جمعیت استان تهران چند نفر است؟

رئیس سازمان برنامه و بودجه استان تهران گفت: با بررسی نتایج اولیه سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۹۵، جمعیت این استان حدود ۱۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر برآورد می‌شود.

نعمت الله ترکی روز دوشنبه در حاشیه برگزاری آئین اختتامیه سرشماری عمومی نفوس و مسکن شهرستان قرچک در جمع خبرنگاران افزود: سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۹۵ با بهره گیری از ۵ هزار نیرو در دو مرحله اینترنتی و مصاحبه حضوری در استان تهران برگزار شد که با اجرای بازبینی های مورد نیاز، نتیجه قطعی سرشماری استان تهران تا پایان ماه جاری اعلام می شود.

وی افزود: در بررسی های صورت گرفته قبل از اجرای سرشماری ، جمعیت استان تهران در حدود ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر پیش بینی شده بود که با جمع بندی نتایج اولیه ، این جمعیت در حدود ۱۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر برآورد می شود.

وی جمعیت شهرستان های استان تهران را بیش از ۵ میلیون نفر اعلام کرد.

ترکی تصریح کرد: اولویت ستاد سرشماری استان تهران ، پرداخت حق الزحمه مأموران سرشماری است که این امر تا پایان هفته جاری نهایی می شود و پس از آن حق الزحمه ستادهای پشتیبانی استان تهران و شهرستان های استان نیز پرداخت خواهد شد.

وی بیان کرد: از ستادهای سرشماری شهرستان هایی که در بخش ثبت نام اینترنتی حائز رتبه های اول تا سوم شده اند نیز با تقدیم لوح تقدیر و هدایایی تجلیل به عمل می آید.

رئیس سازمان برنامه و بودجه استان تهران افزود : به تمامی افرادی که نسبت به ثبت اطلاعات خانوار به صورت اینترنتی اقدام کرده بودند، دو گیگابایت اینترنت رایگان داده شد.

وی با اشاره به نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن در شهرستان قرچک گفت: بر اساس برآورد اطلاعات سال ۹۰ ، جمعیت شهرستان قرچک ۲۴۰ هزار نفرپیش بینی شده بود که با بررسی نتایج اولیه این سرشماری ، جمعیت این شهرستان بالغ بر ۲۵۸ هزار نفر خواهد بود.


منبع: alef.ir

تهران ۷ درجه سرد می‌شود

اداره کل هواشناسی استان تهران از روند کاهشی دمای هوای استان تا پایان هفته جاری خبر داد و اعلام کرد: دمای هوای پایتخت در ۷۲ ساعت آینده ۷ درجه سردتر می شود.

به گزارش اداره کل هواشناسی استان تهران، براساس تحلیل نقشه های پیش‌یابی، با نفوذ سامانه بارشی در استان تهران از اواخر وقت امروز تا فرداشب شاهد بارش باران، رعد و برق و وزش باد در سطح استان خواهیم بود.

در این گزارش تصریح شده، عمده بارش ها دراین مدت در ارتفاعات و به صورت برف و باران خواهد بود که از اواخر وقت فردا (سه شنبه) با خروج این سامانه بارشی، وزش باد شدید در برخی از مناطق استان تهران به خصوص بخش های جنوبی و غربی دور از انتظار نخواهد بود.

اداره کل هواشناسی استان تهران، کمینه و بیشینه دمای تهران در روزهای دوشنبه، سه شنبه و چهارشنبه را به ترتیب (۷ و ۱۶)، (۳ و ۱۴) و ( صفر و ۱۲) درجه سانتیگراد پیش بینی کرده است.

دراین گزارش با اشاره به بارش برف و باران در سطح استان تهران به خصوص مناطق کوهستانی و ارتفاعات، توصیه شده که تمهیدات لازم در رابطه با احتمال آبگرفتگی معابر عمومی، اختلال در تردد، لغزندگی و مه آلود بودن جاده ها پیش بینی شود.

براساس گزارش اداره کل هواشناسی استان تهران، ورامین و فیروزکوه با دمای ۱۹ و ۵- درجه سانتیگراد به ترتیب گرمترین و سردترین مناطق استان در ۲۴ ساعت گذشته بودند.


منبع: alef.ir

قتل شهردار زن

پلیس فنلاند شامگاه یکشنبه گزارش داد که در شهر ایماترا واقع در نزدیکی مرز روسیه یک شهردار زن و دو زن روزنامه‌نگار هدف گلوله‌ قرار گرفته و کشته شده‌اند. عامل احتمالی این سوء‌قصد بازداشت شده است.

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از دویچه وله، این حادثه شامگاه شنبه (۳ دسامبر) روی داده است. قربانیان این سوء‌قصد هنگام خروج از رستورانی در مرکز شهر هدف گلوله‌ی مردی قرار می‌گیرند که به تفنگ شکاری مسلح بوده است.

نام یکی از قربانیان تینا ویلن یپینن است. او ۵۳ ساله، شهردار و عضو حزب سوسیال دمکرات است و از خود دو فرزند بر جای گذاشته است. هویت دو قربانی دیگر هنوز اعلام نشده است.

ضارب احتمالی توسط پلیس دستگیر شده ولی بازجویی از او هنوز انگیزه‌ی این جنایت را روشن نکرده است. گفته می‌شود که او ۲۳ ساله و از افراد محلی است و قربانیان خود را تصادفی انتخاب کرده است.

در زمان تیراندازی یک خودروی پلیس در نزدیکی حادثه بوده و به سرعت به محل می‌رسد و با راهنمایی شاهدان ضارب را بازداشت می‌کند. پلیس گفته است که او از خود مقاومتی نشان نداده است. این مرد جوان دارای سوء‌سابقه است و نزد پلیس پرونده دارد.

شاهدان عینی گفته‌اند که ۴ یا ۵ بار با تفنگ شکاری شلیک شده است. اما این تفنگ متعلق به ضارب نبوده است. به گفته‌ی پلیس، ضارب تحت تاثیر الکل نیز نبوده است. یوها سیپیله، نخست وزیر فنلاند و دیگر اعضای دولت این کشور از این جنایت ابراز تاسف کردند.

ایماترا شهری واقع در ۲۳۰ کیلومتری هلسینکی پایتخت فنلاند است و ۲۸ هزار نفر جمعیت دارد. سخنگوی پلیس ایماترا می‌گوید چنین حادثه‌ای در یک شهر کوچک تاثیر زیادی می‌گذارد و بسیاری از مردم از آن شوکه شده‌اند.

فنلاند ۴ /۵ میلیون نفر جمعیت دارد. فرهنگ شکار در این کشور نقش مهمی بازی می‌کند. در فنلاند حدود ۶۵۰ هزار نفر مجوز سلاح دارند. اما بر اثر دو حادثه‌ی تیراندازی در مدارس این کشور در سال‌های گذشته، قوانین مربوط به حمل سلاح تشدید شده است.


منبع: alef.ir

مکانی: باشگاه میوندالن درباره‌ام تصمیم می‌گیرد

دروازه‌بان تیم ملی فوتبال ایران می‌گوید مشخص نیست قرار است در آینده در کدام باشگاه بازی کند.

به گزارش “ورزش سه”، سوشا مکانی در گفت‌وگو با ایسنا، درباره آخرین وضعیت خود در تیم میوندالن نروژ اظهار کرد: با توجه به اینکه در حال حاضر لیگ نروژ تعطیل است من به ایران آمده‌ام و در حال حاضر تمرینات اختصاصی خود را زیر نظر مربی خصوصی‌ام پیگیری می‌کنم.

وی در پاسخ به این سوال که آیا قرار است در همین باشگاه میوندالن به فوتبالش ادامه دهد یا خیر؟ گفت: با توجه به اینکه در حال حاضر هم در ایران و هم در اروپا پنجره نقل و انتقالات باز نشده است نمی‌توانم درباره انتقالم به باشگاهی به طور قطع صحبت کنم اما به احتمال فراوان از باشگاه میوندالن جدا خواهم شد زیرا پیشنهادات فراوانی دارم و با توجه به قرارداد بلندمدتی که با این باشگاه نروژی دارم باشگاه درباره پیشنهاداتم و انتقالم به باشگاه دیگر تصمیم‌گیری خواهد کرد. فعلا هیچ چیز درباره آینده من مشخص نیست. تمریناتم را با قدرت در تهران پیگیری می‌کنم تا وضعیتم مشخص شود.


منبع: alef.ir

رئیس مرکز تجارت جهانی ایران بازداشت شد

فرزند رئیس مرکز تجارت جهانی ایران گفت: پدرم به دلیل انتقاد از سیاست‌های اقتصادی دولت و بانک مرکزی و پرونده‌سازی علیه وی، در حال انتقال به زندان است.

به گزارش بسیج، علیرضا سبزعلیپور اظهار کرد: پدرم به دلیل انتقاداتی که از سیاست‌های مالی و بانکی دولت داشته‌ از طرف دادسرای پولی و بانکی در حال انتقال به زندان است.

وی افزود:پدرم در ماه های اخیر تذکرات متعددی از طرف بانک مرکزی در خصوص عدم انتقاد از بانک مرکزی دریافت داشته است و خواهان خاموش شدن او شده بودند.

فرزند رئیس مرکز تجارت جهانی ایران ادامه داد: در پرونده‌ای که برای او تشکیل شده نوشته‌شده است که به صورت بی‌محابا علیه وضعیت اقتصادی دولت و بانک مرکزی صحبت می‌کند و موجب تشویش اذهان عمومی شده است  و در گفتگو با رسانه‌های داخلی سیاست اقتصادی دولت را به باد انتقاد می‌گیرد.

وی تصریح کرد: از طرفی اشاره‌شده است با توجه به اینکه او اواخر دولت دهم و اوایل دولت یازدهم، مقداری ارز از بانک خریداری کرده است و با توجه به اینکه از دولت انتقاد می‌کند باید ارزهای دریافتی پس گرفته شود.

سبزعلی‌پور  به تسنیم گفت: مدارک مصرف ارز دریافتی در اختیار بانک مرکزی قرار گرفته شده است اما اعلام کرده‌اند که این مدارک مورد تأیید نیست و در لفافه به او گفته شده که از دولت انتقاد نکن تا درِ خزانه به رویش باز شود.

و ی اضافه کرد: در مرحله اول برای او ۵ میلیارد تومان قرار وثیقه صادر شد؛ در حالی که کل ارز دریافتی وی حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان است و ۲۰۰ میلیون تومان ارزش مابه‌التفاوت نرخ ارز دولتی با بازار آزاد (در زمان دریافت)  او است.

سبزعلی‌پور گفت:  میزان وثیقه کنونی وی به یک میلیارد تومان کاهش یافت؛ اما  امکان پرداخت این رقم وثیقه را ندارد و درنتیجه اکنون در حال انتقال به زندان است.

وی در پایان افزود: او در حال انتقال به زندانی در جاده حسن آباد و در میان اراذل و اوباش و دزدها و کلاهبرداران است تا نتواند از سیاست های اقتصادی دولت انتقاد کند.
 


منبع: alef.ir

حاشیه هایی خواندنی از دیدار خانواده شهدای مدافع حرم با رهبرانقلاب

جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم اهل‌بیت علیهم‌السلام روز دوشنبه اول آذرماه سال جاری با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR گزارش کاملی از دیدار این هشت خانواده با رهبر انقلاب را منتشر می‌کند.


بهش می‌آید چهار پنج ساله باشد؛ مدام تلاش می‌کند جلو برود و آخر سر هم می‌رود.
آقا می‌گوید: «بذار جلوتر بیاد اگر می‌خواد…»
می‌رود و می‌ایستد جلوی آقا؛ حرف‌هایش نامفهوم است. اطرافیانش می‌گویند می‌خواهد سلام نظامی بدهد.
– «ماشاءالله! داری چی کار می‌کنی؟ می‌خوای احترام بگذاری؟»
آقا این را می‌گوید و می‌خندد و بعد اسم کودک را می‌پرسد. کودک به‌درستی نمی‌تواند تلفّظ کند. محمدرضا؟! مادرش سریع می‌گوید معین‌رضا.

معین‌رضا با جنب‌وجوش و شیطنت‌هایش و لباس و سلام نظامی‌اش به آقا، می‌شود مطلع این دیدار؛ قبل از این کارِ معین‌رضا هر کسی مشغول خودش بود. از گوشه و کنار صدای گریه می‌آمد؛ شاید از سر دلتنگی خانواده برای شهیدشان. بعد که آقا آمدند و گفتند خانم‌ها جلوتر بیایند. بعدش هم که معین‌رضا و سلامش، اشک‌ها و لبخندها را مخلوط کرد.
 



زمانی از صداوسیما شعر و نوایی از آهنگران پخش می‌شد که با سوز و گداز می‌خواند: “مرا اسب سپیدی بود روزی * شهادت را امیدی بود روزی”. بقیه‌ی مصرع‌ها هم بوی گله داشت و حسرت تا جایی که  می‌رسید به “حبیبم قاصدی از پی فرستاد” و مژده‌ی “در باغ شهادت باز باز است”. وقتی آهنگران این شعر را بار اول می‌خوانده، پدربزرگ معین‌رضا یک جوان رعنا بوده. لابد او این مژده را باور کرده و بعدها وقتی “خبر بد” را شنیده، بند پوتینش را محکم بسته و همراه عد‌ه‌ای رفته.

خبر پر از بغض بوده: عصر روز دهم عاشورای ۶۱ سرها بر نیزه شد و بعد نوبت به خیمه‌های حرم رسید. هزار و اندی سال بعد دوباره همین اتفاق تکرار می‌شود که باز نوبت خیمه‌ها رسیده و تکفیری‌ها دارند سمت حرم می‌تازند. پدربزرگ معین‌رضا هم همراه عده‌ای می‌رود که روضه‌ها دوباره اتفاق نیفتند.

از پدربزرگ معین‌رضا و همراهانش، مانده خانواده‌ای سینه‌سوخته که البته راضی‌اند؛ عده‌ای‌شان هم امروز اینجا هستند برای دیدار. به قول برادر یکی‌شان دلتنگند و مشتاق دیدار رهبر؛ بعد هم اضافه می‌کند دلتنگ “آقا”؛ انگار دومی بیشتر به جانش می‌نشیند.
 



آقا روی درجه‌های نظامی معین‌رضا می‌زند: «ماشاءالله! چه افسری! ان‌شاءالله از افسرهای آینده‌ی اسلام بشی!«
و رو به جمع می‌گوید:
– «خیلی خوش آمدید برادران و خواهران خانواده‌ی عزیز شهید حرم؛
کسانی که داوطلبانه به این میدان می‌روند، دو سه خصوصیّت در اینها هست که ممتاز است. یکی این است که اینها غیرت و تعصب دفاع از حریم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) را دارند»

ا» -ذیّتش نکن؛ بذار راحت باشه.»
آقا این را خطاب به محافظی می‌گوید که سعی دارد معین‌رضا را از نزدیک آقا دور کند و ادامه می‌دهد:

– «اینهایی که می‌روند، یکی از احساسات و روحیه‌شان همین است که می‌خواهند از حریم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) دفاع کنند. پدرها و مادرهایشان هم همین‌طور. در اظهاراتی که یکی از مادران شهدا خطاب به حضرت زینب داشت این بود که: “من محمدحسین خودم را دادم به شما!” این خیلی باارزش است؛ آن غیرتی که نسبت به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) که در هر مؤمنی باید وجود داشته باشد«.

– «دوّمین خصوصیّت بصیرت است. کسانی که این بصیرت را ندارند با خودشان می‌گویند: اینجا کجا، سوریه و حلب کجا؟ این بر اثر بی‌بصیرتی است. [حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام] فرمود که فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا.»(۱) نباید منتظر ماند که دشمن بیاید داخل خانه‌ی آدم، بعد آدم به فکر دفاع از او و خانه بیفتد. دشمن را باید در مرزهای خودش سرکوب کرد.

افتخار جمهوری اسلامی، امروز این است که ما در مجاورت مرزهای رژیم صهیونیستی و بالاسر آنها نیرو داریم: نیروهای حزب‌الله یا نیروهای مقاومت یا نیروهای اَمَل. اینکه اینها این‌قدر ناراضی هستند و میگویند جمهوری اسلامی چرا دخالت میکند، به این خاطر است؛ ما امروز آنجا بالاسر اینها نیرو داریم. این خیلی افتخار بزرگی برای اسلام و جمهوری اسلامی است. جوانهایی که رفتند به سوریه و عراق و عمدتاً به سوریه، این بصیرت را داشتند. یک عده‌ای امروز اینجا نشسته‌اند در خانه و نمیفهمند که قضیه چیست.

نکته‌ی سومی که در اینها وجود دارد، شوق شهادت است. بعد از پایان جنگ تحمیلی، مایی که در جریان کار بودیم، احساس میکردیم که یک جادّه‌ی دوبانده‌ی وسیعی جلوی رویمان بود که این بسته شد؛ جادّه‌ی شهادت! مثل یک دری که ببندند. کسانی که آن موقع، جهاد و شهادت در راه خدا را دوست داشتند، دلشان را غم گرفت. این فرزندان شما غالباً کسانی هستند که آن دوره را درک نکردند؛ در اینها هم آن احساس شوق بود که بلند شدند و رفتند.

الان هم [جوانها] به من نامه مینویسند، البته من جواب نمیدهم به این نامه‌ها. مرتّب جوانها از اطراف کشور نامه [مینویسند]، التماس [میکنند]، خیال میکنند که من باید اجازه بدهم یا من باید دخالت بکنم؛ که آقا اجازه بدهید ما برویم سوریه برای جهاد. این شوقِ شهادت است و خیلی مهم است.

اگر در یک ملّتی، در یک قوم و جمعیّتی، قدرت و قوّت چشم‌پوشی از زندگی باشد، این قوم شکست‌بخور نیست. ما‌ها که گاهی اوقات در مقابل حوادث کم می‌آوریم، به خاطر این است که دودستی چسبیده‌ایم به زندگی و زیبایی‌های زندگی. زندگی یعنی چه؟ زندگی فقط نفس کشیدن خود ما نیست؛ زن و بچه و پدر و مادر ما هم زندگی است. پول و عنوان و اعتبار ما هم؛ به این چیزها چسبیده‌ایم. وقتی به این چیزها چسبیدیم، در مقابل حوادثِ سخت، کم می‌آوریم؛ اما کسانی که این قوّت و اراده در آنها هست که از زندگی چشم بپوشند، اینها بلند میشوند میروند به میدان شهادت.

بچه‌هایی که شماها دادید، چه همسران، چه فرزندان، چه پدران و مادرانشان، بدانند که واقعاً مایه‌ی افتخارند. این فقط شعار نیست؛ واقعیّت قضیّه این است. [اینها] در هر ملتی که باشند -حالا ممکن است شناخته شده نباشند برای فلان شهر، برای فلان روستا. [ممکن است کسی] مشغول یک شغل معمولی است؛ ستاره نیست، مثل بعضی‌ها که در جوامع به‌خاطر هیاهو به توهّم ستاره شدن هی دارند کار میکنند؛ اما اینها- ستاره‌ی واقعی‌اند؛ ستاره در چشم ما نیستند؛ ما که چشممان نزدیک‌بین و کوته‌بین است؛ در ملأ اعلی اینها ستاره‌اند.

خداوند ان‌شاءالله درجات آنهایی را که رفته‌اند، عالی کند. به پدر و مادر و همسران و فرزندانشان صبر و سکینه بدهد و بنده همیشه دعایم این است که خداوند ان‌شاءالله دل‌های شما را مشمول لطف و فضل و نورانیت خودش کند و به دلهای شما آرامش بدهد.»
 



نوبت رسیده به حال و احوال با خانواده‌های شهدا؛
خانواده‌ی شهیدان مجید و محمود مختاربند، اولین خانواده‌ای هستند که به آقا معرفی می‌شوند. مجید در جنگ تحمیلی شهید شده و محمود در سوریه.
برای هر خانواده‌ی شهید، برگه‌ای آماده کرده‌اند که بر روی آن، نام و عکس شهید و نیز مشخصات والدین و همسر و فرزندان شهید درج شده است و همچنین در آن ذکر شده که کدام‌یک از بستگان شهید در این جلسه حضور دارند.

» -آقای کاظم مختاربند! شما در خوزستانید یا قم؟»
این را رهبر از پدر شهیدان می‌پرسد. پدر جواب می‌دهد که اکنون ساکن شوشتر هستند. آقا با خوش‌رویی با پدر شهید احوالپرسی می‌کند و دوباره از روی کاغذ می‌خواند:
– «خانم زهرای معظمی، مادر گرامی شهیدان؛ حال شما خوبه؟»
مادر شروع به صحبت می‌کند؛ با لهجه‌ی شوشتری می‌گوید که یک شهید در جنگ داده و یک شهید در جنگ اخیر و یک اسیر که هشت سال در اسارت عراق بوده.
آقا در حق مادر دعا می‌کند که:
– «خداوند متعال شما را از اعوان و انصار نزدیک امام زمان (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف) قرار بدهد، به حقّ محمّد و آل محمّد«.
مادر ادامه می‌دهد:
– دو تا فرزند دیگر هم دارم که به فدایت حاج آقا!
» -نه؛ آنها را ان‌شاءالله خدا برایتان نگه دارد«.

آقا دوباره خطاب به محافظین می‌گوید: «کار نداشته باش به بچه؛ بذار راحت باشه!» جمله‌ای که هر چند دقیقه یک‌بار خطاب به محافظین و بستگان کودکان گفته می‌شود!

مادر دوباره ادامه می‌دهد که یک بچه‌ی دیگر داشتم که هشت سال اسیر بود! آقا می‌پرسد: «چرا نیاوردی‌شان؟» و پدر جواب می‌دهد دیگر جا نبود! آقا با خنده می‌گوید: «جا نبود؟ این همه جا!» نگاهی به مسئولان جلسه می‌کند و با لبخند به پدر می‌گوید: «خب در یک ماشین دیگر می‌آمد!»

نوبت می‌رسد به همسر شهید؛ آقا از روی برگه می‌خواند:
– «خانم منیره فخیمی، همسر گرامی شهید مجید مختاربند؛ حال شما خوبه؟»
– توفیقی بود حاج آقا که خدمتتون رسیدیم.
– «توفیق ما بود که خدمت شما رسیدیم«.
 -شما بزرگوارید. ما به فکر مظلومیت شما هستیم. متأسفانه برخی خواص متوجّه وظیفه‌شان نیستند و این شما را زجر می‌دهد. شما تحت فشار هستید.
آقا با خنده جواب می‌دهد:
– «حالا خواص را خدا ان‌شاءالله هدایت کند امّا برای مظلومیت من اصلاً غصّه نخورید؛ بنده اصلاً مظلوم نیستم. فشار [هم] که همیشه تحت فشاریم امّا الحمدلله زورشان به ما نمیرسد«.
جمع می‌خندند.

– «خانم طیّبه مختاربند، فرزند مجید مختاربند؛ سلام خانم، حال شما خوبه؟»
اسامی فرزندان شهدا به ترتیب سن نوشته شده است. فرزند بزرگ شهید مجید مختاربند می‌گوید که چهار فرزند دارد:
– دختر پانزده ساله‌ام خیلی دوست داشت که پیش شما بیاید. از من خواست از شما بپرسم چه کار کنم که برای کشورم مفید باشم؟
حالا همه به دقت به آقا نگاه می‌کنند:
– «خوب درس بخواند و در خودش این روحیه‌ی پدربزرگ را تقویت کند. اینها فردا شیرزنان آینده‌ی کشورند. کشور به این شیرزنان احتیاج دارد. خودش را بسازد«.

آقا پس از احوالپرسی با سه فرزند دیگر شهید مجید مختاربند، می‌پرسند از شهید محمود فرزندی باقی نمانده؟ که پدر و مادر می‌گویند ازدواج نکرده بود. حالا آقا به رسم همیشگی، قرآنی را به والدین شهید و قرآن دیگری را به همسر شهید هدیه می‌کند. معین‌رضا که این‌بار متوجه این اتفاق جدید شده، روبه‌روی آقا ایستاده و با بهت نگاه می‌کند. یک‌نفر معین‌رضا را بغل می‌کند که ببرد که آقا با حالتی نیمه‌عصبانی می‌گوید: «اذیّتش نکن آقا؛ بذارید باشه همین‌جا… اصلاً بذاریدش همین‌جا» و به زمین نزدیک خودش اشاره می‌کند.

دختران خانواده‌ی مختاربند هم که برای گرفتن یادگاری نزدیک می‌آیند، عبای آقا را می‌بوسند. در همین بین معین‌رضا دوباره برمی‌گردد و شروع می‌کند با میکروفون جلوی رهبر بازی کردن!
در همین شلوغی‌ها، عروس شهید مختاربند از جایش بلند می‌شود و از آقا می‌پرسد: من چه کار بکنم؟ وظیفه‌ی من چیست؟ دارم درس می‌خوانم و هنوز بچه ندارم.
تا سؤال عروس شهید تمام شد، آقا با لحنی بسیار جدی و سریع جواب دادند:
– «اوّلاً بچه‌دار بشوید؛ این یک. اینهایی که اول زندگی هی عقب می‌اندازند و می‌گویند حالا زود است، این ناشکری است. این ناشکری باعث می‌شود که خداوند یک جواب سختی به آدم بدهد«.
عروس که هنوز ایستاده، می‌گوید: آخه من دارم درسم را پیش می‌برم!
– «باشه، مشکلی نیست. من کسی را سراغ دارم که با چهار بچه درس میخواند و همه‌ی دوره‌های کارشناسی و ارشد و دکتری را گذرانده. ثانیاً درستان را بخوانید. ثالثاً زندگیتان را هرچقدر میتوانید شیرین کنید. خدا ان‌شاءالله شما را حفظتان کند. دیگر شما جوانها بهتر از دوره‌ی جوانی ما میفهمید. انقلاب خیلی به ]امثال شماها[ احتیاج دارد«.

فضای جلسه صمیمی‌تر شده و خواهر شهیدان نیز از جای خود بلند می‌شود و می‌گوید:
– من دو دختر دارم که دوقلو هستند و خیلی دوست داشتند که شما رو ببینند. امسال کنکور دارند و گفتند به آقا بگید برامون دعا کنن.
– «خدا ان‌شاءالله به هر دویشان شوهر خوب برساند و ان‌شاءالله با همدیگر عروس بشوند؛ این بهترین دعاست!«
و جمع دوباره می‌خندند.
 



پس از اتمام صحبت‌ها و تقدیم هدایا به خانواده‌ی شهید مختاربند، نوبت به برگه و خانواده‌ی بعدی می‌رسد:
– «خانواده‌ی شهیدان حصونی‌زاده، فرشاد و فرامرز از اهواز که گویا شهید فرامرز در جنگ تحمیلی شهید شده‌اند. پدر گرامی شهیدان از دنیا رفته‌اند و مادر بیمار هستند و نتوانستند بیایند. خانم زینت موالی، همسر شهید فرشاد؛ شما هستید؟ حال شما خوبه خانم؟ شهید چند ساله‌شان بود؟»
همسر شهید پس از گفتن تعارفات مرسوم می‌گوید شهید ۴۹ ساله بوده و در جنگ تحمیلی هم حضور داشته.

» -خانم زهرا حصونی‌زاده، دختر گرامی شهید؛ شما مشغول به چه کاری هستید خانم؟»
– خانه‌داری و بچه‌داری حاج آقا
» -به‌به! خیلی هم خوب»
– درسم رو هم دارم می‌خونم حاج آقا
» -پس ببینید! آدم هم میتونه درس بخونه و هم بچه‌داری کنه؛ این هم شاهد زنده‌ی حرفهای ما«!
و این را درحالی می‌گفتند که به زمین چشم دوخته‌ بودند و با دست به جمعیت خانم‌ها اشاره می‌کردند.

– «آقای نادر حصونی‌زاده، فرزند شهید؛ حال شما خوبه آقاجان؟»
و بعد فرزند بعدی

– «شما چه‌کار می‌کنید؟»
– بیکارم فعلاً
– «بیکار؟ چرا بیکار؟ بیکار نمیتوان نشستن«!
– ان‌شاءالله به‌زودی با کمک شما و بقیه کار پیدا می‌کنم، دیگه باید واسمون پدری کنین.
– «خدا ان‌شاءالله که شماها رو تحت سایه‌ی لطف خودش مشمول لطف و فضل خودش قرار بده. ما چه‌کاره‌ایم؟ ما کسی نیستیم«.
انگار رهبر می‌خواست این نکته را به فرزند شهید یادآوری کند که باید احتیاجات خود را از خدا بخواهد و نه از دیگران. و اینکه نباید چشم به راه اقدام دیگران بماند.

چند دقیقه‌ای هم طول می‌کشد که آقا قرآنی به مادر غایب و بیمار شهید بدهد و بسپارد که سلامم را به ایشان برسانید. قرآنی به همسر شهید و یادگاری به فرزندان. در دقایقی که پسران به دیده‌بوسی می‌آیند، سایر بستگان شهید هم هر کدام از یک گوشه‌ی مجلس، تقاضای انگشتر یا چفیه‌ای دارند که آقا با تلطّف، به نوبت و به کمک یکی از مسئولان به ایشان تحویل سمی‌دهند.

 



– «خانواده‌ی شهید محرم‌علی مرادخانی، از تنکابن. پدر گرامی شهید از دنیا رفته‌اند؛ مادر گرامی شهید، خانم کبری دلاوری؛ شما هستین؟ حال شما خوبه خانم؟»
– سلام حاج آقا. ما خیلی خوشحالیم که این توفیق رو داشتیم که به دیدار شما اومدیم.
– «خداوند این توفیق رو به ما بده که دل و روحمون رو به شما نزدیکتر کنیم. فرزندتون چه زمانی شهید شدند؟»
– پارسال شهید شدن. یک‌بار مجروح شد و برگشت؛ بعد رفت کربلا برای زیارت؛ دوباره از اونجا بهش گفتن که برگرد سوریه. دیگه توی فرودگاه بود که به من زنگ زد که مادر دارم میرم سوریه…

در خلال صحبت‌های آقا یک‌دفعه سه پسرِ سه – چهار ساله جلوی آقا می‌ایستند و یکی‌شان با صدای بلند می‌گوید:
– اسم من علی‌ـه!
همه‌ی صحبت‌های رهبر و مادر قطع می‌شود و آقا با خنده علی را می‌بوسد. حالا دو کودک دیگر هم خود را معرفی می‌کنند. محافظی بلند می‌شود و بچه‌ها را از زمین بلند می‌کند تا آقا آنها را ببوسد. دیگر بچه‌های حاضر در اتاق هم که این صحنه را می‌بینند، از گوشه گوشه‌ی مجلس جلو می‌آیند و آقا را همین‌جور نگاه می‌کنند تا نوبتشان شود! دیگر همه‌ی مجلس در اختیار این کودکان است که یا فرزند شهدا هستند و یا نوه‌ی شهدا و یا خواهرزاده و برادرزاده‌ی شهدا.
بعد از آخرین کودک، آقا رو می‌کنند به سمت مادر و می‌گویند:
– «خداوند ان‌شاءالله ما را با آنها محشور کند. در قیامت هم با آنها باشیم«.


» -طاهره یونسی، همسر شهید؛ خوب هستید خانم؟ چند سال با شهید زندگی کردید؟»
– ۳۳ سال حاج آقا؛ اما در اصل ۳ سال. ایشون خیلی کم توی خونه بود. ما ایشون رو زیاد نمی‌دیدیم اصلاً.
صدای همسر کمی می‌لرزد؛ انگار هم دلتنگ است و هم گلایه دارد؛ گلایه‌ای از روی محبت.
– «خداوند ان‌شاءالله به شما اجر بدهد. اگر شماها، مادرها، همسرها، اگر همراهی نمی‌کردید، اینها بدون تردید نمیتوانستند این‌جور مجاهدت کنند در راه خدا«.

نوبت به دختر شهید می‌رسد؛
» -خانم فاطمه مرادخانی؛ شما خوبید؟ شما چه‌کار میکنید؟»
– خانه‌داری و بچه‌داری حاج آقا؛ این معین‌رضا پسرمه.
صدای خنده‌ی حاضران دوباره بلند می‌شود.

روح‌الله و محمدعلی، فرزندان دیگر شهید هم با آقا احوالپرسی می‌کنند. داماد شهید هم در جمع هست. آقا با خنده می‌پرسد:
– «کوچولوتون (معین‌رضا) کجا رفت؟ دیگه از ما سیر شده؟»
و جمع دوباره می‌خندند.

موقع تحویل قرآن‌ها و یادگاری‌ها به این خانواده‌ی شهید فرا می‌رسد. روح‌الله نزدیک آقا که می‌آید، انگشتر دست آقا را طلب می‌کند و محمدعلی نیز به آقا می‌گوید:
– ما در این مدت بیکاری‌مان به دستور شما در فضای مجازی کارهای فرهنگی انجام می‌دهیم؛ دعا کنید نتیجه‌ی خوبی داشته باشد.
– «خوب است؛ فضای مجازی! منتها در آنجا غرق نشوید. در فضای مجازی اگر آدم درست وارد بشود، خوب است؛ امّا اگر برود غرق بشود، نه؛ خوب نیست. جای خطرناکی است؛ خیلی باید آدم مراقب باشد«.



 

نوبت به خانواده‌ی بعدی می‌رسد؛
– «خانواده‌ی شهید ابوذر امجدیان، از کرمانشاه. پدر شهید، آقای علی حسن امجدیان هستند؛ خوب هستید آقا؟ پسرتون چند سالش بود؟»
 -۲۹ سالش بود حاج آقا
– «شما الان کجا هستید؟»
– کرمانشاه هستیم؛ در سنقر؛ یکی از روستاهای سنقر.
– «ها! سنقر! اومدم من اونجا در ایام جنگ.»
 -بله، سفر هم آمدید چند سال پیش
و آقا در خلال صحبت‌های بعدی‌اش هم می‌گوید که سفر کرمانشاه، سفر خیلی خوبی بود.

– «مادر شهید، خانم فریده امجدیان؛ حال شما خوبه مادر؟»
مادر که در ردیف اول و جلوی آقا نشسته، به‌درستی نمی‌تواند فارسی حرف بزند. آقا می‌پرسد: «فارسی را متوجه می‌شوند؟» که می‌گوید بله. یکی از برادران شهید صحبت‌های مادر را برای آقا به فارسی می‌گوید:
– دو فرزند دیگر هم دارم که فدای شما باشه آقا.
آقا می‌گوید: «خدا حفظشان کند«.

آقا از پدر می‌پرسد که: «چرا مادر نمیتواند فارسی حرف بزند؟» و با پدر دقایقی درباره‌ی تاریخچه‌ی زبان کردی در سنقر و تفاوت‌هایش با کردی اورامانات صحبت می‌کند.
پدر ادامه می‌دهد که:
 -فرزندم هدیه‌ای بود که دادم در راه اهل‌بیت (علیهم‌السلام)؛ اگر شما امر کنید ما دو تا بچه‌ی دیگه هم داریم…
که آقا حرف پدر را نیمه‌تمام می‌گذارد:
– «نه، ما هیچ‌وقت امر نمیکنیم؛ اینها رو باید نگهشون داریم ان‌شاءالله برای آینده‌ی این نظام. این جوانها هر کدام یک جواهرند؛ خیلی قیمت دارند برای آینده‌ی نظام که ان‌شاءالله کار کنن و کشور رو بسازن و پیش ببرن«.

حالا نوبت همسر شهید، خانم مریم امجدیان است که کنار مادر شوهرش نشسته است. می‌توان به‌راحتی آثار گریه و عزاداری را در همسر شهید مشاهده کرد؛ انگار که هنوز به از دست دادن عزیزش خو نگرفته باشد. خطاب به آقا می‌گوید:
– خیلی برایمان دعا کنید. برای بی‌قراری‌هایمان.
– «خدا ان‌شاءالله بر دلهای شما صبر و سکینه‌ی خودش رو نازل کند. بله، راست میگید. من دعایم همین است. همیشه برای آرامش دلهای خانواده‌‌ی شهیدان دعا میکنم«.

عموی شهید هم از گوشه‌ی اتاق خود را معرفی می‌کند؛ مردی که روی صندلی نشسته و ۴۰ساله نشان می‌دهد؛ محکم سخن می‌گوید:
– من جانباز ۷۰درصد [جنگ تحمیلی] هستم. قسمت نشد که شهید بشم.
– «خب شما حالا هم که شهیدِ زنده‌اید؛ اشکال نداره.»
– با اینکه یک جانباز ۷۰درصد نباید کار کنه اما به‌صورت افتخاری دارم تو بیمارستان خدمت‌رسانی می‌کنم. اشکال نداره بیام جلو چفیه بگیرم و روبوسی کنم؟
» -بله، حتماً، بفرمایید«!
و عموی شهید با کمک یکی از محافظان از جا بلند می‌شود، از میان جمعیت به‌سختی عبور می‌کند و نزدیک که می‌شود، آقا با خنده می‌گوید: «دستت هم که شبیه دست منه«!
همین جمله کافی است که عموی جانباز، روی دست آقا بیفتد و به‌شدت گریه کند. حالا از گوشه و کنار اتاق، صدای گریه‌ها آرام‌آرام بلند می‌شود؛ گویی که جمع فرصتی یافته تا با گریه، به همه‌ی دلتنگی‌ها، عشق‌ها، جدایی‌ها و وصال‌ها واکنش نشان دهد.
جانباز از روی دست آقا بلند می‌شود و با گریه می‌گوید بگذار پایت را ببوسم آقاجان! و به سمت پای آقا می‌رود که این‌بار رهبر به‌سرعت خود را عقب می‌کشد: «نه، اصلاً… اگه این‌جوری باشه… نه، اصلاً، نمیگذارم«…
و محافظ، عموی شهید را بلند می‌کند و ماجرا تمام می‌شود؛ می‌رود دوباره روی همان صندلی گوشه‌ی اتاق می‌نشیند و اشک‌هایش را پاک می‌کند.

آقا قرآن مربوط به والدین را به پدر شهید می‌دهد. پیرمرد روستایی در حرف‌هایش معلوم می‌شود این روزها با دوره‌گردی امرار معاش می‌کند؛ می‌شد بگوید روزگار سخت می‌گذرد و انتظاراتی دارد؛ اگر می‌گفت با سر و روی سپید، دست‌فروشی از همیشه سخت‌تر است، کسی حتی در دلش گله هم نمی‌کرد ولی نگفت و تنها گفت:
– خیلی خیلی ممنون؛ واقعاً چند سال آرزوم بود که به دیدنتون بیام. من از خدا خیلی سپاسگزارم که این توفیق رو به من داد که…
آقا با کشیدن ابروها درهم و با خنده می‌گوید:
– «کاش یک آرزوی بهتری داشتی! این چیه آخه! چه اهمّیّتی داره؟«!
– خدا نگهت داره که پرچم رو به‌دست حضرت صاحب‌الزمان برسونی…
» -ان‌شاءالله، ان‌شاءالله»

هر کدام از بستگان شهید امجدیان از آقا، دعایی، چفیه‌ای، یادگاری‌ای می‌خواهند. دو دختر خردسال چادری هم می‌آیند جلوی آقا:
– اسم من نیایشه! خواهرزاده‌ی شهید امجدیان
 -اسم من هم نرگسه!
– «چه اسم‌های قشنگی! نرگس خانم، کلاس چندمی؟»
– سوم
رهبر، نیایش را که کوچک‌تر است می‌بوسد. مادر نرگس می‌گوید که دخترم امسال جشن تکلیف دارد. آقا هم به او یک انگشتر می‌دهد. آقا به دخترها می‌گوید:
– «ببینید انگشترها اگر اندازه‌ی دستتان نیست، همین الان کوچکترش را بدهم.» اندازه بود. دخترها با شادمانی برمی‌گردند سمت مادرهایشان.


در همین بین، یکی از گوشه‌ی مجلس آقا را صدا می‌کند؛ متوجه نشدم با چه خطابی بود؛ چیزی شبیه «حبیب آقا!» آقا سرش را برمی‌گرداند طرف صدا؛ از بستگان شهید امجدیان است؛ با همان حالت صمیمانه و روستایی به آقا می‌گوید:
– ما، هم داماد شهید بودیم و هم هم‌رزم شهید!
رهبر با خنده و بذله‌گویی می‌گوید:
– «خب، حالا چی چی میگی؟«!
– یک هدیه هم به ما بدید!
» -بله، حتماً«!
– اجازه هست بیام جلو؟
– «بله، بفرمایید«!
آقا آغوشش را برای هم‌رزم شهید باز می‌کند؛ او هم جلو که می‌رسد، خم می‌شود و در گوش آقا می‌گوید:
– ما این‌دفعه مجروح شدیم ولی نتونستیم شهادت رو درک کنیم. دعا کنین که این‌دفعه…
بغضش می‌گیرد و نمی‌تواند ادامه دهد؛ آقا می‌گوید:
» -دعا نمیکنم که شهید بشید. دعا میکنم که ان‌شاءالله موفق به جهاد در راه خدا شوید«.
 -دعا کنید که امام علی (علیه‌السلام) ما رو به‌عنوان مدافع ناموسش قبول کنه
آقا کمی چهره‌شان تغییر می‌کند؛ گویی بزرگی الفاظ، ایشان را متأثّر کرده؛ می‌گویند: «ان‌شاءالله»

 



– «خانواده‌ی گرامی شهید مهدی علی‌دوست آلانَقی؛ پدر ایشون، آقای محمدرضا علی‌دوست؛ حال شما چطوره؟ آلانق اسم مکانیه؟»

پدر که خود معمم است توضیح می‌دهد که یکی از روستاهای تبریز است. آقا که متوجه می‌شود خانواده ترک‌زبان هستند، گفت‌وگو را با زبان ترکی ادامه می‌دهد:
– «شهید چند سال داشت؟ چه زمانی شهید شد؟»
– ۲۱ سال داشت؛ تکاور بود. پارسال، سوم محرم، تو آزادسازی مناطق شیعه‌نشین حلب شهید شد.

نوبت می‌رسد به مادر شهید؛
 -آقا در نماز شب ما رو دعا کنید.
– «چشم، حتماً؛ شما هم ما رو دعا کنید. ما بیشتر از شما احتیاج داریم به دعا«.

شهید و همسر شهید هم پنج سال با هم زندگی کرده‌اند. آن پسرک موطلایی هم که ناگهان آمد جلوی آقا و گفت من علی‌ام! یادگار شهید است.

برادر شهید هم که هم‌زمان دانشجو و طلبه بود، از آقا خواست که به‌دست ایشان معمم شود و آقا نیز پذیرفت که در جلسه‌ای جداگانه این کار انجام شود.

خواهر شهید، طلبه‌ی جامعهالزهرای قم بود؛ به آقا گفت:
– بستگان و خواهران مدافعین حرم پاکستانی از دوستان من هستند و گفتند که به شما سلام برسونم.
– «در قم هستند؟ سلام من را به ایشان برسانید. آنها هم خیلی خوب کار میکنند. زینبیّون خیلی خوب میجنگند؛ خیلی خوب مجاهدت میکنند. سلام من را به پدرها و مادرها و خانواده‌هایشان برسانید.«

برادر شهید هم که برای دیده‌بوسی می‌آید جلو، از آقا می‌خواهد که به او و همسرش یک قرآن بدهند که آقا جواب می‌دهد: «قرآن را فقط به والدین و همسر شهید میدهم». پسر برمی‌گردد و می‌نشیند اما پس از چند دقیقه دوباره به آقا -که درحال دادن انگشتر به دیگر بستگان است- می‌گوید قرآن را از پدرم گرفتم! لطفاً به ایشان یک انگشتر بدهید!
آقا هم درحالی که دستش را درون عبایش می‌برد، با اخم و خنده به پسر می‌گوید: «چطور جرئت کردی قرآن رو از پدر بگیری؟» که جمع هم خندیدند.
 



– «خانواده‌ی شهید گرامی محمد بلباسی؛ پدر از دنیا رفتن. مادر، هاجر عباسی؛ خواهر شهید هم هستند«.

مادر شهید توضیح می‌دهد که علاوه بر اینکه مادر شهید است، شوهرش نیز جانباز بوده و برادرش شهید شده و برادر شوهرش نیز شهید شده؛ یعنی عمو و دایی شهید محمد بلباسی نیز در انقلاب و جنگ تحمیلی شهید شده‌اند:
– حاج آقا من چند وقت قبل از شهادت محمد، خواب دیدم که شما یک جعبه‌ای به بنده دادید و من دیدم که یک شیء زیبایی به بنده دادید و گفتید که این حق شماست؛ من فکر کردم که این برای خودم هست اما بعد شهادت محمد فهمیدم که آن برای محمد بوده. شهید خیلی به شما علاقه داشت و همیشه موقعی که صحبت‌های شما از تلویزیون پخش می‌شد، بچه‌ها رو جمع می‌کرد که صحبت‌های شما رو ببینند. خیلی دوست داشت که به دیدار شما بیاد.
آقا هم در تمام مدت چشم به زمین دوخته بودند و می‌گفتند: «سلامت باشید، زنده باشید«.

– «خانم محبوبه بلباسی، همسر گرامی شهید. من خواندم وصیّت‌نامه‌ی این شهید را که به این همسرش میگوید که اگر شما نبودی، من به این راه نمیرفتم. شما بودی که کمک کردی من به این راه بروم. این‌طوره خانم؟»
همسر شهید که گویی از تلطّف آقا جا خورده، چیزی نمی‌گوید. مادر شهید اما به زبان می‌آید که:
–  بله، همین‌طوره؛ محمد اصلاً خونه نبود و بار زندگی و بزرگ کردن چهار تا بچه، روی دوش خانومش بود.
در آغوش همسر شهید، دختر ۲۰روزه‌ی شهید قرار دارد. همسر شهید از آقا خواست که در گوش فرزندش اذان و اقامه بگوید. آقا نیز رو به جمعیت مردان گفت که بچه را از مادرش بگیرند. آقا شروع کرد در گوش راست اذان گفتن. به گوش چپ که رسید گویا نوزاد هوشیار شده بود و کم‌کم داشت تقلّا می‌کرد که رهبر آهسته‌آهسته او را تکان داد تا مجدداً آرام شود.

نوبت به تحویل قرآن‌ها و هدایا می‌رسد؛ همسر شهید به همراه سه فرزند کم‌سن و سالش پیش می‌آیند؛ همسر شهید بلباسی به آقا می‌گوید:
 -دایی شهید، شهید انقلابه؛ عموی شهید، شهید جنگه. خود شهید هم که در سوریه به شهادت رسید؛ دعا کنین که بچه‌هامون برن قدس رو آزاد کنن.
 -«دعای مجاهدت میکنم براشون«.

یکی از بستگان شهید که مسئول بسیج اساتید مازندران هست، جلوی آقا می‌آید و اظهار می‌کند که انقلاب اسلامی در دانشگاه‌ها مهجور است؛ رهبر خطاب به ایشان می‌گوید:
 -«شماها که هستین، غریب نیست دیگه! این همه استاد انقلابی. این همه دانشجوی انقلابی، دانشگاه مال شماست! چهار تا آدم ناباب هم ممکنه باشن. یک‌عده آدمهای بی‌تفاوت هستن؛ عیب نداره. وقتی یک گروه، یک مجموعه‌ی انقلابی، در دانشگاه باشن، دیگه غریب نیست. مجموعه باشید، با هم باشید، غریب نخواهید بود«.
 



دیگر معلوم است که اواخر این جلسه‌ی دو ساعته نزدیک است:
– «خانواده‌ی گرامی شهید حمیدرضا فاطمی اطهر؛ پدر شهید، آقای عبدالرضای مُمبِنی«.
آقا از پدر می‌پرسد «چرا فامیلها فرق داره؟» پدر می‌گوید بچه‌ها عوض کردند و من تنها کسی هستم که فامیلی‌ام هنوز مُمبِنی هست و شاید هم عوض کنم. آقا می‌گوید: «نه، چرا عوض کنید؟ بگذارید باشه.» و پدر می‌گوید که این نام یک قوم است. در حین همین گفت‌وگو، کودکی جلو می‌آید و روبه‌روی آقا می‌ایستد:
– میشه یه چی بهت بگم؟
» -بگو«!
– میشه یه یادگاری بهم بدی؟
– «چشم! یه یادگاری هم به ایشون بدین«!
جمعیت می‌خندند؛ وقتی آقا به کودکان انگشتر می‌دهد، همیشه به مسئولان جلسه تأکید می‌کند که دقت کنند انگشتر، اندازه‌ی دست بچه‌ها باشد؛ این‌بار هم با همان دقت پیگیر بودند.

شهید اطهر در سن ۳۷سالگی به شهادت رسیده؛ مادر شهید عنوان می‌کند:
– حمیدرضا خیلی دوست داشت از نزدیک شما رو زیارت کنه ولی نتونست.
– «خدا ان‌شاءالله نصیب ما کنه که از نزدیک شهید شما رو در قیامت زیارت کنیم«.

پس از احوالپرسی با همسر شهید اطهر، نوبت به اهدای قرآن‌ها و یادگاری‌ها می‌رسد؛ فاطمه، دختر نوجوان شهید جلو می‌آید و به آقا می‌گوید:
– میشه یه انگشتر از توی جیبتون بدین؟!
– «از کجا فهمیدین که توی جیبم انگشتر هست؟»
– دیدم از دور که داشتین می‌دادین به بقیه!
» -این انگشتر هم خدمت شما! دیگه هم تو جیبم انگشتر نیست، تموم شد«!
آقا و دختر و جمعیت با هم می‌خندند.

پسر کوچک‌تر شهید اطهر هم جلو می‌آید؛ می‌گویند مداح است و کلاس ششمی؛ از آقا می‌پرسد:
– اگر امام خمینی بود، شما ازش چی می‌خواستین؟
آقا دست پسر را می‌گیرد و به دیوار روبه‌رویش نگاه می‌کند؛ همگی گوش‌هایشان را تیز می‌کنند که آقا چه جوابی می‌خواهد بدهد. آقا بعد از کمی تأمّل می‌گوید:
– «فرق میکنه؛ اگر در سنّ شما بودم یه چیز میخواستم؛ اگر حالا بودم یه چیز دیگه میخواستم«.
– حالا فکر کنین تو سنّ من بودین!
– «بهترین چیز دعاست؛ ازش میخواستم که برام دعا کنه که بتونم مثل امام خمینی حرکت کنم. این بهترین چیزه.»
پسر که گویا انتظار چنین جوابی را نداشته، کمی سرش را پایین می‌اندازد! آقا با خنده ادامه می‌دهد: «حالا اگه انگشتر هم بخوای میدیم بهتون، حرفی نداریم!» و دوباره همه می‌خندند.




و نوبت به آخرین خانواده‌ی شهید می‌رسد:
– «خانواده‌ی گرامی شهید علیرضا قنواتی؛ مادر از دنیا رفتن؛ پدر به‌علت کسالت نیومدن؛ همسر شهید، خانم مریم آزادی؛ حال شما چطوره خانم؟ شهید چند سال داشتند؟»
– ۵۳ سال حاج آقا

آقا اسم فرزندان شهید را می‌آورند؛ پسر جوانی جلو می‌آید و می‌گوید حاج آقا ببخشید من تازه از کربلا آمده‌ام، سرما خوردم و برای همین با شما روبوسی نمی‌کنم. آقا می‌پرسد:
– «شما چه‌کار میکنید؟»
– والّا چندبار می‌خواستیم بریم اون‌ور دیگه.
– «کجا میخواستی بری؟»
– بالاخره ما رو اصلاً درست کردن برای اینکه بریم این تکفیری‌ها رو بزنیم؛ ولی حاج آقا ما رو برگردوندن.
– «کی شما رو برگردونده؟»
– ایشون ما رو برگردوندن.
» -ایشون از بستگان هستن؟»
– نه، ایشون مسئول اعزام هستن.
مسئول اعزام که در انتهای مجلس نشسته می‌گوید که ایشان فرزند شهید هستند و حاج قاسم سلیمانی دستور داده‌اند که فرزندان شهدا اعزام نشوند.
آقا این را که می‌شنود، می‌گوید: «خیلی خب؛ نروید… نروید… شما اینجا باشید برای نظام کار کنین«.

دختر شهید قنواتی نیز جلو می‌آید و چند نامه و عکس به آقا هدیه می‌کند؛ نمی‌تواند گریه‌ی خودش را کنترل کند؛ به‌سختی خود را جمع می‌کند و به آقا می‌گوید که برایش دعا کند. از آقا یادگاری نیز می‌خواهد:
 -اگر میشه این انگشتر دستتون رو هم به من بدید.
» -انگشترهام رو که دادم دیگه؛ توی دستم دیگه انگشتری ندارم«!
 -خب انگشترهای اون یکی دستتون هم هست!
» -نه، اینا دیگه برای هدیه نیست«!
و به انگشترهای دیگر راضی می‌شود و می‌نشیند.

حالا دیگر دقایق پایانی دیدار است. هر کسی از گوشه‌ای تقاضای یادگاری و چفیه و انگشتر می‌کند. گویا دیگر انگشترها و چفیه‌ها تمام شده و مابقی افراد باید بعد از خروج آقا منتظر گرفتن هدایا باشند. آقا دارد روی قاب عکس شهدایی که از طرف خانواده‌های شهدا داده شده، چیزی می‌نویسند به رسم یادگاری. پیرامون آقا کم‌کم شلوغ می‌شود. آقا بالاخره بعد از یک ساعت و چهل و پنج دقیقه از روی صندلی خود بلند شده و از اتاق خارج می‌شوند. جمعیت صلواتی می‌فرستند. همه شاداب و خندانند. گویا دیگر دلتنگی‌هایشان پایان یافته باشد. به مجاهدت‌ها می‌اندیشند؛ به بزرگ کردن این بچه‌های کوچک که جلوی رهبرشان ساعاتی بازی کردند، دراز کشیدند، دویدند و بزرگ شدند.

آن دورترها هم -نه خیلی دورتر- انتهای روضه، جور دیگری می‌شود. برای رأس و نیزه که نمی‌شود کاری کرد جز اشک؛ اما دست آتش از دامن حرم دور است و دیگر سنگ به پیشانی گنبد نمی‌نشیند. از جان‌ها سپری ساخته شده و سلام نظامی معین‌رضا‌ها را پدران و پدربزرگ‌ها رو به گنبد و بارگاه می‌دهند؛ آن‌قدر محکم و مخلص که کبوترها دوباره برگردند به صحن و سرای دختر علی.


منبع: alef.ir

سخنرانی علی مطهری در کرمان بدون حضور خبرنگاران

علی مطهری در حالی به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه شهید باهنر کرمان سخنرانی کرد که خبرنگاران نتوانستند به محل سخنرانی در تالار وحدت این دانشگاه راه یابند.

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی عصر امروز دوشنبه با حضور در آیین نکوداشت روز دانشجو با عنوان نشست بررسی مسائل دانشجو و دانشگاه در دانشگاه شهید باهنر سخنرانی کرد.همانگونه که از قبل اعلام شده بود فقط دانشجویان با ارائه کارت دانشجویی می توانستند وارد تالار وحدت شوند و از ورود افراد دیگر از جمله خبرنگاران و تصویربرداران رسانه های مختلف جلوگیری شد.

همچنین شماری از دانشجویان به دلیل تکمیل ظرفیت سالن، پشت در تالار وحدت ماندند و از طریق یک بلندگو تلاش کردند صدای سخنران را بشنوند.جلوگیری از ورود خبرنگار و تصویربردار برای پوشش سخنرانی شخصیت های میهمان دانشگاه شهید باهنر با این استدلال که برنامه داخلی تشکل های دانشجویی است، پیش از این نیز بارها تکرار شده است.نایب رئیس مجلس شورای اسلامی پیش از این مراسم با آیت الله سید یحیی جعفری نماینده ولی فقیه در استان و علیرضا رزم حسینی استاندار کرمان به طور جداگانه دیدار و گفت و گو کرد.وی به دعوت مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در این دانشگاه حضور یافت.


منبع: alef.ir

هدیه تأمل برانگیز دانشجویان به ابتکار

اعضای شورای راهبردی بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس در مراسم گرامیداشت روز دانشجو یک کپسول اکسیژن به رئیس سازمان محیط زیست هدیه دادند.

به گزارش فارس، مراسم گرامیداشت روز دانشجو امروز با حضور جواد اطاعت فعال رسانه‌ای اصلاح‌طلب و معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد.
در حاشیه سخنرانی معصومه ابتکار، دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس یک کپسول اکسیژن به وی اهدا کردند.

همچنین شورای راهبردی بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس در نامه‌ای به ابتکار عنوان کرد: با کمال تشکر و احترام نسبت به حضور شما در جمع دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس بر خود واجب دانستیم از شما به خاطر دهه‌ها ابتکار، تلاش و فداکاری در عرصه زیست محیطی کمال تشکر و قدردانی را کنیم. بر خود واجب دانستیم از شما که تریبون محیط زیست را تبدیل به تریبون جناح سیاسی خود نکرده‌اید و به جای پرداختن به مشکلات زیست‌محیطی در جامعه، به آلودگی‌های سیاسی دامن نزده‌اید و نیز به خاطر ابتکار جدید شما و استخدام دیپلمه‌ها در پست‌های کلیدی سازمان تحت امر آن هم برای اشتغال‌زایی کمال تشکر و قدردانی را کنیم.

در این نامه آمده است: در اینجا از طرف تمام مردم ایران و ریه‌های زخم خورده مردم خوزستان، سیستان و بلوچستان و همچنین به خاطر تلاش‌های شما در احیای تالاب هامون نیز کمال تشکر و قدردانی را داریم.

شورای راهبردی بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس در این نامه آورده است: از ابتکار شما در عدم کپی برداری از مقالات دیگران و کسب مدارج علمی و افتخار آفرینی برای کشورمان و حل معضل آلودگی‌های زیست‌محیطی آن هم با توجه به نسخه‌های زیست محیطی دیگر کشورها، کمال تشکر و قدردانی را داریم و از طرف شورای راهبردی بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس به شما پیشنهاد می‌دهیم برای سلامتی جسمی و روحیتان در زمان حضور در ایران نه در زمان سفرهای خارجیتان از هدیه این مجموعه که یک کپسول هوای پاک است استفاده کنید.
 


منبع: alef.ir

روحانی در ۱۲ استان ۲ درصد از عارف جلو بود

رئیس کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گفت: الان غیر از روحانی کسی برای کاندیداتوری ریاست جمهوری آینده نداریم و مطرح نمی‌کنیم و فکر می‌کنم اگر کمکش کنیم می‌توان کارهایی که شروع کرده است، نتیجه داد.

به گزارش فارس از سنندج، حجت‌الاسلام محسن رهامی یکشنبه شب در جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه کردستان که در تالار فردوسی این دانشگاه برگزار شد، با یادآوری حادثه کوی دانشگاه تهران، اظهار کرد: در آن حادثه تعدادی از دانشجویان آسیب دیدند، کوی دانشگاه دچار آسیب شد و چندین اتاق تخریب شد.

به گفته وی، بنده در آن زمان و بعد از اینکه شورای دانشگاه به خدمت رهبری رسیدیم و فرمودند که خودتان مسأله را پیگیری کنید، بنده وکالت دانشجویان را بر عهده گرفتم که در سیستم قضائی و دادگاه نظامی تهران، پرونده پیگیری ‌شد.

رهامی تصریح کرد: کوی دانشگاه حادثه تلخی بود که در ذهن دانشجویان ماند و اثر بدی گذاشت.

این حقوقدان افزود: حرمت دانشگاه، حرمت علم و حرمت تمدن است و نباید اجازه داد دانشگاه‌ها به برخی حرکت‌های خشونت‌طلب آلوده شود.

هیچ کس در جمهوری اسلامی مصونیت قضایی ندارد

وی در پاسخ به سؤالی در خصوص دستگیری صادقی نماینده مردم تهران در مجلس، گفت: هیچ کس در جمهوری اسلامی مصونیت قضایی ندارد اما اظهارنظر، نقد و رأی دادن برای نماینده مجلس جرم نیست و اگر ثابت شود که تعقیب نماینده مجلس به دلیل طرح سؤال از قوه قضائیه است، حکم جلب مطابق قانون نیست.

رهامی خاطرنشان کرد: اگر نماینده‌ای در جای دیگری جرمی مرتکب شده است از سوی کمیسیون نظارت مجلس پیگیری و با نماینده برخورد می‌شود اما وقتی با مأمور به جلوی در منزل نماینده بروند و بگویند می‌خواهیم نماینده را بازداشت کنیم قابل قبول نیست.

وی یادآوری کرد: در جرائمی مانند قتل که خطر جانی وجود دارد یا بیم فرار متهم می‌رود حکم جلب سیار صادر می‌شود.

رهامی گفت: نشر اکاذیب جرمی نیست که فرد را بخواهند در مقابل منزل خودش بازداشت کنند، چون چنین کاری هم سبک کردن مجلس است و هم در کار مجلس چالش ایجاد می‌کند.

غیر از روحانی کاندیدایی برای ریاست جمهوری مطرح نمی‌کنیم

وی در پاسخ به سوال یکی دیگر از دانشجویان در خصوص برنامه اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری آینده، گفت: اصلاح‌طلبان بعد از هشت سال منزوی، سال ۹۲ با گزینه اصلی خاتمی آمدند اما چون نشد، گزینه بعدی هاشمی‌رفسنجانی بود که بعد از آن هم ناطق‌نوری مدنظر بود ولی چون به نتیجه‌ای نرسید، به سراغ عارف و روحانی رفتیم.

رهامی خاطرنشان کرد: در آن زمان گفتیم ما هیچ راهی غیر از همراهی و همکاری با نظام برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و رفتن به سمت دموکراسی و توسعه از طریق صندوق‌های رأی نداریم.

رئیس کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات یادآوری کرد: براساس ارزیابی کمیته ارزیاب اصلاحات از ۱۲ استان کشور، آقای روحانی با اختلاف دو درصدی از عارف جلو بود که در نهایت روحانی تنها کاندیدای اصلاحات شد.

وی افزود: الان غیر از روحانی کسی را برای ریاست جمهوری آینده نداریم و کسی را مطرح نمی‌کنیم چون هر کسی که بود، با توجه به این شرایط و امکاناتی که در اختیار دولت است، نمی‌توانست این موفقیت‌ها را بدست آورد.

رهامی افزود: تجربه ۸۴ را تکرار نخواهیم کرد که با چهار کاندیدا شکست خوردیم و برای انتخابات آینده هم لیست‌های واحد شورا و ریاست جمهوری می‌دهیم که این تجربه در ۹۲ و ۹۴ کمک کرد.

مدیریت پس از پیروزی اصلاح‌طلبان در کردستان خوب نیست

رئیس کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در ادامه و پاسخ به سؤالی در خصوص ارزیابی اصلاح‌طلبی و اصلاح‌طلبان در کردستان، افزود: در کردستان و سیستان و بلوچستان بیشترین رأی را به دولت روحانی دادند.

وی افزود: در کردستان زمینه اصلاح‌طلبی بسیار زیاد است هر چند در بیشتر استان‌ها به لحاظ بافت اجتماعی و فرهنگی زمینه اصلاح‌طلبی بیش از اصولگرایی است.

رهامی خاطرنشان کرد: ما در انتخابات ریاست جمهوری گذشته موفق شدیم منتها به نظر می‌رسد مدیریت پس از موفقیت ملاک است که مدیریت پس از پیروزی در کردستان باید و شاید خوب مدیریت نمی‌شود که باید بر روی آن فکر کرد.

وی افزود: اصلاحات باید منجر به جذب افکار عمومی، ایجاد اشتغال و شرکت نیروهای بومی کردستان در مدیریت استان شود که باید به آرای مردم بها داد تا به رضایت عمومی منجر شود.

رهامی تصریح کرد: نقدهایی در کردستان وجود دارد که بنده آنها را به تهران منعکس می‌کنم.


منبع: alef.ir

شریعتمداری: سال‌های محکوم به حبسم را به شاه بدهکارم

مراسم بزرگداشت روز دانشجو با حضور مدیرمسئول روزنامه کیهان در دانشگاه صدا و سیما برگزار شد که در این مراسم از شریعتمداری با عنوان عمار رهبری تقدیر شد.

به گزارش فارس، مراسم بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه صدا و سیما صبح امروز با حضور مسئولان دانشگاه، دانشجویان و حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان برگزار شد.

شریعتمداری در این مراسم وقتی با عنوان دکتر صدایش کردند، گفت: من دکتر نیستم زیرا دانشجوی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران بودم که دستگیر شدم و به حبس ابد محکومم کردند ولی پس از انقلاب آزاد شدم. بنابراین سال‌های باقیمانده از محکومیت حبس را به شاه بدهکارم.

وی با اشاره به خاطره‌ای از آیت‌الله شهید سعیدی گفت: روزی آیت‌الله سعیدی به من و مرتضی الویری پیام داد و گفت اوج شعار شما این است که می‌گویید من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی همه برمی‌خیزند، شما برمی‌خیزی که چه کنی؟ جنبش دانشجویی باید قطب‌نمایش را به سوی هدف مقدسی نشانه‌گذاری کند. 

شریعتمداری گفت: آیت‌الله شهید سعیدی به ما پیشنهاد داد که نام حضرت امام را در تظاهرات ببریم که پس از آن در نخستین تظاهرات دانشگاه تهران شعار روح منی خمینی، بت‌شکنی خمینی را سر دادیم. 

شریعتمداری در صحبت‌های خود با بیان اینکه برخی افراد ضدانقلاب قمپز درمی‌کنند، گفت: قمپز نوعی توپ است که عثمانی‌ها در جنگ استفاده می‌کردند که این توپ‌ها صدا داشت، اما عملکرد نداشت. 

در پایان سخنرانی شریعتمداری مجری برنامه از وی به عنوان عمار رهبری نام برد و با حضور مسئولان دانشگاه صدا و سیما قاب عکسی از تصویر مرحوم شایان‌فر به وی اهدا شد.

همچنین دانشجویان برتر حوزه‌های فرهنگی، ورزشی و پذیرفته شدگان دوره دکتری دانشگاه صدا و سیما نیز در این مراسم تقدیر شدند.
 


منبع: alef.ir

احضار بیش از ۱۵ نفر در پرونده شهرداری/قوه قضاییه مستقلاً در حال بررسی موضوع حقوق‌های نجومی است

رییس قوه قضاییه تمدید تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران از سوی کنگره و سنای آمریکا را نقض صریح برجام دانست و با بیان اینکه ایران آماده پاسخ دادن به این بدعهدی است، گفت: امروز باید ببینیم چه فایده‌ای از برجام برایمان باقی مانده است.

به گزارش قوه قضاییه، آیت‌الله آملی لاریجانی در جلسه مسئولان عالی قضایی با تبریک حلول ماه ربیع الاول و میلادهای سعید و مبارک این ماه، به اقدام اخیر آمریکا مبنی بر تمدید تحریم های داماتو علیه ایران از سوی سنا اشاره و تصریح کرد: این اقدام بی تردید نقض برجام است و این ادعا که این تحریم ها، همان تحریم های سابق است و تحریم جدیدی اعمال نشده یک ادعای واهی به شمار می آید.

رئیس دستگاه قضایی افزود: تمدید تحریم ها نه تنها با روح برجام بلکه با مدلول مستقیم آن نیز در تعارض است، البته آمریکا پیش از این نقض صریح، مانع تراشی های فراوانی در مسیر اجرای برجام کرده بود و به این ترتیب در بحث روابط بانکی و سرمایه گذاری شرکت های آمریکایی یا غیر آمریکایی در ایران، خلل ایجاد می کردند.

آملی لاریجانی با بیان اینکه در خصوص تمدید تحریم ها بحمدلله اجماع مناسبی در میان مسئولان مبنی بر نقض برجام توسط آمریکا وجود دارد، تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران آماده ارائه پاسخ مناسب در قبال این بدعهدی است.

رئیس قوه قضاییه تصریح کرد: ما معتقدیم که اگر برجام اجرا می شد منافعی برای کشور داشت و جمهوری اسلامی با در نظر داشتن این منافع از طریق نهادهای مسئول و ذی ربط چنین تصمیمی را اتخاذ کرد؛ منتهی شرط توفیق در برجام این است که طرفین به آن وفا کنند نه اینکه فقط جمهوری اسلامی به مفاد آن پایبند باشد و سایر طرف ها به بهانه های واهی اقدام به نقض آن کنند.

آملی لاریجانی گفت: امروز پس از گذشت ماه ها از اجرای برجام، مسئولان جمهوری اسلامی باید در مقام ارزیابی به پاسخ این سوال برسند که از برجام چه فوایدی برای ایران باقی مانده است؟

رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه قطعاً پاسخ ایران به چنین اقدامی یک پاسخ صحیح، منطقی و قاطع است، ضمن تاکید بر پرهیز از شتاب زدگی در این زمینه گفت: مهمترین انتظار مسئولان در مورد برجام طبق فرمایش مقام معظم رهبری، لغو تحریم ها بود. این سخن که بگوییم تحریم جدیدی اعمال نشده یا تحریم ها تحت عناوین دیگری است، سخن کاملاً نادرستی است و بر همین اساس، جمهوری اسلامی باید منافع خود را ببیند و بر مبنای آن پاسخ مناسب دهد.

آملی لاریجانی خاطرنشان کرد: نباید اجازه داد که آمریکا به خیال واهی هم از منافع برجام بهره ببرد و هم از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند. اجماعی که در حال حاضر درباره این موضوع در کشور وجود دارد قطعاً کمک کار و پشتیبان دولت در دادن پاسخ مناسب خواهد بود.

رئیس قوه قضاییه با اشاره به پیش بینی های مقام معظم رهبری مبنی بر عدم پایبندی آمریکایی ها و بد عهدی این کشور، اظهار کرد: امروز می بینیم که دقیقا پیش بینی های رهبر معظم انقلاب محقق شده است. غرب و بویژه آمریکا به دنبال حل مسئله  هسته ای ایران نبود. آنها به خوبی می دانستند که با توجه به فتوای مقام معظم رهبری درباره ساخت سلاح هسته ای، ایران به دنبال تولید سلاح هسته ای نیست. به هر حال با پذیرش برجام، این بهانه از دست آنها گرفته شد اما امروز می بینیم که به عناوین مختلف از ایفای تعهدات خود سر باز می زنند.

آملی لاریجانی در بخش دیگری از سخنان خود با گرامیداشت روز دانشجو، حضور دانشجویان انقلابی، متدین و با بصیرت در عرصه های گوناگون را از ضروری ترین مسائل امروز کشور دانست و تصریح کرد: جنبش های دانشجویی در طول دوران پیروزی انقلاب اسلامی با ارشادات امام راحل(ره) نقشی موثر در بیداری بدنه جامعه داشتند و امروز نیز تشکل های دانشجویی با بهره گیری از فرمایش­های مقام معظم رهبری(مدظله) می توانند نقش بسیار مهمی در آگاهی جامعه و رفع برخی کاستی ها داشته باشند.

رئیس قوه قضاییه، تحصیل علم، تهذیب نفس و بصیرت را سه عنصر اساسی برای دانشجویان دانست و افزود: تحصیل علم و ارتقای سطح علمی کشور از مهمترین مولفه های اقتدار نظام جمهوری اسلامی است و ما بدون داشتن مدارج عالی علمی، حرفی برای گفتن نخواهیم داشت. بر همین اساس جدا از نورانیت و فضلیت علم باید به تعلیم و تعلم به چشم یک وظیفه در جهت پیشبرد اهداف دین مبین اسلام و وظیفه ای همگانی نگاه کنیم.

آملی لاریجانی ادامه داد: اخلاق و معنویت نیز از مهمترین ارکان نظام اسلامی است و جامعه اسلامی باید همواره توام با اخلاق گام بر دارد. بر این اساس علاوه بر اینکه «علم بی طرف» مفهوم ندارد زیرا علم با ارزش های مختلف پیوند می خورد، اگر انسانی بخواهد علمی را بدون ارزش های اخلاقی دنبال کند، عمر خود را ضایع خواهد کرد لذا تهذیب نفس، تزکیه و اخلاق باید به طور جدی در میان استادان و دانشجویان مدنظر باشد زیرا بدون توجه به این موضوع قطعا دچار خسارت های زیادی خواهیم شد.

رئیس قوه قضاییه در ادامه با تاکید بر لزوم بصیرت افزایی در میان قشر دانشجو اظهارکرد: بصیرت همواره لازم است اما در برخی برهه های تاریخی به سبب افزایش دشمنی ها، این نیاز بیشتر احساس می شود. بصیرت به زبان ساده یعنی اینکه بدانیم در کجای جغرافیای عالم ایستاده ایم، هویت ما چیست و دشمن ما چه راهی را دنبال می کند. دانشجو نباید فراموش کند که امروز ایران به سبب اقتدار علمی، نظامی و تاثیرگذاری خود، حرف اول را در منطقه می زند و همین امر موجب هجمه دشمنان با تمام توان است.

رئیس دستگاه قضا افزود: همه موظفیم خط دشمن را بشناسیم. دشمنان به دنبال ایجاد تغییر در کشور هستند و امروز در تلاشند که دانشگاه ما را سکولار کنند تا دانشجویان از مسیر انقلابی بودن منحرف شوند. نباید فراموش کنیم که روزی در همین کشور جریانات اصلاح طلب با چه شعارهایی شروع کردند و با چه شعارهایی راه خود را ادامه دادند.

آملی لاریجانی تصریح کرد: بر اساس گزارش های رسمی، آمریکا سالانه میلیون ها دلار تحت عنوان ارتقای دموکراسی در منطقه بویژه در مورد ایران هزینه می کند که تمام این تلاش ها برای استحاله ارزش ها در کشور است. جنگ نرم نیز همین مفهوم را دارد یعنی کاری می کنند که به تدریج جامعه از ارزش های خود فاصله بگیرد و مسئولان نیز تصمیماتی بگیرند که باب میل آنها است.

رئیس قوه قضاییه با تاکید بر لزوم هوشیاری دانشجویان در جبهه جنگ نرم، اظهار کرد: تردید نکنید که غرب به دنبال گرفتن هویت ما است. در زمان طاغوت می خواستند حتی زبان نوشتاری ما را تغییر دهند. ارزش دادن کاذب به فراگیری زبان دوم دقیقا ریشه در همین دیدگاه دارد. البته هیچ عقل سلیمی مخالف آموختن زبان دیگر نیست اما نه اینکه برای آن به شکلی ارزش گذاری کنند که وجهه ای برای تغییر هویت جامعه شود.

آملی لاریجانی با بیان اینکه ترویج رمان­های بیگانه و همچنین آثار فرهنگی غرب، بسیاری از ارزش های مورد نظر غرب را بر جامعه تحمیل خواهد کرد، افزود: در چنین شرایطی دلسوزان انقلاب و ملت و دانشجویان جوان، انقلابی، خوش فکر و با عزم از هر قشر دیگری برای حفظ اقتدار و هویت دینی و ملی کشور موثرتر هستند.

رئیس قوه قضاییه در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به رسیدگی های دستگاه قضایی به پرونده های موسوم به “حقوق های نجومی” و “شهرداری تهران” گفت: نقدهایی به دستگاه قضایی وارد می کنند که شاید برخی از آنها نیز به حق باشد اما توقع ما این بود که دولت محترم که این حقوق ها عمدتا در آنجا وجود داشت، خودش اقدام موثری انجام می داد. این در حالی است که متاسفانه با وجود تاکید اولیه شان بر لزوم برخورد با این موضوع، عملاً شاهد اتفاق خاصی نبودیم و حتی در برخی موارد از بعضی افراد که حقوق های نجومی دریافت می کردند، تمجید شد!

آملی لاریجانی افزود: شاید بتوان گفت که لزوماً تمام این دریافت ها مجرمانه نبوده است اما به هر حال به عقیده بنده وقتی یک شخص در هیئت مدیره یک صندوق وقت محدودی می گذارد و از قبال آن وام چند صد میلیونی و حقوق چند ده میلیونی دریافت می کند، عمل او مصداق بارز «اکل مال به باطل» است و برای مردمی که با مشکلات اقتصادی مواجه هستند به هیچ عنوان پذیرفته نیست؛ لذا توقع داشتیم که دولت محترم این موارد را منعکس کند اما تاکنون حتی یک مورد گزارش در این زمینه از دولت به دست ما نرسیده است.

رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه علی رغم این امر، دادستانی از طریق گزارش های سازمان بازرسی کل کشور و برخی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در حال انجام بررسی های قضایی است، تصریح کرد: تا امروز چندین مورد احضار داشته ایم و بنده به مردم این اطمینان را می دهم که قوه قضاییه در حد امکانات و اطلاعاتی که در اختیار دارد، قاطعانه به این موضوع رسیدگی خواهد کرد تا برخی حقوق های غیر حق بازگردانده شود.

آیت الله آملی لاریجانی خاطر نشان کرد: در مورد پرونده شهرداری نیز همین طور است و گرچه افتراهایی هم در این زمینه به قوه قضاییه می زنند اما بنای ما این است که بدون جنجال و سر و صدا و در فضایی حقوقی و قضایی به موضوع رسیدگی کنیم که در  همین راستا تاکنون بیش از ۱۵ نفر احضار شده اند و رسیدگی ها نیز ادامه دارد.

بر اساس این گزارش، در جلسه امروز مسئولان عالی قضایی گزارش حادثه قطار مشهد- تبریز و همچنین حادثه انفجار حله عراق از سوی رئیس سازمان بازرسی و رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور ارائه و در هر مورد دستور لازم از سوی رئیس قوه قضاییه صادر شد.


منبع: alef.ir

رکوردی ویژه برای اپل

آمار و ارقام منتشر شده خبر از این واقعیت می‌دهند که شرکت اپل توانسته است تا در سه‌ماهه سوم سال جاری میلادی با ثبت رکوردی جدید، ۹۱ درصد از کل سود کسب شده در بازار تلفن‌های همراه هوشمند را به خود اختصاص بدهد.به گزارش ایتنا از رایورز به نقل از وب‌سایت خبری تحلیلی Digitimes، شرکت اپل در تمامی رسانه‌ها با مشکلات عرضه آیفون و کاهش فروش خود خبرساز بوده است، اما با اینحال به نظر می‌رسد که این امر برای اپل چندان مشکل‌ساز نبوده است.بر اساس اطلاعات منتشر شده در میان تمامی سود کسب شده در بازار تلفن‌های همراه هوشمند در سه‌ماهه سوم سال ۲۰۱۶، شرکت اپل به‌تنهایی ۹۱ درصد از کل سود بازار را در اختیار گرفته است. این امر با توجه به مالکیت ۱۱ درصدی این شرکت از نظر تعداد فروش می‌تواند نشان دهنده سود نجومی هر دستگاه آیفون برای شرکت اپل باشد.شرکت اپل توانسته است تا در بازه زمانی یاد شده، رقم ۹ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار سود کسب کند که این رقم برابر با ۹۱ درصد از کل سود کسب شده در بازار تلفن‌های همراه هوشمند در سراسر جهان است.شایان‌ ذکر است که رده‌های دوم تا چهارم پرسودترین شرکت‌ها در میان همین آمار نیز به شرکت‌های هواوی، ویوو و اوپو تعلق دارند.برای درک میزان درآمد اپل کافی است بدانید که کل سود شرکت رتبه دومی هواوی در سه ماه یاد شده برابر با ۲۰۰ میلیون دلار بوده است. 


منبع: itna.ir

مرگ یک نفر به علت تزریق آمپول پنی سیلین

خبرگزاری صدا و سیما نوشت: رئیس دانشکده علوم پزشکی نیشابور فوت یک نفر بر اثر تزریق آمپول پنی سیلین در نیشابور را تایید کرد.

دکتر محسن عظیمی نژاد با تأیید فوت یک نفر بر اثر تزریق واکسن پنی سیلین در تایید مرگ یک نفر براثر تزریق آمپول پنی سیلین در نیشابور گفت: متاسفانه چند روز پیش یک بانوی جوان با تزریق پنی سیلین در این شهرستان فوت کرده است که هنوز دلیل اصلی این حادثه مشخص نشده است.

او افزود : آمپولی که به این خانم تزریق شده است، تست شده و دارای تاریخ انقضاء بوده است و در حال بررسی های بیشتر جهت ریشه یابی علت مرگ هستیم.

او گفت : طی نامه ای به مدیران بیمارستان ها اعلام شد که به دلیل احتمال وجود مشکل در این آمپول و زمان بر بودن تحقیقات تکمیلی تا اطلاع ثانونی از تزریق و تجویز ویال پنی سیلین ۶.۳.۳ با شماره ساخت ۵G160 و تاریخ انقضاء۲۰۱۹/۱۰ مربوط به شرکت داروسازی جابربن حیان خو دداری شود.


منبع: alef.ir

پرداخت پاداش فرهنگیان بازنشسته؛ به‌زودی

سرپرست معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش از پرداخت پاداش بازنشستگان ۹۴ در هفته‌های آتی خبر داد.

به گزارش ایسنا، پیش از ظهر امروز حسین فرزانه در گردهمایی روسای کانون های بازنشستگان سراسر کشور که در باشگاه فرهنگیان تهران برگزار شد، اظهار کرد: برون سپاری کارها و استفاده از منابع غیردولتی از رویکردهای آموزش و پرورش است.

 وی افزود: مشکلات کانون های بازنشستگی تنها از طریق منابع دولتی حل نمی شود بنابراین بایدکانون های بازنشستگی ، راهکاری را در خصوص درآمدزایی ارائه کنند.

فرزانه خاطرنشان کرد: آموزش در جهان به سرعت در حال تحول و دگرگونی است و جوامعی در حوزه آموزش موفق‌تر هستند که بر منابع مالی غیردولتی متکی هستند.

وی سازمان دانش‌آموزی و اتحادیه انجمن های اسلامی را دو نهادی دانست که با استفاده از منابع غیردولتی نه تنها مجموعه خود را مدیریت می کنند بلکه به درآمدزایی نیز پرداخته‌اند و در این زمینه موفق بوده‌اند.

سرپرست معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی وزیرآموزش و پرورش، کسری اعتبارات را مهمترین معضل آموزش و پرورش دانست و افزود: پرداخت پاداش بازنشستگان ۹۴ ، اولین اولویت آموزش و پرورش است که پیگیریهای آن انجام شده و به زودی به حساب آنها واریز خواهد شد.

بر اساس گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، فرزانه با اشاره به موضوع مشارکتها افزود: ظرفیتها و ساز و کارها دو مولفه مهمی است که باید در جذب منابع مالی غیردولتی مورد توجه و بررسی قرار گیرد.


منبع: alef.ir

برانکو: برای شمردن موقعیت‌های پرسپولیس انگشت کم می‌آورید!

روزنامه خبرورزشی نوشت: برانکو ایوانکوویچ این روزها پرسپولیس را برای حفظ صدرنشینی آماده می‌کند. اگرچه به قول خودش، هدف نهایی قهرمانی است، نه حفظ صدرنشینی در این مقطع از سال …

سرمربی پرسپولیس می‌گوید: «در طول فصل بارها جای صدرنشین تغییر می‌کند، تیمی بالا می‌آید، تیمی پایین می‌رود، مهم این است که تیم مدعی شخصیت خود را حفظ کند و با یک برد کار را تمام شده نداند و با یک مساوی، به هم نریزد.»

حق با برانکو است، صدر بارها دست به دست می‌شود و مهم‌تر از هر چیز، حفظ شخصیت تیم است اما آیا پرسپولیس می‌تواند تمرکز خود را حفظ کند؟ برانکو مثل یک نظریه‌پرداز حرفه‌ای برای این سؤال هم جواب دارد: «ما می‌توانیم، این برداشت من است و روی هوا هم حرف نمی‌زنم. شما از بیرون نگاه می‌کنید و من از داخل… تیم من توان این کار را دارد و این را یک هوادار به شما نمی‌گوید، کسی می‌گوید که با این تیم زندگی می‌کند.»

اما این انتقاد به پرسپولیسِ برانکو وارد است که تیمش مثل سابق هجومی و زیبا بازی نمی‌کند. این انتقاد باعث دلخوری برانکو می‌شود؛ «هجومی بازی نمی‌کند، یعنی چه؟! شما از یک‌طرف بعد از هر بازی از من می‌پرسید چرا پرسپولیس این همه موقعیت خراب می‌کند و از طرف دیگر می‌گویید هجومی و زیبا بازی نمی‌کند. اگر هجومی بازی نمی‌کنیم، پس چرا درباره موقعیت‌های از دست رفته تیم ما حرف می‌زنید؟ گاهی اوقات برای شمردن موقعیت‌های گل ما، انگشتان دو دست شما هم کم است. پس حتماً ما هجومی بازی می‌کنیم که بیش از تعداد انگشتان دو دست، موقعیت به وجود می‌آوریم. فوتبال یعنی به دست آوردن موقعیت. ما تا این‌جایش عالی هستیم و باید در زدن ضربه آخر، بیشتر دقت داشته باشیم.»
برانکو یک حرف جالب دیگر هم درباره پرسپولیس می‌زند: «اجازه بدهید من سکوت کنم و جدول درباره پرسپولیس صحبت کند. جدول می‌گوید ما الان صدرنشین هستیم، با کمترین گل خورده ممکن و با نتایج خوبی که گرفته‌ایم. فکر می‌کنم تعداد موقعیت‌های گل‌مان هم از این نظریه که پرسپولیس یک تیم هجومی است، دفاع می‌کند.»


منبع: alef.ir

تذکر منصوریان و بزرگترهای استقلال به رحمتی

سرمربی آبی پوشان پایتخت قبل از دیدار حساس برابر تراکتور سازی یک تذکر جدی به کاپپتان تیمش داد.

به گزارش متافوتبال، در هفته سیزدهم رقابت های لیگ برتر جمعه استقلال در ورزشگاه آزادی از تراکتور سازی تبریز پذیرایی خواهد کرد. دیداری که بی‌شک یکی از هیجان‌انگیزترین و البته حساس‌ترین بازی‌های این هفته خواهد بود. از یک سو حضور امیر قلعه‌نویی روی نیمکت تراکتور و از سویی دیگر حضور رحمتی درون دروازه استقلال از اصلی‌ترین دلایل حساس‌شدن این دیدار هستند. فصل قبل جنجال و حاشیه زیادی در این دیدار به وجود آمد و در نهایت این تراکتور سازی بود که توانست با نتیجه سه بر دو به پیروزی برسد تا استقلال از جام دور ماند. حالا شنیده شده که علیرضا منصوریان و دیگر بزرگترهای استقلال به رحمتی گوشزد کرده‌اند که در این بازی از هر گونه جنجال دوری کند تا برای تیمش حاشیه درست نکند. گزارش ایران‌ورزشی در این مورد را با هم می‌خوانیم:

اگر مهدی رحمتی آن رفتارهای حاشیه‌ساز را در بازی فصل پیش استقلال مقابل تراکتورسازی انجام نمی‌داد بازی عصر جمعه هفته جاری از کمترین حساسیت برخوردار می‌شد اما شیرین‌کاری‌های آقای دروازه‌بان در بازی گذشته همه نگاه‌ها را متوجه بازی آتی کرده است.

مهدی رحمتی در آخرین بازی استقلال و تراکتورسازی که در همین ورزشگاه آزادی انجام شد بی‌آنکه دلیل مشخصی برای رفتارهایش داشته باشد بارها علیه امیر قلعه‌نویی الفاظی را به کار برد که درنهایت کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال او را به دو جلسه محرومیت از همراهی استقلال محکوم کرد.

حالا در آستانه تقابل دوباره استقلال و تراکتورسازی نگرانی‌ها از تکرار اتفاقات به قدری فزونی گرفته که منصوریان و بزرگتر‌های استقلال در آستانه این بازی به مهدی رحمتی تذکرهایی جدی داده‌اند تا از هرگونه اقدام حاشیه‌ساز پرهیز کند.

حتی به او گفته‌اند که حق ندارد هیچ پستی در صفحه‌های شخصی‌اش در فضای مجازی منتشر کند. علاوه بر آن به شماره یک استقلال گفته شده که در جریان بازی رفتار آرامی را در پیش بگیرد و به جای پرداختن به حاشیه‌ها فقط استقلال را در راه رسیدن به موفقیت در این بازی بزرگ کمک کند.

اینکه رحمتی توصیه بزرگترهای استقلال را گوش کند یا نکند مشخص نیست اما بی‌شک اگر او کمترین اهمیتی برای سفارش‌های بزرگ‌های استقلال داشته باشد و در راستای نظم تیمی گام بردارد استقلال روز آرامی را سپری خواهد کرد و چه بسا این آرامش بتواند آبی‌ها را در راه رسیدن به بردی دیگر یاری کند؛ بردی که اگر حاصل شود فاصله امتیازی استقلال را با تیم‌های بالای سر خود کاهش خواهد داد و چه بسا آبی‌ها بتوانند پس از پایان نیم فصل در میان ۳ تیم بالای جدول هم قرار بگیرند.

استقلال اکنون در رتبه پنجم جدول قرار دارد و کوچکترین لغزشی جایگاه آنها را تنزل خواهد داد.

فاصله امتیازی استقلال با تیم‌های پایین‌تر از خودش به حدی کم است که حتی تساوی مقابل تراکتورسازی هم ممکن است به سقوط بینجامد. البته اگر تیم‌های دیگر موفق به کسب پیروزی شوند. به همین دلیل بازی فوق برای استقلال از اهمیت بسیاری برخوردار است و آبی‌ها باید با نظم و انضباط کافی گام به عرصه رقابت با یکی از مدعیان قهرمانی بگذارند. نه فقط مهدی رحمتی که در بازی قبل آتش‌بیار معرکه بود و رفتارهای عجیبی از او سر زد بلکه دیگر بازیکنان استقلال هم باید با حواس جمع مقابل تبریزی‌ها قرار بگیرند.

با توجه به اینکه ممکن است تماشاگران تراکتور بیشتر از تماشاگران استقلال باشند، بعید نیست که حامیان میهمان شعارهایی هم علیه بختیار رحمانی که در تراکتورسازی بازی می‌کرد، سر دهند. گفته می‌شود که بزرگان استقلال توصیه‌هایی هم به این بازیکن داشته‌اند و از او خواسته‌اند رفتار معقولانه‌ای در جریان این بازی داشته باشد تا حاشیه‌ها گریبان استقلال را نگیرد. البته دایره بازیکنانی که ممکن است در این بازی حاشیه‌ساز شوند فقط به بازیکنان استقلال مربوط نمی‌شود.

در تیم تراکتورسازی هم کرار جاسم عنصر خطرناکی است و استقلالی‌ها باید حواس‌شان به این بازیکن باشد تا احیانا درگیر رفتارهای تحریک آمیزش نشوند. فراز حاتمی هم می‌تواند یکی از سوژه‌های مهم این بازی باشد و از محمد نوری هم نباید غافل بود. اینها مهره‌هایی هستند که هر یک به دلیل سابقه حضور در استقلال یا بازی در پرسپولیس ظرفیت بدل شدن به سوژه‌های اصلی این رقابت را دارند.
 


منبع: alef.ir

هدیه علیمنصور به یک هوادار معلول

در پایان تمرین امروز استقلال سرمربی این تیم گرمکن خود را به عنوان هدیه به یک هوادار دارد.

به گزارش ایسکانیوز، علیرضا منصوریان سرمربی تیم استقلال بعد از اتمام تمرینات با هوادار معلولی که خودش را به محل تمرین رسانده بود، عکس یادگاری انداخت و بعد از اینکه آن هوادار درخواست یادگاری از سرمربی استقلال کرد، منصوریان لباسش را به یادگار به این هوادار داد که این صحنه مهم‌ترین سوژه عکاسان در دقایق آخر تمرین امروز آبی‌پوشان بود.

* سیدمهدی رحمتی دروازه‌بان استقلال ۱۵ دقیقه زودتر از سایر بازیکنان تمرین را به اتمام رساند و زمین چمن را ترک کرد.


منبع: alef.ir

نامه‌نگاری روحانی به رئیس دیوان محاسبات درباره حقوق‌های نامتعارف

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور گفت: رئیس‌جمهور از رئیس دیوان محاسبات خواست تا پرونده همه کسانی که در مظان اتهام دریافت حقوق‌های نامتعارف بودند را به هیات‌های مستشاری ارجاع بدهد و هیات‌های مستشاری پرونده همه کسانی را که خلاف قانون و مقررات دریافتی داشته‌اند، رسیدگی کند و حکم شرعی و قانونی را در مورد آنان صادر و نتیجه را به رئیس جمهور گزارش کند.

به گزارش مشرق، حسینعلی امیری معاون پارلمانی رئیس جمهور گفت: دریافتی های نامتعارف نه مختص به قوه مجریه می باشد و نه فقط در دوره دولت یازدهم اتفاق افتاده است که رقبای دولت از این موضوع استفاده سیاسی می کنند. دولت از همان ابتدا که موضوع حقوق های نامتعارف مطرح شد، آن را تقبیح کرد و اقدامات عملی متعددی را برای رسیدگی اصولی به این موضوع آغاز کرد.

وی افزود: یکی از دلایل بروز پدیده حقوق‌های نامتعارف وجود نظام های پرداخت متفاوت و متعدد در کشور بود که دولت برای اصلاح این وضعیت اقدام کرده است.

معاون امور مجلس رئیس جمهور اظهار داشت: به عنوان مثال ادارات دولتی از نظام هماهنگ پرداخت تبعیت می‌کنند ولی بانک ها، بیمه ها و برخی صندوق ها نظام های پرداخت خاص خود را داشتند.

 وی گفت: قانون مدیریت خدمات کشوری نیز که به منظور یکسان سازی نظام پرداخت ها در کشور تدوین و تصویب شده بود، متاسفانه در عمل استثناءهای متعددی بر آن زده شد که همین استثناءها در برخی موارد مفری برای پرداخت های غیرمعمول شد.

امیری تصریح کرد: دولت این موضوعات را به دقت کارشناسی و آسیب‌شناسی کرد و شورای حقوق و دستمزد را تشکیل داد و مقررات مربوط به پرداخت ها به مقامات را ساماندهی کرد و برای همه آنها سقف تعیین نمود.

وی احیای سازمان امور اداری و استخدامی کشور را از دیگر اقدامات دولت یازدهم در این زمینه یاد کرد و گفت: دولت به سرعت با کسانی که دریافتی های نامتعارف داشتند در چارچوب صلاحیت و اختیارات خود برخورد مقتضی به عمل آورد.

معاون پارلمانی رئیس جمهور اظهارداشت: با وجود انجام این اقدامات، آقای رئیس جمهور حدود دو هفته پیش در نامه‌ای از رئیس دیوان محاسبات نیز خواست تا پرونده همه کسانی که در مظان اتهام دریافت حقوق‌های نامتعارف بودند را به هیات‌های مستشاری ارجاع بدهد و هیات های مستشاری پرونده همه کسانی را که خلاف قانون و مقررات دریافتی داشته اند، رسیدگی کند و حکم شرعی و قانونی را در مورد آنان صادر و نتیجه را به رئیس جمهور گزارش کند.

وی بار دیگر تاکید کرد که هیچ یک از اعضای دولت از کسانی که بر خلاف قانون و مقررات دریافتی داشته‌اند، دفاع نکرده و نمی کند بلکه کلیه اقداماتی را که از جهت قانونی در حوزه اختیارات دولت و شخص رئیس جمهور بوده برای برخورد با این پدیده به عمل آورده است.

 عادل آذر رئیس دیوان محاسبات روز دوشنبه در گزارشی اعلام کرد که از مجموع ۳۹۷ مدیر دریافت کننده حقوق نامتعارف ۳۸۷ نفر اضافه دریافتی خود را که حدود ۲۱ میلیارد تومان بوده است، مسترد کرده اند.

 دستگاه های نظارتی و دیوان محاسبات حقوق ۹۳ هزار و ۴۰۰ نفر از مدیران را بررسی کرده اند که از این تعداد فقط ۴/۰ درصد (چهار دهم درصد) دریافتی نامتعارف داشتند که از این درصد هم فقط ۱۰ نفر باقی مانده اند که باید دریافتی هایشان مورد رسیدگی قرار گیرد.

معاون امور مجلس رئیس جمهور گفت: این آمار که از سوی دستگاه های نظارتی از جمله دیوان محاسبات اعلام شده نشان می دهد که اکثریت قاطع مدیران و کارکنان دولت از حقوق و مزایای معمولی برخوردار می شوند، بنابراین زیر سوال بردن خدمات این افراد به خاطر تعدادی انگشت شمار که مورد نقد و ایراد قرار گرفته اند با موازین انصاف مطابقت ندارد.


منبع: alef.ir

ضرغامی: من هم معتقدم خدا برجام را آورد/ آمریکا مثل گوریل وحشی است

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: من هم همانند روحانی اعتقاد دارم که برجام را خدا آورد و خیلی چیزها به ویژه چهره واقعی آمریکا مشخص شد، این چهره‌ امروز ذره‌ای پیچیدگی ندارد و نشان می‌دهد که آمریکا مثل گوریل وحشی است که زنجیر پاره کرده و متکی به قدرت خود است.

به گزارش تسنیم، عزت‌الله ضرغامی بعدازظهر امروز در جمع دانشجویان دانشگاه اصفهان در برنامه‌ای با عنوان «دانشجو و رسانه» با گرامیداشت شهادت دانشجویان در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ گفت: جنبش دانشجویی یک جنش ضد استکباری و ضد استبدادی است، ضد استکبار و استبداد بودن، دو بالی است که با همدیگر و در کنار یکدیگر است.

وی افزود: در سال‌های اخیر در فضای مجازی و دانشگاه‌ها به نام ۱۶ آذر و به نام مقابله با سیاست‌های استکباری سخنرانی می‌کنند؛ اما از دوستی و رفاقت با استکبار صحبت می‌کنند و به نوعی آن را رسالت خود می‌دانند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه مذاکره برد – برد با شیطان خیلی معنا ندارد، تصریح کرد: با وجود اینکه آمریکایی‌ها ادعای حقوق بشر و طرفداری از افکار عمومی دارند، حتی در پایان دوره ریاست جمهوری اوباما به افکار عمومی بی‌توجه هستند.

وی گفت: من هم همانند روحانی اعتقاد دارم که برجام را خدا آورد و خیلی چیزها به ویژه چهره واقعی آمریکا مشخص شد، این چهره‌ امروز ذره‌ای پیچیدگی ندارد و نشان می‌دهد که آمریکا مثل گوریل وحشی است که زنجیر پاره کرده و متکی به قدرت خود است.

ضرغامی با اشاره به حمایت رسانه‌ها از کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تصریح کرد: ترامپ شخصیتی است که افکار عمومی طرفدار اوست، اما تمام رسانه‌ها از کلینتون حمایت کردند و تا لحظه آخر که مشخص بود ترامپ رأی بیشتری دارد قصد داشتند روحیه مردم را حفظ کنند و مردمی که می‌خواهند رأی دهند به دموکرات‌ها رأی دهند.

وی گفت: رسانه‌های بزرگ دنیا وابسته به دلارهای عربستان هستند و شیوخ عرب، این تزریق پول را اعلام می‌کنند، به همین دلیل می‌بینیم که بی.‌بی.‌سی در مورد اتفاقات مهمی همچون فاجعه منا سکوت می‌کند تا افکار عمومی از کنار آن بگذرد.

رئیس اسبق صداوسیما بیان کرد: آمریکا در اوج اضمحلال با حضور در مذاکرات می‌خواست بگوید که ما هستیم، البته دولتمردان فرصتی پیدا کردند تا با آمریکا مذاکره کنند، هر چند که اکنون می‌بینیم حتی اگر رئیس‌جمهور آمریکا مصوبه اخیر کنگره را وتو هم کند، فایده‌ای ندارد، این نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها نتوانستند دموکرات‌ها را قانع کنند تا به مصوبه اخیر رأی ندهند.

وی با اشاره به پرچم‌داری دانشجویان در سال‌های اخیر گفت: به نظر من، دانشجو به خودی خود، یک رسانه است، جایگاه دانشجو در فرهنگ ملت ایران جایگاه‌ برتری است و مردم به دانشجویان به عنوان نیروهای علمی و آزادی‌خواه مردم نگاه می‌کنند، به نظر من حرکت‌هایی که دانشجویان انجام داده‌اند، آن‌ها را به تنهایی به یک رسانه تبدیل کرده چراکه اتفاقاتی همچون تسخیر لانه جاسوسی تا دو سال در رسانه‌ها مطرح بود و شدند و نگاه مردم را نسبت به جنایات آمریکا عمیق‌تر کرد.

ضرغامی با بیان اینکه دانشجویان باید در حوزه رسانه فعال و تأثیرگذار باشند، افزود: امروز فضای مجازی در حوزه رسانه حرف نخست را می‌زند، من دو سال است که در این فضا فعال هستم، سایت و کانال راه‌اندازی کرده‌ام و صحبت‌هایم را از این طریق مطرح می‌کنم.

وی با بیان اینکه در حال حاضر نخبگان و اندیشمندان در این فضا نمی‌توانند پرچم‌داری کنند، گفت: رهبر معظم انقلاب معتقد هستند که تحول فنی و علمی در فضای مجازی، در طول تاریخ بشر سابقه نداشته است، از سوی دیگر رسانه‌های فضای مجازی در اختیار آحاد انسان‌ها است و هر کس آمادگی دارد می‌تواند به صورت رایگان هر چه بخواهد را منتشر کند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه پرچم‌داری فضای مجازی در اختیار نخبگان نیست، تصریح کرد: امروز باید دانشجویان در فضای مجازی، طرح و برنامه داشته باشند، کارهایی که تاکنون انجام شده ضعیف است و دانشجویان وظیفه متفاوتی در این فضا برعهده دارند، باید راهبرد دانشجویی در این حوزه را تدوین کرد.

وی گفت: کانال‌های تلگرامی با ارائه یک مقدار کارهای خدمت‌رسانی به مردم، آنان را به دنبال خود می‌کشانند و پس از آن هر چه می‌خواهند القا می‌کنند، امروز در طراحی رویه نویسی اشکال وجود دارد و باید رویه‌ای برای این کانال‌ها تعیین شود.

ضرغامی با اشاره به مزیت‌های دانشجوی امروز نسبت به دانشجوی ابتدای انقلاب گفت: رهبر معظم انقلاب درباره جوانان فرمودند که جوانان امروز نسبت به اوایل انقلاب برتری‌های محسوسی دارند، یکی از آن‌ها این است که آن موقع به خاطر جو انقلاب و اینکه فسادهای رژیم شاهنشاهی دیده می‌شد، دانشجویان مقابله می‌کردند.

وی ادامه داد: اما امروز شرایط سخت‌تر است و جوانان امروز با فضای رسانه‌ای عجیب‌و غریب و بمباران تبلیغات روبه‌رو هستند، بزرگ‌ترین سانسورها در بمباران اطلاعاتی اتفاق می‌افتد بنابراین دانشجوی امروز علی‌رغم همه بمباران اطلاعاتی جایگاه بالاتری نسبت به دانشجویان گذشته دارند.

رئیس اسبق رسانه ملی با بیان اینکه ظهور و بروز دانشجویان امروز نیازمند نوآوری و احساس مسئولیت است، گفت: مواضع دانشجویی در تصمیم‌سازی بسیار مؤثر بوده و امروز نیز دانشجویان می‌توانند تأثیرگذار باشند، برای این کار، باید جریان‌های دانشجویی بتوانند به درستی جامعه را رصد کرده و مشکلات را بشناسند و با تشکیل کمپین تأثیرگذار باشند.

وی با بیان اینکه کانال‌های تلگرامی به مثابه رسانه عمل می‌کند، تصریح کرد: یک روزنامه که ۵۰۰۰ تیراژ دارد براساس قانون مطبوعات در صورت بروز کوچک‌ترین تخلف باید پاسخگو باشد؛ اما یک کانال تلگرامی که بیش از ۱۰۰ هزار نفر عضو دارد، هیچ محدودیتی از نظر اخلاقی و قانونی نداشته که وزارت ارشاد برنامه‌ای برای این موضوع دارد که در آینده اعلام می‌شود، بنابراین با برنامه‌ریزی صحیح نباید اجازه داد تا این علف‌های هرز در فضای ضد اخلاقی جوانان ما از بین ببرند.

ضرغامی با اشاره به آسیب‌های فضای مجازی خاطرنشان کرد: میل به بی‌نظمی یکی از آسیب‌های فضای مجازی است، این فضا همانند یک اقیانوس میل به بی‌نظمی را افزایش می‌دهد این موضوع قدرت حل مسئله و تمرکز ذهن را از بین می‌برد که باید برای آن برنامه‌ریزی داشته باشیم، ما هم‌اکنون باید آیین‌نامه‌ای برای این فضا داشته باشیم.


منبع: alef.ir

دستور بازشماری آراء در میشیگان صادر شد

یکی از قضات دادگاه فدرال آمریکا با بازشماری آرای انتخابات ریاست جمهوری این کشور در ایالت میشیگان موافقت کرد.

به گزارش ایرنا،یکی از قضات دادگاه فدرال آمریکا با بازشماری آرای انتخابات ریاست جمهوری این کشور در ایالت میشیگان موافقت کرد.
 
به گزارش رویترز، «مارک گلداسمیت» یک قاضی فدرال آمریکا دستور داد بازشماری آرای انتخابات ریاست جمهوری در ایالت میشیگان ظهر امروز (دوشنبه) آغاز شود.

پس از پیروزی «دونالد ترامپ» در سه ایالت میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین که به طور سنتی به دموکرات‌ها رای می‌دهند، پرونده‌های حقوقی در این باره تشکیل شد. ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۸ نوامبر (۱۸ آبان ماه) در رقابتی نزدیک، «هیلاری کلینتون»، رقیب دموکرات خود را شکست داد.

«جیل استین»، نامزد حزب سبز در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا خواستار شمارش آرا در سه ایالت میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین شده بود اما روز گذشته از دادخواست برای بازشماری آرای ایالت پنسیلوانیا منصرف شده و اعلام کرد که شکایت خود را در دادگاه فدرال پیگیری خواهد کرد.

طبق قانون، ضرب الاجل تعیین شده برای کامل شدن فرایند بازشماری آرا در ایالت‌های مختلف، ۱۳ دسامبر (۲۳ آذر) است.


منبع: alef.ir