معیشت مردم را بی‌خیال؛ تحریم‌ها را عشقه!

محمد توکلیاز موارد مطرح شده در جنجال مصنوعی ایجاد شده برای تمدید ISA که هیچ گونه تاثیری در تحریم‌های رفع شده به واسطه‌ی برجام نخواهد داشت تعجیل در مذاکرات است. استناد منتقدان هم اشاره‌ای است که رهبری نظام به این موضوع داشته اند. این مصادره به مطلوب کردن بیانات رهبری که گویی بخشی از سیاست‌ورزی دلواپسان شده است در اینجا هم اتفاق افتاده است.آنان که تعجیل در مذاکرات را علتی برای اشکالات ادعایی شان در مسیر اجرای برجام اعلام می‌دارند به یک نکته‌ی بسیار مهم التفات کافی را ندارند و آن نکته علت این عجله است. آیا مردان دیپلماسی دولت اعتدال که گاهی به‌اندازه‌ی سن منتقدان دلواپس در حوزه‌ی دیپلماسی تجربه دارند نمی‌دانستند که عجله باعث برخی مسائل خواهد شد؟ آیا آنها از این موضوع بی خبر بوده‌اند که برخی بندهای مبهم برجام که جا را برای تفسیر‌های مختلف باز گذاشته است ممکن است مسیر اجرای برجام را دچار سنگلاخ هایی نماید؟ پاسخ این سوالات به یقین منفی است اما چه شد که عجله را چاشنی کار نمودند و بعد از ۱۰۰ روز به توافق موقت ژنو رسیدند و بعد از حدود دو سال و نیم به برجام؟ در پاسخ به این سوال ابتدا باید به منتقدان فراموشکار وضعیت گذشته را یادآور شد. آن هنگام که تیم سیاست خارجی روحانی مذاکرات هسته‌ای را بر عهده گرفت اقتصاد ملی به معنای واقعی کلمه فلج شده بود، در وضعیتی که با هشت فصل پیاپی نرخ رشد منفی اقتصاد ایران در رکودی عمیق دست و پنجه نرم می‌کرد (البته دلواپسانِ امروز در موضوع رکود در آن زمان خاموش بودند).معیشت متن جامعه با تورم افسار گسیخته ۴۰ درصدی که هیچ نشانه‌ای از کاهش اش وجود نداشت تحت فشار شدیدی قرار داشت و فروش نفت به تدریج به دلیل تحریم‌ها به سمت صفر شدن در حرکت بود و شاید از همه‌ی این‌ها بدتر ایران از سوی دوست و دشمن طی قطعنامه ۱۹۲۹ بعنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بین الملل شناخته شده بود و آن‌ها که با الفبای حقوق بین الملل آشنایی دارند می‌دانند این‌ترم حقوقی بهانه‌ی کافی برای آغاز حمله‌ی نظامی به کشورهاست.در یک چنین وضعیتی که به هیچ وجه عادی و طبیعی نیست و اتفاقا کاملا بحرانی است این عجله برای رسیدن به توافق امری معقول و لازم است. مگر می‌توان امید مردم را بواسطه‌ی آن که باید به صد در صد خواسته هایمان برسیم ناامید کرد؟ از سوی دیگر با طولانی شدن روند مذاکرات آن طرفی که دچار خسارت و ضرر بیشتری می‌شد ایران بود نه طرف‌های تحریم کننده. دقیقا به همین سبب هم بود که رهبری نظام پس از به ثمر رسیدن برجام یکی از نقاط قوت رسیدن به این سند را چنین بیان فرموده‌اند: “آنچه مهم است این است که این مذاکرات را آقایان توانستند ختم کنند، چون بالاخره کش دادن مذاکرات یک مسئله‌ای بود و توانستند سر این مسئله را ببندند؛ خود این خیلی کار مهمی بود”.نکته‌ی دیگر در این باره این است که به واقع هیچ تضمینی وجود نداشت که عدم تعجیل در مذاکرات با نتیجه‌ی بهتری همراه باشد. پرسشی که درباره‌ی نقد مطرح شده از سوی دلواپسان درباره‌ی تعجیل در مذاکرات می‌توان مطرح کرد این است که اگر دولت روحانی این موضوع را تا چند سال دیگر هم ادامه می‌داد و مانند محبوب قلوب آن‌ها ۶ سال وقت مملکت را صرف بیانیه خوانی‌های بی سرانجام می‌کرد چه تضمینی وجود داشت که طرف مقابل بر فشار تحریم‌های نیفزاید؟ آیا خود همین حضرات دلواپس در آن شرایط مدعی نمی‌شدند که دولت توان حل و فصل پرونده هسته‌ای را ندارد و مشغول مذاکره برای مذاکره است؟


منبع: baharnews.ir