کار ما دیپلماسی فرهنگی است
روزنامه بهار: دیپلماسی فرهنگی و ارتقای روابط بینالمللی میان ایران و دیگر کشورها، یکی از راههای ارتباطی موثر در طی سالهای اخیر بوده است و این فرآیند در زمینههای فرهنگی چون دنیای سینما و موسیقی ایرانی به خوبی هموار شده است و زمینههای همکاری فرهنگی خوبی در این رشتههای هنری بین ایران و دیگر کشورها گشوده شده است و این گشایش در زمینههای دیگری چون ادبیات ایرانی با فاصلهای بیشتر به واسطه فعالیتهای آژانسهای ادبی در حال شکل گرفتن است. در این مسیر آژانس ادبی پل به همت مجید جعفری اقدم گامهای بلندی برداشته است که افق روشنی را هم از نظر جذب دیگر مخاطبان به ادبیات ایران و هم از نظر چرخش مالی پیش روی این شاخه فرهنگی و ارتقای آن گشوده است. این آژانس ادبی بسیاری از آثار ایرانی را به کشورهایی چون فرانسه، چین و ترکیه معرفی کرده و به تازگی نیز فعالیتهای همکاری خوبی مابین دیگر کشورها رقم زده است.
***
موسسه شما قدم بزرگی برای معرفی و ترانسفر داستانهای ایرانی به دیگر کشورها برداشته است. لطفا درباره این اقدام بیشتر توضیح بدهید.
موسسه ما تحت عنوان آژانس ادبی و ترجمه «پٌل»، تقریبا از سال ۸۰ فعالیتاش را شروع کرده است که در اوایل با عنوان دیگری تحت عنوان آژانس ادبی «میرزا» فعالیتش را شروع کرد و بعد از آن که بنده مجبور شدم وارد کار دولتی و ارشاد بشوم و به عنوان مدیر کل قسمت تحقیقات و توسعه نشر ادبی فعالیت کنم، مجبور شدیم فعالیت آژانس را یک مدتی تعطیل کنیم تا سال ۸۵ که دوباره آن را احیا کردیم و با عنوان آژانس ادبی و ترجمه «پل» کارمان را شروع کردیم. محور فعالیتهای آژانس ما در ۴ بخش است که عمده کار ما یا به اصطلاح کار محوری و اصلی ما معرفی آثار ایرانی در بازارهای بینالملل نشر با هدف کمک به فروش رایت آنها به زبانهای مختلف و در کشورهای متعدد است.
فرآیند رایزنی و فروش حق رایت داستانها به دیگر کشورها به چه صورت انجام میشود؟
همان طور که میدانید هر کتابی که به زبان فارسی در ایران منتشر میشود را میتوان حق رایت آن را به ناشران خارجی واگذار کرد و حق آن را فروخت تا خود ناشران خارجی این کتابها را به زبان خودشان ترجمه و چاپ کنند و در دایره توزیع خودشان قرار بگیرد. زمانی که بنده در سالهای گذشته در سازمان فرهنگی ارتباطات مسئول امور ترجمه بودم، آنجا کارهای اشتباهی که ما خودمان هم شریک آن کارهای اشتباه بودیم، صورت میگرفت که آنها برای ما تجربه شد. در آن زمان ما کتابهایی را بنا به صلاح دید خودمان انتخاب میکردیم و به زبانهای مختلف ترجمه میکردیم و میفرستادیم برای رایزنیهای فرهنگی که آنها به جاهایی ارسال کنند. اغلب این آثار در دایره موسسات دولتی طرف ارتباط رایزنیها به صورت هدیه داده میشد و هیچ نفعی در این که هم اقتصاد نشر ما ببرد و هم این که کتابها دست مخاطبان اصلی بیفتد، صورت نمی گرفت. این تجربهها به ما کمک کرد که متوجه شویم این فرآیند در دنیا این شکلی نیست. در نتیجه از سال ۸۵ این کار را به صورت حرفهای تر شروع کردیم و سعی کردیم قواعدی که رایج و جاری در بازارهای نشر بینالملل هست را مراعات کنیم. بنابراین ۲مرحله کار داشت که یکی بحث پرزنت و معرفی آثار مطابق استانداردهای بینالمللی بود و دیگر بخش حقوقی آنها بود.
نحوه انتخاب آثار و کتابها برای معرفی به موسسات خارجی و کشور مقصد چگونه است؟
در مطالعاتی که داشتیم، پی بردیم که موضوعاتی مثل ادبیات داستانی و همچنین ادبیات کلاسیک و همچنین ادبیات و تصویرگری حوزه کودک و نوجوان، بیشتر از دیگر موضوعات مخصوص کشور ما است که اتفاقا همین موارد در دنیا هم خواهان دارند یعنی دوست دارند بدانند که در لایههای اجتماعی ایران چه اتفاقاتی میافتد و اینها اگر در غالب داستان و رمان باشد، استقبال بیشتری میشود. برای همین انتخابهای اولیه ما از ادبیات داستانی بود زیرا در دنیا از نظر موضوعی رمان حرف اول را میزند و بیشترین خرید و فروش رایت در زمینه رمان اتفاق میافتد و بعد در حوزه کودک و نوجوان. در حوزه کودک و نوجوان چون کتابها معمولا سری هستند و از طرفی دیگر علاوه بر متن، تصویرگری آن هم خرید و فروش میشود، گردش مالی بیشتر از دغدغه داستانی است و به جهت تعداد عناوین بیشتر رمان و ادبیات داستانی اتفاق میافتد. سعی میکنیم حداقل در نمایشگاههای معروف دنیا شرکت کنیم و آنهایی را هم که شرکت نمیکنیم، از آژانسهای ادبی کشورهای دیگر کمک میگیریم. ما تفاهم نامههای همکاری آژانسی داریم و آثار منتخب را به آن آژانسهای ادبی میفرستیم و آنها از طرف ما کتاب هایمان را معرفی میکنند. در کمیسیونی که آژانس میگیرد، معمولا ۲۰درصد از قرارداد را میگیرد و ۱۰درصد از طرف فروشنده و ۱۰درصد از طرف خریدار. به این صورت که ۱۰درصدش را به آنها میدهیم و ۱۰درصدش را خودمان برمی داریم. آنها هم آثارشان را میفرستند و ما در دنیا کار میکنیم. این روند همکاری همواره ادامه داشته است که در دورههایی مثل دوره دولت اصلاحات بیشتر دوست داشتند با ما ارتباط داشته باشند و در دورههایی این ارتباط کمتر بوده است. در زمان اصلاحات در ارتباط ۱۰ تا ناشر، حداقل ۵ یا ۶ مجموعه جواب میدادند و آنهایی هم که جواب نمی دادند، عذرخواهی میکردند که مثلا ما با این شرایط نمی توانیم با ایران کار بکنیم. در دورههای هم مکاتباتی داشتیم که ۵تا هم جواب نمی گرفتیم مثل اینکه آن در قفل شده بود. در دوران جدید فضا بهتر شده اما نه مثل زمان اصلاحات ولی بهتر شده است.
تبادلات حق رایت کتاب ها، روند جدیدی در دنیای نشر محسوب میشود. بازگشت مالی قابل توجهی در این فرآیند وجود دارد؟
در دنیا تقریبا همه کشورهایی که دارای نشر معتبر هستند، این کار را میکنند یعنی اگر من رایتی را از ترکیه بخرم ترکیه هم در یکی از این مراحل به من کمک میکند. در ایران هم مبلغهایی تعیین شده برای کتابهای مختلف تعریف کردهاند، مثلا برای کتاب کودک و نوجوان ۱۰۰۰دلار و برای کتاب بزرگسالان ۳۰۰۰ دلار و کتابهای ویژه ۵۰۰۰دلار به ناشر خارجی پرداخت میشود، به شرط اینکه قراردادش را بفرستد. ما یک آژانس ادبی هستیم که از طرف ۱۶ نویسنده و ۳۷ تا ناشر نمایندگی داریم تا کتاب هایشان را در دنیا معرفی کنیم. اگر ناشری پیدا کردیم با این افراد یا موسسات برای واگذاری حق رایت شان قرارداد میبندیم. ما در سال ۹۶ بیش از ۱۰۰ عنوان کتاب توانستیم قرارداد ببندیم که عمدتا در حوزه رمان، کودک و نوجوان و بعضی کتابهای غیر داستانی مربوط به ایران مثلا دکتر پاینده کتابی دارد تحت عنوان داستان کوتاه در ایران که ۳جلدی است. مخاطبان خارجی علاقه دارند ببینند در ایران چه اتفاقی میافتد یا مثلا به تاریخ هنر در ایران و موسیقی خاص ایران یا مواردی که مربوط به کشور ما هست، علاقه دارند.
در این فرآیند با چه مشکلات و موانعی روبه رو بوده یا هستید؟
اگر دوستان ما در ارشاد کارها را در گیرو دار بروکراسی اداری نیندازند، بسیاری از مشکلات هموارتر خواهد شد. ما الان ناشری داریم که بیش از ۲ماه با ما قرارداد بسته است و ما آثار آنها را برای گرنت فرستادهایم اما هنوز به ما هیچ جوابی ندادهاند که آیا تشکیل میشود یا نه؟. موسسه ما هم جزو شورا است و مدام تماس میگیریم که چه زمانی جلسه تشکیل میشود و این بروکراسی اداری باعث میشود ناشر خارجی اعتمادش نسبت به ما سلب شود و فکر کند ما تمایلی به همکاری نداریم. اگر این مراحل سرعت بگیرد فکر میکنم اتفاقات خوبی صورت بگیرد.
برای انتخاب آثار به چه مواردی توجه میکنید؟ آیا آژانسهای ادبی همکار خارجی سلیقه خاص مخاطبان شان را به شما منتقل میکنند تا بر آن اساس آثاری به آنها معرفی کنید؟
اساس رمانهایی که انتخاب میشوند، دو حالت دارند: یکی اینکه ناشر یا نویسنده به موسسه ما مراجعه میکند و میگوید که کتابهای مرا در بینالملل مطرح کنید و حق رایتش را بفروشید. در این صورت ما نسخهای از اثر با برگه ارزیابی کارشناس هایمان که با نگاه به بازار(بازار بینالملل) برای فروش حق رایت آن تصمیم و اقداماتی انجام میدهیم. در مرحله کارشناسی به این که نویسنده خوب یا بد نوشته است، توجه نمی شود و آنچه مهم است این است که موضوع اثر در بازار بینالملل کدام کشورها بیشتر میتواند جواب بگیرد. مثلا در ارمنستان در امسال و سالهای اخیر به موضوع خیانت بیشتر توجه شده است در نتیجه آثاری که با این تم موضوعی هستند، قابلیت عرضه به ناشران آنجا را پیدا میکنند. بحث اول ما مخاطبشناسی و نیازبندی بازار است.
فعالیت آژانس شما در نمایشگاههای بینالمللی نشر به چه صورت است و رایزنیها چطور دنبال میشود؟
در نمایشگاههایی که شرکت میکنیم مثلا فرانکفورت یا چین به این توجه میکنیم که مثلا از ترکیه کدام ناشران حضور دارند و فعالیت کدام یک از به موضوعات ما میخورند. بعد از این بررسی با آنها مکاتبه میکنیم و عناوین و خلاصه آثار را برایشان میفرستیم و آنها هم برای ما آثارشان را میفرستند. بعد اگر توافق اولیه صورت گرفت، قرار ملاقات تنظیم میکنیم مثلا در همین نمایشگاه فرانکفورت ما هر نیم ساعت قرار ملاقات داشتیم و تا زمانی که این قرار ملاقاتها انجام نگیرد، بحث حالت مجازی دارد و قطعیت ندارد اما زمانی که حضوری صحبت میکنیم، معامله قابل لمس تر و قابل باورتر میشود. یعنی عمده ارتباطاتی که ما پیدا کردیم، آنهایی بوده که قبلش ما یک پیش زمینه داشتهایم و ملاقاتی انجام شده و پیگیریهای صورت گرفته است. کتابهای ناشر خارجی را هم با ترجمه برای ناشر ایرانی میفرستیم اگر خواستند برای آنها هم رایزنی کرده باشیم. نکته مهم این است که زمانی میتوان رایت اثری را فروخت که از ناشران خارجی هم رایت آثارشان خریداری شود، این یعنی احترام.
بحث گرنت آثار ایرانی به دیگر کشورها با چه افق نگاهی صورت گرفت و دنبال شد؟ فعالیت تان در این چند سال را چطور ارزیابی میکنید؟
ما سعی کردیم در این سالها یک عده از ناشرهای خوب مان را در این مسیر هدایت کنیم. اتفاقهای خوبی در حال شکل گرفتن است که اولین فایده آن کمک به اقتصاد نشر. رمان ما وقتی در قالب زبان فارسی است، تنها مخاطب محدود فارسی زبان در ایران یا نهایتا در افغانستان و تاجیکستان را دارد و ایرانیهای مقیم در خارج از کشور. ولی وقتی آثار ایرانی به زبانهای دیگر ترجمه میشوند و در کشورهای مختلف در دایره مخاطبان بیشتر میشود. دوما از این طریق نویسنده و ادبیات ما به کشورهای دیگر راه پیدا میکنند و هم کتاب و هم نویسنده شناخته میشود. بنابراین هم اقتصاد نشر ما جلو میرود و هم نویسنده ما در دنیا معروف میشود. به این طریق ادبیات ما در گسترههای جغرافیایی مختلف راه پیدا میکند.
منبع: بهارنیوز