گشت ارشاد برای «گشت ارشاد»!
روزنامه بهار: هر نقدی را با یک نظرسنجی پاسخ میدهند و میگویند بیش از ۹۵ درصد مردم از گشت ارشاد راضیاند. هر قدر هم چشم میاندازی که چند نفری از این ۹۵درصد را پیدا کنی آب شدهاند و رفتهاند زیرِ زمین. پیدا نمیشود که نمیشود. هر چند وقت یک بار ویدئویی از بد رفتاری ارشادگران گشت ارشاد با دختران و مادران و خواهران من و شما و همان ارشادکننده در فضای مجازی منتشر میشود و همه انگشت حیرت به دهان میگزیم که این چه رفتاری است که به نام اسلامی که خلاصهاش در یک کلام «سهله و سمحه» است انجام میشود. معمولا با سکوت خبری از کنارش عبور میکنیم و اگر اقبالمان بلند باشد سخنگوی ناجا چند کلمهای دربارهاش حرف میزند و از استثناء بودن چنین وقایعی و برخورد با مامور متخلف سخن میگوید. آیا واقعا ما با اشتباهی استثنائی روبرو هستیم یا قاعده، قاعدهای اشتباه است؟!
بیاییم از یک زاویه دیگر این ماجرا را نگاه کنیم. رئیسجمهور اصولگرا در دولت گذشته و رئیسجمهور میانهرو در دولت فعلی خود را به عنوان مخالف گشت ارشاد در جامعه معرفی میکنند و همزمان وزیران کشورشان بهعنوان رئیس شورای امنیت کشور و وزیری که ظاهرا مسئولیت نیروی انتظامی با آنهاست تمام قد حامی گشت ارشاد هستند و قدمی برای متوقف ساختن آن برنمیدارند. چه در دولت احمدینژاد و چه در دولت روحانی مردم شاهد این تناقض طنزآمیز و غمانگیز هستند که رئیس دولت با موضوعی به شکل صریح و علنی مخالف است و وزیر مربوطه حامی و موافق سرسخت آن. نیروی مربوطه هم فارغ از این مسائل ظاهرا کار خودش را میکند.
چه زمانی میخواهیم کمی هم به این پرسش فکر کنیم که عاقبت این همه بگیر و ببند در حوزههای فرهنگی چه شده است و به کجا رسیدهایم؟ دهها مرکز فرهنگی که بی حساب و کتاب از رانت نفتی استفاده میکنند و با بودجههای بدون نظارت مشغول فعالیتهای به اصطلاح فرهنگی هستند، بیشتر نیاز به گشت ارشاد و گشت مقابله با فساد و رانت دارند یا جوان و نوجوانی که کمی پوشش او با آن چه جریان رسمی میپسندد متفاوت است؟ چه زمانی قرار است متوجه شویم که علت اصلی تغییر میانگین پوشش در جامعه ایرانی نسب به سه و چهار دهه پیش اتفاقا همین برخوردهای قهری در حوزههای فرهنگی بوده است؟!
منبع: بهارنیوز