چرا مردم پاسخگو نیستند؟!
همه چیز جابجا شده است ناظر، مجری و مجری ناظر شده. منتقد، متصدی شده و متصدی، منتقد شده است. مطالبهگر هم که بعضی وقتها و به دلایلی شاید از روی اجبار ولی نعمت خوانده میشود، فقط حق اعتراض دارد که البته شرایط آن فراهم نیست
اعتدال- محمدجواد بربریان
این روزها که کشور وارد شرایط پسا اعتراضها و یا اغتشاشات شده است، یک جابهجایی هم صورت گرفته است، مسئولان اعم از فعلی و گذشته در حال انتقاد از شرایط موجود اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بینالمللی و … هستند و رسانهها به جای انتقاد فقط منتقل کننده این اظهارات انتقادها. البته مسئولان بر یک نکته هم تأکید دارند که اعتراض و نه انتقاد هدفمند به سوی مسولان حق مردم است، ولی آنچه یافت نمیشود شرایط و زمینههای اعتراض سالم و قانونی است. کم لطفی نشود مقداری هم اعتراضها را از اغتشاشات تفکیک میکنند.
امروزه رئیس جمهور مستقر انتقاد میکند، رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه، معاونین محترم آنها، نمایندگان مجلس، وزراء و … انتقاد می کنند تا جایی که شهردار ۱۲ ساله قبلی تهران هم انتقاد دارد. رئیس جمهور پیشین که هیچ اپوزیسیون شده. کار به جایی رسیده که استانداران و فرمانداران و فرماندهان و … هم انتقاد میکنند و همه را از دم تیغ انتقاد میگذرانند. به هر حال همه و همه کسانی که در این ۳۸ سال مسئولیت داشتهاند نسبت به شرایط موجود اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی انتقاد دارند. معاون رئیس جمهور از ناکارآمدی یا بیانگیزگی برخی مدیران سخن میراند و خواستار کناره گیری آنها می شود، مسئولان دستگاه قضایی از فسادهای اقتصادی و اداری می نالند درحالی خود مسولیت مهمی در این راستا دارند، مجلس که هیچ، به هر زمین و زمان انتقاد دارد کافی است پای مصاحبه با آنها بنشینی انگار نه انگار قانون را خود نوشته اند. سیاسیون، جای خود دارند چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا میکنند و رقیب خود را مینوازند. کاندیداهای ریاست جمهوری که هنوز در شرایط انتخابات به سر میبرند، ائمه جمعه، جماعات را که نگو، همه را مقصر میدانند و مطالبهگری میکنند و خود را مبرا از همه تصمیم گیریها و تصمیم سازیها. همه چیز جابجا شده است ناظر، مجری و مجری ناظر شده. منتقد، متصدی شده و متصدی، منتقد شده است. مطالبهگر هم که بعضی وقتها و به دلایلی شاید از روی اجبار ولی نعمت خوانده میشود، فقط حق اعتراض دارد که البته شرایط آن فراهم نیست که فاصله آن تا اغتشاشات به مانند تماشاگر و تماشاگرنما به اندازه یک تار موی است. در شرایطی هم، بستگی به عینک ما دارد.
جمهوری اسلامی در طول عمر خود یعنی ۳۸ سال، قطعاً دستاوردهای بسیاری داشته است هر چند این دستاوردها ذیقیمت و گرانبها بوده و هست، اما از یک سو پاسخگو مطالبات مردم نیست از سوی دیگر از سوی مسئولان درست بیان نمیشود. بعضا هم دفاع بدی میشود، به نحوی که ضعفها را فقط به گردن استکبار جهانی و آمریکا میاندازند و یا به گردن رقبای داخلی که به نظر و یا بیان آنها خطرناکتر از دشمن هم هستند، میافتد تا توجیهی باشد به ناکارآمدی مسئولان و نه جمهوری اسلامی.
پرواضح است که در این ۳۸ سال جناحها و گروههای چندی از چپ تا راست، اصولگرا تا اصلاحطلب بر مسند قدرت بودهاند و برای این کشور، مردم و جامعه تصمیمگیری و تصمیم سازی کردهاند و امروز کسی نمیتواند و نباید شانه از مسئولیت خالی کند. نمیشود کسی ۸ سال نفر دوم کشور باشد و اکنون نقش اپوزسیون را بازی کند در حالی که وقتی در مسند قدرت بود همه جا و شرایط کشور و جامعه را گل و بلبلی می دانست. کسی که چندین دوره نماینده مجلس بوده یا وزیر و استاندار و … بوده اکنون نمیتواند فقط نقش منتقد را بازی کند و همه را مسئول بداند الی خودش را.
شرایط امروز جامعه، خوب یا بد و بهتر است بگویم، جامعهای که با مشکلات عدیده اما رو به توسعه و پیشرفت و امیدوارکننده روبه روست، ماحصل عملکرد همه خودمان است. اما در این چند هفته اخیر مسئولان فعلی و قبلی به نحوی برخورد کردند که گویا آن کس که باید پاسخگوی مطالبات و مشکلات باشد، خود مردم و معترضین هستند. والا که مسئولان خود منتقد هستند و مسئولیتی نداشته اند. چندی بعد مسئولان سول خواهند کرد؛ چرا مردم پاسخگو نیستند؟!.
منبع: عصرایران