هزار نکته باریک تر از «مو» درباره «مو»!
برخلاف چیزی که تصور می شود، در میان پرندگان آن ها که خوش پر و بال تر و زیباترند، جنس ماده نیستند. طاووسی که دم زیبایی دارد و چترش به زیبایی رنگین کمان پهلو می زند، جنس نر است. ماده اش دمی ندارد که بخواهند بازش کند.
پرندگانی که تاج و کاکل دارند، معمولا نر هستند و ماده های ساده و بی آرایش تنها جفتشان را از میان همین نرهایی که پر و بال رنگی و فکل دارند، انتخاب می کنند. نه این که بشود انسان را با پرندگان مقایسه کرد، اما باید قبول کرد در صدها هزار سال تکامل آدمی، جنس نر بشر هم یاد گرفته با ابزارها و روش های مختلفی خودش را بیاراید که یکی از دلایل عمده آن جلب توجه جنس مخالف است. حجم بالای ژل و سشواری که در چند سال نوجوانی و ابتدای جوانی و غلیان هورمون ها خرج می شود، با باقی عمر برابری می کند.

هرچه زمان جلوتر آمده و آدمیان شهری تر و جهان کوچک تر شده، شکل مو و زلف مردان هم معمول تر شده، وگرنه تاریخ پر است از مدل های موی آن چنانی و سنت هایی که مردان برای موی سر و صورتشان وضع کرده بودند. با این که اکنون از جوامع طبقاتی باستانی و ارباب رعیتی خبر نیست، اما همچنان مدل موی سر، مانند لباس می تواند نشان دهنده نوع بینش و خاستگاه و طبقه اجتماعی مردان و زنان باشد.
نسل اول فکلی ها
احمدشاه جزو اولین آدم های مشهوری بود که مدل مویش مد شد. تا آن زمان مدل موی مردان ایرانی ساده و تکراری بود. جز برخی گروه های اجتماعی همچون درویشان و برخی رسته های نظامی، باقی سر خود را با دستار و بعدها با کلاه می پوشاندند. اما آخرین شاه قجر که دلبسته اروپاییان بود، اولین بار عکس هایی بدون کلاه و تاج منتشر کرد.
آن زمان مردانی را که بدون کلاه و دستار در فضای باز حاضر می شدند، افرادی بی قید نسبت به مسائل اجتماعی قلمداد می کردند. اما شاه جوان، متاثر از مد روز پاریس، موهای روغن زده و فرق باز کرده اش را که آلامد» خوانده می شد، آرایش می کرد و چون اروپایی ها که در بیرون سفارت هایشان نیز بدون کلاه حاضر می شدند، مدل جدید موی را به نمایش می گذاشت. این رفتار او از سوی ایرانیان خارج رفته و اشراف و اعیان آن زمان به سرعت مورد توجه قرار گرفت و اولین نسل از مردان فکلی ثبت شد.

خط شکن ها
دهه سی که شروع شد، آرتیست های سینما شدند منبع الهام مدل های موی مردان. بعدها خوانندگان نیز به آرتیست های سینما اضافه شدند. این دوره بود که دوگانه «جوجه فکلی/ کلاه مخملی» به اوج خود رسید. از نظر کلاه مخملی ها، مردان فکلی کراواتی از آنچه آن ها ظاهر مردانه می دانستند، دور بودند. اگر مردان جوان به ظاهر خود می رسیدند، در معابر با کنایه های «داش مشدی ها» و «کلاه مخملی ها» رو به رو می شدند.
چاره دیگری هم نداشتند جز این که راهشان را کج کنند گلاویز شوند؛ البته طبیعی بود برای این که مدل مویشان خراب یا سر و وضعشان خاکی نشود، خودشان را به نشنیدن بزنند. این وضع سال های بعد هم ادامه پیدا کرد. همیشه مردانی که با موی مرتب و مد روز این سو و آن سو می رفتند از سوی شلخته ها با کنایه مواجه می شدند. فرهنگی که تا همین چند دهه پیش وجود داشت و مطابق مد روز بودن، با ارزش های سنتی مردان ایرانی در تضاد تشخیص داده می شد.

نسل الویس پریسلی
دهه های چهل و پنجاه که رسید، فرهنگ وارداتی ستاره های غربی و وطنی مجلات، سینماها و رادیو و تلویزیون ایران را در می نوردید. همان زمانی که بیتل ها سمبل جوانان نسل نوی جهان بودند، شکل موی آن ها که روی گوش را می پوشاند یک به یک شهرهای ایران را فتح می کرد. در دهه پنجاه که جنبش هیپیسم تبدیل به پدیده ای جهانی شد، مدل موی مردان ایرانی هم یکسره تغییر کرد. موهای فر بلند که مانند یک توپ فوتبال سیاه رنگ روی سر آقایان سنگینی می کرد یا موهای لختی که شکل یال شیرها، صورت و گردن آقایان را در بر گرفت، تصویر آشنای خیابان های ایران از رشت تا آبادان بود.
آرتیست ها و خوانندگان حالا رقبای جدی به نام ستاره های ورزشی پیدا کرده بودند. ناصر حجاری، حسن روشن، ستار، ویگن و… ملاک های خوبی برای مدل مو بودند. همان زمان بود که مدل های موی بلند هم که پیش از آن مختص خانم ها بود در خیابان های شمال شهر تهران دیده شد.

از پشت مو تا آلمانی
دهه شصت با زیر و رو شدن های سیاسی و دفاع مقدس همراه بود. ارزش های اجتماعی تغییر کرد. نگاه ها به تیپ و ظاهر تغییر کرده بود. موهای شانه شده به یک سوی سر که کوتاه و مرتب بود، همان مدل ساده ای بود که میان انقلابیون جوان رایج بود. با این که فضای فرهنگی و اجتماعی دهه شصت چنان بود که گشت های انتظامی به مدل های موی پسران و مردان جوان به اصطلاح «گیر» می داد، اما باز هم مدهای روز دست از سر ایرانیان برنداشت.
درازی موی دوم خردادی ها
تنوع ناچیز مدل مو در این دهه بیش از همه نشان دهنده وضعیت فرهنگی آن روزها بود. جامعه ای که در آن سینما و ورزشش سوپراستار تولید نمی کرد و در آن تماشای فیلم با دستگاه های پخش خانگی ویدئو جرم بود. مدارس پسرانه متاثر از همین فضا، یکی از شروط انضباطی اش تراشیدن موی سر با شماره چهار و هشت بود.
نسل کودکان دهه شصت در تمام طول دوران مدرسه خود در آرزوی مدل موی بلند ماندند. اگر نوجوانی در نیمه اول دهه هفتاد می توانست از قوانین سختگیرانه دبیرستانش در برود و مویش را بلند کند، نه تنها باید مانند پدرانش با کنایه همسالان سنتی ترش کنار می آمد، بلکه باید به ماموران انتظامی بهانه ای واقعی می آورد، وگرنه زلفش را با ماشین تراش کلانتری بر باد رفته می دید.

عصر کتیرا
دو دهه از زمانی که دیگر مدل مو، دلیل اصلی سوال و جواب ماموران انتظامی از نوجوانان و جوانان نیست، گذشته است. همان روزها بود که دوران اوج مردان زلف بلند لقب گرفت. آن قدر موی پسران جوان دراز شد که کش موی سر مردانه هم به بازار آمده بود. همه می خواستیم تلافی سختگیری ناظم و مدیر دوران مدرسه را دربیاوریم. حالا این که اگر ججم مویمان کم بود و آنچه در کش می بستیم جای دم اسب، دم موش بود هم باعث نمی شد دست از بلند کردن مویمان برداریم.
نوجوانان حالا از کاربردهای کتیرا بی اطلاعند. در دهه هفتاد که ژل سر، محصولی اعیانی و ناشناخته بود، عطاری ها به منبع درآمد تازه ای دست پیدا کرده بوند. ضمغ نوعی گون که اگر در آب خیسانده می شد، محلولی چسبناک و لزج شبیه ژل سر به دست می آمد که می توانست مدل موی شما را در فرم مورد نظرتان حفظ کند. «کتیرای اعلا رسید» اعلان پشت شیشه مغازه های مختلفی شد که می خواستند به تقاضای نوجوانان تازه سبیل سبز کرده پاسخ بدهند.
چون پدران این نسل بیشترشان در آستانه سنین کم مویی و کچلی بودند و عکس های دهه پنجاهیشان را با حسرت نگاه می کردند، یادشان رفته بود که باید از چه اندازه کتیرا یا واکس مو استفاده کرد. برای همین نوجوانان کتیرا به سر باید با آزمون و خطا حجم مورد نظرشان را تراز می کردند. برای همین استفاده بیش از اندازه از کتیرا، اشتباهی معمول بود. کافی بود به موی کتیرا خورده دست یا شانه بخورد تا کتیرا روی سر مانند شوره پخش شود. اما خب امکانات کم بود و باید به همین هم می ساختی.

از همان زمان بود که سلمانی های پیر و خسته تبدیل شدند به آرایشگران مد روز. پدر و مادرهای زیادی در آن سال ها شب ها با قیچی می رفتند بالای سر پسر جوانشان و زلف هایش را قیچی کردند تا به زعمشان دیگر شبیه دختر خانواده نباشد. مدل های مو با نسل جدید آرایشگران متنوع تر شد.
مشکل جامعه موی جوانان است؟
دوران اصلاحات با جمله معروف رییس جمهور تازه به پاستور رسیده، تمام شده بود: «آیا واقعا مشکل جامعه ما، موی جوانان است؟» معلوم است که مشکل جامعه این نبود، اما چند سال گذشت تا معلوم شود یکی از مشکلات جامعه همین مدل موهای عجیب و غریب است. وقتی پای خاص بودن به میان می آید، مدل مو یکی از بهترین روش ها برای نشان دادن آن است.
همان زمان بود که مدل موی اژدهایی، چلسی و شیطونکی به لیست پیشنهادهای آرایشگران جوان راه پیدا کرد. البته واکنش های مختلفی هم پدید آورد تا مشخص شود هنوز هم موی سر جوانان می تواند مشکل جامعه باشد.
کچلان دیگر قلندر نیستند
هنوز هم مدل موی نوجوانان و جوانان از روی سوپراستارها تقلید می شود؛ اما نسل جدید استارهای خوبی برای تقلید ندارد. از مدل موی «امیر تتلو» بگیرید که شبیه همان مدل بوکسورها با کمی آب و تاب اضافی است تا «ساسی مانکن» که سال ها یک جور مدل تاج خروسی مدرن را رایج کرد.

مو؛ نشانه طبقه اجتماعی؟
منبع: برترینها