نکاتی به بهانه مناظرهای که زنده شد
محمد توکلی
۱ـ یک اصل اساسی در تصمیم گیریها «اصلی و فرعی کردن» موضوعات است. این که تصمیم گیران در این حوزه به گونهای رفتار کردهاند که موضوع مناظرهها که زنده بودن آن با توجه به تجارب بشری در سایر نقاط جهان و حتی همین ایران خودمان، امری بدیهی است در حالی که کمتر از ۳۰ روز تا پایان کارزار انتخابات باقی مانده است و هنوز فضا آن طور که باید و شاید گرم نیست تبدیل به مسئلهای اصلی شده است نشانه به این اصل اساسی در تصمیم گیریهای مدیریتی است.
۲ـ بهانه وزیر کشور و سایر افرادی که چنین تصمیمی را اتخاذ کردهاند مناظرههای جنجالی در انتخابات۸۸ است. این که علت اصلی آن بحران را صحبتهای ناجوانمردانه رییس جمهور پیشین در آن مناظره بدانیم نشانه تقلیل دادن علتهای اصلی به وجود آمدن آن بحران به اتهام زنیهای یک کاندیدا و عدم فهم دقیق آن غائله است. این در حالی است که علت العلل به وجود آمدن بحران۸۸ را باید در عدم بی طرفی نهادهای تصمیم گیر جستجو کرد که یکی از مصادیق آن عدم ایجاد فرصتی برای مرحوم هاشمی رفسنجانی برای پاسخ به اتهامات واهی احمدی نژاد بود.
۳ـ وزیر کشور در دفاع از تصمیم قبلی گرفته شده از سوی کمیسیون تبلیغات انتخابات که البته اکثریت آن همراهان دولت هم نیستند گفته بود که مناظره به شکل غیر زنده باعث آن خواهد شد که موارد مطرح شده از سوی نامزدهای انتخاباتی که دربرگیرنده اتهام به افراد است سانسور شود. این شکل اجرای «پاستوریزه» مناظرههای انتخاباتی اتفاقا مانع بزرگی بر سر راه مردم برای برگزیدن نامزد اصلح خواهد بود، زیرا با حذف بداخلاقیهای انتخاباتی واقعیتِ شخصیت کاندیداها برای مردم عیان نمیشود و یکی از موارد مهم در انتخابات که اخلاق و سلوک رفتاری هر نامزد است قابل سنجش نخواهد بود.
۴ـ بیاییم به این مسئله فکر کنیم چگونه است که این احتمال را دور از ذهن نمیدانیم که با وجود سدی مانند شورای نگهبان بر سر راه افرادی که خواهان حضور در انتخابات هستند همچنان اینترس وجود دارد که از سوی افرادی که «رجال سیاسی و مذهبی» کشور شناخته شدهاند و «التزام عملی به مبانی اسلام و جمهوری اسلامی» در آنها برای اعضای شورای نگهبان محرز شده است امکان بیان مطالب خلاف اخلاق، توهین و اتهام زنی وجود دارد؟ این نشانگر اشکالی بزرگ نیست؟
۵ـ آقای وزیر کشور و احتمالا سایر اعضای کمیسیون تبلیغات انتخابات در هنگام اتخاذ تصمیم برای مناظره غیر زنده مدعی بودهاند که چنین تصمیمی پس از بررسی تجارب گذشته و با مطالعه بسیار پیشنهاد و تصویب شده است. پرسش اساسی این است که اگر آن مطالعات و بررسی تجارب پیشین آن قدر معتبر و قابل اعتنا بوده است که با وجود پیش بینی بازخورد منفی این تصمیم، اعضای کمیسیون را برای غیر زنده بودن مناظرهها اقناع کرده است دیگر این عقب نشینی به چه معناست؟ بالاخره آقایان تصمیم گیر یا معتقد به کار علمی هستند یا خیر. اگر روش علمی شان (که البته علمی بودن آن محل شک وتردید بسیار است) به هر دلیلی آنان را به این نتیجه رسانده است که میبایست مناظرههای انتخابات غیر زنده باشد به نظر میرسد چندان منطقی نباشد که با فشارهای بیرونی از سوی نامزدها، رسانهها، صداوسیما و مردم تصمیم گرفته شده تغییر کند.
منبع: بهارنیوز