پسر سوخت تا پدر زنده بماند

این روزنامه نوشت: «‌۶ جسد از زیر آوارهای داغ غول تخریب‌ شده پلاسکو پیدا شده است؛ ۶ جسدی که هویت سه نفرشان هنوز مشخص نیست. کسی نتوانسته آنها را شناسایی کند. در این میان تنها خانواده قاسم با دیدن اجساد اعلام کرده‌اند که هیچ‌ کدام از دو جسد ناشناس در ساختمان پلاسکو متعلق به قاسم نیست. خواهر قاسم می‌گوید: «برادرم دندان‌هایش را کشیده بود تا آنها را درست کند اما دو جسد ناشناسی که به ما نشان دادند، دندان‌های سالمی دارند. همین نشان می‌دهد که اجساد متعلق به برادرم نیست. ممکن است جسدی که هنوز از داخل ساختمان بیرون کشیده نشده، جسد برادرم باشد.»

با این‌حال هنوز یکی از اجساد داخل ساختمان است و به‌ خاطر از بین رفتن جسد امکان بیرون آوردن آن نیست. این در حالی است که در میان چهار جسد کشف‌ شده، خانواده جواد حسینقلی‌زاده از شهروندان دیزج خلیلی شهرستان شبستر جسد را شناسایی کرده‌اند.

پسر جوانی که از کسبه‌ داخل ساختمان پلاسکو بود و آن روز در زیر آوار محبوس شد. درست بعد از گذشت ٨٠ ساعت جسد او به همراه سه نفر دیگر پیدا شد. در میان این ۴ نفر تنها هویت جواد از روی عکسی که در کامپیوتر به خانواده‌اش نشان دادند، شناسایی شد. ساعت ۱۱:۳۰ دوشنبه چهارم بهمن‌ماه در پزشکی قانونی کهریزک توانسته بودند جواد ٣٧ ساله را شناسایی کنند. این در حالی بود که از دوستان جواد هم خواسته شده بود به پزشکی قانونی بیایند تا بتوانند کمکی برای تشخیص هویت قربانیان پلاسکو باشند.

پسرخاله جواد حسینقلی‌زاده در حالی‌ که سعی می‌کند جلوی اشک‌هایش را بگیرد، درباره جواد به «شهروند» می‌گوید: «جواد ٣٧‌سال بیشتر نداشت. چند سالی می‌شد که ازدواج کرده بود و یک پسر ۶ ساله داشت. او تنها پسر خانواده‌اش بود و ۴ خواهر داشت. پدرش چند سال در طبقه همکف ساختمان پلاسکو عمده‌فروشی پوشاک و لباس داشت و جواد هم در کنار پدرش کار می‌کرد. هر روز صبح با پدرش تولیدی را باز می‌کردند و شب‌ها با هم به خانه می‌رفتند. هیچ‌کس فکرش را هم نمی‌کرد که در این حادثه جواد از بین برود. روزی که به خانواده‌اش خبر این حادثه را دادند، آنها تصور می‌کردند که جواد هم مثل پدرش خودش را نجات داده باشد اما جواد نبود. در میان آن شلوغی پدرش نتوانسته بود جواد را پیدا کند. با این‌ حال باز هم تصور می‌کرد که پسرش زنده در میان شلوغی جمعیت مقابل ساختمان پلاسکو است.»

حسین مظلوم دیزجی با مکث کوتاه و غمی که در صدایش مشخص است، ادامه می‌دهد: «چیزی که خانواده جواد به‌ خصوص پدرش را بیش از حد متاثر کرده این است که گویا آن روز جواد برای نجات پدرش داخل ساختمان شده بوده. به ما گفته‌اند که پدر جواد هنگام ریزش ساختمان از آن‌جا بیرون آمده است. او تصور می‌کرد که پسرش هم بیرون از ساختمان باشد؛ چرا که چند دقیقه قبل‌تر جواد از ساختمان بیرون آمده بود تا ببیند اوضاع ساختمان در چه حال است. برای همین پدر جواد هم با خیال راحت از آن‌ جا خارج شده بود اما شنیده‌ایم که گویا وقتی ساختمان در حال ریزش بوده، جواد دوباره به آن‌جا برمی‌گردد. دوستانش به او می‌گویند نرو داخل ساختمان دارد می‌ریزد، خطرناک است. ولی جواد بی‌ آن‌ که از سرنوشت غم‌انگیز خودش اطلاعی داشته باشد، وارد ساختمان شد تا پدرش را نجات دهد. به دوستانش گفته بود پدرم آن‌جا مانده، باید بروم او را نجات دهم. جواد نمی‌دانست که پدرش به‌ موقع خودش را از ساختمان خارج کرده است. حالا پدرش هم در این میان به دنبال او می‌گشته و با اطمینان از این‌ که جواد بیرون از ساختمان است در میان جمعیت سعی می‌کرد او را پیدا کند؛ بدون آن‌ که بداند جواد برای نجات او وارد ساختمان شده است. درست چند دقیقه بعد از این‌ که جواد وارد ساختمان می‌شود، آن‌جا فرومی‌ریزد. جواد به توصیه‌های اطرافیان گوش نکرد و برای نجات پدرش وارد ساختمان شد اما نتوانست خودش را نجات دهد. حالا جسد او به همراه دو نفر دیگر از زیر آوار پیدا شده است. خانواده‌اش آن‌ قدر حال‌شان بد است که حتی نمی‌توانند صحبت کنند. پدرش شوکه شده و مرتب اسم پسرش را صدا می‌زند؛ تنها پسرش که همیشه در کنارش بود. حالا ما مانده‌ایم و یک داغ بزرگ و نمی‌دانیم چطور باید به خانواده جواد کمک کنیم تا کمی حال‌شان بهتر شود.»

خبرنگار روزنامه شهروند با دایی جواد نیز تماس گرفت اما وضع روحی آنان به‌ حدی وخیم است که نتوانستند پاسخگو باشند. نمی‌دانند چه بر سر جواد آمده است؛ در آن ۵٧ ثانیه‌ای که ساختمان ریزش کرد و به تلی از خاکستر تبدیل شد. شاید او زنده بود، شاید منتظر دستی نجات‌بخش بود و شاید باید اعجازی صورت می‌گرفت و شاید در همان دقایق نخست به کام مرگ رفته بود.

با وجود این که دوستان و خویشاوندان جسد جواد حسینقلی‌زاده را شناسایی کرده‌اند اما از خانواده او نیز آزمایش DNA  هم گرفته شد تا هویت وی به صورت قطعی و رسمی شناسایی شود. گفته می‌شود جواب این آزمایش‌ها تا روز چهارشنبه به دست خانواده بازماندگان خواهد رسید.

اخذ DNA از خانواده قربانیان
قادی پاشا، مدیر کل پزشکی قانونی استان تهران در رابطه با آزمایش DNA  قربانیان حادثه گفت: با تلاش شبانه‌روزی کارکنان پزشکی قانونی احراز هویت جان‌باختگان تا امروز چهارشنبه مشخص می‌شود. وی گفت: دو نفر از خانواده‌های غیر از آتش‌نشان به پزشکی قانونی مراجعه کردند اما با آیتم‌هایی که دادند احراز هویت قطعی صورت نگرفت، لازم است که نمونه DNA انجام شود.

قادی پاشا افزود: تاکنون ١۵ خانواده آتش‌نشان و ۴ خانواده مفقودان برای انجام نمونه DNA مراجعه کرده‌اند که با تلاش شبانه‌روزی کارکنان پزشکی قانونی احراز هویت جان باختگان تا امروز مشخص می‌شود.»


منبع: alef.ir

شوخی دو جوان با یکدیگر به قتل یکی از آنها منجر شد

ایران نوشت: چند شب قبل زنی با صدای لرزان با پلیس استان گلستان تماس گرفت و از مجروح شدن پسرش خبر داد. او گفت: لحظاتی قبل پسرم با چند نفر از دوستانش دعوایش شد که یکی از آنها پسرم را با چاقو مجروح کرد.

به دنبال دریافت این خبر بلافاصله مأموران وامدادگران اورژانس وارد عمل شده و پس از حضور در صحنه، با پیکر نیمه جان پسر جوانی به نام امیر روبه‌رو شدند. او بلافاصله به بیمارستان منتقل شد اما ساعاتی بعد به دلیل شدت جراحات جان سپرد.

با مرگ پسر جوان، موضوع به کارآگاهان جنایی اداره آگاهی شهرستان گالیکش استان گلستان اطلاع داده شد. بدین ترتیب کارآگاهان جنایی وارد عمل شده و در تحقیقات میدانی دریافتند عامل قتل پسر جوانی به نام حامد است که پس از مجروح کردن امیر، از محل متواری شده است.

با مشخص شدن هویت متهم، بررسی‌ها برای دستگیری متهم ادامه یافت تا اینکه حامد با ردیابی‌های ویژه پلیسی دستگیر شد. متهم پس ازانتقال به اداره آگاهی به قتل دوستش اعتراف کرد.

او گفت: امیر دوست قدیمی‌ام بود. شب حادثه باهم بودیم که شوخی بی‌مزه‌ای کرد که من از حرفش ناراحت شدم و باهم درگیر شدیم. درگیری ما بالا گرفت و من که از دست‌اش بسیار عصبانی شده بودم با چاقویی که داشتم او را زدم؛ زمانی که خونین روی زمین افتاد تازه متوجه شدم چه اشتباهی کرده ام، اما دیگر خیلی دیر شده بود.به همین خاطر از ترس دستگیری، فرار کردم ولی فکرش راهم نمی‌کردم که اوبا همین یک ضربه کشته شود. من در یک لحظه عصبانیت تنها به خاطر شوخی بی‌مزه، به زندگی دوستم پایان دادم.

سرهنگ مجتبی مروتی، رئیس پلیس آگاهی استان گلستان با اعلام این خبر گفت: متهم جوان با اعتراف به قتل دوستش روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.


منبع: alef.ir

لاشه تانکر سوختی که متهم اصلی سوختن پلاسکو است + عکس

روز گذشته لاشه یک تانکر سوخت از زیرآوار بدست آمد که البته معلوم نیست کدام تانکر است؛ همانی که از ابتدا شایع بود در طبقه دهم است یا تانکر اصلی سوخت.
 

ویرانه پلاسکو هنوز در آتش می‌سوزد. از روز اول گفته شد تانکرهایی از گازوئیل در این ساختمان بوده است؛ زیرزمین و حتی طبقه دهم. هرچند که دیروز احمد مسجدجامعی، پس از جلسه‌ای با هیات مدیره پلاسکو گفت که وجود تانکر گازوئیل در طبقه دهم پلاسکو، کذب است. اما بارها گفته شده است که پلاسکو، به گاز شهری وصل نبود و به همین دلیل از گازوئیل برای سیستم گرمایشی استفاده می‌کرد.

همچنین هنوز پلاسکو در آتش می‌سوزد و دمای زیراوار به ۵۴۰ درجه هم می‌رسد. تصاویری هم آهن گداخته که از زیرآوار بیرون می‌آید منتشر می‌شود و البته بخاری عجیب در همان محل وجود دارد. 

روز گذشته لاشه یک تانکر سوخت از زیرآوار بدست آمد که البته معلوم نیست کدام تانکر است؛ همانی که از ابتدا شایع بود در طبقه دهم است که وجودش تکذیب شد یا تانکر اصلی سوخت. 


منبع: alef.ir

پلاسکو این‌جا تلنبار می‌شود

اینجا همه‌ چیز رنگ و بوی دیگری دارد. رنگ و بوی مرگ یا شاید رنگ و بویی از جهان فانی. اینجا شاید آخر خط «پلاسکو» باشد. آرامگاه نهایی باقی مانده‌های قدیمی‌ترین سازه بلندمرتبه مدرن پایتخت.

روزنامه اعتماد نوشت: «بارش نم‌نم برف یک لحظه هم قطع نمی‌شود. چند پلیس موتورسوار بیرون می‌آیند و بعد از خوش‌وبش با همکارشان که اسلحه به کمر در مقابل در قدم می‌زند، گاز می‌دهند و دور می‌شوند. ماشین پلیس کلانتری ١١۶ مولوی یک طرف و ماشین پلیس راهنمایی و رانندگی طرف دیگر در ایستاده‌اند و مواظب ورود و خروج آدم‌ها به داخل محوطه هستند؛ ضمن آن که مواظبند که خیابان ترافیک نشود. در مقابل در ورودی، یک ایستگاه کنترل سیار با یک میز که روی آن پتوی خوش‌رنگی انداخته شده، ایجاد کرده‌اند تا هر گونه ورود و خروجی را در دفتر مخصوصی که در نظر گرفته‌اند، ثبت کنند. دو نفر پشت میز نشسته‌اند و ورود و خروج کامیون‌ها و خودروها را ثبت و کنترل می‌کنند. هر کامیونی که وارد ساختمان می‌شود، پر است از ضایعات خاک و آهنی که اکثرا از آنها دود و بخار به هوا بلند می‌شود. کامیون‌ها توقفی مقابل در می‌کنند. مامورانی که کنار راننده کامیون‌ها نشسته‌اند، از ماشین پیاده می‌شوند و پای میز می‌روند تا مشخصات کامیون و بار را ثبت کنند؛ مامورانی که روی کاورهای‌شان عنوان «طرح انضباط شهری» حک شده است.

بوی خاک و بخار با نم‌نم دانه‌های برف قاطی می‌شود و بوی تلخ خاصی را با هر کامیون همراه می‌کند؛ بویی که تلفیقی است از سوختگی و خاک و بوهای دیگر. اینجا همه‌ چیز رنگ و بوی دیگری دارد. رنگ و بوی مرگ یا شاید رنگ و بویی از جهان فانی. اینجا شاید آخر خط «پلاسکو» باشد. آرامگاه نهایی باقی مانده‌های قدیمی‌ترین سازه بلندمرتبه مدرن پایتخت. تمام آوار ضایعات آهنی و خاک و کلوخ ساختمان پلاسکو با صدها کامیونی که در نظر گرفته شده، به اینجا آورده می‌شود تا در کنار هم تلنبار شود و بعد از اتمام مرحله خاک‌برداری آنها را تفکیک کنند تا هرگونه اشیای قیمتی، اسناد یا حتی شاید جنازه‌های سوخته شده احتمالی از دل آنها بیرون آورده شود. تابلوی زردرنگ بالای سردر ورودی حکایت از آن دارد که اینجا یکی از سیلوهای (ساختمان‌های بحران) ١٢٣ گانه ستاد مدیریت بحران تهران است. «پایگاه ناحیه ۴ منطقه ١٢». سیلویی واقع در خیابان مختاری که یک سر آن به خیابان خیام می‌خورد و سر دیگرش به خیابان تختی. دیوارهای سیمانی این سیلو که محوطه بسیار بزرگی در حد چندین هکتار را دارد، مانع از آن می‌شود تا بتوانی داخل را ببینی. فضا کاملا فضایی امنیتی و انتظامی است. این‌ طور که یکی از ماموران می‌گوید، گویا با دستور دادستانی اینجا تحت نظارت کامل است: «خب اموال مردم داخل این ضایعات است و باید از آنها حفاظت کرد.» یکی از کسانی که مسوول ثبت ورود و خروج کامیون‌هاست، مرد میانسالی است. او از پشت ماسکی که به صورت زده می‌گوید: «اجازه ندارید وارد شوید باید مجوز داشته باشید.»

‌ از کجا باید مجوز بگیرید؟

مرد: نمی‌دانم… فکر کنم از ستاد بحران.

کامیونی وارد و مرد مشغول ثبت اطلاعات آن می‌شود. مردانی با کاورهای ستاد بحران که کارت‌هایی با عنوان «عوامل اجرایی» در گردن دارند، دائما در حال تردد در محوطه هستند. دست راست در ساختمان سفید رنگی وجود دارد که در واقع همان سوله ستاد بحران است. کامیون‌ها از کنار این ساختمان عبور می‌کنند و به محوطه پشت ساختمان می‌پیچند تا بارشان، یعنی همان آوارهای پلاسکو را تخلیه کنند. کامیون‌ها تا وقتی دیده می‌شوند که پشت ساختمان سیلو نپیچیده باشند. مقابل ساختمان سیلو در داخل محوطه، با بشکه‌ای نصفه و نیمه، اجاقی درست کرده‌اند که از درونش آتش زبانه می‌کشد و کتری دود گرفته سیاهی رویش قل‌قل می‌کند. بخاری سرپایی محلی است برای جمع شدن افرادی که در روزهای سرد اینجا حاضر و مشغول کارند. آنها هر از گاهی دور آن جمع و کمی گرم می‌شوند و گپی با همکاران‌شان می‌زنند و دوباره سرکارشان برمی‌گردند. مردی که اطلاعات را ثبت می‌کند، می‌گوید: اینجا از خیلی از سازمان‌ها حضور دارند. وقتی از وی می‌پرسم که هر ساعت چند کامیون وارد و خارج می‌شوند می‌گوید: بستگی دارد… به‌ طور متوسط ٢٠- ١٠ کامیون.

اما مرد، تنها فردی نیست که اینجا اطلاعات کامیون‌ها را ثبت می‌کند، او می‌گوید: شیفتی عوض می‌شویم. چون در تمام ٢۴ ساعت کامیون‌ها می‌آیند و می‌روند. مرد جوان دیگری از پشت ساختمان سیلو به ورودی در نزدیک می‌شود و کاغذی که در دست دارد و حاوی تعدادی عدد و رقم است را روی پتوی قرمز رنگ روی میز می‌گذارد و به مرد اولی می‌گوید: بیا اینها را چک کن ببین با اطلاعات خودت می‌خونه؟… گویا وی مسوول این است که باز هم در داخل محوطه‌ای که نخاله‌ها را تخلیه می‌کنند، از مشخصات کامیون‌ها و آوارها آماربرداری کند. درست روبه‌روی در ورودی ستاد بحران، قهوه‌خانه‌ای قرار دارد که نامش مولاناست. با این که صبح است، باز هم چند نفری در داخل آن مشغول قلیان کشیدن هستند. با هر کامیونی که وارد ستاد بحران می‌شود، کسی چیزی می‌گوید:

– می‌گن امروز و فردا آواربرداری تموم می‌شه.

– نه بابا… مگه به همین سادگیه

-‌ هنوز تکلیف خیلی از افرادی که مفقودن مشخص نیست…

– ای بابا، مگه ممکنه کسی اون زیر زنده مونه باشه…

-‌  واقعا حادثه وحشتناکی است… شبانه‌روز دارن آوار می‌یارن و برمی‌گردن باز هم تموم نشده…

-‌  بنده‌خداها تموم ‌دار و ندارشون رو از دست دادن. خدا صبرشون بده…

-‌ ‌ای آقا اگر چند تا نردبوم بلند داشتن، شاید می‌تونستن تو همون ساعت‌های اولیه آتیش رو خاموش کنن و نذارن به بقیه طبقه‌ها برسه…

-‌  آقا دلت خوشه… کافیه یه آجر روی آجر بذاری تا شهرداری بلافاصله بیاد و تخریبش کنه… اون‌وقت چطور تا حالا نتونسته ساختمونی به این عظمت رو پلمب کنه…؟

و جملاتی از این دست که با هر پک قلیان بیرون می‌آیند و همزمان با ناپدید شدن دود قلیان، جای‌شان را به جملاتی دیگر می‌دهند. تعدد کامیون‌ها به حدی است که گاهی در هنگام ورود به محوطه تخلیه آوارها، با کامیون‌هایی که بارشان را خالی کرده‌اند و در حال ترک محل و بازگشت دوباره به محل حادثه برای بار زدن مجدد آوار هستند، شاخ به شاخ می‌شوند و ترافیک نیمه سنگینی را در خیابان مختاری رقم می‌زنند. از مرد ثبت‌کننده اطلاعات می‌پرسم: الان آوارها و نخاله‌ها تفکیک هم می‌شوند؟ مرد در پاسخ جواب می‌دهد: نه. الان فقط تخلیه می‌شوند تا بعدا تفکیک شوند. انتظار می‌رود تعدادی از مالباختگان برای جست‌وجوی اموال ارزشمند یا اسنادشان به محل تخلیه ضایعات بیایند ولی با این وجود مرد مسوول ثبت اطلاعات می‌گوید: نه. تا امروز کسی اینجا نیامده. یعنی اگر هم بیایند اجازه ورود ندارند.

برف حالا کمتر شده است اما هوا هنوز هم بس ناجوانمردانه سرد است. برای مرد ثبت‌کننده اطلاعات چتری پایه‌دار می‌آورند تا زیر باران و برف خیس نشود. مرد هر چند دقیقه یک‌ بار دست‌هایش را زیر می‌برد و بعد از چند لحظه آنها را بیرون می‌آورد. وقتی نگاه کنجکاوم را می‌بیند می‌خندد و می‌گوید: تعجب نکن. این زیر یه چراغ گذاشتیم تا یخ نکنیم… همکارش برای این که فضا را عوض کند به شوخی به وی می‌گوید: مواظب باش پتو آتیش نگیره و تو دیگه داستان درست نکنی… قبل از اینکه مرد جوابی بدهد، کامیون دیگری از راه می‌رسد و او مجبور می‌شود که حواسش را به ثبت اطلاعات آن بدهد. هر چه در خیابان مختاری از در ورودی فاصله می‌گیرید، باز هم می‌توانید صف کامیون‌ها را ببینید. درست چند متر بالاتر و در ضلع شمالی و غربی ستاد بحران یعنی خیابان جعفری زندگی اما جور دیگری جریان دارد. انگار نه انگار که در بیخ گوش‌شان آوارهای یکی از دردناک‌ترین حوادث طبیعی تاریخ پایتخت دارد بایگانی می‌شود! اینجا زندگی هنوز هم جریان دارد. مغازه‌های رطب فروشی خیابان تختی همچنان خرما می‌فروشند و پیرمردها در پارک کوچک خیابان جعفری روی صندلی‌ها نشسته‌اند و با هم گپ می‌زنند. تعدادی از ماموران شهرداری هم روی درخت‌ها هستند و مشغول هرس کردن درختان برای استقبال از بهار. بهاری که امسال بدون لباس‌های تولید شده در پلاسکو فرا می‌رسد و گروهی از حادثه‌دیدگان پلاسکو، دیگر در بین ما نیستند تا دوباره پای سفره هفت سین به استقبالش بروند. زندگی همچنان جریان دارد… اما ‌ای کاش…»


منبع: alef.ir

آی او اس ۱۰٫۲٫۱ منتشر شد

باشگاه خبرنگاران جوان؛ سرانجام اپل پس از انتشار نسخه های متعدد بتا، نسخه نهایی آی او اس ۱۰٫۲٫۱ را منتشر کرد. این نسخه ویژگی خاصی را به سیستم عامل اضافه نکرده است و صرفا جهت رفع باگ ها و مشکلات، بهبود عملکرد سیستم عامل و افزایش امنیت دستگاه منتشر شده است.

اگر می خواهید دستگاه خود را مستقیما بروز رسانی کنید، ابتدا وارد setting شوید. پس از آن به بخش General بروید. Software Update را لمس و نسخه جدید را دانلود کنید.

اگر قصد دارید دستگاه خود را به وسیله کامپیوتر بروز رسانی کنید، ابتدا گوشی خود را به کامپیوتر متصل و پس از آن، نرم افزار iTunes را اجرا کنید و وارد بخش Summary شوید. روی گزینه Check for update کلیک و نسخه جدید آی او اس را دانلود کنید.


 


منبع: alef.ir

روزنامه‌های ورزشی ششم بهمن ماه

تصاویر نیم‌صفحه روزنامه‌های ورزشی ششم بهمن به مسائل مختلف ورزشی به ویژه فوتبال اختصاص دارد.

 



 



 



 



 



 


منبع: alef.ir

جنجال بلیتی بین پرسپولیس و تراکتورسازی!

پرسپولیسی‌ها در بازی مستقیم‌شان با تراکتورسازی اصلا دوست ندارند بیشتر از سهمیه مصوب به رقیب جا بدهند.

به گزارش خبرآنلاین، دوئل مستقیم برانکو ، قلعه نویی در آزادی برای دو تیم اقلا ۶ امتیاز دارد و هیچ کدام نمی خواهند بازنده اش باشند. پرسپولیس که در هفته های اخیر نیم فصل دوم عالی نتیجه گرفته است ، می خواهد از هر راهی که شده شانس موفقیت رقیب را کم کند و از تمام توانش کمک بگیرد. یکی از این راه ها داشتن ورزشگاه تمام پرسپولیسی در بازی با تراکتورسازی است. مسابقه ای که سامانه اینترنتی فروش بلیت ، در آن ۲۰ درصد به ممهمان اختصاص داده است.

این تصمیم با اعتراض قرمزهای پایتخت مواجه شده و اصرار دارند طبق قانون ، نباید بیش از ۱۰ درصد جایگاه ها به حریف داده شود. این را خمارلو معاون روابط عمومی پرسپولیس گفته است.


منبع: alef.ir

کارخانه دلار سوزی استقلال!

تماشاگران امروز با انتشار اینفوگرافیکی به بررسی غرامت‌هایی که تا امروز باشگاه استقلال به پرداخت آن متهم شده است، پرداخت.

۵ فصل در لیگ برتر از سال ۹۰ تا ۹۵ و تنها ۲ میلیون دلار غرامت برای ۱۱ بازیکن خارجی. این یک رکورد برای مدیران استقلال است. اگرچه پرسپولیس هم شرایطی مشابه با استقلال دارد اما ۱۱ بازیکنی که مجموع بازی شان در این سال ها برای استقلال به اندازه تعداد بازی های ۵ فصل نمی شود ، بیش از ۳ میلیارد تومان تعهد ایجاد شده است و البته مهمتر از آن غیر از پول هایی که گرفتند ، حدود ۲ میلیارد تومان غرامت دادگاهی برای شان صادر شده است!

مرور این لیست ، نشان از دقت خرید مربیان و مدیران استقلال در حفظ سرمایه ملی دارد. اینکه در اوج بحران های دلاری ، بیش از ۲ میلیون دلار برای یزی تقریبا نزدیک به هیچ در استقلال هزینه شده است ! در نهایت هم حال این اتفاقات، ممنوعیت نقل و انتقالات استقلال از سوی فیفا شده که خودش غرامت میلیون دلاری دیگری را برای استقلال برای هزینه قراردادهای آندو تیموریان و سرور جباروف به همراه دارد!


منبع: alef.ir

رئیس دپارتمان داوری: توصیه کنیم روی طارمی پنالتی نگیرند؟دروغ است

مسئول داوری کشور می‌گوید صالحی به یک بازیکن دو بار کارت زرد نداده بود که بخواهد اخراجش نکند.

به گزارش خبرآنلاین، بازی پرسپولیس و گسترش فولاد جنجال های زیادی داشت. پرسپولیسی ها به رغم بردن بازی، اعتقاد دارند داور مسابقه یعنی احمد صالحی کلی اشتباه فاحش داشته است. این اتفاق فشاری زیاد را به حسن کامرانی فر رئیس جوان دپارتمان داوری وارد کرده است. او در این فشار جملاتی گفته که جنجالی شده است. خبرآنلاین در گفت و گوی صریح با این داور بین المللی که چندماهی است مسئولیت مهم گرفته، درباره این ابهام ها حرف زده است. ساعتی پس از این گفت و گو دپارتمان داوری جلسه ای در خصوص اتفاقات داوری این بازی تشکیل داد و در نهایت اعلام کرد داور بازی پرسپولیس و گسترش فولاد هیچ خطایی نداشته.

*داوری بازی پرسپولیس و گسترش فولاد خیلی جنجالی شد ولی شما از داورتان دفاع کردید!

البته من مسئول دفاع از مجموعه ام هستم اما هنوز این بازی را آنالیز نکرده ایم. فقط حرف ها و توضیحات گزارش داور را مطرح کردم.

*یعنی شما معتقد هستید کارت را داور به باتیستا می دهد؟

در گزارشی که داور داده شماره ۵ و ۶۱ اخطار گرفته اند.

*ولی در آن صحنه ابراهیم زاده خطا می کند. چطور ممکن است بازیکن شماره ۶۱ خطا کند ولی داور به باتیستا اخطار دهد؟

در آن صحنه داور به خاطر بعضی الفاظ رکیکی که بازیکن گسترش به کار برده به او کارت داده است اما ما در حال بررسی هسنیم.

*انگار داورها به یک باوری رسیده اند که طارمی تمارض می کند و به همین خاطر خطاهایی که روی او اتفاق می افتد را پنالتی نمی گیرند.

این شاید به خاطر رفتار خود آقای طارمی باشد اما ما هنوز فیلم بازی دیروز را آنالیز نکردیم و نمی توان با قاطعیت گفت داور اشتباه کرده است.

* از طرف کمیته داوران درباره طارمی و رفتار او توصیه ای به داوران شده است؟

نه اصلا چنین چیزی وجود ندارد و ما صحبتی در این مورد با هیچ داوری نداشتیم.اصلا هیچ وقت به هیچ داوری از این توصیه ها نمی کنیم. این چه حرفی است؟

*بازی هفته قبل پرسپولیس مقابل فولاد روی طارمی خطای پنالتی شد اما داور چنین نظری نداشت.

به نظر من آن صحنه پنالتی نبود و بیشتر کارشناسان هم با من همنظر بودند.درباره آن صحنه ۳ کارشناس گفته بودند پنالتی نیست و یک نفر گفته بود باید پنالتی می گرفته است اما در آنالیز دپارتمان داوری هم تشخیص جمع این بود داور درست تصمیم گرفته است.

*یک بحث هم این است که کلا پرسپولیسی ها روی صالحی حساسند و هر بار همین اتفاقات برای شان می افتد

مگر در دوره های قبل و مسئولان دیگر ، این اتفاق ها نیفتاده است؟ تیم داوری آن چیزی که دیدند را سوت زدند و گزارشش را برای ما فرستادند. حالا بازی را آنالیز فنی می کنیم و درباره آن اظهار نظر می کنیم.مطمئن باشید بهترین تصمیم را می گیریم.

*یک بحثی این روزها وجود دارد و این است که می گویند حق وردی هر زمان برای استقلال داوری می کند چهار جلسه محروم خواهد شد. این را آقای دایی هم گفته است. فکر نمی کنید انتخاب حق وردی برای بازی های استقلال حساسیت برانگیز است؟

حرف های آقای دایی را شنیدیم و بررسی می کنیم. ما این مسائل را در نظر می گیریم و حتما بررسی خواهیم کرد.

 


منبع: alef.ir

خودروهای زیر ۵۰ میلیون با چهره جدید می‌آیند

دنیای اقتصادنوشت: درحالی‌ با وجود توافق هسته‌ای و برجام، بازار خودروهای زیر ۵۰ میلیون تومان کشور نفعی از این فرصت طلایی نبرده است، به‌نظر می‌رسد خودروسازان داخلی به‌دنبال حفظ این «بازار» به‌واسطه تغییر چهره محصولات خود هستند.

اگرچه مشتریان ایرانی انتظار داشتند پس از توافق هسته‌ای و اجرایی شدن برجام، خودروهایی با کیفیت و دارای طراحی زیبا و در عین حال با قیمت مناسب، جایگزین محصولات قدیمی شوند، با این حال خیز برجام فقط به بازار بالای ۵۰ میلیون تومان‌ها رسید. اگر نگاهی به خودروهایی که قرار است تحت قراردادها و تفاهم‌نامه‌های پسابرجامی راهی کشور شوند، بیندازیم، متوجه می‌شویم قیمت آنها بسیار بالاتر از انتظار و البته قدرت خرید مشتریان ایرانی است.

به‌عبارت بهتر، ظاهرا قرار نیست محصولی جدید و متناسب با سطح قیمتی خودروهایی قدیمی مانند پراید و پژو ۴۰۵ و حتی محصولاتی از قبیل تیبا و سمند، در دوران پسابرجام راهی بازار کشور شوند. این یعنی همچنان دست بسیاری از مشتریان ایرانی از خودروهای با کیفیت و دارای قیمت مناسب، کوتاه خواهد ماند؛ زیرا توان خرید نزدیک به ۸۰ درصد آنها، با بازار زیر ۵۰ میلیون تومانی‌ها سازگار است.در این شرایط اما به‌نظر می‌رسد شرکت‌های خودروساز داخلی قصد دارند به جای تولید و عرضه محصولات جدید خارجی (چه در قالب مونتاژ و چه در فاز پلت‌فرم مشترک)، همین محصولات فعلی خود را به‌واسطه تغییر چهره یا فیس‌لیفت، به مشتریان عرضه کنند.در واقع غول‌های جاده مخصوص نمی‌خواهند برندهای جا افتاده خود را در بازار، از رده تولید خارج کنند؛ بلکه قصد دارند با تغییر ظاهر (حتی به قیمت تعبیه صندوق عقب و سانروف)، آنها را کماکان در سبد فروش شان حفظ کرده و در نتیجه، بازار زیر ۵۰ میلیون تومان‌ها را از دست ندهند.

اتفاقا رونمایی هفته گذشته ایران خودرو نیز دقیقا همین پیام را مخابره می‌کند که خودروسازان داخلی برای حفظ بازار اصلی خود (بازار زیر ۵۰ میلیون تومان‌) دل به تغییرات ظاهری محصولات قدیمی یا نه چندان جدید خود (با توجه به قدیمی بودن پلت‌فرم‌ها) بسته‌اند و هدیه ویژه‌ای در پسابرجام، برای مشتریان شان (در این بخش از بازار) ندارند. همین هفته پیش بود که ایران خودرو از دو محصول تغییر شکل یافته خود یعنی دنا پلاس و پژو ۲۰۷ صندوقدار رونمایی کرد تا چهره بازار محصولات زیر ۵۰ میلیون تومان آنها تا حدی هرچند اندک، عوض شود.این قبیل اقدامات خودروسازان البته پیشینه‌ای چند ساله دارد، چه آنکه آنها پیش‌ترها نیز در چند نوبت رو به تغییر چهره محصولات خود آورده و از این راه علاوه بر افزایش قیمت، سعی در جذاب کردن سبد تولیدات‌شان کرده‌اند. این تغییرات ظاهری که گاهی به اشتباه، فیس‌لیفت یا تغییر نسل نامیده شده و می‌شوند، تقریبا هیچ ارمغان فنی جدیدی را برای مشتریان پدید نیاورده و فقط سبب متفاوت شدن ظاهر محصولات شده است.اما عملکرد خودروسازان در تغییر چهره محصولات شان نتوانسته مشتریان داخلی را چندان راضی کند، تا جایی که از نظر بسیاری از آنها (مشتریان)، شرکت‌های خودروساز تنها به تعویض چراغ محصولات خود بسنده کرده‌اند.البته این انتقادات را نمی‌توان مشمول همه خودروهای تغییر شکل یافته داخلی دانست و برای همه آنها حکم قطعی داد، چه آنکه گاهی ظاهر برخی محصولات با تغییرات زیاد روبه‌رو شده و شباهت چندانی به خودرو قبل خود نداشته است.

فیس‌لیفت چیست و تغییر نسل کدام است؟

اما ببینیم فیس‌لیفت و تغییر نسل در خودروسازی جهان به چه شکل است و چه تفاوت‌هایی در این ماجرا میان خودروسازان خارجی و داخلی به چشم می‌آید. بدون شک دنیای امروز خودروسازی با فیس‌لیفت گره خورده و کمتر شرکتی در صنعت خودرو جهان است که از این روش برای عرضه محصولات جدید و حفظ بازار، استفاده نکند.

این در شرایطی است که همه خودروسازان از یک روش خاص بهره نمی‌برند و برخی به فیس‌لیفت محدود قناعت می‌کنند و برخی نیز فیس‌لیفت عمیق را در دستور کار قرار می‌دهند. البته هستند خودروسازانی که از فیس‌لیفت گذشته و دست به تغییر نسل محصولات خود می‌زنند که شرکت‌های ایرانی جایی در این جمع ندارند.نگاهی به شرکت‌های پرچمدار فیس‌لیفت و تغییر نسل خودروها نشان می‌دهد در حال حاضر کره‌ای‌ها در این ماجرا رکورددار به حساب می‌آیند. پس از آنها نیز این خودروسازان ژاپنی و آمریکایی هستند که هر پنج سال یک‌بار تغییر نسل را در دستور کار خود قرار می‌دهند.

البته برخی دیگر از خودروسازان دنیا تغییر نسل را حتی در بازه زمانی چهار ساله نیز روی محصولات خود پیاده می‌کنند که از جمله آنها می‌توان به تویوتا و مزدا اشاره کرد.به اعتقاد کارشناسان، فیس‌لیفت در کل به معنای تغییر چهره است و بیشتر در حوزه الکترونیکی و ظاهر خودروها رخ می‌دهد؛ فیس‌لیفت را در واقع آمریکایی‌ها در دهه ۶۰ میلادی اختراع کردند، به‌نحوی‌که می‌توان تغییرات چهره در خودروهای آن دهه مانند فورد و شورولت را به وضوح مشاهده کرد.

وقتی خودرویی فیس‌لیفت می‌شود، پلت‌فرم آن تغییر نمی‌کند، اما در حالت تغییر نسل، اتاق و پلت‌فرم نیز دچار تغییر و تحول خواهند شد. در واقع بین فیس‌لیفت مینور، ماژور و تغییر نسل تفاوت زیادی وجود دارد، اما آنچه که در حال حاضر به‌عنوان فیس‌لیفت در صنعت خودرو از آن یاد می‌شود، بیشتر «مینور» است. حتی می‌توان گفت که در حال حاضر فیس‌لیفت ماژور در دنیا منسوخ شده و خودروسازان بزرگ یا مدل مینور را به کار می‌گیرند یا تغییر نسل انجام می‌دهند.

کارشناسان با اشاره به اینکه فیس‌لیفت روش مناسبی در ارائه محصولات جدید به شمار می‌رود و در بازار جواب داده است، تاکید می‌کنند که در حال حاضر دو نوع فیس‌لیفت در خودروسازی جهان وجود دارد، اولی فیس‌لیفت مینور و دومی ماژور. بر این اساس، در فیس‌لیفت مینور، تغییرات خودروها بسیار جزئی بوده و بیشتر به عوض شدن چراغ و سپر محدود می‌شود؛ این در حالی است که در فیس‌لیفت ماژور، تغییرات گسترده‌ای صورت می‌گیرد؛ به‌نحوی‌که شاید برای بسیاری از مشتریان تمیز دادن آن با مدل قبلی‌اش امکان‌پذیر نباشد.

به گفته کارشناسان، در فیس‌لیفت ماژور، تغییرات به شکلی انجام می‌شود که امکان دارد خیلی‌ها گمان کنند خودرو جدیدی طراحی شده است. ریشه فیس‌لیفت در آنجاست که بیشتر خودروسازان دنیا، عمر مشخصی را (مثلا بین پنج تا هفت سال) برای محصولات تولیدی خود در نظر می‌گیرند و پس از آن روی به فیس‌لیفت یا تغییر چهره می‌آورند. البته عمر در نظر گرفته شده برای خودروها در دهه‌های قبل بین ۱۰ تا ۲۰ سال بوده است، اما رفته رفته با توجه به تغییر ذائقه مشتریان و تغییرات سریع تکنولوژیک در صنعت خودرو، این بازه به نصف کاهش یافته است. به اعتقاد کارشناسان، فیس‌لیفت به‌خوبی می‌تواند سبب آپدیت خودروها شده و جذابیت آنها را کماکان برای مشتریان حفظ کند. به‌عنوان مثال، سانتافه مدل ۲۰۱۶ یا تویوتای کمری جدید، دو خودرویی هستند که در این سال‌ها به‌واسطه فیس‌لیفت، همچنان جذابیت خود را برای مشتریان حفظ کرده‌اند.

با توجه به اظهارنظر کارشناسان، مشخص می‌شود بین فیس‌لیفتی که در خودروسازی دنیا رخ می‌دهد و آنچه در صنعت خودرو کشور اتفاق می‌افتد، تفاوت‌هایی آشکار قابل مشاهده است. تفاوت نخست، به طول عمر خودروها برای فیس‌لیفت مربوط می‌شود، به‌نحوی‌که در همان مرحله اول فیس‌لیفت و تغییر نسل یعنی در نظر گرفتن طول عمر مشخص برای خودروها، تفاوتی بزرگ میان خودروسازان داخلی و خارجی به چشم می‌آید. در صنعت خودرو کشور، عمر برخی خودروها از ۳۰ سال هم رد شده اما به‌واسطه تغییرات چهره سطحی و عمیق، حضورشان در بازار کشور همچنان تمدید می‌شود.از آن سو اما یک مقایسه ساده بین خودروهای فیس‌لیفت و تغییر نسل یافته در ایران و جهان مشخص می‌کند که تفاوتی آشکار در این ماجرا بین عملکرد شرکت‌های داخلی با خارجی‌ها وجود دارد. با توجه به تعاریف موجود از فیس‌لیفت، می‌توان سمند سورن را فیس‌لیفت مینور دانست و از دنا به‌عنوان خودرویی که فیس‌لیفت ماژور روی آن پیاده شده است، نام برد.

در ماجرای سورن، ایران خودرویی‌ها تغییراتی ظاهری را روی سمند پیاده کردند، با این حال در پروژه دنا، ظاهر سمند به کلی تغییر کرد و بدنه‌ای جدید روی پلت‌فرم مربوطه (پلت‌فرم سمند) تعبیه شد. این در حالی بود که سمند نیز خود روی پلت‌فرم پژو ۴۰۵ طراحی شد، پلت‌فرمی که حالا دیگر بسیار قدیمی شده و امکان پیاده کردن تکنولوژی روز روی آن وجود ندارد. در مورد پراید نیز ماجرا به همین شکل است، چه آنکه سایپایی‌ها ابتدا تیبا را روی پلت‌فرم پراید ساختند و حالا نیز ساینا را روی پلت‌فرم تیبا. این در حالی است که پراید از پلت‌فرمی بسیار قدیمی برخوردار بوده و مانند پژو ۴۰۵، چندان امکان انجام طراحی‌های جدید و به روز روی آن وجود ندارد.سایپا همچنین چند پراید را با عناوین مختلف و تنها به‌واسطه تغییرات ظاهری، روانه بازار کرد تا فیس‌لیفت مینور را روی محصول اصلی خود پیاده کرده باشد، هرچند در نهایت با پروژه تیبا، فیس‌لیفت ماژور را نیز در کارنامه اش به ثبت رساند.

اگرچه سابقه این چنین تغییراتی در خودروهای داخلی به اوایل دهه ۸۰ برمی گردد، با این حال در شرایط فعلی که خودروسازان نتوانستند یا نخواستند محصولاتی مناسب برای بازار زیر ۵۰ میلیون تومان خود تعریف کنند، اهمیت فیس‌لیفت برای آنها بیشتر شده است.در این مورد، کیوان وزیری مدیر طراحی پلت‌فرم ایران خودرو به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: خودروسازان به ارائه محصولات جدید زنده هستند و ما نیز نمی‌توانیم دست روی دست گذاشته برای ورود این قبیل خودروها منتظر آینده باشیم.وی با اشاره به شرایط موجود در خودروسازی کشور می‌افزاید: اگر قرار باشد منتظر آینده مانده و اقدامی در راستای عرضه خودروهای جدید انجام ندهیم، بازار و مشتریان را از دست خواهیم داد و مراکز تحقیق و توسعه و طراحی مان نیز دچار رکود خواهند شد.وزیری تاکید می‌کند: خودروسازان داخلی برای حفظ بازار چاره‌ای جز اعمال تغییراتی هر چند کوچک روی محصولات خود ندارند.

مدیر طراحی پلت‌فرم ایران خودرو در ادامه با اشاره به اینکه چنین اقداماتی در دنیا نیز انجام می‌شود، می‌گوید: خودروسازان دنیا سه مرحله را برای تغییر محصولات خود در نظر می‌گیرند که شامل کوتاه‌مدت، میان مدت و بلندمدت است. وی ادامه می‌دهد: در مدل کوتاه‌مدت که ما نیز آن را پیاده کرده‌ایم، روی پلت‌فرم‌های موجود، محصولات جدید تعریف می‌شود و چون خودروسازی ایران سال‌ها در بحث طراحی و جذب تکنولوژی در رکود بوده، بهتر است ابتدا از برنامه کوتاه‌مدت استفاده کند.وزیری می‌گوید: پس از رد کردن این مرحله می‌توان به سراغ مراحل میان مدت و بلندمدت رفت، مراحلی که در آنها روی تغییر نسل و پلت‌فرم خودرو کار می‌شود.به گفته وزیری، خودروسازی ایران مانند ورزشکاری است که مدت‌ها تمرین نکرده و بدنش خشک است؛ بنابراین برای حضور در مسابقات المپیک باید ابتدا خود را گرم کرده و سپس به سراغ تمرینات سنگین برود.وی می‌افزاید: برنامه میان مدت برای عرضه محصولات جدید، حکم همان گرم کردن را دارد و تمرینات سنگین نیز در حکم طراحی پلت‌فرم و گیربکس و موتور است.


منبع: alef.ir

مدیریت بازار ارز به ۲دهه قبل بازگشت!

در چند روز گذشته برخی صرافی‌های دارای مجوز از بانک مرکزی به عرضه دلار با قیمت پایین‌تر از بازار تا سقف ۵۰۰۰ دلار اقدام کردند که تجربه این کار را دو دهه پیش در اواخر سال ۷۳ و اوایل سال ۷۴ داشتیم.

این کار به عنوان یک راهکار برای کنترل نرخ ارز در کوتاه مدت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

دولت اگر تصمیم دارد در بازار ارز حاکم مدیریت شود، یک راه پیش رو دارد و باید سیاست‌های خود را مبتنی بر ارز تک نرخی تنظیم کند، اما اکنون به نظر می‌رسد دولت تک‌نرخی کردن را می‌پسندد، ولی الزامات آن را قبول نمی‌کند.

چند نرخی شدن ارز تبعات زیادی دارد؛ یک تأثیر این است که افرادی ارز را با نرخ پایین‌تر از بازار آزاد تهیه می‌کنند و یک رانت و سود زحمت نکشیده را به‌دست می‌آورند. این در حالی است که دولت در مدیریت اقتصاد، باید سیاست‌های خود را طوری تنظیم کند که چنین سودهای بادآورده و رانت‌هایی نصیب کسی نشود. بخش مهم ماجرا این‌است که این سود از محل فروش ذخایر ارزی تجدیدناپذیر کشور (ذخایر دلاری بانک مرکزی) تأمین می‌شود و از بخش فعالیت اقتصادی، افراد را منتفع نمی‌کند. این کار به نوعی واریز کردن دلار ارزان به جیب افراد سودجو بوده و سود بادآورده را نصیبشان می‌کند.

زمانی که دولت، نظام چندنرخی را حفظ می‌کند و اجازه تک نرخی شدن ارز را نمی‌دهد، تبعاتی را به دنبال خواهد داشت. در این شرایط، نرخ‌ ارزی که دولت تنظیم می‌کند و بر همان پایه متوقف می‌شود و از آن دفاع می‌کند، به مرور فاصله‌اش با ارز آزاد بیشتر می‌شود. در حالی که نرخ ارز به صورت بالقوه هر سال باید به میزان تورم رشد کند و اگر جلوی افزایش آن گرفته شود، مانند فنر فشرده می‌شود.

این فاصله به مرور بیشتر شده و آن روزی که دولت تصمیم می‌گیرد سیاست تک نرخی واقعی ارز را انجام دهد با افزایش شدید نرخ ارز مواجه خواهد شد که این افزایش، شوک قیمت را در همه ابعاد به اقتصاد تحمیل خواهد کرد. برای مقابله با چنین موضوعی باید راهکار تک نرخی ارز را قبل از اجرای هر سیاستی اجرا کرد و راهی جز این موضوع وجود ندارد.

رئیس کل اسبق بانک مرکزی
منبع: روزنامه جام‌جم


منبع: alef.ir

تمایل روسیه و ترکمنستان برای داشتن بازار مشترک گاز با ایران

حمیدرضا عراقی در گفت وگو با ایسنا، از تمایل روسیه و ترکمنستان برای داشتن بازارهای مشترک با ایران از طریق دریا خبر داد و گفت: البته این مذاکرات در این مرحله قرار دارد که آیا این موضوع اقتصادی هست یا خیر.

وی با اشاره به تشکیل کمیته‌های مشترک با روسیه اظهار کرد: این کمیته مشترک بین ما و گس پروم است که شامل  شش کمیته می‌شود. این کمیته‌ها مربوط به صادرات گاز، بازار مشترک، تعمیرات، بحث های کارآفرینی، روش های تعمیرات، روشهای پیک رانی، روش‌های حفظ و نگهداری است. یکی از کمیته‌ها هم فرآیندهای بازار مشترک است.

مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران درمورد بازارهای فروش گاز ایران توضیح داد: در جنوب بازار زیادی وجود دارد و همه کشورهای اطراف ایران از جمله کویت، امارات، شرکت های خلیج فارس و…  می توانند از گاز طبیعی ایران استفاده کنند.

عراقی تاکید کرد: البته شرایط باید از نظر اقتصادی و سیاسی آماده باشد. این فرآیند می تواند با کمک روسیه یا ترکمنستان یا به صورت مستقل باشد.


منبع: alef.ir

چرا یکی از بزرگترین فسادهای مالی تاریخ ایران در صندوق فرهنگیان رخ داد؟

۱۹ میلیارد تومان درآمد در هر ماه از محل حقوق فرهنگیان برای صندوق ذخیره رقم می‌خورد تا با فعالیت اقتصادی، کمکی برای معیشت آنها در ایام بازنشستگی باشند اما این درآمدها محلی شد تا یکی از بزرگترین فسادهای مالی ایران در صندوق متعلق به معلمان رخ دهد.

به گزارش تسنیم، با مشخص شدن فساد مالی ۸ هزار میلیارد تومانی صندوق ذخیره فرهنگیان و ورود دادستانی کشور به این ماجرا، برخی افراد برای انجام بازجویی احضار و بازداشت شدند که شهاب‌الدین غندالی ــ مدیرعامل سابق صندوق فرهنگیان یکی از افراد بازداشت شده است. در این پرونده آنچه حائز اهمیت است، وام‌های نجومی است که به ۳۰ فرد خاص با زدوبند و بدون دریافت وثایق لازم اعطا شده است. طبق گفته‌های برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی بین ۳۰ نفری که ۸ هزار میلیارد تومان تسهیلات نجومی را گرفته‌اند برخی افراد ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد تومان وام برای شرکت‌های صوری دریافت کرده‌اند، این افراد با پشتوانه یک چک وام‌های کلان گرفته‌اند و آن را برای ساخت‌‌وساز و اهداف شخصی خود هزینه کرده‌اند.

بخشی از تخلفات صندوق فرهنگیان بدین شرح است:‌ بیش از ۹۰ درصد تسهیلات پرداختی به اشخاص و مطالبات غیرجاری بانک مربوط به کمتر از ۳۰ ذی‌نفع واحد است. سهم تسهیلات خرد و متوسط از مجموع تسهیلات پرداختی به اشخاص کمتر از ۱۰ درصد است.

در پرونده تخلفات صورت گرفته در بانک سرمایه کاهش مطالبات غیرجاری از طریق تهاتر با املاک یا سایر دارایی‌های مورد نظر بدهکاران صورت می‌گرفت، از سوی دیگر تعداد قابل توجهی از مطالبات کلان مربوط به اشخاصی است که قبلاً سابقه بدحسابی در تسهیلات و تعهدات دریافتی داشته‌اند و از طریق تهاترهای معنا‌دار و تحمیلی دارایی خود، بدهی‌های قبلی خود را تسویه کرده‌اند. کارشناسی املاک افراد در بسیاری موارد با قیمت‌های منطقه‌ای و عرف بازار فاصله مشهود داشته و در رابطه با آنها بزرگنمایی صورت گرفته و بخش قابل توجهی از اسناد و فعالیت‌ها صوری بوده است.

ابعاد تخلفات صورت گرفته در صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه آنقدر وسیع است که برخی از آن به عنوان بلندترین تخلف مالی تاریخ اخیر ایران یاد می‌کنند همچنین حجت الاسلام غلامحسین محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضاییه در این رابطه اظهارکرد: هرچقدر انسان در این پرونده جلو می‌رود شاهد تخلفات بسیاری می‌شود زیرا این دو پرونده با هم هستند و حقیقتاً جا دارد دولت و بانک مرکزی یک آسیب شناسی جدی برای چنین پرونده‌هایی انجام دهند که دیگر تکرار نشود.مثلاً چند هزار میلیارد در اختیار برخی افراد قرار گرفته بود بدون اینکه از آنها هیچ ضمانتی بگیرند. آنها نیز این مبالغ را گرفته‌اند و استفاده کردند، بنده که با پرونده‌های متعددی در این حوزه آشنایی دارم هنوز هیچ پرونده‌ای به‌اندازه تخلفات صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه ندیدم. به‌عنوان مثال سهام و سرمایه‌ای که از افراد دریافت شده مطابق مقررات به آن تسهیلات داده نشده است زیرا طبق قانون با توجه به سرمایه سقفی باید تسهیلات داده شود که در این کار تخلف صورت پذیرفته است که البته این نوع تخلف را متأسفانه در جاهای دیگر نیز شاهد بودیم، یا به افرادی نباید تسهیلات می‌دادند که این تسهیلات را دادند و حتی بیش از حد مجاز داده شده است.

مرتضی حاجی وزیر سابق آموزش‌وپرورش و یکی از اعضای هیئت امنای صندوق ذخیره فرهنگیان معتقد است که در این رابطه دو مشکل جدی وجود دارد، گفت: برخی افراد متهم به قیمت گذاری‌هایی هستند که به صورت دقیق انجام نشده است. از سوی دیگر ضمانت‌نامه بانکی به ارزش ۴۴۰ میلیارد تومان به نفع برخی افراد صادر شده است که آنها در مجموع ۲ میلیون تومان هم سرمایه ندارند.

حال سوال این است که چرا یکی از بزرگترین پرونده‌های فساد تاریخ ایران در صندوق و بانک متعلق به فرهنگیان صورت گرفت؟ آیا تخلفات صورت گرفته در صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه بدون اطلاع مسئولان مربوطه، هیئت امنای صندوق ذخیره و مسئولان آموزش‌وپرورش بود؟ هیئت امنای صندوق ذخیره فرهنگیان که وزیر و معاون وی و دو وزیر سابق آموزش‌وپرورش در آن عضویت دارند، وظیفه نظارت بر عملکرد صندوق ذخیره را بر عهده دارد اما چرا این نظارت‌ها به صورت دقیق انجام نشده است؟

یکی از مهمترین مواردی که در صندوق ذخیره فرهنگیان به وقوع پیوست اما باز هم از سوی ناظران اصلی آن یعنی هیئت امنا با بی‌توجهی مواجه شد کاهش سود ۲۵ شرکت زیر مجموعه این صندوق در بازه زمانی فعالیت مدیرعامل اسبق- شهاب الدین غندالی- بود، به‌غیر از تخلفات مالی،  صندوق ذخیره در دوران مدیریت غندالی افت سود محسوسی را داشته است که فردی پاسخگوی آن نیست. در زمان مدیریت سه‌ساله وی حداقل ۱۰۰۰ میلیارد تومان کاهش سود وجود داشت در واقع ضرر حداقل ۱۰۰۰ میلیاردی از بابت افت سود به معلمان و اعضای صندوق وارد شده است.

خاطره ذهنی فرهنگیان این جملات فانی را در روز معارفه شهاب‌الدین غندالی به عنوان مدیرعامل صندوق فرهنگیان هنوز به یاد دارد: صندوق ذخیره باید در سه عرصه گام بردارد:‌ نخست، فرهنگیان احساس کنند که سرمایه آنان در صندوق پشتوانه قابل اعتمادی برای دوران بازنشستگی است. دوم  فعالیت‌های صندوق شفاف شود و سوم خدمات مناسب در حین خدمت به اعضا ارائه شود تا فرهنگیان شهد و شیرینی عضویت در صندوق را بچشند.

اما عملکرد مسئولان صندوق ذخیره فرهنگیان طی سه سال گذشته تا چه اندازه شهد عضویت در صندوق ذخیره را به کام فرهنگیان نشانده است؟ اخبار منتشرشده از فساد مالی ۸ هزار میلیارد تومانی، وام‌های کلان ویژه آقایان خاص و پاداش‌های میلیونی در صندوق ذخیره تا چه اندازه فرهنگیان را بی‌اعتماد کرده است؟

اگرچه مسئولان جدید صندوق ذخیره فرهنگیان درتلاش برای بازگرداندن اعتماد از دست رفته فرهنگیان هستند و با تغییر اعضای هییت مدیره یا هییت امنا و واریز سود به حساب فرهنگیان سعی در جلب اعتماد آنها دارند اما اینبار جلب اعتماد از دست رفته بسیار دشوار است.

بافت تو در توی صندوق ذخیره فرهنگیان و عدم اعمال نظارت مناسب آن را به مکانی برای فساد تبدیل کرده و در شرایطی که به اذعان نمایندگان مجلس فساد ۸ هزار میلیاردی در این صندوق رخ داده است، هیئت امنای صندوق ذخیره و علی‌اصغر فانی وزیر سابق آموزش‌وپرورش باید پاسخگوی تمام ابهامات مطرح شده به فرهنگیان باشند.

نباید غافل شد که بافت تو در توی صندوق ذخیره فرهنگیان و عدم اعمال نظارت مناسب آن را به مکانی برای فساد تبدیل کرده است و عدم نظارت‌ها باعث شد تا واریز ۱۹ میلیارد تومانی ماهانه فرهنگیان به حساب صندوق ذخیره یکی از بزرگترین پرونده‌های فساد مالی را رقم بزند و صندوقی که باید از طریق فعالیت اقتصادی شرکت‌های زیرمجموعه‌اش به معیشت فرهنگیان به ویژه در ایام بازنشستگی کمک می‌کرد این روزها نه تنها خدمات مناسبی را به جامعه هدف خود ارائه نکرده بلکه فرصتی برای سوءاستفاده مالی برخی افراد خاص را رقم زده است.


منبع: alef.ir

برنامه ۳ ساله ستاد اجرایی فرمان حضرت امام برای کهگیلویه و بویراحمد

به گزارش روابط عمومی بنیاد برکت از یاسوج، محمد مخبر عصر امروز در نشست شورای اداری استان کهگیلویه و بویراحمد که به ریاست سید موسی خادمی استاندار کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد با اشاره به ظرفیت‌هایی که در کشور برای اشتغال و تولید وجود دارد اظهار کرد: نباید با این ظرفیت‌ها وضعیت کشور ما این چنین باشد.

این مسؤول در ادامه اظهارات خود با بیان برخی از ظرفیت‌های کشور گفت: برای نمونه یکی از بزرگترین ظرفیت‌های کشور در تولید صنایع دستی، پسته و زعفران است که در این خصوص عملکرد قوی نداشته‌ایم.

این مسؤول با بیان این که ایران بیش از ۹۵ درصد زعفران دنیا را تنها در دو استان خود تولید می‌کند، تصریح کرد: اما در همین زمینه هم نتوانسته‌ایم کمکی به اشتغال‌زایی کنیم.

رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام در ادامه اظهارات خود با بیان این که ظرفیت بالایی در صنایع دستی برای صادرات ۲۵ تا ۲۶ میلیارد دلاری داریم، تصریح کرد: باید تلاش بیشتری در کشور صورت گیرد تا بتوانیم وضعیت کنونی را تغییر دهیم.

مخبر در ادامه با بیان این که کهگیلویه و بویراحمد هم ظرفیت‌های بیشماری دارد اما از ان استفاده بهینه نشده است، افزود: در تولید آب و نفت این استان در کشور جز اولین‌ها به شمار می‌رود اما استفاده درستی از این ظرفیت‌ها نکرده‌ایم.

وی با بیان اینکه در این استان نرخ بیکاری ۱۳ درصد و حتی گاه تا ۱۷ و ۲۰ درصد تخمین زده می‌شود، بیان کرد: باید در یک برنامه سه ساله که در عرض ۳ ماه با همکاری ما و مسؤولان استانی تدوین می‌شود کاری کنیم که در عرض ۳ سال ۵ تا ۶ درصد این نرخ بیکاری را کاهش دهیم.


منبع: alef.ir

ضربه "بازنشستگی ۲۰ساله زنان" به پیکر آموزش وپرورش

ایسنا نوشت: مدیرکل امور بانوان وزارت آموزش و پرورش با اشاره به تبعات تصویب بازنشستگی زنان با ۲۰ سال کار و ضربه خوردن سیستم آموزشی در دوره ابتدایی با این قانون گفت: پیشنهاد می‌کنم این قانون دارای شروط ویژه باشد و برای زنان با شرایط خاص و حاد تصویب شود.

مهناز احمدی درباره مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی مبنی بر بازنشستگی زنان با ۲۰ سال سابقه کار اظهار کرد: اگر بخواهیم کلیت موضوع را مورد بررسی قرار دهیم معتقدم تسهیلات باید برای بانوان مخصوصا بانوان شاغل دارای فرزند باشد.

وی تاکید کرد: اما این تسهیلات نباید مانع حضور بیشتر زنان در جامعه شود. گاهی برخی قوانین ممکن است ضد خود افراد یک گروه عمل کند.

مدیرکل امور بانوان وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه تحلیل‌های مختلفی درباره این قانون وجود دارد گفت: عده‌ای معتقدند این قانون باعث می‌شود بانوانی که به لحاظ کیفیت کاری در حد شاخص هستند و از سوی دیگر مقید به خانواده‌اند از این امکان استفاده کنند و حضورشان در سیستم آموزشی کمرنگ شود. این موضوع مغایر با اعتقاد ما مبنی بر استفاده از زنان در مناصب مدیریتی است.

احمدی ادامه داد: از سوی دیگر بنده از نزدیک با مشکلات بانوان شاغل آشنا هستم، حتی اگر این قانون هم نباشد باز هم بانوانی را داریم که به دلیل شرایط خاص زندگی شان احتیاج به بازنشستگی پیش از موعد دارند و اکنون دچار مشکل هستند.

وی پیشنهادی در این باره مطرح کرد و گفت: پیشنهاد بنده این است که این قانون مصوب شود اما حتما شرایطی برای آن در نظر بگیرند و این قانون منحصر به افرادی شود که در شرایط حاد و سخت بسر می‌برند و به عللی چون ابتلا به بیماری صعب العلاج و معلولیت و بیماری همسر یا فرزند در عمل ناچارند به صورت پیش از موعد بازنشسته شوند.

مدیرکل امور بانوان وزارت آموزش و پرورش افزود: با تصویب این قانون پبش بینی می‌شود با خروج تعداد زیاد نیروهای کیفی از آموزش و پرورش مواجه شویم که ضرر و ضربه بزرگی به سیستم آموزشی وارد می‌کند بخصوص به دوره ابتدایی که بیشترین معلم زن را دارد.


منبع: alef.ir

معمای پسابرجامی ترامپ

روزنامه «جوان» در یادداشتی از «محمدجواد اخوان» نوشت: اکنون چند روزی است که زمام دولت ایالات‌متحده امریکا در اختیار یکی از جنجالی‌ترین رؤسای‌جمهور تاریخ این کشور قرارگرفته و درباره رویکرد احتمالی وی در حوزه‌های مهم سیاست خارجی امریکا، پرسش‌هایی جدی‌ در مقابل تحلیلگران قرار دارد. از پرسش‌های مهمی که این روزها بیشتر مطرح می‌شود، «معمای برجام و ترامپ» است و در پی پاسخ به این سؤال است که دونالد ترامپ سرمایه‌دار، با برجام چه خواهد کرد؟

این سؤال از آنجا مهم است که پیش‌تر و در جریان رقابت‌های انتخاباتی، او برجام را شدیداً موردحمله قرار داده و از پاره کردن این سند، سخن به میان آورده بود. البته لحن ترامپ در روزهای بعد و به‌خصوص پس از انتخابات، تا حدی تعدیل شد، اما روشن است که درهرحال ترامپ میانه خوبی با برجام ندارد و آن را به زیان دولت خود می‌داند.

اکنون به‌نظر می‌رسد ترامپ در مواجهه با برجام سیاست هوشمندانه‌تری اتخاذ کرده، اینک او همچنان به دنبال پاره کردن برجام، بدون پرداخت هزینه آن است. هدف اساسی‌ای که ترامپ و تیم او نشانه گرفته‌اند، تلاش برای برهم خوردن این توافق، البته با هزینه طرف مقابل، یعنی ایران است. راهبرد اتخاذی برای تحقق این هدف نیز در یادداشت چندی پیش فارین افرز آمده بود. این نشریه معتبر امریکایی در یادداشتی با عنوان «زمان سخت‌گیری به ایران فرارسیده است» پیشنهاد داده بود: «با توجه به جنبه‌های نگران‌کننده‌ای که در برجام وجود دارد، رئیس‌جمهور بعدی امریکا باید آن را اصلاح کند… ایالات‌متحده علاوه بر تجدیدنظر در برجام، باید ایران را به‌خاطر اقداماتش در منطقه، حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر تنبیه نماید… باید با بازگشت تحریم‌ها تا جایی که ممکن است ایران را از اقتصاد جهانی جدا نماییم… واشنگتن هنگامی‌که در حال اجرای فشار اقتصادی و تفرقه‌افکنی در جامعه ایران است، نباید از پس زدن نفوذ این کشور در خاورمیانه غافل بماند.»

در همین راستا، رکس تیلرسون، وزیر جدید امور خارجه این کشور گفته است «بازنگری کامل در موافقت‌نامه هسته‌ای با ایران را توصیه خواهد کرد.» او همچنین اضافه کرده است «ایران نباید غنی‌سازی و مواد غنی‌شده داشته باشد، برجام ایران را از خرید بمب اتم منع نمی‌کند! این توافق، توان ایران برای دسترسی به سلاح هسته‌ای را متوقف می‌کند، اما برای همیشه مانع آن نمی‌شود. برجام، توان خرید سلاح هسته‌ای را از ایران سلب نمی‌کند. توافق باید به‌طور کامل مانع دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای شود. این بدان معنی است که این کشور غنی‌سازی نداشته و مواد غنی‌شده در این کشور وجود نداشته باشد. در مقابل، باید دسترسی ایران به کاربردهای صلح‌آمیز هسته‌ای، مانند پزشکی هسته‌ای را تحت نظارت کامل فراهم کرد.»
به‌نظر می‌رسد تیم جدید دولت امریکا، به دنبال بازی جدیدی است که در آن با اصلاح و بازتعریف مجدد برجام، امتیازات بیشتری کسب کند و با اعمال تحریم‌های گسترده‌تر و تشدید تحریم‌های کنونی به بهانه‌های مختلف، زمینه را برای برهم خوردن توافق فعلی از سوی طرف مقابل –یعنی ایران- فراهم آورد.

حال ما چه باید بکنیم؟ به‌عبارت‌دیگر در چنین شرایطی تصمیم معقول و منطبق بر منافع ملت ایران چیست؟ از سویی ممکن است سریال ‌ نقض‌ برجام از طرف امریکا ادامه ‌یابد و نباید امید چندانی به متحدان اروپایی امریکا برای حل‌وفصل این موضوع داشت. در چنین شرایطی تسلیم محض اراده طرف غربی شدن و پذیرش نقض‌های احتمالی، خلاف عزت ملی است و قطعاً ملت ایران چنین چیزی را نمی‌پذیرد. از سویی اگر پاره کردن برجام از سمت جمهوری اسلامی ایران باشد، مطلوب ترامپ و تیمش تحقق‌یافته است!

قطعاً پاسخ به این پرسش، به این سادگی نیست و باید معادلات چندوجهی و چند مجهولی مختلفی را توأمان بررسی کرد تا به پاسخ دقیق و بهینه‌ای رسید. آنچه روشن است، منافذ و ایرادات متنی برجام و شتاب‌زدگی مذاکره‌کنندگان خودی، اینک به یاری طرف مقابل آمده است.
 برای آنکه بتوان راهبرد مقابله‌ای در مواجهه با سناریوی جدید پسابرجامی امریکا داشت، باید چند مسئله را به‌عنوان پیش‌نیاز تحقق بخشید. نخست آگاه‌سازی ملت ایران در خصوص سناریوی حریف و نیز ریشه‌های آن (پایان دادن به پنهان‌کاری در مورد واقعیت‌های برجام و رهاوردهای آن)، دوم مواجه‌شدن منطقی و غیرتخیلی با پدیداری به نام «برجام» (بی‌تردید، آفتاب تابان خواندن آن در شرایط موجود هیچ کمکی به حل مسئله نمی‌کند). سوم برنامه‌ریزی برای تغییر فاز در دیپلماسی. چه بخواهیم و چه نخواهیم طرف مقابل با روی کار آوردن مهره جدید، بازی جدیدی شروع کرده است، ما نیز اگر بخواهیم متقابل هوشمندانه برخورد کنیم، کلیشه و تکرار سناریوی لبخند، پاسخگو نیست. باید تغییر جدی در نوع مواجهه با طرف مقابل شکل بگیرد که طیف گسترده‌ای از تغییر گفتمان و ادبیات دیپلماتیک، تغییر چهره‌ها و پرهیز از التماس در سیاست خارجی و به‌جای آن، تکیه به نیروهای درونی است. تحقق این پیش نیازها فضای لازم را برای پاسخ متعادل و متناسب به بازی پسابرجامی جدید امریکا فراهم خواهد آورد.


منبع: alef.ir

دموکراسی‌بازی آمریکایی

«دموکراسی» به معنای حکومت مردم بر مردم، از مهم‌ترین ارزش‌های «آمریکایی» است که به قول خود آمریکایی‌ها برپاداری آن در جهان برعهده آنها قرار گرفته است! ایالات متحده با اتکا بر ساختار سیاسی خود، از دوران ابرقدرتی تاکنون که در سراشیبی افول قدرت با بحران ساختاری دست و پنجه نرم می‌کند، به حکومت‌های جوامع بسیاری با همین عنوان تاخته است. مهم‌ترین برچسبی که آمریکایی‌ها را در امر مهم دخالت در نظامات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سایر جوامع یاری می‌کرد، تمسک به ارزش‌هایی بود که از بعد پیروزی در جنگ دوم جهانی تحت عنوان «نظم نوین» با زور اسلحه و رد چکمه هم که شده به سایرین تحمیل شد. پس به قول ما ایرانی‌ها «دموکراسی» برای آمریکا اینقدر مهم است که برای حفظ آن مطابق تعاریف و اصول متغیر خود در قاره‌ها و کشورهای مختلف «خون» داده‌اند و «خون» ریخته‌اند!
  رؤیای نخ‌نمای آمریکایی!
دموکراسی چارچوبی است که بر مبنای انتخابات به فرد یا افرادی این اجازه را می‌دهد که ساختار «قدرت» را برپا کنند. پس اکنون که گروهی نسبتا قابل توجه از شهروندان ایالات متحده با تابلوهای مختلف پس از برگزاری انتخابات، به رئیس‌جمهور منتخب این کشور حمله می‌کنند، در حقیقت به «ساختار قدرت» و «ارزش‌های بنیادین» آمریکای متحد و صاحب قدرت حمله کرده‌اند، چرا که تضعیف ساختار قدرت برآمده از دموکراسی، در حقیقت خدشه وارد کردن به «حاکمیت» و به دنبال آن سایر ارزش‌ها از جمله «آزادی» و «امنیت» است.
«جین شارپ» تئوریسین و فیلسوف بزرگ آمریکایی که سال‌هاست برای برپایی دموکراسی مطابق استانداردهای چندگانه ایالات متحده در سایر کشورهای هدف، راهکارهای مبارزه نرم یا «خشونت پرهیز» به قول خودش و «یک مقدار خشن» به تعبیر ما را دیکته می‌کند، احتمالا امروز از آنچه آمریکا گرفتارش شده حسابی سردرگم است. تقریبا تمام آنچه وی در کتاب‌هایش درباره حرکت مردم برای ایجاد تغییر ساختار قدرت از «دیکتاتوری» به «دموکراسی» به رشته تحریر درآورد امروز در آمریکا روی پرده رفته است! با این تفاوت که همانطور که آمریکایی‌ها دموکراسی را طبق دیپلماسی چندگانه پردروغ خود تحلیل کرده و در هر کجا که حاکمان را نمی‌پسندیدند «ترور» می‌کردند، در آمریکای امروز نیز فرد برآمده از «انتخابات» هدف قرار گرفته است. به این ترتیب ساختار قدرت قوه مجریه آمریکا با سر باز زدن مردم از پذیرش قدرت ترامپ، مطابق با نسخه عالی جین شارپ، تضعیف شده و دست کم در اوقاتی آنارشیسم و بی‌نظمی جایگزین دموکراسی شده است.
  همه بازیگران صحنه
قیام علیه ترامپ رسما توسط این گروه‌ها حمایت می‌شود:
۱- سمن‌های تحت مدیریت جورج سوروس
۲- سلبریتی‌های هالیوودی که همچون موم همواره در دست مدیران برنامه دیپلماسی عمومی آمریکا بوده‌اند
۳- جنبش‌های زنانه مشهور به «صورتی» و «نارنجی» دیوید راکفلر
۴- سیاهان و رنگین‌پوستان و اقلیت‌های جنسی
۵- مسلمانان ملتزم به «اسلام آمریکایی»
۶- دستگاه پاپی تحت سلطه لیبرال ـ سرمایه‌داری همراه با آتئیست‌های بی‌خدا!
لیست آشنایی است، نه؟ آشناست چون در همه شورش‌هایی که از دهه‌های پایانی قرن بیستم تاکنون به نام «انقلاب‌های رنگی دموکراسی‌خواه» در جای جای جهان با مدیریت آمریکایی‌ها رخ داده از یک جزوه مشترک استفاده شده است! اما این‌بار یاغیان دموکراسی آمریکایی دست بانیان انقلاب‌های خشونت‌پرهیز جین شارپی را در خاک ایالات نه چندان متحده فشرده‌اند! در حقیقت تمام ابزارهایی که آمریکا در جای جای جهان برای ضربه زدن به حکومت‌های مردمی با تزریق پول و اعزام مدیران میانی و تغذیه و حمایت سیاسی از بیرون آفرید، اکنون در قیام علیه ترامپ مشارکت دارند. اما چرا آمریکا دچار چنین وضعیتی شده است؟
امتیازگیری از ترامپ؟
الف- احتمال دارد این لشکرکشی بزرگ، بزودی تحت تاثیر قوه عاقله آمریکا به پایان برسد، چرا که هدف از آن «امتیازگیری» از گزینه‌ای است که دوست دارد قواعد بازی قدرت را تغییر دهد و به آنچه خود تشخیص می‌دهد عمل کند! درگیری اصلی نیز ظاهرا در شورای روابط خارجی آمریکا شکل گرفته است. جایی که سوروس و راکفلر و سایر قدرت‌های اقتصادی و سیاسی، دهه‌ها تصمیم‌سازی پیرامون نوع روابط ایالات متحده را عهده‌دار بوده‌اند. کما اینکه اغلب انقلاب‌های مخملی و کودتاها (فارغ از موفقیت یا عدم موفقیت در فاز اجرایی) نیز در کشورهای مختلف جهان توسط سوروس و راکفلر زمانی به راه افتاد که فضا برای ایجاد تغییر در «سیاست خارجی» فراهم شده بود و منافع آمریکا در خاک کشور هدف به خطر افتاده بود. کافی است «ترامپ» بترسد و پیام انعطاف‌پذیری و فرمانبری کابینه را صادر کند. فشارها به سرعت پایان خواهد پذیرفت و دوره «آشتی ملی» با نمایش هالیوودی آغاز خواهد شد.
به‌روزرسانی دموکراسی؟
ب- گمانه‌ای دیگر حاکی از آن است که روی کار آمدن گزینه‌ای همچون «ترامپ» که بنا بر برخی اقوال صرفا برای ایجاد جذابیت و هیجان سیاسی در کنار مورد قدیمی و از مد رفته و تجربه شده‌ای همچون «هیلاری کلینتون» قرار داده شده بود، آسیب‌پذیری دموکراسی ممتاز آمریکایی را نمایان کرده است. به همین علت هیات حاکمه پشت صحنه تصمیم گرفته برای جلوگیری از چنین غافلگیری‌هایی در آینده، تغییری در قوانین انتخاباتی و برخی ضمائم متناظر بر چارچوب کنترل افکار عمومی ایجاد کند. اما برای ایجاد تغییر در دوره‌ای که مردم حقیقتا رای خوبی نثار ترامپ در انتخابات کرده‌اند، نیاز به ریزش بخشی از آرا و تغییر افکار عامه است. با این احتساب می‌توان چنین نتیجه گرفت که حمله به ساختار قدرت ترامپ با هدف «تضعیف» او نوعی تلاش برای نظم‌آفرینی از مسیر بی‌نظمی است. هیات حاکمه آمریکا رای به «ترامپ» را نماد رشد آنارشیسم و افول رویای آمریکایی می‌داند و بر همین اساس می‌کوشد از حجم بی‌نظمی با فشار بر کانون قدرت آن بکاهد تا این روند به تصمیم‌سازی‌های خطرناک‌تر همچون آنچه در ماجرای «بریگزیت» در انگلیس رخ داد، نینجامد.
کنترل آنارشیسم از درون؟
پ- احتمال دیگر مبتنی بر این واقعیت است که جامعه آمریکایی یکپارچگی و انسجام ملی خود را به دنبال برخی اختلافات عمیق و ادامه‌دار درونی از دست داده است. تبعیض نژادی روزافزون و جنبش بیداری سیاهان پس از آنکه به بروز درگیری رسمی در چند ایالت با حاکمیت منجر شد یا نارضایتی زنان از اختلاف و تبعیض که حتی بروز و ظهور مشهودی در مراسم اسکار سال قبل داشت و از همه مهم‌تر «اختلاف طبقاتی» ناشی از چند دهه برتری «یک درصدی‌های ثروتمند» بر ۹۹ درصد جامعه که زیر فشار سیاست‌های سرمایه‌سالارانه هر روز فقیرتر می‌شوند، ساختار سیاسی آمریکای متحد را تضعیف کرده است. بروز یک نمایش اعتراض همه‌جانبه در برابر «فردی واحد» می‌تواند انرژی منفی ذخیره شده در طبقات و گروه‌های اجتماعی مختلف را در میانه بروز درگیری‌های کنترل شده، تخلیه کند. در حقیقت می‌توان چنین تصور کرد که سیستم آمریکا مفصل‌های خود را منعطف کرده تا هیجانات در مسیر معین و مشخص بروز و ظهور یابد. احتمال می‌رود در پایان فوران این آتشفشان آزمایشگاهی، تعاریف جدید از حقوق و مزایای شهروندی در آمریکا از مسیر قانونی در قالب بسته‌های حاکمیتی ارائه شود تا همه با رضایت نسبی از آزمایشگاه ارتقای دموکراسی آمریکایی خارج شوند و تاریخ دوام سیستم نیز در کشاکش عرضه مدل‌های جدید و به روز‌رسانی شده در مسیر افول قدرت، اندکی افزایش یابد.
پشت پرده هر چه باشد دست‌کم در دوره بروز و ظهور اختلافات داخلی، سیاست خارجی آمریکا تضعیف خواهد شد و این روند به نفع کشورهای مستقل همچون ایران است. چه ترامپ «گورباچف» آمریکا باشد و چه ابزاری برای ایجاد نظم و یکپارچگی جدید، در هر صورت بازی هر روز جذاب‌تر از دیروز می‌شود و به نظر می‌رسد در میانه این درگیری‌های درونی، زهر آمریکا کمتر در جام کشورهای مستقل نفوذ خواهد کرد.
منبع: وطن امروز


منبع: alef.ir

صفحه نخست روزنامه های سیاسی ۶ بهمن ماه

تصاویر صفحه نخست روزنامه‌های سیاسی کشور که صبح امروز در پیشخوان مطبوعات عرضه می‌شود.




























 


منبع: alef.ir

سند ملی معماری و شهرسازی ایرانی – اسلامی تصویب شد

رییس‌ جمهوری با تسلیت مجدد رحلت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ایشان را جزو فضلای پیشرو در تحول ‏علمی و آموزشی در حوزه علمیه قم، نقش‌آفرین در متن نهضت و انقلاب، شخصیتی مورد اعتماد امام و ‏رهبری و مایه امیدواری ملت دانست.‏

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی شامگاه سه‌شنبه و در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، ‏افزود: مرحوم آیت‌الله هاشمی همگام با چهره‌های برجسته‌ای چون شهیدان مطهری و بهشتی، شخصیتی ‏پیشرو در نهضت فکری و جزو پایه‌گذاران تحول در حوزه‌های علمیه بود.‏

‏ رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: ایشان از ابتدای فرآیند نهضت اسلامی نیز از یاران نزدیک ‏امام(ره) بودند که در متن مبارزات بارها دستگیر و تا مرز شهادت شکنجه شدند.‏

روحانی سپس به نقش‌آفرینی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سال‌های اولیه پیروزی انقلاب و ‏مسئولیت‌های مهمی چون عضویت در شورای انقلاب و اداره سلیقه‌های متفاوت سیاسی در مجلس اول اشاره ‏و افزود: در دوران دفاع مقدس نیز که رهبری در مسوولیت ریاست جمهوری و رییس شورای عالی دفاع ‏بودند، ایشان با تصمیم حضرت امام(ره)، فرماندهی جنگ را بر عهده گرفتند و با توکل، شهامت، خوشفکری ‏و صبوری نقش ممتازی در ایجاد وحدت فرماندهی و یکپارچگی عملیاتی نیروهای مختلف از جمله، ارتش، ‏سپاه و بسیج ایفا کرد.‏

رییس‌ جمهوری وظایف سنگین ریاست قوه مجریه، مسوولیت بازسازی کشور بعد از جنگ و اداره شوراهای ‏مهمی چون شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی انقلاب فرهنگی را فراز دیگری از نقش‌آفرینی آیت‌الله ‏هاشمی خواند و افزود: بعد از ریاست جمهوری و تا رحلت نیز، ایشان چهره‌ای مورد اعتماد رهبر معظم ‏انقلاب و مایه امیدواری جامعه در روزهای سخت بودند که به طور مثال، نقش ایشان بعد از رحلت امام و در ‏تعیین سریع رهبری انقلاب، مایه ایجاد آرامش در جامعه، ناامیدی بدخواهان و استثنایی بود.‏

روحانی اظهار امیدواری کرد که فضلا، علما، انقلابیون و چهره‌های سیاسی و مؤثر در جامعه با درک ‏صحیح و تلاش بیشتر، با هدایت‌های رهبری و همگام با مردم مسیر امام(ره) و انقلاب را ادامه خواهند داد.‏

رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی در بخش دیگری از سخنان خود به حادثه ساختمان پلاسکو اشاره کرد و ‏افزود: این حادثه علی‌رغم جلوه‌های تلخ، نشان داد که روح ایثار و خدمت در جامعه ما زنده است.‏

روحانی با تسلیت به خانواده حادثه‌دیدگان، بویژه آتش‌نشان‌های فداکار، برای مصدومان آرزوی سلامتی ‏و بر حمایت از آسیب‌دیدگان این حادثه تأکید کرد.‏

رییس‌ جمهوری همچنین درگذشت مرحوم دکتر علی شریعتمداری از اعضای سابق شورای عالی انقلاب ‏فرهنگی را تسلیت گفت.‏

همچنین در این جلسه سند ملی معماری و شهرسازی ایرانی – اسلامی به تصویب اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و مقرر شد ۱۰ سیاست اصلی برای ساماندهی وضعیت معماری در شهرهای کشور، با اولویت کلان‌شهرها به دستگاه‌های ذیربط ابلاغ و برای تضمین، تبدیل به لایحه قانونی و یا بخشنامه‌هایی در سطوح اجرایی کشور شود.

همچنین وزارت راه و شهرسازی و شورای عالی معماری و شهرسازی موظف به اجرا و نظارت این سیاست‌ها و همچنین تصویب و تدوین طرح جامع و تفصیلی شدند.

در ادامه این جلسه بر ضرورت اولویت قرار گرفتن طراحی سبک معماری در دوره جمهوری اسلامی تأکید و مقرر شد گزارش‌های سالانه فعالیت‌ها در این زمینه به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارایه شود.

وزارت ارشاد و فرهنگی اسلامی و صدا و سیما نیز موظف شدند در زمینه فرهنگ‌سازی، تبیین جایگاه درست معماری و پرهیز از پراکنده‌کاری معماری در سطوح شهری و بویژه کلان‌شهرها به صورت تصویری و محتوایی برنامه‌سازی کنند.

تدوین و تصویب و رعایت سبک معماری شهرسازی ایران اسلامی بر مبنای میراث معنوی مشترک اسلامی و با استفاده از فنون و مهارت‌های پدید آمده در ادوار تاریخ ایران، نهادینه‌سازی و توسعه روابط و تعاملات خانه، مسجد، مدرسه، محله  ومراکز فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی با مرکزیت مسجد، ایجاد کرسی‌های نظریه‌پردازی و قطب‌ها و مراکز علمی و پژوهشی جامع، ارتقاء سطح دانش و توانمندی‌های فنی، اصلاح و بازنگری در محتوا، رشته‌ها، گرایش‌های آموزشی در حوزه معماری شهرسازی ایرانی – اسلامی، توجه و اهمیت به پدافند غیرعامل و آمادگی در حوادث غیرمترقبه و پیشگیری از وقوع جرم، حفاظت و احیای  بناها و بافت‌های تاریخی شهری و روستایی، مدیریت فضای زیست شهری در جهت زیباسازی و تأمین نشاط در زندگی شهری و همچنین ارتقاء بینش و افزایش آگاهی‌های عمومی در خصوص ویژگی‌ها، اصول و ارزش‌های شهر و معماری ایرانی – اسلامی از جمله مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص سند معماری ایرانی – اسلامی است.


منبع: alef.ir

زاکانی:روابط نادرست و تخلفات "فریدون" مسجل است/رئیس جمهور برخورد کند

علیرضا زاکانی در گفت‌‌وگو با تسنیم با اشاره به تخلفات برادر رئیس جمهور اظهار داشت: بهمن ماه سال گذشته اقدامات فریدون در کشور را اعلام و شرح دادیم که این فرد در حال انجام چه اقداماتی است و اگر رئیس جمهور وقت تصمیم دارد به‌صورت جدی با فساد مبارزه کند باید از کنار دست خودش و از برادرش شروع کند.

وی افزود: شرایط به‌گونه‌ای است که در آن سوء‌استفاده‌های فوق‌العاده زیاد و گسترده‌ای صورت می‌گیرد که دانیال‌زاده نمونه‌ای از آنها محسوب می‌شود و برخی از مباحث از قبیل اینکه روابط و کم‌ و کیف این رابطه‌ها به‌ چه صورتی است.

زاکانی تصریح کرد: این موارد در بیانات نماینده شاهین‌شهر و در بیانات نماینده خمینی‌شهر بیان شد و مسائلی بود که دستگاه‌ قضا موظف به آشکارسازی و برررسی آن است و ما نیز موظفیم تمام اطلاعات را به این سازمان اعلام کنیم.

نماینده سابق مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلام‌شهر در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اعلام موارد تخلف حسین فریدون که پیشتر اعلام کرده بود گفت: آنچه که بنده در دست داشتم مسجل بودن روابط نادرست فریدون با بسیاری از افراد از جمله دانیال‌زاده است.

زاکانی بیان کرد: انتظاری که از رئیس جمهور داریم برخورد جدی با فساد است زیرا وی در مملکت دایه برخورد دارد و هرکس باید از اطرافیان خود شروع به انجام اقدامات کند.

وی افزود: ما انتظار داریم که رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی از اطرافیان خود شروع کند و البته اطراف جهانگیری نیز افرادی هستند و ما انتظار داریم آقای جهانگیری به عنوان رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصاد کشور، مبارزه با فساد را از اطرافیان خود آغاز کند.

زاکانی اضافه کرد: بنابراین تا هنگامی که فردی از اطرافیان خود شروع نکند نباید انتظار داشته باشد که ما حرف‌هایش را در زمینه مبارزه با فساد جدی بگیریم بنابراین می‌شود در زمینه مبارزه با فساد به اجرای شو و بهانه‌جویی پرداخت اما نمی‌شود در زمینه فساد اقدامات قاطعی داشت اما پیرامون خود را ندید.
 


منبع: alef.ir