روگردانی بازار ارز از دستور و تهدید / بی‌اعتنایی به بخشنامه جهانگیری

۱۴ روز از بخشنامه ارزی جهانگیری می‌گذرد. دستورالعملی که ساماندهی بازار ارز را با تهدید و دستور دنبال می‌کرد؛ اکنون نه عرضه ارز از سوی بازیگران بیشتر شده و نه دلار سودای ارزانی دارد.


به گزارش مهر، دوازدهم دیماه امسال بود که اسحاق جهانگیری، دستورالعمل ساماندهی بازار ارز را ابلاغ کرد. بخشنامه‌ای چهارده بندی که بازار را بر روی کاغذ، مکلف به اجرای قواعد و مقرراتی می‌کرد. حتی برخی می‌گفتند که صادرکنندگان را هم تهدید کرده و شاید هم پیمان‌سپاری ارزی را به یادشان می‌آورد. حال ۱۴ روز از زمان صدور این بخشنامه می‌گذرد. بازار اما نشان داده که با دستور و تهدید، تسلیم نخواهد شد.

شاید هم صرافی‌های غیرمجاز و برخی‌های دیگری هم که سودای گرانی ارز و پول‌های بادآورده در سر دارند، می‌خواهند با تلاش‌های زیرپوستی خود، بازار را بی‌ثبات نگه دارند. نشانه‌های این موضوع را می‌توان به صراحت در عملکرد بازار ارز دید.

اکنون داستان هر چه که باشد، بازار ارز از دستور و تهدید روگردان است و به دنبال راه‌حل منطقی و البته با فاکتورهای اقتصادی، برای بازار ارز می‌گردد. بانکها هم یا نتوانستند یا نخواستند که بازار ارز را کنترل کنند و به نظر هم نمی‌رسد که به این زودی‌ها بتوانند جای صراف‌ها را بگیرند. پس این بازی که در بازار ارز آغاز شده، به این راحتی‌ها تمامی ندارد. حال افزایش روزانه نرخ دلار، به یک واقعیت اقتصادی تبدیل شده و دلار همچنان خود را به نرخ ۴ هزار تومانی نزدیک می‌کند.
البته در جلسه‌ اقتصاد مقاومتی که چندی پیش در بانک مرکزی هم برگزار شد، خود معاون اول رئیس‌جمهور به این نکته اشاره کرد که اکنون صرافی‌ها از جریان اصلی کاری خود خارج شده‌اند و به نظر هم می‌رسد که باید به کار طبیعی و ذاتی خود برگردند. در این میان البته خود بانک مرکزی هم به عنوان سیاستگذار پولی و ارزی کشور، تلاش‌های زیادی در این رابطه کرده و حتی معامله‌گران و سوداگران را هم تهدید به وصول مالیات کرده است، اما شاید مالیاتی که دولت از این معامله گران طلب می‌کند، در مقابل سودی که در بازار ارز به دست می‌آورند، قابل چشم‌پوشی باشد که احتمال آن ضعیف است.

پس بازار ارز ایران، حکایتی دیگر دارد. شاید اگر تا به حال دولت سیاست یکسان‌سازی نرخ ارز را انجام می‌داد، کار به اینجا نمی‌رسید. همان روزهایی که قیمت ارز مبادله‌ای و آزاد آنقدر به هم نزدیک شده بود که همه احتمال می‌دادند که امروز و فردا، دولت یازدهم، پای بخشنامه یکسان سازی نرخ ارز را امضا کند و مهر تائید بر آن بزند، اما این طور نشد.

اکنون فاصله میان ارز مبادله‌ای و ارز آزاد در بازار به اندازه‌ای زیاد شده که عملا اجرای این سیاست کامل اقتصادی را حداقل برای چندین و چند ماه دیگر، به تعویق انداخت و برخی هم البته بر این باورند که اجرای سیاست یکسان سازی، دیگر به عمر دولت یازدهم قد نمی‌دهد.

نکته دیگر حائز اهمیت آن است که اکنون کسانی که از این سفره افزایش نرخ ارز بهره بیشتری می‌برند، آن قدر این نرخ برایشان جذاب است و به ذائقه آنها سازگار شده است که به این راحتی‌ها نمی‌توانند از آن دل بکنند و همراه با سیاست‌های دولت، به اجرای دستورالعمل معاون اول رئیس‌جمهور بپردازند. این همان راهی است که بسیاری از اقتصاددانان هم بیم آن را داشتند و معتقد بودند که هر چقدر اجرای سیاست یکسان سازی نرخ ارز به تعویق بیفتد، بازار با التهاب بیشتری مواجه خواهد شد و رانت در دست عده‌ای بیشتر و بیشتر می‌شود.

حال مرور سیاستهای گذشته برای بازار ارز به خوبی آسیب‌هایش را نمایان کرده و اکنون، قیمت دلار فاصله خود را میان بازار آزاد و نرخ مبادله‌ای یا همان قیمت دولتی، روز به روز بیشتر می‌کند. همان سیاستهایی که باعث پایین نگه داشتن نرخ ارز و به نوعی سرکوب قیمت دلار در سه سال گذشته بود و اکنون و طی هفته‌های گذشته، باعث شد که فنر پایین نگه داشته‌شده ارزی رها شود.

اکنون راه حل آن است که ثبات نرخ حقیقی ارز حفظ شود،  همان موضوعی که در ماده ۴۱ قانون برنامه چهارم و ماده ۸۱ قانون برنامه پنجم توسعه هم عنوان شده است،  یعنی دولت را موظف به اجرای ترتیبات شناور مدیریت‌شده می کند که زمینه قانونی نیز برای آن وجود داشته است. به نحوی که در ماده ۸۱ برنامه پنجم توسعه به این امر اشاره شده است که نرخ ارز باید با توجه به حفظ دامنه رقابت‌پذیری در تجارت خارجی و با ملاحظه تورم داخلی و جهانی و همچنین شرایط اقتصاد کلان از جمله تعیین حد مطلوبی از ذخایر خارجی تعیین شود؛ لذا با توجه به تأکید قانونگذار بر توجه به تورم داخلی و خارجی و حفظ دامنه رقابت‌پذیری در تجارت خارجی، پیروی از سیاست ثبات نرخ ارز حقیقی مبنای قانونی نیز دارد.
نکته مهم آنکه پیش فرض چنین سیاستی، کنترل جدی و شدید تورم در داخل توسط دولت بوده است به گونه ای که در برنامه پنجم فرض شده بود که میانگین نرخ تورم در داخل کشور ۹ درصد باشد. بنابراین کارکرد دولت در این باره فقط کاهش ارزش پول ملی به اندازه تفاوت نرخ‌های تورم در داخل با تورم در خارج از کشور نیست، بلکه کارکرد اصلی دولت تنظیم سیاستهای تجاری ـ پولی و مالی و هماهنگ ساختن آنها جهت دستیابی به اهداف اقتصادی کشور از جمله افزایش رشد اقتصادی، کنترل تورم و افزایش قدرت رقابتپذیری کشور است.

در این چارچوب است که سیاست دولت در حفظ ثبات نرخ حقیقی ارز معنا پیدا می‌کند. همچنین افزایش شفافیت بازار ارز و کاهش تقاضای ارز کاغذی، از طریق آزادسازی نرخ ارز و ایجاد نهادهایی مانند بورس ارز و اجرای پیمانهای پولی نیز از جمله راهکارهایی است که باید در دستور کار دولت، بانک مرکزی و سازمان بورس و اوراق بهادار قرار گیرد، زیرا سبب خواهد شد کارآفرینان از طریق مبادله ابزارهای مشتقه مبتنی بر ارز خارجی ریسک ارزی را در فعالیتهای خود مدیریت کنند.

جدول قیمت دلار در بازار بعد از ابلاغیه جهانگیری


تاریخ
قیمت در بازار


۱۲ دی(روز صدور بخشنامه)
۳۸۵۵ تومان


۱۳ دی
۳۹۰۷ تومان


۱۴ دی
۳۹۲۶ تومان


۱۵ دی
۳۹۲۵ تومان


۱۶ دی
۳۹۳۹ تومان


۱۷ دی
تعطیل


۱۸ دی
۳۹۴۳ تومان


۱۹دی
۳۹۴۴ تومان


۲۰ دی
۳۹۵۳ تومان


۲۱ دی
۳۹۶۷ تومان


۲۲ دی
۳۹۶۵ تومان


۲۳ دی
۳۹۸۰ تومان


۲۴ دی
تعطیل


۲۵ دی
۳۹۵۶تومان




منبع: alef.ir

۲ روی سکه روابط نفتی تهران-واشنگتن/ «ترامپ»در صف نفت گران ایستاد

همزمان با آغاز ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» نوسان‌های احتمالی قیمت نفت دو روی سکه از روابط نفتی «تهران-واشنگتن» را رقم می‌زند که یک روی آن، طرفداری دو طرف از قیمت بالای نفت است. 

به گزارش مهر، «استقلال انرژی» مهمترین سیاست نفتی «دونالد ترامپ» رئیس جمهور جدید آمریکا است، سیاستی که این روزها روسیه به عنوان بزرگترین کشور تولیدکننده غیر نفتی اوپک و عربستان سعودی در کنار عراق و ایران هم از آن طرفداری می‌کنند.

با این حساب و کتاب ساده، باید نام «دونالد ترامپ» را در ردیف طرفداران نفت گران نوشت اما سوالی که مطرح می شود این است که آیا باید از یک سو بودن سیاست‌های نفتی «تهران-واشنگتن» برای بالا رفتن و بالا ماندن قیمت نفت به عنوان یک تهدید یاد کرد و یا فرصت؟

تولید نفت آمریکا در طول حدود سه سال گذشته تاکنون که قیمت نفت خام در بازار حتی سطوح کمتر از ۳۰ دلار به ازای هر بشکه را تجربه کرد نه تنها کاهش نیافته که حتی با افزایش هم همراه شده و حتی هزینه‌های تولید شیل اویل‌ها و یا نفت خام‌های نامتعارف آمریکا با کاهشی قابل توجه همراه شده است.

هم اکنون بخش عمده تولید شیل اویل‌های آمریکا که از آن به عنوان یک بلا برای نفت تولیدی اوپکی‌ها یاد می‌شود در پنج منطقه متمرکز بوده و از مناطق «باکن»، «ایگل فورد»، «نیو برارا»، «پرمین دلاور» و «پرمین میدلند» به عنوان پنج منطقه اصلی تولید شیل اویل آمریکا نام برد.

نکته قابل توجه آن است که آخرین برآوردهای موسسات معتبر بین‌المللی نشان می‌دهد که هزینه تولید شیل اویل آمریکا در سال ۲۰۱۶ میلادی به کمتر از ۴۰ دلار به ازای هر بشکه رسیده به طوری‌که صرفا در منطقه باکن هزینه تولید شیل اویل حدود ۳۱ دلار به ازای هر بشکه کاهش یافته است.

در طول سه سال گذشته سقوط قیمت نفت نه تنها هزینه‌های تولید از شیل اویل‌ها در آمریکا را بالا نبرده که با افزایش کارآیی و بهبود عملکرد در مراحل مختلف حفاری، تکمیل و تولید چاه‌ها تولید افزایش یافته و به تناسب آن ضریب بازیافت برداشت نفت هم با افزایش همراه شده است.

رمزگشایی از روابط نفتی تهران-واشنگتن

کاهش هزینه تولید نفت در آمریکا یک زنگ خطر برای ایران و سایر کشورهای عضو اوپک و غیر اوپک به شمار می‌رود و قطعا با توجه به سیاست استقلال انرژی ترامپ، آمریکایی‌ها برای تحقق اهداف افزایش تولید نفت خود به قیمت‌های بالای نفت نیاز دارند.

این افزایش قیمت نفت چنانچه با توافق کشورهای عضو و غیر عضو اوپک در بازار و در دوران ریاست جمهوری ترامپ اتفاق بیافتد تقریبا منافع تمامی کشورهای تولیدکننده تامین می شود و در صورت سقوط قیمت نفت، قطعا آمریکایی‌ها همچون دوران ریاست جمهوری «باراک اوباما» به دنبال ایجاد یک شوک روانی در بازار نفت با تحریم برخی از تولیدکنندگان و صادرکنندگان بزرگ نفت جهان همچون ایران و روسیه خواهند بود که در این صورت سناریوی آن روی سکه سیاست‌های کثیف نفتی آمریکایی‌ها آشکار خواهد شد.

همزمان با این تحولات، کنگره آمریکا در آستانه آغاز دوره ریاست جمهوری ترامپ، مجوزی برای شرکت‌های نفتی آمریکایی‌ برای عرضه هشت میلیون بشکه نفت تجاری ذخیره شده در سه نقطه آمریکا همچون تگزاس و لوئیزیانا صادر کرده است.

شرط تحقق رویای استقلال انرژی ترامپ

سیدمحمدعلی خطیبی در گفتگو با مهر درباره مجوز کنگره آمریکا به شرکت‌های نفتی برای عرضه هشت میلیون بشکه نفت ذخیره‌سازی شده در انبارهای نفت این کشور به بازار، گفت: این مصوبه کنگره آمریکا یک سیاست و تصمیم تجاری بوده تا سیاسی، زیرا آمریکا به دنبال تقویت و افزایش قیمت نفت خام در بازار است.

نماینده سابق ایران در اوپک با اعلام اینکه آمریکا به طرح کاهش تولید نفت کشورهای عضو و غیر عضو اوپک نپیوسته است اما این به منزله تلاش و برنامه آمریکا برای پایین نگاه داشتن قیمت نفت در بازار نیست، تصریح کرد: آمریکا برای تحقق اهداف خود در حوزه نفت و انرژی به قیمت‌های بالا نیاز دارد.

مدیر اسبق امور بین‌الملل شرکت ملی نفت ایران با بیان اینکه در طول سه سال گذشته آمریکا هزینه تولید نفت از ذخایر نامتعارف و یا به اصلاح شیل اویل‌ها را به شدت کاهش داده است، اظهار داشت: پیشتر هزینه تولید یک بشکه نفت شیل در امریکا حدود ۶۰ تا ۸۰ دلار بود که هم اکنون این هزینه تولید به ۳۵ تا ۴۰ دلار در هر بشکه کاهش یافته است.

این تحلیلگر بازار نفت و انرژی با یادآوری اینکه قطعا سقوط قیمت طلای سیاه به زیان آمریکایی‌ها خواهد بود و آمریکا طرفدار قیمت‌های متوسط و رو به بالا در بازار نفت است، بیان کرد: با افزایش قیمت نفت به بیش از ۵۰ دلار، آمریکا می‌تواند نسبت به سرمایه گذاری و افزایش تولید از ذخایر شیل اویل خود ادامه دهد.

وی با یادآوری اینکه ثبات قیمت نفت در سطوح بالا می‌تواند کمکی برای توسعه صنعت نفت آمریکا و افزایش تولید شیل اویل‌ها بکند، افزود: بر این اساس عرضه هشت میلیون بشکه نفت ذخیره شده در انبارهای نفتی آمریکا یک سیاست کاملا تجاری است.

«ترامپ» در صف طرفدار نفت گران ایستاد

خطیبی در پاسخ به این پرسش مهر که سیاست «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری جدید آمریکا استقلال انرژی این کشور و افزایش تولید شیل اویل‌ها با هدف کاهش وابستگی نفتی آمریکا است؟ توضیح داد: هم اکنون متوسط مصرف روزانه نفت خام در آمریکا معادل ۱۸ تا ۱۹ میلیون بشکه در روز است.

نماینده سابق ایران در اوپک با بیان اینکه متوسط تولید نفت خام آمریکا هم روزانه کمتر از ۱۰ میلیون بشکه در روز برآورد می‌شود، تاکید کرد: به عبارت دیگر هم اکنون آمریکا نصف تولید خود تقاضا برای مصرف نفت دارد و این کشور در کوتاه مدت هم نمی تواند این شکاف عرضه و تقاضا را پر کند.

مدیر اسبق امور بین‌الملل شرکت ملی نفت ایران با اعلام اینکه افزایش تولید نفت آمریکا صرفا با شعار افزایش نمی‌یابد، افزود: شرکت‌های آمریکایی برای تحقق اهداف افزایش تولید به سرمایه گذاری‌های جدید نیاز دارند که این سرمایه گذاری‌ها در گروی ثبات قیمت نفت خام در سطوح بالا است.

این تحلیلگر بازار نفت و انرژی با یادآوری اینکه عملا در سطوح پایین قیمت نفت، شرکت‌های آمریکایی تمایلی برای افزایش تولید نفت به ویژه شیل اویل ندارند، گفت: بر اساس برنامه اداره اطلاعات انرژی آمریکا تولید نفت این کشور پیش بینی شده در سال ۲۰۱۷ میلادی حدود ۱۱۰ هزار بشکه در روز افزایش یابد.

وی با بیان اینکه آمریکا با افزایش تولید ۱۰۰ هزار بشکه‌ای در کوتاه و میان مدت نمی‌تواند به استقلال انرژی دست یابد، یادآور شد: در مجموع سیاست جمهوری خواهان آمریکایی به صورت سنتی افزایش قیمت نفت بوده و هرگاه جمهوری خواهان بر سر کار بوده اند قیمت‌های نفت در سطح بالا قرار داشته است.

خطیبی با اعلام اینکه افزایش قیمت نفت به بشکه‌ای بیش از ۶۰ دلار می‌تواند برای شرکت‌های نفتی آمریکا به منظور انجام سرمایه گذاری‌های جدید جذاب و مطلوب باشد، تبیین کرد: قیمت پایین نفت به نفع آمریکایی‌ها نیست.

نماینده سابق ایران در اوپک در پایان با بیان اینکه افزایش فعالیت‌های شرکت‌ها در دوران ریاست جمهوری ترامپ می‌تواند به افزایش تقاضای انرژی در آمریکا کمک کند، خاطرنشان کرد: این افزایش تقاضا نه تنها در بازار نفت بلکه برای ذغال سنگ، گاز طبیعی و فرآورده‌های نفتی اتفاق خواهد افتاد.


منبع: alef.ir

دلالها کوتاه آمدند؛ زعفران ۳۰۰هزارتومان ارزان شد

عضو شورای ملی زعفران ضمن انتقاد از تاخیر وزارت جهاد و گمرک در ارائه آمار تولید و صادرات این محصول، از کاهش حدود ۳۰۰ هزارتومانی قیمت هرکیلوگرم طلای سرخ در ۲ هفته اخیر خبر داد.

علی حسینی در گفتگو با مهر، با بیان اینکه میزان تولید زعفران در سال‌جاری ۳۶۰ تن پیش بینی شده بود، اظهارداشت: به دلیل وقوع سرمازدگی میزان نهایی تولید قطعا از این میزان کمتر است.

وی با اشاره به اینکه حدود یک ماه از اتمام برداشت زعفران در کشور می‌گذرد، اضافه کرد: متاسفانه هنوز وزارت جهاد کشاورزی میزان تولید این محصول را در سال‌جاری اعلام نکرده درحالی که با گذشت حدود ۱۰ روز از اتمام برداشت محصول این کار به راحتی قابل اجرا است.

عضو شورای ملی زعفران همچنین از ثبات نسبی شرایط بازار خبر داد و افزود: درحال حاضر قیمت هرکیلوگرم زعفران حداقل ۴ میلیون و ۶۰۰ هزارتومان و حداکثر ۵ میلیون و ۸۰۰ هزارتومان است ضمن اینکه در حدود دو هفته اخیر قیمت هرکیلوگرم از این محصول بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزارتومان ارزان شده است.

حسینی توضیح داد: البته نمی‌توان گفت زعفران ارزان شده بلکه باید بگوییم به قیمت منطقی و واقعی خود رسیده است چون عده‌ای سودجو نرخ این محصول را به صورت کاذب افزایش می‌دهند و بعد که قیمت‌ها افت می‌کند می‌گویند زعفران ارزان شد درحالی‌که باید گفت نرخ این محصول منطقی‌تر شده است.

به گفته وی نرخ منطقی هرکیلوگرم زعفران حداقل ۴ میلیون تومان و حداکثر ۵ میلیون تومان است که این قیمت‌ها هم برای تولیدکننده سودآور دارد و هم به نفع صادرات کشور و حفظ بازارهای صادراتی است.

عضو شورای ملی زعفران درباره وضعیت صادرات طلای سرخ نیز اظهارداشت: وضعیت صادرات این محصول هم مطلوب است، متاسفانه گمرک هم در ارائه آمار صادرات زعفران تعلل دارد اما روند کار و مشاهدات ما نشان می‌دهد که روند صادرات عادی و مطلوب است.


منبع: alef.ir

سود بازرگانی واردات قطعی ۹ قلم کالای کشاورزی اعلام شد

پس از اینکه دولت با ابلاغ مصوبه‌ای نسبت به افزایش سود بازرگانی تبدیل به واردات قطعی برخی کالاهای کشاورزی ورود موقت و کاهش زمان صدور محصولات تولیدشده از این کالاها به یک‌ سال اقدام کرد، جزئیات اضافه‌شدن دو تبصره به قانون امور گمرکی اعلام شد.
 

به گزارش ایسنا، بر این اساس، تبصره (۲) ماده ۸۲ آیین‌نامه اجرایی قانون امور گمرکی به این شرح اعلام شده است: “در مورد کالاهای کشاورزی مشمول قانون تمرکز وظایف و اختیارات مربوط به بخش کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی، مهلت صادرات محصولات به دست آمده (از واردات موقت این کالاها) از تاریخ صدور سند ترخیص شش ماه بوده و حداکثر برای شش ماه دیگر به تشخیص کارگروه موضوع این ماده قابل تمدید است.”

به این ترتیب در صورتی که کالاهای اعلام شده شامل گندم، شکر خام، شکر سفید، شیر خشک، برنج، جو، رب گوجه فرنگی، عسل و انواع میوه‌های تازه و خشک و زیتون تازه به صورت ورود موقت به کشور وارد شوند، ظرف مدت یک سال از تاریخ صدور سند ترخیص فرصت دارند که به صورت محصولات تولید شده از آن‌ها صادر شوند.

از سوی دیگر تبصره (۲) ماده ۸۷ این آیین‌نامه نیز به این شرح اعلام شده است: “درخصوص آن‌دسته از کالاهای کشاورزی مشمول قانون تمرکز وظایف و اختیارات مربوط به بخش کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی که (در مورد آن‌ها) تفاوت قیمت داخلی و خارجی وجود دارد یا مشمول ممنوعیت یا محدودیت شده است، در صورت عدم ایفای تعهد در مهلت مقرر، تبدیل به واردات قطعی با رعایت این آیین‌نامه منوط به پرداخت سود بازرگانی مشخص‌شده و با رعایت بندهای (الف)، (ب) و (ج) ذیل آن خواهد بود.

الف- واردکنندگانی که ۷۰ درصد وزن محموله وارداتی را صادر کرده‌اند، در صورت درخواست تبدیل باقی‌مانده به ورود قطعی مشمول ۷۰ درصد سود بازرگانی ماخذ تعرفه‌های مشخص شده می‌شوند.

ب- در صورت برقراری هر نوع مابه‌التفاوت یا عوارض توسط مراجع قانونی برای واردات قطعی اقلام مشخص‌شده، هنگام تبدیل به قطعی شدن پروانه ورود موقت آن اقلام علاوه بر پرداخت سود بازرگانی تعیین شده مشمول پرداخت مابه‌التفاوت یا عوارض مربوط نیز خواهد شد.

ج- وزارت جهاد کشاورزی تا پایان هر سال سود بازرگانی کالاهای اقلام مذکور را جهت تبدیل پروانه ورود موقت به قطعی پیشنهاد می‌دهد و پس از طی مراحل تصویب قانونی مراتب به سازمان توسعه تجارت و گمرک ایران جهت اقدام ابلاغ خواهد شد.

سود بازرگانی در نظر گرفته شده برای تبدیل به ورود قطعی هر یک از محصولات مذکور، به شرح زیر است:
 

سود بازرگانی تبدیل به واردات قطعی محصولات کشاورزی


ردیف
عنوان کالا
کد تعرفه
سود بازرگانی برای تبدیل محموله ورود موقت به واردات قطعی (درصد)


۱
گندم
۱۰۰۱
۷۵


۲
شکر خام
۱۷۰۱
۸۵


۳
شکر سفید
۱۷۱۰
۸۵


۴
شیر خشک
۰۴۲۱ – ۰۴۲۲
۱۰۰


۵
برنج
۱۰۰۶
۱۰۰


۶
جو
۱۰۰۳
۶۵


۷
رب گوجه فرنگی
۲۰۰۲۹۰۱۰
۱۰۰


۸
عسل
۰۴۰۹
۱۲۰


۹
انواع میوه و زیتون
۰۸
۱۵




منبع: alef.ir

رده‌بندی کیفی وانت‌ها منتشر شد

گزارش رده‌بندی کیفی خودروهای وانت تولیدی در آذر ماه امسال منتشر شد.

به گزارش ایسنا، در میان خودروهای وانت تولیدی در آذر ماه امسال تنها وانت تندر توانسته سه ستاره از پنج ستاره کیفی را کسب کند.

باقی وانت‌های تولیدی شامل وانت سایپا ۱۵۱، وانت مزدا تک کابین، وانت مزدا دو کابین، وانت نیسان تک سوز، وانت نیسان دوگانه‌سوز و وانت آریسان در پایین‌ترین سطح کیفی قرار داشته و تنها یک ستاره از پنج ستاره کیفی را کسب کرده‌اند.

در مدل ارزیابی خودروهای داخلی، این محصولات بسته به کیفیت خود یک تا پنج ستاره کیفی دریافت می‌کنند. یک ستاره پایین‌ترین سطح کیفی و پنج ستاره بالاترین سطح کیفی را نشان می‌دهد.
 


منبع: alef.ir

امضای ۵۰۰ میلیارد تومان قرارداد برای ساخت تجهیزات پرمصرف صنعت نفت

رئیس انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت از انعقاد ۵۰۰ میلیارد تومان قرارداد برای ساخت ۱۰ قلم از تجهیزات پرمصرف این صنعت خبر داد.

رضا خیامیان  در گفت و گو با ایسنا، با اشاره به فعالیت مرکز توسعه سرمایه گذاری و فناوری در کیش، از تلاش این مرکز برای ایجاد همکاری بین شرکت های داخلی و خارجی خبر داد و گفت: در این مرکز با شرکت های خارجی مختلف ایتالیایی، هلندی، نروژ، اسپانیا و… مذاکره می کنیم، بعد از اینکه آن ها اعلام آمادگی کردند با یک شرکت ایرانی جوینت می شوند و امیدواریم  امیدواریم وضعیتی ایجاد شود که بتوان در زمینه انتقال تکنولوژی و تشکیل شرکت‌های ایرانی خارجی در مرکز کیش تمرکز کنیم.

وی با تاکید بر اینکه صادرات و انتقال تکنولوژی مهم ترین هدف تشکیل مرکز مذکور است، افزود: در حال حاضر صادرات تجهیزات نفتی ایران به کشورهای دیگر زیاد نیست، زیرا ایران به دلیل تحریم ها نمی تواند استانداردAPI  را داشته باشد. این مشکل زمانی که با شرکت های خارجی جوینت شویم و بتوانیم با برند آن ها کالا صادر کنیم برطرف می شود.

رئیس انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت در ادامه با اشاره به ساخت در ده قلم کالایی که در وزارت نفت پر مصرف است، اظهار کرد: تا کنون حدود ۵۰۰ میلیارد تومان قرارداد برای ساخت آن ۱۰ قلم  تجهیزات توسط شرکت های داخلی منعقد شده است.


منبع: alef.ir

پیشنهاد توتال! ارایه ی تکنولوژی ایرانی متعلق به ۵۰ سال پیش

چهل ماه است که فرش قرمز وزارت نفت برای انتقال تکنولوژی توتال و … پهن شده است این لشکر با یک هارمونی گوشخراش در ارکستری گسترده فریاد برمی آورند که دلیل پایین بودن برداشت نفت ایران از مخازن نفت، عدم استفاده از تکنولوژیهای روز است و باید انگیزه ایجاد کرد و مانند بقیه ی جاها( حتما کردستان عراق!!!) قراردادها را جذاب کرد اما جالب است بدانیم شرکت توتال، که بر خلاف عدالت و روندهای معمول مناقصات، زودتر از همه مدارک و اطلاعات میدان آزادگان را دریافت کرده بود و فرصت موسع مطالعاتی هم داشته است چه روشها و تکنولوژیهای را برای این میدان پیشنهاد داده است؟
 
شنیده ها حاکی است که شرکت توتال طی دو جلسه به فاصله ی چند ماه یافته های خود را برای افزایش بازیافت نفت بر پایه دانش فنی روز! ارایه داده است ابتدا تزریق گاز را برای افزایش بازیافت پیشنهاد داده که با توجه به ناتوانی در توجیه پیشنهاد فنی خود برای کارشناسان ایرانی، به فاصله ی چند ماه، گزینه ی نصب پمپهای درون چاهی! را برای افزایش بازیافت پیشنهاد داده است. سوال اساسی و حیاتی اینجاست که آیا این گزینه ها در بردارنده ی تکنولوژی روز است؟ آیا دست ایرانیان از این تکنولوژیها کوتاه است؟
 
اگر جماعت کم اطلاع از نفت، صدای گوشخراش کنسرت هیپ هاپشان را اندکی پایین بیاورند یا اقلا در فرصت تنفسشان مهلت دهند باید گفته شود هیچ کدام از این دو گزینه، دانش فنی روز نیست چرا که تزریق گاز در سال ۱۹۷۰ برای اولین بار در دنیا و ایران در میدان هفت گل اجرا شده است و پس از آن هم در دوران انقلاب شکوهمند اسلامی بدون اتکا به خارجیها یا با مشارکت آنها در میادین مختلفی، طرحهای متعدد تزریق گاز اعم از امتزاجی و غیر امتزاجی، طراحی و اجرا شده است که میادینی از قبیل آغاجاری با ظرفیت تزریق ۲۰۰۰ میلیون فوت مکعب در روز، محصول کامل طراحی، مطالعه و اجرای ایرانیان است.
 
 استفاده از پمپ های برقی نیز بیش از چهل سال است که در میادینی از شرکت فلات قاره و طی سالهای اخیر در میدانی مثل مسجد سلیمان استفاده و عملیاتی شده، یا در برخی چاه های مناطق نفت خیز آزمایش شده است.
 
آیا وعده ی استفاده از دانش فنی روز و انتقال تکنولوژی اینگونه قرار است جامه ی عمل به خود بپوشد؟ ایا استفاده از تکنولوژی حدود ۵۰ سال پیش دانش روز تلقی می شود؟ آیا تکنیکهایی که ایرانیان به کرات مورد استفاده قرار داده اند حالا قرار است مجددا با این تبلیغات سرسام آور به اسم انتقال تکنولوژی به ایرانیان قالب شود و تحت ترمهای قرارداد IPC، بیست سال در سود سرشار تولید نفت با قراردادهای سقف باز سهیم شوند؟

قابل انکار نیست که سرمایه گذاری، نیاز واقعی صنعت نفت ایران است و این می باید با استفاده از ظرفیتهای سرمایه گذاری داخلی و خارجی انجام شود در همین فقره هرچه به کارنامه ی ۴۰ ماهه ی اقای زنگنه نگاه می شود هیچ خبری از استفاده ی ایشان از سرمایه های داخلی یا اقلا مذاکره ی ایشان با منابع تامین سرمایه ی داخلی (در مقابل رگبار مذاکرات خارجی ها) نیست واقعا چه کسی پاسخگوی بی عملی محض وزارت نفت در عدم استفاده از منابع سرمایه های داخلی طی چهل ماه گذشته است؟
 
 چه قصه ی تلخی است که تا چهار سال دیگر هیچ افزایش ظرفیت تولیدی( غیر از معدودی که از دولت قبل است و هنوز افتتاح نشده) در پیش نخواهد بود چون چهار سال است که هیچ قرارداد توسعه ای را وزارت نفت کلید نزده است. دردآور است که بدانیم توسعه ی میادینی حتی در دوره ی جنگ تحمیلی نیز تا این اندازه تعطیل نبوده است.
 
 کارشناسان نفتی بارها متذکر شدند که گره میادینی همچون آزادگان و سایر میادین نفتی، بیش از آنکه در گرو دانش روز باشد در وهله ی اول نیازمند سرمایه و تزریق نقدینگی است و در درجه ی دوم آزاد کردن شرکت توسعه دهنده از چنبره ی افراد و مدیران غیر نفتی است که متاسفانه طی یکی دو دهه ی گذشته مدیرانی از پتروشیمی و پالایش و پخش و خارج از بدنه ی وزارت نفت و حتی از مجلس، به مدیریت توسعه ی میادین نفتی وارد شده اند فعلا هم در بر همان پاشنه می چرخد و انگار قرار نیست صدای کارشناسان دلسوز، فرصت اجرای یک سانس از کنسرت نفت را داشته باشد.
 
تا چه زمانی باید برای طبل های توخالی شرکتهای توتال، شل و بی پی … گوش تیز کرد؟ چرا نباید با این همه شواهد مطمئن شد که سازهای کوک شده در وزارت نفت، برای موسیقی طرب و تغنی است و نمی توان آن را از طایفه موسیقی حلال یا مشکوک قلمداد نمود که با خیال راحت یا حداقل با احتیاط بتوان به آن گوش سپرد؟ بیچاره مردم که جز تسلیم و قضا هیچ راهی ندارند اما کارشناسان از ابتدا هم بلیط چنین کنسرتی را رزرو نکردند و همچنان به رسالت خودکه آگاهی بخشی است ادامه می دهند .

فانتظر انی معکم من المنتظرین.


منبع: alef.ir

صفحه نخست روزنامه‌های سیاسی ۲۶ دی ماه

تصاویر صفحه نخست روزنامه‌های سیاسی کشور که صبح امروز در پیشخوان مطبوعات عرضه می‌شود.
 

 


 


 


 
 




 




 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 




منبع: alef.ir

عملیات گسترده برای آزادسازی تدمر

ارتش سوریه و متحدانش عملیات نظامی گسترده‌ای را برای آزادسازی تدمر از اشغال گروه تروریستی داعش آغاز کرده‌اند.

به گزارش ایسنا، یک منبع میدانی در ارتش سوریه در گفت‌وگو با خبرگزاری آلمان گفت: ۱۰ هزار نیرو در این عملیات نظامی مشارکت می‌کنند که اغلب از گروه دفاع مدنی و گردان صقور الصحرا و نیروهای سرلشکر سهیل حسن هستند. هدف این عملیات در مرحله نخست آزادسازی چاه‌های گاز و نفت در جزل، الشاعر، مهر و در مرحله نهایی آزادسازی تدمر است.

این منبع افزود: نیروهای مهاجم توانسته‌اند طی ساعات نخستین از آغاز عملیات تا مسافت سه کیلومتری در محور شمال شرقی فرودگاه التیفور پیشروی کنند.

این منبع میدانی در ارتش سوریه خاطرنشان کرد که عملیات زمینی با پشتیبانی گسترده جنگنده‌های سوری و روسی و بمباران توپخانه‌ای و موشکی از سوی نیروهای دارای تجهیزات پیشرفته صورت می‌گیرد.

سرتیپ علی ایوب، رییس ستاد کل ارتش سوریه پیش‌تر از نیروهای سوری در حومه شرقی حمص بازدید کرد تا از میزان آمادگی این نیروها به منظور آغاز عملیات مطلع شود.


منبع: alef.ir

آخرین تحولات جنگ سوریه و نتیجه احتمالی مذاکرات پیش رو/ سیاست ترامپ درباره سوریه چه خواهد بود؟

اجلاس آستانه قرار است در بیست و سوم ژانویه( ۴ بهمن ماه) به میزبانی دولت قزاقستان و با حضور نمایندگان دولت و معارضان سوریه و با نظارت سه کشور ایران، ترکیه و روسیه و مشارکت نماینده سازمان ملل متحد برگزار شود. اجلاس آستانه پس از آزاد سازی حلب و با هدف تقویت روند سیاسی و یکپارچه کردن تلاش ها برای مبارزه با تروریسم و ایجاد ثبات و استقرار در سوریه تشکیل می شود.

در حال حاضر سه کشور ایران، ترکیه و روسیه به رایزنی های خود برای برگزاری موفق اجلاس آستانه و کمک به حل بحران سوریه ادامه دهند. در این راستا روز جمعه حسین جابری انصاری، میخائیل بوگدانف و اونال معاونان وزارت خارجه ایران، روسیه و ترکیه در مسکو رایزنی هایی را انجام دادند. معاون وزیر خارجه کشورمان در یکی از شبکه های مجازی در این خصوص نوشت: اجلاس آستانه قرار است در بیست و سوم ژانویه به میزبانی دولت قزاقستان و با حضور نمایندگان دولت و معارضه سوریه و با نظارت سه کشور ایران، ترکیه و روسیه و مشارکت نماینده سازمان ملل متحد برگزار شود.

هیأت عالی معارضان سوریه اعلام کرده است که از گفت‌وگوهای سوریه در «آستانه» حمایت می‌کند. این هیأت در حساب توئیتری خود اعلام کرد که از هیأت نظامی مذاکره کننده حمایت کرده و از آمادگی خود برای ارائه حمایت لجستیکی به این هیأت خبر داده است.

در همین حال خبرهایی از دعوت برخی کشورها مانند عربستان، قطر و آمریکا برای حضور در نشست مطرح شده است.

روز جمعه ابراهیم کالین، سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه از حضور آمریکا در نشست قزاقستان خبر داد ولی گفت که سطح این حضور هنوز مشخص نشده است. مولود چاووش اوغلو وزیر خارجه ترکیه نیز گفته بود روسیه با حضور آمریکا در مذاکرات آستانه موافقت کرده است.

چاووش اوغلو هفته در صحبتهایی گفت: آمریکا لازم است قطعا به آستانه دعوت شود. ما با روسیه بر سر این موضوع به توافق رسیده ایم. وی تصریح کرد: هیچ کس نمی تواند نقش آمریکا را نادیده بگیرد.

به نوشته واشنگتن پست روسیه دعوت نامه مشارکت دولت آمریکا را نه برای کاخ سفید و مقامات فعلی آمریکا بلکه برای تیم دونالد ترامپ که تا یک هفته دیگر زمام امور را در دست می گیر فرستاده است.

واشنگتن پست در تفسیری نوشت: دعوت مسکو از دولت ترامپ برای شرکت در گفت و گوهای صلح سوریه در آستانه، اولین نشانه های عزم راسخ روسیه برای توسعه روابط با آمریکاست. دعوت از دولت ترامپ برای شرکت در گفت و گوهای آستانه؛ در مکالمه تلفنی  سرگئی کیسلیاک، سفیر روسیه در واشنگتن با  مایکل فلین، مشاور امنیت ملی در نظر گرفته شده برای دولت ترامپ انجام گرفت.

اما یک منبع در مسکو به اینترفاکس گفته که «روسیه، ایران و ترکیه به صورت جمعی در خصوص تصمیمات خود برای دعوت هر کس به مذاکرات آستانه، بیانیه خواهند داد.» منبع اینترفاکس برای شفاف‌تر شدن موضع روس‌ها در ادامه گفته:‌ «مذاکرات در خصوص فرمت مذاکرات هنوز به پایان نرسیده و با تمام قوا برای حل این موضوع تلاش می‌کنیم. بنابراین، انتشار هرگونه بیانیه‌ای در خصوص ترکیب شرکت‌کنندگان، بی‌ربط است.»

نشست آستانه در حالی تشکیل می شود که پیش از آن به مدت یک سال آمریکا و روسیه تلاشی بی ثمر برای برقراری آتش بس و شروع گفت وگوهای صلح در سوریه بعمل آورده بودند. مسکو و واشنگتن هریک دیگری را به تباه کردن این تلاشها متهم می کنند.

اما در چند وقت اخیر روسیه دست به کار شد و فرآیند جدیدی را در این محور با هدف تعریف نقش و جایگاهی جدید برای خود جهت رهبری منطقه و جهان، به اجرا گذارد. البته با توجه به اختلافات عمیق بین کشورهای مختلف و سیاست دولت هایی مانند آنکارا این بار نیز بعید است مذاکرات که در قزاقستان برگزاری می شود به نتایج خاصی منجر شود.

گفتنی است ترامپ قبلاً خواستار تشکیل یک ائتلاف ضد تروریسم با همراهی روسیه شده و گفته است که برکناری اسد نباید اولویت درجه اول آمریکا باشد اما در عین حال مخالف قدرت منطقه ای ایران می باشد.

رکس تیلرسون فرد در نظر گرفته شده برای پست وزارت خارجه دولت ترامپ هم روز چهارشنبه در مراسم جلسه رای اعتماد خود گفت که روسیه، سوریه، ترکیه و ایران دارند در غیاب ما شروط خود را در مورد اینکه امروز در سوریه کارها چطور پیش برود دیکته می کنند.

تیلرسون خواستار تعامل هرچه بیشتر آمریکا در بحران سوریه شد. وی در عین حال تاکید کرد: اما هرگونه همکاری با ایران در سوریه برخلاف منافع آمریکاست. همچنین تیلرسون در پاسخ به سوالات سناتور‌ها در کمیته امور خارجه سنای این کشور گفت: باید در مورد مساله سوریه دوباره با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه همکاری کنیم، زیرا این کشور متحد قدیمی ما در ناتو است.

جیمز ماتیس هم در سنا گفته بود: جنگ داخلی و خونین در سوریه خاورمیانه و همچنین اروپا را با بی ثباتی مواجه ساخته است و متحدان آمریکا از جمله اسرائیل، اردن و ترکیه را تهدید می کند. او مدعی شد که گروه تروریستی داعش، ایران و روسیه از این ناآرامی ها سود می برند؛ اموری که هیچ کدام در راستای منافع ملی آمریکا نیست. جیمز ماتیس با ادعای اینکه «نفوذ مُغرضانه ایرانیان در منطقه رو به افزایش است»، ایران را تهدیدی رو به رشد خواند.

گفتنی است به عقیده بسیاری از تحلیل گران آینده سیاست آمریکا نسبت به بحران سوریه بستگی به رابطه ترامپ و پوتین خواهد داشت. در حال حاضر دونالد ترامپ که فشارهای ضد روسی اعضای کنگره آمریکا ادامه دارد، گفته است او در صورت «کمک کردن واقعی» مسکو به واشنگتن، مانعی برای لغو تحریمهای روسیه نمی بیند.


منبع: alef.ir

اظهارنظر مطهری درباره ورود قوه قضاییه به موضوع رفع فیلتر شبکه‌های اجتماعی

نائب‌رئیس مجلس شورای اسلامی ورود قوه قضاییه به موضوع رفع فیلتر شبکه‌های اجتماعی را موجب حاکمیت دوگانه عنوان و تاکید کرد که قوه قضاییه در این مورد باید تابع کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه و هیات نظارت بر مطبوعات باشد.

علی مطهری در گفت‌وگو با ایسنا، درباره اظهارات معاون دادستان کل کشور مبنی بر مجاز بودن قوه قضاییه برای ورود به موضوع رفع فیلتر شبکه‌های اجتماعی، گفت: اگر قرار باشد طبق نظر معاون دادستان کل کشور درباره مرجع فیلتر کردن شبکه‌های اجتماعی و سایت‌ها و وبلاگ‌ها عمل شود، باید کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در فضای مجازی و نیز هیأت نظارت بر مطبوعات تعطیل شوند و در واقع قانونگذار با تأسیس این دو نهاد کار عبثی انجام داده است و باید اختیارات این دو نهاد را به قوه قضائیه می‌داد. به‌عبارت دیگر طبق نظر ایشان، در دو حوزه جرایم رایانه‌ای و مطبوعات، در کشور ما حاکمیت دوگانه برقرار است.

وی افزود: مثلا کارشناسان حاضر در کارگروه تعیین مصادیق یا کارشناسان حاضر در هیأت نظارت بر مطبوعات پس از ساعت‌ها کار کارشناسی و مشورت، درباره موضوعی تصمیمی می‌گیرند و بعد قوه قضائیه کار خودش را می‌کند. این یعنی بی‌اعتنایی به تصمیم و تحقیر شخصیت این کارشناسان. توسل به مواد و تبصره‌های قانونی هم این تناقض را حل نمی‌کند.

این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس ادامه داد: هر عقل سلیمی حکم می‌کند که در این موارد قوه قضائیه باید تابع این دو مرجع قانونی باشد و تنها اگر شکایتی وجود داشت حق ورود دارد. کار مطبوعات و سایت‌های خبری طبق قانون به عهده هیأت نظارت بر مطبوعات است و کار شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ‌ها با کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در فضای مجازی.

مطهری خاطرنشان کرد: همین نگاه و رویّه بوده است که مشکلاتی برای کشور ایجاد کرده است. مسأله‌ی برخورد با جرم یا پیشگیری از وقوع جرم که وظیفه قوه قضائیه است، در جایی است که یک مرجع کارشناسی در خصوص موضوع جرم وجود نداشته باشد. حادثه لغو سخنرانی اینجانب در مشهد و نقض آزادی بیان هم با همین بهانه پیشگیری از وقوع جرم انجام شد در حالی که مرجع قانونی یعنی شورای تامین شهر یا استان وجود داشت.

وی در پایان تاکید کرد:‌ نباید عقلمان را کنار بگذاریم و به الفاظ مواد قانونی جمود بورزیم یا خدای ناکرده تجاهل کنیم.


منبع: alef.ir

ابراهیم رئیسی، رقیب روحانی می شود؟

روزنامه اعتماد یکی از نامزدهای اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری را ابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی دانست. این روزنامه نوشت:

سید ابراهیم رییسی، همچون «حسن روحانی» لباس روحانیت می‌پوشد و به کلامِ آخوندی اشراف دارد؛ درس‌آموخته مکتب مدرسه حقانی. یک گام از روحانی جلوتر است؛ چرا که سید است و سیاسیون سید بودن را با توجه به شیعی بودن ایرانیان، بر افزایش رای و هواداری آنان موثر می‌دانند.

همچنین رییسی با برگزیده شدن به عنوان تولیت آستان قدس رضوی توانسته به اقشار پایین جامعه در مشهد توجه کند و تصاویری از او و خانه‌ها و زندگی‌های سخت منتشر شده است. پس می‌تواند معترضی باشد به وضعیت اقتصادی دولت کنونی و راهی بیابد جهت جلب آرای طبقات محروم.

از دیگر سو، سابقه‌ای دارد در بطن نهادهای امنیتی و قضایی کشور (دادستان ویژه روحانیت، دادستان کل کشور، معاون اول قوه قضاییه، رییس سازمان بازرسی کل کشور، دادستان تهران و…) که او را برابر حسن روحانی نگه می‌دارد و ضعفی نخواهد داشت. آنچنان‌که روحانی هم امروز در رقابت و جدال با همقطاران اوست. میان هسته مرکزی قدرت هم هوادارانی دارد که این روابط به گونه‌ای است، شاید لازم باشد آنان به او بگویند، به میدان انتخابات بیاید یا خیر؟

او حراف نیست و حتی در این اواخر، برابر برخی انتقادات تند نیز حاضر به سخنرانی نشد و به میدان مواجهه نیامد. از همه مهم‌تر، اگر کاندیدا شود، گروه یا افرادِ موثری میان اصولگریان وجود ندارد که دهان به انتقاد و شکوایه و ان‌قلت باز کنند.


منبع: alef.ir

کرباسچی: نمی توان گفت با درگذشت هاشمی،به اصلاح طلبان و اعتدالیون آسیب وارد نشده است

غلامحسین کرباسچی به روزنامه اعتماد گفت: آنچه از شخصیت‌هایی مثل آقای هاشمی و امثال ایشان باقی می‌ماند در واقع الگوی رفتاری است. سرمایه‌ای که برای اصلاح‌طلبان و معتدلین بعد از آقای هاشمی وجود دارد همین منش و رفتار است، که اگر این را بتوانند تحلیل و به آن عمل کنند اتفاقی رخ نخواهد داد.

اگر بتوان این الگو را تدوین و مورد اجماع مجموعه اصلاح‌طلبان و معتدلین قرار داد و بر اساس آن عمل کرد می‌توان آسیب را به حداقل رساند. نمی‌توان گفت که به اصلاح‌طلب‌ها و اعتدالیون آسیب وارد نشده است. تعبیر دینی آن هم این است که هیچ چیزی جایگزین او نمی‌شود؛ ولی می‌توان به این نحو جبران کرد.

می‌توان گفت که آقای هاشمی یک شخصیت ارزنده برای مجموعه نیروهای فعال سیاسی بود. اما در حال حاضر ایشان از دنیا رفته‌اند و پیش‌بینی نمی‌شد که او و دیگر شخصیت‌های سیاسی تا ابد زنده بمانند.

مجموعه نیروهای معتدل و اصلاح‌طلب باید به این فکر کنند که چه ویژگی‌ای هاشمی را هاشمی کرده است و در طول این ٣٧ سال فعال و منشأ اثر نگه داشته است. اگر این تبیین، مورد اجماع قرار گرفته و به آن عمل شود به نظر من آینده اصلاحات و اعتدال جایگاه خودش را در جامعه ایران می‌تواند حفظ کند. همین نکته‌ای که آقای هاشمی همیشه روی آن تاکید داشت و می‌گفت «معدل افکار عمومی گرایش به افراط و تفریط نیست» خودش مصداق خوبی است. افکار عمومی اگر در صحنه حضور داشته و رفتاری مثل ایشان را در پیش گیرند آینده می‌تواند با افق روشن باشد و ضربه‌ای از نظر سیاسی به اصلاح‌طلب‌ها وارد نشود.


منبع: alef.ir

یادداشت رسالت / سه لکه سیاه

انقلاب اسلامی ایران در آستانه چهل سالگی و در اوج بلوغ علمی و عملی خود است. کسانی که اهل بصیرت هستند و از داخل و خارج به این انقلاب نگاه می‌کنند، نیک می‌دانند که قدرت، عزت و عظمت انقلاب روزافزون است و علی‌رغم فراز و فرودها طی چهار دهه گذشته، همیشه حرکت رو به رشد و به جلو داشته و توانایی‌های آن در ابعاد گوناگون روز به روز در حال افزایش است.

انقلاب اسلامی جاذبه‌های چشمگیر و حیرت‌انگیز خود را در تئوری و عمل حفظ کرده و میلیون‌ها انسان را در جهان در حوزه جاذبه خود نگه داشته است. بنیان‌های آن در داخل و خارج هر روز نیرومند‌تر می‌شود.

انقلاب یک جنگ سخت ۸ ساله همراه با دو نبرد پیچیده و نرم را پشت سر گذاشته است. امنیت و اقتدار ملی طی این دوران قوام یافته و میلیون‌ها جوان در داخل و خارج حاضرند برای بقاء و استمرار راه انقلاب حتی جان خود را فدا کنند.

ما امروز با تصویری پاک، سفید و زیبا از انقلاب روبه‌روییم. این تصویر مدیون فداکاری و جان‌نثاری و پاکبازی رهبری و رهبران جامعه اعم از مراجع عالیقدر، نخبگان برجسته، جریان اصیل روشنفکری دینی، علمای ربانی و مردم فداکار ایران است.

***
متاسفانه سه لکه سیاه بر دامن سپید انقلاب اسلامی دیده می‌شود که پاکی و زیبایی آن را مخدوش می‌کند؛

۱- فقر
۲- فساد
۳- تبعیض

امروز انقلاب اسلامی از سیاهی فقر، زشتی تبعیض و ناپاکی فساد رنج می‌برد. عدد و رقم و آمارهایی که ارائه می‌شود، دل هر انقلابی را خالی و خاطر هر دوستدار انقلاب را می‌آزارد.

این روزها هر نخبه‌ای با خود می‌اندیشد کشوری که سالانه نزدیک به هزار میلیارد دلار تولید ناخالص ملی دارد، نباید از فقر رنج ببرد. کشوری که مردمانش روزی خود را با هم در انقلاب تقسیم کردند تا شاه را سرنگون کنند و جنگ را اداره کنند، نباید دچار فساد و تبعیض باشد.

فقر خیلی بد است و کم‌ آن هم زیاد است. امروز فقر در جامعه ما فراگیر نیست. با مکانیزم‌های حقوقی در تنظیم توزیع ثروت می‌توان آن را از دامن انقلاب و کشور پاک کرد.

مشکل کجاست؟ قانون اساسی ما بهترین راه‌ حل‌ها را در ۱۵ اصل به ویژه اصول ۳ و ۴۳ قانون اساسی برای مبارزه با فقر دارد. قوانین عادی منبعث از اصول قانون اساسی راهکارهای آن را نشان داده است. ابلاغ سیاست‌های کلی مقام معظم رهبری در حوزه اقتصاد، نقشه‌راه مبارزه با فقر و رسیدن به رونق کسب و کار را به خوبی تبیین کرده است. پس مشکل را کجا باید دید؟!

به نظر می‌رسد دولت در تدوین مدل ریاضی و طراحی عملیاتی اصول قانون اساسی در حوزه حقوق اقتصادی مردم و نیز عملیاتی کردن سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری، مشکل دارد. این مشکل کجا خود را نشان می‌دهد؟ پاسخ به این سوال، حیاتی و روشن است؛ در تدوین «برنامه» و «بودجه»!

دولت فاقد برنامه و دولت با برنامه، ولی غفلت در اجرای آن یکی است. بودجه نمادی از مدل ریاضی عمل به اهداف و برنامه‌هاست و برنامه مالی یکساله دولت را وفق ماده یک قانون محاسبات عمومی نشان می‌دهد.

دولت در عمل، نه به برنامه خود عمل می‌کند نه به بودجه. گزارش نهادهای نظارتی به ویژه دیوان محاسبات حکایتگر این فاجعه است. با این توصیف ما چگونه قادر خواهیم بود گرد و خاک فقر را از چهره نظام پاک کنیم؟

صبح روزی که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به ملکوت اعلی پیوستند، با نشاط و متمرکز در نشستی در مجمع تشخیص مصلحت همین معنا را پیگیری می‌کردند که اجرا در دولت چقدر انطباق با ابلاغ سیاست‌های کلی مقام معظم رهبری دارد؟ ایشان در مجمع، ریاست همین کمیسیون را بر عهده داشتند. امید است رئیس بعدی مجمع روی این امر مهم متمرکز شود که اشکال در عدم اجرا و بیراهه رفتن دولت در اقدام و عمل چیست؟

***
با بنیان‌های نیرومندی که در زیرساخت‌های اقتصادی کشور طی چهار دهه گذشته سامان یافته است، با نیروی انسانی هوشمند، فعال و انقلابی‌ای که داریم، با منابع عظیم روی زمینی و زیرزمینی، با وجود دو دریا در شمال و جنوب و تنوع آب و هوایی در ایران به وسعت یک میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار کیلومترمربع می‌توان به راحتی ۳۰۰ میلیون نفر را غذا داد. چه طور ما نمی‌توانیم ۸۰  میلیون جمعیت را پاسخگو باشیم؟!

بساط فقر، با مدیریت جهادی در حوزه عمل و اقدام به ویژه در اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی به سرعت از فضای سرزمین ما رخت برمی‌بندد، فقط قدری همت می‌خواهد.

مسئول اصلی در مبارزه با فساد، نهادهای نظارتی در سه قوه هستند. عدم کارآمدی آنها انگشت اتهام را به سویشان هدایت می‌کند. زخم حقوق‌های نجومی، اختلاس و رشوه در دوایر دولتی، بی‌‌حساب و کتابی بانک‌ها و بنگاه‌های دولتی و خصوصی و… را با نظارت «صحیح»، «دقیق» و «برخط» می‌توان اصلاح کرد. فساد در کشور، سیستمی و همه‌گیر نیست. مفسدین اقتصادی برای رد گم کردن خود مبلّغ و مروّج این توهّم هستند!

اساسا برخورد با فساد در هر نظام بیشتر از اینکه «اعلامی» باشد، «اعمالی» است.

چین با رشد محیرالعقول اقتصادی، سالانه ۸۰  هزار نفر را به جرم فساد اقتصادی اعدام می‌کند و این اعدام‌ها در همه سطوح اجرایی چه در حوزه دولت و چه در حوزه بخش خصوصی، بی رحمانه اعمال می‌شود.

مبارزه با فساد موجب رشد اقتصادی است و هیچ مانعی بر سر راه رونق کسب و کار نیست. یکی از تجار بزرگ ایرانی که به چین رفت و آمد می‌کرد، می‌گفت هر وقت چین می‌رفتم، با یک مقام بالای دولت چین ملاقات می‌کردم. یک سال که رفتم، سراغ او را گرفتم.‌ آهسته کسی در زیر گوشم گفت: «او در این دنیا نیست. سراغ او را نگیرید. به جرم فساد اعدام شده است.»

دولت، مجلس و قوه قضائیه با نهادهای نیرومند نظارتی همچون سازمان حسابرسی، دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کل کشور باید پاسخگوی مردم و رهبری در امر مبارزه فساد باشند و کارآمدی خود را در آستانه چهل‌سالگی انقلاب باید نشان دهند.

در حوزه رفع تبعیض‌های ناروا ما اصل سوم قانون اساسی به ویژه بند ۹ این اصل را داریم. دولت باید به آن پایبند باشد. حقوق‌های نجومی مصداق تبعیض نارواست. البته دولت حرکت خود را در این باره اصلاح کرد و برگشت به قانون خدمات کشوری و قانون نظام هماهنگ پرداخت.

در حوزه آسیب‌های اجتماعی خوشبختانه حرکت‌های بسیار اساسی و جدی‌ای دارد زیر پوست کلانشهرها بی‌سر و صدا صورت می‌گیرد تا چهره فقر و آسیب‌های اجتماعی را بزدایند. شهرداری‌ها و دستگاه‌های دولتی دارند عمل می‌کنند و این حرکت را مقام معظم رهبری مدیریت و نظارت می‌فرمایند و دستاوردهای خوبی هم داشته است. این حرکت را می‌توان مصداق اجرای سیاست اعمالی نه اعلامی دانست.

البته دولت باید قدری به کارها و اقدامات خود سرعت دهد و مسئولیت‌پذیر باشد. کمیته امداد، بهزیستی و خیریه‌ها و نهضتی که در میان مردم شکل گرفته، برای کمک به همنوع، ان‌شاءالله لکه فقر و تبعیض را از دامن انقلاب پاک می‌کند.
برای انقلابی که پنجه در پنجه قدرت‌های بزرگ انداخته است،‌ برای انقلابی که رژیم صهیونیستی را در منطقه زمینگیر کرده است، برای انقلابی که آوازه آن در کوچه کوچه و خیابان به خیابان جهان اسلام در ۵ قاره به گوش می‌رسد، پاک کردن سه لکه سیاه فقر و فساد و تبعیض از دامن خود، کاری دشوار نیست.

به فضل الهی و همت مردان و زنان ایران و جوانان پرشور و باانگیزه، چهره کشور در افق ۱۴۰۰ صاف و شفاف و به دور از هر پلیدی و پلشتی خواهد شد. این هدف خیلی دور از دسترس نیست.


منبع: alef.ir

میراث هاشمی برای مجمع تشخیص مصلحت نظام

شرق نوشت؛

مجمع تشخیص مصلحت نظام تا چه اندازه تحت‌تأثیر نگاه تنها و نخستین رئیس خود بوده است؟ رویکردهای مجمع تشخیص مصلحت نظام را تا چه اندازه می‌توان با شخصیت خود هاشمی‌رفسنجانی همانند‌سازی کرد؟ جواد کریمی در مطلبی که سایت خبری حقوقی «داتیکان» منتشر کرده، نگاهی به این رابطه تأثیروتأثری داشته است. در این نوشته آمده است: «تاریخ، منصف‌ترین داور زندگی انسان‌ها است و درباره رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم قضاوت خود را خواهد کرد. گرچه رهیافتِ مصلحت‌اندیشانه، الگوی غالبِ منش و کنش سیاسی او بود، تا حدی که می‌توان از او با نام «انقلابی مصلحت‌اندیش» یاد کرد؛ اما با ورودِ این انقلابی مصلحت‌اندیش به نهادِ «مجمع تشخیص مصلحت نظام»، مقوله «تشخیص مصلحت نظام» رنگ‌وبوی خاصی به خود گرفت. آن دسته از قوانینی که در اختلاف میان شورای نگهبان قانون اساسی و مجلس شورای اسلامی قرار می‌گرفت، با مصلحت‌اندیشی و موازنه مجمع تشخیص مصلحت نظام، روزنه‌های برون‌رفت از چنین وضعیت‌هایی کشف می‌شد. مجمع تشخیص مصلحت نظام، از جمله نهاد‌های سیاسی و البته حقوقی است که به‌لحاظ گفتمانی و استراتژیک، شدیدا تحت‌تأثیر شخصیت و مناسبات سیاسی متولی آن است. گو اینکه هاشمی همان مجمع تشخیص بود و مجمع تشخیص نیز هاشمی. 

در چارچوب حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، مجمع تشخیص مصلحت نظام تنها قوه سیاسی است که از ظرفیت‌های قانون اساسی بیشترین بهره را برده. نشانه‌های تاریخی حاکی از آن است که مجمع تشخیص مصلحت نظام، همیشه در موضع حزم و احتیاط نشسته و حضور مجمع تشخیص مصلحت نظام در مناسبات سیاسی قوا، بیشتر مایل به مصالحه سیاسی بوده است تا مجادله سیاسی. برایند این دو مقوله، دوساحتی‌بودن رویکرد و کنش مجمع تشخیص مصلحت نظام را نشان می‌دهد؛ مجمع تشخیص مصلحت نظام مدافع ارزش‌ها، اصول و منافع نظام سیاسی است و درعین‌حال واقعیات اجتماعی را در کنش سیاسی خود لحاظ می‌کند. این تعامل و نگاه چندگانه با منش و کنش سیاسی مرحوم هاشمی ارتباطی مستقیم دارد. هاشمی‌رفسنجانی در نقاط عطف تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی ایران ثابت کرده است که منافع عمومی را به منافع گروهی ترجیح داده و کارکرد «تشخیص مصلحت نظام» به معنای واقعی آن را تأمین کرده است. نفوذ این مصلحت‌اندیشی چنان با ساختار‌های نهاد مجمع تشخیص یکی می‌شود که حتی نیروهای رادیکالی که وارد مجمع می‌شوند را اهل سکوت و سازش می‌کند. گو اینکه این مرد سیاسی، ضامن چنین رویکرد و عملکردی در نهاد مجمع تشخیص مصلحت نظام بود.  اما در کنار سیاست‌های کلی نظام، نوعی کارکرد تقنینی را هم در مجمع مشاهده می‌کنیم که اتفاقا بر همین بنیاد مصلحت‌اندیشی استوار است.

زمانی که اختلاف مجلس شورای اسلامی با شورای نگهبان قانون اساسی بالا می‌گرفت، شاهد آنیم که مجمع تشخیص مصلحت نظام باز هم با رویکرد مصالحه‌جویانه خود وارد عرصه نزاع می‌شود و وظیفه فصل خصومت را بر دوش می‌گیرد. اینجا جایی است که اگر مستقیم وارد اردوگاه مجلس شود، در جایگاه معارضه با فقه و قانون اساسی قد برافراشته است و اگر سنگر شورای نگهبان را به‌عنوان هم‌پیمان خود برگزیند، برخی ملزومات و واقعیت‌های زمانه را نادیده گرفته است؛ از همین رهگذر می‌بینیم که مجمع تشخیص مصلحت نظام در مقابل موضع هر دو پایگاه سکوت می‌کند و فارغ از اتکا محض بر احکام فقهی، قوانین اساسی یا درمقابل، خواست و اراده عمومی، با اتکاء به نقطه تعادل میان ارزش‌ها و واقعیت‌ها وارد کارکرد تقنینی می‌شود. هاشمی‌رفسنجانی نیز سیاست‌مداری از جنس واقعیت‌ها و ارزش‌ها بود و اتفاقا نسبت همبسته‌ای که میان عملکرد هاشمی و مجمع تشخیص وجود داشت موجب بازتولید این همبستگی می‌شد. «قانون کار»، «قانون مبارزه با مواد مخدر»، «قانون رفع برخی از موانع تولید و سرمایه‌گذاری صنعتی» و… از جمله قوانینی‌اند که محصول این مصلحت‌اندیشی تقنینی است. فضای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که این قوانین در آن به تصویب رسیدند، کاملا گویای ضرورتِ مصلحت‌اندیشی اصحاب مجمع تشخیص مصلحت نظام و شخص آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی است. قانون کار مصوبه‌ای است که در فضای سال ١٣۶٩ و با مداخله مجمع تشخیص به ثمر رسیده است. رحلت امام خمینی(ره)، تغییر قانون اساسی، تغییر دولت، خروج آرام‌آرام از شرایط جنگ، سیطره اقتصاد دولتی و توزیعی و مواجهه با جامعه گسترده کارگران فضایی را ایجاد کرده بود که جز منش و کنش مصلحت‌اندیشانه مجمع تشخیص و شخص هاشمی‌رفسنجانی راه برون‌رفت دیگری در دسترس نبود؛ راه برون‌رفتی که منتج به محافظت از بنیادهای نظام سیاسی شد. نهاد مجمع تشخیص مصلحت نظام به یاری انقلابی مصلحت‌اندیشی به نام علی‌اکبر هاشمی‌رفسنجانی، عمر خود را در راه تعدیل و مدیریت برخوردها و تعارضات صرف کرده است.


منبع: alef.ir

سرور چپاروف به استقلال پیوست

گروه ورزشی: هافبک تیم ملی ازبکستان با امضای قراردادی اولین خرید منصوریان در نیم فصل شد. به گزارش “ورزش سه”، سرور چپاروف هافبک تیم ملی ازبکستان و پیشین لوکوموتیو تاشکند با اضای قراردادی به استقلال پیوست. این هافبک ۳۳ ساله ازبک که بامداد شنبه وارد تهران شد، بعد از پشت سر گذاشتن تست های پزشکی در ساعات پایانی شنبه با مدیران استقلال پای میز مذاکره نشست تا اندک اختلافات باقی مانده برای امضای قرارداد با آبی ها برطرف شود. با جذب چپاروف، استقلال اولین خرید زمستانی خود را انجام داد اما با توجه به پر بودن لیست ۱۸ نفره استقلال، آبی ها باید برای ثبت قرارداد با این بازیکن یک بازیکن را از لیست خارج کنند.


منبع: baharnews.ir

می‌مانم، اما ببازیم تقصیر فدراسیون است!

گروه ورزشی: سرمربی تیم ملی ایران در یادداشتی جدید، درباره موضوع استعفا توضیحات جدیدی بیان و تاکید کرده به دلیل مخالفت های سیستماتیک برنامه او برای صعود به جام جهانی لغو شده است. بعد از درخواست استعفایم، اجازه بدهید این را به طور رسمی اعلام کنم:۱- بعد از اتفاقات و درگیری های اخیر در مورد تیم ملی در طول کمپ تمرینی دوبی در روز ۶ ژانویه، من درخواست استعفایم از پست هدایت تیم ملی ایران را بدون هیچ درخواست مالی یا غرامت ارائه دادم.۲- این درخواست با رئیس فدراسیون آقای تاج به بحث گذاشته شد؛ بعد از اینکه ایشان تایید کرد شرایط و توانایی اجرای سومین برنامه آماده سازی جام جهانی که از قبل پذیرفته شده بود را به دلایل مختلف از جمله مخالفت سیستماتیک آقای برانکو ایوانکوویچ ندارد.۳- با توجه به فراهم نبودن شرایط سومین برنامه آماده سازی تیم ملی، من نگرانی حرفه ای جدی خودم را از آینده تیم ملی و موفقیت در مرحله مقدماتی جام جهانی ابراز کردم.۴- بعد از ارائه استعفانامه ام، اکنون یک نامه رسمی از فدراسیون دریافت کردم که با درخواست استعفایم مخالفت شده است.۵- می توانم درک کنم که تصمیم رئیس و هیئت مدیره فدراسیون فوتبال ایران نشانه ای بر اعتماد و اطمینان از تعهد شخصی و حرفه ای و مهارت من است؛ و همین طور به صداقت و تعهد کامل من به تیم ملی. این باعث افتخار من است این پست را باز هم در اختیار بگیرم و این تایید مسئولیت بیشتری برای من به همراه دارد.۶- با این وجود، می خواهم تاکید کنم که برنامه سوم آماده سازی ما که برای رساندن تیم ملی به بالاترین سطح بود و باعث افزایش پرستیژ تیم ملی در دنیا می شد، حالا به پایان رسیده است؛ به دلیل مخالفت دائمی و سیستماتیک آقای برانکو و سایر اشخاص ورزشی. ۷- از حالا به بعد، برخلاف سایر تیم هایی که برای رسیدن به جام جهانی تلاش می کنند، تیم ملی ایران به تمرین و بازی در تاریخ ها، استانداردها و ضوابط فیفا محدود است.۸- این برنامه محدود فیفا از حمایت من برخوردار نیست. در واقع من با آن کاملا و عمیقا مخالف هستم. معتقدم که این برنامه غیرمسئولانه، موفقیت ایران در مقدماتی جام جهانی را به خطر می اندازد.۹- در نتیجه، اجازه بدهید روشن کنم؛ تردیدی نیست که این برنامه جدید آماده سازی جام جهانی نتیجه تصمیمات یک جانبه فدراسیون، رئیس و هیئت مدیره است و در نتیجه، مسئولیت کامل آن هم، با آنهاست.


منبع: baharnews.ir

دلواپسی‌های حقیقی

محمد توکلیتندروی را می‌توان در هر اندیشه و تفکری در طول تاریخ یافت و اصل و اساس آن موضوعی قابل کتمان کردن نیست. وجود نگاه‌های تندروانه زمانی آسیب‌های جدی‌تری را به بار می‌آورد که به مراکز تصمیم گیری وارد می‌شود و در سرنوشت یک جامعه امکان اثرگذاری بیشتری را پیدا می‌کند. آنچه به عنوان تندروی از آن یاد می‌کنیم لزوما مختص یک اقلیت پر سر و صدا که در این سال‌ها برابر جریانات اصلاحی قد علم کرده است نیست و مقصود از تندروی و افراط در اینجا هر نوع تندروی در هر تفکر و اندیشه‌ای است.هنگامی که به ریشه و اساس تفکرات تندروانه می‌اندیشیم شاهد آن هستیم که حق مطلق انگاشتن خود و یکسره خطا و باطل دانستن دیگران بنیان تفکرات تندروانه را تشکیل می‌دهد. ویژگی دیگر جریانات افراطی پرهیز از مدارا و گفتگوست. آنان با گروه‌ها و چهره هایی که تفکری غیر از آنچه آنان حق می‌پندارند دارند با نگاهی غضب آلود مواجه می‌شوند و معتقدند که می‌بایست از نشر و گسترش افکار آنان جلوگیری به عمل آورد تا جامعه از مسیر به اصطلاح حق دور نشود. گفتگو با دیگران را هم ‌منع می‌کنند و معتقدند باید تا آنجا که می‌شود خود را در معرض آنچه شبهه می‌خوانند قرار نداد. این نوع تفکر که در شکل‌های حادترش به راه هایی از قبیل حذف دیگران نیز می‌انجامد به شدت خطرناک است و باید برای کنترل آن فکری کرد. تفکرات تندروانه شباهت بسیاری با گروه هایی از قبیل داعش دارد و می‌توان وجوه مشترکی را بین داعشیان با تندروهایی که ذیل تفکرات و جریانات سیاسی مختلف مشغول فعالیت هستند یافت.نکته جالب توجه این است که جماعت همیشه دلواپس از این شباهت آشکار دلواپس نمی‌شود و از خود نمی‌پرسد که به واقع عاقبت این نگاه تنگ نظرانه و خود حق پندار به کجا ختم خواهد شد؟ همانطور که در ابتدای این نوشتار ذکر آن رفت تندروی زمانی دلواپسی بیشتری را سبب می‌شود که افرادی از این جنس در مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز حضور داشته باشند. به واقع هیچ نفوذی نمی‌تواند از نفوذ افراطیون در این جایگاه‌ها خطرناک‌تر باشد. از همین روست که علمای دین و بزرگان نظام همواره باید نسبت به حضور چنین اندیشه هایی هشدار داده و دلواپسی‌های خود را با مسئولان و مردم در میان بگذارند. آنچه نظام جمهوری اسلامی را دچار مشکلات عدیده‌ای کرده و می‌کند بیش از آنکه نفوذ دشمن باشد تاثیرگذاری تندروها در تصمیمات کلان نظام و تاثیرپذیری مسئولان از آنها خواهد بود. دلواپسی حقیقی نفوذ تندروهاست نه مذاکره و گفتگو با کشورهای جهان.


منبع: baharnews.ir

قاتل در دادگاه با وکیلش درگیر شد

اعتماد نوشت:٢١ اردیبهشت ٩۴ وقوع یک فقره نزاع منجر به قتل به پلیس ورامین اطلاع داده شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد که دو مرد معتاد با یکدیگر درگیر شده و یکی از آنها با ضربه چاقوی دیگری به قتل رسیده است. متهم (سعید ٣٠ ساله) پس از دستگیری در بازجویی‌ها علت درگیری منجر به قتل را «چپ‌چپ نگاه کردن مقتول» اعلام کرد و گفت: «امروز برای مصرف مواد به خانه مادرزن یکی از دوستانم به نام احمد رفتم. آنجا پاتوق‌مان بود. چند ساعت که گذشت، رامین (مقتول) هم آمد. او همان اول به من چپ‌چپ نگاه کرد و پرسید تو اینجا چه کار می‌کنی؟ جوابش را دادم که باعث شد با هم دست به یقه شویم. احمد ما را از هم جدا کرد اما رامین ناگهان چاقویش را از جیبش بیرون آورد و با آن سه ضربه به من زد. احمد او را بیرون انداخت و من هم دنبالش رفتم. آنجا احمد، چاقویی به من داد و من هم با آن دو ضربه به رامین زدم. او روی زمین افتاد و خونریزی کرد. سریع با دستمال روی زخم‌ها را فشار دادم اما خون بند نیامد. اورژانس هم وقتی آمد که دیگر کار از کار گذشته بود.»

با ثبت اعترافات سعید، احمد نیز به اتهام شرکت در نزاع منجر به قتل دستگیر و همراه او به زندان افتاد. چند ماه بعد، کیفرخواست پرونده هر دوی آنها صادر شد و برای صدور حکم در اختیار شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی زالی قرار گرفت. صبح دیروز در جلسه رسیدگی به پرونده، مادر مقتول به عنوان تنها ولی‌دم، تقاضای قصاص کرد. او گفت: «متهم قبلا یک نفر را کشته و اگر آزاد شود ممکن است آدم دیگری را هم به قتل برساند. من به همین دلیل نمی‌توانم رضایت بدهم و قصاص می‌خواهم.»

پس از او متهم پشت جایگاه ایستاد و با اعتراف دوباره به قتل گفت: «سال ٨۴ در یک نزاع مرتکب قتل شدم اما نمی‌خواهم درباره جزییات آن حرف بزنم و چیز زیادی هم درباره‌اش یادم نمی‌آید. آن‌موقع ۵٠ میلیون تومان به اولیای‌دم دادم و رضایت گرفتم. وقتی بیرون آمدم دوباره مصرف مواد را از سر گرفتم. روز حادثه همراه احمد، به خانه مادرزن او رفتیم تا مواد مصرف کنیم. ساعت ۴ صبح بود که از شدت مصرف مواد خواب‌مان برد. چند ساعت بعد، رامین هم به خانه آمد. همان اول به من چپ‌چپ نگاه کرد و با اعتراض پرسید که اینجا چه کار دارم. گفتم تو چه کاره‌ای که این سوال را از من می‌پرسی؟ کم‌کم درگیری فیزیکی پیدا کردیم و رامین با چاقویش سه ضربه به دست و سینه من زد. همان موقع احمد از خواب بیدار شد و ما را سوا کرد و رامین را از خانه بیرون انداخت. من دنبالش رفتم. او دو تا چاقو در پشت کمربندش گذاشته بود. یکی از آنها را گرفتم و با همان دو ضربه به او زدم. وقتی خونریزی را دیدم، می‌خواستم با دستمال جلویش را بگیرم اما نشد. از همسایه‌ها کمک خواستیم اما جز یک نفر، کسی به کمک‌مان نیامد. اورژانس را هم خبر کردیم اما فایده‌ای نداشت. من هیچ خصومتی با رامین نداشتم و نمی‌خواستم او را بکشم. »

در ادامه، احمد نیز که به اتهام شرکت در نزاع دستگیر شده است، گفت: «از شدت مصرف مواد خوابم برده بود که با سر و صدای سعید و رامین بیدار شدم و هر دویشان را بیرون انداختم. چند دقیقه بعد، از خانه بیرون رفتم که نان بخرم اما دیدم رامین چاقو خورده و روی زمین افتاده. من هیچ نقشی در قتل نداشتم. »

سپس وکیل تسخیری سعید برای دفاع از او پشت جایگاه قرار گرفت اما متهم ناگهان به او اعتراض کرد و گفت: «اگر من وکیل نخواهم، باید چه کسی را ببینم؟» او در دفاع آخر خود نیز مدعی شد که قصد کشتن مقتول را نداشته تا دادگاه با همین حرف او به پایان برسد و قضات برای صدور رای وارد شور شوند.


منبع: alef.ir

بازیکنی که می‌گوید حد و اندازه کاپیتانی استقلال نیست

امید ابراهیمی امسال در یک بازی از ابتدا کاپیتان استقلال بود.

با تصمیم علی منصوریان امید ابراهیمی در دیدار بازی سپاهان بازوبند کاپیتانی استقلال را به بازو بست. این بازیکن درباره آن اتفاق به خبرورزشی می گوید: «من در یک بازی کاپیتان استقلال بودم در حالی که خودم را در حد و اندازه های بازوبند کاپیتانی این باشگاه نمی بینم. وقتی بازوبند می بندی یعنی یک مسولیت بزرگ داری، آن هم در باشگاه بزرگی مثل استقلال. من در سپاهان بازوبند بسته بودم ولی شرایط استقلال فرق دارد.

بازوبند کاپیتانی استقلال را بزرگانی چون مرحوم حجازی و آقایانی چون عادلخانی، حسن روشن، مختاری فر، قلعه نویی، منصوریان و… بسته بودند. اینها اسطوره های بزرگی برای باشگاه استقلال هستند و من خودم را در حد و اندازه های چنین اسطورها و بزرگانی نمی بینم.»


منبع: alef.ir