نامه‌ای به رییس مجلس برای کمپین #آتشنشان_شهیدایثارگراست

محمدمهدی تندگویان، فرزند وزیر نفت شهید ایران و عضو شورای شهر تهران هم‌پای تعداد زیادی از فرزندان شهید در نامه‌ای به علی لاریجانی، رییس مجلس از او خواسته است برای شهیدخوانده شدن آتش‌نشانان جانباخته، تمهیدی بیندیشد.

به گزارش خبرآنلاین؛ در این آمده است؛

بسم رب الشهدا و الصدیقین

جناب آقای دکتر لاریجانی
رییس محترم مجلس شورای اسلامی ایران

باصلوات بر محمد وآل محمد و درود وصلوات فراوان به روح پرفتوح بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و همچنین شهدای انقلاب و هشت سال دفاع مقدس جمعی از فرزندان شهدا دفاع مقدس ضمن عرض تسلیت به محضر رهبرکبیر انقلاب آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله) و عموم مردم ایران بعلت حادثه ی جانسوز و تاسف بار ساختمان پلاسکو در۳۰ دیماه بدینوسیله به استحضار میرساند؛ که ما بعنوان یادگاران ایثار و مقاومت در انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس مراتب اعتراض خودرا نسبت به تصمیم بنیاد شهید مبنی بر شهید خدمت شماردن شهدای آتشنشانی و بالاخص شهدای حادثه ی پلاسکو بجای ثبت بعنوان شهید ایثارگر به استحضار جنابعالی و تمامی نمایندگان دلسوز مردم در مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران میرسانیم.

همانطور که مستحضر هستید به استناد تبصره (۱) ماده (۴) اصلاحی قانون اساسنامه بنیاد شهید و امور ایثارگران ـ مصوب ۱۳۸۷ـ و تبصره بند (الف) ماده (۱) قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران ـ مصوب ۱۳۹۱ـ ، آیین نامه تعیین و احراز مصادیق عملی شهید، در حکم شهید و سایر مصادیق ایثارگری (مفقودالاثر، جانباز، آزاده و اسیر) را به شرح زیر تصویب کرده است :

ماده۱ـ در این آیین نامه اصطلاحات زیر در معانی مشروح به کار می روند:

۱ـ شهید: کسی که جان خود را در راه تکوین، شکوفایی، دفاع و حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و کیان جمهوری اسلامی ایران و استقلال و تمامیت ارضی کشور، مقابله با تهدیدات و تجاوزات دشمن و عوامل ضد انقلاب و اشرار نثار کرده یا می کند.

۲. در حکم شهید: کسی که از نظر مأموریت، وظایف و اهداف تعیین شده همانند شهید است، ولی از لحاظ شرایط وقوع یا محل شهادت متفاوت می باشد.

حال سوال اینجاست! چه تفاوتی مابین شهدای دوران انقلاب اسلامی و پس از آن هشت سال دفاع مقدس و همچنین شهدای نیروی انتظامی و سپاه پاسداران در ماموریت های گوناگون ملی و همچنین قهرمانان و شهدای مدافع حرم، و شهدای آتشنشانی که از جان خود برای حفظ و حراست از مال و جان و انفاس مسلمین و مردم عزیز کشورمان از دست داده اند وجود دارد؟ چرا این شهدا که مظلومانه و گاهی با کمترین امکانات بی درنگ به دل آتش و دود زده و برای نجات حتی یک نفر چشم بر عافیت خود میبندند باید در جرگه شهدای خدمت شمرده شوند؟

ما بعنوان امضا کننده گان این نامه که از جمعی از خانواده های ایثارگران و ملت شریف ایران، اعضا خانواده ی رسانه، هنر و نیروهای انقلابی و انتظامی کشور از شما درخواست داریم در اسرع وقت این موضوع را رسیدگی کرده و با امضا اکثریت نمایندگان محترم تغییر قانونی و دیدگاه ملی را رقم بزنید

ضمن عرض تشکر و قدرانی از خداوند متعال برای شما آرزوی توفیقات روزافزون را خواستاریم

امضا
فرزندان شهید و خانواده های ایثارگر


منبع: alef.ir

قانون درباره «اخطار به پلاسکو» چه می‌گوید؟

خیابان جمهوری دو، سه سال قبل شاهد بود که دو زن نگون‌بخت جلوی چشم مأموران آتش‌نشانی که وسایل لازم را نداشتند سقوط کردند و پنجشنبه هم خیابان شاهد بود که قهرمانان آتش‌نشان با وسائل ابتدایی، به جنگ آتش افروخته در دریای آهن ساختمان پلاسکو رفتند و جان بر سر حفاظت از مردم گذاشتند. در شورای شهر که دو دوره در اختیار اصولگرایان بود، این‌بار اصلاح‌طلبان مدعی حقوق مردم هم رسماً وارد فاز انتخاباتی شده‌اند و دریغ از احساس مسئولیت.

نعمت احمدی – حقوقدان – در روزنامه «شرق» نوشته است: برای بررسی فاجعه ساختمان پلاسکو که باعث جان‌باختن و مجروح‌شدن آتش‌نشانان ایثارگر و مردم شد، باید به دو موضوع، یکی قانون و دیگری اقدامات شهرداری پرداخته شود.

ماده ۵۵ قانون شهرداری در شرح وظایف شهرداری‌هاست. تبصره ١۴ ماده ۵۵ این قانون مقرر می‌کند: «اتخاذ تدابیر مؤثر و اقدام لازم برای حفظ شهر از خطر سیل و همچنین رفع خطر از بناها و دیوارهای شکسته و خطرناک واقع در معابر عمومی و کوچه‌ها و خا‌نه‌های عمومی و دالان‌های عمومی و پرکردن و پوشاندن چاه‌ها و چاله‌های واقع در معابر و جلوگیری و گذاشتن هر نوع اشیا در بالکن‌ها و ایوان‌ها مشرف و مجاور به معابر عمومی که افتادن آنها موجب خطر برای عابرین است و جلوگیری از ناودان‌ها و دودکش‌های ساختمان‌ها که باعث زحمت و خسارت ساکنین شهرها باشد».

تبصره: «در کلیه موارد مربوط به رفع خطر از بناها و  رفع مزاحمت‌های مندرج در ماده فوق، شهرداری پس از کسب نظر مأمور فنی خود به مالکین یا صاحبان اماکن یا صاحبان ادوات منصوب ابلاغ مهلت‌دار مناسبی صادر می‌نماید. اگر دستور شهرداری در مهلت معین به‌موقع به اجرا گذاشته نشود، شهرداری رأسا با مراقبت مأمورین خود اقدام به رفع خطر یا مزاحمت خواهد نمود و هزینه مصروف را به اضافه صدی پانزده خسارت از طرف دریافت خواهد کرد. مقررات فوق شامل کلیه اماکن عمومی مانند سینماها، گرمابه‌ها، میهمان‌خانه‌ها، دکاکین، قهوه‌خانه‌ها، رستوران‌ها، پاساژها و امثال آن که محل رفت‌وآمد و مراجعه عمومی است، نیز می‌باشد».

شهرداری مدعی است بارها برای ساکنان پاساژ پلاسکو اخطار دستورالعمل ایمنی صادر کرده است. جای تعجب است که شهرداری مدعی است بیش از ٣٠ بار اخطار داده و ظاهرا خود را مبرا از مسئولیت می‌داند. پرسش این است که آیا شهرداری برای صدور هر بار اخطار خود با تکیه بر تبصره ١۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری، برای خود اثر قانونی قائل بوده و با این اعتبار اخطار را صادر کرده‌اند که اثر وضعی داشته باشد؟ یا با تأسف صدور اخطاریه‌هایی از‌این‌دست، وسیله چانه‌زنی با واحد متخلف است؟ اگر مدیریت شهری، قانون حاکم بر روابط خود با شهر و نحوه مدیریت شهری را برگرفته از این قانون می‌دانند، باید بعد از اولین اخطار حسب مفاد تبصره ١۴ ذیل ماده ۵۵ که به صراحت اعلام می‌دارد «باید مهلت متناسبی اعطا و پس از انقضای مهلت و مدت اگر متصرف رأسا نسبت به رفع خطر ایمنی و موانع آن اقدام ننمود، شهرداری رأسا با مراقبت مأمورین خود اقدام به رفع خطر یا مزاحمت خواهد نمود و هزینه مصروف را به اضافه صدی پانزده خسارت از طرف دریافت خواهد کرد»، اقدام می‌کرد. ممکن است گفته شود امکان چنین سرمایه‌گذاری‌ای از طرف شهرداری با توجه به گستردگی اماکنی همانند پاساژ پلاسکو میسر نیست. آیا امکان توقف فعالیت در واحدهایی که مخاطره‌آمیز هستند، با تکیه بر همین ماده و با استفاده از حدود اختیارات وزارت کار و دیگر مواد قانونی و همچنین درخواست دستور از مقام قضائی میسر نیست؟

متأسفانه در روزهای گذشته بارها از صفت پاساژ و ساختمان قدیمی یاد شده است و تلاش شده این قدیمی‌بودن را دلیل بر ریزش ساختمان پلاسکو قلمداد کنند. عمر مفید ساختمان‌ها به لحاظ نظارت‌نداشتن شهرداری متأسفانه در ایران کم است؛ والا ساختمانی مانند «امپایر استیت» در نیویورک، عمری دو، سه برابر پاساژ پلاسکو دارد و هرکس که به نیویورک می‌رود، با پرداخت بیش از صد دلار در صف می‌ایستد تا با آسانسورهای این ساختمان خود را به بلندترین نقطه نیویورک برساند و از بالا شاهد رویش آسمان‌خراش‌ها باشد. متأسفانه ساختمان‌هایی که همین چند سال پیش و در دوره مدیریت شهردار فعلی هم ساخته شده‌اند، با تأسف با نبود ایمنی روبه‌رو هستند. پاساژ علاءالدین که ماجرای درگیری مالکان آن با شهرداری به فضاهای مجازی هم کشیده شد و در یکی از سایت‌ها در دوره مذاکرات برجام آمده بود «… حال که آقای ظریف و جان کری موفق به امضای برجام شدند، دو کار باقی مانده؛ یکی درگیری شهرداری با پاساژ علاءالدین و دیگری درگیری شهرداری با پاساژ تجارت جهانی فردوسی»!

شهرداری به‌صراحت اعلام کرد این بنا استحکام لازم را ندارد و چندین بلوک سیمانی جلوی این ساختمان عظیم خطرآفرین گذاشته شد و مدتی ساختمان تعطیل شد. مدت‌ها جنگ ساکنان و متصرفان با شهرداری نقل محافل بود. نمی‌دانم کدام ساحر عصای موسایی خود را از آستین به در آورد و ناگهان ساختمان خطرآفرین تجارت جهانی فردوسی شد ساختمان عادی و امن و امروزه فعال است! از ساختمان پاساژ آلومینیوم نمی‌گویم که خطری به همین اندازه دارد. از منظر حقوقی، به هر حیله در دل شهرداری نسبت به پاساژ پلاسکو می‌شد رهی جست؛ اما اینکه چرا بعد از صدور اخطارها صبر کردند و اخطار بعدی را فرستادند، واقعا محل سؤال است. شهرداری مدعی است بیش از ٣٠ بار به مدیریت و مالکان پاساژ اخطار ایمنی فرستاده است. به یکی از اخطاریه‌ها اشاره می‌کنم تا بدانیم صدور این اخطاریه‌ها صرفا برای رفع تکلیف بوده است.

«موضوع – اخطار ایمنی/ با سلام؛ با توجه به اعلام سازمان آتش‌نشانی و  خدمات ایمنی مبنی بر خطرناک‌بودن محل در جهت کاهش ناایمنی مشهود مقتضی است در اسرع وقت با دردست‌داشتن سند مالکیت و آخرین برگ عوارض نوسازی شهر و پروانه اشتغال به سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی واقع در میدان حسن‌آباد (واحد پیشگیری و حفاظت از حریق) مراجعه و برابر دستورالعمل ایمنی نسبت به ایمن‌سازی واحد خود و اخذ تأییدیه اقدام نمایند. بدیهی است در صورت عدم پیگیری مسئولیت عواقب هرگونه خطر احتمالی متوجه آن شخص می‌باشد. رونوشت این نامه به ده‌ها مرجع من‌جمله یگان حفاظت شهرداری منطقه ١٢- معاونت پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه ارسال شده است»؛ اما کسی نپرسیده به استناد کدام قانون نوشته شده «مسئولیت عواقب هرگونه خطر احتمالی متوجه آن شخص می‌باشد».

می‌دانیم پاساژ پلاسکو که در سال ۴١ ساخته شد و امثال من که از شهرستان به تهران می‌آمدیم دو سوغاتی یکی سوارشدن بر اتوبوس‌های دوطبقه و دیگری عکس‌گرفتن جلوی پاساژ پلاسکو را در خاطر خود داریم. این برج متعلق به حبیب القانیان معروف به حاج حبیب بود که در اردیبهشت سال ۵٨ یعنی سه ماه بعد از انقلاب اعدام و مالکیت پاساژ به بنیاد مستضعفان واگذار شد و ۶٠٠ واحدی که در این پاساژ فعال بودند، در واقع مستأجر بنیاد مستضعفان هستند. اینکه در اخطاریه آمده است: «در اسرع وقت با دردست‌داشتن سند مالکیت و آخرین برگ عوارض نوسازی شهرداری و پروانه اشتغال به آتش‌نشانی مراجعه شود»، در واقع فرافکنی است و به باور من سندی است برای روز مبادا؛ یعنی امروز که در بوق‌وکرنا کنند که ٣٠ بار اخطار دادیم و دریغ از یک بار اقدام. نگارنده معتقد است مدیریت شهری تهران رها شده و شهر در کماست.

 کمیسیون ماده ۵ به عنوان قلک شهرداری، نفس شهر را بریده است و باغات یکی بعد از دیگری شبانه تخریب می‌شوند؛ مانند همین مورد اخیر باغ خیابان فرشته جنب باغ سفارت روسیه و ایتالیا که شبانه درخت‌های صدساله چنار آن را از بیخ‌و‌بن کندند و آن را مهیای برج‌سازی کردند. از منظر حقوقی، جنایت این است که برای درختان قطور بالای صد سال، در مقابل دریافت مبلغی خواه رسمی یا غیررسمی و با چشم‌پوشی اجازه قطع صادر شود. بافت فرسوده تهران به مدیریتی توانمند نیاز دارد که از حوادثی از قبیل آتش‌سوزی پلاسکو پیشگیری شود.

خیابان جمهوری دو، سه سال قبل شاهد بود که دو زن نگون‌بخت جلوی چشم مأموران آتش‌نشانی که وسایل لازم را نداشتند سقوط کردند و پنجشنبه هم خیابان شاهد بود که قهرمانان آتش‌نشان با وسائل ابتدایی، به جنگ آتش افروخته در دریای آهن ساختمان پلاسکو رفتند و جان بر سر حفاظت از مردم گذاشتند. در شورای شهر که دو دوره در اختیار اصولگرایان بود، این‌بار اصلاح‌طلبان مدعی حقوق مردم هم رسما وارد فاز انتخاباتی شده‌اند و دریغ از احساس مسئولیت. تهران شهر بی‌دفاع مانند رم باستان در مصاف با خطرات فراوان مانده که یکی از آنها آتش‌سوزی است، شهرداری هم در کماست.


منبع: alef.ir

هفت نکته درباره حادثه ساختمان پلاسکو

اشارات و انتقادات مکرر و بی‌امان مسئولان به مردم حاضر در صحنه فاجعه، به گونه‌ای غیرمعمول آنچنان بوده و هست که القا می‌کند علت اصلی عدم امدادرسانی، مردم بوده‌اند. هرچند این انتقاد تا اندازه‌ای درست به نظر می‌رسد، اما کوشش در جهت پوشاندن ضعفی که عمیقاً متوجه مسئولان و متولیان مربوطه شهری – امدادی – انتظامی و امنیتی است، به بهای مقصر جلوه دادن مردم چندان اخلاقی و صحیح به نظر نمی‌رسد.

در روزنامه «قانون» به قلم متین مسلم آمده است: فاجعه فروریختن ساختمان بسیار مرتفع پلاسکو در مرکز تهران، نه‌تنها شهروندان این شهر، بلکه تمامی مردم ایران را در شوکی عظیم فرو برد. شدت آنچه اتفاق افتاد، هرچند با ابعاد فاجعه یازده سپتامبر نیویورک قابل قیاس نیست، اما به لحاظ شکلی و نحوه فروریختن ساختمان برای کمتر کسی حتی در سطح افکار عمومی جهان، همان فضای دهشتناک و بهت‌آور را تداعی نکرد.

طی سه روز گذشته رسانه‌های ایران و افکار عمومی به این فاجعه واکنش‌های گوناگونی نشان داده‌اند؛ اما این حادثه از هفت جنبه دیگر حائز اهمیت است:

۱- جنبه‌های روانی و رفتارشناسی جامعه: برخورد افکار عمومی با موضوع به وضوح نشان می‌دهد در درون نهاد و ضمیر مردم، گسل‌های روانی فعالی وجود دارد که باید نگران آن‌ها بود. سلفی گرفتن گروهی ازمردم به خودی خود اهمیتی ندارد. اما سوال این است که «چه اتفاقی رخ داده که سوانح، فجایع، خشونت و خشم و ریزش دیوار دفاع اخلاق عمومی در بستر فردی گروهی مردم، به امری عادی و عرفی تبدیل شده است؟».

۲- اشارات و انتقادات مکرر و بی‌امان مسئولان به مردم حاضر در صحنه فاجعه، به گونه‌ای غیرمعمول آنچنان بوده و هست که القا می‌کند علت اصلی عدم امدادرسانی، مردم بوده‌اند. هرچند این انتقاد تا اندازه‌ای درست به نظر می‌رسد، اما کوشش در جهت پوشاندن ضعفی که عمیقاً متوجه مسئولان و متولیان مربوطه شهری – امدادی – انتظامی و امنیتی است، به بهای مقصر جلوه دادن مردم چندان اخلاقی و صحیح به نظر نمی‌رسد. به نظر می‌رسد مسئولان مربوطه  در پشت انتقاد  از مردم، مترصد پوشاندن ضعف‌های سیستماتیک خود در سه حوزه اجتماعی و دفاع شهری غیرنظامی هستند. نخست، فقدان  آموزش توده‌های مردم؛ دوم، ضعف حیرت‌آور در اداره مهندسی شده شهرها؛ سوم، ضعف منابع دفاعی و فقدان تجهیزات فنی شهری در مواجهه با بحران‌ها و فجایع. این سه ضعف در ویرانی ساختمان پلاسکو به ضوح خود را نشان دادند.

۳- بخشی ازمردم  به دلیل رفتارشان مورد انتقاد قرار گرفتند اما کسی حاضر نیست به این سوال پاسخ دهد که «قبل از این فاجعه که می‌توانست چیز بدتری باشد، آیا توده‌های مردم برای چگونگی مقابله با بحران آموزش‌های لازم را دیده و می‌دانستند چه کار باید بکنند یا نکنند؟ به هر حال بخش عمده‌ای از مدیریت اتفاقات  با آموزش  به مردم امکان پذیر می‌شود. نه به این اعتبار که «مردم چه باید بکنند؟»، بلکه  به این معنا که بیشتر بدانند «چه نباید بکنند».

۴- در فجایعی مانند حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و یا صدمه دیدن نیروگاه اتمی فوکوشیمای ژاپن پس از سونامی  سال۲۰۱۱، مردم با آگاهی دقیق به مسئولیت‌های مدنی و دفاعی خود واقف و پشت نیروهای امدادی و درمانی قرار گرفتند. این را مقایسه کنید با مدیریت قرن نوزدهمی و ضعیف و فاجعه‌بار روس‌ها در فاجعه  اتمی  ۱۹۸۶ نیروگاه چرنوبیل که به وضوح نمادی از بی‌کفایتی روس‌ها در عصر خود بود. تفاوت، در آموزش و سیستم دفاع غیرنظامی شهری است.

۵- شوربختانه فقدان این آموزش‌ها وتسلط بر شرایط بحرانی تنها به شهروندان عادی مربوط نمی‌شود. گفته شده طی دو روز اخیر، قهرمانان میهن (آتش‌نشانان) درگیر یافتن راهی برای ورود به  زیرزمین  ساختمان  بوده‌اند. آیا ساختمان پلاسکو نقشه‌های مهندسی سازه، فنداسیون، ساخت بنا، تاسیسات فنی، فاضلاب و ایمنی سازه و زیربنا نزد شهرداری محلی نداشته تا نیروهای امدادی با استفاده از آن‌ها به ساختمان پلاسکو و بناهای اطراف وارد شوند و مردم و همکاران‌شان را نجات دهند؟.

۶- یک نکته شخصا برای من موجب تعجب و آزردگی شد. شاید برخورد عاطفی با موضوع خوب باشد – که هست. اما انتشار وسیع عکس‌های قهرمانان میهنی (آتش‌نشانان) در حال گریه و ناراحتی چندان مناسب نبود. در کمتر جایی از دنیا چهره قهرمان را ناراحت و گریان نشان می‌دهند. او تجلی اراده و قدرت است ومردم دوست دارند در سختی‌ها به چهره مصمم و پرصلابت قهرمانان نگاه کنند و امیدوار شوند.

۷ – به هر صورت آموزش‌های دفاع غیرنظامی، زمان‌بر و شاید پرهزینه باشند اما در برابر اتفاقات و فجایعی که قرار است رخ دهند، هزینه‌هایی کاملا مقرون به صرفه و منطقی هستند.

تقاضای در پیش گرفتن رفتارهای مدنی از سوی شهروندان در دفاع شهری، بدون آموزش و اطلاع‌رسانی مستمر به مردم، انتظار به جایی نیست.این‌ها بخش‌های کوچکی از فاجعه مدیریت در شهر تهران و احیانا دیگر شهرهاست. مانند ساختمان پلاسکو در تهران کم نیست. برای آن‌ها چه فکری شده؟ نمی‌دانیم! اما با این تهران که به یک بمب سازه‌ای بیشتر شبیه است تا یک طناز رشک برانگیز، چه باید کرد؟ فکر آن روز واقعه باید بود.


منبع: alef.ir

مدارس فیروزکوه تعطیل است

مدارس ابتدایی فیروزکوه امروز تعطیل است.

به گزارش میزان، مدارس ابتدایی شهرستان فیروزکوه به علت بارش برف و سرمای هوا امروز در نوبت صبح تعطیل است. 

هنوز در مورد تعطیلی مدارس در نوبت عصر تصمیمی گرفته نشده است.


منبع: alef.ir

روایت معاون وزیر ارتباطات از داستان فیلترینگ

مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت تاکید کرد: این شرکت همانند گذشته در حوزه فیلترینگ خود را به اجرای دستورات کارگروه مربوطه و قوه قضاییه ملزم می‌داند.

به گزارش ایسنا، طی مدتی که از عمر دولت یازدهم می‌گذرد تلاش‌های متعددی برای دسترسی مردم به شبکه‌های اجتماعی صورت گرفته و دسترسی به فضای مجازی و بهره‌مندی از سرعت و کیفیت مناسب به نوعی جزو حقوق شهروندی محسوب می‌شود. برهمین اساس دولت تلاش‌های متعددی برای دسترسی مناسب مردم به محتوای مفید داشته است.

در شرایطی که بدنه دولتی پیگیر طرح‌هایی مانند اجرای فیلترینگ هوشمند است گاهی انتقاداتی نیز به آن وارد می‌شود به عنوان مثال چندی پیش در جریان قطع دسترسی مشترکان به یک بازی اینترنتی به این‌که وزارت ارتباطات دسترسی کامل کاربران به این بازی را مسدود نکرده انتقاداتی مطرح و اینگونه عنوان شد که وزارت ارتباطات دستورات لازم در این حوزه را اجرا نکرده است.

محمدجواد آذری جهرمی در گفت‌وگو با ایسنا در پاسخ به سوالی در این باره، توضیح داد: طبق مصوبات و آنچه ابلاغ شده برای اجرای این موضوع سلسله مراتبی وجود دارد و بدین ترتیب با توجه به آنکه طبق مصوبات این گونه اعلام شده که موضوعات مربوط به این حوزه از سوی دبیر کارگروه فیلترینگ مطرح شود، طبیعتا برای اجرای این امور لازم است که از سوی چنین مرجعی به ما اطلاع رسانی شده باشد.

وی همچنین عنوان کرد: به هر صورت ما طبق آنچه به عنوان دستورالعمل و قانون به ما ابلاغ شده فیلترینگ سایت های اعلام شده را اجرا می کنیم.

مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت در پاسخ به سوالی درباره برخی از اظهارات در ارتباط با دخالت قوه قضاییه در بحث فیلترینگ سایتها نیز عنوان کرد: طبق ماده ۲۱ قانون جرایم رایانه‌ای فراهم آورندگان خدمات دسترسی موظف هستند دستورات قضایی و کارگروه فیلترینگ را در این حوزه اجرا کنند.

مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت ادامه داد: طبق قانون باید امور مربوط به فیلترینگ از سوی فراهم آورندگان خدمات دسترسی انجام شود. در فاز دوم پالایش هوشمند نیز این موضوع را مورد توجه قرار داده‌ایم و تجهیزات ما در حوزه شبکه‌های دسترسی فراهم شده و به تدریج این روند اجرایی خواهد شد.

آذری جهرمی همچنین عنوان کرد: در این میان اینکه قانونگذار اشاره کرده مصادیق غیرمجاز را کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه رایانه ای تشخیص می‌دهد موضوعی است که نافع مسئولیت قوه قضایی نمی‌شود چراکه ممکن است فردی به قوه قضاییه شکایت کرده باشد و به طور مثال یک سایت با شکایت خصوصی مواجه بوده باشد که این موضوع از سوی قوه قضائیه پیگیری می شود یا ممکن است جرایم دیگری مانند ورود به حریم خصوصی و … صورت بگیرد که در این حوزه دادگاه‌ها می‌توانند جدا از کارگروه فیلترینگ خود به فیلتر یک سایت رای بدهند.

معاون وزیر ارتباطات در ادامه اظهار کرد: اما آنکه قوه قضاییه در دسترسی به یک سرویس عمومی که مورد استفاده همگان قرار دارد آیا این توان را دارد که حکم فیلترینگ دهد یا خیر موضوعی است که بیشتر جزو مباحث حقوقی حساب می شود و باید از حقوقدانان در خصوص آن پرسید.

آذری جهرمی در پایان تاکید کرد: شرکت ارتباطات زیرساخت همانند روال سابق دستورات قضایی را نیز دریافت کرده و خود را ملزم به اجرای آنها می داند.


منبع: alef.ir

مدافعانی که خود را گزینه پرسپولیس می‌دانند!

مدافعان زیادی خود را کاندیدای حضور در باشگاه پرسپولیس می‌دانند اما مذاکراتی با آنها صورت نگرفته است.

به گزارش میزان، برانکو ایوانکوویچ به مدیران باشگاه پرسپولیس تأکید کرده در فصل نقل و انتقالات حتماً یک مدافع میانی به خدمت بگیرند.

در حال حاضر چهار مدافع، خود را کاندیدای حضور در جمع سرخ‌پوشان می‌دانند و البته مذاکراتی هم با آنها صورت گرفته است. برانکو تنها یک مدافع وسط می‌خواهد و اولویت او هم شجاع خلیل‌زاده، مدافع سپاهان است.

نفر دوم این فهرست سعد ناطق، مدافع ملی‌پوش عراقی است که مسئولان باشگاه پرسپولیس منتظر هستند تا ببینند او می‌تواند رضایت‌نامه خود را بگیرد و به عنوان بازیکن آزاد به تهران بیاید یا خیر.

علی عبدالله‌زاده، مدافع صنعت نفت هم مد نظر باشگاه پرسپولیس است اما بعید به نظر می‌رسد مدیران باشگاه آبادانی، رضایت‌نامه مدافع تأثیرگذار خود را صادر کنند. گزینه‌های دیگری مانند سیامک کوروشی و یک مدافع خارجی دیگر هم در فهرست سرخ‌پوشان قرار دارند.

جالب اینجاست که مدافعان دیگری هم خود را کاندیدای حضور در پرسپولیس می‌دانند اما مذاکراتی با آنها صورت نگرفته است.


منبع: alef.ir

۵ بازیکن سرخ‌پوش در خطر محرومیت/ احمدزاده و امیری دو کارته نیستند!

۵ بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس دو کارته هستند و در صورت دریافت کارت زرد در دیدار مقابل گسترش فولاد، از حضور در دیدار بعدی تیم خود محروم می‌شوند.

به گزارش میزان، در روزهای گذشته اخباری در خصوص تیم فوتبال پرسپولیس منتشر و اعلام شد ۱۰ بازیکن سرخ‌پوش دو کارته هستند.

این در حالی است که تنها ۵ بازیکن پرسپولیس دو کارته هستند و در صورت دریافت کارت زرد در دیدار مقابل گسترش فولاد، از حضور در دیدار بعدی تیم خود محروم می‌شوند.

مهدی طارمی، کمال کامیابی‌نیا، محمد انصاری، سید جلال حسینی و علیرضا بیرانوند با دریافت اولین کارت زرد، یک بازی را از دست می‌دهند.

صحبت‌هایی مبنی بر دو کارته بودن فرشاد احمدزاده و وحید امیری هم مطرح بود اما این بازیکنان دو کارته نیستند.

قانون سازمان لیگ فوتبال دچار تغییر شده و بازیکنان تنها با دریافت ۳ کارت زرد از حضور در دیدار بعدی محروم می‌شوند. فصل گذشته بازیکنی که یک بار به خاطر دریافت ۳ کارت زرد محروم می‌شد، دفعه بعد با گرفتن دو اخطار، حضور در دیدار بعدی را از دست می‌داد اما در فصل جاری این قانون اعمال نمی‌شود.


منبع: alef.ir

تا یک دهه دیگر ۷۰ درصد معاملات مسکن مجازی می‌شود

رییس اتحادیه مشاوران املاک با بیان این که تا یک دهه آینده ۷۰ درصد معاملات بخش مسکن از طریق فضای مجازی انجام می‌شود گفت: نمی‌توان جلوی پدیده‌های نوین را سد کرد، بنابراین باید آنها را به عنوان یک واقعیت بپذیریم و از ظرفیت آنها در جهت رونق اصناف استفاده کنیم.

به گزارش ایسنا، رئیس اتحادیه مشاوران املاک در سمینار تخصصی مشاوران املاک که در محل دانشکده مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد اظهار کرد: خوشحالم سمینارهای املاک در دانشگاه‌ها شکل می‌گیرد که مبتنی بر علمی شدن صنف مشاوران املاک است.

وی افزود: از ورود جوانان تحصیل‌کرده به بحث املاک مجازی خوشحالم و به خود می‌بالم چنین افرادی به‌رغم این‌که می‌توانند به کشورهای اروپایی و آمریکایی مهاجرت کنند، در کشور خودمان حضور دارند و به صنف مشاوران املاک خدمات می‌دهند.

رئیس اتحادیه مشاوران املاک با بیان این که خلاقیت در صنف مشاوران املاک خلائی است که باید پر شود گفت: باید از پتانسیل مراکز تحقیقاتی، پارک‌های علمی و فناوری و سایر ارکان برای بالا بردن ظرفیت مشاوران استفاده کنیم. صنف مشاوران املاک، بخصوص افرادی که در سنین بالا قرار دارند به دنبال این هستند که در جهت حرفه‌ای بودن کار خودشان به‌روز باشند. به همین لحاظ امیدواریم مجموعه‌های مجازی حرکتی باشد که بتوانیم خدمات تکمیلی را در خانواده مشاوران املاک که در کل کشور ۶۵۰ هزار نفر عضو دارد و با احتساب خانواده‌هایشان به ۲.۴ میلیون نفر می‌رسد ارایه دهیم.

عقبایی به ارتباط مشاوران املاک با ۳۰۰ صنعت اشاره و تاکید کرد: در دانشگاه علمی کاربردی اتحادیه املاک برای اولین بار ۱۶۰ دانشجو در مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل هستند. اما درنظر داریم مهندسی علمی را در این شغل، تکنیکال  پیش ببریم؛ چرا که مهارت‌آموزی با داشتن مدرک صرف متفاوت است.

وی خاطرنشان کرد: در کشور حدود ۲۴ وب سایت و مجموعه فضای مجازی در بحث املاک حضور دارند که فعالیت ۵-۴ شرکت گسترده تر از سایر مجموعه‌ها است. این سایت‌ها عموما دانش محور و علمی رفتار می‌کنند  اما من به  عنوان رییس اتحادیه مسوولیت حفظ حقوق صنف خود را در اولویت قرار می‌دهم.

رئیس اتحادیه مشاوران املاک با بیان این‌که پیش‌بینی می‌شود تا یک دهه آینده ۷۰ درصد معاملات مسکن در فضای مجازی انجام شود گفت: نمی‌توان جلوی این پدیده را گرفت؛ زیرا صنوفی که در مقابل تکنولوژی مقاومت کردند دچار رکود شدند و از پدیده‌های نوین جا ماندند. بنابراین من مخالفتی با وب سایت‌های املاک ندارم ولی سه شرط اساسی باید لحاظ شود؛ این سه شرط، داشتن پروانه، وجود نظارت بر این سایت‌ها و عدم حذف مشاوران املاک به عنوان واسطه‌گران قانونی بخش املاک است.

عقبایی هم‌چنین بر دسترسی مشاوران به اطلاعات املاک مورد معامله تاکید و تصریح کرد: در حال حاضر ریسک خرید ملک در ایران بالاست؛ چرا که مشاوران املاک به هیچ از مسائل مربوط به ملک از جمله وجود معارض، بازداشت بودن ملک، قرار داشتن در طرح و غیره دسترسی ندارند و هرجا که مشکلی در این خصوص پیش می‌آید مقصر اعلام می‌شوند؛ در حالی که ایراد اصلی از نبود زیرساخت‌های لازم است و مشاوران املاک بیگناه هستند.

وی اظهار کرد: مشاوران املاک باید به آخرین وضعیت ملک از نظر وضعیت ثبتی، سطح کاربری، وجود شاکی، مسائل مربوط به قبوض آب و برق و گاز دسترسی داشته باشند تا پرینت این موارد را به خریداران ارایه کنند.

هم‌چنین محمدحسین رفعت‌نژاد، مدیرعامل سامانه املاک آی‌هوم با بیان این‌که روندهای بازاریابی و فروش ملک در حال تغییر است افزود: از ابتدای مردادماه تا کنون ۱۲ میلیون و ۴۰۰ هزار صفحه تنها در سایت ما بازدید شده و تقریبا ۱.۵ میلیون کاربر از مجموعه بازدید کرده‌اند.

وی با اشاره به تفاوت وب سایت‌های عمودی و افقی گفت: در وب سایت‌های افقی همه چیز به فروش می‌رسد اما وب سایت‌های عمودی به صورت تخصصی فقط اقدام به فروش یک محصول و کالای خاص می‌کنند که مجموعه‌های تخصصی مسکن از این نوع است. بررسی‌ها نشان می‌دهد زنگ‌خورهای وب سایت‌های عمودی در جهان ۶ برابر بیشتر از سایت‌های افقی است و از طرف دیگر کیفیت زنگ‌خورها در سایت‌های عمودی بالاتر است.

رفعت‌نژاد با اشاره به شبکه اطلاع‌رسانی تلگرام گفت: یک کانال تلگرام به ازای هر هزار عضو باید ۳۰۰ هزار تومان هزیه کند. این هزینه را شرکت ما پرداخت می‌کند تا پتانسیل‌های بیزینس مشخص شود. این موضوع در بلندمدت باعث رابطه برد برد بین آژانس‌های املاک و مجموعه‌های مجازی خواهد شد. در حال حاضر بهترین استفاده مجازی از گوگل انجام می‌شود و اتحادیه نیز آگاهانه با وب سایت‌های مجازی همکاری می‌کند.

در ادامه این همایش، ناصر المعمار مدرس دانشگاه درباره تکنیک‌های مذاکره و بازاریابی در حوزه املاک اظهار کرد: در معاملات املاک، در شروع مذاکره دو تیپ با دو نوع نگرش قرار دارند که بخش زیادی از منافع آنها با هم منطبق نیست و هنر مشاوران، مدیریت تضاد است.

وی با اشاره به اهمیت زبان بدن در حوزه مدیریت تعارض گفت: امکان ندارد دو انسان را در یک معامله بنشانید که هیچ تفاوتی با هم نداشته باشند. به همین دلیل نباید جلوی آن را بگیرید بلکه آن را مدیریت کنید. گام اول گوش کردن دقیق است و مراقبت از این‌که دو طرف وارد موضوعات متفرقه نشوند و جلسه باید به سمت موضوع اصلی هدایت شود.


منبع: alef.ir

صفایی فراهانی:رانت های قبل از دولت احمدی نژاد سازنده بود

محسن صفایی فراهانی در مصاحبه با روزنامه شرق، در باره تاثیر درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی بر انتخابات،مطالبی بیان داشت.

بخشهایی از این مصاحبه را می خوانید:

*همان‌طوری که با امیرکبیر و فوت میرزاحسین سپهسالار و دکتر مصدق و… حرکت نه متوقف شد و نه تغییر مسیر یافت، بلکه با اندوخته و تجربه بیشتر برای اصلاح و ادامه همان راه تلاش شد، مطمئنا باز هم روند همان خواهد بود،

*نباید نگرانی به جامعه تزریق شود، باید از فوت ایشان فرصتی جدید ایجاد کرد؛ جمعیتی که به بدبینان نشان دادند به تبلیغ مسموم وقعی ننهاده‌اند. با پشتیبانی همین مردم و نیروهای جوان سیاسی که دهه آخر عمر آقای هاشمی را لمس کردند، می‌توان ادامه مسیر را راحت‌تر طی کرد.

*فوت ایشان گرمای جدیدی در این فضای سرد سیاسی به وجود آورد که نمونه حداقلی آن رویکرد جدید رادیو و تلویزیون ایران به آقای هاشمی است. پس آنها که در طرد آقای هاشمی تلاش می‌کردند، امروز با فشار افکار عمومی مجبور به طرح افکار و نظرات ایشان به‌طور گسترده شده‌اند.


  *دولت روحانی در مسائل بین‌المللی توفیقاتی داشت و توانست ترس از ایران و ایران‌هراسی را کاهش دهد، تیم مذاکره‌کننده توانست در عرصه بین‌المللی چهره‌ای منطقی از ایران را به نمایش بگذارد و سایه وحشتناک قطع‌نامه‌های شورای امنیت را از سر کشور بردارد، این یک نقطه قوت در دولت روحانی است که ارزش آن متأسفانه برای مردم تبیین نمی‌شود.


*در بحث اقتصادی درست است مشکلات اقتصادی آنطور که مردم توقع دارند، حل نشده است؛ اما یادمان نرود دولت قبلی در شرایطی کنار رفت که با وجود درآمدهای هنگفت نفتی، کشور را به شرایط کاملا بحرانی رسانده بود؛ در شرایطی که رشد اقتصادی به منفی بیش از شش درصد و تورم به ۴٠ درصد رسیده بود. با استقرار دولت روحانی و بررسی‌های بیشتر، مشکلات بیشتری مشخص شد؛ بدهی‌های دولت به سیستم‌های بانکی، پیمانکاری و مهندسین مشاور در پروژه‌های مختلف، بدهی‌های بسیار سنگینی بوده و هست و هنوز هم بخش عمده‌ای‌ از آن بدهی‌ها باقی مانده است. از طرف دیگر، تحریم‌هایی که بر کشور تحمیل شده بود، کار را برای دولت سخت کرده بود، چراکه درآمد نفتی به یک‌چهارم قبل از تحریم‌ها کاهش پیدا کرده بود؛ همه این شرایط وضعیت بسیار پیچیده‌ای را بر کشور تحمیل کرده بود.
بر این اساس، می‌توانیم بگوییم دولت آقای روحانی به‌طور نسبی نمره قبولی می‌گیرد، چون هم توانست وضعیت ایران در عرصه بین‌المللی را به یک سرانجامی برساند و هم در بخش اقتصادی‌ با انضباط مالی توانست تورم را به صورت جدی کاهش دهد و رونق اقتصادی محدودی اتفاق افتاده که دلیل آن همین رشد منفی و مشکلات عدیده‌ای است که گریبان‌گیر دولت شده است.

* احمدی‌نژاد آذرماه سال ٨۴ اعلام کرد من لیستی در جیبم است که این لیست را به وقتش به مردم ارائه می‌کنم و همان موقع لیست بدهی‌های معوق بانکی ایران شش‌هزارو ٨٠٠ میلیارد تومان بود. همان مسئله باعث شد که او یکباره مدیران هفت بانک را تغییر داد. این عددی که احمدی‌نژاد این‌قدر درباره آن تبلیغ کرد و شامل همه معوقات بانکی قبل و بعد از انقلاب می‌شد، روزی که دولت را تحویل گرفت به ٨٨ هزار میلیارد تومان تبدیل شده بود؛ یعنی تقریبا در هشت سال بیش از ١١، ١٢برابر شده بود.


* رانت‌هایی که تا قبل از دولت ٨۴، ارائه می‌شد، عموما سازنده بودند؛ یعنی اگر فردی مجوزی را از وزارتخانه‌هایی که برای فعالیت اقتصادی پروانه می‌دادند اخذ می‌کرد و با اعتباراتی که با رابطه و بی‌رابطه از بانک‌ها می‌گرفت و سرمایه‌گذاری انجام می‌داد، به‌هرحال در کشور «کار» انجام می‌گرفت؛ یعنی رانت بود ولی رانتی بود که در اقتصاد کشور هم اثر کاملا مثبتی داشت.
از سال ٨۴ به بعد این رانت به رانت غارتی تبدیل شد؛ یعنی افراد دنبال این نبودند که مجوز بگیرند و سازندگی انجام دهند، بلکه دنبال این بودند که چگونه می‌توانند این پول را غارت کنند و از ایران خارج کنند


*تا قبل از فوت آقای هاشمی شرایط برای انتخابات دور دوم روحانی واقعا سخت‌تر بود؛ چراکه وقتی درآمدهای کشور اضافه می‌شود، در این شرایط دندان‌های تیزتری خودشان را نشان می‌دهند و چون آنها تجربه عملکرد دولت روحانی را دارند، اصلا راضی به آمدن ایشان و تکرار شرایط موجود نیستند، پس هر اقدامی که بتواند به آنها کمک کند تا روحانی را کنار بزند انجام خواهند داد ولی با اتفاق اخیر یعنی «حماسه اکبر» واقعا کار برای آنها دیگر آسان نیست. فوت آقای هاشمی گرمی جدیدی به جامعه دمیده که تا انتخابات ادامه دارد.
ولی با همه اینها بایستی برای نابسامانی‌های موجود اقتصادی چاره‌اندیشی اساسی کرد و این «دملی» که در اقتصاد ایران ریشه دوانده است باید عاقلانه جراحی شود.


* در چند ماه باقی‌مانده از عمر دولت حاضر، همه کسانی که رانت‌های غارتی نصیب‌شان شده است، حاضر هستند هزینه کنند و جنگ‌های روانی متعددی را در جامعه به‌وجود بیاورند.


منبع: alef.ir

صفحه نخست روزنامه های سیاسی ۳ بهمن ماه

تصاویر صفحه نخست روزنامه‌های سیاسی کشور که صبح امروز در پیشخوان مطبوعات عرضه می‌شود.
 

 


 


 


 


 


 



 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


منبع: alef.ir

اوج انتقاد به هاشمی در زمان مطرح کردن مترو:خب،حالا خاکش را کجا می برید!

روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی نوشت:هنگامی که هاشمی برای اولین بار ضرورت احداث طرح عظیم مترو تهران را در خطبه‌های نماز جمعه مطرح کرد، مخالفان او، هیکل ساده زیستی و قیافه زهد و تقوا به خود گرفتند.

 آنها گفتند: «مترو مظهر اشرافی گری است و نباید در میان مردم، فرهنگ مصرف گرایی و رفاه طلبی را ترویج کرد!!» چون هاشمی در خطبه‌های بعدی، منافع عمومی و پیامده‌های مثبت مترو را به زبان ساده برای مردم توضیح داد، کوته بینان دوباره گفتند: «بسیار خوب! پس این همه خاک‌های زیر زمینی را به کجا می‌خواهید منتقل کنید؟!»

هاشمی با کمال بزرگ منشی همه این نق زنی‌ها را تحمل کرد و کار عملیات طرح عظیم مترو را آغاز نمود.امروز به برکت خلوص و تقوای آیت‌الله هاشمی توسعه مترو در سایر استان‌ها مانند اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز، قم و… مورد استقبال قرار گرفته و عملیاتی شده و در بعضی از آنها به مرحله بهره‌برداری هم رسیده است.

اما وقتی افراطیون شاهد این بالندگی شدند، از شدت حسادت آرامش نداشتند؛ حقیرانه به حرکت‌های موذیانه روی آوردند، در یک اقدام ناشیانه مقابل مترو، منوریل را مطرح ساختند و گفتند که دکترای مهندسی عمران دارند و شایع کردند که موضوع پایان نامه شان هم منوریل بوده است.

نخست چند ستون در تهران به زمین کوبیدند، ولی چون غیر کارشناسانه و بدون مطالعه دقیق بود، بعد‌ها بر چیده شد. به سراغ شهرها و استان‌های دیگر مثل مشهد، اصفهان، شیراز، یزد، کرج، تبریز، کرمانشاه و.. رفتند، ولی مورد استقبال مسئولین عاقل و کارشناسان محلی قرار نگرفت، همه آنها مترو را به منوریل ترجیح دادند.

در این میان معلوم نشد چرا مردم قم و علمای اعلام و بزرگان حوزه علمیه ناخواسته گرفتار و قربانی این پدیده نامیمون شدند و چرا مسئولین وقت، بدون مطالعه و کار شناسی لازم، ساخت منوریل را با هزینه‌های گزاف بر این شهر تحمیل کردند؟
در روایت داریم هر کس، مومنی را بدون دلیل در موردی توبیخ و سرزنش کند، از دنیا نمی‌رود مگر این که به همان موضوع واقعا گرفتار می‌شود. مخالفان هاشمی، وی را در ساخت مترو متهم به ترویج اشرافی گری می‌کردند، درحالی که امروز مترو بهترین وسیله برای صرف جویی و قناعت به شمار می‌آید و تکیه گاه بزرگ برای قشرمحرومان شده است، اما آنهایی که شعار زهد و ساده زیستی شان، گوش فلک را کر کرده بود در عمل مروج فرهنگ غلط مصرف گرایی و اشرافی گری شدند.

 آنهایی که تا دیروز به کار‌های زیر بنایی و کلانِ هاشمی در بُعد سازندگی، اشکال‌های بنی اسرائیلی می‌گرفتند، امروز همان‌های نوعی، شبیه همین نق‌ها و اشکالات را در ارتباط با برجام، خرید هواپیما و امثال آن به حسن روحانی دارند. در طول ۳۸ سال گذشته این افراد نوعی با همین منفی بافی‌ها و سطحی نگری‌های خود، همواره مانع رشد و پیشرفت در عرصه‌های گوناگون کشور و انقلاب شدند، در آن هشت سال هم که به قدرت رسیدند، به غیر تخریب منابع ملی و غارت ثروت عمومی و ایجاد تفرقه و چند دستگی هیچ ارمغانی نداشتند، اگر هم داشتند، ناچیز و هرگزقابل مقایسه با این گونه خرابکاری‌ها نبود.


منبع: alef.ir

تروریست‌ها در حومه «ادلب» سوریه به جان هم افتادند

منابع رسانه‌ای از بروز تنش میان اعضای دو گروه تروریستی «أحرار الشام» و «جبهه النصره» در حومه جنوبی استان «ادلب» سوریه خبر می دهند.

به گزارش مهر به نقل از خبرگزاری سانا، گروه های تروریستی مستقر در حومه استان «ادلب» سوریه به جان یکدیگر افتادند.

بر اساس این گزارش، اخیرا تنش های زیادی میان اعضای دو گروه تروریستی «أحرار الشام» و «جبهه النصره» در حومه ادلب به وجود آمده است.

طبق اعلام رسانه های عربی، اعضای گروه تروریستی «أحرار الشام» تلاش می کنند تا مناطق تحت سیطره جبهه النصره را هدف حملات خود قرار دهند.

در همین حال، گفته می شود که منطقه «جبل الزاویه» در حومه ادلب، یکی از مناطقی است که هدف حمله احرار الشام قرار گرفته است.

گفتنی است، پیشتر نیز درگیری های شدیدتری میان اعضای گروه های تروریستی، در دیگر نقاط سوریه رخ داده است.


منبع: alef.ir

دو انتظار "صالحی" از ترامپ که محقق نشد

شبکه «سی بی سی» در گفت و گوی خود با رئیس سازمان انرژی اتمی ایران به برگزاری مراسم تحلیف ترامپ در اول بهمن ماه اشاره کرد و نوشت: «صالحی گفت که مراسم تحلیف را تماشا کرده و انتظار داشته که ترامپ درباره ایران یا توافق هسته ای حرفی بزند اما وی به هیچ یک از این دو اشاره ای نکرد.

به گزارش میزان، تارنمای شبکه خبری کانادایی «سی بی سی» درباره گفت و گوی روز شنبه (۲بهمن ماه ۲۱ ژانویه) خود با صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران به برگزاری مراسم تحلیف ترامپ در اول بهمن ماه (۲۰ ژانویه) اشاره کرد و نوشت: «صالحی گفت که مراسم تحلیف را تماشا کرده و انتظار داشته که ترامپ درباره ایران یا توافق هسته ای حرفی بزند اما وی به هیچ یک از این دو اشاره ای نکرد. 

این تارنما در ادامه افزود: «صالحی همچنین این که ترامپ در سخنرانی مراسم تحلیف خود از ایران حرفی نزد را نکته مثبت دانست اما در عین حال قصد دولت آمریکا را برای ساخت سامانه دفاع موشکی برای دفع حملات موشکی ایران و کره شمالی، «بی معنی» خواند و گفت: «این یک تصمیم سیاسی است که با هر منطقی منافات دارد. ایالات متحده بیش از ۱۶ هزار کیلومتر با ما فاصله دارد و ما هرگز قصد نداشتیم موشک هایی بسازیم که چنین مسافتی را طی کنند.»


منبع: alef.ir

انفجار گاز و آتش‌سوزی در یک واحد مسکونی / ۶ نفر از اتباع بیگانه به شدت مجروح شدند

مجتبی عسکری در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در کرج اظهار داشت: متاسفانه شامگاه شنبه اطلاعات مربوط به حادثه آتش‌سوزی در یک واحد مسکونی واقع در روستای قاسم‌ گرجی از توابع این بخش به سامانه ۱۲۵ اطلاع داده شد.

وی افزود: بلافاصله به دلیل اهمیت موضوع واحدای امداد و نجات از آتش‌نشانی و همچنین اورژانس به محل اعزام شده و پس از مدتی، تلاش آتش‌نشانان حریق مهار شد.

شهردار چهارباغ تصریح کرد: بر اساس گزارش‌های اولیه و اگر چه هنوز کار کارشناسی لازم به طور کامل انجام نشده، علت آتش‌سوزی نشتی گاز بوده و همین امر منجر به انفجار نیز گردیده است.

عسکری در پاسخ به پرسش خبرنگار فارس مبنی بر اینکه آیا حادثه فوق خسارت جانی نیز داشته است،‌ گفت: متاسفانه در زمان حریق و انفجار شش نفر از اتباع افغانستان نیز در این منزل روستایی حاضر بودند.

وی بیان داشت: از این تعداد یک نفر خانم و دو کودک بودند که یکی از کودکان شیرخواره و کودک دیگر حدود پنج یا شش ساله است.

شهردار چهارباغ افزود: ماموران اورژانس مصدومان را به مراکز درمانی بیمارستانی منتقل کرده و مداوای آنها زیر نظر پزشکان متخصص در حال انجام است.

عسگری در پایان با اشاره به افزایش استفاده از وسائل گرمایشی در فصل زمستان، از شهروندان خواست تا در زمان استفاده از این وسائل، موارد ایمنی را رعایت کنند.


منبع: alef.ir

کسبه «پلاسکو» : اخطار ایمن سازی به مستاجران داده نشده بود/حتی یک برگه از شهرداری به دستمان نرسیده

روزنامه ایران در گزارشی،اظهارات برخی کسبه ساختمان پلاسکو را منتشر کرده است.

در این گزارش آمده است: بیش از صدها آدم معترض و درمانده، گردتاگرد طول و عرض خیابان ایستاده‌اند .حال و روزشان نشان می‌دهد که به ته خط رسیده‌اند، سر و دست خیلی هایشان زخمی است، می‌گویند قبل از اینکه ساختمان بریزد، خودشان را هل داده‌اند بیرون…اما پای درد و دلشان که می‌نشینی، می‌گویند کاش مانده بودند!

زندگی‌شان دود شد و رفت روی هوا. علی دو باب مغازه داشته، حالا از آن سرمایه چند میلیاردی، یک تکه کاغذ به نام جواز مانده و سندی که به نام مالک اصلی است. اصلاً در پاساژ پلاسکو هیچ کس مالک نبوده است، همه مستأجر و سرقفلی دار. حالا گلایه‌شان رو به مالک اصلی است. می‌گویند در این دو روز حتی یک نماینده هم نفرستاده ،اصلاً خبری از مالک نیست. خودشان مانده‌اند و یک دنیا چک و بدهی و سفته و اجناسی که در آتش پودر شده!

«من از ساعت ۸ و ۲۰ دقیقه صبح در ساختمان بودم، همان وقت که طبقه ۹ و ۱۰ آتش گرفت، فقط یک خودروی آتش‌نشانی آمد که شلنگ آب آن به طبقه ۵ و ۶ نمی‌رسید. وقتی، آتش گر   گرفت، تجهیزاتشان را اضافه کردند. اینکه می‌گویند گاز نشتی کرده، دروغ است، اصلاً پاساژ پلاسکو، گاز ندارد که بخواهد نشتی کند. همه از پیک نیک‌های کوچک استفاده می‌کردند. اینکه می‌گویند تانکر ترکیده هم کذب است. اصلاً تانکر گازوییل زیر زمین بوده، بالا فقط یک منبع آب گذاشته بودند.»او ادامه می‌دهد«همان وقت که آتش، شعله کشید، کپسول های طبقه ۸ و۹ را برداشتیم تا خاموش کنیم، اما همه کپسول‌ها خالی بود، شلنگ‌های آب اضطراری هم، آبی نداشت. لوله‌ها خالی بود. اصلاً همین یک و ماه نیم پیش بود که آتش‌نشانی آمد، به مدت سه شبانه روز از ساعت ۹ به بعد، مانور برگزار کرد، همان وقت کپسول‌ها را چک کردند، ولی هیچ کس نگفت اینها خالی است. دو شرکت مسئول پرکردن کپسول ها بودند که مستنداتش هم موجود است.»

در کنار علی، مرد بلند قامت دیگری ایستاده که با صدای بلند فریاد می‌زند: «مالک کجاست؟! اینهمه اخطاریه را به من مستأجر نداده‌اند که به مالک داده‌اند. چرا مالک، ساختمان را بیمه نکرده، چرا نباید به تأییدیه‌ها توجه می‌کرده، ما که نباید تاوان اهمال کاری آنها را بدهیم. مالک حتی یکبار هم سروکله‌اش پیدا نشده، حتی یک اسم هم از مالک بیرون نیامده که ببینیم چه موضعی گرفته. اینهمه شایعه و تکذیبیه، کلافه مان کرده.»کاسب دیگری که بزور خودش را جلو رسانده، می‌گوید: هر کسی چیزی می‌گوید، ما هم مثل بقیه فقط از صداوسیما متوجه می‌شویم که مسئولان چه تصمیمی گرفته‌اند. حتی یک نفر هم نیامده سراغ ما. حتی داخل کوچه هم راهمان نمی‌دهند. می‌گویند وام، کدام وام؟ چرا وقتی بحث کمیسیون ۱۵ درصد نقل و انتقال مطرح می‌شود، سروکله مالک همان روز پیدا می‌شود؟ چرا وقتی موعد اجاره‌ها می‌رسد، مالک یک روز نگذشته، خودش را می‌رساند، پس چرا الان جوابگوی کسبه نیست؟! من ۶۰۰ میلیون جنس داخل مغازه داشتم، بیمه هم نداشتم.

الان ۳ هزار میلیارد کالا دود شده، ۵۷۲ مغازه را هم میانگین ۲ میلیارد حساب کنید، بیبینید چه هزینه‌ای می‌شود؟ خوشبختانه همه ما جواز و اجاره نامه داریم، اما مالکی نیست که حرف ما را بشنود؟ چرا حتی یک اعلامیه برای همدردی و دلداری با مالباختگان نداده‌اند، چرا تقصیر را گردن مستأجرها می‌اندازند؟ ما صاحب مغازه‌ایم، حق کسب و پیشه داریم، بیمه بیکاری چقدر از مشکلات ما را حل می‌کند.» کسبه دیگری می‌گوید: «این آقایانی که می‌گویند ۳۰بار اخطاریه داده‌ایم به من مستأجر داده‌اند یا به مالک. چرا وقتی مغازه‌ای خرید و فروش می‌شود، مالک ۲۴ ساعت نرسیده، برای دریافت حق انتقالش، خودش را می‌رساند، اما یک شلنگ آب هم برای خاموش کردن آتش نگذاشته‌اند، آتش‌نشانی می‌گوید ما به مالک اطلاع داده بودیم که جوشکاری‌ها باز شده، اما مالک توجهی نکرده است.چقدر ارزش افزوده، مالیات و اجاره پرداخت کردیم، این حق ماست؟!»

او ادامه می‌دهد: «می گویند ساختمان ناایمن بوده، چرا پلمب نکردید؟ الان هیأت مدیره بدنبال شورای اصناف رفته، اما هیچ نتیجه‌ای نگرفته‌اند. من ۵۰ سال است مستأجرم، ۱۰ سال پیش وقتی کارم را از تریکو بافی به خیاطی تغییر دادم، همان زمان ۳ میلیون تومان برای تغییر شغل پرداخت کردم.چطور از این موضوع مطلع شدند اما حالا از همه جا بی‌خبرند! اکثر کسبه جزو اتحادیه پوشاک و پیراهن دوزها هستند، اما اینجا هیچ چرخی وجود نداشته است. سرمایه همه پارچه و نخ بوده که در تولیدی‌های اطراف تهران دوخته می‌شده.»پرویز هم می‌گوید: «چرا به دروغ می‌گویند، کارگاه‌های تولیدی در پلاسکو سوخته، فروشگاه بوده، خود من ۴ باب مغازه داشتم، چرا صدا و سیما یک طرفه قضاوت می‌کند. همه مغازه‌ها پر از اجناس بود، اصلاً تولیدی‌های ما اطراف ورامین، عبدل آباد و اسلامشهر است. حتی یک چرخ خیاطی یا بافندگی بنا به اظهارات برخی اعضای شورا نسوخته.»
برخی کسبه معتقدند که آتش‌نشانی در زمان برگزاری مانور ایمنی، به آنها اعلام کرده‌اند که ساختمان ایمن است و مشکلی ندارد، اما برخی دیگر می‌گویند، این حرف را از آتش‌نشان‌ها نشنیده‌اند. اما همه کسبه این مانور را تأیید می‌کنند.

کاسب دیگری می‌گوید: «ما از بنیاد می‌خواهیم سرقفلی‌های ما را تجدید بنا کند.می گویند اخطاریه داده‌اند، به کجا؟ شهرداری حتی یک برگه اخطاریه به کسبه نداده، ما که حتی اجازه نداریم، بدون اجازه مالک، یک تیغه وسط مغازه بکشیم، برای دکورکردن مغازه، باید مالک مجوز صادر کند. من همان زمان که کمر ساختمان خم شد، از طبقه اول بیرون آمدم که آجر به سرم خورد، همکارانم من را با موتور به بیمارستان فارابی بردند.»به عنوان هیأت مدیره سابق، می‌گوید چندین بار به بنیاد برای تأمین امنیت جانی آسانسورها نامه زدند، اما جوابشان این بود که خرج کنید، بعدها ۵۰ درصدش را می‌پردازیم، اما یک ریال هم نپرداختند.
شورای ساختمان پلاسکو، چندین بار نامه زدند که آهن ساختمان درحال باز شدن است، اما مالک برای تعمیر و نگهداری هیچ توجهی نکرد. دیگ موتورخانه ۴ سال است که خراب شده. پول می‌گیرند، اما هزینه نمی‌کنند! چرا پلمب نکردید، کافی است یک نفر اجاره‌اش را دیر بپردازد، پلمب می‌شود یا نه؟»

 


منبع: alef.ir

حال و روز دختر۴ساله آتش نشان مفقود حادثه ساختمان پلاسکو

روزنامه اعتماد با میثم برادر محسن روحانی،آتش نشان مفقود حادثه ساختمان پلاسکو مصاحبه کرده است.

این مصاحبه را می خوانید:

 

آخرین تماس شما و خانواده‌اش با‌او چه ساعتی بود؟

قبل از ساعت ۴ صبح. بعد از آن هر چه با او تماس گرفتیم جواب تلفنش را نداد. از خانمش و دوستانش که پرس و جو کردم گفتند به پلاسکو اعزام شده و جواب تلفنش را نمی‌دهد.

از دیشب که به تهران آمدید برای پیگیری موضوع به پلاسکو هم رفتید؟

من در تالش آتش‌نشان هستم. امروز صبح (دیروز) با دوتا از برادرهایم به پلاسکو رفتم و کارت آتش‌نشانی‌ام را نشان دادم اما من را راه ندادند. اصلا قبول نکردند وارد آنجا شوم. گفتند خودشان هر خبری بود با تلفن به ما می‌دهند.

همسر برادرتان چطور از ماجرا باخبر شد و الان چه حالی دارد؟

خبر آتش‌سوزی پلاسکو همان روز همه‌جا پیچید و آنها هم خبردار شدند و آمدند جلوی پلاسکو. همسر برادرم منتظر است. راستش هنوز هیچ کس نمی‌داند محسن به خانه می‌آید یا نه. برادرم یک دختر ۴ ساله دارد که اسمش مهساست. دیروز عصری خیلی بی‌تابی پدرش را می‌کرد. هی‌صدایش می‌کرد و می‌گفت بابام کجاست؟ بچه‌های این دوره و زمانه باهوش هستند و همه‌چیز را خیلی خوب متوجه می‌شوند. می‌دانم که فهمیده بود. نگرانی و بی‌تابی بقیه را می‌دید و برای خودش گوشه‌ای می‌نشست و گریه می‌کرد. اما هر چه تقدیر باشد همان می‌شود. دست ما نیست خدا خودش باید درست کند. باید معجزه اتفاق بیفتد تا همه‌چیز درست شود.

چه شد که شما دو برادر شغل آتش‌نشانی را انتخاب کردید؟

ما اصالتا تالشی هستیم. پدرم در تالش آتش‌نشان بود و ما هم شغلش را ادامه دادیم. برادرم هم با من در بخش ایمنی و بهداشت آتش‌نشانی تالش کار می‌کرد. تا اینکه ازدواج کرد و تصمیم گرفت به تهران بیاید. روزهای اول آمدنش به تهران بود به ما زنگ زد و با خوشحالی گفت در روزنامه دیده که شهرداری برای سازمان آتش‌نشانی نیرو می‌گیرد. برادرم فیزیک بدنی‌اش خوب بود. به خاطر همین خیلی زود استخدامش کردند.

آخرین خاطره‌ای که از او دارید چه بود؟

من و برادرم هر دو آتش‌نشان هستیم. اما معمولا حریق‌هایی که در شهرستان اتفاق می‌افتد نسبت به تهران خیلی کمتر است. خطراتی که او در ماموریت‌های تهران با آن مواجه می‌شد خیلی بیشتر از شهرستان است. از آنجا که خاطرات کاری ما همیشه با خطر همراه است سعی می‌کنیم خانواده‌های‌مان کمتر بدانند تا آرامش بیشتری داشته باشند. ما در جمع‌های خانوادگی سعی می‌کنیم شاد باشیم تا خانواده‌های‌مان هم با ما شاد باشند؛ سختی‌ها و خطرهای کارمان آنها را اذیت نکند. ما اگر در خانه‌های‌مان هم از کار صحبت کنیم دیگر روح و روانی برای زندگی برای‌مان نمی‌ماند.

 

نمی‌توانم توی خانه بنشینم و آرام بگیرم

میثم روحانی لباس سیاه پوشیده و از گوشه ایستگاه تکان نمی‌خورد. یکی از آشنایان قدیمی‌شان که آتش‌نشان‌ها را هم می‌شناسد به او دلداری می‌دهد و دستش را می‌گیرد و می‌گوید که به خانه برود. می‌گوید که ایستادن در ایستگاه دردی را درمان نمی‌کند. می‌گوید که آتش‌نشان‌های توی پلاسکو شماره‌شان را دارند و دو ساعت به دو ساعت همه خبرها را می‌دهد. می‌گوید که اگر خبری شود با هم به پلاسکو می‌روند. اما میثم گوشش به این حرف‌ها بدهکار نیست. لحظه‌ای چشم‌هایش را روی هم می‌گذارد و بغض می‌کند. بعد لبخند می‌زند. غوغای توی دلش به چشم‌هایش ریخته و همه این را می‌بینند. می‌گوید: «من خودم آتش‌نشان هستم و همه‌چیز را می‌دانم. درست است تسلی خاطر اینجا نیست. اما من نمی‌توانم توی خانه بنشینم و آرام بگیرم.»


منبع: alef.ir

حکم متفاوت یک قاضی برای نوجوان قاچاقچی

یک نوجوان برای نجات خانواده اش اتهام قاچاق شیشه را گردن گرفت.

نوجوانی به دلیل علاقه مندی به خانواده اش زمانی که در منزلشان شیشه کشف شد دست به اقدام عجیبی زد و برای نجات خانواده اش از زندان مدعی شد که موادها مربوط به خودش است.

چندی قبل ماموران از فعالیت مردی در زمینه قاچاق موادمخدر با خبر شدند و بلافاصله برای تحقیق پیرامون این موضوع رسیدگی به آن را در دستور کار خود قرار دادند. ماموران با جمع آوری دلایل و مدارکی به منزل وی رفتند و پس از بازرسی از آنجا و کشف سه گرم و ۲۰ سانت شیشه، نوجوانی را بازداشت کردند. این نوجوان در تمامی مراحل بازجویی مدعی شد که مواد مربوط به خودش است و خانواده اش از این موضوع بی اطلاع است.

در ادامه تحقیقات برای بررسی صحت و سقم ادعاهای متهم، خانواده وی به دادگاه احضار شدند و از این موضوع اظهار بیاطلاعی کردند. با پیگیری و بررسی های قضایی پیرامون این پرونده، این نوجوان سرانجام راز مواد مخدر جاسازی شده را برملاکرد و ضمن تشریح ماجرا گفت: این موادها مربوط به خودم است و خانواده ام از نگهداری آنها کاملا بی اطلاع هستند . من به تنهایی این موادها را تهیه کرده و قصد فروشش را داشتم.

در جریان بررسی این پرونده نوجوان به بزه ارتکابی اعتراف کرده و نگهداری موادها را گردن گرفت. بدین ترتیب با توجه به سن کم وی، قاضی پرونده نامبرده را به دو سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت و یادگیری احکام دینی محکوم کرد.


منبع: alef.ir

دعا و استغفار خالصانه مردم جنوب برای طلب بارش باران

حجت‌الاسلام سید نبی موسوی امام جمعه خرمشهر، چند روزی است که در تمام منابر و سخنرانی‌های خود از کمبود باران و لزوم استغفار و دعا برای بارش باران تاکید می‌کند.

وی پیشنهاد داده بود که مردم سه روز متوالی روزه بگیرند و در روز چهارم با هم و به صورت دسته جمعی دعا برای بارش باران را زمزمه کنند.

بر همین اساس دعا باران توسط مردم در شبستان غدیر مسجد جامع شهرستان برگزار و دعا و استغفار عمومی انجام‌ گرفت.

از نکات جالب این مراسم گریه و اشک حجت الاسلام موسوی امام جمعه شهرستان در هنگام زمزمه دعا ۱۹ صحیفه سجادیه بود که سبب شد مردم نیز به صورت خالصانه و ملتمسانه دعای بارش باران را قرائت.

«استغفرالله ربی و اتوب الیه»، «یا ارحم الراحمین»، «اللهم انزل علینا من السماء مدرارا» و دعا ۱۹ صحیفه سجادیه از جمله دعا و ذکرهای زمزمه شده توسط مردم بود.

به گزارش فارس، کمبود آب و بارش باران در سال‌های اخیر باعث شده است که کشور با مشکل خشکسالی رو به‌رو شود.


منبع: alef.ir

انتقاد صریح روزنامه «جمهوری اسلامی»: شهرداری پول می‌گیرد و خرج حواشی می‌کند

در تهران متاسفانه شورای شهر هر سال عوارض را افزایش می‌دهد و شهرداری نیز تا می‌تواند از مردم به عناوین مختلف پول می‌گیرد و خرج حواشی می‌کند، اما هنگامی که نوبت به نظارت و ایمن‌سازی می‌رسد، کارها چنان لنگ است که فاجعه‌ای مانند فرو ریختن ساختمان پلاسکو رخ می‌دهد. آیا زمان مسئولیت‌پذیری فرا نرسیده است؟

در سرمقاله روزنامه «جمهوری اسلامی» آمده است: واقعه تأسف‌بار آتش‌سوزی در ساختمان پلاسکو و فرو ریختن آن، یک حادثه معمولی نیست که بتوان بی‌تفاوت از کنار آن گذشت. حساسیت نشان دادن نسبت به این حادثه نیز نباید سیاسی و خطی و جناحی باشد. از لحظه وقوع حادثه عده‌ای درصدد بر آمدند آن را به انتخابات آینده مرتبط کنند و این نکته را گوشزد نمایند که در این واقعه عدم کفایت شهرداری به اثبات رسیده است.

مسائل مهم‌تری وجود دارد که فکرها و همت‌ها باید به آنها معطوف شوند تا ریشه حوادثی از قبیل فرو ریختن ساختمان پلاسکو خشکانده شود. از قضا یکی از عوامل بی‌توجهی به مسائل ریشه‌ای و معطل ماندن بسیاری از کارهای اصلی در کشور ما همین است که فکرها و ذهن‌ها بیشتر به انتخابات و رقابت‌ها معطوف می‌شوند و از برنامه ریزی دقیق برای در مسیر صحیح قرار گرفتن امور کشور غافل می‌مانند.

در حادثه ساختمان پلاسکو سوالات اساسی اینها هستند که چرا نظارت صحیح و دقیقی بر استواری و پایداری این ساختمان صورت نمی‌گرفت! چرا اجازه داده شد در این ساختمان موادی نگهداری شوند که زمینه ساز فاجعه‌ای در اندازه آتش‌سوزی طولانی و فاجعه‌ساز بودند؟ چرا با توجه به وضعیت ناپایدار ساختمان، در مورد صاحبان فروشگاه‌ها و کسانی که در ساختمان پلاسکو مشغول کار بودند به اخطار اکتفا شد و به صورت قطعی برای تخلیه ساختمان پیش از آنکه چنین فاجعه‌ای پیش بیاید اقدام نشد؟ شهری با وسعت تهران و با توجه به جایگاه سیاسی مهمی که دارد چرا فاقد امکانات پیشرفته اطفاء حریق است؟

اینها سؤالاتی هستند که نشان می‌دهند جامعه ما در بخش برنامه‌ریزی و اقدامات اساسی برای در مسیر صحیح قرار گرفتن امور کشور دچار عقب ماندگی است. این عقب ماندگی از اینجا ناشی می‌شود که وقت بسیاری از مسئولان صرف امور حاشیه‌ای می‌شود، امکانات معطل می‌مانند، استعدادها به هدر می‌روند و برنامه ریزی‌ها متوجه امور غیراساسی می‌شوند. وقتی چنین فاجعه‌ای رخ می‌دهد، دلسوزی‌هائی برای آتش نشان‌ها می‌کنیم، در تعریف و تمجید از شهامت و فداکاری آنها از همدیگر سبقت می‌گیریم، این و آن را ملامت می‌کنیم و «باید»‌های زیادی می‌گوئیم، اما همین که آتش خاموش شد همه چیز فراموش و رقابت‌های سیاسی و پرداختن به حواشی از سرگرفته می‌شود.

راستی در این قبیل حوادث مهم که ده‌ها نفر جان خود را از دست می‌دهند و اموال زیادی تلف می‌شود، هیچکس مقصر نیست و کسی نباید خود را ملامت کند و استعفا بدهد؟ حالا که در کشور ما هیچکس حاضر نیست خود را مقصر بداند و همه حق به جانب و درستکارند، چرا نظارت دقیقی وجود ندارد که واقعیت‌ها را روشن کند و با برخورد جدی، راه را بر بی‌مسئولیتی‌ها ببندد و مانع تکرار این قبیل حوادث ناگوار شود؟ بعد از آنکه ده‌ها نفر از آتش نشان‌ها در این واقعه جان باختند، دلسوزی‌ها و تعریف و تمجیدها برای آنان که سرمایه‌های کشورند، چه سودی دارد؟ تا چه وقت قرار است به روش بی‌خاصیت و حتی مضر فراموشکاری ادامه داده شود و کشور در تمام زمینه‌ها از عدم نظارت و خسران‌های ناشی از آن رنج ببرد؟

حادثه بزرگ و تأسف‌بار فرو ریختن ساختمان پلاسکو را مبداء یک تحول در نوع نظارت بر اوضاع مدیریتی کشور قرار دهیم و راه را برای تغییر روش نخ‌نما شده مسئولیت‌ناپذیری باز کنیم. در کشوری که با نظام اسلامی و انقلابی اداره می‌شود نباید جان و مال انسان‌ها بی‌ارزش باشد و سهل‌انگاری تا آنجا گسترش یابد که حوادث تلخی مانند فرو ریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن ده‌ها آتش نشان و تلف شدن آن همه اموال مردم و وارد شدن ۱۵۰۰ میلیارد تومان خسارت پیش بیاید و در عین حال آب از آب تکان نخورد!

در تهران متاسفانه شورای شهر هر سال عوارض را افزایش می‌دهد و شهرداری نیز تا می‌تواند از مردم به عناوین مختلف پول می‌گیرد و خرج حواشی می‌کند، اما هنگامی که نوبت به نظارت و ایمن‌سازی می‌رسد، کارها چنان لنگ است که فاجعه‌ای مانند فرو ریختن ساختمان پلاسکو رخ می‌دهد. با این وضع که در تهران وجود دارد، معلوم نیست اگر زلزله‌ای بیاید چه اتفاقی خواهد افتاد. آیا زمان مسئولیت‌پذیری فرا نرسیده است؟


منبع: alef.ir

روزنامه‌های ورزشی سوم بهمن ماه

تصاویر نیم‌صفحه روزنامه‌های ورزشی سوم بهمن به مسائل مختلف ورزشی به ویژه فوتبال اختصاص دارد.

 



 



 



 



 



 



 




منبع: alef.ir