای که انتخاب شد، من بودم.
همسر شهید بابایی گفته بودند باید نقش من را ایشان بازی کنند.
خودشان، من و آقایی شهاب حسینی را انتخاب کرده بودند.
البته نقش شما در «شوق پرواز» یک تفاوت اساسی با دیگر نقش هایتان دارد و آن اینکه شخصیت اصلی آن نقش در آن زمان زنده بود.
بله. وقتی شما بخواهید نقش آدمی را بازی کنید که زنده است و کار را می بیند،
کافی است کمی کوتاهی کنید و چیزی نشود که او دوست دارد،
همین برای من استرس فراوان داشت. سوال هایم را از خود ایشان می پرسیدم.
می گفتم. مثلا این صحنه خواستگاری را می شود توضیح بدهید چه شد.
می نشست و با گریه تعریف می کرد. حسابی با هم صمیمی شده بودیم.
به همین دلیل آن نقش به شدت روی من تاثیر گذاشت و پس از «شوق پرواز» مریض شدم.
صحنه هایی را بازی می کردم که گریه و بغض بود و هفت ماه شهرستان های مختلف بودیم.
اصفهان، دزفول، قزوین. مدت های طولانی دور از خانواده و خیلی سخت بود.
نقش های مثبت پرچالش و متفاوت!
نقش های مریم «زیر تیغ» و خانم حکمت «شوق پرواز» هر دو مثبت هستند. ملودرام و بار غمناک اما هیچ ربطی به هم ندارند. یا حتی نسرین «خیلی دور، خیلی نزدیک» هم مثبت بود اما ربطی به دیگر نقش هایم ندارد. مهم این است که تو بتوانی نقش را قابل باور بازی کنی. اصلا نمی پذیریم که در نقش های مثبت کلیشه شده ام. نقش هایم اساس ارتباطی به هم ندارند و کاملا متفاوت هستند.
نقش هایی را که به من سپرده شده، جوری بازی کرده ام که یکی از سرداران روز تشییع پیکر خانم حکمت به من گفت شما ایشان را اسطوره کردید. زمان پخش «شوق پرواز» پیامک هایی داشتم از دخترها و پسرهای جوان با تیپ های امروزی که نوشته بودند «ما عاشق شهید بابایی و زنش شده ایم. فکر نمی کردیم سریال اینقدر روی ما تاثیر بگذارد.» برای همه شان خانواده شهید یک معنی دیگر داشت و خودم هم باور نمی کردم سریال اینقدر بیننده داشته باشد.
داستان زندگی شهید بابایی و زنده یاد خانم حکمت هم البته بسیار متفاوت و شبیه یک رمان عاشقانه بود؛ یک دختردایی و پسرعمه که از بچگی عاشق هم می شوند، با وجود مخالفت ها ازدواج می کنند و بعد ناگهان زن در ۲۸ سالگی با سه بچه قد و نیم قد بیوه می شود. خود شهید بابایی، مدل شهید شدن و درس خواندن و آمریکا رفتنش متفاوت بود. به خاطر همین وقتی من خودم فیلمنامه را خواندم، نظرم عوض شد و اصلا مشتاق شدم بازی کنم. معتقدم مهم این است آدم تواند نقش مثبت و کلیشه ای را جوری دربیاورد که کسی نتواند با نقش های قبلی مقایسه کند.
و حالا خوب یا بد، معمولا شما گزینه نخست بازی در چنین نقش هایی هستید.
بله. البته من زمانی که نیاز داشتم کسی بلندم کند، این اتفاق نیفتاد. اگر کاری کرده و دیده شده ام بدون هیچگونه پارتی بازی و حمایت بوده است. من عضو هیچ گروه و دسته و باندی نیستم و شاید اگر این روابط و پشت پرده های امروزی آن زمان وجود داشت، شاید من الان در این شرایط نبودم. به همین افتخار می کنم که با تلاش و کار خودم شدم «الهام حمیدی». وقتی در بخش بین الملل فیلم فجر برای «گهواره ای برای مادر» سیمرغ بلورین گرفته اند. من در بخش ملی هم نامزد بودم و جایزه نگرفتم.
«شهریار» و «مختارنامه» را هم کار کردید که از کارهای ماندگار تلویزیون است.
داستان «شهریار» جالب بود. روزی که رفتم با آقای کمال تبریزی حرف زدم، به من گفت این کار مردانه است. یعنی زنان نقش های کوتاهی دارند. نقش است به نام لاله که با وجود کم بودن حجم، بسیار مهم و تاثیرگذار است. وقتی رفتیم در دل کار، اینقدر که شخصیت دوست داشتنی و قنشگ بود، آقای تبریزی اضافه کرد به صحنه های لاله که حتی عشق اصلی شهریار یعنی ثریا هم دیده نشد. نقش خیلی شیرین درآمده بود. به دلیل اینکه خود آقای تبریزی هم حس کرد جا دارد کمی پرورش بدهد شخصیت لاله را، نقش پررنگ تر شد. یک دختر فوق العاده ساده، سادگی نزدیک به شیرینی که خیلی عاشق است. عشق یک طرفه به شهریار.
آقای تبریزی همان موقع گفت «اگر می شود نقش زن شهریار را هم خودت بازی کن. گریمت را تغییر می دهیم.» من البته رفته بودم سر پروژه «زیر تیغ» و صبا کمالی آن را بازی کرد. اگر دقت کنید من فقط در فلاش بک ها از چشم شهریار دیده می شوم.
نکته مهم این است که شما همیشه گزینه کارگردان ها و پروژه های مهم بوده اید.
«مختارنامه» برایم از این نظر جالب شد که شیرین تنها زن ایرانی آن سریال بود. با گریمی کاملا متفاوت که زن کیان، دست راست مختار و یک ایرانی دلیر بود. نوع شهیدشدن او و فرزندش برای خود من جذاب بود و می دانستم کاملا تاثیرگذار خواهدبود. «مختارنامه» هم سریالی مردانه بود و تجربه کارکردن با آقای داود میرباقری را هم گرانبها و بی نظیر می دانم.
اصلا به قدری زیبا دیالوگ می نوشت که حد ندارد. ما چیزی به نام دیالوگ و فیلمنامه نداشتیم و صبح به صبح که سر صحنه می رفتیم، برگه ها را به ما می دادند تا دیالوگ ها را حفظ کنیم. با اینکه کار تاریخی بود و متن ها فوق العاده ثقیل و سنگین مثل شعر وزن داشت، همان موقع می نوشت و برای من عجیب بود که چطور حضور ذهن دارد و این دیالوگ های زیبا را می نویسد. من خودم دوست دارم در کارهای طنز ایشان بازی کنم. وقتی یکی دو تا کار انجام دادند در شبکه نمایش خانگی، خیلی دوست داشتم که قسمت نشد.
با محمدرضا ورزی هم در سریال «تبریز در مه» همکاری کردید.
نقش خودم را خیلی دوست داشتم. طاووس یکی از سوگلی های فتحعلی شاه بود که خیلی دوستش داشت و تخت طاووس را هم برای او ساخته بود. از آنجا که از همکاری با آقای ورزی و علی لدنی، کارگردان و تهیه کننده سریال، خاطره خوش ندارم، ترجیح می دهم درباره آن صحبت نکنم.
«همه چیز آنجاست» با اینکه در کارنامه شما کاری ویژه نیست اما در نوع خودش بسیار پربیننده و محبوب بود.
در دورانی که خیلی ها بیکار بودند، ار خوب ساخته نمی شد و من کارها را رد می کردم، نوبت رسید به «همه چیز آنجاست». راستش داستان من را جذب کرد. به مشکلات مردم عادی پرداخته بود که همه ما با آنها دست و پنجه نرم می کنیم. مسائل مالی، مشکلات زوج های جوان، دختران جوان که با مدیران میانسال شرکت ها طرح دوستی می ریزند، مسائلی را عنوان می کرد که وقتی می خواندم، با خودم می گفتم اجازه می دهند اینها مطرح می شود؟
برای کار در آثار آقای شهرام شاه حسینی چند بار پیشنهاد داشتم که قسمت نشده بود. تعریف شنیده بودم که خوش ذوق است و اخلاق خیلی خوبی دارد و همچنین آقای داود هاشمی که جزو تهیه کننده های درجه یک است. من هشت ماه کار کردم و چک هایم یک روز عقب نیفتاد. این جزو اتفاق های خیلی نادر است که تهیه کننده اینقدر خوش حساب باشد. ناراضی نیستم از اینکه سریال را کار کردم. سریال شاید آنقدر فاخر نبود اما در دوره خودش، بازار سریال های ماهواره ای را کساد کرد. برای من نقطه عطف و خوشحال کننده بود.
نقش شما در این سریال خیلی خیلی مثبت بود؛ زنی که با همه چیز کنار می آید!
اوایل با مادرشوهرش مشکل داشت و از زمانی که رفت پیش پدربزرگ، زندگی شیرین تر شد. آن اوایل که مثلا با خانم مهین ترابی دعوا کردم و از خانه آنها بیرون رفتم، مردم که من را می دیدند، سرزنش می کردند که چرا چنین کرده ام. می گفتند حیف شما نیست دختر به این خانمی! من هم می گفتم شما صبر کنید درست می شود. نمی دانم چرا همه از من توقع دارند قدیس باشم!
چند کار مشترک با شهاب حسینی داشتید از جمله «محیا».
آن سال واقعا به من کم لطفی شد. هر کس آن فیلم را می دید، می گفت حتما نامزد می شوم. من برای آن نقش خیلی زحمت کشیدم. ولی آن سال فکر کنید حتی نامزد هم نشدم و با خودم گفتم یعنی حتی لایق اینکه در میان نامزدها باشم هم نبودم.
کارکردن در فضای غسالخانه و بهشت زهرا بسیار سخت بود. حتی پس از پایان کار تا یک ماه نمی توانستم لب به غذا بزنم؛ آنقدر که چیزهای عجیب و غریب دیدم. متاسفانه در حرفه ما، بخت و اقبال خیلی می تواند موثر باشد و آن سال با وجود بازی در «محیا» بخت یار من نشد.
از سرنوشت «سرزمین کهن» چه خبر؟
من فقط در شش قسمت اول هستم، تبعید می شوم و بعد فقط در فصل سوم در فلاش بک حضور دارم. نقش پیری من را هم خانم گلچهره سجادیه بازی کرده است. «سرزمین کهن» هم جزو سریال های فاخر است و وقتی پخش شود، متوجه ارزش های آن می شوید.
چرا چهره هایی که در تلویزیون و سینما آزمایش خود را پس داده اند، مدتی است کم کار شده اند؟
معتقدم شرایط کنونی سینما و اخیرا هم تلویزیون خوب است اما نه برای همه. از بس که گفتند چرا نیستی! البته حالا متوجه شده ام که نباید هر نقشی را بازی کنم حتی اگر برای همیشه نباشم. ببینید وقتی می نشینیم و حرف می زنیم، می گوییم کار خوب نیست در حالی که اتفاقا هست. کار خوب زیاد است. منتها به ما نمی رسد. مثل وام که عده ای در گذشته میلیاردی می گرفتند و پس نمی دادند و به آنها که نیاز دارند، چیزی نمی رسید.
من معتقدم در سینما صددرصد مافیا هست. فیلم های سینمایی زیادی با حمایت بخش خصوصی ساخته می شود اما متاسفانه در شرایط کنونی سینما مافیا و باندبازی حاکم شده است.
مافیای تولید داریم یا بازیگری؟
در خیلی جاها مافیا داریم از جمله سینما. الان من خیلی ها را می شناسم که مجانی بدون گرفتن پول می روند بازی می کنند؛ تنها برای اینکه دیده شوند و فراموش نشوند. گروهی هم هستند که پول می برند و بازی می کنند. اینها به راحتی ریشه دیگران را می زنند. بدترین دوره ای که من پس از ۱۶ سال کار حرفه ای با آن رو به رو شدم، الان است.
خیلی حرف ها درباره یکی از بازیگران سینما زده می شود که من قبول ندارم. من با این آقا، «دنیا» را کار کردم، «سه درجه تب» و «تبریز در مه» را کار کردم و هیچ باندبازی ندیدم اما به جرات می توانم می گویم الان داریم و بدترش را هم داریم.
چرا در مقایسه با سایر همکاران تان چندان علاقه ای به حضور در محافل خبری ندارید؟
راستش را بخواهید زیاد اهل این چیزها نبودم و نیست. در این سال ها فقط یک بار به برنامه «دورهمی رفتم». آقای مهران مدیری پرسید ازدواج کرده ای؟ گفتم مجردم. آنقدر بی احترامی و بد و بیراه نثارم کردند که برایم غیرقابل باور بود. اصلا چه لزومی دارد من در یک رسانه عمومی از مسائل شخصی خودم حرف بزنم.؟ بعد هم در فضای مجازی اعلام کردم که دوست ندارم یکسری مسائل خصوصی را در تلویزیون اعلام کنم.
پوشش شما در آن برنامه هم مسئله ساز شد!
آن مانتو را از یک تولیدی تهیه کرده بودم نه به نیت پوشیدن در این برنامه. همه پرسیدند چقدر شاد است و قشنگ. دوستم آن لباس را برای من طراحی کرده بود، دوست داشتم از او تشکر کنم در فضای مجازی.
با اینکه گفته بودید خیلی پرهیز دارید از ورود به فضای مجازی اما حضورتان در این عرصه پررنگ است.
هنوز هم دوست ندارم و هنوز هم دلم تنگ می شود برای تلفن های سکه ای یا نامه دادن. من افسوس می خورم و می گویم کاش آن دوران بود که وقتی کسی دلش تنگ شد برای دیگری، راه بیفتد بروید، یک تلفن پیدا کند تا صدای طرف را بشنود. الان همه کارهایمان را از طریق تلگرام و اینستاگرام و فضای مجازی پیش می بریم؛ از تبریک و تسلیت گرفته تا همه چیز. یک شکلک می فرستیم و تمام.
در فضای مجازی، هر بازیگر و هر چهره ای طرفداران خودش را دارد که به اصطلاح می گویند تیفوسی ها یا هواداران. هرازچندگاهی که کامنت هایم را می خوانم کمترین بی احترامی و فحاشی وجود دارد. هواداران و دوستداران واقعی من خودشان جواب کسانی را که در فضای مجازی بی احترامی می کنند می دهند که این برایم جالب است ولی امیدوارم در صفحه هیچ یک از دوستان و همکارانم شاهد بی احترامی، تهمت و شایعه سازی نباشیم.
پس پیام های هوادارانتان را در اینستاگرام چه می کنید؟
بیشتر پیام ها را می خوانم اما واقعا فرصت نمی کنم پاسخ بدهم و خوشحال نیستم که اینطور است. با اینکه با پیشرفت فناوری، کار خیلی ها آسان تر شده ولی خیلی آدم ها را از هم دور کرده و مشکل و جدایی در خانواده ها انداخته است. عشق ها هم همه مجازی شده است. حضور در فضای مجازی لازمه شغل من است و به اجبار با آن کنار آمده ام.
شما سفیر مهربانی خیریه روشنای امید هستید که این خیریه منتسب به همسران مسئولان است. این مجموعه در چه زمینه هایی فعالیت می کند؟
بله. تقریبا از دو سال پیش با همکار دیگرم پوریا پورسرخ به عنوان سفیر مبارزه با دخانیات این خیریه همکاری داریم اما باید بگویم ما از ابتدا نمی دانستیم همسران مسئولان در راس هیئت مدیره این خیریه هستند و برایم جالب است که این خانم ها اینقدر مهربان و دلسوز عاشق امور خیر و پیگیر امور بچه ها و مشکلات هستند.
این خیریه بیشتر در مسیر خروجی بچه های بهزیستی تمرکز دارد؛ درست جایی که بچه های کار شکل می گیرند و در سنین حساس وارد جامعه می شوند بدون حامی، مکان و کار… من حتی خیلی از وزرا و حتی عناوین و موضوع شغلی آنها را هم نمی شناسم چه برسد به خانم های آنها اما الحق همچون فرشته برای این خیریه و بچه ها زحمت می شکند.
بین مدیران خیریه روشنای امید، خانم هایی هستند که با وجود سمت و شخصیت های بالای همسرانشان و خودشان، بی ریا و عاشقانه و دلسوزانه برای خیریه و بچه های خیریه مادری می کنند و این دلسوزی من را به این خیریه وابسته تر کرده است.
در دنیا چهره ها از اسپانسرها و از تبلیغات درآمد خوبی کسب می کنند. آیا شما هم برنامه ای برای فعالیت در این حوزه دارید؟
خوشحالم که فضای تبلیغات و چهره ها در کشور آزاد و باز شده است. امیدوارم که بتوانیم با انتخاب بهترین برندها و بهترین چهره ها به عرصه تبلیغات کشور کمک کنیم.دوست دارم اگر روزی معرف برندی شدم اولویت با تولید ملی باشد. هر چند که برند خارجی جذابیت های خاص خوش را دارد اما ترجیح می دهم با قراردادی کمتر معرف یک محصول ملی باشم.
طی یک سال گذشته پیشنهادها و درخواست های زیادی برای همکاری با برندهای مختلف داخلی و خارجی داشتم که بیشتر در حوزه آرایشی، فشن، آکسسواری و ساعت و برندهای لوازم خانگی بوده است. سعی می کنم با بهره گیری از مشاوران خبره بهترین را انتخاب کنم.
رباطه تان با اهل هنر، ورزش و سیاست چگونه است؟
بله. آشنایی و ارتیاطی با آقای دایی و همسر ایشان دارم و فکر می کنم همسر علی دایی همان طور که نام دایی بزرگ است، لیاقت این نام بزرگ را دارد و علاوه بر انجام امور خیر، بانویی بسیار مهربان و هنرمند است. در فعالیت های خیریه و ارتباط های دوستانه از طرق دیگر با چند چهره ورزشی و هنری ارتباط دارم. نیوشا ضیغمی، شیلا خداداد، مجید و نیکی مظفری، پوریا پورسرخ و بهنوش طباطبایی جزو دوستان خوبم در حوزه هنر هستند.
اهل سیاست نیستم اما چون سیاست و مسائل سیاسی بر اقتصاد و فرهنگ کشور و مردم تاثیرگذار است، برایم مهم است. در انتخابات همیشه شرکت کردم و در آخرین انتخابات گذشته هم سعی کردم تصمیمی بگیریم که به نفع مردم کشورم باشد و مسائل سیاسی را خیلی پیگیر نیستم و آنچه برایم مهم است اینکه کشورم در حوزه داخلی و خارجی سربلند و موفق باشد.
و اما پاسخ های کوتاه الهام حمیدی بازیگر کشورمان :
• پرویز پرستویی: مشابه ندارد
• زیر تیغ: کلاس درس
• عشق: بدون آن زندگی ممکن نیست.
• سفر: عاشقشم
• احمدی نژاد: نظری ندارم
• ترامپ: غیرقابل پیش بینی
• آشپزی: لذت بخش
• فضای مجازی: فاصله و دوری
• خیریه: کمش خوبه و حس خوب
• شهید بابایی: اسطوره
• همسر شهید بابایی (مرحوم حکمت): مظهر عشق و فداکاری
• حرم امام رضا: خلوص و آرامش
• دکتر ظریف: مردی برای تمام فصول
• صالحی امیری وزیر ارشاد: ذکر خیز زیاد شنیده ام باید منتظر آینده ماند
• رضا عطاران: سوپراستار سینمای ایران
• نیکی کریمی: سوپراستارزن سینمای ایران
• تهیه کننده نمونه: داود هاشمی
• کارگردان مورد علاقه: اصغر فرهادی
• پوریا پورسرخ: معترض خوش قلب
• نقش مورد علاقه: همسر کوروش کبیر
• رژیم غذایی: خسته کننده
• تلفن: فقط تلفن سکه ای قدیما


منبع: irankhabar.ir

کشتن زن همسایه به خاطر "گاو"

به گزارش ایران خبر، عصر سه شنبه ماموران پلیس رضوانشهر استان گیلان در تماس اهالی روستای رودبار سرای در جریان قتل زن جوانی قرار گرفتند. با حضور ماموران پلیس در محل جنایت مشخص شد مقتول در خانه همسایه اش به قتل رسیده است. 
 

پزشک جنایی پس از معاینه جسد علت مرگ زن جوان را اصابت ضربات سخت به سرش اعلام کرد. 

 

در ادامه مرد همسایه به عنوان عامل اصلی جنایت بازداشت و پس از انتقال به اداره پلیس با اعتراف به قتل زن همسایه گفت: ساعتی قبل گاو همسایه وارد مزرعه و باغ من شد. از روی عصبانیت با داسی که همراهم بود دم گاو را بریدم. دقایقی بعد زن همسایه به دنبال گاوش آمد و متوجه شد که دم او را بریده ام، به همین خاطر با من درگیر شد. من هم از روی عصبانیت با داس چند ضربه به سر زن جوان زدم که جانش را از دست داد. 

 
سرهنگ حسینی رئیس پلیس رضوانشهر با اعلام این خبر گفت:  تحقیقات بیشتر از عامل جنایت ادامه دارد.


منبع: irankhabar.ir

واژگونی اتوبوس در جاده نی‌ریز – سیرجان قربانی گرفت

بار دیگر حادثه واژگونی یک‌دستگاه اتوبوس در جاده نی‌ریز به سمت سیرجان، یک کشته و ۱۶ مجروح برجا گذاشت.ب

به گزارش ایسنا، یک‌دستگاه اتوبوس پیش از ظهر امروز جمعه ۲۴ دی‌ماه(ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه) در محور نی‌ریز به سمت سیرجان، واژگون شده و بر اثر این حادثه یک نفر از سرنشینان اتوبوس کشته و ۱۶ تن مجروح شدند.

براساس این گزارش شماری از مجروحان این حادثه به بیمارستان نی‌ریز منتقل شده و ۶ تن از آنان که حال آنان وخیم گزارش شده بود، به بیمارستان شهرستان فسا انتقال داده شده‌اند.

به گزارش ایسنا، هنوز جزئیات این حادثه اعلام نشده است.

چندی قبل نیز اتوبوس حامل سربازان پادگان آموزشی کرمان در همین محور دچار سانحه شد که طی آن تعدادی از سربازان کشته و مجروح شدند.


منبع: alef.ir

آغاز بارش ها در کشور از امشب

کارشناس سازمان هواشناسی از آغاز بارش در کشور از امشب خبر داد و گفت: بارش در استان های سواحل خزر تا ساعاتی دیگر آغاز می شود.
 
به گزارش میزان، معصومه احمدی درباره آخرین وضعیت شرایط جوی کشور گفت: آخرین اطلاعات هواشناسی نشان می دهد که از اواخر امشب بارندگی در سواحل دریایی خزر به خصوص استان های گیلان و مازندران آغاز می شود و تا ظهر شنبه ادامه پیدا می کند.

وی ادامه داد: بارش در نواحی سردسیر ارتفاعات البرز و سواحل شمالی به شکل برف پیش بینی می شود.

کارشناس هواشناسی گفت: همین شرایط را در بخش های از جنوب شرق کشور به خصوص حاشیه جنوبی استان سیستان و بلوچستان نیز خواهیم داشت و شاهد بارش های خفیف و وزش باد در این مناطق خواهیم بود.

وی افزود: برای فردا میزان و گستردگی بارش در مناطق شرقی کشور افزوده می شود.

احمدی گفت: در برخی نقاط استان های سیستان و بلوچستان، شرق خراسان جنوبی و جنوب و شرق خراسان رضوی بارش باران و در نواحی سرد سیر بارش برف را خواهیم داشت.

وی افزود: در نیمه شرقی کشور نیز افزایش سرعت وزش باد را خواهیم داشت که در برخی نقاط خیزش گرد و خاک را سبب می شود.

کارشناس هواشناسی گفت: این شرایط را در جنوب غرب کشور نیز پیش بینی می کنیم، به خصوص در استان خوزستان که برای امروز و فردا پدیده گرد و خاک را به همراه خواهد داشت.

وی افزود: پیش بینی می شود با افزایش وزش باد در بخش های جنوبی، آب های خلیج فارس و دریای عمان مواج و مطلاطم باشد.

احمدی گفت: برای روز یکشنبه بر گستردگی بارش در دامنه های غربی ،مرکزی و جنوبی زاگرس بخش های از شمال غرب و سواحل شمالی و بخش های از مرکز کشور افزوده می شود که در این مناطق بارش را پیش بینی می کنیم.
 


منبع: alef.ir

یک دقیقه سکوت پیش از دیدار پرسپولیس و سایپا

دیدار تیمهای پرسپولیس و سایپا در حالی آغاز شد که هنوز جلوی در ورزشگاه آزادی، ازدحام خودروها و ناهماهنگی مشکل ساز است.

به گزارش ایسنا، دیدار تیم های پرسپولیس و سایپا از ساعت ١۶:٣۵ در ورزشگاه آزادی آغاز شد اما قبل از آن، به احترام بزرگداشت آیت الله هاشمی رفسنجانی و درگذشت کاظم سید علیخانی، یک دقیقه سکوت در ورزشگاه انجام شد.
در آغاز بازی، بیش از ۴٠ هزار هوادار پرسپولیسی در ورزشگاه حاضر شدند اما همچنان جلوی درهای ورزشگاه آزادی ازدحام خودروها و ناهماهنگی مشکل ساز است.
هوا در ورزشگاه آزادی رو به سردی می رود ولی تماشاگران با شعارهای خود بازیکنان دو تیم را به انجام یک بازی گرم تشویق می کنند.
پیش از به صدا درآمدن سوت آغاز بازی، از بلندگوی ورزشگاه یاد رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام و نیز کاپیتان اسبق پرسپولیس گرامی داشته شد و از هواداران خواسته شد با تلاوت صلوات برای ای دو مرحوم طلب مغفرت کنند.
بنری حاوی تصویر مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی پشت جایگاه ناظر بازی نصب شده است.


منبع: alef.ir

جزئیات دخل و خرج دولت

عدم تحقق منابع و به تبع آن مصارف در عملکرد هشت ماهه دخل و خرج دولت در سال جاری مشهود است. جایی که از منابع اصلی تا ۵۵ هزار میلیارد تومان محقق نشده و نتوانسته تا حدود همین رقم را بر اساس پیش‌بینی‌های قبلی اختصاص دهد. دولت نتوانسه تا حدود ۵۶ هزار میلیارد تومان از بودجه بخش های مختلف را پرداخت کند.

به گزارش ایسنا، بودجه دولت در سال جاری تا حدود ۲۹۴ هزار میلیارد تومان منابع عمومی و به عبارتی منابع اصلی برای درآمد و هزینه آن را به همراه دارد. حدود ۱۵۷ هزار میلیارد تومان از این منابع از طریق درآمدها (۱۰۳ هزار میلیارد مالیات و۵۴ هزار میلیارد سایر درآمدها)، ۷۹ هزار میلیارد از واگذاری دارایی سرمایه ای(نفت و فرآورده ها) و تا ۵۸ هزار میلیارد هم از محل واگذاری دارایی های مالی(انتشار اوراق و واگذاری شرکتهای دولتی) پیش بینی شده است. در مقابل باید این منابع در ۲۱۳ هزار میلیارد تومان هزینه های جاری، ۵۸ هزار میلیارد عمرانی و تا ۲۳ هزار میلیارد تملک دارایی مالی هزینه شود.

این در حالی است که بر اساس مصوب عملکرد هشت دوازدهم، باید ۱۰۶ هزار میلیارد تومان از مجموع درآمدها، ۵۳ هزار میلیارد تومان از دارایی های سرمایه ای و تا ۳۹ هازر میلیارد از واگذاری دارایی مالی کسب درآمد شود که مجموعه ای تا ۱۹۸ هزار میلیارد تومان را برای دولت در بر می گیرد.

اما آنچه خزانه از روند تحقق  درآمد و هزینه مالی دولت در این مدت منتشر کرده است نشان می دهد که حدود ۷۸ هزار و ۵۰۰ میلیارد از درآمدها (۵۸ هزار میلیارد مالبات و ۲۰ هزار میلیارد سایر درآمدها) محقق شده و منابع ناشی از واگذاری دارایی های سرمایه ای ۳۷ هزار میلیارد و حدود ۲۸ هزار میلیارد از واگذاری دارایی مالی بخش دیگر درآمد بودجه را تشکیل داده اند. در مجموع منابع عمومی را تا ۱۴۳ هزار میلیارد تومان تا پایان آبان ماه رسانده که در مقایسه با ۱۹۸ هزار میلیارد تومانی که برای تحقق در این دوره پیش بینی شده بود تا ۵۵ هزار میلیارد تومان عدم تحقق درآمد وجود دارد.

از سوی دیگر برای هزینه و مصارف دولت در هشت ماهه اول سال جاری پیش بینی بر این بود که از ۲۱۳ هزار میلیارد تومان هزینه های جاری که عمده آن را حقوق و دستمزد تشکیل می دهد ۱۴۴ هزار میلیارد، بودجه های عمرانی(تملک دارایی سرمایه ای) تا بیش از ۳۸ هزار میلیارد و پرداخت سود ناشی از انتشار اوراق(تملک دارایی مالی) تا ۱۵ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان خرج می شد و اختصاص می یافت.

این رقم در کل حدود ۱۹۸ هزار میلیارد تومان مصارف مصوب  بوده و با درآمد پیش ببینی شده تراز می شود. اما بررسی آماری عملکرد این بودجه نشان از آن دارد که از این هزینه هم تا ۵۶ هزار میلیارد تومان محقق نشده و به عبارتی دولت نتوانسته تا ۵۶ هزار میلیارد تومان از بودجه بخش های مختلف را پرداخت کند که از مهمترین آنها بودجه عمرانی است.

این در حالی است که برای هزینه های جاری تا ۱۲۲ هزار میلیارد تومان، بودجه عمرانی ۱۵ هزار میلیارد و تملک دارایی مالی تا ۴۲۰۰ میلیارد تومان و در کل تا بیش از  ۱۴۱ هزار میلیارد تومان پرداختی انجام شده است که بر عدم پرداخت حدود ۵۶ هزار میلیارد تومان از بودجه های پیش بینی شده در هشت ماهه اول سال تاکید دارد.

در مجموع  با توجه به بیش از ۱۴۳ هزار میلیارد تومان منابع محقق شده و تا رقمی بیش از ۱۴۱ هزار میلیارد تومان هزینه های که انجام شده است، ظاهرا دولت دراین مدت با کسری بودجه همراه نبوده و عدم تحقق درآمدها را با عدم پرداخت پوشانده است.


منبع: alef.ir

توییت جدید حسام الدین آشنا درباره خرید ایرباس

حسام الدین آشنا در حساب توییتری خود نوشت: قراردادهای مالی که از دوران برجام تا تاریخ احتمالی برگشت تحریم ها منعقد شود معتبر است و عطف بما سبق نمی شود.
 
 

به گزارش پایگاه خبری انتخاب، نصف قیمت خریدیم و اسنپ بک هم ندارد.


منبع: alef.ir

علم‌الهدی: درنظر امام، شخص دوم انقلاب مقام معظم رهبری بود

نماینده ولی‌فقیه در خراسان‌رضوی گفت: از صبح پیروزی انقلاب مهمترین دغدغه امام تداوم انقلاب بود، امام(ره) همواره تداوم انقلاب را در دست با کفایت مقام معظم رهبری می‌دیدند.

به گزارش ایرنا، آیت الله سید احمد علم الهدی در خطبه های نماز جمعه در حرم مطهر رضوی افزود: دغدغه اصلی امام(ره) بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تداوم آن بود و این مهم را در دست با کفایت مقام معظم رهبری می دیدند. 
وی اضافه کرد: در دوره ای که حضرت امام(ره) حکم امامت نماز جمعه تهران را برای مقام معظم رهبری صادر کردند انقلاب در شرایط بسیار خاصی قرار داشت. 
وی با اشاره به اینکه نماز جمعه تهران در آن زمان تریبون منحصر به فرد انقلاب اسلامی بود، اظهار کرد: در سال ۵۸ در صدا و سیما هنوز کارگزاران و مسئولان طاغوت مشغول فعالیت بودند و دیگر رسانه های مطبوعاتی نیز در اختیار کمونیست ها و منافق ها بود و تنها رسانه انقلاب اسلامی آن دوران نماز جمعه تهران بود. 
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی اظهار کرد: در همان دوران شخصیت های انقلابی بسیار دیگری از جمله آیت الله هاشمی، آیت الله مهدوی کنی و آیت الله بهشتی حضور داشتند اما امام(ره) حکم را برای مقام معظم رهبری صادر کردند. 
آیت الله علم الهدی تصریح کرد: زمانی که بررسی می کنیم متوجه می شویم که در نظر امام(ره) شخص دوم انقلاب مقام معظم رهبری بوده است. 
امام جمعه مشهد با بیان اینکه در کشور ما ارائه نظرات مختلف آزاد است و با کسی برخورد نمی شود، تصریح کرد: همه نظر ها قابل بررسی است اما آن اندیشه ای باید مد نظر قرار بگیرد که از رهنمودهای حکیمانه رهبری نشات گرفته شده باشد. 
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی با اشاره به اینکه وصیت نامه امام ( ره ) نیز مصداق دیگری بر آرامش روح و روان ایشان از انقلاب اسلامی است، خاطرنشان کرد: وقتی حضرت امام(ره) سخن از قلبی آرام و روحی مطمئن را به میان می آورند بر اساس این است که انقلاب به دست کسی سپرده شده که دیگر نگران و دلواپس آن نیستند. 
وی با اشاره به اینکه پیام شفاهی( قولی) حضرت امام(ره) نیز همان سخنان آیت الله هاشمی در مجلس خبرنگان رهبری است، تصریح کرد: همگان باید بدانند که نباید از هیچ اندیشه ای و در هیچ حزبی که با نظر رهبری زاویه دارد پیروی کرده و در آن فعالیت کرد. 
آیت الله علم الهدی همچنین در ادامه با اشاره به اینکه انسان به هر نقطه ای بخواهد برسد باید خدا اسباب و مقدماتش را آماده کند، اظهار کرد:توجه به خدا، بزرگترین کلید موفقیت در عرصه زندگی از نظر تحقق همه آرمان ها است. 
وی گفت: درباره خصوصیات و ویژگی‌های زندگی انسانی نکته‌ای که توجه به آن برای همه به ویژه جوانان ضرورت دارد این است که محور در زندگی مادی این جهان ما امید و آرمان است.


منبع: alef.ir