روحانی، شعارهای ترامپ را جدی نمی گیرد

به گزارش ایران خبر، حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در مصاحبه مطبوعاتی اخیر خود، انتقاد ترامپ از توافق هسته ای ایران و قدرت های جهانی را شعارهای [انتخاباتی] خواند و امکان مذاکره مجدد درباره توافق هسته ای را منتفی دانست.
 

ترامپ که روز جمعه کار خود را به طور رسمی در کاخ سفید آغاز کرد، همواره توافق هسته ای ایران را محکوم کرده و در مصاحبه خود با روزنامه های تایمز [انگلیس] و بیلد [آلمان]، آن را «بدترین قرارداد ممکن» توصیف کرده است. سخنان ترامپ این شبهه را پدید آورده که وی قصد دارد این توافق را لغو یا درباره آن دوباره مذاکره کند – توافقی که یک سال پیش اجرایی شد.

 

روحانی گفت مذاکرات جدید بی معنی است و حفظ این توافق به سود آمریکاست. وی افزود ترامپ «متوجه نیست».

 

روحانی به خبرنگاران گفت: «ترامپ سخنانی گفته است….که شعارهای انتخاباتی هستند و تردید دارم که وی در این زمینه به واقع کاری انجام دهد. برجام توافق دوجانبه نیست که کسی از آن خوشش بیاید یا خوشش نیاید.

 

تهران بعد از سال ها مذاکره دشوار و فشرده با آمریکا، روسیه، چین، آلمان، انگلیس و فرانسه، سرانجام در سال ٢٠١۵ با آنها به توافق رسید و این توافق در شورای امنیت سازمان ملل نیز به تصویب رسید و شکل قانون بین الملل به خود گرفت. برجام یک سال پیش اجرایی شد و ایران پذیرفت که فعالیت هسته ای خود را کاهش دهد و کشورهای غربی هم در مقابل پذیرفتند که بسیاری از تحریم های برقرار شده علیه ایران را لغو کنند. تهران، از ماه نوامبر که ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شد، بر این نکته پافشاری می کند که هیچ اقدامی که این توافق را نقض کند انجام نداده و با هرگونه نقض برجام از جانب واشنگتن به شدت برخورد خواهد کرد.

 

دولت اوباما توافق هسته ای با ایران را یکی از بزرگ ترین دستاوردهای خود در عرصه سیاست خارجی می داند. باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، روز جمعه گفت این توافق با پیامدهای ملموس و قابل توجه خود، آمریکا و جهان را به مکان امن تری تبدیل کرده است. 

 

وی افزود این توافق به مراتب از برنامه هسته ای بدون کنترل ایران یا جنگی دیگر در خاورمیانه بهتر است.

 

اما بعد از سخنان ترامپ، تردیدها قوت گرفته است، سخنانی که بسیاری از سرمایه گذاران ایرانی و خارجی را نگران ساخته است و تا چگونگی برخورد دولت ترامپ با تهران مشخص نشود، نمی دانند که طرح ها و همکاری اقتصادی خود با ایران را چگونه پیش ببرند.

 

اکنون شاهد این وضعیت نگران کننده هستیم که روحانی در داخل با انتقاداتی روبروست که چرا که این توافق زمینه ساز سرمایه گذاری بیشتر در داخل و در نتیجه تقویت اقتصاد با سرعتی که انتظار می رفت، نشده است. انتظار می رود که روحانی به منظور به دست آوردن دوباره مقام ریاست جمهوری، خود را برای انتخابات ماه مه نامزد کند.

 

روحانی در نشست خبری روز سه شنبه هفته پیش، پذیرفت که در رابطه با بانک های بین المللی مشکلاتی وجود دارد و آنها نگران همکاری اقتصادی با ایران هستند که تا حدودی هم علت آن به تداوم تحریم های آمریکا علیه ایران بازمی گردد که [به ادعای آمریکا] به سبب این که ایران بودجه فعالیت های تروریستی را تأمین می کند، علیه این کشور اعمال شده اند. بانک های اروپایی به سبب وجود این تحریم ها از همکاری اقتصادی با ایران خودداری می کنند. روحانی همچنین افزود، اگر بسیاری از این ممنوعیت ها لغو نمی شدند، ایران فقط نصف میزان فعلی نفت صادر می کرد.

 

روحانی [در این نشست مطبوعاتی] همچنین از خرید چندین میلیارد دلاری صد و هشتاد فروند هواپیماهای مسافربری بوئینگ و ایرباس دفاع کرد و این انتقاد مخالفین خود را که این خرید را فقط در خدمت ثروتمندان دانسته اند، مردود دانست. این قراردادها نتیجه مستقیم لغو تحریم ها بوده اند و نخستین فروند هواپیمای ایرباس نیز هفته گذشته به ایران تحویل داده شد.

 

روحانی گفت با وجود این که آمریکا «بدقلق و بدعهد است» اما «من به آینده خوش بین هستم».


منبع: irankhabar.ir

واکنش وزارت خارجه به اظهارات اخیر نتانیاهو

سخنگوی وزارت خارجه کشورمان در خصوص اظهارات و پیام نتانیاهو نیز عنوان کرد: علاقه‌ای ندارم به اظهارات یک مقام رژیم صیهونیستی که دستش به خون کودکان و زنان بی‌گناه آلوده است و در جهان به زیاده‌گویی مشهور است، پاسخ دهم. اگر او به فکر مردم جهان باشد لازم است کمی از شدت آدم‌کشی فلسطینیان جلوگیری کند و از جنایات خود بکاهد. بهتر است او درباره مردم ایران و قربانیان پلاسکو سخنی مطرح نکند.به گزارش ایران خبر، بهرام قاسمی در نشست خبری خود با خبرنگاران عنوان کرد:  در ابتدا یاد و خاطره قربانیان ساختمان پلاسکو و آتش‌نشانان عزیزی که دریادلانه برای نجات مردم خود را قربانی کردند گرامی بداریم. همچنین از کشورهایی که همدلانه با مردم و دولت ایران و آتش‌نشانان ابراز همدردی کردند، تشکر می‌کنم.او درباره دستورکار نشست آستانه اظهار داشت: اجلاس آستانه نتیجه‌های ایران روسیه و ترکیه است که در پس از اجلاس مسکو چنین نشستی طراحی شد که هدف گفت‌وگوهای معارضان و دولت سوریه بود. هر سه کشور به عنوان ناظر تلاش‌هایی را انجام دادند و در نشست آستانه شرکت کردند. نماینده دبیرکل هم به عنوان مسئول نظارت در این اجلاس حضور دارد.سخنگوی وزارت خارجه تاکید کرد: ایران و روسیه و ترکیه به عنوان ناظر در این اجلاس هستند اولویت این نشست هم تثبیت آتش‌بس است که مهمترین موضوع است. بعید می‌دانم در خصوص موضوعات دیگر در این زمان کوتاه ورود کند. اگر اجلاس برای آتش‌بس گام‌هایی بردارد، گامی برای ارسال کمک‌های انسانی و صلح است. باید دید این پروسه را چگونه می‌توان ادامه داد.او خاطرنشان کرد: ویژگی این نشست آن است که کشورهای محدودی در آن ورود کردند و حسن آن است که سه بازیگر عمده، مبتکر آن هستند که می توانند با واقع بینی مسیر صلح را پیگیری کنند.بهرام قاسمی در مورد ادعای وزیر خارجه بحرین گفت: موضع ما در برابر این ادعاهای نابجا روشن است. بحرین دچار مشکلات داخلی است و برای پوشش مشکلات خود به دنبال مشکلات فرضی است تا افکار عمومی و مشکلات را به سمت دیگری سوق دهد. این اظهارات جدید نیست و تکراری است و آنها نیز اگر در محیط واقع‌بینانه قرار بگیرند، می‌دانند ادعاهایشان بی‌اساس است. باید توصیه کرد تا مقامات بحرینی به خود بیایند و به فکر حل مشکلات و دادن حقوق ثانونی مردم‌شان باشند.او درباره موضع ایران در برابر رویکرد اسلام‌هراسانه ترامپ گفت: در مورد ترامپ به هر حال برخلاف روسا و نامزدهای ریاست‌جمهوری هنوز نمی‌توان ارزیابی دقیقی داشت. این مسائل فقط در مورد بحث اسلام نیست و در برابر شرق آسیا، آمریکای لاتین، اروپا و… هم رویکرد روشنی ندارد و باید صبر کرد تا چارچوب‌های فکری دولت امریکا شکل بگیرد و در این مورد هنوز قضاوت زود است.قاسمی در مورد انتخاب سفیر جدید ایران در عراق که با واکنش اعراب روبرو شده است، یادآور شد: نفرت‌افکنی و اتهام‌زنی در خصوص مسائل مختلف جدید نیست. با این وجود، هنوز نمی‌توان فرد جدیدی را برای سفارت ایران در بغداد تایید کنم هر چه در این مورد مطرح می‌شود گمانه‌زنی رسانه‌ای است. در زمان لازم و طی کردن پروسه‌های لازم موضع و نام سفیرمان را اعلام خواهیم کرد.سخنگوی وزارت خارجه کشورمان در خصوص اظهارات و پیام نتانیاهو نیز عنوان کرد:  علاقه‌ای ندارم به اظهارات یک مقام رژیم صیهونیستی که دستش به خون کودکان و زنان  بی‌گناه آلوده است و در جهان به زیاده‌گویی مشهور است، پاسخ دهم. اگر او به فکر مردم جهان باشد لازم است کمی از شدت آدم‌کشی فلسطینیان جلوگیری کند و از جنایات خود بکاهد. بهتر است او درباره مردم ایران و قربانیان پلاسکو سخنی مطرح نکند.بهرام قاسمی در نشست خبری خود با خبرنگاران در پاسخ به سوال ایلنا مبنی بر اینکه مقامات کویتی اعلام کردند برای ابلاغ پیام شورای همکاری خلیج فارس به ایران برای انجام گفت‌وگو منتظر تعیین وقت هستند. آیا زمان این سفر مشخص شده است، گفت: مدتهاست این بحث وجود دارد که هیاتی از کویت به تهران بیاید.او با بیان اینکه یک یا دو مرتبه تاریخی تعیین شد ولی به دلایل فنی طرف مقابل برنامه و تاریخ سفر تغییر داد، اظهار داشت: تفاهم لازم برای انجام این سفر صورت گرفته تا طی دو یا سه روز آینده سفر وزیر خارجه و معاون نخست وزیر کویت را در تهران داشته باشیم و مذاکرات خودمان را با آنها خواهیم داشت.


منبع: irankhabar.ir

استعفای کشیش ملکه انگلیس

 به گزارش ایران خبر، یکی از کشیش‌های ملکه بریتانیا که در کلیسای گلاسکو در اسکاتلند مسئولیت داشت به دلیل قرائت آیاتی از قرآن در کلیسا، از منصب خود کناره‌گیری کرد.به نوشته روزنامه ایندیپندنت، این کشیش روز یکشنبه (دیروز) از طریق وبلاگ شخصی خود اعلام کرد، سِمَت خود را ترک می‌کند و منتقد قرائت قرآن در مراسم کلیسا است.در روز کریسمس که میلاد حضرت مسیح (علیه السلام) است، طی مراسمی در کلیسای گلاسکو یک دانشجو آیاتی از قرآن را که درباره این پیامبر الهی است، قرائت کرده بود اما گاوین رشندن، کشیش ملکه به آن معترض شد.وی که یکی از ۳۴ کشیش ملکه است، ۹ سال در این سمت بود و قرائت آیات قرآن در کلیسا را توهینی جدی تلقی کرد.کلوین هولدورث کشیش کلیسای سنت مری گفت بارها این اتفاق در کلیسای وی افتاده و آیات قرآن در جلسات کلیسا قرائت شده است و این امر موجب تعمیق دوستی و فهم بیشتر از مشترکات میان مسیحیان و مسلمانان است.اما اشندن به رادیو بی‌بی سی گفت با وجود آنکه این اقدام به منظور ارتباط و دوستی و ارتقا دانش میان مردم است، در جای بد و موقعیت بدی قرائت شد.این کشیش متعصب ملکه بریتانیا در وبلاگ شخصی خود نوشته بود از آنجایی که مسئولیتش صحبت کردن به نمایندگی از دین است و به دنبال محبوبیت عامه نیست، بنابراین از سمت خود کناره‌گیری می‌کند.


منبع: irankhabar.ir

فناوری‌های پیشرفته داخلی در فجایع طبیعی و غیرطبیعی کشور وجود ندارد

به گزارش ایران خبر، ساختمان پلاسکو حالا دیگر به خاطره‌ی تلخ برای همه تبدیل شده است و این حسرت همواره با ما است که چرا از به کاربردن فناوری‌های نوین در عرصه‌های مدیریت بحران ناتوان هستیم.

علم رباتیک امروزه کاربردهای وسیعی در همه حوزه‌ها به ویژه در مدیریت بحران پیدا کرده است؛ چراکه این ربات‌ها می‌توانند به جای انسان در مناطق پرخطر وارد شوند و ضمن ارائه اطلاعات به امدادگران و مانع از بروز تلفات جانی شوند. این در حالی است که ربات‌های امدادگر و آتش نشان ساخته شده از سوی محققان کشور انتظار دست‌های نوازشگری هستند تا شاید روزی در جایی به کار گرفته شوند.

از سوی دیگر پوشش‌ها و فوم‌های ضد آتش از سوی محققان کشور ارائه شده است که کاربرد وسیع این مواد می‌تواند از گسترش آتش‌سوزی جلوگیری کند و کاربرد این فناوری نیاز به فرهنگ‌سازی در کشور دارد.  

ربات‌های امدادگر ایرانی که موفق به دریافت گواهی‌نامه شدند  
دکتر مرتضی موسی خانی رییس کمیته ملی ربوکاپ جمهوری اسلامی ایران در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا کاربردی کردن ربات‌ها در حوزه‌های مختلف را یکی از الزامات تحقیقاتی این کمیته ذکر کرد و افزود: در این راستا ربات‌های امدادگری که در دانشگاه آزاد قزوین طراحی و ساخته شده است کاربردهای وسیعی در شناسایی مصدومین و ارائه گزارش‌های حیاتی دارد.
وی با تاکید بر اینکه این ربات قادر است صدا، حرکت و دما را گزارش دهد، تاکید کرد: این ربات قادر است نقشه موقعیت مصدومان را به امدادگر ارائه دهد از این رو این ربات یک ربات بسیار کاربردی است و توانسته گواهی‌نامه‌های متعددی را از سازمان‌های برون مرزی از جمله موسسه ملی استاندارد و تکنولوژی آمریکا دریافت کند.

رییس کمیته ملی ربوکاپ جمهوری اسلامی ایران اضافه کرد: علاوه بر آن این ربات‌ها در مسابقات ربوکاپ، که یکی از مهمترین رویدادهای رباتیک و هوش مصنوعی در جهان است، توانست از رقبای صنعتی خود از کشورهای آلمان، اتریش، آمریکا، ژاپن، چین، تایلند، مکزیک و انگلستان سبقت بگیرد و به مقام قهرمانی جهان دستیابد.

ربات آتش‌نشان ایرانی

موسی خانی، ربات آتش‌نشان را از دیگر دستاوردهای محققان دانشگاهی نام برد و یادآور شد: این ربات قادر است در اطفا حریق نقش موثری ایفا کند.

رییس دانشگاه آزاد قزوین با بیان اینکه این ربات طراحی و مراحل ساخت را طی می‌کند، خاطر نشان کرد: امیدواریم این ربات را با هدف کاربردی شدن، تولید کنیم و به سرنوشت ربات امدادگر دچار نشود و سازمان‌های امدادی و خدماتی بتوانند از این ربات‌ها در جهت حفظ جان نیروهای امدادی خودشان بهره‌مند شوند


نمونه‌ای از ربات امدادگر محققان کشور
وی با اشاره به فاجعه تلخ پلاسکو، یادآور شد: تصاویر منتشر شده از این فاجعه بسیار دردناک است و ما امیدواریم از این فناوری‌ها استفاده شود تا کمتر شاهد این گونه حوادث باشیم.
موسی خانی با تاکید بر اینکه از این دست فجایع و همچنین بلایای طبیعی چون سیل و زلزله همواره در حال رخ دادن است، اظهار کرد: با استفاده از این فناوری‌ها می‌توان آلام جامعه را کاهش داد.

ساخت ماشین‌های کوچک برای امدادرسانی سریع
موسی خانی با اشاره به موفقیت محققان کشور در طراحی و ساخت خودروهای برقی، افزود: این خودروها که نمونه‌ای از آن خودروها در حضور رییس جمهور رونمایی شد، در بیشتر کشورهای اروپایی به عنوان خودروهای کوچک که می‌تواند به سرعت از معابر عبور کند و نیروهای پلیس و امدادی چون آتش نشان‌ها و همچنین پزشکان را سریع به محل برساند، استفاده می‌شود.


وی با بیان اینکه در این خودروها امکانات اولیه قرار داده شده است، یادآور شد: متاسفانه با فرهنگ بسیار غلط «تجمع مردم» در مواقع بحرانی مواجه هستیم که این امر بازدارندگی برای امدادرسانی ایجاد خواهد کرد و این خودرو می‌تواند راهکاری برای امدادرسانی سریع در مواقع ضروری باشد.
نرم‌افزاری برای مدیریت بحران شهرها
رییس کمیته ملی ربوکاپ جمهوری اسلامی ایران با اشاره به دستاورد محققان کشور در زمینه مدیریت بحران، گفت: در این راستا از سوی تیم‌های رباتیک کشور نرم‌افزار شبیه‌ساز امداد را تولید کرده‌اند که سال‎ها است در مسابقات جهانی شبیه‌سازی ارائه می‌شود.
وی با اشاره به قابلیت‌های این نرم‌افزار یادآور شد: این نرم‌افزار از طریق شبیه‌سازی می‌تواند با تخمین گسترش آتش، اقدام به ‌انتقال آب و باز کردن معابر توسط ماموران پلیس و نجات مصدومان کند و این نرم‌افزار می‌تواند توسط سازمان‌های مرتبط برای مواقع بحرانی استفاده شود.
موسی خانی با تاکید بر اینکه دستاوردهای خوبی در دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی کشور ارائه شده است، ادامه داد: دانشگاه‌ها در حال حرکت به سمت دانشگاه نسل چهارم هستند و این دانشگاه‌ها باید بتوانند برای سرنوشت کشور موثر باشند و از سوی دیگر مدیران فعال در بخش‌های مدیریت بحران از این دستاوردها استفاده کنند.
سرمایه‌گذاری برای حفظ جان انسان‌ها
موسی خانی با بیان اینکه تجهیز نیروهای امدادی نیاز به سرمایه گذاری دارد، یادآور شد: سرمایه گذاری برای استفاده از فناوری برای کاهش تبعات فجایع را باید شروع کنیم و سرمایه گذاری‌های صورت گرفته در این حوزه در مقابل جان انسان‌ها و سرمایه‌های اجتماعی ناچیز است.
به گفته وی نیروهای متخصص، سرمایه‌های اجتماعی هر کشور و هزینه تربیت هر نیروی انسانی یک میلیون دلار گزارش شده است.
تجربه سایر کشورها برای استفاده از فناوری برای مدیریت بحران
وی به بیان تجربیات سایر کشورها در زمینه بهره‌برداری از فناوری پرداخت و گفت: به عنوان مثال نیروی پلیس آمریکا مجهز به ربات‌های امدادگر به ویژه در حوزه‌هایی چون مقابله با تروریسم و انفجارها هستند.
موسی خانی با تاکید بر اینکه ربات‌های آتش‌نشان نیز در دنیا در حال کاربردی شدن است، یادآور شد: در ایران علی‌رغم تلاش‌های ۱۴ ساله محققان، سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته و دستاوردهایی که در این زمینه عرضه شده تاکنون از این فناوری‌ها بهره‌مند نشدیم.
لزوم کاربردی کردن فناوری در مدیریت بحران
وی با بیان اینکه با اشاره به فاجعه پلاسکو تاکید کرد: با مشاهده این رویدادهای تلخ جای خالی ربات‌های امدادگر در سوانح طبیعی و غیرطبیعی مانند فاجعه ساختمان پلاسکو به شدت احساس می‌شود.
رییس کمیته ملی ربوکاپ جمهوری اسلامی ایران اضافه کرد: دانشگاه آزاد اسلامی قزوین در طول ۲ سال گذشته، بارها با تقبل هزینه‌های اجرایی، به صورت داوطلبانه اقدام به برگزاری مانورهای متعدد امداد و نجات، چک و خنثی‌سازی بمب و مدیریت بحران در ارگان‌های مختلف کرده است اما با وجود برگزاری موفقیت آمیز مانورها و با وجود کسب گواهینامه‌های مختلف تاکنون هیچ اقدام عملی و درخواستی مبنی بر تجهیز مراکز امدادی از جمله آتش‌نشانی به این امکانات به ما ارائه نشده است.
وی تاکید کرد: حضور ربات‌های امدادگر، که قابلیت کنترل از فواصل دور را داراند، نیاز به حضور نیروهای امدادی در نقاط پر خطر یک منطقه سانحه دیده را به حداقل می‌رساند و به این ترتیب می‌توان از میزان تلفات نیروی انسانی در حین امداد و تخریب‌های دیگر به میزان قابل توجهی کاست.
این محقق حوزه رباتیک با اشاره به مزایای کاربری کردن فناوری در مدیریت بحران خاطرنشان کرد: استفاده از این تکنولوژی‌ها نه تنها از قابلیت‌های منحصر به فرد ربات‌های امدادگر در حوادث شهری و غیر شهری می‌توان بهره برد بلکه در صورت بروز سوانح ثانویه خسارت مادی مانند از دست رفتن ربات‌ها، جایگزین تلفات جانی مانند از دست رفتن نیروهای امدادی خواهد شد.
وی با تاکید بر اینکه فقدان یک فرد و تلفات جانی عوارض گسترده اجتماعی و معنوی را در پی دارد، اظهار کرد: ربات‌های امدادگر ایرانی با وجود تمام ویژگی‌های منحصر به فرد، طی سالیان گذشته مورد بی‌توجهی‌ و بی مهری قرار گرفته‌اند و انتظار ورود به عرصه‌های عملیاتی را می‌کشند.
به گفته رییس دانشگاه آزاد قزوین با راه نیافتن ربات‌ها به عرصه‌های عملیاتی کشور و همچنین عدم وجود حمایت‌های موثر از نخبگان علم رباتیک، بسیاری از دانشگاه‌ها، موسسات و شرکت‌های مرتبط با این رشته در اقصی نقاط دنیا فرصت را غنیمت شمرده و با جذب مهندسان زبده ایرانی، بی هیچ زحمتی حاصل سال‌ها پژوهش و تجربه را در جهت اهداف خود به کار خواهند گرفت.


منبع: irankhabar.ir

رییس دانشگاه صنعتی کرمانشاه :هیچ ساختمانی در دنیا تحمل بیش از ۱/۵ ساعت آتش را ندارد

رییس دانشگاه صنعتی کرمانشاه در خصوص حادثه پلاسکو نکاتی را عنوان کرد که جای تامل بسیار دارد.

 به گزارش ایسنا، دکتر علی اکبر اختری در جلسه شورای آموزش عالی استان با اشاره به حادثه تلخ پلاسکو اظهارکرد: به عنوان یک استاد دانشگاه در رشته مهندسی عمران و ساختمان عنوان می کنم که هیچ مصالحی در هیچ کجای دنیا تحمل بیش از ۱٫۵ ساعت آتش را ندارد.

 وی ادامه داد: اگر در زمان آتش سوزی پلاسکو و بعد از گذشت بیش از ۱٫۵ ساعت از آتش سوزی یک مسئول در آنجا حضور می داشت و مسئولانه و با تخصص بالا تصمیم می گرفت که هیچ کس در این ساختمان نماند، حتی آتش نشانان، چنین ضایعه دردناکی اتفاق نمی افتاد.

 رییس دانشگاه صنعتی کرمانشاه گفت: این آتش سوزی قبل از فروریختن ساختمان بیش از سه ساعت به طول انجامید، لذا در آن لحظات و ساعات، فروریختن ساختمان قطعی به نظر می رسید.

 وی تاکید کرد: این ساختمان باید حتما تخلیه می شد و حتی آتش نشان ها هم باید ساختمان را ترک می کردند.

 اختری تصریح کرد: قطعات ساختمان پلاسکو هرگز قطعات غیراستانداردی نبودند اما علم می گوید که هیچ مصالح و سازه ای تحمل بیش از ۱٫۵ ساعت آتش را ندارد، بنابراین بعد از گذشت ۱٫۵ ساعت از آتش سوزی طبقات فوقانی ساختمان مسئولان حاضر در این حادثه باید می دانستند که پلاسکو هر لحظه ممکن است فرو بریزد.

 وی افزود: مصالح ساختمانی همچون گچ بیش از ۲۰ دقیقه تحمل آتش را ندارد و در مقابل مصالحی همچون بتن نهایتا تا ۱٫۵ ساعت می تواند تحمل آتش کند.

 رییس دانشگاه صنعتی کرمانشاه گفت: ای کاش در آن ساعات آتش سوزی، مسئولی حضور داشت که مسئولانه تصمیم می گرفت.


منبع: alef.ir

سخنان تأمل‌برانگیز آتش‌نشان‌ها: تهدید شدیم

یکی از آتش‌نشان‌ها می‌گوید: متأسفانه ما جایی برای اعتراض نداریم و حتی پارسال وقتی عده‌ای از همکارانمان برای شکایت به شهرداری رفتند و اعتراض کردند، به‌شدت با آنها برخورد شد و با تهدید و ارعاب هم روبه‌رو شدند.

روزنامه «ایران» آورده است: نگاهشان به خرابه‌ها دوخته‌ شده بود. خسته و بی‌رمق اما برای نجات جان همقطارانشان لحظه‌شماری می‌کردند تا برای چندمین‌بار وارد میدان عملیات شوند. برخی از ابتدای حادثه شاهد ماجرا بودند و با چشمان بهت‌زده‌شان، پرپر شدن همکارانشان را دیده بودند و عده‌ای هم با‌ وجود اینکه شیفت کاری‌شان نبود راهی ساختمان «پلاسکو»یی شدند که از هر گوشه‌اش، آتش زبانه می‌کشید؛ پس حضور هر آتش‌نشان می‌توانست کمکی در عملیات بزرگ امداد و نجات باشد.

نفس‌هایشان را در سینه حبس کرده و در نگاهشان حسرت و انتظار موج می‌زد. درد دلشان زیاد بود و نمی‌توانستند داغ سنگین از دست دادن همکارانشان را باور کنند. ولی تنها یک امید، قوت را به پاهایشان بازمی‌گرداند: «امید به نجات یک رفیق».

آتش‌سوزی و ویرانی ساختمان عظیم پلاسکو در چشم برهم زدنی همه را شوکه کرده بود اما ناپدید و گرفتار شدن افرادی که برای نجات جان همنوعانشان دل به آتش زده بودند، دل ملت را آزرد و این فداکاری اشک همه را در آورد.

من زنده ماندم ولی…

بغض رهایش نمی‌کند. خسته و درمانده روی سنگفرش‌های سرد خیابان جمهوری نشسته و با نگاهی حسرت بار، به خرابه‌های ساختمانی خیره مانده که در چند لحظه در مقابل چشمانش با خاک یکسان شد.

فتاح آقا محمدرضا از مأموران سختکوش ایستگاه ۳۱ آتش‌نشانی تهران است که زمان آتش‌سوزی به محل حادثه اعزام شده و تمام این مدت در صحنه بوده است.

مرد جوان با لباس‌های سوخته و صورت سیاه شده‌اش، جرعه‌ای آب نوشید و با فروخوردن بغض تلخش به تشریح جزئیات ماجرا برای خبرنگار حوادث روزنامه ایران پرداخت و گفت: صبح روز پنجشنبه ۳۰ دی ماه وقتی به ما اعلام کردند که طبقه نهم ساختمان پلاسکو طعمه حریق شده است آژیرکشان راهی محل حادثه شدیم.گرچه هجوم مردم و شلوغی‌ها کمی کار را سخت می‌کرد ولی خیلی سریع به اطفای شعله‌های سرکش پرداختیم.اما آتش خیلی سریع به طبقه دهم سرایت کرد. همان لحظه من پایین آمدم تا با کمک دستگاه‌های دیگر آتش را خاموش کنم اما دقایقی نگذشت که صدای انفجار از طبقه دهم به گوش رسید. لحظات تلخ و وحشتناکی بود. حدود ۶ نفر از همکارانم در طبقه دهم بودند که با این انفجار در طبقه نهم محبوس شدند. راه پله‌ها بسته بود و به سختی می‌توانستیم راهی برای ورود و خروج پیدا کنیم.

ساعت ۱۰ و نیم صبح اعلام کردند که ساختمان در حال ریزش است و باید آنجا را تخلیه کنیم ولی هنوز عده‌ای از مردم عادی در ساختمان بودند و همکارانم برای نجات آنها در ساختمان حضور داشتند. راه پله‌ها ریزش کرده بود و امکان خروج وجود نداشت. بعضی از دوستانم به سمت پنجره آمدند و از طریق نردبان خارج شدند اما پس از شنیدن صدایی مهیب، در کمال ناباوری ساختمان ۱۷ طبقه جلوی دیدگانمان با خاک یکسان شد و دیگر اثری ازهمکاران گرفتار به دستمان نرسید. آتش‌نشان فداکار که با یاد‌آوری روز حادثه اشک در چشمانش حلقه زده بود ادامه داد:«۷سال است که استخدام شده‌ام و برای کمک به همنوعانم تلاش می‌کنم. بارها چنین حوادثی رخ داده بود ولی مصیبت به این بزرگی کمر همه ما را خم کرده و غم از دست دادن رفیقان و همکارانمان که هنوز هیچ ردی از آنها نداریم برایمان سخت و سنگین است.»

به خاطر چشم‌انتظاری خانواده همکارم اینجا هستم

فتاح آقا محمدرضا، در ادامه ضمن ابراز همدردی با خانواده‌های همکارانش که چشم انتظار خبری از آتش‌نشان‌ها هستند گفت: من هم متأهلم و در روز حادثه در صحنه بودم.تمام این مدت اینجا حضور دارم .همسرم هم هر روز اشک می‌ریزد ودعا می کند.امروز همسرم خواست تا به خاطر دختر کوچولویمان چند ساعتی کنارشان باشم.اما در حالی که بسیاری از فرزندان و خانواده‌های همکاران‌مان چشم انتظار خبری از عزیزان‌شان هستند نمی‌توانیم اینجا را ترک کنیم.

دردسر لباس‌های کهنه آتش‌نشانان

کنار جدول روبه‌روی ساختمان نشسته و به لودرهایی که در حال خاکبرداری هستند چشم دوخته. شاید در زیر این آوارها ردی از همکارانش به‌دست بیاید.

حسین فریدون‌نسب، از ایستگاه ۵۸ در حالی که منتظر است تا پس از مرحله خاکبرداری بار دیگر وارد خرابه‌ها شود و به خاموش کردن آتش‌های زیرخاکستر بپردازد به خبرنگار ماگفت: «همه ما شوکه هستیم. خانواده‌ها چشم انتظارند و می‌خواهند تا خبری از عزیزانشان به آنها بدهیم. حجم این آوار ناامیدمان می‌کند ولی تنها امیدمان به خداست.»

این آتش‌نشان فداکار که آستین‌های لباس آتش‌نشانی‌اش پاره شده وبخشی ازلباس‌هایش هم سوخته، ادامه داد: ما ۵ هزار نیروی عملیاتی هستیم اما با هزار لباس آتش‌نشانی. متأسفانه به خاطر بی‌توجهی‌های مدیران‌مان ومسئولان شهری با کمبود امکانات روبه‌روهستیم که کار را برای ما سخت کرده است. اگر کیفیت لباس‌های ما بهتر شود به طورقطع راحت‌تر می‌توان دل به آتش زد ولی گاهی همین ابتدایی‌ترین مسائل مشکل‌ها را برایمان دو چندان می‌کند.

سختی کار آتش‌نشان در رده آخر

یکی دیگر از همکاران این آتش‌نشان در حالی که از مسئولان گلایه داشت، گفت: متأسفانه هیچ وقت آتش‌نشانان جدی گرفته نشدند و همیشه به سادگی از کنارشان گذشتند.حتی حالا با وجود این حادثه غم انگیز وبزرگ و از دست دادن همکارانمان، بنیاد شهید آنها را شهید نمی‌داند. تنها شهدای جنگ را شهید عنوان می‌کنند.مگر این نیست که آنها با گلوله به جنگ رفتند تا هموطنانشان را نجات دهند. ما هم بواسطه آتش تن به آتش می‌زنیم تا عزیزانمان را نجات دهیم. آنها برای حفظ کشور، ناموس وجان ومال مردم قدم در راه گذاشتند و ما آتش‌نشان‌ها هم از جانمان می گذریم تا گرفتاران را نجات دهیم. ولی افسوس که هیچ گاه صدایمان به جایی نرسید و از درجه‌بندی سختی کارهم در رده سوم قرار گرفتیم. ما هم خانواده داریم و عزیزانی که چشم به راهمان هستند.در این حادثه ما نجات پیدا کردیم ولی به قیمت از خودگذشتگی همکاران آتش‌نشانمان. ای کاش حداقل کیفیت ابزاری که در دسترسمان هست بالا برود و تجهیزات بیشتری در اختیارمان قرار بگیرد. گرچه مدتی است لباس‌های با کیفیت خوب در دسترسمان هست ولی هنوز برخی از آتش‌نشانان با لباس‌هایی که جنس خوبی ندارند و در آتش و حرارت آسیب می‌بینند دل به آتش می‌زنند. ای کاش لباس‌های کهنه ما از رده خارج شود و کمی هم امنیت و جان ما درعملیات‌های مختلف که با جان‌مان سروکاردارد در نظر گرفته شود.

جایی برای اعتراض نداریم

یکی دیگر از این قهرمانان فداکار نیز همسو با همکارش به خبرنگار «ایران» گفت: متأسفانه ما جایی برای اعتراض نداریم و حتی پارسال وقتی عده‌ای از همکارانمان برای شکایت به شهرداری رفتند و اعتراض کردند به‌شدت با آنها برخورد شد و با تهدید و ارعاب هم روبه‌روشدند؛ اما این رسم برخورد با جانفشان‌ها نیست.

یادی از خانواده آتش‌نشانان شهید

یکی از آتش‌نشانان ایستگاه ۴۰ نیز در حالی که در غم از دست دادن همکارش اشک می ریخت، گفت: ما بارها در امدادرسانی‌ها همکارانمان را از دست دادیم. اما این سازه‌ها و بافت‌های فرسوده کار را برای ما سخت‌تر می‌کند.ای کاش در این شرایط به فکر خانواده همکارانمان باشیم که چشم انتظار خبری از عزیزانشان هستند. ای کاش این لحظات پردلهره را فراموش نکنیم نه تنها این حادثه دیدگان پلاسکو بلکه شهیدان دیگر که در عملیات‌های همین امسال و سالهای گذشته جانشان را از دست دادند تا دیگران زنده بمانند. برادرم شهید شده و می‌دانم این خانواده‌ها چه می‌کشند. ای کاش مسئولان درتمام بخش‌ها به فکرشان باشند تا گوشه‌ای از آلام‌شان التیام بخشیده شود.

بی‌مسئولیتی به چه قیمت؟

آتش‌نشان دیگری که در صحنه ویرانی و خاکبرداری «پلاسکو» به لودرها خیره شده بود با تأسف گفت: می‌دانید این صاحبان ساختمان درآمدشان چقدر بود؟ حداقل ۲۰۰ میلیون تومان در ماه؟ یعنی اینها پول نصب یک دستگاه اطفای حریق نداشتند؟ مگر هزینه‌اش چقدر می‌شد؟ به طور قطع هر قدر هم هزینه می‌کردند همیشه برایشان این دستگاه و امکانات می‌ماند. ولی حالا مگر آتش‌نشان‌های ما زنده می‌شوند و میلیاردها تومان خسارت بازمی‌گردد.آیا ایمنی این قبیل ساختمان‌ها ارزش نداشت که به چنین فاجعه‌ای بینجامد.متأسفانه همه ما فکر می‌کنیم مرگ برای همسایه است. اما روز پنجشنبه، همکارانم و کسانی که در عملیات‌های مختلف با هم بودیم در یک چشم به هم زدن زیر صدها تن آوار و آتش ماندند.آنها مظلومانه رفتند تا مردم زنده بمانند؛ اما افسوس که …

بهترین‌هایمان را از دست دادیم

یکی دیگر از آتش‌نشانان در حالی که خستگی در چهره‌اش موج می‌زد و تازه از میدان عملیات بازگشته و برای لحظاتی کنار زمین نشسته بود تا کمی نفس بگیرد تا بازهم به محل عملیات بازگردد، سرش را تکان داد و گفت: باور کنید هنوز هم باور نمی‌کنیم این صحنه‌ها واقعی باشد.ما و خانواده  نمی‌توانیم این فاجعه را باور کنیم. تا زمانی هم که رد و نشانی از آنها به‌ دست نیاوریم آرام و قرار نمی‌گیریم و باید تا آخر به عملیات ادامه دهیم. وی ادامه داد: ما ۲۰ نفر از بهترین‌ها و نخستین‌ها را از دست دادیم. آنها بهترین بودند که برای نجات جان و مال مردم با وجودی‌که می‌دانستند مرگ از شاهرگ هم به آنها نزدیک است دست از عملیات و امدادرسانی  برنداشتند.باور کنید بهترین‌هایمان پر کشیدند و نمی‌دانیم چه انفاقی می‌افتد.

در میان همه این آتش‌نشانان فداکار و خسته که دیگر رمقی برایشان نمانده، عده‌ای از همکارانشان از اقصی نقاط شهر برای کمک به صورت خودجوش آنجا آمده بودند تا کمکی به آنها کنند. جلال رحمان‌زاده یکی از این آتش‌نشانان است که به‌عنوان نیروی کمکی از ایستگاه گلستان در شهرری به اینجا آمده تا پا به پای همکارانش تلاش کند. آتش‌نشان‌هایی از سایر شهرها نیز آمده‌اند و …

‌تجهیز بی‌سیم شخصی به کلاه‌های حریق

یکی از آتش‌نشانان دیگر هم بیان کرد: ای‌کاش کلاه‌های آتش‌نشانی به بی‌سیم‌های شخصی مجهز شود، گرچه این امکانات وجود دارد ولی متأسفانه همچنان ما با مشکلات اساسی در این زمینه روبه‌رو هستیم. اگر همین امکانات اولیه برای ما فراهم شود قطعاً در زمان حوادث امنیت ما بیشتر می‌شود.


منبع: alef.ir

تشکیل کمیته دولت درباره پلاسکو صبح امروز

وزیر کشور گفت: بر اساس تصمیم هیات دولت قرار شد کمیته‌ای با حضور وزرای اقتصادی و وزیر کشور درباره حادثه پلاسکو تشکیل شود که صبح امروز این کمیته تشکیل جلسه داد.

به گزارش ایسنا، عبدالرضا رحمانی فضلی در حاشیه برگزاری اجلاس مشاوران استاندار و مدیران کل امور بانوان و خانواده استانداری‌های سراسر کشور در وزارت کشور در جمع خبرنگاران افزود: عملیات اجرایی حادثه پلاسکو خوب پیش می‌رود. البته سرعت آن باید افزایش پیدا کند. با برداشته شدن تیرآهن‌ها و برش مفتول‌ها از دیروز سرعت کار افزایش پیدا کرده است.

وی در ادامه گفت: در زمینه کمک رسانی به مردم و آسیب دیدگان در جلسه هیات دولت جلسه‌ای را دیروز در دولت داشتیم البته قبلا اقداماتی انجام شده و رئیس بنیاد مستضعفان اعلام کرده بود که دو ساله پاساژی را در محل پلاسکو می‌سازد و قرار است محل موقتی برای کاسبان در نظر گرفته شود.

وی تصریح کرد: لازم است به موضوع بیمه و خسارات‌ها و مالیات توجه شود. در جلسه دیروز هیات دولت گزارشی را در این زمینه‌ها ارائه دادیم و رئیس جمهور دستور تشکیل کمیته‌ای با حضور وزرای اقتصادی و وزیر کشور داد و قرار است این کمیسیون درباره ابعاد مختلف حادثه پلاسکو مانند بیمه، خسارت و … تصمیم گیری کند.

وزیر کشور با بیان اینکه ریزش پلاسکو حادثه عظیمی است اظهار کرد: این حادثه متاثر کننده بوده است و دولت از دقایق اول وقوع آن همه امکانات دستگاه‌های اجرایی را به کار گرفت.

وی اضافه کرد: دستور ویژه‌ای از طرف رئیس جمهور برای پیگیری علل حادثه پلاسکو به من داده شد البته انجام این کار زمان بر است و جلسات مربوط به این موضوع را از همان روز برگزار کردیم و در این زمینه تقسیم کار شده و نقشه راه تهیه شده است. محور فعالیت‌های ما تقویت بعد پیشگیری است.

وی اضافه کرد: یکی دیگر از دستورهای داده شده این است که حداکثر تا دو سه هفته آینده ساختمان‌هایی که وضعیتی مشابه پلاسکو دارند را شناسایی کنیم و دستورالعملی برای دفع خطرات احتمالی و تقویت شرایط ایمنی آنها داشته باشیم.

رحمانی فضلی در پاسخ به این پرسش که با توجه به فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی آیا قرار است انتخابات مجلس خبرگان را برگزار کنیم گفت: طبق قانون انتخابات مجلس خبرگان، نحوه، چگونگی و اجرای آن با خود خبرگان است و ما آمادگی لازم را برای برگزاری انتخابات داریم. اگر مجلس خبرگان در این زمینه تصمیم بگیرد می‌توانیم این انتخابات را ۲۹ اردیبهشت ماه سال آینده برپا کنیم.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا در برخی شهرها مانند تبریز با برگزار کنندگان تجمعاتی برای یادبود آتش نشانان شهید برخورد شده است و چنین تجمعاتی غیر قانونی است یا خیر؟ تصریح کرد: چنین تجمعاتی غیر قانونی نیست؛ البته برگزاری هر نوع تجمعی باید با مجوز باشد و لازم است مجوز چنین تجمعاتی صادر شود اما اگر قرار باشد در هر مکانی و در هر محلی تجمع شود این کار مشکلاتی را برای ارائه خدمات عمومی ترافیک به وجود می‌آورد و ممکن است مسائل انتظامی در پی داشته باشد.

وی با بیان اینکه آمار دقیقی از جان باختگان پلاسکو ندارم اظهار کرد: خسارات وارد شده را کارشناسان بیمه باید برآورد کنند. شنبه جلسه‌ای با هیات امنای ساختمان پلاسکو گذاشتیم. زندگی حدود ۸۰۰ نفر از ساختمان پلاسکو تامین می‌شد که به گفته هیات امنای این ساختمان تا ۲۵۰۰ نفر مشغول فعالیت با ساختمان پلاسکو بوده‌اند.

وزیر کشور با بیان اینکه هیات امنای ساختمان پلاسکو دو گلایه داشتند گفت: به گفته آنها نباید آنان مقصر آتش سوزی مطرح شوند چرا که به عنوان مستاجر در این ساختمان حضور داشتند و آنان هر کاری که به آنها گفته شده بود را انجام داده بودند. آقای سعیدی کیا توضیح دادند هر مشکلی که از نظر حقوقی به بنیاد مستضعفان برگردد را می‌پذیریم و او قول اسکان موقت کاسبان پلاسکو را داده است.

وی اضافه کرد: مالکان پلاسکو برای جبران شدن خسارت‌های خود تاکید کردند. همه این موارد را دولت پیگیری می‌کند و باید در حادثه پلاسکو به همه جوانب آن توجه و در جهت مدیریت آن به نحو احسن تلاش کنیم.

رحمانی فضلی در پایان اظهار کرد: لازم است از وقوع حوادث مشابه پیشگیری کنیم البته وقوع حوادث غیر مترقبه در همه کشورهای دنیا رخ می‌دهد. به عنوان نمونه در یکی از کشورها بهمن آمد و هتلی در زیر این بهمن گرفتار شد. با این وجود ما باید در کشورمان در جهت افزایش ایمنی و رعایت استانداردها تلاش کنیم تا کمتر این اتفاقات بیفتد.


منبع: alef.ir

فرضیه از بین رفتن پیکر آتش‌نشان‌های پلاسکو چقدر محتمل است؟

میزان نوشت: احتمال از بین رفتن پیکرهای مطهر آتش نشان ها به دلیل بر تن داشتن لباس های ضد حریق وجود نداشته و تنها این پیکرها متلاشی شده اند.

در پی حریق ساختمان پلاسکو و پس از آن، ریزش ساختمان برخی از آتش نشان های حاضر در صحنه حادثه در زیر آوار محبوس مانده اند.

در کنار آتش نشان ها، برخی کسبه و یا کارگران برخی از کارگاه ها نیز در زیر آوار ساختمان پلاسکو مانده اند.

تاکنون آمار متعددی از افراد محبوس مانده در زیر آوار ساختمان پلاسکو اعلام شده است.

با توجه به اینکه امروز، پنجمین روز تجسس های نیروهای امدادی برای یافتن اجساد و ادامه عملیات آوار برداری است، اخبار مختلفی در رابطه با وضعیت پیکرهای شناسایی شده در فضای مجازی منتشر شده است.

شاید یکی از دلایل انتشار این اخبار، عکس های اخیر عکاسان خبری در صحنه حادثه پلاسکو باشد.

این عکس ها از گداخته بودن تیرآهن هایی که از دل آوار بیرون کشیده می شوند، حکایت دارند.

همچنان بعد از گذشت ۵ روز از حادثه پلاسکو، با هر بار آوار برداری و در پی آن رسیدن اکسیژن به آتش نهفته در زیر آوار، آتش خاموش شعله ور می شود.

در این میان این سوال مطرح است که آیا ممکن است پیکر افراد مدفون در زیر آوار ساختمان پلاسکو در آتش سوخته و پودر شود یا خیر؟

در همین رابطه، یک کارشناس امداد و نجات در آتش به خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان گفت: آتش نشان های محبوس در زیر آوار ساختمان پلاسکو، لباس ضد حریق بر تن داشته اند.

وی افزود: به دلیل بر تن داشتن این لباس، پیکر پاک این شهدا نمی سوزد و تنها احتمال متلاشی شدن آن وجود دارد.

این کارشناس امداد و نجات در آتش در خصوص وضعیت اجساد سایر افراد محبوس در زیر آوار اظهارکرد: پیکر سایر افراد محبوس در زیر آوار نیز اگر بسوزد، استخوان ها کربن نخواهند شد.

وی تاکید کرد: پیکرهایی که در زیر آوار مانده به شدت آسیب دیده اند. اجساد مطهر آتش نشان های شهید از میان نخواهد رفت زیرا آنها لباس ضد حریق بر تن داشته اند و از اجساد سایر افراد نیز بدون شک بقایایی بر جای خواهد ماند.


منبع: alef.ir

خبر خوش رضا کیانیان از شهرزاد ۲

رضا کیانیان در این باره به «تماشاگران امروز» می‌گوید: «این تصویری را که می‌گویید، من ندیده‌ام. من قرارداد تبلیغاتی با یکی از شرکت‌های تولید کننده داخلی امضاء کرده‌ام و به آن پایبند هستم. این مسئله را از مسئولان شرکت طرف قراردادم پرسیدم، آنها گفتند این پرده‌ها را همان زمان نصب روی تعدادی از بیلبوردها که زودتر نصب شده بودند، انداخته‌اند، چون می‌خواستند از همه بیلبوردها با هم رونمایی کنند.» این بازیگر درباره دلیل این قرارداد تبلیغاتی می‌گوید: «شعار این شرکت، محصول صد درصد ایرانی، محصول صد درصد طبیعی است. امیدوارم بتوانم با این کار به یک محصول تولیدی ایرانی و همین‌ طور فرهنگ استفاده از محصولات ایرانی کمک کنم.» این روزها که کیانیان بخش زیادی از وقتش را برای مسائل اجتماعی گذاشته، شاید بسیاری بر این باور باشند که او یک فعال اجتماعی شده و کمی از فضای هنر فاصله گرفته است اما خودش می‌گوید: «من همیشه و در همه عمرم این دغدغه‌ها را داشته‌ام. چه برای دریاچه ارومیه، چه هوای شهرم و چه تلاش برای برگرداندن روستاییان از شهر به روستاهایشان. یا مثلاً در کمپین حمایت از یوزپلنگ ایرانی هم سعی کردم حضور داشته باشم. شاید اگر چنین حسی به شما دست داده، به این دلیل است که تازه این رویکرد را از من دیده‌اید. من اصلاً از هنر فاصله نگرفته‌ام و اتفاقاً فعالیت‌های هنری‌ام را هم انجام می‌دهم. همین حالا که با هم حرف می‌زنیم، مشغول تمرین یک تئاتر هستم که از بهمن ماه روی صحنه می‌رود.» او البته در ادامه خبر خوشی هم دارد. مهم‌ترین دلیل این که این روزها کیانیان خیلی روی پرده نیست، حضورش در سریال محبوب «شهرزاد ۲» است. کیانیان می‌گوید: «من این روزها مشغول بازی در شهرزاد ۲ هستم. تصویربرداری این سریال دوباره از سر گرفته شده است.» این سریال بعد از اتفاقاتی که برای سرمایه‌گذارش افتاد، به یکباره چند هفته‌ای تعطیل شد. البته نه مشکلات پیش‌ آمده برای محمد امامی، بلکه مشکل دیسک کمر کارگردان شهرزاد (حسن فتحی) باعث توقف فیلمبرداری بوده است. کیانیان به فعالیت‌های هنری این روزهایش اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «در کنار هنرپیشگی، این فعالیت‌های اجتماعی هم از دغدغه‌هایم است.» رضا کیانیان در جواب این که آیا این کارها را به عنوان مسئولیت اجتماعی یک هنرمند انجام می‌دهید، می‌گوید: «چنین کاری را یک مسئولیت برای همه هنرمندان نمی‌دانم. باور شخصی‌ام است و انجامش می‌دهم. من هیچ نسخه‌ای برای دیگران تجویز نمی‌کنم.»


منبع: baharnews.ir

طیب نیا: در دولت بعدی نخواهم ماند؛ امکان ندارد/بابک زنجانی بزرگ‌ترین بدهکار بانکی نیست

روزنامه شرق نوشت: می‌گوید: «در دولت بعدی نخواهم ماند. امکان ندارد». خسته است؛ صورتش نسبت به سه‌سال‌ونیم پیش که تازه آمده بود، شکسته شده و موهایش سفیدتر. گفت‌وگو تمام شده و او دم در ایستاده تا عکاس، عکس‌هایش را بگیرد؛ می‌پرسم: چرا‌؟ به‌دلیل چندصدایی میان مردان اقتصادی کابینه؟ می‌خندد وو می‌گوید: «صدا؟ من که صدایم اصلا درنمی‌آید». باز هم اصرار می‌کنم و سر درددلش  باز می‌شود: «بمانم که چه؟ می‌روم دانشگاه درسم را می‌دهم، انتقادم را می‌کنم، کارهای پژوهشی‌ام را پیش می‌گیرم، حقوقم هم بیشتر است، فحش هم کمتر می‌خورم». بودن در رأس هرم مردان اقتصادی دولت، برایش اغواگر نیست؛ آن‌قدر اذیت شده که عطای وزارت را به لقایش بخشیده است و می‌خواهد برود.

می‌گوید: تنها در هفته گذشته، سه‌بار اورژانس به‌سراغش آمده است. علی طیب‌نیا، وزیر اقتصاد دولت ایران، در اتاقی نیمه‌مجلل و در مقر وزارت اقتصاد در خیابان باب‌همایون، میزبان «شرق» است؛ کمی آن‌سوتر، مال‌خرها و داروفروشان غیرمجاز، خیابان ناصرخسرو را قرق کرده‌اند. سوی دیگر ساختمان وزارت هم در میدان «توپخانه» دست‌فروشان بساط کرده‌اند و فریاد می‌زنند. کت‌وشلوار روشن طیب‌نیا، از آنچه هست، چاق‌تر و پیرتر نشانش می‌دهد؛ مصاحبه تمام شده و درددل می‌کند: «آنچه می‌بینید و گفته می‌شود، همه‌چیز نیست؛ من می‌توانم شروع کنم و یک‌به‌یک بگویم در دولت پیش چه اتفاق‌هایی افتاده است؛ مواردی که ممکن است شوک‌آور باشد، اما من به فکر مصلحت مردم هستم؛ نمی‌خواهم از یک‌سو اعتماد عمومی سلب شود و از سوی دیگر سرمایه‌گذار خارجی انگیزه‌اش را از دست بدهد».فرصت برای این گفت‌وگو کوتاه بود؛ چیزی حدود نیم‌ساعت. آنچه در پی می‌آید، مشروح این گفت‌وگوی کوتاه است. پیش از رفتنش از او پرسیده شد: آیا تضمینی هست که سال ١٣٩۶ هم تورم تک‌رقمی باقی بماند؟ با لبخند به در سالن اشاره کرد و گفت: «شما می‌توانید به من تضمین دهید از این در تا آسانسور زنده می‌روید؟».

‌پرسش نخست من درباره ۵٧۵ بدهکار دانه‌درشتی است که در دولت آقای روحانی به قوه قضائیه معرفی شده بودند. می‌خواهم بپرسم این افراد چه کسانی هستند؟ چرا وام‌های آنها معوق شده است؟ ‌ارتباط آنها با برخی نهادهای خاص چیست؟ چرا با وجود اینکه چند ماه بیشتر از دولت آقای روحانی باقی نمانده است، همچنان از وصول مطالبات معوق آنها خبری نیست؟ تکلیف این بدهکاران دانه‌درشت چه شد؟ آیا اصلا از آنها پولی وصول شده است یا خیر؟ چند نفر از آنها دستگیر شده‌اند؟ آیا با افرادی خاص ارتباط داشتند؟ فرد دانه‌درشت‌تری از بابک زنجانی بین آنها وجود داشت یا خیر؟
اجازه دهید برای پاسخ به این چند سؤالی که در قالب یک سؤال مطرح کردید، ابتدا توضیحاتی که می‌تواند ماهیت مسئله را روشن‌تر کند، ارائه کنم یکی از مشکلات بزرگ بانک‌ها مطالبات غیرجاری آنهاست که بخش مهمی از منابع بانک‌ها را قفل کرده است و امکان اعطای تسهیلات را از بانک‌ها گرفته یا محدود کرده است، پس یکی از اولویت‌هایی که دولت از ابتدا در ارتباط با بانک‌ها داشت، پرداختن به مسئله مطالبات غیرجاری بود. در کنار مشکل کمبود سرمایه بانک‌ها و مشکل اموال و دارایی‌های مازاد و عموما بدون بازدهی بانک‌ها، مشکل بزرگ دیگر آنها مطالبات غیرجاری است. مطالبات غیرجاری بیشتر مختص به بخش خصوصی است و دلیل آن این است که مطالبات غیرجاری بانک‌ها از دولت هیچ‌‌گاه به‌شکل رسمی اعلام نمی‌شود؛ اگرچه در عمل به ‌شکل غیرجاری جلوه داده شود. طلب بانک‌ها از دولت اکنون حدود صد هزار میلیارد تومان است؛ مطالباتی که با نظم مشخصی بازپرداخت نمی‌شود. زمانی که سخن از مطالبات غیرجاری می‌شود معمولا این بخش به حساب نمی‌آید. درحالی‌که آثار آن روی بانک‌ها کاملا مشابه با مطالبات از بخش غیردولتی است.

درواقع، از نظر کاهش قدرت وام‌دهی بانک‌ها، هیچ تفاوتی ندارد بانک پول خود را به دولت دهد و نتواند آن را وصول کند یا پولش را به بخش خصوصی بدهد و نتواند وصول کند. اثرات آن در قدرت وام‌دهی بانک‌ها یکسان است. بنابراین ما تلاش کرده‌ایم به عامل بدهی دولت به بانک‌ها هم بپردازیم که اگر لازم بود، خواهم گفت دراین‌باره چه برنامه‌ریزی‌هایی انجام خواهد شد.

‌آقای وزیر، پرسش مشخص من درباره ۵٧۵ بدهکار دانه‌درشتی بود که به قوه قضائیه معرفی شدند…
بله؛ درباره مطالبات از بخش غیردولتی، ابتدا لازم بود ما بدانیم دانه‌درشتان بدهکاران بزرگ چه کسانی هستند. بانک مرکزی فهرستی از بدهکاران بزرگ تهیه کرد. من درحال‌حاضر فهرست اسامی همراهم نیست و طبیعی بود اگر هم همراه داشتم اسامی افراد را نمی‌توانستم ببرم.

منتها اینها از طیف‌های بسیار متفاوتی هستند. فهرستی که بانک مرکزی درست کرده است براساس رقم بدهی است، نه براساس ماهیت یا دلیل وجود بدهی؛ اینکه بزرگ‌ترین بدهکار چه کسی است و این فهرست به همین ترتیب پایین آمده است. پانصدوخرده‌ای شخص در این فهرست حضور دارند؛ دقت کنید، شخص، نه نفر، به دلیل اینکه بعضی از آنها اشخاص حقیقی و بعضی از آنها اشخاص حقوقی هستند.

‌خب؛ بدهکارتر از بابک زنجانی هم در فهرست وجود دارد؟
آقای بابک زنجانی در فهرست بدهکاران بانکی خیلی هم بزرگ نیستند. اشتباه نکنید؛ در بدهکاران بانکی آقای بابک زنجانی جزء بزرگ‌ترین آنها نیست. فکر می‌کنم ایشان بزرگ‌ترین بدهکار به مجموعه دولت یا بانک‌ها به لحاظ رقم بدهی‌شان باشد که خب سه‌ونیم میلیارد دلار را شما به نرخ روز محاسبه کنید ببینید چقدر می‌شود.

‌خب؛ نفر نخست فهرست تهیه‌شده از سوی بانک مرکزی چه کسی  بوده و چقدر بدهکار است؟ حقوقی است یا حقیقی؟ چرا به این افراد بدون ضمانت لازم منابع داده شده است؟

برای نمونه نفر نخست یا دوم این فهرست آقای امیرمنصور آریا بود. که به‌هرحال مسائل آن را می‌دانید. آقای «رستمی‌صفا» هم همین‌طور که پرونده آن به جریان افتاد. این آقایان جزء اولین نفرات این فهرست بودند.

‌ بدهی‌شان چقدر بود؟
من اعداد دقیق را در ذهن ندارم؛ ولی این دو، سه نفر جزء بدهکاران بزرگ بودند. همان‌طور که اشاره کردم، این فهرست به‌ترتیب میزان بدهی تهیه‌شده است. درون آنها هم شخص حقوقی هم شخص حقیقی. هم نهادهای عمومی هستند و هم… مثلا فرض کنید «شهرداری تهران» یکی از بدهکاران بزرگ به سیستم بانکی بوده و بدهی آن «غیرجاری» است. به‌موقع هم پرداخت نمی‌شود و معوق شده است و «اصلا» پرداخت نمی‌شود. شهرداری تهران از جمله همان نهادهای عمومی‌ای است که گفته شد.

‌ از آن ۵٧۵ نفر کسی دستگیر شده است؟
بله، آقای امیرمنصور آریا و آقای رستمی‌صفا.

‌ به جز این دو، سه‌‌نفری که همه می‌دانند…
کاری که انجام شد این بود که بیاییم ببینیم منشأ این بدهی‌های غیرجاری چیست. چرا بدهی‌های غیرجاری در اقتصاد ما از نرم‌های تعیین‌شده و موردقبول بالاتر است. نکته این است که همه‌جای دنیا درصدی از بدهی‌ها معوق می‌شود. شما اگر به پیشرفته‌ترین اقتصادها و کارآمدترین نظام‌های بانکی هم دقت کنید، می‌بینید مقداری مطالبات غیرجاری دارند. مسئله مهم، نسبت آن به کل تسهیلات است؛ فرض کنید ممکن است دو یا سه درصد کل تسهیلات به شکل معوق دربیاید. ما این نسبت را در ایران همان ماه‌های نخست آغاز به‌کار دولت یازدهم، ١۴ درصد برآورد کردیم. اکنون این نسبت کاهش پیدا کرده و حدود ١١ درصد است. با وجود اینکه باید در شرایط کسادی اقتصادی این نسبت بالا می‌رفت، اما خب این نسبت کاهش پیدا کرده است. طبیعی بود ما باید بررسی می‌کردیم تا روشن شود این نسبت چرا در اقتصاد ایران و در سیستم بانکداری ایران بسیار بالاست. این کار انجام شد.

‌و نتیجه؟
درواقع دلایل متعددی دارد. از زمانی که اعطای تسهیلات به یک پروژه انجام می‌شود، باید بررسی شود آیا این کار درست است و توجیه فنی و مالی دارد یا خیر؟ اگر پروژه‌ای توجیه مالی‌ نداشته باشد و تسهیلات به آن پرداخت شود -کاری که می‌دانید با فشارهای سیاسی و غیرسیاسی یا تعاملات ناسالمی که بین بانک و وام‌گیرنده ممکن است برقرار شود- طبیعی است این پروژه در بازپرداخت دچار مشکل خواهد شد.

مشکل وثایق کافی و مناسب، مشکل دیگری است. در مقاطع مختلف بانک‌ها تحت فشار بودند که با درخواست‌کنندگان وام از نظر پذیرش وثیقه با تساهل برخورد کنند؛ مثلا برای دریافت وثیقه خود پروژه را به‌عنوان وثیقه بپذیرند یا وثایقی را بپذیرند که کافی نبود؛ طبیعی است اینها در بازپرداخت و بازدریافت بانک‌ها دچار مشکلاتی جدی‌ شدند. این دلیل دیگری بوده است که برخی از بانک‌ها با مشکل در دریافت اقساط وام‌های پرداختی‌شان مواجه شده‌اند.

به‌هرحال، دلایل متعددی وجود دارد که با این مشکل در گذشته مواجه شدیم. شرایط خاصی هم در سال‌های گذشته به‌وجود آمد؛ به‌ویژه زمان جهش نرخ ارز، افرادی که بدهی‌شان به پول خارجی بود و به ارز وام گرفته بودند و بالتبع باید به ارز بازپرداخت می‌کردند و یکباره نرخ ارز تقریبا سه برابر شد. ممکن بود طرح در ابتدا با نرخ متعارف دارای توجیه بود، اما افزایش نرخ ارز باعث شد آن پروژه توجیه اقتصادی خود را از دست دهد و دیگر نتواند خودش را بازپرداخت کند. می‌خواهم بگویم مجموعه‌ای از عوامل باعث شده است این پدیده شکل بگیرد.

‌ به این سؤال پاسخ ندادید که ارتباط آنها با نهادهای خاص، روشن شده است یا خیر اتفاقا در سخنانتان اشاره کردید بانک‌ها در برخی موارد برای دریافت وثیقه زیر فشارهای سیاسی و روابط بودند…
بله؛ اما واقعیت این است نوع بدهکاران بسیار متفرق و متعدد است. یعنی با شخصیت‌های حقوقی متفاوت مواجه هستیم و پاسخ شما «مثبت» است؛ یعنی امکان آن وجود دارد که زمانی در تسهیلات داده‌شده، فشارهایی بوده باشد.

‌ به این سؤال هم جواب ندادید: چرا با وجود اینکه چند ماه از عمر دولت بیشتر باقی نمانده است،‌ خبری از وصول این مطالبات نیست؟
به گمان من، بانک‌های ما اکنون در وصول مطالبات غیرجاری خیلی خوب عمل کرده‌اند؛ با توجه به اینکه ما چند سال بسیار سخت و یک شوک بزرگ ارزی را پشت‌سر گذشته‌ایم که بازپرداخت بدهی را بسیار سخت کرد و معمولا هم در دوره کسادی نسبت مطالبات غیرجاری افزایش پیدا می‌کند. ما شاهد کاهش در نسبت مطالبات غیرجاری در کل سیستم بانکی‌مان بودیم و در برخی از بانک‌های ما این نسبت به‌شدت کاهش پیدا کرده است. برای نمونه فرض کنید در بانک ملی نسبت مطالبات غیرجاری از حدود ١٣، ١۴ درصد تا هشت درصد پایین آمده و کاهش پیدا کرده است. در بانک سپه که در دریافت خیلی موفق بوده و مهم هم این است که بخش بزرگی از وصول به شکل نقدی انجام شده است؛ یعنی برای اینکه طلبی از حالت غیرجاری خارج شود، دو حالت قابل‌تصور است: یکی اینکه استمهال به آن دهند و از نو تقسیطش کنند که به‌ظاهر جاری می‌شود ولی درواقع پولی دریافت نشده و روش دوم این است که بخش قابل‌ملاحظه‌ای از آن را پول نقد بگیرید. اگر درست به خاطر داشته باشم بانک ملی، از بدهکارانش هشت هزار میلیارد تومان پول نقد دریافت کرده است.

بنابراین بخش قابل‌توجهی از اینها را پول نقد دریافت کرده است؛ پس نسبت مطالبات غیرجاری کاهش پیدا کرده است. کمیته‌ای در بانک مرکزی تشکیل شد، نمایندگان دولت، قوه قضائیه و نهادهای نظارتی از جمله سازمان بازرسی کل کشور و نماینده وزارت اقتصاد در این کارگروه حضور دارند. این کارگروه موردبه‌مورد، وضعیت بدهکاران را بررسی و راجع‌به آنها تصمیم‌گیری می‌کند. مشکلی که وجود دارد این است که بخش بزرگی از این بدهکاران وثایق کافی ندارند، در عین‌حال دارایی کافی هم ندارند؛ یعنی برای نمونه اکنون یکی از بدهکاران بزرگ که هشت‌هزارو ۵٠٠ میلیارد تومان به سیستم بانکی بدهکار است، کل دارایی و اموالش از دوهزارو ۵٠٠ میلیارد تومان بیشتر نیست؛ حالا ما می‌خواهیم با این بدهکار چه کنیم؟ همه اموال و داریی‌هایش را تملیک و خودش را اعدام کنیم؟ خب با همه این کارها باز هم چیزی حدود شش هزار میلیارد تومان از اموال و دارایی‌های سیستم بانکی که درواقع مال مردم است سوخت شده و از بین رفته است؛ امکان وصول هم ندارد. واقعیت این است بانک، زمانی که تسهیلات داده نظارت نکرده یا پروژه توجیه کافی نداشته است؛ اکنون کل اموال و دارایی‌های بدهکار پاسخ‌گوی بخش کوچکی از بدهی‌اش است.

 شما در صحبت‌هایتان به دو مورد اشاره کردید؛ یکی موضوع صد هزار میلیارد تومان مطالبات معوق است و یکی هم قصه استمهال. پرسش این است که مطالبات معوق از آخر دولت آقای احمدی‌نژاد تاکنون با ترفند استمهال با رقم صد هزار میلیارد تومان ثابت مانده است. چرا این روند تغییر نمی‌کند؟
ببینید این رقم ثابت مانده، درحالی‌که کل تسهیلات سیستم بانکی که ثابت نمانده است. آنچه از نظر اقتصادی مهم است و در همه‌جای دنیا به آن آدرس می‌دهند، نسبت بین مطالبات غیرجاری به کل تسهیلات است؛ یعنی در صورت کسر، مطالبات غیرجاری و در مخرج، کسر کل بدهی مردم یا مطالبات بانک را قرار می‌دهیم. زمانی که شما می‌گویید مطلق مطالبات غیرجاری ثابت باقی مانده، یعنی اینکه سهمش از کل تسهیلات کم شده است. این همان چیزی است که من خدمت شما عرض کردم خیلی مهم است در دوره کسادی و شوک ارزی میزان مطلق بدهی‌های غیرجاری ثابت باقی بماند با توجه به اینکه شما می‌دانید بدهی غیرجاری‌ای که ما سه سال پیش داشتیم، تاکنون سه سال سود به آن تعلق گرفته است. سه تا ٢٠ درصد سود هم به آن تعلق گرفته باشد، اکنون حدود ٧٠ درصد باید به آن اضافه شده باشد. شما فرض کنید اوایل دولت این بدهی‌ها چقدر بوده است. بدهی‌های غیرجاری اول این دولت را فرض کنید صد هزار تا بوده است. حالا شما فرض کنید این بدهی‌ها ٧٠ درصد فقط سود به آن اضافه شده باشد، الان باید مطالبات به ١٧٠ هزار میلیارد تومان رسیده باشد. خب؛ چرا این امر اتفاق نیفتاده است؟ به دلیل اینکه بخش قابل‌ملاحظه‌ای از آنها تعیین‌تکلیف و بازپرداخت یا استمهال شده و بخش قابل‌ملاحظه‌ آن بازپرداخت شده است. بنابراین همین‌که شما بگویید رقم مطلق تسهیلات غیرجاری ثابت مانده، این خود یک موفقیت است.

‌البته یک پرسش همین است که تا کی روند کنترل مطالبات با استمهال ادامه خواهد داشت؟ و پرسش دیگر اینکه مطالبات از محل بنگاه‌های زودبازده و مسکن مهر چقدر است؟ تا به حال رقمی اعلام نشده است.

در مسکن مهر چیزی حدود ۴۵ هزار میلیارد تومان منابعی است که از سوی بانک مرکزی تأمین شده و خط اعتباری در اختیار بانک مسکن قرار گرفته شده و به مردم پرداخت شده است؛ یعنی ۴۵ هزار میلیارد تومان از محل مسکن مهر به پایه پولی کشور اضافه شده است. آن زمان پایه پولی چقدر بوده است؟ حدود ۴٠ هزار میلیارد تومان؛ یعنی معادل پولی که تا سال ١٣٨۶ در چرخه پولی کشور وارد شده است. معادل همه آن پول، بانک مرکزی فقط‌و‌فقط برای مسکن مهر، پول منتشر کرده و در قالب یک خط اعتباری در اختیار بانک مسکن قرار داده است. البته دوسالی است که بانک مسکن شروع کرده است قراردادهای فروش اقساطی این واحدهای مسکونی را منعقد ‌کند و چیزی حدود سالی تقریبا سه هزار میلیارد تومان دارد برمی‌گردد و بانک مرکزی پذیرفت این برگشت پول برای تکمیل خود مسکن مهر مورد استفاده قرار گیرد.

‌ و بنگاه‌های زودبازده چطور؟
در مورد بنگاه‌های زودبازده اکنون حضور ذهن درباره اعداد و ارقام آن ندارم. البته اگر منظورتان از بنگاه‌های زودبازده، تزریق ١۶ هزار میلیارد تومان منابع مالی به بنگاه‌های مشکل‌دار است که امسال کلید خورد، باید بگویم موضوع آنها فرق دارد. زودبازده یک بحث است و این ١۶ هزار میلیارد تومان بحثی دیگر. ما واحدهایی داریم که واحدهای کوچک و متوسط که در سال‌های گذشته به ‌دلیل شرایط تحریم، به دلیل افزایش نرخ ارز به دلیل کمبود تقاضا، رکود و کسادی متوقف شدند یا نیمه‌فعال هستند از سوی دیگر قابلیت فعال‌شدن دارند. فرض بر این است که اینها مشکلاتی دارند؛ یعنی در دو، سه سال گذشته نتوانستند مالیاتشان را پرداخت کنند یا بدهی‌هایی به تأمین اجتماعی دارند بنابراین نمی‌توانند تسهیلات جدید از سیستم بانکی دریافت کنند. خب؛ حدود هفت ‌هزار واحد از سوی وزارت صنعت و معدن شناسایی شد.

فرض ما بر این است که اولا بنگاه، واحدی است که توجیه فنی، اقتصادی و مالی دارد؛ یعنی با مشکلات گذرایی مواجه شده که اگر ما این مشکلات را حل‌وفصل کنیم می‌تواند روی پای خودش بایستد؛ ما بنا نداریم از هر واحد کوچک یا متوسطی حمایت کنیم. آنهایی که توانایی احیاشدن دارند ولی مشکلاتی دارند، هدف ما هستند. آنها به دلیل آنچه گفته شد، نمی‌توانند از بانک وام بگیرند، پس قرار بر این شد که سازمان مالیاتی ترتیب پرداخت بدهی مالیاتی آن را بدهد و این مانع از جلوی پای بنگاه برداشته شود. سازمان تأمین اجتماعی که خود اکنون به‌ شکل طبیعی نمی‌تواند طلبش را از آن شرکت‌ها وصول کند باید با آنها مدارا کند و فرصتی به این شرکت‌ها داده شود و پس از اینکه راه‌اندازی شدند، بتوانند به‌تدریج از محل تأمین درآمد، بدهی خود را به تأمین اجتماعی بازپرداخت کنند. این پرونده‌ها در کارگروهی در استان مربوط که نماینده دستگاه‌ها در آن حضور دارند، بررسی می‌شود. ما به کارگروه‌ها اعلام کرده‌ایم قصد نداریم واحدهای فاقد توجیه را فعال کنیم. زمانی که تشخیص داده شد واحدی توجیه دارد و ظرفیت تولیدی آن می‌تواند احیا شود، سیستم بانکی به آن تسهیلات را پرداخت می‌کند و خوشبختانه تاکنون مجموعه سیستم بانکی عملکرد بسیار موفقی داشته است؛ به‌ویژه بانک‌های دولتی و بانک‌های خصوصی‌شده به تعهد خود به ‌شکل کامل عمل کرده‌اند.

‌البته شما اشاره کردید عدد و رقم مربوط به بنگاه‌های زودبازده را در خاطر ندارید؛ اما درباره همین کمک‌های امسال هم گویا آنها در وثایقشان به مشکل خورده و اعتراض کرده‌ بودند. آیا مشکل آنها حل شده است؟
همان‌طور که گفتم، ما بنا نداریم از اصول خود بگذریم. به‌هرحال یک واحد باید توجیه فنی و اقتصادی داشته باشد. زمانی که می‌خواهد وام بگیرد حتما باید وثیقه داشته باشد. ما از یک‌سو با مشکل مطالبات غیرجاری مواجهیم؛ به ما انتقاد می‌کنند، می‌گویند چرا از اینها وثیقه نمی‌گیرید؟ چرا بدهکاران وثیقه کافی ندارند؟ از سوی دیگر، وقتی بانک می‌خواهد وثیقه بگیرد، به بانک می‌گویند چرا سنگ‌اندازی می‌کنید و چرا وثیقه می‌گیرید. به‌قطع بانک باید در آن چارچوبی که بانک مرکزی و ضوابطی که بانک مرکزی برای آن تعیین کرده است، وثیقه بگیرد و وام بدون وثیقه را هیچ‌جای دنیا کسی به کسی پرداخت نمی‌کند. آن وام‌گیرنده باید اعتبار کافی داشته باشد و وثایق کافی را هم باید به سیستم بانکی بسپارد. به‌هرحال، سیستم بانکی در اجرای این سیاست عملکرد خوبی داشته و با رعایت موازین لازم در هشت‌ماهه اول امسال نزدیک به ١٩ هزار مورد وام در این قالب به بنگاه‌های تولیدی کوچک و متوسط و طرح های نیمه‌تمام با پیشرفت بالای ۶٠ درصد پرداخت کرده است.

‌آخرین پرسش را با توجه به اینکه از نظام بانکی سخن گفته شد، دارم. آن هم اینکه اکنون نرخ سود ١٨ درصد است و نرخ تورم تقریبا هشت درصد. این شکاف قابل قبول نیست. قرار است چه اتفاقی بیفتد و چرا به این شکل است.
این پرسش اتفاقا بسیار اساسی و ریشه‌ای است. واقعیت این است که این انتقاد درستی است. بله؛ نرخ سود اسمی و نرخ تورم فاصله معلوم و معنا‌داری دارد. این در ایران بی‌سابقه بوده است که برای مدتی طولانی و قابل‌ملاحظه نرخ سود واقعی مثبت ‌شود و درعین‌حال، عدد آن هم عدد بزرگی است. نرخ سود واقعی در ایران غالبا منفی بوده است؛ یعنی نرخ سود اسمی از تورم کمتر بوده است. اکنون نرخ سود اسمی چیزی بیش از دو برابر از تورم بیشتر است و این یک وضعیت به‌قطع غیرقابل قبول است. واقعیت این است که هیچ فعال اقتصادی‌ای نمی‌تواند با این نرخ سود کار کند؛ این نرخ سود خود به معنای این است که می‌تواند مشکلات تولیدی را تشدید کند و مشکل بدهی‌های غیرجاری را شدیدتر. به‌قطع هم همه دولتمردان و بانک‌ مرکزی و وزارت اقتصاد مایل هستند نرخ سود در بانک مرکزی کاهش پیدا کند و در این سه سال تلاش زیادی برای این موضوع کرده‌اند.

‌خب، چرا با وجود این عزم و کاهش نرخ تورم، نرخ سود بانکی کاهش پیدا نمی‌کند؟
 پاسخ روشن است. نرخ سود را مثل هر پدیده دیگری عرضه و تقاضای منابع قابل وام‌دهی تعیین می‌کند. اگر ما به این عامل توجه نکنیم طبیعی است که فقط شروع به انتقادکردن می‌کنیم. بی‌اینکه نتیجه مثبتی از آن بگیریم. درحال‌حاضر در بازار منابع قابل وام‌دهی‌مان، اضافه تقاضا وجود دارد. عواملی در این دو، سه سال گذشته باعث شدند تقاضا برای دریافت تسهیلات افزایش پیدا کند و هم‌زمان عرضه این منابع تحت محدودیت‌ها و مضیقه‌های خاصی قرار گیرد.

‌چه عواملی؟
عواملی که باعث شدند این تقاضا بالا برود که یکی افزایش نرخ ارز است. وقتی نرخ ارز سه‌ برابر می‌شود نیاز بنگاه‌های تولیدی ما برای نقدینگی و خرید ارز هم سه‌برابر می‌شود و این خیلی واضح، ساده و روشن است. عامل دوم بحث شرایط تحریم و ناتوانی در استفاده از گشایش اعتبار اسنادی است. در شرایط معمول، فعالان اقتصادی خریدهای خارجی خود را از راه اعتبار اسنادی انجام می‌دهند و ال‌سی باز می‌کنند. زمانی که ال‌سی باز می‌کردند ١٠ تا ٣٠ درصد وجه را به‌ شکل نقد پرداخت می‌کردند و بقیه برای زمان تسویه‌حساب می‌ماند؛ یعنی زمانی که کالا وارد کشور می‌شد. هرچند در شرایط تحریم امکان استفاده از ال‌سی از فعالان اقتصادی ما گرفته شد. بنابراین آنها به حواله ارزی روی آوردند و زمانی‌که از راه حواله ارزی استفاده می‌کنند باید صد درصد وجه نقد را همان زمان پرداخت کنند. این عامل دیگری بود که تقاضا را برای نقدینگی برای تسهیلات در سیستم بانکی ما بالا برد. عامل سوم تورم است. به‌هرروی کشور از سال ١٣٩٠ تاکنون به‌ویژه در سال‌های ١٣٩١ و ١٣٩٢ با تورم بسیار بالا دست‌وپنجه نرم می‌کرد. اکنون هم که تورم کاهش پیدا کرده است، باز هم در سال ١٣٩۵ نسبت به سال ١٣٩٢ سطح عمومی قیمت‌ها حدود ۴۴ درصد افزایش داشته است. زمانی که قیمت افزایش پیدا می‌کند به این معناست که نیاز به نقدینگی بالا می‌رود. ارزش پولی معاملات بالا می‌رود و قیمت کالایی که برای مثال صد تومان بود، اکنون به ١۵٠ تا ٢٠٠ تومان رسیده است؛ یعنی کشور نسبت به گذشته دو برابر بیشتر به نقدینگی نیاز دارد. تورم خودش عامل دیگری است که تقاضا برای تسهیلات را در سیستم بانکی بالا می‌برد. پس درواقع عواملی ایجاد شده که هزینه تسهیلات‌دهی را برای سیستم بانک بالا برده است. از سوی دیگر، قدرت وام‌دهی سیستم بانکی کشور که عامل مسلط در بازار مالی است، بسیار محدود است.

‌چرا؟
خب؛ این هم چند عامل دارد. عامل نخست این است که سرمایه نظام بانکی کشور بسیار محدود و اندک است. از سوی دیگر، نسبت «کفایت سرمایه» بسیار پایین است. متوسط نسبت کفایت سرمایه در سیستم بانکی ایران چهار درصد است و این در حالی است که حداقل باید هشت درصد باشد. در برخی بانک‌های بزرگ کشور این نسبت حتی منفی است. دلیلش هم زیانی است که در چند سال داشته‌اند. اکنون سرمایه آنها منفی است و نسبت کفایت سرمایه آنها هم به همین شکل. خب؛ طبیعی است این دلیلی است که به‌شدت محدودکننده است.
عامل دیگر هم دارایی‌های مازاد سیستم بانکی است. در سال‌های گذشته به چند دلیل بانک‌ها با یک‌سری دارایی‌های مازاد مواجه شدند. دلیل نخست آن، این است که در عملیات معمول بانکی‌ خود زیان‌ده بودند و در دوره‌ای سعی کردند از راه سود فعالیت‌های اقتصادی، زیان عملیات بانکی خودشان را جبران کنند. بخش دوم آن به بدهی‌هایی که دولت به سیستم بانکی داشته، بازمی‌گردد. در عوض اینکه بدهی خود را به نقد با بانک‌ها تسویه کند یک‌سری اموال و دارایی در اختیار بانک‌ها قرار داده است. آنها هم نوعا یک‌سری اموال و دارایی‌هایی هستند که به‌سادگی قابلیت فروش در بازار را ندارند. پس بخش قابل‌توجهی از دارایی بانک‌ها به این نحو درگیر و یک‌سری اموال و دارایی‌ها مازاد شده است.

عامل سوم بدهی‌های دولت به بانک‌هاست که به عدد آن اشاره شد. عامل چهارم هم بدهی‌های غیرجاری بخش غیردولتی است. اگر شما اینها را حساب کنید چیزی حدود ۴٠ تا ۵٠ درصد منابع سیستم بانکی ایران اکنون به‌شکل کامل قفل است؛ یعنی قابلیت اعطای تسهیلات ندارد. بین ١٠ تا ١٢ درصد هم نرخ ذخایر قانونی را به آن اضافه کنید که براساس آن، بخشی از منابعشان باید به‌ شکل ذخیره قانونی نزد بانک مرکزی نگهداری شود. این موضوع هم توان اعطای تسهیلات بانکی را به‌شدت منقبض کرده است. نتیجه این دو عامل هم انقباض در عرضه است. انبساط در تقاضا باعث شده ما در بازار اضافه تقاضا داشته باشیم. تسهیلات بانکی هم مانند هر شئ دیگری تحت تأثیر عرضه و تقاضاست. شما در بازار ٢٠ کیلو تقاضا برای پرتقال داشته باشید و عرضه شما ١٠ کیلو باشد چه اتفاقی می‌افتد؟ قیمت پرتقال بالا می‌رود. در بازار هم ما همین وضعیت را داریم.

 ‌با این همه، به این پرسش پاسخ داده نشد که چرا نرخ سود را هم‌سطح با تورم تنظیم نمی‌کنید؟
راه اصولی کاهش نرخ سود این است که ما این مشکل اصلی را مرتفع کنیم. در جانب عرضه کاری کنیم که عرضه منابع قابل وام‌دهی زیاد شود و در جانب تقاضا تلاش کنیم شرایطی فراهم شود که نیاز به نقدینگی کاهش پیدا کند؛ برای نمونه اکنون و پس از برجام که امکان استفاده از ال‌سی برای فعالان اقتصادی فراهم می‌شود؛ این خود عاملی است که می‌تواند نیاز آنها را به تسهیلات و نقدینگی تا حدودی کاهش دهد. در جانب عرضه خب کارهای زیادی باید انجام شود و شرایط هم، بسیار سخت‌تر است. به‌حتم موضوع افزایش سرمایه بانک‌ها لازم است. زمانی که سخن از افزایش سرمایه بانک‌ها می‌شود باید نرخ سود پایین بیاید؛ به این معنا که فعالان اقتصادی بتوانند به منابع بانکی دسترسی پیدا کنند. در مواقع بسیاری برخی از فعالان به ما می‌گویند اصلا نرخ برای من مهم نیست. به من پول دهید، به هر قیمتی که می‌خواهید باشد. اما آیا بانک‌ها پول را راکد پیش خود نگه داشتند؟ به‌قطع این‌گونه نیست چون به نسبت تسهیلات به سپرده‌های بانک‌ها نگاه کنید، تمامشان از حد مجاز بالاتر است؛ یعنی حتی از بانک مرکزی هم اضافه برداشت شده است. ٣۴ درصد هم روی آن به بانک مرکزی جریمه می‌دهند فقط به این دلیل که بتوانند تسهیلات را اعطا کنند. ما باید سراغ این عوامل برویم و سرمایه بانک‌ها را افزایش دهیم. شرایطی باید فراهم شود که بانک‌ها، دارایی‌ها و اموال مازادشان را بفروشند، به پول تبدیل و صرف اعطای تسهیلات به مردم کنند. بدهی دولت به بانک‌ها باید تعبیه شود و تلاش کنیم مشکل مطالبات غیرجاری بانک‌ها را حل‌وفصل کنیم. بدون پرداختن به این چند عامل امکان اینکه به‌طور اصولی نرخ سود کاهش پیدا کند، نیست.

‌آیا می‌توان مطمئن بود سال آینده هم نرخ تورم تک‌رقمی می‌ماند؟
ببینید من سی‌وچند سال از عمرم را در اقتصاد و پایه تحصیلم را هم روی تورم گذاشتم. پایان‌نامه فوق‌لیسانس، دکترا و مقالاتم هم درباره تورم است اما زمانی که می‌خواهم راجع به تورم حرف بزنم، می‌گویم: شاید… ممکن است… احتمالا… نمی‌توان هیچ‌گاه دراین‌باره با اطمینان سخن گفت. ما اقتصاددانان اصولا بلد نیستیم با قطعیت حرف بزنیم. همه حرف‌هایمان هم با احتمال است. من مسیر خوبی برای کشور پیش‌بینی می‌کنم.

‌پس به تورم تک‌رقمی در سال ١٣٩۶ خوش‌بین هستید؟
من مسیر خوبی می‌بینم. معتقدم می‌شود تورم را تک‌رقمی حفظ کرد. این کار شدنی است و حتی می‌شود از این چیزی که هست، پایین‌تر آورد.

‌اما آیا اصلا صلاح است در این مقطع تورم از حد فعلی پایین‌تر آورده شود؟
بین اقتصاددان‌ها اختلاف‌نظر است. من شخصا نظرم بر این است که ما فعلا نباید بر تورم پایین‌تر از ٩ درصد هدف‌گذاری کنیم. درواقع اولویت باید برای حل‌وفصل یک‌سری مشکلات ساختاری گذاشته شود؛ مسائلی که به رشد اقتصادی‌ کشور پیوسته است. به نظر می‌رسد تورم حدود ٩درصدی فعلا برای شرایط فعلی اقتصاد ایران نرخ مناسبی است؛ البته می‌توان بعدها برای کاهش بیشتر آن فکر کرد. با این همه، شدنی است که هم رشد اقتصادی بالا داشته باشیم و هم تورم پایین. مگر همسایه‌های ما یا کشورهای دیگر دنیا این شرایط را دارند، نسبت به ما چه امتیازی دارند؟ هیچ امتیازی.

تنها چیزی که باعث نگرانی من است، غلبه اختلاف‌های سیاسی و تنازع قدرت بر منافع ملی است. ما باید همواره منافع ملی را بر منافع حزبی، گروهی، سیاسی، تبلیغاتی و انتخاباتی خودمان مرجح بدانیم؛ نه در شعار بلکه در عمل. در شعار همه این حرف را می‌زنند اما در مرحله عمل خیر. زمانی که دیده می‌شود مسئله‌ای به منافع مردم لطمه می‌زند نباید به دنبال آن برویم. من پیش‌بینی‌ می‌کردم از ابتدای امسال تبلیغ‌های انتخاباتی مقداری زودهنگام شود؛ ولی نه به این سرعت. یکی از نمودهای آن هم بحث فیش‌های حقوقی است. البته حتما باید بر اصلاح نظام پرداخت، فکر می‌شد و تردیدی وجود ندارد ولی دقت کنید به‌خاطر ٢٣ میلیارد تومان پولی که ادعا می‌شود مدیران ما اضافه برداشت کردند، -که اگر درست باشد- کل نظام مدیریت کشور زیر سؤال رفت ولی هرگز نگفتند ١٣ هزار میلیارد تومان پول زبان‌بسته این کشور پیش آقای بابک زنجانی چه‌کار می‌کند.

من نمی‌گویم نباید پرداخته شود ولی این دو تا را کنار هم بگذارید و مقایسه کنید. وزن کدامشان بیشتر است و مطبوعات به کدام‌یک بیشتر پرداخته‌اند. متأسفانه این جزء تبلیغات انتخاباتی است که خیلی زود شروع شده است و به منافع مردم و دستاوردهای کشور لطمه می‌زند.
من این را واقعا به‌عنوان یک وظیفه ملی می‌دانم. برای من سخت نیست شروع کنم موارد دولت گذشته را برای رسانه‌ها برشمارم. نمونه‌هایی که اگر بگویم سرتان سوت می‌کشد؛ ولی چرا نمی‌گویم؟ چون نمی‌خواهم به نهاد دولت آسیب برسانم. نمی‌خواهم در کشور تشنج ایجاد شود. کسی در نماز جمعه می‌گوید ٣٠٠ نفر از مدیران ما دزد هستند؛ خب؟ سرمایه‌گذاران خارجی با خود چه فکر می‌کنند؟ می‌گویند این فرد که می‌گوید مدیران ما دزد هستند؛ من بگذارم این دزدها بیایند با بانک‌های ما کار کنند؟ دقت به اینکه چه موضوعی منافع ملی ما را تأمین می‌کند و چه موضوعی نه، خیلی سخت نیست. به‌راستی اگر منافع مردم و کشور برای ما مهم باشد تشخیص آن سخت نیست. من حاضرم هرچه نقص و ضعف است به نام من تمام شود ولی به مردم آسیبی نرسد. ان‌شاءالله‌ که همه جناح‌ها و گروه‌ها این مطلب را در نظر بگیرند. اگر واقعا همدل و هم‌زبان باشند و همان روحیه‌ای که در دوره جنگ داشتیم، بازگردد، همه‌چیز درست می‌شود.

شما درحال‌حاضر حساب کنید نوسانی در بازار ارز ما حاصل شده است بعضی‌ها چقدر خوشحالی کردند و جشن گرفتند. آیا به‌راستی سال ١٣٩١ دوره آقای احمدی‌نژاد که صبح دلار دو هزار تومان بود و عصر شد دوهزارو ٨٠٠ تومان، در آن زمان صداوسیما کلمه‌ای حرف زد یا به‌ آن پرداخت؟
‌آن زمان حتی کارکردن خبر در رسانه‌ها… .
اما اکنون جشن گرفتند؛ از خوشحالی جشن گرفتند. خب به‌نظر شما این به نفع کشور است که جشن می‌گیرید؟ و از قبل خط می‌دهند، کارشناس می‌آید و می‌گوید دلار می‌شود چهار هزار تومان، دلار می‌شود چهار‌هزارو ٢٠٠ تومان. مگر غیر از این بود؟ حرف من این است اگر واقعا دلتان برای این کشور می‌سوزد، باید همه‌ ما با هم بنشینیم، هم‌فکری و کمک کنیم. به این فکر نکنیم اگر این دولت شکست خورد ما نفع می‌بریم. خیر؛ از شکست یک دولت در کشور هیچ‌کس نفعی نمی‌برد. مردم به این دولت اعتماد کردند و برای آن اعتبار قائل شدند. اگر این اعتمادها و اعتبارها در ذهن مردم شکسته شود، کل کشور آسیب می‌بیند.
 


منبع: alef.ir

دلار سقوط کرد/ یورو و پوند افزایش یافتند

به گزارش مهر به نقل از رویترز، شاخص ارزش دلار آمریکا در بازار معاملات تجاری آسیا با کاهش روبرو شد؛ این در حالی است که ارزش یورو به بیشترین میزان خود در بیش از یک ماه گذشته رسید.

در همین حال شاخص ارزش دلار با ۴ دهم درصد کاهش روبرو شد؛ اما یورو با ۴ دهم درصد رشد در برابر دلار کار خود را در بازار معاملات ارز روز دوشنبه در منطقه آسیا شروع کرد که بیشترین رقم از هشتم دسامبر سال ۲۰۱۶ میلادی به بعد برای این سبد ارزی محسوب می شود.

همچنین شاخص ارزش پوند انگلیس هم در برابر دلار،  ۳ دهم درصد افزایش یافت. به گفته تحلیل گران مسائل بازار، رشد شاخص یورو موجب کاهش ارزش دلار شده است. همچنین کارشناسان اقتصادی علت دیگر روند نزولی ارزش دلار را در روزهای اخیر عدم شفاف بودن سیاست های اقتصادی دونالد ترامپ می دانند.  

مراسم تحلیف ترامپ به طور کلی سرمایه گذاران را در ارتباط با جزئیات برنامه وی مبنی بر چگونگی رشد اقتصادی آمریکا، صرف هزینه ها در زیرساخت ها و نیز کاهش مالیات ها نا امید کرد.  

البته پیش بینی می شود که احتمالا تجارت ارز در آسیا به دلیل تعطیلات سال جدید در برخی از کشورهای این منطقه کم رونق شود.  در بازارهای بین المللی نشانه هایی مبنی بر روند نزولی ارزش دلار پدیدار شده است.


منبع: alef.ir

اهدای ۵۰ میلیون تومان به هرخانواده شهید آتش‌نشان

بانک آینده در پیامی همدلی و همراهی خود را با خانواده‌های آتش‌نشانان حادثه پلاسکو اعلام کرد.

به گزارش ایسنا، بانک آینده در پیام خود آورده است: سانحه دلخراش آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو، موجب تألم و تأسف شدید همه مردم ایران شد. تلاش و جانبازی بی‌نظیر آتش‌نشانان برای نجات مردم، بار دیگر ارزش‌های والای انسانی را در میهن اسلامی‌مان به تجلی درآورد.

بانک آینده،اعلام کرد: این بانک به منظور پاسداشت فداکاری جوانمردانه و متعهدانه شهدای آتش‌نشان در حادثه دردناک اخیر و در جهت حمایت حداقلی از خانواده‌های داغدار این عزیزان، مبلغ ۵۰۰ میلیون ریال به هر خانواده شهید آتش‌نشان در این سانحه جانگداز، اهدا کرده و پس از هماهنگی با سازمان  آتش‌نشانی، تقدیم این خانواده‌های سرافراز می‌کند.


منبع: alef.ir

جهانگیری: سواحل مکران یکی از کانون های مهم توسعه کشور انتخاب شده است

معاون اول رئیس جمهوری گفت: سواحل مکران به عنوان یکی از کانون های مهم توسعه کشور انتخاب شده است.

به گزارش میزان، اسحاق جهانگیری در سفر به چابهار به منظور شرکت در همایش بین المللی فرصت های سرمایه گذاری و توسعه پایدار سواحل مکران در جمع خبرنگاران گفت: تاکنون چهار سفر به این شهرستان داشته است.

وی اظهار داشت: حضور رئیس جمهور و مقامات عالی نشان می دهد که به ویژه بعد از سفر رهبر معظم انقلاب به این منطقه، چابهار کانون مهم توسعه کشور محسوب می شود.

وی گفت: سواحل مکران به عنوان یکی از نقاط کلیدی توسعه کشور به شمار می رود.

معاون اول رئیس جمهوری افزود:تاکنون ازاین ثروت عظیم خدادادی دراین منطقه به خوبی استفاده نشده است و به همین دلیل رئیس جمهوری نخستین سفرهای خود را به جاسک و چابهار برنامه ریزی کرد.

همایش دو روزه بین المللی معرفی فرصت های سرمایه گذاری و توسعه پایدار سواحل مکران با حضور اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری، وزرای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و راه و شهرسازی و دبیر شورایعالی مناطق آزاد کشور در چابهار آغاز بکار کرد.
 


منبع: alef.ir

شکست آمریکا مقابل ایران در نشست آستانه

آمریکایی ها که در بحران غرب آسیا بدترین نقش خود را بازی کردند و به جای حل آن گره بحران را کورتر کردند، نمی توانند جایگاهی در آینده سوریه هم داشته باشند.

به گزارش میزان، ایران و روسیه با نقش آفرینی خود توانستند روند حرکتی بحران سوریه را تغییر دهند و آنچه که در نظر آمریکا بود، منحرف کنند.

آمریکا نتوانست آنچه که در سوریه می خواست به دست آورد و اکنون که دو کشور تأثیر گذار ایران و روسیه توانستند همراه با عملیات نظامی در سوریه جایگاه و پایگاه تروریست های تکفیری را تضعیف کنند، از امکان دیپلماسی هم برای پایان دادن به بحران غرب آسیا به ویژه سوریه بهره می برند.

چند نشستی که برای پایان بحران سوریه میان ایران، روسیه و ترکیه برگزار شد، توانسته است گروه های مسلح این کشور را وادار به آمدن پای میز مذاکره کند.

این اتفاق بدون حضور و نقش آفرینی آمریکا افتاده است، در حالی که واشنگتن خود را سردمدار مبارزه با تروریسم و البته حل بحران های غرب آسیا از جمله سوریه و عراق می داند.

ایران و روسیه توانستند ترکیه را نه صد در صد اما به اندازه زیادی با خود همراه کنند و بتوانند از دشمنی های آنکارا علیه دمشق بکاهند.

ترکیه ای که تا پیش از این از خواسته خود دست بردار نبود و اصرار می کرد که بشار اسد یا باید برود یا سرنگون شود، اکنون حساسیت خود را نسبت به این اعتقاد کاسته است.

حال که یک نشست دیگر درباره سوریه در آستانه قزاقستان برگزار می شود، نقش آمریکا در آن بسیار کمرنگ است.

آمریکایی ها در زمان اوباما تلاش بسیاری کردند تا بتوانند خود را در این نشست جا دهند اما یک عامل مخالف آن بود.

جمهوری اسلامی ایران از همان آغاز بحث حضور آمریکا در نشست آستانه در قزاقستان، با این درخواست مخالف بود و بر آن اصرار و تأکید داشت که حضور آمریکا در این نشست، مذاکرات را با شکست روبرو خواهد کرد.

وزیر خارجه کشورمان محمد جواد ظریف در همین زمینه گفت که ما از آمریکا برای حضور در آستانه دعوتی نکرده ایم و مخالف حضور آنها هستیم.

علیرغم این که روسیه بی میل به حضور آمریکا در نشست آستانه برای سوریه نبود و این موضوع از زبان لاوروف گفته شده بود، اما به خاطر مخالفت ایران با حضور آمریکا، سفیر این کشور در قزاقستان به عنوان نماینده آمریکا حضور می یابد.

نشست آستانه برای سوریه قرار است دوشنبه و سه شنبه هفته جاری با حضور هیأت های ایران، روسیه، ترکیه، نمایندگان دولت سوریه، معارضین و مخالفین دولت و دمیستورا نماینده سازمان ملل در امور سوریه برگزار شود.

در واقع این نشست، مذاکرات سوری – سوری است و کشورهای نقش آفرین هم برای هدایت مذاکرات به سمت رسیدن به نتیجه در آن حضور دارند.

مخالفت ایران با حضور آمریکا در نشست باعث شد تا سطح حضور این کشور در نشست آستانه تنزل بیابد.
چنین اتفاقی آن هم به خاطر مخالفت ایران، به جایگاه آمریکا به عنوان یک کشور ابر قدرت ضربه می زند. آمریکا که خود را کدخدای جهان می داند اما با بی محلی در نشست آستانه روبرو شده است.

هر چند در هر دو حالت، یعنی آمریکا چه در نشست حضور داشته باشد یا نداشته باشد، سعی در ایجاد اخلال در روند نشست آستانه خواهد کرد.

باید با نتیجه رساندن نشست آستانه برای سوریه ثابت کرد، بدون مشارکت آمریکا هم می توان یک موضوع مانند سوریه را حل و فصل کرد.

عقب نشینی آمریکا از حضور نیافتن در نشست آستانه یک پیروزی سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران خواهد بود، این که واشنگتن دلیل حضور نیافتن در آستانه را پروسه انتقال قدرت در آمریکا اعلام کرده است، بهانه ای است برای سرپوش گذاشتن بر روی شکست مقابل جمهوری اسلامی ایران.

البته حضور نیافتن آمریکا در نشست آستانه از یک سو می تواند دست کاخ سفید را برای ادامه حمایت از تروریست ها در سوریه باز بگذارد، آمریکا اگر با یک هیأت در نشست شرکت می کرد و به نتیجه می رسید، باید تن به تصمیمات هیأت هم می داد، البته اگر به نتیجه می رسید، چون آمریکا خود باعث شکست نشست می شد.

اگر هم اکنون به صحنه جنگ در سوریه بنگریم، به این واقعیت می رسیم که اکنون در مناطقی که گروه های تروریستی داعش و جبهه النصره در حال جنگ با ارتش سوریه هستند، نیروهای آمریکا هیچ عملیاتی علیه تروریست ها ندارند.

واکنشی که اکنون آمریکا در بحران منطقه دارد، جلوگیری از پایان آن در غرب آسیا است. ادامه حنگ ناامنی خواسته کاخ سفید است اما می توان بدون آمریکا هم نتایج مطلوبی به دست آورد.


منبع: alef.ir

اتمام مدت مرخصی به «مهدی هاشمی» ابلاغ نشده است

وکیل مهدی هاشمی با بیان اینکه مرخصی مهدی هاشمی مدت زمان نداشت، مطرح کرد: اتمام مدت مرخصی هنوز به مهدی هاشمی ابلاغ نشده است.

سیدمحمود علیزاده‌طباطبایی در گفت‌وگو با ایسنا در باره صحبت روز گذشته سخنگوی قوه قضاییه مبنی بر اینکه مرخصی مهدی هاشمی به پایان رسیده است ، گفت: من امروز (دوشنبه) در جریان صحبت‌های آقای اژه‌ای در مورد مرخصی آقای مهدی هاشمی قرار گرفتم. تا دیروز موردی به آقای هاشمی برای بازگشت به زندان ابلاغ نشده بود؛ زیرا مرخصی وی مدت زمان نداشت. هرگاه به ایشان ابلاغ شود ایشان خود را معرفی می‌کنند و تا دیروز ابلاغی انجام نشده بود.

این وکیل دادگستری همچنین از آخرین وضعیت شکایت فاطمه راکعی از حسین شریعتمداری، گفت: پرونده در خصوص اتهام نشر اکاذیب با صدور کیفرخواست به دادگاه ارسال شده که البته تاکنون تعیین شعبه نشده است. در خصوص اتهام توهین و افترا نیز قرار منع تعقیب صادر شده بود که امروز نسبت به این قرار، اعتراض کردم.

بر اساس این گزارش، مهدی هاشمی ۱۹ دی ماه از زندان به مرخصی آمد.

سیدمحمود علیزاده طباطبایی ۲۲ دی ماه به ایسنا گفته بود: تا هر زمانی که آقایان عنایت داشته باشند موکلم بیرون از زندان است و از مرخصی استفاده می‌کند.

وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه آیا مدت زمان مرخصی‌های اضطراری ۵ الی ۶ روزه است؟ گفته بود: فکر نمی‌کنم. ما امیدوار هستیم که در همین مدتی که موکلم بیرون از زندان است، درخواست اعاده دادرسی ما پذیرفته شود.

وی همچنین ۱۷ آذر ماه درباره شکایت فاطمه راکعی (فعال سیاسی) از حسین شریعتمداری (مدیرمسئول روزنامه کیهان) گفته بود: آنگونه که بازپرس به من گفت آخرین دفاع از مدیرمسئول روزنامه کیهان گرفته شد. ما منتظر صدور کیفرخواست هستیم.


منبع: alef.ir

دادگاه نخستین گروه از متهمان نظامی کودتای ترکیه برگزار شد

ده‌ها تن از افسران ارتش ترکیه به اتهام دست داشتن در کودتای نافرجام ماه جولای ترکیه روانه دادگاه شدند.

به گزارش میزان،«اسوشیتد پرس» گزارش داد: ده‌ها تن از افسران ترکیه به اتهام دست داشتن در کودتای نافرجام ماه جولای در این کشور به دادگاه فرستاده شدند.

۲۸ نفر از افسران به همراه ۳۴ نفر دیگر که به دادگاه فرستاده شده‌اند، متهم شده‌اند که در شب کودتا کنترل فرودگاه «سابیها گوچن» استانبول را در دست گرفته‌اند.

اسوشیتد پرس در گزارش خود نوشته است: این افراد متهم به اقدام علیه دولت ترکیه شده‌اند و در صورت محکوم شدن، حبس ابد در انتظار این افراد خواهد بود.

 این در حالیست که بسیاری از این افراد اتهامات وارد شده را رد کرده و گفته‌اند که به آنها گفته شده که قرار است در یک مانور نظامی شرکت کنند.

در پی کودتای نافرجام، دولت ترکیه تحقیقات گسترده‌ای را در سراسر این کشور آغاز کرده و بسیاری از افراد را در این کشور از کار برکنار و تعداد زیادی را نیز به اتهام دست داشتن در کودتا بازداشت کرده است.

دادگاه روز دوشنبه در استانبول اولین دادگاه برای افسران نظامی است و پیش از این ۲۹ نفر از افسران پلیس نیز به اتهام کوتاهی در حمایت از رئیس جمهور در جریان کودتا به دادگاه فرستاده شده بودند.


منبع: alef.ir

بازبینی توافق‌های تجاری، اولویت اصلی ترامپ

رییس جمهور جدید آمریکا در نخستین روزهای حضور در دفتر کارش، اقدامات فوری برای بازبینی اتحادهای اقتصادی کشورش انجام می دهد و نشستهایی با رهبران مکزیک و کانادا درباره پیمان تجارت آزاد آمریکای شمالی ترتیب داده است در حالیکه روز جمعه برای فراهم کردن زمینه انعقاد پیمان تجاری، میزبان نخست وزیر انگلیس خواهد بود.

به گزارش ایسنا، دونالد ترامپ تنها دو روز پس از رسیدن به قدرت، اعلام کرد برنامه‌هایش برای مذاکرات مجدد توافق تجارت آزاد آمریکای شمالی با کانادا و مکزیک که دو دهه قدمت دارد را دنبال خواهد کرد.

در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر گذشته، برتری ترامپ در ایالتهای صنعتی به کمک وعده‌های اقتصادی بود که وی در مراسم تحلیف روز جمعه مورد تاکید مجدد قرار داد.

ترامپ در تبلیغات انتخاباتی، رشد ضعیف اقتصادی را به توافقهای تجاری بد با چین، مکزیک و سایر کشورها نسبت داد که در مقایسه با محصولاتی که به آمریکا صادر می کنند، واردات کمتری از این کشور دارند. وی تهدید کرد آمریکا را از پیمان شراکت ترانس پاسیفیک که متشکل از ۱۲ کشور است، خارج خواهد کرد. کنگره هرگز این پیمان را تصویب نکرده است و مشاوران ترامپ می‌گویند هدف، استفاده از تهدید وضع تعرفه برای گرفتن امتیاز از بعضی از کشورها و همچنین مذاکرات توافقهای دو جانبه کوچک‌تر با متحدان استراتژیکی مانند انگلیس است.

این رویکرد زمانی که ترامپ با ترزا می، نخست وزیر انگلیس برای پرداختن به جدیدترین تغییرات در روابط ویژه با انگلیس دیدار می کند، مشاهده خواهد شد. مذاکرات و تصویب قرارداد با لندن، به راحتی میسر نخواهد بود و موانع سیاسی و روالهای پیچیده ای وجود دارد که ممکن است چنین توافقی را سالها به تاخیر انداخته یا حتی به طور کامل غیرقابل اجرا کند.

با این همه تا یک سال پیش که انگلیس به عنوان عضو اتحادیه اروپا به شمار می رفت و باراک اوباما، رییس جمهور وقت آمریکا بدنبال توافق گسترده با این بلوک بود، غیرقابل تصور بود.

نخست وزیر انگلیس هفته گذشته در پیام روشنی اعلام کرد خواهان جدایی کامل کشورش از اتحادیه اروپاست در حالیکه اظهارات ترامپ در مراسم تحلیفش نشان می دهد انگلیس می تواند شریکی داشته باشد که توافقهای تجاری هدفمند و دو جانبه را به توافقهای چند جانبه ترجیح می دهد.

هدف ترزا می از سفر به واشنگتن، فراهم کردن زمینه یک توافق تجاری است که همزمان با آماده شدن مقدمات مذاکرات فشرده برای خروج انگلیس از عضویت اتحادیه اروپا، از این کشور پشتیبانی خواهد کرد. نخست وزیر انگلیس اعلام کرده است کشورش از بازار واحد اتحادیه اروپا که نیمی از صادراتش به آن ارسال می شود، خارج خواهد شد اما وی قصد دارد با گسترش تجارت و روابط اقتصادی نزدیکتر با کشورهای غیراروپایی شامل آمریکا، رشد اقتصادی را حفظ کند.

بر اساس گزارش وال استریت ژورنال، در حال حاضر مهمترین مذاکرات انگلیس با بروکسل است و تاکید این کشور برای روابط با واشنگتن، ممکن است تحت این نیت باشد که به اروپا یادآوری کند لندن روابط قوی با سایر نقاط جهان دارد. آمریکا هم مذاکرات مهمتری از توافق با انگلیس دارد. ترامپ با دنبال کردن قولهایی که در زمان مبارزات انتخاباتی داد، اعلام کرده است پیمان توافق تجارت آزاد آمریکای شمالی را بازبینی خواهد کرد.


منبع: alef.ir

سکه ۱۱ هزار تومان گران شد

به گزارش ایسنا، هر گرم طلای ۱۸ عیار نزدیک به ۱۱۵ هزار تومان قیمت دارد. همچنین نیم و ربع سکه نیز به ترتیب ۳۱۸ و ۲۰۲ هزار تومان عرضه می‌شود.در بازار ارز نیز یورو ۴۲۴۹ تومان، پوند انگلستان ۴۸۴۵ تومان و لیر ترکیه ۱۰۶۰ تومان داد و ستد می‌شود. دلار نیز در بازار رسمی امروز ۳۲۳۶ تومان از سوی بانک مرکزی قیمت‌گذاری شده است.لازم به ذکر است که قیمت‌ها در بازار آزاد در طول روز نوسانی بوده و ثابت نیست و جدول زیر بر اساس آخرین قیمت‌ها تا لحظه مخابره گزارش تکمیل شده است. نوع طلا قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار ۱۱۴ هزار و ۷۸۶ تومان مثقال طلا ۴۹۷ هزار و ۷۰۰ تومان  اونس جهانی  ۱۲۱۲ دلار و ۷۰ سنت نوع سکه قیمت سکه تمام طرح جدید یک میلیون و ۱۸۲ هزار تومان نیم سکه ۵۹۹ هزار تومان ربع سکه ۳۱۸ هزار تومان سکه گرمی ۲۰۲ هزار تومان نوع ارز قیمت دلار ۳۸۴۱ تومان یورو ۴۲۴۹ تومان پوند انگلستان ۴۸۴۵ تومان لیر ترکیه ۱۰۶۰ تومان درهم امارات ۱۰۸۳ تومان یوان چین ۵۸۶ تومان


منبع: baharnews.ir

جای خالی میانجی

شهربانو امانی -فعال اصلاح طلبروزنامه بهاراین روزها گمانه زنی‌های فراوانی برای روزهای پسا‌هاشمی چه در بین اصلاح طلبان چه در بین اصولگرایان و تندروها به گوش می‌رسد.از سرنوشتی که در انتظار اصلاح طلبان است تا ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و انتخابات میان دوره‌ای مجلس خبرگان.تاکید بر جایگاه میانجی‌گری آیت الله‌هاشمی و نقش او در تنظیم کردن نوع کنشگری اصلاح طلبان و اعتدالیون در سال‌های اخیر، تاکیدی به‌جا است و به نظر هنوز هم تحلیلِ دنیای سیاست بدون‌هاشمی برای نیروهای اصلاح گرا و اعتدالی با نوعی گیجی همراه است.  از اظهار نظرهای اصلاح طلبانه  می‌توان فهمید که هرچند بیشتر نیروهای اصلاح طلب نقش‌هاشمی رفسنجانی را به عنوان یک وزنه سنگین موازنه گر قبول دارند اما به واسطه شوکی که به آن‌ها وارد شده هنوز حرفشان یکی نیست. آن‌ها نمی‌دانند در حال حاضر حرف از جایگزینی برای‌هاشمی بزنند و تاکید داشته باشند که نگرش اعتدالی و اصلاح طلبی یک مسیر پیشرونده بوده که قائم به فرد نیست یا با تعریف و تمجید نقش‌هاشمی ناشی از ترس تاثیر فقدان او در ادامه مسیر حرکتی‌شان باشند. اما اصلاح طلبان باید زودتر تصمیمشان را بگیرند. در این روزهای تاریخ ساز و و درحالی که کمتر از چهارماه دیگر به انتخابات دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری وقت باقی است، دیگر زمان تشتت آراء برای آن‌ها نیست. رهروان راه اعتدالی‌هاشمی دیگر زمانی برای فرصت سوزی ندارند. آن‌ها خوب می‌دانند که اگر برای ادامه مسیرشان به وحدت نرسند خطر انشقاق و دودستگی به شدت در کمینشان نشسته است و چه فرصتی مناسب تر از این برای جریان رقیب؟ اصلاح‌طلبان و جریان اعتدال به خوبی می‌دانند که دیگر زمان خودبرتربینی‌های جناحی گذشته و حالا در فقدان موازنه گری چون آیت الله‌هاشمی رفسنجانی یا باید هرچه سریع تر بر گِرد یکی از چهره‌های مقبولشان خیمه بزنند یا با تطهیری که این روزها از سوی منتقدان پر و پاقرص آیت الله برای او صورت گرفته، روی  جذب آرای مردمی بر اساس سرمایه اجتماعی‌هاشمی رفسنجانی حساب کنند تا دوباره گزینه مورد وفاقشان یعنی حسن روحانی را بر صندلی پاستور بنشانند.هرچه که هست زمان به سرعت برای «چپ‌ها» در حال گذر است و آن‌ها حالا در این پیچ تاریخی بدجور گیر افتاده اند. حالا نوبت تصمیم آن‌ها است. آیا آن‌ها می‌توانند از دلهره نبودن‌هاشمی بیرون بیایند و از این تهدید یک فرصت بسازند؟ آیا آن‌ها دیگر به این هوش سیاسی رسیده‌اند که از تجربیات پیرِ از دست رفته‌شان استفاده کنند.


منبع: baharnews.ir

میراث ماندگار آیت‌الله

ایمان یعقوبیروزنامه بهاراینک که به یکباره وارد عصر پسا هاشمی شدیم، مفسران عالم نظر از هر طیف، سر به راه نقد و تحلیل آرا و عملکرد یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین سیاستمداران تاریخ معاصر ایران گذارده اند. اینکه این تفاسیر تا چه حد ریشه در شناخت حقیقی شخصیت هاشمی دارد و یا در مسیری باژگونه، چقدر به شناخت ابعاد شخصیتی وی کمک می‌کند خود مسئله‌ای جداست. اساساً شناخت نیازمند منابع و ابزار مناسب است و پس از آن می‌توان به مراحل شناخت گام گذاشت. بر این سبیل، متون منتشره منتقدین و دوستداران هاشمی اگرچه مدعی صداقت تام هستند اما عاری از خطا نیز نیستند. خطایی که ریشه در احساسات منتقدین دوستدار و یا مخالفان آیت الله هاشمی دارد و نقدها را به فراخور ارتباط روحی و یا فکری با مرحوم هاشمی، جاری می‌سازد. نقد هاشمی سهل است اما شناخت وی سخت و نیازمند نگاهی چند بعدی است. سختی این سطور از آن روست که زوایای پیدا و پنهان زندگی پر ماجرای آیت‌الله فقید کاملاً روشن نیست تا مرجع و مبنای استدلال و قضاوت نهایی گردد، لاجرم آن دسته از روایات زندگی ایشان را از لابه لای تاریخ برمی‌گزینم. از سیر تاریخی زندگی هاشمی بسیار سخن به میان آمده است لذا پرداختن به آن مورد نظر نیست ولیکن تا آنجا که پرتوی روشنگر برای تشریح و تفهیم بیشتر بر این نوشته بتاباند آن را عاریه می‌گیرم. می‌کوشم آیت الله فقید را بر مدل هگلی تعریف نمایم و در آخر به آرا و نظرات اصولگرایان درباره سرنوشت اصلاحات – اعتدال در دوران پسا هاشمی بپردازم. مخالفین هاشمی کم نیستند، از اصلاح طلبان اواخر دهه هفتاد تا پایداری‌ها و اصولگرایان فصلی و نسلی. آنهایی که نام و نشان سیاسی امروزشان به برکت همراهی دیروزشان با هاشمی بود هرچه تاختند هیچ نبافتند و امروز ثناگویان و ریاکارانه دست دعا بر می‌آورند که خدایش رحمت کناد، چرا که آنها هم می‌دانند فقدان هاشمی یعنی اصطکاک بین سنگ زیر و زبر. اما این دلیلی بر عدم نقد هاشمی و مصونیتش از خطا و اشتباه نیست، تاریخی که به هنگام مرگ به احترامش ایستاده بود گواه این مدعاست. هاشمی را گنجینه رازهای مگو و شناسنامه انقلاب دانستن چندان بی‌راه نیست. سیر از انقلابی مذهبی و آزادیخواه، به رهبری مدنی تنها می‌تواند در شخصیت هاشمی جلوه گری کند. فراز و فرودهای آیت الله در سپهر سیاسی ایران متناسب با حوزه عملی و فکری اوست. هاشمی مرکب و متکثر، دائماً در حال دگرگونی بود. این امر از نظرگاهی مثبت است چرا که سیر تکامل فکری و شخصیتی هاشمی او را به جایی رساند که تحفه ناصواب و باب میل تنفیر و تکفیر خود را در مدت زمانی اندک با شعار درود بر هاشمی جایگزین گرداند. او به راستی مرد انقلاب بود.  زمانی چند، چون شمس تبریزی دلباخته مراد خویش؛ امام خمینی و سالها بازوی توانمند انقلاب وی بود. مدت زمان زیادی لازم بود تا هاشمی دوباره بشورد، اما این‌بار شورشی در درون خود و شوریدن بر خویشتن خویش؛ و این همان تحول و انقلابی بود که هاشمی را وارهاند. تقدیس هاشمی منعی بر نقد بی پروای او نیست. هاشمی را باید به‌سان هاشمی نقد کرد. سیر هاشمی شناسی را می‌توان از تحریک و حرکت نخست پیش از انقلاب تا دوران تثبیت، تحکیم، بازیابی و اوج و عروج، در واپسین دم دسته‌بندی کرد، البته این تقسیم‌بندی هرگز به معنای مطلق بودن نیست و بر پایه نسبیت و‌تراوش ذهن نویسنده است. اعمال و رفتار آیت الله هاشمی پیش از ۵۷ همچون سایر انقلابهای تاریخ جهان، چندان جای خرده گیری نیست چرا که او هم ذات و همزاد انقلاب است و با موج همراهی می‌کند؛ شور انقلابی اش بر اندیشمندی متأخر او می‌چربد. دهه شصت برای او که اینک در جایگاه رفیعی قرار دارد دوران تثبیت خود است. دورانی که به اعتراف بزرگان، هاشمی مشی متعادل و میانه‌ای دارد، هرچند ابعاد آن مشخص نیست و اگر تعبیر میانه روی همان مصلحت اندیشی است این مدعا معتبر است. میانه روی آیت الله هاشمی که با مصلحت اندیشی و گاه تندروی‌ها در هم تنیده می‌شود در راستای تثبیت انقلاب نیز هست و او همچنان جسم و جان و فکرش نمایی از انقلابی‌گری دارد. دهه هفتاد دوران تحکیم و سپس شروع بازیابی اوست. هاشمی دهه هفتاد، اوج تجمیع تضادهاست، چه در عرصه نگرش فکری و چه حوزه کنشگری که همانند برنامه‌های هر دولت دیگر آثار مثبت و منفی خاص خود را داشت. از سیاست اقتصادی بازار آزاد تا سیستم منقبض سیاسی، از سیاسی‌های آن جنایی تا فرهنگی‌های این جناحی. نگاه معطوف به سازندگی و توسعه اقتصادی و غفلت از توسعه سیاسی و فرهنگی. شاید اینها معلول شرایط پس از جنگ باشد اما حقیقتی است که دامان هاشمی را گرفته است و جامعه از تأثیرات آن بی نصیب نماند. مصلحت و تدبیر هاشمی دهه هفتاد بی اعتنایی به آزادی‌های مدنی و تاکید بر توسعه و سازندگی است. او مرد شایدها و نشایدهاست؛ شاید خواست و نتوانست. تضاد هاشمی به درون خود وی معطوف است. روحانی که درس حوزه خوانده است برای همیشه نزاع سنت و مدرنیته را برای خود حل کرده بود. جمع دو ضد شرور یکجا کاریست به غایت دشوار، هرچه از عمرش گذشت گرایشش به مدرنیته فزون گشت. این تضادها که سابقاً او را با ملی مذهبی‌ها و چپ و راستهای اسلامی تا مجاهدین قبل از انقلاب دم‌خور کرده بود گرایش‌های تکنوکراتی دهه هفتاد او را طبیعی جلوه می‌دهد. وی همواره در پی طرح و اجرای مدل خاص خود بود. آیت الله در پی ایجاد یک هارمونی میان ارزشهای ذهنی خود و جامعه با هنجارهای واقعی و عینی موجود بود. از دل انقباض سیاسی دولت هاشمی و اقدام شجاعانه او در صیانت از آرای مردم، دوم خرداد رویید. بالاخره روزگار روی ناخوشش را به هاشمی نمایاند. دوران سختی که به تلخی فراوان گذشت. سیل انتقادات از سوی جناح موسوم به اصلاح طلبان دمادم فرو می‌آمد اما همین فرآیند هاشمی را به دوران سرنوشت ساز بازپروری و بازیابی فکری کشاند و منجر به گسست آرام و تدریجی آیت الله از گذشته خود و محافظه کاران شد. اواخر این دوران شروع انقلاب درونی هاشمی است. در دهه هشتاد عمر سیاسی هاشمی رو به پایان است و او این مهم را به فراست در می‌یابد. انقلاب درونی هاشمی به ثمر نشست. آن مرد اعتدال به خوبی از خطر احمدی نژادیسم و پایداری‌ها آگاه بود. حال او به جنگی تمام عیار علیه افراطیون و محافظه کاران وارد شده است. دهه پایانی عمر آیت الله در نقش مبارز و رهبری مدنی نمود بیشتری دارد، دورانی که او و خانواده و نزدیکانش آماج حملات و اتهامات بی سابقه از سوی دوستان محافظه کار سابق و تازه از راه رسیدهای سیاسی بود. اما اینها باعث نشد تا از انقلاب اسلامی دست بشوید و باز هم به رسم معمول در میدان مبارزه ایستاد. هاشمی در گذر تاریخ مبتنی بر مدل هگلی قابل تعریف است. اگر انقلابی آزادیخواه تز نخستین است هاشمی دهه هفتاد آنتی تز آن می‌باشد و بی شک سیاست‌مدار اعتدالی، سنتزی بر آن دو. سنتز اخیر نهادی است نو ظهور تا چه برابر نهادی بر آن چیره شود و چه هم‌نهادی زاییده شود؛ باید صبر کرد. در این دوران تضادها در هاشمی افول می‌کند. این شرحه اندکی مبین آن است که هاشمی، تاریخ‌سازی جریان ساز بود و حاصل سالهای عمرش. جریان اعتدالی است که اینک یار و برادر اصلاح طلبی است. این مرد بایدها و نبایدها، یکی از تأثیرگذارترین سیاستمداران خاورمیانه و جهان اسلام بود. تشییع میلیونی پیکر آن مرحوم نشان داد جریان نوپایی که هاشمی برپا کرد در یک همپوشانی ناگسستنی با جنبش اصلاحات در میان طبقات مختلف اجتماعی زنده و پویاست. بی‌تردید درگذشت هاشمی در این شرایط و زمان ضایعه بزرگی است. این فقدان تحلیلگران اصولگرا  را به پیش بینی‌های سطحی و زود هنگام کشانده است. تا آنجا پیش می‌روند که بحرانی جدی را در اردوگاه اصلاحات و اعتدال متصورند و از عدم جایگزینی هاشمی به عنوان بزرگترین کنشگر سیاسی پشتیبان اصلاحات در سالهای اخیر سخن می‌رانند. این نظر در نوشتاری از مسعود یارضوی با عنوان (اصلاح‌طلبان در پساهاشمی – آیا اصلاح‌طلبان و اعتدالیون در «دوران پساهاشمی» زیست متفاوت و بحران‌های جدیدی را تجربه خواهند کرد؟ !»  در خبرگزاری اصولگرای فارس به وضوح بیان شده است. اشکال بزرگ اصولگرایان در درک نادرست از شرایط کنونی جامعه است. دید یک بعدی به ماهیت کنشگری هاشمی آنها را به یک خطای استراتژیک می‌کشاند که پایان کنشگری سیاسی آیت الله را با ختم اثرگذاری وی یکسان می‌دانند و از آنچه در شرح مقال آمد چنین برمی‌آید: گذار هاشمی از کنشگری سیاسی به رهبری مدنی و نزدیکی به اصلاحات به شدت پایگاه اجتماعی اصولگرایان را به خطر انداخته است. حضور پرشور سلایق سیاسی و اقشار مختلف به خصوص جوانان آنهم با پوشش‌های متنوع مبین شکست هاشمی‌زدایی و اصلاحات‌ستیزی جریان اصولگرا  است. هاشمی سال‌ها پشتیبان اعتدال و اصلاحات بود . تفسیر محافظه کاران از رهبر جریان اعتدالی به عنوان بلندگوی اصلاحات از آن رو خطاست که مدعیان شرایط قحط الرجالی حاکم در جناح، خود را بدون مدلسازی و برون‌سازی، به اصلاحات و اعتدال تعمیم می‌دهند و در نقدی مرموزو ناصواب مقام هاشمی را تا بلندگوی اصلاحات فرو می‌کاهند و نشان می‌دهد خصومت‌ها علیه هاشمی پایان نیافته است؛ هر چند صدای ملت بودن خود افتخاری است که محافظه‌کاران سال‌هاست  از آن بی بهره‌اند، برون داد جریان فکری هاشمی،  روحانی است که اشبه افراد به آیت الله رفسنجانی است. نوزایی اصلاحات هنر این جنبش مدنی است و ایضاً جذب بزرگانی چون آیت‌الله هاشمی به خاطر مبانی فکری صحیح، هنری بزرگتر.  در راستای پروژه اصلاحات ستیزی افراطیون این بار روابط استراتژیک و نزدیک هاشمی و اصلاحات را هدف قرار می‌دهند و مصرانه در پی تضعیف اتحاد اعتدالی‌ها و اصلاح طلبان هستند. وحدتی که در سال ۹۲ مسبب شکست محافظه کاران شد. خبط دیگر اصولگرایان ریشه در تفکرات آنها دارد و به نوعی دچار خود انقلاب پنداری شده اند. این تصور نابجا از اصولگرای سنتی تا پایداری و احمدی‌نژادی‌ها و راست مدرن بسط یافته است.توده‌های جوامع جهان سوم در گذار تدریجی به دموکراسی گرایش به «الیتیسم» دارند. از مشخصه‌های این گذار، همانا وجود رهبری فرهمند به عنوان الیت و مردم به عنوان ابزار گذار است. ایران نیز از این قاعده پیروی می‌کند. در اپیزود اول  افرادی چون مرحوم هاشمی رهبران فرهمند جریان اعتدال و اصلاحات هستند که گرایش قاطبه جامعه به آنها عیان و آشکار است و قادرند به اتکای آگاهی رو به رشد و مطالبه گری مردم جریانهای اجتماعی را رهبری و هدایت نمایند. در اپیزود دوم قول اصولگرایان مبنی برعدم وجود جایگزین مناسب برای مرحوم هاشمی قابل پذیرش است اما از این فرض حکم به چالش کشیده شدن جدی اصلاحات و اعتدال استخراج نمی‌شود. از سوی دیگر این امر در تناقض آشکار با ادعای سابق آنهاست که هاشمی را فاقد قوه اثرگذاری می‌پنداشتند. راه حل بسیار ساده است. اصلاحات پسا هاشمی ناگزیر از دوران رهبری نخبگان و زمامداری تک نفره عبور کرده و خواهد نمود و به سیالیت فکری و تشکیلاتی می‌گراید و پس از رحلت آیت الله هاشمی فصل جدید این گذار گشوده شده است و از این منظر درگذشت هاشمی موجب انسجام و اتحاد بیشتر این طیف خواهد بود، این بزرگترین میراث هاشمی است.تحقیقاً به اثبات رسیده است که شکست محافظه‌کاران و پایداری‌ها در دو انتخاب اخیر ناشی از تحلیل‌های سطحی است. حال اگر اصولگرایان اصرار دارند بر تفاسیر خود بمانند ملالی نیست.


منبع: baharnews.ir