مهشید افشارزاده: چهره زیبا، به محبوبیت بازیگر کمک می کند
ماهنامه دنیای زنان – احمد محمداسماعیلی: مهشید افشارزاده از جمله بازیگران سینما و تلویزیون است که قبل از بازیگری به ورزش حرفه ای و آن هم والیبال می پرداخت. افشارزاده که تا عضویت در تیم والیبال جوانان ایران هم پیش رفته بود از اواسط دهه ۶۰ وارد سینما شد و خیلی زود توانست در برخی از آثار مهم آن دوره مثل «بایسیکل ران»، «دخترم سحر»، «افسانه آه» و «بچه های طلاق» بازی کند؛ افشارزاده در «بایسیکل ران» نقش یک زنان خاموش افغانی و در «بچه های طلاق» در نقش یک دختر دانشجوی فعال و اکتیو که سرش برای چالش و دردسر درد می کرد نقش هایی ماندگار ارائه داد.
افشارزاده تا اواخر دهه هفتاد همچنان حضوری فعال در سینما داشت و از جمله در آثاری همچون «افسانه آه»، «بلوف»، «مردی در آینه»، «روز دیدار»، «علف های هرز»، «طوفان شن» و «آخرین پرواز» ایفای نقش داشت. بعد از آن اما فعالیتش در مقام بازیگر کمتر شد و به سمت فیلمسازی گرایش پیدا کرد. افشارزاده سال قبل فیلم «پنج ستاره» را ساخت که به واسطه تکیه بر داستانگویی پرتعلیق مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.

بازیگر- کارگردانی هستید که همچنان به لحاظ فیزیکی آماده هستید و استیال مناسب و خوبی هم دارید. این آمادگی بدنی چگونه به وجود آمده است؟
جذابیت سینما از چه زمانی برایتان ایجاد شد؟ آیا در دوران ورزش هم سینما برایتان به اندازه امروز جذابیت داشت؟
از رد کردن بازی در این فیلم ها پشیمان هستید؟
نه، آن موقع به سینما به شکل تفننی نگاه می کردم. هدفم هم در آن دوران کارگردان شدن بود.

با تهمینه میلانی در دو فیلم و دو نقش خوب همکاری کردید. یکی «بچه های طلاق» و دیگری «افسانه آه».
به چه دلیل بازی در «امام علی (ع)» را رد کردید؟
با توجه به اینکه تهمینه میلانی با برخی از بازیگران فیلم هایش از قبیل نیکی کریمی و مریلا زارعی دچار چالش شد و همکاریشان ادامه پیدا نکرد کار با ایشان برای شما چطور بود؟
بازیگری بوده اید که از ایفای نقش منفی هم واهمه ای نداشته اید و چند نقش منفی هم بازی کردید.
در آن دوران در بازیگری چه رقیبانی داشتید؟
با کدامیک از این بازیگران رفاقت داشتید؟
اهل رفاقت و آمد و شد با بازیگران به صورت خصوصی نبودم و مثل حالا اکران خصوصی و فرش قرمز برگزار نمی شد که ارتباط داشته باشیم. حتی در زمان تاسیس خانه سینما هم نظرم این بود که این نوع تشکلات جمع اضداد است و هیچ وقت نمی شود در قالب گروهی در این فعالیت ها به نتیجه درخشان و موثری رسید. در عمل هم دیدیم که در این تشکل ها همیشه یک عده حضور دارند که تصمیم می گیرند و مدیریت می کنند و بخش عمده ای از بدنه سینما بیرون گود هستند.

در سال های اخیر جراحی های زیبایی بدجوری در میان بازیگران اپیدمیک شده است. چقدر به عمل های زیبایی که در میان بازیگران متداول شده اعتقاد دارید؟
با کارگردانی فیلم «پنج ستاره» حضورتان را به جمع فیلمسازان زن سینمای ایران به صورت جدی اعلام کردید. اثری خوش ساخت و به شدت دراماتیک.
چند سالی بود که کمتر به بازیگری می پرداختم زیرا اغلب نقش های پیشنهادی بدون کیفیت و ضعیف بودند و برای بازی در من رغبتی ایجاد نمی کردند و برای همین بد ندیدم به سراغ کارگردانی بروم بخصوص که در دهه هشتاد به صورت آکادمیک در دانشگاه درس کارگردانی خوانده بودم و با برنامه و هدفمند به سراغ فیلمسازی رفتم.
به چه دلیل خودتان در فیلم بازی نکردید؟
یکی از ویژگی های مهم «پنج ستاره» انتخاب بازیگران به خصوص شهاب حسینی است. کار با شهاب حسینی در «پنج ستاره» چگونه بود؟
شهاب حسینی انسانی مودب، حرفه ای و جنتلمن است و نقش رضا وحیدی را خیلی اثرگذار بازی کرد. حسینی جزو بازیگرانی است که برای کار اهمیت قائل است و برای ایفای نقش زحمت می کشد. با انتخاب حسینی توانستم برای یکی از نقش های مهم و کلیدی فیلم گزینه خوبی داشته باشم و او نیز به شایستگی شخصیتی که قرار بود باز کند را درک و تحلیل شخصیتش کرد و بازیش موثر و عالی بود. حسینی با اتکا به تجربیات کاریش با درک درست به نقشش چیزهای موثری و به درد بخوری اضافه می کند و «پنج ستاره» هم از این فرضیه مجزا نبود.

سرمایه گذار پیدا کردن برای تولید فیلم هم کار سختی شده است و شاید برای همین است که علیرغم موفقیت فیلم اولتان هنوز نتوانستید فیلم دوم را بسازید.
شما هم چنین پیشنهاداتی برای بازیگری داشتید؟
به نظر شما عامل این بیکاری چه کسانی هستند؟
همین امر باعث مهاجرت برخی بازیگران شده به خصوص مهاجرت به شبکه های فارسی زبان ماهواره ای مانند جم. آیا شما هم از شبکه جم پیشنهاد بازیگری داشتید؟
سال ها پیش در اواخر دهه هفتاد به من پیشنهاد شد تا به آمریکا بروم و با داشتن درآمد مکفی و خانه و ماشین به بازیگری برای یک استودیوی خاص بپردازم. البته این پیشنهاد در همان زمان به افسانه بایگان و ابوالفضل پورعرب ارائه شده بود اما چه آن زمان چه حالا ترجیح می دهم بیکار باشم اما در ایران زندگی کنم. درباره جم هم شرایط مهیا بود که باز هم قبولش نکردم چون هنر در وطن است که شکوفا می شود و به اوج می رسد.
منبع: برترینها