۶ خصوصیت رهبران موفق کسب و کار
رهبری؟ اساساً، رهبری توانایی فهماندن یک ایده به گروهی از افراد است. با توجه با مطالعات که روی برخی از رهبران برجسته کسب و کارها صورت گرفته، میتوان گفت برخی صفات مشخص همواره در این افراد وجود دارند.

۱- چشماندازگرایی
شما به عنوان یک رهبر کسب و کارچشماندازگرا، کسب و کار خود را بر اساس یک چشمانداز میسازید ( یا حداقل یک چشمانداز را میپذیرید) و تمام تلاش خود را برای رسیدن به آن بکار میگیرید. رهبران کسب و کارها باید به دنبال روشی باشند تا از تحقق چشماندازهای خود نهایت استفاده را ببرند.
۲- شیوایی بیان
شیوایی بیان یعنی اهداف مشخص داشتن. رهبران کسب و کار باید تلاش کنند تا چشمانداز، اهداف و دستورالعملهای روزانه کسب و کار خود را به روشنی بیان کنند. در حالی که شیوایی بیان، خود موجب پشتیبانی سریع از جانب شرکاء و کارکنان میگردد، نتایج زمانی فوقالعاده خواهند بود که رهبر در مورد دلایل” آن دستورالعملها، تصمیمگیریها و حکمها صریح و شفاف باشد”.
اگر میخواهید چنین رهبری باشید، باید یاد بگیرید دستورالعملهایی را صادر کنید که کارکنان شما از آن پیروی میکنند. اگر آنها دقیقاً همان چیزی را ببینند که شما میبینید، احتمالاً به شکل بهتری پیرو و پشتیبان شما خواهند بود.

۳- بهبودپذیری
بهبودپذیری یعنی توانایی رفع ناکامیها و بازگشت از شکستها، سازگاری با تغییرات و ادامه دادن با وجود سختیها و گرفتاریها. بهبودپذیری توانایی یک رهبر کسب و کار برای حفظ ذهنیت مثبت و خوشبینانه علیرغم اشتباهاتی است که ممکن است صورت بگیرد. همچنین بهبودپذیری به معنی هماهنگی در الگو و رفتار است که میتوان آن را تمرینهای روزانه یکپارچه (IDP) نامید.
کلید بهبودپذیری در این قالب، مطالعه سبک رهبری و ایجاد روالی است که به شکل مناسبی برای شما کار کند. اگر چیزی بتواند بهبودپذیری را بسازد و محافظت کند، آن چیز تمرینهای روزانه یکپارچه است. ما ایدهها را به عملهایی تبدیل میکنیم که این آزادی در بهبودپذیری را ایجاد میکنند.
IDP در واقع محرک رشد است. یافتن IDP مناسب و شکل دادن آن در زندگی یک فرد، بهبودپذیری را میسازد. به عنوان رهبر، اگر بهبودپذیر باشید و تا حدی قابل پیشبینی بدون هیچ بهانهای میتوانید یک تیم منظم و باانضباط داشته باشید. این نوع بهبودپذیری شامل بهبودپذیری در کسب و کار هم میشود.
برای قابل دسترس بودن، لازم است در دسترس تیم خود باشید، هم از نظر ذهنی و هم احساسی. این خصوصیت مستلزم آن است که گوش شنوا داشته باشید و مطمئن شوید که حرف ها را میشنوید و گاهی اوقات هم مستلزم تکرار شنیدهها برای تایید، و کنار گذاشتن ایدهها و عقایدی است که از قبل داشتید. رهبران فرضیهسازی نمیکنند.
آنها به عمق محتوای مکالمه توجه دارند و آنچه را که میشنوند تایید میکنند. آنان معمولاً سوالاتی از این دست میپرسند ” فکر کنم منظور شما این است؛ درست میگویم؟” به عنوان رهبر، ممکن است فکر کنید که احساسات هیچ جایی در محل کار ندارد، اما حقیقت این است که احساسات وجود دارد.

همدلی یعنی تلاشهای ملموس برای درک مشکلات و داشتن دلیل برای پاسخی که ارائه میدهید، چه این پاسخ همانی باشد که طرفین آن مشگل انتظارش را داشتند و چه نباشد.
سه دلیل وجود دارند که نشان میدهند چرا همدلی اینقدر مهم است: استفاده بیشتر از تیم، سرعت بالای جهانی شدن و نیاز روزافرون به حفظ استعدادها. رهبران همدل کارهایی بیشتر از همدردی با اطرافیانشان انجام میدهند؛ آنها از دانش خود به شیوههایی ظریف اما مهم، برای بهبود اوضاع شرکتهایشان استفاده میکنند.
رهبران کسب و کار باید آنقدر انعطافپذیر باشند که بدانند چه موقع طرح یا سیستمی را اصلاح و چه زمانی آن را کاملاً بازسازی کنند.
این را بدانید که وقتی رهبر یک گروه میشوید، به شما تاج نمیدهند؛ مسئولیت میدهند که باید به بهترین نحوه آن را انجام دهید.
منبع: برترینها