گفتگو با قربانی فراموش شده اسیدپاشی در اصفهان
هفته نامه جامعه پویا – مریم طالبی: در فرودگاه امام خمینی (ره) روی صندلی های سالن انتظار نشسته اند؛ سهیلا جورکش همراه پدرش راهی سفارت آمریکا در دوبی هستند. قرار است عمل جراحی روی شبکیه و قرنیه چشم چپ سهیلا انجام شود تا بینایی از دست رفته چشم سیهلا دوباره به او بازگردد؛ همان چشمی که دو سال پیش، قربانی اسید سوزان شد.
نهم مهر سال ۹۳ بود که اسیدپاشی هایی به صورت سریالی، دختران شهر اصفهان را طعمه قرار داد و در پی آن چهرا نفر در این اسیدپاشی ها قربانی شدند. با گذشت بیش از دو سال، از آن ماجرا، هنوز نام و نشانی از اسیدپاش یا اسیدپاشان به دست نیامده است. در این بین، اسیدپاشی به صورت دختری ۲۶ ساله در اصفهان، سر و صدیا بیشتری به پا کرد، دختری که حالا ۲۹ سالگی اش را می گذراند. در آن روزها حتی وزیر بهداشت هم به عیادت این دختر رفت و چشم های او را معاینه کرد. عمق سوختگی و شدت جراحات این دختر و و هم اینکه او جزء اولین قربانیان پرونده اسیدپاشی اصفهان به حساب می آمد، همه و همه در مطرح شدن نام «سهیلا جورکش» در رسانه های داخلی و خارجی بی تاثیر نبود.

ساعت شش عصر آن روز تلخ، سهیلا در حالی که مشغول صحبت تلفنی با مادرش است و از استخر به خانه بر می گردد، ناگهان یک موتوری از پشت ماشینش، به او نزدیک می شود و اسید را به صورت سهیلا می ریزد. در نتیجه این جنایت، سر، صورت، گردن، چشم، ریه ها، قسمت های زیادی از پوست بدن و حتی خودروی سهیلا در اسید می سزود.
اگر اسیدپاش این مصاحبه را بخواند، دوست داری چه حرفی به او بزنی؟
اگر اسیدپاش پیدا شود، او را مجازات می کنی یا مانند آمنه بهرامی او را می بخشی؟
همین که تسلیم نشده ای و همواره برای زندگی ات می جنگی، الگوی خوی است برای کسانی که سریع تسلیم حوادث می شوند و به دلیل معلولیت و سانحه، خودشان را در گوشه خانه حبس می کنند. الان درمان چشمت در چه مرحله ای است؟
افرادی مانند دکتر زرین کلاه و وزیر امور خارجه برای رسیدن ما به آمریکا کمک کردند. در این راه ما با دو مسئله رو به رو بودیم؛ یکی مسئله نوبت گرفتن از دکتر پوستی که خودمان با رایزنی های متعددی که به واسطه دکتر سمیعی در آمریکا انجام دادیم، توانستیم از او نوبت بگیریم.
مسئله دوم، دریافت نامه حمایت مالی از سوی دولت است. ما همچنان با مشکل نبود حمایت مالی از سوی دولت دست و پنجه نرم می کنیم، تقاضایی که از مسئولان دارم این است که کاغذبازی ها و این بروکراسی پیچیده را کنار گذارند و تا دیر نشده، با حمایت مالی از من، بینایی را به چشمانم بازگردانند. نمی دانم مسئولانی که الان حاضر به حمایت ما نمی شوند، اگر جای ما بودند، آیا همین تصمیم را می گرفتند؟

آقای جورکش شما از وضعیت فعلی چشم سهیلا برایمان بگویید. شنیده ایم بینایی چشمش از دست رفته است.
چشم راست سهیلا که به طور کلی و از همان ابتدا بینایی خود را از دست داده بود؛ اما چشم چپش قدرت تشخیص نور و حرکت را داشت. متاسفانه در حال حاضر تمام بینایی چشم چپ هم از بین رفته است. دکترها بسیار امیدوارند بینایی به چشم سهیلا بازگردد، البته اگر به موقع بتوانیم اقدام کنیم. الان که با شما صحبت می کنم، باید برای انجام یک مصاحبه به سفارت آمریکا در دوبی برویم، چرا که تصمیم داریم برای انجام عمل جراحی چشم سهیلا به بوستن آمریکا سفر کنیم.
پس به زودی عمل جراحی جدید سهیلا انجام می شود؟
خبر دارم که وزیر بهداشت، پیگیر درمان سهیلا بود؛ برای انجام این عمل جراحی جدید هم کمکی به شما کردند؟
آیا این عمل جراحی نیز مانند همان جراحی است که سال گذشته در اسپانیا انجام شد؟
زمانی که تعدادی از پزشکان در ایران، چشم سهیلا را جراحی کردند، قرنیه را برداشتند، پس از مدتی بافت های چشم عفونت کرد و بینایی سهیلا به طور کامل از بین رفت. با عملی که در اسپانیا انجام شد، از استخوان پا به شبکیه چشم پیوند زدند که باعث شد برای چند ماه بینایی برگردد؛ اما عفونت دوباره بازگشت. در جراحی ای که قرار است در آمریکا انجام شود، آندوسکوپی شبکیه به همراه کاشت قرنیه انجام می شود؛ از آنجایی که قرنیه وجود ندارد، بدن نمی تواند فشار چشم را کنترل کند. انجام این عمل بسیار ضروری است و از طرفی زمان کمی داریم.

چطور موفق شدید پزشکی را در بوستن پیدا کنید که برای حل مشکل چشم سهیلا تبحر داشته باشد؟
می دانم که در این چند سال، شب ها و روزهای سختی را گذرانده اید. الان چه مشکلی بیشتر از همه، خانواده جورکش را آزار می دهد؟
هیچ خبر و سرنخی از اسیدپاش پیدا نشده است؟
فکر می کنید اسیدپاشی که زندگی سهیلا را به تباهی کشید، چه جور آدمی است؟
الان اوضاع روحی سهیلا چطور است؟ آیا توانسته با آن حادثه تلخ کنار بیاید؟
سهیلا دختر تحصیل کرده ای است و بسیار اتفاق می افتد که برای مشکلات دیگران، چاره جویی می کند، حتی کسانی هستند که برای مشورت در زمینه های مختلف، سراغ سهیلا می آیند. سهیلا به ظاهر و پیش ما، روی خوش نشان می دهد و هیچ ناراحتی یا افسردگی ای را از خود بروز نمی دهد؛ اما هم من و هم مادرش می دانیم که در تنهایی هایش، لحظات سخت و غمگینی را تجربه می کند.
منبع: برترینها