کارزار عاشقانه نیکوکاران در تلگرام
روزنامه بهاراصغر زارع کهنمویی«نجات یک انسان، نجات بشریت است» . این سخن، یکی از خیرهکنندهترین احکام انسانی قرآن است که بهطرز عجیبی از سوی فعالان حقوق بشر مورد توجه قرار گرفته است. عصر ما از یک سو، عصرتراژدیهای بزرگ علیه انسانیت است و از سوی دیگر، عصر تلاشهای اساسی برای نجاتِ انسانها است. اینک در سراسر جهان، «نجاتِ حتی یک انسان» به اخلاقیترین برنامه جهانی بشردوستان تبدیل شده است. اما نجات چیست؟ در بسیاری از اوقات، تصورات بسیارغیرعادی و «خاص» از نجات وجود دارد، تصوراتی که نجات را محدود به بحرانهای طبیعی میکنند. بسیاری فکر میکنند، نجات انسان مربوط به شرایط بسیار بحرانی در حوزه زیستی است. به تعبیر دیگر، «نجات انسانها» در ذهن بسیاری، تنها به زمانی منوط میشود که بلایی طبیعی، کاشانه و جان انسانی را نابود کرده باشد. به نجات تنها زمانی میاندیشیم که انسانی از نقطه بلندی در حال سقوط باشد یا گرفتار گرگها و بوران و سرما شود. کمتر اتفاق میافتد از «نجات» تصور عینیتر و عادیتر داشته باشیم.حتما قرار نیست، سیل بیاید و کودکی را با خود ببرد ما خود را به آب و تاب بزنیم و او را نجات دهیم. البته اقدامات کلاسیک برای نجات آدمیان، بسیار ارزشمند است و چهرهای نمادین و بسیارجسورانه از «نجات» است، اما در شرایط غیربحرانی نیز، یعنی در شرایطی که ما هیچ خبری از حوادث ناگوار طبیعی نمیبینیم، برنامههای نجاتِ بسیاری در گوشه و کنار جهان از جمله در کشور خودمان جاری است. یکی از مهمترین کارزارهای نجات، مجامع قضایی هستند. انسانهایی هستند که برای رقمی مشخص، در آستانه قصاص قرار دارند. افرادی هستند که بهخاطر «لحظهای غفلت» ، جنایت کردهاند و جان «دیگری» را ستاندهاند و اکنون خود به موجب حکم مصرح قانون، در آستانه «مرگ» قرار دارند. بسیاری از آنها که بهشدت پشیمان هستند، راه دیگری برای رهایی از اعدام دارند، آنان میتوانند بهموجب قانون، دیه بپردازند و با جلب رضایت اولیای دم، از طناب دار رهایی یابند. اما اکثر آنها، مبلغ لازم را ندارند و از عهده تهیه حتی اندکی از آن ناتوان هستند.دقیقا در همین جا، پروژه نجات آغاز میشود. انسانهایی هستند که «نجات» را نه امری دستنیافتنی و مختص شرایط غیرمترقبه طبیعی که امری اینجایی، زمینی و عادی میدانند. آنان آستینهای همت را بالا میزنند و پروژه نجات را آغاز میکنند. شبانهروز خود را برای جمعآوری قطرهای مبالغ کلان، وقف میکنند. گاه مبلغ مورد نیاز بیش از صد میلیون است اما مبالغ واریزی در بسیاری از اوقات به صدهزار تومان نمیرسد اما قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود. آنها آنقدر صبورند، که با قطرات باران مردم، دریا میسازند تا «دار مکافات» را در موجهای آن غرق کنند. این کار بزرگ آنان، عالیترین مصداق حکم اخلاقی قرآن است. آنان هر بار که انسانی را از اعدام رها میکنند، درواقع، بشریت را نجات میدهند.همینک یکی از همین پروژههای بزرگ نجات، در جریان است. گروه تلگرامی «نجات» توسط چهار نفر از خوشنامترین روزنامهنگاران اصلاحطلب شکل گرفته است. آنان در کنار همه مشغلهها و مسئولیتهای رسانهای، برای نجات جان انسانهای دم تیغ، گامهای بزرگی برداشتهاند. آنان تاکنون دو بار بشریت را نجات دادهاند، یک بار با جمع کردن ۲۷ میلیون تومان برای نجات «محمد» و یک بار با جمعآوری ۸۰ میلیون تومان برای نجات «هدایت» . آنها گام سوم را نیز برداشتهاند، این بار میخواهند با نجات «آرمان» ، بشریت را برای بار سوم نجات دهند: «آرمان پسری است ۱۸ ساله، پدر ندارد، مادرش اما سرطان دارد و حالا باید داغ نوجوانش را ببیند. خواهر و برادر کوچک و درماندهاش هم نمیتوانند به او کمکی بکنند. کانون اصلاح وتربیت و روانشناس، خوشرفتاری آرمان را تایید میکنند. او در شانزده سالگی بهصورت ناخواسته مرتکب قتل میشود و اگر دیه او فراهم نشود، نوروز امسال، مادرش داغدار او خواهد بود. پیش از این، هنرمندان نقاش گرد هم آمدند و نمایشگاهی برپا کردند تا بخشی از دیه را جور کنند، دیهای ۲۵۰ میلیونی که ۱۰۰ میلیونش فراهم شده و مانده ۱۵۰ میلیون تومان. در این نمایشگاه که به همت افرادی چون رضا کیانیان، پیمان هوشمندزاده، لیلی رشیدزاده، گیزلا سینایی، صادق ادهم و فرشید ملکی انجام شده بود، ۸۰ میلیون تومان فراهم شده است. بقیه پول باید تا موقع مقرر فراهم شود.»اینجا دقیقا آنجایی است که پروژه نجات قطرهچکانی روزنامهنگاران اصلاحطلب در اوج ناامیدی دیگران (از مقامات قضاییِ دلسوز تا خانواده و هنرمندان) آغاز میشود. آنان چکمههای شجاعت پوشیدهاند و با عنایت به آبروی سالیانه خود، توانستهاند با شعار «چراغی بیافروز» ، در کمتر از یک شبانه روز، ۱۳۵ نفر را به حضور در این پروژه انسانی راضی کنند. اگرچه مبالغ واریزی در بسیاری از موارد، بسیار اندک است اما اصل بر جمعآوری قطرهای است. شاید تا قبل از انتشار این متن، قطرهها آنقدر زیاد بشوند که دریای خروشان نیکی، «آرمان» را پیش خانوادهاش ببرد. در این گروه، خبری ازترامپ، پلاسکو، پوتین، اسکار، فجر و… و جدلهای مرسوم تلگرامی نیست، اینجا تنها یک خبر وجود دارد: آرمان دارد اعدام میشود، کمک کنید تا نجاتش دهیم.آنچه اینک در گروه تلگرامی «نجات» اتفاق میافتد، نجات «آرمان» نیست، نجات بشریت است و سند ششدانگ انسانیت که بهنام جامعه ما ثبت میشود. آن چهار روزنامهنگار ثابت میکنند، قرار نیست حتما سیل بیاید تا لباس منجی بپوشیم؛ میتوانیم در کنار همه کارهای روزمره خود، با قطرهای نیکی، انسانی را از طناب دار نجات دهیم. بماند آن چهار نفر که باید مدال اخلاق به گردنشان آویخت، بماند آن وکلایی که برای نجات انسانها، شبانهروز خود را صرف بازخوانی پروندههای بیروح حقوقی میکنند و بماند آن فعالان خوشنام و گمنام حقوق بشر که تمام لحظههای زندگی خود را صرف میکنند تا حداقل حکم اعدام یک نفر را به حبس ابد تقلیل دهند. اینان ناموس حیاتاند و نفس هستی. اجر سنگین آنان بماند برای زمانی و کسی که بتواند از پسش برآید، حدیث بزرگی آنان در دفتر ما نگنجد؛ شما و من بهجای تحسین آنان، اکنون تلگرام خود را باز کنیم، به گروه نجات برویم و آوای عاشقانه نیکوکاران را گوش کنیم و خودمان نیز با این سمفونی عارفانه همراه بشویم. جهان بیشتر از اینها به نیکی نیاز دارد.
منبع: baharnews.ir