چالش اختلافات
جریان سیاسی سکولار در کشور ما که اوج فعالیت و نظریه پردازی آنان در طی دولت اصلاحات بود، نظام سیاسی یکپارچه تحت عنوان “جمهوری اسلامی” را بر نمیتابد. آنان اعتقاد دارند که تلفیق دونظام “جمهوری” و “اسلامی” در قالب یک نظام سیاسی، امکان پذیرنبوده و منجر به “حاکمیت دو گانه” در یک نظام سیاسی میشود که بدین ترتیب مستمراً نزاع و نقار میان دستگاههای وابسته به جمهوریت و اسلامیت نظام بوجود میآید و این چالش، منجر به فروپاشی درونی نظام میگردد.
اختلاف میان نهادهای قانونی نظام (که میتواند طبیعی نیز باشد) بهترین دلیل برای این جماعت است که نظام جمهوری اسلامی ایران یک حاکمیت دو گانه است. این گروه حتی اگربتوانند، بی تمایل نیستند تا آتش اختلاف در میان نهادهای قانونی نظام راشعله ور نمایند تا نظریهشان اثبات شود. لذا معتقدین به نظام جمهوری اسلامی ایران همواره باید مساعی لازم را معمول نمایند تا تصویر بیرونی از نظام مخدوش نگردد و استحکام و انسجام درونی حاکمیت آسیب نبیند.
پر واضح است که همواره اختلاف نظر در میان سران قوا وجود دارد اما راهکارهای حل این اختلافات نیز به روشنی در قانون اساسی (اصل یکصدو ده) پیش بینی شده است و ضرورتی بر مطرح کردن آن از پشت تریبونهای عمومی نیست زیرا آسیبهای اجتماعی و سیاسی آن بسیار است.
متاسفانه چندی است این مهم توسط روسای محترم قوای مجریه وقضائیه نادیده گرفته میشود و چه بسا دستهائی نیز در پس پرده بر این آتش میدمند. با اینکه قبلاً تذکرات لازم از سوی مقامات کشور داده شده است اما هراز چند گاهی، نیش و کنایهای دریک سخنرانی عمومی از سوی رئیس جمهور به قوه قضائیه خطاب میشود و ریاست محترم قوه قضائیه نیز بلافاصله با عتاب پاسخ میدهند وحتی تهدید میکنند که اسرار مگو را افشاء میکنند. بدین ترتیب نه نیازی به تلفن هست نه جلسات سران قوا و نه ارجاع به هیئت حل اختلاف قوای سه گانه! روسای قوا چنان در انظار عمومی خط و نشان میکشند که مدیران دو حزب سیاسی مخالف نیز چنین نمیکنند. ادامه این فرآیند به کجا ختم خواهد شد؟
منبع: alef.ir