پی یر امیدیار و ایده میلیارد دلاری اش
هفته نامه صدا – امیرحسین محمدباقری: بسیاری از ایده های جهان در ابتدای کار خود دنیا را متحول می کنند و حس پیشرفت و موفقیت را برای تمامی مردم جهان به همراه دارند. ایده هایی که به زندگی راحت تر و ساده تر مردم توجه می کنند و از طرفی نیز مردم جهان نیز از آنها استقبال بسیار خوبی می کنند و رضایت کافی دارند. یکی از این ایده ها که توسط یک ایرانی مطرح شد و در سطح جهان ایده های ثانویه ای را ایجاد کرد سایت e-bay بود که پی یر امیدیار آن را ابداع کرد و تجارت الکترونیک را کلید زد.
رشد سرسام آور اینترنت و شرکت های نوپای اینترنتی حتی نوعی فرهنگ جدید را بین مدیران و فعالان اقتصادی ایجاد کرد. این فرهنگ از پوشش و لباس گرفته تا نحوه حرف زدن و فکر کردن را تحت تاثیر خود قرار می داد.
به عنوان مثال در بسیاری از شرکت های نوین و نوپا لباس رسمی از کت و شلوار و کراوات به یک تی شرت و شلوار ساده بدل شد. مدیران شرکت های اینترنتی که یک شبه ثروتمند شده بودند، معتقد بودند بین فضای سنتی خانه و محیط شرکت نباید مرزی گذاشت و لباس خانه و محل کار باید تا حد ممکن نزدیک به هم باشد تا بدین ترتیب مرز میان کار و «بقیه زندگی» از میان رفته و مرزهای کار و اداره از میان بروند.

شروع یک ایده
همانند بسیاری از داستان های موفقیت آمیز در رشته اینترنت داستان سایت Ebay هم در یک اتاق نشیمن آغاز شد. پی یر امیدیار که تخصص وی در زمینه برنامه سازی رایانه ای است در اوقات فراغت خویش و در اتاق نشیمن خانه اش چند سایت اینترنتی را تحت یک مجموعه واحد و با آدرس www.ebay.com گرد آورده و اداره می کرد. یک بار وقتی که تعطیلات آخر هفته اش طولانی شد تصمیم گرفت جایی را برای برگزاری حراج در اینترنت شکل دهد. وی این کار را انجام داد و حاصل کارش را «حراج شبکه» نامید.
برای آن که کارایی سایت خود را امتحان کند یک دستگاه سوراخ کن لیزری را که ایراد فنی هم داشت به حراج گذاشت. دو هفته بعد این دستگاه به قیمت ۱۴ دلار حراج شد. بدین ترتیب اولین کالا در این سایت حراج شد و رسما سایت مذکور آغاز به کار کرد. این اتفاق در سال ۱۹۹۵ روی داد و از آن به بعد چنان رشدی در Ebay پدید آمد که وضعیت فعلی آن با شرایط سال ۱۹۹۵ اصلا قابل مقایسه نیست.
سایت مذکور پس از شکل گیری در سال ۱۹۹۵ تا مدتی با همان نام «حراج شبکه» فعالیت می کرد. پس از مدتی امیدیار نامش را تغییر داد و آن را Ebay نامید. ایده تشکیل این سایت به گفته خود امیدیار خیلی ساده و البته ایده آلیستی بود: «از طریق اینترنت می توان بازاری کامل و جامع ایجاد کرد که در آن وضعیت عرضه و تقاضا برای همگان شفاف و روشن باشد.»
اخیرا امیدیار با یادآوری آن دوران می گوید: «می خواستم چیزی متفاوت انجام داده باشم تا هر فرد خود به تنهایی بتواند هم تولیدکننده و هم مصرف کننده باشد.» به تازگی هم یک نویسنده آمریکایی به نام آدام کوهن کتابی را با نام ایی بی (Ebay) منتشر ساخت که در آن به رموز موفقیت امیدیار و سایتش پرداخته است.

فروشگاهی به وسعت جهان
رشد این شرکت اینترنتی و سایت آن به حدی بالا است که امروز دیگر هیچ فروشگاهی را چه در میان سایت های حراج اینترنتی و چه در میان لیست بزرگترین فروشگاه ها و سوپر مارکت های جهان نمی توان با آن مقایسه کرد. هیچ فروشگاهی را نمی توان در دنیا پیدا کرد که میزان خرید و فروش کالا در آن به اندازه این سایت اینترنتی باشد.
امروز به طور متوسط روزانه ۱۲ میلیون عدد کالا در سایت EBAY به فروش می رود. تعداد مشتریان ثبت شده Ebay هم ۱۴۴ میلیون نفر است. به عبارت دیگر ۱۴۴ میلیون نفر از مردم کره زمین مشتریان رسمی و دائم آن محسوب می شوند. یکی از بهترین سال های امیدیار و سایتش سال ۱۹۹۷ بود که در آن سال بالاترین رشد این فروشگاه اینترنتی به دست آمد. در آن سال همچنین اولین مدیران شرکت منصوب شدند.
امیدیار در همین سال هم تصمیم گرفت که برای تداوم رشد شرکتش مدیران باتجربه را وارد Ebay کرده و خود نقش مشاور و «رییس در سایه» را برعهده گیرد. او در تاسیس شرکت یک شریک زیرک هم داشت: جف اسکول. اسکول نیز این دیدگاه امیدیار را قبول داشت که اگرچه ایده وی بسیار خوب بوده اما آنها خود به تنهایی نمی توانند در اقتصاد پررقابت امروز هر کاری را انجام دهند.
این دو مدیری را به ریاست شرکت خویش برگزیدند که هنوز هم ریاست Ebay را برعهده دارد. وی که مگ ویتمن نام دارد اندکی پس از آغاز ریاست خود توانست در سال ۱۹۹۸ Ebay را با موفقیت وارد بورس می سازد. حضور موفق Ebay در بورس ثروت بنیانگذار آن یعنی امیدیار را چندبرابر کرد. در آن زمان دیگر ایده ساده مرد جوان موجب پدید آمدن بزرگ ترین فروشگاه و مرکز حراج دنیا شده بود.
آدام کوهن که برای نوشتن کتاب خود اجازه یافته بود تمامی سوراخ ها و گوشه های نادیده شرکت را مورد بررسی قرار دهد، در کتاب خود مصاحبه های متعددی با امیدیار و تعداد زیادی از پرسنل شرکت انجام داده و حتی نظرات سرمایه گذاران را هم جویا شده است. وی در پایان تمامی این اقدامات نتیجه می گیرد که در میان شرکت های بزرگ دنیا، نهاد اداره کننده سایت Ebay یکی از کم تنش ترین های آنهاست. او یکی از دلایل این امر را نوع نگاه و رفتار مدیریتی امیدیار می داند.
وی خود نیز طی مدت تحقیقات خویش به یکی از شیفتگان و طرفداران سرسخت امیدیار و سایت وی بدل شده است. لذا تقریبا تمام کتابش که بیش از ۳۰۰ صفحه است صرف تعریف و تمجید از مرد جوان شده است.

بیل گیتس ایرانی
بسیاری معتقدند آن کاری که امیدیار انجام می دهد نمونه مشابهی است با عملکرد غول نرم افزارسازی دنیا یعنی بیل گیتس و شرکت وی- مایکروسافت. هر دوی اینها در عالم رایانه سیر می کنند و هر دو نیز انحصارگرند. گیتس در رشته نرم افزارسازی قدرت بلامنازع دنیاست و اواز این جایگاه نیز به هر وسیله ای که شده دفاع می کند- ولو با شیوه های نه چندان اخلاقی. مخالفان سایت Ebay و شخصی امیدیار هم می گویند همه چیز آن پول و مسائل مادی است و آنقدر بر این امر اصرار می شود که حتی حاضرند برخی موضوعات و پیش شرط های لازم را نادیده بگیرند.
زندگی شخصی
امیدیار به رغم مشابهت در رفتار به بیل گیتس برخی ویژگی های جالب دارد. غالبا لباس ساده به تن دارد و در اغلب عکس هایی که از وی به چاپ می رسد کراوات و کت و شوار نپوشیده است. پیراهن معمولی و کاپشن چرمی ظاهرا لباس های محبوبش هستند- درست مثل مدیران اقتصاد نوین.
در سایت اینترنتی شخصی خویش که در آن با مخاطبان و علاقه مندان پیغام رد و بدل می کند، خودش را چنین معرفی کرده است: «من بیشتر عمرم فردی طرفدار تکنولوژی بوده ام. اگرچه شهرتم به واسطه ابداع Ebay است اما سعی ام بر آن است که دنیا را به مکانی بهتر بدل کنیم.»
امیدیار در حال حاضر یکی از ثروتمندترین ایرانی آمریکایی های ساکن آمریکاست که در لیست ثروتمندترین ها در رتبه بیست و هفتم قرار دارد. البته به رغم بحث ایرانی بودن وی، تنها یکی از والدینش ایرانی است و خودش هم در پاریس به دنیا آمده.

در سال ۱۹۶۷ یعینز مانی که خانواده اش در پاریس زندگی می کردند، به دنیا آمد. پس از آن پدرش برای تحصیل در رشته فیزیک عازم مریلند آمریکا شد تا در دانشگاه جان هاپکینز رشته محبوبش را دنبال کند.
پی یر امیدیار که به همراه پدر و مادرش به آمریکا رفته بود طی دوران دبیرستان عاشق رایانه شد. بالاخره هم توانست در سال ۱۹۸۸ در رشته یارانه از دانشگاه «تافتس» فارغ التحصیل شود. پس از فارغ التحصیلی در شرکت اپل (Apple)- سازنده رایانه- مشغول به کار شد. طی همین دوران با خانمی به نام پاملا آشنا شد و مدتی بعد هم با وی ازدواج کرد. جالب است بدانید که خانم پاملا نیز فامیل خود را به امیدیار تغییر داده است.
این زوج همانند بیل گیتس و همسرش اعلام کرده اند که قصد دارند طی سال های آینده بخش عمده ثروت خود را خرج کنند. آنها گفته اند که تا بیست سال آینده به جز یک درصد از ثروتشان، بقیه آن را خرج می کنند.
امیدیار چندان علاقه ای به موضوعات سیاسی ندارد و معمولا در مورد ایران نیز اظهارنظر چندانی نمی کند. او چند سال قبل بخشی از ثروت خود را در سایت گوگل که بزرگترین موتور جست و جوی دنیاست سرمایه گذاری کرد. چند ماه قبل ورود موفق گوگل به بورس باعث شد تا از این رهگذر نیز مبلغ کلان دیگری نصیبش شده و باز هم بر ثروتش افزوده شود.
منبع: برترینها