گفت و گو با «بهنام بانی»، ستارهی این روزهای موسیقی پاپ
هر سال شاهرود کنسرت می گذاشتیم.
آقای بانی، چه چیزی باعث شد که وارد عرصه موسیقی شوید؟ آیا به خاطر پدرتان که نوازنده هستند به کار در این زمینه تشویق شدید یا دلایل دیگری داشت؟
– صددرصد به خاطر پدرم که نوازنده بودند گرایش به موسیقی پیدا کردم ولی کلا به موسیقی علاقه داشتم. از همان دوران کودکی وقتی می خواندم با استقبال روبرو می شد و من هم ترغیب به ادامه این کار شدم و الان هدفم کلا این است که به بالاترین درجه موسیقی برسم. من از ۹-۸ سالگی آواز می خواندم. البته ابتدا با تلاوت قرآن شروع کردم و بعد از ۱۰ سالگی در کنار پدرم می خواندم و پدرم با من تمرین می کردند.

اولین باری که روی استیج رفتید را خاطرتان هست؟
– بله.
چند سال تان بود؟
– ۱۹ سالم بود و در شهر شاهرود این کنسرت برگزار می شد.
گویا شما در رشته مهندسی درس خواندید. چه شد که از رشته عمران به سمت موسیقی حرفه ای کشیده شدید؟
– هم خودم، هم مادرم و هم کلا خانواده ام دوست داشتند به غیر از رشته موسیقی یک رشته دیگر را در دانشگاه بخوانم. من به خوانندگی علاقه داشتم و می خوانم و آنها علاقه نداشتند که من در رشته موسیقی ادامه بدهم، چون هم خیلی سخت بود و هم این که مهندس بودن را کلا دوست داشتند و خودم هم داشتم.
سنتی را دوست دارم، پاپ را ترجیح می دهم
مردم با چه آهنگی بهنام بانی را شناختند؟ اولین آهنگی که در فضای مجازی از شما هیت شد، چه بود؟
– اولین آهنگی که هیت شد، آهنگ «علاقه خاص» بود ولی آهنگ «من یه دیوونم» مورد اقبال بیشتری قرار گرفت. موزیکی هم که من را خیلی بیشتر با آن شناختند «عاشقم کرده» بود.
معمولا اول آهنگ را می سازید و بعد ترانه می گویند یا…؟ خودتان که ترانه نمی گویید، نه؟
– نه، من ترانه نمی گویم. خانم عاطفه حبیبی که به نظر من یکی از بهترین ترانه سراها هستند برای من ترانه سرایی می کنند که ترانه هایشان خیلی با موزیک های من چفت می شود. ما اول ملودی را می سازیم، یعنی حامد برادران ملودی را می سازد. حالا یکسری دستکاری می کنیم، درستش می کنیم بعد برای خانم عاطفه حبیبی می فرستیم ایشان روی ملودی شعر می گویند، بعد حامد تنظیم می کند و من می خوانم.

ساز خاصی هم می زنید؟
– بله، پیانو، کیبورد و گیتار ولی به صورت حرفه ای ساز نمی زنم.
خودتان دوست داشتید در فضای پاپ بخوانید؟ هیچ وقت به سمت موسیقی سنتی نرفتید؟
– چرا، در همان زمان که به یکسری کلاس ها می رفتم برای این که یک کم اصولی تر کار کنم، پنج شش جلسه هم نزد یک استاد کلاس سنتی رفتم ولی آنقدر گسترده و وسیع بود که دیدم خیلی با روحیات من سازگار نیست و خودم فضای پاپ را بیشتر ترجیح می دادم.
آن زمان که هنوز وارد عرصه خوانندگی نشده بودید، خواننده مورد علاقه تان چه کسی بود؟ آیا به خواننده خاصی علاقه داشتید که دل تان بخواهد راه او را دنبال کنید؟
– دو، سه تا خواننده آن زمان بودند که من همیشه کارهای شان را دنبال می کردم؛ زنده یاد ناصر عبداللهی، استاد دکتر محمد اصفهانی و حمید حامی.
هیچ وقت هیچ کس در موزیک بهترین نیست
اولین بار که اولین آهنگ تان در فضای مجازی شنیده شد چه حسی داشتید و خاطرتان هست کجا و مشغول چه کاری بودید؟
– بله، موزیک «علاقه خاص» موزیکی بود که نسبت به بقیه موزیک هایم اتفاق های خوبی برایش افتاد. این موزیک خیلی بیشتر شنیده شد و استقبال از طرف دوستان و اقوام هم خیلی شد که معتقد بودند: «این کارت چقدر خوب بود! بالاخره اون آهنگ خفن را خواندی؟! آفرین.» این استقبال باعث شد که انرژی بگیرم تا این که بچه ها گفتند ما در خیابان داریم همه کارهای شما را می شنویم.
بعد گفت چقدر خوب است و ما خیلی این کار را دوست داریم و هر روز در مغازه گوش می دهیم و … این انرژی را به من داد. خیلی انرژی خوبی است وقتی تو می دانی کاری که انجام دادی به ثمر نشسته است. یک فیلم، یک نمایشنامه، یک تئاتر و … کلا هر کاری که فرد انجام می دهد اگر مورد استقبال واقع شود برای صاحب آن اثر فوق العاده لذت بخش اسم.
چقدر روند ساختن ملودی و خواندن آن طول می کشد؟
– بستگی به حس دارد. ببینید مثلا یک وقتی هست ما پای یک ملودی می نشینیم آن را بالا پایین می کنیم، هفت هشت ساعت عوض می کنیم. یک وقت ها هم هست که ترجیع بند آن را عوض می کنیم؛ یک وقت هایی هست که درهمان بار اول آنقدر شیرین به دل مان می نشیند که آن را می سازیم.
اصلا تصمیم تان برای آینده چیست؟
– تصمیم در وهله اول ماندگار شدن است.
به نظرتان یک خواننده با چه چیزی ماندگار می شود؟
– هر وقت مغرور نشوید، هر وقت فکر نکنید که شما بهترین هستید می توانید ماندگار شوید. هر وقت فکر کنید بهترین هستید، شک ندارم که احتمال افتادن شما هست چون هیچ وقت هیچ کسی در موزیک بهترین نیست. ما اصلا بتهوونی داشته ایم که ناشنوا و بهترین بوده است، اثراتی ساخته است که شما اصلا نمی توانید تصور کنید. موزیک انتها ندارد و شما هر چقدر هم که خوب باشید، بهترین نیستید. باید برایش تلاش کنید.
هدف من ماندگار شدن است و اصلی ترین آن محبوب بودن است، چون معروف شدن کار آسانی است. هر کس مخصوصا الان با صفحات مجازی می تواند به هر نحوی معروف شود اما این که شما محبوب باشی و این محبوبیت باقی بماند و مردم شما را دوست داشته باشند، کارهایت شنیده و کارهایت ماندگار شود و اینچنین نباشد که تاریخ انقضا داشته باشد، چیز دیگری است.
الان مثلا شما با یک کار خیلی ارتباط برقرار می کنید، یک ماه آن را گوش می دهید، بعد از یک ماه دل تان را می زند و ترک های بعدی که می آیند دیگر آن را گوش نمی دهید. این اصلا خوب نیست ولی این که شما یک موزیک را بعد از پنج سال هم گوش می دهید و لذت می برید.، این به نظر من یک اتفاق خیلی خوب است.

عاشقم کرده به زودی می آید
چه اتفاقی می افتد که بعضی از موزیک ها آنقدر ماندگار می شوند، که بعد از ۱۰ سال همچنان پلی می شوند؟
– واقعا نمی دانم و این اصلا قانون ندارد. یکهویی یک اتفاقی هست می آید همه جوره به دل مردم می نشیند. به نظر من اگر خدا بخواهد این اتفاق می افتد، یعنی به پتانسیل کار ربط دارد اما همه چی به قسمت است. یکهو یک کاری که شاید خودت باورت نمی شود ماندگار می شود و ۱۰ سال آن کار را گوش می دهند و همه لذت می برند. الان یک ذره ماندگار شدن موزیک سخت شده است. یکسری موزیک های قدیم مان و موزیک های ۵۰-۴۰ سال پیش هستند که ماندگار شده اند. مثلا موزیک های استاد بنان را همین الان هم گوش کنید هنوز دلچسب است و موهای تن تان سیخ می شود. آن کارها را بازخوانی هم می کنیم ولی باز آن قبلی بیشتر به دلت می نشیند.
آیا برای آینده قرار است تک تراک یا آلبوم به بازار عرضه بدهید؟
– آلبوم مان را داریم تولید می کنیم و مرحله تولیدش تمام شده است.
چند ترک دارد؟
– ۱۳ یا ۱۴ ترک دارد.
برایش اسمی هم انتخاب شده است؟
– احتمالا «عاشقم کرده» اسم آلبوم مان است و انشاءالله تا قبل از محرم و صفر آن را پخش خواهیم کرد.
تنظیم و ترانه های آن بر عهده چه کسانی بوده است؟
– اغلب شعرها را خانم عاطفه حبیبی گفته است. تنظیم هم بر عهده حامد برادران بوده به جز یک یا دو قطعه که تنظیمش را هومن آزما انجام داده که ترانه آن با حمیدرضا یوسفی و ملودی هم بر عهده قاسم بایرامزاده بوده است.
عاشق انتقاد هستم
بدترین استعدادتان چیست؟
– اصلا آشپزی ام خوب نیست و در واقع باید بگویم افتضاح است.
بهترین استعدادتان چیست؟
– بازیگری را خیلی دوست دارم.
دوست داشتید به جای این که خواننده شوید بازیگر شوید؟
– نه، خوانندگی را خیلی دوست دارم ولی در کنارش خیلی وقت ها می گفتند اگر می خواستی بازیگر شوی می توانستی موفق باشی چون خیلی اکتم خوب است. البته خیلی تمرین می کنم در یکسری جمع ها که می روم.
الان اگر کسی بهتان پیشنهاد بدهد دوست دارید بازی کنید؟ چرا؟
– در حال حاضر نه. گم می شوم و آنچه الان دارم از من دور می شود. سعی می کنم روی آنچه که دارم تمرکز کنم و خودم را به جایی که قانعم می کند و آدم را راضی نگه می دارد برسانم. الان فعلا در تلاش هستم به بهترین شدن برسم.
بدترین نقدی که از شما شده است چه بوده است؟ اصلا آدم نقدپذیری هستید؟
– فوق العاده زیاد. من عاشق انتقاد هستم. یعنی دوست دارم که از من انتقاد شود. خیلی اهل این نیستم که خودم را توجیه کنم ولی آن چیزی که خودم احساس می کنم درست است را انجام می دهم.
آیا هیچ وقت نخواسته اید با کسی آهنگ فیت بزنید؟ آیا اصلا به نظرتان فیت زدن کار خوبی است؟
– ببینید، اتفاقا فیت زدن کار خوبی است و در کل دنیا هم رواج دارد ولی ما متاسفانه جامعه مان دیدگاه خوبی نسبت به موزیک فیت ندارد و هنوز این موضوع جا نیفتاده است. در صورتی که فیت اتفاق خیلی جالبی است. شما می آیید دوتا خواننده محبوب را کنار هم قرار می دهید و دوتا فضای محبوب و دوتا فضای مطلوب را در یک ترک می آورید و این کار، آن ترک را خیلی دلنشین تر می کند.
مثلا کار فیت آهنگ «بارون» بابک جهانبخش و رضا صادقی که اتفاق خوبی هم برایش رخ داده است. دوتا صدای مختلف در یک ترک آمدند و این ترک آنقدر دلنشین شد که فکر می کنم یکی از بهترین کارهای جفت شان بوده است. وقتی می خواهیم موزیک فیت کار کنیم، هم آن خواننده ای که می خواند و هم آن کسی که می خواهد با او فیت بخواند باید خیلی اوکی باشند.
جفت شان هم همدیگر را قبول داشته باشند. هیچ رقابتی در کار نباشد و بیشتر رفاقت باشد. رفاقت باعث می شود که خیلی اتفاقات بهتری برای موزیک فیت بیفتد، تا این که شما بخواهید در این کار خودتان را نشان دهید.

کدام یک از آهنگ های تان را بیشتر دوست دارید؟
– من «یه دیوونه ام» را خیلی دوست دارم. همه را دوست دارم ولی «یه دیوونه ام» را یک جور دیگر دوست دارم.
در کلامی که منتشر می شود، آن آهنگی که منتشر می کنید خودتان چند درصد سهیم هستید؟
– مطمئنا. اولا شما باید از کار خوش تان بیاید که آن را اجرا کنید. در حال حاضر تعاملی بین من و حامد به وجود آمده است که خیلی خوب است. بیشتر می توانم نامش را اعتماد بگذارم. دو طرفه است. یعنی یک جایی من به حامد می گویم که حامد به نظر من اینجای کار را اینچنین بخوانیم خیلی بهتر است یا یک جا حامد می گوید اینجا را خیلی تحریر نزن و ساده بخوان و این باور وجود دارد.
ما یک کار به نام «عشق پاییزی» قبل از کار «من یه دیوونه ام» آماده کردیم. قرار بود در پاییز این کار پخش شود. چند روز مانده به پخش کار، حامد به من زنگ زد و گفت این کار را پخش نکنیم و «من یه دیوونه ام» را پخش کنیم. شاید هر کس جای من بود می گفت برای چه؟ ما کاور را زده بودیم و برای کار تیزر هم ساخته بودیم.
ما با همدیگر خیلی متحد هستیم و به همدیگر خیلی اعتماد داریم و مطمئنا از لحاظ فکری سعی می کنیم بهترین خروجی را داشته باشیم. این همفکری و اعتماد باعث می شود که بتوانیم چیزی که از نظر خودمان بهترین است را ارائه بدهیم.
اگر بخواهید خودتان را در یک خط روایت کنید چه می گویید؟
– … در حال حاضر هر چه دارم از مردم دارم. یعنی مردم خواستند که صدای من شنیده شود، مردم حمایتم کردند که بهترین اتفاق ها دارد برایم می افتد. ۳۰ سال است که دارم برای این روزها زحمت می شکم، تلاش می کنم و بنابراین دست تک تک شان را می بوسم. آنهایی که حمایتم کردند و آنهایی که حمایتم خواهند کرد.
من آدم آدم نقدپذیری هستم ولی مثلا تا خودم به آن نتیجه نرسم تغییرش نمی دهم. مثلا یک زمانی خیلی از اضافه وزنم انتقاد می شد و الان به این نتیجه رسیده ام که کاملا درست است و اصلا به سلامتی ام لطمه می زند و تلاش کردم و خدا را شکر به آن چیزی که می خواستم دارم می رسم.
زندگی راحت در فرهنگ لغت نامه بهنام بانی به چه معنی است؟
– به نظرم بستگی دارد شما زندگی را چگونه ببینید. من می گویم اول از همه سلامتی داشته باشید. شما وقتی که سلامت باشید همه چیز دارید. من یک جمله در یک کتاب خواندم که می گفت اگر لباس داشته باشی بپوشی، اگر یک سقف داشته باشی که زیر آن زندگی کنی، اگر غذا داشته باشی که بخوری، از ۷۵ درصد مردم دنیا خوشبخت تری.
آخرین بار که از ته دل گریه کرده اید کی بوده است؟
– آخرین باری که از ته دل گریه کردم… فکر می کنم سر حادثه پلاسکو بود… یک موزیک ویدئو پخش شد که من را خیلی اذیت کرد ولی آن گریه، گریه ناراحتی بود. ولی این که از ته دل برای کسی گریه کنم برای از دست دادن عزیزم خیلی گریه کردم.
منبع: برترینها