خانه‌های ساکنان آینده مریخ یخی خواهد بود + تصاویر

دانشمندان ناسا معتقدند که بهترین مواد برای ساخت پناهگاه‌ در مریخ استفاده از منابع یخ زیر سطحی برای ساخت گنبدهای یخی است.
 

به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی میل، منابع لازم برای تامین مصالح خانه‌های یخی در مریخ از آب منجمد موجود در دریاچه‌های زیرسطحی تازه کشف شده در این سیاره بدست خواهد آمد.

طبق آخرین مطالعات دانشمندان حجم منابع آب منجمد کشف شده در مریخ  ممکن است از دریاچه سوپریور در آمریکای شمالی با حجم ۱۲ هزار کیلومتر مکعب بیشتر باشد.

مهمترین ویژگی ایگلوهای یخی، شکل هندسی برجسته برای تشکیل سپر حفاظتی بدون نیاز به انتقال مصالح از زمین است.

طرح خانه‌های یخی مریخ علاوه بر قابلیت اسکان موقت، قادر به تشکیل سپر دفاعی در برابر تشعشعات مرگبار مریخی است.



دانشمندان معتقدند بهترین منبع موجود برای ساخت پناهگاه‌های یخی با قابلیت مقاومت در برابر پرتوهای خطرناک مریخی منابع عظیم یخ زیر سطحی مریخ است، چرا که حمل مواد مناسب برای ساخت پناهگاه از زمین غیرممکن است.

هریک از ایگلوهای یخی با ظرفیت چهار نفر و دارای فضاهای مجزا مثل محل کار، محل خواب و محل پرورش گیاه هستند.
فشار هوای داخل هر ایگلو معادل ۶۶۰۰ گرم بر ۶ سانتیمتر مربع در دمای ۲۲ درجه سانتگیراد تنظیم شده است.

طراحی پناهگاه در مریخ با ضرورت وجود فشار در داخل همیشه با محدودیت همراه است، چرا که شکل گنبدی بهترین طرح برای کنترل فشار در داخل پناهگاه است. 
















منبع: alef.ir

دلنوشتۀ مژده شمسایی برای بهرام بیضایی

روزنامه «شرق» نوشته است: بهرام بیضایی سال‌هاست سکوت کرده و به‌ندرت تن به گفت‌وگو داده است؛ در این سال‌ها او فقط در آثارش با مخاطبانش سخن گفته. اغراق نیست اگر بگوییم بیضایی در این چند سال دوری از وطن که هنوز به یک دهه نرسیده است، تقریبا به‌اندازه تمام سالیانی که در ایران زیست، نمایش روی صحنه برده است. بهار ٩١ که کتاب «هزار افسان کجاست؟» در غیاب بیضایی درآمد، او از فرسنگ‌ها دورتر از وطن پیامی فرستاد برای جمعی که در رونمایی این اثر پژوهشی گرد هم آمده بودند. دو سالی می‌گذشت از زمانی که بهرام بیضایی از ایران رفته بود و در همین سال بنا داشت «جانا و بلادور» را روی صحنه ببرد که نمایشی بر اساس سایه‌بازی بود و بعد از «گزارش آرش» و «گزارش ارداویراف» و چندی پیش هم «طرب‌نامه». بیضایی به‌گواه کارنامه پربارش همواره به سنت‌های نمایشی ایران نظر داشته و این سال‌ها نیز در تمام این نمایش‌نامه‌ها، به‌طرز متمرکز و مؤکد به فُرم‌های نمایش سنتی پرداخته است. طرفه آنکه بهرام بیضایی غالب این آثار را سالیان پیش در وطن خود نوشته بود؛ اما به‌گفته خودش چون امکان اجرا فراهم نبود، آنها را از خاطر برده بود؛ اما بهانه نوشتن از این هنرمند بزرگ، پنجم دی‌، زادروز اوست که بناست جمعی از هنرمندان از جمله ناصر تقوایی در تئاتر شهر با رو‌خوانی نمایش‌نامه «شب هزار‌ویکم» آن را به جشن بنشینند تا اگر امکان روی‌صحنه‌رفتن آثار او در تئاتر شهر فراهم نیست، دست‌کم گفتن از او ممکن شود، آن‌هم در زمانه‌ای که به‌قول فرهاد مهندس‌پور «مطبعه‌ی بی‌انصاف کیهان» به هنرمندی در این قدوقامت می‌تازد و بزرگ‌شمردن هنرمندی چنین را توهم می‌خواند! در روزگاری که حتی مسئولان فرهنگی مانند علی جنتی، وزیر سابق ارشاد، تردید دارند به اینکه بیضایی در این سن‌وسال بتواند کاری انجام دهد! به هر تقدیر بهرام بیضایی بیش از هفت سال است که دور از وطن بی‌وقفه کار کرده و شاهدِ این مدعا هم نمایش‌هایی است که به برکت فضای مجازی و تکنولوژیِ روز، همگان حتی ما، امکان دیدن دست‌کم تکه‌ها و دقایقی از آن را داریم. بهرام بیضایى چنان که آیدین آغداشلو نوشت «آبروى نسل ما و نسل‏‌هاى بعدى» است و آثارش به‌نوشته مهندس‌پور «فخر مملکت و ایرانیان»؛ اما اجرای نمایش جایی دور از مرزها تنها خبری نیست که از بیضایی در دست است. به‌تازگی ترجمه منوچهر انور از «فتحنامه کلات» به زبان انگلیسی درآمده و کتابِ تازه‌ای نیز از او در راه است؛ «سفر شب» فیلم‌نامه‌ای که برای نخستین‌بار منتشر می‌شود و بیضایی آن را سال‌ها قبل نوشته و داستان آن درباره سفری است در یک شب. بازگشت بیضایی به ایران هر روز که می‌گذرد بیشتر به خواب می‌ماند؛ اما خوابی از آن‌دست که او درباره طرب‌نامه روایت کرد: «بیست‌و‌سه سال پس از نگارش طرب‌نامه، با پیداشدن بختِ نمایش آزادانه آن بیش‌وکم همه‌ی تکه‌های حذف‌شده را برگردانده و از نو به هم پیوند داده‌ام و امروز اجرای آن به نظرم خواب می‌رسد. من این خواب را تقدیم می‌کنم به همه مطربان گُمنام و توهین‌شده‌ی قرن‌ها – که جهانیان را جز شادی نخواستند و خود جز اندوه نبردند!» آن‌طور که مژده شمسایی برای تولدِ بیضایی نوشت زادروزِ او بهانه‌ای است برای شادی. تولدت مبارک بهرامْ پسر به گزارش ایسنا، در ادامۀ مطلب روزنامه «شرق» برای زادروز بهرام بیضایی، یادداشتی از «مژده شمسایى» به چاپ رسیده است: داستان به‌دنیاآمدنت را بارها مادرت برایم تعریف کرده بود. شاید به بهانه‌ من این خاطره خوش را با خودش مرور و انگار در زمان سفر مى‌کرد. برق چشمانش و شور و شعف کلامش نشان از رضایت و غرورِ داشتن فرزندى چون تو بود. مى‌گفت و مى‌گفت تا مى‌رسید به آنجا که عموهایت از آران کاشان آمده بودند. اینجا که مى‌رسید شادى در دلش غنج مى‌زد، مى‌خندید و صدایش مى‌لرزید وقتى مى‌گفت یکى از عموها با دیدن تو در گهواره درجا گفته بوده: «بهرامْ پسر که زادۀ شیر استى» و دیگرى ادامه داده: «پیداست ز عارضش جهانگیر استى» و ناگهان سکوت مى‌کرد، بغض راه گلویش را مى‌بست، با پشت خمیده دو دسته صندلى‌اش را مى‌گرفت و جلو مى‌آمد و خَم‌تر مى‌شد تا دستمال سفیدش که به دقت چهارلا شده بود را از روى میز بردارد و چشمانش را پاک کند. قرار است این یادداشت به مناسبت تولدت در روزنامه‌اى چاپ شود که هرگز نمى‌خوانى. سال‌هاست به سفارش پزشک روزنامه نمى‌خوانى و اخبار گوش نمى‌دهى. از آن زمان که ناتوانى از تغییر اخبار ناگوار روحت را بیمار کرده بود. پس ناچارم یادداشت را خودم برایت بخوانم همچنان‌که اخبار دیگر را گهگاه و جسته‌وگریخته برایت نقل مى‌کنم. یکى از ده خبر بدى را که با همه‌ى تلخى خیال مى‌کنم بهتر است بدانى. اغلب اخبار بد را تند مى‌گویم و مى‌گذرم و سعى مى‌کنم لابلاى حرف‌ها و خبرهاى دیگر زهرش گرفته شود تا کمتر اذیت شوى. گرچه کوشش بیهوده‌اى است و بعد خودم را سرزنش مى‌کنم که دیگر نمى‌گویم و این تکرار مى‌شود و تکرار مى‌شود چون انگار اخبار بد تمامى ندارد. ولى زادروز تو جزو اخبار خوش است. براى خیلى‌ها که تو را از نزدیک مى‌شناسند و آنها که به‌واسطه‌ى کارهایت به تو نزدیک شده و دوستدارت شده‌اند. آنها که پیام‌ها و تلفن‌هاى پرمهرِ تبریکشان از چند روز پیش‌تر تا چند روز پس‌تر از پنج دى مى‌رسد. آنها که وقتى زودتر زنگ مى‌زنند مى‌گویند مى‌دانیم ترافیکِ تلفن این روزها سنگین است براى همین زودتر زنگ زدیم. مثل تبریک‌هاى سال نو از راه‌هاى دور که اغلب پیش از تحویل سال گفته مى‌شود. و تو که هرچه مى‌گذرد سخت‌تر و کمتر از میز کارت جدا مى‌شوى و با مشغله‌ کار زمان را گم مى‌کنى با اولین تلفن یا پیام مى‌پرسی «مگر دى شده است؟ چرا یادشان مانده؟» جانِ من چطور یادشان برود، که زادروز تو براى خیلى‌ها چون من ستایش خرد است و اندیشه. تقدیر کوشایى و ممارست است. جشن پژوهش و جستجو است. تحسین بالندگى و شکوفایى است. زادروزت یادآور داستان آقاى حکمتىِ رگبار است و افسانه‌ تارا. یادآور سفر دو پسربچه است براى یافتن پدر و مادرى نداشته و حقیقت و مرد دانا. یادآور هشتمین سفر سندباد است و پهلوان‌اکبر. یادآور طومار شیخ شرزین است و کارنامه‌ بندار بیدخش. یادآور لیلا دختر ادریس است و افرا. یادآور مسافرانى است که قرار است آینه‌اى را بیاورند براى عروسی و سرگذشت آیت در غریبه و مه. یادآور عیار تنهاست و دنیاى مطبوعاتى آقاى اسرارى. یادآور خاطرات هنرپیشه‌ نقش دوم است و سهراب‌کشى. یادآور باشو است و وقتى همه خوابیم. یادآور مصائب استاد نوید ماکان است و همسرش مهندس رخشید فرزین. یادآور آینه‌هاى روبرو است و اشغال. یادآور آرش است و مجلس قربانى سنمار. یادآور دیوان بلخ است و کلاغ. یادآور پرده خانه است و مرگ یزدگرد. یادآور شب هزارویکم است و سگ‌کشى. یادآور فتحنامه کلات است و ندبه. مگر مى‌شود اینها را فراموش کرد؟ مگر مى‌شود ادبیات نمایشى و سینما و تئاتر ایران را بدون این آثار تصور کرد؟ مگر مى‌شود پژوهش نمایش در ایران را از یاد برد یا هزار افسان کجاست را؟ این یادداشت قرار بود شخصى باشد؛ از طرف من به تو اما مى‌خواهم چند تن را در این شادباشِ به تو شریک کنم. دختر جوان شیرازى که هر سال پنج دی‌ماه با پدرش به حافظیه شیراز مى‌رود با کتابى از تو و دیوان حافظ و با پدرش تولدت را اینچنین جشن مى‌گیرند. گروه جوانانى که در خراسان گرد هم مى‌آیند و نمایشنامه‌اى از تو را مى‌خوانند و تحلیل مى‌کنند و پنج دى بر کیک تولد برایت شمع روشن مى‌کنند. جوانى که هر سال از کهگیلویه پیام تبریک مى‌فرستد و آن دیگرى از اهواز که دوستدار تئاتر است. آنکه از تبریز پیام مى‌فرستد و مى‌گوید بارهاوبارها آثار تو را خواندن، زندگى‌اش را زیرورو کرده، و آنها که در کوه و در دیگر جاها نوشته‌هاى تو را مى‌خوانند. شاگردانى که بخت شرکت در کلاس‌هایت را داشته‌اند و اکنون در گوشه‌وکنار جهان خودشان را مدیون آموزه‌هاى تو مى‌دانند. و آنها که به‌واسطه‌ آثارت در دلْ خود را شاگرد و وامدار تو مى‌دانند. آنها که همکارى با تو را نقطه‌ طلایى کارنامه‌ هنرى‌شان مى‌دانند و آنها که آرزو داشتند با تو کار کنند و نشد که بشود. و همچنین البته شریک مى‌کنم نیلوفر و نگار و نیاسان فرزندانت را. نازنینم خوشا به حال تو که در زمانه‌ تلخى‌ها و زشتى‌ها، کینه‌ها و نفرت‌ها، خشم‌ها و انتقام‌گرفتن‌ها، زادروزت بهانه‌اى است براى شادى. خوشا به حال تو که در دل بیشمارى از مردمان سرزمینت به نیکى جاى دارى و سربلندى که همواره ارزش‌هاى انسانى را پاس داشته‌اى و جز بزرگى و سرفرازى سرزمینت و مردمانش نخواستى و عمر در این راه گذاشته‌اى.  حالا مى‌توانم خیال کنم که مادرت در آن چنددقیقه سکوت به چه فکر مى‌کرد… تولدت مبارک بهرامْ پسر!


منبع: baharnews.ir

ماجرای دعوتنامه‌های عجیب چینی برای انصاری!

اگرچه سایت‌ها تصویری از پیشنهاد رسمی باشگاه چینی هنگ فینگ به محمد انصاری را منتشر کرده‌اند، اکبر طاهری همچنان اعتقاد دارد این دعوتنامه‌ها بودار هستند.

به گزارش خبرآنلاین؛در آخرین پیشنهاد منتشر شده در رسانه ها که الان حدود ۱۰ روزی از ارسالش گذشته ، عنوان شده این تیم چینی برای جذب دفاع پرسپولیس رقم ۶۷۰ هزار دلار پیشنهاد داده است. البته نزدیکان به انصاری می گویند این پیشنهاد اولیه است و این باشگاه در ادامه پیشنهاد دیگری برای دفاع پرسپولیس فرستاده که رقمش بالغ بر ۱٫۲ میلیون دلار است. محمد انصاری که خیلی دوست دارد این پیشنهاد میلیاردی را از دست ندهد ، در آخرین اظهار نظرش گفته امیدوار است نه خودش ضرر کند و نه پرسپولیس.

باشگاه پرسپولیس اما در این پیشنهادها تردید دارد. پندار خمارلو ، مدیر روابط عمومی پرسپولیس درباره مشکوک خوانده شدن این دعوتنامه ها از سوی اکبر طاهری می گوید:«ببینید ما نمی گوییم دعوتنامه ای از سوی باشگاه چینی برای مان نرسیده است. اتفاقا جای یک دعوتنامه ، چند تا آمده. پیشنهاد اولیه ۲۰۰ هزار دلار بود ، بعد شد ۵۰۰ هزار تا ، بعد گفتند ۶۵۰ هزار تا و بعد هم که در رسانه ها نوشتند ۱٫۲ میلیون دلار برای انصاری پیشنهاد شده. یکی از دعوتنامه ها اصلا در سربرگ رسمی نبود. یکی شان مهر باشگاه را نداشت. یکی امضاء نداشت و اصلا مشکل بزرگتر این است که این ارقام چرا هی نجومی بالا می رود؟ این روند باعث تعجب باشگاه شده است. اینکه این ارقام چرا مدام عوض می شوند. آنها چرا این قدر چانه می زنند و یک بار از ابتدا این رقم را پیشنهاد نداده اند. الان دعوتنامه هایی که در باشگاه است با این چیزهایی که در خارج باشگاه بحث می شود ، تفاوت هایی دارد. به همین خاطر هم آقای طاهری مصاحبه کرد و گفت درباره این دعوتنامه ها تردید دارد.»

البته جدیدترین خبر درباره ماجرای انصاری این است که مدیران تیم پر طرفدار پایتخت به مکاتبات چینی ها پاسخ دادند. البته آنها از برانکو نظر خواستند و او شرط این جدایی را جذب شجاع خلیل زاده یا پراهیچ اعلام کرده است.


منبع: alef.ir

"اینستاگرام" بلای جان فوتبال ایرانی+تصاویر

به گزارش ایسنا، نفوذ شبکه‌های اجتماعی مجازی در جوامع، موجب نزدیکی و افزایش ارتباط بیش از حد آن‌ها با چهره‌های معروف نظیر سیاست مداران، هنرمندان، ورزشکاران و … شده و هواداران به طور مستقیم با چهره‌های محبوب خود در ارتباط قرار گرفته‌اند و چهره‌های برجسته از وجود چنین امکانی استقبال کرده‌اند و آن‌ها هم بدون هیچ واسطه‌ای طرفداران خود را در جریان جزئی‌ترین کارهای روزانه خود قرار می‌دهند.
در کنار تمامی مزیت‌های فراوان این ارتباط مجازی، فوتبالیست‌ها به عنوان بخش کوچکی از چهره‌های برجسته هر جامعه‌ای، در صورت ناآشنایی و نابلد بودن در استفاده از این پدیده همه‌گیر، موجب ایجاد حاشیه‌هایی می‌شوند و این اتفاقات را علاوه بر فضای مجازی، به زندگی واقع و دنیای فوتبال هم بسط می‌دهند. تمامی این اتفاقات در نهایت می‌تواند روی کیفیت بازی یک فوتبالیست در زمین فوتبال هم تاثیر بگذارد.

فوتبالیست‌های ایرانی و معضلی به نام فضای مجازی

در ایران نیز هواداران و چهره‌های ورزشی و فوتبالی برای صحبت با هواداران و علاقه‌مندان خود از قافله تکنولوژی و فضای مجازی عقب نمانده‌اند و هر فوتبالیست نسبتا پر طرفداری روزانه بخشی از زمان خود را – معمولا – به ارتباط با طرفدارانش صرف می‌کند.
نکته قابل توجه درباره مطالب منتشر شده این است که عمده این سخنان  به عشق و علاقه  بازیکن مورد نظر به هوادارانش و حتی درباره عملکرد تیم مورد نظرش، شرایطش و حتی تیم رقیب و هوادارانش تیم رقیب اختصاص می‌یابد که بازیکنان ایرانی را با یک مشکل تبدیل می‌کند.
برای اشاره به نسنجیده عمل کردن فوتبالیست‌های ایرانی در فضای مجازی می‌توان به بازیکنی میلیاردی‌ اشاره کرد که در فصل جاری با انتقاد هواداران و باشگاه خود مواجه شده – حتی به ناحق – و به جای تلاش برای کاهش انتقادها به یک باره سخنانی را در واکنش به این اتفاقات منتشر می‌کند و خشم هواداران و کاربران ایرانی را هم بر می انگیزد و در نهایت همین صحبت‌ها به یک شوخی در بین هواداران تبدیل می‌شود.
حال در شرایطی کاملا مشابه، بازیکنی مانند شواین اشتایگر، کاپیتان تیم ملی آلمان که در ابتدای فصل جاری به خواست ژوزه مورینیو کاملا سکونشین شده بود اما هیچ گاه در فضای مجازی صحبتی از این اتفاقات نکرد و حتی در اکثر بازی‌ها هم برای تیم خود آرزوی موفقیت داشت.

ساعت و زمان حضور بازیکنان ایرانی در شبکه‌های مجازی به ویژه اینستاگرام هم همواره جزو موارد مورد بحث بوده و حتی بازیکنی در فاصله ۲۴ ساعت مانده به بازی تیمش در یک دیدار حساس، تا پاسی از صبح در این شبکه‌های اجتماعی به سر می‌برد و با جا گذاشتن اثری از حضورش، چوب انتقادات را هم به جان می‌خرد و شاید یکی از عوامل افت فنی در بازی بعد هم نداشتن تمرکز و استراحت کافی بازیکن به دلیل سرگرمی در فضای مجازی باشد.
اما در فوتبال اروپا، باشگاه‌ها و تیم‌های اروپایی البته در کنار توجیه بازیکنان خود، جرایمی را هم برای بازیکنانی که بعد از ساعات خاصی در شبکه‌های مجازی مشغول شوند، در نظر می‌گیرند و هواداران کمتر شاهد “وب‌گردی” بازیکنان اروپایی بعد از نیمه شب در شبکه‌های ارتباط جمعی مجازی هستند.

مورد دیگر بازیکنی که به منظور برانگیختن احساسات هواداران خودش و تیمش، به ابراز علاقه برای تیم خود می‌پردازد و طوری وانمود می‌کند که زندگی بدون تیم فعلی‌اش معنی ندارد. زمانی هم که هوس جدایی را در سر می‌پروراند، برای پاسخ به اعمال گذشته‌اش در فضای مجازی اقدام به متهم کردن افراد مختلف می‌کند که این هم از دیگر تبعات فضای مجازی است.

اشتباه‌های املایی و ساختاری در نگارش مطالب توسط ورزشکاران ایرانی در فضای مجازی هم به یک امر روزمره در شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده است و عمدتا دست مایه شوخی و خنده و هواداران و کاربران می‌شود. وجود چنین اشتباهاتی در یک متن چند کلمه‌ای از این نظر عجیب است که کاربران از کوچک‌ترین اشتباهی نمی‌گذرند اما باز هم ورزشکاران ایرانی این اشتباه را مرتکب می‌شوند. شاید به خاطر همین اشتباه‌های روزانه است که تعدادی از ورزشکاران ترجیح می‌دهند به جای استفاده از زبان فارسی از زبان من‌درآوردی “فینگلیش” در نوشتن مطالبشان استفاده می‌کنند.

از دیگر صحبت‌های جالب توجه فوتبالیست‌های ایرانی به صحبت درباره جدایی از تیم مورد علاقه خود باز می‌گردد که در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست. جتی خامس رودریگس هافبک ناراضی رئال مادرید که هواداران و خودش خواهان جدایی از این تیم هستند و زیدان تا به حال این اجازه را به او نداده، کلمه‌ای را در این باره در شبکه‌های اجتماعی منتشر نکرده و به حمایت از تیم خود می پردازد.

بازیکنان خارجی چه می‌کنند؟
با بررسی ساده حضور بازیکنانی مانند رونالدو، مسی، ابراهیموویچ و … می‌توان متوجه حضور متفاوت این بازیکنان در شبکه‌های اجتماعی در مقایسه با بازیکنان شاغل در ایران شد. برای مثال کریستیانو رونالدو به طور معمول، روزانه حتی تا چهار  پیام هم در فضای مجازی منتشر می‌کند اما به طور میانگین درصد بالایی از این نتایج متعلق به تمریناتش است که تنها در یک یا دو کلمه هواداران خود را در جریان وضعیت خود می‌گذارند که آن‌ها معمولا پیش پا افتاده‌ترین اتفاقات است.
دیگر ستاره جهان فوتبال یعنی، لیونل مسی که به مراتب حضور کمرنگ‌تری نسبت به رقیب خود یعنی رونالدو در فضای مجازی دارد، نهایتا به پیروزی تیم خود در فلان بازی اشاره کند که هیچ گاه هم به تیم رقیب بی احترامی نمی‌کند.

ایرانی‌های علاقه‌مند چه کنند؟
چه بسا که اگر فوتبالیست‌های ایرانی در کنار تقلید از ورزشکاران حرفه ای برای نزدیکی به طرفداران خود، نحوه استفاده و ارتباط این ورزشکاران را هم آموزش می دیدند، خیلی کمتر از شرایط فعلی دچار حاشیه‌ها و اتفاقات فضای  مجازی می شدند.
گویا تنها آشنایی با کاربرد سخت افزار لازم برای حضور در فضای مجازی کافی نیست و فوتبالیست‌های ایرانی ابتدا باید با نحوه فعالیت در آن آشنا شوند تا هم خود و هم دیگران را درگیر اتفاقات عجیب نکنند.

شاید این اتفاقات و ناشی‌گری تعداد زیادی از بازیکنان ایرانی در استفاده از شبکه‌هایی نظیر اینستاگرام باشد که باعث شده بعضی از مربیان به طور کل استفاده از اینستاگرام را برای بازیکنانشان ممنوع کنند. البته در میان ورزشکاران هم هستند، بازیکنانی که از محبوبیت خود در شبکه‌های اجتماعی برای مطرح کردن مشکلات اجتماعی مردم هم استفاده می‌کنند و این نوعی مدرن از کارکردی است که شبکه‌هایی چون اینستاگرام در اختیار ورزشکاران قرار می‌دهند اما در ایران تنها بخش کوچکی از جامعه ورزشکاران از آن استفاده می‌کند.







منبع: alef.ir

استقلال در پرونده سه خارجی محکوم شد

باشگاه استقلال تا هفته آینده مطالبات یکی از بازیکنان خارجی پیشین خود را پرداخت می‌کند و برای تسویه حساب با دو بازیکن خارجی هم دست به دامن فیفا شده است.

به گزارش مهر، باشگاه استقلال در کنار تمام مشکلات خود، با بحث بدهی بازیکنان خارجی مواجه است و باید هر چه زودتر بدهی نفراتی که به فیفا شکایت کرده اند را پرداخت کند.

بر همین اساس استقلال تا هفته آینده بدهی ۴۷ هزار دلاری «عادل شیحی» را پرداخت می کند و قرار است مطالبات «هلمکه» و «لیام ردی» هم از طریق دارایی استقلال در فیفا پرداخت شود.

سیدرضا افتخاری مدیرعامل باشگاه استقلال در این خصوص به خبرنگار مهر، گفت: بدهی مربوط به سه بازیکن را باید پرداخت کنیم. ما خودمان هم این را قبول داریم. به همین خاطر پول عادل شیحی، هلمکه و لیام ردی در آستانه پرداخت است.

وی افزود: مطالبات شیحی که ۴۷ هزار دلار است تا هفته آینده پرداخت می شود تا خدایی ناکرده فیفا به جریمه باشگاه استقلال و یا کسر امتیاز از ما ورود نکند.

مدیرعامل استقلال خاطرنشان کرد: باشگاه استقلال از فیفا به خاطر حضور بازیکنانش در جام جهانی ۳۸۰ هزار دلار می خواهد. به همین دلیل به آنها نامه زدیم و اعلام کردیم که مبلغ هلمکه و لیام ردی را از همین پول پرداخت کنند. اگر این اتفاق رخ بدهد ما با این طلبکاران تسویه می کنیم.

افتخاری درباره شکایت پروپچیچ هم گفت: ما در این پرونده مدعی هستیم و برای همین به فیفا از این بازیکن شکایت کرده ایم. پروچیچ خودش استقلال را رها کرده و رفته است به همین دلیل ما نباید به این بازیکن پولی بدهیم.


منبع: alef.ir

وقتی فیفا، سعودی‌ها را حسابی نقره داغ می‌کند

فوتبال عربستان سعودی با آن همه حجم از لابی و نفوذ از سوی فیفا با جریمه سنگینی مواجه شده است.

به گزارش جام جم آنلاین ، باشگاه الاتحاد عربستان از سوی فیفا نقره داغ شد. این باشگاه عربستانی به دلیل بدهی به یک بازیکن آرژانتینی با کسر سه امتیاز و تهدید به تعلیق فعالیت هایش به مدت چهار سال روبرو شد.

این حکم رسما از سوی فیفا اعلام شد تا ثابت شود بزرگ ترین نهاد فوتبالی دنیا با بدهی های فوتبالی شوخی ندارد.

باشگاه الاتحاد عربستان در حالی با این جریمه سنگین روبرو شده که هم در کنفدراسیون فوتبال آسیا و هم در فیفا نفوذ زیادی دارد و به عبارتی دیگر مسئولان این تیم فکرش را هم نمی کردند که با چنین جریمه ای روبرو شوند.


منبع: alef.ir

آقای برانکو بدون فلسفه‌ات که قشنگتر بازی می‌کنی!

بازی پرسپولیس و سیاه‌جامگان یکی از بهترین بازی‌های اخیر پرسپولیس بود.
 
به گزارش خبرآنلاین؛ اگرچه شاید ضعیف بودن تیم ته جدولی خداداد نقشی کلیدی در این موفقیت قرمزها داشت اما آنچه به نمایش در آمد و هواداران دیدند ، همان کیفیتی بود که دوست داشتند.

بخشی از این موفقیت را می شد در تغییراتی دید که برانکو اجبارا در ترکیب تیمش ایجاد کرده بود. او که در ابتدای بازی انصاری را کمی تنبیهی ، روی نیمکت نشانده بود و بعد از یک نیم فصل لج بازی ، به اختیار از رامین رضاییان در دفاع راست استفاده کرده بود ، دوباره راست زمینش را مثل فصل قبل ، پیش‌رونده تر از قبل کرده بود. او در نیمه دوم این بازی تغییری دیگر در ترکیبش داشت. انصاری را به زمین آورد و در مرکز دفاع بازی کرد ، ربیع خواه بیرون رفت و جایش را در چپ زمین به حسین ماهینی داد. در دروازه هم که بیرانوند برگشته بود و البته در نیمه هجومی ، دوباره زوج مسلمان و احمدزاده که بازی کردن کنار هم را خوب بلدند ، بازی گرفته شدند. این‌گونه انگار ضریب سرعت تیم پرسپولیس به شدت افزایش پیدا کرده بود و دوباره هجومی تر بازی می کرد.

برانکو که یک نیم فصل می گفت فلسفه کاری اش استفاده از بازیکنان ایستا در کناره هاست . برای همین فرصت بازی را از رامین رضاییان گرفت اما حالا به نظر می رسد کم کم دارد به این نتیجه می رسد که فلسفه اش را بی آنکه به پایش جان بدهد، عوض کند! البته برانکو این چند وقت تصمیمات خاص و دوگانه زیاد گرفته است. او مثلا از یکسو می گوید اتفاقات منجر به جدایی نوراللهی اصلا دست خودش نبوده ، عملا به این بازیکن فرصتی برای بازی در تیمش نمی داد. طوری که چاره ای غیر از رفتن نداشته باشد. از سوی دیگر برای این بازیکن مراسم باشکوه وداع می گیرد . در شرایطی که باشگاه از جدایی نوراللهی حسابی شاکی است و مدیر تیم او و عالیشاه را بی تعصب می خواند ، برانکو به رفتن ترغیب شان می کند!
 


منبع: alef.ir

ترکان: تا نسبت به چیزی مطمئن نشده‌اید به مردم تهمت نزنید

رئیس مناطق آزاد تجاری، صنعتی و ویژه اقتصادی در واکنش به اخطار حسن نوروزی، نماینده مردم رباط کریم متذکر شد: پیشنهاد می‌کنم تا نسبت به چیزی مطمئن نشده‌اید به مردم افترا نبندید و تهمت نزنید. این کار، کار درستی نیست.

به گزارش ایسنا، اکبر ترکان در واکنش به اخطار سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس،‌ گفت: نماینده‌ای از پشت تریبون رسمی مجلس که همه مردم در سراسر کشور صدایش را می‌شنوند به مناطق آزاد تهمت زد و افترا بست. آیا این کار، کار درستی است؟ بنده پیشنهاد می‌کنم تا نسبت به چیزی مطمئن نشده‌اید به کسی تهمت نزنید. چرا که این کار شرعاً، عرفاً و منطقاً کار درستی نیست.

بعد از سخنان رئیس مناطق آزاد تجاری، صنعتی و ویژه اقتصادی محمدجواد ابطحی با حضور مقابل جایگاه هیأت رئیسه خواستار تذکر بر اساس اصل ۷۷ قانون اساسی شد که علی لاریجانی در پاسخ به وی گفت: یکی از برادران توهینی کردند و آقای ترکان پاسخ ایشان را دادند.


منبع: alef.ir

اعلام آخرین وضعیت راه‌اندازی اتاق مبادلات سهام شرکت پدیده شاندیز

معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منطقه‌ای وزارت کشور آخرین وضعیت راه‌اندازی اتاق مبادلات سهام شرکت پدیده شاندیز را اعلام کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت کشور دین‌پرست گفت: پس ازمعرفی سه نفر از فعالان بازارسرمایه از سوی شرکت پدیده شاندیز برای تشکیل کمیته سه نفره راه‌اندازی اتاق مبادلات سهام آن شرکت و تائید عضویت آنان توسط سازمان بورس و اوراق بهادار، جلسات کارشناسی مربوطه با حضور اعضای کمیته، نمایندگان شرکت پدیده و مسئولان سازمان بورس و اوراق بهادار تشکیل شد .

وی ادامه داد: از آخرین نتایج مهم حاصله می‌توان به تائید نرم‌افزار معاملاتی و تعیین برنامه زمانبندی مشخصی برای استقرارکامل نرم‌افزار و سخت‌افزار، تهیه بیانیه شفاف‌سازی گروه مبتنی بر فرمت استاندارد امیدنامه پذیرش شرکت‌ها و اصلاح و نهائی نمودن دستورالعمل نحوه انجام معاملات اشاره کرد.

رئیس کارگروه ویژه پیگیری مسائل مربوط به شرکت پدیده شاندیز اضافه کرد: طبق آخرین تصمیمات متخذه مقرر شد دستورالعمل نحوه انجام معاملات سهام حداکثر تا تاریخ ۵ دی ماه نهائی و پس از تائید هیات سه نفره به سازمان بورس و اوراق بهادار ارائه شود.

وی تصریح کرد: براساس مصوبات و توافقات انجام یافته، مقررگردید مدیران شرکت پدیده شاندیز حداکثر ظرف ۱۰ روز نسبت به تهیه بیانیه شفاف‌سازی گروه مبتنی بر فرمت استاندارد امیدنامه پذیرش شرکت‌ها اقدام و آن را به کمیته سه نفره ارائه نمایند. کمیته سه نفره نیز در اسرع وقت نسبت به اصلاح، ارائه نقطه نظرات و تصویب آن اقدام خواهد نمود.

دین‌پرست گفت: با توجه به تائید نرم‌افزار معاملاتی مورد نیاز برای راه‌اندازی اتاق معاملات سهام شرکت پدیده شاندیز، مقرر شد پس از استقرار کامل نرم‌افزار و سخت‌افزار مورد نیاز گزارش ممیزی جهت تطبیق عملکردی نرم‌افزار با پروپزال تهیه و ارائه گردد.معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منطقه‌ای وزارت کشور بیان کرد: شرکت پدیده شاندیز موظف شده حداکثر تا ۲۰ دی ماه تمام اقدامات لازم را برای استقرار کامل نرم‌افزار و سخت‌افزار اتاق مبادلات انجام تا امکان ممیزی فراهم شود. فرآیند ممیزی حداکثر طی ۵ روز و تا تاریخ ۲۵ دی ماه انجام و متعاقبا تا ۵ روز بعد از آن، یعنی نهایتا تا ۳۰ دی ماه فرآیند اصلاح و نهائی کردن نرم‌افزار انجام خواهد شد.


منبع: alef.ir

ثروتمندترین سرآشپز جهان کیست؟

«گوردون جیمز رمزی متولد ۸ نوامبر ۱۹۶۶ در اسکاتلند، آشپز، صاحب چندین رستوران و شخصیت تلویزیونی است. به رستوران‌های او مجموعاً ۱۶ ستاره میچلین اهدا شده که اکنون دارای ۹ عدد از آنهاست. رستوران اصلی این سرآشپز معروف در چلسی لندن از سال ۲۰۰۱ تا کنون ۳ ستاره میشلن دریافت کرده است. ستاره میچلین سری کتاب‌های راهنمایی است که شرکت میشلن در فرانسه آن را منتشر می‌کند. در میان این سری از کتاب‌ها مشهورترین آن کتابی است که به ارزیابی کیفیت غذای رستوران‌ها و نشان دادن آن با ستاره پرداخته است و کتاب راهنمای رستوران و هتل میشلن نامیده می‌شود. فروش سالیانه این کتاب که رستوران‌های چندین کشور مختلف را بررسی کرده‌ است، از یک میلیون جلد در سال فراتر می‌رود. سرآشپزی که لقب افسونگر آشپزخانه را یدک می‌کشد، سرآشپزی ماهر است که در نوجوانی به سراغ فوتبال رفت و در آن به سرعت پیشرفت کرد و در تیم جوانان گلاسکو رنجرز پذیرفته شد اما در نهایت با مصدومیت شدید دوران فوتبالی خود را آغاز نکرده به پایان رساند و کفش‌ها را آویخت. او ۱۹ ساله بود که از سر یک اتفاق و با گذراندن دوره‌های آموزشی آشپزی پا به دنیایی متفاوت گذاشت. شهرت رمزی در اجرای برنامه‌های تلویزیونی در مورد رقابت‌های آشپزی و مواد غذایی، مانند مجموعه سریال‌های انگلیسی آشپزخانه جهنمی، کلمه F و کابوس‌های آشپزخانه‌ای رمزی به همراه نسخه‌های آمریکایی آشپزخانه جهنمی، کابوس‌های آشپزخانه‌ای رمزی، استاد آشپز، استاد آشپز نوجوان و هتل جهنم است. در سال ۲۰۱۵ فوربس نام او را به دلیل دریافت درآمد ۶۰ میلیون دلاری در یک سال اخیر در لیست پردرآمدترین افراد مشهور جهان در رتبه ۲۱ قرار داد. برنامه تلویزیونی کابوس‌های آشپزخانه یکی از شناخته‌شده‌ترین آثار با حضور این سرآشپز همه فن حریف است. او در این برنامه رستوران‌های ورشکسته را به کسب و کارهای نمونه و موفق تبدیل می‌کند. گوردون رمزی در دنیای رقابتی، رنگارنگ و پر زرق و برق آشپزی، چهره‌ای بی‌رقیب و نامدار است؛ آشپزی که بیشتر از آن که به خاطر رستوران‌های متعدد و افتخارهای بسیارش در صنعت آشپزی معروف باشد، به دلیل رویکرد کاری منحصر به فرد خود شناخته شده است.»


منبع: baharnews.ir

مهار آتش‌سوزی در پالایشگاه پارس جنوبی

مصطفی سالاری  از مهار آتش سوزی فاز ۲۰ و ۲۱ پالایشگاه گاز پارس جنوبی خبر داد و اظهار کرد:این حادثه تلفات جانی نداشته و تنها ۸ نفر به علت استنشاق دود دچار ناراحتی شدند که همگی آنها به صورت سرپایی درمان شدند.وی درباره علت حادثه توضیح داد: یکی از واحدهای فاز ۲۰ و ۲۱ پالایشگاه در حال تزریق گاز برای تست عملکرد واحد بوده است که دچار آتش سوزی می‌شود. این آتش سوزی در ساعت ۱:۱۵ بامداد رخ داده و در ساعت ۲:۳۰ بامداد مهار شده است. هنوز جزئیاتی از برآورد میزان خسارت اعلام نشده و کارشناسان در حال بررسی این موضوع هستند ولی آنچه که مسلم است خسارت قابل توجه نبوده است. سالاری خاطرنشان کرد: ساخت فاز ۲۰ و ۲۱ پالایشگاه گاز پارس جنوبی پیشرفت خوبی داشته و پیش‌بینی می‌شود تا خرداد سال آینده به بهره‌برداری برسد.کارفرمای این پروژه شرکت نفت و گاز پارس زیر مجموعه شرکت ملی نفت ایران است و پیمانکار این پروژه سازمان گسترس و نوسازی صنایع ایران است.


منبع: baharnews.ir

بازار داغ کلیه فروشی در اینستاگرام!

هنگامی که با انگشتمان لوگوی دوربین رنگارنگ واقع در صفحه تلفن همراهمان را لمس می‌کنیم، با صفحه‌ای روبه‌رو می‌شویم که یکی از علائم حاضر در آن تصویر یک ذره‌بین است. به هنگام لمس آن صفحه‌ای روی موبایل‌هایمان ظاهر می‌شود که برای خود بازار شامی است؛ از نمایش صفحه‌های سلبریتی‌ها و افراد مشهور گرفته تا پیج‌های خرید و فروش لباس عروس و لوازم جهیزیه! اما طنز تلخ ماجرا آنجایی است که به ناگاه با صفحه‌ای مواجه می‌شویم که به داد و ستد چیزی متفاوت می‌پردازد. چیزی که بخشی از جان و وجود ما را تشکیل می‌دهد: «کلیه». این قسمت از جان انسان‌ها برای خودش بازاری دارد و مثل بقیه به فضای مجازی راه یافته است. کلیه‌فروشی آنلاین غلبه مدرنیته بر سنت حتی به بیزینس کلیه هم سرایت کرده است. به طوری که اگر در گذشته دیوارهای شهر و سطح باجه‌‏های تلفن به صفحه نیازمندی روزنامه‌ها تبدیل و اشباع از آگهی‌‏های خرید و فروش کلیه شده بود و اگر اسم فروشندگان این کلیه‌ها تصویر در و دیوارهای شهر را که آگهی‌های فروش کلیه بر آنها نصب شده‌اند، تداعی می‌کرد، این بار در کنار این شیوه سنتی فروش کلیه، شیوه‌های جدیدی سر برآورده‌اند که بازار گرمی هم دارند. این روزها فروشندگان کلیه پیج‌هایی برای فروش کلیه در اینستاگرام ایجاد کرده‌اند که دنبال کننده‌های خاص خود را دارند. لایک نمی‌خواهم کلیه‌ام را بخرید در یکی از این پیج‌های فروش کلیه نوشته شده است: «دوستان من نه لایک می‌خوام نه فالو خواهشا پیج رو منتشر کنید، شاید به دست یکی از شما مشکل من حل شد.» در پیج دیگری نوشته شده است: «کبد، مغز و کلیه‌فروشی، کاملا سالم. حاضرم هر کجا که بگید آزمایش بدم. ۲۵ساله. به دلیل نیاز مالی عجله دارم. قیمت خود را در تلگرام یا اس‌ام‌اس کنید خودم تماس می‌گیرم.» نکته جالب توجه آن جاست که برخی از گروه‌های خونی مانند O،A+،B برای فروش کلیه پیج‌های جداگانه دارند. حتی برخی از آنها دارای فالوورهای بالای هزار نفر هستند. جالب‌تر آن که افراد در کامنت این پیج‌ها به تبلیغ کلیه‌های خود پرداخته‌اند. یکی از کاربران در پیج فروش کلیه که به تبلیغ کلیه خود پرداخته، نوشته است: «کلیه فروشی،۳۴ ساله، قیمت توافقی. فوری فوری» با این اوصاف باید گفت که متاسفانه شبکه‌های اجتماعی برای سودجویان منفعت‌طلب، تبدیل به محلی برای کسب و کار و تجارت اعضای بدن انسان شده است. بازار سیاه کلیه افزایش روزافزون نیازمندان پیوند کلیه و همین طور فقر، موجب ایجاد بازار سیاه کلیه‌فروشی در کشور شده است که در این میان دلالان از موقعیت بیماران سوء‌استفاده می‌کنند و این اوضاع را برای کسب سود بیشتر مغتنم می‌شمارند و به تجارت یا خرید و فروش کلیه می‌پردازند و با معرفی فرد اهدا کننده به بیماران پول‌های گزافی را به جیب می‌زنند. بازار سیاه فروش کلیه در ایران بازاری گسترده و گرانقیمتی است. همین مسئله سبب شده که برخی برای تامین هزینه‌های مادی زندگی نسبت به فروش کلیه خود اقدام کنند. چندی پیش حسن قاضی‌زاده‌ هاشمی، وزیر بهداشت با انتقاد از وجود چنین بازار گسترده‌ای گفته بود: «می‌بینیم که بسیاری از خانواده‌ها، عزیزان‌شان نیازمند پیوند کلیه هستند و زشت است که عده‌ای کلیه‌‌فروشی کنند و عده‌ای هم آن را بخرند؛ در حالی که می‌توانیم اهدای عضو انجام دهیم.»


منبع: baharnews.ir

آدرس غلط ترافیک پایتخت

«آدرس غلط» درباره منشا ترافیک و غفلت از الگوی موفق ابرشهرهای متراکم در مهار ترافیک، گره تردد در بزرگراه‌های تهران را به‌رغم حجم کمتر خودرو، پیچیده‌تر کرده است. در این میان، «تعجیل» در تکمیل شبکه بزرگراهی آن هم زودتر از آنچه در افق زمانی طرح جامع تهران قید شده است، باعث شده به تناسب افزایش عرصه تردد خودرو، «تحریک» تقاضای سفر با خودروی شخصی اتفاق بیفتد و به‌جای سبک شدن بار تردد، «نرخ استفاده از خودروی شخصی» فراتر از حد معمول افزایش یابد. شهرداران ۱۱ کشور، با توسعه مترو – نیاز اصلی تهران – و ممنوعیت احداث بزرگراه، استفاده از خودرو را کاهش داده‌اند.مدیریت شهری تهران در طول سال‌های اخیر و به ویژه در اواخر دوره کنونی، دچار تشخیص غلط شد و این عدم تشخیص صحیح، به تجویز ناشیانه نسخه ترافیکی برای معابر پایتخت انجامید. به دنبال این تجویز ناشیانه، نسخه ناکارآمد بزرگراه‌سازی که از اوایل هزاره سوم میلادی یعنی حداقل ۱۰ سال قبل در دولت‌های محلی ابرشهرهای جهان به‌عنوان راهکار منسوخ شده تلقی شده و اکنون دیگر به‌عنوان راه‌حل تسهیل ترافیک استفاده نمی‌شود، در تهران مبنا قرار گرفت، اما این تجویز ناشیانه در مهار و کنترل ترافیک تهران اثر وارونه گذاشت؛ به نحوی که هم آمارهای مدیریت شهری، هم گزارش پلیس راهور، هم شواهد موجود از آزار شهروندان تهرانی و اتلاف ساعت‌ها وقت مفید آنها در ترافیک سنگین این تاثیر معکوس را تایید می‌کند. مدیران حوزه ترافیک شهرداری حجم سنگین بار ترافیک پایتخت را به تعداد زیاد خودروها نسبت می‌دهند در حالی که منشا ازدحام در معابر شهر به «تعداد دفعات استفاده از خودرو» باز می‌گردد. آمارها و متغیرهای ترافیکی تهران و مقایسه آن با نسبت‌های جهانی نیز این گزاره را تایید می‌کند که الزاما ارتباطی میان تعداد خودروها و بار ترافیک نیست. برابر آخرین گزارش پلیس راهور تعداد خودروهای پلاک تهران چهار میلیون و ۱۹۳ هزار و ۹۴۶ دستگاه و شمار جمعیت پایتخت‌نشینان هشت میلیون و ۹۰۰ هزار نفر است. بر این اساس سرانه خودرو در تهران به ازای هر یک هزار شهروند، ۴۷۱ دستگاه است. این سرانه در مقایسه با بسیاری از کشورهایی که دارای شهرهای نسبتا پرترافیک هستند، پایین‌تر است. طبق آخرین آمار انجمن جهانی تولیدکنندگان خودرو که به‌صورت عمومی منتشر شده و مربوط به داده‌های سه سال قبل است، سرانه خودرو به ازای هر یک هزار نفر در آمریکا ۷۹۰ دستگاه، در آلمان ۵۶۸، در انگلیس ۵۷۸، در کانادا ۶۳۵، در کشورهای منطقه خاورمیانه ۵۰۰ و در مجموعه کشورهای اروپایی به‌طور میانگین ۴۵۱ دستگاه است. بنابراین سرانه خودرو در تهران نسبت به اغلب کشورها عدد بالایی محسوب نمی‌شود. از سوی دیگر تراکم جمعیت در شهر تهران نیز در مقایسه با بسیاری از ابرشهرهای دنیا پایین‌تر است و تهران از نظر تراکم جمعیت در رتبه بیست‌وپنجم جهان ایستاده است. به این ترتیب هر دو آمار سرانه خودرو و تراکم جمعیت نشان می‌دهد تعداد خودرو در تهران زیاد نیست بلکه تعداد دفعات استفاده از خودرو بالا است.آمارهای شهرداری و گزارش پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ نیز نشان می‌دهد بین ۴۵ تا ۵۰ درصد از سفرهای درون شهری روزانه تهران با خودرو شخصی انجام می‌شود. برابر آخرین آمار، شمار سفرهای درون‌شهری روزانه تهران ۱۸ میلیون و ۶۰۰ هزار سفر است که تقریبا نیمی از این میزان با خودروی شخصی انجام می‌شود و سهم مترو به‌عنوان پراستفاده‌ترین مد حمل‌ونقل عمومی در شهرهای جهان، در تهران فقط ۱۶ درصد است.این در حالی است که سهم خودروهای شخصی در پوشش سفرهای روزانه تهران، در دیگر ابرشهرهای جهان عینا به مترو اختصاص می‌یابد. به عبارت دیگر حداقل ۴۰ درصد از سفرهای درون‌شهری در کلانشهرهای اروپایی با مترو انجام می‌شود. افزون بر این، در گزارش اخیر پلیس راهور تهران بزرگ نیز که هفته گذشته در صحن علنی شورای شهر تهران ارائه شد، به صراحت عنوان شده که بار تردد خودروهای شخصی در تهران چهار برابر ظرفیت موجود شبکه معابر پایتخت است. سردار مهماندار، رئیس‌پلیس راهور تهران بزرگ در همین گزارش تاکید می‌کند که اگر ۱۰ بزرگراه جدید هم ساخته شود، وضعیت ترافیک تهران بهبود چندانی نخواهد داشت. معنای اظهارات صریح پلیس راهور تهران این است که نسخه بزرگراه‌سازی برای ترافیک پایتخت چاره‌ساز نیست.به گزارش «دنیای اقتصاد»، تشخیص غلط مدیریت شهری درخصوص عامل اصلی ازدحام ترافیک در تهران موجب شده ابزارهایی که توسط شهرداری برای کنترل و محدودسازی استفاده از خودرو شخصی به‌کار گرفته می‌شود، در تهران کم‌اثر و ناکارآمد بوده و بود و نبود آن برای بهبود اوضاع ترافیک پایتخت فرقی نداشته باشد. یکی از این ابزارها عوارض سالانه خودرو است که در شهرهای دنیا معادل ۱۰ درصد ارزش خودرو اخذ می‌شود، اما در تهران این عوارض معادل ۱/ ۰ درصد ارزش ریالی خودرو بوده و نزدیک به صفر است. بنابراین کارآیی اصلی این عوارض که کاهش استفاده از خودروی شخصی است، عملا با این نرخ پایین و غیربازدارنده، از دست رفته است. یک سرفصل عوارض دیگر نیز که می‌تواند به کاهش استفاده از خودرو شخصی منجر شود، عوارض سوخت است که با عناوینی نظیر مالیات بنزین در دنیا مرسوم است، اما در تهران اصلا تعریف نشده است.شهرداری تهران و مجلس شورای اسلامی نیز در سال‌های اخیر نسبت به واقعی‌سازی نرخ عوارض سالانه خودرو و پیش‌بینی مالیات از سوخت مصرفی خودروهای شخصی عزم جدی نداشتند. شاید علت این تعلل مسوولان را باید در ناکافی بودن امکانات حمل‌ونقل عمومی جست‌وجو کرد. به عبارت دقیق‌تر، از آنجاکه ناوگان حمل‌ونقل عمومی موجود تهران تقریبا اشباع شده و در ساعات پیک سفرهای درون‌شهری، از مرحله اشباع نیز فراتر می‌رود، عملا امکان محدودسازی بیشتر خودروهای شخصی برای تردد در سطح شهر وجود ندارد و در نتیجه دولت، مجلس و شهرداری نیز اهتمامی در زمینه وضع قوانین بازدارنده استفاده از خودرو شخصی نداشته‌اند. به این ترتیب تجویز ناشیانه بزرگراه‌سازی با این تصور غلط که تعداد خودروها در تهران زیاد است، سبب شد طی سال‌های اخیر به جای اینکه مساله ترافیک تهران به شکل اصولی حل شود، برای تردد خودروهای شخصی بستر و عرصه وسیع‌تری فراهم شود؛ در حالی که این مدل از مدیریت ترافیکی از اوایل هزاره سوم در دنیا به کلی منتفی و منسوخ شده و به جای آن، ابرشهرهای دنیا توسعه مسیرهای مترو و پیاده‌رو را جایگزین پروژه‌های بزرگراه‌سازی کرده‌اند. به این ترتیب، نتیجه‌گیری مدیران شهری از وضعیت ترافیک، همیشه به «ساخت خیابان و بزرگراه» و صرف هزینه‌های نجومی برای «میدان دادن به تردد خودروهای شخصی» منجر شده، درحالی‌که «محصول» این تصمیم طبق شواهد‌، آمارهای رسمی و پیش‌هشدارهای کارشناسی، معکوس بوده و به نقض غرض منجر شده است؛ تا جایی که حجم ترددها به چهار برابر معابر رسیده و طبق اعلام پلیس، ساخت بیش از این میزان باز هم می‌تواند تحریک تقاضای سفر با خودروی شخصی را به همراه داشته باشد و ترافیک را پیچیده‌تر کند.همچنین معادل ۹۴ درصد آنچه که باید در طول ۲۰ سال منتهی به سال ۱۴۰۴، «بزرگراه جدید» در تهران ساخته می‌شد، طی یک دهه اخیر احداث شده است. در طرح جامع شهر تهران، افق زمانی برای ایجاد و تکمیل شبکه بزرگراه‌های شهر تهران، سال ۱۴۰۴ تعیین شده است که تا آن زمان، باید حدود ۵۵۰ کیلومتر شبکه بزرگراهی در تهران ایجاد شده باشد. اما تعجیل مدیران در ساخت بزرگراه بدون توجه به جدول زمانی و هدف پیش‌بینی شده در طرح جامع تهران، طول شبکه فعلی را به ۵۲۰ کیلومتر رسانده است. حرکت منطقی با خط‌کش طرح جامع تهران، می‌توانست جلوی ازدحام خودرو در خیابان‌ها را بگیرد و این حجم سنگین تردد را بین سال‌های آتی، توزیع کند. از سوی دیگر، شهرداری برای سال جاری، ساخت ۱۶ کیلومتر از ۳۰ کیلومتر بزرگراه باقی‌مانده را در دستور کار قرار داده است که به این ترتیب، شبکه، خیلی زودتر از آنچه باید ساخته شود، تکمیل خواهد شد. این در حالی است که دولت‌های محلی ابرشهرها سال‌هاست برای ساخت و توسعه معابر سواره‌رو، با «ملاحظه و احتیاط کامل» تصمیم‌گیری می‌کنند و به جای آن، سرمایه‌گذاری‌های شهری را بر توسعه مترو و مسیرهای پیاده‌رو، پایه‌ریزی کرده‌اند.تجربه مدیریت ترافیک ۱۱ کشوربه گزارش «دنیای اقتصاد»، مروری بر تجربه مدیریت ترافیک در دیگر شهرهای بزرگ دنیا نشان می‌دهد راهکارهای موثری برای مهار ترافیک وجود دارد که در تهران مغفول مانده است. اجرای برنامه پنج‌ساله برای ممنوعیت تردد خودروی شخصی در مرکز شهر و سرمایه‌گذاری وسیع برای توسعه حمل‌ونقل عمومی و مسیرهای دوچرخه در شهر «اسلو» پایتخت نروژ یکی از این تجربه‌هاست. همچنین مدیران شهری مادرید اسپانیا برای حل ترافیک خیابان‌های شلوغ در مناطق مختلف شهر را شناسایی کرده‌اند و قرار است این معابر تبدیل به مسیرهای پیاده‌رو شود. به این ترتیب سهم سفر با خودروی شخصی در مادرید باید از ۲۹ درصد فعلی به ۲۳ درصد کاهش یابد. تجربه کپنهاگ در دانمارک نیز ایجاد بزرگراه‌های مخصوص دوچرخه برای مهار ترافیک است. همچنین در شهر نیویورک واقع در آمریکا، مناطق مجاز برای تردد خودروها محدودتر شده و در مقابل، نواحی مختص عابران پیاده افزایش یافته است. تجربه موفق شهر استکهلم در سوئد نیز وضع «عوارض ازدحام» است که با اجرای آن شهروندان ناچار خواهند بود بخشی از هزینه‌هایی را که به شهر تحمیل می‌کنند متناسب با میزان استفاده از خودرو شخصی در قالب عوارض بپردازند. وضع این قانون سبب کاهش ۱۸ درصدی ترافیک در استکهلم شده است. لندن، پایتخت انگلستان هم مدل دیگری از این راهکار را پیاده کرده و به‌صورت روزانه «هزینه ترافیک» از مالکان خودروهای شخصی در حال تردد در شهر را دریافت می‌کند. این عوارض از سال ۲۰۰۷ در لندن پیاده شده و تصور دولت محلی لندن این بوده که می‌توان با وضع این عوارض از افزایش ترافیک جلوگیری کرد؛ این در حالی است که راهکار مذکور به کاهش ترافیک نیز منجر شده است.در ادبیات اقتصاد شهری نیز از این عوارض به عنوان «بهای خدمات شهری» یاد می‌شود که استفاده‌کنندگان از این خدمات باید بپردازند.در اغلب کشورهای اروپایی علاوه بر وضع عوارض ازدحام در خیابان‌های پرتردد، نسبت به کاهش سقف سرعت مجاز در خیابان‌ها به ۵۰ کیلومتر و حتی در روزهای آلوده به کمتر از این میزان نیز اقدام می‌شود. افزون بر این، مدیریت سختگیرانه پارک حاشیه‌ای خودرو سبب شده شهروندان اغلب تمایل چندانی به استفاده از وسیله نقلیه شخصی نداشته باشند. بررسی ها نشان می‌دهد در اسپانیا، فرانسه، یونان، ایتالیا، پرتغال، دانمارک و نروژ، شهرداری‌ها با منابع حاصل از مالیات بنزین، ۳۲ تا ۴۶ درصد از هزینه توسعه حمل‌ونقل عمومی را تامین می‌کنند. همچنین در سال ۲۰۰۶ مدیریت شهری سئول متوجه شد که ساخت بزرگراه‌های بیشتر پاسخ مناسبی برای از بین بردن ترافیک سنگین نیست. بنابراین مقرر شده تا سال ۲۰۳۰، استفاده از خودرو شخصی را با اراده مردم، به صفر برساند. به بیان دیگر، اهتمام سئول این است که حمل‌ونقل عمومی را طوری توسعه دهد که شهروندان نیازی به استفاده از خودرو شخصی نداشته باشند و حمل‌ونقل عمومی را برای اغلب سفرها، توسعه دهند.تهران یک مجموعه شهری متشکل از پایتخت و مجموعه شهرهای حومه است و نباید این واقعیت را در برنامه‌ریزی‌های ترافیکی نادیده گرفت. برابر آمار پلیس راهور، ۲۰ درصد بار ترافیک تهران را خودروهای شخصی حومه به تهران تحمیل می‌کنند. در صورتی که طی یک دهه اخیر مدیریت شهری و دولت نسبت به تکمیل خطوط مترو شهرهای اقماری اهتمام کرده بودند، این میزان به صفر نزدیک و یک‌پنجم بار ترافیک تهران به این ترتیب حذف می‌شد. برابر اطلاعاتی که از قیمت تمام‌شده پروژه صدر ـ نیایش منتشر شده است، هزینه تمام شده این دو پروژه پیوسته، حدود چهارهزار میلیارد تومان بوده است. همچنین هزینه احداث و تجهیز هر کیلومتر خط مترو و ایستگاه نیز بین ۲۰۰ تا ۲۲۰ میلیارد تومان است. بنابراین شهرداری می‌تواند به جای تامین مالی پروژه‌های بزرگراهی با این منابع دست کم ۲۰کیلومتر خط مترو بسازد. این در حالی است که هزینه بزرگراه‌سازی در تراز صفر از تونل و بزرگراه طبقاتی کمتر است و بر این اساس با منابع مالی آن می‌توان بیش از این میزان بر خطوط مترو افزود. بودجه بزرگراه‌سازی پایتخت امسال ۵۰۰ میلیارد تومان و بودجه مترو ۲ هزار میلیارد تومان بوده که نسبت یک‌به‌چهار دارند. این در حالی است که با توجه به تکمیل گنجایش تهران برای معابر بزرگراهی بر اساس اهداف طرح جامع، بودجه ۵۰۰ میلیاردی برای این بخش بالا به نظر می‌رسد. همچنین گزارش پلیس راهنمایی و رانندگی در صحن شورای شهر نشان داد بسیاری از معابر بزرگراهی موجود دچار اشکال بوده و نیازمند اصلاح هندسی است. رفع این نواقص و اشکالاتی که مسبب سنگین شدن ترافیک می‌شود باید در مدیریت شهری اولویت بیشتری نسبت به ساخت بزرگراه‌های جدید داشته باشد.دو روایت از ترافیک مهندسی‌شدهوجود دو فرضیه درباره عامل اصلی ترافیک فلج‌کننده تهران در هفته‌های اخیر، بر ابهامات شهروندان نسبت به ریشه این معضل افزوده است. به گزارش «دنیای اقتصاد»، اظهارنظر و گمانه‌زنی‌های مختلفی درباره علت تشدید ترافیک تهران طی چند هفته اخیر مطرح شده است؛ اما در این فضای غبارآلود که در آن، درباره سهم عوامل مختلف بر ترافیک توافقی وجود ندارد، برخی از مدیران شهری دو فرضیه متفاوت را درباره علت تشدید ترافیک مطرح کره‌اند که بر ابهامات شهروندان افزوده و فضا را نیز قدری ملتهب کرده است. بر اساس هر دو فرضیه، جهش صعودی بار ترافیک در چند هفته گذشته «مهندسی شده» بوده و اغراضی از ایجاد آن دنبال می‌شود. برخی از اعضای شورای شهر تصور می‌کنند قرار است عامل مصنوعی افزایش ترافیک در آینده برطرف شود تا افکار عمومی حل مشکل را به تدبیر مدیریت شهری نسبت بدهند و یک نمره مثبت در کارنامه شهرداری در پایان این دوره مدیریت شهری ثبت شود. اما رحمت‌الله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شهرداری تهران درباره فرضیه دوم به «دنیای اقتصاد» گفت: این طور به نظر می‌رسد که شهرداری از تشدید تصنعی ترافیک به‌عنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن دولت به منظور برچیدن دائمی نمایشگاه بین‌المللی واقع در خیابان سئول و جلوگیری از برگزاری نمایشگاه در این مجتمع و همین‌طور مصلی، استفاده کرده است. این فرضیه با توجه به بی‌استفاده ماندن ثمره سرمایه‌گذاری حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومانی شهرداری تهران در حومه شهر برای احداث مجتمع نمایشگاهی شهرآفتاب، قابل بررسی است. به نظر می‌رسد مدیریت شهری با هدف واگذاری یا اجاره بلندمدت شهرآفتاب، با اقدامات تصنعی گره ترافیک تهران را کورتر کرده است تا نتیجه آن، جلوگیری از برگزاری تمام رویدادهای نمایشگاهی در مجتمع سئول و مصلی باشد. حافظی با اشاره به اینکه ترافیک تهران طی هفته‌های اخیر در نیمه شمالی تهران بیشتر تشدید شده است، اظهار کرد: قطعا بخشی از این بار ترافیک به برگزاری نمایشگاه‌ در مجتمع نمایشگاه‌های بین‌المللی مرتبط بوده است، اما قاعدتا یک رویداد نمایشگاهی نباید ترافیک کل معابر نیمه شمالی شهر را تحت تاثیر قرار دهد.روایت دیگری از ترافیک مهندسی شده تهران نیز این روزها نقل شده است. گفته می‌شود که شهردار تهران در تغییر رئیس‌پلیس راهور تهران بزرگ که تقریبا یک ماه قبل رخ داد، موثر بوده است. این خبر را حافظی هفته گذشته در توییتر خود منتشر کرد و اگرچه هیچ‌یک از مدیران شهری تاکنون نسبت به آن واکنش رسمی نداشته‌اند، اما سردار تیمور حسینی، رئیس‌پلیس پیشین راهور تهران بزرگ در واکنش به این موضوعات اظهار کرد: «ترجیح می‌دهم در این باره صحبت نکنم. آنچه عیان است چه حاجت به بیان است و باز‌کردن این مسأله شاید خیلی خوب نباشد.» در این فضای ابهام‌آلود شهروندان تهرانی همچنان در انتظار موضع صریح و رسمی مدیریت شهری درباره این فرضیه‌ها و روایات متفاوت از ترافیک تهران هستند.


منبع: baharnews.ir

بخشش مشروط اعدامی پای چوبه دار

براساس اوراق پرونده، ساعت ۱۳ ظهر اول مرداد ۹۰ مأموران کلانتری ماهدشت از کشف پیکر پسری ناشناس در یک زمین خاکی باخبر شدند که با ضربه‌های متعدد چاقو به قتل رسیده‌ بود. همزمان با شروع تحقیقات جنایی جسد توسط اهالی محل شناسایی و مشخص شد مقتول شهاب- ۱۷ ساله- بوده است. با گزارش حادثه به بازپرس کشیک قتل دادسرای کرج و انتقال جسد به پزشکی قانونی، پسر ۱۶ ساله‌ای به‌نام «سعید» به کلانتری رفت و خود را عامل قتل دوستش معرفی کرد.  وی در حالی که بشدت پشیمان بود و گریه می‌کرد، در بازجویی‌ها گفت: «من و شهاب همسایه بودیم و هر دو به باشگاه ورزشی محله رفت و آمد داشتیم. زمان حادثه او بر سر اینکه کدام یک از ما قوی‌تر است، بگومگو کردیم و قرار شد به خارج از شهر برویم و کشتی بگیریم. مدرسه که تعطیل شد، سوار موتورسیکلت شدم و سراغ مقتول رفتم. همان‌موقع یکی از دوستانم چاقویش را به من داد بعد هم به بیابان‌های اطراف محله رفتیم و با هم درگیر شدیم. اما او قوی‌تر بود و من با وجود تلاش زیاد، شکست خوردم. در حالی که بشدت عصبانی بودم ناگهان چاقو را از جیبم بیرون آوردم و چند ضربه زدم. شهاب هم خونین روی زمین افتاد، من هم فرار کردم. عامل قتل پس از دستگیری از سوی پزشکی قانونی تحت بررسی قرار گرفت. کارشناسان، نیز پس از معاینه و مصاحبه با متهم اعلام کردند وی هرچند زمان وقوع جرم کمتر از ۱۸ سال داشته، اما رشد عقلانی دارد. بدین ترتیب هیأت قضایی شعبه اول دادگاه کیفری(۱) کرج با درخواست اولیای دم پس از محاکمه علنی متهم، وی را به قصاص نفس – اعدام- محکوم کردند. این حکم به تأیید قضات شعبه ششم دیوان‌عالی کشور نیز رسید. بدین ترتیب «سعید» در یک قدمی اعدام قرار گرفت.بخشش پای چوبه دار از آنجا که اولیای دم خواستار قصاص عامل قتل تنها پسرشان بودند پرونده به شعبه ششم اجرای احکام کیفری دادگستری استان البرز به ریاست قاضی علی‌اکبر داوریان ارجاع شد. در حالی که هنوز خانواده مقتول به مجازات اصرار داشتند، قاضی اجرای احکام برای جلب رضایت آنان تلاش گسترده‌ای آغاز کرد تا اینکه تلاش‌هایش نتیجه داد و سرانجام خانواده قربانی از قصاص قاتل فرزندشان گذشت کردند. اما از خانواده قاتل تعهد گرفتند به مدت ۳۵ سال محل سکونت‌شان به فاصله ۳۰۰ کیلومتری از محل سکونت آنها باشد. سپس قاضی داوریان نیز پس از اعلام رضایت خانواده قربانی، پرونده را برای تعیین مجازات عمومی جرم به دادگاه کیفری (۱) کرج فرستاد.


منبع: baharnews.ir

امروز از نظر کیفیت هوا مشکلی نداریم

محمد رستگاری  درباره شاخص کیفی هوای امروز گفت: متوسط شاخص ایستگاه‌ها برای ذرات معلق با قطر کمتر از ۲٫۵ میکرون طی ۲۴ ساعت منتهی به ساعت ۸ صبح امروز عدد ۱۴۹ بوده است که این عدد بیانگر شرایط ناسالم برای گروه‌های حساس است.معاون نظارت و پایش محیط زیست استان تهران تاکید کرد: البته باید گفت که این عدد برای ۲۴ ساعت گذشته است و اکنون با توجه به بارش باران از غلظت آلاینده‌ها کاسته شده است. براین اساس در حال حاضر از نظر کیفیت هوا مشکل خاصی وجود ندارد. رستگاری همچنین گفت: شاخصی که امروز اعلام می‌کنیم، از ساعت ۸ صبح دیروز تا ۸ صبح امروز است و بخشی از این عدد برای روز گذشته است و به همین دلیل عدد، شاخص بالایی را نشان می‌دهد. این در حالی است که شاخص کیفیت هوای امروز با توجه به بارش باران قطعا پایین آمده اما چون عدد اعلامی برای روز گذشته است، امروز عدد بالایی را نشان می‌دهد اما باید توجه کرد که امروز از نظر کیفیت هوا مشکلی نداریم.


منبع: baharnews.ir

معافیت افراد مبتلا به افسردگی از سربازی

سردار سید محمدرضا سید احمدیان افزود: کارکنان نیروی انتظامی نیز در بدو استخدام مورد معاینات پزشکی قرار می گیرند و در صورت ابتلا به افسردگی شدید، استخدام نمی شوند.وی ادامه داد: در صورتی که سربازان دارای افسردگی خفیف باشند و این مساله در معاینات اولیه تشخیص داده شود از پوشیدن لباس سربازی که افتخاری برای جوانان این مرز و بوم به شمار می آید، معاف می شوند.معاون بهداد نیروی انتظامی اضافه کرد: براین اساس این دسته از افراد از خدمات رزمی و پر استرس معاف خواهند شد و افرادی که دچار افسردگی خفیف هستند با اقدامات پیشگیرانه از زمینه هایی که افسردگی را در این افراد تشدید کند، جلوگیری می شود. سردار احمدیان ادامه داد: عوامل مستعد کننده این بیماری در کارکنان و سربازان را برطرف و آنان را از انجام کارهای پراسترس منع کرده ایم؛ به عنوان مثال عواملی مثل، تغذیه، خواب، ارتباط با خانواده و محل سکونت سربازی که دچار افسردگی خفیف است، مورد توجه قرار می گیرد.وی افزود: در صورتی که فرد مبتلا به افسردگی، مشمول باشد در کمیسیون پزشکی فرمانداری های استان ها و اگر سرباز باشد در کمیسیون پزشکی نیروی انتظامی معاف می شود. وی درباره خودکشی، بین سربازان هم اظهارکرد: از نظر آماری خودکشی که در اثر افسردگی بوجود می آید در بین سربازان و پلیس کاهش یافته است که این مهم به دلیل اقدامات پیشگیرانه و سایر اقداماتی است که در سطح نیروی انتظامی برگزار شده است.به گفته این مقام انتظامی، ۲ هزار روانشناس در سطوح کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در نیروی انتظامی فعالیت می کنند.


منبع: baharnews.ir

وقتی​نهاد کهنه کار​از ارائه​آمار​سلب​می‌شود

هر ماه با اعلام نرخ تورم از سوی مرکز آمار و مدتی بعد بانک مرکزی و وجود تفاوت‌های بعضا تا ۱.۵ درصدی در میان یک نرخ، مباحث مربوط به تشتت آماری و اعتماد مردم نسبت به آمارهای اعلام شده به سرخط خبرهای بسیاری از رسانه‌ها راه می‌یابد. عمدتا همراه با انتقاداتی مبنی بر اینکه چرا این تفاوت‌ها وجوددارد؟ این تشتت آماری مردم را بی‌اعتماد می‌کند. وقتی مراکز آماری از یک نرخ چند آمار ارایه می‌کنند، مردم باید آمارهای کدام یک از این مراجع را باور کنند؟ اساتید دانشگاه و محققان به کدام‌یک از این آمارها استناد کنند؟  بعضا این انتقاد مطرح می‌شود که برخی از  مسوولان از این وضعیت سوء‌استفاده کرده و از میان شاخص‌هایی که این دو مرکز ارایه می‌کنند به نرخ‌هایی استناد می‌کنند که بیانگر وضعیت بهتری از جامعه است. مثلا در حالی‌که در سال ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران نرخ تورم را پایین‌تر از بانک مرکزی اعلام می‌کرد، معمولا سیاسیون ذی‌نفع در نطق‌های خود به نرخ تورمی که مرکز آمار ایران ارایه می‌کند استناد می‌کنند و در عین حال برای ارایه رشد اقتصادی به بانک مرکزی ارجاع داده می‌شود که آن را بالاتر از مرکز آمار ایران محاسبه کرده است. به هر حال مشهود است که فارغ از اغراض سیاسی معمولا اعتماد برخی گروه‌ها، نهادهای مصرف‌کننده آماری و چهره‌های شاخص سیاسی و اقتصادی به طور روشنی به یکی از این مراجع نزدیک‌تر است. مثلا اینکه بسیاری از اهالی دانشگاه و آکادمیسین‌ها به شکل سنتی به آمارهای بانک مرکزی اعتماد داشته در تحقیقات علمی خود نیز از آمارهای آن مرجع استفاده می‌کنند، بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول نیز به آمارهای این نهاد استناد می‌کنند و در میان تیم اقتصادی دولت هم استناد به این دو نهاد مرکز آمار و بانک مرکزی کاملا مشهود است. نهاد رسمی کدام است؟ بنا بر ماده ۱۱ احکام دائمی برنامه‌های توسعه، ‌ مرکز آمار ایران مرجع رسمی تهیه، اعلام و انتشار آمارهای رسمی کشور اعلام شده است. با این حال طبق بند ج این ماده  به دستگاه‌های اجرایی اجازه داده شده در حدود وظایف قانونی خود و در چارچوب ضوابط و استانداردهای مورد تأیید شورای عالی آمار نسبت به تولید آمار تخصصی حوزه مربوط به خود اقدام کنند. از این منظر بانک مرکزی که سیاست‌گذار پولی است و مستقیما در شاخص‌های کلان اقتصاد تورم، رشد و به دنبال آن اشتغال تاثیر دارد می‌تواند آمارهای مربوط به این شاخص‌های کلان را تولید و ارایه کند و از این نظر مرکز دیگری این سازمان کهنه‌کار ارایه آمار را نمی تواند از انتشار آمار باز دارد. با این حال در ماه‌های اخیر که بحث تشتت آماری مطرح شده، نوک پیکان انتقادات عمدتا به سوی بانک مرکزی نشانه رفته است که طبق قانون نهاد رسمی ارایه آمار به حساب نمی‌آید. این انتقادات عمدتا از سوی برخی رسانه‌ها و همچنین مرکز رقیب ارایه آمار یعنی مرکز آمار ایران مطرح شده است. منتقدان ارایه آمار از سوی بانک مرکزی می‌گویند درست است که بانک‌های مرکزی در تمام دنیا اولین متولیان جمع‌آوری و ارایه آمار بودند و بانک مرکزی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست، ولی در فرآیند تخصصی شدن امور در کشورهای توسعه‌یافته، وظیفه جمع‌آوری آمار و ارقام و محاسبه نماگرهای اقتصادی از عهده بانک‌های مرکزی خارج شده و مراکز آماری به منظور جمع‌آوری و پردازش داده‌های خام مربوط به تمامی فعالیت‌های یک کشور تشکیل شده‌اند و نتایجی که از طرح گردآوری اطلاعات مربوط به سازمان متولی تهیه حساب‌های ملی در کشورهای مختلف در سال ۲۰۰۴ توسط کمیسیون آمار سازمان ملل حاصل شد حاکی از آن است که در ۷۸ درصد کشورهای جهان، تهیه حساب‌های ملی به عهده سازمان‌های آماری است. با ترکیب ۶۶ درصد از کشورهای در حال توسعه، ۹۳.۸ درصد از کشورهای توسعه‌یافته و ۸۴.۶ درصد از کشورهای آفریقایی. همچنین منتقدان مطرح می‌کنند که مطابق اصل بی‌طرفی وظیفه اصلی بانک مرکزی حفظ ثبات ارزش پول، تعادل موازنه پرداخت‌ها و رشد مداوم اقتصادی از طریق اجرای سیاست‌های پولی است. بنابراین انتشار مثلا رسمی نرخ رشد اقتصادی توسط بانک، اصل بی‌طرفی را نقض می‌کند و سازمان بی‌طرفی باید عهده‌دار تهیه ابزار لازم برای نظارت بر عملکرد بانک مرکزی باشد. و اما مهم‌ترین نکته‌ای که طرفداران ارایه آمار از سوی مرکز آمار مطرح می‌کنند این است که تشتت آرا، اعتماد مردم را از بین برده و سبب شده است که عموم مردم غالبا ندانند که باید به کدام مرکز اعتماد کنند. علی‌رغم این انتقادات برآوردها نشان می‌دهد که اهالی دانشگاه و پژوهشکده‌ها اغلب از آمار ارایه شده از سوی بانک مرکزی استفاده می‌کنند که مشخص نیست مرکز آمار ایران بتواند به این زودی‌ها سرمایه اجتماعی را که بانک مرکزی در ارایه آمار شاخص‌های اقتصادی دارد کسب کند. درباره بحث استقلال نیز این موضوع مطرح است که مرکز آمار ایران زیر مجموعه سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بوده است و اتهام عدم استقلالی که ممکن است به ارایه آمار بانک مرکزی وارد شود، به مرکز زیر مجموعه سازمان مدیریت نیز وارد است. کما اینکه اغلب اتهاماتی از قبیل آمارسازی و… که در دولت قبل وارد می‌شد، اغلب مرکز آمار ایران بود. از سوی دیگر نکته‌ای که در بحث تشتت آمار نباید فراموش کرد این است که تفاوت آمارهای ارایه شده از سوی این دو مرکز به اندازه‌ای نیست که بتواند اصل آمار ارایه شده را مخدوش جلوه دهد.  قاعدتا تفاوت آمارهای ارایه شده از سوی این دو مرکز آماری به اندازه‌ای نیست که نشان از ارایه آمار اشتباه داشته باشد. مثلا در شرایط تجربه تورم تک رقمی یکی از این مراکز تورم سالانه منتهی به یک ماه را هشت درصد و دیگری آن را ۷.۵ درصد اعلام می‌کند و فاصله این ارقام عموما به منزله تفاوت در اندازه و روش‌های نمونه‌گیری است و به طور کلی تفاوت فاحش نبوده و فاصله موجود قابل اغماض است. این موضوعی است که متولیان امر می‌توانند درباره آن توضیحات لازم را به جامعه ارایه کرده و به جای حذف نقشی که بانک مرکزی در ارایه آمار و اطاعات ایفا می‌کند از طریق ارتقای دانش آماری جامعه  نسبت به افزایش سرمایه اجتماعی و جلب اعتماد عمومی اقدام کنند. راه حل چیست؟ همانگونه که امید علی پارسا، رئیس مرکز آمار ایران در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: علی‌رغم اینکه تفاوت قابل توجهی بین ارایه آمار از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار ایران وجود ندارد، ولی با این حال بسیاری از رسانه‌ها هر بار که آمار از سوی این دو نهاد منتشر می‌شود از مرکز آمار ایران این سوال را مطرح می‌کنند چرا تفاوت ولو نیم درصدی میان آمارهای این دو مرجع وجود دارد. نکته‌ای که در مباحث آماری امری کاملا پذیرفته شده است و نیاز به ارتقای دانش رسانه‌ای دارد. به گفته‌ پارسا وقتی نمونه‌ها و حتی بعضا فرمول محاسبه متفاوت است اندکی تفاوت عادی است و از اساس هیچ دو مرکز ارایه آماری را نمی‌توان یافت که در یک نرخ اعداد عیننا یکسانی ارایه کنند. پارسا می‌گوید ما نمی‌گوییم بانک مرکزی آمار تولید نکند، چرا که بانک مرکزی قبل از تولد مرکز آمار ایران آمار ارایه می‌کرده است. هر دو مرکز به لحاظ آماری قابل اعتماد هستند، ولی باید پذیرفت که در همه جای دنیا مراجع رسمی ارایه آمار تنها یک نهاد ست. او در پاسخ به این سوال که طبق قانون بانک مرکزی از ارایه آمار منع نشده است، بیان کرد: بنا بر قانون بانک مرکزی نیز مانند سایر نهادها می‌تواند آمار تخصصی خود را جمع آوری و ارایه کند و بانک مرکزی هم تلقی دارد که تورم و رشد آمارهای تخصصی این مرکز هستند و تلقی ما نیز این است که این موارد آمارهای تخصصی بانک مرکزی نیستند گرچه بانک مرکزی تخصص تولید آن ها را دارد. به این ترتیب این اختلاف باید در شورای عالی آمار تعیین تکلیف شود. او البته تاکید هم می‌کند که جلوگیری از تشتت آماری اکنون یک مطالبه از سوی رسانه‌هاست که برای عدم ارایه نرخ‌ها از سوی دو مرکز ارایه آمار ولو با فاصله اندک اصرار می‌کنند. بنا بر آنچه گفته شد به نظر نمی‌رسد بازداشتن نهاد کهنه کار جمع آوری وارایه آمارهای اقتصادی که سبقه چند ده ساله تولید آمار را با آرشیو غنی و تجربه ارزنده دارد، از تولید و ارایه آمار  و سلب نقش مکانیزم کنترلی آن را بر صحت آمارهای ارایه شده از سوی مرکز آمار ایران منطقی باشد، بلکه به نظر می‌رسد زمان آن رسیده که متولیان امر با  استفاده از ابزار رسانه‌ای برای توضیح آمارهای ارایه شده و دلایل تفاوت‌های اندک آماری و تاثیر آن‌ها برای عموم مردم اقدام کرده و از طریق دیگری مناقشات مطرح شده در برخی رسانه‌ ها را مدیریت کنند.


منبع: baharnews.ir

طرز تهیه ماهی سوخاری پفکی خوشمزه با طعم گردو

پخت ماهی سوخاری ممکن است چالش برانگیز باشد اما با دستور پختی که در ادامه خواهید دید میتوانید به راحتی یک غذای خوشمزه و سالم با چاشنی ماهی داشته باشید.
به گزارش آلامتو و به نقل از آی بانو؛ چه می‌شود اگر به شما بگویند که می‌توانید به سادگی وعده غذایی خود را در حداقل ظروف تهیه کنید؟ این غذای خوشمزه را حتما امتحان کنید.
اگر شما شبیه من هستید، و یکی از اصلی‌ترین عوامل بازدارنده در تهیه یک شام‌ سالم یک عالمه ظرف است که باید پس از شام شسته شود، با ما همراه شوید.
همچنین بخوانید: همه چیز در مورد پخت ماهی
مواد لازم ماهی گردو سوخاری:
مخصوص ۴ نفر

۱ فنجان آرد
۱ فنجان شیر
۲ عدد تخم مرغ
۱ فنجان گردو، آسیاب‌شده
۱ فنجان خرده نان تازه
۲ فنجان روغن نباتی
۴ تکه فیله ماهی، بدون پوست
۴ عدد گوجه فرنگی سبز، خردشده

مواد مغذی: ۶۶۰ کالری، ۴۵ گرم پروتئین، ۴۷ گرم کربوهیدرات، ۵ گرم فیبر، ۱۲ گرم قند، ۳۳ گرم چربی، ۴.۵ گرم چربی اشباع‌شده، ۲۷۰ میلی‌گرم سدیم
همچنین بخوانید: کالری انواع ماهی
دستور تهیه ماهی گردو سوخاری:

سه کاسه کم عمق آماده کنید: یکی برای آرد، یکی برای هم زدن شیر و تخم‌مرغ، و یکی برای مخلوط گردو و نان خشک.
روغن را در ماهی‌تابه‌ چدنی با قطر ۳۰ سانت با حرارت ۳۵۰ درجه فارنهایت یا ۱۷۵ درجه سانتی‌‌گراد به آرامی گرم کنید.
ماهی‌ها را در آرد، سپس در مخلوط شیر و تخم‌مرغ، سپس در مخلوط گردو و نان خشک بغلتانید. ماهی‌ها را کمی تکان دهید تا اضافات آرد یا مواد دیگر از آن‌ها بریزند.
هر طرف ماهی‌ها را به مدت ۲ دقیقه سرخ کنید تا طلایی شوند. سپس در بشقابی که کف آن دستمال جذب روغن پهن است بگذارید.
مرحله ۳ و ۴ را با گوجه‌ها تکرار کنید و با ماهی سرو کنید.

The post طرز تهیه ماهی سوخاری پفکی خوشمزه با طعم گردو appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com

بحران در هواپیمای آمریکایی با مشاهده هات‌اسپاتی به نام گلکسی نوت ۷

لوکاس از سان‌فرانسیسکو به بوستون می‌رفت که برای اتصال به وای‌فای ناگهان هات‌اسپاتی به نام Galaxy Note ۷_۱۰۹۷ را دید.به گزارش ایتنا از خبرآنلاین، پس از گزارش به خدمه پرواز ۳۵۸ خطوط هوایی ویرجین، خلبان ساعت ۱۱ شب اعلام کرد به دلیل یافتن مورد مشکوک گلکسی نوت ۷ مجبور به فرود اضطراری است.مسافران وحشت‌زده سپس تهدیدهای مستقیم خلبان را شنیدند که از مسافر حامل این گوشی خواست تا بلافاصله با خدمه تماس بگیرد.سرانجام یکی از مسافران اعلام کرد هیچ گوشی نوت هفتی ندارد و تنها نام هات‌اسپات خود را نوت ۷ گذاشته است.این کار وی باعث تأخیر و عصبانیت مسافران شد ولی درنهایت هیچ بازداشتی رخ نداد.پس از آتش گرفتن نوت ۷ سامسونگ، تمام خطوط هوایی در آمریکا و جهان حمل این گوشی را جرم اعلام کرده‌اند و اخیراً سامسونگ با ارسال آپدیتی روی گوشی‌هایی که هنوز در دست کاربران است، سعی کرد آنها را از کار بیندازد.


منبع: itna.ir