بایگانی ماه : نوامبر, 2016

به گزارش دوهفته‌نامه جامعه پویا درباره آلودگی هوای تهران گفت‌وگویی با «داریوش مهرجویی» داشته است؛ کارگردانی که از آلودگی هوای تهران گریخته است. این مجله نوشت: «مهرجویی ۷۷ساله که در مراسم یادبود درگذشت عباس کیارستمی، کارگردان فقید سینمای ایران، با انتقادهایی تند از نهاد درمان کشور، این نهاد را در مرگ کیارستمی متهم کرد، در این گفت‌وگو از مسئولان کشور انتقادهایی می‌کند و می‌گوید اگر کاری برای آلودگی هوای کشور نکنیم، نباید به آینده‌مان امیدوار باشیم. او البته خود امیدوار است و می‌گوید ما ایرانی‌ها آن‌ قدر باهوش هستیم که برای معضل آلودگی هوا راه‌‌حلی پیدا و آن را اجرا کنیم. او زمانی که موضوع مصاحبه را گفتیم، گفت دوست دارد بیشتر از این که درباره کوچش از تهران به‌ خاطر آلودگی هوا حرف بزند، از راه‌‌حل‌ها بگوید. آلودگی هوای پایتخت و شهرهای بزرگ ایران مربوط به سال‌های اخیر نیست. این معضل دهه‌هاست که وجود دارد. فکر می‌کنید چرا نتوانسته‌ایم تاکنون برای آن راه‌حلی پیدا کنیم؟ آلودگی هوا مخصوص پایتخت و کشور ما نیست. همه کلان‌شهرهای بزرگ جهان روزگاری با این مشکل سروکار داشته‌اند و آن را حل کرده‌اند. لس‌آنجلس، شانگهای، توکیو، رم، پاریس، لندن، شیکاگو و بسیاری از شهرهای دیگر دنیا روزی هوای آلوده داشته‌اند اما در یک یا دو دهه آلودگی هوای خود را کاهش داده‌ یا کاملا از بین برده‌اند. راه‌حل این معضل بسیار ساده است. راه‌حل همیشگی آلودگی هوا که شهرهای بزرگ دنیا هم آن را تجربه کرده‌اند این است که شما تمام وسایل نقلیه دودزا و صنایع آلوده‌ کننده را جمع‌آوری و از شهرها خارج کنید. الان مشکل اصلی آلودگی هوای پایتخت خودروهای غیراستاندارد هستند. بنابراین باید خریداری شوند و به‌ جای آنها به شهروندان کمک شود تا خودروی استاندارد بخرند. یعنی این دولت‌ها هستند که نقش اصلی را در حل بحران آلودگی هوا بر عهده دارند؟ بله. در همه‌ جای دنیا این دولت‌ها بوده‌اند که وارد عمل شده‌اند زیرا این دولت است که توان این را دارد که خودروی اسقاط را خریداری و خودروی نو جایگزین آن کند. البته فقط این هم نیست. تجربه همان شهرهایی که گفتم این است که باید برای بازیافت این خودروها هم فکری شود. باید کارخانه‌ای باشد که این خودروها در آنجا بازیافت و به خودروی نو تبدیل شوند. اگر می‌خواهیم مشکل آلودگی هوا درست شود، فرمولش این است. باید دولت وارد عمل شود و دو کارخانه درست کند. یکی برای بازیافت و دیگری برای ساخت خودروی نو و استاندارد و بعد این خودروها را به دست مردم بدهند. این‌ هم حل معضل آلودگی هواست و هم اشتغال‌زایی. ‌البته این طرح در ایران اجرا شده و اجرا هم می‌شود اما تأثیر چندانی بر آلودگی هوا نداشته است و ندارد. مشکل ما سوءمدیریت است. اگر این اتفاق در کشور ما نیفتاده، معنی‌اش این نیست که نمی‌شود جلوی آلودگی هوا را گرفت؛ معنی‌اش این است که شما باید جلوی مدیران  ضعیف را بگیرید. وگرنه فکر می‌کنید سایر نقاط دنیا چه‌ کار کرده‌اند؟ رفع آلودگی هوا فرمول ساده‌ای دارد: ماشین دودزا در شهر تردد نکند. شما چه راه‌حل دیگری بلدید؟ راه‌حل این مشکل وجود دارد: این که اجرا نمی‌شود یا درست اجرا نمی‌شود، مسئله دیگری است. ‌همین ناامیدی از کار‌آمد بودن طرح‌های مقابله با آلودگی هوا باعث شد از تهران کوچ کنید؟ خیر. دلیلش ساده است. در تهران نمی‌توانم نفس بکشم. همه دارند از تهران دَرمی‌روند. شما یک روز در خیابان دارید رانندگی می‌کنید یکهو یک کامیون می‌آید از کنارتان رد می‌شود و دود سیاهش را می‌فرستد به حلق شما! هر روز داریم سرب می‌خوریم. همه دارند خفه می‌شوند. آمار سرطان را ببینید. مگر می‌شود در چنین شرایطی زندگی کرد؟ شما فیلم «نارنجی‌پوش» را ساختید که درباره آلودگی محیط‌ زیست به‌ طور کلی است. فکر می‌کنید در زمینه آلودگی هوا هم می‌شود مسئله را از طریق فرهنگی و مردمی حل کرد؟ در «نارنجی‌پوش» حرف من درباره آشغال‌زایی بود. می‌خواستم بگویم چرا ما به‌ جای آشغال‌زدایی، فقط آشغال تولید می‌کنیم. این روند در کشورهای مترقی برعکس است. همه عادت کرده‌اند آشغال‌هایشان را جمع‌آوری، تفکیک و بازیافت می‌کنند. ما هنوز به این کار عادت نکرده‌ایم که نباید آشغالمان را رها کنیم. ما باید یاد بگیریم وقتی داخل اتوبان رانندگی می‌کنیم، نباید پوست پرتقال‌مان را از پنجره خودرو به بیرون پرتاب کنیم. همان شعار معروف «شهر ما خانه ما» یعنی این که مگر ما در خانه‌مان پوست پرتقال را روی فرش و مبل می‌ریزیم که در شهر و در طبیعت این کار را می‌کنیم؟ اگر همه بخواهند آشغال‌هایشان را این‌طوری بریزند که دیگر نمی‌شود از فرط زباله زندگی کرد. من حرفم در نارنجی‌پوش این بود. می‌خواستم مردم آگاهی پیدا کنند که باید به‌ جای آشغال‌زایی، آشغال‌زدایی کنند زیرا این یک مسئله فرهنگی و مربوط به عادات و رفتارهای ماست ولی در مسئله آلودگی هوا این دولت‌ها هستند که نقش دارند. اما در زمینه آلودگی هوا یکی از مسائل اساسی خودروهای تک‌سرنشین است. حتی خودروهای نو و استاندارد هم وقتی به تعداد زیاد در شهر رفت‌وآمد کنند باعث آلودگی هوا خواهند بود. دلیل این که همه مردم ترجیح می‌دهند از خودروهای شخصی‌شان استفاده کنند این است که سیستم حمل‌ونقل عمومی‌مان ضعیف است. شما یک مسیر نیم‌ساعته را با اتوبوس یک‌ساعت‌و‌نیمه می‌روی. خب معلوم است آدم فکر می‌کند با ماشین خودم بروم بهتر است. شما خطوط مترو و اتوبوس را گسترش دهید، ببینید چه می‌شود؟ اتوبوس‌های نو و سریع بگذارید، ببینید مردم استفاده می‌کنند یا نه؟ تعداد قطارهای مترو را زیاد کنید ببینید مردم از مترو استفاده می‌کنند یا نه؟ اینها همه‌اش دست مسئولان است و ربطی به مردم ندارد. این که در خیابان‌های دیگر هم مثل خیابان انقلاب خط ویژه اتوبوس بگذارند، دست مردم نیست. دست مسئولان است که به اتوبوس و مترو اولویت بیشتر بدهند. اگر این کار را نکنند در دنیا در زمینه حل معضل آلودگی هوا کم‌عقل به نظر خواهیم آمد زیرا تمام کشورهای دنیا همین کارها را کرده‌اند. مگر ما بلد نیستیم؟ مگر ما ذکاوت نداریم که این معضلات را حل کنیم؟ چرا داریم اما این دولت است که باید پا پیش بگذارد. ‌دولت‌ها معمولا مشغله‌های زیادی دارند و بودجه کم… . خیر! بودجه در این کشور زیاد است اما یک زمانی قیمت نفت ما خیلی بالا بود، حالا پایین آمده. البته میزان صادراتش زیادتر شده است. با این پول چه کرده‌ایم؟ چرا این بودجه را خرج کار درست نکرده‌ایم؟ چرا خطوط مترو و اتوبوس در همه شهرهای ایران و نه فقط تهران نکشیدیم؟ چرا جاده چالوس ما هنوز همان جاده پیچ‌درپیچ آدم‌کش است؟ چرا این راه‌ها را درست نمی‌کنیم که تهران خلوت شود؟ سؤال من هم همین بود. چرا آلودگی هوا هنوز برای ما یک بحران نیست که بخواهیم در اولویت تخصیص بودجه قرارش دهیم؟ برای این که  به فکر آینده‌مان نیستیم. آلودگی هوا آینده انسان را به خطر خواهد انداخت. اگر این آلودگی هوا ادامه پیدا کند، ما یا می‌میریم یا دگردیسی می‌کنیم به موجودی دیگر. اما من معتقدم انسان عاقل است و چاره‌جویی می‌کند. همان‌طور که در سایر کشورهای دیگر این معضل حل شده است. مردم ایران کم‌هوش نیستند. ما باید بدانیم که پای آبرویمان در میان است. باید به جهان نشان دهیم که مردم متمدنی هستیم؛ که جهان سوم نیستیم. این‌هم لازمه‌اش وطن‌دوستی و غصه وطن را خوردن است وگرنه ما هیچ از کشورهای دیگر کم نداریم. ما روزگاری برای اولین‌بار در تاریخ بشر شیوه مملکت‌داری را پایه‌گذاری کردیم؛ آن مملکتی که از هند و شمال آفریقا تا حاشیه اروپا ادامه داشت. این مملکت به این گستردگی را ما ایرانی‌ها با درایت و ذکاوت می‌چرخاندیم. در این مملکت به این وسعت چاپار و سیستم حمل‌ونقل جاده‌ای درست کرده بودیم. حتما می‌توانیم این کار را انجام دهیم اما مشکل اساسی این است که همه درگیر مسائل سیاسی شده‌اند. آلودگی هوا ربطی به سیاست ندارد. به فکر نام نیکی باشیم که از خودمان به جا می‌گذاریم.»

منبع: baharnews.ir

مراسم کتاب‌گردی به عنوان یکی از برنامه‌های هفته کتاب در روز پنج‌شنبه ۲۷ آبان‌ماه با حضور جمعی از مسئولان و اهل فرهنگ و قلم در کتاب‌فروشی‌ها در حال انجام است.در برنامه‌ای که سیدرضا صالحی امیری – وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی – در آن شرکت داشت و از کتاب‌فروشی‌های خیابان انقلاب بازدید کرد، محمود آموزگار – رئیس اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران – از روند رو به افزایش قاچاق کتاب برای وزیر سخن گفت.او با انتقاد از فروش غیرقانونی کتاب‌های پرفروش اظهار کرد: در حال حاضر نیمی از بازار کتاب در دست قاچاقچی‌های کتاب است.سیدرضا صالحی امیری – وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی – نیز گفت: حتما با نماینده قوه قضائیه جلسه‌ای تشکیل می‌دهیم تا این موضوع را پیگیری و با آن برخورد کنیم.صالحی امیری سپس در جمع خبرنگاران گفت: اعتقاد من بر این است که باید در جامعه ایران به بحث افزایش سرانه مطالعه توجه جدی شود. در بحث کتاب، مولف، ناشر، چاپخانه‌دار و کتاب‌فروش همگی به بحث کتاب‌خوانی گره خورده‌اند. کتاب‌خوانی به آموزش و پرورش و قبل از آن به خانواده، همچنین فضای مجازی و عوامل مهم دیگری وابسته است. باید در این زمینه برنامه‌ریزی کنیم.وزیر ارشاد افزود: در چند سال گذشته مسئولان برای افزایش سرانه مطالعه اقداماتی را انجام داده‌اند. ما باید در این زمینه یک عزم ملی ایجاد کنیم تا کتاب‌خوانی به ارزش ملی تبدیل شود. در این زمینه باید برای ایجاد انگیزه‌های لازم، نهادهای مختلفی مثل امور مساجد، آموزش و پرورش، وزارت علوم، حوزه‌های علمیه، فرهیختگان و مهم‌ترین آن‌ها وزارت ارشاد وظایف خود را به درستی انجام دهند. با تبلیغات نمی‌توان به این مهم دست یافت.او همچنین گفت: من یکی از برنامه‌های خود را گسترش کتاب‌خوانی در کشور اعلام کرده‌ام. در روزهای آینده طی جلساتی راهکارهایی را دنبال می‌کنیم تا بتوانیم کتاب‌خوانی را چند دقیقه افزایش دهیم.به گزارش ایسنا، در روز کتاب‌گردی وزیر ارشاد ابتدا به کتاب‌فروشی آگاه رفت که محسن بخشی – از بنیان‌گذاران آن به تازگی از دنیا رفته، از آن‌جا به بازارچه کتاب رفت و از کتاب‌فروشی‌های دارالکتب اسلامیه، خجسته، ققنوس، اختران و… بازدید کرد.هم‌زمان با بازدید وزیر ارشاد از کتاب‌فروشی‌های خیابان انقلاب که در ادامه به بازدید از کتاب‌فروشی‌های خیابان کریم‌خان زند رفت، علی جنتی – وزیر پیشین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی – نیز به بازدید از کتاب‌فروشی‌های خیابان کریم‌خان از جمله چشمه و ثالث پرداخت.سیدعباس صالحی – معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی – هم از کتاب‌فروشی‌های قم بازدید می‌کند.همچنین احمد مسجدجامعی – عضو شورای شهر تهران – کتاب‌گردی خود را از دفتر انتشارات قدیانی آغاز کرد. سپس برای ادای احترام به مرحوم توران میرهادی به شورای کتاب کودک رفت. او در بازدید از شورای کتاب کودک به نوش‌آفرین انصاری دبیر شورای کتاب پیشنهاد مشارکت این شورا برای یافتن راه حل‌هایی برای مشارکت کودکان در حل بحران آلودگی هوا را مطرح کرد. مسجدجامعی سپس به ناصرخسرو رفت و از کتاب‌فروشی‌های آن‌جا از جمله مروی و کتاب‌فروشی‌های بازار حاج نایب که در آن‌ها عمدتا کتاب‌های مذهبی به فروش می‌رسد بازدید کرد.

منبع: baharnews.ir

واقعیت این است که برای خواندن کتاب وقت زیاد داریم اما به آنها توجه نمی‌کنیم. بسیاری از زمان‌ها و مکان‌ها بهترین فرصت را برای مطالعه فراهم می‌کنند. ده دقیقه سوار مترو یا اتوبوس می‌شویم و تقریبا کاری هم نداریم و این بهترین فرصت است که چند صفحه‌ای کتاب بخوانیم. در مطب دکتر هستیم. بر صندلی‌های آرایشگاه تکیه زدیم و منتظر نشسته‌ایم، در خیابان انتظار دوستی را می‌کشیم و …تمام این‌ها زمان‌هایی است که می‌شود در آن کتاب خواند. وقت‌ها مرده را می‌شود با کتاب زنده کرد. بیاییم کتاب بخوانیم هرکجا که شد.

منبع: baharnews.ir

این گزارش نگاهی دارد به وضعیت ساخت و موضوع فیلم‌های ۱۱ کارگردانی که بیشترشان در تهران مشغول ساخت فیلم جدیدشان هستند.مازیار میری «سارا و آیدا» را به عنوان هفتمین فیلم سینمایی خود بعد از «حوض نقاشی» از اوایل آبان مقابل دوربین برده و تمام فیلمبراری آن را در تهران پشت سرخواهد گذاشت. در خلاصه داستان این فیلم که بنا به اخبار منتشر شده فضایی نزدیک به «سعادت آباد» دارد، آمده است: «سارا و آیدا دوستان صمیمی هستند که آبروی یکی از آنها به خطر افتاده است و حالا باید به کمک هم شرایط را به حالت عادی بازگردانند، اما این دو دوست تا کجا پایی یکدیگر می‌ایستند؟».در این فیلم که فیلمنامه‌ی آن به قلم امیر عربی به نگارش در آمده است، غزل شاکری، پگاه آهنگرانی، مصطفی زمانی، سعید چنگیزیان و شیرین یزدان‌بخش به ایفای نقش می‌پردازند و نام یغما گلرویی نیز به عنوان یکی از بازیگران فیلم منتشر شده است و همایون اسعدیان به عنوان مجری طرح این اثر سینمایی معرفی شده است.پگاه آهنگرانی در نمایی از فیلم «سارا و آیدا»حمید نعمت‌الله بعد از «آرایش غلیظ» سراغ «شعله‌ور» رفته که فیلمبرداری این اثر که اواخر مهرماه آغاز شده، بعد از کار در تهران، زاهدان و زابل از نیمه گذشته است. محمدرضا شفیعی تهیه‌کنندگی این فیلم را بر عهده دارد و فیلمنامه‌ی آن را هم نعمت‌الله با همکاری هادی مقدم‌دوست به نگارش درآورده و تاکنون بازیگرانی چون امین حیایی، دارا حیایی، زری خوشکام و پانته‌آ مهدی‌نیا مقابل دوربین روزبه رایگا رفته‌اند.در خلاصه داستان «شعله‌ور» آمده است: «چیزی که بیش از همه‌ی سختی‌ها و آشفتگی‌ها، ذهن و زندگی فرید را درگیر و دچار فشار کرده، این است که “عددی” نشده و این احساس، همه‌ی زندگی او را تحت تأثیر قرار می‌دهد».کیانوش عیاری هم که آخرین فیلم سینمایی‌اش «خانه‌ی پدری» بود که اکرانش متوقف شد، این روزها مشغول فیلمبرداری فیلم جدیدش «کاناپه» است. او نویسندگی و تهیه‌کنندگی این کار را هم به عهده دارد و بازیگرانی چون ابوالفضل پورعرب، بابک حمیدیان، فرهاد آئیش، فرگل فربخش، آتوسا انواریان، تینا عبدی، بیتا بیگی و فریبا کامران را کارگردانی می‌کند.این در حالی است که بازیگرانی چون ترانه علیدوستی، شهاب حسینی و مهدی هاشمی انتخاب‌های نخست عیاری بودند که هریک به دلیلی، شانس همکاری با این کارگردان سرشناس را از دست دادند.«کاناپه» که فیلمبرداری‌اش در تهران با مدیریت داریوش عیاری ادامه دارد، روایت زندگی دو خانواده‌ای است که می‌خواهند با هم وصلت کنند اما در نهایت یک کاناپه باعث ایجاد مشکلاتی در زندگی آنها می‌شود.کیانوش عیاری سر صحنه‌ی فلیم «کاناپه»احمدرضا معتمدی نیز که «بوف کور» را به عنوان ششمین فیلم سینمایی خود بعد از «آلزایمر» با تهیه‌کنندگی سعید سعدی مقابل دوربین برده، در حال حاضر در جنوب کشور مشغول ادامه‌ی فیلمبرداری این اثر است، حدود ۶۰ درصد «بوف کور» در تهران فیلمبرداری شده و بخش‌های باقی مانده در بندرعباس و قشم فیلمبرداری می‌شود و بیشتر بازیگران در صحنه‌های جنوب نیز حضور دارند؛ تدوین فیلم نیز بطور همزمان توسط مهدی سعدی و سودابه سعیدی‌نیا در حال انجام است.«بوف کور» روایت تعامل دو گروه موسیقی سنتی و متال است و در این فیلم دو گونه‌ی موسیقی مورد توجه بوده است؛ حامد کمیلی، هومن برق‌نورد، اندیشه فولادوند، علی قمصری، سیدمهرداد ضیایی و علی استادی در این فیلم نقش آفرینی می‌کنند و مجید انتظامی و گروه موسیقی «بند میدان آزادی» نیز در امر مشاوره با گروه سازنده همکاری داشته‌اند. پوران درخشنده مدتی است که فیلمبرداری «زیر سقف دودی» را با بازی فرهاد اصلانی و مریلا زارعی آغاز کرده و بیشتر از نصف کار را هم پیش برده است. او که نویسندگی و تهیه‌کنندگی این اثر را نیز خودش انجام داده، مدیریت فیلمبرداری آن را به مسعود سلامی سپرده و کار در محله‌ی فرشته‌ی تهران فیلمبرداری می‌شود. تازه‌ترین فیلم درخشنده بعد از «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» با موضوعی اجتماعی به مسئله‌ی طلاق عاطفی میان زوج‌ها می‌پردازد و در آن بازیگرانی چون مریلا زارعی و فرهاد اصلانی ایفای نقش می‌کنند.تهمینه میلانی هم که بعد از «آتش‌بس ۲» سراغ «ملی و راه‌های نرفته‌اش» رفته است، این فیلم سینمایی را از اوایل آّبان در تهران جلوی دوربین برده است و بازیگرانی چون میلاد کی‌مرام، ماهور الوند و السا فیروزآذر در لوکیشن‌های فیلم در شهرک چشمه جلوی دوربین رفته‌اند.«ملی و راه‌های نرفته اش» مانند دیگر آثار تهمینه میلانی یک اثر اجتماعی است و به گفته‌ی محمد نیک‌بین (تهیه‌کننده‌ی این فیلم) با برنامه‌ریزی‌های انجام شده، فیلمبرداری این فیلم سینمایی یک ماه طول می‌کشد.سیدمحمدرضا خردمندان فیلم «بیست‌ویک روز بعد» را با تهیه‌کنندگی باشگاه فیلم سوره و مدیریت فیلمبرداری علیرضا برازنده در تهران مقابل دوربین برده است. فیلمبرداری این اثر که با موضوع نوجوان ساخته می‌شود، در تهران از نیمه گذشته و گروه سازنده مشغول ادامه‌ی فیلمبرداری در کرج هستند.«بیست‌ویک روز بعد» ملودرامی از قصه‌ی زندگی نوجوانی به نام مرتضی است و در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده می‌شدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهر رو گرفته بود. پرنده‌ها دوروبر لونه‌هاشون جیغ می‌کشیدن. یکی از بچه‌ها قسم می‌خورد خودش دیده خورشید یکی‌دوبار نورش کم و زیاد شده…! ».ساره بیات، حمیدرضا آذرنگ، امیرحسین صدیق، مهدی قربانی، جلال فاطمی، رضا استادی، و… از جمله بازیگرانی هستند که در نخستین محصول سینمایی باشگاه فیلم سوره(زیر نظر سازمان سینمایی حوزه‌ی هنری) نقش آفرینی می‌کنند.علی قوی‌تن که کارگردانی و تهیه‌کنندگی «پل سفید» را به‌عهده دارد، فیلمبرداری این اثر را از اواسط آبان آغاز کرده و براساس برنامه‌ریزی‌های گروه سازنده تا ماه آینده کار به پایان می‌رسد.گروه تولید برای بازی در این فیلم چهره‌های جدید و بومی را از خراسان رضوی انتخاب کرده‌اند و سایر بازیگران نیز در فواصل فیلمبرداری انتخاب شده و مقابل دوربین رفته‌اند. لوکیشن‌های این فیلم هم در خراسان رضوی و حومه آن انتخاب شده است.قوی‌تن که فیلم‌هایی چون «آسمان آبی مادرم»، «آفتاب، مهتاب، زمین»، «پرواز بادبادک ها»، «نسکافه داغ داغ» و… را در کارنامه دارد، فیلمنامه‌ی کار جدیدش را هم خودش نوشته که «درباره‌ی زندگی دختر بچه‌ی دانش‌آموزی است که دچار حادثه شده و شرایط تحصیل او در مدرسه دستخوش تغییراتی می‌شود».رضا مجلسی فیلم کودکانه‌ی «کاتی، کوتی و ستاره» را با تهیه‌کنندگی بیتا منصوری، مقابل دوربین برده که بخش کوتاهی از فیلم در تهران فیلمبرداری شده و فاز دوم فیلم در رشت ادامه دارد و به دلیل شرایط جوی شمال کشور فیلمبرداری آن کمی طولانی‌تر شده اما با این حال حدود ۶۰ درصد کار انجام شده است.به گفته‌ی تهیه‌کننده‌ی فیلم، «کاتی، کوتی و ستاره» که به قلم امیر ثابت و رضا مجلسی نوشته شده در حوزه‌ی سینمای کودک است و به دلیل فضای فانتزی نیاز به جلوه‌ی‌های بصری زیادی خواهد داشت. این اثر درباره موجوداتی است که از سیاره دیگری به زمین آمده‌اند. کاتی به دنبال کوتی به زمین می‌آید و کوتی نیز پیشتر از او برای پیدا کردن زیباترین به زمین آمده بود.مصطفی احمدی با تهیه‌کنندگی سعید ملکان «بی‌حساب» را بعد از «نزدیکتر» به عنوان دومین فیلم سینمایی خود می‌سازد که مدیریت فیلمبرداری آن توسط علیرضا قاضی انجام می‌شود و در تهران جلوی دوربین رفته است.حمید فرخ‌نژاد، طناز طباطبایی، علی قربان‌زاده و صابر ابر، در کنار افسانه بایگان و آتیلا پسیانی بازیگران اصلی این فیلم را تشکیل می‌دهند و در خلاصه داستان این فیلم سینمایی نیز آمده است: «دن کیشوت پس از فراغت از تدارک مقدمات کار، نخواست بیش از این در اجرای نقشه خویش درنگ کند».مهدی صباغ‌زاده نیز بعد از حدود پنج سال دوری از عرصه‌ی کارگردانی «خانه‌ی کاغذی» را با تهیه‌کنندگی تینا پاکروان در دست ساخت دارد. فیلمبرداری این اثر از ۲۴ مهر با مدیریت علیرضا زرین‌دست در منطقه‌ای در شمال تهران آغاز شده و در مناطق دیگر شهر ادامه دارد و تاکنون بازیگرانی چون پرویز پرستویی و تیناپاکروان مقابل دوربین رفته‌اند. چهره‌هایی چون ستاره اسکندری، ثریا قاسمی، علیرضا کمالی، مهدی پاکدل و حسین پاکدل نیز به گروه بازیگران «خانه‌ی کاغذی» اضافه شده‌اند. فیلم جدید صباغ‌زاده هم مضمونی اجتماعی دارد و فیلمنامه‌ آن نوشته‌ی مشترک صباغ‌زاده، خسرو نقیبی و علی مسعودی‌نیاست و احتمالاً تا اوایل آذر فیلمبرداری این کار به پایان می‌رسد.

منبع: baharnews.ir

تازه‌ترین قسمت از سری کتاب‌های «خاطرات یک بی‌عرضه / Dairy of a Wimpy Kid» پرفروش‌ترین کتاب دو هفته گذشته آمریکا بود. در یک هفته نخست انتشار بیش از ۲۳۶ هزار نسخه کاغذی این کتاب فروخته شد. در دومین هفته نیز با فروش بیش از ۱۵۱ هزار نسخه‌ای همچنان جایگاه پرفروش‌ترین کتاب با فاصله زیادی از رقبا در اختیار این کتاب بود.  شاید بیشتر نویسندگان آرزوی این میزان فروش را داشته باشند، اما در حقیقت فروش هفته نخست تازه‌ترین قسمت از سری‌ کتاب‌های «یک بی‌عرضه» ۲۵ درصد کمتر از فروش هفته نخست قسمت قبلی این سری کتاب‌ها با عنوان «مدرسه قدیمی» بود. انتشارات «آبرامز» ناشر این کتاب است. مایکل جاکوب مدیرعامل نشر «آبرامز» دلیل افت فروش قسمت تازه این سری کتاب‌‌ها را اضطراب ناشی از انتخابات ریاست‌جمهوری می‌داند.قسمت تازه از سری کتاب‌های «یک بی‌عرضه» با دومین کتاب پرفروش بازار فاصله زیادی دارد و هدف انتشارات «آبرامز»‌ این است که این جایگاه را در هفته‌های آینده نیز حفظ کند.بیست‌ویکمین کتاب از سری کتاب‌های «جک ریچر» با عنوان «مدرسه شبانه / Night School» در هفته گذشته پرفروش‌ترین کتاب ادبیات داستانی بازار آمریکا و دومین کتاب پرفروش در بازار کتاب این کشور بود. این کتاب به قلم لی چایلد به روزگار گذشته قهرمان داستان در ارتش آمریکا می‌رود و داستان یکی دیگر از ماموریت‌های او را روایت می‌کند. بیش از ۸۱ هزار نسخه از این کتاب در هفته گذشته فروخته شد.سومین کتاب پرفروش هفته آمریکا اثری از نویسنده سرشناس جان گریشام است. نیویورک تایمز در مطلب خود کتاب «افشاگر / The Whistler»‌ را نسبت به کتاب پیشین این نویسنده «وکیل دغل / Rogue Lawyer» گام بلندی به جلو دانست. کتاب گریشام چندین هفته پرفروش‌ترین کتاب در زمینه ادبیات داستانی بود، اما با ورود قسمت تازه کتاب «جک ریچر» این جایگاه را از دست داد.در یک هفته بیش از ۵۹ هزار نسخه کاغذی از این کتاب فروخته شد. از جان گریشام کتاب‌های بسیاری چون «وصیت‌نامه»، «وکیل خیابانی»‌ و «شاه زیانکاران» به زبان فارسی ترجمه شده است.در این بین کتاب «کشتن آفتاب تابان / Killing the Rising Sun» اثر بیل اورایلی و مایکل دوگارد درباره جنگ اقیانوس‌آرام با فروش بیش از ۴۰ هزار نسخه کاغذی چهارمین کتاب پرفروش هفته گذشته آمریکا شد. این کتاب ادامه سری‌ کتاب‌های «کشتن لینکلن»، «کشتن کندی»، «کشتن مسیح»، «کشتن پتن»‌ و «کشتن ریگان» است. «کشتن آفتاب تابان» ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۶ منتشر شده است. این کتاب با شرح جزئیات بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاگی به پایان می‌رسد.«داستان مگنولیا / The Magnolia Story» پنجمین کتاب پرفروش هفته گذشته آمریکا بود. در یک هفته نزدیک به ۳۳ هزار نسخه کاغذی از این کتاب فروخته شد. این کتاب نخستین اثر چیپ و جوانا گاینز است.کتاب «رسانه پزشکی: خودتان و آن‌هایی که دوستشان دارید را با نیروی شفابخش پنهان میوه‌ها و سبزیجات نجات دهید» نوشته آنتونی ویلیام با فروش بیش از ۲۹ هزار نسخه در یک هفته رده ششم پرفروش‌ها را از آن خود کرد.  هفتمین کتاب پرفروش بازار کتاب آمریکا اثری مشهور به نام «هری پاتر و فرزند نفرین‌شده»‌ است. جک ترون این نمایشنامه را بر اساس داستانی از جی‌کی رولینگ، جان تیفانی و خودش نوشته است. این کتاب از زمان انتشار در روزهای پایانی جولای ۲۰۱۶ همواره در فهرست پرفروش‌های بازار کتاب حضور داشته است. ترجمه این کتاب در ایران نیز منتشر شده است.«روی نادرست بدرود / The Wrong Side of Goodbye» اثر جدید مایکل کانلی هشتمین کتاب پرفروش بازار نشر آمریکا در هفته گذشته بود. در طول یک هفته بیش از ۲۷ هزار نسخه از کتاب کانلی در آمریکا به فروش رسید. کتاب‌های «خونخواهی» و «نور پنهان» از این نویسنده به زبان فارسی ترجمه شده‌اند.در کتاب «آشپزی برای جفری» آینا گارتن یکی از نویسندگان سرشناس کتاب‌های آشپزی این‌بار برای همسرش جفری غذا می‌پزد. بیش از ۲۵ هزار نسخه کاغذی این کتاب در یک هفته فروخته شد تا «آشپزی برای جفری» در رده نهم پرفروش‌‌ها قرار گیرد.فهرست ۱۰کتاب پرفروش با کتاب «مردی به نام اوه» اثر فردریک بکمن به پایان می‌رسد. هفته پیش بیش از ۲۱ هزار نسخه از این کتاب در آمریکا فروخته شد. فیلمی که با اقتباس از این رمان ساخته شده، نماینده سوئد در هشتادونهمین دوره جوایز اسکار در بخش بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان است. ردیفنام کتاب نام نویسنده فروش در یک هفته فروش از آغاز ۱ خاطرات یک بی‌عرضه جف کینی ۱۵۱,۰۶۱ ۳۸۹,۷۹۲ ۲ مدرسه شبانه لی چایلد ۸۱,۵۶۸ ۸۳,۶۰۳ ۳ افشاگر جان گریشام ۵۹,۶۶۰ ۲۶۲,۹۸۶ ۴ کشتن خورشید تابان بیل اورایلی و مارتین دوگارد ۴۰,۸۶۰ ۶۰۴,۰۳۴ ۵   داستان مگنولیا چیپ و جوانا گاینز ۳۳,۲۲۱ ۲۴۱,۴۷۰ ۶ رسانه پزشکی آنتونی ویلیام ۲۹,۸۲۹ ۳۰,۰۴۸ ۷ هری پاتر و فرزند نفرین‌شده جک ترون ۲۸,۹۰۹ ۴,۰۵۱,۳۴۶ ۸ روی نادرست بدرود مایکل کانلی ۲۷,۳۲۴ ۷۶,۴۵۰ ۹ آشپزی برای جفری آینا گارتن ۲۵,۰۳۶ ۱۷۰,۹۱۲ ۱۰ مردی به نام اُوه فردریک بکمن ۲۱,۸۲۲ ۴۹۴,۷۸۱

منبع: baharnews.ir

مایکل اوردونا منتقد لس آنجلس تایمز پنج فیلمی را که معتقد است مدعی دریافت جایزه اسکار بخش خارجی زبان خواهند بود معرفی کرده است.این منتقد در حالی که فیلم «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی را یکی از فیلم‌های مدعی اسکار امسال دانسته در بررسی آن نوشته است: این فیلم با فرضی جلو می‌آید که دقیقا آن را در ژانر آثار معمایی هالیوود جای می‌دهد و آن را با وسواس‌های ذهنی و انتقام درمی‌آمیزد و تهران را به عنوان لوکیشن داستان انتخاب می‌کند. یک زوج در حالی که نسخه‌ای بومی شده از نمایش «مرگ فروشنده» آرتور میلر را تهیه می‌کنند، با تجربه رویدادی سخت روبه رو می شوند و تلاش دارند تا بتوانند از پس درک آن برآیند.  وی در ادامه نقل قولی از فرهادی می‌آورد و می‌نویسد: کارگردان این فیلم اصغر فرهادی درباره فیلمش گفته است: همه کوشش من آن بوده که درام در داستان‌هایم برآمدی از جزییات زندگی روزانه باشد. جزییاتی که معمولی و ساده به نظر می‌رسند و ما در زندگی هر روزی خود با آنها روبه رو می‌شویم. در روبه رو شدن با فیلم‌های هیجان‌انگیز که بهترین نمونه‌های آن را در فیلم‌های آلفرد هیچکاک می‌بینیم، در دل زندگی روزمره و واقعیت چیزی نهفته است که من همیشه سعی می‌کنم آنها را در فیلم‌هایم شرح دهمو به همین دلیل می‌توان چنین فیلم‌هایی را «تریلرهای واقعی» نامید. تفاوت بین این که قصه «فروشنده» چگونه باز می‌شود و چه انتظاری تماشاگران غربی ممکن است از آن داشته باشند سخت است و در فرهنگ امروز ایران ریشه دارد.این منتقد می‌نویسد: از نظر موضوعی، تحقیر در دل «مرگ فروشنده» نهفته است… در «فروشنده» نیز عماد که شخصیت اصلی فیلم است، در داستان با تحقیر روبه رو می‌شود و در نهایت این احساس است که موجب عمل عماد می‌شود و این عمل برای ما غیرمنتظره است.این منتقد سینمایی از فیلم‌هایی دیگری در رقابت با فیلم فرهادی نام می‌برد که فیلم «تونی اردمن»‌ از آلمان ساخته مارن آده که از فیلم‌های موفق جشنواره کن امسال بود، فیلم «مردی که اووه نامیده می شود» از سوئد که بر مبنای رمان «اووه» نوشته فردریک بیکمن ساخته شده ساخته هانس هولم، «نرودا» از شیلی درباره زندگی پابلو نرودا شاعر برنده نوبل ساخته پابلو لارین از جمله این فیلم‌ها هستند.

منبع: baharnews.ir

این نویسنده و مترجم  در پاسخ به این پرسش که آیا رسانه‌های نو در آگاهی‌رسانی می‌توانند جای کتاب را بگیرند، صراحتا پاسخ منفی داد و اظهار کرد: نمی‌توان پذیرفت که دستگاه‌های آگاهی‌رسانی کنونی بتوانند پیوندی ژرف و درونی همچون کتاب با کاربر خود پدید بیاورند و این به سرشت و ساختار درونی کتاب برمی‌گردد که آن را از دیگر دستگاه‌ها یا ابزارهای آگاهی‌رسانی جدا می‌دارد.او افزود: ارزش کتاب در این است که ما را از دیدن و خواندن به اندیشیدن می‌رساند و اگر ما در آن‌چه می‌خوانیم و به چشم می‌بینیم، نیاندیشیم، خواندن بیهوده خواهد بود و نمی‌توانیم گفت به راستی کتاب را خوانده‌ایم. کزازی در ادامه تاکید کرد: در خواندن کتاب تنها با چشم روبه‌رو نیستیم و تنها از چشم بهره نمی‌گیریم، بلکه سر و مغز هم در خواندن کتاب کارکردی بنیادین دارند و کارکرد سر در این کنش بسیار بیشتر از چشم است، زیرا کتاب را تنها نمی‌بینیم و نمی‌خوانیم بلکه در آن می‌اندیشیم. این استاد زبان و ادبیات فارسی همچنین بیان کرد: کتاب به همان سان که در گذشته نیرومندترین و کارآمدترین ابزار آگاهی و دانایی و اندیشه‌وری بوده است، از این پس نیز خواهد بود؛ زیرا این دستگاه‌های سرد خاموش نمی‌توانند بدان سان که در توان کتاب است ابزار اندیشیدن باشند.او با بیان این‌که اگر ژرف بنگریم کار کتاب و دیگر دستگاه‌های آگاهی‌رسانی وارونه یکدیگر است، گفت: اگر کتاب اندیشه‌خیز و اندیشه‌پرور است، این ابزارها مایه اندیشه‌گریزی در کاربران‌شان می‌شوند. کاربران آن‌ها همواره نگاهی لغزان دارند که در رویه می‌ماند و به ژرف نمی‌رسد و این در حالی است که خواندن کتاب افراد را از رویه به ژرف می‌رساند. کزازی افزود: این ابزارهای نو مانند هر پدیده دیگر نو بی‌پیشینه که هنگامه‌ای برمی‌انگیزد و در این سالیان نیز در تب و تاب این هنگامه‌ایم به زودی فروخواهد نشست و ما دیگربار به خواندن و گرامیداشت کتاب بازخواهیم گشت.او در ادامه گفت: می‌توانیم با کتاب آن‌چنان پیوند بگیریم که کم و بیش همان رفتاری را با آن داشته باشیم که با جانداران و با آدمیان می‌توانیم داشت و کتاب را به دوستی بپذیریم. کزازی در عین حال اظهار کرد: کتاب‌هایی هست که در چشم ما ارزش ویژه دارند و به آسانی و به هیچ بهایی نمی‌توانیم آن‌ها را از خود بگسلیم و به دیگری بدهیم و از دیگرسو کتاب‌هایی هست که دشمنی ما را برمی‌انگیزاند و ما را به خشم می‌آورد و از آن‌ها بیزار می‌شویم و یا آن‌چنان که در پارسی محلی گفته می‌شود چشم دیدن‌شان را نداریم.

منبع: baharnews.ir