اینها بخشی از سخنان شیرین اتحادیه – هنرمند نقاش – است که تازهترین تجربهاش را آبان امسال با برگزاری نمایشگاه انفرادی آثارش در داغستان روسیه پشت سر گذاشت. این نمایشگاه با همراهی و هماهنگی «ویکتوریا لتیشهوا» – کیوریتور آثار هنری – آبانماه امسال به مدت ۱۰ روز میزبان مردم ماکاشکالا (پایتخت داغستان) بود. داغستان که جزیی از قفقاز است، حدود ۲۰۰ سال پیش جزو خاک ایران بود و اتحادیه اظهار میکند که در سفرش به این منطقه با زنان ایرانی هم برخورد کرده است. اتحادیه در این نمایشگاه ۲۰ تابلوی آبسترهاش را که انتخابی از چهار سال مداوم از نقاشیهایش هستند، به نمایش گذاشت و به گفتهی خودش، تجربهای خوب و لذتبخش برایش به ارمغان آورد. اتحادیه در رشته طراحی و معماری داخلی در لندن تحصیل کرده و سالهاست کتابفروشی او در خیابان وصال تهران روی مخاطبان و علاقهمندان باز است. او سابقهی برگزاری نمایشگاههای متعدد انفرادی و گروهی را در کارنامهاش دارد و به گفتهی خودش، هنوز هم هر روز با بوم و رنگ کار میکند و مسیر خودش را ادامه میدهد. خبرنگار ایسنا با این هنرمند در یکی از روزهای پاییز ۹۵ دربارهی تجربهاش در داغستان و کارهای تازهاش در زمینه هنر گفتوگو کرد. شیرین اتحادیه در کنار مخاطبان نمایشگاهش خانم اتحادیه، از برگزاری نمایشگاه آثارتان در داغستان روسیه بگویید و اینکه چطور شد نقاشیهایتان را در آنجا بهنمایش گذاشتید؟ برگزاری نمایشگاه داغستان اتفاق سادهای نبود و تا روز آخر، آدم باورش نمیشد که قرار است این نمایشگاه برگزار شود. این نمایشگاه در ماکاشکالا، پایتخت داغستان که جزو فدراسیون روسیه است برگزار شد. چند نفر به من گفته بودند که داغستان جای بسیار خطرناکی است، چطور جرأت کردهای در آنجا نمایشگاه بگذاری، اما من به صدای درونی خودم گوش کردم نه به آنچه میشنیدم و واقعا با همین صدای درونی بود که پا در مسیر داغستان گذاشتم. من اولین زن ایرانی هستم که نمایشگاه آثارم را در این منطقه برپا کردهام. با ویکتوریا لتیشهوا (کیوریتور نمایشگاه) چطور آشنا شدید و این همکاری چگونه شکل گرفت؟ برخورد من و مسئول برگزاری نمایشگاه، خیلی اتفاقی صورت گرفت و باعث شکلگیری این نمایشگاه شد. من این خانم را در جنوب فرانسه ملاقات کردم و یک سال طول کشید که او روی آثار من مطالعه کند، به ایران بیاید و برنامهریزیهای لازم را برای نمایشگاه انجام دهد. مخارج و هزینه بستهبندی آثار هم برعهده خود او بود. او کیوریتوری بود که اطرافش را کوچک نمیدید. این زن، جهانی فکر میکرد و توانست تشخیص دهد که کار من مناسب کدام منطقه در جهان است. او این هوشیاری را داشت و نمایشگاه هم به خوبی برپا شد. کیوریتور نمایشگاه برای دیدن آثار به ایران هم آمد؟ بله؛ از مسکو به داغستان سه ساعت و نیم پرواز هست. او سه بار این مسیر را طی کرده بود و بعد به ایران آمد. میخواهم بگویم که فکرش اینقدر باز بود که برای دیدن آثار، این مسیر طولانی را طی کند. وقتی آثارم را دید به این نتیجه رسید که آنها برای نمایش در داغستان مناسب هستند و همین نتیجهگیری باعث شکلگیری یک نمایشگاه موفق شد. نمایشگاه شیرین اتحادیه در داغستان روسیه کسی از میان هنرمندان یا مسؤولان دولتی در جریان برپایی نمایشگاهتان در داغستان بود؟ وقتی برپایی نمایشگاه قطعی شد، به این فکر کردم که آثار من از مرز مملکتم خارج میشود و باید فکری بکنم. به همین دلیل، کاتالوگی درست کردم و آقای مرادخانی (معاون هنری وزیر ارشاد) را در جریان گذاشتم تا بداند که کارها از مرز خارج میشود، چون این تابلوها جزو سرمایههای ملی مملکت هستند و نباید از موضوع خروج آنها از کشور به سادگی گذشت. واکنش مردم ماکاشکالا نسبت به دیدن نقاشیهای یک زن ایرانی چطور بود؟ با دیدن تابلوهای شما چه میگفتند؟ مخاطبان با دیدن کارها اظهار میکردند که انگار تابلوها با آنها حرف میزند. آنها طبیعت خود را در این آثار میدیدند و برایشان جالب بود که طبیعت درون تابلوها بسیار شبیه طبیعت خودشان است. آثار این نمایشگاه انتخابی از چهار سال مداوم کارهای من بود. یعنی نمایشگاه دورههای مختلفی از کارهایتان را دربر میگرفت. بله؛ طبیعتی که در ابتدای نمایشگاه میبینیم قدیمیتر است، بعد طبیعت است و آدمها و بعد یکجا این نظم برهم میریزد و آدمها میروند که مربوط به مجموعه «مهاجران» من است. مسیر کارهای من از یک زمانی، آثار بزرگ آبستره از طبیعت بوده است. شیرین اتحادیه در کنار «رمضان» همسر رییسجمهور داغستان چیدمان نمایشگاه برعهده کیوریتور بود یا نظر خودتان هم اعمال شد؟ کیوریتور نمایشگاه من یک آدم حرفهای بود و من در چیدمان نمایشگاه، هیچ دخالتی نداشتم. هنرمند باید بگذارد کیوریتور کار خود را بکند تا حرفهای شود. همانطور که کیوریتورها در کار هنرمند دخالت نمیکنند. این اولین تجربه شما برای برگزاری نمایشگاه انفرادی در خارج از کشور بود؟ من سالها پیش، قبل از نمایشگاه داغستان، یک نمایشگاه در پاریس با تعداد کمی تابلو برگزار کردم. نمایشگاه داغستان تجربه بسیار خوبی برای من بود. آثاری که از این نمایشگاه باقی بماند، قرار است در کشور دیگری بهنمایش گذاشته شود و کیوریتور میل دارد که این آثار را به نمایشگاه دیگری هم ببرد. از چه تکنیکهایی برای آثارتان استفاده میکنید؟ در کارهای من، تکنیک میکسمدیا همیشه هست، اما در حال حاضر یک کار جدید انجام میدهم که برای عید امسال است و جزییات آن را بعدها اعلام خواهم کرد. نمایشگاه نقاشیهای شیرین اتحادیه در داغستان روسیه این علاقه شما به طبیعت که در آثارتان نمود پیدا کرده است، از کجا ناشی میشود؟ من در تهران به دنیا آمدم و علاقه به طبیعت در وجودم هست. با کار و نقاشی، فکر و وجودم وسعت پیدا میکند. من با هنر خیلی راحت برخورد میکنم و با هم کنار میآییم. او به من راه را نشان میدهد و من به او و این هماهنگی جلوتر میرود. دوست دارید باز هم تجربهای مانند نمایشگاه داغستان را در ادامه مسیرتان داشته باشید؟ هنرمند باید به جایی رسیده باشد که مخاطبش از هر جای دنیا، با آثارش ارتباط برقرار کند. من نمایشگاه گذاشتن در جایی خارج از کشور را خیلی دوست دارم، چون این محک دستم میآید که آیا اثرم میتواند با مخاطب دیگری هم ارتباط بگیرد. اگر اینطور باشد من را خیلی خوشحال میکند. این روزها گالریگردی میکنید؟ خیلی کم پیش میآید که گالریگردی کنم، چون ترجیح میدهم کار کنم و میترسم این گالریگردیها خلوص کارم را از بین ببرد. نمایشگاه نقاشیهای شیرین اتحادیه در داغستان روسیه وضعیت هنر را در دورانی که در آن هستیم، چطور ارزیابی میکنید؟ ما باید پیشرفت کنیم. خیلی کارها هست که بهنمایش میگذارند، اما با وجود اجرای عالی، درونشان تهی است. من وقتی یک کار را شروع میکنم اینطور به آن نگاه میکنم که انگار اولین کارم است، ولی جوانترها میخواهند یک پرش بلند داشته باشند. کپی هم در آثار آنها خیلی زیاد شده است. هر کسی باید بیاید و وجود خود را پیدا کند. من کارهای زیادی از هنرمندان مختلف دیدهام، اما راه خودم را میروم. اگر تابلویی را کار کنم و به این نتیجه برسم که اثری روی آن تأثیر گذاشته و شبیه آن شده، رهایش میکنم. سخن پایانی … همه ما در زندگی از موهبتهایی برخورداریم. موهبتهایی که باید به آنها خیانت نکنیم. اینکه من در کشور خودم کار میکنم یک موهبت است. اینکه هر روز نقاشی میکنم و احساس خستگی نکردهام، یک موهبت است. تصمیم گرفتهام در این فضا زندگی کنم، چون در هیچ جای دنیا نمیتوانستم این شرایط را پیدا کنم. تا وقتی در خاک مملکت خودم کار میکنم با همه میتوانم ارتباط برقرار کنم و این فعل و انفعال فقط در اینجاست که اتفاق میافتد. |
 |