جهانگیری: صرف داشتن بدهی بانکی به معنای جرم و فساد نیست

جلسه ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی ه ریاست معاون اول رییس جمهور برگزار شد.

به گزارش ایسنا، اسحاق جهانگیری با اشاره به ارائه طرح جامع پیشگیری از مطالبات غیر جاری بانکی که از سوی دبیرخانه ستاد در جلسه ارائه شد، گفت: باید میان کسانی که با زد و بند تسهیلات دریافت کرده اند و برای بازپرداخت بدهی خود گردن کلفتی می کنند و کسانی که به خاطر شرایط اقتصادی کشور با مشکل مواجه شده اند، تفکیک قائل شویم.معاون اول رییس جمهور افزود: صرف داشتن بدهی بانکی به معنای جرم و فساد نیست. کسانی که به دلیل شرایط اقتصادی کشور با مشکل و بدهی مواجه شده اند باید مورد حمایت قرار گیرند تا بتوانند واحدهای تولیدی خود را احیا کنند و در مقابل، باید با کسانی که برای بازپرداخت بدهی خود هیچ اقدامی انجام نمی دهند با جدیت با آنها برخورد کرد و از هر گونه مماشات با این افراد بپرهیزیم.

وی با تاکید بر اینکه مبارزه با فساد باید با تمام وجود در قوای سه گانه دنبال شود، تصریح کرد: یکی از مهمترین آسیب های مبارزه با فساد برخورد سیاسی و جناحی با موضوع فساد است. برای مبارزه واقعی و ریشه ای با فساد همه کسانی که مسئولیت دارند باید به این تعهد اخلاقی پایبند باشند که در مبارزه با فساد نباید به این جناح یا آن جناح سیاسی توجه کنند و باید در تمام موارد در چارچوب قوانین و مقررات عمل شود. مردم نباید از اظهارات مسئولانی که در امر مبارزه مبارزه با فساد مسئولیت دارند احساس برخورد سیاسی یا تبعیض آمیز کنند. اگر این اتفاق بیفتد گام های بلندی در مسیر مبارزه با فساد برداشته خواهد شد.

معاون اول رییس جمهور با اشاره به گزارش ارائه شده در جلسه در خصوص ایجاد سامانه متمرکز اطلاعات تسهیلات و سامانه های فرعی که به منظور شفاف سازی و مقابله با سوء استفاده طراحی شده است، گفت: این سامانه ها برای جلوگیری از انباشت مطالبات غیر جاری بانکی است و لازم است هر چه سریعتر اطلاعات مورد نیاز این سامانه ها تکمیل و فعالیت آنها آغاز شود.

وی از اعضای ستاد خواست پیش نویس طرح جامع پیشگیری از مطالبات غیر جاری بانکی را به دقت مورد بررسی قرار دهند و ضمن ارائه نظرات به دبیرخانه ستاد تلاش شود که طرح مصوب و برای اجرا ابلاغ شود.

جهانگیری در ابتدای این جلسه نیز با یادآوری حادثه تلخ و ناگوار ساختمان پلاسکو، آتش نشانان را افرادی بزرگ و فداکار توصیف کرد و افزود: این افراد در جریان حادثه پلاسکو با علم به اینکه این ساختمان در آستانه ریزش قرار دارد برای نجات شهروندان و کسانی که در ساختمان مانده بودند کار بزرگی انجام دادند.

معاون اول رییس جمهور همچنین با اشاره به حضور چشمگیر مردم در مراسم تشییع پیکر شهدای آتش نشان گفت: انصافاً مردم در این مراسم سنگ تمام گذاشتند و باید قدردان این مردم که در مواقع لزوم همواره در صحنه حضور دارند، باشیم.

حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه ای معاون اول قوه قضاییه نیز در این جلسه ضمن برشمردن علل اصلی ایجاد معوقات بانکی، گفت: عدم اعتبار سنجی متقاضیان دریافت تسهیلات، عدم نظارت بانک های عامل بر عملکرد دریافت کنندگان تسهیلات، ضعف قوانین، سوء عملکرد برخی بانک ها و پذیرش سفارشات از جمله علل اصلی انباشت مطالبات غیر جاری بانک ها است که برای جلوگیری و پیشگیری از آن باید به این نکات مهم توجه شود.

پزشکیان نایب رییس اول مجلس شورای اسلامی هم در این نشست بر ضرورت راه اندازی سیستم جامع داده ها شامل اجرایی شدن کامل ماده ۱۶۹ مکرر قانون مالیات های مستقیم،کد هویت،‌ کد پستی و کاداستر تاکید کرد و گفت: اگر قوانینی که وجود دارد به درستی اجرا شود و هویت و اطلاعات فردی اشخاص مشخص باشد، وقوع تخلفات تا حد زیادی ناممکن می شود و بسیاری از مفاسد نظیر رانت، قاچاق و پولشویی از بین می رود.

در این جلسه رییس کل بانک مرکزی هم از کاهش ۳ درصدی معوقات بانکی در طول سه سال اخیر به خصوص در پرونده های بزرگ خبر داد و گفت: هماهنگی خوبی میان بانک ها، قوه قضاییه و بانک مرکزی ایجاد شده و برخی بدهکاران کلان بانکی که تا کنون قصد پرداخت بدهی خود را نداشته اند، وارد مذاکره شده اند ضمن آنکه بانک مرکزی موضوع معوقات بانکی را تحت آسیب شناسی قرار داده و در حال اتخاذ تدابیری است که هم معوقات کاهش پیدا کند و هم از تکرار آن جلوگیری شود.

رییس سازمان بازرسی کل کشور هم در این نشست از ارتقاء جایگاه ایران در شفافیت و مبارزه با فساد خبر داد و گفت: علی رغم اینکه این گزارش جهانی در خصوص ایران به همراه سوء نیت و با ملاحظات سیاسی ارائه می شود اما رتبه فعلی ایران که در گزارش اخیر ارائه شده بهترین رتبه طی ده سال گذشته است. ضمن آنکه میزان فساد به ویژه فسادهای بزرگ در این دولت کاهش محسوسی داشته است.

در ادامه این جلسه دادستان تهران گزارشی از آخرین وضعیت پرونده بابک زنجانی و نیز بازداشت یک نفر از همدستان وی ارائه کرد و گفت: اطلاعات این پرونده در حال تکمیل است و قوه قضاییه موضوع را با جدیت پیگیری می کند.

در این جلسه که وزیر امور اقتصادی و دارایی، اطلاعات، دادگستری، رییس کل بانک مرکزی و برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز حضور داشتند، کاظم پالیزدار دبیرستاد گزارشی از پیش نویس طرح جامع پیشگیری از مطالبات غیر جاری بانکی و جلسات متعددی که برای تدوین این طرح برگزار شده است، ارائه کرد و راهکارهای مبارزه با انباشت مطالبات غیر جاری بانکی همچون ارتباط میان سامانه های اطلاعاتی مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.

در پایان این نشست مقرر شد با توجه به موافقت اکثریت اعضاء ستاد با کلیات طرح و وجود برخی اشکالات جزئی، طرح مذکور با اهتمام اعضای ستاد ظرف مهلت مقرر، نهایی شود تا از سوی ستاد برای اجرا ابلاغ گردد.


منبع: alef.ir

وزیر خارجه قطر: نمی‌توان کشورهای اسلامی را منبع تروریسم خواند

وزیر امور خارجه قطر در واکنش به فرمان مهاجرتی دونالد ترامپ مبنی بر ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور مسلمان به آمریکا گفت: امکان ندارد کشورهای اسلامی را به عنوان منبع تروریسم توصیف کرد.

به گزارش ایسنا، به نقل از سایت شبکه الجزیره، محمد بن عبدالرحمان آل ثانی، وزیر امور خارجه قطر در واکنش به فرمان مهاجرتی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور مسلمان (ایران، سومالی، عراق، سودان، سوریه، یمن و لیبی) به مدت ۹۰ روز به آمریکا ابراز امیداواری کرد دونالد ترامپ از این تصمیم خود منصرف شود.

محمد بن عبدالرحمان آل ثانی در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با ایویستا داچیچ، همتای صربستانی خود در بلگراد پایتخت صربستان این مساله را مطرح کرد.

از سوی دیگر وزیر امور خارجه صربستان در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران درخصوص فرمان ترامپ گفت که صربستان نمی‌خواهد در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت کند.

داچیچ همچنان خاطرنشان کرد که آنها بارها به برخی تصمیم‌های اتحادیه اروپا و آمریکا به ویژه در قبال بحران پناهجویان اعتراض کرده‌اند.

وی در ادامه گفت: متاسفم برای اتحادیه اروپا که جهت رسیدگی حل مشترک مشکل پناهجویان اقدامی نمی‌کند و من برای آمریکا نگران نیستم و تنها نگرانی واقعی من این است که در نتیجه این بحران چه بر سر کشورهای کوچک خواهد آمد.

وزیر خارجه صربستان گفت: بستن مرزها به روی پناهجویان چه بسا صربستان را با موج جدید سرازیر شدن پناهجویان روبه‌رو سازد البته کشور صربستان مستحق تقدیر تمامی سازمان‌های بین‌المللی برای موضع انسانی‌اش در قبال پناهجویان است.


منبع: alef.ir

افسردگی مزمن،علت اصلی خودکشی‌ها

حسین آذربایجانی روزنامه بهارروی نیمکت سرد و فلزی بیمارستان نشسته و صورتش خیس اشک است. از پچ پچ‌های نسبتا بلند زنانی که پشت سر نشسته‌اند می‌شود فهمید درباره او صحبت می‌کنند. دخترش خودکشی کرده و الان در حال شستشوی معده‌اش هستند… جلو می‌روم، کارت شناسایی نشان می‌دهم و می‌گویم پژوهشگر علوم شناختی هستم و می‌خواهم درباره علل و عوامل منجر به خودکشی یک پرس و جوی میدانی انجام دهم که شاید بخش‌هایی از آن در روزنامه هم چاپ شود. شال سیاهش را روی سرش مرتب می‌کند و می‌گوید اسم که نمی‌آورید؟ می‌گویم اگر شما نخواهید، نه! می‌توانیم اسم مستعار بزنیم که کسی شما را نشناسد.سفره دلش را باز می‌کند و از زندگی نسبتا مرفه‌شان می‌گوید. شوهرش مهندس و پیمانکار پروژه‌های شهرداری و اداره کل مسکن و شهرسازی استان است. دخترش دانشجوی مهندسی عمران و خودش هم لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی دارد. وقتی می‌شنود من هم در دوره کارشناسی‌ام، مترجمی انگلیسی خوانده‌ام، کمی حالش عوض می‌شود و چند جمله‌ای به انگلیسی می‌گوید و پس از گفت‌و‌شنودی کوتاه، از او می‌خواهم دوباره به زبان فارسی برگردیم. پدری که بی بند و بار بود از او درباره دلیل خودکشی دخترش می‌پرسم. آهی می‌کشد و انگار که میزان بدبختی‌اش را یادش انداخته باشم، دوباره اشکش سرازیر می‌شود و از بی‌بند و باری مهندس می‌گوید که خانه را برای همه اهالی‌اش جهنم کرده؛ دخترم خیلی «بابایی» است و تا مدت‌ها مثل هر دختر دیگری پدر خودش را بهترین و پاک‌ترین مرد دنیا می‌دانست، اما به مرور زمان به شناختی رسیده که من رسیده‌ام و می‌بیند مهندس آن پدر رویایی نیست. همین مساله باعث سرخوردگی شدید او شده بود و از چند ماه قبل تهدید به خودکشی می‌کرد. اولین بار دو سال پیش پدرش را توی ماشین با یک دختر همسن و سال خودش دیده و از درون نابود شده بود. این خیانت کاری‌های پدرش برای من که ۳۰ سال است با این مرد زندگی می‌کنم و به خاطر آینده بچه‌هایم چاره‌ای جز ادامه این راه ندارم؛ عادی است؛ ولی به هر حال این دختر پاک است و در ذهنش از پدر خودش یک فرشته پاک آفریده بود که وقتی دید اینطور نیست به کلی بهم ریخت. از پدرش خواستم با او درباره صحنه‌ای که دیده صحبت کند؛ اما این مرد به جای توضیح و درست کردن ماجرا حرف‌هایی در دفاع از خودش و حق! کذایی‌اش برای خوشگذرانی زد که اوضاع را بدتر کرد.گوشه چشمش را با دستمال پاک می‌کند و ادامه می‌دهد: چند سالی هست که سر همین قضیه اختلاف داریم و حتی چند بار کارمان به دادگاه و طلاق کشیده است، اما باز هم من به خاطر بچه‌هایم کوتاه آمده‌ام و به او فرصتی دیگر داده‌ام. افسوس که این فرصت‌ها دیگر برایش عادی شده و اثری بر رفتار غیراخلاقی و غیرانسانی‌اش نمی‌گذارد. دخترم که هنوز ۲۰ سالش هم نشده، می‌فهمد که این کارها بد است اما شوهر ۵۰ ساله‌ام نمی‌فهمد. الان هم که می‌بینید دخترم روی تخت بیمارستان است و معلوم نیست شازده کجا غیبش زده و با چه کسی مشغول است. بارها پیش مشاور و… رفته‌ایم؛ اما اثر ندارد و آقای مهندس همه چیزش را در راه بی بند و باری‌اش فدا کرده است. حتی گاهی می‌شود که هفته به هفته خانه نمی‌آید و پیگیر شده‌ام دیده‌ام یک خانه دیگر برای خودش گرفته تا آنجا راحت باشد و هر غلطی دلش خواست بکند. شوهرم با جنجال و تنش‌هایی که به خانواده وارد کرده، کار دخترم را به جایی رسانده که تحت نظر روانپزشک است و حالا با خوردن قرص خودکشی کرده! افسردگی مزمن؛ علت اصلی خودکشی از مادر خانواده درباره روانپزشک دخترش می‌پرسم. می‌گوید اتفاقا بعد از اینکه دخترم را به بیمارستان آوردم، با او هم تماس گرفتم و خبر دادم. او هم نگران است… از مادر می‌خواهم تلفن روانپزشک را بگیرد تا با او گفتگو کنم. می‌گیرد و صدایی نگران آن سوی خط از احوال دخترک می‌پرسد و گریه مادر امان نمی‌دهد.گوشی را می‌گیرم و خودم را معرفی می‌کنم. می‌گویم دانش آموخته علوم شناختی هستم و در جواب می‌شنوم «پس زبان علمی همدیگر را می‌فهمیم»! از او درباره وضعیت بیمارش می‌پرسم. می‌گوید اخلاقا و عرفا به خودش اجازه افشای مسائل خصوصی بیماران را نمی‌دهد؛ اما برای اینکه روزنامه‌نگارم و این گزارشم در راستای پیشگیری از خودکشی است، به شرط عدم افشای نام بیمار، اندکی درباره شرایط او توضیح می‌دهد؛ بیمار زمانی به بنده مراجعه کرد که دچار افسردگی مزمن بود. تنش‌های روانی و عاطفی حاصل از بی‌بند و باری پدر و جنجال‌‌های همیشگی در خانواده یکی از مهم‌ترین عوامل زمینه‌ساز این افسردگی بوده و همین مساله هم نهایتا منجر به خودکشی بیمار شده است. رتبه افسردگی استان قزوین؛ در یک چهارم اول جدول از این روانپزشک درباره میزان و آمار افسردگی در استان قزوین می‌پرسم و می‌گوید: این آمارها را اگر بزنید فردا باید پاسخگوی شانتاژ و هوچیگری سیاسی باشید. بعضی‌ها می‌خواهند اینگونه القا کنند که در استان قزوین هیچ شخص افسرده‌ای نداریم در حالی که اینگونه نیست و آمارهای علمی و حتی رسمی نشان می‌دهد استان قزوین در افسردگی رتبه نامطلوبی دارد؛ به نحوی که شاید بتوان گفت در یک چهارم نخست جدول استان‌های کشور است.وی با اشاره به موارد متعدد خودکشی در قزوین می‌گوید: طبق آمار رسمی که خود مسئولان دارند بیان می‌کنند متوسط اقدام به خودکشی در استان ما بین ۲ تا ۳ برابر متوسط اقدام به خودکشی در کشور است. حالا مواردی که موفق به کشتن خود می‌شوند یا نمی‌شوند بحث دیگری است که عوامل زیادی در آن دخیل هستند. الگوهای خودکشی براساس تحقیق‌های مختلف در ازای هر مورد مرگ در اثر خودکشی، بین ۱۰ تا ۲۰ مورد اقدام به خودکشی وجود دارد که منجر به مرگ نمی‌شوند. از طرف دیگر، الگوهای اقدام به خودکشی‌ نیز متفاوت است و افراد ممکن است با الگوهای مختلف اقدام به خودکشی کنند.به گفته‌ی کارشناس پیشگیری از خودکشی، بخشی از خودکشی‌ها به صورت تکانه‌ای و ناگهانی اتفاق می‌افتد؛ بدون اینکه فرد از مدت‌ها قبل برای آن برنامه‌ریزی کرده باشد.مثلا فردی که زمینه‌ مستعد برای اقدام به خودکشی دارد وقتی با یک عامل استرس‌زای ناگهانی روبه‌رو می‌شود، ممکن است به شکل تکانه‌ای به این نوع خودکشی دست بزند.اما براساس گفته کارشناس پیشگیری از خودکشی، گروه دیگری از خودکشی هم هستند که در قالب یک فرآیند طولانی‌مدت‌تر اتفاق می‌افتد و فرد از قبل به این کار و روشی که می‌خواهد با آن خودکشی کند؛ فکر کرده است؛ حتی زمینه و شرایط آن را هم فراهم کرده یا حتی درباره‌ی کارهایی که مایل است پیش از مرگ انجام دهد؛ فکر کرده است. اختلالات روان‌پزشکی براساس آنچه در منابع معتبر وجود دارد، درصد بالایی از افرادی که خودکشی می‌کنند؛ دچار یکی از اختلالات روانی هستند که این اختلالات قابل تشخیص و درمان‌اند.اختلال افسردگی، اسکیزوفرنیا، دمانس و دلیریوم و وابستگی به مواد از مهمترین اختلالات روان‌پزشکی هستند که خطر اقدام به خودکشی و مرگ در اثر خودکشی را افزایش می‌دهند. خلیلی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی با اشاره به روش‌های خشن خودکشی، عنوان می‌کند: برخی از افراد برای جلب توجه و برخی دیگر به طور کلی برای خاتمه دادن به زندگی خود، اقدام به خودکشی می‌کنند. روش‌های متعددی را مشاهده می‌کنیم که افراد برای این کار استفاده می‌کنند؛ اما خودزنی‌، خوردن قرص برنج و همچنین استفاده از اسلحه، روش‌های خشنی است.وی با اشاره به آمار خودکشی، ادامه می‌دهد: نمی‌توان اظهارنظر کرد که آمار خودکشی افزایش یا کاهش داشته است. اما می‌توان گفت: اقدام به خودکشی در زنان بیشتر از مردان است؛ این در حالی است که میزان خودکشی موفق در مردان بالاتر است.طبق گفته‌ کارشناس پیشگیری از خودکشی، امروز خودکشی افراد متاهل به دلیل اعتراض به زندگی، نسبت به افراد مجرد بیشتر است. خودکشی به علت بدهکاری در بیمارستان…. به دنبال مورد خودکشی می‌گردم که یکی از پرستاران باسابقه اورژانس موارد متعدد خودکشی در سالهای گذشته و مقایسه‌اش با حال حاضر می‌گوید: اگر ۵ـ۴ سال پیش می‌آمدید اینجا، هر روز حداقل ۳ـ۲ مورد داشتیم، اما الان این موارد به یکی در روز رسیده و بعضی روزها هم شکرخدا مورد خودکشی نداریم. مشاهدات من نشان می‌دهد آمار نسبت به ۵ سال پیش پایین آمده و فکر می‌کنم این به خاطر اطلاع‌رسانی رسانه‌هایی مثل شماست. من هم برای اینکه کمک کوچکی به این اطلاع‌رسانی و پیشگیری کرده باشم، اگر موردی دیدم بلافاصله به شما اطلاع خواهم داد که بیایید و مصاحبه کنید. افسردگی و انکار سیاسی واقعیات علمی از بیمارستان بیرون می‌آیم به آن دختر دانشجو فکر می‌کنم و حال و روز مادرش که می‌بیند حاصل عمر و زندگی‌اش روی تخت بیمارستان در حال مرگ است. در همین فکر هستم که تلفن زنگ می‌خورد و پرستار آن سوی خط با خوشحالی خبر از نجات آن دختر دانشجو می‌دهد.  خوشبختانه شستشوی معده و پادزهرهایی که پرسنل خدوم بیمارستان به بیمار دادند؛ او را نجات داد و در زمان تنظیم این گزارش حالش رو به بهبود گذاشته است.  با این حال نگاهی عمقی تر به مساله خالی از لطف نیست. تنش‌های روانی حاصل از بی‌بند و باری پدر خانواده باعث بی ثباتی روانی در این مادر و دختر شده و نهایتا به خودکشی دختر رسیده است. تنش روانی، فشار عصبی و افسردگی جزو مهم‌ترین دلایل خودآزاری‌ها و دیگرآزاری‌هاست و انکار سیاسی واقعیات علمی چیزی را تغییر نمی‌دهد. در شماره‌های آتی در این باره بیشتر خواهیم نوشت.


منبع: baharnews.ir

رفیق‌دوست: حاج احمدآقا بیهوش شد

فرهاد کیانفریدروزنامه بهار«قرار نبود من راننده ماشین امام (ره) باشم. شهید مفتح آمدند و پرسیدند راننده بلیزر کجاست؟ گفتم نمی‌دانم. گفتند اصلا راننده چه کسی هست؟ گفتم هر کس که شما بگویید. گفتچه کسی بهتر از خودت؟ من به اعضای شورای انقلاب هم اطلاع می‌دهم که تو رانندگی کنی. اینجوری بود که من راننده آن بلیزر معروف شدم.» این را محسن رفیق دوست می‌گوید که علاوه بر پست کلیدی در کمیته استقبال از امام(ره)،  راننده ایشان در مسیر فرودگاه تا بهشت زهرا بود،  مسیر ۲۰ دقیقه‌ای که ۳ ساعت به طول انجامید و اتفاق‌های بسیاری در آن رخ داد.  در آستانه سی‌و‌هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب با او به گفت‌وگو نشستیم تا جزئیات دهه فجر سال ۵۷ را برایمان شرح دهد*** برای استقبال از امام(ره) در ۱۲ بهمن  کمیته‌ای تشکیل شد که برنامه استقبال و تدارکات را  بر عهده داشت. روند تشکیل و فعالیت این کمیته به چه شکل بود؟ امام(ره) پس از اینکه شورای انقلاب را تشکیل دادند و تظاهرات مردم هم روز به روز اوج می‌گرفت،  فرموده بودند که در اولین فرصت ممکن به ایران می‌آیم. بعد، یک روز پس از رفتن شاه در تاریخ ۲۷ دی ماه اعلام کردند که هفته آینده یعنی ۵ بهمن  به تهران برمی‌گردم. البته  قبل از این داستان‌ها در آبان ماه همان سال مرحوم شهید بهشتی پس از اینکه از دیدار با امام(ره) در پاریس، به ایران  برگشتند و تعدادی از دوستان، که غالبا از شاگردان ایشان بودیم را به خانه‌ خودشان دعوت کردند و در این جلسه عینا این جملات را گفتند: برادران، کمربندها را محکم ببندید، کفش‌ها را در پا محکم کنید، زیرا امامی که من دیدم، ساعت رفتن شاه، ساعت ورود خود و ساعت پیروزی انقلاب را می‌داند. لذا آماده استقبال از ایشان بشوید. در همین خصوص به‌صورت غیر رسمی کمیته استقبال از امام(ره) تشکیل شده بود. اما پس از اینکه امام(ره) رسما اعلام کردند که قرار است بیایند، به دستور شورای انقلاب  کمیته استقبال تشکیل شد واعضای کمیته تقریبا همه حضور داشتند. پس از تشکیل یک تقسیم کاری برای انتظامات استقبال صورت گرفت و داخل بهشت زهرا را برعهده طیف اصولگرایان که آن موقع منسجم بودند، قرار گرفت و از فرودگاه تا بهشت زهرا هم دیگر طیف‌های آن دوران عهده دار شدند. مسئولیت شما در کمیته استقبال چه بود؟ به بنده دو مسئولیت دادند. یکی تدارکات استقبال و دیگری حفاظت شخصی از امام(ره) بود. وقتی این ماموریت را به من دادند، من هم به سراغ مرحوم شهید محمد بروجردی که آن موقع رئیس سازمان مبارزات مسلحانه توحیدی صف بود و ماموریت را برایش توضیح دادم که او هم تقریبا ۵۰ نفر از افرادش را برای این کار آماده کرد.ما برای استقبال بلیزری را انتخاب کردیم که برای یکی از دوستان حزب‌اللهی، به نام علی مجمع‌الصنایع بود. به او هم ماموریت دادیم که ماشین را ضد گلوله کند که ایشان هم علاوه بر بدنه، وسط ماشین را هم ضد گلوله کرد. علاوه بر این هشت ماشین دیگر هم آماده کردیم تا تمام نیروهای مرحوم بروجردی با استفاده از آنها،  ماشین امام(ره) را اسکورت کنند. ترکیب هر ماشین هم یک راننده و چهار فرد مسلح بود. بعد ده تا موتور هزار  تهیه کردیم که علاوه بر راننده یک فرد مسلح هم سوار آنها بودند. قرار این بود که ماشین امام(ره) وسط باشد چهار ماشین جلو و  چهارتا عقب و موتورها هم مرتب دور ماشین امام(ره) گشت بزنند که البته همه این برنامه‌ها در عالم خیال تحقق پیدا کرد و موقعی که مردم هجوم آوردن سمت فرودگاه برای استقبال تمام این برنامه‌ها بهم ریخت. البته این را هم بگویم که قرار نبود من راننده ماشین امام (ره) باشم.  ماجرا اینگونه بود که پس از آماده سازی ماشین، مشغول انجام کارها بودم که شهید مفتح آمدند و پرسیدند: راننده بلیزر کجاست؟ گفتم نمی‌دانم. گفتند اصلا راننده چه کسی هست؟ گفتم هر کس که شما بگویید. گفت:«چه کسی بهتر از خودت؟ من به اعضای شورای انقلاب هم اطلاع می‌دهم که تو رانندگی کنی.» اینجوری بود که من راننده آن بلیزر معروف شدم و هرچند بزرگترین افتخار زندگیم بود اما  اصلا داوطلب نبودم. پس آقای صباغیان کجا بودند؟ مگر ایشان مسئولیت کمیته استقبال از  امام(ره) را برعهده نداشتند؟       نه ایشان مسئول نبودند. البته در کمیته استقبال حضور داشتند اما نه به‌عنوان مسئول کل کمیته.  ایشان قرار بود که با یک بی‌سیم در ماشین امام (ره) بنشینند که پس از حضور امام(ره)  ایشان پرسیدند این آقا کیه؟ من معرفی کردم اما دستور دادند که آقای صباغیان پیاده شوند و نیازی به حضور ایشان نیست . من هم هرچند برای امام(ره) توضیح دادم ولی ایشان قبول نکردند و گفتند: مسئله می‌شود. بهتر است که پیاده شوند.  گویا در برنامه استقبال عده‌ای به‌صورت رسمی دعوت شده بودند. چه کسانی بودند؟  بله برای داخل فرودگاه کمیته استقبال حدود ۵۰۰ کارت چاپ کردند و افراد خاصی از سیاسیون و روحانیون را دعوت کرده بودند. حتی به اصرار خلیل‌الله رضایی، پدر رضایی‌ها تعدادی کارت هم به اعضای سازمان مجاهدین داده شد. البته من موافق نبودم چون قبلا در زندان با آنها به مشکل خورده بودم ولی وقتی خیلی اصرار کردند، قبول کردم. چون مسئول حفاظت از فرودگاه هم من بودم. البته چهره‌های دیگری هم بودندکه گفتند مجاهدین هم مثل بقیه هستند و ایراد ندارد حضور داشته باشند. چه کسانی این را گفتند؟ سران نهضت آزادی، جبهه ملی و حتی برخی از روحانیون. برنامه استقبال وتدارکات چه روزی تمام شد؟ کارها که ۵ بهمن ماه به پایان رسید اما بعضی موارد را باید تغییر می‌دادیم. مثلا ما برای انتظامات  حدود ۱۵۰ هزار نفر از افراد خاص را تعیین کرده بودیم که ۷۵هزار نفر در مسیر فرودگاه تا بهشت زهرا حضور داشته باشند و ۷۵ هزار نفر در بهشت زهرا مستقر شوند.  اما قبل از اینکه بازوبندهای معینی را توزیع کنیم، متوجه شدیم مردم به صورت خودجوش بازو بندهایی آماده کردند  و خودشان مسئولیت انتظامات را بر عهده گرفتند. لذا وقتی اون روز این مسئله منتفی شد، عده‌ای خاص را به مدرسه رفاه آوردیم تا بازو بندهای مخصوص آماده کنند و برای اینکه کسی از شکل بازو بندها خبر نداشته باشد طی مدت آماده سازی این افراد در مدرسه رفاه ماندند و اجازه خروج نداشتند. لذا شب دوازدهم که بازو بندها در اختیار سرشاخه‌ها قرار گرفت دیگر مشخص بود که چه کسانی از نیروهای خودمان هستند. اما  این مورد هم مثل مسئله اسکورت در روز ۱۲بهمن منتفی شد. چون وقتی امام(ره) در مسیر بهشت زهرا بودند این افراد هم انتظامات را رها کرده بودند و به دنبال ماشین می‌دویدند و عملا در میان جمعیت محو شدند. جمعیت به گونه‌ای بود که گاهی کلا داخل ماشین تاریک می‌شد و علاوه بر اینکه هوا به خوبی وارد نمی‌شد و حرارت هم بالا می‌رفت به‌طوری که من در ۱۲ بهمن ماه مجبور می‌شدم از کولر ماشین استفاده کنم. یا گاهی نمی‌دانم مردم چیکار می‌کردند که کنترل ماشین را از دست می‌دادم و به چپ و راست منحرف می‌شدیم. پس با این وضعیت و بهم ریختن تمام برنامه‌ها،  روز ۱۲بهمن چه‌کار کردید؟ جالب است بدانید که این تنها بخشی از برهم ریختن برنامه ها بود. چون به‌طور مثال یکی دیگر از برنامه‌ها این بود که وقتی امام(ره) از هواپیما پایین آمدند  شهید مطهری برای خوشامدگویی به آنجا بروند و با ایشان به سالن فرودگاه بیایند و امام(ره) یک سخنرانی کوتاه انجام دهند و بعد  بیاید بیرون فرودگاه و سوار ماشین من شوند و قرار نبود به غیر از مدعوین کسی اجازه حضور در فرودگاه را داشته باشد. اما مردم در  فرودگاه را باز کردن و‌ارد شدند. ما هم سریعا از نیروها خواستیم که دوتا  زنجیر  محکم انسانی درست کنند و  اجازه ندهند مردم خیلی نزدیک شوند. یک نکته جالب هم بگویم که وقت استقبال متوجه شدم سران مجاهدین آمده‌اند در صف اول ایستاده‌اند. من هم که مسئول فرودگاه بودم رفتم و آقایان هاشمی رفسنجانی، شهید بهشتی، مقام معظم رهبری و اسقف مانوچیان را که رهبر ارامنه بود را آوردم در صف اول و مجاهدین را به صف‌های بعدی بردم. خلاصه امام(ره) آمدند و چند دقیقه صحبت کردند. اینجا من به حاج احمد آقا گفتم که امکان خروج امام(ره) از درها نیست، من ماشین را می‌آورم تا از داخل فرودگاه ایشان را سوار کنم. ماشین را که آوردم دیدم امام(ره) و احمدآقا سوار یک بنز شدند راه افتادند. با سرعت رفتم جلو ماشین نگه داشتم  از ایشان خواهش کردم که سوار بلیزر بشوند. امام(ره) گفتند مگر فرقی می‌کند. که من برایشان توضیح دادم و قبول کردند. موقع سوار شدن به امام گفتم: شما عقب بشینید که امنیت بیشتری دارد احمد آقا هم کنار من می‌شینند. اما ایشان قبول نکردند و آمدند در صندلی جلو نشستند. درها را به گونه‌ای آماده کرده‌بودیم که حتی اگر امام (ره) هم می‌خواستند نمی‌توانستند بازشان کنند و این نکته در بهشت زهرا بسیار به نفعمان شد. خلاصه وقتی با جمعیت روبه‌رو شدیم و دیدم عملا دیگر اسکورتی نداریم، تصمیم گرفتم که فقط امام(ره) را به بهشت زهرا برسانم. لذا به غیر از جاهایی که مجبور بودم توقف نکرد. ضمن اینکه به‌طور کلی توقف کامل طی مسیر فرودگاه تا بهشت زهرا نداشتم. فقط گاهی سرعت ماشین را کم می‌کردم. خلاصه طی مسیر به شدت تحت فشار عصبی بودیم. به‌طوری که وقتی وارد خیابان یادآوران آن زمان شهید رجایی امروز شدیم، من سرم را چرخاندم که ببینم حاج احمد آقا در چه وضعیتی هستند که دیدیم ایشان بیهوش شده‌اند و روی صندلی افتادند. پس از اینکه وارد بهشت زهرا شدید، امام(ره) از ماشین پیاده و سوار هلیکوپتر شدند. چرا؟   یکی از دفعاتی که همان تاریکی و بی‌هوایی به خاطر سوار شدن جمعیت بر روی ماشین اتفاق افتاد، فشار تاحدی زیاد بود که موتور ماشین سوخت و دیگر نمی‌توانستیم حرکت کنیم و فرمان هم چون هیدرولیک بود به سمت راست قفل شده بود. تا اینکه آقای ناطق نوری هم آمدند و دلیل توقف را جویا شدند و من توضیح دادم و بالاخره مردم آرام آرام ماشین را به سمت هلیکوپتر بردند. من هم پس از اینکه امام (ره) و حاج احمدآقا  و آقای ناطق نوری سوار هلیکوپتر شدند، از فشار عصبی بیهوش شدم و آنجایی به هوش آمدم که امام(ره) گفتند: من توی دهن این دولت می‌زنم. بعد از آن به مدرسه رفاه رفتیم. البته در این فاصله امام(ره) سری به بیمارستان هزار تخته‌خوابه زدند و از آنجا به مدت چند ساعت بدون اینکه به کسی اطلاع بدهند به دیدن یکی از خویشاوندان خودشان در خیابان دکتر شریعتی فعلی رفته بودند و ساعت ۱۰:۳۰ شب به مدرسه رفاه آمدند. چرا مدرسه رفاه؟  چون امام(ره) فرموده بودند که پس از آمدن به ایران برای من جایی را فراهم کنید که ترجیحا پایین شهر باشد و صاحب خاصی نداشته باشد که ما هم در جمع بندی به این نتیجه رسیدیم ایشان را به مدرسه رفاه ببریم که سال ۴۵  با وجوهات مردم و دستور امام(ره) ساخته شده بود. پس چرا امام(ره) به مدرسه علوی رفتند؟  چون بعد از اینکه ایشان وارد مدرسه رفاه شدند، متوجه شدیم که برای استقبال و حضور مردم فضای کافی وجود ندارد. لذا به مدرسه علوی رفتیم که آنجا هم صاحب خاصی نداشت.  جالب است که امام(ره) تنها یک شب در مدرسه رفاه بودند ولی این مدرسه میان مردم شناخته‌تر از مدرسه علوی است. چون ایشان صبح خیلی مخفیانه با شهید مطهری به آنجا رفتند. درگیری مسلحانه طی این ده روز رخ نداد؟  نه. ولی در شب ۱۹ بهمن اعلام کردند، قرار است حکومت نظامی شود و نیروهای گارد به مدرسه علوی حمله کنند. با انتشار این خبر ما که از قبل به واسطه سربازهایی که از پادگان‌ها فرار می‌کردند و با خود اسلحه می‌آوردند، تقریبا امکانات لازم برای مقابله را داشتیم. حتی یکی از سربازها با خود تیر بار آورده بود که آن را هم روی سردر مدرسه به سمت خیابان مستقر کردیم. همچنین تعداد زیادی از نیروها را با کوکتل مولوتف به پشت‌بام خانه‌های اطراف فرستادیم تا در صورتی که تانک وارد کوچه شد، آن را متوقف کنند. که اتفاقا شب هم یک تانکی آمد که سر خیابان ایران توی جوی افتاد به طور کل راه را مسدود کرد. ضمن اینکه نزدیک در پشت مدرسه خانه‌ای را آماده کرده بودیم که اگر امام(ره) مورد تهدید قرار گرفتند ایشان را به آنجا ببریم. هرچند آن شب هر چقدر به امام(ره) اصرار کردیم حاضر به خروج از مدرسه نشدند. شب ۲۱ بهمن هم مسئله حکومت نظامی دوباره مطرح شد که باز هم ایشان قبول نکردند. حتی یادم هست که مرحوم آیت‌الله طالقانی با امام(ره) تماس گرفتند تا ایشان را برای خروج از مدرسه راضی کنند که موفق نشدند و دستور دادند در محله‌های مختلف اعلام کنیم که حکوت نظامی نیست. ما هم روی ماشین‌های سرویس بچه‌های مدرسه که تعدادی مینی‌بوس بود، بلندگو نصب کردیم و حتی یادم میاد که به آقای دعایی گفتم راننده اولین مینی‌بوس شوند، فرمایش امام (ره) را به اطلاع مردم برسانیم.  یکی از اتفاقات جالب این ده دوز هم در روز ۲۱ بهمن رخ داد که شهید عراقی پیش من آمدند گفتند امام(ره) فرمودند که یک تاکسی بگیرید تا برای زیارت به شاه‌عبدالعظیم بروم و مبادا حرم را قرق کنید. ما هم دیدیم که شرایط به گونه‌ای نیست که بتوانیم امام را آزادانه به حرم ببریم و از طرفی هم دستور دادند که مردم را از آنجا خارج نکنید. پس تصمیم گرفتیم بدون اطلاع ایشان مردم را خارج کنیم و از نیروها بخواهیم بصورت پراکنده در حرم مستقر شوند که امام(ره) گمان کند اینها مردم عادی هستند. با این روش ایشان را به حرم بردیم نماز را آنجا خواندند. اما موقع برگشتن مردم متوجه حضور ایشان شدند که با چه سختی توانستیم امام(ره) را از آنجا را خارج کنیم. خلاصه این روند ادامه داشت تا اینکه ایشان تصمیم گرفتند به قم بروند و من هم همراهشان رفتم. شما به حضور اعضای سازمان مجاهدین در برنامه استقبال اشاره کردید. آیا امام(ره) طی مدت حضورشان در مدرسه، دیداری با این افراد داشتند؟ امام(ره) به‌طور کلی هیچگاه با نمایش با کسی ملاقات خصوصی نداشتند. حتی مثل موقعی که در قم بودیم همه رهبران نهضت آزادی آمدند و با وجود اصرارهای زیاد امام(ره) با ملاقات خصوصی موافقت نکردند. حتی یادم می‌آید که آقای دکتر شایگان که رهبر جبهه ملی بودند در دهه فجر خدمت امام(ره)  آمدند، چند نفری در اتاق حضور داشتند . اتفاق جالبی هم که در این دیدار افتاد این بود که پس از اتمام جلسه موقع خروج آقای شایگان، خبرنگاران هجوم بردند که پیگیر جزئیات دیدار شوند که ایشان گفتند:مطالبی که امام(ره) می‌فرمایند برای اداره امروز ایران کافی نیست و با این حرف‌ها نمی‌توان مملکت را اداره کرد.  اما مجاهدین خیلی تلاش می‌کردند خودشان را به امام(ره) نزدیک کنند . اما امام(ره) قبلا هم مخالفت خود را با روش‌های آنها اعلام کرده و گفته بودند اعتقاد آنها التقاطی است.لذا موقعی که سران این گروه مثل موسی خیابانی و پرویز یعقوبی و چند نقر دیگر  برای دیدن امام(ره) آمدند من خدمت ایشان رفتم توضیحاتی درباره این گروه دادم و از فعالیت‌هایشان امام(ره) را مطلع کردم.  ایشان یک جمله به من گفتند. فرمودند: می‌دانم. این اتمام حجت است.  که دیدارشان هم خیلی کوتاه انجام شد و چند دقیقه بعد از اتاق امام(ره) خارج شدند.


منبع: baharnews.ir

«تشییع»های مطالبه‌محور

امید پورعزیزایران اخیرا شاهد دو تشییع مردمی پر‌جمعیت بود که در پی از دست دادن یکی از باسابقه‌ترین سیاستمداران ایران و سپس گروهی از آتش‌نشانان فداکار برگزار شد. البته شاید جنس این اتفاقات یکی نباشند ولی لااقل دو اشتراک عمده دارند، اولا هر دوی این اتفاقات ناگوار در ناباوری کامل و بهت عمومی رخ داد و ثانیا تشییع جنازه‌های مربوط به هردوی این اتفاقات ناگوار باحضور بخش کثیری از مردم ایران و البته با مطالبات ویژه‌ خودش برگزار شد. مسلما حوادث ناگوار جزئی از زندگی بشر است  ولی در مورد برخی حوادث که به نظر می‌رسد شاید قابل پیشگیری باشند، کمی سخت پذیرفته شده و بار روحی سنگینی را به جامعه تحمیل می‌کند. همچنین توالی اتفاقات ناگوار در کشور همچون سیل، طوفان گرد و غبار و ریزش بهمن نیز شاید جزء اتفاقات معمول زندگی باشند ولی عملا عوارض احساسی و عاطفی تأثربرانگیزی را به جامعه تحمیل می‌کنند. لذا این اتفاقات زنگ خطری برای متولیان امر می‌باشد که شاید دقت مضاعفی را مبذول داشته و متوجه هزینه‌های سنگین کوتاهی خویش باشند و لااقل جلوی اتفاقات ناشی از قصورات خویش را بگیرند. اما جدای از مسئله توالی و بهت انگیز بودن اتفاقات ناگوار فوق الذکر، مطالبات تأمل برانگیزی نیز در جریان مراسم اجتماعی و سنتی تشییع جنازه‌ها مطرح شد، که از دو منظر می‌توان به آن پرداخت؛١- چرا اینگونه مطالبات در چنین مراسم‌هایی مطرح می‌شود؟ ! برخی از مطالبات مطرح شده در این مراسم‌ها مستقیماً متأثر از خود حادثه بوده و برخی دیگر جنبه‌ کلی‌تری داشتند و صرفا از این قبیل فرصت‌ها استفاده شد تا به این مسائل نیز پرداخته شود. اما در هر دو صورت جای تعمق و  بررسی  دارد که چرا این مطالبات در چنین موقعیتی مطرح می‌شوند. مراسم تشییع جنازه و خاکسپاری در اصل یک آداب و سنت فرهنگی و مذهبی می‌باشد که معمولا در همه‌  جوامع مناسک و اعمال خاص خودش را دارد. اما  وقتی بررسی دلایل حادثه و مطالبات و انتظارات پیش روی آن به مراسم سنتی تشییع جنازه منتقل می‌شود شاید به‌نحوی مطرح کنندگان آن احساس می‌کنند که یا بستر لازم برای بررسی  دقیق حادثه فراهم نیست و یا در صورت بررسی چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد. لذا این صداها و خواسته‌ها به جهت برخی کاستی‌ها و ممانعت‌ها برای مطرح شدن، ناگزیر در این قبیل مراسم‌ها شنیده می‌شود.همچنین به طریق اولی مطرح کردن برخی مطالبات کلی و غیر مرتبط با اصل حادثه نیز احتمالا نشانگر این است که امکان مطرح شدن  این دغدغه‌ها در موقعیت‌های عادی و در  بسترهای لازم چندان فراهم نباشد، لذا مطرح شدن این مطالبات در سطح وسیع و در این مراسم‌ها اجتناب ناپذیر می‌نماید. ٢-آیا مطرح شدن این حد از مطالبات امر توجیه پذیر و درستی است؟! جدای از مسئله  عواملی که منجر به چنین کنش‌های مدنی می‌شود، می‌توان میزان مفید بودن و همچنین مقطعی و احساسی نشدن این قبیل خواسته‌ها را نیز بررسی کرد. مسلما جامعه هر چه از نظر بلوغ فکری و اجتماعی رشد می‌یابد، مطالبات مدنی و اجتماعی متعددی برایش ایجاد می‌گردد. بدون‌تردید هر مطالبه و کنش مدنی باید در جایگاه درست و اصولی خود مطرح شده و پیگیری گردد. حال اینکه چه کسی باید تشخیص دهد که حدود این جایگاه‌ها چیست و چنانچه شرایط استانداردی فراهم نبود، تا کجا می‌توان از موقعیت‌های جایگزین بهره جست، مسائل تأمل برانگیزی می‌باشد. مسلما تشخیص و توجیه این دغدغه‌ها مسئولیت خطیر روشنگران اجتماعی و متولیان عقلانیت جمعی در هر جامعهای می‌باشد. ولی در این تشخیص‌ها باید حد تعادل و میزان ظرفیت‌های اجتماعی لحاظ شده و از شتابزدگی و هیجانات کاذب خودداری گردد. چنانچه اجماع نسبی در این مطالبات حاصل شده و جامعه نیز پذیرای آن باشد مسلما می‌توان این مطالبات را به مراسم‌های سنتی و اجتماعی نیز تسری داد، واتفاقا چنانچه موقعیت سنجی مناسبی انجام شده باشد در تسلای روح جامعه و‌ترمیم آسیب‌های اجتماعی صورت گرفته نیز می‌تواند مفید واقع شود. لذا با بررسی این دو مقوله در مطالبات اخیر مطرح شده در تشییع جنازه‌های آیت الله رفسنجانی و آتش‌نشانان پلاسکو احساس می‌شود که بخش عمده ای از آن‌ها از موقعیت سنجی و عقل‌گرایی قابل دفاعی برخوردار بوده و اتفاقا در کنار همه‌ی اتفاقات ناگوار نشانه مثبتی از ارتقاء جامعه‌  مدنی در ایران و خودباوری اجتماعی تحسین برانگیزی می‌باشد.. این نشانه‌های مثبت باید به فال نیک گرفته شده و در جهت ارج نهادن به چنین مردم آگاه و رشدیافته‌ای سعی شود که زمینه‌ها و موقعیت‌های بیشتر و بهتری برای مطرح ساختن این قبیل مطالبات صورت بگیرد و البته مهم‌تر از آن زمینه‌های به‌جا آوردن و ادای مطالبات به حق مردم نیز فراهم شود. مسلما هرگونه مقاومت غیر اصولی و تخطئه‌ مطالبات عمومی و بحق جامعه می‌تواند در آینده عوارض به مراتب زیانبارتری را به همراه داشته باشد. امید است در جهت تحقق دموکراسی واقعی و عدالت اجتماعی البته در چارچوب قانون و بدون مقاومت‌های غیرضروری، زمینه‌های رشد و بهبودی کشور فراهم شده و حتی الامکان عوارض حوادث قابل پیشگیری در جامعه کاهش یابد.


منبع: baharnews.ir

جنجال جدید ترامپ در رابطه‌ با شرکت‌های فناوری

برخی منابع خبری می‌گویند ترامپ رییس جمهور آمریکا به زودی دستورالعمل جدیدی را امضا می کند که ورود نیروهای کار خارجی به آمریکا و استخدامشان توسط شرکت‌های فناوری را بسیار دشوار می‌کند.به گزارش ایتنا از فارس به نقل از بیزجورنال، گفته می‌شود دستورالعمل جدید ترامپ برنامه فدرال این کشور برای کمک به آمازون، مایکروسافت و برخی شرکت‌های فناوری دیگر برای به کارگیری مهندسان و دیگر نخبگان خارجی را به شدت محدود کرده و شرکت‌های فناوری را مجبور به استخدام نیروی کار آمریکایی خواهد کرد.تحمیل این شرایط به شرکت های فناوری آمریکا هم آنها را مجبور به صرف هزینه‌های زیادی برای پرداخت حقوق به این افراد خواهد کرد و هم مشکلات جدی برای رفع نیازهای شرکت‌های یاد شده به وجود می آورد. زیرا در بسیاری از حوزه‌ها فارغ التحصیلان دانشگاهی کافی و مستعد برای بر عهده گرفتن مشاغل مورد نظر شرکت‌های فناوری امریکایی در خود این کشور وجود ندارد و آنها چاره‌ای جز متوسل شدن به اتباع دیگر کشورها ندارند.ترامپ رییس جمهور آمریکا به تازگی دستورالعمل‌هایی را برای محدود کردن مهاجرت اتباع دیگر کشورها به این کشور امضا کرده که موجب خشم عمومی در این کشور شده است. ممنوع کردن ورود اتباع هفت کشور دنیا از جمله ایران به آمریکا یکی از نژادپرستانه ترین و توهین آمیزترین تصمیم‌هایی است که توسط وی گرفته شده است.این نگرانی وجود دارد که دستورالعمل جدید ترامپ موجب توقف صدور ویزای H-۱B شود که استخدام اتباع خارجی در شرکت های فناوری آمریکا در صورتی که نیروی کار محلی برای استخدام در موقعیت شغلی خاصی موجود نباشد را تسهیل می‌کند.بر اساس برآوردها هر سال حدود ۸۵ هزار ویزای H-۱B برای اتباع کشورهای خارجی صادر می شود و مشخص نیست با تصمیم جدید ترامپ چه شرایطی در این زمینه حاکم خواهد شد


منبع: itna.ir

تلاش عجیب برای تولد فرزند در تاریخ‌های رُند!

دیروز، روز رُند تقویم ایران بود. یازدهِ یازده. این تاریخ رند شاید برای خیلی‌ها بی‌اهمیت باشد و مانند هر روز دیگری آن را بدانند؛ اما اگر سری به برخی بیمارستان‌های شهر بزنید متوجه می‌شوید که این تاریخ برای خیلی از پدران و مادرانی که می‌خواهند فرزندشان به‌دنیا بیاید چقدر اهمیت دارد.به گزارش ایران خبر، بسیاری حاضر می‌شوند زایمان سزارین را به طبیعی ترجیح دهند و حتی عده‌ای به دلیل همین اهمیت، زمان زایمان را یکی، دو هفته جلو و عقب می‌اندازند. کاری که شاید به ظاهر بی‌اهمیت جلوه کند اما اگر کمی درباره سیستم رشد جنین در ماه آخر بدانید متوجه می‌شوید که حتی یک روز هم می‌تواند اهمیت بالایی در زایمان موفق داشته باشد.در این گزارش به برخی از بیمارستان‌های شهر سر زدیم تا ببینیم چقدر از پدران و مادران برای داشتن یک تاریخ تولد رند در صف اتاق‌های زایمان ایستاده‌اند!۸۸.۸.۸ ، ۹۲.۲.۲ ، ۹۳.۳.۳ و …؛ این‌ها تاریخ‌های رندی هستند که خیلی از کسانی که می‌خواهند مهم‌ترین روزشان را ثبت کنند دوست دارند چنین تاریخ‌هایی باشد تا در یادها و خاطرها بماند و جاودان شود. از گرفتن مراسمی مانند عقد و عروسی گرفته تا تاریخ به دنیا آمدن فرزند که مورد دوم، نکته مهم این گزارش است.تب داغ دست بردن در تاریخ تولد آن هم به هر قیمتی‌خانم ندا فرزندش را سال ۹۲ به‌دنیا آورده است و تاریخ تولد پسرش ۹۲.۲.۲ است. وقتی از او درباره تاریخ فرزندش می‌پرسیم، می‌گوید: «من با نیت اینکه فرزندم در این تاریخ به دنیا بیاید تصمیم به بچه‌دار شدن نگرفتم؛ اما وقتی پزشکم به من گفت که فرزندم ۱۰ اردیبهشت به‌دنیا می‌آید همسرم از دکتر پرسید می‌شود این تاریخ به دوم اردیبهشت تغییر کند؟ من تا آن زمان اصلاً به این موضوع توجه نکرده بودم؛ اما وقتی همسرم این موضوع را مطرح کرد من هم بدم نیامد و خواستم در این تاریخ فرزندم به‌دنیا بیاید. دکترم به من گفت پس دیگر باید قید زایمان طبیعی را بزنم چون تاریخ مشخصی نمی‌توان برای آن تعیین کرد و باید تنها از طریق سزارین فرزند به دنیا بیاید. من هم پذیرفتم چون از همان ابتدا وحشت زایمان طبیعی را هم داشتم. حتی دکتر تا آخرین لحظه هم به من قول دوم اردیبهشت را نداد و گفت به شرایط نوزاد هم بستگی دارد. خدارا شکر نوزاد در همان تاریخی که می‌خواستیم به دنیا آمد و به نظرم اتفاق جالبی است و شاید پسرم بزرگ شد از کاری که برایش کردیم تشکر هم کند.»برای زمان دلخواه، گریه‌ کرده‌اندتاریخ تولد فرزند خانم فاطمه هم ۹۳.۳.۳ است. تاریخی که به گفته خودش خانم‌های باردار زیادی در صف انتظار بودند تا آن زمان فرزندشان را به دنیا آوردند. حتی او از تاریخ پرطرفدار ۸۸.۸.۸ می‌گوید که آن زمان مصادف با تولد امام رضا (ع) هم شده بود و دیگر کسی نبود که نخواهد فرزندش در این زمان به دنیا بیاید. حتی می‌گفت کسانی را به یا دارد که برای آن که فرزندشان در این تاریخ به دنیا بیاید گریه هم می‌کردند: «من وقتی باردار شدم متوجه شدم که زمان تولد دخترم یا اواخر اردیبهشت است یا اوایل خرداد. خیلی خوشحال بودم و دلم می‌خواست در خرداد و به‌ویژه سوم خرداد به دنیا بیاید تا تاریخ رندی در شناسنامه‌اش ثبت شود. به یاد دارم زمانی که پیش دکتر می‌رفتم، خیلی به او اصرار می‌کردم که در تاریخ سوم خرداد بچه‌ام به دنیا بیاید. البته به من گفت شاید دو روز زودتر این زایمان اتفاق بیافتد تا اینکه شب سوم دردم شروع شد و من را بیمارستان بردند و در همان سوم خرداد فرزندم به دنیا آمد.»موج زایمان در تاریخ دلخواهبه یکی از بیمارستان‌های شهر رفتیم تا درباره زایمان روز رند ۹۵.۱۱.۱۱ سؤال کنیم. به بخش زنان و زایمان می‌رویم و با یکی از ماماها درباره میزان تولد نوزاد صحبت می‌کنیم که می‌گوید: «در سال‌های اخیر زوج‌ها خیلی تاکید دارند که تاریخ تولد فرزندشان یا رند باشد یا با مناسبت‌ها همخوانی داشته باشد. با وجود آن که پزشک سعی می‌کند به این موارد توجه نداشته باشد اما تاکید مادر و پدر موجب می‌شود آنها هم تا آنجا که امکان دارد خواسته آنها را لحاظ کند. نوزاد در ماه آخر رشدش بسیار حساس است و تک‌تک روزها دارای اهمیت هستند. در زایمان طبیعی که به هیچ عنوان تاریخ دقیقی نمی‌توان مشخص کرد. سزارین هم بسته به اینکه نوزاد چقدر وزن گرفته و تا چه حد رشد داشته می‌توان دو، سه روز دیر و زود انجام گیرد؛ اما اینکه بشود یک یا دو هفته زایمان عقب و جلو بیافتد به این سادگی‌ها نیست. با این وجود واقعاً بعضی از خانواده‌ها خیلی روی این موضوع تاکید دارند. امروز تا الان هشت زایمان داشته‌ایم که روز گذشته تنها یک زایمان در این بیمارستان انجام شد،اما تاریخی مانند ۹۵.۵.۵ بسیار شلوغ بود.»او با تاکید بر اینکه تعیین تاریخ تولد حتی در زمان سزارین برای بچه‌های دوم به بعد دیگر غیر ممکن می‌شود، گفت: «مادرانی که فرزند اولشان را با سزارین به دنیا آورده‌اند دیگر نمی‌توانند برای فرزند دوم زمان دقیقی را تعیین کنند و باید سر موقع خودش زایمان رخ دهد. اگر می‌بینید چنین روندی در زایمان‌ها رایج شده و کسانی به دنبال تاریخ رند هستند، برای فرزندان اول امکان‌پذیر خواهد بود.»سزارین غیرضروری خطرناک استطبق گزارش WHO فقط پنج تا ۱۵ درصد زایمان‌ها منجر به سزارین می‌شود در حالی که براساس تحقیقات موجود، ۴۰.۴ درصد زایمان‌ها در ایران به روش سزارین انجام می‌شود. براساس این گزارش سزارین‌های غیرضروری، علاوه‌بر خطرات آن به‌عنوان یک عمل جراحی بزرگ برای مادر و نوزاد، باعث تحمیل هزینه‌های فراوان به خانواده و جامعه می‌شود.عفونت، خونریزی، عوارض بیهوشی، احتمال نیاز به تزریق خون و عوارض روانی از خطرات اثبات شده سزارین برای مادر است و درباره نوزاد می‌توان به مشکلات تنفسی، تولد زودرس نوزاد اشاره کرد. حالا همه اینها را در کنار خواسته نابه‌جای والدین در ثبت تاریخ رند برای تولد فرزندشان را هم در نظر بگیرید که انگار قرار نیست حالاحالاها از مد بیفتد.


منبع: irankhabar.ir

نامه توکلی به جهانگیری برای برکناری وزیر صنعت

احمد توکلی دست به نگارش نامه دیگری برد. او که رئیس هیئت‌مدیره دیده‌بان شفافیت و عدالت است، روز گذشته در نامه‌ای به معاون‌اول رئیس‌جمهوری خواستار عزل وزیر صنعت، معدن و تجارت شد. او در همان ابتدای نامه، نعمت‌زاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت را به رفتار‌های فاسدگونه متهم کرده و توجهات را به سمت تلاش‌های وزیر صنعت برای خروج پتروشیمی‌ها از بورس کالا هدایت کرده است. به گزارش ایران خبر، توکلی حتی از حضور نعمت‌زاده در هیئت‌مدیره چندین شرکت خبر داده که مدت‌هاست این موضع مطرح شده و نعمت‌زاده را درباره ارائه پاره‌ای توضیحات به مجلس نیز کشاند. او در این گزارش علاوه بر نعمت‌زاده، از حضور همسر و دختران وزیر صنعت در ١٠ شرکت به‌عنوان مدیرعامل، رئیس، نایب‌رئیس و عضو هیئت‌مدیره یا بازرس خبر داده است.توکلی سخن را با اشاره به نامه قبلی خود به جهانگیری آغاز کرده است. جهانگیری بعد از دریافت نامه، دستور رسیدگی را صادر کرده بود؛ اما از برخی الفاظ در نامه، انتقاد کرده بود.در متن این نامه آمده: در واکنش به گزارش دیده‌بان نوشته‌اید: «البته برخی عبارات علیه وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت قبول و اخلاقی نمی‌باشد» احتمالا اشاره جناب‌عالی به خیانت‌بار‌خواندن توصیه‌نامه وزیر، فسادزابودن این روش و سابقه‌داشتن این قبیل اقدامات فسادپرور در وزارت مزبور بوده است. دیده‌بان قصد پرداختن به این مطلب را نداشت، ولی چون آقای نعمت‌زاده برای خارج‌‌کردن محصولات پتروشیمی از بورس کالا که طبق برآورد کارشناسان مرکز پژوهش‌های مجلس، ویژه‌خواری سالانه هزار‌‌میلیارد‌تومانی را برای معدودی تولیدکننده این صنعت در پی دارد، مجددا فعال شده است. به همین دلیل شکافتن موضوع لازم به نظر می‌رسد.به گزارش تسنیم، توکلی در بخش دیگری از این نامه آورده است: جناب آقای نعمت‌زاده متأسفانه مصداق دو مشکل فساد‌انگیز است و در تنازع بین اهداف شخصی و اهداف عمومی، اولی را ترجیح داده است. آقای نعمت‌زاده از سال ١٣۵٨ که به‌عنوان وزیر کار برگزیده می‌شود تا سال ١٣٨٨ که بازنشستگی را برمی‌گزیند همواره وزیر، معاون وزیر یا مدیر شرکت‌های بزرگ دولتی بوده است و دوباره در ١٣٩٢ به وزارت صنعت، معدن و تجارت می‌رسد. وی یک مصداق آشکار از پدیده درهای چرخان و تضاد منافع است. وی پیش از بازنشستگی، ١١ سال را در سطوح بالای وزارت نفت مدیریت داشته که هشت سال آن در سمت مدیرعامل و نایب‌رئیس هیئت‌مدیره شرکت ملی صنایع پتروشیمی بوده است. آقای نعمت‌زاده بلافاصله پس از بازنشستگی در سال ١٣٨٨ به بخش پتروشیمی هجرت می‌کند و از ١٣٩٠ تا ١٣٩٢ یعنی در دو، سه سال در ١٩ شرکت که مشخصات آنها در پی می‌آید، مدیرعامل، رئیس هیئت‌مدیره یا عضو هیئت‌مدیره بوده است: ۵,١. ٣ دی ١٣٩٠: عضو هیئت‌مدیره شرکت رسا فارمد با مسئولیت محدود به شماره ثبت ٣٣٣٠٩٧۵,٢. ۵ دی ١٣٩٠: عضو هیئت‌مدیره شرکت توسعه تجارت نعمت سهامی خاص به شماره ثبت ٣۶٢٧٢٧ تا ١٧ دی ١٣٩٢ و از ٢١ دی ١٣٩٠: رئیس هیئت‌مدیره شرکت توسعه تجارت نعمت۵,٣. ٢٠ دی ١٣٩٠: نایب‌رئیس هیئت‌مدیره شرکت مهندسی نفت هوسیت پارس سهامی خاص به شماره ثبت ٣٨٣١٩٣ تا تاریخ ٢٠ دی‌ماه ١٣٩٢، به نمایندگی از شرکت توسعه تجارت نعمت سهامی خاص۵,۴. ٢٨ بهمن ١٣٩٠: نایب‌رئیس هیئت‌مدیره شرکت توان‌پرداز باطری سهامی خاص به شماره ثبت ١٣٧١۴۶ – به همراه اکبر ترکان (رئیس فعلی مناطق آزاد و معاون رئیس‌جمهور) و مجتبی تنها – تا تاریخ ٢٨ بهمن ١٣٩٢۵,۵. ١۵ فروردین ١٣٩١: رئیس هیئت‌مدیره شرکت پترو تجارت هرمزان سهامی خاص به شماره ثبت ٣۶۵٧۴۶ – به همراه عبدالوهاب قاضی به نمایندگی از گروه فیلی و مجتبی خسروتاج (معاون توسعه بازرگانی داخلی و نیز قائم‌مقام وزیر صنعت، معدن و تجارت در امور بازرگانی) – به نمایندگی از شرکت توسعه تجارت نعمت سهامی خاص تا تاریخ ١۵ فروردین ١٣٩٣. تغییرات: از ١١ دی ١٣٩١: رئیس هیئت‌مدیره شرکت پترو تجارت هرمزان سهامی خاص به شماره ثبت ٣۶۵٧۴۶ به نمایندگی از شرکت توسعه تجارت نعمت سهامی خاص به همراه شرکت فیلی تجارت هرمز سهامی خاص و عباسعلی پورسیدی (درحال‌حاضر مشاور حقوقی وزیر جهاد کشاورزی و مدیرکل حقوقی کل وزارتخانه) به ‌عنوان عضو هیئت‌مدیره و سرمایه‌گذاری گروه فیلی سهامی خاص به ‌عنوان نایب‌رئیس هیئت‌مدیره. ۵,۶. ٢ خرداد ١٣٩١: جزء مدیران اولیه در تأسیس شرکت تولید برق دژ پل انرژی با مسئولیت محدود به شناسه ملی ١٠٣٢٠٧٧۴٣٨٠ و نایب‌رئیس هیئت‌مدیره به نمایندگی از شرکت توسعه تجارت نعمت با مسئولیت محدود به شماره ثبت ٢۶٢٧٢٧ به مدت نامحدود. ۵,٧. ١٨ اردیبهشت ١٣٩١: رئیس هیئت‌مدیره شرکت توسعه صنعت نعمت سهامی خاص به شماره ثبت ۴٠٨١٢۵ و شناسه ملی ١٠٣٢٠۵٩۴٧٣٣ تا تاریخ ١٧ اردیبهشت ١٣٩٣. این شرکت بعدا منحل شد. ۵,٨. ٣ اردیبهشت ١٣٩١: رئیس هیئت‌مدیره شرکت ارگ شیمی پارسا سهامی خاص به شماره ثبت ٣۴١٧۶٣ به نمایندگی از شرکت توسعه تجارت نعمت سهامی خاص تا تاریخ سوم اردیبهشت ١٣٩٣ به همراه عبدالوهاب قاضی (از شرکت فیلی) و بهروز کره بند بوشهری (از توسعه تجارت نعمت). تغییرات: ٣ تیر ١٣٩١: رئیس هیئت‌مدیره شرکت ارگ شیمی پارسا سهامی خاص تا تاریخ ٣١ خرداد ١٣٩٣ و ١٨ آذر ١٣٩١: رئیس هیئت‌مدیره شرکت ارگ شیمی پارسا سهامی خاص به شماره ثبت ٣۴١٧۶٣ به نمایندگی از شرکت توسعه تجارت نعمت، سهامی خاص تا تاریخ ١٨ آذر ١٣٩٣ به همراه اسدالله رستگارپور و بهروز کره‌بند‌بوشهری و شرکت‌های آتیه فراز قشم با مسئولیت محدود و تعاونی اعتباری مولی‌الموحدین۵,٩. ٣ خرداد ١٣٩١: از مدیران اولیه در بدو تأسیس شرکت توسعه پترو شیمیایی ساحل دریا سهامی خاص به شماره ثبت ۴٢۶۵٨٢ و شناسه ملی ١٠٣٢٠٧٨٨۵۶۴ به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره تا تاریخ ٣٠ خرداد ١٣٩٣ به همراه عباس شعری مقدم (معاون وزیر نفت در امور پتروشیمی و مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی تا بهمن ٩۴). تغییرات: ٣٠ مهر ٩١ عضویت در هیئت‌مدیره شرکت توسعه پترو شیمیایی ساحل دریا سهامی خاص به شماره ثبت ۴٢۶۵٨٢ به ‌عنوان نایب‌رئیس هیئت‌مدیره، به همراه مؤسسه اعتباری مولی‌الموحدین به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره و اسدالله رستگارپور (از مدیران پتروشیمی دولتی) تا تاریخ ٣٠ مهر ١٣٩٣. ۵,١٠. ٣١ خرداد ١٣٩١: از مدیران اولیه در بدو تأسیس شرکت توسعه نگین مکران سهامی خاص به شماره ثبت ۴٢۶٨۶٨ و شناسه ملی ١٠٣٢٠٧٩٠٣٠٠ به‌عنوان نایب‌رئیس هیئت‌مدیره تا تاریخ ٣١ خرداد ١٣٩٣. تغییرات: شش تیر ١٣٩١ در شرکت توسعه نگین مکران سهامی خاص، حضور به ‌عنوان نایب‌رئیس هیئت‌مدیره تا تاریخ پنج تیر ١٣٩٣.۵,١١؛ هشتم مهر ١٣٩١: رئیس هیئت‌مدیره شرکت کیمیا صنایع دالاهو سهامی خاص به شماره ثبت ٢٩٢٠٣٠ به نمایندگی از شرکت توسعه تجارت نعمت سهامی خاص تا تاریخ هشت مهر ١٣٩٣. ۵,١٢؛ شانزدهم آبان ١٣٩١: رئیس هیئت‌مدیره شرکت سرمایه‌گذاری سیراف انرژی سهامی خاص به شماره ثبت ٨٧٢ به‌همراه عباس شعری‌مقدم تا تاریخ ١۶ آبان ١٣٩٣. ۵,١٣؛ بیست‌وچهارم آبان ١٣٩١: از مدیران اولیه در بدو تأسیس شرکت هرمزان‌تجارت‌گستر کیش سهامی خاص به شماره ثبت ١٠٢۴٩ به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره به نمایندگی از شرکت پترو‌تجارت هرمزان تا تاریخ ٢۴ آبان ١٣٩٣. تغییرات: ٢٣ بهمن ١٣٩١ رئیس هیئت‌مدیره شرکت هرمزان‌تجارت‌گستر کیش سهامی خاص به شماره ثبت ١٠٢۴ به نمایندگی از شرکت پترو‌تجارت هرمزان به‌همراه مجتبی خسروتاج، عضو هیئت‌مدیره و مدیرعامل و عباسعلی پورسیدی به سمت عضو هیئت‌مدیره.۵,١۴؛ یازدهم آبان ١٣٩١: از مدیران اولیه در بدو تأسیس شرکت الوند پتروانرژی کیش سهامی خاص به شماره ثبت ١٠٢٣٣ به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره به نمایندگی از شرکت پترو‌تجارت هرمزان به‌همراه عبدالوهاب قاضی به‌عنوان نایب‌رئیس هیئت‌مدیره تا تاریخ ١١ آبان ١٣٩٣. ۵,١۵؛ بیست‌وهشتم آذر ١٣٩١: از مدیران اولیه در بدو تأسیس شرکت برق انرژی پاینده جم سهامی خاص به شماره ثبت ۴٣٢۴۴۵ به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره به‌همراه مریم بختیار (همسر آقای نعمت‌زاده) به‌عنوان نایب‌رئیس هیئت‌مدیره و عباس شعری‌مقدم تا تاریخ ٢٨ آذر ١٣٩٣. ۵,١۶؛ هجدهم دی ١٣٩١: از مدیران اولیه در بدو تأسیس شرکت پلیمری پویا‌جم خاورمیانه سهامی خاص به شماره ثبت ۴٣٣٧٣٧ به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره به‌همراه عباس شعری‌مقدم به‌عنوان نایب‌رئیس هیئت‌مدیره تا تاریخ ١٨ دی ١٣٩٣. ۵,١٧؛ هشتم اسفند ١٣٩١: از مدیران اولیه در بدو تأسیس شرکت مهندسی توسعه پتروفرایند کرخه سهامی خاص به شماره ثبت ۴٣۵۵٣۵ به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره تا تاریخ هشت اسفند ١٣٩٣. ۵,١٨؛ بیست‌ونهم بهمن ١٣٩١: عضو هیئت‌مدیره شرکت رسافارمد با مسئولیت محدود به شماره ثبت ٣٣٣٠٩٧ برای مدت نامحدود به‌همراه زینب نعمت‌زاده (دختر آقای نعمت‌زاده) به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره و شبنم نعمت‌زاده (دختر آقای نعمت‌زاده) به‌عنوان عضو هیئت‌مدیره و مدیرعامل. ١٨ تیر ١٣٩٢: از مدیران اولیه در بدو تأسیس شرکت انبارها و پایانه‌های توسعه نگین مکران منطقه آزاد چابهار سهامی خاص به شماره ثبت ١٨۴٧ به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره به نمایندگی از شرکت توسعه نگین مکران سهامی خاص تا تاریخ ١٨ تیر ١٣٩۴.۶؛ آقای نعمت‌زاده در جلسه علنی ١۶ آذر ٩۴ مجلس اذعان کرد که در ١٩ شرکت عضو هیئت‌مدیره بوده ولی مدعی شد که اغلب این عضویت در هیئت‌مدیره‌ها به‌دلیل استفاده از تجربیات ۴٠ساله وی و بدون سهام‌داری واقعی بود، بلکه «به‌صورت عمدتا مدیریتی و با واگذاری یک سهم به‌عنوان عضو هیئت‌مدیره [… بوده و] از ما هم امضا گرفتند که این سهم متعلق به شما نیست» این وقتی آشکار می‌شود که بدانیم همسر وی، خانم مریم بختیار و دخترانش شبنم و زینب نعمت‌زاده در ١٠ شرکت زیر مدیرعامل، رئیس، نایب‌رئیس و عضو هیئت‌مدیره یا بازرس هستند. این خانم‌ها هم تجربه ۴٠ساله دارند؟ ۶,١؛ فوریت دارویی رسافارمد با شماره ثبت ٣٣٣٠٩۵۶,٢؛ توسعه تجارت نعمت به شماره ثبت ٣۶٢٧٢٧۶,٣؛ توسعه دارویی رسا به شماره ثبت ۴۵١٣۵۶۶,۴؛ رسافارمد به شماره ثبت ٣٣٣٠٩٧۶,۵؛ فراایده ارس به شماره ثبت ٢١٢٢۶,۶؛ برق انرژی پاینده جم به شماره ثبت ۴٣٢۴۴۵۶,٧؛ سحاب‌پلیمر کرمان به شماره ثبت ١٢١٢٠۶,٨؛ صنایع پلی‌اتیلن کاران شیراز به شماره ثبت ٣۶۶٩٨۶,٩؛ مهندسی نفت هوسیت پارس به شماره ثبت ٣٨٣١٩٢۶,١٠؛ متانول بدر شرق منطقه آزاد چابهار شناسه ملی ١۴٠٠٣۶٩٧١٢١٧؛ در این ارتباط چند نکته و پرسش مطرح است: ٧,١؛ شهرت ثروت هزار ‌میلیارد تومانی آقای نعمت‌زاده که در گزارش دارایی خویش در ابتدای وزارت به دادستان کل آمده، به همه رسیده است. به‌رغم اصرار سیاست‌مداران، نمایندگان مجلس و اصحاب رسانه وزیر نیز به سکوت ادامه می‌دهد؛ اما این پرسش برای مردم بسیار جدی است: چگونه می‌توان پذیرفت کسی که تا سال ١٣٨٧ مستخدم دولت بوده است و همه بنگاه‌هایی که ثبت کرده‌اند مربوط به سال‌های ١٣٨٩ به بعد است، طی سه، چهار سال از راه درست و بدون رانت به ثروت افسانه‌ای هزار ‌میلیاردی برسد؟ آیا تضاد منافع حاصل از پدیده درهای چرخان به نفع خود او رفع نشده است؟ ٧,٢؛ طبق اصل ١۴١ قانون اساسی و قانون ممنوعیت تصدی بیش از یک شغل مصوب ١٣٧٣، هیچ‌کس نمی‌تواند هم‌زمان، هم وزیر، هم عضو هیئت‌مدیره یا مدیرعامل شرکت‌های خصوصی باشد. درحالی‌که آقای نعمت‌زاده با این عذر که من به‌موقع استعفا کردم ولی تشکیل مجمع عمومی برای انجام تغییرات در شرکت‌ها زمان‌بر بود، مدعی شد که برخی شرکت‌ها یک یا دو سال یک‌بار هیئت‌مدیره‌اش تشکیل می‌شود. درحالی‌که برای چنین امر مهمی تشکیل جلسه فوق‌العاده کاری مرسوم است. این توجیه پذیرفته نیست، چراکه جمع بین دو شغل ممنوع بوده است و وی باید یا از همه شرکت‌ها بیرون می‌آمد و بعد خود را در معرض انتخاب و رأی اعتماد قرار می‌داد یا نمی‌پذیرفت که وزیر شود. به‌عنوان مثال نام‌برده در شرکت ارگ‌شیمی پارسا، رئیس هیئت‌مدیره بود. طبق گزارش روزنامه رسمی در شرح انتخاب اعضای هیئت‌مدیره این شرکت می‌نویسد: «…؛ و شرکت توسعه تجارت نعمت سهامی خاص با نمایندگی محمدرضا نعمت‌زاده به سمت رئیس هیئت‌مدیره و… تا تاریخ ١٨ آذر ١٣٩٣ انتخاب شدند».ولی «طبق صورت‌جلسه مورخ ١٩ شهریور ١٣٩٣، سیدباقر مرتضوی… به نمایندگی از شرکت توسعه تجارت نعمت… به سمت رئیس هیئت‌مدیره برای بقیه مدت تصدی انتخاب شد» یعنی ١٣ ماه بعد از وزیرشدن. در مصداق دیگر شرکت مهندسی توسعه پترو فرایند کرخه در تاریخ ٠٨/١٢/١٣٩١ تأسیس و آقای محمدرضا نعمت‌زاده به‌عنوان اولین رئیس هیئت‌مدیره برگزیده می‌شود. در دو صورت‌جلسه هردو، به تاریخ ٣٠/١١/١٣٩٢ در یکی، اسامی اعضای حقوقی هیئت‌مدیره و در دیگری به نام اشخاص حقیقی، آقای سیدعلی بهشتیان به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره انتخاب می‌شود. بنابراین آقای نعمت‌زاده تا آخر بهمن ٩٢، یعنی بیش از شش ماه پس از کسب کرسی وزارت، همچنان رئیس هیئت‌مدیره این شرکت بوده است. ٧,٣. نمونه دیگر شرکت توسعه تجارت نعمت است. توسعه تجارت نعمت، شرکتی صددرصد خانوادگی است که مطابق صورت‌جلسه ٢١/١٠/١٣٩٠ آقای نعمت‌زاده مدیرعامل و رئیس هیئت‌مدیره و خانم مریم بختیاری (همسر) نایب‌رئیس و شبنم نعمت‌زاده عضو هیئت‌مدیره آن می‌شوند. در صورت‌جلسه مورخ ١٢/٠٨/١٣٩٢ اعضای هیئت‌مدیره چنین تغییر می‌کند: شبنم نعمت‌زاده، مریم بختیار و زینب نعمت‌زاده به ترتیب رئیس، نایب‌رئیس و عضو هیئت‌مدیره می‌شوند. مدیرعامل آقای سیدباقر مرتضوی از بیرون انتخاب می‌شود؛ یعنی آقای وزیر از این شرکت هم که صددرصد خانوادگی است، تقریبا دوماه‌ونیم بعد از قبول تصدی وزارت جدا می‌شود. درست عکس ادعای آقای نعمت‌زاده که در مجلس گفت: «… یعنی (١٣)، (١۴)، (١۵) مرداد ٩٢ استعفا دادیم و بنابراین دیگر آمدیم خدمت عزیزان رأی اعتماد دادید و مشغول کار شدیم؛ بنابراین قبل از معرفی به مجلس بنده از تمام این مسئولیت‌های عضویت در هیئت‌مدیره استعفا دادم، مدارکش هم موجود است. منتها برای اینکه اینها مراحل ثبتی‌اش انجام شود، باید مجامع عمومی این شرکت‌ها تشکیل می‌شد که آنها به جز یکی، دو تا در دست بنده نبود». در این مورد که باید گفت هر شب سرِ سفره شام، مجمع عمومی حاضر بودند! پس چرا دوماه‌ونیم قانون‌شکنی ادامه داشت؟ ٧,۴. وقتی وزیر یا معاون وزیر بلافاصله از پشت میز دولتی به بخش خصوصی می‌رود، باید منتظر رفتارهای منفعت‌طلبانه که در ادامه می‌آید، بود. در کشورهای پیشرفته از حیث مبارزه با فساد، مقامات و صاحب‌منصبان نباید خود را در موقعیت تضاد منافع قرار دهند و حتی نباید چنان رفتار کنند که در موضع تهمت قرار گیرند. تا مدت درخوراعتنایی پس از خروج از پست دولتی، صاحب‌منصبان حق برخی کارها از جمله استخدام و همکاری شغلی را در مؤسسات و بنگاه‌های خصوصی ندارند. به‌عنوان مثال کارکنان بانک فدرال رزرو ایالت نیویورک نمی‌توانند در کاری مشارکت کنند که در آن (مرتبط با آن) منافع شخصی دارند. تصمیم‌سازی، توصیه سیاستی، ارائه مشورت و شرکت در تحقیق و بررسی از جمله این کارهاست. همچنین اجازه ندارند مؤسسه سپرده‌گذاری داشته باشند. حتی برای اینکه در مظان اتهام تضاد منافع قرار نگیرند، مجاز نیستند هیچ شیء یا امر باارزشی را بپذیرند، مانند هدیه، دعوت به صرف غذا، مساعدت و فرصت تفریحی. پیش از استخدام، هر داوطلبی باید فرم افشایی را پر کند که منافع مالی، وام‌ها، مستمری‌ها و فعالیت‌های اقتصادی بیرون از بانک خود را آشکارا بیان کند. بعد یک عضو دفتر اخلاقیات بانک، فرم‌ها را مطالعه می‌کند و در نشست با هر داوطلبی قوانین بانک درباره تضاد منافع را شرح می‌دهد و در این فرایند معلوم می‌شود که در صورت استخدام چه محدودیت‌هایی باید برای وی قائل شد و چه مسئولیت‌هایی را می‌توان به او سپرد. اگر استخدام انجام شود، او باید از هر وضعیت بالفعل و بالقوه تضاد منافع بپرهیزد. درباره پایان اشتغال نیز محدودیت وجود دارد مانند آنکه کارمندان پس از اتمام قراردادشان نمی‌توانند در ارتباط با موضوعی که در دوره اشتغال در بانک به مربوط بود، با بانک تماس بگیرند. اضافه بر این، کارمندان ارشد در مدت زمانی که به یک سال هم می‌رسد، از ارتباط تجاری با بانک منع شده‌اند. ٧,۵. وقتی ما قواعد دینی، عقلی و تجربی را رعایت نمی‌کنیم نباید از اتخاذ تصمیم و رفتار برخی از دولتمردان به نفع گروه‌های خاص تعجب کنیم. آقای نعمت‌زاده در این سه‌سال‌واندی صدارت، با جدیت حافظ منافع معدودی از فعالان صنعت پتروشیمی بود. به چند نمونه توجه بفرمایید: • در سال ٩٢ ضمن رسیدگی و تصویب لایحه بودجه سال ٩٣ وی به شدت برای ادامه نرخ چپاولی دو‌و‌نیم‌سِنتی گازی که بنگاه‌های پتروشیمی به‌عنوان ماده اولیه (خوراک) مصرف می‌کردند، دفاع می‌کرده، درحالی‌که مجلس درباره تصحیح قیمت خوراک این بنگاه‌ها با استدلال علمی اصرار داشت که قیمت حداقل ١٣ سنت شود که بحمدالله چنین شد. چه لابی‌ها که انجام نشد و چه دروغ‌ها که گفته نشد! • برای حذف رانت عظیم فروش همراه با تبانی محصولات پتروشیمی در بازار به اصطلاح آزاد، فروش این محصولات از پایان سال ٩٠ در بورس کالا الزامی شد، چون در بورس، قیمت با رقابت و نه با تبانی، تعیین می‌شود. هنوز صدارت آقای نعمت‌زاده به سال نرسیده بود که کوشش خود را برای خارج‌کردن این محصولات از بورس با بخشنامه غیرقانونی معاونش (همراه و احیانا شریک او در شرکت هرمزان تجارت‌گستر کیش) آغاز کرد و پس از یک‌سال‌و‌اندی در مهر ١٣٩۴ توفیق نسبی در خارج‌کردن کالای پتروشیمی از بورس به دست آورد. یک ماه بعد دیده‌بان شفافیت و عدالت با کمک نیروهای متدین و وطن‌دوست بورس کالا در تهران و با استفاده از تحقیقات مرکز پژوهش‌های مجلس کوششی پژوهشی را سامان داد که نشان می‌داد این کار متضمن آسیب و زیان به زنجیره‌ای‌شدن صنعت پتروشیمی، پایین‌ماندن اشتغال‌زایی این صنعت و سود سرشار رانتی برای برخی بنگاه‌ها می‌شود. برآورد علمی نشان می‌داد این تغییر روش فروش محصول از بورسی به ظاهرا آزاد، سالانه‌ هزار ‌میلیارد تومان برای معدودی از کارخانه‌داران پتروشیمی رانت دربر دارد. قابل ذکر است که سود کل شرکت‌های پتروشیمی در سال‌های ٨٧-١٣٩١ به گزارش بورس اوراق بهادار مبلغ ١١،۶٠٣‌میلیارد تومان بود و تنها ۴٧۴‌میلیارد تومان مالیات پرداختند؛ یعنی چهار درصد، این چه ستمی به صنعت است که سود رانتی پتروشیمی با چهار درصد مالیات همراه شود و سایر بخش‌ها می‌بایست تا ٢۵ درصد سود، مالیات بدهند؟ دیده‌بان با ارسال گزارش متقن، از جناب آقای شریعتمداری، معاون رئیس‌جمهور و مسئول تنظیم بازار، خواست که از این کار ضدملی جلوگیری کند. آقای شریعتمداری مردانه ایستاد و مانع این رانت‌خواری‌ هزار‌میلیاردتومانی شد. جا دارد رسما تشکر دیده‌بان شفافیت و عدالت را ابراز کنم. بعد از این شکست‌ها، وزیر، مخالفان خروج محصولات پتروشیمی از بورس کالا را کمونیست و سوسیالیست خواند. وی حتی توجه نکرد که بورس به اقتصادهای سرمایه‌داری تعلق دارد، نه کشورهای سوسیالیستی! • حین تصویب برنامه ششم با لابی سنگین انجمن کارفرمایی صنعت پتروشیمی که عمدتا برنامه‌ریزی و اجرای آن را یک نماینده سه دوره مجلس انجام می‌داد، تلاش برای بازگشت به همان نرخ غارتگرانه خوراک پتروشیمی‌ها با حمایت وزیر صنعت، معدن و تجارت تکرار شد. این نماینده سابق در انتخابات مجلس نهم به دلیل سوابقش از نامزدشدن محروم شد. او که در دوران نمایندگی، عضو هیئت‌رئیسه کمیسیون صنایع مجلس بود، توانست بعد از پایان مجلس هشتم به دبیرکلی انجمن کارفرمایی صنعت پتروشیمی برسد که یک نمونه فساد ناشی از پدیده درهای چرخان و سوءاستفاده از اطلاعات و ارتباطات دوره اشتغال در حاکمیت را برای منافع ناروا نشان می‌دهد. لابی‌های او حتی انجمن را قادر کرد به ملاقات رئیس محترم مجلس برود تا زمینه الحاق یک ماده به برنامه ششم را فراهم کند. بحمدالله با کوشش مشترک جمعی از نمایندگان عدالت‌خواه، وزیر محترم نفت و دیده‌بان شفافیت و عدالت، جلب رأی مثبت ١۵٣ نماینده به پیشنهاد حذف مقدور شد و این ماده کنار گذاشته شد. جالب اینجاست که بخش پتروشیمی در حوزه مسئولیت وزیر نفت قرار دارد، ولی وزیر صنعت خود را برای تولیدکنندگان پتروشیمی به آب و آتش می‌زند و در این مسیر کسانی را به کار گرفته است که تجربه درهای چرخان برای مهاجرت به کسب‌وکار خصوصی را داشته و حالا دوباره با او به بخش دولتی بازگشته‌اند. • اخیرا براساس خبرهای موثق مردمی که به دیده‌بان رسیده است، آقای نعمت‌زاده برای چندمین‌بار به صرافت افتاده که محصولات پتروشیمی را از بورس کالا خارج کند. کدام فرد عادی می‌پذیرد که این دست‌وپازدن‌ها بی‌ارتباط با منافع شخصی و خانوادگی است؟ جناب آقای جهانگیری! بانک جهانی فساد را چنین تعریف می‌کند: «استفاده از قدرت عمومی برای مقاصد خصوصی»، با این تعریف روشن، اگر کار آقای نعمت‌زاده فساد نیست پس چیست؟ اگر بعضی روش‌های او را فسادزا و او را دارای سوابق فسادپرور بخوانیم گزاف گفته‌ایم؟ شما سیاست‌مدار کارکشته‌ای هستید و معنای این رفتارها برایتان آشکار است. مردم در شگفتند که چرا دولت از چنین عنصری حمایت می‌کند. دیده‌بان شفافیت و عدالت مصرانه از جنابعالی می‌خواهد که رئیس‌جمهور محترم را به عزل وزیر ‌میلیاردر ویژه‌خوار که نه‌تنها به آبروی دولت، بلکه به آبروی حکومت ضربه زده است، راضی بفرمایید.


منبع: irankhabar.ir

شرایط واگذاری مغازه به مستاجران پلاسکو

باتوجه به اینکه پلاسکونشینان آسیب‌دیده تا چند روز دیگر در مجتمع تجاری “نور” ساکن می‌شوند، چگونگی واگذاری واحدهای تجاری مذکور به کسبه صاحب سرقفلی یا مستاجر واحدها به مسئله مهمی تبدیل شده است.به گزارش ایران خبر، به گفته رئیس اتاق اصناف، تقریبا همه پلاسکونشینان صاحب سرقفلی بوده‌اند و آنهایی که مستاجر بوده‌اند نیز قراردادشان با مالک مغازه برجاست و اکنون به مجتمع “نور” منتقل می‌شوند.پس از فروریختن ساختمان پلاسکو به عنوان دومین ساختمان بلند تجاری پایتخت، در نظر گرفتن ساختمان‌ها و پاساژهای مختلف برای اسکان کسبه آسیب‌دیده و نهایی شدن مجتمع تجاری “نور”، این سوال مطرح می‌شود که این آسیب دیدگان آیا صاحب سرقفلی بوده‌اند یا مستاجر سرقفلی داران؟ و نهایتا اینکه پلاسکوی جدید مغازه‌هایش در این میان به چه کسانی تعلق می‌گیرد؛ مستاجران یا سرقفلی‌داران؟علی فاضلی – رئیس اتاق اصناف – در این باره اعلام کرد که تقریبا همه کسبه ساختمان پلاسکو یعنی حدود ۹۹ درصدشان مستاجر بنیاد مستضعفان و صاحب سرقفلی بوده‌اند و در این میان تعداد اندکی نیز مستاجر صاحبان سرقفلی بوده‌اند که البته به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده که مغازه‌ها و واحدهای تجاری مجتمع “نور” طوری واگذار شود که آسیب دیدگان بتوانند از آن‌ها استفاده کنند.وی افزود: واحدهای جدید در نظر گرفته شده به صاحبان سرقفلی داده می‌شود که نهایتا به مستاجران و کسانی که در ساختمان پلاسکو مستقر بوده اند و آسیب دیده‌اند خواهد رسید، چرا که قرارداد فی ما بین سرقفلی‌دار و مستاجر بر جای خود مانند قرارداد بین مالک (بنیاد مستضعفان) و صاحبان سرقفلی باقی است و با فروریختن ساختمان پلاسکو از بین نمی رود.فاضلی اظهار کرد:‌ برنامه‌ریزی به گونه ای انجام شده تا از کسبه آسیب دیده ساختمان حمایت شود و بر این اساس و با توجه به قوانین موجود، صاحب سر قفلی بدون اذن مستاجر نمی تواند واحد خود را به شخص دیگری واگذار کند اما شرایط واگذاری و چگونگی واحدهای مجتمع تجاری “نور” به زودی به اتحادیه‌های مرتبط اعلام می‌شود.


منبع: irankhabar.ir

هرکس نمی تواند با ترامپ کنار بیاید، برود!

به گزارش ایران خبر، شان اسپایسر در واکنش به انتقادهایی که از فرمان اجرایی اخیر ترامپ صورت گرفته است، گفت: صحبت از یک دوره بیست و چهار ساعته است. سیصد و بیست و پنج هزار نفر از طریق فرودگاه ها وارد کشور ما شده اند و در این میان صحبت از صد و نه نفر می شود که از هفت کشور بودند، همان هفت کشوری که دولت اوباما آنها را مشخص کرده بود. حال این افراد دیوان سالار با این مساله مشکل دارند؟

وی تهدید کرد به نظر من آنها یا باید با این برنامه کنار بیایند یا اینکه بروند.

بر اساس برنامه ای که ترامپ دستور اجرای آن را داده است، پناهجویان از سوریه تا صد و بیست روز و شهروندان هفت کشور ایران، عراق، لیبی، سومالی،سودان، سوریه و یمن تا نود روز از ورود به آمریکا منع می شوند.

اگر چه این برنامه موقت است ولی دولت ترامپ صحبت از سیاستی جدید درباره مهاجرت می کند که رئیس جمهور آمریکا در تبلیغات انتخاباتی خود قول آن را داده بود؛ بررسی های سخت گیرانه از شهروندان کشورهای عمدتا مسلمان نشین تا آمریکا را از حملات تروریستی افراط گرایی اسلامی مصون بدارد.


منبع: irankhabar.ir

تظاهرات دانشجویان پزشکی برای حفظ طرح بیمه اوباما

به گزارش ایران خبر، به نقل از رویترز، این طرح که به ACA  شناخته شده است از قوانینی بود که به دست اوباما تصویب شد 

در طرح مذکور ” لایحه حفاظت از بیمار و مراقبت مقرون به صرفه ” که بر کیفیت و مقرون به صرفگی بیمه سلامت تاکید دارد.
دکتر ” بروس هنشو” عضو هیئت علمی دانشکده نورث وسترن گفت:” قانون ” ای سی ای ” کامل نیست .اما  نبود آن شرایط را برای بیمارن دشوارتر می کند . ما نمی خواهیم حقوق بیمارنمان نیز پایمال شود. ما اجازه نمی دهیم تا این روند ادمه یابد و ایستادگی می کنیم .

دونالد ترامپ پس از رسیدن به ریاست جمهوری نخستین قوانینی را که امضاء کرد مالیات و جریمه تحت مقررات ACAبوده است . به عقیده ترامپ این طرح به شهروندان آمریکایی بار مالی وارد می کند . او به محض ورود به کاخ سفید طرح بهداشت و درمان اوباما را لغو کرد و فضای ازادی در حوزه تجاری بین ایالتی برای ارائه خدمات بهداشت و درمان ایجاد کرد . وی معتقد است که جوانان باید تحت پوشش بیمه پدر و مادر خود قرار بگیرند .

” آرتورو سالو” دانشجوی سال دوم شمال غرب میامی فلوریدا در طول تظاهرات از مردم خواست تا برای پوشش ACa در این طرح ثبت نام کنند و این حرکت عقب نشینی درستی به عملکرد ترامپ خواهد بود . به عقیده دانشجویان این رفتار ترامپ غیر انسانی و ناعادلانه است .


منبع: irankhabar.ir

هر کسی می خواهد، می تواند برود

به گزارش ایرنا به نقل از خبرگزاری رویترز، در این نامه که به وزیر امورخارجه (موقت) آمریکا و دیگر مقام های ارشد این وزارتخانه ارسال خواهد شد، فرمان ترامپ رئیس جمهوری امریکا برای منع ورود اتباع برخی کشورهای خارجی به آمریکا «مخرب» توصیف شده و آمده است: این ممنوعیت نه تنها موجب کاهش حملات تروریستی نخواهد شد بلکه به پایین آمدن حسن نیت جامعه بین المللی به آمریکایی ها و تهدید علیه اقتصاد این کشور منجر خواهد شد. این نامه تصریح می کند، سیاستی که ترامپ پیش گرفته «به روابط آمریکا با دیگر کشورها ضربه خواهد زد» و «احساسات ضد آمریکایی را تقویت می کند». «شان اسپایسر» سخنگوی کاخ سفید روز دوشنبه در مورد این اقدام کارمندان وزارت امورخارجه آمریکا گفت: آنها یا با این مسئله کنار می آیند و یا می توانند بروند.«رکس تیلرسون» گزینه پیشنهادی ترامپ برای سرپرستی وزارت امورخارجه آمریکا هنوز مورد تایید نمایندگان سنا قرار نگرفته است. انتظار می رود که سناتورها روز چهارشنبه برای رای اعتماد به او تصمیم گیری کنند.اتباع عراق، سوریه، ایران، سودان، لیبی، سومالی و یمن بر اساس دستور اجرایی روز جمعه گذشته ترامپ به مدت ۹۰ روز اجازه ورود به آمریکا را ندارند.


منبع: baharnews.ir

دیدار پادشاه اردن با معاون اول ترامپ

به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه اینترنتی کاخ سفید، در این بیانیه آمده است، مایک پنس، معاون اول رئیس‌جمهوری آمریکا در چارچوب یک صبحانه کاری، میزبان ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن بود. ملک عبدالله دوم نخستین رهبر خارجی است که در محل اقامت شخصی معاون اول رئیس جمهوری آمریکا، مهمان وی شده است. پنس از تلاش‌های ملک عبدالله دوم در راستای برقراری صلح و ثبات در خاورمیانه قدردانی کرد.بر اساس بیانیه کاخ سفید، معاون اول رئیس‌جمهوری آمریکا بر تعهد کشورش در قبال امنیت و توسعه اقتصادی اردن تأکید کرد. پنس و ملک عبدالله دوم در جریان این دیدار همچنین درباره رویدادهای منطقه و راهکارها برای افزایش تلاش‌ها جهت از میان بردن گروه تروریستی داعش به بحث و رایزنی پرداختند.کاخ سفید اعلام کرد، دستیابی به راهکاری سیاسی به منظور حل بحران سوریه از جمله دیگر مسائلی بود که در جریان دیدار دو طرف به آن پرداخته شد.معاون اول رئیس‌جمهوری آمریکا و  پادشاه اردن با اشاره به مناقشه میان فلسطینی‌ها و رژیم صیهونیستی، در رابطه با تحولات مربوط به این امر نیز به گفت‌وگو پرداختند. دو طرف همچنین بر اهمیت ادامه روند تحکیم روابط اردن و آمریکا تأکید کردند.پادشاه اردن همچنین با جیمز ماتیس وزیر دفاع آمریکا دیدار و درباره روابط نظامی دو جانبه به خصوص در زمینه مبارزه با تروریسم گفت‌وگو کرد.در همین حال، شون اسپایسر، سخنگوی کاخ سفید گفت‌ که قرار است ملک عبدالله دوم دیداری نیز با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا داشته باشد.


منبع: baharnews.ir

پاشایی ، هاشمی و پلاسکو…/ بحران کجاست؟

گرد و خاک پلاسکو بیشتر از چهارراه استانبول در شبکه های مجازی بود. هنوز هم غبارها نخوابیده است. بحران پلاسکو انقدرها دامنه نداشت. اما “جیب دوختن های رسانه ای” و “کیسه کشیدن های سیاسی” آنقدرها جذابیت دارد که آتش پلاسکو را همچنان شعله ور نگه دارد.
 
مساله این یادداشت اما نه پلاسکو است و نه حواشی رسانه ای و سیاسی اش. ماجرا در مواجهه با پدیده بحران در کشور ماست.
 
پیش از پلاسکو ماجرا فوت آیت الله هاشمی داغ بود. پیش تر نیز دهها حادثه دیگر مثل اختلاس ها و غیره. این روزها شاید بسیاری از دلسوزان انقلاب را این دست حوادث نگران باشند. اما نگرانی ها صرفا از جهت ابعاد حادثه نیست. به بیانی دیگر ابعاد بحران بسیار فراتر از خود بحران است. بدین جهت مدیریت بحران دیگر به روش های سنتی میسر نیست.
 
شاید تا پیش از این مدیریت بحران منحصر به خود حادثه بود. اما این روزها ماجرا متفاوت است. اساسا خود حادثه مهم نیست. بحران بزرگتر، فرآیند ساخت بحران در کشور است که اساسا نسبت یک به یکی با خود حادثه ندارد.
 
 بین مرحوم پاشایی  و مرحوم هاشمی تفاوتی نیست. هردو می تواند بحران بسازد. ابعاد حادثه اهمیتی ندارد. پلاسکو می تواند بحران ساز باشد و سیل سیستان با همان ابعاد بحرانی نشود.
 
 ماجرا این است که برخلاف گذشته بحران در خود حادثه  نیست و نباید آنجا دنبال مقصر گشت. شهرداری یا دولت یا آتش نشانی یا هیات امنای پلاسکو و یا مردم و یا هرکس دیگه نمی توانند منشا بحران باشند. بحران سازی این روزها به جایی منتقل شده است که از دسترس مدیران حوادث بحرانی خارج شده است. حوزه تخصص دیگری می طلبد. اشتباه اساسی و رایج این است که در خود بحران متوقف شویم. امروز پلاسکو و فردا می تواند یک بارندگی ساده منشا بحرانی شود.
 
سخن بر سر این است که فرآیند اطلاع رسانی و انتقال پیام امروز بحرانی است نه حوادث. مدیریت خود حادثه، به این شکل سنتی که مسوولی اشتباه نکند و حرف نادرست نزند و خطایی رخ ندهد و غیره؛ نه اینکه غیر مفید باشد اما اصلاح کامل آن نه عملی است و نه مشکلی را حل می کند. فرآیند بحرانی ساخت بحران لازم باشد قلب واقع می کند و منتظر حادثه بحرانی نمی ماند.
 
جنس بحران پلاسکو و فوت آیت الله و اختلاس ها و غیره از نوع اغتشاش فوت مرحوم پاشایی است. همان زمان خاطرم هست که برخی هشدار دادند که ماجرا در پاشایی متوقف نمی شود. این جنس فرآیندهای بحران ساز در فوت پاشایی خودش را نشان داد و هرازگاهی به بهانه ای، مجدد بازتولید شده است.
 
اما هدف این فرآیند بحران ساز چیست؟ برای توجه دادن به این فرآیند اول از همه باید تعریف مان را از بحران اصلاح کنیم. بحران اجتماعی و حتا امنیتی صرفا در آشوب خیابانی تعریف نمی شود. بحران جدی این روزها تخریب شدید اعتماد عمومی و بهم ریختگی در ساخت سرمایه های اجتماعی است. بحرانی که در حال وقوع است از بین رفتن اعتماد مردم به مسوولین است. جناح و گروه ها نیز تفاوتی ندارند. ادامه این بحران سازی ها باعث می شود مردم بدنه قدرت را یکپارچه مفسد اقتصادی و ناکارآمد تحلیل کند. اول مفسد و بعد هم ناکارآمد. ابعاد ویران کننده این بحران به شدت فراتر از سطل آشغال آتش زدن است.
 
مساله این است که بحران سازی از یک حادثه واقعی به چرخه جنون وار پیام مجازی تقلیل یافته است. هر حادثه ای در هر ابعادی می تواند مستعد ساخت یک بحران اجتماعی باشد.
 
خلاصه اینکه این روزها “حادثه” نیست که اهمیت دارد و این فرآیند بحران سازی در کشور است که با اتکا به ابزار بحران ساز، سرمایه های اجتماعی را هدف گرفته است.
 
بنابراین ابتدا باید تعریف مان را از بحران تغییر دهیم و ماجرا را صرفا آشوب خیابانی تحلیل نکنیم و بعد هم تمرکز خودمان را از تدبیر یک حادثه بحران ساز به فرآیند بحران سازی تغییر دهیم. بحران در شبکه های اجتماعی است؛ نه صرفا اشتباه فلان مسوول و بهمان سیاستمدار. اشتباه و خطا و تقصیر همیشه هست و اما نباید متوقف ماند. بحران در شبکه های اجتماعی را  خناسان می سازند. تا اینجای ماجرا طبیعی است؛ مشکل جایی است که این ابزار بحران ساز باعث می شوند ساده لوحان باور کنند و سطحی نگران بر آن بدمند.


منبع: alef.ir

چرا حرافی درباره پلاسکو زیاد بود؟

۱ – افکار عمومی جامعه ایران در هفته‌ای که گذشت، درگیر حادثه ساختمان پلاسکو بود و همه جا صحبت از پلاسکو است. از اظهار تأسف و همدردی تا دنبال متهم حادثه گشتن، سر خط اصلی تقریبا همه صحبت‌هایی است که از یک هفته قبل تاکنون شنیده می‌شود.

فارغ از اصل ماجرا و تلخی آن، آنچه که تلخ‌تر است، مشاهده یک عارضه منفی عمومی در جامعه ماست به نام «حرافی». ما جامعه‌ای داریم که حراف است و میل به حرف زدن درباره هرچیزی در ما شدید است. در اینجا خیلی قصد پرداختن به علل و عوامل تاریخی و روانشناختی و جامعه‌شناختی عارضه زشت پرحرفی جامعه خودمان نداریم که می‌طلبد درباره آن تحقیقات مفصلی انجام گردد.

اما به هر حال ما در مورد هر موضوعی دوست داریم اظهارنظر کنیم و لابد با خودمان فکر می‌کنیم اگر این حرف را نگوییم، در آگاهی بخشی به دیگران کوتاهی کرده‌ایم غافل از اینکه حرافی خودش ریشه در کم آگاهی فرد دارد. میزان بسیار پایین سرانه مطالعه جامعه ما این را تایید می‌کند. جامعه‌ای که در نمایشگاه کتاب آن، غرفه‌های فست فود مشتری بیشتری از کتاب دارند و از مطالعه کردن فراری است، طبیعتا کمتر هم فکر می‌کند، دهن‌بین است و بیشتر حرف می‌زند.
 
 ما باید فکری به حال خودمان بکنیم. مطالعه کم و سخن گفتن زیاد و بی علاقگی به کار در جامعه ما باعث شده نوعی فرهنگ بخصوص به نام «فرهنگ شفاهی» ظهور و بروز پیدا کند. جامعه‌ای که در آن فرهنگ کار نباشد، وقت زیاد می‌آورد و آن را با حرافی پر می‌کند.
 
۲  – جامعه حراف، طبیعتا دنبال سوژه نیز می‌گردد تا در مورد آن حرف بزند. خوشبختانه یا متاسفانه، ما جامعه‌ای داریم که پرحادثه و پرسوژه است. سوژه‌های حرافی جامعه ما هم تاریخ مصرف دارند. تاریخ مصرف آن، تا رسیدن سوژه بعدی است. جامعه بی سوژه نمی‌ماند به هر حال.

این هفته حادثه پلاسکو سوژه آن است، قبل از آن استقبال از ایرباس ، قبل از آن فوت مرحوم هاشمی رفسنجانی ، قبل از آن گورخواب‌ها سوژه بودند و… . برخی سوژه‌ها طبیعی و برخی مصنوع دست سیاستمداران برای انحراف افکار عمومی از فکر کردن و درگیر شدن به مسائل اصلی جامعه از جمله فقر، بیکاری، رکود، فساد، گرانی، تحریم است.

یکی از مزاحمت‌هایی که بر سر راه آتش‌نشان‌های حادثه پلاسکو بود، یورش مردم به محل حادثه برای ثبت سوژه بود.
۳- پیش از این و در عصر رسانه‌های منولوگ، اظهار نظرهای مردم بیشتر در اماکن عمومی همچون تاکسی، اتوبوس، مترو، صف نانوایی، صف سینما و… جریان داشت. با فراگیر شدن استفاده همگانی از فضای مجازی و گذار به دوره هر فرد چند رسانه، ضلع سوم مثلث تکمیل شده و هرکسی با ساختن یک اکانت در شبکه‌های اجتماعی مثل فیسبوک و توئیتر و اینستاگرام و راه اندازی کانال شخصی در تلگرام، این فرصت را غنیمت شمرده و با توجه به ویژگی خاص فضای مجازی که قدرت تبدیل یک به بی‌نهایت را دارد، حرف‌های خود را با دیگران مطرح می‌کند.

 سرعت تولید این پیام‌ها واقعا افسار گسیخته است. فردی تا دیروز امکان حرف زدن با چند نفر بیشتر را نداشت، امروز این امکان را دارد که با توجه به جایگاه اجتماعیش برای ده‌ها و صدها و هزاران نفر حرف بزند.

۴-  در اینجا به یک مورد از حرف‌های بدون پشتوانه که در مورد حادثه پلاسکو زده شده اشاره کوتاه می‌کنیم. یک مورد که عمومیت داشت و بخصوص هنرپیشه‌ها می‌گفتند این بود که حادثه پلاسکو تقصیر تک‌تک ماست که به جای انتخاب متخصصین مدیریت شهری، ورزشکار و خواننده و… انتخاب کردیم که نتیجه کار آنها شد فاجعه پلاسکو. اولا نکته‌ای که مغفول می‌ماند در این بین این است که شهر یک کل به هم پیوسته از روح و کالبد است.

همانقدر که برای شورای شهر ۳۰ نفره گرایش‌های عمرانی و زیرساختی لازم هست، همانقدر هم سایر گرایش‌های انسانی که ورزش و هنر را هم شامل می‌شود، لازم است. ماموریت شورای شهر که صرفا فیزیکی بررسی استحکام و ایمنی ساختمان‌های شهر نیست. شورای شهر در مورد مدیریت فضای روحی، فکری و ذهنی و نشاط و ورزش هم مسئولیت دارد و این باعث جامعیت ابعاد تصمیم‌گیری‌ها در شورای شهر می‌گردد.

ثانیا اگر حادثه پلاسکو در جایی مثلا تئاتر شهر یا خانه سینما یا ورزشگاه آزادی یا یک سالن کنسرت اتفاق افتاده بود، احتمالا اولین چیزی که همین گروه می‌گفتند این بود که اگر جامعه هنری یا جامعه ورزش در شورای شهر چند نفر نماینده داشت، چنین اتفاقی نمی‌افتاد!


منبع: alef.ir

حادثه پلاسکو از نگاه یک آتش نشان

شهدا و جانباختگان حادثه پلاسکو تشییع و به خاک سپرده شده اند و دیگر وقت بررسی ابعاد مختلف حادثه فرا رسیده است، ایسنا این حادثه را از منظر یک آتش نشان و نیروی عملیاتی آتش نشانی آسیب شناسی کرده و از او پرسیده است که اگر در عملیات اطفای حریق پلاسکو حضور داشت، چه اقدامی انجام می داد.

داود براتی که بیش از ۳۰ سال در آتش نشانی فعالیت کرده و سال ها معاون پیشگیری آتش نشانی تهران بوده است، در گفت‌وگو با ایسنا در این باره اظهارکرد: ساختمان پلاسکو با بیش از ۵۰ سال قدمت، ارتفاع و زیربنای بالا داشت و مملو از تریکو و انواع مواد قابل اشتعال و خطرناک بود که به این موارد باید بار انسانی صدها نفر از کسبه و مراجعه کنندگان را نیز اضافه کرد که همه این ها سبب شده بود که این ساختمان در زمره اماکن بسیار پر مخاطره قرار بگیرد.

وی با بیان اینکه ساختمان پلاسکو دارای سازه فلزی نامقاوم و عناصر ساختمانی ضعیف بود، گفت: نبود ابتدائی ترین امکانات ایمنی و تدافعی در این ساختمان در کنار تاسیسات ناقص ایمنی، شرایطی را ایجاد کرد که شروع حریق با توسعه سریع آن در ساختمان همراه شد.

این کارشناس ارشد ایمنی و حریق ادامه داد: در نبود امکانات ایمنی الزامی در این گونه ساختمان های پر مخاطره و همچنین نداشتن تجهیزات پیشرفته عملیاتی آتش سوزی در بناهای بلند مرتبه باید به این نکته مهم توجه شود که در این نوع آتش سوزی هاعملیات باید از بیرون ساختمان و با حداقل ممکن نفرات انسانی در داخل بنا، انجام شود.

براتی با بیان اینکه آتش نشانان در این شرایط جان خود را به خطر انداخته و بر خلاف استانداردهای عملیاتی، ده ها نفر برای نجات جان افراد به داخل ساختمان رفتند، گفت: البته با توجه به کاستی ها و برای جبران این کاستی ها و کمبود ها چاره ای جز این نیز وجود نداشت.

معاون  سابق پیشگیری سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران با بیان اینکه آتش نشانان باز هم در کلاس درس فداکاری و ایثار ممتاز شدند، گفت: اما در مقابل کسانی هم مردود شدند، آنها که فریاد های آتش نشانان برای ایمن سازی اماکن پرخطر را بارها و بارها نشنیده و و تاوان سختی را برای شهروندان و داغ‌دیگان فراهم کردند.

براتی تصریح کرد: برای تغییر رویکرد و ایمن سازی اماکن پرخطر در شهر تهران، امروز هم بسیار دیر است. زنگ های خطر ایمنی کانون های خطر تهران با شدت و به طور ممتد به صدا در آمده است و راهی نداریم جز اینکه ایمنی را با تمام وجود باور کنیم و نقش خود را برای تأمین آن ایفا کنیم.


منبع: alef.ir

دانلود SwiftKey Keyboard برای اندروید و Ios / صفحه کلید قدرتمند برای تایپ سریع و هوشمند با پشتیبانی از زبان فارسی

 باشگاه خبرنگاران جوان؛SwiftKey Keyboard یکی از برترین صفحه کلید ها برای اندروید است  که اوایل سال ۲۰۱۶ توسط مایکروسافت خریداری شد. ویژگی های کاربردی و فناوری جدید برای تایپ سریع  و هوشمند و آسان با قابلیت هایی از جمله : اصلاح مشکلات تایپی , پیش بینی کلمات  , پشتیبانی از صفحه کلید پارسی و تبدیل صدا به متن از امتیازات این برنامه است.

 صدها پوسته های جذاب و بسیار زیبا را نیز از ویژگی های دیگر این صفحه کلید میتوان بر شمرد.

برخی از ویژگی های کیبورد SwiftKey Keyboard  :

        دارا بودن صدها پوسته متنوع و زیبا
        قابلیت تغییر و شخصی سازی رنگبندی و ظاهر کیبورد
        تشخیص خودکار کلمه های موجود در دیتابیس کیبورد
        امکان نوشتن سریع به صورت سوایپ
        پشتیبانی از همه زبان ها از جمله فارسی
        دارا بودن شکلک های متنوع برای استفاده
        دارا بود قابلیت جالب Trace
        محیط کاربری یوزرفرندلی و جذاب

تغییرات نسخه ی ۶٫۵٫۰٫۶۴ :

    اضافه شدن زبان های جدید
    بهبود عملکرد و رفع مشکلات متعدد + رفع کرش در برخی دستگاه ها

این نرم افزار پر طرفدار  حدود  ۱۰۰ میلیون بار از گوگل پلی دانلود شده است و امتیاز عالی ۴٫۵ از ۵٫۰ را از کاربران دریافت کرده است.

در ادامه میتوانید این نرم افزار را برای اندروید و IOs دانلود کنید.
 
برای دریافت اندروید اینجا را کلیک کنید


برای دریافت آی او اس اینجا را کلیک کنید


منبع: alef.ir

تعرفه‌های پستی سرگردان بین گرانی و ارزانی

به گزارش ایسنا، اواخر شهریورماه سال جاری شرکت ملی پست به یکباره و بدون اطلاع‌رسانی کافی مصوبه‌ای از کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات را بر روی سایت خود قرار داده و بدین ترتیب از تغییر تعرفه‌های پستی خبر داد.

براساس مصوبه‌ای که بر روی سایت شرکت پست قرار گرفته بود تعرفه‌ها نه تنها دستخوش افزایش شده بودند، بلکه پله‌های مختلف تعرفه‌ای نیز حذف شده و بدین ترتیب براساس اوزان با فاصله‌ای به مراتب بیشتر از قبل تعیین شده بود.

هنوز مدت زیادی از رسانه‌ای شدن این موضوع و انتقاد به این روند نگذشته بود که سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان هرگونه افزایش قیمت در این بخش را قبل از تایید و تصویب در کارگروه تنظیم بازار غیرقانونی اعلام کرد.

همچنین در قالب این اطلاعیه اعلام شد که درخواست شرکت پست مبنی بر افزایش تعرفه پس از بررسی‌های لازم به کارگروه تنظیم بازار منعکس شده است. بر این اساس، هر گونه اقدام قبل از تصویب نهایی و ابلاغ آن فاقد وجاهت قانونی است و در صورت افزایش احتمالی، باید در اسرع وقت نسبت به بازگشت نرخ‌ها به قیمت‌های قبلی اقدام شود.

البته پس از این صحبت‌ها  آذرماه امسال مدیرعامل شرکت ملی پست در گفت‌وگوهای خود تاکید کرد که تعرفه‌های جدید حدود دو ماه است اجرایی شده است.

اما پس از مدتی شرکت پست به یکباره تعرفه‌های جدید را از روز سایت خود حذف کرده و همان تعرفه‌های سال ۱۳۹۴ را بر روی سایت قرار داد. پیگیری آخرین وضعیت تعرفه‌های پستی از سوی مدیرعامل شرکت پست گویای این بود که به اعتقاد این مدیران شرکت پست همواره مظلوم است.

حسین مهری همچنین دراین باره اظهار کرد: طی ۴۰ ماهی که از عمر دولت یازدهم می‌گذرد ما تنها در سال‌های ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ افزایش تعرفه داشته‌ایم. برای سال جاری نیز پیشنهاداتی مبنی بر افزایش شش درصدی تعرفه‌های خود را با هماهنگی سازمان حمایت بر روی سایت شرکت قرار داده‌ بودیم.

وی ادامه داد: اما پس از مدتی با وجود آنکه سازمان حمایت تعرفه‌های جدید را تصویب کرده بود اینگونه عنوان شد که لازم است ستاد تنظیم بازار این تعرفه‌ها را تایید کند. اکنون نیز  در ستاد مربوطه اینگونه تصمیم گرفته شده که فعلا افزایشی در تعرفه‌ها رخ ندهد برهمین اساس تعرفه‌های ما بار دیگر به سال ۱۳۹۴ بازگشته است.

مهری همچنین عنوان کرد: البته با این وجود همچنان پیگیری‌ها در حال انجام است و نامه‌هایی به معاون اول رییس جمهور ارسال شده و برهمین اساس پیش‌بینی می‌کنیم ظرف چند روز آینده بار دیگر شاهد افزایش تعرفه‌های پستی باشیم.

در این میان نکته قابل توجه آنکه شرکت پست در شرایطی به گفته مدیرعامل آن مظلوم واقع شده که حتی براساس صحبت‌های او طی سال‌های گذشته تقریبا هر ساله افزایش تعرفه را دنبال کرده‌ است.

نکته دیگر آنکه حتی اگر قرار بر افزایش تعرفه در بخشی باشد لازم است اطلاع‌رسانی لازم و شفاف صورت گرفته و اینگونه نباشد که به مدتی بیش از دو ماه مردم تعرفه‌ای را پرداخت کنند که هنوز مورد تصویب مراجع تصمیم‌گیرنده در این حوزه نبوده است.

حال انتظار می‌رود حداقل اگر قرار بر تغییر تعرفه‌های پستی است برخلاف دفعات قبل آخرین تغییر تعرفه‌های پستی در دولت یازدهم با روندی شفاف همراه شده و در این زمینه اطلاع‌رسانی کافی و مناسب صورت گرفته و به مشترکان این شرکت اطلاعات لازم از قبل داده شود تا به هنگام استفاده از سرویس‌های پستی به یکباره در مواجه با عمل انجام شده قرار نگیرند.


منبع: alef.ir

ویندوز اسرارآمیز کلود از راه می رسد

به گزارش خبرگزاری فارس ، بررسی ها نشان می دهد در بسیاری از نسخه های عرضه شده ویندوز ۱۰ دو نام ویندوز کلود و ویندوز کلود ان به چشم می خورد و لذا می توان حدس زد که در پس پرده تلاش هایی برای استفاده گسترده تر از سرویس های کلود برای کسب درآمد توسط مایکروسافت در جریان است.

برخی منابع نزدیک به مایکروسافت هم با ارسال مطالبی در شبکه های اجتماعی این موضوع را تایید کرده اند. ظاهرا استفاده از کلمه ان در نام این سیستم عامل اشاره ای به نسخه ای از سیستم عامل یاد شده است که برای استفاده در کشورهای اروپایی تخصیص داده شده است.

ویندوز کلود برای ارائه خدمات به طور کامل متکی به سرویس های کلود نیست و در واقع سیستم عاملی است که تنها قادر به اجرای برنامه ها و خدمات کلود خود شرکت مایکروسافت خواهد بود. این برنامه ها باید از ویندوز استور بارگذاری شوند و به نظر می رسد این ویندوز جایگزین سیستم عامل نه چندان محبوب ویندوز آر تی خواهد شد.

ویندوز آرتی اولین بار همراه با تبلت های سرفیس مایکروسافت عرضه شد و بی ثباتی و عدم اجرای برنامه های متنوع باعث محبوبیت اندک آن گردید. امروزه مایکروسافت خود به جای این ویندوز، ویندوز ۱۰ را عرضه می کند.


منبع: alef.ir

ترامپ استخدام نیروهای خارجی در شرکت‌های فناوری آمریکایی را ممنوع می‌کند

به گزارش خبرگزاری فارس، گفته می شود دستورالعمل جدید ترامپ برنامه فدرال این کشور برای کمک به آمازون، مایکروسافت و برخی شرکت های فناوری دیگر برای به کارگیری مهندسان و دیگر نخبگان خارجی را به شدت محدود کرده و شرکت های فناوری را مجبور به استخدام نیروی کار آمریکایی خواهد کرد.

تحمیل این شرایط به شرکت های فناوری آمریکا هم آنها را مجبور به صرف هزینه های زیادی برای پرداخت حقوق به این افراد خواهد کرد و هم مشکلات جدی برای رفع نیازهای شرکت های یاد شده به وجود می آورد. زیرا در بسیاری از حوزه ها فارغ التحصیلان دانشگاهی کافی و مستعد برای بر عهده گرفتن مشاغل مورد نظر شرکت های فناوری امریکایی در خود این کشور وجود ندارد و آنها چاره ای جز متوسل شدن به اتباع دیگر کشورها ندارند.

ترامپ رییس جمهور آمریکا به تازگی دستورالعمل هایی را برای محدود کردن مهاجرت اتباع دیگر کشورها به این کشور امضا کرده که موجب خشم عمومی در این کشور شده است. ممنوع کردن ورود اتباع هفت کشور دنیا از جمله ایران به آمریکا یکی از نژادپرستانه ترین و توهین آمیزترین تصمیم هایی است که توسط وی گرفته شده است.

این نگرانی وجود دارد که دستورالعمل جدید ترامپ موجب توقف صدور ویزای H-1B شود که استخدام اتباع خارجی در شرکت های فناوری آمریکا در صورتی که نیروی کار محلی برای استخدام در موقعیت شغلی خاصی موجود نباشد را تسهیل می کند.

بر اساس برآوردها هر سال حدود ۸۵ هزار ویزای H-1B برای اتباع کشورهای خارجی صادر می شود و مشخص نیست با تصمیم جدید ترامپ چه شرایطی در این زمینه حاکم خواهد شد.


منبع: alef.ir