کشف قلمروهای حضور زنانه، وظیفه ی مردان معاصر است

روزنامه آفرینش نوشت:

۸ مارس ، تا چندی پیش
صرفا روزی برای زنان کارگر بود. اما چند سالی است که از این روز با نام کلی
” روز زن ” یاد می شود. این روز، یک روز و امکان خاص برای قدردانی و
سپاسگزاری مردان است از زنان به خاطر دست آوردهای اقتصادی ، سیاسی و
اجتماعی زنان و نیز نثار عشق به آنان.

فارغ ازبرخوردهایی با رنگ و
بوی سیاسی با روز جهانی زن با توجه به اقتضائات جوامع مختلف ، این روز
فرصتی است برای مردان، تا از زنان پیرامون خود ؛ مادران ، خواهران ، همسران
و دختران خود ، به خاطر وجود و حضور گرم شان سپاس گزار و شکرگزار باشند و
صادقانه و صمیمانه ، رضایت قلبی خود را از همزیستی با آنان ابراز کنند.

در
عصر حاضر، با اوضاع و احوال حاکم بر روابط اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی ، زن
امروز ، زنی دیگرگون ، با نقش هایی انسانی تر و موثرتر، وارد جامعه می
شود. البته جامعه ای که تحت سیطره ی قوانین و چهارچوب های مردانه، هنوز نمی
تواند زن را فارغ از ” تنانگی ” اش به عنوان یک انسان هم راه و هم کار
تصور کند و بپذیرد. در اغلب جوامع ( هیچ فرقی نمی کند که توسعه یافته باشند
یا عقب مانده ) زن برابر است با نمودی از ” تنانگی ” و جنسیتی که حضورش در
حرکات و فعالیت های اجتماعی موحب فوکوس و تمرکز مردان بر او می شود. به
خصوص در شرایط برابر ،اغلبِ مردان ترجیح می دهند که در کار زنان عیب جویی
یا اخلال کنند تا به آنان ثابت کنند که این قلمرو همچنان ، قلمروی مردانه و
مذکر است و شرایط و قواعدی دارد که ” زنانگی ” در آن قادر به ادامه و حفظ
موجودیت خود نیست.

در روزگاری نه چندان دور، زن ناچار شد به تنهایی
در قالب یک انسان و فریاد نام خاص و ویژه ی خود ،در برابر موانعی از الگوها
و سنت هایی بایستد که استعداد و نمود وجودی و روحی او را کتمان و در
بهترین شکل محدود می کردند. اما اکنون این زن ، با هم راهی و هم یاری
مردانی که حضور و و جود اوبه عنوان یک انسان توانا را به رسمیت شناخته و
پذیرفته اند، بدل به مبارزی توانمند اما بدون نیاز به هر گونه سلاح مردانه
شده است. او با آگاهی و هم دستی با طبیعت ذاتی و خلقت ویژه اش ، می رود که
راه های جدیدی برای درک هستی و شناخت جهان به انسان ها عرضه کند.

زن
امروز، با درک و آگاهی ویژه ای که به عنوان زن – مادر – همسر ، از انسان و
جهان دارد ، می تواند نقش بسیار موثری در اکو زیست جامعه ی خود داشته
باشد. زنی که برای تهیه ی آب مورد نیاز خانواده اش روزی هشت ساعت زمان می
گذارد، کاملا از اهمیت آب و نحوه ی حفظ و حتی بازیافت آن ، آگاه است . زنی
که بی چون و چرا و فعالانه در امر کشاورزی ، دیگر نه به عنوان یک کارگر صرف
که به عنوان یک کارشناس ، شرکت می کند ، از اهمیت حفظ خاک و باروری آن
کاملا آگاه است. زیرا نسبت بین زن – مادری و همسانی آن با زمین را به خوبی
دریافته است. . البته این بر عهده ی جامعه و حکم سالاران آن است ، که
بتوانند و بر خود فرض گیرند که چنین حضور و نمودی از زنان را درک کرده ، آن
را جدی بگیرند. جهان امروز برای نجات از بن بستی که به آن رسیده است به هم
راهی ، هم کاری ، هم یاری و درک متقابل این دو موجود انسانی نیازمند است.


منبع: عصرایران