پایان باقر… آغاز اسحاق
گروه سیاسی: محمدآزاد جلالیزاده در سرمقاله روزنامه بهار نوشت: دور اول مناظرهها به عنوان گرانیگاه رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری در ایران در حالی به پایان رسید که نکات قابل توجهی در آن جلوه نمایی میکرد که این نکات نوید مناظرهها و انتخاباتی خوب و گرم را میدهد، در این کوته نوشت برآنم خلاصه وار چند نکتهای را با خوانندگان در میان نهم.
الف» جای بسی خشنودی است که نوعی عقلانیت کلی بر فضای مناظرات مشاهده میشود، سعی بیشینهی کاندیداها بر آن بود که تا میتوانند حریم عقلانیت را پاس بدارند و از ورود به حاشیههای هیجانمحورانه و صرفا سانتی مانتال خودداری کنند، همین که کاندیداها به این نتیجه رسیدهاند که سعی در پاسداشت عقلانیت و حفظ وقار در قانع کردن مردمان سهم بسزایی دارد، خود گام به جلوی اساسی در سپهر سیاست این سرزمین است.
ب» در این مناظره «میرسلیم» و «هاشمی طبا» شاید به نوعی در حاشیه بودند، امّا آنها با نوع سخنان و موضعگیریهاشان در بوجود آوردن و حاکم کردن فضای اخلاقی – عقلانی – منطقی بر کلیّت مناظره نقشی اساسی ایفا کردند که این موضوع بسیار به چشم میآمد.
ج» اختلاف رای آماری «رییسی» و «قالیباف» جالب توجه بود، قالیباف که در مورد آمار حاشیه نشینان به عدد ۱۱ میلیون اشاره کرد، انتظار داشت که از طرف رقبای دیگر نقد شود، امّا شاید هیچگاه فکر نمیکرد که هم مسلکی چون رییسی به مخالفت با عدد و رقم او برآید و به آمار ۱۶ میلیون اشاره کند، علاوه بر این نکته، امری که بسیار قابل توجه بود، نوعی موضعگیری ضمنی علیه قالیباف از طرف رییسی بود و میتوان گفت: نوعی فاصله گیری رییسی از قالیباف دیده شد، فاصله گیریای که حداقل افکار عمومی انتظار آن را نداشتند و نتیجهی بیرونی آن دست کم این است که ایرانیان از این پس رییسی و قالیباف را یکی نمیپندارند و به نظر میرسد تیمهای این دو نیز دیگر راضی به انصراف یکی از آنها به نفع دیگری نباشد.
د» از نکات شگفت انگیز دور اول مناظرهها، بازی تقریباً بی نقص روحانی – جهانگیری بود. البته قدرت مناظره و خطاب روحانی به نوعی ضرب المثل سیاسی کشور بدل شده، اما عادت روحانی این است که پس از مدتی به اصطلاح موتورش گرم میشود!؟ و پوشش این مساله را جهانگیری به خوبی بر عهده گرفت، هر چه از زمان مناظره میگذشت، هر قدر که بندهای اتصال رییسی – قالیباف گسسته میشد، به استحکام طنابهای یاریگر تیم دو نفرهی روحانی – جهانگیری افزوده میشد.
ه» بی شک آقای گُلِ مناظرهی اول! «اسحاق جهانگیری» است، از نحوهی کنشهای قبل از ورود به استودیوی مناظره و راحتی و بی اضطرابی گفتار و کردارش، تا تکیه بر آمار و ارقام و اعداد صحیحش تا اشارهی صریحش به «اصلاح طلب» بودن، تا حاضر جوابی و شهامتش و پاسداشت دلسوزانهی منافع ملی در بحث هایش و حملههای ناک اوتی اش به قالیباف، عدم ورود به حوزهی عوام گرایی صِرف و. . . بی شک چهرهای کاملاً محبوب از وی ساخت، سیاستمداری که به اشارهی خودش پلههایترقی در عالم سیاست را نه جهشی بلکه پله پله از پستهای پایین و آغازین شروع کرد و مناظرهی اول را چند سطح بالاتر ازسطح اولیه برد.
و» نمیدانم که مشاوران اصلی و به اصطلاح اتاق فکر «قالیباف» چه کسانی هستند، امّا بدان باورم که کارشان اساسی میلنگد، مشاورانی که حتی نتوانستند اضطراب اولیهی کاپیتان را کنترل کنند و پرنوشی و نحوهی نوشیدن آب در سالن انتظارش، از همان ابتدا اضطرابش را پیش چشم افکار عمومی نهاد. واردشدن به بحثهای حاشیهای و سعی در به هیجان کشاندن فضای مناظره باز هم به ضررش تمام شد و جالب آنکه شکست گازانبری دور پیشین رقابتش برای پاستور، هنوز برای او و تیمش تبدیل به تجربت سیاسی نشده است. کل کل کردنش با روحانی – جهانگیری به ضد خود تبدیل شد و او را به گوشهی رینگ راند، کاری که قالیباف میبایست میکرد و نکرد، تمرکزهمه جانبه بر برنامههای خود و عدم ورود به حاشیهها بود، چرا که کاپیتان قالیباف خود همه حاشیه است و خانهی مدیریتی اش در شهرداری چنان شیشه ایست که بایست هیچگاه سنگ که هیچ حتی سنگریزه برای پرتاب به دیگران برندارد.
ز» و نکتهی آخر این است که در همین دور اول مناظرات مشخص شد که پایان باقر و آغاز اسحاق قطعی شده است.
منبع: بهارنیوز