عامل حمله تروریستی استانبول: از داعش دستور گرفتم

عامل حمله به باشگاه شبانه در شهر استانبول گفت از حمله خود به این باشگاه پشیمان نیست.
به گزارش مهر، عامل حمله به باشگاه شبانه در استانبول ترکیه گفت از عملکرد خود پشیمان نیست و حاضر است دوباره این اقدام را انجام دهد.

به گزارش حریت دیلی، عامل حمله به باشگاه شبانه در شهر استانبول گفت از حمله خود به این باشگاه پشیمان نیست.

«عبدالقادر مشاریپوف» که از اعضاء گروه تروریستی داعش است و روز ۱۷ ژانویه توسط نیروهای امنیتی ترکیه دستگیر شد گفت دستور خود برای این حمله  که منجر به کشته شدن ۳۹ نفر و زخمی شدن ۶۵ نفر شد را از شهر رقه و از طریق تلفن هوشمند خود دریافت کرده است.

وی همچنین با تاکید بر این مطلب که از اقدام خود پشیمان نیست گفت این کار را دوباره انجام خواهد داد.

این تروریست به پلیس ترکیه اعلام داشته است در صورتیکه پلیس اطلاعاتی از پسرش که در گروه داعش است به او بدهد وی نیز در عوض اطلاعات بیشتری درباره داعش در اختیار آنها خواهد گذاشت.

عملیات پلیس ترکیه برای دستگیری دیگر اعضایی داعش و پسر مشارپوف در جریان است.


منبع: alef.ir

حملات روسیه به مقرهای داعش در دیر الزور

وزارت دفاع روسیه از حمله جنگنده‌های این کشور به مقرهای داعش در شهر دیر الزور خبر داد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، شبکه خبری روسیا الیوم اعلام کرد؛ وزارت دفاع روسیه اعلام کرد: بمب‌افکن‌های روسی مقرها و انبارهای سلاح داعش در استان دیر الزور در شرق سوریه را هدف قرار دادند.

در بیانیه وزارت دفاع روسیه آمده است: بمب‌افکن‌های روسی اهداف خود را با دقت بالایی بمباران کردند که موجب منهدم شدن مقرهای داعش و کشته شدن تعداد زیادی تروریست شد.

اخیرا داعش حملات شدیدی را به استان دیر الزور سوریه انجام داد. ارتش سوریه بیشتر این حملات را ناکام گذاشته است.


منبع: alef.ir

موافقت اصلاح‌طلبان با استعفای تابش

شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان با استعفای تابش از سمت رابط اصلاح‌طلبان در استان یزد موافقت و «اعظم صدرنوری» را به جایگزین وی کرد.

به گزارش فارس، محمدرضا تابش که به عنوان رابط اصلاح طلبان در استان یزد انتخاب شده بود در ۱۵ دی‌ماه سال جاری طی نامه‌ای به محمدرضا عارف، رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، به دلیل پرهیز از انجام هرگونه شائبه سیاسی و ایفای شایسته وظایف قانونی از سمت خود استعفا داد.

شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان با استعفای تابش از سمت رابط اصلاح‌طلبان در استان یزد موافقت و «اعظم صدرنوری» را به جایگزین وی کرد.

به گزارش فارس، شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان سال ۹۴ برای هماهنگی بیشتر بین احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب تشکیل شد.

اعضای این شورا پس از دیدار با رئیس دولت اصلاحات برای فعالیت دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا ماموریت شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان را تمدید کردند.

تمدید ماموریت شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان انتقاد برخی از احزاب اصلاح‌طلب همچون مجمع نیروهای خط امام(ره)، حزب مردم‌سالاری، حزب اراده ملت و حزب اعتماد ملی و برخی دیگر از تشکل‌ها و احزاب اصلاح‌طلب را به دنبال داشته است.

رابطین استانی شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان برای هماهنگی بیشتر بین این شورا و استان‌ها در مورخ ۶ دی‌ماه سال جاری تشکیل شد و ۳۱ نفر به عنوان رابطین استانی به استان‌های کشور معرفی شدند.


منبع: alef.ir

مرکل: با ترامپ به توافق خواهم رسید

صدراعظم آلمان با بیان اهمیت پیمان های نظامی و تجاری موجود میان اروپا و آمریکا، قول داد که با ترامپ در این خصوص به توافق برسد.

به گزارش مهر به نقل از رویترز، «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان در سخنان روز شنبه خود قول داد که در خصوص  مناسبات تجاری و هزینه های نظامی میان این کشور و آمریکا، با «دونالد ترامپ» به توافق برسد. وی همچنین تاکید کرد که بر روی مساله حفظ روابط مهم میان اروپا و آمریکا کار کند.

«مرکل» که این سخنان را در یک مصاحبه تلویزیونی مطرح می کرد گفت: ترامپ عقاید خود را به شکل صریح و روشن در سخنرانی تحلیف بیان کرد.

«مرکل» در ادامه سخنان خود گفت: من می خواهم در سخنان خود به دو مطلب اشاره کنم: اول اینکه من به جد معتقدم که بهترین حالت برای ما این است که همگی بر اساس قوانین، ارزش های مشترک و عملکرد مشترک در حوزه نظام اقتصاد بین الملل با یکدیگر کار کنیم و سهم خود را در پیمان های نظامی بپردازیم.

صدراعظم آلمان ادامه داد: و دوم اینکه از اهمیت پیمان شراکت ترانس – پاسیفیک طی سالهای آتی به نسبت گذشته کاسته نخواهد شد و من بر روی این مساله کار می کنم. حتی زمانی که پای اختلاف عقاید پیش بیاید می توان با تضارب آرا و احترام متقابل به مصالحه رسید و راه حل را پیدا کرد.

ترامپ به دلیل باز کردن مرزهای اروپا به روی پناهجویان سوری و عراقی در سال گذشته میلادی، از منتقدین سرسخت مرکل به حساب می آید.

گفتنی است ترامپ روز گذشته از بیرون رفتن کشورش از پیمان ترانس – پاسیفیک به عنوان نخستین اقدام دولت خود یاد کرده بود.


منبع: alef.ir

هر لحظه در انتظار ویرانی یک ساختمان

بیت ا… ستاریان، اقتصاددان و تحلیلگر مسائل مسکن در گفت‌و‌گو با «آرمان» در مورد فرسودگی ساختمان‌های تهران می‌گوید:‌ «در صورت نبود الزامات قانونی ما هر لحظه باید منتظر یک آتش‌سوزی و یا یک ویرانی در ساختمان‌های قدیمی بافت مرکزی شهر تهران باشیم.»چه ساختمان‌هایی فرسوده هستند و چطور باید آنها را شناسایی کرد؟ ما در رابطه با استهلاک ساختمان‌ها در کل کشور یک ضریب استهلاک داریم. درواقع آن ضریب، عمر مفید ساختمان را محاسبه می‌کند. البته یک عمر مطلوب هم باید در نظرگرفته شود. وقتی ساختمانی تقریبا ۴۰ سال عمر دارد اصطلاحا مستهلک شده‌است، مضاف بر اینکه عمدتا ساختمان‌هایی که ۴۰ سال از عمرشان می‌گذرد بر اساس استانداردهای قدیمی در ۴۰ سال پیش ساخته شده‌اند و استانداردهایی برای زلزله و پوسیدگی در آن الگوهای ساخت و ساز وجود نداشته است. بنابراین ما ساختمان‌هایی در تهران داریم که عمدتا بی‌دوام هستند و باید بر آنها نظارت شود. باید به این موضوع توجه کرد که مثلا همین ساختمان پلاسکو در ۵۴ سال پیش ساخته شده است و در آن زمان خیلی از علوم ساختمان هنوز وجود نداشته و در ساخت ساختمان اصول علم نوین به کار نرفته است. خصوصا اینکه در طول این زمان هم مسائل مختلفی مثل پوسیدگی بر آن عارض شده است. از طرفی تغییر کاربری‌های متعددی که در آن رخ داده و بارهای اضافه‌ای که بر ساختمان تحمیل شده‌است، خلاف تمام محاسبات ساخت ساختمان حتی در همان الگوی ۵۴ سال پیش بوده است. متاسفانه در تهران عمدتا ساختمان‌هایی که ۴۰ و ۵۰ سال از عمر آنها می‌گذرد در معرض همین خطر هستند و همین اتفاق ناگوار ساختمان پلاسکو را می‌توان برای آنها پیش‌بینی کرد. در اثر کوچک‌ترین آتش‌سوزی یا کوچک‌ترین بار اضافی یا کوچک‌ترین تنش دیگری این ساختمان‌ها ویران می‌شوند. این ساختمان‌ها را بسیار سریع و ساده می‌توان شناسایی کرد؛ ساختمان‌هایی که ضریب استهلاک آنها خیلی وقت است که پر شده‌ و عمر مفید خود را از دست داده و به معنای واقعی مستهلک شده‌اند. پس باید سریع‌تر جهت شناسایی و انجام اقدامات لازم برای این ساختمان‌ها اقدام کرد.یکی از اعضای شورای شهر اعلام کرده است که در سه سال گذشته، هفت بار به مالکان ساختمان پلاسکو اخطارهایی مبنی بر عدم ایمنی ساختمان صادر شده است. چه کسانی یا چه نهادهایی مسئول پیگیری و نظارت بر ایمن‌سازی ساختمان‌های فرسوده هستند؟ متاسفانه ما هم ضعف قانون و هم ضعف جایگاه برای اجرایی و عملیاتی‌شدن قانون داریم. مثلا شهرداری خود را موظف به دادن اخطار به مالکان‌می داند. اما طرف این اخطارها مالکان ساختمان هستند که برخی اختیارات دارند. هیچ قانونی این اختیار را از مالک ناشایست سلب نمی‌کند، پس در ابتدا این یک ضعف قانونی است. اول باید قانون درست وضع شود و عواقب عدم همکاری مالکان در ساختمان‌هایی که در چنین شرایطی هستند، در قانون پیش‌بینی شود. مثلا از آنها سلب اختیار شده و برای این کار مجری و ناظر درنظر گرفته شود. بعد از آن یا باید استحکام‌سازی شود و یا ساختمان باید تخریب شود یا هر راه کاربردی دیگری در پیش گرفته‌شود. اما اکنون شهرداری فقط به اخطار دادن کفایت می‌کند و هیچ قدرت اجرایی برای سلب اختیارات از مالکان ندارد. پس هم ضعف قانون داریم و هم ضعف جایگاه اجرای قانون. به نظر شما چه راه‌هایی برای همکاری دولت و بخش خصوصی برای بازسازی و ایمن‌سازی ساختمان‌های فرسوده وجود دارد؟ چند درصد از این مسئولیت باید در اختیار دولت و چند درصد باید در اختیار مالک باشد؟ اول از همه برای باز‌سازی و ایمن‌سازی ساختمان‌های فرسوده باید الزام قانونی وجود داشته باشد. بعد از وضع قانون باید یک سیستم برد برد برای دو طرف یعنی دولت و مالک خصوصی تعیین شود. یعنی نباید مالکان را از ذینفع بودن محروم کرد. می‌توان در همان مرحله وضع قانون این مورد را در قانون تعبیه کرد که به عنوان مثال در شهرداری عواملی تشویقی برای مالکانی که به بازسازی ساختمان فرسوده خود اقدام می‌کنند، در نظر گرفته شود. از طرف دیگر خدماتی برای این افراد ارائه شود، یا تسهیلاتی برای این کار به آنها داده ‌شود تا استحکام‌سازی و ایمنی‌سازی ساختمان‌ها با سرعت و جدیت بیشتری توسط مالکان دنبال شود. قانون باید همه این جوانب را درنظر بگیرد و با داشتن ضمانت اجرایی قوی، هم نهادها و هم مالکان را ملزم به اجرای قانون کند. حتی منابع تخصیص تسهیلات و تامین‌کننده هزینه‌های این امر باید در قانون پیش‌بینی شود. درغیر این صورت ما هر لحظه باید منتظر یک آتش‌سوزی و یا یک ویرانی در ساختمان‌های قدیمی بافت مرکزی شهر تهران باشیم.در بسیاری از کشور‌ها برج‌ها و ساختمان‌هایی با عمر بسیار زیاد وجود دارد که فرسوده نیستند. ساختمان‌های ما حدودا بعد از چند سال عمر شامل ساختمان‌های فرسوده خواهند بود؟ ما برای ساختمان یک عمر مفید در نظر داریم و یک عمر مطلوب. عمر مفید بر اساس ضریب استهلاک محاسبه می‌شود که متاسفانه این ضریب در ایران بالاست. چون استحکام‌سازی در بناهای ما در زمان‌های گذشته انجام نشده‌است. امروز ساخت ساختمان‌ها مستحکم و با محاسبات علمی روز انجام می‌شود، اما ساختمان‌هایی که در ۳۰ یا ۴۰ سال قبل ساخته شده‌اند با الگوی قدیمی و فاقد علم روز ساخته شده‌اند، بنابراین ضریب استهلاک ساختمان‌های ما را بالا برده‌اند. ضریب استهلاک ما ۲/۵ است که عمر مفید ساختمان را ۴۰ سال تخمین می‌زند. بعد از ۴۰ سال، ساختمان صد در صد مستهلک شده‌است و باید تخریب شود. این عمر مفید ساختمان است. اما ساختمان‌هایی که امروزه ساخته می‌شوند تا ۸۰ سال دیگر هم ممکن است جزو ساختمان‌های فرسوده نباشند و مستهلک نشوند. ضریب استهلاک ما برای ساختمان‌های امروزی پایین آمده و نزدیک به یک درصد است. یک عمر مطلوب هم داریم که ساختمان فرسوده‌ای که مستحکم و پایدار است بازسازی می‌شود و مورد استفاده قرار می‌گیرد. یعنی هنوز به اندازه‌ای که بتوان آن را بازسازی کرد و مورد بهره‌برداری قرار داد مقاوم و محکم است و می‌توان با بازسازی، استهلاک آن را رفع کرد و این از نظر اقتصادی به‌صرفه خواهد بود. اما در کشور ما این امر برای ما مطلوب نیست و از نظر گردش اقتصادی افراد ترجیح می‌دهند در ۶۰ سالگی یک ساختمان را تخریب کنند. پس عمر مفید یعنی ساختمان بر اساس ضریب استهلاک کاملا فرسوده و مستهلک است که در بافت قدیمی کشور ما هر ساختمان چه ساخته دولت و چه ساخته بخش خصوصی، ۴۰ سال عمر مفید خواهد ‌داشت.با توجه به جریان‌های ساخت و سازهای فوری در تهران فکر می‌کنید طی دو سال گذشته، قوانین ساخت و ساز به اندازه کافی کارآمد بوده است؟ و آیا این قوانین به درستی به اجرا درآمده‌اند؟ استانداردها در حدی که نسبت به گذشته آن را مطلوب‌تر بخوانیم رعایت شده است. اما تمام استانداردها در حد ایده‌آل رعایت نشده‌اند. شاید یکی از علت‌های این امر، وجود نداشتن نظام تشویقی یا نبود نظام رقابتی در این حوزه، و وجود نظام نظارتی پلیسی در این زمینه باشد. اما سازندگانی که خود را در جایگاه رقابتی می‌بینند تمام استاندارد‌ها را رعایت می‌کنند و مقید به اصول کامل ساخت و ساز هستند. این امر نتیجه طبیعی وجود نظام تشویقی در مقابل آن نظام پلیسی است.


منبع: baharnews.ir

پیش بینی برف و باران از فردا در تهران

آسمان استان تهران امروز کمی ابری در پاره ای نقاط غبار آلود و در ارتفاعات نیمه ابری تا ابری گاهی همراه با بارش برف است.  براساس این گزارش، آسمان استان تهران فردا نیمه ابری در بعضی ساعات همراه با بارش باران و برف و در روز یکشنبه ابری گاهی با بارش باران و برف و وزش باد پیش بینی می شود.  همچنین دراطلاعیه شماره ۵۵ اداره کل هواشناسی استان نیز آمده است که براساس بررسی و تحلیل آخرین داده ها و نقشه های پیش یابی و آخرین خروجی مدل های هواشناسی، طی روزهای شنبه و یکشنبه در سطح استان بارش باران و برف ودر ارتفاعات بارش برف پیش بینی می شود.  بدلیل بارش برف و ایجاد مه در جاده های کوهستانی توصیه می شود که رانندگان خودروی خود را به لوازم ایمنی مجهز کنند.


منبع: baharnews.ir

برای​پیشگیری​از وقایع مشابه چه باید​کرد؟

می‌گل هشترودی روزنامه بهارپس  از  واقعه پلاسکو  صحبت‌هایی در حوزه امنیت شهری در سطح جامعه  شکل گرفت.   آتش نشانی تهران در سال ۹۱ اعلام کرده بود  که حدود ۱۰۰ پاساژ و ۵۰۰ ساختمان نا ایمن در تهران وجود دارد و ساختمان پلاسکو هم یکی از این ساختمان‌ها بود که فرو ریختن آن چندین خانواده عزادار شدند.در این زمینه  با چند نفر  از اعضای شورای شهر به گفت‌و‌گو پرداختیم تا ابعاد اقداماتی که درباره سایر این ساختمان‌ها باید صورت بگیرد مشخص شود. شاید بتوان از یک فاجعه دیگر جلوگیری کرد.  سؤال مطرح شده این است: برای پیشگیری از حوادثی نظیرآنچه در مورد ساختمان پلاسکو رخ داد چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟ *** هادی ساعی: همه‌ اخطارها از جانب شهرداری عنوان شده است و جزئیات آن به شورای شهر ارائه شده است اما سه کمیسیون در شورای شهر درگیر این موضوع هستند. کمیسیون شهرسازی، نظارت و عمران. این سه کمیسیون به‌طور کامل در جریان امور این مشکلات هستند اما تا جایی که من اطلاع دارم نامه‌هایی برای اخطار به این ساختمان‌ها فرستاده شده اما پس از آن باید قوه قضائیه اقداماتی انجام دهد تا این ابلاغیه‌ها اجرایی شود. یعنی اجرایی شدن این ابلاغیه‌ها به کمک قوه قضائیه باید صورت بگیرد. فاطمه دانشور: به طور کلی شهر تهران دارای بافت فرسوده بالایی است. مخصوصا نواحی مرکزی شهر که همان تهران قدیم است و ساختمان پلاسکو هم در آن مستقر است، این ساختمان‌ها در طول زمان آن‌طور که باید بازسازی نشده‌اند. برای مثال ساختمان پلاسکو زیر نظر بنیاد مستضعفین قرار داشته و در طول این مدت هیچ اقدامی برای بازسازی آن صورت نگرفته است و این ساختمان در اختیار مستاجرین قرار داشته است. آن طور که ما دیده‌ایم تذکرات داده شده است و شهرداری ابلاغیه‌هایی را با عنوان نبود ایمنی در این ساختمان‌ها برای مالکان فرستاده است اما آن‌چه قابل تامل است این است که شهرداری شهر تهران باید برخورد مقتدرانه‌تری را انجام می‌داد و این ساختمان را پلمب می‌کرد همان‌طور که در سطح شهر اگر سایر ساختمان‌های تجاری به وظایف خود عمل نکنند پلمب می‌شوند باید در حوزه ایمنی هم این اتفاق بیفتد و این ساختمان‌ها پلمب شوند، برای من جای سؤال است که چطور تا کنون این ساختمان‌ها پلمب نشده‌اند و تنها به تذکراتی بسنده کرده اند. این موضوع نیاز به شفاف‌سازی دارد باید دید دلیل این تساهل و آسان‌گیری بر ساکنین ساختمان پلاسکو چه بوده است و همچنین وقتی با روابط عمومی این مجتمع تجاری صحبت می‌کنیم اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند، در واقع این تذکرات به مالکین داده شده نه به مستاجرین ساکن در این ساختمان. نکته بعدی این است که این ساختمان به دلیل نداشتن امنیت کافی از انشعابات گاز شهری محروم بوده است برای گرم کردن فضای داخل از گاز پیکنیکی استفاده می‌کردند و این موضوع نیز خودش عاملی بود برای ایجاد این بحران ها. نکته بعدی که قابل تامل است  این است که خیلی از این واحد‌ها کارهای تولیدی انجام می‌دادند و به صورت کارگاهی اداره می‌شدند، باید دید که جواز این کار به آن‌ها داده شده است که در غیر این صورت خیلی از اورگان‌ها مورد سؤال قرار می‌گیرند. باید مشخص شود که آیا وزارت کار روی این کارگاه‌ها نظارت داشته است یا خیر که اگر مجوز این کارگاه‌ها تجاری بوده متوجه می‌شویم که خیلی از دستگاه‌ها به وظایف خود به خوبی عمل نکرده‌اند که مشخص‌ترین آنها بازرسی وزارت کار است و پس از آن بنیاد مستضعفان که مالک این ساختمان بوده و اتاق اصناف که باید به این موضوعات رسیدگی لازم را به انجام می‌رساند. و قطعا شهرداری هم در این بین یکی از اورگان‌هایی است که نقش خود را به خوبی انجام نداده است. لازم به ذکر است که شورای شهر برای مجهز کردن تجهیزات آتش نشانی بعد از اتفاقاتی که در جمهوری رخ داده است چندین بار پیگیری‌های لازم را انجام داد و طی آن مصوبه قبلی را تکمیل کرده اما این طور که مشخص است رقمی که برای این موضوع اختصاص داده شده است را به طور کامل هزینه نکرده‌اند و تنها بخش خیلی کمی از آن هزینه تامین امنیت این ساختمان قرار گرفته شده است. یعنی در واقع به گفته دکتر حافظی از ۱۴۵ هزار میلیارد تومانی که برای بازسازی آتش نشانی تخصیص داده شده تنها ۲۵ میلیارد آن بودجه شده و باید پاسخگو باشند که چرا این بودجه به طور کلی برای نوسازی تجهیزات آتش نشانی هزینه نشده تا از وقایع این چنینی جلوگیری شود. حال اینکه چند درصد از ساختمان‌های این چنینی در معرض خطر قرار دارند را شهرداری باید مورد بررسی قرار داده و اقدامات لازم را انجام دهد،  در واقع این اتفاق باید زنگ خطری باشد تا از کنارساختمان‌های فرسوده دیگر به شکل سطحی عبور نکنیم و ححساسیت بیشتری نسبت به کیفیت زندگی شهروندان انجام دهیم. مجتبی شاکری: رعایت نظام مهندسی و بخش ایمنی بسیار مهم است. بسیاری از این ساختمان‌های تجاری که جنبه کارگاهی و تولیدی دارند باید تکلیفی برای آن‌ها مشخص شود. این مجتمع‌های تجاری یا باید تعطیل شوند و یا استاندارد‌های لازم را برای ایمن‌سازی این مراکز انجام دهند. اگر اعلام شود که به دلیل نبود امنیت این مجتمع‌ها باید تعطیل شوند آنگاه ما با یک بحران اجتماعی روبه رو خواهیم بود. ما باید یا تبعات این بحران را بپذیریم و اصل را بر پایه  ایمنی قرار دهیم و تمام کارگاهی  را که فاقد آن هستند  را تعطیل کنیم که طی آن با عدم اشتغال افزاینده مواجه هستیم و یا باید اولویت را اشتغال قرار دهیم و از وضعیت ایمنی آن چشم پوشی کنیم که حاصل ان نیز امثال همین فاجعه‌های پلاسکو است. باید به نوعی بین این دو وضعیت مدیریت به وجود بیاید. وقتی در این مراکز تجاری جریمه‌ای که برای عدم ایمن‌سازی انجام می‌شود کمتر از سود حاصل از فعالیت در این مراکز است، مثل معامله‌ای میماند که کسی که دارای کمی هوش اقتصادی باشد تخلف را به تعطیلی کار‌ترجیح می‌دهد. عبدالحسین مختاباد: شهرداری که یک نهاد قانونی نیست که توانایی بستن یک پاساژ تجاری را داشته باشد این موضوع یک رفتار دو سویه است یعنی وقتی که یک شهروند به او تذکر داده می‌شود که ساختمانی که در آن در حال فعالیت است ایمن نیست باید دست به کار شده و اقدامات لازم را برای ایجاد ایمنی انجام دهد. ساختمان پلاسکو بیش از ۵۰ سال است که ساخته شده چرا افرادی که در این ساختمان مشغول فعالیت بودند با  وجود درآمد‌های خوب راضی به ایجاد ایمنی لازم در این مکان نشدند؟ وقتی از جانب شهرداری و نهاد‌های ایمنی ابلاغیه‌های لازم مبنی بر اینکه این ساختمان نا ایمن است چندین بار برای آنها فرستاده شد، چرا اعتنایی به آن نداشتند تا به این فاجعه انسانی انجامید. بارها به هیات امنای این ساختمان نامه نوشته شده بود اما توجهی صورت نگرفت. اگر شهرداری این پاساژ را میبست همه‌ی کسبه از آن شکایت میکردند که مانع کسب و کارشان شده است اما حالا که به این فاجعه انجامیده باز هم همه شهرداری را مقصر می‌دانند که چرا اقدامات جدی‌تری انجام نداده است. غلامرضاانصاری: مدیریت شهری متاسفانه درگیر بیماری رقابت سیاسی است و طی این موضوع بیش از این نمی‌توان انتظار داشت. در ۲-۳ سال اخیر ما درگیر این موضوع شده‌ایم که اکثر عناصر اجرایی شهرداری با نگاه به منصب سیاسی آقای شهردار شناسایی و منصوب می‌شدند. با تغییر محتوایی که در بخش مدیریت‌ها داشتیم  نتیجه آن این‌گونه مدیریت‌ها است.  در آتش نشانی اولا  باید گفت که تخصیص‌ها به موقع انجام نشده و اگر هم تخصیصی صورت گرفته در جایی بوده که برده سیاسی داشته برای مدیران شهری و متاسفانه سهل‌انگاری، اهمال و ضعف در مدیریت و سازماندهی کاملا مشهود است. باید این را بدانیم که تنها کار شهردار تذکر دادن نیست بلکه با وجود اخطار‌های سازمان آتش نشانی می‌توانست از این موضوع پیش گیری کند. این اختیار را قانون هم در اختیار شهرداری قرار داده است که در صورتی که جان انسانها در خطر باشد در وهله اول تذکر داد ه شود و اگر به آن رسیدگی نشد برخورد قاطع‌تری با آن انجام دهد. مشکل تنها این نیست که ساختمان‌هایی مثل ساختمان پلاسکو تنگ و فرسوده هستند بلکه در کل شهر در کوچه‌هایی تنگ و تاریک شاهدآن هستیم که مجوز هایی برای احداث ساختمان‌های بلند داده می‌شود که همین موضوع همه‌ اینها  به فاجعه‌ای منجر خواهد شد چون در صورت بروز  اتفاقی حمل و نقل و رفت و آمد در این کوچه‌ها نا ممکن است. همه‌  هم و غم آقای قالیباف در این سال‌های گذشته جمع کردن رای بوده که در این صورت آقای شهردار باید مدیریت شهری را رها کرده و به کارهای سیاسی خود بپردازد. به نظر من اولین اتفاقی که باید برای قدم اول برداشته شود وجود یک مدیریت شهری است نه مدیریت شهری با نگاه سیاسی.


منبع: baharnews.ir

خاطرات تهران در پلاسکو سوخت

دکتر اردشیر صالح‌پورروزنامه بهارهویت هر شهر تنها به صورت‌های ساختاری و کالبدی‌اش منحصر نمی‌شود، بلکه  این خاطره‌هاست که به یک شهر هویت می‌بخشد وآن را در دل‌ها و ذهن‌ها ماندگار می‌سازد. ویژگی‌های یک شهر خوب سرزندگی، دسترسی، نظارت، کارایی و عدالت و بالاخره خاطره‌سازی ا‌ست. پس از ساختمان شمس‌العماره‌ که اولین ساختمان دواشکوبه طهران قدیم که دوستعلی معیرالممالک داماد شاه آن را به بهانه‌ تولد ناصرالدین شاه ساخت به او پیشکش کرد،ساختمان پلاسکو بلندمرتبه‌ترین ساختمان تهران نو بود .پلاسکو در چهارراه‌ استامبول یا اسلامبول مرکزی‌ترین نقطه شهری بود که بزرگترین خاطره معماری تهران را تشکیل می‌داد ، دلبری می‌کرد و پایگاه و جایگاهی امروزی داشت. خیابان جمهوری آن دوران به چند قسمت تقسیم و نامگذاری شده بود و با سنگفرش‌هایش مرز میان سنت و مدرنیته‌ تهران را تشکیل می‌داد. از میدان بهارستان تا فخر‌آباد و نادری و سه راه شاه و… . درست کنار «کافه پالاس» که در پیش پرده‌خوانی‌های مجید محسنی زبانزد بود و «سالن تئاتر ایران» بین ساختمان پلاسکو و هتل، سینما پالاس «بازار کویتی‌ها» که تا سال ۱۳۲۵ فعال بود و بعد جایش را به سینما ایران داد و نخستین فیلم ناطق فارسی در این سالن اکران شد و گروه تئاتر ارامنه و هنرمندانی همچون «لرتا» و «اهرام پاپازیان»، «فکری» ، بازی می‌کردند در سال ۱۳۴۱ بزرگترین و باشکوه‌ترین ساختمان هفده طبقه‌ تهران با عنوان ساختمان پلاسکو بنا نهاده شد که آغاز تحول پلاستیک و پلاسکو و مدرنیته شهری بود. روستاییان و شهرستانی‌ها به دیدارش می‌آمدند و عشاق دلباخته خود را از بامش به زمین پرتاب می‌کردند و خود مهمترین رویداد در حافظه شهری تهران دهه چهل و مردمان آن وقت بود که همه به نوعی از این ساختمان خاطره‌ای داشتند. آن‌وقت‌ها از هر جای تهران که نگاه می‌کردی فقط ساختمان پلاسکو به چشم می‌آمد که قدبرافراشته بود و خودنمایی می‌کرد. تهران مدرن که کم‌کم از لاله‌زار فاصله می‌گرفت، با کتابفروشی‌های اقبال و مستوفی و… کافه نادری و قنادی‌ها و کافه فیروز و تئاتر سعدی و تئاتر مادام پری و سفارتخانه‌ها و این سو بعدها ساختمان آلومینیوم که هرگز نتوانست جای ساختمان پلاسکو را بگیرد، استودیوهای فیلمسازی و ضبط صدا، همه و همه در کنار ساختمان پلاسکو و سینما هما یا حافظ که اختصاص به فیلم‌های هندی داشت در جوار ساختمان پلاسکو و خاطرات تهران و تهرانی‌ها شکل می‌گرفت و ساختمان پلاسکو چند سرو گردن از همه آنها برافراشته‌تر بود و بعد طهران در باغ‌هایش،  برج‌ها و آسمانخراش‌ها روییدند ولی هیچ‌کدام ساختمان پلاسکو نشدند. پنجاه و چهار سال برای یک ساختمان بلندمرتبه عمر زیادی نیست، اما خاطراتش تا نسل‌ها می‌ماند و دریغ که این همه خاطره در مهیب آتش سوخت  و به خاکستر نشست.


منبع: baharnews.ir

تهران «پلاسکو»ی دیگری است

فردین علیخواه – جامعه‌شناسروزنامه بهارخبرِ جان‌باختنِ انسان‌ها در حوادث؛ تاسف‌بار است ولی اعتراف می‌کنم که وقتی اخبارِ حوادثِ مختلفی را می‌شنوم که در کشور رخ می‌دهند کمتر دچار شوک می‌شوم چون وقوع این حوادث دور از انتظار نیست. برای مثال؛ آیا با شنیدن این خبر که در هشت ماهه نخست سال ۱۳۹۵، هر روز در جاده‌ها حدود ۴۵ نفر کشته و ۹۶۰ نفر مجروح شده‌اند دچار شوک می شویم؟  به احتمال قوی نه؛ چرا که بر اساس شواهد و شناختی که از وضع موجود داریم این وضعیت را قابل پیش‌بینی می‌دانیم و از آنجایی که تغییر خاصی در وضع موجود (کیفیت تولید خودرو، مناسب‌سازی راه‌ها، بهبود مهارت‌های رانندگی، رعایت مقررات و غیره) رخ نداده است انتظاری هم جز این نداریم. مشاهدۀ جان باختن انسان ها در فروریختن ساختمان پلاسکو مرا بسیار اندوهگین نمود؛ ولی دچار شوک نکرد. با تکیه بر فریادِ آن آتش‌نشان فداکار که «کم نیستند ساختمان هایی در تهران که شرایط ساختمان پلاسکو را دارند» باید انتظار وقوع حوادث مشابهی را نیز داشت. پرسش آن است که وقتی وضعیت موجود این چنین است چرا باید از فروریختن‌ها دچار شوک شد؟ «چو صد‌ا آید نود هم پیش ماست» ، وقتی با فرآیند آشنا باشیم آیا انتظاری جز این برآیند می‌رود؟ بگذریم. فروریختن ساختمان پلاسکو از نظر اجتماعی نکته‌های قابل تاملی دارد که در ادامه به یکی از آنها اشاره می‌کنم. البته تاکید بر نقش شهروندان در این نوشته، به معنای کم رنگ جلوه دادن نقش مدیریت شهری نیست.  این نوشته به دنبال تعیین سهم عوامل نیست. اگر شما در طبقه همکف ساختمان پلاسکو قدم می‌زدید از شیک و مدرن بودن دکوراسیون داخلی، تجهیزات، تأسیسات و روابط عمومی فروشندگان فروشگاه‌های کوچک و بزرگ این طبقه لذت می‌بردید. وقتی تهویه‌ هوای مطبوع، رنگ‌های شاد و فریبنده، در و دیوار تمیز داخل مغازه‌هارا می‌‌دیدید هیچ حسی از فروریختن به شما دست نمی داد و احساس نمی‌کردید که در ساختمانی حضور دارید که عنقریب در حال فروپاشی است. ولی کافی بود کمی به طبقات فوقانی بروید و یا از فاصله‌ای دورتر به ساختمان خیره شوید تافروپاشی آن‌را احساس کنید. پلاسکو مساله «خودمداری» ماست. وقتی «من» هستیم خیلی خوب می‌توانیم به «آبادانی» فکر کنیم ولی وقتی کار به همکاری جمعی، تشریک مساعی و مشارکت اجتماعی می‌رسد نتیجه قابل پیش‌بینی؛ «ویرانی» است. امور به جای بهتر شدن، بدتر می‌شوند. مالکان مغازه‌های پلاسکوبه ساختمان و کلیّتی به نام پلاسکو و ماندگاری آن فکر نمی‌کردند. نمی‌دانستند که بقاء هر کدام از آنان به بقای این ساختمان وابسته است. هر کس فقط به فکر «آبادانی» و رونق فروشگاه خودش بود. هر کس برای فروشگاه خودش هزینه می‌کرد ولی مسئولیت ساختمان بر عهده «دیگران» بود. واقعیت آن است که ما برای کار جمعی و تیمی آموزش کافی ندیده‌ایم و از تشخیص منافع جمعی عاجز هستیم. ما از هوش اجتماعی‌مان فقط برای پیش بردن منافع شخصی‌مان- به ضررِ منافع سایر بازیگران اجتماعی- استفاده می‌کنیم. ما در تشخیص منافع بلند‌مدت بسیار ضعیف‌ایم. نمی‌توانیم درک کنیم که سوراخ کردن قسمتی از کشتی در نهایت دودمانِ همه‌مان را به باد خواهد داد. شهر تهران همان ساختمان پلاسکو است. ما فقط مسئول خانه‌های خودمان هستیم. مدام خانه‌هایمان را قشنگ‌تر و قشنگ‌تر می‌کنیم. دستگاه تصفیۀ هوا و یا تصفیه آب می‌خریم تا در داخل خانه هایمان هوای پاک تنفس کنیم و آب سالم بنوشیم ولی «برف شادی» روی پلاک ماشین هایمان می‌پاشیم تا بتوانیم در هوایی که می‌دانیم ناپاک است وارد طرحِ‌ترافیک شویم! وقتی دربارۀ هوای ناسالم شهر صحبت می شود مدام به این و آن اشاره می کنیم. همه بجز «من» مقصرند! «من» هیچ نقشی در ویرانی شهر ندارم! شهر تهران همان ساختمان پلاسکو است. مدیران شهری نیز با شهر همچون تجربه پلاسکو مواجه می‌شوند. آنها هم «من های» مختلف‌اند. به مال‌ها یا مراکز خرید بسیار مدرن، با برندهای معروف جهانی به همراه ‌نماهای حیرت‌انگیز و نورپردازی‌های جذاب شان که روز به روز هم بیشتر می‌ شوند فکر کنید. ساخت مراکز بزرگ خرید و پاساژهای به قول برخی؛ «فوق مدرن» در خیابان‌های هشت متری شهر! ساخت مال‌های شگفت انگیز و زرق و برق‌دار در شهری که در سال فقط چند روز هوای پاک دارد و در آن از شهروندان درخواست می‌شود که برای حفظ سلامتی‌شان از خانه بیرون نیایند! شهر تهران همان ساختمان پلاسکو است. مدیران شهری‌ای که جزیره جزیره عمل می‌کنند و درک درستی از ساختمان بزرگی به نام تهران (همان پلاسکو) ندارند. این شهر چه زمانی دچار فروپاشی خواهد شد؟


منبع: baharnews.ir

ایستاد‌ه بر آوار، من هنوز زند‌ه‌ام!

آیت قیصربیگیچه د‌لگیر است نغمه پرواز پرند‌ه‌ای د‌ر صبحگاهان که آواز رفتن سر می‌د‌هد‌! شاید‌ د‌یشب د‌ر میان خانه و کاشانه شمع فروزانی بود‌ه است برای روشنی فرد‌اهای د‌گر، شاید‌ امروز مامور شد‌ه است یک زند‌گی را جشن بگیرید‌ و شاید‌… شاید‌ امروز طلوع کرد‌ه است تا آغازی بر یک پایان باشد‌. صبح است و هنگامه برخواستن، نماز برپا می‌د‌ارد‌ و د‌ستان بر آستان جانان می‌گشاید‌، شوقی عجیب د‌ر سر د‌ارد‌ تا که شاید‌ نجات بخش یک زند‌گی باشد‌. ناگهان زنگ‌ها به صد‌ا د‌ر می‌آید‌، د‌لهره‌ای برپاست، مقصد‌ قلب تهران، هد‌ف ساختمانی قد‌یمی، نشانی د‌ارد‌ از پلاسکو… شتاب می‌کند‌ تا مباد‌ا زود‌ د‌یر شود‌، جان انسان هایی د‌ر خطر است! شمارش معکوس شروع می‌شود‌… حس غریبی ست چون مرغ مهاجر د‌ر شوق پرواز، سفری د‌راز د‌ر پیش است. د‌ر هنگامه صبح زمان تب د‌ارد‌. گام‌ها بر زمین سبک می‌شوند‌ گویا میل پرگشود‌ن د‌ارند‌… آتش نشان، حاد‌ثه‌ای د‌ر راه است، برای گذر باید‌ خطر کرد‌. می‌تازد‌ بر تن آتش، د‌ر میان شعله و د‌ود‌ غیرتش زبانه می‌کشد‌. گویی آتش د‌ر نیستان افتاد‌ه است تا به ناگاه؛جسم خاک از عشق بر افلاک شد‌کوه د‌ر رقص آمد‌ و چالاک شد‌آتش نشان به زند‌گی شوک د‌اد‌ه است، چه کرد‌ه‌ اینچنین همه منقلب شد‌ه اند‌! چه ساد‌ه جانش را کفِ د‌ست گرفت و به استقبال خطر رفت، چه مظلومانه د‌ر زیر خروارها آور ایستاد‌ه است! گرچه سقف‌ها بر سرش آوار شد‌ند‌ اما بر قامت رعنایش افزود‌ه‌تر شد‌، ‌ای آنکه ایستاد‌ه بر آوار جان د‌اد‌ه‌ای… چه غریبانه از این خانه رفته‌ای!آتش نشان بی نشان شهر پر هیاهوی من، ساعت اضطرار که می‌رسید‌ چقد‌ر آشنا می‌گشتی. ‌ای که نامت هم قرین لحظه‌های بحرانی ست، خطر به جان خرید‌ن راه و رسم عاشقی‌ست. چه زجری می‌کشید‌ آتشنشان، آن که انسان بود‌ و از عشق سرشار! گهی پروانه وار گرد‌ شمع زند‌گی بال زنان سوخته ای! گهی اوستاد‌ه بر آتش رقص کنان سوخته‌ای! گهی د‌ر لحظه‌های سخت اضطراب بر کام تشنه ما‌تر شد‌ه‌ای، گهی د‌ر لحظه‌های تاریک ما همچو شمع فروزان گشته‌ای، ‌ای آنکه د‌ر روزهای پرخطر تاوان اشتباه ما را د‌اد‌ه‌ای… اکنون تو رفته‌ای و همه از تو می‌گویند‌!تا که رفتی همه یار شد‌ند‌/خفته‌ای و همه بید‌ار شد‌ند‌کاش می‌شد‌ ثانیه‌ها به عقب بر گرد‌ند‌ تا کمی د‌ر نگاه بی‌اد‌عایت د‌رنگ می‌کرد‌یم، پیام د‌اد‌ه بود‌ی که زند‌ه ای، آری تو برای همیشه زند‌ه ای، تو شهید‌ راه زند‌گی هستی…آسود‌ه بخواب آتش نشان، یاد‌مان می‌ماند‌، برای ماند‌ن ما، تو رفته‌ای! پروازت را به خاطر می‌سپاریم…


منبع: baharnews.ir

جنگ مردان زردپوش با آتش و دود

مریم پیمانروزنامه بهار«طبقه دهم ساختمان پلاسکو دچار حریق شده است.» رادیو خبر داد. راننده شروع به صحبت می‌کند اما صدایی نمی‌شنوم و در ذهنم به دنبال راهی می‌گردم تا با وجود شلوغی‌های احتمالی این حریق راهی برای رسیدن به مقصدم برای پیگیری درخواست مصاحبه پیدا کنم. میدان فردوسی پیاده می‌شوم. اتوبوس‌ها به سمت جنوب نمی‌روند. ناچار قدم‌زنان به سمت خیابان جمهوری حرکت می کنم. صدای آژیرهای ماشین‌های آتش نشانی مزاحم شنیدن موسیقی‌اند. هنوز خیابان خلوت است. اما تعداد زیاد سربازها در خیابان طبیعی نیست. با هر قدم من بیشتر می‌شوند و تراکم ماشین‌ها زیادتر. خبری از درگیری یا نگرانی در چهره مردم نیست. «خانم بروید داخل پیاده‌رو» سربازی هدایتم می‌کند. ترجیح می‌دهم با وجود صدای ممتد آژیرهای آمبولانسی که در بین ماشین‌ها گیر کرده است، موسیقی را قطع کنم. وارد خیابان جمهوری می‌شوم. از دور جمعیت، ماشین آتش‌نشانی و آمبولانسی را می‌بینم. دود زیاد به نظر می‌رسد. با بالابر به ساختمان آب می‌پاشند. نزدیک‌تر می‌روم. مردم بیش از ماشین‌ها هستند و خیابان را پلیس تقریباً بسته است، اما موتورها مثل همیشه آزادند. ماشین‌ها به سمت توپخانه هدایت می شوند. فضا غیر عادی است. ساعتم را نگاه می کنم، نیم‌ساعتی وقت دارم. قدم هایم را تندتر می‌کنم. جوان‌تر ها عکس می‌گیرند. «می‌گویند همه طبقه آتش گرفته» انگار حادثه بزرگ‌تر و جدی‌تر از خبر رادیو است. کنار درختی تقریباً روبه‌روی جنوب شرقی نخستین ساختمان فلزی و بتونی تهران می‌ایستم. رفت‌و آمدها بیشتر شده است. هفده طبقه خاطره در مقابل چشمانم می‌سوزد. آتش‌نشانان کمی در خیابان هستند اما تعداد ماشین‌ها نشان می‌دهد که تعداد زیادی باید در حال تخلیه کردن ساختمان و کمک به مردم باشند. « منفجرش کردن» جوانی به همراهش می‌گوید. «می‌گویند اتصالی برق بوده است» بی‌دقت به حرف‌ها، به چهره نیمه گرفته و مضطرب سربازی با لباس نیروی انتظامی خیره می‌شوم که از مردم می‌خواهد پیاده‌رو را خالی کنند. صدای شکسته شدن شیشه‌ها من را به خیابان باز می‌گرداند.  مغازه‌داران پاساژ پروانه‌ها و کویتی‌ها مضطرب به نظر می‌رسند. دوستان و همکارانشان در ساختمان‌اند. یکی از آنها از نگرانی سرایت آتش به واحدهای دیگر می‌گوید و دوستش که برای به دست آوردن مدارکش به طبقه چهارم پلاسکو رفته است. نگران نیستم. تعداد ماشین‌های امدادی، آتش‌نشانی، آمبولانس‌ها و پلیس به اندازه کافی هست و سوختن دو طبقه ساختمان با دود غلیظ در هوای آلوده تهران اتفاق عجیب و غیر قابل مدیریتی به نظر نمی‌رسد. جوان، پیر، زن، مرد، چهره‌های آشنای دولتی و سیاسی زیادتر از قبل می‌رسند، اما من برخلاف آنها نگران نیستم. مردم دائم عکس می‌گیرند.  راه می‌افتم. به خیابان سی تیر نرسیده‌ام هنوز که عکس‌ها و خبرهای زیادی در کانال‌های خبری می‌بینم. جمله‌ای من را متوقف می‌کند؛ «پلاسکو فرو ریخت.» باور کردنی نیست. تنها یک آتش‌سوزی دشوار برای آتش‌نشانان بود و بس. راه آمده را برمی‌گردم. تعداد موبایل‌های در آسمان بیشتر شده‌اند اما دیگر از مرکز تولید و توزیع پوشاک پایتخت در آسمان تهران خبری نیست. انبوهی از مردانی با لباس‌های زرد سیاه‌شده با دوده و آتش می‌دوند. تلی از آهن و سیمان بدون گردی از خاک، دودی سفید و بالابر و جرثقیلی عظیم در چشمان داغ من لرزانند. باور نمی‌کنم؛ «پلاسکو دیگر نیست.»     


منبع: baharnews.ir

عیاران در آتش و خون

فرهاد کیانفرید روزنامه بهارگاهی کلمات سکوت می‌کنند. آرام گوشه‌ای می‌نشینند و شرمنده، سر در گریبان فرو می‌برند. چراکه به خوبی می‌دانند، نمی‌توانند حق مطلب را ادا کنند. نمی‌توانند به گونه‌ای کنار یکدیگر بنشینند که بفهمانند یک چیز، یک اتفاق، یک انسان، یک غم، یک اندوه، یک قهرمان چقدر بزرگ است. گویی می‌خواهند ولی نمی‌توانند فریاد بزنند و بگویند: آی ملائک، این‌ها همان اشرف مخلوقاتی هستند که خداوند روز آفرینش با غرور به آنها نگاه کرد و به خود بالید. فریاد بزنند و به ما بگویند: ببینید! این‌ها نماد و مفهوم انسانیت هستند. ببینید هنوز انسانیت هست، خوبی هست، مهربانی هست. هنوز هستند کسانی که جان خود را برای حفظ جان دیگران به خطر می‌اندازند. هنوز هستند کسانی که برای اینکه بار دیگر در چشمان کودکانمان نگاه کنیم و آنها را در آغوش بکشیم، خود را از دست‌های کوچک کودکانشان محروم می‌کنند. حالا دقیقا یکی از همان لحظات است. همان لحظاتی که واژه‌ها سردرگریبان، سه کنج برگه نشسته‌اند و سکوت کرده‌اند و بغض خود را نگه داشته‌اند و زیر لب نجوا می‌کنند: «سر باز نکن‌ ای اشک، از جاذبه دوری کن /  ‌ای بغض پر از عصیان این بار صبوری کن.»  اما این مقاومت بالاخره می‌شکند و آرام از عین و شین و قاف شروع و اشک هایشان روانه می‌‌شود. این خاصیت آتش‌نشان بودن است. باید تنها به سکوت و ایستادن به احترامشان، اکتفا کنیم. واقعیت این است که راه دیگری وجود ندارد. چه بگویم؟ ! چه بنویسیم که کلمات آنها را تصویر نمی‌کنند. آنها مردانی از جنس مهربانی هستند. آنها امتداد عیاران‌اند. با این حال سکوت جایز نیست. باید به گونه‌ای واژه‌ها را کنار یک دیگر جمع کرد و نوشت. بنویسیم که در عصر ما، با تمام فراز و نشیب هایش، با تمام سردی و خاکستری بودنش، عشاقی زیستند، عاشق انسانیت و حل شده‌اند درآن. مردانی که دیگر خود را نمی‌شناختند و خود را از یاد برده‌ بودند و درست همان هنگام که همه را از آتش بیرون می‌بردند، خود می‌ماندند و به امنیت خود پشت می‌کردند. به راستی چه انگیزه ای، انسانی را به آن درجه می‌رساند که زندگی‌اش را ببخشاید؟ چه می‌شود که کسی بی‌چشم‌داشت؛ بی‌منت همه داشته‌های خود را میانه میدان می‌گذارد و از همه داشته‌های مردم حفاظت می‌کند؟ اینها سوالاتی هستند که شاید همیشه بی پاسخ بمانند. اما بی‌شک هیچ گاه فراموش نخواهد شد که روزی پلاسکو به خاک نشست و مردانی دل با آتش و خاک و آهن زدند و داشته‌ها و نداشته‌های‌شان را در دو دست خود گرفتند و زمین و زمان را زیر و رو کردند. فراموش نخواهد شد مردانی برای نجات جان غیر، جان خود را فدا کردند. اما آن‌ها قهرمان نبودند و نیستند، آن‌ها عیارانی هستند که جوانمردی و فداکاری را برگزیدند. سلحشورانی که انتخاب کردند که بمیرند اما دیگران را زنده نگه دارند و حالا آنان هنوز زیرآوارند، زیر آوار بی‌تدبیری.


منبع: baharnews.ir

پلاسکو را بی‌تدبیری و بی‌توجهی ویران کرد

احمد ابوالفتحی روزنامه بهارهفت و پنجاه و نه دقیقه   پلاسکو آتش گرفت. آتش‌سوزی در طبقه نهم. علت؟ تا هنگام تنظیم این گزارش هنوز علت آتش‌سوزی به طور رسمی اعلام نشده است اما به گفته «محسن همدانی» معاونت امنیتی استانداری تهران این حادثه یا به دلیل انفجار پیک‌نیک رخ داده است یا به دلیل اتصال برق. صحبت‌های همدانی، تکرار سخنان شاهدان عینی است.کسبه پاساژ پلاسکو‌ روایت‌های مختلفی از علت شروع ماجرا ارائه می‌دهند. عده‌ای از کسبه می‌گویند همکارانشان که صبح‌های پنج‌شنبه در طبقه نهم مراسم «زیارت عاشورا» برگزار می‌کرده‌اند مشاهده کرده‌اند که علت آتش‌سوزی انفجار پیک‌نیک بوده است. آتش‌سوزی ناشی از اختلال در شبکه برق‌رسانی هم احتمالی است که اولین‌بار از سوی همین کسبه ارائه شده است. کسبه‌ای که در ساعت ۸ صبح، هیچ تصوری از فاجعه‌ای که در انتظارشان بود نداشتند. آتش‌سوزی در پاساژهای قدیمی پایتخت اتفاق کم‌سابقه‌ای نیست. مهرماه سال پیش بود که طبقه چهارم پاساژ سیزده طبقه آلومینیوم گرفتار حریق شد و این آتش پیش از آن‌که به طبقات دیگر سرایت کند مهار شد. تصور کسبه و رهگذران و حتی آتش‌نشان‌ها از آتش‌سوزی پلاسکو هم چنین چیزی بود. شاید تا حدودی شدیدتر از آتش‌سوزی آلومینیوم ولی نه آن‌چنان که به نابودی کامل ساختمانی بینجامد که روزگاری نماد آغاز دورانی تازه برای شهر تهران بود. شاید به خاطر همین آسان پنداشتن ماجرا بود که تا یک‌ساعت بعد از شعله‌ور شدن طبقه نهم و پس از آن طبقه‌های بالاتر ساختمان هفده طبقه پلاسکو، نیازی به اعلام وضعیت ویژه ترافیکی در آن محدوده احساس نشد و در نتیجه کنترلی بر حضور جمعیت کنجکاو و مشتاق در محل حادثه صورت نگرفت. شاید به خاطر همین آسان پنداشتن بود که مسئول اصلی مدیریت این بحران، یعنی شهردار تهران، تا پیش از فروریختن کامل ساختمان دلیلی برای حضور در صحنه نیافت. هر چه باشد به گفته «سید جلال ملکی» سخنگوی آتش‌نشانی تهران، در ساعت یازده و بیست دقیقه که ساختمان فروریخت، آتش در آستانه مهار بود. یازده و بیست‌دقیقه دو انفجار پیاپی و فروریختن پلاسکو. بهت. وحشت. ناله و فغان. به‌گفته سخنگوی سازمان آتش‌نشانی، در لحظه انفجار، تیم کنترل سازمان آتش‌نشانی در طبقات پراکنده بودند تا از عدم‌حضور افراد در ساختمان اطمینان حاصل کنند. این‌که جز این افراد چند نفر دیگر در ساختمان حضور داشته‌اند مشخص نیست، اما شایعات ناگهان موج گرفتند. پیش از فروریختن ساختمان، خبرنگار یکی از شبکه‌های تلویزیونی در ارتباطی مستقیم، اعلام کرده بود که حدود سیصد نفر هنوز در ساختمان پلاسکو حضور دارند. همین اعلام باعث شد که پس از فروریختن ساختمان احتمال مدفون شدن سیصدنفر همراه با آوارهای پلاسکو رسانه‌های رسمی و غیررسمی را فرا بگیرد. سکوت رسانه‌های رسمی و حتی عدم اعلام رسمی مدفون شدن تعدادی از آتش‌‎نشان‌ها تا دو ساعت بعد از ماجرا، به شایعات دامن زد و جو را به سمت بدبینی نسبت به راه‌های رسمی ارائه خبر برد. یک‌ساعت و پانزده دقیقه بعد از فروریختن، خبر رسید که سگ‌های زنده‌یاب به میدان حادثه اعزام شده‌اند و در همان لحظه تنها خبری که در زمینه میزان خسارات جانی از سوی صداوسیما ارائه می‌شد این بود که هنوز خبری به صورت رسمی از میزان خسارات جانی اعلام نشده است. در ساعت سیزده اولین جلسه کمیته بحران در یکی از اتوبوس‌های اورژانس، در محل حادثه تشکیل شد. این خبر را پیرحسین کولیوند رئیس اورژانس کشور در گفتگو با خبرگزاری تسنیم ارائه داد و اعضای حاضر در جلسه را این‌گونه معرفی کرد: استاندار تهران، مسئولان اورژانس، فرماندار تهران، فرمانده نیروی انتظامی کل کشور و رئیس پلیس راهور ناجا. به‌عبارت دیگر، بنا به گفته رئیس اورژانس در اولین جلسه کمیته بحران، شهردار تهران حضور نداشت. به گفته کولیوند تا آن ساعت ۶۵ نفر حادثه دیده به اورژانس منتقل شده بوده‌اند که ۴۵ نفر از آن‌ها به صورت سرپایی مداوا شده بودند و ۲۰ نفر به بستری‌شدن نیاز داشته‌اند. این تنها خبر رسمی بود که تا آن ساعت از میزان خسارات جانی حادثه اعلام می‌شد و شاید نامتناسب بودن این خبر با واقعیت‌های صحنه در پررنگ شدن شایعات بی‌تاثیر نبود. شاید به همین خاطر بود که دقایقی بعد، سخنگوی آتش‌نشانی در گفتگویی با شبکه تلویزیونی خبر، در حالی که چندان تلاشی در مهار احساساتش نداشت، به اطلاع‌رسانی دقیق‌تر رو آورد. ملکی چنین گفت: «مطمئنا کسانی زیر آوار هستند. قطعا تعدادی از آتش‌نشانان در این ساختمان هستند، اما آماری از افراد محبوس در ساختمان نداریم.» ملکی اما درباره تعداد افراد مدفون در زیر آوار سخنی نگفت: «معلوم نیست چند نفر زیر آوار گرفتار شده‌اند، هیچ اطلاعاتی نداریم و آمار ۳۰ نفر کشته تائید نمی‌شود.» به گفته ملکی آتش‌نشانی تا زمان رخ‌دادن حادثه بارها و بارها در زمینه نقص ایمنی در ساختمان پلاسکو، اخطاریه صادر کرده بوده است. او گفت: «نمی‌دانم تا کی باید جان همکاران من قربانی بی‌توجهی به اصول ایمنی شود.»سخنان توام با احساس و منطبق با واقعیت ملکی آبی بر روی آتش شایعات بود. اگر بنا باشد ستادهای مدیریت بحران، از این حادثه درسی بگیرند، شاید یکی از عمده‌ترین درس‌ها همین باشد، به هر میزان که اطلاع‌رسانی دقیق‌تر و سریع‌تر باشد در مهار شایعات موثرتر است. در این زمینه البته این سؤال را هم می‌توان مطرح کرد: چرا اولین جلسه ستاد بحران حادثه‌ای که در ساعت هشت صبح آغاز شده بود، پس از ساعت دوازده ظهر برگزار می‌شود و چرا شهردار تهران که باید فرمانده اصلی میدان باشد، بنا به گفته رئیس اورژانس کشور، در این جلسه غایب بوده است؟ ساعت پانزده بیم‌وامید نسبت به سرنوشت مدفونان در زیر آوارهای پلاسکو ادامه دارد. به گفته سخنگوی اورژانس تعداد مصدومان حادثه به هفتاد تن رسیده و از تعداد کشته‌شدگان خبری در دست نیست. سخنگوی آتش‌نشانی که از این پس باید او را سخنگوی کمیته مدیریت بحران پلاسکو نامید هم گفته است که تلاش برای آواربرداری از سه جهت ادامه ادامه دارد. رئیس‌جمهور در ساعت چهارده طی دستوری ویژه، وزیر کشور را مسئول بررسی علل حادثه کرده است و حضور مسئولان در صحنه پررنگ شده است. وزیر ارتباطات دستور تقویت امواج موبایل در محدوده اطراف پلاسکو را صادر کرده است و در حدود ساعت سیزده خبر می‌رسد که تعدادی از آتش‌نشانان محبوس در موتورخانه، با همکارانشان تماس گرفته‌اند و خبر سلامتشان را اعلام کرده‌اند. خبر می‌رسد که تعداد سگ‌های زنده‌یاب افزایش یافته و اندکی بعد خبر می‌رسد که به دلیل بوی دود ناشی از آتش و گاز و گازوئیل، شامه سگ‌های زنده‌یاب کار نمی‌کند. پانزده و چهل و پنج دقیقه اولین خبر رسمی از تعداد مفقودین را شهردار تهران اعلام می‌کند. قالیباف گفت: بیست‌وسه تا بیست‌وپنج نفر از آتش‌نشان‌ها مفقود هستند. به گفته قالیباف، در میان افراد مدفون در زیر آوارهای پلاسکو، مدیران ارشد آتش‌نشانی هم حضور دارند. این اظهارنظر از سوی رسانه‌ها به شهادت این افراد در حادثه تعبیر شد، اما سخنگوی سازمان آتش‌نشانی مدتی بعد، اعلام رسمی شهادت را تکذیب کرد. قالیباف تعداد احتمالی مردم عادی گیرکرده در آوار را حداکثر دو یا سه نفر اعلام کرد. شهردار تهران از شهروندان خواست به شایعات توجه نکنند، اما این نکته که تعداد افراد عادی مدفون در زیر آوار به دو تا سه نفر محدود است، چندان با مشاهدات عینی سازگار نبود. عکاس خبرگزاری فارس که دقایقی پیش از فروریزش ساختمان در آن محل حضور داشته است، گفته بود حدود صد تا صد و پنجاه نفر از مردم عادی در لحظه‌ای که او ساختمان را ترک کرده است، در طبقه اول حضور داشته‌اند و مشاهدات عکاس خبرگزاری ایلنا که تا ده دقیقه پیش از فروریزش در ساختمان حضور داشته است هم چیزی شبیه همین بود. مسئولان اندک اندک از بهت خارج می‌شدند و انتقادها از وضعیت پیش آمده آغاز می‌شد. اقبال شاکری، رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران در گفتگو با خبرگزاری مهر، به تذکرهایی که در زمینه احتمال بروز این فاجعه ارائه شده بود اشاره کرد و درباره احتمال بروز فاجعه‌های مشابه هشدار داد: «بارها آتش نشانی، اعضای شورای شهر تهران و کارشناسان ایمنی به ناامن بودن این ساختمان تذکر دادند. ساختمان‌های خیابان‌های جمهوری به دلیل انباشت تجهیزات کارگاهی و بارگذاری بیش از حد جمعیت از ناایمن‌ترین نقاط شهر تهران هستند که روزانه جان شمار قابل‌توجهی از جمعیت را که دراین فضاها تردد می‌کنند، تهدید می‌کند. ساختمان پلاسکو همچون ساختمان علاالدین و دیگر بناهای تجاری که نه ایمنی لازم را دارند و نه از تجهیزات امدادی استاندارد برخوردار هستند آمادگی ایجاد بحران‌های شهری را دارند. تا دیر نشده بایست این بناهای خطرناک را پلمپ کنیم.» رحمت‌الله حافظی عضو دیگر شورای شهر تهران هم با اشاره به اینکه از ۱۴۰ میلیارد تومان اعتبار مصوب برای آتش‌نشانی تنها ۲۵ میلیارد تومان تامین شده است از ناکارآمد بودن تجهیزات آتش‌نشانی انتقاد کرده بود و مدتی بعد مرتضی طلایی عضو دیگر این شورا در شبکه اجتماعی توئیتر با اشاره به انتقاد بغض‌آلود یکی از آتش‌نشان‌ها در صحنه حادثه که به کمبود تجهیزات اشاره کرده است، گفت: «چه کنم که تمام حقیقت را نمی‌شد به او گفت.»البته ضعف در تجهیزات آتش‌نشانی مدتی بعد از سوی سخنگوی این سازمان تکذیب شد. به گفته ملکی تجهیزات آتش‌نشانی تهران از به‌روزترین تجهیزات در دنیاست. بامداد روز جمعه آواربرداری ادامه دارد و شایعات و خبرها و انتظارها هم ادامه دارد. رهبر انقلاب در ساعت بیست‌ودو پیام داده و ابراز اندوه و نگرانی کرده است. دادستان کل کشور هم طی دستوری ویژه دادستان تهران را مسئول بررسی حادثه کرده است. شایعات فراوان است. خبر می‌رسد که صدای ناله از زیر آوارها شنیده شده. شایعه‌ای که تکذیب می‌شود. ساعت سه نیمه‌شب خبر می‌رسد که با اسکن صورت‌گرفته از موتورخانه طبقه منفی دو احتمال زنده بودن دو نفر از آتش‌نشانان افزایش یافته است. در ساعت شش صبح روز جمعه سخنگوی آتش‌نشانی اعلام کرد به احتمال فراوان همکارانمان به شهادت رسیده‌اند. در ساعت هشت صبح، تابلوهای سطح شهر از مردم تهران خواسته بودند که از تردد ضروری در سطح شهر خودداری کنند. این‌بار نمی‌خواستند که مانند روز گذشته تجمع عظیم انسانی مانع انجام وظایف نیروهای امدادی شود. در ساعت ۹ صبح، سخنگوی آتش‌نشانی اعلام کرد نیازی به تخریب ساختمان‌های مجاور برای آواربرداری نیست اما در همان ساعت خبر می‌رسید که دیوارهای پاساژ کویتی‌ها در مجاورت ساختمان پلاسکو ترک برداشته است و احتمال دارد فرو بریزد. ساعت نه و پانزده دقیقه یکی از آتش‌نشان‌ها به شهادت رسید. این آتش‌نشان از مصدومان پیش از فروریزش بود که دچار شصت درصد سوختگی شده بود. این اولین مرگ تایید شده حادثه پلاسکو است. نام این آتش‌نشان، «بهنام میرزاخانی» بود. ساعت یازده شایعات همچنان ادامه دارد. می‌گویند یکی از آتش‌نشان‌ها نجات یافته است. شایعه تکذیب می‌شود. شناسایی مکان دقیق دو آتش‌نشان در زیرآوار هم تکذیب می‌شود. نیروی انتظامی محدودیت ترافیکی در خیابان‌های اطراف محل حادثه را تا دو روز تمدید می‌کند. ساعت سیزده و سی دقیقه معاون عملیاتی سازمان آتش‌نشانی اعلام می‌کند آواربرداری عملیاتی بسیار پیچیده است و تاکنون نتیجه محسوسی نداشته است. ساعت سیزده و سی‌وپنج دقیقه یک منبع آگاه شایعه مدفون بودن چهار خبرنگار و یک عکاس در آوارهای حادثه پلاسکو را تایید می‌کند. به ادعای این منبع آگاه سه تن از آتش‌نشان‌ها هنوز زنده هستند. وقایع‌‎نگاری یک حادثه پیش‌بینی‌پذیر آنچه خواندید وقایع‎‌نگاری یک حادثه پیش‌بینی‌پذیر بود. در دی ماه سال ۱۳۷۶ روزنامه همشهری در گزارشی با تیتر «آتش‌سوزی در کمین کارگاه‌های تولید پوشاک» خواسته بود که مسئولان به سرعت برای این وضع به فکر چاره باشند. در این گزارش تعداد کارگاه‌های تولید پوشاکی که ضوابط ایمنی را رعایت نمی‌کنند دو هزار عدد تخمین زده می‌شود و لزوم تدوین دستورالعمل برای ایمن‌سازی این کارگاه‌ها مورد تاکید قرار می‌گیرد. از جمله ساختمان‌های مورد توجه این گزارش، ساختمان پلاسکو است. ساختمانی مملو از تولیدی پوشاک که درست نوزده سال پس از آن هشدار، فروریخت.


منبع: baharnews.ir

خیابان پرهیاهوی جمهوری در سکوت کامل

به گزارش ایسنا، در نخستین روز کاری پس از سانحه فرو ریختن ساختمان قدیمی پلاسکو تهران، اگرچه در ظاهر زندگی در تهران در جریان است؛ اما خیابان‌های اطراف پلاسکو و به ویژه خیابان جمهوری در بهت این سانحه قرار دارند.خیابان جمهوری از سمت غرب به شرق، با نظم بالای نیروهای امنیتی خالی از مسائل حمل و نقل است و حتی از ورود موتورسیکلت‌ها هم به این منطقه جلوگیری می‌شود.با این حال مغازه‌داران و کسبه خیابان جمهوری که عمدتا در صنف پوشاک فعالیت می‌کنند، با وجود اینکه توانسته‌اند خود را به مغازه‌ها و فروشگاه‌های خود برسانند اما بهت سانحه سقوط پلاسکو آنها را به شدت تحت تاثیر قرارداده به طوری که خیابان پرجنب و جوش جمهوری همزمان با ارسال این گزارش، در سکوت کامل به سر می‌برد و مغازه‌داران این منطقه که ده‌ها متر از پلاسکو فاصله دارند نیز به صورت نیمه تعطیل در آمده‌اند.در این خیابان بنرهای تسلیت جلوی مغازه‌ها نصب شده و همه خود را داغدار این حادثه می‌دانند.گزارش ها  از محل سانحه حکایت از تلاش دوچندان ماموران آتش‌نشانی در محل حادثه دارد و آواربرداری همچنان در جریان است.


منبع: baharnews.ir

چرا‌شهرداری ساختمان‌پلاسکو را پلمب نکرد

به گزارش ایسنا، صدیف بدری با اشاره به این که جلسه کمیسیون اجتماعی، عمران و بهداشت و درمان ساعت ۱۵:۰۰ امروز (شنبه) برگزار خواهد شد، به خبرگزاری میزان گفت: هدف از برگزاری این جلسه بررسی مسئله و جلوگیری از رخداد چنین حوادثی برای ساختمان‌های مشابه است تبا اقدامات پیشگیرانه انجام شود و مجددا شاهد این گونه حوادث ناگوار نباشیم.سخنگوی کمیسیون عمران مجلس با تاکید بر این که مسائل اجتماعی و اشتغال افرادی که در پلاسکو مشغول به کار بودند، سبب پلمب نشدن به موقع این ساختمان شده بود، اظهار داشت: تعداد زیادی از مردم در آنجا اشتغال داشتند و تعطیلی ساختمان پلاسکو موجب بیکاری آنها می شد.وی افزود: خلأ قانونی سبب شد که شهرداری نتواند خودش مستقیما وارد میدان شود. سخنگوی کمیسیون عمران مجلس علت خودداری شهرداری از پلمب این ساختمان، بعد از اخطارهای مکرر را ایرادات و خلأهای قانونی برشمرد و گفت: شهرداری نمی توانست نسبت به پلمب و تعطیلی این ساختمان اقدام کند لذا قانون مربوط به آن هم باید بازنگری شود.در پی حادثه دردناک صبح پنج‌شنبه ۳۰ دی ماه و آتش‌سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو در مرکز شهر تهران که به گرفتار شدن جمعی از آتش‌نشانان انجامید، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی به کمیسیون‌های «عمران»، «اجتماعی» و «بهداشت و درمان» مجلس مأموریت داد تا با همکاری دستگاه‌های اجرایی، انتظامی و امدادرسان به بررسی ابعاد مختلف حادثه آتش‌سوزی و فرو ریختن ساختمان پلاسکو که منجر به مصدومیت و جان باختن جمعی از هموطنان و آتش‌نشانان فداکار شد، بپردازند.


منبع: baharnews.ir

پلاسکوی جدید را دوساله می‌سازیم

به گزارش ایسنا، سعیدی‌کیا که به همراه وزیر کشور در منطقه پلاسکو حضور یافته بود، ضمن عرض تسلیت به همه خانواده‌های داغدار، مردم، کسانی که کسب و کار داشتند و آتش‌نشانانی که با این کار و فداکاری بزرگ نام خودشان و خدمت رسانی به این شکل را پرآوازه کردند، گفت: به فرموده رهبری این روزها مسئله اصلی نجات جان کسانی هست که زیر آوار مانده اند.وی افزود: دستگاههای مختلفی در این جمع کردن و ساماندهی حادثه مسئولیت دارند.رییس بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی با بیان اینکه این ساختمان قبل از انقلاب ساخته شده و سرقفلی همه واحدهای آن به مردم واگذار شده بود، عنوان کرد: بنابراین ما هیچ چیزی در اختیار نداشتیم جز اصل مالکیت ساختمان. سعیدی کیا افزود: پس از جمع شدن حادثه، کارگروه‌ها و کمیته‌هایی تشکیل می شود و به مباحث رسیدگی و مسئولیت هر نهادی را مشخص می کنند.وی با بیان اینکه امروز می‌خواهم خطاب به کسانی که اینجا کسب و کار داشتند اعلام کنم که این ساختمان را با کیفیت بسیار خوب و منطبق با مشخصات خوب ظرف دوسال خواهیم ساخت، گفت: پس از آن این واحدها را طبق ضوابطی به ذینفعان واگذار خواهیم کرد.رییس بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی در پایان گفت: انتقادهایی وارد بود که چرا دیر سر زدم و باید بگویم که وجودم اینجا خیلی ضروری نبود ولی امروز برنامه ریزی و کارهایی در این باره انجام دادیم و اینجا اعلام کردیم.  


منبع: baharnews.ir

۵.۳ درصد تهران در معرض فاجعه پلاسکو

به گزارش ایسنا، مدیر پژوهشکده علوم زمین در سازمان زمین‌شناسی کشور در گفت‌وگو با «شهر فردا»، با اشاره به وقوع زلزله احتمالی در تهران گفت: حادثه پلاسکو، فاجعه‌ای برای حوزه شهری کشور بود که باید هشداری درباره زلزله احتمالی پایتخت تلقی شده و برای مقابله با آن حدالامکان تجهیز شد. منوچهر قریشی افزود: ساختمان پلاسکو با داشتن اسکلت فلزی دارای مهندسی سازه ۵۶ سال گذشته است و هرچند می‌توان گفت این ساختمان در برابر زلزله‌ای به بزرگی ۵ تا ۶ ریشتر مقاوم است اما ذوب شدن اسکلت باعث ریزش آن شد  ،چنانکه حادثه برج‌های دوقلو نیز به علت اسکلت فلزی آن بود و  متاسفانه تعداد ساختمان هایی که اسکلت فلزی دارند در تهران کم نیستند. وی ادامه داد: حجم ریزش آور و بحرانی که از مانورهای شهری بسیار پیچیده‌تر بود نشان داد تهران دارای چه نقطه ضعف‌هایی است؛ هرچند فاجعه پلاسکو با بزرگی ابعاد زلزله در پایتخت قابل مقایسه نیست. قریشی با اشاره به وضعیت سازهای شهری تهران گفت: با قاطعیت می‌توان گفت بعد از این حادثه باید نگاه مسئولان به نوسازی بافت فرسوده با جدیت بیشتری همراه باشد، هرچند تخریب سازه‌های شهری به بزرگی زلزله احتمالی بستگی دارد اما نمی‌توان منکر این واقعیت شد که مناطق با بافت فرسوده در پایتخت به عنوان کانادید حوادث و فجایع بیشماری هستند که باید برای مقابله با آن از هم‌اکنون چاره اندیشید. ۵.۳ درصد تهران کاندید فاجعه پلاسکو وی تاکید کرد: بر اساس گزارش‌ها در شهر تهران مجموعاً سه هزار و ۲۶۸ هکتار بافت فرسوده تمام‌عیار وجود دارد که معادل ۵.۳ درصد از وسعت کل شهر و ۲۲ درصد پلاک‌ها و پارسل‌ها را به خود اختصاص داده و به نوعی محدوده هدف بر خطر تعیین شده است. عضو کارگروه تخصصی زلزله و لغزش لایه‌های زمین با اشاره به جدی بودن معضل بافت‌های فرسوده در شهر تهران، افزود: بر اساس گزارش‌های مدیریت شهری تهران، تعداد پارسل‌های فرسوده در شهر تهران ۲۰۰ هزار و ۸۴۶ پارسل در ۲۵۰۴ هکتار است که با اقدامات انجام گرفته از سال ۸۰ تا کنون ۵۵ هزار و ۵۹۱ پروانه برای نوسازی در این بافت صادر شده است که ۸۲۰۹ پروانه آن به صورت تجمیعی است. قریشی  با اشاره به مناطق فرسوده پایتخت بیشتر در محدوده مرکزی شهر و در مناطق ۱۲، ۱۱ و ۱۰ و همچنین مناطق حاشیه‌ای محدوده مرکزی مانند مناطق ۱۵، ۱۴، ۷ و ۱۷ متمرکز شده است، ادامه داد: این مناطق ۲۳۵۰ هکتار از محدوده بافت فرسوده معادل ۷۲ درصد کل آن را شامل می‌شوند. وی افزود: بر اساس آمارهای ارائه‌شده، بیشترین مساحت بافت فرسوده در بین مناطق در منطقه ۱۲ با ۵۹۳ هکتار و کمترین میزان در منطقه ۲۲ با ۰.۹ هکتار است. بیشترین درصد فرسودگی در بین مناطق در منطقه ۱۰ با ۵۲.۳ درصد است که باید توجه ویژه‌ای به آن داشت و کمترین درصد فرسودگی در منطقه ۲۲ یا ۰.۰۲ درصد است. استان‌های معین زلزله تهران تجهیز می‌شوند دبیر کمیته زلزله شورای پژوهش‌های زلزله کشور ادامه داد: درصورت وقوع زلزله احتمالی در پایتخت، ابعاد و در برگیری حادثه بقدری بزرگ است که از امکانات کلانشهر تهران نمی‌توان انتظار زیادی داشت، چراکه خود نیز به طرقی درگیر خواهند بود اما برای چنین شرایطی استان‌های معین شناسایی و برخی امکانات در آنجا تامین شده که برای مثال می‌توان به امکانات بالگرد و جرثقیل و دستگاه‌های هوابرش اشاره کرد که در استان‌های مرکزی و سمنان پیش‌بینی شده است. وی ادامه داد: کمیته زلزله برای شریط اضطراری امکانات مورد نیاز پیش‌بینی کرده و تجربیات کشورهای توسعه‌یافته در این حوزه رصد دائم می‌شود. قریشی همچنین در پاسخ به این پرسش که “امکانات و تجهیزات ایران در مقایسه با کشورهای توسعه‌یافته چه جایگاهی دارد؟” گفت: امکانات بکارگرفته شده در ایران در شرایط اضطرای در جایگاه مناسبی در منطقه قرار دارد و عقب‌ماندگی ویژه‌ای دیده نشده است اما در چنین شرایطی مدیریت بحران وبکارگیری امکانات از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. بطور قطع نیروی انسانی ماهر مهمترین اولویت برای مقابله با چنین بحرانی است.


منبع: baharnews.ir

تعداد مصدومین حادثه پلاسکو ۱۲۱ نفر

به گزارش ایسنا، کولیوند رییس اورژانس کشور اظهار کرد: از لحظه حادثه تاکنون ۱۲۱ مصدوم داشتیم. تمام مصدومان جز ۲ نفر مرخص شده‌اند که روند درمان آنها در حال انجام است.رییس اورژانس کشور گفت: ۲۰ دقیقه پیش دو آتش‌نشان در محل حادثه دچار آسیب شده و به سرعت به بیمارستان انتقال داده شدند؛ اما حادثه آنها شدید و نگران‌کننده نیست و به مراکز درمانی برای دریافت خدمات انتقال داده شدند.کولیوند در مورد امکانات امدادی اظهار کرد: به اندازه کافی تخت اورژانس، بیمارستان‌ها و تخت‌های بستری را برای حوادث پیش‌بینی کرده و آماده داریم. همچنین فوریت‌های پزشکی در محل حادثه حضور فعال دارد. با توجه به شرایط ویژه و دشوار کار در اینجا، متخصص‌های طب اورژانس و آمبولانس‌های آی‌سی‌یو در محل حادثه حضور دارند.رییس اورژانس کشور با بیان اینکه مصدومانی که در بیمارستان بستری شده‌اند، حالشان خوب است و مشکل جدی ندارند در مورد احتمال زنده بودن محبوسان در زیر آوار اظهار کرد: باید صبر کنیم و ببینیم چطور می‌شود. امیدواریم خدا کمک کند و کسی را که زنده ببینیم، نجات دهیم. همه اینها در حد حدس و گمان است و باید به خدا توکل کرده و صبر کنیم.


منبع: baharnews.ir

هوای تهران ناسالم است

به گزارش مهر، محمد رستگاری معاون پایش و نظارت اداره کل محیط زیست استان تهران گفت: وضعیت کیفی هوای تهران در ۲۴ ساعت گذشته منتهی به ساعت ۱۱ مورخ دوم بهمن ماه ۹۵ در وضعیت «ناسالم برای گروه‌های حساس» بوده است.وی افزود: در این بازه زمانی وضعیت آلاینده منواکسیدکربن پاک (۳۰)، ازن پاک (۲۹)، دی اکسید نیتروژن سالم (۶۷)، دی اکسید گوگرد پاک (۱۹)، ذرات معلق با قطر کمتر از ١٠ میکرون سالم (۵۳) و ذرات معلق با قطر کمتر از ۲/۵ میکرون ناسالم برای گروه‌های حساس (۱۰۴) بوده است.


منبع: baharnews.ir

روایت عجیب یک آتش نشان از حادثه پلاسکو

به گزارش«فرهیختگان»، موسی خاتم گفت:وقتی رسیدیم ساختمان مشتعل بود. از پله‌ها رفتیم طبقه نهم. صدای ریختن سقف طبقات می‌آمد. خودمان را به طبقه دوم رساندیم. از طبقه دوم امکان پایین‌تر آمدن نبود. راه‌پله‌ها ریخته بودند. از بیرون ساختمان نردبان گذاشتند و خارج شدیم. یک لحظه نفهمیدیم ناصر مهرورز، فرمانده تیم برای چه برگشت به داخل ساختمان. انگار کسی را دید که داخل بود و رفت برای نجات. متوجه نشدیم برای چه رفت. هرچه فریاد زدیم رفت. چهار دقیقه بعد پلاسکو ریخت.سال ۸۴ و ۸۵ درباره ناایمن بودن پلاسکو گزارش داده بودیم. ۳۰ بار اخطار تعطیلی آمده بود اما تعطیل نمی‌شد.شهادت مهدی حاجی‌پور و امید عباسی فقط به خاطر اشتباه عملیاتی بود.پنجشنبه نصف پرسنل سازمان رفته بودند امتحان بدهند؛ امتحان درس‌هایی که گذاشته‌اند و اجبار کرده‌اند که باید لیسانس بگیرید. برای همین نیرو کم بود. فقط لوله‌کشی به طبقات ساختمان ۸۰ نیرو می‌خواست اما ۴۰ نیرو حضور داشتند. همین مدرک‌گرایی و بی‌تجربگی در مدیریت میدان باعث فروریختن پلاسکو شد. در فیلم هم مشخص است که دیوار شرقی را آب می‌دهند. این آب دادن باعث سنگین شدن ساختمان شد. می‌گویند منبع گازوئیل منفجر شد، منبع گازوئیل اصلا منفجر نمی‌شود. گازوئیل می‌سوزد اما منفجر نمی‌شود.از ۴۰ دقیقه قبل از ریختن کل ساختمان صدای آوار می‌آمد و معلوم بود که ساختمان می‌ریزد اما تخلیه نیروها صورت نگرفت. البته آتش‌نشانی هم از وضعیت ساختمان بی‌اطلاع بود اما وقتی حریق به اصطلاح قارچی شد باید نیروها را بکشید بیرون. بعضی بچه‌ها خودشان را از طبقات بیرون انداختند.گردنم سوخته و چندین‌ بار دست و پایم شکسته. با بیشتر کسانی که شهید و مفقود شده‌اند خدمت کرده‌ام. معجزه است که در این سال‌ها زنده مانده‌ایم. پلاسکو خشم خدا بود. زنگ خطر بود.پوشاک از نفت و گازوئیل و اورانیوم خطرناک‌تر است. شهرداری منطقه نتوانسته برای خارج‌کردن تولیدی‌ها از پلاسکو اقدام کند. نتوانسته پلاسکو را تا ایمن‌شدن تخلیه کند.فرمانده ایستگاه ما مفقود و احتمالا شهید شده است. تا جایی که می‌دانم از ایستگاه یک سه نفر، از ایستگاه ۶۴ یک شیفت کامل که ۱۲ نفر می‌شوند، از ایستگاه سه، ۱۲ نفر و از ایستگاه ۱۱۷ و ۱۸ سه نفر مفقود شده‌اند. البته اطلاعاتم دقیق نیست. ایستگاه‌های دیگر را نمی‌دانم. از تمام ایستگاه‌ها نیرو اعزام شده بود.ماشینی خریده‌اند که چهار هزار لیتر آب دارد. این برای اروپاست که در خیابان‌ها شیر آب آتش‌نشانی دارد نه برای ایران. ۶ بالابر در تهران داریم که دو تایش از رده خارج شده. خودم دیدم که بعد از ریختن ساختمان یکی از بچه‌ها از نردبان افتاد داخل سفارت انگلیس؛ از ارتفاع ۵۵ متری.دیگر چیزی برایم مهم نیست. جان مردم در خطر است. لاستیک‌های نردبان‌ها دو سال از تاریخ اعتبارشان گذشته و هر لحظه ممکن است در وسط عملیات بیفتند.ایستگاه‌های آتش‌نشانی را زیاد می‌کنند اما روی چه حسابی؟ یک فرمانده باید حداقل ۲۰ سال سابقه داشته باشد. این نیرو را از کجا می‌آورند؟ تیم باید ۱۸ نفر باشد. با پنج نفر ایستگاه و تیم درست می‌کنند. یک نفر باید در ایستگاه بماند یعنی چهار نفر بروند برای یک حادثه.دیسیپلین نظامی و سختگیری‌های بی‌مورد، آتش‌نشان‌ها را بیمار کرده است. نیرو از عملیات آمده می‌گویند چرا ملحفه‌ تختت کج است. نیرو درگیر می‌شود و درگیری را به خانه می‌برد. نظافت تمام بخش‌های ایستگاه با خود آتش‌نشان‌هاست. ساعت سه نصف شب برای یک گربه در یک ساختمان زنگ خطر را می‌زنند.آژیر آتش‌نشانی قبلا حرمت داشت. از یک طرف این سختگیری‌های بی‌مورد را داریم و از طرف دیگر خرید‌های غلط دارند. خودروی برنتو برای اروپا است نه برای ایران. برای خاک ایران که کوهپایه است باید نردبان بخریم که دکلش سبک‌تر است. در همین حادثه پلاسکو چند نردبان افتادند. تجهیزات باید هر چند وقت از طرف شرکت فروشنده بازرسی و تعمیر شوند اما این کار انجام نمی‌شود.شهید علی قانع در زیرزمینی دچار ایست قلبی شد که ۳۰ متر بود. چرا باید در جایی که ۳۰ متر است، دچار ایست قلبی شد؟ آنقدر قبلش اذیتش کرده بودند، از این ایستگاه به آن ایستگاه. لنگ پنج میلیون تومان وام بود که امضا نمی‌شد. با آن فشار روحی به عملیات می‌رود خب احتمال ایست قلبی بالا می‌رود.


منبع: baharnews.ir